خالق شرایط یا قربانی شرایط؟ - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)

417 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 918 روز

    بنام خالق هستی بخش

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و گرامی

    عجب فایل جذاب و زندگی ساز

    من قبلاً این فایل را شنیده بودم و اما درک مناسب نداشتم

    حالا بصورت هدایتی به این فایل مواجه شدم

    از شیندن این فایل کلی لذت بردم و استاد را تحسین کردم

    من قبلا در زندگیم خودم را فقط قربانی شرایط زندگی می دانستم

    همه کس را مقصر می دانستم به جز خودم

    همه کس را مسول می دانستم به جز خودم

    همه کس را تاثیر گذار می دانستم به جز خودم

    خودم را ناتوان و ضعیف می دیدم و می گفتم قسمت من از زندگی همین زجر کشیدن و در بدبخت بودن است

    چون خداوند این چنین برای من خواسته است

    و همین گونه در بد ترین شرایط ها زندگی کردم و تحقیر ها و توهین ها شدم اما بازهم درس نگرفتم

    و حتی یک سوالی برای من خلق نشد که چرا دیگران در این چنین یک وضعیت و شرایط نیست که من هستم

    چون فقط این را می دانستم و باور داشتم که اگر خداوند بی خواهد همه چیز تغیر می کند و اگر خداوند نخواهد ما هیچ کاره هستیم .

    و حتما خداوند برای من نخواسته من این چنین باید در سختی و تقلا باشم

    تا اینکه با آموزه های استاد خوبم عباس منش آشنا شدم

    وقتی فایل های دانلودی را می دیدم کم کم نگرشم نسبت به زندگی تغیر کرد

    و زمانیکه دوره شیوه حل مسایل بروز رسانی شد این دوره را تهیه کردم

    در حالیکه نشانه ها را می دیدم اما بازهم مقاومت داشتم

    نکند برای من جواب ندهد

    چون من درک و ذهن من متفاوت است نسبت به دیگران

    و خلی از نجوا های شیطان

    تا اینکه مصمم شدم این دوره را تهیه کنم

    حتی موقع که این دوره را تهیه می کردم فردی که قرار بود از کارت ایشان پول را پرداخت کنم و دوره را خریداری کنم می گفت پولت را به این جور چیز ها نده

    اما من تصمیم خودم را گرفته بودم و گفتم شما فقط لطف کنید این مبلغ را پرداخت کنید

    و قتی دوره تهیه شد با عشق زیاد گوش می کردم و تمرین ها انجام می دادم .

    برایم این دوره خلی خوب شد

    مقاومت های ذهنی من را خلی کم کرد

    و علاقمندی من را نسبت به آموزش های استاد بیشتر ساخت

    و خداوند را سپاسگذارم که خلی از مسایل های کوچک و بزرگ را حل ساختم

    و جالب اینکه این خود باوری را در من ایجاد که همه مسایل راه حل دارد

    و راه حل مسایل در خود همان مسایل است

    و این چنین نگرش داشتن برای من بیشتر بشتر باور پذیر شد

    وقتی مسأله های کوچکتری را حل می کردم چقدر خوشحال می شدم و لذت می بردم

    چقدر اعتماد به نفس مرا بشتر ساخت

    چقدر خود باوری مرا قوی ساخت

    چقدر به خودم و توانای های خودم باورمند شدم

    چقدر با خودم در صلح شدم

    چقدر خودم را بشتر دوست داشتنی دیدم

    چقدر توانایی هایم برایم مهم دانسته شد

    و خلی تغیرات کوچک و بزرگ در زندگیم خلق شد

    در حالیکه می دانم خلی راه دارم تا تغیرات بزرگ تر را در زندگیم بوجود آورم

    اما این نگرش را حالا دارم که تمام اتفاقات زندگیم مربوط خودم و افکار خودم است

    که قبلاً این چنین نگاه نداشتم

    و حالا در هر بخشی زندگیم خودم. را مسول آن می دانم

    و خلی راغب و علاقمندی زیادی دارم که زندگیم. را در تمام جنبه هایش تغیر دهم

    و این کار تغیر دادن هم به خودم بستگی دارد

    همین که مسولیت زندگیم را خودم پذیرفتم هم کاری بزرگی است برایم

    چون قبلاً این چنین دیدگاه را نداشتم

    استاد عزیزم از شما بسیار ممنون و سپاسگذارم بابت این آموزه های فوق‌العاده عالی و قشنگ

    خدایا تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    خدایا صد هزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    حسین و نرگس گفته:
    مدت عضویت: 1803 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی

    یادمه چند سال پیش توی اداره یه بخشی مربوط به هوش مصنوعی قرار بود راه اندازی بشه و قرار بود از فعالیت های عمرانی

    و ساخت اون بخش تایم لپس تهیه بشه که روند ساخت اون بخش رو که تقریبا 20 روز طول میکشید به تصویر بکشه…

    و من از ساخت تایم لپس و تجهیزات مورد نیازش اطلاعی نداشتم و یادمه اون موقع (سال 98 بود فک کنم) قرار بود مرکز

    حدود 30 میلیون هزینه کنه یه تیم بیارن که این کار رو انجام بدن… و من برای اینکه خودمو به چالش بکشم همون روز

    که شنیدم همچینی چیزی هست با اینکه وظیفه من نبود این کار سریع رفتم تو یوتیوب و تحقیق کردم و تجهیزات مورد

    نیازشو بررسی کردم مثل دوربین گوپرو و … و تو جلسه ای که برای این موضوع بود خودمو رسوندم و گفتم من میتونم

    این کار رو انجام بدم و بخش کمی از پولی که قراره هزینه بشه صرف خرید دوربین بشه و نیاز نیست این کار رو بدن بیرون.

    و یادمه در فرصت کمی که داشتیم بچه های تاسیسات رو آوردم و در ستونهای مختلف در بخشهایی که قرار بود با پارتیشن

    و تجهزات آماده اتاق ها و میزها رو نصب کنن دوربین ها رو نصب کردیم و چالشهایی هم داشتم مثل آشنا نبودن به این مدل

    کارها و کار با دوربین ها و قطع شدن های مکرر برق مخصوصا شب ها که ما اداره نبودیم و اینها رو هم به لطف خدا حل

    کردیم و در نهایت کلیپ حرفه ای ساخته شد که خیلی به اعتماد به نفس و عزت نفسم کمک کرد تا جایی که حتی کارهایی

    که به تخصص من ربط نداشت رو از من مشورت میگرفتن… باز همین داستان در مورد ساخت نمایشگاه مجازی تکرار شد

    و من گفتم انجام میدم درصورتی که خدا شاهده هیچ چیزی از نمایشگاه مجازی نمیدونستم… شروع به تحقیق کردم…

    لنز فیش آی رو تهیه کردم و بعد متوجه شدم لنز مورد استفاده باید حول یه نقطه کانونی بچرخه و بنابراین پایه مخصوص

    360 درجه رو با وسایل بلااستفاده درست کردم که موقع چرخش نقطه کانونی لنز دقیقا منطبق باشه با مرکز چرخش…

    و بعد خود نرم افزار چالش بعدی بود.. این قسمت واس خودم هم خنده داره… نرم افزاری که نیاز داشتیم اصلا تو کشور

    نسخه به روزش نبود و تحریم هم بود… هدایتی که از طرف خدا اومد این بود که اولا گشتم کشور هایی که قانون کپی رایت

    توشون نبود پیدا کردم مثل آرژانتین و چند تا کشور دیگه از جمله چین… و بعد در گوگل ترانسلیت عبارت مربوطه رو برای

    دانلود اون نرم افزار به چینی برگردوندم!!! و اونو سرچ کردم و از یه سرور چینی نرم افزار رو دانلود کردم!!! آقا دیگه من اون

    حسین سابق نبودم!!! و چالشهایی رو داشتم حل میکردم که به قول معروف توی قوطی هیچ عطاری نبود… بماند که فقط

    توی دو روز این نرم افزار رو به لطف خدا و مغز توانمندی که بهم داده یاد گرفتم و با یه نرم افزار دیگه به نام 3dvista تلفیق

    کردم که اونم تو یکی دو روز یاد گرفتم و درنهایت نمایشگاه مجازی پانوراما آماده شد و فقط باید توی سایت بارگذاری میشد!

    کاری که خیلیا ازش درآمد دارن و واسش دوره دیدن!! الله اکبر از این همه توانمندی که خداوند در وجود انسان قرار داده…

    اگه قرار بود با این چالشها به صورت ذهنی برخورد کنم هیچ وقت انجامشون نمیدادم و میترسیدم زیر بار مسئولیتش برم.

    اینا فقط چند تا نمونه بود که بگم دوستان هیچ چالشی نیست که قابل حل نباشه… و الان با بزرگترین چالشی که روبرو

    هستم و امیدوارم به لطف خدا حلش کنم پیدا کردن علاقه مندیم هست که از طریق اون به دنبال کسب و کارم برم و از

    کار اداری بیام بیرون و این در حال حاضر بزرگترین خواسته مادی منه… برای همتون آرزوی موفقیت میکنم… فقط نترسید

    و بزنید به دل کار… خدا هدایت میکنه… ان علینا للهدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    رویا میانکاله گفته:
    مدت عضویت: 986 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیزم خانم مریم جان و همه دوستانم

    روزشمار فصل پنجم 142

    استاد خوشتیپ و جذابم اون از همه خدارو شکر میکنم به این همه جذابیت این همه هیکل زیبا و ست لباس و کلاستون

    خداروشکر میکنم بابت دیدن اون ماشین قرمزه که دل منو برده من عاشقشم یکی از خواسته هام از این ماشین ها داشته باشم

    استاد من حتی اسم ماشین ها رو جز چند تا نمیدونم ولی به خدا نشونه میدم که من این میخوام

    خداروشکر بابت این بهشت زمینی این رنگ زیبا و خونه کلبه ای روی آب که دیوونه وار دوست دارم

    خداروشکر بابت وجود مریم جان عزیزم که انقدر باحوصله و عالی فیلم میگیرن و دیدن این همه زیبایی رو نصیب ما هم میشه.

    استاد عزیزم من دوره حل مسئله رو ندارم ولی دارم روی دوره عزت نفس کار میکنم حس میکنم خیلی به هم ربط داره حل مسئله به نظرم همون انجام تصمیم گیری سریع .

    من با یک مثال میگم که هم برای خودم مرور بشه هم به دوستان عزیزم بگم

    من دو ماه پیش دوره عزت نفس شروع کردم و هنوز تو جلسه اول هستم دونه دونه کامنت میخونم دارم سعی میکنم گفته های استاد توهمین جلسه یک که میشه کل زندگی آدم در بربگیده تا عمر با همین یک جلسه پیشرفت کرد

    استاد گفته بودید تو تمرین که تصمیم های کوچولو که خیلی وقت باید بگیرید انجام بدید تاکید کردید که کوچیک باش که تو همین فایل گفتید مسائل کوچولو حل کنید تا هم قدرت تصمیم گیریتون بالا بره هم حس خوب بگیرید که آره میشه مثل همین تعمیر شیر آب یا دستگیره در یا مثل مریم جان تو فایل زندگی در بهشت که سوله رو ردیف کردن و نظم دادن این باعث میشه حس خوبی بگیریم

    میتونم بگم حل کردن این مسائل کوچولو باعث میشه ذهنمون آزاد بشه مثلا همین شیر آب هر دفع موقع دست شستن این آب چکه میکنه و حسمون بد میشه برچسب بی عرصه بودن به خودمون میزنیم خودمون سرزنش میکنیم که همه اینا باعث نابودی عزت نفس میشه حالا فکرش بکنید این مسائل بزرگتر باش مثل تغییر شغل یا مهاجرت

    حالا استاد با این مسائل کوچولو میخواد قدرت تصمیم گیری و حل مسائلمون بالا ببره تا بتونیم بهتر فکر کنیم تا به قدرت خودمون ایمان پیدا کنیم که مسائل بزرگتر حل کنیم

    تمریناتی که من انجام دادم مثلا شستن ظرف ها در اسرع وقت

    همین یک کار بخ من خانم خونه کلی انرژی و حال خوب میده لذت میبرم با این کارم کل خانواده حس مسولیت میگیرن

    کار دوم تمیز کردن جای مرغ ها و ریختن ماسه تو خونشون برای حموم کردنشون که از مریم جان یاد گرفتم

    یا زنگ زدن به خانواده ام ماهی یکبار از طرف خودم

    ببینید شاید کوچولو باش ولی دائم ذهنم درگیر بود که برم یا نرم

    بعد اون تصمیم بزرگتر این برام دیگ خیلی بزرگ بود

    من سال 91 تو دانشگاه ثبت نام کردم بنابه دلایلی که الان به خودم افتخار میکنم با اینکه اون موقع قانون بلد نبودم انجام دادام(استاد این همین الان به ذهنم اومد )من نرفتم دانشگاه چون علاقه نداشتم من رشته تم تجربی بود به این دلیل رفتم که برم مربی ورزش بشم تربیت بدنی بخونم خلاصه چون ازدواج کردم دل به درس ندادم رشته حسابداری قبول شدم بدون اینکه درس بخونم این رشته حسابداری یکی از معلم ها پیشنهاد داد بخون من برات کار جور میکنم بعد قبولی اصلا دلم به این رشته نبود باورتون نمیشه هنوز که هنوز میبینم بهم میگن چرا درست ول کردی جواب من یک چیز چون دوست دارم شغل خودم داشته باشم خودم همه کار خودم باشم خدایا شکرت که ادامه ندادم

    خلاصه من دیگه از دانشگاه انصراف نداده بودم تا چند سال پیش چند نفری که دانشجو بودن بهم گفتن چون انصراف ندادی برات جریمه رد میکنن .باید بدیهی بدی و خیلی منو ترسوندن چیزی حدود چند میلیون بخاطر امین من اصلا سمت گرفتن پرونده به دانشگاه نمی‌رفتم تا اینکه تو دوره عزت نفس گفتین کار عقب افتاده انجام بدین استاد یادم اون روزا هدایت شو من فایل توحیدی بود من تنم میلرزید ذهنم میگفت تو که قرار نیست بری دانشگاه پرونده میخوای چیکار ولش کن و از اونجا که من هیچ کار اجرای انجام ندادم مسئله برام بزرگتر شده بود .

    ولی خدای درونم میگفت ایمانی که عمل نیاره حرف مفته مگه توحید عملی نیومد مکه تو این فایل نمیگه تو کاری نداشته باش با امید خدا برو انجام بده

    استاد من تو راه اون فایل گوش دادم تنم میلرزید حس دگرگونی قلبم حس میکردم شاید کسی باورش نشه هر کسی تو یک موقعیت و شرایط خاص خودش این حس تجربه میکنه خلاصه رفتم استاد بخ اون خدای عشقم قسم بدون هیچ دردسری آدم های سمتم اومدن خودشون کارم پیش بردن راستی قبل از اینکه برم من خیلی وقت پیش از یکی آشناها که تو دانشگاه دیگه کار می‌کرد گفته بودم جریمه داره گفت آره داری میری دانشگاه به من زنگ بزن من ببینم کاری میتونم انجام بدم استاد خدام گفت نیازی به کسی نیست تو فقط برو همون گفته شما تو خودت برو از راه و روش نپرس

    اسناد کارم عالی پیش رفت استاد میدونی جریمه چقد بود 140 هزار تومن

    من میترسیدم ولی رفتم هم روی ترسم قدم گذاشتم کلی به خدا ایمان پیدا کردم و باورم قوی تر شد هم اینکه به خودم افتخار کردم همه اینا فقط فقط قدرتش به خدا میدم اگه اون آرامشی که تو قلبم میگفت برو نبود نمیتونستم بازم مثل اون ده سال ادامه میدادم

    حتی برای پرونده زنگ زدم مسئولش گفت برای چی میخوای ولش کن ولی من قول دادم این مسئله رو حل کنم

    استاد این یک قدم بزرگ بود یک مسئله بزرگ از اون روز تا یک مسئله کوچولو پیش میاد یا همون تصمیم کوچیک مثل غذا چی درست کنم سریع به هدایت خدا رجوع میکنم تا گفت انجام میدم و حسم خیلی خیلی عالی

    کلی اعتماد به نفسم بالا رفته

    برای خودم هدیه میخرم منی که تو این 28 سال یکبار کافه نرفتم تنهای رفتم و لذت بردم.

    استاد از اون روز من هدایت خدا بهتر میفهمم

    سعی میکنم خودم سرزنش نکنم حتی اگه اشتباهی رخ بده سریع میگم این اشتباه اتفاقا از اون کار درسته بیشتر برام پیشرفت داره اگه این اشتباه بتونم دفعه بعدی درست انجام بدم یعنی یک مسئله دیگه حل کردم دارم سعی میکنم فرار نکنم تک تک اتفاقا خودم مسئولش هستم .

    من به حرفتون ایمان دارم استاد از خدا میخوام تو این مسیر زیبا لذت ببرم سوت زنان به سمت تک تک خواسته هام برم و بهشون برسم اولین خواسته ام مهم ترینش همین نزدیکی به خدا بود همین آرامش داشتن اینکه عجله نداشته باشم و فقط به مقصد فکر نکنم.

    خدایاشکرت

    در پناه حق شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 800 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسسسسسگزارم

    سلام عزیزان جان

    روز142

    فایل عالی خالق شرایط یا قربانی شرایط؟

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم از وقتی که با شما همراه شده ام و در دانشگاه شما تعهد داده ام و استمرار دارم هر روز بیشتر بخودم پذیرا هستم که من خالق تمام اتفاقات زندگی ام هستم

    من دیگه اون برگ در باد نیستم هر اتفاقی بیوفته میگم من چه فرکانسی داشتم که به این مسئله برخوردم ایراد کار من کجاست

    دیگه دنبال ایرادات در خودم هستم

    و وقتی به گذشتم نگاه میکنم بیشتر برام واضح تر میشه که من بودم اون شرایط را خلق کردم

    خدایا شکرت که از دوران جاهلیت مرا نجات دادی و هر روز در حال کار کردن روی بهبود خودم هستم .

    دیگه دنبال تغییر کسی نیستم

    فقط تمرکزم را روی بهبود شخصیتم گذاشته ام

    الان در هر شرایطی که هستم باید بگردم و ترمزها و پاشنه آشیل های خودم را پیدا کنم و باورهای درست و قدرتمند را جایگزین کنم و روی آنها هر روز کار کنم تا نتایج پررنگ تر شود برایم

    هیچ بهونه ای دیگه وجود نداره

    اتفاقا همین دیروز یکی از دوستان اومد پیشم و خواست در مورد نکات منفی همسرش صحبت کنه گفتم می‌دونی کاش ما فقط بتونیم تمرکزمون رو روی بهبود خودمون بزاریم ن هیچ کس دیگری ولی خب اون بوده خدا که از قانون بدون تغییر خداوند غافل بود منم دیگه چیزی نگفتم و نخواستم کسی رو ارشاد کنم . و رفتم سراغ کار خودم .

    خداوند لطف بزرگی به من داشته که مرا به این مسیر الهی هدایت کرده وگرنه منم قبلا خیلی شرک داشتم و بدنبال مقصر و بهونه بودم .

    بلطف خداوند این ذهنیت دارن یواش یواش تکامل بازهم نیاز دارم که یه ذره بهتر شده ام و خیلی جای کار دارم

    استاد امروز که گلوم درد می‌کنه گفتم هر اتفاقی بیوفته الخیر و فی ما وقع است

    خواستم برم کلاس هنری ام ولی دیدم نمیتونم برم گرفتم استراحت کردم و گفتم من یه فرکانسی داشتم که به تضاد گلو درد برخوردم و قطعا این اتفاق به نفع من است . یا اصلا شاید فرکانس من نبوده خدا می‌خواسته امروز خونه بمونم حتما شرایط بیرون رفتن برام یه کور دیگه بوده . منم سپردم به خودش و رها کردم و گفتم امروز استراحت میکنم تا جان جانانم مرا سلامت تر و بهتر و آسانتر کند

    خدایا شکرت از وقتی که بهم جرات دادی و یه ذره پا فراتر از ترسهایم گذاشتم خودت داری بهم پاداش میدهی بر اساس باورها و فرکانس و شرایطی که الان هستم خودت داری ایده ها انسانها و اوضاع و شرایط را به نفع من رقم میزنی

    خدایا شکرت که هر چقدر بیشتر مسئولیت اتفاقات زندگی ام را به به عهده میگیرم خودت دست بکار میشوی و راه حل ها را بهم میگویی

    خدایا شکرت که دارم یاد میگیرم که زندگی بدون مسئله نیست اما توانایی من اینو نشون میده که میتونم تمام مسائل زندگی ام را حل کنم .

    در هر جنبه ای از زندگی ام که مسئله ای هست باید دنبال ایرادات در خودم باشم .

    من قربانی مشکلات نیستم من قدرت کنترل زندگی ام را دارم . باید با هر مسئله ای به فکر حل کردن آن باشم ن ازش فرار کنم

    استاد چند وقتی بود شیر آب ظرفشویی ما چکه میکرد و خیلی روی مخ بود و چندین بار به همسرم گفتم دیدم وقتشو نداره و چکه کردن ای داره منو اذیت می‌کنه دبگت منتظر کسی نموندم اول رفتم اچر آلن گرفتم اومدم بازش کردم دیدم مغزی شیر اب خرابه یه ابزار فروشی پشت خونمونه براحتی بازش کردم و بردم پیشش یه مغزی انداخت بهش و آوردم دوباره خودم بستمش و چقدر من حالم خوب شد وقتی دیگه شیر آب چکه نکرد . حالا این چند وقت پیش ها به نفری اومد که اصلا بلد نبود شیر رو باز کنه ولی بلطف خداوند و آموزش های شما چندتا ویدئو دیدم و باز کردن شیر آب رو یاد گرفتم و واقعا اعتماد به نفسم رفت بالا و گفتم اخیییش من در دل هر مسئله ای با عشق میروم و آن را به یاری خداوند حل میکنم

    خدایا شکرت که دارم یاد میگیرم یکی یکی مسئله های سر راهم را حل کنم و من باید از مسائل بزرگتر باشم .

    خدایا شکرت که هر لحظه مرا در معرض هدایت خودت قرار دادی

    خدایا شکرت که راه حل تمام مسائل در درونم هست و وقتی دست بکار بسم و جرات بخرج بدهم خودت دی بکار می‌شوی و بقیه کارها را برایم انجام میدهی

    خدایا شکرت که مرا خالق زندگی خودم کردی و به یادم آوردی که به اصل خودم وابسته باشم

    این کلام استاد وحی منزل است که هر کلمه اش تا مغز استخوان ما به دل میشیند

    خدایا شکرت که تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان

    خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدانم

    خودت راههای درست و آسان و زیبا را بهم نشان بده

    خدایا از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم خدایا شکرت

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    فاطمه ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 1630 روز

    استاد عزیزم سلام

    سپاسگزار استاد گرامی هستم که همیشه به بهترین نحو ممکن ما را با آگاهی های ناب آشنا می کند. از شما سوالی دارم که می خواهم پاسخ شما را با توجه به قوانین جهان و اصولی که به ما آموزش داده اید بدانم.

    سوالم این است که چرا در قرآن دعاها و درخواست های بندگان از پروردگار با ضمیر جمع(ما) آمده است؟

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم

    رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَهً وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ

    اى پروردگار ما، ما را، هم در دنیا خیرى بخش و هم در آخرت، و ما را از عذاب آتش نگه دار.

    و بسیاری از این ربناها چرا این دعا ها به صورت فردی نیامده است

    چون شما بیشتر بر فردیت تاکید دارید و بیشتر می گویید ما کاری به دیگران و اطرافیان نداریم این سوال برایم پررنگ شد

    سپاسگزارم از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1620 روز

    با یاد و نام رب الارباب و تنها قدرت برترکه را آفرید تا تجربه کنم خودم را وبهترین خودم باشم

    با هدایت قلبم که جایگاه خالقم هست می‌نویسم

    با درود به استاد خوش تیپ و پرانرژی ام ومریم جان عزیز که تا آخر این ویدئو با استاد همراهی کردند

    استاد جان من تازه بعد از جلسه سوم دارم متوجه این دوره میشم که چه دوره ای میشه این دوره

    اگر سلولی کار کنیم وبا خودمون صادق باشیم

    مخصوصا سوالها که کولاک کرده تا بخش سه

    انگار نمیتونم به خودم دروغ بگم یا پنهون کاری کنم زود مچ خودم را میگیرم که ببین اینجا تو شرک داشتی

    استاد جان چقدر این فایل به موقع روی سایت گذاشته شد چقدر درس داره

    سمیه قبل همه را مقصر حال بدش یا اتفاقاتی که براش می افتاد که به خاطر فرکانس خودم بود را می‌دانستم الان تا به مسئله ای پیش میاد خودم را با خودم روبه رو میکنم که با خودم روراست باشم

    چقدر سوال خوبی مطرح کردید که در بخش دو منم جواب دادم بیشتر از تعدادی که خواسته شده بود که کجاها مسائل را حل کردم وبرام اصلا اهمیت نداشت

    میگفتم خب چیه این راه حل که کاری ندارد

    ولی با این دوره فهمیدم حتی مسائل کوچیک هم که حل کردم خیلی مهمه و باعث میشه مسائل مهم تر را حل کنم

    مثلاً برای اینکه بیکار نباشم وخودم پول در بیارم وعزت نفسم را بالا ببرم شروع به رفتن به در مغازه ها کردم ومحصولم را معرفی کردم

    اولش سخت بود برام ولی الان راحت تر شدم وراحت میفروشم

    این برام خیلی مهم بود که خودم پول در بیارم و عزت نفسم بالاتر بره

    با این دوره شیوه حل مسائل قوی تر شدم ومیگم باید رو خدا حساب کنی و منتظر کسی نشی چون تو هستی که دست خودت را میگیری وبا توکل به خدا میتونی به خودت کمک کنی

    از خدا می‌خوام که این دوره عالی را خیلی خوب کار کنم وهمونی بشم که خودم دوست داره وقوی تر بشم با حل هر مسئله و بزرگتر بشم

    مسائل نیامدند که ما را آزار بدن بلکه اومدن مارا قوی تر کنند وبا حلش عزت نفسمون بالاتر بره وجهان را گسترش بدیم

    استاد الان یه چیزی از دوره قانون آفرینش به یادم اومد که شما فرمودید اگر بخواهیم ثروتمند بشیم یا رشد کنیم باید پایین پایین ها را رد کنیم تا به بالاتر برسیم از خوراک و پوشاک ومسکن و پربشیم و با حل مسائل کوچیک ما توانایی حل مسائل بزرگ را داریم ودیگه می‌خوایم یه کاری برای جهان کنیم مثل ایلان ماسک که چه مسائلی را حل کرده که الان

    بزرگ فکر می‌کنه

    خدارا هزاران سپاس بابت دوره شیوه حل مسائل زندگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2468 روز

    سلام و درود خداوند به استاد و مریم و دوستان عزیز خودم در این سایت شگفت انگیز، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،

    امیدوارم خداوند هدایتم کنه تا بتونم بیاد بیارم و از آگاهی های این فایل در زندگیم استفاده کنم،

    الهی به امید تو…

    اول از همه سپاس گذارم از استاد عزیزم بخاطر این فایل زیبا و اون فضای رویایی، اینقدر به دیدن شما و پرادایس عادت کردم که وقتی نیستی استاد دلم براتون تنگ میشه، چقدر این فضا رویایی و بینظیره یعنی واقعا اسمش برازندشه، وای خدا رنگ درختا اون دریاچه انعکاس اون فضا تو آب منو مدهوش میکنه، بهشت بدون حوریانش البته صفایی نداره که استاد عزیز و مریم جان در این زمینه ایفای نقش میکنن، شما دوتا فرشته هایی از سمت خود خدایین برای نشون دادن زیبایی هایی که به راحتی می‌تونه هرکس به دست بیاره، یعنی خود خدایین… همه ما جزئی از این منبع هستیم و جدا از اون نیستیم، ما جانشین خداییم در این جهان مادی، الهی شکرت بخاطر این آگاهی ها، البته اونی که داره میگه من نیستم من فقط نویسنده ام…

    اندامتون رویایی شده استاد و مریم عزیز واقعا تحسینتون میکنم که اینقدر خوش استایل شدین،

    شما خالق شرایطی هستین که الان توش هستین چون به این باور رسیدید که تمام اتفاقات به دست خودتون رغم میخوره، من فراز نشیب زیاد داشتم توی مسیر درک قانون و دارم تمام سعیم میکنم که بتونم توی سایت فعال‌تر باشم و خودمو قربانی شرایط ندونم، البته که تا اینجا هم خیلی دستاوردهایی داشتم و کلی تغییرات در زمینه عزت نفس و روابط و معنویت داشتم ولی امسال آگاهانه هدفی رو انتخاب کردم که بتونه به من بیشترین کمک بکنه در تمام ابعاد و اون هم پیشرفت در زمینه مالی هست و شروع شغلی که توش استعداد و توانایی و البته شرایط شروعش رو دارم، قبل از سال جدید از خداوند خواستم و اراده کردم تا بدهی هامو بدم و گفتم خدایا اگه تا عید قرضام صاف بشن من دیگه هیچی نمیخوام آقا نگم براتون وقتی به خودم اومدم دیدم دو ماه قبل عید همشون تموم شده و من حاج واج موندم که چیشد… با یک شور شوقی کار میکردم، یه جوری کارها پشت سر هم ردیف میشد نگو، یه ایمان درون من بود که هیچ وقت ندیده بودمش، انگار خود خدا گفته بود برو زیر فلان ستون برق تو جاده فلان یه گنج اونجاست و من بیل کلنگ برداشتم و راهی شدم و ننشستم و منتظر منجی نبودم… الان که دارم بهش فکر میکنم اون روزا یک الگویی خیلی تکرار میشد و اون آرامش من بود که در طول روز خیلی زیاد بود، با خودم عهد بسته بودم که باید بدهی هام رو بدم و اینقدر آروم بودم که از اون روزا فقط همون یادمه، یعنی شب سرمو میذاشتم روی بالشت به 2 دقیقه نمی‌کشید رفته بودم پیش اوس کریم…

    عاشقشم که اینقدر زیبا منو با احساس خوب به خواستم رسوند،

    یه تمرین از توی فایلهای هدیه هم که مربوط میشه به مبحث ثروت رو اون موقع انجام دادم که خیلی تاثیر داشت و نگه داشتن یک مقدار از پولهام برای خودم و خرج نکردنشون به هیچ وجه…

    پیشنهاد میکنم دوستانی که تازه اومدن به سایت امتحانش کنن خیلی تاثیر داره، البته دوستای عزیزم پیشنهاد میکنم پول بت نکنین درست جزئی از این جهان مادی ولی محصول احساس خوبه و این احساس خوبه که پول میاره و پول احساس خوب بیشتر… و این سیکل همینجوری ادامه داره،

    آره من خودمو خالق شرایط دیدم و در خودم دیدم که میتونم اینکارو بکنم و قدم برداشتم و خداوند هم کمکم کرد تا به هدفم قدم به قدم نزدیکتر بشم و رسیدن به اون خواسته عزت نفسم رو بالاتر برد تا الان بتونم این کار جدیدم شروع کنم وگرنه من تا قبلش جرات شروع کردن اینکار نداشتم و اصلا بهش فکر نمیکردم، چون آرامش نداشتم، چون احساسم خوب نبود، چون در مدار دریافت این ایده ها نبودم، خدارو هزاران مرتبه شکر که شروع کردم و قدم به قدم دارم هدایت میشم به مسیرهای راحت تر و ایده هایی برای بهبود شغلم و گسترشش… امیدوارم بتونم تو این مسیر ثابت قدم باشم و آگاهانه توی این مسیر توحیدی حرکت کنم، به امید روزهای رویایی برای هممون

    عاشقتونم با تمام وجودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    فاطمه رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    به نام خدایی که مارا به آسان ترین شکل ممکن به مسیر خواسته هایمان هدایت میکند

    به نام عشق

    و ساده ترین راه سپردن همه کارها به دستان پرتوان خداوند است

    با وجود اینکه دوره شیوه حل مسائل زندگی رو هنوز نتونستم بخرمش ولی چقدر از کامنت های پرمحتوای دوستان لذت بردم و مطالب جدید یاد گرفتم و بعداز دیدن این کلیپ احساس کردم جان دوباره برای حل مسائلم گرفتم تا با دستان خودم و البته با توکل به خداوند که همه کارها را او انجام میدهد مسیر جدیدم رو شروع کنم

    درس هایی که از این کلیپ ارزشمند یاد گرفتم این بود که زمانی که همه افراد به دو گروه تقسیم میشن من دوست دارم جزو گروهی باشم که خودم رو مسئول همه اتفاقات زندگیم میدونم و نه بقیه افراد یا عوامل بیرونی رو

    چراکه مقصر دونستن عوامل بیرونی آسون ترین راه ممکنه و تغییر باورها و شخصیت درونی کار بسیار مشکلی هست ولی

    جهان به فرکانس های من پاسخ میدهد و نه اینکه چه عاملی رو مقصر میدونم

    این منم که دارم به روابطم شکل میدهم

    این منم که دارم به جسمم شکل میدهم

    این منم که دارم به وضعیت مالی خودم شکل میدهم

    *من مسئول همه اتفاقات زندگیم هستم

    *هرکجا که نتیجه دلخواهم رو نگرفتم مسئله ای وجود داره که باید حل بشه و من توانائی حل مسائلم رو دارم

    *من با نحوه تفکرم، با عادت ها، نحوه رفتارم دارم همه چیز رو خلق میکنم و منی که شرایط نابسامان رو بوجود آوردم من هم میتوانم این شرایط را تغییر دهم

    *به جای فرار کردن مسائل باید شخصیتی از خودم بسازم که مسائل رو حل کنم

    *باورهایی را بسازیم که تبدیل به اقدام، شهامت، عمل کردن و بهبود شرایط بشود

    *به جای قربانی شرایط شدن سعی کنم شرایط دلخواهم را خلق کنم، کسی باشم که میتواند شرایط را کنترل کند

    کسی باشم که میتواند مسائل خودرا حل کند

    *باید یاد بگیریم مسائل را به صورت ریشه ای حل کنیم تا با حل کردن مسائل و بزرگتر شدن نسبت به مسائلی که داریم ظرف وجودمان را بزرگتر کنیم

    *زندگی هیچ وقت بدون مسئله نیست، ما هرچقدر رشد کنیم باز هم یکسری مسائل هست که باید آنها را حل کنیم(ماهمیشه باید درحال یادگیری و بهبود شخصیت خود باشیم)

    *توانایی ما برای حل کردن مسائل باعث میشود که از پس هر شرایطی بربیائیم

    حالا از کجا باید شروع کنم؟از اینکه این باور رو برای خودم ایجاد کنم که من قربانی شرایط نیستم

    *من باید مسائلم رو حل کنم و باید تغییر کنم و شرایطم رو حل کنم(بهبودها و تغییر شرایط هرروز و به صورت تکاملی است)

    *به جای فرار از مسائل با آغوش باز مسائل را میپذیریم و حل میکنیم

    *به اندازه حل کردن مسائل برای افراد بیشتر ثروت بیشتری میسازیم(من باید از مسائلم بزرگتر باشم)

    کجاها هرمسئله ای را حل کردم و به بالا بردن عزت نفسم کمک کرده؟چه احساسی داشتم بعد از حل کردن مسائلم؟

    یک بار برام اتفاق افتاد لامپ حمام خونمون خیلی کم نور بود و من خودم رفتم از الکتریکی پرسیدم که چجوری میتونم عوضش کنم و همه اقداماتش رو خودم به تنهایی انجام دادم و چقدر باعث شد کارایی و نور بیشتر و باکیفیت تری ایجاد بشه و چقدر در بالابردن اعتماد بنفس من تاثیر داشت

    زمانی که میخواستیم جا به جا بشیم یه میز نهارخوری داشتیم که باید میفروختیمش و من با توکل به خدا اگهیشو گزاشتم

    خداوند هدایتم کرد و از طریق یکی از دوستان عزیزم یه مشتری پیدا شد و به بهترین قیمت ممکن فروش رفت و خیلی تجربه خوبی رو برای من به وجود آورد

    به صورت کلی هروقت این باور رو داشتم که توانائی حل مسائل و مشکلاتم رو دارم و به خداوند توکل میکردم همه چیز به ساده ترین شکل ممکن پیش میرفت و خداوند همه چیز رو رقم میزد

    درپناه معبود یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1191 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این قسمت زیبا تحسین میکنم استاد رو نمیدونم چطوری تشکر وشکرگزاری خداوند رابکنم که این دوره بی‌نظیر رو به من دادمیخوای آرامش پیدا کنی این دوره آرامش ذهن میاره عشق شادی و ثروت میاره من با گرفتن این دوره خیلی از مسائل مالی ام یعنی عوض شدن وسیله های خونه ام که خیلی وقت بود دلم میخواست عوضشون کنم خود به خود عوض شد ومن کل جهیزیه ام نو شد اونم نقد نقد و یکی دیگه اینکه من آخر هفته ها چون پسرم میگفت بریم بیرون و مهمونی از اونجایی که من تو این مسیر کلا مهمونی رفتنم رو کنسل کردم فقط میرفتیم خونه مامانم اینا البته من خیلی راضی نبودم ولی همش با اصرار پسرم بود البته یه وقتایی تنهایی می‌فرستادم که اونم مادرم میگفت هر وقت خودت هستی اینو بیار چون اون حرف ما روگوش نمیده اینا که دقیقا این مسئله ام حل شد که همسرم دقیقا بعد خرید دوره حل مسئله ویلا هم خرید تو جنگل که به لطف خدا ما آخر هفته دیگه میریم اونجا و کلی لذت می‌بریم این از این من اولین بار سوالات رو جواب دادم و جواب خوب بود و چه جورایی ذهنم پذیرفت واروم شد که تکاملی باید حل بشه و بعد از یکماه که من فکر کردم فعلا اوکی هستم دیگه سراغ حل مسله دنبال گوش دادن فایلش نرفتم و بازم دوره عشق ومودت که مسله ام بود گرفتم وگوش میدادم که کلا متوجه شدم فقط باید خودم با خودم هماهنگ باشم ومهمترین رابطه باخدا هست ، و حالا من دوره ی سلامتی رو از قبل اولین دوره ام بود داشتم والان هفت ماهه که بااون سبک زندگی میکنم البته یه چند بار هم تقلب داشتیم که من هروز نشانه رو میزدم یه روز دیدم چرا من با خودم مثل قبل هماهنگ نیستم و به ظاهر همه چی خوبه ولی من با خودم تو ذهن انگار عصبانی بودم هی فکر میکردم و نشانه یه‌روز امد که درمورد سلامتی که استاد گفت من اصلا تقلب نکردم و اینا و من تصمیم گرفتم دوباره فقط آب و گوشت و نمک بخورم و دوباره پاکسازی کنم حالا خیلی خوشحال شدم که خدا هدایتم کرد و بعد چند روز انگار بازم اذیت بودم که تصمیم گرفتم برم دوره حل مسئله رو گوش بدم دقیقا جلسه دوم رو وببینم و سوالات رو جواب بدم که چم شد البته این به لطف خدا هدایت شدم ومن دقیقا منتظربودم تازه دوره ششم 12قدم که خواهرم می‌گرفت رو گرفتم وکلی باهاش حال کردم ولی درونی یه مشکلی بود وبعد شروع کردم همون اول فهمیدم مسئله چیه مسئله این بود که من هم دوست دارم سبک دوره سلامتی رو اجرا کنم هم تقلب کنم دقیقا توی کویر برنج بکارم ومن باجواب دادن همون سوال اول آنقدر احساس سبکی کردم فقط خدا میدونه بااین که ذهن هنوز مقاومت داره من فقط متوجه شدم گفتم خا تمومه دیگه من فهمیدم و تمام سوالا رو جواب دادم و روز بعد واقعا من از غذا خوردنم کلی لذت بردم بااین که باید هنوز کار کنم به خدا یه نیرویی در من امد که گفت این که کاری نداره این راحته خیلیم راحته و دقیقا دیروز من انجام دادم امروز حالم عجیب خوبه و من کلی با خدای خودم عشق بازی کردم و تشکر کردم که استاد رو واسم فرستاد و ذهنم باز شد و واقعا تازه فهمیدم که چرا خانم شایسته گفت هر هفته این سوالات رو از خودتون بپرسید واقعا سپاسگزارم از شما دو عزیز واقعا سپاسگزارم از خداوند بابت این مسیر امیدوارم تونسته باشم به دوستان گرامی هم مسیرم کمک کرده باشم خدایاشکرت یادم رفت بگم اینم زدم نشانه امروزم بود واقعا همه چیز قانون داره خدایاعاشقتم در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    فریبرز کاوه گفته:
    مدت عضویت: 1889 روز

    درود بر استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز و یکایک شما هم‌فرکانسی‌های گلم

    تا جایی که یادم میاد، در بیشتر موارد به‌دنبال مقصر بوده‌ام و کمتر پیش آمده که در هر چالشی به دنبال کوتاهی‌های خودم باشم.

    همیشه که نه ولی در بیشتر موارد با فرافکنی، تلاش کردم تا گناه اشتباهات خود را به گردن دیگران بیاندازم.

    با این حال، هرگز نتایج درستی به‌دست نیاوردم.

    نه در شغلم بسیار موفق بوده‌ام، نه در کسب و کارم پول خوبی به‌دست آوردم، نه روابط خوبی با خود و دیگران( خانواده‌ام و حتا اعضای گروهم) داشته‌ام.

    در بیشتر موارد تلاش کرده‌ام تا با بردن آشغال‌ها به زیر فرش، آن‌ها را نبینم و از حل مسائل و رفتن به دل چالش‌ها فرار کرده‌ام.

    با این‌حال، بوده‌اند مواردی که در عین دشواری و به دلیل ضرورتی که بوده، به آن چالش وارد شده و مسئله را حل کرده‌ام.

    – توانسته‌ام در ریاضی یک در ترم نخست کارشناسی، با این‌که پیش از آن هیچ سابقه‌ی موفقیت‌آمیزی در آن نداشتم، در یک کلاس 78 نفری، بین 12 نفری باشم که آن درس را با سربلندی پاس کنم.

    – پایان‌نامه دکتری تخصصی که استادم هیچ کمکی به من نکرد را با یافتن اینترنتی یک استاد در دانشگاه هاروارد، بدون این‌که استاد راهنمای من بداند در طی 9 ماه به خوبی حل کنم.

    – زمانی که در نخستین کسب و کارم به دلیل این‌که از پایه کاری نادرست بود ورشکسته شدم، در همان حال که طلب‌کاران پشت سر هم مرا تهدید می‌کردند و پاشنه‌ی در خانه‌ی ما را از جا درآورده بودند، کسب و کاری دیگر را بنا کنم که گرچه شش سال بیشتر دوام نداشت ولی، برای من راهی دیگر به سوی رویاهایم بود.

    – شاید موارد دیگری هم بوده باشد که اکنون نیازی به گفتن آن نمی‌بینم.

    امروزها، به دلیل تجربه‌های بدی که در کسب و کار جدیدم به‌دست آمده، اختلاف‌های بین من و همسرم دوباره سر از خاک درآورده‌اند. البته، این اختلاف‌ها سرانجام سیاست‌های نادرست من هستند و بس!

    همسرم می‌خواهد به تهران رفته تا نزد یکی از خواهرزاده‌هایش به کار بپردازد و من هم نمی‌خواهم مانند همیشه منت کشی کنم.

    پیش از این، بسیار وابسته بودم و حتا در مسائل مالی هم به همسرم تکیه می‌کردم. ولی، دیگر نمی‌خواهم این وابستگی جلوی رشد من را بگیرد و من را از رشد باز دارد! قطعه زمینی کوچک دارم که می‌خواهم آن‌را بفروشم و نیمی از پولش را به همسرم بدهم و با نیم دیگر از آن، برای خودم یک سوئیت رهن کنم و با آموزش و کار کردن روی خودم و باورهایم، رشد کنم. گروهم را دوباره احیا کنم، کسب و کارم را دوباره گسترش دهم و با کار پیوسته روی شخصیتم، خود را در مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت و رشد قرار دهم تا این‌که با طی کردن مراحل تکاملی، خودم را به رویاهایم برسانم.

    خدایا پروردگارا، اینک که مرا در این مسیر زیبای آگاهی و شناخت و هدایت گذاشته‌ای، یاریم کن تا با تکیه و توکل تنها به تو که تنها فرمانروای جهانیان هستی، در این مسیر زیبا راهبری و پشتیبانی‌ام کن!

    خدایا مرا از تردید در اهدافم بازدار و استوارم گردان تا همه‌ی گذشته‌ام را جوری جبران کنم که، آینده‌ی من هیچ شباهتی به گذشته‌ام نداشته باشد!

    استاد بزرگوارم جناب عباس‌منش گرامی و بانو شایسته‌ی عزیز از شما برای این‌که به‌عنوان دستان خداوند ما را در راه تعالی یاری می‌کنید سپاسگزارم!

    از همه‌ی شما همراهان عزیزم که با نوشتن یادداشت‌های زیبا و آموزنده من را در این مسیر زیبا یاری می‌کنید سپاسگزارم!

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: