مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل» - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-55.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-12 14:11:482025-01-14 07:39:07مصاحبه با استاد | تفاوت «تسلیم بودن دربرابر خداوند» با «تسلیم شدن دربرابر مسائل»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام الله یکتا تنها قادر مطلق ک برگی بدون اذن او بروی زمین نمی افتد
پروردگار عزیزم پدرم خالقم تمام وجودم هرنفس هر لحظه شما را سپاسگزارم
شما را قدر دانم
شما را تسلیمم
شما را میپرستم و عبادت میکنم بندگی میکنم
تسلیمم هرنفس هر لحظه هر ثانیه
تسلیمم پروردگارم تسلیم تسلیم تسلیم
قربونتون برم استاد عزیزم نازنینم استاد پاک و صالح و بزرگم شما چطوری اینقدر توحید و تسلیم بودن رو عاشقانه عمل کردید و تدریس؟
زبانم قاصر است استاد عزیزم برای این جهاد و تقوی الهی و ذات پاک شما و این چنین عملکرد زیبای شما…
آنچنان در تضادها و این مسیر توحید عملی و پاس کردن این بعد شخصیتی هستم ک هر لحظه ذکر من تسلیمم تسلیمم هست و تحسین شما استاد عزیزم ک چقدر زیبا عمل کردید توحید رو و تقوی الهی رو و ادامه دادید تسلیم چالشها نشدید ادامه دادید ادامه دادید…
و من هر نفس و هرلحظه متعهدترم برای خلیل الله بودن
برای ابراهیم بودن
برای توحیدی عمل کردن و تقویت کردن باورهای توحیدی ام و تسلیم بودنم من متعهدم من باید متعهدترین حالت ممکن از وجودم رو اجرا کنم
من در برابر پروردگارم تسلیمم
من صبر میکنم به حکم پروردگارم
من باید وسیع شوم وسعت پیدا کنم و ظلمهایی که به خودم کردم رو جبران کنم و این وجود تشنه ام رو سیراب کنم و غنی
من وظیفه بندگی کردن و تسلیم بودن رو دارم و تلاش میکنم با تمام وجودم زیبا اجرا کنم
و پروردگارم خدایی کردن رو خیلی زیبا اجرا خواهد کرد چون من ایمان دارم به وعده رب العالمین عزیزم
من ایمان دارم به قوانین رب العالمین عزیزم
من ایمان دارم به شما
من ایمان دارم به توحید
من ایمان دارم به کلام پاک و صالح استاد عزیزم
من ایمان دارم به این مسیر
خودم خوب میدانم در چه مداری بودم و الان در چه مدار توحیدی و رشد و تسلیم شدنی هستم
من ایمان دارم به هدایتهای پروردگار
من ایمان دارم به حمایتهای پروردگار
من ایمان دارم
من مطمعنم
الا بذکرلله تطمعن القلوب
ایاک نعبد و ایاک نستعین
الهی صد هزاران بار سپاس برای این سایت توحیدی مقدس قشنگم ک عاشقانه و خالصانه و در متصل ترین حالت ممکن من مینوسم البته که با هدایت الله و اعتبار به الله عزیزم
الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم پدرم مونسم
الهی صد هزاران بار سپاس استاد عزیزم برای بودنتان برای همه چیز برای کلامتان
الهی صد هزاران بار سپاس برای وجود زیبا و الگوی خانوم شایسته جان عزیزم خواهر عزیزم
الهی صد هزاران بار سپاس من تسلیمم
الهی صد هزاران بار سپاس من متعهدم و متمرکزم برای صلات برای نوشتن برای تعهد برای ادامه دادن
الهی صد هزاران بار سپاس مقام و عزت دهنده شمایی پررودگارم
الهی صد هزاران بار سپاس من ادامه میدهم پر قدرت و عاشقانه به عشق ربم توحیدم و کلام قرآن عزیزم
الهی صد هزاران بار سپاس…
من به هر خیری فقیرم و هر نفسی هر لحظه فقیرترین هستم به درگاه شما پروردگارم
من عاجزم من درک کردم من حس کردم من آگاه شدن ک این انسان فانی چه چیز تورا در برابر پروردگارت مغرور کرده است!؟؟؟
الحمدلله رب العالمین
من با تمام وجودم خوشبخت ترین و خوشحال ترین هستم استاد عزیزم که در این مسیر توحیدی سراسر نور و برکت هستم و هیچ چیز در دنیا را باور نخواهم کرد جز این کلام توحید و خانه ی امن من این سایت توحیدی پاک و زیبا و پر برکت را…
الحمدلله رب العالمین…
عاطفههههه عزیزمممم
عزیز دلم چقدر ذوق کردم که اسمتووو دیدم :))))
من فاطمه ام،کبیری،دانشگاه صدرا با هم بودیم :))
من شماره های گوشیم پاک شد و دیگه رسید اینجا پیدات کردم :))
قلبم :) خدای من ….
اینجا شده پاتوق من عاطفه :)
امشبم مثل شبهای قبل اومدم و کلیک کردم رو ایتم مرا به سوی نشانه ام هدایت کن و هدایت شدم ب این فایل،دلم میخواس اول کامنت دوستامونو بخونم و همینطوری اومدم و اومدم و رسیدم به اسم قشنگت :)
چقدرررر من اعتماد دارم به این الله
چقدرررر خوبه وقتی به قلبت گوش میکنی و اینجوری سوپرایز میشی
امروز من بی نظیر پیش رفت و دیدن اسمت و چهره همیشه زیبات حالمو عالی تر کرد :)))
عاطفه قشنگم ،الان موزیک نور،سینا ساعی پلیه و حس و حال منم نورانیییی و شما هم ک همیشه نورانی :)
عزیز دلم نمیدونی چقدر ذوق کردم …
همیشه تو خونه تعریفتو پیش مامانم میکردم و میگفتم چقدر فوق العاده اس شخصیت این دختر :)
و جالبه برام تو دانشگاه من زیاد با بقیه ارتباط نمیگرفتم ولی با دیدنت خیلی ذوق میکردم :)
من امروز 35 امین روزیه ک تو سایتم و تداوم داشتم این مدت ،عاطفه تو همین مدت کوتاه چقدر تغییرات داشتم چقدرررر حالم بهتره چقدر به خدا نزدیک ترم ،امیدوارم هر لحظه ات با آگاهی و حال خوب پیش بره عزیزم
امیدوارم ثابت قدم در این مسیر الهی بمونیییی
همیشه تحسینت کردم و افتخار میکنم مدتی هرچند کوتاه با هم بودیم
عزیز دلم عاطفه ی زیبا و دوست داشتنی،چقدر کامنتت حالمو قشنگتر کردددد …
با قلبم برات بهترینها رو آرزو دارم دختر خوش قلب و دوست داشتنی
الله من،خوشبخت منم ک تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم …
به نام خدای معجزه ها
خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست
استاد عزیز و مریم نازنین سلام
و سلام به همه همراهان این مسیر طلایی
خدایا هزاران بار شکرت
و چه اگاهی زیبایی این فایل به من داد خدایا شکرت
و چه سبک میشه ادم وقتی میسپاره به خدا و میگه تنها قدرت محض خودتی و من هیچ کاره و همه هم هیچ کاره ان
وقتی همیشه و همه جا توهر شرایطی خدا بوده که تک تک گره هارو باز کرده
و هر جا شک و شبهه بوده قطعا شرک من بوده
قطعا شرک من بوده
امروز گفتم وقتی خود مدیر نمایندگی شماره شخصیش داده و گفته هر مشکلی بود به خودم بگو چرا من سه هفته نشستم تا قطعه ماشینم بیاد
دست بردم به گوشی و بدون هیچ درنگی زنگ زدم چقدر منو تحویل گرفت و گفت زنگ میزنم بازرگانی کل برات اوکی میکنم و اینم شیرینی عروسیت
خدایا هزاران بار شکرت
اخه من با چه قدرتی میتونستم این همه هماهنگی رو کنار هم بچینم وقلب مدیر نمایندگی رو نرم کنم؟؟
من ی خریدار و مشتری ساده ام اخه من کی ام که مدیر به خاطر دوتا قطعه من باید زنگ بزنه بازرگانی کل؟
من سپرده بودم به قدرت خودش و گفتم من بنده ی توام و تو قدرتی در من گذاشتی که این تماس رو میگیرم و نتیجه با خودت و این واضح بود که خدا وجهانش باید به این سرسپردگی من به این توکل من به این ایمان و توحید من جواب بده باید هم جواب بده و من اصلا منتظر زمان نتیجه گیری نبودم چون میدونستم که خودش در زمان مناسب و در مکان مناسب پاسخی در خور تلاش و ایمان من خواهد داد
خدایا هزاران بار شکرت
خدای همیشه رزاق
خدای همیشه وهاب
و خدای همیشه معجزه گر من
دمت گرم و بسیار بسیار سپاس گذارم
به نام خدای مهربانم که هر آنچه دارم از آن اوست
سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته عزیز
سلام به دوستان همفرکانسم در این سایت الهی
خدایا شکرت که روزی رسان من تو هستی نه هیچ عامل بیرونی دیگه،
خدایا تویی که داری بهم روزی میدی نه جنسیتم
خدایا تویی که داری بهم نعمت میدی نه سنم
خدایا تویی ک داری بهم ثروت میدی نه شهر،نه مکانم،نه کشورم
خدایا تویی که داری بهم عشق میدی نه دوستم نه پدرم مادرم
خدایا تویی که داری بهم روزی میدی نه تحصیلاتم نه هوش و استعدادم
خدایا تویی که داری بهم سلامتی میدی نه دکترم
خدایا تویی که داری بهم روزی میدی نه زمانه ایی که تووش دارم زندگی میکنم
خدایا تویی که این جهان رو سیاره زمین رو با تمام فراوانی هاش،ثروت هاش روزی من کردی شکرت،تویی که این جسم سالم رو روزی من کردی،قلبی که میتپه شکرت،چشمام که میبینه شکرت،گوش هام که میشنوه شکرت،خدایا تویی که این جسم رو روزی ام کردی تا چند صباحی از مهمانی ام در این جهان زیبا لذت ببرم،تویی که این اکسیژن رو روزی ام کردی تا راحت نفس بکشم و از زندگیم در این جهان لذت ببرم،شکرت،خدایا تویی که کسب و کارم،ماشینم،طلاهام،کفش هام،لباسهام،روتین پوستی ام،پول توو کارت هام،پول تووی کشو ام رو روزی ام کردی،شکرت،خدایا تویی که از طریق دوستانم،پدر و مادرم،خونواده م بهم خیر و برکت رسوندی و هنوزم داری میرسونی،شکرت،روزی رسان من تویی شکرت،خدایا تویی اینهمه امکانات بهم دادی شکرت،خدایا تویی که شب و روز رو روزی ام کردی شکرت،خدایا تویی که خواب رو روزی شبم کردی شکرت،خدایا تویی که آسمون و زمین و هر آنچه بین شون هست رو روزی ام کردی شکرت…
خدایا شکرت که هر آنچه دارم از آن توست،این جهان برای توست،این جسمی که بهم هدیه دادی،این ماشین،این کسب و کار،اینهمه امکانات،کولرها،میزها،صندلی ها مال توء،تو بهم دادی،خدایا این قلبی که در سینه م میتپه مال توء،چشمام که این زیبایی رو میبینه مال توء،خوده زیبایی ها مال توء،گوش هام که این آگاهی ها رو میشنوه مال توء،خوده این آگاهی ها مال تو،همه چیز تویی،همه چیز،طلاهام مال توء شکرت،پول هام مال توء شکرت،خدایا شکرت که هر آنچه دارم از آن توست،پدر و مادرم مال توء،خواهر و برادرهام مال توء،دوستام مال توء،این آسمون و این زمین مال توء،هر آنچه بین آسمان ها و زمین مال توء،سیاه زمین مال توء،این جهان و جهان های دیگر مال توء شکرت،من از خودم چیزی ندارم هر آنچه دارم از آن توست،خدایا شکرت
خدایا شکرت که خودت به تنهایی برام کافی هستی
چون منبع ثروت تویی
منبع نور تویی
منبع عشق تویی
منبع زیبایی ها تویی
منبع نعمت و فراوانی تویی
مرکز هستی تویی
منبع خیر و برکت تویی
منبع مهربانی و بخشش تویی
منبع گذشت تویی
منبع سلامتی تویی
همه چیز تویی و تو به شدت برام کافی هستی
استاد حسم گفت که اول سپاسگزاری که تقریبا هر روز دارم گسترده تر انجامش میدم رو اول بنویسم،انگار الان وقتش بود،چون من وقتی مینویسم که خدایا شکرت که روزی رسان من تو هستی،روی ذهنم زوم میکنم،براش کلی فکت میارم که نشون میده روزی رسان من خداست فقط خدا،و باید تلاش کنم توحیدی عمل کنم،روی کسی غیر از خدا حساب نکنم،خیلی لذت میبرم وقتی سه تا جمله سپاسگزاری حداقل نیم ساعت براش زمان میزارم و عمیق میشم تووش مثه غواصی که ته اقیانوس میره دنبال زیبایی ها میگرده،هر چه بیشتر فرو میره،زیبایی های بیشتر،نعمت ها و فراوانی های بیشتر میبینه،منم سعی میکنم مثه همون غواص فرو برم به ته اقیانوس ذهنم و جهانی که تووش دارم زندگی میکنم و دنبال زیبایی ها و نعمت ها باشم و تحسین کنم،خدارو شکر کنم بابتشون و اینکه مرکز و منبع همه ی این ثروت ها و زیبایی ها رو خداوند ببینم،انرژی که همه چیز رو در برگرفته،چقدر حالم خوب میشه وقتی اینجوری خدارو شکر میکنم،احساس میکنم تونستم ذره ایی ادای دین کنم در برابر خداوندی که بی نهایته و هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه به سمت زیبایی ها و نعمت های بیشتر…خدایا شکرت
استاد تووی سریال سفر به دور امریکا رسیدم به قسمت هایی که همین اخیرا رفتید میامی بیچ،خدایا چقدر ثروت،آدم دیوانه میشه چون من دیوانه شدم،چقدر این بار خودمو لایق تر دیدم،چقدر راحت تر ذهنم پذیرفت که منم لیاقت تجربه ی چنین مکانی رو دارم،تجربه داشتن ثروت،تجربه بودن در این مکان ها،تجربه ی زیبایی ها،با تموم وجودم دارم لذت میبرم با این قسمت ها،ایمان دارم اگه ادامه بدم هدایت میشم به چنین فضاهایی،خدایا شکرت
استاد چیزی که من درک کردم از زندگی خودم،جهان دست بردار نیست اگه تسلیم باشیم در برابر مشکلات،تا حلشون نکنیم دست از سرمون برنمیداره،دقیقا یه مسائلی بارها برای من تکرار شد تا حلشون نکردم،جهان دست از سرم برنداشت و چقدر با حلشون رشد کردم،اونموقع در این حد قانون رو درک نکرده بودم،اصلا به یاد نیورده بودم که این جهان قانون داره و داره طبق این قوانین عمل میکنم،برای همین چک و لگد زیاد خوردم،اما تونستم حلشون کنم،اصلا همین هدایتم در این مسیر صراط مستقیم برخورد با تضادی بود که اونموقع با چک و لگدهایی که از جهان خوردم اما تسلیم مشکلم نشدم و ادامه دادم،هدایت شدم به این مسیر درست،مسیری که منو با خودم و خدای خودم دوست کرده،خدایا شکرت
خدایا هدایتم کن تا جایی که ممکنه تسلیم باشم در برابرت،تسلیمی که به من احساس خوب بده،احساس آرامش،احساس اطمینان،احساس شادی و لذت،احساس توکل و امید بده
استاد یه نتیجه ایی که امروز گرفتم این بود که رفتم دو قلم از روتین پوستی مو بخرم،به دوستتم گفتم بیا،بدون اینکه من چیزی بگم گفت بیا کارت من هر چیزی دوست داری برا خودت بخر،خدایا چقدر لذت بردم بدون هیچ محدودیت قیمت،به جای دو قلم،سه قلم خریدم،حدود دو میلیون،خدایا بی نهایت شکرت،شکرت،شکرت
خدایا شکرت که یک روز دیگه بهم فرصت زندگی کردن رو دادی تا بیام در این سایت و گام دوازدهم رو با موفقیت بردارم اونم با توکل بر تو
هر روز میگم خدایا دیگه امروز چی بنویسم،ذهنم زور میزنه چون چیزی نداره که دیگه بگه و من بنویسم،بعد میگم نه باید بنویسم،همین باید چقدر قلبمو بازتر کرده و حسم میگه و من مینویسم،خدایا بی نهایت شکرت،شکرت،شکرت
دوستون دارم
سلام مرضیه جان
چقدر نوشته ی اول متن شما عالی بود.
قشنگ معلوم بود از خود خدا سر منشا گرفته
چقدر تحسین میکنم مدار ثروت شما را که رزق و روزی دنبال شما میآید.
تحسین میکنم کسب و کار شما و احساس لیاقت درونی تان را
هر قدر بیشتر متن ابتدایی را میخواندم، بیشتر عاشق خدا و تسلیم تر او میشدم.
ا
الهی شکر
خدایا چقدر وسیع و چقدر تمام و کمالی، که هر چقدر و هر که بنویسد هنوز برای توصیف تو جا هست.
خداوند به زندگی ات و کسب و کار از خزانه غیبش بباراند. بی وقفه و فراوان
الهی آمین
سلام استاد عزیزم و همه دوستان هم مسیر
خداروشکر میکنم امروز صبحمو خدا با این آگاهی ها شروع کرد چون توی این روزای پر چالش زندگیم واقعااااا بهترین حرف هایی بود که میتونستم بشنوم
من توی این یک سال و نیمی که داخل سایت بودم به این نتیجه رسیدم اصل اول توی همه مسائل فقط و فقط توحیده ! یعنی اگه توی هر بعدی از زندگی نقطه ی اول باورهارو بداریم توخید و ایمان بخدا دیگه بقیه مسائل خود به خود حل میشه
من همیشه ایمان داستن به خدارو اینجوری تصور میکنم که خدا مانند یک دریاو ابشار بی انتهاست که من بجای دست و پازدن و درت دادن به سنگ ها شاخه درخت فقط خودمو تو اغوش این آب روان رها کنم و اعتماد کنم بهش که خودش منو به بهترین جاها هدایت میکنه و کمکم میکنه و اینجوری به هیچ عامل بیرونی قدرت نمیدم
با این حال کار اسونی نیست که توی هر لحظه از زندگی تسلیم باشی چون خدا هممیگه که نبوده ما شمارو هدایت کنیم و شیطان هم نجواهاشو نگه !
ولی همین که میتونیم هر روز یهتر از دیروز باشیم و تلاش کنیم که بیشتر به خدا اعتماد کنیم همینم خیلی قشنگه
خدایا شکرت
سلام و درود خدمت استاد عباسمنش عزیز و هم فرکانسی های گرامی .استاد عزیز زندگیم به دو قسمت تقسیم شده یکی 32 سال قبل از ثروت 1 وقسمت دوم 4ماه بعد از ثروت 1 .استاد جان یک روز از قسمت دوم رو با کل قسمت اول عوض نمیکنم ..استاد جان استاد جان استاد جان نمیدونم از کدوم نتیجش بگم از این بگم که همسرم بعد از 30 سال زندگی بدلیل گفته شما در این دوره رفت باشگاه ورزشی در رشته رزمی توکیما و فقط 4ماهه هفته پیش مدال طلا استان تهران رو گرفت یا از این بگم که پسر 6 ساله ام که 7 ماهه رشته ژیمناستیک میره مدال طلا استان تهران رو هفته پیش گرفت یا ازین بگم که در ماه چهارم درامدم 38 برابر شدو این در حالی هستش که مردم از شرایط جامعه گلایه دارند..استاد جان اینهایی که گفتم هیچی نیست در مقابل چیزی که خودم بدست اوردم میدونی یکی رو پیدا کردم که واسم همه کاری روانجام میده بهم میگه فقط بخواه من از قبل واست اماده کردم وظرفت رو بزرگ میکنم تاببینیش تا بدستش بیاری استاد جان عاشقش شدم میدونی ارومم میکنه استاد جان جهان اطرافم عوض شده . بی شک اگه ادمها تعقل میکردند در زندگی اشان هدایت میشدند چقدر خداوند در قران فرموده افلا تعقلون. استاد عزیزم از هدیه قربانی اتان بی نهایت سپاسگذارم وقتی راه را هموار کردید برای رسیدن به ارامش و سلامتی و ثروت و توحید دیگر چگونه میتوان در راه رسیدن به سعادت در راه رسیدن به الله یکتا بهانه اورد چند روز پیش که ثروت 2 را تهیه کردم و داشتم گوش میدادم که در یکی از قسمتهایش در مورد تسلیم گفتید و سوال اینکه چگونه تسلیم باشیم درمن بوجود امد وچقدر عالی بود که در همون لحظه خداوند بوسیله دوستش که راه رو بهم نشون داده بود جوابش رو بهم گفت…استاد عزیزم من بخاطر ثروت دوره شما رو تهیه کردم ولی نه تنها ثروت بلکه منبع کل ثروت وسلامتی وارامش رو بهم نشون دادی استاد عزیزم بی نهایت بابت بودنت بابت هدایتت به سمت قوانین دقیق وبدون تغییرت سپاسگذارم در سایه لطف الله یکتا هرلحظه با تقواتر و سعادتمندتر باشی
سلام کامنتتون را اتفاقی خواندم ولی خیلی خوشحال شدم انشاله که همیشه موفق وموفق تر هم باشید خیلی بیشتر از اینها که نوشتید ؛ باید در این لحظه با این کامنت روبرو می شدم برایم لازم بود تشکر میکنم
بسیار بسیار و از ته دل برا موفقیتهاتون برا هدایتتون برا احساس خداییتون اوج سپاسگذاریتون خیلی خوشحالم و براتون بهترینارو آرزومندم واقعا احساس زیباتون رو به من انتقال دادید
سپاسگذارم
سلام دوست عزیز و شاگرد خوب استاد
خیلی از خواندن موفقیت های شما احساس شعف کردم واقعا عالی بود
برای همه دوستان و اعضای خانواده عباس منش، برکت رحمت و آرامش لایتناهی رو از درگاه خداوند خواستارم
سلام حسین جان
داستان موفقیت شماتحسین برانگیزبود
خوشحالم ازموفقیتی که کسب کرده اید
امیدوارم دراین مسیرزیباشاهدتحقق تمام خواسته هایتان باشید
🌟سلام و عرض شادی:🌟
– وای خدای من چقدر آسمان زیباست و عکس آن که روی این دریاچه قرار گرفته است و عالی برای درختان سر سبز و زیبا و انرژی بی اندازه زیاد است.
– همواره در هر جایی به احساس خود توجه داشته باشیم.
– تسلیم شدن در برابر خدا به این معنی است که وصل هستم به نیرویی که جهان را خلق کرده است و اگر او را باور کنم ، او مراهدایت میکند و او را در مسیرهای درست قرار میدهد.
– تسلیم هستی یعنی باور توحیدی داری و یعنی سپردن خود با خدا با خیال راحت با آرامش.
– تسلیم بچه ای است که از بلندی می پره بغل پدر و مادرش ؛ یعنی خیالش راحت است
– تسلیم یعنی میدونه کسی هست که او را حمایت میکند
– سعی کنیم به نقطه تسلیم برسیم ؛ انتظار نداشته باشیم که یک روزه فضای شرک آلود ذهنمان بشود توحیدی.
– تسلیم بودن بدون شک احساس ارامش است . الا بذکر الله تطمئن القلو
– تسلیم بودن یک عالمه احساس خوب دارد که وقتی تسلیم خدا شویم آنها را داریم.
– تسلیم مشکلات نشویم جز تسلیم شدن به خدا به کسی دیگر به جایی دیگر تسلیم نشویم.
– همیشه روی خلاق بودن خودم کار کنم.
– روند تکاملی در هر چیزی را در نظر داشته باشم.
– همیشه راههای بهتری هم هست، پس محدود فکرنکنیم
– فقط به خدا وابسته باش.
– ایمانم را که به خدا نشان دهم ، خدا هم بیشتر کمکم می کند یعنی مثل این است که راه های دریافت را بیشتر باز کنم.
– همیشه متوجه باش که چه فرکانسهایی را ارسال میکنیم چون همان به سمت ما برمیگردد.
– به مسائل به نگاه حل معما؛ شطرنج بهش نگاه کنید و این طوری با ذهنی باز به آن نگاه کنید تا راه حلها به سمت شما بیاید.
– همیشه از مسیر درست حرکت کن.
– همیشه راه حلی هست و با این دید که بروی جلو، حل می شود. یعنی همیشه به راه حلها توجه کن و متوجه راه حلها باش.
– وقتی صادقانه باشی و صحبت کنی صداقت تو هم توسط دیگری درک می شود.
– فرکانسی که می فرستی توسط دیگری دریافت می شود و پاسخی درست خواهی گرفت و یعنی همان فرکانس خوب که فرستادی به سمت تو می آید.
– مسئله غیر حلی وجود ندارد. با نگاه مثبت به مسئله نگاه کن و راه حلها هم می آید.
– توکل به خدا و توحید همیشه یادت باشد ؛ کسی از زندگی رفت یک عالمه آدمهای خوب هستند که آنها را جایگزین کنی. منبع رزق و روزی از خداست
– به مسائل به شکلی نگاه کنید که می خواهد تو را به چالش بکشد و رشدت بدهد.
– بدان با حل کردن هر چالش بزرگتر میشوی و اعتماد به نفست بالاتر میرود. یعنی ظرفت بزرگتر می شود .
– خیلی خیلی راههای با افراد مقاوم را پیدا کنم.
– با هر چالش که حل می کنیم کلی بزرگتر می شویم کلی رشد میکنیم ؛ راه حلهای زیادی یاد می گیریم و راههای خوب دیگری هم برایمان روشن میشود.
– به تضادها و چالشهایی که بهش برخورد می کنیم؛ حل کنیم رشد کنیم و به قدرت و ایمان بیشتر می رسیم .
– به خدا تسلیم شویم نه به مشکلات.
– تجارب زیادی در هر راه حلی پیدا میکنیم.
🌻خدایا شکرت شکرت شکرت 🌻
سلام خدمت استاد بزرگوار و دوستان گرامی.
واقعا هرموقع که تو این سایت یک فایلی تولید میشه که رنگ و بوی خدایی داره چقدر احساس آرامش و راحتی بهمون دست میده.
در سوره حج ایه 34 خداوند میفرماید:
((خدای شما معبود واحدی است در برابر فرمان او تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیم شوندگان را. همانها که چون نام خدا برده میشود دلهایشان پر از خوف میگردد و شکیبایان در برابر مصیبتهایی که به انان میرسد و انان که نماز را برپا میدارند و از انچه به انان داده ایم انفاق میکنند))
از این آیه خیلی قشنگ حرفای استاد رو میشه تایید کرد که وقتی مشکلی بهمون میرسه آیا شکیبایی به خرج میدیم و به خدا واگذارش میکنیم یا عصبانی میشیم و به زمین و زمان گیر میدیم و ناسزا میگیم.
همیشه توی سختیهاس که آدم میتونه عیار ایمانش رو بسنجه وگرنه توی خوشیها که احساس خوب داشتن هنر نیست.از خدا تشکر کردنم یه امر روتینیه.
چند وقت پیش سر یه جریانی که اصلا خودمم نفهمیدم وشیطون یدفعه بهم مسلط شد و یدفعه از این رو به اون رو شدم و از کوره در رفتم و تا چندین ساعتم احساس خوبی نداشتم.شب که اومدم خونه خیلی ناراحت بودم نه به دلیل اون مسئله ای که پیش اومد بلکه به دلیل اینکه فک میکردم نکنه تمام زحمتام تو این مسیر بیهوده بوده و امروز انقدر من ناراحت شدم.بعدش گفتم خدایا خودت با یه نشونه ای حرفی علامتی متوجه م کن.
دیگه رفتم قران رو باز کردم که این آیه اومد.
همون سوره حج ایه 11:
((بعضی از مردم خدارا تنها با زبان میپرستند و ایمان قلبی شان ضعیف است.همین که دنیا به انان رو کند و نفع و خیری به انان برسد حالت اطمینان پیدا میکنند.اما اگر مصیبتی برای امتهان به انان برسد دگرگون میشوند و به کفر رو میاورند. به این ترتیب هم دنیا را از دست داده اند هم اخرت را.واین همان خسران و زیان آشکار است.))
خدا شاهده چنان ترسیده بودم که رنگ از رخسارم پرید.تازه فهمیدم که وقتی یه مشکل یا مسئله ای پیش میاد اینم جزء همین مسیریه که داریم طی میکنیم نباید ازش فرار کرد تا بقول استاد بزرگ بشیم نه که همون کوچولو بمونیم.
همون شب توبه کردم و خدا رو شکر کردم که انقدر قشنگ ادمو هدایت میکنه.
یادمان باشد
خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط ایمان به شرط پاکی دل
یا حق
سلام دوست من خیلی ممنون از پیامت تقریباً موضوعی مشابه موضوع شما برای من هم پیش اومد. خیلی عالی آیه ی 11 سوره حج، پاسخ ما رو می ده. در ضمن در قسمت اول که به آیه ی 34 سوره حج اشاره کردی، در واقع اون آیه، آیه 35 سوره حج هست. بازم ممنون از پیامی که گذاشتی برای ما.
سلام دوست عزیزم ممنونم از لطف شما.
بله درست میفرمایید در واقع ایات 34 و 35 باهم هستند.که من دنبال هم نوشتمشون
سلام و عرض ادب خدمت استاد عملگرا و دوست داشتنیم و خانم شایسته ی جسور و فوق العادم/ من ایمان دارم یک نیرویی برتر از کل نیروهای جهان که این جهان رو خلق کرده و خداوند داره هدایتش میکنه، اون من رو هدایت میکنه، اون من رو خلق کرده، اگر خودم رو بسپارم بهش، اگر توکل کنم بهش، اگر باورش داشته باشم، اگر ازش درخواست کنم، اگر بهش ایمان داشته باشم اون من رو هدایت میکنه، اون من رو به مسیرهای درست هدایت میکنه، آدم های درست و شرایط درست و موقعیت های درست رو وارد زندگی من میکنه و در مسیر من قرار میده!! تسلیم بودن یعنی اجازه دادن به خداوند که پاسخ بده درخواست من رو!!! آیا ایمان دارم؟ آیا تسلیمم؟
استاد من اعتراف میکنم که خیالم راحت نیست! هی خدا میگه بپر ولی من نمی پرم! استاااااد اشک تو چشام موج میزنه، من حالم بد میشه چون باتمام وجودم اعتماد نکردم به خداوند! استادم من تسلیم نشدم هنوز! اگر به معنای واقعی تسلیم خداوند بودم نتایجم بسیار بسیار متفاوت تر بود، استادم میخوام تسلیم باشم، چجوری؟ نشونه اش چیه؟ خدایا شکرت 🩵 سپردم به تو، راحت شدم؛ احساااااس خوب، احساس آرامش.. الا بذکرالله تطمئن القلوب، احساس اطمینان قلبی، احساس امید، احساس توکل، احساس لذت…
شرک ورزیدن/ غصه خوردن/نگران بودن/ ترسیدن همه ی اینها به معنای اینه که من تسلیم نیستم!!!
استاد یه کتاب هست به اسم زندگی بی حد ومرز از نیک وی آچیچ که تسلیم نمیشه این آدم و با همه ی محدودیت های که داره لحظاتی رو خلق کرده که شگفت انگیزه و قدرت آدمی رو به رخ میکشه!!!
استاد جونم مثل بازی درمانی من که روتین و تکراری داره میشه، درسته آدم ها هیچ دو نفری برابر نیستند ولی خوب الان وقتشه تسلیم خداوند باشم و الهامات رو پیش ببرم! دوس دارم رو آموزش مهارت ها هم تمرکز کنم! استاد خلاقیت گفتین!! خلاقیت همون اتصال به یه منبع بینهایت !! و چقدر شیرینه این طعم خلاقیته، من گوش میکنم اون بهم میگه! من میشینم روی دوش خدا، اون کارا رو انجام میده! وظیفه ی من، بندگی کردنه، اون خدایی خودش رو بلده!
استاااااد توکل!!!!! خدا کارها رو انجام میده!! و البته با این پیش شرط که من ایمانم رو نشون بدم !!!
چالش/ درس/ تسلیم نشدن در برابر مشکلات!!!
استاد جونم من یه مراجعی دارم دختر پنج ساله که همه از دستش نالان هستن!! و انصافا منم تو این پنج جلسه به حس درماندگی رسیدم، ولی انگار خداوند تو این فایل داره به من میگه الهه جانم تو میتونی حلش کنی! برو جلو و ادامه بده! قراره من حلش کنم! استاااد نکنه منم ذهنمو بستم! نکنه ورودی که از مدیر مهد و مادرش گرفتم روی عملکرد من اثر گذاشته!!! آخه تو این یکسال این اولین مراجعی هست که من رو درمانده کرده و احساس خستگی میکنم بعد تایمش!!!
آیا من میتونم با مراجعینم تعامل سازنده و کارا و اثرگذاری داشته باشم؟!! موفقیت من چطور میتونه ادامه دار باشه؟! استاد عزیزم تسلیم خداوند بودن و تسلیم بودن در برابر مسائل چقدر بهتر برای من در ذهنم دسته بندی شد و به شناخت بهتری رسیدم، و به عنوان اولین قدم میخوام برم سراغ حل مسئله مراجعم/ و میخوام برم سراغ توکل که برا من حکم شاه کلید حال خوبمه، هزاران بار سپاس سپاس سپااااااااس برا تدوین و به اشتراک گذاری این آگاهی های بینظیر، عااااشقتونم و خیلی خیلی دوستون دارم..🩵
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
فکر کنم چند روز باید به این فایل گوش بدم چون هر بار یه آگاهی جدید بهم میده و درکش میکنم
به مسائل به چشمی نگاه کنیم که بگیم دارن کمکمون میکنن تا ما بزرگ بشیم
دقیقا چالش من رفتن به مترو هست تا وقتی این چالش رو پشت سر نذارم و نرم نقاشیامو تو واگن مترو به خانما نشون ندم بزرگ نمیشم
دیروز که تو دیدگاه همین فایل نوشتم که تلاش کردم
امروز خدا به حدی برام شگفتی داد که فقط گفتم شکرت
گفتم ببین طیبه تو دیروز قدم برداشتی و رفتی تو مترو به 4 نفر نشون دادی کارتو
درسته بلند حرف نزدی ولی سعیتو کردی
و خدا این سعی و تلاشتو میبینه و بی پاداش نمیذاره
من دیشب میخواستم زود بخوابم تا صبح زود برم دم مدرسه دخترونه ، اومدم بخوابم یهویی باز فهمیدم بهم گفته شد که قرآن بخون
چرا قرآن نمیخونی قبل خواب گفتم میخونم خدا از گوشیم ، الان بازم بهم بگو از کدوم سوره بخونم معانی رو تا بفهمم و سعی کنم عمل کنم
یهویی یه صدایی گفت که خود قرآن رو از رو میز کارت بردار با قرآن بخون نه از گوشیت
گفتم چشم و پرسیدم کدوم سوره ؟؟
همین که قرآن رو دستم گرفتم شنیدم الرحمن
گفتم الرحمن؟ دقیق معانیشو نمیدونستم
فقط آیه ای که کدامین نعمت های پروردگارتان را انکار میکنید رو میدونستم
رفتم خوندم انقدر زیبا بود تا حالا اینجوری با دقت نخونده بودم معنی الرحمن رو
بعد قرآن رو بغل کردم و گفتم و حس کردم که باید با خدا حرف بزنم و یه حسی بهم میگفت شروع کن حرف بزن گوش میدم
و من حرف زدم و بی اختیار گریه کردم
بعد که ساکت شدم یهویی زندگی پس از زندگی رو دیدم دارم تو گوگل مینویسم و گفتم خدا کدوم قسمتش برای من درس هست و چی میخوای بهم بگی
که قیمت 7 رو نوشتم و فیلمشو باز کردم تا ببینم
تا اواسط گوش دادم یه حسی بهم میگفت دراز نکش بشین و گوش بده ولی خوابم میومد و دراز کشیدم یهویی خوابم برد
باید امروز گوش بدم حتما
صبح که بیدار شدم و شروع کردم تمرین رنگ روغنم رو کار کنم نگهدارنده گوشیمو میخواستم جوری تنظیم کنم که بتونم طرح اصلی رو از گوشی ببینم
هی درست میکردم واینمیستاد اونجوری که میخواستم یهویی یادم اومد من چرا از خدا نمیخوام گفتم و اولین حرکتش یهویی همون شکلی که میخواستم وایساد و تکون نخورد
همه اینا برای من آرامش قلبیه که با تکرارشون ایمانم رو بیشتر میکنه که هر بار آروم میشم میگم میدونم خدا هر لحظه تو هدایتگر منی
و بعد که ظهر رفتم جلو در مدرسه دخترونه تا وسیله هامو بفروشم ، بازم مثل همیشه خدا بی نهایت بهم روزی داد ثروت داد
195 هزار تمن فروختم
بعد گفتن خاله فردا بازم بیا میخوایم بخریم
بعد یه خانم دست فروش هم دستبند و چیزای دیگه میفروخت اومد به کارام نگاه کرد گفت که برای من کمتر میزنی من یکم روش بذارم هم قیمت تو بفروشم ؟؟
اولش نمیخواستم قبلول کنم بعد گفتم چه اشکالی داره من بهش کمتر بدم هم برای من فروش بشه و هم خودش که فروخت مشتریش باشه
بعد که وسیله هامو جمع کردم و رفتم پیشش گفت که نسیه میخواد و هر وقت فروخت پولمو بیاره بده ، گفتم نه نسیه نمیفروشم نقد اگر میخواین درخدمتم
گفتم نقاشیام رو خیلی سریع خودم میفروشم اگر شما هم نخرید و تو دلم میگفتم که خدا تو برای من میفروشیا من هیچی نیستم در مقابل عظمت تو
بعد از هر کدوم چند تا برداشت و 462 هزار تومان شد
خیلی خوشحال بودم و سپاسگزاری کردم از خدا
یهویی تلاش دیروزم که رفتم تو مترو بفروشم اومد جلوی چشمم گفتم ببین طیبه تو یه ذره از خودت قدم رو برداشتی ببین فرداش خدا برات 660 واریز کرد به حسابت
خدا برات مشتری شد
خدا برات ثروت شد
خدا برات خوشحالی شد
خدا برات اعتماد بنفس بیشتر شد
پس بیشتر ایمانت رو نشونش بدی از این بیشتر بهت عطا میکنه
اینا رو خدا نشونت میده که بیشتر تلاش کنی برای قدمای بزرگتر و سریع تر تا بی نهایت نعمتش رو بهت نشون بده
بعد با خوشحالی رفتم خونه ، خواهر زاده ام هم اومده بود پیشم بود باهم رفتیم بستنی خریدم و برگشتیم خونه به عنوان شیرینی بستنی گرفتم
بعد قرار بود برم خونه خاله ام تا سفارشایی که خاله و دایی و پسر داییم داده بودن رو بهشون بدم و ناهار برم و بعد از ظهر برم با خاله ام خونه پسر داییم تا سفارشاشو بدم
خاله ام قرار بود یکی سفارش بده وقتی چوبارو دید گفت دو تا هم میخوام دو تا سری زیر لیوانی که باید براش رنگ کنم
بعد که رفتیم خونه پسر داییم یه رعد و برق زیبا و بارون ریبایی بارید که بوش فوق العاده بود وقتی خواستیم برگردیم یهویی زن پسر داییم گفت تو نایلونیارو خریدی؟ گفتم نه خودم درست میکنم میبرم میفروشم تو پارک و مترو و دم مدارس
یهویی برگشت گفت آوین بیا برای دوستات برداریم
5 تا برداشت و گفت یه چوبم دارم اسم دخترم روشه اونم میدم ببر رنگ کن همه سفارشامونو یه جا واریز کنیم
اون لحظه فقط یه چیز میومد تو دلم
و اون این بود که خدا داره کارارو انجام میده
اینکه استاد میگفت چجوری میشه که خدا دلا رو نرم میکنه
از اول امسال از وقتی هدفم شده تغییر شخصیتم ، و استاد تو هدف گذاری سال گفت که تغییر کنه شخصیتت همه چی خودشون میان
از اون لحظه ای که تصمیمم برای هدف این شد انقدر هر روز پیشرفتم بیشتر شده که حس فوق العاده ای دارم
بی نهایت خوشحالم که خدا هر لحظه خیر و شرم رو بهم الهام میکنه و میگه ، قشنگ صداشو میشنوم حسش میکنم میفهممش و درکش میکنم که حتی میگه نکن این کارو از اینجا نرو
چند روزه دائم بهم تکرار میکنه که دستاتو شستی نزن به لباست من یه عادت ناخوبی که داشتم این بود دستمو میشستم بیشتر وقتا دروغ چرا ، با لباسم از تنبلی خشک میکردم
ولی چکد وقته وقتی دستامو میشورم یا صورتمو میشورم قشنگ میشنوم یه صدایی میگه دستتو نزن به لباست
یا با دستمال کاغذی خشک کن یا بذار خودش خشک بشه
این صدا هر لحظه داره به من خیر و شرمو میگه
هر روز که بیدار میشم میگم خدا هر چیز ریز و درشتی باشه تو همه جنبه ها خیر و شرشو بهم بگو همون لحظه بگو انجام بده یا نه
منم سعی میکنم بگم چشم
خیلی دوستش دارم خدای باحالمو انقدر بزرگ و مهربونه که همه کار و زندگیشو ول کرده فقط و فقط داره با من حرف میزنه
جدیدا به آدما که نگاه میکنم به زبونم جاری میشه تکه ای از خداست و حس خوبی بهم میده
امروز خاله ام گفت طیبه تو خیلی تغییر کردی اینجوری نبودی گفتم چجوری ؟
گفت نمیدونم آروم تر شدی
تو دلم گفتم کار خداست همه اش قربونش بشم که هر لحظه داره کمکم میکنه
امروز من تو بهشت خدا بعد بارون قدم زدم زیبایی هاش رو دیدم و سپاسگزاری کردم و بی نهایت بی نهایت ازش سپاسگزارم
برای تک تک اعضای خانواده استاد عباس منش عزیزم بی نهایت عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت از خدا میخوام و سعادت در دنیا و آخرت برای همه مون باشه
سلام
چه متن زیبایی نوشتی یه جاییش واقعا اشک از چشمام سرازیر شد .
چه قدر زیباست وقتی که آدمی با خالق خودش ارتباط برقرار میکنه
خدایا شکرت به خاطر هدایت های لحظه به لحظه ات
خدایا شکرت به خاطر سایت عباسمنش و هدایتم به اینجا
خدایا شکرت به خاطر طیبه خانم و نوشته امروز من
سلام و درود خدا بر شما خانم جسور و با ایمان خانم طیبه مزرعه لی
احسنت به شما که دارید از هنرتون کسب درامد میکنید و از جمله کسانی نیستید که. ووال دیگران باشن
خانم طیبه شما بینظیرید و لایق این هستید که این موفقیتها رو به دست بیارید و خداوند باهاتون صحبت کنه
خیلی بهم چسبید کامنتتون واقعا عالی بود
به امید موفق تر شدن شما در تمام جنبهای زندگی
امیدوارم من هم بتونم در کنار شما دوستان الهی تغیر کنم و از نتایجم صحبت کنم
براتون ارزوی موفقیت ثروت سلامتی و شادی و انرژی پاک الهی خواستارم
به نام رب
سلام بر شما
من صبح که میخواستم برم و امروزم رو به خدا سپردم دیدم دو تا پاسخ به دیدگاه برام اومده اولش بهم گفته شد نخون
بعد گفته شد فقط دومی رو بخون
و نظر شما رو حس کردم نباید بخونم
الان که برگشتم خونه و شروع کردم تا رد پاهای دیروز و امروزمو بذارم که فقط عشق بود و عشق
گفته شد حالا میتونی پاسخ اول رو بخونی و پاسخ شمارو خوندم
اشک ریختم دقیقا خدا این قسمت رو برام نگه داشت آخر شب بخونم که با توجه به تلاشی که امروز کردم بهم بگه که
شما نوشتین
خانم طیبه شما بینظیرید و لایق این هستید که این موفقیتها رو به دست بیارید و خداوند باهاتون صحبت کنه
امروز یه چیز خیلی مهم رو بارها گفتم به خودم
که تو روشنایی روز فروشم کم بود ولی گفتم باشه خودش بلده چیکار کنه
رفته بودم نمایشگاه کتاب که بعد کلاسم برم نقاشی بفروشم
غروب که شد یه هدیه بی نظیر از خدا گرفتم یهویی یه نفر برام کتاب هدیه داد گفت هدیه آستان مقدس مشهد برای دهه کرامت هست ، همین که عنوان کتابو خوندم
عشق خدا بود
دو سه صفحه که خوندم فقط اشک ریختم و سپاسگزاری کردم
جریانشو تو روز شمار مینویسم خیلی حس فوق العاده ای بود
الان که اومدم برای پاسخ شما بنویسم دیدم هم شما و هم پاسخ خانم سمیه برای همین فایل و نظر من بود
یکی برای صبح من نشونه بود تا با به یاد آوری کنترل کنم ذهنم رو
و بعد پیام شما که آخر شب خدا بهم بفهمونه که طیبه ببین تلاشتو میبینم تو لایقی ارزشمندی
بی نهایت از شما سپاسگزارم که وقت گذاشتین و پیام و دیدگاه من رو خوندید سپاسگزارم
الهی برای شما هم عشق و شادی و سلامتی و ثروت بی نهایت و شادی و هر آنچه که خیر هست براتون باشه
سلام طیبه جان، امیدوارم حال دلت عالی عالی باشه. از خوندن کامنتت خیلی لذت بردم و گفتم باید بنویسم و تحسینت کنم. چقدر قشنگ مسیر توحیدی رو داری جلو می ری آفرین. این که یه کوچولو قدم برداشتی ( که البته راحت هم نیست، من تصورش رو کردم دیدم سختمه واقعا) و خدا چندین قدم برات برداشت. چه خدای نازنینی داریم خدایی :)
قشنگیش اینه که این اتفاق ایمان تو رو قوی تر می کنه و دفعه بعد تو موضوعات دیگه به خودت می گی یادته این کارو کردم اینجوری شد، پس اینم میشه. به شرط اینکه یادت نره، عادی نشه برات. که همین ردپا گذاشتن خودش کمک می کنه دیگه. اینا رو دارم به خودم می گم البته. آفرین دختر توحیدی. امیدوارم ثابت قدم به این مسیر ادامه بدی و روزی برسه بزودی که تو گالری های بزرگ نمایشگاه داشته باشی :)
در پناه خدا شاد و سلامت وروتمند باشی.
به نام ربّ
سلام سمیه جان
به این قسمت از نوشته تون که رسیدم اشک تو چشمام جمع شد خندیدم
وقتایی که خدا میخواد ایمانمو قوی تر کنه خوب بلده چجوری در زمان و مکان مناسبش این کارو بکنه
اینجا که گفتین
قشنگیش اینه که این اتفاق ایمان تو رو قوی تر می کنه و دفعه بعد تو موضوعات دیگه به خودت می گی یادته این کارو کردم اینجوری شد، پس اینم میشه
من دقیقا از صبح میگفتم یادته این شد
یادته خدا این کارو برات انحام داد
و به خودم گفتم ببین حتی تو قرآن خدا گفته تو سوره های مختلف که به یاد بیارین و بعدش در مورد پیامبرا و اتفاقاتی وه داشتن گفته
من از صبح که بیدار شدم در مورد موضوعی از خدا کمک خواستم و خدا این هدایتو بهم داد که به خودت یادآور شو این چند ماه رو
بعد که حاضر شدم تا برم بیرون و امروز تو روز شمار تحول زندگیم مینویسم که کجا میرفتم و درخواست کردم از خدا
حتی یاد آیات خدا افتادم گفتم طیبه تو درخواست که میکنی خدا بی نهایت هزاران فرشته میفرسته پیشت و وقتی اینو گفتم به خودم
گفتم پس ببین چقدر خدا همراهته نترس و نگران نباش
وقتی میخواستم برم بیرون دیدم ایمیل اومد برام که پاسخی داده شده ، حس کردم نباید باز کنم و نیومدم تو سایت
بعد که رفتنم کمی به تاخیر افتاد ،و نشستم رو مبل یهویی حس کردم الان وقتشه
الان باید بری سایت و ببینی چه پاسخی برات اومده
دو تا پاسخ بود و گفته شد دومی رو بخون اولی الان وقتش نیست
و وقتی دیدگاه شمارو دیدم و نوشته بودین به یاد بیار اشک تو چشمام جمع شد
چقدر خدا خوب بلده که یه نشونه رو برای قوی کردن ایمانم بهش دوباره و حنی چند باره تکرار کنه
صبح بهم گفت شروع کن به یاد بیار
و من یکی یکی به خودم میگفتم به یاد بیار مثلا اون روزی رو که خدا گفت حرکت کن و تو اولین لحظه ای که نقاشیاتو رو زمین پهن کردی همون لحظه اول مشتری شد برات
من دقیقا گفتم به یاد بیار در مورد این موضوع که الان داری میری که خدا بهت کمک میکنه و به نفع تو میشه ،
و بعد باقی اتفاقات و نشونه هارو به خودم که یادآوری میکردم گفتم اینم میشه خدا کمکت میکنه چجوری این همه کمکت کرد اینم میشه تو فقط آروم باش
راهش آرامش تو و تمرکزت به یادآوری ها و خداست
به یاد بیار اون روزی که شروع کردی و درخواستتو گفتی آیه ولسوف یعتیک ربک فترضی رو بهت نشونه داد
به یاد بیار که خدا بارها هدایتت کرد به جاهای مختلف و وقتی قدم برداشتنت رو دید خیلی سریع قدم بعدی رو بهت گفت
و من امروز باید به یاد بیارم تمام این عظمت خدا رو و با پیام شما تکرار شد تا آگاهانه به یاد بیارم تا آگاهانه تمرکزم به خدا باشه و به نکات مثبت و سپاسگزاری
بی نهایت از شما سپاسگزارم که دعای زیبایی برای من نوشتین
من هم براتون عشق شادی و سلامتی و آرامش و ثروت بی نهایت از خدا میخوام
خدای سپاسگزارم ازت
سلام طیبه جان
چقدر زیبا نوشتی و دلنشین
چقدر خوبه که آروم شدی و خودت رو سپردی به دست رب
چقدر خوبه که سعی میکنی بیشتر بهش اعتماد کنی تا کارهارو برات انجام بده
چقدر خوشحال شدم از فروش کارهات و میدونم چه حسی شیرینی داره و این احساس خوب و سپاس گذاریت باعث میشه هدایت بشی و حتی تو مهمونیم ازت بخرن و مشتری داشته باشی
این نکته رو برداشتم که من یه قدم بردارم خدا هزاران قدم برام برمیداره ،و چقدر زیبا نوشتی
و نکته بعدی اینکه انقد قشنگ دل سپردی که حتی کوچکترین رفتارو عادت هاتو بهت میگه و بهت الهام میکنه و چقدر خوبه زندگی با همچین خدایی که هر لحظه داره هدایتم میکنه و هدایت منو برخودش واجب کرده
آرزو میکنم همواره غرق نعمت و ثروت و فراوانی باشه زندگیت و همواره هدایت بشی به مسیرهای آسان و لذت بخش برای ساختن ثروت .
در پناه الله یکتا .
به نام ربّ
سلام بر شما
صبح من دیدم برام پاسخ اومده ولی باز گفته شد نگاه نکن و رفتم نقاشی کشیدم تا ظهر برم جلو مدرسه دبستان
الان که کارامو انجام دادم تموم شد رفتم دستامو شستم و دوباره دستمو با لباسم خشک کردم
همون حس گفت گوش نمیدیا چند باره گوش نمیدی و دستاتو با لباست خشک میکنی
همون لحظه گفتم خب خدا یهویی میشه
و حس کردم که خب من یادت میندازم تو هوشیار باش
تلاش کن
بعد اومدم اتاق و حس کردم باید پاسخی که برام اومده رو بخونم
وقتی اومدم دیدم برای این فایل مصاحبه اومده
قسمت 21
گفتم خدا دلیل اینگه هر کس پاسخ میذاره برای من این چند روزو همه اش برای این فایله ؟؟؟؟
رفتم قبل اینکه نظر شما رو بخونم اول دیدگاه خودمو کلی یه نگاه کردم و اومدم تا نظر شما رو بخونم
وقتی که دیدم نوشتین
نکته بعدی اینکه انقد قشنگ دل سپردی که حتی کوچکترین رفتارو عادت هاتو بهت میگه و بهت الهام میکنه
مثل یه چراغ روشن شد
طیبه دلیل تکرار اینه که تو داری کمی در انجام اینکه نباید بعد شستن دستات ، با لباست خشک کنی
کمتر و گاهی اوقات عمل میکنی و مثل قبل به این حرفم گوش نمیدی
اشک تو چشمام جمع شد گفتم خدای من خوب بلدی چجوری بهم بگی که گوش بدم چشم سعیمو میکنم
ممنونم از دیدگاهی که برای من گذاشتین
و ممنونم از شما که وقت با ارزشتونو گذاشتین و دیدگاهم رو خوندید
برای شما بی نهایت زیبایی و شادی و سلامتی و عشق و ثروت بی نهایت از خدا میخوام
درود بر خانم طیبه عزیز
اومدم برم کامنت بعدی رو بخونم اون خدای درونم که عاشقشم بهم گفت بنویس در پاسخ کامنتی که گذاشته الانم هم از خودش میخوام که بگه تا من تایپ کنم طیبه عزیز وقتی داری با ایمان قدمهات رو برمیداری،من تو رو به جایی میرسونم چون داری با عشق کارت رو انجام میدی و سپاسگزار هستی و روی من حساب کردی وهر روز خودت رو رشد میدی فقط در این مسیر ثابت قدم بمون وظیفه تو بندگی کردنه وظیفه من اینه که تو رو به هر آنچه که از من میخوای بتو بدم پس فقط از مسیر لذت ببر و شاد باش
انشالله هر جا هستی خوش بدرخشی و آرزو دارم که به همه خواستهایت برسی و از خودت ی نمایشگاه پر از نقاشی های زیبا و گرانبها داشته باشی پراز مشتری
شاد باشی
به نام ربّ
سلام آقای علیرضا
عجیبه
چقدر عجیبه
نه صبر کن طیبه عجیب نیست
دقیقا خود خود هدایته
ریز به ریز
دو نفر برات پاسخ گذاشتن
دقیقا برای دو تا رد پای چند ماه پیشت
یکی 17 تیر
و یکی 3 اردیبهشت
چی داره رخ میده
من شنبه اولین بار رفتم و چالشی که داشتم ،طرح های طراحی طلا و جواهراتم رو به طلا فروشیا نشون دادم
و تجربیاتم رو با عشق ،همین چند دقیقه پیش مینوشتم که بعدش در سایت بذارم رد پای روز 22 دی رو
وقتی نوشتم تموم شد هدایت شدم به سایت و دیدم پاسخی برام اومده
خوشحال شدم
گفتم خدا الان پیام داره برای من
برم ببینم چی میخواد بهم بگه
اولش فکر کردم برای رد پاهای این چند روزمه
اما عجیب بود هردو پیام برای رد پای چند ماه پیشم بود
و دقیقا اولی در مورد این بود که آرزوهامو نوشته بودم
و نوشته بودم ماشین میخرم
و من دقیقا تو رد پای امروزم درمورد کلید ماشینم نوشتم
کلید ویلا
و دوستی که پیام نوشته بود برای من از آرزوهایی که داشت نوشته بود و الان همه رو داره نوشته بود
اینا همه نشونه هست که داره نزدیک میشه
و من باید بیشتر روی باورهام کار کنم و مهم تر از همه عمل کنم
و وقتی برای پاسخ دوست عزیزم نوشتم و اومدم پیام شما رو بخونم
دیدم دوباره برای رد پای چند ماه پیشم هست و حتی یادم نبود چی نوشتم
وقتی پیامتونو خوندم ، خندیدم عمیقا حس خوبی داشتم
چون خدا داشت به وضوح بهم میگفت که ببین امروز شادت کردم
من دقیقا تو رد پایی که چند دقیقه پیش مینوشتم
نوشتم که من باید ایمانم رو نشون بدم
و حتی همین امروز من نمیخواستم برم بیرون ،خدا جوری هدایتم کرد که پاشم برم 15 خرداد
طراحی طلا که کار کرده بودم رو بردم به پاساژ دلگشا تا به مغازه های طلا فروشی نشون بدم و بفروشم
چقدر دقیق داره خدا میچینه
من حتی امروز به یاد آوردم که من چقدر تلاش کردم و حتی فکر کنم به چالش صحبت کردن مترو هم یه کوچولو یادم اومد
اما دقیق نمیدونم فکر کردم یا نه
اما به یاد آوردم روزایی رو که داشتم تلاش میکردم
که خدا برای من مشتری شد
و به ذهنم گفتم ببین تلاش کردی و امروز هفتمین مغازه طراحی طلا و جواهراتت رو ازت درخواست کرد و گفت این طرح رو به کسی نشون نده من فردا بهت خبرشو میدم تا اگر بشه ساختش ، بهت هزینه طرحت رو بدم
وقتی پیام شمارو خوندم و رفتم دوباره پیام خودمو بخونم
چون یادم رفته بود چی نوشتم
وقتی دیدم اون روزا چالشم مترو بود
و من الان چالشم رفتم به مغازه های طلا فروشی بود
وای خدای من
چقدر تفاوت فرکانسی
وای خدایا
من الان و امروز داشتم به طلا های پاساژ دلگشا نگاه میکردم
حتی تو گوگل درایوم لحظه به لحظه اش رو نوشتم که چقدر انسان های مودب و با احترامی بودن
و در مدار افراد ثروتمند قرار گرفتم
وای خدای من
مدار
مدار
مدار
چقدر مدارم تغییر کرده
حتی امروز درمورد فایل عزت نفس جلسه 5 گوش دادم که درمورد مدار میگفتن
منی که تا چند ماه پیش دستفروشی میکردم
و الان از شنبه رفتم پاساژای طلا فروشی
خدایا شکرت
میدونم که این دو تا پاسخ رو به من نشون دادی تا بهم بگی به یادت بیار و قدرتمند ادامه بده
که در مسیرت ثابت قدم باش
ببین چقدر الان تفاوت فرکانسی و مداریت رو درک کردی
اگر به آموزه های دوره هایی که تازه خریدی سریع عمل کنی
9 ماه رو که یادته
نشونه دادم بهت
تو 9 ماه زندگیت به قدری تغییر میکنه که میای و این پیام رو میخونی و میگی وای خدای من
چقدر سریع رخ داد
مدارم چقدر سریع بالا رفت
یاد پروژه جدید سایت افتادم
که مریم جان پروژه مهاجرت به مدارهای بالاتر رو گذاشتن و من در گام 3 یا دو بود فکر کنم دوره عزت نفس رو خریدم
هم زمان با گوش دادن سه دوره ،12 قدم و عشق و مودت و عزت نفس دارم پیش میرم
و اصلا عجله ای برای سریع گوش دادن ندارم
چون حس میکنم باید خوب گوش بدم و عمل کنم
وای خدای من شکرت
چقدر این پیام برای من قوت قلب بود
اینکه حرکت کنم
اینکه دیگه راه افتادم
میتونم با عزت نفس بازم کار جدید داشته باشم و ببرم برای طلا فروشیا و طلا سازا و حتی ایده جدید که گفته برو باشگاه اسب سواری
وای خدای من شکرت
سپاسگزارم
و بی نهایت از شما آقای علیرضای عزیز سپاسگزارم که به حس درونیتون
به گفته خدا گوش دادین و برام نوشتین
بی نهایت سپاسگزارم
بی نهایت های خدا ،نور خدا به شکل شادی و سلامتی و نور و عشق و ثروت و نعمت و آرامش در زندگیتون جاری بشه
آمین
خدایا شکرت
سلام استادعزیزم
سلام دوستان مهربانم
این روزهاعجیب خداوندداره باهام عشق بازی میکنه
غریب به پنج سال بودکه ملبغی روبرای فروش مغازه ام تعیین کرده بودم که همش باخودم میگفتم یعنی روزی میشه که ببینم این مقدارفروش داشتم
ودیروزبه لطف بیکران خداوندم وباقدرت شگفت انگیزباورهام این اتفاق بعدازسالهاکه تصمیم گرفته ام مصمم روی باورهایم کارکنم،برایم افتادومن دوباره مات ومبهوت موندم ازاین همه معجزه خداوندکه طوری برام رقم خوردکه به قول استادگویی سالهاست که این اتفاق روند طبیعی کسب وکارمه
بعدازاین اتفاق زیباشب که داشتم به خونه برمیگشتم ازشادی اشگ ریختم وگفتم خدایاشکرت که امروزاین لطف ودرحق من کردی ومنوبه خواسته ام رسوندی
یک آن خداوندبه قلبم الهام کردکه ما خیلی وقته که درحق تواین لطف وکرده بودیم امااین توبودی که باباورهای غلط ات مانع ازوروداین همه نعمت به زندگی ات شده بودی.
به لطف خداماه قبل تونستم ششصدهزارتومان ازبدهی ام رو براحتی پرداخت کنم
حالاشایداین شش صدتومان در مقابل بدهی که دارم ناچیزباشه ولی پیش خودم فکرمیکنم میبینم قبل ازاینکه به قوانین متعهدبشم وطبق گفته های استادعمل کنم به یه بنده خدایی فقط چهارده هزارتومان بدهکاربودم
اینقدرگره درکارم افتاده بودکه ماه هامیگفت پول ماروبده ولی من هی امروز وفردا میکردم که صبرکن میدم ولی الان که تازه یه ماهه دارم باایمان روی باورهام کارمیکنم تونستم براحتی این مقدار ازبدهی هام وبدم واین تمامالطف ورحمت خداوبهره بردن ازآموزه های استادعزیزم هست.
دراین مدت کوتاهی که دارم روی خودم کارمیکنم آرامش خوبی پیداکردم ولی همیشه ته دلم احساس میکردم اون آرامشی که من انتظاردارم ازاین آموزه هابگیرم رونگرفتم
وجالبه همش باخودم فکرمیکردم من که دیگه به ناخواسته هاتوجه نمیکنم و مراقب ورودی های ذهنم هستم پس چراآرامش عمیق قلبی ندارم ودیروزکه درحال پیاده روی بودم بهم الهام شدکه من دارم ناخودآگاه روی ناخواسته هاتوجه میکنم
تعجب کردم ازاین الهام
من که شب وروزدارم تلاش میکنم که فقط روی خواسته ها تمرکزکنم
امادوباره بهم الهام شدکه اون عادت غلطی که سالهاداری انجامش میدی درواقع توجه کردن به ناخواسته هاست
شوکه شدم
باخودم گفتم این چه ربطی به ناخواسته هاداره
بهم گفت هرچیزی که توجه تو رو ازروی خواسته هات برداره ناخواسته است
تادیروزبه این موضوع ازاین دریچه نگاه نکرده بودم ولی اون الهام بهم گفت که میخوای بدونی چه جوری میتونی ناخواسته هات وازخواسته هات تمییزبدی
گفتم آره
گفت حاضری چقدربه خاطرناخواسته های زندگیت بها بپردازی
گفتم هیچی
گفت پس چراسالها یک رفتار غلطی رومرتکب میشی و همش خودت روقانع میکنی که خب این خواسته منه که دارم انجامش میدم
اون الهام بهم گفت اگه این خواسته توئه حاضری برای رسیدن به این خواسته ات قید بقیه خواسته هات روبزنی
مثلااگه ثروت وسلامتی وآرامش جزو خواسته هاته آیاحاضری فقط به خاطراینکه به این خواسته ات برسی ازهمشون بگذری
گفتم معلومه که نههههه
یابرعکس حاضری ازاین یه دونه خواسته ات بگذری تابه خواسته های دیگت برسی
باقاطعیت پاسخ مثبت دادم
بهم گفت پس معلومه که خواسته واقعی توثروت وسلامتی وآرامشه واین رفتار غلط ناخواسته است که اجازه دادی به زندگیت راه پیداکنه وهروقت که این رفتارغلط ومرتکب میشی داری ناخودآگاه به ناخواسته زندگی ات توجه میکنی
ومن بعدازاون الهام تصمیم گرفتم این رفتارغلط وکناربزارم وشکرخداازدیروزدارم آرامشی که میخواستم وتجربه میکنم
خدایابی نهایت سپاسگزارم که منودراین مسیرزیباقراردادی
استادعزیزم بی نهایت ازت ممنونم که دستی ازدستان خداشدی که منوبه خواسته هام برسونی
احساس میکنم بهترین نوع سپاسگزاری به خاطراین اتفاقات خوب اینه که بیام این جاتجربیات بی نظیرم وباشمادوستان عزیزم به اشتراک بزارم تاهم به خودم یادآوری بشه وهم به شماایمان وامیدبدم که آره قانون جواب میده
خیلی دوستون دارم
برای استادوبرای تک تک شما دوستان عزیزم ثروت وسلامتی وآرامش وسعادت دردنیاوآخرت آرزومندم
سپاسگزارم
سلام دوست گرامی
عالی بود هر آنچه می خواهیددر وجود خدایمان هستم این خدایی است که اگر عباس منشمان را نداشتیم شایدبه این زودیها آن را نمی یافتیم همه چیز مبارک و گوارای وجودتان باشد شما لایق بهترینهاهستید
مسلمین» کسانیاند که تسلیم حکم خداوندند و اعتراض و چون و چرایی ندارند. [۱۶]
دوست عزیز اگر عباسمنش هم نمی بود ولی ما یا شما در مدار و فرکانس شنیدن این قوانین میبودیم توسط دستی دیگر از خداوند انها را دریافت میکردیم. درحال حاضر عباسمنش بهترین دست خدا برای شنیدن این قوانین برای من و شماست چرا؟؟ چون که هنوز در این مدار هستیم اگر دست بهتری بود و ماهم در مدار بهتری صددرصد دیگر اینجا نبودیم.
پس منو شما و عباسمنش وسیله ایم که در فرکانس های مشخص و معین قرار میگیریم.
بسیار زیبا توضیح دادید و متشکرم که دیدگاهتون اینقد واضح توضیح دادید میدونید این طرز فکر رنگ امید بیشتری داره
سلام دوست مهربانم
شماواقعایکی ازاعضای فوق فعال سایت هستید.
بااین جدیتی که به خرج میدهیدامیدوارم بزودی به تمام خواسته هایتان برسید