هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-17 01:02:472023-05-20 21:42:41هدفگذاری و تأثیر آن در زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خدایی مهربان
سلام به همه دوستان خوبم و استاد خوش هیکلم
روز دوم از تحول زندهگی من
اول باید بگم ماشالله به این تغییر مثبت که در بدنتان رخ داده و این نشاندهنده تمرکز بالایتان است که بدن شما هیچ ربطی به گذشته فاجعه بار ندارد . خداره صدهزار مرتبه شکر
ماشالله به این باشگاه زیبا ، با این وسایل مدرن و عالی .
چند نکته ای مهم در مورد رسیدن به هدف
1 . اگر که خیلی مطمئن هستی ، بیا و جلو دیگران بگو البته به اشخاص مثبت و اهل پیشرفت .
و این کمک میکند که روزهایکه بی انگیزه شدیم باعث میشود که یادمان بیایید که من این را اعلام کردم قبلا باید ادامه بدهم .
2 . از خداوند هدایت بخواهیم و باور داشته باشیم که هدایتمان میکند، شاید الهاماتیکه به ما میشود به ذهنمان منطقی نباشد اما نباید مقاومت کنیم ، باید در ذهنمان را باز نگهداریم ، نه اینکه به یک شیوه خاص بچسپیم، باید بگیم من میخواهم به هدفم برسم حالا از هر مسیریکه خداوند میگه .
باید قدم اول را بردارم و ایمان داریم به خداوند و بعدا خداوند هدایتمان میکند و من هزاران مثال ازین هدایت های خداوند دارم .
وقتیکه مسیر هدف مارا میریم در اول نتایج بشکل کوچک میباشد باید این مقدار نتایج را ببینیم و شکر گذار باشیم ، و این نتایج اولیه باید انگیزه باشدبه راستی و درستی مسیر .
و باز هم باید ادامه بدهیم تا اینکه تبدیل شود به یک لایف استایل ، باید تبدیل شود به عادت و بعدا نتایج بزرگتر میشود.
یکی از موارد نا خوشایند اینست که بالا برید و پایین بیایین ، اگر به فکر بهبود خود باشیم و فکر کنیم که از روز گذشته ما یک قدم جلوتر ، این کمک میکند که همیشه ثابت قدم بمانیم در مسیری درست .
وقتیکه به اهدافت میرسی ، کمک میکنی به هزاران نفر دگه . مثلا اگر موتر میخری کمک میکنی که هزاران کارگر ، به شرکت که از آن موتر خریده ای، به ده ها عمده فروش و پرچون فروش و …… و در عین حال باور میسازی به فامیلت و اعضای فامیلت که میشود به اهداف و آرزوهای مان رسید .
خداره صدهزار مرتبه شکر
سلام به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته
این فایل نشانه امروز من هست امروز به تضادی برخوردم و وقتی داشتم از خونه میومدم بیرون توی راه به خودم گفتم زندگی تو رو باورهای قالب تو و فرکانس های تو میسازه ،وظیفه تو و تنها کاره تو دوتا چیزه ،اول اون چیزیو که میخوای اون خواسته ای که داری رو واضح و دقیق به خدا بگی ،بگی خدایا من میخوام فلان شرایط داشته باشم ،به آنقدر درآمد برسم یه رابطه رویایی و فوق العاده داشته باشم ،و دیکه بقیشو بسپری به خدا و دوم باورهات درست کنی که خودت درهارو باز کنی که خواسته هات بهت داده بشن ،که خودت جلوی ورود نعمت هارو به زندگیت نگیری پس وظیفه تو فقط همین دوتا کاره تو باید همین دوتا کارو انجام بدی و بقیش و چطوریش نه ربطی به تو داره نه ربطی به بقیه و اطرافیان
مهم نیست کسی میخواد من به فلان خواستم برسم یا نه مهم فقط باورهای منه من باورام تغییر میدم و اون خواسته هام خود به خود وارد زندگیم میشن
امروز به خودم گفتم من باید به اون خواستم برسم من حتما باید اونجوری که میخوام زندگی کنم بعد یه دفعه یکی از حرفای استاد اومد توی ذهنم انگار توی سرم باید صدای بلند تکرار شد و اونم این بود
که اگر میخوای نتیجه متفاوت از بقیه بگیری باید متفاوت از بقیه عمل کنی
نمیشه که مثل بقیه عملی کنی مثل بقیه زندگی کنی مثل بقیه فکر کنی بعد نتیجه متفاوت بگیری که
بلافاصله بعد از این الهامات و این احساساتی که درونم به وجود اومد تعهدم خیلی بیشتر شد نسبت به اینکه روی خودم کار کنم تا باورهام عوض بشه و به خواسته هام اجازه ورود به زندگیم بدم چون من خودم با باورهای مخرب با عدم احساس لیاقت جلوی ورود اون نعمت هارو به زندگیم گرفتم
همون موقع توی راه بودم ،اومدم توی سایت و زدم روی مرا به سوی نشانم هدایت کن و این فایل اومد و بعد از گوش دادن این فایل باز تعهدم خیلی خیلی بیشتر شد نسبت به اینکه متفاوت از بقیه عمل کنم تا متفاوت نتیجه بگیرم
بعد از گوش دادن این فایل انگار یه جسارتی اومد توی وجودم و یه تعهد محکم تری نسبت به قبل که اگر میخوای زندگیت ،ازدواجت ،درامدت، سلامتیت ،حتی لباسی که میخری و میپوشی ،غذایی که میخوری با اطرافیانت فرق داشته باشه خیلی باکیفیت تر باشه خیلی درجه یک تر باشه و اونجوری باشه که تو دوست داری بایدددددد الان متفاوت زندگی کنی که شرایطت عوض بشه باید الان این شجاعت و این شهامت داشته باشی بمب باران کنی اون باورهای اشتباهتو تا نتایج زندگیت عوض بشه
در اکثر مواقع فایل های دانلودی روکه میدیدم متن و هرچقدر از کامنت بچه ها که میتونستم میخوندم اما راجب اون متنی که درباره توضیحات فایل نوشته شد بود فکر نمیکردم و کامنت نمیزاشتم خداروشکر هرچقدر داره میگذره تعهدم و آگاهیم و عمل کردنم داره بیشتر میشه امروز این فایل دیدم و میخواستم برم سراغ نت برداری جلسه سوم دوره عزت نفس و کامنت گذاشتن روی سایت اما یه حسی گفت متن این فایل بخون و ببین استاد چی خواسته و انجامش بده بخوام صادقانه بگم برام سخت بود همین الانم همش به ساعت نگاه میکنم و نگرانم بابت اینکه زمان داره میره و من میخواستم نت برداری جلسه سوم دوره عزت نفس انجام بدم (شور و اشتیاق زیادی دارم برای اینکه تغییر کنم دوست دارم هی فایل هارو گوش بدم بشینه تو وجودم و باورهام عوض کنه) اما گفتم گوش میدم هرچی که هدایت بشم بهش انجام میدم هی ذهنم میگفت حالا ولش کن دوره عزت نفس واجب تره اما گفتم نه من همین امروز متعهد تر شدم من مگه همش نمیگم خدایا هرلحظه هدایتم کن هر لحظه بگو چیکار کنم خب الان داره میگه اینکارو بکن پس میکنم . و الانم دیگه به دوره عزت نفس فکر نمیکنم و هرچیزی که اینجا بهم گفته بشه رو مینوسم چون اینم یعنی کارکردن روی خودم دیگه
یه چیزی دیگه که همین الان یعنی دقیقا همین الان بهم گفته شد اینکه تو بخاطر این نگرانی و به ساعت نگاه میکنی که فکر میکنی فایل دوره تاثیر گذار تر و مهم تر از فایل دانلودی و این یه باور مخربه و من به محض اینکه این موضوع بهم الهام شد خودم سریع بدون کوچک ترین مقاومتی تایید کردم و گفتم درسته آره درست میگی من خودم خوب میدونم که ارزش هر یه فایل رایگانی که توی این سایت هست نه یک میلیون نه ده میلیون بلکه میلیارد ها میلیارد ارزش داره و میشه روش قیمت گذاشت من خودم بارها و بارها شده یکی از فایل های رایگان روی سایت گوش میدم و میگم خدایا استاد توی این فایل چه حرفایی زد یعنی شاید باورتون نشه اما بعصی وقتا میگم بخدا همین یه فایل همین یه فایل که روی سایته و دانلودی هست ارزش اینو داشت که یک دوره مجزا باشه آنقدر که میشه دربارش فکر کرد حرف زد توصیح داد بازش کرد تمرین درآورد و نتیجه گرفت
من خودم بالاتر گفتم که وقتی این فایل گوش دادم چقدر متعهد تر شدم یه جسارتی اومد توی وجودم که تا قبل اون نبود و واقعا تکونم داد حرفای استاد ،بارها شده با یه فایل دانلودی روی سایت مواجه میشم به این فکر میکنم که بخدا میشه ساعت ها و ساعت ها به این حرفا فکر کرد و کلی تمرین از دله حرفای استاد بیرون کشید و انجام داد و نتیجه گرفت یعنی خیلی وقتا خیلییی وقتا دلم میسوزه از اینکه نمیتونم تک تک ثانیه هامو به اون فایل گوش بدم و براش وقت بزارم چون میدونم اگر بشینم پاش کلی تمرین ازش درمیارم . دلم میخواد ببلعم حرفای استاد
و البته خوده استادو
درس اولی که توی متن این فایل نوشته شده اینکه راجب اون هدفمون با یه فرد مناسب صحبت کنیم
خب من ترجیح میدم همین جا هدفم بنویسم پیش بچه های سایت که اعضای خانوادمن
استاد توی اول این فایل یه حرفی زدن رفت توی عمق وجودم و دقیقا انگار ذره بین این حرف استاد رفت بالاسر اون هدفی که الان واجب بهش برسم و بهم نشون داد که اون هدف اصلی چیه ،استاد گفتن یه هدفی رو انتخاب کن که اگر بهش برسی ابعاد مختلف زندگیت تغییر میده با رسیدن به اون هدف کلی چیزای دیگه درست میشه با رسیدن به اون هدف کلی اعتماد به نفست زیاد میشه و ..
هدفی که میخوام الان اینجا جلوی شما بنویسم اینه که به یه درآمد خوب (آنقدر…..)برسم
اینو باید بگم که من تازه کارمو شروع کردم اما با یه چیزایی بصورت واضح مواجه شدم که فهمیدم من باورهای بسیار بسیار مخرب و داغونی راجب ثروت و خودم دارم و تا اون باورها درست نشه و من تعییر نکنم هرچقدرم مهارت کسب کنم نمیتونم به درآمد برسم
و میخوام اون تضادها رو اینجا بنویسم ، سه بار سه تا ادم مختلف بهم پیشنهاد کاری دادن وقتی کارمو دیدن کلی از کارم تعریف کردن ،حتی شمارمو گرفتن اما هر سه تاشون به طرز عجیبی ناپدید شدن یعنی واقعا ناپدید شدن چون من در هفته اون آدم هارو توی دانشگاه میدیدم اما بعد از اون پیشنهاد کاریه هر سه تاشون محو شدن و اون پیشنهادات به ثمر نشست
یا چندتا پروژه برای یه شخصی انجام دادم که اون شخص تا قبل از اینکه کارشو انجام بدم همیشه در دسترس بود و زنگ میزد اما تا کارش تموم شد اون طرفم محو شد و سه هفته طول کشید تا حسابشو تسویه کرد که آخرم بهای اصلی کارو نپرداخت و بهایی که پرداخت خیلی کمتر از کاری بود که من براش انجام دادم یعنی من چهار تا پروژه انجام دادم براش و اون طرف فقط پول یک پروژه رو پرداخت کرد و اون موقعیتم بهم بخورد یعنی خودم بهمش زدم و گفتم من دیکه اینجوری نمیخوام کار کنم
یا یه مورد دیگه اینکه قرار بود برای سه نفر دیگه پروژه دور کاری انجام بدم یعنی پروزه رو آماده کنم و براشون بفرستم اما اون سه نفرم محو شدن منظورم از اینکه میگممحو شدن اینکه یه جوری غیبشون میزنه انگار اصلا این آدما دربه در دنبال یه شخصی نبودن که براشون پروژه انجام بده
یعنی الان شرایطم اینجوریه و خودم یکی دوماه دست برداشتم از فکر کردن و تقلا کردن برای اینکه کار کنم وقتی به این موارد برخوردم مطمعن شدم که من یه مشکلی دارم که این ادما میان و محو میشن و الان دیکه هیچ اقدامی برای کارم نکردم و فقط تمرکزی روی دوره عزت نفس کار میکنم
واقعا هم نمیدونم چه باوری دارم یا ایراد کارم کجاست که اصلا نمیتونم پول بسازم
پس هدفم اینه (دوست ندارم بگم هدف امسالم چون احساس بدی بهم دست میدی وقتی اسم سال میاد روش من خیلی زودتر باید بتونم به درآمد برسم به یه درآمد خوب و ادامه دار که هی بیشتر بشه نه یه دفعه باشه یه دفعه نباشه )
من برای شرکت در دوره عزت نفس انگیزه های زیادی داشتم و دارم اما اصلی ترین دلیلی که الان همه چیز ول کردم و چسبیدم به دوره عزت نفس اینکه باورهام تغییر کنه و این روند سینوسی و این چرخه معیوب تموم بشه که هم به درآمد برسم هم بیشتر برای پیشرفت توی کارم آموزش ببینم
یکمم نگران هستم بخاطر اینکه همه چیز ول کردم چون قبل از اینکه همه چیو ول کنم هر روز برای پیشرفت توی کارم آموزش میدیدم اما الان حدود دوماه که تمام ویدئو های آموزشیم ندیدم و هم میترسم یادم بره (چون نرم افزاره و من تازه شروع کردم )هم اینکه میگم چه فایده من هی مهارتم بیشتر بشه وقتی نتونم باهاش پول بسازم به چه دردم میخوره (صادقانه بخوام بگم ناامید شدم از پول ساختن و خسته شدم از تقلا کردن ،بخاطر همین فعلا ندای درونم منو روی دوره عزت نفس نگه داشته و فقط میگه دوره
اینم بگم اینکه تمرکزی دارم روی دوره کار میکنم بخاطر اینکه احساس میکنم این اتفاقات به دودلیله اولیش بخاطر باورهای مخربی که راجب ثروت دارم و دومیش و مهم ترینش که احساس میکنم جلوی ورود ثروت و پول به زندگیم گرفته باورهایی که راجب خودم دارم ،عدم احساس لیاقت ،باور نداشتن به اینکه میتونم و لیاقتشو دارم قشنگ زندگی کنم و خودم زندگیمو بسازم ،باورهایی از قبیل دختر عرضه هیچ کاری رو نداره و….اینا دستو پام و بسته
حالا میخوام جواب سوالاتی که توی متن نوشته شده بود بنویسم .
سوال: چند هدف که در زندگی خود به آنها رسیدهای را به یاد بیاور. چه الگوها یا رفتارهایی را می توانی شناسایی کنی که باعث دستیابی شما به آن اهداف شد؟
جواب : در جواب این سوال میخوام راجب مهارتی که برای کارم یادگرفتم بنویسم
من خیلی از خدا میخواستم که هدایتم کنه که بفهمم واقعا عاشق چی هستم و چه کاری رو دوست دارم و واقعا خدا هدایتم کرد و قدم به قدم آروم آروم جلو رفتم توی زمینه نرم افزار های گرافیکی ،من واقعا اصلا اولش نمیدونستم که راهم قراره بیاد به این سمت چون هیچی از کامپیوتر نمیدونستم چه برسه به نرم افزار توی دوره عزت نفس راجب این موضوع کامنت گزاشتم ،من از کامپیوتر به اندازه پلی کردن یه آهنگ و باز کردن یه عکس میدونستم فقط همین
از جزئیاتش که چیشد اصلا فهمیدم من به طراحی و نرم افزار های گرافیکی علاقه دارم الان نمیگم فقط درهمین مینویسم که انگار خدا منو برد به این سمت و این انید در دل من قرار داد که من میتونم توی این زمینه پیشرفت کنم و از پسش برمیام بعد که هی اومدم جلو کم کم شروع کردم از ویدئو های رایگان توی اینترنت به یادگرفتم ،لبتاپم نداشتم لب تاپ خواهرم گرفتم و واقعا اینم یه معجزه بود چون خواهرم اصلا سراغ لبتابش از من نمیگیره بعد جلو رفتم یادگرفتم با ویدئو های رایگان توی اینترنت بعد پولامو جمع کردم دوره آموزش حرفه ای خریدم و الان به جایی رسیدم که طراحی های عالی انجام میدم طوری که اکثر کارام واقعا عالی تر از کارهای استادم هست
در طول مسیر با کانال یه استادی آشنا شدم که درآمد بالای 400میلیون از این زمینه داشت و سنشم کم بود یعنی اون استاد دوسال از منم کوچیک تره و 18 سالشه فقط انا انقدر تو کارش خوبه که بهش میگن استاد و هی که بیشتر با خودش و با شاگرادش آشنا شدم دیدم چقدر از زمینه ثروت های باورنکردنی میسازن جوری که یه بچه 13 ساله که شاگردش بود میگفت ماهی 30 درامدشه و اینا باعث شد برام باور پذیر بشه که پس میشه و منم میتونم یادبگیرم و ادامه دادم
چطور انگیزه هایت راحفظ کردی ؟
اگر بخوام جواب کامل به این سوال بدم خیلی باید بنویسم اما اصلی ترین هارو که یادم میاد مینویسم .اول اینکه من بخاطر اینکه درطول زندگیم از بچگی تا الان با این تضاد روبه رو بودم که مادرم به سختی از پدرم پول میگرفت و همیشه سره مسائل مالی باهم دعوا میکردن از بچگی از وقتی که خیلی کوچیک بودم این خواسته در من شکل گرفت که من بزرگ شدم خودم میخوام کار کنم و درامد داشته باشم و دستم توی جیب خودم باشه و این خواسته در من بینهایت شدید وقوی بود و هست و این موضوع اصلی ترین محرک من بود که باعث میشد بیهیچ عنوان پا پس نکشم یعنی خیلی جاها سخت بود برام یادگیری نرم افزار،یادمه یه بار خواهرم گفت چجوری میتونی اینارو بخونی و بفهمی (نه اینکه بگم خیلی سخت بودا نه مثل هرکاری سختی های خودش داره ) اما یه لحظه هم به این فکر نکردم که بیخیال بشم و دیکه ادامه ندم حتی یک لحظه این فکر به ذهنم خطور هم نکرد چون من یه اهرم رنج لذت توی این سال ها توی ذهنم ساخته شد بود که اگر خودت مهارت کسب نکنی و درامد نداشته باشی هم باید قید خواسته ها ت آرزوهای کوچیک و بزرگتو بزنی هم اینکه باید متکی به یه مرد باشی و به اون التماس کنی تا بهت پول بده (شاید این باور آخر باور بد و اشتباهی باشه شاید که نه حتما هست چون همه مردا که مثل پدر من نیستن و اکثرا با عشق بدون منت هوای همسرشون دارن اما من دائم مامانم جلوی چشمام بود و این اهرم رنج و لذت توی ذهنم ساخته شد بوده که اگر تو همینجوری ضعیف بمونی توهم میشی مثل مادرت و مسئله بعدی که بهم انگیزه میداد کسایی بودن که به درآمد های خیلی عالی رسیده بودن و این کار ویژگی های فوق العاده که من دوست داشتم داشت مثلا اصلا نیازی نیست حتما جای خاصی بری شرکت خاصی بری میتونی از این ور دنیا برای یه شخصی که اون سر دنیا زندگی میکنه کار انجام بدی و درامد های خیلی عالی داشته باشی یعنی آزادی زمانی و آزادی مکانی رو کامل داره و ….
چطور ذهنت را برای ایده های بهتر باز میگذاشتی :
من توی این مسیر از اول هیچی نمیدونستم هیچی و خودم اینو باور داشتم که من هیچی نمیدونم اصلا هیچ استادی نمیشناسم هیچ اطلاعاتی ندارم و انگار این که اینو باور داشتم که من هیچ علمی ندارم هیچ توانایی ندارم و هیچ اطلاعاتی ندارم باعث شده بود گوشام تیز بشه و همش منتطر باشم ببینم ندای درونم بهم میگه چیکار کن یعنی من هیچ کسم نداشتم که بهم بگه فلان کار بکن آموزش های فلان استاد ببین هیچ کس تمام قدم هایی که رفتم هدایتم شدم هدایت شدن به یه استاد خوب به آموزش خوب و کامل و جامع یعنی ایجوری بود تست میکردم آموزش های رایگان چند تا استاد دیدم بعد فهمیدن کدومشون به درد من میخوره و هدایت شدم به سایتش و خرید دوره آموزش نرم افزاری که میخواستم
شاید باورتون نشه اما من وقتی برای اولین بار میخواستم یه پوستر طراحی کنم سره لبتاپ که بودم هی تو دلممیگفتم خدایا بگو چیکار کنم بگو چجوری طراحی کنم تو قدم به قدم بگو تو طرح که عالی میشه رو به ذهنم بیار بعد شروع میکردم هر چی که حسم میگفت برو اینجارو اینجوری طراحی کن اونجارو اونجوری طراحی کن انجام میدادم خیلی جاها مثل یه جاش خوب نمیشد هی پاک میکردم هی ایده های مختلفی که بهم الهام میشد انجام میدادم خوب میشد از نظرم نگه میداشتم خوب نمیشد میرفتم سراغ یه تکنیک دیکه و آنقدر ادامه میدادم تا طراحی تموم بشه و اولین پوستری که طراحی کردم فوق العاده شد یعنی به یه نفر نشون دادم طرف فکر میکرد من چندین سال توی این زمینه تجربه دارم و دارم کار میکنم
یادمه یه بار داشتم یه پوستر طراحی میکردم طرحش اون جیزی که میخواستم نمیشد بعد شروع کردم به خدا با لحن طلبکارانه گفتم ،گفتم خدایا دیدی اگر توی بخوای میشه دیدی تو اگر کمکم کنی میشه اگر تو جواب بدی میشه اگر تو ایده به ذهنم بیاری میشه دیدی دفعه قبلی تو شدی انرژی دستام و اون پوستر چقدر خفن شد الان چرا نمیگی چیکار کنم الانم بگو دیگه الانم بهم بگو چجوری طراحی کنم
اینو الان اینجا گفتم که بگم باورتون نمیشه خودم چقدر ذوق کردم ذوق میکنم و خداروشاکرم که دیدم من اینجوری به خدا امید دارم من اینجوری به خدا ایمان دارم که باهاش حرف میزنم میگم خدایا بگو دیکه بگو چیکار کنم بگو چجوری طراحی کنم و آنقدر خداروشاکرم آنقدر خوشحالم که من کِرِدیت و اعتبار اون طراحی هام به خودم نمیدادم نمیگفتم ووو من چه آدم خاص و با استعدادی هستم که چنین طرح های خفنی میزنم منچقدر خارق العاده چقدر با استعدادم من اعتبار و کِرِدیت اون طرح هارو میدادم به خدا و بهش میگفتم دیدی تو به دستام نیرو دادی شد پس بازم بده بازم بگو چیکار کنم و واقعا بخدا خدا جواب میده وقتی اینجوری بهش امید داری اینجوری ازش میپرسی و منتظری که جواب بدی خدا جوابتو میده
اینم باز لطف و عنایت خداس نسبت به من که همچین رابطه ای باهاش دارم که انگار یه آدم زنده جلوم وایسته و من بهش میگم اینکارو برام بکن اون کارو برام بکن و اونم میگه چشم و واقعا انجام میده
چه نگاهی کمک کرد تا بتوانی هدایت ها و نشانه ها را بهتر ببینی و دنبال کنی ؟
جواب این سوال توی مطالب بالا نوشتم
چطور نجواهای ذهن را کنترل میکردی و در مسیر می ماندی ؟
جواب این سوالم در مطالب بالا نوشتم فقط اینو اضافه میکنم که دائم این جلوی چشمام بود که اگر من این مهارت یادبگیرم و توی این زمینه عالی بشم و به درآمد برسم باعث میشه چه اتفاق هایی بیوفته چقدر اعتماد به نفس و عزت نفسم میره بالا چقدر میتونی آزادانه هر چیزی که میخوام داشته باشم و به خواسته هام برسم و قدرت کسب کنم و ….
دیدن چه الگو هایی ایمان شمارو درباره امکان پذیر بودن آن هدف تقویت میکرد؟
جواب این سوالم تا حدودی توی مطالب بالا گفتم اما دیدن افرادی که نتیجه گرفته بودن خیلی و به درآمد های خیلی خوب رسیده بودن خیلی بهم انگیزه میداد و دوم چیزی که باعث میشد جا نزنم این بود که انگار یه باوری نسبت به خودم داشتم که من میتونم چون من خیلی وقتا خیلی چیزارو سعی کردم یادبگیرم که هیچ پیش زمینه توی اونا نداشتم اما خیلی توشون موفق عمل کردم منظورم هرکار کوچیک بزرگی هست از درست کردن غذا که هیچ پیش زمینه و تجربه ای از قبل توش نداشتم اما خیلی عالی میکنم تا موفق عمل کردن در رشته دبیرستانم که اونم هیچ پیش زمینه درش نداشتم و اولش خیلی هم برام سخت بود اما ادامه دادم و توش عالی عمل میمیکردم
من بالاتر گفتم که یکم ناامید و خسته شدم اما نه به این معنی که جا میزنم نه به هیچ عنوان من همین الان که اینجام و همین الان که دارم تمام جلسات دوره عزت نفس شخم میزنم و هی از دل حرف های استاد تمرین بیرون میکشم بخاطر اینکه میخوام اون باورهای مخربی که راجب خودم و ثروت دارم پیدا کنم و از بین ببرم تا خودم اجازه ورود نعمت به زندگیم بدم
من میخوام خیلی خوب زندگی کنم میخوام غرق در نعمت و خوشبختی باشم
چون من لایق بهترینام
استاد دوست دارم خیلی زیاد بدنتون که میبینم کیف میکنم
از خدا خواستم منو در زمان مناسب در شرایط کاملا مناسب و راحت هدایت کنه به دوره قانون سلامتی که این دوره یه معجزس
سلام مهدیه عزیز
چقدر لذت بردم از کامنتت بخدا همش تو دلم دارم بهت افتخار میکنم و میگم احسنت افرین و دارم تحسینت میکنم
چقدر تو قشنگ با خدا حرف میزنی دختر
چقدر از درون عالی هستی و با خودت در صلحی که تونستی این کامنت بینظیر رو به اشتراک بزاری
راستش منم به خداوند میدم کردیک کارهامو
همین دیشب بود من پیک موتوری یک الوو سخاری!هستم دیشب به خدا میگفتم تو جاده خدایا تو از من مراقبت کن تو این خیابون و اون همه ماشین و موتورها و اصلا خدایا تو خودت داری این موتورو میرونی که من در سلامت کامل باشم و واقعا هم همینطوره هر جا کریدیک کارهامو دادم به خداوند اونجا بوده که موفق بودم و اصلا متوجه نشدم چجور شد من پول ساختم
من یک خواننده هم هستم هر جا به یاد خدا بودم اصلا خودم هم نمیدونم چطور خوندم و تمومش کردم بدون اینکه خسته بشم
خیلی خوشحالم کرد کامنتت امروز عصر دلم خیلی بهونه میگرفت که برم بیرون با اینکه امشب باید برم سر کار میخواستم عصری برم خونه خواهرم که زنگش زدم گوشی برنداشت که اونم حکمتی از جانب خداوند بود اومدم کامنت شما رو خوندم و از درون اروم شدم چقدر با خودت در صلحی و منو جلوی خودت دستی از دستان خداوند ببین که با لحجه یزدی بهت میگم الهی ناز این بندم برم من که انقدر عالیه با خودش و انقدر خودشو دوس داره که میخواد ثروتمند بشه افرین بهت مهدیه عزیز
سلام بر همه عزیزان
روزشمار 182 فصل هفتم
چه اندامی چه فایلی چه آهنگی به به اصلا انگیزشی ازش میریخت
من چنتا نکته رو وسط فایل یادم میفتاد بگم اما گفتم اول کامل گوش کنم بعد
اول نکات مهم فایل و مینویسم بعد نکات خودمو میگم
* وقتی به موفقیتی میرسی راهش دیگه برات راحت میشه و رسیدن به همه موفقیت ها و هر خواسته ای مسیرهمشون یکیه
* وقتی روی هدفی مطمئنی با افرادی که ذهنیت مثبت دارن مطرحش کن تا روزایی که ناامید میشی و بی انگیزه یاد این مورد بیفتی تا حرکت و ادامه بدی
* خود نتیجه هم از یه جا به بعد بهت انگیزه و حرکت میده و میتونی تاییدش کنی و ازش استفاده کنی برای نتایج بزرگتر
* موفقیت و نتایج کوتاه مدت و بیخیال شو و دنبال نتایج پایدار باش
* اینقدر خوب روی خودت کار کن که اصلا حتی وسوسه هم نشی برگردی به مسیر قبلت باید روش درست و تبدیل کنی به عادت
من واقعا زندگیم با دوره قدم اول زیر و رو شد تازه داشتم میفهمیدم نتایج پایدار یعنی چی خواسته و هدف یعنی چی یادمه وقتی قدم اول و تموم کردم هدفمو انتخاب کردم و تو دفترم نوشتم هدف داشتن رابطه عاطفی دلخواهم و رسیدن به درآمد بیشتر استاد گفتن چنتا هدف هم انتخاب نکن که تمرکزت پخش بشه و من اون موقع ته دلم مطمئن بودم به رابطه میرسم اما ثروت و نه راستش اما برای جفتش اقدام انجام میدادم اما از یه جا به بعد بیشتر هدف و تمرکزم رفت سمت روابطم و تو مسیر رسیدن به خواسته و هدفم هدایت شدم به خرید دوره عشق و مودت و خب همه جا هم اعلام کردم به لطف خدا و اموزش های استاد و موندن تو مسیرم تقریبا6ماهم نشد که رسیدم به هدفم استاد اول جلسه هاشون میگن 6ماه با من باش بعد خودت تصمیم بگیر واقعا حتی 6ماهم نشد هرچند در طول مسیر کار رکدن روی خودم کلی نتایج میدیدم و تاییدشون میکردم اما هدفم رابطه عاطفی دلخواهم بود که اون و در طی همون 6ماه بدست آوردم حالا چه کارهایی انجام میدادم؟
* چطور انگیزههایت را حفظ میکردی؟
* اینقدر با عشق اون دوره رو گوش میکردم و مدام با خودم میگفتم وقتی تصمیم گرفتم توی قدم هدفمو انتخاب کردم تونستم این دوره رو بخرم پس این خودش یه نکنه خیلی مهم و مثبت هست چون هفتگی حقوق میگرفتم و معمولا پولام جمع نمیشد اینقدر که خرج میکردم و قدم دوم هم بخاطر تخفیف یک ماهش و مبلغ کمترش و کیف پولم هدیه استاد نازنینم خریدمش و خب در طول گوش دادن به جلسات باورتون نمیشه همه دنیا الگو میشدن تا بهم نشون میدن مسیرم درسته مثلا روابط عاشقانه زیاد میدم دورم اون زمان سلبریتی ها ازدواج های فرکانسی عجیبی که شاید دور از منطق بود میدیدم و میشندیم دوستانی که خیلی سال بود سینگل بودن وارد روابط عاشقانه میشدن دختر پسرهایی که تا اون زمان همه میگفتن اینا احساس ندارن ازشون جلوی جمع ابراز علاقه میدیدم و….. اینا بهم انگیزه میداد
* چطور ذهنت را برای ایدههای بهتر باز میگذاشتی؟
* من فقط گوش میکردم و عمل میکردم تمرینات استاد و مو به مو انجام میدادم مثلا اگه برانگیختگی بود میرفتم فرداش محل کارم رفتار مدیرم و با قانون برانگیختگی تست میکردم و خب بار اول دوم جواب نمیداد اما ادامه میدادم چون استاد هم میگفت ممکنه اوایل کار سختی باشه یا نشه اما نگران نباشید بمرور صد در صد نتیجه میده و واقعا هم همین میشد اصلا قانون برانگیختگی برای من عملی ترین تمرین عمرم بود و هی بخودم یادآوری میکردم ببین چه جواب میده و ذوق میکردم و خب ایده ها میومد و من اجرا میکردم چون نشونه دیدم و نگران نبودم ترمز نداشتم نچسبیده بودم بعنوان قانون بهش نگاه میکردم و منتظر نبودم همون فرداش برسم به روابط دلخواهم فکر میکردم دوره تمووم بشه بعدا
* چه نگاهی کمک میکرد تا بتوانی هدایتها و نشانهها را بهتر ببینی و دنبال کنی؟
* اینم جواب دادم و بیشتر دلیلش این بود که هر جلسه ای تموم میشد تا تمریناتش و انجام نمیدادم و نشانه و الگوهاش و نمیدیدم وارد جلسه بعدی نمیشدم یه زمان هایی هم دو تا جلسه رو گوش میدادم بعد یهو نشانه ها بعدش میومد الگوها سرازیر میشد
*چطور نجواهای ذهن را کنترل میکردی و در مسیر میماندی؟
* با این نگاه که اگه حتی فعلا هم نرسم به خواسته ام (میگم چون مطمئن بودم یچزی در درونم ایمان داشت که میرسم حالا دیر یا زود) اشکالی نداره عوضش دارم قوانین خداوند و به راحت ترین شکل ممکن از زبون استاد میشنوم و هرچی جلوتر میرفتیم انگار بیشتر با خدای خودم و ندای درونم آشتی میکردم برای همین نمیزاشتم نجواهها ترمزی پیش روم بزارن و چون روابط با آدمها برام در طول سالیان زندگیم لذت بخش بود خیلی دقیق به جز به جز حرفهای استاد گوش میدادم و مقاومتی نداشتم
*دیدن چه الگوهایی ایمان شما را درباره امکان پذیر بودن آن هدف تقویت میکرد؟
* این سوالم بالاتر جواب دادم و خب میگم هر جلسه ای که گوش میدادم انگار خدا بعدش امتحان میان ترم ازم میگرفت در رابطه با همون جلسه یادمه جلسه هفتم که استاد راجع به روابط سطحی گفتن دقیق یادم نیست چند روز یا چند هفته بعدش باهاش مواجه شدم اما یادمه هنوز تو اون جلسه بودم و روش کار میکردم برای همین انگیزم بیشتر و بیشتر و میشد و از الهامات قلبم پیروی میکردم
حالا همین ها رو ریز به ریز برای اهداف مالی خودم استفاده کنم و خب اینبار خیلی جدی تر پیش رفتم و هرچیزی در راستای اون بهم الهام میشه و رو گوش میدم حتی اینکه خدا میگه خب الان نمیتونی تا فلان جلسه ثروت و پیش بری الان برو قدم دوم یا الان برو فایل های مربوط به کانون توجه رو کنترل کن چون چند وقتی بود ذهن منفی نگر اومده بود سراغم و تا اینجا کلی اتفاق های عالی برام افتاده که بزودی میام از نتایج ش میگم بهتون دوستتون دارم استاد جذ اب من و تحسین میکنم اندام زیبای شما رو خدا رو شکر که شما رو وارد زندگی من کرد بیشترین و بهترین نتایج و بگیرید و پایدار هر لحظه و همیشه
ردپای 182
از سری فایل های دانلودی روزشمار تحول زندگی من
هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی
سلام به استاد عزیزم
سلام به خانم شایسته ی نازنینم
و سلام به دوستان عزیزی که با اون چشمان خوشکل شون این کامنت منو می خوانند… بهترین ها هدیه ی راه تان باد..
درود و وقت بخیر خدمت همه ی نوری چشمی های خداوند در این سایت بهشتی
استادمیگن همیشه یک هدفی رو تعیین کنید حالا در هر جنبه ای از ندگی مون می تونه باشه یکی در تناسب اندام و یا در سلامتی و تندرستی و یا در مورد روابط عاطفی و ازدواج و یا در مورد روابط با افراد و یا در مورد پول و ثروت و یا در مورد احساس لیاقت و یا در مورد کسب و کار و شغل و حرفه و غیرهههه اینکه استاد میگن .. درمورد اهدافتون همیشه باخودتون صحبت کنید و حتی با افرادی که مورداعتماد هستند . البته مورد اعتماد ترین دوستان من فقط در همین سایت هستند چون تنها کسانی که برای موفقیت هامون خوشحال میشن و سر تایید تکون میدن و تحسین مون میکنند دوستان و عزیزانی که در این بهشت حضور دارند هستند. واین کارو هدف گذاری باعث میشه که در مدار اون خواسته و یا اون هدف قراربگیریم . و به احساس بهتری برسیم وقتی به احساس خوب برسیم طبق قانون
خداوند مارو به ایده هاوفرصت ها موقعیت ها و شرایط درست و مناسب بهتری هدایت میکنه و این یعنی قدم برداشتن اولیه .. یعنی یک تصمیم و یا یک هدف رو برای خودمون مشخص کردیم وقتی که ماقدم اول رو برمیداریم راههای بعدی بهمون گفته میشه و با تکرار و تکرار و تمرین و کنترل ورودی ها ی ذهن و توجه و تمرکز به خواسته مون به مسیر دریافت اون خواسته مون هدایت می شویم و ما با رسیدن به خواسته هامون به رشدوگسترش جهان کمک میکنیم وقتی ثروتمندمیشیم الگویی برای عزیزان و اطرافیان مون و همچنین برای دیگران میشیم….
که اگه من تونستم بقیه هم میتونن برسند به اون جایگاه و یا اون موفقیت و موقعیت….
من هدف های زیادی دارم که همه شون رو لیست کردم و بلطف خدای هدایتگرم در این مسیر از خداوند خواستم که مسیرمو هموار و راحت و آسان و کوتاهتر کنه ..
در حال حاضر یکی از اهدافم کار کردن روی تمام فایل های دانلودی سایت هستش یعنی در واقع دارم روی این پروژه کار می کنم .. چون بعد از چند سال تازه فهمیدم که باید یک برنامه ریزی و روندی برای دیدن این فایل ها و این آگاهی ها داشته باشم و روی خودم بطور تمرکزی و عمیق کار کنم تا لایق دریافت محصولات بینظیر این محصولات شوم و برای رسیدن به این هدف خریدن محصولات سایت تصمیم گرفتم قدم های اولیه رو بردارم و هر دفعه بلطف خدای هدایتگرم به یک سری از فایل های دانلودی هدایت شدم … از وقتی این تصمیم رو گرفتم خیلی خیلی آرامش بیشتری رو احساس می کنم و احساس میکنم قدمهای بعدی من داره روانتر میشه .. دارم به درک و آگاهب بیشتری هدایت میشم و اینکه ثابت قدم شدن رو دارم یاد می گیرم در راه رسیدن به هدفم .. و فهمیدم که باید هر روز با تمرین و تکرار و توجه کردن و نت برداری از همین فایل ها روی خودم بخوبی کار کنم
و شروع کردم به قدم برداشتن عملی .. از سری فایل های دانلودی مصاحبه با استاد عباسمنش شروع کردم و بلطف خداوند بعدش هدایت شدم به سری فایل های دانلودی روز شمار تحول من و بعدش سری فایل های دانلودی توانایی کنترل ذهن که در این قسمت خیلی خیلی خوب تمرین کردم که ذهن مو بسمت زیبایی ها و خوبی ها و نکات مثبت و کامنت های زیبای دوستان خوب و عالی و موفق جلب کردم و بعدش سری فایل های دانلودی باورهای ثروت ساز و خدا رو شکر نشانه ها و هدایت های خداوند هر روز در زندگیم بیشتر از همیشه خودنمایی میکنه و خدا رو شکر اتفاقات خوب و عالی رو جذب کردم و اینها نشان دهنده ی موفقیت های من هست که در این مسیری که برای خودم هدف گذاری کردم دارم آماده میشم برای خرید محصولات پر محتوای استاد عزیزم و از خداوند خواستم آنقدر آماده باشم که سه سوته در مدار خرید این محصولات ارزشمند هدایت شوم
مثل استاد که می خواستند در تناسب اندام و افزایش سطح انرژی جسمانی شون به یک اندام ایده آل زیبا برسند و آمدند اعلام کردند که می خوان به این موفقیت برسند و با تلاش و کوشش و پشتکار و مطالعه و تحقیق و پژوهش به این سطح از آگاهی رسیدند که سبک زندگی جدید و درست و مناسب شون رو انتخاب کردن تا شیوه ی جدید زندگی شون رو با نتایج شون پایدارتر کنند ..
به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیزم تبریک می گم و تحسین تون می کنم که به شیوه ی قانون سلامتی زندگی می کنید و این سبک درست و مناسب رو برای زندگی درست و مناسب و برای افزایش سطح انرژی جسمانی انتخاب کردید
سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا از طریق این فایل های گرانبها و ارزشمند و استاد عزیزم در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
و من باید همیشه استادم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم
خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟؟ خدایا خودت هدایتم کن
خدایاااا از اینکه منو به سمت این سایت گوهر نشان و چنین استاد توحیدی هدایت کردی ممنون و سپاسگذارم
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
به نام خدای مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
چندین بار لیست سوالاتی را که استاد در باره ان خواسته بودند که بنویسیم را مرور کردم تا حدود یک سال و نیم پیش با هیچ یک از این سوالات آشنا نبودم: هدف ، الگو ذهنیت ، نجوای ذهنی ، تنها چیزی که برایم ملموس بود انگیزه نام داشت ان هم برای تشکیل یک زندگی خانوادگی در کنار فرزندانم. حالا می فهمم که من خود را بازیچه ذهن خودم کرده بودم در صورتی که تا قبل از این همیشه فکر می کردم که هر انچه را از من میخواستند عملی می کردم نه انچه را که خودم خواسته ام. بزرگترین هدف من در زندگی از زمانی که کودکی بیش نبودم و توسط خانواده در ذهن من شکل گرفت تشکیل خانواده بود پوشاندن لباس عروس و گفتن این که چقدر در این لباس زیبا شده ای همراه با من بزرگ شد در دبیرستان و حتی در دانشگاه و بعد از رسیدن به این هدف بود که مشکلات عدیده برایم بوجود امد و من با صبر به عشق کودکانم تحمل کردم ولی هر روز سردتر از روز پیش و فضا طوفانی تر می شد تا انجا که این هدف بزرگ زندگیم به نابودی کشیده شد انچنان که اگر خداوند را حامی و پشتیبانم ان هم به واسطه اعتقاداتی که از قبل در مورد خداوند در ذهنیتم بود نمی دانم اکنون قادر به نوشتن این کلمات بودم یا نه بعد از این مرحله از زندگیم کم کم به یاری خداوند توانستم خودم را که گم شده بودم پیدا کنم سالهای سال به مرور خیلی به کندی برای کسی که هیچ اطلاعی از این قوانین ندارد و معنی هیچ یک از این کلمات را نمی داند و فرمالیته فقط در کتابها خوانده بودم ان هم طوطی وار حتی خداوند هم نمی دانست کدام قانونش در مورد من می تواند صادق باشد. در مورد بنده ای که الگوی زندگیش همه افراد بود به غیر از خودش بنده ای که اعتماد به نفسی محدود و ذهنیتی محدودتر داشت نمی دانم از کدام یک از موارد زندگیم بگویم که حسنی در خور توجه حساب شود حتی خدا را هم با ذهنیتی بر اساس گذشتگان می خواندم اما انچنان بزرگوار است که مرا تنها نگذاشت و روز به روز مدار مرا بالا و بالا تر برد در صورتی که من هیچ در این موارد اطلاعی نداشتم این مختصری از زمان گذشته بود و اما حال و اکنون که نمی دانم چگونه شور و اشتیاقم را شادیم را تحولات زندگیم را بگویم تحولاتی عظیم که طی این یکسال برای من اتفاق افتاد مهم تر از همه شاید خود من بودم که به خودم شناسانده شدم و مهم تر از ان شاید زندگی کردن به سبک خودم که خیلی با تکیه بر اموزه های استاد که دستی از خداوند در زندگیم بودند دستی که مرا دوباره به دنیا اورد و قوانین ان را زیباییهای ان را هدف ان را و نجواهای ذهنی را به من اموخت به شکلی تازه خارق العاده و غیر قابل باور. پاسخ به این سوالات را من در طول این یکساله مینویسم نه از گذشته که دیگر گذشته ای برای من وجود ندارد. هدف اصلی من اکنون رسیدن به مدارهای بالاتر طی تکاملم و گسترش جهان است که در این راستا سعی و تلاشم را بر روی هدفی گذاشتم که سالهای سال است گاهی گریزی به ان می زدم ولی اکنون با جدیت و پشتکار ان را دنبال می کنم و ان هم نقاشی کردن است البته تا زمانی که کامنت ننویسم و به فایلهای استاد گوش نکنم و یا ایشان را نبینم انرژی لازم را دریافت نمی کنم و تمرکزی بر روی ان ندارم به محض این که نجواهای ذهنی به سراغم می اید باز هم فایل های استاد را گوش می کنم. انگیزه من اکنون دست یابی به ذهنی تا حد امکان کنترل شده نقاشی و ثروت است که با بندگی خداوند و پاسخگویی او به تلاش و پشتکارم حتما موفق خواهم شد ایمان به خداوند و ایمان به کلماتی که از زبان شما جاری می شود مرا بسیار بسیار شاد و خوشحال کرده و هدفم را زیباتر و راه را برایم هموارتر می کند راهی که تاحدود یک سال پیش ناهموار و نازیبا بود هر چند که ان زمان هم قدرتی مرا در پناه خود داشت و از خیلی بلاها حفظ می کرد. از خداوند که رب من است کمک و یاری می خواهم بیشتر روزها صبح در اینه خودم را می بینم و تشویق میکنم به زیباییهایی که خداوند به من عطا کرده است و من در حال پرورش و رسیدن به زندگی که خداوند عنان ان را به دست خودم سپرده است تا هر انگونه که دوست دارم ان را بسازم و خلق کنم و من چقدر دیر این را دانستم افسوسی برای گذشته نمی خورم ولی یکی از نجواهای ذهنی من همین دانسته هایی است که اکنون دارم و صد حیف که چقدر دیر اما باز هم این نجوا را کنترل می کنم و به داشته های اکنون که با گذشته قابل قیاس نیست ذهنم را دهنه می زنم و گاهی چنان محکم که جرات ابراز وجود ندارد .
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خدا
افرین بهت استاد عزیزم – ماشالله بهتون – چقدر عالی ادامه دادید و حرکت کردین…
چقدر خوبه این ادامه دادنتون
چقدر قابل تحسین هستید
چقدر الگوی خوبی هستید از همه لحاظ
دیگه استاد جان هیچ بهانه ای نمیدن دست کسی برا ادامه ندادن
چقدر قدرت نتایج بزرگ هست
چقدر لذت بخشه نتایج
چقدر مهم ادامه دادن
چقدر حائز اهمیت هست تبدیل شدن یک حرکت به عادت
چقدر شهامت میخواد بزرگ گفتن تارگتت
چقدر خوبه حرکت کردن و هر روز بهتر از دیروز بودن
چقدر ایتاد جان لذت بردم و تحسینتون کردم…
اره باید قوی باشم و ادامه بدم – پر قدرت و لذت بخش
الهی صد هزار مرتبه شکر بابت این همه ادامه دادن…
ممنون ازتون استاد جان بابت این همه ادامه دادنتون با عشق – این همه به کرات فیلم گرفتنتون – و این کامنتی که خانواده ی عزیز میگزارن…
مرسی ازتون —– لتس دو دیس
سلام بر استاد عزیزم
تحسین میکنم اندام زیبا تون را
تحسین میکنم این باشگاه زیبا را با این همه دستگاه
استاد عزیزم من شرایط این را نداشتم که دوره قانون سلامتی را تهیه کنم ولی از اول اسفند 1400 که خواهرم دوره ارزش تضادها را تهیه کرد و به من هم داد.من با گوش دادن به جلسه اول ناخواسته خودم را که وزنم بود شناسایی کردم و شروع کردم به ورزش کردن که هر روز در خونه آهنگهای شادی را که زمانش به 20دقیقه میرسید را میگذاشتم وبه خودم میگفتم نیره جان تا آهنگ پخش میشه باید ورزش کنی ،کار دیگه ای که کردم مثل شما شیرینی جات را حذف کردم و بعد به ذهنم اومد که وعده های غذاییم را کم کنم ، به قول شما از همون روزهای اول حس کردم شبها راحتتر میخوابم و صبح ها هم راحتتر بیدار میشم و همون روز اول هم به خواهرم گفتم که این هدف را برای خودم قرار دادم،اون هم خیلی تشویقم کرد.بعد از یک ماه در ایام عید نوروز که هوا خوب بودم شروع کردم به پیادهروی،مثلا فایل روی خدا حساب کن یا خدا را بهتر بشناسیم را با هنسفری میگذاشتم وبه خودم میگفتم تا این فایل پخش میشه باید پیادهروی کنی.باورتون نمیشه چه حال خوبی داشتم.تا امروزه 27اردیبهشت هست از وزن 64کیلو به وزن 60 کیلو رسیدم. البته تواین مدت بسیاری از عادت هام را ترک کردم مثلاً خوردن چای و بیسکویت هر روز عصر یا خوردن نوشابههای گازدار .یه عادت دیگه که ایجاد کردم صبح زود بیدار میشم(البته اولش با اجبار بود که بچه هام را بیدار میکردم که برن مدرسه)ولی بعداز یک هفته دیگه به زور نبود بلکه با انرژی بالا از خواب بیدار میشدم سپاسگزاری هام را می نوشتم و بعد از فرستادن بچهها به مدرسه فایل هام با هنسفری میگذاشتم و در حیاط خونمون پیادهروی میکردم والان این کار خیلی برام لذتبخشه،از همین نتیجه ای که گرفتم اعتماد به نفسم بیشتر شده و انگیزه بیشتر برای پیش بردن این مسیردارم . به خودم میگم نیره جان دیدی تونستی ،دیدی شد . حالا هدف دیگه ای که برای خودم گذاشتم این که کسب درآمد کنم،من میدانم که باید تکاملم را طی کنم و مهارتهام را تقویت کنم(من مترجم زبان انگلیسی هستم)که مدتهاست که کار نکردم ولی با خوندن کتابهای میتونم دوباره شروع به کار کنم.من شروع میکنم خدا خودش من را هدایت میکنه به بهترین مسیر.
خدایا شکرت که من را به این سایت پر از آگاهی و حس خوب هدایت کردی.
ممنون از شما استاد عزیز و مریم جان که به ما برای رسیدن به اهداف مون انگیزه می دهید.
سلام خدمت استاد عزیزم
مریم جان عزیز
ودوستان سایت
واقعا نمیشه شماروتحسین نکرد خدایا مگه میشه یه انسان اینهمه بتونه توهمه جنبه ها تغییر کنه
استاد شما بی نظیر هستین من خیلی دوست دارم مثل شما باشم منم میخوام مثل شما بتونم اینقدر خوب ذهنم کنترل کنم شما بهترین الگویی زندگی من هستین توهمه جنبه ها استاد گاهی بهتون حسودی میکنم که اینقدر میتونید موفق باشید ولی شما بمن یاد دادید که تحسین کنم ادمهای موفق رو بخاطر خودم برای اینکه تحسین کردن باعث میشه که منم هم موفق بشم باعث احساس خوب میشه و حسادت باعث احساس بد و طبق قانون احساس بد اتفاق بد برات میاره واحساس خوب مثبت اتفاق های عالی رو من شما رو بی نهایت تحسین میکنم که اندام ساختین که من تاحالا هیچ کجا ندیدم کسی بدونرژیم سخت ونخوردن قرص پروتئین وی مکمل بتونه این اندام زیبا رو بسازه من تاحالا ندیدم کسی مثل قبل شما چاق باشه وبتونه با ورزش و عادتهای غذایی راحت این اندام داشته باشه من هرکسودیدم با جراحی لاغر شده که اونم برگشته یا اونقدر رژیمهای سخت گرفته که اخرشم پشیمون شده شما توهمه جنبه ها زندگی بی نظیر هستین استاد جان شماروتحسین میکنم که اینقدر میتونید ذهنتون روکنترل کنید ونتایج شما دیگه گواه همه چیزه
من قبلا فکر میکردم که اگه یه هدفی برای خودمون مشخص کنیم بعد اونو یه جا بنویسیم دیگه تمامه خودبخود بهش میرسیم لازم نیست کار خاصی براش انجام بدیم ولی این روزها درکم بهتر شده از مطالب آموزهای شما که وقتی یه هدف مشخص میکنم باید براش کارهای هم انجام بدم قدمهای کوچیک مثلا مثل اینکه فایلهارو گوش بدم یا یه صفحه کتاب بخونم یا اینکه مثلا یه رفتارم درست کنم احساسم بتونم کنترل کنم یا اینکه مثلا برای بالا رفتن مهارتم مثلا تویه زمینه خاص برم اموزش ببینم تمرین کنم بعد اجازه بدم به به خودم سخت نگیرم از نتیجه های کوچیک خوشحال سپاسگزار باشم تا نتایج کم کم بیاد نه اینکه فقط هدفمو بنویسم بعدم اجی مجی بشه همچی بقول شما ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته
من همیشه شما رو تو بحث روابط با مریم جان واقعا تحسین میکنم توبحث اندامم که واقعا دیگه از حرف گذشته استاد جان من از شما خیلی چیزا یاد گرفتم ولی یه چیزی خیلی برام بولدتره اینکه شما بااینکه عالی هستین توهمه زمینه ها ولی هرروز دارین روی خودتون کار میکنید یه جا فرمودید که موفقیت انتها نداره خوب بودن انتها نداره میتونید هرروز بهتر بهتر بهتر بشید
من از شما بی نهایت سپاسگزارم وخداروشاکرم که خداوند مهربان منو هدایت کرد به شما
استاد جان من قبل ازاینکه اصلا شماروبشناسم وبیام توسایت شما خواب شما رودیدم من چندسال پیش خیلی روخودم شروع کردم کار کردن واونموقع اصلا احساس کنترل ذهن رو ازش اطلاعی نداشتم ولی قران نماز زیاد میخوندم خیلی ذهنم اروم شده بود نجواها افکار منفی کمتر شده بودن شاد بودم کلن حال احساسم عالی بود ولی هرچقدر نماز قرانخوندم نتیجه فقط حال خوب احساس نزدیکی به خداوندداشتم فکر میکنم رسیدن به شما یه تکاملی بود که من طی کردم انشالله سرفرصت داستانشو تعریف میکنم
این فایلهای چندوقته که روی سایت میذارین خیلی متفاوتن و احساس میکنم که درکم بیشتر شده از قانون وخودم
چقد این باشگاه فوق العاده وتمیز وخلوت حس خوبی به آدم میده چقد رنگ دستگاهها خوشگله وچقدهمچی تمیز عالیه ممنون از دوست عزیزتون که از شما فیلم به این زیبایی گرفتن و ازشماهم سپاسگزارم استاد جانم
درپناه خداوند مهربان شاد ثروتمند وسلامت وپایدار باشید
سلام به سایت توحیدی عباسمنش
واااااای خدای مننننننننن
استاااااااااد اینقد ذوق زده و متعجب شدم که دقیقه 8 ویدئو رو استپ کردم که بیام کامنت بنویسم.
همچین تغییر و تحول خفنی فقط از شما برمیاد.
استاد موقع نگاه کردن فیلم احساس سنگینی و فشارزیادی روی قفسه سینه م کردم بعد که به خودم اومدم متوجه شدم نزدیک به دو دقیقه شایدم بیشتر دقیق نمیدونم نفسمو حبس کرده بودم و خودمم اصلا نفهمیدم
اینقدر رر هیجان زده شده بودم از این اراده و این تحولات شگرف و این اندام عاااالی که احساس میکردم منم دارم باتون با این وسایل کار میکنم دقیقا متوجه بالارفتن فشارخون و گرم شدن و حتی عرق کردن بدنم شدم حتی الان که دارم کامنت مینویسم نفسم هنوز بحالت طبیعی برنگشته و ضربان قلبم بالاست
استاد واقعا احساسمو نمیتونم بگم که شما چقدررررر استثنایی و خاص و ویژه هستید
چطور با یه رژیم غذایی ساده فقط گوشت و بدون مصرف کردن هیچ مواد جانبی و حاشیه ای میشه این هیکل و اندام رویایی رو ساخت حتی نگاه معنادار چندنفر از کسانی که اونجا بودند دیدم شما بی نظیری استاد.
توی فایلهای اخیر هم متوجه شدم که مریم جان هم خیلی عضله ای و عالی شده و خییییلی تغییرکرده.
چقدرررر دستگاهها خوشرنگ و تمیزن آدم لذت میبره از دیدنشون خوشرنگی و برق دستگاهها حواس منو پرت میکرد
نمیدونستم نگاه به اندام زیبای استادم کنم یا تمرکز روی صحبتاشون داشته باشم یا چشمم به دستگاهها باشه
ازبس ذوق زده شدم حالت کلافگی دارم ولی یه کلافگی شیرین و رویای خودم هم هست
حالا برم بقیه فایل رو نگاه کنم
استاد احساس غرور و افتخار میکنم که جزو دو سه درصد جامعه هستم و اینقدر فرکانسم بالا هست و در مداربالایی هستم که میتونم از آموزه های شما استفاده کنم.
خدایاااااا سپاسگذارم
خدایااااااشکرت از منفی بی نهایت تا مثبت بی نهایت شکرگذار خداوندم .
انه الله غنی الحمید
سلام و درود به استاد عزیزم
اول بهتون تبریک دوباره و چند باره میگم که به زیبایی و آسونی تونستید به هدفتون برسید والگوی گویا و زنده ای باشید برای ماها که؛ بله ، میشود و من هم میتوانم به اهدافم برسم
حتی اگر اون هدف بسیار بزرگ و فعلا دور از دسترس به نظر بیاد
برای من تجسم نتیجه نهایی و دیدن افرادی که به همون هدف یا مثل اون هدف رسیدن، هم انگیزه بخشه و هم لذتبخش و هم جسارت حرکت کردن میده و ماندن و ادامه دادن مسیر رو برام ساده تر میکنه
واینکه خودم رو با خودم مقایسه میکنم و وقتی میبینم که پیشرفت کردم و رو به جلو هستم بهم احساس باارزش بودن میده و بهم میفهمونه که در مسیر هستم و باید ادامه بدم
درواقع تواناییهام به خودم اثبات میشه و انگیزه و پله ای میشه برای فراتر رفتن و اقدام بعدی برای رسیدن به هدف یا حتی راهبردی برای تعیین هدف بزرگتر بعدیم
البته راهکاری که دادید در مورد “اعلام هدف” رو آگاهانه تا حالا استفاده نکردم
وهمینطور آگاهانه و شفاف ،مسیر رسیدن به هدف و روشی که استفاده کردم تا به هدف برسم رو در نظر نگرفتم تا بتونم در مورد سایر اهداف و جنبه های زندگی بکارش بگیرم (که باید سعی کنم از این به بعد ازش استفاده کنم)
استاد جان ،الان که این کامنت رو مینویسم ، در حال حرکت به سمت یکی از بزرگترین و مهمترین اهداف زندگیم هستم… البته با قدمهای کوچک و کوتاه اولیه و با تسلیم و رها بودن در برابر هدایت زیبای پروردگارم
دارم میرم به سمت ناشناخته ها که مرا میخوانند با توکل و تکیه به پشتیبانی و هدایت خداوند مهربان و وهابم
دوست دارم و افتخار میکنم که هدفم رو برای اولین بار به شما استاد عزیزم و خانواده صمیمی و پر انرژی و زیبای عباسمنش اعلام کنم:
هدف من رفتن به قله اورست هست
هدفی که سالها آرزوی دور و دراز من بوده و حالا دارم اقدام عملی براش میکنم و خودمو متعهد میکنم که بهش برسم و در این راه رها باشم تا خداوند از هر راه و روشی که زیباتر و بهتره منو هدایت کنه و من با یاری پروردگارم از هیچ تلاشی فرو گذار نمیکنم
بسیار ازتون سپاسگزارم که این آگاهیهای ناب رو با ما به اشتراک میذارین
این فایل برای من یک نشانه و چراغ راه بود که مسیرم درسته و باید باقدرت ادامه بدم
هزاران مرتبه خداوند رو سپاسگزارم بخاطر این نشانه و روشنایی
در پناه خداوند سربلند و پیروز و سعادتمند باشید