پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-11.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-22 06:31:002024-08-04 11:31:14پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم ومریم خانم دوست داشتنی
سوالات خوبی که تو این مجموعه فوقالعاده عالی میپرسین باعث میشه آدم وادار بشه درباره خودش بیشتر فکر کنه و چیزهایی رو درون خودش پیدا کنه که هیچ وقت اونها رو نمیدونسته که وجود دارن .یا اصلا نمیدونسته اینها میتونن جزو مشکلات وباگهای ذهنی باشن که بتونن برامون مسعله ایجاد کنن
من خودم درباره بعضی از این الگوها درون خودم یا بقیه فکر میکردم اینها جزوی از شخصیت واخلاقمونه وغیره قابل تغییرن واصلا مهم هم نیستن ومیشه باهاشون کنار اومد،در حالی که الان متوجه شدم خیلی هم مهمن وحتما هم قابل تغییرن
الگوهایی که من درون خودم پیدا کردم
خیلی دوست دارم آدم آروم تری باشم سر هر اشتباه کوچکی که از بچه هام سر میزنه زود از کوره در نرم ودادو بیداد نکنم سرشون ومادر با حوصله تری باشم ولی کمتر موفق شدم .این زود عصبانی شدن درباره همه است و تو موقعیت های مختلفی با اشنایانم وهمکارام دعوام شده
درباره خیلی از تصمیماتم خیلی محکم نیستم .وقتی درباره موضوعی تصمیم میگیرم هر چیزی میتونه نظر من رو تغییر بده و بیشتر مواقع خودم تصمیم نمیگیرم واز همسرم میخوام که تصمیم بگیره حتی برای خریدن لباس برای خودم یا یه وسیله کوچیکه برای خونه یا حتی مساعلی که تویه کار باهاشون برخورد میکنم حتما نظر ایشون رو میپرسم واز ایشون میخوام که به جای من تصمیم بگیره چون خیلی از اشتباه تصمیم گرفتن میترسم
سالهاست که میخوام دوره دوازده قدم رو بخرم با اینکه میدونم از محصولات رایگان چه نتایجی گرفتم وحالا میخوام نتایج بزرگتر بشه ومطمعن هستم تاثیر داره تو زندگیم باز هم معطلش کردم وهر بار دربارش با همسرم مشورت کردم در حالی که اصلا ایشون آدم مستبد وزوز گویی نیستن که بخوان در مورد همه چیز خودشون تصمیم بگیرن من خودم این خواهش رو ازشون داشتم
فعلا همین دو مورد رو پیدا کردم و خیلی هم به خاطر پیدا کردنشان خوشحالم میدونم که میتونم تغییرشون بدم
خیلی دستتون دارم
به خدا میسپارمتون
بنام خدای خدای هدایتگرم به نور و روشنی و آگاهی
.
سپاس از طرح این سوالات سازنده و این محتوای کاربردی
خداقوت به وجود نازنین شما اساتید
.
من این هفته که گذشت متوجه یک الگویی شدم و واقعااا هم به وجد اومدم که پیداش کردم هم اینکه برام تا حدی چالشی شد.
.
مساله اینه که من از خرید ناگهانی، یعنی خریدی که براش هیچ برنامه ای نداشتم و اما ناگهان پیش میاد احساس خوبی نداشتم
.
خب در گام اول من این موضوع رو متوجه شدم و حتی خوشحال شدم از پیدا کردنش اما
“” الگوی تکرار اشتباه دقیقا اونه که با اینکه شناختمش بازهم به هنگام خرید کردن خودم رو در موقعیت یک خرید بدون برنامه قرار دادم””و همین موضوع لذت خریدهای قبلم رو هم از من گرفت
بعد حسابی بش فکر کردم دقیقا چیه این مسئله ناراحتم میکنه
و این جوابها رو پیدا کردم
1_خرید های بدون برنامه اصولا خریدهای واجبی نیستن
2_خریدهای بدون برنامه واجب هستن اما چون برنامه ای براشون نداشتم جنس دلخواه و باکیفیتی نخریدم و دراین مورد احساسم هم راهنماییم میکنه اما بی توجه هستم بش و خود این بی توجهی به احساسم هم ناراحتم میکنه
و یک موضوع دیگه اینکه چندین بار به خودم گفتم که اگه همچین خریدی داشتی اصلا اجازه نده احساست خراب بشه و به جاش از خریدت لذت ببر و باورهای فراوانی و ثروتت رو تقویت کن و چون یادم میره چنین نگاهی به ماجرا داشته باشم بازهم ناراحت میشم از خودم
یعنی در مجموع دو الگوی تکرار اشنباه یکی در عمل خرید کردن و یکی در نگاهم به خرید کردن هست
و واقعاا این هفته براش برنامه دارم تا حسابی روی این موضوع کار کنم چون تجربه اون احساس بعدش اصلا خوشایند نیست و باید رفعش کنم تا با جریان پول و ثروت به آسانی همراه شوم
تا الان خیلی موارد و مسایل و باورهای نامناسب داشتم که یکی یکی به لطف الله و با الله حل کردیم مطمینم اینهم براحتی حلش میکنم
.
خداروشکر و سپاسگزارم از آگاهی های نابش که هربار از طریق دستان الهی اش درزندگیم جاری میشود
سلام استاد عزیز ومریم جون
الگوی تکرار شونده من اینکه من غذاهای مثل بستنی و پیراشکی و شیرینی جان فست فود میدونم برام ضرر داره بازم میخورم ومعده ام درد میگیره ولی نمی تونن جلوی خودمو بگیرم
یکی دیگه از الگوی تکرار شونده من پول هست که نمیتونستم پس انداز کنم هر پولی تو حسابم میومد خرج می کنم ولی الان پول نقد میزارم خونه بهش اضافه می کنم یه موقع تصمیم های برای کارم میگیرم ک به فلانی زنگ بزنم یا فلان کار رو انجام بدم ولی انجام نمی دم ذهنم مقاومت داره برام دلیل میاره که انجام ندم درخواست نکنم به خاطر همین خیلی کارهای انجام نشده دارم که باید انجام بدم ممنون از استاد عباس منش عزیز ک این قدر برامون قشنگ توضیح می دهید
سلام و درود خدمت استاد با عشق و عاشق
تمام مواردی که توی سوالات این قسمت پرسیدید کاملاً اشتباهات تکراری من هست.
کارهای ضروری خودمو تا جایی که امکان داره از کودکی تا حالا به تعویق میاندازم،
بطور مثال توی کودکی از خواب بیدار شدن را تا لحظه کتک خوردن به تعویق مینداختم. اکثر مواقع موقع بسته شدن درب مدرسه میرسیدم.
از بچگی حتی دستشویی رفتن رو تأخیر می انداختم.
درس خوندنم همیشه لحظه آخری وشب امتحانی اتفاق می افتاد
تعمیر دوچرخه یا موتور سیکلت یا ماشینم تا جایی که چرخش میچرخد به تعویق میندازم.
انجام تغییرات ظاهری خانه یا مغازه خیلی برام سخته و تا جایی که امکان داره زیرش درمیرم.
پرداخت اقساط وام وتکمیل موجودی حساب چک هام تا وقتی بانک زنگم نزده عقب میندازم
حتی مواقعی که پولش هم دارم.
مدیریت مالی ام همواره ضعیفه
نمیتونم پسانداز داشته باشم، خوش حساب باشم،
یا از دوستان و آشنایان سواستفاده مالی میکنم و پولشون رو دیر به دیر پس میدم
یا مورد سواستفاده مالی قرار می گیرم و نمیتونم حرفم را محکم و قاطع بزنم.
قبلاً به سلامتی ام توجه نمیکردم اما اخیرا به لطف خدا و آموزشهای قانون سلامتی شما خیلی تغییر کردم به حدی که برای خودم و دیگران این حد از تعهد به قانون سلامتی برام شگفت انگیزه
البته مواردی که توضیح دادم این چند ساله که با شما و خانواده بزرگ عباس منش در ارتباط هستم خیلی خیلی بهبود یافتم اما به هر حال انتظار بیشتری از خودم دارم
امیدوارم که بتونم با همت و تلاش بیشتر و تعهد به آموزشهای ناب شما توی این مسیر لذت بخش، مایه افتخار و سرافرازی شما باشم. ️️️️️️
خیلی مشتاقم که نتیجه گیری و درسهای شیرین از این واکاوی عالی شما برای من و دیگر دوستان اتفاق بیفتد و با عشق اونارو به اشتراک بگذاریم
به نام خدایی که مرا انسان آفریدسلام بر استاد عباسمنش چه فایل زیبا وپرمفهوم وجامع ورسا وکاملی بود پیدا کردن الگوهای تکرار شونده وواقعا استاد چه قشنگ توضیح دادند واقعا باید خودمون الگوهامون را پیدا کنیم واین فایل را چندین وچندین بار گوش بدیم تا ملکه ذهنمون بشه همه چی به افکار ما بستگی داره ما با افکارمون خلق میکنیم که چی رامی خواییم همه چی به خودمون بستگی داره ما خالق جهانمون هستیم احساس خوب فرکانس مثبت توجه به زیبایی ها باید اینا را در خودمون تقویت کنیم ما می تونیم به هر چی که میخواییم برسیم واین شدنیه باید افسار ذهنمون را به دست بگیریم وهدایتش کنیم به سمت وسوی خواسته ها نه ناخواسته ها اگاهانه عمل کنیم نه نااگاهانه میشود ومی توانیم همه چی به خودمون بستگی داره ما خالق همه چی هستیم ما با افکارمون جهانمون را میسازیم سعی کنیم همیشه احساسمون را خوب نگه داریم بازم ممنون هر کجا هستین در پناه الله یکتا شاد وپیروز باشین
سلام به استاد عزیزم به همه دوستان همفرکانسی خووووبم
که از وجود تک تکتون تو این سایت از صمیم قلب خوشحالم.
از خوندن کامنت دوستان چنان شور و اشتیاقی در وجودم زنده میشه که قابل وصف نیست.بارها شده در طول روز انرژیم افت کرده فقط با خوندن کامنت شماها چنان انرژی و انگیزه ای گرفتم که فقط خدا داند.فرقی نمیکنه کامنت هارو به ترتیب تاریخ بخونی یا امتیاز، تک تک کامنت ها پر از عشق و آگاهیه.همه حرف ها یه رنگ و از یه جنسن و با عشق نوشته شده اند.همین هم هست که به دل میشینه.
هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند.
تصورم بر اینه همه ما سوار بر قطاری هستیم ک بر روی ریل خوشبختی ، با هدایت الله به سوی اهداف مون در حرکتیم.سوخت این قطار سخنان و آگاهی های گهربار استاد بینظیرم هست که از زبونشون جاری میشه.هم به قطار قدرت حرکت میده هم جسم و روح مارو تغذیه میکنه.مهم نیس هدفت چی هست مهم نیس چرا و چطوری به این قطار هدایت شدی مهم اینه که الان اینجا حضور داری و انتهای این سفر فقط آرامش و خوشبختیه.از مسیر لذت ببر جانم.نذار ناخواسته ها دلخسته ت کنه.بچسب به خوبی ها،لذت ببر از مسیر که ایمان دارم هر آنچه پیش آید فقط خیرو خوبی خواهد بود و بس.
تو این حضور چند روزه ام در جمع شما خوبان و کنارهم قرار دادن آگاهی های که درک کردم تا الان، چ بسا که ایمان دارم باید بیشتر و بهتر هم بیاموزم.احساس میکنم به نقشه ی گنجی رسیدم که ذوق دارم بنویسم براتون.
اهداف و خواسته های ما از دل تضاد هامون بوجود میاد (با در نظر گرفتن قانون تکامل) که باید لیزری روی اون هدف تمرکز کنیم حالا با نوشتن یا حرف زدن، تجسم، شکرگزاری قبل خواسته و ……و در مسیر رسیدن بهش اقدام کنیم.من طناب بسیار مستحکمی و تصور میکنم که متصله به اون خواسته، انتهای این طناب شاخه شاخه شده که هر کدام از این شاخه ها همون راه های تمرکز روی خواسته محسوب میشن.میخوام بگم مهم نیس با چه روشی میخوای به خواسته تمرکز کنی، همه این شاخه ها در آخر منتهی میشن به رسیدن به اون خواسته.
گاها با یه روشی که احساس خوبی بهمون میده و ما انتخابش کردیم برای تمرکز روی خواسته ، به هدفمون میرسیم ولی نتیجه پایدار نیست.گاهی به هدف میرسیم و اتفاقا نتیجه نه تنها موندگاره روز به روز بهتر هم میشه.
گاها تمرکز میکنیم روی خواسته و با وجود کلی زمان و انرژی گذاشتن اصلا خبری از خواسته نمیشه.
مشکل کجاست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینجاست که اهمیت باورها پررنگ میشه.
من مثال های کاملا ملموسی دارم براین مباحثی که عنوان کردم.
« تمرکز بر خواسته، رسیدن به آن، پایدار نبودن نتیجه»
تجربه ای که در این مورد دارم مربوط میشه به هدفی که تعیین کردم و برای تمرکز روی خواسته ام از روش شکرگزاری قبل خواسته استفاده کردم.چند بار در روز خواسته مو درنظر میگرفتم و جوری شکرگزاری میکردم که انگار از قبل بهش رسیدم.احساس خوبی میگرفتم و امیدوار بودم.بعد یکی دو هفته یه اتفاقی افتاد که کلا داشتم ناامید میشدم از رسیدن به اون خواسته ام.ولی نباختم خودمو به همین روال ادامه دادم و امید داشتم که میشه.سعی میکردم زیاد بهش گیر ندم و ارامشمو وابسته نکنم به نتیجه.سعی میکردم رها باشم درحالی که ذوق هم داشتم برای رسیدن بهش.میگفتم اگه خدا بخواد خیلی قشنگ میچینه آنقدر قشنگ که این محاسبه گری های منو ببره زیر سوال.روز موعد رسید و انقدر قشنگ انقدر رویایی من به خواسته م رسیدم که اگه قرار بود خودم بشینم و ریز به ریز جزییات رسیدن به خواسته مو بنویسم انقدر ریزبینانه و قشنگ و عالی از همه لحاظ نمیتونست اتفاق بیفته.اصلا انقدر عالی بود که حتی فکرشم نمیکردم.اون شب از ذوقم اصلا خواب نداشتم.شده تا حالا از خوشحالی نتونی بخوابی، نتونی غذا بخوری، آروم و قرار نداشته باشی؟؟؟؟من موقع ناراحتی دیده بودم ولی موقع خوشحالی و اون روز تجربه کردم.
باور کنید این خوشحالی من به دو هفته نکشید که از بین رفت .خواسته مو از دست دادم انگار که اصلا وجود نداشته.انگار ک همش خواب بوده.
همینجور هاج و واج مونده بودم که چی شد، چ اتفاقی افتاد، شاکی بودم از خدا که تو که میخواستی ازم بگیری چرا دادی؟؟؟؟خوشحالم کردی که قدرتتو به رخم بکشی و ازم بگیری بزنی تو ذوقم؟؟؟؟؟؟؟چ نجواهایی که تو ذهنم جولون نمیداد.
حالا که دارم با آگاهی الآنم بهش نگاه میکنم میبینم داستان چیزی نبوده جز باورهای مخربی که باعث شد از دستش بدم.که فاحش ترینش به نظرم باور عدم لیاقت بوده.
میخوام بگم وقتی خواسته و هدفی مشخص میشه باید باید باید باورهامونو بررسی کنیم.باور های مخرب و شناسایی و با باور های درست و قدرتمند حرکت کنیم برای رسیدن به خواسته.در غیر اینصورت ممکنه تو حتی به اون خواسته برسی ولی مثل آب خوردنی از دستش بدی.
« تمرکز روی خواسته، رسیدن به هدف، پایداری نتیجه»
مثالی که در این مورد دارم مربوط میشه به رسیدن به محل کار دلخواهم زمانی که تو برزخی گیر کرده بودم که نه راه پیش داشتم نه راه پس.داستان رسیدن بهش و تو کامنت های فایل لایو با استاد قسمت 21 مفصل توضیح دادم.
یادمه اون روزا وقتی نجواهای نمیشه و دلتو خوش نکن و نگرانی هایی از این دست می اومد سراغم.میرفتم تو اتاق و خلوت میکردم با خودم.انگار که میخوام یه دوستی که خیلی عزیزه برام و آروم کنم.با دلایل منطقی باش حرف میزدم.برای تک تک نگرانی هام مثال هایی از گذشته میزدم که دیدی شد؟؟؟الان اینم میشه پس.اون موقع نمیدونستم دارم باورهای درست میدم به ذهنم.با این گفت و گوهای ذهنی چنان به آرامش میرسیدم که نگم براتون.
که در نتیجه هم رسیدم به هدفم.انقدر باورهای قشنگ و محکمی به ذهنم تزریق کرده بودم که حتی بعد رسیدن به خواسته ذره ای نگرانی برای از دست دادنش نداشتم درحالی که تو مثال قبلی بعد رسیدن به خواسته همش استرس از دست دادنشو داشتم.
«گاها تمرکز میکنی روی خواسته، ولی اصلا بهش نمیرسی»
یه هدفی داشتم به صورت لیزری با تجسم کردن روش تمرکز کرده بودم.خیال میکردم همین تجسم کار خودشو میکنه و منو به هدفم میرسونه.باور کنید من بعد چند روز دقیقا همون فضایی که تجسم کرده بودم و عیناً تجربه کردم ولی خبری از خواسته نبود.من فقط اون موقعیت و فضا و جذب کرده بودم.
باور مخربم چنان قوی بود که اجازه رسیدن به خواسته مو بهم نمیداد.ولی همین اتفاق باعث شد به قدرت تجسم پی ببرم که میشه ولی فقط و فقط با تغییر باورهااااااااا.
اینم یادآوری کنم که کاتالیزور تمامی مسیرها فقط احساس خوب و لذت بردن از لحظه ی حاله.
دوست داشتم بنویسم دوست داشتم این آگاهی هارو به اشتراک بذارم.
منه یگانه چقدر بیگانه شده ام این روزها با دنیای بیرونم .چقدر عوامل و شرایط بیرونی رنگ باخته اند برای من.
مهم نیس بیرون از تو چ خبره و اوضاع چطوریه، تو قدرت تغییر و خلق داری،این قدرتیه ک خداوند در وجود همگی مان قرار داده و فکر کردن فقط به همین موضوع تورو سرشار از آرامش و قدرت میکنه.
درمورد الگوها و کارهایی اشتباهی که تو زندگیم مرتب داره تکرار میشه میتونم به بارزترینش اشاره کنم.
1.ثابت قدم نبودن توی تصمیم هایی که میگیرم بخاطر ویژگی عجول بودنم.میخوام سریع به نتیجه برسم،میخوام سریع تاثیرشو ببینم و چون این اتفاق نمیفته دلسرد میشم و برمیگردم سر خونه اول.
بارها شده خواستم یه کاری و انجام بدم بارها شده تصمیم گرفتم یه کار اشتباهی و انجام ندم،به چند روز یا چند هفته نکشیده از تصمیمم برگشتم.
2. الگوی اشتباه دیگه برای زمانیه که عصبی میشم، چنان سریع واکنش میدم ک در عرض چند ثانیه کل شخصیت طرف مقابل و میبرم زیرسوال و قضاوتش میکنم.بعد هم سریع پشیمون میشم و ناراحت میشم از رفتاری که داشتم.اکثر رابطه های عاطفی من سر همین موضوع به تنهایی بهم خورده.
چقدر فکر کردن و پیدا کردن این الگوهای غلط کمک میکنه برای شناخت موانع رسیدن به هدف و آرامش.
شاد باشید و پیروز
عاشقتووووووووونم…..
سلام یگانه بانو دوست مهربان من
انرژی دیدگاه تو ، کلمه به کلمه گفته های تو سرشار از انرژی الهی بود
سرشار از احساس خوب بود
که واقعا به قول خودتون عمیقا احساس کردم یه دوست صمیمی چند ساله کنارم نوشته و داره برام از تجربیات قشنگ زندگیش که باعث استاد شدنش میشه میگه
من شمارو تحسین میکنم که با این صورت کامل روی خودتون شناخت پیدا کردید و اینطوری عالی باگ های ذهنیتون رو تشخیص دادید
قدم اول حل مسئله داشتن صورت مسئله است که شما تو این کار عالی بودید و به من الگویی رفتاری دادید عمیقا گفته هاتون رو حس کردم و سعی کروم ازش تجربه بگیرم برای زیبا تر کردن زندگیم و بابت این موضوع ازت ممنونم
امید دارم هر جای این جهان زیبا هستی شاد و سلامت و ثروتمند درپناه و آغوش خدای مهربان باشی
امیرحسین عزیز سلام
تایید و تحسین دوستان انگیزه ای میشه برام برای ادامه این مسیر
هر آنچه یاد میگیرم تو این سایت کنار شما خوبان و استاد بینظیرم
تعمیم میدم به تجربه های زندگیم تا تثبیت بشه تو ذهنم.
تا بهتر و بهتر و بهتر بشه از هر آنچه که اکنون هست.…..
به نام هدایت الله
سلام خانوم یگانه دوست داشتنی
درود بر شما چه قلم زیبایی داشتی ورد پای خوبی رو به جا گذاشتید
تبریک میگم بهتون با این عضویت توی ساید خیلی خوب تشخیص باور های نا مناسب را پیدا کردید ودر تمان نوشتن کامنتهای زیبا ودوست شما از کلمه باور ها استفاده می کردید
امیدوارم همین جوری ادامه بدهید وخوب بدرخشید وستاره ای باشید تا همه از شما الگوی خوبی را دریافت کنند
بهترین ها رو براتون آرزو می کنم
انشاالله
محمدرضا جان، دوست همفرکانسی خوبم
خوشحالم که مهر تایید دوستانی مثل شما که مدت زیادی از عضویتشون میگذره تو سایت میخوره پای نوشته هام.
انگیزه میگیرم و با انرژی مضاعف دوس دارم ک ادامه بدم
انگیزه میگیرم و ایمان میارم که مسیر همینه
و با همین فرمون ادامه میدم….
یگانه ی زیبا سلام
اول از همه تحسینت میکنم ب خاطر قلم زیبات چون واقعا انرژیتو دریافت کردم
چون تجربه های مشترکی باهات دارم ک در ادامه خدمتت میگم و دوم اینکه اول کامنتت گفتی کامنتای بچه ها فرقی نداره ب ترتیب تاریخ باشه یا ب ترتیب امتیاز چون همشون پر عشق و آگاهیه حالا من میخوام اینم ب جملت اضافه بکنم که کامنت بچه ها فارغ از مدت عضویتشون واقعا مثل گنج میمونه مثل کامنت خوده شما و من خیلی خوشحالم ک انقدر خوب تونستی قانون رو درک بکنی و عمل بکنی و این جمله هم از من بپذیر ک این سفر الهی انتهایی نداره ( مقصدی در کار نیست ) و در این مسیر الهی فقط لذت ، خوشبختی ، ثروت و سلامتی هستش و خداوند بیشتر از خودمون میخواد ک ما در این مسیر الهی ب تمام این مواهب الهی برسیم ک کامنتت منو یاد جلسه 9 کشف قوانین و جلسه 5 جهان بینی توحیدی انداخت ک فردا حتما مجددا گوشش میدم ک بازم ب خودم بگم رضا حسنی آرام باش ، عجله نکن ، ب تمام خواسته هات میرسی حتی فراتر از هرچیزی ک بخوای میرسی( اینو گفتم چون تقلا کردن الگوی اشتباه تکرارشونده ی من هستش ) پس از مسیر لذت ببر و فقط با احساس خوب میتونم فاصله فرکانسی (تکامل) از لحظه ی حالم تا خواسته ام رو پر بکنم… خب من فراموشکار چطوری باید احساسمو خوب بکنم با عوامل بیرونی یا عوامل درونی ؟؟؟ صد در صد با تغییر باورهاممممممممم
حالا تجربه مشترک منو شما اینجاست ک من تو کارم ( املاک) وقتی ک میخوام قرارداد بنویسم میام جوری با خدا صحبت میکنم و شکرگزاری میکنم ک انگار واقعا قرارداد نوشتم مثل با احساس خوبم میگم ککککک خدایاشکرت بازم ی قرارداد دیگه نوشتم ، بازم ی تجربه جدید دیگه ، بازم ی ارزش دیگه ، بازم ی ارتباط جدید دیگه و …. و هرکسی با روش مخصوص خودش میتونه احساسشو خوب بکنه ک من تا پارسال از این روش خیلی نتیجه میگرفتم و با اینکه این روش رو دوست دارم ولی واقعا فراموشش میکنم و وقتی قرارداد مینویسم شاید تا چند روز اول خوشحالم و بعدش دوباره اصل و اساس قانون رو ک باعث شده ک من قرارداد بنویسم رو فراموش میکنم ( بازم یک الگوی تکرارشونده اشتباه دیگه !)
و کلام آخرم رو میخوام درباره مورد اول الگوی اشتباهت رو بگم ک ب گفته ی خودت عجول هستی و زود میخوای ب نتیجه برسی و اگه نرسی دلسرد میشی ،، منم مثل خودت هستم ولی خیلی خیلی خیلی بهتر شدم و با روش ک اومدم ب خودم گفتم من هدفم از رسیدن ب خواسته ، رسیدن ب احساس لذت و خوب هستش
پس همین الان ک ب خواسته نرسیدم ولی با داشتنه احساس خوب و لذت میتونم ب هدفم برسم ک با این منطق اومدم جلوی عجله و تقلامو تا حدودی گرفتم ک امیدوارم منظورمو متوجه شده باشی ……
بازم بخاطر کامنت زیبات سپاس گزارم و دوست دارم بیشتر ازت بخونم
درپناه خداوند باشید
سلام رضای عزیز
ممنون بابت صحبت های تکمیلی که به کامنتم اضافه کردین، کلی انرژی مثبت گرفتم و حالم عالی شد.
ممنون بابت راهکاری که برای عجول بودنم بهم یادآوری کردین
اینکه احساسم خوب باشه و از مسیر لذت ببرم، خواسته از راه خواهد رسید.
سپاس بیکران
سللااااام یگانه بانووو
دوست عزیزمننننننن
چقدر این کامنت یرشار از آگاهی و حال خوب بود
چقدر زیبا از آموخته هات مینویسی واقعا کیف کردم و بینهایت تحسینت میکنم بابت این نتایج فوقالعاده
کامنتت رو ذخیره کردم که بازم بخونمش دمت گرم که انقدررر فوقالعاده ای
عاشقتم :)
دوست هم فرکانسی عزیزم
خوشحالم که نتایج و اگاهی هایی که درک کردم و نوشتم بهتون شور و انگیزه داده.
من خودم علاقه وافری به خوندن تک تک کامنت ها دارم و سعی میکنم نکات مثبتی از دل نوشته ها و نتایج دوستان بکشم بیرون.
و سعی دارم در عمل نیز به کار ببندم.
ممنونم از حس خوبی که بهم دادی مهربونم…..
سلام به استاد خوشتیپ و دوست داشتنی، و سلام به مریم جان و همه ی دوستان نازنینم در سایت رویایی عباسمنش دات کام.
آخ آخ آخ… تکرار اشتباه… مگه میشه کسی باشه اشتباه تکرار شونده نداشته باشه! تا عنوان فایل رو دیدم گفتم خب امشب شب خود افشاییه… وقتشه که با خودت روراست باشی، بشینی ببینی چه پترن های تکرار شونده ای از اشتباهات داری… البته که می دونم تو خیلی موارد تکرار شونده بهتر شدم و خدا رو شکر می کنم.
– مثلا تو اینکه از رفتار بقیه (بخصوص دخترم و همسرم) ناراحت یا عصبانی بشم. خیلی خیلی کمتر از قبل شده ولی هنوز به صفر نرسیده. به امید خدا بزودی به اونجا هم می رسم.
– دیگه اینکه قبلا خیلی وقتا اگر می خواستم سر یه ساعت جایی باشم تو زمانبندی مشکل داشتم و مثلا 5 دقیقه یا 10 دقیقه دیرتر می رسیدم الان خیلی کمتر شده بخصوص تو این یکماه گذشته که آگاهانه کدش رو می نوشتم.
– خیلی وقتا به حافظه م اعتماد می کردم و کارام رو لیست نمی کردم و بعد تو یه میتینگیادم می افتاد عه قرار بود اون کارو انجام بدم و یادم رفتم، خب الان سعی می کنم حتما یه جا نوت بذارم برای خودم.
– یه اشتباهی که هنوز هم تکرار می کنم به تعویق انداختن کارهای غیرضروریه. مثلا قاب کردن عکسا و زدنشون به دیوار (ایموجی با دست رو پیشونی زدن) (الان خواهرام و مامانم می گن هنوز نزدی عکسا رو؟؟که هربار که اسباب کشی کردیم چندین ماه عکسا یه جا مونده تو کمد خاک خورده! الان از پارسال که موو کردیم و اومدیم به این خونه مون هر از چندماهی می رم سراغش به هدف اینکه ببینم کدوم عکسا رو بذارم یا کدوم قاب عکسا رو با هم رو یه دیوار بذارم بعد خیلی بنظرم به هم نمیان و بعد یکی دوساعت وقت گذاشتن می ذارمشون کنار تا مثلا قاب سفارش بدم از آمازون. گاهی تا انتخاب قاب هم از سایت رفتم ولی هنوز در اون مرحله مونده. یا مثلا وقتی از مسافرت بر می گردیم بخصوص الان که اتاق اضافی داریم، فقط لباسای کثیف رو درمیارم و بقیه وسایل تو چمدون تا دو سه روز تو اتاق چمدونا می مونه :(
البته معمولا فردا صبحش باید برم سرکار و ما شب می رسیم خونه. تازگی برنامه رو اینجوری می ذارم که مثلا اگه از کانادا 4-5 ساعت درایو داریم همون صبح راه بیفتیم که تا 2-3 برسیم و من برای اینکار وقت داشته باشیم.
– اشتباه بعدی شروع کردن کارایی هست که ضروری نیستن و شروع می کنم ولی نصفه کاره رها میشه. تو کارای ریسرچ شرکت، مثلا یه ایده دارم که خب اگه این کار اکسترا رو انجام بدم چقدر کار اصلیم رو تکمیل می کنه، و بعد شروع می کنم، اما چون ضرورت نداره تا نصفه هاش می رم و بعد که فشار کارم زیاد شده رها شده.
یا «سه تار» رو تو زمان لیسانس که ایران بودم شروع کردم ولی بعد ادامه ندادم حتی سه تار رو سپردم برام آوردن امریکا ولی همینجوری مونده تو بیسمنت و دیگه کوک هم نیست.
یادگیری نرم افزار Python رو که برام لازم نیست ولی اگر بلد باشم خیلی برام مفیده رو تاحالا دوسه بار شروع کردم به یادگیری از طریق سایتها ولی باز نیمه کاره رها کردم.
الان که لیست کردم داره بهم بر می خوره!! تازه این لیست همچنان ادامه داره. چه معنی داره من انقدر کار رو شروع کنم و نیمه کاره رها کنم. منی که انقدر خودم رو با اراده می دونم! همینجا به خودم قول می دم که باورهای نادرست پشت این قضیه رو از بیخ گوشش بگیرم و بلایی سرش بیارم درس عبرتی بشه برای ترمزهای دیگه که اون پشت مشتا قایم شدن…
دارم فکر می کنم چه باوری باعث میشه آدم یه کاری رو شروع کنه ولی تموم نکنه؟ اولین چیزی که به ذهنم می رسه اینه که اولی که می خوام شروع کنم برآورد درستی از میزان زمانی که باید بذارم براش ندارم. بعد یه مدت هم ذهنم میگه خب اینکه واجب نیست حالا اگر وقت اضافه داشتم انجامش می دم و بعد به مرور هی درجه اهمیتش کمتر و کمتر میشه. دیگه اینکه چون پروژه ای نیست که باید براش به کسی جواب بدم یا تحویل بدم کانسیکونسی برای انجام ندادنش نمی بینم و ذهن نجواگر باز ولش کن ولش کن رو تکرار می کنه. در صورتی که اگر به اندازه ای که برای قول به دیگران احترام قائلم، همون احترام رو برای قول به خودم قائل باشم پس باید از رها کردنش جلوگیری کنه… عه عه عه یعنی آخرش رسیدم به اینکه اگر کاری رو شروع می کنم ولی نیمه کاره رها می کنم یعنی برای خودم به اندازه ی کافی ارزش قائل نیستم عه! اینکه خیلی بد شد… جالبه تا حالا اینجوری حلاجیش نکرده بودم. خدایا شکرت! چقدر خوبه آدم اینجوری بشینه و ریشه یابی کنه مسائلی رو که هر از گاهی آزارش می ده… استاد چه می کنین با این فایلا… اونم فایلای که رایگانن و انقدر با ارزش!
خب که اینطور! خیلی حس جالبیه انگار مچ خودمو گرفتم!! هم خوشحالم هم ناراحت!
ولی استاد چقدر خدا رو شکر می کنم که تو فرکانس گوش کردن به این سری از فایلهاتون هستم. چقدر شکر می کنم بابت وجود نازنین شما و مریم بانو که انقدر قوانین خداوند رو برای ما با مثال و سوال و تمرین قابل فهم می کنین. چقدر خوشحالم بخاطر این سایت و دوستان نازنینی که خوندن کامنتهاشون کلی برام درس داره.
چقدر خوشحالم از نوشتن این کامنت که باعث شد تمرین کنم چجوری باورهای ناخواسته ی یا ترمزهای ذهنیم رو بکشم بیرون. چقدر این همزمانی ها فوق العاده ن . همین دیروز بود که بعد از تمرین سی روزه ی اول دوره ی کشف قوانین زندگی به خودم قول دادم برای سی روز دوم باید تمرکزم رو پیدا کردن ترمزها باشه ولی همش تو ذهنم می گفتم چجوری؟ چطور باید ترمزا رو بکشم بیرون… و الان خیلی ساده در عرض یه ربع به ترمز رو مچش رو گرفتم…
خداجونم کمکم کن تا با تعهد تو این سی روز دوم رو پیدا کردن باورهای نادرست و ترمزهام کار کنم و ببام اینجا از نتایج فوق العاده ش بنویسم. همین کامنت اولین قدم در این راستا بود. استاد عزیزم یک دنیا ممنونم از آموزشهای بی نظیرتون. برای تک تک دوستان هم آرزو می کنم خداوند این اراده و این همت رو بهمون بده تا موشکافانه ترمزها رو بشناسیم و چنان شتابی بگیرم که بقول استاد نتایج بگن: بوم بوم بوم…
در پناه حق.
سلام به یکی از دسته گل های خانواده زمانی
چه قدر دیدگاه قشنگ و موشکافانه ای نوشتی شما!
درود بر شما و خانواده ی دوست داشتینت.
وقتی اسم پایتون رو دیدم لا به لای کامنت گفتم حتما با شما به اشتراکش بزارم
نمیدونم منظورتون زبان برنامه نویسی هست ولی اگر هست شما خیلی عالی میتونی از طریق دوره های یکی از خوبای دنیا پایتون جادی یاد بگیرینش
توی سایت مکتوب خونه خیلی آموزش های قشنگی از یادگیری پایتون هست که برادرم هم توصیه کردم از طریق اون یادبگیره.
و اگر بخواین شما با این ساختار آشنا بشین اولش خیلی خوبه اصلا بفهمین کدنویسی یعنی چی!
ولی در هر صورت این دنیا بسیار بسیار شیرینه و زبان پایتون زبان شاعری برنامه نویسی و اعتقادم اینه که شما با پایتون میتونی به روح بی جان کدها جانی دوباره ببخشی من خودم که عاشق پایتونم …
خلاصه حتما پگیریش باشین خیلی راحت و سریع یادش میگیرین و به یاد من هم یه لبخند قشنگ بزنین
موفق باشید
به به به سلام یه سید علی خوشدل و خوش قلم، برادر توحیدی گلم. خدا می دونه که وقتی رو نقطه ی آبی زدم و اسم شما رو دیدم قلبم چقدر شاد شد. اتفاقا از جمعه شب اومدیم کانادا پیش سه خواهر دیگم (که یکیشون تو سایت نیست ولی تو همین مسیر هست به نسبت) و وقتی کامنت شما رو دیدم با نسیم و یاسمن بودم. جالب اینجاست که از دیروز که وویس شما رو گوش دادم دیگه کامنتات رو با صدای خودت تو ذهنم می شنوم و حس خوبیه. خلاصه که ذکر خیر شما و بقیه ی دوستان جانِ سایت مثل نقل و نبات تو صحبتهای ما هست.
بله زبان پایتون بنظرم خیلی شیرین و جذاب می یاد و وقتی دانشگاه کرنل محقق بودم خیلی از دانشجویان دکتری این زبان رو بلد بودن و یکیشون که باش کار می کردم خیلی مختصر برام توضیح داد و آشنام کرد و من بسیااار لذت بردم. بعدش تصمیم گرفتم خودم یاد بگیرمش خیلی دوره های مجانی هم هست قاعدتا ولی خب همونطور که گفتم چند سری شروع کردم ولی هیچ وقت ادامه ندادم. مرسی از معرفی سایت مکتب خونه. رفتم چک کردم چه جالب بود که تدریس کننده ش هم انسان بزرگیه. بسیار ممنونم که بهم معرفیش کردی.
مطمئنم شما از سایت های کورس های آنلاین خبر دارین ولی برای دوستانی که خبر ندارن و دنبالش هستن سایت Coursera کورس های آنلاین خوبی داره که بسیاریش هم مجانی هست. اگه درست یادم باشه پایتون رو از این سایت مجانی شروع کردم. دانشگاه Harvard و Stanford هم یه سری کلاس های آنلاین مجانی دارن.
بهرحال واقعا ممنونم از اینکه هستی و انقدر الگوی خوبی برای ما و بهمون یاد می دی چجوری متعهدانه کار کنیم رو خودمون. امیدوارم این سفر هدایتی شما و همسرت به زودی به امریکا برسه و بتونیم اینجا پذیراتون باشیم :)
در پناه خداوند هدایتگر و مهربان شاد و سلامت و ثروتمند باشی.
درود بر شما سمیه جان
چه نکته فوقالعادهای درخصوص دلیل اصلی رها کردن کارها نصف و نیمه اشاره کردین که باز برمیگرده به ریشه احساس لیاقت و ارزشمندی
من خودم یکی از ترمزهای مهمی که در خودم پیدا کردم این بود که وقتی یه اشتباهی ازم سر میزد خیلی خودم رو سرزنش میکردم بعد به خودم گفتم اگر رفیقت هم همچین خطایی میکرد انقدر سرزنشش میکردی چیکار میکرد؟ قطعاً از دستت ناراحت میشد و ازت فاصله میگرفت، پس چرا با خودت مثه یه رفیق رفتار نمیکنی؟ چرا بهمحض کوچکترین خطایی خودت رو سرزنش میکنی؟
دقیقاً دلیل اینکه به قول خودمون هم پایبند نیستیم همینه که برای حرف خودمون ارزش قائل نیستیم یعنی حرفها و قولهایی که به دیگران میدیم تقدم داره به خودمون.
چقدر نگاه فوقالعادهای بود اصلاً حس میکنم خون تو مغزم یه جریان تازهای پیدا کرد.
چقدر این نگاه قرآنیه یاد آیه
وَأَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ
شاید بهنظرمون بهتعویق انداختن این کارها چیزی نباشه و بگیم خوب حالا یه کتابه دیگه نخوندم، به برنامس دیگه یادش نگرفتم حالا که دیر نمیشه، درحالیکه تفاوت انسانهای بزرگی مثل استاد عباسمنش در اجرای همین الهاماته
ما یه سری خواستههای جدید درونمون شکل میگیره و ممکنه یه سری الهامات جدید دریافت کنیم اما همچنان بیتفاوت هستیم و جدیشون نمیگیریم درصورتیکه مسیر رسیدن به خواستههامون از باب اجرای همین قدمها میگذره که در اجراش تعهد نداریم و بعد تعجب میکنیم که چرا اتفاق جدید و مورد انتظارمون رخ نمیده.
از شما دوست عزیز سپاسگزارم که این نکته رو متذکر شدید
خداروسپاسگزارم برای عزیزانی چون شما
سلام احسان عزیز،
بسیار خوشحال شدم از دیدن پاسخ شما به کامنتم و خدا رو شکر می کنم. کاملا هم باشما موافقم، این نکته ای که گفتی ممکنه بنظرمون بیاد چیز مهمی نیست فلان کتاب رو نخوندم یا فلان برنامه رو یاد نگرفتم… اینکه بگیم وقت زیاده سر فرصت انجامش می دم بعدا… نکته ی طلایی کامنت شما که هزار درصد باش موافقم و مرتب باید به خودم یاداوری کنم اینه که تفاوت انسانهای بزرگ یا موفق در اینه که این ایده ها رو پی می گیرن و انجامش می دن من همکاری دارم که از اون سمت بام افتاده یعنی انقدر می ره دنبال چیزهایی که ضروری نیست ولی فایده داره که از پروژه های اصلیش می مونه ولی جدیدا این ویژگیش رو دارم تحسین می کنم که مثلا اگه می بینه که اگه پایتون رو یاد بگیره چقدر رسم کردن پلات های دیتاهاش راحت میشه، حتما می ره یاد می گیره و بکارش می بره… خیلیای دیگه رو دیدم که این ویژگی رو دارن، تو همین سایت هم دوستانی هستن که لذت می برم از اینکه وقتی آیه ای می بینن می رن چهارتا قبل و بعدشم می خونن که مفهوم رو بهتر بدونن یا اگر صحبت از یه پدیده میشه می رن و ته و توش رو درمیارن. و قطعا هربار که می بینم تحسینشون می کنم. فکر می کنم یعنی مطمئنم این هم یه عادت سازنده و مناسب هست که باید در خودم ایجاد کنم و به امید خدا اینکار رو می کنم.
سپاس فراوان از یاداوری این نکته ی مهم دوست عزیز. امید وارم در پناه خدای ارحم الراحمین شاد و سلامت و ثروتمند باشید و در این راه ثابت قدم :)
سلاممم دوست عزیزمممم
چقدر شما دقیق و درست و آگاهانه دلایل اشتباهاتتون مخصوصا عقب انداختن کارهارو با نوشتن یک دیدگاه بررسی کردید
واقعا از این دیدگاهتون آموختم و آموختم و آموختم ….
تحسینتون میکنم بابت این همه آگاهی و اینکه تونستید خودتون ریشه یابی کنید اون هم انقدر دقیق و درست
دمتون کلی گرم
دوستتون دارم:)
سلام رفقای خوبم
خدا رو شکر که دارم اینجا کامنت میذارم، این معجزه ست.
آفتاب طلوع کرده و از یک پیادهروی خوب در هوای گرم برگشتم. خدا رو شکر که این گردش رو رفتم، خون تو رگهام عالی پمپاژ شده و حالم بینظیره. آره، من این کار رو کردم! من تصمیم گرفتم و قدم برداشتم و طلوع آفتاب رو دیدم و شروع زندگی در محله های اطرافمان را دیدم. اگه من نرفته بودم بیرون، الان خون و شوق زندگی تو رگهای کی پمپاژ میشد؟!! الان حال کی اینقدر خوب بود که قبل از رفتن سرکار، بشینه کامنت بنویسه؟
اشتباهات تکرار شونده من
خب، همه ی اینا که استاد گفت!
اشتباهات مالی بسیار زیاد که هر ماه تکرار میشود! هیچ وقت نتونستم پول تو جیبم نگه دارم.
کار رو خیلی عقب میندازم و مدیریت زمانیم صفره.
من جایی که باید حرف بزنم، ساکت میمانم، هر چند این فایل چند روز قبل که راجع به مدل ارتباط با دیگران بود و تمرینش، خیلی روم اثر گذاشته…خیلی! اصلاً جوری لگد خورده م که کوزت درونم رو تبدیل کرده م به دختر پر روی تناردیه! از این بابت خیلی خوشحالم، خیلی! ولی خب، این کار استمرار احتیاج داره.
همه ش یادم میاره که خدا رو دارم! بهترین رفیق فابریک دنیا! چرا تو رو یادم میره، که همه چیزم هستی؟ چرا به تنهایی عادت کرده م و ذهنم کمک تو رو پس میزنه، کاکام؟
خب، یه چیزایی هم از سمت مثبت، مرتب برام تکرار میشه:
27 ساله ورزش روزانه م به ندرت قطع شده….هر روز و هر روز پمپاژ شور زندگی! دمش گرم، هزاران کیلومتر دویده ام و راه رفته ام! فکرش رو بکن، روزی 3 کیلومتر هم راه رفته و دویده باشم( که بعضی سالها، تا روزی 10 کیلومتر هم رسیده)میشه سالی هزار کیلومتر! دم خودم گرم!
این پولی که ته جیبم نمیمونه، خرج زن و بچه هام شده! همین دیشب کلی بریز و بپاش کردم و نتیجه ش، لبخند دخترم و تشکر همسرم بود! خب، با هیچ چی عوضشون نمیکنم! دم خودم گرم! باید دیگ و قابلمه ی پهن زیر باران رحمت الهی بذارم! ورودیم کمه! نیست؟!
یه الگوی باحال: یازده سال توی کارخانه بزرگ 40 هکتاریمان هر روز همین ساعت پیاده روی میکردم و توی این فصل، هر روز چند تا انجیر تر از درختها میچیدم و میخوردم….امروز هم توی محله خودمان، انجیر تر پیدا کردم و دوتا خوردم! این الگو، با بازنشستگی من از کار قبلیم هم متوقف نشده، دم خودم گرم! چقدر مزه ی انجیر تر را دوست دارم! خدا را شکر!
سالهاست به صدای گرم سید حسین عباسمنش معتاد شده م، اینم یک الگوی تکرار شونده ی مثبت دیگر!! اصلاً دست خودم نیست که اینجا فایل بشنوم و بعدش هم کامنت بذارم! خدایا شکرت به خاطر این اعتیاد!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.
سلاااام دوست عزیززززز
چقدر شما فوقالعاده و خوشانرژی هستیییی
وقتی دیدگاهتون رو خوندم کوهی از انرژی مثبت به سمت من سرازیر شد
واقعا تک به تک دیدگاه های ثبت شده در این سایت سرشار از حال خوب ، انرژی مثبت و آگاهی
چه دوستای خوبی دارم من خداجونم عاشقتم
خدایا شکرت
سلام دوست عزیزم
چقدر خوشحالم که کامنت من توانسته حال شما را خوب کند.
هر وقت انرژی احتیاج داشتی، به این سایت سر بزن، خود من هم همین کار رو میکنم!
تو هم رد پا بذار تا ما از خواندنش انرژی بگیریم. اینجا بانک قرض الحسنه انرژی مثبت هستش!!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی.
به نام خالق افلاک و دریاها و جنگل و دشت و هوای پاک
سلام، سلامی به زیبایی گل سرخ، به لطافت پَر قو به روشنی خورشید به زلالی آب به پاکی روح نوزاد به صلابت و استقامت کوه به گرمی گرمای خوش خوزستان به شما عزیزای دلم
استاد عزیزم مریم جان مهربان ام و دوستان بینظیرم
اول از همه سپاس گذارم بخاطر این فایل های بینظیر و سوالات چالشی.
سوال:
چه اشتباهاتی را شما زیاد تکرار میکنید؟ یعنی با اینکه فهمیدهاید این کار اشتباه است اما دوباره آن را انجام میدهید؟
اشتباهی رو که تا حالا چندین بار انجام دادم کاری که استاد اول هر دوره و در بیشتر فایل ها گفته انجام ندید، و انجام دادم و هر بار گفتم دیگه تکرار نمی کنم و دوباره تکرار کردم همین دو سه روز پیش دوباره اون رو تکرار کردم و یه چله هم براش گرفتم که اصلا تکرار نکنم دقیقا بعد از چله تکرار کردم
این است که نمی تونم جلوی خودم رو بگیریم و از موفقیت و عدم تاثیر عوامل خارجی بر زندگی مان در جمع خانواده ام صحبت می کنم(اوایل که مثل قند و نبات بود الان تا مرز انفجار از حبت ها) و هر بار بحث به یک جای باریک میکشه و آخرش من پشیمون که اصلا چکار دارم که کی چه فکری داره.
ولی یه خوبی که داره با این بحث ها به یک نتیجه رسیدیم که موقعه ای که دور هم نشستیم کسی در مورد اقتصاد و آخوند و مملکت چیزی نگه و گرنه من جمعشون رو ترک می کنم. و آنها هم قبول کردند و کافیه بخوان صحبت کنند بهشون میگم، میشه دورهمی مان را خراب نکنید و همه دیگه سکوت می کنند.
و الان که به این موضوع فکر کردم متوجه شدم علت تکرار این رفتار این است که خود من هنوز نتیجه دندان گیری ندارم که به قول استاد بکوبم تو صورتشون نتواند حرف بزنند. و اگه من نتیجه دستم بود دیگه نیازی به تکرار مکررات نخواهم داشت. و این درک علت تکرار میتونه برای همه مواقع کمکم کنه که با نتیجه صحبت کنم. حال خوب و مستی از عشق خدا رو نمیشه به بقیه نشون بدی، باید تراول ها و خونه و ماشین ات رو ببیند تا باور کنند و ذات آدمی این گونه است. یبار پسرم گفت تو که میگی عباس منش هواپیمای شخصی داره؟
حساب کن استاد رو با این همه پیشرفت رو میگن از فروش پکیج به ثروت رسیده و این رو ثروت حساب نمی کنند. و چند بار پسرم با حالت طعنه فیلم ثروتمندها رو میاره و میگه این ها خودشون ثروتمند شدن و پکیج نفروختن.
و این حرفها و این برداشت های غلط فرزندانم و همسرم علتش خود من هستم وقتی بدون نتیجه از استادی صحبت می کنم و خود من نتیجه ظاهری از اون نگرفتم چطور انتظار دارم آنها این چیزها رو باور کنم. (~_~)
این حرف های دردناک رو نوشتم که این اثری باشه که رضوان اگه لازم و ضروری شد فقط با نتیجه صحبت کن.
(سکوت زبان خداوند است)
خدایا کمکم کن زبان ات را بیاموزم.
استاد سپاس گذارم که در مورد مسائل مختلفی که نیاز باشه ما را آگاه می کنید، در همین بحث دو سه روز پیش پسرم تو صحبت هاش اسم ماتریکس رو آورد و من متوجه عمق فاجعه شدم که ملت از چه چیزهایی حساب میبرند و چه چیزهایی رو عامل موفقیت یا عدم موفقیت میدانند.خدا را شکر که به لطف الله و آموزههای شما استاد عزیزم آگاه شدم و دارم کم کم اصل رو از فرع تشخیص می دهم. و جز جاهلان نیستم.
خدایا مهربان ام، جوشش چشمه های علم حکمت از قلب بر زبان استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان توحیدی ام روز به روز بیشتر و بیشتر کن. الهی آمین
سلام به رضوان خوش سلیقه وباذوق وخلاق تو بی نظیری دختر چقدر پروفایلت که دیدم تحسینت کردم احسنت به تو
تشخیص اصل از فرع که اشاره کردی
زنگ هشداری بود برا من فهیمه
رضوان عزیز صورت چون ماهت را میبوسم
درپناه حق شاد وسلامت وثروتمند وسعادتمند باشید در دنیا وآخرت
سلام به شما دوست عزیز فهیمه زارع
واقعا من خودم هم خیلی تحسینشون
کردم پروفایل رضوان جان رو خیلی خلاقانه بود
افرین به این تصور قشنگ
چقدر خوبه که ادم بتونه چنین تصورات
نابی رو به حقیقت برسونه
در پناه خدا
افرین به شما رضوان عزیز که اینقدر روشن و واضح نوشتی تا ماهم درس بشه برامون که در مورد توضیحات استاد با کسی بحث نکنیم اینکه نتیجه داریم یا نه ملاک نیست کسایی که با این مباحث اشنا نیستن اخر یه چیزی ازش در میارند که باور هامون رو نقض کنه پس گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش
سلام عزیزم رضوان جانم
اول از همه سلیقه و خوش ذوقی آن در گزاشتن عکس پروفایلت تحسین میکنم .
نکته ای که در مورد به دست آوردن نتایج و با نتایج صحبت کردن کاملا بجا و درسته عزیزم دقیقا منم با نظرت موافقم همیشه به خودم یادآوری میشم که زینب فقط نتایج در غیر اینصورت سکوت کن و رو خودت کار کن .
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشی عزیز
به نام هدایت الله
سلام ودرود به رضوان خانم
خیلی ممنونم که درد دل من رو هم گفتید من هم مثل شما وقتی نتیجه ای در دست نداشتم قطعا دیگران هم به درک کارهایی که من میکنم یا از استاد تعریف میکنم من رو مسخره میکنند اما الان یاد گرفتم دیگه کمتر حرف بزنم وعمل کرد من به آنها واقعیت رو نشون بده
خیلی سپاس گذارم کامنت شما را دوست دارم مخصوصا عکسی که توی پرو فایلتون گذاشتید چقدر از دیدنش لذت بردم
اگر تونستید بگید چه برنامه ای بود که این عکس رادرست کردید
در پناه الله شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام آقا محمد رضا عزیز
سپاس گذار حضور گرم و مهربانانه شما هستم.
متاسفانه این عدم سکوت خیلی انرژی ما را میگیرد، سربی میشه که مانع پیشرفت.
این عکس رو در برنامهpicsart درست کردم. شما میتونید بنویسید پیکس آرت مُود شده که برنامه باز شده را بگیرید، چون تو برنامه اورجینال یکسری آپشن هاش قفل است و پرداخت درون برنامه داره که ما نمیتونیم اون رو پرداخت کنیم. ولی مود شده دیگه قفل هاش باز است.
باز هم سپاس گذارم و از خدای متعال می خوام که شما را در موقعیتی قرار بده که همه از شما شیرینی بخوان.
الهی آمین
یه سوال شما برادر آقای علی روحی هستید؟
به نام هدایت الله
سلام مجدد به شما خوش گفتار
خیر من با ایشون نسبت ندارم اما ایشون مثل برادر ودوست خوب از کامنتهای زیباشون استفاده میکنم
در ضمن خانم رضوان جمله قشنگ تون در فایل مورد علاقه هام نگه میدارم برای انگیزه ای که به من دادید
[خدای متعال می خوام که شما را در موقعیتی قرار بده که همه از شما شیرینی بخوان.]
برقرار باشید همیشه
سلام به رضوان عزیزم دوست پرانرژی ،خوش ذوق و خلاق
خانم چه عالی که همیشه با استاد وخانم شایسته هستی (خخخ)امیدوارم که این خواسته شما ومن و همه بچه های سایت خیلی زود به حقیقت بپیونده وبرای هممون رخ بده
رضوان جون دقیقا به نکاتی اشاره کردی که منم کم و بیش اونا رو دارم .
اینکه نوشتی
((این حرف های دردناک رو نوشتم که این اثری باشه که رضوان اگه لازم و ضروری شد فقط با نتیجه صحبت کن.))
کاملا درسته
چون فقط نتیجه س که تیر خلاص رو میزنه و اکثر آدما نتیجه رو با پول وثروت ظاهری میسنجن
چرا که من در مورد سلامتی و رعایت حدودا چهار ماه این شیوه و با آزمایش هام و ترک اکثر داروهای مضر روماتیسم مثل کورتون و…توسط پزشک نتونستم ثابت کنم که این حرفا درسته
پس این حرفارو نمیخوان باور کنن ودرمداردرکش هم نیستن
البته دیگه مثل قبلنا تلاش زیادی برای تغییر دادن اطرافیان نمیکنم ولی به هر حال ما با اونا زندگی میکنیم و اونا متوجه تغییر رفتار وسلامتی ما میشن
البته من با همراه شدن با خانوادهم (مثل جر وبحث نکردن ،قانع نکردنشون وتغییر تو رفتارهام )تا حدی تونستم موفق بشم اما اون نکته ای که شما بهش اشاره کردین در مورد فروش محصولات استاد دقیقا منم با هاش مواجه شدم طوری که اوایل برای خرید محصولات سعی میکردم خانواده م متوجه نشن .
و باز چقد زیبا در مورد سکوت نوشتی چون منم مدتیه که دارم این تمرین رو انجام میدم و مرتب به خودم میگم لطفا زیپ دهنت رو ببند
اما واژگان شما در مورد سکوت خیلی زیباترن که سکوت زبان خداست
((سکوت زبان خداوند است
خدایا کمکم کن زبان ات را بیاموزم.))
به هر حال من خیلی از خوندن کامنتهای شما و بسیاری از دوستان لذت میبرم و خوندن کامنتاتون برام حکم تمرین ستاره قطبی رو داره
مرررسی که هستین و خلاق و پر انرژی
خدایا شکر بخاطر دوستان خوبم
خدایا شکر بخاطر این سایت واین همه آگاهی و این همه دوست خوب
به نام خدایی که زیباست و زیبا می آفریند
سلام به فریبای عزیزم فریبا جذاب و دوست داشتنی مهربان بانوی قشنگم.
من سپاس گذار خداوند بخاطر وجود نازنین شما بانوی توحیدی.
سپاس گذارم بخاطر نتایج شگفت انگیزی که از عمل به قانون سلامتی گرفتید.
خدا را شاکرم که به نتیجه دلخواه تان از سلامتی رسیدید.
خیلی خیلی خوشحال ام که چهره نازنین و مهربان شما را میبینم
فریبا جان، خیلی دوست دارم.
از راهی دور و فرکانسی نزدیک تو را می بوسم.
یه عالمه بوووووووس
در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی مهربان بانوی زیبا
سلام به رضوان عزیز
دوست خوبم یک راه حل ساده برای این مسئله هست که به نظرم هر چه قدر نتایجتون بزرگ تر بشه خود به خود درکش می کنین:
عارفان که جام حق نوشیده اند
رازها دانسته و پوشیده اند
هر که را اسرار کار آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
سخت ترین کار نیا مبارزه نکردنه! ما چرا می خوایم به بقیه بگیم اشتباه می کن؟ چون ما فکر می کنیم کارمون خیلی درسته!
شک نکن شما نتایجت خیلی بزرگ نشه کلا دیگه حرف نمیزنی!
کم کم دیگه تو اون جمع نیستی!
برگ تر که میشه روح دیگه نمی شنوی بقیه چی میگن!
علت اینکه فرزندان شما و خانوادتون انقدر می خوان شمارو تغییر بدن چون شما همین قدر دارین زور میزنین
فایل هارو یواشکی گوش بدین!
هرکس میاد در لب تاب با گوشی روببندین…
تا خودش تغییر کنه مطمئن باش شما نتایجم موثر نیست…
هدف از بودن در این سایت خوب بودن حاله و اگر اینطوری نیست شما بیشتر داری حالتو بد می کنی که!
اگر پسر شما اومد اینطوری گفت بگو راست میگی پسرم ولش کن خودت خوبی؟
درسات چه طوره!
این فایل ها کمک می کنه مه هر آدمی رو با هر ذهنی دوست داشته باشیم و سخت نگیریم
یه بنده خدایی برام کامنت کرده بود که التماس تفکر …
خیلی جالب بود با خودم گفتم خدایا شکرت که انقدر حالم خوبه و درک دارم که بیشتر از 15 ثانیه ناراحت نشدم!
و گفتم تو دلم برم بهش بگم رفیق یخت نگیر…
خودت خوبی؟
کجا رفتی خیلی بهت حال داد و قشنگ بود؟
جهان سخت می گیرد بر انسان های سخت کوش!
پس نکوشیم برای حل کردن مشکلات بقیه! خودمون خیلی کار داریما !
سادست ولی به قول استاد میدونم که بازم فراموش می کنیم
موفق باشید
سلام بر دوست عزیزم سید علی خوشدل
این فایلها کمک میکنه که هر کس را با هر ذهنیتی که داره دوست داشته باشیم و سخت نگیریم
یه سوال چه جوری میفهمیم کسی را دوست داریم؟
اصلا دوست داشتن باید چه جوری باشه ؟
یا کدوم کارهای ما مربوط به دوست داشتن هست؟
و دوست داشتن نسبت به آدمهای اطراف مثل هم هست یا نه فرق داره ؟
مثلاً همسر ، دختر …..
این صحبتها شما برای من این سوالها را بازگو کرد
سپاس از شما برای تمام دیدگاههای ارزشمند در جای جای این سایت توحیدی
در پناه الله
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام به سید علی عزیزم خوشدل مومن و موحد و خداجویم
کامنت قبلی که برایم نوشتید، ظهرش خواب شما را دیده بودم عصر که اون الماس آبی رو کنار کله مبارک(قال سعیده سلام الله علیها)دیدم بسی خوشحال شدم و وقتی دیدم اسم منور سید علی خوشدل است، اشک شوق و سپاسگزاری بود که سرازیر می شد.صبح اون روز گفتم خدایا امروز دوست دارم از زبان بنده ات سید علی با من صحبت کنی و این دیگه بیشتر اشکم رو در می آورد و امروز هم گفتم خدایا میشه یبار دیگه از زبان بنده ات سید علی (نشانه کرده بدوم برای اوکی بودن کاری) با من صحبت کنی،و شد.
به قول استاد تو قدم اول جلسه دوم برای تمرین ستاره قطبی که میگه ببین پسر شد، پسر اینم شد، چه دنیایی با حالی ..
الان که این رو نوشتم مو به تن خودم سیخ شد، خودم یادم رفته بود این درخواست ها رو کردم و خدای مهربان اجابت کرد. خدا میگه انسان فراموش کاره چه خوبه آدم مرتب بنویسه تا فراموش نکنه. بی جهت نیست که خدا به قلم و نوشته قسم خورده.
و اما موضوع خانواده ام، ابتدا من از سر اینکه حالا من مادرم و بذار بچههام رو ارشاد کنم با اونها صحبت می کردم ولی کو گوش شنوا، بعد که از اصلاح آنها دست کشیدم، بخاطر اینکه در مورد موضوع هایی که فقط حال آدم رو بد می کرد مثلا گرونی هست و فلان و بهمان…بهشون میگفتم شما این حرف ها رو میزنید چه فایده ای داره، نتیجه ای غیر از اینکه حال خودتون رو بد می کنید، می گیرید.
خلاصه همین حرف من هم آخر به جاهای باریک میکشه که خدا را شکر آخرین بار جدی بهشون گفتم کسی حق نداره جلوی من اسم کسی رو بیاره.
ولی خدایش تغییرات شگرفی رو در نگرش و رفتار اونها می بینم و مطمئن ام یه روزی خانوادگی سفر به دور آمریکا و سریال زندگی در بهشت رو میبینیم.
سپاسگزارم از راهنمایی که کردید.
حکایت اغلب کسانی که وارد این سایت میشن مثل آتش گرفتن چوب است اولش با دود و شعله های بلند بعد که کامل آتش گرفت، آرم و قابل استفاده میشه.
سید علی عزیززززززززززززم، در پناه خدای مهربان لحظه به لحظه توحیدی تر، ثروتمند تر، شادتر و خوشحال تر باشی پسر.
درودددددد برتو رضوان جانم
وای که چقدررررر شما خلاق هستی
چه پروفایل زیبایی درست کردی هنرمندجان دمتگرم
چه مقدمه پرانرژی ای برای این دیدگاه نوشتی عزیزممم
چقدر زیبا کامنتت رو به انتها رسوندی و چقدرررر زیاد آگاهی داری:)
فقط و فقط خواستم تحسینت کنم دوست جونم:)))
دوستت دارم
درودددددد برتو رضوان جانم
وای که چقدررررر شما خلاق هستی
چه پروفایل زیبایی درست کردی هنرمندجان دمتگرم
چه مقدمه پرانرژی ای برای این دیدگاه نوشتی عزیزممم
چقدر زیبا کامنتت رو به انتها رسوندی و چقدرررر زیاد آگاهی داری:)
فقط و فقط خواستم تحسینت کنم دوست جونم:)))
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام به Cinnamon عزیز
سپاس گذارم بخاطر تحسین تان.
وقتی کامنت شما را خوندم و گفتی خلاقی، یادم به کاری که چند سال پیش موقعی ای که معاون اجرایی مدرسه غیر انتفاعی بودم انداخت، یکسری عکس از جلسه اولیا بود میخواستم بفرستیم اداره، بعد یکی از مامان ها جلو بود و کفش پاش نبود(کلاس ها موکت بودند)کفش یکی از مامان ها را کپی کردم گذاشتم برای اون مامانِ. مدیر کلی خندید و گفت بابا چقدر دقیق کار می کنی.
چه خاطرات قشنگی تداعی شد یادش بخیر.
سپاس گذارم عزیزم برایت لحظاتی سرشار از یاد خدا مهربان خواهانم که هیچ لذتی بهتر از اون حس قشنگی نیست که خدا را با تمام وجود حس کنی و دلت نخواد دیگه از اون حس و حال بیایی بیرون.
سلام به شما دوست قشنگم رضوان پر از عشقم
دختر کولاک کردیا، یعنی توی یک طوفانی که پشت و سرت به راه افتاده تونستم پیدات کنم. دختر چه کردی همه رو دیوونه کردی.
من چند ماهی هست دیگه آلارم کامنت دوستان منتخبم برام ایمیل نمیشه و هم به سایت ایمیل زدم هم به پیشنهاد یکی از دوستان یک کارایی کردم تا شاید این باگ رفع بشه. اما دست از تقلا برداشتم گفتم بزار بیخیال اگر این دوستان عزیز رو تونستی تا جایی که کامنت ها رو بخونی ردپاشون رو بینی بخون، حالا گیرنده که این چند نفر که بیشتر از ده ها نفر شدند برای اعلان ارسال کامنت هاشون نمیاد. شاید باید یک مدت نیاد. شاید داشت منو این مسیر منحرف میکرد. شاید داشتم اصل رو گم میکردم شاید داشت منو به وابسته شدن به چندتا از شما عزیزانی که خودمو به شما خیلی نزدیک میبینم حس میکردم و من اصلا وابسته شدن به هیچ چیز و هیچ کس حتی مجازی رو هم دوست ندارم و آگاهانه ترمز رو کشیدم.
میدونی رضوان قشنگم یک مدت نمیشد بیام فکر میکردم از قافله عقب موندم.
یک مدت نمیشد درست و حسابی کامنت بذارم فکر میکنم بازم اشتباهی شده و عقببم.
یک مدت کامنت ها برام نیومد و کلا دیگه خودم بیخیال شدم فکر کردم یک چیزی درست نیست اما اینجا میخوام بگم این اشتباه منه وقتی فکرمیکنم چیزی درسته، یا یکسری از دوستان خوب پیدا کردم حالا بهشون بچسبم تا جایی که میتونم من اومدم تجربه کنم، اومدم رها باشم. پس بخیال تمام نجواهای ذهنم شدم. دوستان سایتی رو بصورت حضوری دیدم. بیخیال شدم و دوستان قدیمی من با من همراه سایت شدن و تغییرات خوبی براسون ایجاد شده و یکی از دوستان قدیمی ام که از مشهد باهاش دوست بودم و تهران هم با هم ارتباط داشتیم قراره بره ترکیه. حالا من بشینم بگم وای یک دوست خوب و هم مسیر من شد حالا داره میره. نه من وقتی اومدم اینجا رو هیچ کس و هیچ چیز حساب نکردم. یادم اومد که هیچی نمیدونم و تمام تفاوت های ادم ها رو با عقاید متفاوت و مخالف با خودم رو پذیرفتم.
رضوان جان نمیدونم چی شد اینقدر حرف زدم، مثل دوتا دوستی که بعد مدتی حرف دارن. میدونی همه اش با تمام بی ربطی یک ربطی داره. نمیدونم اصلا چطوری بگم. فقط اومدم از شگفت زده شدنم از این همه خلاقیت هات بگم واقعا پروفایلت رو دیدم و این خلاقیتت رو تحسینت کردم. یعنی فتوشاپ کار و ادیتور خفنی شدیا. دمت گرم دختر. واقعا دستمریزاد. خیلی خوشم اومد از پروفایل ها و ایده هایی که میزنی و تحسینت کردم که رویاهاتو زندگی میکنی.
تحسین ات کردم از اینکه اشتباه های خودتو میبینی و در تلاش برای تکرار نکردن شون هستی.
اشتباهی که منم تکرار کردم اما یاد گرفتم بیشتر مواقع زیپ دهنم رو ببندم.فقط نتایجم حرف بزنه نه خودم.
یک عالمه باهات حرف داشتم و تحسین که یادم رفت.
و سکوت میکنم که سکوت زبان خداوند است و آنجایی که من وتو یکی هستیم…
راستی رضوان یک تجربه از خودم بگم منی که بعد چند ماهی همسرم باهام همراه شد و با هم کلی فایل نگاه میکردیم و گاهی شده بود اختلاف نظر داشتیم در مورد درک یک فایل. اون از منظر خودش میگفت من از منظر خودم. گاهی میگفتم اون زن و شوهرهایی که با هم تو سایت نیستن این براشون مزیت هست که به مسیر تکامل و درک هم کاری ندارن و هرکسی از راه خودش میره اما منو همسرم یکم داشتیم در این موضوع به مشکل میخوردیم. مثلا من میدید من فایلی رو دانلود کردم و جلوتر از اون نگاه میکردم متوجه میشدم ناراحت میشد و من بخاطر اون خیلی شده فایل ها رو نگاه نکردم یا با تاخیر دیدم اونم بخاطر باورهای خودمه و الگوهای تکرارشونده.میخوام بگم هر خوبی توش دردسرهایی هست و هر به ظاهر بدی توش کلی خیر و خوبی خوابیده.
من لون روزا یاده تو افتادم گفتم خوشبحال بچه هایی که خودشون تنها تو سایت هستن و هر وقت بخوان راحت کامنت مینویسن فایل میبینن و نیازی نیست منتظر کسی باشن.
تو فقط درس این تفاوت دیدگاه ها رو بگیر و بزرگ شو رشد کن. جهان کار خودشو بلده. تو توانایی تغییر کسی رو نداری جز خودت. پس تمام انرژی و وقت خودتو برای خودت خرج کن. دختر خسیس باش برای خرج کردن این همه درک و انرژِی ات.
این جمله هم به من کمک کرده در اینجور مواقع تو دلم میگم” هر کسی هرجایی هست جای درستشه من چیکاره باشم.
خلاصه رضوان قشنگ و پرذوقم بهت تبریک میگم برای تمام وجودت تک تک وجودتو قدردان باش.
گفتم بیام بهت بگم حواسم بهت هست دوستم و دوستت دارم.همین یک جمله و تحسین کردنت چقدر کلمه رو برات ردیف کرد.(مثل حرف های دم دری دوتا دوست مقع خدافظی شده)رضوان قشنگم میریم پیش بسوی عادتی که زندگی مون رو میتونه برای همیشه تغییر بده. پس پس به سوی بی نهایت و فراتر از آن…بووووس
به نام خدایی که در این نزدیکی ایست
سلام فهیمه عزیزم مهربان بانوی زیبا و توحیدی دوست پژوهنده ی من
دخترررررررررررررررررررررررررر چقدرررررررررررررررر دلم برات تنگ شده. خیلی دوست داشتم هدایت بشم برای کامنت گذاشتن برات، شرایط بنا به دلایلی درست پیش نمی رفت و کامنت نوشتن برات به تعویق می افتاد که دیشب پیام ات رو در بهترین زمان دریافت کردم. دیشب مهمان داشتم و یه بحث کوچک علکی پیش اومد یکم بهم ریختم، بلند شدم اومدم تو اتاق گفتم باید آرام بخش تزریق کنم، اومدم تو سایت و دیدیم بله نقطه آبی که نشان از کارکرد درست من است اومده و خدا را شکر کردم و بیشتر از همه از دیدن نام قشنگت خوشحال شدم، و کامنتت رو دو سه باری میشه خوندم و شرایط نوشتن الان فراهم شد ساعت یک ظهر.
دختر سپاس گذارم بخاطر وجود نازنین ات، بخاطر تجربه ای که از همراهی همسرت در این مسیر داشتی رو با من به اشتراک گذاشتی، من فکر می کردم اگه همسرم با من همراه باشه راحتر میتونم مسیر موفقیت رو طی کنم ولی وقتی دیشب شما این رو نوشتید و نشستم فکر گردم دیدیم واقعا همین طور است، چون من و همسرم در بیشتر مواقع نظرامون با هم فرق می کنه، و این باعث شد با قدرت بیشتری فقط به فکر خودم باشم.
مررررسی بابت تعریف از کار ادیت عکس، البته که این گار اصلی من نیست، چون با همین نرمافزار موبایل فقط در حد برش و اضافه کردن است، اگه شرایطش رو داشتم با فتوشاپ درست می کردم یجوری کار می کردم که خود استاد و مریم جون بگن رضوان چه موقع بود اومد خونمون؟!!(خودستایی)
سلامی مجدد.
یه کاری پیش اومد،دیگه پیام نصف و نمیه ماند.
داشتم می گفتم مهربانم که خدایش خیلی دوستت دارم، کاش اون زمان مناسب در مکان مناسب زودتر پیش میومد.
طراحی سایت تو چه مرحله ای هستی؟ منم هدف گذاشتم از 1 مرداد 20 مرداد باید سایتم رو Run کنم، به یاری خدای مهربان
برای ایمیل برنامه هایت را بروزرسانی کردی؟ شاید بعلت عدم بروزرسانی باشه.
باز هم یه دنیا سپاس بخاطر یادی که در بهترین زمان از من کردی.
دوست دارم مراقب مهربانی هات باش.
در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و جوان تر و موفق تر باشی عزیزم
یه عالمه بوووووووووووس از امیدیه به تهران.
بادورود وخسته نباشید به استاد عزیز وخانوم شایسته.
همان طور که استاد میگن در این سری فایلها همه اتفاقات زندگی خودمان را خودمون جذب میکنیم ولی ذهن ما درمورد این جور مسایل مقاومت میکنه ولی باید قبول کنیم که این قانون جهان است .من درمورد سوالی که استاد پرسیدن درباره الگوی تکرار شونده من در زندگی خودم یه مسله تکرار شونده دارم و اینکه در مسایل مالی درست نمیتوانم مدیریت داشته باشم و هرچند وقت البته اینم بگم خیلی زود .زود این برام تکرار میشود که موجودی نقدینگی من به صفر میرسه و به میله برمیخورم نمیدانم که چطور به این جریان تکراری دامن میزنم میدانم که یه سری افکار محدود کننده دارم ولی تا الان نتوانستم درست پیدا بکنم وخودم هم از این رنج میبرم وباید دلیلش رو پیدا بکنم باتشکر از تمامی دوستان عزیز .و استاد بزرگوار مون .
سلام دوست عزیز
در مورد اشتباه شما بگم که خیلی از ما این مسئله رو داریم و من خودم هم دارم روی خودم کار کنم که بتونم کمی از پولم رو پس انداز کنم. تا همین یکی دو ماه پیش. واقعا هیچکس باورش نمیشه من هیچ پس اندازی ندارم.
طبق گفته استاد (البته استاد ساعتها آموزش دارن در مورد مسائل مالی و پس انداز و … اما چیزی که من متوجه شدم و دارم به کار میگیرم) ما باید پولمون رو دوست داشته باشیم باید برای پولمون ارزش قائل باشیم.
مثلا خود من حقوقمو که میگرفتم میگفتم خب چکارش کنم بعد هی دوس داشتم به دیگران کمک کنم. اگه میدیدم کسی کمی دستش تنگه میگفتم اگه میخوای من برات پول بفرستم و بارها بهش پول دادم (یکی از اعضای خانوادهم) با اینکه خودش میگفت بهت برمیگردونم من تاکید میکردم که من این رو بهت بخشیدم. هر وقت داشتی و… تا وقتی که مبلغ بیشتری بهش بخشیدم و یه جایی خودم خیلی به پول نیاز داشتم با اینکه گفته بود 10 روز دیگه برمیگردونه اما انگار نتونست تهیه کنه و هنوز پول منو پس نداده. خودم پول لازم شدم و خیلی حرصم گرفت که آخه چرا وقتی خودم میخوام به دیگران میبخشم اینقدر زیاد. و تصمیم گرفتم دیگه هیچوقت به کسی قرض ندم. البته اگه خواستم ببخشم نمیگم که میبخشم بهت. میگم بهم برگردون اما به عنوان قرض با خودم حسابش نمیکنم و این باعث میشه دیگه برای کسی زیادی نبخشم. اینم بگم که من ماهیانه 10 درصد از درآمدم رو میبخشم. این بحث جداگانهای هست. من میبخشم و خداوند برکت بیشتری به زندگیم برمیگردونه
یه مورد دیگه وقتی ما برای پولمون ارزش قائل باشیم زیادی خرید نمیکنیم. خب درآمد ما خیلی زیاد نیست. فعلا در حد رفع مایحتاج روزانه اما من همونا رو بی رویه میخریدم و اونقدر خرید میکردم که خوراکی ها میموند خراب میشد اما حالا کمتر خرید میکنم میگم هر وقت تموم شد دوباره میام میخرم. از ماه قبل که این تصمیم رو گرفتم هم از پولم پس انداز کردم هم یه صندوقی پول داشتم بهم برگردوندن. این یعنی وقتی من برای خودم و پولم ارزش قائل باشم خودش خودشو افزایش میده. خداروصدهزار مرتبه شکر بخاطر آگاهیهایی که از استاد دریافت میکنیم
شادوموفق باشید.
سلام دوست عزیزم
چه آگاهی خوبی دادید، مرسی.
منهم زیاد خرید میکردم، بعضی وقتها اصلا خورده نمیشد تا ماه بعد! حالا درستش میکنم، چون این کار از باور کمبود میاد.
در مورد بخشیدن بدون چشم داشت شما، چیزی یادم اومد: توی یک بانک قرض الحسنه، دیدم که مطلبی از یکی از ائمه نقل قول شده بود: ثواب قرض الحسنه، 7 برابر انفاق در راه خداست!!
به نظرم این جمله با آموزشهای استاد عباسمنش نزدیکی و قرابت بیشتری دارد تا آنچه من قبلاً فکر میکردم…
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید