معضلی ویرانگر به نام "جلب توجه" - صفحه 20

334 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مژگان علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 669 روز

    به نام خالق عشق

    با سلام براستاد عزیزو همه همراهان در این سایت

    من امروز دقیقا 95 روز هس که میشه گفت دارم تمرکزی روی فایل های رایگان کار می کنم کامنت می زارم و پی گیر هستم این فایل رو هم دیروز چن بار گوش کردم می خوام اینو بگم که ردپایی از امروزم گذاشته باشم

    امروز که 19 اهم ماه آذرماه هس برام یک روز بسیار فوق العاده رقم خورد یعنی واقعا خوب و عالی

    این مسیر فوق العاده هس یعنی به این نتیجه مهم رسیدم آدم هر چقدر تو این مسیر باش و رو خودش کار کنه و آرامش بیشتر پیدا کنه اتفاقات زیباتر رو تجربه می کنه

    آنقدر خوشحالم آنقدر سورپرایز شدم از اتفاقات زیبای امروز که نمی دونستم چیکار کنم فقط و فقط نمی دونم چن بار با اشک شوق گفتم خدایا شکرت خدایا شکرت هزاران بار شکرت

    واقعا اصلا هیچ کس و هیچ چیز لازم نیس فقط،و فقط باید رو خودمون کار کنیم به آرامش برسیم و در آرامش هس که صدای خدارو می شنویم و خود بع خود اتفاقات زیبا می افته واقعا خودبه خود

    دلم فقط می خواد داد بزنم و فقط و فقط با صدای بلند بگم خدایا هزاران بار شکرت و بگم خداجونم بع همه کمک کن و همه رو بع این مسیر زیبا هدایت کن

    ازتون ممنونم استاد عزیز از این فایل ها و از این زحمتی که می کشید هزاران بار ممنونم از خداوند مهربانم براتون عمر با عزت و سعادتمندی رو در دنیا و آخرت می خوام و انشااله بتونم دینم رو بع شما ادا کنم

    سپاسگزارم و در پناه حق شاد و سلامت و کامروا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فاطمه گندمکار گفته:
    مدت عضویت: 1866 روز

    به نام خداوند هدایت کننده در هر جا و هر زمان

    سلام به استاد عزیزدلم.

    یه راس بریم سر اصل مطلب.

    چند درصد از کارایی که انجام میدی به خاطر مورد توجه قرار گرفتن توسط دیگران است؟

    حقیقتا قبل از خوندن کامنتا فقط یه مورد به ذهنم اومدم اما الان متوجه شدم که خیلی از کارهای زندگیم بخاطر جلب توجه هست:

    1)وقتی جاهایی میرم که خیلی خفنن به جای لذت بردن همش دلم میخواد گوشی دربیارم فیلم بگیرم و برا بقیه بفرستم تا نظر اونا رو جلب کنم.

    2) گاهی تو گروه خانوادگی از خودم فیلم میفرستم در حالی که پشت ماشین دارم آهنگ میخونم برای اینکه نظر اونا رو جلب کنم که بگن بابا تو چه باحالی چه شادی و داری از زندگی لذت میبری.

    3) این مورد عکس و فیلم فرستادن برا بقیه اینقدر شدید شده که حتی وقتی برای اولین بار دارم با یکی چت میکنم سریع میرم تو گالری میگردم ببینم چی دارم برا اون بفرستم تا نظرشون جلب بشه.!

    4) منی که اصلا عکس پروفایل برام مهم نبود از وقتی رفتم دانشگاه رو عکس پروفایلم حساس شدم و هی عوض میکنم و با وسواس بهترین عکسامو میذارم.

    5) وقتی لباسی میپوشم نظر بقیه برام مهمه و اگر کسی کنارم باشه میگم نظرت چیه؟ و نظر یکی از دوستام خیییلی برام مهمه جوری که وقتی از یه لباس من خوشش نیاد منم دیگه از اون لباس بدم میاد.

    6) و اما میرسیم به مهم ترین بخشی که بشدت عزت نفسم تو این مورد ضعیفه و بشدت احتیاج به توجه بقیه دارم و اون هم محیط دانشگاه هست.

    الان بیشترین اتلاف انرژیم اینه که دوست دارم تو دانشگاه بشدت مورد توجه و تایید قرار بگیرم. لباسای خوب میپوشم و حتی منی که ارایش نمیکردم گاهی رژ لب میزنم.

    وقتی جلو آینم نمیگم فاطی چطور شدی؟ میگم از نگاه بقیه من الان زیبا هستم یا نه؟ این مورد باعث شده حتی یه مدت رو بینیم حساس بشم.. من با بینیم مشکل ندارم ولی میگم بقیه میگن بینیت فلانه پس برم عمل کنم که بقیه چیزی نگن.. اونم منی که وااقعا حال نمیکنم با عمل بینی!

    ببین چقدر ضعیف شدم که تو فکر اینم به خاطر حرف مردم برم دماغمو عمل کنم!!!!

    یا مثلا چند شب پیش که درگیر یه پروژه برا دانشگاه بودم از میزم که پر از خودکار و برگه شده بود عکس گرفتم فرستادم تو گروه دانشگاه! فقط برای جلب توجه فقط برا اینکه پسرا بگن چه دختر باحالیه بین دخترا.

    فقط برا اینکه دلشون برام بسوزه و بگم آخییییی:/

    نمیدونم این خلا بزرگ از کجا میاد شاید از بچگی تو ذهنمه. چون بچه. بودم خیلی بی اعتماد به نفس بودم و انگار همیشه محتاج محبت بقیه بودم اما الان بااینکه تغییر کردم از لحاظ عزت نفس اما خاطره بچگیم پاک نشده و همون حس نیاز و تو دانشگاه دارم.

    و جالبه نظر پسرا بیشتر برام مهمه. یعنی نظر دخترا هم برام مهمه ها ولی پسرا بیشتر. اصلا هم قصد وارد رابطه شدن با هیچکدوم و ندارم فقط دلم میخواد نظر پسرا به عنوان دختر کول و باحال کلاس بهم جلب بشه.

    خدایا واااقعا ازت سپاسگزارم که هدایتم کردی به این فایل و این ریشه یابی عمیق. مطمئنم این پاشنه آشیلم عالی حل میشه.

    اگر موضوعی به نام تایید شدن توسط دیگران اهمیتش و برات از دست بده چه تغییراتی در اولویت زندگیت و انرژیت و… رخ میده؟

    چقدر زندگی برام لذت بخش میشه واقعا.

    میدونی چقدر از انرژی روزانم برای فکر کردن به اینکه از نظر مردم من چطور هستم تلف میشه؟ و این میشه فرکانس منفی و من و از اصل خودم خیلی دور کرده.

    به قولی از اولویت های خودم فاصله گرفتم. هدف من تمرکز روی نکات مثبت. در عین حرکت به سمت هدف هست. ولی در طول روز همش ذهنم درگیر این حواشی مسخرس!

    اگر این مسئله حل بشه با ذهنی خالی از دیگرانمیرن دانشگاه و با تمرکز به استاد گوش میکنم و تمام ذهنم اینه که چیکارکنم بیشتر توی درس و کارم رشد کنم.

    ذهنم خالی از دیگران هست. لباسایی که دوست دارم و میپوشم و هرگز به نظر افراد اهمیت نمیدم.

    با همکلاسی هم خیلی خوب رفتار میکنم و به نکات مثبتشون توجه میکنم بدون اینکه یک درصد تو ذهنم بیاد که فلانی راجبم چی فکر میکنه یا اینکه دماغم الان چطوره یا اینکه فلان پسر نظرش جلب شده یا نه:/

    اصلا یکی از دلایلی که ارتباطات آنچنان عالی هم با بچه ها ندارم همینه. من محتاج تاییدشونم و طبق قانون به هر چی نیاز داشته باشی ازت دور میشه.

    خب برای حل این ترمز قوی چیکار کنم:

    قصد دارم کتاب رویا هایی که رویا نیستند فصل 6 رو بخونم. چون راجع به زندگی به سبک شخصی هست.

    باید یه سبک شخصی برا خودم تعیین کنم و طبق اون زندگی کنم.

    باید باور کنم که من فاطمه گندم کار اینقدر باارزش هستم که نیازی به تایید و توجه هیچکس ندارم.

    من خدایی رو دارم که در هر لحظه داره بهم توجه میکنه و من و از توجه خلق بی نیاز میکنه.

    من باور دارم ارزشمند هستم.

    خدایا در این مسیر کمکم کن که ادامه بدم چون مسیر طولانی ای هست و نیاز داذه به مداومت تا نتیجه بده. دارم با قدرت میرم سمت یکی از تغییرات بنیادین دیگه که تا حالا هیچوقت تو وجودم کشفش نکرده بودم.

    در پناه حق و با ارزوی قدرت و مداومت در مسیر برای شما عزیزای دلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1422 روز

    روز 99

    سلام

    درمورد جلب توجه نمیگم اصلن ولی تا اونجایی ک یادم میاد همیشه سعی کردم اونی ک خودم می‌خوام باشم اون کاری ک خودم میخوام انجام بدم حتی جوری هستم ک اصلا دوست ندارم در مورد یک سری هدفام،موفقیت هام و ایده هام باکسی حتی حرف بزنم چ برسه ک کاری کنم جلب توجه بشه کلا دوست دارم اکثر کارام در خفا باشه نکه همجا پخش کنم تا بقیه مثلا خوششون بیاد و به خودم افتخار میکنم که این ویژگی از اول در من وجود داشته و نیاز به ایجادش نیس.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    امروز روز 99ام از روزشمار تحول زندگیه منه

    و این فایل که معضل اکثریته

    من یاد گرفتم که از خودم سوال کنم که آیا کاری که می‌خوام انجام بدم برای خودم و رضایت خودمه یا دیگران ؟؟؟

    من یاد گرفتم که همواره برای خودم زندگی کنم .

    من یاد گرفتم که دیگرانی در زندگی من وجود ندارن

    من یاد گرفتم که دوباره اولویت هامو بهتر مشخص کنم .

    یادگرفتم که هرچقدر دنبال جلب توجه باشم بیشتر از اصل خودم دور میشم .

    یادگرفتم این انسانهای بزرگی که استاد ازشون اسم برد رو الگو قرار بدم مثل خوده استاد و بیشتر به این پی بردم که چنین اشخاص بی حاشیه ای چقدر با خودشون تکلیفشون معلومه ،چقدر خودشونو خوب میشناسن و چقدر با خودشون و خدای خودشون زندگی میکنن و درصلحن اشخاصی مثل انیشتین که بدون حتی یک شبکه اجتماعی معروفترین فرد کره ی زمینه ، اشخاصی مثل وارن بافت که با وجود بودن در بالای جدول ثروتمندان اما مثل همیشه بدون اضافه کاری کاراشو انجام میده و اصلا دنبال جلب توجه نیست ،اشخاصی مثل استاد عباس منش عزیز که چقدر در مسیر درست حرکت کردن همواره و با اینکه می‌تونه هزاران برنامه شرکت کنه و حتی بهترین محتواهارو درست کنه ،اما همیشه سعی می‌کنه که تنها اولویتش احساس خوبش و اتصال و ارتباط عمیقی با این نیرو باشه ، شخصی که تو الگوهایی که میبینم نهایت عزت نفسه نسبت به جایی که شروع کرد و الان جایگاهی که داره و انقدر آزاد و رها نسبت به همه چیز ، یاده طوفان مایکل افتادم که فایلش و استاد گذاشته رو سایت و صحبت می‌کنه و انقدر رها و آزاد صحبت می‌کنه فارغ از اینکه طوفان شاید کل زندگیشو تو فلوریدا از بین ببره میشه اون آرامش و رها بودنو حس کرد تو چهره و کلام استاد ، استادی که تمام اولویتش احساس خوبشه در هر لحظه و درگیر مسابقه ، جلب توجه ، بیشتر کردن فقط صفرای بانکی نیست ، یه جایی استاد گفتن که ثروت به معنای بی نیازیه نه زیاد کردن صفرای بانکی و مسابقه و چقدر خودشون دارن عمل میکنن به آگاهی ها و گفته هاشون ،

    من یاد گرفتم که حتی استاد هم در این جایگاه راه دورو درازی داره برای رفتن و بهبود و بهبود و من باید تلاشمو برای آگاهانه زندگی کردن برای بهتر زندگی کردن برای هماهنگی میان ذهن و روحم هزاران برابر بیشتر کنم و فقط ننویسم و حرفشو نزنم بلکه جهاد اکبری که به راه انداختم و با تمام وجود ادامه بدم و هرروز سعی کنم با یک ترسم روبه رو بشم و برم تو دلش و بدونم که هر قدمی که به سوی موفقیت برداشته میشود ،حاصل مواجه شدن و کنار زدن یک ترسه ، ترسی که موهبت و باعث میشه ایمان معنا بشه اما به شرطی که همواره در صدد بهبود شخصیتم باشم و همواره با شجاعت قدم بردارم و بدانم و به یاد بیارم که کیم و بعد برای خودم زندگی کنم و به خدایی باور داشته باشم که هدایت و حفاظت از مرا برخود واجب کرده است .

    من عاشقتونم عزیزانم

    الهی خوشبختی و سعادت و آرامش حقیقی سهم تک به تک لحظه هاتون باشه .

    تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    در پناه رب یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1844 روز

    به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این مسیر توحیدی تا بادرک قوانین جهان هستی خالق عامدانه ی تمااااام خواسته هام باشم

    سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای زیباتری برای زیستن باشه.

    سپاسگزارم که به این اصل مهم (احساس لیاقت و خودارزشمندی) آنقدر توجه میکنید و بهمون یادآورمیشید که همه ی موفقیت ها و لذت ها با تقویت اعتمادبنفسمون بدست میاد و هرچه روی این موضوع سرمایه‌گذاری کنیم ،نتایجمون پایدارتر میشه و سطح رضایت اززندگیمون بالاترمیره و این احساس خوب اتفاق های خوب بیشتری رو برامون به ارمغان میاره.

    سال 96 بود که تو دانشگاه تهران در دوره ای شرکت کردم که منو با خودم مواجه کرد ، قسمتی از وجودمو بهم نشون داد که من متوجه شدم چقدر عزت نفسم خورد شده و تقریبا همه ی کارهایی که دارم درکل روز انجام میدم و تمام تصمیماتی که تاحالا برای زندگیم گرفتم (ازدواج ،تحصیل، محله ،خونه ، وسایلای خونه ، فرزند آوریم انتخاب شغلم و همه و همه ی زندگیم )همشون تحت سیطره ی همین احساس بی لیاقتیم بوده و میخواستم به کمک عوامل بیرونی این بُعد از وجودمو ترمیم کنم ، و چون آموزشی ندیده بودم ، و چون مسیرم اشتباه بود ، درمانی صورت نگرفته بود و به قول استاد فقط داشتم اشغالهارو میزدم زیر مبل و من همچنان علی رغم تلاش بی وقفه برای بهتر شدن اوضاع ،،، ناراضی ناراحت و غمگین بودم .

    کتابهای زیادی دراین رابطه خوندم و دورهای زیادی شرکت کردم تا جایی که خودم شدم مربی مهارتهای زندگی و یکی از ده گام های این آموزش ، تقویت عزت نفس هست رو آموزش میدم و لذت میبرم از این بهبود …

    هم زمان با آگاهی های استاد عباسمنش عزیزم آشنا شدم و به معنای واقعی کلمه سحر شدم و لذت بردم از کلمه به کلمه ی این آگاهی ها ،

    همون‌طور که بسیار واضحه شما همیشه به این اصل مهم ، تو آموزش هاتون اشاره میکنید و حالا من با تهیه کردن دوره ی خودارزشمندی و احساس لیاقت ، همچنان دارم رو خودم کار میکنم و متعهدم تاابد روی خودم کار کنم ،

    دیشب داشتم اولین تمرین این دوره رو انجام میدادم و باز به شناخت بهتری ازخودم می‌رسیدم تا بتونم مقاومت هامو شناسایی به وسیله ی آموزه‌های شما خودمو بهبود بدم .

    وامروز صبح این فایل هماهنگ با آگاهی های دیروز رو گوش کردم و مثل همه ی دفعات قبل ، این هماهنگی ها بهم میگه که مسیرم درسته و همچنان پرانرژی و پرقدرت ادامه بدم و از مسیر لذت ببرم که همین لذت بردن، قانون اساسی زندگیمه که قراره منو به جاده ای هموار و زیبا و سرسبز برسونه تا سوت بزنم و کیف کنم و ازش عبور کنم و آسان بشم برای آسانی ها.

    سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین

    سپاسگزارم از مهربان پروردگارسخاوتمندم که هدایتم کرد به این سایت توحیدی

    وسپاسگزارم از خودم که متعهدانه پای بهبود دائمی خودم ایستادم تا نسخه باشکوه تری ازخودم ، به نمایش بگذارم و جهان درمقابل این جهاد اکبرم ،کرنش کنه و چاره ای جز بهترین هارو تقدیمم کردن نداشته باشه.

    دوستتون دارم وعششششششق برای خانواده بزرگِ عباسمنشیم دراین سایت توحیدی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    روف رضایی گفته:
    مدت عضویت: 920 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته

    سلام خدمت دوستانم

    این فایل نشانه امروز من بود

    چقدر این به موقع به فریادم رسید و از شیندن این فایل چقدر لذت بردم و درک مناسب تری داشتم

    من قبلاً این فایل را هم شنیده بودم اما اینقدر برایم واضح و دلچسب نبود

    این معضل جلب توجه خلی در زندگی ما انسانها پر رنگ بوده چون ما در کودکی ها مورد مقایسه قرار گرفتیم و به نحوی دوست داشتیم که ما نسب به فلانی ها یک درجه باید بالاتر باشم

    من خلی به این مورد گرفتار بودم و همیشه دوست داشتم طبق نظر دیگران حرف بزنم و طبق خواسته و نظر دیگران لباس بی پوشم و کاری در زندگیم انجام دهم که دیگران از من تعریف و تمجید داشته باشد

    یک دوره زندگی را قشنگ این چنین زندگی کردم

    چون دوران دانشگاه رشته حقوق را می خواندم و افراد که در رسانه ها ظاهر می شدند و بحث های سیاسی داشتند را خلی با جدیت دنبال می کردم و برنامه هایش را بعضی موقع چند بار گوش می کردم و می گفتم کاش من هم بی توانم مانند فلانی ها این اطلاعات و آگاهی را می داشتم و در رسانه ها حاظر می شدم ‌این چنین بحث ها را می کردم

    و افرادی که می آمدند خود را در تمام امور آگاه می دانستند و شخصیت های دیگری را زیر سوال می بردند و از عالم و آدم انتقاد داشتند و یکسری راهکار ها را بیان می کردند در بین بخشی از افراد جامعه طرف دار های زیادی داشتند و مردم حرف های شأن را دست به دست می کردن و تحسین می کردن که این چنین فعال است و می داند و درد مردم را بیان می کند

    و این چنین نگرش را دوست داشتم و برای رسیدن به این مراحل هم کار های انجام دادم و قشنگ می دیدم که این افراد که تلاش می کند همیشه در رسانه ها حاظر شده و ابن حرف ها را بیان کند اصلا وضعیت زندگی مناسب ندارند و حال شان خوب نیست و همیشه نگرانی و دغدغه دارند و من کم کم از این راه خودم را دور ساختم چون من دیگر این نقش بازی کردن برایم جذابیت نداشت و علاقمندی آن کمتر شده بود

    در حالیکه یکسری راهها را رفته بودم و به ابن جایگاه رسیده بودم که در رسانه ها حاظر شوم و این چنین حرف ها را هم بیان کنم

    و چند بار هم در این چنین مباحث اشتراک کردم و خوشحال بودم اما بعداً احساس می کردم که این را جذابیت ندارد چون هزاران گونه اتفاقات تا جالب را هم می تواند در پی داشته باشد و آن هم در کشور مانند افغانستان

    و دیدم که این کار برای من نیست و من تا چی وقت برای دیگران زندگی کنم و حرف های را بیان کنم که دیگران از من تعریف و تمجید کند

    اما من به نحوی از این راه خودم را دور ساختم در حالیکه خلی زیاد شناخت نداشتم اما در درونم حسی می گفت این راه تو نیست

    و در همان زمان های که مصروف فعالیت های رسانه بودم خلی کم در فضایی مجازی فعالیت می کردم در حالیکه خلی از دوستانم انتقاد می کرد که تو در چنین موقعیت و شرایط هستی چرا فعالیت بشتر نمی کنی و من واقعا از این چنین کار ها لذت نمی بردم در حالیکه خلی از افراد را می دیدم که تمام تمرکز شأن روی این بود که مردم برایش حرف بزند و چه چه کند برایش

    اما تا هنوز که هنوز است بعضی موقع چنین نگرش های در ذهنم می آید که فلان موقعیت را کسب کنم و یا فلان مرحله برسم که دیگران بگوید آفرین بر تو که این چنین مسیر های را رفتی و به این مرحله خود را رساندی

    اما بازهم می گویم که این نگرش من از کجاها نشات می گیرد و دنبال نشان دادن چی چیزی است و کمی از این کار هم منصرف می شوم که نباید برای نشان دادن زندگی ام برای مردم قدمی بردارم بلکه راه که درست است و خودم دوست دارم و برایم آرامش و لذت می دهد را دنبال کنم

    و کمتر از یک سال می شود که با استاد عباس منش بصورت تعهدی هستم از فضایی مجازی دور هستم و اصلا علاقمندی بودن در این چنین فضاهای را ندارم و خلی هم خوشحال و سپاسگذار خداوند هستم

    وقتی من از فضای مجازی خودم را دور ساختم احساسم بهتر است و افکارم روی هر مسله ای نمی چرخد و به نحوی افسار افکارم را در دست خودم گرفتم و لذت می برم و خوشحالم

    و اینکه من از گذشته هایم کدام تصویر ‌ فیلم و آن هم در زمان که مصروف فعالیت های رسانه ای بودم ندارم و چون بشتر در زمان حال زندگی مردم و خلی علاقمندی به جمع کردن این تصاویر ها نداشتم

    و چند وقت پیش یکی از دوستان گفت از آن زمان که در رسانه فعالیت داشتی تصویر و فیلم و اسناد های اگر داری می تواند زمینه مهاجرت شما را به کشور های اروپایی راحت تر می سازد و من نگاه کردم که هیچ‌چیزی ندارم بعنوان دست آورد که نشان دهد من این کار ها را انجام داده ام و حتی بابت نداشتن این اسناد ها ناراحت نشدم

    چون حالا آموخته ام که من دارم روی قوانین خداوند کار می کنم و خداوند خودش بلد است که زمینه مهاجرت من را به کشوری که دوست دارم فراهم سازد و از این بابت حتی خوشحال هستم

    عملی کردن و بودن در این مسیر را از استاد خوبم عباس منش آموختم و همیشه برای شأن دعایی خیر می کنم و سپاسگذار خدای خوبم هستم که مرا به این مسیر پر از خیر و برکت هدایت کرد

    در حالیکه می بینم بعضی از افراد را که دنبال جلب توجه است و حرکاتش را متوجه می شوم و خودم را تحسین می کنم که تو در این منجلاب جلب توجه نیستی و آگاهانه داری زندگی می کنی

    خداوند را بسیار شاکر و سپاسگذارم که در همه حالت هوایم را داشته و مرا به سمت خوبی ها و نعمت ها هدایت کرده

    از استاد عباس منش ممنونم که با صحبت های ناب شأن دارند هر روز ما، راحت تر شرین تر و قشنگ تر زندگی می کنیم

    خدایا صدهزار بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ندابشارتی گفته:
      مدت عضویت: 1384 روز

      باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

      روز 99 ام و تعهد من!

      با سلام خدمت شما دوست عزیزم

      من هنوز این روز و فایل رو گوش ندادم و اومدم اگاهی ها و کامنتارو بخونم

      کامنت زیبای شما،انگار یاداوری راهی که در پیش گرفته بودم،بود

      ازتون ممنونم

      اینکه باورهای محدود کننده ی عموم و ندونستن و اگاهی نداشتن راجب فرمول زیبا و راحتو قدرتمند قانون که همه چیز باورهای ماست،چقدر احساس و نگاهشون رو با ما متفاوت کرده

      اینکه مهاجرت به یک جای بهتر،منوط به گذشته ی ما و رزومه ی ما نیست

      منوط به قانون شهرو کشورو قاره و جهان نیس

      منوط به سرمایه و حساب بانکی نیست

      ما مهاجرت میکنیم به جاهای بهتر چون باور داریم کارها راحت اتفاق میفته

      چون باور داریم که لایقیم جای بهتری باشیم

      چون باور داریم همه چیز اسان و سریع و بدونه هزینه اتفاق میفته

      چون باور داریم هیچ قدرتی بالاتر از خدا و خودمون وجود نداره

      اینکه این زمین های گسترده ی جهان،برای همه ی ماست و میتونیم هرجایی باشیم که دلمون میخواد

      راجب فضاهای مجازی،چقدر موافقم با باورهای شما

      چقدر خودم برای خودم بودم زمان هایی که اگاهانه تصمیم گرفتم برای وجود خودم باشم نه برای جلب توجه یا هرچیزی ازین قبیل

      و البته که گاها هم اشتباه کردمو فراموش کردم

      ولی تمام موفقیتام و جهش های عالیه زندگیم ،در دوره ی دی اکتیو کردن اینستاگرامم بوده

      خوشحالم

      و

      سپاسگذار شما

      موفق باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        روف رضایی گفته:
        مدت عضویت: 920 روز

        سلام برشما دوست عزیز

        امید وارم که زندگی تان مملو از آگاهی و دانایی باشد

        و آن گونه دوست داری زندگی تان را ادامه دهی

        بدون اینکه دنبال جلب توجه از طرف دیگران باشی.

        و امید وارم که هر کدام از ما از نتایج دوستان خوب مان بهترین درس ها را آموخته و درس های عالی که از استاد خوب مان کسب می کنیم باعث تغیرات موثر تر در زندگی مان شود

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 952 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    با شنیدن صحبت های استاد چقدر با خودم فکر کردم واتفاقات زندگیمو بالا او پااین کردم که ببینم کجاها اومدم بخاطر بقیه یه کاریو یا یه رفتاریو انجام بدم

    که دیدم بابا من واقعا خیلی خیلی کم چیزی یادم میاد از اینکه خواسته باشم تو چشم باشم خواسته باشم خودمو نشون بدم ویا چیزاایو بخرم برای جلب توجه بقیه

    مثلا چیزی که یادم میاد تودوران نوجوانی دلم میخواست یه ساعت مچی از این صفحه بزرگا دستم بکنم وبگم منم دارم.که یادمه بعداز چند وقت ساعته رو گرفتم ولی وقتی دستم کردم ودیدم راحت نیستم باهاش دستم سنگینه ویه چیز اضافیه که به خودم وصل کردم دستم نکردم دیگه

    یا دوباره برای همون دوران بود فکر کنم یه گردنبند گرفتم انداختم گردنم بازم دیدم اصلا راحتیمو ازم گرفته دیگه ننداختمش گردنم

    توی این چندین ساله که چیز خاصی یادم نمیاد مخصوصا از زمانی که درکم بیشتر شد راجب زندگی وقوانین ویگه همون یه ذره احساسی که قبلا داشتم برای جلب توجهو گذاشتم کنار

    وبه قول استاد سبک شخص خودمو داشتم زندگی میکردم.بیشتر اوقات باخودم تنها وقت میگذرونم.که همین چند روز پیش بود با خودم تنها نشسته بودم زیر سایه درختای کنار خونمون (درخت انار بود) وداشتم با یه عشق حالی انارمیچیدمو میخوردم ویه موزیک شادم گذاشته بودم برای خودم وخلاصه داشتم حالشو میبردم یه هو به خودم اومدم ودیدم چقدر خدای من من حالم خوبه با تنهایی خودم چقدر من نسبت به قبل خودمم حتی بیشتر دارم لذت میبرم از تنهاایم واز وقتی که داشتم برای خودم واقعا داشتم لذت میبردم وانگار با خودم اومده بودم پیک نیک.وچقدر خدارو شکر کردم وبه خودم گفتم آفرین که کارت درسته

    ولی می دونم هنوزم یه چیزایی اون زیر میرا هست که من شاید ازشون خبر ندارم ونا آگاهانه دارم ازشون استفاده میکنم وانرژیمو ازم میگیرن ولی من اینجام تا پیداشون بکنم ودرستشون بکنم

    واستادی دارم کار بلد وراه دان که آگاهم میکنه

    خدایا شکرت برای این فضای الهیی خدایا شکرت

    وچقدر دید وسیع تری گرفتم از صحبت های استاد بی نظیرم که بابا بیام سبک شخصی خودمو زندگی بکنم ومایبند باشم بهش ولذت ببرم از سبک دلخواه خود خودم نه هیچ کس دیگه ای و واقعا جدی ترحالا می خوام نگاه بکنم به علاقه های خودم واون چیزایی که دلم می خواد توی زندگیم داشته باشم وانجامشون بدم

    ویه منش ویه سبکی داشته باشم همونی که همیشه داشتم وباهام بوده اصلا از اول اونو پررنگ ترش بکنم توی زندگیم وبا خودم لذتشو ببرم چون زندگی من فقط برای منه این منم که باید اونجور که میخوام زندگیمو بسازم وداشته باشمش حالا هر سبکی که هست مال خودمه من باهاش راحتم وبقیه ایم وجود ندارن

    چقدر حالم بهتر شد اصلا راجبش صحبت کردم

    استاد عزیزم ممنونتم وقدر دانتم

    وامروز با عشق روز 99 از روز شمار تحول زندگیم بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1049 روز

    روز 99 ، فصل چهارم روز شمار تحول زندگی من:

    به نام خدای فراوانی ها خدای روزی دهنده ی پر برکتم

    #چند درصد از کارهایی که انجام می دهید، به خاطر مورد توجه قرار گرفتن، توسط دیگران است؟

    #چند درصد از کارهایی که انجام می دهید، به خاطر مورد توجه قرار گرفتن، توسط دیگران است؟

    #چند درصد از کارهایی که انجام می دهید، به خاطر مورد توجه قرار گرفتن، توسط دیگران است؟

    این سوال رو سه بار از خودم پرسیدم حتی فلش بک زدم به ده سال پیش و یا دوران مدرسه و دبستانم

    متوجه شدم که من هیچ وقت نخواستم جلب توجه کنم و یا کارهای عجیب و غریب انجام بدم تا مورد توجه قرار بگیرم.

    از اینکه خاص بودم و از همون بچگی رفتارهای پخته

    از خودم نشون میدادم توجه دیگران مخصوصا والدین دوستام بهم جلب میشد در صورتی که من واقعا نمیدونستم و نمیخواستم این توجه رو .

    همین الان اش هم زیاد در فضای مجازی فعالیت ندارم

    عکسهای مهم و خاطره های سفر و دستاوردهام و میزارم بعد متن دلخواهم رو مینویسم و دیگه برام مهم نیست چند تا لایک گرفتم کی چی نوشت و چه نظری دارند پیجم شده آلبوم یا آرشیو سبک خاص زندگی و خاطرات و لحظات زیبام قبلا پابلیک بود اما الان قفلش کردم گفتم همینایی هم که هستن اگه آنفالو کنند هم برام مهم نیست بیو رو هم خیلی وقته پاک کردم.

    الان خیلی از مربیان رزمی تیپ های خاصی سر کلاس میزنن تاتوهای خاص ، پرسینگ ناف و ابرو و…

    استفاده میکنن اما من این کارارو انجام ندادم که بگم

    چون رزمی کارم باید خفن دیده بشم یا همه بفهمند

    افراد از روی استایل بدنی ام متوجه میشن که ورزشکارم اما نمیدونن چه رشته ای کار کرده ام.

    زمان انتخاب رشته ام که رشته های تجربی و پزشکی

    خیلی بقول ملت خفن بودن با اینکه معدلم بالا بود و میتونستم برم اما علاقه نداشتم و نرفتم

    هر چی فکر میکنم در 70 درصد مواقع خود واقعی مو زندگی کردم اون 30 درصد هم یا ناآگاهانه بوده یا بچه بودم یا بچگی کردم یا مجبور بودم طبق نظر بزرگترها یا معلم یا استادی رفتار کنم.

    الانم یه زندگی خاص آروم و به دور از هر گونه شو آفی

    حتی برای دوستام و فامیلم با کلی آزادی مالی و مکانی و زمانی دلم میخواد.

    هر روز سعی میکنم در خلوت خودم روح ام رو رشد بدم

    و زندگی مو قشنگ تر کنم و کمک کنم دنیای اطرافم جای قشنگ تری برای زندگی بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    یلدا گفته:
    مدت عضویت: 829 روز

    استادگلم،دوستای خوشگلم سلام،این فایل روقبلاگوش داده بودم اماچون برای خودم یه سفرنامه چهل روزه تعیین کردم دوباره گوش کردم،من خیلی کارابرای جلب توجه دیگران انجام میدادم ازوقتی بااستادآشناشدم وفهمیدم تاییدگرفتن ازدیگران یعنی من عزت نفسم پایینه آگاهانه تلاش میکنم اینکاروبذارم کنارمثلا درموردهمین کامنت نوشتن چون خیلی کامنت بچه هارومیخونم وسوسه میشدم که خب چرامن ستاره طلایی کم دارم چراکسی منونمیشناسه پس کامنت بنویسم خخخخخخ ولی هرباربه خودم گفتم نه یلدافقط لذت ببروچیزایی جدیدبگیرآگاهی هاروبکش بیرون وهروقت ازکامنت نوشتن لذت بردی بنویس اصلامهم نیست بقیه چی میگن نیتت مهمه فقط نیت تو،خدایاشکرت الان دارم مینویسم چون قلبم میگه نوشتن بهم قدرت میده تمرکزوتعهدموروهدفم بیشترمیکنه،

    خدای مهربونم مرسی بااین سایت فوق العاده اشنا شدم،مرسی استادجون فایلهای فوق العاده میزاریدبچه هامرسی ازتجربه هاتون کامنت میزارید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    عاطفه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 707 روز

    به نام خدای نور

    چند درصد از کارهایی که انجام می دهید، به خاطر مورد توجه قرار گرفتن، توسط دیگران است؟میشه گفت 80ددصد کارایی که انجام میدم برای تایید و مورد توجه قرار گرفتن بقیس من حتی کامنتی که توی سایت میذارمم سعی میکنم به بهترین شکل بنویسم و بعد مدتی میرم چک کنم که ببینم چقدر رای گرفته چند نفر پاسخ دادن چقد امتیاز گرفته اصلا اگر اون توجهی که باید و دریافت نکردم یکم میخورد توذوقم الان که به اینا اگاه شدم قرار نیست این روندو ادامه بدم و فقط برای تعهدی که دادم بعد از هرفایل یه کامنت میذارم تا خودمو بیشتر بشناسم. میدونی الان که بهش فکر میکنم یسری کارارو انجام میدادم فقط واسه اینکه مورد تایید شخص خاصی باشم مثلا عکس تو مجازی میذاشتم تا اون شخص لایک کنه یا ریپلای کنه و اگر لایک هام کم باشه حس میکنم به اندازه کافی خوب نیستم الان که دیگه خیلی کم میرم توفضای مجازی خیلی حالم بهتره و تعهد میکنم که کاری و انجام بدم که مورد تایید خودم باشم نه دیگران و برای هرکاری ازخودم بپرسم من ازاین کار لذت میبرم؟دارم برای خودم انجامش میدم یا بقیه؟ جوابش هرچی بود بهش عمل میکنم و هروقتم حس کردم که حرفی که میخوام بزنم برای اینه که توجه کسب کنم ساکت میمونم و حرفمو نمیزنم دیگه چون من فقط میتونم مورد تایید خودم باشم و خودم از خودم راضی باشم من درراضی کردن دیگران باید ناتوان باشم و بهش فکر نکنم دیگران مگه مهمن؟ نه فقط خودم مهمم حواسم باید به درون خودم بیشتر باشه من عاشق خودمم من ارزشمندم و باید مورد تایید خودم باشم نه دیگران.

    چند درصد از رفتارهای شما، برای راضی نگه داشتن همسرتان… فرزندتان … رئیس تان … جامعه و … است؟بازم میگم فکر میکنم میشه گفت 80 درصد شایدم 60 درصدنمیدونم ولی الان که بهش فکر میکنم یادم میاد که چقدر ار کارهام فقط برای این بود که واو عاطی انقد توی این چیز خفنه یا یسری کارها و حرف ها و مشاوره هایی رو به بقیه میدادم دوستام تعریف میکردن ازم که چقدرخوبه که توی این موضوع انقد خوب حرف میزنم و کاربلدم و من از این تعریف ها خوشحال میشدم و سعی میکردم توی مدرسه و جمع ها بیشتر اینکاروانجام میدادم که چقدر احساس عدم لیاقت و اررشمندی و رو میشه توی اینکارن دیدالبته اینا مال خیلی وقت پیش میشه و الان مدتی هست که اگاه شدم و اصلا اینکارو انجام نمیدم و برای خودم اررش قائل شدم و البته باز جا دارم برای پیشرفت.

    اگر مسئله ای به نام «تایید شدن توسط دیگران» یا «جلب توجه آنها» اهمیتش را برای شما از دست بدهد، چقدر از کارهایی از زندگی روزمره ات حذف می شد که تا الان بخش مهمی از اولویت، انرژی، تمرکز و حتی پول شما را صرف می کند؟شاید دیگه برای هرچیز کوچیکی که حتی به چشم هم نمیاد انقد کمالگرا نبودم شاید انقد دیگه درگیر ارایش کردن نبودم من خیلی وقت فقط برای مکان های خاصی که میخوام برم ارایش میکنم و بقیه روزا بدون ارایشم شاید برا همون زمان که مکان خاصی که میخوام برمم درگیر ارایش کردن نمیشدم شاید دیگه انقد توفضای مجازی وقت نمیگذروندم انقد ازخودم عکس و فیلم استوری نمیکردم انقد هرجایی که میرم ازاونجا استوری نمیذاشتم و ازفضای اونجا لذت میبردم و درگیر گوشی نمیشدم خیلی بیشتر غرق زندگی واقعی میشدم خیلی از سریال ها،فیلم ها،اهنگ ها،پیج ها،استوری ها و متن هارو نمیذاشتم که بقیه بگن واو اینم این اهنگ هارو گوش میده این فیلم هارو میبینه این پیج هارو فالو داره واو چه متن خفنی استوری کرده چقدر خوبه که به این درک رسیده اصلا میدونی دیگه اصلا قرار نیست اینکارارو انجام بدم فقط کاری رو میکنم که خودمو راضی نگه دارم نه بقیرو و حتی اگر یه درصد حس کردم اینکارو برای بقیه دارم انجام میدم ازش دست میکشم و انجامش نمیدم من فقط باید برای خودم زندگی کنم نه بقیه کاری که بهم حس خوبی میده رو انجام میدم نه کاری که مورد تایید بقیه باشم من باید خودمو راضی نگه دارم نه بقیرو.

    “تغییر اساسی زندگی من از ساختن عزت نفس من شروع میشه تغییر شخصیت و رفتارهای من از ساختن عزت نفس من شروع میشه”

    وقتی داشتن متن های بالارو مینوشتم ذهنم مقاومت میکرد و هعی نجوا میداد که نه این یکی رو نگو چرا بقیه نقصتو ببینن؟باز بی نقص باش نه دیگه این یکیرو نگو بقیه میفهمن چقد قبلا حس عدم لیاقتت بیشتر بود ولی باز ادامه دادم و نوشتم من باید با خود واقعیم درصلح باشم خوده واقعی من اینه و این کامنتم نوشتم تا باخود واقعیم بیشتر اشنا بشم و بیشتر خودمو بشناسم و برای خودم ارزش و لیاقت بیشتری قائل بشم و به خودم عشق بورزم.

    خدایاشکرت برای دریافت این اگاهی ها خدایاشکرت که به خودم حقیقم بیشتر دارم نزدیک میشم و با درون خودم دارم به صلح میرسم خدایا این ارامشی که دارم ک شکر خدایاعاشقتم.

    ثروتمند موفق سلامت و شاد باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: