پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام - صفحه 31 (به ترتیب امتیاز)

427 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فریبا گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد شایسته و استاد عباس منش و دوستان عزیزم

    گام دوازدهم

    – تکامل یعنی من باید برای هر خواسته ای که دارم آماده باشم، باید به قبل نگاه کنم و یک قدم جلوتر برم.

    اگر عجله نکنم و تکاملمو طی کنم، اولش شاید روند کند باشه ولی وقتی تکاملمو طی میکنم، خیلی سرعت رشد میره بالاتر. باید قدم به قدم رشد کرد و در مسیر لذت برد.

    نشونه ی طی کردن تکامل، لذت بردن از مسیره، مسیر راحته.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    اصغر و پرسیلا گفته:
    مدت عضویت: 1490 روز

    بنام خدواندهدایتگر ” گام سیزدهم”

    باسلام وهزاران درودحضوراساتیدگرانقدرودوستان نازنین

    خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام سیزدهم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم

    الهی به امیدتو

    ” گام سیزدهم”

    ” تشخیص اصل ازفرع درباره نتایج”

    * کجابایدازابزاراستفاده کرددرکسب وکار وکجاازخدا؟

    قطعا براساس قوانین جهان هستی موفقیت درهرکاری بستگی به باورهای مادارد وعوامل بیرونی نظیر تبلیقات،علم خاص،شرایط خاص، موقعیت ویژه،فردخاص،شراکت و…. به هیچ عنوان نمیتونه عاملی برای موفقیت باشد

    به طورمثال عده ای براین باورند که برای موفقیت دریک شغل وحرفه خاص بایدرقبا روتخریب کرد میلیاردها هزینه میکنندبرای تخریب رقباواین افرادباوربه فروانی ندارند دراین دنیا ثروت ونعمت بی نهایت است ودراین جهان کسی حق کسی رونمی خوردبلکه موفقیت افرادصرفا به باورهای هرفردبستگی دارد هرکس که باورفراوانی داشته باش موفق است

    الگوهای فراوانی سراغ داریم که بدون یک ریال هزینه تبلیغات وفضای خیلی کوچک ومعمولی درکوچه پس کوچه های شهرها موفق هستند ودرنقطع مقابل داریم الگوهایی که بافضاهای بزرگ ولوکس دربهترین نقاط شهرها وباتبلیقات فراوان اماموفق نیستند

    بازهم ازتجربه خودم براتون بگم

    بارهانوشته ام که ماخانوادگی موسسه تقویت نیمکره راست مغزبرای بچه های سنین 3تا12سال داریم درسال اول به دلیل عدم آگاهی ازقوانین مبالغی برای تبلیقات هزینه کردیم اماازسال دوم باتوجه به آشنایی باقوانین واموزه های استادبرای موسسه ریالی هزینه تبلیغات نداشتیم وخانواده های محترم باتبلیق چهره به چهره وزبانی بلندگوی موسسه شدند وخداروشکرامسال اول مهرموسسه باظرفیت کامل درطرف صبح اغاربکارکردوتمام هم غم وتلاش مابرای حفظ کیفیت کار وبهبود دایمی موسسه میباشد

    * تفاوت اصل ازفرع:

    اصل همین قوانین بدون تغیرخداوندوکیهان است که همه چی براساس قوانین جهان هستی داره شکل میگیره مابایداین قوانین رودرک کنیم ویادبگیریم چطوری از آن درزندگیمون استفاده کنیم

    استفاده ازقوانین درزندگی اصل مهم واساسی است

    مهم درک قوانین جهان هستی است که ماتمرکزمون راروی چه چیزی بایدبگذاریم چی مهم است؟ چی مهم نیست؟

    فرع این است که به جزییات توجه کنیم وبرامون مهم باشه که مثلا چه لباسی بپوشیم چه تیپی داشته باشیم چه فضای فیزیکی دراختیارداشته باشیم وبه این ضرب المثل معروف اما نادرست باورداشته باشیم که میگه ” مردم عقلشان به چشمشان است”

    مابایدکاری انجام دهیم که راحت هستیم به سادگی هرچه تمامتر کارهامون راانجام بدیم اماباکیفیت انجام بدیم مهم کیفیت کاراست اصل قضیه کیفیت ،مسیردرست ،کاردرست وصحیح است که بایدهمیشه درهرشرایطی و به طورمستمرادامه داشته باشد

    * نصیحت کردن به افراد:

    ماادماهمیشه عادت داریم بقیه رونصیحت کنیم ازجمله اعضای خانواده مون رو همسر،فرزند،برادر،خواهر،دوست،رفیق،همسایه و… اماغافل ازاین هستیم که هنگام نصیحت کردن به افراد آیا خودمن این حرفهایی رادارم میگم ایا انجام میدم یاخیر؟

    بازه هم یک ضرب المثل معروف داریم که واقعا به جااست ومیگه

    ” رطب خورده منع رطب نمیکنه”

    بارهاشده درحال نصیحت کردن فرزند خود دوست خودهستیم اماحرفی که داریم میزنیم خودمون اصلا به آن عمل نمیکنیم ومتوجه هم نیستیم وبه نصیحت کردن ادامه می‌دهیم واینجااست که نصیحت ماهیچ اثری که ندارددربیشترمواقع نتیجه عکس هم داره

    تادرودی دیگربدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محسن فصاحت گفته:
    مدت عضویت: 856 روز

    درود و خدا قوت به خانم شایسته عزیز

    پیشنهاد می کنم بعد از لایو های زیبا

    توحید عملی را دوباره به روز رسانی فرمایید با توجه به عدم اجرای عمل که تقریباً پاشنه آشیل همه ماست چه زیبایی ها و شادی ها و چه کارها که می دانیم درست است و انجام نمی دهیم چه برخوردها چه رابطه های درست چه ایده ها که داریم و اجرا نمی کنیم ،در واقع عمل به دانسته ها یادم هست سالها ی پیش یک بار در سایت این سوال را استاد مطرح کردند که چرا با اینکه می دانیم کاری خوب است و درست است اما آنرا انجام نمی دهیم؟

    یا برعکس با اینکه می دانیم کاری اشتباه است آنرا انجام می دهیم؟!!!!

    متشکرم که متن بنده را مطالعه فرمودید من همیشه شما را تحسین می کنم و بی صبرانه منتظر یک کتاب از دیدگاه و نگرش شما هستم انگار مریم شایسته حرفهای استاد را برای ما رمز گشایی می کند آن هم به گونه ای که اگر فردی به اشتباه چیزی را درک کرده یا کامل متوجه نشده یا توجه خاصی نکرده شما مثل این آهنگری ماهر و توانا شمشیر کج را به خوبی برایش راست می کنید و یا در جایی که لازم است کمی قوس می دهید و می گویید این کجی از راستی است در واقع اینجور درستش هست.باز هم سپاسگزارم صمیمانه ترین سلام ها و عاشقانه ترین درودها نثارتان از طرف ما استاد را ببوسید و بگویید منتظر دیدارشان هستیم گر چه در قلب ما جای دارند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    معصومه مقدس گفته:
    مدت عضویت: 1693 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی

    گام هفدهم : خروج از جامعه معلولان باوری و خلق زندگی دلخواه

    1- راه ادامه دادن در این مسیر و فراموش نکردن مسیر این هست که ما چقدر باور میکنیم نتایجی که حاصل شده از کار کردن بر روی این قوانین شکل گرفته

    سپاسگذاری تغییر باور و توجه به نکات مثبت

    همه ی این کارها ما رو به احساس خوب میرسونه

    که نتایجش چیزهایی خلق میشه که باور میکنیم این مسیر باعث خلق این نتایج شده

    البته که میشه دچار روزمرگی بشیم

    من این ماه هاست همیشه دارم تکرار میکنم و یاداوری میکنم تا زمانی که کنترل ذهن سخت میشه سریع به خودم میام

    این ماه ها سعی کردم همیشه در هر شرایطی تمرین ستاره قطبی انجام بدم که باعث بشه من در مسیر درست برگردم و هر روز و ساعت ها در این مسیر باشم

    2- احساس سپاسگذاری باید باعث بشه حالمون خوب بشه

    این روزها من از درون حس خیلی خوبی دارم و لذت میبرم از صدای پرنده ها

    از نسیم خنک که میگم اخیییییییییییییییییییش

    و لذت میبرم و همین یعنی سپاسگذاری

    اینکه بتونی زیبایی های خداوند ببینی نعمات خداوند ببینی این خودش سپاسگذاری هست حتی اگه به زبون نیاری ولی بتونی زیبایی بیینی و درک ش کنی همین میشه سپاسگذاری

    و واقعا ایناصل سپاسگذاری

    این چیزی که من این روزها دارم انجام میدم و ایمان دارم که هر روز اتفاقات بهتری برام میفته

    3- بزرگترین دروازه دریافت نعمت ها سپاسگذاری هست

    باعث میشه نه ترسی باشه نه غم و تمرکزت میزاری روی استعداد و توانایی هات

    شروع کنید به سپاسگذاری داشته هامون

    از ظاهر گرفته و در لحظه واکنش نشون میده جهان

    4- ما توانایی داریم که شرایط به ظاهر بد با تمرکز بر نکات مثبت تغییر بدیم

    برای من هم این اتفاق همین چند روز پیش افتاد که فقط با اعراض کردن رفتار یک فرد در عرض چند ساعت زمین تا اسمون تغییرکرد

    5- شیطان همیشه میگه همینی که هست شرایط تغییر نمیکنه ولی خدای درونمون میگه شرایط تغییر میکنه

    واقعا این درسته و ما هر شرایطی که داریم روابط بد یا مسایل مالی شیطان خیلی میاد بهم میگه شرایط همینه تغییر نمیکنه

    برای دیگران تغییر میکنه ولی برای تو تغییر نمیکنه

    برای تو درست نمیشه

    همیشه تنهامیمونی همیشه باید تنها قدم بزنی همیشه باید فقط شادی و با هم بودن زوج های دیگه رو ببینی

    همیشه باید موفقیت مالی و کاری دوستان ببینی ولی تو همیشه در این شرایط و کنار این خانواده میمونی و هرگز نمیتونی پیشرفت کنی و از این مکان بری و ازادی تجربه کنی واستقلال تجربه کنی

    و من کاری که این مدت دارم انجام میدم به خودم اثبات کنم که من توانایی دارم تا درامدم بیشتر کنم و توانایی داشتن درامد دارم

    البته که در بخش روابط نتونستم و انگار هنوز نیاز به تغییرات بسیار زیاد و بنیادینی دارم که شرایط تغییر کنه ولی در بخش مالی خداوند داره بهم نشونه میده که داره مدارم تغییر میکنه خدا رو شکر

    6- اصلا رقابتی در کار نیست بیشتر ادم ها در مسیر اشتباه میرن و گمراه هستن و به همین دلیل زجر میکشن

    استاد خیلی از شما سپاسگذارم

    خانم شایسته عزیز بابت این فایل های روزانه از شما سپاسگذارم که باعث میشه در بخش های مختلف ذهن و باورهام به چالش بکشم

    در بین صحبت های استاد یک جمله ای در مورد روابط گفتن که از همون صبح ذهنم درگیر کرده

    اینکه گفتن یک رابطه باور نکردنی با فردی که تو فکرمون هم تصور نمیکردیم برقرار میکنیم

    مسیله حرف استاد نبود

    مسیله برای من این بود که چرا ما یا بهتره بگم من دنبال یک فردی باشم که بنظرم تو تصوراتم هم نگنجه ارتباط داشتن باهاش

    یعنی اینکه به خودم گفتم مگه طرف مقابل چی داره که من ندارم

    این جمله از صبح اومده تو مغزم که مگه دیگری چی میتونه داشته باشه که من ندارم

    مگه دیگران چی هستن من اون ها رو بسیار ارزشمند بدونم

    البته نمیخوام دیگران کوچک کنم

    ولی میگم چرا برعکس نباشه

    چرا هر انسانی ارزو نداشته باشه با من باشه چرا من یک فرد رویایی برای دیگران نباشم

    منی که دارم روی خودم شخصیتم و قوانین کار میکنم

    بجای اینکه من دنبال رابطه باشم باید دیگران از خداشون باشه با من باشن

    این اصلا خودخواهی نیست

    این چیزی که من از صبح میگم چرا نباید این شکلی باشه؟؟؟؟؟

    این سوال باعث شده ذهنم به چالش بکشم و از خانم شایسته سپاسگذارم برای این گام های فوق العاده

    استاد بی نهایت از شما سپاسگذارم

    در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسین شریفی گفته:
      مدت عضویت: 677 روز

      درود براستاد عزیزم وخانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسم…

      خانم مقدس ازاینکه باشماها همراهم خیلی خوشحالم…من یک قسمتایی رو خیلی قوی عمل میکنم و روصحبتهای استاد بخودم تعهد میدم که اینکار که دیگه سخت نیست اینو حداقل انجام بده دیگه و اون خوندن کامنت های دوستان هست که استاد خیلی تاکید دارن که مطالعه کنم..‌.

      این قسمت کامنت خانم مقدس واقعا منو هم بشدت بفکر فروبرد که چرا من یادم رفته زمانی که درهای ارتباطم رو روی دیگران بستم و تماس هرکسیو جواب نمیدادم وبرا زمانم و خودم ارزش قائل بودم و کسیو حضوری هم نمیپذیرفتم و همزمان با انجام کارم روی خودمم کارمیکردم و دنیای جدیدی برای خودم ساخته بودم بعضیا که قبل این داستان من فکر میکردم خیلی انسانهای باارزش و قابل احترامی هستن برام دیگه پیام میدادن بابا بیا پول زمانی که میخوای برا ما بذاری بگیر یکساعت رو باما بگذرون…

      شاید ازنظر اونا شوخی بود ولی من واقعا خیلی جدی بودم کسی رو که دعوت نمیکردم و حتی حاضر نبودم بخاطر پول هم باهرکسی باشم چون درآمد داشتم خیلی ام عالی و خیلی باکارم حال میکردم…

      واقعا چی شد که من نتونستم این احساس خودارزشمندی خودم رو حفظ کنم و همچنان مثل سابق رشد کنم و جایی متوقف شدم و دوباره قاطی آدمهای قبلی شدم…

      درسته ازنظر خودم وقتی الانم رو با گذشتم مقایسه میکنم هیچ شباهتی به قبل ندارم ولی خودم میدونم جایی متوقف شدم و توقع بیشتری از خودم داشتم…

      وشاید خودم رو با دیگران مقایسه کردم و وقتی دیدم دستاورهام کمتر ازاوناست خودم رو بی ارزش دونستم و قددران دستاوردهای خودم نبودم و نتونستم خودم رو تحسین کنم و خودمو تو جایگاه خودم بپذیرم و ادامه بدم…

      شاید موارد زیادی باعث شد که من جایگاه قبلی رو که تصاحب کرده بودم ازدست بدم و خودمو ارزشمند ندونم..

      ولی باخوندن کامنت دوست عزیزمون تلنگری تو ذهنم زد که تو همه ی کارهای قبلی رو انجام دادی باکمک و هدایت وحمایت خداوند…

      الان دوباره میتونی اون احساس ارزشمندی رو توخودت بوجود بیاری نه اینکه به دیگران بی احترامی کنی بلکه خودت رو دوست داشته باشی وبخودت و تصمیماتی که میگیری ایمان داشته باشی که خودتو ارتقا بدی…

      خداروشکر بابت دوره احساس لیاقت که من اولین محصولی که از سایت خریدم همین دوره بود واونجا هم کامنت گذاشتم که فارغ از نتایجم و دستاوردهام من باارزشم و قرار نیست من به کسی التماس کنم یا دیگران بمن بگن که باارزشم ..من همینکه توی این دنیام باارزشم تلاشم رو میکنم خودم رو ارتقابدم و ارتباطاتم و وضعیت مالیم و هرچی که خداوند بعنوان نعمت بمن داده رو معیاری برای سنجش میزان خودارزشمندی ام حساب نکنم چون خداوند منو ارزشمند آفریده …

      دارایی من باعث احساس ارزشمندی من نباشه چون میتونه ازبین بره..و آیا وقتی دارایی ازبین رفت من ارزشمند نیستم ؟؟

      زیبایی هرکسی بهرحال ازبین میره آیا بعدازاون ارزشمند نیست دیگه ؟؟این خودمم که خودم رو لایق نعمتها و ثروت های خداوند نمیدونم وگرنه خداوند اونا رو هم برای من انسان آفریده….و با توکل بخدا وپذیرش خودم احساس لیاقت خودم رو ارتقا میدم و این احساس حقارتی که با مقایسه در وجودم ریشه کرده رو به احساس خودارزشمندی تبدیل میکنم..

      سپاس از استاد و خانم شایسته عزیز ودوستان هم فرکانسم..

      سپاس از معصومه مقدس عزیز…

      عاشقتونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فریبا گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به اساتید عزیزم و دوستانم

    گام هجدهم

    – برای اینکه کار کردن روی باورهام رو ادامه بدم، برای اینکه در مسیر درست حرکت کنم، باید باور داشته باشم که می شود. این باور انگیزه لازم رو بهم میده. اگر من باور داشته باشم که تو حوزه ی مورد علاقم، میتونم موفق بشم، میتونم ثروت بسازم، انگیزه دارم و این مسیر رو ادامه میدم و روی خودم کار میکنم.

    – وقتی در مسیر درست هستم، هدایت میشم به کارهای درست.

    وقتی در مسیر درست قرار بگیرم، ایده ی مناسب بهم گفته می شود. همه چیز به سمتم هدایت می شود. توی مسیر درست، آدم های درست میان توی زندگیم یا بهم گفته میشه که این آدم مناسبیه و باید ازش درخواست کنم. نباید تقلا کنم کی چی میگه و کی چی نمی گه و چی میشه.

    – به اندازه ای که بهتر میشوم. خدا آدم های بهتری رو توی زندگیم میاره. نباید تقلا کنم که بیرون رو عوض کنم. من باید خودم عوض بشم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    مینا مردان نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    سلام استاد و بانوی عزیزم

    سپاس گذاری

    من هر روز به خودم یاد آوری میکنم که اصل دیدن نعمت ها و سپاس گذاری هست هر روز

    ولی صب می‌نویسم یاد آوری میکنم همین که تو شرایط قرار میگیرن ذهنمو کم میتونم کنترل کنم

    تو تمرکز بر نکات مثبت اون روز کم کاری میکنم یه مدت هست چند روز حالم فرکانسم بالا و اتفاقات خوب پشت سرهم و بعد تنبلی میکنم و چند روز فرکانسم پایین میاد و اتفاقات نا خواسته

    دارم هنوز به اون ثبات فرکانسی نرسیدم

    ولی جواب و دادین شما

    من فقط باید عمل کنم هر روز باید توی سپاس گذاری و تمرکز توجه به اتفاقات خوب و دوری از غر زدن های بیجا

    باید تمرین کنم باید به ثبات برسم

    باید جسورتر بشم برم به دل ترسام

    خدایا بابت پیشامد های امروز ممنون حتما هر روز باید به اتفاقات اون روز نگاه کنم و وبا زاویه دید جدی زیبایی‌های رو جدا کنم

    خدایا کمکم کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فریبا گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    به نام خداوند هدایتگر

    سلام به اساتید عزیزم و دوستانم

    گام 28

    اصل قانون اینه که بتونم به چیزهایی توجه کنم که میخام. اگر احساسم بد شد با تغییر فکرم بتونم احساسم رو بهتر کنم. آگاهانه به چیزهایی توجه کنم که بهم احساس بهتری میده، چیزی که خیلی باید تمرین کنم.

    یکی از مواردی که باید تمرین کنم اینه که خودم رو سرزنش نکنم. من باید بتونم هر کاری که انجام میدم، اول بررسی کنم که چرا اینطور عمل کردم؟ چون عملکردم باورهامو نشون میده. بعد هم با خودم صحبت کنم که چرا این موضوع رو اینقدر بزرگ میکنم. باید بتونم خودم رو ببخشم و هل بدم برای عملکرد بهترم.

    یکی دیگه از مواردی که باید تمرین کنم اینه که با هر اتفاقی خیلی هیجان زده نشم و بهم نریزم و بزرگش نکنم. این از قدرت دادن به عوامل بیرونی میاد. باید اول به خودم یادآوری کنم که من میتونم هر شرایطی رو به نفع خودم کنم، یعنی اون اتفاق هیچ معنایی نداره، من با افکارم نتیجه رو معلوم می کنم. و اینکه هر اتفاقی بیافته به بهبود من کمک میکنه.

    و دوم اینکه به خودم باور داشته باشم که از پس هر مسئله ای برمیام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1157 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    خدای که در لحظه به لحظه زندگیم حضور داره

    خدای که در سخت ترین شرایط زندگی همراهم بود

    ودر این روزها و حال خوب این من هستم که

    تمام وجودم را خدای کرده ام

    ودر تمام لحظات زندگی فقط خدایم را صدا میزنم

    وفقط با یاد خدا زندگی میکنم

    خدای که به شدت کافیییییییست

    خداوندا سپاسگزارم ازت برای این همه نعمت و فراوانی و سلامتی و موفقیت

    خدای عزیزم سپاسگزارم ازت برای این مسیر زیبا

    خدای مهربانم سپاس برای این انسان های دوست داشتنی و مهربان در این مسیر زیبا

    خدایا هزاران بار شکرت

    چقدر روزها زیبا و زیباتر داره میشه

    هر روز بهتر از روز قبل و موفق تر و شاد تر

    چقدر این دوره خانه تکانی ذهن رو دوست دارم

    چقدر اطلاعات و آگاهی های ناب به دست آوردم

    همین کامنت های بچه ها رو که هر روز میخونم

    کلی انرژی و حال خوب بدست میارم

    واقعا فوق‌العاده بود این پروژه زیبا

    تمام این فایل های مهم رو که توی این یکماه وخورده که گوش کردم و ذخیره کردم رو

    بارها وبارها گوش میکنم

    اینقدر گوش میدم که تمام وجودم بشه سرشار از حس خدای که همیشه همراهم است

    خدایا هزاران بار شکرت

    موفقیت و سربلندی برای همه دوستان و همراهان عزیز در پناه خدا شاد و پیروز و تندرست باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مهدی مقدسی گفته:
    مدت عضویت: 2124 روز

    با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی و سرکارخانم شایسته

    پستی که استاد عباسمنش در اینستاتگرام بابت معرفی دوره رایگان خانه تکانی ذهن قراردادند را مشاهده کردم

    اما در ابتدای کار نمی دانستم که لایو های استاد عباسمش با این پیوستگی خوب و سلسله وار طبقه بندی شده اند ودر سایت با ترتیب قرار داده شده اند .

    من لایو های استاد عباسمنش را تقریبا همه را دیده بودم وهمچنین برخی از دوره های گروه عباسمنش را خریداری کرده ام و چندین بار هم مشاهده کرده ام و یاددشات برداری داشته ام .- اما زمانی که با تمرکز بالاتر و این چنین طبقه بندی مناسبی مجدد لایو ها را دیدم را دیدم- بسیار بهم کمک شد که واقعا خانه تکانی در ذهنم انجام دهم- و باور هایی که نیاز به یاد آوری مجدد داشت و می بایست از قسمت غیر فعال ذهنم مجدد به حالت فعال درآیند، را مجدد به یاد بیاروم

    بسیار سپاس از گروه تحقیقاتی عباس منش که این امکان زیبا رو به صورت کاملا طبقه بندی شده در سایت قرار دادند .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سارا درویشی گفته:
    مدت عضویت: 143 روز

    به نام خدا

    سلام ب همگی دوستانم

    خب من چند روزیه ک تصمیم گرفتم برم بیرون و از کوچه های جدید تر راه خونه رو پیدا کنم و چیزای جدیدی ببینم

    امروز از ی خیابون خیلی طولانی رفتم ک چندین سال پیشم رفتم ولی خیلی عوض شده بود اصلا آشنا نبود برام

    و چقدر این خیابون تمیز بود

    چقدر من امروز ماشینای خفن دیدم ببین همه میلیاردی ماشینهایی می‌دیدم ک اصلا نمی‌دانستم چیه از کجاست جدید بودن

    آدم های جدید

    اونم بدون موبایل رفتم کلا از گوشی یکم فاصله بگیرم

    ذهنم می‌گفت ببر اگر کم شدی بالاخره مپی جستجوگری چیزی باشه پیدا کنی

    اون هی داشت می‌گفت گم میشی

    من میگفتم هدایت میشم

    و رفتم رفتم

    گفتم برای برگشت بزار این خیابون برم ببینم ب کجا میرسه

    خیابون کاملا جدید بود اصلا پامو نداشته بودم

    و رفتم و حسم مطمن بود ک همینو مستقیم برو حس اطمینان داشتم و رسیدم سر خیابون دیدم عه اومدم تو منطقه خودمون

    گفتم دیدی میگم هدایت میشم

    ذهنم داشت می‌گفت این مثلا اومدن تو مسیر جدیده کاری نکردی ک

    گفتم همه چیز پله پله یواش یواش

    قرار نیست یهویی بشه که همین الآنم عالی بودم همه چی جدید بود

    به یه خانم سن بالایی لبخند زدم گفت بیا شمارتو بنویس (خندم گرفت )گفتم دستت درد نکنه خخخخ نمی‌دونم برای چی میخواست

    خواستم بگم وقت ندارم فعلا

    و اینکه هوا بسیار عالی بود آسمون عالی

    و واقعا خداروشکر

    و درمورد ی چی دیگم بگم شاید حالا نیاز ب گفتن نباشه ولی شاید کمک کننده باشه

    تو خیابون یه آقایی ب من تیکه انداخت و جمله دوم تیکه ای ک انداخت خیلی قشنگ نبود

    و من الان ک رسیدم خونه گفتم اولا اصلا توجهتو نده به هر حرفی و کسی و چیزی

    دوم اینکه اصلا نگو چ پسر بی ادبی چقد بی شخصیت

    بگو من در چ فرکانسی هستم روابطم در چ وضعی هست ک توی خیابون این حرفا گفته میشه

    چ کم چ زیاد

    همه چیو ب خودت برگردون

    روی خودت کار کن

    ب ویژگی مثبت آدما توجه کن

    کم کم توی خیابون کسی حرفی بزنه چیزی بگه با احترام صحبت می‌کنه

    همه چی ب خودت برمیگرده

    و این درس خیلی خوبی داشت برام

    و گفتم تو توجه بزار روی لبخندی ک آدما میزنن بهت

    روی برخورد رفتار گرمشون

    روی تمیزیشون فرهنگشون چهرشون

    این مدل اتفاقات پیش میاد تو باید توجه ندی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: