گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh-15.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-27 07:33:072024-04-30 02:31:56گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خداشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بخشی از صحبت های زیبا و تاثیرگذار استاد:
احساس بد مثل آتش است ولی مشکل اینجاست که ما نمی دانیم احساس بد اینقدر بد است، سم است ، از هر سمی خطرناک تر است
اگر بدانیم که اینقدر خطرناکه حتماً یک راهی برایش پیدا میکنیم
با تغییر نگاه مان با به یاد آوردن اتفاقات ناجالبی که بعداً خیر شده برای ما
یا با آن نگاهی که میگوید هر آنچه مرا نکشد قوی ترم خواهد ساخت
*
اگر بتوانم احساسم را در این شرایط سخت بهتر کنم، لاجرم – من همیشه روی این کلمه لاجرم تاکید میکنم – اتفاقات خوب می افتد. این قانون خداوند است.
*
وقتی می توانی احساست رو خوب نگه داری حتی در شرایط به ظاهر ناجالب، آنقدر اتفاقات خوب زیاد برات می افتد که می توانی بگویی اتفاق بدی برایت نیفتاده در این سالها
سلام استاد عزیزم…
امیدوارم خوب باشید . راستش فقط یک چیزی رو میخوام بگم.
استاد وقتی در کنار افراد دیگه قرار میگیرید و یک کلمه در کنار اونها دهن باز میکنید و شروع به صحبت میکنید یک مسئله ای کاملا عیان هست…
اونم اینکه سطح درک و آگاهی شما قابل قیاس با افراد هم صنف خودتون نیست…..
قدرت بیان شما قابل مقایسه نیست…
رسوندن مفهوم به مخاطب قابل مقایسه نیست و اونم فقط از یک چیزی میاد ، اینکه شما تک تک این صحبت ها رو با تمااااااااام وجود لمس کردین و درکش کردین تو زندگی. یک اصل رو درک کردین بارهااااا تجربه کردین استفاده کردین بعد برای ما توضیحش دادین . نه اینکه فقط یادبگیرید و بعد بیایید یک چیزی روتوضیح بدین …
شما تکتک این حرفهایی رو که میزنین با تماموجود در هر لحظه به معنای واقعیییییی توی زندگیتون درک کردین…
و من چقدر خوشحالم که هنوز در مدار شما و همراه شما هستم عزیز دلم….
می بوسمتون به امید دیدار ❤🤍
بنام خدای هدایتگرم به سوی هرآنچه من میخواهم
سلام به استاد و مریم عزیزم
استاد جنس حرف هاتون خیلی نابه، وقتی شما صحبت میکنید، حرف هایی میزنید که سرتاسر ازش احساس لیاقت و توحید و باورهای ناب که منجر به عمل میشه، درک میکنم
شما انقدر خوب روی بحث عزت نفس و ارزش لیاقت کار کردید که به تمام مسائل طورینگاه میکنید که اگر اون تونسته منم میتونم، یا من چطوری از رفتار این شخص میتونم تو زندگیم استفاده کنم، به جای اینکه بیاید بگید که فلانی ادم خیلی بزرگی بود، اون استثنا بود، من که نمیتونم مثل اون باشم
من این ویژگی شما بشدت تحسین میکنم، این احساس لیاقتی که باعث شده نعمت های بیشتری دریافت کنید تحسین میکنم
تحسینتون میکنم این ویژگی که دارید، دنبال حرف های قشنگ زدن یا حرف های قشنگ شنیدن نیستید، دنبال این هستید که اگر این حرف درسته، چطور تو زندگی من کاربرد داره
استاد شاید بقیه بچه ها این موردی که برای من بشدت اهمیت داره، درک نکنن ولی من چون بیشترین کج فهمی ها و درس های زندگیم از این جنس حرف ها بوده، الان با تک تک سلول هام درکش میکنم که اگر حرف شخصی درسته، چه کاربردی تو زندگی من داره و من از اون شخص چیزی کم ندارم، هر چیزی که خدا به اون داده به منم داده من فقط باید نوع نگاه و طرز فکرم عوض کنم
خدا سپاسگزارم که الگوی قشنگی مثل شما تو زندگیم قرارداده تا بهترین این سیستم و نیروی عظیم بتونم درک کنم
در پناه الله یکتا، همیشه شاد، خوشحال و غرق نعمت و آرامش باشید
همتون دوست دارم ️️️
سلام
سلام خدمت رب العالمین سلام خدمت قدرتمند ترین قدرت کل کیهان خدای وهاب
خدایا شکرت که دوباره فایل بی نظیری از استاد عباس منش را دریافت کردم و با گوش جان شنیدم
خدایا شکرت که سعادتی به من داده ای برای دریافت این فایل بی نظیر
در این لایو بی نظیر از آقای عرشیانفر بسیار تشکر میکنم به خاطر سوالهای خیلی عالی که از استاد میپرسیدند و استاد جوابهای بینظیر میدادند
آقای عرشیانفر واقعا تحسینتون میکنم و از شما ممنونم و سلامتی و موفقیت شما را از پروردگارم درخواست میکنم
شهود یعنی اینکه خداوند ما را هدایت میکند
زمانی ما هدایتهای خداوند را دریافت میکنیم که احساسمان خوب باشد
وقتی غمگین باشی و احساست بد باشد شیطان با تو صحبت میکند
یوسف پیامبر باش اگر احساست بد باشد نمیتوانی هدایت شوی
هدایت که می آید میگه یک کاری را انجام بده
دنیا یک دنیای فرکانسی است
وقتی بیای در احساس خوب هدایتها یواش یواش می یاد
اگر هدایتها را دریافت کردی و انجام دادی زندگیت آرام آرام بهتر و بهتر میشود
خورشید وجود داره وقتی که پنجره را باز کنی
چطوری پنجره را باز کنیم
با نگه داشتن اینکه در موقع غم احساست را خوب کنی
به خودت بگی الخیر فی ما وقع
با این نگاه که
اگر بدانیم احساس بد آتیش هست آنوقت دستمون را داخل آتیش نمیکنیم
با این نگاه که
هر آنچه مرا نکشد قوی ترم خواهد کرد
با این نگاه
اگر بتوانم احساسم را خوب کنم لاجرم لاجرم اتفاقات خوب می افتد
این قانون خداوند است
وقتی بتوانی احساست را خوب نگه داری در شرایط به ظاهر بد
آنقدر اتفاقات خوب برایت رخ میدهد که میتوانی بگی اتفاق بدی دیگه برام رخ نمیدهد
خدایا شکرت بابت تمام این آگاهی هایی که امروز به من دادی خدایا شکرت کمکم کن بتوانم در شرایط به ظاهر بد احساسم را خوب کنم و اتفاقات خوب را تجربه کنم
خدایا شکرت که استاد عباس منش سلامتی دارند
خدایا بابت وجود استاد عباس منش بینهایت سپاسگزارم
استاد عزیزم در کل دنیا الان شما بهترین استاد روی زمین هستید چقدر عالی توضیح میدین
تحسینتون میکنم استاد عاشقتونم
خدایا استاد عباس منش را در پناه خودت حفظ کن
الان میخواهم دفترم را بیاورم و از اول فایل تمام کلمات و آگاهی ها را مو به مو یاد داشت کنم واقعا حیفه از این آگاهی ها ساده گذشت
بعد از ارسال کامنتم حتما این کار را انجام میدهم
برای همه دعا میکنم
شاد و سلامت و موفق و ثروتمند باشید به تمام خواسته هایتان برسید الهامات خداوند را دریافت کنید و به آنها عمل کنید و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
⭐💧💧❤❤🎈🎈🌷🌷🙏🙏🇱🇷🇱🇷
بنام خدا
سلام استاد ، سلام خانم شایسته ، سلام دوستان همفرکانسی
خیلی وقته ننوشتم !
استاد خدایی خیلییییی حال کردم. شما استاد اساتیدی واقعا . خدایی خیلی سخنور و نکته سنجی. کیف میکنم برای اینهمه دانش و آگاهی شما.
اون دوستتون همش سعی داشت توی حرفاش استوره سازی کنه و حرفاش یه جوری بود قوانین ساده جهان هستی رو خیلی پیچیده رو رمزآلود و سخت جلوه میداد ، یه جورایی به حرفاش احساس جالبی نداشتم و ممکن بود برای خیلی ها باورهای نامناسب ایجاد کنه با حرفاش ، ولی شما خیلی استادانه و به موقع حرفشو قطع کردی و آگاهی های درست رو بشکل ساده و قابل فهم بیان کردی.
انصافا کیف کردم برات . گاهی برام عادی میشه که شما چقدررررر حرفه ای و استاد هستی. گاهی مثل الان کاملا هدایتی با شنیدن حرف بقیه آدم هایی که توی این حوزه تدریس میکنن یادم میاد شما سطحت هزاران مرتبه از بقیه بالاتره و افتخار میکنم که شاگرد شما هستم و برات بهترین ها رو آرزو میکنم و تمام تلاشم رو میکنم که با تغییر شخصیتم و با عملگرا بودنم قدردان و سپاسگزار آموزه های شما باشم.
توی این یکسال که با شما کار میکنم و فقط و فقط آموزه های شما رو دنبال میکنم ؛ فهمیدم اصل و اساس قانون جذب و آفرینش در جهان هستی بر “احساس” استواره . اصن همه چی احساسه ؛
اثر بخشی قانون “فرکانس” بر پایه احساسه
قانون “توجه” تعیین کننده نوع احساسه
قانون “اعراض” کنترل کننده احساسه
قانون انتظار تعیین کننده احساسه
کنترل ذهن برای تعیین نوع احساسه
مدیریت ورودی ها برای تعیین احساسه
توحید و مونوتیزم خوب کننده احساسه
شکرگزاری مثبت کننده احساسه
ایجاد “عزت نفس” برای خوب کردن احساسه
قانون استفاده از سوالات خوب برای خوب کردن احساسه
لزوم زندگی در لحظه حال برای خوب کردن احساسه
قانون تسلیم برای خوب کردن احساسه
استفاده درست از قدرت کلام برای خوب کردن احساسه
و کلی قانون دیگه که همشون بر پایه احساس خوب = اتفاقات خوب ، استوارن.
بی نهایت سپاسگزارم که بخاطر وجود با ارزش شما و آموزه های قابل فهم و ساده و روان و زیباتون کنترل بسیار خوب و قوی روی ورودی های ذهنم دارم و در 70-80 درصد اوقات روز حالم خوبه و اتفاقات خوبی رو دارم تجربه میکنم ، مدام خبرهای خوب میشنوم ، هدیه دریافت میکنم ، برخوردهای خوب می بینم ، سلامتم ، آرومم ، ورودی های مالی خوبی دارم ، دغدغه هام یکی بعد از دیگری از بین رفتن ، همه چی در زندگیم خوب و زیبا و آروم و شاد و در صلح و دوستی و عشق و آرامشه.
خدایا شکرت برای همه نعمت هایی که بهم دادی و همه نعمت هایی که در راه رسیدن به من هستن.
استاد سپاسگزاررررررررررم
خانم شایسته سپاسگزارم
1400/10/06
ایاک نعبد و ایاک نستعین
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
این یه آیه رو اگه بفهمیم به تنهایی کافیست ودرکش کنیم تمام نعمتها و ثروتها به زندگیمون وارد میشه راحت و آسون خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان
باز هم فایل جدید و آگاهیهای جدید و قدمهای جدید و رسیدن به خواسته های جدید ممنونم استاد عزیزم که با جون و دل برای ما فایلی میذارین که خوب میکس میشه با افکار ما
وقتی خدا رو در دلمون بیاریم آرام هستیم ولی وقتی که آرام نیستیم و نگرانی و پریشانی و استرس داریم باعث میشه نجواهای شیطان بالا بره و در این مواقع هدایت الله رو نه میشنویم و نه میفهمیم اینجاست که باید اون چیزی رو که از این قانون و صحبتهای استاد فهمیدیم و درک کردیم رو بکار ببریم سریع ذهن رو کنترل کنیم و خودمون رو با گفتن جملات تاکیدی و یا بیرون رفتن آروم کنیم و احساسمون رو خوب نگه داریم و اولین کاری که میکنیم از خداوند هدایت بخواهیم اون موقع خیلی سخته اما این مهمه که ما خودمون رو در مسیر درست قرار بدیم سعی کنیم از مسیر خارج نشیم
اگر از مسیر خارج بشیم مثل گرد باد دور خودمون میچرخیم و به درو دیوار میخوریم و نتیجه خوبی در بر نداره جز احساس بد و دور شدن از خواسته ها و جدا شدن از منبع
وقتی احساس خوب باشد اجازه میدیم خداوند مارو هدایت کند با احساس بد هیچ کاری درست نمیشه تمام درها بسته میشه برامون
خدارو شکر میکنم که تونستم در کنار این استاد و فایلهای بی نظیرشون هر روز آگاهتر و بهتر از یه ساعت قبلم قدم بردارم و این یعنی پیشرفت خیلی خوشحالم و از خداوند میخواهم منو هر لحظه هدایت کند و دستمو بگیرد که از مسیر خارج نشم و تعهد دادم اینقدر این فایلها رو گوش کنم که بتونم در هر شرایطی نجواهای شیطان رو کمتر و کمتر کنم تا بتونم صدای الله رو بشنوم خدایا شکرت سپاسگزارم
ودارم سعی و تلاش میکنم این قانون رو در همه امور زندگیم بکار ببرم
که میدونم نتیجه اش بسیار عالیست زندگیم روان شده کارهام به راحتی و آسونی انجام میشه
آرامش دارم نعمت و ثروت وارد زندگیم شده و میدونم بیشتر از این کار کردن به خواسته هام رسیدن است پس ادامه میدم به کمک الله و استاد عزیزم
هر جا هستین خداوند یار و نگهدارتون عزیزان من
سلام به استاد عزیزم
خداوند چقدر عجیب ولی خوب هدایت میکنه
این فایل نشانه روز بود برای من
احساس میکردم تک به تک کامنت های بچه ها که میخوندم، متن منتخب این فایل، کلام استاد و جناب عرشیانفر… همه و همه با بلندگو دارن با من حرف میزنن… خدا داره با من حرف میزنه
امروز خدا خوب موقعی نجاتم داد
مثل بچه ای که خورده زمین و با تمام وجود فقط به سمت مامان باباش میدوه که اونا رو بغل کنه و بگه ببخشید دستتون رو ول کردم
اگه دستتون رو رها نمیکردم نمیخوردم زمین…
دقیقا من امشب چنین حسی رو داشتم
ولی اون والد اونقدر مهربونه که آغوش گرمش رو به روت باز میکنه که بپری بغلش و ازت حمایت کنه…
یه موقع هایی میشه قوی بودن رو با سرکش بودن در برابر خدا اشتباه میگیرم، و اونموقع است که شیطون گولم میزنه…
امشب هم ازهمون مواقع بود
ولی به خودم خرده نمیگیرم، ایرادی بر من وارد نیست.
من دارم این مسیر رو یاد میگیرم و به خودم حق میدم که یه سری جاها اشتباه کنم.
و خداروشکر میکنم که خدایی به چنین بخشندگی دارم که همواره هدایتم کرده و هیچوقت، با تاکید میگم هیییییچوقت منو تنها نذاشته.
اگه بهم تضاد داده، برام موهبت بوده چون بعدش قوی ترم کرده.
فقط اینو یادم نره که هر بالا و پایینی برم، تا وقتی معیارم احساس خوب منه، به قول استاد شرایط فقط میتونه بهتر و بهتر و بهتر بشه.
خدایا در مقابل لطف تو من فقط میتونم سپاسگزاری کنم.
سپاسگزاری کنم و سعی کنم یاد بگیرم از اشتباهاتم و دیگه تکرارشون نکنم.
خدایا تو هدایتم کن به مسیر درست.
تو هر روز به خودت نزدیکم کن…
تو من رو پخته تر، تواناتر، باعشق تر و سپاسگزارتر با احساسات خالص ترم کن.
موقع نوشتن این کامنت یه مسئله ای بوجود اومد که خوشبختانه در عرض کمتر از 40 دقیقه حل شد
توی این تایم سعی کردم آروم باشم، و واقعا با این باور رفتم جلو که قطعا توش یه خیریتی هست و حتی تا حدودی براش هیجان داشتم!
که بعد رفتم جلو و دیدم هیچی نبود، اصلا مسئله ای نبود و من اشتباه فکر کرده بودم.
خلاصه که خدایا شکرت
روز به روز من رو به برداشتن قدم های استوارتر هدایت کن و کمکم کن برای پایداری در احساس خوب و مسیر درست…
الهی آمین
شاد و سلامت باشین
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این آگاهی های زندگی ساز
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این درس هارو در اختیار ما قرار میدین .
نکته های اصلی این فایل از دیدگاه من (درک من)
««_وقتی احساسم بده،شیطان باهام صحبت میکنه و من دست رسی فرکانسی به آگاهی های بالا، هدایت ها و راهکار های خوب ندارم
_احساس بد سمِ، اگه بدونم سمه، دیگه به این راحتی ها باهاش هماهنگ نمیشم
_با ، باورهای قدرتمند کننده (مثلا هراتفاقی بیوفته خیره ) احساسمو خوب نگه دارم
_اگر بتوانم احساسمو خوب نگه دارم لاجرم اتفاق خوب میوفته این یک قانونه»»
خدایا من به هر خیری ازجانب تو فقیرم ، هزاران بار این درس رو از شما گرفتم اما باز یادم میره که این مهم ترین اصل زندگیمه
خدایا کمکم کن تا هرروز بیشتر و بهتر به شیوه قوانین زندگی کنم
کمکم کن تا تنها ترا بپرستم و تنها از تو یاری بجویم .
با سلام به استاد عزیزم. داشتم برای بار دوم به اگاهی های که می فرمودید گوش میدادم و تا جایی که گفتید اگه بعد یه مدت برگردید و اون اتفاق به ظاهر ناجالب رو نگاه کنید می بینید اتفاقا به نفع تون بوده، یک تجربه ای که چند سال قبل داشتم یادم افتاد و یه حسی گفت بیاو بنویس.
استاد حدود ۷ سال قبل که داشتم ترم آخر ارشدم رو تموم میکردم، یکی از فامیل هامون رو که الان دارن خارج از ایرانزندگی می کنند رو تو یکی از شبکه های اجتماعی پیدا کردم و کم کم جویای من و خانواده و غیره می شدن و یه روز گفت حالا که تو داری ارشدت رو تموم می کنی، چرا مهاجرت نمی کنی؟ بعد گفتن زبانت خوبه و خلاصه این شد یک مقدمه و من هم که از خدا خواسته و همیشه عاشق مهاجرت کردن بودن کم کم دلم رو خوش کردم. ایشون گفتن که توی پروسه کمکت می کنم و حتی حاضر شدن پول کلاس زبانم رو هم تقبل کردن. البته خیلی خیلی اصرار کردن و این هم فکر کنم به خاطر احساس دینی بود که به پدرم داشتن. من هم قبول کردم و پروسه رو شروع کردم. هر چقدر پیش می رفتم، بیشتر به این قضیه و روی این آقا بیشتر حساب میکردم تا جایی که کم کم خودم فهمیدم دیگه دارم زیاد به این جریان وابسته میشم و فکر میکردم دیگه تمام پروسه مهاجرت دست ایشونه و اگه چند روزی پیداشون نبود با خودم می گفتم خدایا نکنه منصرف بشه؟ ( الان می بینم که مشرک من بودم، چون فکر میکردم قدرت دست ایشونه) و حتی یک موقع های احساس میکردم این شخص داره وقتم رو بی جهت تلف میکنه ولی من اینقدر اعتماد به نفسم پایین بود که جرات نداشتم بگم من درس و پایان نامه دارم که باید تمومش کنم. و کم کم داشتم ناامید میشدم و ایشون سفری رو ترتیب دادن که توی ترکیه ملاقاتشون کنیم و من و برادرم رفتیم ولی وقتی ملاقاتشون کردم، استاد خدا شاهد احساس کردم دیگه هیچ وقت ایشون رو نمی بینم و واقعا هم ایشون کاملن غیب شدن و تمام برنامه های که گذاشته بودم نقش برآب شد. اینجا یاد حرف استاد که می گفتند هر وقت روی کسی حساب می کنیم و نه روی خدا اگه این فرد از پشت خنجر نزنه ولی بهت پشت میکنه.
بعد از غیب شدن ایشون، مدتی طول کشید تا حالم رو خوب کنم ، به خودم میگفتم: من شغلی ندارم چه طوری پول کلاس زبانم رو بدم؟ و هزارها سوال که فقط توی ذهنم میومدن و می رفتن. خوشبختانه میتونم بگم ادم قوی هستم ، یه یا الله ی گفتم و پا شدم rise above و اون موقع به خودم گفتم مسئولیت این قضیه دست خودته. درس بگیر و تکرار نکن. به خودم گفتم باید اول کاری پیدا کنم ، یکم می ترسیدم چون پایان نامه مم مونده بود و دفاع نکرده بود. اما شغل پیدا کردم. گفتم این آرزوی منه و من باید به خواسته م برسم. سخت بود خیلی برام سخت بود ولی انجام دادم. صبح ها کار و عصرها کلاس زبان و و یا زبان خوندن و تا حدی پایان نامه کار کردن. واقعا این قدر خسته میشدم که بلافاصله شب ها میخوابیدم. ولی می گفتم اشکال نداره. تا یه مدت به این منوال ادامه پیدا کرد ولی دیدم ساعت کاریم هی داره اضافه میشه و تصمیم گرفتم از شغلم استعفا بدم. و با اینکه خیلی اصرار به موندن کردن ولی اومدم بیرون. پایان نامه رو تموم کردم و دفاع کردم. کلاسهای زبانم رو با جدیت خیلی خیلی بیشتر از قبل ادامه دادم. اون اقا به من قول داده بودند که کمک میکنه زبانم پیشرفت کنه، حالا که جیم شده بودند، به خودم قول دادم بدون کمک کسی به حدی از تسلط برسم که احتیاجی نباشه روی کسی حساب کنم. به خودم گفتم این همه آدم نیتو، فلانی کیه؟ مگه آدم قحطه.
استاد با یک برنامه جدی از ساعت ۶ صبح کار روی زبان و مطالعه میکردم کار میکردم تا ساعت ۷:۳۰ حتی چندتا از تمرینات رو اماده میکردم و ایمیل به استادم. و سر ساعت ۸ صبح کلاسم بودم. استاد اینقدر جدی شده بودم که مثل موسس فیسبوک یک لباس می پوشیدم خیلی ساده ، ارایش کمی که داشتم حذف و مرتب فایل های انگلیسی توی گوشم بود. روزی بین ۱۰ تا ۱۴ ساعت درس میخوندم. عین ساعت کار میکردم. تمام روابط و دوستی های بی خود رو حذف کردم. اگر خاطرات بدی هم مرور میشد اینقدر تسلط پیدا کرده بودم ، که اجازه نمیدادم روی مطالعه ی من تاثیر بزاره. استاد شخصیت من تغییر کرده بود. اصلن غیر از هدفم کسی یا چیزی رو نمیدیدم. بقیه فکر میکردن دارم خودم رو زجر میدم اما اینطور نبود. لیزر فوکوس بودم همین. قول و تعهد و اینکه فقط روی خودم و خدا حساب میکردم.
استاد بعد از ۸ الی ۹ ماه از بس فایل های انگلیسی گوش داده بودم که توی خوابم انگلیسی صحبت می کردم و یک شب با صدای خودم که داشتم انگلیسی صحبت میکردم از خواب بیدار شدم. یک ساعت تمام من ذهنم انگلیسی صحبت کرد و اجازه دادم کارش رو بکنه. خوشحال بودم و خوشحال و فردا صبحش من یک ساعت و نیم با استادم انگلیسی صحبت کردم. و ادامه دادم و ادامه دادم و من تونستم آیلتس هم بگیرم با نمره ی خوب در مدت خیلی کمتر از چیزی که خیلی ها فکر میکردن، امکان پذیر نیست. و همون زبان رو ارتقا دادم و برای من شد دوست و عشق و یار و کار و درامد و همدم و ثروت. الان هم من با شما دارم فارسی حرف میزنم و گوش میدم و گرنه فارسی زبان مادی من نیست و سالها است که تقریبا چیزی رو به فارسی نمیخونم و یا گوش نمیدم. این جریان به ظاهر منفی به من کمک کرد که شخصیت قوی تر و مستقل تری از خودم بسازم. کاری کرد که یاد بگیرم دستم رو جلوی این و اون دراز نکنم و خودم باید روی خودم و خدام حساب کنم. البته استاد نمیگم اشتباه نکردم بعد از اون ماجرا، اما دیگه نه اوجور بوده و به اون وخامت. اون قدر قوی بودم و هستم که با همین نتایج کوچکم به بقیه و من جمله خانواده ی خودم و دوستانم کمک کردم . باز یاد حرف استاد افتادم شخصی که قوی میتونی به بقیه کمک کنه نه فرد ضعیف. ممنونم استاد از اینکه این قدر با حوصله وقت میذارید و آگاهی ها رو مرتب برامون توضیح و ساده سازی میکنید. بهترین معلم دنیا هستید. عاشقونم.
سلام استاد جانم
امیدوارم ک حالتون عالی باشه
ک خداروشکر میدونم هستتت
عاشقتم استاد که انقدر سعی میکنید وقایع تاریخی را هم که اگر ازشون صحبت میکنید به شکل کاربردی باشه که بتونیم ازش درسهایی بگیریم و در زندگیمون به کار ببریم وگرنه اینکه بخوایم بشینیم الگوهای تاریخی را فقط تحسین کنیم و بزنیم تو سر خودمون که چرا ما اینطوری نمیتونیم باشیم ما باید دقیقاً همینطوری باشیم و با مثالهای اگزجره حال خودمون رو بد کنیم
در واقع شما میاید از دل این مسائل درسها را بیرون میکشید نه شعارها رو الهامات و شهود هر لحظه برای همه ما در حال ارسال هست این شکلی نیست که بین ما و امامان یا پیامبران تفاوتی وجود داشته باشد و اونها فقط بنده برگزیده خدا باشند
قبلاً در کتاب دینی دبیرستان خونده بودم که فرق پیامبران این هستش که اونها بهشون وحی میشه یعنی مستقیم با خداوند در ارتباط بودند و من همیشه این حس رو داشتم که خوش به حال اونها که مستقیم با خداوند حرف میزدند یا مثلاً میگفتند امامان از هر گناه و اشتباهی معصوم بودند و همیشه همه ی رفتارهای آنها درست بوده
به خاطر همین هم هست که خیلی از انسانها دست به دامن امامان میشن چون میگن که ما که بیارزشیم ما که پر از گناهیم التماس کنیم به درگاه اونها که وساطت ما رو بکنند پیش خدا ما که آبرویی نداریم
اما الان خدا رو صد هزار مرتبه شکر من میدونم که شهود الهامات قلبی و وحی از طرف خداوند برای ما نیز هست
خداوند به صورت مستقیم با تک تک ما در حال حرف زدنه ما را تنها رها نکرده خودش گفته که من از رگ گردن به شما نزدیکترم و به نظر من مهمترین عاملی که باعث رسیدن افرادی مثل حضرت ابراهیم حضرت محمد و حضرت موسی علیه السلام به پیامبری شد عجیب و غریب بودن اونها از نظر اشتباه و خطا نکردن و ایمان عجیب و غریب و یهویی داشتن به خداوند نبود تنها دلیلش توانایی کنترل ذهن آنها بوده که بیشتر الهامات خداوند را دریافت میکردند چون بیشتر در احساس خوب بودند خداوند در قرآن میفرماید همه انسانها با هم برابرند و هیچکس بر دیگری برتری ندارد مگر از نظر تقوا که تقوا همان کنترل ذهن است وقتی ذهن کنترل بشه الهامات میاد وقتی به الهامات عمل بشه نتایج میاد و ایمان بیشتر میشه و این چرخه ادامه داره تا جایی که تکامل ما طی بشه و یک فردی مانند ابراهیم علیه السلام میشه خلیل الله همه ما میتونیم خلیل الله باشیم
بشرط اینک سعی کنیم لحظات بیشتری رو در احساس خوب باشیم و
به قدم هایی ک بهمون گفته میشه عمل کنیم