مصاحبه با استاد | فرهنگ ناب «لا اِکْراهَ فِی الدّین» - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)

687 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم انصاریان گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»

    «أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»

    —————————————————————–

    سلام به استاد عباس منش عزیزم به استاد شایسته نازنین و دوستان هم مسیر

    سپاسگزار خداوند هستم که امروز به مرور این فایل هدایتم کرد و چه همزمانی زیبایی داشت برام و یک احساس خیلی خوبی بهم داد شنیدن صحبتهای استاد درباره راهنمای درون.

    چند روزه احساس که نه، قشنگ میبینم تغییرات زیبای مدارم در رابطه با موضوع هدایتهای خدارو و برام مژده درست بودن مسیر و نزدیک شدن به اتفاقاتی هست که برام کلی خیر داره قطعا.

    و من به لطف خداوند تونستم برسم به این باور زیبا که خدا منو هدایت میکنه، با من حرف میزنه، پاسخم میده ، همه چیرو میدونه و این باور هرروز داره بهتر و باور پذیرتر میشه برام ، و با عمل به هدایتها قشنگ نشونه هارو هم دارم می بینم .

    نعمتها ،هدیه ها ، رزق من لا یحتسب ، احترام ،زیبایی ….. نتیجه فقط اولین عمل کردن به هدایت ها بوده برام. مثلا یبار فقط نزدیک 20 تا مورد رزق های هدیه رو نوشتم فردا صبح واریزی داشتم از جایی که اصلا نمیدونم ، کم بود ولی اتفاق افتاد .

    یا پریروز که سپاسگزاری در راستای هدایتم نوشتم دیروز کلی نعمت دریافت کردم از جایی که فکر نمیکردم ،الهی شکرت.

    و واقعا گاهی فراموشم میشد هر نتیجه ای به واسطه تغییرات منه و باعث میشد احساسم بد بشه و توجهم بره روی مسائل، اما الان به لطف خداوند که تنهام نذاشته و مدام هدایتم کرده ،راه نشونم داده ،امیدوارم کرده ، رسیدم به مرحله ای که قشنگ تفاوت درک الانم با همین حتی دوماه پیشو قشنگ میفهمم فقط باید ادامه بدم.

    استاد مهربانم حرفهای شما درباره اینکه وقتی داری رو باورهات کار میکنی نشونه ها میاد پیام خدا بود برام در جدی گرفتن و باور کردن تغییر مدارم و باید سعی کنم حتما یادداشت کنم هدایتهارو چون خیلی سریع فراموشم میشه.

    خدایا سپاسگزارم که لطف کردی و دریافت و درک هدایتهای نابتو بهم بخشیدی ، باید کم کم تلاش کنم تو همه جنبه ها ازش استفاده کنم ، چون من آدمی بودم که خداوند رو با اینکه باور داشتم اما هیچ گاه مخاطب من برای نظر خواهی یا هدایت خواستن نبود برای همین هنوز خیلی زیاد دارم با تجربه ها و عقل خودم حرکت میکنم ، اما یاد میگیرم ، انجامش میدم ،میرسم به جاهایی که بیشتر روی هدایت خدا و مددش حساب کنم تو همه جنبه ها، الهی شکرت.

    و درباره این صحبت استادم که ما فقط مسؤول خودمون هستیم نه هیچ کسی، با همه وجودم درباره همسرم و دخترم تا جایی که فهمیدم و تونستم ،دخالت نمی کنم تو چیزهایی که به من مربوط نیست و میدونم باید اجازه بدم خداوند در زندگیشون جاری بشه .

    إیّاک نعبد و إیّاک نستعین إهدنا الصّراط المستقیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    بیتا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 509 روز

    با سلام و احترام خدمت استاد عباسمنش عزیزم، خانم شایسته ی عزیزدلم و همه ی اعضای عزیز سایت

    خداروشکر میکنم که گام ششم مهاجرت به مدار بالاتر رو برداشتم و هرلحظه به تجربه ی زندگی در مدار بالاتر نزدیک و نزدیک تر میشوم خدایا هزاران بار شکرت

    از خداوند بزرگ سپاسگزارم که من رو به گفتگوهای ذهنیم آگاه تر کرده و ساعات بیشتری از شبانه روز درحال کنترل و بررسی آگاهانه ی آنها هستم . در یکی از فایل های اخیر کامنت اقای نارنجی ثانی عزیز رو مطالعه میکردم و از یکی از ترمزهاشون نوشته بودن که در ذهنشون بقیه ی انسان ها نالایق میدونستند و به سختی میتونستن اونهارو دوست داشته باشم واقعا ازشون سپاسگزارم که این ترمزشون رو در سایت نوشتن چون با مطالعه ی کامنت ایشون و ذهن آگاهی متوجه شدم که من هم این ترمز رو به شکل یک پاشنه ی آشیل دارم و ناآگاهانه در ذهنم درحال سرزنش رفتار دیگران هستم که چقدر فلان کار بده رفتار فلانی چیپه سطح فرهنگ فلانی پایینه و … و حسابی عیب جویی میکردم در افراد و در ذهنم با آنها میجنگیدم چقدر در ذهن من پیش بینی میشد که با فلانی بحثم میشه و دعوا میکنم و دائما منتظر یک بحث بودم خیلی خداروشکر میکنم که این ترمز آزاردهنده رو پیدا کردم و دارم همه ی تلاشمو میکنم که هرلحظه مچ ذهنم رو بگیرم و آگاهانه در طول روز به ویژگی های مثبت افرادی که دیدم فکر کنم و پیش بینی های مثبت درباره ی روابطم داشته باشم خدایا هزاران بار شکرت خدایا هدایتم کن.

    نکات فایل :

    راه‌های ارتباط با راهنمای درون؟؟ مهم‌ترین راه ارتباط با راهنمای درون این است که باور کنیم همچین راهنمایی وجود دارد و باور کنیم فارغ از اینکه ما چقدر انسان مذهبی هستیم یا نیستیم، این نیروی هدایتگر در وجودمان است و باور کنیم که وقتی از آن درخواست می‌کنیم و ایمان داشته باشیم که پاسخ می‌دهد، به ما پاسخ خواهد داد. این مهم‌ترین باور برای فعال کردن راهنمای درون و استفاده از الهامات آن است . استاد حتی در بازی پینگ پونگ هم از الهاماتشون استفاده می‌کنند و از راهنمای درونشون سوال میکنند که به چه سمت ضربه بزنند .

    به اندازه‌ای که انسان ایمان و باور داشته باشد، تسلیم باشد و روی خودش و عقل و منطق و تجربیات گذشته‌اش حساب نکند می‌تواند از این راهنمای درون استفاده کند چون یکی از علل عدم استفاده از راهنمای درون، تجربیات گذشته است چون افراد فکر می‌کنند که اگر قبلاً نشده، الان هم نمی‌شود در حالی که حس درون آنها می‌گوید قبلاً رو ول کن الان انجام بده حتماً می‌شود . بارها شده افراد برخلاف تجربیات گذشته به حس درونیشون اعتماد کردند و عمل کردند و نتیجه گرفتند .

    راه افتراق الهامات از نجواهای شیطانی این است که آن راهکار به ما احساس خوبی می‌دهد یا باعث احساس ترس و ناراحتی می‌شود . جنس احساسی که گفتگوهای ذهنی دارد مشخص می‌کند که کی با ما صحبت می‌کنه. اگر احساس مثبت است از الهامات قلبیه و اگر احساس منفی است نجواهای ذهنه .

    در یکی از فایل های استاد که اقای سیدعلی خوشدل صحبت کرده بودند ، یه جمله ی عالی در مورد هدایت خداوند گفتند که من هرروز اول صبح با خودم تکرار میکنم [ من باید هدایت خداوند رو حتی از طریق یک بچه ی 2 ساله دریافت کنم ] . این جمله خیلی به من کمک کرده که خیلی آگاه باشم به نشانه ها و منتظر یک چیز عجیب غریب که به عنوان هدایت خداوند تلقی کنم نباشم خیلی از ایشون سپاسگزارم.

    برای خوب شدن همیشگی احساس، باید دائماً گفت و گوهای ذهنی را مدیریت کنیم؟؟ یا اگر باورهامون رو اصلاح کنیم کلاً به صورت خود به خودی احساس خوبی خواهیم داشت ؟؟

    باید همیشه روی گفت‌وگوهای ذهنی کار کنیم و نجواهایی را که احساس بدی به ما می‌دهند با باورهای مناسب جایگزین کنیم و این کار دائمی است چون خود به خود بد می‌شوند ولی خود به خود خوب نمی‌شوند .

    وقتی با اینکه روی باورهای خود درباره ثروت کار می کنیم اما هنوز به موفقیت مالی نرسیده ایم، از کجا بدانیم که هنوز ایراد کار، از باورهای محدود کننده ما درباره ثروت است تا نا امید نشویم و مسیر را تا رسیدن به نتیجه ادامه دهیم ؟؟

    باید برای رسیدن به ثروت روی باورهامون کار کنیم و اجازه بدهیم آنها جواب بدهند و نتایج آن رخ دهد و عجول نباشیم.

    وقتی روی باورهامون کار می‌کنیم از همان اول نشانه‌ها می‌آیند مثل پیدا کردن پول در خیابان، واریز پول به حساب ما، هدیه یا افزایش حقوق و یک نشانه هر چند کوچک می‌آید که ما را ذوق زده می‌کند . این نشانه ی کار کردن روی باورهاست و همان مسیر را باید ادامه بدهیم ولی موضوع اینجاست که افراد فکر می‌کنند این نتایج طبیعی است و همینجوری رخ داده و منشا آن، یعنی کار کردن روی خود و ایجاد تغییرات درونی را گم کردند سپس این مسیر را رها می‌کنند و نتایج نیز به تبع آن کمرنگ می‌شود .

    اینکه ما مسیر پیشرفت خود را طی نکنیم و به دنبال ماجراجویی و تجربه ناشناخته‌ها و کشف درون خود نباشیم به این علت که ممکن است باعث ایجاد تضادهایی برای اعضای خانواده‌مان باشد مثلاً مستاجر باشند یا رفاه مالی نداشته باشند، درست نیست چون لزوماً تضاد برای انسان‌ها بد نیست و باعث می‌شود فرد خواسته‌هایش را پیدا کند حالا هر تضادی که باشد مثل مرگ مریضی، بیکاری، طلاق، بی‌پولی، بدهکاری این‌ها همه قسمتی از مسیر زندگی هستند و انسان بوسیله ی این تضادها می‌فهمد که‌ چه می‌خواهد و این‌ها محرک‌های پیشرفت هستند لذا اینکه ما از مسیر پیشرفت و ماجراجویی‌ها به علت زحمت افتادن بقیه دست بکشیم اصلاً درست نیست حتی اگر آنها واقعا اذیت شوند براشون خوب است و خواسته‌هاشون رو پیدا میکنند و می توانند زندگی خود را با باورهاشون رقم بزنند .

    کلا مسئولیت خوشبخت کردن دیگران با ما نیست مثل فرزند همسر و ما مسئول زندگی خودمان هستیم.

    همه آزادند که دیدگاه خودشون رو داشته باشند و آن را بیان کنند و همچنین همه آزادند که به آن دیدگاه عمل کنند یا نه؛ تنها کاری که مهم است اعراض از دیدگاهی است که آن را دوست نداریم و بحث نکردن درباره ی آن است . در قرآن یک سری آگاهی‌ها داده شده که عمل کردن یا نکردن به آنها دست خودمان است و به اختیار خودمان است و خداوند نگفته که چون مرگ و زندگی شما دست من است، اگر به این آگاهی‌ها عمل نکنید شما را میکشم .

    در قرآن به پیامبر اسلام بارها گفته شده که تو وکیل کسی نیستی و رسالت تو فقط ابلاغ پیام است و گوش کردن یا نکردن دیگران به آن پیام به تو ربطی ندارد و تو وکیل و وصی مردم نیستی . عمل به دیدگاه‌های استاد نیز همین طور است، ایشان با تحقیق بسیار به یک سری دیدگاه‌ها رسیدند و روی آنها کار کردند و به نتایج رسیدند سپس به بقیه آموزش می‌دهند لذا اگر این دیدگاه هارو دوست نداریم، می‌توانیم گوش نکنیم و نپذیریم و عمل نکنیم .

    چقدر خوب است که به دیدگاه‌های همدیگه کاری نداشته باشیم و اجازه بدهیم افراد مسیری که دوست دارند رو ادامه بدند حتی اگر خودمان هیچ علاقه‌ای به آن مسیر نداریم و با آن موافق نیستیم. پس در کل اگر با یک دیدگاهی مخالفیم، از آن اعراض کنیم نه اینکه با آن بحث کنیم و بجنگیم . چرا باید برای فحش دادن به افراد و تغییر دیدگاه‌های آنها وقت بگذاریم ؟؟ هر آدمی با هر دیدگاهی حق دارد که نظرش را بیان کند ما چرا باید از دیدگاه آنها ناراحت بشویم . قرار نیست کسی ما را به جهنم ببرد یا ما کسی را به بهشت ببریم و هر کسی نتیجه اعمال خودش را می‌بیند .

    باید با ذهن پاک و بدون قضاوت و بدون استفاده از نتایج قبلی بررسی کنیم که این دیدگاه‌ها و باورها چه نتایجی را برای ما رقم زده است و سپس تصمیم به ادامه دادن یا ترک آنها بگیریم . در کشور آمریکا که مردم آن هیچ ادعایی در زمینه مذهبی بودن ندارند، هیچکس با دیگری کاری ندارد و هر کس دیدگاه خودش را دارد و همه با صلح و صفا در کنار هم زندگی می‌کنند و همه از دیدگاه ناب لا اکراه فی الدین تبعیت می‌کنند و آن را اجرا می‌کنند.

    بارها خداوند در قرآن به پیامبر گفته که آنهایی که آن مسیر رو می‌روند، خودشان مسئول هستند و شما مسئول آنها نیستید هیچکس بار دیگری را به دوش نمی‌کشد و این جمله بارها در قرآن آمده است .

    خیلی از پدر و مادرها که خودشان را دلسوز می‌دانند، فکر می‌کنند که چون این بچه رو به دنیا آوردند،مسئول خوشبخت کردن او نیز هستند در حالی که اصلاً ما توانایی خوشبخت کردن یا بدبخت کردن دیگران را نداریم . بارها دیده‌ایم که علیرغم ثروت و قدرت پدر و مادر و تلاش در جهت هدایت بچه‌ها به یک مسیر، آنها مسیر دیگری را رفته اند چون هر کسی خودش زندگی خود را رقم می‌زند .

    پس اینکه ما به ایده‌ها عمل نکنیم و به دنبال اهدافمان نرویم به این علت که ممکن است اعضای خانواده به زحمت بیفتند، اشتباه است هرچند که اگر باورهای درستی داشته باشیم در صورت حرکت در مسیر اهداف، یا دردها و رنج‌ها به وجود نمی‌آیند یا خیلی زود حل می‌شوند و همه روزهای سخت به نفع ما و اعضای خانواده‌مان خواهد شد .

    خیلی سپاسگزارم از استاد عزیزم برای این فایل ارزشمند خیلی ممنونم از مریم جانم باید این پروژه ی متحول کننده و خیلی ممنونم از دوستانی که با کامنت هاشون حجم زیادی از ورودی مثبت رو برای ذهن من فراهم کردند . دیشب با مطالعه ی کامنت اقای سرلک و نتایج عظیمی که در سال 1397 و در عرض یک سال گرفته بودند کلی خوراک به باور فراوانی ام دادم و لذت بردم و یک بار دیگه به خودم یادآوری کردم که خداوند تنها قادر مطلقه که در صورت توحیدی بودن و اصلاح باورها میتونه خیلی سریع نمام عقب افتادگی هارو جبران کنه خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    گام ششم/پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    مهمترین باور برای ارتباط با راهنمای درون اینکه باور کنیم که یه راهنمایی هست و باور کنیم فارغ از اینکه چقدر انسان مذهبی هستیم یا نیستیم این نیروی هدایتگر توی وجود ما هست و خودمون و لایق ارتباط با این نیروی هدایتگر ببینیم

    و باور کنیم وقتی ازش درخواست کنیم پاسخ میده ،(این مهمترین باوری که میتونه راهنمای درون و فعال کنه و از مواهبش استفاده کنیم)

    به اندازه ای که آدم ایمان داشته باشه، به اندازه ای که تسلیم باشه و روی عقل و منطق و تجربیات گذشته اش حساب نکنه میتونه هدایت های خداوند و دریافت کنه

    چون خداوند همواره داره مارو هدایت میکنه همواره داره پاسخ درخواست های مارو میده ما فقط باید اینو باور کنیم و کمتر روی ذهن و منطق و تجربیات خودمون تکیه کنیم

    باید همیشه روی گفتگو های ذهنی کار بشه و نجواهایی که به ما احساس بد میده رو با باورهای مناسب جایگزین کنیم این کاره همیشگی ما باید باشه

    چون ذهن اگه رها بشه هر چقدر هم از قبل کار شده باشه و باور های درست ایجاد شده باشه اگه ول بشه همه چیز بر میگرده به همون نقطه ی اول پس کار کردن روی ذهنمون باید هر لحظه و همیشگی باشه

    وقتی رو باورهامون کار می‌کنیم از همون اول نشونه هاش میاد نشونه ها بزرگ نیستن ولی ذوق زده ات میکنن و تو باید همین مسیر و ادامه بدی

    تضاد های زندگی باعث میشه آدم خواسته هاشو پیدا کنه و قسمتی از مسیر زندگیه و کمک میکنن که بدونیم دقیقا چی رو میخوایم و محرک ما برای پیشرفت هستن،انگیزه ی واقعی ما از همین تضادها بوجود میاد

    در یک کلام اگه از دیدگاهی خوشت نیومد اگه موافقش نبودی تنها کاری که باید انجام بدی اعراض کردنه،نمیخواد وارد بحث و قانع کردن کسی باشی چون تو وکیل وصی کسی نیستی آقا

    از مسیر هم خارج میشی

    پس بهترین کار به قول خداوند اعراض کردنه،توجه نکردنه همین

    هر کسی هر دیدگاهی داشته باشه حق داره بیان کنه،نظر شو بگه همین طور که تو مختاری دیدگاه خودتو داشته‌ باشی

    هر کسی نتیجه ی اعمال و افکار خودشو میبینه

    قرار نیست که کسی بجای یکی دیگه بازخواست بشه که به قول خداوند

    لا تذر وازره وزر الأخره

    ما مسؤل تغییر زندگی کسی نیستیم اصلا توانایی شو نداریم حتی نزدیکترین افراد به ما، ما فقط مسؤل زندگی خودمون هستیم هیچکس باری دیگری را به دوش نمی کشد

    اگه اینو درک کنیم دیگه تنها کاری که می کنیم تمرکز گذاشتن روی خودمون و زندگی خودمون

    هست

    خدایا شکرت که یک روز دیگه فرصتی دادی تا از این آگاهی های ناب بهره مند بشم

    در پناه الله شاد و سلامت و پیروز باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    الهه بهروز گفته:
    مدت عضویت: 294 روز

    به نام خداوندی که هدایتگر ماست…

    سلام به استاد عزیزم من مریم جان و دوستان گلم

    گام ششم

    چه قدر این فایل با اینکه قبلا هم بهش گوش کرده بودم دوباره منو به فکر فرو برد …. چون موضوعی بود که چند وقتی هست باهاش درگیرم و هر چند وقتی می بینم باز دارم بهش فکر میکنم …

    من با پدرم که خیییلی برام عزیزه و خیلی بهم نزدیک بوده از نظر طرز فکر به مشکل خوردیم در مورد مسائل مذهبی و….

    و اینکه مقابل پدرم واستم و باهاش مخالفت کنم برام خیلی سنگینه…. همیشه سعی کرده بودم ناراحتش نکنم …

    اما الان با توجه به حرف های استاد که هرکس حق داره زندگی خودشو داشته باشه و مثال خودشون و مادرشون برای من یک هدایت بود …

    خیلی ناراحت بودم که پدرم یک مقدار از من فاصله گرفته بخاطر دیدگاهم به زندگی …

    اما الان احساس آرامش میکنم و تصمیم گرفتم رها کنم این موضوع رو و حداقل سعی کنم ….

    موضوع دیگه که خیلی عالی بود موضوع هدایتگر درونی ما بود که واااااقعا بی نظیره ….

    اگه باورش کنیم و بهش گوش کنیم من به وضوح توی زندگیم تجربه کردم. و الان سعی می کنم آگاهانه بیشتر ازش کمک بگیرم ️

    موضوع دیگه که خیلی کمک من کرد و دغدغه من بود این بود که اگر من کسب و کار خودم رو گسترش بدم شاید نتونم به بچه هام برسم …

    مثل افرادی که میبینمشون که بچه هاشون همیشه شاکی هستند از این موضوع که مادرمون رو نمی‌بینیم ….

    اما من میخواهم اینجوری فکر کنم که اولا. پیشرفت کار من باعث میشه بتونم بیشتر اون ها رو به ارزوهاشون برسونم …

    دوما برنامه ام رو جوری قرار میدم که بتونم پیششون باشم و این موضوع قابل حله و اونایی که این مشکل رو ندارن باورشون این بوده که نمیشه هردوتا کار رو کنار هم انجام بدن … ولی من مطمئنم که خدا هدایتگر من هست

    خلاصه که این فایل برای من بینظیر بود ….

    موفق و موید باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نازنین گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    به نام خدای بخشاینده و مهربان

    الهی شکرت هزاران بار که هدایتم کردی به این استاد گرانقدر و فضای زیبای این سایت

    خدایا هر لحظه از این دریای نور بر قلب و جسم و جانم ببار

    آمین

    استاد جان میدونید چقدر تحسبن تون کردم برای سفر به پاریس و مدیریت قشنگتون برای این سفر که از همین جا ماشین رو هم رزرو کرده بودین

    من مردهایی که با برنامه حرکت میکنن و حواسشون

    هست به مواردی که کمک میکنه سفر راحت تری داشته باشن رو تحسبن میکنم

    درسته که نباید سخت گرفت اما یه مواقعی لازمه تدارکات لازم دیده بشه تا به همه خوش بگدره

    یکی از دوستام چند روز قبل میگفت مت هر چند مدت یکبار به سرویس کار وسایل برقی خونه میگم که بیاد و یه چکاپ کلی کنه و من چقدر تحسبن کزدم این دوستم رو

    نکات ارزشمند این قایل:

    راهنمای درون

    باورهایی که به ما کمک میکنه با این راهنما ارتبلط برقرار کنیم

    باور باینکه خدایی در درون ما هست که عالم مظلقه

    قادر بی نهایته و علم همه چیز نزد اونه و اون میتونه منو راهنمایی کنه

    اون هدایت منو بر عهده ی خودش قرار داده و بر خودش واحب کرده

    نه تنها من بلکه کل کیهان رو خلق کرده و هرلحظه هدایت میکنه و من اگر باور داشته باشم و از ش هدلیت بخوام هدایتم میکنه به آسون ترین راه و لذت بخش ترین مسیر

    من بای باور داشته باشم که اون تنهام نمیزاره

    هر لحظه کنارمه با منه همراه منه و میخواد که خوشبخت و ثروتمند باشم

    و اگر من بخوام هدایتم میکنه

    و از کجا میتونیم هدایت و نجوا رو تشخیص بدیم

    از جنس احساس مون

    اگر گفتگوی ذهنی ما بما ارامش و امید توکل میده ازسمت خداست

    اگر احساس مون بده و نگرانی و عجله و ترس و کمبوده از طرف شیطانه

    برای شنیدن الهامات خداوند باید باورهای قدرتمندانه در خودمون ایجاد کنیم و ذهن مون رو از تجربیات قبلی و گذشته پاک کنیم تا صدای خداوند رو بشنویم

    باورهایی که ذهن منطقی مون رو خاموش کنه

    خیلی دلم میخواد واضح و روشن هدایت خداوند رو احساس کنم و بشنونم

    خدایا به همه ما در این مسیر خودت کمک کن

    ما باید بپذیریم که از تغییر دیگران عاجزیم چه دردجهت خوشبختی شون جه بدبختی

    ما فقط توانمند هستیم در تغییر خودمون

    و هر فردی هیچ مسئولیتی در برابر دیگران نداره فقط در قبال خودش مسئوله

    ولی چقدر باورهای اشتباهی تو این مورد بخورد ذهن ما دادن بخصوص در قبال فرزند

    بقول استاد تو دوره ی عزت نفس فرمودن که ما یه روزی تموم میشیم اما اون ادم یا اون آدمها نه از نا راضی میشن نه خوشبخت

    خداوند همه ی انسانها رو آزاد آفریده که هر طور دوست دارن تفکر و عقیده داشته باشن

    اگر با عقیده و تفکز کسی مخالفی نیاز به بحث با اون نیست

    نیاز نیست اونو قانع کنی که مثل تو فک کنه همونطور که نیاز نیست تو مثل اون فکر کنی

    اگر عقایدش زو نمی پسندی فقط رو برگردان

    اعراض کن

    نکته بعدی اینکه هر لحظه گفتگوهای ذهنی مون رو مدیریت کنیم بسمت حال خوب با باورهای قدرتمندانه

    نباید غافل بشیم از این موضوع

    الهیرشکرت خدای عزیزم که بمن توفیق نوشتن دادی

    توفیق درک و عمل هم عطایم کن

    دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2770 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز.می خواستم واقعا بدونم شما که این قدر به همه جا سفر می کنید،این قدر رستورانهای متنوع ان قدر شهر ها و هتل های متفاوت،شما چگونه در کشور های غیر اسلامی گوشت حلال استفاده می کنید؟آیا همه جا گوشت حلال پیدا می شود؟در کشور های متنوع و مناطق مختلف از چه روشی گوشت حلال استفاده می کنید؟ ممنونم از اینکه پاسخ بدهید؛چون واقعا این چند روزه توی ذهنم می پیچهـ

    دوستتون دارم بی نهایتـ فعلا خدا نگهدارـ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      یونا مهر آفرین گفته:
      مدت عضویت: 4018 روز

      سلام دوست گرامی

      استاد در فایل “رسالت من” راجع به ذبح اسلامی توضیح دادن . یک ایه از قران رو هم که راجع به همین موضوع اوردن الان فراموش کردم کدوم ایه و سوره بود. خودتون سرچ کنید.

      در اون ایه چهار چیز رو خداوند حرام کرده: شراب مردار خوک و ذبح به نام غیر خدا.

      منظور از ذبح به نام غیر خدا این هست که مثلا مشرکین برای بت ها شون قربانی کنند و ما اون گوشت رو مصرف کنیم نه اینکه مدل خاصی باید ذبح بشه تا حلال باشه.

      اما چیزی که در فرهنگ ما جا افتاده این است که باید موقع ذبح بسم الله گفته بشه تا حلال باشه و چون خارجی ها نمیگن پس حلال نیست .

      اگر قرار باشد یک کلمه گوشت را حلال یا حرام کند پس می توان به گوشت حرام همان کلمه بسم الله را خواند و حلالش کرد و نوش جان کرد .

      اگر بخواهیم از منظر تاثیر کلمات بر مواد (مثل ازمایش دانشمند ژاپنی که تاثیر کلمات روی اب رو بررسی کرد) نگاه کنیم و اعتقاد داشته باشیم که یک کلمه میتونه ارتعاش مواد غذایی رو تغییر بده پس چه قبل ذبح بسم الله بگیم چه بعد ذبح اون کلمه اثرش رو میزاره و ارتعاش و شکل مولکول های غذا رو به حالت برتر برمیگردونه .

      نیت ما یا همون باورما بر همه چیز اثر میزاره این به صورت علمی در فیزیک کوانتوم اثبات شده و ازمایش های زیادی انجام شده . بنابراین به نظر من حتی اگر گوشت ذبح اسلامی نداشته باشه همین که ما باور کنیم با گفتن کلمه بسم الله پاک و حلال میشه خواهد شد.

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      رحیم خان گفته:
      مدت عضویت: 3483 روز

      سلام محمد امین جان

      مگرایرانه که مغازه سبزی فروشی گذاشته بغلش هم مرغ ونان خشک میفروشه

      تاسفرنکنی به اروپا وآمریکا ؛ باورنمیکنی که چقدر زیبایند چقدر فراوانی ونعمت است

      ماتابستان گذشته رفتیم آلمان (دعوتنامه داشتیم) .همین بحث گوشت که شما فرمودید اول نگاه من خیلی کوچک بود ولی وقتی اونجا رفتم دیدم که ما ایرانیها اززندگی واقعی 100 سال ازاروپا وآمریکا عقب هستیم

      رفتیم مغازه گوشت فروشی ؛ گوشت به تاریخ روز واینقدر گوشت بود که آدم نمیدانست چی انتخاب کند انواع پرنده اهلی ووحشی انواع بزوگوسفند اهلی ووحشی

      تمام گوشتهای به تاریخ روز ؛ روی کره زمین ؛ با لیبل وقیمت روی هرکدام موجود بود . وبه اندازه خوراک یک لشگر اون مغازه گوشت داشت

      متاسفانه این کشور یه بهانه بدرد نخور به نام اسلام گیر آوردن وواقعا که کشور خیلی ازنظر زندگی وخوب زندگی کردن عقب افتاده ایم …..

      موفق باشید رفیق. …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    داوود محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2779 روز

    سلام استاد عزیز و دوستان خوبم

    استاد خواستم این رو بگم که الان به ذهنم رسید . که ما وقتی که داریم واقعی و باباور و انگیزه روی خودمون داریم کار میکنیم و خواستار تغییر کلی زندگیمون هستیم و باور های قبلی مون رو تغییر میدیم و باور های درست رو جایگزین میکنیم خداوند خیلی به ما کمک میکنه که این راه رو ادامه بدیم و باورهایی رو که مسیازیم رو به ما ثابت میکه و به مانشون میده .

    که الان واقعا زندگی من به همین صورت شده و خداوند من هرروز به مقداری که روی خودم کار میکنم به همون مقدار به من باورهام رو ثابت میکنه در تمام جنبه ها . و من تو این مدت که دارم روی خودم کارمیکنم به لطف خدایم که همیشه با من بوده و هست واقعا زندگیم تغییر کرده و تا امروز من کلی بدهی داشتم و وقعا خیلی سخت شده بود واسم و واقعا دوست داشتم تغییر کنم ولی نمیدونستم چطور باید این کار رو کرد تا خداوند به صورت خیلی جالبی من رو با شما آشنا کرد که واقعا از اون روز خیلی امید گرفتم و دیگه هیچ چیز واسم اهمیت نداشت و یه حسی درونم میگفت که من راهم رو پیدا کردم و این مسیر ور باید برم تا آخر و مطما بودم که خدا این شرایط رو برام بوجود آورده تا به امروز که من کلی از بدهی های قبلیم رو دادم تو این 6ماه و از هیمن امروز خیلی خیلی ذهنم و فکرم آزاد شد و خیلی راحت تر و با تمرکز بالا میتونم روی خودم کار کنم و خیلی خوشحالم که تونستم این کار رو انجام بدم و موفق شدم .خدا رو شکر هزاران بار و قرار هست که از امروز خیلی خیلی پیشرفت کنم و تا بالاهای آرزوهام برم و خدا روشکر . منتظر کامنت های نتایج فوق العادم باشید دوستانم خیلی خوبه خیلی خیلی خیلی واقعا نمیدونم باید چی بگم ولی گفتم این حرف هارو با شما و دوستانم به اشتراک بذارم که شاید امیدی باشه واسه دوستانم و خودم.

    با تشکر وسپاس فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سعیده اکبری فرد گفته:
    مدت عضویت: 1820 روز

    به نام رب بی همتا

    برگ ۶۷ سفرنامه

    ما مسئول خوشیختی هیچ کس نیستیم ؟

    این یعنی من نباید زندگی عزیزانم باشم ، هر تضادی که در زندگیشون تجربه کنند به نفع خودشونه.همه آزادند برای تجربه زندگیشون و اگر روزی نیاز به یاری و هدایت باشد یاور و هادی او خداوند میشود

    برای اثبات حرف های خودتون با هیچ کس بحث نکنید حتی در مباحث توحیدی چون یک سری افراد اصلا در مدار دیگری نیستند و اصلا نمیشنوند و کسانی که در مدارش باشند بدون نیاز به اسرار شما مفهوم را دریافت خواهد کرد

    پس اگر با دیدگاهی مخالفید ازش اعراض کنید نه اینکه خودتونو باهاش درگیر کنید و یا باهاش بجنگی،هر آدمی با هر مذهب و نژادی آزاد است که دیدگاهای اختصاصی خودش را داشته باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1305 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته‌ی دوست داشتنی

    ممنون برای این یادآوری من اکثر وقتا عذاب وجدان میگرفتم برای اینکه میدیدم پدر و مادرم چقدر زحمت و سختی میکشند به خاطر ما. اونا واقعا خیلی مهربون و دلسوزن برای بچه‌هاشون، همیشه همه تلاششون میکنن تا آسایش رو برای ما فراهم کنن ،سختی شون رو میدیدم ولی نمیتونستم کاری براشون بکنم.

    گاهی خواهرم بهم میگفت که بیشتر از بقیه اونا برای من خرج میکنن. حتی گاهی پدرم اینو بهم میگفت. و این منو دیوونه میکرد و کلی عذاب وجدان میگرفتم و ناراحت میشدم.

    من فقط برای تحصیل و درس خوندنم خرج رو دستشون میگذارم. همیشه آدم به اصطلاح قانع- بودم. از همون بچگی فقط عاشق یاد گرفتن و کتاب خوندن بودم. بیشتر پولی که برام خرج کردن سر همینا بوده. چون من حتی به اندازه‌ی انگشتای یه دستم هم از مامانم نخواستم واسم لباس جدید بخره، همیشه قانع بودم ب اونچه که داشتم، هیچوقت هیچ چیز اضافه‌ای نمیخواستم، چیزایی ک بقیه هم سن و سالام خیلی راحت از خانوادا‌شون درخواست میکردن اما من به خاطر احساس گناهی که کم‌کم تو وجودم ریشه میدووند ازشون نمیخواستم. و خب برام مهم نبودن، من فقط برام کافی بود ک شرایط تحصیلم رو فراهم کنن، تا بتونم وقتی بزرگ شدم یه آدم موفق بشم، اون موقع پولدار میشم و میتونم هرچی که قبلا ها میخواستمو هم داشته باشم – هم خانواده‌م هم میتونستن تو رفاه باشن-

    وقتی برای اولین از زبون شما فهمیدم که ما توانایی خوشبخت یا بدبخت کردن دیگران و ظلم کردن ب اونا رو نداریم، عذاب وجدانم کمتر شد. دیگه فهمیدم حقیقت اینه و فقط مونده‌بود قانع کردن ذهنم و باورش.

    تو اینکار تاحدودی موفق شدم ولی هنوز هم اون باور نادرست رو دارم که گاهی وقتا واقعا کلافه‌ و ناراحتم میکنه. با کار کردن بیشتر روی این باور میتونم درستش کنم.

    ممنون برای توضیح این موضوع. باورم قویتر شد

    براتون بهترینهارو آرزومندم. 💗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    علیرضا امینی گفته:
    مدت عضویت: 894 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و همه دوستان توحیدی

    این فایل خیلی حرف برای من داشت یه تلنگر محکم بهم زد اینکه نه من مسئول زندگی کسی هستم نه کسی مسئول زندگی من. هر دوتاش رو یه جورایی تجربه کردم اون موقع که دبیرستان بودم هدفم این بود که برای پدر و مادرم یه خونه بهتر خریداری کنم و شرایط بهتری براشون فراهم کنم الان میفهمم که زندگی اون ها نتیجه فرکانس ها و باورها و اعمال خودشونه و من باید به خواسته های خودم توجه کنم یعنی اول باید برای خودم خونه بخرم بعد از اون بخشی از درآمدم رو به خانواده کمک کنم البته اگر خواسته ای داشتن.

    دوم اینکه کسی هم مسئول زندگی من نیست. من تا قبل از اینکه این فایل رو ببینم سر چند تا موضوع با پدر و مادرم به مشکل خوردم چون دیدم از حق خودشون در مورد ارثیه پدریشون گذشتن و عملا هم پدرم هم مادرم از ارث محروم شدن و کوچکترین مخالفتی هم با خانواده هاشون نکردن. البته مخالفت که کار درستی نیست ولی در این مورد من انتظار داشتم که حداقل به خاطر بچه هاشون حرفشونو به خانواده هاشون بزنن یا حداقل روابطشونو کمتر کنن اما الان فهمیدم که این موضوع کلا به من ربطی نداره چون اونا مسئول زندگی بچه هاشون نیستن و حق دارن هر تصمیمی که میخوان بگیرن. اونا نتیجه تصمیمات خودشونو میگیرن من هم نتیجه کارهای خودم و تصمیم گرفتم که کل تمرکزم رو بذارم روی پیشرفت و خواسته های خودم و به زندگی خانوادم هیچ کاری نداشته باشم. الهی به امید تو.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: