زیبایی ها را ببینیم - صفحه 43

1401 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمانه جان صوفی» در این صفحه: 607
  1. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    به نام خدا

    سلام.

    الهی شکرت برای سلامتی مون.

    الهی شکر برای روزی مون.

    الهی شکرت برای پسر قند عسلم.

    الهی شکرت برای هر روز کار کردن روی بهبودم.

    الهی شکرت برای خوندن کامنتهای سایت.

    الهی شکرت برای شنیدن فایلهای استاد.

    الهی شکرت برای نوشتن کامنت در سایت.

    الهی شکرت برای بهبود مهارت هام در بچه داری و خانه داری.

    الهی شکرت برای گفتگوهای ذهنیِ آرامش دهنده ام.

    الهی شکرت برای بهبودِ افکارم نسبت به نجواها.

    الهی شکرت برای امروزم و انجام دادن کارهام.

    الهی شکرت برای انجام یه تمرین امروز، برای دوری از وابستگیم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    به نام الله.

    سلام.

    این چند روز اخیر طورِ متفاوتی تو دفترم مینویسم.

    با عشق بیشتر.

    با حس بیشتر.

    با ذکر کوچکترین جزییات روز.

    الحق و الانصاف هم که زیبایی های جدید و متنوع وارد زندگیم میشن.

    چون دارم توجه بیشتری به داشته هام میکنم.

    خیلی هم لذت بخشه برام.

    کوچولو یا بزرگ فرق نداره.

    دارم از هر چیزی که به یادم میاد مینویسم و تشکر میکنم.

    الهی شکرت برای دونه به دونه چیزهایی که تو دفترم، سایت و نوت موبایلم مینویسم.

    امروز قند عسل رو حموم کردم.

    دلم میخواد قورتش بدم حافظ رو.

    امروز بازی بیشتری کردیم.

    قربونش برم با شیرین کاری هاش.

    یکی از دلایل حس خوبم این روزها، مدیریت بهتر گفتگوهای ذهنیم هست.

    تو هر موقعیتی به جای سرزنش و احساس گناه، ارامشم رو بیشتر حفظ میکنم، تشکر میکنم برای مسایل که خیر شدن.

    خوشم میاد دارم شکل میدم به جهتِ گفتگوهای ذهنیم.

    و اینکه اگاهانه فرمون رو از دستشون میگیرم.

    عمده ی گفتگوهای ذهنیم بر میگرده به فردی که خودم میدونم، امروز به خودم گفتم الان اون نیست که اینارو میگه تو داری میگی.

    تویی که دنبال تایید هستی.

    و گفتم تمرین کن دنبالِ تایید ادما نباشی.

    سعی ات رو بکن جانِ دلم.

    امشب که ایمیلمو باز کردم و دیدم یه عالمه کامنت دوستام گذاشتن که میتونم بخونم خوشحال شدم.

    قبلا کلافه میشدم و نمیرسیدم ایمیل رو باز کنم، ولی از وقتی تعداد دوستان رو کاهش دادم بهتر میرسم بخونم و خوشحال تر هستم.

    امروز 5 فایل پروژه مهاجرت به مدار بالاتر+ دستورالعمل رو گوش دادیم با حافظ جون.

    حافظ جون با صدای استاد خوابید، قطع نکردم، همچنان پخش بود و لذت بردم.

    مدت زمانی که حافظ خواب بود یه عالمه کار انجام دادم.

    امروز به خودم گفتم گلهی ذهنت سمج و یه دنده است.

    سخت باوره.

    باید بهش ثابت کنی.

    باید براش مثال بیاری.

    گفتم: سمانه تو می تونی با یه بچه کوچک به کارهات برسی، آشپزی کنی و …

    اگه یه لحظه نرسیدی و نشد فلان کار رو بکنی، به هم نریز، نذار ذهنت آیه ی یاس و ناامیدی بخونه، بگو در زمان مناسب بعدی انجامش میدم.

    امروز دایم موقع انجام کارهام، اینو مرور کردم که دیدی شد، دیدی اینکار رو انجام دادی، دیدی رسیدی به این کارِت هم…

    ای ذهن فریبکار و منفی بین، باید بهبودت بدم.

    فهمیدم خودمم که بار روی بار ذهنیم میذارم.

    هی از نشدن ها و سختی ها میگم.

    خب طبیعیه که ذهنم دایم میگه نمیشه و سخته دیگه.

    چون دارم دایم خوراک منفی میدم و شارژش میکنم.

    حالا باید عکسش عمل کنم.

    بهش خوراک مثبت بدم.

    با باورهای مثبت و امید بخش.

    با اوردن مثال از خودم و توانایی هام.

    از اسان شدنم بر اسانی ها.

    خیلی ممنونم خدایا که کمکم میکنی برای بهبود.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    به نام خداوند متعال

    سلام.

    امروز یه ایده اومد.

    اسمِ مخاطبین موبایلمو با صفت و ویژگیِ آشکارشون ویرایش کنم.

    مثلا مامان مریم جون مهربان.

    آبجی نیلوفر جون بخشنده.

    هدیه جان شوخ طبع

    همسر مهربونم

    آقاجون شیطون بلا …

    برام جالب بود این ایده و میدونم خداوند اگاهه به همه چیز.

    الان داشتم به کامنت فاطمه جان فکر میکردم.

    که محمد حسن جان نوشته بود.

    که فاطمه جان روی در اتاق بچه ها، نوشته:

    ما بچه های مهربانی هستیم

    لطفا با خنده در بزنید و وارد شوید

    که مطمینا ایده ی همچین حرکت قشنگی رو یه لحظه ی زیبا خدا بهش داده و اونم با دانایی انجامش داده.

    به این فکر کردم که گاهی یه کلمه میتونه جادو کنه.

    میتونه حال و هوای آدم رو زیر و رو کنه.

    همونطور که برای محمد حسن جان شد، برای من و هر کسی میتونه این نعمت جاری بشه تو زندگیمون.

    که یه کلمه ی زیبا و به جا، باعث کنترل ذهن بهتر و بیشتر بشه.

    از دیروزم بگم.

    از نوشتن نکات مثبت اون عزیزی که ازش مکدر بودم.

    میتونم بگم اون معجزه اتفاق افتاد و خشمم کنار رفت.

    چقدر این تمرین خوبه، نه فقط برای عزیزانی که ازشون مکدر شدیم، برای همه ی عزیزانمون.

    دیروز هم روز بسیار زیبا و قشنگی بود.

    الان بررسی کردم دیدم 3 روز متوالی من تو احساس خوب هستم.

    دلیل عمده اش هم کنترل ذهن و توجه به زیبایی هاست به صورت متمرکزتر و اگاهانه تر.

    الهی شکرت.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    یا ارحم الراحمین.

    سلام.

    امروز صبح دیدم مقوایِ

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    که چسبوندم روی در اتاق حافظ افتاده زمین.

    یه نشونه برای من و هر کسی که میخونه این کامنتو.

    چه انرژی بالاتر از این که خدا بهت وعده بده بهترین پشتیبانِ تو هست و مهربانترینِ مهربانان هست.

    الهی شکرت.

    سوپ خوشمزه پختم برای حافظ.

    امروز نوبتِ اضافه کردنِ ماش به سوپش بود.

    الهی شکر.

    الهی شکرت برای خونه ی گرممون.

    علاوه بر راحتی و آسایشی که خونه ی گرم داره هم برای خودمون و حافظ، باعث میشه به راحتی هر بار و سریعتر ببرمش حمام.

    الهی شکر هم برای گرمای حمام و کل خونه و هم الهی شکر برای بهبود و راحتیم برای حمام کردن حافظ جون.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    یا لطیف

    سلام.

    خبر خوبی شنیدم امروز.

    مامانم مبل هاشونو داده بود برای بهبود، گفت امروز میارن.

    مبارک خودش و همه باشه مبل های باکیفیت جدید.

    الهی شکر.

    کلی ذوق کردم.

    الان پذیراییش خیلی متفاوت میشه.

    وقتی حافظ جون خوابید، دفتر سپاس گزاریم رو اوردم و شروع کرد.

    از نعمت هامون.

    اتفاقات قشنگ.

    روزی های حساب و غیر حسابمون.

    محبت ها و مهربونی ها.

    تا رسیدم به ایده ی اخیرم، یعنی نوشتن نکات مثبت یه نفر که از عزیزانم هست ولی ازش مکدر بودم.

    نوشتم و نوشتم و نوشتم تا یه جا یهو شکست اون ناراحتیم ازش…

    دیدم خودم فرکانس معیوب فرستادم سمتش، که گاهی هم دریافت کردم‌.

    دیدم من نسبت بهش و بیشمار محبتش نسبت به خودم ناسپاسی هم دارم تو ذهنم.

    نوشتن باعث شد خاطرات خوشم باهاش از قبل رو هم مرور کنم.

    خداروشکر که اون سیاهی تو قلبم کم و کمتر شد.

    باید ادامه بدم تا کاملا پاک شم.

    قلب سیاه منو اذیت میکنه.

    کینه ای میشم.

    من اینو نمیخوام.

    الهی شکرت برای این روزیِ بسیار ارزشمند امروزم.

    برای بی نهایت روزی های ارزشمندم هر لحظه.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    تو دفت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    هو الرزاق

    سلام.

    امروز حرف جالبی زدم:

    به خاطر یه قند خراب و سیاه، ارزش و نعمتِ یه قندون قند سالم و سفید رو زیر سوال نمیبرم.

    اینو برای این گفتم که یه ناراحتیِ کوچولو باعث نمیشه یه عالمه شادی و لذت رو نادیده بگیرم.

    یعنی در واقع بی انصافیه.

    سمانه جانم ازت راضیم.

    از تغییرت در اون مثالی که تو ذهنته الان، بسیار خوشحالم و بهت افتخار میکنم.

    دوست دارم بهبودهای کوچک و مستمر دارم.

    دوست دارم تلاشمو میکنم برای بهتر شدنم.

    دوست دارم تغییر عملکرد دارم در جهت بهبود.

    الهی شکر.

    امروز یه مطلبی خوندم در سایت در رابطه با وابستگی:

    یعنی اینکه حالِ خوشت رو به چیزی گره نزنی.

    یعنی اگه نباشه به هم بریزی.

    یا دایم منتظرش باشی.

    عدم وابستگی یعنی من خوشحالم با بودن یا نبودن چیزی.

    اینا شاید در ظاهر همینجوری اومدن جلوی چشمم، ولی خودم که متوجه میشم تلنگرهای ریز روزانه هستن برای من که بهشون فکر کنم، روشون تامل کنم، تو مثال های اکنونِ زندگیم بررسیشون کنم.

    الهی شکر برای استاد جان و سایت و کامنت ها.

    این کامنت های سایت، شگفت انگیز هستن به معنای واقعی.

    شاید در ظاهر عادی میخونم و میرم بعدی.

    حتی گاهی فکر میکنم اینی که خوندم رو درک نکردم، یا نچسبید بهم، یا تو مدارش نبودم، ولی جالبه که بگم اونی که باید درک کنم رو درک میکنم، اونی که نیازمه رو دریافت میکنم، و لذت میبرم که میرن تو ذهن و قلبم…

    الهی شکر.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام.

    امشب وقتی داشتم سوپ شام حافظ جون رو میدادم با دادن هر قاشقی بهش سوره حمد رو با معنیش گفتم براش.

    برای خودم خیلی لذت بخش بود گفتن بسم الله الرحمن الرحیم و خوندن عربی و ترجمه ی سوره.

    الحمدالله امروز سوپش رو بسیار عالی و با اشتها خورد، من خیلی لذت بردم و ممنونم از خدا.

    دارم تمرین میکنم وقتی یه چیزی کیفیتش کمتر از دفعه های قبلش هست هم همچنان سپاس گزار باشم.

    امروز مادرشوهر عزیزم اومد خونه مون و کلی خوراکی برامون آورد.

    عمه جون حافظ هم براش لباس هدیه گرفته بود

    و فرستاده بود.

    بسیار زیبا و خوش رنگه.

    ترکیب رنگ زرد در کنار سرمه ای فوق العاده بود، خوشم اومد.

    مامان جون نازنینم هم برای حافظ جون خرید کرده بود و عصر تا شب پیشمون بود.

    الهی شکرت بی نهایت.

    امروز در ادامه ی دیروز، فوق العاده بود.

    دیشب همسرم یه خبر خوش داد.

    امروز هم یه خبر خوشِ دیگه داد.

    الحمدالله.

    الهی شکر برای سپاس گزاری های مکتوب دیروزم.

    الهی شکر برای افراد نازنین زندگیم.

    الهی شکر برای نعمتِ مادرم.

    الهی شکر برای نعمتِ مادر همسرم.

    الهی شکر برای پسر جانم.

    الهی شکر برای سمانه جانم.

    سمانه جان، ممنونم ازت.

    تو خیلی تلاش میکنی هر روز.

    سپاس گزارتم.

    من از تو راضی هستم سمانه جان.

    تو کم نیستی.

    تو خوبی، کافی هستی.

    یه چیزی رو در مورد خودم متوجه شدم دیشب.

    در حقیقت کامنتی از دوستی خوندم که داشت صداقتش رو تحسین میکرد…

    منم دیدم بله من، سمانه جان صوفی، صداقت دارم، بخشِ زیادی از من اکثرا صادق هست و هیچ تمایلی به دروغ گفتن نداره.

    نجوا میگه نه، تو دروغم میگی.

    بله، اما درصدش نسبت به صداقتم خیلی کمتره.

    من صاف و صادق و روراستم.

    شیله پیله و بد ذاتی ندارم.

    الهی شکر برای صفات و ویژگی های خوبم.

    در مورد چیزی تو سختی بودم.

    اما دقیقا از چند روز پیش که از خدا کمک خواستم پشت سر هم داره گشایش میشه، نعمت ها سرازیر میشن، خبرهای خوب میشنوم.

    الهی شکرت.

    چندین مورد تمرین کردم به قضاوت دیگران در مورد عملکردم توجهی نکنم.

    الهی شکرت.

    یه مورد اگاهانه تلاش کردم سمانه رو سرزنش نکنم، احساس گناه ندم به خودم.

    الهی شکرت.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    به نام خدا

    سلام.

    امروز روز خوبی داشتم.

    اگه بخوام بررسی کنم اینا به چشمم میاد:

    کنترل ذهن کردم، حسم خوب شد و اتفاقات خوب اومدن.

    الان داشتم کامنتهای دوستان رو از ایمیلم میخوندم که یهو دایره ابی رو دیدم کنار پروفایلم.

    به خدا گفتم باهام صحبت کن.

    پیام هاش برام ایناست:

    به داشته هات فکر کن

    حال واحساسات رو عالی نگه دار

    از مسیر لذت ببر

    ثروت لاجرم وارد زندگیت میشه

    وظیفه تو وکار تو فقط فقط کنترل ذهن هستش

    الهی شکرت.

    امروز تو دفترم هم مثل سایت، زیاد نوشتم.

    انقدر قلبم صیقلی بود که تند تند مینوشتم…

    امروز سپاس گزاری از خدا نوشتم.

    تشکر از خودمم نوشتم.

    یه افکاری اومد تو ذهنم که اذیتم کنن و حسم رو بد کنن، اونارو هم به لطف الله، مهار کردم.

    چقدر همه چیز حولِ محور کنترل ذهن میچرخه.

    خدایا یادم بده بهتر کار کنم روش.

    امروز وقتی کامنتهای بچه هارو میخوندم پیامی دریافت کردم:

    اینکه باید ظرفمو بزرگ کنم تا نعمت های بیشتری دریافت کنم، نه اینکه من از چه راهی به خواسته هام میرسم.

    امروز شفاهی هم سپاس گزاری قلبی کردم به درگاه خدا.

    خیلی ساده تر از قبل.

    یه طوری شدم امروز که خودم هم کلی لذت بردم.

    نمیخوام ساده بگذرم از امروز.

    باید رو مسیری که امروز طی کردم تفکر و تامل کنم.

    میخوام هر روزم همین شکلی بشه به یاری خدا.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام.

    امروز بعد از مدتی وصل شدم به سپاس گزاری که دلم میخواست.

    امروز بهتر روزی های متنوعم رو درک کردم.

    از کامنت هایی که خوندم و نوشتم بگیر تا غذاهایی که پختم و نوش جان کردیم.

    از اینکه حافظ ظهر خوابید و وقتی بیدار شد کنارش بودم و دیدم که خوشحال شد و به آرامش رسید.

    اینکه چندین بار ایده هایی اومد که آسان شدم بر آسانی ها.

    امروز طی یه ایده، سرویس طلای مورد علاقه مو استفاده کردم.

    یه چیزهایی رو در مورد بعضی از باورهای معیوب مالیم از 9 آذر تغییر دادم.

    تو نوت موبایلم از ترمزهام نوشتم.

    لازمه به خودم یاداوری کنم تکامل رو رعایت کن.

    سختش نکن برای خودت که بخوای همه رو با هم انجام بدی.

    چند تا چیز وقتی همزمان قطع شن فشار زیادی به ذهنی که هنوز امادگی نداره و تکاملشو طی نکرده میاره.

    الان تو ذهنم گفتم خب تو 2 مورد رو رعایت میکنی، پس فلان چیز چی؟

    نه، فایده نداره.

    این صدا آشناست…

    کمال گراییم.

    بهبودگرایی عزیزم میگه، عالیه که تو توی این مدت این دو مورد رو رعایت میکنی.

    مورد بعدی تکامل میخواد، صبور باش.

    وقتش بشه و اماده شی خیلی اسان اونم عملیاتیش میکنی.

    تو همینطوری تکاملی جلو بیا.

    شروع کردی.

    نگران نباش دونه دونه روی ترمزهات کار میکنی و بهبودشون میدی.

    عجله نکن و نترس.

    احساس کن که چقدر خوبه بهبود رو آغاز کردی.

    خدایا شکرت که اینطوری باهام حرف میزنی.

    مرسی که زمینه میچینی خودم اسون با خودم حرف بزنم و خودشناسی کنم.

    خیلی حسم خوبه برای امروز و بهبودهام.

    کنترل ذهن صبح، پاداش های فراوانی برام آورد.

    مهمترینش حس خوبه.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1937 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام.

    خداوندا

    من چطوری ازت تشکر کنم که حداقل قلب خودم اروم بگیره؟

    مرسی برای پسر قشنگم.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    پسر مهربانم.

    پسر باهوشم.

    پسر سالمم.

    پسری که با اون چشم های قشنگش طوری با عشق بهم نگاه میکنه که قلبم آب میشه.

    پسر قشنگم که زیبا غذاشو میخوره.

    پسر عزیزم که قشنگ بازی میکنه.

    قشنگ کنجکاوی و کاوش میکنه پیرامونش رو.

    پسر عزیزم که زیبا و معصومانه میخوابه.

    پسر عزیزم که اومده خونه و زندگیمونو جذابتر کرده.

    پسر عزیزم که صدای خنده هاش قلبمونو آب میکنه.

    پسر قشنگم که دست هاش رو برای آغوش ما باز میکنه به زیبایی.

    پسر عزیزم که حرکت هاش خیلی قشنگه: سینه خیز رفتنش، نشستنش، تمرین راه رفتنش با کمک ما….

    پسر قشنگم که وقتی تبلیغات پخش میشه از تلویزیون ذوق میکنه و تماشا میکنه.

    خدایا این روزها خیلی به خودم میگم سمانه یادته بچه میخواستی؟

    تو دلت گاهی غصه هم خوردی هر چند کم؟

    یادته حرف بچه میشد چون نداشتی ناراحت میشدی، حست بد میشد؟

    یادته دوست داشتی خدا بهتون بچه بده؟

    یادته سپرده بودی به خدا و بعد از یه مدت رها کردی دیگه و نچسبیدی بهش.

    و اتفاقا خداوند بعدش بهتون بچه داد.

    این حافظ نازنین رو داد.

    این دلبر شیرین رو داد.

    یادته تقریبا دو سال بعد ازدواج دیگه خودت دلت بچه خواست؟

    که قبلش نمیخواستی به دلایل متفاوت.

    ولی یه روز خدا بهت گفت هزینه های بچه با منه، مثل هزینه های خودت و آرش که با منه.

    و تو دلت قرص شد که خب باشه، تمام، من دیگه حرفی ندارم.

    یادته به همسرت گفتی اونم اوایل مقاومت های مالی ترمزش بود برای بچه دار شدن.

    ولی بعدا دوتاتون دیگه ذهنتون اماده شد برای بچه دار شدن؟

    و این خواسته ادامه پیدا کرد تا سال پنجم ازدواجتون که اجابت شدین…

    اونم چه سورپرایزی…

    یادته 4 آذر که فهمیدی حافظ تو دلته چه حسی داشتی؟

    یادته به خدا چی گفتی؟

    گفتی خدایا همیشه یادم بنداز که تو معجزه وار حافظ رو به ما دادی و ما سپاس گزارت باشیم همیشه و هیچوقت عادی نشه برام.

    سمانه خانم یادته چقدر دوران بارداری خوش گذشت و شیرین بود.

    یادته زایمان و بعدش چقدر بزرگتر شدی.

    چقدر با چالشهات بزرگتر شدی.

    سمانه تو خواسته ایت اجابت شده که خیلی بزرگه.

    که سندی هست برات که خواسته هات هر چی که باشه اجابت میشه.

    چون خداوند خودش پشتیبانته.

    چون خداوند خودش صاحب تو هست و به نیازهات رسیدگی میکنه.

    سمانه از خودت راضی باش.

    با خودت مهربون باش.

    خودتو ببخش برای اشتباهاتت.

    قبول کن تو هم اشتباهاتی داری هر چقدر که دقت کنی.

    تو هم نااگاهی های خودتو داری.

    داری تلاش میکنی برای بهبود، برای رشد.

    لطفا بهبودهاتو ببین.

    نذار عادی شه برات.

    همیشه بهبودهاتو تازه نگه دار برای خودت.

    اینا بهت انگیزه ی سپاس‌گزاری بیشتر و بهتر میده.

    سمانه به خودت یاداوری کن انقدر سخت گیری نکنی به خودت که همه چی تموم و کامل باشی چون نمیتونی.

    الکی خودتو با کمال گرایی رنجیده و ضعیف نکن.

    خدایا ازت خیلی ممنونم که حافظ رو به ما دادی.

    به من و باباش.

    به مامان بزرگ هاش.

    به بابا بزرگش که هست و به پدر من که روحش ناظر هست.

    به عمه و عمو و زن عمو و دختر عمو و پسر عموش.

    به خاله ها و شوهر خاله ها و پسر خاله و دختر خاله هاش.

    به دایی و زندایی و دختر داییش.

    به دوستان و عزیزان و اشناهامون.

    خدایا شکرت که این هدیه ی زیبا رو به همه مون دادی.

    حافظ و تمرکز کردنش روی بازی هاش به من درس میده.

    که یه بچه از هر چیزی برای خودش اسبابِ بازی میسازه.

    نه فقط اسباب بازی هایی که داره.

    از یه قطره چکان که برای دادن قطره هاش استفاده میکنم، برای خودش اسبابِ بازی و سرگرمی میسازه.

    از جوراب، کلاهِ حمامش که اب نریزه تو چشم هاش، از لباس هاش، از ظرف غذاش، از قاشق، از دفتر من که دیگه شده دفتر خودش، از هر چیز جدیدی که میبینه برای خودش اسبابِ سرگرمی میسازه و متمرکز باهاش مشغول میشه.

    موقع تمرکز لب هاشو جمع میکنه و من پسربچه ی زیبا و کنجکاوی رو میبینم که میخواد اون وسیله رو کشف کنه.

    خدایا شکرت که من اون لحظه ها رو میبینم.

    که میتونم تحلیل کنم چی به چیه.

    جریان چیه؟

    خدایا شکرت که با عشق میاد بغلم، بهم نگاه میکنه، ماچش میکنم، بازی میکنیم با هم.

    خدایا شکرت که کمکم کردی و روحیه ام بهبود پیدا کرد.

    که به یادم اوردی چقدر نعمت دارم.

    خدایا شکرت که به بهبود و رشدم کمک میکنی، بهم یاد میدی، یاداوری میکنی بهم، هدایت و حمایتم میکنی.

    خدایا لحظه‌ای منو به خودم واگذار مکن.

    وگرنه من غرق میشم.

    مگه من کیم یا چی بلدم از خودم که روش حساب کنم.

    بدون تو غرق میشم.

    وقتی مغرور میشم که خودم بلدم و میتونم و کنترل میکنم و درستش میکنم، غرق میشم، همه چی خراب میشه.

    گمراه میشم.

    به بیراهه میرم.

    بهم سخت میگذره.

    ناتوان میشم.

    تو دستم رو بگیر همیشه و هر لحظه.

    فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: