چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟ - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-12 08:58:212024-12-14 05:19:53چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته تحسین و همه دوستانم .
استاد بی نهایت سپاسگزارم که چنین فایلهای بی نظیرو پر مغزی را برای ما به اشتراک میزارین خیلی فایل عالی هست
امروز هم سوپرایز شدم استاد فایل جدید گذاشتید و چهره شما را دیدم شادتر شدم الهی شکرت برای این رزق
من از کودکی خوش بین بودم و زود باور میکردم البته همه دوستانی که در این سایت و چنین فضاهایی هستند که
به غیب به خدایی که نمیبینی ایمان دارن همه انسانهای خوش بینی هستند که این شخصیت را دارن کلا انسانهای
منفی نگر اینجاها پیداشون نمیشه چون اصلا باورشون نمیشه به قدرت قانون جذب و خالق زندگی خودمون هستیم
باور ندارن همش از عینک بد بینی نگاه میکنن به زندگی با ادمها شرایط هم جوری که باور و انتظار دارن براشون رخ
میده چون توجه دارن به کمبودها و کم بینی ها و نگرش منفی تا زمانی که با اینهاست نمیتونن از زندگی لذت ببرن
همیشه آدمهای خوش بین و مثبت نگر شادترن در لحظه زندگی میکنن علی بی غم هستند و برای چیزی غصه
نمیخورن میگن بابا میگذره اینم اوکی میشه چنین فازی دارن منم خداور شکر تو شخصیتم چنین ویژگی را به
لطف خدا دارم و در ارتباط با ادمها زمانی که ساده لوحی در مثبت نگری من بوده ضربه خوردم ازش اعتماد بی جا
بدون قانون تکامل و شناخت طرف مقابل اینها باعث میشه ادم یکم گارد داشته باشه به مثبت نگری چون
اکثریت جامعه این دید مثبت نگری را ساده لوحی میدونن و جا افتاده برای ادمها خیلی اکثریت قلیلی هستند
که به قول استاد عزیزم که ادمها اکثریت تو راه گمراهی هستند و تعداد محدودی هستند که به مسیر درست
حرکت میکنن و اینم یک نمونه دیگه از شخصیت قوانینی در موضوع مثبت نگری که تعداد کمی هستند میتونن
با این دیدگاه باشن و از زندگی لذت ببرن میتونن اعتماد درست و به جا با طی تکامل داشته باشن به نظر خودم در
این لول مدار فعلی خودم ادعا ندارم که بتونم به کسی جز نزدیکانم اون تعداد انگشت شمار اعتماد زیادی داشته باشم
اینم بر میگرده به محیطی که بزرگ شدیم کار کردیم دوستان مدرسه جامعه به ما خوراک منفی نگری دادن در
ناخوداگاه ما این وجود دارد و باید سعی کنیم دیدمون را ارام ارام مثبت کنیم که اقا ادمهای خوب همیشه هستند
درسته تعدادشون زیاد نیست نبایدم زیاد باشه ادمهای بهشتی همیشه تعداشون کم هست ولی خبر خوب اینه
که ماهایی که اینجا هستیم مثبت نگریم و ساده لوحی زودباوری بودیم و هستیم که اصلا تونستیم بیایم
اعتماد کنیم به استاد این سایت رو خودمون سرمایه گزاری کنیم چرا همه ادمها اینجا نیستن
چون باور ندارن مثبت نگر نیستن فقط دنبال عیب و ایراد و تهمت هستند چنین شخصیتهایی اصلا
تو مدار این سایت نیستن که باشن ولاغیر
به خودم افتخار میکنم کمکم کرد خدا بتونم اعتماد کنم و جنبه مثبت این سایت و محتواها را نگاه کنم
که الان اعضای این خانواده توحیدی هستم به لطف خدایم الهی شکرت
استاد بی نهایت سپاس که یک سایتی دارید و ما را با هدایت خداوند شما دست خدا شدین برای بیشتر
مثبت نگری و زندگی به سبک قوانین جهان چشمان قلبمون را باز کردید تا با قلبمون بشنویم درک و عمل
کنیم به یاری خدای مهربان دم شما گرم استاد عزیزم خدا حفظتون کنه مدار عشق به الله برای شما روز به روز
قوی تر و روانتر باشه و ماهم پا جای پای شما در حرکت باشیم در این مسیر زیبای خداوند .
خدا نگهدارتون
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزم به مریم جان و همه دوستان.
استاد دیروز که این فایل رو گوش دادم گفتم انگار این فایل رو استاد برای من واتفاقاتی که افتاده ضبط کرده.
دو روز پیش یکی از نزدیکانم که به هیچ کس اعتماد نداره و معتقد هست آدم باید توی این جامعه خیلی زرنگ باشه داشت به بچه خودش هم این افکار رو انتقال می داد به بچه کوچیکش که توی این جامعه باید مثل گرگ باشی وگرنه دریده می شی دیگه به این آدمها نمی شه اعتماد کرد تو باید خیلی زرنگ باشی خیلی حواست باشه ومثل من بدبخت نباشی واز این جور حرفها.
من چیزی نگفتم ولی همش ذهنم درگیر بود چرا باید ذهن بچه ای که اینقدر تمیز وپاکه و مثل فرشته ها هست اینجور آلوده کرد واینقدر بدبین کرد.
وخدا می دونه این بچه چند وقت دیگه توی مدرسه وجامعه چطور می خواد حضور داشته باشه از نظر اون همه بدن ومی خوان کلاهش رو بردارن و باید حواسش جمع باشه.
دلم برای اون بچه می سوخت.
وطبق چیزهایی که از شما یاد گرفته بودم گفتم این بچه با باورهایی که بهش داده می شه حتما کسانی مطابق اون باورها جذب می کنه کسی که نشه بهش اعتماد کرد.
اما خودم همیشه سعی می کنم به پسرم یاد بدم که آدمهای خوب خیلی زیاد هستند بستگی به طرز فکر تو داره که کدوم رو جذب کنی و در مورد دوستاش وقتی دعوا می کنند وعصبی می شه وازشون بد می گه ازش می پرسم این دوستت چه ویژگی های خوبی داره ؟
چه تجربه های خوبی قبلاً باهاش داشتی؟
بعد صحبت می کنیم وحالش خوب می شه وفرداش خیلی راحت با دوستش آشتی می کنه
حالا که فکر می کنم خدا رو به خاطر این طرز فکرم این مسیر که درش قرار گرفتم وبرای وجود شما وسایت و دوستان هزاران بار شکر می کنم .
ودیروز صبح قبل از اینکه این فایل رو گوش بدم اتفاق دیگه ای هم افتاد یه ماشین خیلی گرون قیمت جلو مغازه پارک کرد به شوهرم گفتم ببین چقدر زیباست آفرین به صاحبش عجب ماشینی خریده و شوهرم گفت می دونی این ماشینها توی این شهر با این خیابونها چقدر به خرج می افتند.
وقتی فایل شما رو گوش دادم جواب شما رو براش گذاشتم وگوش داد و چقدر ذهنش قبول کرد شما گفتید به تجربیات زیبایی که می تونی با این ماشین داشته باشی فکر کن نه به خرج ومخارجش.
وبعد خودم گفتم چقدر خوب که نکات خوب رو ببینیم زیبا بین باشیم اصلا در اون صورت اتفاق بد هم نمی افته وقتی تو همش به لذت بردن از این ماشین فکر می کنی وشکرگزاری چرا باید خراب بشه اون فقط خیر می رسونه.
استاد متشکرم این فایل جواب سوالهای من بود.
سعی می کنم بارها گوشش بدم.
خدایا شکرت.
بسم الله الرحمن الرحیم
منت خدای را عزوجل
سلام استاد و سلام همه دوستان عزیز
سپاسگزار خداوند هستم که با هدایت ها با نشانه ها با الهاماتش مهر تایید میزند به درستی آنچه که درقلبم روانه میکند
من درهفته پیش به این عیب خودم پی بردم بله من فردی بدبین بودم و هیچ موقع راضی نبودم و نمیشدم فردی ناسپاس و فردی که همیشه درحال مقایسه زندگی خودش با دیگران بوده فردی که هیچ ارزشی برای نعمت هایی که خداوند بهم داده قائل نبودم و خداروشکر که خداوند به طرق مختلف من را به خودم نشان داد
و ناگفته نماند که من هم در خانواده ای بزرگ شدم که نزدیک ترین فرد زندگیم بدبین بوده به همه چی و هیچ موقع ارزش خودش و زندگیش را نمیدانسته !
میتوانم سبکی باری که از بدبین بودن روی دوشم بود را احساس کنم باری که با برداشتنش توانستم سبک بودن قلبم را احساس کنم توانستم انسان ها را همان گونه که هستند بپذیرم،توانستم برچسب نگذارم روی افراد،ترسی نداشته باشم از آدم ها که مبادا حرفی و سخنی بزنند که مرا ناراحت کنند، توانستم عشق بیشتری از سمت همسرم دریافت کنم عشقی که من لایقش بودم اما با افکارم و فرکانس هایم مانع دریافت آن میشدم ،توانستم با همه با عشق رفتارکنم،توانستم رهااااااا باشم واقعا زیباترین واژه که در این لحظه توصیف میکند احوالم را رها بودنست،بدبینی یعنی دیگران میتوانند در زندگی من تاثیر داشته باشند و این یعنی برخلاف قوانین جهان چرا که هیچ کس به جز خودت ذره ای در تجربه اتفاقات وشرایط دخیل نیست؛بدبین بودن یعنی خلق اتفاقات نادلخواه یعنی مرور صحبت های نادلخواه مرور اتفاقات دلخواه و به هرآنچه توجه کنم از اساس آن را دریافت خواهم کرد یعنی ترس و ترس یعنی قدرت دادن به هر چیز و هر کسی جز خداوند ومساوی است با شرک،بد بین بودن یعنی نتوانی آن طور که قلبت میگوید زندگی کنی،یعنی قدم بر نداشتن ،بدبین بودن یعنی تسلیم خداوند نبودن یعنی با فرکانس ها وافکار اجازه نمی دهی خداوند کارهایت را پیش ببری ،بدبین بودن یعنی لذت نبردن از وجود همسر ،فرزند ،دوست ،پدر ومادر و دستان خداوند،بدبین بودن یعنی امید نداشتن،یعنی با ترس ها و مرور الگوهایی که ناجالب بوده فرصت دیدن نعمت های اکنون را میگیرد و نمیگذارد با دریچه قلبم به نعمت ها نگاه کنم و خدارو سپاس گویم ،بدبینی یعنی برخلاف جریان زندگی کردن ،بدبینی یعنی آسان شدن برای نازیبایی ها ،بدبینی یعنی برخلاف جریان رحمت و برکت حرکت کردن یعنی رو شدن از مدار نعمت ها …
این خلاصه ای از آگاهی هایی بود که هم تجربه کرده بودم و هم خداوند به قلبم جاری کرده بود تا بهتر درک کنم
سپاسگزار خداوندی هستم که مرا تنها نگذاشته
سپاسگزار خداوندی هستم که هرآنچه را بخواهم برایم اجابت میکند
استاد بزرگوار ،استادروشن دل و استادی که با سخاوتمندی تمام هرآنچه که تجربه کردی وقلبت میشنود را برایم بیان میکنی
ماهم از خدا میخواهیم که همواره سعادتمند ثروتمند و پر روزی باشید استاد و مریم جان….
به نام خدا
سلام و درود بر تنها استاد قدرتمند جهان هستی .
شما استاد عزیزم تنها استادی هستید که من هم دوستش دارم هم عاشقش هستم .
خدا بهتون سلامتی روزافزون عنایت کنه
.
استاد عزیزم ازتون درخواست دارم
برای دولت عربستان و کشور عربستان که فکر می کنم
چند سالی هست که اصلا طرز فکر و همه چیز
کشورشون عوض شده است صحبت بفرمایید
چون واقعا خیلی هم رشد کرده اند و هم سبک
جدیدی را نسبت به قبل خودشون پیاده کرده اند.
خیلی دوست دارم ببینم چه باورهایی را در خودشون ساخته اند ؟؟؟
و آیا شما با این سبک موافق هستید ؟؟
ممنون می شوم برامون فایل تهیه کنید و در سایت بزارید.
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته بی نظیر و همه دوستان هم فرکانسیم .
الهی شکرت یک روز زیبای دیگه بهم فرصت زندگی دادی تا بتوانم در این جهان زیبایت باشم .
در مورد اینکه ما اگر در ذهن خودمان اتفاقات بد را مرور کنیم اگر هزار بار یک موضوع خاطره بد را مرور کردیم
یعنی انگار هزار بار اون اتفاق برامون افتاده و برعکسش اگر اتفاقات عالی زیبا را هزاران بار مرور کنیم انگار که
اتفاقات عالی برامون هزار بار رخ داده در ذهن ما هر چی موضوعی بیشتر تکرار بشه بیشتر تثبیت میشه و ماندگارتر
میشه پس زرنگ باشیم فقط اتفاقات عالی زیبا را مرور کنیم تا فرکانس غالب ما بشه خوب عالی و اتفاقات عالی بیشتر را
جذب کنیم ذهن ما در حاللت طبیعی اصلا نمیتونه به اتفاقات زیبا را تکرار کنه فقط روی ضعفها اتفاقات ناگوار حال بد
کن را در ذهنمون به یادمون میاره حالمون همینجور بدتر میشه یا در فکر آینده و یا در گذشته مارا نگه میداره
احساسمون هم به مراتب بدتر میشه به همین شکل اتفاقات از اون دست برامون بیشتر میفته کار ذهن اینه
که هر ورودی که بیشتر در ان تکرار بشه از جنس همون را پرورش میده نورون های عصبی مغز ما یا به
شکل باور خوب یا بد خودشون را گسترش میدن کارشون اینه یک آدم افسرده همینطور شده انقدر نورون های عصبی
فرد خودش را به شکل منفی ساخته کل مغز را پر از اتفاقات منفی کرده و طرف را تا افسردگی برده خیلی سخته
در این حالت بشه درش آورد سخته ولی میشه به سختی اخه چه کاری که بخایم به اون حالت مرگ برسونیم
خودمون را بعد با زجر و داستان بیایم یکم از اون حالت خودمون را در بیاریم پس نتیجه به قول استاد عزیزم
اینه که ما کارمون بشه تکرار اتفاقات عالی و بی نظیری که در زندگی هامون بارها فراوان اتفاق افتاده ولی ذهن ما
نمیاد اونارو لود کنه میخاد به منفی ها بپردازه ولی ما باید بالا بیاریم اتفاقات عالی زندگیمون را نشونه اینه که
حالمون خوب میشه احساس عالی میشه و اگر همین فرکانس عالی را پیوسته تکرار کنیم بشه عادتمون دیگه فقط
میشه خوشی و زیبایی و برعکسش که دیگه گفتن نداره مسیر زجر و تقلا………
خدایا شکرت برای این آگاهی هایی که از طریق دستان زیبایت مثل استاد عزیزم بهم میرسونی
استادم بی نهایت سپاسگزارم از شما برای چنین آگاهی هایی که باعث میشه زندگی در تمام ابعادش
زیبا و شادتر در لجظه زندگی کردن باشه دوستون دارم
تا ردپای دیگر همه شما را به خدای مهربانم میسپرم
خدانگهدارتون .
سلام به همگی
یه موضوعی ذهنمو عجیب درگیر کرده و اونم چشم تو چشم کردن و تنه زدن آدماست.نمیدونم چی کار کنم.اگر بیخیال نگاه کردن طرف بشم بعد از مدتی میره رو مخم که چرا با طرف مثه خودش برخورد نکردم،چرا وقتی فلان حرف رو بهش نزدم، چرا باهاش درگیر نشدم و … .به نظرتون کار درست چیه؟چطور باید با این جور موجودات رفتار کرد؟
سلام علی آقای عزیز دورود بر شما دوست عزیز نواقص شخصیتی بد رو همه داریم خیلی حال احساس آدم بالا پایین میکند عزیز روی عزت نفس اعتماد نفس کار کن عزیزم منم مثل شما بودم یه زمانی ولی الان یه زمانی تا رها نکنی خودت آزاد نمیشی. ببخش تو لایق آرمش هستی که این گروه هستی الکی به بستر مکتب انسان سازی خود شناسی دعوت نشدی رفیق .
با سلام و عرض ادب به شما استاد عزیز و تیم محترمتان
اولین فایل بصورت جدی و هدایت شده از طرف خداوند و کاملا بجا اتفاق افتاده همین امروز
دختر من فایلهای شما رو چند سالی هست خریداری کرده و با نتایج آن که مهاجرت به لندن و در یکی از
بهترین بیمارستان لندن مشغول به کار شده و لطف خداوند از نظر مالی رو به رشد هست
امروز تماس گرفتم و درخواست کمک مالی کردم دخترم مستقیم نگفت نه نمیدم اما گفت خبرش رو میدم
بابا جون بعد از خیلی قربون صدقه من خدا حافظی کردیم و تلفن که قطع کردم دخترم رو قضاوت کردم
و افکارم به من قالب شدند و بد بینی نسبت به دخترم و بی احساسی نسبت به خودم افکارم داشت با من
حرف میزد که دخترم تماس گرفت یک لحظه افکارم میگفت جواب نده اون که تو رو دوست نداره چون
بهت پول نداده ….. و تو که هر چی میخواسته از بچه گی تا دانشگاه پزشکی و …
اما به نظر خودم خداوند بود که گفت چون نت گوشیت رو خاموش نکردی جواب بده که دخترت در یک
کشور غریب اذیت نشه و روی خوش نشون بده بعدا نتت رو خاموش و حتی شماره سیمکارتت رو هم عوض
کن تا اینکه جواب دادم و بعد از آموزش هایی که از استاد عباس منش دیده بود و حدود نیم ساعت گفتگو
حرفایی که افکار بد بینانه من گفته بود و منو میخواست از دخترم دور کنه که لطف خداوند دختر م گفت پدر جان دوستت دارم تو که از بچگی تا دانشگاه منو حمایت کردی ازت خواهش میکنم سه ماه با جدیت با آقای استاد عباس منش زندگی
کن و چون این کامنت طولانی میشه خلاصه کنم و پیام تماس و شروع و پذیرش استاد عباس منش این شد که من
اولا بینهایت از خداوند سپاسگزارم استاد عباس منش رو سر راه من قرار داد توسط دختر عزیزم و عشق بابا
دوم اینکه دیگران رو قضاوت نکنم و قضاوت دیگران برام اهمیت نداشته باشه
سوم اینکه همیشه شاکر خداوند باشم و جذب افراد خوشبین باشم
چهارم اینکه استاد عباس منش هیچ احتیاجی نداره به تعریف من اما استاد دمت گرم بدبینی من با فرمان خداوند
و با انتقال دانشی که به فرزندم دادی تبدیل به خوش بینی شد
پنجم اینکه باور دارم که شخصیت بدبینی ام رو شناسایی میکنم به لطف خالق یکتا و بهبود میدم
و از یگانه خالق جهان آرزوی سلامتی > خوشبختی >ثروت و سعادتمندی رو برای تک تک شما دارم
به نام الله یکتا
زمانی که میخواستم کارمو وارد حیطه ی آنلاین کنم نجواهای ذهنی و باورهای غلط که ناشی از بی اعتمادی و بدبینی های گذشته بود چنان به ایده ام حمله کرده بود که رسماَ ایده به اون جذابی رو تبدیل به یه فکر به دردنخور کرده بود .
یادم اومد به استاد که میگفت وقتی میخواستم وارد آنلاین بشم همه میگفتن کی چند گیگ میده فایل دانلود کنه؟ مردم میخوان کوالیتی سی دی رو لمس کنن و …
و جواب استاد که میگفتن شروع کردم به کار کردن رو این باور که همونطور که من لذت میبرم راحت تو خونه یا هر جایی هستم رو خودم کار کنم دیگران هم همینطورن
منم تصمیم گرفتم این باور رو در خودم ایجاد کنم ولی کمی کار سختی بود چون من در خانواده ای بزرگ شده بودم با عقیده ی بخور تا خورده نشی و دنیا پر از …. که سانسور میکنیم خلاصه که همیشه مورد انتقاد بودم بخاطر اعتمادم به افراد و دید مثبتم نسبت به آدما و یه جایی به بعد فکر میکردم نکنه واقعا من اشتباه میکنم با اینکه نتایجم واقعا نتایج بدی نبود ، من اغلب مواقع با آدمای شریف و فوق العاده مواجه میشدم و حتی اگه چیزی گم میکردم آدمای نیک اونو پیدا میکردن و هرجور شده به دستم میرسوندن و وقتی برا بقیه تعریف میکردم چون باورشون نمیشد میگفتن حالا شانسی بوده یا …
خلاصه من میخواستم وارد حیطه آنلاین بشم و ذهنم مقاومت داشت و یه گوشه ایش درگیر همین اعتماد و بدبینی و … بود
شروع کردم به کار کردن روی باورام در این حوزه ، مینوشتم و با خودم حرف میزدم و مثال میاوردم و… تا اینکه یه ذره ذهنم شل کرد و منم از فرصت استفاده کردم و در این بین استارت حیطه آنلاین رو زدم و باز ادامه تکرار باورسازی.
یکی از باورها تیترش این بود که مردم برای راحت تر انجام شدن کارشون نه تنها پول میپردازن بلکه حاضرن پول بیشتری هم بدن با مثال و توضیحات
اولین مشتری آنلاین دقیقا دوبرابر مبلغ اعلامی من پرداخت کرد و به وضوح گفت شما کارمو راحت کردین من دوس دارم بیشتر تقدیمتون کنم !!!
و این شد چکش من که تق تق بکوبم ذهنمو و به همین ترتیب پیش رفت
تا بعد از اون هرمشتری به یه شیوه ای یه مقدار بیشتر از عرف برا من واریز میکرد و هرکدوم یه دلیلی ضمیمه میکرد و میگفت ، بخاطر راحتی یا روز تعطیل کار انجام شدن یا حتی بخاطر اخلاق خوش و مشتری مداری و …. که من فقط در حیرت بودم که چطور میشه انقدر قانون به وضوح جواب میده
تا اینکه چند روز پیش داشتم یه سفارش رو میزدم که یه عزیزی اومد دنبالم وگفتم باید صبر کنه سفارشو تحویل بدم بعد بریم ، تعجب کرد که مگه میشه این کار رو غیرحضوری هم کرد! مگه اصلا کسی اعتماد میکنه ! با اینکه داشت میدید که من دارم رو سفارش کار میکنم که تحویل بدم اما نمیتونست بپذیره و نپذیرفت آخرشم !!!! اما در مرور زمان برای من عادی تر شده بود که وقتی من خودم متعهدم ، قابل اعتمادم ، صادقم ، لیاقت ارتباط با چنین آدمایی رو دارم و طبیعیه که دنیا هم کبوتر با کبوتر رو رعایت کنه !
حتی چند روز پیش مشتری قبل اینکه حتی خوب سفارششو واضح کنه و توافق کنیم، پول تقریبا زیادی برا من واریز کرد و گفت مهم نیس کی انجام بشه و راحت باشین و اصلا هم پیگیر نبود!!
همه اینا درحالیه که نه اونا حضورا منو دیدن نه من اونا رو ، پس چی کار میکنه این وسط؟ چی این اعتماد و خوش بینی رو میسازه؟
نتیجه این خوشبینی برای اونا شده راحت و آسون برطرف شدن مسئله شون و برای من شده نزدیکتر شدن شغلم به هدفم یعنی آزادی زمانی و مکانی
یه نکته مهم دیگه در حرفای استاد که برام بولد شد، این بود که بجای تمرکز روی مسئله روی راهش تمرکز کن
چه جاهایی که انقد رو مسئله فوکوس کردیم که کلا مغزمون ارور داد و قفل شد !
و اینجا جا داره به یاد بیارم که اگه هیچ راهی نداری رهاش کن و بسپار تا هدایت شی ، نگو مگه میشه نگو یعنی چجوری ، حدس و گمان هم نزن فقط رها کن ، خدا بینهایت راه داره ، راه هایی که هرگز به ذهن تو هم نمیرسن ولی بینهایت ساده و آسون و در دسترس اند
یکی از جالب ترین موضوعاتی که در جریان سفرهایم به نقاط مختلف جهان، به وفور با آن برخورد داشتم، تجربه آدمهایی بود که به طرزی باورنکردنی، قادر به تمرکز بر نکات مثبت بودند.
آنها با خودشان در صلح بودند. برای آنها، دیدن نکات مثبت آدمهای اطرافشان و همه تجربههای دور و بر، کاری بدیهی و ذاتی بود. همان کاری که من در طی چندین سال و با تلاش ذهنی بسیار زیاد، خودم را آموزش دادم تا اینگونه باشم.
تا به حال از خودت پرسیدهای که چقدر توانایی تمرکز بر نکات مثبت هر موضوعی را داری؟!
چقدر قادری در لحظهای که فرزندت مرتکب اشتباهی شده و قصد محاکمهاش را داری، نکات مثبتش را به یاد بیاوری و تصمیم بگیری تنها آنها را ببینی؟!
وقتی از همسرت به شدت دلخور شدهای، چقدر قادری آن دلخوری را نادیده و بر نکات مثبت اش متمرکز شوی؟
وقتی کارفرمایت توانایی تو را نمیبیند و به فرد دیگری ارتقاء شغلی میدهد، چقدر میتوانی نکات مثبت او را ببینی؟
وقتی در شرایطی به شدت ناخواستهای گرفتار میشوی، چقدر قادری سایر نکات مثبتی را به خاطر آوری که در آن لحظه در زندگیات وجود دارد؟!
پاسخ تو به این سؤالات، عامل اصلی تجارب زندگیات است. زیرا پاسخهایت از جنس فرکانسهایی است که غالباً ارسال میکنی و اتفاقاتی است که غالباً تجربه میکنی
این پاسخها، دلیل اصلی حضور تو در جایی است که الان هستی و تجاربی که در هر جنبهای از زندگیات داری.
پاسخهای تو نشان دهندهی میزان رضایت ات از زندگی است.
یعنی اگر آنچه که هستی، داری و تجربه میکنی، تو را راضی نکرده، تغییر آن تجارب و رسیدن به رضایت، از تمرکز بر نکات مثبت موضوعات زندگیات آغاز میشود.
پس همین حالا لیستی از نکات مثبت همین لحظه تهیه کن. زیرا منشأ اتفاقات خوب از اینجاست که چقدر توانایی تمرکز بر نکات مثبت را، داری.
اول به نکات مثبت هر موضوعی توجه کن و به احساس خوب برس و آرام شو تا جاییکه بتوانی، آن موضوع را واقعاً دوست داشته باشی و تحسین نمایی، سپس دربارهاش حرف بزن، سپس تعامل کن، سپس حرکت کن، سپس اقدام کن ،سپس درخواست کن، سپس تصمیم بگیر و…
زیرا درون ما که تکهای از خداست، فقط نکات مثبت هر موضوعی را می ببیند
فقط قادر است عشق بورزد و دوست بدارد، حتی در لحظهی دلخوری از همسرمان، رئیس، همکار، فرزند و…
و ما تنها زمانی با این انرژی، هماهنگ میشویم و از راهکارهایش سود میبریم و الهاماتش را دریافت میکنیم و از هدایت اش برخودار میشویم که قادر میشویم بر نکات مثبت هر فرد، موضوع و جنبهای متمرکز شویم. ایجاد این هماهنگی، همه چیز است.
سید حسین عباس منش
سلام امیدوارم حال همگی خوب باشه
الهه ام
وقتی داری تمرکز میکنی که تغییر کنی هدایت های خداوند هم میاد چند روز پیش همسر عزیزم این فایل توانایی تمرکز بر روی نکات مثبت رو بهم نشون داد و گفت فقط متن این فایل چقدر میتونه یک ادم رو بیدار کنه و منم دوست داشتم با شما به اشتراک بزارم
بریم سراغ این فایل زیبا و تاثیر گذار استاد عزیزم
ویژگی های ادم بدبین رو منم دارم مخصوصا تو اعتماد کردن به دیگران به خانم ها خیلی نه ولی مرد ها خیلی سخت میتونم اعتماد کنم و برمیگرده به اینکه از بچگی منو از مرد ها ترسوندن و عملا اگه یه لبخند ساده هم بخوام به مردی بزنم دچار عذاب وجدان و ترس میشم که نکنه فکر کنه من از اون ادم هام بیوفته دنبالم و از این سری گفتگو ها و بیشترش برمیگرده به مذهبی که در عمق وجودم لونه کرده و باید کم کم باورهای درب و داغونم رو درست کنم چون واقعا خودم اذیت میشم ولی در مورد خانم ها خیلی کمه بی اعتمادیم و هرجایی رفتم به راحتی با خانم ها ارتباط گرفتم ولی چون از قدیم به ما گفتن دختر باید سنگین باشه نگاهش به نامحرم نخوره و هزارتا چرت و پرت دیگه همیشه ترس دارم میگم دارم چون با این فایل متوجه شدم چیزی در درونم عوض نشده چون نمیدونستم ریشه این افکار از کجا میاد وخدارو سپاسگذارم که اگاهم میکنه که چه افکار غلطی لونه کردن تو وجودم و من داشتم تا به الان باهاشون زندگی میکردم استاد من متولد 78 اما مهم نیست تو توچه سالی به دنیا اومده باشی مهم اینه جامعه و مذهب و مدرسه و خانواده کار خودشونو میکنن و الان خوشحالم که میدونم این منم که تصمیم میگیرم چطور باشم و دنباله رو اون ها نباشم امیدوارم همیشه دراین راه ثابت قدم باشم وفقط تمرکزم به سمت زیبایی ها باشه داشته هام باشه تا خداوند هم هدایتم کنه به سمت زیبایی های بیشتر و داشته های بیشتر
خیلی دوستتون دارم استاد عزیزم عاشقتونم و امیدوارم هرجایی هستید همیشه شاد سالم ثروتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام عزیز دلم
ممنونم از کامنتی که نوشتی و به یادم اوردی که منم کنه وجودم این ترس از آقایون رو دارم
منم نمی تونم راحت با آقایون ارتباط بگیرم
یادمه سال های گذشته یکی از ارزوهام این بود که خدایا کمکم کن تو ارتباطاتم طوری باشم که جنسیت آدم ها برام مهم نباشه
راحت باشم
خودم باشم
خود خودم
الان خیلی بهتر شدم ولی هنوز اون ترس در وجودم هست
و از خدا طلب هدایت می کنم برای رفع ترسم
چون طبق قانون ترس ها فرکانس هایی رو به جهان ارسال می کنن و خلق می کنن
خدایا تو دانای نهان و آشکاری
تو خودت خوب می دونی با چه منطقی من میتونم این ترس رو رفعش کنم
پس با ایمان و توکل میسپارم به خودت که با لذت و حال خوب و در زمان مناسب به بهترین شکل برام حلش کنی
ممنونم ازت که دست خدا شدی تا درخواستم رو مجدد برای جهان ارسال کنم و اینجا هم ثبت بشه
دوستدارم عزیز هم فرکانسی
(◠‿◕)
به نام خدای مهربانم .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته محترم و همه دوستانم در این سایت بهشتی .
الهی شکرت یک ردپای دیگه در یک روز زیبای دیگه خداوند بهم فرصت زندگی کردن داد باشم و نقش خودم را
به خوبی اجرا کنم
همه انسانها به قول قمیشی شعر زیبای نقاب دقیقا توضیح داده که ما ادمها چون در معرض انسانهایی هستیم
که در جامعه نقاب دارن و در واقع دارن نقش چیزی که نیستن را درمیارن ولی نمیدونن به خودم میگم اگر بدانم
که نقش من محمد حضورم در این جهان دلیلی داشته من باید در جایگاه خودم عشق و علاقه خودم قرار بگیرم
تا کارها روان انجام بشن وقتی کارها اکثریت کلی روان نیستن یعنی به احتمال خیلی زیاد من سر جای خودم
نیستم نقش خودمو ندارم که خوب بازی نمیکنم
اگر کسی در جای خودش قرار بگیره نشونش اینه که کارش ساده تر روانتر عالی تر انجام میشه ولی ادمی که سر جای
خودش نیست کارهاش گره میخوره پیش نمیره همش گمراهی است و چالش و سردرگمی
ولی اگر به لطف خدای مهربونم من نقش خودم رسالت خودم را بدانم
از کجا بتونم رسالتم چی هست ؟
وقتی من حالم خوبه و دارم به عشق و علاقم حال میکنم به خودشناسی بیشتر سعی کنم برسم
یعنی من خودمم نقاب ندارم نقش آدم دیگه برای من نیست پا تو کفش کسی دیگه نزارم که نمیتونم راه برم
اینه که من باید بدونم عشق و علاقم چیه و به این سبک زندگی را در لحظه های بیشتری زندگی کنم
از خدا میخام همه ما ادمها را به عشق و علاقه واقعیمون هدایت کنه تمام پازلها کامل بشه در جهان زیباتری
را تجربه کنیم و لذت ببریم با گسترش جهان خدا هم خوشحالتر هست وقتی هر کدوم از ماها داریم نقش اصلی
خودمون را بازی میکنیم
الهی شکرت .
استاد عزیزم شما و همه اعضای این خانواده صمیمی و عاشق را به خدای بزرگم میسپرم .
خدا نگهدارتون