مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع» - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/08/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-02 07:24:062025-01-03 06:30:26مصاحبه با استاد | مدیریت 2 خرابکار ذهنی با نامهای «ترس» و «طمع»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
گام چهارم
مدیریت دو خرابکار ذهنی با نامهای ترس و طمع
سوره ذاریات
هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ الْمُکْرَمِینَ ﴿24﴾
آیا خبر مهمانان ارجمند ابراهیم به تو رسید (24)
إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ ﴿25﴾
چون بر او درآمدند پس سلام گفتند گفت سلام مردمى ناشناسید (25)
فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِینٍ ﴿26﴾
پس آهسته به سوى زنش رفت و گوساله اى فربه [و بریان] آورد (26)
فَقَرَّبَهُ إِلَیْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْکُلُونَ ﴿27﴾
آن را به نزدیکشان برد [و] گفت مگر نمى خورید (27)
فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِیفَهً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِیمٍ ﴿28﴾
و [در دلش] از آنان احساس ترسى کرد گفتند مترس و او را به پسرى دانا مژده دادند (28)
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِی صَرَّهٍ فَصَکَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِیمٌ ﴿29﴾
و زنش با فریادى [از شگفتى] سر رسید و بر چهره خود زد و گفت زنى پیر نازا [چگونه بزاید]
30/قَالُوا کَذَلِکِ قَالَ رَبُّکِ إِنَّهُ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ
گفتند پروردگارت چنین فرموده است او خود حکیم داناست (30)
خدایا شکرت برای تعهدم و استمرارو استمرار و استمرار م در مسیر الهی و کنترل ذهن و تقوا و توکل و ایمان و اعتماد به خدا و باور به قدرت تنها یگانه کل هستی
وقتی تسلیم باشی و توکل کنی با وجود ترسها هم حرکت میکنی
و وقتی قدرت را با ایمان بخدا میدی و باور داری که خداوند با استمرار و توکل وایمانی که بهش نشون میدید و قدر دان و شکر گذار نعمتها و داشته ها هستیم خداوند هم سمت خودش رو برات انجام میدهد
مثله همین آیه های قرآن در بالا
داستان حضرت ابراهیم و زنش
که مژده فرزند را فرستاده ها به آنها دادند و زنش از سوق شادی باور نمیکرد و میگفت من پیر و نازا هستم چطور ممکنه
ولی حکم نافذو دستور خداوند مقدر شده که در اون سن بهش فرزند عطا کند
پس فرقی نداره که پیامبر باشی یا آدم معمولی
وقتی ایمان قوی بخدا که این همه کار برات انجام داده و بر سرت منت گذاشته و هدایتت کرده پس با آگاهی بیشتر و تمرکز بر بهبود شخصیتم و ثابت قدم بودنم در این مسیر برام هموارتر میشود و باورم بخدا بیشتر میشود که کارها را برایم آسانتر و راحتر و زیبا تر انجام میدهد
وقتی ایده ای میدهد و متناسب با شرایط فعلی مون هست و با وجود ترسها قدم بر میداریم و حرکت میکنیم با توکل بر خدا میبینیم که ترسها همه واهی بوده و نتیجه گرفته ایم و همین نتایج کوچک باعث ایمان بیشتر و جسارت و شجاعت بیشتری در من منجر میشود و اقدامهای بزرگتر و تکاملی پیش رفتن و لذت بردن از مسیر و با بیاد آوردن نعمتها و داشته های زندگی ام و این مسیر زیبایی که هدایتم کرده باز هم خداوند مرا هدایت و حمایت میکند
من بخدای خودم اعتماد دارم و در این مسیر لذت بخش الهی ثابت قدم تر و محکمتر بلطف خداوند میمانم و صبر در راه خداوند بر هدایتهای خداوند دارم که همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
خدایا شکرت
که باید قدمهای تکاملی بردارم و دنبال یه شبه پول دار شدن نباشم
از مسیری که لذت و شادی و آرامش و هدایت الهی و زیبایی و نعمت و ثروت طبیعی وارد زندگی میشود آن مسیر درست الهی است
نه با زجر و تقلا و فریب ترفندهای پونزی را خوردن و طمع داشتن
که اسلحه شیطان ترس و طمع و فقر و کمبود و نگرانی و استرس است
هر گاه احساس ترس و ناامیدی داشتیم از طرف شیطان است و با باورهای توحیدی قدرتمند خیلی سریع در مسیر درست بیایم و احساس خوب اتفاقات خوب را تجربه کنیم که خداوند نیروی حاکم بر خیر است
و حق بر باطل پیروز است
خدایا تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا من تسلیمم هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن تکاملم را بدرستی طی کنم درراه بندگی کردن تو باشم
من از هر خیری از تو بهم برسد سخت محتاجم و فقیر
خدا یا شکرررررررررت هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی
نور آسمان ها و زمین تو هستی
صاحب کل کیهان تو هستی علمت بر تمام محیط است مرا دریاب
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام استاد عزیزم. من حدود 2ماهه که دارم از فایلهای رایگان شما استفاده میکنم و اولین باره که دارم دیدگاه ارسال میکنم. فایل هاتون محشره. عالیه.با اینکه هنوز نتونستم تمام وقت رو قوانین کار کنم نتایج فوق العاده ای دیدم.از الهامات گرفته تا رسیدن پول از جاهای غیرقابل پیش بینی. خیلی وقتها با گوش دادن به فایل هاتون گریه کردم. نمیدونم دلیل اشکها درک حال خوب شما بوده یا حال خودم خوب شده؟ اعتماد و آرامش فوق العاده تو وجودم گر میگیره و لبخند میاد رو لبم ولی همون موقع شوری اشکهایم رو هم حس میکنم. آخرین فایلتون هم که معجزه بود. دقیقا دیروز داشتم برای خرید محصولاتشان برنامه ریزی میکردم و میخواستم از قانون آفرینش شروع کنم که امروز با گوش دادن به مصاحبه شما انتخاب درست رو متوجه شدم. دوستون دارم و بهترینها رو براتون آرزومندم.
به نام خدای مهربان
استاد سلام
خدایا تو بگو من بنویسم.
استاد خیلی حرف ها دارم و خیلی تغیرات تو زندگیم اتفاق افتاده.
من هم دنبال تغییر هستم مهاجرت م از لحظه ای شروع شد که احساس کردم دگه من مال اونجا نیستم.
اینققققققققدر شاخک هام فرکانس اونجا رو به راحتی بهم می گفت و هی آماده می کرد با الهامات ، ایدهها که باید طول این چند روزی که هستی یه سری کارهایی انجام بدی،
خدای من خوب میدونی که به راحتی ، آسان میشدم برای آسانی.
مغازه م رو جمع کردم به بهترین ، راحت ترین راهکارها.
حساب هام جمع و جور کردم با بهترین راه حل ها، ایده هایی که اینققققققققدر آسان می اومدند که اینو این کار کن ، اونو اینجوری راه بنداز.و.و…
اثاثیه خونه جمع شد بستهبندی شد تو بهترین زمان با بهترین ایدهها.
حرف ها، صحبت ها، و برنامههایی که باید انجام میشد با همسر و فرزندان م مشورت کردم ، اما هیچ کس نمی تونست باور کنه که چرا چنین تصمیمی گرفتم ، گاهی اوقات می گفتند مامان این دیوانه بازی ها چیه،،،،
به خدا قسم عین روز برام روشن بود که باید از اونجا بیام.
همه کارها م که آماده شد برخورد کردم به تعطیلات مدرسه و امتحانات پایان سال تحصیلی ، کارنامه ی پسرم خیلی و خیلی راحت تو بهترین زمان آماده شد و همه چیز، همه چیز آماده برای یک مهاجرت زیبا ، خوشحال بودم خیلی زیاد لذت می بردم که خدای من دارم تغییرات م رو چه خوب درک میکنم.
دارم فرکانس هام رو چه خوب حس می کنم.
عجب چه خوب شاخک ها آنتن قوی فرکانس و تغییر رو بهم می رسوندند.
خدا می دونه که ترس ها هم بودند ، جیبم ، کارت های پولیم ، هیچ اعتباری روش نمی شد حساب کنم، چون هیچی در کار نبود، فقط تنها و مهمترین ، بهترین ، کاری که انجام داده بودم و خیلی هم آرام بودم و خیالم از بابتش راحت ، راحت بود این بود که هر چی بدهی داشتم رد کرده بودم.
درصد بالایی از طلب هام جمع کرده بودم، اونایی که چندین بار هم بهشون گفته بودم اما طلب هایی که داشتم اما بهم نمیدادند ، منم همه رو رها کردم فقط به این فکر می کردم باید تغییر رو شروع کرد، باید بلند شد و حرکت کرد.
استاد جان تنهای تنها ، خودم بودم اما سوار اتوبوس شدم خدا رو حس کردم که با منه و منو تو آغوش گرفته ، نجواها بودند خیلی ، اما وقتی دستان پر مهر ربم رو حس می کردم و ندای قلب م رو که هی می گفت نترس من هستم ، فقط جلو برو ، دلم آروم می گرفت.
چندین ماه گذشت تا به امروز فقط خدا بود و چقققققدر دستانی برام معجزه وار وارد زندگیم کرده حالا که به مراحل فکر می کنم هرگز و هرگز حتی یه دونه از همهی این آدم ها، ایدهها ، راه کارها ، به ذهنم خطور نمی کرد، فقط می گفتم خدا وعده داده، خدا وعده داده ، من باید ایمان م رو نشون بدم،
این لحظه که دارم می نویسم بچهها همه خود به خود همشون اینققققققققدر به تضادهایی خوردند که نتیجه گرفتند بیام پیش من.
همسرم با اینکه هنوز ناراضی ست، و به این نتیجه رسیده که دگه اونجا قبلی جایی برای رشد ، پیشرفت ، زندگی نیست ، اما به خاطر غرورش،هنوز تصمیم نگرفته که پیش من بیاد.
اینققققققققدر دارم راحت با تکامل زندگی خوب و بهشتی می کنم که باید بگم فقط لذت ه، فقط لذت.
چند ماه اول بیرون کار می کردم، اما امروز با همون پس انداز کمی که جمع کردم ایدههایی اومد که قدم اول رو برای کسب کارم ایجاد کردم.
چقققققدر راهها برام باز شد
چقققققدر ورود نعمت ها، ثروت ها راحت وارد زندگیم شد، و داره هنوز میاد.
چقققققدر رابطه ها با آدمهای اطراف م بهتر، بیشتر شده.
چقققققدر تجربه ها کسب کردم و دارم ازشون درس می گیرم.
آره می فهمم چون تو این شرایط بودم و دارم زندگی می کنم وقتی عباس منش میگه ترس ها، دودلی ها هست و اینا ابزار شیطان ه.
با وجود این ترس ها باید بلند شد، باید حرکت کرد، باید بها داد، باید تغییر کرد.
نتایج وقتی میان که ترس ها کمتر شده باشند.
خدایا امروز چقققققدر لذت می برم که آروم آروم دارم تکامل م رو طی می کنم.
ایمان دارم
باور دارم هرچقدر بیشتر ادامه بدم بهتر و بهتر محکم تر میشم.
خدایا متشکرم
استاد متشکرم که خوب درس ها رو از جانب خدا مأمور شدید و برام آوردید متشکرم متشکرم
خدایا متشکرم متشکرم
سلام استاد عزیزم
سلام خانم شایسته پرتلاشم
سلام دوستان همیشه قدرتمندم
امروز میخوام برگی از سفرنامه روز 31 رو بنویسم
بیشتر از یکسالیه که دارم رو خودم کار میکنم . هر روز و هر روز روی خودم و اتفاقات زندگیم دارم تمرکز میکنم .
دوستان عزیزم به طرز عجیبی ریشه بسیاری از مشکلات زندگیم رو از زمانی که من یادم میاد و کودک بودم تا به امروز در کمبود عزت نفس دیدم. ینی اینجور بگم شخصی که عزت نفس نداره هیچی از زیبایی های زندگی درک نمیکنه ولی اون کسی که به هر نحو عزت نفس بالایی داره میتونم بگم پادشاهه، همین.
من خودم مهندس عمران هستم و عزت نفس رو اینجور میبینم
عزت نفس فونداسیونِ برج زیبایی است که انسان در بیرون از خودش و یا برای خودش به نمایش میذاره. برج صد طبقه ای رو نمیشه روی زمین خالی و بدون در نظر گرفتن شمع های قوی بتنی و فونداسیون فوق العاده احداث کرد.
برای ساختن برج باید اول به سمت داخل زمین حرکت کنید و اونو اساسی بسازید . توجه کنید این مرحله از ساخت رو علی رغم اینکه وقت می بره و خرج زیادی هم داره به احتمال زیاد دیگران اون رو نمی بینند ، ولی اون روزی که فونداسیون رو ساختید و شروع میکنید به بالا رفتن از طراز کف زمین اونجاست که فرق خودتون رو با افرادی که هیچ تلاشی برا خودشون نکردند رو میبینید
اونجاست که با تکاملتون هر روز که میگذره طبقه ای بر طبقات تون اضافه میکنید
اونجاست که میبینید ظرفیت شما مثل بسیاری از انسانها آپارتمان چهار یا پنج طبقه نیست بلکه ظرفیت شما برجی زیبا و و بینظیره که شما لایق اون هستین.
این نگاه من به مقوله عزت نفسه و از وقتی فایل های استاد رو در این زمینه گوش دادم سه تا فایل زیبا با صدای خودم از توانمندی ها و ویژگی های خوب خودم با یک موسیقی زیبا ساختم و هر روز اونا رو گوش میدم و هر لحظه که اونا رو گوش میدم به خودم افتخار میکنم و خدا رو برا وجود خودم شکر میکنم
من که هر روز بیشتر از قبل خودمو دوس دارم و بیشتر با خودم به صلح میرسم و خودمو بیشتر لایق نعمت های الهی میبینم.
پیشنهاد میکنم شمام این کار رو بکنید
خیلی دوستون دارم و برا تمام اعضای خانواده بینظیر عباسمنش بهترین اتفاقات رو آرزو دارم
شاد و بهترین باشید.
مثل درخته بامبو که ۵ سال دونه اش تو زیر زمینه بعد که رشد می کنه در سال اول ۲۵ متر رشد می کنه اینه همون عزت نفس یا فونداسیون هر موفقیتی منم آقای ذاکری مهندس عمرانم درک می کنم چی میگید
پی تکی
پی نواری
و نهایتن
پی گسترده یا رادیه ژنرال
بعد شمع بندی
اینا همه رتبه بندی فونداسیونهای قوی و قویتره
مثل عزت نفس و موفقیت که نسبت مستقیمی بینشون هستش
سلام مهندس امیر عزیزم
خیلی خوشحالم که با دوست خوبی چون شما آشنا شدم.
ممنونم از مثال زیبایی که برام گفتین.
واقعا عزت نفس حکم همون کاشت بامبو رو داره و بعد از پنج سال ………
ان شالله به زودی در قله های عشق و ثروت و آرامش ببینمتون
سلام دوست عزیزاز دیدگاهتان و مثال جالبی که زدید لذت بردم قطعا که همینطوره عزت نفس شاه کلید همه درهاست خوشحالم که به تازگی این دوره ارزشمندراتهیه کردم .
براتون بهترینها رو ارزومیکنم
سلام زهرا خانم عزیز
بسیار بسیار خوشحالم که این دوره ارزشمند رو شما هم تهیه کردید.و دوست دارم به انتخابتون تبریک بگم.
ان شالله به لطف خدای مهربان و تلاشهای بی وقفه تون، پایه ها و فونداسیون وجودتون رو بسیار مستحکم و عالی بسازید.
براتون بهترین ها رو آرزومندم
سلام ممنونم برادرعزیزازداشتن این سایت ودوستان همفرکانسی ام همچون شما خوشحالم براتون ارزوی موفقیت میکنم .
سلام اقا سعید ذاکری
دیدگاه زیباتون رو خوندم لذت بردم خیلی تعریف عالی واستادانه ای بود
این ک گفتید یکسال هست رو خودتون کار میکنید خودش نشان از عزت نفس بالاست ک همچنان ادامه میدید و مطمئنا تو این یکسال خیلی رشد کردید ک دیدگاه ب این زیبایی نوشتید
ممنون از شما و استاد عزیزم عباسمنش و سپاس گزارم از خداوند بخاطر دوستانی چون شما
منتظر خوندن دیدگاه های زیبای شما هستم
شاد پیروز وثروتمند باشید
سلام دوست عزیزم
بینهایت سپاسگزارم از پیام زیباتون، این محبت شما واقعا به من انرژی مضاعف تری میده.براتون لحظه لحظه شادی و عشق و تکامل آرزومندم.
روز سی و یکم سفرنامه
قوانین جهان همشون مهم هستن ولی قانون تکامل یکی از قوانین بسیار مهمی هست که آدم خیلی راحت میتونه فراموش میکنه….
چرا این حرف رو میزنم؟
چون ما انسان ها موجوداتی احساساتی هستیم و در هر لحظه احساسمون در حال تغییر هست ، از آنجایی که تحت تاثیر آگاهی ها قرار میگیریم و انگیزه و آگاهی برای تغییر دریافت میکنیم ، دوست داریم هر چه سریع تر این تغییرات رو در زندگی مشاهده کنیم و دست به کارهای عجولانه میزنیم
در قران هم اشاره شده ، خداوند میفرماید ما انسان را عجول آفریدیم…
و من در تحقیقات قرانیم متوجه این موضوع شدم که کلمه ی ناس ، ینی چیزی که در تکاپو و بالا پایین شدن هست ، در حرکت هست
اگر دقت کنیم متوجه میشیم که ریشه ی کلمه ی نوسان هم از ناس هست
ینی چیزی که بالا پایین میکنه میگیم نوسان داره ، مثلا نوسان صوت ، نوسان بازار ….
و فرکانس مقیاسی هست برای اندازه گیری نوسان ، و استفاده از واژه ی فرکانس به نظرم برای افکار و توجهات ما واژه ای مناسب هست…
حتی در مورد داستان آدم و جفتش هم که در قران به آن اشاره شده است ، داستان داستان نوسان هست
آدم در آزادی بسیار بالایی بوده ، در آگاهی بسیار بالایی بوده که خداوند میفرماید ما به انسان اسماء(ینی مفاهیم …) رو آموختیم ، و اگر مثال عددی بزنیم ، انسان 99 درصد آزادی و علم و آگاهی داشته ، 1 درصد هم منع شده از چیزی که خداوند به نام شجره به آن اشاره کرده است… ، و این کلمه به نظر من معنایی وراء تر از ظاهر یعنی درخت دارد…
به نظر من شجره یعنی سیستم ، یعنی network و زمانیکه انسان به این سیستم دست زد دچار هبوط(افت) شد و بازم میشود تلاش کند خودسازی کند و خودش رو بکشه بالا…
اما این بالا کشیدن نیاز به تکامل دارد و تکامل لزوما به معنی تکامل زمانی نیست ، تکامل زمانی یکی از ابعاد تکامل هست ، باید در زمینه های دیگه هم تکامل طی شود
مثلا باورها و به نظر من دلیل اینکه استاد میگن هر فایل و دوره ای رو استفاده میکنید فرقی نمیکنه رایگان باشه ، هزینه پرداخت کرده باشید ، بارها و بارها این فایل ها رو گوش بدید ، تمریناتش رو انجام بدید … دلیلش این هست که در بحث باور هم باید تکامل طی شود ، وقتی به داستان پیامبر اسلام توجه میکنیم تکامل رو خیلی خوب درک میکنیم
پیامبر از 20 سالگی تا 40 سالگی روی خودش کار کرده ، تقوا داشته ، هر سال یک ماه در غار بودن ، و وقتی هم ظرف وجودشون برای دریافت الهامات آماده میشود ، بعد از اون هم 23 سال کار کردن ، اینجوری نبوده که ایشون 20 سال مراقبه کردن ، بعدش که آماده شدن یهو از آسمان کتاب قران مثل این کتاب هایی که توی خونه های هممون پیدا میشه ، بیافته پایین براشون ، نه اینجور نبوده!!!! 23 سال طول کشیده….
در سوره ی رعد خیلی قشنگ به بحث ظرفیت و تکامل اشاره شده است
خداوند میفرماید : زمانیکه باران میبارد به همه جا به صورت یکسان میبارد ،منظور اون منطقه ای هست که داره بارون میاد…
اما دره ها آب بیشتری درشون جمع میشه ، و زمانی هم که سیل میاد (استعاره از تضاد ها) این سیل برای اون دره ها نفع داره ، باعث میشه مواد و املاح زیادی به اون قسمتها هدایت بشه و خاک حاصلخیز بشود
و بعدش هم میگه به حرکت کشتی نگاه کنید …
در زمان قدیم کشتی ها که موتور نداشتن و این کشتی ها با استفاده از بادبان ها و به کمک نیروی باد حرکت میکردن…
خب باد که همیشه موافق نبوده ، این کشتی چطور به مقصد باید برسه
جواب این هست که به کمک بادبان ها اون نیروی باد حتی باد مخالف رو به خدمت خودشون در میاوردن و کشتی رو در جهتی که میخواستن حرکت میدادن
و حتی زمانیکه باد کاملا مخالف بوده میتونستن با تنظیم بادبان ها روی زاویه 22 درجه به صورت زیگزاگی حرکت کنن
این قانون صعود و هبوط در ریاضیات هم بسیار مهم هست ، به نمودار موج سینوسی توجه کنید ، نموداری که هم متناوب هست ، هم بالا پایین داره
و در قران بیش از 90 درصد فعل ها به صورت مضارع به کار برده شده ، تمام این ها داره استمرار رو به ما می آموزد ، میخواد بگه که باید به صورت مداوم فعالیت کنی ، تو ناس هستی ، موجودی هستی که باید مدام در حال حرکت باشی ، وایسادن نداریم ، تو همیشه در حال حرکت هستی حالا انتخاب با خودت هست که به سمت خواسته هات حرکت کنی، یا به سمت ناخواسته هات…
تمام جهان در حال ارتعاش و حرکت هست ، یک تیکه سنگ رو هم بزاری زیر میکروسکوپ متوجه میشی که مولوکل و اتم هاش در حال نوسان و حرکت جنبشی هستن…
با استفاده از دوره ها و فایل های رایگان ما یاد میگیرم که این حرکت همیشگی رو به سمت خواسته هامون داشته باشیم
یاد میگیرم که بادبان هامون رو جوری تنظیم کنیم که نیروی باد جهان رو به خدمت خودمون در بیاریم ، نه اینکه همینجوری کشتی وجودمون رو رها کنیم ، اگر این کار رو کنیم ، ما گم میشیم و ازونجایی که اقیانوس جهان بینهایت هست ، گم شدن در اقیانوس جهان مساوی هست با نابودی ….
دوشنبه :18/09/98 ساعت 12:55 به وقت ایران
وریا گنجی
سلام سلاااام به استاد بینظیر و فوق العاده من
و سلام خانم شایسته همراه و الهام بخشمون
میدونید استاد از وقتی که تمرکزی فایل هایی رو که از شما گوش میکنم با دقت نوت برداری میکنم گنج هایی رو یافت میکنم که قبلاً میشنیدم ولی چون تمرکزی نداشتم فراموش میکردم
خانم شایسته عزیز نکته ای رو گفتن که وقتی تمرکز کافی روی موضوع مدنظر نمیگذارید نتیجه ای آن کم نیست بلکه تقریبا هیچی نیست
و استاد الان که متعهدانه سر کلاس نشستم احساس میکنم انسان جدیدتری از خودم پرورش میدم ، استاد الان بهتر درک میکنم که چرا علی رغم اینکه سالهاست با شما هستم ولی نتایجم برام چشمگیر نشده . البته که تکاملم رو هم طی کردم چون من میدونم اون سالهای آشنایی با شما کجا بودم و الان به کجا رسیدم اما میبینم اگر متمرکزانه تر از قبل عمل میکردم خودمو محاسبه میکردم و مداوم و مستمر اصلاح میکردم الان نتایج فوق العاده تری داشتم و خبر خوب اینه که الان به درک خیلی بالاتری رسیدم و آماده این شدم تکاملم رو با تصاعد همراه کنم و امید به خدا در این کلاس جدید ارتقا به مدارهای بالاتر نتایج بسیار بهتری رو رقم میزنیم .
استاد نمیتونم بگم کدوم جلسه عالیه ، انصافا شما توی آموزش هاتون ریشه ها رو هدف میگیرین و توی این کار تبحر خاصی داریم و این جلسه هم روی دو تا ترمز مهم ترس و طمع فوکوس کردین و واقعا عالی گفتین
اول اینکه همه ما ترس هایی داریم که در وجود ما هستند، اونها از بین نمیروند بلکه با تلاش ذهنی ما میتونند کم رنگ تر و کم رنگ تر شوند جوری که برای ما اذیت کننده نباشند
دوم اینکه بسیاری از ترس ها ترس نیستند چون ترس برای انسان خوبه و نجات بخش ، مثل ترس ما از ارتفاع که باعث میشه ما خودمون رو به کشتن ندیم و در اینجا اون چیزهایی که ما ازشون به اسم ترس یاد میکنیم توهماتی بیش نیستند که کارشون اینه که نگذارند ما یک قدم جلوتر برویم . در حقیقت خلاف توهمات عمل کردن به انسان آسیب نمیرسانند ولی توی دل توهمات موندن آسیب های جدی به ما وارد میکنند و ما رو عقب نگه میدارند و واقعیت اینه که ذهن ما این توهمات رو تبدیل به موانعی کردن که انگار نمیتونیم از اون ها رد بشیم و همه ساخته و پرداخته توهمات ذهنی بشر است
اما گذر کردن از این توهمات ابزارهای خاص خودش رو میخواد مثل ایمان ، توکل ، شجاعت
و هیچ راهی جز این راه وجود ندارد که با توکل و ایمان (باور به خدا ) و با جسارت و شجاعت ( باور به خودمون و توانایی حل مسئله) بریم توی دل توهمات و بعد خواهیم دید که اونها هیچی نیستند و بعد درک میکنیم چقدر بیخود به خودمون فشار ذهنی و روحی و عقب ماندگی تحمیل کرده ایم
و این رهایی نتیجه درک خوب موضوع و عمل به این قانون ساده و مهم است .
استاد چقدر من لذت میبرم وقتی میگید من خیلی کم اجازه دادم تا ترس ها بر من حکومت کنند و یا اینکه میریم توی کار یک راه حلی برایش پیدا میکنیم
چقدر این تیکه رو دوست داشتم که گفتید ترس و نگرانی و شک و دودلی همه ابزار شیطان هستند تا ما نتوانیم حال خوب رو تجربه کنیم و چقدر این ذهن ما و بهتر بگم ذهنی که ما بی مهابا همه نوع ورودی مسموم بی پایه و اساس بهش دادیم دستیار خوبی شده برای شیطان که خیلی منطقی ( منطق براساس ورودی ها و شواهد مسموم ) حال ما رو بد کنه و عجیب نیست تا زمانی که ورودی هامون رو کنترل نکنیم حریف ذهن نجواگرمون نشیم چون ذهن ما هزاران دلیل منطقی بر اساس همون ورودی ها برای ما می آورد که نباید از ترس هامون عبور کنیم .
پس اگر میخواهیم بر ترس ها و توهمات ذهنی مون غلبه کنیم باید ورودی هامون رو با وسواس کنترل کنیم و خوراک مناسب بهش بدیم و دست شیطان رو از ذهنمون کوتاه کنیم تا ببینیم همون ذهن چطور دستیار و پشتیبان فوق العاده ای برای ما و برای غلبه بر هر ترسی خواهد شد.
استاد در ادامه صحبت هاتون از دو تا ترس یاد کردین که برای منم خیلی پاشنه آشیل بوده و هنوزم هست ولی به نظرم خیلی بهتر شدم
اول حرف مردم و دوم ترس از تغییر که به نظرم هردوشون ریشه در کمبود عزت نفس داره
اصلا چرا حرف مردم برای ما مهمه چرا میخوایم همه راضی باشند چرا فکر میکنیم نگاه دیگران در کیفیت ارتباطات ما تاثیر شگرف دارد یا نهایتا چرا میترسم ترد شوم اصلا چرا فکر میکنم زندگی من به دست دیگران است چرا فکر میکنم همه ما باید با یک استاندارد زندگی کنیم و بر اساس یک استاندارد سنجیده بشیم ؟ آیا علتش این نیست که خودمون رو باور نداریم ؟ آیا علتش این نیست که مشرک هستیم و قدرت را از خودمون گرفتیم و به دیگران دادیم ؟ آیا علتش این نیست که خودمون خالق زندگی و البته روابطمون نمیدانیم ؟ آیا علتش این نیست که درک درستی از تفاوت انسانها نداریم و باور نداریم که قرار نیست همه ما یکجور باشیم؟ آیا علتش این نیست که باور نداریم یک بار قرار زندگی کنیم و توی اون یک بار اومدیم که لذت ببریم ؟ آیا علتش این نیست که باور به فراوانی دوست و همراه نداریم که سعی داریم همه رو راضی کنیم ؟ آیا علتش این نیست که به قانون کبوتر با کبوتر و باز با باز باور نداریم و دوست داریم به اشتباه همه چیز رو به زور به هم بچسبونیم؟ و ….
آره استاد ما اومدیم به این دنیا خودمون رو تجربه کنیم زندگی رو تجربه کنیم دنبال علایقمون باشیم و رشد کنیم و لذت ببریم و لذت ببریم و لذت ببریم و برای همه اینها به دو تا چیز نیاز اساسی داریم : خودمون و خدای خودمون
بر اساس خودمون و خدای خودمون بقیه موارد بر اساس قوانین بدون تغییر خداوند چیده خواهد شد و این کل ماجراست.
استاد در مورد ترس از تغییر گفتین . در این مورد شما رو تحسین کردم که نه تنها هیچ مشکلی ندارین که حتی به استقبال این میروید که تغییرات مداوم ایجاد کنید و به قول خودتون ماجراجویی کنید .
من تو این زمینه ضعف دارم . میرم به استقبال تغییرات ولی میدونید استاد اینجوری هم نیست تا یک تو گوشی آرام خوردم برم به سمت تغییر شرایط . ببخشید اینجور میگم فکر میکنم یک کم پوست کلفتم.. اینم بگم آدمی نیستم که اگر تصمیم بگیرم کاری رو انجام بدم از انجامش کوتاه بیام . کم نمیارم میرم تا ته خط .
استاد توی مسیر کسب و کارم یک جاهایی تغییرات خوبی رو انجام دادم و الان که نگاه میکنم اگر اون تغییرات رو نداده بودم چه آسیب های جدی میدیدم ولی خوب دوست دارم مثل استادم تا نیاز به تغییر رو حس کردم سریع دست به کار شم . و بی خیال نباشم تا فشارش برام بیشتر بشه .
وقتی به این موضوعات دقیق تر فکر میکنم ریشه اونو در موضوعاتی مثل عزت نفس میبینم که وقتی خودمو دوست دارم و برای خودم ارزش قایل هستم لیاقت خودمو اینجور میدونم که من خودم باید پیشگام تغییر و حرکت و رشد باشم نه اینکه مجبور باشم و فکر میکنم با ابزار اهرم رنج و لذت به شکل درست باید این نوع از برنامه ریزی ذهنم رو تغییر بدم تا بتونم به استقبال تغییر بروم .
رسیدیم به طمع و عجله
آخ آخ این چه چاله ای هست که خیلی ها گرفتارش هستند
من یک نمونه از اون پونزی ها رو توی فامیلمون از نزدیک دیدم که طرف پول میگرفت و مثلاً به واسطه ارتباطاتش ماشین های صفر از ایرانخودرو و سایپا با قیمت ارزانتر نمایندگی ها میداد به این افراد
خلاصه این وسط سود میکردند دوباره فیش جدید میخریدند و بعد از مدتی که کل دوستان و فامیل درگیر شدند و پول ها و سرمایه هاشونو ریختن وسط و همه خوشحال بودند ، یک روز که مشخص نبود چه روزیه اون شخص ناپدید شد و رفت و این فامیل نزدیک ما که واسطه این آقا بود موند با کلی فیش که به این و اون فروخته بودن و درگیری هایی که این وسط ایجاد شد . تازه این قسمتی از ماجرا بود . این فامیل ما به واسطه رفاقتش یک تعداد چک سفید امضا هم به اون آقا داده بود که باید پاسخگوی اونها هم می بود و من با چشم خودم دیدم که چقدر زجر کشیدن چقدر بیا برو به دادگاه داشتن و چقدر دردسر کشیدن .
و من با چشم خودم دیدم که این فرد یهویی مثل محصولات کشاورزی رشد مالی داشت و بعد از مدت کوتاهی نابود شد و ریشه اون در طمع ورزی و عجله داشتن و جهل و ندانستن قانون تکامل بوده .
استاد خیلی قشنگ گفتین که هر جا دیدین یک نفر میخواد سود نامتعارف به شما بده بدونین که داره از نقطه ضعف شخصیت شما در عجله داشتن و طمع ورزی شما سو استفاده میکنه . سریعا از اونجا فرار کنید که اغوا نشید .
به قول استاد بیاین و روی خودتون و روی کسب و کار خودتون تمرکز کنید ، روی علایقتون سرمایه گذاری کنید روی باورهاتون سرمایه گذاری کنید . خواهید دید به چه نتایجی خواهید رسید که حتی ذهنیتی از قبل نسبت به اون نداشتید .
و در آخر چند تا کلید عالی بهمون دادین : استمرار و استمرار و استمرار و ایجاد باورهای مناسب و پذیرفتن بی قید و شرط باورهای مناسب و مقاومت نداشتن و کنترل ورودی های ذهن و حرف های جامعه را نشنیدن و پرهیز از شنیدن و گفتن حرف های چرت و پرت و لهو، کلیدهای خوشبختی و سعادت و ثروت هستند
در انتها باز هم از استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان بی نهایت سپاسگزارم که ما را به این مهمانی بزرگ ارتقا به مدار بالاتر دعوت کردن .
سلام
یکی از پاشنه های آشیل خودم همین عدم درک قانون تکامل هست که ضربه های زیادی خوردم
قبل از آشنایی با استاد یه دوستی داشتم که گفت یه شرکتی را پیدا کرده که اگه پولت را اونجا بزاری سود بالایی میده فکر کنم میگفت سرمایه ات در عرض یک سال 4 برابر میشه و من هم که قانون تکامل را نمیدونستم ماشینی که زیر پام بود را فروختم و ریختم تو این کار و چند ماه بعد کل اون سیستم ناپدید شد و دیگه هم نتونستم پولم را بگیرم و این درس بزرگی به من داد و دیگه وارد این شرکت ها نشدم تا اینکه با استاد آشنا شدم و وقتی فهمیدم قوانین چطور کار میکنن دیگه صددرصد به حرفهای استاد عمل کردم و از اون موقع ضرر نکردم یعنی پولم را با حرص و طمع سرمایه گذاری نکردم قبول کردم که باید آرام آرام رشد کنم از مسیر توانایی هام و ایجاد ارزش
یک بار هم چند سال پیش یه دوستی که به دفترم میومد گفت اگه پول داری یه کاری بهت میگم که میتونی خیلی زود سرمایه ات را بیشتر کنی و خودم هم تو این کار سرمایه گذاری کردم و شروع کرد به توضیح دادن یکی از همین شرکتهای هرمی بعد از اینکه حرفهاش تموم شد گفتم نه من اصلا دور این کارا نمیرم و دیگه توضیح اضافی ندادم یادمه با تمسخر بهم گفت من فکر میکردم تو آدم باسوادی هستی و فکر اقتصادی خوبی داری ولی الان فهمیدم هیچی نمیدونی و من هم با آرامش گفتم حالا شما این جور فکر کنید من هیچی نمیدونم
و گفت من خونم را فروختم گذاشتم تو این کار و یه مغازه داشت اون هم بعداً فروخت و گذاشت تو این شرکت و دو سالی شد من ازش خبر نداشتم ولی میشنیدم که کسانی دیگه هم ازشون پول گرفته بود و یکی بود خونه اش را فروخت و داد به این دوست ما که براش سرمایه گذاری کنه
حدود دو سال بعد تو دفترم نشسته بودم این دوست اقتصاددان ما اومد تو دفترم و گفت یه خونه دارم میخوام اون هم بفروشم گفتم باشه تو همین حین گفت تو خوب کاری کردی اون موقع که بهت گفتم بیای تو اون شرکت سرمایه گذاری کنی نیومدی کل پولم رفت شرکت ناپدید شد و یه خونه و مغازم رفت کلی هم به اطرافیان بدهکار شدم چون من گفتم که پولهاشون را تو این سیستم بزارن الان هم یه خونه دارم که باید بفروشم تا بتونم بدهی هام را بدم و همون موقع بود که تو ذهنم اون حرفاش را مرور کردم و یاد حرفهای استاد افتادم که چقدر دقیق قوانین را آموزش میدن و حتی یک کلمه هم در این موارد با این دوست عزیز حرف نزدم، گفتم اشکال نداره یه موقع اینجوری میشه دیگه و رفت
واقعا درک این قوانین و عمل به آنها نه تنها پول به حسابمون میاره بلکه جلو خیلی از ضررها را میگیره
چون به حرفهای استاد ایمان دارم خیلی زود قبول میکنم و هیچ موقع هم وسوسه نشدم که مثلاً با کسی شریک بشم یا ره صد ساله را بخوان یک شبه برم
خدایا شکرت به خاطر وجود استاد عباس منش بزرگوار
استاد شما لایق بهترینهایی چون بهترین آموزشها را به شاگردات انتقال میدی
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم که مرا لایق آگاهی دید و به مسیر حق و حقیقت هدایت فرمود ، و قسم به خداوندی که آسمانهای بی ستون را بالای سرمان نگه داشته و زمین را گسترده و کوه ها و جنگل ها و دریاها رو به وجود آورده ،که این مسیر ،مسیر حق و حقیقت است ،این مسیره سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است
سپاس گزار خداوندم که مرا راهی سفری نموده تا هرروز این آگاهی های ناب را مرور کنم و ایمانم رو تغذیه کنم و تسلیم تر باشم ،هر چه تسلیم تر ،رهاتر و نگرانی ها کمتر و آرامش بیشتر و این آرامش کلید گنج های آسمانها و زمینه ،این آرامش کلید دریافت الهامات الهیه ،این آرامش تبدیل میشود به ثروت و سلامتی و روابط عالی و همهی چیزهای خوب و خداوند خلاف وعده عمل نمیکند
هر حرف و دیدگاه و باوری که به من احساس بدی میدهد ،از جانب شیطانیه که دشمن قسم خورده ی منه و هر دیدگاه و باوری که به من احساس خوبی میدهد از خداوند است از اصل من است ،از الهیت من است
عزت نفس ارتباط مستقیم به تمام زندگی من دارد چرا که خداوند مرا طوری نیافریده که من تک بعدی باشم ،مثلا اگر من بیمار باشم و سلامت نباشم این برروی تمام جنبه های زندگی من تاثیر داره ،روی روابطم ،روی ثروت سازیم و….
اگر من روابط آشفته داشته باشم ،این رابطه مستقیم داره برروی نحوه زندگی من روحیه من پولسازی من ، اگر من فقیر باشم میتونه تاثیر بزاره برروی بعد سلامتیم و روابطم و این اجتناب ناپذیره ، پس برای تجربه سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت که خداوند ازش حرف میزنه باید چیکار کرد؟؟؟ باید حریف ترسهایی شد که همشون توهمن ،همشون از جانب دشمن قسم خوردی ماست به غیر از ترسهایی که برای بقای ماست ،
برای روبرو شدن با ترسها چه باید کرد ؟؟؟ باید روی ایمان و توکل کار کرد ،باید خداوند رو از نوشناخت و به این درک رسید که اون چیزی رو برای من میخواد که من برای خودم میخوام و هر لحظه پاسخش به تمام درخواست های کیهان مثبته ،باید ایمانی ساخت که بر این ترسها بتازد ،
سوال چرا خدا ترس رو خلق کرد چرا خشم و نفرت و …؟؟ چون هیچ پدیده ای بدون متضاد ش در این دنیا معنایی ندارد و این درخواست ما بود تا با برخورد با تضادها خواسته هامونو بشناسیم و در این مسیر قدم برداریم و خودمون رو تجربه کنیم و خداوند خودش رو تجربه کنه ، قبل از دنیای فیزیکی و در ابدیت ما آگاهی مطلق بودیم و این آگاهی مطلق عاشق این بود که خودش رو به شکل تجربی بشناسه و آگاهی هایی که داره رو به شکل تجربی بشناسه .
روح درک میکند ، ذهن ایجاد میکند ،جسم تجربه میکند و این کل فراینده
من باید نیرویی رو از نو بشناسم که جهان رو به تسخیر باورهای من درآورده و به هر باوری من بسازم ،به هر فرکانسی من ارسال کنم ،شکل فیزیکی میده و اونو به من ثابت میکنه ،به تمام درخواست های من پاسخ میده و حتی حق دخالت رو از خودش گرفته در زندگی من و این خداوند پرستیدنیست ،من این خداوند رو میپرستم و از او یاری میجویم ،
عزت نفس یعنی خداوند از رگ گردن به من نزدیکتر است و او قدرت مطلق قدرت مطلق قدرت مطلق کل کیهانه
عزت نفس یعنی جهان مسخر باورهای منه و هر باوری تایید میشود ،هرررررباوری
عزت نفس یعنی من میرم تو دلش و خداوند هدایت میکنه
عزت نفس یعنی ارزش مند دانستن خود و دیگران ،یعنی تحسین و تمجید از دیگران و تایید فراوانی و احساس عشق به خود و دیگران ،عشق بدون قید و شرط
عزت نفس یعنی در هر لحظه با رفتار و افکارم در پی رضای خداوند هستم یا خلق خداوند ؟؟؟؟
عزت نفس یعنی توانایی که قادره برهمه ترسها بتازه و قدرت خداوند رو به تصویر بکشه
عزت نفس یعنی اینکه ،مرد راه اون باشی و تماشا کنی که چطور تمام اجزای هستی را برای انجام دادن کارهایت مامور میکند
عزت نفس یعنی خداوند خلاف وعده نمیکند ،یعنی بدون استثنا جهان مسخر باورهای منه
یعنی آسمانها و زمین به تسخیر من انسان درآمده و دیگه خداوند چطوری واضح تر از این بگه ؟؟؟که تو تجلی منی و من دارم از طریق تو عظمت خودم رو تجربه میکنم ؟؟؟
وسپاس خداوندی را که به یاد آورد و مرا از تاریکی های جهل به روشنایی معرفت و یکتاپرستی هدایت فرمود ،سپاس خداوندی را که تاریکی را آفرید تا من معنای روشنایی را درک کنم .
پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و اورا سپاس میگویم
تنها تورا میپرستم و تنها از تویاری میجویم .
در پناه الله یکتا .
به نام رب جهان هستی
درود به استادم محشرم و مریم بانوی فرشته
درود به جناب زارعی عزیز و همه دوستان هم فرکانسی ام
سپاسگزار خداوندی هستم که قدرت جهان هستی در دستانش هسن و باز هم من با خواندن کامنت دوستان نابم این همه تحت تاثیر قرار گرفتم و قدرتمند تر ادامه خواهم داد
بسیار سپاسگزارم رضای عزیز
من بسیاز از کانت شما لذت بردم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
خدایا هر آنچه که دارم همه از آن توست
سلام خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان گل
خدایا هدایتم کن که همواره در بهترین مکان و در بهترین زمان باشم
2 خرابکار ذهنی (ترس و طمع)
وقتی میخوای رشد کنی و موفق بشی باید دل به ناشناخته ها بزنی و با اینکه میترسی حرکت کنی و باورهایی که از قبل ساختی رو تکرار کنی و با ایمان و توکل قدم برداری و از خدا کمک و هدایت بخوای وقتی دلت رو میزنی به دریا و با اینکه میترسی وارد ناشناخته ها میشی و هیچی از مسیر نمیدونی اما دلت قرصه خدایی هست که حواسش بهت هست کارهای بزرگی میکنی و خداوند به شجاعان پاسخ میده
وقتی میدونی باید ی کاری بکنی اما شک و تردید داری تو برزخ سپری میکنی وقتی کسی از خدا هدایت بخواد بهش الهام میکنه با نشونه هاش که حرکت کن اما اگه شک بیاره میره ته باتلاق که خودم چند روز پیش ی تصمیم میخواستم بگیرم از خدا هدایت خواستم و خداوند از طریق یکی از دستهاش بهم فهموند کدوم راه رو برم
وقتی میخواستم مهاجرت کنم همه میگفتن میری خودت رو بدبخت میکنی و کسی باور نمیکرد توی اون پندمیک من قدم برداشتم و به خدا توکل کردم و چقدر در این مسیر رشد کردم چون در جای امن بودن مثل اون غورباقه ایی میمونه که توی آب گرم مونده و خودش هم متوجه نمیشه و آروم بخار پز میشه و میمیره
همه میترسن اما اون کسی که به ذهنش نه میگه و کنترل میکنه وارد ترسهاش میشه و بزرگ میشه و چ پاداشی میگیره از خداوند
طمع
افرادی که ذهن فقیری دارن توی دام طمع میفتن و چون باور کمبود دارن و فکر میکنن این فرصتی که پیش اومده و اگر نزنم تو گوشش دیگه نمیتونم میره تو دام طمع و حرص خودش رو بدبخت و گرفتار میکنه
من از تجربه خودم بگم در مورد طمع داشتن قبل از اینکه وارد این سایت الهی بشم
یکی از آشنایان همسرم ی انبار لوازم آرایشی داشت اومد بهم سال 89 پیشنهاد داد اگه پول دارم بیام سرمایه گذاری کنم در کارش که گفتم 15 میلیون دارم و وام گرفته بودم بجای اینکه این مبلغ رو در کارم سرمایه گذاری کنم بخاطر ذهن فقیرمم که من که نمیتونم قسطهاش رو بدم برم جایی سرمایه گذاری کنم که از اون مبلغ قسطهاش رو بدم من پول رو بهش دادم و ی قرارداد بین خودمون تنظیم کردیم ک ماهیانه 450ت بده و من خوشحال که میتونم ثروتمند بشم و ماه اول اسکناس 10هزار تومانی تا نخورده رو داد و شاد و شنگول بودم ماه دوم همینطور تا ماه ششم مبلغ پرداخت میکردو بخودم گفتم برم ی وام دیگه بگیرم رفتم 15ت گرفتم و بهش دادم خودم پیشنهاد دادم بفرما اینم 15ت دیگه و اونم تشویق میکرد و میگفتم چ آدم خوبیه تو ذهن رویا پردازی میکردم تا اینکه قسط هفتم رو داد 900ت ماه هشتم دیگه خبری از پول دادن نبود 1 هفته شد دیدم میگه بهت میدم ماه بعد میدم دیدم ماه بعد شد گفت ماه بعد بجاش با سود میدم و آخرش بگم دیگه این بما پول نداد و دیدم از اونایی که ذهنشون فقیر بود پول میگرفت و بدهکاری روی گذاشت و متواری شد چقدر رفتیم زیر صفر و بدهکاری 30 میلیون اون سال پول زیادی بود داستانش زیاده چون توجه میره به ناخواسته خلاصه بگم بعد از دوندگی زیاد اون پول بعد از 5 سال داده شد اینم از موقعی دیگه رها کرده بودم و دیگه زنگ نزدم مبلغ30ت داده شد اما ارزشش 3 میلیون شده بود و تا وقتی که ذهن فقیر باشه و اصلاح نکنی فقط جون کندنه زندگی نمیکردم و پول میساختم با تلاش فیزیکی دوباره نقشه میکشیدم که ی کار بکنم اصلا با پول دوست نبودم چون سطلم سوراخ داشت و ابکش بود و دوباره از دست دادن و این بار خرید طلا که طمع باعث شد اون پولی که ساخته بودم برم توی ضرر و پول رو از دست بدم و اونجا بود تسلیم میشی میگی خدایا غلط کردم کمکم کن اونجا هدایت میشی به سایتی که جلوی این همه ضرر و زیان ها رو میگره همین فایلهایی که گوش میدادم دیگه به اینکه بخوام ی شبه پولدار بشم نرفتم و ی جایی هم دوباره این ترفندهای پونزی به شکلهای مختلف میومدن نه میگفتم اما این بار سرمایه گذاری در بورس ک اینم ی نوع ترفند پونزی بود متوجه نبودم و اگه روانشناسی ثروت رو نخریده بودم و همون موقع هم گوش میدادم اونجایی که استاد عزیزم گفت مگه بمب بورس انداختن که همه میگن بورس بورس گفت پیش بینی میکنم از چیزی که از قانون یاد گرفتم اون کسانی که پشت سرهم دارن میان بورس ثبت نام میکنن خیلی زود منفجر میشه بورس همونجا چون سود هم کرده بودم ذهن میگفت نگه دار هفته دیگه بفروش من همون موقع تو صف خرید فروختم اما فقط ی سهم رو نگه داشتم که برای همیشه نگه دارم برای یادآوری خودم که ببین اگه نفروخته بودی الان بیچاره بودی والان ی سهم دارم و هیچ وقت فروخته نمیشه
وای استاد عزیز اگه توی اون جلسه این حرف رو نمیزدین باور کن فک میکردم ذارم سرمایه گذاری میکنم میخواستم مغازه ام رو بفروشم بیارم تو بورس و چقدر جلو ضررها گرفته شد و خدارو شکر میکنم از خدای مهربان و هدایتگرم و سپاسگزار استاد گرانقدرم هستم همینطور بانو شایسته عزیز و دوستان گلم که از کامنت خوندن شما اصلا سیر نمیشم آنقدر خوب کامنت میزارین و باورهای خوبی که هر روز به ذهنم میدم
در اخر اینو میخوام بگم اگه روی این فایلها تمرکز بزارم و دوره ها رو گوش و عمل کنم مراقبت میکنه پایین نریم بلکه کاری میکنه به مدار بالاتر صعود کنیم و به سمت خوشبختی،آرامش،آزادی، ثروت،روابط عاطفی قشنگ و سلامتی سوق میدهد
استمرار،استمرار، استمرار و ایجاد باورهای مناسب و پذیرفتن بی قید و شرط باورهای مناسب ،مقاومت نداشتن کنترل ورودیهای ذهن و حرفهای جامعه نشنیدن کلیده
کلید خوشبختیه
کلید سعادت
کلیدثروته
کلید سلامتیه
شاد باشین در پناه خداوند یکتا باشین ️
به نام خدایی که رب العالمین است
“خدایاشکرت بابت تمام اتفاقات زندگی ام که باعث رسیدن من به خواسته هایم میشود ”
سلام به استاد عزیزم و یارمهربان و دوستان بییینظیرم
️رشد به معنای نترسیدن نیست بلکه به معنای اقدام کردن با وجود ترس است؛
این جمله بیییینهایت به دلم نشست و درکش کردم چون فکر میکردم شجاعت یعنی نترسیدن ولی با این جمله فهمیدم؛
شجاعت یعنی با وجود داشتن ترس اقدام عملی کردن است که پاداش های خدا را دریافت میکنم برای همین است که خدا به شجاعان پاداش میدهد. خدایاشکرت
اما در مورد ترسهام:
ترس از بی پولی، ترس از پیری.ترس از بیماری و ناتوان شدن. ترس از دیگران شامل نزدیکان و سایر افراد میشه
ترس از ابراز وجود در موقعیتهای مختلف و در جمع ها
ترس از خراب شدن لوازم زندگی و استفاده نکردن زیاد از آنها
ترس از قطع ارتباط با اطرافیان و تنها شدن
ترس از شب و تاریکی
ترس از پارک کردن ماشین کنار خیابان
ترس از خرج کردن پول
ترس از …
خدایاشکرت بابت شناسایی پاشنه آشیل ام
استاد سپاسگزارم
همه ی این ترسها از بی ایمانی، شرک و باور کمبود نشات میگیره و همنشینی با شیطان
خدایا خودت یاری ام کن میخوام علیرغم داشتن ترسهام قدمهای عملی بردارم و اونارو بهبود بدم.
تجربه های افتادن در دام ترفند پونزی:
بله علیرغم سن و سال کامل و تجربه کافی من در دهه هشتاد زمانیکه گلدکوئست بازارش داغ بود وارد این مسیر شدم
خداروشکر مبلغی اون موقع که کم هم نبود سرمایه گذاری کردم ولی چون شخصیتی داشتم که خیلی اعتقاد به این سودهای بادآورده نداشتم و اصلا دلیلی برای پرداخت سود بیشتر و یا مسیر میانبر برای رسیدن به پول رو قبول نداشتم خیلی ادامه ندادم و فقط همون مبلغ پولم رفت و خودم که با اصرار و توصیه یکی از اقوام وارد این بازی شدم از معرکه نجات پیدا کردم. خدایاشکرت بیییینهایت
ودیگر این موضوع تکرار نشد چون اساسا به این جور پول درآوردن اعتماد و اعتقادی نداشتم به همین دلیل به این افراد هدایت نشدم.
البته بارها پیشنهادهایی از طرف مشتریان با توجه به موقعیت شغلی میشد ولی من به لطف خدا دیگه آلوده این مسیر نشدم. خدایاشکرت
ولی تا دلتون بخواد مشرک بودم و به اشکال مختلف به امید سود کردن سرمایه ام رو به دیگری سپردم تا برام کارکنه و منو به سود برسونه که الان کمی بابت برگشت قسمتی از این سرمایه گذاری درگیر هستم انشالله خدا خودش حلش کنه.
این تجربیات درس بزرگی بهم داده و یاد گرفتم که بهترین سرمایه گذاری بهبود شخصیتم باید باشه تا از این طریق به مسیرهای بهتری هدایت بشم.
در پناه الله مهربان
شاد و ثروتمند باشید