چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟ - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-12 08:58:212024-12-14 05:19:53چگونه از یک فرد بدبین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام الله یکتا
ذهن ما در شبانه روز در هر لحظه داره بااامون حرف میزنه.حتی بیشتر از حرفهایی که به زبون میاریم،،حرف میزنه .از کوچکترین چیزها گرفته تا بزرگترینش.هرلحطه حتی زمانی که داریم رو خودمون کار میکنیم،باهامون حرف میزنه و سوال و جواب میکنه.و ازونجایی که اکثرا با منفی بینی و بد بینی پر شده، همش در حال مقاومته.
خیلی زیاد تجربش میکنیم اگه بهش توجه کنیم،
وقتی داری روی خودت کار میکنی ومثلا درخواست فلان مبلغ رو برای فروش جنست میکنی ،به سرعت پشت سرش بهت میگه ،نمیخرن که،،،
حتی زمانی که داری رو خودت کار میکنی،،،
داری خواسته هاتو مینویسی و به سرعت بهت جواب میده ،نمیشه که،،،
نقطه ی خوب قضیه اینه که وقتی به این قضیه آگاه میشیم،میتونیم آگاهانه ذهنمون رو به مثبت نگری عادت بدیم و البته از کلمه عادت استفاده کردم که بگم انقدر تمرین و تکرار میخواد،،،،تا عادت کنه .چون عادت شخصیتی ،، از تکرار باورها و تکرار عملکرد بوجود میاد.باید ذهنی که به بدبینی عادت کرده رو به خوشبینی عااادتش بدیم.
و البته آگاهانه. چون ذهن از راهای زیادی وارد میشه و در مورد خوشبینی ،اغلب جوابش اینه که سر و ساده نباش و خوبیهارو باور نکن.
ذهن با بدبینی یه ترسی ته دل میکاره که متاسفانه با توجه به اون،مواردی رو که ازش میترسی ،بوجودش میاره.
این قدرته ذهنه و قسمت خوب داستان اینه که میتونیم این قدرتو به اختیار خودمون بگیریم و ازش برای رسیدن به خواسته هامون استفاده کنیم.
حالا که میفهمیم آگاهانه،چه قدرتی داره و چه کارهایی ازش برمیاد.
قدرت کلام ذهن خیلی قویه و بخاطر همینه که حرفهایی که ذهنمون میزنه ،بیشتر از حرفهایی که به زبون میاریم،اتفاقات رو رقم میزنه
چون کانون توجه همونجاست.توجه عمیقی که اتفاقات رو رقم میزنه.
یکی از عملکردهایی که میتونیم انجام بدیم تا روی ذهنمونم بهتر کار کنیم ،کنار گداشتن و قطع ارتباط با آدمهای بدبین و منفی گراست .چون حرفهاشون در ضمیر ناخودآگاهمون تاثیر میذاره .حتی زمانی که داریم رو خودمون کار میکنیم.
و کار کردن روی افکار و حرفهایی که کمکی بهمون نمیکنه و برعکس امید و آرزو و انگیزه تلاش رو ازمون میگیره.حتی اگر اون حرفها و افکار واقعیت هایی باشن که برای اکثر جامعه صدق میکنن.چون ما قرار نیست مثل اکثر جامعه باشیم
قرار نیست مثل اکثریت نتیجه بگیریم و راهمون و روشمون یکی باشه.
همونطور که ثروتمندان و افراد موفق،همیشه طرز فکرشون و عملکردهاشون با بقیه مردم تفاوت داشته.
بدبینی دشمن رسیدن به خواسته هامون و رویاهامونه.
و اغلب اتفاق نیفتادنها بخاطر همین ذهنیت منفی و بد بینیهاست.
خواسته هامون رو مینویسیم اما باور نمیکنیم بهش برسیم.
پس چطور انتظار داریم اتفاق بیفتن؟
همواره از خدای هدایتگرم میخوام کمکم کنه تا بتونم ذهنم رو کنترل کنم و در مسیر رشد و تکامل،پیش برم
شکرت خدای خوبم و سپاسگذارم استاد عزیز
بنام خدای هدایتگر
سلام بر دوستان توحیدی
خدا رو شکر دیروز تمرکز گذاشتم روی فراوانی روی خرید عالی یک تصمیم عقب افتاده داشتم یهو به سرم زد عملیش کنم اول صبح حدود ساعت ده با ذوق رفتم خرید مقداری پس انداز داشتم هدایت شدم و بهم الهام شد بدمش طلا چون خیلی طلا دوست دارم دخترم هم کمی پس انداز داشت گذاشت روی پول من خوش حالی ام بیشتر شد
چون میتونستم طلا بخرم رفتم بازار گفتم خدایا خودت بهم گفتی خودت بخر خودت هدایتم کن خریدمش تا خونه ذوق کردم شکرگزاری کردم خوش بین بودم که کار درستی انجام دادم برگشتم خونه رقصیدم شکرگزاری کردم دیدم چقدر کنترل ذهن و حال خوب جواب میده غروب پسرم رفت بیرون برام عطر خوب برای خودم و دخترم هدیه گرفته بود دوباره خوشحال شدم خودم دوباره با دخترم بعد از ظهر رفتیم خرید برای دخترم که دانشگاه هست خرید کردیم کلی ذوق کردم
و شب شام خوب کباب گوسفندی دور هم خوردیم خوش گذشت شکرگزاری فراوانی کردم و از تصمیمی که گرفتم خوشحال شدم و خواستم با دوستان عزیزم به اشتراک بگذارم که حال خوب اتفاق خوب میشه قانون جواب میده کافیه تمرکز بگذاریم روی زیبایها و فراوانیها
خدایا بابت تمام نعمت های پیدا و پنهانت شکرت که در زندگی دارم
گفتم خدایا من وابسته این طلا ها نیستم مال توست خودت بهم دادی هر چه دارم ازآن توست شکرگزاری میکنم خوشحال میشم ولی تو همیشه کنارم باش هدایتم کن دستم بگیر میشه برای همه شده برای من هم میشه زمانی آرزوم بود یک تیکه طلا بخرم این رد پا گذاشتم تا یادم نره تا شکرگزار باشم تا قانون خداوند یادم باشه همیشه دست بقیه دیدم تحسین کردم هنوز دوست دارم بیشتر بخرم تا وقتی که خله ام کم بشه و سیر بشم خداوند خودش برام پس انداز کرد راستش نمیدونم چه جور جمع شد این پول کار خودشه خدایا دوستت دارم چون دوستم داری خدایا سپاسگزارم
ما برای لذت بردن در زندگی بدنیا اومدیم
سپاسگزاری کردن یعنی قدر دان نعمت های که در زندگی داریم باشیم لذت ببریم چشممون به دست بقیه نباشه حسرت نخوریم همیشه برای همه نعمت هست باید ضرف وجودمون بزرگ کنیم دست خدا رو باز بگذاریم
خوشبین باشیم که خداوند روزی رسان ماست قدرت بدیم دست خدا
در پناه خداوند باشید
به نام رب بخشنده ام
سلام دوست عزیزو مهربونم مریم جانم
خیلی خوشحال شدم که وقتی کامنتتو میخوندم فهمیدم خداوند هدایتت کرده تا بری طلا بخری همه کارها رو او برات انجام داده ایمان داشته باش و ادامه بده و قدم بردار
مریم جان چقدر خوبه که فهمیدی در مسیر درست هستی و آگاهانه هدایت خواستی از خداوند برای هر کار و خریدی تحسینت میکنم مرحبا
آره همینطوره وقتی توجه به خوبیها میکنی و تحسین و شکرگزاری میکنی برای داشته ات و احساسه خوبی داری و در اون احساس میمونی جهان هم طبق اون فرکانسی که فرستادی اتفاقات و شرایط هم جنس اون فرکانس رو وارد زندگیمون میکنه
نوش جونت عزیزم این شادی و احساسه خوبت
ان شالله پشت سر هم شاهد اتفاقات و شنیدن خبرهای خوب باشی
ان شالله خداوند اینقدر بهت پول و ثروت بده که راضی بشی از زندگیت
لعلک ترضی
مریم جانم کلی با خوندن کامنتت احساسه خوبی گرفتم
منم فردا میخوام برم طلا بخرم و از خداوند هدایت میخوام و کنارم باشه
خدایا شکرت سپاسگزارتم
دوستت دارم یاحق بهترینها تصیبت
به نام خدای هدایتگر
خدایا هر چه دارم ازآن توست
سلام به دوست عزیزم کبری خانم عزیز امیدوارم همیشه شاد و تندرست باشی سپاسگزارم بابت نقطه آبی که برام گذاشتی و خوشحالم کردی این به فال نیک گرفتم امروز گفتم خدایا تو بهم بگو چکار کنم چی بنویسم بهم هدیه بده قربون خدا برم به زودی جوابم داد و لذت بردم که شما هم تصمیم درستی گرفتی می خوای طلا بخری انشاالله به دل خوش بخری و بپوشی خداوند با شادی ما شاد میشه و دوست داره ما شاد و ثروتمند باشیم خیلی خوشحال شدم داری خرید طلا میکنی
حال خوب اتفاق این خبر خوبی بود امیدوارم همیشه خبر خوب به همدیگه بدیم و در شادی هم شریک باشیم
مبارک شما هم باشه انشالله به تمام آرزوهات برسی
این مسیر توحید خیلی لذت بخشه خداوند کمکمون کنه در این مسیر الهی ثابت قدم بمونیم
در پناه خداوند باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
بریم سراغ این فایل دانلود و الان همزمان دارم فایل کوش میکنم و هر کجا نیاز باشه پاز میکنم ویدیو رو و کامنت بنویسم.
به به استاد چه تلویزیون بی نظیری دارید و معلومه که سامسونگ هست و چقدر بزرگ و با کیفیت تصویر رو نمایش میده و ادم لذت میبره شب تا صبح باهاش ویدیو های یوتیوب را تماشا کنه…
چقدر عالیه ثروت – بشه بهترین های جهان را مال خودت کنی و لذت ببری.
به به جیف بیزوس چقدر عالی در مورد خوش بینی صحبت میکنه و چقدر بی نظیره که بتونیم کمتر بدبین باشیم تا جهان بهترین ها رو برامون تدارک ببینه.
ویژگی های فرد بدبین:
1.شک کردن فرد به صحبت های محبت آمیز
2.گرایش دارن که تمرکز رو روی نقص ها و مشکلات به جای اینکه تمرکز کنند روی احتمالات مثبت و راه حل ها
3.ادم بدبین آدم طعنه زنی هستند
در مورد منفی ها حتی با خدا هم صحبت نکن!
وای چه کتن عجیب و غریبی
هیچ وقت اینطوری فکر نمیکردم و همیشه در مورد مسائل فقط با خدا صحبت میکردم و الان میفهمم که چرا شتاب نمیگیرم.
از الان به خودم قول میدم که هیچ وقت در مورد منفی ها صحبت نکنم با هیچ کسی..
من آدمی بودم که مسائلم رو به هیچ کس نمیگفتم و هیچ کس نمیدونه من دارم چه مسائلی را حل میکنم و فکر میردم که من عالی پیش میرم در مورد بی توجه ای به بدبینی ها – الان میبینم که داشتم با خدا در موردش صحبت میکردم.
تعهد میکنم که افکار منفی رو کنار بگزارم تا رشد هوشمندانه ای داشته باشم.
سعی میکنم پر قدرت ادامه بدم در این حیطه تا نتایج به صورت جادویی وارد زندگی ام بشن – البته و صد البته با هدایت الهی.
الف) با توجه به آگاهی های این فایل، دلایلی را لیست کنید که تغییر از بدبینی به خوشبینی را برای تجربه زندگی بهتر، ضروری می داند؟
این لیست، منطق های لازم برای تغییر نگاه از بدبینی به خوشبینی را، در دست ذهن شما قرار می دهد و اهرم رنج و لذت قوی ای برای ایجاد این تغییر، می سازد.
ب) چه راهکارهایی از آگاهی های این فایل آموخته اید که قصد دارید با اجرای آنها، ویژگی خوشبینی را در ذهنیت خود تقویت کنید؟ برای این منظور، چه قدم هایی – هرچند کوچک – را می توانید در برنامه روزانه خود بگنجانید؟
یادمان باشد که تغییر و بهبود شخصیت، یک شبه ایجاد نمی شود. بلکه یک فرایند است که باید با تعهد و قدم به قدم برداشته شود. قدم های کوچکی که به صورت مستمر بر می داریم، نه تنها این تغییر عمده را ایجاد می کند بلکه مسیر این تغییر را نیز بسیار لذت بخش می کند.
منتظر خواندن پاسخ های تأثیرگذارتان هستیم.
ج :
سلام خدمت استاد عزیزم
حتی میشه در مورد خود شخصی بدبین هم خوشبین بود و به دید خوب به نظراتش نگاه کنیم به نظرم، یعنی کسی که اول از هر چیزی ایراد میگیره همون ب بسم الله، میتونیم به دید خوشبینانه بهش نگاه کنیم البته درون خودمون و نه اینکه بخوایم به زبون بیاریم و به طرف بگیم، یعنی مثلا یه کاری رو یه اثری رو هرچیزی رو نشونش دادی و میدونی که این آدم اول نگاهش ایراد گرفتنه و اصلا همیشه اول ایرادِ همه چیزو میگیره، و به اصطلاح مو رو از ماست میکشه بیرون، میشه آدم به این دید نگاه کنه که چه جالب من به این نکات توجه نکرده بودم و به عنوان تقویت نقاط ضعف و بهبود عملکرد توی کار و یا بهتر کردن کیفیت کارها بهش نگاه کنیم و بجای اینکه مثلا پیش خودمون یا دیگران بگیم چقدر طرف بدبینه، یا شکاکه، . ناراحت بشیم یا تو سر خودمون بزنیم و غصه بخوریم، بیایم به این دید به قضیه نگاه کنیم که طرف بدون اینکه خودش بدونه و از طرز فکر من و باورهای من و خوشبینانه به همه چیز نگاه کردنه من خبر داشته باشه، بگیم چقدرم عالی که این بابا تونست اینقدر نکته از توی فلان موضوع دربیاره که من دقت نکرده بودم و چقدرم خوب که نقص ها مشخص شد و من یا فلانی توی فلان موضوع میتونه کیفیت کارش رو بازم از این بالاتر ببره.
ج بخش الف :
من اگر بدبین باشم و به بدبینی ادامه بدم در مدار کفر نعمت قرار میگیرم و از خوشبختی و سعادت دور میشم
من اگر بدبین باشم و به بدبینی ادامه بدم، دارم با سرعت هرچه بیشتر سقوط میکنم به تهِ جهنم!
من اگر بدبین باشم و به بدبین بودن ادامه بدم، دارم با دست خودم خودمو از مدار نعمت ها دور میکنم
هر کسی خوشبینه (مثبته) چقدر اتفاقات خوب واسش میفته و چقدر همیشه تو زندگیش موفقه و هرچی میخواد بهش داده میشه، در صورتی که افراد بدبین (منفی) همیشه هشت شون گرو نهِ شونه و همیشه حالشون بده و از همه چیز مینالن،
خوشبین بودن = شکر نعمت ، بدبین بودن = کفر نعمت
شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند!
افرادی که خوشبین هستن چقدر آرام هستند و وقتی آرامی و آرامش داری یعنی اولین خصیصه و ویژگی موفقیت و ثروتمند شدن و کلید دسترسی به تمام گنجینه و خزانه نعمت های الهی رو داری، و چرخ زندگیت روون و روغن کاری شده هست
و برعکس افرادی که بدبین هستند چقدر نا آرام و پریشان و عصبی هستند، و همین ویژگی افراد بدبین باعث کفران نعمت میشه تو زندگیشون و ورود به دنیای جهنمی به نام ناخواسته ها و زنگ زدگی و شکستگی چرخ زندگی!
ج بخش ب :
با سپاسگزاری کردن و شکر نعمت های خداوند رو به جا اوردن
با توجه به نکات مثبت هرچیزی
با، الخیر فی ما وقع رو در هر چیز دیدن و زندگی کردن و با دید متفاوت به مسائل و چالش های زندگی نگاه کردن
از خود اول صبح به محض بیدار شدن، شکرگزاری کردن بابت همه چیز و همه کس، و تمرکز بر نکات مثبت هرچیزی
و موقع خواب باز هم با تمرکز بر نکات مثبت داشتن و حال خوب و احساس خوبی که اون روز از اول صبح تجربه کردیم
با به یاد اوردن نقاط قوت و توانایی ها و ویژگی های خوبی که هم خودمون میدونیم و میشناسیم در خودمون و هم دیگران ازمون یاد کردند
توجه و تمرکز بالا روی خلقت و آفرینش تمام این جهان و کل هستی و موجودات بینظیر و شگفت انگیزش و در لحظه بودن و زندگی کردن در لحظه
با پیاده روی کردن و نکات مثبت هرچیزی رو دیدن و توجه کردن بهش و شکرگزاری کردن بابتش
استاد جان چقدر جالب که من دارم تغییر فرکانس هام و مدارم رو بصورت کاملا واضح میبینم و درک میکنم، در صورتی که قبلا اینطور نبودم، و من بر اساس متن توضیحات داشتم جواب میدادم هرچیزی رو که درونم بود و باورهای منو داشت نشون میداد چیزایی که نوشتم، و فایل رو که دارم میبینم دارم میبینم دقیقا همینا رو دارین میگین، خیلی جالب بود برام : )
خدایا شکرت
استاد رسیدم به اینجای فایل که میگید افراد بدبین خیلی آدمای تنهایی هستند و به هیچکس اعتماد ندارن، راستش من خودم به شخصه خیلی به شدت تنهایی رو دوست دارم و ازش بسیار لذت میبرم و همیشه همینطور بودم، یعنی این یه خصیصه و ویژگی خیلی عالی در خودم هست که میشناسمش، ولی نه به این دلیل که به آدما اعتماد ندارم یا بدبین هستم، چون این خصلت ها در هرکسی هست حتی موفق ترین و خوشبین ترین آدما به نظرم، اما موضوع اینجاست که من شخصیتم اینجوریه که اتفاقا آغوشم به روی همه بازه و اگر زمانی احساسم بهم بگه و دوست داشته باشم خودم که کسی وارد حریم زندگیم بشه و بخواد ارتباطی با شخصی برقرار بشه، اصلا مقاومت ندارم و اتفاقا همیشه با همه خوش رو خنده رو مهربان هستم چه کسی که اصلا نشناسمش و بار اولیه که دیدمش چه هر آدم دیگه ای که از قبل میشناسمش و حتی ممکنه زیاد ندیده باشمش تو زندگیم. ولی من خودم اصلا این یه ویژگی شخصیتیه درونم که هر وقت خودم دوست داشته باشم و احساسم بهم بگه دوست دارم ارتباط برقرار کنم، همیشه تو زندگیم اینطور بودم چه تو دوران کودکی چه بزرگ سالی. و من اصلا اینطور نبودم که بگم سلام گرگ بی طمع نیست هیچوقت این دیدگاه رو نداشتم.
و همیشه هم اینو تجربه کردم که آدما بسیار زیاد دوست دارن که باهام ارتباط برقرار کنن و واقعا هم از شخصیتم و از دوست شدن باهام نهایت لذت رو بردند، میدونین به نظرم برای زندگی من اینطور بوده که این مدت طولانی که تنها موندم برام بسیار مفید بوده و من خودم انگار دوست داشتم اینو تجربه کنم نه به این دلیل که از آدما بیزار و متنفرم، بلکه عرض کردم اتفاقا همیشه آدما از بودن با من بسیار زیاد لذت بردند و منم با آغوش باز پذیرفتم مهر و محبت و دوستی آدمارو، اما چجور بگم انگار به چشم یه مراقبه طولانی مدت بهش نگاه میکنم تو زندگیم، و درونم اینو دوست داشته همیشه، به اینکه همین ارتباط برقرار کردن و دوستی و صحبت کردن با آدما یا کسی رو توی زندگیم داشتن رو (حالا هر کسی میخواد باشه)، برای خودم ابدی و همیشگی نکنم و مثل عادت نشه برام یا یه جور وابستگی. منظورم وابستگی نیستا، مثل کسی که به یه فرد وابسته میشه مثلا وابستگی عاطفی و.. که ماشاالله از این دست مسائل و ارتباطات خب تا دلتون بخواد هست همیشه تو جامعه، اما منظورم اصلا خودِ همیشه ارتباط داشتن با آدماس، منظورم این تعریفه که اصلا آدم حتما باید همیشه تو عمرش با آدما در ارتباط باشه و حالا میخواد یه آدم باشه و نزدیک ترین افراد بهت باشن، یا میخواد آدمای غریبه باشن و دوست باشن. منظور اینه که هیچوقت حتی خود حتما ارتباط برقرار کردن و اجتماعی بودن تبدیل نشه به یه عادت و با این عنوان که انسان ها موجودات اجتماعی ای هستند و انسان عادت داره دوست داره با انسان ها در ارتباط باشه. برای من میگم حقیقتا اینطور نیست و نبوده و خیلی ساده و بیخیال و راحت به این قضیه همیشه نگاه کردم و تا دلتون بخواد هم دوست و رفیق و فامیل و آشنا و غریبه هم بوده و هم هست که باهاشون ارتباط داشتم و حتی میتونم داشته باشم، اما ترجیحم این بوده که بر اساس تفکراتم و احساسم به این قضیه نگاه کنم و از نظر من هیچ اشکالی نداره، و این به این معنی نیست که من چون عاشق تنهاییم هستم و یا دوست و رفیقی ندارم یعنی نخواستم داشته باشم، پس یعنی آدم بدبین و شکاکی هستم. نه اینطور نیست.
اینطور دوست دارم، درونم اینطور دوست داره البته میگم مدتهای زیادیه اینطوریم و هروقتم خودم احساس کنم تغییرش میدم ولی دوران خوبی رو سپری کردم با این دیدگاه و موقعی که بخوام و احساس کنم اجازه میدم ارتباطات شکل بگیره.
آهان اینم بگم، یکی از دلایل انتخاب تنهایی، شاید باورتون نشه کسی که داره میخونه کامنتمو، یکی از دلایلش این بوده که من عاشق خودمم! بی تعارف و بی رو درواسی، من همیشه عاشق خودم بودم و هستم و همیشه عشق کردم با تنهایی خودم و با خدای خودم چه زمان هایی که دور و برم شلوغ بوده و از سنین کم با خیلی آدما بودم و چه تا بزرگ سالی، همیشه اینو گوشه ذهنم داشتم که احساس کردم توی این جهان یعنی فرض کردم خودم هستم و خدا. همین.
یعنی حتی گاهی تو بعضی فایلاتون یادمه که یه اشاره هایی به همچین حرفی داشتین خودتونم حالا دقیقا یادم نیست کی و کجا تو کدوم فایلا بوده ولی فکر کنم تو خود راهنمای عملی یا شایدم فایلای رایگان، که یه همچین حرفی رو از خود شما یادمه احتمالا هم دقیق مثل چیزی که من گفتم نبوده باشه اما یه بکگراندی تو ذهنم هست در موردش از حرفاتون.
خلاصه که شخصیت من اینجوری بوده همیشه، و شایدم بعدا بیام در مورد تجربیاتم بیشتر بگم و توضیح بدم و از روابط با آدمای جدیدی که حسم بهم میگفت و وارد زندگیم کردم بگم یه روزی.
اتفاقا جالبه بدونید که من هم اینطور بودم استاد، به لحاظ اعتماد به رفقا و دوست و آشنا و همه آدمایی که تو زندگیم بودن، و حتی هستن الانشم و همیشه دید خوبی داشتم نسبت به ارتباطات و خیلی هم دوران خوبی رو تجربه کردم تو زندگیم با آدمای زندگیم، حتی زمان هایی که شاید موارد کوچیکی هم پیش اومده باشه، من باز همیشه اون شخصیت خوشبین بودنه رو داشتم و تجربش کردم البته که قطعا جاهایی رو منم اشتباه کردم منم مواردی رو گوشه ذهنم شاید داشته باشم اگر خیلی فکر کنم بهش و بخوام بگردم پیدا کنم، که نقض کنه دیدگاه خوشبین بودنمو چون هیچکس پرفکت و کامل نیست، و قطعا کسانی هم در مورد من.
استاد یک کلام بگم خلاصه مخلص کلام، من همیشه از تنهاییم لذت بردم و میبرم و حتی زمان هایی که کلی دورم شلوغ بوده و دوست و رفیق و فامیل و خانواده دورم بودن و لذتشو بردم از روابطم و ارتباطاتم، اما همیشه عاشق تنهایی و خلوت خودم بودم و هستم و این به هیچ عنوان به معنی این نیست که مشکلی دارم یا کینه و نفرت دارم و اعتماد نمیتونم بکنم به آدما یا تو گذشته زندگی میکنم و همه این مثال هایی که زدید، در مورد من صدق نمیکنه.
اتفاقا استاد جان سوالی در این رابطه گوشه ذهنم بود مدتیه، و خوب شد یادم اومد با دیدن این فایل که بپرسم ازتون.
سوالم اینه : آیا طبق قانون که میگین هر کسی طبق مدارش و چیزایی که جذب میکنه، یکیش در زمینه روابط هست و مثلا وقتی با درون خودت در صلح باشی و از تنهاییت لذت ببری و کلا تو مدار احساس خوب و حال خوبی و همه چیزای خوب باشی، خود به خود جهان آدم یا آدمایی رو میاره وارد زندگیت میکنه که اتفاقا اونا هم مثل تو هستن و از بودن باهم لذت میبریم، و قانون کبوتر با کبوتر به قول معروف..
حالا من سوالم اینه که آیا جهان اینطور هست که اگر من حالم خوب باشه و همه چیزای خوب رو هم تو مدارم داشته باشم و از تنهاییمم لذت ببرم، آیا جهان به زور کسی رو وارد مدار و زندگیم میکنه؟ یعنی نمیشه از تنهایی لذت برد و تو مدار حال خوب و احساس خوب بود و همه چیزای عالی از هر لحاظ رو داشته باشی، و کسی هم وارد زندگیت نشه؟ از این منظر میپرسم که میخوام بدونم زوریه این طبیعت و کارِ جهان؟ مثلا کاری میکنه اذیت بشی ازبس آدم هی بیاره طرفت حالا چه یه نفر چه نفراتی رو، اما منظورم بیشتر اینه که شاید کسایی هم به پست آدم بخورن در همین حین که آدم مدارش تغییر کرده و لذت میبره از زندگیش و از تنهاییش، اما نخواد کسی وارد زندگیش بشه، آیا جهان هر طور شده هی بعد مدتی مثلا کسی رو میخواد وارد زندگیت کنه یا اینطور نیست اصلا؟ البته فکر میکنم که جوری این کار انجام میشه بصورت اتوماتیک (البته با توجه به خواسته واقعیه ما تو دلمون) که ما هیچ مقاومتی نداشته باشیم : ) یعنی یه جورایی منظورم دل آدم رفتنه هست، یا اصلا منظورم روابط عاطفی و عاشقانه هم نیست، اصلا فقط دوستی مثلا، که آدم چندتا دوست داشته باشه تو زندگیش.
دوست داشتم واکنش جهان رو در اصل بدونم بیشتر در این رابطه.
و البته اینم بگم که اینارو بر فرض مثال پرسیدم نه اینکه من خود اینجور دوست داشته باشم، نه من میگم کاملا اوکی و ریلکسم در این رابطه، و اینجور نیستم که بگم الا و بلا میخوام تنها باشم و هرکی بیاد طرفم با تیر میزنمش! : ) (قربونه مثالایی که میزنید استاد) (یا اونیکی فایل که گفتید انگار طرف جزام داره مثلا : ))
بخوام بیشتر بازش کنم سوالم رو و بهتر درک بشه، مثلا دو ورژن از یک آدم رو در نظر بگیرید، فرض کنید مثلا یه آدمی رو دقیقا کپی پیست کردن خب؟ (مثل دوقولوها مثلا، ولی کاملا عین هم و بدون ذره ای تفاوت)، بعد یکیشون عاشق تنهاییه و کاملا هم داره از زندگیش لذت میبره و همه چیزای خوب و نعمت و برکت و موفقیت و خوشبختی و سلامتی هم داره و توپِ توپ زندگیش، اون یکی قلوش هم دقیقا عین همینه، منتها با این تفاوت که دوست داره کسی تو زندگیش باشه و با آدما در ارتباط باشه و آدم خیلی اجتماعی و خوش مشربیه و عشق میکنه با ارتباطات زیاد با آدما حالا زیادم نه ولی اصلا کلا منظور مثل نفر اول نیست به فرض که عاشق تنهاییه.
آیا اون نفر اول حتی با وجود اینکه دلش نخواد کسی وارد تنهاییش بشه و ارتباط برقرار کنه حالا چه عاطفی چه اجتماعی چه هرچی، و جهان حتما حتما باید کسی رو وارد زندگیش کنه، چون عاشق تنهاییش بوده و با تنهاییش حال میکنه؟؟ اینو پرسیدم چون که بارها این قوانین رو که توضیح دادین مثلا در خصوص روابط و لذت بردن از زندگی و مخصوصا کسی که از تنهاییش لذت میبره و میگین که جهان یک آدم مناسب که مثل خودِ اون بابا از تنهاییش لذت میبره و هر دو خوشحال و خندان و بدون نیاز به تغییر همدیگه و هیچ آزار و اذیتی باهم کیف میکنن و از زندگیشون لذت میبرن کنار همدیگه.
من میخوام بدونم میشه جهان اون یه کسی رو نیاره وارد زندگی اون فرد کنه؟؟ (استاد خندمم گرفته یکم : ) اما بخدا منظورم این نیست که بگم فکر بد میکنم یا بدبینم و اصلا هیچ جوره دوست ندارم کسی وارد زندگیم بشه، نه اصلا منظورم این نیست میدونم که خودتون درک میکنین چی میگم و منظورمو متوجه میشین)
سپاسگزارم
به نام خداوند هدایتگر
چقدر این فایل به جا و عالی بود.
ما برای بهتر زیستن باید باورهای خوش بینانه رو جایگزین باورهای بدبینانه کنیم. چاره ای جز این نداریم. چون بدبینی مارو میکشونه به سمت تمرکز بر نکات منفی افراد و طبق قانون اتفاقاتی هم جنس با همان نکات منفی رو بیشتر می بینیم. و در نهایت ما نسبت به افراد بی اعتمادتر میشیم و بعدش یه روزی به خودمون میایم و می بینیم که چقدر تنهاییم و دیگران سعی دارن از ما سوءاستفاده کنند یا اینکه هرکس برای منفعت شخصی خودش کاری برای ما انجام میده.
ما برای اینکه اوضاع زندگیمون قشنگ تر بشه مجبوریم عینک بدبینی رو از چشمامون برداریم وبه جاش عینک خوش بینی رو بزنیم. این وظیفه ماست، این یک وظیفه الهی ست، چون ما وظیفه داریم برای شاد و بهتر زیستن طبق قوانین الهی پیش بریم.
من تک تک مثال هایی که استاد از بدبینی زدند رو در خودم از گذشته داشتم و نمیخوام ازشون یادی کنم، ولی تصمیم جدی گرفتم که به طور اساسی روی این ویژگی کار کنم البته میدونم کار راحتی نیست چون بالاخره باورهایی ست که از گذشته دور تا به امروز در ناخودآگاه من شکل گرفته.
من از اهرم رنج و لذت استفاده میکنم. فکر میکنم این بهترین روشه برای از بردن بدبینی. مثلا اگه به همه مردها بدبین و بی اعتماد باشم همیشه تنها خواهم بود، پس بیام آروم آروم روی این باور اشتباه کار کنم تا به یک انسان درستکار هدایت بشم. یا این که به آدم هایی که واقعا بدون هیچ قصد و غرض بدی برام کاری انجام دادند، اون ها رو بولد کنم به جای اینکه بیام روی نکات منفی شون زوم کنم.
از خدا میخوام که کمکم کنه تا بتونم روی این ویژگی بهتر و بهتر کار کنم و از خودم یک شخصیت مثبتی بسازم که هیچ ارتباطی با گذشته ام ندارد.
به امید روزهای بهتر
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
امروز من به این فایل هدایت شدم تا آن را بشنوم و حال خودم را خوب کنم
این فایل به من این درس را داد که باید و باید همیشه مراقب ورودی های خودم باشم
همیشه فکر و منظور خودم را به سمت نکات مثبت هدایت کنم
شک و تردید
ترس و نگرانی
تردید و دودلی را از خودم دور کنم
این واقعا برای من لذت بخش است
آنوقت همیشه حال خوب خواهم داشت
همیشه سرحال هستم
آنچه که یاد می گیرم این است که همیشه انتظار افکار خوب داشته باشم
بدبینی را کنار بگذارم
همیشه توجه خودم را به نکات توجه داشته باشم
نکته بسیار مهم
هر چه بیشتر ذهن من مثبت باشد
هر چه بیشتر من خوب ببینم
جهان هم به راحتی و آسانی روند زندگی من را آسان می گرداند
جهان هم به آسانی حال من را خوب می کند
جهان همیشه در کنار من است تا من به راحتی و آسانی بتوانم به اهداف خودم برسم
این موضوع را اکنون در کسب و کار نوپای خودم به راحتی و به خوبی می بینم
می بینم که چگونه افراد برای کمک کردن به من دست به کار می شوند
همزمانی هایی در زندگی من رخ می دهند که واقعا غیر قابل تصور است
از همه مهمتر به راحتی و آسانی دارم می بینم که کسب و کار من رو به رشد است
می بینم که چطور می توانم قدم به قدم به خواسته های خودم برسم
چطور همه چیز برای من در حالی پیش می ر ود که حال خوب من همیشه در همه جا قابل لمس و مشاهده است
واقعا خوشحال هستم که اینگونه می توانم همه چیز را به راحتی و آسانی داشته باشم
این روند هر روز زندگی من است
سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام عالی. لطف میکنید یک پلیر بهتر بذارید که خودش براساس شرایط نت گزینه تنظیمات داشته باشه و حتی باسرعت کم هم پخش بکنه. یا اگر این گزینه در همین نسخه هست فعالش بکنین. چون توی ایران خیلی لازمه من بیشترین هزینه ممکن رو برای نت میکنم ولی بعضی از روزها بشدت سرعت کم میشه و بابت همین نمیتونم ویدیو اینجا ببینم. باتشکر از زحمات و لطف شما بزگوار.
به نام خداوند رحمان
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت یک روز عالی و پر اتفاقات عالی دیگر الهی شکرت
اینجا می خواهم بخشی از اتفاقات عالی که برای من افتاده را بنویسم
اول صبح در دفتر ستاره قطبی ام نوشتم که خدایا آسان ام بکن برای آسانی ها و با سپاس گزاری روزانه روز ام را شروع کردم
اول رفتم بانک و در آنجا کمی پول گرفتم و آن کارمند بانک پول های کهنه را جدا کرد و پول های داد که بهتر بود و بعد رفتم به یک جایی کار داشتم آن هم به طریق خییلی ساده و آسان انجام شد
شب که خانه بودم خواهرم می خواست آمپول بزنه و رفتیم پیش دکتر و آنجا یک دختر خییلی با اخلاق و مهربان را دیدم و با لبخند کارش را انجام داد و در اخیر از ما پول هم نگرفت (فقط همین نشان دهنده این است که چقدر مدارم تغییر کرده ) و آنجا به خودم گفتم بیبین چقدر افراد از دست همین دکتر ها ناله می کند و چقدر افراد با دید متفاوت نتیجه متفاوت میگیرند
و بعد خواهرم برایم گفت چقدر بعضی انسان ها عالی است امروز در بانک سه نفر نوبت خودشان را به من داد و آنجا گفت یک خانم در بانک بود که پول های کهنه را از سرای شهزاده می آورد و در اینجا پول جدید می گرفت و روزانه دو صد یا سه صد افغانی کار می کنه و آن خانم به خواهرم گفته بود که در زمان بیکاری وختی در بانک یا سرای شهزاده نروم گل جور میکنم و با دختر هایم می فروشیم و بعد درباره مادر شوهرش گفت که زن واقعا عالی است و از من همیشه می خواهد که کار کنم و پول بسازم و آنجا در ذهنم این را مرور کردم گفتم بیبین وختی تو تغییر میکنی همه چیز طوری پیش میرود که تو می خواهی حتی همین صحبت!!!! قبلا این طور نبود
و در این چند روز که بالای احساس لیاقتم بیشتر کار میکنم میبینم چقدر تفاوت است بین فرد که برای خودش ارزش قایل است و فردی که برای خودش ارزش قایل نیست
امروز یکی از دوست های قدیمی ام که فعلا در هالند است برایم تماس گرفته بود و در باره کسب و کار و دگه مسایل حرف زد و در یکجا گفت ما خارجی ها در هالند 14ساعت هم کار میکنیم 13هم کار میکنیم ولی خودی هالندی ها اینطور نیست آنها که از 8که گذشت دگه کار نمی کند و اگر صاحب کارش پول اش را در سر ماه ندهد شکایت می کنن و گفت برای خرید خود هم لیست دارند که چی را بخرند و چی را نخرند و گفت ما خارجی ها این طور نیستیم داخل سوپر مارکیت می شویم هر چی خواستیم می خریم و این جا قشنگ حس کردم گفتم بیبین چقدر تفاوت است بین افرادی که با احساس لیاقت کار می کند و برای خودشان ارزش قایل است و افرادی که برای خودشان ارزش قایل نیست تو که روز 14ساعت کار میکنی اولا کیفیت کارت می آید پایین و نمی توانی آن طور که مشتری می خواهد خدمات را ارایه بدی و به همین خاطر مشتری خود را از دست میدی
احساس لیاقت همین است که برای خودت و کارت ارزش قایل باشی
چند روز پیش همین طوری مشغول کار بودم و همین برای من الهام شد که تا وختی اینجا مشغول کار هستی کارت را به بهترین شکل انجام بدی و به خدای خودت ایمان داشته باش
یک حرفی از زبان خواهرم شنیدم به من گفت این هم یک امتحان است که باید بگذرانی خییلی برای من جالب بود و بعد در این مورد فکر کردم گفتم درست میگه این هم یک امتحان که باید از آن سربلند بیرون شوم و آن باز سازی شخصیت ام است آن هم تمرکز به نکات مثبت است آن هم سپاسگزار بودند از تک تک لحظات فعلی خودم است خدایا شکرت
سلام اساتید عزیزم.
جنس نوشتار فایل از جنس نوشته های مریم خانم هست.
خیلی خوشحال شدم. امیدوارم خوب باشید واقعا.
استاد من کلی نوشتم، بعد دیدم دوتا سوال درجه یک پرسیدید.
به خودم گفتم حیفه پاسخ ندم.
بریم سراغ جواب به سوالات:
در بخش نظرات این فایل بنویسید:
الف) با توجه به آگاهی های این فایل، دلایلی را لیست کنید که تغییر از بدبینی به خوشبینی را برای تجربه زندگی بهتر، ضروری می داند؟
( این لیست، منطق های لازم برای تغییر نگاه از بدبینی به خوشبینی را، در دست ذهن شما قرار می دهد و اهرم رنج و لذت قوی ای برای ایجاد این تغییر، می سازد.)
1. موحد بودن و مشرک بودن. انسان وقتی موحد باشه و مشرک نباشه، بد بین نیست، به الخیر فی ما وقع ایمان راسخ داره.
2. ایمان به قوانین و خداوندی که قوانین را حاکم کرده است. وقتی با ایمان دارم، میدونم قوانین هست که خدا قرار داده، بنابراین عمل میکنم و ایمان دارم حتما در مسیر، از مسیر لذت میبرم. مثل سَم آلتون.
3. بجای اینکه بخواهم وقتمو بذارم روی چیزی که کنترلی بهش ندارم، وقتم را میگذارم روی خودم و بقیه اش را به خدا میسپارم. قطعا خداوند بهترین هدایت را میکند. مثل جف بیزوس. چرا که ایشان میگه من از خوشبینی بیشتر استفاده کردم. خوشبینی ایشان همون ایمانی بوده که داشته و وقتی است که برای مسائل بی مورد، تلف نکرده است.
4. در همه حال و هر زمان، کنترل ذهن به زیبایی تغییر زاویه دید و تغییر دیدگاه خودمان به مسائل هست با اینکار عملا ما کارها را برای خودمان راحت میکنیم. (دیشب یه صحبت با همسرم داشتم در مورد روزگار نوجوانی و 20 سالگی من؛ از یک شرایطی گفتم که نفس خودم قبلا میگرفت وقتی میگفتم و پر از خشم میشدم، الان اما به این دید نگاه کردم که پدرم اون روزگار تلاش میکرده بهترین کارها را برای من انجام بدهد و من باید بینهایت از ایشان سپاسگزار باشم. یه حسی اون موقع بهم میگفت دقیقا در مسیر درستی و احساس خوبی داشتم:)
ب) چه راهکارهایی از آگاهی های این فایل آموخته اید که قصد دارید با اجرای آنها، ویژگی خوشبینی را در ذهنیت خود تقویت کنید؟ برای این منظور، چه قدم هایی – هرچند کوچک – را می توانید در برنامه روزانه خود بگنجانید؟
من فکر میکنم جواب این سوال را در سوال قبلی داده ام.
راهکار فعلی من این هست که یک سری استاندارد انسان خوب واسه خودم درست کنم، از خداوند هدایت بطلبم که استاندارد درست داشته باشم، و ایمان داشته باشم هدایت میشوم و فقط حرکت کنم.
خب اولین استانداردها عبارتند از:
1. در مسیر توحید و یکتا پرستی باشه.
2. به روز آخرت ایمان داشته باشه.
3. به خداوند و قوانین ایمان داشته باشه.
4. آرامش داشته باشه.
5. راستگو باشه.
6. عزت نفس بالایی داشته باشه.
7. درستکار باشه.
8. اهل عمل باشه.
9. در مسیر علایق خودش حرکت کند.
(دقیقا استاندارد هایی است که دوست دارم خودم داشته باشم و مطمئنم که همانطوری که خداوند اکنون به من الهام کرد، هم من و هم کسی که ویژگی های مد نظر من را داشته باشه، در مسیر من قرار میگیرد.)
البته استادیه دوستی دارم، که دقیقا تمام این ویژگی ها را داره و خداوند را هر بار سپاسگزارم بخاطر وجودش در زندگی ام.
دستی است از دستان پر قدرت خدا.
عاشقتونم استاد عزیزم و مریم خانم عزیزم.
بینهایت ازتون سپاسگزارم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام ب استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستانم
محتوای این جلسه همزمانی شد با موضوعی ک
با دوستم داشتم در مورد مسائل کاری بود و بعد
از حرف زدن و گفتن نظراتم گفت محسن تو
خیلی خوشبینی این مسائل هم هست و گفتم
باید از دیدگاهی نگاه کنیم ک تبدیل به یه حرکت
و عمل کردن بشه بعد ازاین موضوع چند روز بعد
پیام داد محسن حق باتوعه خوشبین باید
باشم و این حرفا دارم تمرین میکنم و اومدم بهت
بگم ک تو طرز فکرتا تغییر نده تو درست میگفتی
من پیش خودم گفتم من سالها دارم تمرین تکرار
میکنم و زحمت میکشم ک باورهاما درست کنم
و با حرف بقیه تحت تاثیر قرار نگیرم و کار
خودما بکنم جدا از این موضوع من همیشه
ب خودم میگفتم خوشبینم مقاومت داشتم ن ببین
امروز این نجوا داشتی و فلان و همش برمیگرده
بخاطر کمال گرایی و استاندار بالا و توقع بیش از
حد از خودم من خوش بینم ممکنه یه روزایی
نجوا باشه اوکی نباشم این طبیعیه آدمم و پیش
میاد و از اون روز ب بعد راحتر قبول کردم و
پذیرفتم و بیشتر برای این ویژگی ام ارزش قائل
شدم دیروز داشتم تو ج11 تکمیلی کامنت میزاشتم
در مورد ویژگی های شخصیتی ک حتی تو بازار هم
چقدر بهم کمک کرد و چقدر راحتر افراد بهم اعتماد
میکنند و چرخه زندگیم راحتر میچرخه و آسون
میشم برای آسونی ها
_وقتی نگاه میکنم ب افرادی ک وارد زندگیم شدند
همه عالی و با معرفت و درست حسابی هستند
و بدون چشم داشتی بهم کمک میکنن چند روز
پیش قفل در صندوق خراب شده بود ک دوستم
هم بامن بود تا فهمید اصرار بیا بریم کارگاه ما
مندرسش میکنم بنده خدا کلی وقت گذاشت
و درسش کردیم بدون هیچ توقعی
از آموزش های استاد یاد گرفتم تحت هر شرایطی
جوری ب قضیه نگاه کنم ک احساس بهتری داشته
باشم و مهم نیست دلیل احساس بدت چیه وقتی
بدونی دستا بکنی تو اتیش میسوزی این
کارا نمیکنی
الخیر فی ما وقع
پر برکت و سلامت باشید