آرامش در پرتوی آگاهی | قسمت 1 - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

919 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا شجاعی گفته:
    مدت عضویت: 1139 روز

    به نام خدای فراوانی ها

    باسلام به استاد خوب و مهربان و خانم شایسته عزیز

    به قول خودتون چقدر این متن به من آرامش داد

    من وقتی چیزی به من آرامش عمیق میده متوجه میشم که اون اصله و این متنی را هم که شما برای ما تهیه کردید عین آگاهیست

    استاد مهربانم واقعا عالی هستید و هر چیزی که میگویید عین آگاهی و واقعیت هست چون همه ی حرفهای شما به من و همسرم آرامش واقعی از جنس خود واقعی و خدا گونه مون بهمون میده

    تا حالا هیچ فایلی و هیچ حرفی، به من آرامش و احساس خوب نداده…ولی حرفهای شما عالیست و آرامش بخش و آگاهی دهنده واقعی

    استاد مهربانم من تا الان هیچ دوره ای را خریداری نکردم ولی منتظر می‌مانم تا زمان خرید دوره شما برسد چون معتقدم باید آماده باشم تا هدایت شوم

    و امیدوارم که دوره های شما را هر چه زودتر خریداری کنم

    در پناه خدای زیباییها باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    بهناز سرابی گفته:
    مدت عضویت: 3904 روز

    باسلام و خداقوت خدمت استاد عزیز

    من واقعا سپاسگزارم بخاطر فایلهاتون. از اول امسال باهاتون آشنا شدم و سعی در تغییر باورهام دارم. ابتدای سال تعهد دادم درآمدم دو برابر بشه و من بعد از گذشت 9 ماه تازه تازه دارم نتایج رو میبینم. فعلا تونستم درآمدمو دوبرابر کنم و چندین پیشنهاد کاری دارم که دارم تلاش میکنم با بالا بردن مهارت و تخصصم در طراحی معماری بتونم اون پروژه هارو به نحو احسن انجام بدم.

    بازم ممنونم بخاطر از سرگیری اشتراک فایلهای رایگانتون

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    آرمین گفته:
    مدت عضویت: 3891 روز

    خدای من این فایل دیگه کجا بود؟!!!!!!!!! من تمام «محبوب ترین دانلودها» رو از سایت گرفتم ولی اصلا نمیدونستم تو قسمت آرشیو هم کلی فایل آموزشی هستش!!!!!!!!!!

    من از مجموعه آرامش در پرتو آگاهی، خیلی خیلی خاطره خوبی دارم.

    آبانماه سال 1390 بود که تو میدان ولیعصر تهران، دوره تندخوانی استاد عباس منش رو شرکت کردم و اولین باری که با استاد آشنا شدم، همونجا بود. به یاد میارم که تو هر جلسه، استاد به یکی دو نفر، که تمرینات تندخوانی رو خوب انجام میدادن، هدیه ای میداد و خیلی خوشحالم که من جزو شاگردانی بودم که در یکی از جلسات، مجموعه ای به نام (رهاشو) رو از خود استاد هدیه گرفتم و میتونم حس و حالی عجیبی که از گوش دادن این فایل بدست آوردم رو بیاد بیارم و این هدیه منو مشتاق کرد که مجموعه دیگه ای از اونجا (موسسه ایرانیان موفق درخشان – یادش بخیر) خریداری کنم و درست جلسه بعدی که عزمم رو جزم کرده بودم، مجموعه سه قسمتی (1 و 2 و 3) آرامش در پرتو آگاهی رو خریداری کنم، آقای اسکندری (اگه درست گفته باشم) که مسئول فروش بودن، بهم گفتن که فعلا این مجموعه رو نداریم و باید صبر کنیم تا مجدداً رایت بشه. جلسه بعد مجددا پیگیر شدم، رایت نشده بود. بازم جلسه بعدی، رایت نشده بود و نمیدونم چه صحبت هایی کردیم که قرار شد، من فلش ببرم تا هرسه قسمت این مجموعه رو، روی فلش بهم تحویل بدن! و هنوزم اون صحنه رو به خاطر دارم (صحنه ای که استاد یادش نیست :-) ) که فلش رو دادم آقای اسکندری – فلش رو بردن داخل اتاقی که استاد اونجا بود و بعد از حدود 5 دقیقه، خودِ خودِ استاد با فلش اومد پیشم و از دستای خودِ خودش، فلش رو – که هر سه قسمت مجموعه «آرامش در پرتو آگاهی» داخلش ریخته بود – تحویل گرفتم و وقتی گفتم، چقدر بابت این مجموعه باید پرداخت کنم، استاد گفت: «هیچی – هدیه من به شما».

    همین الان که دارم این متن رو مینویسم، قشنگ اون صحنه جلوی چشمامه. استاد میدونم که شما تموم دیدگاه های سایت رو میخونید. نمیدونم چطوری ازت تشکر کنم. فقط دوست داشتم الان میتونستم از نزدیک ببینمتون. کاش دوباره بیاین تهران – حتی برای یه سفر کوتاه.

    خیلی دوسِت دارم استاد و خوشحالم که این فایل رو امروز دیدم تا یادآور اون روزا و خاطراتِ خوشِ شرکت تو دوره تندخوانی شما باشه.

    همیشه این هدیه شما تو خاطرم هست….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      بشیر احمد گفته:
      مدت عضویت: 2377 روز

      سلام آرمین جان دوست عزیز.

      کامنت تون رو خوندم و کلی باهاش حال کردم، خوش به حال تون که استاد رو از نزدیک زیارت کردید.

      واقعا استاد در زندگی ما یکی از اون نکات مثبت گنده است.

      هر جا هستید شاد و ثروتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2171 روز

    سلام خدای من.درود تو بر کسی که راه و روش درست زندگی کردن را به من آموخت.استاد عزیزم سلام.

    بارها بارها بارها این فایلارو گوش میکنم.

    سالهاست با شما هستم و از تاثیرات بی نظیرش روی روح و روانم هر چه بگم کم گفتم اما میخوام برای تغییر بهتر و بیشتر مصمم تر بشم. اینو ثبت کردم به عنوان رد پا…. امروز میخاستم برم دریا و حسابی لذت ببرم نزدیک دریا افکارم تو ذهنم صدام میزد کجا میخای بری با این همه مشکلات.. فلان مسایل هست تو چطور میخای بری خوش بگذرونی و هی غمگینم میکردن.. ولی آگاه بودم.. سعی کردم کمی کنترلش کنم وقتی رفتم تو آب لذت و انرژی مثبت آب باعث شد اون صداها ازم دور شن و تمام مدتی که تو آب بودم جملات استاد تو ذهنم رد میشد. نشستم کف دریا و موجهای آرومی که به صورتم میخورد. ذهنم در همون لحظه بود در همون لحظه داشتم زندگی میکردم. و با خدا حرف میزدم. از ذهنم رد میشد این جملات تو پاره ایی از خدایی.. مثل قطره ایی از دریا خوده دریاست… ،و فرض میکردم اگه الان تنها وسط دریا باشم چه حسی داشتم آیا میتونم به خدا تکیه کنم و مطمن باشم کمکم میکنه … باید بیشتر رو خودم کار میکردم برای این اطمینان.

    وقتی برمیگشتم دو پسر کوچولو روی گونی های برنج پشت ماشین جلویی من بودن بهشون لبخند زدم بهشون دست تکون دادم واکنششون خیلی لذت بخش بود انگار خدا رو تو چهرشون میشد دید.

    آرامشی که امروز دارم برایم کافی نیست اما خیلی خیلی خیلی بیشتر از دیروزهاست… میخوام بزرگ و بزرگتر بشم.

    روح بزرگت را ستایش میکنم استاد جان❤️✔️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    نوشین تقی پور گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    به نام خداوند بخشنده ی هدایتگر

    سلام

    روز 33 روزشمار.

    واقعا چقدر خدا سریع الاجابه ست. دیروز بود که برای قسمت پیش کامنت گذاشتم که من با عشق بی قید و شرط مشکل دارم و برام منطقی نیست..

    امروز برای روز بعدش، این فایل رو دیدم و کلی صحبت هاش بهم حس خوب داد و مفهوم از خدا بودن و یکی بودن رو برام روشن تر کرد..

    همیشه میشنیدم که ما پاره ای از خدا هستیم و حالا این نگاه که دیگران هم پاره ای از من هستند، خیلی به نظرم موضوع رو زیباتر کرد و حس میکنم بهم کمک خیلی زیادی برای محبت و علاقه ی بی قید و شرط به دیگران کرد..

    خیلی واقعا مفهوم قشنگی بود..

    وقتی من به عنوان یک انسان، از جنس خدام و دیگران هم از جنس خدان، پس من هم از جنس دیگران و دیگران هم از جنس منند، و ما همه یکی و هم جنس و الهی هستیم.. ما همه قطره هایی از اون اقیانوس عظیم هستیم.. همگی ذره های کوچکی از نور هستیم، بارقه های کوچکی از اون منبع بی نهایت و نورانی کل.

    چقدر قشنگ واقعا.. چقدر روحانی..

    همینه که میگن انرژی جمع خیلی بیشتر از فرده. چون این ذره ذره های نور که با هم یکی بشن، یک منبع و کانون بزرگتری از نور رو تشکیل میدن.. باید هم انرژیشون وقتی با هم متحدند بیشتر باشه..

    چقدر فکر کردن به این آگاهی ها، روحم رو صیقل میده و رقیق میکنه..

    خداروشکر به خاطر اینقدر سریع الاجاب بودنش.

    خداروشکر به خاطر این جهان قانونمند و این دنیایی که هیچ اتفاقی توش اتفاقی نیست..

    از امروز سعی میکنم این نگاه به آدم هارو درون خودم تقویت کنم.. اینکه من توام و تو منی.

    اینکه هیچ منی و تویی ای وجود نداره.. همه ی ما یکی هستیم..

    با مرور اینا احساس قدرت میکنم. کم کم دارم بخشی از اون بودن رو درک میکنم.. کم کم دارم عظمت اون رو درک میکنم.. کم کم دارم درک میکنم که بخشی از بزرگترین و قدرتمند ترین بودن، یعنی چی..

    کم کم دارم به واسطه ی از اون بودن احساس قدرت میکنم.. کم کم دارم میفهمم که یعنی چی همین که آفریده ی اونم پس با ارزشم!

    آره.. کم کم دارم میفهمم.. آگاهی ها آروم آروم داره به ذهن خودآگاهم تزریق میشه..

    خداروشکر که لایقش هستم.. خداروشکر که لایق این بزرگترین آگاهی ها هستم و خدا من رو لایقش دونست..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    سلام استاد عزیزو خانم شایسته عزیزم

    قبلا به این فایلها هدایت شده بودم

    ولی امشب دوس داشتم جور دیگه ای دلمو بسپرم به هدایت خدا

    اول اهنگ تجسمیای سایتو گوش کردم و بعد تصمیم گرفتم این ارامش رو اینجا پیدا کنم

    و چقدر زیبا ک دوباره در زمان مناسب ،اون چیزی کت میخواستمو شنیدم

    گاهی از اعماق وجودم ،حس بدی ب بعضی ها داشتم و لفظا میگفتم نه!الهی موفق باشن یا هزارتا جمله ی دیگ

    اما از درون انگار یه اتیشی روشن بود انگار یه زغال کوچیک

    که بااولین جرقه ،گر میگرفت

    ولی امشب ،با شنیدن این جمله که همه پاره ای از خداوند هستیم

    حسم عوض شد ذهنم اروم گرفت

    لبخند زدم وقتی یاد کسایی افتادم ک حس خوبی نداشتم بهشون

    چقدر جمله ها پر از اگاهی بود

    چه اهمیت دارد که کیست که می‌گوید و کیست که می‌شنود؟

    چه اهمیت دارد که من کجا هستم و تو کجا؟

    چه اهمیت دارد که من به چه باور دارم و تو به چه؟

    این‌ها همه قیل و قال‌های نفس توست، حال آن که خود متعالی تو می‌خواهد که آرام باشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 1090 روز

    سلام به دوستان عزیزم در سی و سومین روز از سفر قشنگ مون.

    از کجا بگم از کدوم فضلش بگم از کدوم مهربونیش بگم از کدوم نعمتش بگم،

    شاید باورتون نشه ولی من قبل از آشنا شدن با این موضوعات شب ها باید شمارش می‌کردم از 100به یک تا خوابم ببره الان چنان آرامشی دارم که نمی‌فهمم کی صبح شده و من این آرامش با هیچی عوض نمیکنم چقدر رابطه ام با همسرم عالی شده عشق هردومون به هم زیاد شده با اینکه فقط من دارم روی خودم کار میکنم ولی اون هم آرام تر شده عاشق تر شده مهربون تر شده سخاوتمند تر شده و در یک کلام همدمم شده

    سلامتی ام که خداشکر اوکی اوکی هست فقط من هنوز به درآمد و استقلال مالی نرسیدم ولی میرسم دارم سرمایه گذاری میکنم روی باور هام تا بهش برسم.اول باور ساختن بعد ایجاد شغل اول باور سازی بعد استقلال مالی

    خدایا شکرت استاد عزیزم ممنونم بابت این فایل پر از آرامش که با هاش بغضی شدم و دلم میخواد فریاد بزنم ای مردم جهان خدا ببینید من خدا دیدم و عاشقش شدم خدا توی گل های خونم دیدم توی آواز گنجشک ها روی درخت حیاط خدا توی بوی ناب از آبپاشی کردن روی درخت ها دیدم خدا توی دستای پر از آرامش همسرم دیدم خدا توی نگاه مادرم دیدم خدا توی مهربونی و بابا جون گفتن پدرم دیدم خدا توی آبجی گفتن داداشم دیدم خدا توی خواهری کردن خواهرم دیدم وخدا توی نعمت های خونم دیدم خدا توی خودم دیدم و دیدم که چقدر دوستم داره و دوسش دارم خدا دیدم در آسمان آبی در ماه تابان و من خدا در تمام بعد های زندگیم دیدم و پر شدم از لذت عشق آرامش شادی و شعف

    آرزو میکنم خدا ببینید

    دوستتون دارم

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    وحید ولاشجردی گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    به نام خدای لحظه های ناب و حساس

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان

    من برای بار چندم به این جلسه رسید تا امروز قسمت شد که یه بار دیکه برسم به این جلسه و جایی که با اتفاقات امروزم یکی بود یه هدایت و حرف هایی از خود خدا از زبان استاد و قلم خانوم شایسته

    چقدر خوب درک کردم خانوم شایسته جملات شما رو و نیرویی که از ملکوت خداست و اصلا خود خداست

    چقدر با تمام وجود حس کردم زمانی را که با این نیرو یکی شدم و در آن واحد نتیجه گرفتم

    و اونجایی که دنباله رو نجوا ها شدم و راه افتادم سر از بیراهه و ویرانه دراوردم جایی که فقط سردرد استرس و عذاب تجربه کردم

    قبلا گفتم بازم میگم من تولید کننده پوشاک هستم خداروشکر خیلی رشد کردم و بهتر شدم ولی تو همه کسب و کارها مسائل میاد

    من چند روزی هست که رو اوردم به فروش ازطریق اینستا و انلاین

    زمانی که شروع کردم 2تا از مشتری های عمده که خیلی از کارامونو برمیداشتن کنار کشیدن یکیشون کلا رفت و 200تومن بار مرجوع کرد یکیشونم گمرنگ شد

    من خیلی تلاش کردم و ذهنمو جمع کردم و فهمیدم که نشونه است نشونه که وحید دیگه حق برگشت به این راه رو نداری و منو پرت کرد تو مسیر جدیدی که شروع کرده بودم

    با خودم گفتم پس درسته خدایا شکرت بابت نشونه و اینکه ه لحظه با من حرف میزنی

    خلاصه مسیر الاین رو ادامه دادم تو این مدت کم کم مشتریا دارن پیدامون میکنن خدایاشکرت

    امروز دوباره یکی دگیه از مشتریام تعداد زیادی کار نرجوع کرد امروز تقریبا یه 1ساعتی حالم خوب نبود رفتم نماز خوندم و یه حسی بهم گفت یه چرت بزنم درحد 20 مین خوابیدم وقتی بیدار شدم یه ادم دیگه اصلا مهم نبود برام که چی شده اومدم شروع کردم استوری گرفتن و فعالیت برای پیجم گفتم خدابا خودت میدونی من کار ندارم

    خدایاشکرت که کار دارم خدایاشکرت که پا دارم وهمینطوری که ادامه میدادم هی حالم عالی تر و انگیزم بیشتر میشد همون موقع یه پیام واریز اومد داد زدم خدایا شکرت

    بعد فهمیدم گه مشتری از طریق پیجه

    شب که اومدم و این جلسه رو دیدم با وجودم درک کردم که وقتی با اون نیروی خیالم و حسم خوبه همه چی درست میشه من نیاز نیست کار بزرگی کنم

    دمتون گرم استاد و خانوم شایسته که سر بزنگاه بهترین حرفارو میزنین البته کار خداست از طریق شما

    ممنون که از طریق انسان های بزرگی مثل شما دارم هدایت میشم

    دررپناه خدای روزی ده باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1731 روز

      بنام الله یکتا تنها قدرت کل کیهان وجهانیان

      سلام ب دوست عزیز و ارزشمندم آقا وحید

      خداروشکر میکنم بابت ایمانی ک نشون دادین و ذهنتونو عالی کنترل کردین

      وخداوند همیشه ب شجاعان پاسخ میده

      الهی صدهزار بارشکر

      نمیدونید چقد انرژی گرفتم از کامنت ارزشمندتون و ایمانم قوی ترشد

      واینکه کامنت شما برای من ی نشونه از سمت خداست

      ک زکیه مسیرت درسته تو باید ادامه بدی

      من خیاطی و خیلی دوسدارم

      و درحال حاضر اول راه هستم و فعلا دارم توخونه برای خودم و مادر و خواهرهام کار انجام میدم

      و خداروشکر همیشه هدایت شدم برای تک تک کارهام

      و سعی میکنم مدل های جدید و کار کنم

      وهر سری ی کار متفاوت

      و ی تجربه ی متفاوت

      ک خییلی برام لذت بخشه

      وقتی متوجه شدم تولیدی پوشاک دارین خییلی ذوق کردم و خوشحال شدم

      ان شاالله خدا ب کارتون برکت بده

      من ایمان دارم ک ب زودی زود از در و دیوار براتون مشتری میاد

      و پیامک های واریزی

      لذت بخش و شادی آور و دریافت میکنید

      سپاسگزارم بابت ردپای ارزشمندی ک از خودتون ب جا گذاشتین

      ب خدای مهربان میسپارمتون:))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        وحید ولاشجردی گفته:
        مدت عضویت: 1336 روز

        سلام به شما دوست عزیزم خانوم زکیه

        من بعد از مدت ها درست در زمانی که نیاز داشتم حرفایی رو از کامنت شما شنیدم و دریافت کردم که اشک تو چشم جمع شد

        خداروشکر که با حرفای من به احساس خوب و ایمان بیشتر رسیدین

        از خدا براتون پیشرفت و موفقیت بی نهایت تو زمینه پوشاک میخوام 🫡

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مریم چراغی گفته:
    مدت عضویت: 620 روز

    به نام یگانه خالق یکتا

    سلام بر استاد عزیزم و مریم عزیزم

    سلام بر خانواده دوست داشتنی عباس منش

    چقدر این فایل آرامش بخشه استاد

    قبلا حدود دو ماه پیش از طریق فرد عزیزی فایل های آرامش در پرتو آگاهی رو به صورت کامل و با تمرینات کامل انجام داده بودم،، اما الان یهو قلبم خواست که دوباره گوششون بدم

    برای آرامش گرفتن این فایل رو گوش دادم

    و واقعا پر از آرامش کامل شدم

    رها کردم، و بعدش با خداوند و گوش دل سپردن در آرامش و سکوت به خود، خدا

    قلبم رو پاک کردم

    به خدا وصل شدم

    فک نکردم که کی ام

    چی ام

    فقط با فک کردن به خداوند و حس کردن حضورش در قلبم به آرامش رسیدم

    تمام خودم رو بهش سپردم

    مثل کودکی که با اعتماد و اطمینان کامل خودش رو به ناجیش میسپره

    با خیال راحت،، آروم گرفتم در آغوش بی منت و پر محبت خداوند عزیزم

    رها کردم خودم رو از هر باوری، از هر قضاوتی و از همه چیز

    و قلبم رو پر از خداوند کردم

    قلبم رو که از همه چیزپاک کردم

    ،از وابستگی،

    از همه ی قیل و قال های ذهن،

    از هر قید و بندی

    ، و هرچیز یگه ای،

    خود به خود پرشدم از خداوند و آرامش کامل

    ایستادم، بدون تنش، بدون اضطراب، در یک حالت سکوت و سکون، در آرامش کامل، و شنیدم صدای ربم رو از قلبم، و هررررلحظه با سکوت بیشتر،، بیشتر صدای خداوند رو شنیدم،، پر شدم از او، از آرامش حضورش درقلبم،،

    همه هستی پاره ای از من شد

    پاره ای از قلبم

    و ما مثل قطره های یک دریا،، پاره ای از وجود خداوند

    آگاه شدم

    شناختم

    آرامش کامل و خود خداوند رو

    قلبت رو پاک کن،، همه ی قلبت رو،، از هر چیزی

    تا آنگاه خداوند درون قلبت جای گیرد،ومامنی امن برای آرامشت باشد،، اتفاقات خوب زمانی از راه میرسند که قلبت را پاک کرده ای، و آن هنگام عشق بی قید و شرط در تو جاری میشود

    سپاس بیکران استاد فوق العاده بینظیر بود

    درپناه الله یکتا

    شاد، سالم، موفق،، خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    آغاز سخن یاد خدا باید کرد

    خود را به امید او رها باید کرد

    ای با تو شروع کارها زیبا تر

    آغاز سخن تو را صدا باید کرد

    سلام

    استاد عاشقتم با اون حرف فایلتون که گفتید این هواپیما ماله جنگ جهانی دوم هست نمیدونم تا حالا چطوری مونده کلی خندیدم دم شما گرم(اینم صدای خنده هام هههههههه)

    چه اسم زیبایی

    آرامش در پرتو آگاهی

    شاید خودش یه رمزی هست،زمانی که ما آرام هستیم که خودمون خواسته در معرض یک سری آگاهی ها و دانسته ها قرار بدیم

    آرام بودن و آرام ماندن یکی از سخت کردن کارهاست چون ذهن نجوا گر ما همش میخواد تو همه چیز دخالت کنه،خودشا مظلوم جلوه بده و دیگران را ظالم و ….

    برای همین هست که ما مدیتیشن میکنیم،میریم کلاس یوگا،چون بتونیم ذهنمون را آرام کنیم،کنترلش را بگیریم دستمون

    یکی از خاصیت های ذهن اینه که از کاه کوه می‌سازه و همش به دنبال دیدن جنبه های بد و زشت زندگی و آدم هاست،اگه یه نفر 1000 بار خوبی کنی در حق ما و جواب بله بده به تمام درخواست های ما ولی یکبار خواستمون را رد کنه و جواب نه بده اون 1000 بار را نمیبینه ولی این ا بار را چنان بُلد و بزرگ میکنه که اصلا اون آدم تبدیل بشه به شیطان تو ذهنمون

    چشم بداندیش که بر کنده باد

    عیب نماید هنرش در نظر

    ور هنری داری و هفتاد عیب

    دوست نبیند بجز آن یک هنر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: