هدفگذاری و تأثیر آن در زندگی - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-17 01:02:472023-05-20 21:42:41هدفگذاری و تأثیر آن در زندگیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و مریم بانو.
سپاسگزار خداوندی هستم که بندگانی چون استاد عباسمنش رو آفرید و او را هدایت کرد تا ببینیم که میشه، هر چی بخواهی میشه.
استاد شما خالق دنیای خودتونید و اسما الهی رو دارید زندگی میکنید.
قبلا، سریال زندگی در بهشت رو میدیدم و با خودم میگفتم، کاش استاد به فکر سلامتیشون باشند و رژیم بگیرند و عمر طولانی داشته باشند، در یکی از صحنه ها که شنا میکردید این فکر در خاطرم اومد.
من مدتها قبل کاهش وزنتون رو در فایلا دیده بودم، اما این فایل چقدر منو مات کرد، قبل و بعد، انگار بدن استاد عباسمنش مجدد ساخته شده.
توی این فایل، همش فکرم در این بود، که تا چه حد شما ذهن و باورهاتون رو تراش دادید، چقدر نیروی روانیتون رو مراقبت کردید که ما نمودش رو در این پیکر خوش تراش میبینیم.
استاد، شما اسطوره ی بنده خالق در نگاه من هستید، حتی فردا تو کره ماه خونه بسازید، من دیگه تعجب نمیکنم، چون میدونم استاد عباسمنش، به هر چی بخواد میرسه، به راحتی.
و سپاسگزارم به خاطر این همه بخششی که دارید، فایلهای رایگان سایت خیلی کمک دهنده هستند، موتیویت هستم که دوره 12 قدم رو به لطف الله یکتا شروع کنم.
هدف من مهاجرت هست.
برای باور پذیری، هدف نهاییمو مدام تجسم میکنم.
مدام الگوهای همتراز با خودمو که تونستن رو، مرور میکنم.
شدنهای زندگیمو مرور میکنم.
با کوچکترین اتفاق مثبت از خدای مهربانم سپاسگزاری میکنم.
ترمزهای ذهنیمو دارم بررسی میکنم، ترسها و نجواهای شیطان رو میبینم، فعلا دارم میبینمشون تا دنبال چاره باشم.
زبانم رو هر روز تمرین میکنم، مثله آرنولد.
گوشم رو به شنیدن ایده ها و چشمم رو به دیدن همزمانی ها و قلبم رو برای الهامات تمرین میدم.
و اما پاشنه آشیل من، تمرکز 100 در 100 هست که باید از پسش بربیام. همه تلاشمو میکنم که یه غار تنهایی سرد در این گرمای تابستون ایران درست کنم و کارامو بکنم.
ممنونم از بزرگواریتون.
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
این فایل برای من یک زنگ بیدار باش و یک هشدار جدی و عالی بود که می توانم به موفقیت های خودم دست پیدا می کنم
می توانم به هر آن چیزی که دوست دارم دست پیدا کنم
می توانم به تمام خواسته های خودم برسم
اما و اما فقط و فقط باید به هدف و تصمیم خودم ایمان داشته باشم
باید به این باور برسم که می توانم به هر چیزی که می خواهم دست پیدا کنم
نه اینکه آنرا فقط یک خوب و رویا و خواب ببینم
همان طور که خیلی تصمیم ها و خواسته های دیگر داشتم و به آنها دست پیدا کرده ام اکنون هم باز می توانم خواسته های جدی تر و قوی تری را برای خودم بسازم
توانستم به خواسته کار و شغل خوب دست پیدا کنم
به آزادی زمانی و مکانی برسم
بدهی های خودم را تسویه کنم
آزاد و رها باشم
بتوانم به خواسته های خودم مثل خانه و ماشین و کار و روابط و و و برسم که بی شک می توانم و دست پیدا خودهم کرد
ممنون خدای خودم هستم که من را اینگونه آفریده است که بتوانم با کار کردن روی خودم و باورهای خودم به راحتی و آسانی به خواسته های خودم برسم
اکنون هم باز برای خودم تصمیم می گیرم که با کار کردن روی خودم و باورهای خودم بتوانم به آسانی و راحتی به وضعیت مالی خوب و پایدار برسم
کلاس ها و دوره های آموزش خودم را برگزار کنم
در این میان ذهن خودم را باید آماده کنم تا بتوانم به دل ترس ها و کمبود های خودم بروم و با توکل کردن به خدای مهربان و دل به هدایت او سپردن به سلامتی و راحتی بتوانم به جلو بروم
یک درس
یک نکته بسیار مهم
در راه هدف خودم زمانی که حرکت می کنم ذهن خودم را باید باز بگذارم و اجازه بدهم که خدای مهربان من را در این راه هدایت کند
نکته زیبای دیگر که مکمل و تکمیل کننده نکته قبل است این است که از نتیجه ها و موفقیت های قبلی خودم کمک بگیرم و آنها را نشانه کنم برای رشد و موفقیت دیگر کارهای زندگی خودم
این نتایج برای من بصورت یک نشانه است تا به من کمک کند تا راه و مسیر خودم را ادامه بدهم و همچنان محکم و با قدرت در این مسیر ادامه بدهم
موفقیت من و موفق شدن من نه تنها برای من مفید است بلکه برای دیگران هم مفید خواهد بود و آنها از من الگو خواهند گرفت و به من ایمان می آورند تا بیشتر و بهتر بتوانم در ادامه راه خودم به مسیر ادامه بدهم و به جلو حرکت کنم
چقدر این صحبت های استاد واقعا عالی و مهم و فوق العاده بود و برای من خود یک انگیزه است برای حرکت کردن و به جلو رفتن
من می توانم موفق بشوم
هرچه بیشتر در ادامه راه خودم مصمم و موفق باشم خداوند هم به من در این راه کمک خواهد کرد
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای مهربان خودم
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای زیبایی ها
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام استاد تبریک فراوان بابت رسیدن یا نزدیک شدن به بدن ایده التون و یه خواسته دارم که میدونم براتون مشکله بتونید توی این سطح از مدار که هستین بتونین خواستمو اجابت کنین اینکه استاد خیلی از ما ها الان تو مدار شما نیستیم و ابتدای مسیریم اگه ممکن هست با اون شور و هیجان و از عمق وجودتون اصول و قوانین خداوند و توحید و… یبار دیگه توضیح بدید من فایل های رایگان قدیمی هارو صدها بار گوش کردم و بعضی وقتا از حرارت صحبت هاتون من عرق میکنم و داغ میشم مثلا فایلایی که خودتون در شروع خدا جویی بودید و قوانین بدون تغییر خدای جان جهان رو بیرون میکشیدید از فرعیات خودتون میدونین منظورم چیه، بازم میگم درک میکنم شما دیگه اون مدار 15 سال پیش رو تجربه نمیکنید و سخته که بخواید عقب گرد کنید و اون شور و هیجان و که اولایل وصل شدن به خدا رو داشتین تکرار کنید چون الان معمولی شده براتون چون من به شخصه اون شور و حرارت فایلایه اولیه رو دیگه نمیبینم چون امثال من تشنه دریافت اگاهی از جنس اون عباس منش که با تمرکز خودش و یک دوربین تو یک اتاق تنها بدون حواس پرتی صحبت میکردید هر ثانیش برا من و امثال من یک دنیا ی جدید از توحید همراه با تخریب باورهای شیطانی بود ولی فایلایه الان یکم…. اگه که میشه گلچین صحبتهای فایلای محصولات قدیمی حتی 10 دقیقه یا 5 دقیقه بزارید خدا شاهده تا ابد شکر گزارتون هستیم. من قول میدم این لطفتونو جبران میکنم طوری که کل دنیا پی گیر من و شما باشن،دارم یک محلولی کشف میکنم که دنیا بهش نیاز داره ولی هنوز به عمر بشریت کسی نتونسته راه حلی اساسی براش پیدا کنه نمیگم چیه تا روزی که با دست پر یعنی در حد جوایز نوبل همراه با شما دریافت کنم 3 تا محلول باید ابداع کنم پشت سر هم که دنیا به هر 3 تاش نیاز داره اولیش خودمم، نمیدونم میخونید این متنو یا بعدها چشمام داره بسته میشه ممنونم بی نهایت از شما و الحمد الله الذی خلق السماوات والارض
سلامی پر از عشق ب استاد عزیزم و بانو شایسته بزرگوار️
استاد عزیزم با این فایل هم دوباره شاهکاری ب پا کردین و یک غوغا درونمون ایجاد کردین برای تامل کردن سپاس گذارم بینهااااایت ازتون برای این فایل درجه یک
اول از همه میخوام تحسینتون بکنم ب خاطر جسارت و شهامت و ایمان و استمرارتون توی مسیر زندگیتون و رشد
و باز هم تحسینتون میکنم ب خاطر جسارتی ک در اون زمان ک ب لحاظ فیزیکی و اندامی با الانتون تفاوت داشتین ،از خودتون ویدئو گرفتین و جلوی دوربین و بچه های دوازده قدم اعلام کردین ک میخواین یک تغییر در اندامتون و داشتن انرژی بهتر داشته باشین، این حرکت فوق العاده جسورانه بود و من وقتی داشتم اون قسمت فایل رو میدیدم خدا میدونه ک چقققققققققدرر تحسینتون کردم و قربون صدقتون رفتم ب خاطر اون حرکت شجاعانه و عالی
ک با دیدن نتیجه الانتون باعث شدین ک خیلیییییی از ماها بچه های سایت و دوره هاتون یک همچین جنس جسارتی رو الگو بگیریم و ازش استفاده کنیم ، استاد عزیزم من بعد از دیدن این فایل رفتم و توی دفترم سه تا تعهد دادم ((ب خداوند و ب خودم)) و شما فرمودین ک اول از اینکه ب لحاظ ذهنی ببینیم ک آمادگی و جسارت رسیدن و جسارت اعلام کردنش رو داریم؟ و بعد ب افرادی ک تحسین میکنن و انرژی خوبی رو منتقل میکنن اعلام کنیم و اینطوری باعث میشه ک راه ها باز بشه برای تحقق اون خواسته یا هدف
خب الان من بعد از دیدن این فایل ک سه تا تعهد ب خودم دادم و حتما هم توی زندگیم خلقشون میکنم و این جسارت رو ایجاد کردم درونم ک همینجا اعلامشون کنم و خودم رو بیشتر متعهد کنم برای تحقق این سه خواسته ام و چ جایی بهتر از اینجا؟ و چ افرادی بهتر از شما و بچه های سایت برای اعلام چنین جسارتی؟…
اول اینکه: تعهد دادم ب خودم ک امسال، سال 1402 سالی هست من بحث روابطم رو ب طور موثر درستش میکنم و روی احساس ارزشمندی و احساس لیاقت خودم کار میکنم و درنهایت دستان خدوند و جهان رو باز میزارم تا اینکه فرد ایده آل و رابطه دلخواهم وارد زندگیم بشه.
دوم اینکه: من عاشق زبان انگلیسی هستم و رشته تحصیلی ام هم همین هست، خودم رو متعهد کردم ک در این زبان رشد چشمگیری داشته باشم و ب درست ترین شکل مکالمه و تلفظ صحیح رو یاد بگیرم و دستان خداوند رو هم باز گذاشتم ک ب هر موسسه زبانی ک برای من بهترین هست هدایتم بکنه و مهم تر از همه اینکه با خودم مهربون باشم و روند یادگیری و تغییر زبان رو درک کنم و تغییرات و یادگیری های حتی کوچک خودم رو تحسین بکنم تا انشالله نتیجه دلخوام رخ بده.
و سوم اینکه: مهم ترین تعهدم ک خیلی زود ب زود فراموشش میکنم، توجه ب زیبایی ها و خواسته هام هست، من خودم رو متعهد کردم ک جز ب خواسته ها و زیبایی ها و خوبی ها فکر نکنم حتی در خلوت و تنهایی خودم و هر بار ک نجواهای ذهنی میان سراغم شروع میکنم ب گفتن عبارت های مثبت ب خودم و خودم رو تحسین میکنم ، از خودم کلی تعریف میکنم ، جلوی آینه می ایستم و خوبی ها و تغییرات مثبت و توانایی های خودم رو با صدای بلند با خودم تکرار میکنم .
و این تعهد ، تعهدی دائمی هست توی زندگی من
ک انشالله خداوند کمکم کنه و قوی ام بکنه در مسیر تعهدم .
این سه تعهدم رو اینجا پیش شما استاد عزیزدل و دوستان عزیزم اعلام کردم ک هم ب لحاظ ذهنی متعهد بمونم و هم انرژی عالی دریافت کنم برای ادامه مسیر ، چون قطعا اعلام چنین تعهد هایی پیش شما عزیزان باعث میشه احساس سردی و ناامیدی و ناتوانی در طول مسیرم ، کمتر سراغم بیاد و بیشتر تمرکزم روی تعهدی ک دادم و نتیجه دلخواهم باشه.
و دوستان انشالله بعده ها قطعا نتایج عاالی تعهداتم رو باهاتون درمیون میزارم و منتظر خوندن و دیدن نتایج عالی شما عزیزان هم هستم ب امید خدا.
استاد عزیزم اگر بخوام تجربم از سوالی ک مطرح کردین بگم و توضیحی درموردش بدم ،میتونم زمانی رو بگم ک برمیگرده ب سه یا چهار سال پیش ک یکی از عزیزانم یک سایت آموزشی عالی دارن ایشون برای خوندن یک سری آنونس ها توی سایتشون دنبال یک دوبلور با صدای دلخواه خودشون میگشتن تا یک متنی رو براشون بخونه و با صدای ایشون ابتدای ویدئو هاشون قرار بدن
من اون زمان 16 یا 17 سال داشتم ،اما صدای خوبی داشتم و وقتی میدیدم اون فرد عزیز داره دنبال یک دوبلور میگرده تا متن های انتخابیش رو بخونه ، با خودم گفتم من ک صدای خوب و قشنگی دارم ، چرا من این متن هارو نخونم؟؟
چندین بار سعی کردم ب اون فرد بگم ک بده متن هاتو من بخونم اما اصصصلااا روم نمیشد و خجالت میکشیدم و حتی نمیتونستم بهش بگم حداقل از من یک تست صدا بگیر اگر خوشت اومد من این کارو برات انجام میدم .
این ک میگم (خجالت میکشیدم) در ظاهر خجالت کشیدن هست اما دارای ریشه بود درون من ، بی عزت نفسی و عدم احساس لیاقت و بها دادن ب نجواهای ذهنیم بود و [[ از طرفی خییییلییی خیییلییییی زیاد میخواستم اون کار رو خودم انجام بدم و از طرفی هم با خودم میگفتم این یک سایت آموزشیه ، بچه بازی نیست ک بده تو براش بخونی!!! ، نکنه با پیشنهاد من مخالفت بکنه اون وقت من ضایع میشم، نکنه مسخرم بکنه و …….. کلیییی نجوا ]]
و اینو بگم ک این احساس عدم لیاقت و برنداشتن قدم اول و نداشتن اعتماد ب نفس و کلی نواقص دیگه باعث من از کاری ک عاشقش بودم و هستم ، 3 سال دور بمونم و همچنان جرئت بیان کردنش رو هم نداشتم ، تا اینکه بالاخره شروع کردم ب کار کردن روی عزت نفس خودم ،روی احساس لیاقت خودم و دااااااائم هم توی ذهنم خودم رو در حالتی میدیدم ک درحال ضبط اون فایل ها هستم و تجسم میکردم ک فایل هایی ک با صدای قشنگ من ضبط شده روی سایت قرار گرفته و آماده فروش هست و مشتریان زیادی دارن اون فایل ها و یادم میاد رفتم و توی دفترم نوشتم (( این فایل های صوتی رو آخرش خودم ضبط میکنم)) و ب خدا گفتم : خدایا سپردم دست خودت تو بهترین زمان و بهترین مکان برام رقم بزن این خواسته ام رو ،چون واقعا ازش لذت میبرم….
خلاصه بعد از بهتر شدنِ کمی فقط کمی احساس لیاقت درونم و کمی رشد عزت نفسم و بُلد کردن این توانایی ارزشمندم پیش خودم ، بعد از سه سال خودِ اون فرد محترم و عزیز یک شب ب من زنگ زد و گفت میخوام تمااام اون متن ها و کتاب هایی ک دارم رو تو برام صوتی کنی و همکاری ما با هم استارت بخوره
راستش از اون خواسته من سه سال بود ک گذشته بود و من فراموش کرده بودم و اولش ک اون فرد عزیز پیشنهادش رو ب من داد سخت ب نظرم رسید و باید درموردش فکر میکردم اما وقتی و چند ساعت از تماس تلفنیمون باهم گذشت یک دفعه ب شکل یک الهام خیلی درونی یادم اومد ک پیشنهاد ایشون ب من ب علت درخواست و تلاش ذهنی و درونی خود من بوده…
وااااااااای خداااااای من چقققققققدرررر احساسم عالی بود اون شب چقققققدر ذوق کردم اون شب و چقدر صفحات دفترم رو ورق میزدم تا خواسته ای رو ک نوشته بودم رو پیدا کنم و یک منطق قوی ذهنی برای خودم بیارم ک (( دیدی میشود؟ دیدی بالاخره اتفاق افتاد؟… ، زمان و مکان مناسبش رسید؟…))
و من الان حدودا یک سال هست ک با اون فرد عزیز و محترم ک واااااقعااااا دست مهربون خدا و یک رفیق بسسیار بسسیار خوب و مهربون و صمیمی برای من هستن کار میکنم و از این توانایی بیییینظیر خودم ک کاشفش خداوند بود استفاده میکنم و از این راه مسئله هزاران نفر رو حل میکنم و از طرفی هم واقعا احساس سرزندگی، لذت ،عشق و قدرت رو درونم احساس میکنم و ب جرئت میگم استاد عزیزم زمانهایی ک من سر ضبط کتاب و تولید کتاب صوتی هستم واقعا انگار ساعت و زمان برام معنا نداره (( نه گشنه ام میشه، نه تشنه ام میشه، نه خوابم میگیره، و در یک حالت تعادل وجودی قرار میگیرم)) خداروشکر ، از بس ک عااااشق این کار هستم و در طول ضبط فقط تمرکز میکنم ب شنیدن صدای خودم و چقققققققدر لذت میبرم از صدای قشنگ و دلنشین خودم و کیف میکنم از این توانایی ام ک بدون هیچ گونه دوره دیدن و کلاس رفتن درون من وجود داره ، الان میفهمم ک میگین (( استعداد مهم نیست، ایمان مهمه ،ایمان مهمه، ایمان مهمه، استمرار مهمه…)) و چ عزت نفس و چ اعتماد ب نفسی میگیرم از این توانایی ارزشمندم فاارغ از نتیجه مالی ک برام داره.
و اما یک فلش بک خییلیییی مهم بزنم ب دورانی ک اولین کتاب صوتیم رو شروع کردم ب خوندن ، توی اون زمان من هیچ تجربه ای از گویندگی ، از دوبله و تولید محتوا و تولید کتاب صوتی نداشتم و اولین تجربه کاری من ب شکل حرفه ای و یک محصول فروشی بود، من اولین کتاب رو شروع کردم ب خوندن و صوتی کردن و خییلییی جاها تپق میزدم ، بلد نبودم ،اشتباه تلفظ میکردم ، صدام و گلوم میگرفت و درنهایت خیلی از مواقع و روزها نتیجه خوبی دریافت نمیکردم و راضیم نمیکرد و صاحب سایت عزیز هم وااااقعا بهم لطف داشتن و بعد از اینکه فایل هارو براشون میفرستادم و بعد از گوش کردن متوجه کلی پتق من میشدن ک واقعا با ادیت هم رفع نمیشد ب هیچ عنوان من رو سرزنش نمیکردن و ب هییچ عنوان من رو تو حالت اضطرار و عجله قرار نمیدادن و تنها کارشون این بود ک ب من روحیه و انگیزه میدادن و بهم میگفتن ک (( فائزه هیچ وقت قانون تکامل رو فراموش نکن)) تو برای حرفه ای شدن توی این کار باید تکاملت رو طی بکنی ، تو همین الان هم عالی هستی و کوچک ترین رشد من رو بهم تبریک میگفتن و روحیه میدادن.
و ناگفته نماند ک جاهایی ک فایل رو خراب میکردم خودم رو سرزنش میکردم ، خودم رو مسخره میکردم، عصبانی میشدم ، ناامید میشدم و با خودم لج میکردم
و متوجه شدم مادامی ک من چنین احساسات منفی رو درمورد خودم دارم خودم کار ب هیییچ عنوان خوب پیش نمیره و متوجه شدم اگر بخوام ب این شکل پیش برم و خودم سرکوب کنم هیچ رشدی اتفاق نمیوفته، و یک چیز رو هم خوب توجه شدم این بود ک (( چون سایت یک سایت کاملا حرفه ای و آموزشی و دارای مخاطب های حرفه ای بود ، و قرار بود این فایل های صوتی ب فروش برسن در سایت، پس من باید احساس لیاقت رو درون خودم بیشتر و بیشتر میکردم و هر بار خودم رو تحسین میکردم ،کوچکترین پیشرفت خودم رو میدیدم و با خودم بازگو میکردم ،توی دفترم سپاس گذاری میکردم از خداوند و از خودم ، و مثلا اگر دیروز 10 تا تپق میزدم و امروز 9 تا تپق ، خودم رو ب خاطر همین پیشرفت تحسین میکردم و این رو یک رشد برای خودم میدیدم و ب خودم روحیه میدادم ، صدای خودم رو تحسین میکردم، از صدای خودم پیش خانوادم تعریف میکردم و از خداوند هدایت میخواستم و ازش میپرسیدم و توی دفترم مینوشتم (( خدایا من را آسان کن برای آسانی ها و مسیرم را آسان و هموار ساز)) و درخواست راحتترین روش ها و مسیر ها رو از خداوند میکردم و اجازه میدادم و اجازه میدم ک خداوند راه آسان رو ب من نشون بده و هدایتم کنه و ازش درخواست میکردم و میکنم ک خدایا کمکم کن در مسیری ک تو هدایتم میکنی انعطاف پذیر باشم، چون من ب دنبال لذت هستم ، و اننققققدرر این روند رو ادامه دادم تا رسیدم ب جایی ک الان ب راحتی و بسیار روان و مسلط تر هر فصل کتاب رو میخونم و انقدر تعداد تپق ها کمه ک اصلا انگار وجود نداره و فایل هم نیاز ب ادیت خاصی نداره و درنهایت من عشق میکنم از این کاری ارزشمندی ک درحال انجامش هستم و این توانایی ارزشمندم.
این مسیر تکاملی من و طی کردن روند من بود تا ب اینجا ک خیلی جاها ب علت عدم درک(( قانون تکامل)) ، (( درک نکردن روند)) ، (( توقع زیادی داشتن از خودم)) ، (( ندیدنِ کوچکترین پیشرفت هام)) و (( سرزنش خودم))،(( مقایسه خودم با افرادی ک دراین کار بودن)) و… باعث کندتر شدن پیشرفت خودم و پسرفت خودم و بد پیش رفتن همه چیز میشدم ، و ب اون شکل فقط باعث میشدم همه چیز ب شکل نادلخواه من پیش بره حتی چیزی ک عاشقش بودم و اما با تغییر دادن هر کدوم از اون دیدگاه ها و باورها با عث شدم ب کلی مسیرم و نتیجه ام تغییر بکنه ، تغییر(( درک روند و درک قانون مهم تکامل))، (( ب اندازه خودم از خودم توقع داشته باشم)) ، (( دیدن و تحسین کوچکترین رشد و پیشرفت خودم)) ، (( روحیه دادن و تحسین خودم درهر جهت))،(( مقایسه نکردن خودم با دیگران و درک اینکه هرکسی سرجای خودش هست من هم سرجای خودم)) ، (( کمرنگ شدن مقایسه خودم با دیگران ب این علت ک من میدونم در مسیری هستم ک میخواهم هرروز بهترین خودم رو ب خودم ارائه بدم ، پس من با دیروز خودم مقایسه میشم و نه با آدمهایی ک نمیدونم مسیر تکاملیشون چطور بوده و هست و خبری از درونشون ندارم)) باعث شده ک من الان درحال تجربه یک نوع لذت و عشق خاص از شغلم هستم.
و از همه مهم تر از زمانی ک احساس لیاقت رو درونم بیشتر و پررنگ تر کردم ن تنها از سمت صاحب کار و صاحب سایت عزیزم خیلی تشویق و تحسین میشم بلکه پیشنهادات زیادی هم درمورد کتاب صوتی و گویندگی از دیگران دارم بدون اینکه من تبلیغی درمورد خودم خودم کرده باشم و بدون اینکه شبکه اجتماعی داشته باشم، اما میدونم ک این جهان هست ک داره کار خودش رو درست انجام میده و من ب خداوند اعتماد میکنم .
و بیییییینهایت عاشقانه از شما استاد عزیزم سپاس گذارم ک بازهم من و ما رو ب فکر و تامل دعوت کردین و کمک کردین این جسارت درونمون ایجاد بشه برای بازگو کردن تعهداتمون️️️️️️ و از صاحب سایت عزیزی ک براشون کتاب صوتی تولید میکنم هم عاشقانه سپاس گذارم برای صبوری و مهربونیشون و تحسین هاشون .
و منتظر نتایج عاااالی دوستان عزیزم هستم
استاد عزیزم عااااااااااااااااااشقتونم خیلی زیاد️️️️
در پناه الله یکتا شد و سلامت و سعادتمند باشید️
به نام خدا سلام
سلام استاد بی هایت ارزشمندم
استاد خیلی خیلی دوستتون دارم
شما عشقید عشق
قدم اول
انتخاب هدفی واضح ومشخص
مهمترین چیزی که این روزها نیاز دارم و به نظرم اولویت اصلی زندگیم هست و اگه به این هدف برسم می تونم به بی نهایت هدف دیگه هم برسم
درمان کج خلقی، درمان اضطراب، درمان استرس. تنظیم هورمونهام تا دیگه هورمون هام بهم نریزه
چرا این هدف مهمه چون؟ من هر وقت هدفی میذارم مثلا هدفم کار کردن روی قانون سلامتی و خیلی خوب پیش میرم ولی وقتی نزدیک پریودم میشه کلا روحیه ام بهم میریزه و خیلی زود عصبی می شم و دعوا می کنم و تخریب میشم و دیگه نمی تونم بلند بشم و خودم رو هم خیلی سرزنش می کنم این باعث شده که خیلی از اهدافم دور بشم. و بی هدف زندگی کنم و این بی هدفی منو دیوانه می کنه هیچ چیز توی دنیا بدتر از بی هدفی برای من نیست وقتی هورمونهام بهم میریزه نمی تونم ذهنم رو کنترل کنم و کنترل ذهن خیلی واسم سخت میشه و چون نمی تونم ذهنم رو کنترل کنم و دست به کارهایی میزنم که نباید بزنم و یا تعهدم رو زیر پا میذارم و این تعهد شکنی منو تخریب می کنه و باعث میشه که بترسم از هدف گذاری چون وسط کار روزی پیش میاد که من نمی تونم به تعهدم عمل کنم و خیلی اذیت میشم.
در قدم اول استاد گفتن که باید به یک سری افراد مناسب بگیم که من همچین هدفی دارم و می خوام بهش برسم. ولی تو اطرافیانم کیا هستن که مناسبن؟ همسرم؟ نمی دونم
به نظرم مناسب ترین افراد اعضای خانواده صمیمی عباس منش هست ولی به نظرم این تعهد دادن به این افراد چون نمی بینمشون زیاد تاثیرگذار نباشه.
خدایا خودت بگو که باید به کیا تعهد بدم؟
قدم بعدی رو هم برمیدارم و ایده ای که الان به ذهنم می رسه عمل کردن به دوره قانون سلامتی هست خدایا همین جا ازت می خوام منو برای رسیدن به هدفم کمک کنی و هدایتم کنی.
اولین نتیجه ای که این هدفمندی برای من داشته اینه که امروز که روز اوله بی نهایت حالم خوبه و اینکه هدفمند روزم رو شروع کردم بی نهایت حالم خوبه و باید به نتایج خیلی کوچیک رو هم ببینم و تایید کنم و خودمو تحسین کنم
خیلی مهمه که چک آپ فرکانسی ام رو حتما بنویسم و گاهی اونو بخونم و به خودم یادآور بشم که این مسیر باعث شده من به این نتیجه برسم و برای این که نتایجم پایدار و روز به روز بزرگتر بشه باید ادامه بدم تا تبدیل بشه به عادت این خیلی مهمه.
سعیده اگه الان تونستی ی خونه فوق العاده رهن کنی که هرکس می بینه شگفت زده میشه اگه درآمد همسرت روز به روز بیشتر میشه و تو هم درآمد داری هرچند کمه ولی داریش
این همش نتیجه کارکردن های قبلیته و اگه می خوای ادامه پیدا کنه باید به راهی که استاد گفتن ادامه بدی باید بشه جزئی از شخصیتت
اگه ادامه ندی نتایج خوب هم از بین میره. فکر کن از اون بالا بیفتی زمین و چقدر زجر آور و من قبلا این تجربه رو داشتم که از بالا با مخ خوردم زمین و چقدر دردناک بود.
من باید اهرم رنج و لذت رو توی ذهنم خوب بذارم عمل به قانون سلامتی مساوی با خوشبختی و ثروت و سلامتی و آرامش و شادی و زیبایی
و عمل نکردن مساوی با جهنم هم توی این دنیا و هم جهان آخرت
و چقدر لذت بخشه که بشی الگوی دیگران و این همون باقیات و صالحات هست و چه معامله خوبی دو سر برده این که تو به هدفت می رسی و کمک می کنی به دیگران با یک تیر دوتا نشون میزنی و مهم ترین احساس اینه که بدونی توی زندگی دیگران تاثیر مثبت داری. الگو بشی برای خواهرات و پدرت بهت افتخار کنه و خودت به خودت افتخار کنی
خدایا منو به این مرحله برسون
از بچگی آرزوهای بزرگی داشتم و دوست نداشتم آدم عادی باشم بخاطر همین همیشه شاگرد اول کلاس بودم و برای کنکور هم خیلی تلاش کردم، من روزی 18 ساعت هم درس می خوندم و هر کاری که لازم بود انجام بدم تا تو کنکور بتونم دانشگاه صنعتی شریف رو بیارم رو انجام میدادم. الان که فکر می کنم علت اون همه تلاش این بود که تونسته بودم اهرم رنج و لذت رو توی ذهنم خیلی خوب جا بذارم. برای من اون روزها درس نخوندن و قبول نشدن توی کنکور مساوی بود با مرگ و این باعث شده بود حتی توی حمام هم درس بخونم. و اگه می خوام الان هم توی این هدفم موفق بشم باید خیلی روی اهرم رنج و لذت کار کنم. من اون موقع به سختی کار نگاه نمی کردم فقط به نتیجه توجه می کردم این که اگه قبول بشم چی میشه. الان هم باید فقط نتیجه رو ببینم و خودمو ببینم که بهش رسیدم و چقدر خوشحالم
اون موقع ها خیلی ارتباطم با خدا قوی بود و همش ازش کمک می خواستم
اون موقع ها خیلی خودم رو تشویق میکردم و خودمو سرزنش نمی کردم
اون موقع از اطرافیانم هیچ الگویی نداشتم ولی ایمان داشتم که میشه. ولی الان کلی الگو دارم از افرادی که تونستن بیماری های لاعلاج رو درمان کنند پس من هم می تونم بیماریم رو درمان کنم.
فقط باید استمرار داشتت
خدایا خودت کمکم کن.
سلام به استاد عزیز و تمام اعضای این خانواده ی صمیمی
حرف هایی که میزنید بعد از این دو سال و خورده ای که با شما همراه هستم کامل با پوست و استخوانم درک کردم و تک تکشو تجربه کردم
.
1. یک زندکی ای که هر روز رو به بالاست و به قول شما سینوسی نیست نتیجه ی داشتن هدف و تعهد رسیدن به هدفه. چون به نظر من نداشتن هدف و انگیزه ی کافی برای حرکت کردن باعث میشه که ما تا یک نتیجه ی کوچیک میگیریم مسیرمون رو رها کنیم و بی انگیزه بشیم برای حرکت و این سم هست برای ما. بی هدفی بدترین چیزه . حرکت نکردن رو به بالا و پیشرفت نکردن بدترین چیزه چون جهان شما رو توی یک نقطه ی خاص ثابت نگه نمیداره یا رشد میکنید یا سقوط.
توی قرآن هم گفته دقیقش رو یادم نیست ولی با این مضمون وقتی یک مهم رو به نتیجه رسوندی و ازش ازاد شدی به مهم دیگر بپرداز. این یعنی اینکه همیشه باید هدف داشته باشیم و همیشه باید برای رسیدن به اهدافمون حرکت کنیم.
.
2. مسیری که مارو به موفقیت رسونده دوباره هم مارو به موفقیت های بزرگتری میرسونه یعنی اگه ما از این قانون استفاده کردیم و درامد خودمونو افزایش دادیم مثلا دو برابر کردیم پس دوباره هم میتونیم از قانون استفاده کنیم و این درامد حالامون هم دو برابر کنیم.
دوستان من فهمیدم ثروتمند شدن در این جهان وظیفه ی منه. این جهان به تک تک ما نیاز داره تا باور کنیم و ثروتمند بشیم چون ثروتمند شدن ما باعث فراوانی بیشتر میشه باعث گسترش اسن جهان میشه باعث خلق و ایجاد ثروت بیشتر و بیشتر میشه باعث میشه تبدیل به الگو شیم تا بقیه هم باور کنن که میتونن باعث میشه موقعیت و فرصت ها و ایده ها بیشتری برای بقیه ایجاد کنیم با هر هزارتومن پولی که به هر طریقی خرج میکنیم به کسب و کارهای بسیار زیادی کمک میکنیم و دست خداوند میشیم برای رسوندن روزی به دیگران.
من مشاور املاک هستم قبلا به شدت با بقیه رقابت میکردم و چشمم دنبال این بود کی چقدر قرارداد مینویسه که من از همه بهتر باشم. اما چشمام باز شد به لطف خداوند و هدایت هاش. فهمیدم هرکسی که قرارداد میبنده اول از همه قابل تحسینه دوم اینکه به نفع منه چون این ثروتی که به جریان میندازه باعث ایجاد مشتری های جدید برای همه میشه چون اکثرا کسایی که خونه میفروشن یا پول میزارن روش یه خونه ی بزرگتر میخرن یا یه مبلغی ازش کم میکنن باز هم خونه میخرن. یا اگه سازنده باشن میرن زمین میخرن یا برای ساخت خونه های بیشتر خرحش میکنن و این یک زنجیرست که با هر معامله بزرگتر و بزرگتر و فراوان تر میشه.
این باعث شد که من باور کنم که امکان نداره مشتری کم بشه حداقل توی این شغل چون این یه زنجیرست و این پول توی این کار کمتر و بیشتر دوباره به جریان میوفته امکان نداره کم بشه هیچ هروز بیشتر و بیشتر هم میشه !
.
3 . ما وقتی هدف تعیین کنیم و برای رسیدن به اون هدف تسلیم خداوند باشیم خداوند مارو قدم به قدم هدایت میکنه
من یه مثال میزنم. منی که هر ماه دیگه توی بدترین شرایط روحی و ذهنیم حداقل یه قرارداد فروش داشتم 2 ماه بود قرارداد ننوشته بودم. خب شکل بازار تغییر کرده بود و من این رو درک نمیکردم چون مسیر خودمو میخواستم برم و نمیزاشتم که هدایت بشم اگهی میزاشتم هرکی زنگ میزد اگه پولش نقد بود بازدید میدادم اگه نقد نبود اصلا جوابشم دیگه نمیدادم . و تقریبا به جایی رسیدم که برای اپلین بار حتی یک مشتری درحال پیکیری هم نداشتم و لیست مشتریام خالی بود.
تا اینکه قانون افرینش رو شروع کردم و گشتم دنبال مشکل. میدونستم این مشکل یه جایی درون منه نه بیرون من.
بجز باورهای محدود کننده ای که داشتم و پیداشون کردم و شروع کردم کار کردن روی اون ها من متوجه شدم که به اسم فقط از خداوند هدایت میخوام اما انقدر مقاومت دارم که اجازه به دریافت هدایت هاش نمیدم. اجازه نمیدم که به مسیر درست هدایت شم و چسبیدم به یک روشی که توی شکل دیگه ای از بازار بهش هدایت شدم و نتیجه داده و حالا که شکل بازار تغییر کرده من تسلیم نیستم تا خداوند به من بگه چیکار کنم و تکیه کردم به یک روش خاص..
من ذهنم رو خالی کردم تمام اگهی هامو پاک کردم و از خداوند هدایت خواستم که بهم مسیرو نشون بده.
چند روز گذشت و مدیر دفترمون صدام کرد توی اتاقش . اولش گفت شما از نیروهای اصلی دفتر هستی و الان دو ماهه کاری نکردی و من انتظار نداشتم و شروع کرد کلی حرف زد باهام. گفت شکل بازار عوض شده باید خلاق باشی اینکه 4 تا فایل انتخاب کنی و اگهی کنی فایده نداره ، چند تا مشارکت تا حالا نوشتی چند تا تهاتر داشتی چند تا ویلایی فروختی اینا همه عیار مشاور رو مشخص میکنه . اسنکه بشینی توی یک ماه 5 تا فروش ببندی هنر نیست و هنرت الان مشخص میشه و ..
هرچند تمام این حرف هارو با دلسوزی و برای کمک کردن به من زد. ولی من واقعا بهم برخورده بود و ناراحت بودم. اومدم بیرون و رفتم دم دفتر قدم زدم و یکم فکر کردم دیدم این همون هدایت خداوند بود برای من. که داره بهم میگه بابا خودتو رها کن بزار من هدایتت کنم چجوری معامله ببندی. تو معامله میخوای پول میخوای؟ بسپار به من دیگه به چجوریش کار نداشته باش. و با احساس خوب برگشتم توی دفتر. به خودم که اومدم دیدم بحث تهاتری که مدیرمون گفت بین هزاران جمله ی دیگه توی ذهنم پررنگه و هی داره تکرار میشه . گفتم خب این یه نشونست چجوری این کارو انجام بدم و روی چه فایل هایی کار کنم از خدا خواستم که هدایتم کنه. به خداوندی خودش حتی یادم نیست چجوری به ذهنم خطور کرد با اینکه این جریان مال 7 ، 8 روز پیشه. فرداش گشتم فایل هایی که گیر پول بودن و یه بخش کمی پول میخواستن مابقیه ی پول رو تهاتر میکردن پیدا کردم و اگهی کردم.
گوشی من از اون روز از شرایطی که 3 روزی یه بار زنگ میخورد امکان نداشت ربع ساعت یه بار زنگ نخوره و مشتری های مختلف نیان.
و الان که دارم صحبت میکنم هم به یکی از ارزوهام رسیدم که دوتا جلسه توی یک روز داشته باشم هم 3 تا کار تقریبا دیگه اماده ی جلسه دارم که یکی از اون ها 3 تا قرار داد توی دل همه ، یکیشون دوتا قرارداد توی دل همه ، و یکیشون هم یه فروش نقدی هست.
همچنان دارم با جدیت روی خودم کار میکنم و سپاسگذار خداوندی هستم که این جهان رو برای من افرید و قوانین ثابتی خلق کرد که در هر حالتی قابل اتکا هستن . قوانینی که همه به درون من برمیگردن و هیچ چیزی از بیرون کنترلی روی زندگی من نداره. در واقع چیزی که داره نتایج من رقم میزنه همه توی مشت من و در اختیار من هستن.
استاد از شما هم سپاسگزارم بابت اموزش قوانین به این سادگی. برای این سایت فوق العاده که هیچ چیز کم نداره . برای فایل های رایگان ، برای بخش نتایج دوستان که انقدر بینظیره برای سریال زندگی در بهشت ، برای صداقتتون که باعث این ایمان و تعهد من شده. سپاسگزارم که یک روزی تصمیم به موفقیت گرفتید و تعهد دادید و عمل کردید و موفقیت شما باعث موفقیت میلیون ها میلیون ادم شد. سپاسگزارممم سپاسگزارمممم…
من دیروز کامل وقت گذاشتم و نتایج اقای رضا عطار روشن رو دیدم و گریه میکردم از خوشحالی تز یاداوری گذشته ی خودم و خوب یه احساس نزدیکی بیشتر هم کردم چون من هم دزفولی هستم بزرگ شده ی اهوازم اما دزفولیم و الان اصفهان ساکن هستم.
اینجا توی این کامنت و به شاهدی این خانواده ی بزرگ میگم یک روزی در اینده ی نزدیک من موسس بزرگترین املاک اصفهان میشم و اون رو در کل ایران گسترش میدم. من سرکار خانم آتنا رضائی پور، 23 ساله ، در تاریخ نهم مرداد 1402 متعهد میشم که به جایگاهی که حق الهی منه برسم به جایگاهی که خداوند ایده ی اون رو به من داد و لایق اون هستم. تعهد میدم که برسم…
به نام خداوند بخشنده هدایتگرم
عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم
روز شمار زندگی من روز 182
من برای بهتر شدن شرایط این سوال و همیشه از خودم میپرسم که چطور از این بهتر وقتی من در مسیر درست حرکت کنم و این و به جهان ثابت کنم جهان لاجرم منو هدایت میکنه به ایده های بهتر راهکارهای بهتر وقتی که دست خدا رو باز بزارم و اجازه بهش بدم و با ذهن منطقی خودم حرکت نکنم رها باشم و سرسپرده خداوند باشم و سمت خودمو خوب انجام بدم و از چیزی که خبر ندارم و نمیدونم سر خود کاری انجام ندهم و ایمان داشته باشم وقتی که ایمان دارم ترسام کمتر میشه و جرعت حرکت کردن بهم داده میشه
من شرکتی کار میکردم کار خودم و خیلی عالی انجام میدادم هیچ وقت از کارفرمام گله و شکایتی نمیکردم و هر کسی از دوستانم اعتراض به وضع موجود میکرد بهش میگفتم تو قرار داد بستی و تعهد دادی که کارتو درست انجام بدی حالا از زیر کار در میری دوست دارم شرایط قبل از وارد شدن به شرکت و به یادت بیاری و با الانت قیاس کن جالب همشون میگفتن که آره تو راست میگی الان شرایطمون خیلی بهتر از قبله من میگفتم پس شکر گزار داشتهامون باشیم بقیه درست میشه منی که تفکرم اینطور بود و هیچ وقت تو کارم کم کاری نمیکردم و مسیر درست پیش میرفتم کارفرما بنا به اعتراضی که کردیم و منی که به هیچ عنوان پشت سر کارفرمام بهش بد وبیرا نمیگفتم اون روز بلند شدم و اعتراض خودم و مستقیم به کارفرمام گفتم یادمه زانوهام از استرس میلرزید ولی من آدمی نبودم که قبول کنم بهم بی احترامی بشه چون کارفرمام با حرفایی که زد داشت به شخصیت تک تکمون توحین میکرد ومن نتونستم بیاعتنا باشم و بلند شدم با احترام حرفامو گفتم بین ششصد نفر آدم خیلی برام جالب بود اونایی که همش اعتراض میکردند کلامی حرف نزدن و منی که هیچ وقت اعتراضی نمیکردم در اون زمان و مستقیم به خود کارفرمام معترض شدم کارفرما فردای اون روز منو با هزارتومان پول تو جیبم اخراج کرد طوری که یه مسیر و از اتوبان پیاده اومدم تا به جاده پایین برسم چون پولم کم بود و با اون پول فقط تونستم برسم خونه همسرم وقتی متوجه شد زد زیر گریه گفتم خانوم من کار اشتباهی نکردم حقیقت و گفتم و به قول حضرت علی حقیقت بگو حتی اگه به ضررت باشه دوستان خوبم به سه سال نکشید انقلابی تو زندگی و کسب و کارم رخ داد که هیچ ربطی به گذشتم نداشتم وقتی تو در مسیر درست حرکت کنی هر چند کارفرمات قدر تورو ندونه خداوند تورو از اونجایی که هستی برمیداره و میزاه جایی که باید باشی این قانون جهان و خداونده البته اینو الان من میدونم اون وقت اصلا از قانون خداوند اگاهی نداشتم و خییییلی در حال حاضر امیدوارم چون از قانون آگاهی دارم و این مسیرو من ادامه میدم و هدفی که دارم تغییر شخصیت ام از همه لحاظ و میدونم که همه چیز یک شبه اتفاق نمیفته و تکامل و میدونم مسیرم درسته چون از احساسی که دارم آرامشی که دارم متوجه میشم و نشانه های خداوند و تو زندگیم میبینم و این نشانه ها به من خیلی انگیزه میده که بیشتر دقت کنم تو مسیری که انتخاب کردم همین که من در کنار استاد و دوستان هم فرکانسم هستم این خودش به نتیجه اس وقتی به دوره 12 قدم توسط خداوند هدایت شدم فهمیدم که استاد دوره قانون سلامتی رو چطور پیش رفته و نتیجه گرفته ایمانم و باورم نسبت به استاد و آموزشهای استاد هزاران برابر افزایش یافت و تکامل و استاد تو قانون سلامتی بهم یاد داد من هم با آموزهای استاد پیش میرم با قانون سلامتی به اندام دوست داشتم رسیدم و چقدر از لحاظ روحی برام انگیزه بخش شد چون من به سلامتی بیشتر تمرکز داشتم و خداوند زمانی منو وارد این سایت زیبا و خدایی کرد که به سلامت هم رسیدم و زندگی دارم میکنم به روش زندگی به سبک قانون سلامتی و سپاسگزار خداوندم هستم بابت تمام داشتههایی که دارم ردپای امروزم خدایا شکرت بابت روز شمار زندگی امروزم
یا حق
به نام نور
سلام به استاد بزرگوارم و همه دوستان
من هدف گزاری کردم چون سالهاست دارم فایلهای با ارزش شما رو گوش میکنم و الان حدود دوساله دارم یه مهارت جدید یاد میگیرم و زمانیکه به هدفم برسم و در کار جدید حرفه ای بشم به طبع میتونم به خیلی از خواسته های دیگم برسم چون هدف اصلی من خیلی بزرگه و منشا بقیه خواسته هام و در تمام مدت این فایلهای شماست که روشنگر مسیر منه و هادی من در تمام روزهام و لحظه هام ولی واقعیتش خیلی جرات ندارم هدفمو اعلام کنم و این فایل شما بمن یاداوری کرد که حداقل به دوستای صمیمی بگم و اعلام کنم که دارم چه کار بزرگی انجام میدم و در نهایت بشما خدا قوت میگم برای این فایلها که زمان میزارید و در اختیار ما قرار میدین و سپاس فراوان از زحمتهای مریم عزیزم ..خدا شماهارو برای ما خفظ کنه و ماشالا بشما ️️️️️️️️️️️
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزو مریم جان.
کلید:باورهایی برای امکان پذیر بودن خواسته.
فایل:هدفگزاری و تاثیر آن درزندگی.
خدارو شکر برای نتایج عالی استاد در زمینه های مختلف که الگویی عالی شدن برای ما.
برای هدف گزاری
اول باید هدف مشخص بشه
وبعد این هدف رو با افرادی مطرح کنیم تا هر وقت در انجام کار سست شدی یادت بیفته که گفتی می خوای به این هدف برسی.
ومرحله بعد فقط به راههای از پیش تعیین شده توسط عقل اکتفا نکن بلکه اجازه بده جریان هدایت تو رو ببره وهدایت راههایی رو برات باز می کنه که تو حتی بهش فکر هم نکردی.
از افراد موفق الگو بگیر.
سعی کن در این مسیر کارهایی که انجام دادی تبدیل بشه به عادت وبعد به شخصیتت تا وسط راه کار رو رها نکنی.
ومرحله بعد تو با رسیدن به هدفت باعث گسترش جهان می شی و به افراد زیادی کمک می کنی در این مسیر.
من خیلی از هدفهایی که تو زندگی داشتم رو نیمه کاره رها کردم یا ترسیدم وبه مسیر راحتتر رفتم.
اما از زمانی که با این مباحث آشنا شدم خیلی سعی می کنم اگه هدفی دارم بیشترتلاش کنم خودم رو لایق وشایسته بدونم تا برسم به هدف.
وقتی استاد ودوستانم رو می بینم که چقدر موفق شدند مرتب به خودم می گم تو چیزی کم نداری تو هم می تونی موفق بشی.
یکی از اهدافی که با اومدن به سایت انتخاب کردم ثروتمند شدن هست وبرای این کار همش روی ذهنم کار کردم مطالب رو گوش می دم و سعی می کنم رعایت کنم ودر کارمون هم نکاتی که استاد می گن رو رعایت کنیم ومطمئن هستم که به هدف می رسیم.
همین که می بینم شما چقدر جدی هستید در رسیدن به اهدافتون واین هدف سلامتی رو چطور محقق کردید از اون وزن به این وزن ایده ال و خوش اندامی رسیدید این برای من الگو وانگیزه می شه که حرکت کنم.
استاد بهتون تبریک می گم وهمیشه تحسینتون می کنم برای این عزم واراده .
خواسته دیگه من خرید دوره های ثروت وسلامتی هست وتمام تلاشم رو می کنم تا هزینه خرید این دوره ها رو به دست بیارم.
خدارو شکر برای این هدایت.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام استادعزیزم سلام مریم جانم سلام بچه های خوب سایت
استاد خواستم نشانه امروز من رو بزنم این فایل ودیدم دانش کردم وقتی توضیحات زیرپروفایل رو خوندم گفتم همینه این فقطططط وفقط برای منه استادمخصوص من گذاشته تمااااام اخه من تصمیم گرفتم که این کارمو بذارم کنار من پرسنل داروخونه هستم ده یازده ساله که کار میکنم هیچ پیشرفتی نداشتم فقط در جا میزنم واین تصمیمو قطعی کردم که فردا برم باصاحب کارم صحبت کنم برای استعفا بااینکه چندین بار بهش گفتم وهی میگفت دلیلش چیه میخوای بری چرا واسه چی و…چندبار هم که گفتم بهش میگفت پرسنل زیاد هست نه این که نیست ولی شما خیلی خوبی خیلی مهربونی نمیخوام از دستت بدم خلاصه بااین همه اسرارصاحب کارم واین داروخونه عالی بزرگ شیک ویو دریا داره نوساز و همکارای خوب رسیدگی به پرسنل عالی انجام میشه تنها داروخونه ای تو شهرمون هست که ازهمه لحاظ عالیه وهمیشه گل میگیرن گل میارن بی مناسبت هدیه میدن همیشه میخندن حال همه اونجا خوبه تولد همه همکارام توسط صاحب کارم جشن میگیرن وخیلی خوبه همه چیز باوجود این همه بازم میخوام استعفا بدم و مقاومت خیلی زیادهمسرم وخونوادم وهمکارام میگن اول کار پیدا کن بعد استعفا بده بمون فلان بهمان گفتم من چیزی رو دارم میبینم که شما نمیبینید اخه گفتم خدایی که منو به این مسیر اورد میتونه بهترشو بهم بده میتونم تومسیر موردعلاقم برم هم لذت ببرم هم ثروت بسازم هم حالم همیشه خوبه چراباید تومسیری باشم که علاقه ای ندارم بهش،استاد فهمیدم اون پوله نیست که مارو خوشبخت میکنه مامانم بهم میگه اگه حقوقتو اضاف کرد میمونی گفتم نه مامان میخوام یه کاری برم که احساس شوروشعف وهیجان بهم بده کاری که به خاطرش متولد شدم ازصفر میخوام شروع کنم وحاضرم بایه مبلغ خیلی کوچیکی درامد داشته باشم ولی حاصل تواناییم باشه حاصل استعدادم باشه حاصل شوروشوقم باشه اون احساس خوبی که داره ثروت هم به دنبال داره اون وقته که میتونی لذت ببری ازچیزی که خودت خلقش کردی وثروت نتیجه طبیعی این نوع نگاهه..میخوام بگم این ثروت نیست که حال خوب رو بهمون میده این حال خوب که ثروت رو میاره
استاد گفتین چه الگوهایی باعث شد که ادامه بدین الگو همین مهاجرتم ازیه شهر به شهر دیگه دیدم بدون هیچ برنامه ای بدون هیچ هماهنگی ای ازقبل برام کار اوکی شد خونه اوکی شد به صورت معجزه وار توکامنت های قبلیم توضیح داده بودم برای همسرم کار اوکی شد مافقط قدم برداشتیم حرکت کردیم بدون اینکه قدم بعدی برامون واضح باشه ولی وقتی قدم اول برداشتیم قدم دوم خدابهمون گفت بخاطر همین نتایج الان یه درصد شک ندارم واسه این تصمیمم چون دیده بودم ومسیرشو میدونم از کجا اب خورده باسپاسگزاری ازجای کوچیکی که توش زندگی میکردم از توجه وتمرکز رو خواسته هام از سپاسگزاری از داشته هام ودیدن نعمت هایی که تو زندگیم داشتمو ودارم از شنیدن مرتب فایل ها از خواندن قران همه این ها دلیل نتایجم بوده والان همین کارو میکنم وادامه میدم ومیگم خدایی که این کار بااین صاحب کارخوب وهمکارای عالی و فوق العاده بهترین نقطه شهر بهم داده این خونه ی عالی رو بهم داده میتونه کاربعدی خونه بعدی با امکانات باز بهتر بهم بده بخاطر همین نمیترسم وادامه میدم باارامش بااحساس خوب وتمام مقاومت های اطرافم رو شکوندم وفقط به حرف دلم گوش میکنم خدایاااا شکرت
استاددد حالم خیلی خوبه اخه من سفر به دور امریکا رو شروع کردم هرروز نگاه میکنم گفتم اخه چرا هدایت نمیشم به جاهای زیبا چرا پس اتفاق نمیفته استاد نمیدونم چرا ما میخوایم همه چیز سریع اتفاق بیفته وصبر نمیکنیم،استاد امروز صبح ازمسافرت برگشتم واااای خدای من یه جاهایی رفتم استاد باورت نمیشه تمام چیزهایی که تو سریال به دور امریکا رو دیدم وتجربه کردم منوهمسرم همیشه دوتایی میریم و همه چیز عادی بود ولی این سری داداشم هم همرامون اومد که عضو سایت هم هست ودیگه نورعلی نور شد تو مسیر همش درمورد قوانین صحبت میکردیم چقدر ذوق داشتیم ثروت ها رو میدیدیم تحسین میکردیم همش زیبایی وزیبایی بود همش عشق وحال بود چندتا کافه رفتیم چندتا رستوران چقدر جای سرسبز رفتیم کوه رفتیم ابشار رفتیم اخه قبلا منو همسرم میرفتیم ولی خیلی هیجانی نبود داداشم گفت یادته استاد مثل این جاها رو میرفت فیلم میگرفتن با مریم گفتم اااااه اره اره راست میگی گفتمممم خدایااااا شکرتتتت دقیقا همینه ،استاد خونواده همسرم اونجا زندگی میکنن یعنی بدون اینکه هزینه هتل وغذا بدیم جای خواب وغذای خوب رایگان فقط مامیرفتیم تفریح میکردیم وشبا میومدیم خونه مامان همسرم اینا استراحت میکردیم چه تجربه خوبی بود چقدررررر لذت بردیم چقدر باورپذیرتر شد برام که میشود میشود سفرهای بعدی بهترو راحت تر ولذت بخش تر باشه وقتی یه بار اتفاق بیفته برای ذهن منطقی میشه وما باید فقط این احساس خوب و همیشگی درخودمون ایجاد کنیم وحرکت کنیم وتسلیم باشیم جالبه که تو گوگل مپ میزدیم جاهای دیدنی وتفریحی قلبمون خیلی احساس خوبی نمیداد بهمون تااینکه میومدیم بیرون میگفتیم هدایت میشیم وواقعا هدایت میکرد خدا مارو به جاهای رویایی وخیلی زیبا،ذهن کارش نجواست ولی این ماهستیم باید افسارشو بگیریم وهمیشه یاداوری کنیم برای خودمون همیشه باید این ورودی ها رو کنترل کنیم واگاهانه توجهمون رو بذاریم روزیبایی ها ثروت ها نعمت ها سلامتی روابط عاشقانه تاهدایت بشیم سمتشون
خدایا شکرت خدایا شکرت
عاشقتونم