https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-13 01:42:562023-09-16 20:55:20سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 210
394نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا راه یابند.
خدای خوبم :
من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
خدای خوبم :
میخواهم فراوانی نعمت و ثروت بیشتر ، فراوانی شادی و لذت و آرامش بیشتر و از همه مهمتر نگاهی توحیدی تر رو تجربه کنم.
خدای خوبم :
مرا هدایت کن ، به مسیر درست ، آدمهای درست با باورهای درست
سلام به استاد جانم و مریم عزیزم و همسفران زیبا اندیشِ زیبا بینم
به قسمت 210سفر به دور آمریکا خوش آمدیم
Welcome to Black Canyon National park
خدایا شکرت شکرت شکرت که در مدار دیدن این حجم از زیبایی و فراوانی نعمت هایت هستم
خدای خوبم مرا هدایت کن تا بنویسم آنچه که دیدم ، نه نه چیزی فراتر از دیدن بود ، کمک کن بنویسم آنچه که بر قلبم نشست.
چقدر زیباست ، چقدر حسش خوبه ، چقدر آگاهیش نابِ نابِ نابِ که تو با لذت بردن از زیبایی های جهان پیرامونت میتونی به یک صلح درونی برسی.
چقدر زیباست که این صلح درونی ، جنسی از توحید و یگانگی و یکتاپرستی ست ، جنسی از قائم به ذات بودن ست ، جنسی از وصل بودن خودت با خودت یا خودت با خدای خودت ست ، خیلی عمق داره ، به مانند دره های زیبایِ عمیق Black Canyon
کارکردن روی خودمون به مانند این دره باید إنقدر عمیق باشد ، دیواره های صخره ای ، بلند و زیبایی داره ولی در کنارش مناطقی هستند که عمیقِ و تاریکِ تاریکِ تاریک هستند که در طول روز فقط 33 دقیقه آفتاب بهش میرسه ، درست مانند به مانند لایه های عمیق ذهنی ما که خیلی عمق داره و هم خیلی خیلی تاریکِ تاریکِ تاریکِ که ما میتونیم با آگاهی های این سایت فوق العاده ، میتوانیم آرام آرام میزان تابش نور رو به وجود الهی مون تنظیم کنیم.
ما میتونیم با برداشتن قدم های مورچه ایِ مستمر به اون قسمت های عمیق راه پیدا کنیم ، به مانند اون خانوم زیبا و خوش اندامی و خوش لباسی که در دقیقه 9 و 15 . 16 ثانیه ، که با کمک گرفتن از نرده های چوبی محکم و ستون های کوتاه صخره ای مسیر خودش رو به تنهایی میپیمود.
این مسیر شاید برای اکثریت جامعه سخت و سنگلاخی به نظر برسد ولی برای ما بچه های سایت مسیری آسان و زیبا و لذت بخش است ؛ و دقیقا صحبت استاد در قدم اول ، ستاره قطبی برایم مرور شد
همه ی در یک مسیر جنگلی هستیم ولی عده ی زیادی با زجر کشیدن و عبور از پستی و بلندی ها و زخمی شدن به مقصد میرسند ولی ما به یک جاده صاف و راحت هدایت میشم و با لذت بردن و سوت زنان به مقصد میرسیم ؛ اونا با تعریف کردن اون همه سختی تایید میکنند مسیر یکدیگر رو ولی ولی…
ولی کسی حرف ما رو باور نمیکند که مسیر میتواند آنقدر ساده باشد…
مگه داریم ، مگه میشود
بله هم داریم و هم میشود
در مدارش که قرار بگیری در زمان مناسب به آن هدایت میشوی
بله اونا در مسیر شان با حیوانات وحشی روبرو میشوند و ترس تمام وجودتان رو فرا میگیرد ولی برای اهالی سفر به دور آمریکا ، آهویی عطسه میکند و نظر ما رو به خودش جلب میکند که میتوانی فارغ از زمان ، محو زیبایی هایش شوی.
خدایا شکرت شکرت شکرت برای بودنم در این مسیر زیبای توحیدی
چقدر حسش خوبه حیاط خونت ، پارکینگ والمارت باشه ، جایی که نماد فراوانی و فراوانی و فراوانی نعمت و ثروتِ
چقدر خوبه ورودی هر إستیت پارک ، ویزیتور سنتری هست که بازهم نماد فراوانی و فراوانی نعمت و ثروت هست و گذرگاهی است برای وردی تو با اون حجم از زیبایی های خداوند
چقدر پیاده روی در دل طبیعت میچسبد ، میخواهد در دل اون جاده های خاکی باشد یا در اون مسیر مرتفع با نرده های چوبی ؛ هر دوشون فوق العاده هستند ولی برای صحرا آنجا که بوی ارتفاع میدهد ، رد پایم نمایان تر است
مثلاً با خانواده که در دل طبیعت زیبایی ها بودیم همه تله کابین و سورتمه رو انتخاب کردن و من تنهایی سوار زیپ لاین شدم…
وای خدای من شکرت شکرت شکرت چه تجربه ی نابی بود ، به گفته ی مادر بزرگم مانند پرنده ای بودم در اون آسمون زیبا
چقدر آدمای این کشور خوش برخورد و خوش رفتار هستند ، فارغ از اینکه در چه جایگاهی هستند با عشق به سوالات شما با عشق پاسخگو هستند ؛ صد البته که این بازتاب درون آرام شما عزیزان دل هست…
دستان بی نظیر و بی نهایت الهی که همراه به صحرا سود و خیر میرسونند و با عزت و احترام برخورد میکنند
دستان بی نظیر که انسانی هایی شاد و آماده و سالم هستند ، سالم و صادق و ثروتمند و زیبا اندیش هستند ، خوش انرژی و خوش قول و خوش حساب هستند
دستان بینظیری که انسان هایی مهربان ، با معرفت ، دوست داشتنی و قائم به ذات و توحیدی هستند
که همیشه و همیشه سر راهم قرار میگیرند
چقدر خوبه ورودی اول صبحت دیدن این سریال فوق العاده باشد که متوجه زمان نمیشوی و چشم باز میکنی میبینی که خورشید دارد طلوع میکند و تو باید آماده شوی برای نیایش های صبحگاهی
خدایا شکرت شکرت شکرت که همراه همیشگی من هستی
خدایا شکرت شکرت شکرت که در این مسیر زیبا و الهی هستم
جالبه بگم بهت ، چند روزه در عبادت های پیاده روی عصرگاهی ام به جایی هدایت شدمکه :
سمت چپم گارد ریل های اتوبان و ساختمان های زیبا و خوشرنگی هست که ی زمانی بیابون بودند ولی الان پر از فراوانی نعمت و گسترش گسترش و رشده …
و بعد آسمون بینهایت پهناور زیبای خداوند با نمای فوق العاده غروب زیبا که چشمان و روحم رو نوازش میدهد…
روبرویم دورنمایی از کوههایی زیبا و درختان فراوان و سرسبز پارک دِنْج هست (اسمش رو خودم انتخاب کردم ) که من سوت زنان در تریل زیبای پیاده روی به سمتش در حرکت هستم.
و سمت راستم کوچه هایی ست که من همیشه از سَرِ کوچه رد میشدم ولی الان انتهای اون هستم ، اینحجم از زیبایی بَغَلِ بَغَلِ گوشم بوده…
و خیلی آسون وقتی به خانومی در رساندن خریدهایش به خانه کمک کردم اتفاق افتاد…
و جالبتر آنکه خانومه قبلش گفته بود یعنی میشه این خانوم بایسته و به من کمک کنه و منم لبیک گفتم…
(صحرا با چشمانی قلبی و ستاره ای فراوان)
چقدر خوبه با درک این آگاهی ها که باعث میشه ظرف مون برای دریافت نعمت های بینهایت الله مهربان بزرگ و بزرگتر میشه.
چقدر کامنت شما دلنشین و این در صلح بودنت قابل تحسین است زیباییها و کلام وحی که سرشار از محبت و مهربانی بود و این نگاه خیلی ویژه که به الله مهربان و زیباییهایش داشتی عالی بود
آنقدر جذاب و کلامت انرژی داشت که چند بار مرور کردم کامنت شما رو رد پای خوبی به جا گذاشتی و از اینکه ظرف وجود بزرگتر شده از این درک و آگاهی صد آفرین داری
ممنون از نگاه زیبایت که صد البته انعکاسی از وجود آرام خودته ، وجود در صلح و مهربان خودته.
چند وقته که خیلی آگاه تر دارم تلاش میکنم که صدای رب العالمین رو بشنوم ، اونو قدرت مطلق بدونم ، درعمل تسلیم درگاهش باشم و نخوام با ذهن منطقی کارهامو بچینم ؛ چرا که در چند مورد اساسی ، رد پای شرک رو دیدم و دیدم….
امیدوارم بتونم در عمل بندگی خداوند رو بکنم و از بند زنجیر شیطان رها شوم.
چقدر خوبه اینجا کنار هم و باهم در حال رشد و یادگیری هستیم.
خدارو هزاران مرتبه شکر شکر شکر
الهی که همیشه در مسیر توحیدی و فراوانی نعمت و ثروت ، شادی و لذت و آرامش باشی.
ممنونم برای حضور ارزشمندت در این جهان زیبای هستی و این سایت الهی
صدای منو ، نوشته ی منو ، با ی عالمه احساس خوب و آرامش از جایی دریافت میکنی که تلألو نور خورشید به هنگام غروب آفتاب ، آسمان بی نهایت پهناور جهان هستی رو بسیار بسیار زیباترش کرده که نمیتوان با کلمات توصیف کرد
خدایا شکرت شکرت شکرت که در این مسیر زیبای توحیدی هستیم .
چقدر این همزمانی ها زیباست ، انتقال انرژی ها زیباست از اذان ظهر تا غروب آفتاب به وقت این سایت الهی ، مکانی که با خضورمون داریم آروم آروم رشد میکنیم
خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت
الهی که همیشه در مسیر توحیدی و فراوانی نعمت و ثروت و شادی و لذت و آرامش باشی.
خداوند رو شاکرم که امروز هم فرصت دیدن زیباییها این جهان نصیب چشمای زیبابینم شد.
من صبح ویدیو رو دیدم ولی کامنتش رو الان ساعت نیمه شب گذشته مینویسم تا مرور زیباییهای امروزمم باشه…
خدایا شکرت از این آهوی زیبای چشممم درشت که واقعا قدرت آفریدگار رو بهمون نشون داد و این زیبایی گوشهاش و چشمهاش چقدر تحسین برانگیز بود…خیلی حضور این آهو برام تامل برانگیز بود…درست عین زیباییهایی که وارد زندگیات میشه میاد و چند ثانیهای کوتاه واقعا هست و بعد میره …میره تا زیباییهای بعدی و بعدی و بعدی ظاهر بشن…هیچ وقت همه چیز پایدار نیست و نمیمونه جز خداوند و قدرتش. کاش این رو الان که دارم مینویسم بتونم در آینده به خودم یادآوری کنم و بگم که قدرت آسمانها و زمین و فرماندهی بالا مقامش ابدی و جاودان باد….
چرخ زندگی بشدت رروونتر شده استاد و من بشددددت محتاجتر و افتادهتر و دلنازکتر….
اتفاقا الان رسیدم به گفتههای شما که میگی احساس الان من هیچ فرقی با اون موقعهای قدیم نکرده…الان خودمم همینطور شدم…احساسی که تو وجود خودم پیداش میکنم میبینم همیشه بهش محتاجترم، نیازمندترم و چقدر واقعا دنیا بیارزش میشه در یه لحضه…و میبینی این جهان تنها وتنها لهو و لعب بیش نیست….خیلی افتادهتر میشی…خیلی سادهتر….اصلا دیگه به هیچی گیر نمیدی…بی دلیل میخندی…به آسمون و پهناوریش خیره میشی و….
این روزا شتاب میکنم این کار و بکنم اون کار رو بکنم بعد تسلیمتر پیش خودش برمیگردم و میگم تو بگو….یه حسی بین شور اشتیاق حرکت کردن و ول کردن همه چی…
امروز داشتم میرفتم خدمتم بعدظهری تو آسمون یه عالمه ابرهای قارچخوری دیدم…داشتم میخندیدم که فراوونیش رو نشونم داد….داشتم کیف میکردم که راننده شخصیاش رو برام فرستاد و مسیر هر روز رو رایگان و 15 دقیقهای اومدم….تو کلاس صحبتهایی که لازم بود رو شنیدم….تو همکارا تحسین و تمجید….تو راه برگشت سبک زندگیهای مختلف….خداوکیلی خیلی خیلی خیلی داره همهچیز خوب پیش میره…یه سری مسائل هست…برا همه هست…میسپارم به خودش تا برسیم به راه حلها…
خدایا شکرت بخاطر فراوونی وسایل نقلیه که میشه خیلی راحت سفر کرد و هرچی بخوای جهان اوکی گفته.
حمد وسپاس فراوان، خدای را وه به جمع ما نعمتهای بی شمار عنایت کرده
درود بر مصطفی عزیز و یکتا پرست.
گل پسر ، دمت گرم ، چه دل نوشته زیبایی رو ثبت کردی.
لذت بردم ، و خدا رو شکر که دوستان خوبی دارم.
کاملا درست گفتی، وقتی تمرکز کنی بر روی قوانین بدون تغییر خداوند و در عمل هم نشون بدی ، هدایت میشی که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بگیری. برقرار باشی رفیق
از اینکه برام نوشتی و احساس خوبت رو به اشتراک گذاشتی واقعا مچکرم و برات از صمیم قلب آرزوی بهترینهارو دارم.
باهم و با شما دوست خوب همچنان این مسیر سبز جنگلی رو ادامه میدیم تا از بینهایت نعمات و هدایت های الله مهربان استفاده کنیم. به یاری خداوند فقط برای امروز و فقط برای این لحظه زندگی میکنیم و تسلیم هستیم تا خداوند بهترین گزینه ممکن رو به ما معرفی کنه.
خدایا صدهزار مرتبه شکرت بخاطر این همه زیبایی و فراوانی
چقدر فضای زیبایی بود اونجایی که شب ساکن بودین
چقدر اون آهویی زیبا بود خدایا شکرت بخاطر خلقتت عطسه زده تا توجه شما رو جلب کنه چرا؟
چون شما شکارچی زیبایی ها شدین و خدا هم دیده دارین از اونجا رد میشین گفته حیفه اینو نبینید بذار نشانه بفرستم براتون
اون آهوی زیبا هم داشت فرکانس تحسین کردنتون رو دریافت میکرد از جاش تکون نمیخورد انگاری خوشش اومده بود تا بیشتر زیبایی هاش رو تحسین کنید خدایا بخاطر این موجودات زیبا
چه تریل زیبایی بود برای پیاده روی چه عشقی میکنید با طبیعت کلا یکی شدین دمتون گرم
اونجایی که رفتین پیش اون دره ی زیبا و باد خنکی داشت میوزید منو یاد منجیل انداخت ایستاده بودم داشتم بادگیرها رو نگاه میکردم کنار جاده یه دره ی زیبایی بود چنان باد خنکی میزد بهم که به اندازه ی ده تا کولر جوابگو بود
چقدر اون دره زیباست و چه رودخونه ی زیبایی از دلش داشت میگذشت خدایا شکرت
چه کوه های عظیمی اونجایی که زوم کردین روی کوه ها منو یاد مسیر بندرعباس انداخت دقیقا یه جایی رسیدیم که مثل همون کوه ها بود خیلی باحاله خدایا شکرت
کوه های پوشیده شده از درخت چقدر زیباست دقیقا مثل شیرگاه که رفته بودم و داشتم توی تریلهای جنگلی پیاده روی میکردم چنین فضای فوقالعاده ای داره خدایا شکرت چقدر زیبایی خلق کردی
استاد جانم سپاسگزارم بابت به اشتراک گذاری این زیبایی ها خدا میداند که این فایل برای چند روز گذشته ی شماست و شما چه زیبایی های شگفت انگیز دیگه ای رو شکار کردین خدایا شکرت
واقعا این جهان زیباست به شرط اینکه ما چشمان زیبابینی داشته باشیم
بهترین حال خوب، بهترین ثروتها، بهترین لذتها، بهترین شادی ها، بهترین سعادتمندی رو براتون آرزو میکنم ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان باشید
به قول استاد زمانی که خودم با خودم اوکی میشم من در زمان مناسب در مکان مناسب هستم
امروز بابت کاری رفتم شهرستان، زمان برگشت چون با ماشین خودم نرفته بودم، تاکسی منو فاصله پنج کیلومتری خونه پیاده کرد، بعد با خودم فکر کردم ازش درخواست کنم که این فاصله منو مجانی ببره(قانون درخواست) بعد دیدم بقیه مسافرها میخوان برن ترمینال گفتم نمیشه وقت این بندگان خدارو بگیرم، با خودم گفتم خدا هدایت میکنه، درست لحظه ای پیاده شدم یکی از دوستانم با ماشینش از اونجا رد میشد، دیدم کسی داره صدام میزنه، یعنی لذت بردم از همزمانی رب، مثل عطسه این بچه آهوی زیبا، یعنی لحظه که استاد و خانم شایسته قراره از اونجا رد بشن، این آهو باید عطسه میکرد که استاد و خانم شایسته این زیبا رو میدین و شکر خدارو بجا می آوردن، سفر به دور آمریکا خودش تکرار قانون هستش
بنام خداوند بسیار بخشنده ، ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
سلامدوست عزیزم شادمهر زیبا
خداوند سلطان هماهنگی هست فقط باید احساسمون خوب باشه و بریم تو مسیر
امروز چوندیشب دیر خوابیدم صبح زودپا نشدم خوابیدم به محض بیداری یکدوستی دارم طبیعت گرده و داخل یوتویوبش فیلم میزاره صبح که رفتم سر گوشیم دیدم نوتیفیشن یوتویوب اعلام کرده ، از سفر به طبیعت ارمنستان اون 48 دقیقه بود همش با عشق دیدم و چقدر لذت بردم اون اصلا عباس منشی نیست ولی مایی که قانون میدونیم میفهمیم که اینجور ادم ها که خودشون تسلیم جریان میکنند و باخودشوندر صلح هستند و لذت میبرن از مسیرشون چقدر اتفاقات باحال براشون میافته دوست من با دو نفر دیگه کنار خیابان می ایستادن و ماشین سوارشون میکرد حتی بدون اینکه زبان هم را بفهمند مجانی به مقصد میرسوندتشون اونها در طول مسیر دقیقا مثل ما از همه چی لذت میبرن از برگ درخت ها از پرنده ها از جاده از غذا از همه چی و حتی با وجود اینکه مشکلاتی هم در طول مسیر براشون بوجود میاد اصلا توجه بهش نمیکنند قانون اعراض بعنی اصلا بهش انرژی نمیدن و به راحتی حل میشه براشون خیلی آسون هم به هدفشون که گذشتن از مرز و رفتن به گرجستان بود رسیدن
من این اپیزود دیدم و یک کامنت عالی تشکر براش نوشتم و اومدم سر سایت استاد اولین کامنتی که خوندم کامنت شما بود و دقیقا شما موضوع کامنتت هیچ هایک بود ( یعنی سفر مجانی ) یعنی همین دوستی که تو را مجانی رسانده به مقصد چی میشه که این همزمانی برای شما یکجور وبرای من یکجوردیگه و برای اون دوستان در ارمنستان کهحتی زبان همرا همنمیفهمند وسوار ماشین میشوند رخ میده ؟؟؟ اینها باید یک هینت بزرگ در ذهن ما روشن کنه ، این یعنی که این جهان قانون داره محکم قانونی هم داره و قانونش اینه که توهدف داشته باش و حال کن به راحتی به هدفت میرسی
حالا اینمسیر سفر میتونه کارت باشه میتونه خود سفر باشه میتونه زندگی باشه و هرچیز دیگه
یعنی من احساس میکنم یک جریان عظیمی هست ولی ناپیدا از دید همه که این جریان مثل خطوط مترو هست ولی بی نهایت خط داره به همه جا مسیر داره این مسیر عظیم ناپیدا است نامرئ هست فقط کسانی میبینند ودرک میکنند که میتوانند فارغ از تصمیمات منطقی ذهن با هدایت الهی با شنیدن صدای احساس اشون به این مترووارد بشن و اینجوری خیلی راحتو اسون به مقاصدی که میخوان میرسن
ولی وقتی تو از مسیری که همه میخوان برسن مسیری که صبح تا شب ذهن های منطقی مشابه اون را فریاد میزنه برسی به مقصدد اصلا فکر مسیر نا امیدت میکنه چه برسه به اینکه بخوای حرکت کنی و قدم برداری
این مسیر نامریی اسمش عشقه
فقط از مسیر عشق میشه وارد این مترو شد
عشق در اصل همون اشتیاق سوزان هست همون چاشننی استارت موشک این عشق مارا وارد خط مترو میکنه و باید با هدایت الهی وارد خط هایی بشیم که جلوی ما میاد فقط کافی سوار بشیم
ممنونم ازت شادمهر عزیز
این مطالبی کهنوشتم خودش اومد وخدارا شکر که تونستم زیر کامنت تو ثبتش کنم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و تک تکه هم خانواده ای های عزیزم.
خداروشکر میکنم بابت بودنه شما اعضای سایت عباسمنش، چون اگه شما نبودین و فقط خودم تنها تو این سایت بودم ققطعا نوشتنی در کار نبود، و این استمرار بودن تو سایت هیچوقت شکل نمیگرفت، وقتی میبینم افرادی هستن که تحسین میکنن کامنت هامو، سوال میپرسن، نظرات و زوایای بسیار متفاوتی نسبت به دید من در فایلها دارند،با جواب دادن به سوالاتشون، باعث میشن که قانون برام مرور بشه و همینجور اگه جایی بخوام به گفته هام عمل نکنم به خودم میگم تو که حرف میزنی چرا عمل نمیکنی خودت!؟
و مجموعه ای از این موارد که برگرفته از نعمت حضور شماست، باعث شده در زندگیم بیشتر و بیشتر شدنم.
قلبا از همتون ممنونم.
استاد من تو سفری که به شمال داشتم وقتی نشستم تو اتوبوس که از اهواز حرکت کنم دیدم اول اینکه صندلیم آآآخره اتوبوسه چیزی که اصصصلا دوست نداشتم و خیییییلی اوله بسم الله زد تو ذوقم، دوم اینکه این اتوبوس شارژر نداشت، سوم اینکه صندلیش اصلا اون کیفیت دلخواه من رو نداشت، چهارم اینکه ما 2 ساعت بخاطر خراب شدنه اتوبوس تو محدوده اهواز معطل شدیم، وقتی هم سوار شدم یادم اومد که من با این شرایط فوق مزخرف باید 12 ساعت تحمل کنم تا تازه برسم تهران! و مسیر جاده ی تهران به شمال هم در پیش دارم!
همه ی این موارد داشت یک چیز رو میگفت!
اونم اینکه چه سفر مزخرفی میشه این سفر، اگه خدا برنامه ریز این سفر بود پس چرا اینقدر از همین الان نشونه های ناجالب داره اول بسم الله اتفاق میوفته!!!
اما اینجا یه چیز باعث میشد که کنترل شرایط، از دستم خارج نشه! اونم شاگرد شما بودن!
کسی که شاگرد شما باشه میدونه اوله مسیر هر هدفی جلوی پات فرش قرمز پهن نمیکنن!
کسی که شاگر شما باشه میدونه که واسه هدفش تعهدی پفکی نداره و بسیار سمچ و کله شق و با نهایت جدیت میره سمته هدفش.
شما روز اول همین سفرتون حدودا 2/700 کیلومتر رو تقریباً نان استاپ رانندگی کردین!
من بعید میدونم که تو اوایل مسیر ذهنتون مسیر رو دور و خسته کننده براتون جلوه نداده باشه!
قطعا ذهن خیلی خیییییلی اذیت میکنه!
ولی نتیجه چی شد!؟
اون از سفر من
اینم از سفر شما
من هم مجردی رفتم سفر، هم با خانواده، هم با همسرم، بیش از ده ها بار و فققققط همون یک بار رو تنهایی رفتم، و اون سفر بببقدری واسم عزیز بود(اینقدر خوب بود که با اسم سفر عزیز باید خطابش کنم) که خیلی سختمه که دیگه بتونم با جمع برم سفر.
سفر شما هم که دیگه رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون!
رسیدن به مابقی اهداف توی زندگیمم همنیجوریه.
اول ذهن میاد خیییییلی بزرگ نشون میده اون مشکل رو که نتونم کاری کنم.
من الآن بعد از 2 ماه تعهد بینهایت جدی روی کار کردن روی روابطم همسرم، 4 روزه رفتار های همسرم تغییر محسوس کرده، اما الان که شرایط داره کم کم تغییر میکنه و بهتر میشه ذهنم میگه چه فایده!!
رابطه ی همسرت با برادرت و خانمش زیاد خوب نیست!
چه فایده!
تو میدونی چقققدر روزای خوب میشد با همسرت تو اوجه جوونی خوش باشی ولی بخاطر مشکلاتتون از بین رررفت و سوخت!
چه فایده!
آیا این اون زندگی دلخواهیه که مد نظرت بود با همسرت!؟
یعنی همیشه ذهن داره تلاشش میکنه که تو رو نگه داره از مسیری و هدفی که مشخص کردی.
اما قضیه فرق داره استاد.
من میدونم جواب ذهنم رو چی بدم.
من میبینم امروز وقتی همسرم رو صدا میزدم، نمیگفت بله، میگفت جانم
من میبینم وقتی میخواد بره بیرون بهم تأکید میکنه پیتزا رو بزار تو مکروفر گرم کن بخور
من میبینم پیشه خانواده اش میگه که ابراهیم چقدر تلاش کرد که دست دردم خوب بشه
من میبینم که همسرم وقتی موز میخوره نصفش رو میاره واسم که منم بخورم
من میبینم که بهم میگه شیر کاکائو بخور خنکه اول صبح!
درسته!
ذهنن درست میگه!
شرایط اصلا اونچیزی که من میخوام از روابط نیست، اما همین 2 ماه باعث شد این رفتارهایی رو از همسرم ببینم که قبلا نبود!
من به خودم یه چیزی رو گفتم و اونم اینکه ببین!
تو الان 31 سالته!
بزرگترین چالش زندگیت در حال حاظر مسائله ی راوبطته!
تو اگر تا 32 سالگی تمرکزت رو بزاری روی این تضاد مابقی عمرت رو در خوشبختی محض زندگی میکنی(البته اگه هرآنچه که در این مدت 1 سال انجام دادم رو ادامه بدم)
اما اگر این یک سال رو تمرکز نکنی روی خواسته ات مشخص نیست تا کی درگیر این تضادی!
استاد همیشه اوله هر راهی سخته شروع کردنش
همیشه خیییییلی سخت اون گاری زهوار در رفته به حرکت در میاد و جالب اینجاست وقتی که ذهن میبینه کم کم داره این گاری شروع به حرکت میکنه برای کم کردنه قدرت تمرکز و تعهد میگه خوب که چی!؟
اینم بفرض مثال مهاجرت کردی با مشکل دوری از خانواده میخوای چکار کنی!
خوب که چی!؟
اینم با فلانی ازدواج کردی با مشکل بیماری پدرت میخوای چکار کنی!؟
خوب که چی!؟
اینم روابطت با همسرت خوب شد با عمری که تلف شد و روزهای خوبی که میشد خوش بگذرونی و تو دعوا و قهر گذشت میخوای چکار کنی!؟
خوب که چی!؟
اینم شغل دلخواهت رو بدست آوردی، تو این سن دیگه مگه میتونی تون خوشگذرونی و لذت های جوونی رو انجام بدی!؟
هم سن و سالهای تو چچند ساله دارن تو رویاها واهداف تو زندگی میکنن تو تازه داری شروع میکنی به دست آوردنشون!؟
و این خوب که چی ها ادامه داره تا روز مرگ که میگه دیدی به همه خواسته هاتم رسیدی!
خوب که چی آخرش هم مردی
اینجاست که باید بگی
زززهر مااااار و خوب که چی!
کوفت سره دددلت بزنه و خوب که چی!
والا بخدا
مهم اینه من امروز خوش بگذرونم فردا به من ربطی نداره
استاد من حدود 10 سال فوتسال و والیبال بازی کردم، بینهایت سرعت و نفسم زیاد بود، جوری که وقتی کسی میخواست توپ رو ازم بگیره و دنبالم میدوید وسط راه می ایستاد میگفت بابا ولم کن کی اینو میگیره خخخ
اما متأسفانه 2 ماه پیش رباط و منیسک زانوم پاره شد و دیگه حتی با بچه ی 6 ساله هم نمیتونم بازی کنم اما مسئله اینجاست!
آیا من اون لذت هایی که تو اون 10 سال ورزشم رو انجام دادم رو از یاد ببرم و بگم پشیمونم!؟
نه به هیچ وجه
من عششق میکردم وقتی که بازی میکردم، الانم به امید خدا از ماه آینده میرم سراغ قایق سواری تو رودخونه ی کارون و کلاس سنتور و کللی آرامش میگیرم با این تفریحات، سال دیگه هم عمل میکنم علی یییارت میرم سراغ فوتسال و والیبال دوباره.
اما یه حقیقتی هم هست
اونم اینکه زنده نگه داشتنه امید و انگیزه و استمرار برای رسیدن به هدف تو روزایی که چیزی برای دلگرمی نمیبینی سخته!
خیییییلی خیییییییییییلی هم سخته!
ولی به لطف خدا بقدری آگاهی دارم که میدونم تک تکه کلمات خدا که تو قرآن گفته حقه.
استاد من واااقعا نمیدونم خوده شما چی فکر میکنید ویا این دست فایلهای 20 دقیقه ای رو چجور میبینید و در مورد فایلهایی که روی سایت میزارید.
ولی من بعنوان کسی که 5 ساله اسمه شما رو شنیدم و دارم شما رو دنبال میکنم میخوام اینو بهتون بگم که محاااله بتونید درک کنید چچچچقدررررر این فایلها تاثیر گذار و الهام بخشه.
چون شما جای منی که در شرایط سخت هستم و از زندگی و روابط شما الهام میگیرم نیستید!
اینکه اگر این نعمت هایی که امروز در اختیارت بودن، نبودن چقدر اذیت میشدی!؟
من امروز به لطف دوره ی عزت نفس، کارهای غقب افتاده ام رو انجام دادم، به لطف داشتنه موبایل فایلهای شما رو نگاه کردم، به لطف داشتن پول برای خرید شارژ، با پدر، مادرم صحبت کردم، به لطف حقوقی که دارم تماس گرفتم که ییک از وام هامو چند روز دیگه تسویه کنم، به لطف اینترنت متوجه شدم سپاهان4 امتیاز ازش کم شد و پرسپولیس رررفت صدر جدول و کیف کردم، به لطف داشتن آب امروز حمام کردم، به لطف داشتنه خارک، امروز میوه خوردم، به لطف داشتنه تلویزیون و برق امروز تلویزیون رو روشن کردم و قرآن گوش دادم و لذت بردم، به لطف داشتن مکروفر غذا گردم کردم و خوردم!
ببینید فققققط همین یک جمله چچچچقدررررر تأثیر گذار بود!
حالا شما فکر کن یک فایل 20 دقیقه ای شما برامون بزارید روی سایت یا هم اگه که خودتون در مورد موضوعی صحبت کنید که دیگه وووواااویلااااا
یا اینکه شما بگید(دیشب راحت خوابیدیم، رفتیم دستشویی و الان هم میخوایم بریم استیت پارک بلک نمیدونم چی چی)
من کللللا متوجه ی حرفای شما نمیشم، من جای دیگه رو میبینم
من خودم راننده اسنپ بودم میدونم وقتی که
از زجر مسافر کشی میگید در مورد چه حس و حالی صحبت میکنید! من اون لحظه که شما دارید لذت میبرید فققققط به خودم میگم ببینش!
این همونیه که مسافر کش بود ها!
این همونیه که با همسرش هم مدار نبود و میخواست بخاطر حرف مردم به زور اون رابطه رو نگه داره ها!
این همونیه که اعتماد به نفس نداشت و به اسمه مسخره، خودش رو جلوی جمع معرفی میکرد ها!
این همونیه که همممه ی عالم و آدم میگفتن مسیرت اشتباهه ها!
این همونیه که پدر و مادرش یک مسیر دیگه ای رو میرن و خودش کلا یه دیدگاه دیگه ای داره ها!
این همونیه که خییییلی ها میخواستن کله پاش کنن ها!
این همونیه که رادیوی پدرس رو خراب کرد و از ترسه پدرش رفت یه جای بیابونی اون رادیو رو خاک کرد ها!
این همونیه که بزرگترین آرزوی زندگیش این بود که 1 شب فققققط 1 شب بدونه دعوا بخوابه ها!
این همونیه که بحاطر تنش های زندگی چند ساله مداوم یک کابوس وحشتناک رو میدید ها!
ببینش!
الان ببین کجاست!؟
با یه شرتک و یه جفت دمپایی انگشتی داره هررر جایی که عششق میکنه میره!
ببین همسفری داره که عشششششق میکنه که باهاش دور دنیا رو بره و بگرده!
ببینش!؟
غذاهایی رو خورده که خیلی ها حتی از دیدنه عکسش هم دهنشون آب میوفته!
ببینش!؟
عزت و احترامی داره که اگه بیاد ایران خدا میدونه چی بشه!؟
ببینش! ؟
بقدری رابطه ی عاشقانه داره با عشقش که رابطشون لذته و لذته و لذته
و اینه فرق کسی که به اون نکتهی اوله کامنتم اشاره کردم با بقیه
اونم اینکه
متعهد بودن روی مسیری که ذهنت، جامعه،افراد، ترسهات میگن برگرد، این کارو نکن، همه چیز رو بهم بزن،از محدوده ی امنت خارج نشو وگرنه نابود میشی
شکرگزار بودن بابت اینکه اکسیژن هست واسخ نفس کشیدن
نگاه نکردن، ندیدن، مرور نکردن توی ذهن و فکر نکردن به هر آنچه که احساست رو بد میکنه
اینجاست که به خودم میگم آره!
ذهنت درست میگه شرایط خوب نیست اما میتونی فققققط و فققققط با متعهد بودن و استمرار داشتن به آموزش های این شخص به جایی برسی که دلت میخواد!
من خیلی تو فایلتون از دیدنه اون کوه های عظیم لذت بردم
من عاااشق کوهم
کوه نماده محکم بودنه
نماده استقامته
نماد پایداریه
نماد متعهد بودنه
نماد پایبند بودن روی چیزیه که میدونی درسته
نماد ایستادگی در برابر ناملایمات زندگیه
کوه نماد قوی بودنه
کوه نماد اینه که هیچ چیز نمیتونه منو از پا در بیاره
نه باد نه بارون نه برف نه زلزله، نه بهمن
کوه نماد خداست که تو قرآن میگه ما کوه ها را مانند میخی درون زمین قرار دادیم تا زمین نلرزد
دیدنه این کوه های بزرگ تو این فایل واسه من این پیام رو داشت که
وااای ک چقد خوشحالم ک همین الان ک داشتم با خدای خودم حرف میزدم و دنبال راه حلی برای چالش پیش روم بودم جوابمو با کامنت شمااا داد دوست هم فرکانسی ممنون ک دست خداوند مهربان شدید
ابراهیم جام منم ار اول مهد باید برم سرکلاس
چالشی ک دارم اینه ی مدرسه ای باید آموزش ورزش بدم ک پسرونه است و کلاس چهارم تا شیشم(ابتدایی)هستن و من استرس دارم واقعا و اینکه سال اول کاریم هست و هیچ تجربه ای ندارم
از ی طرف ی مدرسه ی دخترونه هست ک اونم از اول ابتدایی تا شیشمن و یکی دیگه از کلاسام هم همین سنن شاگردام
سه تا مدرسه ی مختلف با دو جنس سخته س خورده برام
واینکه شما اول کامنتتون(ک هنوزم کامل نخوندمش و اومدم سریع تا اینارو یادمه بگم و برم ادامه رو بخونم)در مورد این گفتید ک اول کار سخته شروع کردن هر کاری سخته ولی کافیه ک بیوفتیم تو دل ترس و نگرانی همه چیز حل میشه ب راحتترین شکل ممکن و من از پسش برمیآم
الان بیشتر از هر وقتی ب دوره ی عزت نفس بینظیر احتیاج دارم و هر روز دارم گوشش میکنم و ب خودم جملات تاکیدی میگم ک من انسان توانمندی هستم من انسان محترمی هستم من انسان توانمندی هستم و با اینا خیلی آروم میشه و شیطاااانِ…… رو خفه میکنم و توانایی های خودمو ب یاد میارم
ممنون ابراهیم عزیزم ک جواب منو دادی و خیلی کیف کردم از خوندن کامنتت
ببینید شما علاهو بر جملات تأکیدی باید به صورت ریشه ای و واقعی به خودتون ثابت کنید که لیاقت و توانایی این رو دارید که میتونید این مسئله رو مدیریت کنید.چجوری!؟
با این دیدگاه که خدا تو قرآن گفته ما تکلیفی بیشتر از توانتون بهتون نمیدیم!
با این دیدگاه که چه کسی مثله من عاشق کارشه و از یاد گرفتنه هنرجوهاش ذوق میکنه و خوشحال میشه!؟ پس اون ها من این عشق و علاقه و هیجان من رو لمس میکنن و کار خیلی ساده میشه
یا اینکه به خودتون بگید من تا 80 سالگی کللللی چالش دیگه و متفاوت پیش رو دارم، این هم یکی از چالش های این سنم و من میخوام با این چالش بخندم و کسخره بازی کنم و لذت ببرم و رشد کنم.
اگه شرایط برام سخت شد که نمیکشنم!؟
دارم نمیزنن که!
نمیبرنم که زندان!!!
من یه پیشنهاد براتون دارم که میدونم بیییینهایت کمکتون میکنه
شما برید تو فایلهای دانلودی استاد نمیدونم دقیقا اسمه فایل چیه فقط میدونم یه خانمه جوونه کنار استاد با لباس مشکی، روی دوتا صندلی نشسته اند و در مورد مسیر اون خانم استاد باهاشون صحبت میکنه.
جالب اینجاست این خانم هم مسیری خیییییلی خیییییییییییلی شبیه شما داشت، ایشونم خیییییلی نگرانی داشت از آموزش به بچه های سن کم و اتفاقات باور نکردنی و جالبی واسش میوفته.
پیشنهاد میکنم هررررررکاری دارید بزارید کنار برید اون فایلها رو نگاه کنید، فکنم 2،3 قسمته.
در پناه خدای واحد موفق باشید
و این رو هم بدونید شما با آموزش دادن به دیگران، شخصیتی بسیار بزرگ و جایگاهی ویژه در جهان هستی خواهید داشت!
واینقدر ساده و وازه درعین حال با نظم وسنجیده عبارتها رو کنارهم قرار میدین که هرشخص با هر تضادی که تو زندگیش بر خورده باشه به راحتی میتونه با کلام وانرژی مثبت شما ونتیجه ی زندگی شما درسشو بگیره سپاسگزارم که اینقدر مسیرتون درست وتوحیدی هست واینقدر با ایمان حرکت کردین،که همیشه درکنار فایلهای بی نظیر استاد کامنتهای شما هم میشه چاشنی این فایل ها ومسیر رو راحت تر میکنه.
چقدر خوب با توضیح دادن مسیرزندگیتون اصل قانون ازصحبتهای استادعزیز رو بیان میکنید.
اینقدر قشنگ وزیبا وصادقانه حرف دلتونو میزنید که یه جاهایی از صحبتهاتون اشک آدم رو درمیاره،یه جاهایی خنده رو لبات میاره،یه جاهایی درسهاتو میگیری،یه جاهایی امیدوار میشی،یه جاهایی همدرد میشیم،یه جاهایی یه موضوعی واست روشن میشه که هیچ وقت به ذهنت خطور نکرده و…سپاسگزارم ازشما
سپاسگزار استادعزیزم هستم اینقدر مسیرشون درست وتوحیدی هست که نتنها با نتیجه ی زندگی خودشون میشه کلی درس گرفت ودرمسیر مستقیم قرارگرفت، بلکه از تک تک دانشجوهاشون ازجمله شما آقا ابراهیم عزیز هم میشه درسها گرفت.
وخواسته بگم این فایلهایی که بهش اشاره کردین،فایلهای گفتگو با دوستان ازقسمت 60تا65صحبتهای استادعزیز با آزاده جان هستش.
با دیدن تصاویر زیبای این قسمت از سفرنامه، و همزمانی سفرم با سفرنامه، آهنگ چقدر دوست دارم خدای رضای صادقی در ذهنم پلی شد که تقدیمش کردم به استاد و مریم جان و همه همسفرای عزیزم، اگه فقط متن رو خوندید، پیشنهاد میکنم یدور هم با آهنگ دنبال کنین این شعر زیبا رو. که بشینه به تنتون، به وجود نازنینتون.من که خودم چند بار اینکارو کردم و واقعآ برام لذت بخش بود.
با انرژی و حال خوب بریم سراغ فایل سفرنامه و ادغامش با سفر خودم!
بازم خداوند را شاکر و سپاسگزارم بابت این همزمانی سفرم با سفرنامه استاد زیرا خیلی مسائل رو بیشتر درک کردم و تجربه کردم.
هوای عالی این روزها ( البته در نوار شمالی کشور و الان در شهر رشت) واقعا لذت بخش و مفرح است و با روح و روان آدم بازی میکنه، خدا رو شکررررر و واقعاااا خدایاااا شکرت بابت همه زیبائی هایی که جمع میشن و روز ما رو می سازند!
حرکت در این جاده های زیبا و تمیز با این درختان سرسبز و آسمانی آبی با ابرهای قشنگ با این آهنگ پس زمینه دلبر، آهنگ رضای صادقی عزیز رو در ذهنم پلی کرد. و چقدر این تصور و خیال و سفر در طی زمان و مکان لذتبخشه و آدمو سر ذوق میاره!
دیدن راهنمایان این مکان با لباس فرم زیبا و پاسخگوئی شان با حوصله و روی خوش نشون میده چقدر اون خانم حالش با خودش خوب بود و آرامش داشت و ریلکس سوالات استاد رو پاسخ می داد! داشتم با خودم فکر میکردم چند درصد از ما اگه لباس فرم تنمون کنند بهش افتخار میکنیم و از شغل و کارمون شادیم و رضایت داریم؟! فرقی هم نمیکنه چه شغلی داریم و چه درامدی ؟! زیرا همواره هزار دلیل میتونیم برای مقایسه کردن خودمون با دیگران و نارضایتی از شغلمون پیدا کنیم که برنمیگرده به شغلمون، بلکه برمیگرده به درونمون و حال خوبی که با خودمون نداریم!«
دیدن این تریل زیبا و پله های زیاد در سراشیبی، منو یاد قلعه رودخان انداخت که دیروز حمید عزیز در کامنتش اونجا رو برای دیدن بهم پیشنهاد داده بود.
هر بار که این تریل ها و مسیرهایی که برای هدایت و امنیت گردشگران و توریستها ساخته اند رو میبینم این اقدام زیبا و قشنگ که کار و راحت میکنه و مسیر رو لذت بخش تر، تحسین میکنم و درود میفرستم به همه عواملی که در این اقدام زیبا دستی بر آتش داشته اند.
دیدن این آهوی زیبا با اون معصومیت و چشمای درشت با این موزیک پس زمینه فوق العاده که جا داره همینجا از استاد و مریم جان تشکر کنم این آهنگ مرتضی رو در ذهنم پلی کرد که باز تقدیم نگاه زیباتون میکنم.
معصومه تر از چشم تو
چشمای درشت آهوی تو درو دشته
اما تا حالا این همه بیچاره
که چشمای تو کشته
اون نکشته اون نکشته!!!
و واقعا دسمریزاد به مریم جان که شکار لحظه ها کردن و این تصویر نابو هدیه کردن بهمون.
این دقت به محیط اطراف و تفاوت هایش هم برای ما درس ها داره که بی تفاوت نباشیم و نعمت ها رو ببینیم، تفاوت ها را ببینیم و ززیبائی ها رو ببینیم تا بیشتر و بیشتر رشد کنیم. لذت پیاده روی که استاد و مریم جان میبرن رو هم فقط دوستان دوره قانون سلامتی می تونند درک و لمس کنند.و چقدر دوره سلامتی سفر کردن رو راحت کرده است.
مقایسه ای که انجام شده بین پیتندل وال ( اگه اشتباه نکنم چون داخل پاساژ دارم گوش میدم و میبینم فابیلو!) با برج های بزرگ و معروف جهان نیز پر نوع خودش ابتکاری جالب و جذاب بود که بهتر و دقیق تر عظمت این اثر طبیعی رو به ما نشون میده. و توضیحات لیدرها که همواره اطلاعات ذیقیمت و گرامبهایی رو به مخاطب منتقل می کنند و برای من همواره جالب و تحسین برانگیز است.
9 روز از سفرم عین برق و باد گذشت!
خداوند رو شکرگذارم برای اینکه در زمان مناسب در مکان مناسب بودم.
خداوند را سپاسگزارم بابت اینکه سفرم در بهترین شرایط و موقعیت آب و هوایی اتفاق افتاد.
خداوند رو شکرگزارم بابت مدیریت این هم زمانی ها بگونه ای که سفر من با سفرنامه استاد بگونه ای هماهنگ شد که بتونم کامنت بگذارم و کامنت بخونم و کامنت جواب بدم و روزهایی که در حال جابجایی بودم دقیقا روزهایی بود که فایل رو سایت اومده بود.
خداوند رو شامر و سپاسگزارم بابت تجربه بهترین آب و هوا و خنکی هوا بگونه ای که قبل از ما هوا ی شمال گرم و شرجی بود ولی ما فقط خنکی و باران و رحمت و نعمت الهی رو تجربه کردیم .
خدا رو شکر که سفرمون تا بحال عالی پیش رفته و امروزم در منطقه آزاد انزلی خریدهامونو انجام دادیم و تا ساعات دیگه به رشت بر می گردیم و فردا هم که تو راحیم فایل جدیدی رو سایت نیست و من کامنتم رو ارسال کرده ام.
خدا رو شکر بابت بارش باران رحمت الهی بگونه ای که صبح آفتابی و ابری و خنک بود و از ظهر باران ریز و نرم نرم در حال باریدن است.
خدا رو شکر بابت همه لطف و نعمت هایی که بهمون ارزانی کردی و کامنتم رو در حالی به پایان میبرم که شینای دلبندم از خستگی روی پاهایم بخواب رفته ولی خانمم همچنان پر انرژی در حال طی کردن پاساژها و مغازه ها و بقول معروف پاساژ درمانی است و جالب اینکه بیشتر برای من خرید میکنه تا خودش!
فردا به امید خدا رشت زیبا رو به مقصد ایلام ترک خواهیم کرد و فصل دیگری از زندگی را ورق خواهیم زد.
بماند به یادگار این کامنت در منطقه آزاد انزلی پاساژ برند سنتر، در حالی که پاهای منم مثل چشمای شینا به خواب رفته اند خخخ
ممنون از همراهی عزیزانم در طول این سفر ، یکبار دیگر شعر اول کامنت رو که صبح شروع کردم و نوشتم و کم کم در هر فرصت این کامنت تکمیل شد تا الان دوباره در ذهنم پلی می شود و دوست دارم دوباره همصدا بشیم و تقدیمش کنم به وجود نازنین عزیزانم. عاشقتوووونم عاشقتوووونم عاشقتووووونم.یا حق
خدا رو شکر بدن ورزیده و روفرم و ورزشکاری شما یکی از قابلیت هاش همین انجام حرکات یهویی و واکنش سریعه، بخصوص که رشته ورزشیتونم رزمیه، اونوقت دیگه این قر کمرها واستون قلقلک حساب میشه( ایموجی خنده اشک دار)
دیسک بقیه فرشته های خداوندم اینقدر درست و سالم است که این حرکات تقویتشون میکنه و سلمتر و بانشاط ترشون میکنه، بقول آقای قناد ( نقل قول از همسر عزیزتون) دست ، جیغغغ ، هورااااا
ممنونم که خستگی راه طی شده تا همدان رو با نوشتن این کامنت براتون از تم بدر کردیم. در پناه خداوند همیشه قرررر فراوان در کمر، لب خندون بر لب ، و شادی در دلهایتان جاری و ساری باشه عالیجناب عشق! ( میدان باباطاهر ، قبل از صرف نهار) یا حق
مرد دوست داشتنی درجه یک از شما سپاسگزارم به خاطر کامنت خوب و نکات خوب و زیباییهای فایل که برای ما بازگو کردی
انرژی کامنت شما فوق العاده بالاست مخصوصاً اول کامنت که با شعر رضا صادقی شروع کردی آنقدر حس خوبی به من داد که نگم برات
اسدالله دوست داشتنی انقدر خوب هستی که همه چی رو خوب میبینی و سفر خوبت که حس و حال کامنت شما عالی و انرژی خوبی را برای ما به همراه داره خدا را شکر میکنم عزیزانی دارم که انرژی خوبشون و کلام معجزهگرشون حس و حال خوب و احساس عالی به ما میدهد سفر خوبی داشته باشید
محمدرضا جان عزیز شما وجودتان زیباست که به هر چیزی نگاه می کنید زیبایی می بینید.
خدا رو شکر که از کامنتم انرژی مثبت گرفتید و حال خوبتون رو خوبتر می کنید.و به ما هم انتقال می دید و این چرخه انرژی مثبت و حال خوب برکات و نعمت های خداوند در زندگیمان را افزون و افزونتر می کند.
خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که صفحه ام به کامنت شما و همسرتون( دو فرشته الهی) مزین شده و این مایه مباهات و افتخار من است.
چون در سفر هستید من کامنتی براتون نمیزاشتم به این نیت که خوندن و پاسخ دادن نیاز به وقت و زمان است و بیشتر دوست داشتم این وقت و زمان رو در کنار خانواده
چقد این جملتون زیبا بود خواهر، چقد بدلم نشست چون از دلتون نوشتید!
جز احساس یه خواهر به برادر کوچکش، چه چیزی میتونه این احساس و سبب بشه؟!
ممنونم برای اینهمه مهربانی، ممنونم بابت اینهمه شفقت، ممنونم بابت این همه مسیولیت پذیری و ممنونم بابت اینهمه آینده نگریتون!
تلان در همدان زیبا فرصتی دست داد تا پاسخ کامنت شما و همسر نازنینتون رو بدم و چقدر حالم با خوندن دوباره و چند باره کامنتتون بهتر شد و خستگی راه از تنم بیرون شد.
سفر همواره خاطرات خوشی رو با خودش داره و بقول شما دیدن تصاویر و فیلمهای سفر هم این احساس خوب رو ادامه میده حالا سفری که به خرید ختم بشه قطعا رضایت و ماندگاری بیشتری رو بهمراه خواهد داشت دقیقا مثل آخرین و لذیذ ترین لقمه ای که میخوری و مزش زیر زبونتون تا مدتها می مونه. و خدا رو شکر شینا و همسرم ازین سفر رضایت کامل داشتند. و آرزو میکنم شما و عالیجناب عشق بهترین سفرها و بهترین خریدها رو در کنار هم تجربه کنید و برای ما بنویسید و ما لذتشو ببریم.
در پناه خداوند شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید.یا حق
سلام به آقا اسداله عزیز و خوش قلم که حس خوب و شادی و شعفت در تک تک کلمات کامنتت موج میزنه:)
خدا رو هزار مرتبه شکر برای سفر خوب و خوشی که داشتین، اتفاقا مامان بابای منم این دو سه روز گذشته سمت رشت و انزلی بودن
خیلی از دوستان این روزا تو سفرن شکر خدا و به لطف توجه به فایلای زیبای سفرنامه ی استاد، انشالا همگی سفرای عالی با کلی لذت و خاطره ی خوب و بالا رفتن فرکانس و حس و حال عالی مثل شما داشته باشن:)
از شعرایی که اول کامنت هاتون مینویسین هم تشکر ویژه دارم:))
این قسمت از کامنت رو خیلی دوست داشتم: این دقت به محیط اطراف و تفاوت هایش هم برای ما درس ها داره که بی تفاوت نباشیم و نعمت ها رو ببینیم، تفاوت ها را ببینیم و ززیبائی ها رو ببینیم تا بیشتر و بیشتر رشد کنیم
دیگه همین.. انقدر حس خوبی از کامنت شما گرفتم که فقط دوست داشتم بیام جواب بدم و تشکر کنم:)
در پناه خدا باشین با شینا جان و همسر عزیزتون، خیلی هم بهشون سلام برسونین
خدا رو شکر بار دیگر چشممان به جمال عضوی از خانواده عزیز و بهشتی زمانی روشن شد.
اگه اطلاع داستم خانم سایمی عزیز و پدر محترمتون کجا تشریف دارند حتما برای عرض ادب و دیدن روی ماهشون خدمتشون می رسیدم. و ان شاالله این خواسته هم روزی براورده میشه و عزیزان هم فرکانسبم را در زمان و مکان مناسب زیارت خواهم کرد.
خدا رو شکر که حس خوبی از کامنتم گرفتید و چقدر عالی احساس خوبت رو به من منتقل کردی و کامنتتو در استراحت بین راهی در مسیر برگشت در بیستون کرمانشاه برای خانمم خوندم و کلی تحسینتون کردیم و ایشونم خواستند از این بابت ازتون تشکر کنم. غرق شادی و خوشبختی باشید دوست عزیز.یا حق
سلام و درود اسداله عزیز،،،ممنونم از کامنتت،و قلعه رودخان ک یادم کردی،،من انزلی نرفتم،،ولی تعریفش رو زیاد شنیدم،،میگن پاساژ و بازار فراوان داره،،فراوانی نعمت زیاده،،میگن تالاب قشنگی هم داره برای قایق سواری،،،انشاا ب سلامتی برگردی ب ایلام،دوست عزیزم….
خدا رو شکر دیدمی ها و جاذبه های کشورمان کم نیستند.
منطقه آزاد انزلی قطب تجاری شمال کشوره، سهر انزلی هم بواسطه دسترسی به دریا جاذبه هاش زیاده، تالاب انزلی هم معروفه، خود منطقه آزاد کلی جاذبه تفریحی و دیدنی و ورزشی داره که یکیش آکواریوم بزرگ طبیعی است که طرفداران زیادی داره.
ان شاالله هدایت بسی به آنجا و ابن زیبائی ها رو تجربه کنید. در پناه حق دوست عزیز
خداراشکر سفرت به خیرو سلامت انجام شد و کلی بهتون خوش گذشته و فردا امید خداوند بزرگ به شهر زیبای خودتون برمیگردین و به قول خودتون فصلی دیگراز زندکی رو رقم خواهید زد به قشنگ ترین شکل ممکن
خداراشکر کلی تو این سفر آزادی زمانیو مکانی داشتید
کلی خریدانجام دادید جیبت همیشه پر پول و حساب بانکیت خدا باشه داداش عزیز
و در بهترین زمان ومکان بودید
این لذت بردنهای سفر و زندگی نوش جونتون.خدا قوتو خسته نباشید.
اقا خوشم میاد همه آهنگها رو حفظته هابنده هیچ آهنگی حفظم نمیشه
اگ قراره حفظ کنم باید بنویسمش در این حدشاید هزار بار گوشش بدم تیکه تیکه حفظم بشه اما کلی نمیشه
یه بار یه اهنگی رو برای اون دوستم خوندم البته قبلش نوشتمش خخخ بعد که خوندمش گفت خدایی میدونم نوشتیش ها مشخص بود ولی کلا شماها خوب اهنگ حفظ میکنیدو میخونید دمتون گرم.دلتون شاد لبتون خندان
سفر و سفرنامه در کنار عزیزانی چون شما ، لذت سفر را برایم دو چندان نمود.و خداوند وهاب و بخشنده هم سنگ تمام برایمان گذاشت و این لذت و شادی و حال خوبمان را چندین برابر نمود.
راجع به آهنگ من کلا به موزیک خیلی علاقمندم و منم مثل شما خیلی از آهنگ ها رو حفظ نیستم ولی بیت هایی که کلیدین خداوند به ذهنم میاره و میرم سرچ میکنم و متن کاملشو پیدا میکنم و با آهنگش میخونم و تقدیم عزیزانی مثل شما میکنم.
این کامنتم در 20 کیلومتری قزوین هنگام استراحت بابت صرف چایی و صبحانه بچه ها نوشتم. در پناه حق
خدا رو شکر که همراه همسر عزیز و دختر نازنینت سفر عالی و لذت بخشی رو تجربه کردین و سرحال و با نشاط با کوله باری از خاطرات خوش به شهر و دیارتون بر میگردین
خدا رو شکر هوای شمال این روزا واقعاً عالی بود و اصلاً حالت شرجی نداشت آخه من هم به همراه همسر جان بار سفر بستیم و 4 روز رو در حوالی رشت و منطقه آزاد انزلی و ساحل زیبای چمخاله بودیم و زیباییهای شگفت انگیز و منحصر بفردی رو تجربه کردیم
ما روز دوشنبه اون قسمت منطقه آزاد انزلی بودیم و از آکواریوم بزرگ و بسیار زیبای اون دیدن کردیم اگر دو روز دیرتر میومدیم شاید شما و خانواده دوست داشتنی تونو طرف پاساژ برند سنتر ملاقات می کردیم! (اینجا نمیدونم کدوم ایموجی رو باید اسم ببرم من بر عکس یاسمن در این زمینه خیلی وارد نیستم!)
خدا رو شکر که در زمان مناسب در مکان مناسب بودین و به بهترین شکل از سفرتون استفاده کردین و لذت بردین
از خدا می خوام که سراسر زندگی تون چه در سفر چه در حضر پر از شادی و سلامتی و ثروت و نعمت باشه
از کامنت دختر نازنینتون، نسیم جان مطلع شدم که شما هم در سفر بودیدن و اتفاقآ در رشت و منطقه آزاد تشریف داشتین و از کامنتتون هم متوجه شدم قزوین تشریف بردین و خدا رو شکر بهتون خیلی خوش گذشته. وقتی کامنتتون رو خوندم فاطمه جان که همراه همسر دلبندتان در این سفر بودین با خودم گفتم چه جالب! واین هم فرکانسی حتی در برنامه ریزی سفر هم هویدا بوده! و خدا رو شکر بودن در زمان مناسب و مکان مناسب رو بخوبی تجربه کردید.که این هم نشانه ای از فرکانس و باورها و هدایتهای خداوند است.
به شخصه خیلی علاقمند بودم که شما و همسر عزیزتان را ملاقات می کردم و همواره ملاقات و دیدار شما و فرشته های نازنینتون آرزو و خواسته قلبی من است که مطمئنم خداوند در زمان و مکان مناسب آن را محقق خواهد کرد.(ایموچی چشم قلب و چشم ستاره ای)
راجع به ایموجی ها هم کلا هممون نیاز داریم یه دوره مجازی رو با یاسمن پاس کنیم؛ که امیدوارم صدای منو بشنون و گردن بگیرند (ایموجی خنده اشکدار).
هر کجا هستید امیدوارم همچنان غرق شادی و لذت و تجربه اتفاقات خوب در زندگیتان باشید.یا حق
خدا رو شاکرم که فرصتی دست داد تا کامنت زیباتونو بخونم و خستگی راه اومده از تنم در بره.
خرید برای همه لذت بخشه ولی خوب این احساس لذت و شور و شوق در خانمها در حد لالیگاست خخخ
کامنتتون گیرنده های کودک درون من را روشن کرد و میخواد علاوه بر اینکه براتون یه کف مرتب بزنه همراه با دست، جیغ ،هوراااااا بهتون بگه شما راهتونو خیلی وقته از بقیه مردم جدا کردین زیرا هم فرزانه هستین ( ما که نیستیم!) و خانم ارزشمند هستید! آقا من جوابمو گرفتم و حرفی باقی نمی مونه و مطمئنم بقیه هم قانع شدند. ختم جلسه را اعلام میکنم! خخخ
شما هم ریلکس و راحت باشین ، مخاطب ما شما نبودین( ایموجی چشمک)
یه چیزی نم تو ذهنم ریپید شده و از آنجا که با کودک درونم آشنا هستید خدمتتون عرض میکنم که در تمام طول کامنت نان استاپ ریپید میشد دانشمند، دانشمند، دانشمند!
خلاصه فرزانه هستید، ارزشمندم بودید، دانشمند هم هستید.و من الله توفیق.بماند یادگار از استراحت بین راهی در بیستون
چقدر برات خوشحالم که تجربه های نابی ونهایت لذت رو در کنار یار وهمراه همیشگی ات و شینای نازنیت در طول سفر داشتی وچقدر این روح بزرگت ، قلب پاکت را تحسین کردم کامنت قبل که برام نوشتی که موقعه بارش رحمت الهی بفکرم بودی چه حس خوبی به من دادی حس ارزشمندی، حسی که فقط بچه های سایت عباسمنش درک میکنند چی میگم وآهنگ فوق العادهای که از رضا صادقی گفتین: من چقدر دوست دارم خدا
الان باهمسرم گوش دادم وکلی لذت بردم
سپاسگزار وجود ارزشمندتم اسداله
اسداله جان آهنگ دوست دارم خدا را از مازیار فلاحی هم عالیه حتما گوش کن حس فوق العاده ای داره
ممنونم بابت احساسات پاک و قشنگی که دارید و ابراز می کنی.امیدوارم بزودی شما هم هدایت بشین به تجربه و نظاره این نعمت ها و ثروت ها و زیبائی های خداوند و قطعا هم این اتفاق خواهد افتاد زیرا به هر چیزی در زندگیت توجه کنی، از همان بیشتر و بیشتر وارد زندگیت خواهد شد.
ممنونم بابت آهنگ قشنگی که معرفی کردین. این آهنگ و تا به حال نشنیده بودم، دانلودش کردم و رفت جز اهنگ های مورد علاقه ام. ممنونم بابت معرفی آهنگ. آرزو میکنم همواره سالم و شاداب و خندان و سعادتمند و ثروتمند باشی رفیق.یا حق
خدایاااا شکرت خدایا کرور کرور شکرت برای این بنده های نازنینت
خدا جانم چی بنده های دوست داشتنی و خوش خلق داری نوش جانت خوشبحالت
اسد اله عزیزم برادر بی نظیرم برادر خوش قلبم برادر شادم برادر توحیدی من برادررررررررررر مهربانم
سلاممممممممم پر از عشق پر از حس خوب پر از لبخند به قلب زیبایت
سلام به شنایی عزیزم که چنین پدر نازنین دارد
زیادددد لذت بردم از کامنتت رفیق خوبم برادر عزیزم
چقدرررررر زیبا نوشتی
میدانی همین که اول کامنتت خواندم زود رفتم آهنگ سرچ کردم اولین بار هست گوشش دادم زیاد لذت بردم و در حین خواندن کمنت خودت هم پلی بود حالا هم پلی هست و چقدرررر اشک هایم جاری شد چقدررر لذت خواندن کمنتت را هزار برابر کرد
حس بهشت را همین حالا با خواندن کامنتتت تجربه کردم
برادر خوش قلبم جقدرر شما مهربان هستین با وجودی که در سفر هستین چقدررر با عشق و با صبر حوصله به تک تک کامنت ها جواب دادید بی نظیرررر هستین
زیاد لذت بردم از کمنت تان از سفر تان بی نهایت برایت خوشحال شدم برادر خوبم
الهی زنده گی ات پر شود از خدا
جیبت پر شود از ثروت خدا
بدنت همیشه سلامت باشد
عزیزانت همیشه کنارت باشد و همیشه با هم شاد باشید بگویید بخندین و برقصین و خدا را در لحظه های تان حس کنید
الهی به آزادی زمانی و مکانی برسید که با شینای دوست داشتنی و همسر عزیز تان دور دنیا بگردین و خرید کنن ولذت ببرین
تا به حال نشده کامنتی از شما بخونم و خنده رو لبم نیاد!
سادگی و صداقت و ضلالی و پاکی در کامنتاتون موج میزنه و اینو به خوبی میشه احساس کرد.خوشا به سعادتتون که چنین قلب بلورین و شفاف و زیبایی دارید!
جملاتی که مینویسید رو با لهجه زیبای افغانی میخونم و چقدر شیرین تر از عسل میخونی و مینویسی! همواره میگم کاش این حرفها رو به جای اینکه با این لهجه قشنگ می نوشتید، با همین لهجه قشنگ برامون میخوندی! و سایت این قابلیت رو داشت که این جملات رو با لهجه زیباتون بشنویم. اینم یدرخواستی است که به جهان ارسال شده و قطعا خداوند به این درخواست هم پاسخ مثبت خواهد داد.
ممنونم که برایم نوشتی و می نویسید، بارها و بارها کامنتتون رو خوندم و هر بار بیشتر غرق احساس خوب شدم. و چقدر حال خوبت به منم سرایت کرد!
پاکیزه عزیزم، خواهر دوست داشتنی ام خیلی دوستتون دارم و خوشحالم که در این مسیر زیبا همسفر ما هستید.
آرزو میکنم کرور کرور این حال خوبی که منتقل کردی به خودت برگرده و لبریز این احساس خوب و دوست داشتنی الهی بشید.
ممنونم از دعای قشنگتون که مثل خودتون زیبا بود. فرشته بهشتی!. آرزو میکنم لحظه لحظه زندگیتون ارامش باشه و لبخند و نعمت و ثروت رفیق.بدرود
اول از همه بهتون خدا قوت میگم و تحسینتون میکنم بابت اینکه در این آخرین روزهای تابستان که حسابی سرتون شلوغه و ترافیک کاری دارین که خیلی ها رو کلافه میکنه و از مسیر درست خارج، شما الحق و انصاف دارید ذهنتونو عالی کنترل می کنید و در کارتون هم فوق العاده اید که این برایم کلی درس داشت و آموزه ها و آگاهی هایی که کسب میکنیم باید در چنین مواقعی خودشو نشون بده و همانطور که گفتید این مساله دقیقا تفاوت شما رو با همکارانتون برایتون بولد کرد و تفاوت خودتون رو با کسی که تمرکزش به نامواسته هاست و باری به هر جهت یا به قول استاد بصورت پیش فرض زندگی میکنه رو لمس کردید و اینو باید بارها و بارها به خودت باد آوری کنی و منم به احترامتون از جایم بلند میشم و یک کف مرتب به افتخار خواهر گلم میزنم.
خدا رو شکر که خداوند هم پاداش اینکارتون رو بعنوان بهترین مربی، با جذب هنرجو اونم در روز تعطیل بهتون داده و درهای رحمت و نعمتش رو برویتان گشوده است.
آفرین و احسنت به شما، که مشغله زیاد و خستگی کاری و کمبود وقت رو بهانه نکردید و بودن در سایت و نوشتن کامنت و خوندن کامنت و تنظیم فرکانستون در مسیر درست رو جز واجبات زندگیتون قرار دادید و واقعا از بابت داشتن چنین دوستی به خودم افتخار میکنم!
شهلاجان مطمئنم همان طور که جهان پاداش تمرکز شما رو کارتون رو داده، همانطور هم پاداش تمرکز بر زیبائی ها و حال خوبتون رو خواهد داد و تجربه خواهید کرد تحساس بهتر و زیبائی های بیشتر را و برایمان مینویسی و ما لذتشو بهمراه شما خواهیم برد.
حال دلت همیشه خوب باشه عزیز و سلامت و شاداب و خندان و ثروتمند باشید رفیق.یا حق
درود و خداقوت به استاد دوست داشتنی، خانم شایسته استثنائی و همه همسفران خوبم در این سفر شگفتانگیز
این قسمت خیلی قسمت شگفتانگیزی بود
طبیعتی که تو این قسمت دیدم خیلی خاص بود، هرگز شبیه این طبیعت رو هیچ جایی ندیده بودم و خیلی برام تازه و منحصربهفرد بود، خدارو شکر که چشمایی دارم که میتونم این زیباییهارو ببینم
زمانی که تو دوره دوازده قدم یه قسمت رو به تمرکز بر زیباییها اختصاص دادین اولش نمیتونستم بفهمم که خب یعنی این همه وقت این همه چیزای قشنگ دور و برمون بوده ما کاریش نداشتیم بهش و برامون عادی بوده، دیدن طبیعت و درخت و به به و چه چه کردن چه ربطی به موفقیت داره، تو کدوم کتاب موفقیتی نوشتن میخوای موفق بشی به زیباییها توجه کن؟ کدوم استاد موفقیتی یا فرد بزرگی گفته میخوای تو زندگیت تجربیات قشنگ داشته باشی؟ به جاهایی که دوست داری برسی؟ به زیباییها توجه کن و تحسینشون کن و زمانی که آگاهانه شروع کردم به توجه به زیباییها و نکات مثبت معجزات شگفتانگیزش رو دیدم.
وقتی به انگشتای دستم نگاه میکنم که با چه ظرافت و هوشی دارند کار میکنند پی به عظمت پروردگار میبرم
وقتی یه درختی رو میبینم که چندین متر قد کشیده به خودم میگم ببین این یعنی رحمت خداوند
حالا اینا چه ربطی به موفقیت داره؟
میخوام بگم تا قبل از این من فکر میکردم که موفقیت یعنی رسیدن به یه جایگاه و اعتبار و سطحی خاص از ثروت و شهرت اما زمانی که اومدم تو این مسیر اولین چیزی که تغییر کرد تعریف همان چیزی بود که من به خاطرش وارد این مسیر شدم، یعنی موفقیت.
موفقیت یعنی یکی شدن با طبیعت، وقتی از کنار یک گل رد میشی عطرش مستت کنه
وقتی یه کودکی بهت لبخند میزنه حس کنی خوشبختترین انسان روی زمین هستی که فرصت تجربه این صحنه بهت داده شده
امروز داشتم پیادهروی میکردم یه مسیر خیلی فوقالعادهای رو داشتم طی میکردم و با خودم میگفتم این لحظه به اندازه همه اون چیزایی که من میخوام و فکر میکنم اگر داشته باشمشون حالم خوبه، قشنگ و فوقالعادست، گفتم خدایا شکرت که دارم این لحظه رو تجربه میکنم، شکرت که من رو هوشیار کردی تا بیشتر تو لحظه باشم بیشتر قدر داشتههام رو بدونم، وقتی برادرم زنگ زد میخوام بیام انقدر خوشحال شدم که انگار بعد صد سال قراره بیاد و ببینمش با اینکه همیشه داریم همدیگرو میبینم، یه جوری بغلشون کردم که انگار خیلی وقته ندیدمشون، ظهر که داشتم آشپزی میکردم گفتم بذار با تمام وجودم این کارو انجام بدم، چه لحظهای از این لحظه قشنگتر؟
وقتی داشتم کامنتای دوستان رو میخوندم با تمام وجودم عشق کردم، اصلاً دلم نمیخواست جایی دیگهای غیر از اینجا باشم
وقتی که داشتم این فایل رو نگاه میکردم مبهوت این شدم که این پاداش کدوم فرکانسی که ارسال کردم؟
امروز از خودم پرسیدم آیا به خاطر داری چی شد که به این مسیر هدایت شدی؟
تا هر آنچه که در وجودت میخواستی و اما هرگز جرائت فکر کردنش رو هم نداشتی و تصور نمیکردی که بشه داشتش رو امروز به چشم ببینی، یه مثال دقیق برای اهدنا صراط المستقیم، اون موقعها نمیفهمیدی چی میگی اما شعور کیهانی متوجه میشد و تو رو هدایت کرد به این مسیر
امروز با تمام وجودم زندگی کردم
با تمام وجودم از خدا برای همه چیز با بودن تو اون لحظه سپاسگزاری کردم
وقتی خانوادم دور هم جمع شدند و داشتند منچ بازی میکردن، نشستم کنارشون و عشق میکردم، فقط دلم میخواست نگاشون کنم و بازی تمام نشه هیچوقت
وقتی صدای خندههاشون رو میشنیدم حس کردم هیچ لحظهای از این بهتر وجود نداره
استاد عزیزم تازه دارم یاد میگیرم که زندگی یعنی چی خوشبختی چه معنایی داره
میتونم با افتخار بگم که امروز رو با تمام وجود سپاسگزار بودم
هر جا که احساس کردم یه ذره دارم خارج میشم یه جوری حواسم رو پرت کردم
امروز سعی کردم تمام خواستههام رو تجسم و حس کنم، حتی شده برای یه بار بدون هیچ محدودیتی
به خودم گفتم فرض کن الان غول چراغ جادو اومده میگه امروز روز توعه هر چی میخوای آرزو کن، وقتی داشتم میگفتم انقدر حالم خوب بود که حس کردم دارمشون
امروز بیخیال بیخیال برای خودم میزدم و میرقصیدم
خوشحالم
با تمام وجود
امروز بهترین روز زندگی من بود
امروز دستمو دادم به دست خدا
دارم مینویسم تا یادم بمونه امروز رو چجوری زندگی کردم.
یه جمله خیلی فوقالعادهای خانم شایسته تو جلسه2 کشف قوانین میگن (این جلسه جواهره) که مفهومش اینکه مهم رسیدن به خواستهها نیست، ما از طریق پیدا کردن ترمزهای ذهنیمون یاد میگیریم که زندگی رو برای خودمون لذتبخشتر کنیم چون اگر مسیر تحقق خواستهها سخت باشه یعنی زندگی سخته اما از اونجایی که اساس تحقق تمام خواستهها یکیه باید بفهمیم که اگر مسیر تحقق خواستهای داره سخت پیش میره نه به این خاطره که باید اینجوری باشه بلکه نشاندهنده ترمزهای ذهنی ماست که اون مسیرو ناهموار و سخت کرده وگرنه افراد دیگهای هستند که خیلی راحت اون خواستههارو دارند چون ترمزی ندارند یا خود ما در موضوعاتی خیلی ساده به همه چیز میرسیم درصورتی که دیگران سخت میرسند، بنابراین اصل اینکه ما بفهمیم ترمزها هستند که مانع رسیدن ما به خواستهها و ناهمواری مسیر میشند و لذت رو کم میکنند وگرنه خواستهها به محض درخواست پاسخ داده میشه.
داشتم فکر میکردم مهمترین ترمز ما میتونه عجله کردن برای رسیدن به خواستههامون باشه، اصلاً برای چی ما انقدر عجله میکنیم که به همه چیز برسیم؟
وقتی خیلی اصرار میکنیم که یه چیزی درست بشه یعنی داریم به جهان میگیم که شرایط الان بده یعنی داریم توجه میکنیم به ناخواسته و طبق قانون جهان شرایط نامناسبتری رو وارد زندگیمون میکنه اما وقتی که با آرامش به چیزهای مثبت و دلخواه فکر میکنیم داریه به جهان میگیم میتونه به این شکل هم باشه و جهان هوشمند و باشعور ما میفهمه که ما با احساس خوب داریم این درخواست رو میدیم.
آرامش مهمترین نشانه تغییره، همه ما این احساس رو داشتیم که دیدیم وقتی وارد این مسیر شدیم همه اطرافیان بهمون گفتن فلانی چند وقته چقدر آرام شدی، این آرامش نشانه حضور خداست و باید جشنش گرفت
الا بذکرالله تطئنالقلوب
به راه رفتن استاد نگاه کن، به نگاهی که به منظره روبروش داره، هیچ ارتعاش ناهماهنگی وجود نداره.
یه نکتهای رو بگم خانم شایسته من عشق شما رو تو اون لحظهای که تصویر رفت رو صورت استاد رو قشنگ حس کردم، یه کم مکث کافی بود تا این احساس رو دریافت کنم.
دقیقاً همین آرامشه که طبیعت رو متوجه خودش میکنه، وقتی به بچهها نگاه میکنی یه جور خیلی خاص بهت نگاه میکنن، وقتی به آهو میاد یه جوری بهت زل میزنه و تو اون لحظه آرامه که انگار کنار مادرشه
وقتی آرامش داری انگار با خدا یکی میشی
یه نشونش اینکه وقتی حیوانات از کنارت رد میشن یا میان سمتت و دورت میچرخن یا یه جوری عادی رفتار میکنند که انگار خیلی وقته میشناسنت
اونها ارتعاش آرام تو رو دریافت میکنند و کاری نمیکنند که اون ارتعاش بهم بریزه
دیروز از بغل یه آقایی رد شدم با سگش که هیبت خاصی داشت و یه لباس گارد هم تنش کرده بود که خیلی خفنتر بهنظر برسه و سگش هم خیلی چموش به اینور اونور نگاه میکرد و بو میکشید وقتی به من رسید قبلش صاحبش قلادش رو سفت چسبید اما نزدیک که داشت میشد سگش اصلاً رفت به یه سمت دیگه و خود مرده تعجب کرد از این اتفاق
اینها نشانههایی که تایید میکنه مسیر مستقیمی که ما از خدا درخواستش رو کرده بودیم
این روزا خیلی دارم به این فکر میکنم که واقعاً مقایسه زندگی خودمون با دیگران از پایه ایراد داره، خیلیم ایراد داره.
واقعاً همه ما یه موجود خاص و منحصربهفردی هستیم
همه ما یه مسیر خاصی رو باید بریم
همه ما یه برنامه خاصی برای هدایت داریم
و همه ما یک نقش خاص در جهان هستی
و اتفاقاً همینکه قشنگه
خوبه که قانون رو یاد بگیرم اما بهجای اینکه تمرکز بگذاریم رو دیگران بیایم از مسیر خاص خودمون بریم
شاید یه اشتباه بزرگی که تو بچگی یاد گرفتیم اینکه سر زنگ انشا به همدیگه نمره میدادیم
اون موقع نمیفهمیدیم اما حالا که فکر میکنم همان ممکن بود باعث بشه فکر کنیم موضوع زندگی ما و اتفاقایی که داره توش میفته به اندازه دیگران جذاب و قشنگ نیست، واسه همین چشمون رو میبستیم رو اتفاقای زیبای زندگیمون
اما حالا دوباره بهمون یادآوری شد
که باید توجه کرد به زیباییها
که هرکس باید انشای زندگی خودش رو بنویسه
کاری به بقیه نداشته باش
قرار نیست نمرهای داده بشه
نمره رو خودت باید به خودت بدی
اینکه استاد الان داره این زیباییهارو تجربه میکنه دلیل نمیشه که تو فکر کنی چیزای زیادی برای نوشتن نداری و نمره الانت 20 نیست، نه، این مرد هم از همین مسیر رفته که الان چیزای بیشتری داره برای نوشتن تو انشا زندگیش
واسه همینه تاکید دارند شبا قبل خواب خودتون به خودتون نمره بدید
مهم اینه خودمون راضی باشیم
شبا قبل خواب یه آیهای رو با خودم مرور میکنم
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً
کل بازی همینه
برگردی به رب خودت
یه چیزی فکرت رو مشغول کرده؟
برگرد به رب خودت
برای مسئلت راه حلی نداری؟
برگرد به رب خودت
هیچ راهی به ذهنت نمیرسه؟
برگرد به رب خودت
این پرسشها پرسشای تو نیست، پرسشهای نفسه
روح مقدس خدا هیچوقت به استیصال نمیرسه
وقتی این احساسات سراغت میاد بدون که نفس داره کار میکنه، پس
برگرد به رب خودت
از معجزه شب غافل نشو
سکوت شب فرصت نابیه برای زیر و رو کردن خودت
برای عقده گشایی
مثه این بچههایی که انقدر گریه دارند که نمیتونن حرف بزنن اینجوری پیشش خودت رو بریز بیرون
آخه آدم با خدای خودشم باید تعارف داشته باشه؟
چرا حرفاتو بهش نمیگی؟
کی بهت گفته جلو ربت سکوت کنی؟ کی اینو یادتت داده؟
تو یه کلام لب باز کن ببین چجوری دستاشو میذاره تو دستات و بهت قوت قلب میده که باهاش حرف بزنی بعد انقدر ادامه میدی که اصلاً یادت میره که سر چی صحبت شروع شد، بردتت تو یه فضای دیگه، همان فضایی که بهش احتیاج داری، حال خوب، بیخیالی، بگی تهش هر چی شد مهم نیست، من عاشق همین احساسیم که الان دارم.
سلام و درود به شما احسان عزیز. بسیار بسیار بسیار تحسینت میکنم. پسسسسسرررررر عجب کامنتی بود؟؟!! خیلی نکته برام داشت برای یادگیری ،ازت بینهایت سپاسگزارم و بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم انسان ارزشمند و توحیدی که اینقدر عالی روی خودت کار کردی و اینقدر عالی در مسیر تکامل قرار داری.
نمیدونم کدوم نکته کامنتت رو تحسین کنم باید کل متن کامنتت رو اینجا کپی پیست کنم و دونه دونه بگم این، این، این، این عالی بود.
از دوازده قدم نوشته بودی و تمرکز بر زیبایی های اطراف(الهی صد هزار مرتبه شکر) ، از احساس خوب و زیبا در کنار عزیزانت گفته بودی (الهی صد هزار مرتبه شکر) ، از دوره کشف قوانین گفته بودی و لذتبخش تر شدن زندگی(الهی صد هزار مرتبه شکر)، از هم فرکانس شدن با جریان آرامش بخش طبیعت گفته بودی که حتی حیوانات هم با انسان در مدار صلح قرار میگیرند(الهی صد هزار مرتبه شکر) و ده ها و صدها نکته ریز و درشتی که از این کامنت میتونم بیرون بکشم و مهمتر از هر چیز احساس خوب و مثبت بین کلماتش که از احساس زیبای قلبی شما میاد. نوش جونت این اوج گرفتن و این در مدار توحید بودن.
کامنت منو از عسلویه دریافت میکنی و از یه شیفت شبکاری دیگه. چند دقیقه پیش خیلی هدایتی یه شعر از شیخ بهایی رو خوندم در قالب مخمس که خیلی ازش لذت بردم. دوست دارم برات بنویسمش ، امیدوارم همون حس قشنگی که به من داد به شما هم بده.(* نکته: هر دو بیتی با یه یه تک مصرع پنجم تکمیل میشه که با اولین دوبیتی هم وزنه)
«تا کی به تمنای وصال تو یگانه ؛ اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه» «خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه» «جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه»
«رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد ؛ دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد» «در میکده رهبانم و در صومعه عابد ؛ گَه معتکف دیرم و گَه ساکن مسجد» «یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه»
«روزی که برفتند حریفان پی هر کار ؛ زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار» «من یار طلب کردم و او جلوهگه یار ؛ حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار» «او خانه همیجوید و من صاحب خانه»
«هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو ؛ هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو» «در میکده و دیر که جانانه تویی تو ؛ مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو» «مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه»
«بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید ؛ پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید» «عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید ؛ یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید» «دیوانه نیم من که روم خانه به خانه»
«عاقل به قوانین خرد راه تو پوید ؛ دیوانه برون از همه آیین تو جوید»
«تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید ؛ هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید» «بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه»
«بیچاره بهائی که دلش زار غم توست ؛ هرچند که عاصی است ز خیل خدم توست» «امید وی از عاطفت دم به دم توست ؛ تقصیر «خیالی» به امید کرم توست» «یعنی که گنه را به از این نیست بهانه»
احسان عزیز ، برات از درگاه خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو درخواست میکنم ، در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشی.
سلام اقای مقدم خوندن کامنتهای شمایاداوری نکات کلیدی دوره های استادعزیز است بسیارسپاسگزارتونم بابت این دقت وریزبینی درقوانین الهی بینهایت سپاسگزارخداوندم که دوران زندگی ام مصادف شدباپیامرسان توحیدناب یعنی استادعباسمنش وبسیارسپاسگزارم که دوستان موحدی چون شماواعضای این سایت الهی دارم درپناه الله مهربان سلامت وشادوخوشبخت باشید
تحسین میکنم کامنت زیبای شمارو. خودتونم حس کردین حتما و من حس میکنم که مدارتون داره تغییر میکنه این جنس کامنت های اخیرتون که سرشار از اگاهی ناب است گواه این موضوعه.
و اون قسمت که گفتید برگرد به رب خود عالی تر از عالی. خواستم بگم منم این پاراگراف رو زندگی کردم. « «اصلاً یادت میره که سر چی صحبت شروع شد، بردتت تو یه فضای دیگه، همان فضایی که بهش احتیاج داری، حال خوب، بیخیالی، بگی تهش هر چی شد مهم نیست، من عاشق همین احساسیم که الان دارم.»»
حدود 1ماه پیش یه موضوع مالی بود و اگه انجام میشد درامد ما 3یا4برابر شایدم بیشتر میشد و همون روزا ما تازه تعهد سرسختانه به مسیر داده بودیم. اون شب خبرایی رسید که انگار جور نمیشه و منم توی سایت بودم و کمی دلگیر. اخرشب به قول شما توی سکوت و همه خواب دفترم رو برداشتم فقط با خدام حرف بزنم. کلمه اول اشکام سرازیر شد. چند جمله نوشتم دقیقا همین حس که شما نوشتی تجربه کردم و رفتم تو فضایی که اصلا خواسته من چه بی ارزشه که من اومدم به خاطرش به خدا چی بگم.
در مقابل اون عظمت یک دفه برام خواسته هام الکی شد و فقط تشکر و استغفارکردم که نباید گله میکردم و هرچه شود به خیره ماست.
کامنت شما منو یاد اون شب انداخت.
و اون کامنتی که در مورد فرق بین احتیاج و اشتیاق ما به خواسته ها بود. کپی کردم و دارم درک میکنم که هر وقت محتاج و اسیر خواسته ای شدیم از ما دور شد و هر وقت مشتاق بودیم بهش رسیدیم.. اینا رو گفتم که تشکر کنم از شما و هم ردپایی باشه واسه اینده خودم.
بینهایت ممنونم از شما برادر عزیز امیدوارم به همه خواسته هاتون برسید.
چی بگم از این کامنت سراسر عشقت ،چی بگم از این همه زیبایی نتایجت که شرح دادی،چقدر داستان تغییر مااا همه شبیه همه،چقدر قشنگ به محض تغییر معجزات از راه میرسن و به محض اینکه تقوای خدا پیشه میکنیم ،الله خیلی زود جواب میده و چه وعده حقی داره الله.
لذت بردم از کامنتت و چه زیباست که در لحظه زندگی میکنید،واقعاا به این فکر کردم که مهسااا توام الان یکساله تازه داری طعم شهد زیبای زندگی رو میچشی.
چه جمله زیبایی گفتی دوست خوبم که عجله توجه به ناخواستت و وقتی عجله داری از فقر و کمبود میاد و هدچیزی ام چیز شبیه خودشو جذب میکنه ،دقیقا ام همینه.
سلام ودرود به خانواده عزیزترازجانم،استادهای نازنینم
درود خداوند بر شما آقااحسان برادرتوحیدی من،چقدر شما بی نظیررررید آقااحسان، وقتی کامنت هاتون رو میخونم غرق در لذت وتوحیدوآگاهی میشم،خیلی تحسین میکنم توحیدی عمل کردنتون رو که باعث شده بانوشته هاتون قلب مارو هم سرشارازتوحیدکنید،چقدر خوشحالم که انسانهای پوچ و بی ارزش در زندگیم جاشون رو به انسانهای نابی همچون استاد عزیزم و همه شمادوستان عزیزوتوحیدیم دادن،من احساس میکنم برای لذت بردن از لحظه لحظه زندگیم جزقرآن واین سایت الهی که سراسریادخداونامش هست دیگه چیزی نمیخوام،من فقط دوست دارم بقیه عمرم رو فقط با دوستان توحیدیم هم کلام بشم،بازهم ازتون سپاسگزارم که نوشته هاتون ازقلبتون جاری میشه وبه قلب مانفوذمیکنه،سپاسگذارم بابت وجود ارزشمند پروردگارم ودوستان ناب وتوحیدیم در زندگیم
الهی، الهی، بنام تو و بیاد تو، و با هدایت و حمایت تو سخن را آغاز میکنم و بر عقل مطلق تو توکل میکنم و شهادت میدهم به ناتوانی ذهن خودم. خدایا همه تویی و من هیچ، خدایا مرا یاری رسان آنچنان که شایسته و زیبنده صفت الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ توست و نه آنچنان که شایسته صفت ظَلُومًا جَهُولًا ی من است. خدایا خَیْرُ الرَّازِقِینَ تویی، لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ تویی، لَعَفُوٌّ غَفُورٌ تویی، سَمِیعٌ بَصِیرٌ تویی، لَطِیفٌ خَبِیرٌ تویی، الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ تویی ، لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ تویی و خدایا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ منم. خدایا چه کنم که از خودم بر خودم پناهی نیست و اگر یاریم نکنی من بر خودم اسراف کار و ظلم کننده خواهم بود، خدایا شهادت میدهم بر فقر و احتیاج و بندگی خود به درگاهت آنچنان که تو فرمودی: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» .
سلام و درود و رحمت و برکت و زیبایی و آرامش پروردگار بر همه اعضای خانواده توحیدی عباسمنش. سلام استاد عباس منش عزیز و سلام استاد شایسته بزرگوار ، و همچنین سلام بر دوستان مقیم در غار اصحاب کهف.
(نامبرده الان گیجه از کجا شروع کنه) دیشب شبکار بودم و بازم کلی استندبای و عملیات خسته کننده، ماجرا از اونجایی شروع شد که چند روز پیش یه حادثه داشتیم(نمیخوام در مورد جزئیاتش صحبت کنم)، استاد توی فایلهای مختلف منجمله دوره دوازده قدم اشاره میکنه که وقتی شما روی خودتون کار میکنید اصلا ناخواسته سمت شما نمیاد. نه اینکه بیاد و شما نجات پیدا کنید؛ نه ؛ اصلا وقتی ناخواسته ای میاد شما قبل از اون از اونجا رفتید؛ وقتی به قرآن نگاه میکنیم هم به همین قانون میرسیم، ماجرای طوفان نوح و نجات اهل ایمان، ماجرای ابراهیم و آتش نمرود، ماجرای قوم لوط و عذاب ، ماجرای اسماعیل و قربانی شدن، ماجرای حضرت محمد و دسیسه چینی مشرکین، ماجرای موسی و غرق شدن فرعونیان و مصداقهای دیگر قرآنی. شبی که توی پالایشگاه ناخواسته ای بوجود اومد اصلا من شیفت نبودم. من روزکار بودم و برگشته بودم خوابگاه، و قبل از ساعت 9 شب خواب بودم و چون فردای اون روز شبکارم میشدم و روزش رو آف بودم تا ساعت حدود 8 صبح خوابیدم و خستگی چند روز تعمیرات اساسی از تنم در رفته بود.(رکورد 11 ساعت خواب) ولی وقتی رفتم سر کار با اینکه تلاش میکردم به ناخواسته توجه نکنم ولی باز هم در کنترل ذهن خوب عمل نکردم و ذهنم درگیر عواقب و جزئیات حادثه شد. و بازم درگیر سختی های کار شدم. دیشب وقتی این فایل اومد روی سایت حکم یه نوش دارو داشت برای جسم خسته من بعد از چند ساعت استندبای و گازسنجی و عملیات توی گرما و شرجی عسلویه اونم به صورت فولگیر (Full gear) این ماجرا برای من درسهای خوبی داشت. با همه سختی هاش شاخکهای منو فعال کرد. هم در مورد عملکرد خودم و هم عملکرد مسئولین. قانون کلی موضوع همونیه که استاد توی دوره عزت نفس میگه ، همون سوال ساده «بنظر شما چه موقع ما باید تغییر کنیم؟ وقتی شرایط سخت میشه یا وقتی همه چیز ایده آله؟»
چه من برای بهبود خودم و چه مسئولین برای بهبود مجموعه در روزهای ایده آل اقدام عملی نکردیم. و وقتی ناخواسته و تضادی اومد هیچکس براش آمادگی نداشت. ثمره تلاش و آبروی 20 و چند ساله کل واحد HSE پالایشگاه و تک تک نفراتش با یک حادثه از دست رفت و الان مسئولین شبها رو تا دیروقت توی محل کارشون میمونن، و با تقلا و تصمیمات غلط بیشتر سعی در جبران اشتباه خودشون دارن.(شما بخونید ماست مالی). ما آدمها چقدر زود به شرایط ایده آل عادت میکنیم و دست از تلاش برمیداریم. خودمو میگم من، من، من ، من براحتی گول شرایط ایده آل رو میخورم و قبل از اینکه متوجه بشم میبینم از تمرکز و تلاشم کم شده. قبل از اینکه این فایل رو دوباره ببینم و بخوام براش کامنت بنویسم رفتم سراغ نشانه امروزم که قسمت 116 سفرنامه بود. و همون جوری که موتور هواپیما رو قبل از تیک آف warm-up میکنن اونجا ذهنم رو وارم اپ کردم و انگشتامو با نوشتن کامنت گرم کردم و الان اومدم اینجا تا کامنت بنویسم. (قول نمیدم در ادامه فایل هم براتون مثال صنعتی و هوافضایی نزنم، ایموجی خنده یک دوم پیمانه)
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این سرزمین زیبا و پر برکت و توحیدی که واقعاً در عمل به خداوند توکل میکنن و برای رسیدن به خواسته هاشون خودشون دست به اقدام عملی میزنن و نتیجه اش میشه این همه وفور نعمت و ثروت. شما فقط کافیه به ارزش قیمت همین زمین پارکینگ لات والمارت دقت کنید که چقدر وسیعه و براحتی و به رایگان در اختیار مردم قرار داره برای استفاده. اینقدر انواع کمپرها و انواع RVها رو میبینیم که مردم دارن استفاده میکنن. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. وقتی استاد عباس منش در مورد Black canyon گفتن منم از سر کنجکاوی رفتم شروع کردم به سرچ کردن. (ظاهراً اسم یه شهر هم هست توی آریزونا ولی وقتی کولورادو رو سرچ میکنی دقیقا همین مکان رو میاره) و بعدش تصاویر شبهای بلک کنیون رو سرچ کردم و ترکیب بلک کنیون با کهکشان راه شیری در شب خیلی شگفت انگیز و رویاییه. بخاطر همینه که این خواسته در من شکل گرفت که نه تنها دوست دارم این مکان رو تجربه کنم ، که دوست دارم نظاره گر آسمان شب هم باشم. در حین سرچ کردن یه نکته جدید هم یاد گرفتم که میخوام باهاتون به اشتراک بذارم و اونم اینکه برای رصد کهکشان راه شیری تابستان زمان مناسبتری هست چون موقعیت قرار گرفتن زمین نسبت به خورشید حالتیه که در شب مرکز کهکشان رو میبینیم ولی در زمستان خورشید بین زمین و مرکز کهکشان قرار داره یعنی کهکشان میافته توی زمان روز زمین. پس قابل رویت نیست.
یه نکته ای که اول فایل ذهنمو درگیر کرد این بود که اون دختره توی ویزیتور سنتر چقدر خوش برخورد بود و چقدر هم انگلیسی رو خوب صحبت میکرد… بعدش یادم اومد آقاااااا نامبرده خودش متولد خاک پاک آمریکاست میخوای انگلیسیش خوب نباشه (صرفاً جهت خنده ایموجی خنده و با دست زدن توی پیشونی یک قاشق چایخوری)؛ از شگفتی ها و زیبایی های طبیعت کلوروادو هر چقدر بگم کمه، واقعاً کلمات ناتوانن، فقط شگفتی بود و شگفتی … دهانم از تعجب باز مونده بود، همونجوری که وقتی این مصرع حافظ رو میخونیم «چشمم از آینه داران خط و خالش گشت» (بعد از چشمم دهانمون نیمه باز میمونه تا آخر مصرع؛ چون حافظ میخواد با این مصرع بگه وقتی چشمم به جلوه گری های معشوق افتاد و جلوه های خط و خال زیباییش رو دیدم از شگفتی دهانم باز موند).
سر سبزی محیط و ترکیبش با آسمون آبی و ابرها و همینطور رنگ زمین و سنگ ها و صخره های زیبا و نرده های چوبی حاشیه تریل واقعاً شگفت انگیز و زیبا بود و حتی اون رودخانه زیبا و خوش رنگ در کف دره؛ همه و همه شگفت انگیز و زیبا بود و عظمت و قدرت خالق بی همتا رو به یادم اورد؛ اما چیز دیگری ذهن من رو مشغول خودش کرده بود. یک قانون، یک قانون بینظیر و پایه که هر چقدر بیشتر بهش دقت کنیم و یادش بگیریم بازم برامون درس داره.
و اون هم قانون بی نظیر و بدون تغییر تکامله. اون دره عمیقی که میتونه بیش از 90% برج خلیفه و تمام برج تایپه و امپایراستیت رو در خودش جا بده توسط ممارست و تلاش شبانه روزی و non-stop همون رودخانه شکل گرفته. حتی بشر هم با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و خاکبرداری از حفر کانالی به این عمق و به این طول و عرض عاجزه، هر متر مکعب خاک حدود 2 تن وزن داره، هر چی بیشتر به عمق میری خاک فشرده تر میشه و حفاریش سختتر میشه، ولی با لطافت و جریان دائمی آب میشه این تغییر عظیم رو ایجاد کرد. شما در حال نگاه کردن به یک تکامل چند میلیون ساله هستید در پوسته زمین، که توسط جریان دائمی آب و سایر فعالیت های صفحات زمین ایجاد شده. هر چیزی با طی کردن تکامل و صبوری کردن امکان پذیره.
دو تا تفکر وجود داره. یه تفکر سمی که میگه شما برگی در باد هستین و از خودتون اراده ندارید و اینجا توی دنیا هر بلایی سرتون اومد باید تحمل کنید تا وقتی بمیرید و پاداش این تحمل زجر و شکنجه رو در جهان بعد از مرگ دریافت کنید، که این تفکر از ریشه غلطه و دستاویز همون گویندگانه برای سواستفاده از شنوندگان…
و تفکر دیگه تفکر مثبت و توحیدیه، صبر و تکامل، ادامه دادن تلاش تا حصول نتیجه در گذر زمان. این هدایت قرآنی ابتدای کامنتم چقدر مرتبط بود با این فایل و درسهای اون. «وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» مفهوم کلی این آیه اینه که خداوند به اهل ایمان توصیه میکنه که در مسیر تکامل صبور باشید. به تلاشتون ادامه بدین. تلاشی شبانه روزی. در ابتدا که مسیرمون رو شروع میکنیم یه عده شاید چوب لای چرخمون بذارن. اکی بازم ادامه میدیم، بعدش اونقدر قوی میشیم که هر چوبی بذارن لای چرخمون اونو خورد میکنیم، و از چالشها و مسائلمون قویتر میشیم. بازم ادامه میدیم به حدی قوی میشیم که دیگران ازمون الگو میگیرن، یا اونهایی که چشم دیدن ما رو ندارن ادامون رو در میارن.(آگاهانه نمیخوام براش مثال بزنم، ایموجی خنده های شیطانی)
اگه بخوام بازم از این آیه بگم ، بعد از توصیه به صبر و تلاش شبانه روزی در مسیر تکامل توحیدی، با یه نگاه خیلی زیبا برای توحید و شرک در این آیه مثالی مطرح شده. از این منظر که خداوند داره به پیامبر و اهل ایمان میگه برای زیبایی ها ، فرصت ها و امتیازات زندگی حتی در حد یه نگاه ، در حد یه چرخیدن مردمک چشم هم به دیگران امید نداشته باشید، (هر چیو میخوای از خداوند درخواست کن). از کسی که در ظلم کردن به خودش با شرک و تبعیت از هوای نفسش به مرحله ای و به مداری رسیده که به کلی از یاد خدا غافل شده تحت هیچ شرایطی اطاعت نکن.
«وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» اغفلنا جمع اومده ، ذکرنا جمع اومده، یعنی طبق قوانین بدون تغییر خداوند ، یعنی عملکرد سیستمی ،یعنی برآیند مدار فرکانسی خود افراد ، یعنی مقصد مسیری که خود شخص انتخاب میکنه اونوری بره. یعنی بنبست کوچه چپی، یعنی جاده خاکی زدن خودمون.
این یاد خدا چقدر خودش نعمت بزرگیه، ما چقدر بخاطر «یاد خدا» خدا رو شکر کردیم ؟ که خداوند بهمون قلبی رو عطا کرده که همیشه بیاد خودش باشه. چرا میگم این قلبی که بیاد خداست خودش نعمت خداست چون وقتی کسی مسیر شرک رو در پیش میگیره و از یاد خدا غفلت میکنه و به خودش ظلم میکنه و اسراف در پیروی از هوای نفس مسیر همیشگیش باشه ، اولین چیزی که ازش سلب میشه یاد خداست. دیگه قلبش سمت خدا نمیاد. و بقول قرآن بر قلب شون مهر زده میشه، دیگه نه میشنوند و نه می بینند.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر قلبی که بیاد خداست، خدا رو شکر بخاطر گوشی که آیات الهی رو میشنوه، خدا رو شکر بخاطر چشمی که نشانه های قدرت وهاب عالم رو میبینه، خدا رو شکر برای زبانی که از خداوند حرف میزنه و بخاطر انگشتانی که مینویسه.
دیروز خیلی اتفاقی حکمت 423 نهج البلاغه رو سرچ کردم و اون کلام مولا علی علیه السلام که میفرمایند «وَ قَالَ علیه السلام الرِّزْقُ رِزْقَانِ طَالِبٌ وَ مَطْلُوبٌ فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْیَا طَلَبَهُ الْمَوْتُ حَتَّى یُخْرِجَهُ عَنْهَا وَ مَنْ طَلَبَ الْآخِرَهَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیَا حَتَّى یَسْتَوْفِیَ رِزْقَهُ مِنْهَا» ؛ «روزى دو قسم است: یکى آن که در پى تو است و دیگرى آن که تو در پى آنى، پس کسى که خواهان دنیاست مرگ او را مى طلبد تا از دنیا ببردش، و کسى که طالب آخرت است دنیا او را مى طلبد تا وى از آن روزى خود را کامل ببرد». چیزی که من ازش فهمیدم این بود که اگه ما تمرکز بذاریم روی اصل ، روی توحید فارغ از اینکه شغلمون چی باشه، مبلغ واریزی به حساب مون چقدر باشه رزق به صورت طبیعی به دنبال ما میاد. ولی وقتی اصل رو رها کنیم دنبال حاشیه بدویم چیز چندانی عایدمون نمیشه و از طرفی اونقدر عدم آرامش رو تجربه میکنیم اونقدر استرس و اضطراب رو تجربه میکنیم و اونقدر یادمون میره از زندگی لذت ببریم که هزار جور مریضی میاد سراغمون، و ادامه ماجرا …………..
الهی صد هزار مرتبه شکر.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
«پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت ؛ آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد»
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید، با قلبی منور به نور هدایت.
یه پیام نوشتم براتون توی موقعیت خوبی نبودم الان به یه شرایط استیبل رسیدم الان پیام رو پاک کردم و دارم دوباره از نو مینویسم.
اول اینکه بگم خیلی تحسینتون میکنم بابت ی که به همه ما میکنید با این نوشتنهاتون.
خیلی تحسینتون میکنم بابت راز و نیاز خالصانهتون با خدا که به ما هم یاد میدید من از شما یاد گرفتم به خود خدا بگم موقع شکرگزاری صبح که تقلب بهم برسونه من بلد نیستم،ممنونتونم که تجربیاتتون و حسهای درونیتون رو با ما به اشتراک میگذارید.
تحسینتون میکنم بابت حس کنجکاویتون و تفحص و تجسستون و به اشتراک گذاشتن نتایج تحقیقاتتون با همه ما،واقعا لذت میبرم از کودک جستجوگر درونتون که چه با دقت به همه جزئیات نگاه میکند میکند و دل میسپارد.
تحسینتون میکنم بابت حس شوخ طبعیتون ما هیچ کدوم متوجه نشدیم اون کسی که آگاهانه مثالش را نمیزنید چه کسی هست ایموجی خندههای شیطانی،.
فکر کنم خودم تقریباً دو سال بشه که تو این مسیرم، البته نه تمامش با استاد عباس منش.
ولی فکر میکنم باورهای غلط ذهن من شبیه این سنگهای گرانیتی است که احتیاج داره قرنها آب نرم روش کار کند تا باورهای درست درونش خوب فرم بگیرد. اما من هم مثل همه دوستانی که از خودشون مثال میزنند توی این مسیر به کلی تضاد برخوردم کم آوردم ناامید شدم نگران و ناراحت شدم اما دست نکشیدم و از این بابت به به خدای خودم مدیونم. حتی همین امروز صبح به خدا گفتم ممنونم که ولم نکردی ممنونم که هرجا گمراه شدم باز دستم را گرفتی و آوردی توی راه.
در آخر ممنونم ازتون بابت توضیحات تکمیلتون و اینکه برداشتتون از این حدیث حضرت علی رو با ما هم در میان گذاشتید.
هزاران برابر دعاهای خیری که برای همه ما کردی به خودتون باز گردد انشاالله
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم نفیسه جان ، بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم بخاطر این همه لطف و محبت و بزرگواری شما. بسیار بسیار تحسین تون میکنم که این مسیر رو ادامه میدین و از خداوند درخواست کمک و هدایت میکنید. باورتون میشه؟؟
آره، مطمئنم باورتون میشه ، من امشب میخواستم بخوابم و بعد از چند ساعت بیدار بشم، و البته شیفت هم بودم نگرانی اینو داشتم توی تایم خوابم عملیات بشه یا استندبای برامون دربیاد، از طرفی نگران بودم خواب بمونم. گفتم خدایا ببین من آلارم گوشیمو هم قطع میکنم فقط به خودت توکل میکنم. نمیخوام به اندازه آلارم گوشی هم به چیزی دیگه امید داشته باشم . خودت سر وقت بیدارم کن و خودت آرامش خوابم باش. و آرام خوابیدم و سر ساعت بیدار شدم. خدایی که حواسش به همه چیز هست. خدایی که حتی خواب و بیداری مون دست خودشه. و گفته اونی که شب جانتون رو ازتون میگیره و صبحگاه بهتون برمیگردونه خداست. خداست که بر خودش واجب کرده هر جنبنده ای و هر موجود زنده ای روی زمین باشه رزقش برعهده خداست. اونوقت من بنده نگران چی هستم؟
بقول خانم شهریاری ، کجا دنبال چی بگردم؟
بقول این شعر از شیخ بهایی که میگه: «هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو ؛ هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو» «در میکده و دیر که جانانه تویی تو ؛ مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو»«مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه» (به این قالب شعری میگن مخمس)
براتون از درگاه خداوند بینهایت نعمت و ثروت و شادی و سلامتی درخواست میکنم. الهی صد هزار مرتبه شکر.
خیلی متشکرم بابت محبتتون که با این همه مشغله و شیفت و کارهای جانبی وقت گذاشتید و برام پاسخ نوشتید و باورهای توحیدی ام را تقویت کردید.
من هم به پاس قدردانی از شما اتفاقی که برام طی دو سه روز گذشته افتاد را براتون می نویسم. میدونم که باورتون میشه چرا نشه؟
من ساکن امریکا هستم ، تو یخچال خانه هم قورمه سبزی داشتم هم قیمه اما شب همینطور که با همسر و بچه هام حرف میزدم گفتم نه دیگه از خورشت خسته شدم دلم کباب می خواهد و با خنده گفتم سفارشش را به خدا دادم که کباب بخورم . همه هم خندیدند چون میدونستن باید غذاهای یخچال تموم بشه و کباب بیرون هم که حلال هم باشد هم گرون است هم شرایط خاص می خواهد از لحاظ زمانی و برنامه روزانه ،دیگر خودتون میدونید چی میگم.
خلاصه آقا ما درخواست را دادیم.
فردا رفتم مدرسه بچه ها همینجوری که داشتم دست و پاشکسته با معلم تو حیاط حرف میزدم آقایی اومدن جلو و گفتن برای تشکر از کادر مدرسه امروز ناهار گرفتن و از من هم خواستن که بروم و بهشون ملحق بشم و چون دیدن من حجاب دارم گفتن که عرب هستن و غذا حلال است ،منم رفتم دفتر خودتون میدونید غذا چی بود ..بله کباب ،کباب با پلو و سالاد و شله زرد از یک رستوران ایرانی!!!
اما اما امان از بنده غافل فراموشکار دچار نسیان ، غذا را کشیدم نصف کباب را خورده بودم که یکهو یادم انداخت خودش که دیشب چی خواسته بودی به ظهر نرسیده اجابتش کردم چقدر احتمال دارد آقا حمید شما که اهل فن هستید شما بگید همه این ها را روی هم بچینی کنار هم بگذاری تو اون ساعت اون روز، مدرسه،! اصلا مغزم هنگ کرد یک ان و جاتون خالی تا خونه پیاده برگشتم و کل مسیر را گریه کردم از محبتش و حسرت خوردم که چرا راجع به همه چیز در برابر خدا اینطور نیستم ، چرا دستش را باز نمیگذارم چرا خودم باز با عقل ناقصم نقشه میکشم و پلن میریزم چرا یادم میرود برای همه چی صداش کنم چرا ناسپاس داشته هام هستم و این همه نعمتش را نمیبینم میگم نه اینو ندارم اونو ندارم همش تمرکزم رو نداری ها م و مشکلات مالی ام است .
ولی بازم خودش دستم و می گیرد روی سرم دست نوازش می کشد وکمکم می کند ادامه بده یادم می اندازه صداش کنم ،بیام سایت تو مسیر بمونم صلات انجام بدهم .
خدا یا مثل پیامبر حضرت رسول که عاشقشم و این دعا را کرده من هم می گویم : خودت را از خودت می خواهم.
برای همه،
برای حمید عزیزم
و همه مردمان و بندگانت خودت را می خواهم براشون، خودت را بهشون هدیه بده .
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم. الهی که حال دلتون عالی و مثبت و توحیدی باشه، الهی صد هزار مرتبه شکر. بینهایت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند تون و بسیار بسیار تحسینتون میکنم بخاطر اینکه اینقدر عالی رویی خودتون کار میکنید و نتایج رو کسب میکنید، و حتی کوچکترین نتایج رو میبیند و اونها رو از سمت خداوند میدونید، این خیلی باور ارزشمنده که هر نعمتی و هر رزقی رو از جانب خداوند بدونیم، و بدونیم ما نه به عقل خودمون که با پلن خداونده که داریم زندگی میکنیم و نعمتها رو دریافت میکنیم.
تقلای ذهنی ما فقط زندگی رو برامون سختتر میکنه و نعمتها رو ازمون دور میکنه.
پلن خداوند همیشه بینظیره. همیشه عالیه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه نعمت و فراوانی.
من قبلا عکس پروفایل تون رو دیده بودم و میگفتم اینجا چقدر شبیه آمریکاست. خدا رو شکر بخاطر اینکه در این سرزمین ساکن هستین، استاد توی فایلها همیشه میگن در مهاجرت کردن درهایی از نعمت و فراوانی به روی زندگی انسان باز میشه.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
براتون بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و آرامش رو از خداوند درخواست میکنم. از خداوند توحید و یکتاپرستی رو برای شما و خودم درخواست میکنم.
مثل همیشه چقدر زیبا نوشتید به خصوص دعای اول کامنتتون بسیار زیبا بود
خدایا از خودم به تو پناه میبرم خدایا از نفس خودم از این ذهن حراف خودم به تو پناه میبرم
خدایا من هیچ چیز نمیدونم و تو همه چیز دانی خدایا دستان من و پشت من خالیه و هیچ پناه و ملجعی ندارم در حالی که تو قدرتمندی و وهاب ،گنجهای آسمان و زمین و نهان وآشکار از آن توست و دانا به تمام اسراری،من محتاج هدایتم و هدایتها همه از آن توست خدایا رحم آور بر بندهای که کسی رو جز تو نداره
وامابعد..
در مورد ناخواسته های که هر چند وقت یک بار سر و کلهشون پیدا میشه کاملا درسته «از یادآوری دوره فوق العادهای عزت نفس سپاس» ما هر روز باید در حال بهبود خودمون باشیم ،چه موقع باید تغییر کنیم ؟موقعی که اوضاع خوبه ,موقعی که با زور و اجبار جهان وادار به تغییر نشدیم ,که اون موقع خیلی سخت میشه ، کنترل ذهنمون و احساسمون مسلماً از دستمون خارج میشه ،بازم حس میکنم اگه من جای شما بودم یکم این نگاه کمال گرایانه رو کنار میذاشتم چون فقط باعث میشه احساسمون بد بشه ،مسلماً ما نمیتونیم و به اون درجه نرسیدیم که بتونیم فرکانسهای کاملاً مثبت و خالص بفرستیم( حداقل من نمیتونم ) و هر از گاهی وقوع چنین حوادثی طبیعیه ،چون ما نمیتونیم 100 افکارمون رو کنترل کنیم , فکر میکنم این نگاه لااقل وقتی اتفاقی میافته ,کمک بیشتری به ما میکنه مثلاً کمک کنه که کنترل احساسمون راحتتر شه ،یه وقتی به مرحله سرزنش خودمون نرسیم و بعد وادی های پایین تر مثل احساس ناتوانی و … بعد کم کم به راه حلهای بهتر هدایت بشیم
وامابعد..
واااای در مورد شبهای بلک کنیون و کهکشان راه شیری،من یه طوری حسرت خوردم که چرا تابستون گذشته رو من اونجا نبودم انگار که کم کاری کردم،انگار همین جا بغل دستمه و من نرفتم، میدونید من معروفم به اینکه همیشه سرت تو آسموناست هر اتفاق عجیب و غریبی که اون بالا میافته،شی یا نور عجیبی که دیده بشه ، در فضای اجتماعی خبرساز بشه ،در 95 درصد مواقع توسط شخص بنده روئت شده و این برای من بارها اتفاق افتاده ،بلااثتنسا اگر وسط شب بیدار شم تو خواب و بیداری میرم تو حیاط چند دقیقه یه نگاه میندازم ببینم همه چی سر جاشه،بعدادامه خواب ،اون هم در شرایطی که کنار تخت ام یه پنجره بزرگ وپهن ، قدی هست که تا لحظه خواب در حال نگاه به این زیبایی ها هستم
چه تجربههای نابی دارم از تو بیابون خوابیدن از کمپ زدن تو کوه ،عاشق ستارههام ،تنها آرزویی که از کودکی با من اومده اینه که من دوست داشتم فضانورد شم انشالله بعد اینکه به موقعیت احد عظیمزاده و بهتر از اون دست پیدا کردم باید برم الگومو به سمت انوشه انصاری تغییر بدم و حتماً تجربه ایشونو داشته باشم
چقدر خوب تکاملو توضیح دادید که یه جریان چند میلیون ساله به همراه حرکات و جریانهای زیر پوسته زمین وجریان آب میتونه چنین درههای فوق العاده و عمیقی به وجود بیاره اصلا چند میلیون سال به عمر کره زمین چیزی نیس
تمام تلاشم رو میکنم با لذت تمام تکامل آم رو طی کنم چون به گذشته که نگاه میکنم تنها چیزهایی که یادم مونده و از یادآوری هم لذت میبرم مسافرتها ،خوشی ها ،همین آسمون نگاه کردنها بوده واز یادآوری لحظاتی که به خودم سخت گرفتم و در احساس بد بودم یه حس دین داشتن به خودم و پشیمانی بهم دست میده
و باز هم اما بعد..
یاد خدا یاد خدا بزرگترین نعمته، دیشب تو خواب و بیداری در اوج خستگی که خیلی سختم بود برم دفتر و خودکار م رو بردارم و چیزی که میخوام رو بنویسم با انگشتم روی کف دستم نوشتم خدایا تو چقدر منو دوست داری؟
نمیدونم چرا گیر دادم چند وقته به این سوال
خدایا انقدری که من تو رو دوست دارم تو هم منو دوست داری و امروز ناخودآگاه یاد صحبت یکی از اساتیدم افتادم که گفت میخوای بدونی که چقدر خدا به یاد توست ،ببین تو چقدر به یاد خدایی !
احساس میکنم هم تجارت وار به یاد خدا هستم ،
هم انتم الفقرا الی الله، دوست دارم خیلی دوست دارم این فقر بزرگترین فخر است «به نقل از پیامبر: الفقرا فخری »یه آرامش خیلی عجیبی داره, یه آگاهیهای فوق العادهای دریافت میکنی یه سلوکهایی که فقط خودت خبر داری و نه میدونی اون موقع خواب بودی نه بیدار بودی و هیچکی جز خودت حرفاتو باور نمیکنه
واقعا یاد خدا بزرگترین نعمته خدا را شکر که به یاد خدا هستیم که جایگاهش رو تو قلبمون پیدا کردیم و لذتش رو چشیدیم تمام تلاشمون رو میکنیم تا خودمون رو بهش نزدیکتر کنیم
قراربود یه پاسخ و تشکر مختصر باشه ،خودش شد یه کامنت
حس عالی از کمنت تان گرفتم چون منم عاشق ماه ستاره ها و آسمان هستم
منم چیز های در آسمان دیدم که بعضا دیگران متوجه نشده بعضا تعجب میکنم از این زیباییی آسمان
من که قدم زدن بیرون میروم دیگران پیش پا های خود را میبینند من آسمان را میبینم ( ایموجی خنده ) بعضا میگم با این کارم میفتم از بس من عاشق آسمانم عاشق این عظمت خدا و این سلیقه خدا هستم چقدر دلبر نازنین ما خوش سلیقه هست
شب ها به آسمان و ستاره ها نگاه میکنم ماه بهترین رفیق من هست
و چیزی که نظر من را جلب کرد در کامنت شما فضانورد شدن هست
یکی از آرزو های خیلی عالی من و آرزویی که ب شدت عاشقش هستم رفتن به کره ماه هست
واااااای من عاشق این هستم حتما روزی بخیر فضانورد میشویم مثل خانم انوشه انصاری نام ما هم در صدر فضانورد ها میاید.
چقدرررررر دل انگیز هست بروی کره ماه را بیبینی بیشتر عظمت خدا را بیبینی و از کره ماه به کره زمین نگاه کنی وااااااااای واااای با نوشتنش قلبم باز میشود خدایااااا کرور کرور شکرت برای خواسته های مان
قربونت برم آخه ،این همه از هم دوریم و اینطوری با هم همسلیقه هستیم ،چقدر لذت بردم از آرزوهای زیبایی که برام نوشتنی،سپاس پاکیزه عزیز
پاکیزه = پاک ،طاهر ، خالص چقدر زیبا
انشاالله همه آرزوهای خوبی که نوشتی روزی برامون دست یافتنی باشه ،تصور دیدن جو و زمین از اون بالا خیلی فوقالعاده است حقیقتا خوندنش هم قلبمن رو هم مثل تو دوست عزیزم باز کرد ، و کاملا واضح مجسم کردم ،بس که من ویدوو های ناسا رو میبینم کاملا برام قابل تصوره که بتونم زمین زیبامون رو از بالا تجسم کنم ،من همینطوری هم که ماه رو نگاه میکنم ،اکثر مواقع خودم رو میبینم که روش بپر بپر میکنم .پاکیزه جانم پیشنهاد میکنم ویدیو ،پرش مرد فضانورد از کره ماه به زمین رو ببینی(اگر تا العان ندیدی ) واای خیلی فوقالعاده است اولین بار که دیدم سر جام قفل شدم ،اخه مگه میشه یه نفر چنین آرزویی داشته باشه واقدام کنه و انجامش هم بده
دو روز گذشته رفتم روستامون و شب ( به این خاطر که منطقه ما زیاد خوک داره و به محصولات خیلی صدمه میزنن،با همسرم رفتیم تو باغ خوابیدیم )، ببین اصلا آسمان قبل اذان با بعدش قابل مقایسه نبود ،ستاره خوشه انگور ،دب اکبر و…همه رسیدن بالاسرمون
یه ستاره بعد اذان کم کم بالا اومد بقدری درخشان و بزرگ شبیه ماه ،من هنوز از دیدن اون حجم از زیبایی متحیر ام ،وحالبه که نه قانونه که بعد از نوشتن اون کامنت بلافاصله هدایت شدم به دیدن چنین زیبایی خیره کننده ای ،کهکشان راه شیری بخاطر نبود ماه و تاریکی محض واضح دیده میشد ،خیلی ایمانم قویتر شد به نوشتن ،به قانون بدون تغییر جهان به توجه آگاهانه وکنترل کانون توجه ام
مرسی دوست عزیز م جواب به کامنتت باعث شد کل اون زیبایی ها رو دوباره بیارم به کانون توجه ام و مرورشون کنم و دوباره لذت ببرم
اینکه شما کسی هستی که در مسیر خودسازی قدمهای فوق العاده برداشته و برمیدارد واضح و مسلم است.آمارش را دارم!
میخواستم تشکر ویژه کنم بابت زحمت شبانه روزی شما برای چرخیدن چرخ صنعت کشور عزیزمان و غیرت و تعصب مثالزدنی شما روی کارتان که بسیار ستودنی است.
کار تیمی، از خود گذشتگی میطلبد. اینکه خواستهای جمع را برخود ارجح کنی. این قدرت کشوری مثل ژاپن است . همان کشوری که روزی کارتون سوباسا میساخت و حالا همان کارتون را درخاک آلمان پیاده میکند!!
با حضور آدمهای توحیدی معرکه ای مثل شما در بدنه ی کارهای تیمی صنعت ، امید به آینده بیشتر و بیشتر است.
متن کامنتتان معرکه و پر از شور عشق خدایی بود…پر از گرمای انسان بودن.
بابت زحمتی که برای نوشتن این کامنت زیبا کشیدید، از شما سپاسگزارم
بسیار کامنت پرمحتوا وارزشمندی رو نوشتید وچقدر درست به نکات اصلی
توحید وقوانین الهی اشاره کردید
واینکه من ابتدا شاکر وسپاسگزار خدای عزوجل ویکتا هستم بخاطر وجود بندگان موحدش وسپاسگزارم از شما وهمکاران تون که در شرایط سخت آب وهوایی امکانات نا مطذوب شبانه روزی زحمت میکشید وبه پیشرفت کشور وجهان خدمت میکنید .
من ودوستان هم انرژی ،قدردان تلاشهای بی وقفه شما وهمکاران تون هستیم
کامنتت پاکیزهترین پاکترین در نوع خودش است شما موحدترین و انصافاً بهترین دوست خوب و ارزشمندهستید
اینکه در اول کامنتت از آیههای قرآن استفاده کردی و دل ما را همواره به نور قرآن جلا دادی ممنونم
همیشه پسر چقدر کامنتت بینظیر و قابل تحسین است انقدر محو خوندن کامنتت شدم که دوست داشتم همینطور ادامه دار باشه
و یه سپاسگزاری دیگه از شما بابت راهنمایی که به اقا رسول دوست هم فرکانسی من کردی در مورد قرآن که از کجا شروع کنه تا لذت و زیبایی قران که شما درک کردهاید من هم تجربه کنم امروز خیلی حالم خوبه از وقتی که قرآن رو شروع کردم به گوش کردن
فقط میدونم که این هم تکامل داره و به اون حدی میرسم که مثل شماکلمات قرآن در کامنتمون استفاده میکنیم و لذتشو میبریم و ادامه میدهم
سپاسگزار خداوندی هستم که دوستان توحیدی در این سایت الهی مثل حمید عزیز که فانوس چراغی هستند در تاریکی
از شما بینهایت ممنونم بهترینها رو برات آرزو میکنم امیدوارم همیشه در هر حالی خوب خوش سلامت و سعادتمند در دنیا آخرت باشید انشاالله
سلام و درود فراوان به شما خواهر عزیز و بزرگوارم ، پاکیزه جان. از شما بینهایت ممنون و سپاسگزارم. الهی که در پناه رب العالمین همیشه در شادی و سلامتی و موفقیت و ثروت و فراوانی باشید.
کامنت زیبای شما بسیار لذتبخش بود و خدا رو شاکرم که در کنار خانواده ای این چنین عزیز و دوست داشتنی حضور دارم.
خدا رو شکر میکنم که کامنت من براتون حس خوب و مثبت داشته و با شوخی های من خنده بر لبانتون جاری شده. الهی صد هزار مرتبه شکر. الهی که همیشه شادکام باشید.
پاکیزه جان، چه چیزی لذتبخش تر از بازگشت به سوی خداوند ؟! حتماً خود شما هم تجربه کردید، که انسان یه وقتایی اونقدر غرق در احساس آرامش و شوق پروردگار هست که دوست داره پرواز کنه، و جسمش رو ترک کنه و به سوی خداوند برگرده.
یک حدیث قدسی رو خوندم که میگفت «اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند، می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، از شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.»
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر توحیدی و دستان نوازشگر و حمایتگر رب العالمین که هر روز و هر لحظه از ما حمایت میکنه.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی پاکیزه جان، در آرامش و امنیت.
سلام به استاد عزیز و بانوشایسته ی مهربان که سبک زندگیتان به حکم “فَٱعۡتَبِرُوا۟ یَـٰۤأُو۟لِی ٱلۡأَبۡصَـٰرِ” خداوند ، مایه عبرتی است برای من ؛ منتها عبرتی از جنسِ زندگیِ بهشتی
سلام به همه دوستان توحیدی و نازنینم در این مِیکده عباس منش که نوشیدن شهدِ گوارا و پاکِ نظراتشان ، همچون شرابی است که غم ها و غصه ها را از وجود من دور میکند ، دوستانی که از جنس “حَسُنَ أُو۟لَـٰۤآئکَ رَفِیقࣰا” می باشند
استاد عباس منش من از شما سپاسگزارم بابت این تغییری که در زندگی من ایجاد کردید
کوچکترین جزئیات زندگی شما برای من درس های بزرگی داشت
مثل همین زنجیری که به دور گردن خود میاندازید و با یک تی شرت اندامی و شلوارکی کوتاه ، براحتی هر چه تمامتر به همه جا میروید…
مثل آن تیپ لباسی شما در ضبط فایل “توحید عملی 5” که با یک تی شرتی که روی آن یک شِکلک عروسکی عجیب و غریبی بود ، در مورد حساب کردن بروی خدا حرف زدید که من خودم به شخصه بارها آن فایل را دیده ام و لذت برده ام و درس ها گرفته ام
و…
این رنجیرِ دور گردن شما و آن تی شرت مخصوص شما در آن فایل “توحید عملی5 ” با من صحبت میکنه…
مخصوصا این زنجیر دور گردن شما که با همه بی زبانی اش صحبت های عجیبی با من دارد…
من از شما با این تیپ لباسی درس هایی گرفته ام که از اشخاصی که به ظاهر تیپ مذهبی و اسلامی و… دارند ، نگرفته ام
اینکه شخصی با شلوارک و رنجیر دور گردن بیاد از خدا حرف بزنه برای من عجیب بود ولی الان دیگه نیست…
داستانِ گذشته شما از شهر مذهبی نشین قم تا رسیدن شما به فلوریدای آمریکا در همین زنجیر دور گردن شما و آن تی شرت فایل توحید عملی5 ، نهفته است…
اینکه چی بودین و چی شدین ، اینکه کجا بودین و به کجا رسیدین…
از خاطراتتان که در فایل ها گفتین که در روزگاری که در شهرِ بسیار بسیار بسیار مذهبی قم ، گِیم نت داشتین و هر از چندگاهی با تذکری از بخش اماکن و ارشاد آن شهر مبنی بر پوشش نامناسب کاراکترهای آن بازی مواجه میشدید تا این سبک زندگی فعلیتان که خیلی راحت به هر جا که بخواهید میروید و فیلم میگیرید و هیچ اداره امکان و ارشادی هم نیست که جلوی شما را بگیرد…
(در آن روزگار به کارکترهای ساختگی بازی های کامپیوتری به شما گیر میدادند ولی الان کجا هستند که ببینند در جایی زندگی میکنید که کاراکتر نیستند ، بلکه انسان های واقعی هستند و هر جور پوششی برای خود دارند…)
این سیر تحول شما از آن زمان و پوشش شما در زمان گذشته و در زمان اکنون ، این امر را به من گوشزد میکند که
“هر چه از مذاهب و تقلید کردن فاصله بگیرم و بروی اصل تمرکز کنم ، برکت در زندگی من بیشتر میشود”
شاید خنده تان بگیرد استاد ولی این را میگم اینجا که وقتی عکسِ فعلیِ بنرِ محصولِ عشق و مودت در روابط را دیدم تیپ شما مرا یاد معلم دین و زندگی دوران مدرسه ام انداخت ولی هر چه بر ثروت شما افزوده شد از آن تیپ مذهبی فاصله گرفتید و انگشتر دور دست تبدیل به زنجیر دورگردن شد ، این نکته برای من حامل این پیام بود که
(از مذاهب فاصله بگیر تا بر ثروت و برکت در زندگی ات افزوده شود…)
(الان بحث من این نیست که انگشتر خوبه یا زنجیر دور گردن و…، اینها متشابهاتی بیش نیستند ، هدف من از این نکات این است که اصلی را بنام هدایت بگویم که با یک زنجیر دور گردن و شلوارک و تی شرت اندامی هم هدایت میکند…)
خیلی تحقیق کردم و اصلا اهل تقلید نیستم و از وقتی که فهمیدم تقلید از ریشه “قلد” میباشد و آن حلقه ای هم که دور گردن سگ میاندازند به اسم قلّاده تا او را مدیریتش کنند ، هم از ریشه یِ همین “قلد” است ، خیلی محتاط شدم تا “وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌ” شوم و همواره به خدا این جمله ابراهیم نبی را میگویم که
ببین خدایا من هیچی نمیدانم و تو همه چیز را میدانی و سخت به تو محتاجم و اگر هدایتم نکنی ، یقینا من جزو گروه گمراهان خواهم شد…
[سوره اﻷنعام ٧٧]
بعد از تکرار این جمله احساس خوبی بهم دست میدهد و از خدا میخواهم در مسیر جدیدی که برای خودم انتخاب کردم که همان مسیر یکتا پرستی است ، ثابت قدم باشم
ممنونم استاد نازنین که با مواد خامی که در اختیارم گذاشتین و با تفکر و تحقیقی که داشتم و از همه مهمتر با هدایت الله مهربانم ، توانستم یکتاپرست شوم و فارغ شوم از مذاهب ساختگی ای که هر فرقه ای دلش به مذهبِ خودش ، خوش است ؛ به تعبیر قرآن
من تلاش میکنم شیعه باشم منتها شیعه حضرت محمد که او هم شیعه ابراهیم بود و حضرت ابراهیم هم شیعه حضرت نوح نبی که راه حضرت نوح هم دعوت به خدا و یکتاپرستی بود…
در این پاراگراف بالا اسم شیعه را آوردم که شاید برای شما جالب باشد و زمینه ای برای تحقیق و تفکر باشد در معنای ریشه “شیع” و هم چنین تفکر در این آیه زیر
(وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِۦ لَإِبۡرَ ٰهِیمَ)
و از شیعیان نوحِ نبی ، حضرت ابراهیم بود)
[سوره الصافات 83]
و بعد از پی بردن به معنای راستین شیعه به معنای پیروی کردن و تبعیت کردن ، تفکر در این آیه زیر خیلی چراغ ها در ذهن روشن میکند
ای محمد ، پیرو آیین ابراهیم باش که او یکتاپرست بود و از مشرکان نبود…
[سوره النحل ١٢٣]
آن روزها که تازه با سایت آشنا شده بودم خیلی مقاومت داشتم و باورهای مخربی که از مذهب و قرآن و بزرگان دینی داشتم ، مرا اذیت میکرد ولی جاروبرقی به دست گرفتم و هر چه بود را دور ریختم و از نو ساختم و دارم میسازم و مثل سیمانی که برای محکم شدن نیاز به آب دارد در حال آب دادن به آنها هستم
وخوشحالم که چیزی که الان دارم حاصل تحقیق است و حاصل پیروی کورکورانه از دین آبا و اجدادم نیست…
بحث مفصل است و هر کس مایل بود در مورد دورشدن از مذاهب و تاثیر آن در برکت و ثروت در زندگی تحقیق و تفکر کند از این مواد خام به عنوان یک نشانه خدا ، استفاده کند و آن مواد خام برای تفکر این است که
تفکر کنید در تفاوت شهر مذهبی قم در کشور ایران با کشورهایی مثل عربستان و قطر و دبی و کویت و عمان که به برکت اسلام و تعالیم حضرت پیامبر به کجا رسیده اند
تفکر کنید در قوانین کشورِ دبی و آزادی ای از جنس “کُلࣰّا نُّمِدُّ هَـٰۤؤُلَاۤءِ وَهَـٰۤؤُلَاۤءِ” که در آنجا وجود دارد و شبیه ترین حالت ممکن را به قوانین خداوند برای اداره جهان هستی را دارد و مقایسه کنید با قوانین سخت گیرانه ای که در مورد آزادی و “لَاۤ إِکۡرَاهَ فِی ٱلدِّین” بودن خداوند در ایران وجود دارد…
تفکر کنید در باورهای بروز و انعطاف پذیر پادشاه جوان عربستان ، یعنی شاهزاده بن سلمان که بعد از فوت پدرش ، پادشاه عربستان شد و نسبت به سبک قبلی پدرش انعطاف پذیرتر بود و…(مثلا پدرش متعصب بود و به خانم ها اجازه رانندگی نمیداد ولی بن سلمان متعصب نیست وانعطاف دارد و بعد از فوت پدرش چنین قانونی را برداشت و اجازه رانندگی به خانم ها را داد)
البته مراقب حد و مرز های این تفکر باشین که این تفکر انسان را به حقائق و قوانین عالم برساند و هرگز این اندیشه خطرناک را در ما ایجاد نکند که احساس قربانی بودن در ما ایجاد کند بخاطر متولد شدن در ایران…
و گرنه زمین خدا وسیع است و گول این مرزهای دنیوی را نباید خورد و با قانون توجه میتوانیم به هر قسمت از زمین وسیع خدا که بخواهیم ، هدایت شویم تا مستحق شنیدن جواب تحقیرآمیزی اینچنینی از سمت فرشتگان خدا نشویم که در لحظه مرگ میگویند
من کسی بودم که بخاطر باورهای اشتباهی که از قرآن و مذهب داشتم ، به خانم ها نگاه نمیکردم که یوقت نگاه به نامحرم نباشه که نکنه الان فرشتگان آتیش جهنم را شعله ور کنند برای من ولی کم کم بهتر شدم و وقتی که دیدم استاد عباس منش در یکی از همین فایل ها به یک خانم دست داد ، برای چند لحظه مات و مبهوت ماندم…
حسی درونم میگفت ول کن این شخص را ، مگر ندیدی با زن مردم دست داد ولی حسی دیگر درونم میگفت برو تحقیق کن ، تحقیق کردن که ضرر نداره ، مگر خود همین استاد عباس منش نگفته که حرفای منو قبول نکنید و برید خودتون تحقیق کنید ، پس برای یک بار هم که شده برو تحقیق کن
خلاصه دنبال حقیقت گشتم و بدنبال اصل را از فرع در این امر بودم که هدایت شدم به مسیری زیبا و خداگونه…
و این تغییر در من اینقدر زیاد بود که وقتی خانمم پیشنهاد داد تا در مراسم عروسی خودمان با همدیگر رقصِ تانگو داشته باشیم من از جنبه رقصیدن در باب اینکه در بین خانم ها هستم مشکل نداشتم و فقط ترمز من بحث خجالت کشیدن از رقص در بین آن جمع بود که مربوط به عزت نفس میشد که آن را هم به لطف الله اصلاح کردم و ذهنم را متقاعد کردم تا همراهم شود و من و همسرم در شب عروسی مان در بین آن همه جمعیت خانم یک رقصِ دونفره تانگوی زیبا داشتیم که موجب تحسین اطرافیان شد…
و قشنگی داستان اینجا بود که همسرم جهت آموزشِ رقص تانگو ، فیلم از یوتیوب میگرفت که در آن فیلم ها هم خانم ها آموزش میدادند و من با احساس خوب و فارغ از آن باورهای گذشته ام دیدم و خدا رو شاکرم بخاطر اینکه همسری اینگونه همراه ، روزی ام کرد
(الان تصور اینکه همسرم مذهبی باشد و هر لحظه بخواد خشکه مقدس بازی در بیاورد و مرا کنترل کند دیوانه ام میکند ولی خدا رو شکر که اینگونه نیست که نیست)
خلاصه نفهمیدم چی شد ، یهو به خودم آمدم دیدم اینجا هستم و…
همه این نوشته ها به برکت این زنجیر چند گرمی دور گردن استاد بود
باشد که اهل تحقیق و تفکر باشیم و پناه ببریم به خدا از اینکه اهل تقلید بی چون و چرا باشیم
باید مثل حضرت ابراهیم حقیقت طلب باشیم که اهل چون و چرا بود ، مثلا خورشید پرست شد و بعد از غروب خورشید با خودش گفت چرا چیزی را بپرستم که غروب میکند؟ و….
به امید فتح قله های بیشتر در عرصه خودشناسی و کسب نتایج بهشتی تر
چقد قشنگمقایسه کردی زندگی استاد عباس منش قبلی با الان را
چقدر قشنگ در مورد آزادی در مورد کشور دبی در مورد عمان و عربستان و قم و کویت و غیره مقایسه کردی و صحبت کردی
دمت گرم پسر.خودم تا به حال اینحور به قضیه نگاه نکرده بودم واقعا.واقعا تحسینت میکنم انقد قشنگ تحقیق و جستجو میکنی
اتفاقا امروز یه فایل از استاد عرشیانفر دیدم که در مورد استادمیگه و تحسین میکنه
میگفت من افتخار میکنم به استاد عباس منش مثل جونهای دهه 60 و 61 که رفتن جنگ که کشور رو نجات بدهند استاد الان اومده ایران رو از فقر نجات بده بگه جونهای ایرانی دنبال باورهای درست ثروت بگردید .بجای حسرت خوردن دنبال این باشید چطور اوباما در کشور افریقایی تونست ثروت ومند وموفق بشه
چطور استاد تونست شماهم دنبال همین باشید .تحقیق کنید .تفحس کنید.دنبال چرا ثروت نشدیم باشیم و باورهاشو پیدا کنید وکار کنید
انقد حس و حالم امروز با صحبتهای که در مورد استاد گفت در مورد ثروت گفت خوب شد
من به شخصه تحسین میکنم ایشون رو به جای اینکه مثل خیلی ها شاگرد استاد بودن اما یک بار اسم استاد رو نمیارن راحت و قشنگ میاد در مورد استاد صحبت میکنه و ازشون تعریف میکنه اگ هرکسی دیگه بود این کار رو شاید نمیکرد اما قلب بزرگ استاد عرشیانفر این کار و انجام داد
به قول شما بیاید مثل ابراهیم تفحس کنیم در مورد هر چیزی
مفهوم شیعه رو بفهمیم باورهای مذهبی رو کنار بزاریم
منم انقد بحث محرم و نامحرم گفتن و تو خونواده های ما باید روسری بپوشی و تو عروسیها پوشیده باشی هرچند دارم کم کم قدم به قدم تو عروسبها روسری رو کنار میزارم ینی اگ روسری از سرم میفته حین رقص اصلا بهش دست نمیزنم درستش کنم و قدم به قدم دارم خجالت رو کنار میزارم و حرف مردم اما در مورد رقص گرفتن خدا رو شکر عروسی ما کوردها یه چیزش خوبه مختلطه دختر و پسر و همه میرقصند من خودم به شخصه همیشه اولین نفرماما خیلیهاشونم نمیرقصن خجالت میکشن نه بخاطر محرم و نامحرم بودن
اینکه تونستی همسر دلخواهته داشته باشی اینکه تونستی رقص تانگو برقصی تو جمع خیلی عالیه تحسینت میکنم که بر خجالتت و ترست غلبه کردی
خداراشکر یه خانوم هم مدار مثل خودت داری
زندگیتون غرق عشق و نور خدا باشه
سپاسگزارم که نوشتی کلی منطق خوب برای ثروت و روابط پیدا کردم
با باورهای قشنگی که همیشه تو کامنتهات میبینم و بهشون توجه میکنم
به آگاهییایی که در مورد پیامبران قرانی و خدا میگی
همیشه از کامتتهات استفاده میکنم.
بخاطر وجودت سپاسگزارم
سپاسگزار خدا هستم که محبتشو از طریق شما به من نشون میده
بخاطر لطفت به من سپاسگزارم عزیز دلم
خیلی دوست دارم
زندگیت سراسر عشق خدا و رسبدن به خواسته های قلبیت به راحتی باشه
الان که اینو گفتی گفتم اگه دوست داری یه کامتتی در مورد نتایجم تو این سه ماهه تو قسمت 208 نوشتم خیلی از باورهای بچه ها و تو و استاد استفاده کردم که خدا برام همه چیز شد میتونی بخونیش که باورهامون قوی تر بشه و نتایجمون بیشتر
البته به زبان ساده نوشتم اتگار به گفتگو با دوستان میخونی
خودم چون خیلی باورهای توحیدی توشه رو دوست دارم گفتم چون شمام عاشق خدایی بهتون پیشنهاد بدم بخونیش
سلام به آقا رضای عزیز و در حالِ رشد و پیشرفت، و اهل پرسشگری و تحقیق.
خیلی دلم میخواست الان کامنت بنویسم، یهو یاد کامنت شما افتادم که دیشب خوندم و دیدم اینجا حرف برای زدن دارم و مشتاقانه اومدم تا براتون پاسخ بنویسم.
همیت اولِ کار از خدا هدایت و کمک میخوام تا راهنمایی ام کنه چی بنویسم که توحیدی باشه، میخوام خوب بنویسم.
الهی به امید تو.
فکر میکنم بافت های مذهبی، خانواده های به اصطلاحِ رایج مذهبی، تربیتِ یکسانی دارن چون الگوهاشون مشترکه، ممکنه تو بعضی چیزا کمی شدید یا ضعیفتر عمل کنن، ولی پایه شون یکسانه.
کامنت شما احساسِ اشتراکِ زیادی رو در من بیدار کرد در رابطه با نگاهِ گذشته ام.
از زنجیرِ استاد گفتین.
قبلا برای من اقایی که زنجیر مینداخت موجه نبود، نمیدونم ریشه اش چی بوده اما حتما از یه باور مذهبی اومده.
اینکه یه اقای مذهبی که زنجیر نمیاندازه…
گذشت و گذشت تا گردنِ استاد زنجیر دیدم…
البته که باورهای متعصب مذهبیِ سلیقه ای، از مدتها قبل در من شروع به شکستن و فرو ریختن بود، به دلیلِ پوچی شون نه صرفا تقلید و الگوبرداری، و وقتی زنجیر گردن استاد دیدم، یهو متوجه شدم من سمانه قبلی نیستم، خیلی راحت دیدم و پذیرفتم، اینکه بده یا خوبه رنگ باخت، این انتخاب و سلیقه ی استاده، به من ربطی نداره.
همونطور که خودم قبلا مقاومت به شدت بالایی به لاک زدن داشتم و بعد دیدم منم لاک میزنم…
به همین سادگی…
دوری از تعصباتِ سلیقه ای و خودخواهانه کمک میکنه آدم نفس تازه کنه تو زندگی.
در مورد رقص دو نفره تانگو در عروسیتون…
من کاملا درک میکنم شما چقدر جسور و شجاع و با اعتماد به نفس شدین که این تجربه رو انجام دادین و لذت بردین.
من قبلا خودم تعصبات مذهبی داشتم، تازه بهش افتخار هم میکردم و یادمه چطوری زندگیم بسته و بسته تر میشد…
از وقتی با استاد آشنا شدم متوجه شدم گره های کورِ ذهنم رو کم کم باز کنم یه کم بهتر بفهمم خدا کیه؟ خدا چیه؟ چی اصله؟ چی فرعه؟
چرا میگن فلان کار رو انجام بده؟
چرا انجام نده؟
پشتش چه دلیلی وجود داره؟
آیا اصلی وجود داره یا فقط پایِ یه سلیقه و نظر و باورِ شخصی وسطه؟
اِ
من بیام زندگیمو بر اساسِ یه باور شخصیِ یه بنده خدا بچینم؟
که بهم حس خوب هم نمیده؟
نه دیگه.
اینجاست که تاکیید استاد مبنی بر اینکه کورکورانه تقلید نکنین مشخص میشه.
اینکه میگن خودتون تحقیق کنین، درک کنین، بفهمین، بعد انجام بدین…
خدا همه جا هست، خدا تو کلامِ استاد نازنینِ ما تو فلوریدای آمریکا هست.
خدا تو غرفه ی آزاده جانِ کاکاوندیِ نازنینم برای فروشِ محصولاتِ زیبایِ رزین اش هست.
خدا تو حرم امام رضا (ع) هست.
خدا تو پیاده رویی که یه خانم سوسیس اش رو میبره و باز میکنه بده یه گربه بخوره هست.
خدا وقتی یه خواننده یه آهنگِ دلی و قلبی میخونه هست.
خدا تو آیه های قرآن هست.
خدا تو مکه هست.
خدا تو مغازه ی آقا سیدِ رضوی، وقتی اولِ صبح گوشت هدیه میده به بندگان خدا هست.
خدا تو مغازه ای که شاگردش با مهربونی خریدهای یه مادرِ سالخورده رو میاره هست.
خدا همه جا هست…
خدا فقط تو مسجد نیست.
خدا تو مسجد هم هست.
خدا هر جایی که آدم ها به یاد خدا باشن هست….
اصلا محدودیتی نیست که خدا کجا میتونه باشه.
خدا همه جا هست.
خدا تو باغچه ای که یه گربه کمین کرده تا یه گنجشک رو بگیره هست.
خدا وقتی باد میخوره به درختان و شاخه و برگهاشونو تکون میخوره هست.
آیا جایی هست که ما بگیم و ادعا کنیم خدا اونجا نیست؟
من با قلبم دارم تمرین میکنم فقط روی خدا حساب کنم، نه روی خودم، نه دیگران
امروز یهو کاشف به عمل اومد برام دختر خوب آیا میدونی همین تمرینت هم روند تکاملی داره.
یادت باشه شتاب نکنی.
یادته قبلا اصلا یه همچین چیزی رو متوجه هم نبودی چه برسه به تمرین؟
آخه دیشب نجوا آزارم داد، به اندازه توان و درکم تلاش کردم کنترلش کنم.
صبح سوال پیش اومد اصلا چرا اومد این نجوا و چالش؟
فهمیدم اومده تا بگه روی چی باید کار کنی سمانه خانم.
متوجه شدم صلحِ درونم باید کار کنم تا برگردم روی ریل.
در مورد کنترل ذهن هم متوجه شدم آروم باش دختر.
نمیشه توقع کنی دکمه کنترل ذهنت رو بزنی و یهو آرامِ 100 درصدی شه که…
روند تکاملی داره.
یادته قبلا اصلا نمیدونستی چیزی به اسم کنترل ذهن وجود داره.
از وقتی فهمیدی داری بهتر میشی.
آفرین بهت.
یهو یه جرقه روشن شد که مای گاد شیطان داره از طریقِ شتاب و عجله بهم حمله میکنه تا حسم رو بد کنه.
کور خونده.
خدا هست.
خدا منبعِ نور و قدرته.
خودش حواسش بهم هست.
یاداوریم میکنه اوضاع از چه قراره.
خدا رو شکر که تا زنده ام و فرصتِ حیات دارم تونستم کمی وارد مسیر بشم و کم کم بفهمم چی به چیه تو این جهان، کی به کیه.
ادعایی ندارم الان، اینکه تو مسیرم و کم کم داره دوزاریم میوفته خیلی خوشحالم.
سپاس گزارم از خدا و دست های شایسته اش، استاد جان و مریم جان، و تک تک دوستانی که در این مسیر آگاهی ها رو به من یادآوری میکنن.
خدایا شکرت برای بهبودِ تفکر هر کدوم مون که باعثِ بهبودِ کیفیتِ زندگی هامون و ارامشمون میشه، الهی شکرت.
داشتم میرفتم بخوابم، گفتم بذار یه چند تا کامنت بخونم که رسیدم به کامنت تو. صبح کامنت آقا رضا رو خونده بودم و تغییرشون رو تحسین کرده بودم.
اما الان که کامنت تو رو خوندم متوجه یه موضوعی شدم. اینجا داره تبدیل میشه به کلاس توحید محض.
نفس به نفسمون داره دم از خدا میزنه و شیر مادر و نان پدر حلال این استاد که چنین بزمی رو راه انداخته!
چه زیبا از خدا گفتی و من رو یاد این شعر سهراب انداخت:
خدایی که در این نزدیکی است
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه
من مسلمانم:
قبله ام یک گل سرخ
جا نمازم چشمه، مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی می خوانم:
که اذانش را باد، گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی “تکبیره الاحرام” علف می خوانم
پی “قد قامت” موج
کعبه ام بر لب آب
کعبه ام زیر اقاقی هاست
کعبه ام مثل نسیم، می رود باغ به باغ، می رود شهر به شهر
“حجر الاسود” من روشنی باغچه است.
کامنتهای سعیده جان و حمید عزیز سراسر پر شده از آیات قرآن.
همهی بچهها کامنتهاشون رو با آیه قران شروع میکنند.
ابراهیم با لحن و مرام خودش از خدا میگه.
سمانه جان
بهراستی که خدا چه کیفی میکنه وقتی این سایت رو می بینه.
فقط خواستم نگاه قشنگت رو تحسین کنم و بهت بگم که چه زیبا از خدا حرف میزنی. همین مسیر (فقط روی خدا حساب کن) رو با تمام وجود ادامه بده که اولین نتیجه اون، به صلح رسیدن با خودت و آرامشیه که از وجودت ساطع میشه.
عزیزم چقدر قشنگ بود کامنتت. چقدر اگاهی بخش بود الان گلوم پر از بغضه و رو لبم لبخند…
چندتا بخش از کامنت هات منو منقلب کرد. یکی اینکه گفتی من فکر کردم از خودم پرسیدم ایا کاری که دارم انجام میدم پشتش یه اصله یا نظر و اعتقاد شخصی یه نفر هست و بعد گفتم خدا منو آزاد افریده..استاد گفتن فکر کنیم، تحقیق کنیم و چقدر این لذت بخشه اینکه خود استاد که سردمدار این سایتن میگن بابا حرفای منو هم بدون تقلید نپذیرین و فکر کنید تحقیق کنید خودتون به راسخون فی العلم تبدیل بشید اینه که باعث شده من دوباره بخوام بیش تر حرفای ایشون رو گوش بدم وقتی یه نفر باهمه موفقیت هاش میخواد ماهم فکر کنیم قابل اعتماد تره تا افراد دیگه که میرن بالا منبر و حرف میزنن. حرفایی که فقط احساس گناه و قربانی بودن رو در من بیدار کرد و حالمو بهم زد..
داشتم براتون میگفتم..یکی دیگه از چیزایی ک خیلی دوست داشتم این بود …
من با قلبم دارم تمرین میکنم فقط روی خدا حساب کنم، نه روی خودم، نه دیگران
امروز یهو کاشف به عمل اومد برام دختر خوب آیا میدونی همین تمرینت هم روند تکاملی داره.
یادت باشه شتاب نکنی.
یادته قبلا اصلا یه همچین چیزی رو متوجه هم نبودی چه برسه به تمرین؟
چقدر قشنگ گفتی و حربه شیطانو فهمیدی که از عجله داره استفاده میکنه و کمال گرایی ک درون منم هست و به قول شما باید اروم باشم منم ادعایی ندارم ولی از پارسالم چند قدم جلوترم..همین خودش پیشرفته
براتون سلامتی و حال خوب و ثروت رو میخوام و از همه مهم تر یکتاپرست بودن رو.
خداروشکر میکنم که دارم استفاده میکنم از نعمتها و برکت های این سایت معنوی
و سپاسگزار خداوندم بخاطر وجود این انسان ارزشمند و فرشته های الهی که واقعا چراغ راه شدن برای ما
دوست عزیزم من الان تو وسط این شهر بظاهر مذهبی هستم
ظاهری مذهبی چراااا
این روزها و این ایام دارم میبینم شرک هایی که در دل این بندگان خدا هست
باورهای بسیار بسیار زیاد غلط که انسان رو تا نهایت دوری از خدا میبره
نمیخام از تجربه خودم و اطرافیانم بگم ولی اینو میگم که بخودم یادآوری بشه اگه مثلا دوستان دیگه از نقطه صفر یا یک یا ده شروع کردن به تغییر من از نقطه منفی 20 شروع کردم و تازه بعد از یک سال و نیم دارم میرسم به نقطه صفر
انقدر باورهای غلط در من ریشه دوانده که بیشتر اوقات گیج میشم در اون لحظه باید چکار کنم چطوری از قانون استفاده کنم
خدارو شکر ورودی های منفی ام کمتر شده، تو این ایام مجلسی نرفتم بجز یکبار که برای خانم برادرم بود و با خودم گفتم اگه نرم زشت میشه، عزت نفس…،
یعنی هیچ جای کشور به اندازه قم مجلس و پرچم و مراسم و هیآت و نذری نیست ، خداروشکر دقیقا قبل از این ایام هدایت شدم به سوال و کامنت یکی از اعضای قدیمی سایت به نام محمد حسین که عالی نوشتند هر کجا هستن خداوند عمر با عزت و برکت و نفوذ کلام بدهد به ایشان، هدایت شدم و کامنتهای سراسر آگاهی و نور ایشون رو خوندم حالا که دارم فکر میکنم میبینم ببببببله چقدر خداوند منو دوست داره چقدر هوامو داره که دقیقا قبل از شروع ایام عزاداری خوندم و فهمیدم که آقا خوردن این نذری هایی که توش اسم خداوند نیست و همش اسم یک بنده ی خدا رو میآرن حررررااااامه
چقدر برام سخت بود ولی انجامش دادم هیچی نخوردم حتی روز عاشورا که دیگه هیچ کس غذا درست نمیکنه خونه مادرم بودم و برای خودم نیمرو درست کردم، حتی توی خیابونا که قدم به قدم شربت میدادن، با اصرار همسرم رفتیم بیرون، من سعی کردم توجه ام به خدای خودم باشه
حالا تصورش رو بکن که با همسر مذهبی همراه باشی، عه عه عه داشتم از خودم ناامید میشدم که چرااااا من خیلی موفقیت چندانی بدست نیاوردم.باز این ذهن چموش داشت سواری میگرفت و مقایسه میکرد که ببین دیگر دوستان رو، این همه مدت میخونی و فایل میبینی هیچ تغییری نکردی
خدارو شکر الان یک لامپی در ذهنم روشن شد که بابا تو کجا بودی، از کجا شروع کردی، به قول سعیده عزیزم شهریاری جان، نقطه شروعمون که یکی نیست
خدایا هزززااااران بار شکرت میگم که متوجه جایگاهم شدم
من دارم خودمو از وسط گرداب میکشم بیرون، چه توقع زیادی از خودم داشتم که اذیتم میکرد.دوست عزیزم بسیار سپاسگزار شما هستم که یک چراغ برای راه من روشن کردی
از تغییراتم بگم یادآوری بشه برای خودم
چادر که دو ساله سر نمیکنم
انقدر از حساسیتم نسبت به نامحرم کم شده که اگر قسمتی از مو یا دست یا مچ پا بیرون باشه اذیت نمیشم
به آقایون با حس خوب نگاه میکنم
چقدر از شب بیرون رفتن میترسیدم ولی خدارو شکر میتونم هر وقت که بخام برم بیرون
از مصرف آب و برق نگرانی داشتم بهتر شدم
بعد از ازدواجم نام خانوادگی همسرم رو انتخاب کردم و همه جا خودم رو موسوی معرفی میکردم ولی الان دیگه همه جا با افتخار میگم کیومرث هستم.این نام پرو فایل هم برای قبل از موضوع بود حتی اسم کوچکم هم همسرم گذاشت اسم واقعی خودم مریم هست
کم کم دارم از زیر پرچم همسرم میام بیرون خخخخ
وااای خدای من چه حسی دارم الان
خدایا شکرت
الان تو ذهنم داره تضادهایی که با همسرم دارم میچرخه
واقعا مدیریت کردن این حجم از تضاد برام سخت میشه و کار به بگومگو میکشه
ولی یاد حرفای استاد جونم می افتم که من باید روی خودم کار کنم همسرم یا عوض میشه یا عوض میشه
یا افکارش عوض میشه یا جهان براحتی ما رو از هم جدا میکنه
من باید نهایت سعی و تلاشم رو داشته باشم به یاری الله مهربان، امیدوار باشم حتما حتما اوضاع بهتر میشه مگر میشه تو این سایت باشی و فایل ببینی و تغییر نکنی به قول بچه ها ما اصلا هیچ کاری هم نکنیم فقط کامنت بخونم و فایل نگاه کنم تاثیر میکنه دیگه چه برسه به اینکه خودتم یک قدم برداری
سلام مریم کیومرث عزیز بسیار از کامنتت لذت بردم دمت گرم دختررررر تو خیلی شجاعی ماشاالله بهت آفرین ما بچه های سایت بهت افتخار میکنیم شیر دختر که داری کار رو از دل سخت ترین مکان ممکن شروع میکنی ناامید نشو ادامه بده خیلی حال کردم با کامنتت دمت گرم بی نظیر نوشتی منم خیلی خیلی خانواده مذهبی دارم و کلی باور مخرب ولی الان و بعد از سه سال کارکردن روی خودم براحتی و آزادانه دارم زندگی میکنم و لذت میبرم.
سلاممممم به مریم عزیز به مریم دوست داشتنی به مریم خدا
مریم عزیز این کمنتی که برایت مینویسم خواست خدا بود و خدا خواست برایت بنویسم من را فرمان داد و بر من منت گذاشت تا به بنده نازنین اش بنویسم
عزیز من خداوند شما را بی نهایت دوست دارد چون به این مسیر زیبا هدایت تان کرد
دوم خداوند بهترین وعالی ترین ها را برای تان درنظر گرفته هست زنده گی عالی و بهشتی
چرا ؟
چون در این مسیر هستین و هر روز با نشانه هایش و این فایل های عالی برای تان میگوید ادامه بتی مریم عزیزم روزی شما هم اینا را تجربه میکنی
چقدر شجاع هستی چقدرررر قوی هستی چقدررر بی نظیر هستی میدانی خداوند میدانست که مریم اش اینگونه قوی و پر قدرت هست و میتواند با یاری الله یکتا از تمام این چالش ها که در اصل نعمت هستن برای رشد و پیشرفتش به آسانی پیروز شود و به بهترین خودش تبدیل شود و بذر های خدا گونه در درونش رشد کند و روزی برسد که میوه اش را نوش جان کند
مریم عزیزم با قدرت ادامه بتی نتیجه های عالی هم میاید مجبور هست بیایه
به گفته مولانا عزیز ما وقتی خودمان از چاه بیرون آوریم دوست داریم یکی دیگه را هم بکشیم بیرون ( این یکی دیگه نتیجه هست نتیجه مالی روابط عالی و غیره …… ) و مولانا زیبا میگوید اول خودت از این چاه بیرون بیا بعد میتوانی اون یکی دگه را با ریسمان بیرون بکشی اول خودت را بیرون بکش
دوست عزیزم بالایت افتخار میکنم و منتظر نتیجه های عالیت هستم تا بیایی اینجا بنویسی و ایمان مان را بیشتر بسازی خوشحال مان بسازی
بسیار سپاسگزارم از خداوند بعد از استاد که باعث شد دوستان خوب زیادی پیدا کنم و بعد از شما عزیز دل که انقدر با خودت در صلحی
بیشتر وقتها در مدار کامنت های قرار میگیرم و آنها رو میخونم اوایل فکر کردم که از شاگردای قدیمی استادی و وقتی به مدت عضویت نگاه کردم خیلی تعجب کردم این مدت کم و این همه پیشرفت
آفرین به شما
کامنت های شما بی نظیره
واقعا تحسینت میکنم شما هم برای من یک الگو هستی
سپاس که به من قوت قلب میدی انرژی گرفتم
همیشه صبحها میام سایت و فایل میبینم و کامنت میخونم و روزم را با فکر کردن به شاگردای نمونه استاد سپری میکنم چه ازین بهتر
خداروشکر
برای همه دوستان سلامتی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت میخام
خدارو شکر که همسر مورد علاقه و همراهی نصیبتون شده و خدارو شکر که اینقدر درکتون از قوانین خداوند بالا رفته که کامنتهاتون تا عمق جان آدم نفوذ میکنه
چقدر قشنگ از کشورهای پیشرفته عربی صحبت کردید و پیشرفتشون رو به آگاهیهایی که از آموزشهای پیامبر اسلام بدست آورده اند نسبت دادید من خودم تا حالا فکر میکردم نفت رو میفروشن و از غربیها تکنولوژی میخرن و اونهارو فقط مصرف کننده تکنولوژی غربی میدیدم ولی از نحوه نگرش شما خیلی لذت بردم و تازه فهمیدم برداشتم نسبت بهشون اشتباه بوده ازتون سپاسگزارم و خدارو شکر میکنم که نگرشم رو بهشون تغییر دادید و دیدم رو نسبت به اونها زیبا کردید
در مورد مهاجرت کردن داشتم به خدا میگفتم که خدایا میشه منم مهاجرت کنم برم به یه کشور پیشرفته تر که امکانات بهتری داره؟
خدا بهم گفت ببین محمدرضا جان آیا تو تا حالا تونستی از همین پتانسیلی که توی کشور خودت وجود داره استفاده بکنی که حالا میخوای بری یه کشور دیگه؟
گفتم منظورت چیه؟
خدا گفت منظورم اینه که توی همین کشور ایران که در حد یک خونه عالی داشتن و یک ماشین عالی در حد بنز یا bmw داشتن و یک رابطه عاطفی عالی و یک درآمد خوب داشتن که مشکلی نداره و میشه بهش رسید و اگر بخواهی اینهارو بدست بیاری که کسی باهات کاری نداره و قوانین کشورت هم که مخالف بدست آوردن این چیزها نیست آیا تو تونستی اینهارو بدست بیاری که بعدش بیشتر بخواهی و من بهت بدم؟
استاد عباسمنش توی ایران به همه اینها رسید و بعدش بیشتر خواست که در واقع آزادی بیشتر، ماشینهای عالیتر و مکانهای دیدنیتر میخواست و چون توی ایران نبود من هدایتش کردم به کشوری که اینها توش باشه
من هم گفتم حرف حق جواب نداره و خدارو صدهزار بار شکر میکنم که این آگاهی رو بهم میده و فهمیدم فعلا برای استفاده از پتانسیلهایی که توی همین کشور خودمون وجود داره خیلی جای کار دارم و فعلا باید بمانم
خیلی خوشحالم از اینکه کامنتت بسیار عالی و دوست داشتنی و چقدر قوی و پر انرژی بود و از اینکه در مورد هدایت که به اصل پرداختهای و این نکته که با هر چیزی میشود هدایت شویم و اینکه از بابت آیات قرآنی که در مورد هدایت نوشتی سپاسگزارم
بینظیر بود دوست خوبم امیدوارم همیشه سلامت شاد و ثروتمند باشید در پناه الله مهربان
سپاسگزارم بابت فوق العاده تون چقد منو بفکر فرو برد
مخصوصا این قسمت:
خیلی تحقیق کردم و اصلا اهل تقلید نیستم و از وقتی که فهمیدم تقلید از ریشه “قلد” میباشد و آن حلقه ای هم که دور گردن سگ میاندازند به اسم قلّاده تا او را مدیریتش کنند ، هم از ریشه یِ همین “قلد” است ، خیلی محتاط شدم تا “وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌ” شوم و همواره به خدا این جمله ابراهیم نبی را میگویم که
چقدر خوب نوشتید از خشکه مقدس بازیها و تبریک میگم بخاطر روابط زیبایی که آفریدین
واقعیتش اون صحنهای که گفتین خشکتون زد…این تجربه همه ما بچه مذهبیهاست…ته تهش میگیم عععع این الان چیشد؟ گناه نشد….
ولی آخر همه اینا میرسه به ترس…ترس از یه خدای خیلی غلط که تو ذهنامون ساختیم…
من قم زندگی میکنم….الانم تو اتوبوس یه قسمت صندلی داره مقابل خانمهاست. هیشکه اونجا نمیشینه…هرکس هم مجبور بشه اونجا بشینه به محض اینکه ی صندلی پیدا بشه که پشتش سمت خانمها باشه سریعا میره اونجا….
داشتم فکر میکردم ما مردا بیشتر از اینکه از زن بترسیم که ما رو به گناه بندازه، بیشتر از خودمون میترسیم که به ناخواسته تن بدیم…به فکر بد و ناپاک…
وقتی این فکرهارو درست کردم برکت زندگیم بیشتر شد….امیدوارم در پناه جانان پاینده و خوشحال و سعادتمند باشی
سلام به آقارضای خوش تیب که لایق بهترین نعمات خداوند هست که مهمترین آرزوش یکتا پرستی هست ازت سپاس گزارم به خاطر کامنت پر از آگاهی که نوشتی واقعا باید ساعتها به نوشتهات تفکر کرد منم در یک شهر کاملا مذهبی بزرگ شدم و بدون هیچ تحقیقی هر جیزی که بهم گفتن پذیرفتم واز خداوند سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این مکان مقدس و انسانهای توحیدی مثل شما که هرروز دارم نکته هایی ازشون یاد میگیرم و باورهامو بهبود میدم امیدوارم زندگیتون پرازآرامش و ثروت و سلامتی و توحید باشه
سلام به آقا رضا عزیز و دوست داشتنی پسر تو چیکار کردی عجب کامنت نوشتی بخدا ایستادم و برات دست زدم ماشالله بهت اون قسمت کامنتت که ریشه تقلید رو نوشته بودی مو به تنم سیخ کرد یه لحظه کپ کردم درسته من خیلی وقته باورای خشک مذهبی ام رو کنار گذاشتم ولی وقتی این رو خوندم یه حال عجیبی پیدا کردم چقدر ما کورکورانه زندگی کردیم و داریم میکنیم خیلی از کامنتت ایده گرفتم برای تحقیقات در موضوعی که مدنظرمه دمت گرم در رابطه با زنجیر و نوع پوشش استاد هم خیلی جالب نوشته بودی کلا کامنتت حالمو دگرگون کرد ازت سپاسگزارم
سلام درود به قلب پاک و عزیز رضا بنده دوست داشتنی الله
سلام خدا بر زنده گی زیبایت
برادر عزیز و توحیدی من چقدررر زیبا بیان کردی
میدانی یکبار صبح کامنتت را خواندم گفتم باید بار دیگر هم بخوانم چون پاشنه اشیل من هست
و این بار با دقت زیاد خواندم و تحسینت میکنم که این گونه عالی درک کردی این گونه عالی روی خودت کار کردی
دوست عزیزم چقدررر زیبا بیان کردی میدانی من انقدرر از زنجیر دور گردن بدم میامد
چرا ؟؟
چون همیشه از طفلی گفتن این را دین بد میبیند آدم ها خوب نمیپوشد و اولین بار که در گردن استاد دیدم تعجب کردم بعدا درک کردم یک زنجیر چرا بد باشد چرا این شی را من بد فکر کنم یا کسی را بخاطر این قضاوت کنم همش بخاطر دیدگاهی که داشتم
خد را شکرت صد هزار مرتبه که حالا در تغییرش هستم و هر روز بیشتر درک میکنم که به همه چیز به نگاه ما برمیگردد
برادر عزیزم زیاد زیبا بیان کردی
من زمانی که در پوهنتون بودم زمانی که هم صنفی که پسر بودن سلام میدادن جواب نمیدادم که نامحرم هستن گناه دارد و دخترایی که زیاد می خندیدن یا همرای پسر ها حرف میزدن چقدر قضاوت میکردم چقدر پشت شان حرف میزدم
حالا فکر میکردم خودم با این کار ها زیاد آدم خوب بودم ( استیکر زدن دست بر پیشانی )
همیشه میگفتم خدایا زود مرگ را نصیبم کن که نکند گناه هایم بیشتر شود میگفتم هر چقدر زنده گی کنی گناه ات بیشتر میشود زیاد خودم مظلوم نشان میدادم که من زیاد یک دختر با دین هستم چقدرر دیدگاه های غلط داشتم
خدایا شکرت برای این مسیر
الهی صد هزار مرتبه شکرت
الهی صد هزار مرتبه شکرت
بعضا برادرم بخاطر حجاب میگوید چون هنوزم باور های مخرب دارم بعضا حسم بد میشد ولی این کمنت شما انقدرر ایمانم را بیشتر ساخت که به یقین مبدل شد
که من یکتا پرست باشم
منم برای اولین بار استاد دیدم که قول میدهد یا در ساحل خانم های را میبیند که لباس ( با حجاب ) ندارند زهنم شروع کرد به نجوا دادن
و رفتم دنبال فایل های حجاب استاد
و درک کردم که حجاب چی هست در قرآن
و چقدرررررررر سبب شد دیگر حس گناه نکنم
من در گذشته هرر زمان از کنار یک دختر با حجاب گذر میکردم حس گناه میکردم حس میکردم خدا او را بیشتر دوست دارد خدا به او نزدیک هست
ولی حالا زیاد دید من تغییر کرده
چون خدا را واقعی شناختم همرایش هم صحبت شدم
استاد مریم شایسته را زیاد دوست دارم زیاد الگوی عالی هستن و سبب شدن من زیاد باور های مخرب خود را زیر سوال ببرم
و بدانم خداوند بخاطرر ظاهر تو تو را دوست ندارد بلکه بخاطرر این که هستت کرده دوستت دارد خداوند بخاطر ظاهر و طرز پوششت قضاوتت نمیکند خداوند فقط عاشق تو هست
اینتو هستی که خودت را محدود میکنی
زیاددددددد کمنتتتتتتتتت عالیییی بود
دوستتت دارم برادر عزیزم بخاطرر این قلب بزرگت
شاد سرحال باشی با خدا باشی در هر لحظه در حال عشق بازی با حضرت دوست باشی
سلام پاکیزه عزیزم خواهر قشنگ و خوش قلب و نازنین من
آخ که نمیدونی چقدر از دیدن و خوندن کامنت هات لذت میبرم روحم به پرواز در میاد از این همه صلحی که در وجودت هست از این همه ریز شدن ات در نکات مثبت و اینقدر تحسین میکنی بندگان خدا رو
دختر تو چقدر کار کردی روی خودت واقعا لز کامنت هات لذت میبرم و با خودم میگم چقدرررررر خوشبخت هست کسی که دوست صمیمی و زیبا بین چون تو داره مهربونم
خداوند بهت برکت در تمام جنبه های زندگیت رو بده و وقتی کامنت هاتو میخونم در ذهن ام تصور میکنم که تو خیییییییییلی پیشرفت میکنی و خیلی بالا میای
درسته الان داری زیر بنا رو میسازی و لی وقتی این زیر بنا مستحکم و مقاوم و درست ساخته بشه میتونی بنایی روش بسازی که تا بینهایت رشد کنه و بتونی بری بالا واقعا دوست مهربون و نازنین من بهت تبریک میگم و خداوند یار و نگهدارت باشه هر جای این کره خاکی که هستی و امیدوارم بتونم روزی از نزدیکترین ببینم ات نازنین من خداوند یار و نگهدارت باشه و در مسیر زیبای خلق زندگیت موفق باشی و یک الگو و عصوه بشی برای اطرافیان ات
رفیق عزیزم سیمایی عزیزم سپاسگذارت هستم که برایم نوشتی سپاسگذار قلب بزرگت هستم میدانی سیمایی عزیزم زیادد دوستتت دارم او کمنتی که برایم نوشته بودی نمیدانم چند ماه پیش بود هنوز هم تک تک کلماتش را در زهن دارم از بس زیبا و عاشقانه نوشته بودی
من عاشقت هستم خواهر خوش قلبم خواهر بهشتی من
شما چقدررر زیبا هستین
من هم از خواندن کمنت هایت بی نهایت لذت میبرم
سیمای خوش قلبم من بی نهایت خوشبخت هستم که خواهرر و رفیقی چون شما دارم
من از خداوند بابت این همه لطف سپاسگذارم
من از طفلی از زمانی که بسیار کوچک بودم بیشتر از سنم گپ های کلان میگفتم آرزو های بزرگ و خواسته های بزرگ داشتم همیشه همه اقوام به من کلان گپ میگفتن ( ایموجی خنده ) و با بزرگ شدنم خواسته هایم و آرزو هایم بزرگ بزرگ شد در هیچ شرایطی من دست از آرزو های خود نکشیدم تا جای که اگر به کسی میگفتم فقط می خندیدن بعد از این که کمی با این مباحث آشنا شدم دیگر به کسی نگفتم فقط با خدای خودم شریک کردم
ولی میدانی سیمای عزیزم در قلبم یک ایمان و امیدی هست که بسیاررررر بی رحم از تمام نا امیدی های هست که تجربه کردیم
وعده خداوند حق هست میدانم بیشتر از این چیز ها که آرزو داریم میرسیم
سیمای عزیزم
خواهر بهشتی من
رفیق نازنین من
از خداوند برایت زیبا ترین ها را میخواهم
از خداوند برایت عشقش را میخواهم
از خداوند ثروت بی نهایت برایت میخواهم
از خداوند سلامتی ارامش برایت میخواهم
از خدا بهشت را برایت میخواهم
الهی هر لحظه در حال تجربه بهترین اتفاق ها باشی
هر لحظه از خوشحالی اشک شوق بریزی و سر به سجده بگذاری بابت سوپرایز های خدا
عاشقتممممممم من
منم از خدا میخوام روزی در بهترین زمان و بهترین مکان بیبینمت
وقت شما به خیر باشه. خیلی تحسینتون کردم اقای احمدی بخاطر این همه اگاهی و تسلطی که به کتاب قران دارید و تلفیق ایات و نوشته ها حس خوبی رو به منِ مخاطب القا میکنه…
تبریک میگم بهتون که رفتید دنبال تحقیق و تفحص تا به حقیقت برسید
ممنونم ازتون بخاطر اوردن ریشه تقلید و ایه ی بعدش که باعث شد من هم برم سرچ کنم و میخوام اطلاعاتم رو با دوستان به اشتراک بذارم…
تقلید (فرهنگ فارسی هوشیار): متابعت و اقتدا و پیروی کسی بی دریافت حقیقت آن
تقلید (فرهنگ فارسی آزاد): تَقْلِید، از پی دیگری رفتن، بدون فکر و تأمل از دیگری پیروی کردن، از مجتهد پیروی نمودن، گردن بند بگردن انداختن
پیروی کورکورانه
و یه بیت زیباهم از سعدی دیدم…
عبادت به تقلید گمراهی است
خنک رهروی را که آگاهی است.(بوستان).
در ادامه شما ایه ی ولاتقف ما لیس لک به علم رو نوشتید که کنجکاو شدم تا درموردش سرچی بکنم و خداشاهده که من با خوندنش مات و مبهوت شدم و خشکم زد..
معنای ایه این بود که “از چیزی که از آن اگاهی نداری پیروی نکن”
به خودم گفتم ببین چقدر این کتاب منطقی حرف میزنه که میگه پیروی کورکورانه نداشته باش و بدون اگاهی و علم پیروی نکن…واقعا چقدر قشنگن این ایات و به ما عزت نفس و شجاعتِ تحقیق رو میدن و همین خودش باعث میشه پایه اعتقادات ما قوی باشه و به هر بادی نلرزه
خیلی خوشحالم ک کامنت شما را وقتی میخوانم ک از خواب بیدار شدم و در آن آگاهی های نابی بود شاید این اطلاعات را داشتم ولی از این دید ک شما در کامنت خود نوشتید دقت نکردم ممنون بابت کامنت زیبایتان و تحسین میکنم شما و دید بازتان را ،گاهی وقتا توی کامنت ها چیزهایی رو درک میکنم ک شاید توی فایلی ک استاد میده نتونم درک کنم و چه زیبا نوشتید و درک کردید ،باشد تا آخر عمرمان در گروه بنده هایی باشیم ک به آنها نعمت و ثروت و آگاهی های ناب دریافت میکنند. شاد و پیروز و سربلند باشید در پناه خداوند یکتا
بی تردید خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در بهشت هایی کهاز زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است در می آورد، و در حالی که کافران همواره سرگرم بهره گیری از [کالا و لذت های زودگذر] دنیایند و می خورند، همان گونه که چهارپایان می خورند و جایگاهشان آتش است.
=====================================
سلاااام و سلاااامتی و عشششق و نور و رحمت خداوند به روی ماه استاد های قشنگم و رفیق های ناب غار حرای من
این بار صدای سعیده رو از شیفت عصر میشنوید :)
فکر کنم تو هر شیفتی من یک دور صلاتِ کامنتی داشتم ،خداروووصد هزار مرتبه شکر …
این قسمت از سفرنامه رو قبل شیفت دیدم .حین خوردن ناهار به روش قانون سلامتی در ساده ترین حالت ممکن ،و با تلویزیون خونه بسی لذت بخش …
وقتی استاد شایسته از کامنتامون تشکر کرد،تو دلم ذوق کردم،گفتم خدایا شکرت ،اونیکه قشنگی های زندگیش رو مدیون دستان خداونده منم،بعد همون دستان خداوند دارند از همراهی ما تشکر میکنند …به این میگن یک معامله ی دوسر سووووده سووووود…
به قول اقای رضویان
اینجِی سودش کجاست ؟!
اینجِی همش سوووووووده…
فایل رو که دیدم و از قشنگی های لذت بردم اما هیچ ایده ای برای صلات امروز نداشتم،گفتم خدایا در ظرف پلاستیکی ما یک چکه از نورت بریز ،و اجازه بده قلبمون روشن بشه،وگرنه به عقل من اگر باشه ،من چیزی برای گفتن ندارم.
بعد خودِ نازنینش گفت چرا نمیای از اتفاقات قشنگ این ماهت بنویسی ؟که چه کارهایی برات کردم بدون اینکه تو تلاشی بکنی ؟بیا و از خودت رد پا بزار
از سعیده ی شهریور ماه ١4٠٢ به سعیده ی شهریور سال های آینده (به امید الله،درصورت حیات)
منم لبیک گفتم و یک بوس به کله ش زدم و از خودش طلب هدایت و رحمت و نور میکنم که به عقل و درک و حافظه ی من بباره،تا بتونم از پسش بربیام.
=====================================
زاهدِ خلوت نشین دوش به میخانه شد
جاتون خالی ،مریض های استیبلم رو به همکارای بینظیرم سپردم و طبق رسم همیشگی ،اومدم تو باغ ته بیمارستان،گوشه ی خلوت خودم ،زیر درخت ها نشستم،هوای خنک شهریور و یک آسمون پر از ابرهای پنبه ای دلبر و یک سعیده و دستان آمادهی نوشتن معجزات شهریور ماه
===================================
تو درخواست برنامهی شهریور ماه درخواست 4روز مرخصی به هدنرسم دادم که فراموش کرد،منم اعتراضی نکردم سپردم به خدا و گفتم خودت برام مرخصی شو
و خدا برام مرخصی شد،برام ماشین سفر شد،برام هم سفر شد و چند روز رفتم گرگان و لیزر فوکس روی خودم کار کردم که کلی فرکانسم رو جلا داد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
با ایده الهامی از کامنت آقای امیری(همون حمید حنیف خودمون )شروع کردم به پیدا کردن آیه های رزق توی قرآن و این مسیر واقعا من رو شگفت زده کرد و کلی باور های مالیم رو جا به جا کرد و ظرف دریافت نعمتم رو بسیار بزرگتر کرد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اول ماه قهوه ساز ،جاروبرقی خونه باهم خراب شد،دندون خودمم شکست،درحالیکه این ماه هم تولد نیلا نیکا بود و هم کلاس اولی بودن بچه ها و خرج های معمول مدرسه
به همسرم گفت این ماه هزینه هام بیشتر از ماه های دیگه ست.
گفت این ماه اجاره ی مغازه م ٣برابر میشه ،همونم بتونم در بیارم هنر کردم .تا میتونی خرج هارو کم کن
تو دلم به خدا گفتم این خرج ها افتاده روی دستمون که ازت بیشتر بخوام .من نمیدونم چه جوری ،خودت رزقت رو بفرست و همه ش رو حل کن !
نشون به اون نشون که نتنها جاروبرقی و قهوه ساز رو برد درست کرد،که یکسری وسایلی که تو خونه الان چندساله خرابه رو بدون اینکه من چیزی بگم رفت تعویض کرد!
شکستگی دندون من ازون حالت اذیت کننده ش خود به خود خارج شد و فعلا نیاز به دندون پزشکی نداره!
نمیدونم خدا چه برکتی به پولم داده که با اینکه همیشه این موقع از ماه ،نهایتا یک تومن ته حسابم بود ،این ماه داره تموم میشه، و با تموووم خرج هایی که از اول ماه کردم هنوز نصف حقوقم دست نخورده ست!
و حساب پس انداز دوستی با پولمم پابرجاست!
لپ تاپم بخاطر قدیمی بودنش اذیتم میکرد ،یک لپ تاپ بهتر بدون یک قرون پول به دستم رسید که برای تعمیر جزئیش هم حدود یک تومن هزینه شد،و اونم یک هزارتومنش رو من ندادم !
برای آخر ماه دعوت به یک سفر مشهد شدم که اونم هیچ هزینه ای نداره! هم رفت و آمدش هم اسکانش برای من رایگانه!
منم فعلا گفتم تا اخر ماه بهتون خبر میدم میام یا نه !
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
درخواست انتقالیم که مدت ها توی ک مرحله استپ خورده بود با بیشتر کار کردن روی توحید عملی و فقط و فقط کار کردن روی خودم مثل فرفره تو جریان افتاده و داره توسط دستان نازنین خداوند کاراش انجام میشه و بزودی به امید الله میام مینویسم خداوند چه معجزاتی رو رقم زد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
چندتا اعزام مریض های بدحال رو خداوند ازم دفع کرد!
بدون اینکه من خبر داشته باشم
یا شیفتمو عوض کرد
یا آفم کرد !
یا اعزام رو کنسل کرد !
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
این ماه پر از برکت صلات در سایت بود و همراهی با سفرنامه و تعامل های پر از سود با دوستان توحیدی
درحالیکه در سفرنامه قبلی من تقریبا تو فرکانس فعالیت نبودم.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
سعادت قرآن خوندنم توی این ماه خیلی بیشتر و بیشتر شد و کلی ازش درس یاد گرفتم.
تازه یک گفت و گوی قرآنی با داییم که 5٠ساله معلم قرانه داشتم که نظر خانواده م رو نسبت به مسیری که دارم خیلی تغییر داد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
میتونم به جرئت بگم این ماه هیچ کشیک سختی نداشتم و همش در مدار آسونی ها بود .
تازه انقدر ما تو کشیک ها گفتیم و خندیدیم که انگار اومدیم مهمونی …کلی خوش گذشت.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کلی ارتباط های عالی با مریض ها و همراه مریض ها و تجربه ی فرکانس صلح و آرامش
همین دیروز مریضم بهم گفت ،تو خیلی خوبی ،امیدوارم دست آدم خوبی بیفتی ،امیدوارم اونی که تورو داره ،قدرت رو بدونه
منووووو داری ،ذوق کردم پر کشیدم به آسمون :)
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
پر ازبنفیت های قانون سلامتی ،خواااب کم،انرژی زیاد،حال خوب
همین ماه بود پزشکمون بهم گفت ورزشکاری ؟گفتم نه!
گفت رزمی کاری ؟ گفتم نهههه :)))
گفت امکان نداره ی ورزشی میکنی شما :))))
اینا همش از فواید قانون سلامتی ،وگرنه من کجا و ورزش رزمی کجا :))))
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
امروز هدایت شدم به جلسه 5قدم ١١
و با این سوال مناسب استاد که من چه استعدادی دارم که میتونم ازش پول بسازم !
چند تا چراغ دور سرم روشن شد که به امید خدا دارم براش قدم های عملی برمیدارم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
واقعا احساس میکنم اینا یک هزارم اتفاقات خوب شهریور هم نیست !
انصافا باید خیلی بیشتر ازینا مینوشتم اما الان ذهنم یاری نمیکنه وگرنه من واقعا هر روزم پر از معجزه ست …
اصلا همین الان که مثلا من کشیکم ولی با لذت و آرامش نشستم وسط باغ بیمارستان و با نسیم خنک درحال کامنت نوشتم قیمتش چنده …؟:)
همین لحظه که کلی پرنده بالای سرم پرواز میکنند و آدم رو با صدای جیک جیک نیایششون مست خدا میکنند مگه با پول خریدنیه ؟!
این آرامش و روشنی و امید به آینده م رو با هییییچی عوض نمیکنم …
و با قدرت همین مسیر رو ادامه میدم
و از خداوند طلب هدایت و رحمت و مغفرت و نعمت میکنم
و قلبم رو بااااز میکنم براش
و اجااازه میدم از هموووون طریق که خودش صلاح میدونه من رو وارد مدار های بالاتر و بالاتر کنه …
الهی صدهزار مرتبه شکر برای همینجای زندگیم،همین لحظه و این سعادت صلات
عزیزِ مهربون دلبندم ،خدای این دسته گنجشک هایی که بالای سرم دارند باهم بازی میکنند ،خدای حسابگر تک تک برگ این درخت ها ،آبی آسمون بیکران بالای سرم،باد خنک روی صورتم ،نظم و تعادل ضربان قلبم
من برای هر ثانیه از زندگیم به شما محتاج و فقیر و نیازمندم.
اگر تو دستمون رو نگیری و هدایتمون نکنی و مارو در پناه نور خودت حفظ نکنی،ما گمراهیم.
سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم، فرشته نجات انسانها، الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمند و نازنینت و الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر تک تک اتفاقات خوب و مثبت و زیبای زندگیت.
و بازم یه کامنت نورانی و توحیدی دیگه و کلی درس که برای من داشت.
(پرسیده بودی اینجی سودش کجست؟؟ بقول جواد رضویان: آقایون داداشام، گفته باشم، اینجی کلا واس ماس، یعنی کل سودش واس ماست«ایموجی خنده»)
هر چی فکر کردم یادم نیومد من چی توی کامنتم نوشته بودم که باعث ایده الهامی برای شما شده بود که برید و آیه های رزق رو سرچ کنید، ولی بازم خدا رو صد هزار مرتبه شکر ، امیدوارم که همیشه نتایج مالی طلایی داشته باشی، و خدا رو شکر که من رو به انسانی مفیدتر از گذشته تبدیل کرده.
خدا رو شاکرم که اونقدری آرامش داری و اونقدر با خودت در صلحی و در مدار توحید در حال اوج گرفتن هستی که هر روز و هر ساعت از شیفتت برات پر از آرامش و احساس خوب و مثبته. اونقدری زمان آزاد داری که توی نیایش و عبادت جماعت طبیعت شرکت میکنی. و آسان شدی برای مدار آسانی ها.
میخوام از این قسمت کامنتت علیه خودت استفاده کنم. (همین ماه بود پزشکمون بهم گفت ورزشکاری ؟گفتم نه!گفت رزمی کاری ؟ گفتم نهههه، گفت امکان نداره ی ورزشی میکنی شما) میخواستم پیشنهاد کنم ورزش کردن رو شروع کنی. برای ورزش کردن نیازی به باشگاه رفتن و مربی خصوصی گرفتن نیست. یه سری تمرینات ساده ورزشی توی منزل هم هست که با روزی 10-15 دقیقه هم میشه انجامشون داد. چند وقت پیش یه بسته کش ورزشی چند رنگ گرفتم حدوداً 300 تومن. چند ده ها حرکت ورزشی میشه با همین کشها زد. یه موجود دیگه هم هست بنام TRX یه باشگاه کامل ورزشیه. برنامه هاش رو بخوای انجام بدی چند ماه طول میکشه به آخرش برسی. اینقدر حرکت ورزشی داره. شما میتونی یه برنامه جنرال در نظر بگیری و انجام بدی، و نکته اش اینکه TRX یه سری عضلات رو درگیر میکنه که توی بدنسازی هم درگیر نمیشه. خلاصه خود دانی. تصمیم با شماست.
ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت. و بخاطر هدایتهای نورانیت. الهی که همیشه همیشه در مدار نور باشی و از قرآن بهرمند بشی. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمندت. از درگاه خداوند متعال بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی برات میخوام، مدار توحید و ثروت و شکرگزاری رو برات میخوام. بینهایت نور هدایت برات میخوام. دستان یاری رسان و نوازشگر رب العالمین رو برات میخوام.
موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت و گفت: «ای قوم من! مگر پروردگارتان وعده نیکویی به شما نداد؟! آیا مدّت جدایی من از شما به طول انجامید، یا میخواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که با وعده من مخالفت کردید؟!»
سلام وسلامتی و رحمت و نور خداوند بر حمیدِحنیف در بلاد توحیدی عسلویه
این نقطه ی آبی رو از 1500کیلومتر فاصله،با هوای خنک شمال و صدای تسبیح پرنده ها برات میفرستم الهی که در زمان مناسب به دستت برسه…
اول از هرچیز ازت سپاسگزارم که وقت ارزشمندت رو گذاشتی و برام نوشتی این یک!
دو! بازم ازت ممنونم که با یک کامنت فوق العاده به فعالیت توی سایت برگشتی!
میخواستم در پاسخ به کامنت خودت برات بنویسم ولی به قول آقا اسدالله،اینجا دیگه خونه ی خودمونه…هرجا دلمون بخواد وارد میشیم و روی درودیوارش یادگاری میزاریم …
خلاصه مرررسی برای کامنت فوق العاده ت،ازینا که هرچی اسکرول میکنی تموم نمیشه …این یعنی علامت میتی کمان ….حمیدِحنیف درحال برگشت به غارِحرا…با انرژی…خداروصدهزار مرتبه شکر
بنظر میاد باید بگم آماده ی یک کامنت طولانی باش،چون خیلی حرف توی سرم داره میچرخه:)
سال های دور،وقتی تو خونه ی مامان بابام بودم،میدیدم همش دائم الوضو هستند،با خودم میگفتم چه حوصله ای دارن اینا …چه کاره ایه آدم انقدر به خودش سخت بگیره …
حالا این روز ها انس گرفتن با قرآن برای من نعمت دائم الوضو بودن رو آورده،اونم با لذت …
استاد ی جایی میگه شما وقتی میبینید یکی داره یک کار که از نظر شما سخته رو انجام میده تعجب میکنید چراآخه داره خودشو اذیت میکنه …درصورتیکه اون اهرم رنج و لذت ذهنش با ذهن شما متفاوته …و برعکس فکر شما داره ازون کار لذت میبره …
خداروصدهزارمرتبه شکر برای این عصر تکنولوژی که با یک گوشی هزارتا کار میشه انجام داد…
کافیه شما فقط وضو داشته باشی و اینترنت…اونوقت هروقت دلت خواست میتونی به قرآن دسترسی داشته باشی
یک کامنت توی روانشناسی ثروت نوشتم که حضرت سلیمان به خدا درخواست میده به من حکومت وثروتی بده که تاحالا به کسی ندادیش…
گفتم من ازش یاد میگیرم اینجوری درخواست بدم که خدایا به من حکومت و ثروتی بده که به حضرت سلیمانم ندادی :) والا بخدا …مگه علم و ثروت خدا محدوده؟یا فقط حضرت سلیمان میتونسته همچین درخواستی داشته باشه؟
سلیمان،بنده ی خدا، تو خوابشم نمیدید با یک گوشی 5در 10 سانتی،به عالم و آدم در سرتاسر جهان دسترسی داشته باشه …
ولی ما الان براحتی داریمش …حواسمون به این ثروت هست اصلا؟
حالا فرضا ایشون میتونست صدای پرنده هارو بفهمه،من نه …آقا من با همین صدای جیک جیکشو بیشتر حال میکنم!زوره؟ :))))) والا بخدا ….
بزار از هدایت امروزم بهت بگم …اولین صفحه ای که امروز خداوند باهام صحبت کرد،صفحه ی 317 و 318 بود …همینطور که داشتم میخوندم رسیدم به آیه 86… أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا :))
بی اختیار خنده م گرفت ….گفتم عه پروفایل حمیدِحنیفه…نه نه پروفایل حمید این آیه ست :))))
ازت ممنونم برای آیه های بینظیری که باهام به اشتراک میزاری…
خداوند به همه ی شما وعده ی های خوب داده …ی جایی …ی روزی …بهتون الهام شده …
اون رو همش با خودتون تکرار کنیدو…نزارید کهنه بشه …انقدر تکرار کنید تا باورتون شکل بگیره …
این قانونشه …وگرنه شیطان خیلی زود وارد عمل میشه با نجواهاش مارو ناامید میکنه…
من خودم به شخصه از وقتی به آیه برخوردم،خیلی ازش استفاده میکنم.
رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ
میدونم که باور میکنی،هربار که ای آیه رو تکرار میکنم،احساس میکنم خداوند یک لشکر برام فرستاده که ازم پشتیبانی کنه در برابر شیطان و ودار ودسته ش…و خیلی زود تاریکی نجواها رو تبدیل به نور و پناه خودش میکنه ….
راستی گفتی یادت نمیادکدوم کامنتت،من رو هدایت کرد به سرچ آیه های رزق…
اول ماه بود که طبق تمرین دوره ی عزت نفس،رفتی قیمت چندتا تراک رو پرسیدی و همزمانی برخورد من با این آیه
سلام به سعیده نورانی سلام به حمید حنیف وتمام بچه های این مسیر توحیدی واقعا تمام کامنت هاتون رو با قلبم و با چشمان گریان می خونم و حالم عالی میشه انقدر فرکانس شما بالاست و به خداوند وصلید که حتی جواب بچه ها به شما هم انگار با بقیه فرق داره و یه انرژی خواصی تو جوابهاشون هست هم از قرآن میگید هم از قانون هم طنزونمک خواصی تو صحبتاتون هست هم چگونگی استفاده از قانون رو در زندگی روزمرتون میگیدوما کلی یاد میگیریم که استفاده از قانون شاخ قول شکستن نیست وچقدر زندگی لذت بخشتر میشه من وقتی که استاد میگفت باید به این دانستهاتون عمل کنید ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است تو ذهنم این میومد که عمل یعنی اینکه یه کار خیلی بزرگی باید انجام بدی مثل مهاجرت یا تغیر شغل و اینجور کارا برا همین حسرت می خوردم که چرا من نمی تونم عمل کنم و انقدر بی ایمانم الان که کامنت های شما رو یا حمید نازنین و خیلی از بچه هارو می خونم میبینم همینکه دیگه غرنمیزنم عمله اینکه درباره مشکلاتم با هیچ کس حتی همسرمم حرف نمیزنم عمله اینکه غیبت نمیکنم اینکه دیگه چون بقیه خوششون بیاد کاری نمی کنم اینکه تلوزیون نمی بینم گوشیم فقط برای سایته استاده و هیچ کانال دیگه ندارم عمله اینکه سر کارم به خاطر اینکه پیش همکارام نباشم حتی چای نمیرم بخورم عمله و …که نتایج خوبیم توزندیگیم دیدم که با سپاس گزاری وکارکردن بیشتر بزرگترم میشه یکی از خواسته هامم کامنت گزاشتن توسایته که هنوز نتونستم انجامش بدم بازم از شما سپاسگزارم خدا میدونه که با هر کامنت شما وبچه ها چقدر باقلبم ازتون سپاس گزاری میکنم درنهایت آرامش در زمان مناسب در مکان مناسب باشید
سعیده میگه من ب خدا گفتم ثروتی بهم بده ک به سلیمانم ندادی…الان بیش تر از گذشته میتونم منطقی فکر کنم و به عمق باورهایی که تو این حرفا نهفته پی ببرم و فقط خواننده محض نباشم..
همیشه بهم گفتن امام حسینو واسطه قرار بده عباسو حضرت فاطمه رو
نگفتن تو پیش خدا ابرو داری
گفتن تو اونقدر کوچیکی که حتی خودت نمیتونی از خدا چیزی بخوای
باید ائمه رو واسطه قرار بدی
ولی اینجا فضاش باهمه جا فرق داره
سعیده از خدایی صحبت میکنه که بهش میگه رزق فراتر از سلیمانو بهم بده..
هیچ جا اینارو ب من یاد ندادن سعیده..
بعد از چند وقت بودن اینجا این حرفا برای من تازگی دارن انگار عصمت واقعا متحول تر شده که همه چی براش جدیده و قلبش این حرفارو بیش تر میطلبه
خیلی عجیبه همه چی
خیلی عجیبه که همش خدا
درخواست از او
اصلا اینجا درمورد هیچی حرف زده نمیشه شما و اقا حمید که همش دارید از توحید حرف میزنید و ایه های قشنگو میگید
دوستون دارم
راستی لطفا بهم بگید چ طوری درمورد واژه رزق سرچ و تحقیق کردید مرسی
واقعا من از شما بیشترین حس برادرگونه رو دریافت کردم
اصلا انقدخالص وناب ودلسوز وتک هستید که حدوحساب نداره
به همه بادلسوزی و مهربونی جواب میدین وبرای همه وقت دارین نه فقط یه عده خاص و این یه حس خیلی خیلی خیلی خوب و عمیق وزیبایی ازتون تو دل آدم میذاره…
من قبول میکنم ادم وقتی براش جواب مینویسن وزیاد میشه با مشغله های زندگی خودش وقت نمیکنه به تک تک اون نقطه های آبی جواب بده خودمن سالهای قبل بارها تجربشو داشتم که کامنتام زیاد جواب میومد واسش اون چندتای اولی رو جواب میدادم دیگه بقیشو وقت نمیکردم….
ولی شما برای همه هم وقت دارین هم واقعانکات عالی ای رو بهش اشاره میکنین…
خانم شهریاری باخوندن کامنت زیباتون منم گفتم بزاربخودم یاداوری کنم نعمتهای زیبایی که خداوندهمین چندروزه بهم هدیه داده منت گزاشته بنده نوازی کرده
اول اینکه صدای من رواز کنارساحل زیبای شمال(محمودآباد)میشنوید ساعت 11 شب کنارساحال نشتستم جاتون سبز عجب هوای خنک ودل جسبی وصدای گوش نوازامواج دریا که هرلحظه بسوی ساحل روانه میشن. این سفربواسطه سفربدورآمریکا برام رقم خورد چون هربارکه سریال سفربه دورآمریکا رونگاه میکردم این چندروز می گفتم خدایامن یه سفر لاکچری میخام باخانواده ام برم مهمون توباشیم.که خداروشکر سفری واقعا هدایتی بلطف خدا
اما ازدیگراتفاقات قشنگ این ماه گرفتن یه خونه 110متری دوخوابه حیاط دار مبله باتمام امکانات رفاهی دریکی ازبهترین محله های شمال تهران بدون یک ریال هزینه یادواره.خدایاشکرت
وآمدن خانواده ام ازشهرستان پیش خودم درتهران چون من نزدیک به دوساله مهاجرت کردم تهران ولی نتونستم خانواده ام روبیارم بدلیل سین بودن اجاره ها ولی همیشه به خدامیگفتم خودت درستش کن من نمیتونم. وقوربونش بشم بسادگی وعضت مندانه درستش کرد.
پروردگارا من بهرخیری که ازتوبمن برسدبه آن فقیرم. پروردگارا مارا آنی کمترازآنی بحال خودوامگزار. درپناه الله یکتا شادوثروتمند
سلااممممم به سعیده عزیزم خواهر نورانی خوش قلب و مهربانم
عکس جدید پروفایل تان بسیارر زیباست مثل قلب درخشان و زیبایی تان
پنج ستاره شدنت تبریککککککککک انشالله این سایت پر شود از نتایج عالی و بی نظیرت
سپاسگذارت هستم دوست عزیزم بخاطرر کمنت های بی نظیرت
الهی صد هزار مرتبه شکرت الهی کرور کرور شکرت برای اتفاقات مثبت و معجزات زنده گیت
سعیده عزیزم همیشه اینگونه از معجزات زنده گیت بنویس میدانی وقتی من این چنین کمنت ها را میخوانم که چگونه خداوند در هر لحظه کنار شان هست بیشتر خدا را حس میکنم بیشتر ایمانم قوی میشود بیشتر نعمت های زنده گیم را میبینم
شب کمنت شما را خواندم ولی زیاد خوابم گرفته بود
گفتم صبح با انرژی فراوان و عشق بی پایان سعیده عزیزم را تحسین میکنم برایش مینویسم که چقدر بی نظیر هست و چقدر الگویی عالی برای من هست ( این قسمت الگو را نوشتم نمیدانی زهنم چقدرررررررر حرف ها گفت ولی من یاد گرفتم که برخلافش حرکت کنم چون سعادت درهمین هست که هر چی زهنت گفت تو برعکسش را انجام بتی پس شما بی نهایت الگویییی عالی عالی عالی برای من هستین مرسی که هستی گل خواهر خود )
من بی نهایت این عشق این ایمان این شور این هیجان این امید شما را تحسین میکنم
منم همین حالا جیک جیک پرنده های زیبا را میشنوم خدایاااا شکرت خدایاا کرور کرور شکرت که اجازه زنده گی و حیات برای مان دادی
این کمنتت سبب شد منم یاد معجزات زنده گی خودم بیفتم
هر جا میروم از هر کی که خرید میکنم سراسر با من با مهربانی و لطف خوش برخورد میکنن چقدر حس میکنم که با من بی نهایت رفتار عالی دارند نگاه های زیبایی مردم نسبت به من چقدر عالی و پر از محبت هست
همین دیروز یکی از وسایل منزل را خرید میکردم تا من وارد دکان شدم دکاندار چقدررر با لطف خوش ایستاد و با برخورد عالی و محترمانه با من برخورد کرد
دو روز منزل خواهرم بودم شوهر خواهرم چقدررر برخورد عالی با خواهرم و فرزندانش داشت گرچی یکسال پیش از همین آدم بدترین برخورد را با فامیلش دیده بودم این هست معجزه خدا که خاطر مبارک من آزرده نشود که من ناراحت نشوم متوجه تغییرات خودم در این مدت شدم زیبایی های که هر روز میبینم قشنگ من خدا را حس میکنم که چگونه اتفاقات عالی را برایم رقم میزند هوایم را دارد در منزل خواهرم شوهرش تلویزیون را روشن کرد و گفت باش خبر ها را بیبینم چی هست من گفتم خدایا خودت میدانی من نمیخواهم خبر بیبینم خودت هواست هست میدانی چی شد همین آدم رفت روی چینل که یک کارتون بسیارررر زیبا بود پر از زیبایی و مهربانی کایینات
من تعجب کردم و با عشق نگاه میکرد و تحسین میکرد زیبایی هایش را حتی در حین دیدن کارتون از زیبایی های کشورم و جهان میگفت من فقط حیران بودم چقدررر این خداوند بی نظیر هست
زمانی که از خانه خواهرم میامدم یکی از نزدیکان ما که به آدم گشنه معروف هست ( استیکر خنده ) و زیاد آدم ها ازش بخاطر این گشنه گی که میکند شکایت دارند به طور عالی من را شیریخ خوردن برد و برایم یک شیر یخ عالی خرید وااااای نمیدانی چقدر تعجب کردم این هست لطف خدا این هست پاداش خدا و چقدررر لذت بردم و شاد شدم
فعلا مادرم خانه نیست تمام کار ها را خودم انجام میتم برادر کوچکم که تمام نزدیکان ما میداند که گیلاس را روی گیلاس نمیماند به تنبل معروف هست ولی حالا برای من غذا درست میکند وقتی این خبر نزدیکان ما شنیدن همه شان شاخ کشیدن و تعجب کردند این هست لطف خدا و مهر خدا
که همه را مهربان میسازد
فراوانی که در خانه ما وجود دارد
خدایااااا کرور کرور شکرت تازه این لذت های که هر روز دارم چقدر زیباست
سعیده عزیزم تشکرررررررر که برایم یاد میدهی چگونه خدا را باور کنم
من زیاد چیز ها از شما یاد گرفتم خواهر بهشتی من
دوستتت دارم
مرسی که هستی
همیشه بنویس برایم
بهترین ها را برایت خواهان هستم
الهی در کنار نیکا و نیلا و همسر عالی ات بهترین ها و زیباترین اتفاقات را تجربه کنی که غرق عشق و ذوب عشق الله شوی
خواستم اولین کامنتم در سایت رو به جهت احساس خوبی که به من منتقل کردین بنویسم.
تازه ابتدای مسیر هستم،هر چند که سابق بر این متوجه نگاه ویژه خدای عزیزم به خودم بودم، اما با شناختی که از اکثر محتواهایی که جناب عباسمنش در سایت میگزارن،دلم میخواد بیشتر و عمیقتر با رب العالمین ارتباط بگیرم.برای شروع احساس میکنم نیاز به ارتباط قلبی خودم با ذات اقدس حق دارم.با توجه به حس نابی که از ارتباط شما با خدا دارم،ازتون تقاضا میکنم برای عضو جدید این سایت هم برای رونق این ارتباط توحیدی دعا کنید.
ضمن اینکه از استاد عباسمنش هم برای راه اندازی این فضا تشکر میکنم.
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همه دوستان گلم
سعیده خانم چقدر قشنگ مینویسید
این حرفا که ب دلمون میشینه از یه انسان نیس این حرفا قطعا از پروردگارمان بر دل شما نازل شد بهتون تبریک میگم که روی خودتون کار کردید که خدا این حرفای قشنگ و سپرده ب شما تا به ما برسونی چقد لذت میبرم از
پیام هاتون این شعر مولانا رو تقدیم میکنم بهتون هر جا هستید شاد و سبز و ثروتمند باشید در پناه حق …..
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین وهمه همسفرهای گلم درسایت به ویژه خانم سعیده شهریاری دوستداشتی
سعیده جان یه اتفاق جالبی افتاده دوس داشتم اینجا بزاتون تعریف کنم!!
یه مدتیه که من کامنتهای شما رو میخونم وبهشون فکر میکنم واینکه توی قسمت پروفایلتون نحوه اشناییتون رو خوندم وکلن زوم کردم روی شما خواهر توحیدم، یادم افتادمن چندسال پیش تو اینستا یه پیج رو دنبال میکردم که پرستاربود دوقلونوزاد دختر داشت،از روزمرگیش میزاشت تو پیج، ولی یهو فعالیتش رو متوقف کرد یا من پیج رو گم کردم
برام سوال شده بود چی شد اون خانم پرستار چرا یهو غیب شد ا اینستا
وقتی اینجا کسی رو پیدا کردم که مشخصاتش شبیه اون پرستار پیج اینستا بود ذهنم درگیر شده بود که
ایا این سعیده سایت همون صاحب پیج چندسال پیشه؟؟اخه سعیده پرستاره اونم صاحب پیج هم پرستار بود سعیده دوقلو دختر داره اونم دوقلو دختر داشت اخه سعیده شمالیه اون صاحب پیج هم شمالی بود!!!
دوباره گفتم نه بابامگه نمیشه دونفر مشخصاتشون شبیه هم باشه اینهمه خانم شمالی که پرستارن ودوقلو دختر دارن،
تا اینکه الان هدایت شدم به خوندن کامنتتون وشما توی کامنت اسم دخترای گلتون رو اوردین نیلاونیکا
یادم افتاد اره خودشه اسم دوقلوهای اون پیج هم نیلاونیکا بود
پس این سعید توحیدی ماتوی سایت که سایت رو ترکونده با کامنتهای قشنگش همون صاحب پیج چند ساله پیشه ،
باید دوباره برم داستان اشناییتون رو با سایت بخونم،
کلی خوشحال شدم که دوباره پیدات کردم اونم اینجا توی این سایت بهشتی که مامن ادمهایه که دارن تلاش میکنن خدای واقعی رو بشناسن وطبق خدای واقعی زندگیشون رو بسازن،
دوس داشتم این اتفاق رو اینجابراتون تعریف کنم برا همین منی که خیلی کامنت نمیزارم تو سایت شروع کردم به نوشتن وکامنت گذاشتن ،
سعید جان خیلی خوشحالم که حال دلت خوبه و برات بهترین ها از خدای منان میخام،خیلی از کامنتهات استفاده میکنم وبا خودم میگم ببین زینب اگر نتیجه عالی میخای تو هم باید مث سعیده لیزری رو خودت کار کنی باید به این شیوه توی مسیر باشی هرچند منم روزی چندین ساعت توی سایتم وصب تا شب تلاشم اینه طبق قانون زندگی کنم ولی ذهنم یه جاهایی شیطنت میکنه و گولم میزنه یه لحظاتی برخلاف قانون عمل میکنم وهمون لحظه میدونم فریب ذهن رو خوردم وکنترلش نکردم
به هرحال براشما سعیده جان برای خودم وبرای همه دوستای گلم توی سایت بهترینها رو از خداوند وهاب میخام ،
چقدر عالی آیههای زیبا و قشنگ تون نور خدا را در دل ما روشن میکند خدا را سپاسگزارم به خاطر آگاهیهای ناب و عالی که نصیب من شد خدا را شکر میکنم به خاطر دوستان ناب و عالی و فوق العادهای که در این سایت الهی با کلامشون و با حس خوبشون انرژی فوق العادهای را برای ما هدیه دادند
دیدگاه مفیدت رو دوست داشتم کامنت بسیار عالی و پر انرژی بود و قابل تحسین
بهترینها را برات آرزو میکنم هر کجا هستی در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
من همون نفیسه ام که بهم گفتی بنویس با وضو بنویس و از این صلات غافل نشو.
عشق می کنم با نوشته هات و تمرکزت و فوکوس روی خودت .
خوشحالم برات و تحسینت میکنم که هر روز داری اوج می گیری و به ما هم شوق پرواز می دهی .
و اما نکته ویژه کنکوری این کامنتتون برای من، تو دلم به خدا گفتم این خرج ها افتاده روی دستمون که ازت بیشتر بخوام .من نمیدونم چه جوری ،خودت رزقت رو بفرست و همه ش رو حل کن !
کنترل ذهن ، فقط حساب روی خدا باز کردن ، توکل .
منم امروز یک اتفاقی مالی برام پیش اومد بعد گفتم خدا خودش اینم جور می کند که یکهو یک پروانه از بالای سرم رد شد اینقدر ذوق کردم که نگو ، احساسم بهم گفت همین الان درخواستت اجابت شد ، حالا باید خدا دوباره تقلب کند و من را به مدار دسترسی به خواسته ام بر ساند چون من که از عهده ام خارج است حتی پلک زدنم، همش لطفِ و لطفِ و لطف الله است ولا غیر.
گام هاتون بلند و پایدار در مسیر حق جاده تون روشن قلبتون پر امید
اینکه انقدر کامنتتون بوی توحید رو میده خیلی منو منقلب و احساساتی میکنه
اشک منو درمیاره این جنس حرفا ک از ب بسم الله شما تا اخر کامنتتون درمورد یه مفهوم حرف میزنید توحید…
به خدا خیلی حرفه این جنس کامنت ها
این جنس حرفا ک همش خدا همش خدا همش الله همش درخواست از او
چیزیکه من هیچ جا نمیبینمش…
ی مدت از اینجا فاصله گرفتم بیش تر از گذشته تو مجالس مذهبی شرکت کردم هرچی میگفتن با حرفای اقای عباس منش مقایسه میکردم احساساتمو میذاشتم کنار منطقو میاوردم وسط و هی ایمانم به حرفای استاد بیش تر میشد ولی این بار نه با تعصب نه با احساس بلکه با منطق و اصلا انگار ساختار ذهنی و فکری من اینجوری عوض شد
میگفتم چقدر قلب من عباس منش رو تایید میکنه و طالب حرفاشه
چقدر قلب من حرفاشو دوست دارم و میگه درسته
چقدر عمیق و متفاوت ک این بشر همششش درمورد خدا حرف میزنه و بچه هایی ک فالوش میکنن یاد گرفتن ازش
بخدا الان ک دارم مینویسم گونه هام خیسن…
بخدا این فاصله گرفتنه برام نعمت بود تا فکر کنم ببینم ایشون چی میگن بقیه چی میگن شک کنم و از شک ب یقین بیش تر برسم
توحیدی که ایشون میگن اصن جنسش خاصه باهمه حرفا فرق داره و حال منو خوب میکنه قلب منو ب وجد میاره
شماهم خیلی قشنگ درمورد خدا حرف میزنید
اول و اخر حرفاتون همش اوعه و این خیلی برای من قشنگه. قطعا توحید انتخاب شما بوده و من بابت این جنس از نگاه شما بهتون تبریک میگم سعیده خانم
به نام خداوند زیبایی ها
خداوند فراوانی فراوانی فراوانی ها
خداوندی که وعده اش حق است ، او به سادگی و آسانی ما رو به خواستههایمان هدایت میکند به یک شرط :
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ(بقره-186)
هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، یقیناً من نزدیکم، دعای دعا کننده را زمانی که مرا بخواند اجابت می کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا راه یابند.
خدای خوبم :
من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم.
خدای خوبم :
میخواهم فراوانی نعمت و ثروت بیشتر ، فراوانی شادی و لذت و آرامش بیشتر و از همه مهمتر نگاهی توحیدی تر رو تجربه کنم.
خدای خوبم :
مرا هدایت کن ، به مسیر درست ، آدمهای درست با باورهای درست
سلام به استاد جانم و مریم عزیزم و همسفران زیبا اندیشِ زیبا بینم
به قسمت 210سفر به دور آمریکا خوش آمدیم
Welcome to Black Canyon National park
خدایا شکرت شکرت شکرت که در مدار دیدن این حجم از زیبایی و فراوانی نعمت هایت هستم
خدای خوبم مرا هدایت کن تا بنویسم آنچه که دیدم ، نه نه چیزی فراتر از دیدن بود ، کمک کن بنویسم آنچه که بر قلبم نشست.
چقدر زیباست ، چقدر حسش خوبه ، چقدر آگاهیش نابِ نابِ نابِ که تو با لذت بردن از زیبایی های جهان پیرامونت میتونی به یک صلح درونی برسی.
چقدر زیباست که این صلح درونی ، جنسی از توحید و یگانگی و یکتاپرستی ست ، جنسی از قائم به ذات بودن ست ، جنسی از وصل بودن خودت با خودت یا خودت با خدای خودت ست ، خیلی عمق داره ، به مانند دره های زیبایِ عمیق Black Canyon
کارکردن روی خودمون به مانند این دره باید إنقدر عمیق باشد ، دیواره های صخره ای ، بلند و زیبایی داره ولی در کنارش مناطقی هستند که عمیقِ و تاریکِ تاریکِ تاریک هستند که در طول روز فقط 33 دقیقه آفتاب بهش میرسه ، درست مانند به مانند لایه های عمیق ذهنی ما که خیلی عمق داره و هم خیلی خیلی تاریکِ تاریکِ تاریکِ که ما میتونیم با آگاهی های این سایت فوق العاده ، میتوانیم آرام آرام میزان تابش نور رو به وجود الهی مون تنظیم کنیم.
ما میتونیم با برداشتن قدم های مورچه ایِ مستمر به اون قسمت های عمیق راه پیدا کنیم ، به مانند اون خانوم زیبا و خوش اندامی و خوش لباسی که در دقیقه 9 و 15 . 16 ثانیه ، که با کمک گرفتن از نرده های چوبی محکم و ستون های کوتاه صخره ای مسیر خودش رو به تنهایی میپیمود.
این مسیر شاید برای اکثریت جامعه سخت و سنگلاخی به نظر برسد ولی برای ما بچه های سایت مسیری آسان و زیبا و لذت بخش است ؛ و دقیقا صحبت استاد در قدم اول ، ستاره قطبی برایم مرور شد
همه ی در یک مسیر جنگلی هستیم ولی عده ی زیادی با زجر کشیدن و عبور از پستی و بلندی ها و زخمی شدن به مقصد میرسند ولی ما به یک جاده صاف و راحت هدایت میشم و با لذت بردن و سوت زنان به مقصد میرسیم ؛ اونا با تعریف کردن اون همه سختی تایید میکنند مسیر یکدیگر رو ولی ولی…
ولی کسی حرف ما رو باور نمیکند که مسیر میتواند آنقدر ساده باشد…
مگه داریم ، مگه میشود
بله هم داریم و هم میشود
در مدارش که قرار بگیری در زمان مناسب به آن هدایت میشوی
بله اونا در مسیر شان با حیوانات وحشی روبرو میشوند و ترس تمام وجودتان رو فرا میگیرد ولی برای اهالی سفر به دور آمریکا ، آهویی عطسه میکند و نظر ما رو به خودش جلب میکند که میتوانی فارغ از زمان ، محو زیبایی هایش شوی.
خدایا شکرت شکرت شکرت برای بودنم در این مسیر زیبای توحیدی
چقدر حسش خوبه حیاط خونت ، پارکینگ والمارت باشه ، جایی که نماد فراوانی و فراوانی و فراوانی نعمت و ثروتِ
چقدر خوبه ورودی هر إستیت پارک ، ویزیتور سنتری هست که بازهم نماد فراوانی و فراوانی نعمت و ثروت هست و گذرگاهی است برای وردی تو با اون حجم از زیبایی های خداوند
چقدر پیاده روی در دل طبیعت میچسبد ، میخواهد در دل اون جاده های خاکی باشد یا در اون مسیر مرتفع با نرده های چوبی ؛ هر دوشون فوق العاده هستند ولی برای صحرا آنجا که بوی ارتفاع میدهد ، رد پایم نمایان تر است
مثلاً با خانواده که در دل طبیعت زیبایی ها بودیم همه تله کابین و سورتمه رو انتخاب کردن و من تنهایی سوار زیپ لاین شدم…
وای خدای من شکرت شکرت شکرت چه تجربه ی نابی بود ، به گفته ی مادر بزرگم مانند پرنده ای بودم در اون آسمون زیبا
چقدر آدمای این کشور خوش برخورد و خوش رفتار هستند ، فارغ از اینکه در چه جایگاهی هستند با عشق به سوالات شما با عشق پاسخگو هستند ؛ صد البته که این بازتاب درون آرام شما عزیزان دل هست…
دستان بی نظیر و بی نهایت الهی که همراه به صحرا سود و خیر میرسونند و با عزت و احترام برخورد میکنند
دستان بی نظیر که انسانی هایی شاد و آماده و سالم هستند ، سالم و صادق و ثروتمند و زیبا اندیش هستند ، خوش انرژی و خوش قول و خوش حساب هستند
دستان بینظیری که انسان هایی مهربان ، با معرفت ، دوست داشتنی و قائم به ذات و توحیدی هستند
که همیشه و همیشه سر راهم قرار میگیرند
چقدر خوبه ورودی اول صبحت دیدن این سریال فوق العاده باشد که متوجه زمان نمیشوی و چشم باز میکنی میبینی که خورشید دارد طلوع میکند و تو باید آماده شوی برای نیایش های صبحگاهی
خدایا شکرت شکرت شکرت که همراه همیشگی من هستی
خدایا شکرت شکرت شکرت که در این مسیر زیبا و الهی هستم
جالبه بگم بهت ، چند روزه در عبادت های پیاده روی عصرگاهی ام به جایی هدایت شدمکه :
سمت چپم گارد ریل های اتوبان و ساختمان های زیبا و خوشرنگی هست که ی زمانی بیابون بودند ولی الان پر از فراوانی نعمت و گسترش گسترش و رشده …
و بعد آسمون بینهایت پهناور زیبای خداوند با نمای فوق العاده غروب زیبا که چشمان و روحم رو نوازش میدهد…
روبرویم دورنمایی از کوههایی زیبا و درختان فراوان و سرسبز پارک دِنْج هست (اسمش رو خودم انتخاب کردم ) که من سوت زنان در تریل زیبای پیاده روی به سمتش در حرکت هستم.
و سمت راستم کوچه هایی ست که من همیشه از سَرِ کوچه رد میشدم ولی الان انتهای اون هستم ، اینحجم از زیبایی بَغَلِ بَغَلِ گوشم بوده…
و خیلی آسون وقتی به خانومی در رساندن خریدهایش به خانه کمک کردم اتفاق افتاد…
و جالبتر آنکه خانومه قبلش گفته بود یعنی میشه این خانوم بایسته و به من کمک کنه و منم لبیک گفتم…
(صحرا با چشمانی قلبی و ستاره ای فراوان)
چقدر خوبه با درک این آگاهی ها که باعث میشه ظرف مون برای دریافت نعمت های بینهایت الله مهربان بزرگ و بزرگتر میشه.
خدایا شکرت شکرت شکرت در مسیر دیدن زیبایی هستیم
دوست تون دارم ی عالمه
هر چی بگم بازم کمه
بماند یک ردپا زیبا در 22 شهریور 1402
ساعت 5.55 دقیقه صبح به وقت ایران
به نام هدایت الله
سلام بر صحرا خواهر خوبم
چقدر کامنت شما دلنشین و این در صلح بودنت قابل تحسین است زیباییها و کلام وحی که سرشار از محبت و مهربانی بود و این نگاه خیلی ویژه که به الله مهربان و زیباییهایش داشتی عالی بود
آنقدر جذاب و کلامت انرژی داشت که چند بار مرور کردم کامنت شما رو رد پای خوبی به جا گذاشتی و از اینکه ظرف وجود بزرگتر شده از این درک و آگاهی صد آفرین داری
دوست خوبم هر کجا هستی سالم سلامت و تندرست باشی
به نام الله هدایتگرم
سلام به دوست خوبم ، محمد رضای عزیز
امیدوارم حال دلت خوب خوب خوب باشه
ممنون که برایم وقت گذاشتی و نوشتی
ممنون از دقت و توجهت
ممنون از نگاه زیبایت که صد البته انعکاسی از وجود آرام خودته ، وجود در صلح و مهربان خودته.
چند وقته که خیلی آگاه تر دارم تلاش میکنم که صدای رب العالمین رو بشنوم ، اونو قدرت مطلق بدونم ، درعمل تسلیم درگاهش باشم و نخوام با ذهن منطقی کارهامو بچینم ؛ چرا که در چند مورد اساسی ، رد پای شرک رو دیدم و دیدم….
امیدوارم بتونم در عمل بندگی خداوند رو بکنم و از بند زنجیر شیطان رها شوم.
چقدر خوبه اینجا کنار هم و باهم در حال رشد و یادگیری هستیم.
خدارو هزاران مرتبه شکر شکر شکر
الهی که همیشه در مسیر توحیدی و فراوانی نعمت و ثروت ، شادی و لذت و آرامش باشی.
به نام صاحب اختیار عالم
دادار مهربان و قابل ستایش
حمد وسپاس بی کران ،خدا را که به جمع ما نعمتهای بی شمار عنایت کرده
درود بر صحرا خانم یکتا پرست و ثروتمند
خانم ، عجب کامنت زیبا و پر از آگاهی
دم شما گرم و دلت همیشه لبریز از عشق به آلله یکتا
خیلی لذت بردم و کیف گردم، از دل نوشته زیبایی که به ثبت رسوندی
همزمان شده بود با اذان ظهر و کلی لذت بردم
حق مطلب رو ادا کردی، دلت شاد
بهترینها رو برات آرزو میکنم، ای دختر طبیعت.
در پناه آلله یکتا، شاد، سالم، خوشبخت، ثروتمندوسعادتمنددردنیاوآخرت باشی.آمین
به نام الله هدایتگرم
سلام به دوست توحیدی زیبااندیشم ، حیدر عزیز
الهی که حال دلت خوبِ خوبِ خوب باشه
سپاسگذارم که برایم وقت گذاشتی و نوشتی
ممنونم برای حضور ارزشمندت در این جهان زیبای هستی و این سایت الهی
صدای منو ، نوشته ی منو ، با ی عالمه احساس خوب و آرامش از جایی دریافت میکنی که تلألو نور خورشید به هنگام غروب آفتاب ، آسمان بی نهایت پهناور جهان هستی رو بسیار بسیار زیباترش کرده که نمیتوان با کلمات توصیف کرد
خدایا شکرت شکرت شکرت که در این مسیر زیبای توحیدی هستیم .
چقدر این همزمانی ها زیباست ، انتقال انرژی ها زیباست از اذان ظهر تا غروب آفتاب به وقت این سایت الهی ، مکانی که با خضورمون داریم آروم آروم رشد میکنیم
خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت
الهی که همیشه در مسیر توحیدی و فراوانی نعمت و ثروت و شادی و لذت و آرامش باشی.
سلام به صحرای عزیز ودوست داشتنی
چقدر تو دختر تحسین برانگیزی احسنت به تو لذت بردم از کامنتی که سراسر عشق بود وآرامش وحکایت از روح بلندت وقلب پاکت داشت
چه خوبه که به دقت محیط اطرافت رو شرح می ی روزم رو با کامنتت شروع کردم ممنون از حس وحال خوبی که به من دادی
دوست دارم روی چون ماهت رو میبوسم
به نام الله هدایتگرم
سلام به فهیمه عزیزم ، دوست مهربان و خوش فرکانسم
الهی حال دلت خوبِ خوبِ خوب باشه
ممنون از لطف و محبت که صد البته انعکاس درون صلح و آرامش خودته
چقدر ما خوشبختیم که در این مسیر زیبا توحیدی هستیم و داریم آروم آروم رشد میکنیم
خدایا شکرت شکرت شکرت
از قلب من به قلب شما عشق و دوستی و حضور خداوند در تمام لحظات زندگیت
الهی که همیشه در مسیر توحیدی و فراوانی نعمت و ثروت ، شادی و لذت و آرامش باشی.
بنام خداوند وهاب من
سلام به خانواده صمیمی عباسمنش
خداوند رو شاکرم که امروز هم فرصت دیدن زیباییها این جهان نصیب چشمای زیبابینم شد.
من صبح ویدیو رو دیدم ولی کامنتش رو الان ساعت نیمه شب گذشته مینویسم تا مرور زیباییهای امروزمم باشه…
خدایا شکرت از این آهوی زیبای چشممم درشت که واقعا قدرت آفریدگار رو بهمون نشون داد و این زیبایی گوشهاش و چشمهاش چقدر تحسین برانگیز بود…خیلی حضور این آهو برام تامل برانگیز بود…درست عین زیباییهایی که وارد زندگیات میشه میاد و چند ثانیهای کوتاه واقعا هست و بعد میره …میره تا زیباییهای بعدی و بعدی و بعدی ظاهر بشن…هیچ وقت همه چیز پایدار نیست و نمیمونه جز خداوند و قدرتش. کاش این رو الان که دارم مینویسم بتونم در آینده به خودم یادآوری کنم و بگم که قدرت آسمانها و زمین و فرماندهی بالا مقامش ابدی و جاودان باد….
چرخ زندگی بشدت رروونتر شده استاد و من بشددددت محتاجتر و افتادهتر و دلنازکتر….
اتفاقا الان رسیدم به گفتههای شما که میگی احساس الان من هیچ فرقی با اون موقعهای قدیم نکرده…الان خودمم همینطور شدم…احساسی که تو وجود خودم پیداش میکنم میبینم همیشه بهش محتاجترم، نیازمندترم و چقدر واقعا دنیا بیارزش میشه در یه لحضه…و میبینی این جهان تنها وتنها لهو و لعب بیش نیست….خیلی افتادهتر میشی…خیلی سادهتر….اصلا دیگه به هیچی گیر نمیدی…بی دلیل میخندی…به آسمون و پهناوریش خیره میشی و….
این روزا شتاب میکنم این کار و بکنم اون کار رو بکنم بعد تسلیمتر پیش خودش برمیگردم و میگم تو بگو….یه حسی بین شور اشتیاق حرکت کردن و ول کردن همه چی…
امروز داشتم میرفتم خدمتم بعدظهری تو آسمون یه عالمه ابرهای قارچخوری دیدم…داشتم میخندیدم که فراوونیش رو نشونم داد….داشتم کیف میکردم که راننده شخصیاش رو برام فرستاد و مسیر هر روز رو رایگان و 15 دقیقهای اومدم….تو کلاس صحبتهایی که لازم بود رو شنیدم….تو همکارا تحسین و تمجید….تو راه برگشت سبک زندگیهای مختلف….خداوکیلی خیلی خیلی خیلی داره همهچیز خوب پیش میره…یه سری مسائل هست…برا همه هست…میسپارم به خودش تا برسیم به راه حلها…
خدایا شکرت بخاطر فراوونی وسایل نقلیه که میشه خیلی راحت سفر کرد و هرچی بخوای جهان اوکی گفته.
به نام صاحب اختیار عالم
دادار مهربان و قابل ستایش
حمد وسپاس فراوان، خدای را وه به جمع ما نعمتهای بی شمار عنایت کرده
درود بر مصطفی عزیز و یکتا پرست.
گل پسر ، دمت گرم ، چه دل نوشته زیبایی رو ثبت کردی.
لذت بردم ، و خدا رو شکر که دوستان خوبی دارم.
کاملا درست گفتی، وقتی تمرکز کنی بر روی قوانین بدون تغییر خداوند و در عمل هم نشون بدی ، هدایت میشی که در زمان مناسب در مکان مناسب قرار بگیری. برقرار باشی رفیق
یاحق
حیدر عزیز
از اینکه برام نوشتی و احساس خوبت رو به اشتراک گذاشتی واقعا مچکرم و برات از صمیم قلب آرزوی بهترینهارو دارم.
باهم و با شما دوست خوب همچنان این مسیر سبز جنگلی رو ادامه میدیم تا از بینهایت نعمات و هدایت های الله مهربان استفاده کنیم. به یاری خداوند فقط برای امروز و فقط برای این لحظه زندگی میکنیم و تسلیم هستیم تا خداوند بهترین گزینه ممکن رو به ما معرفی کنه.
نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد خوش استایل و خوش اندام و خانم شایسته عزیز
سلام خدمت تک تک دوستان عزیزم
خدایا شکرت چقدر عکس استاد در بنر سایت زیباست واقعا شگفت انگیزه
خدایا صدهزار مرتبه شکرت بخاطر این همه زیبایی و فراوانی
چقدر فضای زیبایی بود اونجایی که شب ساکن بودین
چقدر اون آهویی زیبا بود خدایا شکرت بخاطر خلقتت عطسه زده تا توجه شما رو جلب کنه چرا؟
چون شما شکارچی زیبایی ها شدین و خدا هم دیده دارین از اونجا رد میشین گفته حیفه اینو نبینید بذار نشانه بفرستم براتون
اون آهوی زیبا هم داشت فرکانس تحسین کردنتون رو دریافت میکرد از جاش تکون نمیخورد انگاری خوشش اومده بود تا بیشتر زیبایی هاش رو تحسین کنید خدایا بخاطر این موجودات زیبا
چه تریل زیبایی بود برای پیاده روی چه عشقی میکنید با طبیعت کلا یکی شدین دمتون گرم
اونجایی که رفتین پیش اون دره ی زیبا و باد خنکی داشت میوزید منو یاد منجیل انداخت ایستاده بودم داشتم بادگیرها رو نگاه میکردم کنار جاده یه دره ی زیبایی بود چنان باد خنکی میزد بهم که به اندازه ی ده تا کولر جوابگو بود
چقدر اون دره زیباست و چه رودخونه ی زیبایی از دلش داشت میگذشت خدایا شکرت
چه کوه های عظیمی اونجایی که زوم کردین روی کوه ها منو یاد مسیر بندرعباس انداخت دقیقا یه جایی رسیدیم که مثل همون کوه ها بود خیلی باحاله خدایا شکرت
کوه های پوشیده شده از درخت چقدر زیباست دقیقا مثل شیرگاه که رفته بودم و داشتم توی تریلهای جنگلی پیاده روی میکردم چنین فضای فوقالعاده ای داره خدایا شکرت چقدر زیبایی خلق کردی
استاد جانم سپاسگزارم بابت به اشتراک گذاری این زیبایی ها خدا میداند که این فایل برای چند روز گذشته ی شماست و شما چه زیبایی های شگفت انگیز دیگه ای رو شکار کردین خدایا شکرت
واقعا این جهان زیباست به شرط اینکه ما چشمان زیبابینی داشته باشیم
بهترین حال خوب، بهترین ثروتها، بهترین لذتها، بهترین شادی ها، بهترین سعادتمندی رو براتون آرزو میکنم ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان باشید
عاشقتونم بینهایت
به نام خداوند مهربان
حمد و سپاس، پروردگاری را که به جمع ما نعمتهای فراوان عنایت نموده
درود بر نرگس خانم یکتا پرست که در مسیر توحید هست.
سپاس از شما، بواسطه نوشت کامنت زیبا.
چقدر به زیبایی ها ، به درستی اشاره کردید.
از مناظر زیبا کفتید و زیبایی ها رو برای ما هم ، یادآوری کردید .
این خودش یه تمرین عالی برای رسیدن و دریافت، زیبایی های بیشتره.
برقرار و شاد باشید.
بهترینها رو براتون آرزو میکنم، آمین
سلام به دوستان زیبا
خدایا بینهایت سپاس گذاری بابت این همه زیبایی
به قول استاد زمانی که خودم با خودم اوکی میشم من در زمان مناسب در مکان مناسب هستم
امروز بابت کاری رفتم شهرستان، زمان برگشت چون با ماشین خودم نرفته بودم، تاکسی منو فاصله پنج کیلومتری خونه پیاده کرد، بعد با خودم فکر کردم ازش درخواست کنم که این فاصله منو مجانی ببره(قانون درخواست) بعد دیدم بقیه مسافرها میخوان برن ترمینال گفتم نمیشه وقت این بندگان خدارو بگیرم، با خودم گفتم خدا هدایت میکنه، درست لحظه ای پیاده شدم یکی از دوستانم با ماشینش از اونجا رد میشد، دیدم کسی داره صدام میزنه، یعنی لذت بردم از همزمانی رب، مثل عطسه این بچه آهوی زیبا، یعنی لحظه که استاد و خانم شایسته قراره از اونجا رد بشن، این آهو باید عطسه میکرد که استاد و خانم شایسته این زیبا رو میدین و شکر خدارو بجا می آوردن، سفر به دور آمریکا خودش تکرار قانون هستش
خدایا شکرت
﷽
بنام خداوند بسیار بخشنده ، ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است
سلامدوست عزیزم شادمهر زیبا
خداوند سلطان هماهنگی هست فقط باید احساسمون خوب باشه و بریم تو مسیر
امروز چوندیشب دیر خوابیدم صبح زودپا نشدم خوابیدم به محض بیداری یکدوستی دارم طبیعت گرده و داخل یوتویوبش فیلم میزاره صبح که رفتم سر گوشیم دیدم نوتیفیشن یوتویوب اعلام کرده ، از سفر به طبیعت ارمنستان اون 48 دقیقه بود همش با عشق دیدم و چقدر لذت بردم اون اصلا عباس منشی نیست ولی مایی که قانون میدونیم میفهمیم که اینجور ادم ها که خودشون تسلیم جریان میکنند و باخودشوندر صلح هستند و لذت میبرن از مسیرشون چقدر اتفاقات باحال براشون میافته دوست من با دو نفر دیگه کنار خیابان می ایستادن و ماشین سوارشون میکرد حتی بدون اینکه زبان هم را بفهمند مجانی به مقصد میرسوندتشون اونها در طول مسیر دقیقا مثل ما از همه چی لذت میبرن از برگ درخت ها از پرنده ها از جاده از غذا از همه چی و حتی با وجود اینکه مشکلاتی هم در طول مسیر براشون بوجود میاد اصلا توجه بهش نمیکنند قانون اعراض بعنی اصلا بهش انرژی نمیدن و به راحتی حل میشه براشون خیلی آسون هم به هدفشون که گذشتن از مرز و رفتن به گرجستان بود رسیدن
من این اپیزود دیدم و یک کامنت عالی تشکر براش نوشتم و اومدم سر سایت استاد اولین کامنتی که خوندم کامنت شما بود و دقیقا شما موضوع کامنتت هیچ هایک بود ( یعنی سفر مجانی ) یعنی همین دوستی که تو را مجانی رسانده به مقصد چی میشه که این همزمانی برای شما یکجور وبرای من یکجوردیگه و برای اون دوستان در ارمنستان کهحتی زبان همرا همنمیفهمند وسوار ماشین میشوند رخ میده ؟؟؟ اینها باید یک هینت بزرگ در ذهن ما روشن کنه ، این یعنی که این جهان قانون داره محکم قانونی هم داره و قانونش اینه که توهدف داشته باش و حال کن به راحتی به هدفت میرسی
حالا اینمسیر سفر میتونه کارت باشه میتونه خود سفر باشه میتونه زندگی باشه و هرچیز دیگه
یعنی من احساس میکنم یک جریان عظیمی هست ولی ناپیدا از دید همه که این جریان مثل خطوط مترو هست ولی بی نهایت خط داره به همه جا مسیر داره این مسیر عظیم ناپیدا است نامرئ هست فقط کسانی میبینند ودرک میکنند که میتوانند فارغ از تصمیمات منطقی ذهن با هدایت الهی با شنیدن صدای احساس اشون به این مترووارد بشن و اینجوری خیلی راحتو اسون به مقاصدی که میخوان میرسن
ولی وقتی تو از مسیری که همه میخوان برسن مسیری که صبح تا شب ذهن های منطقی مشابه اون را فریاد میزنه برسی به مقصدد اصلا فکر مسیر نا امیدت میکنه چه برسه به اینکه بخوای حرکت کنی و قدم برداری
این مسیر نامریی اسمش عشقه
فقط از مسیر عشق میشه وارد این مترو شد
عشق در اصل همون اشتیاق سوزان هست همون چاشننی استارت موشک این عشق مارا وارد خط مترو میکنه و باید با هدایت الهی وارد خط هایی بشیم که جلوی ما میاد فقط کافی سوار بشیم
ممنونم ازت شادمهر عزیز
این مطالبی کهنوشتم خودش اومد وخدارا شکر که تونستم زیر کامنت تو ثبتش کنم
درپناه رب العالمین
موفق باشی
به نام خالق زیبای
حمد وسپاس خداوند مهربان را که به جمع ما نعمتهای فراوان عنایت نموده
درود بر شادمهر یکتا پرست و ثروتمند
بسیار لذت بردم از دل نوشته زیبایی که نوشتی.
در عین سادگی ، نکات ارزشمند دیگری هم داشت.
خیلی قشنگ میشه وقتی بچه ها اتفاقات خوب همون روزشون رو مینویسن.
ایمان آدم به قوانین و مسیر بیشتر میشه.
شاد و سرفراز باشی، یاحق
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و تک تکه هم خانواده ای های عزیزم.
خداروشکر میکنم بابت بودنه شما اعضای سایت عباسمنش، چون اگه شما نبودین و فقط خودم تنها تو این سایت بودم ققطعا نوشتنی در کار نبود، و این استمرار بودن تو سایت هیچوقت شکل نمیگرفت، وقتی میبینم افرادی هستن که تحسین میکنن کامنت هامو، سوال میپرسن، نظرات و زوایای بسیار متفاوتی نسبت به دید من در فایلها دارند،با جواب دادن به سوالاتشون، باعث میشن که قانون برام مرور بشه و همینجور اگه جایی بخوام به گفته هام عمل نکنم به خودم میگم تو که حرف میزنی چرا عمل نمیکنی خودت!؟
و مجموعه ای از این موارد که برگرفته از نعمت حضور شماست، باعث شده در زندگیم بیشتر و بیشتر شدنم.
قلبا از همتون ممنونم.
استاد من تو سفری که به شمال داشتم وقتی نشستم تو اتوبوس که از اهواز حرکت کنم دیدم اول اینکه صندلیم آآآخره اتوبوسه چیزی که اصصصلا دوست نداشتم و خیییییلی اوله بسم الله زد تو ذوقم، دوم اینکه این اتوبوس شارژر نداشت، سوم اینکه صندلیش اصلا اون کیفیت دلخواه من رو نداشت، چهارم اینکه ما 2 ساعت بخاطر خراب شدنه اتوبوس تو محدوده اهواز معطل شدیم، وقتی هم سوار شدم یادم اومد که من با این شرایط فوق مزخرف باید 12 ساعت تحمل کنم تا تازه برسم تهران! و مسیر جاده ی تهران به شمال هم در پیش دارم!
همه ی این موارد داشت یک چیز رو میگفت!
اونم اینکه چه سفر مزخرفی میشه این سفر، اگه خدا برنامه ریز این سفر بود پس چرا اینقدر از همین الان نشونه های ناجالب داره اول بسم الله اتفاق میوفته!!!
اما اینجا یه چیز باعث میشد که کنترل شرایط، از دستم خارج نشه! اونم شاگرد شما بودن!
کسی که شاگرد شما باشه میدونه اوله مسیر هر هدفی جلوی پات فرش قرمز پهن نمیکنن!
کسی که شاگر شما باشه میدونه که واسه هدفش تعهدی پفکی نداره و بسیار سمچ و کله شق و با نهایت جدیت میره سمته هدفش.
شما روز اول همین سفرتون حدودا 2/700 کیلومتر رو تقریباً نان استاپ رانندگی کردین!
من بعید میدونم که تو اوایل مسیر ذهنتون مسیر رو دور و خسته کننده براتون جلوه نداده باشه!
قطعا ذهن خیلی خیییییلی اذیت میکنه!
ولی نتیجه چی شد!؟
اون از سفر من
اینم از سفر شما
من هم مجردی رفتم سفر، هم با خانواده، هم با همسرم، بیش از ده ها بار و فققققط همون یک بار رو تنهایی رفتم، و اون سفر بببقدری واسم عزیز بود(اینقدر خوب بود که با اسم سفر عزیز باید خطابش کنم) که خیلی سختمه که دیگه بتونم با جمع برم سفر.
سفر شما هم که دیگه رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون!
رسیدن به مابقی اهداف توی زندگیمم همنیجوریه.
اول ذهن میاد خیییییلی بزرگ نشون میده اون مشکل رو که نتونم کاری کنم.
من الآن بعد از 2 ماه تعهد بینهایت جدی روی کار کردن روی روابطم همسرم، 4 روزه رفتار های همسرم تغییر محسوس کرده، اما الان که شرایط داره کم کم تغییر میکنه و بهتر میشه ذهنم میگه چه فایده!!
رابطه ی همسرت با برادرت و خانمش زیاد خوب نیست!
چه فایده!
تو میدونی چقققدر روزای خوب میشد با همسرت تو اوجه جوونی خوش باشی ولی بخاطر مشکلاتتون از بین رررفت و سوخت!
چه فایده!
آیا این اون زندگی دلخواهیه که مد نظرت بود با همسرت!؟
یعنی همیشه ذهن داره تلاشش میکنه که تو رو نگه داره از مسیری و هدفی که مشخص کردی.
اما قضیه فرق داره استاد.
من میدونم جواب ذهنم رو چی بدم.
من میبینم امروز وقتی همسرم رو صدا میزدم، نمیگفت بله، میگفت جانم
من میبینم وقتی میخواد بره بیرون بهم تأکید میکنه پیتزا رو بزار تو مکروفر گرم کن بخور
من میبینم پیشه خانواده اش میگه که ابراهیم چقدر تلاش کرد که دست دردم خوب بشه
من میبینم که همسرم وقتی موز میخوره نصفش رو میاره واسم که منم بخورم
من میبینم که بهم میگه شیر کاکائو بخور خنکه اول صبح!
درسته!
ذهنن درست میگه!
شرایط اصلا اونچیزی که من میخوام از روابط نیست، اما همین 2 ماه باعث شد این رفتارهایی رو از همسرم ببینم که قبلا نبود!
من به خودم یه چیزی رو گفتم و اونم اینکه ببین!
تو الان 31 سالته!
بزرگترین چالش زندگیت در حال حاظر مسائله ی راوبطته!
تو اگر تا 32 سالگی تمرکزت رو بزاری روی این تضاد مابقی عمرت رو در خوشبختی محض زندگی میکنی(البته اگه هرآنچه که در این مدت 1 سال انجام دادم رو ادامه بدم)
اما اگر این یک سال رو تمرکز نکنی روی خواسته ات مشخص نیست تا کی درگیر این تضادی!
استاد همیشه اوله هر راهی سخته شروع کردنش
همیشه خیییییلی سخت اون گاری زهوار در رفته به حرکت در میاد و جالب اینجاست وقتی که ذهن میبینه کم کم داره این گاری شروع به حرکت میکنه برای کم کردنه قدرت تمرکز و تعهد میگه خوب که چی!؟
اینم بفرض مثال مهاجرت کردی با مشکل دوری از خانواده میخوای چکار کنی!
خوب که چی!؟
اینم با فلانی ازدواج کردی با مشکل بیماری پدرت میخوای چکار کنی!؟
خوب که چی!؟
اینم روابطت با همسرت خوب شد با عمری که تلف شد و روزهای خوبی که میشد خوش بگذرونی و تو دعوا و قهر گذشت میخوای چکار کنی!؟
خوب که چی!؟
اینم شغل دلخواهت رو بدست آوردی، تو این سن دیگه مگه میتونی تون خوشگذرونی و لذت های جوونی رو انجام بدی!؟
هم سن و سالهای تو چچند ساله دارن تو رویاها واهداف تو زندگی میکنن تو تازه داری شروع میکنی به دست آوردنشون!؟
و این خوب که چی ها ادامه داره تا روز مرگ که میگه دیدی به همه خواسته هاتم رسیدی!
خوب که چی آخرش هم مردی
اینجاست که باید بگی
زززهر مااااار و خوب که چی!
کوفت سره دددلت بزنه و خوب که چی!
والا بخدا
مهم اینه من امروز خوش بگذرونم فردا به من ربطی نداره
استاد من حدود 10 سال فوتسال و والیبال بازی کردم، بینهایت سرعت و نفسم زیاد بود، جوری که وقتی کسی میخواست توپ رو ازم بگیره و دنبالم میدوید وسط راه می ایستاد میگفت بابا ولم کن کی اینو میگیره خخخ
اما متأسفانه 2 ماه پیش رباط و منیسک زانوم پاره شد و دیگه حتی با بچه ی 6 ساله هم نمیتونم بازی کنم اما مسئله اینجاست!
آیا من اون لذت هایی که تو اون 10 سال ورزشم رو انجام دادم رو از یاد ببرم و بگم پشیمونم!؟
نه به هیچ وجه
من عششق میکردم وقتی که بازی میکردم، الانم به امید خدا از ماه آینده میرم سراغ قایق سواری تو رودخونه ی کارون و کلاس سنتور و کللی آرامش میگیرم با این تفریحات، سال دیگه هم عمل میکنم علی یییارت میرم سراغ فوتسال و والیبال دوباره.
اما یه حقیقتی هم هست
اونم اینکه زنده نگه داشتنه امید و انگیزه و استمرار برای رسیدن به هدف تو روزایی که چیزی برای دلگرمی نمیبینی سخته!
خیییییلی خیییییییییییلی هم سخته!
ولی به لطف خدا بقدری آگاهی دارم که میدونم تک تکه کلمات خدا که تو قرآن گفته حقه.
استاد من واااقعا نمیدونم خوده شما چی فکر میکنید ویا این دست فایلهای 20 دقیقه ای رو چجور میبینید و در مورد فایلهایی که روی سایت میزارید.
ولی من بعنوان کسی که 5 ساله اسمه شما رو شنیدم و دارم شما رو دنبال میکنم میخوام اینو بهتون بگم که محاااله بتونید درک کنید چچچچقدررررر این فایلها تاثیر گذار و الهام بخشه.
چون شما جای منی که در شرایط سخت هستم و از زندگی و روابط شما الهام میگیرم نیستید!
شاید خانم شایسته همینجوری بداهه، در بیاد بگه(خدایا شکرت بابت نعمت های امروز)
ولی میدونید همین یک جمله فکره منو کجا برد!؟
اینکه اگر این نعمت هایی که امروز در اختیارت بودن، نبودن چقدر اذیت میشدی!؟
من امروز به لطف دوره ی عزت نفس، کارهای غقب افتاده ام رو انجام دادم، به لطف داشتنه موبایل فایلهای شما رو نگاه کردم، به لطف داشتن پول برای خرید شارژ، با پدر، مادرم صحبت کردم، به لطف حقوقی که دارم تماس گرفتم که ییک از وام هامو چند روز دیگه تسویه کنم، به لطف اینترنت متوجه شدم سپاهان4 امتیاز ازش کم شد و پرسپولیس رررفت صدر جدول و کیف کردم، به لطف داشتن آب امروز حمام کردم، به لطف داشتنه خارک، امروز میوه خوردم، به لطف داشتنه تلویزیون و برق امروز تلویزیون رو روشن کردم و قرآن گوش دادم و لذت بردم، به لطف داشتن مکروفر غذا گردم کردم و خوردم!
ببینید فققققط همین یک جمله چچچچقدررررر تأثیر گذار بود!
حالا شما فکر کن یک فایل 20 دقیقه ای شما برامون بزارید روی سایت یا هم اگه که خودتون در مورد موضوعی صحبت کنید که دیگه وووواااویلااااا
یا اینکه شما بگید(دیشب راحت خوابیدیم، رفتیم دستشویی و الان هم میخوایم بریم استیت پارک بلک نمیدونم چی چی)
من کللللا متوجه ی حرفای شما نمیشم، من جای دیگه رو میبینم
من خودم راننده اسنپ بودم میدونم وقتی که
از زجر مسافر کشی میگید در مورد چه حس و حالی صحبت میکنید! من اون لحظه که شما دارید لذت میبرید فققققط به خودم میگم ببینش!
این همونیه که مسافر کش بود ها!
این همونیه که با همسرش هم مدار نبود و میخواست بخاطر حرف مردم به زور اون رابطه رو نگه داره ها!
این همونیه که اعتماد به نفس نداشت و به اسمه مسخره، خودش رو جلوی جمع معرفی میکرد ها!
این همونیه که همممه ی عالم و آدم میگفتن مسیرت اشتباهه ها!
این همونیه که پدر و مادرش یک مسیر دیگه ای رو میرن و خودش کلا یه دیدگاه دیگه ای داره ها!
این همونیه که خییییلی ها میخواستن کله پاش کنن ها!
این همونیه که رادیوی پدرس رو خراب کرد و از ترسه پدرش رفت یه جای بیابونی اون رادیو رو خاک کرد ها!
این همونیه که بزرگترین آرزوی زندگیش این بود که 1 شب فققققط 1 شب بدونه دعوا بخوابه ها!
این همونیه که بحاطر تنش های زندگی چند ساله مداوم یک کابوس وحشتناک رو میدید ها!
ببینش!
الان ببین کجاست!؟
با یه شرتک و یه جفت دمپایی انگشتی داره هررر جایی که عششق میکنه میره!
ببین همسفری داره که عشششششق میکنه که باهاش دور دنیا رو بره و بگرده!
ببینش!؟
غذاهایی رو خورده که خیلی ها حتی از دیدنه عکسش هم دهنشون آب میوفته!
ببینش!؟
عزت و احترامی داره که اگه بیاد ایران خدا میدونه چی بشه!؟
ببینش! ؟
بقدری رابطه ی عاشقانه داره با عشقش که رابطشون لذته و لذته و لذته
و اینه فرق کسی که به اون نکتهی اوله کامنتم اشاره کردم با بقیه
اونم اینکه
متعهد بودن روی مسیری که ذهنت، جامعه،افراد، ترسهات میگن برگرد، این کارو نکن، همه چیز رو بهم بزن،از محدوده ی امنت خارج نشو وگرنه نابود میشی
شکرگزار بودن بابت اینکه اکسیژن هست واسخ نفس کشیدن
نگاه نکردن، ندیدن، مرور نکردن توی ذهن و فکر نکردن به هر آنچه که احساست رو بد میکنه
اینجاست که به خودم میگم آره!
ذهنت درست میگه شرایط خوب نیست اما میتونی فققققط و فققققط با متعهد بودن و استمرار داشتن به آموزش های این شخص به جایی برسی که دلت میخواد!
من خیلی تو فایلتون از دیدنه اون کوه های عظیم لذت بردم
من عاااشق کوهم
کوه نماده محکم بودنه
نماده استقامته
نماد پایداریه
نماد متعهد بودنه
نماد پایبند بودن روی چیزیه که میدونی درسته
نماد ایستادگی در برابر ناملایمات زندگیه
کوه نماد قوی بودنه
کوه نماد اینه که هیچ چیز نمیتونه منو از پا در بیاره
نه باد نه بارون نه برف نه زلزله، نه بهمن
کوه نماد خداست که تو قرآن میگه ما کوه ها را مانند میخی درون زمین قرار دادیم تا زمین نلرزد
دیدنه این کوه های بزرگ تو این فایل واسه من این پیام رو داشت که
ادامه بده
مسیرت درسته
به تجربه ی خودت نگاه کن
به چیزهایی که تو همین مسیر بدست آوردی
دیدنه این کوه ها این پیام رو برام داشت که
اندکی صبر سحر نزدیک است…
سلااام بر ابراهیم یکتا پرست
وااای ک چقد خوشحالم ک همین الان ک داشتم با خدای خودم حرف میزدم و دنبال راه حلی برای چالش پیش روم بودم جوابمو با کامنت شمااا داد دوست هم فرکانسی ممنون ک دست خداوند مهربان شدید
ابراهیم جام منم ار اول مهد باید برم سرکلاس
چالشی ک دارم اینه ی مدرسه ای باید آموزش ورزش بدم ک پسرونه است و کلاس چهارم تا شیشم(ابتدایی)هستن و من استرس دارم واقعا و اینکه سال اول کاریم هست و هیچ تجربه ای ندارم
از ی طرف ی مدرسه ی دخترونه هست ک اونم از اول ابتدایی تا شیشمن و یکی دیگه از کلاسام هم همین سنن شاگردام
سه تا مدرسه ی مختلف با دو جنس سخته س خورده برام
واینکه شما اول کامنتتون(ک هنوزم کامل نخوندمش و اومدم سریع تا اینارو یادمه بگم و برم ادامه رو بخونم)در مورد این گفتید ک اول کار سخته شروع کردن هر کاری سخته ولی کافیه ک بیوفتیم تو دل ترس و نگرانی همه چیز حل میشه ب راحتترین شکل ممکن و من از پسش برمیآم
الان بیشتر از هر وقتی ب دوره ی عزت نفس بینظیر احتیاج دارم و هر روز دارم گوشش میکنم و ب خودم جملات تاکیدی میگم ک من انسان توانمندی هستم من انسان محترمی هستم من انسان توانمندی هستم و با اینا خیلی آروم میشه و شیطاااانِ…… رو خفه میکنم و توانایی های خودمو ب یاد میارم
ممنون ابراهیم عزیزم ک جواب منو دادی و خیلی کیف کردم از خوندن کامنتت
ب خدای جهانیان میسپارمت
سلام به دوست خوبم.
ببینید شما علاهو بر جملات تأکیدی باید به صورت ریشه ای و واقعی به خودتون ثابت کنید که لیاقت و توانایی این رو دارید که میتونید این مسئله رو مدیریت کنید.چجوری!؟
با این دیدگاه که خدا تو قرآن گفته ما تکلیفی بیشتر از توانتون بهتون نمیدیم!
با این دیدگاه که چه کسی مثله من عاشق کارشه و از یاد گرفتنه هنرجوهاش ذوق میکنه و خوشحال میشه!؟ پس اون ها من این عشق و علاقه و هیجان من رو لمس میکنن و کار خیلی ساده میشه
یا اینکه به خودتون بگید من تا 80 سالگی کللللی چالش دیگه و متفاوت پیش رو دارم، این هم یکی از چالش های این سنم و من میخوام با این چالش بخندم و کسخره بازی کنم و لذت ببرم و رشد کنم.
اگه شرایط برام سخت شد که نمیکشنم!؟
دارم نمیزنن که!
نمیبرنم که زندان!!!
من یه پیشنهاد براتون دارم که میدونم بیییینهایت کمکتون میکنه
شما برید تو فایلهای دانلودی استاد نمیدونم دقیقا اسمه فایل چیه فقط میدونم یه خانمه جوونه کنار استاد با لباس مشکی، روی دوتا صندلی نشسته اند و در مورد مسیر اون خانم استاد باهاشون صحبت میکنه.
جالب اینجاست این خانم هم مسیری خیییییلی خیییییییییییلی شبیه شما داشت، ایشونم خیییییلی نگرانی داشت از آموزش به بچه های سن کم و اتفاقات باور نکردنی و جالبی واسش میوفته.
پیشنهاد میکنم هررررررکاری دارید بزارید کنار برید اون فایلها رو نگاه کنید، فکنم 2،3 قسمته.
در پناه خدای واحد موفق باشید
و این رو هم بدونید شما با آموزش دادن به دیگران، شخصیتی بسیار بزرگ و جایگاهی ویژه در جهان هستی خواهید داشت!
سلام آقا ابراهیم عزیز
سپاسگزارم بخاطر کامنتها دلنشینتون اینقدر نکته سنج و ریز اصل مطلب روبیان میکنید.
واینقدر ساده و وازه درعین حال با نظم وسنجیده عبارتها رو کنارهم قرار میدین که هرشخص با هر تضادی که تو زندگیش بر خورده باشه به راحتی میتونه با کلام وانرژی مثبت شما ونتیجه ی زندگی شما درسشو بگیره سپاسگزارم که اینقدر مسیرتون درست وتوحیدی هست واینقدر با ایمان حرکت کردین،که همیشه درکنار فایلهای بی نظیر استاد کامنتهای شما هم میشه چاشنی این فایل ها ومسیر رو راحت تر میکنه.
چقدر خوب با توضیح دادن مسیرزندگیتون اصل قانون ازصحبتهای استادعزیز رو بیان میکنید.
اینقدر قشنگ وزیبا وصادقانه حرف دلتونو میزنید که یه جاهایی از صحبتهاتون اشک آدم رو درمیاره،یه جاهایی خنده رو لبات میاره،یه جاهایی درسهاتو میگیری،یه جاهایی امیدوار میشی،یه جاهایی همدرد میشیم،یه جاهایی یه موضوعی واست روشن میشه که هیچ وقت به ذهنت خطور نکرده و…سپاسگزارم ازشما
سپاسگزار استادعزیزم هستم اینقدر مسیرشون درست وتوحیدی هست که نتنها با نتیجه ی زندگی خودشون میشه کلی درس گرفت ودرمسیر مستقیم قرارگرفت، بلکه از تک تک دانشجوهاشون ازجمله شما آقا ابراهیم عزیز هم میشه درسها گرفت.
وخواسته بگم این فایلهایی که بهش اشاره کردین،فایلهای گفتگو با دوستان ازقسمت 60تا65صحبتهای استادعزیز با آزاده جان هستش.
درپناه الله
هر جا برم تو با منی ، واسم مث جون وتنی
دلت که میگیره فقط، حرفتو با من میزنی
هر جا برم کنارمی، فرقی نمیکنه کجا
فرقی نمیکنه چقدر، فاصله باشه بین ما
چقدر دوست دارم خدا
من
چقدر دوست دارم خدا
وقتی که میرقصم تو باد، وقتی که میخندم با برگ
وقتی که میشم غرق در احساس بی تکرار مرگ
وقتی که بارون میشی و بی چتر میباری به من
میفهمم از آرامشت حس خوشی داری به من
چقدر دوست دارم خدا
من
چقدر دوست دارم خدا
وقتی که میچینم تو رو مثل یه گندم یا یه سیب
همجنس آدم میشم و پر میشم از حسی عجیب
هر جا که هستم با منی، هر جا که باشی عاشقم
خوشحالم از این که واسه این هم صدایی لایقم
خوشحالم از این که واسه این هم صدایی لایقم
هر جا برم کنارمی فرقی نمیکنه کجا
فرقی نمیکنه چقدر فاصله باشه بین ما
من چقدر دوست دارم خدا
من چقدر دوست دارم خدا
من چقدر دوست دارم خدا
من چقدر دوست دارم خدا
من چقدر دوست دارم خدا
دوست دارم خدا
به نام یگانه فرمانروای هستی
با دیدن تصاویر زیبای این قسمت از سفرنامه، و همزمانی سفرم با سفرنامه، آهنگ چقدر دوست دارم خدای رضای صادقی در ذهنم پلی شد که تقدیمش کردم به استاد و مریم جان و همه همسفرای عزیزم، اگه فقط متن رو خوندید، پیشنهاد میکنم یدور هم با آهنگ دنبال کنین این شعر زیبا رو. که بشینه به تنتون، به وجود نازنینتون.من که خودم چند بار اینکارو کردم و واقعآ برام لذت بخش بود.
با انرژی و حال خوب بریم سراغ فایل سفرنامه و ادغامش با سفر خودم!
بازم خداوند را شاکر و سپاسگزارم بابت این همزمانی سفرم با سفرنامه استاد زیرا خیلی مسائل رو بیشتر درک کردم و تجربه کردم.
هوای عالی این روزها ( البته در نوار شمالی کشور و الان در شهر رشت) واقعا لذت بخش و مفرح است و با روح و روان آدم بازی میکنه، خدا رو شکررررر و واقعاااا خدایاااا شکرت بابت همه زیبائی هایی که جمع میشن و روز ما رو می سازند!
حرکت در این جاده های زیبا و تمیز با این درختان سرسبز و آسمانی آبی با ابرهای قشنگ با این آهنگ پس زمینه دلبر، آهنگ رضای صادقی عزیز رو در ذهنم پلی کرد. و چقدر این تصور و خیال و سفر در طی زمان و مکان لذتبخشه و آدمو سر ذوق میاره!
دیدن راهنمایان این مکان با لباس فرم زیبا و پاسخگوئی شان با حوصله و روی خوش نشون میده چقدر اون خانم حالش با خودش خوب بود و آرامش داشت و ریلکس سوالات استاد رو پاسخ می داد! داشتم با خودم فکر میکردم چند درصد از ما اگه لباس فرم تنمون کنند بهش افتخار میکنیم و از شغل و کارمون شادیم و رضایت داریم؟! فرقی هم نمیکنه چه شغلی داریم و چه درامدی ؟! زیرا همواره هزار دلیل میتونیم برای مقایسه کردن خودمون با دیگران و نارضایتی از شغلمون پیدا کنیم که برنمیگرده به شغلمون، بلکه برمیگرده به درونمون و حال خوبی که با خودمون نداریم!«
دیدن این تریل زیبا و پله های زیاد در سراشیبی، منو یاد قلعه رودخان انداخت که دیروز حمید عزیز در کامنتش اونجا رو برای دیدن بهم پیشنهاد داده بود.
هر بار که این تریل ها و مسیرهایی که برای هدایت و امنیت گردشگران و توریستها ساخته اند رو میبینم این اقدام زیبا و قشنگ که کار و راحت میکنه و مسیر رو لذت بخش تر، تحسین میکنم و درود میفرستم به همه عواملی که در این اقدام زیبا دستی بر آتش داشته اند.
دیدن این آهوی زیبا با اون معصومیت و چشمای درشت با این موزیک پس زمینه فوق العاده که جا داره همینجا از استاد و مریم جان تشکر کنم این آهنگ مرتضی رو در ذهنم پلی کرد که باز تقدیم نگاه زیباتون میکنم.
معصومه تر از چشم تو
چشمای درشت آهوی تو درو دشته
اما تا حالا این همه بیچاره
که چشمای تو کشته
اون نکشته اون نکشته!!!
و واقعا دسمریزاد به مریم جان که شکار لحظه ها کردن و این تصویر نابو هدیه کردن بهمون.
این دقت به محیط اطراف و تفاوت هایش هم برای ما درس ها داره که بی تفاوت نباشیم و نعمت ها رو ببینیم، تفاوت ها را ببینیم و ززیبائی ها رو ببینیم تا بیشتر و بیشتر رشد کنیم. لذت پیاده روی که استاد و مریم جان میبرن رو هم فقط دوستان دوره قانون سلامتی می تونند درک و لمس کنند.و چقدر دوره سلامتی سفر کردن رو راحت کرده است.
مقایسه ای که انجام شده بین پیتندل وال ( اگه اشتباه نکنم چون داخل پاساژ دارم گوش میدم و میبینم فابیلو!) با برج های بزرگ و معروف جهان نیز پر نوع خودش ابتکاری جالب و جذاب بود که بهتر و دقیق تر عظمت این اثر طبیعی رو به ما نشون میده. و توضیحات لیدرها که همواره اطلاعات ذیقیمت و گرامبهایی رو به مخاطب منتقل می کنند و برای من همواره جالب و تحسین برانگیز است.
9 روز از سفرم عین برق و باد گذشت!
خداوند رو شکرگذارم برای اینکه در زمان مناسب در مکان مناسب بودم.
خداوند را سپاسگزارم بابت اینکه سفرم در بهترین شرایط و موقعیت آب و هوایی اتفاق افتاد.
خداوند رو شکرگزارم بابت مدیریت این هم زمانی ها بگونه ای که سفر من با سفرنامه استاد بگونه ای هماهنگ شد که بتونم کامنت بگذارم و کامنت بخونم و کامنت جواب بدم و روزهایی که در حال جابجایی بودم دقیقا روزهایی بود که فایل رو سایت اومده بود.
خداوند رو شامر و سپاسگزارم بابت تجربه بهترین آب و هوا و خنکی هوا بگونه ای که قبل از ما هوا ی شمال گرم و شرجی بود ولی ما فقط خنکی و باران و رحمت و نعمت الهی رو تجربه کردیم .
خدا رو شکر که سفرمون تا بحال عالی پیش رفته و امروزم در منطقه آزاد انزلی خریدهامونو انجام دادیم و تا ساعات دیگه به رشت بر می گردیم و فردا هم که تو راحیم فایل جدیدی رو سایت نیست و من کامنتم رو ارسال کرده ام.
خدا رو شکر بابت بارش باران رحمت الهی بگونه ای که صبح آفتابی و ابری و خنک بود و از ظهر باران ریز و نرم نرم در حال باریدن است.
خدا رو شکر بابت همه لطف و نعمت هایی که بهمون ارزانی کردی و کامنتم رو در حالی به پایان میبرم که شینای دلبندم از خستگی روی پاهایم بخواب رفته ولی خانمم همچنان پر انرژی در حال طی کردن پاساژها و مغازه ها و بقول معروف پاساژ درمانی است و جالب اینکه بیشتر برای من خرید میکنه تا خودش!
فردا به امید خدا رشت زیبا رو به مقصد ایلام ترک خواهیم کرد و فصل دیگری از زندگی را ورق خواهیم زد.
بماند به یادگار این کامنت در منطقه آزاد انزلی پاساژ برند سنتر، در حالی که پاهای منم مثل چشمای شینا به خواب رفته اند خخخ
ممنون از همراهی عزیزانم در طول این سفر ، یکبار دیگر شعر اول کامنت رو که صبح شروع کردم و نوشتم و کم کم در هر فرصت این کامنت تکمیل شد تا الان دوباره در ذهنم پلی می شود و دوست دارم دوباره همصدا بشیم و تقدیمش کنم به وجود نازنین عزیزانم. عاشقتوووونم عاشقتوووونم عاشقتووووونم.یا حق
سلام اسداله جانم
خب مثل همیشه رعشه ای بر اندامهای میانی انداختی تا کلامت با حرکات موزون به اعماق جانمون نفوذ کنه
داداش کامنتو ریتمیک میکنی باید بگی از قبل خودمونو گرم کنیم ، شاید یکی دیسکش بزنه بیرون اونوقت خونش گردنت میفته
شانس بیاره تو خونه بخونه و الا بیرون حتما میگیرنش
واقعا مثل همیشه لذت بردم
عجب سبکیه این نوع نویسندگی
آقا صاحب سبک شدی رفت
ان شاءالله تا سفرهای بعدیت خدا مواظبت باشه
برای خوانندگان گرامی هم طلب ببخش و سلامتی دارم
سپاسگزارم از شما و استادان جان که مارو غرق در زیبایی و رقص کردند.
سلام و درود خدا بر حبیب خدا
خدا رو شکر بدن ورزیده و روفرم و ورزشکاری شما یکی از قابلیت هاش همین انجام حرکات یهویی و واکنش سریعه، بخصوص که رشته ورزشیتونم رزمیه، اونوقت دیگه این قر کمرها واستون قلقلک حساب میشه( ایموجی خنده اشک دار)
دیسک بقیه فرشته های خداوندم اینقدر درست و سالم است که این حرکات تقویتشون میکنه و سلمتر و بانشاط ترشون میکنه، بقول آقای قناد ( نقل قول از همسر عزیزتون) دست ، جیغغغ ، هورااااا
ممنونم که خستگی راه طی شده تا همدان رو با نوشتن این کامنت براتون از تم بدر کردیم. در پناه خداوند همیشه قرررر فراوان در کمر، لب خندون بر لب ، و شادی در دلهایتان جاری و ساری باشه عالیجناب عشق! ( میدان باباطاهر ، قبل از صرف نهار) یا حق
به نام هدایت الله
با سلام به برادر خوبم اسداله
مرد دوست داشتنی درجه یک از شما سپاسگزارم به خاطر کامنت خوب و نکات خوب و زیباییهای فایل که برای ما بازگو کردی
انرژی کامنت شما فوق العاده بالاست مخصوصاً اول کامنت که با شعر رضا صادقی شروع کردی آنقدر حس خوبی به من داد که نگم برات
اسدالله دوست داشتنی انقدر خوب هستی که همه چی رو خوب میبینی و سفر خوبت که حس و حال کامنت شما عالی و انرژی خوبی را برای ما به همراه داره خدا را شکر میکنم عزیزانی دارم که انرژی خوبشون و کلام معجزهگرشون حس و حال خوب و احساس عالی به ما میدهد سفر خوبی داشته باشید
انشالله هر کجا هستی شاد و سلامت و ثروتمند باشی
سلام و درود خداوند بر محمدرضای عزیز
محمدرضا جان عزیز شما وجودتان زیباست که به هر چیزی نگاه می کنید زیبایی می بینید.
خدا رو شکر که از کامنتم انرژی مثبت گرفتید و حال خوبتون رو خوبتر می کنید.و به ما هم انتقال می دید و این چرخه انرژی مثبت و حال خوب برکات و نعمت های خداوند در زندگیمان را افزون و افزونتر می کند.
در پناه خداوند باشید دوست عزیز.یا حق
سلام و صد سلام به برادر بزرگوارم
خداقوت بده به شما عزیز و همسر نازنین و شینای دوست داشتنی
چون در سفر هستید من کامنتی براتون نمیزاشتم به این نیت که خوندن و پاسخ دادن نیاز به وقت و زمان است و بیشتر دوست داشتم این وقت و زمان رو در کنار خانواده
و در طبیعت خارقالعاده شمال پر برکت مون صرف کنید..
ولی این کامنت تون ی حس خاصی داشت…
خوشحالم از این که حدود ده روز در کنار عزیزترینهای زندگیتون در سفر و لذت و زیبایی بودین….
خدایا شکرت
و خوشحالتر از این موضوع که با دیدگاه جدید ، آگاهی عمیق ، و بُعدی فراتر از ظاهر ، این سفر رو آغاز کردین و با تجربه هایی مقدس به پایانش نزدیک میشین….
الهی به خیر و خوشی به شهر و دیارتون برگردین و بهترین روزهای زندگی تون در انتظارتون باشه.. الهی آمین
اینکه گفتین خانومتون همچنان پر انرژی مشغول پاساژ درمانی است خیلیییییی خوب بود :))))))
واقعاااااااااا خرید ، مقوله ایی بسیاااااار لذت بخش است
به ویژه در سفر برای خیلی ها دوست داشتنی ترین بخش سفر است :)))
هر چی خریدین مبارکتون باشه ان شاءالله..
دست خانومتون هم طلا که مثل اکثر مادران و همسران این مرز و بوم عزیزانش رو در خرید در الویت قرار میده…
خدا برکت بده به ثروت تون و به وجود مبارک همگی تون ..
در پناه نور و عشق الهی باشید
سلاااام و درووود خداوند بر خواهر عزیزم بانوی عشق
خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که صفحه ام به کامنت شما و همسرتون( دو فرشته الهی) مزین شده و این مایه مباهات و افتخار من است.
چون در سفر هستید من کامنتی براتون نمیزاشتم به این نیت که خوندن و پاسخ دادن نیاز به وقت و زمان است و بیشتر دوست داشتم این وقت و زمان رو در کنار خانواده
چقد این جملتون زیبا بود خواهر، چقد بدلم نشست چون از دلتون نوشتید!
جز احساس یه خواهر به برادر کوچکش، چه چیزی میتونه این احساس و سبب بشه؟!
ممنونم برای اینهمه مهربانی، ممنونم بابت اینهمه شفقت، ممنونم بابت این همه مسیولیت پذیری و ممنونم بابت اینهمه آینده نگریتون!
تلان در همدان زیبا فرصتی دست داد تا پاسخ کامنت شما و همسر نازنینتون رو بدم و چقدر حالم با خوندن دوباره و چند باره کامنتتون بهتر شد و خستگی راه از تنم بیرون شد.
سفر همواره خاطرات خوشی رو با خودش داره و بقول شما دیدن تصاویر و فیلمهای سفر هم این احساس خوب رو ادامه میده حالا سفری که به خرید ختم بشه قطعا رضایت و ماندگاری بیشتری رو بهمراه خواهد داشت دقیقا مثل آخرین و لذیذ ترین لقمه ای که میخوری و مزش زیر زبونتون تا مدتها می مونه. و خدا رو شکر شینا و همسرم ازین سفر رضایت کامل داشتند. و آرزو میکنم شما و عالیجناب عشق بهترین سفرها و بهترین خریدها رو در کنار هم تجربه کنید و برای ما بنویسید و ما لذتشو ببریم.
در پناه خداوند شاد و سلامت و سعادتمند و ثروتمند باشید.یا حق
سلام به آقا اسداله عزیز و خوش قلم که حس خوب و شادی و شعفت در تک تک کلمات کامنتت موج میزنه:)
خدا رو هزار مرتبه شکر برای سفر خوب و خوشی که داشتین، اتفاقا مامان بابای منم این دو سه روز گذشته سمت رشت و انزلی بودن
خیلی از دوستان این روزا تو سفرن شکر خدا و به لطف توجه به فایلای زیبای سفرنامه ی استاد، انشالا همگی سفرای عالی با کلی لذت و خاطره ی خوب و بالا رفتن فرکانس و حس و حال عالی مثل شما داشته باشن:)
از شعرایی که اول کامنت هاتون مینویسین هم تشکر ویژه دارم:))
این قسمت از کامنت رو خیلی دوست داشتم: این دقت به محیط اطراف و تفاوت هایش هم برای ما درس ها داره که بی تفاوت نباشیم و نعمت ها رو ببینیم، تفاوت ها را ببینیم و ززیبائی ها رو ببینیم تا بیشتر و بیشتر رشد کنیم
دیگه همین.. انقدر حس خوبی از کامنت شما گرفتم که فقط دوست داشتم بیام جواب بدم و تشکر کنم:)
در پناه خدا باشین با شینا جان و همسر عزیزتون، خیلی هم بهشون سلام برسونین
سلام و درود خدا به روی ماه نسیم عزیز
خدا رو شکر بار دیگر چشممان به جمال عضوی از خانواده عزیز و بهشتی زمانی روشن شد.
اگه اطلاع داستم خانم سایمی عزیز و پدر محترمتون کجا تشریف دارند حتما برای عرض ادب و دیدن روی ماهشون خدمتشون می رسیدم. و ان شاالله این خواسته هم روزی براورده میشه و عزیزان هم فرکانسبم را در زمان و مکان مناسب زیارت خواهم کرد.
خدا رو شکر که حس خوبی از کامنتم گرفتید و چقدر عالی احساس خوبت رو به من منتقل کردی و کامنتتو در استراحت بین راهی در مسیر برگشت در بیستون کرمانشاه برای خانمم خوندم و کلی تحسینتون کردیم و ایشونم خواستند از این بابت ازتون تشکر کنم. غرق شادی و خوشبختی باشید دوست عزیز.یا حق
سلام و درود اسداله عزیز،،،ممنونم از کامنتت،و قلعه رودخان ک یادم کردی،،من انزلی نرفتم،،ولی تعریفش رو زیاد شنیدم،،میگن پاساژ و بازار فراوان داره،،فراوانی نعمت زیاده،،میگن تالاب قشنگی هم داره برای قایق سواری،،،انشاا ب سلامتی برگردی ب ایلام،دوست عزیزم….
سلام و درود حمید عزیز
خدا رو شکر دیدمی ها و جاذبه های کشورمان کم نیستند.
منطقه آزاد انزلی قطب تجاری شمال کشوره، سهر انزلی هم بواسطه دسترسی به دریا جاذبه هاش زیاده، تالاب انزلی هم معروفه، خود منطقه آزاد کلی جاذبه تفریحی و دیدنی و ورزشی داره که یکیش آکواریوم بزرگ طبیعی است که طرفداران زیادی داره.
ان شاالله هدایت بسی به آنجا و ابن زیبائی ها رو تجربه کنید. در پناه حق دوست عزیز
سلام به برای عزیزم
خداراشکر سفرت به خیرو سلامت انجام شد و کلی بهتون خوش گذشته و فردا امید خداوند بزرگ به شهر زیبای خودتون برمیگردین و به قول خودتون فصلی دیگراز زندکی رو رقم خواهید زد به قشنگ ترین شکل ممکن
خداراشکر کلی تو این سفر آزادی زمانیو مکانی داشتید
کلی خریدانجام دادید جیبت همیشه پر پول و حساب بانکیت خدا باشه داداش عزیز
و در بهترین زمان ومکان بودید
این لذت بردنهای سفر و زندگی نوش جونتون.خدا قوتو خسته نباشید.
اقا خوشم میاد همه آهنگها رو حفظته هابنده هیچ آهنگی حفظم نمیشه
اگ قراره حفظ کنم باید بنویسمش در این حدشاید هزار بار گوشش بدم تیکه تیکه حفظم بشه اما کلی نمیشه
یه بار یه اهنگی رو برای اون دوستم خوندم البته قبلش نوشتمش خخخ بعد که خوندمش گفت خدایی میدونم نوشتیش ها مشخص بود ولی کلا شماها خوب اهنگ حفظ میکنیدو میخونید دمتون گرم.دلتون شاد لبتون خندان
مواظب خودتوخوبیهات باش
شینای عزیزم ببوس
سلام گرم به خانوم عزیزتم برسون
سلام و درود خداوند بر خوشکه نازارم
ممنونم بابت لطف و محبتو و همراهیتون دوست عزیز.
سفر و سفرنامه در کنار عزیزانی چون شما ، لذت سفر را برایم دو چندان نمود.و خداوند وهاب و بخشنده هم سنگ تمام برایمان گذاشت و این لذت و شادی و حال خوبمان را چندین برابر نمود.
راجع به آهنگ من کلا به موزیک خیلی علاقمندم و منم مثل شما خیلی از آهنگ ها رو حفظ نیستم ولی بیت هایی که کلیدین خداوند به ذهنم میاره و میرم سرچ میکنم و متن کاملشو پیدا میکنم و با آهنگش میخونم و تقدیم عزیزانی مثل شما میکنم.
این کامنتم در 20 کیلومتری قزوین هنگام استراحت بابت صرف چایی و صبحانه بچه ها نوشتم. در پناه حق
سلام آقا اسد اله عزیز
ممنونم از کامنت شاد و پر انرژیت
خدا رو شکر که همراه همسر عزیز و دختر نازنینت سفر عالی و لذت بخشی رو تجربه کردین و سرحال و با نشاط با کوله باری از خاطرات خوش به شهر و دیارتون بر میگردین
خدا رو شکر هوای شمال این روزا واقعاً عالی بود و اصلاً حالت شرجی نداشت آخه من هم به همراه همسر جان بار سفر بستیم و 4 روز رو در حوالی رشت و منطقه آزاد انزلی و ساحل زیبای چمخاله بودیم و زیباییهای شگفت انگیز و منحصر بفردی رو تجربه کردیم
ما روز دوشنبه اون قسمت منطقه آزاد انزلی بودیم و از آکواریوم بزرگ و بسیار زیبای اون دیدن کردیم اگر دو روز دیرتر میومدیم شاید شما و خانواده دوست داشتنی تونو طرف پاساژ برند سنتر ملاقات می کردیم! (اینجا نمیدونم کدوم ایموجی رو باید اسم ببرم من بر عکس یاسمن در این زمینه خیلی وارد نیستم!)
خدا رو شکر که در زمان مناسب در مکان مناسب بودین و به بهترین شکل از سفرتون استفاده کردین و لذت بردین
از خدا می خوام که سراسر زندگی تون چه در سفر چه در حضر پر از شادی و سلامتی و ثروت و نعمت باشه
سلام و درووود خداوند بر روی ماه فاطمه عزیز
از کامنت دختر نازنینتون، نسیم جان مطلع شدم که شما هم در سفر بودیدن و اتفاقآ در رشت و منطقه آزاد تشریف داشتین و از کامنتتون هم متوجه شدم قزوین تشریف بردین و خدا رو شکر بهتون خیلی خوش گذشته. وقتی کامنتتون رو خوندم فاطمه جان که همراه همسر دلبندتان در این سفر بودین با خودم گفتم چه جالب! واین هم فرکانسی حتی در برنامه ریزی سفر هم هویدا بوده! و خدا رو شکر بودن در زمان مناسب و مکان مناسب رو بخوبی تجربه کردید.که این هم نشانه ای از فرکانس و باورها و هدایتهای خداوند است.
به شخصه خیلی علاقمند بودم که شما و همسر عزیزتان را ملاقات می کردم و همواره ملاقات و دیدار شما و فرشته های نازنینتون آرزو و خواسته قلبی من است که مطمئنم خداوند در زمان و مکان مناسب آن را محقق خواهد کرد.(ایموچی چشم قلب و چشم ستاره ای)
راجع به ایموجی ها هم کلا هممون نیاز داریم یه دوره مجازی رو با یاسمن پاس کنیم؛ که امیدوارم صدای منو بشنون و گردن بگیرند (ایموجی خنده اشکدار).
هر کجا هستید امیدوارم همچنان غرق شادی و لذت و تجربه اتفاقات خوب در زندگیتان باشید.یا حق
سلام به آقای اسدالله عزیز…
سلام به کودک درون بازیگوش آقای زرگوشی عزیز
خوشحالم که سفر براتون خیلی دلچسب بوده ..خوشحالم لذت بردین و بسلامت برمیگردیم
اون قسمت پاساژ درمانی واقعا معجزه میکنه برای خانم ها….الهی همیشه جیب و حساببببب پر پولی از طرف خدا روزی بشه واستون…..
نمیدونم توی کدوم کامنت هاتون اشاره کردین قراره برید سفر و به خانواده قول دادین تا میتونن خرید کنن!!!!
به به تحسین میکنم شمارو….
پدر و همسر بی نظیری هستین و به علاوه یک همراه و هم خانواده یی بی نظیر برای ما……
اصلا یه قسمتی توی کامنت هاتون همیشه هست …که طنز آلود هست و آدم روحش شاد میشه
راستی گفتین چند درصد از ماها توی لباس فرم ، کارمون احساس خوبی داریم….
خاستم بگم آقا اجازه..مممممن!!!!!!
سفرتون بسلامت ، همیشه شاد و سلامت و ثروتمند باشید دوست عزیزم
با قلب فراوووننن
سلام و درود خداوند بر فرزانه عزیز
خدا رو شاکرم که فرصتی دست داد تا کامنت زیباتونو بخونم و خستگی راه اومده از تنم در بره.
خرید برای همه لذت بخشه ولی خوب این احساس لذت و شور و شوق در خانمها در حد لالیگاست خخخ
کامنتتون گیرنده های کودک درون من را روشن کرد و میخواد علاوه بر اینکه براتون یه کف مرتب بزنه همراه با دست، جیغ ،هوراااااا بهتون بگه شما راهتونو خیلی وقته از بقیه مردم جدا کردین زیرا هم فرزانه هستین ( ما که نیستیم!) و خانم ارزشمند هستید! آقا من جوابمو گرفتم و حرفی باقی نمی مونه و مطمئنم بقیه هم قانع شدند. ختم جلسه را اعلام میکنم! خخخ
شما هم ریلکس و راحت باشین ، مخاطب ما شما نبودین( ایموجی چشمک)
یه چیزی نم تو ذهنم ریپید شده و از آنجا که با کودک درونم آشنا هستید خدمتتون عرض میکنم که در تمام طول کامنت نان استاپ ریپید میشد دانشمند، دانشمند، دانشمند!
خلاصه فرزانه هستید، ارزشمندم بودید، دانشمند هم هستید.و من الله توفیق.بماند یادگار از استراحت بین راهی در بیستون
بنام یگانه هستی
سلام به اسداله عزیز وثروتمند
چقدر برات خوشحالم که تجربه های نابی ونهایت لذت رو در کنار یار وهمراه همیشگی ات و شینای نازنیت در طول سفر داشتی وچقدر این روح بزرگت ، قلب پاکت را تحسین کردم کامنت قبل که برام نوشتی که موقعه بارش رحمت الهی بفکرم بودی چه حس خوبی به من دادی حس ارزشمندی، حسی که فقط بچه های سایت عباسمنش درک میکنند چی میگم وآهنگ فوق العادهای که از رضا صادقی گفتین: من چقدر دوست دارم خدا
الان باهمسرم گوش دادم وکلی لذت بردم
سپاسگزار وجود ارزشمندتم اسداله
اسداله جان آهنگ دوست دارم خدا را از مازیار فلاحی هم عالیه حتما گوش کن حس فوق العاده ای داره
یاحق
سلام و درود خداوند به روی ماه فهیمه عزیز
ممنونم بابت احساسات پاک و قشنگی که دارید و ابراز می کنی.امیدوارم بزودی شما هم هدایت بشین به تجربه و نظاره این نعمت ها و ثروت ها و زیبائی های خداوند و قطعا هم این اتفاق خواهد افتاد زیرا به هر چیزی در زندگیت توجه کنی، از همان بیشتر و بیشتر وارد زندگیت خواهد شد.
ممنونم بابت آهنگ قشنگی که معرفی کردین. این آهنگ و تا به حال نشنیده بودم، دانلودش کردم و رفت جز اهنگ های مورد علاقه ام. ممنونم بابت معرفی آهنگ. آرزو میکنم همواره سالم و شاداب و خندان و سعادتمند و ثروتمند باشی رفیق.یا حق
من بی نهایت دوست دارم خدا
و خدایا کرور کرور شکرت که خدای نظیر تو داریم
خدایاااا شکرت خدایا کرور کرور شکرت برای این بنده های نازنینت
خدا جانم چی بنده های دوست داشتنی و خوش خلق داری نوش جانت خوشبحالت
اسد اله عزیزم برادر بی نظیرم برادر خوش قلبم برادر شادم برادر توحیدی من برادررررررررررر مهربانم
سلاممممممممم پر از عشق پر از حس خوب پر از لبخند به قلب زیبایت
سلام به شنایی عزیزم که چنین پدر نازنین دارد
زیادددد لذت بردم از کامنتت رفیق خوبم برادر عزیزم
چقدرررررر زیبا نوشتی
میدانی همین که اول کامنتت خواندم زود رفتم آهنگ سرچ کردم اولین بار هست گوشش دادم زیاد لذت بردم و در حین خواندن کمنت خودت هم پلی بود حالا هم پلی هست و چقدرررر اشک هایم جاری شد چقدررر لذت خواندن کمنتت را هزار برابر کرد
حس بهشت را همین حالا با خواندن کامنتتت تجربه کردم
برادر خوش قلبم جقدرر شما مهربان هستین با وجودی که در سفر هستین چقدررر با عشق و با صبر حوصله به تک تک کامنت ها جواب دادید بی نظیرررر هستین
زیاد لذت بردم از کمنت تان از سفر تان بی نهایت برایت خوشحال شدم برادر خوبم
الهی زنده گی ات پر شود از خدا
جیبت پر شود از ثروت خدا
بدنت همیشه سلامت باشد
عزیزانت همیشه کنارت باشد و همیشه با هم شاد باشید بگویید بخندین و برقصین و خدا را در لحظه های تان حس کنید
الهی به آزادی زمانی و مکانی برسید که با شینای دوست داشتنی و همسر عزیز تان دور دنیا بگردین و خرید کنن ولذت ببرین
مرسی که نوشتی رفیق بی نظیر ما
سلام و درود خداوند بروی ماه پاکیزه جان عزیز
تا به حال نشده کامنتی از شما بخونم و خنده رو لبم نیاد!
سادگی و صداقت و ضلالی و پاکی در کامنتاتون موج میزنه و اینو به خوبی میشه احساس کرد.خوشا به سعادتتون که چنین قلب بلورین و شفاف و زیبایی دارید!
جملاتی که مینویسید رو با لهجه زیبای افغانی میخونم و چقدر شیرین تر از عسل میخونی و مینویسی! همواره میگم کاش این حرفها رو به جای اینکه با این لهجه قشنگ می نوشتید، با همین لهجه قشنگ برامون میخوندی! و سایت این قابلیت رو داشت که این جملات رو با لهجه زیباتون بشنویم. اینم یدرخواستی است که به جهان ارسال شده و قطعا خداوند به این درخواست هم پاسخ مثبت خواهد داد.
ممنونم که برایم نوشتی و می نویسید، بارها و بارها کامنتتون رو خوندم و هر بار بیشتر غرق احساس خوب شدم. و چقدر حال خوبت به منم سرایت کرد!
پاکیزه عزیزم، خواهر دوست داشتنی ام خیلی دوستتون دارم و خوشحالم که در این مسیر زیبا همسفر ما هستید.
آرزو میکنم کرور کرور این حال خوبی که منتقل کردی به خودت برگرده و لبریز این احساس خوب و دوست داشتنی الهی بشید.
ممنونم از دعای قشنگتون که مثل خودتون زیبا بود. فرشته بهشتی!. آرزو میکنم لحظه لحظه زندگیتون ارامش باشه و لبخند و نعمت و ثروت رفیق.بدرود
سلام به پاکیزه ی نازنیم
عزیزدلم کامنتت رو با نحوه ی نوشتن خودت خوندم ای جانم چقدر لذت بردم
قلبت هم به اندازه ی نام قشنگت پاکیزه وخالص
خیلی خوشحالم که دوستان عزیزی مثل شما خدا بهم هدیه داده
بهترینهارو برات از خدای مهربانم آرزو دارم
به نام خداوند رحمان
سلام شهلا عزیزم
سلام به قلب پاک خداگونه ات
سلام به نگاهی زیبا و پر مهر ات
ممنونت هستم خواهر قشنگ و مهربان من برای این لطف که داری
دوست عزیزم شما چقدرر زیبا و قشنگ هستین خدا حفظ تان کند
الهی شکرت که منم مثل شما دوست عزیز و زیبا رو دارم
تشکررررر میکنم از حس خوب که در من ایجاد کردید
هزاران برابر به زنده گی خودتان برگرددد
از خداوند برای تان بهترین ها را میخواهم
شاد باشید عزیزم
به نام خدای مهربان وبی منت بخشنده ام
سلام عاشق خدا
اسداله عزیزم من این آهنگ رو نشنیده بودم کامنت رو تا جایی که نوشته بودی از رضا صادقی خوندم ورفتم سرچ کردم وباحااااالی عاااالی گوش دادم ولذت بردم
من چقدرررررر دوست دارم خدا
الهی دورت بگردم خدا
بعد اومدم وخوندن کامنت زیبا وپراز احساست رو باحالی عالی تر ادامه دادم..
این فایل همون ساعت اول که روی سایت اومد من اوایلش رو دیدم ولی از خستگی نتونستم ادامه بدم وخوابیدم
تا امروز هم به دلیل شلوغی کارم نتونستم ببینیم
یه چیزی رو برات بگم اسداله جان
تمام همکارای من گله داشتن که چرا ما تعطیل نیستیم ماهم نیاز به استراحت داریم و….
کلی پشت سر مدیر بیچاره بد گفتن
ازونجایی که من شاگرد خوبی هستم الحق والانصاف
ودرسامو خوب یاد گرفتم به جرات میتونم بگم تنها کسی بودم که خدارو شاکر بودم که سرکار هستم وداره روزی فراوان برام میاد
اسداله جان باورت مبشه تنها مربی بودم که تو روز تعطیل ثبت نامی جدید داشتم
الهی شکرت
مرسی که هستی وحرفامو گوش میدی اسدله جان چون از جنس گروه عباسمش هستی
اینارو برای کسی عنوان نمیکنم چون به قول استاد نیازی نیست برای همه بازگو کنید …
خلاصه بگذریم سرت رو درد نیارم
خیلی خوشحالم که سفر به تمام وجودتون چسبید
هم به خودت هم یار نازنینت وهم اون عشق جان خودم شینای عزیزم
گوارای وجودتون
ازت خیلی سپاسگزارم که مارو هم شریک لحظاتت کردی
اونجا که برام نوشته بودی که لب دریا هستی وتمام قسمتها رو با جزیئات نوشته بودی باتمام احساسم خودم رو اونجا تصور کردم …
چند سالی هست که به خاطر شرایط ناخواسته پیش اومده تو زندگیم نتونستم مسافرت برم که البته باید درسهامو یاد میگرفتم
ولی همسفر استاد ومریم جان وشما شدم که برام خیلی لذت بخش
خدارو صدهزار مرتبه سپاسگزارم
بهترینهارو براتون آرزو دارم
واز خدا میخوام هر لحظه از زندگیتون سلامت باشید وشاد وثروتمند وسعادتمند
یاحق
سلاااااام و درود خداوند بروی ماه شهلای عزیزم
اول از همه بهتون خدا قوت میگم و تحسینتون میکنم بابت اینکه در این آخرین روزهای تابستان که حسابی سرتون شلوغه و ترافیک کاری دارین که خیلی ها رو کلافه میکنه و از مسیر درست خارج، شما الحق و انصاف دارید ذهنتونو عالی کنترل می کنید و در کارتون هم فوق العاده اید که این برایم کلی درس داشت و آموزه ها و آگاهی هایی که کسب میکنیم باید در چنین مواقعی خودشو نشون بده و همانطور که گفتید این مساله دقیقا تفاوت شما رو با همکارانتون برایتون بولد کرد و تفاوت خودتون رو با کسی که تمرکزش به نامواسته هاست و باری به هر جهت یا به قول استاد بصورت پیش فرض زندگی میکنه رو لمس کردید و اینو باید بارها و بارها به خودت باد آوری کنی و منم به احترامتون از جایم بلند میشم و یک کف مرتب به افتخار خواهر گلم میزنم.
خدا رو شکر که خداوند هم پاداش اینکارتون رو بعنوان بهترین مربی، با جذب هنرجو اونم در روز تعطیل بهتون داده و درهای رحمت و نعمتش رو برویتان گشوده است.
آفرین و احسنت به شما، که مشغله زیاد و خستگی کاری و کمبود وقت رو بهانه نکردید و بودن در سایت و نوشتن کامنت و خوندن کامنت و تنظیم فرکانستون در مسیر درست رو جز واجبات زندگیتون قرار دادید و واقعا از بابت داشتن چنین دوستی به خودم افتخار میکنم!
شهلاجان مطمئنم همان طور که جهان پاداش تمرکز شما رو کارتون رو داده، همانطور هم پاداش تمرکز بر زیبائی ها و حال خوبتون رو خواهد داد و تجربه خواهید کرد تحساس بهتر و زیبائی های بیشتر را و برایمان مینویسی و ما لذتشو بهمراه شما خواهیم برد.
حال دلت همیشه خوب باشه عزیز و سلامت و شاداب و خندان و ثروتمند باشید رفیق.یا حق
به نام خالق عشق و زیبایی
درود و خداقوت به استاد دوست داشتنی، خانم شایسته استثنائی و همه همسفران خوبم در این سفر شگفتانگیز
این قسمت خیلی قسمت شگفتانگیزی بود
طبیعتی که تو این قسمت دیدم خیلی خاص بود، هرگز شبیه این طبیعت رو هیچ جایی ندیده بودم و خیلی برام تازه و منحصربهفرد بود، خدارو شکر که چشمایی دارم که میتونم این زیباییهارو ببینم
زمانی که تو دوره دوازده قدم یه قسمت رو به تمرکز بر زیباییها اختصاص دادین اولش نمیتونستم بفهمم که خب یعنی این همه وقت این همه چیزای قشنگ دور و برمون بوده ما کاریش نداشتیم بهش و برامون عادی بوده، دیدن طبیعت و درخت و به به و چه چه کردن چه ربطی به موفقیت داره، تو کدوم کتاب موفقیتی نوشتن میخوای موفق بشی به زیباییها توجه کن؟ کدوم استاد موفقیتی یا فرد بزرگی گفته میخوای تو زندگیت تجربیات قشنگ داشته باشی؟ به جاهایی که دوست داری برسی؟ به زیباییها توجه کن و تحسینشون کن و زمانی که آگاهانه شروع کردم به توجه به زیباییها و نکات مثبت معجزات شگفتانگیزش رو دیدم.
وقتی به انگشتای دستم نگاه میکنم که با چه ظرافت و هوشی دارند کار میکنند پی به عظمت پروردگار میبرم
وقتی یه درختی رو میبینم که چندین متر قد کشیده به خودم میگم ببین این یعنی رحمت خداوند
حالا اینا چه ربطی به موفقیت داره؟
میخوام بگم تا قبل از این من فکر میکردم که موفقیت یعنی رسیدن به یه جایگاه و اعتبار و سطحی خاص از ثروت و شهرت اما زمانی که اومدم تو این مسیر اولین چیزی که تغییر کرد تعریف همان چیزی بود که من به خاطرش وارد این مسیر شدم، یعنی موفقیت.
موفقیت یعنی یکی شدن با طبیعت، وقتی از کنار یک گل رد میشی عطرش مستت کنه
وقتی یه کودکی بهت لبخند میزنه حس کنی خوشبختترین انسان روی زمین هستی که فرصت تجربه این صحنه بهت داده شده
امروز داشتم پیادهروی میکردم یه مسیر خیلی فوقالعادهای رو داشتم طی میکردم و با خودم میگفتم این لحظه به اندازه همه اون چیزایی که من میخوام و فکر میکنم اگر داشته باشمشون حالم خوبه، قشنگ و فوقالعادست، گفتم خدایا شکرت که دارم این لحظه رو تجربه میکنم، شکرت که من رو هوشیار کردی تا بیشتر تو لحظه باشم بیشتر قدر داشتههام رو بدونم، وقتی برادرم زنگ زد میخوام بیام انقدر خوشحال شدم که انگار بعد صد سال قراره بیاد و ببینمش با اینکه همیشه داریم همدیگرو میبینم، یه جوری بغلشون کردم که انگار خیلی وقته ندیدمشون، ظهر که داشتم آشپزی میکردم گفتم بذار با تمام وجودم این کارو انجام بدم، چه لحظهای از این لحظه قشنگتر؟
وقتی داشتم کامنتای دوستان رو میخوندم با تمام وجودم عشق کردم، اصلاً دلم نمیخواست جایی دیگهای غیر از اینجا باشم
وقتی که داشتم این فایل رو نگاه میکردم مبهوت این شدم که این پاداش کدوم فرکانسی که ارسال کردم؟
امروز از خودم پرسیدم آیا به خاطر داری چی شد که به این مسیر هدایت شدی؟
تا هر آنچه که در وجودت میخواستی و اما هرگز جرائت فکر کردنش رو هم نداشتی و تصور نمیکردی که بشه داشتش رو امروز به چشم ببینی، یه مثال دقیق برای اهدنا صراط المستقیم، اون موقعها نمیفهمیدی چی میگی اما شعور کیهانی متوجه میشد و تو رو هدایت کرد به این مسیر
امروز با تمام وجودم زندگی کردم
با تمام وجودم از خدا برای همه چیز با بودن تو اون لحظه سپاسگزاری کردم
وقتی خانوادم دور هم جمع شدند و داشتند منچ بازی میکردن، نشستم کنارشون و عشق میکردم، فقط دلم میخواست نگاشون کنم و بازی تمام نشه هیچوقت
وقتی صدای خندههاشون رو میشنیدم حس کردم هیچ لحظهای از این بهتر وجود نداره
استاد عزیزم تازه دارم یاد میگیرم که زندگی یعنی چی خوشبختی چه معنایی داره
میتونم با افتخار بگم که امروز رو با تمام وجود سپاسگزار بودم
هر جا که احساس کردم یه ذره دارم خارج میشم یه جوری حواسم رو پرت کردم
امروز سعی کردم تمام خواستههام رو تجسم و حس کنم، حتی شده برای یه بار بدون هیچ محدودیتی
به خودم گفتم فرض کن الان غول چراغ جادو اومده میگه امروز روز توعه هر چی میخوای آرزو کن، وقتی داشتم میگفتم انقدر حالم خوب بود که حس کردم دارمشون
امروز بیخیال بیخیال برای خودم میزدم و میرقصیدم
خوشحالم
با تمام وجود
امروز بهترین روز زندگی من بود
امروز دستمو دادم به دست خدا
دارم مینویسم تا یادم بمونه امروز رو چجوری زندگی کردم.
یه جمله خیلی فوقالعادهای خانم شایسته تو جلسه2 کشف قوانین میگن (این جلسه جواهره) که مفهومش اینکه مهم رسیدن به خواستهها نیست، ما از طریق پیدا کردن ترمزهای ذهنیمون یاد میگیریم که زندگی رو برای خودمون لذتبخشتر کنیم چون اگر مسیر تحقق خواستهها سخت باشه یعنی زندگی سخته اما از اونجایی که اساس تحقق تمام خواستهها یکیه باید بفهمیم که اگر مسیر تحقق خواستهای داره سخت پیش میره نه به این خاطره که باید اینجوری باشه بلکه نشاندهنده ترمزهای ذهنی ماست که اون مسیرو ناهموار و سخت کرده وگرنه افراد دیگهای هستند که خیلی راحت اون خواستههارو دارند چون ترمزی ندارند یا خود ما در موضوعاتی خیلی ساده به همه چیز میرسیم درصورتی که دیگران سخت میرسند، بنابراین اصل اینکه ما بفهمیم ترمزها هستند که مانع رسیدن ما به خواستهها و ناهمواری مسیر میشند و لذت رو کم میکنند وگرنه خواستهها به محض درخواست پاسخ داده میشه.
داشتم فکر میکردم مهمترین ترمز ما میتونه عجله کردن برای رسیدن به خواستههامون باشه، اصلاً برای چی ما انقدر عجله میکنیم که به همه چیز برسیم؟
وقتی خیلی اصرار میکنیم که یه چیزی درست بشه یعنی داریم به جهان میگیم که شرایط الان بده یعنی داریم توجه میکنیم به ناخواسته و طبق قانون جهان شرایط نامناسبتری رو وارد زندگیمون میکنه اما وقتی که با آرامش به چیزهای مثبت و دلخواه فکر میکنیم داریه به جهان میگیم میتونه به این شکل هم باشه و جهان هوشمند و باشعور ما میفهمه که ما با احساس خوب داریم این درخواست رو میدیم.
آرامش مهمترین نشانه تغییره، همه ما این احساس رو داشتیم که دیدیم وقتی وارد این مسیر شدیم همه اطرافیان بهمون گفتن فلانی چند وقته چقدر آرام شدی، این آرامش نشانه حضور خداست و باید جشنش گرفت
الا بذکرالله تطئنالقلوب
به راه رفتن استاد نگاه کن، به نگاهی که به منظره روبروش داره، هیچ ارتعاش ناهماهنگی وجود نداره.
یه نکتهای رو بگم خانم شایسته من عشق شما رو تو اون لحظهای که تصویر رفت رو صورت استاد رو قشنگ حس کردم، یه کم مکث کافی بود تا این احساس رو دریافت کنم.
دقیقاً همین آرامشه که طبیعت رو متوجه خودش میکنه، وقتی به بچهها نگاه میکنی یه جور خیلی خاص بهت نگاه میکنن، وقتی به آهو میاد یه جوری بهت زل میزنه و تو اون لحظه آرامه که انگار کنار مادرشه
وقتی آرامش داری انگار با خدا یکی میشی
یه نشونش اینکه وقتی حیوانات از کنارت رد میشن یا میان سمتت و دورت میچرخن یا یه جوری عادی رفتار میکنند که انگار خیلی وقته میشناسنت
اونها ارتعاش آرام تو رو دریافت میکنند و کاری نمیکنند که اون ارتعاش بهم بریزه
دیروز از بغل یه آقایی رد شدم با سگش که هیبت خاصی داشت و یه لباس گارد هم تنش کرده بود که خیلی خفنتر بهنظر برسه و سگش هم خیلی چموش به اینور اونور نگاه میکرد و بو میکشید وقتی به من رسید قبلش صاحبش قلادش رو سفت چسبید اما نزدیک که داشت میشد سگش اصلاً رفت به یه سمت دیگه و خود مرده تعجب کرد از این اتفاق
اینها نشانههایی که تایید میکنه مسیر مستقیمی که ما از خدا درخواستش رو کرده بودیم
این روزا خیلی دارم به این فکر میکنم که واقعاً مقایسه زندگی خودمون با دیگران از پایه ایراد داره، خیلیم ایراد داره.
واقعاً همه ما یه موجود خاص و منحصربهفردی هستیم
همه ما یه مسیر خاصی رو باید بریم
همه ما یه برنامه خاصی برای هدایت داریم
و همه ما یک نقش خاص در جهان هستی
و اتفاقاً همینکه قشنگه
خوبه که قانون رو یاد بگیرم اما بهجای اینکه تمرکز بگذاریم رو دیگران بیایم از مسیر خاص خودمون بریم
شاید یه اشتباه بزرگی که تو بچگی یاد گرفتیم اینکه سر زنگ انشا به همدیگه نمره میدادیم
اون موقع نمیفهمیدیم اما حالا که فکر میکنم همان ممکن بود باعث بشه فکر کنیم موضوع زندگی ما و اتفاقایی که داره توش میفته به اندازه دیگران جذاب و قشنگ نیست، واسه همین چشمون رو میبستیم رو اتفاقای زیبای زندگیمون
اما حالا دوباره بهمون یادآوری شد
که باید توجه کرد به زیباییها
که هرکس باید انشای زندگی خودش رو بنویسه
کاری به بقیه نداشته باش
قرار نیست نمرهای داده بشه
نمره رو خودت باید به خودت بدی
اینکه استاد الان داره این زیباییهارو تجربه میکنه دلیل نمیشه که تو فکر کنی چیزای زیادی برای نوشتن نداری و نمره الانت 20 نیست، نه، این مرد هم از همین مسیر رفته که الان چیزای بیشتری داره برای نوشتن تو انشا زندگیش
واسه همینه تاکید دارند شبا قبل خواب خودتون به خودتون نمره بدید
مهم اینه خودمون راضی باشیم
شبا قبل خواب یه آیهای رو با خودم مرور میکنم
یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً
کل بازی همینه
برگردی به رب خودت
یه چیزی فکرت رو مشغول کرده؟
برگرد به رب خودت
برای مسئلت راه حلی نداری؟
برگرد به رب خودت
هیچ راهی به ذهنت نمیرسه؟
برگرد به رب خودت
این پرسشها پرسشای تو نیست، پرسشهای نفسه
روح مقدس خدا هیچوقت به استیصال نمیرسه
وقتی این احساسات سراغت میاد بدون که نفس داره کار میکنه، پس
برگرد به رب خودت
از معجزه شب غافل نشو
سکوت شب فرصت نابیه برای زیر و رو کردن خودت
برای عقده گشایی
مثه این بچههایی که انقدر گریه دارند که نمیتونن حرف بزنن اینجوری پیشش خودت رو بریز بیرون
آخه آدم با خدای خودشم باید تعارف داشته باشه؟
چرا حرفاتو بهش نمیگی؟
کی بهت گفته جلو ربت سکوت کنی؟ کی اینو یادتت داده؟
تو یه کلام لب باز کن ببین چجوری دستاشو میذاره تو دستات و بهت قوت قلب میده که باهاش حرف بزنی بعد انقدر ادامه میدی که اصلاً یادت میره که سر چی صحبت شروع شد، بردتت تو یه فضای دیگه، همان فضایی که بهش احتیاج داری، حال خوب، بیخیالی، بگی تهش هر چی شد مهم نیست، من عاشق همین احساسیم که الان دارم.
خدایا شکرت برای این مسیر فوقالعاده
شکرت برای هر چی خوبیه که تو زندگیم هست
بنام خدای مهربونم
سلام به روی ماهت احسان جان
پسر چقدر بینظیر مینویسی !!
اینقدر فرکانست بینظیر و ناب بود که خوندم و اشکِ شوق ریختم
خدایا عجب انسانهای نابی در مسیرم قرار دادی .
خیلی کامنتت نابِ ، مثل خودت
سپاسگزارتم که با قلبت نوشتی
منم وقتی به آرزو هام فکر میکنم به خودم میگم سارا بدون محدودیت از غول چراغ درخواست کن
احسان جان ، اتفاقا امروز عصر داشتم با خواهرم صحبت میکردم بهش گفتم اینقدر راضی ام از زندگیم که قلبم مطمئن ِ و درونم آروم ِ
خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت همین لحظه ی باشکوهِ اکنون
احسان جان سپاسگزارتم مه همیشه مینویسی و لذت میبرم از خوندنشون
خداوند بهشت و نصیبت کنه
سلام و درود به شما احسان عزیز. بسیار بسیار بسیار تحسینت میکنم. پسسسسسرررررر عجب کامنتی بود؟؟!! خیلی نکته برام داشت برای یادگیری ،ازت بینهایت سپاسگزارم و بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم انسان ارزشمند و توحیدی که اینقدر عالی روی خودت کار کردی و اینقدر عالی در مسیر تکامل قرار داری.
نمیدونم کدوم نکته کامنتت رو تحسین کنم باید کل متن کامنتت رو اینجا کپی پیست کنم و دونه دونه بگم این، این، این، این عالی بود.
از دوازده قدم نوشته بودی و تمرکز بر زیبایی های اطراف(الهی صد هزار مرتبه شکر) ، از احساس خوب و زیبا در کنار عزیزانت گفته بودی (الهی صد هزار مرتبه شکر) ، از دوره کشف قوانین گفته بودی و لذتبخش تر شدن زندگی(الهی صد هزار مرتبه شکر)، از هم فرکانس شدن با جریان آرامش بخش طبیعت گفته بودی که حتی حیوانات هم با انسان در مدار صلح قرار میگیرند(الهی صد هزار مرتبه شکر) و ده ها و صدها نکته ریز و درشتی که از این کامنت میتونم بیرون بکشم و مهمتر از هر چیز احساس خوب و مثبت بین کلماتش که از احساس زیبای قلبی شما میاد. نوش جونت این اوج گرفتن و این در مدار توحید بودن.
کامنت منو از عسلویه دریافت میکنی و از یه شیفت شبکاری دیگه. چند دقیقه پیش خیلی هدایتی یه شعر از شیخ بهایی رو خوندم در قالب مخمس که خیلی ازش لذت بردم. دوست دارم برات بنویسمش ، امیدوارم همون حس قشنگی که به من داد به شما هم بده.(* نکته: هر دو بیتی با یه یه تک مصرع پنجم تکمیل میشه که با اولین دوبیتی هم وزنه)
«تا کی به تمنای وصال تو یگانه ؛ اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه» «خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه» «جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه»
«رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد ؛ دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد» «در میکده رهبانم و در صومعه عابد ؛ گَه معتکف دیرم و گَه ساکن مسجد» «یعنی که تو را میطلبم خانه به خانه»
«روزی که برفتند حریفان پی هر کار ؛ زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار» «من یار طلب کردم و او جلوهگه یار ؛ حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار» «او خانه همیجوید و من صاحب خانه»
«هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو ؛ هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو» «در میکده و دیر که جانانه تویی تو ؛ مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو» «مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه»
«بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید ؛ پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید» «عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید ؛ یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید» «دیوانه نیم من که روم خانه به خانه»
«عاقل به قوانین خرد راه تو پوید ؛ دیوانه برون از همه آیین تو جوید»
«تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید ؛ هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید» «بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه»
«بیچاره بهائی که دلش زار غم توست ؛ هرچند که عاصی است ز خیل خدم توست» «امید وی از عاطفت دم به دم توست ؛ تقصیر «خیالی» به امید کرم توست» «یعنی که گنه را به از این نیست بهانه»
احسان عزیز ، برات از درگاه خداوند متعال بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو درخواست میکنم ، در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشی.
درود بر احسان عزیز
با تمام جملات و تمام حرف های قشنگت موافقم
انگار از زبان و دل من بود.
از تک تک جملات درس گرفتم
کل مطالب سایت رو نت برداری و یادآوری کرده بودی
چقدر خوبه که شما عزیزان خدا هستید تا ما هدایت بشیم برای شنیدن حرف های قشنگتون
خدایا شکر که توفیق خوندن کامنت شمارو داشتم
خوشبخت و ثروتمند باشی دوست پر احساسم
سلام اقای مقدم خوندن کامنتهای شمایاداوری نکات کلیدی دوره های استادعزیز است بسیارسپاسگزارتونم بابت این دقت وریزبینی درقوانین الهی بینهایت سپاسگزارخداوندم که دوران زندگی ام مصادف شدباپیامرسان توحیدناب یعنی استادعباسمنش وبسیارسپاسگزارم که دوستان موحدی چون شماواعضای این سایت الهی دارم درپناه الله مهربان سلامت وشادوخوشبخت باشید
به نام پروردگار مهربانم
سلام و درود بر قلب زیبا و درخشانت
سلام خدا بر بنده عزیز و دوست داشتنی اش
سلام خدا بر وجود ارزشمندت
سلاامممممم بر این کمنت زیبایت
برادررررر خوش قلبم رفیق خوبم وااااااای چقدرررر کمنت عالی نوشتی احسان عزیز چقدرررر بی نظیر هستی چقدررررررر عالی هستی
میدانی انقدرر خوابم گرفته بود ولی گفتم باید کمنت شما را بخوانم چون زیاددددد چیز ها یاد میگیرم از شما در کل کمنت های تان عالی هست
کمنت های تان فوق العاده هست
بی نهایت نکته های عالی دارد
بی نهایت درس و آگاهی دارد
سپاسگذارتم رفیق که آنقدر زیبا مینویسی این قدر عالی روی خودت کار میکنی هر کمنتتت فقط آگاهی هست بی نظیر هست
نمیشود کمنت هایت را بخوانم و تحسینت نکنم
من بی نهایت تحسینت میکنم این شخصیت عالی و فوق العاده یی که ساختی
از کمنت قبلی ات آموختم
که من به خودی خود ارزشمند هستم
من به خودی خود لایق هستم
من به خودی خود دوست داشتنی هستم
و باید بدون هیچ قیط و شرطی همینی که هستم را دوست داشته باشم
و میدانی چقدرررر ناخودآگاه این جملات تکرار کردم
تشکررررررر یک جهان تشکرررر
برابر جهان هستی تشکرررررر
و امروز این در زهنم حک شد
واقعاً همه ما یه موجود خاص و منحصربهفردی هستیم
همه ما یه مسیر خاصی رو باید بریم
همه ما یه برنامه خاصی برای هدایت داریم
و همه ما یک نقش خاص در جهان هستی
و اتفاقاً همینکه قشنگه
تشکر که این قدر زیبا مینویسی
هم زیبایی ها را زیبای بیان میکنی
هم از دوره های استاد زیبا میگویی
هم از قشنگی های زنده گی ات
الهی که هر روز قشنگی ها بیشتر را بیبینی
الهی به تک تک خواسته هایت برسی و بیشتر از اونا
انشالله که میرسی چون در مسیر درست هستی
از خداوند برایت ثروت بی نهایت عشق بی نهایت لذت بی نهایت میخوایم
هر جا باشی با حضرت یار باشی
سلام به احسان عزیز
تحسین میکنم کامنت زیبای شمارو. خودتونم حس کردین حتما و من حس میکنم که مدارتون داره تغییر میکنه این جنس کامنت های اخیرتون که سرشار از اگاهی ناب است گواه این موضوعه.
و اون قسمت که گفتید برگرد به رب خود عالی تر از عالی. خواستم بگم منم این پاراگراف رو زندگی کردم. « «اصلاً یادت میره که سر چی صحبت شروع شد، بردتت تو یه فضای دیگه، همان فضایی که بهش احتیاج داری، حال خوب، بیخیالی، بگی تهش هر چی شد مهم نیست، من عاشق همین احساسیم که الان دارم.»»
حدود 1ماه پیش یه موضوع مالی بود و اگه انجام میشد درامد ما 3یا4برابر شایدم بیشتر میشد و همون روزا ما تازه تعهد سرسختانه به مسیر داده بودیم. اون شب خبرایی رسید که انگار جور نمیشه و منم توی سایت بودم و کمی دلگیر. اخرشب به قول شما توی سکوت و همه خواب دفترم رو برداشتم فقط با خدام حرف بزنم. کلمه اول اشکام سرازیر شد. چند جمله نوشتم دقیقا همین حس که شما نوشتی تجربه کردم و رفتم تو فضایی که اصلا خواسته من چه بی ارزشه که من اومدم به خاطرش به خدا چی بگم.
در مقابل اون عظمت یک دفه برام خواسته هام الکی شد و فقط تشکر و استغفارکردم که نباید گله میکردم و هرچه شود به خیره ماست.
کامنت شما منو یاد اون شب انداخت.
و اون کامنتی که در مورد فرق بین احتیاج و اشتیاق ما به خواسته ها بود. کپی کردم و دارم درک میکنم که هر وقت محتاج و اسیر خواسته ای شدیم از ما دور شد و هر وقت مشتاق بودیم بهش رسیدیم.. اینا رو گفتم که تشکر کنم از شما و هم ردپایی باشه واسه اینده خودم.
بینهایت ممنونم از شما برادر عزیز امیدوارم به همه خواسته هاتون برسید.
سلام به دوست خوبم احسان عزیز.
چی بگم از این کامنت سراسر عشقت ،چی بگم از این همه زیبایی نتایجت که شرح دادی،چقدر داستان تغییر مااا همه شبیه همه،چقدر قشنگ به محض تغییر معجزات از راه میرسن و به محض اینکه تقوای خدا پیشه میکنیم ،الله خیلی زود جواب میده و چه وعده حقی داره الله.
لذت بردم از کامنتت و چه زیباست که در لحظه زندگی میکنید،واقعاا به این فکر کردم که مهسااا توام الان یکساله تازه داری طعم شهد زیبای زندگی رو میچشی.
چه جمله زیبایی گفتی دوست خوبم که عجله توجه به ناخواستت و وقتی عجله داری از فقر و کمبود میاد و هدچیزی ام چیز شبیه خودشو جذب میکنه ،دقیقا ام همینه.
نتایجتون بیشتر و بیشتر.
در پناه الله باشی.
سلام آقا احسان دوست عزیزم دوست هم فرکانسی
ک همیشه از خوندن کامنتت لذت میبرم
دمت گرم ک نوشتی
ممنون ک دست خداوند مهربان شدی
خداروشکر دوستی مثل شما تو این سایت دارم
از این جمله ک تو این کامنتت خیلی لذت بردم واقعا برای منه ک همیشه خودمو مقایسه میکنم با دیگران و این پاشنه آشیله برای من
هرکس باید انشای زندگی خودش رو بنویسه
کاری به بقیه نداشته باش
قرار نیست نمرهای داده بشه
بله همینطوره و من هر روز باید اینو بخودم یادآوری کنم
خداروشکر ک صبحم با این کامنت های زیبا شروع شد
خدایااا شکرت
همیشه باش تو باشی همه هستن خداجونم
ب خدای جهانیان میسپارمت احسان جان
سلام ودرود به خانواده عزیزترازجانم،استادهای نازنینم
درود خداوند بر شما آقااحسان برادرتوحیدی من،چقدر شما بی نظیررررید آقااحسان، وقتی کامنت هاتون رو میخونم غرق در لذت وتوحیدوآگاهی میشم،خیلی تحسین میکنم توحیدی عمل کردنتون رو که باعث شده بانوشته هاتون قلب مارو هم سرشارازتوحیدکنید،چقدر خوشحالم که انسانهای پوچ و بی ارزش در زندگیم جاشون رو به انسانهای نابی همچون استاد عزیزم و همه شمادوستان عزیزوتوحیدیم دادن،من احساس میکنم برای لذت بردن از لحظه لحظه زندگیم جزقرآن واین سایت الهی که سراسریادخداونامش هست دیگه چیزی نمیخوام،من فقط دوست دارم بقیه عمرم رو فقط با دوستان توحیدیم هم کلام بشم،بازهم ازتون سپاسگزارم که نوشته هاتون ازقلبتون جاری میشه وبه قلب مانفوذمیکنه،سپاسگذارم بابت وجود ارزشمند پروردگارم ودوستان ناب وتوحیدیم در زندگیم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا»
(ﺑﺎ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺻﺒﺢ ﻭ ﺷﺎم، ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺧﺸﻨﻮﺩﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ طالبند، ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺎﻳﺪﺍﺭ ﻭ ﺷﻜﻴﺒﺎ ﺩﺍﺭ، ﻭ ﺩﺭ ﻃﻠﺐ زیبایی های ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﻳﺪﮔﺎﻧﺖ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﻧﮕﺮﺩﺩ؛ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﻏﺎﻓﻞ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻮﺍﻱ ﻧﻔﺴﺶ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﺵ ﺍﺳﺮﺍﻑ ﺍﺳﺖ، ﺍﻃﺎﻋﺖ مکن ؛ سوره کهف آیه 28)
الهی، الهی، بنام تو و بیاد تو، و با هدایت و حمایت تو سخن را آغاز میکنم و بر عقل مطلق تو توکل میکنم و شهادت میدهم به ناتوانی ذهن خودم. خدایا همه تویی و من هیچ، خدایا مرا یاری رسان آنچنان که شایسته و زیبنده صفت الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ توست و نه آنچنان که شایسته صفت ظَلُومًا جَهُولًا ی من است. خدایا خَیْرُ الرَّازِقِینَ تویی، لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ تویی، لَعَفُوٌّ غَفُورٌ تویی، سَمِیعٌ بَصِیرٌ تویی، لَطِیفٌ خَبِیرٌ تویی، الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ تویی ، لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ تویی و خدایا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ منم. خدایا چه کنم که از خودم بر خودم پناهی نیست و اگر یاریم نکنی من بر خودم اسراف کار و ظلم کننده خواهم بود، خدایا شهادت میدهم بر فقر و احتیاج و بندگی خود به درگاهت آنچنان که تو فرمودی: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ» .
سلام و درود و رحمت و برکت و زیبایی و آرامش پروردگار بر همه اعضای خانواده توحیدی عباسمنش. سلام استاد عباس منش عزیز و سلام استاد شایسته بزرگوار ، و همچنین سلام بر دوستان مقیم در غار اصحاب کهف.
(نامبرده الان گیجه از کجا شروع کنه) دیشب شبکار بودم و بازم کلی استندبای و عملیات خسته کننده، ماجرا از اونجایی شروع شد که چند روز پیش یه حادثه داشتیم(نمیخوام در مورد جزئیاتش صحبت کنم)، استاد توی فایلهای مختلف منجمله دوره دوازده قدم اشاره میکنه که وقتی شما روی خودتون کار میکنید اصلا ناخواسته سمت شما نمیاد. نه اینکه بیاد و شما نجات پیدا کنید؛ نه ؛ اصلا وقتی ناخواسته ای میاد شما قبل از اون از اونجا رفتید؛ وقتی به قرآن نگاه میکنیم هم به همین قانون میرسیم، ماجرای طوفان نوح و نجات اهل ایمان، ماجرای ابراهیم و آتش نمرود، ماجرای قوم لوط و عذاب ، ماجرای اسماعیل و قربانی شدن، ماجرای حضرت محمد و دسیسه چینی مشرکین، ماجرای موسی و غرق شدن فرعونیان و مصداقهای دیگر قرآنی. شبی که توی پالایشگاه ناخواسته ای بوجود اومد اصلا من شیفت نبودم. من روزکار بودم و برگشته بودم خوابگاه، و قبل از ساعت 9 شب خواب بودم و چون فردای اون روز شبکارم میشدم و روزش رو آف بودم تا ساعت حدود 8 صبح خوابیدم و خستگی چند روز تعمیرات اساسی از تنم در رفته بود.(رکورد 11 ساعت خواب) ولی وقتی رفتم سر کار با اینکه تلاش میکردم به ناخواسته توجه نکنم ولی باز هم در کنترل ذهن خوب عمل نکردم و ذهنم درگیر عواقب و جزئیات حادثه شد. و بازم درگیر سختی های کار شدم. دیشب وقتی این فایل اومد روی سایت حکم یه نوش دارو داشت برای جسم خسته من بعد از چند ساعت استندبای و گازسنجی و عملیات توی گرما و شرجی عسلویه اونم به صورت فولگیر (Full gear) این ماجرا برای من درسهای خوبی داشت. با همه سختی هاش شاخکهای منو فعال کرد. هم در مورد عملکرد خودم و هم عملکرد مسئولین. قانون کلی موضوع همونیه که استاد توی دوره عزت نفس میگه ، همون سوال ساده «بنظر شما چه موقع ما باید تغییر کنیم؟ وقتی شرایط سخت میشه یا وقتی همه چیز ایده آله؟»
چه من برای بهبود خودم و چه مسئولین برای بهبود مجموعه در روزهای ایده آل اقدام عملی نکردیم. و وقتی ناخواسته و تضادی اومد هیچکس براش آمادگی نداشت. ثمره تلاش و آبروی 20 و چند ساله کل واحد HSE پالایشگاه و تک تک نفراتش با یک حادثه از دست رفت و الان مسئولین شبها رو تا دیروقت توی محل کارشون میمونن، و با تقلا و تصمیمات غلط بیشتر سعی در جبران اشتباه خودشون دارن.(شما بخونید ماست مالی). ما آدمها چقدر زود به شرایط ایده آل عادت میکنیم و دست از تلاش برمیداریم. خودمو میگم من، من، من ، من براحتی گول شرایط ایده آل رو میخورم و قبل از اینکه متوجه بشم میبینم از تمرکز و تلاشم کم شده. قبل از اینکه این فایل رو دوباره ببینم و بخوام براش کامنت بنویسم رفتم سراغ نشانه امروزم که قسمت 116 سفرنامه بود. و همون جوری که موتور هواپیما رو قبل از تیک آف warm-up میکنن اونجا ذهنم رو وارم اپ کردم و انگشتامو با نوشتن کامنت گرم کردم و الان اومدم اینجا تا کامنت بنویسم. (قول نمیدم در ادامه فایل هم براتون مثال صنعتی و هوافضایی نزنم، ایموجی خنده یک دوم پیمانه)
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این سرزمین زیبا و پر برکت و توحیدی که واقعاً در عمل به خداوند توکل میکنن و برای رسیدن به خواسته هاشون خودشون دست به اقدام عملی میزنن و نتیجه اش میشه این همه وفور نعمت و ثروت. شما فقط کافیه به ارزش قیمت همین زمین پارکینگ لات والمارت دقت کنید که چقدر وسیعه و براحتی و به رایگان در اختیار مردم قرار داره برای استفاده. اینقدر انواع کمپرها و انواع RVها رو میبینیم که مردم دارن استفاده میکنن. خدا رو صد هزار مرتبه شکر. وقتی استاد عباس منش در مورد Black canyon گفتن منم از سر کنجکاوی رفتم شروع کردم به سرچ کردن. (ظاهراً اسم یه شهر هم هست توی آریزونا ولی وقتی کولورادو رو سرچ میکنی دقیقا همین مکان رو میاره) و بعدش تصاویر شبهای بلک کنیون رو سرچ کردم و ترکیب بلک کنیون با کهکشان راه شیری در شب خیلی شگفت انگیز و رویاییه. بخاطر همینه که این خواسته در من شکل گرفت که نه تنها دوست دارم این مکان رو تجربه کنم ، که دوست دارم نظاره گر آسمان شب هم باشم. در حین سرچ کردن یه نکته جدید هم یاد گرفتم که میخوام باهاتون به اشتراک بذارم و اونم اینکه برای رصد کهکشان راه شیری تابستان زمان مناسبتری هست چون موقعیت قرار گرفتن زمین نسبت به خورشید حالتیه که در شب مرکز کهکشان رو میبینیم ولی در زمستان خورشید بین زمین و مرکز کهکشان قرار داره یعنی کهکشان میافته توی زمان روز زمین. پس قابل رویت نیست.
یه نکته ای که اول فایل ذهنمو درگیر کرد این بود که اون دختره توی ویزیتور سنتر چقدر خوش برخورد بود و چقدر هم انگلیسی رو خوب صحبت میکرد… بعدش یادم اومد آقاااااا نامبرده خودش متولد خاک پاک آمریکاست میخوای انگلیسیش خوب نباشه (صرفاً جهت خنده ایموجی خنده و با دست زدن توی پیشونی یک قاشق چایخوری)؛ از شگفتی ها و زیبایی های طبیعت کلوروادو هر چقدر بگم کمه، واقعاً کلمات ناتوانن، فقط شگفتی بود و شگفتی … دهانم از تعجب باز مونده بود، همونجوری که وقتی این مصرع حافظ رو میخونیم «چشمم از آینه داران خط و خالش گشت» (بعد از چشمم دهانمون نیمه باز میمونه تا آخر مصرع؛ چون حافظ میخواد با این مصرع بگه وقتی چشمم به جلوه گری های معشوق افتاد و جلوه های خط و خال زیباییش رو دیدم از شگفتی دهانم باز موند).
سر سبزی محیط و ترکیبش با آسمون آبی و ابرها و همینطور رنگ زمین و سنگ ها و صخره های زیبا و نرده های چوبی حاشیه تریل واقعاً شگفت انگیز و زیبا بود و حتی اون رودخانه زیبا و خوش رنگ در کف دره؛ همه و همه شگفت انگیز و زیبا بود و عظمت و قدرت خالق بی همتا رو به یادم اورد؛ اما چیز دیگری ذهن من رو مشغول خودش کرده بود. یک قانون، یک قانون بینظیر و پایه که هر چقدر بیشتر بهش دقت کنیم و یادش بگیریم بازم برامون درس داره.
و اون هم قانون بی نظیر و بدون تغییر تکامله. اون دره عمیقی که میتونه بیش از 90% برج خلیفه و تمام برج تایپه و امپایراستیت رو در خودش جا بده توسط ممارست و تلاش شبانه روزی و non-stop همون رودخانه شکل گرفته. حتی بشر هم با پیشرفته ترین تجهیزات حفاری و خاکبرداری از حفر کانالی به این عمق و به این طول و عرض عاجزه، هر متر مکعب خاک حدود 2 تن وزن داره، هر چی بیشتر به عمق میری خاک فشرده تر میشه و حفاریش سختتر میشه، ولی با لطافت و جریان دائمی آب میشه این تغییر عظیم رو ایجاد کرد. شما در حال نگاه کردن به یک تکامل چند میلیون ساله هستید در پوسته زمین، که توسط جریان دائمی آب و سایر فعالیت های صفحات زمین ایجاد شده. هر چیزی با طی کردن تکامل و صبوری کردن امکان پذیره.
دو تا تفکر وجود داره. یه تفکر سمی که میگه شما برگی در باد هستین و از خودتون اراده ندارید و اینجا توی دنیا هر بلایی سرتون اومد باید تحمل کنید تا وقتی بمیرید و پاداش این تحمل زجر و شکنجه رو در جهان بعد از مرگ دریافت کنید، که این تفکر از ریشه غلطه و دستاویز همون گویندگانه برای سواستفاده از شنوندگان…
و تفکر دیگه تفکر مثبت و توحیدیه، صبر و تکامل، ادامه دادن تلاش تا حصول نتیجه در گذر زمان. این هدایت قرآنی ابتدای کامنتم چقدر مرتبط بود با این فایل و درسهای اون. «وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاهِ وَالْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلَا تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَهَ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» مفهوم کلی این آیه اینه که خداوند به اهل ایمان توصیه میکنه که در مسیر تکامل صبور باشید. به تلاشتون ادامه بدین. تلاشی شبانه روزی. در ابتدا که مسیرمون رو شروع میکنیم یه عده شاید چوب لای چرخمون بذارن. اکی بازم ادامه میدیم، بعدش اونقدر قوی میشیم که هر چوبی بذارن لای چرخمون اونو خورد میکنیم، و از چالشها و مسائلمون قویتر میشیم. بازم ادامه میدیم به حدی قوی میشیم که دیگران ازمون الگو میگیرن، یا اونهایی که چشم دیدن ما رو ندارن ادامون رو در میارن.(آگاهانه نمیخوام براش مثال بزنم، ایموجی خنده های شیطانی)
اگه بخوام بازم از این آیه بگم ، بعد از توصیه به صبر و تلاش شبانه روزی در مسیر تکامل توحیدی، با یه نگاه خیلی زیبا برای توحید و شرک در این آیه مثالی مطرح شده. از این منظر که خداوند داره به پیامبر و اهل ایمان میگه برای زیبایی ها ، فرصت ها و امتیازات زندگی حتی در حد یه نگاه ، در حد یه چرخیدن مردمک چشم هم به دیگران امید نداشته باشید، (هر چیو میخوای از خداوند درخواست کن). از کسی که در ظلم کردن به خودش با شرک و تبعیت از هوای نفسش به مرحله ای و به مداری رسیده که به کلی از یاد خدا غافل شده تحت هیچ شرایطی اطاعت نکن.
«وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» اغفلنا جمع اومده ، ذکرنا جمع اومده، یعنی طبق قوانین بدون تغییر خداوند ، یعنی عملکرد سیستمی ،یعنی برآیند مدار فرکانسی خود افراد ، یعنی مقصد مسیری که خود شخص انتخاب میکنه اونوری بره. یعنی بنبست کوچه چپی، یعنی جاده خاکی زدن خودمون.
این یاد خدا چقدر خودش نعمت بزرگیه، ما چقدر بخاطر «یاد خدا» خدا رو شکر کردیم ؟ که خداوند بهمون قلبی رو عطا کرده که همیشه بیاد خودش باشه. چرا میگم این قلبی که بیاد خداست خودش نعمت خداست چون وقتی کسی مسیر شرک رو در پیش میگیره و از یاد خدا غفلت میکنه و به خودش ظلم میکنه و اسراف در پیروی از هوای نفس مسیر همیشگیش باشه ، اولین چیزی که ازش سلب میشه یاد خداست. دیگه قلبش سمت خدا نمیاد. و بقول قرآن بر قلب شون مهر زده میشه، دیگه نه میشنوند و نه می بینند.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر قلبی که بیاد خداست، خدا رو شکر بخاطر گوشی که آیات الهی رو میشنوه، خدا رو شکر بخاطر چشمی که نشانه های قدرت وهاب عالم رو میبینه، خدا رو شکر برای زبانی که از خداوند حرف میزنه و بخاطر انگشتانی که مینویسه.
دیروز خیلی اتفاقی حکمت 423 نهج البلاغه رو سرچ کردم و اون کلام مولا علی علیه السلام که میفرمایند «وَ قَالَ علیه السلام الرِّزْقُ رِزْقَانِ طَالِبٌ وَ مَطْلُوبٌ فَمَنْ طَلَبَ الدُّنْیَا طَلَبَهُ الْمَوْتُ حَتَّى یُخْرِجَهُ عَنْهَا وَ مَنْ طَلَبَ الْآخِرَهَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیَا حَتَّى یَسْتَوْفِیَ رِزْقَهُ مِنْهَا» ؛ «روزى دو قسم است: یکى آن که در پى تو است و دیگرى آن که تو در پى آنى، پس کسى که خواهان دنیاست مرگ او را مى طلبد تا از دنیا ببردش، و کسى که طالب آخرت است دنیا او را مى طلبد تا وى از آن روزى خود را کامل ببرد». چیزی که من ازش فهمیدم این بود که اگه ما تمرکز بذاریم روی اصل ، روی توحید فارغ از اینکه شغلمون چی باشه، مبلغ واریزی به حساب مون چقدر باشه رزق به صورت طبیعی به دنبال ما میاد. ولی وقتی اصل رو رها کنیم دنبال حاشیه بدویم چیز چندانی عایدمون نمیشه و از طرفی اونقدر عدم آرامش رو تجربه میکنیم اونقدر استرس و اضطراب رو تجربه میکنیم و اونقدر یادمون میره از زندگی لذت ببریم که هزار جور مریضی میاد سراغمون، و ادامه ماجرا …………..
الهی صد هزار مرتبه شکر.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
«پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت ؛ آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد»
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید، با قلبی منور به نور هدایت.
سلامی به عمق بلک کنیون بهتون.
سلام آقا حمید سلام آقای حنیف.
یه پیام نوشتم براتون توی موقعیت خوبی نبودم الان به یه شرایط استیبل رسیدم الان پیام رو پاک کردم و دارم دوباره از نو مینویسم.
اول اینکه بگم خیلی تحسینتون میکنم بابت ی که به همه ما میکنید با این نوشتنهاتون.
خیلی تحسینتون میکنم بابت راز و نیاز خالصانهتون با خدا که به ما هم یاد میدید من از شما یاد گرفتم به خود خدا بگم موقع شکرگزاری صبح که تقلب بهم برسونه من بلد نیستم،ممنونتونم که تجربیاتتون و حسهای درونیتون رو با ما به اشتراک میگذارید.
تحسینتون میکنم بابت حس کنجکاویتون و تفحص و تجسستون و به اشتراک گذاشتن نتایج تحقیقاتتون با همه ما،واقعا لذت میبرم از کودک جستجوگر درونتون که چه با دقت به همه جزئیات نگاه میکند میکند و دل میسپارد.
تحسینتون میکنم بابت حس شوخ طبعیتون ما هیچ کدوم متوجه نشدیم اون کسی که آگاهانه مثالش را نمیزنید چه کسی هست ایموجی خندههای شیطانی،.
فکر کنم خودم تقریباً دو سال بشه که تو این مسیرم، البته نه تمامش با استاد عباس منش.
ولی فکر میکنم باورهای غلط ذهن من شبیه این سنگهای گرانیتی است که احتیاج داره قرنها آب نرم روش کار کند تا باورهای درست درونش خوب فرم بگیرد. اما من هم مثل همه دوستانی که از خودشون مثال میزنند توی این مسیر به کلی تضاد برخوردم کم آوردم ناامید شدم نگران و ناراحت شدم اما دست نکشیدم و از این بابت به به خدای خودم مدیونم. حتی همین امروز صبح به خدا گفتم ممنونم که ولم نکردی ممنونم که هرجا گمراه شدم باز دستم را گرفتی و آوردی توی راه.
در آخر ممنونم ازتون بابت توضیحات تکمیلتون و اینکه برداشتتون از این حدیث حضرت علی رو با ما هم در میان گذاشتید.
هزاران برابر دعاهای خیری که برای همه ما کردی به خودتون باز گردد انشاالله
خدا صاحبخونه قلبتون باشد
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم نفیسه جان ، بسیار بسیار ممنون و سپاسگزارم بخاطر این همه لطف و محبت و بزرگواری شما. بسیار بسیار تحسین تون میکنم که این مسیر رو ادامه میدین و از خداوند درخواست کمک و هدایت میکنید. باورتون میشه؟؟
آره، مطمئنم باورتون میشه ، من امشب میخواستم بخوابم و بعد از چند ساعت بیدار بشم، و البته شیفت هم بودم نگرانی اینو داشتم توی تایم خوابم عملیات بشه یا استندبای برامون دربیاد، از طرفی نگران بودم خواب بمونم. گفتم خدایا ببین من آلارم گوشیمو هم قطع میکنم فقط به خودت توکل میکنم. نمیخوام به اندازه آلارم گوشی هم به چیزی دیگه امید داشته باشم . خودت سر وقت بیدارم کن و خودت آرامش خوابم باش. و آرام خوابیدم و سر ساعت بیدار شدم. خدایی که حواسش به همه چیز هست. خدایی که حتی خواب و بیداری مون دست خودشه. و گفته اونی که شب جانتون رو ازتون میگیره و صبحگاه بهتون برمیگردونه خداست. خداست که بر خودش واجب کرده هر جنبنده ای و هر موجود زنده ای روی زمین باشه رزقش برعهده خداست. اونوقت من بنده نگران چی هستم؟
بقول خانم شهریاری ، کجا دنبال چی بگردم؟
بقول این شعر از شیخ بهایی که میگه: «هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو ؛ هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو» «در میکده و دیر که جانانه تویی تو ؛ مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو»«مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه» (به این قالب شعری میگن مخمس)
براتون از درگاه خداوند بینهایت نعمت و ثروت و شادی و سلامتی درخواست میکنم. الهی صد هزار مرتبه شکر.
سلام آقا حمید عزیزم.
خیلی متشکرم بابت محبتتون که با این همه مشغله و شیفت و کارهای جانبی وقت گذاشتید و برام پاسخ نوشتید و باورهای توحیدی ام را تقویت کردید.
من هم به پاس قدردانی از شما اتفاقی که برام طی دو سه روز گذشته افتاد را براتون می نویسم. میدونم که باورتون میشه چرا نشه؟
من ساکن امریکا هستم ، تو یخچال خانه هم قورمه سبزی داشتم هم قیمه اما شب همینطور که با همسر و بچه هام حرف میزدم گفتم نه دیگه از خورشت خسته شدم دلم کباب می خواهد و با خنده گفتم سفارشش را به خدا دادم که کباب بخورم . همه هم خندیدند چون میدونستن باید غذاهای یخچال تموم بشه و کباب بیرون هم که حلال هم باشد هم گرون است هم شرایط خاص می خواهد از لحاظ زمانی و برنامه روزانه ،دیگر خودتون میدونید چی میگم.
خلاصه آقا ما درخواست را دادیم.
فردا رفتم مدرسه بچه ها همینجوری که داشتم دست و پاشکسته با معلم تو حیاط حرف میزدم آقایی اومدن جلو و گفتن برای تشکر از کادر مدرسه امروز ناهار گرفتن و از من هم خواستن که بروم و بهشون ملحق بشم و چون دیدن من حجاب دارم گفتن که عرب هستن و غذا حلال است ،منم رفتم دفتر خودتون میدونید غذا چی بود ..بله کباب ،کباب با پلو و سالاد و شله زرد از یک رستوران ایرانی!!!
اما اما امان از بنده غافل فراموشکار دچار نسیان ، غذا را کشیدم نصف کباب را خورده بودم که یکهو یادم انداخت خودش که دیشب چی خواسته بودی به ظهر نرسیده اجابتش کردم چقدر احتمال دارد آقا حمید شما که اهل فن هستید شما بگید همه این ها را روی هم بچینی کنار هم بگذاری تو اون ساعت اون روز، مدرسه،! اصلا مغزم هنگ کرد یک ان و جاتون خالی تا خونه پیاده برگشتم و کل مسیر را گریه کردم از محبتش و حسرت خوردم که چرا راجع به همه چیز در برابر خدا اینطور نیستم ، چرا دستش را باز نمیگذارم چرا خودم باز با عقل ناقصم نقشه میکشم و پلن میریزم چرا یادم میرود برای همه چی صداش کنم چرا ناسپاس داشته هام هستم و این همه نعمتش را نمیبینم میگم نه اینو ندارم اونو ندارم همش تمرکزم رو نداری ها م و مشکلات مالی ام است .
ولی بازم خودش دستم و می گیرد روی سرم دست نوازش می کشد وکمکم می کند ادامه بده یادم می اندازه صداش کنم ،بیام سایت تو مسیر بمونم صلات انجام بدهم .
خدا یا مثل پیامبر حضرت رسول که عاشقشم و این دعا را کرده من هم می گویم : خودت را از خودت می خواهم.
برای همه،
برای حمید عزیزم
و همه مردمان و بندگانت خودت را می خواهم براشون، خودت را بهشون هدیه بده .
الهی آمین
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم. الهی که حال دلتون عالی و مثبت و توحیدی باشه، الهی صد هزار مرتبه شکر. بینهایت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمند تون و بسیار بسیار تحسینتون میکنم بخاطر اینکه اینقدر عالی رویی خودتون کار میکنید و نتایج رو کسب میکنید، و حتی کوچکترین نتایج رو میبیند و اونها رو از سمت خداوند میدونید، این خیلی باور ارزشمنده که هر نعمتی و هر رزقی رو از جانب خداوند بدونیم، و بدونیم ما نه به عقل خودمون که با پلن خداونده که داریم زندگی میکنیم و نعمتها رو دریافت میکنیم.
تقلای ذهنی ما فقط زندگی رو برامون سختتر میکنه و نعمتها رو ازمون دور میکنه.
پلن خداوند همیشه بینظیره. همیشه عالیه.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر بخاطر این همه نعمت و فراوانی.
من قبلا عکس پروفایل تون رو دیده بودم و میگفتم اینجا چقدر شبیه آمریکاست. خدا رو شکر بخاطر اینکه در این سرزمین ساکن هستین، استاد توی فایلها همیشه میگن در مهاجرت کردن درهایی از نعمت و فراوانی به روی زندگی انسان باز میشه.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
براتون بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و آرامش رو از خداوند درخواست میکنم. از خداوند توحید و یکتاپرستی رو برای شما و خودم درخواست میکنم.
شادکام و سلامت باشید.
سلام به آقای امیری عزیز
مثل همیشه چقدر زیبا نوشتید به خصوص دعای اول کامنتتون بسیار زیبا بود
خدایا از خودم به تو پناه میبرم خدایا از نفس خودم از این ذهن حراف خودم به تو پناه میبرم
خدایا من هیچ چیز نمیدونم و تو همه چیز دانی خدایا دستان من و پشت من خالیه و هیچ پناه و ملجعی ندارم در حالی که تو قدرتمندی و وهاب ،گنجهای آسمان و زمین و نهان وآشکار از آن توست و دانا به تمام اسراری،من محتاج هدایتم و هدایتها همه از آن توست خدایا رحم آور بر بندهای که کسی رو جز تو نداره
وامابعد..
در مورد ناخواسته های که هر چند وقت یک بار سر و کلهشون پیدا میشه کاملا درسته «از یادآوری دوره فوق العادهای عزت نفس سپاس» ما هر روز باید در حال بهبود خودمون باشیم ،چه موقع باید تغییر کنیم ؟موقعی که اوضاع خوبه ,موقعی که با زور و اجبار جهان وادار به تغییر نشدیم ,که اون موقع خیلی سخت میشه ، کنترل ذهنمون و احساسمون مسلماً از دستمون خارج میشه ،بازم حس میکنم اگه من جای شما بودم یکم این نگاه کمال گرایانه رو کنار میذاشتم چون فقط باعث میشه احساسمون بد بشه ،مسلماً ما نمیتونیم و به اون درجه نرسیدیم که بتونیم فرکانسهای کاملاً مثبت و خالص بفرستیم( حداقل من نمیتونم ) و هر از گاهی وقوع چنین حوادثی طبیعیه ،چون ما نمیتونیم 100 افکارمون رو کنترل کنیم , فکر میکنم این نگاه لااقل وقتی اتفاقی میافته ,کمک بیشتری به ما میکنه مثلاً کمک کنه که کنترل احساسمون راحتتر شه ،یه وقتی به مرحله سرزنش خودمون نرسیم و بعد وادی های پایین تر مثل احساس ناتوانی و … بعد کم کم به راه حلهای بهتر هدایت بشیم
وامابعد..
واااای در مورد شبهای بلک کنیون و کهکشان راه شیری،من یه طوری حسرت خوردم که چرا تابستون گذشته رو من اونجا نبودم انگار که کم کاری کردم،انگار همین جا بغل دستمه و من نرفتم، میدونید من معروفم به اینکه همیشه سرت تو آسموناست هر اتفاق عجیب و غریبی که اون بالا میافته،شی یا نور عجیبی که دیده بشه ، در فضای اجتماعی خبرساز بشه ،در 95 درصد مواقع توسط شخص بنده روئت شده و این برای من بارها اتفاق افتاده ،بلااثتنسا اگر وسط شب بیدار شم تو خواب و بیداری میرم تو حیاط چند دقیقه یه نگاه میندازم ببینم همه چی سر جاشه،بعدادامه خواب ،اون هم در شرایطی که کنار تخت ام یه پنجره بزرگ وپهن ، قدی هست که تا لحظه خواب در حال نگاه به این زیبایی ها هستم
چه تجربههای نابی دارم از تو بیابون خوابیدن از کمپ زدن تو کوه ،عاشق ستارههام ،تنها آرزویی که از کودکی با من اومده اینه که من دوست داشتم فضانورد شم انشالله بعد اینکه به موقعیت احد عظیمزاده و بهتر از اون دست پیدا کردم باید برم الگومو به سمت انوشه انصاری تغییر بدم و حتماً تجربه ایشونو داشته باشم
چقدر خوب تکاملو توضیح دادید که یه جریان چند میلیون ساله به همراه حرکات و جریانهای زیر پوسته زمین وجریان آب میتونه چنین درههای فوق العاده و عمیقی به وجود بیاره اصلا چند میلیون سال به عمر کره زمین چیزی نیس
تمام تلاشم رو میکنم با لذت تمام تکامل آم رو طی کنم چون به گذشته که نگاه میکنم تنها چیزهایی که یادم مونده و از یادآوری هم لذت میبرم مسافرتها ،خوشی ها ،همین آسمون نگاه کردنها بوده واز یادآوری لحظاتی که به خودم سخت گرفتم و در احساس بد بودم یه حس دین داشتن به خودم و پشیمانی بهم دست میده
و باز هم اما بعد..
یاد خدا یاد خدا بزرگترین نعمته، دیشب تو خواب و بیداری در اوج خستگی که خیلی سختم بود برم دفتر و خودکار م رو بردارم و چیزی که میخوام رو بنویسم با انگشتم روی کف دستم نوشتم خدایا تو چقدر منو دوست داری؟
نمیدونم چرا گیر دادم چند وقته به این سوال
خدایا انقدری که من تو رو دوست دارم تو هم منو دوست داری و امروز ناخودآگاه یاد صحبت یکی از اساتیدم افتادم که گفت میخوای بدونی که چقدر خدا به یاد توست ،ببین تو چقدر به یاد خدایی !
احساس میکنم هم تجارت وار به یاد خدا هستم ،
هم انتم الفقرا الی الله، دوست دارم خیلی دوست دارم این فقر بزرگترین فخر است «به نقل از پیامبر: الفقرا فخری »یه آرامش خیلی عجیبی داره, یه آگاهیهای فوق العادهای دریافت میکنی یه سلوکهایی که فقط خودت خبر داری و نه میدونی اون موقع خواب بودی نه بیدار بودی و هیچکی جز خودت حرفاتو باور نمیکنه
واقعا یاد خدا بزرگترین نعمته خدا را شکر که به یاد خدا هستیم که جایگاهش رو تو قلبمون پیدا کردیم و لذتش رو چشیدیم تمام تلاشمون رو میکنیم تا خودمون رو بهش نزدیکتر کنیم
قراربود یه پاسخ و تشکر مختصر باشه ،خودش شد یه کامنت
سپاس از شما دوست عزیز همفرکانسی ام
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
سلام بر قلب ارزشمندت
سلام خدا بر وجود بی نظیرت
سلام خدا بر صورت زیبایت
سلام فرنگیس عزیزم
چقدررر اسم زیبا دارین چقدررر صورت زیبا دارین
حس عالی از کمنت تان گرفتم چون منم عاشق ماه ستاره ها و آسمان هستم
منم چیز های در آسمان دیدم که بعضا دیگران متوجه نشده بعضا تعجب میکنم از این زیباییی آسمان
من که قدم زدن بیرون میروم دیگران پیش پا های خود را میبینند من آسمان را میبینم ( ایموجی خنده ) بعضا میگم با این کارم میفتم از بس من عاشق آسمانم عاشق این عظمت خدا و این سلیقه خدا هستم چقدر دلبر نازنین ما خوش سلیقه هست
خدایااااا ، مهربانم ، عزیزم ، خدایی مهربانم کرور کرور شکرت برای آسمان زیبایت
شب ها به آسمان و ستاره ها نگاه میکنم ماه بهترین رفیق من هست
و چیزی که نظر من را جلب کرد در کامنت شما فضانورد شدن هست
یکی از آرزو های خیلی عالی من و آرزویی که ب شدت عاشقش هستم رفتن به کره ماه هست
واااااای من عاشق این هستم حتما روزی بخیر فضانورد میشویم مثل خانم انوشه انصاری نام ما هم در صدر فضانورد ها میاید.
چقدرررررر دل انگیز هست بروی کره ماه را بیبینی بیشتر عظمت خدا را بیبینی و از کره ماه به کره زمین نگاه کنی وااااااااای واااای با نوشتنش قلبم باز میشود خدایااااا کرور کرور شکرت برای خواسته های مان
بی نهایت تحسینت میکنم عزیزم برای کمنت عالیت
دوستتت دارم در پناه الله شاد سالم و ثروتمند باشی
و روزی عکس زیبایت را با لباس فضانوردی بیبینم
سلام دوست عزیزم
قربونت برم آخه ،این همه از هم دوریم و اینطوری با هم همسلیقه هستیم ،چقدر لذت بردم از آرزوهای زیبایی که برام نوشتنی،سپاس پاکیزه عزیز
پاکیزه = پاک ،طاهر ، خالص چقدر زیبا
انشاالله همه آرزوهای خوبی که نوشتی روزی برامون دست یافتنی باشه ،تصور دیدن جو و زمین از اون بالا خیلی فوقالعاده است حقیقتا خوندنش هم قلبمن رو هم مثل تو دوست عزیزم باز کرد ، و کاملا واضح مجسم کردم ،بس که من ویدوو های ناسا رو میبینم کاملا برام قابل تصوره که بتونم زمین زیبامون رو از بالا تجسم کنم ،من همینطوری هم که ماه رو نگاه میکنم ،اکثر مواقع خودم رو میبینم که روش بپر بپر میکنم .پاکیزه جانم پیشنهاد میکنم ویدیو ،پرش مرد فضانورد از کره ماه به زمین رو ببینی(اگر تا العان ندیدی ) واای خیلی فوقالعاده است اولین بار که دیدم سر جام قفل شدم ،اخه مگه میشه یه نفر چنین آرزویی داشته باشه واقدام کنه و انجامش هم بده
دو روز گذشته رفتم روستامون و شب ( به این خاطر که منطقه ما زیاد خوک داره و به محصولات خیلی صدمه میزنن،با همسرم رفتیم تو باغ خوابیدیم )، ببین اصلا آسمان قبل اذان با بعدش قابل مقایسه نبود ،ستاره خوشه انگور ،دب اکبر و…همه رسیدن بالاسرمون
یه ستاره بعد اذان کم کم بالا اومد بقدری درخشان و بزرگ شبیه ماه ،من هنوز از دیدن اون حجم از زیبایی متحیر ام ،وحالبه که نه قانونه که بعد از نوشتن اون کامنت بلافاصله هدایت شدم به دیدن چنین زیبایی خیره کننده ای ،کهکشان راه شیری بخاطر نبود ماه و تاریکی محض واضح دیده میشد ،خیلی ایمانم قویتر شد به نوشتن ،به قانون بدون تغییر جهان به توجه آگاهانه وکنترل کانون توجه ام
مرسی دوست عزیز م جواب به کامنتت باعث شد کل اون زیبایی ها رو دوباره بیارم به کانون توجه ام و مرورشون کنم و دوباره لذت ببرم
در پناه مهربانترین و نزدیکترین و قدرتمند ترین
سلام به حمید عزیز
آقا دستمریزاد.
اینکه شما کسی هستی که در مسیر خودسازی قدمهای فوق العاده برداشته و برمیدارد واضح و مسلم است.آمارش را دارم!
میخواستم تشکر ویژه کنم بابت زحمت شبانه روزی شما برای چرخیدن چرخ صنعت کشور عزیزمان و غیرت و تعصب مثالزدنی شما روی کارتان که بسیار ستودنی است.
کار تیمی، از خود گذشتگی میطلبد. اینکه خواستهای جمع را برخود ارجح کنی. این قدرت کشوری مثل ژاپن است . همان کشوری که روزی کارتون سوباسا میساخت و حالا همان کارتون را درخاک آلمان پیاده میکند!!
با حضور آدمهای توحیدی معرکه ای مثل شما در بدنه ی کارهای تیمی صنعت ، امید به آینده بیشتر و بیشتر است.
متن کامنتتان معرکه و پر از شور عشق خدایی بود…پر از گرمای انسان بودن.
بابت زحمتی که برای نوشتن این کامنت زیبا کشیدید، از شما سپاسگزارم
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید
بنام یگانه عالمین
سلام خدا بر شما آقا حمید موحد ،بنده خوب خدا
بسیار کامنت پرمحتوا وارزشمندی رو نوشتید وچقدر درست به نکات اصلی
توحید وقوانین الهی اشاره کردید
واینکه من ابتدا شاکر وسپاسگزار خدای عزوجل ویکتا هستم بخاطر وجود بندگان موحدش وسپاسگزارم از شما وهمکاران تون که در شرایط سخت آب وهوایی امکانات نا مطذوب شبانه روزی زحمت میکشید وبه پیشرفت کشور وجهان خدمت میکنید .
من ودوستان هم انرژی ،قدردان تلاشهای بی وقفه شما وهمکاران تون هستیم
انشالله در پناه پروردگار وهاب وغفور
سلامتی ،ثروت ،خوشبختی سعادت
در دنیا وآخرت همراه همیشگی تون باشه .
به نام هدایت الله
درود و سلام خداوند بر حمید جان
کامنتت پاکیزهترین پاکترین در نوع خودش است شما موحدترین و انصافاً بهترین دوست خوب و ارزشمندهستید
اینکه در اول کامنتت از آیههای قرآن استفاده کردی و دل ما را همواره به نور قرآن جلا دادی ممنونم
همیشه پسر چقدر کامنتت بینظیر و قابل تحسین است انقدر محو خوندن کامنتت شدم که دوست داشتم همینطور ادامه دار باشه
و یه سپاسگزاری دیگه از شما بابت راهنمایی که به اقا رسول دوست هم فرکانسی من کردی در مورد قرآن که از کجا شروع کنه تا لذت و زیبایی قران که شما درک کردهاید من هم تجربه کنم امروز خیلی حالم خوبه از وقتی که قرآن رو شروع کردم به گوش کردن
فقط میدونم که این هم تکامل داره و به اون حدی میرسم که مثل شماکلمات قرآن در کامنتمون استفاده میکنیم و لذتشو میبریم و ادامه میدهم
سپاسگزار خداوندی هستم که دوستان توحیدی در این سایت الهی مثل حمید عزیز که فانوس چراغی هستند در تاریکی
از شما بینهایت ممنونم بهترینها رو برات آرزو میکنم امیدوارم همیشه در هر حالی خوب خوش سلامت و سعادتمند در دنیا آخرت باشید انشاالله
به نام خداوند مهربان و هدایتگر
به نام انکه حامی و هادی من هست
آغوش خداوند امن ترین هست که جای هیچ ترس و نگرانی نیست
خداوند مارا بس هست
به نام یگانه منبع عشق و ارامش
سلاممممممم به برادر عزیزم به برادر خوش قلبم
سلام خدا بر بنده حنیف و عزیزش
سلام خدا بر وجود ارزشمند و قلب بینظیرت
سلام بر قلبی که مکان خداست
حمید عزیز برادر خوبم واااااااای وااااااای که چی کمنتی بی نظیری نوشتی
کف کف کف به افتخار تان
زیادددد لذت بردم از کمنت تان
جا های که شوخی کردین میدانن بلند خندیدم و چقدر شادی داشت خصوصا در باره او دختری امریکایی که گفتین زیاد لذت بخش بیان کردین
عالی هستی برادرم
چقدررررر کمنتتت عالی و بی نظیر هست
چقدررر من این عشقی را که به خدا دارین تحسین میکنم
مگر امکان دارد خدا را بشناسی یک کمی هم بشناسی و عاشقش نشوی ؟؟؟
وابسته اش نشوی ؟
محتاجش نشوی ؟
من چقدرر از کمنت های تان آیت ها از قرآن را آموختم
من چقدر از کامنت تان چیز ها یاد گرفتم
من بی نهایت تحسین تان میکنم برای اینکه این قدر عالی روی خودتان کار میکنن
و با لذت عشق کامنت تان میخوانم
تشکرررر حمید عزیز که این قدر زیبا مینویسن
عکس پروفایل تان هم بسیاررر زیباست
چشم های رنگی تان هم فوق العاده زیباست
برادر چشم رنگی من در پناه الله یکتا شاد سالم و ثروتمند باشی
سلام و درود فراوان به شما خواهر عزیز و بزرگوارم ، پاکیزه جان. از شما بینهایت ممنون و سپاسگزارم. الهی که در پناه رب العالمین همیشه در شادی و سلامتی و موفقیت و ثروت و فراوانی باشید.
کامنت زیبای شما بسیار لذتبخش بود و خدا رو شاکرم که در کنار خانواده ای این چنین عزیز و دوست داشتنی حضور دارم.
خدا رو شکر میکنم که کامنت من براتون حس خوب و مثبت داشته و با شوخی های من خنده بر لبانتون جاری شده. الهی صد هزار مرتبه شکر. الهی که همیشه شادکام باشید.
«هُوَ الَّذِی یُرِیکُمْ آیَاتِهِ وَیُنَزِّلُ لَکُم مِّنَ السَّمَاءِ رِزْقًا وَمَا یَتَذَکَّرُ إِلَّا مَن یُنِیبُ» (ﺍﻭﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰﺩﻫﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺭﻭﺯﻱ ﻧﺎﺯﻝ ﻣﻰﻛﻨﺪ؛ ﻭ ﻓﻘﻂ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻣﺘﺬﻛّﺮ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﻰﮔﺮﺩﻧﺪ(غافر١٣)
پاکیزه جان، چه چیزی لذتبخش تر از بازگشت به سوی خداوند ؟! حتماً خود شما هم تجربه کردید، که انسان یه وقتایی اونقدر غرق در احساس آرامش و شوق پروردگار هست که دوست داره پرواز کنه، و جسمش رو ترک کنه و به سوی خداوند برگرده.
یک حدیث قدسی رو خوندم که میگفت «اگر بندگان من، که به من پشت کرده اند، می دانستند که چقدر انتظار آنها را می کشم و مشتاق بازگشت آنان هستم، از شوق می مُردند و بند بند بدن آنها از هم جدا می شد.»
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر توحیدی و دستان نوازشگر و حمایتگر رب العالمین که هر روز و هر لحظه از ما حمایت میکنه.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی پاکیزه جان، در آرامش و امنیت.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و بانوشایسته ی مهربان که سبک زندگیتان به حکم “فَٱعۡتَبِرُوا۟ یَـٰۤأُو۟لِی ٱلۡأَبۡصَـٰرِ” خداوند ، مایه عبرتی است برای من ؛ منتها عبرتی از جنسِ زندگیِ بهشتی
سلام به همه دوستان توحیدی و نازنینم در این مِیکده عباس منش که نوشیدن شهدِ گوارا و پاکِ نظراتشان ، همچون شرابی است که غم ها و غصه ها را از وجود من دور میکند ، دوستانی که از جنس “حَسُنَ أُو۟لَـٰۤآئکَ رَفِیقࣰا” می باشند
استاد عباس منش من از شما سپاسگزارم بابت این تغییری که در زندگی من ایجاد کردید
کوچکترین جزئیات زندگی شما برای من درس های بزرگی داشت
مثل همین زنجیری که به دور گردن خود میاندازید و با یک تی شرت اندامی و شلوارکی کوتاه ، براحتی هر چه تمامتر به همه جا میروید…
مثل آن تیپ لباسی شما در ضبط فایل “توحید عملی 5” که با یک تی شرتی که روی آن یک شِکلک عروسکی عجیب و غریبی بود ، در مورد حساب کردن بروی خدا حرف زدید که من خودم به شخصه بارها آن فایل را دیده ام و لذت برده ام و درس ها گرفته ام
و…
این رنجیرِ دور گردن شما و آن تی شرت مخصوص شما در آن فایل “توحید عملی5 ” با من صحبت میکنه…
مخصوصا این زنجیر دور گردن شما که با همه بی زبانی اش صحبت های عجیبی با من دارد…
من از شما با این تیپ لباسی درس هایی گرفته ام که از اشخاصی که به ظاهر تیپ مذهبی و اسلامی و… دارند ، نگرفته ام
اینکه شخصی با شلوارک و رنجیر دور گردن بیاد از خدا حرف بزنه برای من عجیب بود ولی الان دیگه نیست…
داستانِ گذشته شما از شهر مذهبی نشین قم تا رسیدن شما به فلوریدای آمریکا در همین زنجیر دور گردن شما و آن تی شرت فایل توحید عملی5 ، نهفته است…
اینکه چی بودین و چی شدین ، اینکه کجا بودین و به کجا رسیدین…
از خاطراتتان که در فایل ها گفتین که در روزگاری که در شهرِ بسیار بسیار بسیار مذهبی قم ، گِیم نت داشتین و هر از چندگاهی با تذکری از بخش اماکن و ارشاد آن شهر مبنی بر پوشش نامناسب کاراکترهای آن بازی مواجه میشدید تا این سبک زندگی فعلیتان که خیلی راحت به هر جا که بخواهید میروید و فیلم میگیرید و هیچ اداره امکان و ارشادی هم نیست که جلوی شما را بگیرد…
(در آن روزگار به کارکترهای ساختگی بازی های کامپیوتری به شما گیر میدادند ولی الان کجا هستند که ببینند در جایی زندگی میکنید که کاراکتر نیستند ، بلکه انسان های واقعی هستند و هر جور پوششی برای خود دارند…)
این سیر تحول شما از آن زمان و پوشش شما در زمان گذشته و در زمان اکنون ، این امر را به من گوشزد میکند که
“هر چه از مذاهب و تقلید کردن فاصله بگیرم و بروی اصل تمرکز کنم ، برکت در زندگی من بیشتر میشود”
شاید خنده تان بگیرد استاد ولی این را میگم اینجا که وقتی عکسِ فعلیِ بنرِ محصولِ عشق و مودت در روابط را دیدم تیپ شما مرا یاد معلم دین و زندگی دوران مدرسه ام انداخت ولی هر چه بر ثروت شما افزوده شد از آن تیپ مذهبی فاصله گرفتید و انگشتر دور دست تبدیل به زنجیر دورگردن شد ، این نکته برای من حامل این پیام بود که
(از مذاهب فاصله بگیر تا بر ثروت و برکت در زندگی ات افزوده شود…)
(الان بحث من این نیست که انگشتر خوبه یا زنجیر دور گردن و…، اینها متشابهاتی بیش نیستند ، هدف من از این نکات این است که اصلی را بنام هدایت بگویم که با یک زنجیر دور گردن و شلوارک و تی شرت اندامی هم هدایت میکند…)
خیلی تحقیق کردم و اصلا اهل تقلید نیستم و از وقتی که فهمیدم تقلید از ریشه “قلد” میباشد و آن حلقه ای هم که دور گردن سگ میاندازند به اسم قلّاده تا او را مدیریتش کنند ، هم از ریشه یِ همین “قلد” است ، خیلی محتاط شدم تا “وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌ” شوم و همواره به خدا این جمله ابراهیم نبی را میگویم که
…قَالَ لَئن لَّمۡ یَهۡدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّاۤلِّینَ
ببین خدایا من هیچی نمیدانم و تو همه چیز را میدانی و سخت به تو محتاجم و اگر هدایتم نکنی ، یقینا من جزو گروه گمراهان خواهم شد…
[سوره اﻷنعام ٧٧]
بعد از تکرار این جمله احساس خوبی بهم دست میدهد و از خدا میخواهم در مسیر جدیدی که برای خودم انتخاب کردم که همان مسیر یکتا پرستی است ، ثابت قدم باشم
ممنونم استاد نازنین که با مواد خامی که در اختیارم گذاشتین و با تفکر و تحقیقی که داشتم و از همه مهمتر با هدایت الله مهربانم ، توانستم یکتاپرست شوم و فارغ شوم از مذاهب ساختگی ای که هر فرقه ای دلش به مذهبِ خودش ، خوش است ؛ به تعبیر قرآن
(وَإِنَّ هَـٰذِهِۦۤ أُمَّتُکُمۡ أُمَّهࣰ وَ ٰحِدَهࣰ وَأَنَا۠ رَبُّکُمۡ فَٱتَّقُونِ)×(فَتَقَطَّعُوۤا۟ أَمۡرَهُم بَیۡنَهُمۡ زُبُرࣰاۖ کُلُّ حِزۡبِۭ بِمَا لَدَیۡهِمۡ فَرِحُونَ)
[سوره المؤمنون 52_53]
من تلاش میکنم شیعه باشم منتها شیعه حضرت محمد که او هم شیعه ابراهیم بود و حضرت ابراهیم هم شیعه حضرت نوح نبی که راه حضرت نوح هم دعوت به خدا و یکتاپرستی بود…
در این پاراگراف بالا اسم شیعه را آوردم که شاید برای شما جالب باشد و زمینه ای برای تحقیق و تفکر باشد در معنای ریشه “شیع” و هم چنین تفکر در این آیه زیر
(وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِۦ لَإِبۡرَ ٰهِیمَ)
و از شیعیان نوحِ نبی ، حضرت ابراهیم بود)
[سوره الصافات 83]
و بعد از پی بردن به معنای راستین شیعه به معنای پیروی کردن و تبعیت کردن ، تفکر در این آیه زیر خیلی چراغ ها در ذهن روشن میکند
(ثُمَّ أَوۡحَیۡنَاۤ إِلَیۡکَ أَنِ ٱتَّبِعۡ مِلَّهَ إِبۡرَ ٰهِیمَ حَنِیفࣰاۖ وَمَا کَانَ مِنَ ٱلۡمُشۡرِکِینَ)
ای محمد ، پیرو آیین ابراهیم باش که او یکتاپرست بود و از مشرکان نبود…
[سوره النحل ١٢٣]
آن روزها که تازه با سایت آشنا شده بودم خیلی مقاومت داشتم و باورهای مخربی که از مذهب و قرآن و بزرگان دینی داشتم ، مرا اذیت میکرد ولی جاروبرقی به دست گرفتم و هر چه بود را دور ریختم و از نو ساختم و دارم میسازم و مثل سیمانی که برای محکم شدن نیاز به آب دارد در حال آب دادن به آنها هستم
وخوشحالم که چیزی که الان دارم حاصل تحقیق است و حاصل پیروی کورکورانه از دین آبا و اجدادم نیست…
بحث مفصل است و هر کس مایل بود در مورد دورشدن از مذاهب و تاثیر آن در برکت و ثروت در زندگی تحقیق و تفکر کند از این مواد خام به عنوان یک نشانه خدا ، استفاده کند و آن مواد خام برای تفکر این است که
تفکر کنید در تفاوت شهر مذهبی قم در کشور ایران با کشورهایی مثل عربستان و قطر و دبی و کویت و عمان که به برکت اسلام و تعالیم حضرت پیامبر به کجا رسیده اند
تفکر کنید در قوانین کشورِ دبی و آزادی ای از جنس “کُلࣰّا نُّمِدُّ هَـٰۤؤُلَاۤءِ وَهَـٰۤؤُلَاۤءِ” که در آنجا وجود دارد و شبیه ترین حالت ممکن را به قوانین خداوند برای اداره جهان هستی را دارد و مقایسه کنید با قوانین سخت گیرانه ای که در مورد آزادی و “لَاۤ إِکۡرَاهَ فِی ٱلدِّین” بودن خداوند در ایران وجود دارد…
تفکر کنید در باورهای بروز و انعطاف پذیر پادشاه جوان عربستان ، یعنی شاهزاده بن سلمان که بعد از فوت پدرش ، پادشاه عربستان شد و نسبت به سبک قبلی پدرش انعطاف پذیرتر بود و…(مثلا پدرش متعصب بود و به خانم ها اجازه رانندگی نمیداد ولی بن سلمان متعصب نیست وانعطاف دارد و بعد از فوت پدرش چنین قانونی را برداشت و اجازه رانندگی به خانم ها را داد)
البته مراقب حد و مرز های این تفکر باشین که این تفکر انسان را به حقائق و قوانین عالم برساند و هرگز این اندیشه خطرناک را در ما ایجاد نکند که احساس قربانی بودن در ما ایجاد کند بخاطر متولد شدن در ایران…
و گرنه زمین خدا وسیع است و گول این مرزهای دنیوی را نباید خورد و با قانون توجه میتوانیم به هر قسمت از زمین وسیع خدا که بخواهیم ، هدایت شویم تا مستحق شنیدن جواب تحقیرآمیزی اینچنینی از سمت فرشتگان خدا نشویم که در لحظه مرگ میگویند
… أَلَمۡ تَکُنۡ أَرۡضُ ٱللَّهِ وَ ٰسِعَهࣰ فَتُهَاجِرُوا۟ فِیهَا
[سوره النساء ٩٧]
خدا رو شکر برای این تغییر
چی بودم و چی شدم
من کسی بودم که بخاطر باورهای اشتباهی که از قرآن و مذهب داشتم ، به خانم ها نگاه نمیکردم که یوقت نگاه به نامحرم نباشه که نکنه الان فرشتگان آتیش جهنم را شعله ور کنند برای من ولی کم کم بهتر شدم و وقتی که دیدم استاد عباس منش در یکی از همین فایل ها به یک خانم دست داد ، برای چند لحظه مات و مبهوت ماندم…
حسی درونم میگفت ول کن این شخص را ، مگر ندیدی با زن مردم دست داد ولی حسی دیگر درونم میگفت برو تحقیق کن ، تحقیق کردن که ضرر نداره ، مگر خود همین استاد عباس منش نگفته که حرفای منو قبول نکنید و برید خودتون تحقیق کنید ، پس برای یک بار هم که شده برو تحقیق کن
خلاصه دنبال حقیقت گشتم و بدنبال اصل را از فرع در این امر بودم که هدایت شدم به مسیری زیبا و خداگونه…
و این تغییر در من اینقدر زیاد بود که وقتی خانمم پیشنهاد داد تا در مراسم عروسی خودمان با همدیگر رقصِ تانگو داشته باشیم من از جنبه رقصیدن در باب اینکه در بین خانم ها هستم مشکل نداشتم و فقط ترمز من بحث خجالت کشیدن از رقص در بین آن جمع بود که مربوط به عزت نفس میشد که آن را هم به لطف الله اصلاح کردم و ذهنم را متقاعد کردم تا همراهم شود و من و همسرم در شب عروسی مان در بین آن همه جمعیت خانم یک رقصِ دونفره تانگوی زیبا داشتیم که موجب تحسین اطرافیان شد…
و قشنگی داستان اینجا بود که همسرم جهت آموزشِ رقص تانگو ، فیلم از یوتیوب میگرفت که در آن فیلم ها هم خانم ها آموزش میدادند و من با احساس خوب و فارغ از آن باورهای گذشته ام دیدم و خدا رو شاکرم بخاطر اینکه همسری اینگونه همراه ، روزی ام کرد
(الان تصور اینکه همسرم مذهبی باشد و هر لحظه بخواد خشکه مقدس بازی در بیاورد و مرا کنترل کند دیوانه ام میکند ولی خدا رو شکر که اینگونه نیست که نیست)
خلاصه نفهمیدم چی شد ، یهو به خودم آمدم دیدم اینجا هستم و…
فقط باید گفت خدایا شکرت
ٱلۡحَمۡدُ لله ٱلَّذِی هَدَلنَا لِهَـٰذَا وَمَا کُنَّا لِنَهۡتَدِیَ لَوۡلَاۤ أَنۡ هَدَانَا ٱلله
[سوره اﻷعراف 43]
خدایا شکرت
همه این نوشته ها به برکت این زنجیر چند گرمی دور گردن استاد بود
باشد که اهل تحقیق و تفکر باشیم و پناه ببریم به خدا از اینکه اهل تقلید بی چون و چرا باشیم
باید مثل حضرت ابراهیم حقیقت طلب باشیم که اهل چون و چرا بود ، مثلا خورشید پرست شد و بعد از غروب خورشید با خودش گفت چرا چیزی را بپرستم که غروب میکند؟ و….
به امید فتح قله های بیشتر در عرصه خودشناسی و کسب نتایج بهشتی تر
یا حق
سلام به رضای عزیز
برادر توحیدی این سایت الهی
چقدر کامنت درس داشت
چقد قشنگمقایسه کردی زندگی استاد عباس منش قبلی با الان را
چقدر قشنگ در مورد آزادی در مورد کشور دبی در مورد عمان و عربستان و قم و کویت و غیره مقایسه کردی و صحبت کردی
دمت گرم پسر.خودم تا به حال اینحور به قضیه نگاه نکرده بودم واقعا.واقعا تحسینت میکنم انقد قشنگ تحقیق و جستجو میکنی
اتفاقا امروز یه فایل از استاد عرشیانفر دیدم که در مورد استادمیگه و تحسین میکنه
میگفت من افتخار میکنم به استاد عباس منش مثل جونهای دهه 60 و 61 که رفتن جنگ که کشور رو نجات بدهند استاد الان اومده ایران رو از فقر نجات بده بگه جونهای ایرانی دنبال باورهای درست ثروت بگردید .بجای حسرت خوردن دنبال این باشید چطور اوباما در کشور افریقایی تونست ثروت ومند وموفق بشه
چطور استاد تونست شماهم دنبال همین باشید .تحقیق کنید .تفحس کنید.دنبال چرا ثروت نشدیم باشیم و باورهاشو پیدا کنید وکار کنید
انقد حس و حالم امروز با صحبتهای که در مورد استاد گفت در مورد ثروت گفت خوب شد
من به شخصه تحسین میکنم ایشون رو به جای اینکه مثل خیلی ها شاگرد استاد بودن اما یک بار اسم استاد رو نمیارن راحت و قشنگ میاد در مورد استاد صحبت میکنه و ازشون تعریف میکنه اگ هرکسی دیگه بود این کار رو شاید نمیکرد اما قلب بزرگ استاد عرشیانفر این کار و انجام داد
به قول شما بیاید مثل ابراهیم تفحس کنیم در مورد هر چیزی
مفهوم شیعه رو بفهمیم باورهای مذهبی رو کنار بزاریم
منم انقد بحث محرم و نامحرم گفتن و تو خونواده های ما باید روسری بپوشی و تو عروسیها پوشیده باشی هرچند دارم کم کم قدم به قدم تو عروسبها روسری رو کنار میزارم ینی اگ روسری از سرم میفته حین رقص اصلا بهش دست نمیزنم درستش کنم و قدم به قدم دارم خجالت رو کنار میزارم و حرف مردم اما در مورد رقص گرفتن خدا رو شکر عروسی ما کوردها یه چیزش خوبه مختلطه دختر و پسر و همه میرقصند من خودم به شخصه همیشه اولین نفرماما خیلیهاشونم نمیرقصن خجالت میکشن نه بخاطر محرم و نامحرم بودن
اینکه تونستی همسر دلخواهته داشته باشی اینکه تونستی رقص تانگو برقصی تو جمع خیلی عالیه تحسینت میکنم که بر خجالتت و ترست غلبه کردی
خداراشکر یه خانوم هم مدار مثل خودت داری
زندگیتون غرق عشق و نور خدا باشه
سپاسگزارم که نوشتی کلی منطق خوب برای ثروت و روابط پیدا کردم
ممنون ازت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلاممم به آزاده عزیز و دوست داشتنی
سلام خدا بر وجود ارزشمندت بر قلب درخشانت
چقدررررر زیبا بیان کردی چقدرررررر کمنت رضا عزیز زیبا ادامه دادی
چقدرررر زیبا درک کردم
زیاددد حس عالی از کمنتت گرفتم آزاده عزیزم
تشکر که نوشتی
بی نهایت تحسینت میکنم برای این قلب زیبا نگاه زیبا
منم استاد عرشیانفر را خیلی دوست دارم بسیاررر انسان عالی و محترم هستن ایشان سبب شدند من با استاد عباس منش آشنا شوم
چقدر این دو مرد فوق العاده هستن
چقدررررررر من سخن های زیبایی تان را تحسین میکنم هر چی را یاد میگرین به زیبایی اینجا بیان میکنن
همیشه شاد و آرام و ثروتمند باشی دوست عزیزم
سلام به پاکیزه عزیز و دوست داشتنی و توحیدی
به پاکیزه مهربان و خوش قلب و خوش رو
میدونی من چقدر دوست دارم
مخصوصا نگاه توحیدی و رابطه قشنگت با خدا
با باورهای قشنگی که همیشه تو کامنتهات میبینم و بهشون توجه میکنم
به آگاهییایی که در مورد پیامبران قرانی و خدا میگی
همیشه از کامتتهات استفاده میکنم.
بخاطر وجودت سپاسگزارم
سپاسگزار خدا هستم که محبتشو از طریق شما به من نشون میده
بخاطر لطفت به من سپاسگزارم عزیز دلم
خیلی دوست دارم
زندگیت سراسر عشق خدا و رسبدن به خواسته های قلبیت به راحتی باشه
الان که اینو گفتی گفتم اگه دوست داری یه کامتتی در مورد نتایجم تو این سه ماهه تو قسمت 208 نوشتم خیلی از باورهای بچه ها و تو و استاد استفاده کردم که خدا برام همه چیز شد میتونی بخونیش که باورهامون قوی تر بشه و نتایجمون بیشتر
البته به زبان ساده نوشتم اتگار به گفتگو با دوستان میخونی
خودم چون خیلی باورهای توحیدی توشه رو دوست دارم گفتم چون شمام عاشق خدایی بهتون پیشنهاد بدم بخونیش
در پناه الله باشی
سلام به آقا رضای عزیز و در حالِ رشد و پیشرفت، و اهل پرسشگری و تحقیق.
خیلی دلم میخواست الان کامنت بنویسم، یهو یاد کامنت شما افتادم که دیشب خوندم و دیدم اینجا حرف برای زدن دارم و مشتاقانه اومدم تا براتون پاسخ بنویسم.
همیت اولِ کار از خدا هدایت و کمک میخوام تا راهنمایی ام کنه چی بنویسم که توحیدی باشه، میخوام خوب بنویسم.
الهی به امید تو.
فکر میکنم بافت های مذهبی، خانواده های به اصطلاحِ رایج مذهبی، تربیتِ یکسانی دارن چون الگوهاشون مشترکه، ممکنه تو بعضی چیزا کمی شدید یا ضعیفتر عمل کنن، ولی پایه شون یکسانه.
کامنت شما احساسِ اشتراکِ زیادی رو در من بیدار کرد در رابطه با نگاهِ گذشته ام.
از زنجیرِ استاد گفتین.
قبلا برای من اقایی که زنجیر مینداخت موجه نبود، نمیدونم ریشه اش چی بوده اما حتما از یه باور مذهبی اومده.
اینکه یه اقای مذهبی که زنجیر نمیاندازه…
گذشت و گذشت تا گردنِ استاد زنجیر دیدم…
البته که باورهای متعصب مذهبیِ سلیقه ای، از مدتها قبل در من شروع به شکستن و فرو ریختن بود، به دلیلِ پوچی شون نه صرفا تقلید و الگوبرداری، و وقتی زنجیر گردن استاد دیدم، یهو متوجه شدم من سمانه قبلی نیستم، خیلی راحت دیدم و پذیرفتم، اینکه بده یا خوبه رنگ باخت، این انتخاب و سلیقه ی استاده، به من ربطی نداره.
همونطور که خودم قبلا مقاومت به شدت بالایی به لاک زدن داشتم و بعد دیدم منم لاک میزنم…
به همین سادگی…
دوری از تعصباتِ سلیقه ای و خودخواهانه کمک میکنه آدم نفس تازه کنه تو زندگی.
در مورد رقص دو نفره تانگو در عروسیتون…
من کاملا درک میکنم شما چقدر جسور و شجاع و با اعتماد به نفس شدین که این تجربه رو انجام دادین و لذت بردین.
من قبلا خودم تعصبات مذهبی داشتم، تازه بهش افتخار هم میکردم و یادمه چطوری زندگیم بسته و بسته تر میشد…
از وقتی با استاد آشنا شدم متوجه شدم گره های کورِ ذهنم رو کم کم باز کنم یه کم بهتر بفهمم خدا کیه؟ خدا چیه؟ چی اصله؟ چی فرعه؟
چرا میگن فلان کار رو انجام بده؟
چرا انجام نده؟
پشتش چه دلیلی وجود داره؟
آیا اصلی وجود داره یا فقط پایِ یه سلیقه و نظر و باورِ شخصی وسطه؟
اِ
من بیام زندگیمو بر اساسِ یه باور شخصیِ یه بنده خدا بچینم؟
که بهم حس خوب هم نمیده؟
نه دیگه.
اینجاست که تاکیید استاد مبنی بر اینکه کورکورانه تقلید نکنین مشخص میشه.
اینکه میگن خودتون تحقیق کنین، درک کنین، بفهمین، بعد انجام بدین…
خدا همه جا هست، خدا تو کلامِ استاد نازنینِ ما تو فلوریدای آمریکا هست.
خدا تو غرفه ی آزاده جانِ کاکاوندیِ نازنینم برای فروشِ محصولاتِ زیبایِ رزین اش هست.
خدا تو حرم امام رضا (ع) هست.
خدا تو پیاده رویی که یه خانم سوسیس اش رو میبره و باز میکنه بده یه گربه بخوره هست.
خدا وقتی یه خواننده یه آهنگِ دلی و قلبی میخونه هست.
خدا تو آیه های قرآن هست.
خدا تو مکه هست.
خدا تو مغازه ی آقا سیدِ رضوی، وقتی اولِ صبح گوشت هدیه میده به بندگان خدا هست.
خدا تو مغازه ای که شاگردش با مهربونی خریدهای یه مادرِ سالخورده رو میاره هست.
خدا همه جا هست…
خدا فقط تو مسجد نیست.
خدا تو مسجد هم هست.
خدا هر جایی که آدم ها به یاد خدا باشن هست….
اصلا محدودیتی نیست که خدا کجا میتونه باشه.
خدا همه جا هست.
خدا تو باغچه ای که یه گربه کمین کرده تا یه گنجشک رو بگیره هست.
خدا وقتی باد میخوره به درختان و شاخه و برگهاشونو تکون میخوره هست.
آیا جایی هست که ما بگیم و ادعا کنیم خدا اونجا نیست؟
من با قلبم دارم تمرین میکنم فقط روی خدا حساب کنم، نه روی خودم، نه دیگران
امروز یهو کاشف به عمل اومد برام دختر خوب آیا میدونی همین تمرینت هم روند تکاملی داره.
یادت باشه شتاب نکنی.
یادته قبلا اصلا یه همچین چیزی رو متوجه هم نبودی چه برسه به تمرین؟
آخه دیشب نجوا آزارم داد، به اندازه توان و درکم تلاش کردم کنترلش کنم.
صبح سوال پیش اومد اصلا چرا اومد این نجوا و چالش؟
فهمیدم اومده تا بگه روی چی باید کار کنی سمانه خانم.
متوجه شدم صلحِ درونم باید کار کنم تا برگردم روی ریل.
در مورد کنترل ذهن هم متوجه شدم آروم باش دختر.
نمیشه توقع کنی دکمه کنترل ذهنت رو بزنی و یهو آرامِ 100 درصدی شه که…
روند تکاملی داره.
یادته قبلا اصلا نمیدونستی چیزی به اسم کنترل ذهن وجود داره.
از وقتی فهمیدی داری بهتر میشی.
آفرین بهت.
یهو یه جرقه روشن شد که مای گاد شیطان داره از طریقِ شتاب و عجله بهم حمله میکنه تا حسم رو بد کنه.
کور خونده.
خدا هست.
خدا منبعِ نور و قدرته.
خودش حواسش بهم هست.
یاداوریم میکنه اوضاع از چه قراره.
خدا رو شکر که تا زنده ام و فرصتِ حیات دارم تونستم کمی وارد مسیر بشم و کم کم بفهمم چی به چیه تو این جهان، کی به کیه.
ادعایی ندارم الان، اینکه تو مسیرم و کم کم داره دوزاریم میوفته خیلی خوشحالم.
سپاس گزارم از خدا و دست های شایسته اش، استاد جان و مریم جان، و تک تک دوستانی که در این مسیر آگاهی ها رو به من یادآوری میکنن.
خدایا شکرت برای بهبودِ تفکر هر کدوم مون که باعثِ بهبودِ کیفیتِ زندگی هامون و ارامشمون میشه، الهی شکرت.
سلام سمانهجانم
داشتم میرفتم بخوابم، گفتم بذار یه چند تا کامنت بخونم که رسیدم به کامنت تو. صبح کامنت آقا رضا رو خونده بودم و تغییرشون رو تحسین کرده بودم.
اما الان که کامنت تو رو خوندم متوجه یه موضوعی شدم. اینجا داره تبدیل میشه به کلاس توحید محض.
نفس به نفسمون داره دم از خدا میزنه و شیر مادر و نان پدر حلال این استاد که چنین بزمی رو راه انداخته!
چه زیبا از خدا گفتی و من رو یاد این شعر سهراب انداخت:
خدایی که در این نزدیکی است
لای این شب بوها، پای آن کاج بلند
روی آگاهی آب، روی قانون گیاه
من مسلمانم:
قبله ام یک گل سرخ
جا نمازم چشمه، مهرم نور
دشت سجاده من
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه، جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی می خوانم:
که اذانش را باد، گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی “تکبیره الاحرام” علف می خوانم
پی “قد قامت” موج
کعبه ام بر لب آب
کعبه ام زیر اقاقی هاست
کعبه ام مثل نسیم، می رود باغ به باغ، می رود شهر به شهر
“حجر الاسود” من روشنی باغچه است.
کامنتهای سعیده جان و حمید عزیز سراسر پر شده از آیات قرآن.
همهی بچهها کامنتهاشون رو با آیه قران شروع میکنند.
ابراهیم با لحن و مرام خودش از خدا میگه.
سمانه جان
بهراستی که خدا چه کیفی میکنه وقتی این سایت رو می بینه.
فقط خواستم نگاه قشنگت رو تحسین کنم و بهت بگم که چه زیبا از خدا حرف میزنی. همین مسیر (فقط روی خدا حساب کن) رو با تمام وجود ادامه بده که اولین نتیجه اون، به صلح رسیدن با خودت و آرامشیه که از وجودت ساطع میشه.
خوش بدرخشی عزیزم!
سلام زهرا جانم.
کاملا سورپرایزم کردی با پیامت.
اسمتو که دیدم قشنگ فهمیدم خدا خیلی واسم مایه گذاشته و پیامش بهم رو گذاشته تو قلم تو، تا بدی بهم.
آخه خیلی دوستت دارم میدونی که.
فقط روی خدا حساب کن، نه خودت، نه دیگران
یادآوری برای سمانه
هر لحظه
برای هر چیزی…
الانم نیاز دارم و داشتم و خواهم داشت به این باورِ عالی و امید بخش که عینِ بمب میمونه:
فقط روی خدا حساب کن، نه خودت، نه دیگران
مرسی که برام هدیه آوردی زهرا جانم.
سپاس گزارم از خدا و استاد جان برای این سایتِ توحیدیِ درجه یک.
چقدر امروز صلح درونم بالاتر بود نسبت به دیروزم، الهی شکر.
چقدر سورپرایز شدم و هدیه گرفتم امروز، الهی شکر.
بی نهایت بهترینها برای تو و دختر نازنینت و خانواده ی عزیزت زهرا جانم.
خدایا ازت سپاس گزارم برای تمام مواردی که الان و امروز تو دفترم نوشتم.
سلام سمانه خانم
خوبین؟
عزیزم چقدر قشنگ بود کامنتت. چقدر اگاهی بخش بود الان گلوم پر از بغضه و رو لبم لبخند…
چندتا بخش از کامنت هات منو منقلب کرد. یکی اینکه گفتی من فکر کردم از خودم پرسیدم ایا کاری که دارم انجام میدم پشتش یه اصله یا نظر و اعتقاد شخصی یه نفر هست و بعد گفتم خدا منو آزاد افریده..استاد گفتن فکر کنیم، تحقیق کنیم و چقدر این لذت بخشه اینکه خود استاد که سردمدار این سایتن میگن بابا حرفای منو هم بدون تقلید نپذیرین و فکر کنید تحقیق کنید خودتون به راسخون فی العلم تبدیل بشید اینه که باعث شده من دوباره بخوام بیش تر حرفای ایشون رو گوش بدم وقتی یه نفر باهمه موفقیت هاش میخواد ماهم فکر کنیم قابل اعتماد تره تا افراد دیگه که میرن بالا منبر و حرف میزنن. حرفایی که فقط احساس گناه و قربانی بودن رو در من بیدار کرد و حالمو بهم زد..
داشتم براتون میگفتم..یکی دیگه از چیزایی ک خیلی دوست داشتم این بود …
من با قلبم دارم تمرین میکنم فقط روی خدا حساب کنم، نه روی خودم، نه دیگران
امروز یهو کاشف به عمل اومد برام دختر خوب آیا میدونی همین تمرینت هم روند تکاملی داره.
یادت باشه شتاب نکنی.
یادته قبلا اصلا یه همچین چیزی رو متوجه هم نبودی چه برسه به تمرین؟
چقدر قشنگ گفتی و حربه شیطانو فهمیدی که از عجله داره استفاده میکنه و کمال گرایی ک درون منم هست و به قول شما باید اروم باشم منم ادعایی ندارم ولی از پارسالم چند قدم جلوترم..همین خودش پیشرفته
براتون سلامتی و حال خوب و ثروت رو میخوام و از همه مهم تر یکتاپرست بودن رو.
سلام به عصمتِ نازنین و مهربان.
چند وقتی هست خیلی سختم شده پاسخ بنویسم، نمیدونم چرا؟
حس میکنم چیزی از درونم نمیجوشه که واسه سپاس گزاری از دوستام که منو با هدیه شون (پاسخ) خوشحال کردن بنویسم.
من وقتی نقطه آبی رو میبینم ذوق میکنم، میگم الهی شکر، پیام ها رو میخونم و خوشحال میشم اما دستم نمیره که بنویسم…
لابد اینم جزئی از مسیرِ رشدمه تا خودمو بهتر پیدا کنم.
الان حس کردم باید بیام و برات بنویسم.
ازت تشکر میکنم که برام نوشتی، اینکه نکات جالب برای خودت، رو مجدد یادآوری کردی اینجا.
از روی خدا حساب کردن نوشتی، یادِ دیروز افتادم…
دیروز مسئله ای برای خونه پیش اومد (خدماتی، تعمیراتی) که داشت حسم رو بد میکرد…
سریع به خودم اومدم نوشتم اگه رفتارت عوض نشه پس معلومه تغییر نکردی سمانه…
اونم در چه شرایطی:
هم همسرم خونه نبود.
هم مدیر ساختمان که باید مسئله رو پیگیری میکرد نبود.
هم مدیر ساختمان قبلی که ازش مشورت گرفتم تو مجتمع نبود.
خب اولش کمی پریشان شدم.
بعد مسلط شدم به خودم.
گفتم سمانه خدا داره ایمانت رو محک میزنه، میخواد قشنگ متوجه کنه که سمانه روی هیچکسی حساب نکن، حتی خودت، چه برسه به دیگران.
فقط روی من حساب کن….
چند دقیقه نگذشته بود که با تماسها و پیگیری هام مسئله رو به حل رفت و در ادامه مدیر ساختمان اومد و عالی پیگیری کرد و همه چیز عینِ هلو حل شد…
قبلش به خدا گفتم من میدونم تو حلش میکنی، مثل دفعه قبل، مثل هر بار…
آخرش دیدم پاداش این مسئله برای من این بود که بزرگتر شم.
الهی شکرت برای معجزه ای به اسمِ کنترل ذهن که معجزه وار، ورق رو بر میگردونه به سمتِ خیر و راحتی.
عصمت عزیزم، مرسی که سخاوتمندانه برام نوشتی و از مهر درونیت هدیه دادی بهم.
سربلند و باعزت و ثروتمند باشی عزیزم.
خدایا شکرت که رفتم تو مدارِ پاسخ نوشتن برای دوستِ نازنینم.
سلام به دوست عزیزم آقای احمدی
خداروشکر که این سایت رزق و روزی ماست
خداروشکر میکنم که دارم استفاده میکنم از نعمتها و برکت های این سایت معنوی
و سپاسگزار خداوندم بخاطر وجود این انسان ارزشمند و فرشته های الهی که واقعا چراغ راه شدن برای ما
دوست عزیزم من الان تو وسط این شهر بظاهر مذهبی هستم
ظاهری مذهبی چراااا
این روزها و این ایام دارم میبینم شرک هایی که در دل این بندگان خدا هست
باورهای بسیار بسیار زیاد غلط که انسان رو تا نهایت دوری از خدا میبره
نمیخام از تجربه خودم و اطرافیانم بگم ولی اینو میگم که بخودم یادآوری بشه اگه مثلا دوستان دیگه از نقطه صفر یا یک یا ده شروع کردن به تغییر من از نقطه منفی 20 شروع کردم و تازه بعد از یک سال و نیم دارم میرسم به نقطه صفر
انقدر باورهای غلط در من ریشه دوانده که بیشتر اوقات گیج میشم در اون لحظه باید چکار کنم چطوری از قانون استفاده کنم
خدارو شکر ورودی های منفی ام کمتر شده، تو این ایام مجلسی نرفتم بجز یکبار که برای خانم برادرم بود و با خودم گفتم اگه نرم زشت میشه، عزت نفس…،
یعنی هیچ جای کشور به اندازه قم مجلس و پرچم و مراسم و هیآت و نذری نیست ، خداروشکر دقیقا قبل از این ایام هدایت شدم به سوال و کامنت یکی از اعضای قدیمی سایت به نام محمد حسین که عالی نوشتند هر کجا هستن خداوند عمر با عزت و برکت و نفوذ کلام بدهد به ایشان، هدایت شدم و کامنتهای سراسر آگاهی و نور ایشون رو خوندم حالا که دارم فکر میکنم میبینم ببببببله چقدر خداوند منو دوست داره چقدر هوامو داره که دقیقا قبل از شروع ایام عزاداری خوندم و فهمیدم که آقا خوردن این نذری هایی که توش اسم خداوند نیست و همش اسم یک بنده ی خدا رو میآرن حررررااااامه
چقدر برام سخت بود ولی انجامش دادم هیچی نخوردم حتی روز عاشورا که دیگه هیچ کس غذا درست نمیکنه خونه مادرم بودم و برای خودم نیمرو درست کردم، حتی توی خیابونا که قدم به قدم شربت میدادن، با اصرار همسرم رفتیم بیرون، من سعی کردم توجه ام به خدای خودم باشه
حالا تصورش رو بکن که با همسر مذهبی همراه باشی، عه عه عه داشتم از خودم ناامید میشدم که چرااااا من خیلی موفقیت چندانی بدست نیاوردم.باز این ذهن چموش داشت سواری میگرفت و مقایسه میکرد که ببین دیگر دوستان رو، این همه مدت میخونی و فایل میبینی هیچ تغییری نکردی
خدارو شکر الان یک لامپی در ذهنم روشن شد که بابا تو کجا بودی، از کجا شروع کردی، به قول سعیده عزیزم شهریاری جان، نقطه شروعمون که یکی نیست
خدایا هزززااااران بار شکرت میگم که متوجه جایگاهم شدم
من دارم خودمو از وسط گرداب میکشم بیرون، چه توقع زیادی از خودم داشتم که اذیتم میکرد.دوست عزیزم بسیار سپاسگزار شما هستم که یک چراغ برای راه من روشن کردی
از تغییراتم بگم یادآوری بشه برای خودم
چادر که دو ساله سر نمیکنم
انقدر از حساسیتم نسبت به نامحرم کم شده که اگر قسمتی از مو یا دست یا مچ پا بیرون باشه اذیت نمیشم
به آقایون با حس خوب نگاه میکنم
چقدر از شب بیرون رفتن میترسیدم ولی خدارو شکر میتونم هر وقت که بخام برم بیرون
از مصرف آب و برق نگرانی داشتم بهتر شدم
بعد از ازدواجم نام خانوادگی همسرم رو انتخاب کردم و همه جا خودم رو موسوی معرفی میکردم ولی الان دیگه همه جا با افتخار میگم کیومرث هستم.این نام پرو فایل هم برای قبل از موضوع بود حتی اسم کوچکم هم همسرم گذاشت اسم واقعی خودم مریم هست
کم کم دارم از زیر پرچم همسرم میام بیرون خخخخ
وااای خدای من چه حسی دارم الان
خدایا شکرت
الان تو ذهنم داره تضادهایی که با همسرم دارم میچرخه
واقعا مدیریت کردن این حجم از تضاد برام سخت میشه و کار به بگومگو میکشه
ولی یاد حرفای استاد جونم می افتم که من باید روی خودم کار کنم همسرم یا عوض میشه یا عوض میشه
یا افکارش عوض میشه یا جهان براحتی ما رو از هم جدا میکنه
من باید نهایت سعی و تلاشم رو داشته باشم به یاری الله مهربان، امیدوار باشم حتما حتما اوضاع بهتر میشه مگر میشه تو این سایت باشی و فایل ببینی و تغییر نکنی به قول بچه ها ما اصلا هیچ کاری هم نکنیم فقط کامنت بخونم و فایل نگاه کنم تاثیر میکنه دیگه چه برسه به اینکه خودتم یک قدم برداری
باز خدارو شکر میکنم
از تمام دوستان تاثیر گذار هم سپاسگزارم
از خداوند بهترینها رو برای همه تون آرزو دارم
ماچ به کله هاتون
مریم کیومرث
سلام مریم کیومرث عزیز بسیار از کامنتت لذت بردم دمت گرم دختررررر تو خیلی شجاعی ماشاالله بهت آفرین ما بچه های سایت بهت افتخار میکنیم شیر دختر که داری کار رو از دل سخت ترین مکان ممکن شروع میکنی ناامید نشو ادامه بده خیلی حال کردم با کامنتت دمت گرم بی نظیر نوشتی منم خیلی خیلی خانواده مذهبی دارم و کلی باور مخرب ولی الان و بعد از سه سال کارکردن روی خودم براحتی و آزادانه دارم زندگی میکنم و لذت میبرم.
آزادی ات مبارک دوست همفرکانسی.
سلام به روی ماهت احمد آقای گل
سپاسگزار نگاه مهربان شما هستم
خیلی انرژی گرفتم بسیار بسیار سپاس
اول صبحی اشک از چشمام جاری شد و قوت قلبم شد اونجایی که گفتید آزادیت مباااارک
و باز یادآوری میکنم که بله باید ادامه بدم باید زندگیمو بهتر کنم باید کیفیت زندگیم خیلی خیلی بهتر بشه
این امید در من هست و روز به روز بیشتر هم میشه
با خوندن کامنتها با دیدن تصاویر زیبای آمریکای بهشت ، چه جرأت ها و جسارتهایی در من زنده شد
قبلا از فکر مهاجرت به یک شهر دیگه میترسیدم می ترسیدم ولی الان فکر سفر به آمریکا تو سرمه
خداروشکر انقدر الگو دیدم که تو این یک مورد ذهنم نمیگه نمیشه، چطوری، مگه میشه….
خدا روشکر که ما رو هدایت کرد
اهدنا الصراط المستقیم
صراط الذین انعمت علیهم
خداوندا ما رو به سمت نعمت هایت هل بده
به نام خداوند مهربان و عزیز
به نام عزیز دل ها
سلاممممم به مریم عزیز به مریم دوست داشتنی به مریم خدا
مریم عزیز این کمنتی که برایت مینویسم خواست خدا بود و خدا خواست برایت بنویسم من را فرمان داد و بر من منت گذاشت تا به بنده نازنین اش بنویسم
عزیز من خداوند شما را بی نهایت دوست دارد چون به این مسیر زیبا هدایت تان کرد
دوم خداوند بهترین وعالی ترین ها را برای تان درنظر گرفته هست زنده گی عالی و بهشتی
چرا ؟
چون در این مسیر هستین و هر روز با نشانه هایش و این فایل های عالی برای تان میگوید ادامه بتی مریم عزیزم روزی شما هم اینا را تجربه میکنی
چقدر شجاع هستی چقدرررر قوی هستی چقدررر بی نظیر هستی میدانی خداوند میدانست که مریم اش اینگونه قوی و پر قدرت هست و میتواند با یاری الله یکتا از تمام این چالش ها که در اصل نعمت هستن برای رشد و پیشرفتش به آسانی پیروز شود و به بهترین خودش تبدیل شود و بذر های خدا گونه در درونش رشد کند و روزی برسد که میوه اش را نوش جان کند
مریم عزیزم با قدرت ادامه بتی نتیجه های عالی هم میاید مجبور هست بیایه
به گفته مولانا عزیز ما وقتی خودمان از چاه بیرون آوریم دوست داریم یکی دیگه را هم بکشیم بیرون ( این یکی دیگه نتیجه هست نتیجه مالی روابط عالی و غیره …… ) و مولانا زیبا میگوید اول خودت از این چاه بیرون بیا بعد میتوانی اون یکی دگه را با ریسمان بیرون بکشی اول خودت را بیرون بکش
دوست عزیزم بالایت افتخار میکنم و منتظر نتیجه های عالیت هستم تا بیایی اینجا بنویسی و ایمان مان را بیشتر بسازی خوشحال مان بسازی
همیشه شاد عالی و ثروتمند باشی
سلام به دوست عزیزم پاکیزه جان گل گلاب
بسیار سپاسگزارم از خداوند بعد از استاد که باعث شد دوستان خوب زیادی پیدا کنم و بعد از شما عزیز دل که انقدر با خودت در صلحی
بیشتر وقتها در مدار کامنت های قرار میگیرم و آنها رو میخونم اوایل فکر کردم که از شاگردای قدیمی استادی و وقتی به مدت عضویت نگاه کردم خیلی تعجب کردم این مدت کم و این همه پیشرفت
آفرین به شما
کامنت های شما بی نظیره
واقعا تحسینت میکنم شما هم برای من یک الگو هستی
سپاس که به من قوت قلب میدی انرژی گرفتم
همیشه صبحها میام سایت و فایل میبینم و کامنت میخونم و روزم را با فکر کردن به شاگردای نمونه استاد سپری میکنم چه ازین بهتر
خداروشکر
برای همه دوستان سلامتی و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت میخام
سلام به آقا رضای عزیز
خدارو شکر که همسر مورد علاقه و همراهی نصیبتون شده و خدارو شکر که اینقدر درکتون از قوانین خداوند بالا رفته که کامنتهاتون تا عمق جان آدم نفوذ میکنه
چقدر قشنگ از کشورهای پیشرفته عربی صحبت کردید و پیشرفتشون رو به آگاهیهایی که از آموزشهای پیامبر اسلام بدست آورده اند نسبت دادید من خودم تا حالا فکر میکردم نفت رو میفروشن و از غربیها تکنولوژی میخرن و اونهارو فقط مصرف کننده تکنولوژی غربی میدیدم ولی از نحوه نگرش شما خیلی لذت بردم و تازه فهمیدم برداشتم نسبت بهشون اشتباه بوده ازتون سپاسگزارم و خدارو شکر میکنم که نگرشم رو بهشون تغییر دادید و دیدم رو نسبت به اونها زیبا کردید
در مورد مهاجرت کردن داشتم به خدا میگفتم که خدایا میشه منم مهاجرت کنم برم به یه کشور پیشرفته تر که امکانات بهتری داره؟
خدا بهم گفت ببین محمدرضا جان آیا تو تا حالا تونستی از همین پتانسیلی که توی کشور خودت وجود داره استفاده بکنی که حالا میخوای بری یه کشور دیگه؟
گفتم منظورت چیه؟
خدا گفت منظورم اینه که توی همین کشور ایران که در حد یک خونه عالی داشتن و یک ماشین عالی در حد بنز یا bmw داشتن و یک رابطه عاطفی عالی و یک درآمد خوب داشتن که مشکلی نداره و میشه بهش رسید و اگر بخواهی اینهارو بدست بیاری که کسی باهات کاری نداره و قوانین کشورت هم که مخالف بدست آوردن این چیزها نیست آیا تو تونستی اینهارو بدست بیاری که بعدش بیشتر بخواهی و من بهت بدم؟
استاد عباسمنش توی ایران به همه اینها رسید و بعدش بیشتر خواست که در واقع آزادی بیشتر، ماشینهای عالیتر و مکانهای دیدنیتر میخواست و چون توی ایران نبود من هدایتش کردم به کشوری که اینها توش باشه
من هم گفتم حرف حق جواب نداره و خدارو صدهزار بار شکر میکنم که این آگاهی رو بهم میده و فهمیدم فعلا برای استفاده از پتانسیلهایی که توی همین کشور خودمون وجود داره خیلی جای کار دارم و فعلا باید بمانم
سلام و صلوات به روح پاکت رضای عزیز
امیدوارم در پناه الله یکتا غرق در سعادت و ثروت باشی.
الهی شکرت که رسیدم به کامنت پرمحتوا و ارزشمندت ،رزق امروزم بود و با جان و دل پذیرایش شدم.
تبریک میگم بابت تغییرات مفیدی که داشتی و تحسینت میکنم برای حقیقت طلب بودنت ،عقیده ای که با تحقیق و جستجو بهش برسیم پایدارتره …
بینهایت واضح،بینهایت ساده و بینهایت توحیدی نوشتی عمیقا به دلم نشست و تشنه تر شدم برای خوندن اکثر کامنتهای خوبت.
خیلی لذت بردم و کامنتت برای من خیلی مفید بود .
امیدوارم همیشه در این راه ثابت قدم باشی
به نام هدایت الله
سلام بر دوست هم فرکانسی خوبم رضا جان
خیلی خوشحالم از اینکه کامنتت بسیار عالی و دوست داشتنی و چقدر قوی و پر انرژی بود و از اینکه در مورد هدایت که به اصل پرداختهای و این نکته که با هر چیزی میشود هدایت شویم و اینکه از بابت آیات قرآنی که در مورد هدایت نوشتی سپاسگزارم
بینظیر بود دوست خوبم امیدوارم همیشه سلامت شاد و ثروتمند باشید در پناه الله مهربان
بنام خدای مهربان
سلام آقا رضای عزیز
سپاسگزارم بابت فوق العاده تون چقد منو بفکر فرو برد
مخصوصا این قسمت:
خیلی تحقیق کردم و اصلا اهل تقلید نیستم و از وقتی که فهمیدم تقلید از ریشه “قلد” میباشد و آن حلقه ای هم که دور گردن سگ میاندازند به اسم قلّاده تا او را مدیریتش کنند ، هم از ریشه یِ همین “قلد” است ، خیلی محتاط شدم تا “وَلَا تَقۡفُ مَا لَیۡسَ لَکَ بِهِۦ عِلۡمٌ” شوم و همواره به خدا این جمله ابراهیم نبی را میگویم که
…قَالَ لَئن لَّمۡ یَهۡدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ ٱلضَّاۤلِّینَ
ببین خدایا من هیچی نمیدانم و تو همه چیز را میدانی و سخت به تو محتاجم و اگر هدایتم نکنی ، یقینا من جزو گروه گمراهان خواهم شد…
مث پتک ب سرم کوبیده شد اینکه قلاده و تقلید
ریشه ش یکی هست قلد
خداای من
یک عمر گردنمونو زنجیر کردیم دادیم دست کی
درصورتی ک خدا مارو آزاد افریده
روح آزادی ک میتونه هرآنچه ک دوسداره تجربه کنه
الهی صدهزار بار شکرت ک منو بیدار کردی
و داری هر لحظه هدایتم میکنی
یاد خاطره ای درمورد این سبک پوشش افتادم
من ی دوستی داشتم تودانشگاه ک رشته ش حقوق بود ی روز ک دانشگاه بودم و کلاسم دیر شروع میشد گفت بیا سر کلاس ما
منم خییلی کنجکاو بودم ک برم
پس قبول کردم ورفتم
خیییلی برام جالب بود (ی سری درس های مشترک با ادبیات عرب هم داشتن )
همه دخترا چادری بودن
چرا یادم مونده
چون فقط من تو اون کلاس مانتویی بودم
استادشون ی سید بود با پوشش مخصوص ابا و..
تا تایمی ک سرکلاس بودم
ی خاطره ای گفتن از دوران جبهه شون
درمورد ی اقایی ک همه چیش خوب بود
و اومده بود جهاد کنه و با دشمن بجنگه
میگفت ی روز بهش گفتم آخه مومن تو ک همه چیزت خوب اینقد باخدایی
و معرفت داری
چرااا لباس جذب آستین کوتاه میپوشی
این پوشش حراااامه
نامحرم ببینه
استغفرالله
و…
من همون موقع هم حسم بد شد
ک گوشیم زنگ خورد خداروشکر اومدم بیرون از کلاس
و اون شد بارآخرم ک رفتم سرکلاسشون
خداروشکر میکنم بابت هدایتم ب این مسیر الهی
و از شما دوست عزیز هم سپاسگزارم بابت کامنت فوق العاده تون
درپناه الله یکتا باشید
رضا عزیز
چقدر خوب نوشتید از خشکه مقدس بازیها و تبریک میگم بخاطر روابط زیبایی که آفریدین
واقعیتش اون صحنهای که گفتین خشکتون زد…این تجربه همه ما بچه مذهبیهاست…ته تهش میگیم عععع این الان چیشد؟ گناه نشد….
ولی آخر همه اینا میرسه به ترس…ترس از یه خدای خیلی غلط که تو ذهنامون ساختیم…
من قم زندگی میکنم….الانم تو اتوبوس یه قسمت صندلی داره مقابل خانمهاست. هیشکه اونجا نمیشینه…هرکس هم مجبور بشه اونجا بشینه به محض اینکه ی صندلی پیدا بشه که پشتش سمت خانمها باشه سریعا میره اونجا….
داشتم فکر میکردم ما مردا بیشتر از اینکه از زن بترسیم که ما رو به گناه بندازه، بیشتر از خودمون میترسیم که به ناخواسته تن بدیم…به فکر بد و ناپاک…
وقتی این فکرهارو درست کردم برکت زندگیم بیشتر شد….امیدوارم در پناه جانان پاینده و خوشحال و سعادتمند باشی
سلام به آقارضای خوش تیب که لایق بهترین نعمات خداوند هست که مهمترین آرزوش یکتا پرستی هست ازت سپاس گزارم به خاطر کامنت پر از آگاهی که نوشتی واقعا باید ساعتها به نوشتهات تفکر کرد منم در یک شهر کاملا مذهبی بزرگ شدم و بدون هیچ تحقیقی هر جیزی که بهم گفتن پذیرفتم واز خداوند سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این مکان مقدس و انسانهای توحیدی مثل شما که هرروز دارم نکته هایی ازشون یاد میگیرم و باورهامو بهبود میدم امیدوارم زندگیتون پرازآرامش و ثروت و سلامتی و توحید باشه
سلام به آقا رضا عزیز و دوست داشتنی پسر تو چیکار کردی عجب کامنت نوشتی بخدا ایستادم و برات دست زدم ماشالله بهت اون قسمت کامنتت که ریشه تقلید رو نوشته بودی مو به تنم سیخ کرد یه لحظه کپ کردم درسته من خیلی وقته باورای خشک مذهبی ام رو کنار گذاشتم ولی وقتی این رو خوندم یه حال عجیبی پیدا کردم چقدر ما کورکورانه زندگی کردیم و داریم میکنیم خیلی از کامنتت ایده گرفتم برای تحقیقات در موضوعی که مدنظرمه دمت گرم در رابطه با زنجیر و نوع پوشش استاد هم خیلی جالب نوشته بودی کلا کامنتت حالمو دگرگون کرد ازت سپاسگزارم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام درود به قلب پاک و عزیز رضا بنده دوست داشتنی الله
سلام خدا بر زنده گی زیبایت
برادر عزیز و توحیدی من چقدررر زیبا بیان کردی
میدانی یکبار صبح کامنتت را خواندم گفتم باید بار دیگر هم بخوانم چون پاشنه اشیل من هست
و این بار با دقت زیاد خواندم و تحسینت میکنم که این گونه عالی درک کردی این گونه عالی روی خودت کار کردی
دوست عزیزم چقدررر زیبا بیان کردی میدانی من انقدرر از زنجیر دور گردن بدم میامد
چرا ؟؟
چون همیشه از طفلی گفتن این را دین بد میبیند آدم ها خوب نمیپوشد و اولین بار که در گردن استاد دیدم تعجب کردم بعدا درک کردم یک زنجیر چرا بد باشد چرا این شی را من بد فکر کنم یا کسی را بخاطر این قضاوت کنم همش بخاطر دیدگاهی که داشتم
خد را شکرت صد هزار مرتبه که حالا در تغییرش هستم و هر روز بیشتر درک میکنم که به همه چیز به نگاه ما برمیگردد
برادر عزیزم زیاد زیبا بیان کردی
من زمانی که در پوهنتون بودم زمانی که هم صنفی که پسر بودن سلام میدادن جواب نمیدادم که نامحرم هستن گناه دارد و دخترایی که زیاد می خندیدن یا همرای پسر ها حرف میزدن چقدر قضاوت میکردم چقدر پشت شان حرف میزدم
حالا فکر میکردم خودم با این کار ها زیاد آدم خوب بودم ( استیکر زدن دست بر پیشانی )
همیشه میگفتم خدایا زود مرگ را نصیبم کن که نکند گناه هایم بیشتر شود میگفتم هر چقدر زنده گی کنی گناه ات بیشتر میشود زیاد خودم مظلوم نشان میدادم که من زیاد یک دختر با دین هستم چقدرر دیدگاه های غلط داشتم
خدایا شکرت برای این مسیر
الهی صد هزار مرتبه شکرت
الهی صد هزار مرتبه شکرت
بعضا برادرم بخاطر حجاب میگوید چون هنوزم باور های مخرب دارم بعضا حسم بد میشد ولی این کمنت شما انقدرر ایمانم را بیشتر ساخت که به یقین مبدل شد
که من یکتا پرست باشم
منم برای اولین بار استاد دیدم که قول میدهد یا در ساحل خانم های را میبیند که لباس ( با حجاب ) ندارند زهنم شروع کرد به نجوا دادن
و رفتم دنبال فایل های حجاب استاد
و درک کردم که حجاب چی هست در قرآن
و چقدرررررررر سبب شد دیگر حس گناه نکنم
من در گذشته هرر زمان از کنار یک دختر با حجاب گذر میکردم حس گناه میکردم حس میکردم خدا او را بیشتر دوست دارد خدا به او نزدیک هست
ولی حالا زیاد دید من تغییر کرده
چون خدا را واقعی شناختم همرایش هم صحبت شدم
استاد مریم شایسته را زیاد دوست دارم زیاد الگوی عالی هستن و سبب شدن من زیاد باور های مخرب خود را زیر سوال ببرم
و بدانم خداوند بخاطرر ظاهر تو تو را دوست ندارد بلکه بخاطرر این که هستت کرده دوستت دارد خداوند بخاطر ظاهر و طرز پوششت قضاوتت نمیکند خداوند فقط عاشق تو هست
اینتو هستی که خودت را محدود میکنی
زیاددددددد کمنتتتتتتتتت عالیییی بود
دوستتت دارم برادر عزیزم بخاطرر این قلب بزرگت
شاد سرحال باشی با خدا باشی در هر لحظه در حال عشق بازی با حضرت دوست باشی
سلام پاکیزه عزیزم خواهر قشنگ و خوش قلب و نازنین من
آخ که نمیدونی چقدر از دیدن و خوندن کامنت هات لذت میبرم روحم به پرواز در میاد از این همه صلحی که در وجودت هست از این همه ریز شدن ات در نکات مثبت و اینقدر تحسین میکنی بندگان خدا رو
دختر تو چقدر کار کردی روی خودت واقعا لز کامنت هات لذت میبرم و با خودم میگم چقدرررررر خوشبخت هست کسی که دوست صمیمی و زیبا بین چون تو داره مهربونم
خداوند بهت برکت در تمام جنبه های زندگیت رو بده و وقتی کامنت هاتو میخونم در ذهن ام تصور میکنم که تو خیییییییییلی پیشرفت میکنی و خیلی بالا میای
درسته الان داری زیر بنا رو میسازی و لی وقتی این زیر بنا مستحکم و مقاوم و درست ساخته بشه میتونی بنایی روش بسازی که تا بینهایت رشد کنه و بتونی بری بالا واقعا دوست مهربون و نازنین من بهت تبریک میگم و خداوند یار و نگهدارت باشه هر جای این کره خاکی که هستی و امیدوارم بتونم روزی از نزدیکترین ببینم ات نازنین من خداوند یار و نگهدارت باشه و در مسیر زیبای خلق زندگیت موفق باشی و یک الگو و عصوه بشی برای اطرافیان ات
به نام خدای که از رگ گردن به من نزدیک تر هست
به نام خدای که عاشق هست منبع آرامش هست
به نام خدای که قدرت او برتر همه قدرت هاست
ای جانم ای جانم ای جانم سیمای عزیزممم
سلام به قلب پاکت
سلام به جوهر ارزشمند وجودت
سلام به صورت زیبایت
سلام بر وجود خدا گونه ات
رفیق عزیزم سیمایی عزیزم سپاسگذارت هستم که برایم نوشتی سپاسگذار قلب بزرگت هستم میدانی سیمایی عزیزم زیادد دوستتت دارم او کمنتی که برایم نوشته بودی نمیدانم چند ماه پیش بود هنوز هم تک تک کلماتش را در زهن دارم از بس زیبا و عاشقانه نوشته بودی
من عاشقت هستم خواهر خوش قلبم خواهر بهشتی من
شما چقدررر زیبا هستین
من هم از خواندن کمنت هایت بی نهایت لذت میبرم
سیمای خوش قلبم من بی نهایت خوشبخت هستم که خواهرر و رفیقی چون شما دارم
من از خداوند بابت این همه لطف سپاسگذارم
من از طفلی از زمانی که بسیار کوچک بودم بیشتر از سنم گپ های کلان میگفتم آرزو های بزرگ و خواسته های بزرگ داشتم همیشه همه اقوام به من کلان گپ میگفتن ( ایموجی خنده ) و با بزرگ شدنم خواسته هایم و آرزو هایم بزرگ بزرگ شد در هیچ شرایطی من دست از آرزو های خود نکشیدم تا جای که اگر به کسی میگفتم فقط می خندیدن بعد از این که کمی با این مباحث آشنا شدم دیگر به کسی نگفتم فقط با خدای خودم شریک کردم
ولی میدانی سیمای عزیزم در قلبم یک ایمان و امیدی هست که بسیاررررر بی رحم از تمام نا امیدی های هست که تجربه کردیم
وعده خداوند حق هست میدانم بیشتر از این چیز ها که آرزو داریم میرسیم
سیمای عزیزم
خواهر بهشتی من
رفیق نازنین من
از خداوند برایت زیبا ترین ها را میخواهم
از خداوند برایت عشقش را میخواهم
از خداوند ثروت بی نهایت برایت میخواهم
از خداوند سلامتی ارامش برایت میخواهم
از خدا بهشت را برایت میخواهم
الهی هر لحظه در حال تجربه بهترین اتفاق ها باشی
هر لحظه از خوشحالی اشک شوق بریزی و سر به سجده بگذاری بابت سوپرایز های خدا
عاشقتممممممم من
منم از خدا میخوام روزی در بهترین زمان و بهترین مکان بیبینمت
بوس به روی ماهت
سلام اقای احمدی عزیز
وقت شما به خیر باشه. خیلی تحسینتون کردم اقای احمدی بخاطر این همه اگاهی و تسلطی که به کتاب قران دارید و تلفیق ایات و نوشته ها حس خوبی رو به منِ مخاطب القا میکنه…
تبریک میگم بهتون که رفتید دنبال تحقیق و تفحص تا به حقیقت برسید
ممنونم ازتون بخاطر اوردن ریشه تقلید و ایه ی بعدش که باعث شد من هم برم سرچ کنم و میخوام اطلاعاتم رو با دوستان به اشتراک بذارم…
تقلید (فرهنگ فارسی هوشیار): متابعت و اقتدا و پیروی کسی بی دریافت حقیقت آن
تقلید (فرهنگ فارسی آزاد): تَقْلِید، از پی دیگری رفتن، بدون فکر و تأمل از دیگری پیروی کردن، از مجتهد پیروی نمودن، گردن بند بگردن انداختن
پیروی کورکورانه
و یه بیت زیباهم از سعدی دیدم…
عبادت به تقلید گمراهی است
خنک رهروی را که آگاهی است.(بوستان).
در ادامه شما ایه ی ولاتقف ما لیس لک به علم رو نوشتید که کنجکاو شدم تا درموردش سرچی بکنم و خداشاهده که من با خوندنش مات و مبهوت شدم و خشکم زد..
معنای ایه این بود که “از چیزی که از آن اگاهی نداری پیروی نکن”
به خودم گفتم ببین چقدر این کتاب منطقی حرف میزنه که میگه پیروی کورکورانه نداشته باش و بدون اگاهی و علم پیروی نکن…واقعا چقدر قشنگن این ایات و به ما عزت نفس و شجاعتِ تحقیق رو میدن و همین خودش باعث میشه پایه اعتقادات ما قوی باشه و به هر بادی نلرزه
ممنونم ازشما بابت شِیر اگاهی هاتون با ما
سلام به شما برادر عزیز
خیلی خوشحالم ک کامنت شما را وقتی میخوانم ک از خواب بیدار شدم و در آن آگاهی های نابی بود شاید این اطلاعات را داشتم ولی از این دید ک شما در کامنت خود نوشتید دقت نکردم ممنون بابت کامنت زیبایتان و تحسین میکنم شما و دید بازتان را ،گاهی وقتا توی کامنت ها چیزهایی رو درک میکنم ک شاید توی فایلی ک استاد میده نتونم درک کنم و چه زیبا نوشتید و درک کردید ،باشد تا آخر عمرمان در گروه بنده هایی باشیم ک به آنها نعمت و ثروت و آگاهی های ناب دریافت میکنند. شاد و پیروز و سربلند باشید در پناه خداوند یکتا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ
ای مؤمنان! اگر خدا را یاری کنید، خدا هم شما را یاری می کند و گام هایتان را محکم و استوار می سازد؛
کَفَرُوا فَتَعْسًا لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ
و آنان که کافر شدند نابود و هلاک شوند و خدا اعمالشان را ضایع و باطل سازد.
ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ کَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ
این برای آن است که آنان آنچه را خدا نازل کرده است خوش نداشتند، پس خدا هم اعمالشان را تباه و بی اثر کرد.
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ۖ وَلِلْکَافِرِینَ أَمْثَالُهَا
آیا در زمین سیر نکردهاند تا بنگرند که عاقبت کسانى که پیش از آنها بودهاند چگونه بوده است؟ خدا هلاکشان کرد و کافران نیز عاقبتى آنچنان خواهند داشت.
ذَٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَأَنَّ الْکَافِرِینَ لَا مَوْلَىٰ لَهُمْ
این بدان سبب است که خدا یاور کسانى است که ایمان آوردهاند. و کافران را هیچ یاورى نیست.
إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ۖ وَالَّذِینَ کَفَرُوا یَتَمَتَّعُونَ وَیَأْکُلُونَ کَمَا تَأْکُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ
بی تردید خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در بهشت هایی کهاز زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است در می آورد، و در حالی که کافران همواره سرگرم بهره گیری از [کالا و لذت های زودگذر] دنیایند و می خورند، همان گونه که چهارپایان می خورند و جایگاهشان آتش است.
=====================================
سلاااام و سلاااامتی و عشششق و نور و رحمت خداوند به روی ماه استاد های قشنگم و رفیق های ناب غار حرای من
این بار صدای سعیده رو از شیفت عصر میشنوید :)
فکر کنم تو هر شیفتی من یک دور صلاتِ کامنتی داشتم ،خداروووصد هزار مرتبه شکر …
این قسمت از سفرنامه رو قبل شیفت دیدم .حین خوردن ناهار به روش قانون سلامتی در ساده ترین حالت ممکن ،و با تلویزیون خونه بسی لذت بخش …
وقتی استاد شایسته از کامنتامون تشکر کرد،تو دلم ذوق کردم،گفتم خدایا شکرت ،اونیکه قشنگی های زندگیش رو مدیون دستان خداونده منم،بعد همون دستان خداوند دارند از همراهی ما تشکر میکنند …به این میگن یک معامله ی دوسر سووووده سووووود…
به قول اقای رضویان
اینجِی سودش کجاست ؟!
اینجِی همش سوووووووده…
فایل رو که دیدم و از قشنگی های لذت بردم اما هیچ ایده ای برای صلات امروز نداشتم،گفتم خدایا در ظرف پلاستیکی ما یک چکه از نورت بریز ،و اجازه بده قلبمون روشن بشه،وگرنه به عقل من اگر باشه ،من چیزی برای گفتن ندارم.
بعد خودِ نازنینش گفت چرا نمیای از اتفاقات قشنگ این ماهت بنویسی ؟که چه کارهایی برات کردم بدون اینکه تو تلاشی بکنی ؟بیا و از خودت رد پا بزار
از سعیده ی شهریور ماه ١4٠٢ به سعیده ی شهریور سال های آینده (به امید الله،درصورت حیات)
منم لبیک گفتم و یک بوس به کله ش زدم و از خودش طلب هدایت و رحمت و نور میکنم که به عقل و درک و حافظه ی من بباره،تا بتونم از پسش بربیام.
=====================================
زاهدِ خلوت نشین دوش به میخانه شد
جاتون خالی ،مریض های استیبلم رو به همکارای بینظیرم سپردم و طبق رسم همیشگی ،اومدم تو باغ ته بیمارستان،گوشه ی خلوت خودم ،زیر درخت ها نشستم،هوای خنک شهریور و یک آسمون پر از ابرهای پنبه ای دلبر و یک سعیده و دستان آمادهی نوشتن معجزات شهریور ماه
===================================
تو درخواست برنامهی شهریور ماه درخواست 4روز مرخصی به هدنرسم دادم که فراموش کرد،منم اعتراضی نکردم سپردم به خدا و گفتم خودت برام مرخصی شو
و خدا برام مرخصی شد،برام ماشین سفر شد،برام هم سفر شد و چند روز رفتم گرگان و لیزر فوکس روی خودم کار کردم که کلی فرکانسم رو جلا داد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
با ایده الهامی از کامنت آقای امیری(همون حمید حنیف خودمون )شروع کردم به پیدا کردن آیه های رزق توی قرآن و این مسیر واقعا من رو شگفت زده کرد و کلی باور های مالیم رو جا به جا کرد و ظرف دریافت نعمتم رو بسیار بزرگتر کرد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اول ماه قهوه ساز ،جاروبرقی خونه باهم خراب شد،دندون خودمم شکست،درحالیکه این ماه هم تولد نیلا نیکا بود و هم کلاس اولی بودن بچه ها و خرج های معمول مدرسه
به همسرم گفت این ماه هزینه هام بیشتر از ماه های دیگه ست.
گفت این ماه اجاره ی مغازه م ٣برابر میشه ،همونم بتونم در بیارم هنر کردم .تا میتونی خرج هارو کم کن
تو دلم به خدا گفتم این خرج ها افتاده روی دستمون که ازت بیشتر بخوام .من نمیدونم چه جوری ،خودت رزقت رو بفرست و همه ش رو حل کن !
نشون به اون نشون که نتنها جاروبرقی و قهوه ساز رو برد درست کرد،که یکسری وسایلی که تو خونه الان چندساله خرابه رو بدون اینکه من چیزی بگم رفت تعویض کرد!
شکستگی دندون من ازون حالت اذیت کننده ش خود به خود خارج شد و فعلا نیاز به دندون پزشکی نداره!
نمیدونم خدا چه برکتی به پولم داده که با اینکه همیشه این موقع از ماه ،نهایتا یک تومن ته حسابم بود ،این ماه داره تموم میشه، و با تموووم خرج هایی که از اول ماه کردم هنوز نصف حقوقم دست نخورده ست!
و حساب پس انداز دوستی با پولمم پابرجاست!
لپ تاپم بخاطر قدیمی بودنش اذیتم میکرد ،یک لپ تاپ بهتر بدون یک قرون پول به دستم رسید که برای تعمیر جزئیش هم حدود یک تومن هزینه شد،و اونم یک هزارتومنش رو من ندادم !
برای آخر ماه دعوت به یک سفر مشهد شدم که اونم هیچ هزینه ای نداره! هم رفت و آمدش هم اسکانش برای من رایگانه!
منم فعلا گفتم تا اخر ماه بهتون خبر میدم میام یا نه !
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
درخواست انتقالیم که مدت ها توی ک مرحله استپ خورده بود با بیشتر کار کردن روی توحید عملی و فقط و فقط کار کردن روی خودم مثل فرفره تو جریان افتاده و داره توسط دستان نازنین خداوند کاراش انجام میشه و بزودی به امید الله میام مینویسم خداوند چه معجزاتی رو رقم زد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
چندتا اعزام مریض های بدحال رو خداوند ازم دفع کرد!
بدون اینکه من خبر داشته باشم
یا شیفتمو عوض کرد
یا آفم کرد !
یا اعزام رو کنسل کرد !
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
این ماه پر از برکت صلات در سایت بود و همراهی با سفرنامه و تعامل های پر از سود با دوستان توحیدی
درحالیکه در سفرنامه قبلی من تقریبا تو فرکانس فعالیت نبودم.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
سعادت قرآن خوندنم توی این ماه خیلی بیشتر و بیشتر شد و کلی ازش درس یاد گرفتم.
تازه یک گفت و گوی قرآنی با داییم که 5٠ساله معلم قرانه داشتم که نظر خانواده م رو نسبت به مسیری که دارم خیلی تغییر داد.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
میتونم به جرئت بگم این ماه هیچ کشیک سختی نداشتم و همش در مدار آسونی ها بود .
تازه انقدر ما تو کشیک ها گفتیم و خندیدیم که انگار اومدیم مهمونی …کلی خوش گذشت.
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
کلی ارتباط های عالی با مریض ها و همراه مریض ها و تجربه ی فرکانس صلح و آرامش
همین دیروز مریضم بهم گفت ،تو خیلی خوبی ،امیدوارم دست آدم خوبی بیفتی ،امیدوارم اونی که تورو داره ،قدرت رو بدونه
منووووو داری ،ذوق کردم پر کشیدم به آسمون :)
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
پر ازبنفیت های قانون سلامتی ،خواااب کم،انرژی زیاد،حال خوب
همین ماه بود پزشکمون بهم گفت ورزشکاری ؟گفتم نه!
گفت رزمی کاری ؟ گفتم نهههه :)))
گفت امکان نداره ی ورزشی میکنی شما :))))
اینا همش از فواید قانون سلامتی ،وگرنه من کجا و ورزش رزمی کجا :))))
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
امروز هدایت شدم به جلسه 5قدم ١١
و با این سوال مناسب استاد که من چه استعدادی دارم که میتونم ازش پول بسازم !
چند تا چراغ دور سرم روشن شد که به امید خدا دارم براش قدم های عملی برمیدارم
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
واقعا احساس میکنم اینا یک هزارم اتفاقات خوب شهریور هم نیست !
انصافا باید خیلی بیشتر ازینا مینوشتم اما الان ذهنم یاری نمیکنه وگرنه من واقعا هر روزم پر از معجزه ست …
اصلا همین الان که مثلا من کشیکم ولی با لذت و آرامش نشستم وسط باغ بیمارستان و با نسیم خنک درحال کامنت نوشتم قیمتش چنده …؟:)
همین لحظه که کلی پرنده بالای سرم پرواز میکنند و آدم رو با صدای جیک جیک نیایششون مست خدا میکنند مگه با پول خریدنیه ؟!
این آرامش و روشنی و امید به آینده م رو با هییییچی عوض نمیکنم …
و با قدرت همین مسیر رو ادامه میدم
و از خداوند طلب هدایت و رحمت و مغفرت و نعمت میکنم
و قلبم رو بااااز میکنم براش
و اجااازه میدم از هموووون طریق که خودش صلاح میدونه من رو وارد مدار های بالاتر و بالاتر کنه …
الهی صدهزار مرتبه شکر برای همینجای زندگیم،همین لحظه و این سعادت صلات
عزیزِ مهربون دلبندم ،خدای این دسته گنجشک هایی که بالای سرم دارند باهم بازی میکنند ،خدای حسابگر تک تک برگ این درخت ها ،آبی آسمون بیکران بالای سرم،باد خنک روی صورتم ،نظم و تعادل ضربان قلبم
من برای هر ثانیه از زندگیم به شما محتاج و فقیر و نیازمندم.
اگر تو دستمون رو نگیری و هدایتمون نکنی و مارو در پناه نور خودت حفظ نکنی،ما گمراهیم.
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ
پروردگارا، پس از آنکه ما را هدایت کردى، دلهایمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار که تو خود بخشایشگرى.
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ» (ﺑﮕﻮ: ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﮕﺮﺩﻳﺪ ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮﻳﺪ ﻛﻪ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎم ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺗﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻮﺩ؟ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺸﺮﻙ ﺑﻮﺩﻧﺪ)
«فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ الْقَیِّمِ مِن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ یَوْمَئِذٍ یَصَّدَّعُونَ» (پس ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻭﺟﻮﺩﺕ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﻦ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺭﻭﻱ ﺁﻭﺭ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺭﻭﺯﻱ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍ ﻫﻴﭻ ﺑﺎﺯﮔﺸﺘﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﻧﻴﺴﺖ، ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺳﺘﻪ ﺩﺳﺘﻪ ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﺮﻭﻩ ﺷﻮﻧﺪ.)
«مَن کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ» (ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﻧﺪ ﻛﻔﺮﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻛﺎﺭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﻫﻨﺪ، ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﺩ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ)
«لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْکَافِرِینَ» (ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﺧﻮﺩ ﭘﺎﺩﺍﺵ دهد، ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ) (سوره روم آیات 42-45)
سلام و درود فراوان به سعیده نورانی پروردگارم، فرشته نجات انسانها، الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمند و نازنینت و الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر تک تک اتفاقات خوب و مثبت و زیبای زندگیت.
و بازم یه کامنت نورانی و توحیدی دیگه و کلی درس که برای من داشت.
(پرسیده بودی اینجی سودش کجست؟؟ بقول جواد رضویان: آقایون داداشام، گفته باشم، اینجی کلا واس ماس، یعنی کل سودش واس ماست«ایموجی خنده»)
هر چی فکر کردم یادم نیومد من چی توی کامنتم نوشته بودم که باعث ایده الهامی برای شما شده بود که برید و آیه های رزق رو سرچ کنید، ولی بازم خدا رو صد هزار مرتبه شکر ، امیدوارم که همیشه نتایج مالی طلایی داشته باشی، و خدا رو شکر که من رو به انسانی مفیدتر از گذشته تبدیل کرده.
خدا رو شاکرم که اونقدری آرامش داری و اونقدر با خودت در صلحی و در مدار توحید در حال اوج گرفتن هستی که هر روز و هر ساعت از شیفتت برات پر از آرامش و احساس خوب و مثبته. اونقدری زمان آزاد داری که توی نیایش و عبادت جماعت طبیعت شرکت میکنی. و آسان شدی برای مدار آسانی ها.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
میخوام از این قسمت کامنتت علیه خودت استفاده کنم. (همین ماه بود پزشکمون بهم گفت ورزشکاری ؟گفتم نه!گفت رزمی کاری ؟ گفتم نهههه، گفت امکان نداره ی ورزشی میکنی شما) میخواستم پیشنهاد کنم ورزش کردن رو شروع کنی. برای ورزش کردن نیازی به باشگاه رفتن و مربی خصوصی گرفتن نیست. یه سری تمرینات ساده ورزشی توی منزل هم هست که با روزی 10-15 دقیقه هم میشه انجامشون داد. چند وقت پیش یه بسته کش ورزشی چند رنگ گرفتم حدوداً 300 تومن. چند ده ها حرکت ورزشی میشه با همین کشها زد. یه موجود دیگه هم هست بنام TRX یه باشگاه کامل ورزشیه. برنامه هاش رو بخوای انجام بدی چند ماه طول میکشه به آخرش برسی. اینقدر حرکت ورزشی داره. شما میتونی یه برنامه جنرال در نظر بگیری و انجام بدی، و نکته اش اینکه TRX یه سری عضلات رو درگیر میکنه که توی بدنسازی هم درگیر نمیشه. خلاصه خود دانی. تصمیم با شماست.
ازت متشکرم بخاطر کامنت ارزشمندت. و بخاطر هدایتهای نورانیت. الهی که همیشه همیشه در مدار نور باشی و از قرآن بهرمند بشی. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر وجود ارزشمندت. از درگاه خداوند متعال بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی برات میخوام، مدار توحید و ثروت و شکرگزاری رو برات میخوام. بینهایت نور هدایت برات میخوام. دستان یاری رسان و نوازشگر رب العالمین رو برات میخوام.
فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ
در پناه جان جانان باشی انسان نورانی.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
فَرَجَعَ مُوسَىٰ إِلَىٰ قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُمْ أَنْ یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَوْعِدِی(طه86)
موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت و گفت: «ای قوم من! مگر پروردگارتان وعده نیکویی به شما نداد؟! آیا مدّت جدایی من از شما به طول انجامید، یا میخواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که با وعده من مخالفت کردید؟!»
سلام وسلامتی و رحمت و نور خداوند بر حمیدِحنیف در بلاد توحیدی عسلویه
این نقطه ی آبی رو از 1500کیلومتر فاصله،با هوای خنک شمال و صدای تسبیح پرنده ها برات میفرستم الهی که در زمان مناسب به دستت برسه…
اول از هرچیز ازت سپاسگزارم که وقت ارزشمندت رو گذاشتی و برام نوشتی این یک!
دو! بازم ازت ممنونم که با یک کامنت فوق العاده به فعالیت توی سایت برگشتی!
میخواستم در پاسخ به کامنت خودت برات بنویسم ولی به قول آقا اسدالله،اینجا دیگه خونه ی خودمونه…هرجا دلمون بخواد وارد میشیم و روی درودیوارش یادگاری میزاریم …
خلاصه مرررسی برای کامنت فوق العاده ت،ازینا که هرچی اسکرول میکنی تموم نمیشه …این یعنی علامت میتی کمان ….حمیدِحنیف درحال برگشت به غارِحرا…با انرژی…خداروصدهزار مرتبه شکر
بنظر میاد باید بگم آماده ی یک کامنت طولانی باش،چون خیلی حرف توی سرم داره میچرخه:)
سال های دور،وقتی تو خونه ی مامان بابام بودم،میدیدم همش دائم الوضو هستند،با خودم میگفتم چه حوصله ای دارن اینا …چه کاره ایه آدم انقدر به خودش سخت بگیره …
حالا این روز ها انس گرفتن با قرآن برای من نعمت دائم الوضو بودن رو آورده،اونم با لذت …
استاد ی جایی میگه شما وقتی میبینید یکی داره یک کار که از نظر شما سخته رو انجام میده تعجب میکنید چراآخه داره خودشو اذیت میکنه …درصورتیکه اون اهرم رنج و لذت ذهنش با ذهن شما متفاوته …و برعکس فکر شما داره ازون کار لذت میبره …
خداروصدهزارمرتبه شکر برای این عصر تکنولوژی که با یک گوشی هزارتا کار میشه انجام داد…
کافیه شما فقط وضو داشته باشی و اینترنت…اونوقت هروقت دلت خواست میتونی به قرآن دسترسی داشته باشی
یک کامنت توی روانشناسی ثروت نوشتم که حضرت سلیمان به خدا درخواست میده به من حکومت وثروتی بده که تاحالا به کسی ندادیش…
گفتم من ازش یاد میگیرم اینجوری درخواست بدم که خدایا به من حکومت و ثروتی بده که به حضرت سلیمانم ندادی :) والا بخدا …مگه علم و ثروت خدا محدوده؟یا فقط حضرت سلیمان میتونسته همچین درخواستی داشته باشه؟
سلیمان،بنده ی خدا، تو خوابشم نمیدید با یک گوشی 5در 10 سانتی،به عالم و آدم در سرتاسر جهان دسترسی داشته باشه …
ولی ما الان براحتی داریمش …حواسمون به این ثروت هست اصلا؟
حالا فرضا ایشون میتونست صدای پرنده هارو بفهمه،من نه …آقا من با همین صدای جیک جیکشو بیشتر حال میکنم!زوره؟ :))))) والا بخدا ….
بزار از هدایت امروزم بهت بگم …اولین صفحه ای که امروز خداوند باهام صحبت کرد،صفحه ی 317 و 318 بود …همینطور که داشتم میخوندم رسیدم به آیه 86… أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْدًا حَسَنًا :))
بی اختیار خنده م گرفت ….گفتم عه پروفایل حمیدِحنیفه…نه نه پروفایل حمید این آیه ست :))))
ازت ممنونم برای آیه های بینظیری که باهام به اشتراک میزاری…
دعا میکنم برعکس قوم موسی…وعده های نیک خداوند فراموشمون نشه …
استاد تو قدم نه میگه:
خداوند به همه ی شما وعده ی های خوب داده …ی جایی …ی روزی …بهتون الهام شده …
اون رو همش با خودتون تکرار کنیدو…نزارید کهنه بشه …انقدر تکرار کنید تا باورتون شکل بگیره …
این قانونشه …وگرنه شیطان خیلی زود وارد عمل میشه با نجواهاش مارو ناامید میکنه…
من خودم به شخصه از وقتی به آیه برخوردم،خیلی ازش استفاده میکنم.
رَبِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ
میدونم که باور میکنی،هربار که ای آیه رو تکرار میکنم،احساس میکنم خداوند یک لشکر برام فرستاده که ازم پشتیبانی کنه در برابر شیطان و ودار ودسته ش…و خیلی زود تاریکی نجواها رو تبدیل به نور و پناه خودش میکنه ….
راستی گفتی یادت نمیادکدوم کامنتت،من رو هدایت کرد به سرچ آیه های رزق…
اول ماه بود که طبق تمرین دوره ی عزت نفس،رفتی قیمت چندتا تراک رو پرسیدی و همزمانی برخورد من با این آیه
وَکَأَیِّنْ مِنْ دَابَّهٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَإِیَّاکُمْ ۚ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
وچه بسیار حیوانات که خود بار روزی خود نکشند، خدا به آنها و هم به شما روزی میرساند، و او شنواو داناست.
من رو هول داد به سمت سرچ ریشه(رزق) در قرآن و نمیدونی چقدر این سرچ قرآنی پربرکت بود…
این روز ها یکم شیفت هام زیاده و وقت کم …از خداوند طلب هدایت و کمک میکنم که خودش به وقتم برکت بده،این سرچ رو ادامه بدم و بازم بتونم بنویسم…
وبازهم پرحرفی های سعیده!
دعا میکنم خیر و برکت و نور ورحمت خداوند برات در هر لحظه ی زندگیت جاری باشه …همیشه روی دوش خدا بشینی و ازون بالا فقط از مناظر لذت ببری…
لطفا همیشه بنویس …زیادم بنویس …
رفیق های غار حرا،مشتاق خوندن دست نوشته های شمان …
برات از خداوند بهترینِ بهترین هارو میخوام و با هدایت قرآنی امروزم کامنتم رو با نور خودش تموم میکنم.
وَأَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِمَا یُوحَىٰ
و من تو را برگزیدم، پس به آنچه وحی می شود، گوش فرا دار
إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِی وَأَقِمِ الصَّلَاهَ لِذِکْرِی
من «اللّه» هستم؛ معبودی جز من نیست! مرا بپرست، و نماز را برای یاد من بپادار!
سلام به سعیده نورانی سلام به حمید حنیف وتمام بچه های این مسیر توحیدی واقعا تمام کامنت هاتون رو با قلبم و با چشمان گریان می خونم و حالم عالی میشه انقدر فرکانس شما بالاست و به خداوند وصلید که حتی جواب بچه ها به شما هم انگار با بقیه فرق داره و یه انرژی خواصی تو جوابهاشون هست هم از قرآن میگید هم از قانون هم طنزونمک خواصی تو صحبتاتون هست هم چگونگی استفاده از قانون رو در زندگی روزمرتون میگیدوما کلی یاد میگیریم که استفاده از قانون شاخ قول شکستن نیست وچقدر زندگی لذت بخشتر میشه من وقتی که استاد میگفت باید به این دانستهاتون عمل کنید ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است تو ذهنم این میومد که عمل یعنی اینکه یه کار خیلی بزرگی باید انجام بدی مثل مهاجرت یا تغیر شغل و اینجور کارا برا همین حسرت می خوردم که چرا من نمی تونم عمل کنم و انقدر بی ایمانم الان که کامنت های شما رو یا حمید نازنین و خیلی از بچه هارو می خونم میبینم همینکه دیگه غرنمیزنم عمله اینکه درباره مشکلاتم با هیچ کس حتی همسرمم حرف نمیزنم عمله اینکه غیبت نمیکنم اینکه دیگه چون بقیه خوششون بیاد کاری نمی کنم اینکه تلوزیون نمی بینم گوشیم فقط برای سایته استاده و هیچ کانال دیگه ندارم عمله اینکه سر کارم به خاطر اینکه پیش همکارام نباشم حتی چای نمیرم بخورم عمله و …که نتایج خوبیم توزندیگیم دیدم که با سپاس گزاری وکارکردن بیشتر بزرگترم میشه یکی از خواسته هامم کامنت گزاشتن توسایته که هنوز نتونستم انجامش بدم بازم از شما سپاسگزارم خدا میدونه که با هر کامنت شما وبچه ها چقدر باقلبم ازتون سپاس گزاری میکنم درنهایت آرامش در زمان مناسب در مکان مناسب باشید
عالی بود
عالی
خداروشکر که این جملات توحیدی فرکانس عشق الهی رو میبینم و میخونم وبه من کمک میکنه که وارد مدار توحید وخدادوستی بشم
خدایا شکرت برای وجود استاد که به اذن خودت و با عشق تو اینطور در دلها نفودکرد و اینطور ما رو به سوی تو متوجه و متذکر کرد
استاد واقعا ازت سپاسگزارم
راستی یه نکته
استاد واقعا زندگی ما رو کانون توجهمون میسازه
بارها و بارها دیدم مثلا یه صحنه ای یا هرچی بعد گفتم عهههههه من به این مورد توهمین اواخرتوجه کرده بودماااااا الان دیدم….
استاد شما واقعا برازنده تحسین و تشکر هستین
خدا حفطتون کنه برامون
ممنون که هستین
همیشه بمونید برامون
یه عالمه
استیکر محبت وچشمای قلبی وشادی براتون استادجان
سلام
میبینی عصمت اینجا چ طوری با خدا صحبت میشه؟
سعیده میگه من ب خدا گفتم ثروتی بهم بده ک به سلیمانم ندادی…الان بیش تر از گذشته میتونم منطقی فکر کنم و به عمق باورهایی که تو این حرفا نهفته پی ببرم و فقط خواننده محض نباشم..
همیشه بهم گفتن امام حسینو واسطه قرار بده عباسو حضرت فاطمه رو
نگفتن تو پیش خدا ابرو داری
گفتن تو اونقدر کوچیکی که حتی خودت نمیتونی از خدا چیزی بخوای
باید ائمه رو واسطه قرار بدی
ولی اینجا فضاش باهمه جا فرق داره
سعیده از خدایی صحبت میکنه که بهش میگه رزق فراتر از سلیمانو بهم بده..
هیچ جا اینارو ب من یاد ندادن سعیده..
بعد از چند وقت بودن اینجا این حرفا برای من تازگی دارن انگار عصمت واقعا متحول تر شده که همه چی براش جدیده و قلبش این حرفارو بیش تر میطلبه
خیلی عجیبه همه چی
خیلی عجیبه که همش خدا
درخواست از او
اصلا اینجا درمورد هیچی حرف زده نمیشه شما و اقا حمید که همش دارید از توحید حرف میزنید و ایه های قشنگو میگید
دوستون دارم
راستی لطفا بهم بگید چ طوری درمورد واژه رزق سرچ و تحقیق کردید مرسی
سلام اقای امیری
خوبید؟
واقعا من از شما بیشترین حس برادرگونه رو دریافت کردم
اصلا انقدخالص وناب ودلسوز وتک هستید که حدوحساب نداره
به همه بادلسوزی و مهربونی جواب میدین وبرای همه وقت دارین نه فقط یه عده خاص و این یه حس خیلی خیلی خیلی خوب و عمیق وزیبایی ازتون تو دل آدم میذاره…
من قبول میکنم ادم وقتی براش جواب مینویسن وزیاد میشه با مشغله های زندگی خودش وقت نمیکنه به تک تک اون نقطه های آبی جواب بده خودمن سالهای قبل بارها تجربشو داشتم که کامنتام زیاد جواب میومد واسش اون چندتای اولی رو جواب میدادم دیگه بقیشو وقت نمیکردم….
ولی شما برای همه هم وقت دارین هم واقعانکات عالی ای رو بهش اشاره میکنین…
مرسی که هستین
همیشه بمونید برامون برادر مهربونم
(ایموجی محبت)
راستی اینجا براتون نوشتم دیگه همینجاهم بگم بعضی قسمتهای کامنتتون وقتی طنز مینویسید گاهاواقعا منو میخندونه
ایشالاهمیشه بخندید...
درپناه الله یکتا ثابت قدم باشید در مسیر توحیدی
سلام خدمت خانم شهریاری عزیز
واقعا نمیدانم باچه زبانی وباچه بیانی شکرنعمتهای بیشمارخداوندرابجابیاورم.
خانم شهریاری باخوندن کامنت زیباتون منم گفتم بزاربخودم یاداوری کنم نعمتهای زیبایی که خداوندهمین چندروزه بهم هدیه داده منت گزاشته بنده نوازی کرده
اول اینکه صدای من رواز کنارساحل زیبای شمال(محمودآباد)میشنوید ساعت 11 شب کنارساحال نشتستم جاتون سبز عجب هوای خنک ودل جسبی وصدای گوش نوازامواج دریا که هرلحظه بسوی ساحل روانه میشن. این سفربواسطه سفربدورآمریکا برام رقم خورد چون هربارکه سریال سفربه دورآمریکا رونگاه میکردم این چندروز می گفتم خدایامن یه سفر لاکچری میخام باخانواده ام برم مهمون توباشیم.که خداروشکر سفری واقعا هدایتی بلطف خدا
اما ازدیگراتفاقات قشنگ این ماه گرفتن یه خونه 110متری دوخوابه حیاط دار مبله باتمام امکانات رفاهی دریکی ازبهترین محله های شمال تهران بدون یک ریال هزینه یادواره.خدایاشکرت
وآمدن خانواده ام ازشهرستان پیش خودم درتهران چون من نزدیک به دوساله مهاجرت کردم تهران ولی نتونستم خانواده ام روبیارم بدلیل سین بودن اجاره ها ولی همیشه به خدامیگفتم خودت درستش کن من نمیتونم. وقوربونش بشم بسادگی وعضت مندانه درستش کرد.
پروردگارا من بهرخیری که ازتوبمن برسدبه آن فقیرم. پروردگارا مارا آنی کمترازآنی بحال خودوامگزار. درپناه الله یکتا شادوثروتمند
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
به نام جان جانان جهان هستی
به نام یگانه و قدرتمند ترین فرمانروایی جهان
سلااممممم به سعیده عزیزم خواهر نورانی خوش قلب و مهربانم
عکس جدید پروفایل تان بسیارر زیباست مثل قلب درخشان و زیبایی تان
پنج ستاره شدنت تبریککککککککک انشالله این سایت پر شود از نتایج عالی و بی نظیرت
سپاسگذارت هستم دوست عزیزم بخاطرر کمنت های بی نظیرت
الهی صد هزار مرتبه شکرت الهی کرور کرور شکرت برای اتفاقات مثبت و معجزات زنده گیت
سعیده عزیزم همیشه اینگونه از معجزات زنده گیت بنویس میدانی وقتی من این چنین کمنت ها را میخوانم که چگونه خداوند در هر لحظه کنار شان هست بیشتر خدا را حس میکنم بیشتر ایمانم قوی میشود بیشتر نعمت های زنده گیم را میبینم
شب کمنت شما را خواندم ولی زیاد خوابم گرفته بود
گفتم صبح با انرژی فراوان و عشق بی پایان سعیده عزیزم را تحسین میکنم برایش مینویسم که چقدر بی نظیر هست و چقدر الگویی عالی برای من هست ( این قسمت الگو را نوشتم نمیدانی زهنم چقدرررررررر حرف ها گفت ولی من یاد گرفتم که برخلافش حرکت کنم چون سعادت درهمین هست که هر چی زهنت گفت تو برعکسش را انجام بتی پس شما بی نهایت الگویییی عالی عالی عالی برای من هستین مرسی که هستی گل خواهر خود )
من بی نهایت این عشق این ایمان این شور این هیجان این امید شما را تحسین میکنم
منم همین حالا جیک جیک پرنده های زیبا را میشنوم خدایاااا شکرت خدایاا کرور کرور شکرت که اجازه زنده گی و حیات برای مان دادی
این کمنتت سبب شد منم یاد معجزات زنده گی خودم بیفتم
هر جا میروم از هر کی که خرید میکنم سراسر با من با مهربانی و لطف خوش برخورد میکنن چقدر حس میکنم که با من بی نهایت رفتار عالی دارند نگاه های زیبایی مردم نسبت به من چقدر عالی و پر از محبت هست
همین دیروز یکی از وسایل منزل را خرید میکردم تا من وارد دکان شدم دکاندار چقدررر با لطف خوش ایستاد و با برخورد عالی و محترمانه با من برخورد کرد
دو روز منزل خواهرم بودم شوهر خواهرم چقدررر برخورد عالی با خواهرم و فرزندانش داشت گرچی یکسال پیش از همین آدم بدترین برخورد را با فامیلش دیده بودم این هست معجزه خدا که خاطر مبارک من آزرده نشود که من ناراحت نشوم متوجه تغییرات خودم در این مدت شدم زیبایی های که هر روز میبینم قشنگ من خدا را حس میکنم که چگونه اتفاقات عالی را برایم رقم میزند هوایم را دارد در منزل خواهرم شوهرش تلویزیون را روشن کرد و گفت باش خبر ها را بیبینم چی هست من گفتم خدایا خودت میدانی من نمیخواهم خبر بیبینم خودت هواست هست میدانی چی شد همین آدم رفت روی چینل که یک کارتون بسیارررر زیبا بود پر از زیبایی و مهربانی کایینات
من تعجب کردم و با عشق نگاه میکرد و تحسین میکرد زیبایی هایش را حتی در حین دیدن کارتون از زیبایی های کشورم و جهان میگفت من فقط حیران بودم چقدررر این خداوند بی نظیر هست
زمانی که از خانه خواهرم میامدم یکی از نزدیکان ما که به آدم گشنه معروف هست ( استیکر خنده ) و زیاد آدم ها ازش بخاطر این گشنه گی که میکند شکایت دارند به طور عالی من را شیریخ خوردن برد و برایم یک شیر یخ عالی خرید وااااای نمیدانی چقدر تعجب کردم این هست لطف خدا این هست پاداش خدا و چقدررر لذت بردم و شاد شدم
فعلا مادرم خانه نیست تمام کار ها را خودم انجام میتم برادر کوچکم که تمام نزدیکان ما میداند که گیلاس را روی گیلاس نمیماند به تنبل معروف هست ولی حالا برای من غذا درست میکند وقتی این خبر نزدیکان ما شنیدن همه شان شاخ کشیدن و تعجب کردند این هست لطف خدا و مهر خدا
که همه را مهربان میسازد
فراوانی که در خانه ما وجود دارد
خدایااااا کرور کرور شکرت تازه این لذت های که هر روز دارم چقدر زیباست
سعیده عزیزم تشکرررررررر که برایم یاد میدهی چگونه خدا را باور کنم
من زیاد چیز ها از شما یاد گرفتم خواهر بهشتی من
دوستتت دارم
مرسی که هستی
همیشه بنویس برایم
بهترین ها را برایت خواهان هستم
الهی در کنار نیکا و نیلا و همسر عالی ات بهترین ها و زیباترین اتفاقات را تجربه کنی که غرق عشق و ذوب عشق الله شوی
سلام و عرض ادب به سعیده عزیزم
خواستم اولین کامنتم در سایت رو به جهت احساس خوبی که به من منتقل کردین بنویسم.
تازه ابتدای مسیر هستم،هر چند که سابق بر این متوجه نگاه ویژه خدای عزیزم به خودم بودم، اما با شناختی که از اکثر محتواهایی که جناب عباسمنش در سایت میگزارن،دلم میخواد بیشتر و عمیقتر با رب العالمین ارتباط بگیرم.برای شروع احساس میکنم نیاز به ارتباط قلبی خودم با ذات اقدس حق دارم.با توجه به حس نابی که از ارتباط شما با خدا دارم،ازتون تقاضا میکنم برای عضو جدید این سایت هم برای رونق این ارتباط توحیدی دعا کنید.
ضمن اینکه از استاد عباسمنش هم برای راه اندازی این فضا تشکر میکنم.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
به نام خداوند عاشق مهربان
سلاممممم به قلب مهربان و بزرگت الهام عزیز
سلام به روح لطیف و صیقل شده ات
بسیارررر خوش آمدی
صفا اوردی
تبریک میگویم برایت زنده گی بهشتی را
خواستم از صمیم قلب برایت خوش آمد بگم
من ایمان دارم اگر با عشق ادامه بتی زنده گیت پر میشود از معجزات خدا
از عشق خدا
از لطف خدا
از مهر خدا
دوست عزیزم منتظر نتایج عالی زنده گی ات و منتظر خبرای خوب ات هستیم
در پناه خداوند مهربان شاد سالم ثروتمند سعادتمند باشی
ممنونم از استقبال گرمت
پاکیزه جان، امیدوارم و خوشبین به رحمت خدای عزیزم.مرسی از دعاهای قشنگت،هر چی آرزوی خوبه مال تو
دنبال مسیر درستم و میخوام بنده با لیاقت خدا باشم.میدونم دعای خیر و فرکانس مثبت شما عزیزان هم مدار حالم رو خوب میکنه.
سلام به آبجی سعیده عزیز
سپاسگزارم ازتون بابت کامنت سراسرحال خوب وتوحیدی تون
این قسمت از کامنتتون بینظیر بود:
تو دلم به خدا گفتم این خرج ها افتاده روی دستمون که ازت بیشتر بخوام .من نمیدونم چه جوری ،خودت رزقت رو بفرست و همه ش رو حل کن !
چقدر این دیدگاه زیباست ونتیجه اش آرامشه…
بهتون تبریک میگم که در مسیر آسانیها هستین ومصداق آیه صَدقَ بِالْحُسْنی فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْری شدین… خدایاشکرت شکرت
صلاتتون قبول باشه که این کامنتتون واسه ما هم حکم صلات رو داشت… شد یه صلات جماعت
آرزو میکنم چرخ زندگیتون هر روز روونتر بشه ودرمسیر جاده جنگلی
وسراسر زیبایی گام بردارین…
یاحق
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همه دوستان گلم
سعیده خانم چقدر قشنگ مینویسید
این حرفا که ب دلمون میشینه از یه انسان نیس این حرفا قطعا از پروردگارمان بر دل شما نازل شد بهتون تبریک میگم که روی خودتون کار کردید که خدا این حرفای قشنگ و سپرده ب شما تا به ما برسونی چقد لذت میبرم از
پیام هاتون این شعر مولانا رو تقدیم میکنم بهتون هر جا هستید شاد و سبز و ثروتمند باشید در پناه حق …..
ره آسمان درونست پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند
تو مبین جهان ز بیرون که جهان درون دیدهست
چو دو دیده را ببستی ز جهان جهان نماند
مولانا
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین وهمه همسفرهای گلم درسایت به ویژه خانم سعیده شهریاری دوستداشتی
سعیده جان یه اتفاق جالبی افتاده دوس داشتم اینجا بزاتون تعریف کنم!!
یه مدتیه که من کامنتهای شما رو میخونم وبهشون فکر میکنم واینکه توی قسمت پروفایلتون نحوه اشناییتون رو خوندم وکلن زوم کردم روی شما خواهر توحیدم، یادم افتادمن چندسال پیش تو اینستا یه پیج رو دنبال میکردم که پرستاربود دوقلونوزاد دختر داشت،از روزمرگیش میزاشت تو پیج، ولی یهو فعالیتش رو متوقف کرد یا من پیج رو گم کردم
برام سوال شده بود چی شد اون خانم پرستار چرا یهو غیب شد ا اینستا
وقتی اینجا کسی رو پیدا کردم که مشخصاتش شبیه اون پرستار پیج اینستا بود ذهنم درگیر شده بود که
ایا این سعیده سایت همون صاحب پیج چندسال پیشه؟؟اخه سعیده پرستاره اونم صاحب پیج هم پرستار بود سعیده دوقلو دختر داره اونم دوقلو دختر داشت اخه سعیده شمالیه اون صاحب پیج هم شمالی بود!!!
دوباره گفتم نه بابامگه نمیشه دونفر مشخصاتشون شبیه هم باشه اینهمه خانم شمالی که پرستارن ودوقلو دختر دارن،
تا اینکه الان هدایت شدم به خوندن کامنتتون وشما توی کامنت اسم دخترای گلتون رو اوردین نیلاونیکا
یادم افتاد اره خودشه اسم دوقلوهای اون پیج هم نیلاونیکا بود
پس این سعید توحیدی ماتوی سایت که سایت رو ترکونده با کامنتهای قشنگش همون صاحب پیج چند ساله پیشه ،
باید دوباره برم داستان اشناییتون رو با سایت بخونم،
کلی خوشحال شدم که دوباره پیدات کردم اونم اینجا توی این سایت بهشتی که مامن ادمهایه که دارن تلاش میکنن خدای واقعی رو بشناسن وطبق خدای واقعی زندگیشون رو بسازن،
دوس داشتم این اتفاق رو اینجابراتون تعریف کنم برا همین منی که خیلی کامنت نمیزارم تو سایت شروع کردم به نوشتن وکامنت گذاشتن ،
سعید جان خیلی خوشحالم که حال دلت خوبه و برات بهترین ها از خدای منان میخام،خیلی از کامنتهات استفاده میکنم وبا خودم میگم ببین زینب اگر نتیجه عالی میخای تو هم باید مث سعیده لیزری رو خودت کار کنی باید به این شیوه توی مسیر باشی هرچند منم روزی چندین ساعت توی سایتم وصب تا شب تلاشم اینه طبق قانون زندگی کنم ولی ذهنم یه جاهایی شیطنت میکنه و گولم میزنه یه لحظاتی برخلاف قانون عمل میکنم وهمون لحظه میدونم فریب ذهن رو خوردم وکنترلش نکردم
به هرحال براشما سعیده جان برای خودم وبرای همه دوستای گلم توی سایت بهترینها رو از خداوند وهاب میخام ،
درپناه خداوندموفق باشید
به نام هدایت الله
با سلام به خواهر خوبم سعیده دوست هم فرکانسی
چقدر عالی آیههای زیبا و قشنگ تون نور خدا را در دل ما روشن میکند خدا را سپاسگزارم به خاطر آگاهیهای ناب و عالی که نصیب من شد خدا را شکر میکنم به خاطر دوستان ناب و عالی و فوق العادهای که در این سایت الهی با کلامشون و با حس خوبشون انرژی فوق العادهای را برای ما هدیه دادند
دیدگاه مفیدت رو دوست داشتم کامنت بسیار عالی و پر انرژی بود و قابل تحسین
بهترینها را برات آرزو میکنم هر کجا هستی در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
سلام سعیده ی عزیزم
من همون نفیسه ام که بهم گفتی بنویس با وضو بنویس و از این صلات غافل نشو.
عشق می کنم با نوشته هات و تمرکزت و فوکوس روی خودت .
خوشحالم برات و تحسینت میکنم که هر روز داری اوج می گیری و به ما هم شوق پرواز می دهی .
و اما نکته ویژه کنکوری این کامنتتون برای من، تو دلم به خدا گفتم این خرج ها افتاده روی دستمون که ازت بیشتر بخوام .من نمیدونم چه جوری ،خودت رزقت رو بفرست و همه ش رو حل کن !
کنترل ذهن ، فقط حساب روی خدا باز کردن ، توکل .
منم امروز یک اتفاقی مالی برام پیش اومد بعد گفتم خدا خودش اینم جور می کند که یکهو یک پروانه از بالای سرم رد شد اینقدر ذوق کردم که نگو ، احساسم بهم گفت همین الان درخواستت اجابت شد ، حالا باید خدا دوباره تقلب کند و من را به مدار دسترسی به خواسته ام بر ساند چون من که از عهده ام خارج است حتی پلک زدنم، همش لطفِ و لطفِ و لطف الله است ولا غیر.
گام هاتون بلند و پایدار در مسیر حق جاده تون روشن قلبتون پر امید
به نام خداوند هدایتگر
سلام سعیده جان
ازت سپاسگزارم برای کامنت فوق العاده و پر از آگاهی که نوشتی
امروز نوشته بودم خدایا بهم آگاهی بده تا بتونم سپاسگزار تر باشم و خدارو شکر که هدایتم کرد به کامنت شما عزیزم
الان که دارم برات مینویسم تو طبیعت تو یه فضای فوق العاده هستم
زیر نور آفتاب با صدای پرنده ها
صدای آب و صدای زنگوله گاوها
رو به روم کوه و درختان سرسبز
نسیم ملایم که بهم میخوره
با یه لیوان چای آتیشی کنارم
واقعا با چقدر پول میشه این احساس و این حال خوب و این آرامش و خرید؟
الان یک هفته ست با همسرم تو سفر هستیم با آزادی زمانی کامل
واقعا با چقدر پول میتونم این آزادی زمانی و مکانی که خدا به سمتش هدایتمون کرد رو بخرم؟
چقدر میتونم پول بدم تا بدنم در سلامت کامل باشه و خودش هرروز خودش رو بهبود بده
با چقدر پول میتونم این همه تجربه لذت بخش رو بخرم؟
ازت سپاسگزارم که باعث شدی من اینارو یادم بیاد و سپاسگزار تر باشم
واقعا این آرامش این حال خوب و این امید به آینده رو با هیچ چیز نمیشه عوض کرد
من از خدا طلب هدایت میکنم و خداوند از هر راهی که خودش صلاح بدونه من رو وارد مدارهای بالاتر میکنه
عاشقتم عزیزم
در پناه الله یکتا همیشه پر قدرت این مسیر زیبا رو ادامه بدی
به نام خدا
سلام به سعیده خانم
خدایا شکرت که اجازه دادی این کامنت زیبا رو بخونم.
ممنون و سپاسگذارم از سعیده خانم که اینقدر متعهد مسیر رو دنبال میکنه. و نتایج عالی هم میگیره.
و این کامنت ها برای من شاگرد تنبل پر از درس و آگاهی و نشانه هستند.
وقتی رو صفحه گوشیم میبینم پیام جیمیلم فعالیت جدید شما ست برام مثل اینه که استاد فایل جدید گذاشته.
چون هر چی هست به من داره خیلی کمک میکنه.و کلی،احساسم رو عالی تر میکنه.
ان شاءالله هر چی از رب میخوای به راحتی بهت بده
سلام به برادر عزیزم آقامیثم
ازتون بینهایت سپاسگزارم من رو لایق روشنی قلبتون قرار میدید.
از نقطه ی آبی قشنگی که برام فرستادی ممنونم.
الهی که لیاقت داشته باشم دست کوچکی باشم برای نشر آگاهی های استاد و عشق خداوند …
درپناه الله یکتا باشی برادرجان
بنام یگانه مهربان جهانیان
سلام خدا بر شما سعیده جان مهربان
عزیزم نوشته های شما ،مثل اکسیری
هست که قلب وروحم رو جلا میده
اجازه نمیده از صراط مستقیم ،مدت زمان طولانی خارج بشم و سریعا منو
به مسیر درست برمیگردونه.
خداروشکر هزاران مرتبه شکر که این همه تجربه های شیرین وعالی داشتی وما رو هم سهیم این لحظات میکنی .
وهمین امر باعث انتشار خوبیها،
مهربانیها، فراوانیها و….. دراین فضای
مبارک بشه دوست مهربان وخوش قلبم
انشاالله هرروز برخوشیهای زندگیت درکنار عزیزانت اضافه بشه وغرق شادی وآرامش باشی مهربون
سلام عزیزم
خیلی با خوندن کامنتات حالم خوب میشه و کلی چراغ توی ذهنم روشن میشه ممنون ازت بابت کامنت های فوق العاده ات
کامنت این فایل هم خیلی بهم امید داد و حالم رو خوب کرد، موفق و سعادتمند و ثروتمند باشی در دنیا و آخرت
ممنونم ازت عزیزم
سلام عزیزدلم سعیده شهریاری جان
این فایل نشانه ی هدایت امروز من بود …
البته هنوز خودِ فایل رو ندیدم اما هدایت شدم اول به کامنت شما ..️
ماشالله واقعا تحسینت میکنم عزیزدلم
چقدر خوب مینویسی…
چقدرررررر برای من کمک کننده بود
واقعا ممنونم ازت
قسمتی که در مورد معجزاتت ماهت نوشته بودی … ب من این ایده رو داد که من هم به معجزات ماه گذشته ام فکر کنم و سپاسگزارشون باشم و الحق که تعدادشون زیاد بود
و درخواستهام رو برای ماه بعد بنویسم
و ایمان داشته باشم رب هدایتگرم با عشق منو به مسیر خواسته هام هدایت میکنه
چرا که ،… ۚ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ️
ممنون از آیه های فوق العاده ای که ذکر کردی …
ممنون از سوالی که به نقل از استاد در کامنتت نوشتی … واقعا میخام روش فکر کنم و از خدای مهربونم هدایت میخام
اینکه من چ استعدادهایی دارم که میتونم ازش پول بسازم ؟
استوار باشی در این مسیر زیبای پر نعمت و عشق و زیبایی و ثروت
در پناه حق ️
سلام خانم شهریاری
خوبین؟
اینکه انقدر کامنتتون بوی توحید رو میده خیلی منو منقلب و احساساتی میکنه
اشک منو درمیاره این جنس حرفا ک از ب بسم الله شما تا اخر کامنتتون درمورد یه مفهوم حرف میزنید توحید…
به خدا خیلی حرفه این جنس کامنت ها
این جنس حرفا ک همش خدا همش خدا همش الله همش درخواست از او
چیزیکه من هیچ جا نمیبینمش…
ی مدت از اینجا فاصله گرفتم بیش تر از گذشته تو مجالس مذهبی شرکت کردم هرچی میگفتن با حرفای اقای عباس منش مقایسه میکردم احساساتمو میذاشتم کنار منطقو میاوردم وسط و هی ایمانم به حرفای استاد بیش تر میشد ولی این بار نه با تعصب نه با احساس بلکه با منطق و اصلا انگار ساختار ذهنی و فکری من اینجوری عوض شد
میگفتم چقدر قلب من عباس منش رو تایید میکنه و طالب حرفاشه
چقدر قلب من حرفاشو دوست دارم و میگه درسته
چقدر عمیق و متفاوت ک این بشر همششش درمورد خدا حرف میزنه و بچه هایی ک فالوش میکنن یاد گرفتن ازش
بخدا الان ک دارم مینویسم گونه هام خیسن…
بخدا این فاصله گرفتنه برام نعمت بود تا فکر کنم ببینم ایشون چی میگن بقیه چی میگن شک کنم و از شک ب یقین بیش تر برسم
توحیدی که ایشون میگن اصن جنسش خاصه باهمه حرفا فرق داره و حال منو خوب میکنه قلب منو ب وجد میاره
شماهم خیلی قشنگ درمورد خدا حرف میزنید
اول و اخر حرفاتون همش اوعه و این خیلی برای من قشنگه. قطعا توحید انتخاب شما بوده و من بابت این جنس از نگاه شما بهتون تبریک میگم سعیده خانم
براتون بهترینارو میخوام. تولد دخترای قشنگتونم مبارک باشه