پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10 - صفحه 2
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/08/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-08-07 03:04:562024-08-04 11:28:17پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام الله مهربان
کاش اینقدر قلمم روان و سلیس بود که میتونستم حداقل خودم رو با کلامم بشناسم
استاد عزیزم من یکی از بچه های پروپاقرص سایتم و اکثر دوستانی که شاگردان درجه ی یک شما هستند رو میشناسم
موفقیتهاشون و میخونم،کامنت ها رو تا بتونم دنبال میکنم و تشویق میشم برای تغییر
همیشه فکر میکردم من ذهنم خالیه و مقاومت ذهنی در برابر حرفهای شما ندارم
همیشه باخودم میگفتم حرف استاد مثل وحی منزله،و خداروشکر که من شخصیتی دارم که حرف گوش کنه و سریع راه میاد
اما بعد از مدتی دیدم ای دل غافل باورهای مخرب چنان بتن ریزی شدند توی وجودم که با وجود تمام این روزها باز هم نتونستم باور درست جایگزین کنم
من فهمیدم ذهن من درمورد باورسازی مقاومت میکنه
استاد جانم من سختمه باورهای درست رو جایگزین کنم،دوسه صفحه باور جایگزین مینویسم ،اما سختمه بخونم
باورها رو با صدای خودم ضبط میکنم اما سختمه گوش کنم
میدونید چجوری؟وقتی که میخونم نجوای شیطان میگه برو بابا این باور خوندنات بدرد خودت میخوره اصلا نمیتونی تمرکز کنی و خودتو تو شرایط داشتن اون باورها تصور کنی
یا وقتی گوش میدم میگه مسخره کردی خودتو،مگه اینجوری باور جایگزین میشه؟!!
اگه اهمیت ندم باز این نجواها میگه،حداقل میخوای باور سازی گوش کنی یه ساعت مشخصی گوش کن،مثلا اول صبح و آخر شب….انگار میخوام قرص بخورم که اگه بیوقت یا با معده ی پروخالی باشه اثر نکنه
استاد عزیزم
من یه عالمه درخواست دارم از جهان و پام و گذاشتم رو گاز…پام درد گرفته اما ماشین حرکت نمیکنه
من مرتب دارم فایل گوش میدم و کامنت میخونم
اینقدر تونستم روی خودم کار کنم که عزمم و جزم کردم و یکساله دارم واسه پزشکی میخونم
اینقدر تونستم عزت نفسم و بالا ببرم که خودم و ارزشمند بدونم و لایق بهترینها
وجود من فقط حرفهایی رو باور میکنه که در کلام شما جاری بشه
کاش میشد تمام دوره ها رو میخریدم تا بتونم با کلام شما باورسازی کنم
شما فرمودید الگوهای تکرار شونده ریشه در باورها و افکارتون داره
من خیلی وقتها خیلی چیزا رو یادم میره کجا گذاشتم یا یادم میره که بردارم
من خیلی جاها از افراد شنیدم که بمن گفتند تو خیلی خودخواهی و به هیچکس بجز خودت اهمیت نمیدی
اما درونم به چیز دیگه است…من خیلی اطرافیانم رو دوست دارم
اما از ذره ذره از دست دادن بدم میاد
من دقیقا تو همین دوره ی ذره ذره ازدست دادن موندم
دارم شوهرم رو ذره ذره ازدست میدم و این یعنی مرگ تدریجی با بدترین شکنجه ها
من دلم میخواد یه روز از خواب بیدار شم و ببینم این همسر دیگه کنارم نیست و واسه همیشه محو شده از زندگیم
دوست داشتم یه آپشنی مثل فرمت کردن حافظه داشتم
دلم میخواد از خواب بیدار شم و ببینم تمام روزهای درس خوندنم گذشته و من رسیدم به روز کنکور
آره استاد جانم
من از طی کردن تکاملم هم گریزانم و باز هم نمیدونم چطور باورهام و جایگزین کنم
هرروز با عشق سایت رو چک میکنم تا توسط کلام شما یا دوستان عزیزم پیام خداوند رو بشنوم
خدایا مارا به راه راست هدایت کن
راه کسانی که به آنها نعمت دادی
نه کسانی که به آنها غضب کردی
ونه گمراهان…..
در پناه ایزد منان شاد باشید
به نام خداوند یکتا
سلام به شما استاد عزیز و مریم خانم شایسته عزیز
خیلی خوشحالم که دوباره خداوند فرصتی را برای من پیش آورد که بیام داخل این سایت و ببینم فایل های بینهایت ارزشمند الگوهای تکرار شونده رو تا به خودشناسی برسم و تمام راه هایی که اشتباه میرفتم در سال های گذشته رو بتونم الان با راحتی بیشتر و سختی کمتر ادامه بدم.
استاد من در تمام الگوهای تکرار شونده زندگیم حداقل یک بار این جملات رو شنیدم و حتی مادرم بر سر تمیزی خیلی به من گیر میداد و حتی خواهرم،میگفتند تو چرا اتاقت تمیز نیست یا تو چرا خوب تمیز نمیکنی.
یا زمانی که درس میخواندم مادرم همیشه به من میگفت و حتی پدرم به من میگفت که الان موقع امتحانات چرا درس نمیخونی حتی موقعی که امتحانات نداشتیم میگفتن چرا درس نمیخونی که برای امتحانات آماده شوی
و الگویی بود که همیشه در خانه هر روز صبح تا شب حداقل به مدت 5 بار تکرار میشد.
یک چیز مثبت که خیلی در شخصیتم وجود دارد این است که همیشه خوش خنده و برخوردم با بقیه افراد مثل یک دوست است همه از من خوششان میآید و خیلی مرا دوست دارند.
قبلاً سر فراموشی یک چیز بسیار تحقیرها شدم و همیشه ترس داشتم وقتی جایی مهمونی میرم وسایلم را جا نذارم حتی جایی مسافرت میرفتیم درگیر پیدا کردن وسایلم بودم ولی الان به امید از خدا خیلی در این قضیه بهتر شدم خیلی یعنی تا الان یک دو سالی هست که چیزی رو گم نکردم ولی باز هم این الگو تکرار شد و یک وسیله با ارزش رو که هندزفری باشه گم کردم و خیلی فکر کردم سر این قضیه که چرا وسیلهام گم شد و بسیار خودم را ناراحت کرده بودم ولی با جهت دهی به کانون توجه با خودم مرور کردم که من قبلاً هر روز یک چیزی رو گم میکردم چه ارزشمند و چه بی ارزش ولی الان دو سالی بود که چیزی رو گم نکردم و این تغییر شخصیت بسیار بزرگی هست و با این احساس خود را خوب کردم و متوجه شدم که حرف استاد واقعاً درست بود که وقتی باوری را درست میکنی به صورت تکاملی این اتفاق میافتد یعنی فاصله تکرار اتفاقات زیاد و زیادتر میشود.
باز هم از خداوند مهربان سپاسگزارم که فرصتی رو داد که من بتونم کامنت بنویسم و توجه کنم به درونم به چیزی که میتونه کاملاً زندگی رو تحت تاثیر خودش قرار بده.
از شما استاد عزیزم سپاسگزارم که دوباره این فایلهای الگوهای تکرار شونده زندگی رو ادامه دادید تا ما به خودشناسی بهتری نسبت به خودمان برسیم واقعاً دم شما گرم.
خدانگهدار تون باشه ️
با سلام خدمت استاد عزیز
ممنونم ازتون بابت طرح این سوال ها و راه انداختن موتور جستجوگر مغز ما برای کنکاش و پیدا کردن دلیل این اتفاقات تکراری
برای من بازخورد افراد تو این چند وقته که داره تکرار میشه اینه که مشتری هام بابت قیمت خدماتم دائما ایراد میگیرن و میگن گرون حساب میکنی
در صورتی که اصلا گرون نیست و نرخ معمول هست و حتی بعضی مواقع زیر نرخ
حتی مشتریانی که از لحاظ مالی هم شرایط خوبی دارن این حرف رو میزنن
و از اونجا که خودم با افکارم دارم این اتفاقات و حرف ها رو جذب میکنم گمان میکنم که به خاطر باور خودم در مورد قیمت هام هست
شاید خودم فکر میکنم گرون حساب میکنم که اون ها هم همین حرف رو میزنن
یا اینکه باید برم و چندجا که شغل من رو دارم پرس و جو کنم و قیمت بازار دستم بیاد و با چشم خودم ببینم که مردم چه راحت دارم مبلغ مورد نظر رو پرداخت میکنن بدون چانه زنی
یا حتی شاید خودم وقتی میرم خرید به قیمت ها به صورت خیلی گرون نگاه میکنم
نمیدونم باید برم افکارمو زیر و رو کنم و به نتیجه برسم
باز هم سپاسگذارم از استاد عزیز بابت طرح این سوال ها
به خدا فکر نکنم هیچ جا مثل این سایت انقدر عمیق روی باورها افکارو شخصیت کار نمیشه
سلام به استاد عزیز وخانواده سایت عباسمنش. بسیارسپاسگزارم ااین که خداوند کمکم کرد تااین مسیرزیبارا توسط استاد عباسمنش عزیزپیدا کنم وادامه بدم. واقعا هیچ جای سوال وشکی وجودنداره انقدر درست وواضح مسایل رابیان میکنید متشکرم. من تمام فایلها روگوش میکنم اما متاسفانه برای نوشتن وتایپ کردن درقسمت دیدگاهها خیلی کند هستم. راجع به این فایل که چه انتقادهایی ازمن میشه. استادجان اکثرانسانهای اطراف من ازخوبیهای من میگن ولی بچه هام ازاین که من ابراز محبت رابلد نیستم انتقاد میکنند بعضی ازفامیلهام ازاین که زیاد احوال کسی رانمی پرسم انتقادمیکنند من خودم ازاین که برای کارهام وقت کم میارم یا خیلی زود خسته میشم انتقاد میکنم خیلی وقتها ازدیگران شنیدم که چرا پس انداز زیاد نداری چرا توی این چندسال خونه رو عوض نکردی چقدر بی فکر عمل کردی وچرا انقدر ترسو هستی انتقاد میکنند استادعزیز من ده سال پیش گواهینامه رانندگی گرفتم اما هیچوقت رانندگی نکردم خیلی ازاین بابت ازخودم انتقاد میکنم من کارهارو نصفه ونیمه انجام میدم خیلی بابت این انتقادمیشم سی ساله خیاطی میکنم ولی چون مدرک ندارم همیشه رایگان انجام دادم وهیچ پولی ازاین هنر بدست نیاوردم فقط چون عاشق این حرفه هستم انجام میدم الان ناراحتم که چرا به صورت ی هنر پولساز به این کار نگاه نکردم. البته این دیدگاه بعدازاین که فایلهای شمارو گوش دادم ایجادشده استاد عزیز زیادبرای خودم ارزش قایل نیستم وبسیار این مسله راخانوادم بهم گفتن خلاصه من الان توسن52سالگی اینهارو فهمیدم خداروشکر میکنم دارم کم کم تلاس میکنم اما خیلی کند پیش میرم واقعا سپاسگزارم بابت این آگاهیهای ناب
چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد
من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
سلام به بهترین استاد دنیا و خانم شایسته عزیز و تمامی دوستان خوب و ارزشمندم.
صبح همگی تان بخیر.
الگوی تکرار شونده باز خورد
من استاد خیلی آدم عجولیم بخصوص در حرف زدن وقتی مثلا قرار باشه روی یک موضوعی صحبت بشه و یا صحبت میشه من تلاش می کنم نظر من تایید بشه اگرچه در اکثر موارد نظری که دادم نتیجه ی خوبی داده بین نظریات دیگران و خود اشخاصی که با من در اون موضوع دخیل بودن همیشه میگن تو نظرت را بگو چون ما نتیجه خوبش را دیدیم ، نمی دونم شاید به خاطر همین حرف مردم هم که شده عادت شده برام تا حرف خودم رو به کرسی بنشانم ، یک بار یک دوستم و دوسه باری هم خواهرم به من گفت که موضوع بحث هرچه میخواد باشه ولی تو عادت داری طوری بحث رو بپیچونی تا به نفع خودت رقم بخوره. حتی گاهی شده که وقتی نوبت نظر بقیه رسیده که دیدگاهشون رو مطرح کنن در وسط حرف های شان پریدم و باز حرف های خودم را گفتم.
گاهی اوقات هم وقتی شروع یک بحثی است من سعی می کنم بانی موضوع من باشم و تمام سعیم را در این راستا به خرج میدم.
سلام استاد عزیزم و مریم عزیزم
من از شما به خاطر سوالات عالیتون بسیار سپاسگزارم به نظرم سوال چالش برانگیزیست
مثلا من درخانواه خودم بهم میگن تو خیلی خسیسی وبه اندازه خرج نمی کنی ولی باز درمورد خانواده همسرم به من میگن تو خیلی ولخرجی ولی ازنظر خودم من چیزی رو که لازم است تهیه می کنم به همین دلیل خیلی روم تاثیر نمی گزاره مثلا خانوادم میگن مااگه جای تو بودیم اینجوری خرج میکردم ولی باز خانواده همسرم میگن شوهرت به زحمت پول درمیاره وتو آفتاب سوزان کار میکنه تونباید پولهاشو هدر بدی وبرای خودت اینقدر خرج کنی البته تا حدودی متوجه هستم که خانواده همسرم افکارشون از کمبود میاد و انها بیشتر فکرشون اینه که پول رو باید پس انداز کنی برای روز مبادا
این مال قدیم تر والان خیلی تغییر کرده من قبلا که تازه ازدواج کرده بودم چون خیلی خیلی هل میشدم استکانها از دستم میافتاد ومی شکست به همین دلیل همیشه وقتی صدایی از تو آشپزخونه میامد همه بهم گفتن باز چی شکستی !!! ومن هرچی بیشتر تلاش میکردم بیشتر برام این اتفاق می افتد ،ولی الان با کار کردن روی خودم خیلی وقته این اتفاق نیافتاده ولی بازم هنوز همه توقع دارن هر اتفاقی می افته اول اسم منو میارن ولی نا امید میشن چون من نبودم
اینم برای قدیمه وبا کارکردن فراوان روی خودم تونستم به اینجا برسم ،من همیشه برای همه چیز زود گریه می کردم خیلی زیاد تا جایی که همیشه همسرم به من میگفت توخیلی ضعیف هستی واینقدر این حرف تکرار کرد وحتی ،گاهی دعوامون میشد و بیشتر عصبانی میشد ،ولی انقدر باخودم صحبت کردم ودلیل آوردم که خیلی خیلی بهتر شدم
خودم خیلی از خودم راضی هستم وهرروز دارم قوی وقویتر میشم،به قول استاد چیزی که مرا نکشد قویترم میکند ،شده گاهی اگه اشک میخواد از چشمم بچکد بهش اجازه ندادم وبهش یادآوری کردم باید قوی باشی ،ادم ضعیف له میشه
همه به من میگویند تو هیچ وقت از خودت دفاع نمی کنی وبا دیگران دعوا نمی کنی به همین دلیل همیشه حقت پایمال میشه…..
نمی دونم این الگوی بدی هست یانه من کلا دوست ندارم با آدم ها کل کل کنم چون اعتقاد دارم من آرامشم رو از سر راه نیاوردم که برای چیزهای کوچک یا زخم زبانهای دیگران ازبین ببرم
من اعتقاد دارم کسی که به من ظلم میکنه اول باید خودش رو از درون له کنه تا بتونه به من آسیب بزنه در صورتی که شاید همان لحظه دلم بشکنه ویک روز ناراحت شوم ولی یاد گرفتم این بار رو ،رو دوشم نکشم وانو تو گذشته بزارم البته دیدم آدمها عذاب وجدان می گیرند وحتی فشارشون میره بالا ولی این خودشونن که باخودشون اینکار رو کردن وحتی گاهی من برای ازبین رفتن عذاب وجدانشون پیش قدم میشم..نمی دونم این رفتارم بده یا خوب،چون که همه ازاین رفتار سو استفاده هم میکنن🫣🫣
میدونم این رفتار گاهی اوقات باعث شده دیگران به خودشون اجازه دخالت بدن ولی پاشنه آشیلم هست ودوست دارم دیگران ناراحت نشن گاهی اوقات ازاینکه از دستشون دلخور میشم عذاب وجدان میگرم وبا خودم میگم چقدر کینه ای هستی آدم باید دلرحم باشه نباید بدجنس باشه ،حالا این دفعه یکم بهت بدی کردند نباید خوبی هاشون رو فراموش کنی ،همه بهم میگن آخه یکم ناراحتیتو نشون بده تا بفهمند از دستشون ناراحتی ……
همه به من میگن تو درمورد فرزند اولت خیلی سخت گیر هستی ،اون هنوز کوچیکه یکم باهاش آرم تر رفتار کن،البته وقتی موقعش میشه همه دخترم رو دعوا میکنند ومن به خاطر اینکه دیگران بهش چیزی نگن ،میگم بزار خودم دعواش کنم تا دیگران روشون باز بشه واین رفتار همیشه تکرار میشه ،وگاهی اوقات به خودم میگم این دیگه خیلی سخت گیرانه بود،البته میدونم این رفتارم به خاطر رفتار بالایی تاثیر گرفته،چون نمی تونم از خودم دفاع کنم وفرزندانم هم برعکس من شدن وبرای دفاع از مادرشون زود عصبی میشن ودوست ندارند که دیگران این طور رفتار کنن
خیلی کم نه میگویم وهمه بهم میگن قدرت نه گفتن نداری ،چرانمی تونی به هیچ کس نه بگویی
یکی که دیگران بهم میگن تو خیلی لجبازی وروی یک چیزی پا فشاری میکنی اینو نمی دونم چرا بهم میگن در صورتی که من اصلا آدم لجبازی نیستم وخیلی زود قانع میشم البته روی اعتقاداتم وچیزهایی که بدونم درست هست هیچ وقت به حرف نا معقولشان نمیکنم ،البته الان فهمیدم چرا بهم اینو میگن چون دوست دارم به دیگران بفهمانم این من نیستم که اشتباه میکنم بلکه انها اشتباه میکنند وحرف هاشون غیر منطقی است البته از زمانی که یاد گرفتم سکوت کنم خیلی بهتر شده ،به قول استاد تضاد هامیان تا یادبگیریم چطور رفتار کنیم اگه زود بفهمیم دردش کمتره ولی اگه خیلی تکرار کنیم به مراتب دردشون زیادتر میشن…..
این موارد جز پاشنه های آشیل سفت وسخت من است ودارم روشون کار میکنم تو بعضی هاشون خیلی بهتر شدم ولی تو بعضی هاشون کمتر
البته همین قدم های کوچولو کوچولو ،می بینی یکی دیگه شدی وگاهی باخودت میگی واقعا این منم که تونستم اینجوری رفتار ونگاه کنم واونجاست که از ته ته قلبت به خودت میگی ایول چکار کردی ،من خودم توقع نداشتم این جوری شده باشی ،بابا ایول تو دیگه کی هستی
من برام اتفاق افتاده وخودم گاهی وقتها تشویق می کنم وبهش میگم ایول ،بابا ایول
خداکنه بتونم برای همه پاشنه های آشیم یک روزی به خودم تبریک بگم این آرزو رو برای شما هم دارم چون خیلی به آدم میچسبه
شاد پیروز باشید️️️
سلام مریم جان
هر چی تو زندگیت هست، به خودت مربوطه، من جسارت نمیکنم فضولی کنم، فقط..
اینکه گفتی به خاطر باز خورد و فضولی اطرافیان، خودت جلو جلو با بچه ت دعوا میکنی….!
یادت نره که این طفلک، فقط تو رو داره تو این زندگی!
من این اشتباه رو کرده م مریم جان، به این خاطر میگم. یادمه یه روز جلو همه، دستش رو گرفتم و کردم تو لیوان چای،تا دیگه نزدیکش نره….نگو بچه م چشماش ضعیف بود و به این خاطر به در و دیوار میخورد.پسرم، حالا در ده سالگی، برای دستشویی رفتن هم اجازه میگیره! و این ، نتیجه رفتار منه. تو رو خدا با بچه ت فقط بگو و بخند و شاد باش! گور بابای حرف مردم! احساس خوب: اتفاقات خوب.
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشی
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عباسمنش و خانم شایسته مهربان
سلام به همه دوستان ثروتمندم
موضوع: بازخورد
️️️️️️️️️️️وَیَدْعُ الإِنسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءهُ بِالْخَیْرِ وَکَانَ الإِنسَانُ عَجُولاً (11) اسرا
و انسان (شتابزده و نادان) همانگونه که خیر را مى طلبد، شرّ را هم مى طلبد و انسان همواره عجول است.
خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِیکُمْ آیَاتِی فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ (37)
(طبیعت بشر به گونه اى است که گویا) انسان، از عجله آفریده شده، (امّا) من به زودى آیاتم را به شما نشان خواهم داد، پس (در تقاضاى عذاب از من) شتاب مکنید!
️️️️️️️️️️
فایل را گوش میدادم ، فورا متوجه یک بازخورد در خودم شدم که سالهاست من از اطرافیان می شنوم ولی کاملا بی خیال بودم و زیاد بهش توجه نمی کردم.
وآن، عجله کردن است.
عجله در همه کارها ، حتی کامنت نوشتن ، حتی در فایل گوش دادن به محصولات، در ورزش کردن ، در نماز و قرآن خواندن، …. همه و همه عجله ای هست
که بازخوردش هم را می بینیم و با این توضیح استاد الان فهمیدم که پشت این قضیه یک باوری هست که اون داره این رفتار را تکرار و تکرار میکنه و آن را باید حذف کنم و باور جدید ای بجاش بگذارم
سلام
امیدوارم حالتون عالی باشه
ممنون میشم توضیح بدید چه باور مخربی داشتید که در همه کارها عجله میکردید و با چه باوری جاگزینش کردید؟
و چه نتیجه ای گرفتید؟
چون من هم این پاشنه آشیل رو دارم و دوست دارم از تجربیاتتون استفاده کنم
در پناه خدا
موفق باشید دوست عزیز
به نام الله هدایتگر
سلام
الشَّیطانُ یَعِدُکُمُ الفَقرَ وَیَأمُرُکُم بِالفَحشاءِ ۖ وَاللَّهُ یَعِدُکُم مَغفِرَهً مِنهُ وَفَضلًا ۗ وَاللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ﴿268﴾
شیطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهیدستی میدهد؛ و به فحشا (و زشتیها) امر میکند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما میدهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز) داناست.
من در اکثر کارهای که به شکست می انجامید یا ریشه تمام کارهای من که نتیجه نامطلوب داشت آرام آرام فهمیدم که عجله کردن هست،
کلا عجله کردن از نمادهای شیطان هست و ریشه و آبشخور ان باور کمبود هست که بشدت مخرب هست ، و البته مخفی .
من عجله می کنم جون باور دارم شاید به من نرسد ، من عجله می کنم ، چون باور دارم از همه چیز کم هست ، نعمت کم هست ، پسر و دختر خوب برای ازدواج کم هست ، شغل کم هست ، تفریح و مسافرت کم هست احترام کم هست ، جای پارک ماشین کم هست دارو کم هست، همسایه خوب کم هست .
در حالی که اینطوری نیست، این ها همه افکار و الهامات شیطان هست که باعث میشه من کارم را عجولانه انجام بدم و تکامل خودم را طی نکنم .
آما واقیعت در قرآن آمده، آن باور به فراوانی هست که بی نهایت نعمت و ثروت هست بیشتر از نیاز بشر .
با خواندن ایات مربوط به فراوانی نعمت در قرآن باور فراوانی در من قوی تر شده و نجوای شیطانی کمتر شده ، هر روز به خودم یاد آوری می کنم بی نهایت ثروت و پول و خوشبختی هست من آنقدر تکرار می کنم تا قسمتی از وجودم بشه .
2 اصل را در انجام کارها م اصل می دونم اول ، اینکه عجله نکنم
دوم اینکه در انجام کار زور نزنم ،
یعنی کار باید به راحتی و آسانی انجام بشه و اگر زور می زنیم یعنی روش کار ما غلط است.
آرزوی موفقیت و خوشبختی و ثروت بی نهایت براتون دارم .
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس
بنام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد گرانقدرم و تمام دوستان ارزشمند این خانواده صمیمی
و سپاس از استاد برای فایلهای بی نظیری که در سایت میگذارند به الله قسم که بی نظیره
و سپاس فراوان برای کامنتهای بسیاربسیار ارزشمندی که دوستان گلم مینویسند که واقعا در هیچ کجای عالم نظیر اینها یافت نخواهد شد……
با گوش دادن به این فایل که در مورد الگوی تکرار شونده باز خورد بود ثانیه های اول هیچ چیزی به ذهنم نمیرسید و چندین بار که زدم روی تکرارش متوجه شدم که پاشنه های آشیل داره میزنه بیرون از ذهنم
والا منکه از زمانی که دارم روی خودم کار میکنم داد همه اطرافیانم در اومده مثالش :من قبلا خیلی عصبانی میشدم و از کوره در میرفتم و هیچ کسی بهم کاری نداشت ولی الان همشون لب به اعتراض که تو چرا اینقدر ساکتی چرا نظر نمیدی
یا اینکه قبلا چادر میپوشیدم الان گیر میدن که چرا چادر نمیپوشی بعضی وقتا فکر میکنم چون خداروشکر ما مث اکثریت عمل نمیکنیم اعتراض و انتقادهای بی جا میشنویم
البته تازگیها که سعی میکنم روی خودم متمرکز بشم متوجه دو الگوی تکرار شونده شدم که از طریق اطرافیانم گفته میشه
1- اینکه میگن تو چرا اهل پس انداز نیستی و واسه چیزهای خیلی بی ارزش و غیر ضروری پول میدی – وواقعا هم راس میگن و این همش داره برام تکرار میشه
دلیلش هم اینه که وقتی کوچیک بودم یادم نمیاد خانواده بخاطر مسائل مالی برام حتی یه اسباب بازی کوچیک خریده باشن و یه حس کمبود الان هم باهامه و شاید الان هم که بزرگ شدم دوس دارم واسم یه چیزهای بچه گانه بخرم
2- یکی دیگه از الگوهای تکرار شونده ای که متوجه شدم در مورد اندامم هست : اینه که از زمانی که یادم میاد چه غریبه چه اشنا میگن تو چرا اینقدر لاغر هستی و من همش فکر میکردم که طبیعی هست و تازه متوجه شدم که نه طبیعی نیست خیلی لاغر هم باشم
و انشالله با هدایت خداوند دوره قانون سلامتی رو اغاز خواهم کرد تا بیشتر به سلامتی خودم اهمیت بدم چون نمیخوام پیرو شنیده های اطرافیانم باشم که میگن غذا بیشتر بخور تا چاق بشی از این لاغری دربیای نمیدونن که داشتن اندام زیبا از زیاد خوردن نیست
وقتی دیگران از من انتقاد میکنند به جای اینکه سرم را پایین بیندازم
به من انرژی می دهد که حتی بیشتر تلاش کنم
همگی در پناه یکتای بی همتا
سلام به رفقای عزیزم
بازخوردهای اطرافیان
این قسمت: ها….این که علی ی ی ی ی یه!!
خلاصه صغیر و کبیر، غریبه و آشنا، زودی با من پسر خاله میشه و منو دست کم میگیره!
هرچی میگم…….عنوان میشود:خب، ولش کن، این که علیییییی یه!
همه با من راحت هستن! از رفقای خیلی دور تا پدر و مادرم! بعد تا دلشون بخواد، از سهم من توی رابطه میزنن! ترکیب کوزت و ژان والژان هستم(بودم) که باید هر کسی را درک کنم و به درک کردن خودم که میرسه،ولش کن: این که علی ییییه!
روز عقد کنان من بود. 17 سال پیش. ساعت 4 عصر قرار عقد کنان توی محضر بود. ساعت 11 صبح، هنوز بابام نبودش! زنگ زدم که بابا، کجایی؟ گفت: عه، علی توییی؟! من هنوز کرمان هستم!!( خونه ما شیرازه!)
لال شدم!!
گفت: حالا خودت یه کاریش بکن!!
گفتم: بابا، به خدا، اینجا رو تو باید امضا کنی! کار من نیست!
این الگو، جایی نبوده که بشکنه! همه توقع دارند که درکشان کنم، ولی…عه! علی تویی!
خب بابا، این که علی یییییه!
اصلاً مقابل من، به خودم چیز خاصی نمیگویند! فقط لبخند میزنند ، چون ترکیب کوزت و ژان والژان جلویشان ایستاده! چه انتقادی میتوانند ازم بکنند؟!!!
خب ، جدیداً خانمم و دخترم، زیاد میگویند که تو، هرچی ما میگوییم، یادت میرود!
همانها را هم، کم درک نکرده ام! عاشقشان هستم! این را هم درست میکنم!
بعضی رفقا و همکاران، قبلاً میگفتند: تو عرضه ی دفاع از حق خودت را نداری! زیاد پیش آمد که بگویند….
اما خوبهاش!
تا دلتان بخواهد، حسرت خور دارم!! نمیدانم چرا:
ببین پدر سوخته، سال تا سال خوشتیپ تر میشه!
ببین، لعنتی، دندوناش یه دونه خراب ندارد!
ببین، موهاش چه بلند و سیاهه، رنگشان میکنی؟!!
ببین، بهترین خانه استیجاری گیرش میاد!!( هیشکی نمیگه تو که روزی صاحبخانه بودی، چرا اجاره نشین شدی؟؟!!)
ببین، چه بچه های خوبی داره!!
ببین، چه زندگی قشنگی داره ، لعنتی!
ببین….علیییییی یه ها!!
خب، روز بسیار قشنگی یه. قصد ندارم ذره ای از شکر گذاری درگاه خدا کوتاه بیایم. محال است تمرین شکر گذاری را کنار بگذارم! مرسی که اینها را خواندید، عزیزان خوبم . همه تان را دوست دارم.
صمنا، جدیدا دارم الگوی کوزت و ژان والژان بودنم را کنار میگذارم. توی دو هفته گذشته، حیرت را از رفتارهایم، توی وجود اطرافیان نزدیکم دیده ام.
به خدا، همه تان را دوست دارم، بی بهانه!
خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشید.
سلام خدمت استاد عزیزم، خانم شایسته و خانواده عباسمنشی ام، و اما پاسخ به این سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای رو از بازخورد رفتار اطرافیان دریافت میکنیم؟ پیامبر خدا(ص) فرمود: «المؤمن مرآت المؤمن؛ مؤمن آیینه مؤمن است
واقعا اگه الگوهای تکرار شونده رو از رفتارها و سکناتمون فاکتور بگیریم دیگه چی میمونه این وسط؟
اگه دقت کنیم افراد در برخورد با ما هر روز رفتار مشخصی از خودشون بروز میدن، کلمات مشخصی به کار میبرن، در محاورات، حال و احوالپرسی ها…هممون در سطوح مختلفی از عملکرد ناخودآگاه هستیم. وقتی با افرادی برخورد میکنیم که میبینیم در رفتارشون، زندگی شون، تغییرات و آثار خلاقیت مشهوده پی میبریم این افراد در سطوح بالای آگاهی قرار دارن… خیلیها ریتم زندگیشون یه ملودی مشخص و تکرار شوندس، اما معدود افرادی هستن که هر روز یه آهنگ جدید برای نواختن دارن. و این افراد هستن که وقتی باهاشون تعامل میکنی خیلی مشعوف میشی و لذت میبری. دلیلش هم مشخصه… چون اسیر یکی انگاشتن خود با ذهن شرطی شده نیستن و با منبع اصلی خلاق آفرینش در ارتباط نزدیک هستن این نزدیکی به منبع خودشو در قالب یه حس زیبا و آرامش بخش نشون میده……حتی نگاه کردن به صورتشون بهت آرامش میده. این موضوع به حدی مهمه در در مکاتب فلسفی دو جناح مختلف ایجاد میکنه، مشائین و اشراقیون… مشائین کسانی بودن که عینا انگاره های ذهنی شونو به دیگران تدریس میکردن و اشراقیون در طلب اشراق و آگاهی و دریافت علم از منبع اصلیش بودن.امان از این اسارت ذهن و صد البته که ما را راهی جز استفاده از این ذهن نیست اما امیدوارم که با مراقبه بتونم ذهنمو در حد یه ابزار که برنامه ریزی میشه واس زمانهایی که حواسم نیست تنزل بدم… ذهن ابزار ماست اما متاسفانه بر مسند حکومت وجود ما جا خوش کرده!!! بگذریم.. ذهن یوزر اینترفیس و رابط کاربری ما با دنیاست و با برنامه ریزی بر اساس تکرار به ما در تعامل با جهان پیرامون کمک میکنه.. بگذریم که این جهان پیرامون خودش مثل نور بیرنگیه که از منشور ذهن عبور کرده و به رنگ های مختلف خودشون نشون داده… و اما الگوهای تکراری بنده که از بازخورد دیگران متوجهش میشم… تو آدم کم حرفی هستی.. تو آدم ساده ای هستی!!! بخاطر اینکه هر کی هرچی میگه قبول میکنی !! (در واقع من هر چیزی رو باور نمیکنم اما خیلی مراقبه میکنم که کسی رو دروغگو فرض نکنم! هر چند این جنبه از ویژگی های شخصیتیم نشون میده خودم به لطف خداوند آدم صادقی بودم… وَمِنْهُمُ الَّذِینَ یؤْذُونَ النَّبِی وَیقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ … قُلْ أُذُنُ خَیرٍ لَّکمْ یؤْمِنُ بِاللهِ وَیؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَرَحْمَهٌ لِّلَّذِینَ آمَنُوا مِنکمْ … وَالَّذِینَ یؤْذُونَ رَسُولَ اللهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ
و از ایشان کسانی هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند: «او زودباور است.» بگو: «گوش خوبی برای شماست، به خدا ایمان دارد و [سخن] مؤمنان را باور میکند، و برای کسانی از شما که ایمان آوردهاند رحمتی است.» و کسانی که پیامبر خدا را آزار میرسانند، عذابی پر درد [در پیش] خواهند داشت.
امید آنکه با مراقبه، مشارطه و محاسبه بتونیم هر روز روی ویژگی های شخصیتیمون کار کنیم چرا که تنها چیزی که باهاش از این دنیا مفارغت میکنیم و عوالم بعدی رو سیر میکنیم کما این که در این دنیا هم اونو تجربه کردیم باورهای ماست… قد افلح من زکی ها. با آرزوی بهترین ها برای خواهران و برادران گلم