پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 10 - صفحه 3

426 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1754 روز

    سلام استاد عزیزم خیلی دوستت دارم

    سلام مریم شایسته عزیزم خیلی دوستت دارم

    سلام خدمت تمام دوستانم در سایت عباس منش

    در رابطه با الگوهای تکرار شونده

    من همیشه در مسیر زندگی ام تا کنون به صورت کاملا واضح متوجه شدم یک سری از آدم ها که خصوصیات مشابه دارند را در زندگی ام جذب کرده ام فقط اسم های آنها فرق کرده ولی همه ی آنها رفتارها و خصوصیات مشابه دارند که البته این موارد مواردی هست که اصلا دوستشون ندارم و متاسفانه در زندگی ام هم هست و مرتبا این دسته افراد را جذب کردم و حتی برای خودم ساختم

    استاد من این موصوع را کاملا فهمیده ام ولی نمی‌دانم چه باوری هست که باعت بوجود امدن این قبیل اتفاقات در زندگیمه که تغییرش دهم

    و سوال دیگری که استاد در این فایل در بخش دوم مطرح کردند

    چه بازخوردهایی را مرتبا دیگران به ما می‌دهند

    استاد من هر چی فکر کردم اینکه دیگران چه باز خورده‌ای به من می‌دهند را پیدا نکردم یا شاید الان در ذهنم نیست ولی خودم که در خودم عمیق شدم میبینم که یک سری رفتارها را من مرتبا تکرار میکنم متلا

    بعصی اوقات دیگران که دارند صحبت می‌کنند وسط حرف آنها میپرم و می‌خواهم نطر خودم را بدهم

    و دیگه اینکه

    خیلی در خانه همه جا باید تمیز باشه هر چیزی همیشه باید سر جای خودش باشه و بیشتر کارها را خودم انجام میدهم و بااینکه این موصوع را فهمیده ام که درست نیست ولی باز تکرارش کرده ام مثلا دیشب با وجود اینکه مچ دستم درد میکرد باید تمام کارها کرده میشد همه چیز در خانه انجام می‌شد تا بخوابم با وجود اینکه میشد بعصی از کارها را فردا هم انجام دهم

    یه موصوع دیگه

    متلا من صبح که از خواب بیدار میشم به محض اینکه بیدار میشم تمرین ستاره قطبی را می‌نویسم ولی همیشه قبلش هم یه سری افکار نا جالب از مغزم عبور می‌کند و هر دفعه آگاهانه سعی میکنم تکرارش نکنم و تمرین را درست انجام دهم

    به امید اینکه با شناسایی اینها هر روز بهتر از دیروز تمام رفتارهای ناخوبم را درست کنم

    در پناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 903 روز

    دروداستادعزیزم ومریم جان زیبایم

    وهمه دوستان عالیم

    خداروبرای لحظه های عالی امروزم شاکروسپاسگزارم که می توانم ازروزوشبی که به من هدیه داده ازخودشناسی ام بهره ببرم ودرکلاس درس استادم بیاموزم که هیچ چیزبرایم باارزش ترازاین نبوده ونخواهدبود،چقدرلذت بخش شده برایم هرلحظه بودن کنارشماخانواده بی نظیرم وعمل کردن به راهکارهای عالی وتاثیرگذار استادوتجارب عالی دوستان عزیزم که نقطه عطفی درزندگیم شده است وسعی کرده ام هرروزعالی ترباشم ،روی خودم تمرکز گذاشته وسعی کرده ام که باایمان واقعی فقط جلوراببینم وحرکت کنم وازمسیریادگیری هایم نهایت استفاده راکرده ودرلایه لایه های هرروززندگی وشخصیتم آن هاراپیاده کنم واین هازمانی برایم جواب دادکه خودم راازتمام رفتارهای بیمارگونه اطرافیانم جداکردم وخودم شدم وعزیزدلم واین خانواده بی نظیرعباس منشی که روزبه روزمنش وخلق وخوی آنهارایادمی گرفتم وخداوندباهدایت هایش مرابه مریم جدیدی تبدیل کردکه دیگرهیچ چیزاوراناامیدومستاصل نمی کردچون خداونداستادی راسرراهش قرارداده بودکه سنبل امیدوایمان بودوالگویی تمام عیار…وزندگی برای همیشه روی خوشش رابه من نشان داده ومی دهد،خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم.

    وقتی دیگریادگرفتم وتمرکزگذاشتم روی رفتارهایم و افراط و تفریط هارابه تعادل رساندم چقدرحالم عالی شدواول خودم لذت می بردم ،وقتی باشخصی زیریک سقف شروع به زندگی می کنی به طبع رفتارهایی بعضامخرب درکوله بارت گذاشته وآورده ای واین مستلزم گذرزمان است وقرارگرفتن درجاده خلاف تمام باورهاورفتارهای گذشته ات،اماچقدرزیباوخلاقانه خداوندتوراهدایت می کندبه دوربرگردانی به نام تغییروشروع مسیردرجاده ایی سرسبزوزیباکه مات ومبهوت مدتی فقط محوزیباییهایش می شوی وآرام آرام پذیرشت بالا می رودوتودنیای دیگری راتجربه می کنی

    ومن چقدرخوشبختم خدایاکه مرابه کجاهدایت کردی که دیگرگذشته فقط چراغ راهی برایم شدتاهرروزم رادراین مسیرزیباباخنده های کودکانه وقهقه های پنهان شده درگلویم فریادبزنم وزندگی راباتمام وجودم به آغوش بکشم وبازخوردهایی عالی ازرفتارهای درستی که هرروزیادمی گیرم رادریافت کنم وامروزهم عالی تریادبگیرم .

    خدایاچه دانشگاهی رابرایم خلق کردی باچه استادمحترم وعزیزی ومریم خانم بی نظیروهم کلاسی هایی که همگی تجاربشان به رایگان شاه کلیدتمام مسائل زندگیم شده است ومن به لطفت خدای مهربانم هرروزبنده ای می شوم موردخواست خودت به امیدخودت…..

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    Ramezani گفته:
    مدت عضویت: 2264 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام به روی ماهتون

    بازخوردهای تکراری که بمن میشه چیاهستن؟؟

    _همیشه همه بهم میگن خییییلی حساس هستی!

    نسبت به بچه هات،نسبت به صحبت کردن،ارتباط برقرارکردن و…

    _همیشه همه بهم میگن خییییلی زودرنج هستی!

    خیییلی زود ناراحت میشی از آدمای اطرافت و می رنجی!!

    _همیشه همه بهم میگن خییییلی زود ناراحت میشی!

    مثلاما یه چیزی به شوخی هم که میگیم توناراحت میشی!

    _همیشه همه بهم میگن ،توهمه چیز رو به خودت میگیری!مثلا ما یه چیزی میگیم منطورمون به شخص تونیست اما توبخودت میگیری!

    _همیشه همه میگن انتقاد پدیرنیستی!

    مثلا ما میترسیم ازت انتقاد کنیم چن بشدت ناراحت میشی!

    _همیشه همه بهم میگن خیلی جبهه میگیری،گارد میگیری در مقابل دیگران!

    _همیشه بهم میگن خییییلی داری از خودت میکَنی و میدی به بچه هات!افراط داری میکنی!

    _همیشه بهم میگن عزت نفس پایینی داری!!

    میترسی یه کاری رو انجام بدی…

    چن از رانندگی میترسم..

    _همیشه بهم میگن کلا دعوا داری حتی اگه آروم باهات صحبت بشه با لحن دعواجواب میدی!

    _همیشه بهم میگن بیش از حد از یه شرایطی میترسی و نگران میشی!

    _همیشه بهم میگن خیلی دنیا رو جدی میگیری،خیلی سخت میگیری به خودت و اطرافیانت درموارد مختلف!

    _همیشه بهم میگن توی گذشته داری زندگی میکنی!همش راجع به گدشته حرف میزنی!

    _همیشه بهم میگن یه موصوعی

    که پیش میادخییییلی کِشش میدی یعنی ادامه میدی و وِل کن نیستی!

    _همیشه بهم میگن خیلی راجع به خودت حرف میزنی!

    _همه بهم میگن خیییلی غُر میزنی!!

    _همیشه بهم میگن زود عصبانی میشی!

    _همیشه بهم میگن خییییلی رُک حرف میزنی دیگران از دستت ناراحت میشن!

    حالا اینقدرم رک نباید باشی!

    _همیشه همه بهم میگن صادقانه رفتارمیکنی یعنی خیلی بچه مثبتی!همش راست میگی!یه جاهایی باید دروع مصلحتی بگی!چن وقتی رُک و راست به بقیه چیزی میگی ناراحت میشن!بهشون دروغ بگی خوشحالترن!!

    اینامال گذشته بود که بهم میگفتن!بعصی هاشون الان دیگه تغیر کرده در وجودم از وقتی که بصورت جدی دارم 12قدم رو کارمیکنم..

    +الان بهم میگن خیلی خودخواه شدی!!خخخ

    خودشون بهم میگفتن بفکر خودتم باش همه چیت بچه هات و اطرافیانت نباشن!!!

    حالا متهمم میکنن به خودخواهی!!!

    ومن میفهمم که تغیر کردم و خوشحالم ازین بابت.

    +خیییلی بهتر شدم خداروشکر دیگه زود ناراحت نمیشم ،میتونم ذهنم رو در اکثر مواقع کنترل کنم.

    +خداروشکر نگرانی هام کمتر شده با اجرای توحید و توکل و اعتماد به خدا.

    +دیگه خیییلی همه چی این دنیارو جدی نمیگرم و دارم در عمل میپدیرم که این دنیا گزاراست.

    +غُر زدنام کمتر شده،خییییییلی بهتر شدم.

    +حساسیت هامو کمتر کردم و سعی میکنم ذهنم رو کنترل کنم.

    +دیگه زود نمی رنجم از حرف دیگران!قبلاخوب حرفاشون چن برام مهم بود و فکرمیکردم توی زندگی من تاثیر داره یاقضاوت اشتباه دارن ناراحت میشدم اما الان چن برام مهم نیس ناراحتم نمیشم!

    میگم نظرخودشه،مهم هم نیست که راجع به من خوب فور کنه یابد!

    +دیگه حرف های دیگران رو بهخودم نمیگیرم و ازشون ناراحت نمیشم،اینایکه میگم بهتر شدم توش نه اینکه کامل دیگه وجود نداره.

    بهتر شدم و روبه بهبودم..

    +دیگه ادامه نمیدم موصوعی رو و بحث نمیکنم.

    +خیییلی ساکت شدم و همه بهم میگن چرا حرفرنمیزنی!!!

    همونایکه میگفتن خیلی حرف میزنی!!

    +لحن صحبت کردنم خیلی اروم شده،دیگه با دعوا باکسی صحبت نمیکنم.

    + انتقاد پدیر تر شدم یعنی پدیرفتم ایراد های شخصیتیمو…

    قبلا اصلا زیر بار نمیرفتم و قبول نمیکردم!!

    +صبور تر شدم،قبلا صبرم به معنای تحمل کردن شرایط بود!!

    اما الان صبرم به معنای روند طی شدن تکامله.

    + برای خودم بیشتر ارزش قایلم برای خودم وقت میزارم…

    این وقت گزاشتن یعنی کار کردن روی خودم و توی این فضاو سایت بودنه!

    که اینم بشدت باعث ادیت شدن دیگران شده گویا!!

    ناراحتن!!میگن همش توی گوشیت هستی یا داری مینویسی یا فایل گوش میدی!!

    به لطف خدا دوره ی بی نظیر عزت نفس رو تهیه کردم به تازگی و اونجا استاد راجع به حرف مردم صحبت میکردین و راصی نگه داشتن دیگران،،،

    الان که داشتم مینوشتم دیدم که واقعا هر کلریکه بکنی همونایکه قبلا بمن میگفتن بفکر خودتم باش الان که برای خودم وقت میزارم و علائقم رو دنبال میکنم به خود خواهی محکومم میکنن!!!!!

    با تمام وجودم فهمیدم که هیچوقت نمیتونی همه رو راصی نگه داری!!

    دقیقا همون آدما وقتی من بهتر شدم بازم دقیقا همون انتقاد رو ازم میکنن!!!

    میدونید استاد به یه جاهای خوبی رسیدم به لطف خدا که خیلی برام مهم نیست که چی میگن!!

    اگه انتقادی باشه مث موارد بالا که زیادم هست خخخخ

    و من میدونم درسته و واقعا اینجوری هستم میپدیرم و دارم درستشون میکنم.

    منم فقط با12قدم و دوره ی به صلح رسیدن باخود و عزت نفس اینجوری شدمااااا

    بخصوص توی چکاپ فرکانسی قدم اول که غوغایی کرد درون من!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    صفورا گفته:
    مدت عضویت: 3860 روز

    سلام

    من سال ها پیش یک حرفی را از شما شنیدم و خیلی بهش عمل کردم،چون اون اوایل بود که با شما اشنا شده بودم،و هر فایلی را که گوش میدادم حتما اجرا میکردم،اما متاسفانه الان اگاهی هام زیاد شده و غرق شدم و کمتر تمرکزی روی یه چیز کار میکنم

    گفته بودین،از هر چی میترسین واردش بشین و حتی این جمله را در نهج البلاغه هم بصورت مستند نشونمون دادین.

    من نشستم ترس هام را نوشتم و واردش شدم و اکثرا موفق شدم،از اون موقع خیلی ها بهم میگند تو خیلی تغییر کردی،یا میگن 180 درجه تغییر کردی،

    بعضیا این تغییر را میپسندند بعضیا نه،مثلا نوع پوششم فرق کرد،اعتماد بنفسم بالا رفت،دیگه ادم ساکتی نبودم و حتی تو یک جلسه مهم محکم صحبت میکنم،دیگه از اب نمیترسم.و …

    من بنحوی خودانتقادی میکنم و سعی میکنم ایراداتم را رفع کنم،یا میشینم به انتقادات دیگران فکر میکنم.

    بعضی از انتقادات را رفع کردم،مثلا رئیسم میگفت،شما دقیق گوش نمیدین چی میگم من،منم رفتم درباره شنونده فعال بودن تحقیق کردم و الان یک ادمی شدم که نتنها خوب گوش میدم،خوب متوجه میشم بلکه یک هم صحبت خوبی با دوستام شدم.

    قبلا به همه میگفتم من زود بهم برمیخوره،این باعث میشد کسی ازم ایراد نگیره ،همه حواسشون باشه منو ناراحت نکنند،… واقعا هم اثر داشت همه حواسشون جمع بود چیزی ب من نگند.

    بعد دیدم اینطوری من هیچ پیشرفتی نمیکنم،چون هر غذایی بپزم الکی میگند خوبه،

    بعد شروع کردم به انتقادپذیر بودن،بعد از هر انتقادی در جهت رشد فردی م استفاده کردم،جالبه الان دنبال انتقاد شنیدنم،میگن اخ جون ایرادمو فهمیدم الان میرم سراغ برطرف کردن اون.

    گاهی هم به انتقادی که از بقیه میشه دقت میکنم ببینم تو وجود منم هست یا نه.

    الان استاد این موضوعات را در قالب الگوهای تکرار شونده بازخورد گفتند.پس من مسیرم درست بوده.

    یکی دیگه از الگوهای من اینه که همه میگن تا یکم یه جات درد میگیره،انگار دنیا به پایان رسیده،

    الان دارم سعی میکنم رفعش کنم و شجاع باشم،جون سخت باشم و با توجه نکردن به درد ،رفعش کنم.

    گاهی بعضیا از اداب معاشرتم ایراد میگیرند،چون هر وقت خسته باشم میرم استراحت میکنم و بقول معروف نمیشینم پا مهمونا،یا اینکه یه نفر مریض میشه زنگ نمیزنم احوال پرسی،برای همین میگند سنگ دلی،اینپ خود شما یاد ما دادین وسایل به کسی قرض ندین،محترمانه البته.ولی دیگران اینو ایراد میبینند.

    کلا استاد همنشینی با شما اداب معاشرت ما را تغییر داده مثلا دیگه پا دردودل کسی نمیشینیم و جامعه اینو نمیپسنده.یا فیلم و اخبار ندیدن ما

    استاد لطفا یکم دباره حسود نبودن هم صحبت کنید،چون گاهی من از دیدن افراد موفق و ثروتمند اجتباب میکنم تا حسودی نکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    یگانه بانو گفته:
    مدت عضویت: 772 روز

    سلام به همه ی عشق های باعشق خودم

    موردی که درمورد موضوع این فایل من بهش رسیدم این بوده که:

    هر وقت که انتظاری از کسی داشتم، توقع توجه داشتم از کسی، دوست داشتم که بهم محبت کنن حمایتم کنن، کمکی کردم محبتی کردم و انتظار جبران داشتم،کار خیری کردم و منت گذاشتم، همیشه و همیشه بازخوردهای ناراحت کننده گرفتم از اطرافیانم.

    هیچ وقت اون توقع و انتظاری که داشتم بهش نرسیدم.

    و درمقابل هر زمانی که عشق و محبتم و حتی کمکم بی قید و شرط بوده فقط و فقط بخاطر حال خوبی خودم بوده،بدون حس نیازو وابستگی بوده، همان عشق و چ بسا بیشتر و از اطرافیانم دریافت کردم.

    میخوام بگم بازخوردهای من همش به نیت خودم بستگی داشته

    دیگه یادگرفتم برای جلب توجه کسی کاری نکنم، برای اینکه دوستم داشته باشن و ازم تعریف بکنن کاری نکنم، اینکه تو رابطه ای به این نیت که چون خوبه از دستش ندم باب میلش رفتار نکنم.

    میخوام خودم باشم خود واقعی، میخوام رفتار و بودن یا نبودن کسی تاثیری تو زندگی و حال خوبم نداشته باشه.میخوام تمام عشقی که نثار میکنم بی قید و شرط باشه.

    نمی‌دونم شاید از موضوع فایل دور شده باشم ولی اینا باورهایی بود که به ذهنم خطور کرد و دوست داشتم که بنویسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      حمید حیدری گفته:
      مدت عضویت: 1820 روز

      سلام درود یگانه بانو عزیز

      به مورد خیلی زیبایی اشاره کردید که وقتی انتظاری هست جوابی نیست وقتی بی قیدشرط عشق ورزیدن و بدون چشم انتظاری باشه بطرز معجزه آسایی حمایت میشیم، دقیقا همینطوره وقتی به جهان هستی فکر میکنم میبینم خداوند با عشق برای همه بندهاش باران رحمت الهی میفرسته باعشق خورشید نورش رو به همه ارزانی میده یک گل با عشق بوی خوشش رو همه جا عطرآگین میکنه، کلا نظام هستی فقط با عشق دارن میبخشن و انتظاری ندارن، منم خودم یاد گرفتم اگه با خودم در صلح بودم اگه قرار کمکی به دیگران کنم فقط با عشق خودم باشه نه انتظار جبران، همیشه برای شروع یکاری برای کسی میگم حمید اگه بفکر جبرانشی هرگز اینکارو نکن اگه هم انجام دادی با عشق انجام بده حتی اگه طرف مقابل هم به روش نیورد یا تشکر نکرد تو حق نداری گله و شکایت کنی، که اگر اینکارو کردی از ناحیه چشم انتظاری و جبران میاد که صددرصد اینکارت اشتباه، مرسی دیدگاه زیباتون باعث شد بیشتر این قانون برام تکرار و گوشزد شه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    لیلا شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    ب نام خدای مهربااان!

    سلام ب استادعزیزم ومریم جان !

    سوال ؛ چ بازخوردهایی اغلب افراد ازشمامیشودیاچ الگوهای تکرارشونده ای افراد بهتون میدهندمیتونیدپیداکنید؟ خیلی فکرکردم درمورداین سوال تنها چیزی ک اکثرموقع ها افراد بهم میگن اینکه ک خیلی ساده ام اصلا سیاست ندارم ازاین کلمه ساده خیلی تنفردارم وقتی کسی این حرف بهم میزنه بدجور زورم میگیره تودلم میگم لابد منواحمق میبینن یا ی زن بدبخت بیچاره ک میگن ساده ای خلاصه نمیدونم این ساده ای ک بهم میگن منظورشون چیه شایدم چون خودم وقتی اشتباه میکنم هی خودم سرزنش میکنم میگم اگ سیاست داشتم اشتباه نمیکردم فلان بهمان مخصوصا تورابطه چندبارشکست خوردم خودمو خیلی سرزنش کردم شاید دلیلش این ک افراد منو ساده میبینن اینکه کسی هستم ک فکرنمیکنه بدون منطق تصمیم میگیره ورابراه اشتباه میکنه این نشون میده ک خودمو خیلی سطح پایین میبینم اعتماد ب نفسم پایینه خودمو باارزش نمیدونم لایق نمیدونم وباید روخودم بیشتر کارکنم رو اعتمادب نفسم کارکنم من هرچقدراشتباه کنم باز باارزش هستم و ازاشتباهاتم بایددرس بگیرم ب نفع خودم استفاده کنم ن اینکه بازمنتظر اشتباه ازخودم باشم تا خودمو بکوبم و بقیه رو تحریک کنم ب گفتن بعضی حرفای ضعیف کننده مثل (ساده ای ) ک واقعا رومن تاثیرمنفی داره انگیزه رو ازم میگیره …

    ..باتشکر فراوان از استادعزیزم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    رزیتا گفته:
    مدت عضویت: 1039 روز

    درود استاد جان

    خدا قوت به شما

    سوال: چه الگوهای تکرار شونده ای در بازخوردهایی که افراد از رفتار و عملکرد تان به شما می دهند، می توانید پیدا کنید؟

    یه انتقادی که همیشه از من میشه اینه که…

    تو چقدر بی معرفتی یه زنگی نزنیا حالمونو نپرسیا….

    هنوز هم نمیدونم واقعا کارم درسته یا اشتباه…

    من از تلفن زدن و حرف زدن خوشم نمیاد

    احساس میکنم وقت تلف کردنه … اصلا حوصله زنگ زدن به کسی رو ندارم حتی خانواده درجه یک خودم ….

    تا حالا چند بار تصمیم گرفتم روزانه چنند تا تلفن بزنم و حال و احوال کنم با دوستهام و آشناهام

    اما باز حوصلم نمیشه…..حتی لیست مینویسم میگم امروز به این 3 نفر زنگ میزنم بعد به یکیش زنگ میزنم 2 نفر دیگه رو بیخیال میشم …

    اصلا قبض تلفن هم برام مهم نیستا

    شاید بعضیا بگن بخاطر اینکه قبض تلفنت زیاد نیاد هست ؟اصلا این موضوع برام مهم نیست ….

    واقعا نمیدونم کارم اشتباهه یا نه ….

    پیام دادن برام راحت تره …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2224 روز

      به نام خدایی که در این نزدیکی ایست

      سلام به رزیتای عزیز و ثروتمند

      یه همعروس دارم که جز نفرات اولی در فامیل بود که تلفن همراه خرید ولی این خانم اصلا به کسی زنگ نمیزد مگر اینکه یه کار واجب حیاتی داشته باشه و البته تا الان هم همینطوره. همیشه همه میگفتن که خسیس زنگ نمیزنه. ولی دیگه الان همه به این خصلتش عادت کردن و کسی ازش گلایه نمی کنه، و من الان به کار این همعروسم احسنت میگم چرا که زنگ زدن به بقیه شانس بیاری حرفی نزنن که حالت رو خراب کنند و یا غیبت کسی رو نکنند.من تنها کسی که فعلا به اون زنگ میزنم( البته باز بیشتر اون زنگ میزنه مامانم است)

      همعروسم یه شب ساعت 10 زنگ زد، من تعجب کردم، بعد گفت خوابید یا بیدار؟ گفتم بیداریم چطور مگه؟ گفت یه چای درست کن داریم میایم خونتون(خونشون یه استان دیگه بود) بهش گفتم خوش آمدید، من گفتم…اینطوری زنگ نمیزنه.

      بعد همعروسم زد زیر خنده و گفت چند وقت پیش به خواهرم زنگ زدم حالش رو بپرسم، بدبخت نصف عمر شده که… چکار داره که زنگ زده حتما یه اتفاقی افتاده.

      خلاصه هر جور باشی بقیه هم همانطور تو را می پذیرند شاید اولش سخت باشه.

      در پناه حق روز به روز توحیدی تر و ثروتمند تر و شادتر و موفق تر باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    به نام الله مهربان خداوند هدایتگر

    سلام و درود ب استاد عزیزم

    سلام و درود ب مریم بانوی دوست داشتنی

    سلام ب دوستان عزیزم

    سوال این قسمت

    چه الگوهای تکرار شونده ای از بازخوردهایی ک افراد بهت میدن میتونی پیدا کنی ؟؟

    رب الشرح لی صدری و یسر لی امری وحل العقدت من لسانی یفقهو قولی

    اتفاقا همین دیشب بین جمعی بودم ک یه سری باز خوردها از ایشان گرفتم در خصوص خودم

    من چندبار این تیکه سوال رو گوش دادم

    اولین چیزی ک به ذهنم اومد صحبتهایی بود ک دیشب بهم گفتن

    تو چقدر شیطونی

    تو چقدر انرژیت بالاست

    یه لحظه دیدم این همیشه برای من تکرار میشه ک هر جایی رفتم میگن چقدر شیطونی چقدر پر انرژی هستی اینها نمیدونم خوبه یا بد

    من به بازخورد خوب نگاهشون کردم این ک سرشار از انرژی هستم شادم پر از هیجانم هر جا میرم اونقدر خوشحال میشم از این اتفاق و دیدن افراد ک پر از شور و هیجان میشم من عاشق دورهمی ام

    خدای من ی چیزی الان به ذهنم رسید(نکنه خودم رو دوست ندارم) باید به این موضوع بیشتر فکر کنم ک چرا اینقدر پر شور و هیجانم وقتی کنار کسی قرار میگیرم

    (نکنه نیاز به جلب توجه دارم) یه لحظه فکرم درگیرشده

    ایا من حقیقتا ی شخصیت شیطون و پر انرژی دارم

    اصلا چرا باید شیطون و پر انرژی باشم

    من از بچگی این شکلی بودم هر چی یادم میاد چنین دختری بودم

    اما ایا واقعا این رو دوست دارم یا نکنه چون بچه اخر خانواده بودم توی ی خانواده پر جمعیت

    خواستم ک دیگران بهم توجه کنن .

    خدایا چ چیزهایی داره ب ذهنم میاد !!!!!

    واقعا باید به این موضوع فکر کنم

    اما استاد فرمودن ک بیشتر اونچیزهایی رو بگید ک حالت انتقاد دیگران از شماست و بهتون اسیب میزنه

    چیزی ک همیشه توی جمع کنار همه این شیطنت ها و حال خوبی ها از دیگران میگیرم ک تقریبا حالت انتقاد هست اینه ک من یه ماریای همه چیز دان هستم

    هر موقع میرسم ب بقیه میخوام هر آنچه تجربه کردم و می دانم بگم

    مثلا دیشب میگفتم باید وقتی ظرفی رو کثیف میکنید خودتون بشورید همون لحظه تا این همه ظرف جمع نشه صاحب خانه ک گناهی نداره

    یا اینک بهتره وقتی دارید برای ی جمعی غذا درست میکنید جوری غذا بپزید ک سلیقه همه باشه ن اینک مثلا چون خودت سیر زیاد دوست داری هر چی سیره بریزی توی غذا

    این ک من همیشه به جوری رفتار کردم ک انگار بیشتر از بقیه میدونم

    آیا واقعا مهمه ک من بیشتر از بقیه میدونم ؟

    آیا واقعا این بیان من از تجربیاتم از روی احساس کمک ب دیگران هست یا از روی غرور ؟

    خدایا من هیچوقت فکر نکردم ک توی زندگی آدم مغروری باشم اما آیا واقعا این کار درستی هست دیگران حق دارن هر جور دوست دارن زندگی کنن همینجور ک من حق دارم هر جور دوست دارم زندگی کنم.

    اگر من فکر کنم کارهایی ک من انجام میدم درسته

    اگر من فکر میکنم روش من روشی هست ک برای همه مفیده و باعث میشه ک جمع لذت بیشترری از دورهمی ببرن شاید دیگران دوست نداشته باشن شبیه من فکر کنن

    من باید خودم رو در مداری قرار بدم ک با کسایی رفت و آمد کنم ک شبیه من هستن یعنی دلسوزانه جایی ک مهمانی میرن رفتار میکنن همونجور ک دوست دارن با خودشون رفتار بشه

    استاد واقعا مهمانی ها به دو دسته تقسیم میشه

    قبل رفتن من و بعد رفتن من به مهمانی .

    اما من احساس میکنم پشت این همه زیبایی ی چیزهایی مخفی شده ی باورهایی ک جلوی رقم خوردن نتایجم رو گرفته

    باید مشخص کنم این رفتار از روی کمبود عزت نفس نیست ؟؟

    یا من از کاری ک میرم لذت میبرم ایا از خودم خوشحالم یا ن بعدش دارم خودمو سرزنش میکنم

    ایا این همونچیزی ک من میخوام یا ن این چیزی هست ک فقط دارم رقم میزنم چون میخوام نظر دیگران رو بخودم جلب کنم و همه ب من توجه کنن

    خدایا بهترین راهنما تویی

    خدایا منو هدایت کن ک بفهممم پشت این بازخوردهای دیگران و این رفتار های من چ باورهایی هست

    استاد چقدر سوالاتتون عالیه

    چقدر من رو به فکر فرو میبره

    الگوهای تکرار شونده …. هر بار ی سوال

    همین الان احساس کردم باید برگردم به قبل به اولین سوالتون

    باید همه سوالات رو بنویسم کنار هم و فقط نگاه کنم فکر کنم

    وبذارم قلبم هدایتم کنه بهم بگه برای هر کدومشون چکار باید بکنم و بعدش بنویسم بزنم ب دیوار

    بزنم ب جایی ک همیشه ببینمش و بتونم باورهای درست بسازم و باورهامو تغییر بدم

    اصلا بفهمم چی میخوام

    انگار شما دارید روی این موضوع فوکوس میکنید ک چطور بفهمیم چی میخوایم

    ما چی میخوایم ….

    سپاسگزارم استاد سپاسگزارم از شما از مریم عزیزم از بچهای سایت و از دوستان گلی که کنارشون توی سایت دارم رشد میکنم.

    خدایا شکرت سپاسگزارم تو خدای بی نظیری هستی خوشا به حال من ک چنین خدایی دارم

    خدایا سپاسگزارم ک هستی خدایا سپاسگزارم ک خدای من شدی یا بهتره بگم خدایا سپاسگزارم ک منو افریدی و بهم این فرصت رو دادی ک بنده تو باشم و تو خدایی منو بکنی و من لذت ببرم از وجود همچنین خدایی

    خدایا وقتی تو رو میبینم میگم ماریا ببین خدا رو چقدر عشقه چقدر خوبه

    تو باید همچین مادر خوبی باشی ها برای بچهات

    مادری ک قانونهاش باعث احساس خوب بشه توی بچهاش

    مادری ک بچهاش راحت بهش اعتماد کنن

    مادری ک بچها خودشون بیان سمتش و بهش اعتماد کنن حرفاشونو بهش بزنن

    مادری ک بچها ببینن ک ی مادر قویه، ی مادریه ک خودشو دوست داره ، ی مادریه ک موفقه

    خدایا تو موفقی، قدرتمندی،بی نیازی ، مهربانی، قانون مندی، بخشنده ای، تو زود میبخشی ،تو خشمگین نمیشی میدونی هر کسی خطا بره نتیجه خطاش رو میبینه و این بدترین تنبیه

    تو کسی رو ب زور همراه خودت نمیکنی

    تو چیزی رو ب زور به کسی اموزش نمیدی

    تو حتی صراط المستقیمتم به زور ب کسی تلقین نمیکنی

    همه چیز رو گذاشتی به خواسته خودمون

    اینقدر ما رو دوست داری ک هر جا پدر بخواهیم پدر میشی

    مادر بخواهیم مادر میشی خانواده بخواهیم خانواده، دوست بخواهیم دوست

    تو هر چی ما میخواهیم همان میشی

    خدایا ی چهارچوب و قانون قرار دادی ک از اون خارج نمیشی ولی توی همون چهارچوب همیشه هستی

    کاش منم بتونم همچین مادری بشم

    چقدر سخته خداا بودن

    خدایا تو چه کار سختی انجام میدی

    خدایا سپاسگزارم ازت عاشقتم و میدونم ک تو بیشتر از من منو دوست داری

    خدایا با همه وجودم سپاسگزارم ازت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    بهجت مشفق گفته:
    مدت عضویت: 1727 روز

    درود به همه عزیزان دلم

    من خیلی فکر کردم راجع به انتقاد هایی که به من میشه و به این جمعبندی رسیدم:

    زمانی که یکسری از افراد دارن در مورد مسائل منفی صحبت می‌کنند، من خیلی جاها آگاهانه سعی میکنم که به هر طریق ممکنه یا یه سوال حافظه‌ای بپرسم و یا اعراض کنم و اون مکان رو ترک کنم و یا حواسمو با یه چیزی پرت کنم که روی اون موضوع منفی تمرکز نکنم.

    چون یقین دارم به هرچیزی که تمرکز کنم از جنس همون وارد زندگی من میشه و من دلم نمیخواد اون مسائل منفی وارد زندگیم بشن.

    ولی خب بعضی اوقات این انتقاد رو از دیگران دریافت میکنم که بیشتر به حرفای منفی ما توجه کن و انقدر بی تفاوت نباش یا اینکه آنقدر نسبت به مسائل سیاسی و دردهای اجتماعی بی تفاوت و سنگدل نباش.

    یا مثلا این انتقاد و معمولا از کسایی دریافت میکنم که آگاهانه دلم نمیخواد باهاشون ارتباط داشته باشم که تو چرا برای ما وقت نمیزاری و یا اینکه یه بخشی از تایمتو برای ما هم اختصاص بده و اینکه زندگی ارزششو نداره که این همه تمرکز کردی فقط روی کارت و از این جور حرف و حدیث.

    خب بنظر من این انتقاد ها اصلا مهم نیستن. درسته که خیلی تو زندگیم تکرار میشن ولی منشأ اصلی این رفتارها، انتخاب آگاهانه خودم هست که اینجوری زندگی کنم و با افرادی که چیزی بهم اضافه نمیکنن ارتباط نداشته باشم و یا به حرفای منفی هیچ شخصی توجه نکنم و حتی اگه این افراد از دست من ناراحت بشن هم اصلا برام مهم نیست و نظرشون با کمال احترامی که در جهان خارجی بهشون میزارم، به اندازه پشیزی تو وجود خودم برام مهم نیست و کاری که فکر میکنم درسته و سبک زندگی که خودم عاشقش هستم و ازش لذت میبرم رو شبانه روز با ایمان هرچه تمامتر ادامه میدم و بنظرم خودم، دارم از لحظه لحظه های زندگیم لذت میبرم و سعی میکنم حتی یک ثانیش هم بیهوده حروم نکنم و عمر گرانم رو ارزان هدر ندم. بقیه هر نظر و انتقادی تو این زمینه ها داشته باشن اصلا اصلا برام مهم نیست و من کار خودمو که ایمان و اعتقاد قلبی بهش دارم رو انجام میدم.

    راجع به انتقادهایی که به من میشه من خیلی فکر کردم.

    بجز مواردی که بالا اشاره کردم و آگاهانه از طرف خودمه، هرچه فکر کردم انتقاد مشترک و سازنده ای که اشخاص زیادی تو این یکسال اخیر بهم گفته باشن خداروشکر تو زندگیم وجود نداره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1171 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    این فایل های الگوهای تکرار شونده واقعا برای من درس هابی عالی داشت

    واقعا حالم را خوب نگه داشته است

    می دانم که هر چه است نتیجه افکار و باورهای خودم است

    الگوهای تکرار شونده واقعا برای همیشه در حال تکرار و تکرار است

    مثل همین کمبود پول

    کم آوردن پول

    نداشتن موجودی کافی و خال شدن حساب بانکی ام

    دیر به حال خوب رسیدن

    زود عصبانی شدن

    از کوره در رفتن

    حال خوب نداشتن

    از جواب نه شنیدن بهم می ریزم

    اکنون می فهمم که همه اینها بخاطر افکار خودم است و این افکار در ذهن من همیشه مانع از رسیدن من به موفقیت و حال خوب است

    هر چه بیشتر روی خودم کار کنم

    هر چه بیشتر بتوانم خودم را در حال خوب نگه دارم بی شک کمتر با این اتفاقات روبرو خواهم شد

    الگوهای تکرار شونده همیشه در زندگی من بوده است ولی من دقت نمی کردم

    ولی من به آنها اهمیت نمی دادم

    من به آنها با دقت نگاه نمی کردم که بفهمم که همه اینها نتیجه افکار و باورهای خودم است

    سخت پول به دست آوردن

    نتوانستم درست خرج کردن

    حال خوب نداشتن با پول

    نتوانستن اینکه پول را برای مدتی پیش خودم نگه دارم بدون اینکه دست به آن نزنم و آنرا خرج نکنم

    اینها همگی در زندگی من وجود داشته است اما به آن توجه نمی کردم

    اما به آنها دقت نمی کردم

    چون به آنها فکر نمی کردم و توجه نمی کردم

    خدا را شکر که اکنون در مسیری هستم که می دانم همه اینها خلق خودم بوده است

    همه اینها نتیجه فرکانس ها و باورهای خودم است

    پس اکنون زمان بگذارم و روی خودم کار کنم و همیشه دنبال بهتر شدن خودم باشم

    یاد بگیرم که همیشه فکر کنم

    همیشه دنبال دلیل و چرایی کارهای خودم باشم

    آنوقت است که من براحتی و آسانی می توانم دلیل تمام اتفاقات زندگی خودم را بفهمم

    چون افکار و باورهای خودم را تغییر نداده ام همیشه این اتفاقات تکراری برای من رخ می دهد و آنقدر برایم رخ داده است که اکنون برایم عادی و روزمره شده است

    بیشتر اوقات من به افراد بها می دهم و بعد آنها شروع به انتقاد کردن از من می‌کنند

    جوری از من انتقاد می کنند انگار که من هیچ بلد نیستم

    جوری از من انتقاد می کنند که انگار می خواهند به من درس بدهند

    افراد در وهله اول با حس خوب با من روبرو می شوند ولی بعد شروع به سواستفاده کردن از من می کنند

    همه اینها اکنون که به آنها فکر می کنم می بینم که دقیقا برایم عادی و تکرار شونده شده است

    باید روی خودم و افکار و باورها و عملکرد خودم بیشتر و بیشتر کار کنم

    تا بهتر بتوانم این الگوها و این رفتارها را کنار بگذارم

    ممنونم استاد عزیز

    سپاس از استاد عزیز بخاطر تهیه این فایل های ارزشمند

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: