مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-01 21:35:072025-01-02 07:46:00مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
استاد و دوستان همراه سلام
وقتی در مدار منفی هستیم هیچ گاه نتیجه خوبی را نمیتوانیم بدست آوریم
درسته همیشه علف های هرز ذهن هست ولی میتوان با بهبود بخشیدن مدارها و در مسیر توحیدی موندن و تکرار و روند نکات مثبت اون جهت مدارها را در دست گرفت و نتیجه های عالی را بسازیم
و همین که وقتی به ثروت به چشم سعادتمندی در برابر خداوند خودمان را میبینیم
بعد میتوانیم خودمان را لایق بدانیم که سعادتمند بشویم و به خدا نزدیکتر بشویم
و وقتی این روش باور را در ذهن میسازیم که هر چه ثروتمند تر میشویم نزد خدا محبوبتر میشویم
یعنی لایق میدانیم که ثروتمند بشویم خداوند ثروتمندان را دوست دارد
چون بیشترین چرخش اقتصاد جهان هستی دردست ثروتمندان هست
و وقتی من ثروتمند میشوم دارم به خداوند نزدیکتر میشوم چون دارم به پیشرفت جهان هستی هم کمک میکنم
و این سعادت را خداوند بهم داد تا این بهبود دیگر را در ذهنم بسازم خدایا شکر در پروژه مهاجرت مدارها قرار بگیرم خانوم شایسته و استاد عزیزم ممنونم خدایا شکر
بیست و چهارمین 24
لیست سری فایل های دانلودی باورهای ثروت ساز. مصاحبه با استاد | قسمت 5
اگر علم آگاهی خداوند در وجود من جاری شود دیگر هیچ محدودیتی در مورد ثروت ندارم چون منبع این ثروت خودش نامحدود است
به نام خداوندی که خالق است و من رو هم خالق آفرید تا با افکارم و باورهایم خودم خلق کنم دنیا و زندگیم را
خدایا شکرت که امروز هم بلطف خدای وهاب و بخشنده و مهربانم روزم را با بهترین ها آغاز کردم
واللهُ یَرزَقَ من یشاء به غیر الحساب
( و خدا هر که را خواهد روزی بیحد و حساب بخشد).یعنی اگر در مشعیت و قوانین جهان هستی باشد
درود و وقت بخیر خدمت همه ی نوری چشمی های خداوند در این سایت بهشتی
از وقتی با استاد عزیزم آشنا شدم سعی کردم باورها مو در خیلی از زمینه ها و جنبه های زندگیم تغییر دهم و با تغییر باورهایم توانستم شخصیتم رو تغییر بدم چون فهمیدم که این جهان با قوانینش تغییر میکند ..
خدا رو شکر از وقتی روی باورهای فراوانی کار کردم با افراد کمی روبرو میشم که از کمبود صحبت کنند . یعنی قبلنا هر جا میرفتم پیش هر کسی میرفتم همش میگفتن بازار خرابه . پول دست مردم نیست . آب کمه . برق کمه . مواد غذایی کمه .. حتی پیش دوستانم که مولتی تلیادر بودند میرفتم همش از کمبود حرف میزدند .. الان وقتی به اون حرفها فکر می کنم میگم اینا که همش از کمبود حرف میزدند پس چرا اینقدر پولدار و ثروتمندن.. البته آنموقع ها در مدار آگاهی این قوانین نبودم ولی از وقتی قوانین رو شناختم همش از فراوانی صحبت میشه . مثلا یکی از دوستانم که باغ داشتند همش میگفتند . امسال ماشاالله درختامون خیلی بار داده … و یا مثلاً میرم بازار روز خرید کنم میبینم مردم آنقدر خرید می کنند که صندوق ماشین شون و حتی صندلی عقب ماشین شون پر میشه .. خب معلومه میلیون میلیون خرید می کنند تازه این فقط اقلام توی یخچالی شون هست .. وقتی میرم پیاده روی . موزایک های خیابان رو میبینم. چند هزار کیلومتر فقط موزایک در کوچه و خیابان ها و حیاط و داخل ساختمان ها بکار رفته و میبینم همش داره خونه سازی میشه و کارگران مدام دارند کار می کنند . وقتی میرم روی کوه تپه از اون بالا فقط فراوانی رو میبینم . عععععع چقدر خانه های چند طبقه و چند واحده .. توی هر خونه ای چقدر افراد زندگی می کنند .. هر خانه ای حد اقل. یکی دوتا ماشین دارند .. توی هر خانه ای کلی امکانات زندگی از گاز و یخچال و لوازم و ظرف و ظروف و فرش و مبل و لوستر و تختخواب و رختخواب و لباس و کیف و کفش و مواد غذایی وچقدر مواد شوینده و تمیز کننده و جارو برقی و لوازم برقی خانگی و آشپزخانه و پول و طلا و غیره و هزاران هزار کسب. و کار و پاساژ های مختلف و املاک و آرایشگاه و کلینیک های پزشکی و دندان پزشکی و کلینیک حیوانات و گل و گیاهان لبنیاتی و پرده فروشی و پارچه فروشی خیاط و نجار لوله کش و برقکار. و شیرآلات و تعمیرگاه ماشین و تعمیرات لوازم خانگی و اسنپ و کامیون و دوچرخه و موتور و باز هزاران هزار امکانات رو از اون بالای کوه تپه فقط میبینم خدا رو شکر استاد عزیزم چشم مون رو به فراوانی ها باز کرد و آنقدر در این چند روی باورهای فراوانی کار کردم که دیگه الان کمبود رو باور ندارم .. وقتی می شنوم که آب کمه فوری میگم اصلا هم آب نیست این همه چشمه های آب و دریا و اقیانوس و سفرهای زیر زمینی و باران و برف .مگه میشه کم باشه . مگه چیزی هم از این کره ی زمین خارج میشه که تمام بشه .. خلاصه همش دارم وفور و فراوانی نعمت های خداوند رو میبینم وقتی برگ های درختان رو میبینم میگم مگه میشه درخت کم باشه .. مگه میشه .. ما به فراوانی ها به بی نهایت ها احاطه شدیم فقط باید چشمان مون رو باز کنیم هی بهش نشون بدیم . بهش فراوانی ها رو یادآوری کنیم چون انسان فراموش کاره . فراموش میکنه که در چه دنیای پر و از نعمت و برکت زندگی می کنه خدایا به اندازه ی تمام وفور و فراوانی های این جهان هستی آت شکرگذارم خدایا شکرت
باید رو باور فراوانی خیلی خیلی کار کنم و به لطف خداوند. باید هر روز بخودم یادآوری کنم توجه ام رو آگاهانه بزارم رو نعمت های اطرافم و آگاهانه به ذهنم بگم همه چیز فراوانه .. وقتی به تمام نعمت های خودم و اعضای بدنم نگاه میکنم فقط میگم خدایااا شکرت میلیون ها اجزا در بدنم مشغول فعالیت هستند تا تمام دستگاه های بدن من به روانی و به زیبایی در حال عشق ورزیدن به من هستند خدایا شکرت
کلا من در تمام زمینه ها و جنبه های زندگیم باورهای درب داغونی داشتم البته خودم بهتر میدونم از چه زمانی باورهای من بیشتر تخریب شد و روند سقوط به فروپاشی در تمام جنبه های زندگیم شد… چون قبلترش همیشه در مدار وفور و فراوانی و رشد و پیشرفت بودم. و همیشه در محل کارم روابط ها خوب بود و در شغلم و حرفه ام همیشه بهترین بودم و آنقدر رشد داشتم که بفکر کسب مهارت جدید و دلبخواهم در رشته ی هتلداری بودم و شکر خدا موفق هم بودم ولی از ی جایی انگار نتوانستم احساسم رو کنترل کنم البته آگاهانه نبود . … دلسوزی های بیجا داشتم و به افراد فقیر و نامناسب و بدبخت بیچاره ها در سر چها راه ها خیلی توجه می کردم یعنی کانون توجه ام روی مسایل نامناسب بود
استاد می گن: تجربه خوشبختی توی زندگی، خیلی راحت تر از تجربه یه زندگیه نامناسب و ناسالم هست چون خوشبختی روند طبیعی جهانه. اما برای تجربه یه زندگی ناجالب ونامناسب، باید مسیرهای اشتباه زیادی رو بری… برای رسیدن به بدبختی وافسردگی باید هزاران فکر منفی و مخرب رو بارها و روزها تکرار کنی من هم دقیقا ناآگاهانه با افکار نامناسب بُر خورده بودم ….
و همین طور بصورت تکاملی ریزش کردم و با افراد نامناسب در ارتباط شدم با افرادی که خیلی پایین تر از سطح زندگی من بودند و در تمام جنبه های دیگر زندگیم اثر گذاشت .. یعنی کلا مبحث مدارها رو که نمیدونستم ولی الان که در مسیر آموزه ها و قوانین هستم فهمیدم که من چطوری از مدار بالا به پایین ترین سطح مدارها و از کدام نقطه سقوط کردم و حتی نشانه ها رو تشخیص نمیدادم الان خدا رو شکر هدایت شدم به درک و مفاهیم قوانین جهان هستی و دارم روی تمام جنبه های زندگیم دانه به دانه کار می کنم و مدام با نشانه ها حرف میزنم و حرکت می کنم و خدا رو شکر به خیلی از خواسته هام رسیدم ..
همانطوری که تکاملی ریزش کردم همانطوری هم بلطف خدای مهربانم و بلطف آموزش های استاد عزیزم بصورت تکاملی رشد کردم و بالا اومدم و از اون تاریکی ها و افکار معیوب خارج شدم … درسته هنوز نتایج سرشار آنچنانی بدست نیاوردم ولی برای تمام آن نتایج کوچولو و کوچکم خیلی هم خوشحالم چون این نشانه ی خوبی است و از تمام نشانه های ریز و درشتی ممنون و سپاسگذارم که می تونم درک شون کنم خدایاا شکرت
و استاد در ادامه گفتند …اما با یه کم کنترل کانون توجه ات، خیلی زود به احساس شادی می رسی و همین احساس شادی برای خلق یه زندگی خوب، کافیه
واقعا برام خیلی مهمه که مواظب احساساتم باشم
چون طبق قانون احساس خوب و عالی== اتفاقات و نتایج خوب و عالی
در یک جایی در یکی از فایل های استاد عزیزم شنیدم که میگفتن:
موفقیت و اعتماد به نفستون و به نتایج گره نزنید ، اگر موفق نشدی تلاش کردی ، تلاش کردن و ببین نه نتیجه رو ، چون این جوری ادامه میدی ادامه میدی تا نتیجه هم خودشو نشون میده
یکی از خواسته هایی که همش دوست دارم با لذت و شادی بهش برسم و با صدای بلند فریاد بزنم این است که هر وقت بزرگی خداوند رو میخوام به همه ثابت کنم با نتایج پولی و مالیم صحبت کنم نتایجی که واقعا قابل لمس باشد . نتایجی که دیده بشم .
سپاسگزار خداوندی هستم که هر لحظه با هدایت و حمایتش مرا از طریق این فایل های گرانبها و ارزشمند و استاد عزیزم در مسیر مستقیم خودش ثابت قدم نگه می دارد.
و من باید همیشه استادم رو الگو قرار بدم و این سوال رو از خودم بپرسم
خدایا چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه کنم و همانند استادانم با نتایجم صحبت کنم ؟ خدایا خودت هدایتم کن
خدایاااا از اینکه منو به سمت این سایت گوهر نشان و چنین استاد توحیدی هدایت کردی ممنون و سپاسگذارم
این خداوند است که به شکل قدرتمند دست فرشتگان و ناجیانش دستان بی شمارش مرا یاری می کند و در زندگیم همواره جاری است
خدایا می خوام لحظه به لحظه در مدار ارتعاش هدایت های الهی تو باشم
خدایااآاا شکرت که امروز هم طبق تعهدم آمدم اینجا در این فضای الهی آنچه که درک کردم و توانستم طبق تعهدم در این قسمت روی تغییر باورهای فراوانی و روی افکار توحیدی ذهنم کار کنم که بتونم بخودم این قوانین رو بیشتر یادآوری کنم و بیشتر درک کنم و بیشتر در مسیر هدایت های الهی عمل کنم ممنون و سپاسگذارم
خدایااآاا من رو هدایت کن به مسیر درست و مناسب و صحیح، امروزم رو پر کن از همزمانی های معجزات الهییم ، اجازه بده تا شب اشک شوق بریزم از هدایت هایت … اجازه بده بیشتر حضورت رو در زندگیم احساس کنم و بیشتر به غیب ایمان بیارم
خدایاااا شکرت که در این مسیر نورانی و الهی قدم گذاشتیم و هر روز بیشتر و بیشتر ما رو هدایت می کنی تا با نتایجمون بهترین نسخه و ورژن زندگی مون رو تجربه کنیم ممنون و سپاسگذارم خدایااا شکرت
خدایا. شکرت که امروزم با بهترین دیده ها شنیده ها زیبایی ها و آگاهی ها نعمت ها و موهبت ها و وف.ر و فراوانی ها و برکت های الهی برام شروع شد و بلطف و همکاری و پشتیبانی خداوند با زیباترین ها هم به شب رسانده شد خدایااا شکرت . سپاس سپاس سپاس
خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم
و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت می خواهم
IN GOD WE TRUST
ما به خداوند اعتماد داریم
IN GOD WE TRUST
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
ثروت همون سلامتیه ،آرامش و پول…
اگه کسی فکر میکنه خدا رو داره ولی پول نداره هم باوراش در مورد خدا ایراد داره و هم در مورد پول…
اگه کسی فکر میکنه خدا رو پیدا کرده ولی سلامتی نداره هم باوراش در مورد خدا ایراد داره هم در مورد سلامتی…
اگه کسی فکر میکنه خدا رو پیدا کرده ولی ارتباط خوبی با دیگران ندارد هم باوراش در مورد خدا ایراد داره و هم در مورد روابط…
اگه باور های ما در زمینه ثروت درست باشه ثروت به صورت طبیعی وارد زندگی ما میشه…
یادم اومد به گفته ای از استاد که گفتن من در مورد این که از این صحبت ها و آگاهی ها پول بسازم مقاومت داشتم و میگفتم که کسی که در راه خدا کاری رو انجام میده باید رایگان باشه اما در این زمینه که از دوره تندخوانی پول بسازم همچین مقاومتی نداشتم ولی اگه من باورهای مناسبی در مورد پول ساختن از همین آگاهی ها داشتم و مقاومتی نداشتم میتونستم از همین دوره ها پول بسازم و از اون جایی که من مقاومت داشتم در این زمینه خداوند ایده ای رو که با توجه به باورهای من مقاومتی کمتر داشت رو بهم الهام کرد…
اگه مقاومتی در کار نباشه و ترمزی نداشته باشیم از همون رفتار ها و محصول و عملکردهای اکنون ما پول وارد زندگی مون میشه…
اون چیزی که تاثیر گزاری کلام رو ایجاد میکنه جمله نیست بلکه فرکانس و باوری هست که اون کلام ازش نشأت میگیره…
نتیجه ها حاصل باورهای درونی ما هست و الا عملکرد و سخنی که ما به کار میبریم هیچ چیزی رو حاصل نمیکنه…
جهان بازتاب باورهای شماست و اگه میبینی نتیجه نیومده حتما و بلا شک باور شما هنوز به صورت بنیادی تغییر درش حاصل نشده…
وَمِنَ ٱلنَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَمَا هُم بِمُؤۡمِنِینَ8-بقره
و از مردم کسانى هستند که مىگویند(در کلام میگن نه از روی ایمان):به خدا و به روز بازپسین ایمان آوردهایم.حال آنکه مؤمن نیستند
یُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَمَا یَخۡدَعُونَ إِلَّآ أَنفُسَهُمۡ وَمَا یَشۡعُرُونَ 9-بقره
مىخواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند و حال آنکه فریب ندهند مگر خود را، و این را نمىدانند.
امام رضا همه مردم رو جمع میکنه تا یه حرف مهمی رو بگه و همون حدیث سلسله الذهب رو بیان میکنه که از پدرش و اون از پدرش و بعد پیامبر -جبریل و بعد هم خدا گفته که :
کلمه لا اله الا الله حصن و دژبان محکم من است و هر کس در آن داخل بشه از عذاب من در امانه…
حالا اگه منظور از کلمه همون لفظ باشه که همه دارن میگن دیگه چرا اینقدر این موضوع مهمه …
کلمه نه به معنای لفظ بلکه مفهوم و درک لا اله الا الله و دوری از شرک عامل سعادت و در حصن پروردگار در اومدنه…
تا وقتی شما داری شکر گزاری لفظی میکنی و از این لفظ استفاده میکنی ولی درونا حسادت داری و یا احساس بد داری از اون تحسینات و گفتن اون موقعیت ها نتیجه ای حاصل نمیشه بلکه اون چیزی که نتیجه رو حاصل میکنه احساس واقعی ماست…
همه شدن کپی کار و فکر میکنند اون کار خاص و کلام خاص داره نتیجه رو حاصل میکنه و دیدیم که از یه ایده خیلیا هستند اجراش میکنن اما بجای این که رشد کنند بد بخت تر از قبل میشن …
وقتی شما کار میکنی رو باورهات ایده های که متناسب با شرایط شماست با توجه به جایگاهی که الان داخلی وارد زندگیت میشه…
دیگه اینو همه دیدیم یه نفر اومده امروز از ایده استفاده کرده و مسیری رفته که کلی نتیجه براش حاصل شده منتهی یه نفر دیگه میاد همون کار رو میکنه نه تنها نتیجه حاصل نمیشه بلکه از قبلش هم اومده پایین تر…
ولی وقتی شما روی باوارات کار میکنی شرایط و ایده ها و افراد با توجه به شرایط تو وارد زندگیت میشن و بصورت تکاملی شما در این مسیر رشد میکنی….
این که میبینید همه به دنبال کپی از دیگران هستند و دنبال اینن که چه شغلی پولسازه بدلیل اینه که اصلا به این موضوع که فراوانی در جهان وجود داره باور ندارند …به این که باوراشون زندگیشونن رو میاره باور ندارن،اصلا خودشون رو لایق این نمیبینن که خدا هدایتشون کنه و بهشون الهام کنه…
اون چیزی که برای شما الهام میشه با توجه به بگم گراند شما ،با توجه به شرایط و گذشته شماست و وقتی شما تو اون مسیر میری کم کم اون ضعف های شما بهبود پیدا میکنه و در این مسیر رشد میکنید و شکوفا میشید .
بذارید درساتون رو تو مسیرتون یاد بگیرید و اینقدر نخواین از مسیری که دیگران رفتند برید …
هدایت ها و مسیری که باعث رشد شما میشه با مسیری که برای دیگرانند کاملا جداست و هر کسی بصورت یکتا در مسیرش هدایت میشه توسط خداوند…
به میزانی که بتونیم این موضوع رو درک کنیم و باورش کنیم اونوقت دیگه سرمون رو از زندگی دیگران و عملکرشون میکشیم بیرون و روی خودمون کار میکنیم و اینقدر خودمون رو و نتایجمون رو با دیگران مقایسه نمیکنیم و عجله و بدو بدو نمیکنیم و تمرکزمون رو کار و زندگی خودمونه…
من خودم که خیلی به این چیزی که نوشتم نیاز دارم برای درکش
خدایا شکرت بخاطر این آگاهی
خداوند به همگی ما برکت بدهد
اینکه همه چیز به روال همیشگی پیش میرود، خود همان فاجعه است
.
.
.
( 3 ژانویه 2025 )
بنام خداوند بخشنده مهربان🫀
.
سلام به استاد عباس منش جان و خانم شایسته عزیزم
خداروشکر بخاطره این پروژه عالی که داره به زندگی من جهت میده و چرخ زندگی منو روان میکنه برای تجربیات تازه و جدید و لذت بخش و قشنگ بزرگتر شدن ظرفمو حس میکنم.
خب بریم سراغ صحبت های استاد که میگه:
این اهرم رنج و لذت احساس خوب و بد رو در ذهنم خیلی خوب ساختم که تحت هر شرایطی احساسمو خوب نگه دارم و کسی نتونسته این موضوع احساس خوب = اتفاقات خوب رو باور کنه
باز هم میرسیم به احساس خوب، که اصلی ترین کلید تجربه یه زندگی خوبه و این ذهن الکی میاد این احساس خوب رو ضعیف میکنه ولی با راهکاری که استاد داد که بیاییم اهرم بسازیم که اگر من احساسم بد باشه با هر دلیل و منطقی من به سمت اتفاقات منفی هدایت میشم و این یک قانون مهمه جهانه مثل قانون جاذبه که اگر خودمو از یه ساختمان 10 طبقه رها کنم بدون شک 100٪ به زمین سقوط میکنم و مرگ من حتمی است و شوخی بردار هم نیست
ولی به قول استاد ما این قانون احساس خوب و بد رو واقعا قلباً باور نکردیم و متعهد به نگه داشتن احساس خوب دائمی نیستیم و یه روز احساسمون خوبه دو روز احساسمون بده و یه نگاه فانتزی داریم به این قضیه
ولی اگر بتونیم تمرین کنیم در طول روز و گوش کنیم به گفتگوهای ذهنی که در طول روز با خودمون داریم میزنیم ، میتونیم آگاهانه متعهد بشیم که بهش جهت بدیم و قانعش کنیم
چون هیچکسی جز خودمون نمیتونه ذهن رو قانع کنه در لحظه به لحظه زندگی…
.
.
.
꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂
استد در ادامه یه کلید خیلی مهمی رو در دستمون میذاره که میگه:
باور ها یک شبه ساخته نشدن که بخوان یه شبه از بین برن و ساخت یک باور دقیقاً مثل ساختن یک خانه میماند یعنی اگر شما بخوای یه خانه رو خراب کنی در عرض یک ساعت میتونی با یک بمب خرابش کنی ولی اگر بخوای یه خانه بسازی یه زمانی طول میکشه و برای باور ها نیز اصلا اینگونه نیست که بیای باور های قبلی رو خراب کنی و بعد باور های جدید ایجاد کنی، بلکه باید باور های قبلی رو بپذیری که و تلاش نکنی برای خراب کردنش
من اقرار میکنم یه کج فهمی که داشتم از قانون ساخت باور ها این بود که من داشتم هم زمان اون باور قبلی رو هی خراب میکردم و بعد میخواستم باور جدید رو هم ایجاد کنم ولی استاد خیلی صریح اینو گفت که
“” اصلا نباید این کارو کنی و باید با ایجاد باورِ متضادِ باورِ غلط یعنی باور درست و جدید رو تکرار کنی و بی توجهی کنی به باور غلط، یعنی فضای بیشتری از ذهنت رو به باور درست اختصاص بدی همین فضای بیشتر و توجه بیشتر به باور های خوب باعث میشه که کارشون رو انجام بدن””
ولی من داشتم هم زمان به هر دوتا، فضا میدادم یعنی میخواستم باور قبلی رو خراب کنم و یه جورایی باهاش در جنگ بودم و دنبال ریشه اش بودم که از کجا اومده و اینکارو ناخودآگاه داشتم میکردم و چون باور قبلی ریشه اش قوی تر بود من داشتم بهش بیشتر توجه میکردم و با اینکه داشتم باور های جدید رو کار میکردم ولی فضا برای ایجادش خیلی کم بود و قدرت فرکانسش بسیار ضعیف بود و برای همین نتیجه های من جون نمیگرفت و پایدار نبود
ولی الان این موضوع رو خیلی خوب درک کردم خدارو شکر و نباید به خراب کردن باور های قبلی بپردازم و فقط باید بپذیرم که این باورها در ذهنم یک جا هست و اصلا بهش کاری نداشته باشم و بیام آگاهانه فقط توجه کنم به باور درست و فضای ذهنمو بیشتر اختصاص بدم به ساخت باور درست فقطططططططط..
وای استاد نمیدونی با این آگاهی چقد مسیر برام هموار شده و قلبم باز شده انگار اصلا روی ابرام خدایاااااا شکرتتتتتتتت
این آگاهی مهم ترین قسمت ساخت باور بود که همون ترمز نامرئی بود که پنهان بود در ذهنم و من نمیدیدمش
اللّه اکبر… خدایا سپاس سپاس سپاس. 🫀🫶
.
.
.
꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂꧂
استاد در مورد نگاه به پول و ثروت میگه که:
هر چقد ثروتمندتر بشی در دیدگاه خداوند عزیزتر هستی
خیلی جالبه این فایل رو که صبح داشتم توی محل کارم گوش میدادم و وقتی رسید به این باور معنوی بودن ثروت خب استاد گفتن که این باور یهودی ها بوده و به محض تکرار این باور،
خدا اومد یه مثال منطقی برام زد و یه الگو بهم داد،
همون موقع همکارم در مورد چای داشت صحبت میکرد گفتش توی کرمانشاه یه فرد یهودی هستش که الان 30 ساله کارش فقط چای فروشی هستش و انواع چای ها رو داره و یه چای انگلیسی داره کیلو 2 میلیون تومان و همیشه خدا هم سرش شلوغه کیپ تا کیپ
بعد من گفتم چی گفتی واقعا؟؟ که آره همیشه سرش شلوغه ولی کنار دستش یه مغازه چای فروشی هستش طرف ایرانی هستش و شیعه ولی همیشه میناله از بازار
و همونجا بود که گفتم اللّه اکبر
خدایا یعنی چه هم زمانی عالی رخ داد که حین گوش دادن این باور برام یه الگو و مثال آوردی که این باور اصلی یهودی ها هستش و منم فوراً اینو توی نُت گوشی یادداشت کردم
و توی ای کامنتم آوردم
خیلی تجربه جالبی بود
به نظرم اگر فقط رها و تسلیم باشیم توی منطقی کردن باور ها و به خدا بگیم خدایا تو هدایت کن منو توی ساخت باور ها و نشون دادن الگو ها و منطقی کردنش خدا هدایت میکنه که اون نشانه فراوانی و آگاهی و مثال رو تو فقط بشنوی
شاید اون مثال برای اون همکارم یه چیز عادی بود ولی برای من یه گنج بود و تاثیرگذار
که این مثال چند تا باور رو همزمان ریشه اش رو ایجاد میکنه
1) توی ایران و حتی استان کرمانشاه میشه خیلی خیلی خوب پول در آورد و ربطی نداره یهودی باشی و شیعه باشی و سنی و..
2) افزایش درآمد و وارد شدن پول به زندگی فقط و فقط به باور های درست در مورد پول ربط داره
3) هر کسب و کاری پتانسیل ثروت رو داره
4) باور معنوی بودن بودن ثروت اصلی ترین باور ورود پول به زندگیه که باید ساخته بشه
یعنی خدایا دمت گرممممم شکرتتت🫀🫀
.
.
.
꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂
استاد میاد در مورد باور فراوانی مثال میاره که میگه:
یه شخصی بنام ایلان ماسک میاد با دیدگاه و نگرش جدید ماشینی که هنوز آماده نشده و فقط یه عکس و ماکت هستش رو 400 هزار تا پیش فروش میکنه
وای مخم سوت کشید اللّه اکبر
بچه ها 400 هزارتا فروش یعنی اگر بخواهیم مثال منطقیش رو در نظر بگیریم اینجوریه که مثلا گنجایش ورزشگاه آزادی 100 هزار نفره یعنی 4 تا ورزشگاه آزادی کنار هم یعنی شما هر صندلی ورزشگاه آزادی رو یه ماشین تسلا مدل3 در نظر بگیر ببین چه حجمی از فراوانی ماشینه
بعد جالبه نمایشگاه هم نداره و یه روز هم نگهش نمیداره توی دستش بلکه از تولید به مصرفه
یعنی
چه باور فراوانی داره ایلان ماسک
400 هزار تاااااااااااا پیش فروش ماشین تسلا ^_^
.
.
.
꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂
استاد در ادامه میاد از ثروت میگه که:
در دنیای ثروتمندان اون فردی که 1 میلیارد دلار ثروت داره با اون فردی که 100 میلیارد دلار ثروت داره هیچ فرقی نمیکنه یا اون کسی که 20 میلیون دلار ثروت داره با کسی که 1 میلیارد دلار ثروت داره بازم هیچ فرقی نمیکنه از لحاظ اینکه هر چیزی رو که نیاز داشته باشن میتونن بخرن
انصافاً ما خیلی هامون اصلاً مفهوم ثروت و پول رو درک نکردیم و فقط فکر میکنیم هر چقد پول داشته باشم یعنیی معروف تریم ولی استاد داره منطقی میگه آقا جان، اون فردی که 1 میلیون دلار یا 1 میلیارد دلار ثروت داره با اون فردی که 100 میلیارد دلار ثروت داره هیچ فرقی نمیکنه
چون به بی نیازی رسیدن و اصلا مهم انباشت پول نیست براشون یا مهم تعداد صفر بیشتر نیست توی حسابشون بلکه مهم بی نیازی و رفع یکسری نیاز ها و بعدش لذت بردن از کسب و کارشونه و پول به دنبالشون اومدن
و با این آگاهی یه لحظه این فکر به ذهنم رسید که میتونه در جهان و حتی همین ایران خودمون چقد آدم ثروتمند وجود داشته باشه که حتی ما اصلا اسمشون رو هم نشنیدیم طرف اینقدر ثروت داره که بی نیاز شده و به دنبال صفر بیشتر نیست
و توی یک محیط ارام دارن زندگی میکنن ولی ما فقط داریم به اون 10 نفر برتر مجله فوربز توجه میکنیم و میگیم اینا ثروتمندن و ما باید به اینا برسیم
و بیاییم اصلا یکبار دیگه دنیای ثروتمندان رو برای خودمون از اول تعریف کنیم
بچه ها 1 میلیون دلار پول خیلی زیادیه هااا یه لحظه بهش فکر کنید
واقعا ما خیلی مسیر رو کج فهمی داشتیم و همش برامون این مهم بوده که فلانی چقدر درآمد داره و چقدر توی حسابش هستش و چقدر در میاره و بعد از سطل خودمون غافل شدیم ولی الان میفهمیم که درک ثروتمند شدن یعنی رفع نیاز هات و بی نیاز شدن و لذت بردن از عشق و علاقت همین نه تعداد صفر های بیشتر توی حسابت
اصلا هر چقد هم پول باشه تو حسابت مگه چقد میخوای خرج کنی؟؟؟!!!
این آگاهی هم یه کلید مهمی در دستم گذاشت و یه گره نامرئی رو از ذهنم باز کرد خدایا شکرتتتتتتت🫀
.
.
.
꧁꧁꧁꧁꧁꧁꧂꧂꧂꧂꧂꧂
و سخن پایانی استاد که میگه:
ثروت، تقوا میاره
و چه مثال منطقی و بجایی استاد میاره که خدا در قرآن میگه آنکه با تقوا ترست به خدا نزدیک تر است و آنکه ثروتمند تر است نزد خدا محبوب تر و عزیز تر است
یعنی این دوتا در کنار هم معنا پیدا میکنه
یعنی خدا انرژیه / پول هم انرژیه/ پس مگه میشه خدا خوب باشه و پول بد باشه
و اگر بخوایم به پول ویژگی های بد رو نسبت بدیم چون پول و خدا انرژی هستن و یکی هستن نمیشه اینکارو کرد و هر ویژگی بدی به پول بدیم یعنی داریم به خدا ویژگی بدی میدیم یعنی،
اگر میگیم پول باعث نفاق و دوری میشه
پس یعنی خدا باعث نفاق و دوری میشه؟؟
یا
اگر میگیم پول باعث جنگ و خونریزی هستش
پس یعنی خدا باعث جنگ و خونریزی میشه؟؟
یا
اگر میگیم پول باعث بیماری و سرطان و معتاد شدن هستش
پس یعنی خدا باعث بیماری و سرطان و معتاد شدنه؟
میبینید ذهن خودش نمیتونه جواب بده و باید با همین مثال های ساده منطقی کرد که داری اشتباه میزنی ذهن عزیزم
و من هر چقدر ثروتمند تر بشم با تقوا تر میشم
کنترل ذهنم آسون تره
زیبا تر میشم
آدم بهتری میشم
سلامت تر میشم
بخشنده تر میشم
خوشبخت تر میشم
دست به خیر تر میشم
پس خدا و پول هیچوقت از هم دیگه دور نیستن.
.
.
.
الهی شکرت بخاطره این کامنتم و ردپایی که ثبت کردم
و حالم بهتر شد و به مدار بالاتری در حال مهاجرت هستم و بوی اتفاقات خوب به مشامم میرسه
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
[پروردگارا!] تنها تو را بندگی میکنیم وتنها از تو کمک می خواهیم🫀🫶
ادامه دارد…
به نام یگانه خالق هستی
سلام و عرض وقت به خیر دارم خدمت همهی دوستان
دوست دارم نمود هایی از فراوانی رو بنویسم تا باورهای همهی ما نسبت به فراوانی قوی تر بشه
من هر روز تو همین شهر خودم تعداد آدم هایی که دارن ماشین های دنده اتوماتیک یا دارای سانروف سوار میشن رو بیشتر می بینم
و هر بار وقتی می بینم یکی از دوستام یا همسایه ها یا شخصی که از قبل می شناختمش یه ماشین بهتر خریده ، خوشحال میشم و تو قلبم تحسینش می کنم و به خودم میگم بببین محمد هست… زیادم هست خدایا شکرت
حدود یک ماه پیش رفته بودم نمایشگاه خودرو در تهران
با چشم خودم دیدم که چقدر شرکت های مختلف خودروهای برقی آورده بودن که قرار بود وارد ناوگان تاکسی رانی بشه
به جهت آلایندگی کمتر و هوای پاک تر
تا چندسال پیش که تازه اخبار خودرو های تسلا در سایت ها و اینستا و … پیچیده بود
خیلی ها می گفتن نه … حالا کو تا بیاد تو ایران و…
ولی داریم می بینیم که خدا رو شکر اومده
اون هم نه یکی چندین و چند تا از شرکت های مختلف
اونقدرررر توی نمایشگاه ذوق کردم و تحسین کردم و خدا رو شکر کردم که نگم براتون
البته فقط خودروهای برقی برای ناوگان تاکسی رانی نیومده بود ها
یه شرکتی اومده بود به نام نبکا… ایرانی بود ها:)) کراس اور های برقی آورده بود چقدر هم خوشگل و دلبر بودن :)) خدایا شکرت
غرفه سازیشون هم خیلی خفن بود پوشش اون خانم ها و آقایونی هم که پرزنتور غرفه بودن خیلی شیک و با کلاس بود
اصلا خیلی کیف کردم خدایا شکرت
عکس های ماشین ها رو هم تو موبایلم دارم کاشکی می شد عکس این دلبر ها رو براتون می گذاشتم:)
همین الان هم تو کلان شهر ها مثل تهران
خیلی از آدم ها از خودروهای هیبریدی استفاده می کنند چون انصافاً هم هزینه ها رو کم می کنه هم سواری خیلی خوب و کم صدایی داره هم به داشتن هوای پاک کمک می کنه هم درکل خیلی های لول و با کلاسه که ماشین هیبریدی داشته باشی دیگه :))
خلاصه خیلی خوشحالم که این الگو ها رو می بینم و دوست دارم هر روز در موردش با خودم صحبت کنم
اصلا از همون کودکیم هم عاشق ماشین ها بودم خدایا شکرت به خاطر این همه فراوانی
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
اى خدایى که از او امید هر خیر و احسان دارم و نزد هر شرى از خشم او ایمنى مى جویم
یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ
اى آنکه عطا مى کنى بسیار را به کم اى آنکه هر که سؤال کند عطا مى کنى
یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَهً
اى آنکه به هر که سؤال نکند و تو را هم نشناسد باز از لطف و رحمتت عطا مى کنى
أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَهِ
عطا فرما مرا که از تو درخواست مى کنم جمیع خوبیهاى دنیا و جمیع خوبیهاى آخرت را
وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ شَرِّ الْآخِرَهِ
و دفع فرما از من به درخواستم از تو جمیع شرور دنیا و آخرت را
فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ
زیرا عطاى تو بى نقص است و از فضل و کرمت بهره من بیفزاى اى خداى کریم
———————————————–
سلام به دو استاد عزیز و دوستان نازنینم
روز و روزگارتون خوش و خرم باد
پروژه مهاجرت به مدارهای بالاتر-گام سوم
رابطه متقابل بین “تقوا” و ” ثروت پایدار”
خدا رو شکر که در گام سوم هم با دوستان همگام شدم
من این مصاحبه استاد رو قبلاً هم شنیده بودم ولی این بار کجا و بار قبلی کجا
بار قبلی فقط گوش کرده بودم اونم سطحی
این بار با حضور در پروژه پر برکت ” مهاجرت به مدار بالاتر” که استاد شایسته جانم برای ما تدارک دیده (و همین جا دوباره ازش تشکر میکنم) چند بار با تمرکز و با دقت گوش کردم فکر کردم تو دفترم نوشتم حدود پنج ساعت وقت صرفش کردم شایدم بیشتر
الهی صد هزار مرتبه شکر
خدا رو شکر من از همون اول که با استاد آشنا شدم و این قانون احساس خوب=اتفاقات خوب و احساس بد=اتفاقات بد رو از استاد شنیدم سعی کردم در زندگیم اجراش کنم و تا حالا هم ادامه دادم
خیلی وقتها حالم خوب بوده، خیلی وقتها آگاهانه خوب نگهش داشتم و خب خیلی وقتها هم خنثی بوده، که خدا رو شکر استاد در این مصاحبه گفت
اگرچیزی احساس بدی ندارد یعنی احساس خوب دارد
وقتی میگی من احساسم خنثی است هیچی نیست یعنی خوبه
و چون حالت خوشبینی در وجودم بوده خیلی راحتتر تونستم از زاویه دید مثبتی به قضایا نگاه کنم که احساسم بهتر بشه
اساسی ترین قویترین تأثیرگذارترین باور:
احساس خوب=اتفاقات خوب
احساس بد= اتفاقات بد
احساس بد مثه آتیش میمونه
به هر دلیلی با هر منطقی با هر توجیهی دستمو بکنم تو آتیش دستم حتماً میسوزه
احساس بد همون آتیشه
دستمو میسوزونه اتفاقات بد رو برام بدنبال میاره
وقتی اینو بدونم خیلی راحت میتونم ذهنمو کنترل کنم
به جرأت میتونم بگم بیشترین چیزی که در تمام این سالها که دانشجوی استاد بودم رعایت کردم و همچنان رعایت می کنم 1- داشتن احساس خوب 2- کنترل ورودیهای ذهن و کنترل ذهن هست
یکی از زیباترین چیزهایی که از استاد شنیدم باور به فراوانی و وفور نعمت در این جهان هست، و اینکه
هر چقدر ثروتمندتر شوم نزد خدا عزیزتر و محبوبتر میشوم
یادمه دوسال پیش که اولین بار حدود بیست جلسه از روانشناسی ثروت یک رو گوش کردم اینا رو از استاد شنیدم که آدمی که ثروتمنده حسودی نمی کنه دزدی نمی کنه طمع نمی کنه تازه به دیگران هم میبخشه و ثروتمند شدن معنوی ترین کار در این جهان هست چقدر قلبم تأییدش کرد
و از همون وقت تا بحال سعی کردم فراوانیها رو در اطرافم و در دنیا ببینم و تایید و تحسین کنم
حتی توی ترافیک شدید در بزرگراه فراوونی ماشینها رو ببینم
توی طبیعت بینهایت فراوونی رو می تونیم ببینیم فراوانی آبها دریاها و رودخانه ها فراوانی کوهها فراوانی درختها فراوانی جاده ها و….
تقوا یعنی کنترل ذهن و پرهیز از کارهای ناشایست، و کسی که ثروتمنده خیلی کمتر دچار کارهای بد و نامناسب مثل حسد و حرص و طمع و دزدی میشه چون نیازی نداره
پس به این نتیجه می رسیم که
ثروت تقوا رو افزایش میده
خیلی فایل ارزشمند و پر از آگاهی هست ساعتها میشه در باره آگاهیهاش نوشت
فعلاً به همین مقدار بسنده می کنم
همگی را به خدای مهربان میسپارم
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا
ای اهل ایمان! خدا را بسیار یاد کنید
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان مومنم
میخوام درباره مرحله قبل از تقوا صحبت کنم و البته به قدر عمل کوچک خودم و نتایجم صحبت میکنم
اگه بخوام درباره تقوا و سلف کنترل صحبت کنم و ارتباطش با ثروت.. باید یه نکته رو متذکر بشم به خودم و اون اینه که تا زمانی که ما توی حالت خلبان خودکار باشیم تقوا معنی نداره!!
وقتی مثلا هواپیما توی حالت خلبان خودکاره هر تلاشی برای کنترل هواپیما بی فایدس. تقوا هم همینطوره. یعنی تا زمانی که ما آگاه نباشیم و حضور نداشته باشیم عملا تحت کنترل ذهن هستیم و نمیتونیم برنامه ریزیش کنیم.
ذکر که در قرآن بسیار بر اون تاکید شده یعنی آگاهی و توجه آگاهانه به حضور خداوند. وقتی ما خداوند رو جاری و ساری در تمام امور میبینیم و به این آگاه هستیم که باید دایما این حضور رو با مراقبه حفظ کنیم.. این آگاهی به ما این اجازه رو میده که ذهن رو کنترل کنیم. در واقع به اندازه ای که ما به حضور خداوند آگاه هستیم به حضور خودمون که همون نفخه الهی هستیم آگاه هستیم. به همون اندازه میتونیم ذهن رو کنترل کنیم و به همون اندازه میتونیم در جهان دخل و تصرف کنیم. بعد تازه میرسیم به این که از چه چیزی اعراض کنیم و به چه چیز توجه کنیم.
موضوع دیگه اینه که به اندازه ای که ذهن با تقوا اصلاح میشه همین حضور هم شدت پیدا میکنه. یعنی در واقع ما داریم باور سوزی میکنیم نه باور سازی!! قبلا گفتم مثل داستان سرما و گرماست. سرما وجودی نداره بلکه سرما جاییه که گرما نیست. به اندازه ای که محیط گرم میشه سرما هم کمتر میشه. به اندازه ای که باورهای توحیدی میسازیم درواقع باورهای شرک آلود رو ریشه کن میکنیم و به همون اندازه از اسارت ذهن رها میشیم و به همون اندازه با خداوند یکی میشیم و به همون اندازه حضور پیدا میکنیم و به همون اندازه خداوند در زندگی ما حضور نزدیک تر و قوی تری پیدا میکنه.
حالا با این نگاه و با توجه به این که دنیای پیرامون ما ظهور خداونده به اندازه ظرف ادراک ما، پس وقتی با حضور و آگاهانه روی باورهای شرک آلود کار میکنیم و اجازه میدیم خداوند قوی تر تجلی کنه و در زندگی ما جاری و ساری بشه، ما اسمای خداوند رو بهتر درک میکنیم.
حالا ارتباط تقوا رو از این دید با ثروت بیان میکنم. وقتی ما آگاهانه و با حضور ذهن رو کنترل میکنیم اجازه میدیم با اصلاح باورها مون و شکستن بتهای ذهنی، آرام آرام خداوند در زندگی ما تجلی کنه.
حالا خداوند کیه؟ تجلی خداوند یا همون هستی که خودش به هیچ صفتی متصف نیست در ظرف این عالم میشه کریم
میشه غفار میشه غنی
آیا ما خدای فقیر داریم یا خدای غنی؟ پس با این نگاه درست به خداوند و جریان هستی، تقوا ابزاریه که به ما این امکان رو میده که با خلق ثروت خدای غنی رو در این عالم متجلی کنیم.
اصلا داستان ثروت این نیست که ما یه ورد یاد بگیریم یا بریم توی بورس یه شبه میلیاردر بشیم. داستان ثروت یعنی این که ما آگاهانه با کار کردن روی خودمون بشیم جلوه خدای غنی. ما خدا رو با اسمائش در این عالم متجلی کنیم. این میشه اساس لذت از ثروت. ما میشیم ثروت. ما میشیم کریم. ما میشیم حی. ما میشیم وهاب. اینه داستان خلافت ما در زمین.
پس به خودم میگم که ثروت مند شدن یعنی مومن بودن به خدای غنی. اگر من ثروت مند نشم یعنی خدا رو غنی ندیدم و غنا و بی نیازیشو باور نکردم. پس در اون دنیا هم فقیر محشور خواهم شد. این نگاه اصولی رو باید به تمام زندگیم و تمام اسمای الهی به قدر وسع خودم تسری بدم.
یه نکته دیگه هم بگم درباره احساس و ارتباطش با ذکر. به اندازه ای که ما در لحظه ایم و متذکریم به ذکر الهی، به همون اندازه خدا رو در درون خودمون احساس میکنیم. به همون اندازه از دایره زمان و مکان خارج میشیم و در لحظه هستیم و حالمون خوبه
یادمه این تجربه رو که نتیجه ممارست بر مراقبه بود چند بار چشیدم.
یه بار یادمه خونه یکی از اقوام بودیم و همه از همه جا صحبت میکردن اما من حکایتم من در میان جمع و دلم جای دیگر بود. دایما مراقب بودم بر حضورم و آگاه بودنم. این حضور کوچکترین تاثیرش اینه که از یه جایی به بعد انگار همه چیز یه مجاز بزرگ و یه درک انتزاعیه!! یادمه اینقدر در درون غور کردم که انگار مستم و از خود بی خود بودم. همه چیز برام عجیب بود و حس غیر قابل توصیفی داشتم. در این حالت از خودم سوال میپرسیدم و در لحظه جواب میومد و چون بارها این حالت رو تجربه کردم موضوع دیگری که اتفاق میفتاد همیشه همزمانی بود. من آگاهانه میدیدم ارتباط افکارم رو با اتفاقات پیرامون چون حضور داشتم.
و یادمه یه هفته به جایی رسیده بودم که آگاهانه وارد خواب میشدم. بخدا اینها نتایج منه و دروغ نیست. وقتی آگاهانه وارد فضای خواب میشدم، دیدم دیگه پرسپکتیو نبود. من آب بودم در رودخانه. من هوا بودم جنگل بودم و همه چیز رو از همه جهت میدیدم. توضیحش خیلی سخته. یادمه به جایی رسیده بودم که شخصی که در لایه های بالای خواب بود رو بهش القا میکردم و کلماتی بهش تلقین میکردم که وقتی بیدا میشد ازش میپرسیدم یادته فلان چیزو تو خواب دیدی؟ و طرف کمی مکث میکرد و خوابشو به یاد میاورد و بعد حیرت میکرد که من از کجا میدونم، درحالی که من بذر اون خواب رو در ذهنش کاشتم. میخوام بگم آگاهی و متذکر بودن به ذکر خداوند کلید خوشبختی، کلید تقوا، کلید ثروته.
و بهترین ذکر قرآنه
وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ ۙ وَلَا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَسَارًا
سلام دوست عزیز
واااااای چه جالب چه عااااالی
شماازمنظرعرفا قانون ثابت کیهانی روتوضیح دادین البته اگراشتباه نکنم هرپاراگراف کامنت ارزشمندتون روجندبارخوندم نه اینکه سنگین باشه وغیرقابل هضم نه بلکه میخواستم برجان ودلم بنشینه خیلی لذت بردم وبرای خودم سیوش کردم یقین دارم درروزهای آینده بازهم دیدگاه سراسرعشق وآگاهی ومعرفتتون روخواهم خوندوهربارهم برآگاهیم افزده خواهدشدوهم بسیارلذت خواهم برد لطفابازهم بنویسیدوماروازعلم ودانشتون بهره مندکنید
درپناه الله یکتامومن باشیدبه خدای غنی
سلام دوست عزیز
هر موقع که دارم کامنت میخونم و میرسم به کامنت شما ذهن و وجودم میگه ببین این کامنت بی نظیره باورتون نمیشه ولی من و ذهنم روی کامنت شما و چنتا دیگه دوستان خیلی لذت بخش هست
تحسینتون میکنم که آنقدر روی خودتون و شخصیتتون و ذهنتون کار کردید که از نوشتهاتون هم آدم لذت میبره و حال آدم خوب میشه
دوست عزیزم و همفرکانسی محترمم شما واقعا از همه لحاظ قابل تحسین هستید
براتون آرزوی ثروت سلامتی خوشبختی و آرامش و شادی و درک بیشتر قوانین و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم
سپاسگذارم
عشق نتیجه سوتفاهمه!وقتی آدم ها رونمیفهمیم عاشقشون میشیم،ولی وقتی به واقعیتشون پی میبریم بعد میفهمیم که این اون نبوده یعنی عشق یک تَوَهم بیشتر نیست!شاید راه حل زن و مرد در اینِ که بفهمن که همدیگرو نمیفهمن و دوتا دنیای کاملا متفاوت دارند که هیچ شباهتی با همدیگه نداره و از جایی اشکال پیدا میشه که ما توقع فهمیدن همدیگرو پیدا میکنیم آیا میشه نفهمید و زندگی کرد؟یا نمیشه..معنای نا امیدی نمیده ها عین واقعیته..درک واقعیت به نظرم عین امیدواری به زندگیه..یه راه حل های جانبی باید پیدا کرد برای تحمل همدیگه..چون بدون هم نمیتونیم زندگی کنیم..
درود استاد عباسمنش
شما تمام مدتی که رو باورهاتون کار میکردین حتما یه راهایی رو اشتباه رفتین میشه از اشتباهاتون بگین و اینکه چطور و چه وقت از مسیر فهمیدین راهتون اشتباه هست و چطور باز به مسیر درست برگشتین
ممنون
سلام دوست عزیز
اصلا نیازی نیست که استاد مسیر اشتباهی که رفترو به ما بگه ایشون داره میمیره درستو میگه و توجه مارو میبره به سمت راه درست و اینکه چطوری بفهمیم راهمون درسته یا نه باید به احساس درونمون نگاه کنیم اگه خوب بود پس راهمون درسته
نور هدایت درون ماست
سلام . استاد عزیز وقتتون بخیر و شادی بینهایت …
مرسی از اینکه هر 3 شنبه قرار یک فایل درباره مصاحبه با شما اماده خواهد شد … این واقعا بینظیر هس هست …
فقط خواستم ازتون تشکر کنم و امیدوارم این مسیر تداوم داشته باشه و این فایلها ادامه دار باشه….
و استاد اگه امکانش هست بعد از جهان بینی توحیدی 1 ی دوره بسازید مختص به قران و صحبت درباره ایات … بنظرم شاید الان دیگه بستر مناسبه و درصد خیلی زیادی از ما امادگی شنیدنش رو داریم .
با تشکر از شما استاد خوبم
سلام استاد عزیز من هم با نظر این دوستمون موافقم یه دوره کامل رو اختصاص بدین به قرآن
سپاسگزارم به خاطر اینکه هستی
منم همین درخواست رو از استاد عزیز دارم