https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-07 00:14:282023-09-09 02:28:30سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 207
548نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
درود و خداقوت به دو عزیزدل و همسفران بهشتی خودم در این سفر بینهایت زیبا و بهیاد ماندنی
نمیدونم کلمه ذوق مرگ کلمه مناسبی هست برای ادای احساسم نسبت به این فایل یا نه اما واقعاً چیز دیگهای در بیان احساسم نسبت به این فایل به ذهنم و قلمم نیومد.
شاید سختترین کار دنیا این باشه که بشه در بین فایلهای سفربهدور آمریکا قسمتی رو بهعنوان بهترین قسمت انتخاب کرد چون تمامش با توجه به فرکانسی که هر لحظه داری بهترین چیزی که میتونی دریافتش کنی و دلیل احساس فوقالعادم اینکه فهمیدم چقدر فرکانسم بهبود پیدا کرده که در مدار این فایل هستم اونم دسته اول چون بهنظرم بهترین قسمت این سریال همین قسمت بود.
یکی از بیشترین دلیل احساس خوبم عکس زیبا و پراحساس دو عزیز بود که من ندیده بودم همچین عکس پراحساس و عاشقانهای که استاد و خانم شایسته در آغوش هم باشند خیلی خفنه انرژی این عکس خیلی حال خوبتون تو این عکس حالم رو خوب کرد دمتون گرم
زیباییهای این فایل حد و مرز نداره، انرژی این آبشار عجیب و غریب خاص و بالا بود، دیدن این آبشار مصداق بارز فراوانی بود یعنی خود آب بهشکل فوقالعادهای برای من یادآور فراوانی جهان هستیه و هربار که بهفراوانی توجه میکنم بیشتر و بیشتر تو زندگیم میبینمش و تو تمام طول این فایل خداروشکر میکردم که چشمایی دارم که داره این زیباییهارو میبینه.
همه چیز این فایل پر از عشق بود، از عکس کاور گرفته تا ذوقزدگی استاد و این اشتیاق خانم شایسته برای عکس گرفتن در جاهای صعبالعبور و اون عکس یادگاری اگه اشتباه نکنم مادر و دختر و عشق و آرامشی که میشد در نگاهشون حس کرد تا اون پرندهها و سنجابکها، بچهای که پشت پدرش بود و تصاویر درون که استثنائی بود واقعاً اصلاً دوست نداشتم از یه طرف فایل تمام شه از یه طرف خیلی هیجان داشتم که بیام بنویسم درباره این زیباییها.
وقتی داشتم اون پرندههای فوقالعاده زیبا و کوچک و اون سنجابکها رو میدیدم یاد این افتادم که چه چیزهای بهظاهر زیبای کوچکی تو زندگی ما هست که از دیدن و تحسینش غافل میشیم و همش انگار منتظر چیزهای بزرگ هستیم برای سپاسگزاری، مثل دیدن این پرندههای کوچک، مثل آرامشی که وقتی داری با اعضای خانوادن صحبت میکنی داری، مثل یک لبخند زیبای یکی از اعضای خانوادت، مثل یه نشانه کوچکی که از قدم گذاشتن برای اهدافت میگیری و هزاران مورد دیگه.
مثلاً همین امروز یه اتفاق خیلی عالی تو بحث کاری برام افتاد بعد بهشکل کاملاً واضح متوجه شدم که چقدر تغییر کردم بعد به دوستم گفتم که ببین من قبلاً فکر میکردم که تا کار تموم نشه تو نتیجه نگرفتی اما حالا میفهمم همین اتفاق خودش نتیجست، همینکه من میدونم هیچ مقصد خاصی وجود نداره و همش مسیره نتیجست، همین که من دیگه عجلهای برای تجربه هیچ خواستهای ندارم سعی میکنم از مسیر لذت ببرم و واقعاً هم میبرم همین خودش نتیجست، همین که من میبینم این اتفاق قبلاً نبوده و از زمانی که من بهش آگاهانه توجه کردم داره جهان بهم پاسخ میده خودش نتیجست، خود اون نتیجهای که دنبالش هستی همین حالا برات اتفاق افتاده، این حال خوب و عالی همون نتیجست، خداروشکر. تازه اون نتیجه نهایی هم از همین مسیر عبور میکنه، هرچند که واقعاً دیگه الان برات هیچ اهمیتی نداره.
امروز صبح که بلند شدم یه لیست بلند بالا از تمام خواستههایی که تو زندگیم بهشون رسیدم و بهظاهر بزرگ بودند و به ذهنم رسید تهیه کردم و در طرف دیگه از اهدافی نوشتم که با وجود اینکه دنبالش بودم بهش نرسیدم، اومدم مقایسشون کردم و متوجه شدم تمام خواستههایی که من بهشون رسیدم و تجربشون کردم من هیچ باوری مبنی براینکه نمیشود و نمیتونم داشته باشمشون نداشتم حداقل هیچ موردی یادم نیمد اما خواستههایی که هنوز تجربشون نکردم نکته مشترکشون این بود که من ترمزهایی مبنی بر اینکه شاید نشود دارم و به همین دلیل هم نشده.
یه کلیپی من از تمام موفقیتها و خواستهها و تجربیات لذتبخشم تهیه کردم و امروز که داشتم میدیمشون خیلی خیلی انرژیم بالاتر رفت و هی با تکرار این موضوع که احساس خوب یعنی اتفاق خوب احساسم رو بهتر کردم و میدیم که جهان چقدر سریع داره بهم واکنش نشون میده.
به خدا هر روز احساس میکنم نه به اندازه یک روز بلکه اندازه یکسال بلکه بیشتر از نظر فرکانسی و احساسی دارم به مدارهای بالاتر صعود میکنم.
چند روزه که این عبارت خیلی تو ذهنم میچرخه که:
هر چیزی که بهدنبالش هستی به تو داده میشه، فقط آرام باش و لذت ببر
وقتی این عبارت تکرار میشه خیلی احساسم خوب میشه و با یادآوری قانون دوباره به احساس خوب بیشتر میرسم.
یاد یه جملهای از متیو مککنهی افتادم که میگفت یه اشتباهی که ما در تعریف رضایت در زندگی داریم استفاده از واژه شادیه، فلان چیز رو بگیرم تا خوشحال بشم، فلان اتفاق بیفته خوشحال بشم یا هر چیز دیگه انگار یه جورایی داریم بهتعویقش میندازیم برای یه زمان دیگه و بهنظرم من باید جاش رو با کلمه لذت عوض کنیم، رضایت در لذت از لحظه بدست میاد، اون خوشحالی که ما بهدنبال تعریفش هستیم یعنی همین لذت که تو لحظه داره رخ میده.
شاید یکی از چیزهایی که در مورد قانون فراموش میکنیم تایید کردن نشانههای هرچند بهظاهر کوچک، این نشانهها درواقع کوچک نیستند و دقیقاً نشانه فاصله فرکانسی ما با خواستمون هستند، اصلاً همینکه ما اونهارو کوچک میبینیم به این خاطره که فکر میکنیم خواستمون بزرگه و چیزی که از نظر ذهنمون بزرگ باشه مادام که بزرگ باشه بهش نمیرسیم، پس کار این نشانهها هموار کردن مسیر تکاملی ما برای رسیدن به خواستههامونه، هربار که نشانهها رو تایید میکنیم خواستمون برامون بدیهیتر و یک قدم بهش نزدیکتر میشیم، من خیلی خیلی خیلی زیاد به این موضوع باور دارم.
این ما هستیم که تعیین میکنیم اوضاع به چه شکل برامون پیش بره، اگر نشانهها رو تایید کنیم آرام آرام در مدار نشانههای بیشتر قرار میگیریم و مسیر برامون هموارتر میشه تا وقتی چشم باز کنیم ببینیم داریم خواستمون رو تجربه میکنیم اما میتونیم انتخاب کنیم که نشانهها رو نادیده بگیریم و بگیم که این که چیزی نیست من دنبال چیزهای بزرگترم و هرگز یا خیلی دیر و به سختی به خواستمون برسیم که امکانش در این حالت تقریباً میشه گفت غیرممکنه.
پس انتخاب با خود خود ماست.
مثلاً وقتی داری روی اعتمادبهنفس و باور فراوانی کار میکنی و حق خودت میدونی رشد بیشتر در کسبوکار و زندگیت رو و یه مشتری جدید میاد، نگو چه فایده هنوز که اتفاقی که من میخواستم نیفتاده، تایید کن بگو ببین من خواستم شد پس فرکانسها داره جواب میده.
خداروشکر میکنم که در مدار این زیباییها قرار گرفتم، واقعاً اساتید خوبم دستمریزاد برای این فایلهای بینظیر
مثلاً همین امروز که دیدم دارم جواب کارهام رو میگیرم اصلاً احساسم قابل وصف نبود و گفتم ببین هرچقدر که بیشتر و با باور قویتر پیش برى در مسیر و پیشرفت بیشتره پس هر لحظه این رو به خودت یادآوری کن که همه چیز به تو داده میشود.
نکته خیلی مهمی که دوست داشتم دربارش صحبت کنم در مورد اون خواستههایی که بهشون رسیدم دیدم نقش یه باور خیلی در تحقق اون خواستهها پررنگ بوده و اون هم این بوده که من تموم اون خواستههارو حق خودم میدونستم و در مورد اون خواستههایی که بهشون نرسیدم ترمزهایی وجود داشته که من رو قانع کرده که انگار اتفاق غیرمنتظرهای هم نبوده و حق تو نبوده که بهش نرسیدی اما همون خواسته رو زمانی که حق خودم دونستم در مدارش قرار گرفتم و بهراحتی دریافتش کردم، اصلاً نشانه دریافت برای من شده راحتی. راحت بودن نشانه دریافته. اصلاً یه صبوری و رهایی خاصی در وجودت شکل میگیره.
به قول استاد بسیار تفاوت هست بین اشتیاق برای رسیدن به خواسته با احتیاج به یک خواسته و الان دارم تمرین میکنم که احتیاجم رو تبدیل به اشتیاق کنم و بهوضوح میبینم که در مورد بعضیهاش این تغییر داره اتفاق میفته و در مورد بعضیاى دیگه باید بیشتر روى ترمزها کار کنم
بینهایت از خدای مهربان، اساتید خوبم و همه همسفران خوبم در این سفر زیبا سپاسگزارم
کامنت زیباتون انقدر برای من نکته ی مهم داشت که اصلا نمیدونم به کدومش اشاره کنم.
چند بار خوندم و یه بخش هایی رو کپی کردم برای خودم که بارها و بارها بخونمش.
مخصوصا اینجا ک نوشتین:
شاید یکی از چیزهایی که در مورد قانون فراموش میکنیم تایید کردن نشانههای هرچند بهظاهر کوچک، این نشانهها درواقع کوچک نیستند و دقیقاً نشانه فاصله فرکانسی ما با خواستمون هستند، اصلاً همینکه ما اونهارو کوچک میبینیم به این خاطره که فکر میکنیم خواستمون بزرگه و چیزی که از نظر ذهنمون بزرگ باشه مادام که بزرگ باشه بهش نمیرسیم، پس کار این نشانهها هموار کردن مسیر تکاملی ما برای رسیدن به خواستههامونه، هربار که نشانهها رو تایید میکنیم خواستمون برامون بدیهیتر و یک قدم بهش نزدیکتر میشیم، من خیلی خیلی خیلی زیاد به این موضوع باور دارم.
این موضوعی بود که دوست داشتم منم امروز در موردش صحبت کنم.ولی به یه مطلب قشنگی برخوردم که حس کردم اون تو اولویته که به اشتراک بذارم.
خیلی خوشحال شدم که به کامنت شما و مباحثی که تو ذهنم بود و شما بهش اشاره کردین هدایت شدم.
سلام مجدد به آقا احسان ازدیشب تا الان که فقط چند ساعت گذشت ازش
آقا احسان دیشب که برات کامنت گذاشتم حال چندان خوبی نداشتم واز کامنت بالام کاملا مشخصه
دیشب خواستم بخوابم بر عکس شب های گذشته که خیلی راحت میخوابیدم نتونستم ازخداوند خواستم که آرومم کنه_نورامیدش رو دوباره به قلبم بیاره
ومن و ازاین مسیر ناهموار شیطانی دورکنه وبیاره تو مسیر زیبای پر نور وپر از ارامشش
الان مینویسم برات آقا احسان
چون کامنت شما نشانه من بود
بالای 3بار خوندمش و کپی گرفتم وبردم تو کانال تک نفره خودم تو تلگرام(اسمشو گذاشتم هدایت خداوند؛صحبت های من با خداست و سخنان باارزش دیگران_که این کامنت شما سراسر برام نشانه بود و تایید خداوند)
وشروع کردم علاوه برکپی،نوشتن توی دفترم
مینوشتم ودرتکمیل هر قسمت ازکامنت شما نظرم رو اضافه کردن
کامل که شد دیدم نه هنوز قلبم آروم نشده؛گفتم بیام بنویسم اینجا تا توبه من کامل بشه
مینویسم برات برادر عزیز تر ازجانم؛نگاهتون که میکنم خیلی دوست دارم که میدیدمتون؛تفکر شما برام بی نهایت زیباست
از دیدن وتحسین کردن چیزهای کوچیک غافل نشویم
واااای خدای من ،من چکارکردم با خودم_منی که ادعای ایمان رو داشتم
اگر که استاد نمیگفتن باید خودت رو ببخشی و احساس خوب داشته باشی،هیچ وقت بخاطر حال دیشب واندوه بزرگی که توی دلم راه داده بودم خودم رو نمیبخشیدم
دیروز من سراسر پر بود از نگاه والطاف تو
من ازتو خواستم که درآمدم رو بیشتر از الان کنی،گفتم انگار فهمیدم که دیگه بابا این سه میلیون مال خودمه بیشتر رو میخام
هدایت شدم به سه فایل درآمدت رو در یکسال سه برابر کن
وقشنگ براینکه من کامل هر سه فایل رو درک کردم(مثل اینکه کلاس چهارم باشی و بخای جمع کلاس اول رو حل کنی؛چقد روون وبی دردسر حل میکنی)
بعد تواخرین فایل رسیدم به مهمترین قسمت که پیدا کردن پاشنه آشیل برای کارم بود
استاد فرمودن که این سوال روازخودت بپرس اگر همین الان با همین شرایط،باهمین امکانات الانت درآمدت رو بیشتر کنی چی میاد توی ذهنت که مانع میشه حتی بهش فکر کنی؟؟؟
من بدون مکث وفکر این سوال رو جواب دادم
چون خیلی وقت بود که تو ذهنم میچرخید
«کسی منو نمیشناسه»
(ازکجا باید شاگرد پیداکنم؟؟؟اخه من که ناشناخته هستم؛من که نباید تبلیغ کنم پس چطور؟؟؟)
حالا ته دلم یه امیدی داشتم به جذب شاگرد از طریق پیج_اونم که درحال حاضر اصلا نمیتونم روش تمرکز کنم(برنامه بعدی منه،ولی الان نمیتونم)پس حالا ازکجا؟؟؟
آره این پاشنه آشیل من بود
گفتم خب بیا براخودت الگو پیداکن
نوشتم اون مغازه دارهایی که میدونستم درامدشون خوب هست تو فروش حضوری و فعالیت ندارن تو پیج یا سایت
اما قانع نشدم؛من یه شخصیتی دارم که به هر طریقی که شده حتما باید این ذهن رو قانع کنم ،درواقع نمیتونم صورت مسأله رو پاک کنم حتما باید بهش یه جواب دندون شکن بدم و دیگه بعد اون 80درصد خاموش میشه وکاری نداره بهم)من وقتی این الگو رو نوشتم ذهنم خاموش نشد
گفتم خدایا من درحال حاضر هیچ چیز دیگه ای بنویسم تا ذهنم کاری به کارم نداشته باشه
خودت کاری کن،یه چیزی الهام کن برقلبم،یه ایده ای برای ذهنم
وبعد دفترم رو جمع کردم
ولی کل روز فکر میکردم ودنبال یه راهکار بودم
تا دیشب ساعت 10
یه خانمی زنگ زد و گفت که مدرس میخام برای فارسی زبانان خارج از کشور_که بتونه انگلیسی صحبت کنه
خب تا اینجا خیلی از رفتارهای گذشتم رو تغییر دادم پس(سریع گفتم نه؛چون صحبت کردن به انگلیسی دراون حد کارمن نبود،وپس نگران نشدم در لحظه وگفتم نه عزیزم من بلد نیستم
من فقط میتونم فارسی صحبت کنم ولی این برنامه رو هم انگلیسی یا بدم هم فارسی(چون زبان های مختلف داره)
وگفت خب اینم خوبه ؛یه سری هم این شرایط رو دارن
بعد خیلی کوتاه و بدون اذیت خودم جوابش رودادم(قبلاً همه ی تلاشم رو میکردم وچرب زبانی میکردم که یه جوری نگهش دارم شاگرد رو)
وبعد گفت باهاتون تماس میگیرم مجدد وقطع
من هم سریع شمارش رو پاک کردم(قبلاً نگه میداشتم تا دوباره خودم هی پیام بدم به بهونه های مختلف که تخفیف دارم و……)
وقطع که شد اومدم وسط خونه وکلی ذوق و شوق کردم جلوی همسرم(اون همه صدای منو شنیده بود)
واما شروع شد…..شیطان دیشب کارش رو کرد و البته که چقدر طبیعی این کارروکرد
قشنگ چندین ساعت من ودرگیر خودش کرد ومن خامش شدم
گفت ببین اول اینکه یعنی چی 1_مثلا،این نشانه ست،نشانه ای که نتیجه نده آخه چه فایده
2_اینهمه قبلاً بهت زنگ زدن برای شاگرد مجازی ولی هیچ کدوم نتیجه نداد
این هم مثل اون،زنگ زد ولی مطمئنم باش نتیجه نمیده
3_حالا شوهرت و مسخره کردنش رو میخای چکار کنی
همیشه میگه تو پاک دیوانه شدی،همش حرف میزنی ومینویسی
هی میگی استاد عباس منش
هی میگه خدای من واستادوبچه ها
(قبلاً خیلی حرف میزدم اما الان واقعا کم شده این حرفهای من به شوهرم؛ولی متاسفانه هنوز هم گاهی جوگیر میشم وحرف میزنم)خب حالا شوهرت پس فردا پرسید چی شد؟؟؟چی میگی ؟؟؟میگه نشد!!!!!اونم میگه میدونستم تو نمیتونی از این کارا بکنی
4_ببین اگر نتیجه میداد میتونستی چقدر کلاس بذاری پیش خواهرت ،پیش پدرت که همش میگی ته ذهنش تو رو باور نداره ومیگه تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی
واااای فامیلا_که یکساله باهیچ کدوم رفت و آمد نمیکنی وداری رو خودت کار میکنی
اگر میشد ومیفهمیدن چی که نمیشد؟؟؟زهره داره به بچه های خارجی درس بده!!!!؟
حیف…..چه کلاسی چه ابهتی از دست دادی
شوهرت وفامیل شوهرت هم که اصلا نگو….
خلاصه یه اندوه بزرگی اومد تو قلبم_یه سنگینی واقعا شدید
که فقط میخواستم گریه کنم تاسبک بشم
اما نه گریه من میومد وهمینکه شوهرم هم بود خونه(باز میگفت این دویوونه رو ببین یه لحظه میخنده یه بار گریه میکنه)
خدارو سپاسگزارم که من رو در مسیر عزیزانی مثل شما قرار داده که انقدر توحیدی زندگی کردن براشون مهمه و انقدر عالی روی خودشون کار میکنند تا به هر چیزی غیر از خدا بینیاز باشند، دعایی که من این روزها بیشتر از هر چیزی میخوامش که خدایا من رو از هر چیزی غیر از خودت بینیاز کن، یه روز در قالب درآمد بیشتر، رابطه عمیقتر، یه خواسته خاص و … خواستههایی که هیچوقت تمومی ندارند اما چیزی که برای همیشه باقی میمونه خود خود خداست. هر بار که به یه خواستهای میرسیم خداوند رو عمیقتر تو وجود و زندگیم حس میکنم و بدون اغراق باید بگم که تمام خواستههام رو فقط و فقط به همین خاطر میخوام، یعنی هدف اصلی من شده بینیازی از هر چیزی غیر از خدا، با این باور میرم تو دل اهدافم که میگم اگر تو ذهن من تو از خدای من بزرگتر و قدرتمندتر شدی پس بهت میرسم تا بفهمی که خدای من چقدر بزرگتر و قویتر از توعه، اصلاً همین یه باور به خودی خود انقدر انرژی بهم میده که نمیتونم متوقف بشم.
وقتی نوشته شما رو خوندم، شاید خودتون متوجه این حد از توانایی خودتون نشده بودید اما من به شدت تحسینتون کردم، از این بابت که انقدر دقیق و هوشمندانه بهدنبال منطق برای ذهن خودتون هستید. واقعیت اینکه هر چقدر هم که ما بگیم خدا بزرگه خدا عظیم خدا قدرتمنده اما نتونیم براش منطق بیاریم عملاً از نظر ذهن ما و قانون بیفایدست ، چرا که ابزار این ذهن منطقه، خود خدا هم در قرآن با منطق داره توحید رو معرفی میکنه، میگه آی شمایی که میگید خدا رب نیست یا خدا قدرتمند نیست یا رب ما چیز دیگری است، اگر میتونید یه مگس خلق کنید، برای اینکه باز این منطق رو قویتر کنه میگه حتی شما انقدر در این موضوع ناتوان هستید که همون مگسه اگر چیزی رو از شما بگیره شما هرگز قادر نیستید که اون رو ازش پس بگیرید، اما باز با همه این منطقهای قوی کسانی که بهدنبال چیزهای متفرقه هستند هم ایمان نمیآورند اما دوست عزیزی چون شما که آگاهانه بهدنبال این منطقها هستی حتماً هدایتهای خداوند رو دریافت میکنی.
میتونم بگم مهمترین بهبودی که در زندگی من داره ایجاد میشه بهبود رابطم با خودمه، از همه بیشتر خودم رو دوست دارم، از همه بیشتر به خودم احترام میگذارم و از همیشه کمتر به خودم سخت میگیرم و خودم رو قضاوت میکنم. همه چیزهای خوب نتیجه قلبیه که آماده دریافت این خوبیهاست، اگر ما خودمون رو دوست نداشته باشیم و نسبتبه خودمون احساس گناه داشته باشیم هرگز در مدار دریافت نعمتهای بیشتر قرار نخواهیم گرفت، خدا نمیتونه خلاف قوانین ثابتی که برای جهان در نظر گرفته به کسی که با خودش مهربون نیست مهربونی کنه، رحمت خدا شامل همه میشه اما کسانی که آگاهانه خدا رو صدا میزنند و خودشون رو لایق میدونن به اونها بیشتر داده میشه.
نگاه کوته بینانهای است اگر بخواهیم فکر کنیم ما چیزی غیر از خدا هستیم یعنی احساساتی که هنوز کامل نشدن، ایمانی که هنوز بهدرستی کامل نشده، خطاها و اشتباهات و کجفهمیهایی که داریم همه جزئی از مسیرمونه و خدا هم ازش آگاهه و باید این پروسه طی بشه و به خودمون اجازه بدیم برای بهبود. خدا نه تنها به خاطر این موضوعات به ما سخت نمیگیره بلکه از ما حمایت هم میکنه.
یه موضوع خیلی مهمی که وجود داره شاید درک قانون تکامل و فرکانسی بودن جهان هستی است.
ایمان هیچ کسی از روز اول کامل نبوده و هرگز به نقطه کمال نخواهد رسید. ابراهیمی که اسوه توحید برای ما محسوب میشود بارها اقرار به ضعف خودش در ایمان میکنه و خدا هم نمیاد بگه: عه ابراهیم از تو توقع نداشتما، منو بگو به همه گفتم تو رفیقمی، نامرد تو هم؟!
نه خدا اینجوری برخورد نمیکنه، میگه باشه تو برو اون کار رو انجام بده تا بفهمی که من چکاری از دستم بر میاد.
ایمان ما در قدم برداشتن کامل میشه، وقتی ما قدم برنداریم ایمانی رشد نخواهد کرد و نتیجهای هم بدست نخواهد آمد.
میگی خدایا به من مشتری بده، برو به الهامی که بهت کردم عمل کن، اگر حالت خوب شد، اگر یه نفر بهت زندگ زد، اگر پیشنهاد جدیدی دریافت کردی (که قبلاً نبوده) تاییدش کن، نگو نه هنوز نتیجه نیمده، به یاد بیار ایمان تو وقتی کامل بشه تو نتیجه رو دریافت خواهی کرد، کی برات نتیجه بوجود میاد؟ وقتی که قدم برمیداری و باور میکنی که میشود.
اگر ابراهیم این کار رو کرد، حتماً از خودش پرسیده من برای چی دارم این کار رو انجام میدم؟
با هر قدمی که برمیداشته بیشتر باور میکرده که میشود، پرنده اول، پرنده دوم، پرنده سوم و پرنده چهارم. یعنی همینکه خودش داشته این کار رو انجام میداده براش باورپذیر بوده که خدا براش میتونه همیچین کاری رو انجام بده، خدا همیشه میتونسته این کار رو انجام بده اما زمانی ابراهیم این قدرت رو متوجه شد که خودش قدم برداشت، برای همین ما هم برای اینکه ایمانمون برداشته بشه و نتایج دلخواهمون ایجاد بشه خودمون باید قدم برداریم.
وقتی داریم روی باورهامون کار میکنیم باید آماده باشیم که افکار گذشته ما اوایل به شدت از خودشون محافظت میکنن تا جایگاه خودشون رو حفظ کنند اما همینکه آگاهیها وارد میشه و منطقهای محکم براش آورده میشه آرام آرام میشینه در ذهن و کار خودش رو انجام میده.
ما انتظارمون گاهی از خودمون بیجاست. نتیجه الان ما چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید به میزانی است که ایمان آوردیم به خدا.
دوست داریم نتایج بزرگتر داشته باشیم؟
باید ایمان بیشتری داشته باشیم
نشانه ایمان بیشتر چیه؟
وقتی قدم برمیداریم
ما با قدم برداشتن به جهان ثابت میکنیم که آمادهایم
با تایید نشانهها منطقها را در ذهن محکم میکنیم و این مسیر انقدر ادامه پیدا میکنه که خواسته وارد زندگیمون میشه.
وقتی خیلی برای چیزی ذوقزده میشی یعنی هنوز فاصله فرکانسی داری، البته این مطلقاً به معنای ادا درآوردن نیست که یه اتفاقی برامون بیفته بعد به خودمون بگیم ذوق زده نشیا تابلو میشه، نه، جهان رو نمیشه گول زد، جهان ما رو از خودمون بیشتر میشناسته بیشتر به ما واقفه، خودمون میفهمیم که چقدر واکنش نشان دادیم به این اتفاق تازه، آیا برامون بدیهی بود یا خیلی هیجانی و ذوق زده شدیم؟
وقتی به همچین درکی از جهان میرسی (به تکامل) دیگه به خودت سخت نمیگیری، اصلاً ما انسان هستیم و تمام این احساسات طبیعیه. همانطور که عشق یک احساس طبیعی است، احساس گناه و حسادت نیز هست. بنابراین، بهتر است به خودمان اجازه رشد بدهیم.
این روزها (که البته به نسبت قبل خیلی خیلی خیلی کمتر شده) تا یه ذره احساس میکنم که حالم خوب نیست به خودم میگم چه خوب من الان میتونم بفهمم ترمزهام کجان، رو کدوم باورها باید بیشتر کار کنم و کدوم باورها نقش حیاتیتری در احساس خوب بیشتر و پایدارتر من دارند. اتفاقاً این احساس بد نشاندهنده یه ترمز و ایرادی هست که من رو از خواسته اصلیم (خدا) دور میکنه و ازونجایی که خیلی این موضوع برام مهمه آروم میشم و میرم سراغش.
دوست عزیزم عاشق صداقت کلام و گفتار شما شدم، گاهی خداوند از مسیری که ما نمیدانیم ما رو به آگاهی میرسونه، پس بهتره بهجای اینکه نسبت بهش گارد داشته باشی ازش استقبال کنی چون بهت کمک میکنه که رشد کنی.
همین امشب یه موضوعی رو عزیزی بهم گفتم درباره کارم که من اصلاً متوجهش نبودم و اولش میخواستم ناراحت بشم یاد کد امروز افتادم که خواسته بودم خدا ترمزهای کسبوکارم رو نشونم بده، حالا این بنده خدا داره به این قشنگی و واضحی میگه، دلیل اینکه به مذاقت خوش نمیاد این که ایراده چون تو دنبال ایراد کارت بودی، مثل ما که خیلی از حرفهای استاد رو نمیپذیریم به این خاطر که فکر نمیکنیم که داریم اشتباه فکر میکنیم و به همین خاطرش پافشاری میکنیم تا به شیوه قبل عمل کنیم.
برای تغییر باید همه مولفهها رو آزاد گذاشت، اجازه بدیم منطقها کار خودشون رو انجام بدن و اونوقته که پاداشها از راه میرسند.
برای شما دوست عزیزم و مهربان بهترین و نابتری لحظات رو آرزومندم و امیدوام مانند نام زیبات درخشان باشی همیشه
آقا احسان ممنونم بابت لطف بی انتهات،بابت سخاوتمندی کلمات
نمیدونم چی بنویسم؟ولی فک میکنم چیزی ننویسم بهتره
چون میخام یه جای دیگه که به امید حق شرایط پیش اومد از پیشرفت هام بعد این کامنت واتفاقات این دوروز بگم
بنظرم شما اینجوری بیشتر به وجد میاید از پیشرفت من،تا اینکه بخام براتون بنویسم
فقط همینقدر بگم که الان حالم خوبه
وامروز خیلی هدایتی رفتم به کانال تلگرام استاد(بااینکه از اول هم بوده ولی من نرفتم سراغش)
وچون خیلی اطلاعات داره از اونجایی که من عاشق دوره کشف قوانین زندگی ام(درابتدای آشنایی باسایت فقط میخواستم دوره ثروت هارو بخرم اما الان چند وقتی که دوست داشتم کشف قوانین رو بخرم واز پایه و اساس بالا بیام)
پس از همین چند تا کامنت آخر(از بروزرسانی)شروع کردم به نکته برداری ؛الان که ساعت یک نیمه شبه تموم شد
دوره رو ندارم (این بار که حقوقم رو ریخت مدیر آموزشگاه میتونستم بخرم اما چون قرض داشتم ؛میدونستم نمیتونم جلوی افکار منفی ذهنم رو بگیرم پس تصمیم گرفتم بی خیال خرید دوره بشم وقرض رو بدم
وگفتم خدا ایشالله یه شرایطی رو پیش بیاره که بدون دغدغه بخرمش)خلاصه ازاونجایی که یکساله(برعکس همهی 20سال گذشته زندگیم)فقط میخام از داشته هام در مسیر پیشرفت استفاده کنم؛باخودم گفتم همین مختصر توضیحاتی که توی کانال هست وکامنت بچه ها خداروشکر ،با همین ها شروع میکنم؛به این امید که خداوند دستم رو بگیره تا راحت تر حرکت کنم
من از زمان ورود به سایت هم زیاد به خرید دوره اصرار نکردم چون شرایطش رو نداشتم(با فایل های رایگان شروع کردم)والان احساس یه ملکه رو دارم با ماهی2700
چون هیچ کسی جز خدای خودم نمیدونه که از چه ذلت وبی ایمانی(که در ظاهر سراسر ایمان ونماز وقرائت قرآن )بود رسیدم به اینجا
خیلی دوست دارم درآمدم بیشتر بشه
ولی خیلی سپاسگزارم و خوشحالم بخاطر این مبلغ(این مبلغ سند حرکت من وکمی غلبه کردن به ترس هام و پشت کردن به شرک
الهی هزاران مرتبه شکر
فقط آقا احسان یه سوال که دوست دارم جوابش رو بدونم
خیلی مهمه برام،وذهنم درگیر باهاش
دلیل خلقت ما آدمها چیه؟؟؟سپاسگزاری از خداوند؟؟؟حال خوب داشتن؟؟ایمان آوردن
یعنی خداوند من رو به این دنیا آورده تا به صورت واقعی فقط به اون ایمان بیارم وسپاسگزارش باشم؟؟یانه کار دیگه ای باید بکنم
یعنی اگر تو این مسیر باشم و هیچ کسی رو جز خدا قدرتمند ندونم(هرچند که همیشه این طور بودن کار هرکسی نیست)این کافیه
چون تو زمان جهالتم(یک سال قبل )والبته این سوال دلیل رسیدنم به سایت بود
روزها مینشستم گریه میکردم میگفتم خدایا رسیدم به پوچی
یعنی من اینجا اومدم که فقط مامان دوتا بچه باشم وبزرگشون کنم(تازه سرنوشتشون هم که نامعلومه چون دست من نیست)
یا میگفتم باید کار داشته باشم؟(پس همه ی خانمهایی که کار دارن حالشون خوبه واحساس پوچی نمیکنن)یعنی اونها دلیل خلقتشون رو تمام وکمال انجام دادن؟؟؟
یا باید به جایی برسم که خیریه بزنم وکمک کنم به بقیه
واین هم باشد که نمازم فقط از سر ترس بود و هیچ اشتیاقی به بهشت نداشتم چون ته دلم میگفت اگه اینجا خوش نیستم خوشی اونجا رو میخام چکار
دکمه آبی کنار پروفایلم روشن بود هرچی رفرش میکردم میدیدم که من که همه کامنتارو خوندم چیه پس، بعد یه دفعه چشم به نوشته شما افتاد
نمیدونم چی باید در وصف این حالم بگم فقط به ذهنم میرسه بگم که این خود خداست که داره حرف میزنه زهره جان
وقتی که دو سه خط اول نوشتت رو خوندم یه شهودی رو دریافت کردم که انقدر قوی بود گفتم بیام ضبطش کنم و حدود 25 دقیقه داشتم کلام الله رو جاری میکردم و در مورد هدف خلقت، آفرینش، عبادت، اتفاقات زندگی، نقش ما در جهان، الگوهایی که میبینیم، چیزهایی که تجربه میکنیم، احساساتی که در ما ایجاد میشه و رسالت و نقش خودمون و ارتباطمون با خدا صحبت میکردم، یعنی قشنگ میفهمیدم که من نیستم که این حرفارو دارم میزنم و زمانی که ادامه کامنت شما رو خوندم و پرسشهایی که مطرح کردید فقط گفتم سبحانالله، من همین الان درباره همین موضوعات صحبت کردم، خیلی متحیر و متأثر شدم از این موضوع و الان تو یه فرکانس بسیار خاصی هستم دوست عزیزم، فقط میتونم بگم خدایا شکرت برای این احساس، این همان معنای حقیقی آفرینشه، معنای حقیقی زندگی
داشتم فکر میکردم که چی شد که اصلاً محمدی ظهور کرد، ابراهیمی ظهور کرد، عباسمنشی ظهور کرد؟
چرا خدا گفته من شما رو آفریدم که عبادت کنید؟
بهم گفته شد که کل داستان همینه، کل داستان عبادته.
دلیل اینکه ما غرق در زندگی میشیم و به پوچی میرسیم اینکه معنای حقیقی زندگی رو درک نکردیم، توی خیلی از ابعاد زندگیمون
اگر داریم در این مسیر حرکت میکنیم به این خاطره که به معنای حقیقی زندگی برسیم.
ما درکمون از حقیقت و عظمت خداوند و زندگی بسیار بسیار محدوده، در این مسیر هستیم تا به دید خداوند نزدیکتر بشیم، چطور؟
از طریق دیدن نشانههای عظمت و بزرگی خداوند و تاییدشون
بعد برام مثال زد آیا کسی که تو جنوب شهر زندگی میکنه، میتونه بگه کل شهر همینه دیگه، مثلاً کسی که تو شهر تهران زندگی میکنه بگه آقا کل تهران همین جنوب شهرش و حالا ظرفیتها و محدودیتهایی که داره.
اما آیا حقیقت تهران همینه؟
تهران نیاوران و زعفرانیه و فرشته و شهرک غرب و تهرانپارس و مولوی و چیتگر نداره؟
اون کسی همچین دیدی نسبت به شهر داره به خاطره وسعت دیده خودشه نه اینکه حقیقت همین باشه
یه زمانی استاد در روانشناسی ثروت در مورد توجه به فراوانیها صحبت میکردن و میگفتن اینطوری نیست که مثلاً تو به کوه فکر کنی کوه وارد زندگیت میشه، نه، تو وقتی به کوه و طبیعت نگاه میکنی وقتی فراوانی رو میبینی برات باورپذیر میشه خدایی که این همه زیبایی و فراوانی رو، خدایی که کیهان رو خلق کرده میتونه سودآوری، مشتریان خوب، همسری بینظیر، فرزندانی صالح، اتفاقاتی دلخواه و هر چیزی که توی زندگی بهت احساس خوبی میده رو وارد زندگیت کنه، فقط منت گذاشته و این موهبت رو به تو داده که هر جوری که دلت خواست زندگیت رو خلق کنی.
دیروز صبح که میخواستم بلند بشم از خواب هنوز تو حالت نیمه هوشیار بودم احساس کردم که مردم قشنگ یعنی یه احساس ضعف بسیار زیادی رو حس کردم در این حد که حتی حس کردم نمیتونم از جام بلند بشم بعد همون موقع یه ندایی بسیار قدرتمند بهم گفت تو همینی ها، این روح عظیم و بزرگ خداست که در تو جاری میشه و تو رو زنده نگه میداره وگرنه تو هر لحظهای که چنین چیزی رو احساس نمیکنی مردی، اینکه خدا میگه ما شما رو میمیرانیم و دوباره زنده میکنیم فقط به معنای مرگ و زندگی نیست، هر لحظه داره این اتفاق میفته، هر لحظه ما در معرض ناامیدی و سقوط هستیم، اینکه سرحالیم، شادیم، سپاسگزاریم به این خاطره که خدا داره ما رو زنده نگه میداره، نه این حال حقیقت ماست، نه اون بیحالی، حقیقت اینکه وقتی روح خدا در وجود و زندگی ما جاری باشه ما زنده هستیم
اگر داریم در این مسیر حرکت میکنیم فقط به این خاطره که هر لحظه بتونیم درک عمیقتری از عظمت خدا داشته باشیم، اگر بوسیله این درک چیزهایی تو زندگی خودمون خلق میکنیم و تجربه میکنیم به این خاطره که عظمت خداوند رو بیشتر درک کنیم، اگر تو هر لحظهای از زندگی داریم حرکت میکنیم، این ما نیستیم که داره حرکت میکنه، این خداست که داره حرکت میکنه وگرنه ما یه جسم بیجان هستیم.
روزی نیست من از جسسم سپاسگزاری نکنم و تحسینش نکنم به این خاطر که میگم تو چقدر قدرتمندی که این روح عظیم خدارو که کیهان رو خلق کرده و مدیریت میکنه رو در وجود خودت داری حمل میکنی، چقدر وظیفه و مسئولیت تو بزرگه، به همین خاطره که من انقدر خودم به تغذیه، به ورزش و هر چیزی که حال جسمم رو خوب میکنه اهمیت دادم چون حس میکنم اینها برای انجام بهتر این ماموریتی که داره لازم و حیاتیه و دارم بهنوعی ازش سپاسگزاری میکنم.
اصلاً موضوع رسیدن به خواستهها نیست، اصلاً موضوع خلق پول و ثروت و تجربه عشق نیست، اصلاً موضوع سلامتی نیست.
موضوع درک عظمت خداست، درک حقیقت و بزرگی خداست، موضوع عبادت کردنه
آیا همین استاد عباسمنش اگر یه لحظه، فقط برای یه لحظه حرفی بزنه که ما احساس کنیم از منبع الهی نمیاد، فقط یه کلمه، آیا اینچنین استوار در این مسیر حرکت میکنیم؟
هرگز اگر ما انقدر در این مسیر مصر هستیم به این خاطره که خدا داره از ما میخواد که در این مسیر حرکت کنیم، ما کلام الله رو داریم میشنویم، حس میکنیم و درک میکنیم که در این مسیر زنده هستیم و پایدار، وگرنه یه لحظه اگر فکر کنیم خودمونیم میشیم یوسف و در زندان گمراهی خودمون حبس میشیم.
اعتبار من، شما، استاد و هر کسی که در این جهان زندست و نقشی داره اعتبار الله و بس.
کسانی مثل من و شما و استاد که در این مسیر حرکت میکنند دارند حضور الله رو تصدیق میکنند دارند دعوت الله رو لبیک میگن.
وقتی من بوسیله قدرتی که خداوند بهم عطا کرده حرکتی توی بیزینسم انجام میدم، خواستهای رو در زندگیم خلق میکنم به این خاطره که هم خودم و هم جهان بوسیله این نیرو جای بهتری برای زندگی میشه چون از قبل درخواستش رو داده بوده و هر کسی که باور کنه که خدا داره باهاش حرف میزنه و عمل کنه به الهاماتش نتیجش رو حس میکنه دقیقاً.
اگر من دارم یه فعالیتی رو توی کارم انجام میدم به این خاطره که جهان این درخواست رو داده و من فقط کلام الله رو جاری میکنم و نتیجش دیگه دست خودشه، به من ربطی نداره کیا وارد بیزینسم میشن، اصلاً وظیفه من نیست که بخوام به این فکر کنم
به استاد ربطی نداره کیا وارد این مسیر میشن، استاد فقط به چیزی که بهش الهام میشه عمل میکنه و خدا دیگه بقیه کارهارو انجام میده . باعث میشه که ما سپاسگزارتر باشیم.
اگر 1400 سال پیش محمد ظهور کرد اولاً که این ظهور یک دفعه رخ نداد و محمد در مسیر درست خودش ثابت قدم ماند و دوماً چه جماعتی رو به فیض رسوند.
مهم نام نیست
موضوع خلقت خاص نیست
در همان زمان محمد هم کسانی دیگری بودند که شاید همچین کاری انجام بدن اما محمد این ندا و حقیقت رو باور کرد، وقتی باور میکنی یه لحظه هم نمیتونی متوقف بشی، هر چقدرم که همه چیز بر علیه توعه، چیزی در ته وجودت فریاد میزنه مسیر درست رو و تو نمیتونی در اون مسیر حرکت نکنی
محمد خودش، خودش رو در مسیری قرار داد که به این شکل پیش بره، خودش روی خودش کار کرد، خودش رو از جامعه جدا کرد تا باور نکنه حقیقت اون چیزیه که جامعه داره براش تعریف میکنه و وقتی که به اندازه کافی در این مسیر حرکت کرد آرام آرام دریافت کرد و آرام آرام قدم برداشت و آرام آرام نتایج وارد شدن و هنوزم که هنوزه ما داریم در همون مسیر حرکت میکنیم.
فقط به این دلیل که محمد باور کرد
قبل از محمد هم کسان بسیاری باور کردن
من و شما هم میتونیم باور کنیم
اگه میخوای بدونی چقدر باور کردی به زندگیت نگاه کن
اگه بچههات رو میبینی و به خودت میگی که خب که چی؟ الان الکی به خودم بگم من چه آدم خوشحال و سپاسگزاریم؟ این شد معنای زندگی؟
نه دوست من
وقتی به بچههات نگاه میکنی یاد این آیه بیفت خطاب به کسانی که ادعای خدایی میکردن، بهشون گفته شده آی شمایی که فکر میکنید خدا هستید، آیا میتونید یه مگس، یه مگس رو خلق کنید؟ حالا برای اینکه بیاعتبارترشون کنه میگه همون مگس اگه چیزی رو ازتون بگیره هرگز امکان نداره که بتونید ازش پس بگیرید.
پس بدون تو به خودی خود هیچگونه قدرتی نداری، این خداست که به تو قدرت داده
به خودت بگو خدای به این عظمت این قدرت رو به من داده که یه موجود زنده رو خلق کنم
چقدر این حس شگفتانگیزه
چجوری که یه همچین موجود حیرتانگیزی با این دقت و ظرافت از یه آب بیمقدار به قول قرآن به وجود میاد؟
چیکار داره میکنه این خدا با زندگی ما که وقتی از یادش میبریم خودمون رو در اعماق چاه و گمراهی میبینیم و زمانی که در وجودمون باورش میکنیم احساس میکنیم این کوههای به این عظمت رو میتونیم جابهجا کنیم.
این اعتبارش رئ به کسی به غیر از خالق و مالک آسمانها و زمین و هر چه بین آندوست میشه داد؟
اگر یه فردی وارد زندگیمون میشه باهاش عشقبازی میکنیم فقط به این خاطره که به اندازه یک قطره از دریای عشقی که خداوند نسبت به ما داره رو درک کنیم، بعد ما میایم فکر میکنیم که اگر اون فرد نباشه دیگه عشقی نیست:)
ما فکر میکنیم باید کار کنیم تا پول بسازیم تا زنده بمونیم
این کجا
یا اینکه فکر کنیم خداوند بوسیله ما داره در جهان گسترش ایجاد میکنه، هر قدمی که من دارم توی کسب و کارم یا هر کاری که دارم انجام میدم اگر کارمندم اگر صاحت کار برای اینکه یک قدم جهان رو جای زیباتر و خداگونهتری کنم، اگر کسی داره از خدمات من استفاده میکنه حتی شده برای یه لحظه اون احساس خوبی که درش ایجاد میشه اون رو یاد خدا بندازه این یعنی من کارم رو درست انجام دادم و خدا خودش میدونه که کیارو باید به این سمت هدایت کنه.
به خودم گفتم، گفتم تو کی باشی که اصلاً فکر کنی که باید بگی که کیا بیان کیا نیان، تو کلام و قدرت الله رو در کسب و کار و زندگیت جاری کن ببین چه شاهکاری میکنه برات. به تو ربطی نداره که چی میخواد بشه، اگه خدارو باور داشته باشی ایمان داری که هر اتفاقی که تو هر بعدی از زندگیت میفته برای اینکه وجود خدارو بیشتر باور کنی و عبد بهتری باشی براش که بیشتر عبادتش کنی
به خدا گفتم که خدایا اگر تو این مرحله مثلاً پولسازی برام مهم میشه به این خاطره که پی به عظمت وجود تو ببرم که پول نخواد موضوعی باشه که کیفیت ارتباط من با تو رو و کیفیت عبادتم رو ضعیف کنه، اگر پول ابزاریه که باعث میشه کیفیت عبادت من بالاتر بره اتقدر بده تا سیراب بشم تا دیگه وقتی میخوام عبادتت کنم حتی به اندازه یه ارزن هم پول تأثیر منفی نداشته باشه و برای اینکه یه این نقطه برسی چقدر مصصمم میشی چقدر حرکتهایی میکنی که نه تنها خودت بلکه جهان خوشحالتر میشه، ومصل زمانی که میخوای با عشق زمینیت نزدیکتر بشی چجوری شور و شوق داری هدیه میخری هر کاری از دستت بر میاد انجام میدی، تو این بین چقدر آدمای دیگه رو هم خوشحال میکنی چقدر خدا خوشحالتره، حالا بیا این کارارو برای خدا انجام بده.
چقدر این شکل نگاه کردن متفاوته تا اینک فکر کنیم باید پول دربیاریم که فقط زنده باشیم
چقدر فرق میکنه وقتی من دارم به بچههام به همسرم نگاه میکنیم اینها تجلی قدرت و شکوه و عظمت خدا باشند برام تا اینکه بخوان فقط حلقه خواستههایی باشند که جامعه برای من تعریف کرده
دوست عزیزم اگر در این مسیر داری حرکت میکنی به این خاطره که خدا ازت میخواد که باشی که حرکت کنی
به این دلیل که لایق این هستی که حرکت کنی
لایق این هستی که جهان رو جای زیباتری برای زندگی خودت و دیگران کنی
که مادر و همسر نازنینتری باشی
که بنده بهتری باشی
وقتی بچههات به یاد مادرشون میفتن حتی زمانی تو این دنیا هم نبودی هر وقت که به یادتت میفتن احساس قدرت کنند، احساس آرامش کنند چون اینها نشان دهنده خداست
همسرت وقتی کنارته یا تو خلوت خودشه هزاران بار برای وجودت تو زندگیش سپاسگزار باشه
تو میتونی همچین کسی باشی
دلیل اینکه ازش لذت نمیبری به این خاطره که اعتبارش رو به خودت دادی دوست من
الان چقدر به تو پول بدن راضی هستی که یه لحظه یکی از بچههات تو زندگیت نباشن؟
وقتی ما فکر میکنیم خودمون هستیم که کسی هستیم این احساسات سراغمون میاد
من خودم شاید خیلی بدتر از شما باشم و اینها رو به خودم میگم
اما زمانی که خدارو تو وجود و زندگیمون باور میکنیم همه چیز رنگ و بوی دیگهای پیدا میکنه
به خودم میگم ببین خدا چقدر تو رو دوست داره که لایق همچین قدرتی کرده
تو خلیفه خدایی
خلیفه خدا یعنی جاری کردن کلام و یاد الله در زندگی خودش و دنیای اطرافش
آدم وقتی اسم خلیفه رو میشنوه یاد چی میفته؟ قدرت؟ کی از هم قدرتمندتره؟
اگر حس قدرت نداری یعنی جایگاه پرعظمتت رو درک نکردی هنوز
وقتی به خودت نگاه میکنی باید احساس قدرت کنی
به خودت ببالی که از بین این همه موجود فقط خدا همچین نعمتی رو نصیب تو کرده
ما جایگاهمون رو فراموش میکنیم
الا بذکرالله تطمئنالقلوب
شنیدی میگن احساس خوب= اتفاقات خوب؟
میبینی خدا چه کلیدی رو داره دستمون میده؟
میگه میخوای اتفاقات خوب تو زندگیت بیفته؟
راهش اینکه به احساس خوب برسی
چجوری به احساس خوب برسم؟
به یاد من بیفت
از من بخواه
اگر باورم داری قدم بردار
وقتی که به روز رسانی دوره اومد خیلی اشتیاق داشتم که این دوره رو پیش برم خیلی زیاد و هزینههایی بود که همزمان با این مهم بود اما به خدا گفتم من کاری ندارم بهم بده اگه این منو به تو نزدیکتر میکنه بهم بده
بهم گفت برو فایل مقدمه رو ببین، اون زمان اصلاً شرایطش رو نداشتم اما وقتی که رفتم دیدم و اونجایی که استاد میگه فایل رو استپ کنید و برید تمرین رو انجام بدید به خودم گفتم من اگر همین الان هم پول این دوره بود باید همین کارو میکردم دیگه، بنابراین احساس کردم که پولش رو دارم و رفتم و تمرین و انجام دادم و به خودم گفتم خب قدم اول رو برداشتم و دوست من یک روز بعد شرایط ایجاد شد که من دوره رو خریدم
باید اعتبار و قدرت خدارو خیلی بیشتر از این ها وارد زندگیمون کنیم
بدون محدودیت بخوانیمش
کی؟
اگر قدم برداریم به الهامات توجه کنیم، نگیم خب که چی مثلاً
حس کنیم خدا داره بهمون میگه باید بریم باور کنیم این موضوع رو
ازش بخواهیم بهمون بگه چه کار کنیم، باور کنیم که جواب رو خیلی سریع بهمون میگه
به خواستههامون به این شکل نگاه کنیم که هر کدومش کیفیت عبادت مارو بالاتر میبره و باعث میشه به خدا نزدیکتر بشیم و خداگونهتر عمل کنیم بعد اونوقت میفهمیم که باید حالمون خوب باشه و برای چیزهایی که تو زندگیمون نیست حالمون رو بد نمیکینم چون میدونیم مهم اون احساس خوبست نه خواسته هه و بعد این حال خوب میشه الویت و بعد به راحتی خواسته ها میان و باعث زیباتر شدن زندگیمون میشن
اگر موضوع فقط پول بود که این همه آدم پولدار
اگر موضوع فقط بچه دار شدن بود این هم بچه و خانواده؟
اگر موضوع فقط رسیدن به یه نقطه خاص بود این همه آدم که هر روز دارند به خواستههاشون میرسن؟
موضوع رسیدن به حال خوبه، حال خوب یعنی نزدیکی به خدا، یعنی تطمئنالقلوب
برای شما دوست عزیز و نازنینم زندگی سرشار از خیر و برکت و زیبایی و عشق و لذت و ثروت و سلامتی رو آرزومندم
خیلی خوشحالم که خداوند دوستان آگاه و فاضلی چون شمارو به من هدیه کرده
چقدر پر محتوا و پر از نکات عمیق و لازم برای تازه واردهای مثل من داشت که در ابتدای مسیرم.
این جمله
هر چیزی که بهدنبالش هستی به تو داده میشه، فقط آرام باش و لذت ببر
شبیه به این آیه از انجیله که:
هر آنچه از شما ستانده شده یه شما بازگردانده خواهد شد.
و قرآن خودمونم شبیه به اینو گفته:
ای رسول، به اسیرانی که در دست شما مسلمیناند بگو که اگر خدا در دل شما خیر و هدایتی مشاهده کند (و ایمان آرید) در مقابل آنچه از شما گرفته شده بهتر از آن را عطا میکند و از گناهان شما میگذرد که خدا آمرزنده و مهربان است.
و این طبیعی و کاملا طبق قوانین کائناته که
وقتی داری روی اعتمادبهنفس و باور فراوانی کار میکنی و حق خودت میدونی رشد بیشتر در کسبوکار و زندگیت رو و یه مشتری جدید میاد
سپاسگزارم احساس عزیز و برات آرزوی روزهای بهتر و قشنگ ترو دارم
سلام اقااحسان عزیز خیلی ممنونم ازکامنت بسیارزیباتون چقدررنکته زیبایی رومدنظرداشتیدوچقدربه من کمک کردکه اشتیاق روجایگزین احتیاج کنیم این یکی ازباگهای من بودکه خداوندروهزاران بارسپاسگذارم وهمچنین ازشماکه توسط شمااینودریافت کردم برقراروپیروزباشید
درود بر شما دوست فرزانه و بسیار با محبت و ارزشمند خودم
از نام و نوشتههای پر مهر شما بسیار لذت میبرم و از خدای مهربان برای وجود عزیزانی مثل شما بسیار سپاسگزارم
به نظرم مهمترین منطق برای این تغییر زاویه دید پرسیدن این سواله که ما خواستههامون رو برای چی میخواهیم دقیقاً؟
میخوام درآمدم بالا بره که چی بشه؟
همچین کیفیتی از عشق رو تجربه کنم که چی بشه؟
به این خواستم برسم که چه اتفاقی برام بیفته؟
که حالم خوب بشه؟ احساسم خوب باشه؟
پس اگر اینه من همین الان هم به هدف اصلیم رسیدم دیگه که احساسه خوبه، پس مهم احساس خوبست نه خواسته.
یادتون هست وقتی بچه بودیم یه اسباب بازی جدید میومد کمتر با اسباب بازی قدیمیهامون بازی میکردیم و گاهی حالمون بد بود که اسباب بازی جدید نداریم اما وقتی چارهای جز بازی با اسباب بازی قدیمی ها پیدا نمیکردیم و دوباره شروع میکردیم به لذت بردن و آرام دیگه رهاش میکردیم میدیدم یا تو جشن تولد یا به یه طریقی برامون گرفتن همون.
ما اون اسباب بازی رو میخواستیم که باهاش کیف کنیم اما انقدر یه تایمی به نبودش فکر میکردیم که حالمون بد میشد و تا زمانی که این احساس رو داشتیم هرگز نمیتونستیم اون رو داشته باشیم.
تمام خواستههای ما حکم اون اسباب بازی هاست و قانون تحققش هم همونیه که تو بچگی بود: احساس خوب
وقتی این رو درک کنیم دیگه میدونیم که عجله و تقلا و گریه و گله و شکایت فایدهای نداره، تنها چیزی که میتون اون خواسته رو وارد زندگیم کنه احساس خوبمه
وقتی این باور ایجاد میشه ما از مرحله احتیاج به اشتیاق میرسیم چون میدونیم که اون احتیاج ما رو به احساس خوب نمیرسونه شاید حتی بتونیم اون خواسته خاص رو داشته باشیم اما نتیجه احساسیش برامون خوب نخواهد بود. اونوقت برای بودن و رسیدن به احساس خوب، سپاسگزاری، توجه به نکات مثبت و کارهایی که این احساس رو به ما میده وقت میگذاریم و به راحتی خواستههامون رو دریافت میکنیم
درک تمام این موضوعات تکاملی است.
آرام آرام متوجه میشویم که جهان به چه شکل عمل میکنه و آگاه میشیم از اینکه احتیاج چقدر ما رو از خواستمون دور میکنه و اشتیاق نزدیک و سعی میکنیم که لحظات بیشتری رو در احساس خوب بمونیم
توضیحات بسیار دقیق و مفصل درخصوص این موضوع در جلسه 8 و 9 کشف قوانین به خوبی توضیح داده.
از شما دوست عزیزم بینهایت سپاسگزارم و از خدای مهربان بهترینها را برایتان آرزومندم
ازتون سپاسگزارم که انقدر با حوصله و عشق و محبت برای من کامنت نوشتید
منت گذاشتین و وقت با ارزش خودتون رو در اختیار من گذاشتین..
بی نهایت سپاسگزارم دوست عزیزم
الهی که همیشه سالم و سلامت باشید
تک تک بچه های این سایت حتی اگر کاری ام نکند به خودی خود ارزشمند هستند…همه توی این مسیر ،هدایت شدیم …و چه خوبه بی منت و با عشق، اونایی که جلوتر هستن دست پشت سری هارو میگیرن..
چقدر لذت بخش!!!
با یک جمله نگاه هر شخصی ممکنه تغییر کنه
با یک پیغام دلی رو شاد میکنید
و شاید همین کامنتها باعث بشه افرادی که هنوز دو دل هستند به ادامه مسیر مشتاق تر بشم و شاید با یه کامنت تلنگری بهشون وارد بشه و ثابت قدم شن
دوست عزیزم… در نیمه شبی که خوابم نمیبرد و با خودم و خدای خودم توی فرکانسی ترین ساعت ، نقطه آبی و آگاهی های ارزشمند شمارو دریافت کردم و قلبمو پر از عشق و نور کردین…
از خدای بزرگ برای شما ،هرانچه از قلبتون میگذره روخواهانم..
با تشکر از شما و کامنتهای فوق العاده ای که می نویسید، راستش انگار این کامنتت رو خطاب به من نوشتی
امروز توی تمرین کدنویسی روزانه ام، یکی از مواردی که خواسته بودم این بود که برای خواسته رابطه دلخواهم یه نشونه ببینم
صبح وقتی کاور این فایل رو دیدم، برای این عکس زیبای استاد و مریم جان، خیلی ذوق زده شدم ولی راستش اون رو نشونه ای برای خودم ندیدم
حتی عکس رو بزرگ کردم و چندین بار نگاهش کردم، حتی اون علامت پیروزی که مریم جان با دستیش که پشت استاده نشون میداد رو دیدم و یه جورایی احساس کردم انگار یه اشارتی به منه(مثل این فیلمهای معمایی که یه سری المانهایی رو جستجو میکنن و با توجه به اون به گشایش معما میرسن) ولی باز هم توقعم از خدا، یه جور خصوصی بودن این نشانه برای خودم بود و تا این لحظه که ساعت 10.5 شبه، با خودم گفتم این کدم امروز تیک نخورد
وقتی کامنتت رو خوندم که نوشته بودی:
یکی از بیشترین دلیل احساس خوبم عکس زیبا و پراحساس دو عزیز بود که من ندیده بودم همچین عکس پراحساس و عاشقانهای که استاد و خانم شایسته در آغوش هم باشند خیلی خفنه انرژی این عکس خیلی حال خوبتون تو این عکس حالم رو خوب کرد دمتون گرم
گفتم راستی میگی ها، مگه ما چندبار یه همچین تصویری از استاد و مریم جان دیده بودیم
بماند که کامنتهای آقای حافظان و وجیهه بانو رو هم خوندم و کلی مشعوف شدم، حتی سعیده هم امروز در مورد عشق نوشته بود
الان بعد خوندن کامنت یه لحظه احساس کردم مثل اون کشیشی شدم که سیل داشت شهر رو میبرد و اون هر کمکی براش میومد رو رد میکرد و میگفت نه خدا باید به کمکم بیاد، و آخر سر وقتی غرق شد و رفت پیش خدا، با حالت گلایه به خدا گفت چرا کمکم نکردی؟ و خدا گفت من برات ماشین و قایق و هلی کوپتر فرستادم ، ولی همه رو رد کردی، فکر کردی این کمک ها از جانب کی بود؟
مورد بعدی که میگم این کامنت رو برای من نوشتی، اونجایی بود که در مورد پرنده ها و سنجابکها و حس استاد نوشته بودی، من امروز رفته بودم به دل طبیعت و اونجا پرنده کوچیکی رو دیدم که صدای زیبایی داشت و مدتی ایستادم و باهاش حرف زدم و بعد رفت روی یه درخت دیگه، که اونجا هم چندتا پرنده بزرگتر و زیباتر بودن(فکر کنم بلبل خرما بودن) و کلی از دیدنشون حظ کردم و خدا رو شکر کردم، در صورتی که قبلا خیلی از این چیزهای به قول تو کوچیک رو نمی دیدم
و نکته بعدی در کامنتت اونجایی بود که در مورد خواسته هایی که بهشون رسیدی صحبت کردی که اونها رو حق خودت میدونستی که بهشون رسیدی
باورت میشه بعد از اینکه مجدد جلسه دوم کشف قوانین رو گوش کردم و اومدم به سوالاتش پاسخ بدم، دقیقا این موردی که گفته بودی برای من کشف رمز شد و انگار بهم یه الگو داد برای رسیدن به خواسته هایی که خودم سنگ انداختم جلوشون، و چند روز که میخوام در این مورد هم توی کشف قوانین یه کامنت بنویسم که هنوز این کارو نکردم
کامنت های شما ازطریق ایمیل بهم خبر داده میشه چون نگاه شمارو دوست داشتم
من حدود 8ماه پیش آشناشدم باسایت و خواستم از خدا که بهم عزت بده
از 300پول بامنت شوهرجان به عنوان پایه استفاده کردم وگفتم میخام حقوق داشته باشم بدون هیچ پشتیبانی (فقط خدا باشه همه کسم)
الان شده ماهی 2700تومن وبه عنوان اولین مدرس شهر در رشته خودم دارم تدریس میکنم
واما امروز….
صبح پیام اومد که سالگرد تاسیس پیجتان مبارک
پیجی که یک سال پیش ایجاد کردم ولی روش کارنکردم ،فقط با 9تاپست 115فالور بدون دخالت من اومدن
تمرکزم رو گذاشتم روکلاس حضوری
اومدم سراغ سایت وخیلی خیلی هدایتی به سه تا فایل درآمدت روسه برابر کن رسیدم(الان یه ماهی میشه که درآمدم تثبیت شده وهمش دوست دارم از مهرماه درآمدم بیشتر بشه)اومدم هر سه فایل رو نکته برداری کردم و نوشتم
واااااای که چقدر متفاوت از پارسال نوشتم
واخرش به این رسیدم توفایل سه که من یه پاشنه آشیل دارم
اینکه من فک میکنم اگه شاگرد بیشتر جذب کنم باید شبانه روز روی پیج وقت بذارم که من درحال حاضر شرایطش روندارم
اومدم الگو نوشتم اما قانع نشدم
ته دلم هی میگفت که نه بابا فقط راهش همینه که بیای رو پیج
اما من بادوتا بچه کوچیک کل هفته رو درگیر کلاس هام(من فقط دوماه کلاس برداشتم واین اولین سابقه کاری منه؛من بدون هیچ سابقه ای وبه عنوان اولین نفر هدایت شدم به بهترین آموزشگاه شهر و این کلاس رودایر کردم)روپیج فعالیت کردن از نظر من کار سختی نیست
اما تمرکز میخاد که من درحال حاضر ندارم
گفتم خدایا بهم بگو،الهام کن که راه زیاده_شاگرد زیاده
تومیتونی،بهم نشون بده
وخلاصه که کلی حرف زدم باهاش
من کلی آدم دارم اطرافم ولی باهیچکس جز خونه مامانم(اون هم هردوهفته یکبار)باکسی رفت و آمد نمیکنم(قبلاً همه جا و همیشه میرفتم)الان فقط تنهایی رو دوست دارم واینکه باخدای خودم حرف بزنم
سرنوشت من واینجا رسیدنم خیلی خیلی طولانیه که نمیشه اینجا گفت
حدود دوساعت پیش یه خانمی زنگ زد گفت ما یه شرکت ایرانی _کانادایی هستیم ومدرس میخایم که به بچه های فارسی زبان خارج از کشور درس بدن واین رشته رو براشون تدریس کنند
ومن به شمارسیدم وتماس گرفتم(حدود همون 6ماه پیش اصلا نمیدونم چطوری تویکی از سایت ها اسمم رو نوشتم به عنوان مدرس)
حالا این خانم زنگ زد
من و میگی گریه پشت گریه
اما خیلی یه غم عجیبی اومد تو دلم
گفتم آخه چرا اینجوری شدم من
فکر کردم ویه ناامیدی اومد سراغم
آره فهمیدم چرا؟؟؟من ترسیدم از دست بدم
چون همون موقع که تازه تو سایت ثبت نام کردم بالای 50نفر زنگ زدن وموقع صحبت بامن خیلی راضی بودن اما به نتیجه نرسیدن هیچ کدوم
والبته که اون موقع ناراحت شدم اما الان فهمیدم که نه بهتر شد
چون انگار من باید این کلاس های حضوری رو میرفتم تا بهتر برام جابیفته
الان مطمئنم که اگه شاگرد مجازی داشته باشم ازپسش برمیام ولی اون موقع نه
سریع شمارش روپاک کردم(چون ترسیدم شیطان فریبم بده وبهش زنگ بزنم؛چون من عهد کردم که دنبال شاگرد نرم وفقط ازخدا بخام که بهترین هاشو به سمت من هدایت کنه،پس من ازکسی خواهش نمیکنم
پس من برای راضی نگه داشتن کسی دروغ نمیگم
پس من برای گرفتن شاگرد اصرار نمیکنم)
شماره رو پاک کردم
اما هرکار کردم دلم آروم نشد،یه غم عجیب داشتم_هرچی صحبت کردم نمیدونم چرا به آرامش واحساس عالی امروزم نرسیدم(امروز اینطوری فرض کردم که همه چیز نشانه اینه که من باید درآمدم افزایش پیداکنه)
وقتایی که اینطوری میشم فقط ایه قرآن آرومم میکنه چون دقیقا وصف حال من میاد وبهم کمک میکنه ودرمورد آینده من صحبت میکنه
آیه اول سوره عنکبوت
ای اهل ایمان اگر ایمان بیاورید بیشتر از اعمال نیکتان پاداش میدم
این خلاصه بود
گفتم یعنی من الان جزو ایمان اورندگانم؟؟؟؟یعنی من واقعا ایمان دارم(چون همیشه صحبت که میکنم باخدا میگم همه کسم تویی وهیچکس روجزتوندارم)
درنهایت یاد یه جمله از استاد افتادم
اینکه من خیلی دوست دارم این برام پیش بیاد اگه بشه خیلی خوشحالم اگه نشه حتما صلاح نیست
خلاصه گفتم راضیم به رضای تو
ولی من نمیتونم خودم رو فریب بدم
هنوز ته دلم یه چیزی آزار میده منو
تارسیدم به فایل شما،انگار که دارید بامن حرف میزنید
نشانه هارو تاییدکنلذت ببربه نتیجه در نبند فقط_رها باش.
این اتفاق خوشایند که من مدرس بچه های فارسی زبان خارج از کشور بشم درحال حاضر نهایت ایده آل منه
خیلی رو اعتماد به نفس من وباور لیاقت من مطمئنم تاثیر به سزایی داره
خیلی هم دلیل آوردم که شرایط برام پیش اومده که باذهن منطقی من یه شرایطی خیلی خوب بوده وبعدش که نشده وهدایت شدم یه جای دیگه؛فهمیدم که خوب شد که اصلا اونجا نرفتم
وحرف و خواهش همیشگی من از خداوندم اینه که منو به حال خودم ول نکنمن وبااین ذهن منطقیم تنها نذارمن نمیخام پاروبزنم تو سکان دارباش،با حرف قشنگ شما که من فقط میخام بشینم روپای بابام پشت فرمون ولذت ببرم وفقط ادای رانندگی رو دربیارم وخودت منو ببر به بهترین جاها_جایی که علاوه بر ثروت یه عزت ونام نیک هم بهم بده ومنو بین آدم هات محبوب کن
حالا آقا احسان شما یه چیزی بهم بگو
الان به نسبت آروم هستم
اما من آرامش درونی میخام ،یه آرامش واعتماد مثل امروز صبح
دقیقا همین نشانه های خواستم ن خودش لطفی از سمت خداست که باعث دلگرمی آدم میشه واسه نزدیک شدن به خواسته به شرطی که طبق گفته ی شما ما هم اونا رو تایید کنیم وسپاسگزارم خداوند باشیم که آره مسیرم درسته وباید ادامه بدیم باقدرت بیشتر…
اونوقته که کم کم خواستمون برامون بدیهی میشه ویه جایی میبینم خیلی آسون واردزندگیمون شده وداریمش…
خدایاشکرت بابت این آگاهی های ناب وتاثیرگذار
آرزوی سلامتی وثروت روز افزون برای برادرم احسان… یاحق
سلام بر احسان خوب و دوست داشتنی چقدر بینظیر بود کامنت شما
خیلی سپاسگزارم به خاطر نکتههای خوبی که سرشاراز لذت وانرژی بود از نکته های خوبی که کامنت شما من را متوجه خودم کرده است ممنونم
چقدر کامنت شما فوق العاده و درسهای بزرگی برای من داشت تحسین میکنم شما رو که انقدر کامنت شما عالی و زیبا و دوست داشتنی بود
دوست ارزشمندم احسان جان امیدوارم همیشه در زندگی موفق و به درجات بالاتر از نتایج خوب زندگیت برسی و خواستههایت را هر بار با رسیدن به آن تیک بزنی و نتایج خوبت برای ما بنویسی تا ما هم خوشحال شویم و امیدمان همواره بیشتر بشود در مسیر درست زندگی
هر کجا هستی در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سلام به روهروان عشق، به لیدرهای سفر زندگی به سمت جاده سعادت و خوشبختی و عشق و سلامتی و ثروت، میخوام تا صبح فقط سلام کنم به شما استاد و استادیار.
سلام به همسفران ناب خودم که در گوشه گوشه ی این دنیا با هم در مسیر یک سفر دل انگیز هستیم با لیدرهای مشترک.
اصلا نمیدونین چقدر خوشحال شدم تا اومدم برم قسمت 206 رو یکباردیگه ببینم اونم برای رفع خستگی قبل خواب ببینم و بخاطر تعهدم برم تو صفحه اش کامنت بذارم.(با اینکه اینجا اثری ازم نیست اما میتونم بگم این دور سه روز بیشتر از ده ساعت صدای استاد و آگاهی ها با من بعد دو روز خونه رو زیر ورو کردن،آخه داریم به لحظه سفر با همسرم نزدیک میشیم و منم طبق عادت قبل اینکه چمدان ببندم باید کل خونه رو برق بندازم بعد میرم سراغ آوردن چمدان و یکی یکی چیدن و آماده کردنش. همینن یکساعت پیش چمدان رو گذاشتم یک گوشه و لباس ها و وسایل رو تو صف بغل چمدان چیدم تا فردا برم تو کارش.خلاصه که انگشت و کت و کول همه جا در حد دو روز ورزش سنگین کردن خسته است.اصلا یک جوری عضلات بازوهام فرمش عضلانی شده که انگار دمبل زدم. خلاصه که فکر کنینن اومدم با تمام خستگی نشستم پای لپ تاپ با چایی که خودمو مهمون کردم تا به تعهدم عمل کنم اما سورپرایز شدم. فایل جدید اومده…خدایا بدون خوردن چای خستگی هام پرید…بماند که از دوستان جان هم مفتخر به داشتن نقطه ابی شدم، بماند که کلا خوشحال در خوشحالم، بماند که تو حمام، تو آشپزخونه و سروس بهداشتی و هرجای خونه فقط صدای استاد و فایل های مصاحبه ایی بود که مرور کردم فایل دوره شیوه حل مسائلی بود که شنیدم اصلا معرکه…)
سریال سفر به دور آمریکا_قسمت 207
خدایی الان من چی میتونم بگم، چه حرفی برای گفتن دارم بعد دیدن این قسمت، این همه شگفتی. اصلا هنگم باورتون میشه. ضربان قلبم که با هر مقدار بالاتر رفتن درون یا شنیدن و نزدیک شدن به آبشار بالای هزار رفته بود. و کلا هوش از سرم رفته. اصلا الان بی هوش بی هوشم از بس که مدهوش این همه عظمت و زیبایی شدم. از بس که عاشق اینجور فضاهام کوه های صخره ایی که لایه های زمین شناسی شون قشنگ دیده میشه روند تکامل چند میلیون ساله شون رو میتونستم حس کنم،فشنگ ترکیب کوه و درخت و آب و آبشار چیزهای مورد علاقه من…اصلا اون تریل ….اصلا نمیدونم چی بگم حتی تا الان منی که معمولا اشتباه تایپ نمیکنم چندبار غلط غولوط نوشتم. اصلا بی سواد نوشن شدم. واقعا سخته نوشتن برام از این همه ایی که منو محو خودش کرده و قلبی که فقط با هر تپشش تو سینه ام داد میزنه میــــــــــــــگه میخوام،همینه، اینه. اینو میخوام. اینجا اینجـــــــــــا…خدایا تو با ما چِــــــــــه ها که نمیکنی.مسحور این همه ات هستم خدای مهربان و عظیمم…(واقعا نفس تو سینه ام حبس شده واقعا سخت ترین کامنتی بود که تونستم حرف به حرف تبدیل به جمله هایی کنم که عقلم از پَسِ فریادهای قلبم تونست بگه. که اونم با این همه سختی میگه من تسلیمم تسلیمه تسلیم…فقطتنها این آیه که ازصبح چندصدبار تو ذهن نمیدونم چرا رژه میرفت فکر کنم تنها جمله ایی که میدونم جاش خیلی اینجاست و اصلا واسه این بوده که از صبح تو ذهنم اومده که وقتی عقل گفت تسلیم دل بگه همون جمله ایی رو بنویس که نمیدونستی چرا هی تو ذهنت رژه میره(بقول استاد یکجا گفتن مثل اون کلیدهایی که مرحله اول پیدا میکنی تو بازی های کامپیوتری و بعد چند مرحله تازه میفهمی چرا داشتیش…) اینم کلیدطلایی من برای این مرحله از بازی زندگی:سبحانک ماعَبَدناک حق عبادتِک و ما عَرفناکَ حق معرفتک . منزه باد مقام تو! ما تورا آنگونه که باید پرستش نکردیم و آنچنان که باید نشناختیم.
اولش فقد خوندمش بعد که فکر کردم به این ایه و به نعمت ها و لطفی ک به ما داشته فکر کردم واقعن بغضم گرفت
همین الان از دیدن غروب زیبا در اسمون و دیدن این همه زیبایی دلم میخاد جیق بزنم و بگم منزه باد مقام تو. من تورا انگونه ک باید پرستش نکردم و انگونه ک باید نشناختم
خدایا منو ببخش که شکر گذارت نیستم اونجور که باید باشم
سبحانک ماعَبَدناک حق عبادتِک و ما عَرفناکَ حق معرفتک . منزه باد مقام تو! ما تورا آنگونه که باید پرستش نکردیم و آنچنان که باید نشناختیم.
چقدر زیبا و سرشار از معنویت بود کامنتتون و همین حدیث که حرف دل منم هست!خدایا راه و رسم شناخت خودت،شکر و سپاس نعمت هایت،عظمت و بزرگیت را به ما نشان بده!!!
فهمیه جان !لذت بردم از کامنت زیبای شما و براتون هر لحظه خدا رو آرزو کردم!
خیلی خوشحال شدم کامنت فوق العادهای بود و چقدر لذت بردم و سفری که در پیش داری بهت خوش بگذره خواهر خوبم حتماً از سفرت و تجربه خوبت آنجا که میروی برای ما بگو از زیباییها تا ما هم لذت ببریم از شما سپاسگزارم از این کلید طلایی که نوشتی
سبحانک ماعَبَدناک حق عبادتِک و ما عَرفناکَ حق معرفتک . منزه باد مقام تو! ما تورا آنگونه که باید پرستش نکردیم و آنچنان که باید نشناختیم.
عالی بودی مثل همیشه بهترینها رو برات آرزو میکنم در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشالله
اول جاداره یه خداقوت جانانه به شما و همه ی خانم ها و خواهر های الهی ام بگم که واقعا در کارهای خونه اینقدر با عشق تلاش میکنن و ما همیشه ودر هر حالی باید قدردان و سپاسگزار باشیم از شما.
چقدر این دید و تغییر زاویه و نگرش شما را تحسین میکنم برای کارهای خونه که تشبیه به ورزش و وزنه زدن کردید
عالی بود.
چقدر تحسینتون میکنم برای تعهدی که دادید و دارید رو خودتون عالی کار میکنید و خدا میدونه که پیروزی نزدیکه.
به قول استاد هر لحظه همراه سختی آسونی هست این ما هستیم که آسونی را انتخاب کنیم و شما آسونی را در نگرشتون در کارهای خونه استفاده کردین.
چقدر قلم زیبایی در توصیف و شرح فایلها دارین
تحسینتون میکنم.
چقدر خوب فرکانس انرژی و عشق شما به طبیعت را به ما انتقال دادین.
سپاسگزارم بابت حضور پررنگتر در این سایت.
که همیشه از شما یاد گرفتم فتم.
در کنار همسر گرامیتان بهترینها را براتون آرزو میکنم.
نکته مثبت اول جاده های پیچ در پیچ کوهستانی که درختهای زیبای سرو در نقطه به نقطه ی این کوهستان رشد کرده و سرسبزی زیبایی رو ایجاد کرده
نکته مثبت دوم تحسین میکنم مردم شاد آمریکا رو که اومدن و دارن از زیباییهایی که خداوند براشون قرار داده استفاده میکنن و نگاه زیبابینی نسبت به دنیا دارن و زمانشون رو برای دریافت آرامش و زیبایی خرج میکنن
نکته مثبت سوم تحسین میکنم آزادی ای که توی آمریکا به همراه سلامتی ذهنی و شخصیتی که وجود داره و افراد میتونن هر لباسی میخوان بپوشن و از زیباییها لذت ببرن و همه در کنار هم با صلح زندگی میکنن
نکته مثبت چهارم آبشار بسیار زیبایی که از کوه به سمت پایین جاری هست و تحسین میکنم آب و آبادانی ای که در گوشه به گوشه آمریکا قابل مشاهده هست رو تحسین میکنم و این نشون میده باور داشتن به خداوند باعث میشه که این همه زیباییها قابل استفاده بشه و تحسینشون میکنم که نعمتهای خداوند رو دارن و ازش استفاده میکنن و قدردانش هستند
نکته مثبت پنجم تحسین میکنم روابط اجتماعی خوب استاد با آدمهای مختلف رو و اصلا غرور ندارن و خیلی با محبت به آدمها کمک میکنن و در نهایت صلح و آرامش دارن در کنار آدمها زندگی میکنن
نکته مثبت ششم تحسین میکنم سنجاب های راه راه بسیار زیبا رو که من تا به حال یک همچین سنجاب های زیبایی رو ندیده بودم چقدر تنوع در جانوران زیاد هست
نکته مثبت هفتم تحسین میکنم پرنده هایی به جثه کوچولو رو که دارن دونهها و غذا میخورن و باقیمانده غذاشون هم روی زمین ریخته میشه و سنجاب ها اونها رو میخورن
نکته مثبت هشتم تحسین میکنم مدیریت عالی کشور آمریکا و فرهنگ بالاشون که به شکلهای مختلف دارن از طبیعت محافظت میکنن و حتی یک دونه آشغال هم تو طبیعت آدم نمیبینه و سطل آشغال گذاشتن و مردم هم خودشون رعایت میکنن و زبالهها رو توی سطلهای مطمئن میندازن که آشغالا به بیرون از اونها نمیره
نکته مثبت نهم تحسین میکنم فراوانی ثروت رو در گوشه به گوشه آمریکا قابل مشاهده هست و این همه ماشینهای مدل بالا که پارک هست نشون میده که پول و ثروت به شکل عالی ای در زندگی افراد جاری هست و مشتری هست و پول هست و کار هست و اوضاع اقتصادی به شدت خوب هست که این اغلب آدمها دارن از این نعمتها و ثروتها استفاده میکنن
نکته مثبت دهم تحسین میکنم تصاویر زیبای درون که از بالا زیباییهای این بخش از کلورادو رو بهمون نشون میده و چقدر زاویه دید رو وقتی آدم تغییر میده زیباییها به شکل متفاوتی دیده میشن و فقط کافیه زاویه دید رو عوض کنیم تا زیباییهای بیشتری رو ببینیم!
سلام حیدر عزیزم. شما خودت گل هستی که زیباییهای افراد دیگه رو خوب میبینی و عطر زیباییها پراکنده میکنی. سپاسگزارم بابت مهر و لطفت. امیدوارم خداوند یاری کنه که بتونیم تمرکزمون رو روی خواسته ها و نعمت ها و زیبایی ها قرار بدیم و از شر نجواهای شیطان به او پناه میبریم که بزرگ تر و قدرتمند تر از هر چیزی در این جهان هست. در پناه فرمانروای کیهان شاد، سلامت، مهربان، موفق و ثروتمند باشی.
چقدر تحسین میکنم شما رو برای این که اینقدر خوب و اینقدر دقیق تمااااام نکات خوب این قسمت رو ثبت کردین در کامنتتون انگار داشتم یه دور دیگه این قسمت رو نگاه میکردم چقدر حس خوبی میده خوندن کامنت بچه ها که تمام نکات مثبت رو نوشتن مرسی ازتون
لذت بخش ترین کار برای من خوندن و نوشتن کامنت هست و این حس رو کامل میگیرم که انگار داره مدارم میره بالاتر
برادر توحیدی من امیدوارم هر روز در حال پیشرفت باشی و از مسیر سوت زنان برسی به خواسته هات
سلام کیمیا عزیزم. خوشحالم که متنم کمک کرده تمرکز بهتری روی نکات مثبت داشته باشید. سپاسگزارم بابت انرژی مثبتی که دادی و امیدوارم بتونیم با کمک خداوند تمرکزمون روی زیباییها قرار بدیم بیشتر و بیشتر تا به سمت اصل همین زیباییها و قشنگی ها و اتفاقات خوب هدایت بشیم. دوستت دارم ممنونم بابت لطفت.
سلام به استاد عزیز و بانوشایسته و همه دوستان نازنین و توحیدی ام که بودن در بینشان مصداقی از جمع بهشتیانی است که “لَا یَسۡمَعُونَ فِیهَا لَغۡوࣰا وَلَا تَأۡثِیمًا”
هر چه در اینجا میگوییم از زیبایی و توحید و سپاسگزاری است
اینجا هستیم تا شخصیتی” صَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَى” پیدا کنیم تا آسان شویم برای آسانی ها
اینجا هستیم تا در “یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ” بالغیب ، بیشتر و بیشتر پیش رویم و به برکت این ایمان به غیب ، مثل اصحاب کهف شویم که آنها هم به برکت این ایمانشان ، مشمول هدایت پروردگارشان شدند و سالیان سال در زمان سفر کردند و…
ای محمد ما قصه های گذشتگان را به حق برای تو بازگو میکنیم ، همانا اصحاب کهف گروهی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و به موهبت چنین ایمانی ، ما بر هدایتشان افزودیم…
[سوره الکهف 13]
ایمان به غیب چیزی نیست جز ایمان به عالم فرکانس ، ایمان به چیزهایی که هستند ولی قابل دیدن نیستند
در زمانی که حضرت محمد زندگی میکردند توضیح این مفهوم فرکانس برای مردم آن زمان سخت تر بود ولی خوشبختانه ما در عصری زندگی میکنیم که به برکت وسایلی که داریم ، میتوانیم این مفهوم را زیباتر بفهمیم ، فقط کافیست جزو دسته تفکرکنندگان و کنجکاوان باشیم
نیکولا تسلا ، دانشمندی بود که اختراعات زیادی برای بشریت داشت و جمله ای زیبا دارد که میگوید
اگر میخواهید اسرار عالم هستی را درک کنید بروی این سه مقوله انرژی ، ارتعاش و فرکانس متمرکز شوید…
و دقیقا از زمانی که بشریت با این مفاهیم آشنا شد ، جهش بزرگی در عرصه تکنولوژی پیدا کرد که نشانه هایش را در این دنیا مشاهده میکنیم
مثل اختراعات ایلان ماسکِ عزیز که یکی از الگوهایش در عرصه علم و دانش همین نیکولا تسلا است که به احترام او نام شرکت خودروسازی اش را “تسلا” نام گزاری کرد
مثل گوشی موبایل که با گرفتن یک شماره و زدن یک دکمه تماسی حاصل میکنیم با شخصی که فرسنگ ها با ما فاصله دارد…
یا مثلا با زدن دکمه “حالت پرواز” همین گوشی ای که در دستمان است ، باعث میشویم یک هاله ای فرکانسی در اطراف میدان سیم کارت و گوشی ما ایجاد شود که از برخورد هر فرکانسِ حاملِ تماس یا پیامک به گوشی ما جلوگیری شود
مثل اختراع همین دِرون فیلمبرداری ای که استاد به واسطه آن فیلم میگیرد و با ما به اشتراک میگذارد(اینکه چگونه از روی زمین توسط یک دکمه هدایت میشود و این وسط چه فعل و انفعالاتی اتفاق می افتد ، جای تفکر دارد)
و…(بی نهایت نشانه که اصلا قابل شمارش نیستند)
حالا بعد از تفکر در این نشانه ها ، در چشم خود تفکر کنید
دست خودتان را با فاصله سی سانتی متری جلوی چشمتان بگیرید
وقتی که با چشمان خود بروی دست خود تمرکز میکنید ، فضای پشت دستتان تار میشود و زمانی که با چشمان خود بروی فضای پشت دستتان تمرکز یا همان زوم میکنید ، دست شما تار میشود
و این دقیقا عین دوربین گوشی شماست ، مثلا وقتی میخواهید از یک گُل زیبایی عکس بگیرید ، زوم و تمرکز دوربین گوشی خودتان را بروی آن گُل زیبا قرار میدهید و عکس میگیرید و بعد که عکس را نگاه کنید متوجه میشوید که تصویر آن گلُ زیبا واضح است و فضای اطراف آن کمی تار است…
این مثال را زدم که بگم سیستم دوربین های گوشی موبایل یا دوربین های عکاسی الهام گرفته شده از چشم انسان است….
حالا بعد از تفکر در این نشانه دوربین عکاسی و چشم انسان ، در این دو آیه زیبای قرآن تامل کنید…
و در زمین و در وجود خودتان نشانه هایی است برای اهل یقین ، آیا با دید بصیرت نگاه نمیکنید؟…
[سوره الذاریات 21_20]
خب حالا در جلوی آینه به چشم خود و مردمک آن نگاه کنید و بعد از اینترنت عکس “سحابی هلیکس” را دانلود کنید و شباهت را مشابه کنید (سحابی محلی است در فضا که محل تولد و مرگ ستاره هاست)
بعد از تفکر در این نشانه ، در این آیه قرآن تامل کنید
به زودی به برکت پیشرفت علم نشانه های خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نشان میدهیم تا بر آنها آشکار شود که این قرآن حق است
[سوره فصلت 53]
(البته این نشانه ها زیادن و من فقط این دو مورد را ذکر کردم که با چشمان خودمان قابل لمس و مشاهده است و گرنه هر کس که اهل تحقیق باشد این سر نخ را میگیرد و…)
حال بعد از این نشانه ها و در این دو آیه ؛ تفکر کنید در کلام بزرگانی چون حضرت علی علیه السلام ، حافظ شیرازی و مولانا و…
همه نقطه مشترکی دارند که نشان از درک والای آنها از این حقیقت داشت که من فقط یک دوبیتی از حضرت علی علیه السلام ذکر میکنم که میفرمایند
“دَوَاؤُکَ فِیکَ وَ مَا تَشْعُرُ
وَ دَاؤُکَ مِنْکَ وَ مَا تَنْظُرُ
وَ تَحْسَبُ أَنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ
وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ”
اى انسان، داروى تو در درونت وجود دارد در حالیکه تو نمیدانى و دردت هم از خودت میباشد اما نمیبینى. آیا گمان میکنى که تو موجود کوچکى هستى در حالىکه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!
خب حالا با این نشانه های زیبای خدا در درون خودمان و بیرون به این سوال بپردازیم که
نشانه های سیستم های رادیویی و تلویزیونی را در وجود من چیست؟ قدرتِ کانون توجه انسان…
نشانه های سیستم های برنامه نویسی سایت و اپلیکیشن در وجود من چیست؟ قدرت کد نویسی و خلق کنندگی…
نشانه های سیستم لیزر در وجود من چیست؟ قدرت تمرکز انسان…
نشانه سیستم پرینتر در وجود من چیست؟ قدرت تجسم…
و….
فقط فرق من و آن سیستم تلویزیون این است که تلویزیون با زدن یک دکمه کانالش بروی شبکه مد نظرم تنظیم میشود ولی وجود من با کنترل ذهن بروی زیبایی ها تنظیم میشود ، زیرا که من مجهز به قدرت اختیار هستم و در این مسیر نجواهای شیطان هم همراه من است ولی سیستم تلویزیون از چنین موهبتی بی نصیب است ، موهبتی که به من کمک میکند تا به درجاتی از کمال برسم که تلویزیون از آن بی نصیب است…
پس ما موجوداتی فرکانسی هستیم…
حقیقت وجودی خود ما هم انرژی و ارتعاش و فرکانس است که این انرژی به صورت بدن من متمرکز شده و به وسیله قدرت روح ، دوام و ثبات دارد و اگر این روح از بدن من جدا شود ، بدن من از هم می پاشد
و برای همین وقتی شخصی میمیرد ، جنازه اش را به سردخانه منتقل میکنند تا منجمد شود و از هم متلاشی نشود و بعد او را به خاک می سپارند تا خاک او را تجزیه کند و هم جنس خودش کند
حال چه میشود که افرادی بعد از سالیان سال که بدنشان با خاک یکی شده ولی نام هایشان در بین ما ماندگار است؟ پس حقیقت اصلی من این بدن نیست و بلکه چیز دیگری است…
پس از وجود فرکانسی مان لذت ببریم و مراقب این سرمایه فرکانسی خود باشیم که این سرمایه فرکانسی برای ما حکم همان غول چراغ جادو را دارد ، به شرط اینکه این قانون مهم فرکانس را باور کنیم
و هر لحظه باید از خود بپرسیم که
الان من در حال ارسال چه فرکانسی به سیستم پرینتر رب العالمین هستم؟
زیرا که این پرینتر هوشمند است و طبق فرکانس های غالب ما یک اتفاق را به صورت چند بُعدی چاپ میکند و در زندگی ما هویدا میکند و بعد از چاپ در بایگانی خود ثبت میکند تا در روزی که بهانه می آوریم و می پرسیم ، این دیگه چی بود ؟ من که چنین کاری نکردم و… ، خیلی سریع از بایگانی این پرینتر رب العالمین ، آن پرونده مربوطه به ما نشان داده میشود و ما در آن لحظه….(ایموجی دهان و چشم بسته)
ای کسانی که ایمان آورده اید به عالم غیب و فرکانس ، کنترل ذهن داشته باشید و هر لحظه نگاه کنید به فرکانس های خود که چه چیزی را میخواهید برای آینده دور و نزدیکتان چاپ کنم و در اختیارتان بگذارم….
[سوره الحشر ١٨]
تحقیق کردن و نوشتن این کامنت برای من نزدیک به سه ساعت زمان برد و همین الان نجواهای شیطان دارن اذیتم میکنند که
ببین ، حیف این سه ساعت ، توی این سه ساعت میتونستی کلی کار کنی و پول در بیاری ، میتونستی برای مصاحبه هفته بعدت مطالعه کنی و آماده تر باشی…
حقیقتا اذیت میکنند ولی در همین حین ندایی آرام بخش این صدا را در درونم زمزمه میکند که
“یک ساعت تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است”
این سه ساعت کار فکری برای من حکم 210 سال پیشرفت در عرصه کارفیزیکی را دارد ، به شرط اینکه قدردان باشم و باور کنم که کل داستان همین است و لاغیر…
و مهمتر از همه به شرط اینکه این تفکر منجر به عمل شود….
کامنت های فوق العاده ای دارید و من دنبال کننده کامنت های شما مخصوصا آیات قرآنی هستم
مطمئن باشید این وقتی که گذاشتید ارزشش رو داشت چون با انتشار این آگاهی ها با خدا معامله میکنید و اون وعده داده که جبران میکنه و کیست با وفاتر از خداوند به وعده اش
لذت بردم از کامنت زیبای شما چقدر احساسم عالی شد. این پاراگراف صحبت حق با من بود. (اى انسان، داروى تو در درونت وجود دارد در حالیکه تو نمیدانى و دردت هم از خودت میباشد اما نمیبینى. آیا گمان میکنى که تو موجود کوچکى هستى در حالىکه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!)
الله اکبر از عظمت خداوند. یکی دو روزه یک تضاد کوچک گاه گاهی برایم نجوا درست کرده و امروز به یاد دوره شیوه حل مسایل با خودم راه میرفتم و میگفتم هر مسئله راهکاری داره و جوابش در درون خودش است. و الان هدایت شدم به کامنت شما. باز هم همزمانی. امروز کامنت زیبایی از اقا رضا عطار روشن
خوندم و در مورد ایمان به غیب و اینکه پاداش ها داره نوشته بود. الانم شما از ایمان به غیب گفتید. واقعا خدا ما رو هدایت میکنه.
امتیاز 100به این کامنت هم کمه. دوست خوبم ممنونم که نوشتی. نتونستم پاسخ ننویسم و تشکر نکنم.
چه مثال های نابی زدید قابل فهم برای همه. بهترین از این نمیشد مفهوم فرکانس و انرژی رو با مثال هایی به روز و هم چنین قابل فهم و دم دستی و صد در صد منطقی توضیح داد. احسنت به شما برادر خوبم هر چه تحسین کنم کم است بسیار استفاده کردم و لذت بردم.
بهت تبریک میگم که انقدر خوب و کامنت عالی و با ارزش ریزه کاریهای فایل رو خوب توضیح دادی از شما سپاسگزارم به خاطر کامنت زیبا و فوق العاده و دوست داشتنی
و هر نکته آن احساس و انرژی خوبی را به من میداد خدا را شکر میکنم به خاطر دوستان ناب و عالی که در این سایت فعال و کلام خدا را جاری میکنند تا ما هم لذت ببریم و شاکر خداوند باشیم
زکیه جان بهترینها رو برات آرزو میکنم هر کجا هستی در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشالله
استاد یه در خواستی داشتم ازتون لطفا اگر میشه روی فایلها موزیک نذارید شاید این پیشنهاد خیلی از بچها باشه من یکی که میخوام صدای طبیعت رو بشنوم توی فیلم و صدای خودتون رو بشنوم
مثلا اونجایی که رفتین پیش اون آبشار زیبا که اصلا زیباییش قابل توصیف نیست با صداش بیشتر میچسبه که نگاه کنیم ممنونم
چقدر زیباست طبیعت خداوند
خدایا شکرت
امروز صبح وقتی سایت رو باز کردم وقتی تصویر شما عزیزانم رو دیدم کنار هم کلی لذت بردم و رابطه ی فوقالعاده تون رو تحسین کردم و کلی آرزوهای قشنگت کردم براتون
چقدر چهره های خندان شما زیبا و دوست داشتنیه
استاد هر روز دارید ماهر تر میشید برای شکار زیبایی های خلقت
فضای اون آبشار فوقالعاده واقعا دیوانه کننده است از دل سنگ آب زده بیرون و میریزه پایین و چه صدای شگفت انگیزی به پا کرده خدای من آخه از این هم زیبا تر هست
از دل سنگ درخت و آب و همه چیز زده بیرون
چقدر زیبا آدم میتونه از پشت دوربین هم اون هوای عالی رو میتونه احساس کنه
چقدر اون پرنده ها زیباست
چقدر انسانهای این کشور خداگونه رفتار میکنن و برای همه چیز احترام خاصی قائل هستن حتی برای حیوانات مثل همون پرنده هایی که توی فایل دیدیم که چقدر زیبا دونه گذاشته بودن براشون یا اون سنجاب های فوقالعاده زیبا با طراحی که هیچ نقاشی نمیتونه چنان طرحی بکشه غذای هماهنگ گذاشته بودن حتی برای مواظبت ازشون تابلو هم گذاشته بودن
اون سطلهای زباله چه ایده ی خوبی بوده برای اینکه حیوانات بهشون دسترسی نداشته باشن اینا خلاقیت این افراد رو نشون میده بجای اینکه از یه وسیله ی نادرست استفاده کنن و بعدش به همه چیز بد و بیرا بگن میان از وسیله ی مناسب برای هر مکانی استفاده میکنن و لذتش رو میبرن
خدایا شکرت
استاد خیلی جاها توی جاده تصویر روبرو رو وقتی آدم میبینه فکر میکنه فانتزیه از بس زیبا و فوقالعاده زیباست
خانم شایسته ی عزیز چقدر خوبه که در این فصل از سفر به دور آمریکا اومدین جلوی دوربین زیبایی فایلها با وجود شما هزار برابر شده من دارم فایلهای سفرنامه رو دوره میکنم و هنوز فصل اولم و شما اونجا پشت دوربینی فقط ولی الان فایلها با وجود زیبای شما در کنار استاد خیلی فایلها رو جذاب تر کرده ان شاءالله که همیشه عشقتون پایدار باشه و با لذت و شادی در کنار هم خوشبخت باشید
این فایل نکات خیلی زیبایی داشت برام واقعا ممنونم
بهترین بهترین ها رو براتون آرزو میکنم انشالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد، سلامت، سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
آرزوهام با منن بعد بیداریه هر روز (کد نویسی روزانه)
زندگی میکنم اندازه صد سال در روز هر روز
من از دم شکستم هر سدی که جلوم بود یه جاهایی رفتم که قبل من پلمپ بود
اصلا نذاشتم دلگیر شه روزگارم
چون قصد نداشتم هیچ موقع کم بیارم کم بیاااااارم.
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و صد سلاااام بروی ماه استادو مریم جان و همه عزیزان همسفرم
عزیزان صدای من رو از 25 کیلومتر نوشهر (مجتمع رفاهی بهارستان سرچ کنید میاره ) و از کنار ساحل مازندارن میشنوید. این شعر زیبا هم تقدیم وجود نازنین فرشته های خداوند کردم که خیلی بهش علاقه دارم و برای حال خوبم هر روز گوش دادنشو تجویز میکنم، و باورهای قدرتمند کننده ای درش نهفته است، نوووووووش جوووووووونتوووون نوووووش رووووحتون
الان که دارم این کامنت رو مینویسم از روبرو امواج آرام دریا رو نظاره گرم که به سمت ساحل می هیند و سکوت و خلوت وو آرامش خاصی که مخصوص این وقت صبح است و من خیلی دوسش دارم. نسیم خنکی صورتمو داره نوازش میکنه و صدای جیرجیرکی این صداهای طبیعت رو با خودش میکس کرده . هوا امروز ابریه و من صبح زود مثل خانم شایسته اومدم کنار ساحل نشستم البته 20 قدم فاصله است خخخ و شکر گزاری هامو نوشتم و تمرین کد نویسی مو انجام دادم. و فایل زیبای سفرنامه رو نگاه کردم و دوست داشتم در این محیط دنج و زیبا و این لو کیشن قشنگ کامنتم رو بنویسم که انرژیش بچسبه به وجود ناز دلبندانم و همراه من باشند با احساس این زیبائی ها.
پشت سرم رو که نگاه میکنم جنگل های انبوه با ابرهایی که پائین اومدند و نصف ارتفاع کوه رو پوشوندن و انگار آسمان میخواد نعمتش رو بیشتر ارزانیمون کنه، قطره های ریز بارانم دستامو موقع نوشتن نوازش میکنند انگار میدونن دارم از چی حرف میزنم و اینگونه تائیدم می کنند خخخ خدایا شکررررت
به خودم قول داده بودم این زیبائی ها رو بیشتر از گذشته ببینم، بیشتر از گذشته لمس کنم و بیشتر از گذشته بنوشم!
به خودم قول دادم اینقدر سیراب کنم دل و چشم و روحم را از این سرسبزی و زیبائی ها که انرژیش تا یکسال منو هندل کنه!
و وقتی چنین انرژی ای میفرستی خدا هم برات سنگ تمام میذاره و گاهی قطره بارانی روی صفحه گوشی میشینه و بجات تایپ میکنه خخخ
قبلنا هر وقت میومدم مسافرت زود آن فضا برام معمولی میشد و شاید تا وقتی که برمیگشتم اونوقت متوجه میشدم عه چه جاهای زیبایی بودم چه نعمت هایی دیدم و … ولی حالا دیگه میخوام ثانیه ثانیشو زندگی کنم، قدر لحظه لحظه اشو بدونم، نذارم محیط منو تو خودش هضم کنه، میخوام بچشم و لذت ببرم و تحسین کنم و شکرگزاری کنم و لذت ببرم و لذت ببرم. نمیخوام وقتی برگشتم حسرتی بدلم مونده باشه، بگم کاش فلان جا رو میرفتم کاش فلان بازی رو میکردم کاش فلان غذا رو میخوردم و هزاران کاش دیگه که وقتی تو شرایطش هستی برات معمولی میشه و میگی حالا هستم الان نشد فردا پس فردا، نه !نه! همین حالا وقتشه؛ دیگه بعدنی برام وجود نداره.باید از هر ثانیش اندازه یساعت استفاده کنم و لذت ببرم، حتی مثل الان در تنهایی،حتی مثل الان در سکوت! خدایااااا شکررررت خدایاااا شکررررذت چقد دلم بارون میخواست، و الان دارم مینویسم و تو نوازشم میکنی و بهم حال میدی، خدایااااا شکرررت چقد دلم سرسبزی و کوههای متراکم از جنگل میخواست و الان کافیه سرم رو از گوشی بلند کنم و ببینم! چقدر دلم دریا میخواست، امواج ساحل میخواست صدای موج دریا میخواست و الان کافیه سرم را بلند کنم و روبرویم را ببینم!
شکر تو را چگونه میتوانم بجا بیاورم که چشم مرا بینا کردی، درکم را بیشتر کردی و ظرف وجودم را بزرگتر کردی، این زیبائی ها من قبلا هم دیده بودم ولی درک نکرده بودم! و تفاوت این دو زمین تا آسمانت است. عزیزانم جای شما رو در این لحظات زیبا سبز نگاه میدارم و عشق و یاد و انرژی مثبتتون رو در کنارم احساس میکنم. و چشمانم را هدیه میکنم بهتون تا نظاره گر این نعمت ها و زیبایی ها باشید .
کامنت عزیزانم را در مورد زیبایی های فایل با عشق میخونم و فقط میخوام تحسین کنم این تریلی رو که برای دیدن این زیبایی خداوند ساخته اند تا بیشتر و راحتتر این زیبائی ها رو مردم ببینند و چقدر این کار برام تحسین برانگیز بود . دیدن این تصاویر منو یاد تنگه رازیانه شهر خودمون انداخت که در ایام بهار واقعا زیباست و همینطور اثر بی نظیری خداوند ایجاد کرده که نیتونید سرچ کنید و ببینید.
میخوام برم محوطه این مجتمع رو ببینم و قدم بزنم در این هوای بقول معروف دونفره ولی هوا برای من هزاران نفرس خخخ و همه عزیزانم همراهم خواهند بود.
خداااایااا شکرررت بابت حضور استاد و مریم جان و تک تکتون در زندگیم، روی ماه همتون رو میبوسم و میگم عاشقتونم عاشقتونم عاشقتونم.یا حق
ممنونم بابت حال خوب و انرژی مثبتی که منتقل کردید.که طبق قانون این حال خوب به خودتان باز میگرده.
الان که این کامنت رو برات مینویسم در محوطه سبز و زیبا و تمیز مجتمع کنار یک نخ تزئینی زیبا در حالیکه نسیم خنکی از دریا به سمتمان میوزه دارم برات مینویسم و جای شما و عزیزانم را سبز نگه میدارم و آرزو میکنم هدایت شوید به سمت زیبائی ها و نعمت ها و ثروت ها فهیمه عزیز.یا حق
سلام و درود خداوند بروی ماه رفیق عزیزم عالیجناب عشق
هر کامنتی که ازتون میخونم چشم منو بیناتر ؛ انرژی مرا بیشتر و احساسم را خوبتر میکند سیدجان!
دلیلش را که پرسیدم؟ جواب آمد چونکه شما حبیب و دوست خدائید و هر از آنچه از دوست رسد نکوست.
سید جان قشنگی هایی که در درون زیبای شما و همسر عزیزتون میبینم رو نمیشه مقایسه کرد با قشنگی های این جهان مادی و مطمئنم این حال خوبتون و این درون زیباتون، زیباترین نعمتهای خداوند را روزیتان قرار خواهد داد و من این روزها رو براتون خیلی نزدیک میبینم. زیرا هر زیبائی ای و هر اتفاقی ابتدا در درون ما اتفاق میفتد و بعد نمودش را در بیرون تجربه میکنیم.
برایتان سراسر عشق و زیبایی و نعمت و ثروت آرزو میکنم رفیق.یا حق
عاشق اون بیکرانگی آسمانم که وقتی دریا رو میبینی انگار بهش دوخته شده……
اول که بسیاااااااار ممنونم بابت موسیقی پر انرژی که اول کامنت تون گذاشتین ، قبل از این که بریم ادامه کامنت رو بخونیم ، رفتم دانلودش کردم و همراه با عالیجناب عشق گوشش کردیم و لذت بردیم :))
وقتی سفرنامه بچه های این سایت رو میخونم به حرف اقای حبیب جان میرسم که هرررررر چیزی که آمیخته با عشق بشه زیباییش بینهایت میشه ..
هر چیزی طعم خدایی بگیری دیگه نمیتونی وصفش کنی و فقط باید مز مزش کنی و بچشی و لذت ببری…
اصلااااااااااااا جنس سفرنامه های رفقا و دوستانمون ی حال قریبی داره…
نزدیک بخدا…
نزدیک به عشقش…
نزدیک به عظمتش…
الله اکبر…
برادرخوبم
برادرمتعهدم…
ممنونم ، بسیاااااااااااااااااااار ممنونم
واقعاااااااااا با همه وجودم من هم نوش کردم اون همه زیبایی و عظمت و طراوت رو…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
الهییییییی به خیر و خوشی هررررر لحظه تون رو خدا خودش با حضورش مبارک کنه برای شما داداش اسدالله عزیز و همسر گلتون و شینای دوست داشتنی مون
چه سعادتی دارم من که همزمان از شما و حبیب خدا پیام دریافت کردم و از عشق وجودتان به من بخشیدین خدایاااا شکررررررت.
حرفای عالیجناب عشق همواره پر از عشق بوده و برام درسهای فراوان دارد. خوشحالم که این آهنگ زیبا رو با هم گوش کردید و با هم برای من کامنت نوشتید و این احساس خوبتون رو چندین برابر به من برگشت دادید.اینم از زیبایی وجودی شما دو فرشته خداوند ناشی میشه و بهتون الهام میشه که چه کاری بکنید تا حالتون بهتر بشه!
بقول شما و حبیب خدا :
خوش باش که هرکه راز داند
داند که خوشی ، خوشی کشاند
و این سهیم کردن همدیگه در شادی ها خودش نعمت و برکات بیشتری رو نصیبمون میکنه که من با کامنت های زیباتون دریافتشون کردم و تائیدی بر قانون و این شعر زیبا بود برایم، و باز بقول عالیجناب عشق هرررررر چیزی که آمیخته با عشق بشه زیباییش بینهایت میشه و من همه این زیبائی ها رو خدار و شکر ازتون دریافت کردم، ممنونم بانو
سپاسگزارم بابت دعای خیرتون خواهر عزیزم، آرزو میکنم لحظه لحظه زندگیتان عشق باشد و زیبائی باشد و شادی ، و لبخندی دائمی از رضایت الهی و رضایت درونی و اطمینان قلبی، در پناه حق
خداراشکر با طبیعت و جنگل و دریا و زیباییها همفرکانس شدی
شعرت زیبا بود و به دلم نشست
و این جملات را خیلی دوست داشتم
قبلنا هر وقت میومدم مسافرت زود آن فضا برام معمولی میشد و شاید تا وقتی که برمیگشتم اونوقت متوجه میشدم عه چه جاهای زیبایی بودم چه نعمت هایی دیدم و … ولی حالا دیگه میخوام ثانیه ثانیشو زندگی کنم، قدر لحظه لحظه اشو بدونم، نذارم محیط منو تو خودش هضم کنه،
به خودم قول دادم اینقدر سیراب کنم دل و چشم و روحم را از این سرسبزی و زیبائی ها که انرژیش تا یکسال منو هندل کنه
ممنونم از لطف و محبتتون رسول جان، خدا رو شکرررر که خودتون سر شار از حال خوب و حال خوووش معنوی هستید و کامنت زیباتون هم تائید کننده گفته هایم است. و برایم درسهای زیادی داشت که همینجا ازتون بابت کامنتتون تشکر میکنم و به خودم میبالم که چنین دوستان ناب و توحیدی ای دارم که عشق و صفای وجودشان را از لابلای کلمات هم دریافت میکنم و بوجودشان عشق میکنم.
بهترینها رو برای خودت و گل پسرت و همسر عزیزت آرزو میکنم در پناه حق
اسدالله عزیز سفر به دریا و جنگل و سرسبزی و ساحل دریا،شنیدن صدای موج آبها،قطرات و نم نم باران،آسمان همیشه خنک و ابری شمال،اردک های زیبایی که با آرامش خاصی از جلوت رد میشن،بوی ماهی دودی،انارها و نارنج های تازه رنگ گرفته و…گوارای وجودتان و خانواده ی ارزشمندتان
تمامی اینها رو الان دلم از آذربایجان گرم خواست تمام این تجربه های ناب و خدایی رو!
امیدوارم منم تا پایان شهریور بتونم به این سرزمین زیبا سفر کنم و از زیبایی هاش که نامحدود هستند نهایت استفاده رو کنم
برایتان سفرهای زیباتر و به یادماندنی تر کنار عزیزانتون آرزومندم…
یه چیز جالبی خدمتتون بگم اعظم عزیز که بدونی هیچ اتفاقی در این دنیا اتفاقی نیست!
من معمولا عادت دارم کامنت ها رو به ترتیب دریافت پاسخ میدم ولی هر بار که میومدم کامنت ها رو پیدا کنم و جواب بدم میدیدم ترتیب کامنت ها فرق میکنه و این اتفاق درسته از نحوه سرچ و دسترسی من به کامنت ها ناشی میشه ولی این اتفاق هم انفاقی نیست!
این مقدمه رو گفتم که بدونی به درخواست های ما همان لحظه پاسخ داده میشه وگرنه اصلا این خواسته در ما شکل نمی گرفت. اولا خوشحالم که فرشته زیبائی از آذربائیجان زیبا دارم و دوما آذربائیجان جز شهرهای نسبتا خنک حساب میشه در مقایسه با کل کشور ( میدونم در سالهای اخیر دمای هوا نسبت به قبل افزایش یافته) و سوما الان که دارم این کامنت رو مینویسم برات خانواده برای خوردن صبحانه اومدن ساحل و نسیم خنکی از سمت دریا احساس بهاری رو به ما منتقل میکنه و مطمئنم این خواسته شما که نشونش همین کامنت در این فضا است رو بزودی تجربه خواهید کرد و برایمان کامنت خواهید کرد. بهترینها رو برات آرزو میکنم دوست عزیز
برای بابا چند نوع غذا پختم ( آخه چند روز تنهاست ، بابا نگهبان خونه شده)) خخخخخ
و علیرغم مخالفت بابا….
آماده رفتن شدم
همین الان نشستم پای خوندن کامنت شما و روووووحم شااااد شد از اینهمه ذوووووق و شووووووق شما…..
منم مثل شما میخواااااام. اونقدرررررر این دفه لذت ببرم و شاااادی کنم و همه اون بهشت رو لمس کنم که تا یک سال دیگه ..ریه هام پر از هوای اونحا باشه ..
از آخر کامنتی که نوشتین مشخصه که چقدرررررر حالتون عالیه…..
بنده هم به نوبه خودم عااااااشق این سایت و دو استاد جان و همهی شما عزیزان هستم………
خوشحالم که خداوند کامنت منو نشونه ای براتون قرار داده تا عزمتون رو جزم کنید و سفر کنید به سمت زیبائی ها؛ به سمت نعمت ها، به سمت طبیعت ، به سمت هوای خنک، به سمت … نوووووش جوووونتون ، گوااارااای وجودتون
داشتم فکر میکردم که اگه ظاهر منو ببینی میگی چقدر آرومم و ریلکس! خخخ ولی میخوام اینو بگم این کودک درون رو هممون داریم و دوست داره وقتی بقول شما کبکش خروس میخونه رها باشه و از قید و بندی که خودمون ساختیم رها بشه و خودش باشه و منم سعی میکنم رهاش کنم و آزادش بذارم هر چند از دید دیگران ممکنه قضاوت بر این بشه که طرف کم داره یا زیاد خورده خخخ یا هر چیز دیگه ای، مهم خودمونیم و آن لذتی که میچسبه به تنمون و ذوحمون رو سیراب میکنه، در پناه حق دوست عزیز لذت بردم از کامنتتون
چه شعر زیبایی گفتی آفرین بر شما و اینکه کامنت رو به روی امواج و دریا به سمت ساحل مینویسی میتوانم حس و تجسم کنم و چقدر عالی و حال خاصی میشود از کامنت شما دریافت کرد
کامنت شما هم مثل دریای بیکران جذاب و گیرا بود حس خوبی را از کامنت شما میشود احساس کرد از خدا سپاسگزارم بابت دوستان خوب و توحیدی مثل اسدالله عزیز در این سایت الهی دارم تا لذت ببرم از کامنتشون و این نگاه درک بالای شما از این آگاهی که از فایل برای ما به اشتراک گذاشتی ممنون باشم
دوست عزیزم هر کجای کره خاکی که هستی شاد سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشه انشالله
امروز صبح که داشتم کامنت ها رو پاسخ میدادم مردد بودم که اول کامنت فایل جدید رو بگذارم یا کامنت جواب بدم که حسم گفت جواب عزیزانم در اولویت باشه برام و امروز نشد فردا هم میتونم کامنت فایل جدید و بنویسم و بهتره این احساس خوبی رو که دریافت کردم رو بهتون برگردونم.
از دریا گفتی محمدرضا جان، میخوام خدمتتون بگم که وقتی داشتم کامنت ها رو جواب میدادم به کامنت شما که رسید بچه ها آماده شده بودند که برای صبحانه ببرمشون کنار ساحل و الان این کامنت رو در کنار دریا با ویوئی عالی براتون مینویسم در حالی که صدای امواج هنگام نوشتن به گوشم میرسه و دریا آرام و تمیزه خدا رو شکر و نسیم خنکی ازش به سمت ما میاد. و دیدم چه جالبه که شما از دریا گفتید و دوباره این کامنت از کنار ساحل و دریا براتون ارسال میشه و قانون دنیا همینه دوست عزیز که به هر چه توجه کنی از همون بیشتر و بیشتر دربافت میکنید. در پناه حق دوست عزیز
خدا رو شاکرم که باز مفتخر به دریافت کامنتی از خانواده دعزیز زمانی شدم و این بار چه افتخاری ازین بیشتر که دارم کامنت مادر این فرشته های نازنین رو جواب میدم.
فاطمه جان هر بار که کامنت یا پروفایل شما یا عزیزانتون رو میبینم برایم در ذهنم آینده یکه تربیت درست عباسمنشی تداعی می شود و من هر چقدر ازین بابت سپاسگزارتان باشم کم است!هر بار که شما و عزیزان دلتون رو میبینم این سخن استاد در ذهنم مرور میشه که هر کسی در هر کجا که هست، دقیقآ در جای درستشه! و من تحسینتون میکنم که خودتون و فرزندان نازنینتون رو هدایت کردید به سمت زیبائی های بیشتر و نعمت های بیشتر، درود بر شما
فاطمه جان هر چقدر که ما رشد میکنیم بیشتر میفهمیم و درک میکنیم که:
زندگی درک همین لحظه اکنون است.
زندگی لذت بردن از تک تک ثانیه هاست.
زندگی لذت بردن از همین داشته هاست.
و ما برای خوشبختی و خوشحالی به چیز زیادی نیاز نداریم!
ممنونم که با کامنتت برام یادآوری کردی که این حرفها رو بخودم بگم!
براتون بهترینها رو همراه عزیزانتون آرزو میکنم، در پناه حق
اسدالله عزیزم سلامی به وسعت قلب بزرگت و به طراوت انرژی سخنان گوهربارت
لذت بردم داداش گلم از کامنتت و احساس تغییر دیدگاهت ،انقدر خوب و با جزئیات نوشتی که منم حس کردم الان سرمو بچرخونم یه کوه گنده سر سبززززز پشت سرمه خیلی بهم لذت داد نوش جانت و گوارای وجودت
دوس داشتنی هستی و من این متن رو با قلبم برات نوشتم داداش گلم
داشتم برای خانم جوان مینوشتم دوست دارم بدونی این کامنت رو هم در همین شرایط دارم برات مینویسم پوریا جان
که دارم روی ماسه های ساحل پیاده روی میکنم و امواج زیبایی که پاها و نگاهم رو نوازش میدن و سمت دیگرم کوه های زیبا با جنگل های انبوه با مه و ابری که نصف کوههو در بر گرفته و نسیم خنک و آب ولرمی که هر لحظه میاد پوستم و نوازش میکنه و بر میگرده و کلی صدف زیبا با خودش بالا میاره مینویسم و اینقدر احساس خوبی دارم که از کامنت نوشتن و قدم زدن سیر نمیشم.
امیدوارم هر لحظه زندگیتون زیبایی باشه و احساس خوب . در پناه حق رفیق
و از اینکه رفتید نوشهر خیلی خوشحال شدم.منم پارسال رفتم نوشهر وای نوشهر هم دریاش زیبا و تمیزه هم لژ زنانه و مردانه شنا داره جداگانه(بهش میگن ساحل سیترا)
.هم جتگلهای فوق العاده ای داره جنگل سیسنگان
به به انقد زیباست که نگو
یادمه پارسال که ما رفتیم دو اتوبوس عراقی اومده بودند یه باند بزرگ تو جنگل سیسنگان گذاشته بودند و مرقصیدند .دو تا راننده اتوبوس ایرانی بودند چقد پول رو سرش شاباش کشیدن.خخخ
انقد اون لحظات خوش گذشت.انقد مردم عراق شاد بودند و لذت میبردن مام نظاره گر بودیم البته من طبق معمول بدنم قر داشت و آرام میرقصیدم
یه اقای عراقیم داشت ازم فیلم میگرفت داداشم نگاش کرد اونم دیگه فیلم نگرفتگفت شبیه آنخ ماهوعهگفتم بزار فیلمشو بگیره غیرت کوردیش گل کرد فردا پخشش میکنه ولی من برام مهم نبود خلاصه دیگه فیلم نگرفت ترسبد بنده خدا.
تفاوت مردم عراق و ایران تت اینه که چقد شادند و لذت میبرن وقتی میان اینجا بعدایرانیها میرن غمگینن.خخخخ
حتما یه سر برو نوشهر داداش چون الان 25 کیلومتری نوشهری
حتما دوباره از سفرت بنویس
لذت خوت بوعه له کنار دریا مه عاشق قابق سواری نام دریام و بالنم خخخ.حتما ای دف تجربه بالنیش کم چون تجربه نرم فقط قایق درم لذت بخشه
غروب فره قشنگه کنار دریا.خیلیش دوس درم طلوع بونم ولی فعلا نیمه انشالله در زمان خوی طلوع خداوندیش اونم
انشالله قشنگ ترین سفر زندگیتون باشه درکنار همسر و شینای عزیزت
الان که دارم کامنتتو جواب میدم در ساحلم و قدم زنان روی ماسه ها راه میرم و مینویسم و الانم خانمم اومد گفت بذار یعکس ازت بگیرم که شد چند عککس خخخ0000000000000
آزاده جان ساحل سیترا خیلی رفتم و آخرین بار هم پارسال بود که ویلامون 200-300 متریه اونجا بود و کلی بهمون خوش گذشت، الانم دقیقا خیلی نزدیکیم به پارک ساحلی و جنگلی سی سنگان، اگه آدرسی که در کامنت نوشتم رو سرچ کنید متوجه میشید.
ده مورد او عراقیه هم مه حق دیمه برایت چون داشتی تعریف ده کردی منیش غیرتی بیم خخخ ولی اشکال نداره مهم احساس خوب خودته و قری که ما کوردا بصورت پایلوت و اتوماتیک جز آپشن هامونه که با موزیک تک تک سلول هامون میرقصند بای قه لا بهت، ( این بای قه لا هم الان یادم افتاد پرسیده بودی معنیشو میشه همون احسنت و آفرین فارسی ولی این کجا و آن کجا خخخ)
کار خدا رو ببین که کامنت همه عزیزانی که از دریا گفتن رو توی دریا دارم میدم و روی این شن های و ماسه های ریز و امواج گرمی که میخوره به پاهام و کلی حال میده و صدف های زیبایی که ساحل میاره همه تقدیم نگاه زیبات و با آرزوی تجربه قشنگ این لحظات صدها برابر بیشتر و قشنگتر، همیشه لیوت وه خنه بو عزیز نازار یا حق
خداروصد هزار مرتبه شکر که حال دلت خوبه و ما رو هم شریک میکنی در این سفر
اینقدر قشنگ تعریف کردی که من تمام اون لحظات کنار دریا رو حس کردم حتی اون خنکی نسیم صبح رو ،متشکرم
اخه منم خیلی دلم دریاااااا میخواااااد
امروز صبح به لطف خدای مهربونم ساعت 5/30 دقیقه که بیدارشدم دیدم هوای شهر منم ابریه و بوی نم دریا میداد بخاطر رطوبت و بعد هم دیدن آبشار فایل و الان هم خوندن کامنت زیبای شما در کنار دریا
اقااااا من با چه زبونی بگم: دلم هوای دریااااا رو کرده
خدایا منو هدایت کن به دریااا
خدایا بازم شکرت که اینجا دوستانی مثل اسداله زرگوشی عزیزی دارم که موقع سفر به یاد ما هم هستن و برامون میگن
خدایااا هزاران بار شکر که اینقدر نگاه زیبا به اسداله عزیز دادی که از تک تک لحظاتش داره استفاده میکنه و لذت میبره
نوش جانتون و گوارای وجودتون این سفر هدایتی
راستی اولین بار بود که تنگه رازیانه میشنیدم چه اسم جالبی حتی بوی رازیانه رو هم حس کردم باید جای دیدنی باشه
خلاصه که خواستم بگم: در هوای دونفرتون منم با فاصله دارم میام(استیکر خنده)
کلی بهتون خوش بگذره
کلی زیبایی با قلبتون حس کنین که هر لحظه بگین : خدایا شکرت
اول بگم خدمتتون که این کامنت رو دارم در ساحل و هنگام پیاده روی روی ماسه های ساحل براتون مینویسم و امواجی که هر لحظه از ساحل میان و تا مچ پاهایم نوازش می کنند و کلی صدف سفید رو با خودشون به ساحل میارند که خیلی زیباست. همه اینها تقدیم نگاه زیبات که خدا گفت برات بنویسم تا بتونی تصورش کنی و هدایت بشی به این زیبائی ها و قطعا هم همین اتفاق برایتان خواهد افتاد زیرا خداوند تقدیر کرد در این حس و حال جواب کامنتتون رو بدم و این نشانه ایه بر استجابت خواسته تون و اینکه افتخار دادین و در این هوای دونفره با کمی فاصله ما رو همراهی کردین، ان شاالله شما هم برای ما بزودی مینویسین و ما هم با کمی فاصله هوای دونفرتونو همراهی میکنیم خخخخ
تنگه رازیانه هم که گفتین واقعا در بهار فوق العاده زیباست و تصاویر هرگز نمی تونند زیبایی های خداوند رو منتقل کنند، ان شاالله در بهار همراه همسر عزیزتون تشریف بیارید شهر ما در خدمتتون باشیم، قول میدم از سفرتون پشیمون نشید خخخ
یارب هزار برابر این هوای عالی و این زیبائی ها و احساس خوب رو به زندگی عزیزانم تقدیم نما.یا حق
امروز صبح که بیدار شدم و به سایت سر زدم، چشمانم به کامنت زیبا و توحیدیت روشن شد و چنان انرژی و حال خوبی گرفتم که روز منو ساخت ممنونم رفیق، ممنونم خواهرم.
دیشب 13 تا پیام برام اومده بود و صبح با پیام شما شد 14 پیامی که پاسخ نداده بودم! چه نشونه خوبی! واسه همین تصمیم گرفتم بجای کامنت فایل جدید شروع کنم به جواب عزیزانم، با اینکه اولش تصمیم داشتم در کامنتم ازشون تشکر کنم ولی کامنتت نشونه ای بود که امروز روز جواب دادن به کامنته نه کامنت نوشتن! و خدا چنین قدرت و حال خوبی بهم داد که 14 کامنتو از صبح جواب دادم اونم با لذت و در بهترین حال ممکن و این را ممنون شما هستم.
دوست دارم حس و حال این کامنت که آخرین کامنت من قبل از رفتن از ساحل است رو تقدیم وجود عزیزت کنم و جایت را سبز نگه دارم در این فضا و لوکیشن زیبا
دارم روی ماسه های ساحل پیاده روی میکنم و امواج زیبایی که پاها و نگاهم رو نوازش میدن و سمت دیگرم کوه های زیبا با جنگل های انبوه و مه و ابری که نصف کو ه و در بر گرفته و نسیم خنک و آب ولرمی که هر لحظه میاد پوستم و نوازش میکنه و بر میگرده و کلی صدف زیبا با خودش بالا میاره مینویسم و نظاره گر بچه های کوچکی هستم غز جمله شینا که در حال خانه بازی با ماسه ها هستند و بندگانی که دارند پیاده روی می کنند یا سلفی میگیرند یا شنا می کنند در این ساحل خلوت و تمیز و زیبا و اینقدر احساس خوبی دارم که از کامنت نوشتن و قدم زدن سیر نمیشم.و آخرین کامنتو رو با همان انرژی اول صبح و با عشق تقدیمتون میکنم و امیدوارم این زیبائی ها بشینه به وجودتون و در اولین زمان و در بهترین مکان تجربه اش نمائید.یا حق
انقدر قشنگ نوشته بودی که الان حس میکنم منم روبروی دریای آبی بیکران و آسمان ی نموره ابری نشستم و کف پاهام داره شنهای ساحل رو لمس میکنه و دارم مینویسم برای تو دوست خوبی که در این سفر ما رو همراه بردی
این سفر برای شما و خانواده عزیزتون پر از برکت باشه
الان حس میکنم منم روبروی دریای آبی بیکران و آسمان ی نموره ابری نشستم و کف پاهام داره شنهای ساحل رو لمس میکنه
مریم عزیز این دقیقآ همون کاریه که ما برای تموم خواسته هامون باید انجامش بدیم.و این همون اصله جنسه، اصل قانونه
و جالبه بدونید دارم کامنتتون رو همزمان با پیاده روی در آب های ساحل و امواج زیبایی که پاها و نگاهم رو نوازش میدن و سمت دیگرم کوه های زیبا با جنگل های انبوه با مه و ابری که نصف کوههو در بر گرفته و نسیم خنک و آب ولرمی که هر لحظه میاد پوستم و نوازش میکنه و بر میگرده و کلی صدف زیبا با خودش بالا میاره مینویسم و اینقدر احساس خوبی دارم که از کامنت نوشتن و قدم زدن سیر نمیشم.
آرزوی بهترین تجربیات و بهترین احساساتو براتون دارم دوست عزیز، در پناه حق
امیدوارم صد ها برابر تمام چیزهایی رو که از توضیحات من تصور کردین رو در زندگیتون دریافت کنید و هدایت بشید به تجربه زیبائی ها و نعمت های بیشتر زیرا قانون بدون ختغییر خداوند همین است که به هر چه توجه کنیم از همان جنس بیشتر و بیشتر در زندگیمان دریافت خواهیم کرد.
خداررو شکر که حال دلتون خوبه وداری باخدا وباطبیعیت زیبای شمال حال میکنی ولذت میبری
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
آقا اسدالله نازنین اتفاقا ماهم دوهفته پیش مسافرت سه روزه ای به شمال داشتیم ودوشب درنوشهرخوابیدم به محض ورودمون به نوشهر باران شروع شد وبه گفته نوشهر های عزیز دقیقا ازهمان روزی که ماوارد شدیم ازصبحش
هواابری شده و باران شروع شد وخیلی خوش گذشت وکیف کردیم
خدا رو شکر که عزیزانم با دیدن سفرنامه خودشونم در سفر بوده اند و خداوند از نعمت ها و زیبائی هاش بهشون بخشیده ، نووووش جووونتون گوارای وجودتون
خدا رو شکر به واسطه همراهی عزیزانی مثل شما به ما هم خیلی خوش گذشته و الانم این کامنتو در ساحل و هنگام پیاده روی روی شن ها و قدم زدن در آب مینویسم و هوا هم عالیه. بهترینها رو براتون آرزو میکنم رفیق در پناه حق
لذت در کنار لذت جای بینظیری باشی و فایل های بی نظیر تری هم ببینید
نوش جنتون اون ویلای ساحلی بهارستان اون سوءیت های تمیز باحال روبه دریا با اتاق خواب رو به دریا با فوتبال دستی با بیلیارد
با اون بالکن رویایی اش که طلوع خورشید با خوردن چای محو زیبایی درخشندگی و اموار رنگی خورشید و انعکاسش روی دریا باشید
نوش جونتون قایق سواری دونفره و رکاب زدن و دست تکون دادن به همراهان و غش غش خندیدن
نوش جونتون قایق موتوری و تق تق پریدن تو هوا و پاشیدن آب دریا بهتون
نوش جونتون سکوت زیبای بهشتی کنار دریا وقتی نم نم باران دل و جانتون نوازش میکنه و دیدن یکی شدن قطره و دریا بس زیبا
نوش جونتون منظره های یکدست سرسبز بوی عطر تازگی و مه قله های کو ها
و هوای ابری و مه آلود
نوش جونتون آبشار های زیباو صدای خوردن به شدت آب به سنگ ها که اون ها رو صیقل داده
که همیشه با دیدنشون به خودم میگم مهسا باورای خرابت حتی به سختی این سنگ باشه
میتونه با آب دیده صیقلی بشه با مداومت و استمرار
نوش جونتون لذت کنار ساحل نسیتن و بدو بدو کردن آب برای رسیدن به شما
نوش جونتون دویدن تو ساحل و پاشیدن ماسه های نرم به بالا و حظ بردن
اون جنگل های انبوه یکریز درخت که وقتی پا میزاری با نگاه کردن به عظمتشون خودتو خیلی خیلی کوچیک میبینی وقتی چشاتو میبندی و صدای دارکوب روی درخت داد و جیغ و هورای مستی پرندگان میسنوی و نفس میکشی و نفس میکشی و ریه ها رو پر میکنی از اکسیژن تازه ای که ممدحیات و مفرح ذات است
نوش جونتون میرزاقاسمی باقلاقاتق و زیتون پرورده ترشک و لواشک و هر چه گوارای وجودتون کردین
درود بر شما که خطه زیباترین ها هستین استان زیبای ایلام
تنگه بینظیر رازیانه رو الان سرچ زدم دیدم خدایا با اون دشت های سرسبز با اون رودخونه و دریاچه اون صخره های سرسبز
خدایاااااااا لذت دیدن تمام این زیبایی ها یی مه استاد دیدن که دوست عزیزم در شمال کشور دیدن و زیبایی هایی که درشهر بی نظیر ایلام هست تقدیم من و تمامی بچه های فوق العاده سایت کن
چون همه مون لایقشیم هممون به جای دیدن عکس ها و کلیپ های اینستا اینجاییم تا لذت ببریم و تحسین کنیم یادگرفتیم بجای فرکانس حسرت تحسین به جای احساس بد شکرگزاری و به جای حواشی خودمون در این مدار آگاهی هاحفظ و پایدار کنیم
درود برشما تازه بعد سفرتون با دیدن عکساتون چه قندی تو دلتون آب میشه گوارای وجودتون
مهسا جان وقتی کامنتتون رو می خوندم همش برام سوال بود و متعجب بودم که شما مگه با ما بودین و ما نمی دونستیم؟!(استیکر تفکر و خنده اشک دار)
بعدش که به آخر کامنت رسیدم دیدم شما چقدر قدرت تخیل قوی و ذهن خلاقی داریم که اینقدر قشنگ زیبائی ها رو بیان کردید که برای همه ما قابل لمس بود و ازین بابت بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم.
قطعا این ذوق و نگاه زیبا و این فرکانستون شما را به سمت تجربه زیبائی ها و نعمت های بیشمار خداوند هدایت خواهد کرد.آرزو میکنم هر آنچه در دل دارید خداوند 1000 برابرش رو به شما ببخشد مهسای عزیز. برایتان بهترینها رو آرزو میکنم.یا حق
ودرود فراوان به همفرکانسیهای جانم در این سایت الهی
یه فایل دیگه و اشاره به یه اصل مهم که استاد این باور را در خودشون بوجود اووردن که به هر زیبایی هدایت میشن اینقدر خالصانه شکرگزاری میکنند که به زیباییهای بهتر هدایت میشن.
واین باور را در خودشون نهادینه کردن که از این زیباتر هم هست لذتشا ببرو از اعماق وجودش شکرشا به جابیار و خدا تو را هدایت میکنه به زیباییهای بهتر و باکیفیت تر
باز هم این کشور را باید تحسین کنم برای این ویزیتور سنتر که ما را هدایت میکنه برای دیدن زیباییهای بینظیر شهر ها و محله هاشون.
وارد یه تریل همه چی تموم میشیم
موسیقی که گوشنوازی میکنه، درختان انبوه سبز و کوه هایی پوشیده از سبزه و جنگل
این بار خدا مارا هدایت میکنه به این آبشار که سمت چپش کوه سخره ای تراشیده شده و سمت راستش دره ای که بسیار بسیار زیبا و آبشاری که این حجم آب را در هر لحظه دار به خودش میبینه و قطرات شبنم و بخاری که روی صورتمون میشینه و خنکای این منظره زیبا را برامون ملموستر میکنه.
چقدر تحسینتون میکنم استاد که با عشق دارید از این مادر و دختر از زوایای مختلف عکس میگیرید
و این نشون از صلح درونی شما با خودتون و با آدمهای اطرافتون داره
که به همه عشق میورزید
الهی شکر.
خدای من یه درس دیگه از استاد عشق
درگیر روزمرگی نشیم
از هر فرصتی استفاده کنیم و زیبایی ها راببینیم و تمرکز و فوکوس کنیم بهشون
میتونه دیدن یه گل و مناظر اطراف خونه و محلمون باشه
اینقدر با عشق داره استاد و مریم جام از این سنجاب کوچولوها فیلم میگیره و استاد با دیدن این پرنده های کوچیک خوشگل با اون نکتههای تیزشون
به وجد اومده که نشون میده در تمرکز به زیباییها ید طولانی داره و دیدن زیبایی و نعمتهای خداوند بر قلب ایشون حک شده و هر جا میرن با لذت هر چه بیشتر و با شکرگزاری فراوون این کارا انجام میدن.الله اکبر
چقدر این مردم مهربون و خوش برخورد هستند با انسانها و حیوانات که راحت دارن با فاصله چند متری بدون اینکه فرار کنن دارن لذت خوردن را تجربه میکنن و کسانی که اومدن هم با مشاهده اونها حال خوشی بهشون دست میده.
واقعا قابل تحسینه
فکر میکنم استاد اسم این پرنده ها طرقه هست که
20 نوع صدا از خودشون در میارن و بسیار زیبا میخونن.
بچه های بلا حرف مریم جان را گوش دادن و یه مغز انداختن پایین و سنجابها هم دمشون به نشانه تشکر تکون دادن.
به قول استاد خدا چه طرح و رنگی به بدن این سنجاب کوچولوها کشیده.الله اکبر
چقدر این سیستم سطل زباله به تمیزی شهر و پارها و تریلها کمک میکنه واقعا قابل تحسینه که جایی بری که هیچ گونه اشعال و زباله ای نباشه ،به این شکل دارن از طبیعت محافطت میکنند و تقدیر و تشکرشون را اینگونه به مناظر زیبا ابراز میکنن..
وای خدا این کوچولو چه ناز خوابیده و با اون تجملاتی که داره ،کیفشا میبره.
بازم مث همیشه تشکر و قدردانیمونا از درون بچه ابراز میکنیم که به طرز حرفه ای داره برامون این زیباییها را به تصویر میکشه واین تصاویر حیرت انگیزه بهمون هدیه میده.دمت گرم درون ،عشقی
الهی شکر.
استاد عزیز یه بار دیگه شما با گرفتن این فایل از اعماق وجودتون این فرکانس و درس را برای من فرستادید که
*آقاجان
آقاجان
دوست عزیز
دوست عزیز
که داری رو خودت کار میکنی
نمیخواد یه دفعه از پله اول شروع کنی بپری پله 100 ام
مهاجرات کنی درحال که تکاملی را طی نکردی
شغلی را راه اندازی کنی که تکاملش را طی نکردی
از همون جایی که هستی تمرکز و توجهت را بزار روزیباییها ی
محله ای که توش زندگی میکنی
پارکی که سر کوچه که داری
گلدونی که تو خونه داری
درختی که تو باغچه داری
پرنده ای که صبح پشت پنجره داره برات میخونه
تو لاجرم هدایت میشی به زیباییهای بهتر
تو لاجرم هدایت میشی به شغل بهتر
تو لاجرم هدایت میشی به انسانهای با فرکانس بالاتر
تولاجرم هدایت میشی به شهر و محله بهتر
تو لاجرم هدایت میشی به لذت بردن بیشتر
تو لاجرم هدایت میشی به ندیدن و مواجه نشدن با انسانهای سطح پایین تر و مدار پایین تر
تو آسون میشی به اسونیها
تو لاجرم هدایت میشی درآغوش خودش لذت بردن
تو لاجرم هدایت میشی به سرزمین بهتر
سرزمینی که بیشترین انسانهای توحیدی را داره
سرزمینی که بیشترین انسانهایی راداره ه مهاجرت کردن و بر ترسهاشون غلبه کردن و با خودشون در صلحن
سرزمینی که شعار اصلیش میشه
in god we trust
ما به خدا ایمان و اعتماد داریم
اینا در عمل اثبات کردن و نه در حرف
درپایان سپاس فراوان دارم از استاد عشق و مریم شایسته همراه و همدل عزیزشون و
دوستان بینظیر که خیلی باهشون انس گرفتم.
عشق و قلب فراوان و لبریز از احساسبندگی ناب الهی تقدیم تک تکتون
دقیقا نکته ریز همین هست که میگی وقتی ما به احساس رضایت برسیم وقتی ما حتی تمرین ها را انجام بدیم به دلیل خانه بزرگتر ، مسافرت بهتر ، حساب بانکی بیشتر ، ماشین بهتر ، شغل بهتر ، معشوقه زیبا دقیقا داریم دوور میشیم
کل هدف ما فقط و فقط باید احساس بهتر باشه این احساس بهتر بقول شما تو پارک سر کوچه رفتن میتونه باشه
من روزی دو بار میرمتوپارکهای زیبای شهر خودمون اصفهان و باورت نمیشه چقدر لذت میبرم انگار در خود سویس هستم جالبه هر چند وقت یک بار با اینکه سالهاست اینجا زندگی میکنم هدایت میشم به یک فضای دنج تو یک پارک بهتر تمیز تر چمن های پرپشت تر برگ درختان بیشتر الهی شکر منم برای خودم هر هفته جمعه ها یکی از کافه های زیبای شهرمون انتخاب میکنم و خودم را و اگر پسرم هم باشه دوتایی و اگر نباشه تنهایی مهمان میکنم به یک قهوه دبش و عکس خودمون را میگیرم و یک شماره بالا سرش میزنم و میزارم با عشق توپیج اینستاگرامم نمیتونم دور امریکا را الان بگردم کهنمیتونم دور اروپا را بگردم که الان ولی میتونم دور کافه های شهر خودم را بگردم و همونحسی را داشته باشم که تکتکشهر های حهان را دارم میگردم الهی شکر و باورت نمیشه تا الان فککنم 115 تا کافه رفتم یکی از یکی زیبا تر واتفاقا تازه گی ها همش هدایت میشم به همونمدل کافه هایی روباز و حیاط دار دلنواز کههمیشهدوست داشتم خدایا شکررررت سپاسگزارم از لطف خدا
خیلی وقت قبلا تمرکز گذاشته بودم روی خواسته ها ولی ارام ارام درک کردم که این که تو چقدر تلاش میکنی برای خواسته هات مهمنیست حتی اگر تلاشت با همین تمرین های استادم باشه بازم داری دور میشی هدف فقط باید احساس خوب باشه بقول شما و استاد ، لاجرم ایجاد میشه همه چیز نیازی به داد فریاد زدن ما به هر روشی نیست وقتی ما احساس رضایت و سپاسگزاری داشته باشیم از هرچی که الان داریم واقعا لذت میبریم اونوقته که احساس میکنیم همین شهر خودمون هم سویسه همین مردم شهر خودمون هم بهترین مردم هستن وقتی توپارک میبینم که خانواده های 20 نفره با عشق دور یک سفره جمع شدن و با لذت دارن خوراکی های مختصر خودشان را میخورن چقدر لذت میبرم چقدر ذوق میکنم چقدر تحسینشو ن میکنم دوست دارم برم بهشون بگم خیلی صفا دارید دمتون گرم وقتی با عشق میشینم بچه هایی که تو پارک های بازی بازی میکنند را میبینم و اینکه اونها در لحظه حال هستن وقتی نوجوان ها که گرم بازی فریزبی هستن همه اینها احساسم عالی میکنه وتحسینشون میکنم بله ماهم داریم همینجا داریم سر کوچه خودمون هم داریم کافیه فقط چشمانمان را باز کنیم وسپاسگزار باشیم اون وقت میبینیم همین شغل خودم هم بهترین شغل دنیا است همین پسر 11 ساله خودم هم عزیز دلم هست و منم وقتی بهم میگه عاشقتم میگم «منم» نیازی نیست حتما یکمعشوقه دلبر کنارت باشه نه وقتی تو به پسرت هم عشق نثار کنیو ازوجودش لذت ببری اونمعشوقه دلبر هم لاجرم میاد ولی من از همین شرایطم هم راضی هستم الهی شکر
همین ماشین 206 مدل 92 خودت هم لامبورگینیوپورش وبنز هست
همین حساب بانکی کوچیکترا حسابی میبینی به وسعت همه بانکهاوذخایر دلاری جهان
وقتی احساس خوب دارم وقتی حس میکنم عظیم ترین قدرت جهان حمایتم و هدایتم وحفاظتم میکنه برام کافیه
الیس الله بکاف عبده !!! ایا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟
قطعا هست !
سالها دل طلب جام جماز ما میکرد انچه خودداشت ز بیگانه تمنا میکرد
قطعا اگر استاد هم فیلمی داشت از زمانی که در خیابان های بندر عباس راه میرفت همینقدر ذوق میکرد همین قدر بذت میبرد که الان داره میبره از سنجاب ها
وقتی شما لذت میبری از هر چیزیوهرمکانی شما به حالت شناور در میایی به خالت بی وزنی درمیایی و اونوقت اجازه درونی صادر میکنی کهخدا تو را به لذت های بیشتر به اسانی ببره قانونش اینه
ما همه چی داریم در همین شهر ودیار زیبای خودمون در همین خانه خودمون در همین خانواده خودمون
بهترشم میاد بقول شما لاجرممیاد ولی من از همه همینهایی هم که دارم راضی و خشنودم الهی شکر خدای شکرت بایت تکتک نعمت هام
ممنونم از شما دوست عزیز که باعثشدی بازهم بیاد بیارم غرق در ثروت ونعمت هستم الهی شکر
و هم چنین از آیه های زیبا و نوید بخشی که در ابتدای کامنت بیان کردین
از شما سپاسگزارم و تحسینتون می کنم برای نتایج خوبتون و همراهی همسرتون در این مسیر
ممنونم که این درس مهم از استاد رو برای خودتون و ما یادآوری کردین که درگیر روزمرگی نشیم از هر فرصتی استفاده کنیم و زیباییها رو ببینیم و تمرکز و فوکوس کنیم بهشون
که تمرکز بر دیدن زیباییها و سپاسگزاری بخاطر اونها مدارمونو بالاتر میبره و هرچی مدارمون بالاتر بره بیشتر به خواسته هامون می رسیم
از شما سپاسگزارم و بهترین نعمتها و برکتها رو از خدای مهربان براتون درخواست می کنم
چقدر قشنگ از زیبایی ها گفتی ( صحرا یا چشمان قلبی فراوان )
مگر میشود در این سفر باشیم و طور دیگری نگاه کنیم!!!
مگر میشود اهل طبیعت و کوه باشیم و به منبع وصل نباشیم
دیروز در دل طبیعت کوههای اطراف تهران بودم ، اولین ورودی دیدن این قسمت و بعد خدای من رفتن در دل خود سریال…
ما با پلن اینکه تا ظهر برمیگردیم رفتیم ولی پلن خدا چیز دیگری بود ، او مارو از دل طبیعت و هوای عالی کوهستان از زبان یکی از دستان فوق العاده اش که انسان ثروتمند ، صادق ، درستکار و بخشنده و هنرمندی بین المللی بود به جنگل زیبا و چشمه ای روان (کارا) ، کنار بچه هایی که شب مانی داشتند هدایت شدیم…
به یاد شما که دوست کوهنورد که همشهری هم هستیم و دیگر همسفرانم بودم….
خدای من وصل شدن به طبیعت اصلا قابل توصیف نیست………
خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت
ممنون برای نوشته ی زیبا و قابل تأملت
ممنون برای حضور ارزشمندت در این جهان هستی و این سایت توحیدی
ممنون که إنقدر زیبا ، قانون ساده خداوند رو برایم یادآور شدی…
قانون زیبای تکامل و ارتباطش با اسون شدن ما برای آسونی ها
نمیخواد یه دفعه از پله اول شروع کنی بپری پله 100 ام
مهاجرت کنی درحال که تکاملی را طی نکردی
شغلی را راه اندازی کنی که تکاملش را طی نکردی
یادآور شدی صحبت استاد رو در قسمت 137 زندگی در بهشت :
تکامل به معنای زمان بیشتر نیست بلکه به معنای تجربه های سریعتر هست
هر بار ی ذره از محیط امنت بیا بیرون
هر بار ی ذره کار رو برای خودت سخت تر کن و اگر پشت سر هم و پیوسته عمل کنی به قول خانم شایسته عزیز: آنقدر اتفاقات سریع و پشت سر هم میافته که وقت نمیکنی به ترسات فکر کنی
وقتی زیبا اندیشی رو تمرین میکنیم که بشود عادت روزانه مون از همون جایی که هستیم تمرکز و توجه را بزاریم روزیباییها ی
محله ای که توش زندگی میکنیم
پارکی که سر کوچه که داریم
گلدونی که تو خونه داریم
درختی که تو باغچه داریم
پرنده ای که صبح پشت پنجره داره برامون میخونه
وقتی صحرا متعهد باشد که در برداشتن قدم های مورچه ای استمرار داشته باشد
بعد چه اتفاقی می افته:
لاجرم هدایت میشود به زیباییهای بهتر
لاجرم هدایت میشود به شغل بهتر
لاجرم هدایت میشود به انسانهای با فرکانس بالاتر
لاجرم هدایت میشود به شهر و محله بهتر
لاجرم هدایت میشود به لذت بردن های بیشتر
لاجرم هدایت میشود به ندیدن و مواجه نشدن با انسانهای سطح پایین تر و مدار پایین تر
لاجرم هدایت میشود درآغوش خودش لذت بردن
لاجرم هدایت میشود به سرزمین بهتر
سرزمینی که بیشترین انسانهای توحیدی را داره
سرزمینی که بیشترین انسانهایی راداره که مهاجرت کردن و بر ترسهاشون غلبه کردن و با خودشون در صلحن
سرزمینی که شعار اصلیش میشه
in god we trust
ما به خدا ایمان و اعتماد داریم
خدای خوبم :
من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
خدای خوبم :
منو هدایت کن به مسیر درست ، آدمای درست با باورهای درست
خدای خوبم :
من به هر خیری از جانب تو فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیر هستم.
رسول عزیز خیلی خیلی ممنون هستم برای این ردپای قابل تأمل ، تلنگری بود برای صحرای عجول که داره تلاش میکنه بندگی خدا رو کنه تا از بندهای شیطان رها شود.
چقدر هشدارها و پندهای بدیهی آخرش را دوست داشتم! چیزهایی که هزار بار دیگر هم بشنوم، برایم تازگی دارد.
بهترین خاطرات کودکی من، مال زمانیه که تابستونها بابام مارو برمیداشت و میبرد اصفهان، از صبح تا شب توی پارک حاشیه ای زاینده رود میگشتیم و کیف میکردیم تا شب که میرفتیم هتل یا مسافرخانه و از ذوقمان تا صبح خواب غرش آرام رودخانه را میدیدیم.
خیلی ممنونم ازتون برای این آیات قشنگی که اول کامنتتون آوردین چقدر لذت بخش بود چقدر قشنگ بود دلم میخواد بارها و بارها بخونمشون انگار الان بهتر درکشون میکنم با اینکه الان بار اولی نیست که میخونمشون
چقدر آخه زیبا این قسمت رو توضیح دادین هر نکته مثبت این فیلم رو اینقدر خوب توصیف کردین که زیباییش صد برابر بیشتر شد و حسش هزار برابر واقعی تر برای من
خدارو هزاران بار شکر میکنم برای وجود دوستانی مثل شماکه اینقدر کامنت های خوشگلی میزارن و اینقدر حس خوب رو به اشتراک میزارن
از خدا براتون سلامتی و ثروت و شادی و خوشبختی زیاااااااد میخوام انشاالله که همیشه در مسیر رسیدن به خواسته هاتون باشید از همون مسیر سوت زنان که فقط و فقط لذت ببرید ازش
اول میخواستم کامنتها رو بخونم و این احساس ناب رو از نوشتههای بچهها دریافت کنم و وجودم رو سیراب کنم اما وقتی که کامنت تو رو خوندم نتونستم هیچی ننویسم و حرفی نزنم چقدر قشنگ نوشته حاجی چقدر زیبا با قلبت نوشته بودی.
درسته که من این فایل رو خیلی با دقت دیده بودم و در موردش هم توی دفترم نوشته بودم هم کامنت نوشته بودم اما وقتی که توجه و دید تو رو به فایل خوندم
باورت نمیشه یه احساسم چند برابر خوب شد و خدا میدونه که چه فرکانسهایی رو ارسال کردم
ممنونم که از خودت رد پا میزاری و باعث میشی که بقیه احساسات قویتری رو تجربه کنند
یکی از بچههای سایت یه جملهای رو به من گفت که خیلی خوشم اومد و دلم میخواد احساس ناب حاصل از این جمله رو به بقیه هم انتقال بدم
سلام خدمت دوست عزیز و بنده خوب خدا ، خیلی کامنتتون عالی بود ممنونم بخاطر احساس خوبتون را با کامنت با ما به اشتراک گذاشتید ، با جملات زیبایی که نوشتید معلومه از دل هر چیزی زیبایی پیدا میکنید
از این جمله خیلی لذت بردم :
از همون جایی که هستی تمرکز و توجهت را بزار روزیباییها ی
محله ای که توش زندگی میکنی
پارکی که سر کوچه که داری
گلدونی که تو خونه داری
درختی که تو باغچه داری
پرنده ای که صبح پشت پنجره داره برات میخونه
چون خودم هر روز صبح از درخت توی حیاطمون که خودم کاشتم و الان 10 سالشه و تنومند و پر بار از میوه هست تشکر میکنم و بهش میرسم و به گلدون های توی خونه ام و پرنده های عزیزم و دستگاه خوب اسپرسو سازم و خلاصه هر چی را که دارم که خداوند به من هدیه داده ازشون تشکر و قدر دانی میکنم و بعد روزم را شروع می کنم.
سلام و درود بر رسول دوست داشتنی دوست توحیدی و خدایی من
از شما ممنونم از این آیههای قرآن که با فایل مربوط بود برای ما نوشتی و حس و حال خوبی از کامنت شما دریافت کردم
کامنت شما چقدر فوق العاده و قابل تحسین است از شما سپاسگزارم بابت این درک و نگاهتون نسبت به زیباییها چقدر رنگ و حال قشنگی به آدم دست میدهد تو بهترینها هستی در نوع خودت
هر کجای کره خاکی که باشی امیدوارم در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشی انشاالله
سلام دوست خوبم،خیلی ممنونم بابت این کامنت فوقالعادهت.چقدر خوندن این مطالب زیبا و روحانی بعداز تماشای این فایل خیلی قشنگ و دیدنی،چسبید.
الحق و الانصاف بهجا و موجز نکات ارزندهایی رو نوشتید،برای من که خیلی آموزنده و راهنما بود.
کامنت شما حکم زیرنویس فایل استاد رو برایم داشت.انگار این فایل زیبا و دیدنی با متن شما کامل گردید.
ازشما ممنون و سپاسگذارم و برای شما و استاد عشق(به قول شما)وهمینطور مریم خانم شایسته و کلیهی هم خانوادهایی های عزیز این سایت موفق آرزوی سلامتی شادی ثروت و سعادت در دنیا وآخرت دارم.
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته و همه ی دوستان گلم.
امروز صبح سر ایستگاه منتظر سرویس بودم، هوا فکنننم 80%رطوبت بود، جوری که دقققیقا انگار تو حمام بودیم.
به یکی از همکارام که اومده بود سر ایستگاه گفتم، درسته شرجیه ولی خداروشکر که باد میاد و گرنه نمیتونستم نفس بکشیم، اونم گفت آره
گفتم خداروشکر امسال تابستون بدی نداشتیم خوب بود، پارسال هم زمستون خوبی داشتیم خوب بارون زد،
این همکار همیشه شاکی از همه چیز، حتی از زیپ شلوارش، گفت چی بگم والا میگن امسال از برج 8 زمستون شدیدی داریم هرچند اینجا من زمستون نداریم، دوباره گفت از بس که هوا خوبه این لعنتی سرویس هم دیر اومد امروز(حالا سرویس 1 دقیقه دیر اومده بود!)
حالا من کجا بودم!؟
غرق شده بودم تو بادی که میخورد تو صورتم و محو تماشای ابرایی بودم که باد خیلی خیلی سریع داشت جابجاشون میکرد و آیه ی قرآن رو بهم گفت( که ما توسط باد، ابرها را میپراکنیم و توسط آن باران فرو میفرستیم و عده ای را شادمان و عده ای را غمگین میکنیم) و کیف میکردم.
حالا چرا این اتفاقی که ساعت 6 صبح افتاد رو گفتم!؟
میخوام بگم باااید اتفاقات و شرایط زندگی و من و همکارم متفاوت باشه
خدایی که خودش رو عادل خطاب و معرفی کرده مگه میشه کسی مثله من که شکر نعمت و این باد رو بجا میارم با همکارم که شاکیه و ناشکره یکی باشه!؟
نه به هیچ وجه اینجوری نیست
این آقایی که با عشقش داره زیبایی های خدارو میبینه قطعا شکرگزار خدا بوده
اصلاً من به یه چیزی دقت کردم تو این فایل ها که فکنم خوده استاد هم بهش فکر نکرده!
میدونین تفاوت نیمار و استاد توی چیه!؟
اگه بخوایم از نظر ثروت، شهرت، سن، امکانات رفاهی و… استاد و نیمار رو مقایسه کنیم قطعا تو این آیتم ها نیمار از استاد بالاتره.
نیمار تو قرادادش با تیم عربستانی یک جت شخصی، یک عمارت با تمامه خدمه و امکانات رفاهی رو بهش دادن
حالا این چیزیه که خواستهی نیمار بوده
و اون چیزی هم که استاد داره خواسته ی خودش بوده اما!!
نکته ی ریز قضیه اینجاست!
چرا استاد قلبش اینقدر شیفته ی طبیعته!؟
چرا انقدر دیییوانه ی مرغ و خروسه و جوجه است!؟
چرا چشاش چارتا میشه وقتی یه سنجاب رو میبینه!؟
چرا قدرت تسلط به پاهاش رو از دست میده وقتی ابهت آبشار و کوه رو میبینه و پاهاش میکشوننش سمته آبشار!؟
دلیلش اینه که این آقا با تمااااامه وجودش فقط دنبال 1 چیز بود، اونم احساس آرامش و احساس خوشبختی عمیق!
و احساس آرامش و خوشبختی عمیق هیییییچ جایی نیست، مگر جاهایی که تو رو یاد خدا بندازه
حالا این جاهه ممکنه آغوش همسرت باشه و وقتی که از بودن کنارش ققققلبت احساس خوشبختی میکنه همون لحظه تو ذهنت یاده این آیه میوفتی که خدا میگه (و از نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند)
حالا اگه من بیام اون لذته بودن کنار همسرم رو مدیونه همسرم باشم، کار خراب میشه، این یعنی پا گذاشتن روی دمه خدا، این یعنی چیزی که خدا باااااارها تو قرآن با این جمله بهش اشاره کرده(حرمت خدا را نگه دارید)
این یعنی شرک
حالا برگردیم به ادامه ی اون سوال!؟
چرا استاد اینقدر قلبش شیفته ی طبیعت، و مرغ و خروسه!؟
بنظر من دلیلس اینه که توی طبیعت میشه خدار و خیییییلی خیییییییییییلی واضح دید!
توی مرگ و میر حیوانات، توی زرد شدنه درختا و دوباره سبز شدنش، اشاره به زنده شدنه مردگان توی ابر ها، توی نظم چرخش خورشید و ماه، توی ابهت و عظمت کوه ها، توی یک پارچگی آسمون، توی دیدنه ستاره ها که اون چیه که اون بالا همینجوری وایساده، توی بادی که حسش میکنی، تاثیرش رو میبینی که داره برگ هارو تکون میده اما خودش رو نمیبینی، و در یک کلام!
در طبیعت میشه مهمترین قانونه خدا رو فهمید!
اونم اینکه بزرگترین رویدارد ها به ساده ترین شکل ممکن اتفاق میوفته!
شما به چرخه ی تبخیر آب دریا توسط نور خورشید،تبدیل شدنه اون به ابر، جابجایی ابرها توسط باد و رفتن به سرزمین های دیگه، و بارش باران فکر کنید ببینید چقدر ساده است!؟
یا تسویه ی هوا توسط درخت!!!
با تکامل رشد گیاهان
و صصصد ها هزار پیام و الهام که میشه از طبیعت گرفت!
و بااارها قرآن در مورد درس گرفتن از چرخش طبیعت با ما صحبت کرده.
حالا برگردیم به خواسته ی استاد عباسمنش
(احساس آرامش، خوشبختی محض، خداشناسی)
حالا این احساسات رو کجا میشه بدستش آورد
(تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد)
یاد خدارو کجا ها میشه عمیق احساسش کرد!؟
(طبیعتی که آفریده دسته خداونده و میشه قدرت، محبت، آگاه بودن، عادل بودن و… خدارو در طبیعت دید)
اصلاً هر جای قرآن رو نگاه کنی، از طبیعت گفته
از رعد و برق، که هر که را بخواهیم با رعد و برق آسیب میزنیم
از کوه ها که ما کوه ها را مانند میخ هایی در زمین قرار دادیم که زمین سما را نلرزاند
از باران، که گفته عده ای را شادمان میکنیم
از نظم چرخش خورشید و ماه که گفته برای حساب سال در گردشی منظم اند
از دریا که گفته مروارید و… برای زینت استخراج کنید
سوره ی حدید در مورد آهن که میشه باهاش تجارت کنید
در مورد درخت و باد و…
حالا بهترین جا برای دیدنه خداوند طبیعته،
البته نه هر چشمی!
بخاطر همینه که شاعر میگه
(برگ درختان سبز، در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار)
بنظر من خوشبختی حقیقی، در ارتباط با خدا بودنه،
و خدت و میشه توی اون عظمت کوه دید، برای همینه که ما هیییچوقت از دیدنه طبیعت سیر نمیشیم و نمیگیم عه، دوباره گل و صدای موج دریا!!!
ولی شاید در مورد ماشین، خونه، طلا، شغل، آدمای اطراف، و یا هر شی دیگه کم کم خسته بشیم مگر در 1 صورت!
در صورتی که اون شی یا اون چیز رو از خدا بدونیم و با دیدنش یاده خدا بیوفتیم!
من نیمدونم یکی مثله نیمار،وقتی که توی عمارت خودش و یا جت شخصی اش داره لذت میبره، احساس خوشبختی عمیق میکنه یا نه، اما واقعیتش سخته برام باور اینکه اون لذت و خوشبختی واقعی که استاد داره رو اون تجربه کنه، چون میبینم استاد حتی 1 بارم سراغ حواشی نرفته اما امثال نیمار و… خیلی خیییییلی از روزای عمرشون رو درگیر حواشی بودن برای همینه که این دسته افراد رو میارن به حاشیه ها و چیزایی که اگن احساس لمس عشششقه رو به دنبال نداره، وگرنه جناب عباسمنش جت شخصی که چه عرض کنم میتونه فرودگاهش رو بخره
(خدایا این جمله ها کجا بودن، من خو نمیخواستم اصن کامنت بنویسم روی این فایل!
عجب!!!
حالا تکلیف من چیه، این وسط!
اصلاً گیریم استاد امام زمان، استاد حضرت موسی خو به منچه!؟
سهم من از موفقیت این شخص چیه!؟
اینکه بشینم از دور فقط واسش دست بزنم یا به مسیرش ایمان بیارم و منم 1 سال متعهد بدور از دیدنه شرایط کنونی ام ادامه بدم!؟
من وقتی این صحنه ها رو میبینم، این روابط عاشقانه سالم، در نهایت ادب و احترام، طبیعت بکر، سوپرایز شدن توسط طبیعت، هیجان دیوانه وار و بی اختیار و تند تند راه رفتن برای دیدنه آبشار و این همه زیبایی و لذت و در یک کلام، احساس خوشبختی محض رو میبینم، یه نگاه به خودم میکنم میبینم من واقعاااا دلیلی نداره که این لذت ها رو تجربه نکنم!!!
من هم لیاقت لمس همچین احساسی رو دارم!
من هم لیاقت دیدنه همچین زیبایی هایی رو دارم!
واقعا چند درصد از مردم جهان این مسیری که من میرم رو جرأت رفتنش رو دارن!
همه از ترس هاشون فرار میکنن و چشم بند میزارن رو چشم هاشون که ترسهاشون رو نبینن، برعکس من دنبال ترسام میدوم و اونا از من فرار میکنن!
چند درصد از مردمه دنیا حاظرن ییییک دونه از ایرادات شخصیتی خودشون رو بپذیرن!!!
اصن بیخیال اینکه بخوان ایرادای شخصیتشون رو برطرف کنن، اینو ولش کن
چند درصد حاظرن ایراداتشون رو بپذیرین!
من علاوه بر اینکه در نهایت افتادگی و خضوع ایرادات خودم رو پذیرفتم، از اونور هم دارم هرررر لحظه کار میکنم برای برطرف کردنه ایرادات شخصیتیم و میبینم که دارم بهتر و بهتر میشم
درسته بعضی وقتا خارج میزنم، نا امید میشم، اما مهم نیست مهم اینه که دارم بهذقورت پیوسته ادامه میدم و ادامه میدم.
چند درصد از مردم جرأت اینو دارن که مسیری برعکس 99% آبا و اجداد و جامعه ی اطرافشون رو برن!؟
من میبینم خیییییلی از رفتارام بر عکس تمامه جامعه است، همون جامعه ای که اول مسیر مسخره ام میکنن ولی بعدش از تهه دل میگن خوشبحالت کاشکی منم جای تو بودم
چند درصد از جامعه میتونه جلوی رفتاری از خودش بگیره که شده جزئی از شخصیتش!؟
میتونه دره دهنشو ببنده وقتی به یه تضاد میخوره!
من واااقعا سکوت میکنم اگه جایی ببینم نا زیباییه!
و لیاقتم تجربه ی زندگیه که الان استاد داره
فققققط باید 1 چیز رو حفظ کنم!
ادامه دادن، پای تعهد خودم موندن، مخصوصاً تو روزایی که هیچ نوری دیده نمیشه از رسیدن به هدف. خواسته، مثله این روزایی که دارم.
من نبوده دست دراز کنم جلوی خدا و دسن خالی برگردم
نبوده از این مسیر استفاده کنم و نتیجه نگیرم
من نبوده فققققط و فققققط تمرکزم روی سمته خودم باشه و سمته مقابلم تغییر نکنه!
نبوده که خلاف روش های که دیگران برای تغییر زندگیشون عمل کنم، و نتیجه نگیرم
برای همین ادامه میدم
ادامه میدم
به حرمت آرزوهام ادامه میدم
آرزوی موفقیت برای همه ی شما عزیزای دلم که شرمندهی کامنتهای محبت آمیزتون هستم که بعلت زیاد بودن نمیتونم تک تک لطفت گ محبتتون رو پاسخ بدم.
خداروشکر میکنم بابت این کامنت فوق العاده ای ک خدا روزی من کرد
چه نکته ای فوق العاده ای متوجه شدم خدااای من
تاحالا اصلا بهش فکر نکرده بودم
والبته ک درمدار دریافتش نبودم والان خداروشکر
خداروصدهزاررر مرتبه شکر متوجه شدم
این نشون میده مدارم تغییر کرده و رشد کردم
چ حس خوبی گرفتم آخیششش:))
اینجا ک فرمودین:
چرا استاد قلبش اینقدر شیفته ی طبیعته!؟
چرا انقدر دیییوانه ی مرغ و خروسه و جوجه است!؟
چرا چشاش چارتا میشه وقتی یه سنجاب رو میبینه!؟
چرا قدرت تسلط به پاهاش رو از دست میده وقتی ابهت آبشار و کوه رو میبینه و پاهاش میکشوننش سمته آبشار!؟
دلیلش اینه که این آقا با تمااااامه وجودش فقط دنبال 1 چیز بود، اونم احساس آرامش و احساس خوشبختی عمیق!
و احساس آرامش و خوشبختی عمیق هیییییچ جایی نیست، مگر جاهایی که تو رو یاد خدا بندازه
حالا این جاهه ممکنه آغوش همسرت باشه و وقتی که از بودن کنارش ققققلبت احساس خوشبختی میکنه همون لحظه تو ذهنت یاده این آیه میوفتی که خدا میگه (و از نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند)
حالا اگه من بیام اون لذته بودن کنار همسرم رو مدیونه همسرم باشم، کار خراب میشه، این یعنی پا گذاشتن روی دمه خدا، این یعنی چیزی که خدا باااااارها تو قرآن با این جمله بهش اشاره کرده(حرمت خدا را نگه دارید)
این یعنی شرک
چقد قشنگ ریشه یابی کردین این شریک و الله اکبر
چقد همین آگاهی میتونه زندگی آدمو زیباتر و شیرین تر کنه
اینجا ک گفتین:
حالا اگه من بیام اون لذته بودن کنار همسرم رو مدیونه همسرم باشم، کار خراب میشه، این یعنی پا گذاشتن روی دمه خدا، این یعنی چیزی که خدا باااااارها تو قرآن با این جمله بهش اشاره کرده(حرمت خدا را نگه دارید)
این یعنی شرک
چقد زیبا اشاره کردین ب روند تکامل و نشونه های خدا تو طبیعت
و اینکه میشه خدا رو لمس کرد وآثارش و دید
و واقعا الا بذکر الله تطمئن القلوب است
من تو تابستان های گذشته ی عمرم همیشه از گرمی هوا گله و شکایت میکردم
ولی امسال تابستون هر وقت ک حسم رفت ک بد بشه و ذهنم شروع کنه جولان دادن
ب خودم میگفتم ببین زکیه
عظمت الله و چطور یک فصل مث زمستان و پاییز هواخنکه و زمین سرسبز و نمناک هست و زمین داره انگار نفس میکشه
و ی فصل هم مث تابستان اینقد گرم میشه این نشونه قدرت الله است
ک زمین سیاه و خشک میشه و باد ها موقع تغییر فصل با چه قدرتی هوا رو جابه جا میکنن
این نشونه ی قدرت و عظمت خداست واقعا
و چقد امسال تابستان هوا خیلی بهتر از سال گذشته بود برام
چراااا
چون زاویه دیدم و تغییر دادم چن احساسم و خوب کردم و واقعا همه هم میگفتن امسال تابستان خیلی بهتر بود
و باز ب تایم روز و شب دقت میکردم ک چطور زمستان ها هوا اینقدر زود تاریک میشه و تایم روز کمتره و برعکس شب بلند تر میشه
از پدرم اینو پرسیدم گفتن ک این همه تغییرات بخاطر اینه ک روزی یک دقیقه از روز کم میشه و ب شب اضافه میشه و تو تابستان برعکسه
حالا دقیق نمیدونم چقد درسته ولی حسم تاییدش کرد
و چیزی ک متوجه شدم گردش ماه و خورشید
و روز وشب هم داره روندش وخیلی آرام طی میکنه
چون قانون تکامل همینه
هیچ وقت یهو بارون شروع نمیشه
حتما باید مراحل قبلش طی بشه
تبخیر آب و تشکیل ابر جابه جا شدن ابرها و..
وبعد باران رحمت الهی میباره
الهی صدهزارر بار شکرت بابت این اگاهی های ناب
سپاسگزارم از کامنت ارزشمندتون خیییلی فوق العاده بود
خییلی تحسینتون کردم
و بهتون تبریک میگم ک اینقد عالی قانون و یاد گرفتین و ب ما هم کمک میکنین ک بهتر درکش کنیم
نوشته هاتون واقعا منو به فکرفرو میبره ی وقتایی کامنت رو میخونم به وجد میام طوری که ازخوشحالی ازجام بلندمیشم راه میرم ،ی وقتایی اشک شوق میریزم وخداروشکرمیکنم که منم لایق خوندن این اگاهی ها هستم ،به قدری قشنگ استادرو تحسین کردیدبه دلیل توحیدی بودن استادیا طبیعت انقدرعالی توصیف کردید که هربرگش ی دفتر اگه چشم بینا داشته باشیم وای چقدر زندگی لذت بخش وقتی به دور ازحواشی باشی
سپاسگزارم وقت میزارید اگاهی های ناب رو باما به اشتراک میزارید الهی که خیرش به زندگیتون برگرده
چند درصد از مردم جرأت اینو دارن که مسیری برعکس 99% آبا و اجداد و جامعه ی اطرافشون رو برن!؟
وقتی که آروم آروم روی شخصیت و باورات کار میکنی و بهبود می بخشی رفتارای قبلی رو!!!بعده مدت زمانی می بینی یه جورایی شخصیتت عوض شده!دیگه دوست نداری تو اجتماعی باشی که جز تقلید کورکورانه کاری از دستشون بر نمیاد چون تقلید از روی جهل و نادانی است و راحترین کار!!!
دیگه دوست نداری جایی که از مشکلات و کمبودها و نداری ها و گرانی ها حرف میزنن باشی!!چون دیگه باور کردی که فراوانی و نعمت به وفور در این جهان هست!!
دیگه دوست نداری بین جماعتی باشی که دائم دلیل مشکلاتشون رو دولت و سیاست مدارا میدونن چون خودت به عینه دیدی که اتفاقات حاصل فرکانس های خودمون هست!!!
دیگه خدا رو دور از دسترس و تو آسمونا نمی بینی!!چون نزدیکتر از رگ گردن بهت هست
دیگه دنبال روضه و نذری و احسان و این جور چیزا نیستی چون رگه های شرک رو از دل و روحت شستی ومشرک نیستی
وقتی اینا رو میدونی و عمل میکنی انگار از کل اجتماع فاصله گرفتی و تو غار حرای خودت با خدای خودت در حال عشق و حالی و این لذت رو به گفته ی خودتون با کل ثروت های دنیا عوض نمیکنی!!!
ولی با تعهد و موندن تو این مسیر راههای بسیار زیادی به کمک الله مهربان باز خواهد شد به شرط صبر،صبر همراه باایمان!اون قدری راضی میشی که به گفته ی خودش لعلک ترضی می کنمت و به صورت صعودی مثل استاد به همه چیز می رسیم و وظیفه ی ما موندن تو این مسیر و لذت بردن از زیبایی های اکنون هست
ابراهیم عزیز!ممنون بابت کامنت زیباتون که باعث شدید اینا رو به خودم یاد آوری کنم…
مثل همیشه فوق العاده نوشتی واقعا لذت بردم انگار که خود خدا این حرف ها رو داشت میزد بهمون .طرز فکر و نوع دیدگاهت هم خیلی عالی بود مخصوصا مقایسه نتایج استاد و آدم های به ظاهر موفق دیگه
واقعا احساس خوشبختی و آرامش و لذت از زندگی یه چیز دیگس که استاد عزیزم دارن به ما درس میدن
دقیقا درستِ که تو طبیعت میشه خدا رو دید و لمسش کرد.از شروع فصل جدید سفرنامه کامنت هات فوقالعاده و عالی بودن مخصوصا اون جاها ئیکه در مورد توحید مینویسی
آرزوی توفیق روز افزون و موفقیت در تمام جنبه های زندگیت رو دارم از
من تا حالا شاید یک یا دوبار واسه کسی جواب گذاشتم اما وقتی کامنت زیبای شما رو خوندم انقد حالم خوب شد انقد امیدوار شدم که حیفم اومد از شما تشکر کنم. ممنون بابت امیدی که در سخنانت بود. خوشحالم در این سایت هستم و دوستان هم مداری مثل شما هستند. ممنون
آیا تعجب کردهاید که مردی از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا شما را (از هول و عذاب قیامت) بترساند؟ و متذکر باشید که خدا شما را پس از هلاک قوم نوح جانشین آن گروه کرد و در خلقت (و نعمت) شما بیفزود، پس انواع نعمتهای خدا را به یاد آرید، شاید که رستگار شوید.
===============
یک سلاااااااام پر انرژی به استاد های نازنییینم،به رفیق های غار حراااا
صدای منو میشششنوید از کالیفرنیا ،آمریکا :)
سلامتی فابریکا :)
البته در بعد زمان در آمریکا :)
در بعد مکان در شمال سرسبز ایران،شیییفت شبِ بیمارستان :)
الهی که این بعد زمان و مکان ماهم به زودی همراستا قرار بگیره :)
استاد قبل از هرررچیز،من دلم برای عکس این فاااایل رفت…
قشنگ چند ثانیه رفت و برنگشت …
انقدر آخه دلنشین و زیبا و جذاب چرائید؟
مگه داااریم؟! مگه میشششه؟!
این روز ها ،ترکیبِ نشستن سر کلاس دوره عشق و مودت با دیدن سریال های سفر به دورآمریکا برای این بنده ی خدا که پاشنه ی آشیل روابط داره،عجب کارگاه آموزشی شده …
لذت میبرم و تحسین میکنم و با هر جمله ی استاد توی دوره میگم آره آره راست میگی استاد …حق با شماست …
من دارم به روشنی روز ،رابطه ی رویاییتون رو میبینم …
چه سعادتی داشتم من …
اون موقع که استاد دوره عشق و مودت رو آماده کرده،هیچکی رنگ استاد شایسته رو هم ندیده بوده،استاد عباسمنش فقط میگه من رابطه ی عاشقانه ای رو دارم که تو کتاب ها هم ازش ننوشتن…
ولی من الان دارم چیز هایی که تو دوره میشنوم رو تو سایت به چشم میبینم …چقدر خدا دوستم داره آخه :)
بچه ها باورتون میشه ؟
این رابطه ی عاشقانه ،رابطه ی دونفر که یکی از اصول رابطه شون اینکه هیچکس به دیگری تعهدی نداره؟و همین فردا اگر بههه هر دلیلی یک نفر بخواد ازین رابطه جدا بشه ،کاملا آزاده ؟!؟؟
این حرفا رو استاد کِی زده …اگر اشتباه نکنم حتی هنوز به آمریکا مهاجرت نکرده بوده …
این همه سال زندگی ..این همه سال خوشبختی …
فقط برای اینکه نخواسته طبق قواعد و اصول روابط جامعه زندگی کنه ،جامعه ای که نود درصد روابطش بیماره…
زندگی به سبک شخصی،برپایه قوانین ثابت جهان
شده این زندگی بهشتی ،شده این عشق و مودت و رحمت الهی …
چقدر من لذت میبرم…چقدر تحسین میکنم …
و خدا میدونه این تمرکز من ،داره چه اتفاقات فوق العاده ای رو رقم میزنه برام …
نتنها رابطهی استاد ،که کامنت های بچه ها هم به آدم امید و آرامش میده …
امشب کامنت آقای حافظان رو برای وجیه بانوی عزیز خوندم چقدر لذذذت برم و واقعا این سوالشون من رو به تفکر وا داشت:
تنها شاید تنها سوالی که از خدا میپرسم اینه: خدایا اونایی که بهشون عشق ندادی ، پس چی دادی؟ قراره از چی این زندگی لذت ببرن؟ مگه اصلا جایگزینی هم داره,؟
و از نشانههاى قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانى آفرید. تا به ایشان آرامش یابید، و میان شما دوستى و مهربانى نهاد. در این عبرتهایى است براى مردمى که تفکر مىکنند.
و بیشتر به سوال آقای حافظان فکر کردم…
قطعا و حتما زندگی خیلی لذت بخش و بهشتی و شیرین میشه وقتی شما بجای نشتی انرژی ،بوست انرژی داشته باشی،بجای قانع کردن،تایید بگیری ،بجای تلاش برای نشنیدن ناخواسته ها ،از قانون حرف بزنی …
نیاز به قسم حضرت عباس هم که نیست.هر روز دارم زندگی دوتا آدم هم مدار رو میبینم چطور دارند بهشت رو توی این دنیا تجربه میکنند …و من ازین همه فاصله ازین عشق ذوق زده میشم چه برسه به احساس قلبی خودشون …
ولی به خودم گفتم کِی به اینجا میرسی سعیده ؟
با این همه نتیجه که الان از توحید عملی دستته !
کِی به این نتیجه میرسی؟
دقیقا وقتیکه محتاجش نباشی …
همون حرف استاد تو جلسه ١ دوره عشق و مودت
شما فقط ذهن وروحت رو در یک راستا قرار بده و احساس آرامش داشته باش،بقیه کارها خووود به خووود انجام میشه …
خب آلردی من همین الان احساس عمیق خوشبختی بی قید وشرط دارم.
صبح چشامو به عشق خدا باز میکنم،منتظرم زودتر تنها باشم که راحت باهاش حرف بزنم وبزارم اشکام سرازیر شه و غرق شیرینی این ارتباط بشم.
عشق به خواندن قرآن برام شده شبیه یک جایزه
آخ جون الان ظرف هارو بشورم میتونم قرآنمو بخونم .
آخ جون الان کار مریضم تموم بشه ،میتونم با گوشی برم سر وقت قرآن
آخ جون …
یعنی این لذت بردن از خوندن آیه های قرآن رو ،من از خوندن کتاب های هری پاتر ،که در نوجوانی تموم دیوار اتاقم پر از پوستر هاش بود،رو نگرفته بودم…
اصلا وسط همین کامنت،همزات شیطان اومد که چی داری مینویسی؟چه دلیلی داره از پاشنه ی آشیلت حرف بزنی؟نمیخواد ادامه بدی !
چند ثانیه ای مکث کردم و دوباره از قرآن هدایت گرفتم ،بنویسم ؟گفت بله بله حتما بنویس ..
اصلا من به این نتیجه رسیدیم هرکاری که ذهنم میگه نه ،این نه ،اینو نگو،این کار رو نکن
دقیقا همون چیزی که باید بگم …
دقیقا همون کاری که باید بکنم …
خستگی فکری با چاشنی خواب آلودگی ،رشته ی کلام رو ازم گرفته اما حتی اگر کل وقت استراحتم برای کامنت نوشتن بره ،ارزشش رو داره !
ارزشش رو داره برای سعیده ی آینده ردپا بزارم تا بدونه از کجا به کجا رسیده …
استاد های نازنینم ،ازینجا تا آمریکا دور سرتون بگردم،الان میفهمم چرا برای نوشتن کامنت هدایت شدم به این آیه های اعراف …
شما برای من،واقعا از طرف خدا اومدید،خدا حفظتون کنه برای هممون…
و کمکمون کنه به درستی قدم به قدم جا پای شما بزاریم برای رسیدن به اصل زندگی که عبادت و بندگی و صلاته …
اما حبیب و وجیهه، 31 ساله عشق رو معنی بخشیدند و همه شما میدونید
عشق یک اتفاق نیست و هیچ اتفاقی هم اتفاقی نیست.
میخوام اینو برای همه عزیزانم فریاد کنم که : عشق بین دو بنده رو خدا برگزید ، خدا تداوم داد و خدا مراقبش بود . چرا؟؟؟!!!!
چون از خود خدا خواستیم (قبل از آغاز زندگی مشترک) و هر دو مون خواستم.
شاید در ذهن بسیاری از شما این جمله «خوش شانس بودید» شکل بگیره اما حقیقت اینه مثل تمام انسانهای روی زمین ما هم مختار و مخیر بودیم که هرجور که می خوایم زندگی کنیم
ما هم با نجواهای شیطان وسوسه شدیم و گاهی این عشق مکدر شد اما هرگز متوقف نشده و نخواهد شد
چرا؟؟؟!!!! چون مثل درختیه که داریم دائم میوه شو میچینیم و ثمره شو میبینم .
خب چه مرضیه که بخوایم خرابش کنیم
در ابتدا عشق یک نهال بود ، ضعیف و شکننده و آسیب پذیر اما ما هم مثل یک کشاورز دائم مراقبش بودیم.
این عشق همیشه بود اما از زمانی که زندگی ما توحیدی تر شد ، رنگ و بوی عشق ، رنگ و بوی خداگونه تر گرفت.
ما ادا در نمیاریم
ما فیلم بازی نمیکنیم
عشق مارو هدایت می کنه که چی بگیم و چگونه رفتار کنیم
هدایت ما از مسیر عشقه
ما تازه فهمیدیم این عشق چه قدرت های نهفته و پتانسیل های بی پایانی داره
با عشق درآمد ما 6 برابر شد اونم فقط در یک ماه و بسیار معجزاتی دیگه که خداوند داره از این مسیر مارو مورد لطف خودش قرار میده
بزرگترین ضعف ما مسائل مالی بود اما ما هم مثل بسیاری از بندگان خدا غافل از الطاف خدا در قالب عشق بودیم.
ما عشق متولد شدیم و بر مرکب عشق به دنبال آگاهی
باید سوار بر عشق بود تا عاشقانه آگاه شد و آگاهانه زندگی کرد
بزرگترین ارمغان عشق ، آرامشه و نعمت در آرامش جاریست.
ما در پی رستگاری بودیم و بعد دانستیم تنها عاشق رستگار است و
آیا ندانستی که خدا چگونه مثلی زده است؟ کلمه پاک [که اعتقاد واقعی به توحید است] مانند درخت پاک است، ریشه اش استوار و پابرجا و شاخه اش در آسمان است. (24)
به رسم هدیه چند تا نکته مهم در رابطه رو تقدیم تون کنم (هرچند دوستانم در بخش عقل کل راه کارهای زیادی دادند که هر کدام به تنهایی راه گشاست)
من در روابط اطرافیان خودم و دوستانم فجایعی میبینم (حتی سه خواهر خودم) که چرا اونا از زندگی لذت نمیبرند و دلایل روشن از فقدان عشق رو به وضوح میبینم.
1_ در تمام لحظات به جای تحسین زندگی دیگران که روابط عاشقانه دارند، در حسرت زندگی اونا میسوزند و این قوانین ساده رو فراموش کردند که دارند روی کمبود تمرکز و توجه میکنند و اونو جذب زندگی شون کردند.
2_ همه ما در جهان منحصر به فرد خودمون و در نقطه پرگار اون ، خالق و خدای زندگی خودمون هستیم و بقیه میشن مخلوقات و زیرمجموعه جهان ما (امیدوارم این جایگاه رودرک کنید)
پس من تحت تاثیر مخلوقات جهان خودم نیستم و منم که هر لحظه رو خلق میکنم( یک لحظه بعدی که وجود نداره) و حاکم مطلق جهان خودم هستم. خب پس فقط من در این جهان عاشقم و بقیه معشوق و از همه مهم تر من از معشوق انتظار پاسخ به عشقم رو ندارم و عکس العمل اون اصلا برام مهم نیست
نکته کلیدی همینه چیزی که زندگی هارو به انتها و آشوب رسونده همینه^^^ دوباره تاکید و تکرار میکنم انتظار جبران نداشته باشید ، عشقِ تاجرانه ، عشق نیست . عشق معامله نیست.
بده بستون نیست. از بالا به پایین و از پایین به بالا نگاه کردن نیست.
من عشق میورزم و چون محتاج پاسخ نیستم ارزشمند میشه و خب طبیعتاً پاسخ عشق رو با عشق دریافت میکنم حتی از سمت حیوانات.
باورش سخته اما یه روز فیلم سگهای ولگردو که به من عشق میورزند رو برای استاد میفرستم تا تو سایت بزاره ، اونا مثل انسان رو دو پا بلند میشن و منو بغل میکنند و با اشکی که در چشمشون حلقه زده از شدت ذوق منو چنان میلیسند و میبوسند که به سختی میشه از خودم جدا شون کنم .من به اون ها غذایی نداده بودم و اونارو کسی تربیت نکرده که بخوان عشق رو به من برگردونند (همسرو پسرم شاهد بودند )
خب اگر حیوانات چنین رام عشقند مگر ممکنه انسانی به ابراز خالصانه و بدون چشم داشت عشق ، پاسخی غیر انسانی بده؟
3_ من در ابتدا عاشق خودم و خدای خودم بودم و هستم و چون خودمو لایق عشق دیدم پس اونو دریافت کردم و هر لحظه به خدا عشق میورزم و خدا هم اونو از طریق همسر و عزیزانم و حیوانات به من برمیگردونه.
4_ من به همه موجودات عالم عشق میورزم ، در این عالم همه چیز روح و جان دارند ، جدای از انسان ها و حیوانات تمام چیزهایی که ما بهشون میگیم اشیاء یا بی جان
روح خداوند در ذره ذره این عالم جاریه(ساختار خداوند از عشق و آگاهیه) و خدا مارو از نیمه خودش یعنی عشق ساخت و ما بدون آگاهی بر روی زمین مامور به کسب آگاهی شدیم ، پس ما در ابتدا روحی از عشق مطلق داشتیم اما در فقدان آگاهی ، عشق رو گم کردیم.
اینایی که گفتم بازی با جملات نیست ، فلسفه و برهان نیست . عین و اصل قوانین حاکمه که کم کم به آگاهی و درک اون خواهید رسید.
پس همونطور که قبلاً هم گفتم ، نیمه گمشده ما آگاهیه و وظیفه و ماموریت و مسئولیت ما کسب و تجربه و رسیدن به آگاهیه
ما دنبال چیزی میگردیم (عشق)که هستیم و غافل از چیزی شدیم(آگاهی )که باید کسب کنیم.
5_ من خدا و خالق زندگی خودم هستم اما منه خدا ، خالق و خدایی دارم که هرجا که ذهنم منو از تخت پادشاهی به پایان میکشه ، از او مدد میگیرم «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ…» پس او دستم میگیره اگر که دستمو به سمتش دراز کنم(بهش اعتماد کنم)
«وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا»و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند.
عمو عباس قاضی از عرفای اصفهانی شعر زیبایی داره:« دقایقی ز زمانه هنوز در پیش است که از سراسر بگذشته قیمتش بیش است»
برای عاشقی هرگز دیر نیست و عشق در ورای زمانه و من و عزیز دلم حداقل 20 سال جوانتر از سنمون هستیم.
و در پایان ضمن آرزوی خوشبختی و سعادت برای شما بانوی شهریاری و تمام دوستان بزرگواری که ابراز محبت کردند ، صمیمانه و عاشقانه سپاسگزاری میکنم.
از (فرزانه ارزشمند، مرجان چیتی زاده ، فاطمه همسر رسول، سعیده رضایی، آزاده کاکاوندی، رسول خانکی ، علی بردبار)
سلام به نور وجودتون. سلام به لحظات فراوان شکفته شدن قلبتون
امشب من مدهوش شدم از درک حس عاشقی شما و بانو جانتون.
فقط یک بیت شعر در سرم می چرخه از آیت الله طباطبایی
پرستش به مستی است در کیش مهر
برونند زین حلقه هشیارها
عشق بین یک زوج نمونه زمینی شده یک عشق بسیار بلند مرتبه تر هست، درسته که خدا کجا برای عاشق شدن و بنده خدا کجا… ولی این یک نوع سپاسگزاری از خالق عشقه که بنده اش رو در قصر مهر ساکن کنی.
عبارات زنده و عمیق شما بر چهارستون روحم در عمق قلبم نشست و بهم آرامشی داد که باهاش خلوت عاشقانه ای ساختم و ازش نور الهی رو دریافت کردم.
از خداوند بی نهایت سپاسگزارم که هدایتم کرد به مداری که نوشته های عارفی چون شما رو می خونم.
باز هم شاهد یک روایت زیبای عاشقانه از سید حبیب عزیز شدیم….
اینبار پرشورتر…
لذت بخش تررررر
قابل لمس تررررررررررر
چقدر احساس سرخوشی و ذوووووق دارم از دلبری های عاشقانه شما، دلنوشته های عاشقانه شما، توی این سایت الهی، که بیش از نصف دوستان عزیز، در جستجوی یار الهی خودشون هستن…
باید سید حبیب حافظان عزیز ، باشه و بنویسه و ما باورررررر کنیم جادوی عشق راااااا…..
زنده باد سید حبیب حافظان، خدایش نگهدارش باشد…
نگهدار این عشق بی نظیر و بی ادا و بدون بازی ….
«««««میخوام اینو برای همه عزیزانم فریاد کنم که : عشق بین دو بنده رو خدا برگزید ، خدا تداوم داد و خدا مراقبش بود .»»»»»
سپاسگزارم آقای سید حبیب جان، که جسورانه و مردانه عشق نورانی خودتون رو به یار بهشتی خود ، فریاد میزنید ….
سپاسگزارم از شما و حضور ارزشمند شما در این سایت…اینجا این غار حرای الهی…
تا ببینیم و باورمون بشه که هستن زوجهای عاشق و همراه و همدل با درخت تنومند عاشقی 31 سالشون…..
درود میفرستم به 31 سال عاشقانه های شما…..
درود میفرستم به لحظه ای که عشق رو آگاهانه انتخاب کردید و این نهال رو. تنومند کردین و عشق رو باور پذیر کردین….
لذت میبرم از کلمه به کلمه ای که نوشتین …
به جرات میگم، چیزایی که نوشتین توی هیچ کتاب عاشقانه ای نخوندم….
شاید چون از دل یه عاشق واقعی براومده که اینقدر واقعی هستند….
هرچه از دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند..
کنار وجیهه بانوووووی زیبااااا تا خود خدااااا ، درگیر عشق جاودانه و الهی باشید، زیر سایه عشق الهی…
اینو اینجا نوشتم تا بمونه یادگار… هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست! شما درست میگید.
باید براش زحمت کشید و کنترل ذهن داشت و بعد…معجزه رخ میده! اصلا این دعوت به مداومت، پیام مهم استاد عباسمنش در تمام شوون برای موفقیت هست که شما در این قالب، به آسانترین شکل، مطرحش کردین.
خود من که برام مثل روز روشنه! کامنتهای شما یک پاداش، یک رهنمود خاصه که از یک طریق عجیب، داره به من و زندگیم کمک میکنه.
سلام به سید جبیب عزیز وعاشق نوشتن وپاسخ دادن به کامنت شما جسارت خاصی میخواهد با اشکهای چشمهایم نوشتم وعشق زیبای شما را تحسین کردم وخدارو شاکرم برای دیدن چنین عشقی اقا حبیب عزیز من وهمسرم عشقی زیبا وپر از صداقت را بالطف الله در کنار هم تجربه میکنیم بیشتر از 27 سال.اسم همسرم فرهاد وخودم شیرین هستم وهردو عضو سایت الهی استاد عزیزم با افتخار هستیم امیدوارم این سایت الهی پر بشه از روابط عاشقانه والهی برای همه.در پناه خدا عاشق باشیم ورستگار.
شاید کمی دیر اما دوست داشتم با تمرکز و از سر فرصت پاسخی به این پاسخ ارزشمند شما بدم
وپاسخ دادن به کامنت شما جسارت خاصی میخواهد
چرا؟؟؟!!!
شمایی که خودتون 27 ساله شیرین یک فرهاد واقعی هستید باید به درک عظمت عشق رسیده باشید
عشق انسان رو جسور میکنه چون پشتیبانی چون خدا پشت این عشقه
چون این عشق از جنس خداست و به انسان ابهت و جذابیت میده
اگر از این منظر به عشق نگاه کنیم و خودمون عاشق نباشیم و اونو فقط در دیگری ببینیم , اون فرد برای ما خیلی پر ابهت و بزرگ جلوه میکنه و بقول شما حضور در پیشگاه چنین فردی و صحبت با او جسارت میخواد اما
خود شما که سرشار از متانت و وقار و ابهت و حجب و متبلور از عشقید باید با قدرت و جسارت تمام و از جایگاهی رفیع با بقیه روبرو بشید و البته نه از سر تکبر
من هم به این زندگی سراسر عشق و نورتون تبریک میگم و بسیار خوشحال و خرسندم
چقدر کامنتت آرامش داره دختر! چقدر شیک کلمات رو پشت هم ردیف میکنی!
چه قشنگ به قرآن و مسائل روزانه ات و زندگی و دوره های استاد سوئیچ میکنی!
خب، من هرچی رو بلد نباشم، این نوشتن رو جسارتا بلدم! وقتی اینطور مینویسی، یعنی تنهایی نمینویسی!
یکی انگشتهات رو رو صفحه کلید میچرخونه! رفتی رو حالت اتومود!
بهت تبریک میگم. همین نوشته های دلنشین، یعنی سفت و سخت در کنف هدایت خدایی و.یک خدای بزرگ، زیباتر از گل و درخت، دوستت داره، چون نمیتونی دوست داشتنی نباشی!
بینهایت ازت سپاسگزارم برای وقتی که گذاشتی و برام نوشتی…
شما خوب نوشتن رو عالی بلدی …
همیشه لذت میبرم از نحوه ی نگارشتون …
کلاس آموزشی هم برگزار میکنید؟ :)
من حاضرم اولین نفر باشم در کلاس نگارش پیشرفته شرکت کنم و ازتون یاد بگیرم …
شما لطف دارید که تحسین میکنید ولی من واقعا خیلی جا داره یاد بگیرم …
بینهایت ازتون سپاسگزارم برای این نقطه ی آبی ارزشمند،خداوند به قلب من آگاهه که چقدر خوشحال میشم از هم صحبتی با انسان های ارزشمند توحیدی،رفقای غار حرای من
در پناه الله یکتا …همیشه غرق احساس عمیق خوشبختی باشید…
همیشه کامنت های شما الهام بخش وجود و روح منه..
از شما سپاسگزارم که تسلیم همزاد شیطان نمیشید و ندای حق رو لبیک میگید و مینویسید و الحق که نااااب و بهشتی مینویسید…
سعیده جان از صمیم قلبم برات آرزو میکنم که این بعد زمان و مکانی آمریکا ، در بهترین زمان و ساده و عزتمندانه ، الله یکتا برات رقم بزنه نازنینم.
عزیزدلم ….چقدر خودتو خوب شناختی و چقدر خوب موضوع روابط که اتفاقا پاشنه آشیل منم هست، رو باز کردین و راه حل دادین….
باید بی نیاز باشی…….
سعیده عزیزم الهی، عشق الله یکتا آرامش بخش وجود نازنینت بشه ، الحق که لیاقت این عشق بهشتی رو داری دوست خوبم….
دلم سراسر عشق میطلبه…
اما عشق به جانان، به الله…
همین نیم ساعت پیش ، بخاطر تضادی که داشتم و دیشب درگیر شرک و ندای شیطان بودم… بلند شدم و ندای حق درونم رو لبیک گفتم و توی آینه زل زدم به چشمام و با خدا حرف زدم…
یقین دادم به خودم و الله که نور آسمان ها و زمین الله ست..
عشق ، الله ست
پدر و مادر الله ست…
نور چشمانم الله ست
شنوایی گوش هم الله ست….
توانایی راه رفتم الله ست….
هرچی دارم و داده از الله ست…
زیبایی موها و چشمام و چهره ام از الله ست
عزت و ابروی من از الله ست
جایگاهی که دارم از الله ست….
پس من چرا برای نگرانی هام ، الله رو فراموش کنم….
توی چشمام، رو به خدا زل زدم و پر شور ازش خواستم که کمکم کنه…بهش قول دادم قوی تر و مومن تر از قبل بهش ایمان داشته باشم…
بهش قول دادم ، دیگه حتی راه هم برم، حرف هم بخوام بزنم…اول ازش اجازه بگیرم، صلاح هرچی خودش بخواد….
اینارو گفتم و آروم شدم ..و تصمیم گرفتم برای فایل جدید کامنت بنویسم اما خیلی اتفاقی هدایت شدم به دیدگاه نورانی شما….
عزیزدلم، الهی آرامش خدا مهمان قلب نورانی تو بشه و جاودانه….
بنده توحیدی ودوستداشتنی خدا سعیده میدونی که کامنت هات دل مارو میبره چقدر تحسینت کردم بخاطر حال واحساس قشنگت
سعیده عزیزم آنجایی که گفتی شاید تنها سوالم از خدا این باشه به آنها که عشق ندادی پس چی دادی
خیلی تکان دهنده بود چون من همیشه با خدا حرف میزنم میگم خدایا آنهایی که تورو ندارند چکار میکنند به چی امید دارند میگم خدایا هیچی نمیخوام فقط میخوام تورو داشته باشم پس خدایا ازت میخوام در وجودم در زندگی ام جاری باشی وسکان زندگیم را خودت بدست بگیری
سعیده جان ازت ممنون که به این حال واحساس فوق العاده دادی ومن احساس عالی را بخودت برمیگردونم وامیدوارم به زودی زود شما را در کنار استاد ومریم جان در پرادایس زیبا ملاقات کنم
مدت هاست که میخام برات بنویسم ولی نمیشد. نمیدونم از کجا شروع کنم. نمی دونم از کدوم کامنتت تشکر کنم که بارها و بارها از نوشته هات درس ها گرفتم و اشک ها ریختم. نمیدونم کدوم طرز فکر و سخن و دیدگاهت رو تحسین کنم
اونقدر که زیاده. چقدر قشنگ حرف دلتو مینویسی. از اینکه راحت خود افشایی میکنی از پاشنه آشیلت میگی. احسنت به شما. توی این فایل اخیر و قبلی چقدر بچه ها تمرکز و توجه شون به رابطه عاشقانه استاد ومریم جانه. و همین مطالب باعث شده خیلی بیشتر از قبل شکر گذار زندگی و رابطه ام با همسرم باشم. چون مدت هاست دارم این پارگراف شما رو زندگی میکنم « حتما زندگی خیلی لذت بخش و بهشتی و شیرین میشه وقتی شما بجای نشتی انرژی ،بوست انرژی داشته باشی،بجای قانع کردن،تایید بگیری ،بجای تلاش برای نشنیدن ناخواسته ها ،از قانون حرف بزنی …»
چون منو همسرم باهم این مسیر رو شروع کردیم. ولی هرکس پاشنه اشیلِ خودش و خواسته های خودشو داره. و این جهان با همین تفاوت ها زیباست.
ولی این کلام شما که ما کی به خواسته مون در هر زمینه ای میرسیم «کِی به این نتیجه میرسی؟
دقیقا وقتیکه محتاجش نباشی …»
بدجور توی ذهنم زنگ خورد. که این روزا محتاج چی شدی.؟ افکار غالب روزت کجاست؟ اره واقعا درست گفتی سعیده جان وقتی میرسی به اونچه که میخای که مححححتااااجش نباشی و نچسسسبی بهش.
ممنونم که بازم با کلام نورانی ات بهم انرژی دادی. توی ذهنم شما خیلی عزیز و داری ارج و قربی عزیزم و الگویی توی تعهد و توحید.
نوش جانت این حس و حال زیبا و این حس رهایی و این خودشناسی و این رشد و تعالی. که شایسته این جایگاه هستی.
خداروشکر که هدایت شدم به خواندن کامنت توحیدی شما بانوی مهربان
دقیقا درست گفتین خود من هم یکی از پاشنه های آشیلم روابط عاطفی هست من روابط اجتماعی پاچیده ای داشتم که الان قابل قیاس با مهدی قبل نیستم
اما درست گفتین ما چه زمانی به خواسته هامون می رسیم زمانی که ( مهتاجش نباشیم ) خوده همین جمله ساعت ها تفکر می خواهد
وقتی من با خودم خالم خوبه دسا خودم رو می گیرم می رم پارک ارم می رم کوه میرم دره می رم رستوران اینها خیلی خوبه اما اون باوره تا درست تغییر نکنه هیچی عوض نمیشه حتی هزار تا نشانه ببینی بازم فایده ای نداره تا در لابه لابه افکارم به این موضوع برسم که من خودم انسان ارزشمندد و بالیاقتی هستم و من چه یا یک رابطه عاطفی و چه بدون رابطه عاطفی خوشبخت هستم اون موقع هست که خودش میاد میگه عزیزم خوشحالم که کنارم تو رو دارم
کی به پول میرسیم یا پول وارد زندگیم میشه وقتی نگرانش نباشم ( مهتاجش نباشم ) بگم به قول استاد اول باورهام رو راجب پول درست کنم که کار ی شب و دو شبه نیست و بعد از همون کاره خودش پول و نعمت های خداوند وارد زندگیم میشه به قول استاد تو جلسه 5 قدم هشتم رها باشیم زندگی کنیم و از خدا بخوایم خودش یجوری جریان نعمت و ثروتش رو جاری گنه توو زندگیمون
به خدا تمام این حرف ها که زدم پاشنه آشیل خودم هست که ایمان دارم فقط کلفه از لحاظ ذهنی رهاشون کنم انقدر نچسبم بهش درخواست کردم از خدا بگم اوکی خداجون خودت در زمان و مکان مناسبش وارد زندگیم کن و زندگیم رو بکنم تمرکزم رو روی هدفم بزارم و در حال پیشرفت شخصی ورشد خودم باشم همه چیز درست میشه من ایمان دارم
خدایا الهی دورت بگرددم خودت رها بودن رو یادمون بده بکنیم از همه چیز و وقتی یک اپسیرم چسبیددنم به خواستم رو بزارم روی توحید و محتاج خودت بودن زندگیم میشه گلستان به بزرگیش قسم
سعیده عزیزم بهنرین رابطه عاطفی رو بهترین کسب درآمد رو و از همه مهم تر توحیدیترین حال رو برات آرزو می کنم که ارزوی خودم بودن یک مرد توحیدی و درمسیر عمل صالح قرار داشتن برای رضای خداوند هست عاشقتم تشکر به خاطر لغت به لغت تین کامت پر از عشق و درسی که به من هدیه دادی.
چقدرررر عکس پروفایلت خوشگل و دلربا و خلاقانه و زیبا و جذاب و دلنشین وعووو خیلی دوسش دارم
خدارو شکر نوشششش جونتتتتت باشه این حجم از زیبایی
حالا می فهمم وقتی از آبی لاجوردی دریای شما که دلبری می کنه میگی داری دقیقاً از چییییی صحبت می کنی؟!
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر وجو نازنین شما
الهی صد هزار مربته شکر به خاطر انرژی پاک و الهی شما
الهی صد هزار مرتبه شکر
چقدرررر تحسینت می کنم خواهر عزیزم
باورت نمیشه چقدرررر از خواندن دل نوشته های شما حال دلم خوب میشه چقدر اشک شوق نسبت به پروردگار توی چشم های قشنگم حلقه میزنه
مممنونم ممممممنونم که اینقدر عشق پرودگار نسبت به بنده هایش رو با آیه های شیرین تر ز عسل به من نشون میدی
ممنونم که جدیدا با وجود شما ، آقا حمید ، آقا رسول و بقیهی دوستای عزیزم که از قرآن می نویسند باعث شدند من هم احساس لیاقت بیشتری برای مطالعهی این کتاب الهی داشته باشم
بعضی وقتا با یک جمله توی کامنت یا یه جمله از حرف های استاد توی یک فایل یا با یک فکر یهویی هدایت میشم به یه بخشی از یه سوره
هی می خوانم و می خوانم و می خوانم ولی…. سیر نمیشم
باورتتتت میشه؟!
گاهی وقتا آیه هایی که راجع به توصیف بهشت و مومنان خداوند صحبت می کنه اشکم رو در میاره اینقدرررر که ذوق می کنم و امیدم به زندگی و حرکت در مسیر درست بیشتر میشه ، مسیر صالحان مسیر کسایی که همواره کنترل ذهن دارن و تمرکزشون همواره بر روی زیبایی هاست
کی این اتفاق برای من افتاد وقتی دیدم چقدرررر عاشقانه شما خواهر عزیزم و برادر عزیزم آقا حمید دارید قرآن پژوهی می کنید:)))
تازه این اول راهه عاشقی من و فرمانروای منه…:)))))
خدایااااا شکرت خدایا شکرت خدااااااااااایا عاشقتم
ممنونم که این بنده های صالح و با معرفت و یکتا پرست و دوست داشتنی رو سر راه من قرار دادی
سعیده جان یکی از کارهای مورد علاقهی من که به چشم تفریح بهش نگاه می کنم مطالعهی جاهای دیدنی ایران و جهان توی وب سایت علی بابا مگ هستش
اصلاً یه وضعی ها….
باورت نمیشه وقتی میرم برای مطالعه چنان لذت میبرم ظرف تخمه یا کیک و بیسکوییت و آب معدنی رو میزارم کنارم :)) که طرف برای دیدن فوتبال های جام جهانی اینقدرررر لذت نمی بره :)))))
خلاصه دوتا از خانم های نویسنده علی بابا که خیلییی قلم روان و شیوا و دل نشینی هم دارند و خیلیییی تمرکزشون روی زیبایی هاست « فکر کنم از اعضای خانوادهی صمیمی خودمون باشن خخخخ به خدا:))) » اون ها به نظر من اینقدر به زیبایی مشا نمی نویسن
یعنی من همش فکر می کنم اگه شما افتخار بدی و بری برای علی بابا مگ از زیبایی های همین شمال کشور خودمون که بارها تجربه اش کردی بنویسی
پس از 6 ماه فقط 6 ماه ها… نمیگم یه سال…
مدیر سایت به شما لوح تقدیر نقره میده مثل یوتیوب که برای اعضا پس از اینکه تعداد مخاطب هاشون از 100k میگذره لوح نقره می فرسته…. اونجوری :/
به قول خود شما چنین دلنشین چرایی دختر؟!
چطوری اینقدرررررر قشنگ متن ها رو می نویسی ترکیبش می کنی با آهنگ های ساسی و شیفت بیمارستان و کلام دلنشین رب العالمین و ایننننن معجون رو تحویل مخاطب ها می دهی که آدم از خواندنش سیرررر نمیشه ؟؟؟
به خدا اگه بهترین نویسنده ها بیان دل نوشته های شما رو بخوانند… جامه در می درند و سر به کوه و بیابان می گذارند
دوست داشتم یه کم این سپاسگزاری قلبیم رو به خاطر تاثیر زیادی که دل نوشته های شما به قلبم داره و حالم رو واقعاً عالی می کنه با چاشنی خنده و فان همراه کنم تا بیشتر به قلبت بشینه
از ممنونم خواهر عزیزم
بعضی وقت ها به خاطر کمبود وقت برایت نمی نویسم ولی همیشه مطمئن باش مخاطب پر و پا قرص کامنت هایت هستم و همیشه امتیاز می دهم
به قول خانم شایستهی مهربان خداوند یار و نگهدار و هدایتگر هممون باشه به سمت زیبایی های بیشتر
حالت چطوره ؟! حالت بعد این کامنت با عشقی که گذاشتی چطور میتونه باشه یعنی !!
هربار که کامنت میزاری فقط و فقط لذت میبرم و شکر میکنم خدا رو برای داشتن همچین دوستانی و شکر برای اینکه در مدارشم تا بفهمم این کامنت هارو و همینطوری از کنارشون رد نشم
من هم این روزا دارم روابط رو گوش میدم و این قسمت آخر رو همین امروز گوش دادم و چقدر لذت بخشه این دوره بینظیر و باعث میشه هر قسمت از این سفر رو با یه دید دیگه نگاش کنم
جالب اینه که هربار که گوشش میدم از یه مدار بالاتری گوش دادم و یه چیزای جدید تری رو دریافت میکنم ازش
سعیده جانم رفیق خوبم مرسی برای آیات قشنگی که نوشتی و حال خوبم رو عااااااالللیییی کردی مرسی که هربار کامنت میزاری و این حس خوبتو به اشتراک میزاری برامون
خداروشکر میکنم که هدایت بشم به کامنت های زیبای شما، و خداروشکر میکنم که شما هم به لیست کسانی که از خواندن کامنت هاش لذذت میبرم و برای خواندن کامنتش سراسر ذوق و شوق میشم،
اصلا نمیدونم چرا اومدم و این فایل رو باز کردم همینطوری انگشتم خودش اومد روش و نمیدونم چرا دنبال کامنت شما گشتم فقط میدونم خدا هدایتم کرد که بخونم این کامنتو چون موضوع ارتباط چالش این چند روزم بوده
اصلا هرروز خدا منو با کامنتهای شما هدایت میکنه
هدایت دیگم کار کردن رو دوره ی عزت نفسه که باید بازم شروع بشه
یکم که فکر کردم درمورد زمانی که روابط عالی ای رو ساخته بودم که ببینم چه فرکانسی داشتم اون زمان با کمک متن شما دیدم بله من اون موقع محتاج نبودم انقد غرق رابطه با خدای عزیزم بودم که روابط دیگم بی اهمیت ترین بود و خودش هم عالی پیش میرفت
ندای عزیزم،شروع خوندن قرآن و فهمیدنش به صورت تکاملی برای من از دوره ی دوازده قدم بود،یعنی این عشق و علاقه و رغبتم به خوندن قرآن رو مدیون آموزش های استادم که بهم یاد داد چطور قرآن رو به صورت پرکتیکال بخونم و ازش استفاده کنم.
پس اگر شرایطش رو داری از همین امروز،اگر نه توی برنامه هات بزار دوره ی دوازده قدم رو شروع کنی،که هر قدمش یک دانشگاهه…
و بهت یاد میده چطور عاشق قرآن بشی.
اما نگران نباش،من هم اول قرآن رو باز میکردم بخونم،نه خیلی میفهمیدش…نه خیلی علاقه داشتم…
اما بیخیالش نشدم…کلا دوبار ترجمه ی قرآن رو از اول تا آخر خوندم،تازه شبیه آدمی شدم که یک کتاب دستشه و عنوانش رو تازه خونده!و فهمیده چقدر عنوان کتاب شیرینه!
پس همونطور که تو 16 سوره قیامه،خداوند به پیامبرش میگه برای خوندن قرآن عجله نکن،شما هم هروقت حوصله و انرژی داشتی برو از اول شده روی یک آیه با ترجمه بخون …
و حتما از خداوند درخواست هدایت کن که قلبت رو به نورش روشن کنه و کمکت کنه توی این مسیر…
به نام خالق عشق و زیبایی
درود و خداقوت به دو عزیزدل و همسفران بهشتی خودم در این سفر بینهایت زیبا و بهیاد ماندنی
نمیدونم کلمه ذوق مرگ کلمه مناسبی هست برای ادای احساسم نسبت به این فایل یا نه اما واقعاً چیز دیگهای در بیان احساسم نسبت به این فایل به ذهنم و قلمم نیومد.
شاید سختترین کار دنیا این باشه که بشه در بین فایلهای سفربهدور آمریکا قسمتی رو بهعنوان بهترین قسمت انتخاب کرد چون تمامش با توجه به فرکانسی که هر لحظه داری بهترین چیزی که میتونی دریافتش کنی و دلیل احساس فوقالعادم اینکه فهمیدم چقدر فرکانسم بهبود پیدا کرده که در مدار این فایل هستم اونم دسته اول چون بهنظرم بهترین قسمت این سریال همین قسمت بود.
یکی از بیشترین دلیل احساس خوبم عکس زیبا و پراحساس دو عزیز بود که من ندیده بودم همچین عکس پراحساس و عاشقانهای که استاد و خانم شایسته در آغوش هم باشند خیلی خفنه انرژی این عکس خیلی حال خوبتون تو این عکس حالم رو خوب کرد دمتون گرم
زیباییهای این فایل حد و مرز نداره، انرژی این آبشار عجیب و غریب خاص و بالا بود، دیدن این آبشار مصداق بارز فراوانی بود یعنی خود آب بهشکل فوقالعادهای برای من یادآور فراوانی جهان هستیه و هربار که بهفراوانی توجه میکنم بیشتر و بیشتر تو زندگیم میبینمش و تو تمام طول این فایل خداروشکر میکردم که چشمایی دارم که داره این زیباییهارو میبینه.
همه چیز این فایل پر از عشق بود، از عکس کاور گرفته تا ذوقزدگی استاد و این اشتیاق خانم شایسته برای عکس گرفتن در جاهای صعبالعبور و اون عکس یادگاری اگه اشتباه نکنم مادر و دختر و عشق و آرامشی که میشد در نگاهشون حس کرد تا اون پرندهها و سنجابکها، بچهای که پشت پدرش بود و تصاویر درون که استثنائی بود واقعاً اصلاً دوست نداشتم از یه طرف فایل تمام شه از یه طرف خیلی هیجان داشتم که بیام بنویسم درباره این زیباییها.
وقتی داشتم اون پرندههای فوقالعاده زیبا و کوچک و اون سنجابکها رو میدیدم یاد این افتادم که چه چیزهای بهظاهر زیبای کوچکی تو زندگی ما هست که از دیدن و تحسینش غافل میشیم و همش انگار منتظر چیزهای بزرگ هستیم برای سپاسگزاری، مثل دیدن این پرندههای کوچک، مثل آرامشی که وقتی داری با اعضای خانوادن صحبت میکنی داری، مثل یک لبخند زیبای یکی از اعضای خانوادت، مثل یه نشانه کوچکی که از قدم گذاشتن برای اهدافت میگیری و هزاران مورد دیگه.
مثلاً همین امروز یه اتفاق خیلی عالی تو بحث کاری برام افتاد بعد بهشکل کاملاً واضح متوجه شدم که چقدر تغییر کردم بعد به دوستم گفتم که ببین من قبلاً فکر میکردم که تا کار تموم نشه تو نتیجه نگرفتی اما حالا میفهمم همین اتفاق خودش نتیجست، همینکه من میدونم هیچ مقصد خاصی وجود نداره و همش مسیره نتیجست، همین که من دیگه عجلهای برای تجربه هیچ خواستهای ندارم سعی میکنم از مسیر لذت ببرم و واقعاً هم میبرم همین خودش نتیجست، همین که من میبینم این اتفاق قبلاً نبوده و از زمانی که من بهش آگاهانه توجه کردم داره جهان بهم پاسخ میده خودش نتیجست، خود اون نتیجهای که دنبالش هستی همین حالا برات اتفاق افتاده، این حال خوب و عالی همون نتیجست، خداروشکر. تازه اون نتیجه نهایی هم از همین مسیر عبور میکنه، هرچند که واقعاً دیگه الان برات هیچ اهمیتی نداره.
امروز صبح که بلند شدم یه لیست بلند بالا از تمام خواستههایی که تو زندگیم بهشون رسیدم و بهظاهر بزرگ بودند و به ذهنم رسید تهیه کردم و در طرف دیگه از اهدافی نوشتم که با وجود اینکه دنبالش بودم بهش نرسیدم، اومدم مقایسشون کردم و متوجه شدم تمام خواستههایی که من بهشون رسیدم و تجربشون کردم من هیچ باوری مبنی براینکه نمیشود و نمیتونم داشته باشمشون نداشتم حداقل هیچ موردی یادم نیمد اما خواستههایی که هنوز تجربشون نکردم نکته مشترکشون این بود که من ترمزهایی مبنی بر اینکه شاید نشود دارم و به همین دلیل هم نشده.
یه کلیپی من از تمام موفقیتها و خواستهها و تجربیات لذتبخشم تهیه کردم و امروز که داشتم میدیمشون خیلی خیلی انرژیم بالاتر رفت و هی با تکرار این موضوع که احساس خوب یعنی اتفاق خوب احساسم رو بهتر کردم و میدیم که جهان چقدر سریع داره بهم واکنش نشون میده.
به خدا هر روز احساس میکنم نه به اندازه یک روز بلکه اندازه یکسال بلکه بیشتر از نظر فرکانسی و احساسی دارم به مدارهای بالاتر صعود میکنم.
چند روزه که این عبارت خیلی تو ذهنم میچرخه که:
هر چیزی که بهدنبالش هستی به تو داده میشه، فقط آرام باش و لذت ببر
وقتی این عبارت تکرار میشه خیلی احساسم خوب میشه و با یادآوری قانون دوباره به احساس خوب بیشتر میرسم.
یاد یه جملهای از متیو مککنهی افتادم که میگفت یه اشتباهی که ما در تعریف رضایت در زندگی داریم استفاده از واژه شادیه، فلان چیز رو بگیرم تا خوشحال بشم، فلان اتفاق بیفته خوشحال بشم یا هر چیز دیگه انگار یه جورایی داریم بهتعویقش میندازیم برای یه زمان دیگه و بهنظرم من باید جاش رو با کلمه لذت عوض کنیم، رضایت در لذت از لحظه بدست میاد، اون خوشحالی که ما بهدنبال تعریفش هستیم یعنی همین لذت که تو لحظه داره رخ میده.
شاید یکی از چیزهایی که در مورد قانون فراموش میکنیم تایید کردن نشانههای هرچند بهظاهر کوچک، این نشانهها درواقع کوچک نیستند و دقیقاً نشانه فاصله فرکانسی ما با خواستمون هستند، اصلاً همینکه ما اونهارو کوچک میبینیم به این خاطره که فکر میکنیم خواستمون بزرگه و چیزی که از نظر ذهنمون بزرگ باشه مادام که بزرگ باشه بهش نمیرسیم، پس کار این نشانهها هموار کردن مسیر تکاملی ما برای رسیدن به خواستههامونه، هربار که نشانهها رو تایید میکنیم خواستمون برامون بدیهیتر و یک قدم بهش نزدیکتر میشیم، من خیلی خیلی خیلی زیاد به این موضوع باور دارم.
این ما هستیم که تعیین میکنیم اوضاع به چه شکل برامون پیش بره، اگر نشانهها رو تایید کنیم آرام آرام در مدار نشانههای بیشتر قرار میگیریم و مسیر برامون هموارتر میشه تا وقتی چشم باز کنیم ببینیم داریم خواستمون رو تجربه میکنیم اما میتونیم انتخاب کنیم که نشانهها رو نادیده بگیریم و بگیم که این که چیزی نیست من دنبال چیزهای بزرگترم و هرگز یا خیلی دیر و به سختی به خواستمون برسیم که امکانش در این حالت تقریباً میشه گفت غیرممکنه.
پس انتخاب با خود خود ماست.
مثلاً وقتی داری روی اعتمادبهنفس و باور فراوانی کار میکنی و حق خودت میدونی رشد بیشتر در کسبوکار و زندگیت رو و یه مشتری جدید میاد، نگو چه فایده هنوز که اتفاقی که من میخواستم نیفتاده، تایید کن بگو ببین من خواستم شد پس فرکانسها داره جواب میده.
خداروشکر میکنم که در مدار این زیباییها قرار گرفتم، واقعاً اساتید خوبم دستمریزاد برای این فایلهای بینظیر
مثلاً همین امروز که دیدم دارم جواب کارهام رو میگیرم اصلاً احساسم قابل وصف نبود و گفتم ببین هرچقدر که بیشتر و با باور قویتر پیش برى در مسیر و پیشرفت بیشتره پس هر لحظه این رو به خودت یادآوری کن که همه چیز به تو داده میشود.
نکته خیلی مهمی که دوست داشتم دربارش صحبت کنم در مورد اون خواستههایی که بهشون رسیدم دیدم نقش یه باور خیلی در تحقق اون خواستهها پررنگ بوده و اون هم این بوده که من تموم اون خواستههارو حق خودم میدونستم و در مورد اون خواستههایی که بهشون نرسیدم ترمزهایی وجود داشته که من رو قانع کرده که انگار اتفاق غیرمنتظرهای هم نبوده و حق تو نبوده که بهش نرسیدی اما همون خواسته رو زمانی که حق خودم دونستم در مدارش قرار گرفتم و بهراحتی دریافتش کردم، اصلاً نشانه دریافت برای من شده راحتی. راحت بودن نشانه دریافته. اصلاً یه صبوری و رهایی خاصی در وجودت شکل میگیره.
به قول استاد بسیار تفاوت هست بین اشتیاق برای رسیدن به خواسته با احتیاج به یک خواسته و الان دارم تمرین میکنم که احتیاجم رو تبدیل به اشتیاق کنم و بهوضوح میبینم که در مورد بعضیهاش این تغییر داره اتفاق میفته و در مورد بعضیاى دیگه باید بیشتر روى ترمزها کار کنم
بینهایت از خدای مهربان، اساتید خوبم و همه همسفران خوبم در این سفر زیبا سپاسگزارم
احسان عزیز سلام
کامنت زیباتون انقدر برای من نکته ی مهم داشت که اصلا نمیدونم به کدومش اشاره کنم.
چند بار خوندم و یه بخش هایی رو کپی کردم برای خودم که بارها و بارها بخونمش.
مخصوصا اینجا ک نوشتین:
شاید یکی از چیزهایی که در مورد قانون فراموش میکنیم تایید کردن نشانههای هرچند بهظاهر کوچک، این نشانهها درواقع کوچک نیستند و دقیقاً نشانه فاصله فرکانسی ما با خواستمون هستند، اصلاً همینکه ما اونهارو کوچک میبینیم به این خاطره که فکر میکنیم خواستمون بزرگه و چیزی که از نظر ذهنمون بزرگ باشه مادام که بزرگ باشه بهش نمیرسیم، پس کار این نشانهها هموار کردن مسیر تکاملی ما برای رسیدن به خواستههامونه، هربار که نشانهها رو تایید میکنیم خواستمون برامون بدیهیتر و یک قدم بهش نزدیکتر میشیم، من خیلی خیلی خیلی زیاد به این موضوع باور دارم.
این موضوعی بود که دوست داشتم منم امروز در موردش صحبت کنم.ولی به یه مطلب قشنگی برخوردم که حس کردم اون تو اولویته که به اشتراک بذارم.
خیلی خوشحال شدم که به کامنت شما و مباحثی که تو ذهنم بود و شما بهش اشاره کردین هدایت شدم.
از خط به خط کامنتتون لذت بردم.
موفق و پیروز باشین…..
امروز 1402/6/17
سلام بر هر بنده خدا که هدایت بشه به این قسمت
سلام مجدد به آقا احسان ازدیشب تا الان که فقط چند ساعت گذشت ازش
آقا احسان دیشب که برات کامنت گذاشتم حال چندان خوبی نداشتم واز کامنت بالام کاملا مشخصه
دیشب خواستم بخوابم بر عکس شب های گذشته که خیلی راحت میخوابیدم نتونستم ازخداوند خواستم که آرومم کنه_نورامیدش رو دوباره به قلبم بیاره
ومن و ازاین مسیر ناهموار شیطانی دورکنه وبیاره تو مسیر زیبای پر نور وپر از ارامشش
الان مینویسم برات آقا احسان
چون کامنت شما نشانه من بود
بالای 3بار خوندمش و کپی گرفتم وبردم تو کانال تک نفره خودم تو تلگرام(اسمشو گذاشتم هدایت خداوند؛صحبت های من با خداست و سخنان باارزش دیگران_که این کامنت شما سراسر برام نشانه بود و تایید خداوند)
وشروع کردم علاوه برکپی،نوشتن توی دفترم
مینوشتم ودرتکمیل هر قسمت ازکامنت شما نظرم رو اضافه کردن
کامل که شد دیدم نه هنوز قلبم آروم نشده؛گفتم بیام بنویسم اینجا تا توبه من کامل بشه
مینویسم برات برادر عزیز تر ازجانم؛نگاهتون که میکنم خیلی دوست دارم که میدیدمتون؛تفکر شما برام بی نهایت زیباست
از دیدن وتحسین کردن چیزهای کوچیک غافل نشویم
واااای خدای من ،من چکارکردم با خودم_منی که ادعای ایمان رو داشتم
اگر که استاد نمیگفتن باید خودت رو ببخشی و احساس خوب داشته باشی،هیچ وقت بخاطر حال دیشب واندوه بزرگی که توی دلم راه داده بودم خودم رو نمیبخشیدم
دیروز من سراسر پر بود از نگاه والطاف تو
من ازتو خواستم که درآمدم رو بیشتر از الان کنی،گفتم انگار فهمیدم که دیگه بابا این سه میلیون مال خودمه بیشتر رو میخام
هدایت شدم به سه فایل درآمدت رو در یکسال سه برابر کن
وقشنگ براینکه من کامل هر سه فایل رو درک کردم(مثل اینکه کلاس چهارم باشی و بخای جمع کلاس اول رو حل کنی؛چقد روون وبی دردسر حل میکنی)
بعد تواخرین فایل رسیدم به مهمترین قسمت که پیدا کردن پاشنه آشیل برای کارم بود
استاد فرمودن که این سوال روازخودت بپرس اگر همین الان با همین شرایط،باهمین امکانات الانت درآمدت رو بیشتر کنی چی میاد توی ذهنت که مانع میشه حتی بهش فکر کنی؟؟؟
من بدون مکث وفکر این سوال رو جواب دادم
چون خیلی وقت بود که تو ذهنم میچرخید
«کسی منو نمیشناسه»
(ازکجا باید شاگرد پیداکنم؟؟؟اخه من که ناشناخته هستم؛من که نباید تبلیغ کنم پس چطور؟؟؟)
حالا ته دلم یه امیدی داشتم به جذب شاگرد از طریق پیج_اونم که درحال حاضر اصلا نمیتونم روش تمرکز کنم(برنامه بعدی منه،ولی الان نمیتونم)پس حالا ازکجا؟؟؟
آره این پاشنه آشیل من بود
گفتم خب بیا براخودت الگو پیداکن
نوشتم اون مغازه دارهایی که میدونستم درامدشون خوب هست تو فروش حضوری و فعالیت ندارن تو پیج یا سایت
اما قانع نشدم؛من یه شخصیتی دارم که به هر طریقی که شده حتما باید این ذهن رو قانع کنم ،درواقع نمیتونم صورت مسأله رو پاک کنم حتما باید بهش یه جواب دندون شکن بدم و دیگه بعد اون 80درصد خاموش میشه وکاری نداره بهم)من وقتی این الگو رو نوشتم ذهنم خاموش نشد
گفتم خدایا من درحال حاضر هیچ چیز دیگه ای بنویسم تا ذهنم کاری به کارم نداشته باشه
خودت کاری کن،یه چیزی الهام کن برقلبم،یه ایده ای برای ذهنم
وبعد دفترم رو جمع کردم
ولی کل روز فکر میکردم ودنبال یه راهکار بودم
تا دیشب ساعت 10
یه خانمی زنگ زد و گفت که مدرس میخام برای فارسی زبانان خارج از کشور_که بتونه انگلیسی صحبت کنه
خب تا اینجا خیلی از رفتارهای گذشتم رو تغییر دادم پس(سریع گفتم نه؛چون صحبت کردن به انگلیسی دراون حد کارمن نبود،وپس نگران نشدم در لحظه وگفتم نه عزیزم من بلد نیستم
من فقط میتونم فارسی صحبت کنم ولی این برنامه رو هم انگلیسی یا بدم هم فارسی(چون زبان های مختلف داره)
وگفت خب اینم خوبه ؛یه سری هم این شرایط رو دارن
بعد خیلی کوتاه و بدون اذیت خودم جوابش رودادم(قبلاً همه ی تلاشم رو میکردم وچرب زبانی میکردم که یه جوری نگهش دارم شاگرد رو)
وبعد گفت باهاتون تماس میگیرم مجدد وقطع
من هم سریع شمارش رو پاک کردم(قبلاً نگه میداشتم تا دوباره خودم هی پیام بدم به بهونه های مختلف که تخفیف دارم و……)
وقطع که شد اومدم وسط خونه وکلی ذوق و شوق کردم جلوی همسرم(اون همه صدای منو شنیده بود)
واما شروع شد…..شیطان دیشب کارش رو کرد و البته که چقدر طبیعی این کارروکرد
قشنگ چندین ساعت من ودرگیر خودش کرد ومن خامش شدم
گفت ببین اول اینکه یعنی چی 1_مثلا،این نشانه ست،نشانه ای که نتیجه نده آخه چه فایده
2_اینهمه قبلاً بهت زنگ زدن برای شاگرد مجازی ولی هیچ کدوم نتیجه نداد
این هم مثل اون،زنگ زد ولی مطمئنم باش نتیجه نمیده
3_حالا شوهرت و مسخره کردنش رو میخای چکار کنی
همیشه میگه تو پاک دیوانه شدی،همش حرف میزنی ومینویسی
هی میگی استاد عباس منش
هی میگه خدای من واستادوبچه ها
(قبلاً خیلی حرف میزدم اما الان واقعا کم شده این حرفهای من به شوهرم؛ولی متاسفانه هنوز هم گاهی جوگیر میشم وحرف میزنم)خب حالا شوهرت پس فردا پرسید چی شد؟؟؟چی میگی ؟؟؟میگه نشد!!!!!اونم میگه میدونستم تو نمیتونی از این کارا بکنی
4_ببین اگر نتیجه میداد میتونستی چقدر کلاس بذاری پیش خواهرت ،پیش پدرت که همش میگی ته ذهنش تو رو باور نداره ومیگه تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی
واااای فامیلا_که یکساله باهیچ کدوم رفت و آمد نمیکنی وداری رو خودت کار میکنی
اگر میشد ومیفهمیدن چی که نمیشد؟؟؟زهره داره به بچه های خارجی درس بده!!!!؟
حیف…..چه کلاسی چه ابهتی از دست دادی
شوهرت وفامیل شوهرت هم که اصلا نگو….
خلاصه یه اندوه بزرگی اومد تو قلبم_یه سنگینی واقعا شدید
که فقط میخواستم گریه کنم تاسبک بشم
اما نه گریه من میومد وهمینکه شوهرم هم بود خونه(باز میگفت این دویوونه رو ببین یه لحظه میخنده یه بار گریه میکنه)
رفتم سراغ قران،هربار که رفتم سراغش وگفتم آرومم کن برام آیه اومده وقشنگ قانع شدم
آیه 7سوره عنکبوت
اومدم یکم قبل وبعد آیه رو هم این بار خوندم
فک کردی که فقط بگی ایمان آوردی امتحانت نمیکنیم؟؟؟اگر واقعا ایمان بیارید بهتر از اعمال نیکتان بهتون میدم
این دوتا شد یه چراغ گنده پرنور تو ذهنم
گفتم مگه نمیگی (امروز صبح)خداوندا من راضیم به رضای تو
توهرجا که میدونی درسته منو همونجا ببر
مگه نمیگی دست منو ول نکن؛هرچند من مثل این پسر سه سالم هی بخام دستمو بالجبازی از دستت بکشم بیرون
ولی تو مثل من باش_که مامان مهرسام هستم،حتی گریه هم بکنه ولی وقتی ببینم خیابون شلوغه ولش نمیکنم
حالا اصلا همه چی به کنار،مگه خدا نور نیست مگه خدا امید نیست؟؟؟
پس چرا ناامیدی!!!؟؟؟
هنوز که چیزی نشده
شاید واقعا خدا خواسته بهم بده همچین شرایطی رو(مگه که خودم نتونم بپذیرمش،که الان فک میکنم احتمالا دلیلش همین هم هست
انگار من خودم رو لایق همچین شرایطی نمیبینم،یا میگم یعنی من؟؟؟
یامیگم نه بابا باید تکامل طی بشه؛انقدر اینجا باید کلاس حضوری بری بعد شاید ….)خدایا این فکر چقدر خطرناک وتلخه
این و الان ازت میخام ازمن دورکنی،من باور لیاقت ندارم
کاش غیر از این بود
بهر حال خداوندا ازکسی باارزش ترین نعمت رو میگیری(بچه شو)میگه راضیم به رضای تو
یه روزی بهم دادی یه روزی هم گرفتی
حالا من عوض اینکه اگر این نشانه پاشنه آشیل من بود تو رو شکر کنم
عوض اینکه سپاسگزار باشم
نشستم وزانوی غم بغل گرفتم
گفتم فقط وقتی همه چی اکی بشه بعد اونجا جا داره شکر کنم
وااااای برمن
وااااای برمن
خداوندا من توبه میکنم به درگاه پر از فضل وکرامت تو
خداوندا منی که ادعا دارم من جزتو کسی رو ندارم
من جزتو رو کسی حساب باز نمیکنم
من که میگم هرجا تو منو ببری همونجا قطعا بهترینه
فهمیدم چقدر فاصله هست بین کسانی که حرف ایمان رو میزنند باکسانی که عمل میکنند
من نمیتونم الان تشخیص بدم که من کدومشم؟؟؟خدایا من و با ارفاق ببر سمت ایمان اوردندگان
خدایا من دوست دارم این شرایط پیش بیاد برام اما اگر که تو همه چیزش رو بررسی کردی ومیدونی خوبه برام بشه
اما اگر صلاح میدونی که اتفاق نیفته همچین کار به ظاهر بزرگ وشیک
نیفته،منم راضیم به رضای تو
فقط من رو به عمق این جمله برسون
راضیم به رضای تو
درود بر شما زهره جان
خدارو سپاسگزارم که من رو در مسیر عزیزانی مثل شما قرار داده که انقدر توحیدی زندگی کردن براشون مهمه و انقدر عالی روی خودشون کار میکنند تا به هر چیزی غیر از خدا بینیاز باشند، دعایی که من این روزها بیشتر از هر چیزی میخوامش که خدایا من رو از هر چیزی غیر از خودت بینیاز کن، یه روز در قالب درآمد بیشتر، رابطه عمیقتر، یه خواسته خاص و … خواستههایی که هیچوقت تمومی ندارند اما چیزی که برای همیشه باقی میمونه خود خود خداست. هر بار که به یه خواستهای میرسیم خداوند رو عمیقتر تو وجود و زندگیم حس میکنم و بدون اغراق باید بگم که تمام خواستههام رو فقط و فقط به همین خاطر میخوام، یعنی هدف اصلی من شده بینیازی از هر چیزی غیر از خدا، با این باور میرم تو دل اهدافم که میگم اگر تو ذهن من تو از خدای من بزرگتر و قدرتمندتر شدی پس بهت میرسم تا بفهمی که خدای من چقدر بزرگتر و قویتر از توعه، اصلاً همین یه باور به خودی خود انقدر انرژی بهم میده که نمیتونم متوقف بشم.
وقتی نوشته شما رو خوندم، شاید خودتون متوجه این حد از توانایی خودتون نشده بودید اما من به شدت تحسینتون کردم، از این بابت که انقدر دقیق و هوشمندانه بهدنبال منطق برای ذهن خودتون هستید. واقعیت اینکه هر چقدر هم که ما بگیم خدا بزرگه خدا عظیم خدا قدرتمنده اما نتونیم براش منطق بیاریم عملاً از نظر ذهن ما و قانون بیفایدست ، چرا که ابزار این ذهن منطقه، خود خدا هم در قرآن با منطق داره توحید رو معرفی میکنه، میگه آی شمایی که میگید خدا رب نیست یا خدا قدرتمند نیست یا رب ما چیز دیگری است، اگر میتونید یه مگس خلق کنید، برای اینکه باز این منطق رو قویتر کنه میگه حتی شما انقدر در این موضوع ناتوان هستید که همون مگسه اگر چیزی رو از شما بگیره شما هرگز قادر نیستید که اون رو ازش پس بگیرید، اما باز با همه این منطقهای قوی کسانی که بهدنبال چیزهای متفرقه هستند هم ایمان نمیآورند اما دوست عزیزی چون شما که آگاهانه بهدنبال این منطقها هستی حتماً هدایتهای خداوند رو دریافت میکنی.
میتونم بگم مهمترین بهبودی که در زندگی من داره ایجاد میشه بهبود رابطم با خودمه، از همه بیشتر خودم رو دوست دارم، از همه بیشتر به خودم احترام میگذارم و از همیشه کمتر به خودم سخت میگیرم و خودم رو قضاوت میکنم. همه چیزهای خوب نتیجه قلبیه که آماده دریافت این خوبیهاست، اگر ما خودمون رو دوست نداشته باشیم و نسبتبه خودمون احساس گناه داشته باشیم هرگز در مدار دریافت نعمتهای بیشتر قرار نخواهیم گرفت، خدا نمیتونه خلاف قوانین ثابتی که برای جهان در نظر گرفته به کسی که با خودش مهربون نیست مهربونی کنه، رحمت خدا شامل همه میشه اما کسانی که آگاهانه خدا رو صدا میزنند و خودشون رو لایق میدونن به اونها بیشتر داده میشه.
نگاه کوته بینانهای است اگر بخواهیم فکر کنیم ما چیزی غیر از خدا هستیم یعنی احساساتی که هنوز کامل نشدن، ایمانی که هنوز بهدرستی کامل نشده، خطاها و اشتباهات و کجفهمیهایی که داریم همه جزئی از مسیرمونه و خدا هم ازش آگاهه و باید این پروسه طی بشه و به خودمون اجازه بدیم برای بهبود. خدا نه تنها به خاطر این موضوعات به ما سخت نمیگیره بلکه از ما حمایت هم میکنه.
یه موضوع خیلی مهمی که وجود داره شاید درک قانون تکامل و فرکانسی بودن جهان هستی است.
ایمان هیچ کسی از روز اول کامل نبوده و هرگز به نقطه کمال نخواهد رسید. ابراهیمی که اسوه توحید برای ما محسوب میشود بارها اقرار به ضعف خودش در ایمان میکنه و خدا هم نمیاد بگه: عه ابراهیم از تو توقع نداشتما، منو بگو به همه گفتم تو رفیقمی، نامرد تو هم؟!
نه خدا اینجوری برخورد نمیکنه، میگه باشه تو برو اون کار رو انجام بده تا بفهمی که من چکاری از دستم بر میاد.
ایمان ما در قدم برداشتن کامل میشه، وقتی ما قدم برنداریم ایمانی رشد نخواهد کرد و نتیجهای هم بدست نخواهد آمد.
میگی خدایا به من مشتری بده، برو به الهامی که بهت کردم عمل کن، اگر حالت خوب شد، اگر یه نفر بهت زندگ زد، اگر پیشنهاد جدیدی دریافت کردی (که قبلاً نبوده) تاییدش کن، نگو نه هنوز نتیجه نیمده، به یاد بیار ایمان تو وقتی کامل بشه تو نتیجه رو دریافت خواهی کرد، کی برات نتیجه بوجود میاد؟ وقتی که قدم برمیداری و باور میکنی که میشود.
اگر ابراهیم این کار رو کرد، حتماً از خودش پرسیده من برای چی دارم این کار رو انجام میدم؟
با هر قدمی که برمیداشته بیشتر باور میکرده که میشود، پرنده اول، پرنده دوم، پرنده سوم و پرنده چهارم. یعنی همینکه خودش داشته این کار رو انجام میداده براش باورپذیر بوده که خدا براش میتونه همیچین کاری رو انجام بده، خدا همیشه میتونسته این کار رو انجام بده اما زمانی ابراهیم این قدرت رو متوجه شد که خودش قدم برداشت، برای همین ما هم برای اینکه ایمانمون برداشته بشه و نتایج دلخواهمون ایجاد بشه خودمون باید قدم برداریم.
وقتی داریم روی باورهامون کار میکنیم باید آماده باشیم که افکار گذشته ما اوایل به شدت از خودشون محافظت میکنن تا جایگاه خودشون رو حفظ کنند اما همینکه آگاهیها وارد میشه و منطقهای محکم براش آورده میشه آرام آرام میشینه در ذهن و کار خودش رو انجام میده.
ما انتظارمون گاهی از خودمون بیجاست. نتیجه الان ما چه خوشمان بیاید چه خوشمان نیاید به میزانی است که ایمان آوردیم به خدا.
دوست داریم نتایج بزرگتر داشته باشیم؟
باید ایمان بیشتری داشته باشیم
نشانه ایمان بیشتر چیه؟
وقتی قدم برمیداریم
ما با قدم برداشتن به جهان ثابت میکنیم که آمادهایم
با تایید نشانهها منطقها را در ذهن محکم میکنیم و این مسیر انقدر ادامه پیدا میکنه که خواسته وارد زندگیمون میشه.
وقتی خیلی برای چیزی ذوقزده میشی یعنی هنوز فاصله فرکانسی داری، البته این مطلقاً به معنای ادا درآوردن نیست که یه اتفاقی برامون بیفته بعد به خودمون بگیم ذوق زده نشیا تابلو میشه، نه، جهان رو نمیشه گول زد، جهان ما رو از خودمون بیشتر میشناسته بیشتر به ما واقفه، خودمون میفهمیم که چقدر واکنش نشان دادیم به این اتفاق تازه، آیا برامون بدیهی بود یا خیلی هیجانی و ذوق زده شدیم؟
وقتی به همچین درکی از جهان میرسی (به تکامل) دیگه به خودت سخت نمیگیری، اصلاً ما انسان هستیم و تمام این احساسات طبیعیه. همانطور که عشق یک احساس طبیعی است، احساس گناه و حسادت نیز هست. بنابراین، بهتر است به خودمان اجازه رشد بدهیم.
این روزها (که البته به نسبت قبل خیلی خیلی خیلی کمتر شده) تا یه ذره احساس میکنم که حالم خوب نیست به خودم میگم چه خوب من الان میتونم بفهمم ترمزهام کجان، رو کدوم باورها باید بیشتر کار کنم و کدوم باورها نقش حیاتیتری در احساس خوب بیشتر و پایدارتر من دارند. اتفاقاً این احساس بد نشاندهنده یه ترمز و ایرادی هست که من رو از خواسته اصلیم (خدا) دور میکنه و ازونجایی که خیلی این موضوع برام مهمه آروم میشم و میرم سراغش.
دوست عزیزم عاشق صداقت کلام و گفتار شما شدم، گاهی خداوند از مسیری که ما نمیدانیم ما رو به آگاهی میرسونه، پس بهتره بهجای اینکه نسبت بهش گارد داشته باشی ازش استقبال کنی چون بهت کمک میکنه که رشد کنی.
همین امشب یه موضوعی رو عزیزی بهم گفتم درباره کارم که من اصلاً متوجهش نبودم و اولش میخواستم ناراحت بشم یاد کد امروز افتادم که خواسته بودم خدا ترمزهای کسبوکارم رو نشونم بده، حالا این بنده خدا داره به این قشنگی و واضحی میگه، دلیل اینکه به مذاقت خوش نمیاد این که ایراده چون تو دنبال ایراد کارت بودی، مثل ما که خیلی از حرفهای استاد رو نمیپذیریم به این خاطر که فکر نمیکنیم که داریم اشتباه فکر میکنیم و به همین خاطرش پافشاری میکنیم تا به شیوه قبل عمل کنیم.
برای تغییر باید همه مولفهها رو آزاد گذاشت، اجازه بدیم منطقها کار خودشون رو انجام بدن و اونوقته که پاداشها از راه میرسند.
برای شما دوست عزیزم و مهربان بهترین و نابتری لحظات رو آرزومندم و امیدوام مانند نام زیبات درخشان باشی همیشه
آقا احسان ممنونم بابت لطف بی انتهات،بابت سخاوتمندی کلمات
نمیدونم چی بنویسم؟ولی فک میکنم چیزی ننویسم بهتره
چون میخام یه جای دیگه که به امید حق شرایط پیش اومد از پیشرفت هام بعد این کامنت واتفاقات این دوروز بگم
بنظرم شما اینجوری بیشتر به وجد میاید از پیشرفت من،تا اینکه بخام براتون بنویسم
فقط همینقدر بگم که الان حالم خوبه
وامروز خیلی هدایتی رفتم به کانال تلگرام استاد(بااینکه از اول هم بوده ولی من نرفتم سراغش)
وچون خیلی اطلاعات داره از اونجایی که من عاشق دوره کشف قوانین زندگی ام(درابتدای آشنایی باسایت فقط میخواستم دوره ثروت هارو بخرم اما الان چند وقتی که دوست داشتم کشف قوانین رو بخرم واز پایه و اساس بالا بیام)
پس از همین چند تا کامنت آخر(از بروزرسانی)شروع کردم به نکته برداری ؛الان که ساعت یک نیمه شبه تموم شد
دوره رو ندارم (این بار که حقوقم رو ریخت مدیر آموزشگاه میتونستم بخرم اما چون قرض داشتم ؛میدونستم نمیتونم جلوی افکار منفی ذهنم رو بگیرم پس تصمیم گرفتم بی خیال خرید دوره بشم وقرض رو بدم
وگفتم خدا ایشالله یه شرایطی رو پیش بیاره که بدون دغدغه بخرمش)خلاصه ازاونجایی که یکساله(برعکس همهی 20سال گذشته زندگیم)فقط میخام از داشته هام در مسیر پیشرفت استفاده کنم؛باخودم گفتم همین مختصر توضیحاتی که توی کانال هست وکامنت بچه ها خداروشکر ،با همین ها شروع میکنم؛به این امید که خداوند دستم رو بگیره تا راحت تر حرکت کنم
من از زمان ورود به سایت هم زیاد به خرید دوره اصرار نکردم چون شرایطش رو نداشتم(با فایل های رایگان شروع کردم)والان احساس یه ملکه رو دارم با ماهی2700
چون هیچ کسی جز خدای خودم نمیدونه که از چه ذلت وبی ایمانی(که در ظاهر سراسر ایمان ونماز وقرائت قرآن )بود رسیدم به اینجا
خیلی دوست دارم درآمدم بیشتر بشه
ولی خیلی سپاسگزارم و خوشحالم بخاطر این مبلغ(این مبلغ سند حرکت من وکمی غلبه کردن به ترس هام و پشت کردن به شرک
الهی هزاران مرتبه شکر
فقط آقا احسان یه سوال که دوست دارم جوابش رو بدونم
خیلی مهمه برام،وذهنم درگیر باهاش
دلیل خلقت ما آدمها چیه؟؟؟سپاسگزاری از خداوند؟؟؟حال خوب داشتن؟؟ایمان آوردن
یعنی خداوند من رو به این دنیا آورده تا به صورت واقعی فقط به اون ایمان بیارم وسپاسگزارش باشم؟؟یانه کار دیگه ای باید بکنم
یعنی اگر تو این مسیر باشم و هیچ کسی رو جز خدا قدرتمند ندونم(هرچند که همیشه این طور بودن کار هرکسی نیست)این کافیه
چون تو زمان جهالتم(یک سال قبل )والبته این سوال دلیل رسیدنم به سایت بود
روزها مینشستم گریه میکردم میگفتم خدایا رسیدم به پوچی
یعنی من اینجا اومدم که فقط مامان دوتا بچه باشم وبزرگشون کنم(تازه سرنوشتشون هم که نامعلومه چون دست من نیست)
یا میگفتم باید کار داشته باشم؟(پس همه ی خانمهایی که کار دارن حالشون خوبه واحساس پوچی نمیکنن)یعنی اونها دلیل خلقتشون رو تمام وکمال انجام دادن؟؟؟
یا باید به جایی برسم که خیریه بزنم وکمک کنم به بقیه
واین هم باشد که نمازم فقط از سر ترس بود و هیچ اشتیاقی به بهشت نداشتم چون ته دلم میگفت اگه اینجا خوش نیستم خوشی اونجا رو میخام چکار
ممنونم احسان بامعرفت وخداشناس
درود بر شما زهره جان
دکمه آبی کنار پروفایلم روشن بود هرچی رفرش میکردم میدیدم که من که همه کامنتارو خوندم چیه پس، بعد یه دفعه چشم به نوشته شما افتاد
نمیدونم چی باید در وصف این حالم بگم فقط به ذهنم میرسه بگم که این خود خداست که داره حرف میزنه زهره جان
وقتی که دو سه خط اول نوشتت رو خوندم یه شهودی رو دریافت کردم که انقدر قوی بود گفتم بیام ضبطش کنم و حدود 25 دقیقه داشتم کلام الله رو جاری میکردم و در مورد هدف خلقت، آفرینش، عبادت، اتفاقات زندگی، نقش ما در جهان، الگوهایی که میبینیم، چیزهایی که تجربه میکنیم، احساساتی که در ما ایجاد میشه و رسالت و نقش خودمون و ارتباطمون با خدا صحبت میکردم، یعنی قشنگ میفهمیدم که من نیستم که این حرفارو دارم میزنم و زمانی که ادامه کامنت شما رو خوندم و پرسشهایی که مطرح کردید فقط گفتم سبحانالله، من همین الان درباره همین موضوعات صحبت کردم، خیلی متحیر و متأثر شدم از این موضوع و الان تو یه فرکانس بسیار خاصی هستم دوست عزیزم، فقط میتونم بگم خدایا شکرت برای این احساس، این همان معنای حقیقی آفرینشه، معنای حقیقی زندگی
داشتم فکر میکردم که چی شد که اصلاً محمدی ظهور کرد، ابراهیمی ظهور کرد، عباسمنشی ظهور کرد؟
چرا خدا گفته من شما رو آفریدم که عبادت کنید؟
بهم گفته شد که کل داستان همینه، کل داستان عبادته.
دلیل اینکه ما غرق در زندگی میشیم و به پوچی میرسیم اینکه معنای حقیقی زندگی رو درک نکردیم، توی خیلی از ابعاد زندگیمون
اگر داریم در این مسیر حرکت میکنیم به این خاطره که به معنای حقیقی زندگی برسیم.
ما درکمون از حقیقت و عظمت خداوند و زندگی بسیار بسیار محدوده، در این مسیر هستیم تا به دید خداوند نزدیکتر بشیم، چطور؟
از طریق دیدن نشانههای عظمت و بزرگی خداوند و تاییدشون
بعد برام مثال زد آیا کسی که تو جنوب شهر زندگی میکنه، میتونه بگه کل شهر همینه دیگه، مثلاً کسی که تو شهر تهران زندگی میکنه بگه آقا کل تهران همین جنوب شهرش و حالا ظرفیتها و محدودیتهایی که داره.
اما آیا حقیقت تهران همینه؟
تهران نیاوران و زعفرانیه و فرشته و شهرک غرب و تهرانپارس و مولوی و چیتگر نداره؟
اون کسی همچین دیدی نسبت به شهر داره به خاطره وسعت دیده خودشه نه اینکه حقیقت همین باشه
یه زمانی استاد در روانشناسی ثروت در مورد توجه به فراوانیها صحبت میکردن و میگفتن اینطوری نیست که مثلاً تو به کوه فکر کنی کوه وارد زندگیت میشه، نه، تو وقتی به کوه و طبیعت نگاه میکنی وقتی فراوانی رو میبینی برات باورپذیر میشه خدایی که این همه زیبایی و فراوانی رو، خدایی که کیهان رو خلق کرده میتونه سودآوری، مشتریان خوب، همسری بینظیر، فرزندانی صالح، اتفاقاتی دلخواه و هر چیزی که توی زندگی بهت احساس خوبی میده رو وارد زندگیت کنه، فقط منت گذاشته و این موهبت رو به تو داده که هر جوری که دلت خواست زندگیت رو خلق کنی.
دیروز صبح که میخواستم بلند بشم از خواب هنوز تو حالت نیمه هوشیار بودم احساس کردم که مردم قشنگ یعنی یه احساس ضعف بسیار زیادی رو حس کردم در این حد که حتی حس کردم نمیتونم از جام بلند بشم بعد همون موقع یه ندایی بسیار قدرتمند بهم گفت تو همینی ها، این روح عظیم و بزرگ خداست که در تو جاری میشه و تو رو زنده نگه میداره وگرنه تو هر لحظهای که چنین چیزی رو احساس نمیکنی مردی، اینکه خدا میگه ما شما رو میمیرانیم و دوباره زنده میکنیم فقط به معنای مرگ و زندگی نیست، هر لحظه داره این اتفاق میفته، هر لحظه ما در معرض ناامیدی و سقوط هستیم، اینکه سرحالیم، شادیم، سپاسگزاریم به این خاطره که خدا داره ما رو زنده نگه میداره، نه این حال حقیقت ماست، نه اون بیحالی، حقیقت اینکه وقتی روح خدا در وجود و زندگی ما جاری باشه ما زنده هستیم
اگر داریم در این مسیر حرکت میکنیم فقط به این خاطره که هر لحظه بتونیم درک عمیقتری از عظمت خدا داشته باشیم، اگر بوسیله این درک چیزهایی تو زندگی خودمون خلق میکنیم و تجربه میکنیم به این خاطره که عظمت خداوند رو بیشتر درک کنیم، اگر تو هر لحظهای از زندگی داریم حرکت میکنیم، این ما نیستیم که داره حرکت میکنه، این خداست که داره حرکت میکنه وگرنه ما یه جسم بیجان هستیم.
روزی نیست من از جسسم سپاسگزاری نکنم و تحسینش نکنم به این خاطر که میگم تو چقدر قدرتمندی که این روح عظیم خدارو که کیهان رو خلق کرده و مدیریت میکنه رو در وجود خودت داری حمل میکنی، چقدر وظیفه و مسئولیت تو بزرگه، به همین خاطره که من انقدر خودم به تغذیه، به ورزش و هر چیزی که حال جسمم رو خوب میکنه اهمیت دادم چون حس میکنم اینها برای انجام بهتر این ماموریتی که داره لازم و حیاتیه و دارم بهنوعی ازش سپاسگزاری میکنم.
اصلاً موضوع رسیدن به خواستهها نیست، اصلاً موضوع خلق پول و ثروت و تجربه عشق نیست، اصلاً موضوع سلامتی نیست.
موضوع درک عظمت خداست، درک حقیقت و بزرگی خداست، موضوع عبادت کردنه
آیا همین استاد عباسمنش اگر یه لحظه، فقط برای یه لحظه حرفی بزنه که ما احساس کنیم از منبع الهی نمیاد، فقط یه کلمه، آیا اینچنین استوار در این مسیر حرکت میکنیم؟
هرگز اگر ما انقدر در این مسیر مصر هستیم به این خاطره که خدا داره از ما میخواد که در این مسیر حرکت کنیم، ما کلام الله رو داریم میشنویم، حس میکنیم و درک میکنیم که در این مسیر زنده هستیم و پایدار، وگرنه یه لحظه اگر فکر کنیم خودمونیم میشیم یوسف و در زندان گمراهی خودمون حبس میشیم.
اعتبار من، شما، استاد و هر کسی که در این جهان زندست و نقشی داره اعتبار الله و بس.
کسانی مثل من و شما و استاد که در این مسیر حرکت میکنند دارند حضور الله رو تصدیق میکنند دارند دعوت الله رو لبیک میگن.
وقتی من بوسیله قدرتی که خداوند بهم عطا کرده حرکتی توی بیزینسم انجام میدم، خواستهای رو در زندگیم خلق میکنم به این خاطره که هم خودم و هم جهان بوسیله این نیرو جای بهتری برای زندگی میشه چون از قبل درخواستش رو داده بوده و هر کسی که باور کنه که خدا داره باهاش حرف میزنه و عمل کنه به الهاماتش نتیجش رو حس میکنه دقیقاً.
اگر من دارم یه فعالیتی رو توی کارم انجام میدم به این خاطره که جهان این درخواست رو داده و من فقط کلام الله رو جاری میکنم و نتیجش دیگه دست خودشه، به من ربطی نداره کیا وارد بیزینسم میشن، اصلاً وظیفه من نیست که بخوام به این فکر کنم
به استاد ربطی نداره کیا وارد این مسیر میشن، استاد فقط به چیزی که بهش الهام میشه عمل میکنه و خدا دیگه بقیه کارهارو انجام میده . باعث میشه که ما سپاسگزارتر باشیم.
اگر 1400 سال پیش محمد ظهور کرد اولاً که این ظهور یک دفعه رخ نداد و محمد در مسیر درست خودش ثابت قدم ماند و دوماً چه جماعتی رو به فیض رسوند.
مهم نام نیست
موضوع خلقت خاص نیست
در همان زمان محمد هم کسانی دیگری بودند که شاید همچین کاری انجام بدن اما محمد این ندا و حقیقت رو باور کرد، وقتی باور میکنی یه لحظه هم نمیتونی متوقف بشی، هر چقدرم که همه چیز بر علیه توعه، چیزی در ته وجودت فریاد میزنه مسیر درست رو و تو نمیتونی در اون مسیر حرکت نکنی
محمد خودش، خودش رو در مسیری قرار داد که به این شکل پیش بره، خودش روی خودش کار کرد، خودش رو از جامعه جدا کرد تا باور نکنه حقیقت اون چیزیه که جامعه داره براش تعریف میکنه و وقتی که به اندازه کافی در این مسیر حرکت کرد آرام آرام دریافت کرد و آرام آرام قدم برداشت و آرام آرام نتایج وارد شدن و هنوزم که هنوزه ما داریم در همون مسیر حرکت میکنیم.
فقط به این دلیل که محمد باور کرد
قبل از محمد هم کسان بسیاری باور کردن
من و شما هم میتونیم باور کنیم
اگه میخوای بدونی چقدر باور کردی به زندگیت نگاه کن
اگه بچههات رو میبینی و به خودت میگی که خب که چی؟ الان الکی به خودم بگم من چه آدم خوشحال و سپاسگزاریم؟ این شد معنای زندگی؟
نه دوست من
وقتی به بچههات نگاه میکنی یاد این آیه بیفت خطاب به کسانی که ادعای خدایی میکردن، بهشون گفته شده آی شمایی که فکر میکنید خدا هستید، آیا میتونید یه مگس، یه مگس رو خلق کنید؟ حالا برای اینکه بیاعتبارترشون کنه میگه همون مگس اگه چیزی رو ازتون بگیره هرگز امکان نداره که بتونید ازش پس بگیرید.
پس بدون تو به خودی خود هیچگونه قدرتی نداری، این خداست که به تو قدرت داده
به خودت بگو خدای به این عظمت این قدرت رو به من داده که یه موجود زنده رو خلق کنم
چقدر این حس شگفتانگیزه
چجوری که یه همچین موجود حیرتانگیزی با این دقت و ظرافت از یه آب بیمقدار به قول قرآن به وجود میاد؟
چیکار داره میکنه این خدا با زندگی ما که وقتی از یادش میبریم خودمون رو در اعماق چاه و گمراهی میبینیم و زمانی که در وجودمون باورش میکنیم احساس میکنیم این کوههای به این عظمت رو میتونیم جابهجا کنیم.
این اعتبارش رئ به کسی به غیر از خالق و مالک آسمانها و زمین و هر چه بین آندوست میشه داد؟
اگر یه فردی وارد زندگیمون میشه باهاش عشقبازی میکنیم فقط به این خاطره که به اندازه یک قطره از دریای عشقی که خداوند نسبت به ما داره رو درک کنیم، بعد ما میایم فکر میکنیم که اگر اون فرد نباشه دیگه عشقی نیست:)
ما فکر میکنیم باید کار کنیم تا پول بسازیم تا زنده بمونیم
این کجا
یا اینکه فکر کنیم خداوند بوسیله ما داره در جهان گسترش ایجاد میکنه، هر قدمی که من دارم توی کسب و کارم یا هر کاری که دارم انجام میدم اگر کارمندم اگر صاحت کار برای اینکه یک قدم جهان رو جای زیباتر و خداگونهتری کنم، اگر کسی داره از خدمات من استفاده میکنه حتی شده برای یه لحظه اون احساس خوبی که درش ایجاد میشه اون رو یاد خدا بندازه این یعنی من کارم رو درست انجام دادم و خدا خودش میدونه که کیارو باید به این سمت هدایت کنه.
به خودم گفتم، گفتم تو کی باشی که اصلاً فکر کنی که باید بگی که کیا بیان کیا نیان، تو کلام و قدرت الله رو در کسب و کار و زندگیت جاری کن ببین چه شاهکاری میکنه برات. به تو ربطی نداره که چی میخواد بشه، اگه خدارو باور داشته باشی ایمان داری که هر اتفاقی که تو هر بعدی از زندگیت میفته برای اینکه وجود خدارو بیشتر باور کنی و عبد بهتری باشی براش که بیشتر عبادتش کنی
به خدا گفتم که خدایا اگر تو این مرحله مثلاً پولسازی برام مهم میشه به این خاطره که پی به عظمت وجود تو ببرم که پول نخواد موضوعی باشه که کیفیت ارتباط من با تو رو و کیفیت عبادتم رو ضعیف کنه، اگر پول ابزاریه که باعث میشه کیفیت عبادت من بالاتر بره اتقدر بده تا سیراب بشم تا دیگه وقتی میخوام عبادتت کنم حتی به اندازه یه ارزن هم پول تأثیر منفی نداشته باشه و برای اینکه یه این نقطه برسی چقدر مصصمم میشی چقدر حرکتهایی میکنی که نه تنها خودت بلکه جهان خوشحالتر میشه، ومصل زمانی که میخوای با عشق زمینیت نزدیکتر بشی چجوری شور و شوق داری هدیه میخری هر کاری از دستت بر میاد انجام میدی، تو این بین چقدر آدمای دیگه رو هم خوشحال میکنی چقدر خدا خوشحالتره، حالا بیا این کارارو برای خدا انجام بده.
چقدر این شکل نگاه کردن متفاوته تا اینک فکر کنیم باید پول دربیاریم که فقط زنده باشیم
چقدر فرق میکنه وقتی من دارم به بچههام به همسرم نگاه میکنیم اینها تجلی قدرت و شکوه و عظمت خدا باشند برام تا اینکه بخوان فقط حلقه خواستههایی باشند که جامعه برای من تعریف کرده
دوست عزیزم اگر در این مسیر داری حرکت میکنی به این خاطره که خدا ازت میخواد که باشی که حرکت کنی
به این دلیل که لایق این هستی که حرکت کنی
لایق این هستی که جهان رو جای زیباتری برای زندگی خودت و دیگران کنی
که مادر و همسر نازنینتری باشی
که بنده بهتری باشی
وقتی بچههات به یاد مادرشون میفتن حتی زمانی تو این دنیا هم نبودی هر وقت که به یادتت میفتن احساس قدرت کنند، احساس آرامش کنند چون اینها نشان دهنده خداست
همسرت وقتی کنارته یا تو خلوت خودشه هزاران بار برای وجودت تو زندگیش سپاسگزار باشه
تو میتونی همچین کسی باشی
دلیل اینکه ازش لذت نمیبری به این خاطره که اعتبارش رو به خودت دادی دوست من
الان چقدر به تو پول بدن راضی هستی که یه لحظه یکی از بچههات تو زندگیت نباشن؟
وقتی ما فکر میکنیم خودمون هستیم که کسی هستیم این احساسات سراغمون میاد
من خودم شاید خیلی بدتر از شما باشم و اینها رو به خودم میگم
اما زمانی که خدارو تو وجود و زندگیمون باور میکنیم همه چیز رنگ و بوی دیگهای پیدا میکنه
به خودم میگم ببین خدا چقدر تو رو دوست داره که لایق همچین قدرتی کرده
تو خلیفه خدایی
خلیفه خدا یعنی جاری کردن کلام و یاد الله در زندگی خودش و دنیای اطرافش
آدم وقتی اسم خلیفه رو میشنوه یاد چی میفته؟ قدرت؟ کی از هم قدرتمندتره؟
اگر حس قدرت نداری یعنی جایگاه پرعظمتت رو درک نکردی هنوز
وقتی به خودت نگاه میکنی باید احساس قدرت کنی
به خودت ببالی که از بین این همه موجود فقط خدا همچین نعمتی رو نصیب تو کرده
ما جایگاهمون رو فراموش میکنیم
الا بذکرالله تطمئنالقلوب
شنیدی میگن احساس خوب= اتفاقات خوب؟
میبینی خدا چه کلیدی رو داره دستمون میده؟
میگه میخوای اتفاقات خوب تو زندگیت بیفته؟
راهش اینکه به احساس خوب برسی
چجوری به احساس خوب برسم؟
به یاد من بیفت
از من بخواه
اگر باورم داری قدم بردار
وقتی که به روز رسانی دوره اومد خیلی اشتیاق داشتم که این دوره رو پیش برم خیلی زیاد و هزینههایی بود که همزمان با این مهم بود اما به خدا گفتم من کاری ندارم بهم بده اگه این منو به تو نزدیکتر میکنه بهم بده
بهم گفت برو فایل مقدمه رو ببین، اون زمان اصلاً شرایطش رو نداشتم اما وقتی که رفتم دیدم و اونجایی که استاد میگه فایل رو استپ کنید و برید تمرین رو انجام بدید به خودم گفتم من اگر همین الان هم پول این دوره بود باید همین کارو میکردم دیگه، بنابراین احساس کردم که پولش رو دارم و رفتم و تمرین و انجام دادم و به خودم گفتم خب قدم اول رو برداشتم و دوست من یک روز بعد شرایط ایجاد شد که من دوره رو خریدم
باید اعتبار و قدرت خدارو خیلی بیشتر از این ها وارد زندگیمون کنیم
بدون محدودیت بخوانیمش
کی؟
اگر قدم برداریم به الهامات توجه کنیم، نگیم خب که چی مثلاً
حس کنیم خدا داره بهمون میگه باید بریم باور کنیم این موضوع رو
ازش بخواهیم بهمون بگه چه کار کنیم، باور کنیم که جواب رو خیلی سریع بهمون میگه
به خواستههامون به این شکل نگاه کنیم که هر کدومش کیفیت عبادت مارو بالاتر میبره و باعث میشه به خدا نزدیکتر بشیم و خداگونهتر عمل کنیم بعد اونوقت میفهمیم که باید حالمون خوب باشه و برای چیزهایی که تو زندگیمون نیست حالمون رو بد نمیکینم چون میدونیم مهم اون احساس خوبست نه خواسته هه و بعد این حال خوب میشه الویت و بعد به راحتی خواسته ها میان و باعث زیباتر شدن زندگیمون میشن
اگر موضوع فقط پول بود که این همه آدم پولدار
اگر موضوع فقط بچه دار شدن بود این هم بچه و خانواده؟
اگر موضوع فقط رسیدن به یه نقطه خاص بود این همه آدم که هر روز دارند به خواستههاشون میرسن؟
موضوع رسیدن به حال خوبه، حال خوب یعنی نزدیکی به خدا، یعنی تطمئنالقلوب
برای شما دوست عزیز و نازنینم زندگی سرشار از خیر و برکت و زیبایی و عشق و لذت و ثروت و سلامتی رو آرزومندم
سلام بر احسان پر احساس عزیز
خیلی خوشحالم که خداوند دوستان آگاه و فاضلی چون شمارو به من هدیه کرده
چقدر پر محتوا و پر از نکات عمیق و لازم برای تازه واردهای مثل من داشت که در ابتدای مسیرم.
این جمله
هر چیزی که بهدنبالش هستی به تو داده میشه، فقط آرام باش و لذت ببر
شبیه به این آیه از انجیله که:
هر آنچه از شما ستانده شده یه شما بازگردانده خواهد شد.
و قرآن خودمونم شبیه به اینو گفته:
ای رسول، به اسیرانی که در دست شما مسلمیناند بگو که اگر خدا در دل شما خیر و هدایتی مشاهده کند (و ایمان آرید) در مقابل آنچه از شما گرفته شده بهتر از آن را عطا میکند و از گناهان شما میگذرد که خدا آمرزنده و مهربان است.
و این طبیعی و کاملا طبق قوانین کائناته که
وقتی داری روی اعتمادبهنفس و باور فراوانی کار میکنی و حق خودت میدونی رشد بیشتر در کسبوکار و زندگیت رو و یه مشتری جدید میاد
سپاسگزارم احساس عزیز و برات آرزوی روزهای بهتر و قشنگ ترو دارم
غرق در عشق و آگاهی باشید
سلام اقااحسان عزیز خیلی ممنونم ازکامنت بسیارزیباتون چقدررنکته زیبایی رومدنظرداشتیدوچقدربه من کمک کردکه اشتیاق روجایگزین احتیاج کنیم این یکی ازباگهای من بودکه خداوندروهزاران بارسپاسگذارم وهمچنین ازشماکه توسط شمااینودریافت کردم برقراروپیروزباشید
سلام احسان عزیز..
باز هم یک دیدگاه بی نظیر دیگه و پر از آگاهی های ناب و درس های توحیدی عمیق از شما….
دست مریزاد آقا احسان…
تحسین میکنم شمارو..
الهی آسون بشید برای اسونی ها پدر و مدار راحتی و آرامش واشتباق برای خواسته هاتون برسید….
یک سوال داشتم…
چطوری میخواید از احتیاج به اشتیاق رسیدن به خواسته هاتون برسید؟!!!!
متشکرم که صبورانه وقت گرانبهای خودتون رو در اختیار من میزارید…
با درود فراوان
درود بر شما دوست فرزانه و بسیار با محبت و ارزشمند خودم
از نام و نوشتههای پر مهر شما بسیار لذت میبرم و از خدای مهربان برای وجود عزیزانی مثل شما بسیار سپاسگزارم
به نظرم مهمترین منطق برای این تغییر زاویه دید پرسیدن این سواله که ما خواستههامون رو برای چی میخواهیم دقیقاً؟
میخوام درآمدم بالا بره که چی بشه؟
همچین کیفیتی از عشق رو تجربه کنم که چی بشه؟
به این خواستم برسم که چه اتفاقی برام بیفته؟
که حالم خوب بشه؟ احساسم خوب باشه؟
پس اگر اینه من همین الان هم به هدف اصلیم رسیدم دیگه که احساسه خوبه، پس مهم احساس خوبست نه خواسته.
یادتون هست وقتی بچه بودیم یه اسباب بازی جدید میومد کمتر با اسباب بازی قدیمیهامون بازی میکردیم و گاهی حالمون بد بود که اسباب بازی جدید نداریم اما وقتی چارهای جز بازی با اسباب بازی قدیمی ها پیدا نمیکردیم و دوباره شروع میکردیم به لذت بردن و آرام دیگه رهاش میکردیم میدیدم یا تو جشن تولد یا به یه طریقی برامون گرفتن همون.
ما اون اسباب بازی رو میخواستیم که باهاش کیف کنیم اما انقدر یه تایمی به نبودش فکر میکردیم که حالمون بد میشد و تا زمانی که این احساس رو داشتیم هرگز نمیتونستیم اون رو داشته باشیم.
تمام خواستههای ما حکم اون اسباب بازی هاست و قانون تحققش هم همونیه که تو بچگی بود: احساس خوب
وقتی این رو درک کنیم دیگه میدونیم که عجله و تقلا و گریه و گله و شکایت فایدهای نداره، تنها چیزی که میتون اون خواسته رو وارد زندگیم کنه احساس خوبمه
وقتی این باور ایجاد میشه ما از مرحله احتیاج به اشتیاق میرسیم چون میدونیم که اون احتیاج ما رو به احساس خوب نمیرسونه شاید حتی بتونیم اون خواسته خاص رو داشته باشیم اما نتیجه احساسیش برامون خوب نخواهد بود. اونوقت برای بودن و رسیدن به احساس خوب، سپاسگزاری، توجه به نکات مثبت و کارهایی که این احساس رو به ما میده وقت میگذاریم و به راحتی خواستههامون رو دریافت میکنیم
درک تمام این موضوعات تکاملی است.
آرام آرام متوجه میشویم که جهان به چه شکل عمل میکنه و آگاه میشیم از اینکه احتیاج چقدر ما رو از خواستمون دور میکنه و اشتیاق نزدیک و سعی میکنیم که لحظات بیشتری رو در احساس خوب بمونیم
توضیحات بسیار دقیق و مفصل درخصوص این موضوع در جلسه 8 و 9 کشف قوانین به خوبی توضیح داده.
از شما دوست عزیزم بینهایت سپاسگزارم و از خدای مهربان بهترینها را برایتان آرزومندم
سلام دوست مهربان و پاک دل خودم،
ازتون سپاسگزارم که انقدر با حوصله و عشق و محبت برای من کامنت نوشتید
منت گذاشتین و وقت با ارزش خودتون رو در اختیار من گذاشتین..
بی نهایت سپاسگزارم دوست عزیزم
الهی که همیشه سالم و سلامت باشید
تک تک بچه های این سایت حتی اگر کاری ام نکند به خودی خود ارزشمند هستند…همه توی این مسیر ،هدایت شدیم …و چه خوبه بی منت و با عشق، اونایی که جلوتر هستن دست پشت سری هارو میگیرن..
چقدر لذت بخش!!!
با یک جمله نگاه هر شخصی ممکنه تغییر کنه
با یک پیغام دلی رو شاد میکنید
و شاید همین کامنتها باعث بشه افرادی که هنوز دو دل هستند به ادامه مسیر مشتاق تر بشم و شاید با یه کامنت تلنگری بهشون وارد بشه و ثابت قدم شن
دوست عزیزم… در نیمه شبی که خوابم نمیبرد و با خودم و خدای خودم توی فرکانسی ترین ساعت ، نقطه آبی و آگاهی های ارزشمند شمارو دریافت کردم و قلبمو پر از عشق و نور کردین…
از خدای بزرگ برای شما ،هرانچه از قلبتون میگذره روخواهانم..
موفق و پیروز باشید احسان عزیزم
سلام آقای مقدم
با تشکر از شما و کامنتهای فوق العاده ای که می نویسید، راستش انگار این کامنتت رو خطاب به من نوشتی
امروز توی تمرین کدنویسی روزانه ام، یکی از مواردی که خواسته بودم این بود که برای خواسته رابطه دلخواهم یه نشونه ببینم
صبح وقتی کاور این فایل رو دیدم، برای این عکس زیبای استاد و مریم جان، خیلی ذوق زده شدم ولی راستش اون رو نشونه ای برای خودم ندیدم
حتی عکس رو بزرگ کردم و چندین بار نگاهش کردم، حتی اون علامت پیروزی که مریم جان با دستیش که پشت استاده نشون میداد رو دیدم و یه جورایی احساس کردم انگار یه اشارتی به منه(مثل این فیلمهای معمایی که یه سری المانهایی رو جستجو میکنن و با توجه به اون به گشایش معما میرسن) ولی باز هم توقعم از خدا، یه جور خصوصی بودن این نشانه برای خودم بود و تا این لحظه که ساعت 10.5 شبه، با خودم گفتم این کدم امروز تیک نخورد
وقتی کامنتت رو خوندم که نوشته بودی:
یکی از بیشترین دلیل احساس خوبم عکس زیبا و پراحساس دو عزیز بود که من ندیده بودم همچین عکس پراحساس و عاشقانهای که استاد و خانم شایسته در آغوش هم باشند خیلی خفنه انرژی این عکس خیلی حال خوبتون تو این عکس حالم رو خوب کرد دمتون گرم
گفتم راستی میگی ها، مگه ما چندبار یه همچین تصویری از استاد و مریم جان دیده بودیم
بماند که کامنتهای آقای حافظان و وجیهه بانو رو هم خوندم و کلی مشعوف شدم، حتی سعیده هم امروز در مورد عشق نوشته بود
الان بعد خوندن کامنت یه لحظه احساس کردم مثل اون کشیشی شدم که سیل داشت شهر رو میبرد و اون هر کمکی براش میومد رو رد میکرد و میگفت نه خدا باید به کمکم بیاد، و آخر سر وقتی غرق شد و رفت پیش خدا، با حالت گلایه به خدا گفت چرا کمکم نکردی؟ و خدا گفت من برات ماشین و قایق و هلی کوپتر فرستادم ، ولی همه رو رد کردی، فکر کردی این کمک ها از جانب کی بود؟
مورد بعدی که میگم این کامنت رو برای من نوشتی، اونجایی بود که در مورد پرنده ها و سنجابکها و حس استاد نوشته بودی، من امروز رفته بودم به دل طبیعت و اونجا پرنده کوچیکی رو دیدم که صدای زیبایی داشت و مدتی ایستادم و باهاش حرف زدم و بعد رفت روی یه درخت دیگه، که اونجا هم چندتا پرنده بزرگتر و زیباتر بودن(فکر کنم بلبل خرما بودن) و کلی از دیدنشون حظ کردم و خدا رو شکر کردم، در صورتی که قبلا خیلی از این چیزهای به قول تو کوچیک رو نمی دیدم
و نکته بعدی در کامنتت اونجایی بود که در مورد خواسته هایی که بهشون رسیدی صحبت کردی که اونها رو حق خودت میدونستی که بهشون رسیدی
باورت میشه بعد از اینکه مجدد جلسه دوم کشف قوانین رو گوش کردم و اومدم به سوالاتش پاسخ بدم، دقیقا این موردی که گفته بودی برای من کشف رمز شد و انگار بهم یه الگو داد برای رسیدن به خواسته هایی که خودم سنگ انداختم جلوشون، و چند روز که میخوام در این مورد هم توی کشف قوانین یه کامنت بنویسم که هنوز این کارو نکردم
بازم ازت ممنونم آقای مقدم
سلام آقا احسان دوست داشتنی
کامنت های شما ازطریق ایمیل بهم خبر داده میشه چون نگاه شمارو دوست داشتم
من حدود 8ماه پیش آشناشدم باسایت و خواستم از خدا که بهم عزت بده
از 300پول بامنت شوهرجان به عنوان پایه استفاده کردم وگفتم میخام حقوق داشته باشم بدون هیچ پشتیبانی (فقط خدا باشه همه کسم)
الان شده ماهی 2700تومن وبه عنوان اولین مدرس شهر در رشته خودم دارم تدریس میکنم
واما امروز….
صبح پیام اومد که سالگرد تاسیس پیجتان مبارک
پیجی که یک سال پیش ایجاد کردم ولی روش کارنکردم ،فقط با 9تاپست 115فالور بدون دخالت من اومدن
تمرکزم رو گذاشتم روکلاس حضوری
اومدم سراغ سایت وخیلی خیلی هدایتی به سه تا فایل درآمدت روسه برابر کن رسیدم(الان یه ماهی میشه که درآمدم تثبیت شده وهمش دوست دارم از مهرماه درآمدم بیشتر بشه)اومدم هر سه فایل رو نکته برداری کردم و نوشتم
واااااای که چقدر متفاوت از پارسال نوشتم
واخرش به این رسیدم توفایل سه که من یه پاشنه آشیل دارم
اینکه من فک میکنم اگه شاگرد بیشتر جذب کنم باید شبانه روز روی پیج وقت بذارم که من درحال حاضر شرایطش روندارم
اومدم الگو نوشتم اما قانع نشدم
ته دلم هی میگفت که نه بابا فقط راهش همینه که بیای رو پیج
اما من بادوتا بچه کوچیک کل هفته رو درگیر کلاس هام(من فقط دوماه کلاس برداشتم واین اولین سابقه کاری منه؛من بدون هیچ سابقه ای وبه عنوان اولین نفر هدایت شدم به بهترین آموزشگاه شهر و این کلاس رودایر کردم)روپیج فعالیت کردن از نظر من کار سختی نیست
اما تمرکز میخاد که من درحال حاضر ندارم
گفتم خدایا بهم بگو،الهام کن که راه زیاده_شاگرد زیاده
تومیتونی،بهم نشون بده
وخلاصه که کلی حرف زدم باهاش
من کلی آدم دارم اطرافم ولی باهیچکس جز خونه مامانم(اون هم هردوهفته یکبار)باکسی رفت و آمد نمیکنم(قبلاً همه جا و همیشه میرفتم)الان فقط تنهایی رو دوست دارم واینکه باخدای خودم حرف بزنم
سرنوشت من واینجا رسیدنم خیلی خیلی طولانیه که نمیشه اینجا گفت
حدود دوساعت پیش یه خانمی زنگ زد گفت ما یه شرکت ایرانی _کانادایی هستیم ومدرس میخایم که به بچه های فارسی زبان خارج از کشور درس بدن واین رشته رو براشون تدریس کنند
ومن به شمارسیدم وتماس گرفتم(حدود همون 6ماه پیش اصلا نمیدونم چطوری تویکی از سایت ها اسمم رو نوشتم به عنوان مدرس)
حالا این خانم زنگ زد
من و میگی گریه پشت گریه
اما خیلی یه غم عجیبی اومد تو دلم
گفتم آخه چرا اینجوری شدم من
فکر کردم ویه ناامیدی اومد سراغم
آره فهمیدم چرا؟؟؟من ترسیدم از دست بدم
چون همون موقع که تازه تو سایت ثبت نام کردم بالای 50نفر زنگ زدن وموقع صحبت بامن خیلی راضی بودن اما به نتیجه نرسیدن هیچ کدوم
والبته که اون موقع ناراحت شدم اما الان فهمیدم که نه بهتر شد
چون انگار من باید این کلاس های حضوری رو میرفتم تا بهتر برام جابیفته
الان مطمئنم که اگه شاگرد مجازی داشته باشم ازپسش برمیام ولی اون موقع نه
سریع شمارش روپاک کردم(چون ترسیدم شیطان فریبم بده وبهش زنگ بزنم؛چون من عهد کردم که دنبال شاگرد نرم وفقط ازخدا بخام که بهترین هاشو به سمت من هدایت کنه،پس من ازکسی خواهش نمیکنم
پس من برای راضی نگه داشتن کسی دروغ نمیگم
پس من برای گرفتن شاگرد اصرار نمیکنم)
شماره رو پاک کردم
اما هرکار کردم دلم آروم نشد،یه غم عجیب داشتم_هرچی صحبت کردم نمیدونم چرا به آرامش واحساس عالی امروزم نرسیدم(امروز اینطوری فرض کردم که همه چیز نشانه اینه که من باید درآمدم افزایش پیداکنه)
وقتایی که اینطوری میشم فقط ایه قرآن آرومم میکنه چون دقیقا وصف حال من میاد وبهم کمک میکنه ودرمورد آینده من صحبت میکنه
آیه اول سوره عنکبوت
ای اهل ایمان اگر ایمان بیاورید بیشتر از اعمال نیکتان پاداش میدم
این خلاصه بود
گفتم یعنی من الان جزو ایمان اورندگانم؟؟؟؟یعنی من واقعا ایمان دارم(چون همیشه صحبت که میکنم باخدا میگم همه کسم تویی وهیچکس روجزتوندارم)
درنهایت یاد یه جمله از استاد افتادم
اینکه من خیلی دوست دارم این برام پیش بیاد اگه بشه خیلی خوشحالم اگه نشه حتما صلاح نیست
خلاصه گفتم راضیم به رضای تو
ولی من نمیتونم خودم رو فریب بدم
هنوز ته دلم یه چیزی آزار میده منو
تارسیدم به فایل شما،انگار که دارید بامن حرف میزنید
نشانه هارو تاییدکنلذت ببربه نتیجه در نبند فقط_رها باش.
این اتفاق خوشایند که من مدرس بچه های فارسی زبان خارج از کشور بشم درحال حاضر نهایت ایده آل منه
خیلی رو اعتماد به نفس من وباور لیاقت من مطمئنم تاثیر به سزایی داره
خیلی هم دلیل آوردم که شرایط برام پیش اومده که باذهن منطقی من یه شرایطی خیلی خوب بوده وبعدش که نشده وهدایت شدم یه جای دیگه؛فهمیدم که خوب شد که اصلا اونجا نرفتم
وحرف و خواهش همیشگی من از خداوندم اینه که منو به حال خودم ول نکنمن وبااین ذهن منطقیم تنها نذارمن نمیخام پاروبزنم تو سکان دارباش،با حرف قشنگ شما که من فقط میخام بشینم روپای بابام پشت فرمون ولذت ببرم وفقط ادای رانندگی رو دربیارم وخودت منو ببر به بهترین جاها_جایی که علاوه بر ثروت یه عزت ونام نیک هم بهم بده ومنو بین آدم هات محبوب کن
حالا آقا احسان شما یه چیزی بهم بگو
الان به نسبت آروم هستم
اما من آرامش درونی میخام ،یه آرامش واعتماد مثل امروز صبح
یه چیزی بهم بگو
سلام داداش احسان عزیز
سپاسگزارم ازت بابت کامنت زیبا وتاثیرگذارت..
در مورد نشانه ها توضیح دادی ومثال زدی عالی بود
دقیقا همین نشانه های خواستم ن خودش لطفی از سمت خداست که باعث دلگرمی آدم میشه واسه نزدیک شدن به خواسته به شرطی که طبق گفته ی شما ما هم اونا رو تایید کنیم وسپاسگزارم خداوند باشیم که آره مسیرم درسته وباید ادامه بدیم باقدرت بیشتر…
اونوقته که کم کم خواستمون برامون بدیهی میشه ویه جایی میبینم خیلی آسون واردزندگیمون شده وداریمش…
خدایاشکرت بابت این آگاهی های ناب وتاثیرگذار
آرزوی سلامتی وثروت روز افزون برای برادرم احسان… یاحق
به نام هدایت الله
سلام بر احسان خوب و دوست داشتنی چقدر بینظیر بود کامنت شما
خیلی سپاسگزارم به خاطر نکتههای خوبی که سرشاراز لذت وانرژی بود از نکته های خوبی که کامنت شما من را متوجه خودم کرده است ممنونم
چقدر کامنت شما فوق العاده و درسهای بزرگی برای من داشت تحسین میکنم شما رو که انقدر کامنت شما عالی و زیبا و دوست داشتنی بود
دوست ارزشمندم احسان جان امیدوارم همیشه در زندگی موفق و به درجات بالاتر از نتایج خوب زندگیت برسی و خواستههایت را هر بار با رسیدن به آن تیک بزنی و نتایج خوبت برای ما بنویسی تا ما هم خوشحال شویم و امیدمان همواره بیشتر بشود در مسیر درست زندگی
هر کجا هستی در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به روهروان عشق، به لیدرهای سفر زندگی به سمت جاده سعادت و خوشبختی و عشق و سلامتی و ثروت، میخوام تا صبح فقط سلام کنم به شما استاد و استادیار.
سلام به همسفران ناب خودم که در گوشه گوشه ی این دنیا با هم در مسیر یک سفر دل انگیز هستیم با لیدرهای مشترک.
اصلا نمیدونین چقدر خوشحال شدم تا اومدم برم قسمت 206 رو یکباردیگه ببینم اونم برای رفع خستگی قبل خواب ببینم و بخاطر تعهدم برم تو صفحه اش کامنت بذارم.(با اینکه اینجا اثری ازم نیست اما میتونم بگم این دور سه روز بیشتر از ده ساعت صدای استاد و آگاهی ها با من بعد دو روز خونه رو زیر ورو کردن،آخه داریم به لحظه سفر با همسرم نزدیک میشیم و منم طبق عادت قبل اینکه چمدان ببندم باید کل خونه رو برق بندازم بعد میرم سراغ آوردن چمدان و یکی یکی چیدن و آماده کردنش. همینن یکساعت پیش چمدان رو گذاشتم یک گوشه و لباس ها و وسایل رو تو صف بغل چمدان چیدم تا فردا برم تو کارش.خلاصه که انگشت و کت و کول همه جا در حد دو روز ورزش سنگین کردن خسته است.اصلا یک جوری عضلات بازوهام فرمش عضلانی شده که انگار دمبل زدم. خلاصه که فکر کنینن اومدم با تمام خستگی نشستم پای لپ تاپ با چایی که خودمو مهمون کردم تا به تعهدم عمل کنم اما سورپرایز شدم. فایل جدید اومده…خدایا بدون خوردن چای خستگی هام پرید…بماند که از دوستان جان هم مفتخر به داشتن نقطه ابی شدم، بماند که کلا خوشحال در خوشحالم، بماند که تو حمام، تو آشپزخونه و سروس بهداشتی و هرجای خونه فقط صدای استاد و فایل های مصاحبه ایی بود که مرور کردم فایل دوره شیوه حل مسائلی بود که شنیدم اصلا معرکه…)
سریال سفر به دور آمریکا_قسمت 207
خدایی الان من چی میتونم بگم، چه حرفی برای گفتن دارم بعد دیدن این قسمت، این همه شگفتی. اصلا هنگم باورتون میشه. ضربان قلبم که با هر مقدار بالاتر رفتن درون یا شنیدن و نزدیک شدن به آبشار بالای هزار رفته بود. و کلا هوش از سرم رفته. اصلا الان بی هوش بی هوشم از بس که مدهوش این همه عظمت و زیبایی شدم. از بس که عاشق اینجور فضاهام کوه های صخره ایی که لایه های زمین شناسی شون قشنگ دیده میشه روند تکامل چند میلیون ساله شون رو میتونستم حس کنم،فشنگ ترکیب کوه و درخت و آب و آبشار چیزهای مورد علاقه من…اصلا اون تریل ….اصلا نمیدونم چی بگم حتی تا الان منی که معمولا اشتباه تایپ نمیکنم چندبار غلط غولوط نوشتم. اصلا بی سواد نوشن شدم. واقعا سخته نوشتن برام از این همه ایی که منو محو خودش کرده و قلبی که فقط با هر تپشش تو سینه ام داد میزنه میــــــــــــــگه میخوام،همینه، اینه. اینو میخوام. اینجا اینجـــــــــــا…خدایا تو با ما چِــــــــــه ها که نمیکنی.مسحور این همه ات هستم خدای مهربان و عظیمم…(واقعا نفس تو سینه ام حبس شده واقعا سخت ترین کامنتی بود که تونستم حرف به حرف تبدیل به جمله هایی کنم که عقلم از پَسِ فریادهای قلبم تونست بگه. که اونم با این همه سختی میگه من تسلیمم تسلیمه تسلیم…فقطتنها این آیه که ازصبح چندصدبار تو ذهن نمیدونم چرا رژه میرفت فکر کنم تنها جمله ایی که میدونم جاش خیلی اینجاست و اصلا واسه این بوده که از صبح تو ذهنم اومده که وقتی عقل گفت تسلیم دل بگه همون جمله ایی رو بنویس که نمیدونستی چرا هی تو ذهنت رژه میره(بقول استاد یکجا گفتن مثل اون کلیدهایی که مرحله اول پیدا میکنی تو بازی های کامپیوتری و بعد چند مرحله تازه میفهمی چرا داشتیش…) اینم کلیدطلایی من برای این مرحله از بازی زندگی:سبحانک ماعَبَدناک حق عبادتِک و ما عَرفناکَ حق معرفتک . منزه باد مقام تو! ما تورا آنگونه که باید پرستش نکردیم و آنچنان که باید نشناختیم.
سلام فهیمه عزیزم
ایه ای که نوشتی تمام روحم رو شست
اولش فقد خوندمش بعد که فکر کردم به این ایه و به نعمت ها و لطفی ک به ما داشته فکر کردم واقعن بغضم گرفت
همین الان از دیدن غروب زیبا در اسمون و دیدن این همه زیبایی دلم میخاد جیق بزنم و بگم منزه باد مقام تو. من تورا انگونه ک باید پرستش نکردم و انگونه ک باید نشناختم
خدایا منو ببخش که شکر گذارت نیستم اونجور که باید باشم
خیلی کامنتت زیبا بود
سپاسگزارم
سبحانک ماعَبَدناک حق عبادتِک و ما عَرفناکَ حق معرفتک . منزه باد مقام تو! ما تورا آنگونه که باید پرستش نکردیم و آنچنان که باید نشناختیم.
چقدر زیبا و سرشار از معنویت بود کامنتتون و همین حدیث که حرف دل منم هست!خدایا راه و رسم شناخت خودت،شکر و سپاس نعمت هایت،عظمت و بزرگیت را به ما نشان بده!!!
فهمیه جان !لذت بردم از کامنت زیبای شما و براتون هر لحظه خدا رو آرزو کردم!
ثروتمند و سعادتمند باشید
به نام هدایت الله
با سلام خدمت فهیمه عزیز دوست داشتنی
خیلی خوشحال شدم کامنت فوق العادهای بود و چقدر لذت بردم و سفری که در پیش داری بهت خوش بگذره خواهر خوبم حتماً از سفرت و تجربه خوبت آنجا که میروی برای ما بگو از زیباییها تا ما هم لذت ببریم از شما سپاسگزارم از این کلید طلایی که نوشتی
سبحانک ماعَبَدناک حق عبادتِک و ما عَرفناکَ حق معرفتک . منزه باد مقام تو! ما تورا آنگونه که باید پرستش نکردیم و آنچنان که باید نشناختیم.
عالی بودی مثل همیشه بهترینها رو برات آرزو میکنم در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشالله
به نام خداوند مهربان
خداوند زیبا و زیبا دوست
خداوند آسمانها و زمین
حق ودود و قادر
پاک و منزهی ای صاحب اختیار عالم
درود بر خانم فهمیه پژوهنده یکتا پرست و ثروتمند
به رسم ادب و همیشه، شاکر خداوند مهربان هستیم بابت همه نعمتها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده
به به از این کامنت زیبا و پر از آگاهی
خدا رو شکر بابت بودن در این خانواده صمیمی و یکتا پرست
چه دل نوشته زیبایی ،چه نگاه زیبا بینی
الحمدالله ، ماشاءالله
نوش جانتان باشه این همه عشق بازی با خداوند
قطعا شما در مسیر هدایت هستید و خودتون بهتر میدونید که باید هر روز این مسیر رو ادامه بدید الحمدلله
چیزی نمیشه گفت ، جر تشکر از شما
سفرتون در عین شادی و سلامتی باشه و در پناه آلله یکتا، شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشید.
آمین
درودبه خواهر عزیزم خانم پژوهنده
اول جاداره یه خداقوت جانانه به شما و همه ی خانم ها و خواهر های الهی ام بگم که واقعا در کارهای خونه اینقدر با عشق تلاش میکنن و ما همیشه ودر هر حالی باید قدردان و سپاسگزار باشیم از شما.
چقدر این دید و تغییر زاویه و نگرش شما را تحسین میکنم برای کارهای خونه که تشبیه به ورزش و وزنه زدن کردید
عالی بود.
چقدر تحسینتون میکنم برای تعهدی که دادید و دارید رو خودتون عالی کار میکنید و خدا میدونه که پیروزی نزدیکه.
به قول استاد هر لحظه همراه سختی آسونی هست این ما هستیم که آسونی را انتخاب کنیم و شما آسونی را در نگرشتون در کارهای خونه استفاده کردین.
چقدر قلم زیبایی در توصیف و شرح فایلها دارین
تحسینتون میکنم.
چقدر خوب فرکانس انرژی و عشق شما به طبیعت را به ما انتقال دادین.
سپاسگزارم بابت حضور پررنگتر در این سایت.
که همیشه از شما یاد گرفتم فتم.
در کنار همسر گرامیتان بهترینها را براتون آرزو میکنم.
ثروتمند و سلامت و شاد باشید.
سلام ب دوست عزیزم فهیمه دوسداشتنی
خداروصدهزاررر مرتبه شکر بابت مسیر الهی ک هدایت شدیم بهش
فهمیه جان
چقد کامنتت فوق العاده بود
چ درسهای عالی داشت برام
و چقد خوشحال شدم ک عازم سفر هستی سفرت بخیر و خوشی عزیزم حتما برامون بنویس با قلم زیبا و قلب پراز نورت عزیزم
خیلی خوشحال میشیم
درس هایی ک از کامنتت یاد گرفتم
تمیزو مرتب کردن خونه وبرق انداختنش ب منزله ی ارسال فرکانس قوی شکر گزاری هست
و از همه مهمتر محیط خونه ی پراز عشقت غرق انرژی و نور میشه
چقد حس خوبی گرفتم از این کار ارزشمندی ک انجام میدی
واینکه چقد ورزش عالی هم انجام میدی با انجام کارهای خونه، انرژی و وقتی ک استفاده میکنی دوباره بر میگرده بهت این خیلی عالیه
و خدااای من عجب انرژی گرفتم از اینه عبارتی ک نوشتی نمیدونم حدیثه یا آیه قران ولی عجیب ب دلم نشست و قلبمو غرق آرامش و نور کرد
سبحانک ماعَبَدناک حق عبادتِک و ما عَرفناکَ حق معرفتک . منزه باد مقام تو! ما تورا آنگونه که باید پرستش نکردیم و آنچنان که باید نشناختیم
یک دنیا ازت ممنونم ک این کامنت فوق العاده رو نوشتی و قلب منو باز کردی
ب الله یکتا می سپارمت
واینکه عاشقتممممم:))
به نام خداوند زیبایی آفرین
نکات مثبت قسمت 207 سریال سفر به دور آمریکا
نکته مثبت اول جاده های پیچ در پیچ کوهستانی که درختهای زیبای سرو در نقطه به نقطه ی این کوهستان رشد کرده و سرسبزی زیبایی رو ایجاد کرده
نکته مثبت دوم تحسین میکنم مردم شاد آمریکا رو که اومدن و دارن از زیباییهایی که خداوند براشون قرار داده استفاده میکنن و نگاه زیبابینی نسبت به دنیا دارن و زمانشون رو برای دریافت آرامش و زیبایی خرج میکنن
نکته مثبت سوم تحسین میکنم آزادی ای که توی آمریکا به همراه سلامتی ذهنی و شخصیتی که وجود داره و افراد میتونن هر لباسی میخوان بپوشن و از زیباییها لذت ببرن و همه در کنار هم با صلح زندگی میکنن
نکته مثبت چهارم آبشار بسیار زیبایی که از کوه به سمت پایین جاری هست و تحسین میکنم آب و آبادانی ای که در گوشه به گوشه آمریکا قابل مشاهده هست رو تحسین میکنم و این نشون میده باور داشتن به خداوند باعث میشه که این همه زیباییها قابل استفاده بشه و تحسینشون میکنم که نعمتهای خداوند رو دارن و ازش استفاده میکنن و قدردانش هستند
نکته مثبت پنجم تحسین میکنم روابط اجتماعی خوب استاد با آدمهای مختلف رو و اصلا غرور ندارن و خیلی با محبت به آدمها کمک میکنن و در نهایت صلح و آرامش دارن در کنار آدمها زندگی میکنن
نکته مثبت ششم تحسین میکنم سنجاب های راه راه بسیار زیبا رو که من تا به حال یک همچین سنجاب های زیبایی رو ندیده بودم چقدر تنوع در جانوران زیاد هست
نکته مثبت هفتم تحسین میکنم پرنده هایی به جثه کوچولو رو که دارن دونهها و غذا میخورن و باقیمانده غذاشون هم روی زمین ریخته میشه و سنجاب ها اونها رو میخورن
نکته مثبت هشتم تحسین میکنم مدیریت عالی کشور آمریکا و فرهنگ بالاشون که به شکلهای مختلف دارن از طبیعت محافظت میکنن و حتی یک دونه آشغال هم تو طبیعت آدم نمیبینه و سطل آشغال گذاشتن و مردم هم خودشون رعایت میکنن و زبالهها رو توی سطلهای مطمئن میندازن که آشغالا به بیرون از اونها نمیره
نکته مثبت نهم تحسین میکنم فراوانی ثروت رو در گوشه به گوشه آمریکا قابل مشاهده هست و این همه ماشینهای مدل بالا که پارک هست نشون میده که پول و ثروت به شکل عالی ای در زندگی افراد جاری هست و مشتری هست و پول هست و کار هست و اوضاع اقتصادی به شدت خوب هست که این اغلب آدمها دارن از این نعمتها و ثروتها استفاده میکنن
نکته مثبت دهم تحسین میکنم تصاویر زیبای درون که از بالا زیباییهای این بخش از کلورادو رو بهمون نشون میده و چقدر زاویه دید رو وقتی آدم تغییر میده زیباییها به شکل متفاوتی دیده میشن و فقط کافیه زاویه دید رو عوض کنیم تا زیباییهای بیشتری رو ببینیم!
به نام خداوند زیبایی ها
صاحب اختیار عالم
درود بر محمد صادق عزیز و یکتا پرست
به رسم ادب و همیشه ، شاکر خداوند مهربان هستیم بابت همه نعمتها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده،
نکته یازدهم رو من مینویسم
محمد صادق عزیز که با نکاه زیبا نکات زیبا رو میبینه و برای دوستان تعریف میکنه
دم شما گرم محمد صادق جان
تمرکز ت بر روی زیبایی ها نشون میده که قانون رو خوب یاد گرفتی
خدا رو شکر میکنم بابت داشتن چنین دوستانی
دل نوشته زیبایی رو ثبت کردی و خدا رو شکر در مسیر هدایت هستی
بهترینها رو برات آرزو میکنم.
برقرار باشی و ثروتمند آمین
سلام حیدر عزیزم. شما خودت گل هستی که زیباییهای افراد دیگه رو خوب میبینی و عطر زیباییها پراکنده میکنی. سپاسگزارم بابت مهر و لطفت. امیدوارم خداوند یاری کنه که بتونیم تمرکزمون رو روی خواسته ها و نعمت ها و زیبایی ها قرار بدیم و از شر نجواهای شیطان به او پناه میبریم که بزرگ تر و قدرتمند تر از هر چیزی در این جهان هست. در پناه فرمانروای کیهان شاد، سلامت، مهربان، موفق و ثروتمند باشی.
سلام به آقا محمد صادق عزیز
چقدر تحسین میکنم شما رو برای این که اینقدر خوب و اینقدر دقیق تمااااام نکات خوب این قسمت رو ثبت کردین در کامنتتون انگار داشتم یه دور دیگه این قسمت رو نگاه میکردم چقدر حس خوبی میده خوندن کامنت بچه ها که تمام نکات مثبت رو نوشتن مرسی ازتون
لذت بخش ترین کار برای من خوندن و نوشتن کامنت هست و این حس رو کامل میگیرم که انگار داره مدارم میره بالاتر
برادر توحیدی من امیدوارم هر روز در حال پیشرفت باشی و از مسیر سوت زنان برسی به خواسته هات
سلام کیمیا عزیزم. خوشحالم که متنم کمک کرده تمرکز بهتری روی نکات مثبت داشته باشید. سپاسگزارم بابت انرژی مثبتی که دادی و امیدوارم بتونیم با کمک خداوند تمرکزمون روی زیباییها قرار بدیم بیشتر و بیشتر تا به سمت اصل همین زیباییها و قشنگی ها و اتفاقات خوب هدایت بشیم. دوستت دارم ممنونم بابت لطفت.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و بانوشایسته و همه دوستان نازنین و توحیدی ام که بودن در بینشان مصداقی از جمع بهشتیانی است که “لَا یَسۡمَعُونَ فِیهَا لَغۡوࣰا وَلَا تَأۡثِیمًا”
هر چه در اینجا میگوییم از زیبایی و توحید و سپاسگزاری است
اینجا هستیم تا شخصیتی” صَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَى” پیدا کنیم تا آسان شویم برای آسانی ها
اینجا هستیم تا در “یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡغَیۡبِ” بالغیب ، بیشتر و بیشتر پیش رویم و به برکت این ایمان به غیب ، مثل اصحاب کهف شویم که آنها هم به برکت این ایمانشان ، مشمول هدایت پروردگارشان شدند و سالیان سال در زمان سفر کردند و…
(نَّحۡنُ نَقُصُّ عَلَیۡکَ نَبَأَهُم بِٱلۡحَقِّ إِنَّهُمۡ فِتۡیَهٌ ءَامَنُوا۟ بِرَبِّهِمۡ وَزِدۡنَـٰهُمۡ هُدࣰى)
ای محمد ما قصه های گذشتگان را به حق برای تو بازگو میکنیم ، همانا اصحاب کهف گروهی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و به موهبت چنین ایمانی ، ما بر هدایتشان افزودیم…
[سوره الکهف 13]
ایمان به غیب چیزی نیست جز ایمان به عالم فرکانس ، ایمان به چیزهایی که هستند ولی قابل دیدن نیستند
در زمانی که حضرت محمد زندگی میکردند توضیح این مفهوم فرکانس برای مردم آن زمان سخت تر بود ولی خوشبختانه ما در عصری زندگی میکنیم که به برکت وسایلی که داریم ، میتوانیم این مفهوم را زیباتر بفهمیم ، فقط کافیست جزو دسته تفکرکنندگان و کنجکاوان باشیم
نیکولا تسلا ، دانشمندی بود که اختراعات زیادی برای بشریت داشت و جمله ای زیبا دارد که میگوید
اگر میخواهید اسرار عالم هستی را درک کنید بروی این سه مقوله انرژی ، ارتعاش و فرکانس متمرکز شوید…
و دقیقا از زمانی که بشریت با این مفاهیم آشنا شد ، جهش بزرگی در عرصه تکنولوژی پیدا کرد که نشانه هایش را در این دنیا مشاهده میکنیم
مثل اختراعات ایلان ماسکِ عزیز که یکی از الگوهایش در عرصه علم و دانش همین نیکولا تسلا است که به احترام او نام شرکت خودروسازی اش را “تسلا” نام گزاری کرد
مثل گوشی موبایل که با گرفتن یک شماره و زدن یک دکمه تماسی حاصل میکنیم با شخصی که فرسنگ ها با ما فاصله دارد…
یا مثلا با زدن دکمه “حالت پرواز” همین گوشی ای که در دستمان است ، باعث میشویم یک هاله ای فرکانسی در اطراف میدان سیم کارت و گوشی ما ایجاد شود که از برخورد هر فرکانسِ حاملِ تماس یا پیامک به گوشی ما جلوگیری شود
مثل اختراع همین دِرون فیلمبرداری ای که استاد به واسطه آن فیلم میگیرد و با ما به اشتراک میگذارد(اینکه چگونه از روی زمین توسط یک دکمه هدایت میشود و این وسط چه فعل و انفعالاتی اتفاق می افتد ، جای تفکر دارد)
و…(بی نهایت نشانه که اصلا قابل شمارش نیستند)
حالا بعد از تفکر در این نشانه ها ، در چشم خود تفکر کنید
دست خودتان را با فاصله سی سانتی متری جلوی چشمتان بگیرید
وقتی که با چشمان خود بروی دست خود تمرکز میکنید ، فضای پشت دستتان تار میشود و زمانی که با چشمان خود بروی فضای پشت دستتان تمرکز یا همان زوم میکنید ، دست شما تار میشود
و این دقیقا عین دوربین گوشی شماست ، مثلا وقتی میخواهید از یک گُل زیبایی عکس بگیرید ، زوم و تمرکز دوربین گوشی خودتان را بروی آن گُل زیبا قرار میدهید و عکس میگیرید و بعد که عکس را نگاه کنید متوجه میشوید که تصویر آن گلُ زیبا واضح است و فضای اطراف آن کمی تار است…
این مثال را زدم که بگم سیستم دوربین های گوشی موبایل یا دوربین های عکاسی الهام گرفته شده از چشم انسان است….
حالا بعد از تفکر در این نشانه دوربین عکاسی و چشم انسان ، در این دو آیه زیبای قرآن تامل کنید…
(وَفِی ٱلۡأَرۡضِ ءَایَـٰتࣱ لِّلۡمُوقِنِینَ × وَفِیۤ أَنفُسِکُمۡۚ أَفَلَا تُبۡصِرُونَ)
و در زمین و در وجود خودتان نشانه هایی است برای اهل یقین ، آیا با دید بصیرت نگاه نمیکنید؟…
[سوره الذاریات 21_20]
خب حالا در جلوی آینه به چشم خود و مردمک آن نگاه کنید و بعد از اینترنت عکس “سحابی هلیکس” را دانلود کنید و شباهت را مشابه کنید (سحابی محلی است در فضا که محل تولد و مرگ ستاره هاست)
بعد از تفکر در این نشانه ، در این آیه قرآن تامل کنید
سَنُرِیهِمۡ ءَایَـٰتِنَا فِی ٱلۡـَٔافَاقِ وَفِیۤ أَنفُسِهِمۡ حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَهُمۡ أَنَّهُ ٱلۡحَقّ
به زودی به برکت پیشرفت علم نشانه های خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نشان میدهیم تا بر آنها آشکار شود که این قرآن حق است
[سوره فصلت 53]
(البته این نشانه ها زیادن و من فقط این دو مورد را ذکر کردم که با چشمان خودمان قابل لمس و مشاهده است و گرنه هر کس که اهل تحقیق باشد این سر نخ را میگیرد و…)
حال بعد از این نشانه ها و در این دو آیه ؛ تفکر کنید در کلام بزرگانی چون حضرت علی علیه السلام ، حافظ شیرازی و مولانا و…
همه نقطه مشترکی دارند که نشان از درک والای آنها از این حقیقت داشت که من فقط یک دوبیتی از حضرت علی علیه السلام ذکر میکنم که میفرمایند
“دَوَاؤُکَ فِیکَ وَ مَا تَشْعُرُ
وَ دَاؤُکَ مِنْکَ وَ مَا تَنْظُرُ
وَ تَحْسَبُ أَنَّکَ جِرْمٌ صَغِیرٌ
وَ فِیکَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَکْبَرُ”
اى انسان، داروى تو در درونت وجود دارد در حالیکه تو نمیدانى و دردت هم از خودت میباشد اما نمیبینى. آیا گمان میکنى که تو موجود کوچکى هستى در حالىکه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!
خب حالا با این نشانه های زیبای خدا در درون خودمان و بیرون به این سوال بپردازیم که
نشانه های سیستم های رادیویی و تلویزیونی را در وجود من چیست؟ قدرتِ کانون توجه انسان…
نشانه های سیستم های برنامه نویسی سایت و اپلیکیشن در وجود من چیست؟ قدرت کد نویسی و خلق کنندگی…
نشانه های سیستم لیزر در وجود من چیست؟ قدرت تمرکز انسان…
نشانه سیستم پرینتر در وجود من چیست؟ قدرت تجسم…
و….
فقط فرق من و آن سیستم تلویزیون این است که تلویزیون با زدن یک دکمه کانالش بروی شبکه مد نظرم تنظیم میشود ولی وجود من با کنترل ذهن بروی زیبایی ها تنظیم میشود ، زیرا که من مجهز به قدرت اختیار هستم و در این مسیر نجواهای شیطان هم همراه من است ولی سیستم تلویزیون از چنین موهبتی بی نصیب است ، موهبتی که به من کمک میکند تا به درجاتی از کمال برسم که تلویزیون از آن بی نصیب است…
پس ما موجوداتی فرکانسی هستیم…
حقیقت وجودی خود ما هم انرژی و ارتعاش و فرکانس است که این انرژی به صورت بدن من متمرکز شده و به وسیله قدرت روح ، دوام و ثبات دارد و اگر این روح از بدن من جدا شود ، بدن من از هم می پاشد
و برای همین وقتی شخصی میمیرد ، جنازه اش را به سردخانه منتقل میکنند تا منجمد شود و از هم متلاشی نشود و بعد او را به خاک می سپارند تا خاک او را تجزیه کند و هم جنس خودش کند
حال چه میشود که افرادی بعد از سالیان سال که بدنشان با خاک یکی شده ولی نام هایشان در بین ما ماندگار است؟ پس حقیقت اصلی من این بدن نیست و بلکه چیز دیگری است…
پس از وجود فرکانسی مان لذت ببریم و مراقب این سرمایه فرکانسی خود باشیم که این سرمایه فرکانسی برای ما حکم همان غول چراغ جادو را دارد ، به شرط اینکه این قانون مهم فرکانس را باور کنیم
و هر لحظه باید از خود بپرسیم که
الان من در حال ارسال چه فرکانسی به سیستم پرینتر رب العالمین هستم؟
زیرا که این پرینتر هوشمند است و طبق فرکانس های غالب ما یک اتفاق را به صورت چند بُعدی چاپ میکند و در زندگی ما هویدا میکند و بعد از چاپ در بایگانی خود ثبت میکند تا در روزی که بهانه می آوریم و می پرسیم ، این دیگه چی بود ؟ من که چنین کاری نکردم و… ، خیلی سریع از بایگانی این پرینتر رب العالمین ، آن پرونده مربوطه به ما نشان داده میشود و ما در آن لحظه….(ایموجی دهان و چشم بسته)
یَـٰۤأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ ٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَلۡتَنظُرۡ نَفۡسࣱ مَّا قَدَّمَتۡ لِغَدࣲ
ای کسانی که ایمان آورده اید به عالم غیب و فرکانس ، کنترل ذهن داشته باشید و هر لحظه نگاه کنید به فرکانس های خود که چه چیزی را میخواهید برای آینده دور و نزدیکتان چاپ کنم و در اختیارتان بگذارم….
[سوره الحشر ١٨]
تحقیق کردن و نوشتن این کامنت برای من نزدیک به سه ساعت زمان برد و همین الان نجواهای شیطان دارن اذیتم میکنند که
ببین ، حیف این سه ساعت ، توی این سه ساعت میتونستی کلی کار کنی و پول در بیاری ، میتونستی برای مصاحبه هفته بعدت مطالعه کنی و آماده تر باشی…
حقیقتا اذیت میکنند ولی در همین حین ندایی آرام بخش این صدا را در درونم زمزمه میکند که
“یک ساعت تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است”
این سه ساعت کار فکری برای من حکم 210 سال پیشرفت در عرصه کارفیزیکی را دارد ، به شرط اینکه قدردان باشم و باور کنم که کل داستان همین است و لاغیر…
و مهمتر از همه به شرط اینکه این تفکر منجر به عمل شود….
خدایا شکرت
یا حق
سلام خدمت شما
واقعا احسنت به شما
کامنت های فوق العاده ای دارید و من دنبال کننده کامنت های شما مخصوصا آیات قرآنی هستم
مطمئن باشید این وقتی که گذاشتید ارزشش رو داشت چون با انتشار این آگاهی ها با خدا معامله میکنید و اون وعده داده که جبران میکنه و کیست با وفاتر از خداوند به وعده اش
سلام به اقای احمدی عزیز
لذت بردم از کامنت زیبای شما چقدر احساسم عالی شد. این پاراگراف صحبت حق با من بود. (اى انسان، داروى تو در درونت وجود دارد در حالیکه تو نمیدانى و دردت هم از خودت میباشد اما نمیبینى. آیا گمان میکنى که تو موجود کوچکى هستى در حالىکه دنیای بزرگی در تو نهفته است؟!)
الله اکبر از عظمت خداوند. یکی دو روزه یک تضاد کوچک گاه گاهی برایم نجوا درست کرده و امروز به یاد دوره شیوه حل مسایل با خودم راه میرفتم و میگفتم هر مسئله راهکاری داره و جوابش در درون خودش است. و الان هدایت شدم به کامنت شما. باز هم همزمانی. امروز کامنت زیبایی از اقا رضا عطار روشن
خوندم و در مورد ایمان به غیب و اینکه پاداش ها داره نوشته بود. الانم شما از ایمان به غیب گفتید. واقعا خدا ما رو هدایت میکنه.
امتیاز 100به این کامنت هم کمه. دوست خوبم ممنونم که نوشتی. نتونستم پاسخ ننویسم و تشکر نکنم.
چه مثال های نابی زدید قابل فهم برای همه. بهترین از این نمیشد مفهوم فرکانس و انرژی رو با مثال هایی به روز و هم چنین قابل فهم و دم دستی و صد در صد منطقی توضیح داد. احسنت به شما برادر خوبم هر چه تحسین کنم کم است بسیار استفاده کردم و لذت بردم.
موفق و پیروز باشید
سلام برادر عزیزوهم فرکانسی ارزشمندمانش شکرگزارخداوند برای حضورشما دراین جمع فوق العاده هستم
تحسین میکنم درک بالای شمارواز قوانین وقدردان وجودتان هستم که وقت انرزی گذاشتیدواین مطالب زیبارونوشتید
به نجواها نباید میدان داد وقتی چنین دروگوهرهایی ازوجودتان تراوش میکنه
ممنون برای زمانی که گذاشتیدونوشتید
ثروتمند وتوحیدی باشید
به نام خدای یکتا
دوست عزیزم رضا جان هزاران درود بر تو باد.
چه اطلاعات نابی
چه تشبیهات زیبایی
چقدر آگاهی …
واقعا تحسینت میکنم پسر
خداوند را سپاسگذارم که در جمع دوستانی توحیدی و آگاه به قوانین بدون تغییر خداوند هستم.
رضا جان بهتره بدونی شما جزو افرادی هستید که وقتی کامنت میزارید برام ایمیل ارسال میشود.
در پناه حق باشید.
سلام به آقا رضای عزیز
احسنت به شما با این کامنتای فوق العاده تون
کامنتاتون واقعا عالین
ای کاش اینارو بصورت کتاب در بیارین
من که لذت میبرم وخدارو بخاطر عزیزانی مثل شما که اینقد وقت میزارین وبرامون به این زیبایی وراحتی وروان مینویسین شکر میکنم
براتون خوشبختی همراه باآرامش در همه جهات از خداوند آرزو میکنم
موفق وثروتمند واقعی باشید
برادر عزیز ودوست داشتنی ام
خوش حالم که این قدر درست حرکت میکنید
ممنون بابت کامنت زیبایتان
بسیار زیبا وبه جا نوشته اید
خدا قوت!!!
چه نکات مهم وارزنده ای را گوشتزد میکنید.
همان کنترل ذهن که مولانای جان بسیار بر آن تاکید میکنند
همان لاتحزن که در مثنوی و غزلیات بارها به آن اشاره کردهاند
همان کانون توجه ما که همه چیز را بزرگ میکند
پس چرا زیباییها را بزرگ نکنیم؟؟
ممنونم
موفق وسربلند در پناه ایزد یکتا باشید
و بهترین ها نصیب قلب پر مهرتان
سلام به شما دوست عزیز
همینجور که کامنت شما را میخوندم و اسکرین شات میگرفتم تا بعد بنویسمش و تا آخر اومدم و گفتم عجب کامنتی. چقدر قشنگ چقدر مثال های زیبا.
چه مطالبی چه در و گوهری . از آیات از شعر از علم و ... همه و همه با مثال های روشن توضیح داده شده.
رفتم بالا ببینم این کامنت را چه کسی نوشته به اسم شما برخوردم.
چقدر خوشحالم که یکبار دیگه یه درس قشنگ دیگه ازتون گرفتم.
ممنون که وقت گذاشتید و نوشتید. لطفا به الهاماتتون گوش کنید و بنویسید چون درس های عالی برای ما داره.
بازهم ممنونم بخاطر مطالب عالی شما.
موفق باشید .
و موفق باشید برای مصاحبه هفته آیندتون.
سپاسگزارم
بنام الله یکتا رب هدایتگرم خدای آسانی ها
سلااااام ب عزیزای دلم استاد جانم و عزیزدل استاد
وسلام ب خانواده ی صمیمی خودم
ردپای28
خدارووو صدهزاررر بارشکرررر
بابت این قانون ثابت فرکانس
الله اکبر
الله اکبر
الله اکبر
ده دقیقه قبل اینکه هدایت بشم ب بنر سایت و قسمت جدید و ببینم ک اومده
ب خودم گفتم کاش استاد ومریم عزیزم ی عکس دونفره بگیرن
چون خییلی حس خوب وانرژی میگیرم
وقتی کنار هم میبینمشون
و رابطه ی رویایی و شیرینشون و برای خودم الگو قرار دادم ک میشود
ک امکان پذیره داشتن رابطه ای فوق العاده ک حتی تو کتابا هم مانندش نیست
برای همین تصویر زیبای این دوعزیزدل و گذاشتم تصویر زمینه گوشیم ک هر وقت نگاش میکنم ایمانم قوی تر میشه
ک میشود
و دوسداشتم ی عکس جدید بزارم
ک الان ک هدایت شدم بهش
نمیدونید چقدددد انرژی گرفتم
چقد تحسین کردم
و چقد لذت بردم از دیدن
این همه عشق
این همه احترام
این همه صلح
وآرامش
چقد زیباست این نعمت عشق
ک زندگی رو هزاران برابر زیباتر میکنه
و چقد زیبا بود عکس هایی ک استاد از اون مادر و دختر مهربان و دوسداشتنی گرفتن. حس خوبی گرفتم از محبتی ک بینشون بود
الهی صدهزار بارشکر
خدای من این دولت و مردم سرزمین امریکا چقد فوق العاده هستن
چقد دنبال تفریح و لذت و شادی هستن
چقد تحسبنشون کردم
چقد زیبا این تریل فوق العاده رو تو دل کوه وصخره درست کردن
چقد اهمیت میدن و ارزش قائل ان ک حتی هشدار میدن سرت ب سنگ نخوره
واقعا خیلی لذت میبرم از دیدن این همه عشق و تعهدی ک دارن ب مردم و کارشون
چقد این آبشار پرانرژی بود
چ صدای فوق العاده ای داشت
چ عکسای قشنگی گرفته شد کنارش
چ لحظات نابی و ثبت کردین
الهی شکرت این همه زیبایی هست ک
برای ما خلق کردی
الحمدلله
الهی شکرت چقد این شهر ک پراز درخت بود زیبا و خوشگل بود
همیشه دوسداشتم جایی زندگی کنم ک این همه دار و درخت و سرسبزی داشته باشه چقد حس خوب ب آدم منتقل میکنن
حس زندگی
حس جاری بودن
رشد کردن
مخصوصا عطری ک طبیعت داره
هوش از سرآدم میپرونه
الهی صدهزار بارشکرت
خدااای من این پرنده ها چقد ظریف و زیبا و رنگی بودن چقد زیبا بودن
فتبارک الله
چقد این سنجاب ها ملوس و گوگولی بودن خدااای من با اون دستای کوشولوی نازشون پوست تخمه میخوردن
چ رنگ زیبایی داشتن خدا چقد زیبا طراحی کرده رنگاشونو
الهی صدهزار بارشکرت بابت این همه
نظم و تمیزی ک لذت میبری ازش و چقد عالی اهمیت میدن
رمز موفقیت هست واقعا
محیط وسالم وپاکیزه نگه داری
انرژی محیط بیشتر میشه انگار
الهی صدهزار بارشکرت
چقد لذت میبرم از این دوکلمه ی ک یک دنیا معنی پشتشه
عاشقتمممم
منم
الهی ک عشقتون همیشه پایدار باشه
و شاد باشید، سالم باشیدو ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت
عاشقتونمممم:))
درود به خانم لرستانی
تحسینتون میکنم برای کامنت سرشار از عشق
نکات کلیدی که توجه به زیباییهای فایل و قوانین داشتین
واقعا بهتون تبریک میگم
بازم یه رد پای عالی از خودتون جا گزاشتید و باعث شدید باورهای ما قویتر بشه.
چقدر خوب مینویسید
چقدر خوب به اطرافتون عشق میورزید
چقدر خوب باور عشق و مودت را در خودتون دارید میسازید
سپاسگزارم دوست عزیز که این کامنت زیبا را برامون به رشته تحریر در آوردید.
درپناه خدای رحمان همیشه سلامت و ثروتمند باشید.
سلام و درود و رحمت خدا بر قلب پاک تون دوست عزیزم اقای خانکی
سپاسگزارم بابت لطف و محبتی ک ب من داشتین
خداروشکر میکنم بابت وجود ارزشمند دوستان نازنینی چون شما
چقد انرژی گرفتم از کامنت ارزشمندتون
سپاسگزارم ک وقت ارزشمندتون و گذاشتین و باعشق برام نوشتین
و ممنونم از اینکه وقت گذاشتین و کامنت منو خوندین، خیلی خوشحالم ک درکنار شما عزیزان هرروز درحال یادگیری و رشد هستم
درپناه الله یکتا شاد باشین
سالم باشین
وثروتمند
وسعادتمند
دردنیا وآخرت باشین
مرسی ک هستین:))
به نام هدایت الله
سلام به زکیه عزیز درود بر شما
بهت تبریک میگم که انقدر خوب و کامنت عالی و با ارزش ریزه کاریهای فایل رو خوب توضیح دادی از شما سپاسگزارم به خاطر کامنت زیبا و فوق العاده و دوست داشتنی
و هر نکته آن احساس و انرژی خوبی را به من میداد خدا را شکر میکنم به خاطر دوستان ناب و عالی که در این سایت فعال و کلام خدا را جاری میکنند تا ما هم لذت ببریم و شاکر خداوند باشیم
زکیه جان بهترینها رو برات آرزو میکنم هر کجا هستی در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشالله
سلام دوست عزیز وارزشمندم آقای روحی عزیز و مهربان
سپاسگزار خداوندی هستم ک منو با دوستان فوق العاده ای چون شما همفرکانس کرده دوست عزیزم
خیییلی ازتون ممنونم بابت کامنت ارزشمند وپرانرژی ک برام نوشتین
نمیدونید چقد انرژی گرفتم وخداروشکر کردم
بابت اینه هرروز دارم آگاهیای بیشتری از دوستان و استاد یاد میگیرم
واین کامنت پراز عشق و انرژی شما تاییدی بر اینه ک دارم مسیرو درست میرم خیییلی خوشحالم، خداروشکر ک تونستم حس خوبی منتقل کنم بهتون
واینکه منم ازتون سپاسگزارم ک همیشه کامنت های پراز عشق و تحسینتون و میبینم ک برای دوستان میزارین
و امروز این افتخار نسیب من شد خداروشکر
سپاسگزارم بابت حضور ارزشمدتون دوست عزیزم
از خدای عزیزم بهترین بهترین هایی و میخوام براتون ک حتی در تصورتون هم نمیگنجه
ب خدای بزرگ میسپارمتون
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
سلام خدمت تک تک دوستان عزیزم
خدایا شکرت چقدر زیباست این فایل
استاد یه در خواستی داشتم ازتون لطفا اگر میشه روی فایلها موزیک نذارید شاید این پیشنهاد خیلی از بچها باشه من یکی که میخوام صدای طبیعت رو بشنوم توی فیلم و صدای خودتون رو بشنوم
مثلا اونجایی که رفتین پیش اون آبشار زیبا که اصلا زیباییش قابل توصیف نیست با صداش بیشتر میچسبه که نگاه کنیم ممنونم
چقدر زیباست طبیعت خداوند
خدایا شکرت
امروز صبح وقتی سایت رو باز کردم وقتی تصویر شما عزیزانم رو دیدم کنار هم کلی لذت بردم و رابطه ی فوقالعاده تون رو تحسین کردم و کلی آرزوهای قشنگت کردم براتون
چقدر چهره های خندان شما زیبا و دوست داشتنیه
استاد هر روز دارید ماهر تر میشید برای شکار زیبایی های خلقت
فضای اون آبشار فوقالعاده واقعا دیوانه کننده است از دل سنگ آب زده بیرون و میریزه پایین و چه صدای شگفت انگیزی به پا کرده خدای من آخه از این هم زیبا تر هست
از دل سنگ درخت و آب و همه چیز زده بیرون
چقدر زیبا آدم میتونه از پشت دوربین هم اون هوای عالی رو میتونه احساس کنه
چقدر اون پرنده ها زیباست
چقدر انسانهای این کشور خداگونه رفتار میکنن و برای همه چیز احترام خاصی قائل هستن حتی برای حیوانات مثل همون پرنده هایی که توی فایل دیدیم که چقدر زیبا دونه گذاشته بودن براشون یا اون سنجاب های فوقالعاده زیبا با طراحی که هیچ نقاشی نمیتونه چنان طرحی بکشه غذای هماهنگ گذاشته بودن حتی برای مواظبت ازشون تابلو هم گذاشته بودن
اون سطلهای زباله چه ایده ی خوبی بوده برای اینکه حیوانات بهشون دسترسی نداشته باشن اینا خلاقیت این افراد رو نشون میده بجای اینکه از یه وسیله ی نادرست استفاده کنن و بعدش به همه چیز بد و بیرا بگن میان از وسیله ی مناسب برای هر مکانی استفاده میکنن و لذتش رو میبرن
خدایا شکرت
استاد خیلی جاها توی جاده تصویر روبرو رو وقتی آدم میبینه فکر میکنه فانتزیه از بس زیبا و فوقالعاده زیباست
خانم شایسته ی عزیز چقدر خوبه که در این فصل از سفر به دور آمریکا اومدین جلوی دوربین زیبایی فایلها با وجود شما هزار برابر شده من دارم فایلهای سفرنامه رو دوره میکنم و هنوز فصل اولم و شما اونجا پشت دوربینی فقط ولی الان فایلها با وجود زیبای شما در کنار استاد خیلی فایلها رو جذاب تر کرده ان شاءالله که همیشه عشقتون پایدار باشه و با لذت و شادی در کنار هم خوشبخت باشید
این فایل نکات خیلی زیبایی داشت برام واقعا ممنونم
بهترین بهترین ها رو براتون آرزو میکنم انشالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد، سلامت، سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
خدایا شکرت
عاشقتونم بینهایت
حال و هوای عالی
نگم برات چه حالی
جای همگی خالی
همش تو عشق و حالم
بیخیالم که چه اتفاقی افتاده توو عالم
همه چی سر جاشه معلومه چرا نباشه
چه دلیلی داره که آدم رو به راه نباشه!
دل باید عین شاهین تو هوا رهاشه
من از دم شکستم هر سدی که جلوم بود
یه جاهایی رفتم که قبل من پلمپ بود
اصلا نذاشتم دلگیر شه روزگارم
چون قصد نداشتم هیچ موقع کم بیارم
حس پرواز مث خون توی رگهام جاریه هر روز
آرزوهام با منن بعد بیداریه هر روز (کد نویسی روزانه)
زندگی میکنم اندازه صد سال در روز هر روز
من از دم شکستم هر سدی که جلوم بود یه جاهایی رفتم که قبل من پلمپ بود
اصلا نذاشتم دلگیر شه روزگارم
چون قصد نداشتم هیچ موقع کم بیارم کم بیاااااارم.
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام و صد سلاااام بروی ماه استادو مریم جان و همه عزیزان همسفرم
عزیزان صدای من رو از 25 کیلومتر نوشهر (مجتمع رفاهی بهارستان سرچ کنید میاره ) و از کنار ساحل مازندارن میشنوید. این شعر زیبا هم تقدیم وجود نازنین فرشته های خداوند کردم که خیلی بهش علاقه دارم و برای حال خوبم هر روز گوش دادنشو تجویز میکنم، و باورهای قدرتمند کننده ای درش نهفته است، نوووووووش جوووووووونتوووون نوووووش رووووحتون
الان که دارم این کامنت رو مینویسم از روبرو امواج آرام دریا رو نظاره گرم که به سمت ساحل می هیند و سکوت و خلوت وو آرامش خاصی که مخصوص این وقت صبح است و من خیلی دوسش دارم. نسیم خنکی صورتمو داره نوازش میکنه و صدای جیرجیرکی این صداهای طبیعت رو با خودش میکس کرده . هوا امروز ابریه و من صبح زود مثل خانم شایسته اومدم کنار ساحل نشستم البته 20 قدم فاصله است خخخ و شکر گزاری هامو نوشتم و تمرین کد نویسی مو انجام دادم. و فایل زیبای سفرنامه رو نگاه کردم و دوست داشتم در این محیط دنج و زیبا و این لو کیشن قشنگ کامنتم رو بنویسم که انرژیش بچسبه به وجود ناز دلبندانم و همراه من باشند با احساس این زیبائی ها.
پشت سرم رو که نگاه میکنم جنگل های انبوه با ابرهایی که پائین اومدند و نصف ارتفاع کوه رو پوشوندن و انگار آسمان میخواد نعمتش رو بیشتر ارزانیمون کنه، قطره های ریز بارانم دستامو موقع نوشتن نوازش میکنند انگار میدونن دارم از چی حرف میزنم و اینگونه تائیدم می کنند خخخ خدایا شکررررت
به خودم قول داده بودم این زیبائی ها رو بیشتر از گذشته ببینم، بیشتر از گذشته لمس کنم و بیشتر از گذشته بنوشم!
به خودم قول دادم اینقدر سیراب کنم دل و چشم و روحم را از این سرسبزی و زیبائی ها که انرژیش تا یکسال منو هندل کنه!
و وقتی چنین انرژی ای میفرستی خدا هم برات سنگ تمام میذاره و گاهی قطره بارانی روی صفحه گوشی میشینه و بجات تایپ میکنه خخخ
قبلنا هر وقت میومدم مسافرت زود آن فضا برام معمولی میشد و شاید تا وقتی که برمیگشتم اونوقت متوجه میشدم عه چه جاهای زیبایی بودم چه نعمت هایی دیدم و … ولی حالا دیگه میخوام ثانیه ثانیشو زندگی کنم، قدر لحظه لحظه اشو بدونم، نذارم محیط منو تو خودش هضم کنه، میخوام بچشم و لذت ببرم و تحسین کنم و شکرگزاری کنم و لذت ببرم و لذت ببرم. نمیخوام وقتی برگشتم حسرتی بدلم مونده باشه، بگم کاش فلان جا رو میرفتم کاش فلان بازی رو میکردم کاش فلان غذا رو میخوردم و هزاران کاش دیگه که وقتی تو شرایطش هستی برات معمولی میشه و میگی حالا هستم الان نشد فردا پس فردا، نه !نه! همین حالا وقتشه؛ دیگه بعدنی برام وجود نداره.باید از هر ثانیش اندازه یساعت استفاده کنم و لذت ببرم، حتی مثل الان در تنهایی،حتی مثل الان در سکوت! خدایااااا شکررررت خدایاااا شکررررذت چقد دلم بارون میخواست، و الان دارم مینویسم و تو نوازشم میکنی و بهم حال میدی، خدایااااا شکرررت چقد دلم سرسبزی و کوههای متراکم از جنگل میخواست و الان کافیه سرم رو از گوشی بلند کنم و ببینم! چقدر دلم دریا میخواست، امواج ساحل میخواست صدای موج دریا میخواست و الان کافیه سرم را بلند کنم و روبرویم را ببینم!
شکر تو را چگونه میتوانم بجا بیاورم که چشم مرا بینا کردی، درکم را بیشتر کردی و ظرف وجودم را بزرگتر کردی، این زیبائی ها من قبلا هم دیده بودم ولی درک نکرده بودم! و تفاوت این دو زمین تا آسمانت است. عزیزانم جای شما رو در این لحظات زیبا سبز نگاه میدارم و عشق و یاد و انرژی مثبتتون رو در کنارم احساس میکنم. و چشمانم را هدیه میکنم بهتون تا نظاره گر این نعمت ها و زیبایی ها باشید .
کامنت عزیزانم را در مورد زیبایی های فایل با عشق میخونم و فقط میخوام تحسین کنم این تریلی رو که برای دیدن این زیبایی خداوند ساخته اند تا بیشتر و راحتتر این زیبائی ها رو مردم ببینند و چقدر این کار برام تحسین برانگیز بود . دیدن این تصاویر منو یاد تنگه رازیانه شهر خودمون انداخت که در ایام بهار واقعا زیباست و همینطور اثر بی نظیری خداوند ایجاد کرده که نیتونید سرچ کنید و ببینید.
میخوام برم محوطه این مجتمع رو ببینم و قدم بزنم در این هوای بقول معروف دونفره ولی هوا برای من هزاران نفرس خخخ و همه عزیزانم همراهم خواهند بود.
خداااایااا شکرررت بابت حضور استاد و مریم جان و تک تکتون در زندگیم، روی ماه همتون رو میبوسم و میگم عاشقتونم عاشقتونم عاشقتونم.یا حق
سلام به اسداله عزیز
خداروشکر که حال دلت خوبه انشاالله که روز به روز عالی وعالی تر بشه اول که رسیدم به کامنتت
حال وهوای عالی
نگم برات چه حالی
چقدر خندیدم احسنت خیلی حس وانرژی خوبی گرفتم وخوشحال شدم که مسافرتت عالی پیش رفته وداری زیبایی های زیبایی تجربه میکنه
در پناه الله
شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید
سلام و درود خدا بروی ماه فهیمه عزیز
ممنونم بابت حال خوب و انرژی مثبتی که منتقل کردید.که طبق قانون این حال خوب به خودتان باز میگرده.
الان که این کامنت رو برات مینویسم در محوطه سبز و زیبا و تمیز مجتمع کنار یک نخ تزئینی زیبا در حالیکه نسیم خنکی از دریا به سمتمان میوزه دارم برات مینویسم و جای شما و عزیزانم را سبز نگه میدارم و آرزو میکنم هدایت شوید به سمت زیبائی ها و نعمت ها و ثروت ها فهیمه عزیز.یا حق
سلام بر اسداله عزیز
رفیق شاد و محبوبم
خوش باش که هرکه راز داند
داند که خوشی ، خوشی کشاند
شیرین چو شکر توباش شاکر
شاکر همه دم شکر ستاند
چقدر خوشحالم که خوشحالید و در سفر
چقدر لذت میبرم از لذت بردنتون
چقدر حالم خوبه وقتی میبینم با خدا همسفرید
همه اون حالتو خریدارم
تمام اون قشنگیایی که وصف کردی آرزوی همه رفیقانه
برامون دعا کن قسمت بشه
شکر تو را چگونه میتوانم بجا بیاورم که چشم مرا بینا کردی، درکم را بیشتر کردی و ظرف وجودم را بزرگتر کردی
خداوند رو هزاران مرتبه شکررررررررر برای این نعمات و برکاتش
همیشه در سفر باشی و درحال لذت بردن و لذت ساختن
به سلامتی و شارژ برگردی ان شاءالله
سلام و درود خداوند بروی ماه رفیق عزیزم عالیجناب عشق
هر کامنتی که ازتون میخونم چشم منو بیناتر ؛ انرژی مرا بیشتر و احساسم را خوبتر میکند سیدجان!
دلیلش را که پرسیدم؟ جواب آمد چونکه شما حبیب و دوست خدائید و هر از آنچه از دوست رسد نکوست.
سید جان قشنگی هایی که در درون زیبای شما و همسر عزیزتون میبینم رو نمیشه مقایسه کرد با قشنگی های این جهان مادی و مطمئنم این حال خوبتون و این درون زیباتون، زیباترین نعمتهای خداوند را روزیتان قرار خواهد داد و من این روزها رو براتون خیلی نزدیک میبینم. زیرا هر زیبائی ای و هر اتفاقی ابتدا در درون ما اتفاق میفتد و بعد نمودش را در بیرون تجربه میکنیم.
برایتان سراسر عشق و زیبایی و نعمت و ثروت آرزو میکنم رفیق.یا حق
هزاران سلام به برادرخوبم
خدایا شکرت
عاشق اون بیکرانگی آسمانم که وقتی دریا رو میبینی انگار بهش دوخته شده……
اول که بسیاااااااار ممنونم بابت موسیقی پر انرژی که اول کامنت تون گذاشتین ، قبل از این که بریم ادامه کامنت رو بخونیم ، رفتم دانلودش کردم و همراه با عالیجناب عشق گوشش کردیم و لذت بردیم :))
وقتی سفرنامه بچه های این سایت رو میخونم به حرف اقای حبیب جان میرسم که هرررررر چیزی که آمیخته با عشق بشه زیباییش بینهایت میشه ..
هر چیزی طعم خدایی بگیری دیگه نمیتونی وصفش کنی و فقط باید مز مزش کنی و بچشی و لذت ببری…
اصلااااااااااااا جنس سفرنامه های رفقا و دوستانمون ی حال قریبی داره…
نزدیک بخدا…
نزدیک به عشقش…
نزدیک به عظمتش…
الله اکبر…
برادرخوبم
برادرمتعهدم…
ممنونم ، بسیاااااااااااااااااااار ممنونم
واقعاااااااااا با همه وجودم من هم نوش کردم اون همه زیبایی و عظمت و طراوت رو…
خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت
الهییییییی به خیر و خوشی هررررر لحظه تون رو خدا خودش با حضورش مبارک کنه برای شما داداش اسدالله عزیز و همسر گلتون و شینای دوست داشتنی مون
الهی امین
در پناه عشق و نور الهی باشید…
سلام و درود خدا بر خواهر عزیزم بانوی عشق
چه سعادتی دارم من که همزمان از شما و حبیب خدا پیام دریافت کردم و از عشق وجودتان به من بخشیدین خدایاااا شکررررررت.
حرفای عالیجناب عشق همواره پر از عشق بوده و برام درسهای فراوان دارد. خوشحالم که این آهنگ زیبا رو با هم گوش کردید و با هم برای من کامنت نوشتید و این احساس خوبتون رو چندین برابر به من برگشت دادید.اینم از زیبایی وجودی شما دو فرشته خداوند ناشی میشه و بهتون الهام میشه که چه کاری بکنید تا حالتون بهتر بشه!
بقول شما و حبیب خدا :
خوش باش که هرکه راز داند
داند که خوشی ، خوشی کشاند
و این سهیم کردن همدیگه در شادی ها خودش نعمت و برکات بیشتری رو نصیبمون میکنه که من با کامنت های زیباتون دریافتشون کردم و تائیدی بر قانون و این شعر زیبا بود برایم، و باز بقول عالیجناب عشق هرررررر چیزی که آمیخته با عشق بشه زیباییش بینهایت میشه و من همه این زیبائی ها رو خدار و شکر ازتون دریافت کردم، ممنونم بانو
سپاسگزارم بابت دعای خیرتون خواهر عزیزم، آرزو میکنم لحظه لحظه زندگیتان عشق باشد و زیبائی باشد و شادی ، و لبخندی دائمی از رضایت الهی و رضایت درونی و اطمینان قلبی، در پناه حق
سلام به اسدالله جان
خدارا شکر در حال خوش معنوی به سر میبری
خداراشکر با طبیعت و جنگل و دریا و زیباییها همفرکانس شدی
شعرت زیبا بود و به دلم نشست
و این جملات را خیلی دوست داشتم
قبلنا هر وقت میومدم مسافرت زود آن فضا برام معمولی میشد و شاید تا وقتی که برمیگشتم اونوقت متوجه میشدم عه چه جاهای زیبایی بودم چه نعمت هایی دیدم و … ولی حالا دیگه میخوام ثانیه ثانیشو زندگی کنم، قدر لحظه لحظه اشو بدونم، نذارم محیط منو تو خودش هضم کنه،
به خودم قول دادم اینقدر سیراب کنم دل و چشم و روحم را از این سرسبزی و زیبائی ها که انرژیش تا یکسال منو هندل کنه
خدارا شکرت به خاطر وجودت و بودنت در کنارمون
عشقی اسد جان
سلام و درود خدا بر رفیق عزیزم آقا رسول گل
ممنونم از لطف و محبتتون رسول جان، خدا رو شکرررر که خودتون سر شار از حال خوب و حال خوووش معنوی هستید و کامنت زیباتون هم تائید کننده گفته هایم است. و برایم درسهای زیادی داشت که همینجا ازتون بابت کامنتتون تشکر میکنم و به خودم میبالم که چنین دوستان ناب و توحیدی ای دارم که عشق و صفای وجودشان را از لابلای کلمات هم دریافت میکنم و بوجودشان عشق میکنم.
بهترینها رو برای خودت و گل پسرت و همسر عزیزت آرزو میکنم در پناه حق
اسدالله عزیز سفر به دریا و جنگل و سرسبزی و ساحل دریا،شنیدن صدای موج آبها،قطرات و نم نم باران،آسمان همیشه خنک و ابری شمال،اردک های زیبایی که با آرامش خاصی از جلوت رد میشن،بوی ماهی دودی،انارها و نارنج های تازه رنگ گرفته و…گوارای وجودتان و خانواده ی ارزشمندتان
تمامی اینها رو الان دلم از آذربایجان گرم خواست تمام این تجربه های ناب و خدایی رو!
امیدوارم منم تا پایان شهریور بتونم به این سرزمین زیبا سفر کنم و از زیبایی هاش که نامحدود هستند نهایت استفاده رو کنم
برایتان سفرهای زیباتر و به یادماندنی تر کنار عزیزانتون آرزومندم…
در پناه خداوند وهاب و بسیار بخشنده
سلام و درود خدا بر اعظم عزیز
یه چیز جالبی خدمتتون بگم اعظم عزیز که بدونی هیچ اتفاقی در این دنیا اتفاقی نیست!
من معمولا عادت دارم کامنت ها رو به ترتیب دریافت پاسخ میدم ولی هر بار که میومدم کامنت ها رو پیدا کنم و جواب بدم میدیدم ترتیب کامنت ها فرق میکنه و این اتفاق درسته از نحوه سرچ و دسترسی من به کامنت ها ناشی میشه ولی این اتفاق هم انفاقی نیست!
این مقدمه رو گفتم که بدونی به درخواست های ما همان لحظه پاسخ داده میشه وگرنه اصلا این خواسته در ما شکل نمی گرفت. اولا خوشحالم که فرشته زیبائی از آذربائیجان زیبا دارم و دوما آذربائیجان جز شهرهای نسبتا خنک حساب میشه در مقایسه با کل کشور ( میدونم در سالهای اخیر دمای هوا نسبت به قبل افزایش یافته) و سوما الان که دارم این کامنت رو مینویسم برات خانواده برای خوردن صبحانه اومدن ساحل و نسیم خنکی از سمت دریا احساس بهاری رو به ما منتقل میکنه و مطمئنم این خواسته شما که نشونش همین کامنت در این فضا است رو بزودی تجربه خواهید کرد و برایمان کامنت خواهید کرد. بهترینها رو برات آرزو میکنم دوست عزیز
سلام به اسدالله عزیز..به کودک شاد و بازیگوش درون اسدالله یکتااااای نازنین….
حال و هوای عالی
نگم برات چه حالی
جای همگی خالی
همش تو عشق و حالم
به به…..
دوست خوبم ….وقتی از حال و هوای سفرت نوشتی….
برای شما خیلی خوشحال شدم که حال و هوای دلت عالی عالیه….
الهی همیشه غرق شادی باشی دوست عزیزم
دیروز خانواده ام…دوباره به روستای بکر و زیبا و بهشتی مون سفر کردن ..
اما من چون تابستون دوبار رفته بود..
گفتم دیگه حوصله ندارم…
همراهشون نرفتم….
اما ته دلم افسوس خوردم…گفتم تو دیگه کی هستی…نشستی توی این چاردیواری…هی میگی توحید!!!!
پس توخید عملی چی میشه…!!!؟؟؟
اینقدر لیاقتت کمه…که اون بهشت رو به این دیواری سنگی ترجیح دادی…
و به قول ابراهیم جان این هوای 50 درجه با رطوبت 80 درصد به اون هوای لطیف و بارونی ترجیح دادی….!!!!
سر شب دختر داییم پیام داد که میخوایم بریم ، میای بریم ؟؟؟؟ اولش مردد بودم ..
گفتم کلی کار دارم …قبل مهر باید انجام بدم….
داشتم کامنت هارو میخوندم ، رسیدم به کامنت شما… اومدم اولشو خوندم..
گفتم واااای آقای اسدالله چقدر بازیکوشه …بقول معروف کبکش، خروس میخونه….
حتما خیلی بهش خوش گذشته…
همون لحظه خواهرم پیام داد… فرزانهای هوا بهشتیه… چه بارونی میباره……
دیگه مطمعن شدم میخوام برم...من عاشق باااارونم …
به دختر داییم پیام دادم که میام….
همین الان کارامو انجام دادم….
برای بابا چند نوع غذا پختم ( آخه چند روز تنهاست ، بابا نگهبان خونه شده)) خخخخخ
و علیرغم مخالفت بابا….
آماده رفتن شدم
همین الان نشستم پای خوندن کامنت شما و روووووحم شااااد شد از اینهمه ذوووووق و شووووووق شما…..
منم مثل شما میخواااااام. اونقدرررررر این دفه لذت ببرم و شاااادی کنم و همه اون بهشت رو لمس کنم که تا یک سال دیگه ..ریه هام پر از هوای اونحا باشه ..
از آخر کامنتی که نوشتین مشخصه که چقدرررررر حالتون عالیه…..
بنده هم به نوبه خودم عااااااشق این سایت و دو استاد جان و همهی شما عزیزان هستم………
با قلببببب فراوان
دوستتون دارم
خیلی خوش بگذره بهت اسدالله جان عزیز
سلام و درود خداوند بر فرزانه عزیزم
خوشحالم که خداوند کامنت منو نشونه ای براتون قرار داده تا عزمتون رو جزم کنید و سفر کنید به سمت زیبائی ها؛ به سمت نعمت ها، به سمت طبیعت ، به سمت هوای خنک، به سمت … نوووووش جوووونتون ، گوااارااای وجودتون
راجع به این قسمت از کامنتتون که گفتید:
گفتم واااای آقای اسدالله چقدر بازیکوشه …بقول معروف کبکش، خروس میخونه….
داشتم فکر میکردم که اگه ظاهر منو ببینی میگی چقدر آرومم و ریلکس! خخخ ولی میخوام اینو بگم این کودک درون رو هممون داریم و دوست داره وقتی بقول شما کبکش خروس میخونه رها باشه و از قید و بندی که خودمون ساختیم رها بشه و خودش باشه و منم سعی میکنم رهاش کنم و آزادش بذارم هر چند از دید دیگران ممکنه قضاوت بر این بشه که طرف کم داره یا زیاد خورده خخخ یا هر چیز دیگه ای، مهم خودمونیم و آن لذتی که میچسبه به تنمون و ذوحمون رو سیراب میکنه، در پناه حق دوست عزیز لذت بردم از کامنتتون
به نام هدایت الله
سلام به اسدالله عزیز درجه یک دوست داشتنی
چه شعر زیبایی گفتی آفرین بر شما و اینکه کامنت رو به روی امواج و دریا به سمت ساحل مینویسی میتوانم حس و تجسم کنم و چقدر عالی و حال خاصی میشود از کامنت شما دریافت کرد
کامنت شما هم مثل دریای بیکران جذاب و گیرا بود حس خوبی را از کامنت شما میشود احساس کرد از خدا سپاسگزارم بابت دوستان خوب و توحیدی مثل اسدالله عزیز در این سایت الهی دارم تا لذت ببرم از کامنتشون و این نگاه درک بالای شما از این آگاهی که از فایل برای ما به اشتراک گذاشتی ممنون باشم
دوست عزیزم هر کجای کره خاکی که هستی شاد سلامت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشه انشالله
سلام و درود محمدرضای عزیز
امروز صبح که داشتم کامنت ها رو پاسخ میدادم مردد بودم که اول کامنت فایل جدید رو بگذارم یا کامنت جواب بدم که حسم گفت جواب عزیزانم در اولویت باشه برام و امروز نشد فردا هم میتونم کامنت فایل جدید و بنویسم و بهتره این احساس خوبی رو که دریافت کردم رو بهتون برگردونم.
از دریا گفتی محمدرضا جان، میخوام خدمتتون بگم که وقتی داشتم کامنت ها رو جواب میدادم به کامنت شما که رسید بچه ها آماده شده بودند که برای صبحانه ببرمشون کنار ساحل و الان این کامنت رو در کنار دریا با ویوئی عالی براتون مینویسم در حالی که صدای امواج هنگام نوشتن به گوشم میرسه و دریا آرام و تمیزه خدا رو شکر و نسیم خنکی ازش به سمت ما میاد. و دیدم چه جالبه که شما از دریا گفتید و دوباره این کامنت از کنار ساحل و دریا براتون ارسال میشه و قانون دنیا همینه دوست عزیز که به هر چه توجه کنی از همون بیشتر و بیشتر دربافت میکنید. در پناه حق دوست عزیز
سلام بر آقا اسد اله عزیز
سپاسگزارم از کامنتت و انتشار این همه احساس خوب که مطمئناً صدها برابرش به خودت بر می گرده
من هم این ترانه رو که تو فایلهای سری قبلی شنیده بودم بود خیلی دوست دارم و چه باورهای قدرتمند کننده زیبایی داره
گوارای وجودت باشه این مسافرت و لذت بردن از طبیعت زیبای خداوند
چقدر زیبا گفتی که وقتی در لحظه زندگی می کنیم زیباییهایی رو که چه بسا قبلاً هم دیده بودیم بهتر میبینیم و اونا رو درک می کنیم
در پناه رب العالمین شاد و ثروتمند و سعادتمند باشی
سلام و درود خداوند بروی ماه فاطمه عزیز
خدا رو شاکرم که باز مفتخر به دریافت کامنتی از خانواده دعزیز زمانی شدم و این بار چه افتخاری ازین بیشتر که دارم کامنت مادر این فرشته های نازنین رو جواب میدم.
فاطمه جان هر بار که کامنت یا پروفایل شما یا عزیزانتون رو میبینم برایم در ذهنم آینده یکه تربیت درست عباسمنشی تداعی می شود و من هر چقدر ازین بابت سپاسگزارتان باشم کم است!هر بار که شما و عزیزان دلتون رو میبینم این سخن استاد در ذهنم مرور میشه که هر کسی در هر کجا که هست، دقیقآ در جای درستشه! و من تحسینتون میکنم که خودتون و فرزندان نازنینتون رو هدایت کردید به سمت زیبائی های بیشتر و نعمت های بیشتر، درود بر شما
فاطمه جان هر چقدر که ما رشد میکنیم بیشتر میفهمیم و درک میکنیم که:
زندگی درک همین لحظه اکنون است.
زندگی لذت بردن از تک تک ثانیه هاست.
زندگی لذت بردن از همین داشته هاست.
و ما برای خوشبختی و خوشحالی به چیز زیادی نیاز نداریم!
ممنونم که با کامنتت برام یادآوری کردی که این حرفها رو بخودم بگم!
براتون بهترینها رو همراه عزیزانتون آرزو میکنم، در پناه حق
بنام نامی یزدان
اسدالله عزیزم سلامی به وسعت قلب بزرگت و به طراوت انرژی سخنان گوهربارت
لذت بردم داداش گلم از کامنتت و احساس تغییر دیدگاهت ،انقدر خوب و با جزئیات نوشتی که منم حس کردم الان سرمو بچرخونم یه کوه گنده سر سبززززز پشت سرمه خیلی بهم لذت داد نوش جانت و گوارای وجودت
دوس داشتنی هستی و من این متن رو با قلبم برات نوشتم داداش گلم
سفر بی خطر
سلام درود خداوند بروس ماه پوریای عزیزم
داشتم برای خانم جوان مینوشتم دوست دارم بدونی این کامنت رو هم در همین شرایط دارم برات مینویسم پوریا جان
که دارم روی ماسه های ساحل پیاده روی میکنم و امواج زیبایی که پاها و نگاهم رو نوازش میدن و سمت دیگرم کوه های زیبا با جنگل های انبوه با مه و ابری که نصف کوههو در بر گرفته و نسیم خنک و آب ولرمی که هر لحظه میاد پوستم و نوازش میکنه و بر میگرده و کلی صدف زیبا با خودش بالا میاره مینویسم و اینقدر احساس خوبی دارم که از کامنت نوشتن و قدم زدن سیر نمیشم.
امیدوارم هر لحظه زندگیتون زیبایی باشه و احساس خوب . در پناه حق رفیق
سلام به برای عزیزم
حال و هوای عالی
نگم برات چه حالی
جای همگی خالی
همش تو عشق و حالم
خیلی کامنت قشنگ بود قشنگ حس و حالتو درک میکنم
و از اینکه رفتید نوشهر خیلی خوشحال شدم.منم پارسال رفتم نوشهر وای نوشهر هم دریاش زیبا و تمیزه هم لژ زنانه و مردانه شنا داره جداگانه(بهش میگن ساحل سیترا)
.هم جتگلهای فوق العاده ای داره جنگل سیسنگان
به به انقد زیباست که نگو
یادمه پارسال که ما رفتیم دو اتوبوس عراقی اومده بودند یه باند بزرگ تو جنگل سیسنگان گذاشته بودند و مرقصیدند .دو تا راننده اتوبوس ایرانی بودند چقد پول رو سرش شاباش کشیدن.خخخ
انقد اون لحظات خوش گذشت.انقد مردم عراق شاد بودند و لذت میبردن مام نظاره گر بودیم البته من طبق معمول بدنم قر داشت و آرام میرقصیدم
یه اقای عراقیم داشت ازم فیلم میگرفت داداشم نگاش کرد اونم دیگه فیلم نگرفتگفت شبیه آنخ ماهوعهگفتم بزار فیلمشو بگیره غیرت کوردیش گل کرد فردا پخشش میکنه ولی من برام مهم نبود خلاصه دیگه فیلم نگرفت ترسبد بنده خدا.
تفاوت مردم عراق و ایران تت اینه که چقد شادند و لذت میبرن وقتی میان اینجا بعدایرانیها میرن غمگینن.خخخخ
حتما یه سر برو نوشهر داداش چون الان 25 کیلومتری نوشهری
حتما دوباره از سفرت بنویس
لذت خوت بوعه له کنار دریا مه عاشق قابق سواری نام دریام و بالنم خخخ.حتما ای دف تجربه بالنیش کم چون تجربه نرم فقط قایق درم لذت بخشه
غروب فره قشنگه کنار دریا.خیلیش دوس درم طلوع بونم ولی فعلا نیمه انشالله در زمان خوی طلوع خداوندیش اونم
انشالله قشنگ ترین سفر زندگیتون باشه درکنار همسر و شینای عزیزت
سلام و درود خداوند بر خوشکه نازارم
الان که دارم کامنتتو جواب میدم در ساحلم و قدم زنان روی ماسه ها راه میرم و مینویسم و الانم خانمم اومد گفت بذار یعکس ازت بگیرم که شد چند عککس خخخ0000000000000
آزاده جان ساحل سیترا خیلی رفتم و آخرین بار هم پارسال بود که ویلامون 200-300 متریه اونجا بود و کلی بهمون خوش گذشت، الانم دقیقا خیلی نزدیکیم به پارک ساحلی و جنگلی سی سنگان، اگه آدرسی که در کامنت نوشتم رو سرچ کنید متوجه میشید.
ده مورد او عراقیه هم مه حق دیمه برایت چون داشتی تعریف ده کردی منیش غیرتی بیم خخخ ولی اشکال نداره مهم احساس خوب خودته و قری که ما کوردا بصورت پایلوت و اتوماتیک جز آپشن هامونه که با موزیک تک تک سلول هامون میرقصند بای قه لا بهت، ( این بای قه لا هم الان یادم افتاد پرسیده بودی معنیشو میشه همون احسنت و آفرین فارسی ولی این کجا و آن کجا خخخ)
کار خدا رو ببین که کامنت همه عزیزانی که از دریا گفتن رو توی دریا دارم میدم و روی این شن های و ماسه های ریز و امواج گرمی که میخوره به پاهام و کلی حال میده و صدف های زیبایی که ساحل میاره همه تقدیم نگاه زیبات و با آرزوی تجربه قشنگ این لحظات صدها برابر بیشتر و قشنگتر، همیشه لیوت وه خنه بو عزیز نازار یا حق
سلام و درود بر اسداله دوستداشتنی سایت
مثل همیشه پر از انرژی هستی دوست خوبم
کلی از شعرت لذت بردم
خداروصد هزار مرتبه شکر که حال دلت خوبه و ما رو هم شریک میکنی در این سفر
اینقدر قشنگ تعریف کردی که من تمام اون لحظات کنار دریا رو حس کردم حتی اون خنکی نسیم صبح رو ،متشکرم
اخه منم خیلی دلم دریاااااا میخواااااد
امروز صبح به لطف خدای مهربونم ساعت 5/30 دقیقه که بیدارشدم دیدم هوای شهر منم ابریه و بوی نم دریا میداد بخاطر رطوبت و بعد هم دیدن آبشار فایل و الان هم خوندن کامنت زیبای شما در کنار دریا
اقااااا من با چه زبونی بگم: دلم هوای دریااااا رو کرده
خدایا منو هدایت کن به دریااا
خدایا بازم شکرت که اینجا دوستانی مثل اسداله زرگوشی عزیزی دارم که موقع سفر به یاد ما هم هستن و برامون میگن
خدایااا هزاران بار شکر که اینقدر نگاه زیبا به اسداله عزیز دادی که از تک تک لحظاتش داره استفاده میکنه و لذت میبره
نوش جانتون و گوارای وجودتون این سفر هدایتی
راستی اولین بار بود که تنگه رازیانه میشنیدم چه اسم جالبی حتی بوی رازیانه رو هم حس کردم باید جای دیدنی باشه
خلاصه که خواستم بگم: در هوای دونفرتون منم با فاصله دارم میام(استیکر خنده)
کلی بهتون خوش بگذره
کلی زیبایی با قلبتون حس کنین که هر لحظه بگین : خدایا شکرت
در پناه حق باشین
سلااام و درود خداوند بر سحر عزیز
اول بگم خدمتتون که این کامنت رو دارم در ساحل و هنگام پیاده روی روی ماسه های ساحل براتون مینویسم و امواجی که هر لحظه از ساحل میان و تا مچ پاهایم نوازش می کنند و کلی صدف سفید رو با خودشون به ساحل میارند که خیلی زیباست. همه اینها تقدیم نگاه زیبات که خدا گفت برات بنویسم تا بتونی تصورش کنی و هدایت بشی به این زیبائی ها و قطعا هم همین اتفاق برایتان خواهد افتاد زیرا خداوند تقدیر کرد در این حس و حال جواب کامنتتون رو بدم و این نشانه ایه بر استجابت خواسته تون و اینکه افتخار دادین و در این هوای دونفره با کمی فاصله ما رو همراهی کردین، ان شاالله شما هم برای ما بزودی مینویسین و ما هم با کمی فاصله هوای دونفرتونو همراهی میکنیم خخخخ
تنگه رازیانه هم که گفتین واقعا در بهار فوق العاده زیباست و تصاویر هرگز نمی تونند زیبایی های خداوند رو منتقل کنند، ان شاالله در بهار همراه همسر عزیزتون تشریف بیارید شهر ما در خدمتتون باشیم، قول میدم از سفرتون پشیمون نشید خخخ
یارب هزار برابر این هوای عالی و این زیبائی ها و احساس خوب رو به زندگی عزیزانم تقدیم نما.یا حق
به نام پروردگار مهربانم
سلام یار خدا
سلام عاشق خدا
سلام من به شما بنده ی برگزیده ی خدا
خوشا به سعادت بنده ای که خدارو پیدا کرده وتمام وجودش رو باخدا پیوند زده..
قطعا همه چیز زندگی براش لذت بخش میشه
قطعا زیباییهای دنیا حتی ازکوچکترین اون تا بزرگترینش به چشمش میادو لذت میبره وخدارو شاکر هست
قطعا با نم بارون عشق بازی میکنه
قطعا با موسیقی حال وهواش عالی میشه
قطعا قدر لحظه هارو خوب میدونه وغنیمت میشمره
قطعاخدا براش طوری برنامه میزاره که کنار عزیزدلش ودختر نازنینش از سفر نهایت لذت رو ببره
وقتی باخدا حالت خوب از طلوع صبح تا غروب/ عشق بازی با خدا ادامه داره:
کنار دریا خدارو مبینی
هر لحظه حالت عااالی
خدارو صد هزار مرتبه شکر
خدارو شکر حالم خوب بود خووووبتر هم شد….
اسداله عزیزم لذت ببر
چون خدا کنارت
نووووووووش جونت این همه لذت
برازنده ی وجودت یار خدا بودن واز زندگی لذت بردن
در پناه خودش باشید….
سلام و درود خداوند بروی ماه شهلای نازنینم
امروز صبح که بیدار شدم و به سایت سر زدم، چشمانم به کامنت زیبا و توحیدیت روشن شد و چنان انرژی و حال خوبی گرفتم که روز منو ساخت ممنونم رفیق، ممنونم خواهرم.
دیشب 13 تا پیام برام اومده بود و صبح با پیام شما شد 14 پیامی که پاسخ نداده بودم! چه نشونه خوبی! واسه همین تصمیم گرفتم بجای کامنت فایل جدید شروع کنم به جواب عزیزانم، با اینکه اولش تصمیم داشتم در کامنتم ازشون تشکر کنم ولی کامنتت نشونه ای بود که امروز روز جواب دادن به کامنته نه کامنت نوشتن! و خدا چنین قدرت و حال خوبی بهم داد که 14 کامنتو از صبح جواب دادم اونم با لذت و در بهترین حال ممکن و این را ممنون شما هستم.
دوست دارم حس و حال این کامنت که آخرین کامنت من قبل از رفتن از ساحل است رو تقدیم وجود عزیزت کنم و جایت را سبز نگه دارم در این فضا و لوکیشن زیبا
دارم روی ماسه های ساحل پیاده روی میکنم و امواج زیبایی که پاها و نگاهم رو نوازش میدن و سمت دیگرم کوه های زیبا با جنگل های انبوه و مه و ابری که نصف کو ه و در بر گرفته و نسیم خنک و آب ولرمی که هر لحظه میاد پوستم و نوازش میکنه و بر میگرده و کلی صدف زیبا با خودش بالا میاره مینویسم و نظاره گر بچه های کوچکی هستم غز جمله شینا که در حال خانه بازی با ماسه ها هستند و بندگانی که دارند پیاده روی می کنند یا سلفی میگیرند یا شنا می کنند در این ساحل خلوت و تمیز و زیبا و اینقدر احساس خوبی دارم که از کامنت نوشتن و قدم زدن سیر نمیشم.و آخرین کامنتو رو با همان انرژی اول صبح و با عشق تقدیمتون میکنم و امیدوارم این زیبائی ها بشینه به وجودتون و در اولین زمان و در بهترین مکان تجربه اش نمائید.یا حق
آقای زرگوشی عزیزم سلام
لذت بردن از این همه نعمت و فراوانی گواری وجودت
مثل همیشه با ی آهنگ شاد و انرژی بالا اومدی
انقدر قشنگ نوشته بودی که الان حس میکنم منم روبروی دریای آبی بیکران و آسمان ی نموره ابری نشستم و کف پاهام داره شنهای ساحل رو لمس میکنه و دارم مینویسم برای تو دوست خوبی که در این سفر ما رو همراه بردی
این سفر برای شما و خانواده عزیزتون پر از برکت باشه
سلام درود خداوند بر روی ماه مریم عزیز
الان حس میکنم منم روبروی دریای آبی بیکران و آسمان ی نموره ابری نشستم و کف پاهام داره شنهای ساحل رو لمس میکنه
مریم عزیز این دقیقآ همون کاریه که ما برای تموم خواسته هامون باید انجامش بدیم.و این همون اصله جنسه، اصل قانونه
و جالبه بدونید دارم کامنتتون رو همزمان با پیاده روی در آب های ساحل و امواج زیبایی که پاها و نگاهم رو نوازش میدن و سمت دیگرم کوه های زیبا با جنگل های انبوه با مه و ابری که نصف کوههو در بر گرفته و نسیم خنک و آب ولرمی که هر لحظه میاد پوستم و نوازش میکنه و بر میگرده و کلی صدف زیبا با خودش بالا میاره مینویسم و اینقدر احساس خوبی دارم که از کامنت نوشتن و قدم زدن سیر نمیشم.
آرزوی بهترین تجربیات و بهترین احساساتو براتون دارم دوست عزیز، در پناه حق
سلام به آقا اسداله موحد
نوش جونت این عشق بازی وحال خوبت برادر نازنینم،انشااله روزی منم بشه این جنس سفرا وحال خوب وعشق بازی با ارباب
لذت بردم از این توصیفات قشنگت داداشم… انشاالله هر روز زیباییهای بیشتری رو ببینی وعشق بازی هاتو با صورت خیس از حس سپاسگزاری وشعف دورنی انجام بدی…
یاحق
سلام و درود محمد جان عزیز
ممنونم از لطف و محبتتون دوست عزیز.
امیدوارم صد ها برابر تمام چیزهایی رو که از توضیحات من تصور کردین رو در زندگیتون دریافت کنید و هدایت بشید به تجربه زیبائی ها و نعمت های بیشتر زیرا قانون بدون ختغییر خداوند همین است که به هر چه توجه کنیم از همان جنس بیشتر و بیشتر در زندگیمان دریافت خواهیم کرد.
در پناه حق دوست عزیز
بنام خدای وهاب
سلام صدسلام براسدالله عزیز برادربزرگوارم
خداررو شکر که حال دلتون خوبه وداری باخدا وباطبیعیت زیبای شمال حال میکنی ولذت میبری
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
آقا اسدالله نازنین اتفاقا ماهم دوهفته پیش مسافرت سه روزه ای به شمال داشتیم ودوشب درنوشهرخوابیدم به محض ورودمون به نوشهر باران شروع شد وبه گفته نوشهر های عزیز دقیقا ازهمان روزی که ماوارد شدیم ازصبحش
هواابری شده و باران شروع شد وخیلی خوش گذشت وکیف کردیم
امیدوارم که سفر به دلت بچسبه مثل چسب “یک ودوسه”
بهترینها روبرای شما وخانواده نازنینت آرزو دارم
درپناه حق
سلااام درود خداوند بر آقا اصغر عزیز
خدا رو شکر که عزیزانم با دیدن سفرنامه خودشونم در سفر بوده اند و خداوند از نعمت ها و زیبائی هاش بهشون بخشیده ، نووووش جووونتون گوارای وجودتون
خدا رو شکر به واسطه همراهی عزیزانی مثل شما به ما هم خیلی خوش گذشته و الانم این کامنتو در ساحل و هنگام پیاده روی روی شن ها و قدم زدن در آب مینویسم و هوا هم عالیه. بهترینها رو براتون آرزو میکنم رفیق در پناه حق
سلام آقای زرگوشی عزیز
لذت در کنار لذت جای بینظیری باشی و فایل های بی نظیر تری هم ببینید
نوش جنتون اون ویلای ساحلی بهارستان اون سوءیت های تمیز باحال روبه دریا با اتاق خواب رو به دریا با فوتبال دستی با بیلیارد
با اون بالکن رویایی اش که طلوع خورشید با خوردن چای محو زیبایی درخشندگی و اموار رنگی خورشید و انعکاسش روی دریا باشید
نوش جونتون قایق سواری دونفره و رکاب زدن و دست تکون دادن به همراهان و غش غش خندیدن
نوش جونتون قایق موتوری و تق تق پریدن تو هوا و پاشیدن آب دریا بهتون
نوش جونتون سکوت زیبای بهشتی کنار دریا وقتی نم نم باران دل و جانتون نوازش میکنه و دیدن یکی شدن قطره و دریا بس زیبا
نوش جونتون منظره های یکدست سرسبز بوی عطر تازگی و مه قله های کو ها
و هوای ابری و مه آلود
نوش جونتون آبشار های زیباو صدای خوردن به شدت آب به سنگ ها که اون ها رو صیقل داده
که همیشه با دیدنشون به خودم میگم مهسا باورای خرابت حتی به سختی این سنگ باشه
میتونه با آب دیده صیقلی بشه با مداومت و استمرار
نوش جونتون لذت کنار ساحل نسیتن و بدو بدو کردن آب برای رسیدن به شما
نوش جونتون دویدن تو ساحل و پاشیدن ماسه های نرم به بالا و حظ بردن
اون جنگل های انبوه یکریز درخت که وقتی پا میزاری با نگاه کردن به عظمتشون خودتو خیلی خیلی کوچیک میبینی وقتی چشاتو میبندی و صدای دارکوب روی درخت داد و جیغ و هورای مستی پرندگان میسنوی و نفس میکشی و نفس میکشی و ریه ها رو پر میکنی از اکسیژن تازه ای که ممدحیات و مفرح ذات است
نوش جونتون میرزاقاسمی باقلاقاتق و زیتون پرورده ترشک و لواشک و هر چه گوارای وجودتون کردین
درود بر شما که خطه زیباترین ها هستین استان زیبای ایلام
تنگه بینظیر رازیانه رو الان سرچ زدم دیدم خدایا با اون دشت های سرسبز با اون رودخونه و دریاچه اون صخره های سرسبز
خدایاااااااا لذت دیدن تمام این زیبایی ها یی مه استاد دیدن که دوست عزیزم در شمال کشور دیدن و زیبایی هایی که درشهر بی نظیر ایلام هست تقدیم من و تمامی بچه های فوق العاده سایت کن
چون همه مون لایقشیم هممون به جای دیدن عکس ها و کلیپ های اینستا اینجاییم تا لذت ببریم و تحسین کنیم یادگرفتیم بجای فرکانس حسرت تحسین به جای احساس بد شکرگزاری و به جای حواشی خودمون در این مدار آگاهی هاحفظ و پایدار کنیم
درود برشما تازه بعد سفرتون با دیدن عکساتون چه قندی تو دلتون آب میشه گوارای وجودتون
در پناه خدا
سلام و درود خداوند بر مهسای عزیز
مهسا جان وقتی کامنتتون رو می خوندم همش برام سوال بود و متعجب بودم که شما مگه با ما بودین و ما نمی دونستیم؟!(استیکر تفکر و خنده اشک دار)
بعدش که به آخر کامنت رسیدم دیدم شما چقدر قدرت تخیل قوی و ذهن خلاقی داریم که اینقدر قشنگ زیبائی ها رو بیان کردید که برای همه ما قابل لمس بود و ازین بابت بهتون تبریک میگم و تحسینتون میکنم.
قطعا این ذوق و نگاه زیبا و این فرکانستون شما را به سمت تجربه زیبائی ها و نعمت های بیشمار خداوند هدایت خواهد کرد.آرزو میکنم هر آنچه در دل دارید خداوند 1000 برابرش رو به شما ببخشد مهسای عزیز. برایتان بهترینها رو آرزو میکنم.یا حق
سلام جناب زرگوشی عزیز
بسییییار سپاسگزارم و به خودم افتخار میکنم که یکی از بهترین ها برایم کامنت گذاشتن
همیشه از خوندن کامنت های شما بی نهایت لذت میبرم چه کامنت های تمرکز بر نکات مثبتتون و چه کامنت های درک قوانین همراه با آموزه های استاد
که نشان از بالا بودن مدار و درک صحیح شما از قوانین است
برایتان ثبات قدم استمرار و تعهد همراه با لذت خوشی و آرامش بی نهایت میطلبم
در کنار خانواده بسیار عزیزتان لذت دنیا و آخرت را ببرید
در پناه خدا
الحج
إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ
ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻫﺎﻳﻲ ﺩﺭﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﺮِ [ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥِ ] ﺁﻥ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺟﺎﺭﻱ ﺍﺳﺖ ، ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺒﻨﺪﻫﺎﻳﻲ ﺍﺯ ﻃﻠﺎ ﻭ ﻣﺮﻭﺍﺭﻳﺪ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ، ﻭ ﻟﺒﺎﺳﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﺮﻳﺮ ﺍﺳﺖ .(٢٣)
الحج
وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَىٰ صِرَاطِ الْحَمِیدِ
ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﭘﺎﻙ ﻭ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ [ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺳﻠﺎم ، ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﻭ ﺳﺒﺤﺎﻥ ﺍﻟﻠﻪ ]ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻴﺸﺎﻥ ﻛﻨﻨﺪ ، ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ [ ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺍﺳﺖ ] ﻫﺪﺍﻳﺘﺸﺎﻥ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ .(٢4)
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز
ودرود فراوان به همفرکانسیهای جانم در این سایت الهی
یه فایل دیگه و اشاره به یه اصل مهم که استاد این باور را در خودشون بوجود اووردن که به هر زیبایی هدایت میشن اینقدر خالصانه شکرگزاری میکنند که به زیباییهای بهتر هدایت میشن.
واین باور را در خودشون نهادینه کردن که از این زیباتر هم هست لذتشا ببرو از اعماق وجودش شکرشا به جابیار و خدا تو را هدایت میکنه به زیباییهای بهتر و باکیفیت تر
باز هم این کشور را باید تحسین کنم برای این ویزیتور سنتر که ما را هدایت میکنه برای دیدن زیباییهای بینظیر شهر ها و محله هاشون.
وارد یه تریل همه چی تموم میشیم
موسیقی که گوشنوازی میکنه، درختان انبوه سبز و کوه هایی پوشیده از سبزه و جنگل
این بار خدا مارا هدایت میکنه به این آبشار که سمت چپش کوه سخره ای تراشیده شده و سمت راستش دره ای که بسیار بسیار زیبا و آبشاری که این حجم آب را در هر لحظه دار به خودش میبینه و قطرات شبنم و بخاری که روی صورتمون میشینه و خنکای این منظره زیبا را برامون ملموستر میکنه.
چقدر تحسینتون میکنم استاد که با عشق دارید از این مادر و دختر از زوایای مختلف عکس میگیرید
و این نشون از صلح درونی شما با خودتون و با آدمهای اطرافتون داره
که به همه عشق میورزید
الهی شکر.
خدای من یه درس دیگه از استاد عشق
درگیر روزمرگی نشیم
از هر فرصتی استفاده کنیم و زیبایی ها راببینیم و تمرکز و فوکوس کنیم بهشون
میتونه دیدن یه گل و مناظر اطراف خونه و محلمون باشه
اینقدر با عشق داره استاد و مریم جام از این سنجاب کوچولوها فیلم میگیره و استاد با دیدن این پرنده های کوچیک خوشگل با اون نکتههای تیزشون
به وجد اومده که نشون میده در تمرکز به زیباییها ید طولانی داره و دیدن زیبایی و نعمتهای خداوند بر قلب ایشون حک شده و هر جا میرن با لذت هر چه بیشتر و با شکرگزاری فراوون این کارا انجام میدن.الله اکبر
چقدر این مردم مهربون و خوش برخورد هستند با انسانها و حیوانات که راحت دارن با فاصله چند متری بدون اینکه فرار کنن دارن لذت خوردن را تجربه میکنن و کسانی که اومدن هم با مشاهده اونها حال خوشی بهشون دست میده.
واقعا قابل تحسینه
فکر میکنم استاد اسم این پرنده ها طرقه هست که
20 نوع صدا از خودشون در میارن و بسیار زیبا میخونن.
بچه های بلا حرف مریم جان را گوش دادن و یه مغز انداختن پایین و سنجابها هم دمشون به نشانه تشکر تکون دادن.
به قول استاد خدا چه طرح و رنگی به بدن این سنجاب کوچولوها کشیده.الله اکبر
چقدر این سیستم سطل زباله به تمیزی شهر و پارها و تریلها کمک میکنه واقعا قابل تحسینه که جایی بری که هیچ گونه اشعال و زباله ای نباشه ،به این شکل دارن از طبیعت محافطت میکنند و تقدیر و تشکرشون را اینگونه به مناظر زیبا ابراز میکنن..
وای خدا این کوچولو چه ناز خوابیده و با اون تجملاتی که داره ،کیفشا میبره.
بازم مث همیشه تشکر و قدردانیمونا از درون بچه ابراز میکنیم که به طرز حرفه ای داره برامون این زیباییها را به تصویر میکشه واین تصاویر حیرت انگیزه بهمون هدیه میده.دمت گرم درون ،عشقی
الهی شکر.
استاد عزیز یه بار دیگه شما با گرفتن این فایل از اعماق وجودتون این فرکانس و درس را برای من فرستادید که
*آقاجان
آقاجان
دوست عزیز
دوست عزیز
که داری رو خودت کار میکنی
نمیخواد یه دفعه از پله اول شروع کنی بپری پله 100 ام
مهاجرات کنی درحال که تکاملی را طی نکردی
شغلی را راه اندازی کنی که تکاملش را طی نکردی
از همون جایی که هستی تمرکز و توجهت را بزار روزیباییها ی
محله ای که توش زندگی میکنی
پارکی که سر کوچه که داری
گلدونی که تو خونه داری
درختی که تو باغچه داری
پرنده ای که صبح پشت پنجره داره برات میخونه
تو لاجرم هدایت میشی به زیباییهای بهتر
تو لاجرم هدایت میشی به شغل بهتر
تو لاجرم هدایت میشی به انسانهای با فرکانس بالاتر
تولاجرم هدایت میشی به شهر و محله بهتر
تو لاجرم هدایت میشی به لذت بردن بیشتر
تو لاجرم هدایت میشی به ندیدن و مواجه نشدن با انسانهای سطح پایین تر و مدار پایین تر
تو آسون میشی به اسونیها
تو لاجرم هدایت میشی درآغوش خودش لذت بردن
تو لاجرم هدایت میشی به سرزمین بهتر
سرزمینی که بیشترین انسانهای توحیدی را داره
سرزمینی که بیشترین انسانهایی راداره ه مهاجرت کردن و بر ترسهاشون غلبه کردن و با خودشون در صلحن
سرزمینی که شعار اصلیش میشه
in god we trust
ما به خدا ایمان و اعتماد داریم
اینا در عمل اثبات کردن و نه در حرف
درپایان سپاس فراوان دارم از استاد عشق و مریم شایسته همراه و همدل عزیزشون و
دوستان بینظیر که خیلی باهشون انس گرفتم.
عشق و قلب فراوان و لبریز از احساسبندگی ناب الهی تقدیم تک تکتون
بهترینها نصیبتان.
سلام رسول عزیز دوست خوبم
چقدر لذت بردم از کامنت خوبت
آفرین که اینقدر عالی وخوب قوانین درک کردی
دقیقا نکته ریز همین هست که میگی وقتی ما به احساس رضایت برسیم وقتی ما حتی تمرین ها را انجام بدیم به دلیل خانه بزرگتر ، مسافرت بهتر ، حساب بانکی بیشتر ، ماشین بهتر ، شغل بهتر ، معشوقه زیبا دقیقا داریم دوور میشیم
کل هدف ما فقط و فقط باید احساس بهتر باشه این احساس بهتر بقول شما تو پارک سر کوچه رفتن میتونه باشه
من روزی دو بار میرمتوپارکهای زیبای شهر خودمون اصفهان و باورت نمیشه چقدر لذت میبرم انگار در خود سویس هستم جالبه هر چند وقت یک بار با اینکه سالهاست اینجا زندگی میکنم هدایت میشم به یک فضای دنج تو یک پارک بهتر تمیز تر چمن های پرپشت تر برگ درختان بیشتر الهی شکر منم برای خودم هر هفته جمعه ها یکی از کافه های زیبای شهرمون انتخاب میکنم و خودم را و اگر پسرم هم باشه دوتایی و اگر نباشه تنهایی مهمان میکنم به یک قهوه دبش و عکس خودمون را میگیرم و یک شماره بالا سرش میزنم و میزارم با عشق توپیج اینستاگرامم نمیتونم دور امریکا را الان بگردم کهنمیتونم دور اروپا را بگردم که الان ولی میتونم دور کافه های شهر خودم را بگردم و همونحسی را داشته باشم که تکتکشهر های حهان را دارم میگردم الهی شکر و باورت نمیشه تا الان فککنم 115 تا کافه رفتم یکی از یکی زیبا تر واتفاقا تازه گی ها همش هدایت میشم به همونمدل کافه هایی روباز و حیاط دار دلنواز کههمیشهدوست داشتم خدایا شکررررت سپاسگزارم از لطف خدا
خیلی وقت قبلا تمرکز گذاشته بودم روی خواسته ها ولی ارام ارام درک کردم که این که تو چقدر تلاش میکنی برای خواسته هات مهمنیست حتی اگر تلاشت با همین تمرین های استادم باشه بازم داری دور میشی هدف فقط باید احساس خوب باشه بقول شما و استاد ، لاجرم ایجاد میشه همه چیز نیازی به داد فریاد زدن ما به هر روشی نیست وقتی ما احساس رضایت و سپاسگزاری داشته باشیم از هرچی که الان داریم واقعا لذت میبریم اونوقته که احساس میکنیم همین شهر خودمون هم سویسه همین مردم شهر خودمون هم بهترین مردم هستن وقتی توپارک میبینم که خانواده های 20 نفره با عشق دور یک سفره جمع شدن و با لذت دارن خوراکی های مختصر خودشان را میخورن چقدر لذت میبرم چقدر ذوق میکنم چقدر تحسینشو ن میکنم دوست دارم برم بهشون بگم خیلی صفا دارید دمتون گرم وقتی با عشق میشینم بچه هایی که تو پارک های بازی بازی میکنند را میبینم و اینکه اونها در لحظه حال هستن وقتی نوجوان ها که گرم بازی فریزبی هستن همه اینها احساسم عالی میکنه وتحسینشون میکنم بله ماهم داریم همینجا داریم سر کوچه خودمون هم داریم کافیه فقط چشمانمان را باز کنیم وسپاسگزار باشیم اون وقت میبینیم همین شغل خودم هم بهترین شغل دنیا است همین پسر 11 ساله خودم هم عزیز دلم هست و منم وقتی بهم میگه عاشقتم میگم «منم» نیازی نیست حتما یکمعشوقه دلبر کنارت باشه نه وقتی تو به پسرت هم عشق نثار کنیو ازوجودش لذت ببری اونمعشوقه دلبر هم لاجرم میاد ولی من از همین شرایطم هم راضی هستم الهی شکر
همین ماشین 206 مدل 92 خودت هم لامبورگینیوپورش وبنز هست
همین حساب بانکی کوچیکترا حسابی میبینی به وسعت همه بانکهاوذخایر دلاری جهان
وقتی احساس خوب دارم وقتی حس میکنم عظیم ترین قدرت جهان حمایتم و هدایتم وحفاظتم میکنه برام کافیه
الیس الله بکاف عبده !!! ایا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟
قطعا هست !
سالها دل طلب جام جماز ما میکرد انچه خودداشت ز بیگانه تمنا میکرد
قطعا اگر استاد هم فیلمی داشت از زمانی که در خیابان های بندر عباس راه میرفت همینقدر ذوق میکرد همین قدر بذت میبرد که الان داره میبره از سنجاب ها
وقتی شما لذت میبری از هر چیزیوهرمکانی شما به حالت شناور در میایی به خالت بی وزنی درمیایی و اونوقت اجازه درونی صادر میکنی کهخدا تو را به لذت های بیشتر به اسانی ببره قانونش اینه
ما همه چی داریم در همین شهر ودیار زیبای خودمون در همین خانه خودمون در همین خانواده خودمون
بهترشم میاد بقول شما لاجرممیاد ولی من از همه همینهایی هم که دارم راضی و خشنودم الهی شکر خدای شکرت بایت تکتک نعمت هام
ممنونم از شما دوست عزیز که باعثشدی بازهم بیاد بیارم غرق در ثروت ونعمت هستم الهی شکر
شاد باشی در پناه رب العالمین
سلام درود به وحید عزیز
دوست خوبم
چقدر انرژی و حس و حال خوب از کامنتت گرفتم
خدارا شکر
برای وجود نازنین و دوست داشتنی تو دوست الهی
چقدر پسر تو شکرگزار و سپاسگزاری
چقدر خوب سپاسگزاری را به من یاد دادی
چقدر حس و حالت را در رفتن به کافه های شهرت تحسین میکنم
به خدا که همه این حرفات از قلبت بود و بر قلب من نشست
خدارا شکر میکنم خدا یه دوست توحیدی و شکرگزار دیگه نصیبم کرد.
الهی شکر
الهی شکر
الهی شکر
ممنون که هستی وحید جان.
سلام به آقا رسول عزیز
خیلی لذت بردم از خوندن کامنتتون
و هم چنین از آیه های زیبا و نوید بخشی که در ابتدای کامنت بیان کردین
از شما سپاسگزارم و تحسینتون می کنم برای نتایج خوبتون و همراهی همسرتون در این مسیر
ممنونم که این درس مهم از استاد رو برای خودتون و ما یادآوری کردین که درگیر روزمرگی نشیم از هر فرصتی استفاده کنیم و زیباییها رو ببینیم و تمرکز و فوکوس کنیم بهشون
که تمرکز بر دیدن زیباییها و سپاسگزاری بخاطر اونها مدارمونو بالاتر میبره و هرچی مدارمون بالاتر بره بیشتر به خواسته هامون می رسیم
از شما سپاسگزارم و بهترین نعمتها و برکتها رو از خدای مهربان براتون درخواست می کنم
سلام به خانم سلیمی عزیز
سپاسگزارم وقت گزاشتید و کامنت منا خوندید
خدارا شاکرم که به اندازه ظرفم قوانین را دوباره براتون تکرار کنم
و خدا را شکر میکنم در این مسیر الهی هستم در کنار بزرگوارانی چون شما.
همیشه شما و خانواده عزیزتون را تحسین میکنم .و براتون بهترینهارا آرزومندم.
درپناه بهترینها نصیب و روزیتان.
سلام به همسفر زیبااندیشم
امیدوارم حال دلت خوبِ خوبِ خوب باشه
چقدر قشنگ از زیبایی ها گفتی ( صحرا یا چشمان قلبی فراوان )
مگر میشود در این سفر باشیم و طور دیگری نگاه کنیم!!!
مگر میشود اهل طبیعت و کوه باشیم و به منبع وصل نباشیم
دیروز در دل طبیعت کوههای اطراف تهران بودم ، اولین ورودی دیدن این قسمت و بعد خدای من رفتن در دل خود سریال…
ما با پلن اینکه تا ظهر برمیگردیم رفتیم ولی پلن خدا چیز دیگری بود ، او مارو از دل طبیعت و هوای عالی کوهستان از زبان یکی از دستان فوق العاده اش که انسان ثروتمند ، صادق ، درستکار و بخشنده و هنرمندی بین المللی بود به جنگل زیبا و چشمه ای روان (کارا) ، کنار بچه هایی که شب مانی داشتند هدایت شدیم…
به یاد شما که دوست کوهنورد که همشهری هم هستیم و دیگر همسفرانم بودم….
خدای من وصل شدن به طبیعت اصلا قابل توصیف نیست………
خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت
ممنون برای نوشته ی زیبا و قابل تأملت
ممنون برای حضور ارزشمندت در این جهان هستی و این سایت توحیدی
ممنون که إنقدر زیبا ، قانون ساده خداوند رو برایم یادآور شدی…
قانون زیبای تکامل و ارتباطش با اسون شدن ما برای آسونی ها
نمیخواد یه دفعه از پله اول شروع کنی بپری پله 100 ام
مهاجرت کنی درحال که تکاملی را طی نکردی
شغلی را راه اندازی کنی که تکاملش را طی نکردی
یادآور شدی صحبت استاد رو در قسمت 137 زندگی در بهشت :
تکامل به معنای زمان بیشتر نیست بلکه به معنای تجربه های سریعتر هست
هر بار ی ذره از محیط امنت بیا بیرون
هر بار ی ذره کار رو برای خودت سخت تر کن و اگر پشت سر هم و پیوسته عمل کنی به قول خانم شایسته عزیز: آنقدر اتفاقات سریع و پشت سر هم میافته که وقت نمیکنی به ترسات فکر کنی
وقتی زیبا اندیشی رو تمرین میکنیم که بشود عادت روزانه مون از همون جایی که هستیم تمرکز و توجه را بزاریم روزیباییها ی
محله ای که توش زندگی میکنیم
پارکی که سر کوچه که داریم
گلدونی که تو خونه داریم
درختی که تو باغچه داریم
پرنده ای که صبح پشت پنجره داره برامون میخونه
وقتی صحرا متعهد باشد که در برداشتن قدم های مورچه ای استمرار داشته باشد
بعد چه اتفاقی می افته:
لاجرم هدایت میشود به زیباییهای بهتر
لاجرم هدایت میشود به شغل بهتر
لاجرم هدایت میشود به انسانهای با فرکانس بالاتر
لاجرم هدایت میشود به شهر و محله بهتر
لاجرم هدایت میشود به لذت بردن های بیشتر
لاجرم هدایت میشود به ندیدن و مواجه نشدن با انسانهای سطح پایین تر و مدار پایین تر
لاجرم هدایت میشود درآغوش خودش لذت بردن
لاجرم هدایت میشود به سرزمین بهتر
سرزمینی که بیشترین انسانهای توحیدی را داره
سرزمینی که بیشترین انسانهایی راداره که مهاجرت کردن و بر ترسهاشون غلبه کردن و با خودشون در صلحن
سرزمینی که شعار اصلیش میشه
in god we trust
ما به خدا ایمان و اعتماد داریم
خدای خوبم :
من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
خدای خوبم :
منو هدایت کن به مسیر درست ، آدمای درست با باورهای درست
خدای خوبم :
من به هر خیری از جانب تو فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیرِ فقیر هستم.
رسول عزیز خیلی خیلی ممنون هستم برای این ردپای قابل تأمل ، تلنگری بود برای صحرای عجول که داره تلاش میکنه بندگی خدا رو کنه تا از بندهای شیطان رها شود.
الهی به اُمید خودِ خودِ خودِخودت
سلام ودرود من را پذیرا باشید همشهری بزرگوار
سپاسگزارم بابت کامنتی که برای من نوشتی
خدارا شاکرم که از نعمت دوستان توحیدی چون شما بهره مند هستم.
خدارا شکر که با فرکانس طبیعت
و زیباییهاش هم فرکانس شدی
خدارا شکر که با بهترین و ثروتمندترین انسانها همکلام شدی
اینها همه آسون شدن بر آسانی هاست
اگر خوب توجه و تمرکز کنیم
خدارا شکر اغوش طبیعت میزبان شما دوست عزیز و الهی و توحیدی بود
خدارا شکر که همیشه کامنتهاتون سرشار از عشق و انرژی و حس خوب هست و من همیشه از خوندنشون بهرمند هستم.
درپناه الله مهربان شاد وسلامت و ثروتمند باشی.
سلام رسول جان
چه کامنت قشنگی!
آقا دست مریزاد! یه متن همه چی تمام لذتبخش بود.
چقدر هشدارها و پندهای بدیهی آخرش را دوست داشتم! چیزهایی که هزار بار دیگر هم بشنوم، برایم تازگی دارد.
بهترین خاطرات کودکی من، مال زمانیه که تابستونها بابام مارو برمیداشت و میبرد اصفهان، از صبح تا شب توی پارک حاشیه ای زاینده رود میگشتیم و کیف میکردیم تا شب که میرفتیم هتل یا مسافرخانه و از ذوقمان تا صبح خواب غرش آرام رودخانه را میدیدیم.
وسط جملاتت، غرش پنهان و مهربان زاینده رود بود!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی
سلام به رفیق عزیزم علی آقا بردبار
خیلی لطف کردی کامنت منا خوندی و باعشق جواب دادی
خدارا شاکرم که کامنت من مورد توجه شما قرار گرفت
خدارا شاکرم که خاطرات خوش شما با خوندن کامنت من دوباره تازه شد
خداراشکر برای بودنت کنار ما در این سایت
شما یکی از خوش قلبترین انسانها و دوستان من هستید که عشق و محبت از جملاتتون و نوشته هاتون را دریافت میکنم.
الهی که همیشه سلامت و ثروتمند باشی.
ممنون برای دعای قشنگی که در حق من کردی.
به نام الله مهربانی ها
سلام و درود به شما آقا رسول عزیز
الهی صد هزار مرتبه شکر که خواندن دیدگاه شما امروز روزی من شد
آقا رسول بهت تبریک میگم که اینقدر عالی داری روی خودت کار می کنی
من هر بار دیدگاه های شما رو می خوانم از این حجم از آگاهی و تمرکز بر نکات مثبت به وجد میام و لذت می برم و تحسینت می کنم
خدایا شکرت
این دیدگاه هم خیلی ناب و دلنشین بود
مثل همیشه عالی نوشته بودی
ممنونم
و برای شما بهترین ها رو خواستارم
در پناه حق
سلام حین جانم
چقدر دلم برات تنگ شده بود
از دیدن عکست لی انرژی گرفتم
اول سپاس که وقت ارزشمندتان گزاشتی و کامنت منا خوندی و منا مورد لطف خودت قرار دادی
حسین جان
اگه بدونی
اگه بدونی
اگه بدونی
این کانت خوندن دوستان و کامنت نوشتم چقدر تو شخصیت من تاثیر گزاشته
اصلا اینطور بهت بگم
من وقتی تو سایت فعالیت میکنم مثل اینه که وارد دانشگاه بندگی شدم
اینقدر که قوانین برام تکرار میشه
اینقدر که توجه میکنم به زیباییها
اینقدر که تو همین سایت پاشنه های اشیلما شناختم
خلاصه که برام باور شده که هر لحظه فعالیت توسایت برام نعمت و ثروت و برکت داره و به عینه تو زندگیم لمسش کردم.
وقتی استاد میگه ولین کارم قبل از بیدار شدن خوندن کامنت بچه هاست
دیگه حجت تمامه
و من بدون معطلی فقط میگم چشم.
برات بهترین حال خوش معنوی ،انس با قران،ثروت و نعمت وبرکت و یه همراه و همسفر عالی و در خور لیاقت شما دوست عزیز را از خدا خواستارم.
سلام به آقای خانکی عزیز
خیلی ممنونم ازتون برای این آیات قشنگی که اول کامنتتون آوردین چقدر لذت بخش بود چقدر قشنگ بود دلم میخواد بارها و بارها بخونمشون انگار الان بهتر درکشون میکنم با اینکه الان بار اولی نیست که میخونمشون
چقدر آخه زیبا این قسمت رو توضیح دادین هر نکته مثبت این فیلم رو اینقدر خوب توصیف کردین که زیباییش صد برابر بیشتر شد و حسش هزار برابر واقعی تر برای من
خدارو هزاران بار شکر میکنم برای وجود دوستانی مثل شماکه اینقدر کامنت های خوشگلی میزارن و اینقدر حس خوب رو به اشتراک میزارن
از خدا براتون سلامتی و ثروت و شادی و خوشبختی زیاااااااد میخوام انشاالله که همیشه در مسیر رسیدن به خواسته هاتون باشید از همون مسیر سوت زنان که فقط و فقط لذت ببرید ازش
سلام به خواهر عزیزو الهی ام
خیلی لطف کردید و برآن کامنت گزاشتید و من را مورد عنایت خودتون قرار دادید
سر کار بودم و باور کنید به قول حمید امیری عزیز هر کاری کردم بنویسم کامنت نتونستم
انگار هنوز اجازه بهم نداده شده بود
بعد از کمی استراحت و گوش دادن قرآن
در حال خوب معنوی رفتم برای هدایت از قرآن و شروع کلامم
که این ایات نورانی نصیب و روزیم شد
و خدارا هزار مرتبه شکر به دل دوستان هم نشست.
نمیدونم الان واقعا وقتی در سایت هستم گذشت زمانا متوجه نمیشم
اینقدر که از کامنت دوستانم و توجه با فایلها انرژی میگیرم البته که درسها و قوانین هم برام تکرار میشه و باورهام قویتر.
الهی که بهترینها براتون اتفاق بیوفته ور در ثروت ونعمت و شادی درونی قوطه ور باشید.
یا حق.
سلام رسول جان
اول میخواستم کامنتها رو بخونم و این احساس ناب رو از نوشتههای بچهها دریافت کنم و وجودم رو سیراب کنم اما وقتی که کامنت تو رو خوندم نتونستم هیچی ننویسم و حرفی نزنم چقدر قشنگ نوشته حاجی چقدر زیبا با قلبت نوشته بودی.
درسته که من این فایل رو خیلی با دقت دیده بودم و در موردش هم توی دفترم نوشته بودم هم کامنت نوشته بودم اما وقتی که توجه و دید تو رو به فایل خوندم
باورت نمیشه یه احساسم چند برابر خوب شد و خدا میدونه که چه فرکانسهایی رو ارسال کردم
ممنونم که از خودت رد پا میزاری و باعث میشی که بقیه احساسات قویتری رو تجربه کنند
یکی از بچههای سایت یه جملهای رو به من گفت که خیلی خوشم اومد و دلم میخواد احساس ناب حاصل از این جمله رو به بقیه هم انتقال بدم
رسول عزیز قطعاً تو از هدایت شدگانی
سلام به خانم ایسو
دوست همفرکانسی و توحیدی
الهی شکر که خداوند لطف کرد و این جملات و احساسات را بر من جاری کرد و باعث شد حال خوشی را شما تجربه کنید
یکی از بزرگترین شکرگزاریهام این سایت و حضور دوستان توحیدی هست که همیشه انرژی و فرکانس مثبت ازشون دریافت میکنم.
خیلی خوشحالم که شما هم در این سایت همراه ما هستین
و خدارا شکر که حضورتون پررنگه
سپاس فراوان بابت دعای قشنگتون برای من.
باور کنید هر نفری که تو این سایته جز هدایت شدگانه
البته باور بچه ها و مدارشون شاید یه مقدار با هم متفاوت باشه.
هر چقدر وقت و انرژی تو این سایت بزاری بیشترشا دریافت میکنی
این قانون بدون تغییر خداونده
درپناه خدای رحمان همیشه ثروتمند وسلامت وشاد باشید
همراه با حس ناب بندگی
سلام آقا رسول عزیز وثروتمند
احسنت آقا رسول خیلی لذت بردم از کامنت بی نظیرت به خصوص آن تیکه
آخر که خطاب به خودتون نوشتید والبته هرکسی که کامنتتون را بخواند
سپاسگزار وجود ارزشمندتم
خداروشکر که به کامنت شما هدایت شدم
یاحق
سلام به خانم زارع عزیز
خدارا سپاس میگم که لطف و محبت شما شامل حالم شد
و منا مورد لطف خودتون قرار دادید
سپاسگزارم بابت وجود ارزشمندتون و فعالیت بسیار متعهدانتون
بهترین نعمتها و ثروتها و برکت و فراوانی را براتون در کنار خانواده محترم آرزومندم.
سلام خدمت دوست عزیز و بنده خوب خدا ، خیلی کامنتتون عالی بود ممنونم بخاطر احساس خوبتون را با کامنت با ما به اشتراک گذاشتید ، با جملات زیبایی که نوشتید معلومه از دل هر چیزی زیبایی پیدا میکنید
از این جمله خیلی لذت بردم :
از همون جایی که هستی تمرکز و توجهت را بزار روزیباییها ی
محله ای که توش زندگی میکنی
پارکی که سر کوچه که داری
گلدونی که تو خونه داری
درختی که تو باغچه داری
پرنده ای که صبح پشت پنجره داره برات میخونه
چون خودم هر روز صبح از درخت توی حیاطمون که خودم کاشتم و الان 10 سالشه و تنومند و پر بار از میوه هست تشکر میکنم و بهش میرسم و به گلدون های توی خونه ام و پرنده های عزیزم و دستگاه خوب اسپرسو سازم و خلاصه هر چی را که دارم که خداوند به من هدیه داده ازشون تشکر و قدر دانی میکنم و بعد روزم را شروع می کنم.
سلام به خواهر توحیدی و بزرگوارم فهیمه خانم
ممنون بابت خوندن کامنت من و پاسخ شما به من
که لطف و بزرگی شما را میرسونه
خدارا شکر که شما هم جز شکرگزاران و سپاسگزاران هستی.
شکرگزاری را باید با تمام وجودت با حواس پنج گانه و همراه با احساس ناب که در اول و آخر شمارا به عظمت وبزرگی خودش میرسونه همراه کنیم
و به خودش وصل میشیم و به کوچیکی خودمون بیشتر میرسیم و سعیمون باید تواضع و فروتنی در برابر الله باشه
که این همه بهمون نعمت داده.
دیشب با پسرم صحبت میکردم وقتی داشت با اون خط بچه گانه زیباش شکرگزاری هاش را در دفترش مینوشت
گفتم محمد حسن عزیز
اگر برای تا شدن یه انگشتت تا آخر عمرت صبح و شب براش سپاسگزاری کنی
به الله که نمیتونی حق مطلب را به جا بیاری.
پس از هر فرصتی استفاده کن و سپاسگزار این همه نعمت بیپایانی باش.
خدارا شاکر و سپاسگزارم که خدا دوستان نورانی و توحیدی چون شما را به من عنایت کرده.
در پناه خدای رحمان بهترینها نصیبتان.
به نام هدایت الله
سلام و درود بر رسول دوست داشتنی دوست توحیدی و خدایی من
از شما ممنونم از این آیههای قرآن که با فایل مربوط بود برای ما نوشتی و حس و حال خوبی از کامنت شما دریافت کردم
کامنت شما چقدر فوق العاده و قابل تحسین است از شما سپاسگزارم بابت این درک و نگاهتون نسبت به زیباییها چقدر رنگ و حال قشنگی به آدم دست میدهد تو بهترینها هستی در نوع خودت
هر کجای کره خاکی که باشی امیدوارم در پناه الله مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشی انشاالله
سلام به دوست و رفیق عزیزم
محمد رضا جان
تشکر و قدردانی میکنم از شما برای محبتی که به من داشتید
محمد جان شما جز فعالان سایت هستی و واقعا تحسینت میکنم که اینقدر زمان و انرژی میزاری تو سایت
و خیلی متعهدانه رو خودت داری کار میکنی
الهی دلت همیشه به انوار نورانی قرآن انس و الفت بگیره و آگاهی های ناب را در قلبت دریافت کنی و مارا هم بهره مند کنی.
آرزوی سلامتی و نعمت و ثروت و برکت و لذت بندگی را برات دارم .
آقا رسول خانکی عزیز
سلام دوست خوبم،خیلی ممنونم بابت این کامنت فوقالعادهت.چقدر خوندن این مطالب زیبا و روحانی بعداز تماشای این فایل خیلی قشنگ و دیدنی،چسبید.
الحق و الانصاف بهجا و موجز نکات ارزندهایی رو نوشتید،برای من که خیلی آموزنده و راهنما بود.
کامنت شما حکم زیرنویس فایل استاد رو برایم داشت.انگار این فایل زیبا و دیدنی با متن شما کامل گردید.
ازشما ممنون و سپاسگذارم و برای شما و استاد عشق(به قول شما)وهمینطور مریم خانم شایسته و کلیهی هم خانوادهایی های عزیز این سایت موفق آرزوی سلامتی شادی ثروت و سعادت در دنیا وآخرت دارم.
سلام آقا مجید
برادر ممنونم که منا مورد لطف خودتون قرار دادی
و کامنت منا خوندید
خدا را شکر که کامنت بنده مورد توجه شما قرار گرفت
که همه از لطف خودش و قرآنه
براتون بهترین نعمت ها و ثروتها و حال خوش معنوی را از خداوند منان خواستارم.
به نام صاحب اختیار عالم
دادار بی نهایت مهربان و عادل
درود بر رسول عزیز و یکتا پرست
به رسم ادب و همیشه ، شکر گزار خداوند مهربان هستیم، بابت همه نعمتها و موهبتهای که به جمع ما عنایت کرده
به به رسول داداش چه کردی
ماشاءالله، الحمدالله
ممنونتم بابت این همه آگاهی و زیبا بینی و درک قوانین بدون تغییر خداوند
ممنونتم بابت این دل نوشته زیبا که با کلام خداوند مهربان شروع شد
الحمدالله شما در مسیر سعادت و خوشبختی هستید
فقط چند خطی رو برای تشکر ازت نوشتم .
الحق و انصاف که حق مطلب رو ادا کردی.
برقرار و شاد باشی و روزیت هر روز بیشتر.
آمین
به نام الله یکتا
درود به اقا حیدر
داداش گلم
خیلی لطف کردی و کامنت منا خ ندی و پاسخ به من دادی
و من مورد لطف خدت قرار داردی
اینم از بزرگی و وسعت روح شما دوست عزیزه که فعالیت خیلی تو سایت پررنگ تر شده.
الهی که هر لحظه تو زندگیت از ثروت و نعمت و شادی درونی و حس بندگی برخوردار باشی و در کنا خانواده محترمت بهترینها برات اتفاق بیوفته.
یا حق رفیق.
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته و همه ی دوستان گلم.
امروز صبح سر ایستگاه منتظر سرویس بودم، هوا فکنننم 80%رطوبت بود، جوری که دقققیقا انگار تو حمام بودیم.
به یکی از همکارام که اومده بود سر ایستگاه گفتم، درسته شرجیه ولی خداروشکر که باد میاد و گرنه نمیتونستم نفس بکشیم، اونم گفت آره
گفتم خداروشکر امسال تابستون بدی نداشتیم خوب بود، پارسال هم زمستون خوبی داشتیم خوب بارون زد،
این همکار همیشه شاکی از همه چیز، حتی از زیپ شلوارش، گفت چی بگم والا میگن امسال از برج 8 زمستون شدیدی داریم هرچند اینجا من زمستون نداریم، دوباره گفت از بس که هوا خوبه این لعنتی سرویس هم دیر اومد امروز(حالا سرویس 1 دقیقه دیر اومده بود!)
حالا من کجا بودم!؟
غرق شده بودم تو بادی که میخورد تو صورتم و محو تماشای ابرایی بودم که باد خیلی خیلی سریع داشت جابجاشون میکرد و آیه ی قرآن رو بهم گفت( که ما توسط باد، ابرها را میپراکنیم و توسط آن باران فرو میفرستیم و عده ای را شادمان و عده ای را غمگین میکنیم) و کیف میکردم.
حالا چرا این اتفاقی که ساعت 6 صبح افتاد رو گفتم!؟
میخوام بگم باااید اتفاقات و شرایط زندگی و من و همکارم متفاوت باشه
خدایی که خودش رو عادل خطاب و معرفی کرده مگه میشه کسی مثله من که شکر نعمت و این باد رو بجا میارم با همکارم که شاکیه و ناشکره یکی باشه!؟
نه به هیچ وجه اینجوری نیست
این آقایی که با عشقش داره زیبایی های خدارو میبینه قطعا شکرگزار خدا بوده
اصلاً من به یه چیزی دقت کردم تو این فایل ها که فکنم خوده استاد هم بهش فکر نکرده!
میدونین تفاوت نیمار و استاد توی چیه!؟
اگه بخوایم از نظر ثروت، شهرت، سن، امکانات رفاهی و… استاد و نیمار رو مقایسه کنیم قطعا تو این آیتم ها نیمار از استاد بالاتره.
نیمار تو قرادادش با تیم عربستانی یک جت شخصی، یک عمارت با تمامه خدمه و امکانات رفاهی رو بهش دادن
حالا این چیزیه که خواستهی نیمار بوده
و اون چیزی هم که استاد داره خواسته ی خودش بوده اما!!
نکته ی ریز قضیه اینجاست!
چرا استاد قلبش اینقدر شیفته ی طبیعته!؟
چرا انقدر دیییوانه ی مرغ و خروسه و جوجه است!؟
چرا چشاش چارتا میشه وقتی یه سنجاب رو میبینه!؟
چرا قدرت تسلط به پاهاش رو از دست میده وقتی ابهت آبشار و کوه رو میبینه و پاهاش میکشوننش سمته آبشار!؟
دلیلش اینه که این آقا با تمااااامه وجودش فقط دنبال 1 چیز بود، اونم احساس آرامش و احساس خوشبختی عمیق!
و احساس آرامش و خوشبختی عمیق هیییییچ جایی نیست، مگر جاهایی که تو رو یاد خدا بندازه
حالا این جاهه ممکنه آغوش همسرت باشه و وقتی که از بودن کنارش ققققلبت احساس خوشبختی میکنه همون لحظه تو ذهنت یاده این آیه میوفتی که خدا میگه (و از نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند)
حالا اگه من بیام اون لذته بودن کنار همسرم رو مدیونه همسرم باشم، کار خراب میشه، این یعنی پا گذاشتن روی دمه خدا، این یعنی چیزی که خدا باااااارها تو قرآن با این جمله بهش اشاره کرده(حرمت خدا را نگه دارید)
این یعنی شرک
حالا برگردیم به ادامه ی اون سوال!؟
چرا استاد اینقدر قلبش شیفته ی طبیعت، و مرغ و خروسه!؟
بنظر من دلیلس اینه که توی طبیعت میشه خدار و خیییییلی خیییییییییییلی واضح دید!
توی مرگ و میر حیوانات، توی زرد شدنه درختا و دوباره سبز شدنش، اشاره به زنده شدنه مردگان توی ابر ها، توی نظم چرخش خورشید و ماه، توی ابهت و عظمت کوه ها، توی یک پارچگی آسمون، توی دیدنه ستاره ها که اون چیه که اون بالا همینجوری وایساده، توی بادی که حسش میکنی، تاثیرش رو میبینی که داره برگ هارو تکون میده اما خودش رو نمیبینی، و در یک کلام!
در طبیعت میشه مهمترین قانونه خدا رو فهمید!
اونم اینکه بزرگترین رویدارد ها به ساده ترین شکل ممکن اتفاق میوفته!
شما به چرخه ی تبخیر آب دریا توسط نور خورشید،تبدیل شدنه اون به ابر، جابجایی ابرها توسط باد و رفتن به سرزمین های دیگه، و بارش باران فکر کنید ببینید چقدر ساده است!؟
یا تسویه ی هوا توسط درخت!!!
با تکامل رشد گیاهان
و صصصد ها هزار پیام و الهام که میشه از طبیعت گرفت!
و بااارها قرآن در مورد درس گرفتن از چرخش طبیعت با ما صحبت کرده.
حالا برگردیم به خواسته ی استاد عباسمنش
(احساس آرامش، خوشبختی محض، خداشناسی)
حالا این احساسات رو کجا میشه بدستش آورد
(تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد)
یاد خدارو کجا ها میشه عمیق احساسش کرد!؟
(طبیعتی که آفریده دسته خداونده و میشه قدرت، محبت، آگاه بودن، عادل بودن و… خدارو در طبیعت دید)
اصلاً هر جای قرآن رو نگاه کنی، از طبیعت گفته
از رعد و برق، که هر که را بخواهیم با رعد و برق آسیب میزنیم
از کوه ها که ما کوه ها را مانند میخ هایی در زمین قرار دادیم که زمین سما را نلرزاند
از باران، که گفته عده ای را شادمان میکنیم
از نظم چرخش خورشید و ماه که گفته برای حساب سال در گردشی منظم اند
از دریا که گفته مروارید و… برای زینت استخراج کنید
سوره ی حدید در مورد آهن که میشه باهاش تجارت کنید
در مورد درخت و باد و…
حالا بهترین جا برای دیدنه خداوند طبیعته،
البته نه هر چشمی!
بخاطر همینه که شاعر میگه
(برگ درختان سبز، در نظر هوشیار
هر ورقش دفتریست، معرفت کردگار)
بنظر من خوشبختی حقیقی، در ارتباط با خدا بودنه،
و خدت و میشه توی اون عظمت کوه دید، برای همینه که ما هیییچوقت از دیدنه طبیعت سیر نمیشیم و نمیگیم عه، دوباره گل و صدای موج دریا!!!
ولی شاید در مورد ماشین، خونه، طلا، شغل، آدمای اطراف، و یا هر شی دیگه کم کم خسته بشیم مگر در 1 صورت!
در صورتی که اون شی یا اون چیز رو از خدا بدونیم و با دیدنش یاده خدا بیوفتیم!
من نیمدونم یکی مثله نیمار،وقتی که توی عمارت خودش و یا جت شخصی اش داره لذت میبره، احساس خوشبختی عمیق میکنه یا نه، اما واقعیتش سخته برام باور اینکه اون لذت و خوشبختی واقعی که استاد داره رو اون تجربه کنه، چون میبینم استاد حتی 1 بارم سراغ حواشی نرفته اما امثال نیمار و… خیلی خیییییلی از روزای عمرشون رو درگیر حواشی بودن برای همینه که این دسته افراد رو میارن به حاشیه ها و چیزایی که اگن احساس لمس عشششقه رو به دنبال نداره، وگرنه جناب عباسمنش جت شخصی که چه عرض کنم میتونه فرودگاهش رو بخره
(خدایا این جمله ها کجا بودن، من خو نمیخواستم اصن کامنت بنویسم روی این فایل!
عجب!!!
حالا تکلیف من چیه، این وسط!
اصلاً گیریم استاد امام زمان، استاد حضرت موسی خو به منچه!؟
سهم من از موفقیت این شخص چیه!؟
اینکه بشینم از دور فقط واسش دست بزنم یا به مسیرش ایمان بیارم و منم 1 سال متعهد بدور از دیدنه شرایط کنونی ام ادامه بدم!؟
من وقتی این صحنه ها رو میبینم، این روابط عاشقانه سالم، در نهایت ادب و احترام، طبیعت بکر، سوپرایز شدن توسط طبیعت، هیجان دیوانه وار و بی اختیار و تند تند راه رفتن برای دیدنه آبشار و این همه زیبایی و لذت و در یک کلام، احساس خوشبختی محض رو میبینم، یه نگاه به خودم میکنم میبینم من واقعاااا دلیلی نداره که این لذت ها رو تجربه نکنم!!!
من هم لیاقت لمس همچین احساسی رو دارم!
من هم لیاقت دیدنه همچین زیبایی هایی رو دارم!
واقعا چند درصد از مردم جهان این مسیری که من میرم رو جرأت رفتنش رو دارن!
همه از ترس هاشون فرار میکنن و چشم بند میزارن رو چشم هاشون که ترسهاشون رو نبینن، برعکس من دنبال ترسام میدوم و اونا از من فرار میکنن!
چند درصد از مردمه دنیا حاظرن ییییک دونه از ایرادات شخصیتی خودشون رو بپذیرن!!!
اصن بیخیال اینکه بخوان ایرادای شخصیتشون رو برطرف کنن، اینو ولش کن
چند درصد حاظرن ایراداتشون رو بپذیرین!
من علاوه بر اینکه در نهایت افتادگی و خضوع ایرادات خودم رو پذیرفتم، از اونور هم دارم هرررر لحظه کار میکنم برای برطرف کردنه ایرادات شخصیتیم و میبینم که دارم بهتر و بهتر میشم
درسته بعضی وقتا خارج میزنم، نا امید میشم، اما مهم نیست مهم اینه که دارم بهذقورت پیوسته ادامه میدم و ادامه میدم.
چند درصد از مردم جرأت اینو دارن که مسیری برعکس 99% آبا و اجداد و جامعه ی اطرافشون رو برن!؟
من میبینم خیییییلی از رفتارام بر عکس تمامه جامعه است، همون جامعه ای که اول مسیر مسخره ام میکنن ولی بعدش از تهه دل میگن خوشبحالت کاشکی منم جای تو بودم
چند درصد از جامعه میتونه جلوی رفتاری از خودش بگیره که شده جزئی از شخصیتش!؟
میتونه دره دهنشو ببنده وقتی به یه تضاد میخوره!
من واااقعا سکوت میکنم اگه جایی ببینم نا زیباییه!
و لیاقتم تجربه ی زندگیه که الان استاد داره
فققققط باید 1 چیز رو حفظ کنم!
ادامه دادن، پای تعهد خودم موندن، مخصوصاً تو روزایی که هیچ نوری دیده نمیشه از رسیدن به هدف. خواسته، مثله این روزایی که دارم.
من نبوده دست دراز کنم جلوی خدا و دسن خالی برگردم
نبوده از این مسیر استفاده کنم و نتیجه نگیرم
من نبوده فققققط و فققققط تمرکزم روی سمته خودم باشه و سمته مقابلم تغییر نکنه!
نبوده که خلاف روش های که دیگران برای تغییر زندگیشون عمل کنم، و نتیجه نگیرم
برای همین ادامه میدم
ادامه میدم
به حرمت آرزوهام ادامه میدم
آرزوی موفقیت برای همه ی شما عزیزای دلم که شرمندهی کامنتهای محبت آمیزتون هستم که بعلت زیاد بودن نمیتونم تک تک لطفت گ محبتتون رو پاسخ بدم.
تک تکتون رو میبوسم و دوستون دارم با قلبم
سلام بر عبد صالح خدا آقا ابراهیم
سپاسگزارم برای این کامنتهای زیبا و عالی که در سایت قرار میدی
من چند وقتیه که به خوندن کامنتهای شما هدایت شدم خدا رو شکر
تحسینت می کنم که اینقدر خوب روی خودت کار میکنی و با تعهد ادامه میدی
و چه نتایج عالی گرفتی خدا رو شکر که با ادامه مسیر هر روز این نتایج عالیتر و درخشانتر میشه
احساس آرامش و خوشبختی عمیق هیییییچ جایی نیست، مگر جاهایی که تو رو یاد خدا بندازه
چقدر این جمله تو دوست داشتم و چقدر درست و دقیق هست
ممنونم که این آگاهی ها رو با ما به اشتراک میزاری
در پناه الله یکتا شادکام و سعادتمند باشی
بنام الله یکتا رب هدایتگرم
سلاام ب ابراهیم عزیز دوست ارزشمندم
خداروشکر میکنم بابت این کامنت فوق العاده ای ک خدا روزی من کرد
چه نکته ای فوق العاده ای متوجه شدم خدااای من
تاحالا اصلا بهش فکر نکرده بودم
والبته ک درمدار دریافتش نبودم والان خداروشکر
خداروصدهزاررر مرتبه شکر متوجه شدم
این نشون میده مدارم تغییر کرده و رشد کردم
چ حس خوبی گرفتم آخیششش:))
اینجا ک فرمودین:
چرا استاد قلبش اینقدر شیفته ی طبیعته!؟
چرا انقدر دیییوانه ی مرغ و خروسه و جوجه است!؟
چرا چشاش چارتا میشه وقتی یه سنجاب رو میبینه!؟
چرا قدرت تسلط به پاهاش رو از دست میده وقتی ابهت آبشار و کوه رو میبینه و پاهاش میکشوننش سمته آبشار!؟
دلیلش اینه که این آقا با تمااااامه وجودش فقط دنبال 1 چیز بود، اونم احساس آرامش و احساس خوشبختی عمیق!
و احساس آرامش و خوشبختی عمیق هیییییچ جایی نیست، مگر جاهایی که تو رو یاد خدا بندازه
حالا این جاهه ممکنه آغوش همسرت باشه و وقتی که از بودن کنارش ققققلبت احساس خوشبختی میکنه همون لحظه تو ذهنت یاده این آیه میوفتی که خدا میگه (و از نشانه های او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنارشان آرامش یابید و در میان شما دوستی و مهربانی قرار داد؛ یقیناً در این نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند)
حالا اگه من بیام اون لذته بودن کنار همسرم رو مدیونه همسرم باشم، کار خراب میشه، این یعنی پا گذاشتن روی دمه خدا، این یعنی چیزی که خدا باااااارها تو قرآن با این جمله بهش اشاره کرده(حرمت خدا را نگه دارید)
این یعنی شرک
چقد قشنگ ریشه یابی کردین این شریک و الله اکبر
چقد همین آگاهی میتونه زندگی آدمو زیباتر و شیرین تر کنه
اینجا ک گفتین:
حالا اگه من بیام اون لذته بودن کنار همسرم رو مدیونه همسرم باشم، کار خراب میشه، این یعنی پا گذاشتن روی دمه خدا، این یعنی چیزی که خدا باااااارها تو قرآن با این جمله بهش اشاره کرده(حرمت خدا را نگه دارید)
این یعنی شرک
چقد زیبا اشاره کردین ب روند تکامل و نشونه های خدا تو طبیعت
و اینکه میشه خدا رو لمس کرد وآثارش و دید
و واقعا الا بذکر الله تطمئن القلوب است
من تو تابستان های گذشته ی عمرم همیشه از گرمی هوا گله و شکایت میکردم
ولی امسال تابستون هر وقت ک حسم رفت ک بد بشه و ذهنم شروع کنه جولان دادن
ب خودم میگفتم ببین زکیه
عظمت الله و چطور یک فصل مث زمستان و پاییز هواخنکه و زمین سرسبز و نمناک هست و زمین داره انگار نفس میکشه
و ی فصل هم مث تابستان اینقد گرم میشه این نشونه قدرت الله است
ک زمین سیاه و خشک میشه و باد ها موقع تغییر فصل با چه قدرتی هوا رو جابه جا میکنن
این نشونه ی قدرت و عظمت خداست واقعا
و چقد امسال تابستان هوا خیلی بهتر از سال گذشته بود برام
چراااا
چون زاویه دیدم و تغییر دادم چن احساسم و خوب کردم و واقعا همه هم میگفتن امسال تابستان خیلی بهتر بود
و باز ب تایم روز و شب دقت میکردم ک چطور زمستان ها هوا اینقدر زود تاریک میشه و تایم روز کمتره و برعکس شب بلند تر میشه
از پدرم اینو پرسیدم گفتن ک این همه تغییرات بخاطر اینه ک روزی یک دقیقه از روز کم میشه و ب شب اضافه میشه و تو تابستان برعکسه
حالا دقیق نمیدونم چقد درسته ولی حسم تاییدش کرد
و چیزی ک متوجه شدم گردش ماه و خورشید
و روز وشب هم داره روندش وخیلی آرام طی میکنه
چون قانون تکامل همینه
هیچ وقت یهو بارون شروع نمیشه
حتما باید مراحل قبلش طی بشه
تبخیر آب و تشکیل ابر جابه جا شدن ابرها و..
وبعد باران رحمت الهی میباره
الهی صدهزارر بار شکرت بابت این اگاهی های ناب
سپاسگزارم از کامنت ارزشمندتون خیییلی فوق العاده بود
خییلی تحسینتون کردم
و بهتون تبریک میگم ک اینقد عالی قانون و یاد گرفتین و ب ما هم کمک میکنین ک بهتر درکش کنیم
ب الله یکتا میسپارمتون
سلام دوست توحیدی عزیز،
واقعاازخوندن کامنتتون لذت بردم.
نوشته هاتون واقعا منو به فکرفرو میبره ی وقتایی کامنت رو میخونم به وجد میام طوری که ازخوشحالی ازجام بلندمیشم راه میرم ،ی وقتایی اشک شوق میریزم وخداروشکرمیکنم که منم لایق خوندن این اگاهی ها هستم ،به قدری قشنگ استادرو تحسین کردیدبه دلیل توحیدی بودن استادیا طبیعت انقدرعالی توصیف کردید که هربرگش ی دفتر اگه چشم بینا داشته باشیم وای چقدر زندگی لذت بخش وقتی به دور ازحواشی باشی
سپاسگزارم وقت میزارید اگاهی های ناب رو باما به اشتراک میزارید الهی که خیرش به زندگیتون برگرده
سلام ابراهیم عزیز
چند درصد از مردم جرأت اینو دارن که مسیری برعکس 99% آبا و اجداد و جامعه ی اطرافشون رو برن!؟
وقتی که آروم آروم روی شخصیت و باورات کار میکنی و بهبود می بخشی رفتارای قبلی رو!!!بعده مدت زمانی می بینی یه جورایی شخصیتت عوض شده!دیگه دوست نداری تو اجتماعی باشی که جز تقلید کورکورانه کاری از دستشون بر نمیاد چون تقلید از روی جهل و نادانی است و راحترین کار!!!
دیگه دوست نداری جایی که از مشکلات و کمبودها و نداری ها و گرانی ها حرف میزنن باشی!!چون دیگه باور کردی که فراوانی و نعمت به وفور در این جهان هست!!
دیگه دوست نداری بین جماعتی باشی که دائم دلیل مشکلاتشون رو دولت و سیاست مدارا میدونن چون خودت به عینه دیدی که اتفاقات حاصل فرکانس های خودمون هست!!!
دیگه خدا رو دور از دسترس و تو آسمونا نمی بینی!!چون نزدیکتر از رگ گردن بهت هست
دیگه دنبال روضه و نذری و احسان و این جور چیزا نیستی چون رگه های شرک رو از دل و روحت شستی ومشرک نیستی
وقتی اینا رو میدونی و عمل میکنی انگار از کل اجتماع فاصله گرفتی و تو غار حرای خودت با خدای خودت در حال عشق و حالی و این لذت رو به گفته ی خودتون با کل ثروت های دنیا عوض نمیکنی!!!
ولی با تعهد و موندن تو این مسیر راههای بسیار زیادی به کمک الله مهربان باز خواهد شد به شرط صبر،صبر همراه باایمان!اون قدری راضی میشی که به گفته ی خودش لعلک ترضی می کنمت و به صورت صعودی مثل استاد به همه چیز می رسیم و وظیفه ی ما موندن تو این مسیر و لذت بردن از زیبایی های اکنون هست
ابراهیم عزیز!ممنون بابت کامنت زیباتون که باعث شدید اینا رو به خودم یاد آوری کنم…
به نام حضرت دوست
که هر چه هست از اوست
درود بر ابراهیم عزیز
خدا رو شکر میکنم بابت همه نعمتها و موهبتهائی که به جمع ما عنایت کرده
دم شما گرم کاکا
میدونم سرت شلوغه و داری خدا رو شکر مسیر هدایت رو پیش میری
فقط خواست ازت تشکر کنم و احتیاج به جواب هم نیست.
دمت گرم و لبت خندون و دلت سرشار از عشق ارباب
در پناه آلله یکتا ، برقرار باشی.آمین
سلام دوست عزیزم آقا حیدر مهربون و خوش قلب.
من از شما ممنونم که وقت گذاشتید و برام کامنت نوشتید، ای کاش تا باشه از این مشغله ها باشه
شما فکرشو کن چه کاری، چه چیزی بهتر از اینکه ما زمان بزاریم برای رشد خودمون و رفع ایراداتمون!
من از شما بسیار زیاد ممنونم که بهم انرژی دادین
سلام ابراهیم عزیز
مثل همیشه فوق العاده نوشتی واقعا لذت بردم انگار که خود خدا این حرف ها رو داشت میزد بهمون .طرز فکر و نوع دیدگاهت هم خیلی عالی بود مخصوصا مقایسه نتایج استاد و آدم های به ظاهر موفق دیگه
واقعا احساس خوشبختی و آرامش و لذت از زندگی یه چیز دیگس که استاد عزیزم دارن به ما درس میدن
دقیقا درستِ که تو طبیعت میشه خدا رو دید و لمسش کرد.از شروع فصل جدید سفرنامه کامنت هات فوقالعاده و عالی بودن مخصوصا اون جاها ئیکه در مورد توحید مینویسی
آرزوی توفیق روز افزون و موفقیت در تمام جنبه های زندگیت رو دارم از
سلام دوست گرامی/
من تا حالا شاید یک یا دوبار واسه کسی جواب گذاشتم اما وقتی کامنت زیبای شما رو خوندم انقد حالم خوب شد انقد امیدوار شدم که حیفم اومد از شما تشکر کنم. ممنون بابت امیدی که در سخنانت بود. خوشحالم در این سایت هستم و دوستان هم مداری مثل شما هستند. ممنون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
أُبَلِّغُکُمْ رِسَالَاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ(اعراف6٨)
پیام های پروردگارم را به شما می رسانم و برای شما خیرخواهی اَمینم.
أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ ۚ وَاذْکُرُوا إِذْ جَعَلَکُمْ خُلَفَاءَ مِنْ بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَکُمْ فِی الْخَلْقِ بَسْطَهً ۖ فَاذْکُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(اعراف6٩)
آیا تعجب کردهاید که مردی از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا شما را (از هول و عذاب قیامت) بترساند؟ و متذکر باشید که خدا شما را پس از هلاک قوم نوح جانشین آن گروه کرد و در خلقت (و نعمت) شما بیفزود، پس انواع نعمتهای خدا را به یاد آرید، شاید که رستگار شوید.
===============
یک سلاااااااام پر انرژی به استاد های نازنییینم،به رفیق های غار حراااا
صدای منو میشششنوید از کالیفرنیا ،آمریکا :)
سلامتی فابریکا :)
البته در بعد زمان در آمریکا :)
در بعد مکان در شمال سرسبز ایران،شیییفت شبِ بیمارستان :)
الهی که این بعد زمان و مکان ماهم به زودی همراستا قرار بگیره :)
استاد قبل از هرررچیز،من دلم برای عکس این فاااایل رفت…
قشنگ چند ثانیه رفت و برنگشت …
انقدر آخه دلنشین و زیبا و جذاب چرائید؟
مگه داااریم؟! مگه میشششه؟!
این روز ها ،ترکیبِ نشستن سر کلاس دوره عشق و مودت با دیدن سریال های سفر به دورآمریکا برای این بنده ی خدا که پاشنه ی آشیل روابط داره،عجب کارگاه آموزشی شده …
لذت میبرم و تحسین میکنم و با هر جمله ی استاد توی دوره میگم آره آره راست میگی استاد …حق با شماست …
من دارم به روشنی روز ،رابطه ی رویاییتون رو میبینم …
چه سعادتی داشتم من …
اون موقع که استاد دوره عشق و مودت رو آماده کرده،هیچکی رنگ استاد شایسته رو هم ندیده بوده،استاد عباسمنش فقط میگه من رابطه ی عاشقانه ای رو دارم که تو کتاب ها هم ازش ننوشتن…
ولی من الان دارم چیز هایی که تو دوره میشنوم رو تو سایت به چشم میبینم …چقدر خدا دوستم داره آخه :)
بچه ها باورتون میشه ؟
این رابطه ی عاشقانه ،رابطه ی دونفر که یکی از اصول رابطه شون اینکه هیچکس به دیگری تعهدی نداره؟و همین فردا اگر بههه هر دلیلی یک نفر بخواد ازین رابطه جدا بشه ،کاملا آزاده ؟!؟؟
این حرفا رو استاد کِی زده …اگر اشتباه نکنم حتی هنوز به آمریکا مهاجرت نکرده بوده …
این همه سال زندگی ..این همه سال خوشبختی …
فقط برای اینکه نخواسته طبق قواعد و اصول روابط جامعه زندگی کنه ،جامعه ای که نود درصد روابطش بیماره…
زندگی به سبک شخصی،برپایه قوانین ثابت جهان
شده این زندگی بهشتی ،شده این عشق و مودت و رحمت الهی …
چقدر من لذت میبرم…چقدر تحسین میکنم …
و خدا میدونه این تمرکز من ،داره چه اتفاقات فوق العاده ای رو رقم میزنه برام …
نتنها رابطهی استاد ،که کامنت های بچه ها هم به آدم امید و آرامش میده …
امشب کامنت آقای حافظان رو برای وجیه بانوی عزیز خوندم چقدر لذذذت برم و واقعا این سوالشون من رو به تفکر وا داشت:
تنها شاید تنها سوالی که از خدا میپرسم اینه: خدایا اونایی که بهشون عشق ندادی ، پس چی دادی؟ قراره از چی این زندگی لذت ببرن؟ مگه اصلا جایگزینی هم داره,؟
و باز یاد آیه ی قشنگ و دلبر خداوند افتادم:
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّهً وَرَحْمَهً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ
و از نشانههاى قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانى آفرید. تا به ایشان آرامش یابید، و میان شما دوستى و مهربانى نهاد. در این عبرتهایى است براى مردمى که تفکر مىکنند.
و بیشتر به سوال آقای حافظان فکر کردم…
قطعا و حتما زندگی خیلی لذت بخش و بهشتی و شیرین میشه وقتی شما بجای نشتی انرژی ،بوست انرژی داشته باشی،بجای قانع کردن،تایید بگیری ،بجای تلاش برای نشنیدن ناخواسته ها ،از قانون حرف بزنی …
نیاز به قسم حضرت عباس هم که نیست.هر روز دارم زندگی دوتا آدم هم مدار رو میبینم چطور دارند بهشت رو توی این دنیا تجربه میکنند …و من ازین همه فاصله ازین عشق ذوق زده میشم چه برسه به احساس قلبی خودشون …
ولی به خودم گفتم کِی به اینجا میرسی سعیده ؟
با این همه نتیجه که الان از توحید عملی دستته !
کِی به این نتیجه میرسی؟
دقیقا وقتیکه محتاجش نباشی …
همون حرف استاد تو جلسه ١ دوره عشق و مودت
شما فقط ذهن وروحت رو در یک راستا قرار بده و احساس آرامش داشته باش،بقیه کارها خووود به خووود انجام میشه …
خب آلردی من همین الان احساس عمیق خوشبختی بی قید وشرط دارم.
صبح چشامو به عشق خدا باز میکنم،منتظرم زودتر تنها باشم که راحت باهاش حرف بزنم وبزارم اشکام سرازیر شه و غرق شیرینی این ارتباط بشم.
عشق به خواندن قرآن برام شده شبیه یک جایزه
آخ جون الان ظرف هارو بشورم میتونم قرآنمو بخونم .
آخ جون الان کار مریضم تموم بشه ،میتونم با گوشی برم سر وقت قرآن
آخ جون …
یعنی این لذت بردن از خوندن آیه های قرآن رو ،من از خوندن کتاب های هری پاتر ،که در نوجوانی تموم دیوار اتاقم پر از پوستر هاش بود،رو نگرفته بودم…
اصلا وسط همین کامنت،همزات شیطان اومد که چی داری مینویسی؟چه دلیلی داره از پاشنه ی آشیلت حرف بزنی؟نمیخواد ادامه بدی !
چند ثانیه ای مکث کردم و دوباره از قرآن هدایت گرفتم ،بنویسم ؟گفت بله بله حتما بنویس ..
اصلا من به این نتیجه رسیدیم هرکاری که ذهنم میگه نه ،این نه ،اینو نگو،این کار رو نکن
دقیقا همون چیزی که باید بگم …
دقیقا همون کاری که باید بکنم …
خستگی فکری با چاشنی خواب آلودگی ،رشته ی کلام رو ازم گرفته اما حتی اگر کل وقت استراحتم برای کامنت نوشتن بره ،ارزشش رو داره !
ارزشش رو داره برای سعیده ی آینده ردپا بزارم تا بدونه از کجا به کجا رسیده …
استاد های نازنینم ،ازینجا تا آمریکا دور سرتون بگردم،الان میفهمم چرا برای نوشتن کامنت هدایت شدم به این آیه های اعراف …
شما برای من،واقعا از طرف خدا اومدید،خدا حفظتون کنه برای هممون…
و کمکمون کنه به درستی قدم به قدم جا پای شما بزاریم برای رسیدن به اصل زندگی که عبادت و بندگی و صلاته …
به قول قرآن در سوره ذاریات:
وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ
و جن و انس را جز برای اینکه مرا بپرستند نیافریدیم
و چقدرررر قششنگ ادامه میده :
مَا أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ
از آنان هیچ رزقی نمی خواهم، و نمی خواهم که مرا طعام دهند.
إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّهِ الْمَتِینُ
همانا روزی بخشنده خلق تنها خداست که صاحب قوّت و قدرت ابدی است.
دور سر این فرمانروا و شما استاد های قشنگم بگردم …
سرتوووون سلااااامت
سایه تون مستداااام
عشقتون روووز افزوووون
در پناه خدای نُّورٌ عَلَی نُور
سلام بر شهریار بانوان
لیلی و مجنون
خسرو و شیرین
وامق و عذری شاید افسانه باشند
اما حبیب و وجیهه، 31 ساله عشق رو معنی بخشیدند و همه شما میدونید
عشق یک اتفاق نیست و هیچ اتفاقی هم اتفاقی نیست.
میخوام اینو برای همه عزیزانم فریاد کنم که : عشق بین دو بنده رو خدا برگزید ، خدا تداوم داد و خدا مراقبش بود . چرا؟؟؟!!!!
چون از خود خدا خواستیم (قبل از آغاز زندگی مشترک) و هر دو مون خواستم.
شاید در ذهن بسیاری از شما این جمله «خوش شانس بودید» شکل بگیره اما حقیقت اینه مثل تمام انسانهای روی زمین ما هم مختار و مخیر بودیم که هرجور که می خوایم زندگی کنیم
ما هم با نجواهای شیطان وسوسه شدیم و گاهی این عشق مکدر شد اما هرگز متوقف نشده و نخواهد شد
چرا؟؟؟!!!! چون مثل درختیه که داریم دائم میوه شو میچینیم و ثمره شو میبینم .
خب چه مرضیه که بخوایم خرابش کنیم
در ابتدا عشق یک نهال بود ، ضعیف و شکننده و آسیب پذیر اما ما هم مثل یک کشاورز دائم مراقبش بودیم.
این عشق همیشه بود اما از زمانی که زندگی ما توحیدی تر شد ، رنگ و بوی عشق ، رنگ و بوی خداگونه تر گرفت.
ما ادا در نمیاریم
ما فیلم بازی نمیکنیم
عشق مارو هدایت می کنه که چی بگیم و چگونه رفتار کنیم
هدایت ما از مسیر عشقه
ما تازه فهمیدیم این عشق چه قدرت های نهفته و پتانسیل های بی پایانی داره
با عشق درآمد ما 6 برابر شد اونم فقط در یک ماه و بسیار معجزاتی دیگه که خداوند داره از این مسیر مارو مورد لطف خودش قرار میده
بزرگترین ضعف ما مسائل مالی بود اما ما هم مثل بسیاری از بندگان خدا غافل از الطاف خدا در قالب عشق بودیم.
ما عشق متولد شدیم و بر مرکب عشق به دنبال آگاهی
باید سوار بر عشق بود تا عاشقانه آگاه شد و آگاهانه زندگی کرد
بزرگترین ارمغان عشق ، آرامشه و نعمت در آرامش جاریست.
ما در پی رستگاری بودیم و بعد دانستیم تنها عاشق رستگار است و
و تنها عاشق انسان است
دعایمان برایتانعشق و رستگاریست
برادر عزیز عاشق پیشه ی توحیدی ام آقا سید حبیب،سلام بروی ماهتون
نورو عشق و رحمت و مودت خداوند به قلب روشن شما و خانواده ی قشنگتون
آقاسید،این جملات کامنت نیست که با ما حرف میزنه،این فرکانس هست که به قلب ما میشینه
و فرکانس ها هیچ وقت دروغ نمیگند،هیچ وقت تملق نمیکنند…
فرکانس عشق توحیدی شما،عمیقا از قلبتون به قلب ما نشسته و بینهایت روشنی به این غار حرا بخشیده…
ازتون بی نهایت سپاسگزارم برای تداوم این عشق و رسیدن این نهال به درخت توحید…
میدونید یاد کدوم آیه افتادم آقا سید؟
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ ﴿ ابراهیم٢4﴾
آیا ندانستی که خدا چگونه مثلی زده است؟ کلمه پاک [که اعتقاد واقعی به توحید است] مانند درخت پاک است، ریشه اش استوار و پابرجا و شاخه اش در آسمان است. (24)
تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا ۗ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ ﴿٢5﴾
میوه اش را به اجازه پروردگارش در هر زمانی می دهد. و خدا مَثَلها را برای مردم می زند تا متذکّر حقایق شوند. (25)
نوش جوونتون ثمره ی درخت پاک توحید…الهی که روز به روز نور و عشق و رحمت ومودت خداوند به خانواده ی قشنگتون بباره….
خداوند رو سپاسگزارم که من رو هم مدار و همزمان با حضور انسان های ارزشمندیچون شما در غار حرا کرده
در پناه نور آسمون ها و زمین باشید همیشه
سلام بانو
به رسم هدیه چند تا نکته مهم در رابطه رو تقدیم تون کنم (هرچند دوستانم در بخش عقل کل راه کارهای زیادی دادند که هر کدام به تنهایی راه گشاست)
من در روابط اطرافیان خودم و دوستانم فجایعی میبینم (حتی سه خواهر خودم) که چرا اونا از زندگی لذت نمیبرند و دلایل روشن از فقدان عشق رو به وضوح میبینم.
1_ در تمام لحظات به جای تحسین زندگی دیگران که روابط عاشقانه دارند، در حسرت زندگی اونا میسوزند و این قوانین ساده رو فراموش کردند که دارند روی کمبود تمرکز و توجه میکنند و اونو جذب زندگی شون کردند.
2_ همه ما در جهان منحصر به فرد خودمون و در نقطه پرگار اون ، خالق و خدای زندگی خودمون هستیم و بقیه میشن مخلوقات و زیرمجموعه جهان ما (امیدوارم این جایگاه رودرک کنید)
پس من تحت تاثیر مخلوقات جهان خودم نیستم و منم که هر لحظه رو خلق میکنم( یک لحظه بعدی که وجود نداره) و حاکم مطلق جهان خودم هستم. خب پس فقط من در این جهان عاشقم و بقیه معشوق و از همه مهم تر من از معشوق انتظار پاسخ به عشقم رو ندارم و عکس العمل اون اصلا برام مهم نیست
نکته کلیدی همینه چیزی که زندگی هارو به انتها و آشوب رسونده همینه^^^ دوباره تاکید و تکرار میکنم انتظار جبران نداشته باشید ، عشقِ تاجرانه ، عشق نیست . عشق معامله نیست.
بده بستون نیست. از بالا به پایین و از پایین به بالا نگاه کردن نیست.
من عشق میورزم و چون محتاج پاسخ نیستم ارزشمند میشه و خب طبیعتاً پاسخ عشق رو با عشق دریافت میکنم حتی از سمت حیوانات.
باورش سخته اما یه روز فیلم سگهای ولگردو که به من عشق میورزند رو برای استاد میفرستم تا تو سایت بزاره ، اونا مثل انسان رو دو پا بلند میشن و منو بغل میکنند و با اشکی که در چشمشون حلقه زده از شدت ذوق منو چنان میلیسند و میبوسند که به سختی میشه از خودم جدا شون کنم .من به اون ها غذایی نداده بودم و اونارو کسی تربیت نکرده که بخوان عشق رو به من برگردونند (همسرو پسرم شاهد بودند )
خب اگر حیوانات چنین رام عشقند مگر ممکنه انسانی به ابراز خالصانه و بدون چشم داشت عشق ، پاسخی غیر انسانی بده؟
3_ من در ابتدا عاشق خودم و خدای خودم بودم و هستم و چون خودمو لایق عشق دیدم پس اونو دریافت کردم و هر لحظه به خدا عشق میورزم و خدا هم اونو از طریق همسر و عزیزانم و حیوانات به من برمیگردونه.
4_ من به همه موجودات عالم عشق میورزم ، در این عالم همه چیز روح و جان دارند ، جدای از انسان ها و حیوانات تمام چیزهایی که ما بهشون میگیم اشیاء یا بی جان
روح خداوند در ذره ذره این عالم جاریه(ساختار خداوند از عشق و آگاهیه) و خدا مارو از نیمه خودش یعنی عشق ساخت و ما بدون آگاهی بر روی زمین مامور به کسب آگاهی شدیم ، پس ما در ابتدا روحی از عشق مطلق داشتیم اما در فقدان آگاهی ، عشق رو گم کردیم.
اینایی که گفتم بازی با جملات نیست ، فلسفه و برهان نیست . عین و اصل قوانین حاکمه که کم کم به آگاهی و درک اون خواهید رسید.
پس همونطور که قبلاً هم گفتم ، نیمه گمشده ما آگاهیه و وظیفه و ماموریت و مسئولیت ما کسب و تجربه و رسیدن به آگاهیه
ما دنبال چیزی میگردیم (عشق)که هستیم و غافل از چیزی شدیم(آگاهی )که باید کسب کنیم.
5_ من خدا و خالق زندگی خودم هستم اما منه خدا ، خالق و خدایی دارم که هرجا که ذهنم منو از تخت پادشاهی به پایان میکشه ، از او مدد میگیرم «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ…» پس او دستم میگیره اگر که دستمو به سمتش دراز کنم(بهش اعتماد کنم)
«وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا»و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند.
عمو عباس قاضی از عرفای اصفهانی شعر زیبایی داره:« دقایقی ز زمانه هنوز در پیش است که از سراسر بگذشته قیمتش بیش است»
برای عاشقی هرگز دیر نیست و عشق در ورای زمانه و من و عزیز دلم حداقل 20 سال جوانتر از سنمون هستیم.
و در پایان ضمن آرزوی خوشبختی و سعادت برای شما بانوی شهریاری و تمام دوستان بزرگواری که ابراز محبت کردند ، صمیمانه و عاشقانه سپاسگزاری میکنم.
از (فرزانه ارزشمند، مرجان چیتی زاده ، فاطمه همسر رسول، سعیده رضایی، آزاده کاکاوندی، رسول خانکی ، علی بردبار)
و اینگونه است عشق پس
باشد تا رستگار شویم (ان شاءالله)
سلام درود به سید حبیب حافظان
دیگه وقتی فرکانس عشق باشه من اولین نفری هستم که اونا باز باعشق میخونم و نوش جان میکنم
آقا به خدا این کلمات شما همش الهی بودن و از اعماق وجود
چرا اینا میگم
با تک تک کلماتت فرکانس عشق و مودت را دریافت کردم
الهی شکرت به خاطر این عشق الهی
الهی شکرت به خاطر این صمیمیت
الهی شکرت به خاطر وجود نازنین این دو فرشته
الهی شکرت که اینقدر این نهال عشق را با مراقبت به یه درخت تنومند تبدیل کردین
که هیچ بادی جرات تکون دادنش را هم نمیکنه
آقا جان میگه میشه فرکانس عشق باشه و ادا درآورد
مگه میشه فرکانس عشق باشه به قلبت نشینه
باید سوار بر عشق بود تا عاشقانه آگاه شد و آگاهانه زندگی کرد
سید جان الان بعد چند ساعت سرکار تمام سلولهام را لبریز عشق کردی
عشقتون مستدام و قلبتون لبریز از عشق خداوند
پایدار باشید
سلام به نور وجودتون. سلام به لحظات فراوان شکفته شدن قلبتون
امشب من مدهوش شدم از درک حس عاشقی شما و بانو جانتون.
فقط یک بیت شعر در سرم می چرخه از آیت الله طباطبایی
پرستش به مستی است در کیش مهر
برونند زین حلقه هشیارها
عشق بین یک زوج نمونه زمینی شده یک عشق بسیار بلند مرتبه تر هست، درسته که خدا کجا برای عاشق شدن و بنده خدا کجا… ولی این یک نوع سپاسگزاری از خالق عشقه که بنده اش رو در قصر مهر ساکن کنی.
عبارات زنده و عمیق شما بر چهارستون روحم در عمق قلبم نشست و بهم آرامشی داد که باهاش خلوت عاشقانه ای ساختم و ازش نور الهی رو دریافت کردم.
از خداوند بی نهایت سپاسگزارم که هدایتم کرد به مداری که نوشته های عارفی چون شما رو می خونم.
واااااو …سید حبیب حافظان ، یار بهشتی وجیهه بانوووووووووووی زیبا….
سلامممممم
باز هم شاهد یک روایت زیبای عاشقانه از سید حبیب عزیز شدیم….
اینبار پرشورتر…
لذت بخش تررررر
قابل لمس تررررررررررر
چقدر احساس سرخوشی و ذوووووق دارم از دلبری های عاشقانه شما، دلنوشته های عاشقانه شما، توی این سایت الهی، که بیش از نصف دوستان عزیز، در جستجوی یار الهی خودشون هستن…
باید سید حبیب حافظان عزیز ، باشه و بنویسه و ما باورررررر کنیم جادوی عشق راااااا…..
زنده باد سید حبیب حافظان، خدایش نگهدارش باشد…
نگهدار این عشق بی نظیر و بی ادا و بدون بازی ….
«««««میخوام اینو برای همه عزیزانم فریاد کنم که : عشق بین دو بنده رو خدا برگزید ، خدا تداوم داد و خدا مراقبش بود .»»»»»
سپاسگزارم آقای سید حبیب جان، که جسورانه و مردانه عشق نورانی خودتون رو به یار بهشتی خود ، فریاد میزنید ….
سپاسگزارم از شما و حضور ارزشمند شما در این سایت…اینجا این غار حرای الهی…
تا ببینیم و باورمون بشه که هستن زوجهای عاشق و همراه و همدل با درخت تنومند عاشقی 31 سالشون…..
درود میفرستم به 31 سال عاشقانه های شما…..
درود میفرستم به لحظه ای که عشق رو آگاهانه انتخاب کردید و این نهال رو. تنومند کردین و عشق رو باور پذیر کردین….
لذت میبرم از کلمه به کلمه ای که نوشتین …
به جرات میگم، چیزایی که نوشتین توی هیچ کتاب عاشقانه ای نخوندم….
شاید چون از دل یه عاشق واقعی براومده که اینقدر واقعی هستند….
هرچه از دل برآید ، لاجرم بر دل نشیند..
کنار وجیهه بانوووووی زیبااااا تا خود خدااااا ، درگیر عشق جاودانه و الهی باشید، زیر سایه عشق الهی…
دوستتان دارم
با عشق فراواااااان
وای، عالیجناب عشق!
آقا این متن رو چند بار خوندم، معرکه ست.
کلمه به کلمه ش درسته.
چقدر صداقت و چقدر صمیمیت توش هست!
اینو اینجا نوشتم تا بمونه یادگار… هیچ اتفاقی، اتفاقی نیست! شما درست میگید.
باید براش زحمت کشید و کنترل ذهن داشت و بعد…معجزه رخ میده! اصلا این دعوت به مداومت، پیام مهم استاد عباسمنش در تمام شوون برای موفقیت هست که شما در این قالب، به آسانترین شکل، مطرحش کردین.
خود من که برام مثل روز روشنه! کامنتهای شما یک پاداش، یک رهنمود خاصه که از یک طریق عجیب، داره به من و زندگیم کمک میکنه.
از شما ممنونم
عشقتان پاینده.
سلام بر سید عزیز
بر وجیهه بانوی عزیز
بر این دو یار توحیدی و عاشق
چقدر زیبا عشق رو توصیف کردی سید جان
تحسینتون میکنم رابطه قشنگ و عاشقانه و توحیدی زیباتون با وجیهه بانو
با عشق درامد ما 6 برابر شددر یک ماه
چقدر قشنگ گفتی
من عاشق تک تک جملاتت شدم و عاشق اون خدایی که عشق رو وجود شما دوتا مرغ عشق نهاد.خدایا شکرت واقعا
فقط دوست داشتم براتون بنویسم و تحسینتون کنم
هروز خوشبختر و عشقتون پایدارتر باشه سید جان
در پناه الله باشید
سلام به شما اقای حافظان بزرگوار ووجیهه بانوی نازنین
دو انسان عاشق با حال خوب و هم مدار خیلی زیباتر به جهان فرکانس میفرستن
و زیبایی های بیشتری هم در مدارشون میبینن
باخودشون بیشتر در صلح هستن
عشق بین شما را تحسین میکنم که شما را رستگارترکرده
ارامش و عشق تان همواره بانگاه خدا برقرار باشه
سلام ودرود بر برادر عزیزم وهمسرمهربانشون وجیهه خانم
چقدر باخوندن کامنت شما خوشحال وسپاسگزارشدم
تحسینتون میکنم بخاطراین عشق
لطف ومحبت خدارومیشه تو گوشه گوشه ی کامنت شما دید وشکرگزارش بود
ازاینکه نهال عشقتون به درختی تبدیل شده وثمره ومیوه میده صمیمانه بهتون تبریک میکنم
این رابطه وقتی باتوحیدوعشق همراه شده زیبا ومحکم شده بنایی که خداوند پایه و اساس اون رابچینه بایدم محکم باشه
براتون آرزومندم روزبه روز عشقتون فزونتر باشه
سلام به سید جبیب عزیز وعاشق نوشتن وپاسخ دادن به کامنت شما جسارت خاصی میخواهد با اشکهای چشمهایم نوشتم وعشق زیبای شما را تحسین کردم وخدارو شاکرم برای دیدن چنین عشقی اقا حبیب عزیز من وهمسرم عشقی زیبا وپر از صداقت را بالطف الله در کنار هم تجربه میکنیم بیشتر از 27 سال.اسم همسرم فرهاد وخودم شیرین هستم وهردو عضو سایت الهی استاد عزیزم با افتخار هستیم امیدوارم این سایت الهی پر بشه از روابط عاشقانه والهی برای همه.در پناه خدا عاشق باشیم ورستگار.
سلام بانو
شاید کمی دیر اما دوست داشتم با تمرکز و از سر فرصت پاسخی به این پاسخ ارزشمند شما بدم
وپاسخ دادن به کامنت شما جسارت خاصی میخواهد
چرا؟؟؟!!!
شمایی که خودتون 27 ساله شیرین یک فرهاد واقعی هستید باید به درک عظمت عشق رسیده باشید
عشق انسان رو جسور میکنه چون پشتیبانی چون خدا پشت این عشقه
چون این عشق از جنس خداست و به انسان ابهت و جذابیت میده
اگر از این منظر به عشق نگاه کنیم و خودمون عاشق نباشیم و اونو فقط در دیگری ببینیم , اون فرد برای ما خیلی پر ابهت و بزرگ جلوه میکنه و بقول شما حضور در پیشگاه چنین فردی و صحبت با او جسارت میخواد اما
خود شما که سرشار از متانت و وقار و ابهت و حجب و متبلور از عشقید باید با قدرت و جسارت تمام و از جایگاهی رفیع با بقیه روبرو بشید و البته نه از سر تکبر
من هم به این زندگی سراسر عشق و نورتون تبریک میگم و بسیار خوشحال و خرسندم
عشقتان مستدام
در پرتو آگاهی
رستگار باشید ان شاءالله
سلام سعیده ی فلورانس نایتینگل!
چقدر کامنتت آرامش داره دختر! چقدر شیک کلمات رو پشت هم ردیف میکنی!
چه قشنگ به قرآن و مسائل روزانه ات و زندگی و دوره های استاد سوئیچ میکنی!
خب، من هرچی رو بلد نباشم، این نوشتن رو جسارتا بلدم! وقتی اینطور مینویسی، یعنی تنهایی نمینویسی!
یکی انگشتهات رو رو صفحه کلید میچرخونه! رفتی رو حالت اتومود!
بهت تبریک میگم. همین نوشته های دلنشین، یعنی سفت و سخت در کنف هدایت خدایی و.یک خدای بزرگ، زیباتر از گل و درخت، دوستت داره، چون نمیتونی دوست داشتنی نباشی!
به زودی خبرهای خوب میاد!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.
سلام به برادر عزیزم علی آقا
بینهایت ازت سپاسگزارم برای وقتی که گذاشتی و برام نوشتی…
شما خوب نوشتن رو عالی بلدی …
همیشه لذت میبرم از نحوه ی نگارشتون …
کلاس آموزشی هم برگزار میکنید؟ :)
من حاضرم اولین نفر باشم در کلاس نگارش پیشرفته شرکت کنم و ازتون یاد بگیرم …
شما لطف دارید که تحسین میکنید ولی من واقعا خیلی جا داره یاد بگیرم …
بینهایت ازتون سپاسگزارم برای این نقطه ی آبی ارزشمند،خداوند به قلب من آگاهه که چقدر خوشحال میشم از هم صحبتی با انسان های ارزشمند توحیدی،رفقای غار حرای من
در پناه الله یکتا …همیشه غرق احساس عمیق خوشبختی باشید…
سلام به سعیده نورانی پروردگار….
سلام به روی ماهت..
همیشه کامنت های شما الهام بخش وجود و روح منه..
از شما سپاسگزارم که تسلیم همزاد شیطان نمیشید و ندای حق رو لبیک میگید و مینویسید و الحق که نااااب و بهشتی مینویسید…
سعیده جان از صمیم قلبم برات آرزو میکنم که این بعد زمان و مکانی آمریکا ، در بهترین زمان و ساده و عزتمندانه ، الله یکتا برات رقم بزنه نازنینم.
عزیزدلم ….چقدر خودتو خوب شناختی و چقدر خوب موضوع روابط که اتفاقا پاشنه آشیل منم هست، رو باز کردین و راه حل دادین….
باید بی نیاز باشی…….
سعیده عزیزم الهی، عشق الله یکتا آرامش بخش وجود نازنینت بشه ، الحق که لیاقت این عشق بهشتی رو داری دوست خوبم….
دلم سراسر عشق میطلبه…
اما عشق به جانان، به الله…
همین نیم ساعت پیش ، بخاطر تضادی که داشتم و دیشب درگیر شرک و ندای شیطان بودم… بلند شدم و ندای حق درونم رو لبیک گفتم و توی آینه زل زدم به چشمام و با خدا حرف زدم…
یقین دادم به خودم و الله که نور آسمان ها و زمین الله ست..
عشق ، الله ست
پدر و مادر الله ست…
نور چشمانم الله ست
شنوایی گوش هم الله ست….
توانایی راه رفتم الله ست….
هرچی دارم و داده از الله ست…
زیبایی موها و چشمام و چهره ام از الله ست
عزت و ابروی من از الله ست
جایگاهی که دارم از الله ست….
پس من چرا برای نگرانی هام ، الله رو فراموش کنم….
توی چشمام، رو به خدا زل زدم و پر شور ازش خواستم که کمکم کنه…بهش قول دادم قوی تر و مومن تر از قبل بهش ایمان داشته باشم…
بهش قول دادم ، دیگه حتی راه هم برم، حرف هم بخوام بزنم…اول ازش اجازه بگیرم، صلاح هرچی خودش بخواد….
اینارو گفتم و آروم شدم ..و تصمیم گرفتم برای فایل جدید کامنت بنویسم اما خیلی اتفاقی هدایت شدم به دیدگاه نورانی شما….
عزیزدلم، الهی آرامش خدا مهمان قلب نورانی تو بشه و جاودانه….
دوستت دارم
بنام خالق زیبایی
سلام گرم و ارادت منو بپذیر
خواهر شیرینم ”
خواهر و جواهربی نظیرم”
درسته برات ننوشتم “چند وقتیه ” ولی خیلی خیلی دوست دارم.
خسته نباشید ای خواهر خجسته و مبارک
اونجا دکتری”
اینجا هم دکتر و تسکین دهنده
برای مایی؟
با این آیه های قرآنی بسیار زیبا ، الله اکبر
همیشه پیگیر کامنت های
پر از عشق و حس خوب
رو که به سوی ما پر میکشن. هستم …
دختر، چرا تو اینقدر خوب چرایی؟
به حق سادات به بهترین روابط
بهترین عشق و
بهترین مودت
هدایت بشی ”
خواهر گلم ”
همین حرف های شما ”
همین حال خوبت”
همین شیفت خلوتت ”
…..
اینها مظهر ثروت و نعمت اند.
بهترین
بهترینها رو برات آرزو میکنم.
همیشه دعا گوی خواهر گل و بی نظیرم هستم.
دوست دارم ….من بیشتر
خداوند رو شاکرم
برای وجود نازنینت “
سلام به سعیده عزیز وموحد
بنده توحیدی ودوستداشتنی خدا سعیده میدونی که کامنت هات دل مارو میبره چقدر تحسینت کردم بخاطر حال واحساس قشنگت
سعیده عزیزم آنجایی که گفتی شاید تنها سوالم از خدا این باشه به آنها که عشق ندادی پس چی دادی
خیلی تکان دهنده بود چون من همیشه با خدا حرف میزنم میگم خدایا آنهایی که تورو ندارند چکار میکنند به چی امید دارند میگم خدایا هیچی نمیخوام فقط میخوام تورو داشته باشم پس خدایا ازت میخوام در وجودم در زندگی ام جاری باشی وسکان زندگیم را خودت بدست بگیری
سعیده جان ازت ممنون که به این حال واحساس فوق العاده دادی ومن احساس عالی را بخودت برمیگردونم وامیدوارم به زودی زود شما را در کنار استاد ومریم جان در پرادایس زیبا ملاقات کنم
میبوسمت یاحق
سلام به سعیده عزیزم
مدت هاست که میخام برات بنویسم ولی نمیشد. نمیدونم از کجا شروع کنم. نمی دونم از کدوم کامنتت تشکر کنم که بارها و بارها از نوشته هات درس ها گرفتم و اشک ها ریختم. نمیدونم کدوم طرز فکر و سخن و دیدگاهت رو تحسین کنم
اونقدر که زیاده. چقدر قشنگ حرف دلتو مینویسی. از اینکه راحت خود افشایی میکنی از پاشنه آشیلت میگی. احسنت به شما. توی این فایل اخیر و قبلی چقدر بچه ها تمرکز و توجه شون به رابطه عاشقانه استاد ومریم جانه. و همین مطالب باعث شده خیلی بیشتر از قبل شکر گذار زندگی و رابطه ام با همسرم باشم. چون مدت هاست دارم این پارگراف شما رو زندگی میکنم « حتما زندگی خیلی لذت بخش و بهشتی و شیرین میشه وقتی شما بجای نشتی انرژی ،بوست انرژی داشته باشی،بجای قانع کردن،تایید بگیری ،بجای تلاش برای نشنیدن ناخواسته ها ،از قانون حرف بزنی …»
چون منو همسرم باهم این مسیر رو شروع کردیم. ولی هرکس پاشنه اشیلِ خودش و خواسته های خودشو داره. و این جهان با همین تفاوت ها زیباست.
ولی این کلام شما که ما کی به خواسته مون در هر زمینه ای میرسیم «کِی به این نتیجه میرسی؟
دقیقا وقتیکه محتاجش نباشی …»
بدجور توی ذهنم زنگ خورد. که این روزا محتاج چی شدی.؟ افکار غالب روزت کجاست؟ اره واقعا درست گفتی سعیده جان وقتی میرسی به اونچه که میخای که مححححتااااجش نباشی و نچسسسبی بهش.
ممنونم که بازم با کلام نورانی ات بهم انرژی دادی. توی ذهنم شما خیلی عزیز و داری ارج و قربی عزیزم و الگویی توی تعهد و توحید.
نوش جانت این حس و حال زیبا و این حس رهایی و این خودشناسی و این رشد و تعالی. که شایسته این جایگاه هستی.
ممنونم از شما همه بدرخشی.
سلام سعیده خانم خوشنویس
واقعا تحسین برانگیزی دختر توحیدی
خداروشکر که هدایت شدم به خواندن کامنت توحیدی شما بانوی مهربان
دقیقا درست گفتین خود من هم یکی از پاشنه های آشیلم روابط عاطفی هست من روابط اجتماعی پاچیده ای داشتم که الان قابل قیاس با مهدی قبل نیستم
اما درست گفتین ما چه زمانی به خواسته هامون می رسیم زمانی که ( مهتاجش نباشیم ) خوده همین جمله ساعت ها تفکر می خواهد
وقتی من با خودم خالم خوبه دسا خودم رو می گیرم می رم پارک ارم می رم کوه میرم دره می رم رستوران اینها خیلی خوبه اما اون باوره تا درست تغییر نکنه هیچی عوض نمیشه حتی هزار تا نشانه ببینی بازم فایده ای نداره تا در لابه لابه افکارم به این موضوع برسم که من خودم انسان ارزشمندد و بالیاقتی هستم و من چه یا یک رابطه عاطفی و چه بدون رابطه عاطفی خوشبخت هستم اون موقع هست که خودش میاد میگه عزیزم خوشحالم که کنارم تو رو دارم
کی به پول میرسیم یا پول وارد زندگیم میشه وقتی نگرانش نباشم ( مهتاجش نباشم ) بگم به قول استاد اول باورهام رو راجب پول درست کنم که کار ی شب و دو شبه نیست و بعد از همون کاره خودش پول و نعمت های خداوند وارد زندگیم میشه به قول استاد تو جلسه 5 قدم هشتم رها باشیم زندگی کنیم و از خدا بخوایم خودش یجوری جریان نعمت و ثروتش رو جاری گنه توو زندگیمون
به خدا تمام این حرف ها که زدم پاشنه آشیل خودم هست که ایمان دارم فقط کلفه از لحاظ ذهنی رهاشون کنم انقدر نچسبم بهش درخواست کردم از خدا بگم اوکی خداجون خودت در زمان و مکان مناسبش وارد زندگیم کن و زندگیم رو بکنم تمرکزم رو روی هدفم بزارم و در حال پیشرفت شخصی ورشد خودم باشم همه چیز درست میشه من ایمان دارم
خدایا الهی دورت بگرددم خودت رها بودن رو یادمون بده بکنیم از همه چیز و وقتی یک اپسیرم چسبیددنم به خواستم رو بزارم روی توحید و محتاج خودت بودن زندگیم میشه گلستان به بزرگیش قسم
سعیده عزیزم بهنرین رابطه عاطفی رو بهترین کسب درآمد رو و از همه مهم تر توحیدیترین حال رو برات آرزو می کنم که ارزوی خودم بودن یک مرد توحیدی و درمسیر عمل صالح قرار داشتن برای رضای خداوند هست عاشقتم تشکر به خاطر لغت به لغت تین کامت پر از عشق و درسی که به من هدیه دادی.
به نام الله مهربانی ها
سلام و درود به شما بانو شهریاری
خوبیییی؟؟؟
خوشی ؟؟؟؟
سلامتی؟؟؟
چقدرررر عکس پروفایلت خوشگل و دلربا و خلاقانه و زیبا و جذاب و دلنشین وعووو خیلی دوسش دارم
خدارو شکر نوشششش جونتتتتت باشه این حجم از زیبایی
حالا می فهمم وقتی از آبی لاجوردی دریای شما که دلبری می کنه میگی داری دقیقاً از چییییی صحبت می کنی؟!
الهی صد هزار مرتبه شکر به خاطر وجو نازنین شما
الهی صد هزار مربته شکر به خاطر انرژی پاک و الهی شما
الهی صد هزار مرتبه شکر
چقدرررر تحسینت می کنم خواهر عزیزم
باورت نمیشه چقدرررر از خواندن دل نوشته های شما حال دلم خوب میشه چقدر اشک شوق نسبت به پروردگار توی چشم های قشنگم حلقه میزنه
مممنونم ممممممنونم که اینقدر عشق پرودگار نسبت به بنده هایش رو با آیه های شیرین تر ز عسل به من نشون میدی
ممنونم که جدیدا با وجود شما ، آقا حمید ، آقا رسول و بقیهی دوستای عزیزم که از قرآن می نویسند باعث شدند من هم احساس لیاقت بیشتری برای مطالعهی این کتاب الهی داشته باشم
بعضی وقتا با یک جمله توی کامنت یا یه جمله از حرف های استاد توی یک فایل یا با یک فکر یهویی هدایت میشم به یه بخشی از یه سوره
هی می خوانم و می خوانم و می خوانم ولی…. سیر نمیشم
باورتتتت میشه؟!
گاهی وقتا آیه هایی که راجع به توصیف بهشت و مومنان خداوند صحبت می کنه اشکم رو در میاره اینقدرررر که ذوق می کنم و امیدم به زندگی و حرکت در مسیر درست بیشتر میشه ، مسیر صالحان مسیر کسایی که همواره کنترل ذهن دارن و تمرکزشون همواره بر روی زیبایی هاست
کی این اتفاق برای من افتاد وقتی دیدم چقدرررر عاشقانه شما خواهر عزیزم و برادر عزیزم آقا حمید دارید قرآن پژوهی می کنید:)))
تازه این اول راهه عاشقی من و فرمانروای منه…:)))))
خدایااااا شکرت خدایا شکرت خدااااااااااایا عاشقتم
ممنونم که این بنده های صالح و با معرفت و یکتا پرست و دوست داشتنی رو سر راه من قرار دادی
سعیده جان یکی از کارهای مورد علاقهی من که به چشم تفریح بهش نگاه می کنم مطالعهی جاهای دیدنی ایران و جهان توی وب سایت علی بابا مگ هستش
اصلاً یه وضعی ها….
باورت نمیشه وقتی میرم برای مطالعه چنان لذت میبرم ظرف تخمه یا کیک و بیسکوییت و آب معدنی رو میزارم کنارم :)) که طرف برای دیدن فوتبال های جام جهانی اینقدرررر لذت نمی بره :)))))
خلاصه دوتا از خانم های نویسنده علی بابا که خیلییی قلم روان و شیوا و دل نشینی هم دارند و خیلیییی تمرکزشون روی زیبایی هاست « فکر کنم از اعضای خانوادهی صمیمی خودمون باشن خخخخ به خدا:))) » اون ها به نظر من اینقدر به زیبایی مشا نمی نویسن
یعنی من همش فکر می کنم اگه شما افتخار بدی و بری برای علی بابا مگ از زیبایی های همین شمال کشور خودمون که بارها تجربه اش کردی بنویسی
پس از 6 ماه فقط 6 ماه ها… نمیگم یه سال…
مدیر سایت به شما لوح تقدیر نقره میده مثل یوتیوب که برای اعضا پس از اینکه تعداد مخاطب هاشون از 100k میگذره لوح نقره می فرسته…. اونجوری :/
به قول خود شما چنین دلنشین چرایی دختر؟!
چطوری اینقدرررررر قشنگ متن ها رو می نویسی ترکیبش می کنی با آهنگ های ساسی و شیفت بیمارستان و کلام دلنشین رب العالمین و ایننننن معجون رو تحویل مخاطب ها می دهی که آدم از خواندنش سیرررر نمیشه ؟؟؟
به خدا اگه بهترین نویسنده ها بیان دل نوشته های شما رو بخوانند… جامه در می درند و سر به کوه و بیابان می گذارند
دوست داشتم یه کم این سپاسگزاری قلبیم رو به خاطر تاثیر زیادی که دل نوشته های شما به قلبم داره و حالم رو واقعاً عالی می کنه با چاشنی خنده و فان همراه کنم تا بیشتر به قلبت بشینه
از ممنونم خواهر عزیزم
بعضی وقت ها به خاطر کمبود وقت برایت نمی نویسم ولی همیشه مطمئن باش مخاطب پر و پا قرص کامنت هایت هستم و همیشه امتیاز می دهم
به قول خانم شایستهی مهربان خداوند یار و نگهدار و هدایتگر هممون باشه به سمت زیبایی های بیشتر
سلام سعید جانم رفیق توحیدی من
حالت چطوره ؟! حالت بعد این کامنت با عشقی که گذاشتی چطور میتونه باشه یعنی !!
هربار که کامنت میزاری فقط و فقط لذت میبرم و شکر میکنم خدا رو برای داشتن همچین دوستانی و شکر برای اینکه در مدارشم تا بفهمم این کامنت هارو و همینطوری از کنارشون رد نشم
من هم این روزا دارم روابط رو گوش میدم و این قسمت آخر رو همین امروز گوش دادم و چقدر لذت بخشه این دوره بینظیر و باعث میشه هر قسمت از این سفر رو با یه دید دیگه نگاش کنم
جالب اینه که هربار که گوشش میدم از یه مدار بالاتری گوش دادم و یه چیزای جدید تری رو دریافت میکنم ازش
سعیده جانم رفیق خوبم مرسی برای آیات قشنگی که نوشتی و حال خوبم رو عااااااالللیییی کردی مرسی که هربار کامنت میزاری و این حس خوبتو به اشتراک میزاری برامون
دوست دارم از اینجا تا اونجایی که تو هستی
سلام به سعیده ی سعیده(خوشبخت)
سعیده موحد
سعیده سرشار از عشق خدا
همیشه کامنتاتو می خونم و هر بار تحسینت می کنم که به زیباترین شکل ممکن احساستو بیان میکنی
چقدر زیباست که اینچنین با قرآن مأنوس شدی
واقعاً وقتی کلام خدا رو درک کنیم از هر لذتی برامون بالاتر میشه
اونقدر از این کامنتت احساس خوب گرفتم که فقط دلم خواست برات بنویسم و ازت تشکر کنم
ممنونم سعیده جانم
خیلی دوستت دارم و روی ماهتو می بوسم
در پناه امن خدا شاد و موفق و سعادتمند باشی
سلام سعیده جان
خیلی لذت بردم از کامنتت
خیلی لذت بردم از رفاقتت با خدا
خیلی از آرامشت لذت بردم
خیلی دوس دارم منم به این برسم که نه فقط از کامنتها
بلکه از زندگیم لذت ببرم
از همه چیزم سپاسگزارم
اما انگار دلی نیس
نه که زوری باشه
داره از اون مرحله رد میشه
اما وقتی به خدا میگم
خدا جون با چه زبونی ازت تشکر کنم که اینقد منو دوس داری و ….
انگار جوری نیس که بابتش اشک شوق بریزم
یا ذوق زده بشم
منم بالاخره تکاملم رو طی میکنم
خیلی به خواسته هام چسبیده بودم
وقتی کامنتت رو میخونم قرق احساس رفاقتت با خدا میشم
یه زمانی منم داشتمش
اما دوباره میرم سراغش
تحسینت میکنم بابت خیلی از احساساست
قربون انگشتات برم که اینقدر عالی خدا اونا رو هدایت میکنه
مواظب خودت باش
عزیزم
سپاس
بنام خدای یکتا
سلام وصدسلام به روی ماهت
به روح پاکت
به قلب مهربانت
به گفتارنازت
به قلم شیوایت
به عشق روح نوازت
به کردارحسنی ات
به خلق خوبت
به ……
سلام برسعیده مهربان
سعیده حاذق
سعیده شگفت انگیز
سعیده شهریاری
دست خوب خدا
مگه میشه مگه داریم یه آدم اینقدرویژگی منحصربه فردداشته باشه
بااین دلنوشته هایت چیکارمیکنی باما، استاد وخانم شایسته یک طرف شماهم یک طرف
یه وقتا قبطه میخورم به حالتان ولی این قبطه ورشک بردن ازحسادت نیست ازاوج ارادت است به شخصیت شما که درواژه ها نمی گنجه که بخوام ابراز کنم
همانطور که درکامنت سری قبل براتون نوشتم چندروزی دچارسردرگمی شده بودم کامنت شمارو که خوندم انگارابی بود برروی آتش
فایل جدید که میاد بعدازتماشا وگوش کردن منتظرانتشارکامنتها وبی صبرانه منتظرکامنت شماهستم
خدا اساتید نازنین ،شمارو وهمه دوستان نازنینم رودراین محفل روحانی برای ما حفط کنه
امین یارب العالمین
به نام هدایت الله
سلام و صد سلام به سعیده پر انرژی دوست داشتنی و توحیدی
خدا را شکر میکنم با دوستان خوب الهی در این سایت وجود خدا را همراه حس خوب و قوت قلب میگیرم
سعیده جان قابل تحسین هستی شما هر کلمه و خط به خط کامنت شما عبادت و جا پای خداست که دیده میشود دیدگاه مفیدی که نوشتید برای من هدیه از طرف خداوند بود
خواهر خوبم امیدوارم همیشه در تمام مراحل زندگی عالی و خوب بدرخشی و ما هم کیفشو کنیم
خدانگهدارتون باشه انشالله
سلام خواهر توحیدی
چقدر لذتبخشه خوندن کلمه های الهی که از قلبت جاری شد
چقدر خوب والهی فرکانس عشق و محبت رابر کلمات جاری میکنی
چقدر تحسینت میکنم شمارا بنده صالح خدا
چقدر خدا تو دلت تو جا خوش کرده و داری باهاش کیفشا میبری
چقدر خدای توستودنیه
چقدر قابل تحسین کردن هستی
چقدراین کامنتت با قبلیا برا من متفاوت بود
نمیدونم
به خاطر شغلی که داری با بندگانش داری عشق بازی میکنی
مهر و محبت و عشق الهی را سرکارت از اعماق وجودت نثارشان میکنی
و خدا هم سراسر وجودتا عشق میکنه
نمیدونم اینهم از قلب من رد شد و نوشتم
کامنتت
خیلی انرژی داشت
خیلی ارومم کرد
خیلی حال خوشی بهم داد
از آیه های بهشتی
از شوخیات
از تحسین عشق سید حبیب عزیز و وجیهه بانو
و رابطه بینظیرشون
از صلح درونی
از تحسین کردنت
الهی زنده باشی و سراسر عشق هر لحظه وجودتا بگیره
سپاس که بازم برامون از عشق بازیت با خدا نوشتی
و مارا برا لحظاتی از این زمین جدا کردی
هرچه از دلبرانه لاجرم بر دل نشیند
الهی شکر الهی شکر الهی شکر.
سلام به سعیده ی عزیزم
امدیدوارم به هر کجایی که دلت می خواد هر چه زود تر برسی.
هر فایل بی صبرانه منتظر کامنت شما هستم. وخوش به حال واحوال دلت که هر کاری میکنی که زودتر به خوندن قرآن بپردازی.
از خدا می خوام که دل همه ی ما رو مثل دل تو لطیف کنه که بایاد وخواندن قرآن به این آرامشی که شما رسیدین برسیم
خدا رو شکر میکنم به خاطر داشتن دوستانی چون شما.
سلام سعیده خانم نازنین
خداروشکر میکنم که هدایت بشم به کامنت های زیبای شما، و خداروشکر میکنم که شما هم به لیست کسانی که از خواندن کامنت هاش لذذت میبرم و برای خواندن کامنتش سراسر ذوق و شوق میشم،
قلمتون همیشه پر گوهر و پر جوهر
دلتون همیشه شاد شاد
سلام
اصلا نمیدونم چرا اومدم و این فایل رو باز کردم همینطوری انگشتم خودش اومد روش و نمیدونم چرا دنبال کامنت شما گشتم فقط میدونم خدا هدایتم کرد که بخونم این کامنتو چون موضوع ارتباط چالش این چند روزم بوده
اصلا هرروز خدا منو با کامنتهای شما هدایت میکنه
هدایت دیگم کار کردن رو دوره ی عزت نفسه که باید بازم شروع بشه
یکم که فکر کردم درمورد زمانی که روابط عالی ای رو ساخته بودم که ببینم چه فرکانسی داشتم اون زمان با کمک متن شما دیدم بله من اون موقع محتاج نبودم انقد غرق رابطه با خدای عزیزم بودم که روابط دیگم بی اهمیت ترین بود و خودش هم عالی پیش میرفت
ممنون سعیده ی بهشتی
سلام سعیده عزیز
من همیشه کامنتهاتون دنبال میکنم و از خوندنشون لذت میبرم
از اینکه از آیات قرآن در نوشته هاتون مینویسید و از آگاهی و درکتون میگید ممنونم
یجوری بیشتر قوانین درک میکنم و از شما درس میگیریم.
ی سوال داشتم خدمتت عزیزم
بارها نشونه دیدم ک خوندن قرآن شروع کنم…چند بار کتاب قرآن آوردم ولی هیچ رابطه ای برقرار نشد..
اونجوری ک شما تعریف میکنید خوشم میاد و دوست دارم ک شروع کنم اما..
میخام بدونم شما از چه قرآن و معنی استفاده میکنید؟؟
ممنون از پاسخت دوست عزیز
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ
لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ
با شتاب و عجله زبان به قرائت قرآن مگشای.
ندای عزیزم،سلام به روی ماهت دلبر جان
ازت سپاسگزارم که لطف کردی برام نوشتی.
ندای عزیزم،شروع خوندن قرآن و فهمیدنش به صورت تکاملی برای من از دوره ی دوازده قدم بود،یعنی این عشق و علاقه و رغبتم به خوندن قرآن رو مدیون آموزش های استادم که بهم یاد داد چطور قرآن رو به صورت پرکتیکال بخونم و ازش استفاده کنم.
پس اگر شرایطش رو داری از همین امروز،اگر نه توی برنامه هات بزار دوره ی دوازده قدم رو شروع کنی،که هر قدمش یک دانشگاهه…
و بهت یاد میده چطور عاشق قرآن بشی.
اما نگران نباش،من هم اول قرآن رو باز میکردم بخونم،نه خیلی میفهمیدش…نه خیلی علاقه داشتم…
اما بیخیالش نشدم…کلا دوبار ترجمه ی قرآن رو از اول تا آخر خوندم،تازه شبیه آدمی شدم که یک کتاب دستشه و عنوانش رو تازه خونده!و فهمیده چقدر عنوان کتاب شیرینه!
پس همونطور که تو 16 سوره قیامه،خداوند به پیامبرش میگه برای خوندن قرآن عجله نکن،شما هم هروقت حوصله و انرژی داشتی برو از اول شده روی یک آیه با ترجمه بخون …
و حتما از خداوند درخواست هدایت کن که قلبت رو به نورش روشن کنه و کمکت کنه توی این مسیر…
دوستت دارم و منتظر شنیدن خبرهای خوبت هستم عزیزم.
قلبِ فراوان
سلام به سعیده جان عزیز
بازم مواجه شدم باکامنت دلنشین وقشنگت عزیزم وکلی مطلب ونکته آموزنده توش داشت.
بماندکه ازسرصدق دل وزلالی وجودت نوشته میشه ولاجرم بردل میشینه
سعیده بانوی عزیزم خیلی خوشحالم که شماهم مثل من تازه دانشجوی دوره عشق ومودت هستیدوخیلی خوشحال ترمیشم که اونجاهم ازکامنتای زیبات درس بگیرم.
خیلی برام قابل تامل بودکه اینقدرعاشقانه ومشتاقانه به خوندن قرآن میپردازی.
ی جایی توکامنتت نوشتی ترکیب سرکلاس دوره عشق ومودت نشستن وهمراهی باسفربه دورآمریکا برات خیلی جذابه.واقعاحرفت به دلم نشست نازنین.
درست میگی همونجاکه استادتوجلسه4میگه بگردیددنبال رابطه های عاشقانه که تاییدکنندروابط خوب ودرست رو الان مادیگه نیازبه گشتن نداریم سریال سفربه دورامریکاخودش جلوی رومونه.مصداق بارز،روابط عاشقانه بدون وابستگی وقانونمندالبته.
بازم.ممنونم ازت سعیده جان بابت کامنتای خوبت
درپناه خداباشید.آمین