گفتگو با دوستان 41 | اراده و مشیت (قوانین) خداوند - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

225 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهام رمضانپور گفته:
    مدت عضویت: 1396 روز

    سلاممم استاد عباسمنش عزیزم، سلام استاد شایسته مهربان.

    سلام بر دوستان عزیز سایت بهشتی

    بچه ها یه چیزی رو دقت کردین که این حرفا، این اگاهی ها این زاویه دید به خداوند رو واقعاا بعضیا حتی در مدار شنیدنش نیستن…پس اگر ما که در مدار شنیدن هستیم هزاران بار باید سپاسگزار خدا باشیم.

    چه جوری حالا سپاسگزار استاد باشیم.

    کی باعث شد نگاهمون عوض بشه که

    پرنده توی اسمون میبینم میگم خدایی که پرندگان رو هدایت میکنه امکان نداره منو رها کنه.

    مورچه ها رو توی باغ میبینم و یا هرجای دیگه که داره غذاشو میکشه ببره توی لونش، میگم خدایی که به مورچه ها روزی میرسونه محاله منو فراموش کنه

    چشمان دخترم رو میبینم شکر میگم

    اکسیژنی که تمام نمیشود شکرگزار شدم، واای قبل از آشنایی با استاد من کی به اکسیژن اصلا فکر میکردم که بخوام به فراوانیش فکر کنم.

    بخوام به ریه هام فکر کنم و از هر لحظه دم و بازدم به موقع شکرگزاری کنم.

    برای مری و معده سالمم و

    برای آنزیمهای کبدیم که من نمی فهمم ولی دارن منظم و مثل ساعت کار میکنن

    برای عشق بیکران همسرم

    کی باعث شد عاشق خدا بشم

    کی باعث شد از تنهاییم لذت ببرم و هربار تنهام کلی ذوق مرگ بشم و دفترامو بیارم و با عشق فایل گوش کنم.

    کی باعث شد عاشق قرآن بشم، کی باعث شد نماز بخونم..نمازی در تنهایی و با اشک شوق.

    کی کمکم کرد حتی از میز و صندلی و خودکار و دفترم تشکر کنم..خدایا شکرت..اصلا چه میفهمیدم از شکرگزاری که بخوام بگم شکرت که از دفترم که بگم شکرت که دفتر دارم.

    بگم شکرت خودکار دارم

    شکرت دستام و انگشتام کمک میکنن بنویسم.

    شکرت که اراده دارم این لحظه بنویسم.

    شکرت از پاهام که منو همه جا می بره.

    شکرت از قلبم که هر لحظه می تپه.

    شکرت از گوشهام که هر لحظه با هر صدا پرده صماخ تکون میخوره.

    شکرت از دوستان بهشتی، از آگاهیها و تجربه شون. شکرت ازکامنتهای سعیده شهریای دختر نورانی سایت، شکرت از رویای زیبای سایت، شکرت از حمید امیری و همه عشقایی که میتونیم از نور جدیدی که استاد قلب و روح ما تابونده حرف بزنیم

    و……یه عالمه شکرگزاری دیگه

    منو این همه شکرگزاری محال بود.

    الهامی که فقط دنبال این بود با همکلاسی و دوست و رفیقا و فامیلا وقت بگذرونم الان فقط عاشق تنهاییم..کی کمک کرد؟ کی زندگی منو تغییر داد؟

    کی چشمامو شست؟

    کی گفت بابا خدا تویی، خدا دختراتن، خدا دفترته، خدا عشق همسرته، خدا همون تضاده.نمیشه گفتش نمیشه گفتش…

    فقط و فقط استاد چشمامو شست، کمکم کرد جور دیگه ایی به دنیا نگاه کنم..

    . استاد عزیزمم هزاران بار ازت ممنونم که دستی از دستان خدا شدی، که پیامبر زمانه شدی

    ازت ممنونم که روزها و شبها تفکر کردی و قرآن رو زیر رو کردی که ریشه کلمات رو استخراج کنی..استادجان ازت ممنونم که به 6400 نفر گفتی اگر تغییر نکنین مهم نیست…ینی مقایسه میکنم با بقیه اساتید در این حوزه…چقد با عزت نفس، چقد محکم، چقد قوی و با اطمینان گفتی تغییر نکنین مهم نیست..

    من کلی افتخار کردم از اینکه شاگردتم استاد جان

    نوش جانت این زندگی بهشتی

    نوش جونت ازادی مکانی و زمانی

    نوش جانت این حد از ازادی مالی

    دوستت دارمم از اینجا تا خدااا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    محمدحسین رضازاده گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان 🌸

    سلام خدمت دوستان عزیز واستاد نازنینم وخانم شایسته نازنین خداروشکر میکنم که یک روز دیگه زنده بودم وتونستم بیام وصل بشم به این دریای بی‌انتهای اگاهی ونهایت استفاده رو بکنم ولذت ببرم خدایاشکرت خدایاشکرت چقد روزبه روز داره همه چیز برام واضح ترمیشه شفاف میشه برام خدامیداند چقد دارم به اصل نزدیک ترمیشم چقد داره روزبه روز دلیل تک تک اتفاقات زندگیمو متوجه میشم روزبه روز هرچقد بیشتر دارم درک میکنم قواینن ثابت الهی رو اروم تر هستم چجوری بگم خیالم جمع تره راحتره اصلا برام طبیعی هراتفاقی میفته خدامیداند من اتفاق بدی هم اگر برام پیش میاد به جایی مثل گذشته دنبال مقصر بگردم بگم خدا یا بقیه یاروزگار یا مملکت یا هرچیزی بدون اینکه دراون لحظه دلیلش بدونم میگم صددرصد کارخودمه خودم به وجودش آوردم همینکه میپذیرم بازم تاکید میکنم همینکه مسولیتش رومیپذیرم بهم گفته میشه دلیلش چیه چه باوری این اتفاق روبه وجود آورده وقتی تمرکزی داری کارمیکنی روی خودت غیرممکن دلیل اتفاقات زندگیتو نفهمی چون بارها وقتی تمرکز گذاشتم روی زندگیم میفهمم که اگر چرا مثلا من تاالان نتیجه ای که باید بگیرم رونمیگیرم مثل روز روشن میفهمم دلیلش چیه میگم چطور این همه وقت من نفهمیدم ازکجا داره آب میخوره ولی خداروشکر میکنم به واسطه استاد نازنینم واموزشهای استاد روزبع روز دارم پیدا میکنم باورهای مخربی که منوزمین گیرکرده بود خداروشکر میکنم چقد لذت میبرم وکیف میکنم وقتی یه باور مخرب روپیدا میکنم همونجا میگم ببین قانون داره جواب میده خدا داره پاسخ میده من تومسیر درست هستم همونجا حس میکنم تغییرکردم مدارم عوض شده که بهم گفته شده که این باور مخرب روپیدا کردم چرا میگم تغییر کردم یامدارم تغییر کرده ازخودم میپرسم آیا غیر اینه من مدارم تغییرکرده که این باور مخرب روپیدا کردم چرا قبلنا نفهمیدم این عیب رودارم پس الان میفهمم صددرصد شانسی نیست این نشون میده من تومسیر درست هستم تومسیر ساختنه خودم هستم چون من خواستم بهتربشم وخداهم داره پاسخ میده خداروشکر میکنم چقد من آرومتر هستم نسبت به گذشته خودم وقتی اتفاقی می افته خدامیداند دلیلش همین درک کردن قوانین باورکردن قوانین ثابت خداوند باور کردنه همین موضوع که من خودم خالق تک تک اتفاقات زندگیم درهرلحظه هستم این دلیل آرامش منه واقعا ازروزی باتمام وجودم سعی کردم اینجوری نگاه کنم به همه چیز من ارومترم وایمان دارم تاروزی همینجوری باهمین باور پیش برم ارومتر هم خواهم بود بازم تاکید میکنم تاروزی من بخوام اینه منه مهم نه هیچ چیز دیگه.

    خداکه داره همیشه پاسخ میده خدا به همه داره اونی رو پاسخ میده که ازش درخواست میشه اره بی حساب بی‌نهایت هم داره پاسخ میده اما بستگی به ماداره چی ازاین منبعی که داره پاسخ میده براشم فرقی نداره درخواست میکنیم این سیستم داره پاسخ میده قانونش اینه ثابت وتغییرهم نمی‌کنه وهمیشه هم فعال هیچ وقت هم ازکار نمی افته ولی باید ببینیم که ما داریم چی درخواست میدیم چی داریم پیشاپیش میفرستیم ایا فقر یا ثروت سلامتی یابیماری نمیدونم هرچیزی می‌تونه باشه ولی قشنگی این سیستم اینه نمیاد گزینش کنه درخواست های مارو که چی به نفع ماست یا چی به ضررماست بگه نه من اینو نمیدم به بنده ام حالا هرچقد هم درخواستش روبده چون به نفعش نیست نه من خدام دلم میسوزه برای بنده ام نمیدم اقا من خدام گردنم کلفته هرچی دلم بخواد میدم هرچی هم دلم نخواد نمیدم نه طبق قوانین ثابت وبدون تغییر خداوند این سیستم این انرژی داره پاسخ میده به هرچی بازم تاکید میکنم هرچی ماازش بخواهیم فارغ۸ازاینکه خیریاشر خوب یابدبراش فرقی نمیکنه واقعا براش فرقی نمیکنه حالا ما وقتی باچنین سیستمی طرف هستیم ومیدونیم یه سری قواینن ثابت داره وازشون عدول نمیکنه سعی باید بکنیم دیگه هماهنگ بشیم بااین سیستم وبا ریزبینی دقیقتر ببینیم چی داریم میفرستیم دیگه باید حواسمون باشه دیگه چی داریم درخواست میدیم حالا اگر جالب نیست واقعا اونی نیست ما دلمون میخواد پس تغییرش بدیم اره خدا این قدرت روبه ماداده خوبی داستان اینجاست ما کنترل همه چیزمون دست خودمون وقتی میگیم اقا خدا همه چیز روداده به دست خودمون همینه خدا فقط با درخواست های ما کار داره یعنی همین آقا این درخواست دادنه دست ماست ما به وجودش میاریم اون درخواست رو با کانون توجهمون باباورهامون بافرکانسهای ارسالی مون یعنی همه چیز دست ماست هیچی ازکنترل ما خارج نیست بگیم نه این اتفاق افتاد ما هیچ اختیاری نداشتیم غیر ممکن اصلا دورازعدالت خداست اتفاقی بیفته خارج ازمداری من داخلش هستم باشه غیرممکن بالاخره از من اومده بیرون وفرستاده شده وپاسخ داده شده هرچقد من دلیلش ندونم هرچقد من باور داشته باشم یانه این موضوع رو قبول کنم هرچقد هم من مقاومت کنم اون سیستم فارغ ازاینا داره کارخودش رومیکنه یعنی هیچ جوره نمیشع پیچوند ختم کلام پس آقا بهترین کاراینه من تمرکزم ازروی همه چیز بردارم‌بزارم روی خودم فقط خودم این من داره همه چیز روبه وجود میاره واین من مسئول همه چیز نه خداوزمین زمان دیگران هیچ کس هیچی تاثیرگذار نیست غیر من من من.

    موضوع بعدی هم اینه اقا ما قدرت تغییر هیچکس رونداریم که چقد استاد عالی توضیح دادن آقا من ازروزی این موضوع روفهمیدم دیگه تمرکزم روبرداشتم ازروی تغییردادن دیگران وگذاشتم روی خودم وایمان داشتم هرکسی تومدارش باشه میاد واز آموزشهای من استفاده می‌کنه من وظیفه ام ابلاغ کردنه درمورد این مسائل صحبت کردن برام فرقی هم نمیکنه کسی حرفمو باورداشته باشه یانه

    اونی تومدار باشه میاد خودش بهاشو میده خواهش وتمنا هم میکنه و محصولات منو استفاده میکنه واین باور باعث شده این سایت اینقد عالی پیش بره ونگاه کنید تک تک دوستان که عضو سایت شدن همه هدایتی اومدن خودشون اومدن تومدار بودن اومدن استاد روپیدا کردن این ازباور استاد میاد بدون هیچ تبلیغی اینقد مخاطب داشته باشه اونم نه هرمخاطبی مخاطبی که تومدار دریافت این اگاهی هاست خدایاشکرت چقد استاد شما مثال بارز این موضوع هستین که اقاتو تمرکز بزار روی خودت وایمان داشته باش به خدا خدا هرچیزی تولازم داشته باشی رو برات فراهم می‌کنه بدون هیچ نگرانی وسختی کشیدنی چقد۸مثال پیامبران رو زیبا زدین که خداحتی به پیغمبراشم گفته اقا وظیفه شما فقط ابلاغ نه تغییردیگران اصلا شما قدرتی ندارین دیگران روبتونید تغییربدید پس اینقد زجر سختی نکشید اونی تومدار باشه میاد حرف شمارومیشنوه وباورمیکنه وعمل میکنه خیلی خیلی امروز عالی بود واقعا چقد درس داشت این فایل واقعا لذت بردم

    امیدوارم درپناه حق شادو ثروتمند وسعادتمند دردنیا واخرت باشید 🌸 دوست دارم خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1172 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    یکی از بهترین اتفاقات زندگی من این است که هر روز با شروع روز کاری من با یکی از فایل های استاد شروع می شود

    هر چه بیشتر روی خودم کار کنم

    هر چه بیشتر در این مسیر قدم بر دارم

    هرچه بیشتر بتوانم به بهترین باورها را برای خودم بسازم

    اولین چیزی که تپنصیب من می شود آرامش است

    این آرامش برای من خیلی ارزشمند است و در سایه همین آرامش است که باقی دستاورد ها برای من به راحتی وارد زندگی من می شود

    ممنون خدای خوب خودم هستم که من را همیشه هدایت می کند تا به آسانی و راحتی به خواسته های خودم دست پیدا کنم

    همیشه این فکر و باور در سر من بود که خواست خدا این بوده است

    خداوند خواسته است که این کار نشود

    اما واقعا اکنون به این درک رسیده ام که خواست خدا نبوده است بلکه این من بوده ام که در مدار دریافت نعمت نبوده ام و با خودم باید این فکر را بکنم که چکار کنم و چه باوری را برای خودم بسازم که به راحتی به نعمت ها دست پیدا کنم و نعمت های خداوند و خواسته ها و آروزی های من به راحتی و آسانی وارد زندگی من بشود

    یک درس عالی که در این فایل یاد گرفتم برای من این بود که تمام تمرکز خودم را روی خودم بگذارم و سعی کنم که خودم تغییر کنم

    هر زمان که من تغییر کنم جهان هم برای من بهترین نتایج را در بر خواهد داشت و به من کمک خواهد کرد

    این درس واقعا برای من عالی بود

    تلاش برای بهبود خودم جهان هم آدم های خوب و درست را وارد زندگی من می کند

    این بزرگترین درس امروز برای من بود

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای خوب خودم

    سپاس از خدای ممکن ها

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای مهربانی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1457 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    قلم:35

    أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ

    آیا ما تسلیم شدگان را همچون مجرمان قرار می‌دهیم؟

    سلام و صد سلام به اساتید عزیزم که همواره در مسیر نور و گسترش نور هستن

    سلام به دوستان مدار بهشت

    امروز پانزدهم شهریور مبااااارک روز موعودی که قلبم ندایش را داده بود

    من به همراه خانواده در زنجان هستیم… و من منتظر قدم بعدی هستم تا با تکامل و لذت و به دور از عجله و حرص و طمع، وارد مدار خواسته ام بشم… خدایا اعتراف می کنم چیزی نمی دونم، چیزی بلد نیستم، از هیچی خبر ندارم… تویی که همه چی رو خلق کردی، تویی که همه چی مال توعه، تویی که همه چی رو حکیمانه و عزیزانه و قدیرانه داری اداره می کنی… همه چی تحت کنترل توعه … به همه چی مسلطی… تویی که به همه چی علم داری… پس فرمون زندگیم دست تو… منو ببر به مسیر انعمت علیهم… و کمکم کن تا با اسلحه عجله و حرص و طمع، با ذهن خودم، خودمو نندازم تو چاه… کمکم کن تکامل رو درک کنم و طبق تکامل قدم به قدم با لذت مسیر نور رو جلو برم و پکیج خوشبختی رو تجربه کنم

    خدایا خودت می دونی پشت این خواسته من از زوج موحد چیه… می خوام زندگی سراسر هدایتی و توحیدی رو تجربه کنم… می خوام عشق بی قید و شرط رو تجربه کنم… می خوام مدار الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ رو تجربه کنم… می خوام زندگی که همه چیزش فقط نور باشه و تلاش برای گسترش نور باشه رو تجربه کنم… می خوام انعمت علیهم رو در حد کمالش تجربه کنم و موقع مرگ با آغوش باز و بدون حسرت، این دنیا رو ترک کنم و به سوی تو برگردم…

    فرمون زندگیم هم دست خودت

    و منم هر روز تلاش می کنم این ذهنم رو شخم بزنم و علف های هرزش رو پاکسازی کنم و توش کلی گل های خوشبو بکارم و تبدیلش کنم به باغ سرسبز و بهشتی که قرآن توصیفش کرده تا در دنیای بیرون هم خلق بشه

    نکات پربرکت این جلسه:

    قوانین بدون تغییر خداوند… تعقل در نشانه های خداوند

    ∆ مشیت”، قانون کلی و بدون تغییر جهان است؛

    ∆ دامی خطرناک به نام “فقط حرفهای قشنگ زدن”؛… نتایج باید حرف بزنن

    ∆ “انشاالله”، به معنی اگر خدا بخواهد نیست بلکه به معنی: اگر با مشیت(قوانین) خداوند هماهنگ باشد؛ پس کل کار ما اینکه قوانین رو بشناسیم و خودمون رو باهاش هماهنگ کنیم… تمام اقوامی که هلاک شدن، به خاطر اعمال خودشون بوده و تمام اونایی که نجات پیدا کردن به خاطر اعمال خودشون بوده… وقتی ما در مسیر نور قرار بگیریم، لاجرم طبق قانون در بحث سلامتی، در بحث روابط، در بحث ثروت و موضوعات دیگه همه چی بهتر و بهتر و بهتر میشه

    خواست خدا میشه رَوَدَ… از گروه های خاصی صحبت می کنه

    ∆ خداوند برای شما هیچ تصمیمی نمی گیرد بلکه باورهای شما برای شما تصمیم می گیرند؛

    ∆ ” ابلاغ پیام” مهم است نه فهماندن آن به دیگران. افرادی که آماده شنیدن باشند، پیام را می شنوند و جدّی می گیرند؛ در نهایت اونیکه باید می فهمه و اونی که نباید، نمی فهمه، و هدایت و گمراهی فقط دست خداست… ما عاجز هستیم از تغییر دیگران، و ما توانا هستیم در تغییر خودمون… الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ

    ∆ قدم اول برای هدایت این است که: عجز خود را در برابر خداوند و نیاز به هدایت او، بپذیری؛

    ∆ اصل اساسی آموزش: اول از همه خودت به آنچه آموزش می دهی عمل کن؛… اون وقت آدم های مناسب وارد برنامه هام میشن… هیچ پیامبری رسالت نداشت زندگی بقیه رو تغییر بده… رسالت تو ابلاغ پیام… هر کس بخواد بره جهنم، راهو براش صاف می کنیم که بره جهنم و هر کی بخواد بره بهشت، راهو‌ براش صاف می کنیم که بره بهشت… انرژی جنس خودشو گسترش میده…. انرژی جنس خودشو گسترش میده

    رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِـحِینَ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  5. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3083 روز

    به نام الله مهربانم

    سلام به همه ی اهل بهشت

    این روزا پسرم شعری رو یاد گرفته که می خوام براتون بنویسم

    من یه گلم من یه گلم نگام بکن چه خوشکلم

    اول که گل نبودم فقط یه دونه بودم

    یه بچه ی نازنین منو گذاشت تو زمین

    بارون اومد آبم داد

    خورشید اومد نورم داد

    بزرگ شدم قد کشیدم

    شادی گل هارو دیدم

    ببین ببین گل هارو

    بکن شکر خدارو

    حالا وقتی به عمق این شعرنگاه میکنم یاد زندگی استاد میوفتم استاد عزیزم یه زمانی مثل یه دونه زیر خاک پنهان بود کسی نمیشناختشون اما ایشون خودشونو باور داشت که من همینطوری نمی‌مونم لیاقتم بالاتر از این جاهاست بزرگ شد تکاملی قد کشید و الان میلیون ها نفر ایشون رو میشناسن استادالان شاهد شادی گل های دیگریست که اینجا دارن رشد میکنن نتیجه میگیرن و سپاسگذار رب العالمین میشن من الان اون دونه ی زیر خاکم هنوز گل نشدم ولی امید دارم که منم بزرگ میشم قد میکشم استاد ما هرروز شاهد شادی گل های زیادی در این بهشت زیبا هستیم هرروز شکر خدارو به جا میاریم برای این بهشت و گلستانی که به وجود اومده

    پسر من همیشه اخرش میگه

    ببین ببین خدارو بکن شکر خدارو. ……

    سپاسگذار شما هستم استاد عزیزم که من رو با خدای همه چیز تمومی که تمام چیز های خوب رو برای من میخواد اشنا کردید ….

    عاشقتم خدای مهربونم که هدایتم کردی به سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      اعظم گفته:
      مدت عضویت: 896 روز

      سلام به دوست عزیز آقای نظری

      دوسداشتم تشکر کنم از کامنت زیباتون و از شعر قشنگی که نوشتید و مرسی از شما و آقا پسر گلتون .امیدوارم مثل همین شعر شما و پسرتون عاقبت بخیر بشین.

      همینکه شعر زیبارو خوندم پسرم رو صدا زدم و این شعر زیبارو واسش خوندم و خوشحال شد

      همیشه خوندن کامنت های دوستانم یه حس و حال عااالی و ناب به آدم میدن

      سپاسگزارم بابت کامنت و شعر زیباتون. در پناه خدای وهاب باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    داود زارعی گفته:
    مدت عضویت: 4000 روز

    به نام خدا

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته گرامی و همه دوستان

    میخوام‌ در مورد این فایل بنویسم و بدون اینکه برنامه خاصی برای نوشتن داشته باشم اومدم و میدونم که خداوند هدایت میکنه، خداوند میگه و من فقط مینویسم:

    موضوعات بسیار ارزشمندی در این فایل مطرح شد اما زمانش کوتاه و در حد پاسخ به جواب سوال مهمان بود، اما هر پاسخی که استاد به سوالات میداد انفجاری از مطالب ارزشمند و بسیار مهم را در ذهن من راه انداخت.

    از این لحاظ مهم که تمام این مسائل را خودم‌ در برهه ای از زندگی تجربه کردم و حتی الان هم اونهارو در زندگیم دارم و مطمئنم همه این باورهای مخرب رو داریم که لازمه با دیدن این قبیل فایلها مجددا در ذهن ما جرقه ای ایجاد بشه تا اصل و قانون را به یاد بیاریم و بسنجیم که آیا واقعا در مسیر درستی قوانین عمل کردیم یا فقط در حد حرفهای زیبا و مسکن طوری اونهارو شنیدیم تا برای بقیه نطق می‌کنیم اما پای عمل خودمون که میرسه به شیوه قبل عمل می‌کنیم و با توجیهات و بهانه های واهی سعی در قانع کردن خودمان و دیگران داریم.

    از نظر من مهم‌ترین موضوعی که مطرح شد موضوع مشیعت و اراده الهی و قدرت ما در خلق اتفاقات زندگی و رسیدن به خواسته هاست.

    در مورد همین موضوع میشه ساعت‌های طولانی حرف زد و چندین صفحه مطلب نوشت.

    به خاطر دارم ده یا یازده سال قبل بود (شهریور 92 یا 93)، اولین بار پکیج روانشناسی ثروت یک معرفی شد و اون موقع من از لحاظ مالی اوضاع خوبی نداشتم، بیکار شده بودم و با هزینه های بالا و اجاره خونه مواجه بودم و درآمدی نداشتم و کم کم پس انداز ده میلیون تومانی را هزینه میکردم ( اون موقع دلار سه هزار تومان بود و ده میلیون تومان خیلی پول بود).

    وقتی برای اولین بار فایل زیبای استاد در معرفی روانشناسی ثروت یک به نام « من می‌توانم آینده مالی شما را پیش بینی کنم » را دیدم روحم پرواز کرد و پس از سالها آرامش خاطر پیدا کردم و نقطه اتصال من به آموزه های استاد از آنجا شروع شد و تا امروز ادامه داره.

    موضوعات بسیار زیبا و تاثیرگذاری در این فایل معرفی شد و در آخر فایل هم استاد دوره روانشناسی ثروت رو معرفی کرد و اوایل معرفی دوره را گارانتی کرده بود.

    من مدتها با خودم کلنجار میرفتم که مگه میشه، مگه همچین چیزی داریم؟

    اون موقع من هفت سال سابقه کاری داشتم و بدترینها از لحاظ موقعیت کاری و اوضاع مالی سرم اومده بود. واقعا درمانده شده بودم که چی کاری باید بکنم که روی پول و خوشبختی رو‌ میببنم.

    وقتی استاد این فایل رو توی سایت گذاشتند بارها و بارها به اون گوش میدادم ( به همه دوستانی که این کامنت رو میخونند توصیه می‌کنم این فایل رو حتما ببینند)، مخصوصا اونجایی که استاد در مورد چند آیه اول سوره بقره صحبت می‌کنند و از اونها به عنوان آیه های محکم قرآن یاد میکنه.

    وقتی توضیحات استاد در مورد این چند آیه رو شنیدم بی اختیار به دلم نشست و دیدم که چقدر این آیه ها زیبا هستند.

    بعد از اون درنگ نکردم و ذهنم را قانع کردم و دوره ثروت رو خریدم و همین موضوع باعث شد از اون موقع من همراه سایت بشم و آموزه های استاد را تا به امروز دنبال کنم.

    الم(1)ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین (2)

    توضیحات استاد : این کتاب که شکی در آن نیست هدایت کننده پرهیزگاران است.

    اولا دقت کنید که این کتاب هدایت کننده همه نیست نه به هیچ عنوان : یهدی من یشا و یظل من یشا

    میتونه هدایت کنه و میتونه گمراه کنه.

    اما هدایت کننده متقین است.

    متقین چه کسانی هستند :

    الذین یومنون بالغیب

    کسانی که ایمان میارن به آنچه که نمیبینند.

    اولا دقت کنیم که یومنون فعل مضارع هست.

    یومنون به این معنی نیست که کسانی که ایمان آورده اند یا کسانی که ایمان خواهند آورد کسانی که در گذشته و یا در آینده…

    بلکه کسانی که در هر لحظه ایمان میارن به آنچه که نمی بینند.

    « و یوقیمون الصلاه»

    و کسانی که در هر لحظه صلات می‌کنند ( توجه می‌کنند ).

    « و مما رزقناهم یونفقون »

    و از آنچه که به اونها رزق داریم همیشه ‌ و همیشه انفاق می‌کنند.

    تمام افعالی که زندگی یک فرد موفق و یک فرد جهنمی ( ناموفق) رو در قرآن بیان میکنه با افعال مضارع بیان شده و حاکی از انجام یک کار و تکرار آن در هر لحظه هست و این کار درست همون صلات ( توجه ) ماست که فرکانس ما رو میفرسته و طبق آیه های « بما قدمت ایدیهم » و « بما کانو یعملون» جهان فرکانس ما را دریافت میکنه و ما را در مداری از جنس اون فرکانس قرار میده .

    وقتی برای اولین بار این حرف‌های استاد رو شنیدم دلم لرزید، از قرآن خوشم اومد و این صحبتهای استاد مثل یک موسیقی دوست داشتنی در ذهنم پیچید و من با شنیدن این موسیقی غرق در لذت میشم.

    و این آیه ها و بسیاری آیه های محکم‌ دیگر که بارها در قرآن تکرار شده اند اصل بسیار مهم و اساسی جهان را بیان می‌کنند اصلی که پذیرفتن و رد آن مرز بین خوشبختی و بدبختی ماست و این اصل بیان می‌کنند که:

    « تمام اتفاقات و شرایط زندگی ما، بدون استثنا نتیجه فرکانس و باورهای ماست و ما کنترل و اختیار صد در صد بر تمام زندگی خود داریم و می‌توانیم با کانون توجه خود زندگی خود را آنگونه که دوست داریم خلق کنیم».

    و اگر این اصل رو بپذیریم، به اندازه ای که این قانون پایه ای و بسیار بسیار بسیار مهم را در زندگی خود باور کنیم به همان اندازه میتوانیم نتایج زیبا خلق کنیم.

    اما اکثرا در این پذیرش مشکلی بسیار اساسی داریم و نقش عوامل بیرونی را پررنگ تر میبینیم،

    چون عوامل بیرونی مشهود و قابل لمس و منطقی هستند و مخصوصا در مواقعی که تضادی در زندگی ما رخ میده بسیار بسیار مقاومت شدیدی داریم و این اصل را نمیپذیریم و تقصیر را گردن عوامل بیرون از خود میندازیم.

    اما چه ما بپذیریم و چه رد کنیم واقعیت ماجرا تغییر نمیکنه و باورها و فرکانس غالب های ما و تکرار اونها زندگی ما را خلق میکنه.

    اقتصاد، تحریم، گرانی، گران شدن دلار، افزایش قیمت کالاها و بسیاری عوامل دیگر همه و همه مانند یک سونامی بزرگ هستند که به سمت ما میان، اما مهم نگرش و دیدگاه و عملکرد ما به این سونامی ( تضادهای زندگی) هست.

    اکثر مردم عامه زیر این سونامی نابود میشن اما عده کمی موج سواری رو یاد می‌گیرند و بر این سونامی سوار شده و به بالا پرتاب میشن. اینها همان متقین قرآن هستند.

    همان کسانی هستند که یومنون بالغیب را باور کردند و در راستای آن حرکت کردند.

    اینها همان کسانی هستند که باور دارند با صلاه ( توجه ) می‌توانند زندگی خود را خلق کنند پس به درستی صلات میکنند.

    و آیه های با ریشه «شیئ» به وضوح این قانون مهم و تاثیر آن در زندگی را فریاد میزند که اگر در مشیعت الهی حرکت کنیم رستگار میشویم و مشیعت الهی همان قانونمندی و قوانین خداوند هست و اصل و پایه این جهان که بر مبنای توحید بنا شده گویا این اصل هست:

    که تمام اتفاقات زندگی ما حاصل باورها، فرکانسهای غالب و کانون توجه ماست.

    تکرار این آیه ها به وضوح بیان میکنه که خداوند چیزی را برای ما نمیخواد و چیزی را برای ما مقدر نکرده،

    بلکه تنها چیزی که خداوند برای ما خواسته خوشبختی ماست اما در اختیار ما قرار داده و به ما قدرت داده که با کانون توجه و باورها، خواسته هایمان را انتخاب کنیم و این همان اصل توحید و یکتا پرستی در قرآن هست.

    و این موضوع قانون بسیار مهم دیگه ای را بیان میکنه:

    اینکه هر انسانی فقط و فقط کنترل زندگی خودش را داره و کسی نمیتونه کوچکترین تاثیر در زندگی فرد مقابل بذاره تا زمانی که فرد خودش بخواد و این یعنی ما از تغییر دیگران عاجزیم و این یعنی به دیگران کاری نداشته باشیم و سرمون توی کار خودمون باشه و بگذاریم دیگران اول خودشون بیان از ما بخوان و ما هم فقط در حد بیان موضوع اکتفا کنیم و بگذاریم طرف خودش انتخاب کنه.

    من از این موضوع قبلا ضربه خوردم چه به خاطر دلسوزی و یا هر چیز دیگه ای گیر میدادم ‌به‌طرف مقابل که باید این کارو بکنی ‌و همیشه بدترین فیدبک رو میگرفتم.

    چون میخواستم اون تغییر کنه اما خودم تغییر نکرده بودم و براستی که درست همینه که ما اول با نتایجمان با دیگران حرف بزنیم و اگه از ما راهنمایی خواستند توضیح بدیم.

    هر موقع این قانون را توی زندگی رعایت کردم آرامش زیادی داشتم و اعتماد به نفسم زیاد بود و از طرفی دیگران هم منو بیشتر دوست داشتند ‌ بمن احترام میگذاشتند.

    استاد عزیز و خانم شایسته گرامی بسیار سپاسگزارم که با گذاشتن این فایل و مرورش مطالب اساسی در ذهنم بیدار شد.

    خدا رو سپاسگزارم که هدایتم کرد و نوشتم.

    با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  7. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 884 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام بر استاد عباسمنش عزیزو خانم شایسته نازنین

    در مورد اصل اساسی آموزش که ابتدا خودت به آنچه می گویی عمل کن .

    استاد جان معادل این جمله را نثر زیبایی سعدی در کتابهای مدرسه داشتیم که عالم بی عمل به چه ماند به زنبور بی عسل .من این جمله را خیلی خوب از همون دوران مدرسه با تمام وجود احساس کردم و این جمله رفت نشست تو ذهنم .چون اطرافم پر بود از آدمهایی که خوب حرف می زدند و پای عمل همه می لنگید .من بارها می دیدم که بزرگترها مدام نصیحت می کنند و در و گوهر می افشانند ولی وقتی دقت می کردم می دیدم خودشون عمل نمی کنند .

    توبه فرمابان چون خود توبه کمتر می کنند

    چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند

    من هم رو این اصل حساس بودم واگر کسی مخالف گفته هایش عمل می کرد دیگه حرفش برام ارزشی نداشت .

    خودم هم در زندگی سعی کردم به آنچه می گویم عمل کنم .البته قبل تر ها شده بود که گاهی نظراتی می دادم و صد البته درست و به جا و ارزشمند که خودم به آن عمل نکرده بودم و دلیل آن شاید بهانه های که ذهنم برایم جفت و جور می کرد ولی در کل عملگرا هستم و از شعار دادن بیزارم .

    حتی در کارم که در حیطه آموزش و پرورش است خیلی مراقبت بیشتری دارم که آنچه می گویم خودم عمل کرده باشم مثلا برای آموزش تغذیه سالم خودم سعی می کنم در محل کار و در منزل به آنچه به دیگران می گویم عمل کرده باشم بارها پیش آمده بچه ها به من خوراکی های غیر سالم تعارف می کنند یا حتی همکاران من امتناع کردم بعد می گن یه بار اشکال ندارده ومن نمی پذیرم .

    در مورد آگاهی های این سایت هم از ابتدا با کسی صحبت نکردم مگر شاید به عدد انگشت یک دست هم نرسد و همان تعداد چهار پنج نفر که گاهی صحبتی کردم نتیجه نامناسب دیدم مثلا بی تفاوتی و عدم پیگیری با فراموش کاری که همان را هم قطع کردم و تمام تمرکزم بر روی خودم هست

    هنوز هم گاهی در جمع خانوادگی آن افراد پر مدعا را می بینم که همچنان در حال نصیحت و پند و اندرز و نظر دادن هستند و به زندگیشان که دقت می کنم می بینم که دقیقا مشکلاتشان از همان ادعا کردن و عمل نکردن است و وقتی می گویدپس چرا خودت عمل نمی کنی هزاران آسمان ریسمان هست که می بافند .

    خدارا شکر من در این مورد سعی می کنم عالی عمل کنم و خوب موفق هم بوده ام

    در مورد شرط دریافت هدایت الهی که رسیدن به مرحله عجز و درماندگی هست هم تجربه خوبی همین چند روز پیش دارم .

    یک تضاد برایم پیش آمده بود که هرچه به این در و اون در می زدم حل نمی شد .شاید یک ماه درگیر آن تضاد بودم هر راهی که به ذهنم می رسید را رفتم .هر آنچه می شنیدم را به کار می بستم خلاصه تمام راه های ممکن و غیر ممکن را امتحان کردم ولی جواب نبودند واقعا خسته و مستأصل شده بودم کنترل ذهن برایم سخت بود و آماج افکار ،ترس ها و افسوس ها شده بودم برای رهایی به قرآن متوسل شده بودم و آگاهی های سایت .

    خلاصه روزهای سختی بود در نهایت پس از کلی تلاش و تقلا رسیدم سر نقطه اول یعنی هیچ .

    دیگه وقتی به مرحله عجز و ناتوانی رسیدم دست از هر کاری شستم و فقط نظاره کردم هر آنچه بر من گذشته بود .

    دیگه به قول استاد عزیز. حسابی چک و لگدی شده بودم بعد دوباره اقرار به عجزو ناتوانی ام کردم و خداوند را به منبع قدرت ، بزرگی و توانایی یاد کردم و این دفعه درها باز شد راه ها پدیدار شدند ،نشانه ها آمدند آنوقت مثل موسی که عصارا بر آب زد و راه باز شد برای من هم در عین غیر ممکن بودن راه باز شد و معجزه رخ داد .

    راه حل بسی آسان و در دست ی بود واما من نمی دیدم . مقاومت داشتم وقتی به مرحله عجز رسیدم مقاومت ها از میان رفتند و در ها باز شد و غیر ممکن ها ممکن گردید .

    خدارا هزاران مرتبه شکر گزاری که درخواستم را پاسخ داد.

    خدارا شکر که قدرت و عظمت او در خدمت ماست اگر ایاک معبد و ایاک نستعین را در راس همه امور زندگی خود قرار دهیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1805 روز

    أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَىٰ

    وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَىٰ

    وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ

    ….

    وَمَا کُنْتَ تَرْجُو أَنْ یُلْقَىٰ إِلَیْکَ الْکِتَابُ إِلَّا رَحْمَهً مِنْ رَبِّکَ ۖ فَلَا تَکُونَنَّ ظَهِیرًا لِلْکَافِرِینَ

    …….

    وَکَذَٰلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا ۚ مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَلَا الْإِیمَانُ وَلَٰکِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا ۚ وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ

    با نام و یاد خدای عزیزم و تشکر از استاد نازنینم و مریم بانو و عرض سلام خدمت عزیزانم در این سایت توحیدی

    خواستم امشب اعترافی بکنم از روند تغییر شخصتی ام از بدو ورود به سایت تا الان، هم برای گذاشتن رد پا و هم برای تبیین موضوعی که شاید پاشنه آشیل خیلیا باشه…چون موضوع توحیدیه بنظرم مرتبطه با این موضوع

    و اون بحث توسله…

    اگر آیات بسیاری رو در قرآن مثل آیات بالا در نظر بگیریم متوجه میشیم که خود پیامبر هم محتاج هدایت بوده و حتی درکی از ایمان نداشته و خداوند تکاملی پیامبر عظیم الشان اسلام رو هدایت میکنه و رشد میده…پس این موضوع که ما به شخصی متوسل بشیم که واسطه بشه برای هدایت ما اشتباهه..ولی خداوند افراد یا موضوعات دیگه رو وسیله میکنه برای هدایت…درک این تفاوت نگاه عمیقی رو میطلبه…اینکه پیامبر وسیله هدایته اما هدایتگر نیست…مثل آتش که میسوزونه اما به امر خداوند… اینکه ما برای موضوعات مختلف از خود خداوند درخواست میکنیم و خداوند از طریق اسباب پاسخ میده…

    یادمه توی سرچی که داشتم در مورد لزوم توسل، آقایان دلیلی که میاوردند این بود که خداوند برای هر چیزی وسیله ای قرار داده…بنابراین برای ارتباط با خدا باید کسی رو وسیله کرد…این موضوع خیلیا رو گمراه کرده…ببینید خداوند اتفاقات رو بوسیله اسباب رقم میزنه و این درسته…اما این از سمت خدا به سمت خلقه..یعنی افاضات از طریق موجودات تحقق پیدا میکنه…این سیر از حق به سمت خلقه…اسمشو میزاریم تنزل و کاملا هم درسته…اما از خلق به سمت حق چی؟ آیا تو این موضوع هم اسباب مفهوم داره؟ پاسخ منفیه..این دیگه میشه شرک… خیلی نکته ظریفیه…از یه اصل بدیهی یه موضوع بیربط رو میخوان اثبات کنن!

    مثلا کسی که مریضه از خداوند درخواست شفا میکنه..خوب اصلا کلام بیمار به امر خدا بر زبانش جاری میشه و خداوند همزمان هم شنونده است هم گوینده و برای دریافت دعای بیمار خدا بالای آسمونا و جداب از خلق نیست که چیزی واسطه بشه که دعا رو بشنوه و این با ابتدایی ترین اصول توحید در تضاده…اینجا واسطه ای نیست و خداوند در معیت با هستیه و بین خداوند و هستی هیچ حایلی نیست والا تکثر میشه و با اصل واحدیت و یگانگی خداوند در تضاده…همون که خدا میگه از رگ گردن بهمون نزدیکه یا میگه هو معکم این ما کنتم…خدا همه جا با شماست…منظور حضور فیزیکی نیست که یه خدایی هست پیش ماست ما نمیبینیمش بلکه منظور اینه که ما نوری هستیم از یک منبع که هر لحظه به ما وجود میبخشه و در ما و معیت با ماست…اما خداوند پاسخ دعای بیمار رو در دستان یه پزشک قرار میده که اون بیماری برطرف میشه… خلط این دو موضوع میشه اینکه ما به اون وسیله میچسبیم و شفا رو از اون میبینیم و اونو مستقلا یا به موازات اراده خدا دارای اثر گذاری میبینیم…

    وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیبًا إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَهً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ ۚ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا ۖ إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ

    خلاصه مطلب اینکه تمام هستی به قول استاد به یک میزان به خداوند نزدیک اند و هیچ واسطه و فاصله ای نیست…

    خود پیامبران هم هدایتشونو به واسطه فرشتگانی دریافت میکردند که حامل پیام الهی بودن و خودشون قدرت هدایتگری نداشتن…حالا ما بیایم از فرشتگان درخواست هدایت کنیم؟!

    إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ ۖ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُوا لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ

    همانا کسانی که جز خدا میخوانید بندگانی همچون شما هستند…پس آنانرا بخوانید تا به شما پاسخ دهند اگر راست میگویید

    یا اینکه خداوند میفرماید فرشتگان حامل عرش برای مومنین استغفار میکنن اشاره به سیستمی داره که بسیاری از خطاهای مومنین به شرط قابلیت بی اثر میشه و در زندگیشون تحقق پیدا نمیکنه نه اینکه مثلا خداوند یکسری فرشته خلق کنه که مدام بهش بگن خدایا این تن بمیره اینپ ببخش یا اونو ببخش…انگار خدا یکسیه نشسته روی تخت و یه عده دور و ورشن و میگن خدایا به خاطر ما از گناه فلانی بگذر…درک توحید و یگانگی خداوند پاسخ خیلی از مسائل رو روشن می‌کنه…

    و اما اعتراف بنده اینه که بنده به شدت در این موضوع مقاومت داشتم و هنوز هم دارم و از مشرکان بودم…و از خداوند میخوام قلبمونو از نور هدایتش روشن کنه..و البته که ما وظیفه داریم در مقابل امامان و پیامبران در نهایت تواضع و احترام باشیم اما باید مراقب باورهامون باشیم…

    رَّبَّنَآ إِنَّنَا سَمِعۡنَا مُنَادِیࣰا یُنَادِی لِلۡإِیمَٰنِ أَنۡ ءَامِنُواْ بِرَبِّکُمۡ فَـَٔامَنَّاۚ رَبَّنَا فَٱغۡفِرۡ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرۡ عَنَّا سَیِّـَٔاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ ٱلۡأَبۡرَارِ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      علی قادری چاشمی گفته:
      مدت عضویت: 2047 روز

      سلام به دوست خوب و نازنینم

      آفرین به این درک مفهومی

      حقیقتا قابل تحسین و تقدیره این حد از معرفت

      چقدر عالیه که همه چیز رو وحدت وجود و توحید ببینیم

      به قول مولانا که

      این سبب ها بر نظرها پرده‌ها است

      که نه هر دیدار صنعش را سزاست

      دیده ای باید سبب سوراخ کن

      تا حجب را برکند از بیخ و بن

      تا مسبب بیند اندر لامکان

      هرزه بیند جهد و اسباب و دکان

      دیده ای از شاه خواهم شه شناس

      تا شناسد شاه را در هر لباس …

      وقتی که با مفهوم وحدت وجود آشنا بشی می تونی این حرف ها رو درک کنی و به قول استاد اگر به اینها عمل کنی می تونی از مفهوم به ورای مفهوم بری و به توحید برسی، چون توحید رو در عمل جاری می کنی و از اون نیرو نه در سطح درک و مفهوم بلکه در عمل بهره مند میشی،

      واقعا اجرای توحید در عمل چه مرتبه زیبایی از ایمانه

      خداوندا از تو برای دوست خوبم و خودم اخلاص در عمل رو طلب می کنم.

      الحمد لله رب العالمین

      بوسه ای از رحمت و مهر برای مهربانی چون تو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حسین و نرگس گفته:
        مدت عضویت: 1805 روز

        با نام و یاد هستی بخش و سلام خدمت علی آقای عزیز…تمام مشکلات ما انسانها در موضوع توحید با درک یک کلمه حل میشه، و اون کلمه وجوده…اگه به ذهن منطقی بگیم میشه وجود رو کد نویسی کرد پاسخش مثبته و دلیلش اینه که ذهن منطقی ظهور وجود رو درک میکنه نه خود وجود رو و اونو به وجود تعمیم میده…مثلا اگه به دانشمندان حوزه هوش مصنوعی و دیپ لرنینگ بگیم میتونید آگاهی یا شعور رو کدنویسی یا تعریف کرد پاسخشون مثبته…بخاطر اینکه اونها رفتار رو که خروجی شعوره میبینن و میگن خوب اینکه کاری نداره در حالی که رفتار انسان تلفیقی است از شعور و هوش… نمیدونم چطوری توضیحش بدم…وجود چیزیه که با ذهن نمیشه درکش کرد و فقط با قلب میشه درکش کرد ، اما همین وجودو بخوای توضیح بدی مجبوری از هوش و زبان ذهن منطقی استفاده کنی و قطعا مخاطب نخواهد فهمید تو چی میگی! و نمیشه دریا رو در یک فنجان عرضه کرد…یا وقتی استاد در مورد خداوند از واژه انرژی استفاده میکنن خیلی از افراد درکشون همون انرژی e=mc2 هستش در حالی که استاد منظورش این نیست…درک تمام مباحث توحید در گرو شناخت قلبی و درک وجوده و رسیدن به این مرتبه از معرفت با رسیدن به مقام صمت محقق میشه…وقتی باورهای مخرب یک به یک شناسایی میشن و نقطه مقابلشون با ممارست در نفس شکل میگیره، این دو مثل دو زوج با هم ازدواج میکنن و در هم فانی میشن و در پس سکوت ناشی از این فنا صدایی هست که حقیقت رو به قلب انسان معرفی میکنه…و نفس و ما سویها …به میزانی که نفس ساکت و تسویه میشه قلب بیدار و آگاه میشه و صدای خداوند رو که در سکوت ذهن شنیده میشه رو ادراک میکنه…فالهمها فجورها و تقویها…از خداوند درخواست میکنم همه ما رو توفیق معرفت قلبی عنایت کنه و از کثرت به وحدت سلوک بده ان شاالله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          علی قادری چاشمی گفته:
          مدت عضویت: 2047 روز

          سلام و درود به حسین عزیز ( البته اگه اشتباه نکنم)

          چطوری برادر

          آفرین میگم به درک و شعور درونی ات که در کلمات و جملاتت هویداست

          کاملا با تو همفکر و موافقم که نخواهیم توانست اون وجود بی شکل رو درک و تعریف کنیم. چون تعریف و توصیف کاری ذهنیه و ذهن در مقابل ذات کور کوره

          فقط وقتی میشه از نظر معنایی در مورد وجود لامکان و لازمان صحبت کرد که قلباً و وجوداً به مرتبه ای از مراتب درک وجودی رسید و بزرگان و عرفا و پیامبران در سیر و سلوک درونی پرده از ذات حقیقی وجود اصلی خودشون برداشتند و جالبه که در اون مرتبه هم اعتراف کردند که ما عرفناک حق معرفتک

          البته این جمله پیامبر به این مفهوم نیست که نباید در مسیر شناخت اون وجود حرکت کرد بلکه منظور سفر بی نهایتی هست که از جنس حد حدودات ذهنی نیست و ذهن که زائیده زمان مکان و ماده است نمی تواند آن نامحدود را درک کند.

          مثالی که از دریا و فنجان زدی خیلی نزدیک این مفهومه

          به نظرم هرچقدر که بتونیم در مسیر درک عظمت وجود حرکت و صحبت کنیم داریم ظرف وجودی رو گسترش میدیم و توانایی های ذهن رو بیشتر می کنیم و به قول استاد که ظرفمون برای دریافت ثروت و نعمت که همه و همه خود ظهور حضرت حق اند بزرگتر می کنیم.

          وقتی استاد در فایل لایو قدیمی که امروز روی سایت گذاشتن در مورد معنوی بودن ثروت صحبت کردن و اینکه تنها راهی که میشه به خدا رسید ثروتمند شدنه ، داشتم به همین باورهای ناسالم و آلوده ای که در ذهن دارم و نفسم اونها رو زیبا جلوه میده فکر می کردم و اینکه چه جهاد اکبری می خواد پاکسازی و سامان دادن به این نگرشی که بر من عارض شده

          واقعا که باید تک تک باورها رو شناسایی کرد و تغییر داد و مراتب تهذیب نفس رو پله به پله پیش رفت تا به قول خودت آرام آرام صدای سکوت رو شنید.

          خدا رو بابت این هدایت ها و هم مداری ها بسیار سپاس میگم و ازش توفیق عمل کردن به این آگاهی ها رو مسئلت دارم.

          به امید رحمتت ای مهربانترین مهربانان

          دوست دارم حسین جان

          سرشار از وجود الهی باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
          • -
            حسین و نرگس گفته:
            مدت عضویت: 1805 روز

            بنام خدا و سلام مجدد خدمت علی آقای عزیز…نکته مهمی گفتین، بحث ثروت…ببینید هستی که فوق تصوره…این هستی به قول خداوند تنزل میکنه… در قالب تعینات…تعینات تنزل میکنه در قالب اسما و اسما تنزل میکنه در قالب ماده…نکته مهمی که اینجا درکش باعث متفاوت شدن امثال مولانا از حلاج ها میشه درک این موضوعه که این تنزل در متن هستی مستوره یعنی واقعا چیزی از چیز دیگر منبعث نشده و تمام این تنزلات صرفا یک شهوده در صقع ربوبی و در واقع چیزی از چیز دیگر صادر نشده! و آیه لم یلد و لم یولد اینو بحث میکنه…بحث خلیفت الله بودن اینجاست که انسان نماینده اسمای الهی میشه…در واقع هستی نه غفوره نه رحیمه و تمام این تعابیر مربوط به تنزله…چنانکه امیر المؤمنین علیه السلام مى فرماید و کمال توحیده الاخلاص له و کمال الاخلاص له نفى الصّفات عنه لشهاده کلّ صفه انّها غیر الموصوف و شهاده کل موصوف انّه غیر الصفه. یعنی اگه ما هستی رو پروجکت کنیم و تصویر کنیم در عالم ملکوت میشه اسما و در عالم ملک میشه تمام جهان مادی که مشهود ماست…خوب با این تفسیر بهترین تصویری که ما میتونیم از خداوند درک کنیم اینه که در عالم ملکوت بشیم نماینده اسما…بشیم غفور بشیم رحیم بشیم غنی و در جهان مادی هم تجلی همون اسما باشیم…بصورت ثروت بصورت عشق و مودت و …بشیم ستارالعیوب و چشم بپوشیم از خطای دیگران…بشیم غنی و ثروتسازی کنیم و … ان شاالله خدا به هممون توفیق روز افزون عنایت کنه…دوست دارم برادر و ممنون از نقطه آبیت که دلمو روشن کرد

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 896 روز

    خداوندا بیامرز آن گناهانم که پرده ی پاکدامنی ها درد

    خداوندا بیامرز آن گناهانم که عذاب و کیفر فرود آرد

    خداوندا بیامرز آن گناهانم که نعمتهارا دگرگون سازد

    خداوندا بیامرز آن گناهانم که اجابت دعا باز دارد

    خداوندا بیامرز آن گناهانم که امید را قطع می‌کند

    خداوندا بیامرز هر گناهی که کرده ام و هر خطایی که از من سرزند

    خداوندا همانا من با یاد تو به تو نزدیکی جویم و به وسیله ی تو از درگاه تو شفاعت خواهم و به حق بخشندگی ات از تو درخواست میکنم که مرا به خودت نزدیک کنی و یاد خود را در دلم افکنی…

    دوستان عزیزم من این روزها این هدیه قشنگ که معنی دعای کمیل هست رو دریافت کردم دوسداشتم کمی از اون رو هم با شما به اشتراک بزارم

    امیدوارم لذت ببرید

    عاشقتانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  10. -
    عادل شیرزاد گفته:
    مدت عضویت: 2283 روز

    سلام به استاد عزیزم و سلام به خانوم شایسته عزیز و تمام هم خانواده ای های باحال سایت عباس منش.

    استاد می‌خوام یه چیزی رو بهتون بگم چون می‌دونم که شما کامنتارو میخونید.استاد من بزرگترین پاشنه آشیلم که نمیزاره هیچ حرکتی انجام بدم همین بحث رسالته.تقریبا پنج سال از عمرم و فقط منتظر موندم که بتونم رسالتمو پیدا کنم که هنوزم دارم دنبالش میگردم،با اینکه میدونم که هیچ رسالتی وجود نداره اما باورش نکردم.ولی چند روزیه که دارم روش کار میکنم.آقا من می‌خوام یه پیامیو بدم به همه بچه های که دنبال رسالت خودشونو.هرچند شاید همه این حرفمو درک نکنند.من به عنوان کسی که پنج سال دنبال رسالت خودش گشته،اینو می‌خوام بهتون بگم که برید از زندگیتون لذت ببرید دنبال پیداکردن هیچی نباشین.هیچ چیزی برای پیدا کردن وجود نداره.بربد از زندگیتون لذت ببرید،کم کم به لذت های بیشتر هدایت میشین فقط تجربه کنید و بگذرید به هیچ چیز نچسبیده من پنج سال چسبیدم به پیداکردن رسالتم،آخرشم فهمیدم که اگه از زندگیم لذت ببرم،لذت های بیشتر و بیشتری وارد زندگیم میشه و همین مسیر تا آخر ادامه داره.بچه ها به خدای احد و واحد قسم هیچ رسالت و کار و طرح الهی برای هیچ کس مشخص نشده.اینو درک کنید.من که می‌خوام این فایلو بالای یک میلیون بار گوش بدم.به خدا بالای یک میلیون بار گوش بدم تا دیگه صدای این نجواهای فلج کننده رو نشنوم که میگن برو دنبال رسالتت و تا پیدا نکردی هیچ کاری نکن.من با گوش کردن به این نجواها پنج سال از عمرم و تلف کردم و تازه دارم تغییر میکنم.شما اینکارو نکنید شما عمرتونو با گشتن دنبال رسالت تلف نکنید الکی.به خدا فقط هدف زندگی لذت بردن از زندگیه.همین.

    فقط دوست داشتم این تجربمو باهاتون به اشتراک بزارم تا بچه های دیگه سایت اشتباهی که من مرتکب شدم و مرتکب نشن.

    آقا خیلی مخلصیم.استاد من عاشقتم به خاطر این آگاهی های نابی که باهاشون به اشتراک میزاری‌.خیلی دوستون دارم.

    بچه ها یه خواهیم دارم.اگر کسی تجربه ای داره از دنبال رسالت گشتن و آخر به این نتیجه رسیده که فقط باید از زندگی لذت برد،زیر همین کامنتم ریپلای بزنه که هم من استفاده کنم هم بقیه بچه ها⁦🙏🏻⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      پریسا خورسندی گفته:
      مدت عضویت: 2517 روز

      به نام خدا

      سلام دوست عزیز من هم حدود یک سال و خورده ای دنبال رسالتم بودم و گشتم و کار کردم و چیزای جدیدی یاد گرفتم ولی نتونستم رسالتم رو پیدا کنم من رشتم معماری هست و یک سال و خورده ای رهاش کردم چون فکر میکردم علاقه ای بهش ندارم و رسالتم نیست ولی الان دوباره شروع کردم که کارش کنم و از مسیر لذت ببرم و چیزای جدید تجربه کنم چون به این باور رسیدم که به جای اینکه بگردم دنبال اینکه رسالتم چیه,کارایی که دوست دارم و ازشون لذت میبرم رو انجام بدم کم کم تو مسیر عمل به این کارهایی که دوسشون دارم خداوند همه چیز رو راجع به رسالتم بهم میگه پس لازم نیست دنبالش بگردم و فقط عمل کنم و از مسیر لذت ببرم همه چیز کم کم بهم گفته میشه وقتی تکاملم طی بشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1913 روز

      سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. از خوندن کامنت زیبا وآگاهی بخش شما لذت بردم. این فایل آگاهی بخش هدایت امروز من بود در جواب سوالی که از خداوند مهربون پرسیدم، که مسیر ثروتمند شدن وشغل مناسب یا به قول شما رسالت من چیه؟ با خوندن کامنت شما به فکر فرو رفتم. مدت یکسال و نیمه که تو این مسیر زیبا هستم ولی باتوجه به اینکه مسیر علایقم موسیقی وخوانندگی وهنره، من فعلا کارمند مرکز بهداشت هستم . فعالیت شغلی من ربطی به مسیر علایقم نداره. واین نجوای ذهنم که مسیر لذت بردن من چیه دائما ذهنم درگیر کرده، به نظرتون با چه باوری می تونم ذهنمو ساکت کنم. آخه استاد همیشه میگه تو مسیر علائق تون که برید ثروت، آرامش وهمه چیز رو به دست میارید. ممنون میشم راهنماییم کنید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        عادل شیرزاد گفته:
        مدت عضویت: 2283 روز

        سلام آزاده خانم.طبق قانون ما به هر چیزی توجه کنیم یا هر فرکانسی داشته باشیم یا هر احساسی که داشته باشیم،طبق قانون شرایط جوری پیش می‌ره و اتفاقاتی میفته که اون احساس رو بیشتر و بیشتر در ما به وجود میاره.شما پرسیدین که مسیر لذت بردن من چیه؟جوابش خیلی ساده ست.فقط به چیزایی توجه کنید که به شما احساس لذت و شادی میده.دنبال این نباشید که چرا تا الان اون لذت واقعی و شغل مورد علاقه رو پیدا نکردم.شما وقتی از زندگیتون لذت ببرید یعنی سعی کنید که احساس لذت داشته باشید،کم کم اتفاقاتی در زندگی شما به وجود میاد که شما رو زمان بیشتری در احساس لذت نگه میداره.به همین سادگی.هیچ چیز خاصی نیست.جواب نجواها رو هم با دلایل منطقی بدید.اگه پیدا نکردید دلایل منطقی رو،بگید خدایا خودت هدایتم کن که دلایل منطقی واسه این نجوا پیدا کنم.راه پیدا کردن دلیل منطقی ساده ست و پیدا میشه.ساختن باورم که خیلی ساده ست.کار پیچیده ای نیست.ولی مسأله اینجاست که شما باید به این نتیجه برسید که آقا این حرفی که توی ذهنم تکرار میشه که مسیر برات چیه،آیا داره به من کمک می‌کنه یا نه،آیا داره احساس منو خوب میکنه یا نه.اگر احساس بدی به شما میده،یعنی باید تغییرش بدید.و در آخر همه چی به خود شما بستگی داره.خودتون باید حرکت کنید باگ های ذهنیتونو پیدا کنید و درستش کنید.

        شاد و سلامت باشید👋

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
          مدت عضویت: 1913 روز

          سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. از راهنمایی های عالیتون بی نهایت سپاسگزارم. خیلی زیبا در رابطه با کنترل نجواها گفتید فکر می کنم من تو بارورسازی فوق العاده عمل کردم ولی تو کنترل نجواها وترس ها وتردید ها ضعیف عمل کردم البته به نظرم نیاز به زمان بیشتری دارم تا تو این زمینه ها تکاملم رو طی کنم، چون با توجه به اینکه خیلی از دوره های استاد رو خریدم ودارم روی خودم متعهدانه کار می کنم ولی هنوز اون جسارت عمل رو در وجودم پیدا نکردم. اگه ممکنه در رابطه با باگ های ذهنی میشه واضح تر راهنماییم کنید. منظورتون نشتی های انرژی یا نشتی فرکانسیه، که باعث میشن به ثبات فرکانسی نرسم؟

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            عادل شیرزاد گفته:
            مدت عضویت: 2283 روز

            سلامت باشید.

            منظورم مقاومت های ذهنی شماست وقتی که یه هدفی رو میخواسد بهش برسید.یا به زبان ساده همون ترمزها.که با دلایل منطقی که برای شما منطقیه،ذهنتونو ساکت میکنید و فرکانس خواسته هاتونو می‌فرستید.به نظرم دوره های استادو گوش بدید،متوجه میشید داستان چیه.هرچی بیشتر گوش بدید،بیشتر متوجه میشوید.برای اینکه متعهد باشید به کار کردن روی باورها و هر لحظه رو باورا کار کردن،جلسات یک تا پنج روانشناسی ثروت یک(درباره اهرم رنج و لذت)کمکتون می‌کنه.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
            • -
              آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
              مدت عضویت: 1913 روز

              سلام دوست عزیزم، ازاینکه باعشق وسریع جواب سوالم رو دادید ممنونم. دقیقا متوجه صحبت هاتون شدم، چه همزمانی جالبی در حال حاضر در حال گوش دادن جلسات اولیه ی روانشناسی ثروت هستم. واهرم رنج ولذت رو در رابطه با یکی از ترمزهای زندگیم نوشتم وهر روز می خونم. بازم ممنونم عالی برام توضیح دادید. تو این مدت که روی خودم کار می کنم متوجه ترمزهام شدم ولی یه چیزی که هست اینه که استاد میگه شما سمت خودتون رو انجام بدید وجهان بقیه کارها رو به راحتی براتون انجام میده، مثلا در زمینه روابط و… شما تمرکز کن روی نکات مثبت وزیبایی های همسرت جهان بقیه مارها رو انجام میده یا طرف تغییر می کنه یا از توی زندگیت میره بیرون، یه سوالی که تو تمام این مدت ذهنمو درگیر می کنه اینه که آیا این روند هم تکامل می خواد، یعنی ما هیچ اقدام عملی نباید انجام بدیم فقط تمرکز کنیم روی خودمون؟

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: