پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-04 23:13:032024-02-14 06:18:27پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته گلم
منم امدم توی این قسمت رد پا بزارم
برای خودم
خواب های تکرار شونده من
به این صورته که داره یه موقعیت عالی برام پیش میاد یع چیز عالی جور شده و من هی نمیرسم
نمیتونم سر موقع برسم و
و این فشار اینقدر زیاده که منو داره پیر میکنه هر لحظه ای که دیر و دیر تر مشه
فکر میکنم از باور کمبود میادش
و یه خواب دیگه هم اینکه نمیتونم فریاد بزنم
یه اتفاق وحشتناک و خطرناک افتاده برام
و من باید کمک بخوام صدام در نمیاد و دارم همینجور زور میزنم صدام درنمیاد
این مبحث خواب برام خیلی عجیب و هیجان انگیزه
چون خیلی راجبش کنجکاوم
و هیچی هم راجبش نمیدونم غیر اینکه حاصل افکار روز های قبلمونه که استاد توی دوره 12 قدم گفتن
خیلی خیلی و به شدت منتظره جواب این سوالات زیبا هستم
عاشقتونم
سلام استاد جانم و دوستان انرژی بخش من
امروز یه ترمزی کشف کردم تو خودم که دلم خواست بنویسمش
رفته بودم واسه خرید و دیدم چه الگوهای تکرار شونده ای تو فروشنده ها هست
من میخواستم پارچه بخرم ولی یه پارچه ای که میپرسیدم خود فروشنده قبل از اینکه من بخوام حرفی بزنم میگفت اونا قیمتش بالاست میگم حالا بیارید ببینم میگه متری 500 یا متری 700 و هیچ واکنشی مبنی بر اینکه بخواد پارچه رو برا من بیاره نشون نمیده و فقط یک نفر از فروشنده ها اینکارو نمیکنه تقریبا من این الگورو تو همشون دیدم و واقعا وقتی چنین واکنشی نشون میدن از خرید منصرف میشم کما اینکه من هم پولشو دارم و هم قصد خرید دقیقا همون پارچه رو ولی به نوعی انگار خود اون مغازه دار نمیخواد بفروشتش و مشتری رو میپرونه (انگار این باور گرون بودن تو مغز اون فروشنده هست که این پارچه که گرونه بزا اول قیمتشو بگم که نخوام تکونش بدم یه جورایی انگار پولشو مهم تر از کیفیتش میدونن ترجیح میدن جنشو با قیمتش بفروشن اما به نظر من تو باید کیفیت و کارایی جنستو عرضه کنی نه پولشو)
امااااا این وسط ما یه مغازه تو شهرمون داریم که یه مغازه کوچولوعه و فک کنم هزارتااااا پارچه چپونده تو همین مغازه کوچولو و همیشه تاکید میکنم همیشهههه پر از مشتریه پر که میگم یعنی ما فقط نیم ساعت می ایستیم بقیه خرید کنن تا ماهم تو مغازه جامون بشه یعنی به نوعی نوبتیه تا بتونیم بریم تو مغازه
و جالبیش اینه که همه اون شخصو به گرون فروش بودن میشناسن
و جالبتر از اون اینکه هیچوقت نشده بگه پارچه ای رو ندارم یا گرونه یا کلا بخواد حرفی برخلاف مشتری بزنه مثلا من امروز یه پارچه کرم رنگ میخواستم پارچه رو بهش نشون دادم و گفتم این پارچه با این رنگ و جنسو دارین یکم نگاه کرد و گفت بلههه چرا که نداریم خوشحال شدم چون تو مغازه های قبلی اون جوابهای مضخرفو میشنیدم و گفتم خوب بیارید برام همین رنگو دارین و گفت اره رنگای دیگه داریم رنگهای قشنگ داریم و خلاصه به هر طریقی سعی میکرد توجه منو جلب کنه به سمت جنسهای دیگه تو مغازش و به نوعی جنسشو معرفی کنه و خندم گرفت که هرچی من میگم اون یه جور دیگه منو میپیچونه ولی در نهایت گفت که نه این رنگو ندارم
ولی من از مغازش بیرون نیومدم با اینکه خیلی شلوغ و گرم بود ولی ایستادم که از همینجا بالاخره یه چیز دیگه گیر بیارم که یهو چشمم خورد به همون پارچه ای که میخواستم و لابلای اونهمه پارچه یهو دیدمش و خوشحال و دست پر برگشتم
در کل بگم اگر بری تو مغازش حتی اگه چیزی نخوای بازهم دست پر میای بیرون منم دقیقا رفتم تو فکر که حداقل یه چیز دیگه بخرم
و تو مسیر برگشت این موضوع ذهنمو به فکر فرو برد که چقدر خودمون با حرفهامون که بر مبنای باورهای غلطمونه موقعیتهارو از دست میدیم
این یه الگو توی منم هست من یه خیاطم و مثلا وقتی یه مشتری یه چیزی میخواد هی سعی میکنم منصرفش کنم مثلا یه کت آسترکشی میخواد هی شروع میکنم بگم که خوب این مدل اگه آستر کشی بشه گرم میشه یا نمیدونم مثلا پارچت مناسب نیست یا اینکه گاهی وقتا هم میگم هزینت خیلی میره بالا فقط به دلیل تنبلی خودم و به دلیل اینکه یه چیز ساده رو ذهن من واسم بزرگنماییش میکنه که نه این لباس دیگه هیولا میشه خیلی طول میکشه سخت میشه اذیت میشی و متقاعدش کن که ندوزه و منم میگم چشم و موقعیتی که برام پیش اومده و به راحتی میتونم مهارتمو به کار ببرم و پول بسازم خودمو محروم میکنم و این الگوییه که وقتی بیشتر فکر میکنم میبینم تو تمام زندگی من هست مثلا فلان غذارو نمیپزم چون وقت بیشتری باید صرف پختنش کنم و لذت خوردن غذای مورد علاقمو به بعدا که هیچوقت نمیرسه موکول میکنم وکلی مثال هست که خودمون با دست خودمون نابودگریم
چقدر خوبه که استاد ماجرای این چند وقته سایتو تمرکزی برده به سمت الگوها و این مفهومو بهمون یاد داد وچقدر آگاهی ها برامون روشن شد و چقدر باورهای غلطمون رو در قالب الگوهای تکرار شونده پیدا میکنیم
خدایا شکر که در مسیر رشد و پیشرفتمون در حرکتیم مارو به سمت نور هدایت کن
سلام استاد عزیزم .رورگارتون پر از شادی و نشاط و حال خوب .
در مورد خواب های تکرار شونده .خواب امتحان داشتن و این که میخوام آماده بشم ولی هرچه تلاش میکنم نمیشه و نمیتوانم لباس هامو بپوشم هی یه چیزی نیست. دیگه خواب فرار و جیغ زدن بدون صدا ..یا خواب فردی که من و طرد کرد تو زندگی همون رفتار و تو خواب انجام میداد .خواب پرت شدن از یه جایی بلند .
الان باورهای مربوط شو نمیدونم باید در موردش فکر کنم .
یه کشف دیگه ای هم کردم به موضوع این جلسه ارتباطی ندارند ولی باهاش مواجه شدم..این که وقتی هدایتی تو زندگی ام میاد باید فورا فورا انجامش بدم تا نتیجه داشته باشه …هدایت قانون سلامتی برام اومد و من با فاصله ی یک ساعت بعد فهمیدن قانون سلامتی ..شروع به انجامش کردم الان 3 ماه گذشته بدن من سالم سالم ..در بهت بن حالت و 18 کیلو وزن کم کردم ..هدایت شدم به سمت یه تجربه جدید تو زندگی یه چیز لذت بخش و رفتم کلاس بدمینتون ..خدامیدونه چه فرکانس های خوبی با نهایت کیف و لذت فرستاده شد
سلام و درود فراوان به استاد عزیزم وخانم شایسته
الگوی تکرار شونده خوابهای تکراری
تا به حال به این نوع الگوی تکراری فکر نکرده بودم تا این که این فایل فوقالعاده منو به فکر فرو برد که چقدر از این نمونه خوابهای تکراری در زمانهای مختلف برام تکرار شده.
مثلاً زمانی که در دوران دبستان بودم یادم میاد زیاد این خواب ومیدیدم که از جلوی یه خونه قدیمی در حال ردشدن هستم که یهو یه پیرزن ترسناک دروباز میکردومنو میکشید توخونه وناگهان با استرس زیاد از خواب میپریدم.
یا چند سالی که بزرگتر شدم همیشه خواب میدیم که از دست یه چیزی درحال فرارکردنم ولی آنقدر پاهام سنگین میشد که اصلا نمیتونستم بدوم وصدام در نمیومد که فریاد بزنم واز شدت وحشت ازخواب میپریدم .
یه مدتی خواب خیلی شیرینی برام تکرار میشد وبعداز بیدارشدن خیلی حالم گرفته میشد که خواب دیدم.یادمه در عالم خواب پرواز میکردم واوج میگرفتم یا باهر قدمی که برمیداشتم مسافت خیلی زیادی ومیپریدم واقعا کیف میکردم ..
بعضی وقتام زیاد خواب پرت شدن از ارتفاع ومیدیدم وخیلی وحشتناک بود و همیشه بعداز پرت شدن همون لحظه از ترس بیدار میشدم..
خلاصه خیلی از این جور خوابهای تکراری میدیدم ولی تا به حال به دلیلش فکر نکرده بودم.
ولی خیلی جالبه حالا که دارم فکر میکنم داره یادم میاد که از زمانی که با استاد وسایت وقوانین واین سبک زندگی آگاهانه آشنا شدم و آرامش وتوکلم وامید به آینده در وجودم شعله ور شده وانگیزه هام وخواستهام هرروز پر رنگ ترداره میشه دیگه از این جور خوابهای تکراری ندیدم وبیشتر خوابهام در مورد کسب وکارم ودیدن وصحبت کردن با استاد توخواب بوده وچقدر هم شیرین بوده..
از وقتی با استاد آشنا شدم و خدای واقعی وهرروز بیشتر درک میکنم وخودم و به اون نزدیکتر میبینم علاوه بر زندگی وکسب وکاروروابطم که هرروزدرحال بهتر شدن وزیباترشدن شده خوابیدن وخواب دیدنامم زیباتر شدن وچقدر باید سپاس گزار خداوند باشم که تواین مسیر رویایی قرارگرفتم و چنین استادبی نظیری در مسیر زندگیم اومد..
خدایا بی نهایت سپاسگزارت هستم
استاد بینهایت سپاسگزارت هستم.
به امید دیدار شما…
خدانگهدار.
به نام حضرت حق
سلام و درود فراوان بر استاد و مریم جان و دوستان گل
خدا را شکر که این فایل روی سایت اومد و در مورد خواب دیدن بحث پیش اومد چون من سالهاست که یه سوال ذهنم را درگیر کرده و اونم این بود که چرا یه خواب اینقدر برام تکرار میشه
من از وقتی یادم میاد خواب پله زیاد میدیدم
همیشه توی خوابهام میخوام از پله بالا برم و نمیتونم
واقعا برام عجیبه معمولا توی خواب دو یا سه پله مونده تا به مقصد برسم و خیلی تلاش میکنم و یه جورایی ضجه میزنم که برم بالا و پاهام توان ندارن
یا اینکه میترسم پامو روی پله بالایی بزارم بعضی وقتا کسی بالای پله ها ایستاده و دستم را میگیره و منا بالا میکشه اکثر وقتا به مقصد میرسم ولی خیلی خیلی سخت و نفس گیر به حدی که وقتی بیدار میشم احساس خستگی و ضعف دارم
بعضی وقتا به ندرت توی خواب میخوام از پله بیام پایین و نمیتونم همیشه یه ترسی توی وجودم هست که توان را از پاهام میگیره و نمیتونم روی پله حرکت کنم معمولا توی خواب وقتی تلاش میکنم و نمیتونم حرکت کنم شروع میکنم گریه کردن و از خدا کمک خواستن
ولی جالب اینجاست که در هر دو مورد چه حرکتم رو به بالا و چه رو به پایین باشه، مقصد یه جای قشنگه بعضی وقتا یه باغ زیباست بعضی وقتا فقط نور هست هیچی دیده نمیشه فقط نور
بعضی وقتا یه خونه زیباست و ….
ولی به هرحال اون مقصد یه جای امن و خوبه که وقتی میرسم احساسم خیلی خوب میشه.
خیلی فکرم درگیر این موضوع هست که چرا این مدل خواب برام تکرار میشه
امیدوارم توی این سایت فعال و معنوی به جواب سوالم برسم
با تشکر از استاد عزیزم
سلام به استاد عزیز وخانم شایسته دوست داشتنی
خوابهای که برای من تکرار میشه :
گم کردن کفشام خیلی میبینم که در مهمانی ویا جای هستم وکفشم گم شده !!
پرواز کردن این خواب رو هم زیاد میبینم که بدون اینکه بال داشته باشم پرواز میکنم .
خواب میبینم که دهنم آدامس است وچسبیده به کل دهنم و نمیتونم از دهنم خارجش کنم خیلی حس بدی داره .
اینکه میخواهی فرار کنی ولی نمیتونی بدوی وهر چه تلاش میکنی انگار پاهات باهات نمیاد این هم خیلی حس بدی بهم میده (ترس )
وخواب عزیزای که از دست دادم ویا فامیل که به رحمت خدا رفتند رو هم نسبتا زیاد میبینم .
وخوابهای که وعده رسیدن به خواستهام بوده وبعد از مدتی به همون خواسته رسیدم .
-وخوابی که هیچ وقت از یادم نمیره وتوی ذهنم حک شده دیدن روز قیامت است وتجربه ترس وحشت وحسرت .وبا التماس از خدواند فرصت دوباره میخواستم.
به نام خدایی که خالق
مالک
مدیر
و عالم
و قدرت مطلق
سلام به همه
منم معمولاً خواب می بینم که مقنعه ندارم و رفتم مدرسه و کلی حالم بد میشه و دست و پامو رو گم می کنم.
یا خواب می بینم سر جلسه امتحان هستم و خوندم ولی هیچی یادم نمیاد
یا امتحان دارم درس دیگه ای خوندم و سر جلسه متوجه شدم و حالم خیلی بده شده این شایعترین خواب منه
و یا می بینم که یه عده ای دنبالم هستن و من دارم ازشون فرار می کنم و داد میزنم اما صدام درنمیاد
یا جایی رفتم شبیه غار خیلی مرموز و من توش گم میشم
این ها خواب هایی هستن که خیلی برام تکرار میشه.
به نام خدا سلام
من به این نتیجه رسیدم که افکار تکرار شونده ما تبدیل به خواب میشن. مثلا من یه مدت زیادی به یک
دختری عاشق شده بودم و فکر میکردم و همیشه پای ثابت خواب هام بود، ولی الان دیگه نه چون یادگرفتم که به شخص خاصی فکر نکنم و اجازه بدم خدا هدایتم کنه. قبلنا اوضاع روحیم خیلی داغون بود و همیشه در خواب هام یک سگ یا گرگ یا حیوان دیگه ای دنبالم
میکرد یا از جای بلندی سقوط میکردم و سعی در نجات خودم داشتم، یا میخواستن منو بزنن یا بهم اسیب بزنن، زمانی که استرس درس خوندن داشتم دائم میدیدم که سر جلسه کنکور هستم و وقت تموم میشه و من نمیتونم جواب بدم. خلاصه فرمت کلی خواب هام استرس و ترس بوده و وقتی از خواب بیدار میشدم انگار قلبم توی دهنم بود و خیس عرق بودم.
البته هنوز هم شکل خواب هام اینجوریه ولی از وقتی
روی خودم کار کردم، دفعات تکرارش کم شده و شدت
ترسناک و بد بودنش هم کم شده و باور دارم اگر همچنان ردی خودم کار کنم بهتر هم خواهد شد
باسپاس فراوان
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
استاد جواب سوالی که پرسیدین چه خوابی خیلی تکرار میشه
من حقیقتش دوتا خواب خیلی واسم تکرار میشه یکی اینکه همش تو خواب احساس میکنم زیر پام خالی میشه و پرت میشم ب سمت پایین و از خواب میپرم و ترس این خواب تا چند دقیقه باهام هست قلبم تند میزنه و یادم میاد که این خواب تکراریه و زیاد میبینم
یه خواب دیگه هم هست که دوستان دوران دبیرستانم میبینم و همیشه تو خواب باهاشون اوقات خوشی دارم حالا هر بار ب یک شکل هست خواب دوستان دبیرستانم تکراری نیس هر بار یه شکله ولی وقتی از خواب بیدار میشم حالم خوبه و کلا روز خوبی دارم
سلام استاد عزیزم
من سال هاست که خواب عجیبی میبینم و خیلی اذیت میشم، خواب من انگار که واقعیت هست مثلا من اگر توی اتاقم خوابیده باشم توی خواب دقیقا اتاق خودم رو میبینم با همون شکلی که هست حتی اطرافیانم اگر بیدار باشند من صداشون رو میشنوم خواب من هیچ شکل خاصی نداره فقط احساس میکنم که کاملا فلج شدم و نمیتونم صحبت کنم و توی خواب انقدر خدا رو صدا میکنم تا از اون حالت بد بیام بیرون
و خودم دقیقا نمیدونم که این چه جور خوابی هست که من تقریبا اطراف خودم رو حس میکنم خیلی احساس بدی بهم دست میده بعد از بیدار شدن و احساس ترس و نگرانی میاد سراغم و گاهی اوقات چند بار پشت سر هم این حالت برای من ایجاد میشه
و خواب دیگه ای که خیلی میبینم این هست که همیشه توی یک هواپیمایی هستم که در حالت اوج گرفتن هست به صورت کاملا عمودی با سرعت بالا و من توی خواب استرس خیلی زیادی رو تجربه میکنم و در اون حالت استرس سعی میکنم که به خودم آرامش بدم
استاد عزیز من به شدت دختری هستم که استرس خیلی بالایی دارم و درست نمیتونم تمرکز کنم و با خودم فکر میکنم که شاید به خاطر استرس بالا من چنین خوابی رو میبینم
استاد عزیزم من میخوام تغییر کنم و در زندگی به آرامش برسم من همیشه از خداوند میخواستم که من رو از طریق یک آدم به مسیر درست زنگی هدایت کنه و خدای مهربونم شما رو سر راه من قرار داد استاد عزیز از شما سپاسگزارم من وقتی فایل های شما رو گوش میکنم با تمام وجودم ایمان دارم که من به مسیر درست دارم هدایت میشم