مصاحبه با استاد | باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

255 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1321 روز

    به نام هدایت الله

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خانواده عباس منش

    خدا را شکر می‌کنم مصاحبه استاد با دوستان سوال‌هایی که دوستان هم فرکانسی من از استاد کردند و جواب‌های خوبی که استاد به ان اشاره می‌کردند می‌دادند که نمونه آن راهکار رفع وابستگی است که استاد خیلی خوب توضیح دادند فکر کردن به مرگ یا گذرای دنیا ست که وابستگی برای من نمی‌تواند داشته باشد انسان‌ها باید باور این رو داشته باشند که مسیر فکری و شکل نگاه آنها عوض شوند

    بعد جهان آنها را جدا می‌کند و افرادی که با شما هماهنگ ترهستند وارد زندگی شما می‌کنند و در کنار بودن با آنها را می‌توان لذت ببریم سرمایه اصلی انسان‌ها خودباوری است که باید روی خودشان حساب کنند و اینکه استاد از سرمایه خودش اصلاً زیاد خبر نداره جای تحسین داره و به قول استاد سرمایه انسان توانایی خود اعتماد به نفس بیرون آمدن از لاک درونی خود و جسارت خودمان است که می‌توانیم به آن اشاره کنیم استاد از شما خیلی سپاسگزارم خیلی مطالب ارزشمند و آگاهی‌های خیلی خوبی بود از خانم شایسته بابت طرح سوال‌ها عالی بود که می‌تواند در مسیر رشد به ما کمک کنند را از استاد آن را درخواست کرد همتون رو به خدای بزرگ و مهربان می‌سپارم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    راهکار اساسی شما برای رفع وابستگی چیست؟

    -بستگی دارد وابستگی نسبت به چه چیز باشد

    -اگر منظور وابستگی عاطفی باشد بهترین راهکار آن:

    *فکر کردن به ناپایدار و گذرا بودن زندگی و

    *فکر کردن به مرگ است

    نمی توانیم با وجود دوست داشتن اشخاص:

    -از این حقیقت غافل باشیم که زمانی مرگ آنها فرامی رسد

    داشتن وسیله ای و دوست داشتن آن:

    -با مرگ این وسیله دیگر وجود نخواهد داشت

    گذرا دانستن جهان مادی به ما کمک می کند:

    به اشیاء یا افراد وابسته نشویم*

    هیچ پدیده ای را:

    *دائمی ندانیم

    *مرگ هر لحظه می تواند برای ما یا هر شخص دیگری اتفاق بیافتد

    بنابراین:

    زندگی را بسیار راحت تر در نظر بگیریم

    اگر قانون فرکانس را به درستی درک کنیم متوجه می شویم:

    -مهم نیست تا چه حد تلاش می کنیم با افراد ارتباط داشته باشیم به محض تغییر فرکانس های ما یا طرف مقابل از یکدیگر به هزاران طریق جدا می شویم

    -اگر افراد نامناسب را در اطراف خود مشاهده می کنیم ایراد اساسی در باورها و فرکانس های ماست

    -به جای مقصر دانستن دیگران خود را مقصر بدانیم

    -افراد در هر لحظه به هر دلیل ممکن است شکل نگاه و دیدگاه شان تغییر یابد و از فرکانس ما خارج شوند

    -مهم نیست افراد دور یا نزدیک باشند جهان عادلانه افراد هم فرکانس را وارد زندگی ما کرده و افراد غیر هم فرکانس را از زندگی ما خارج می کند

    -همه ی ما قوانین الهی را می دانیم به همین دلیل تقلا و تلاش بیهوده برای نگه داشتن افراد به هیچ وجه تاثیری ندارد

    -وظیفه ی ما کار کردن بر روی باورهایمان است تا افراد نامناسب از زندگی ما حذف شده و افراد با کیفیت وارد زندگی ما شوند

    چه باوری دارید که اجازه نمی دهید دارایی های شما به پایتان بند شود و اجازه ندهد شما ریسک (از دیدگاه ناظر بیرونی )کنید؟

    -سرمایه ی اصلی ما دارایی های مالی ما نیست

    -به همین دلیل از میزان سرمایه های مالی خود اطلاعی ندارم

    -اگر بر روی سرمایه های مالی خود حساب کنم بر سایر سرمایه ها حساب نمی کنم

    -بنابراین دارایی اصلی خود را توانایی ها استعدادها توکل و ایمان خود بدانیم و تمام تمرکز خود را بر روی آنها قرار دهیم

    -باید بدانیم دارایی های اصلی ما که توانایی ها خداوند توکل اعتماد به نفس و مهارت ها است به چه میزان است و هر روز در پی پرورش و رشد آنها باشیم

    -سرمایه های مالی نتیجه ی بهبود سرمایه های اصلی است و لازم به شمارش آنها نیست

    -توانایی یادگیری حل مسئله کنترل احساسات باور کردن خداوند توکل به خداوند ارتباط با دیگران بهتر کردن مهارتها بیرون آمدن از منطقه ی امنمان جسارت و شجاعت مهارت های اصلی ماست

    اولین راهکار شما برای ترک اعتیاد چیست؟

    -اعتیاد مسئله ی بسیار پیچیده ای است

    -دلایل ان خلاهای درونی و عدم کنترل ذهن نقش بسیار ریشه ای و اساسی در شخصیت فرد معتاد دارد

    -فردی که با استفاده از مواد مخدر که عامل بیرونی است به احساس خوب دست میابد مراحل پیچیده ای برای رها شدن از آن دارد

    -افراد معتاد برای دستیابی به مواد مخدر ممکن است دست به هر اقدامی بزنند

    -بسیاری از افراد معتاد ممکن است پاک شوند اما پاک ماندن آنها تضمین شده نیست

    -عضویت در انجمن معتادان گمنام بهترین شیوه برای ترک اعتیاد است

    -همه ی افراد می توانند حتی اگر به پایین ترین درجه هم برسند خود را تغییر دهند

    -از اساس و اصول آموزه های انجمن ان ای برای درمان بسیاری از اعتیادهای دیگر نیز استفاده می شود

    -حتی اگر اعتیاد به مواد مخدر نداریم می توانیم به این انجمن رفته و ببینیم افراد تا چه حد می توانند تغییر یافته و شخصیت خود را بهبود دهند

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    حمزه لطیفی صدر گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم کد بانو و تمام دوستان عزیزم در این دانشگاه توحیدی و نورانی

    یه چیز عجیبی دارم تو اکثر مردم میبینم که همیشه دارن در مورد نا خاسته هاشون صحبت میکنند و ول بکن هم نیستن و همیشه تو احساس بدی هستند

    از دیگران شکایت نمیکنم بلکه خودم را تغییر میدهم چرا ؟ که کفش پوشیدن راحت تر از فرش کردن دنیاست

    یکی ازم پرسیدم چقدر به خودت افتخار میکنی ؟

    گفتم : بسیار ؟؟؟

    پرسید : چرا ؟؟؟

    گفتم : هیچ کس نمی داند من چندین بار خودم رو از نو بازسازی کردم تا زندگی امروزم را داشته باشم و خدا رو شکر میکنم که در این مسیر هستم

    و راه درست رو انتخاب میکنم حتی اگه در این راه تنها باشم

    جا داره که بیشتر از این خودم رو حرف مردم کار کنم

    این یه مدتی در اجتماع هستم و دارم میرسم به این جمله که میگه : ادب رو از کی آموختی از بی ادبان و خیلی درس دارم ازشون یاد میگیرم و خدا رو شکر که به این مسیر قوانین پایدار هدایت شدم

    مرسی که هستین دوستان گلم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    مهناز اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2201 روز

    به نام خدا

    گام 23

    سلام به استادان عزیزم و دوستان گرامی ، من قبلاً خیلی به مادر ، پدر ، خواهرام ، همسر و بچه هام وابسته بودم و الان با کار کردن روی خودم سعی می‌کنم که وابستگی رو کمتر کنم .

    قبلاً به این صورت بودم که اگه یه نفر فوت میشد خیلی ذهنم درگیر میشد و تا چند وقت همش به اون شخص و خانواده اش فکر میکردم که الان در نبود اون شخص چکار می‌کنند ولی خدا رو شکر الان شاید در حد دو سه ساعتی یا کمتر ذهنم مشغول بشه ، سه روز پیش یکی از فامیل هامون که یک جوان 25 ساله بود یک دفعه فوت شد و چون مامانم هم خونه ماست و مامانم کسیه که همش به این و اون زنگ میزنه و مپرسه که چطور شد که فوت شد ، مادرش الان چی می‌کشه ، باباش چکار می‌کنه و …

    ابتدا کنترل ذهن برام سخت شد و حسم بد شد و میدونستم که احساس بد اتفاقات بد رو بوجود میاره از خدا کمک خواستم خدا رو شکر هدایتم کرد و تونستم بعد از یکی دو ساعت اون افکار منفی رو قطع کنم و حسم خوب بشه .

    دیشب با مامانم صحبت میکردیم که نباید زیاد وابسته بچه ها باشیم و مامانم کسیه که کل زندگیشو فدای بچه هاش کرده و به زبون میگه که حالا بچه هام خودشون بزرگ شدن و غصه شونو نمی‌خورم ولی کافیه که یکی از بچه ها یه ذره سر درد بشه همه چیو فراموش می‌کنه و حاضره هر کاری بکنه تا یه خار به پای بچه هاش نره و به منم میگه بزار بچه های تو هم بزرگ بشن تو رو هم میبینیم که تو برای بچه هات چکار می‌کنی .

    برعکس مامانم ، پدرشوهرم کاملاً یک فرد مستقل هست و اصلأ به بچه هاش وابسته نیست و منم به مامانم گفتم که الگوی من پدر شوهرمه و من مثل اون رفتار میکنم و همیشه هم میگم که مامانم و خاله هام باید برای من درس عبرت باشن که خیلی به بچه هام وابسته نباشم .

    این باور رو باید هزاران بار تکرار کنم :

    « انسان حتی اگر تا اسفل السافلین هم پایین رفته باشه می‌تونه برگرده و تغییر کنه .»

    خدایا کمکم کن تا بیشتر روی خودم کار کنم و فرکانسم بالاتر بره و آدم بهتری بشم ، شخصیت سالم‌تری داشته باشم ، مفیدتر باشم ، آرام تر باشم ، شادتر باشم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    محمد علی گفته:
    مدت عضویت: 3600 روز

    درود و اردات خدمت استاد عباس منش و سرکار خانم شایسته 💕

    🙏 سپاس از پروردگار عالمیان که تنها منشا خیرات و خوبی هاست .

    ✍ سئوال : راهکار اساسی برای رفع وابستگی ها؟

    ✍ پاسخ : استفاده از اصل گذرا بودن جهان مادی.

    بر اساس اصل مادی بودن جهان و خاصیت ماده ، هر چیزی در این جهان مادی عمری دارد ، حالا تو این عمر محدود خودمون ، اگه بتونیم بر اساس باور ” گذرا بودن دنیا ” به اسباب مادی این دنیا نگاه کنیم ، هیچ چیزی ارزش دل بستن نداره ، یعنی اگه به این جهان بینی برسیم که همه چیز این جهان گذراست ، پس به هیچ چیز گذرا دل نمی بندیم .

    و باز هم طبق قانون اساسی فرکانس و مدار، ما تو هر مدار و فرکانسی که باشیم فقط و فقط به عوامل ، انسانها ، دارائی ها ، شرایط و اسباب مادی همین مدار و فرکانس دسترسی داریم و بس ، خوب حالا اگه ، بخواهیم خودمون رو وابسته به این اسباب بکنیم ، یعنی یه پا رو گاز یه پا رو ترمز ، یعنی میخوای بری مدار بالاتر و فرکانس جدیدی رو تجربه کنی ولی دلت پیش امکانات مادی فرکانس قبلی و پایین تره ، پس سعی و تلاش بیهوده می کنی .

    پس اگه میخواهیم به مدار و فرکانس بالاتر بریم

    اگه میخواهیم مطابق قانون تکامل ، کامل تر بشیم

    اگه میخواهیم تجربه بالاتر و بهتر از وضعیت فعلیمون رو داشته باشیم و…

    بایستی به اسباب مادی این دنیا دل نبندیم.

    ✍ سئوال : چه باوری بسازیم که دارائی ها و ثروت مادیمون ، زنجیر و بندی برای پیشرفتمون ، نباشند؟

    ✍ پاسخ : باور اینکه دارائی اصلی و سرمایه اصلی من ، خود منه .

    خانم شایسته عزیز ، چقدر قشنگ این سئوال تکمیلی رو اینجا مطرح کردی ، جواب این سئوال میتونه بحث بالامون رو کامل کنه.

    خوب یادمه استاد تو چند تا از فایل ها این اصل طلائی و تغییر ناپذیر رو گفتن ، برای گذشتن ، بالاتر رفتن ، وابسته نشدن و برای رسیدن به فرکانس های بالتر و تکامل صحیح اول باید از تجربه مادی بگذریم.

    یعنی اول من چند تا خونه و ماشین و …. اسباب مادی این مدار و فرکانس فعلی برام عادی بشه ، و باهاشون راحت باشم ، بعدش تو مسیر تکامل ، و مدارهای بالاتر دیگه اسباب و عوامل دیگه ای وجود داره که خیلی بالاتر از چندین تا خونه و ویلا و ماشین و حساب بانکی چندین صفریه.

    پس تو این مسیر مثل خود استاد اول دو ، سه و … خونه به هماره ویلا و ماشین باید برام عادی و راحت بشه و بعدش تو فرکانس بالاتر دیگه تعداد خونه و ماشین و حساب بانکی برام مهم نیست.

    و چقدر زیبا فرمودید که سرمایه و دارائی اصلی ما :

    مقدار و خلوص توکل ما به رب عالمیان

    توانائی ما در باور به خداوند

    میزان اعتماد به نفس ما

    میزان واقف بودن ما به توانائی ها و مهارتهامون

    توانائی ما در بهتر کردن مهارتهامون

    مهارت و توانائی ها درحل مسئله

    مهارت ما در کنترل احساساتمونه

    توانائی ما در بیرون آمدن از منطقه امن

    توانائی ما جسارت بیشترمونه

    توانائی ما در ارتباطامون با خدای عالم و خودمونه

    و….

    و ثروت و تنعم مادی کوچکترین نتیجه این دارائی هاست.

    🙏 از خدای خوبم به خاطر تمام توانائی هایم سپاسگزارم.

    🙏 خدای خوبم به خاطر تمام مهارتهائی که برای زندگی عالی و ثروتمندانه به من عطا فرمودی ، سپاسگزارم.

    🙏 قادرمطلق به خاطر تمام مهارتهائی که برای حل راحت و آسان مسائل زندگی به من عطا فرمودی ، سپاسگزارم.

    🙏 رب عالمیان به خاطر داشتن رابطه عالیمون سپاسگزارم💕

    🙏 🙏 🙏 🙏

    🙏 بار الهی دلی شاد بهمراه تندرستی دائمی برای تک تک اعضا این سایت و علی الخصوص استاد عباس منش و بانو شایسته را از درگاهت ، خواستارم.💕

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    اشکان ناصری گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    الله و اکبر . خدایا صد هزار مرتبه شکرت که منو هدایت کردی به این فایل بی نظیر . استاد بی نهایت سپاسگذارم . چقدر این نشانه برام بجا بود و چقدر بهش نیاز داشتم . چقدر بحث واستگی ای که مطرح شد کامل بود . من شخص خودم مدتیه دارم از سعی میکنم این وابستگی و از بین ببرم . شخصا آدم بشدت وابسته ای تو زندگیم بودم . و این یکی از اون موصوعاتیه که همیشه منو درگیر خودش میکرد.

    از همه طرف وابسته بودم و شرک میورزیدم و جوری شده بودم که فکر میکردم این بخشی از هویت منه . به پدر و مادر وابسته بودم . به رفیق وابسته بودم . به یک رابطه ای که هیچوقت شکل نگرفت مدتها وابسته بودم . آخ که این ذهن چقدر راحت آدمو برده ی خوش میکنه وقتی که باور نکنی خدایی برای توکل کردن هست . ادعایی ندارم و نمیتونم بگم کاملا تغییر کردم . ولی از این مطمئنم که دیگه نگاهم به آدما نیست . قبلا شخصی بودم که میترسیدم تنهایی رو تجربه کنم . خیلی میترسیدم .احساس میکردم آدما باید حتما پیشم باشن . من در مورد پدر و مادر خودم میدیدم که چقدر در تمام ابعاد بهشون نیاز دارم .

    اوایل که وارد قوانین شدم و با شما آشنا شدم استاد اصن مدتها در فکر بودم من اگه تغییر دارم میکنم پس چرا هنوز احساس میکنم همون آدم قبلی ام ؟ به این جواب رسیدم که وابسته ام . به افراد و چیزهایی که امروز هستن ولی فردا ممکنه نباشن.از زمانی که بچه بودم مدام بغل مادرم بودم . تا چند وقت پیش میتونم به جرعت بگم اصن هویتی نداشتم واسه خودم . کل زندگیم توسط امر و نهی های خانواده میگذشت و من روز به روز متنفر تر از خودم . این کسب رضایت ضعیفم میکرد . میترسیدم مبادا آدما ازم دور شن . نکنه که یروز رابطه عاطفی که دوسش دارم رو از دست بدم . هنوز در این مورد آخر درگیری دارم ولی میدونم که مثل قبل نیست . من سالها عشق کسیو تو ذهن میپروروندم که اصن هیچ شناختی ازش نداشتم . با فکرش خودمو ازار میدادم و میگفتم من دیوانه وار این شخصو میخوام.سر آخر چیشد؟ در عرض یک هفته بعد آشنایی این قضیه برام واضح شدکه اشکانن تو تا خودتو نپذیری دنیاهم تورو نمیپذیره و من تصمیم گرفتم همونجا به قضیه پایان بدم .اما دست خدا رسوند . عاشقانه ام رسوند . همون آدم من رو به سمت شما هدایت کرد . بارها و بارها خداروشکر میکنم که اصن دنیای من تغییر کرد .

    اشک تو چشام جمع شده از اینکه حالا قدرت اینو دارم ابصار زندگیم و بدم دست اونی که از رگ گردن به من نزدیکتره .الان خوب میشناسمش . دیگه برام اون بالا بالاها نیست . بابا همینجاست . وقتی همون عزیز دلی که اون روز من رو در اون حال و هوای سخت با شما آشنا کرد و هر روز بخاطر وجود این دست خداوند سپاسگذارم که منو با این خدایی آشنا کرد که سالها دنبالش بودم.

    این خدا همه چیز میده به فراوونی

    بابا بخدا همین توحید زندگیتو از این رو به اون رو میکنه . همین توحید باعث میشه که وقتی تجسم میکنی اشک تو چشات جمع شه که چجوری همون اهدافیم که روزی آرزوی دیرینه ات بود الان انقدر بهت نزدیکه و حتی بدستشون آوردی . هر از گاهی ناسپاس شدم و میشم . هر از گاهی کینه میاد سراغم .اما الان میدونم که اینا تا زمانی باهامن که من وابسته باشم . تا زمانی که من بپذیرم دنیای بیرون عامل خوشبختیمه . در کل دوست دارم تویی که این کامنتو میخونی و وابسته ای بهت بگم به اونی وابسته شو که این دنیا رو انگشتش میچرخونه . یه تصویر ازش بساز . قشنگ ترین چیزی که در ذهنت مجسم میکنی . بعد میبینی که خدا عین رود جاری تو زنگیت سرازیر میشه . اولش با حال خوب و بعد هر اون چیزی که مردونه ازش طلب کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربان

    درود به دوستان همراه در مسیر زیبای الهی

    اول اینکه این آرامش و این صلح بین شما دوتا رو همیشه تحسین میکنم و الان هم این ذوق دیدن همدیگه این شور و هیجان که با دیدن هم توی چشماتون برق میزنه منو به وجد آورد

    واقعا این باور خیلی به من آرامش داده که امکان داره مرگ هم مادیات رو از ما جدا کنه هم افراد رو هر ثانیه این امکان هست و نقطه مقابلش هم هست که استفاده کنیم از روابط زیبا از بودن با هم از دیدن زیبایی ها از تجربه مسافرت با ی پراید مثلا که داریم از تجربه رانندگی که با همون پراید داریم

    چه مثال فوق‌العاده ای زیبایی استاد خیلی روی این فایل باید کار کرد چه نکات کلیدی

    روی چه چیزی باید حساب کرد

    روی توانایی خلق کردن

    روی توکل و ایمان

    روی احساس ارزشمندی و اینکه من میتوانم

    یا اینکه من توانسته ام

    من به عینه توی زندگیم و این مسیر زیبا اینو دیدم که به ی موفقیت های رسیدم و اینقدر قدرت گرفتم که بقیه مسیر برام راحت شده حالا فقط بحث مالی نیست مثلا من یادمه اولین باری که تمرین کردم غیبت نکنم چقدر بعدش آرام شدم

    یا اگه اسم کسی میومد سه چهار تا از ویژگی های مثبتش رو میگفتم این هم باعث می‌شد مسیر اون صحبت ها عوض بشه و من میگفتم شد راحت شد

    خودم به احساس خیییییییلییییییی خوب می‌رسیدم

    و چنان یقینی در من ایجاد میشد با این کار که واقعا احساسم دگرگون میشد و طبق قانون اتفاقات خوب پشت اتفاقات خوب میوفتاد

    خدارو صد هزار مرتبه شکر دارایی من می‌تونه دسترسی و باور به این قانون باشه

    می‌تونه صداقت و درستکاری من باشه

    می‌تونه کنترل ذهن باشه

    می‌تونه ارتباط با نیرویی فرا قدرتمند باشه

    میتونه یقین به قانون جذب باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    محمد جواد الیاسی گفته:
    مدت عضویت: 519 روز

    سلام

    اساسا من برای اینکه ببینم چقدر تونستم آموزه هایی که استاد عباسمنش یا هر کس دیگه ای که داره دربارش صحبت میکنه رو تو زندگیم پیاده کنم،

    فرض رو بر این میگیرم که اصلا این منابع و فایل هایی که عباسمنش توش صحبت میکنه رو ندارم فرض میکنم اون آدمایی که انرژی مثبت بهم منتقل میکنن دیگه ارتباطم باهاشون قطع شده و دسترسی بهشون ندارم.

    اگر این موارد از زندگی من حذف بشن آیا من باز هم میتونم با همون کیفیت و با همون بازدهی بالا رو خودم کار کنم؟ یا خوب کارکردن من وابسته است به اینکه یه فایلی باشه یه کتاب صوتی باشه یه فردی باشه که به من آرامش بده؟

    اگه پیشرفت و رشد من وابسته به ایناست معنیش اینه که نمیتونم درست عمل کنم به اون چیزی که دارم در موردش فکر میکنم و هیچ نتیجه ای هم حاصل نمیشه.

    نتیجه زمانی حاصل میشه که من حتی در نبود اینها هم بتونم قوی عمل کنم بتونم متعهد باشم به اصولی که بهش رسیدم

    بتونم خودمو کنترل کنم و ذهنمو کنترل کنم

    وگرنه اگه اینجوری نباشه مثل کسی میمونه که میره مسجد و‌ مناجات میکنه ولی وقتی برمیگرده خونش همون آدمیه که قبلاً بوده یه ذره تغییر کرده ولی بعد مدت کوتاهی برمیگرده به همون حالت قبلیش

    تغییر خودت رو نباید وابسته بدونی به مسجد به کلیسا به یه فایل آموزشی به یک استاد و …

    همه ی اینها کمک میکنه ولی این تویی که نتایج رو بوجود میاری. تو باید تکیه کنی به قدرت خداوند و بعد از اون تکیه کنی به توانایی های خودت

    اگه عباسمنش در مورد کنترل ذهن صحبت نکنه خودت بدون تکیه بر اینها عرزه داری ذهنتو کنترل کنی؟

    آیا میتونی در مقابل چیزی که برخلاف انتظاراتت هست عصبانی نشی و صداتو نبری بالا؟

    میتونی به چیزهای منفی و بد فکر نکنی؟

    اینا همش یعنی اینکه در عمل چند مرده حلاجی. عمل و حرفت چقدر بهم نزدیکه

    من خودم در مورد اینکه بتونم به حرفم عمل کنم افتضاحم افتضاااح واقعا افتضاحم

    اگه در عمل نتونی اون چیزی که میگی رو انجام بدی تمام این کار کردن ها دوهزار نمی ارزه واقعا میگم. اگه این مطالب و بریزی دور آتیش شون بزنی خیلی بهتر از اینه که همرات باشن و تو بازهم همون آدمی باشی که تا 6 ماه پیش بود یا آموزه ها مشکل دارن و جواب نمیدن و چرت و پرته یا مشکل از توئه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    بازیار گفته:
    مدت عضویت: 891 روز

    سلام بر استاد عباس منش بزرگوار

    و سلام بر استاد شایسته مهربان

    و سلام بر اعضای سایت.

    پروژه مهاجرت به مدار بالاتر

    گام 23 باورهای قدرتمند کننده برای درمان وابستگی

    خدا رو شکر بابت یک مدار دیگر.

    آگاهی های گام 23:

    — بهترین راه برای وابسته نشدن، فکر کردن به گذرا بودن دنیا است.

    — هر وابستگی به هر فردی که داشته باشیم، بالاخره با مرگ، که هیچ گریزی از آن نیست از او جدا می شویم.

    — در مورد وابستگی به هر چیزی در دنیا باز هم باید فکر کنم که ماندگاری من در دنیا ابدی نیست و روزی این جدایی اتفاق خواهد افتاد و مهم نیست که چقدر وسیله ای را دوست دارم، گذرا بودن دنیای مادی خیلی کمک می‌کند که آدم وابسته به هیچ کس و هیچ چیز نشود و هیچ چیز را دائمی نبیند.

    — سعی کنم آدم‌ها را مثل استاد، از بعد فرکانسی ببینم

    وقتی که من از لحاظ فرکانسی افکار و باورها و شخصیتم را قوی تر کنم ، مهم نیست که من چقدر تلاش می‌کنم که با اون آدم‌ها باشم ،در صورت تغییر فکری مسیر ما از هم جدا می‌شود اگر من این مسئله را درک کنم آنوقت به قانون کبوتر با کبوتر باز با باز پی میبرم در واقع اگر آدمهای نامناسب اطرافم هستن بدانم که خودم یک ایرادی دارم،و این کمک می‌کند به جای اینکه از کسی ایراد بگیرم دنبال رفع عیب از خودم باشم و این هم بدانم آدم‌ها ممکن است به هر دلیلی مسیر فکری و شکل نگاهشون عوض بشه و از دنیای من بیرون بیان و در آن صورت جهان افرادی وارد زندگی من می‌کند که با من هماهنگ باشند.باید روی خودم کار کنم و شخصیتم بهتر شود و آدم بهتری شوم سالم تر مفیدتر آرام تر وشاد تر باشم و بعد اجازه بدهم خداوند آدمهای مناسب وارد زندگیم کند،و از بودن با آنها لذت ببرم.

    — در مورد وابستگی مادی همینطور که استاد شایسته اشاره کردند بهترین الگوی در دسترس استاد عباس منش هستن که از لحاظ مالی در سطح بسیار بالایی هستن که خداوند روز به روز برکتشان بدهد.استاد در یک فایلی از میرداماد مثال می‌زنند که به یک بنده خدایی می‌گوید اسبهای من میخشان به گِل است اما خر لنگ شما میخش به دل است و استاد میگن که چون ملک و املاک و پول را سرمایه اصلی نمی‌دانند به خاطر همین روی آنها تمرکز ندارن و به آنها وابسته هم نیستن،ضمن اینکه استاد هم از اول اینچنین نبوده اند ولی به مرور و طی تکامل به این مرحله رسیده اند.

    سرمایه اصلی ما می‌تواند توانایی ها مهارت‌ها و اعتماد به نفس و توکل باشد،وثروت مادی هم نتیجه ی اینها است،دارایی اصلی توانایی در یادگیری است،توانایی حل مسائل است.توانایی کنترل احساسات، توانایی در باور کردن خداوند و توکل کردن است، توانایی در ارتباطات و توانایی در بیرون آمدن از منطقه امن و جسارت است

    –در مورد درمان اعتیاد استاد به درستی اشاره به پیچیدگی بسیار زیاد آن کردند و اینکه درمان پیچیده ایی دارد استاد با کمال تواضع بدون اینکه هیچ راهکاری بدهند (چون که خودشان هیچ موقع مصرف کننده مواد مخدر و حتی سیگار نبوده اند) ،انجمن معتادان گمنام را معرفی کرده اند چون در آنجا کسانی هستن که وجه مشترکشان اعتیاد بوده و خیلی بهتر می‌توانند همدیگر را درک و کمک نمایند یک جمله یی در نشریات انجمن معتادان گمنام هست که میگه هیچ چیز ارزش درمانی کمک یک معتاد به یک معتاد دیگر را ندارد و اتفاقا از ویژگی های استاد یکی هم این است که در حوضه یی که تجربه ندارند نظر نمی‌دهند.

    –ولی در کل بیماری اعتیاد و مصرف مواد مخدر ریشه در خلاء معنوی و روحانی دارد و آدم ها به دلیل همین کمبود به مواد مخدر و الکل پناه می برند و با همین وسیله احساساتشان را سرکوب میکنند

    سپاسگزارم استاد عزیز

    18 11 1403

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    یاسر گفته:
    مدت عضویت: 3110 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیزم

    سلام استاد شایسته عزیز

    سلام دوستان عزیز و توانمندم

    ● قانون فرکانسیِ کبوتر با کبوتر باز با باز

    اگه بخوام در مورد این موضوع که استاد عزیزم در موردش گفتن به خوبی درک کردم و با تک تک سلول های بدنم باورش دارم

    چون من دیدم طی زندگیم همیشه و همیشه هیچ انسانی توی زندگیم ثابت نبوده همیشه افراد مختلف هم وارد زندگیم شدن از دوستانم که هر کدوم مدت کوتاهی با من بودن هر زمان که بین من و اون افراد فاصله می افتاد همیشه به خودم اینو میگفتم کبوتر با کبوتر باز با باز کند همجنس با همجنس پرواز اینا با جنس من یکی نبودن ولی اونموقع دقیقا نمیفهمیدم جنس منظورش باور ها شخصیت وجودی منه

    حتی توی خانواده فامیل و افراد نزدیک هم این اتفاق افتاده هستن افرادی از فامیل که من سالهاست دیگه هیچ ارتباطی با اونها ندارم و میفهمم برای اینه که من دارم هر روز به این نگاه میکنم توی زندگی چکار کنم که برای رسیدن به خواسته هام چه کاری انجام بدم ولی اون افراد فامیل و چون گاها تو باقالی ها بودن همیشه دایره ی رفتار و زندگی شون به چیزهای بی ارزش و مزخرفی درگیر بودن وقتی به این فکر میکردم میفهمیدم بایدم ما دیگه باهم ارتباطی نداشته باشیم چون من توی یک دنیای دیگه ای هستم

    حتی چند سالی میشه یکی از آشنایان ما گاهی با فاصله یک ارتباطی و برقرار میکنه باهامون اونموقع که قانون و نمیدونستم وقتی حرفش میشد که میخوان بیان خونمون من همیشه عصبی میشدم ای بابا چرا باید بیان من دوست ندارم باهاشون هیچ ارتباطی داشته باشم ولی بعد از آشنا شدن با قانون هر وقت حرف از اومدن اونها میشد لحظه اول یکم عصبی میشدم ولی در لحظه به خودم میگفتم نه این اتفاق نمی افته منی که دارم روی خودم کار میکنم منی که توی یک فرکانس دیگه ای هستم قاعدتا نباید این ارتباط برقرار بشه و به خدا میگفتم خدایا من دارم روی خودم کار میکنم من با ارتباط برقرار کردن با اون ها شاید برام یکم سخت بشه کنترل ذهن تو خودت درست کن من حال خودم و خوب نگه میدارم میسپرم به تو جالبه توی تمام مواقع بعد چند دقیقه پیام میدادن که ما برامون کار پیش اومده نمیتونیم بیایم ایشالا یک وقت دیگه من همونجا گفتم خدایا دمت گرم عاشقتم میدونم کار تو بود کلی سپاسگزاری میکردم و ذوق که آره من خلقش کردم :)

    ● دارایی های اصلی و درونی خود را بهتر بشناسیم و بیشتر روی آنها حساب کنیم

    دارایی اصلی که استاد فرمودن توانایی ها توکل و اعتماد به نفس و خودباوری

    میتونم بگم توانایی های خودم خوب میشناسم چیه و مدتیه دارم با تمام وجودم از اون استفاده میکنم و نسبت به توانایی هام خودباوری دارم که برای پیشبرد اول مسیر کمک کنه فقط میتونم بگم نسبت به توکل و ایمان به خدا ضعف دارم البته ایمان دارم ولی گاهی طبق عادت قبل خدا رو یک انسان یک موجود احساسی میبینم که با کار کردن روی خودم تکاملم رو هم توی این موضوع طی میکنم به امید این سیستم قدرتمند (خدا) حل میکنم این موضوع رو

    این چموش مزاحم همیشه هر وقت که دارم خوب عمل میکنم تو موضوع ایمان به خدا تسلیم بودن یک جور موزیانه ای وارد میشه که این حس و میاره که من شک میکنم آیا تسلیمم یا دارم شرک میورزم همین شک منو ذره ذره فاصله میندازه ولی خداروشکر فاصله در حد چند دقیقه و گاهی چند ساعت سریع مچش و میگیرم با اونکه میدونم تکامل میخواد رشد کردن توی این موضوع ولی گاهی سخت میگیرم به خودم که منی که فهمیدم داستان چیه نباید این اتفاق بی افته ولی بعد میگم بابا من انسانم دارای احساس نمیشه هیچ انسانی همیشه توی یک حالت احساسی باشه غیر ممکن مگه رباتیم

    ولی موضوع دارایی های فیزیکی که مثل تجهیزات و مالی و امثال اینا نه این و توش مشکل دارم گاهی میشه بخاطر نبودن یکسری تجهیزات کاریم حسم بد میشه و بعد مدتی کنترلش میکنم و به خودم میگم مشکلی نیست الان اوت تجهیزات و ندارم در عوضش من از جنبه ی دیگه ی کسب و کارم ثروت خلق میکنم و اون تجهیزات و تهیه میکنم و توی این مسیر قبل رسیدن به اون تجهیزات هم رشد میکنم وقتی حلقش کردم اونوقت خیلی بهتر میتونم از اون تجهیزات استفاده کنم میتونم به تمام ویژگی هاش مسلط بشم و بهتر مورد استفاده قرار بگیره

    ● مسیر تکاملی رفع وابستگی به هر عامل بیرونی و اتصال به نیروی درونی

    در مورد وابستگی اگه بخوام بگم

    وابستگی عاطفی قبلا خیلی شدید بودم توش در حدی که خودم نابود میکردم و بابت وابستگی عاطفی چندین بار ضربه خوردم ولی بعد گذشت و گذشت فکر کردم فهمیدم مشکل از خودم دارم خودم با دست خودم عذاب میدم الان چندسالی میشه توی موضوع عاطفی اصلا وابسته نیستم یعنی اصلا واقعا در حدی که اگه اون آدمی که باهاش توی رابطه عاطفی باشم اگه بخواد بزاره بره به هر دلیلی با احترام بهش میتونم بگم اصلا برام مهم نیست چون اینقدر عذاب های وحشتناک به خودم دادم که دیگه بی حس شدم یجورایی توی این موضوع

    وابستگی به خانواده هم بخوام بگم هم تقریبا چندسال میشه وابستگی ندارم که بخواد اذیت کنه منو بخاطر اینکه توی این موضوع محکم تر بشم تصمیم دارم مستقل بشم تنها زندگی کنم توی آینده نزدیک به امید خدا

    هم بخاطر اینکه اگه یکمقدار بخواد توی لایه های زیرین ذهنم وابستگی باشه از بین بره هم اینکه یک محیط ایزوله ای رو برای خودم بسازم که با انرژی قدرتمندم (خدای) خودم بیشتر خلوت کنم و تمام زمانم و روی رشد کسب و کارم و خلق های جدید توی کسب و کارم بزارم

    استاد عباسمنش عزیزم عاشقتم خیلییییی زیاااااااد

    سپاسگزارم بابت آموزش های ارزشمندتون

    استاد شایسته عزیز و مهربان از شما هم سپاسگزارم

    دوستان عزیز و توانمندم بابت کامنت های ارزشمندتون ازتون سپاسگزارم

    برای هممون بهترین ها رو آرزو میکنم توی هر جنبه از زندگی چون واقعا هممون لایق بهترین هر جنبه از زندگی هستیم وقتی اینجا هستیم

    خدای عزیزم

    انرژی قدرتمندم

    صاحب اختیار من

    صاحب وجب به وجب جهان

    انرژی دوست داشتنی تو وجودم

    من تسلیمم و به هر نعمتی که از سمتت وارد زندگیم بشه نیازمندم

    نعمت ثروت

    نعمت سلامتی

    نعمت شادی

    نعمتی آرامش

    نعمت روابط عالی

    خدایا عاشقتم که عاشقمی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: