https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/05/abasmanesh-4.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-05-24 08:07:502024-07-25 06:25:06گفتگو با دوستان 20 | فرایند تکاملی تغییر شخصیت
296نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم و تک تک دوستان نازنینم
چقدر لذت بخش و گوارا و شیرین و دلچسب هست ، اینکه به یک منبع لایتناهی و آگاهی های بی نظیر وصل باشی و هر لحظه که نیاز داشته باشی برای صبر کردن ، بتونی وارد سایت بشی و روح و روان و وجود خودت رو تغذیه بکنی با نور و هدایت خداوند .
و قلب و روحت آرام بگیره و مجددا شروع کنی به حرکت کردن
و به این درک برسی که کار کردن روی باورها و ایمان ، و کسب این آگاهی ها نیاز همیشگی هست و تا روز آخر عمر مثل غذا خوردن و تنفس کردن باید این کار رو بهتر از قبل ادامه بدی ، نه مثل قبل!
امروز صبح بین تمرین ستاره قطبی و کدنویسی خواسته ها و شکرگزاری ، الله مهربان واضح و آشکار هدایتم کرد برای نوشتن این کامنت و یک ردپای عالی برای آینده خودم که قطعا برای تقویت ایمان و باورهام ، جلوتر ، بهش نیاز پیدا خواهم کرد.
الهی به امید
یا رب العالمین ، از نور و رحمت و فضل و آگاهی و بصیرت خودت بر ما ببار
همه ما در سرزمین تو زندگی می کنیم و در فضای تو نفس می کشیم و هر آنچه داریم از آن توست
الله رحمن و رحیم و تواب و رزاق و وهاب و تواب ، ای مهربان ترین مهربان ها ، هر آنچه برای رشد و بهبود تمام عیار شخصیت نیاز داریم بر ما عطا کن
خدای مهربان ، هر آنچه برای خلق آگاهانه زندگی و برای خلق ارزش و موفقیت و ثروت و زیبایی ، نیاز داریم بر ما جاری کن
تنها تو را می پرستیم و تنها و تنها از تو یاری می جوییم
خدای مهربان برای تمام امورم ، از دم و بازدم ، غذا خوردن ، حرکت کردن ، برای مشق توحید و بندگی ، خودشناسی و تقویت باورها ، افزایش مهارت ها و تقویت استعدادهای ذاتی که به من عطا کرده ای ، صبر کردن ، طی کردن روند و تکامل ، برای تقویت شجاعت و جسارت ، برای احیای احساس لیاقت و ارزشمندی و برای برداشتن قدم های بعدی درمسیرم و برای تک تک امورم از طلب یاری ، کمک ، راهنمایی ، هدایت و محافظت دارم.
تنها منبع نور و هدایت و یاری و مدد و پشتیبانی و ایمنی و آسایش و رفاه و آرامش و خوشبختی و موفقیت و نتایج عالی و دستاوردها تویی
تنها منبع دفع بلاها تویی
تنها دلیل افزایش بی نظیر اتفاقات خوب در زندگیم و کمتر و کمتر شدن ناخواسته ها تویی
هر آنچه دارم از آن توست و به هر خیری که از تو به من برسه فقیر و محتاج و نیازمندم
و این فقر و نیاز و احتیاج به تو ، نگین و گوهری بسیار ارزشمند هست و دلیل تمام زیبایی هاست
در مسیر زیبای زندگی ، یک لحظه ما رو به حال خودمون وامگذار
ما رو آسان کن برای آسانی ها
الهی به امید تو
باید هر روز به جهاد اکبر ادامه بدم و بهبود شخصیت تمام عیار خودم رو اصلی ترین عامل دریافت موفقیت ها و پاداش های الهی بدونم.
و هر چقدر بهتر و عمیق تر و خالص تر این مسیر رو طی کنم ، زندگی برام زیباتر و لذت بخش و آسان تر میشه.
استاد عزیزم ، تا قبل از آشنایی با شما برداشت من از کلمه صبر کاملا اشتباه و غلط بود و این برداشت و باور اشتباه به معنی کلمه صبر ، تمام باورهای من رو به سمت سختی و مشقت و تحمل کردن کمبودها و سختی ها و هچنین تقویت عدم خودباوری و ارزشمندی هدایت کرده بود.
اما ،
به لطف و فضل خداوند و ادامه دادن به درک آموزش های شما استاد عزیزم ، کم کم به این درک رسیدم که ،
صبر یعنی تغییر افکار و باورها و تغییر ریشه ای عملکردها
صبر یعنی شجاعت
صبر یعنی عمل کردن
صبر یعنی قدم برداشتن و در جا نزدن
صبر یعنی وارد دل کارهای بزرگ شدن
صبر یعنی شناخت خودم و گیفت هایی که به من عطا شده
صبر یعنی شناسایی علایق و استعدادهای الهی درونم
صبر به معنی دست روی دست گذاشتن و هیچ کاری نکردن نیست
صبر به معنی حرف های خوب زدن و تکرار جملات تاکیدی و هیچ کاری نکردن نیست!
صبر یعنی عمل به الهامات
صبر یعنی ایمان به هدایت شدن در قدم های بعدی
صبر یعنی با همین داشته های فعلی شروع کردن
صبر یعنی ایمان به واضح شدن مسیر و واضح شدن قدم های بعدی توسط خداوند
صبر یعنی ایمانی که باعث عمل و حرکت بشود
صبر یعنی امید داشتن و دلسرد نشدن حتی در زمانی که عمل من به نتیجه مورد نظر منجر نشده
صبر یعنی بخشنده نور بودن
صبر یعنی شناخت استعدادهای درونی من که منجر میشه به خدمت به انسان ها
صبر یعنی افزایش سطح مهارت ها و هر روز بهتر و بهتر شدن
صبر یعنی حرکت ، رشد ، بهبود ، توکل ، تسلیم بودن
استاد عزیزم ، در این روزها که در حال برداشتن قدم های بزرگ در مسیر بسیار زیبای خلق ارزش هستم ، این فایل ، ایمانم رو قوی تر کرد.
شب ها تا دیر وقت بدون خستگی و تشنگی وگرسنگی و با یک شور و شعف و عشق وصف ناشدنی در حال تدوین فایل های خودم هستم. و نمی دونم چطور در دل ساعت ها دارم جلو میرم.
در دل کار ، زمانی که تو تدوین فایل هام گیر می کنم ( تو فتوشاپ و پریمیر ) ، به خدا کلمه ایاک نعبد و ایاک نستعین معجزه می کنه و درها رو بازمی کنه ، و ایده ها میاد و مشکل اون لحظه من به زیبایی حل میشه.
اینجاست که معنی صبر رو بهتر درک می کنم
صبر یعنی متوقف نشدن و ادامه دادن
در اویل مسیر تو دوره 12 قدم ، جملات تاکیدی رو تکرار می کردم و به دلیل برداشت اشتباهم از صحبت های شما ، منتظر تغییر اتفاقات بیرونی بودم و فکر می کردم صبر یعنی ، من این فایل ها رو هر روز تکرار کنم ، و همون رفتارها و اعمال قبلی رو انجام می دم و معجزات رخ میده!
و این نوع طرز فکر به دلیل ریشه باورهای غلط خودم بود .
میکس حرفهای شما با باورهای غلط من ، باعث این نوع برداشت شده بود و این نوع برداشت من ، باعث شده بود مسیرم خیلی سخت پیش بره و نتایج تغییر نکنه . و باعث شده بود ترمزهای ذهنی من بیشتر بشه.
فکر می کردم که قوانین اشتباه هستند
یا درمورد من جواب نمی دهند.
کامنت های 4 سال پیش دقیقا اون نوع نگاه رو تایید می کنه.
ولی کم کم ، با تغییر باورهام و سیم کشی مجدد ذهنم
با کمتر شدن ترس ها و بیشتر شدن شجاعت و شهامت و جسارت در وجودم
با احیای احساس ارزشمندی و لیاقت درونی
با بالاتر رفتن ندای امید بخش خداوند در وجودم و کمتر شدن نجواهای منفی ذهنم
با تکرار کردن هر روزه فایل ها و دوره های شما
با قطع کردن تمام ورودی های مخالف خواسته هام
با احساس خوب بیشتر در طول روز
با شکرگزاری بهتر و خالص تر
با بهتر شدن در زمینه علایقم و مطالعه بسیار عمیق و تسلط بر روی کارهام
با تمرکز کردن روی بهبود خودم و روی برگرداندن از اطرافیانم و توجه نکردن به حواشی
رفته رفته بهتر شدم ، صبر رو درک کردم ، و ادامه دادم
و فهمیدم که خداوند به شجاعان پاداش می دهد
خداوند به صابرین پاداش می دهد
فهمیدم که ثروت ها و نعمت ها و خوشبختی ها ، در گرو خلق ارزش و خدمت کردن به جهان و گسترش دنیاست
فهمیدم که اگر میخوام ثروت پایدار داشته باشم باید از صفر شروع کنم با هر چیزی که الان دارم
فهمیدم که صبر یعنی وقتی به خدا توکل می کنم ، همه چیز بیرون از من درسته و باید ادامه بدم
فهمیدم که صبر مخالف وام و چک هست و باید تکامل خودم رو طی کنم .
فهمیدم که اصل خوشبختی و لذت و سعادت همین رشد کردن و طی کردن مسیر رسیدن به اهداف و خواسته هاست
صبر یعنی دیدن اتفاقات بسیار کوچک و به ظاهر بی اهمیت
ولی همین اتفاقات زیبا ، قبلا وجود نداشت . از برخورد خوب همسرم ، از رفتار مودبانه فرزندانم با من.
از حذف شدن انسان های غیر هم فرکانس با من
از آرام تر شدن محیط کار
از ارتقا شغلی بعد از 18 سال و افزایش بی نظیر حقوقم
از برخورد مناسب افراد مختلف با من
از خواب خوب و راحت
از هدفمند بودن و عشق و شور و انگیزه برای رسیدن به اهدافم
همه اینها و صدها اتفاقات دیگه در نتیجه صبر کردن و ادامه دادن خلق شد.
من 4 سال پیش توانایی حل کردن کوچک ترین مشکلات خودم رو نداشتم و مثل برگی در دل باد بودم . ولی الان وقتی که بهبودها و تغییرات خودم رو می بینم می فهمم که صبر کردن یعنی چی.
الان که ارزشهای بسیار بسیار عالی و بی نظیر و رویایی رو در مورد جسم خودم خلق کردم می فهمم که دقیقا منظور از صبر چیه.
الان که به لطف و فضل و هدایت خداوند تونستم به سطحی از خودباوری و شجاعت و شهامت و احساس ارزشمندی برسم که بشینم جلوی دوربین و بدون وقفه و بدون متن از خلق ارزش صحبت کنم ، می فهمم که منظور از صبر چی بوده.
الان که مثل یک کودک که پدرش قول داده صبح براش جایزه بخره ، از خواب بیدار می شم و ساعت ها روی خلق دوره خودم کارمیکنمو احساس لذت و خوشبختی واقعی رو تجربه می کنم ، بهتر می فهمم که همه اینها به دلیل صبر کردن و ادامه دادن و ناامید نشدن خلق شده.
چقدر زیباست ، چقدر لذت بخشه ، چقدر حالم رو خوب می کنه در مورد این مسائل صحبت کردن
چقدر خوبِ که درک کنم خودم همه چیز هستم ، اگر من خودم رو بهبود بدم همه چیز خودبخود بهتر میشه
هیچ چیزی بیرون از من مهم نیست ، هیچ عامل بیرونی از خانواده و دولت و ممکلت و مدرک و … تاثیری در موفقیت من نداره
اینها رو قبلا نمی فهمیدم ولی با صبر کردن و ادامه دادن ، این حقایق رو بهتر و بهتر درک کردم
تقویت ایمان
احساس لیاقت
احساس ارزشمندی
خودباوری
شجاعت
جسارت
شهامت
حرکت و عمل صالح
و اعمال و رفتارهای متفاوت به قبل هست که همه چیز رو رقم می زنه
و پاداش صبر ، درک بهتر این عوامل مهم و اساسی هست.
خداوند منتظر تغییر و حرکت کردن و ایمان آوردن ماست .
وقتی ما یک قدم رو به صورت دقیق برمیاداریم ، انصافا خدا همون موقع جواب میده ، مثال زیبای استاد در مورد بالابردن دست در مقابل آیینه برام بی نهایت موضوع رو خوب جا انداخت.
بحث اینکه من قبلا فکر می کردم که دارم روی خودم کار می کنم ، ولی کار کردنی که به تغییر رفتارها و اعمال منجر نشه ، هیچ نتیجه ای رو در پی نداره ، و من دقیقا این باگ رو داشتم که به لطف الله مهربان با عمل کردن به آموزش های استاد عزیزم ، به درک صحیحی از کلمه صبر و معنی روند و تکامل در رشد و بهبود و خلق نتایج پی بردم.
الهی شکرت
قلبم باز شد ، چقدر نعمت و موهبت ارزشمندی هست ، کامنت نوشتن و مشق عشق و توحید و بندگی واقعی خداوند در این است مقدس.
چقدر حالم رو خوب می کنه وقتی صلاه رو به جا میارم و این مطالب و آگاهی های ناب رو مرور می کنم .
چقدر ارزشمند این کار و چقدر اتفاقات خوبی رو در این لحظه داریم رقم می زنیم
الهی شکرت برای حضورم در این مسیر بی نهایت زیبا و لذت بخش
الهی برای حضورم در کلاس توحید و موفقیت و توکلِ استاد عزیزم
الهی شکرت برای حضور در بین دوستان ارزشمند و موفق و نازنین
الهی شکرت برای تلاش آگاهانه برای خلق زندگی دلخواه
الهی شکرت برای یک پله بهتر شدن و خالص تر شدن
الهی شکرت برای یک قدم جلوتر رفتن و حرکت کردن و صبر کردن
خدای مهربان رو برای حضورم در کلاس درس شما استاد عزیز شکرگزارم
انگار که این قسمت از روز شمار تحول زندگی من مخصوص من هستش
من معمولا وقتی میام تو سایت میرم سراغ دوره ای که اون لحظه دارم روش کار میکنم
سراغ روز شمار نمیرم
مگر اینکه فایل جدیدی اومده باشه یا سریال سفر به دور آمریکا اومده باشه
اما امروز ناخودآگاه روز شمار تحول زندگی من رو باز کردم و همون اولش فهمیدم که داره با خودم صحبت میکنه
آخه چند روزی هست که با خدای خودم عهد بستم که خدایا من چیز خاصی ندارم که بشه باهاش موفق شد ، نه تخصص خاصی دارم ، نه مثلا علاقه ام میدونم چیه که تو مسیر علاقه ام باشم که مطمئن باشم با ادامه دادن در مسیر علاقه ام موفق میشم
تنها کاری که ازم بر میاد اینکه ورودی هام رو کنترل کنم و ادامه بدم به روی دوره کار کردن
تو چند روزه ذهنم هم دزدکی داره همون حرفای همیشگی خودشو داره میزنه :
دیگه 33سالت شد جوونیت رفت
پس کی موفق میشی
چجوری میخوای موفق شی تو که هیچ یک از آیتم های موفقیت رو نداری
و از این جنس حرفا
جواب من به همه این حرفا این بود که من نمیدونم ولی خداوند میدونه من فقط باید ادامه بدم
امروز صبحم که داشتم قرآن رو میخوندم
به آیه های که نوشته بود ما انسان رو ابتدا از خاک بعد نطفه و … مراحلشو میگه خلق کردیم
ما باران رو باراندیم و انگور و خرما بوجود آوردیم
با خودم گفتم همین چیزی که خداوند میگه ما انسان رو اینجوری خلق کردیم در ساده ترین حالتش تو دنیای مادی ما 9 ماه طول میکشه تا اون مراحل طی بشه و یه انسان به دنیا بیاد
یا انگور در ساده ترین حالتش ( حالا اگه مراحل رشد خود تاک انگورم بذاریم کنار که حداقل یکی دوسال طول میکشه تا بار بده ) از شکوفه های بهاری تا زمانی که انگور برسه و قابل خود خوردن بشه هیچی نکشه باز 3،4ماه طول میکشه
با خودم گفتم که باید صبور باشی تا اولا نتایج روز به روز بزرگتر شه انقد که ایمانتو قویتر کنه
بعدشم این ادامه دادن روند درسته که نتایج رو بزرگتر میکنه
سلام به استاد عزیزم. سلام به شکیبا جون و بقیه دوستان
چقدر من این فایل و دوست داشتم و منتظر همچین فایلی بودم. واقعا بهش نیاز داشتم. ممنون خانم شایسته عزیز
خیلی وقته رو سایت پیامی نزاشتم. زمستون 402 بود. الان مردادیم… خدایا 6 ماه گذشته…
میخام اعتراف کنم. حس میکنم جای درستی باشه
منم دوره قانون سلامتی رو که تهیه کردم طی 5 ماه 40 کیلو کم کردم
ولی بقول استاد که میگن وقتی تغییر کنی جهانم تغییر میکنه من کاملا یه مهسای دیگه شدم
اول که برام از در و دیوار خیر و برکت میریخت
رابطه عاطفیم با همسرم بهتر شد.
من که هیچ وقت فکر نمیکردم همسرم بزاره بیرون شاغل بشم الان شدم مربی رقص
کاری که همیشه آرزو داشتم از بچگی… آموزش دادن و رقصیدن. کاری که بخاطر محدودیت های ایران هیچ وقت فکر نمیکردم بشه
داستان هدایتش خیلی برام جالب بود که تو این مطلب نمیگنجه
درآمدم از صفر کم کم شروع به بیشتر شدن کرد. از ماهی 200 تومن من شروع کردم الان نزدیک 4 ملیونه. خیلی کمه هنوزم ولی نسبت به صفر اول توی 4 ماه عالیه. و میخام که خیلی بیشتر بشه. نتایج زیاد و زیبا بودن
و تعریف و تمجید همه و اینکه اراده قوی داشتی و فلان…
تا اینکه نزدیکای عید من شل کردم گفتم منکه ارادم قویه حالا که اینهمه وزن کم کردم ایام عید رو هر چی دوست دارم بخورم بعد عید دوباره شروع میکنم میرم عضله سازی…. چون بخاطر وزن زیادی که کم کردم متاسفانه پوستم خیلی شل شده
نگم براتون دقیقا اینجور شد که دیگه تا الان نتونستم با همون قدرت و اراده پیش برم.شروع میکردم به سبک تغذیه ای درست دوباره ولش میکردم.شروع میکردم منبع غذایی نمیرسید ول میکردم.شل کن سفت کن شدم.
خیلی سر در گمم.واقعا میخام ادامه بدم ولی مثل اول نمیتونم.حس میکنم این صحبتها کمکم کنه ولی خیلی دوست دارم اگر راه حل دیگه ای هست استاد همینجا بهم بگن که با قدرت برای همیشه انجامش بدم.الان حدود ده کیلو دوباره اضافه کردم و خیلی ناراحتم
قصد داشتم این صحبت ها رو تو دوره قانون سلامتی بگم.ولی همش یادم میرفت یا تنبلی میکردم.حتما خیری درش هست که الان ساعت 5 صبح من این فایل زیبا رو گوش بدم و حسم بگه اینجا بگم این داستان رو
میدونم میتونم دوباره شروع کنم ولی نمیدونم چطور پایدارش کنم. ممنون میشم اگر بیشتر راهنماییم کنید
چقدر به موقع چقدر به موقع چقدر به موقع بهترین همزمانی مثل همیشه …..
اینروزا دارم بیشتر و بیشتر روی دوره ثروت کار میکنم و این چند روز زوم کردم روی جلسه 3 بینظیر که عالی ترینه خوشحالم که هدایت و دنبال کردم و ترتیب و از ذهنم حذف کردم از جلسه 1 رفتم 3 (البته قبلا گوش داده بودم بار چندمه چون ذهنم ترتیب رعایت کنه و اگه از جلسه 1 میرفتم 3 یا 4 بهم میریخت اما هدایت بهم گفت و من گوش کردم گفت مگه دنبال ترمزهات نیستی پس بمن گوش کن بعد دوباره امشب بهم گفت خب حالا برو تو سایت کلیدهای مربوط به کانون توجه رو دنبال کن (چون موضوع جلسه سوم ثروت درباره کانون توجه هست )و از اول همش و گوش کن گفتم چشم اومدم دیدم شما فایل گذاشتین اومدم اول سراغ این فایل و مطمئن بودم چیزی که دنبالشم و توش پیدا میکنم و جمله به جملش مناسب این روزای خودم بود الله اکبر
واقعا چه قیمتی میشه روی صحبتهای شما گذاشت اعداد و ارقام هنگ میکنن …
در راستای کار کردن روی موضوع جلسه سوم گفتم بیا جدی تر باشیم ببین اگه نتیجه نیست پس تغییر نکردی دیگه روراست باش بیا مثلا بیشتر با خودت صحبت کن ذهنت اگه رفت سمت منفی بلند بلند با خودت صحبت کن و یسری موضوعات و برای خودت یاداوری کن خصوصا اینکه الان شرایطی هست که بیشتر تنهایی بعد گفتم تغییر نیست نتیجه نیست صحبتهای شما پتکی بود بر سرم ناسپاسی؟ اکی اگه الان به اون شرایط عالی مالی نرسیدی چیزی که مد نظرته اما مدتهاست تقریبا بیشتر از 7/8 ماهه که نه قسط داری نه بدهی نه قرض و وام ارامش فکری داری ورودی مالی داری در صورتی که هنوز وارد شغل دلخواهت نشدی هنوز در راه شروع کسب و کار جدیدت و ترس هات هستی پس به همون اندازه ای که میخوای تغییر کنی اول این نتایج و ببین سپاسگزار باش انگیزه بگیر و حرکت و ادامه بده
امروز به خودم گفتم برای کنترل کانون توجه ت بیا 50 درصد اگه تونستی ذهنت و کنترل کنی ببین و پایدارش کن و بعد بکنش 60 در صد بعد 70 درصد تا 90درصد همین 50/60/70 و بتونی ثابت و پایدار کنی گل و زدی بعد برو برای درصدهای بالاتر خبر خوب اینجاست که اگه هم تضادی باشه تو از 70 درصد پایین تر نمیری اگه واقعا به همون اندازه ذهنت و کنترل کرده باشی
یسری نکاتی که از فایل برای خودم یادداشت کردم و مینویسم اینجا
تو صحبتهای شکیبای عزیز که اتفاقا عصر داشتیم با خواهرم راجع بهش حرف میزدیم اینبود که گفت تمرکزش و روی دیگران گذاشته بود اینو به خواهرم گفتم هنگیدیم از همزمانی
* همه چیز در جهان در حال تغییره پس باورهای ما هم جای تغییر داره
صحبتهای بینظیر استاد:
* در هر لحظه جهان من جهان اطراف من (موقعیت ، شرایط، افراد دور من) داره با فرکانس لحظه من رقم میخوره پس اگه این فرکانس و تغییر همیشگی باشه پیشرفت من روز افزون میشه و همیشه رو به بالاست و بهتر میشه
* اینو باید در نظر بگیرم شرایطم و همیشه عالی کنم و اگه یه روز عالی نبود و خوب بود نه حتی متوسط پس ایراد و باید سریع پیدا کنم
* هر روز خودم و آپدیت کنم رو به جلو
* هروقت دچار روزمرگی شدم به نتاجی که گرفتم نگاه کنم و بگم ایول پس قانون جواب میده پس خودمو بهتر کنم با تعهد بیشتر و ادامه بدم
به محض تغییر ما شرایط تغییر میکنه اندازش بستگی به اندازه کار کردن روی خودمون داره ولی همون لحظه ست اگه تغییر نمیکنی پس تغییرات کوچیک بوده اندازه کار کردن روی خودت کوچیک بوده
خدایا شکرت ازین اگاهی های ناب از وجود استاد عزیزم دوستتون دارم زیاااااد ممنونم از شما و مریم جان برای همه چیز
دقیقا گفته های شکیبا عزیز برای من هم صادق هستش من وقتی روی خودم کار میکنم و در سایت فعالیت دارم همه چیز خوب پیش می رود و به محض اینکه کم رنگ میشود دوباره مشکلات بیشتر میشود این به این دلیل نیست من از سایت دور میشوم .دلیلش اینه که من از روی خودم کار کردن دست میکشم و بر میگردم آهسته به آهسته به فرکانس
قبلی ودوباره روز از نو وروزی از نو
چون به خودمون مغرور میشم وبعد شروع میکنیم انرژی که به دست آوردیم ومدار بالاتری که قرار میگیرم را به صورت ملا غط گیر دیگران وتغییر دیگران از دست دادن وبرگشتم به مدار قبلی ..
و ادامه ندادیم که این انرژی ما مارو ببر به مداری بالاتر و نتایج بهتر ..
من بارها وبارها از این قسمت ضربه خوردم.حالا یک موقع برای تغییر دیگران .
بعضی مواقع رفتن به سمت کتاب ها و انوزشهای دیگر و تعدد آموزش ها ،
بعضی مواقع توهم من بلدم ،من استاد شدم،من دیگه میدونم.
بعضی مواقع بی انگیزگی
وبعضی مواقع به دلایل دیگر
خدایا میخواهم که هدایتم کنی
یک زمانی من به دلیل کار اشتباهی که انجام دادم وارد یک بحران بزرگی شدم
قبل از آشنایی با استاد یا اصلا اشناشدن با مباحث موفقیت ..
زمانی که از اون بحران تازه اومدم بیرون
همانجا به سجده افتادن گفتم خدایا من همون حمیدم فکر نکنی چون 18 ماه در این بحران ومکان بودم آدم شدم .نه نه
من همین الان به په سجده ات افتادم
وعاشقانه ازت میخواهم که مخاطب من باش هدایتم کنی که دیگر مرتکب این اشتباه نشم خودمو سپردم بهت .
چون از ته دل وبا تمام وجودم از خدا خواستم گفتم من هیچی نیستم همه چیز تویی پس مواظبم باشو هدایتم کن.
الان از اون موضوع 9 سال میگذره و خداوند طوری مواظبم بود و هدایتم کرد که دیگر به اون سمت کشیده نشدمم.
چرا این موضوع را گفتم .
چون الان هم میخواهم سجده کنم وازش بخواهم که هدایتم کنه ومواظبم باشه که
در این مسیر ذره ای کم کاری نکنم و سست نشوم و شل کن سفت کن نداشته باشم و لحظه ای به عقب وفرکانسهای قبلی برنگردم و روندم رو به رشد ومدارهای بالاتر باشه وجهان های بالاتری را تجربه کنم..
خدایا من تسلیمم ،تسلیم تسلیمم
هدایتم کن و مواظبم باش،،
وتعهدم را هروز محکمتر وپایدارتر کن..
سپاسگزارم از استاد شکیبای عزیز و تمام کسانی که در این مسیر من رو همراهی میکنند..
عرض و احترام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 172
چقدر این فایل و گفته های استاد در رابطه با صبر کردن و تغییر که به همان اندازه تغییر میکنیم جهان به همان مقدار پاسخ میده دیدگاه منو نسبت به صبر تغییر داد و آگاهم کرد که منی که روی خودم دارم کار میکنم نتیجه ای که میگیرم به همان اندازه تغییرمه این مطمئنم که یکی از ترمزهای ذهنی من بود یعنی توقع من از جهان بیش از تغییر خودم بوده با این آگاهی متوجه شدم که نه آقا تو به اندازه ای که تغییر میکنی جهان به همون مقدار پاسخ میده این فایل و این روز شمار جواب سوالی که نمیدونستم و نه سوال و میدونستم و نه پایخشو یعنی گیچ و مبهوت بودم این چند روز خیلی با خودم حرف میزدم و دنبال ایراد کارم میگشتم و خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم که امروز یکی از ترمزهای ذهنمو شناسایی کردم من سعی کردم سمت خودمو با آگاهی الآنم درست انجام بدم در رابطه با تغییر شخصیتم مثلاً کارهایی که برای تغییر شخصیت ام انجام دادم شاید به چشم نیاید ولی اساس تغییر شخصیت از همینجا شروع میشه سعی کردم شنونده خوبی باشم تو حرف زدن عجلهای نداشته باشم صبر کنم طرف مقابلم حرفش تموم بشه کاری رو که باید انجام بدم به تعویق نندازم همون روز کارو انجام بدم نظافت و رعایت کنم یعنی محیط اطرافم و آلوده نکنم حتی اگه یه رسید کار خوان باشه رو تو سطل زباله بندازم مرتب باشم هر روز با صورت اصلاح شده از خونه در بیام بیرون روزی نیم ساعت تمرکزی ورزش قانون سلامتی رو انجام بدم برای اینکه به پیاده روی نمیرم در عوض تو کارهای خونه به همسرم کمک میکنم آرامشم و حفظ میکنم از نازیباییها اعراض میکنم توجه زیادی به زیباییهای اطرافم دارم قضاوت به هیچ عنوان نمیکنم همه رو عاشقانه دوست دارم هر اتفاقی برام رخ میده و ظاهره نا زیبایی هم که داره به خیر و صلاح خودم میدونم و اینو به عنوان یه باور قبول کردم چون همین اتفاق برام رخ میده و همیشه به نفع من تموم شده شوخی بیجا و حرفهای لهو لعب همه رو از کلامم حذف کردم خیلی بیشتر حرفایی که میخوام بزنم تو دهنم مزه مزه میکنم به همه چیز با دید خوشبینی نگاه میکنم بیشتر اوقات بیشتر اوقات خنده روی لبام هست وقتی هم که جایی ناراحت میشم خصوصا تو هنگام رانندگی سریع به چهرم از آینه نگاه میکنم و به خودم میگم ببین قیافتو بعد آروم آروم چهرم تغییر میکنه و مونیک صورتم و شادتر و لبخند رو میارم روی لبام دوره عزت نفس و دوره دوازده قدم و با هم میبینم نوت برداری میکنم و درک میکنم یعنی به جایی رسیدم که حرفایی استاد و میتونم هضم کنم مفهوم خیلی راحت میفهمم اینم فکر میکنم به خاطر دیدم که بهتر شده برای خودم از دوره های که خریدم یه معجونی دارم درست میکنم و فقط افکارمو به سمت بهتر شدن سوق میدم و همه چیز مو سپردم به خداوند و تا جایی که میتونم سمت خودمو انجام میدم مابقی رو دیگه کاری ندارم ایده ای که بهم الهام میشه رو سریع انجام میدم همش با خودم جملات تاکیدی رو تکرار میکنم همش از خودم میپرسم چطور از این بهتر و به قول استاد به همون اندازه که رو خودم کار میکنم نشانه ها رو میبینم و چقدر برام شادی آور و احساس خوشی بهم دست میده و میفهمم که جهان داره پاسخ میده ترمزهای ذهنی برای ساخت باورام دارم و اونم نشانه ای برام اومد که دوره قانون آفزایش بخرم منم به خدا سپردم تا شرایط و برام جور کنه که بعدش با هدایت خداوند دوره روانشناسی ثروت و تهیه کنم با این فایل سوال ذهنم حل شد و ایراد کارمو فهمیدم این فایل مثل یه دوره برام عمل کرده تعهدی غیر قابل برگشت به خودم دادم که تحت هیچ شرایطی به عقب برنگردم فقط دنبال بهبود شرایطم باشم متوکلتر باشم و در مسیر درست ادامه بدم و حرکت کنم با هیچ کس در رابطه با قانون حرف نزنم تا اینکه ازم سوال کنه این رد پارو برای خودم گذاشتم تا هدفمند به دنبال نتایج خوب باشم و این تغییر شخصیت ادامه داره…
سلام و درود و رحمت و برکت پروردگار جهانیان، خدای غفور و رحیم، خدای بخشنده و مهربان، به همه دوستان عزیزی که این پیام الهی رو میخونید
این کلمات، تذکر و یادآوری ِ قوانین الهی هم برای خودم هست، و هم هرکسی که باید اونو بخونه و ازش به قدر ِ نیازش دریافت داشته باشه!
الهی به امید تو، به عشق تو، به رضای تو،
و با توکل به خودت،
آغاز میکنم آنچه میگویی و بر دستان من جاری میشه…
توی زندگی، هرجا کفه ترازوی ناآرامی، بیقراری، تقلا و زور زدن سنگین تر از کفه تسلیم، رهایی، صبوری و رضای الهی دیده بشه …
جاهایی که کنترل ذهن ها سخت میشه و حالت تقلا و زور زدن و ناتوانی در برابر نجواها داریم؛
مثل این می مونه که تو میخوای غروب خورشید رو ببینی، ولی داری میری به سمت شرق،
چیزی که استاد بارها توی آموزش هاشون بهش اشاره کردن!
پس فکر میکنم همه مون توی مسیر زندگی، همیشه باید مثل خلبان هواپیما، مرتب حواسمون باشه و چک کنیم و اصلاح مسیر کنیم!
این اصلاح ِ مسیر، شاید به ظاهر کار ِ پیش پا افتاده ای باشه، ولی ذره ذره تو رو از مسیر اصلی دور میکنه و تا به خودت میای، میبینی به جای غرب، سر از شرق در آوردی!!
چیزی که برای خیلی هامون اتفاق میفته! و نسبت بهش بی توجه هستیم!
حتی خیلی جاها، بخاطر شرک هامون، یعنی ترس از مسخره شدن از سمت دیگران، یا خیلی شرک های دیگه، حاضر نیستیم اصلاح مسیر کنیم و همون طور به راه ِ کج شده ادامه میدیم، غافل از اینکه ممکنه از کدوم ناکجاآباد سر دربیاریم!
دقیقا مثل اون آدمی که داره جلوی یه عده، راه میره یا میدوه یا توی مسابقه دو، میخوره زمین، ولی از خجالتش یا از ترس ِ مسخره شدن و خیلی چیزای دیگه؛ بقیه مسیر رو همون طور سینه خیز ادامه میده!!!!!
(خودتون عواقبش رو میدونید!)
عامل دیگه ای که باعث سخت شدن مسیر و تقلا کردن میشه، عدم درک قانون تکامل هست!
اگر توی زندگی استاد هم نگاه کنیم، حتی مهاجرتشون به امریکا کاملا تکاملی بود!
استاد پول سفرهای دور دنیا رو داشت، از همسرش کامل جدا شده بود، پسرش قبول کرده بود با استاد باشه، توی کارشون به توانایی بسیار بالایی رسیده بودن، توی عزت نفس و احساس لیاقت در مدار بالایی بودن و …
یعنی در کل توی وضعیت روحی روانی ِ بسیار عالی و قابل قبولی، دفترشون رو جمع کردن و رفتن برای سفرهای خارجی شون و بعد هم مهاجرت به امریکا!
مگه ماموریت ما توی این دنیا چیه!!؟
اگر ادعا داریم قانون رو یاد گرفتیم، قرآن رو یاد گرفتیم …
قانون اول و آخر ِ جهان هستی یکیه:
احساس خوب برابر است با اتفاقات خوب
و بالعکس!
تماااام!!!
پیامبر و غیر پیامبر هم نداره!
ابراهیم و موسی و محمد و یونس و یوسف و یعقوب و نوح و … با بقیه آدما هم براش فرقی نمیکنه!
قانون این جهان برای هر مخلوقی یکی است و مساوی و برابر عمل میکنه! پارتی بازی نداره! استثنا نداره! خلافش هیچ وقت عمل نکرده!
حالا بیایم زور بزنیم، تقلا کنیم، مقاومت کنیم در برابر این قانون، چوبش رو میخوریم! مثل نمونه های بارز و بولدش توی قرآن: یونس، یوسف، یعقوب، و …
قانونی که هیچ کس نتونسته، دورش بزنه!! مو لای درز قانون الهی نمیره!!!
پس اصل و اساس این جهان و ماموریت ما برای اومدن به این جهان؛
داشتن احساس خوب، حال خوب، لذت بردن، شاد بودن و شادی کردن، عشق ورزیدن بی قید و شرط به خودمون و بقیه است!!! ولاغیر!!! والسلام!!!
قانون دیگه ای توی این دنیا کار نمیکنه!
خب حالا با توجه به این قانون، هرجا سختی باشه، رنج باشه، تقلا باشه، زور زدن باشه، نگرانی باشه، ترس باشه، غم باشه، استرس باشه، اضطراب باشه، بیقراری و ناآرومی باشه، دور زدن ِ تکامل باشه ….. اینها یعنی داریم از قانون دور میشیم …
در کل هرجا دیدیم داره کارها سخت پیش میره، و کنترل ذهن کار سختی شده و در بیشتر جاها بیقراری و ناآرامی هست، یعنی قانون درست اجرا نمیشه!
یعنی داریم برای دیدن غروب خورشید، با تمام سرعت به سمت شرق میریم!
یعنی قانون تکامل رو داری دور میزنی!
یعنی از پله دوم داری میپری پله پنجم! ( پاهات خرد میشه!)
قانون تکامل میگه باید بتونی از همون جایی که هستی، توی همون شرایطی که هستی، کنار همون آدمایی که هستی…
اول بتونی اونجاها حال و احساست رو خوب کنی، از زندگیت لذت ببری، از وجود بچه هات لذت ببری، با خودت و همسر و پدر و مادر و اطرافیان و شهر و محل زندگیت به صلح برسی و وقتی در صلح بودی، سپاسگزارتر و شکرگزارتر میشی؛
در نتیجه ظرفت بزرگ میشه طبق قانون:
لَئِن شَکَرتُم لِاَزیدَنَّکُم، اگر شکرگزار باشید شما را می افزایم
و با بزرگ شدن ظرف وجودی ات، حالِت و احساست با خودت و اطرافت، خوب و عالی میشه و نتیجه اون طبق قانون:
احساس خوب = اتفاقات خوب
و باز طبق قانون:
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿5﴾
اما آنکه (حق خدا را) داد و پروا داشت (5)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿6﴾
و نیکوتر را تصدیق کرد (6)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿7﴾
بزودى او را آسان میکنیم برای آسانی ها (7)
یعنی با حال و احساس خوب به رهایی میرسی، میبخشی و میگذری،
و کنترل ذهن برات آسون میشه،
و راحت تر میتونی زیبایی ها و نیکویی ها رو تصدیق کنی؛
یعنی توی آدمای اطرافت، توی شرایط اطرافت، توی همون جایی که زندگی میکنی، فقط و فقط زیبایی میبینی و اونها رو تصدیق و تایید میکنی …
پس:
لاجرم آسون میشی برای آسونی های بیشتر و بیشتر!!!
این کل ِ روند ِ اجرای ِ قانون ِ جهان ِ هستی است!!!
ولا غیر!!!
از خدای مهربان میخوام؛
که همیشه همیشه تحت الطاف بیکرانش، بنده همیشه شکرگزارش باشم(شَکُور) (احساس خوب)
و بنده همیشه صبورش (صَبّار) (تکامل)
(دوتا کلید واژه اصلی ِ قوانین الهی: احساس خوب، تکامل)
تبریک وهزاران تبریک بهت بابت اینهمه تغییر وشهامت وشجاعت وخودسازیت
واقعا تحسینت میکنم که تونستی اینقد زیبا زندگیت رو تغییر بدی .
چندروز پیش به خوندن کامنت ارزشمندت هدایت شدم .و میخواستم برات بنویسم اما شرایط مهیا نشد و امروزخداوند من رو هدایت کردبه نوشتن دراینجا برای تو و جواب سوالی که درذهن داشتم .
امروز که دارم برات مینویسم منم کلی تغییر کردم کلی روی خودم کار کردم کلی نتایج بزرگ وکوچک گرفتم و حالا باید یک تضاد که توی زندگیم هست روحل کنم و این ازاون تضادهایی هست که هی روش رو میپوشونم ولی دوباره از جایی دیگه میزنه بیرون و حالا باید درست واصولی ازروی ترسهام عبور کنم و این مسئله رو حل کنم .
توی پروفایلت خوندم که از همسرت بعد از 26 سال زندگی جدا شدی وحالا درآستانه ی 50 سالگیت جدا زندگی میکنی وکاملا آرام هستی .
مهدیه ی عزیزم من هم بعد از 20 سال زندگی مشترک به این نتیجه رسیدم که باید جدا بشم ووقتی دیدم تو تونستی به خودم گفتم که منم میتونم منم 48 ساله هستم.
همسرم انسان بسیار مهربان و خانواده دوستی هست و کلی خصوصیت خوب داره اما بعضی از رفتارهاش و باورهاش برای من آزاردهنده شده و احساس میکنم نمیتونم باهاش رابطه ی خوبی داشته باشم و این ماجرا باعث شده که دعواهای ما بیشتر بشه .
وحالا ترسهای من از جدایی دائم باعث میشه که این مسئله رو به تعویق بندازم
ولی میخوام این مسئله حل بشه وامسال میخوام تمرکزم روی این موضوع باشه .
ازت کلی ایده گرفتم برداشتن چله و تمرکزی کارکردن روی خودت
ومنم میخوام از امروز چله بردارم و روی قدم ها کارکنم و تمرکزم روی حل تضادی که درزندگیم هست باشه که نمیدونم هنوز قدم اول رو چطور بردارم و مطمئنم که خداوند خودش بهم میگه که چی بگم و از کجا شروع کنم
داشتم توی صفحه ی نوشته هات میچرخیدم که انگشتم رو خدا روی این نوشته ت قرار داد و انگار خدا میخواست من نوشته ی تورو بخونم و بهم بگه که اصلاح مسیر کن
(حتی خیلی جاها، بخاطر شرک هامون، یعنی ترس از مسخره شدن از سمت دیگران، یا خیلی شرک های دیگه، حاضر نیستیم اصلاح مسیر کنیم و همون طور به راه ِ کج شده ادامه میدیم، غافل از اینکه ممکنه از کدوم ناکجاآباد سر دربیاریم!)
دقیقا به خاطر ترس هام نمیتونم اصلاح مسیر کنم بعد از 20 سال زندگی مشترک هموز امیدوار بودم که شاید این زندگی وروابط بهتر بشه ولی مگه میشه آدما رو تغییر داد فقط میشه خودت رو تغییر بدی .
ومن بعد از اومدن از این سفرم دیگه قطعا باید مسئله رو حل کنم و حالا نوشته های تو دقیقا داره مسیر رو نشون میده .
حتی نوشته ی دوست عزیزم فهیمه ی زارع هم نشانی برای من به همراه داشت که بعد از نوشته ی شماست .
خداوند دائم درحال هدایت کردن ماست وقتی دراحساس خوب باشی نشانه ها و الهامات رو دریافت میکنیم
دوست خوبم لطفا دوباره برام بنویس از اتفاقاتی که بعد جداییت افتاد و زندگی جدیدت .
ازخداوند میخوام که نشانه های جدیدی سررهام بزاره و بهم بگه که از کجا شروع کنم
من احساس میکنم وابستگی به همسرم فقط عامل ماندن کنارش هست و ترس از آینده ترس از تنها ماندن و حرفهای فامیل و کلی ترسهای دیگه که باعث شده اقدام به این کار نکنم ولی میخوام روی ترس هام قدم بزارم و یکی یکی ازبین ببرمشون خداجوونم ازتو کمک میخوام
منو به راه راست به راه کسانیکه به آنها نعمت دادی هدایت کن .
دوست خوبم مهدیه جان نمیدونم چرا نوشتم ولی این نوشته اینجا میمونه تا من دوباره بیام وبنویسم از کار هایی که انجام خواهم داد.
برات یک زندگی سرشار از آرامش ونور خدا رو آرزو میکنم
سلام و درود فراوان به استاد ارجمندم ومریم بانوی نازنین
سلام ودرود فراوان به دوستان الهی ام
روز شمار تحول زندگی من :172
گفتگو با دوستان قسمت 20
از موانع بزرگی که منع ذهنی در من ایجاد میکرد این بودکه من خودم همه چی بلدم خودم میتونم درست کنم یا همین جور که شکیبا جون اشاره کردند این است که دیگران باید تغییر کنند ومنی که بواسطه اصرار یکی از دوستانم وارد سایت و عضو شدم ذهنم نسبت به خیلی از موارد مقاومت داشت آنقدر که بعضی از کامنتهای دوستان که می خواندم خندم می گرفت ولی خیلی از مطالب هم خوب درک کردم با آگاهیهای دوره عزت نفس متوجه شدم بیشتر مشکلات من به خاطر نداشتن احساس ارزشمندی وقدرت نه گفتن وترس از حرف مردم هست با کار کردن دوره قانون آفرینش مقدار خیلی کمی از مقاومت ذهنم کمشد کم کم متوجه شدم آره درسته این افکار وفرکانس وکانون توجه من هست که اتفاقات وشرایط زندگی ام را رقم میزندو شروع کردم به کار کردن روی عزت نفسم دیدم جریان زندگی من تغییر کرد هم از لحاظ شخصیتی خودم تغییر کردم هم اتفاقات زندگی ام دیگه متوجه شدم باید به ویژگیهای مثبت افراد توجه کنم واز هر ناخواسته ای اعراض کنم وبا همین تغییرات من از همسر سابقم جدا شدم وزندگی سراسر عشق وصمیمیت واحترام با شخصی که واقعا معجزه واردر مسیر زندگیم قرار گرفت ازدواج کردم وهمانطور که شما استاد عزیزم اشاره کردید به محض اینکه من تصمیم به تغییر گرفتم واکنش جهان متفاوت شد صبری در اینجا مطرح نیست فقط قانون تکامل هست ومتعهد بودن در این مسیر
ونکته مهم تر مواظب ورودیهای ذهن وکانون توجهمون باشیم همان مثال میوه که شکیبا جان مطرح کردند
من وقتی به بعضی از خواسته هام رسیدم فراموش کردم که مسیر رسیدن به خواسته های دیگه نیز همین هست به همین دلیل چون تعهدی نداشتم و درک نکردم که این بهبود هر روز وهر لحظه باید ادامه داشته باشد از مسیر دور شدم بعد از مدتی متوجه شدم من خیلی از رفتارهای اشتباه قبلم را دارم تکرار میکنم مثلا اگر همسرم میخواست برام خرید کنه میگفتم نه لازم ندارم وخیلی مواردی که در ظاهر پیش پا افتاده بود ولی ریشه در باورهای اشتباه من داشت همان حس ناجی بودن و حمایتگری که داشتم ، دوباره میومدم هر از گاهی بعضی فایلها را گوش میدادم آن هم فقط برای اینکه حالم خوب باشد بخصوص فایلهای سفر به دور آمریکا سری اول آنهم اصلا کامنت نمیگذاشتم ودر آن بین من نشانه ها را می دیدم که باید تغییر کنم از همه طرف جهان به من یاد آوری میکرد ولی من کورتر از این حرفها بودم یه غرور کاذب پیدا کردم که تو دیگه بلدی چکار کنی باهمین گه گاه سر زدن به سایت و فایل گوش دادن میتونی دوباره تغییر کنی وایندفعه توقعم از دیگران بیشتر بود که من تغییر کردم حالا بقیه باید تغییر کنند ولی زهی خیال باطل ،تغییر دیگران فقط در زندگی خودشان کار ساز هست نه من
خاصیت جهان مادی تغییر است درختان در زمستان میمیرند وتمام برگهای آنها می ریزه ودر بهار قویتر از سال قبل زنده میشن ،حتی خود انسان از یه نطفه تبدیل میشه به جنین وجنین میشه کودکی که تشکیل شدن تمام اعضای بدنش هم خودش تغییر هست و روند تکاملی را دارد همانطور که شکیبا جان گفتند تضاد وتکامل در کنارهم هستند
تضادها سبب تغییر روش ورویه زندگی ما می شوندچون وجود تضادها خواسته های مارا واضح تر میکند ووجود تضادها در مسیر رشد زندگی را به مراتب زیباتر از قبل میکنند
ومن وقتی حسابی چک ولگد دنیا را خوردم بیشتر قانون را درک کردم گفتم من هیچی نیستم وهیچی نمیدونم وبهتر درک کردم که باید تغییر کنم تا با روند جریانی جهان همراه باشم وبرگشتم دوباره به مسیر وتمام تمرکزم را گذاشتم رو خودم وتغییر خودم، والان به لطف آموزههای استاد هم در فایلهای رایگان وهم دوره های احساس لیاقت ودوازده قدم بقدری شخصیتم تعییر کرده که قابل قیاس با قبل نیست وقتی در موقعیتهای قبلی قرار میگیرم متوجه میشم واکنشی متفاوت تر از قبل دارم وآن موقعه که متوجه تغییراتم میشم آرامشی که دارم وحال خوبی که دارم همه اینا نتیجه تمرکز ،وتمرین کردن واستمرارم در این مسیر زیبا هست
خدا را هزاران هزار بار سپاسگزارم بخاطر وجود استاد نازنینم ، مریم بانوی زیبا ودوستان الهی ام
خداراهزاران هزار بار سپاسگزارم بخاطر قوانین ثابت حاکم بر جهان هستی که من با درک این قوانین وعمل کردن طبق این قوانین میتونم در تمام جنبه های زندگیم روز به روز بهتر عمل کنم وهر قسمت که دوست ندارم تغییر بدهم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام به دوست عزیز .سپاس از کامنت زیبایتان.به تضادی در این چند روز برخوردم و امروز نکته پر رنگی که ایرادم هست را در کامنت شما یافتم که کمتر به آن توجه کرده بودم ( اینکه با کار کردن روی خودم توقع ام از دیگران زیاد میشود.من تغییر کردم منتظر که دیگران تغییر کنند ؛تغییر دیگران فقط در زندگی خودشان کارساز هست نه من.) باید که این جمله طلایی را مشق کنم تا کامل بفهمم. موفقیت روز افزون در تمام جنبه های زندگی رابرایتان آرزومندم .
گفتم بیام سایت ببینم چه پیامی خدا برای من توی روز تولدم داره.
وقتی دیدم عنوان متن «فرآیند تکاملی تغییر شخصیت» به خودم گفتم چه چیزی زیباتر از این.
امسال رو بزارم برای بهبود خودم.
برای تعهد بیشتر.
و کار کردن روی آگاهی هایی که دارم می آموزم.
البته الان هم دارم روی دوره ی عزت نفس کار میکنم ، که این دوره دوره ی بینظیر و فوق العاده ای و خیلی خوشحالم که دانشجوی این دوره هستم و از آگاهی های این دوره استفاده میکنم.
همینجوری که داشتم این فایل امروز رو برای نشانه ی تولدم گوش میدادم همسرم اومد خونه و گفت میخاد با من صحبت کنه.
مهدی همسرم داشت به من میگفت فاطمه بابت خانواده ی که داری خیلی خیلی از خدا سپاسگزاری کن.
تو خانواده ای داری که همیشه از اونها محبت دیدی، همیشه با تو عالی رفتار کردن، و امشب که به مناسبت تولدم مهمونی گرفتم ،گفت اونها رو با عشق بغل کن و دوست داشتنت رو بیشتر از همیشه به اونها نشون بده.
مهدی داشت از عشق و محبت صحبت میکرد و من در خودم داشتم به این فکر میکردم چقدر عشق دادن به دیگران و محبت کردن به اونها میتونه قلب من رو بزرگتر و روح بزرگتری رو در من جاری کنه.
میخام امروز عصری برای مامان گلم بخر و از اون بابت تولدم تشکر کنم و بهش بگم ممنونم که من رو به این دنیای زیبا آوردی و من که آخرین فرزند خانواده هستم از قبل یه عالمه خواهر و برادر داشتم و از روزی که به دنیا اومدم با عشق و محبت شون من رو سالهای سال با اینکه الان فرزندی دارم و بزرگ شدم به من همچین دارن و نشونم میدن.
و توی ذهنم مهدی همسرم رو تشویق میکردم و با لبخند رضایتی نگاهش میکردم و از خدای خوبم بابت داشتن مهدی در زندگیم به عنوان عشق الهی تشکر میکردم و از اینکه اینقدر روحش بزرگ و عاشقانه کنار من هستش و با عشق از خانواده ی من صحبت میکنه خوشحال بودم.
حرفهای استاد توی فایل نصفه موند گذاشتم بقیه ش رو شب که از مهمونی برگشتم گوش بدم تا بیشتر بهم بچسبه.
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم و تحسینت کردم برای این احساس سپاسگزاری که منطقی در ذهنت ایجااد کردییی.
بابت احساس لیاقتی که در خودت ساختی و همینطور برای اینکه روز تولدت به یمن رخصت ورودت در این دنیای شگفت انگیز از مادر نازنینت با دادن گل بهش تشکر میکنی یه عااالمت تحسینت کردم.
فاطمه ی نازنینم بهت تبریک میگم برای این حس ناب سپاسگزاری درونی که در خودت ساختی و سپاسگزارتم که من رو هم به یاد نعمت بودنم در خانواده ای ارزشمند و پر از عشق انداختی.
واااقعااااا فکر کن حتی قبل از اومدنمون پروردگار عالم بستری رو باا عشق برای ورودمون آماده کرده.
مثلااا من بعد حدود 4 سال از داداش بزرگم قششنگ با برنامه ریزی قبلی به این دنیا اومدم.بابااام کلی ذوق چشامووو زده.
مامانم به تنها دخترش رسیده.یه عالمه چیزای خفن خاصه من فراهم کردن.آخههه کیییی این حس ها رو درونشون قرار داده جز خدا.
خدا گفته این بنده ی خاصه منه و مهرم رو تو دلشون قرار داده.
آاااخ که چقد داداش بزرگم از من مراقبت کرده.کلیییی داستان برا تعریف کردن داریم از وقتایی که مامانم و بابام میرفتن سر کار و اون به من رسیدگی میکرده.
ولیییی انصافاااا منم وقتی بزرگتر شدم با عشق خواهرانم براش محبتاش رو تا حدودی جبران کردم.
واای امروز با جانه دلم چقد از این موهبت خانواده که خدا بی حساب بهمون بخشیده حرف زدیم و سپاسگزار خداوند بودیم.
ببیییین چپ و راااست دارن بهمون محبت میکنن.حالا با پولشون با خدمات فیزیکشون با احساس پاکشون.وااای اگه اینا رزق نیست پس چیههه؟
فاطمه ی نازنینم تولدت میلیون هااا بار مبارک.
سه تا دوسته ناااب مردادی دارم که تولد یکیشون رو حسابی تبریک گفتم و مونده دو نفر دیگشون که بخاطرشون ریمایندر روشن کردم.
قطعااا مرداد ماهی ها نابن عزیزن خاصن و لایق ناب ترین ها و زیبا ترین ها و خاص ترین ها
از خداوند سال پیش روت رو پر از برکت پر از رشد پر از حال خوب و پر از ثروت و پر از رزق بی حساب خواستارم
سپاسگذارم که هدایت شدم وکامنت شما احساس خوب بسیاری خوبی رو در من تثبیت کرد که جهان خیلی سریع به محض اینکه رو باورهامون کار کنیم جواب خواهد داد .
من نیز به عشق ومحبت ودوستی میاندیشیدم وبراستی دوستان و خانواده واطرافیانم رو داشتم در کانون تمرکز عشق ومحبت ومهربانی قرار میدادم وبا حسی مملو از مهربانی لحظه های ناب اول صبح کنار دیواری آجری تو صف نون منتطر آماده شدن نون سنگک بودم که این افکار وهزاران تفکر زیبا در من خلق شدن ولذت بردم .
ممنون از احساس خوبت کامنت خوبت ..
سپاسگذارم که هستیم ودر کنار هم با صلات کردن ومطالعه همین کامنت ها بیشتز در معرض محبت وعشق خواهیم بود ….
میخام امروز عصری برای مامان گلم بخر و از اون بابت تولدم تشکر کنم و بهش بگم ممنونم که من رو به این دنیای زیبا آوردی و من که آخرین فرزند خانواده هستم از قبل یه عالمه خواهر و برادر داشتم و از روزی که به دنیا اومدم با عشق و محبت شون من رو سالهای سال با اینکه الان فرزندی دارم و بزرگ شدم به من همچین دارن و نشونم میدن.
باسلام به اساتیدعزیز وسایر دوستان .تحسین میکنم وخدا را شکر که روابط عالی با خانواده داریدطوری که حتی همسر محترمتان یاد آوری میکنندوروز به روز عالی تر وعالی تر شودبه صورت خیلی اتفاقی وارد این بخش شدم و کامنت زیبایتان را خواندم .فاطمه عزیز تولدتان خیلی مبارک است .روز عالی را در کنار عزیزانتان تجربه کنید واز ته دل شاد باشیدوشکرگزار
و باد را برای سلیمان [مسخّر و رام کردیم]، که رفتن صبح گاهش [به اندازه] یک ماه و رفتن شام گاهش [به اندازه] یک ماه بود؛ و چشمه مس را برای او روان ساختیم، و گروهی از جن به اذن پروردگارش نزد او کار می کردند، و هر کدام از آنان از فرمان ما سرپیچی می کرد از عذاب سوزان به او می چشاندیم.
براى وى هر چه مىخواست از بناهاى بلند و تندیسها و کاسههایى چون حوض و دیگهاى محکم بر جاى، مىساختند. اى خاندان داود، براى سپاسگزارى کارى کنید و اندکى از بندگان من سپاسگزارند.
=====================================
سلاااام به استاد عباسمنش عزیزم
سلام به استاد شایسته جانم
سلام به رفیق های نازنین غار حرای من
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله به قلب سلیم همتووون!
پنجم مرداد ماه ١4٠٣
خداروصد هزار مرتبه شکر،برای فرصت یک روز بندگی دیگه،خدایا ازت ممنونم که یکبار دیگه منو به راه راست منحرف کردی:))) دیدین ماشین میخواد بره جاده خاکی همون اولش خِر خِر صدا میده؟اگر هوشیار باشی همون موقع فرمون رو میچرخونی،مسیر قانون هم اینجوریه،اگر خوب روی خودت کار کنی،با اولین خِرخِری که شنیدی سرررریع به پای فرمون میشی که برگردی توی مسیر !
میشه همون داستانی که استاد گفت،تا میفهمی اوضاع الان عالیه ولی عالیتر نیست،سریع میفتی به فکر چاره!
وگرنه اگر حواست نباشه ،جاده خاکی چیه،میری تو دره،بعد اگر زنده بمونی باید منتظر امداد خودرو باشی تا بتونند بیارنت بیرون!
خداروصد هزار مرتبه شکر تا اینجای کار که تونستم خوب این ماشین رو مهار کنم،نزارم کار به امداد خودرو برسه،بخشی ازین مدیریت کردن خوب فرکانس ها هم بخاطر این صلات های توی سایته،هرچقدر بیشتر اینجا فعال باشم اصلا انگار این ماشین میره روی سیستم هندزفری درایوینگ.
منم آهنگ میزارم و میزنم و میرقصم و از مسیر لذت میبرم و ماشین هم خودش راحت میره به سمت مقصد!
خداروشکر،خداروشکر که امروز رهاترم،تسلیم ترم،سپاسگزار ترم و دارم تلاش میکنم بیشتر تو جاده آسفالت بمونم.
برای یک ماه تابستون،به خودم برنامه ی لیزر فوکس دادم تا الان خیلی هم خوب عمل کردم،و انشالله در ادامه هم با همین انرژی پیش میرم و سدها رو میشکونم.
به قول اون آهنگه:
من از دم شکستم هر سدی که جلوم بود
یه جاهایی رفتم که قبل من پلمپ بود
اصلا نذاشتم دلگیر شه روزگارم
چون قصد نداشتم هیچ موقع کم بیارم
این فایل بی نظیر رو دیروز چندبار گوش کردم و صحبت های استاد رو توی دفترم یاد داشت کردم و با هر تیکه ی این صحبت ها قلبم روشن و روشن و روشن تر شد !
خیلی باحاله دیگه خداوکیلی ،اینطورنیست؟
اینکه انقدر ایمان داشته باشی قوانین موی لای درزش نمیره،هیچ اشتباهی رخ نمیده،هرگز نمیشه که از مسیر قانون پیش بری و نتیجه نگیری.
به قول استاد پات روی زمین سفت باشه و بدونی اگر این مسیر رو بری حتما به نتیجه میرسی،مثل اون خبرنگار که از فضانورد پرسید شما مطمئنید که با همین فرمون برید فضا،با همین فرمون برمیگردید زمین؟!
اون فضانورد هم این پاسخ قشنگ رو بده:
Physics doesn’t change
من جای اون فضانورد بودم گلوم رو صاف میکردم و باااا صووووت میخوندم :)))
خدایا شکرت که اون روی مسخره بازیم رو آوردی بالا:)همینو دوست دارم،ول کن بابا ،به من چه اون بیرون چه خبره،یا به قول استاد به من چه که توی زندگی بقیه داره چه اتفاقی میفته؟اونیکه مهمه اینکه من دوست دارم توی زندگی من چه اتفاقی بیفته!
اوضاع از قبل بهتره؟خدااااروصدهزار مرتبه شکر!بهترم میشه!قانون داره جواب میده!من باید بیشتر روی عمل به قانون کار کنم!
استاد ازت ممنونم بی نهایت برای این کلام وحی منزل شما،از استاد شایسته ی عزیزم ممنونم که با قلب سلیمش فایل هارو به موقع آپلود میکنه ،از خودمم سپاسگزارم :) که جام رو روی دوش خدا حفظ کردم و هم آهنگ با جریان هدایت دارم پیش میرم.
امروز براش نوشتم پسر!
من سه تا چیز ازت میخوام فقط!
توی این سه تا مورد کمکم کن!
بقیه ش با خودم :)
یک!
بهم قدرت سپاسگزاری بیشتر بده!
دو!
کمکم کن هر روز بیشتر از دیروز ،تسلیم تو باشم و جز چشم هیچ چیز دیگه به زبون نیارم.
سه!
بهم قدرت زندگی در لحظه رو عطا کن،که به فردا فکر نکنم و فقط این ٢4ساعت رو درست زندگی کنم.
باتشکر از پاسخگویی ٢4 ساعته شما با شماره ی تماس ادعونی استجب لکم :)
آها یک چیز دیگه هم گفتم بهش،گفتم ببین تو بیرون از من که نیستی،خودت گفتی توی قلب منی وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ
دیگه خودت به ضعف و ناآگاهی و احساسات من آشنایی ،فرمون دست خودته،خلاصه هم منو ببخش و هم من رو با تموم اشتباهاتم بپذیر که جز تو هیچ پناهی ندارم .
خداروشکر که همیشه در توبه و برگشت بهش بازه و کسی لای در نمیمونه:)
ازینجا به بعد میخوام صحبت های استاد رو که توی دفترم نوشتم توی این کامنت مکتوب کنم ،هم برای تاثیر پذیری بیشتر ذهنم و هم بعدها بتونم راحت بهش دسترسی داشته باشم و ازش استفاده کنم .
به امید الله مهربانم .
===================================
تفاوت آدم های موفق و سوپر موفق:
این قانون رو بارها و بارها به یاد بیار:
جهان در هرلحظه،داره با فرکانس های من،با فرکانس های این لحظه ی من،لحظه ی بعد من رو خلق میکنه!
جهان اطراف من یعنی:آدم های اطراف من،شرایط اطراف من،ایده های اطراف من،موقعیت های اطراف من،آنچه در حول و هوش من اتفاق میفته
هرآنچه که اتفاقات آینده ی من هست و اطراف من هست====>داره با فرکانس های این لحظه ی من،درآینده خلق میشه!
بنابراین خیلی مهمه که من در هر لحظه آگاه باشم که دارم توی چه مسیری حرکت میکنم.
این موضوع باید در اولویت و همیشگی باشد!
===================================
ویژگی مهمی که باید در خودمان ایجاد کنیم:
سعی کنیم همیشه از قبلمون بهتر باشیم،سعی کنیم قبل ازینکه جهان چک و لگد هارو بزنه،خودمون را بهتر کنیم!سعی کنیم!
در این صورت:اوضاع فقط میتواند بهتر شود!
این دلیل اصلی عالی یا خیلی عالی پیش رفتن زندگی استاد در شرایط عاطفی،مالی،سلامتی آرامش ،معنویت و… است.
===================================
در زمانی که نتایج عالی هست ولی خیلی عالی نیست:
اینجا باید بفهمیم که باید شرایطمان را بهتر کنیم و عالی تر کنیم.
بخاطر همین استاد همیشه میگه:
من باید حرکت کنم،باید افکار درست داشته باشم.
سعی کنیم همیشه در حوزه ی کاری،در حوزه ی روابط،حوزه ی کار کردن روی باورهامون،انقدر کار کنیم که واقعا وقت نداشته باشیم هیچ کار دیگه انجام بدیم!
این چیزیه که داره نتایج رو بزرگ و بزرگتر میکنه و این اون مسیری که ما باید طی کنیم.
و بعد وقتی نتایج پیش میاد
به جای اینکه مغرور بشیم،یا بیفتیم توی روزمرگی:
به خودمون بگیم ایول!ایول!
قانون داره جواب میده!
حالا من با تعهد بیشتری ازین قانون استفاده کنم
اگر سپاسگزاری داره جواب میده،با تعهد بیشتری از سپاسگزاری استفاده کنم
===================================
صبر به معنی این نیست که ما یکسری تغییرات رو روی خودمون انجام میدیدیم و هیچ نتیجه ای هم به وجود نمیاد وما باید صبر کنیم.
اصلا جهان اینجوری عمل نمیکنه …
به محض اینکه ما تغییر میکنیم=شرایط تغییر میکند!
ممکنه تغییرات به اندازه ای که آرزوی ماست نباشه.
اما به اندازه ای که ما تغییر میکنیم جهان تغییر میکنه.
بچه ها این مورد رو فراموش نکنید:
وقتی میری جلوی آینه و دستت رو میبری بالا!
آینه کی دستشو میبره بالا ؟!
همون لحظه دستشو میبره بالا ؟!یا با دوساعت تاخییر دستشو میبره بالا ؟!
جهان اینجوری عمل میکنه!
جهان دقیقا همینجوری عمل میکنه
اگر تو! انقدر@@تغییر کنی!
جهان هم انقدر @@تغییر میده نتایج زندگیتو!
کِی؟!
همون لحظه!همون لحظه!
مشکل چیه ؟!
مشکل اینکه افراد انقدر @@ تغییر میکنند.
و بعد میخوان جهان انقدر@@@@@@@@@@براشون تغییر کنه!
بعد چون انقدر تغییر نمیکنه،فکر میکنند جهان تغییری نمیکنه!
جهان داره تغییر میکنه !
کِی ؟!
همون لحظه! به اندازه ای که تو فرکانس هات و باورهای داره تغییر میکنه!
که البته تغییرات بزرگتر همیشه :
در عملکرد تو!
در شخصیت تو!
در رفتار تو!
خودش رو بروز میده.
به همون اندازه،جهان همون لحظه،جهان تو،جهان اطراف تو تغییر میکند
همون لحظه،به همون اندازه
بنابر این نیست که بگم من روی خودم کار میکنم و بعد !صبرررررررررر میکنم!
(اینجا همه دست بزنید لطفا)
منم رفتمو صبر پیشه کردم
هی صبر هی صبر بازم صبر
تا تو قلب سنگت پیشه کردم
نه !
من میام تغییر میدم خودم رو!و همون موقع نتایج تغییر میکنه!
=====================================
چرا من برخلاف بقیه ی بچه ها،گول این صحبت رو نخوردم که چرا من تغییر کردم ولی جهان من تغییر نکرد؟!
چون من از همون اول فهمیدم،من توانایی تغییر به یک مدار خیلی بالاتر از مدار فعلیم رو ندارم
من میتونم یک ذره بهترش کنم!
بعد یکذره روی خودم کار میکردم،همون موقع مسافر بعدی که سوار میشد،یک درجه از مسافر قبلی بهتر بود!
بعد من میدیدم اینو!
میگفتم این مسافر که همین الان من دارم این صحبت هارو میکنم سوار شد،مسافر خوش اخلاق تری از قبلی بود!
بله! یک میلیارد تومان رو توی زندگیم نیاورد اون مسافر—–>منم اندازه یک میلیارد تومان تغییر نکرده بودم!
=====================================
درمورد مسائل مالی:
بعد از بررسی فرکانس ها از نظر مالی فهمیدم من به صورتbase و پایه در مورد مسائل مالی،باورهای نادرستی دارم.
من به صورت بنیادین همون باور های قبلی رو دارم.
همون باور کمبود
همون باور آدم های ثروتمند میرند جهنم و هرچقدر ثروتمند تر شوی،از خداوند دورتر میشوی
و…
از فردای همون روزی که من روی باور های مالیم کار کردم!
نتایج بهتر شد!
مسئله اینکه درمورد مسائل مالی:
همیشه توقع ما خیلی بیشتر ازونی که داریم کار میکنیم
درمورد مسائل مالی،همه ی ما یک توهمی داریم.
مثل این میمونه که مثلا یک دونه بیل میزنیم،و انتظار داریم با همون یک دونه بیل،ساختمون درست بشه!
منم توقعم بیشتر بود ولی واقعیتش این بود که به اندازه ای که تغییر کردم،نتایج داشت تغییر میکرد،درآمد داشت بیشتر میشد.
ذهن منم هر روز چرت و پرت میگفت،منم هی آگاهانه بهش میگفتم و باز ذهن چرت و پرت میگفت و من باز …
یک جنگ و جدال همیشگی بین من و ذهنم بوده و هست! و خواهد بود!
ولی واقعیت اینکه،نتایج داشت بهتر میشد ولی من دوست داشتم خیلی بهتر بشه،درحالیکه نمیتونستم باورهام و عملکردم رو یکدفعه خیلی بهتر کنم
بعد اومدم باورهام رو عوض کردم.
درنتیجه:
عملکردم عوض شد
مسئولیت کل کسب و کارم رو برعهده گرفتم
و گفتم :
من باید حل کنم مسائل رو،نباید فرار کنم،نباید آشغال هارو بریزم زیر مبل!
و بعد :
نتایج بهتر و بهتر شد
بنابراین اون تیکه ای که بچه ها دارند فکر میکنند که من دارم تغییر میکنم ولی نتایج تغییر نمیکرده،و منم رفتم صبر پیشه کردم رو باهاش مخالفم! نه!
به اندازه ای که تغییر میکنی!
در همان لحظه
جهان دارد به شما تغییرات را نشان میدهد!
در همان لحظه!
اما به این دلیل که
تو نمیتونی خیلی تغییر کنی!
نتایج هم یکدفعه تغییر نمیکنه!
=====================================
آقاااااا،این همین آگاهی های ارزشمند رو بگیرو باور کن و به قول استاد برو صفااااا کن برای خودت !
نوشتن این کامنت از صبح توی خونه شروع شد،بعدش که میخواستم برم سر کار ،قلبم گفت دفترت رو ببر همراه خودت اونجا وقت داری ادامه ش بدی،منم لبیک گفتم. و همینم شد خداروشکر
خیلی دلم میخواست این کامنت رو ادامه بدم ازونجا که نشانه ی امروز من روانشناسی ثروت بود ،دلم میخواست چندتا الگوی آدم های ثروت که این چند روز دیدم رو بنویسم ولی دیگه جریان هدایت یاری نمیکنه،یکم خواب آلودگی داره تمرکز منو میگیره .خداروصدهزارمرتبه شکر برای قانون سلامتی و قدرت جسم و انرژی های آزاد شده،با اینکه من خیلی درست به قانون سلامتی عمل نمیکنم از نظر ورزش و حجم پروتئین دریافتی و مکمل ها …ولی کلا در ٢4ساعت 6/٧ ساعت میخوابم و زمان باقی مانده همه ش سوده وسوده و سوده
استاد عزیزم ازت سپاسگزارم و دعا میکنم کامنت های بعدیم از نتایج بزرگتر و قشنگتر از قانون باشه…
تلگراف بلند و بالای شما رو دیدم ، در جواب به کامنتی که برایت نوشته بودم
چقدر طولانی بود و البته زیبا ، خواندنی ، توحیدی و طبق معمول آموزنده
من چند بار خواندمش
این که در جواب به متنی که من برای شما نوشتم، شما این طور بیایی و دیتیل وار پاسخ من رو بدهی، نشان از یک روح بزرگ و مهربان دارد
واقعاً دست مریزاد خاخور !
======================================
در کامنتت چقدر قشنگ دوره احساس لیاقت رو توصیف کردی
خیلی برام جالب بود و وقتی داشتم می خوندم نیشم باز شده بود :)))
حتی جای نشستن بچه ها رو هم تعیین کرده بودی
عجب ذهن خلاقی داری
تو یک نویسنده بالقوه ای به نظر من !
بگذریم
آره خواهر عزیزم
واقعاً دم استاد گرم که چه محفل بهشتی برامون درست کرده
من بعضی از بچه های سایت رو فالو دارم و وقتی کامنت می گذارند ، برایم ایمیل میشود
یک حسی به من می گه اسم های قشنگ شون رو اینجا بنویسم
البته این لیست خیلی بلند و بالاست ولی من تا آنجایی که یادم باشه اسم ها رو می نویسم
من مسلسل وار اسم ها رو میارم ولی شما قبل از اسم آقایان، عبارت «جناب آقای» و قبل از اسم خانم ها، عبارت «سرکار خانم» رو اضافه کنید !
ضمناً این اسم ها هیچ ترتیب خاصی ندارد و من همینجوری هردمبیل یعنی بدون ترتیب و قاعده خاصی می نویسم
1. سعیده شهریاری
2. ساناز جمشیدیان
3. علیرضا یکتای مقدم
4. مهشید
5. صفاگنجی
6. محمدرضا روحی
7. جمال خسروی
8. احمد فرهنگیان
9. سعیده رضایی
10. حسام
11. رویا محمدیان
12. محجوبه
13. مرضیه ابراهیمی
14. رضا عطارروشن
15. سید علی خوشدل
16. شکیبا و عادله
17. سید علی موسوی ارشد
18. رها
19. سمیه زمانی
20. باران
21. آقای ظاهری
22. ناهید رحیمی تبار
23. ارمغان رضوی
24. حسن کفاش دوست
25. مهدی رجبی
26. فاطمه و رسول
27. محمدمهدی
28. فرشته کوهستانی
29. زکیه لرستانی
30. مریم
31. رضا دهنوی
32. سیده مینا سیدپور
33. غزل عطایی
34. ماریا اکبری
35. ثریا حشمتی
36. فهیمه زارع
37. حسن گرامی
38. عمران نوری
39. امیر رجب پور
40. حسین رجب پور
41. مهسا سالاروند
42. سید حسن
43. ناصر
44. میثم رخشان
45. زهرا نعیمی
46. مهدی حوازاده
47. یاسمن زمانی
48. سمانه جان صوفی
49. فرنگیس محمدی
50. نگین
51. آزاده
52. Ehsan Moqadam
53. استخر
54. اعظم برزگری
55. فاطمه کیخا
56. امیرحسین روشنگر
57. محمد حسین تجلی
58. مجتبی کاظمی
59. ابراهیم
60. مهدیه وهبی
61. رویا میانکاله
62. سینا سبزواری
63. ستاره بنی نجاریان
64. سعید پاکدامن
65. پاکیزه بارکیزی
66. زلیخا جهانگیری
67. هلنا
68. حامد امیری
69. سلما مصدق
70. حوری باختری
71. نسرین سلطانی
72. یزدان نظری
73. لیلا بشارتی
74. گروه تحقیقاتی عباس منش (مریم جان)
75. لیلا شب خیز
76. آینا راداکبری
77. شهرزاد
78. اسداله زرگوشی
79. افشین
80. مهدی سابقی نژاد
81. جواد بایرامی
82. غزل عطایی
83. Sorur Yaghubi
84. مریم رنجبر
85. مریم اشکی
86. حمید امیری Maverick
87. افلاطون نوروزی
88. رضا زارعی
89. مجتبی محجوب
من مطمئن هستم با وضعیت پویا و زنده ای که سایت استاد دارد، به این لیست مرتباً اضافه میشود و در واقع دوستان من در این سایت بیشتر و بیشتر میشود
ضمناً بعضی از این دوستانی که در بالا اسمشون رو آوردم مدت هاست که کامنتی روی سایت نگذاشته اند و یا خیلی کم کامنت میگذارند ، مخصوصاً اعضای قدیمی و پرستاره سایت
من همین جا برای همه این عزیزان، نهایت ثروت و خوشی و شادی رو آرزو میکنم
======================================
یک چیز دیگه:
این که می آیی و صحبتهای مهم استاد رو می نویسی و تازه، قسمت های مهم اون رو هم بولد میکنی، دیگه شاهکاره
واقعاً دست مریزاد
چقدر تمرکز و انرژی و زمان میخواهد که این کار رو با گوشی انجام بدهی
ولی شما معلومه که با عشق این کار رو انجام میدهی
لازم دیدم از شما تشکر کنم به خاطر این حجم از مهر و صفا
======================================
یک چیزی خواستم بگم و آن این که چرا نگفتی آن را ؟!
الان میگم منظورم چیه
شما گفتی که می خواستی چندتا الگوی آدم های ثروت که این چند روز دیدم رو بنویسم ولی ظاهراً خسته و خواب آلود بودی و این کار رو انجام ندادی
سعیده جان! خواهر خوش ذوق عزیزم! حتماً شما هم می دانی که باور کمبود چه بلایی بر سر انسانها می آورد و از آن طرف باور فراوانی چقدر مهمه
من تکه هایی از مطالب مهم در این مورد رو می نویسم اینجا
اول برای خودم و بعد برای شما
استاد عباس منش در دوره ثروت 1 و جلسات اولیهی ثروت 3، تا این اندازه بر ساختن باور فراوانی تاکید دارد و میگوید وقتی این باور ساخته می شود، هزاران باور محدودکننده خود به خود از وجودت حذف میشود.
ثروت یک امر ذهنی است؛ اول ذهن شما ثروتمند میشود و سپس آن ذهن ثروتمند، ثروت را وارد زندگی شما میکند. ذهن ثروتمند، یعنی ذهنی که فراوانی را باور دارد و میداند که بینهایت ثروت برای همه در جهان وجود دارد
باور فراوانی که مهمترین باوری است که کل بشریت از باور نداشتن به فراوانی زجر میکشند و ضربه میخورند.. باور فراوانی اونقدر مهم است که باید همیشه روش کار کرد و نمونه آورد
مهمترین باور برای خلق هرچیزی تو زندگیمون باور فراوانیه و کل بشریت داره از باور کمبود که متضاد باور فراوانیه داره ضربه میخوره.
======================================
حالا اینها رو گفتم که چی؟
هیچی دیگه
اگر زحمتی نیست و وقت کردی، حتماً آن چند تا الگوی آدم های ثروتمند رو که در این چند روز دیدی برامون بنویس
تا ما بیشتر و بیشتر از کامنت های قشنگت استفاده کنیم و این ذهنِ نجواگرِ فرصت طلبِ چموشِ رو رام کنیم
عامو، امون بده بچه درسخون! البته خوبه که هی کامنت زیاد میذاری یا! من ته کلاسی، همه ش رو بعنوان جزوه و تقلب، ور میدارم! آدم شیرازی حال داره تقلب بنویسه؟ خدا بابات بیامرزه به خاطر ای تقلبا!
این روزها هوای شیراز هم خیلی بی ریخته. صبحها همچی آتیش میباره که پیاده روی هم نمیشه کرد. اگه 5 صبح پاشم، که اوکی، اگه نه ، مثه امروز، کولر رو گذاشتم رو دور کند و نشستم اینجا، جلوش. خدا رو شکر…بهشته، بهشت!
خیلی خوب و دیتیل وار مطالب رو مرور کردی، مرسی.
خدا رو شکر که دوباره زدی شبکه نسیم . اصلا شبکه معارف صرف، بهت نمیاد! به منم نمیاد…من که کلا برنامه لحظه ها رو در دست پخش دارم:)))
مثال آینه و حرکت دادن دست خیلی خوب بود…. این…@@@ اینا!
در رابطه با تصعید و اینا شدنت هم عرض کنم قانون بقای سعیده میگه :سعیده از بین نمیرود، فقط از حال خوب به حالتی بهتر تغییر شکل میدهد، پس مظلوم نمایی نکن، هیچ چیت نمیشه عامو! برو زیر کولر گازی بیشین کامنت بنویس! الان خرما پزونه. درجه حرارت باید چقد باشه که خرما پخته بشه ،ها؟ تو شیراز هم انجیر پزونه… از درخت سرکوچه، آی انجیر کندم… آی انجیر کندم! جات سبز.
عجب وضعی… چار خط کامنت راجع به خود شناسی و خود نشناسی نوشتم، چیشوم گرم شد…پایان تلگراف:))
سلام سعیده عزیز. امیدوارم حالت همیشه عالی و بهشتی باشه و نور خداوند در قلب و زندگی و احساست جاری باشه. سعیده جان همیشه از خواندن کامنت هات لذت میبرم و یاد میگیرم. شما فوق العاده هستی. سبک نوشتاریت رو خیلی دوست دارم مخصوصا وقتی آیات قران رو با اتفاقات زندگیت ترکیب میکنی واقعا تاثیرگذار هست و درک بالات از قرآن رو تحسین میکنم. بی نظیری بی نظیر. خواستم ازت تشکر کرده باشم بابت این همه انرژی و تغییرات عالی ای که تو زندگیت رقم زدی و این الگو ایمانی برای من شدی که چقدر میشه زندگی رو تغییر داد. امیدوارم که در زندگیت موفق باشی پیروز باشی جاری در هدایت های الله باشی و اتفاقات خود از در و دیوار و آسمون و زمین به زندگیت بباره. من هوای گرم رو خیلی دوست دارم، تو این هوا انرژی میگیرم، البته هر فصل از سال زیباست، و یک البته دیگه که در هوای گرم باید آب فراوان باید همیشه داشته باشم تا بتونم لحظاتم رو خوب سپری کنم. امیدوارم این هوا هم برای شما لذت بخش باشه. راستی خیلی تحسینت میکنم که به کیش زیبا مهاجرت کردی و درها رو خدا برات باز کرد، چقدر لذت میبرم از اینکه یک انسان توحیدی رو میبینم که از ترس هاش بزرگ تر شده و داره در یکی از بهترین مکان های کشور از همه لحاظ عشق میکنه و لذت میبره. لیاقتش رو داشتی و صد در صد اتفاقات بهتری برات در راهه. خدایا شکرت به خاطر این همه نعمتی که بهمون دادی. در پناه خداوند یکتا شاد و سلامت باشی دوست خوبم.
همونجایی که قبلا زندگی میکردی برات کمرنگ بوده،الان برات ،درخشانتره ..
بعضی موقعها،’اینقدر این طبیعت حیاطمون زیبا میشه..انگار یه قطعه ایی از بهشت را همون لحظه بهم هدیه میده خداوند!
من این نگاه رو بخاطر ماندن در توحید میبینم..و حتی گرما برام هوای خوب و عالی میشه..
….
سعیده جان از حدودا اوایل فروردین ماه هدایت خداوند برای خلق،’چیزی که اصلا فکرشو نمیکردم که میشه از همین تکنیک پول بسازم،بصورت واضح و بصورت عملی.خداوند بهم الهام کرد..الان 5ماه میگذره..
و این مدت ،’تمرکزش خیلی زیاد بوده..
چه درهایی بروم باز شده..چه عزت نفسی گرفتم چه تمرینات الهی ،’نصیبم شد..
چه ترسهایی رو انجام دادم..
الان کارم بجایی رسیده که آماده وردی مالی هست…
ولی خداوند داره بیشتر منو وادار میکنه که روی باورام کار کنم..
همین امروز چقدر تونستم روی باورام کار کنم.چقدر قانون الهی درست و دقیقه..
فقط یکم عجله.باعث میشه احساسات بد و نگرانی رو بوجود بیاره…..
و نمیزاره تکاملتو طی کنی…
سعیده جان پیامت دقیق و درست بود…
الان که دارم میگم بدنم میلرزه..
چقدر قانون خداوند درست و دقیقه به اندازه ایی که روی خودت کار میکنی بهمون اندازه نتیجه میاد..
من یوقتایی کم میارم..ولی هر چقدر روی صحبتهای استاد خیره میشی.بیشتر میدونی باید بیشتر روی قانون کار کنی..
و این وسط چه باگهایی تو درونت پیدا میشه…باوری که سد راهته و نمیزاشته تو به نتیجه برسی!….
سعیده امروز صحبت استاد بازم داشت تاکید میکرد روی احساس خوب داشتن..
و داشت تاکید میکرد که احساس بد اینقدر سم هست….بهیچ وجه انجامش نمیدیین..
سعیده بازم دیروز خداوند هدایتم کرد وای …چی بگم!
به سوره زمر ایه 7…..
فنبئکم بما کنتم تعلمون…برو بخونش…همون لحظه نور الهی روش چند بار برام تکرار شد…
و همین ایه رو با ایه 105مائده …با هم مقایسه کردم…
خداوند بصورت واضح باهام صحبت کرد…
که من از درونت اگاه هستم و تورا اگاه خاهم ساخت..منظورش همون هدایت ما بسوی خاسته هامون…
چیزی که برداشت کردم و مقایسه کردم دیدم اره……همینه…
کل ماجرای ما تو این مواقع..مخصوصا کنترل ذهن..یه نیاز اساسیه که باید خیلی روش کار بشه..
فقط اینروزا دارم روی ماندن احساس خوب…و با صحبت شما این مورد برام بولد شد بیشتر سپاسگزاری کنم.بیشتر و بیشتر..تا نتایجی که میخام وارد حیطه کاری جدیدم بشه..
دوستتدارم سعیده جان.که اینقدر تمرکزی داری روی خودت کار میکنی..
بعضی موقعها خیلی نجوا میاد.بهم میگه کی میاد اینچیزی که تو تولید کردی ،’فروش بره.
.مدام وعده فقر میده..همون صحبت از نجوا و شیطان باعث میشه من متاهدتر بشم روی باورای توحیدیم کار کنم.هر چقدر پیش میرم بیشتر تشنه تر میشم..که بتونم در این مسیر پابرجا بمانم.!
خداوند را شاکرم که دوستان توحیدی دارم و روز و ساعتم در روز ،’فقط با این نورها میگذرانم!
و میدانم و درک کردم کسی که نور نداره هیچی نداره..تاریکی درونشو گرفته و نمیزاره حالش خوب باشه!نمیزاره زندگی پر از آرامش رو داشته باشه..
چقدر زندگی نورانی و عطر خداوند پر از خیرو برکت و سعادتمندی در دنیا و اخرته..
به نام خدای بزرگ و منزه و مهربان
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم و تک تک دوستان نازنینم
چقدر لذت بخش و گوارا و شیرین و دلچسب هست ، اینکه به یک منبع لایتناهی و آگاهی های بی نظیر وصل باشی و هر لحظه که نیاز داشته باشی برای صبر کردن ، بتونی وارد سایت بشی و روح و روان و وجود خودت رو تغذیه بکنی با نور و هدایت خداوند .
و قلب و روحت آرام بگیره و مجددا شروع کنی به حرکت کردن
و به این درک برسی که کار کردن روی باورها و ایمان ، و کسب این آگاهی ها نیاز همیشگی هست و تا روز آخر عمر مثل غذا خوردن و تنفس کردن باید این کار رو بهتر از قبل ادامه بدی ، نه مثل قبل!
امروز صبح بین تمرین ستاره قطبی و کدنویسی خواسته ها و شکرگزاری ، الله مهربان واضح و آشکار هدایتم کرد برای نوشتن این کامنت و یک ردپای عالی برای آینده خودم که قطعا برای تقویت ایمان و باورهام ، جلوتر ، بهش نیاز پیدا خواهم کرد.
الهی به امید
یا رب العالمین ، از نور و رحمت و فضل و آگاهی و بصیرت خودت بر ما ببار
همه ما در سرزمین تو زندگی می کنیم و در فضای تو نفس می کشیم و هر آنچه داریم از آن توست
الله رحمن و رحیم و تواب و رزاق و وهاب و تواب ، ای مهربان ترین مهربان ها ، هر آنچه برای رشد و بهبود تمام عیار شخصیت نیاز داریم بر ما عطا کن
خدای مهربان ، هر آنچه برای خلق آگاهانه زندگی و برای خلق ارزش و موفقیت و ثروت و زیبایی ، نیاز داریم بر ما جاری کن
تنها تو را می پرستیم و تنها و تنها از تو یاری می جوییم
خدای مهربان برای تمام امورم ، از دم و بازدم ، غذا خوردن ، حرکت کردن ، برای مشق توحید و بندگی ، خودشناسی و تقویت باورها ، افزایش مهارت ها و تقویت استعدادهای ذاتی که به من عطا کرده ای ، صبر کردن ، طی کردن روند و تکامل ، برای تقویت شجاعت و جسارت ، برای احیای احساس لیاقت و ارزشمندی و برای برداشتن قدم های بعدی درمسیرم و برای تک تک امورم از طلب یاری ، کمک ، راهنمایی ، هدایت و محافظت دارم.
تنها منبع نور و هدایت و یاری و مدد و پشتیبانی و ایمنی و آسایش و رفاه و آرامش و خوشبختی و موفقیت و نتایج عالی و دستاوردها تویی
تنها منبع دفع بلاها تویی
تنها دلیل افزایش بی نظیر اتفاقات خوب در زندگیم و کمتر و کمتر شدن ناخواسته ها تویی
هر آنچه دارم از آن توست و به هر خیری که از تو به من برسه فقیر و محتاج و نیازمندم
و این فقر و نیاز و احتیاج به تو ، نگین و گوهری بسیار ارزشمند هست و دلیل تمام زیبایی هاست
در مسیر زیبای زندگی ، یک لحظه ما رو به حال خودمون وامگذار
ما رو آسان کن برای آسانی ها
الهی به امید تو
باید هر روز به جهاد اکبر ادامه بدم و بهبود شخصیت تمام عیار خودم رو اصلی ترین عامل دریافت موفقیت ها و پاداش های الهی بدونم.
و هر چقدر بهتر و عمیق تر و خالص تر این مسیر رو طی کنم ، زندگی برام زیباتر و لذت بخش و آسان تر میشه.
استاد عزیزم ، تا قبل از آشنایی با شما برداشت من از کلمه صبر کاملا اشتباه و غلط بود و این برداشت و باور اشتباه به معنی کلمه صبر ، تمام باورهای من رو به سمت سختی و مشقت و تحمل کردن کمبودها و سختی ها و هچنین تقویت عدم خودباوری و ارزشمندی هدایت کرده بود.
اما ،
به لطف و فضل خداوند و ادامه دادن به درک آموزش های شما استاد عزیزم ، کم کم به این درک رسیدم که ،
صبر یعنی تغییر افکار و باورها و تغییر ریشه ای عملکردها
صبر یعنی شجاعت
صبر یعنی عمل کردن
صبر یعنی قدم برداشتن و در جا نزدن
صبر یعنی وارد دل کارهای بزرگ شدن
صبر یعنی شناخت خودم و گیفت هایی که به من عطا شده
صبر یعنی شناسایی علایق و استعدادهای الهی درونم
صبر به معنی دست روی دست گذاشتن و هیچ کاری نکردن نیست
صبر به معنی حرف های خوب زدن و تکرار جملات تاکیدی و هیچ کاری نکردن نیست!
صبر یعنی عمل به الهامات
صبر یعنی ایمان به هدایت شدن در قدم های بعدی
صبر یعنی با همین داشته های فعلی شروع کردن
صبر یعنی ایمان به واضح شدن مسیر و واضح شدن قدم های بعدی توسط خداوند
صبر یعنی ایمانی که باعث عمل و حرکت بشود
صبر یعنی امید داشتن و دلسرد نشدن حتی در زمانی که عمل من به نتیجه مورد نظر منجر نشده
صبر یعنی بخشنده نور بودن
صبر یعنی شناخت استعدادهای درونی من که منجر میشه به خدمت به انسان ها
صبر یعنی افزایش سطح مهارت ها و هر روز بهتر و بهتر شدن
صبر یعنی حرکت ، رشد ، بهبود ، توکل ، تسلیم بودن
استاد عزیزم ، در این روزها که در حال برداشتن قدم های بزرگ در مسیر بسیار زیبای خلق ارزش هستم ، این فایل ، ایمانم رو قوی تر کرد.
شب ها تا دیر وقت بدون خستگی و تشنگی وگرسنگی و با یک شور و شعف و عشق وصف ناشدنی در حال تدوین فایل های خودم هستم. و نمی دونم چطور در دل ساعت ها دارم جلو میرم.
در دل کار ، زمانی که تو تدوین فایل هام گیر می کنم ( تو فتوشاپ و پریمیر ) ، به خدا کلمه ایاک نعبد و ایاک نستعین معجزه می کنه و درها رو بازمی کنه ، و ایده ها میاد و مشکل اون لحظه من به زیبایی حل میشه.
اینجاست که معنی صبر رو بهتر درک می کنم
صبر یعنی متوقف نشدن و ادامه دادن
در اویل مسیر تو دوره 12 قدم ، جملات تاکیدی رو تکرار می کردم و به دلیل برداشت اشتباهم از صحبت های شما ، منتظر تغییر اتفاقات بیرونی بودم و فکر می کردم صبر یعنی ، من این فایل ها رو هر روز تکرار کنم ، و همون رفتارها و اعمال قبلی رو انجام می دم و معجزات رخ میده!
و این نوع طرز فکر به دلیل ریشه باورهای غلط خودم بود .
میکس حرفهای شما با باورهای غلط من ، باعث این نوع برداشت شده بود و این نوع برداشت من ، باعث شده بود مسیرم خیلی سخت پیش بره و نتایج تغییر نکنه . و باعث شده بود ترمزهای ذهنی من بیشتر بشه.
فکر می کردم که قوانین اشتباه هستند
یا درمورد من جواب نمی دهند.
کامنت های 4 سال پیش دقیقا اون نوع نگاه رو تایید می کنه.
ولی کم کم ، با تغییر باورهام و سیم کشی مجدد ذهنم
با کمتر شدن ترس ها و بیشتر شدن شجاعت و شهامت و جسارت در وجودم
با احیای احساس ارزشمندی و لیاقت درونی
با بالاتر رفتن ندای امید بخش خداوند در وجودم و کمتر شدن نجواهای منفی ذهنم
با تکرار کردن هر روزه فایل ها و دوره های شما
با قطع کردن تمام ورودی های مخالف خواسته هام
با احساس خوب بیشتر در طول روز
با شکرگزاری بهتر و خالص تر
با بهتر شدن در زمینه علایقم و مطالعه بسیار عمیق و تسلط بر روی کارهام
با تمرکز کردن روی بهبود خودم و روی برگرداندن از اطرافیانم و توجه نکردن به حواشی
رفته رفته بهتر شدم ، صبر رو درک کردم ، و ادامه دادم
و فهمیدم که خداوند به شجاعان پاداش می دهد
خداوند به صابرین پاداش می دهد
فهمیدم که ثروت ها و نعمت ها و خوشبختی ها ، در گرو خلق ارزش و خدمت کردن به جهان و گسترش دنیاست
فهمیدم که اگر میخوام ثروت پایدار داشته باشم باید از صفر شروع کنم با هر چیزی که الان دارم
فهمیدم که صبر یعنی وقتی به خدا توکل می کنم ، همه چیز بیرون از من درسته و باید ادامه بدم
فهمیدم که صبر مخالف وام و چک هست و باید تکامل خودم رو طی کنم .
فهمیدم که اصل خوشبختی و لذت و سعادت همین رشد کردن و طی کردن مسیر رسیدن به اهداف و خواسته هاست
صبر یعنی دیدن اتفاقات بسیار کوچک و به ظاهر بی اهمیت
ولی همین اتفاقات زیبا ، قبلا وجود نداشت . از برخورد خوب همسرم ، از رفتار مودبانه فرزندانم با من.
از حذف شدن انسان های غیر هم فرکانس با من
از آرام تر شدن محیط کار
از ارتقا شغلی بعد از 18 سال و افزایش بی نظیر حقوقم
از برخورد مناسب افراد مختلف با من
از خواب خوب و راحت
از هدفمند بودن و عشق و شور و انگیزه برای رسیدن به اهدافم
همه اینها و صدها اتفاقات دیگه در نتیجه صبر کردن و ادامه دادن خلق شد.
من 4 سال پیش توانایی حل کردن کوچک ترین مشکلات خودم رو نداشتم و مثل برگی در دل باد بودم . ولی الان وقتی که بهبودها و تغییرات خودم رو می بینم می فهمم که صبر کردن یعنی چی.
الان که ارزشهای بسیار بسیار عالی و بی نظیر و رویایی رو در مورد جسم خودم خلق کردم می فهمم که دقیقا منظور از صبر چیه.
الان که به لطف و فضل و هدایت خداوند تونستم به سطحی از خودباوری و شجاعت و شهامت و احساس ارزشمندی برسم که بشینم جلوی دوربین و بدون وقفه و بدون متن از خلق ارزش صحبت کنم ، می فهمم که منظور از صبر چی بوده.
الان که مثل یک کودک که پدرش قول داده صبح براش جایزه بخره ، از خواب بیدار می شم و ساعت ها روی خلق دوره خودم کارمیکنمو احساس لذت و خوشبختی واقعی رو تجربه می کنم ، بهتر می فهمم که همه اینها به دلیل صبر کردن و ادامه دادن و ناامید نشدن خلق شده.
چقدر زیباست ، چقدر لذت بخشه ، چقدر حالم رو خوب می کنه در مورد این مسائل صحبت کردن
چقدر خوبِ که درک کنم خودم همه چیز هستم ، اگر من خودم رو بهبود بدم همه چیز خودبخود بهتر میشه
هیچ چیزی بیرون از من مهم نیست ، هیچ عامل بیرونی از خانواده و دولت و ممکلت و مدرک و … تاثیری در موفقیت من نداره
اینها رو قبلا نمی فهمیدم ولی با صبر کردن و ادامه دادن ، این حقایق رو بهتر و بهتر درک کردم
تقویت ایمان
احساس لیاقت
احساس ارزشمندی
خودباوری
شجاعت
جسارت
شهامت
حرکت و عمل صالح
و اعمال و رفتارهای متفاوت به قبل هست که همه چیز رو رقم می زنه
و پاداش صبر ، درک بهتر این عوامل مهم و اساسی هست.
خداوند منتظر تغییر و حرکت کردن و ایمان آوردن ماست .
وقتی ما یک قدم رو به صورت دقیق برمیاداریم ، انصافا خدا همون موقع جواب میده ، مثال زیبای استاد در مورد بالابردن دست در مقابل آیینه برام بی نهایت موضوع رو خوب جا انداخت.
بحث اینکه من قبلا فکر می کردم که دارم روی خودم کار می کنم ، ولی کار کردنی که به تغییر رفتارها و اعمال منجر نشه ، هیچ نتیجه ای رو در پی نداره ، و من دقیقا این باگ رو داشتم که به لطف الله مهربان با عمل کردن به آموزش های استاد عزیزم ، به درک صحیحی از کلمه صبر و معنی روند و تکامل در رشد و بهبود و خلق نتایج پی بردم.
الهی شکرت
قلبم باز شد ، چقدر نعمت و موهبت ارزشمندی هست ، کامنت نوشتن و مشق عشق و توحید و بندگی واقعی خداوند در این است مقدس.
چقدر حالم رو خوب می کنه وقتی صلاه رو به جا میارم و این مطالب و آگاهی های ناب رو مرور می کنم .
چقدر ارزشمند این کار و چقدر اتفاقات خوبی رو در این لحظه داریم رقم می زنیم
الهی شکرت برای حضورم در این مسیر بی نهایت زیبا و لذت بخش
الهی برای حضورم در کلاس توحید و موفقیت و توکلِ استاد عزیزم
الهی شکرت برای حضور در بین دوستان ارزشمند و موفق و نازنین
الهی شکرت برای تلاش آگاهانه برای خلق زندگی دلخواه
الهی شکرت برای یک پله بهتر شدن و خالص تر شدن
الهی شکرت برای یک قدم جلوتر رفتن و حرکت کردن و صبر کردن
خدای مهربان رو برای حضورم در کلاس درس شما استاد عزیز شکرگزارم
به امید نتایج بزرگ
به امید پاداش ها و موفقیت های بزرگ
موفق و سربلند و خوشبخت و سعادتمند باشید
خدانگهدار
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز
خانوم شایسته عزیز
و خانواده صمیمی عباس منش
انگار که این قسمت از روز شمار تحول زندگی من مخصوص من هستش
من معمولا وقتی میام تو سایت میرم سراغ دوره ای که اون لحظه دارم روش کار میکنم
سراغ روز شمار نمیرم
مگر اینکه فایل جدیدی اومده باشه یا سریال سفر به دور آمریکا اومده باشه
اما امروز ناخودآگاه روز شمار تحول زندگی من رو باز کردم و همون اولش فهمیدم که داره با خودم صحبت میکنه
آخه چند روزی هست که با خدای خودم عهد بستم که خدایا من چیز خاصی ندارم که بشه باهاش موفق شد ، نه تخصص خاصی دارم ، نه مثلا علاقه ام میدونم چیه که تو مسیر علاقه ام باشم که مطمئن باشم با ادامه دادن در مسیر علاقه ام موفق میشم
تنها کاری که ازم بر میاد اینکه ورودی هام رو کنترل کنم و ادامه بدم به روی دوره کار کردن
تو چند روزه ذهنم هم دزدکی داره همون حرفای همیشگی خودشو داره میزنه :
دیگه 33سالت شد جوونیت رفت
پس کی موفق میشی
چجوری میخوای موفق شی تو که هیچ یک از آیتم های موفقیت رو نداری
و از این جنس حرفا
جواب من به همه این حرفا این بود که من نمیدونم ولی خداوند میدونه من فقط باید ادامه بدم
امروز صبحم که داشتم قرآن رو میخوندم
به آیه های که نوشته بود ما انسان رو ابتدا از خاک بعد نطفه و … مراحلشو میگه خلق کردیم
ما باران رو باراندیم و انگور و خرما بوجود آوردیم
با خودم گفتم همین چیزی که خداوند میگه ما انسان رو اینجوری خلق کردیم در ساده ترین حالتش تو دنیای مادی ما 9 ماه طول میکشه تا اون مراحل طی بشه و یه انسان به دنیا بیاد
یا انگور در ساده ترین حالتش ( حالا اگه مراحل رشد خود تاک انگورم بذاریم کنار که حداقل یکی دوسال طول میکشه تا بار بده ) از شکوفه های بهاری تا زمانی که انگور برسه و قابل خود خوردن بشه هیچی نکشه باز 3،4ماه طول میکشه
با خودم گفتم که باید صبور باشی تا اولا نتایج روز به روز بزرگتر شه انقد که ایمانتو قویتر کنه
بعدشم این ادامه دادن روند درسته که نتایج رو بزرگتر میکنه
بنام بزرگتـــــــرین عشــق دنیام
سلام به استاد عزیزم. سلام به شکیبا جون و بقیه دوستان
چقدر من این فایل و دوست داشتم و منتظر همچین فایلی بودم. واقعا بهش نیاز داشتم. ممنون خانم شایسته عزیز
خیلی وقته رو سایت پیامی نزاشتم. زمستون 402 بود. الان مردادیم… خدایا 6 ماه گذشته…
میخام اعتراف کنم. حس میکنم جای درستی باشه
منم دوره قانون سلامتی رو که تهیه کردم طی 5 ماه 40 کیلو کم کردم
ولی بقول استاد که میگن وقتی تغییر کنی جهانم تغییر میکنه من کاملا یه مهسای دیگه شدم
اول که برام از در و دیوار خیر و برکت میریخت
رابطه عاطفیم با همسرم بهتر شد.
من که هیچ وقت فکر نمیکردم همسرم بزاره بیرون شاغل بشم الان شدم مربی رقص
کاری که همیشه آرزو داشتم از بچگی… آموزش دادن و رقصیدن. کاری که بخاطر محدودیت های ایران هیچ وقت فکر نمیکردم بشه
داستان هدایتش خیلی برام جالب بود که تو این مطلب نمیگنجه
درآمدم از صفر کم کم شروع به بیشتر شدن کرد. از ماهی 200 تومن من شروع کردم الان نزدیک 4 ملیونه. خیلی کمه هنوزم ولی نسبت به صفر اول توی 4 ماه عالیه. و میخام که خیلی بیشتر بشه. نتایج زیاد و زیبا بودن
و تعریف و تمجید همه و اینکه اراده قوی داشتی و فلان…
تا اینکه نزدیکای عید من شل کردم گفتم منکه ارادم قویه حالا که اینهمه وزن کم کردم ایام عید رو هر چی دوست دارم بخورم بعد عید دوباره شروع میکنم میرم عضله سازی…. چون بخاطر وزن زیادی که کم کردم متاسفانه پوستم خیلی شل شده
نگم براتون دقیقا اینجور شد که دیگه تا الان نتونستم با همون قدرت و اراده پیش برم.شروع میکردم به سبک تغذیه ای درست دوباره ولش میکردم.شروع میکردم منبع غذایی نمیرسید ول میکردم.شل کن سفت کن شدم.
خیلی سر در گمم.واقعا میخام ادامه بدم ولی مثل اول نمیتونم.حس میکنم این صحبتها کمکم کنه ولی خیلی دوست دارم اگر راه حل دیگه ای هست استاد همینجا بهم بگن که با قدرت برای همیشه انجامش بدم.الان حدود ده کیلو دوباره اضافه کردم و خیلی ناراحتم
قصد داشتم این صحبت ها رو تو دوره قانون سلامتی بگم.ولی همش یادم میرفت یا تنبلی میکردم.حتما خیری درش هست که الان ساعت 5 صبح من این فایل زیبا رو گوش بدم و حسم بگه اینجا بگم این داستان رو
میدونم میتونم دوباره شروع کنم ولی نمیدونم چطور پایدارش کنم. ممنون میشم اگر بیشتر راهنماییم کنید
عاشقتونم. شاد و سربلند و ثروتمند باشید
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 172 فصل ششم
چقدر به موقع چقدر به موقع چقدر به موقع بهترین همزمانی مثل همیشه …..
اینروزا دارم بیشتر و بیشتر روی دوره ثروت کار میکنم و این چند روز زوم کردم روی جلسه 3 بینظیر که عالی ترینه خوشحالم که هدایت و دنبال کردم و ترتیب و از ذهنم حذف کردم از جلسه 1 رفتم 3 (البته قبلا گوش داده بودم بار چندمه چون ذهنم ترتیب رعایت کنه و اگه از جلسه 1 میرفتم 3 یا 4 بهم میریخت اما هدایت بهم گفت و من گوش کردم گفت مگه دنبال ترمزهات نیستی پس بمن گوش کن بعد دوباره امشب بهم گفت خب حالا برو تو سایت کلیدهای مربوط به کانون توجه رو دنبال کن (چون موضوع جلسه سوم ثروت درباره کانون توجه هست )و از اول همش و گوش کن گفتم چشم اومدم دیدم شما فایل گذاشتین اومدم اول سراغ این فایل و مطمئن بودم چیزی که دنبالشم و توش پیدا میکنم و جمله به جملش مناسب این روزای خودم بود الله اکبر
واقعا چه قیمتی میشه روی صحبتهای شما گذاشت اعداد و ارقام هنگ میکنن …
در راستای کار کردن روی موضوع جلسه سوم گفتم بیا جدی تر باشیم ببین اگه نتیجه نیست پس تغییر نکردی دیگه روراست باش بیا مثلا بیشتر با خودت صحبت کن ذهنت اگه رفت سمت منفی بلند بلند با خودت صحبت کن و یسری موضوعات و برای خودت یاداوری کن خصوصا اینکه الان شرایطی هست که بیشتر تنهایی بعد گفتم تغییر نیست نتیجه نیست صحبتهای شما پتکی بود بر سرم ناسپاسی؟ اکی اگه الان به اون شرایط عالی مالی نرسیدی چیزی که مد نظرته اما مدتهاست تقریبا بیشتر از 7/8 ماهه که نه قسط داری نه بدهی نه قرض و وام ارامش فکری داری ورودی مالی داری در صورتی که هنوز وارد شغل دلخواهت نشدی هنوز در راه شروع کسب و کار جدیدت و ترس هات هستی پس به همون اندازه ای که میخوای تغییر کنی اول این نتایج و ببین سپاسگزار باش انگیزه بگیر و حرکت و ادامه بده
امروز به خودم گفتم برای کنترل کانون توجه ت بیا 50 درصد اگه تونستی ذهنت و کنترل کنی ببین و پایدارش کن و بعد بکنش 60 در صد بعد 70 درصد تا 90درصد همین 50/60/70 و بتونی ثابت و پایدار کنی گل و زدی بعد برو برای درصدهای بالاتر خبر خوب اینجاست که اگه هم تضادی باشه تو از 70 درصد پایین تر نمیری اگه واقعا به همون اندازه ذهنت و کنترل کرده باشی
یسری نکاتی که از فایل برای خودم یادداشت کردم و مینویسم اینجا
تو صحبتهای شکیبای عزیز که اتفاقا عصر داشتیم با خواهرم راجع بهش حرف میزدیم اینبود که گفت تمرکزش و روی دیگران گذاشته بود اینو به خواهرم گفتم هنگیدیم از همزمانی
* همه چیز در جهان در حال تغییره پس باورهای ما هم جای تغییر داره
صحبتهای بینظیر استاد:
* در هر لحظه جهان من جهان اطراف من (موقعیت ، شرایط، افراد دور من) داره با فرکانس لحظه من رقم میخوره پس اگه این فرکانس و تغییر همیشگی باشه پیشرفت من روز افزون میشه و همیشه رو به بالاست و بهتر میشه
* اینو باید در نظر بگیرم شرایطم و همیشه عالی کنم و اگه یه روز عالی نبود و خوب بود نه حتی متوسط پس ایراد و باید سریع پیدا کنم
* هر روز خودم و آپدیت کنم رو به جلو
* هروقت دچار روزمرگی شدم به نتاجی که گرفتم نگاه کنم و بگم ایول پس قانون جواب میده پس خودمو بهتر کنم با تعهد بیشتر و ادامه بدم
به محض تغییر ما شرایط تغییر میکنه اندازش بستگی به اندازه کار کردن روی خودمون داره ولی همون لحظه ست اگه تغییر نمیکنی پس تغییرات کوچیک بوده اندازه کار کردن روی خودت کوچیک بوده
خدایا شکرت ازین اگاهی های ناب از وجود استاد عزیزم دوستتون دارم زیاااااد ممنونم از شما و مریم جان برای همه چیز
درود برشما عزیزان..
دقیقا گفته های شکیبا عزیز برای من هم صادق هستش من وقتی روی خودم کار میکنم و در سایت فعالیت دارم همه چیز خوب پیش می رود و به محض اینکه کم رنگ میشود دوباره مشکلات بیشتر میشود این به این دلیل نیست من از سایت دور میشوم .دلیلش اینه که من از روی خودم کار کردن دست میکشم و بر میگردم آهسته به آهسته به فرکانس
قبلی ودوباره روز از نو وروزی از نو
چون به خودمون مغرور میشم وبعد شروع میکنیم انرژی که به دست آوردیم ومدار بالاتری که قرار میگیرم را به صورت ملا غط گیر دیگران وتغییر دیگران از دست دادن وبرگشتم به مدار قبلی ..
و ادامه ندادیم که این انرژی ما مارو ببر به مداری بالاتر و نتایج بهتر ..
من بارها وبارها از این قسمت ضربه خوردم.حالا یک موقع برای تغییر دیگران .
بعضی مواقع رفتن به سمت کتاب ها و انوزشهای دیگر و تعدد آموزش ها ،
بعضی مواقع توهم من بلدم ،من استاد شدم،من دیگه میدونم.
بعضی مواقع بی انگیزگی
وبعضی مواقع به دلایل دیگر
خدایا میخواهم که هدایتم کنی
یک زمانی من به دلیل کار اشتباهی که انجام دادم وارد یک بحران بزرگی شدم
قبل از آشنایی با استاد یا اصلا اشناشدن با مباحث موفقیت ..
زمانی که از اون بحران تازه اومدم بیرون
همانجا به سجده افتادن گفتم خدایا من همون حمیدم فکر نکنی چون 18 ماه در این بحران ومکان بودم آدم شدم .نه نه
من همین الان به په سجده ات افتادم
وعاشقانه ازت میخواهم که مخاطب من باش هدایتم کنی که دیگر مرتکب این اشتباه نشم خودمو سپردم بهت .
چون از ته دل وبا تمام وجودم از خدا خواستم گفتم من هیچی نیستم همه چیز تویی پس مواظبم باشو هدایتم کن.
الان از اون موضوع 9 سال میگذره و خداوند طوری مواظبم بود و هدایتم کرد که دیگر به اون سمت کشیده نشدمم.
چرا این موضوع را گفتم .
چون الان هم میخواهم سجده کنم وازش بخواهم که هدایتم کنه ومواظبم باشه که
در این مسیر ذره ای کم کاری نکنم و سست نشوم و شل کن سفت کن نداشته باشم و لحظه ای به عقب وفرکانسهای قبلی برنگردم و روندم رو به رشد ومدارهای بالاتر باشه وجهان های بالاتری را تجربه کنم..
خدایا من تسلیمم ،تسلیم تسلیمم
هدایتم کن و مواظبم باش،،
وتعهدم را هروز محکمتر وپایدارتر کن..
سپاسگزارم از استاد شکیبای عزیز و تمام کسانی که در این مسیر من رو همراهی میکنند..
پایدار باشید…
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض و احترام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 172
چقدر این فایل و گفته های استاد در رابطه با صبر کردن و تغییر که به همان اندازه تغییر میکنیم جهان به همان مقدار پاسخ میده دیدگاه منو نسبت به صبر تغییر داد و آگاهم کرد که منی که روی خودم دارم کار میکنم نتیجه ای که میگیرم به همان اندازه تغییرمه این مطمئنم که یکی از ترمزهای ذهنی من بود یعنی توقع من از جهان بیش از تغییر خودم بوده با این آگاهی متوجه شدم که نه آقا تو به اندازه ای که تغییر میکنی جهان به همون مقدار پاسخ میده این فایل و این روز شمار جواب سوالی که نمیدونستم و نه سوال و میدونستم و نه پایخشو یعنی گیچ و مبهوت بودم این چند روز خیلی با خودم حرف میزدم و دنبال ایراد کارم میگشتم و خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم که امروز یکی از ترمزهای ذهنمو شناسایی کردم من سعی کردم سمت خودمو با آگاهی الآنم درست انجام بدم در رابطه با تغییر شخصیتم مثلاً کارهایی که برای تغییر شخصیت ام انجام دادم شاید به چشم نیاید ولی اساس تغییر شخصیت از همینجا شروع میشه سعی کردم شنونده خوبی باشم تو حرف زدن عجلهای نداشته باشم صبر کنم طرف مقابلم حرفش تموم بشه کاری رو که باید انجام بدم به تعویق نندازم همون روز کارو انجام بدم نظافت و رعایت کنم یعنی محیط اطرافم و آلوده نکنم حتی اگه یه رسید کار خوان باشه رو تو سطل زباله بندازم مرتب باشم هر روز با صورت اصلاح شده از خونه در بیام بیرون روزی نیم ساعت تمرکزی ورزش قانون سلامتی رو انجام بدم برای اینکه به پیاده روی نمیرم در عوض تو کارهای خونه به همسرم کمک میکنم آرامشم و حفظ میکنم از نازیباییها اعراض میکنم توجه زیادی به زیباییهای اطرافم دارم قضاوت به هیچ عنوان نمیکنم همه رو عاشقانه دوست دارم هر اتفاقی برام رخ میده و ظاهره نا زیبایی هم که داره به خیر و صلاح خودم میدونم و اینو به عنوان یه باور قبول کردم چون همین اتفاق برام رخ میده و همیشه به نفع من تموم شده شوخی بیجا و حرفهای لهو لعب همه رو از کلامم حذف کردم خیلی بیشتر حرفایی که میخوام بزنم تو دهنم مزه مزه میکنم به همه چیز با دید خوشبینی نگاه میکنم بیشتر اوقات بیشتر اوقات خنده روی لبام هست وقتی هم که جایی ناراحت میشم خصوصا تو هنگام رانندگی سریع به چهرم از آینه نگاه میکنم و به خودم میگم ببین قیافتو بعد آروم آروم چهرم تغییر میکنه و مونیک صورتم و شادتر و لبخند رو میارم روی لبام دوره عزت نفس و دوره دوازده قدم و با هم میبینم نوت برداری میکنم و درک میکنم یعنی به جایی رسیدم که حرفایی استاد و میتونم هضم کنم مفهوم خیلی راحت میفهمم اینم فکر میکنم به خاطر دیدم که بهتر شده برای خودم از دوره های که خریدم یه معجونی دارم درست میکنم و فقط افکارمو به سمت بهتر شدن سوق میدم و همه چیز مو سپردم به خداوند و تا جایی که میتونم سمت خودمو انجام میدم مابقی رو دیگه کاری ندارم ایده ای که بهم الهام میشه رو سریع انجام میدم همش با خودم جملات تاکیدی رو تکرار میکنم همش از خودم میپرسم چطور از این بهتر و به قول استاد به همون اندازه که رو خودم کار میکنم نشانه ها رو میبینم و چقدر برام شادی آور و احساس خوشی بهم دست میده و میفهمم که جهان داره پاسخ میده ترمزهای ذهنی برای ساخت باورام دارم و اونم نشانه ای برام اومد که دوره قانون آفزایش بخرم منم به خدا سپردم تا شرایط و برام جور کنه که بعدش با هدایت خداوند دوره روانشناسی ثروت و تهیه کنم با این فایل سوال ذهنم حل شد و ایراد کارمو فهمیدم این فایل مثل یه دوره برام عمل کرده تعهدی غیر قابل برگشت به خودم دادم که تحت هیچ شرایطی به عقب برنگردم فقط دنبال بهبود شرایطم باشم متوکلتر باشم و در مسیر درست ادامه بدم و حرکت کنم با هیچ کس در رابطه با قانون حرف نزنم تا اینکه ازم سوال کنه این رد پارو برای خودم گذاشتم تا هدفمند به دنبال نتایج خوب باشم و این تغییر شخصیت ادامه داره…
یا حق
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود و رحمت و برکت پروردگار جهانیان، خدای غفور و رحیم، خدای بخشنده و مهربان، به همه دوستان عزیزی که این پیام الهی رو میخونید
این کلمات، تذکر و یادآوری ِ قوانین الهی هم برای خودم هست، و هم هرکسی که باید اونو بخونه و ازش به قدر ِ نیازش دریافت داشته باشه!
الهی به امید تو، به عشق تو، به رضای تو،
و با توکل به خودت،
آغاز میکنم آنچه میگویی و بر دستان من جاری میشه…
توی زندگی، هرجا کفه ترازوی ناآرامی، بیقراری، تقلا و زور زدن سنگین تر از کفه تسلیم، رهایی، صبوری و رضای الهی دیده بشه …
جاهایی که کنترل ذهن ها سخت میشه و حالت تقلا و زور زدن و ناتوانی در برابر نجواها داریم؛
مثل این می مونه که تو میخوای غروب خورشید رو ببینی، ولی داری میری به سمت شرق،
چیزی که استاد بارها توی آموزش هاشون بهش اشاره کردن!
پس فکر میکنم همه مون توی مسیر زندگی، همیشه باید مثل خلبان هواپیما، مرتب حواسمون باشه و چک کنیم و اصلاح مسیر کنیم!
این اصلاح ِ مسیر، شاید به ظاهر کار ِ پیش پا افتاده ای باشه، ولی ذره ذره تو رو از مسیر اصلی دور میکنه و تا به خودت میای، میبینی به جای غرب، سر از شرق در آوردی!!
چیزی که برای خیلی هامون اتفاق میفته! و نسبت بهش بی توجه هستیم!
حتی خیلی جاها، بخاطر شرک هامون، یعنی ترس از مسخره شدن از سمت دیگران، یا خیلی شرک های دیگه، حاضر نیستیم اصلاح مسیر کنیم و همون طور به راه ِ کج شده ادامه میدیم، غافل از اینکه ممکنه از کدوم ناکجاآباد سر دربیاریم!
دقیقا مثل اون آدمی که داره جلوی یه عده، راه میره یا میدوه یا توی مسابقه دو، میخوره زمین، ولی از خجالتش یا از ترس ِ مسخره شدن و خیلی چیزای دیگه؛ بقیه مسیر رو همون طور سینه خیز ادامه میده!!!!!
(خودتون عواقبش رو میدونید!)
عامل دیگه ای که باعث سخت شدن مسیر و تقلا کردن میشه، عدم درک قانون تکامل هست!
اگر توی زندگی استاد هم نگاه کنیم، حتی مهاجرتشون به امریکا کاملا تکاملی بود!
استاد پول سفرهای دور دنیا رو داشت، از همسرش کامل جدا شده بود، پسرش قبول کرده بود با استاد باشه، توی کارشون به توانایی بسیار بالایی رسیده بودن، توی عزت نفس و احساس لیاقت در مدار بالایی بودن و …
یعنی در کل توی وضعیت روحی روانی ِ بسیار عالی و قابل قبولی، دفترشون رو جمع کردن و رفتن برای سفرهای خارجی شون و بعد هم مهاجرت به امریکا!
مگه ماموریت ما توی این دنیا چیه!!؟
اگر ادعا داریم قانون رو یاد گرفتیم، قرآن رو یاد گرفتیم …
قانون اول و آخر ِ جهان هستی یکیه:
احساس خوب برابر است با اتفاقات خوب
و بالعکس!
تماااام!!!
پیامبر و غیر پیامبر هم نداره!
ابراهیم و موسی و محمد و یونس و یوسف و یعقوب و نوح و … با بقیه آدما هم براش فرقی نمیکنه!
قانون این جهان برای هر مخلوقی یکی است و مساوی و برابر عمل میکنه! پارتی بازی نداره! استثنا نداره! خلافش هیچ وقت عمل نکرده!
حالا بیایم زور بزنیم، تقلا کنیم، مقاومت کنیم در برابر این قانون، چوبش رو میخوریم! مثل نمونه های بارز و بولدش توی قرآن: یونس، یوسف، یعقوب، و …
قانونی که هیچ کس نتونسته، دورش بزنه!! مو لای درز قانون الهی نمیره!!!
پس اصل و اساس این جهان و ماموریت ما برای اومدن به این جهان؛
داشتن احساس خوب، حال خوب، لذت بردن، شاد بودن و شادی کردن، عشق ورزیدن بی قید و شرط به خودمون و بقیه است!!! ولاغیر!!! والسلام!!!
قانون دیگه ای توی این دنیا کار نمیکنه!
خب حالا با توجه به این قانون، هرجا سختی باشه، رنج باشه، تقلا باشه، زور زدن باشه، نگرانی باشه، ترس باشه، غم باشه، استرس باشه، اضطراب باشه، بیقراری و ناآرومی باشه، دور زدن ِ تکامل باشه ….. اینها یعنی داریم از قانون دور میشیم …
در کل هرجا دیدیم داره کارها سخت پیش میره، و کنترل ذهن کار سختی شده و در بیشتر جاها بیقراری و ناآرامی هست، یعنی قانون درست اجرا نمیشه!
یعنی داریم برای دیدن غروب خورشید، با تمام سرعت به سمت شرق میریم!
یعنی قانون تکامل رو داری دور میزنی!
یعنی از پله دوم داری میپری پله پنجم! ( پاهات خرد میشه!)
قانون تکامل میگه باید بتونی از همون جایی که هستی، توی همون شرایطی که هستی، کنار همون آدمایی که هستی…
اول بتونی اونجاها حال و احساست رو خوب کنی، از زندگیت لذت ببری، از وجود بچه هات لذت ببری، با خودت و همسر و پدر و مادر و اطرافیان و شهر و محل زندگیت به صلح برسی و وقتی در صلح بودی، سپاسگزارتر و شکرگزارتر میشی؛
در نتیجه ظرفت بزرگ میشه طبق قانون:
لَئِن شَکَرتُم لِاَزیدَنَّکُم، اگر شکرگزار باشید شما را می افزایم
و با بزرگ شدن ظرف وجودی ات، حالِت و احساست با خودت و اطرافت، خوب و عالی میشه و نتیجه اون طبق قانون:
احساس خوب = اتفاقات خوب
و باز طبق قانون:
فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿5﴾
اما آنکه (حق خدا را) داد و پروا داشت (5)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿6﴾
و نیکوتر را تصدیق کرد (6)
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى ﴿7﴾
بزودى او را آسان میکنیم برای آسانی ها (7)
یعنی با حال و احساس خوب به رهایی میرسی، میبخشی و میگذری،
و کنترل ذهن برات آسون میشه،
و راحت تر میتونی زیبایی ها و نیکویی ها رو تصدیق کنی؛
یعنی توی آدمای اطرافت، توی شرایط اطرافت، توی همون جایی که زندگی میکنی، فقط و فقط زیبایی میبینی و اونها رو تصدیق و تایید میکنی …
پس:
لاجرم آسون میشی برای آسونی های بیشتر و بیشتر!!!
این کل ِ روند ِ اجرای ِ قانون ِ جهان ِ هستی است!!!
ولا غیر!!!
از خدای مهربان میخوام؛
که همیشه همیشه تحت الطاف بیکرانش، بنده همیشه شکرگزارش باشم(شَکُور) (احساس خوب)
و بنده همیشه صبورش (صَبّار) (تکامل)
(دوتا کلید واژه اصلی ِ قوانین الهی: احساس خوب، تکامل)
وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ ﴿5﴾
و روزهاى خدا را به آنان یادآورى کن که قطعا در این (یادآورى) براى هر شکیباى سپاسگزارى عبرتهاست (5)
سوره زیبا و درس آموز ابراهیم
در پناه الله یکتا، همیشه سلامت، شاد، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم
خدایا شکرت، خدایا صدهزار مرتبه شکرت
سلام مهدیه جانمم
سلام دوست خوبمم
تبریک وهزاران تبریک بهت بابت اینهمه تغییر وشهامت وشجاعت وخودسازیت
واقعا تحسینت میکنم که تونستی اینقد زیبا زندگیت رو تغییر بدی .
چندروز پیش به خوندن کامنت ارزشمندت هدایت شدم .و میخواستم برات بنویسم اما شرایط مهیا نشد و امروزخداوند من رو هدایت کردبه نوشتن دراینجا برای تو و جواب سوالی که درذهن داشتم .
امروز که دارم برات مینویسم منم کلی تغییر کردم کلی روی خودم کار کردم کلی نتایج بزرگ وکوچک گرفتم و حالا باید یک تضاد که توی زندگیم هست روحل کنم و این ازاون تضادهایی هست که هی روش رو میپوشونم ولی دوباره از جایی دیگه میزنه بیرون و حالا باید درست واصولی ازروی ترسهام عبور کنم و این مسئله رو حل کنم .
توی پروفایلت خوندم که از همسرت بعد از 26 سال زندگی جدا شدی وحالا درآستانه ی 50 سالگیت جدا زندگی میکنی وکاملا آرام هستی .
مهدیه ی عزیزم من هم بعد از 20 سال زندگی مشترک به این نتیجه رسیدم که باید جدا بشم ووقتی دیدم تو تونستی به خودم گفتم که منم میتونم منم 48 ساله هستم.
همسرم انسان بسیار مهربان و خانواده دوستی هست و کلی خصوصیت خوب داره اما بعضی از رفتارهاش و باورهاش برای من آزاردهنده شده و احساس میکنم نمیتونم باهاش رابطه ی خوبی داشته باشم و این ماجرا باعث شده که دعواهای ما بیشتر بشه .
وحالا ترسهای من از جدایی دائم باعث میشه که این مسئله رو به تعویق بندازم
ولی میخوام این مسئله حل بشه وامسال میخوام تمرکزم روی این موضوع باشه .
ازت کلی ایده گرفتم برداشتن چله و تمرکزی کارکردن روی خودت
ومنم میخوام از امروز چله بردارم و روی قدم ها کارکنم و تمرکزم روی حل تضادی که درزندگیم هست باشه که نمیدونم هنوز قدم اول رو چطور بردارم و مطمئنم که خداوند خودش بهم میگه که چی بگم و از کجا شروع کنم
داشتم توی صفحه ی نوشته هات میچرخیدم که انگشتم رو خدا روی این نوشته ت قرار داد و انگار خدا میخواست من نوشته ی تورو بخونم و بهم بگه که اصلاح مسیر کن
(حتی خیلی جاها، بخاطر شرک هامون، یعنی ترس از مسخره شدن از سمت دیگران، یا خیلی شرک های دیگه، حاضر نیستیم اصلاح مسیر کنیم و همون طور به راه ِ کج شده ادامه میدیم، غافل از اینکه ممکنه از کدوم ناکجاآباد سر دربیاریم!)
دقیقا به خاطر ترس هام نمیتونم اصلاح مسیر کنم بعد از 20 سال زندگی مشترک هموز امیدوار بودم که شاید این زندگی وروابط بهتر بشه ولی مگه میشه آدما رو تغییر داد فقط میشه خودت رو تغییر بدی .
ومن بعد از اومدن از این سفرم دیگه قطعا باید مسئله رو حل کنم و حالا نوشته های تو دقیقا داره مسیر رو نشون میده .
حتی نوشته ی دوست عزیزم فهیمه ی زارع هم نشانی برای من به همراه داشت که بعد از نوشته ی شماست .
خداوند دائم درحال هدایت کردن ماست وقتی دراحساس خوب باشی نشانه ها و الهامات رو دریافت میکنیم
دوست خوبم لطفا دوباره برام بنویس از اتفاقاتی که بعد جداییت افتاد و زندگی جدیدت .
ازخداوند میخوام که نشانه های جدیدی سررهام بزاره و بهم بگه که از کجا شروع کنم
من احساس میکنم وابستگی به همسرم فقط عامل ماندن کنارش هست و ترس از آینده ترس از تنها ماندن و حرفهای فامیل و کلی ترسهای دیگه که باعث شده اقدام به این کار نکنم ولی میخوام روی ترس هام قدم بزارم و یکی یکی ازبین ببرمشون خداجوونم ازتو کمک میخوام
منو به راه راست به راه کسانیکه به آنها نعمت دادی هدایت کن .
دوست خوبم مهدیه جان نمیدونم چرا نوشتم ولی این نوشته اینجا میمونه تا من دوباره بیام وبنویسم از کار هایی که انجام خواهم داد.
برات یک زندگی سرشار از آرامش ونور خدا رو آرزو میکنم
درپناه نور وعشق الهی باشی
نام آنکه هستی نام ازو یافت
فلک جنبش، زمین آرام ازو یافت
خدایی کافرینش در سجودش
گواهی مطلق آمد بر وجودش
سلام و درود فراوان به استاد ارجمندم ومریم بانوی نازنین
سلام ودرود فراوان به دوستان الهی ام
روز شمار تحول زندگی من :172
گفتگو با دوستان قسمت 20
از موانع بزرگی که منع ذهنی در من ایجاد میکرد این بودکه من خودم همه چی بلدم خودم میتونم درست کنم یا همین جور که شکیبا جون اشاره کردند این است که دیگران باید تغییر کنند ومنی که بواسطه اصرار یکی از دوستانم وارد سایت و عضو شدم ذهنم نسبت به خیلی از موارد مقاومت داشت آنقدر که بعضی از کامنتهای دوستان که می خواندم خندم می گرفت ولی خیلی از مطالب هم خوب درک کردم با آگاهیهای دوره عزت نفس متوجه شدم بیشتر مشکلات من به خاطر نداشتن احساس ارزشمندی وقدرت نه گفتن وترس از حرف مردم هست با کار کردن دوره قانون آفرینش مقدار خیلی کمی از مقاومت ذهنم کمشد کم کم متوجه شدم آره درسته این افکار وفرکانس وکانون توجه من هست که اتفاقات وشرایط زندگی ام را رقم میزندو شروع کردم به کار کردن روی عزت نفسم دیدم جریان زندگی من تغییر کرد هم از لحاظ شخصیتی خودم تغییر کردم هم اتفاقات زندگی ام دیگه متوجه شدم باید به ویژگیهای مثبت افراد توجه کنم واز هر ناخواسته ای اعراض کنم وبا همین تغییرات من از همسر سابقم جدا شدم وزندگی سراسر عشق وصمیمیت واحترام با شخصی که واقعا معجزه واردر مسیر زندگیم قرار گرفت ازدواج کردم وهمانطور که شما استاد عزیزم اشاره کردید به محض اینکه من تصمیم به تغییر گرفتم واکنش جهان متفاوت شد صبری در اینجا مطرح نیست فقط قانون تکامل هست ومتعهد بودن در این مسیر
ونکته مهم تر مواظب ورودیهای ذهن وکانون توجهمون باشیم همان مثال میوه که شکیبا جان مطرح کردند
من وقتی به بعضی از خواسته هام رسیدم فراموش کردم که مسیر رسیدن به خواسته های دیگه نیز همین هست به همین دلیل چون تعهدی نداشتم و درک نکردم که این بهبود هر روز وهر لحظه باید ادامه داشته باشد از مسیر دور شدم بعد از مدتی متوجه شدم من خیلی از رفتارهای اشتباه قبلم را دارم تکرار میکنم مثلا اگر همسرم میخواست برام خرید کنه میگفتم نه لازم ندارم وخیلی مواردی که در ظاهر پیش پا افتاده بود ولی ریشه در باورهای اشتباه من داشت همان حس ناجی بودن و حمایتگری که داشتم ، دوباره میومدم هر از گاهی بعضی فایلها را گوش میدادم آن هم فقط برای اینکه حالم خوب باشد بخصوص فایلهای سفر به دور آمریکا سری اول آنهم اصلا کامنت نمیگذاشتم ودر آن بین من نشانه ها را می دیدم که باید تغییر کنم از همه طرف جهان به من یاد آوری میکرد ولی من کورتر از این حرفها بودم یه غرور کاذب پیدا کردم که تو دیگه بلدی چکار کنی باهمین گه گاه سر زدن به سایت و فایل گوش دادن میتونی دوباره تغییر کنی وایندفعه توقعم از دیگران بیشتر بود که من تغییر کردم حالا بقیه باید تغییر کنند ولی زهی خیال باطل ،تغییر دیگران فقط در زندگی خودشان کار ساز هست نه من
خاصیت جهان مادی تغییر است درختان در زمستان میمیرند وتمام برگهای آنها می ریزه ودر بهار قویتر از سال قبل زنده میشن ،حتی خود انسان از یه نطفه تبدیل میشه به جنین وجنین میشه کودکی که تشکیل شدن تمام اعضای بدنش هم خودش تغییر هست و روند تکاملی را دارد همانطور که شکیبا جان گفتند تضاد وتکامل در کنارهم هستند
تضادها سبب تغییر روش ورویه زندگی ما می شوندچون وجود تضادها خواسته های مارا واضح تر میکند ووجود تضادها در مسیر رشد زندگی را به مراتب زیباتر از قبل میکنند
ومن وقتی حسابی چک ولگد دنیا را خوردم بیشتر قانون را درک کردم گفتم من هیچی نیستم وهیچی نمیدونم وبهتر درک کردم که باید تغییر کنم تا با روند جریانی جهان همراه باشم وبرگشتم دوباره به مسیر وتمام تمرکزم را گذاشتم رو خودم وتغییر خودم، والان به لطف آموزههای استاد هم در فایلهای رایگان وهم دوره های احساس لیاقت ودوازده قدم بقدری شخصیتم تعییر کرده که قابل قیاس با قبل نیست وقتی در موقعیتهای قبلی قرار میگیرم متوجه میشم واکنشی متفاوت تر از قبل دارم وآن موقعه که متوجه تغییراتم میشم آرامشی که دارم وحال خوبی که دارم همه اینا نتیجه تمرکز ،وتمرین کردن واستمرارم در این مسیر زیبا هست
خدا را هزاران هزار بار سپاسگزارم بخاطر وجود استاد نازنینم ، مریم بانوی زیبا ودوستان الهی ام
خداراهزاران هزار بار سپاسگزارم بخاطر قوانین ثابت حاکم بر جهان هستی که من با درک این قوانین وعمل کردن طبق این قوانین میتونم در تمام جنبه های زندگیم روز به روز بهتر عمل کنم وهر قسمت که دوست ندارم تغییر بدهم
در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت ولیاقتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام به دوست عزیز .سپاس از کامنت زیبایتان.به تضادی در این چند روز برخوردم و امروز نکته پر رنگی که ایرادم هست را در کامنت شما یافتم که کمتر به آن توجه کرده بودم ( اینکه با کار کردن روی خودم توقع ام از دیگران زیاد میشود.من تغییر کردم منتظر که دیگران تغییر کنند ؛تغییر دیگران فقط در زندگی خودشان کارساز هست نه من.) باید که این جمله طلایی را مشق کنم تا کامل بفهمم. موفقیت روز افزون در تمام جنبه های زندگی رابرایتان آرزومندم .
بنام الله
سلام ودرود فراوان به شما دوست عزیز وارزشمندم
خداراسپاسگزارم که کامنتم تونست به شما کمک کند تا باگی را در ذهنتان پیدا کنید واینها همه از معجزات این سایت الهی هست
سپاسگزار وجود ارزشمندتم نقطه آبی شما قبل از خواب قلبم را روشن کرد وممنون از دعای خوبتان
در پناه الله مهربان شاد وموفق وسلامت وثروتمند باشید زندگی ووجود نازنینت مملو از عشق ونور الهی..
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم
امروز 5مردادماه روز تولدمه.
گفتم بیام سایت ببینم چه پیامی خدا برای من توی روز تولدم داره.
وقتی دیدم عنوان متن «فرآیند تکاملی تغییر شخصیت» به خودم گفتم چه چیزی زیباتر از این.
امسال رو بزارم برای بهبود خودم.
برای تعهد بیشتر.
و کار کردن روی آگاهی هایی که دارم می آموزم.
البته الان هم دارم روی دوره ی عزت نفس کار میکنم ، که این دوره دوره ی بینظیر و فوق العاده ای و خیلی خوشحالم که دانشجوی این دوره هستم و از آگاهی های این دوره استفاده میکنم.
همینجوری که داشتم این فایل امروز رو برای نشانه ی تولدم گوش میدادم همسرم اومد خونه و گفت میخاد با من صحبت کنه.
مهدی همسرم داشت به من میگفت فاطمه بابت خانواده ی که داری خیلی خیلی از خدا سپاسگزاری کن.
تو خانواده ای داری که همیشه از اونها محبت دیدی، همیشه با تو عالی رفتار کردن، و امشب که به مناسبت تولدم مهمونی گرفتم ،گفت اونها رو با عشق بغل کن و دوست داشتنت رو بیشتر از همیشه به اونها نشون بده.
مهدی داشت از عشق و محبت صحبت میکرد و من در خودم داشتم به این فکر میکردم چقدر عشق دادن به دیگران و محبت کردن به اونها میتونه قلب من رو بزرگتر و روح بزرگتری رو در من جاری کنه.
میخام امروز عصری برای مامان گلم بخر و از اون بابت تولدم تشکر کنم و بهش بگم ممنونم که من رو به این دنیای زیبا آوردی و من که آخرین فرزند خانواده هستم از قبل یه عالمه خواهر و برادر داشتم و از روزی که به دنیا اومدم با عشق و محبت شون من رو سالهای سال با اینکه الان فرزندی دارم و بزرگ شدم به من همچین دارن و نشونم میدن.
و توی ذهنم مهدی همسرم رو تشویق میکردم و با لبخند رضایتی نگاهش میکردم و از خدای خوبم بابت داشتن مهدی در زندگیم به عنوان عشق الهی تشکر میکردم و از اینکه اینقدر روحش بزرگ و عاشقانه کنار من هستش و با عشق از خانواده ی من صحبت میکنه خوشحال بودم.
حرفهای استاد توی فایل نصفه موند گذاشتم بقیه ش رو شب که از مهمونی برگشتم گوش بدم تا بیشتر بهم بچسبه.
و خدا با کمک بندگانش با من از عشق صحبت میکنه.
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم.
تولدم مبارک.
سلام به روی زیبات فاطمه جان عزیز
تولدتتتون مبارککککک
الهی امسالت توحیدی تر باشی وتوحیدی تر عمل کنی.
الهی هرروزت پراز عشق و شادی باشه
الهی هرروزت لذت وعاشقانه واحساس عالی باشه
از صمیم قلبم این روز رو بهت تبریک میگم.
الهی به هر آنچه که خواسته داری
به راحتی وسادگی خلقش کنی.
ولذت ببری در کنار خانواده وعزیزانت
عشقتون پایدار
در پناه الله
دروود و سلاااام نازنین فاطمههه
تولدت مبااارک عزیز جااان
چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم و تحسینت کردم برای این احساس سپاسگزاری که منطقی در ذهنت ایجااد کردییی.
بابت احساس لیاقتی که در خودت ساختی و همینطور برای اینکه روز تولدت به یمن رخصت ورودت در این دنیای شگفت انگیز از مادر نازنینت با دادن گل بهش تشکر میکنی یه عااالمت تحسینت کردم.
فاطمه ی نازنینم بهت تبریک میگم برای این حس ناب سپاسگزاری درونی که در خودت ساختی و سپاسگزارتم که من رو هم به یاد نعمت بودنم در خانواده ای ارزشمند و پر از عشق انداختی.
واااقعااااا فکر کن حتی قبل از اومدنمون پروردگار عالم بستری رو باا عشق برای ورودمون آماده کرده.
مثلااا من بعد حدود 4 سال از داداش بزرگم قششنگ با برنامه ریزی قبلی به این دنیا اومدم.بابااام کلی ذوق چشامووو زده.
مامانم به تنها دخترش رسیده.یه عالمه چیزای خفن خاصه من فراهم کردن.آخههه کیییی این حس ها رو درونشون قرار داده جز خدا.
خدا گفته این بنده ی خاصه منه و مهرم رو تو دلشون قرار داده.
آاااخ که چقد داداش بزرگم از من مراقبت کرده.کلیییی داستان برا تعریف کردن داریم از وقتایی که مامانم و بابام میرفتن سر کار و اون به من رسیدگی میکرده.
ولیییی انصافاااا منم وقتی بزرگتر شدم با عشق خواهرانم براش محبتاش رو تا حدودی جبران کردم.
واای امروز با جانه دلم چقد از این موهبت خانواده که خدا بی حساب بهمون بخشیده حرف زدیم و سپاسگزار خداوند بودیم.
ببیییین چپ و راااست دارن بهمون محبت میکنن.حالا با پولشون با خدمات فیزیکشون با احساس پاکشون.وااای اگه اینا رزق نیست پس چیههه؟
فاطمه ی نازنینم تولدت میلیون هااا بار مبارک.
سه تا دوسته ناااب مردادی دارم که تولد یکیشون رو حسابی تبریک گفتم و مونده دو نفر دیگشون که بخاطرشون ریمایندر روشن کردم.
قطعااا مرداد ماهی ها نابن عزیزن خاصن و لایق ناب ترین ها و زیبا ترین ها و خاص ترین ها
از خداوند سال پیش روت رو پر از برکت پر از رشد پر از حال خوب و پر از ثروت و پر از رزق بی حساب خواستارم
در پناه حق باشی عزیز دلم
سلام نگین جان
ممنونم بابت پیام پر مهرتون.
ممنون بابت پیام تبریک تولد.
خوشحالم که پیام من برای شما پر از حس خوب و یاد آور نعمت زیبای خداوند بوده است.
امیدوارم روزهای شما همسرشار از حال خوب و آرامش و سلامتی و ثروت باشه.
در پناه خداوند سعادتمند باشید.
سلام دوست ارجمندم
سپاسگذارم که هدایت شدم وکامنت شما احساس خوب بسیاری خوبی رو در من تثبیت کرد که جهان خیلی سریع به محض اینکه رو باورهامون کار کنیم جواب خواهد داد .
من نیز به عشق ومحبت ودوستی میاندیشیدم وبراستی دوستان و خانواده واطرافیانم رو داشتم در کانون تمرکز عشق ومحبت ومهربانی قرار میدادم وبا حسی مملو از مهربانی لحظه های ناب اول صبح کنار دیواری آجری تو صف نون منتطر آماده شدن نون سنگک بودم که این افکار وهزاران تفکر زیبا در من خلق شدن ولذت بردم .
ممنون از احساس خوبت کامنت خوبت ..
سپاسگذارم که هستیم ودر کنار هم با صلات کردن ومطالعه همین کامنت ها بیشتز در معرض محبت وعشق خواهیم بود ….
میخام امروز عصری برای مامان گلم بخر و از اون بابت تولدم تشکر کنم و بهش بگم ممنونم که من رو به این دنیای زیبا آوردی و من که آخرین فرزند خانواده هستم از قبل یه عالمه خواهر و برادر داشتم و از روزی که به دنیا اومدم با عشق و محبت شون من رو سالهای سال با اینکه الان فرزندی دارم و بزرگ شدم به من همچین دارن و نشونم میدن.
عالیه با سپاس
باسلام به اساتیدعزیز وسایر دوستان .تحسین میکنم وخدا را شکر که روابط عالی با خانواده داریدطوری که حتی همسر محترمتان یاد آوری میکنندوروز به روز عالی تر وعالی تر شودبه صورت خیلی اتفاقی وارد این بخش شدم و کامنت زیبایتان را خواندم .فاطمه عزیز تولدتان خیلی مبارک است .روز عالی را در کنار عزیزانتان تجربه کنید واز ته دل شاد باشیدوشکرگزار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
وَلِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ ۖ وَأَسَلْنَا لَهُ عَیْنَ الْقِطْرِ ۖ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ یَعْمَلُ بَیْنَ یَدَیْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَمَنْ یَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِیرِ ﴿١٢﴾
و باد را برای سلیمان [مسخّر و رام کردیم]، که رفتن صبح گاهش [به اندازه] یک ماه و رفتن شام گاهش [به اندازه] یک ماه بود؛ و چشمه مس را برای او روان ساختیم، و گروهی از جن به اذن پروردگارش نزد او کار می کردند، و هر کدام از آنان از فرمان ما سرپیچی می کرد از عذاب سوزان به او می چشاندیم.
یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشَاءُ مِنْ مَحَارِیبَ وَتَمَاثِیلَ وَجِفَانٍ کَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِیَاتٍ ۚ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا ۚ وَقَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ ﴿١٣﴾
براى وى هر چه مىخواست از بناهاى بلند و تندیسها و کاسههایى چون حوض و دیگهاى محکم بر جاى، مىساختند. اى خاندان داود، براى سپاسگزارى کارى کنید و اندکى از بندگان من سپاسگزارند.
=====================================
سلاااام به استاد عباسمنش عزیزم
سلام به استاد شایسته جانم
سلام به رفیق های نازنین غار حرای من
سلام و سلامتی و نور و عشق و رحمت الله به قلب سلیم همتووون!
پنجم مرداد ماه ١4٠٣
خداروصد هزار مرتبه شکر،برای فرصت یک روز بندگی دیگه،خدایا ازت ممنونم که یکبار دیگه منو به راه راست منحرف کردی:))) دیدین ماشین میخواد بره جاده خاکی همون اولش خِر خِر صدا میده؟اگر هوشیار باشی همون موقع فرمون رو میچرخونی،مسیر قانون هم اینجوریه،اگر خوب روی خودت کار کنی،با اولین خِرخِری که شنیدی سرررریع به پای فرمون میشی که برگردی توی مسیر !
میشه همون داستانی که استاد گفت،تا میفهمی اوضاع الان عالیه ولی عالیتر نیست،سریع میفتی به فکر چاره!
وگرنه اگر حواست نباشه ،جاده خاکی چیه،میری تو دره،بعد اگر زنده بمونی باید منتظر امداد خودرو باشی تا بتونند بیارنت بیرون!
خداروصد هزار مرتبه شکر تا اینجای کار که تونستم خوب این ماشین رو مهار کنم،نزارم کار به امداد خودرو برسه،بخشی ازین مدیریت کردن خوب فرکانس ها هم بخاطر این صلات های توی سایته،هرچقدر بیشتر اینجا فعال باشم اصلا انگار این ماشین میره روی سیستم هندزفری درایوینگ.
منم آهنگ میزارم و میزنم و میرقصم و از مسیر لذت میبرم و ماشین هم خودش راحت میره به سمت مقصد!
خداروشکر،خداروشکر که امروز رهاترم،تسلیم ترم،سپاسگزار ترم و دارم تلاش میکنم بیشتر تو جاده آسفالت بمونم.
برای یک ماه تابستون،به خودم برنامه ی لیزر فوکس دادم تا الان خیلی هم خوب عمل کردم،و انشالله در ادامه هم با همین انرژی پیش میرم و سدها رو میشکونم.
به قول اون آهنگه:
من از دم شکستم هر سدی که جلوم بود
یه جاهایی رفتم که قبل من پلمپ بود
اصلا نذاشتم دلگیر شه روزگارم
چون قصد نداشتم هیچ موقع کم بیارم
این فایل بی نظیر رو دیروز چندبار گوش کردم و صحبت های استاد رو توی دفترم یاد داشت کردم و با هر تیکه ی این صحبت ها قلبم روشن و روشن و روشن تر شد !
خیلی باحاله دیگه خداوکیلی ،اینطورنیست؟
اینکه انقدر ایمان داشته باشی قوانین موی لای درزش نمیره،هیچ اشتباهی رخ نمیده،هرگز نمیشه که از مسیر قانون پیش بری و نتیجه نگیری.
به قول استاد پات روی زمین سفت باشه و بدونی اگر این مسیر رو بری حتما به نتیجه میرسی،مثل اون خبرنگار که از فضانورد پرسید شما مطمئنید که با همین فرمون برید فضا،با همین فرمون برمیگردید زمین؟!
اون فضانورد هم این پاسخ قشنگ رو بده:
Physics doesn’t change
من جای اون فضانورد بودم گلوم رو صاف میکردم و باااا صووووت میخوندم :)))
( در سبک صوت عبدالباسط خوانده شود لطفا!)
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
سُنَّهَ اللَّهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ ۖ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدِیلًا
:))))))))))))))))))))))))
خدایا شکرت که اون روی مسخره بازیم رو آوردی بالا:)همینو دوست دارم،ول کن بابا ،به من چه اون بیرون چه خبره،یا به قول استاد به من چه که توی زندگی بقیه داره چه اتفاقی میفته؟اونیکه مهمه اینکه من دوست دارم توی زندگی من چه اتفاقی بیفته!
اوضاع از قبل بهتره؟خدااااروصدهزار مرتبه شکر!بهترم میشه!قانون داره جواب میده!من باید بیشتر روی عمل به قانون کار کنم!
استاد ازت ممنونم بی نهایت برای این کلام وحی منزل شما،از استاد شایسته ی عزیزم ممنونم که با قلب سلیمش فایل هارو به موقع آپلود میکنه ،از خودمم سپاسگزارم :) که جام رو روی دوش خدا حفظ کردم و هم آهنگ با جریان هدایت دارم پیش میرم.
امروز براش نوشتم پسر!
من سه تا چیز ازت میخوام فقط!
توی این سه تا مورد کمکم کن!
بقیه ش با خودم :)
یک!
بهم قدرت سپاسگزاری بیشتر بده!
دو!
کمکم کن هر روز بیشتر از دیروز ،تسلیم تو باشم و جز چشم هیچ چیز دیگه به زبون نیارم.
سه!
بهم قدرت زندگی در لحظه رو عطا کن،که به فردا فکر نکنم و فقط این ٢4ساعت رو درست زندگی کنم.
باتشکر از پاسخگویی ٢4 ساعته شما با شماره ی تماس ادعونی استجب لکم :)
آها یک چیز دیگه هم گفتم بهش،گفتم ببین تو بیرون از من که نیستی،خودت گفتی توی قلب منی وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ
دیگه خودت به ضعف و ناآگاهی و احساسات من آشنایی ،فرمون دست خودته،خلاصه هم منو ببخش و هم من رو با تموم اشتباهاتم بپذیر که جز تو هیچ پناهی ندارم .
خداروشکر که همیشه در توبه و برگشت بهش بازه و کسی لای در نمیمونه:)
ازینجا به بعد میخوام صحبت های استاد رو که توی دفترم نوشتم توی این کامنت مکتوب کنم ،هم برای تاثیر پذیری بیشتر ذهنم و هم بعدها بتونم راحت بهش دسترسی داشته باشم و ازش استفاده کنم .
به امید الله مهربانم .
===================================
تفاوت آدم های موفق و سوپر موفق:
این قانون رو بارها و بارها به یاد بیار:
جهان در هرلحظه،داره با فرکانس های من،با فرکانس های این لحظه ی من،لحظه ی بعد من رو خلق میکنه!
جهان اطراف من یعنی:آدم های اطراف من،شرایط اطراف من،ایده های اطراف من،موقعیت های اطراف من،آنچه در حول و هوش من اتفاق میفته
هرآنچه که اتفاقات آینده ی من هست و اطراف من هست====>داره با فرکانس های این لحظه ی من،درآینده خلق میشه!
بنابراین خیلی مهمه که من در هر لحظه آگاه باشم که دارم توی چه مسیری حرکت میکنم.
این موضوع باید در اولویت و همیشگی باشد!
===================================
ویژگی مهمی که باید در خودمان ایجاد کنیم:
سعی کنیم همیشه از قبلمون بهتر باشیم،سعی کنیم قبل ازینکه جهان چک و لگد هارو بزنه،خودمون را بهتر کنیم!سعی کنیم!
در این صورت:اوضاع فقط میتواند بهتر شود!
این دلیل اصلی عالی یا خیلی عالی پیش رفتن زندگی استاد در شرایط عاطفی،مالی،سلامتی آرامش ،معنویت و… است.
===================================
در زمانی که نتایج عالی هست ولی خیلی عالی نیست:
اینجا باید بفهمیم که باید شرایطمان را بهتر کنیم و عالی تر کنیم.
بخاطر همین استاد همیشه میگه:
من باید حرکت کنم،باید افکار درست داشته باشم.
سعی کنیم همیشه در حوزه ی کاری،در حوزه ی روابط،حوزه ی کار کردن روی باورهامون،انقدر کار کنیم که واقعا وقت نداشته باشیم هیچ کار دیگه انجام بدیم!
این چیزیه که داره نتایج رو بزرگ و بزرگتر میکنه و این اون مسیری که ما باید طی کنیم.
و بعد وقتی نتایج پیش میاد
به جای اینکه مغرور بشیم،یا بیفتیم توی روزمرگی:
به خودمون بگیم ایول!ایول!
قانون داره جواب میده!
حالا من با تعهد بیشتری ازین قانون استفاده کنم
اگر سپاسگزاری داره جواب میده،با تعهد بیشتری از سپاسگزاری استفاده کنم
===================================
صبر به معنی این نیست که ما یکسری تغییرات رو روی خودمون انجام میدیدیم و هیچ نتیجه ای هم به وجود نمیاد وما باید صبر کنیم.
اصلا جهان اینجوری عمل نمیکنه …
به محض اینکه ما تغییر میکنیم=شرایط تغییر میکند!
ممکنه تغییرات به اندازه ای که آرزوی ماست نباشه.
اما به اندازه ای که ما تغییر میکنیم جهان تغییر میکنه.
بچه ها این مورد رو فراموش نکنید:
وقتی میری جلوی آینه و دستت رو میبری بالا!
آینه کی دستشو میبره بالا ؟!
همون لحظه دستشو میبره بالا ؟!یا با دوساعت تاخییر دستشو میبره بالا ؟!
جهان اینجوری عمل میکنه!
جهان دقیقا همینجوری عمل میکنه
اگر تو! انقدر@@تغییر کنی!
جهان هم انقدر @@تغییر میده نتایج زندگیتو!
کِی؟!
همون لحظه!همون لحظه!
مشکل چیه ؟!
مشکل اینکه افراد انقدر @@ تغییر میکنند.
و بعد میخوان جهان انقدر@@@@@@@@@@براشون تغییر کنه!
بعد چون انقدر تغییر نمیکنه،فکر میکنند جهان تغییری نمیکنه!
جهان داره تغییر میکنه !
کِی ؟!
همون لحظه! به اندازه ای که تو فرکانس هات و باورهای داره تغییر میکنه!
که البته تغییرات بزرگتر همیشه :
در عملکرد تو!
در شخصیت تو!
در رفتار تو!
خودش رو بروز میده.
به همون اندازه،جهان همون لحظه،جهان تو،جهان اطراف تو تغییر میکند
همون لحظه،به همون اندازه
بنابر این نیست که بگم من روی خودم کار میکنم و بعد !صبرررررررررر میکنم!
(اینجا همه دست بزنید لطفا)
منم رفتمو صبر پیشه کردم
هی صبر هی صبر بازم صبر
تا تو قلب سنگت پیشه کردم
نه !
من میام تغییر میدم خودم رو!و همون موقع نتایج تغییر میکنه!
=====================================
چرا من برخلاف بقیه ی بچه ها،گول این صحبت رو نخوردم که چرا من تغییر کردم ولی جهان من تغییر نکرد؟!
چون من از همون اول فهمیدم،من توانایی تغییر به یک مدار خیلی بالاتر از مدار فعلیم رو ندارم
من میتونم یک ذره بهترش کنم!
بعد یکذره روی خودم کار میکردم،همون موقع مسافر بعدی که سوار میشد،یک درجه از مسافر قبلی بهتر بود!
بعد من میدیدم اینو!
میگفتم این مسافر که همین الان من دارم این صحبت هارو میکنم سوار شد،مسافر خوش اخلاق تری از قبلی بود!
بله! یک میلیارد تومان رو توی زندگیم نیاورد اون مسافر—–>منم اندازه یک میلیارد تومان تغییر نکرده بودم!
=====================================
درمورد مسائل مالی:
بعد از بررسی فرکانس ها از نظر مالی فهمیدم من به صورتbase و پایه در مورد مسائل مالی،باورهای نادرستی دارم.
من به صورت بنیادین همون باور های قبلی رو دارم.
همون باور کمبود
همون باور آدم های ثروتمند میرند جهنم و هرچقدر ثروتمند تر شوی،از خداوند دورتر میشوی
و…
از فردای همون روزی که من روی باور های مالیم کار کردم!
نتایج بهتر شد!
مسئله اینکه درمورد مسائل مالی:
همیشه توقع ما خیلی بیشتر ازونی که داریم کار میکنیم
درمورد مسائل مالی،همه ی ما یک توهمی داریم.
مثل این میمونه که مثلا یک دونه بیل میزنیم،و انتظار داریم با همون یک دونه بیل،ساختمون درست بشه!
منم توقعم بیشتر بود ولی واقعیتش این بود که به اندازه ای که تغییر کردم،نتایج داشت تغییر میکرد،درآمد داشت بیشتر میشد.
ذهن منم هر روز چرت و پرت میگفت،منم هی آگاهانه بهش میگفتم و باز ذهن چرت و پرت میگفت و من باز …
یک جنگ و جدال همیشگی بین من و ذهنم بوده و هست! و خواهد بود!
ولی واقعیت اینکه،نتایج داشت بهتر میشد ولی من دوست داشتم خیلی بهتر بشه،درحالیکه نمیتونستم باورهام و عملکردم رو یکدفعه خیلی بهتر کنم
بعد اومدم باورهام رو عوض کردم.
درنتیجه:
عملکردم عوض شد
مسئولیت کل کسب و کارم رو برعهده گرفتم
و گفتم :
من باید حل کنم مسائل رو،نباید فرار کنم،نباید آشغال هارو بریزم زیر مبل!
و بعد :
نتایج بهتر و بهتر شد
بنابراین اون تیکه ای که بچه ها دارند فکر میکنند که من دارم تغییر میکنم ولی نتایج تغییر نمیکرده،و منم رفتم صبر پیشه کردم رو باهاش مخالفم! نه!
به اندازه ای که تغییر میکنی!
در همان لحظه
جهان دارد به شما تغییرات را نشان میدهد!
در همان لحظه!
اما به این دلیل که
تو نمیتونی خیلی تغییر کنی!
نتایج هم یکدفعه تغییر نمیکنه!
=====================================
آقاااااا،این همین آگاهی های ارزشمند رو بگیرو باور کن و به قول استاد برو صفااااا کن برای خودت !
نوشتن این کامنت از صبح توی خونه شروع شد،بعدش که میخواستم برم سر کار ،قلبم گفت دفترت رو ببر همراه خودت اونجا وقت داری ادامه ش بدی،منم لبیک گفتم. و همینم شد خداروشکر
خیلی دلم میخواست این کامنت رو ادامه بدم ازونجا که نشانه ی امروز من روانشناسی ثروت بود ،دلم میخواست چندتا الگوی آدم های ثروت که این چند روز دیدم رو بنویسم ولی دیگه جریان هدایت یاری نمیکنه،یکم خواب آلودگی داره تمرکز منو میگیره .خداروصدهزارمرتبه شکر برای قانون سلامتی و قدرت جسم و انرژی های آزاد شده،با اینکه من خیلی درست به قانون سلامتی عمل نمیکنم از نظر ورزش و حجم پروتئین دریافتی و مکمل ها …ولی کلا در ٢4ساعت 6/٧ ساعت میخوابم و زمان باقی مانده همه ش سوده وسوده و سوده
استاد عزیزم ازت سپاسگزارم و دعا میکنم کامنت های بعدیم از نتایج بزرگتر و قشنگتر از قانون باشه…
فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ ۖ وَلَا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لَا یُوقِنُونَ
پس صبر کن که وعده خدا حق است. مباد آنان که به مرحله یقین نرسیدهاند، تو را بىثبات و سبکسر گردانند.
قلبِ فراوانِ فراوانِ فراوان
جزیره ی زیبای توحیدی کیش
سعیده در پی معرفت و خودشناسی
پ.ن: اگر دیگه کامنتی از من روی سایت نیومد احتمالا در اثر این گرما و شرجی جزیره ،یا ذوب شدم ،یا تصعید شدم رفتم هوا :)ازین دوحالت خارج نیست :)
جنوبی های عزیییییز!
چه خبرتوووووونه؟
چه خبررتوووووووووونه؟!
به نام رب جهانیان
سلام سعیده خانم
خدایا سپاسگزارم که خوندن این کامنت زیبا رو تو این لحظه نصیبم کردی.
سپاسگزارم از شما دوست عزیز
بابت این دلنوشته زیبا
واقعا لذت بردم مرحبا آفرین احسنت تبارک الله.
بابا تو دیگه کی هستی
چند جا از کامنت تون اسکرین گرفتم.
و به خودم قول دادم که چند بار دیگه هم این کامنت زیبا و پر از آگاهی رو بخونم.
بازهم از تون سپاسگزارم
و آرزوی موفقیت،شادی ،سلامتی و ثروتمندی هر چه بیشتر براتون دارم.
سلام سعیده جان
حال و احوال شما؟
تلگراف بلند و بالای شما رو دیدم ، در جواب به کامنتی که برایت نوشته بودم
چقدر طولانی بود و البته زیبا ، خواندنی ، توحیدی و طبق معمول آموزنده
من چند بار خواندمش
این که در جواب به متنی که من برای شما نوشتم، شما این طور بیایی و دیتیل وار پاسخ من رو بدهی، نشان از یک روح بزرگ و مهربان دارد
واقعاً دست مریزاد خاخور !
======================================
در کامنتت چقدر قشنگ دوره احساس لیاقت رو توصیف کردی
خیلی برام جالب بود و وقتی داشتم می خوندم نیشم باز شده بود :)))
حتی جای نشستن بچه ها رو هم تعیین کرده بودی
عجب ذهن خلاقی داری
تو یک نویسنده بالقوه ای به نظر من !
بگذریم
آره خواهر عزیزم
واقعاً دم استاد گرم که چه محفل بهشتی برامون درست کرده
من بعضی از بچه های سایت رو فالو دارم و وقتی کامنت می گذارند ، برایم ایمیل میشود
یک حسی به من می گه اسم های قشنگ شون رو اینجا بنویسم
البته این لیست خیلی بلند و بالاست ولی من تا آنجایی که یادم باشه اسم ها رو می نویسم
من مسلسل وار اسم ها رو میارم ولی شما قبل از اسم آقایان، عبارت «جناب آقای» و قبل از اسم خانم ها، عبارت «سرکار خانم» رو اضافه کنید !
ضمناً این اسم ها هیچ ترتیب خاصی ندارد و من همینجوری هردمبیل یعنی بدون ترتیب و قاعده خاصی می نویسم
1. سعیده شهریاری
2. ساناز جمشیدیان
3. علیرضا یکتای مقدم
4. مهشید
5. صفاگنجی
6. محمدرضا روحی
7. جمال خسروی
8. احمد فرهنگیان
9. سعیده رضایی
10. حسام
11. رویا محمدیان
12. محجوبه
13. مرضیه ابراهیمی
14. رضا عطارروشن
15. سید علی خوشدل
16. شکیبا و عادله
17. سید علی موسوی ارشد
18. رها
19. سمیه زمانی
20. باران
21. آقای ظاهری
22. ناهید رحیمی تبار
23. ارمغان رضوی
24. حسن کفاش دوست
25. مهدی رجبی
26. فاطمه و رسول
27. محمدمهدی
28. فرشته کوهستانی
29. زکیه لرستانی
30. مریم
31. رضا دهنوی
32. سیده مینا سیدپور
33. غزل عطایی
34. ماریا اکبری
35. ثریا حشمتی
36. فهیمه زارع
37. حسن گرامی
38. عمران نوری
39. امیر رجب پور
40. حسین رجب پور
41. مهسا سالاروند
42. سید حسن
43. ناصر
44. میثم رخشان
45. زهرا نعیمی
46. مهدی حوازاده
47. یاسمن زمانی
48. سمانه جان صوفی
49. فرنگیس محمدی
50. نگین
51. آزاده
52. Ehsan Moqadam
53. استخر
54. اعظم برزگری
55. فاطمه کیخا
56. امیرحسین روشنگر
57. محمد حسین تجلی
58. مجتبی کاظمی
59. ابراهیم
60. مهدیه وهبی
61. رویا میانکاله
62. سینا سبزواری
63. ستاره بنی نجاریان
64. سعید پاکدامن
65. پاکیزه بارکیزی
66. زلیخا جهانگیری
67. هلنا
68. حامد امیری
69. سلما مصدق
70. حوری باختری
71. نسرین سلطانی
72. یزدان نظری
73. لیلا بشارتی
74. گروه تحقیقاتی عباس منش (مریم جان)
75. لیلا شب خیز
76. آینا راداکبری
77. شهرزاد
78. اسداله زرگوشی
79. افشین
80. مهدی سابقی نژاد
81. جواد بایرامی
82. غزل عطایی
83. Sorur Yaghubi
84. مریم رنجبر
85. مریم اشکی
86. حمید امیری Maverick
87. افلاطون نوروزی
88. رضا زارعی
89. مجتبی محجوب
من مطمئن هستم با وضعیت پویا و زنده ای که سایت استاد دارد، به این لیست مرتباً اضافه میشود و در واقع دوستان من در این سایت بیشتر و بیشتر میشود
ضمناً بعضی از این دوستانی که در بالا اسمشون رو آوردم مدت هاست که کامنتی روی سایت نگذاشته اند و یا خیلی کم کامنت میگذارند ، مخصوصاً اعضای قدیمی و پرستاره سایت
من همین جا برای همه این عزیزان، نهایت ثروت و خوشی و شادی رو آرزو میکنم
======================================
یک چیز دیگه:
این که می آیی و صحبتهای مهم استاد رو می نویسی و تازه، قسمت های مهم اون رو هم بولد میکنی، دیگه شاهکاره
واقعاً دست مریزاد
چقدر تمرکز و انرژی و زمان میخواهد که این کار رو با گوشی انجام بدهی
ولی شما معلومه که با عشق این کار رو انجام میدهی
لازم دیدم از شما تشکر کنم به خاطر این حجم از مهر و صفا
======================================
یک چیزی خواستم بگم و آن این که چرا نگفتی آن را ؟!
الان میگم منظورم چیه
شما گفتی که می خواستی چندتا الگوی آدم های ثروت که این چند روز دیدم رو بنویسم ولی ظاهراً خسته و خواب آلود بودی و این کار رو انجام ندادی
سعیده جان! خواهر خوش ذوق عزیزم! حتماً شما هم می دانی که باور کمبود چه بلایی بر سر انسانها می آورد و از آن طرف باور فراوانی چقدر مهمه
من تکه هایی از مطالب مهم در این مورد رو می نویسم اینجا
اول برای خودم و بعد برای شما
استاد عباس منش در دوره ثروت 1 و جلسات اولیهی ثروت 3، تا این اندازه بر ساختن باور فراوانی تاکید دارد و میگوید وقتی این باور ساخته می شود، هزاران باور محدودکننده خود به خود از وجودت حذف میشود.
ثروت یک امر ذهنی است؛ اول ذهن شما ثروتمند میشود و سپس آن ذهن ثروتمند، ثروت را وارد زندگی شما میکند. ذهن ثروتمند، یعنی ذهنی که فراوانی را باور دارد و میداند که بینهایت ثروت برای همه در جهان وجود دارد
باور فراوانی که مهمترین باوری است که کل بشریت از باور نداشتن به فراوانی زجر میکشند و ضربه میخورند.. باور فراوانی اونقدر مهم است که باید همیشه روش کار کرد و نمونه آورد
مهمترین باور برای خلق هرچیزی تو زندگیمون باور فراوانیه و کل بشریت داره از باور کمبود که متضاد باور فراوانیه داره ضربه میخوره.
======================================
حالا اینها رو گفتم که چی؟
هیچی دیگه
اگر زحمتی نیست و وقت کردی، حتماً آن چند تا الگوی آدم های ثروتمند رو که در این چند روز دیدی برامون بنویس
تا ما بیشتر و بیشتر از کامنت های قشنگت استفاده کنیم و این ذهنِ نجواگرِ فرصت طلبِ چموشِ رو رام کنیم
و باز هم توصیه همیشگی: باز هم برامون کامنت بنویس
دختر توحیدی سایت
در پناه حق باشی
…..
در پناه حق، شاد باشی و ثروتمند و پر از احساس خوب
سلام به سعیده ی رابینسون
عامو، امون بده بچه درسخون! البته خوبه که هی کامنت زیاد میذاری یا! من ته کلاسی، همه ش رو بعنوان جزوه و تقلب، ور میدارم! آدم شیرازی حال داره تقلب بنویسه؟ خدا بابات بیامرزه به خاطر ای تقلبا!
این روزها هوای شیراز هم خیلی بی ریخته. صبحها همچی آتیش میباره که پیاده روی هم نمیشه کرد. اگه 5 صبح پاشم، که اوکی، اگه نه ، مثه امروز، کولر رو گذاشتم رو دور کند و نشستم اینجا، جلوش. خدا رو شکر…بهشته، بهشت!
خیلی خوب و دیتیل وار مطالب رو مرور کردی، مرسی.
خدا رو شکر که دوباره زدی شبکه نسیم . اصلا شبکه معارف صرف، بهت نمیاد! به منم نمیاد…من که کلا برنامه لحظه ها رو در دست پخش دارم:)))
مثال آینه و حرکت دادن دست خیلی خوب بود…. این…@@@ اینا!
در رابطه با تصعید و اینا شدنت هم عرض کنم قانون بقای سعیده میگه :سعیده از بین نمیرود، فقط از حال خوب به حالتی بهتر تغییر شکل میدهد، پس مظلوم نمایی نکن، هیچ چیت نمیشه عامو! برو زیر کولر گازی بیشین کامنت بنویس! الان خرما پزونه. درجه حرارت باید چقد باشه که خرما پخته بشه ،ها؟ تو شیراز هم انجیر پزونه… از درخت سرکوچه، آی انجیر کندم… آی انجیر کندم! جات سبز.
عجب وضعی… چار خط کامنت راجع به خود شناسی و خود نشناسی نوشتم، چیشوم گرم شد…پایان تلگراف:))
سلام سعیده عزیز. امیدوارم حالت همیشه عالی و بهشتی باشه و نور خداوند در قلب و زندگی و احساست جاری باشه. سعیده جان همیشه از خواندن کامنت هات لذت میبرم و یاد میگیرم. شما فوق العاده هستی. سبک نوشتاریت رو خیلی دوست دارم مخصوصا وقتی آیات قران رو با اتفاقات زندگیت ترکیب میکنی واقعا تاثیرگذار هست و درک بالات از قرآن رو تحسین میکنم. بی نظیری بی نظیر. خواستم ازت تشکر کرده باشم بابت این همه انرژی و تغییرات عالی ای که تو زندگیت رقم زدی و این الگو ایمانی برای من شدی که چقدر میشه زندگی رو تغییر داد. امیدوارم که در زندگیت موفق باشی پیروز باشی جاری در هدایت های الله باشی و اتفاقات خود از در و دیوار و آسمون و زمین به زندگیت بباره. من هوای گرم رو خیلی دوست دارم، تو این هوا انرژی میگیرم، البته هر فصل از سال زیباست، و یک البته دیگه که در هوای گرم باید آب فراوان باید همیشه داشته باشم تا بتونم لحظاتم رو خوب سپری کنم. امیدوارم این هوا هم برای شما لذت بخش باشه. راستی خیلی تحسینت میکنم که به کیش زیبا مهاجرت کردی و درها رو خدا برات باز کرد، چقدر لذت میبرم از اینکه یک انسان توحیدی رو میبینم که از ترس هاش بزرگ تر شده و داره در یکی از بهترین مکان های کشور از همه لحاظ عشق میکنه و لذت میبره. لیاقتش رو داشتی و صد در صد اتفاقات بهتری برات در راهه. خدایا شکرت به خاطر این همه نعمتی که بهمون دادی. در پناه خداوند یکتا شاد و سلامت باشی دوست خوبم.
سلام و درود به سعیده عزیز!
سعیده جان اینجا هم اینقدر گرما شدیده.که درخت نخلمون رنگ رنگی شده..ولی خیلی زیباست..
از موقعه ایی که سعیده تو مسبر الهی قرار گرفته ام.تابش نور افتاب اینم تو قسمت ما!،’…. برام شده نماد ثروت و بزرگی خداوند…
وقتی نور خورشید رو لابه لای درخت نخلمون میبینم.یه حس خاصی تو درونم ایجاد میشه..
و روبرویم کوه هست این دو زیبایی حیاطمون باعث شده..تا قدرت خداوتد رو بیشتر درک کنم..
اصلا اون لحظه به تمام معنا بهشت را حس میکنم…
نمیتونم این وصف را تو این پیامم جا بزارم..
همه چیز برام زیبا شده.حتی نور افتابم برام دلنشین شده…
چقدر سعیده ،’وقتی توحیدی میشی،زندگی برات زیباتر میشه..
همونجایی که قبلا زندگی میکردی برات کمرنگ بوده،الان برات ،درخشانتره ..
بعضی موقعها،’اینقدر این طبیعت حیاطمون زیبا میشه..انگار یه قطعه ایی از بهشت را همون لحظه بهم هدیه میده خداوند!
من این نگاه رو بخاطر ماندن در توحید میبینم..و حتی گرما برام هوای خوب و عالی میشه..
….
سعیده جان از حدودا اوایل فروردین ماه هدایت خداوند برای خلق،’چیزی که اصلا فکرشو نمیکردم که میشه از همین تکنیک پول بسازم،بصورت واضح و بصورت عملی.خداوند بهم الهام کرد..الان 5ماه میگذره..
و این مدت ،’تمرکزش خیلی زیاد بوده..
چه درهایی بروم باز شده..چه عزت نفسی گرفتم چه تمرینات الهی ،’نصیبم شد..
چه ترسهایی رو انجام دادم..
الان کارم بجایی رسیده که آماده وردی مالی هست…
ولی خداوند داره بیشتر منو وادار میکنه که روی باورام کار کنم..
همین امروز چقدر تونستم روی باورام کار کنم.چقدر قانون الهی درست و دقیقه..
فقط یکم عجله.باعث میشه احساسات بد و نگرانی رو بوجود بیاره…..
و نمیزاره تکاملتو طی کنی…
سعیده جان پیامت دقیق و درست بود…
الان که دارم میگم بدنم میلرزه..
چقدر قانون خداوند درست و دقیقه به اندازه ایی که روی خودت کار میکنی بهمون اندازه نتیجه میاد..
من یوقتایی کم میارم..ولی هر چقدر روی صحبتهای استاد خیره میشی.بیشتر میدونی باید بیشتر روی قانون کار کنی..
و این وسط چه باگهایی تو درونت پیدا میشه…باوری که سد راهته و نمیزاشته تو به نتیجه برسی!….
سعیده امروز صحبت استاد بازم داشت تاکید میکرد روی احساس خوب داشتن..
و داشت تاکید میکرد که احساس بد اینقدر سم هست….بهیچ وجه انجامش نمیدیین..
سعیده بازم دیروز خداوند هدایتم کرد وای …چی بگم!
به سوره زمر ایه 7…..
فنبئکم بما کنتم تعلمون…برو بخونش…همون لحظه نور الهی روش چند بار برام تکرار شد…
و همین ایه رو با ایه 105مائده …با هم مقایسه کردم…
خداوند بصورت واضح باهام صحبت کرد…
که من از درونت اگاه هستم و تورا اگاه خاهم ساخت..منظورش همون هدایت ما بسوی خاسته هامون…
چیزی که برداشت کردم و مقایسه کردم دیدم اره……همینه…
کل ماجرای ما تو این مواقع..مخصوصا کنترل ذهن..یه نیاز اساسیه که باید خیلی روش کار بشه..
فقط اینروزا دارم روی ماندن احساس خوب…و با صحبت شما این مورد برام بولد شد بیشتر سپاسگزاری کنم.بیشتر و بیشتر..تا نتایجی که میخام وارد حیطه کاری جدیدم بشه..
دوستتدارم سعیده جان.که اینقدر تمرکزی داری روی خودت کار میکنی..
بعضی موقعها خیلی نجوا میاد.بهم میگه کی میاد اینچیزی که تو تولید کردی ،’فروش بره.
.مدام وعده فقر میده..همون صحبت از نجوا و شیطان باعث میشه من متاهدتر بشم روی باورای توحیدیم کار کنم.هر چقدر پیش میرم بیشتر تشنه تر میشم..که بتونم در این مسیر پابرجا بمانم.!
خداوند را شاکرم که دوستان توحیدی دارم و روز و ساعتم در روز ،’فقط با این نورها میگذرانم!
و میدانم و درک کردم کسی که نور نداره هیچی نداره..تاریکی درونشو گرفته و نمیزاره حالش خوب باشه!نمیزاره زندگی پر از آرامش رو داشته باشه..
چقدر زندگی نورانی و عطر خداوند پر از خیرو برکت و سعادتمندی در دنیا و اخرته..