ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-20 08:13:572024-02-20 08:31:07ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به رب وهابم بخاطر بخشندگی بی نهایتش
سلام به استاد سخاوتمندم و مریم جون مهربون
سلام به خانواده بزرگ عباسمنش
استاد من خیلی قبلها فکر میکردم که استعداد وافعا وجو داره اما برای کلاس زبان متوجه شدم که روی هر چی کار کنیم و تکرار نتیجه عالی میده من میگم حتی اینکه یکنفر در یک زمینه خیلی راحتر آموزش ببینه و نتیجه بگیره بخاطر محیطش و ریز فاکتورهاست و گرنه اصلا روی هر چیزی زوم کنی مستعد میشی و پیشرفت میکنی
من الان دارم روزی حدود نیم ساعت زبان کار کردم و وضعیتم عالی تر شده مثل رانندگی و تدریس و هر کاری که تلاش کردیم جواب گرفتم توی مسیر الهام میاد و ما با تلاش و الهام و تشویق خودمون و دیدن نتایج کوچیک به نتیجه میرسه
استاد من به خیلی چیزها که استعدادش رو نداشتم رسیدم الانم رو زبان و ورزشم تمرکز کردم
فقط تمرکز و توان و تکرار و توکل
الهی خیر ببینید استاد من زندگی رو از پنجره ای که شما باز کردید دیدم
خدایا به اندازه بزرگیت شکر
سلام این ویدیو رو دیروز شروع به دیدن کردم. نکاتش رو به طور کامل نوشتم. و واقعا لذت بردم. دقیقاً همینطور هست. و کاملا انگیزه و انرژی گرفتم و البته باور خودم رو مجدداً اصلاح کردم که توی زندگی فردی خودم استفاده کنم. مثلا در مورد زبان انگلیسی من دقیقا یادم هست وقتی که 17 ساله م بود در تهران کلاس زبان می رفتم و یک استاد داشتیم که سالها در تگزاس زندگی کرده بود و یک بار یک دختری اومد به کلاسمون و مثل بلبل با استادمون انگلیسی صحبت می کرد و من هیچی متوجه نمی شدم. و اون لحظه با خودم گفتم واقعا آیا میشه یک روزی هم من مثل ایشون انگلیسی صحبت کنم. دقیقا برای من کمی زمان بر بود تا اون مرحله ی اول رو طی کنم و برسم به سطح کسی که بتونه کمی انگلیسی صحبت کنه. البته من کم و بیش ادامه دادم. بعد از یکی دو سال ، فراتر از کلاس ، تمرکز کردم روی یوتیوب. فایل های زیادی می دیدم و نکته نویسی می کردم. توی مرحله ی بعد کمی پول در آوردم و کلاس زبان رفتم دوباره به زادگاه کرمانشاه برگشتم و پیش خونواده بودم و کلاس آنلاین ثبت نام کردم و دو و نیم سال روی اسپیکینک کار کردم. و کلی دوره آنلاین و حضوری گذرونده م و خدا رو شکر الان خیلی خوب انگلیسی صحبت می کنم. وقتی که ادامه بدیم رشد های شگفت انگیز نصیبمون میشه. من الان 35 سال دارم و خیلی خوشحال هستم که استاد عزیز بهمون درس های ناب زندگی رو میده و ما رو بیدار می کنه خدا حفظ کنه ایشون رو
خدایا شکرت من بازم میام و در مورد این ویدیو ها می نویسم. چه قدر نکات ناب داشت و مثال های عالی. اینها رو باید مرتب بشنویم تا مرتب ذهن رو کنترل کنیم که اصل
چیه و فرع چیه تا پیشرفت کنیم
به نام خداوند یکتا
درود به همگی
خدارو شکر برای این روزهای زیبا و این هدایت ها و دستان مهربان خداوند که هر روز ما را یاری میکنند
خیلی خوشحالم که هر روز ظرف وجودم بزرگتر میشه و حرف های استاد رو بیشتر میفهمم و کامنت هارو که میخونم احساس بهتری بهم دست میده و خیلی امید وار تر میشوم و هر روز که تمرینارو انجام میدم و فکر میکنم میبینم که امروز خیلی وقت بیشتری رو با سایت یا فایل ها گذراندم و بیشتر فهمیدم یادمه اوایل میگفتم دو ساعت فایله چجوری دو ساعت نگاه کنم بعد که نگاه میکردم وسطاش خوابم میبرد و انقدر اینکارو ادامه دادم که الان روزی چند تا فایل میبینم و تمرین انجام میدم و خیلی برام واضح شده که ورودی های ذهنم تغییر کرده و فقط به نکات مثبت توجه میکنم و حالم خیلی بهتر شده به لطف خدا درآمدم بیشتر شده و سپاسگزار خداوندم که مرا به این مسیر هدایت کرد
چند روزیه که فایلو دیدم و به سوالاتش فکر میکردم و جوابی نداشتم که بدم و امروز در کامنت ها که خواندم متوجه شدم که من هم میخواهم خیلی خوب با دیگران ارتباط برقرار کنم و صحبت کنم چون در این کار از نظر خودم ضعیف هستم و،وقتی که مهارت بیشتری در ارتباط برقرار کردن کسب کنم به کارمم کمک میکند و بیشتر پیشرفت میکنم
بازم خدارو شکر که هدایتم میکند هر روز مسیرم را هموار میکند
سپاسگزار خداوندم که افرادی چون استاد عباس منش و خانم شایسته و بقیه دوستان را سر راهم قرار داده است و مرا به سوی اهداف و آرزوهایم راهنمایی میکند
روزتان پر از خیر و برکت و سلامتی
بدرود
سلام استاد جان خسته نباشید
در مورد کاری که گفتید قبلا درش استعداد نداشتید و با تمرین و تکرار به نتیجه رسیده اید مثال بازار های مالی رو خاطرم هست که در سال 99 ابتدا با بورس ایران آشنا شدم و اصلا اطلاعاتی در مورد شیوه کار آن نداشتم ولی عشق و علاقه من به این زمینه باعث شد تا در آن شروع به فعالیت کنم و سود های نسبتا خوبی هم کسب کنم و سپس با بازار ارزهای دیجیتال آشنا شدم و کلی اطلاعات درباره آن کسب کردم و در آن بازار هم نسبتا موفق بودم و در نهایت با بازار فارکس که بین بازار های مالی با سابقه ترین و امن ترین و بهترین بازار هست آشنا شدم و الان مشغول فعالیت در این بازار هستم و کلی چیز های جدید به نسبت روز اولی که هیچ شناختی از بازار مالی نداشتم آموخته ام که برایم مایه افتخار است
اما زمینه ای که در آن ضعف دارم بحث ارتباطات هست زیرا از دوران کودکی به من گفته اند تو درونگرا هستی و نمیتوانی با دیگران به خوبی ارتباط برقرار کنی و تقریبا تمام اعضای خانواده پدری ام در این زمینه مشکل دارند و نمیتوانند خیلی خوب رابطه برقرار کنند
و من هم این ضعف را طبیعتا به ژنتیک و استعداد ربط داده بودم ولی با گوش کردن این فایل متوجه شدم که ضعف من بخاطر عدم تلاش در این زمینه و کم اهمیت دانستن آن و قدرت دادن به عوامل بیرونی مثل استعداد و ژنتیک است
تصمیمم این است به عنوان قدم اول برای حل این مشکل از این به بعد سعی کنم با افرادی که در خیابان ملاقات میکنم ارتباط بگیرم و در حد پرسیدن یک آدرس از آن ها کمک بخواهم
فکر میکنم این یک قدم کوچک ولی موثر برای حل مشکلم خواهد بود و مابقی راه را خداوند به من خواهد گفت
در پناه الله
سلام ب استاد مهربانم ایشالا ک همیشه خوب و سلامت باشید
جواب بخش اول
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
من قبلا ب استعداد اعتقاد و باور زیادی داشتم اما از موقعی ک بارها فایلای شمارو گوش دادم متوجه شدم ک واقعا با تمرین میشه به خیلی مهارتا رسید مخصوصا مهارتی ک بهش علاقه داشته باشیو میتونی تمرینش کنی و توش بهتر بشی
الان ب شدت قبل به عامل استعداد ب تنهایی برای کسب مهارت تو ی زمینه ای اعتقاد ندارم اما در ی حد کمی ذهنم باور داره ک استعداد مهمه تا حدی و تاثیر گزاره رو بهتر یاو گرفتن ی زمینه ای ینی مثلا ممکنه دو نفر تو حوزه ی نقاشی باشن و یکی بیشتر از اون یکی تو نقاشی استعداد داشته باشه و موفق ترم باشه با این ک ظاهرن تمریناتشون هم تقریبا ب یک اندازس و جفتشونم عاشق نقاشین…استعداد رو درواقع تاثیر گزار میدونم ولی بخش کمی ازش رو و معتقدم تاثیر گزاره…
اگه ی نفر استعداد ی چیزیرم نداشته باشه اگه خیلی بیشتر ازونی ک استعدادشو داره تلاش کنه متونه مث اون فرد و یا حتی بیشتر ازون فرد یاد بگیره و موفق بشه تو اون حوزه
ینی ذهنم اینو میگه ک ی فردی با صرفا تلاش میتونه موفق بشه تو کسب مهارت تو ی حوزه ای منتها شاید یکم زمان بر تر و سخت تر
ولی کسی ک استعدادشو داره سریع تر و بهتر متونه تو همون حوزه پیشرفت و موفقیت کسب کنه و سرعت پیشرفتش بیشتره
اینا باورای ذهن منه
مهارتی که فکر می کنی در آن استعدادی نداری یا متقاعد شده ای که به درد انجام آن کار نمیخوری را انتخاب کن.
کلید: ترجیحاً موضوعی را انتخاب کن که کسب مهارت در آن، به شما کمک می کند. خواه در شغل و درآمد شما، خواه در زندگی شما به هر شکل دیگری.
سپس یک هدف قابل دستیابی و معقول برای بهبود در آن مهارت را در نظر بگیر؛ پیرامون آن موضوع مطالعه و تحقیق کن؛ ایده های قابل اجرا برای شروع کار را یادداشت کن و قدم اول را در آن راستا بردار.
خوب من همین حوزه ای ک الان توش هستم ینی ارایشگری در لاین مو رو همیشه فکر میکردم توش استعداد ندارم در زمینه لاین مو و هنوزم این باورو دارم ک خیلیا استعدادشون از من بیشتره و زرنگترن از من و با یبار اموزش و خیلی سریع تر از من یاد میگیرن و من دیرتر بس ک بهم گفتن فلانی از تو زرنگ تره باهوش تره
و من الان دارم اموزش میبینم و دارم با چشم خودم میبینم ک دارم پیشرفت میکنم و انگار ک بابا منم میتونم ….تمرینه همش، اونایی ک تراپی کارو رنگ کار حرفه این و مربی سلامت موعن و انقد تجربه و اطلاعات از مو و ساختارمو دارن و میدونن چ طور حال مورو خوب کنن اونام ی روزی کلی ازمون و خطا و تمرین و تجربه و شکست داشتن از شکم مادرشون ک ارایشگر زاده نشدن تمرین کردن تکرار کردن کار کردن وقت و انرژی و زمان گذاشتن…حالا شایدم ب ظاهر خیلیاشون استعدادشو داشتن و سریع تر موفق شدن و راحت تر یاد گرفتن ولی این به این معنا نیس ک منیم ک باور دارم استعداشو ندارم نمیتونم ب جایگاه اونا حتی بهترش برسم چرا میتونم با تمرین و تکرار و تلاش میتونم شاید یکم دیرتر و سخت تر ولی میتونم اصلا شاید رفتم تو دل کار تمرین کردم و منم باور کردم ک ن بابا اشتباه فک میکردی استعدادشو نداری مثل این ک داری استعدادشو
ینی در واقع تمرینه بود ک به من این باورره رو داد ک میتونم ن صرفا کلمه استعداد ک شده لق لقه زبونم تا کم میارم میندازم گردن اون ک استعدادشو نداری یا فلانی استعدادشو داره و استعدادش تو این زمینه از تو بیشتره
منم میتونم با تمرین هم اندازه اون حتی بالاتر و موفق تر از اونی ک تو ذهنم ب نظر موفقه باشم و برسم
و یا تو ی موضوع دیگه من همیشه باور داشتم و الانم دارم ک استعداد رقص ندارم و هیچ وقت نمیتونستم خوب برقصم یادمه ی مدت تمرین رقص داشتم و رقص پاهام خیلی بهتر شد البته دستام هنوز همونقدر ضعیف بود تو حرکت چون خوب خیلی انرژی بیشتری باید روش میزاشتم خیلی بیشتر از بقیه چرا ک ن خیلی علاقه نداشتم مثل خیلی از دخترا ک عاشق رقصن از بچگی و باور داشتمم ک استعداد رقصم خوب نیس
خوب پیشرفت کردم خیلی نسبت ب اوایل خوب میتونستم برقصم اما خیلی سخت تر و زمان برتر از اونایی ک استعداد داشتن مثل خواهرم پیشرفت میکردم و اصولا ی حرکتو باید بارها تمرین میکردم تا بلد شم ولی خواهرم با دوسه بار یاد میگرفت چون علاقه داشت خیلی و استعدادشم داشت و من باید خیلی انرژی میزاشتم تا اون حرکتو یاد بگیرم ولی شدنی بود منم با تمرین تونستم ینی میشد ک منم به سطح خیلی بالایی تو رقص با تمرین برسم شاید یکم زمان برتر از بقیه ولی شدنی بود
ولی خوب رهاش کردم پیشرفتامو ندیدم ک بابا جواب داده تمرین و چون دیدم مثل خواهرم ک استعداد داره سریع یاد نمیگیرم و همینطور چون علاقه زیادیم نداشتم و کاربردیم برام جز پز دادن و چشم و هم چشمی نداش رهاش کردم ورنه با تمرین خیلی بهتر شده بودم
یا توی اشپزی هیچ علاقه ای نداشتم و خیلیم باور نداشتم ک استعداد خاصی دارم چون علاقه ای نداشتم ب سمت یادگیریش نرفتم ولی امسال ب طرز عجیبی ب خاطر دیدن فایلای شما و اشپزی مریم جان ب اشپزی علاقه مند شدم و تا الان چند تا غذا یادگرفتم و برعکس احساس میکنم استعدادشم دارم چون تمرین کردم و بهتر شدم اصلا غذا نسوزوندم و همه غذاهام از اول عالی شدن و قیمه قرمه ای ک پارسال ازش فراری بودم و فکر میکردم نمیتونم اما امسال با یکی دوبار تمرین عالی بارها درستش کردم و همه ام تعریف کردن از غذاهام و چون تمرین کردم توشون و تلاش کردم یادش گرفتم ب این اعتماد ب نفس رسیدم ک استعدادشم دارم اتفاقا
درحالی ک زمانی ک بلدش نبودم و تمرینیم نداشتم فکر میکردم استعداشو ندارم
توی خیلی از زمینه هام ب شدت استعداد داشتم و ب شدت علاقه مثل خوانندگی نقاشی و طراحی و یادگیری زبان انگلیسی اما ی مدت تحصیل کردم اموزش دیدم و کلیم عالی عمل کردم کلی نقاشیای عالی کشیدم سریع تر از خیلیا پیشرفت کردم ولی به دلایل ناتوانی تو تهیه امکاناتشون از نظر مالی سرد شد علاقم و رها کردم و ادامه ندادم و تلاش نکردم با این ک استعدادم توشون عالی بود و از خیلیا جلوتر بودم و عالی تر و همیشه یک بودم توشون و همه تحسینم میکردن و شاید خیلی از هم دوریع ایام ک از من استعدادشون اون موقع کم تر بوده نقاشی رو ادامه دادن و الان خیلی حرفه ای تر از منن و از من ک ادامه ندادم عالی ترن و موفق تر
استعداد خالی ک کاری نمیکنه ک باید رشدش داد و تلاش کرد و حرکت کرد براش
برنامه ای ک ریختم اینه ک در قدم اول سعی کنم اصول تراپی هارو کلش رو مسلط بشم به تعوریش و مراحلی ک داره و بعد ی تراپی رو مثل کراتین خیلی خوب یادش بگیرم و بهش مسلط بشم از نظر عملی و بعد برم سراغ بقیه تراپی ها
ینی اول رو یکیشون تمرکز کنم بعد برم بقیه و کل تراپی هارو نگاه نکنم بگم من هنوز چیز خاصی بلد نیستم و استعداشو ندارم
و این ک خودمو با کسی مقایسه نکنم
برای محتویات ارزشمند این فایل و تک تک زحمات شما ازتون سپاس گزارم استاد عزیزم
دوستون دارم …
بنام خدای هدایتگر و اجابتگر خواسته هامون
درود بر استاد عشق و توحید و سپاس بیکران برای این سری از فایلهای هدیه ارزشمندی که برامون به اشتراک میزارید
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
من معتقدم استعداد مهم نیست
تلاش و باور و ایمان و ادامه دادن و تمرین و پشتکار مهمه
خودم از کودکی خیلی در جمع ها نمیتونستم صحبت کنم در کلاس درس مدرسه و دانشگاه ، صدام میلرزید ، حتی تو پرزنت دفاع پایان نامه ام چقدر استرس و لرزش صدا داشتم یادمه ، دختری بدون اعتماد به نفس و عزت نفس حضور در جمع بودم . هدف شغلی ام تدریس تو دانشگاه بود بعد از اینکه مراحل تحصیلی و آزمونها رو گذروندم و تونستم استاد دانشگاه بشم ، یادمه اولین جلسه کلاس ام در حضور دانشجوهام چقدر سراپای منو اضطراب و ترس گرفته بود از اینکه جای استاد باید بنشینم و برای دانشجوهام صحبت کنم از این بعد ، اون روز تعداد دانشجوهام زیاد نبودند ولی من کمکم در این پروسه تکاملی تدریس ام در دانشگاه هر ترم بزرگتر شدم و فن بیان و لحن صدام بهتر شد و همینکلاسهای دانشگاه از من دختری قوی و با اعتماد به نفس ساخت .الان بعد حدود 10 12 سال تدریس در دانشگاه چقدر تجربه کسب کردم. منی که فکر میکردم به خاطر گذشته ام اعتماد به نفس ندارم با تمرین و حضور در کلاس هام چقدر رشد کرده ام
بعد از عضویت در سایت و کار کردن روی بهبود رشد فردی و شخصیتی ام و افرایش عزت نفس و اعتماد به نفس و خودباوری ام ،امروزام و با قبل از عضویت در سایت که مقایسه میکنم در این مسیر با تمرین و تکرار و نوشتن و گوش دادن به فایلهاتون از لحاظ شخصیتی سمیرای متفاوت از قبل ام شده ام .
سالها قبل من هم به موسیقی و نواختن ساز سنتی دف وتنبک علاقمند شدم ، فکر میکردم شاید دیره بدلیل سن و سال ام ، ولی با شجاعت و انگیزه چون دوست داشتم یاد بگیرم شروع به آموزش کردم و چقدر خوشحالم که یاد گرفتم . در طول آموزش ساز مواقعی بود که دیریاد میگرفتم ولی با تکرار و تمرین بالاخره میتونستم نت ها رو بزنم .
در کنار تدریس در دانشگاه به یکی از لاینهای زیبایی بانوان علاقمند شدم. اون هم فکر میکردم اوایل برای آموزش و شروع این کار با توجه به سن ام شاید دیره ، ولی عزم و جزم کردم و یاد گرفتم و با اینکه پیشرفت ام در کار خیلی زمان برد ولی با اراده پشتکار ادامه دادم و همیشه در حال آپدیت و آموزش بودموهستمو ناامید نشدم و الان بعد پنج شش سال چقدر خوشحالم در کارم رشد و بهبود داشتم و در مسیر تکاملی صعودی ام .
ما در همه جنبه های زندگی مون میتونیم رشد وپیشرفت و بهبود دائمی داشته باشیم فارغ از هر عامل بیرونی مثل استعداد ذاتی و سن و سال و خانواده وجامعه و مکان و زمان ومحل زندگی … اگر باور کنیم باورهای قدرتمند کننده و ایمان داشته باشیم که میشود .با توکل و اعتماد به خالق جهان هستی با عزم و اراده و تلاش و پشتکار و ادامه دادن و جایگزینی باورهای قوی به جای باورهای محدود کننده .
خدای مهربان را هزاران مرتبه شکر و سپاس که در مدار دریافت این آگاهی های ارزشمندم و هرروز در مسیر رشد و بهبود شخصیتی ام قدم برمیدارم .
سلام حضرت استاد
به به باز درس دیگه که پر از انرژی و پر از ارتعاش به توحیده
وقتی میگین برو دنبال کاری که استعداد نداری و ببین با تمرین می بینی تو هم مثل ابر قدرت های اون ضمینه به اوج می رسی
این یعنی خدا میتواند زندگی مون رو حس کنیم یعنی توحیدی عمل کنیم
یعنی ما وارد کاری رشته ای بشیم که اصلا ژنتیکی توش صفر درصدیم و با امید خدا بریم سمتش و ببینیم خدا میتواند اگه حرکت کنیم و برکت برامون بفرسته
مثلا خود من که توی کامنت های قبل گفتم کارگر و کارمند زاده م و حالا میخوام کسب و کار برا خودم راه بیاندازم و ارباب خودم شاگرد خودم باشم و استعدادی هم ندارم ولی تا گفتم یکی اومد سرمایه بهم داد ،ارباب قبلی م راحت با نرفتن من به محل کار کنار اومد. و مکان رایگان برای کسب کارم بدون اجاره جور شد همه چیز دست در دست هم داده تا من فروش پارچه پرده ای داشته باشم و پرده سرایی بزنم.
از گذشته بگم که باورسازی بشه برام
یادمه استاد ریاضی و فیزیک خیلی دوست داشتم ولی توی زبان استعدادی نداشتم و اتفاقا خواهر بزرگی م رو میدیدم که توی زبان و عربی لنگ میزنه ومیگفت خیلی سخته با اینکه بچه بودم ولی رگه های از انگیزشی بودن تو وجودم بود،با خودم گفتم نه سخت نیست و از راهنمایی که زبان و عربی وارد درسهام شد تمام تمرکزم گذاشتم روش و حتی برای ریاضی م کم کاری کردم و وقت نراشتم و یکی دوتا امتحان خراب کردم و بعد که تو زبان و عربی راه افتادم و به خودم باور دادم ببین عربی وزبان هم شدی نفر اول .
دیگه وقتم آزاد شد و به ریاضی که عشقم بود توجه کردم و همه دروس نفر اول شدم.یادمه آبجی تو زبان یا عربی یه چیزی سوال داشت ازم می پرسید و لازم نبود کتابای سال قبل ورق بزنه من جوابش میدادم.اهان استاد یادم میاد من حتی از زبان و عربی و ریاضی پول هم ساختم همون تو راهنمایی یکی از دوستام میومد خونه مون بهش درس یاد میدادم و چون مثل همیشه دلی کار میکردم و خوشحال بودم مفیدم و البته خودمم درس رو تمرین و تکراری میشد یهو جلسه اخر یه انگشتر کوچیک برام به عنوان دستخوش اوردن و سالها بعد سه یا چهار سالی معلم خصوصی ریاضی و زبان شدم.
بله دوستان واقعا باید ساخت باید خواست حرکت کرد تا خدا باهاتون هم قدم بشه و برکت بده
یه چند جای زندگیم هم رفتم سمت علاقه م و البته کمالگرایی و عجول بودنم برای موفقیت و البته تمرین نکردنم باعث شد جا بزنم و خب چی بگم دیگه. خدایا منو ببخش که توحیدی عمل نکردم
ولی خدا را شکر از اینجا به بعد قراره اتفاقای خوبی بیوفته.
در پناه حق
به نام خدای بزرگ و مهربان
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و همه دوستان نازنین
خدای بزرگ رو شکرگزارم برای حضورم در این مسیر و درک هر چه بهتر آگاهی های لازم برای رشد
استاد عزیزم به لطف و فضل خداوند ، هدایت شدید به بیان یکی از اساسی ترین و اصلی ترین موضوعات که برای من و احتمالا برای خیلی از دوستان ، که الزام بسیار مهمی برای درک مسیر رشد و دست یافتن به موفقیت های فردی است.
به قدری به این موضوع و این جلسه نیاز داشتم که فقط خدا می دونه چقدرررر برای این برهه و این روزهای من لازم و ضروری حیاتی بود.
به نوبه خودم از شما استاد توحیدی و بی نظیر ، کمال تشکر و قدردانی رو دارم.
یکی از اصلی ترین ترمزهای من که در دوره کشف قوانین برام محرز شد ، بحث توانایی و مسیر کسب مهارت و توانایی در مورد مسیری هست که قرار داریم . در کنار بحث احساس ارزشمندی و احساس لیاقت ، درک این موضوع که من چطور می تونم در مسیر کاری خودم به مهارت ها و توانایی های لازم دست پیدا کنم ، از مهم ترین پاشنه آشیل های من هست.
هر چقدر این دو موضوع (احساس ارزشمندی و درک رسیدن به توانایی های لازم به تکرار و تمرین) رو بیشتر و بیشتر کار کنم ، به همون اندازه می تونم در مسیر خودم و کسب و کارم نتایج بزرگی خلق کنم.
فقط می تونم شکرگزار خداوندی باشم که در حال هدایت کردن همه به سمت خواسته هامونِ ، و در این مسیر به آگاهی هایی هدایت میشیم که لازمه حرکت بهتر و صحیح تر و اصولی تر و منطبق با قوانین بدون تغییر خداوند هست.
استاد درک این موضوع و فکر کردن در موردش ، در همین 24 ساعته گذشته من رو به مطالب و آگاهی هایی هدایت کرده که در این اواخر بسیار برام سخت و ترسناک بود.
اگر من هر روز به خودم یادآوری کنم که در هر زمینه ای که عشق و علاقه سوزان و شور و انگیزه زیاد داشته باشم ، می تونم با تکرار و تمرین به روز خودم رو بهبود بدم ، بدون شک و قطعا نتایج دلخواه رو خلق خواهم کرد.
شاید چیزی به نام استعداد وجود داشته باشه ، ولی به نظرم می تونیم استعداد را به عنوان یک توانایی ویژه تعریف کنیم که به طور بالقوه فرد را به موفقیت می رسونه .
ولی این توانایی چیزی نیست که از یک منبع به یک اندازه خاص و لازم به فردی داده بشه ، و فرد با اتکا به همین اندازه از این موهبت ، بتونه به هم اهداف و نتایج مد نظر خودش دست پیدا کنه ، بلکه با توجه به پیشرفت علم و مسیرهای جدید در جهان ، این توانایی باید ارتقا و رشد داده بشه و هر روز بهتر و بهتر بشه.
بهتر شدن در توانایی ها و مهارت هاست که استعداد رو بهتر می کنه.
وقتی مسیر رشد و موفقیت افراد می بینیم ، کاملا درک می کنم که همه اونا در ابتدا در یک سطح خیلی معمولی داشتند و تکرار و تمرین به سطح بالایی از توانایی ها دست پیدا کردند.
استعداد: یک توانایی با کیفیت درونی که بدون زحمت ظاهر می شود.
مهارت: توانایی اکتسابی که با تلاش و تمرین و تکرار آموخته می شود.
کلمه استعداد نباید برای ذهن من خیلی بزرگ و مهم باشه . چون یک محدودیتی توی استعدا وجود داره و در یک سطحی متوقف میشه ، ولی ادامه مسیر استعداد و کسب مهارت با تمرین و تکرار هست که تبدیل میشه به مهارت و توانایی لازم برای هر فرد.
با این تعریف ها و مثال هایی که شما استاد عزیز زدید ، راه برای من روشن شد . من به هر سطحی از توانایی در مسیر علاقه ام می تونم برسم و هیچ محدودتی عملا وجود ندارد .
محدودیت فقط و فقط با طرز نگاه و باورهای من به وجود میاد .
برای خودم یک تمرین رو به وجود آوردم ، در زمینه کام ، نوشتم که باید 10 بار یک موضوع رو تمرین کنم و دست آخر بار دهم رو با دفعه اولم مقایسه کنم . باید ظرف مدت کوتاهی این کار رو انجام بدم تا برای ذهنم منظقی کنم که همه چیز به تکرار و نظم و تعهد من بر می گرده . مدت زمانی کوتاهی رو برای این کار در نظر گرفتم.
من در جهانی زندگی می کنم که تمام عجایب و عظمت های اون به تسخیر من در اومده . من موجودی هستم که با وصل شدن به خالق توانای خودم ، با ایمان و توکل و تعهد ، با صبر و تلاش و اشتیاق و انگیزه و امید می تونم ، خودم رو هر روز بهبود بدم.
فقط باید درک بهتری از تکامل و صبر که همزمان با تلاش و حرکت و تمرین معنی پیدا می کنه ، و با باورهای مناسب در مسیر خودم هر روز مقداری بهتر بشم.
به این شکل توانایی ها و مهارت برای من مهم تر از استعداد میشه .
استعدا نقطه شروع و استارت هست ، مثل یک دونده در مسیر شروع خودش.
با استعداد می تونم در ابتداری مسیر رشد و موفقیت قرار می گیرم ، ولی با مهارت و توانایی های خودم می تونم به حرکت در مسیر موفقیت ادامه بدم
استعداد من رو در مقابل درهای موفقیت و نتایج بزرگ قرار می ده ، ولی این توانایی و مهارت های من هست که به من اجازه رد شدن از این در رو میده
تمام نتایج بزرگ که توسط افراد موفق خلق شده ، فقط و فقط در نتیجه تمرین و تکرار و انگیزه و باور به این توانایی ها بوده .
و در کنار ایین توانایی ها ما نیاز به منش و بیشن و نگرش وباورهای مناسب داریم که بتونیم در مسیر درست بهتر حرکت کنیم.
با امید روزهای عالی برای همه عزیزان
خدانگهدار
به نام خدا
سلام به همگی دوستان خوب خدا
دقیقاً با تمرین و کار کردن و تکرار اون موضوع هستش که آدم میتونه پیشرفت کنه چون خودم تجربه اش رو داشتم
من وقتی دو سال پیش به واسطه بهتر شدن عزت نفسم توسط دوره عزت نفس ، خداوند هدایتم کرد به کار مورد علاقه ام ، من تا بحال در زندگیم در مورد کار مورد علاقه ام چیزی را ندیده بودم و نشنیده بودم
واقعاً وقتی فهمیدم کار مورد علاقه من چیه هیچی مطلقاً ازش نمیدونستم ولی دقیقاً تصمیم گرفتم یادش بگیرم و همینم شد الان بعد از 2 سال هر روز تمرین و تکرار و مهارت کسب کردن ، به لطف الله یکتا با کمک خودش دوتا پروژه برای دونفر در حال توسعه دارم یکیش تقریباً تموم شده و یکی دیگه اش هم هنوز در حال توسعه دادنش هستم
این در حالیه که من تا دو سال پیش اصلاً در مورد کار مورد علاقه ام هیچی نمیفهمیدم ولی ادامه دادم و خداروشکر الان به جایی رسیدم که پسرخاله خودم که دانشگاه داره همین رشته رو میخونه من بدون اینکه اصلاً دانشگاه برم با هدایت های الله یکتا تونستم کار مورد علاقه ام را یاد بگیرم و همچنان دارم ادامه میدم
من الان دوست دارم در حوزه کاری خودم دیتابیس را یاد بگیرم که کاملاً هم مرتبط هستش ، اتفاقاً هم می تونم کم کم یادش بگیرم
یادمه دو سال پیش وقتی داشتم شروع می کردم یادگیری و مهارت کسب کردن در حوزه کاری مورد علاقه ام خیلی اشتباهات مختلفی توی کارم داشتم که الان بهشون فکر میکنم اولاً اینکه خیلی وقته به اون خطاها برنخوردم دوماً اینکه به خودم میگم من چطور مثلاً توی قسمتی از کدنویسی هام به ارور میخوردم اونکه خیلی ساده بود:))
حالا اون موقع فقط از خدا میخواستم فلان خطا رو در کدنویسیم برطرف کنم ، در حالیکه اینقدر تمرین و تکرار کردم که میتونم بگم الان برای هر کسی با کمک خداوند کار میزنم و البته که این یادگیریه ادامه داره و با کار کردن باعث میشه تسلطم نسبت به مهارتی که کسب کردم بیشتر بشه
مرسی از استاد عزیز
بسم الله الرحمن الرحیم
باسلام خدمت استاد عزیزم وهمه دوستانم
استاد اول ازهمه سپاسگذارم ازشما ک خدا میداند ک شما چقدر زندگی را برایم زیباتر کردی
حضور شما درزندگی من یک معجزه بود بخدا
هرروز ب خداوند میگم من چه کار خوبی دردنیا کرده بودم ک الان عضو این سایت جهانی واین استاد بی نظیر واین دوستان عباس منشی توحیدی هستم وخداوند همیشه بهم جواب داد پاسخ سوالت از من بوده چون همیشه میپرسیدم خدایا یکروز میات زندگیم خوب بشه مشکل نداشته باشه یکروز میات ب ارامش،برسم چطور زندگیم رو خوب کنم چندسال از خدا میپرسیدم چطور بعضیا خوشبختن؟
خدایاشکرت
استاد اولا من بابت اون دسته فایلهای الگوهای تکرارشونده بی نهایت سپاس میگم ک چقدر باعث شدن خودمو کنکاش کنم وبفهمم
چ افکار وباورایی دارم والان چندماهه اون سوالات رو نوشتم وجواب دادم بهشون چندبار
وبهبود پیدا کرده پاشنه ی اشیلم ونوشتم همیشه باید روشون کار کنم واقعا اون فایلها یک دوره ی کامل بود چون شما در قدم سوم میگید ک روی پاشنه اشیل کار کنید ک نتایج بزرگ بشه اما من واضح نبود برام چ مشکلاتی دارم کجاها داغ میکنم وبشدت بهم میریزم
والان هم دارم رو دوره عزت نفس کار میکنم ماه سوممه وچقد تغییرات ایجاد کردم ورفتم سراغ کسب مهارت های جدید چون مثل مار ازش میترسیدم واسترس داشتم روزای اول واردش شدم از ترس گریه میکردم حالا باگذشت زمان وشنیدن این فایلهای ذهنیت قدرتمند کننده چقد بهتر شدم شکرخدا
وخاستم بگم چقدر متناسب با شرایط من بود این فایلها دوباره همان فایلا وحرفایی بود ک من بهشون نیاز داشتم تا جراتم بیشتربشه
وخاستم بگم من بامرور زمان چقدر هرسال ک میگذره من باشما هستم میفهمم چقد حرفاتون راسته واز روی تجربیات زیاد وصحیح هست وچقدر این حرفها زندگی متحول کن هست کافیه من درک کنم وبپذیرم وعمل کنم
ک شاید 70 درصد واقعا عمل میکنم ب حرفاتون بعضی جاها هم ذهن مقاومت کرده وگفته نه فاطمه تو اصلا همچین جایی مشکل نداری برای همین قدمی براش برداشته نشده مثلا وابستگی ب همسرم ک خودش یک مسعله کاملا جداگانه ونیاز ب حل داره دراین روزها با تضاد ودرد فهمیدم ک خدا گفت باید تغییرش بدی چون قبلا ک در دوره عزت نفس شنیدم ذهنم گف نه تو خانم وابسته ای نیستی ودلیل میورد ک تو اهل تلفنای زیاد وگیر داذن واینا نیستی اما از جای دیگه ای وابسته بودم وهستم ب همسروفرزند با توکل ب خدا استارت زدم
ودرمورد این فایل
من دبیرستان ک بودم بهم گفتن فقط استعداد حفظیات داری وتو فقط انسانی برو خانوادم گفتن وبعد رفتم وچقد پشیمون شدم
بااینکه من در درس منطق برام سوال بود وهست چطور زرنگ کلاس،بودم اگر من فقط حفظیاتی ام
اخرش خسته شدم از حفظ کردن تاریخ وجغرافی وذهنمو پر کنم از سوال وجواب بدرد نخور
بعد عاشق رانندگی بودم وخیلی میترسیدم هیچ سررشته ای نداشتم حتی نمیدونستم کلاج چیه رفتم وگواهینامه ام رو گرفتم ک اینقد پدر من کمال گراهست ک بار اول ک ماشین رو انداختم توی جوب چقد سرزنش کرد وگفت خاک برسر کسی ک بهت گواهینامه داد وچقد من خجالت کشیدم بااینکه من اولین دختری بودم ک تو کل طایفه پدرم گواهینامه گرفته بود
والان من اینجورم ک باید بار اول بهترین عملکرد وبی نقص انجام بدم وگرنه بشدت بهم میریزم
جدیدا مهارت جدیدی ک دنبالشم وقتی خوب شذن اون چیزهایی ک درست کردم چقد ذوق وفلان دوروز بعد ذوقم خابید بعدمادرشوهرم اومد خونمون دخترم بدون مشورت بامن رفت تمام اون چیزایی ک من درست کرده بوذم واورد نشون داد ب مادربزرگش من وهمسرم جا خوردیم اون لحظه. من حالم خوب نبود احساس کردم عزت نفسم پایین اومده بود بدلایل وابستگی ب همسرم ک گفتم بعد همینکه مادرشوهرم تعجب کرد من این محصولات رو درست کردم وتحسینم کرد خندون شدم وهمسرم کلی تعریف کرد ک خانمم داره یاد میگیره وچقد خوبه و فلان دیدم وای اینجا پاشنه اشیل منه من چقذ نیاز ب تایید شدن دارم وچطور حالم از بد ب خوب تبدیل شد ومن چقد باید روی دوره عزت نفس نیاز هست کار کنم تااخرعمرم بخدا
از اون تحسین باعث شد من دوتا کار دیگه تمیزتر اماده کنم بازهم مادرم دید گف خیلی خوبه باورشون نمیشه من مجازی یاد میگیرم اینا رو
اما باخودم همش میگم من چقدر راحت میتونستم پیشرفت کنم اما بخاطر تایید نشدن بود بخاطر کمالگرایی بود ازبس فکر میکردم مثل داستان پدرم باید بار اول عالی باشم وگرنه خاک توسر من یااون طرف ک بهم اموزش داذه میشد همیشه
حالا خیلی دلم میخات اگر این کلاسهام تمام شد وکسب وکارم زدم ب امیدخدا
کم کم زبان انگلیسی رو مجازی یاد بگیرم خیلی علاقه دارم اما داعم میگفتم استعداد توش ندارم برای همین هرگز دنبالش نرفتم از ترس موفق نشدن وهزینه و وقت گذاشتن وب مقصود نرسیدن باتوکل ب خدا این هم جزو اهداف من هست ک حتما ب وقتش بعداز رسیدن ب اهداف الانم میرم دنبالش چون واقعا بدردم میخوره اگربخام مهاجرت کنم باید چندتا زبان بلد باشم
استاد عاشقتم وسپاسگذارتم