گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1877 روز

    به نام‌خدای هدایتگر و زیبای من…

    سلام‌استاد عزیزم

    استاد من توی اینستا زیاد فعال نیستم و اینستا رو برای پیج کاریم که هدایت خداوند بود و به قول شما حرکت و عمل بود نصب کردم و فقط فایلهای کاریم رو دنبال میکنم،هیچ لایوی رو شرکت نمیکنم مگر اینکه قلبم بگه،و وقتی لایو گذاشتید با شور و هیجانی همه کارهام رو کنار گذاشتم و هنزفریم رو زدم و سرا پا گوش شدم و لذت بردم و تحسینتون کردم،از این همه اگاهی و راحتی و ساده کردن قانون برای خودتون و این منطق رو در اختیار خودتون قرار دادید و ذهنی که برای من ترس و نگرانی هست برای شما راحت کردن کارهاتون شده و تحت امر شماست و فقط میگه فرمانبردارم سرورم

    چقدر پر مغز و پر محتوا بود این لایو

    چقدر احساسم خوب بود و از خودم برای همه گوش شدن این لایو تشکر کردم

    وقتی میگید احساسی که پشت هم و به مراتب و تکاملی هی بهتر میشه که اون صدای قلب هست،دیدم دقیقا خودم هستم احساسم هی داره بهتر میشه بازم فهمیدم راهم درسته چون هر روز دارم ارامتر میشم و چرخ زندگیم روانتر میشه و خدارو شکر کردم

    بعد خدارو برای هدایتم شکر کردم و بعد هزاران بار برای شما و سخنانی که آرامش رو میاره برای وجود نا آرام من و آبی گوارا میشه در دل کویر وجودم و لذت میبرم و به خودم میگم ببین این‌فایل و این لایو پاداش احساس خوب دیروزت یک ساعت قبلت و آرامشت بوداا.حالا ببین توی این راه چه اگاهی ها میاد،دوره جدید استاد که مطمئنم فوق‌العاده هست از این لایو مشخص بود چقدر کار رو میخواد و درک قانون رو میخواد راحتر کنه و قابل فهم تر و باور پذیر تر کنه خدایا شکرت

    استاد دیدن این لایو اون شب اینقدر با احساس فوق‌العاده خوابیدم و اشک ریختم نا خود آگاه که قلبم رو باز کرد فرداش اتفاقاتی افتاد که فقط سجده کردم و سرتاپا سپاسگزار خداوندم شد،اتفاقی که سالها همسرم منتظرش بود و البته من هم،افتاد به راحتی و بدون واسطه ای هلو برو تو گلو

    اول صبح بعد از لایو آمدم آگاهانه توی ستاره قطبی نوشتم امروز میخوام روزه فکر بگیرم،و احساسم رو آگاهانه خوب نگه دارم و توحیدی باشم و خودم رو دوست داشته باشم،آا یادم رفت اینو بگم ینی توی نوشتن یادم آمد(این ینی ذهنم به کمکم آمد چون دارم تمرکز میکنم روی خوبی ها و اتفاقات خوب رو یادم آورد با اینکه یادم رفته بود)

    با دیدن لایو مشترک آقای عرشیانفر رو فالو نداشتم رفتم فالوشون کردم و اول صبح لایو از استاد دیدم، فوقالعاده حالم خوب کرد و اینو بهم گفت که توی قوی و قدرتمندی و امروز توانایی کنترل ذهنت رو داری و اونو نشانه دیدم و گفتم ببین جهان داره تو رو هل میده به جلو رفتم بیرون اتفاقات عالی افتاد نشانه ها آمد و اون اتفاق فوق‌العاده برای همسرم افتاد و هی تا شب اتفاق و اتفاق های عالی که هی داشتن احساسم رو عالی میکردن و من هم آگاهانه هی پر و بال میدادم بهشون و از خودم و خدای خودم تشکر میکردم و میگفتم ببین ماندن یه ذره در احساس خوب چه میکنه اینا همه بر اساس قانون هست و قانون داره عمل میکنه به قول شما استاد خداوند همیشه هست این ما هستیم که نیستیم، که پیامبران خدارو انتخاب کردن نه خدا اون هارو…چقدر اگاهی بزرگی و خالصی هست واقعا به ما اینارو کی گفته تا حالا واقعا،هیچکس

    و این حرفها متفاوته و داره باور میسازه

    و بعد موقع خواب یه صدای واضحی بهم گفت ببین سمیه چقدر قدرتمندی ببین خدا این توانایی کنترل ذهن رو در تو دیده که تورو هدایت کرده به این مسیر تو توانایی و قدرتمند باور کن،خودتو باور کن و احساس کردم که یه پله به اندازه مدار خودم و لولی که درش هستم بالاتر رفتم و بازم آگاهانه خودم رو تحسین کردم و احساسم گفت دیدی راهت درسته و هی داری رشد میکنی دیدی امروز چقدر خوب روزه گرفتی حالا بازم فردا بگیر و کنترل کن

    واقعا فایلهای لایو بی نهایت عالی بودن و البته رایگان نبودن چون کسانی که ارزش شنیدنشو داشتن شنیدن و بهاش رو من به شخصه با کنترل احساسم در اون روز دادم که استاد هم همینو از من میخواد عمل و کنترل و تمرکز و تقویت باور و ایمان و چقدر از خودم راضی تر و سپاسگزار تر شدم

    از اون روز چندین و چند بار گوشش دادم و هی آرامتر شدم و چقدر خیر و برکت جاری شده از هدایا و اتفاقات و رویدادهای زندگیم میفهمم که چقدر قانون برای من داره کار میکنه و خدا داره با من حرف میزنه

    از تولد دخترم که هر سال باید کسی میشد و این جشن برپا میشد و امسال با خانواده خودم تنهایی کلی لذت بردم،این لذت با احساسم که تغییر کرده بردم و گرنه اگر سالهای قبل بود یه کمی ناراحت میشدم که چرا کسی نیست ولی امسال چقدر چقدر بهم خوش گذشت با حال و احوال جدیدم،با سمیه جدید چقدر حال کردم،چقدر لباس خوشگلم که پوشیدم برای تولد دخترم که نه مهمانی بود بهم میومد،غذای خوشمزه ای که درست کردم برای خودم و خانوادم چسبید و هی از خودم تشکر کردم چون وقتی خودم رو با پارسالم مقایسه کردم،خدای من خدای من چه تغییری،چه آرامشی واقعا جای تحسین دارم

    مهمون برام آومد با آرامش و بدون توقع از کمک کسی کارهام رو انجام دادم و جالبه به همه کارهام رسیدم کلی زمان با مهمونهام گذراندم کلی خوش گذشت و بازم خودم تحسین کردم چون کلی تغییر کردم با سمیه حتی یک ماه قبلم…

    خدایا شکرت و وظیفه من فقط تکرار باورهایت که تکرار ها داره کار خودش رو میکنه از اتفاقاتی که داره برام‌میفته میفهمم و به قول استاد خدا میدونه چه اتفاقاتی تو راهه و منتظر منه خدا میدونه چون قانون بدون تغییر خداوند این سنت الهی که هیچ تبدیلی درش نیست ثابته و کارهارو خودش انجام میده اگر من سمت خودم رو انجام بدم و بسپارم به خدا و درک این قانون چقدر تکرار تکرار تکرار میخواد روز شب تکرار و تکرار

    اعتماد و توکل و تسلیم بودن کار منه چون من محدودم و خداست بی انتها و کار من رها بودن و اعتماد و عمل بعد از این تسلیم و آرام بودن هست و عمل به الهامات عمل

    خدا خودش میدونه با هزاران راه میرسونه نعمتی که از قبل برام مهیا کرده و این من بودم که نبودم و حالا که میخوام باشم خودش میدونه چه جوری چه وقتی باید اعتماد کنم به زمانبندی خداوندم که الان چیزهای که میخوام ندارم حتما آماده اش نیستم حتما ظرفم هنوز کوچیکه و پره سوراخ،اول باید مهیا بشم و آماده دریافت،من هنوز در مرحله تمیز کردن این خانه‌ام برای آمدن مهمان و برکتها و نعمتها،هنوز کارهام تمام نشده مثل استاد که آماده نبودن از راه آگاه های خداوند پول در بیاره و مقاومت داشتن و خداوند الهام کرده برو فعلن تند خوانی قوی شو آماده شو بعد بهت میگم چی کار کنی

    مثل اونی که اول میخواد رانندگی یاد بگیره از ماشینهای سبک و برای خودم من پرایدشروع شدو خیلی کسانی که اطرافم دیدم و بعد شده ماشین سنگین و …

    مثل وزنه زدن که با میله هارتر شروع میشه و وزنه کم کم اضافه میشه با قوی شدن عضله ها و دیگه بدن بهت میگه کی اضافه کنی…

    مثل زبان انگلیسی که اول از دایره واژگانی و مکالمه راحت و بعدش یادگیری کلمات بیشتر و کاربردی‌تر…

    و این یه قانونه و من باید به خودم در این کامنت و در این جایی که هستم گوشزد کنم که یادم نره دارم یه قانون رو یاد میگیرم قانون فیزیک وقانون نیتون قانون مولکولی قانون انرژی و آرام آرام آماده اش میشم اینو باید به خودم هی بگم یادم نره،درس جدید دارم یاد میگیرم،یه زبان مادری بلد بودم و الان در حال آموختن زبان انگلیسی هستم و باید توقعم بالا نباشه یه شبه و یا حتی یک ساله مثل بلبل انگلیسی حرف بزنم و خودم رو سرزنش کنم همین که میتونم متوجه یه زیر نویس اونم حالا آسون بشم کافیه و نشون میده دارم یاد میگیرم و متوجه میشم و الان در قوانین الهی هم همین طوره هی داره دایره واژگانیم،بزرگ میشه،کتابهای کمک درسی مثل نشانه ها بهم میرسه معلم فوق‌العاده ای دارم و هزاران دستان خداوند که داره منو یاری میکنه و از خودم راضی هستم واینارو نوشتم تا تمرکز کنم و توجه که توجه هست که داره کارهارو انجام میده و من مطمئنم که از جایی که من نمیدونم چه طوری و چه جوری ظرفم بزرگتر میشه و سوراخ ها گرفته

    خدایا شکرت که این توجه و تمرکز ها دارن کار خودشون رو میکنن و گفت بنویس و گفتم چشم

    الگویی چون استاد داشتن مگه میشه بگه و تو نگی چشم،استاد چقدر شاکر خداوندم هستم برای حضورتون خیلی دوستون دارم خیلی…

    هر روز ایمانم به حرفهای شما زیادتر میشه

    در پناه حق سلامت و ماندگار و پاینده…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1716 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به همگی

    چقد من جنس این صحبت ها رو دوست دارم و می دونم برای اینکه تو مدار الهامات قرار بگیرم بهتره که این جنس حرف ها ‌مثال ها رو بیشتر گوش بدم و گذشته رو به یاد بیارم

    یادمه هر جا سخت گرفتم کارم جلو نمی رفت بی خیال میشدم ولی بعدش یه هو یه ایده راحت میومد و سریع انجامش میدادم نمی دونستم الهامه

    خدا می دونه چقد از الهاماتم تو زندگیم استفاده کردم وقتی که اونقد تنها بودم که عملا به هیچی دسترسی نداشتم جز ندای قلبم و خدا رو شاکرم همون روزا باعث شد ماهیچه الهاماتم قوی شه ‌الان آنتنام تو این زمینه خیلی قوی شده

    نکنه مهمی بود که وقتی ما حسمون بده الهام رو نمیشنویم یعنی بهش دسترسی نداریم تو مدارش نیستیم وقتی ناراحتیم میترسیم یا هر حس غیر الهی فقط به نجواهای غیر الهی هم دسترسی داریم

    پس اولین کار اینه که حالمون رو از احساس بد بیاریم خنثی کنیم بعد کم کم خوب کنیم

    از چه روشی ، یا ذهنمون رو مشغول چیز دیگه کنیم یا اینکه دیدمون رو به قضیه درست کنیم

    وقتی حالمون بهتر شد حالا ایده های کارساز الهی راحت میاد

    با اینکه چندین بار واسم پیش اومده ولی وقتی بازم گیر میکنم می خوام با مغز خودم پیش برم ،،،، دوست دارم خیلی سریع تر بفهمم و دست بکشم تا الهام بیاد نه اینکه انقد گیر بدم مغز درد بگیرم

    حتی واسه خوب شدن حالم هم دوست دارم از الهام استفاده کنم که تو هر شرایطی متفاوته و نباید گیر بدم به تجربه قبلی و طبق تحربیات قبل اقدام کنم

    مهم‌ترین کار زندگی ما هم همینه ، اینکه هر جا دیدم حالمون بده بدونیم که اتصال با منبع قطع شده

    پس اولین کار اتصال دوباره با منبع هست که من اینطور مواقع میرم یه جای ساکت اولش ذهنم مقاومت میکنه ولی انقد میشینم تو سکوت تا بتونم به خدا وصل شم ‌‌باهاش صحبت کنم خیلی وقتا گریم میگیره و برای دقایقی قشنگ احساس میکنم متصل شدم و جالب اینکه با اینکه چند دقیقه قبلش کلافه بودم ولی بعد یکی شدن با خدا یه هو ذهنم خالی میشه و به آرامش میرسم و اونجا راه حل ها خودشون میان

    استاد واقعا ازتون ممنونم

    به نظرم مهم‌ترین چیزی که ازتون باد گرفتم مهم‌ترین چیز کاربردی قضیه هدایت و الهام و اقدام ضربتی نسبت به هدایت ها بود

    من همیشه از خدا می خوام واضح بهم الهام کنه چون من دیر میگیرم

    و خدا رو شکر انقد واضح نشونه میفرسته بیشتر مواقع اینطوری که یکی ویدیو میفرسته یا یه عکس یا نوشته که راهنمایی مستقیم خدا هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فاطمه برهانی گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان عزیزو دوستان گلم

    تصمیم گرفتم هر فایلی از شما که بهش هدایت میشم با دقت تمام گوش بدم نکاتشو توی دفترم بنویسم و دوباره بیام یبار دیگه توی کامنتا بنویسم و بعدش کلی بشینم راجب این موضوعا فک کنم و کامنت بچه هارو مطالعه کنم که البته این پاسخ از خداوند در جواب اینکه چگونه روی خودم کار کنم که باعث درک بیشترم بشه داده شد

    که البته شاید رو هر فایلتون بالای 6و7ساعت زمان میزارم

    ما همیشه در ذهنمون داریم یه صدایی رو میشنویم

    از کجا بفهمیمم که این صدا صدای خداونده؟؟؟یا صدای شیطانه؟؟؟اگه ما ارامش داریم ،حالمون خوبه ،این صدا صدای خداونده که وقتی اجازه میدی که این صدا باهات صحبت کنه احساست به مراتب بهتر بهتر میشه

    ولی اگه ناارامیم و مظطربیم و احساس خشم و عصبانیت و ناراحتی داریم این صدای شیطانه که داره باما صحبت میکنه

    در واقع با روبه روشدن با یک مسئله به ظاهر بد ما یا میتونیم اونقدر احمق باشیم که احساسمون را خوب نکنیم و بزاریم شیطان با ما صحبت کنه و اجازه بدیم انقدر بلا سرمون بیاد تا اخر زیر پتک و چک و لگدها له بشیم و بعد تسلیم بشم

    یا اونقدر زرنگ باشیم که در مرحله اول بیایم با خودمون صحبت کنیم و احساسمون رو یه ذره بهتر کنیم و وارد این مسیر بشم تا صدای خداوند رو بشنویم و بزاریم خداوند مارو هدایت کنه .

    مثلا توی همین پندمیک تمام دنیا ترکید و زیر رو شد یعنی همه فکر کردن که دیگه اخر زمان شده و فلان و فیسال اما خیلی ها از همین شرایط به ظاهر ناجالب نه تنها جون سالم به در بردن بلکه رشدو پیشرفت هم کردند و ثروتمندا ثروتمند تر شدند

    برای مثال همین صاحب شرکت خودمون بیزنس ماسک و راهندازی کرد و میلیارد ها میلیارد پول خلق کرد در کنار کارش که پخش دارو بود.

    ..اسلحه ای شیطان ترسه ..

    کی خدا باتو صحبت میکنه؟؟؟؟موقعی که تو خودتو اروم کنی

    چجوری خودتو اروم کنی؟؟با باورهای درست

    با خودت حرف بزنی

    به خودت بگی میتونست از این بدتر هم بشه

    خدا به من لطف کرد که اوضاع از این بدتر نشد

    خدا خدای قهارم هست ،خدای جبار هم هست

    اگه عوضی بازی در بیاری خدا تو رو رها میکنه و به دست شیطان میسپارتت

    همون طور که خداوند در قران میفرماید به شیطان

    که تو بر بندگان مومن من تسلطی نداری

    پس باید ایمان داشته باشیم و قوی باشیم و در شرایط بسیار سخت و توی این شرایط ذهنتمون رو کنترل کنیم و با خودمون صحبت کنیم

    اگه تو بتونی از طرف خودت یه قدم برداری انصافا خداوند هزار قدم برای تو برمیداره

    اما به شرطی که تو قدم اولو برداری

    اگه بتونی حالتو یه ذره بهتر کنی خداوند باهات صحبت میکنه و تو اروم تر اروم تر میکنه و بعدش بهت ایده هایی رو الهام میکنه که تو باید بگی چشم تو بگو و من میگم چشمممم

    و بعد اگه اون ایده رو انجام دادی و نتیجه ای نگرفتی باید بگی اشکال نداره این حتما توش یه درسی بوده که به مسائل بعدی که برمیخورم کار منو راحت تر میکنه یا قرار بوده من این کارو انجام بدم و وقتی این کارو انجام دادم قدم بعدی برای من مشخص شد

    و البته اگه تو هی حالتو خوب کنی و به ایده ها عمل کنی و بهتر بهتر بشی دیگه انصافا همه چیز برات خوب و راحت پیش میره و خیلی خیلی کم اتفاقای به ظاهر بد برات رقم میخوره و چرخ زندگیت روغن کاری میشه و زندگیت روانتر روانتر میشه و اتفاقای خوب به قدری زیاد میشه که کل زندگیتو در بر میگیره

    کار مغز دو دوتا چهارتاست منطق ذهن اینه که اگه بکشی میکشمت اگه بزنی میزنمت اگه بزنی دهنمو خورد کنی دهنتو خورد میکنم دستمو بشکونی دستتو میشکونم ..منطق ذهن انتقام و خشم و عصبانیت و..

    ولی ادبیات قلبه اینکه اگه صدتا فوشگ بهم بدی ولی من حتی یه دونه فوشم بهت نمیدم

    اگه میخای وسعت زندگیت و بی کرانگی زندگیت مثل خداوند بشه باید به الهامات قلبت توجه کنی و بهش عمل کنی

    ولی اگه نه میخای مثل پدرانو اجدادت و بقیه مردم جامعه زندگی کنی به حرف ذهنت گوش بده و همون روش قبلیرو پیش بگیر

    اگه به حرف قلبت گوش بدی بهت میگه تویه موجود ابدی هستی نه متولد شده ای و نه میمیری

    پس نترسو نگران نباش

    《 ولا خوفَ و لا تهذنً》

    باید این موضوع رو درک کنیم و همیشه به خودمون یاداوری کنیم احساس خوب=اتفاقای خوب

    احساس بد=اتفاقای بد

    کارکرد مغز با ورودی هاست ،ما موقعی که به دنیا میایم فقط قلبیم و در گذر زمان با ورودی ها ذهن شکل میگیره

    ذهن برای انجام کارهای روزمره خوبه اما گرفتن تصمیمات بزرگتر مثل راهندازی بیزینس ،خریدو فروش،… این کار کار ذهن نیست چون ما برای گرفتن این تصمیمات به اطلاعات زیادی لازم داریم واز اونجایی که ما به همه اطلاعات دسترسی نداریم نمیتونیم تصمیم درستی بگیریم که البته قلب بهمون میگه که چیکار کنیم ولی نمیگهه به چه دلیل و منطقی و این تویی که باید فقط بگی چشم

    البته بعداز اینکه اون کارو انجام دادی میفهمی که منطق پشت این الهام چی بوده اما موقعی که تو انجام داده باشیش!!!

    و بعد این ها توی ذهن یه الگو ایجاد میکنه

    که کدوم حرفا صدای قلبه و کدوم حرفا نجواهای ذهنه و اگه به کدومش عمل کنی نتیجه میگیری

    مثلا تو مثال قصاص خداوند در قران میگه اگه قصاص کنید حقتونه.. جهنم نمیرید ..یا گناه نمیکنید ولی بهتره براتون، که ببخشید!!

    نمیگه اگه ببخشید بهتون پاداش میدم یا میبرمتون بهشت میگه اگه ببخشی به نفع خودته برا خودت دشمن نمیتراشی

    اقا احساس خودت بهتر میشه ،اینطوری ‌

    ارامش بیشتری داری

    خداوند به صورت بدیهی و کاملا طبیعی وتوی همون شرایطی که هستی و همون طور که اماده هستی تورو هدایت میکنه و بهت الهام میکنه ،ایده های خداوند به همون گونه ای هست که در همان شراطی فعلی تو قابل اجرا هست

    《تومیگی و من میگم چشمممم》شاید قبول این موضوع خیلی کار سختیه برای ذهن

    ولی باید انجامش بدی و وقتی انجامش دادی و نتیجه نگرفتی باید به خودت بگی این برای من درس داشت این باعث شد که بزرگتر بشم این برای رشد منههه

    و حتی برای پیش ما افتاده ترین مسائل باید از خداوند هدایت بطلیبیم

    امام علی میفرماید

    ایمان واقعی نزد کسی است که به چیزی که دست خودش نیست و نمیبینتش بیشتر از چیزی که دست خودشه و میبینتش اعتماد داشته باشه

    و زمانی میتونی بگی که ایمان واقعی داری که به چیزی که دست خداونده و تو نمیبینیش اعتماد داشته باشی اون نمیتونه بگه که اون چیز چیه چون سازوکارش بهم میریزه ولی توباید به خدا اعتماد داشته باشی

    ،خداوند برای اینکه تو را هدایت کنه سازوکارشو بهم نمیزنه..ا بلکه از همون شرایط و موقعیتی که هستی به طور بدیهی و طبیعی هدایتت میکنه و بهت الهام میکنه..

    حتی اگه همه چی برعلیه ات بشه بازم به خدا اعتماد داریم؟؟

    باید به خداوند اعتماد کنیم و به نشانه ها و صدای قلبمون توجه کنیم و بگیم هرچی پیش اید خوش اید

    بازم مثل همیشه فایلتون فوق العاده و سرشار از اگاهی های ناب بود این فایل هدایت امروز من بود

    سپاسگذارم از شما

    وهمه عزیزانی که در این فضا هستن

    موفق باشید

    درپناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    میترا اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 1466 روز

    سلام بر استاد عزیز ومریم جان شایسته و همه دوستان خوب سایت بی نظیری استاد عباس منش

    واقعاً ممنونم بابت این لایو خیلی خیلی بینظیر و عالی من به طور خیلی اتفاقی از لحظه اول لایو به صورت زنده دیدم ظاهراً اطلاع رسانی نکرده بودید، در سایت و در تلگرام یا من ندیدم که اطلاع رسانی کرده باشید ولی خیلی اتفاقی همون لحظه که شروع شد منی که زیاد تو اینستا و تو فضای مجازی نیستم بیشتر تو سایتم خیلی اتفاقی دیدم واقعاً خیلی درس های بزرگی داشت خیلی خیلی آموزنده بود خدا رو شکر کردم بابت اینکه تونستم د از همون لحظه اول با شما همراه باشم.و خیلی جالب بود که همون روز داشتم یکی از لایو های قدیمی استاد رو میدیدم پیش خودم گفتم استاد هم خیلی وقته لایو نذاشتن ، دلم برای اینکه زنده ببینمشون تنگ شده،😳🤩

    وقتی هم که روی سایت گذاشتید چند بار لایو رو دیدم ویادداشت برداری کردم ،و چقدر استاد عزیزم، درس‌های بزرگی در این لایه به ما دادید یکی از نکاتی که واقعا تو ذهنم حک شد این بود که شما گفتید که ابراهیم یهویی بین حد از ایمان نرسید و اون هم تکامل خودش رو طی کرد اون هم انقدر الهامات از کوچک تا بزرگ بهش رسید و این عمل کرد تا ایمانش انقدر قوی شد که فرمان خدا رو بخواد اجرا کنه و اسماعیل رو قربانی کنه واقعا خیلی نکته مهمیه من تا حالا از این زاویه ندیده بودم که کسی به این موضوع نگاه کنه همیشه همه میگن که ابراهیم اینطور بود و فلان امام یا پیامبر اینطور بود و فلانی این طور بود ولی هیچ کس هیچ موقع به این نکته اشاره نکرده بود که چطور این انسانها و این پیامبران به این حد از ایمان رسیدن و شما چقدر خوب توضیح میدید، چقدر ناب و چقدر زیبا و به قول خودتون ساده.

    خدا رو بی نهایت سپاسگزارم بابت اینکه در مسیری هستم که شما در آن مسیر هستید بچه های بی نظیر سایت در این مسیر هستند و باور دارم که این مسیر، مسیر درستی و به جاهای خوبی میره.

    عاشق همتونم امیدوارم که عمری باقی باشه تا در این دانشگاه بزرگ من هم کسب علم کنم.

    خدایا عاشقتم شکرت،🤲🙏😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    hamidsevgi گفته:
    مدت عضویت: 1784 روز

    به نام خدای مهربان سلام استادعزیزم و همه دوستان

    در مورد حضرت موسی که وقتی فرار میکنه به یه شهر دیگه میرسه ، اگه ما موسی رو یک انسان بدونیم و پر از نیازهای انسانی و یک شخص خاص و بی عیب و ایراد ندونیم ، یه انسان وقتی تو بیابون راه میره از شهری به شهره دیگه میرسه سختی های زیادی میکشه و درونش پر از خاسته میشه از جمله خوراک و نیازهای عاطفی ، وقتی موسی به شهر میرسه و دو خانوم رو میبینه کمکشون میکنه و بعد میره به درخت تکیه میده و میگه یا رب من فقیرم از هرچی از تو بهم برسه ، هر مردی وقتی شرایط سختی رو تجربه میکنه اولین نیازی که داره دوست داره تو آغوش یه خانوم آروم بگیره ، موسی خانومارو میبینه از خداوند میخاد که خدایا خودت برسون ، ولی خیلی از مردها از جمله خودم وقتی یه خانوم رو میبینم دیگه خدا فراموش میشه دیگه نفس وارد کار میشه یا اینکه بعضی ها هم تقدس گراییشون وارد کار میشه میترسن و میگن نکنه گناه کنم ، در حالی که نیاز هر شخصی نیاز عاطفی و جنسیه ، اینجاست که حرف استاد برام قابل درک میشه میگه وقتی دنبال آدمایی یعنی خداوند تو وجودت نیست ، من اگه اون موقع جای موسی بودم اصلن خدا یادم نمی افتاد که از خدا بخام خدایا خودت جور کن ، دنبال دخترا میوفتادم تیکه بارونشون میکردم یا کاری هم میخاستم براشون انجام بدم، آب براشون از چاه دربیارم ته ذهنم این بود که اوناهم با من باشن در جهت این بود که اونا هم نیاز منو براورده کنن دیگه از خداوند خاستنی درکار نبود خیلی خیلی راحت ما خداوند رو فراموش میکنیم یا نفس وارد کار میشه یا تقدس گرایی مارو از خاسته هامون نیازهامون دور میکنه میگه یه هو گناه نکنی همش تو درونمون مارو از دور شدن از خداوند مارو میترسونه و میترسیم کاری انجام بدیم و مرتکب خطایی نشیم

    و موسی نیازهای عاطفیش و مالیش اون موقع برطرف شد و بعد از ده یا هشت سال میره کوه و با خداوند ملاقات میکنه ، من خودم همش میگم خوب حالا من گفتم خدایا من از هر خیری از تو بهم برسه فقیرم بس چرا زندگیم متحول نشد همش عجله میکنم در حالی که زمان ها یادمون میره باید صبر کنم و پایدار و استوار بودن رو یاد بگیرم و به خداوند اعتماد داشته باشم ، موسی وقتی میره جلو فرعون و پیام خداوند رو میرسونه ، قبلش کلی رو خودش کار کرده بود کلی از خداوند درخواست کرده بود خداوند رو باور کرده بود

    من خودمو جای موسی گذاشتم گفتم برم به فرعون بگم به خدا ایمان بیار دیدم ناخودآگاه جلو فرعون زانو زدم ، دیدم من اصلن خداوند تو وجودم نیست کسی میتونه از خداوند حرف بزنه که درونش سرشار از خداوند باشه همه خاسته ها و نیازهاشو از خداوند بخاد ، من عاشق ورزش کردنم ولی این ورزش کردنم همش به ضررم تموم میشد همینکه اندامم عالی میشد الکی مریض میشدم دقیقن مثل بمب ساعتی عمل میکرد ، خودمو دیدم که وجودم سرشار از شرک و تهی از خداونده من اولا فکر میکردم شرک همون مشرکین مکه هستن دیگه مشرک همونان ، امیدوارم خداوند تو قلبم راه پیدا کنه و قلبمو با وجودش شفا بده درمان کنه ، یه روز برادرزادمو بغل کردم و اون دوسال و یه هفته اش بود بهش گفتم عمو رو محکم بغل کن اونم محکم با جوسه کوچیکش منو بغل کرد و همون موقع چشامو بستم خودمو دیدم که پر از تاریکی و بغض و کینه و دوشمنی و برادرزادمو دیدم که عین نور بود سلامتی رابطه دقیقی داره با منبع هستی ما از زره تشکیل شدیم وقتی این زره ها کنار هم منظم میشن دیگه خستگی درکار نیست افسرگی بی حالی از بین میره ،

    استاد بی نهایتم ممنونم ازت 💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    Mani گفته:
    مدت عضویت: 1253 روز

    به نام خداوند مهربان. سلام به استاد گرامی و تمام عضو های سایت.من از خداوند مهربان و راهنما سپاس گذارم که مرا در فرکانس شما قرار داد. استاد من توانایی خرید فایل های پولی را ندارم اما خداوند من را طوری در مسیر قرار داد که کم کم توانستم که فایل های عالی و فوق‌العاده تاثیر گذار را خری داری کنم ‌، من از خدا سپاس گذارم که آدمی چون شما به ما هدیه کرد تا زندگی را خودمان خلق کنیم.من ۱۴ سال سن دارم ،من از وقتی که به فایل های شما استاد عزیزم گوش می دهم از زندگی احساس رضایت دارم از درس هایم لذت می برم و هر روز به الهاماتی آرامش بخش می شود که چه وقتی به فایل ها گوش دهم. من از خدا سپاس گذارم که زندگی یم را متحول کرد 🙏❤️

    البته من زمانی کمی است که وارد سایت شده ام اما به وسیله دستی از دست های خداوند، از طریق عمه ام به فایل های رایگان شما گوش می دادم و خدا را سپاس می گویم که امروز در این فضای گرم و صمیمی می توانم فعالیت بکنم🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    عبداله نوروزی خرقانی گفته:
    مدت عضویت: 1104 روز

    In GOD We trust

    باسلام خدمت استاد بزرگوارم.و یک دنیا سپاس!

    بقدری احساس خوب میگیرم از این آگاهی ها که میگم خدایا شکرت که به این لیاقت رسیدم که دارم این آگاهیهای بسیار ناب رو دریافت میکنم.واقعا خوشحالم!

    حالا به خودم میگم که اگه روی خودم کار کنم و تکامل رو طی کنم تا جایی که به این آگاهیها عمل کنم، اونوقت چه احساسی پیدا میکنم!؟

    آگاهیهایی که فکر میکنم اگه تمام سعی و تلاشمو برای عمل کردن به اونها بکار نگیرم، در حق خودم ظلم کردم.

    واقعا من دنبال چی ام؟ دیگه مطالبی به این ارزشمندی کجا میشه پیدا کرد؟توی کدوم کتاب ها؟

    خدایا ممنونتم که لیاقت این شرایط و موقعیت رو نصیبم کردی.!هدایتم کردی به درست ترین مسیرِ بهترین زندگی.

    حالا نوبت منه که با عمل کردن نشون بدم که واقعا دوست دارم مسیر درست رو برم،دوست دارم خوب زندگی کنم،دوست دارم هم توی این دنیا و هم توی اون دنیا خوشبخت بشم.البته با یاری خودت!ایاک نعبد وایاک نستعین!

    وقتی اون لذت رسیدن و لذت بینهایت احساس خوب رو ،

    که بعداز باور و ایمان به هدایتِ هر لحظه از زندگی توسط خداوند،

    و نیز مهیا کردن بستری در وجود خودمون برای شنیدن هدایتهای خداوند،

    و بدنبالش اعتماد به هدایت الله و عبارت “چَشم” گفتن وحرکت کردن و عمل کردن به صدای قلبمون رو ،(هر آنچه که باشد.حتی اگر در ظاهر مخالف نظر همه باشد. با اعتمادِ کامل وصددرصد)

    توی حرفها و چشمهای استاد عزیزم میبینم و وقتی اون وجود سرشار از شوق و اشتیاق ولذت رسیدن به اهداف رو میبینم، یه انگیزه و ایمانی در وجودم پدید میاد که نمیشه با کلمات بیانش کرد؟!!!

    چقدر لذتبخشه وقتی درجه ای از توحید رو میبینم.

    وقتی دیدن افرادی که به این درجه از توحید رسیدند،اینهمه لذتبخشه و اینهمه حال واحساس خوب به انسان منتقل میکنه.وقتی دیدنِ خداگونه شدنها،اینقدر زیباست،

    پس زمانی که خودِ من هم بتونم به اون مرتبه برسم، چه حال واحساسی پیدا خواهم کرد!؟!

    خیلییییی دوست دارم اون حس و اون حال ناب رو تجربه کنم!

    و باور دارم که میشود.بقول خود استاد عزیزم وقتی یک نفر تونسته پس من هم میتونم.

    چقدر این جمله ناب بود “وقتی در آرامش باشیم و به خدا نزدیکتر بشیم،این آرامش رفته رفته زیادتر میشه و بعد ایده ها الهام میشن.وقتی که ایده ها الهام شد،و احساس خوب داشتیم و بدون چون وچرا پذیرفتیم وعمل کردیم، یه شرایط نابی مهیا میشه.حتی ممکنه که داخل اون ایده، با کسی آشنا بشیم و یا شرایطی بوجود بیاد که موقعیت مارو عالی بکنه.پس در کل مهمترین نکته اینه که عمل کنیم.ممکنه وقتی به اون ایده عمل کردیم،چیزی بدست نیاریم ولی بعد از یمدت شرایطی پیش میاد که میبینیم چقدر عالی شد که اون ایده رو تجربه کردیم و حالا از همون تجربه ها استفاده میکنیم و به شرایطی میرسیم که نتیجه اون صدها برابر بهتر از چیزی هست که اونموقع انتظار داشتیم نتیجه بگیریم.

    پس در هر لحظه ما یا به ندای قلبمون گوش میکنیم که نشانه های اون آرامش و احساس خوب هست.ویا به نجواهای ذهنمون گوش میدیم و با شیطان همراه میشیم که نشونش حال بد وعصبانیت و غم وغصه و…هست که رفته رفته بدتر هم میشه.

    آرامش و احساس خوب ولذت و حال خوب و شادی=نزدیکی و ارتباط با روح خودمون،وصل شدن به انرژی منبع که نتیجش اتفاقات خوب و ثروت و در کل خداگونه شدن!

    عاشقتم استاد!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    زهرا کارشکی گفته:
    مدت عضویت: 1431 روز

    سلام به همگی دوستان خوش انرژی

    اوایل سال 402 یک وله برداشتم و مدام به سایت میومدم

    روابطم را فیلتر میکردم

    خوش انرژی بودم و همه چی فوق‌العاده بود

    درست 16 اردیبهشت تعهد سه برابری درامد را دادم

    و تا یک ماه بعد خداوند مسیری را به من گفت که برم و با همون الهام من به درامدی که تعد داده بودم رسیدم

    و خیلی خوشحال دیگه یادم رفت سایتی بود و کنترل ذهن و …..

    و همه چیز کم کم از بین رفت تا الان که درامدم به نصف رسیده

    و دوباره الان دارم سعی میکنم که برگردم

    و درس من این بود که هیچ وقت اصول اولیه رو رها نکنم و مدام روش کار کنم حتی اگه شرایط خیلی عالی شد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1034 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در مدار موفقیت و این آگاهی ها

    خب چه زمانی خدا با ما صحبت می‌کنه ؟؟؟ خب این که زمان نداره و خداوند نان استاپ داره با ما حرف میزنه در هر لحظه نه ما بلکه با همه حرف میزنع و این آگاهی هارو هر لحظه در جهان منتشر می‌کنه اما کی ما صداشو میشنویم ؟؟زمانی که حالمون خوبه ،زمانی که احساسمون و خوب نگه میداریم ،زمانی که به یک تضادی برمی‌خوریم و سعی میکنیم آرامش خودمونو حفظ کنیم و به هر ترتیبی شده می‌خوایم بیایم توی مسیر و وقتی خداوند این تعهد رو میبینه وقتی قدم اول رو برمی‌داریم خداوند قدم های بعدی رو برمیداره برامون ،خب از کجا بفهمیم که خدا داره باهامون حرف میزنع ؟؟؟وقتی که احساسمون رفته رفته با شنیدن این صدا بهتر و بهتر میشه و آرامش ما بیشتر میشه .

    خداوند میگه نبوده که ما به پیامبری وحی کنیم و شیطان هم حرف خودشو قاطی نکنه ، خب در این صورت تکلیف چیه ؟؟؟ خداوند میگه ما کلام خودمونو بالا آوردیم وکلام شیطان و پایین آوردیم و به قول استاد وقتی که ما سعی میکنیم این ارتباط رو با خداوند برقرار کنیم ،رفته رفته با تکامل میفهمیم و این حس رو تشخیص می‌دیم و اون به طرق مختلف و جوری که ما بفهمیم ارتباطشو با ما شکل میده ،

    پس من باید بتونم در موارد مختلف با تمرکز بر نکات مثبت احساسمو بهتر کنم و ذهنمو کنترل کنم تا الهامات رو دریافت کنم تا قلبم رو باز کنم برای دریافت الهامات ،یک نکته ای که استاد عزیز گفتن و تو گوشم صدا داد این بود که وقتی ما دورنما رو می‌خوایم درنظر بگیریم و مثلا جواب خیلی از سوالات راجب هرکاری مغز جواب نمیده چون مغز حاصل ورودی هاست حالا چه درست چه غلط و براساس تجربیات گذشته عمل می‌کنه ،مثلا اگه تو رابطه یه بار شکست بخورم ،منطق مغز دفعه بعدی که می‌خوام برم تو رابطه اینه که نه همه روابط بده مگه ندیدی تو رابطتت شکست خوردی و …..نجوا نجوا نجوا به دلیل تجربیاتی که داشته ،اما قلب نه ،قلب تمام اون اطلاعاتی که نیاز داری رو داره و منطقم برات نمیاره فقط در زمان مناسب میگه این کارو بکن و به همین ترتیب به نوح میگه کشتی بساز اما نمیگه چه اتفاقی قرار بیفته ،به موسی میگه برو سمت رود اما نمیگه رسیدی چیکار کن ،چون موسی باید قدم اول رو برداره تا قدم بعدی گفته شه ، به محمد میگه برگرد برو عهدنامه رو بخواه ازشون و ……

    یا به ایلان ماسک میگه سیستم شرکتت رو رباتیک کن و وقتی پندمیک میاد و کل دنیا تعطیل میشه و بقیه شرکتها کلی عقب میفتن چون انسانی نمیتونه بره سره کار ،ایلان ماسک با سرعت جت داره کارش رشد می‌کنه ،یا به جف بزوس میگه سیستم خدمت رسانی و عوض کن و به الهامش عمل می‌کنه و در کسب و کار خودش در صدره و موقعی این افراد به الهاماتشون عمل کردن که هیچ منطقی نداشت و از نظر همه اضافه کاری و هزینه هنگفت الکی بود و نوآوری الکی ،اما این افراد پیرو قلب خودشونن نه مغز ،شما فک کن ایلان ماسک سره پروژه ی اسپیس ایکس تو آخرین پرتاب کل زندگیشو گذاشت وسط و بارها عملیاتش شکست خورده بود و این آخرین بار بود و اگه جواب نمی‌داد این آدم کل زندگیشو از دست داده بود ،ولی پا پس نکشید و انجامش داد ،این شجاعت و این حد از یقین از کجا میاد؟؟؟از سمت نیرویی برتر که شاید اصلا خوده ایلان ماسک اینجوری قبول نداشته باشه ولی اگر این آدم پیرو مغز و منطق بود که چهارر بار قبلی که پروژه شکست خورد پا پس میکشید ،اما اون میدونست که شدنیه و ایمان داشت به چیزی که قلبش بهش میگف و وعده ی قلب همیشه به آدم آرامش میده و با وجود ترس‌های فراوان به سمت جلو و وعده ی آینده ای روشن بهت میده ،پس ما فقط باید اعتماد کنیم به خداوندی که همه‌ی ما به یک اندازه بهش دسترسی داریم و نزدیکیم ،

    نکته ی مهم بعدی منطق قوی که استاد عزیز از قرآن آوردن ، اینکه وقتی میگه ببخش بعدش میگه به نفع خودته طبق قانون ، نه به دلیل بهشت و جهنم و ……نه فقط به خاطر اینکه به نفع خودته خودت در آرامش زندگی می‌کنی ، و یک نکته ی طلایی دیگه این قسمت از حرفهای استاد که باز هم نیاز به ساعتها تفکر داره اینکه استاد گفت چون من ترمز این رو داشتم که راجب موضوعات معنوی و دوره هام نمی‌خواستم پول بسازم ،خداوند منو هدایت کرد به دوره های تندخوانی و منطقش این بود که من آماده نبودم از دوره های خودم پول بسازم چون باورهای مخرب زیادی داشتم اما راجب پول ساختن از دوره های تندخوانی من مقاومتی نداشتم و منطق این هدایت همین بود . و چقدر بی نظیره این حرف ها و این آگاهی ها ،پس خداوند هر لحظه با ما سخن میگه و ما انتخاب میکنیم که در فرکانس خداوند باشیم یا خیر ، خداوند مارو هدایت می‌کنه و چندین بار قسم میخوره تو قرآن که آخرش بگه فالهمها فجورها و تقوی ها ،خیر و شرش را به او الهام کرد ،

    پس خداوندا قلبمان را به مقام رضا و تسلیم هدایت کن و ما اعضا و جوارح ما را برای عمل به الهامات مطیع تر و قلبمان را تسلیم تر گردان

    (الهی آمین).

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    محیا گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    سلام به استاد عزیزم

    چقدر این فایل کمک کرد که احساس بهتری نسبت به خودم داشته باشم ، توی این چند روز ذهن متلاطمی داشتم و روابط کاری ام کمی مخدوش شده بود که باعث شده بود در فرکانس بدی قرار بگیرم و مطابق قانون هم این احساس بد اتفاقات ناخوب رو برام رقم زد

    الان که این فایل رو دیدم چندین نکته و‌درس برام داشت

    من درس هاشو مینویسم تا بارها برای خودم مرور بشه

    من وظیفه دارم که در شرایط احساسی ناجالب تا حد امکان احساسم رو خوب نگه دارم

    فقط کافیه کمی روی موج‌خداوند قرار بگیرم و به آرامش برسم تا شرایط کمی تلطیف تر بشه و صدای خدا رو بشنوم

    در هر لحظه دو صدا رو دریافت میکنم ؛

    صدای خدا

    و صدای شیطان

    صدای خدا به قلب من آرامش میده

    و صدای شیطان من رو از مسیر دور میکنه

    نقطه ی تشخیص این دو فرکانس در احساس منه

    اگر حسم بد باشه در مسیر نادرست و اگر احساس خوبی داشته باشم در جاده خداوندم

    مهمترین اسلحه شیطان ترسه ؛ ترس یعنی عدم حضور خداوند

    و من بصورت معناداری باید روی این قضیه کار کنم

    ترس از نبود پول

    ترس از نبود مشتری

    ترس از اینکه قضاوت بشم و…

    وقتی اتفاقات بد میفته من باید جوری به قضیه نگاه کنم که به من کمک کنه حس خوب تری داشته باشم

    مثلا توی قضیه خودم ؛ ببینم چه درس هایی داشته

    چه تضادهایی رو باید اصلاح کنم و تلاش کنم تا با ایجاد نگرش مثبت در فضای مطلوب ذهنی قرار بگیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: