https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/07/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-07-03 06:57:282024-07-12 23:30:03سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 243
165نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنام خداوند دانا و توانا و عالم و محیط به جهان هستی ، خداوند بخشنده و مهربان ، خداوند هدایتگر و اجابتگرمون به زیبایی و آسونی
پروردگار فراوانی ها وهاب و غنی و توانگر و رزاق
خداوند آسمونها و زمین و کهکشانها و شب و روز و همه موجودات جهان هستی
یک فایل جذاب دیگه ، چقدر من ذوق و شوق دیدن دارم وقتی فایل جدید میاد تو سایت ، خنده روی لب ، فایل و پلی میکنم تا چشم هام زیبایی ها ونکات مثبت و ببینه ، تقوی و کنترل ذهن با دیدن و شنیدن هر فایلی ، با خوندنکامنت ها ، وقتی تو سایت ام حالم عالیه ، وقتی تضاد و نجواهای ذهنی میاد میام اینجا که حالم و خوب کنم ، مسیر تکاملی ام رشد و بهبود شخصیتی ام و طی کنم
تا بزرگو بزرگتر بشم و ظرف وجودم برای دریافت زیبایی های اطرافم بزرگتر بشه
خدایا هزاران وملیاردها بار شکرت برای بودنمون در این مکان مقدس و به قول بچه ها غار حرا و این سایت الهی ،
اول فایل فقط و فقط تحسین کردم رابطه عاشقانه و توحیدی مریم بانوی زیبای این روزها با موهای قشنگ اش و استاد عباس منش خوش تیپ و خوش اندام مون رو ، چقدر دوست دارم این سبک زندگی عاشقانه همراه با آزادی و عشق و احترام بین تون ، قائم به ذات بودنتون ، هماهنگی تون در کار وتفریح و گردش شما ، الگوی بینظیری که عاشقش ام ، نهایت لذت و آرامش و عشق و احترام متقابل به هم در ارتباطات عاشقانه تون موج میزنه .
اون پسر کوچولوی دوست داشتنی چه پینگ پونگ حرفه ای بازی میکنه با مربی اش .
اون خانم 62 ساله که اصلا بهش نمیومد ،واقعا با امید و انگیزه و باورهای قدرتمند اومده این همه مسیر و برای آموزش. چقدر این دو الگو باورهای محدودیت سنی رو در ذهن مون میشکنه .
من خودم با دیدن این الگوها و شمایی که بعد این همه سال اومدید برای بهبود وپیشرفت تو ورزشی که انجام میدادید ، علاقمند شدم برم آموزش پینگ پونگ ببینم.
چه دوستای هم فرکانسی که به شما پیوستند آقا فرزاد و خانم زیباشون که در قسمت های قبلی هم بودند ، چه میوه خارق العاده ای ، مزه اش مشخصه شبیه انبه باید بشه ، دوسش داشتم .
سفری دیگه ای از شما و پر از تجربه هم برای شما هم برای ما ، خیلی وقته برنامه دارم برای سفر کردن اما هر سری به دلایلی نمیشه ، این روزها خیلی دارم روی خودم کار میکنم که رها باشم و همزمانی های اتفاقات زندگی ام و بسپارم به دستان و معجزات خداوند. میدونم در زمان ومکان مناسب من هم تجربه های زیبا از سفر و کسب میکنم .
تم داخل سالن که ترکیب ابی کمرنگ با میزهای ابی پرنگ هست باعث میشه
فضا ملایم تر و ذهن کم تر خسته بشه.
جالبه که همچین درختی به نام جک فروت وجود داره
جک فروت گونه ای از درختان خانواده انجیر، توت و میوه نان است. منشأ این گیاه در جنوب غربی هند است و در آنجا به وفور رشد میکند. در طول تاریخ محل رشد درختان این میوه به سایر نقاط هند، جنوب شرقی آسیا، هند شرقی، فیلیپین، تایلند، مالزی و اندونزی گسترش یافت. همچنین این میوه در آفریقا نیز رشد میکند و در برزیل و سورینام نیز نسبتاً محبوب است.
درختان جک فروت معمولاً در شرایط گرمسیری یا نزدیک به گرمسیری رشد میکنند، اما میتوانند در فلوریدا، هاوایی و استرالیا نیز پرورش یابند. جک فروت بزرگ ترین میوه درختی در جهان است که میتواند تا 50 کیلوگرم وزن داشته باشد.
چیزی که از این درخت برام جالبه تا سه تن کل وزن میوه های این درخت میرسه و این درخت 7 سال داره روی ریشه هاش کار میکنه که به بار بشینه ، این الگو بهم این موضوع رو روشن کرد که من دارم روی خودمکار میکنم که ریشه های قوی تری داشته باشم و بتونم مثل این درخت میوه های بزرگتر بدهم و همینطور در این مدت کار کردن امادگی موفقیت های بزرگتر رو در اینده داشته باشم .
ایا این درخت توی هفت سال میوه که نمیده بی مصرف هست ؟ خیر . اون به تمرکز روی رشد خودش ادامه میده و براش نظر دیگران مهم نیست ، کاری که من باید الگو بگیرم.
چقدر زیباست که تحسین به انسان ها انرژی و اشتیاق میده و باعث میشه روی خوبشون رو نشان بدی ، امروز چندتا. الگو توی سایت پیدا کردم که همین تحسین کردن و نوشتن ویژگی افراد باعث شده تجربه های زیبایی از زندگی داشته باشن.
اون خانم 62 ساله که دنبال علاقه خودش و لذت از زندگی هست الگوی از اینکه سن و سال بی معناست به شرط باورهای درست . چند دقیقه پیش مادرم میگفت خیلی دوست داشتم اشپز و رقاص میشدم و بارها اینو به من قبلا گفته و امروز گفتم چرا نمیری ؟ چندنفر رو گفت که اونا چندساله کار میکنن و دیگه از من گذشته یا میبینم پدر و مادرم چیزهایی که خودشون دوست داشتن و حرکتی نکردن اینو و دوست دارن توی همون مسیر حسرت بچه هاشون برن و یاد بگیرن و پدرم که میگه بعد بازنشستگی میرم دنبال علاقه ام.
مورد بعدی تشابه اموزش این کمپ و اموزه های استاد که تو اموزش رو از استاد میگیری وبقیه اش با خودته که بری در خودت و در عمل پیاده سازی کنی یعنی توحید عملی.
سلام . سعید جان چه مثال خوب و عالی زدی من رو انداختی یاد درخت پسته که باید تقریبا 10 سال از شروع رشد بگذره تا میوه بده همیشه این درخت هم برای من الگویی بوده ولی نکاتی که شما امروز گفتین متفاوت بود و ذهن من رو یه جور دیگه باز کرد خدایا شکرت که امروز اومدم و این نشونه رو از شما دریافت کردم ازتون سپاسگزارم که نکته به این جالبی رو این جا و تو این مکان مقدس مطرح نمودید چه زیبا فکر کردی و چه مثال زیبایی رو با نگاهی زیبا عنوان کردید تحسین برانگیزی خدایا شکرت استاد عزیزم از شما سپاسگزارم که ت این مسیر موندید و ما رو هم با قدرت جذب خودتون به لطف الله مهربان نگه داشتید خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی این همه نعمت و فراوانی و این همه انرژی
تشکر که دوباره کامنت خودم رو به یادم اوردی چون این قوانین باید همیشه مرور بشه که در ذهن جا بیوفته . قطعا شما خودت در مدار رشدی که هدایت میشی و درک از نوشته ها بدست میاری.
اره دقیقا درخت پسته توی 15 سال خیلی خوب بار میده و توی این مدت خصوصا اوایل که نهاله خیلی نیاز داره که ازش مراقبت بشه چون خیلی نحیفه . و برای صاحبش زحمت داره ولی مثل بچش مراقب درخت هست و کسی که نگرش خوب داره میتونه این طرز فکر رو داشته باشه که من معماری هستم که دارم بنای قصرم رو میسازم که خودم و خانوادم در اسایش باشند . هیچ درختی یک روزه بار نداده و هیچ انسان یک روزه عوض نمیشه .
مریم جان چه زیبا بطور کلی نکات مثبت جایی که هستین رو گفتین، من پارسال وقتی که شرایط زندگی م نامناسب شده بود، بطور لیزری شروع کرده بودم دیدن نعمت ها و زیبایی ها و نکات مثبت و نوشتنشون و یادآوری شون،
انقدر تکرار میکردم ک جزیی از شخصیتم شده بود، بطوری ک امسال ک میخاستم یک سری ترمزها رو درباره ی یک خواسته حذف کنم و باورسازی کنم نمیتونستم اصن تمرکز کنم هی ذهنم خودکار میرفت رو دیدن نعمت ها وشکرگذاری.
و البته اون حد از سپاسگزاری و نکات مثبت، خیلی سریع سریع نتایج رو رشد میداد، و هی وارد مدار بهتری میکرد، چ از نظر مالی،کیفیت زندگی،آدما،خونه
استاد سپاسگزارم از نکات ارزشمندی ک باز یادآوری کردین برای ما،، وقتی ما میتونیم عمیقا تحسین کنیم که اول احساس لیاقت داشته باشیم، انقذر خودمون رو ارزشمند بدونیم که مقایسه نکنیم و بدونیم گفتن خوبی های دیگران چیزی از ارزش من کم نمیکنه
و دوما اینکار رو صرفا برای خودم انجام دادم، برای رشد شخصیم، برای تمرکز برنکات مثبت برای حس خوب خودم، برای جذب آدمای بهتز در اطراف خودم، برای برانگیختگی وجه زیبای آدما. و صدالبته برای بخشیدن از عشقی که درون من هست و سرریز شده.
من اوایل ک میخواستم تحسین کنم، از ریشه ی بدی بوذ، یکجور حالت گروکشی بود، تحسین میکردم که اون شخصم در پاسخ به من منو تحسین کنه، و اگر نمیکرذ حسم بد میشد، میگفتم طرف چ ناسپاس و بی ذوق بود.
یادمه یک دوستی داشتم پارسال که خوشتیپ و خوش سلیقه بود، تیپشو میدیدم حال میکردم بهش میگفتم اونم لبخند میزد فقط چون کلا شخصبت آروم و کم حرفی داشت، بعدش میدیدم تحسین کردم چرا حسم بد شد ،میدیدم من متوقع شدم، یا چون اون تحسین متقابل نکرده حس خوب نبودن میکنم، بعد اومدم اینو درست کردم.
تحسین کردن چقد کمک میکنه که این منیت و غرور کاذبی که ریشه ش از ترس و بی لیاقتی و وابستگی میاد، از بین بره.
یک رابطه ی عاطفی قبلا داشتم که هر دومون فکر میکردیم که اگر از هم تعریف کنیم، به اصطلاح پررو میشیم و فردا روز رابطه رو ترک میکنیم، یادمه ی جاهایی بوذ برای یکسری ویژگی هاشون عمیقا از ته دلم ذوق میکردم بعضی چیزا رو تحسین کنم، میگفتم ولش کن پررو میشه، یا ایشون میگفت تعریف نمیکنم پررو نشی.
شخص احساس لیاقت نداره فکر میکنه اگر این بفهمه انقد خوبه ک با من نمیمونه. وابستگی و عدم لیاقت.
آخ این آزادی پوشش آمریکا رو من تحسین میکنم و دوست دارم هدایت بشم به این کشور زیبا و واقعا هر پوششی که دوست داشتم رو آزادانه داشته باشم.
یک چیز رو که من در فرهنگ آمریکا و اروپایی ها تحسین میکنم، اینه که کلا بیس رو گذاشتن روی راحتی و لذت، یعنی قاعده و قانون خاصی مث اینکع حتما در فلان سن باید فلان رفتار رو داشته باشی، یا فلان جور پوشش رو نیست، حالا پوشش یک نمونه ش هست، در کل.
من ویدیو میبنیم فکر میکنم دختر جوونه بعد برمیگرده میبنیم یک خانم با سن بالا هفتاد اینا هست ،همون شلوارک و تی شرت رو پوشیده، استاد هم دقیقا همین شخصیت رو دارن، چطور بهتر؟چطور ساده تر و لذت بخش تر، و هدایت هم شدن ب این کشور و فرهنگ.
و استادیوم مرسدس بنز هم که دیگه آخرت معماری و انجینیری بود،با دیدنش خیلی لذت بردم گل از گلم شکفت، ثروت و خلاقیت یکجا.
من حتما میام آمریکا و زندگی میکنم، و چه خوبه که شخصیت خوبی ساختم شخصیتی ک از همینجایی که هستم ذارم زیبایی ها رو میبینم.
اون فضای بیرون از آکادمی هم بسیار زیباست، بزرگ خلوت سرسبز ،همونچیزی که من دوست دارم برای پیاده روی و لذت بردن، من دارم الان از جایی ک هستم با اینکه فضای جالبی برای پیاده روی نیست لذت میبرم و واقعا ب حس بهشتی میرسم و با تضادهایی ک برخورذم چنین مکان های بزرک زیبا سرسبز و خلوتی رو میپسندم برای پیاده روی که خدای من با کانون توجه م من رو ب زودی هذایت خواهد کرد.
استاد بینظیرم بازم سپاسگزارم از شما و مریم زیبا برای تهیه این فایلای بهشتی که نمیدونید چه اسلحه ای برای کنترل ذهن و توجه به خواسته ها هست.
سلام و صد سلام به استاد جانم و مریم عزیز و دوستان الهی من
خدایا شکرت به خاطر شروع یک روز عالی دیگه
دوسداشتم بیام از یه اتفاقی که جدیدا افتاده صحبت کنم تا هم ردپایی باشه واسم هم یه مقدار اعتماد به نفسم بالا بره و واسه خودم تداعیش کنم و پله بشه واسم واسه رشدهای بعدیم
استاد جان معمولا توی اقوام و فامیلهای ما و جوی که حاکمه اینجوری جا افتاده که افراد تا وقتی هستن ارتباط خوبی ندارن اغلب و سالی یه بارم همو نمیبینن کلا ارتباط جالبی ندارن و فقط کافیه یه نفر فوت کنه اون وقته که کسی نیست همون افرادی که چشم دیدن همو نداشتن رو بگیره و اینکه اصلااااا هم درس عبرت نمیگیرن و این موضوعی بود که من جدیدا که کسی از فامیل فوت میکنه خیلی بهش توجه کردم و کلی هم اذیت میشدم که چراااا
ولی نکته خوبش تغیراتیه که من کردم خدای من شکرت .چند روز پیش یکی از فامیلهای ما به رحمت خدا رفت و طبق معمول همه گریه زاری و خلاصه نگم براتون .ما برای مراسم رفتیم و من دیدم که خدایا منم قبلا همینجوری بودم هر مراسمی میرفتم گریه زاری حال خراب وای یادمه یه فامیل داشتیم جوان بود تصادف کرده بود و من رفتم مراسمش به حدی حالم خراب شده بود که نمیتونستم از دلدرد بلند شم و دیگه ترسیدم و گفتم حالا ملت میگن این دختره چشه جریانش چیه حتما یه جریانی داشته که اینقدر حالش بده و به زور خودمو جمع کردم واای خدای من
ولی چند روز پیش که رفتیم یه مراسم ،خواهرم شروع به گریه کردن کرد که یه کم باهاش حرف زدم و با وجود اینکه همه سعی میکردن یه جوری اشکتو دربیارن ولییی من نشستم یه گوشه و دعا و قرآن میخوندم طلب بخشش از خدا واسه خودم و اون عزیزی که فوت کرده بود میکردم وای که چقدر بعدش به خودم افتخار کردم ویادمه وقتی مامانم داشت از اینکه چقدر گریه کرده حرف میزد و انگار که در حق اون مرده کار خوبی کرده من گفتم که نه من اتفاقا اصلا گریه نکردم و گریه کردن نه برای اون خوبه و نه خودم .و مادرم باور نمیکرد
حالا که دارم بهش فکر میکنم چقدر به خودم افتخار میکنم چقد خداروشکر میکنم به خاطر تغیری که کردم نمیدونید توی فامیل و خانواده من این تغییر چقد سخته و عجیب .چون یه جوری مرده پرستن که نگووووو
استاد جان چقدر تغییر شیرینه خدای من
هر زمان که به این فکر میکنم که از درون تغییر کردم دیگه نگاه و نگرشم مثل قبل نیست دیگه از خیلی چیزا اذیت نیستم وای که چقدر مزه میده و گفتنش چقدر شوق و امید میده چقدر انگیزه میده واسه تغییر بیشتر و حرکت به جلو که آره همینه
و منم دقیقا برای همین اومدم و نوشتمش تا بیشتر برام بلد بشه تا باورهام قویتر بشه که راهم درسته
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
استاد جانمممم عاشقتم و سپاسگزارتم بابت این آگاهیهای ناب که بهمون میدی
در پناه خدای نزدیک و بزرگ و مهربان باشید
بوس به کله استادم مریم جانم و تک تک دوستان عزیزم در این سایت الهی
بنام خدا، خدایی که همیشه بوده، همیشه هست و همیشه خواهد بود، اونی که جهان رو خلق کرده و برای این عالم هستی قوانینی ثابت و محکم و بدون تغییر وضع کرده، خدایی که عالمه، خدایی که عادله، خدایی که قادر بر همه چیزه و اون خدایی که با این همه از رگ گردن هم به ما نزدیک تره. فقط باید یادم باشه گردنم کلفت نشه، که خدا به اندازه هر گردن کلفتیِ من، از من دور میشه، یعنی خودم از خودم دورش میکنم.پس خودم باید حساب کار و رفتار و فرکانس خودمو داشته باشم. باید مسئولیت تمام و کمال زندگی و اتفاقات زندگیمو بپذیرم و به یاد بیارم هر جایی هستم جای درستمه و اگر میخوام جای دیگه باشم باید بلند بشم و تغییرش بدم. بلند بشمو و حرکتی بزنم. از اون حرکت هایی که پشتـش، یک دلیل و منطق خوابیده. از اون حرکت هایی که ایمان و باور رو در من شعله ور تر میکنه.پـــس همینجا سپاسگزارم از این خدا و قوانینش و این قدرتِ تعقل واختیاری که به من داده تا خودم اونی باشم که هر نقشی میخوام به این بوم زندگیــم بزنم(آخه این بوم زندگی هم خودش به من داده.)…بنام تو ای که هر چه دارم همه از آن توست و برای این همه ام از تو بارها سپاسگزارم
ســپــاســـگـزارم از خدای مهربانم برای این همه داشته ایی که بهم داده
سـپــاســگزارم از استاد عزیز و مریم شایسته ارزشمندمون
سـپاسـگزارم از تمام اتفاقات و شرایطی که هربار منو به سمت خواسته هایم نزدیک تر میکنن.
سپاسگزارم برای این آرامش، این عشق، این دوستی و صلحی که امروز در قلبم بیشتر حسش کردم و این احساس که من دارم روی خودم و زندگی ام سلطنت میکنم و خودمو هربار محیاتر و آماده تر برای دریافت نعمت ها میکنم.
============================================
سریال سفر به دور آمریکا قسمت 243 _
عکس بنر این قسمت در یک سالن ورزشی پینگ پنگ هست و دوتا مرد مصمم و متمرکز رو میبینیم که دارند بازی میکنند.(بازی زندگی یا بازی پینگ پنگ)
همین جا این به ذهنم اومد که بقول خانم اسکاول شین که زندگی رو پیکار و جنگ نمیدونن و با اصطلاح “بازی زندگی” تو کتاب هاشون از “زندگی” یاد میکنند.
اینو میدونیم کــه: هر بازی که یکسری ابزار و وسیله داره. هر بازی یک هدفی داره. هر بازی قاعده و قاونی داره. هر بازی یک سری المان هایی داره که با بقیه بازی ها متفاوتش میکنه. مثلا بعضی بازی ها توپ دارند بعضی ها توپ ندارند. بعضی بازی ها توپ شون بزرگه، بعضی بازی ها توپ شون کوچیکه و کلی تفاوت در اندازه و رنگ و جنس توپ دارند. و همه ی این تفاوت ها روی تعداد بازیکن و زمین بازی و قانون و قاعده بازی ها باعث شده این همه ورزش و بازی داشته باشیم.(خدایی جهان بی نهایت در همه چیز تنوع داره، جهان در این موضوع هم سرشار از فراوانی و رشد و گسترش بوده.)
حالا در همین تصویر منتخب قسمت 243 که دوتا بازیکن رو میبینیم خود همین دوتا بازیکن کلی تفاوت با هم دارند.از هر نظر که بخوایم دقیق بشیم اما من یک تفاوت برام جالب بود و تو ذهنم جرقه زد تا بیام به هم ربط بدم و تا جایی که ذهن و کلماتم یاری میکنه بنویسم.
بازیکن سمت راستی میز رو که، همه تا حد خیلی خوبی میشناسیم(استاد سیدحسین عباسمنش)
بازیکن سمت چپی میز رو، همه باهاشون تا حدی آشنا شدیم و مربی و اسناد کاربلد پینگ پنگ هستند.
بازیکن سمت راست میز استادِ بازی زندگی
بازیکن سمت چپ میز استادِ بازی پینگ پنگ
و با این همه تفاوت یکسری شباهت ها هم دارند.(که اینا مهمه) اینکه:
هر دو مسلط به کار و حرفه خودشون هستند.هر دو اینقدر تمرین کردن، اینقدر اون بازی رو یاد گرفتن، اینقدر تلاش کردن و اینقدر از خودشون تعهد خرج کردن و اینقدر ادامه دادن که به همچین جایگاهی رسیدن و…
حالا نکته دیگه این عکس برای من بازیکن سمت راست میز هست که ازش خیلی درس گرفتم.
بازیکن سمت راست فارغ از اینکه چند سالش هست، کجا زندگی میکنه، رنگ پوستش چیه قد و هیکلش چیه، دارایی و ثروتش چیه، برای یادگرفتن خودشو آماده کرده و چنان مشتاق و متعهد که استاد این بازی رو در خدمت خودش گرفته(طبق قانون) تا بهشون آموزش بده.
(و قطعا هر استادی دوست داره هر چه بیشتر و بیشتر با همچین شاگردی کار کنه. که اینقدر مشتاق، اینقدر متمرکز و متعهد، اینقدر فروتن و خاکی، اینقدر آماده دریافت و شنیدن قوانین و قواعد بازی،اینقدر مودب و محترم،اینقدر قدردان، اینقدر خستگی ناپذیر و پرتلاش برای یادگرفتن و بهتتر شدن…)
این بازیکن سمت راست، درسته که سال هاست داره این بازی پینگ پنگ رو انجام میده اما اومده درست و اصولی یاد بگیره و اگر هرچی بلده و میدونه درست یا غلط رو میزاره کنار، البته سعی میکنه که بزاره کنار. “چرا سعی میکنه بزاره کنار؟!…” چــون اون راکت دست گرفتن ها، اون ژست گرفتن های پشت میز، اون تکنیک و قانون های بازی رو یک عمره جور دیگه ایی انجام داده و عمل میکرده و کلی تجربه در ذهنش از انجام این بازی داره که حالا رفته توی ناخودآگاهش.
چرا! چــون اون حافظه عضله اش اینجوری شکل گرفته. چون خوب میدونه و ایمان داره که قوانین ثابت الهی همه جا درست کار میکنن فقط در هرجایی به شکل مختلف داره قوانین کار میکنه ولی اصل قانون یکی هست. چون خوب و خیلی عالی میدونه عملکرد ذهن و باورها و عادت ها رو، چون اون خالق زندگی خودشه،..
یاد این مثال افتادم.مثل درختی که از موقعی که نهال بوده و داشته رشد میکرده، بصورت کج و نامعتارفی قد بکشه و بلند بشه. مثلا اون نهال کج بالا بیاد. حالا ریشه هاش هم توی خاک جوری قرار گرفتن که اون درخت رو در حالت کج رشد میده. حالا فکر کن این درخت رو بخوایم راستش کنیم. واقعا به ریشه هاش فشار میاد. واقعا جهاد اکبر میخواد، ممارست و تلاش مضاعف میخواد.زمان بیشتری شاید طول بکشه تا مثلا یک سانت راست بشه.
خلاصه اینا داره هی توی ذهنم میچرخه و اتفاقاتی که در مورد درست کردن ریشه های خودم(که میشه همون باورهام) در این مدت دیدم و میبینم و متوجه شدم و ربطش به حضور استاد برای “اصولی یاد گرفتن قاعده و قوانین بازی پینگ پنگ”
آره من مثل همون بازیکن سمت راستی هستم که یک عمره روز رو شب کردم. یک عمر رشد کردم بدون اینکه بدونم داره ریشه ها غلط در من رشد میکنه.
من که اصلا خبر نداشتم که این بازی زندگی قانون و قاعده ایی داره. بعد که متوجه شدم انصافا کنجکاو بودم بدونم قضیه چیه، یعنی یکجور در کنجکاوی بودم که میگفتم اصلا مگه زندگی هم قانون داره. میدونستم حساب و کتابی هست و حسابی و کتابی داره اما واقعا اینکه قانون داره رو نمیدونستم و یکجور با آزمون و خطا داشتم پیش میرفتم. بعد کم کم دیدم انگار اگر این اصول و قوانین رو یاد بگیری خیلی زندگی باحال تر و قشنگ تر و قابل پیش بینی تر میشه. چون دیگه میدونی با همچین قانونی، همچین رفتاری باید داشته باشی.(مثلا عجله کردن تو این قانون بازی زندگی کاملا رفتار اشتباهه…) و بعد یکم یکم که الفبای قانون رو شنیدم، اومدم رفتارهای خودمو طبق قانون دیدم که چقدر باید اصلاح کنم. چقدر رفتارهام خلاف قانون هست.چقدر دارم تقلاهای بیخود میکنم عرق میریزم، زخمی میشم برای اینکه یک گلِ قشنگ توی این بازی زندگی بزنم. خلاصه که ادامه پیدا کرد و هر چی گذشت دیدم من چقدر به خودشناسی نیاز داشتم و چقدر خودمو دارم یواش یواش توی این مسیر بیشتر میشناسم. لایه ها و ریشه های رفتارها و باورهام رو متوجه میشم. و الان به جایی رسیدم که احساس میکنم از قوانین بازی چیزی نمیدونم انگار.واقعا صفر کیلومترم. فقط انگار تو این مدت یک چیزایی شنیدم.(درسته نتایجی گرفتم، درسته در حد اون موقع خودم متوجه شدم و یکسری چیزا رو تغییر دادم.) اما الان در نقطه ایی هستم که هربار میگذره میگم من چقدر نمیدونم و چقدر باید چیزها یاد بگیرم. چقدر دارم از اساس مسائلم رو حل میکنم، چقدر میخوام ریشه هام رو درست کنم و چقدر گاهی ناخودآگاه من میخواد مثل قبل عمل کنه و چقدر من اشتباه میکنم و بعد باز چقدر درس میگیرم و باز رشد میکنم. چقدر دلیل هر قانونی که خدا وضع کرده رو بیشتر دارم میفهمم. چقدر برام داره منطقی تر میشه و چقدر ذهن چموشم برای رام شدن مقاومت میکنه اما میخوام بگم من مثل همون بازیکن سمت راستی پاجفت، محکم و مصمم و با تعهدی عمیق تر وایستادم با تمرکز تا ادامه بدم و یاد بگیرم و با قاعده و قانون به بازی زندگی خودم شکل بدم و آگاهانه تر گل های قشنگ بزنم.
آره من فارغ از اینکه دخترم یا زن هستم، خانم خانه دار هستم.پول دارم یا ندارم،فارغ از اینکه سنم 34 سالگی رو داره پر میکنه. فارغ از اینکه چقدر کج و اشتباه رفتم.من هنوز فرصت بازی کردن دارم، فرصت زندگی کردن دارم. این درک و قدرت و آگاهی رو دارم پس ادامه میدم تا خالق خوبی بشم و نقش های قشنگ بر بوم زندگی ام بزنم
آره من تا یکم چالش خونم کم میشه، خودم میرم دنبال چالش، دنبال رشد و یادگرفتن. دنبال تغییر و میخوام بهبود بدم خودمو و زندگیمو اونم بهبودهایی اساسی.
آره من به عنوان یک بازیکن زندگی، مصمم تر و متمرکز تر شدم تا گل های قشنگ روی میز دنیا بخوابونم و لذت ببرم و بگم اینه. ایــن کاره یک اشرف مخلوقاته که لیاقت کسب کرده.اینه زندگی خوب اینه بازی خوب. اینه چیزی که باید در ازای این همه ایی که صاحب و اربابم بهم داده بهش تحویل میدم و اونم منو تشویق میکنه و میگه احسن الخالقین…
واقعا لذت بخشِ خالق تمام زندگی خودت بودن و دیدن ارزشمندی درونت در دنیای بیرون که چقدر جایی که هستی ارزشمندانه و لیاقت وار ساختی و خودتم به خودت افتخار میکنی.
بازیکن سمت راست میز،سیدحسین عباس منش هزاران آفرین و احسنت…
بین این همه بازیکن زندگی در صحنه زندگی چنان میدرخشی که راهنمای کلی از بنده های من در تاریکی داری میشی و بازم احسنت و بازم بتاب…
احسنت به تمام صداقت هات
احسنت به تمام ممارست ها و ادامه دادن هات
احسنت به اصل هایی که تشخیص دادی، که تجربه زندگی رو درست تر، زیباتر و آسان ترت کرده.
احسنت به عمل هایی که با توحید هربار آغشته ترش کردی و هربار بیشتر به من وصل شدی.
احسنت که ریسمان الهی رو ول نکردی،.
احسنت که نجواها و ترس ها و شک ها و… هرچی توی مسیر بود باعث نشد تا تو گمراه بشی بازم در صراط مستقیم سعی کردی بمونی و موندی.
احسنت بتو سیدحسین عباسمنش که استاد بازی زندگی و قانون و قواعد این بازی هستی.کسی که خوب زندگی میکنه و جهان رو جای بـهتـری برای زندگی کردن میکنه…
بنام خداوند کریم و رحیم که هرآنچه داریم از آن اوست.
سلام و احترام به استاد بزرگوارم و خانم شایسته مهربانم
بی نهایت شاکر و سپاسگزار وجودتون هستم استاد که قوانین را فهمیدید و موفق و ثروتمند شدید در تمام جنبه های زندگیتون و شدید سلیمان حال حاضر من که ببینم و الگوی من ، که خواسته ام خوب زندگی کردن بود باشید. بی نهایت دوستتون دارم استاد کل زمان فایل با تمرکز و احساس عالی تماشاتون کردم و از خدا سپاسگزاری کردم که خدایا شکرت که استاد رو هدایت کردی و بعد منو به استاد هدایت کردی و پاسخ دادی به درخواست منه زهرا که میخوای خوب زندگی کنی میخوای لذت ببری میخوای ثروتمند باشی بیا بزرگترین نعمت در اختیار تو یاد بگیر به حرف هاش درست گوش بده عمل کن باور کن شخصیتت رو تغییر بده تا به هر آنچه میخوایی برسی .با اون زهرای درب و داغون که باور داشت ثروتمندان آدمهای بد و ظالم هستند یا ثروت کمه و به کمبود رو باور داره و تمام زندگیش محاصره شده با کمبود و غم و ناراحتی و حسرت و آه که نمیشه نعمت ها رو داشت که نمیشه. باید بیایی ببینی و بار ها و بارها تکرار کنی درباره استاد و الگو های مناسب حرف بزنی و آرام آرام که شخصیتت تغییر کرد و خودت رو شناختی و از درون خودت رو لایق و ارزشمند دیدی بی قید و شرط اونموقع هست که نعمت های که سالهاست در انتظارشون هستی که با افکارت پشت در قفل زده به دست خودت نگهشون داشتی رو به دست افکار و باورهای که درست کردی باز میکنی و یکی پس از دیگری وارد زندگیت میشن و تو هم مثل استاد لذت میبری و و با عشق کار دلخواهت رو انجام میدی و بازی ها و ورزش های رو که دوست داری رو وقت میکنی بری یاد بگیری و لذت ببری و جهان اطرافت رو میبینی مردم خوب و باصفایی آمریکا رو میبینی که بار ها و بارها تعریفشون رو از استاد شنیدی رو و از نزدیک نعمت های بیشتر و زیبایی های قشنگتری رو میبینی کی؟ زمانی که افکارت رو بارها و بارها تغییر بدی زمانی که بخوایی.
چقدر ثروتمندان آدمهای مفید و ارزشمند هستند که نه تنها خودشون بزرگ شدن و به گسترش جهان و کیفیت زندگی بهتر در دنیا کمک کرده اند چقدر ثروتمندان مفید هستند برای دنیا و جامعه و چقدر در حال خیر رسوندن به جهان هستند چه چیز بهتر از ثروتمند بودن که با کیفت باشی و لذت ببری و باعث لذت بردن دیگران بشی مثل استاد عزیزم سید حسین عباسمنش
من از بچگی عاشق شخصیتت حضرت سلیمان بودم و هستم و الان به شخصیتی هدایت شدم که مثل سلیمان نبی در تمام جنبه های زندگی بهترین ها رو داره و وهابیت خداوند را باور داره
از خدا میخوام که منو هدایت کنه همیشه در مسیر درست باشم و هر روز بهتر از دیروز روی خودم و شخصیتم کار کنم و رشد کنم و پیشرفت کنم و آسان شوم برای آسانی ها و نگرش سلیمان را درباره خدا و نعمت هاش بتونم کمی درک کنم و لذت ببرم آمین
از خداوند بزرگ سپاسگزارم که به من توفیق داد مثل همیشه یک فایل بی نظیر را در این سایت الهی دیدم و لذت بردم.
استاد، با وجود اینکه زیاد در این رشته ورزشی ماهر نیستم ولی به وضوح می توان فهمید که نسبت به قبل تون در این چند روز تمرین، خیلی حرکات و حالت بدنی شما تغییر کرده
و اصولی تر ضربات را به توپ وارد می کنید.
تحسین میکنم این خانم 62 ساله را که اصلا به نظر نمی رسید که این سن را داشته باشند.
من فکر میکردم نهایتا 40 الی 45 سال داشته باشند.
عالی بود که در این سن به فکر بهبود دادن خودشون بودند واقعا جای تحسین داره و الگوی بسیار خوبی برای من شدند که فکر نکنم دیگه از من گذشته یا دیر شده.
عادت خوب تشکر کردن و تعریف کردن از دیگران نکته ی بسیار مهم و تاثیرگذاری هست.
من خودم بارها شده که از فرزندم قدردانی کردم ویا نقاط مثبت رفتارهاشو بهش یادآوری کردم و نتیجه ی آن را بلافاصله در رفتارهای بعدی او دیدم.
خدا رو شکر میکنم که با شما در این سفر کوتاه، اما مثل همیشه پربار همراه بودم و لذت بردم.
بینهایت از شما و خانم شایسته ی عزیز هم سپاسگزارم که با یادآوری نکات مثبت ما را در مسیر درست قرار می دهید.
در پناه الله مهربان شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند باشید.
خدایاشکرت سپاسگزارتم که همیشه کنارمی و هدایتم میکنی به مسیر زیباییها و نعمت و ثروت به سمت خوبیها
سلام به دوفرشته الهیم استاد عزیزم و مریم مهربانم
بار دیگر خدا رو شاکرم که به من فرصتی دوباره داد تا بیام و از آگاهیهای امروز لذت ببرم و استفاده کنم و کامنت بنویسم وبخونم خوشحالم که امروز هم هدایت شدم به نکات مهم که پیام داره برام
اول : به همه احترام بذار و اگر کسی کاری کوچیک هم برات انجام داد تشکر و سپاسگزاری کن
دوم : اگر در فردی زیبایی دیدی حتما تحسینش کن یا کاری خوبی انجام داد تحسینش کن
سوم : ذهنتو طوری عادت بده که فقط زیبایی و خوبی رو ببینه
استاد عزیزم چند روزیه تصمیم گرفتم و به همسرم و دخترام گفتم اصلا از کسی تو خونه صحبت نکنین
چون وقتی یه کلام گفته بشه ذهن سریع میاد برای خودش تحلیل میکنه و بعد سر از قضاوت و حرفهای پوچ دیگه به میان میادو این جزو قانون خداوند نیست
و همه پذیرفتن
من هم وقتی زیبایی در کسی میبینم سریع تحسینش میکنم و یا زیبایی میبینم شکر گزاری میکنم میخوام اینقدر تکرار کنم که بشه عادتم وقتی بشه عادت دیگه منفیها جایی ندارن در ذهن
و بسیار کار عالیست و یه چند ماهی میشه دارم انجام میدم و نتیجه خوبی هم داشته برام آرامشم بیشتر شده کارهام به راحتی انجام میشه
دیروز فایل کشف قوانین زندگی رو گوش میکردم استاد میگفتن سعی کنین در همه کارهاتون پیش فرضهای مثبت داشته باشین حتی برای مسافرت رفتن یا بیرون شهر رفتن هم همین کار رو انجام بدین
مثلا من امروز میخواستم برم بیمه
چون ماهه پیش دخترمو بردم دکتر و نسخهاشوآوردم که از بیمه بگیرم همسرم گفت الان بری معلوم نیست چقدرشو قبول کنن ارزش نداره ولش کن من هم گفتم به قول استاد پیش فرض مثبت داشته باش و گفت یعنی چی و براش توضیح دادم و قبول کرد و گفت ما چقدر اشتباهات داریم سعی میکنم انجامش بدم از این به بعد
استاد عزیزم تمام فایلهاتون هزاران نکته داره و کلیدهای گنج الهی هستن
و خوشحالم که داره مدارم میره بالا
چرا چند ماهه پیش متوجه این نکته نشدم چون تو مدارش نبودم
خدارو شکر میکنم
استادم ممنونتم سپاسگزارتم ای بنده مخلص خدا که تونستی صفات خداوند رو در درونت نهادینه کنی و عمل کنی
در پناه خداوند یکتا باشی
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان، امیدوارم که حالتون عالی باشه و روز به روز شادتر پر از احساس خوب ببینم ماها رو
استاد عزیزم واقعا چقدر الان با روز اولی که شما داشتید تمرین میکردید بهبود پیدا کردید تو زمینه پینگ پنگ، توی دوتا قسمت قبلی من از خودم کامل توضیح دادم که بازیکن حرفه ای این رشته هستم و کلا چجوری وارد شدم و چجوری رشد کردم رو توضیح دادم.
الان واقعا شما رو میبینم بسیار بهتون تبریک میگم که چقدر قشنگه بصورت تکاملی دارید بهتر و بهتر میشید هم شما و هم خانم شایسته عزیز.
تو این قسمت شما توی جابه جایی ها و سوییچ کردن از فورهند به بکهند واقعا نسبت به قبل خیلی بهتر شدید، و توی قسمت قبل هم دیدم که چقدر شما توی ضربات فورهند تاپ بهتر شدید و حرکاتتون کم کم داره حالت حرفه ای رو به خودش میگیره. واقعا تحسینتون میکنم هر دوی شما عزیزان رو که دائما تو هر زمینه ای به دنبال بهبود هستید.
و چقدر هم زیبا توضیح دادید که وقتی یه عادتی نهادینه میشه در ما واقعا خیلی جای کار داره که بخوایم اون عادت رو عوض کنیم و باید بسیار روی خودمون کار کنیم بارها و بارها تکرار کنیم تا اون سبک شکل قبلی که تو ذهن ما هست تغییر کنه.
در مورد پینگ پنگ هم دقیقا کاملا درست فرمودید که وقتی یه حرکتی اشتباه یاد گرفته باشی بسیار سخت میشه تا بیاریش روی حالت درستش.
من خودم بارها دیدم افرادی رو که تو پارک بازی میکردن اومده بودن باشگاه چقدر سخت بود بهشون یاد دادن که این فرم دست و این حرکتی که الان داری میزنی اشتباه هست، یکسری ها که دوست داشتن همون کار قبل رو انجام بدن چون واسشون سخت بود حرکت جدید که هیچی.
ولی یکسری ها هم بودن که دقیقا متوجه میشدن و میفهمیدن که چی میگیم بهشون ولی به قول شما از بس اون حرکت های قبلی رو زده بودن اگر چه الان میخواستن درست بزنن ولی ناخوداگاه دستشون به همون حاات قبلی حرکت میکرد.
ولی خب قطعا با تمرین زیاد تو هر زمینه ای میشه درستش کرد، اما خب چه بهتر که از همون اول سعی کنیم درستش رو یاد بگیریم که بعدا نخوایم این همه روی خودمون کار کنیم که تازه برسیم به صفر بعد دوباره کار کنیم و یه مقدار بهتر بشیم و به سمت حرفه ای شدن بریم.
دقیقا مثال زندگی هم همینه واقعا، اگه یه عادتی رو میدونیم که اشتباه هست سعی کنیم همین الان تا پررنگ تر نشده توی ذهنمون درستش رو انجام بدیم چون هرچی بیشتر اون عادت اشتباه رو تکرار کنیم بیشتر تو ناخوداگاه ذهنمون رسوخ میکنه و جاش رو مستحکم میکنه و باید زمان و کار بیشتری رو واسش بذاریم.
استاد عزیزم طبق تجربه ای که دارم میخواستم اینو بگم خدمتتون که اگه بتونید فیلم هایی رو از آموزش صحیح فورهند تاپ . بکهند تاپ . سرویس و بلاک کردن دانلود کنید و تماشا کنید ؛ بعد که چند بار دیدید توی خونه راکت دست بگیرید برید جلوی آینه و اون حرکت ها رو سایه بزنید مثلا ده دقیقه صبح ده دقیقه عصر . بعد از چند روز وقتی میرید پشت میز ناخوداگاه دستتون این حرکت صحیح رو انجام میده.
بسیار بسیار از شما استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان قدردانی و تشکر میکنم که این فایل های سفر به دور آمریکا رو واسمون قرار میدید، ما بیشتر و بهتر دنیای اطرافمون و فرهنگ هاشون رو و زیبایی های جهان اطرافمون رو میبینیم و هم لابه لای این زیبایی ها شما کلی آموزش و کلی آگاهی ناب رو هم به ما ارائه میدید.
بی نهایت ممنونم و امیدوارم همیشه شادو تن درست و سلامت باشید…
سلام سعیده جان دختر گلم من همیشه کامنت هاتو میخون درسته تا حالا کامنتی برات نذاشتم ولی تو دلم پیش خدام همیشه برات ارزوی بهترین خوشبختی وسلامتی و پیشرفت وثروت در کنار دخترای گلت رو دارم هر وقت از شک هات.
نگرانیت میگی گفتم چرا ناراحتی خدا راشکر سلامتی با هدایت خدا رفتی کار عالی پیدا کردی والان خونه هم داری پیش بهترین ادمها هم هستی تازه از همه بالاتر وبهتر خدا هواتو داره دعای خیر این همه افراد خانواده عباس منشیت هم پشت سرته دیگه نگرانی برای چی مگه اون عزیزمون سارا مرادی همت رزا وخیلی از بچه های دیگه تنها تو کشور غریب نیستن دور از خونواده پس از موفقیت هات لذت ببرو زندگی رو زندگی کن زیبا وبا تمام وجود.
عزیزم همه ما تو مراحل مختلف زندگی تضادهای سختی داشتیم وبا مشکلات جنگیدیم ومهم اینه که خدا تنهامون نذاشته ما برنده شدیم ولز رو اونا رد شدیم وبزرگ شدیم من سالها با بیماری فرزندم جنگیدم بعد هم فوتش درسته خیلی اون سالهای نا اگاهی عذاب کشیدم ولی فکرشو میکنم میبینم من نسبت به تمام دوستا وافراد همسن خودم بیشتر رشد کردم موفقیت های بیشتری داشتم واز موقعی هم که خدا جونم دعامو براورده کرد وبا استاد اشنا شدم کلا مسیرم فرق کرده همه چی فرق کرده خدارا شکر .رشد کردم شکوفا شدم ودنبال خدای واقعی رفتم وپیداش کردم قوی شدم وباعث افتخار خودم وخانوادمم طوری که همسر وبچه هام میگن تو قابل قیاس با هیچ کس نیستی انشالله که پیش خدا هم اینقدر ارج وقرب داشته باشم
قبلنا غصه تنهایی میخوردم الان ارامش خدایی که دارم دوست ندارم با هیچ چی عوض کنم من خیلی به این حرف استادایمان دارم با تمام وجود که وقتی مدارمون بره بالا افراد از دورمون میرن واصلا ناراحت نمیشم یه نمونش همسایم بود با انکه خیلی صمیمی بودیم وقتی من اومدم تواین مسیر الهی یه روز اومد گفت میگم بچه ها با هم که هستند خیلی اذیت میکنند دیگه باهم ارتباط نداشته باشیم نظرت چیه منم خونسرد گفتم باشه زندگی خودته هر چی صلاح میدونی ورفت وجالبه همیشه توحرفام فقط خوبیش یادم میاد ومیگم وبعدش متوجه این رفتار خودم شدم که این خواست خدا بوده وگرنه با بودنش من اصلا وقت نمیکردم فایل گوش بدم یا کامنت بخونم وهمیشه باخوشحالی خدا را شکر میکنم باور میکنی امسال چند تااز نزدیکانم بدون کوچکترین حرف یا مشکلی بینمون اصلا خبری ازشون نیست ارووم اروم همه مثل گل قاصدک که دونه دونه پراش جدا میشه ومیره تو هوا ومحو میشه ادمای اطرافمونم میرن بدون کوچکترین مشکلی ومامیمانیم وخدا جون که هواسمون کاملا به مسیرمون باشه راهو بهمون میگه چاهو میگه ناراحت میشیم دلداریمون میده عصبانی میشیم اروممون میکنه میگه تو ازتو بعیده این رفتار توبا بقیه فرق میکنیها وتو ارووم میشی به قول استادجونم مثل گل که نگاه میکنه ولی نظر نمیده قضاوت نمیکنه ارووم ارووم میشی منکه اصلا زمین تا اسمون اخلاقم عوض شده بجای زود رنجی بیخیال حرف ورفتارها شدم تا یه رفتاری میبینم که اذیتم میکنه دونه دونه حرفای استاد میپیچه تو گوشم وزود ارووم میشم یا حرف دوستان وای این صحبتهای اقا رضا که گفت میگفتم باهاش کنار بیا من اینو چنند جا نوشتم جلوچشم باشه حتی کف دستم روزای اول تا ملکه ذهنم شد وبعد اون دیگه به رفتار همسرم وبچه ها واکنش نشون ندادم وای خودمم باور نمیکنم اینقدر اروم شدم.
داشتم از تنهایی میگفتم یوقتایی که نجوا میاد همه رفتن کی جاش اومد پس کو اون وعده ها حتما کار تو ایراد داره ومیخواد ناراحتم کنه که اوایل موفق میشد بعد یه روز یه ندایی بهم گفت پس این بچه های سایت چی مگه دوستات نیستن مگه نمیگی خونوادم پس اینا روحساب نمیکنی دوست از این بهتر که فقط ازشون یاد میگیری وفقط حرفای خوب میشنوی پس چرا حس تنهایی میکنی اونوقت بود که فهمیدم میگه خدا خلف وعده نمیکنه یعنی چی فقط مامتوجه نمیشیم وگرنه اون یادشه ومن افتخار میکنم به داشتن تک تک شما وخدا میدونه همه بچه ها روچقدر دوست دارم هر وقت کامنت ها رو میخونم که سلام اول کامنت نوشتن میگم سلام عزیزم وقربون صدقه شون میرم درسته بچه هارو ندیدم ولی از ته قلبم جواب سلامشونو میدم مثل اینکه روبرومن ودارن باهام سلام علیک میکنند.
خلاصه سعیده جون بدون ومطمئن باشتنها نیستی اول خدا بعد هم همه ما کنارتیم ودعای خیرمون بدرقه راهته انشالله شما وهمه همه اعضا خانوادم وحاکم بزرگ استاد جان در پناه خدا شاد سالم ثروتمند وسعادتمند در دنیا واخرت باشید.
بنام خداوند دانا و توانا و عالم و محیط به جهان هستی ، خداوند بخشنده و مهربان ، خداوند هدایتگر و اجابتگرمون به زیبایی و آسونی
پروردگار فراوانی ها وهاب و غنی و توانگر و رزاق
خداوند آسمونها و زمین و کهکشانها و شب و روز و همه موجودات جهان هستی
یک فایل جذاب دیگه ، چقدر من ذوق و شوق دیدن دارم وقتی فایل جدید میاد تو سایت ، خنده روی لب ، فایل و پلی میکنم تا چشم هام زیبایی ها ونکات مثبت و ببینه ، تقوی و کنترل ذهن با دیدن و شنیدن هر فایلی ، با خوندنکامنت ها ، وقتی تو سایت ام حالم عالیه ، وقتی تضاد و نجواهای ذهنی میاد میام اینجا که حالم و خوب کنم ، مسیر تکاملی ام رشد و بهبود شخصیتی ام و طی کنم
تا بزرگو بزرگتر بشم و ظرف وجودم برای دریافت زیبایی های اطرافم بزرگتر بشه
خدایا هزاران وملیاردها بار شکرت برای بودنمون در این مکان مقدس و به قول بچه ها غار حرا و این سایت الهی ،
اول فایل فقط و فقط تحسین کردم رابطه عاشقانه و توحیدی مریم بانوی زیبای این روزها با موهای قشنگ اش و استاد عباس منش خوش تیپ و خوش اندام مون رو ، چقدر دوست دارم این سبک زندگی عاشقانه همراه با آزادی و عشق و احترام بین تون ، قائم به ذات بودنتون ، هماهنگی تون در کار وتفریح و گردش شما ، الگوی بینظیری که عاشقش ام ، نهایت لذت و آرامش و عشق و احترام متقابل به هم در ارتباطات عاشقانه تون موج میزنه .
اون پسر کوچولوی دوست داشتنی چه پینگ پونگ حرفه ای بازی میکنه با مربی اش .
اون خانم 62 ساله که اصلا بهش نمیومد ،واقعا با امید و انگیزه و باورهای قدرتمند اومده این همه مسیر و برای آموزش. چقدر این دو الگو باورهای محدودیت سنی رو در ذهن مون میشکنه .
من خودم با دیدن این الگوها و شمایی که بعد این همه سال اومدید برای بهبود وپیشرفت تو ورزشی که انجام میدادید ، علاقمند شدم برم آموزش پینگ پونگ ببینم.
چه دوستای هم فرکانسی که به شما پیوستند آقا فرزاد و خانم زیباشون که در قسمت های قبلی هم بودند ، چه میوه خارق العاده ای ، مزه اش مشخصه شبیه انبه باید بشه ، دوسش داشتم .
سفری دیگه ای از شما و پر از تجربه هم برای شما هم برای ما ، خیلی وقته برنامه دارم برای سفر کردن اما هر سری به دلایلی نمیشه ، این روزها خیلی دارم روی خودم کار میکنم که رها باشم و همزمانی های اتفاقات زندگی ام و بسپارم به دستان و معجزات خداوند. میدونم در زمان ومکان مناسب من هم تجربه های زیبا از سفر و کسب میکنم .
به نام خداوند جان
سلام به همه عزیزان
از نکاتی که توجهم رو جلب کرد:
تم داخل سالن که ترکیب ابی کمرنگ با میزهای ابی پرنگ هست باعث میشه
فضا ملایم تر و ذهن کم تر خسته بشه.
جالبه که همچین درختی به نام جک فروت وجود داره
جک فروت گونه ای از درختان خانواده انجیر، توت و میوه نان است. منشأ این گیاه در جنوب غربی هند است و در آنجا به وفور رشد میکند. در طول تاریخ محل رشد درختان این میوه به سایر نقاط هند، جنوب شرقی آسیا، هند شرقی، فیلیپین، تایلند، مالزی و اندونزی گسترش یافت. همچنین این میوه در آفریقا نیز رشد میکند و در برزیل و سورینام نیز نسبتاً محبوب است.
درختان جک فروت معمولاً در شرایط گرمسیری یا نزدیک به گرمسیری رشد میکنند، اما میتوانند در فلوریدا، هاوایی و استرالیا نیز پرورش یابند. جک فروت بزرگ ترین میوه درختی در جهان است که میتواند تا 50 کیلوگرم وزن داشته باشد.
چیزی که از این درخت برام جالبه تا سه تن کل وزن میوه های این درخت میرسه و این درخت 7 سال داره روی ریشه هاش کار میکنه که به بار بشینه ، این الگو بهم این موضوع رو روشن کرد که من دارم روی خودمکار میکنم که ریشه های قوی تری داشته باشم و بتونم مثل این درخت میوه های بزرگتر بدهم و همینطور در این مدت کار کردن امادگی موفقیت های بزرگتر رو در اینده داشته باشم .
ایا این درخت توی هفت سال میوه که نمیده بی مصرف هست ؟ خیر . اون به تمرکز روی رشد خودش ادامه میده و براش نظر دیگران مهم نیست ، کاری که من باید الگو بگیرم.
چقدر زیباست که تحسین به انسان ها انرژی و اشتیاق میده و باعث میشه روی خوبشون رو نشان بدی ، امروز چندتا. الگو توی سایت پیدا کردم که همین تحسین کردن و نوشتن ویژگی افراد باعث شده تجربه های زیبایی از زندگی داشته باشن.
اون خانم 62 ساله که دنبال علاقه خودش و لذت از زندگی هست الگوی از اینکه سن و سال بی معناست به شرط باورهای درست . چند دقیقه پیش مادرم میگفت خیلی دوست داشتم اشپز و رقاص میشدم و بارها اینو به من قبلا گفته و امروز گفتم چرا نمیری ؟ چندنفر رو گفت که اونا چندساله کار میکنن و دیگه از من گذشته یا میبینم پدر و مادرم چیزهایی که خودشون دوست داشتن و حرکتی نکردن اینو و دوست دارن توی همون مسیر حسرت بچه هاشون برن و یاد بگیرن و پدرم که میگه بعد بازنشستگی میرم دنبال علاقه ام.
مورد بعدی تشابه اموزش این کمپ و اموزه های استاد که تو اموزش رو از استاد میگیری وبقیه اش با خودته که بری در خودت و در عمل پیاده سازی کنی یعنی توحید عملی.
خداروشکر
سلام . سعید جان چه مثال خوب و عالی زدی من رو انداختی یاد درخت پسته که باید تقریبا 10 سال از شروع رشد بگذره تا میوه بده همیشه این درخت هم برای من الگویی بوده ولی نکاتی که شما امروز گفتین متفاوت بود و ذهن من رو یه جور دیگه باز کرد خدایا شکرت که امروز اومدم و این نشونه رو از شما دریافت کردم ازتون سپاسگزارم که نکته به این جالبی رو این جا و تو این مکان مقدس مطرح نمودید چه زیبا فکر کردی و چه مثال زیبایی رو با نگاهی زیبا عنوان کردید تحسین برانگیزی خدایا شکرت استاد عزیزم از شما سپاسگزارم که ت این مسیر موندید و ما رو هم با قدرت جذب خودتون به لطف الله مهربان نگه داشتید خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی این همه نعمت و فراوانی و این همه انرژی
خدایا شکرت خدایا شکرت
سلام حسن جان.
تشکر که دوباره کامنت خودم رو به یادم اوردی چون این قوانین باید همیشه مرور بشه که در ذهن جا بیوفته . قطعا شما خودت در مدار رشدی که هدایت میشی و درک از نوشته ها بدست میاری.
اره دقیقا درخت پسته توی 15 سال خیلی خوب بار میده و توی این مدت خصوصا اوایل که نهاله خیلی نیاز داره که ازش مراقبت بشه چون خیلی نحیفه . و برای صاحبش زحمت داره ولی مثل بچش مراقب درخت هست و کسی که نگرش خوب داره میتونه این طرز فکر رو داشته باشه که من معماری هستم که دارم بنای قصرم رو میسازم که خودم و خانوادم در اسایش باشند . هیچ درختی یک روزه بار نداده و هیچ انسان یک روزه عوض نمیشه .
شاد و موفق باشی
سلام ب استاد عزیزم،مریم جان و دوستان خوبم
مریم جان چه زیبا بطور کلی نکات مثبت جایی که هستین رو گفتین، من پارسال وقتی که شرایط زندگی م نامناسب شده بود، بطور لیزری شروع کرده بودم دیدن نعمت ها و زیبایی ها و نکات مثبت و نوشتنشون و یادآوری شون،
انقدر تکرار میکردم ک جزیی از شخصیتم شده بود، بطوری ک امسال ک میخاستم یک سری ترمزها رو درباره ی یک خواسته حذف کنم و باورسازی کنم نمیتونستم اصن تمرکز کنم هی ذهنم خودکار میرفت رو دیدن نعمت ها وشکرگذاری.
و البته اون حد از سپاسگزاری و نکات مثبت، خیلی سریع سریع نتایج رو رشد میداد، و هی وارد مدار بهتری میکرد، چ از نظر مالی،کیفیت زندگی،آدما،خونه
استاد سپاسگزارم از نکات ارزشمندی ک باز یادآوری کردین برای ما،، وقتی ما میتونیم عمیقا تحسین کنیم که اول احساس لیاقت داشته باشیم، انقذر خودمون رو ارزشمند بدونیم که مقایسه نکنیم و بدونیم گفتن خوبی های دیگران چیزی از ارزش من کم نمیکنه
و دوما اینکار رو صرفا برای خودم انجام دادم، برای رشد شخصیم، برای تمرکز برنکات مثبت برای حس خوب خودم، برای جذب آدمای بهتز در اطراف خودم، برای برانگیختگی وجه زیبای آدما. و صدالبته برای بخشیدن از عشقی که درون من هست و سرریز شده.
من اوایل ک میخواستم تحسین کنم، از ریشه ی بدی بوذ، یکجور حالت گروکشی بود، تحسین میکردم که اون شخصم در پاسخ به من منو تحسین کنه، و اگر نمیکرذ حسم بد میشد، میگفتم طرف چ ناسپاس و بی ذوق بود.
یادمه یک دوستی داشتم پارسال که خوشتیپ و خوش سلیقه بود، تیپشو میدیدم حال میکردم بهش میگفتم اونم لبخند میزد فقط چون کلا شخصبت آروم و کم حرفی داشت، بعدش میدیدم تحسین کردم چرا حسم بد شد ،میدیدم من متوقع شدم، یا چون اون تحسین متقابل نکرده حس خوب نبودن میکنم، بعد اومدم اینو درست کردم.
تحسین کردن چقد کمک میکنه که این منیت و غرور کاذبی که ریشه ش از ترس و بی لیاقتی و وابستگی میاد، از بین بره.
یک رابطه ی عاطفی قبلا داشتم که هر دومون فکر میکردیم که اگر از هم تعریف کنیم، به اصطلاح پررو میشیم و فردا روز رابطه رو ترک میکنیم، یادمه ی جاهایی بوذ برای یکسری ویژگی هاشون عمیقا از ته دلم ذوق میکردم بعضی چیزا رو تحسین کنم، میگفتم ولش کن پررو میشه، یا ایشون میگفت تعریف نمیکنم پررو نشی.
شخص احساس لیاقت نداره فکر میکنه اگر این بفهمه انقد خوبه ک با من نمیمونه. وابستگی و عدم لیاقت.
آخ این آزادی پوشش آمریکا رو من تحسین میکنم و دوست دارم هدایت بشم به این کشور زیبا و واقعا هر پوششی که دوست داشتم رو آزادانه داشته باشم.
یک چیز رو که من در فرهنگ آمریکا و اروپایی ها تحسین میکنم، اینه که کلا بیس رو گذاشتن روی راحتی و لذت، یعنی قاعده و قانون خاصی مث اینکع حتما در فلان سن باید فلان رفتار رو داشته باشی، یا فلان جور پوشش رو نیست، حالا پوشش یک نمونه ش هست، در کل.
من ویدیو میبنیم فکر میکنم دختر جوونه بعد برمیگرده میبنیم یک خانم با سن بالا هفتاد اینا هست ،همون شلوارک و تی شرت رو پوشیده، استاد هم دقیقا همین شخصیت رو دارن، چطور بهتر؟چطور ساده تر و لذت بخش تر، و هدایت هم شدن ب این کشور و فرهنگ.
و استادیوم مرسدس بنز هم که دیگه آخرت معماری و انجینیری بود،با دیدنش خیلی لذت بردم گل از گلم شکفت، ثروت و خلاقیت یکجا.
من حتما میام آمریکا و زندگی میکنم، و چه خوبه که شخصیت خوبی ساختم شخصیتی ک از همینجایی که هستم ذارم زیبایی ها رو میبینم.
اون فضای بیرون از آکادمی هم بسیار زیباست، بزرگ خلوت سرسبز ،همونچیزی که من دوست دارم برای پیاده روی و لذت بردن، من دارم الان از جایی ک هستم با اینکه فضای جالبی برای پیاده روی نیست لذت میبرم و واقعا ب حس بهشتی میرسم و با تضادهایی ک برخورذم چنین مکان های بزرک زیبا سرسبز و خلوتی رو میپسندم برای پیاده روی که خدای من با کانون توجه م من رو ب زودی هذایت خواهد کرد.
استاد بینظیرم بازم سپاسگزارم از شما و مریم زیبا برای تهیه این فایلای بهشتی که نمیدونید چه اسلحه ای برای کنترل ذهن و توجه به خواسته ها هست.
با عشق
میتوانم شجاعتر باشم
یک قشون ،گرچه یک نفر باشم
رو به صد نیزه بی سپر باشم
تو اگر کوه پشت سر باشی
سلام و صد سلام به استاد جانم و مریم عزیز و دوستان الهی من
خدایا شکرت به خاطر شروع یک روز عالی دیگه
دوسداشتم بیام از یه اتفاقی که جدیدا افتاده صحبت کنم تا هم ردپایی باشه واسم هم یه مقدار اعتماد به نفسم بالا بره و واسه خودم تداعیش کنم و پله بشه واسم واسه رشدهای بعدیم
استاد جان معمولا توی اقوام و فامیلهای ما و جوی که حاکمه اینجوری جا افتاده که افراد تا وقتی هستن ارتباط خوبی ندارن اغلب و سالی یه بارم همو نمیبینن کلا ارتباط جالبی ندارن و فقط کافیه یه نفر فوت کنه اون وقته که کسی نیست همون افرادی که چشم دیدن همو نداشتن رو بگیره و اینکه اصلااااا هم درس عبرت نمیگیرن و این موضوعی بود که من جدیدا که کسی از فامیل فوت میکنه خیلی بهش توجه کردم و کلی هم اذیت میشدم که چراااا
ولی نکته خوبش تغیراتیه که من کردم خدای من شکرت .چند روز پیش یکی از فامیلهای ما به رحمت خدا رفت و طبق معمول همه گریه زاری و خلاصه نگم براتون .ما برای مراسم رفتیم و من دیدم که خدایا منم قبلا همینجوری بودم هر مراسمی میرفتم گریه زاری حال خراب وای یادمه یه فامیل داشتیم جوان بود تصادف کرده بود و من رفتم مراسمش به حدی حالم خراب شده بود که نمیتونستم از دلدرد بلند شم و دیگه ترسیدم و گفتم حالا ملت میگن این دختره چشه جریانش چیه حتما یه جریانی داشته که اینقدر حالش بده و به زور خودمو جمع کردم واای خدای من
ولی چند روز پیش که رفتیم یه مراسم ،خواهرم شروع به گریه کردن کرد که یه کم باهاش حرف زدم و با وجود اینکه همه سعی میکردن یه جوری اشکتو دربیارن ولییی من نشستم یه گوشه و دعا و قرآن میخوندم طلب بخشش از خدا واسه خودم و اون عزیزی که فوت کرده بود میکردم وای که چقدر بعدش به خودم افتخار کردم ویادمه وقتی مامانم داشت از اینکه چقدر گریه کرده حرف میزد و انگار که در حق اون مرده کار خوبی کرده من گفتم که نه من اتفاقا اصلا گریه نکردم و گریه کردن نه برای اون خوبه و نه خودم .و مادرم باور نمیکرد
حالا که دارم بهش فکر میکنم چقدر به خودم افتخار میکنم چقد خداروشکر میکنم به خاطر تغیری که کردم نمیدونید توی فامیل و خانواده من این تغییر چقد سخته و عجیب .چون یه جوری مرده پرستن که نگووووو
استاد جان چقدر تغییر شیرینه خدای من
هر زمان که به این فکر میکنم که از درون تغییر کردم دیگه نگاه و نگرشم مثل قبل نیست دیگه از خیلی چیزا اذیت نیستم وای که چقدر مزه میده و گفتنش چقدر شوق و امید میده چقدر انگیزه میده واسه تغییر بیشتر و حرکت به جلو که آره همینه
و منم دقیقا برای همین اومدم و نوشتمش تا بیشتر برام بلد بشه تا باورهام قویتر بشه که راهم درسته
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
استاد جانمممم عاشقتم و سپاسگزارتم بابت این آگاهیهای ناب که بهمون میدی
در پناه خدای نزدیک و بزرگ و مهربان باشید
بوس به کله استادم مریم جانم و تک تک دوستان عزیزم در این سایت الهی
بنام خدا، خدایی که همیشه بوده، همیشه هست و همیشه خواهد بود، اونی که جهان رو خلق کرده و برای این عالم هستی قوانینی ثابت و محکم و بدون تغییر وضع کرده، خدایی که عالمه، خدایی که عادله، خدایی که قادر بر همه چیزه و اون خدایی که با این همه از رگ گردن هم به ما نزدیک تره. فقط باید یادم باشه گردنم کلفت نشه، که خدا به اندازه هر گردن کلفتیِ من، از من دور میشه، یعنی خودم از خودم دورش میکنم.پس خودم باید حساب کار و رفتار و فرکانس خودمو داشته باشم. باید مسئولیت تمام و کمال زندگی و اتفاقات زندگیمو بپذیرم و به یاد بیارم هر جایی هستم جای درستمه و اگر میخوام جای دیگه باشم باید بلند بشم و تغییرش بدم. بلند بشمو و حرکتی بزنم. از اون حرکت هایی که پشتـش، یک دلیل و منطق خوابیده. از اون حرکت هایی که ایمان و باور رو در من شعله ور تر میکنه.پـــس همینجا سپاسگزارم از این خدا و قوانینش و این قدرتِ تعقل واختیاری که به من داده تا خودم اونی باشم که هر نقشی میخوام به این بوم زندگیــم بزنم(آخه این بوم زندگی هم خودش به من داده.)…بنام تو ای که هر چه دارم همه از آن توست و برای این همه ام از تو بارها سپاسگزارم
ســپــاســـگـزارم از خدای مهربانم برای این همه داشته ایی که بهم داده
سـپــاســگزارم از استاد عزیز و مریم شایسته ارزشمندمون
سـپاسـگزارم از تمام اتفاقات و شرایطی که هربار منو به سمت خواسته هایم نزدیک تر میکنن.
سپاسگزارم برای این آرامش، این عشق، این دوستی و صلحی که امروز در قلبم بیشتر حسش کردم و این احساس که من دارم روی خودم و زندگی ام سلطنت میکنم و خودمو هربار محیاتر و آماده تر برای دریافت نعمت ها میکنم.
============================================
سریال سفر به دور آمریکا قسمت 243 _
عکس بنر این قسمت در یک سالن ورزشی پینگ پنگ هست و دوتا مرد مصمم و متمرکز رو میبینیم که دارند بازی میکنند.(بازی زندگی یا بازی پینگ پنگ)
همین جا این به ذهنم اومد که بقول خانم اسکاول شین که زندگی رو پیکار و جنگ نمیدونن و با اصطلاح “بازی زندگی” تو کتاب هاشون از “زندگی” یاد میکنند.
اینو میدونیم کــه: هر بازی که یکسری ابزار و وسیله داره. هر بازی یک هدفی داره. هر بازی قاعده و قاونی داره. هر بازی یک سری المان هایی داره که با بقیه بازی ها متفاوتش میکنه. مثلا بعضی بازی ها توپ دارند بعضی ها توپ ندارند. بعضی بازی ها توپ شون بزرگه، بعضی بازی ها توپ شون کوچیکه و کلی تفاوت در اندازه و رنگ و جنس توپ دارند. و همه ی این تفاوت ها روی تعداد بازیکن و زمین بازی و قانون و قاعده بازی ها باعث شده این همه ورزش و بازی داشته باشیم.(خدایی جهان بی نهایت در همه چیز تنوع داره، جهان در این موضوع هم سرشار از فراوانی و رشد و گسترش بوده.)
حالا در همین تصویر منتخب قسمت 243 که دوتا بازیکن رو میبینیم خود همین دوتا بازیکن کلی تفاوت با هم دارند.از هر نظر که بخوایم دقیق بشیم اما من یک تفاوت برام جالب بود و تو ذهنم جرقه زد تا بیام به هم ربط بدم و تا جایی که ذهن و کلماتم یاری میکنه بنویسم.
بازیکن سمت راستی میز رو که، همه تا حد خیلی خوبی میشناسیم(استاد سیدحسین عباسمنش)
بازیکن سمت چپی میز رو، همه باهاشون تا حدی آشنا شدیم و مربی و اسناد کاربلد پینگ پنگ هستند.
بازیکن سمت راست میز استادِ بازی زندگی
بازیکن سمت چپ میز استادِ بازی پینگ پنگ
و با این همه تفاوت یکسری شباهت ها هم دارند.(که اینا مهمه) اینکه:
هر دو مسلط به کار و حرفه خودشون هستند.هر دو اینقدر تمرین کردن، اینقدر اون بازی رو یاد گرفتن، اینقدر تلاش کردن و اینقدر از خودشون تعهد خرج کردن و اینقدر ادامه دادن که به همچین جایگاهی رسیدن و…
حالا نکته دیگه این عکس برای من بازیکن سمت راست میز هست که ازش خیلی درس گرفتم.
بازیکن سمت راست فارغ از اینکه چند سالش هست، کجا زندگی میکنه، رنگ پوستش چیه قد و هیکلش چیه، دارایی و ثروتش چیه، برای یادگرفتن خودشو آماده کرده و چنان مشتاق و متعهد که استاد این بازی رو در خدمت خودش گرفته(طبق قانون) تا بهشون آموزش بده.
(و قطعا هر استادی دوست داره هر چه بیشتر و بیشتر با همچین شاگردی کار کنه. که اینقدر مشتاق، اینقدر متمرکز و متعهد، اینقدر فروتن و خاکی، اینقدر آماده دریافت و شنیدن قوانین و قواعد بازی،اینقدر مودب و محترم،اینقدر قدردان، اینقدر خستگی ناپذیر و پرتلاش برای یادگرفتن و بهتتر شدن…)
این بازیکن سمت راست، درسته که سال هاست داره این بازی پینگ پنگ رو انجام میده اما اومده درست و اصولی یاد بگیره و اگر هرچی بلده و میدونه درست یا غلط رو میزاره کنار، البته سعی میکنه که بزاره کنار. “چرا سعی میکنه بزاره کنار؟!…” چــون اون راکت دست گرفتن ها، اون ژست گرفتن های پشت میز، اون تکنیک و قانون های بازی رو یک عمره جور دیگه ایی انجام داده و عمل میکرده و کلی تجربه در ذهنش از انجام این بازی داره که حالا رفته توی ناخودآگاهش.
چرا! چــون اون حافظه عضله اش اینجوری شکل گرفته. چون خوب میدونه و ایمان داره که قوانین ثابت الهی همه جا درست کار میکنن فقط در هرجایی به شکل مختلف داره قوانین کار میکنه ولی اصل قانون یکی هست. چون خوب و خیلی عالی میدونه عملکرد ذهن و باورها و عادت ها رو، چون اون خالق زندگی خودشه،..
یاد این مثال افتادم.مثل درختی که از موقعی که نهال بوده و داشته رشد میکرده، بصورت کج و نامعتارفی قد بکشه و بلند بشه. مثلا اون نهال کج بالا بیاد. حالا ریشه هاش هم توی خاک جوری قرار گرفتن که اون درخت رو در حالت کج رشد میده. حالا فکر کن این درخت رو بخوایم راستش کنیم. واقعا به ریشه هاش فشار میاد. واقعا جهاد اکبر میخواد، ممارست و تلاش مضاعف میخواد.زمان بیشتری شاید طول بکشه تا مثلا یک سانت راست بشه.
خلاصه اینا داره هی توی ذهنم میچرخه و اتفاقاتی که در مورد درست کردن ریشه های خودم(که میشه همون باورهام) در این مدت دیدم و میبینم و متوجه شدم و ربطش به حضور استاد برای “اصولی یاد گرفتن قاعده و قوانین بازی پینگ پنگ”
آره من مثل همون بازیکن سمت راستی هستم که یک عمره روز رو شب کردم. یک عمر رشد کردم بدون اینکه بدونم داره ریشه ها غلط در من رشد میکنه.
من که اصلا خبر نداشتم که این بازی زندگی قانون و قاعده ایی داره. بعد که متوجه شدم انصافا کنجکاو بودم بدونم قضیه چیه، یعنی یکجور در کنجکاوی بودم که میگفتم اصلا مگه زندگی هم قانون داره. میدونستم حساب و کتابی هست و حسابی و کتابی داره اما واقعا اینکه قانون داره رو نمیدونستم و یکجور با آزمون و خطا داشتم پیش میرفتم. بعد کم کم دیدم انگار اگر این اصول و قوانین رو یاد بگیری خیلی زندگی باحال تر و قشنگ تر و قابل پیش بینی تر میشه. چون دیگه میدونی با همچین قانونی، همچین رفتاری باید داشته باشی.(مثلا عجله کردن تو این قانون بازی زندگی کاملا رفتار اشتباهه…) و بعد یکم یکم که الفبای قانون رو شنیدم، اومدم رفتارهای خودمو طبق قانون دیدم که چقدر باید اصلاح کنم. چقدر رفتارهام خلاف قانون هست.چقدر دارم تقلاهای بیخود میکنم عرق میریزم، زخمی میشم برای اینکه یک گلِ قشنگ توی این بازی زندگی بزنم. خلاصه که ادامه پیدا کرد و هر چی گذشت دیدم من چقدر به خودشناسی نیاز داشتم و چقدر خودمو دارم یواش یواش توی این مسیر بیشتر میشناسم. لایه ها و ریشه های رفتارها و باورهام رو متوجه میشم. و الان به جایی رسیدم که احساس میکنم از قوانین بازی چیزی نمیدونم انگار.واقعا صفر کیلومترم. فقط انگار تو این مدت یک چیزایی شنیدم.(درسته نتایجی گرفتم، درسته در حد اون موقع خودم متوجه شدم و یکسری چیزا رو تغییر دادم.) اما الان در نقطه ایی هستم که هربار میگذره میگم من چقدر نمیدونم و چقدر باید چیزها یاد بگیرم. چقدر دارم از اساس مسائلم رو حل میکنم، چقدر میخوام ریشه هام رو درست کنم و چقدر گاهی ناخودآگاه من میخواد مثل قبل عمل کنه و چقدر من اشتباه میکنم و بعد باز چقدر درس میگیرم و باز رشد میکنم. چقدر دلیل هر قانونی که خدا وضع کرده رو بیشتر دارم میفهمم. چقدر برام داره منطقی تر میشه و چقدر ذهن چموشم برای رام شدن مقاومت میکنه اما میخوام بگم من مثل همون بازیکن سمت راستی پاجفت، محکم و مصمم و با تعهدی عمیق تر وایستادم با تمرکز تا ادامه بدم و یاد بگیرم و با قاعده و قانون به بازی زندگی خودم شکل بدم و آگاهانه تر گل های قشنگ بزنم.
آره من فارغ از اینکه دخترم یا زن هستم، خانم خانه دار هستم.پول دارم یا ندارم،فارغ از اینکه سنم 34 سالگی رو داره پر میکنه. فارغ از اینکه چقدر کج و اشتباه رفتم.من هنوز فرصت بازی کردن دارم، فرصت زندگی کردن دارم. این درک و قدرت و آگاهی رو دارم پس ادامه میدم تا خالق خوبی بشم و نقش های قشنگ بر بوم زندگی ام بزنم
آره من تا یکم چالش خونم کم میشه، خودم میرم دنبال چالش، دنبال رشد و یادگرفتن. دنبال تغییر و میخوام بهبود بدم خودمو و زندگیمو اونم بهبودهایی اساسی.
آره من به عنوان یک بازیکن زندگی، مصمم تر و متمرکز تر شدم تا گل های قشنگ روی میز دنیا بخوابونم و لذت ببرم و بگم اینه. ایــن کاره یک اشرف مخلوقاته که لیاقت کسب کرده.اینه زندگی خوب اینه بازی خوب. اینه چیزی که باید در ازای این همه ایی که صاحب و اربابم بهم داده بهش تحویل میدم و اونم منو تشویق میکنه و میگه احسن الخالقین…
واقعا لذت بخشِ خالق تمام زندگی خودت بودن و دیدن ارزشمندی درونت در دنیای بیرون که چقدر جایی که هستی ارزشمندانه و لیاقت وار ساختی و خودتم به خودت افتخار میکنی.
بازیکن سمت راست میز،سیدحسین عباس منش هزاران آفرین و احسنت…
بین این همه بازیکن زندگی در صحنه زندگی چنان میدرخشی که راهنمای کلی از بنده های من در تاریکی داری میشی و بازم احسنت و بازم بتاب…
احسنت به تمام صداقت هات
احسنت به تمام ممارست ها و ادامه دادن هات
احسنت به اصل هایی که تشخیص دادی، که تجربه زندگی رو درست تر، زیباتر و آسان ترت کرده.
احسنت به عمل هایی که با توحید هربار آغشته ترش کردی و هربار بیشتر به من وصل شدی.
احسنت که ریسمان الهی رو ول نکردی،.
احسنت که نجواها و ترس ها و شک ها و… هرچی توی مسیر بود باعث نشد تا تو گمراه بشی بازم در صراط مستقیم سعی کردی بمونی و موندی.
احسنت بتو سیدحسین عباسمنش که استاد بازی زندگی و قانون و قواعد این بازی هستی.کسی که خوب زندگی میکنه و جهان رو جای بـهتـری برای زندگی کردن میکنه…
بنام خداوند کریم و رحیم که هرآنچه داریم از آن اوست.
سلام و احترام به استاد بزرگوارم و خانم شایسته مهربانم
بی نهایت شاکر و سپاسگزار وجودتون هستم استاد که قوانین را فهمیدید و موفق و ثروتمند شدید در تمام جنبه های زندگیتون و شدید سلیمان حال حاضر من که ببینم و الگوی من ، که خواسته ام خوب زندگی کردن بود باشید. بی نهایت دوستتون دارم استاد کل زمان فایل با تمرکز و احساس عالی تماشاتون کردم و از خدا سپاسگزاری کردم که خدایا شکرت که استاد رو هدایت کردی و بعد منو به استاد هدایت کردی و پاسخ دادی به درخواست منه زهرا که میخوای خوب زندگی کنی میخوای لذت ببری میخوای ثروتمند باشی بیا بزرگترین نعمت در اختیار تو یاد بگیر به حرف هاش درست گوش بده عمل کن باور کن شخصیتت رو تغییر بده تا به هر آنچه میخوایی برسی .با اون زهرای درب و داغون که باور داشت ثروتمندان آدمهای بد و ظالم هستند یا ثروت کمه و به کمبود رو باور داره و تمام زندگیش محاصره شده با کمبود و غم و ناراحتی و حسرت و آه که نمیشه نعمت ها رو داشت که نمیشه. باید بیایی ببینی و بار ها و بارها تکرار کنی درباره استاد و الگو های مناسب حرف بزنی و آرام آرام که شخصیتت تغییر کرد و خودت رو شناختی و از درون خودت رو لایق و ارزشمند دیدی بی قید و شرط اونموقع هست که نعمت های که سالهاست در انتظارشون هستی که با افکارت پشت در قفل زده به دست خودت نگهشون داشتی رو به دست افکار و باورهای که درست کردی باز میکنی و یکی پس از دیگری وارد زندگیت میشن و تو هم مثل استاد لذت میبری و و با عشق کار دلخواهت رو انجام میدی و بازی ها و ورزش های رو که دوست داری رو وقت میکنی بری یاد بگیری و لذت ببری و جهان اطرافت رو میبینی مردم خوب و باصفایی آمریکا رو میبینی که بار ها و بارها تعریفشون رو از استاد شنیدی رو و از نزدیک نعمت های بیشتر و زیبایی های قشنگتری رو میبینی کی؟ زمانی که افکارت رو بارها و بارها تغییر بدی زمانی که بخوایی.
چقدر ثروتمندان آدمهای مفید و ارزشمند هستند که نه تنها خودشون بزرگ شدن و به گسترش جهان و کیفیت زندگی بهتر در دنیا کمک کرده اند چقدر ثروتمندان مفید هستند برای دنیا و جامعه و چقدر در حال خیر رسوندن به جهان هستند چه چیز بهتر از ثروتمند بودن که با کیفت باشی و لذت ببری و باعث لذت بردن دیگران بشی مثل استاد عزیزم سید حسین عباسمنش
من از بچگی عاشق شخصیتت حضرت سلیمان بودم و هستم و الان به شخصیتی هدایت شدم که مثل سلیمان نبی در تمام جنبه های زندگی بهترین ها رو داره و وهابیت خداوند را باور داره
از خدا میخوام که منو هدایت کنه همیشه در مسیر درست باشم و هر روز بهتر از دیروز روی خودم و شخصیتم کار کنم و رشد کنم و پیشرفت کنم و آسان شوم برای آسانی ها و نگرش سلیمان را درباره خدا و نعمت هاش بتونم کمی درک کنم و لذت ببرم آمین
خدایا شکرت، سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربان
از خداوند بزرگ سپاسگزارم که به من توفیق داد مثل همیشه یک فایل بی نظیر را در این سایت الهی دیدم و لذت بردم.
استاد، با وجود اینکه زیاد در این رشته ورزشی ماهر نیستم ولی به وضوح می توان فهمید که نسبت به قبل تون در این چند روز تمرین، خیلی حرکات و حالت بدنی شما تغییر کرده
و اصولی تر ضربات را به توپ وارد می کنید.
تحسین میکنم این خانم 62 ساله را که اصلا به نظر نمی رسید که این سن را داشته باشند.
من فکر میکردم نهایتا 40 الی 45 سال داشته باشند.
عالی بود که در این سن به فکر بهبود دادن خودشون بودند واقعا جای تحسین داره و الگوی بسیار خوبی برای من شدند که فکر نکنم دیگه از من گذشته یا دیر شده.
عادت خوب تشکر کردن و تعریف کردن از دیگران نکته ی بسیار مهم و تاثیرگذاری هست.
من خودم بارها شده که از فرزندم قدردانی کردم ویا نقاط مثبت رفتارهاشو بهش یادآوری کردم و نتیجه ی آن را بلافاصله در رفتارهای بعدی او دیدم.
خدا رو شکر میکنم که با شما در این سفر کوتاه، اما مثل همیشه پربار همراه بودم و لذت بردم.
بینهایت از شما و خانم شایسته ی عزیز هم سپاسگزارم که با یادآوری نکات مثبت ما را در مسیر درست قرار می دهید.
در پناه الله مهربان شاد و پیروز و سلامت و ثروتمند باشید.
به نام خدای مهربان و بخشاینده ام
به نام خدای رزاق و وهابم
خدایی که منو خالق زندگیم آفرید
خدایاشکرت سپاسگزارتم که همیشه کنارمی و هدایتم میکنی به مسیر زیباییها و نعمت و ثروت به سمت خوبیها
سلام به دوفرشته الهیم استاد عزیزم و مریم مهربانم
بار دیگر خدا رو شاکرم که به من فرصتی دوباره داد تا بیام و از آگاهیهای امروز لذت ببرم و استفاده کنم و کامنت بنویسم وبخونم خوشحالم که امروز هم هدایت شدم به نکات مهم که پیام داره برام
اول : به همه احترام بذار و اگر کسی کاری کوچیک هم برات انجام داد تشکر و سپاسگزاری کن
دوم : اگر در فردی زیبایی دیدی حتما تحسینش کن یا کاری خوبی انجام داد تحسینش کن
سوم : ذهنتو طوری عادت بده که فقط زیبایی و خوبی رو ببینه
استاد عزیزم چند روزیه تصمیم گرفتم و به همسرم و دخترام گفتم اصلا از کسی تو خونه صحبت نکنین
چون وقتی یه کلام گفته بشه ذهن سریع میاد برای خودش تحلیل میکنه و بعد سر از قضاوت و حرفهای پوچ دیگه به میان میادو این جزو قانون خداوند نیست
و همه پذیرفتن
من هم وقتی زیبایی در کسی میبینم سریع تحسینش میکنم و یا زیبایی میبینم شکر گزاری میکنم میخوام اینقدر تکرار کنم که بشه عادتم وقتی بشه عادت دیگه منفیها جایی ندارن در ذهن
و بسیار کار عالیست و یه چند ماهی میشه دارم انجام میدم و نتیجه خوبی هم داشته برام آرامشم بیشتر شده کارهام به راحتی انجام میشه
دیروز فایل کشف قوانین زندگی رو گوش میکردم استاد میگفتن سعی کنین در همه کارهاتون پیش فرضهای مثبت داشته باشین حتی برای مسافرت رفتن یا بیرون شهر رفتن هم همین کار رو انجام بدین
مثلا من امروز میخواستم برم بیمه
چون ماهه پیش دخترمو بردم دکتر و نسخهاشوآوردم که از بیمه بگیرم همسرم گفت الان بری معلوم نیست چقدرشو قبول کنن ارزش نداره ولش کن من هم گفتم به قول استاد پیش فرض مثبت داشته باش و گفت یعنی چی و براش توضیح دادم و قبول کرد و گفت ما چقدر اشتباهات داریم سعی میکنم انجامش بدم از این به بعد
استاد عزیزم تمام فایلهاتون هزاران نکته داره و کلیدهای گنج الهی هستن
و خوشحالم که داره مدارم میره بالا
چرا چند ماهه پیش متوجه این نکته نشدم چون تو مدارش نبودم
خدارو شکر میکنم
استادم ممنونتم سپاسگزارتم ای بنده مخلص خدا که تونستی صفات خداوند رو در درونت نهادینه کنی و عمل کنی
در پناه خداوند یکتا باشی
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم خدایا شکرت سپاسگزارتم
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان، امیدوارم که حالتون عالی باشه و روز به روز شادتر پر از احساس خوب ببینم ماها رو
استاد عزیزم واقعا چقدر الان با روز اولی که شما داشتید تمرین میکردید بهبود پیدا کردید تو زمینه پینگ پنگ، توی دوتا قسمت قبلی من از خودم کامل توضیح دادم که بازیکن حرفه ای این رشته هستم و کلا چجوری وارد شدم و چجوری رشد کردم رو توضیح دادم.
الان واقعا شما رو میبینم بسیار بهتون تبریک میگم که چقدر قشنگه بصورت تکاملی دارید بهتر و بهتر میشید هم شما و هم خانم شایسته عزیز.
تو این قسمت شما توی جابه جایی ها و سوییچ کردن از فورهند به بکهند واقعا نسبت به قبل خیلی بهتر شدید، و توی قسمت قبل هم دیدم که چقدر شما توی ضربات فورهند تاپ بهتر شدید و حرکاتتون کم کم داره حالت حرفه ای رو به خودش میگیره. واقعا تحسینتون میکنم هر دوی شما عزیزان رو که دائما تو هر زمینه ای به دنبال بهبود هستید.
و چقدر هم زیبا توضیح دادید که وقتی یه عادتی نهادینه میشه در ما واقعا خیلی جای کار داره که بخوایم اون عادت رو عوض کنیم و باید بسیار روی خودمون کار کنیم بارها و بارها تکرار کنیم تا اون سبک شکل قبلی که تو ذهن ما هست تغییر کنه.
در مورد پینگ پنگ هم دقیقا کاملا درست فرمودید که وقتی یه حرکتی اشتباه یاد گرفته باشی بسیار سخت میشه تا بیاریش روی حالت درستش.
من خودم بارها دیدم افرادی رو که تو پارک بازی میکردن اومده بودن باشگاه چقدر سخت بود بهشون یاد دادن که این فرم دست و این حرکتی که الان داری میزنی اشتباه هست، یکسری ها که دوست داشتن همون کار قبل رو انجام بدن چون واسشون سخت بود حرکت جدید که هیچی.
ولی یکسری ها هم بودن که دقیقا متوجه میشدن و میفهمیدن که چی میگیم بهشون ولی به قول شما از بس اون حرکت های قبلی رو زده بودن اگر چه الان میخواستن درست بزنن ولی ناخوداگاه دستشون به همون حاات قبلی حرکت میکرد.
ولی خب قطعا با تمرین زیاد تو هر زمینه ای میشه درستش کرد، اما خب چه بهتر که از همون اول سعی کنیم درستش رو یاد بگیریم که بعدا نخوایم این همه روی خودمون کار کنیم که تازه برسیم به صفر بعد دوباره کار کنیم و یه مقدار بهتر بشیم و به سمت حرفه ای شدن بریم.
دقیقا مثال زندگی هم همینه واقعا، اگه یه عادتی رو میدونیم که اشتباه هست سعی کنیم همین الان تا پررنگ تر نشده توی ذهنمون درستش رو انجام بدیم چون هرچی بیشتر اون عادت اشتباه رو تکرار کنیم بیشتر تو ناخوداگاه ذهنمون رسوخ میکنه و جاش رو مستحکم میکنه و باید زمان و کار بیشتری رو واسش بذاریم.
استاد عزیزم طبق تجربه ای که دارم میخواستم اینو بگم خدمتتون که اگه بتونید فیلم هایی رو از آموزش صحیح فورهند تاپ . بکهند تاپ . سرویس و بلاک کردن دانلود کنید و تماشا کنید ؛ بعد که چند بار دیدید توی خونه راکت دست بگیرید برید جلوی آینه و اون حرکت ها رو سایه بزنید مثلا ده دقیقه صبح ده دقیقه عصر . بعد از چند روز وقتی میرید پشت میز ناخوداگاه دستتون این حرکت صحیح رو انجام میده.
بسیار بسیار از شما استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان قدردانی و تشکر میکنم که این فایل های سفر به دور آمریکا رو واسمون قرار میدید، ما بیشتر و بهتر دنیای اطرافمون و فرهنگ هاشون رو و زیبایی های جهان اطرافمون رو میبینیم و هم لابه لای این زیبایی ها شما کلی آموزش و کلی آگاهی ناب رو هم به ما ارائه میدید.
بی نهایت ممنونم و امیدوارم همیشه شادو تن درست و سلامت باشید…
سلام سعیده جان دختر گلم من همیشه کامنت هاتو میخون درسته تا حالا کامنتی برات نذاشتم ولی تو دلم پیش خدام همیشه برات ارزوی بهترین خوشبختی وسلامتی و پیشرفت وثروت در کنار دخترای گلت رو دارم هر وقت از شک هات.
نگرانیت میگی گفتم چرا ناراحتی خدا راشکر سلامتی با هدایت خدا رفتی کار عالی پیدا کردی والان خونه هم داری پیش بهترین ادمها هم هستی تازه از همه بالاتر وبهتر خدا هواتو داره دعای خیر این همه افراد خانواده عباس منشیت هم پشت سرته دیگه نگرانی برای چی مگه اون عزیزمون سارا مرادی همت رزا وخیلی از بچه های دیگه تنها تو کشور غریب نیستن دور از خونواده پس از موفقیت هات لذت ببرو زندگی رو زندگی کن زیبا وبا تمام وجود.
عزیزم همه ما تو مراحل مختلف زندگی تضادهای سختی داشتیم وبا مشکلات جنگیدیم ومهم اینه که خدا تنهامون نذاشته ما برنده شدیم ولز رو اونا رد شدیم وبزرگ شدیم من سالها با بیماری فرزندم جنگیدم بعد هم فوتش درسته خیلی اون سالهای نا اگاهی عذاب کشیدم ولی فکرشو میکنم میبینم من نسبت به تمام دوستا وافراد همسن خودم بیشتر رشد کردم موفقیت های بیشتری داشتم واز موقعی هم که خدا جونم دعامو براورده کرد وبا استاد اشنا شدم کلا مسیرم فرق کرده همه چی فرق کرده خدارا شکر .رشد کردم شکوفا شدم ودنبال خدای واقعی رفتم وپیداش کردم قوی شدم وباعث افتخار خودم وخانوادمم طوری که همسر وبچه هام میگن تو قابل قیاس با هیچ کس نیستی انشالله که پیش خدا هم اینقدر ارج وقرب داشته باشم
قبلنا غصه تنهایی میخوردم الان ارامش خدایی که دارم دوست ندارم با هیچ چی عوض کنم من خیلی به این حرف استادایمان دارم با تمام وجود که وقتی مدارمون بره بالا افراد از دورمون میرن واصلا ناراحت نمیشم یه نمونش همسایم بود با انکه خیلی صمیمی بودیم وقتی من اومدم تواین مسیر الهی یه روز اومد گفت میگم بچه ها با هم که هستند خیلی اذیت میکنند دیگه باهم ارتباط نداشته باشیم نظرت چیه منم خونسرد گفتم باشه زندگی خودته هر چی صلاح میدونی ورفت وجالبه همیشه توحرفام فقط خوبیش یادم میاد ومیگم وبعدش متوجه این رفتار خودم شدم که این خواست خدا بوده وگرنه با بودنش من اصلا وقت نمیکردم فایل گوش بدم یا کامنت بخونم وهمیشه باخوشحالی خدا را شکر میکنم باور میکنی امسال چند تااز نزدیکانم بدون کوچکترین حرف یا مشکلی بینمون اصلا خبری ازشون نیست ارووم اروم همه مثل گل قاصدک که دونه دونه پراش جدا میشه ومیره تو هوا ومحو میشه ادمای اطرافمونم میرن بدون کوچکترین مشکلی ومامیمانیم وخدا جون که هواسمون کاملا به مسیرمون باشه راهو بهمون میگه چاهو میگه ناراحت میشیم دلداریمون میده عصبانی میشیم اروممون میکنه میگه تو ازتو بعیده این رفتار توبا بقیه فرق میکنیها وتو ارووم میشی به قول استادجونم مثل گل که نگاه میکنه ولی نظر نمیده قضاوت نمیکنه ارووم ارووم میشی منکه اصلا زمین تا اسمون اخلاقم عوض شده بجای زود رنجی بیخیال حرف ورفتارها شدم تا یه رفتاری میبینم که اذیتم میکنه دونه دونه حرفای استاد میپیچه تو گوشم وزود ارووم میشم یا حرف دوستان وای این صحبتهای اقا رضا که گفت میگفتم باهاش کنار بیا من اینو چنند جا نوشتم جلوچشم باشه حتی کف دستم روزای اول تا ملکه ذهنم شد وبعد اون دیگه به رفتار همسرم وبچه ها واکنش نشون ندادم وای خودمم باور نمیکنم اینقدر اروم شدم.
داشتم از تنهایی میگفتم یوقتایی که نجوا میاد همه رفتن کی جاش اومد پس کو اون وعده ها حتما کار تو ایراد داره ومیخواد ناراحتم کنه که اوایل موفق میشد بعد یه روز یه ندایی بهم گفت پس این بچه های سایت چی مگه دوستات نیستن مگه نمیگی خونوادم پس اینا روحساب نمیکنی دوست از این بهتر که فقط ازشون یاد میگیری وفقط حرفای خوب میشنوی پس چرا حس تنهایی میکنی اونوقت بود که فهمیدم میگه خدا خلف وعده نمیکنه یعنی چی فقط مامتوجه نمیشیم وگرنه اون یادشه ومن افتخار میکنم به داشتن تک تک شما وخدا میدونه همه بچه ها روچقدر دوست دارم هر وقت کامنت ها رو میخونم که سلام اول کامنت نوشتن میگم سلام عزیزم وقربون صدقه شون میرم درسته بچه هارو ندیدم ولی از ته قلبم جواب سلامشونو میدم مثل اینکه روبرومن ودارن باهام سلام علیک میکنند.
خلاصه سعیده جون بدون ومطمئن باشتنها نیستی اول خدا بعد هم همه ما کنارتیم ودعای خیرمون بدرقه راهته انشالله شما وهمه همه اعضا خانوادم وحاکم بزرگ استاد جان در پناه خدا شاد سالم ثروتمند وسعادتمند در دنیا واخرت باشید.
خدایا شکر که هست وخداراشکر که هستید.