گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب گفته:
    مدت عضویت: 2171 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلام استاد عزیزم

    خواستم بگم خدا چقدر قشنگ و تکاملی مارو هدایت میکنه همینجور که شما بارها بارها گفتید

    و من همین تکامل هم توی مسیر و روند زندگیم درکش کردم

    راستش من قشنگ متوجه میشم که درکم از حرفاتون با سال قبل متفاوت شده

    منی که عجله داشتم بدو بدو ازاین قوانین و فایل ها نتیجه بگیرم ،یجوری انگار تمرین ها برام جادو کنن و نهایت سر یک ماه زندگیم تو هر ابعادی زیرو رو بشه الان خیلی درک بهتر و عمیق تری نسبت به سال قبل دارم که این خودش نشون دهنده تکامل

    روندی که برای حتی پیامبر هاهم بوده

    اون هام یک شبه به درجه بالا نرسیدن و یک مسیری و طی کردن و استمرار داشتن و هرردز بهتر و بهتر شدن

    استاد عزیزم طی این تغییرات درونی من خیلی ذهنم باز شد مثل شما که میگید گفتید بابا چرا تو ثروت کمک نمیکنی هدایت نمیکنی منم خسته شدم از تقلاهای منطقی و ذهنم که دست و پا میزدم برای بهبود روابط و کارو پول

    دیگه بریدم گفتم خدایا تو توی درس توی هرچیز دیگه منو هدایت کردی بهم کمک کردی من نمیدونم چجوری اصلا هرراهی با عقل خودم میرم غلط تو بگو

    خلاصه که قدم قدم رسیدم به درک بهترو پیداکردن ترمز ها و باورها و الگو ها و به این نتیجه رسیدم که زینب تو کنترل ذهن نداری

    باید رواین اساسی کارکنی

    کنترل ذهن کلید گنج الهی

    همون که استاد تو هرفایلی محسوس و نامحسوس میگه

    احساس خوب= اتفاق خوب ،سپاسگزاری،دیدن نکات مثبت و…موارد دیگه

    پس اومدم تو دسته بندی های سایت که یک دنیااا از خانوم شایسته عزیز ممنونم بابت این دسته بندی ها

    چون ذهنمم مقاومت میکرد تا چندوقت پیش که من باید محصول بخرم گفتم حرفای استاد اصل و اساسش یکی اینا رایگانن به معنی بی ارزش نیستن

    اینا هدیه هستن هدیه هایی که گرون و با ارزشن باید برای تشکر از استاد صدهزار بار دیده و شنیده بشن ،پس اسمش گذاشتم تو دفترم دوره طلایی کنترل ذهن و باخودم گفتم قطعا تا پایان دوره من خیلی بهترو بهتر میشه کنترل ذهنم

    اصلا شروع همین دوره طلایی کنترل ذهن باعث کنترل ذهنم شد که با نجواهای زیادی بجنگم که قبلا سرپوش میزاشتم و توجه نمیکردم بهشون

    ازاخر فایل هارو شروع کردم فایل هارو قبلا گوش دادم و شنیدم اما اینبار جور دیگه میفهمم

    اخر هر فایل برا خودم از دل حرفاتون تمرین درمیارم

    اینقدر تو این مدت تلنگرای بزرگی خوردم و این تسلیم شدن و رها کردن همه چیز اینکه رفتم تو دل ترسام ،اینکه شجاعت بخرج دادم برای خواسته هام بها بدم و اینکه ایده ای که میادو بگم فقط چشم حتی بااینکه نمیدونم قرار چی بشه

    باورم نمیشه چقدر تعهدم نسبت به سال قبل محکم تر ایمانم بیشتر

    و چقدر هرروز خدا بهم فایلیو میرسونه وگوش میدم که ذهنم درگیر اون حرف

    کنترل ذهن خیلی سخته استاد

    اینکه من نمیدونم قرار دوهفته یک ماه شش ماه یک سال دیگه چی میشه نمیدونم ترک دانشگاه شروع کسب و کار امید به بهبود رابطم این کارا درست میشه یانه ولی باید به این فکر کنم که خالق زندگی خودم هستم و هر لحظه افسار ذهنمو بکشم

    هرلحظه باخدا حرف بزنم ،دقیقا شبیه بچگیام شدم میام تو اتاق درو میبندم باخدا حرف میزنم

    قدم میزنم با خود درونم با خدای خودم حرف میزنم

    خدارو شکر واقعا

    تااینجا خودمو تحسین میکنم

    تا اینجا به خودم باریکلا میگم

    و دوباره تعهدمو تازه میکنم و محکم تر میکنم

    من استمرار میدم این راه و این مسیرو

    من سپاسگزاری میکنم

    من با خدای خودم خلوت میکنم

    من زیبایی هارو تحسین میکنم

    و مثل شکارچی دنبال نکات مثبت میگردم

    قطعا من حرف شمارو باور میکنم

    قطعا همچین اتفاقی میوفته که خوب میشه

    من باور دارم تکاملو

    اینکه همون لحظه آنی نتیجه نمیاد ولی قطعا من ثابت بشه مدارم حالم ایمانم قطعا قطعا نتایج آروم آروم میاد

    بشرط استمرار

    بشرط ایمان

    خدارو شکر بابت شما استاد عزیزم

    ازتون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1756 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم

    سلام خدمت استاد عرشیان فر

    من از استاد عرشیان فر تشکر میکنم به خاطر مطرح کردن سوالات خوب و بحث های خوبش که باعث میشه مطالب عالی مثل یک

    گنج گفته شود و هزاران هزار انسان از اونها استفاده کنند.

    من هم همیشه هر وقت به الهامات گوش کردم چقدر معجزه دیدم در زندگی ام ولی هر وقت ترسها اومد سراغم و به نجواها گوش دادم ضربه خوردم

    ولی انصافا اون وقت هایی که حرف ذهن را گوش دادم اصلا نمیدونستم که این صدای شیطان هست ولی بعدش که نتیجه خراب شد فهمیدم

    ولی الان یاد گرفتم در هر لحظه از زندگی ام که می‌خواهم قدم بردارم این سوال از خودم بپرسم که این نجواهای شیطان هست یا که نه صدای قلبمه که همان صدای خداست

    اینطوری بهتر میتونم بهش اعتماد کنم و مسیر درست را برم

    استاد درست همین امروز صبح زود چشمم را که از خواب باز کردم یه فکری اومد در ذهنم که داشت من را نگران‌تر می‌کرد و حس ترس و دلهره به من داد زود به خودم گفتم این چه فکریه و سریع استپ کردم و نگذاشتم ادامه بده

    زود آمدم توی سایت و این فایل را گوش کردم

    باورم نمیشه خدا داشت با من حرف می‌زد

    خدا به من خیلی واضح گفت اون فکرهایی که صبح اومد به سراغت فقط و فقط نجواهای شیطان بود

    و من واقعا این را درک کردم و فهمیدم

    و درست وسط فایل توقف کردم و با خودم صحبت کردم

    گفتم فرزانه دیدی اون فکرها همه اش نجواهای شیطان بود و به محض اینکه تو شناختیش و ادامه ندادی خداوند تو را هدایت کرد

    استاد اشکم در آومد

    چقدر خدا ما رو دوست داره

    و چقدر در هر لحظه داره هدایتمون میکنه

    استاد همیشه شما می گویید که همه ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم که اونم بستگی به خودمون داره که چقدر باورش داریم و چقدر بهش ایمان داریم

    خدایا ازت ممنونم

    خدایا من چگونه شکر نعمتهایت و شکر خودت را به جا آورم

    خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از خودت یاری میطلبم

    خدایا من هر آنچه که دارم از آن توست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1221 روز

    سلام به استاد عزیز و دوسداشتنی

    این سری فایلها خودش به تنهایی یه دوره بود و عجیب با هر بار گوش دادنش ولع آدم بیشتر میشه برای گوش دادن بیشتر و درک بهتر قوانین

    داشتم کامنت منتخب میخوندم متوجه موردی شدم و گفتم اینجا بنویسم که شاید موضوع بازتر بشه و قشنگتر بشه برام

    بحث هدایت و اینکه زمانی ما به هدایت الله دست پیدا میکنیم که آرامش داشته باشیم ،بحثی بود که من مقاومت زیادی برای درکش نداشتم حتی زمانی که با این مباحث آشنا نبودم ،چون بارها توی شرایط بد تصمیمهای گرفتم که بصورت واضح قبلم باهام حرف میزد و میگفت نکن اینکارو ولی من گوش نکردم و با حال بد انجامش دادم نتیجه آخرشم مشخص بود و چیزی جز پشیمونی برای من نداشت و برعکسش بارها میرفتم روی معامله ای که منطقش این بود نباید انجام بشه و قلبم بهم میگفت انجام بده و خیلی راضی بودم ازش

    وقتی این مباحث از زبون شما شنیدم و قلبم تاییدش کرد ،انگار یه جدالی بین قلب مغز من شکل گرفت ،یعنی مغز من میخواست این احساس خوب و اتفاقات خوب یه جوری به چالش بکشونه وه درکش نکنم و بارها حتی حال بد منو توی شرایط مختلف جوری نشون میداد که انگار حالم خوبه و الان قلب که داره باهام حرف میزنه

    من توی این موضوع یکم مشکل داشتم و هنوزم حس میکنم نتونستم به این الگو برسم که کجا بهترین تصمیم بگیرم ،البته با تمرینهای که داشتم یعنی مدیتیشن کردن ،باورهای خوب قرانی مخصوصا داستنهای پیامبران شنیدن و کنترل وردیهام و ورودیهای خوب به خودم دادن ،خوندن کامنتها ….

    خیلی بهتر شدم و گاهی اینقدر واضح خدا باهام حرف میزنه که یه سکوت و آرامش مطلقی توی وجودم میچرخه و میفهمم که این خداوند که با من حرف زده ،یا وقتی درگیر یه مسائلیم بواسطه کسی بهم یه نشونه میده که از زبون اون میشنونم و با ایمان انجامش میدم میبینم که نتیجش عالی شده

    خلاصه میخوام اینو بگم که الان زبون خداوند بهتر درک میکنم ولی هنوز خیلی کار دارم و این فایلها و صحبتهای شما استاد عزیز واقعا مسیرهای ذهنی منو عوض کرده

    استاد عزیزم نمیدونم عجولم یا اشتیاق دارم و همین موضوع باعث میشه بعضی وقتا بدجور سر دوراهی بمونم ،بعضی وقتا اینقدر یه الهام و ایده بهم شوق و ذوق میده که سر از ما نمیشناسم که انجامش بدم ولی وقتی که میرم انجامش میدم و میبنم نتیجه دلخواهم ازش نگرفتم اولش خیلی گیج میشم ،اما با خوندن کامنت منتخب فهمیدم که اون ایده رو باید انجام میدادم و نمیچسبیدم بهش و منتظر ایده بعدی بمونم ،چون ایده ای که به ظاهر نتیجه نداد تیکه پازلی بود که باید انجامش میدادم برای ایده جدید و مهم فهمیدن الهام و انجام دادنش

    شپاشگزارم از شما استاد بی نهایت دوسداشتنی و آگاهم …

    هر کجا هستین در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1173 روز

    سلام استاد مهربان

    سلام به دوستان عالی خودم

    استاد در همه فایل ها و همه صحبت های خودش به این نکته اشاره دارند و آن این است که در همه شرایط و در همه احوال حال خودم را خوب نگه دارم

    در شرایط بد و اتفاقات ناگوار زندگی خودم بتوانم ذهن خودم را کنترل کنم

    بتوانم روی خودم مسلط باشم

    بتوانم به خودم این را بگویم که این تضاد و این مسئله و این مشکل چه نکته ای برای من دارد و زمانی که آرام باشم و این درس را بگیرم بی شک من به موفقیت و پیروزی و آرامش خواهم رسید

    چقدر جالب

    زمانی که حالم خوب باشد الهامات خداوند به قلب من وارد می شود

    این الهامات باعث آرامش من می شود

    حال من را خوب می کند

    یک جور دلم را قرص و محکم می کند

    واقعا دل به خدای خودم سپردن و از او کمک گرفتن و به او تکیه کردن هیچ چیزی جر آن ندارد که آرامش نصیب زندگی من می شود

    این فایل را باید بارهای بار گوش بدهم

    واقعا چقدر درس و چه حرف ها و چه نکته هایی در آن وجود دارد

    مهمترین حرف این فایل و این گفتگو داشتن حال خوب و آرامش داشتن است

    با این حال خوب و احساس خوب داشتن می توان براحتی و آسانی از الهامات و ایده های خداوند که به قلب من وارد می شود آنوقت استفاده کرد

    سپاس از خدای خوبی ها

    هر چه حس و حال من خوبتر باشد زندگی برای من شیرین تر و راحت تر و روان تر و آسان تر می شود

    خداوند همیشه در حال هدایت کردن به من است

    خداوند همیشه در حال گفتن راه درست به من است

    زمانی من می توانم این هدایت ها و این الهامات و ایده ها را بشنوم زمانی است که حال من خوب باشد

    آرامش داشته باشم

    حالم خوب باشد

    احساسم خوب باشد

    آنوقت است که این هدایت ها را که همیشه به قلب من وارد می شده است را می توانم بشنوم

    عمل کردن به آن هدایت ها بی شک من را موفق و موفق تر خواهد کرد

    این نکته را باید بدانم که عمل کردن به هدایت ها و الهامات فقط نیازمند کمی جرات است و شهامت می خواهد

    فقط همین

    واقعا ممنونم استاد بخاطر این فایل که تمام آن پر از نکته است و پر از حس و حال خوب

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای هدایتگر خوب خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    نسیم گفته:
    مدت عضویت: 1343 روز

    خدایا شکرت

    سلام به استاد عزیز و بی نظیرم و همه عزیزان همراه

    چقدر این فایل فوق العاده ست و ارزش بارها دیدن رو داره .

    چندین ماه اخیر با مفهوم هدایت الله بیشتر آشنا شدم بعد خریدن دوره 12 قدم و چندین تصمیم هدایتی گرفتم و از همه شون شگفت زده شدم .

    گر چه قبلنا این قانون رو میدونستم و یه چیزی درباره تسلیم شدن شنیده بودم و حتی آشنا شدن با استاد عزیزم همینطور هدایتی پیش اومد دقیقا همونجا که من از همه جا بریده بودم و راه به جایی نداشتم سر به آسمون بلند کردم و گفتم خدایا من تسلیمم من بریدم جز تو راه به جایی ندارم تو منو کمک کن . دقیقا چند دقیقه بعدش خدا دست منو گذاشت توی دست خانواده بزرگم و با استاد و کلیپ های استاد آشنا شدم که بزرگترین هدیه الله به من بود . اما اون زمان واقعا له بودم و تا آخرین مرحله جنگیده بودم .اما الان به لطف الله مهربانم در بهترین حالم از خدا هدایت می‌طلبم چون می‌دونم جز خدا هیچ یار و یاور واقعی ندارم و خداست که برای من کافیست .

    این روزا سخت ترین روزهای عمرم رو میگذرونم

    اما دلم خیلی آرومه به لطف الله مهربانم .

    خدا رو شاکرم بابت بهترین روزهایی که با اطمینان قلبی به هدایت پروردگارم رو میگذرونم و می‌دونم خوشبختی عظیمی در انتظار مه .

    دلم پر از شور و شعفه که خدا همراه منه و بارها توی همین شبا خواب دیدم که یه صدایی بهم میگه من برای تو بهترین وکیلم و من کافی هستم.

    الهی شکرت که خودت هوامو داری و واسم معجزه ها در راه داری خدایا شکرت .

    استاد بمونی برامون سالهای سال در اوج خوشبختی و سلامتی انشاالله .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 661 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    به نام رب العالمین

    به نام یکتای بی‌همتا

    سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیزم، مریم عزیز و همه‌ی دوستان نازنینم

    استاااااد

    استاااااد جانم چی بگم از اقیانوس آگاهی‌های ناب این فایل

    اصن فایل‌های گفتگوی شما با استاد عرشیانفر برای من یک گنجینه‌ست

    بی نهایت سپاسگزارم

    ——————————————————-

    همین تازگیا من دو تا پیشنهاد شروع رابطه‌ی عاطفی داشتم که قبول نکردم افراد خوبی بودن اما نه اونی که من میخوام

    منم که از استانداردهام پایین نیومدم

    حقیقتن اولی رو راحت تر رد کردم ولی دومی دو به شک شدم تحت تاثیر حرف بقیه و …دچار شرک شدم و صدای ذهنم بلند شده بود

    یکشنبه 16 اردیبهشت بعد از برگشت از مراسم دانشگاه ( اولین شب اسوه)

    احساس سنگینی کردم، قلبم بهم گفت باید با خدای درونت خلوت کنی

    اول رفتم کار‌های قبل خواب رو انجام دادم و ساعت 12 شب رفتم توی حیاط زیر نم نم بارون قدم زدم و با صدای بلند با خدای درونم حرف زدم

    شما گفتین وقتی خدا میبینه که این بنده‌اش مبخواد که بهش یک قدم نزدیک شه اون چند قدم براش بر می‌داره، من اینو تجربه کردم وقتی یه ذره تلاش کردم احساسمو خوب کنم بقیه کارها و خدا پیش برد

    از اول تا آخر خداست که انجام میده

    ولی توعم باید نشون بدی که چیو میخوای؟؟؟

    انقدر احساس سنگینی کردم که رسیدم به نقطه‌ی تسلیم,,,

    گفتم خدایا تو پدرمی، تو مادرمی، من که خواهر ندارم تو خواهرمی، تو همه کسمی، تو وکیل من باش، تو حامی من باش، تو یار عزیزتر از جان من باش، خودمو به تو میسپارم ، زندگیمو به تو میسپارم ، آینده‌مو به تو میسپارم

    نه میتونم روی بقیه حساب کنم نه روی عقل ناقص خودم، نه بلدم تصمیم بگیرم، نه بلدم انتخاب کنم، نه توانشو دارم که بدون مشورت تو راه درستو برم، نه زورشو دارم که احساسمو خوب کنم، نه پوستم کلفته که به حرفت گوش ندم به حرف ذهنم گوش بدم و هی اشتباه کنم بعد چک و لگدشو بخورم….

    من تسلیمم ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده

    حتی اگه تو حالیم نکنی اصلن نمیفهمم که این نشانه‌ست یا نه یا چی داره میگه

    بابا بزار خلاصه کنم: من هیچیییییی حالیم نیسسست نقطه سر خط. اگه تو هدایتم نکنی گم میشم

    رهبری زندگیمو به دست تو می‌سپارم

    &

    ——————-

    آقا بعدش انقدر احساسم خوب شد و سبک شدم انگار همون گاری زنگ زده شیطان ذهن که به کمرم بسته بود وا شد

    رااااااحت شدم وقتی خودمو کنار کشیدم و قبول کردم که ناتوانم و اجازه دادم خدا بیاد وسط معرکه

    باووووورم نمیشد!!!! خدا یک ترمزاییو نشونم داد که تا قبل از تسلیم شدن نمیدیدم که چطور پامو محکم روشون فشار می‌دادم

    ترمزم بر میگشت به شرک مخفی

    به کمبود

    الشیطان یعدکم الفقر

    شیطانه که داره شما رو به کمبود دعوت میکنه

    شرک عامل بدبختیه انسانه

    انقدر مخفی بود که خبر نداشتم با دست خودم دارم چی به وجود میارم!

    خدا نجاتم داد

    منو به خودم آورد

    رفتم توی دفترم نوشتم و از خدا سپاسگزاری کردم که هم ترمز و هم راه حل تبدیل اون به گاز رو نشونم داد

    بهم فهموند که این نشانه‌ها اومدن که فراوانی رو نشونم بدن و بگن زهرا اگر این، این ، این، رو دیدی که خواسته‌ات بود بدون که جهان و خداوند داره بهت میگه بازم هستند کسانی که ویژگی‌هایی که تو میخوای رو دارند تو فقط روی خودت و احساس لیاقت و عزت نفست کار کن

    و چه درس های خوبی خدا بهم آموخت

    خدایا مچکرم

    خدایا شکرت

    الحمدالله رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    مهوش محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1630 روز

    سلام خدمت استاد توحیدی وبانوی شجاع مزرعه خانم شایسته بزرگوار وتمامی اعضای این خانواده ارزشمندم

    اونچه من از این فایل زیبا برداشت کردم اینه که همونطور که استاد هم فرمودند واقعا احساس قویترررررررین جی پی اسی هست که در کل کیهان وجود دارد که عالی عالی بما نقشه راهنمارا نشان میدهد که کدام مسبر درست وکدام مسیر اشتباه هست

    الان اساتید موفقیت بینهایت زیاد شده اندمن گاهی عصو سایتی چیزی از این اساتید که میشم بعد از یکی دوروز احساس خوبی ندارم اصلا حرفها با وجود اینکه حرفهای قشنگی هم هستند اما بدل نمیشیه وتاثیر گذار نیستند وآدم نمیتونه باهاشون رابطه برقرار کنه حالا متوجه شدم دلیلش چیه

    دلیلش اینه که استاد اینهارا زندگی کرده ویک عملگررررررررررررای عالی به این قوانین هست

    وفقط حرف وشعار نیستند استاد عزیز ونمونه من اولا قوانین هرحوزه را عالی عالی درک فرمودند وآنقدرررردرعمل پیاده کرده اند که دیگه شده جزئی از زندگی روزمره اش والان چنان فایلها وکلیپ هاشون تاثیر گذار هست که تاعمق جان تفوذ میکنه این استاد توحیدی دیگه حال واحساس خوب شده عادت اصلی زندگیش وباداشتن این احساس خوب همیشه به خدای درونش ارتباط عمیق داره ولحطه لحظه هدایتهاشو دریافت میکنه ورمز وصل شدن به خدای درون هم همین احساس خوبه ادنوقته که میتونی راحت صدای قلبتو بشنوی والهاماتتو دریافت کنی .نشونه اش هم احساس آرامشی هست که تو بعد از دریافت الهامات در خودت احساس میکنی چون تجوای شیطان درما احساس ترسونکرانی ایجاد میکنه واون هم وقتی هست که مابهردلیل احساسمون بد شده ونتونستیم از اون احساس بیرون بیاییم وضمینه را فراهن کردیم که شیطان کنترل ذهن مارا بدست بکیره وبیشتر وبیشتر مارا بترسونه ونگرانمون کنه

    پس اگر خواهان خوشبختی در هردوجهان هستیم تنها راهش وصل به خدای درونمان هست خدایی لحطه به لحظه همراه ماهست درقلب ما حضور داره عاشق ماهست وعاشقانه دوست داره که مارا همواره وهمیشخ به بهترین راه ومسیر هدایت فرماید تنها کاری که ماباید انجام بدهیم بندگی اوست از کجا متوجه بشویم که درمسیر بندگیش قرار داریم احساس ماست

    احساس ما لحظه به لحظه راهنماییمان میکند که در کدام مسیر قرار داریم

    پس ما بنطرم مهمترین کارزندکیمان را فقط احساس خوب بگذاریم ومرتب از خودمان سیوال کنیم من الان ودراین لحطه به چه چیزی توحه کنم وشاکر چه چیز زندگیم باشم که به حس خوب برسم واین میشود رمز خوشبختی کاری که استاد بسیار ارزشمندمان بنحو احسنت وبصورت عملللللللللی نه حرفی در زندکیشان دارند پیاده اش میکنند

    خدایا بقدرت ومهربانیت وبه برکت این باران زیبا ورحمت الهیت همه مارا به راه راست هدایت بفرما🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    زهره نوفرستی گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    سلام استاد عزیزم

    زهره هستم وعااااشق شماو ‌دیدگاه های ارزشمندتون

    خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم که خیلی هدایتی به سایت شما هدایت شدم

    استاد عزیزم خییییلی لذت میبرم از اینکه اینقدر ساده وروان قوانین رو توضیح میدین من استاد های زیادی رو رفتم برای آموزش قانون جذب خوب بودن اما اینقدر شفاف اینقدر راحت اینقدر زیبا قانون رو توضیح نمیدن،اینقدر پیجیدش میکنن که آدم گیج میشه که خدایا اینهمه کاری که من در طول روز میکنم آخر چه نتیجه هایی داره برام،اما شما قربونتون برم که اینقدر زیبا وراحت قانون جهان هستی رو توضیح میدین حال خوب احساس خوب=اتفاق خوب وتمااااام

    من تو این سالها که فایلای شما رو گوش میدم واقعا تو زندگیم تجربه کردم که وقتی حالم خوبه وتو شرایط سخت بتونم ذهنم رو کنترل کنم واحساسم رو یه ذره بهتر کنم قطعا برام اتفاقای خوب میوفته وقتی این اتفاقات رو مرور میکنم ایمانم قویتر میشه که ببین زهره قبلا شده پس الانم میشه فقط کافیه احساست رو خوب نگه داری ‌ذهنت رو کنترل کنی که به قول خودتون تقوی یعنی همین کنترل ذهن

    نمیدونین استاد من دیشب این فایل رو گوش کردم دوباره امروز گوش کردم وکامنتها رو خوندم اینقدر پر انرژی شدم که فقط دلم میخواست بیام وکامنت بذارم وبگم چقدددددر دوستتون دارم وچقدددددر خداروشاکرم که تو مسیر آگاهی خداوند شما رو در مسیرم قرار داد که به راحت‌ترین وزیباترین شکل ممکن بتونم قانون رو درک کنم وعملا تو زندگیم استفاده کنم .

    یه تجربه شخصی هم براتون بگم استاد عزیزم

    چند سال پیش من شغلی داشتم که شراکتی بود اما تمام وقت سر کار بودم ولذت نمیبردم بزرگ شدن بچه هام رو نمیدیدم وقتی میخواستم سفر برم باید نگران کارم میبودم تا اینکه با فایلای رایگان شنا آشنا شدم

    تو یه کلاس شکرگزاری بودم که صحبت شما شد ‌یکی از دوستان پیج اینستا شما رو بهم نشون داد سایتتون رو بهم معرفی کرد

    خلاصه شروع کردم وروی خودم کار کردن

    تو محیط کارم همه منفی بودن پر از استرس وحال بد وهمش اتفاقای بد مالی برای هممون میفتاد تا جایی که من وهمسرم ضمانت بانکی برای یه نفری کرده بودیم واون فرد فرار کرده بود وما مونده بودیم یه عالمه قسط ‌بدهی وحقوق همسرم برای قسطا برداشته میشد

    من بریده بودم حالم بد بود هرچی کار میکردم درجا میزدم تا اینکه با فایلای شما ویه استاد دیگه آشنا شدم ،اما اینقدر شما راحت و روان صحبت میکردین وراحت زندگیتونو به تصویر میکشیدین و‌حرفاتون حرف دلی بود که حسم میگفت با این استاد شروع کن

    استاااااد جان نمیدونین از وقتی من شروع کردم به تغییر وفایلای شما رو از دلو جون گوش میکردم هندسوری میذاشتم تو گوشم از صبح تاشب فایل گوش میکردم،فقط در عرض چند ماه همکارام همه عوض شدن شراکتمون کلا تمام شد ومن کار خودم رو داشتم آدمای منفی اطرافم همه به نحوی از اطراف من رفتن یا طرز تفکرشون عوض شد اون ضمانت بانکی کم کم حل شد (بگم براتون که برای ضمانتی که کرده بودم پلیس هرروز میومد محل کارم یا خونمون که منو بازداشت کنه ومن یه جورایی فراری بودم که بالاخره یه روز منو دستگیر کردن ،اما استاد باورتون نمیشه وقتی تو ماشین پلیس نشستم صدای شما خییییلی واضح اومد توگوشم ومیگفت تو این شرایط باید احساست رو خوب نگه داری ومن سعی میکردم لبخند بزنم وبا خودم تکرار میکردم زهره با این سختی آسانی میاد فقط صبر کن واحساست رو خوب نگه دار

    استاااد جان باورتون نمیشه به دوساعت نکشید یکی از دوستامون اومد ‌بدهی بانک رو داد ومن واقعا به طور معجزه اسا آزاد شدم واون مشکل حل شد

    فقط برای اینکه تونستم تو اون شرایط حساس احساسم رو یه ذره بهتر یه ذره بهتر ویه ذره بهتر کنم)

    واینها رو ممنونم ازشماهستم

    ویه چیز دیگه که یادم رفت همیشه شما میگفتین آزادی زمانی ومکانی ،اینقدر دلم میخواست تجربه کنمش ،وهمش از خودم سوال میکردم چطوری میشه شغلی داشته باشم که آزادی زمانی ومکانی داشته باشم ،چون شغل خودم باید از صبح تا شب بالای سر کار میبودم واین اذیتم می‌کرد وجالبه خوردیم به این مریضی که کل جهان روگرفته،باخودم کفتم این یه فرصته ویه نشونه که باید تووشغلم تغییر کنم

    خییلی هدایتی با شغل اینترنتی آشنا شدم وتو شرایطی که همه مغازه ها بسته بودن همه مشاغل تعطیل بودن من دفتر کارم رو خیییلی راحت واگذار کردم وبا قیمت خیلی خوب که اینها همه کار خداست که من خواستم وسپردم به خدا وگفتم خدایا من میخوام دفتر کارم رو واگذار کنم میدونم شرایط این مریضی تمام دنیا رو مختل کرده اما قدرت جهان هستی دست تو هست بدون اراده تو برگی از درخت نمیوفته ،من میخوام واگذار کنم وایمان دارم وقتی به تو بسپرم به بهترین شکل وراحتترین شکل این کار انجام میشه،وچقدددددر خداجونم اینکار روهم مثل همیشه برام قشنگ انجام داد ومن دفترم رو واگذار کردم والان به شغلی هدایت شدم که آزادی زمانی ومکانی دارم درآمد دلاری دارم خیلی وقت آزاد دارم در حالی که حساب بانکیم هم هرروز داره بیستر میشه

    واینها رو ممنونم از شما که با آموزه هاتون بهم آموزش دادین باید روی باورهام واحساسم کار کنم استااااااد جاااانم عااااشقتم عاااشق

    منکه کلیییی حال میکنم ولذت میبرم از مسیری که باشما دارم ادامه میدم وهروز اتفاقای زیباتر ‌قشنگتری رو تجربه میکنم

    نمیدونم چطوری ازتون تشکر کنم استاد عزیزم برای همه چی

    تشکر میکنم که گفتگو بادوستان رو میذارین زندگی در بهشت سفر به دور امریکا اینها همه علاوه بر فایلاتون خیییلی به من کمک کرده بتونم واضح ببینم میشه زندگی راحت در عین حال عاشقانه وثروتمندودر سلامت داشت ممنونم استاد عزیزم

    به امید روزی که بیام از نزدیک ببینمتون وکلی داستان‌های دیگه زندگیم رو براتون بگم

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    مهدی و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1505 روز

    سلام، به دوستای عزیزم و استاد و حانم شایسته گرامی

    داشتم به این فکر میکردم که چرا استاد مگیه ذهنتون رو کنترل کنید و مثال و قانون رو از قرآن میگه، یاد بحت حجاب در قرآن افتادم که در فایل آخر استاد آیه ای که مبنی بر اینکه به خانواده پیامبر میگه وقتی بیرون هستید اینجوری باشید تا اولا شما رو بشناسند و دوما آذیت نشید.

    من برداشتی که از بحث احساس خوب = اتفاقات خوب این هست که ما وقتی فکر های متبت و زیبا رو در سرمون میچرخونیم داریم به خودمان خدمت می کنیم، ولی زمانی که فکر های بیماری زا در هر شرایطی، چه شرایط خوب باشد و چه شرایط به طاهر فاجعه باشد داریم به خودمان ستم میکنم،

    وقتی من میخام در مسیر زندگی راحت و آسوده باشم و آرامش رو حس کنم، با اذیت کردن خودم این حس رو به دست نمیارم، فقط با خدمت کردن به خودم میدونم حس خوب رو بدست بیارم.

    یعنی ما کلا در زندگی میخایم آزار و اذیت نکشیم و مسیر هموار رو بریم تا خالق بودن رو تجربه کنیم و نمیشه با سختی و زجر کشیدم خالق بود، وقتی من اتفاقی می افته بتونم نگاه بهتری به موصوع داشته باشم و خودم رو از نگرانی یا ناراحتی یا ترس یا هر چیزی بیارم بیرون یعنی نمیخام اذیت بکشم، میخام آرامش داشته باشم، و گر خیلس ها هستند که اصلا مهمونیست براشون که اذیت بشندیا نه، سا شاید هم عدی شده اذیت شدن براشون یا شاید هم اگر اذیت نشن اصلا روز شب نمیشه، ولی نا در این گروه بهشتی اصلا میخایم اذیت نکشیم و راحتی و احساس خوب رو همواره بتونیم تجربه کنیم.

    مثلا توی بحث روزه خداوند مگیه روزه را برای اینکه کنترل ذهن داشته باشید بگیرید و اگر نتونستید این کار رو بکن یا اون مار رو بکن، یعنی میاد ساده مکینه که ما اذیت نشیم، وقتی خدا راحتی و آسایش ما رو میخاد، ما چطور اینقدر هنه چی رو سخت بگی یک و سختش کنیم.

    دارم کم کم درک میکنم ولی چقدر مسیر طولانی رو اومدم فقط این رو درک کنم که باورهای اشتباه من فقط من رو زجر میده، چرا نگهش دارم، بذارمش کنار آخه چقدر تحمل این رو داری که این بار سنگین رو تحملذمنی، متل واری که استاد متال میزنه دارم درک مکینم واقعا چی میگه، کاری رو بستم به خودم و سر بالایی دارم 100 تن بار رو میکشم،.

    آقا جان من و تو برای بار کشی خلق نشدیم، ما برای خلق کردن خلق شدیم، یعنی این قدرت رو به ما داده و جهان رو در تسخیر ما آورده که خلق کنیم، ما جسممون خیلی ضعیف تر از اونیه که بخام حتی 1 تن بار بکشه چه برسه به 100 تن، آخ چقدر به خودم زجر دادم، چقدر به خودم ضربه زدم،. چقدر به خودم ظلم کردم، خدایا ازم در گذر برای ظلمی که به خودم کردم.

    وقتی به مواردی توی دهنم که داشت رو اذیت می‌کرد فکر کردم دیدم خدایی من من چقدر بی فکری این هنه شنیده ها رو روی هم تل انبار کردم و اشغال ها رو جایی که جا نبود و جایی برای قائم کردن نداشتم حلش دادم زیر فرش و زیر مبل و یواش یواش بوی تعفن اذیتم کرد و دیدم بابا آخه مگه میشه آدم آنقدر بوی تعفن رو بدون اینکه اشغال رو ببینه تحمل کنه، دیگه تحمل نکردم، رفتن توی ذهنم و گفتم دیگه نمیخام باشی، اول میخام خالی کنم و با وایتکس بشورم و بعد بیام چیدمان جدید داشته باشم، چون مکان کثیف نمیشه چیزهای تمیز جا داد، همون بوی سابق میاد و دوباره با وجود چیزهای تمییز باز هم اذیت میشیم، پس اول بگذر از هر آنچه ناراحتی و غم و غصه که داشتی و آسوده و راحت باش از آینده ای که نیومده،. چون روبرو سفیده سفیده (نقل قول از دوستان سایت) چون سفیده تو باید نقاشی کنی، پس از این به بعد میشه فکر های جدید جاسازی کرد و نتایج رو دید.

    در اصل تمام صحبت های استاد و قرآن بخاطر اینکه ما خودمون رو خالق 100 درصد بدونیم نه اینکه عوامل دیگری رو دخیل بدونیم، این امکان نداره که عوامل دیگری دخیل باشن و ما به احساس خوب برسیم، امکان نداره.

    اول صبح بیدارم کرد بنویسم، نوشتم

    در پناه الله یکتا خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      نرگس در مسیر توحید گفته:
      مدت عضویت: 1615 روز

      به نام خدای مهربان

      سلام مهدی عزیز

      ببنید ما نمیتونیم همیشه ۱۰۰ درصد باشیم چون تا زنده هستیم در این دنیای مادی کامل نیستیم

      یعنی نمیتونیم کامل باشیم بخاطر شیطان یا همون ذهنی که با دیده و شنیده ها مون ساخته شده

      ما وقتی به دنیا اومدیم فقط روح بودیم و هیچ ذهنیتی نداشتیم بعد از دیدن اطرافیان و جامعه این ذهنه شکل گرفته که باورهایی هستن که تا اعماق وجودمون رفته چرا؟

      چون هر ثانیه و هر ساعت و هروز و هرماه و سال تکرار شدن و این باورمونه

      نمیشه یک شبه و یک ساله نابودشون کنیم شب بخوابیم و صبح بخوایم هیچی یادمون نیاد

      این ذهن یا همون شیطان رانده شده از درگاه خداوند قسم خورده که تا قیامت راه خودش رو میره و خداهم این اجازه رو بهش داده عین همین جمله توی قرآن هست قسم خورده که انسان رو گمراه کنه آیه ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره ی نسا

      ما نمیتونیم شیطان رو نابود کنیم ولی میتونیم در مقابلش کنترل کنیم و صدای خدا رو ببریم بالا و ذهن و روح مون رو هماهنگ کنیم تا احساسمون خوب باشه

      نجواهای شیطان مثل مورچه ی سیاه در دل تاریکی شب بر روی سنگ سیاه پنهانه

      چطور میشه شناسایی شون کرد؟

      با احساس بد که حس نزدیکی بهش هست که در مقابلش تقوا گفته شده در قرآن ما نمیتونیم نابودش کنیم فقط میتونیم با تقوا باشیم

      میدونی باورهای اشتباهی که از بچگی تا الان با ما بودن مثل چیه؟

      مثل یک درخت تنومند و پرقدرت که تا چندین متر در دل زمین ریشه زده

      فکر کن ببین آیا میشه بشینی کنار این درخت و با دست فقط با دست و بدون هیچ ابزار دیگه ای این درخت رو از ریشه بیاری بیرون؟

      مطمئنا نمیشه حتی اگر تا آخر عمر بشینی و کار کنی روش بازهم یه گوشه اش گیر میمونه

      باورهایی که از بعد تولد با ما هست هم دقیقا مثل همین درخته

      حالا بااین باورها ما میتونیم ۱ مطلق یا ۱۰۰ مطلق باشیم؟

      میتونیم باورهای جدید بسازیم و اونا رو بهشون دیگه کود و آب ندیم ولی نجواها اینکار رو میکنن که ما الان میتونیم با باورهایی که الان داریم جلوشو بگیریم مثلا بگیم ببین اگر فقر بوده الان ثروت هم هست دوباره میگه کو ثروت؟ کدوم آدم ثروتمند رو دیدی؟ دوباره باید منطق بیاریم و مثال بزنیم براش که آره مثلا استاد عباسمنش تونسته، ایلان ماسک تونسته، جیف بیزوز تونسته،…..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2198 روز

    ردپای روز 153

    روز شمار تحول زندگی من فصل ششم

    گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا

    الا بذکرالله تطمعن الغلوب در هر لحظه دلها با نام و یاد تو آرام می گیرد

    سلام و درود به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربان و سلام به همگی دوستان نور چشمی های خداوند که در این سایت ساکن هستند..

    از کجا بفهمیم که خدا با ما صحبت می‌کنه و یا شیطان ؟؟؟؟

    وقتی ما احساس مون رو خوب کنیم آنوقت خداوند هم با ما صحبت می کنه و وقتی خداوند با ما صحبت می کنه احساس ما بمراتب بهتر می شود و آن یعنی خداوند داره ما رو هدایت می کنه

    وقتی ما احساس مون بد باشه آنوقت شیطان داره با ما صحبت می کنه و وقتی شیطان و قطب منفی ما صحبت کنه احساس ما بمراتب بدتر می شود که نشانه اش ترس و نگرانی و غم و اندوه هستش

    گاهی ما هر کاری می کنیم که حالمون خوب بشه ولی توانایی این کار رو نداریم و به هر دری می‌زنیم نمی تونیم احساس مون رو خوب کنیم و دیگه خسته و حیران عاجز میشیم و به اون درجه از فرکانس میایم پایین و آنقدر مدارمون میاد پایین که دیگه لهه و لورده. میشیم که دیگه اعتراف می کنیم و میگیم آقا من دیگه کم آوردم من تسلیممم مثل حضرت موسی

    من به هر خیری که از جانب تو بر من فرو بفرستی تسلیمم

    قدرت احساس خوب با باورها مون شکل می گیره . یعنی اگر بتوانیم باورها مون رو درست کنیم به احساس خوب هم میرسیم .. و خداوند فرموده که شیطان هیچ تسلطی بر بندگان من ندارد .. یعنی کسی که بتواند به خداوند اعتماد کند و احساس شو خوب کند در پناه خداوند هست ولی اگر کسی تسلیم خداوند نباشد و به خداوند اعتماد نکند حتما بسمت قطب منفی تا قهقرا می رود و یکی از عواملی که باعث میشه ما مواظب احساس مان باشیم همین موضوع هست که حتی اگر یکمی فقط یکمی احساس مون رو خوب کنیم خداوند هم کمک مون می کنه و قدم های بعدی رو بسمت مون بر می داره

    البته باز هم قانون تکامل در هر چیزی وجود داره و آرام آرام چرخ زندگی مون روان تر و روانتر می شود و با همین احساس خوب مسیر زندگی مون رو بهتر طی می کنیم

    خدایااا خودت هدایت ام کن بسمت آن تسلیم بودن در برابر خودت.. آمین

    خدایا شکرت که امروز هم روی باورها و قوانین جهانت کار کردم و ذهنم رو تربیت کردم برای ایجاد باورهای درست و توحیدی

    خدایاااا شکرت که در این مسیر نورانی و الهی قدم گذاشتیم و هر روز بیشتر و بیشتر ما رو هدایت می کنی تا با نتایجمون زندگی مون رو تجربه کنیم ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت

    خداوند همواره دلها رو برام نرم میکنه خداوند همواره نگهبان و نگهدار منه

    من کارم را به خدایی میسپارم که مالک زمین و آسمانه و کلید گنج ها دست اوست

    _خدایا شکرت که هدایت ما رو بعهده گرفتی و ای خدایی که به تنهایی برایمان کافی هستی ممنون و سپاسگذارم

    لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ

    شکر نعمت به جای آرید شما رو می‌افزایم

    صَدَّقَ بِالْحُسْنَىٰ ، فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ

    اگر خوبیها رو به خوبی تصدیق کنید ، ما هم شما رو آسون میکنم برای آسونی‌ها

    خدایا تنها فقط و فقط تو را می پرستم و تنها فقط و فقط از تو یاری می جوییم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: