زیبایی ها را ببینیم - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-22.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-09-12 13:15:272020-08-22 01:48:58زیبایی ها را ببینیمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا جان
سلام.
قشنگی های شنبه، 12 اسفند قشنگ 1402.
1- سپاس گزارم برای دیروز به صورتِ کامل
برای تمرین کنترل ذهن، آرامش، سکوت، حساب کردن روی خدا فقط، تسلیم، اعتماد …
2- دیروز کامنتهای خیلی جالبی خوندم.
3- موسیقیِ جذابِ ساکسیفون که شنیدم و عاشقش شدم، گُلی از گلهای بهشت.
برای من، مثلِ یه هدیه است که دریافتش کردم.
سازگاره با روح و احساسم.
4- سلامتیِ خودم و عزیزانم.
5- صدای آواز گنجشکی که همین الان شنیدم.
6- گفتگوهای ذهنی و مکتوبی که با اللهِ یکتا داشتم و بسیار چسبید.
7- نشانه هایی که خدا برام میفرسته جهتِ روشن شدنِ مسیرم، قرص شدنِ قلبم.
8- تیشرتِ بانمکم، پسربچه ای کوچولویی که هدفون تو گوششه و لبخند داره :)
میبینمش یاد نی نی میوفتم و منم لبخند میزنم.
9- خوابِ بسیار باکیفیت و عالیِ دیشب تا صبح.
دقت کردم الحمدالله خوابم منظم شده دوباره.
10- خانواده ی خوبی که دارم، خدا نعمت هاشو از بی طریق روش و دست هاش بهم میده.
الهی شکر.
11- دیشب کامنت پاسخ نوشتم برای نفیسه جانم، بعد دیدم نمیره، دیدم سایت از دسترس خارج شده، رهاش کردم، گفتم اشکال نداره اون حرفها برای خودم بوده و باورسازیِ محکمتر خودم، بعد از مدت کوتاهی سایت درست شد، چک کردم دیدم کامنتم ارسال شده خودش.
چقدر تو این مسیر، داشتنِ ارامش، هیجانی برخورد نکردن، کنترل ذهن رو دارم تمرین میکنم تو لحظاتم…
12- یه مسیله پزشکی داشتم، روی پزشک حساب کردم تو ذهنم، دیروز یهو یادم اومد به خدا گفتم خودت پزشکم باش، هدایتم کن، برطرفش کن.
به همین شیرینی و راحتی و جذابی.
آخه چند روزه از خودش میخوام توحید و حساب کردن روی خودش فقط رو یادم بندازه…
13- دیشب تو کامنتم (همزمان که مینوشتم درونم گفتگو میکرد با خدا) نوشتم خدا هرگز دیر نمیکنه…
بعد دیشب تو پروفایلِ یکی از دوستانم دقیقا همینو خوندم…
نشانه بود برام.
چقدر این نشانه ها (زبان گفتگوی خدا با ما) آرامش بخش هستن.
14- جذابیتِ حساب کردن روی خدا، اینکه خودمو بکشم کنار از سر راهِ خدا، دخالت نکنم.
اولین جوابِ اشکارش امروز صبح اومد، چیزی که من نمیدونستم ولی برای من انجام شد:)
15- نی نی جون، معجزه ی خدا، تکون هاش که منو یاد خدا میندازه، نعمتِ خداوند.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
16- عاشقِ هر تغییری هستم که با نی نی اومده تو زندگیم.
17- انیمیشنِ the book of life رو دیدم مجدد دیروز، لذت بردم.
در مورد زندگی کردن با آرزوهای خودت…
یه فضای رنگی رنگی و دلچسب.
18- همسر خوبم، سپاس گزارم از خدا برای تمام ادم های نازنینی که وارد زندگیم کرده و میکنه.
19- عدد قشنگِ عضویتم در سایت: 1414- در سال 1402 :)
20- یاداوریِ این باورِ زیبا به خودم:
کارِ من نیست که بدونم از چه طریقی؟ چطوری؟ چه زمانی؟
کارِ من اینه که باور کنم خودش حلش میکنه، هدایت میکنه، آروم باشم و خوشحال و سپاس گزار :)
خدایا حالا حالاها مونده تا تو رو بشناسم، ازت ممنونم که تو کلاسِ درست هستم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
قشنگی های چهارشنبه 19 اردیبهشتِ زیبای 1403.
1- دارم تمرین میکنم در لحظه بگم الهی شکر برای هر نعمتی که دارم تجربه میکنم.
به قبل و بعد فکر نکنم که چی شده یا میشه.
2- میخوام از خودم تشکر کنم و تحسین کنم خودم رو:
– آفرین سمانه جان که تونستی به لطف خدا تو شیر دادن به حافظ مهارت کسب کنی و تجربه کنی.
– آفرین سمانه جان که تونستی به لطف خدا تو پوشک کردن حافظ مهارت کسب کنی و تجربه کنی.
– آفرین سمانه جان که تونستی به لطف خدا تو بغل کردنِ حافظ مهارت کسب کنی و تجربه کنی.
– آفرین سمانه جان که تونستی به لطف خدا تو گرفتنِ باد گلوی حافظ مهارت کسب کنی و تجربه کنی.
– آفرین سمانه جان که خودت و همسر جانت تونستین به لطف خدا تو مدیریت کارهای رسیدگی به حافظ مهارت کسب کنین و تجربه کنین.
3- غذاهای خوشمزه، مقوی، سالمی که هر روز نوش جان میکنم.
4- گ آسان و باکیفیت.
5- تنظیمِ بهترِ خوابِ سه تایی مون.
6- خریدهای لازم برای خونه مون که انجام شد:
وسیله شخصیِ من، پنیر، دستمال کاغذی، آلو بخارا، قارچ، سیب زمینی، پیاز، نون سنگک.
7- محبت مامانم هر روز بهمون، صبح ها تا عصر همسرم بیاد میاد خونه مون پیشِ من و حافظ و کلی بهمون کمک و لطف میکنه.
با هم صحبت هم میکنیم.
هر قدمی که برامون بر می داره بهش میگم خیر ببینی.
خداوند کلی از دست های مهربونش رو برای کمک به ما فرستاده برامون و میفرسته.
خیلی الهی شکر.
8- اینکه دارم اینجا مینویسم، سعی مو میکنم با همه ی مشغله ام بنویسم و تمرینم رو ادامه بدم به یاریِ خدا.
9- تمرین خط با دست چپ رو امروز نوشتم.
آفرین سمانه جانم.
این کاری هست که برای سمانه جانم انجام میدم با لذت.
10- میدونم کم کم روی غلتک میوفتم تو امور مربوط به بچه داری.
خدا کمک میکنه هر لحظه.
داریم بهتر میشیم.
تکاملی داریم جلو میریم و یاد میگیریم.
کم کم دارم بهتر و آروم تر میشم تو بچه داری.
بچه داری و مراقبت و رسیدگی بهش، واقعا ارزشمند، زمان بر، انرژی مصرف کن هست.
خدا رو شکر که به ما فرشته کوچولومون رو هدیه دادی.
در پناه خودته همیشه.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
11- خدایا شکرت برای سلامتیِ همه مون.
12- الهی شکر برای تمام نعمت های زندگی و خونه مون.
خدایا شکرت برای همه ی روزی های حساب و غیر حسابت.
به نام خدا
سلام.
●سمانه جانم تولدت مبارک.
●نفیسه جانم ممنونم از تبریکِ تولدم.
●الهی شکر برای خریدهای جذاب دیروزمون برای حافظ جون.
●الهی شکر برای شام خوشمزه ی دیشب استمبلی جان، با سالاد شیرازی جان با آبغوره ی بسیار خوشمزه.
●دیروز یه اتفاق جالب افتاد.
من علاقه ی زیادی دارم به افتادن برگ های پاییزی و اینکه هیچ برگی بدون اجازه ی خدا نمیوفته…
دیروز تو ماشین بودیم در حال تردد، یهو یه برگ از پنجره ی ماشین خودش اومد داخل…
من خیلی ذوق کردم.
گذاشتمش داخل ماشین یادگاری بمونه.
الهی شکر.
●دنبال قطره آهن حافظ جون بودیم، چند تا داروخانه سر زدیم. همین الان پیداش کردیم.
البته من قبلش گفتم اشکال نداره اگه پیدا نشد از دکترش میپرسم جایگزین معرفی کنه.
سخت نگرفتم.
●تو فرکانس پایین بعضی چیزها که وقتی حالم خوبه و خوشحالم میکنن، خوشحالم نمیکنن…
به خودم گفتم اشکال نداره، سخت نگیر، بگرد دنبال چیزهایی که خوشحالت میکنن و با همونا شاد شو.
●دیروز رفتم دکتر زنانِ خودم برای چکاب.
حافظ رو دید و کلی خوشحال شد.
حافظ هم کلی خندید بهشون.
چقدر جذابه مراقب بچه تو دل مامانش باشی تو دوران بارداری، بعد اون بچه رو ببینی که بهت میخنده.
الهی شکر.
●دیروز به غذا کمکی حافظ جون هویج اضافه کردم.
خیلی خوشمزه شد.
خدا رو شکر با میل، نوشِ جان کرد.
●یکی از قسمت های سخت بچه داری تو ذهنم از اوایل، رسیدن به مرحله ای بود که برای بچه جداگانه اشپزی کنم، و اینکه بچه حرکت میکنه و همه جای خونه میچرخه و هر چیزی از زمین برمیداره میخوره و این خطرناکه…
الان وارد این مرحله شدم و دارم تمرین میکنم.
الحمدالله که داره به مهارت هام اضافه میشه.
●وقتی حافظ جون با اون چشم های قشنگش نگاهم میکنه با عشق و بهم میخنده…
این لحظه خیلی شیرینه.
الهی شکرت.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سمانه جونم درود و صد درود روزت مبارک . تولدت مبارک و با شکوه و جلالت مبارک ایموجی قلب بوس بادکنک و کیک و شیرینی و کادویی روبان زده پاپیونی برات میفرستم الهی همیشه شاد و خوشحال و سلامت و ثروتمند باشی و چراغ خونت بلطف خداوند همیشه بدرخشه و در کنار عزیزانت روزگار را بخوبی سپری کنی ..
تولد آبان ماهی های عزیز خیلی خیلی مبارکت باشه
سمانه جان امیدوارم زندگیت همچون برگ های زیبا رنگارنگ باشد همانند نقش و نگار آمدنت باشد .. تو طراوت فصل بارانی .. عشق و عشاق را می بارانی
قلب قلب قلب قلب سرخ و صورتی و سبز و بنفش و آجری و هزار رنگ پاییزی مبارکت باد..
بقول خودت فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
حافظ جان قند نبات خوشکلم
عجیجم تفلد مام مامی عجیجت هم مبارک قند و عسل م قوم قومممممهم
یا ارحم الراحمین.
سلام.
حسم بسیار خوبه و آرامش درونی دارم.
برای چیزی که قبلا عصبی و مضطربم میکرد، الان در این لحظه بسیار آرومم.
اینو خدا داده بهم.
عمه جونِ حافظ دیروز دو بار بهش غذا داد و کلی کیف کرد.
لحظه ای که بچه قاشق غذا رو راحت میخوره بسیار لحظه ی زیباییه.
دیروز 7 ماهگی حافظ جونم بود، مبارکت باشه مامانی.
امروز بردیمش مرکز بهداشت طبق برنامه.
خانم موسوی (مسیولِ حافظ جون) عزیز گفت اتفاقا میخواستم بهت زنگ بزنم بیاری حافظ رو، نوبت اومدنشه.
و من کیف کردم از مسیولیت پذیری و مهربانیِ ایشون.
و تحسین میکنم خودمون رو برای مسئولیت پذیری مون نسبت به فرزندمون.
الحمدالله قد و وزن و دور سرش خوب بود.
خدایا شکرت برای قند عسلمون.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
دایی و زنداییم به سلامتی امروز از سفر حج برگشتن منزل صحیح و سلامت، الهی شکر.
مامانم رفته پیششون برای زیارت قبولی.
اراک هستن.
عکس های ارغوان جون رو دیدم که خانمی شده برای خودش.
دخترِ پسر داییم، همون که وقتی تو دل مامانش بود با مامان ملیحه جونش کلی ارتباط داشتیم.
همونی که 2/5 ماه بعد از حافظ جون به دنیا اومد.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
تو مرکز بهداشت یه نوزاد دو ماهه و 6 ماهه دیدم و ذوق کردم.
مامان نوزاد 6 ماهه گفت خودت بچه داری، گفتم بله و برای همینه که ذوق زیادی میکنم بچه میبینم.
یه چیز جالب دیدم و فهمیدم برای اینکه خدا ما رو آسان میکنه بر آسانی ها:
واکسن 2، 4، 6 ماهگی تو مرکز بهداشت ما تموم شده بوده، در حالیکه حافظ به اسانی واکسن 6 ماهگیشو زد.
دقیقا چند روز بعد از ما، واکسن های مرکز بهداشت تموم شده بوده.
و من سپاس گزارم از خداوند که انقدر مسیر ما اسان جلو رفته برامون و در زمان مناسب واکسن حافظ جونم رو به اسانی زدیم.
اینا برای من سند هست از قانون.
فایل جدید استاد روی سایت اومد.
دقیقا یکی دو روزه تو دلم میگفتم خبری از فایل جدید نشده که امروز دیدم اومد.
اینم نشونه است برام.
مثل ماشین نشانه ام که زیاد دارم میبینمش، یا کبوترهای پشت پنجره مون.
یا خواب شگفت انگیز دیشبم که توش پر از فراوانی بود…
خدایا شکرت.
مامان بزرگ بابا بزرگ مهربون حافظ براش تاب خوشگل خریدن و هدیه دادن بهش.
خیلی قشنگه، طراحیِ تشک بسیار زیبا بود.
مامان زریِ حافظ براش یه خودکار با طراحیِ تفنگ
هم گرفته بود.
فوق العاده زیبا و خلاقانه بود.
من کلی کیف کردم.
اصولا من هر هدیه ای خودم یا حافظ بگیره کلی ذوق میکنم.
دیروز یادم رفت اینجا بنویسم کامنت، تو دفترم مفصل نوشتم.
مادرشوهرم گفت چی مینویسی.
گفتم سپاس گزاری، از همه چیز…
خدایا شکرت برای خانواده ی دوست داشتنی و مهربان همسرم که همیشه وقتی باهاشونیم خوش میگذره کلی بهمون.
دیروز حتی کوچولوترین اتفاق های خوب هم برام بولد بود و سپاس گزاری میکردم.
کوچکترین کلامِ زیبا، کوچکترین رفتار زیبا که شاید قبلا ساده از کنارش رد میشدم برام بولد شدن این روزها.
برگ های سبز و زرد تو خیابونا حسابی دلبری میکنن برام.
الهی شکرت.
امروز هم یه تغییر تو سوپ حافظ جون انجام دادم.
جایگزینیِ مرغ با گوشت ماهیچه گوسفندی.
و ترکیبش با همون مخلفات قبلی.
الهی شکر برای غذاهای کمکیِ قند عسل در کنار شیر.
تو دفترم نوشتم، الهی شکر.
کامنت خوندم و نوشتم الهی شکر.
از همه ی دوستان نازنینم که به من و حافظ و خانواده ی عزیزم لطف دارن خیلی ممنونم.
از رویا جان، شیما جان، نفیسه جان و کلی دوست عزیز دیگه که محبت دارن بهمون.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت برای آرامشی که از توی قلبم دارم الان
به نام خدا
سلام.
●سعیده جان شهریاری تو کامنتش یه سایت معرفی کرد به اسم شراب بهشتی برای ترجمه قرآن.
رفتم و دانلود کردم…
و در حالِ شنیدنم.
سعیده جان مرسی که از عشق و عاشقی هات با خدا و قرآن ما رو هم مستفیض میکنی.
●ذوق دارم امشب ترجمه قرآن گذاشتم تو گوشم قبلِ خواب.
●تصاویر پاییزی زیبا دیدم تو تلویزیون.
کلی کیف کردم.
●دیدن و بودن در کنار خانواده.
●قرار بود بریم جایی، نشد، گفتم خیره با اینکه واقعا دوست داشتم بریم و رهاش کردم.
ورق برگشت و شرایط به گونه ای رقم خورد که اتفاقا رفتیم.
کلی خوشحال شدم از این چیدمان خدا.
●امروز یه نشانه دریافت کردیم که میشه، امکان پذیره، و تایید اینکه ادامه بدین پر قدرت، حله.
●انگشتِ اشاره دست چپم دچار اتفاقی شده، صبح شرایطم خوب نبود و تسلیم وار رفتم پیش خدا، نوشتم براش.
از اینکه من به خودم ظلم کردم، بی دقتی کردم، لطفا کمکم کن و …
چند دقیقه طول نکشید که دردِ دستم افتاد…
فکر میکنم خیلی مهمه که منِ انسان متوجهِ اشتباهاتم بشم و مسیولیتشون رو تمام و کمال بپذیرم.
امشب هم هدایت شدم به اقدامی جهتِ بهبودش.
الهی شکرت.
● 2 بار به این آیه برخوردم تو کامنتهای سایت که برای من نشانه است:
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَن یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً
و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى دهد و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافى است. همانا خداوند کار خود را محقق مى سازد. همانا خداوند براى هر چیز اندازه اى قرار داده است.
الهی شکرت که نشانه میفرستی برام.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خدا
سلام.
الهی شکرت برای سلامتی مون.
الهی شکر برای روزی مون.
الهی شکرت برای پسر قند عسلم.
الهی شکرت برای هر روز کار کردن روی بهبودم.
الهی شکرت برای خوندن کامنتهای سایت.
الهی شکرت برای شنیدن فایلهای استاد.
الهی شکرت برای نوشتن کامنت در سایت.
الهی شکرت برای بهبود مهارت هام در بچه داری و خانه داری.
الهی شکرت برای گفتگوهای ذهنیِ آرامش دهنده ام.
الهی شکرت برای بهبودِ افکارم نسبت به نجواها.
الهی شکرت برای امروزم و انجام دادن کارهام.
الهی شکرت برای انجام یه تمرین امروز، برای دوری از وابستگیم.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام.
اینکه خودکار ساعت 07:07 دقیقه بیدار شدم، روزی غیر حسابمه.
الهی شکرت.
صبحم رو آغاز کردم با دایره ی زیبای آبی.
نفیسه جانم و شیما جانم ممنونم برای پاسخ های قشنگی که برام نوشتین و عشقتون رو بهم هدیه دادین.
ماچ بهتون.
دیشب بعد از عروسی اومدم خونه ی مامانم با حافظ.
خواهرزاده هام محیا و ثمین هم اومدن و موندیم کنار همدیگه با مامان جان.
حافظ عسلی واقعا پسر خوب و مهربون و صبوریه، هم تو عروسی خیلی همکاری کرد هم تو خونه.
فدات بشم مامانی جون.
خدا حافظت باشه همیشه حافظِ مامان.
میدونستم وقتی بسپری به خدا همه چیز عالی میشه.
همینم شد.
دیشب فوق العاده بود عروسی خواهر نازنینم.
فوق العاده زیبا بود، مثل یه فرشته ی زیبا می درخشید.
جفتشون فوق العاده بودن.
جشن هم عالی بود.
خیلی لذت بردم.
من خیلی باحالم.
وسط عروسی هم حواسم به تمریناتم بود.
تو ارایشگاه رفتنم هم حواسم به تمریناتم بود.
تمرین اعتماد به نفس، عزت نفس، احساس لیاقت، مومنتوم مثبت، قطع حس منفی و …
از خودم خوشم میاد.
من با سبک خودم جلو رفتم.
بدون توجه به دیگران، که بخوام شبیه دیگران باشم، کار خودمو کردم.
عروسی قاطی بود، لباسم کت و شلوار مشکی بود با شال روشن.
موهامو کرلی کرده بودم و شالم پابرجا بود.
نه اینکه لزوما اون شال زیاد مهم باشه یا نباشه، خواستم خودم باشم، خودمو زندگی کنم که کردم، حتی اگه بقیه گفتن شال چی میگه؟
سمانه واقعا عاشقتم که کار خودتو میکنی با ارامش و شادی.
از اول اول وسط بودم تا آخر، خیلی کیف داد.
موسیقی و دی جی فوق العاده بود.
من خودم اولش خودمو دعوت کردم روی سن رقص و بقیه رو هم اوردم.
موزیک اولیه واقعا بی نظیر بود.
دوستان و عزیزانم رو دیدم دیشب.
عاشقانه بغلشون کردم.
عشق دادم و گرفتم.
عالی بود.
براشون خوشبختی میخوام، برای ابجی جونم و داماد عزیزمون.
تو مراسم اولش عقد اریایی داشتن با سفره عقد و دور همی جذابی بود.
انرژی عروس دوماد و مهمانان خیلی خوب بود.
عکاسی کردیم هم خودمون هم با خانم عکاس که واقعا عکس های زیبایی شد.
فایل ارجینال کل عکس ها رو هم بهم دادن.
حسم دیشب یه ابجی کوچیکه ی شاد و شنگول و فعال بود برای خودش و ابجی جانش.
ابجیم یه سال و یک ماه و بیست روز ازم بزرگتره.
دایما زیر لب و بلند قربون صدقه ی خودش و قشنگیش رفتم.
کلیپشون هم تو سالن پخش شد عالی بود.
دوستانِ نازنینی رو دعوت کرده بودیم که سابقه ی دوستیمون برمیگرده به دورانِ راهنمایی …
همسایه ی نازنینمون و با دختراش که هم بازی بچگیِ من و خواهرم بودن.
من قربون بچه اونا رفتم و ذوقش رو کردم، اون هم قربون بچه من رفت و ذوق کردیم.
جای خالی های معنادار هم داشتیم.
خوبه دیدنِ تفاوت ها تو زندگی…
که کنار هم باشیم ولی به مدل خودمون.
لذت ببریم از با هم بودنمون اما به سبک خودمون زندگی کنیم…
اون وسط بودم، میرفتم، میومدم، مدل خودم رو زندگی کردم و کاملا با خودم راحت و راضی بودم.
قبل عروسی دو مورد مقایسه داشت میومد تو ذهنم تا ذهنمو منفی کنه که جلوشو گرفتم.
وسط رقص و شادی یه فکری داشت ذهنمو منفی میکرد که جلوشو گرفتم، تازه ضدش رو بهش زدم و ورق رو برگردوندم براش.
یعنی یه فکری خواست شادی و نشاطمو بگیره و بهم تک زد منم پاتک زدم بهش:)
این کامنت بمونه برام برای رشدی که کردم.
بهبود شخصیتی که برای خودم خلقش کردم به لطف الله.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام.
وقت گرفتم برای عکاسی از آقا حافظ برای یک سالگیش.
همون اتلیه ای که 6 ماهگی بردیمش و یه عالمه عکس های قشنگ گرفتیم ازش.
سمانه جانم
ازت ممنونم که توجه نشون میدی به عکس و فیلم های یادگاری از کودکیِ حافظ جان.
تو عکس های 6 ماهگی هنوز خودش نمینشست مستقل.
میگرفتیمش.
الان الحمدالله هم میشینه، هم می ایسته.
این تغییرات تو رشد و تکامل بچه رو خیلی دوست دارم.
هر کار جدیدی یاد میگیره متوجه میشم داره روز به روز بزرگتر میشه.
الحمدالله.
خدایا ازت ممنونم که یه پسر قند عسل و زیبا و سالم به ما هدیه دادی.
دیروز قاطیِ بازی یهو یه بار گفت بابا.
شاید اگاهانه نبود به معنیِ کلمه ی پدر.
ولی همینکه با صدای حافظ گفته شد خیلی ذوق کردم.
مثل وقتی میگه دَدَ دَدَ دَدَ
ما ما ما
گیو
وای عاشقِ این گیو گفتنشم با اون لحن بچگانه.
الحمدالله.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
سلام.
امروز اگاهانه مومنتوم منفی مو قطع کردم.
خودمو مشغول کردم.
ابزاری که به مومنتوم منفی دامن میزد، قطع کردم.
به کارهای خونه رسیدگی کردم.
چند تا بهبود ایجاد کردم تو خونه.
همزمان با حافظ هم مشغول بودم.
موقع انجام کار، با حافظ هم بازی کردم.
یه بازی کاربردی هم انجام دادم با حافظ.
نوبتی اسباب بازی هاشو ریختیم تو باکس، هم اون کیف کرد هم من.
انجام دادن کارهای خونه بهم کمک کرد فاصله بگیرم از حس های نازیبا.
الهی شکر.
فایل مراقبه 12 رو گوش دادم.
کامنت خوندم و کیف کردم.
امروز با حافظ عسلی رفتیم گردش.
باد عالی و خنک اومد.
نون هم خریدم.
خدایا مچکرم که اگاهم میکنی به خودم و درونم.
الحمدالله.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
درود و صدها درود و سپاس برای مادر جوان و خوشکل و زیبای عزیزم سمانه جان صوفی نازنینم
سلام بابای خوب و مهربون و همسر خوب سمانه جون خدا قوت!!!
سلام حافظ عجیجم
سلام قند نبات زعفرانی خوشمزه
الهی من فدای اون خوش تیپیت برم !!!
اون شلوارک آبی رنگ
آخه خوردنی !!!!
هزاران هزار ماشاالله باشه برات
هزاران هزار وفور و فرآوانی باشه برات ای فرشته ی روی زمین !!!!مبارکت باشه آن نیش زدن دندانهات!!!
مامانت آش دندونی برات دولوست کرد!!!؟?
بگو آخه من از کجا بفهمم آش دندونی چیع؟؟
عجیجم مبارکت باشه عشقم!!!
آفرین که پسر خوبی هستی و مامانتو همش خوشحال میکنی
آفرین که صبحها با خنده و خوشحالی به مامان جونت نگاه میکنی قند عسل !! شیرین عسل!!!
آفرین به مامان جونت که فایل 263 زندگی در بهشت رو بهت نشون داد و اون نی نی خوشکل را نگاه کردی قربونت برم !!! خدایااا شکرت
خب دیگه فعلا بای بای میگم و لا لا کن عشقم ایموجی بوس بوس قلب و ستاره و فرشته بابای !!!!
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
سمانه جونم بهت خیلی خیلی تبریک میگم بخاطر دندان در آوردن حافظ قند عسلمون
بخاطر اینکه خیلی با عشق زندگی میکنی
بخاطر اینکه هر روز میایی و در این قسمت برامون مینویسی
ممنونم که این عکس فوق العاده زیبا را برامون گذاشتی
عکس فوق العاده ای هست
ماشالله هزارماشاله به سه تایی تون !!!!
چقدر ذوق کردم وقتی عکس پروفایل تو دیدم عزیزم ..
انشالله فقط و فقط خنده های زیباتون رو ببینم و همیشه روی مومنتوم مثبت سوار باشی و روی شانه های قدرتمند خداوند بشینی و از تمام لحظات ت لذت ببری الهی آمین
میدونم از اون نقطه ی آبی خیلی خوشت میاد
میدونم اون چراغ آبی رنگ جادویی همه مون رو جادو میکنه و کلی لبخند میاره توی چهره مون
میدونم که چقدر لذت بخشع وقتی یهویی میبینی اون چراغ جادویی نقطه ی آبی رنگ برات روشن شده .. خواستم با چنین هدیه ای خوشحالت کنم و پیام منو بخونی و پیام تبریک را برات ارسال کنم !!!! امیدوارم همینکه این پیام را دریافت کردی یک معجزه یهویی و خیلی یهویی وارد زندگیت بشه و از خوشحالی اشک شوق بریزی و صدای خنده هات تا آن سر دنیا و اینور دنیا بگوشمون برسه الهی آمین
سمانه جونم برات بهترینه بهترینها را در کنار عزیزانت با شادی و خوشحالی آرزو میکنم
شاد و موفق و سلامت و پایدار و ثروتمند باشی الهی آمین!!!
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
سلام و احترامِ کل خانواده ام برای شما رویا جانِ عزیز،
که انقدر خوش قلب و مهربان هستید.
دنیایی از برکت، سلامتی، ثروت و ارامش، روزیتون بشه هر لحظه.
ممنونم از پیام قشنگتون.
مرسی از انرژیِ خوبی که همیشه همراه با پیامتون برامون ارسال میکنین.
خیلی مچکرم و تحسینتون میکنم برای قلب روشن و مهربانتون.
شما و عزیزانتون در پناه رب العالمین باشین همیشه.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
الهی شکرت
به نام خداوند توانا و مهربان
سلام.
ادامه ی قشنگی های دوشنبه 23 بهمن 1402
:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-
25- یه بسته پستی (بلو کارت) داشتم، 9 روز بود اومده بود پست منطقه مون ولی تحویل نامه رسان نشده بود، امروز ایده اومد تماس بگیرم با پشتیبانیِ پُست.
زنگ زدم، ثبت شد درخواستم.
یک ربع بعد چک کردم رهگیری رو دیدم تحویلِ نامه رسان شده.
ساعت 2 هم رسید دستم.
دیدم چه جالب، این مدت من حسم رو خوب نگه داشتم، امروز هم که هدایت شدم به پیگیری، بلافاصله نتیجه اومد.
فرمولش شد: کنترل ذهن+ اقدامِ عملی.
تازه بعدش هم تماس گرفتن از طرف اداره پست واسه پیگیریِ درخواستم، که گفتم بسته اومد :)
البته درس گرفتم این دفعه میتونم دو سه روزه زنگ بزنم پشتیبانی برای پیگیری.
نکات مثبتش:
– ثبتِ پیگیری، آسان بود.
– خانم اپراتور خوش اخلاق بود.
– آقایی که زنگ زد برایِ پیگیریِ درخواستم، خوب صحبت و پیگیری کرد.
– متوجه شدم چقدر قسمتِ پیگیریِ مرسولاتِ پستی عالی و دقیق کار میکنن.
– آقای نامه رسان، تماس گرفت که اومده و بسته رو آورده.
– از پروسه ی پیگیری و به نتیجه رسیدنش خیلی لذت بردم.
– از جسارت خودم برای تماسِ پیگیری لذت بردم.
– از اینکه راحت سوالمو میپرسم تلفنی خوشم میاد.
26- کارت بلو بانکم رو تعویض کردم به بنفش، امروز رسید دستم.
خوش رنگه، فعالش کردم، شاد شدم که تبدیلش کردم به رنگِ مورد علاقه ی خودم.
اینکه صبر نکردم تا منقضی شه بعد عوضش کنم، به خواسته ی دلم تعویضش کردم زودتر.
شدیداً خوشم میاد از بلو بانک و اپلیکیشن اش.
– فوق العاده رابطِ کاربری اش عالی و راحت و شگفت انگیزه.
– کارت هاشم رنگی رنگی و شاد.
– امکان قُلک یا پس انداز داره داخل خودش و لازم نیست آدم پس اندازش رو ببره تو یه کارت دیگه.
– انتقال وجهش به شدت آسان و سریعه.
– مبلغ انتقالش بالاست.
27- یه لحظه اطرافمو نگاه کردم دیدم احاطه شدم با رنگِ محبوبم بنفش:
تیشرتم بنفش، شلوارم بنفش، کارت بانکی ام بنفش، جامدادی ام بنفش، مداد رنگیِ بغل دستم بنفش، قاب موبایلم بنفش و …
چه خوبه آدم اطرافش رو با علایقِ شخصیش پر کنه و دایم چشم تو چشم شه باهاشون :)
28- آهنگِ در هوای تو، اقای محمد اصفهانی رو گوش میدم.
خیلی آرامش بخش و زیباست.
سیر نمیشم.
انگار یه قرص آرامش بخشه برام.
شادی آوره برام.
29- تو کلاس بارداری، با هورمون آندروفین آشنا شدم:
اندورفین هورمون شادی است که کاهش دهنده طبیعی درد محسوب میشود و بدن شما در پاسخ به استرس و ناراحتی تولید میکند.
همچنین زمانی که در فعالیتهایی شرکت میکنید که برای شما پاداش و نتیجه مثبتی به همراه دارد، همچون غذا خوردن، ورزش کردن و … سطح اندورفین شما تمایل به افزایش دارد.
تو پروسه بارداری و زایمان نقشش مهمه این اندروفین جان.
منم تعمداً در جهت افزایشش تلاش میکنم…
خنده یکی از ابزارهای آگاهانه ی منه هر روز برای افزایشِ اندروفین جان.
عمیق و جون دار میخندم، از صمیم قلب، جلوی خنده مو نمیگیرم، کافیه یه بچه سوژه پیدا کنم تا غش غش بخندم.
جالبه که گاردم پایین اومده نسبت به شوخی هایی که باهام میشه، خودمم غش غش میخندم :)))
خدا رو شکر همسرِ من و خانواده اش خیلی شوخ طبع هستن و طناز، و همیشه بساط خنده و شوخی مون فراهمه.
مخصوصا بابایی و عمه و بابا بزرگ نی نی خیلی شوخ طبع هستن و همیشه میخندیم باهاشون.
دوست دارم نی نی هم شوخ طبعیِ خانواده ی پدرش رو بگیره :)
نگرفت هم فدای سرش :)
سمانه جونِ جدی، کم کم لطیف تر شد تو زندگی با همسر و خانواده ی دوست داشتنیش.
اینم واسه سمانه برکته، نعمته.
30- دو شیر هدیه گرفتیم…
داستانِ این شیرهایی که وارد خونه مون میشن خیلی جذابن، یا خودمون میخریم یا هدیه میگیریم…
اصلا فرصت نمیکنن تموم شن و جای خالیشون پیدا شه تو یخچال.
الهی شکر برای این فراوانی ها.
31- تاکید این قانون برام امروز:
تو درخواستت رو بگو و بنویس، بفرست برای خدا، بعد دستشو باز بذار و دخالت نکن از چه روشی میخواد درخواستتو اجابت کنه، تو رها باش، خودش اجابتت میکنه، شک نکن…
به همسرم امروز گفتم شیر بخر، زنگ زد گفت دو تا شیر هدیه گرفته.
شیر نمادِ مستقیمِ روزی برای منه.
نشونه ی بارزِ مدار ثروت هست که داخلشیم.
من و همسرم کلی در مورد روزی های حساب و غیر حساب، مدار ثروت و … با هم گپ میزنیم.
از قصد توجه میکنیم و تاکید میکنیم روشون.
بیشتر هم شدن و میشن هر لحظه.
چرا که متوجه شدم مرحله ی بعد از توجه و اومدنِ نشانه ها، و سپاس گزاریِ قلبی بابتشون، جاری شدنشون در زندگی هست.
الهی شکر.
آدم با همین مثال های شخصی تو زندگیش یاد میگیره و درکش بالاتر میره.
32- تکرارِ کشف و درکی که صبح نوشتم در مورد پروسه ی درخواستِ خواسته ها و الان دوباره مینویسم چون خیلی مهم و اساسیه:
اول بهش فکر میکنم، بعد نشونه هاش میاد، بعد خودش جاری میشه تو زندگیم.
تکمیلیش:
– با حس خوب بهش فکر میکنم، با باور فراوانی.
– نشانه ها رو که دیدم، خوشحال میشم و سپاس گزارِ قلبی.
وقتی هم جاری شد تو زندگیم بازم خوشحال میسم و سپاس گزارِ قلبی.
33- حدود یه ساعت پیش درخواست نوشتم بتونم وقتم رو خوب سپری کنم: هدایت شدم به سایت، دیدم 4 تا از کامنتهای امروزم تایید شدم، بعد اومدم سراغِ کامنت نویسی در سایت.
34- فایل توحید عملی 10 غوغا کرده تو سایت.
تو قلبِ من و بقیه ی بچه ها.
هر کدوم دلمون پر میزنه برای توحید عملی و نوشتیم از احساساتمون نسبت به خدا.
این عالیه.
یاداوری اینکه اعتبار هر چی داریم از خداست شگفت انگیزه.
اینکه من دستم سالمه، موبایل و اینترنت دارم، دسترسیم به سایت راحته، این سایت وجود داره، دارم مینویسم، اعتبارِ همه ی شیرینی هاش با خداست که همه ی اینا رو در اختیار من گذاشته…
یاد حرفِ نفیسه جانم که صبح خوندم افتادم:
همین طلوع هر روز خورشید ، همین که وقتی از خواب بیدار میشویم مغز کار می کند تمام خاطرات و حفظیات و دانش قبلی سر جاشون است ، قلب منظم می تپه ، دست و پا تکان می خورند و تحت فرمان هستند چشم ها میبینند گوش ها می شنوند زبان می چرخد …
یا خدا…
ما هر لحظه توی مرکز عظیمی از نعمتها هستیم که احاطه شدیم باهاشون…
یاداوری شون باعث میشه از چرخه ی عادت خارج شیم.
الهی شکرت بی نهایت.
35- سپاس گزارم برای این صفحه.
چون فقط زیبایی های روزانه مو نمینویسم توش.
سپاس گزاری و تحسین هامو هم مینویسم.
خاطراتِ روزانه مو هم مینویسم.
از اتفاقاتِ روز و درس ها و درک هامم مینویسم…
اگه بخوام بدونم هر روزی بر من چه گذشته، اینجا بهترین جایی هست که میتونم ردپاهامو بخونم.
این صفحه برای من یه گنجینه است.
این صفحه و دفترم، گنجینه های روزانه ی من هستن.
الهی شکر.
36- هدایت شدم 5 گیگ ترافیکِ اضافی بخرم امروز برای وای فای مون امروز.
خیلی ساده و راحت انجام شد با قیمتی مناسب.
خودمم ذوق کردم.
37- سه روز آینده تولد سه تا از قشنگترین آدم های دنیاست، تولدشون مبارک.
تولد امام حسین ع، حضرت عباس ع و امام سجاد ع مبارک.
خدایا کمکم و هدایتم کن همه ی بنده های خوب و قشنگت رو به خاطر ذات قشنگشون دوست داشته باشم، فارغ از چیزهایی که دیگران میچسبونن بهشون، و روحِ پاک انسانی رو دور میکنن از قشنگی های ذاتِ هر بنده ات.
خدایا یادم بده هیچکس رو بت نکنم، هیچکس رو با تو شریک نکنم.
تو یگانه باشی همیشه تو قلب و وجودم.
:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-
خدایا کم میارم بعضی وقتا پایانِ کامنتهام چه تشکری بنویسم به درگاهت، نه اینکه ندونم و دلیلی نباشه ها، نه، دلیل زیاده، قفل میکنم کدومو بنویسم، برای همین اکثراً اولین تشکرِ اون لحظه رو مینویسم با بهبودگرایی.
الانم میخوام بنویسم ازت ممنونم که قلبم رو گشاده کردی به خودت، مخلوقاتت، زیبایی هات، نعمت هات، برکاتت، روزی هات، بنده های خوبت و همه ی زیبایی های جهان.