https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-14 01:05:402025-03-07 07:49:43درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 1
693نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ازتون ممنونم برای این فایل عالی و مطمعنم همونطور ک اسم من اکرم هست این فایل برای من بود..
من اعتراف میکنم دچار این بی لیاقتی شدم در حوزه روابط
ن تنها عدم لیاقت بلکه کج فهمی ها در مورد قربانی شدن و عدم تکامل
وقتی ک بعد از چندسال رو خودم کار کردن و تغییرات کن فیکون ک در زندگی ایجاد شد از خونه و ماشین و لوازموو اومدن بچه دوم و …
میگفتم
نه این مرد ک درست بشو نیست و جلوت داره نقش بازی میکنه
نه این ک اینکارو کرد در گذشته مگههه میشه ک تغییر کنه
نه این مرد ک داره الان اینجور حرف میزنه از ترسش هست بخاطرفلان موضوع هست و ..
و داره گولت میزنه و ..
انقدررر این حرف ها تکرار میشه و انگار از قله پرتت میکنه پایین
ب کوچکترین منفی ها توجه میکنی و هی دوباره احساس بد
و وقتی ک بعد از دوماهی ک ب همسرم منفی گرا شده بودم و خب ب هرچی توجه کنی از جنس همون برات بیشتر پیش میادو من این وجه رو برانگیخته کرده بودم… ی تصادف خدا رقم زد برام تا متوجه بشم و من هنوز در گمراهی و کج فهمی هام بودم..
این عدم لیاقت من باعث شد ک انگار یکی یکی نتایج از دست بره و انگار با هربار سرزنش خودم و قربانی دیدن خودم حجم بیشتری از منفی گرایی رو ب جهان میدادم
هربار میگفتم این اینکار هارو با من کرد و چقد من تحمل کنم و آره و اصلا این اگر میخواست درست بشه حتی همین رفتارهای ی کم بد هم نباید میداشت و … کلا قانون تکامل هم کنار میذاشتم .. و از طرفی هم نبود لیاقت و حس قربانی بودن… بقول مریم جون این ها چکیده ای از همه باورهایت..
انگار ک ن انگار ای قضایا مال چندسال پیش بوده و حاصل باورهای خودم بود بابا
ولی من فقط در نقش قربانی خودم پیش میرفتم و میگفتم فقط طلاق ؛؛ اصلا مگر میشه این مسائلی ک بود و از سر گذروندیم بدون طلاق درست بشه و اینو باور نمیکردم ک بتونم با کار کردن ب روی خودم جهانم ب عالیترین شکل درست بشه
همونطور ک واقعا شده بود ولی من خودمو لایق نمیدونستم و.…
نتیجه ش این شد ک رابطه م با خونواده همسر ب سردی پیش بره و با خونواده م ک میخواستن میانجی گری کنن عصبی باشم و بلاکشون کنم تا نشنوم نبینم و.. .. باز گیج بودم .. و منگ بودم و نمیفهمیدم ک چقدر دارم در مرداب فرو میرم… و باز منتظر آخرین امتحان دخترم بودم تا برم و این زندگی رو با وکالتی ک داشتم تمام کنم و..
از طرفی هممیگفتم من ک قانون میدونم چرا زندگیم اینه و دقیقا وقتی ک دگ رفتارهای بسیار عصبی از همسرم دیدم دگ ب خودم گفتم میخوای اینکارو کنی بکن اوکی
حالا بشین ستاره قطبی بنویس و امروز رو فقط خوب زندگی کن . وامروزتو حداقل یکمم لین حس تنش و عصبی بودن و .. از خودت دور کن
و من فقط رها کردم برای همون روز نشستم ستاره قطبی مو نوشتم و بعد سعی کردم یکم حالمو بهتر کنم ک دستاااااان خدا وارد عمل شدن
خدای من
همسر دچار سرگیجه و ناراحتی شده بود و اومد خونه
خواهرای من از شهر های دور و نزدیک ب خونه م اومدن بدون اینکه بدونم و
بعد جریان پیش رفت تا اونجا ک من ب هیچ عنوان باز قانع نمیشدم … و در نهایت همسرم حالش بد شد و بچه هام نگران و .. و من اونجا ک بردمش بیمارستان و .. فهمیدم ک چقدررر در گمراهی بودم..
انگار درونم بمن میگفت این همونه ک میخواستی؟ تو قانون میدونستی؟آیا این همسر هیچ ویژگی خوبی نداشت ک این دوماه ندیدی؟؟فرشته هات و نعمت هایی ک خدا بهت دادو دیدی؟ و..و.. این سیلی ها ک جهان زد تکونم داد ک بدونم کجای کارم.. و من توبه کردم از این همه اعراض از خوبی ها و نعمت هام.
و ب گفته شما استاد ک گاهی ما اونقدر نامرد میشیم ک خوبی ها رو نمیبینیم .. و ب چیزایی ک ی زمانی آرزومون بود رو پشت پا میزنیم.
ازتون ممنونم استاد عزیزم و مریم جانم ک این نکات عالی فرمودین
اگر ی لحظه بریم ب گذشته و ی لحظه رفتن ب آینده این لحظه حال رو از دست میدیم..
خدای من چقدر این فایل های این چندوقت اخیر انگار برای من بود و من چشم و گوشم بسته بود و الان این ضربه نهایی بود و البته ک خداروشکر میکنم ک الان متوجهم کرد و ب بدبختی ها و دورباطل بیشتری نرسیدم.. خدارو صدهزاربار شکر میکنم برای اینکه الان ک دو روزه حالم بهتره چقدر واقعا زندگی کردم عشق دادم و گرفتم و لذت بردم از این لحظاتم و بی نهایت الان احساس خوشبختی میکنم از این حس و حال هر لحظه گریه امانم نمیده از این لطف و عشقی ک خدای من بهم داد و دستمو گرفت و انگار منتظر بود تا من ی جای خالی بذارم و چقدر سریع خدا وارد عمل شدو دستانش رو وارد زندگیم کرد و مثل همیشه دستمو گرفت و حمایتم کرد. مثل همون پنجره کوچیکی ک تیم آرژانتین پیدا کرد و تونست ی گل بزنه خدا منتظر بود من ی راه نفوذ بذارم..
خدای من
خدای من ممنونم از دستان بی نظیرت ممنونم از راهی ک با هدایت تو پیش برم منو هدایت میکنی ممنونم دوستت دارم رب من .دوستتون دارم شکرخدا برای این بهشت بی نظیر
برای استاد عزیزم و برای دوستان قانونمند و مهربانم بینهایت خدایاشکرت
بعد از مدت ها اومدم از هدایت ها و حقانیتی بگم ک مسیر زیبای خداوند همیشه سرشار از عشق و آرامش و درستی ست.
در این کامنت من اعتراف بی لیاقتی کردم!!!! و خداوند ک دست من در دستش بود منو قدم قدم برد تا برام واضح بشه نه اکرم عزیزم تو بی لیاقت نیستی
قبلا چرا ک در دام این فرد و خونوادش افتادی چون از،من دور بودی
ولی الان ک از 97 اومدی ب مسیر من بدون ک تو اون آدم گذشته نیستی ️
پاسخ بی نهایت کار کردن هرروزه ی خودم رو گرفتم ..
وقتی بعد از بارها نشانه و هدایت ها و ب آرامش قلبی رسیدن؛ بعد از هزاران خلق ریز و درشت از هدیه های کوچیک و جشن های سورپرازی و .. و ماشین ظرفشویی ست با لباسشوییم با بهترین کیفیت و .. و آرام و آسوده بودم ، دوباره پنهانکاری از همسر دیدم و دگ مهر تغییر مدار به من زده شد و رفتم برای مراحل قانونی مهریه و ..
و بعد در طی روند بسیار عالی کتا همینجا خیلی شیک و مجلسی من ب خواست و التماس خود همسر در خونه خودم هستم تا پایان مدرسه دخترم ک تموم بشه و از طرف دگ تکامل جداشدن برای خودمم طی بشه ؛ از هداایت های بیشمار دریافتم ک همسر اختلال شخصیت خودشیفته داشتن و پاسخ اینهمههههه سالیان سال ک خودخوری میکردم و همچنان در مسیر درست و پاکی بودم و هی گیچ و گم بودم در وضوح خواسته از طریق تضاد (در مورد این اختلال شخصیت حتما کاملا سرچ کنید) و همیشه در ترن هوایی احساسات بالا پایین میشدم و(و البته ک منم ودچار مهرطلبی بودم و البته کمبود عزت نفس)
خداوند دستمو گرفت و من با عزت و آرامش ب کامل شدن پازل زندگیم رسیدم .اولش ک شوک شدم و حتی بخاطر بیاد آوردن تماااام خاطراتی ک داشتم حدود یه هفته ای مریض شدم ..
اینکه از همون اول ایشون منو دستکاری روانی کرده یودن و اصلا هیچ عشقی تداشتن و من فقط،یک گزینه بودم برای ایشون… من یک ویترینی بودم برای ایشون
نمیدونم چطور از حجم غلیان احسااستم بگم؛ هم خوب هم ناخوب
ولی همین ک برام تموم این سالها واضح شد و اون مه درونی کردن های مسایل ک ب خورد من داده شده بود برام داره کنار میره
خدا میدونه چهههه معجزاتی میبینیم از براورده شدن خواسته هام ک فقط،از دلم رد میشن
حس میکنم بعد این تجربه و فصل جدبد زندگیم چقدررررر قراررره کن فیکون بشه برای خودم و بچه هام و خدایی ک همیشه همراهمه
این جزو اولین کامنت هایی هست که من روی فایل های دانلودی میزارم و این رو هم حسم گفت که بیام و بنویسم تا هم رد پایی برای خودم باشه و هم دوستان استفاده کنن و موضوعی هم که استاد انتخاب کردن رو هم تجربه اش رو دارم و ضعف و پاشنه ی آشیلم رو هم استاد توی این فایل خیلی خوب یاد آور شد برام که ممنونم ازش
درباره ی احساس لیاقت میخوام بگم
من توی خانواده ای بزرگ شدم که از لحاظ مالی روابط سلامتی جایگاه مناسبی ندارن و من هم عضوی از این خانواده هستم
ذهن من یه موقع هایی در طول روز نجوا میکنه دقیقا سر تایم هایی که قرار بر این هست که ما غذا بخوریم
خیلی برام جالب هست که ذهن از کجا برای این که من رو بی لیاقت جلوه کنه وارد میشه و کارش هم یه جورایی اگه بشیم و فکر کنم اصلا اشتباه هست ولی چون تکرار کرده رفته توی وجودم
و منطقش هم اینکه بابات همین که بهت جای خواب داده همین که بهت اجازه میده که توی خونش غذا بخوری از سرت زیاده
و اگه بخوای اضافه حرف بزنی تو رو از خونش میندازه بیرون
اونقدر این نجوا رو توی سرم آورده بود و سر هر بار غذا خوردن این جملات رو توی سر من نشخوار میکرد که واقعا باورم شده بود حالا از کجا میفهمم که باور کرده بودم
از عملم و حرفی که میزدم بعضی موقع ها میشد که بابام بهم میگفت تو پسر خوبی هستی اگه فلان کار رو خوب کنی برات مثلا ماشین میخرم یا بعضی موقع ها حرف میافتاد که ازدواج کردنی ما برات خونه آماده میکنیم و از این حرف ها
و همیشه جواب من چی بود برمی گشتم می گفتم من هیچی از شما نمیخوام همین که شما اجازه میدید که من اینجا بخوابم و غذا بخورم خیلی برای من کافیه (((من خودم رو لایق نمیدونستم چرا چون افسار من دست ذهنم بود چون اون جملات رو خیلی توی سر من گفته بود )))
و باور کردن من هم نتیجه میداد (طبق قانون )
چند باری هم شد که من از خودم توی خونه تعریف میکردم یا حالا مثلا جاهای دیگه پیش اقوام که با این سنم (19)سالگی همه ی کار های خودم رو خودم انجام میدم و بابتشون از پدرم پولی نمی گیرم سعی میکنم روی پای خودم باایستم و این کار رو هم کرده بودم من یه هزار تومنی از خانوادمهم نمیگرفتم این از اون جایی شروع شد که من سر کار میرفتم و خودم خرج خودم رو درمیاوردم و تمام تلاشم این بود که اصلا باری روی خونوادم نباشم بعد به یه نحوی به گوشم این می رسید که تورو کی بزرگ کرده کی بهت جا خواب داده کی شکمت رو سیر کرده
این جملات کلا مثلا آجر می ریخت توی سر من و حالم و به کل خراب میکرد
و من همیشه برای فرار از این موضوع موقع های غذا سعی میکردم نرم خونه و حالا یه چیزی بیرون میخوردم و این رو هم بگم که الانش هم همینجوری
من یه مشگل پنهان دارم که این مسئله هست و خودم هم تا حدودی ازش خبر نداشتم ولی این خیلی برام واضح بود
الان که دارم این جملات رو می نویسم به خودم میگم که ذهن چه قدر ساده با چه راهکار های ساده میتونه مثل آب خوردن آدم رو گول بزنه و من هم توی دامش افتادم
دیگه سعیم بر اینکه هر وقت خواست حرفی در این باره بزنه منم هم برای خودم یه دفاعیاتی تنظیم کنم که بزنم توی دهنش
استاد من درمورد بازی یا ورزش بزارین از اول بهتون بگم
من چند سال پیش کع ورزش بدنسازی رو شروع کردم اولا که میرفتم و هر کی رو میدیم که بدن خوبی داره و اندام عالی داره و با قوانین اشنایی کاملی رو نداشتم توی ذهنم میگفتم این حتما مکمل و امپول اینا زدع که اینحوری شده بدنش و اینجوری اندامش جلو اومده .و نمیدونستم با این حرفا دارم بدن خوب و اندام عالی رو از خودم دارم دور دور و هییی دور تر میکنم
اما بعد از چندین مدت و تمرین کردن دیدم که با این که تمرین میکنم ولی بدنم رشد نمیکنه نشستم باور های مخربمو پیدا کزدم و دیدم نه اینجوری نیست
الان وقتی که تمرین میکنم هر فردی که بدنش یه حتی یه قسمتی خاصی از بدنش خوبه و عالیع میرم جلو مهم نیست وسط ست باشم یا خسته باشم نفس نفس بزنم میرم جلو و تحسین میکنم و میگم اینجای بدنت عالیع ماشالاه .و ازش میپرسم که چه حرکتی رو زده اون نقطه از بدنش خوب رشد کزده
و این باوز رو عوض کردم که همه ادم هایی که اندامشون عالیه با تمرین خوب و پشتکار و با استمرار و تغذیه مناسب رشد کرده .
و الان چندین ماهه بدنم واقعا عالی خوب رشد میکنه .
جدا از این ها چقدر توی باشگاه همه دوسم دارن و میرم توی باشگاه همه با چهره خندون و با خوشحالی باهان رفتار میکنن . و میفهمم اینا از کجا رقم میخوره و من به وجودش اوردم
و این همه اگاهی هارو سپاس گذار شما هستم که بهم اموزش دادید و یاد دادید .
بی نهایت دوستون دارم و عاشقانه میخام که همیشه عالی و هموارع و هر روزدر بالاترین کیفیت خودتون خودتونو ببینید.
سپاس گذارم که یه بار دیگع بهم یاد اوری کردید که روی نکات مثبت خودم وبقیه توجه کنم .
سلام و ارادت خدمت استاد عباسمنش عزیز و همسر بزرگوارشون خانم شایسته عزیز
من کمتر از یک سال با شما و سایت عباسمنش اشنا شدم و قبلا از قوانین جهان هستی و کنترل ذهن هیچ اطلاعاتی نداشتم و همیشه از افکار منفی و خبرهای پوچ و مباحث سیاسی و … صبحت میکردم ولی از روزی که با مباحث و افکار و باور های فراوانی و کنترل ذهن و توحید اشنا شدم زندگی من به شکل عجیبی تحت شعاع قرار گرفت و هر روز زندگی من از ارامش بیشتر و روابط بهتر و درامد بالاتر و شادی بیشتر برخوردار شد و من خداوند را هزاران بار شاکر و سپاسگذارم که به سایت شما هدایت شدم و زندگی من کاملا تغییر کرد . متاسفانه به دلیل عدم اعتماد به نفس و عزت نفس هیچ وقت روابط خوبی با دیگران نداشتم و دوستانی داشتم که متاسفانه از فرکانس پایین و اگاهی کم برخوردار بودن ولی الان که فایل ها و مطالب و نظرات سایت عباسمنش را مطالعه میکنم واقعا روابط من با دوستانم و خانواده بشدت بهتر شده و نکته جالب تر اینجاست که از روزی که ذهن و افکارم را کنترل کردم به طور معجزه اسایی تمام دوستانم تغییر کردند و افرادی وارد زندگیم شدن که به لحاض مالی و اجتماعی خیلی موفق هستن . از روزی که شروع کردم به نوشتن نکات مثبت درب خوشبختی به روی زندگی من باز شد . از نظر مالی هم درامد من چند برابر شد و خیلی تو کار موفق تر شدم . قبلا خیلی تلاش میکردم که بتونم با چند کارخونه معتبر وارد مذاکره بشم و قرار داد ببندم ولی نمیشد . جالبه الان چند کارخانه معتبر و بزرگ به من پیشنهاد کار و قرارداد دادن . الان به راحتی پول وارد زندگیم میشه و تمام بدهی ها رو پرداخت کردم .
من هر لحظه از خدا میخام که منو در بهترین مکان و در بهترین زمان مناسب هدایت کنه و بهترین ها روبرام رقم بزنه . من هنوز محصولاتتون رو خرید نکردم ولی از فایل های دانلودی و سریال زندگی در بهشت و سریال سفر به دور امریکا ، دیتا و اطلاعات بسیار زیادی کسب کردم و هر لحظه این اطلاعات رو در زندگیم به کار میگیرم . امیدوارم بتونم روزی از نزدیک شما رو ببینم . بینهایت از شما و خانواده درجه یک عباسمنش سپاسگذارم و بهترین ها رو براتون ارزو میکنم . همیشه در اوج باشید ️
سلام به شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همچنین تمام دوستان عزیزم در سایت عباس منش
ببینید ما برای اینکه بتونیم یک زندگی سرتاسر دلخواه رو رقم بزنیم باید قوانین زندگی یا قوانین این جهان رو درک و عمل کنیم
قوانین این جهان بر اساس ذهن هستش ذهن یک ترازوئه که دائما در حال سنجش هستش و اتفاقات رو به خوب و بد تقسیم میکنه ما اگر بدونیم که این لحظه این اتفاق این مقدار درآمد این رابطه این سلامتی؛ به جای شک کردن اطمینان داشته باشیم که این بهترین چیزی بوده که برای ما امکان داشته که خداوند میتونسته ما رو باهاش رشد بده و هدایت کنه دیگه همیشه احساسمون خوبه به جای اینکه بخوایم ناراحت بشیم همیشه لبخند می زنیم به جای اینکه بخوایم نیاز باشه دائم حرف بزنیم بیشتر گوش می کنیم و به جای اینکه بگیم این اتفاق خوبه یا بده می پذیریم ش میگیم اون چیزیه که باید اتفاق میفتاده و به جای اینک شکایت کنیم بیشتر قدردانی می کنیم چرا که این داره به ما یاد میده که چقدر به خواستمون نزدیک یا دور هستیم و به جای اینکه بترسیم
عشق می ورزیم با مهربانی با صبر با حوصله کارهامون انجام میدیم و گام برمی داریم برای رسیدن به خواسته هامون اینا قوانین زندگی هستن اینا قوانین بازی زندگی و ذهن هستن که ما اگر بتونیم به این آگاهی و به این نقطه از عملکرد برسیم که فقط خیر رو ببینیم که وجود داره دیگه عملا جوری رفتار میکنیم که هیچ چیزی جز خیر وجود نداره و با اطمینان به لطف و مرحمت الهی پیش بریم واقعا دیگه سرتاسر زندگیمون خیر و نیکی میشه
ممنون و قدردان خوبی شما هستم برای یادآوری این آگاهی های زیبا که ما میتونیم این ها رو درون خودمون تقویت و به کمال عملگرایی خودمون رو نزدیک و نزدیکتر کنیم
با آرزوی بهترین ها از خداوند برای همه مون عمل به این آگاهی ها و خاموش کردن و کنترل کردن ذهن رو دعا می کنم
سلاممم به همه!!و سلام به استاد عزیزمم و مریم بانو جان!
چقدر آگاهی این فایل توی زندگی من این چند وقته کاربرد داره! انگار دقیقا همون جای خالی و تکه ای از پازلیه که نیاز داشتم!
هر فایلی که میزارید سعی میکنم چیززی که یاد گرفتم در عمل استفاده کنم و در زندگی خودم تمرینش کنم و جزئی از شخصیتم بشه!
افتخار میکنم به شخصیتتون که از هر چیزی ، درس میکشید بیرون و برای بهبود خودتون استفاده میکنید!
آگاهی های مهم این فایل که باید در عمل تمرین کنم:
#کنترل ذهن
به اتفاقات بد توجه نکن ، فقط به بهبود بعدی فکر کن!
به ظاهر شرایط نگاه نکنیم،فقط سعی کنیم در هر لحظه بهترین خودمونو ارائه بدیم و فقط اون روز و اون ساعت بهتر زندگی کنیم و ذهنمونو کنترل کنیم و با افکار خوب جلو بریم!
اگر از زندگی همخیلی عقب باشیم ، با کنترل ذهن اوضاع به نفع ما پیش میره و همه چی درست میشه و یکی یکی امتیاز مون میره بالا!
#عجله نکنیم یا شل نزنیم(ادامه دادن مسیر درست)
و اون تمرکزی که در ابتدا داشتیم که با اون نتایج به وجود اومد رو اگر ول کنیم ، همه چیز به قبل بر میگرده ، پس باید اون تمرکزی که روی موضوع میزاریم و داره جواب میده رو ادامه بدیم و در مسیر صبر داشته باشیم و ذهنمومنو کنترل کنیم!
{اگر بتونیم ذهمونو کنترل کنیم ، میتونیم زندگیمونو کنترل کنیم}
[اگر کنترل ذهنمونو از دست بدیم ، کنترل بازی زندگی رو از دست میدیم]
#احساس عدم لیاقت
احساس عدم لیاقت درمورد اوضاعی که داره برات خوب پیش میره… و خودت داری به خودت ظلم میکنی و اوضاع رو برای خودت سخت میکنی!
وقتی همه چی خیلی خوب پیش میره ممکنه به خودمون و لیاقتمون شک کنیم و اینجاست که احساس عدم لیاقت رشد میکنه و جوونه میزنه
وقتی لیاقت رو از خودمون میگیریم ، دواقع داریم اون نعمت رو از خودمون میگیریم!
مثال از دست دادن نعمت بخاطر عدم احساس لیاقت:
اینم توی وجود خودمم پیدا کردم ، بعضی اوقات شده که وقتی روی عزت نفسم کار کردم ، برام عادیه و گفتم من لایق بهترین نعمتام و باید همه چیز برام ساده و عالی همیشه پیش بره ولی … از کمبود عزت نفس که شروع میشه ، نوی شرایطی هم که اوضاع خیلی برات خوبه ، مثلا همه نمره هام و کارهام خیلی خیلی عالیه و همیشه همه چیز به نفع من میشه توی هر جنبه از زندگیم..یه دفعه شک میکنم که چقدر همه چی داره برام خوب پیش میره و اینو عادی نمیبینم ،( در حالی که که طبیعیه که همه چی هم برات خوب پیش بره و !) و اینجور موقع هاست که عدم احساس لیاقت منو از موفقیت و خوشبختی دور میکنه! و باید از ریشه مسئله رو حل کنم و روی عزت نفسم کار کنم!!)
( از این به بعد برای اینکه ریشه رفتار و باور هام رو بدونم ، به خودم خیلی دقت میکنم که چه واکنش چ رفتاری میکنم و چه حرفی میزنم ، تا بتونم ریشه باور هام رو در بیارم))!
#احساس سمی قربانی شدن
احساس قربانی شدن اوضاع رو بدتر میکنه وقتی اوضاع خودمون سخت نشون میدیم و خودمون رو قربانی شرایط میدونیم… و وجود ضعیفمون از این موضوع تغذیه میکنه!!
و ریشه در عزت نفس دارد.
#نقش شور اشتیاق
همیشه به خودمون یادآوری کنیم که هدفمون از زندگی ، لذت بردن از هر لحظه است و لذت بردن اصله!!
فارغ از نتیجه ، از کاری که انجام میدیم لذت ببریم!
و چقدر از کار خانم شایسته عزیز ذوق کردم که با راکت و توپ ها حرف میزدید، چون دقیقا منم همینطورم و با وسایلام حرف میزنم و واکنششون رو حس میکنم و میفهمم چی میگن و اگر یه گل یا درخت ببینم حتمااا باید برم برگاش رو ناز کنم بغلش کنم!
باید زندگی کردن در لحظه رو یاد بگیریم! در زمان حل باشیم!
مومنان کسانی که هستند نه غمگین میشوند و نه میترسند!
غم از افسوس خوردن از گذشته است و ترس هم از آینده است!
نه گذشته ،نه آینده ،فقط در لحظه باش!!فقط خودت باش ، فقط لذت ببر!
همینجوری که هستی خوبی،،خدا همینجوری عاشقته!ولی هر روز به دنبال بهبود خودت باش تا به ورژن برتر از خودت تبدیل بشی! بهترین خودت ، نه بهتر از دیگران!
#لذت بردن از چیز های ساده
حتی بعضی اوقات لذت یه چیز کوچک ، خیلی بیشتر از چیز بزرگه!!
یادآوری به خودم که: لذت بردن یه چیز درونیه! و لازم نیست منتظر باشی تا یچیزی از بیرون درست بشه تا تو رو خوشحال کنه ، تو باید توانایی اینو داشته باشی که از هرلحظه بتونی لذت ببری
حتی بو کردن گل ها یا بوی عطر چای و دمنوش
وقتی با خدا حرف میزنم ، وقتی ذهنم ساکته و در زمان حالم ، وقتی سپاسگزاری میکنمو حس آرامش بعد از مراقبه، بوسیدن گل و گیاه و بغل کردن درخت و مثل بچه ها رفتار کردن و لذت بردن و فعال بودن کودک درونم و کمتر جدی بودن، خیس شدن زیر بارون و… ،خیلیی لذتتت میبرم!
[]قانون مهم: وقتی به نعمت های بزرگ تر میرسی ، که بتونی از همین نعمت های کوچک خوب استفاده کنی واز همینا لذت ببری!!
عاشق بچه هام که بخاطر یه چیز کوچک و خیلیی خیلیی معمولی هم میتونن لذت ببرن و این توانایی توی وجودشون هست که از چیز های ساده لذت ببرن!
°وقتی حالت خوبه=اتفاقات خوب بیشتری میوفته!
وقتی از چیز های کوچک لذت میبری= به نعمت های بیشتر و بزرگتر میرسی!
چون ظرف وجودت داره بزرگ تر میشه))!
و یکی از خواسته های هر روزم اینه که بتونم از هر لحظه به لحظه امروز لذت ببرم و امروز بهترین روزم تا الان باشه و هرروز بهتر از دیروز!!
سپاسگزارم بابت این هدیه های ارزشمندی که روی سایت میزارید،یک دوره کامل بودن برام!!و میلیارد میلیارد هاا دلار می ارزن همین صحبت ها ، چون مسیر زندگیم رو عوض میکنه و از خیلی ضرر ها جلوگیری میکنه و …!
بی نهایت عاشتونم و ممنونتونم!!!
سپاسگزارم پروردگار مهربونم،ممنونم رفیق!!!!سپاس بابت حضور. و وجودت در هر لحظه! که همه کس و همه چیزی!
سلام و دروود خدمت استاد عباس منش و سرکار خانم شایسته , بسیار بسیار بسیار لذت بردم از این فایل عالی و فوق العاده , برای من کلی درس داشت همین فایل , اونجایی که خانم شایسته فرمودند با توپ و راکت که هم تیمیشون هستند صحبت میکنن , از شوق شنیدن این مطلب چنان من به گریه افتادم که خودم از این گریه تعجب کرده بودم , انقدر هیجان داشتم از گوش کردن این فایل که وسط صحبت پاز میکردم میرفتم دست مادرم رو بوس میکردم برمیگشتم ادامه ی فایل رو گوش میدادم , واقعا ازتون سپاسگزارم بابت این نکات عالی که از یک بازی به ما انتقال دادید , من هم یک تجربه خوب دارم از بازی تخته نرد با مادرم , در حین بازی من خیلی عقب بودم و یجورایی مادرم تمام مهره های خودش رو در زمین خودش جمع کرده بود و دو مهره ی من رو هم زده بود , ولی از اونجایی که من با یک حس و حال عالی و فقط برای لذت بردن از بازی داشتم بازی میکردم , به طرز عجیبی یک تاس عالی اوردم که یکی از مهره های مادرم رو زدم و اون دست به مارس شدن مادرم ختم شد, برای خودم انقدر درس داشت اون بازی که به مادرم گفتم بعضی وقت ها شرایط زندگی ظاهر زیبایی ممکنه نداشته باشه ولی با احساس خوب ما میشه که همه چیز به نفع ما تموم بشه .
الان که دارم کامنت میزارم ،فایل جدیدتون اومده روسایت،ولی من هنوز تو کف این یکی موندم
ازوقتی این فایلو شنیدم ،،فقط چندبارپشت سرهم گوشش کردم بعد دانلود کردم وتو تلوزیون دیدم(کاری که هیچوقت نمیکنم حداکثربصورت انلاین ویا باگوشی میبینم)
هردفعه خواستم کامنت بزارم ولی گفتم بزاریه باردیگه بشنوم
همیشه با عجله، انتظار فایل جدیدی ازتون داشتم ولی اینبار میخواستم فاصله زیاد باشه تاهرروز بشنومش وببینم
نمیدونید که چه درس بزرگی بود این فایل چه دوره جامع وکاملی بودازاگاهیهای ناب
اول ازهمه بگم که اینی که میگین حتما صوتی وثصویری رو جدا استفاده کنید کاملا درسته چون من وقتی تصویریشو میدیدم،اصلا دریافتی که از صوتی داشتم رو حتی به میزان یکدهم هم نداشتم
وفایل تصویری هم دنیای متفاوتی داشت
چقدر قوانینی که ازشما ودوره ها وفایلهای رایگان یادگرفتم رو بااین فایل بصورت ملموستری به من یاداوری کردید که به جانم نشست وبیشتر وبا احساس بیشتری درک کردم .حظ ولذتی که ازاین درک میبردم قابل وصف نیست
گاهی اینجورفایلهارو که خیلی رو اثرمیزاره رو به دوستای هم دانشگاهیم(منظورم دانشگاه شماست)معرفی میکنم وباکلی شورو شوق توصیه به استفادش میکنم وبعد میبینم که میگن ،اونقدری که تو میگفتی جذاب نبود
ومن میفهمم که حتما قانون تکامل رو خوب اجرا کردم که من اینهمه میفهممش وبقیه نه
وحتما من باشما دراین درس همفرکانس بودم وکلی به خودم کریدیت میدم
لذت درکش مثل گرسنه ایه که یک میز ازانواع غذاهای دلخواه باطعم ومزه ای عالی گذاشتن وبهت گقتن همه اش برای توست که بعد ازخوردنش لذتی اغشته بارضایت داری
ویا وقتی بابال از ارتفاع میپری وبدون ترس ازخطر، ازادانه هوای پاک رو توی سینه میبری (چون انجامش دادم ولذتشو بردم)وانگارهمه دنیا مال توست.
این فایل این لذت درک وفهم وتوانایی رو به من داد
درسهایی که نام بردین واین ارتباط زیبای شما ،به من پاسخ سوالاتم درمورد اینکه چه ارتباط عاطفی میتونه سالم و زیبا وعالی باشه رو داده،
انچه که از شما وشایسته جانم تا حالا دیدم،
نگاهم رو کاملا متفاوت وعالی کرده
چه نگاه توحیدی به زندگی غیراز این میتونست خشم،حسد،دلسوزی،عدم لیاقت رو باتکامل ،
تبدیل به محبت، عشق ،همدلی واحساس لیاقت با ازادی وبدون وابستگی کنه؟
میخوام بهتون بگم تاالان با وصل شدن به شما، همه حسرتهایی که تو زندگیم داشتمو ازبین بردم وبدون توجه به نتایجم ،
دردرون خودم خوشبخت وعالی هستم وتنهاحسرتم ازدیدن رابطه عاشقانه شما اینه که کاش خودم هم چنین شیرینی لذتبخشیرو تجربه میکردم ،که( البته فعلا چنین رابطه عالی رو باخودم بوجود اوردم.)
ولی باتمام قلبم ازارتباط شما لذت میبرم وبرای همه زوجهامیخوامش
ومهمترین چیزی که بصورت خلاصه بخوام بگم اینه که شما وعزیزدلتون(عزیزدل منم هست)تونستین با تمرین وتکرار وکنترل ذهنتون
وتداوم واستمرار،
به قوانین ایمان پیداکنید
واونهارو درعمل اجراکنید
وباقانون تکامل این قوانین دروجودتون نهادینه بشه
ونتیجه وخروجیش بشه این زندگی رویایی ولذتیخش درهمه جهات.
کلی مثال دارم ولی چون کند مینویسم ،فقط بطور کلی میگم که
براثر استفاده از قوانین ودرک اونها
من درهر موضوعی که برام پیش میاد،تقریبا خیلی سریع میتونم احساس خودموتشخیص بدم و اکثرا بتونم اونو به نفع خودم کنترل کنم
سلام به استاد عزیزم به خانم شایسته عزیزم و دوستان عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه
اول تحسین کنم این عکس زیبای این فایل رو خیلی حالت شما استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا شده بنظرم چاپ کنید بزنید توی اتاقتون منکه خیلی خوشم اومد واقعا انرژیش مثبته و ژست های قشنگی شده
و در مورد احساس عدم لیاقت و از دست دادن نعمت میخام در مورد مورد یه موضوعی بگم که من حدود شاید 3 یا 4 سال پیش قصد مهاجرت به آلمان رو داشتم و تمام سرمایه ام رو تبدیل کردم به یورو و بعد بنا به دلایلی این مهاجرت کنسل شد و من تصمیم گرفتم ایران بمونم و بعد خب باید یه شغلی واسه خودم دستو پا میکردم و توی دوره ای بودیم که بورس ایران توی رشد بود و من الان متوجهش هستم بیشتر از قبل که من اون زمان بخاطر احساس قدم لیاقتم اومدم سرمایه ام رو بجای اینکه خودم باهاش یه بیزینس درست و حسابی رو ران کنم و خودم با تکیه بر خالق مهربانم و توانایی هام و تجربیاتی که داشتم یه بیزینس خوب رو داشته باشم اما بخاطر عدم احساس لیاقتم بجای این کار درست که خودم پول بسازم اومدم یوروهام رو فروختم و دادم به یکی از دوستام که توی بورس سرمایه گذاری کنه و اونم این کارو کرد و دقیقا از همون زمانی که من وارد بورس شدم بورس شروع به ریزش کرد و سرمایه من هی کمتر و کمتر شد تا حدودا نصف بیشترش نابود شد بخاطر احساس عدم لیاقت که من خودم نمیتونم پول بسازم یکی دیگه باید واسم پول بسازه و خلاصه که سرمایه ام یجورایی از بین رفت و من احساس قربانی شدن کردم و شرایط برام ناجالب پیش میرفت و همون موقع ها بود که من قدم اول دوره 12 قدم رو خریدم شکر خدا تونستم هی یواش یواش با کنترل کانون توجه ام با ایمان داشتن که شرایط با تغییر باورها برام بهتر و بهتر میشه به لطف خالق مهربانم ادامه دادم و یواش یواش شرایطم بهتر شد یه سری ایده ها اومد که انجامشون دادم و الان شکر پروردگار شرایط مالیم سرمایه ام از قبل اون اتفاق بهتر شده و یجورایی تازه میتونم بگم که بازی واسه من تازه شروع شده با دوره های فوق العاده راهنمای عملی دستیابی به رویاها و روانشناسی ثروت یک خیلی آگاهی های نابی واسم داشته و داره و خواهد داشت با هدایت خالق بخشنده و مهربان و هر چی بیشتر میفهمم ذهنم رو و با کارکردش بیشتر آشنا میشم میفهمم که ما واقعا نامحدودیم اگر که بشناسیم قوانین خداوند رو اگر بتونیم مثل یه فرمانده تمام عیار ذهنمون رو کنترل کنیم و تو شرایط ناجالب اعراض کنیم از اون حالت و بریم تو حالت آرامش واقعا هرچی بیشتر اینو یاد بگیریم و در عمل اجرا کنیم نتایج هی بهتر و بهتر میشه و واقعا ما میشیم فرمانده زندگی خودمان به قول حضرت ابراهیم از خداوند میخواد که پروردگارا به من فرماندهی ده و مرا جز بندگان صالح خود بگردان دقیقا فرماندهی همین کنترل ذهنه !
خیلی فایل زیبایی بود هم سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و خیلی سپاسگزارم از خانم شایسته عزیزم واقعا صحبت ها عالی بود مثال ها عالی بود این طور واضح و شفاف اون گفتگوهای درونی رو توضیح دادن عالی بود و راه های غلبه بر این نجواها زیبا بود من که واقعا لذت بردم استفاده کردمم خیلی باز هم سپاسگزارم
تو چنتا فایل قبلی که از لب ساحل گرفتید من همزمان هم میدیدم و هم گوش میکردم اما این بار این صحبت در مورد این گفتگوهای درونی برام خیلی جالب بود و بیشترش رو صوتی فقط گوش کردم برم تصاویر زیبا رو کامل ببینم خیلی سپاسگزارم
درودفراوان وباعشق به استادعزیزم و مریم مهربان
خوش تیپ های خودم، چقدرزیبامی درخشید….
وهمه دوستان عالیم
الهی شکر بابت یک فایل عالی دیگرولبریزاز
صحبتهای ناب وتاثیرگذار استادم ومریم جان.
آلبوم زندگیم راکه ورق می زنم ومروری که به
گذشته می اندازم می بینم که چقدراحساس قربانی
شدن می کردم و،احساس دیده نشدن توانایی
هایی که خداوندبه من عطاکرده بودوذهنم فقط
درگیردیگران بود،بچه بزرگ خانواده بودم وتمام
مسئولیت های خانواده رابه دوش می کشیدم
وازدرون لبریزخشم وخستگی وآزردگی وبعد
اتفاقات به وجودآمده سرکاربامدیدریت که
خودم راغرق انجام کارهای بقیه می کردم و
بخاطرشرایط زندگیم واینکه دلشان به حال من
بسوزدتمام زندگی راتعریف کردن وخودراقربانی
دانستن وآخرش رفتارهایی ازجمله ندادن درست
وحسابی حقوقم وخیلی مسائل حاشیه ای
دیگرواین بودنتایج ذهن بیماروناآگاه…..تاثیر
ذهنم برانسان هابدون توجه به لذت بردن از
لحظه های زندگیم ودرغم وغصه خودرامدفون
کردن ودنبال محبت جلب کردن ونهایت قربانی
شدن ،امروزکه فکرمی کنم می بینم بامغزوذهن
وزندگی خودم چه کرده بودم فاجعه بوده واصلا
فکری نبوده چون هدف وانگیزه ای وجودنداشته،
بی هدف وناآگاه زندگی کردن وفقط روزوشبت
بگذردوبعددوباره بااحساس تنفروناشکری بیدار
شدن وعوامل بیرونی وانسان های دوروبرت
رامقصردانستن وذهن هرلحظه درگیربودن …..
خدایامن باتو چه کردم ……
وامروزتمام تفاوتهایم درکلمه ای اعجاب انگیز به نام آگاهی
است.،آگاهی لذت بردن ازلحظه لحظه
زنده بودن وزندگی کردنم بارعایت تمام راهکارهای
استادعزیزم وآرام آرام زندگیم آگاهانه وبارعایت
اصول ودیدن سهم خودم درجای جای زندگی،
دیگرهمه چیزتغییرکردوهرلحظه به سمت بهشتی
ابدی درحال تغییر است وقتی هرصبح باعشق و
حس وحالی عالی وباآرامش عمیق بابت زنده
بودنم خداراشکرمی کنم وخواسته هایم رامی
نویسم وبه خدامی سپارم ،دعامیکنم
وکارهاووظایف خانه ام که لبریز ازعشق وصمیمیت
است راانجام می دهم وخداونددرتمام لحظاتش
حضورداردوبعدباشادی وصف ناپذیری دنبال
درسهای عالی ازدوره های استادم می روم که
یادداشت کنم ،به ذهن بسپارم ،زیبایی هارادیده
وازتمام امکانات وداشته هایم لذتبرده وهرلحظه
شکرگزارباشم احساس لیاقت راباتمام وجودم
درک کرده وخودم رااشرف مخلوقاتی می بینم
که خداوندبه اوافتخارکردوبه این دنیاآورد،استاد
جان ومریم عزیزم من این احساس راازشما
یادگرفتم خودم راآزادورهاولبریزاززعشق احساس
کردم ،شماکاری کردیدکه دیگرذهنم جای خالی
نداردکه یک لحظه منحرف شود.
من حتی ازلحاظ مالی تاچندماه پیش درگیر
بودم وزمینی داشتم که فروش نمی رفت وخدا
می داندبه محض واردشدن به سایت وهنوزمدت
زیادی نگذشته بوددردفتری که داشتم باعزیزدلم
روبه دریای بیکران خداوندتعهدچندبرابری دارایی
خودراازخداوندخواستیم همان که شمادرفایلی عالی
آموزش داده اید وآرزوهایمان رانوشتیم وبعدزمین
باقیمت عالی فروش رفت به لطف خداوندوشما،
نه تنها سه برابرمتراژزمین قبل راخریداری کردیم،
حتی هزینه ساخت وساززمین جدیدوومهم ترازآن
ثبت نام دوره هایی که ازخداوندخواسته بودم و
درهمان دفترمعجزه نوشته بودیم هم به همراه
چندمورددیگربه خواست خداوندمهربانم برآورده
شدومعجزه پشت معجزه ……
وقتی خودم می توانم زندگیم رابه زیبایی درلحظه
نقاشی کنم ونتیجه اش آخرشب دوره کردن روزو
شبی عالی ومثبت باعملکرد عالی ست وباوجدانی
راحت وآسوده درازمی کشم وبعدخوابی آرام نتیجه
آن است چقدرآرامش برایم به ارمغان دارد…….
وبعددوباره روزی جدیدباتجارب ودرس های عالی
باذهنی بازوپاک پذیرای صحبتهای طلایی استاد
عزیزم ومریم جان وعمل به رهنمودهای ناب آنها…
تمرکزبرهمین فایل زیباکه درآن ماشین های
گوناگون وپیشرفته رامی بینی که درجاده خط
کشیده شده ایستاده اند،نمایی زیباازهمه آفریده
های خداوندکه بی نظیراست ویکی ازشهرهایی
برروی کره زمین که خداوندبه زیبایی هرچه تمام
تردریارانگین آن قرارداده است وبه آن عظمت
بخشیده وانسان هابه راحتی استفاده می
کنندولذت می برندودوعشق نازنینم
رامی بینم که خداوندبه خاطرمهربانی بی
حدوحصرشان ولطف بی دریغشان آنهارابه چه
جای زیباوپرشکوه ومورددلخواهشان هدایت
کرده واین چیزی نیست جزهرلحظه سپاسگزاری
وتمرکزبرهرآنچه که زیباست نوش جانتان…..
من هم باعزیزدلم که والیبال بازی می کنیم فقط
برایمان جنبه فان داردوفارغ ازهرگونه بردوباخت
به لحظه ای فکرمی کنیم که درآن قرارداریم و
ازثانیه به ثانیه هایی که خداوندبه لطفش مارا
کنارهم قرارداده لذت می بریم وبااحساس عالی
سعی کرده ایم کیفیت زندگی مان ازهرلحاظ عالی
باشد ومن سعی کرده ام هرلحظه تمرکزم روی
ذهنم باشد،آگاهانه زندگی کنم وخودم راهرروز
لایق بهترین و عالی ترین داشته های معنوی و
مادی می دانم ،تمام تجربه های گذشته روچراغ
راه امروزم قرارداده وودرکناراستادومریم جان و
تجارب عالی دوستانم خودم
رادرمسیرشادی،سلامتی،عشق،ثروت ،دیدن خودم
واحترام به خودم ودیگران ،وزندگی راباتمام وجودم
به آغوش کشیدن ولذت بردن وهرنفس شکرگزاری
قرارداده ام وچه مسیردلپذیری ،خدایاممنونم بابت
لیاقتی که تابه امروزبه من عطاکردی که آگاه
وآگاه ترشوم ومرابه جایی هدایتم کردی که جلوه
انسانیت واشرف مخلوقات بودن را هرلحظه
بیاموزم وعمل کنم…..
ازهمگی کمال تشکروقدردانی دارم وازاستادعزیزم
که مراباخودم وخدایم عاشقانه وخالصانه دوست
کردوبه من آموخت که مریم توعزیزکرده خدایی
قدرخودت را لحظه به لحظه بدان ودرک کن ….
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد،سلامت وعالی
بدرخشید عزیزانم……
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
استاد عزیزم مرد خدا سلام
ازتون ممنونم برای این فایل عالی و مطمعنم همونطور ک اسم من اکرم هست این فایل برای من بود..
من اعتراف میکنم دچار این بی لیاقتی شدم در حوزه روابط
ن تنها عدم لیاقت بلکه کج فهمی ها در مورد قربانی شدن و عدم تکامل
وقتی ک بعد از چندسال رو خودم کار کردن و تغییرات کن فیکون ک در زندگی ایجاد شد از خونه و ماشین و لوازموو اومدن بچه دوم و …
میگفتم
نه این مرد ک درست بشو نیست و جلوت داره نقش بازی میکنه
نه این ک اینکارو کرد در گذشته مگههه میشه ک تغییر کنه
نه این مرد ک داره الان اینجور حرف میزنه از ترسش هست بخاطرفلان موضوع هست و ..
و داره گولت میزنه و ..
انقدررر این حرف ها تکرار میشه و انگار از قله پرتت میکنه پایین
ب کوچکترین منفی ها توجه میکنی و هی دوباره احساس بد
و وقتی ک بعد از دوماهی ک ب همسرم منفی گرا شده بودم و خب ب هرچی توجه کنی از جنس همون برات بیشتر پیش میادو من این وجه رو برانگیخته کرده بودم… ی تصادف خدا رقم زد برام تا متوجه بشم و من هنوز در گمراهی و کج فهمی هام بودم..
این عدم لیاقت من باعث شد ک انگار یکی یکی نتایج از دست بره و انگار با هربار سرزنش خودم و قربانی دیدن خودم حجم بیشتری از منفی گرایی رو ب جهان میدادم
هربار میگفتم این اینکار هارو با من کرد و چقد من تحمل کنم و آره و اصلا این اگر میخواست درست بشه حتی همین رفتارهای ی کم بد هم نباید میداشت و … کلا قانون تکامل هم کنار میذاشتم .. و از طرفی هم نبود لیاقت و حس قربانی بودن… بقول مریم جون این ها چکیده ای از همه باورهایت..
انگار ک ن انگار ای قضایا مال چندسال پیش بوده و حاصل باورهای خودم بود بابا
و انقدر بعدش چیزای خوب اتفاق افتاد چرا اونهارو نمیبینی ؟
ولی من فقط در نقش قربانی خودم پیش میرفتم و میگفتم فقط طلاق ؛؛ اصلا مگر میشه این مسائلی ک بود و از سر گذروندیم بدون طلاق درست بشه و اینو باور نمیکردم ک بتونم با کار کردن ب روی خودم جهانم ب عالیترین شکل درست بشه
همونطور ک واقعا شده بود ولی من خودمو لایق نمیدونستم و.…
نتیجه ش این شد ک رابطه م با خونواده همسر ب سردی پیش بره و با خونواده م ک میخواستن میانجی گری کنن عصبی باشم و بلاکشون کنم تا نشنوم نبینم و.. .. باز گیج بودم .. و منگ بودم و نمیفهمیدم ک چقدر دارم در مرداب فرو میرم… و باز منتظر آخرین امتحان دخترم بودم تا برم و این زندگی رو با وکالتی ک داشتم تمام کنم و..
از طرفی هممیگفتم من ک قانون میدونم چرا زندگیم اینه و دقیقا وقتی ک دگ رفتارهای بسیار عصبی از همسرم دیدم دگ ب خودم گفتم میخوای اینکارو کنی بکن اوکی
حالا بشین ستاره قطبی بنویس و امروز رو فقط خوب زندگی کن . وامروزتو حداقل یکمم لین حس تنش و عصبی بودن و .. از خودت دور کن
و من فقط رها کردم برای همون روز نشستم ستاره قطبی مو نوشتم و بعد سعی کردم یکم حالمو بهتر کنم ک دستاااااان خدا وارد عمل شدن
خدای من
همسر دچار سرگیجه و ناراحتی شده بود و اومد خونه
خواهرای من از شهر های دور و نزدیک ب خونه م اومدن بدون اینکه بدونم و
بعد جریان پیش رفت تا اونجا ک من ب هیچ عنوان باز قانع نمیشدم … و در نهایت همسرم حالش بد شد و بچه هام نگران و .. و من اونجا ک بردمش بیمارستان و .. فهمیدم ک چقدررر در گمراهی بودم..
انگار درونم بمن میگفت این همونه ک میخواستی؟ تو قانون میدونستی؟آیا این همسر هیچ ویژگی خوبی نداشت ک این دوماه ندیدی؟؟فرشته هات و نعمت هایی ک خدا بهت دادو دیدی؟ و..و.. این سیلی ها ک جهان زد تکونم داد ک بدونم کجای کارم.. و من توبه کردم از این همه اعراض از خوبی ها و نعمت هام.
و ب گفته شما استاد ک گاهی ما اونقدر نامرد میشیم ک خوبی ها رو نمیبینیم .. و ب چیزایی ک ی زمانی آرزومون بود رو پشت پا میزنیم.
ازتون ممنونم استاد عزیزم و مریم جانم ک این نکات عالی فرمودین
اگر ی لحظه بریم ب گذشته و ی لحظه رفتن ب آینده این لحظه حال رو از دست میدیم..
خدای من چقدر این فایل های این چندوقت اخیر انگار برای من بود و من چشم و گوشم بسته بود و الان این ضربه نهایی بود و البته ک خداروشکر میکنم ک الان متوجهم کرد و ب بدبختی ها و دورباطل بیشتری نرسیدم.. خدارو صدهزاربار شکر میکنم برای اینکه الان ک دو روزه حالم بهتره چقدر واقعا زندگی کردم عشق دادم و گرفتم و لذت بردم از این لحظاتم و بی نهایت الان احساس خوشبختی میکنم از این حس و حال هر لحظه گریه امانم نمیده از این لطف و عشقی ک خدای من بهم داد و دستمو گرفت و انگار منتظر بود تا من ی جای خالی بذارم و چقدر سریع خدا وارد عمل شدو دستانش رو وارد زندگیم کرد و مثل همیشه دستمو گرفت و حمایتم کرد. مثل همون پنجره کوچیکی ک تیم آرژانتین پیدا کرد و تونست ی گل بزنه خدا منتظر بود من ی راه نفوذ بذارم..
خدای من
خدای من ممنونم از دستان بی نظیرت ممنونم از راهی ک با هدایت تو پیش برم منو هدایت میکنی ممنونم دوستت دارم رب من .دوستتون دارم شکرخدا برای این بهشت بی نظیر
برای استاد عزیزم و برای دوستان قانونمند و مهربانم بینهایت خدایاشکرت
سلام و درود به استاد عزیزم
بعد از مدت ها اومدم از هدایت ها و حقانیتی بگم ک مسیر زیبای خداوند همیشه سرشار از عشق و آرامش و درستی ست.
در این کامنت من اعتراف بی لیاقتی کردم!!!! و خداوند ک دست من در دستش بود منو قدم قدم برد تا برام واضح بشه نه اکرم عزیزم تو بی لیاقت نیستی
قبلا چرا ک در دام این فرد و خونوادش افتادی چون از،من دور بودی
ولی الان ک از 97 اومدی ب مسیر من بدون ک تو اون آدم گذشته نیستی ️
پاسخ بی نهایت کار کردن هرروزه ی خودم رو گرفتم ..
وقتی بعد از بارها نشانه و هدایت ها و ب آرامش قلبی رسیدن؛ بعد از هزاران خلق ریز و درشت از هدیه های کوچیک و جشن های سورپرازی و .. و ماشین ظرفشویی ست با لباسشوییم با بهترین کیفیت و .. و آرام و آسوده بودم ، دوباره پنهانکاری از همسر دیدم و دگ مهر تغییر مدار به من زده شد و رفتم برای مراحل قانونی مهریه و ..
و بعد در طی روند بسیار عالی کتا همینجا خیلی شیک و مجلسی من ب خواست و التماس خود همسر در خونه خودم هستم تا پایان مدرسه دخترم ک تموم بشه و از طرف دگ تکامل جداشدن برای خودمم طی بشه ؛ از هداایت های بیشمار دریافتم ک همسر اختلال شخصیت خودشیفته داشتن و پاسخ اینهمههههه سالیان سال ک خودخوری میکردم و همچنان در مسیر درست و پاکی بودم و هی گیچ و گم بودم در وضوح خواسته از طریق تضاد (در مورد این اختلال شخصیت حتما کاملا سرچ کنید) و همیشه در ترن هوایی احساسات بالا پایین میشدم و(و البته ک منم ودچار مهرطلبی بودم و البته کمبود عزت نفس)
خداوند دستمو گرفت و من با عزت و آرامش ب کامل شدن پازل زندگیم رسیدم .اولش ک شوک شدم و حتی بخاطر بیاد آوردن تماااام خاطراتی ک داشتم حدود یه هفته ای مریض شدم ..
اینکه از همون اول ایشون منو دستکاری روانی کرده یودن و اصلا هیچ عشقی تداشتن و من فقط،یک گزینه بودم برای ایشون… من یک ویترینی بودم برای ایشون
نمیدونم چطور از حجم غلیان احسااستم بگم؛ هم خوب هم ناخوب
ولی همین ک برام تموم این سالها واضح شد و اون مه درونی کردن های مسایل ک ب خورد من داده شده بود برام داره کنار میره
خدا میدونه چهههه معجزاتی میبینیم از براورده شدن خواسته هام ک فقط،از دلم رد میشن
حس میکنم بعد این تجربه و فصل جدبد زندگیم چقدررررر قراررره کن فیکون بشه برای خودم و بچه هام و خدایی ک همیشه همراهمه
الهی هزاراااااان بار شکررررت️
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
این جزو اولین کامنت هایی هست که من روی فایل های دانلودی میزارم و این رو هم حسم گفت که بیام و بنویسم تا هم رد پایی برای خودم باشه و هم دوستان استفاده کنن و موضوعی هم که استاد انتخاب کردن رو هم تجربه اش رو دارم و ضعف و پاشنه ی آشیلم رو هم استاد توی این فایل خیلی خوب یاد آور شد برام که ممنونم ازش
درباره ی احساس لیاقت میخوام بگم
من توی خانواده ای بزرگ شدم که از لحاظ مالی روابط سلامتی جایگاه مناسبی ندارن و من هم عضوی از این خانواده هستم
ذهن من یه موقع هایی در طول روز نجوا میکنه دقیقا سر تایم هایی که قرار بر این هست که ما غذا بخوریم
خیلی برام جالب هست که ذهن از کجا برای این که من رو بی لیاقت جلوه کنه وارد میشه و کارش هم یه جورایی اگه بشیم و فکر کنم اصلا اشتباه هست ولی چون تکرار کرده رفته توی وجودم
و منطقش هم اینکه بابات همین که بهت جای خواب داده همین که بهت اجازه میده که توی خونش غذا بخوری از سرت زیاده
و اگه بخوای اضافه حرف بزنی تو رو از خونش میندازه بیرون
اونقدر این نجوا رو توی سرم آورده بود و سر هر بار غذا خوردن این جملات رو توی سر من نشخوار میکرد که واقعا باورم شده بود حالا از کجا میفهمم که باور کرده بودم
از عملم و حرفی که میزدم بعضی موقع ها میشد که بابام بهم میگفت تو پسر خوبی هستی اگه فلان کار رو خوب کنی برات مثلا ماشین میخرم یا بعضی موقع ها حرف میافتاد که ازدواج کردنی ما برات خونه آماده میکنیم و از این حرف ها
و همیشه جواب من چی بود برمی گشتم می گفتم من هیچی از شما نمیخوام همین که شما اجازه میدید که من اینجا بخوابم و غذا بخورم خیلی برای من کافیه (((من خودم رو لایق نمیدونستم چرا چون افسار من دست ذهنم بود چون اون جملات رو خیلی توی سر من گفته بود )))
و باور کردن من هم نتیجه میداد (طبق قانون )
چند باری هم شد که من از خودم توی خونه تعریف میکردم یا حالا مثلا جاهای دیگه پیش اقوام که با این سنم (19)سالگی همه ی کار های خودم رو خودم انجام میدم و بابتشون از پدرم پولی نمی گیرم سعی میکنم روی پای خودم باایستم و این کار رو هم کرده بودم من یه هزار تومنی از خانوادمهم نمیگرفتم این از اون جایی شروع شد که من سر کار میرفتم و خودم خرج خودم رو درمیاوردم و تمام تلاشم این بود که اصلا باری روی خونوادم نباشم بعد به یه نحوی به گوشم این می رسید که تورو کی بزرگ کرده کی بهت جا خواب داده کی شکمت رو سیر کرده
این جملات کلا مثلا آجر می ریخت توی سر من و حالم و به کل خراب میکرد
و من همیشه برای فرار از این موضوع موقع های غذا سعی میکردم نرم خونه و حالا یه چیزی بیرون میخوردم و این رو هم بگم که الانش هم همینجوری
من یه مشگل پنهان دارم که این مسئله هست و خودم هم تا حدودی ازش خبر نداشتم ولی این خیلی برام واضح بود
الان که دارم این جملات رو می نویسم به خودم میگم که ذهن چه قدر ساده با چه راهکار های ساده میتونه مثل آب خوردن آدم رو گول بزنه و من هم توی دامش افتادم
دیگه سعیم بر اینکه هر وقت خواست حرفی در این باره بزنه منم هم برای خودم یه دفاعیاتی تنظیم کنم که بزنم توی دهنش
با سلام
خدمت استاد عزیزم و خانوم شایسته بینظیر
استاد من درمورد بازی یا ورزش بزارین از اول بهتون بگم
من چند سال پیش کع ورزش بدنسازی رو شروع کردم اولا که میرفتم و هر کی رو میدیم که بدن خوبی داره و اندام عالی داره و با قوانین اشنایی کاملی رو نداشتم توی ذهنم میگفتم این حتما مکمل و امپول اینا زدع که اینحوری شده بدنش و اینجوری اندامش جلو اومده .و نمیدونستم با این حرفا دارم بدن خوب و اندام عالی رو از خودم دارم دور دور و هییی دور تر میکنم
اما بعد از چندین مدت و تمرین کردن دیدم که با این که تمرین میکنم ولی بدنم رشد نمیکنه نشستم باور های مخربمو پیدا کزدم و دیدم نه اینجوری نیست
الان وقتی که تمرین میکنم هر فردی که بدنش یه حتی یه قسمتی خاصی از بدنش خوبه و عالیع میرم جلو مهم نیست وسط ست باشم یا خسته باشم نفس نفس بزنم میرم جلو و تحسین میکنم و میگم اینجای بدنت عالیع ماشالاه .و ازش میپرسم که چه حرکتی رو زده اون نقطه از بدنش خوب رشد کزده
و این باوز رو عوض کردم که همه ادم هایی که اندامشون عالیه با تمرین خوب و پشتکار و با استمرار و تغذیه مناسب رشد کرده .
و الان چندین ماهه بدنم واقعا عالی خوب رشد میکنه .
جدا از این ها چقدر توی باشگاه همه دوسم دارن و میرم توی باشگاه همه با چهره خندون و با خوشحالی باهان رفتار میکنن . و میفهمم اینا از کجا رقم میخوره و من به وجودش اوردم
و این همه اگاهی هارو سپاس گذار شما هستم که بهم اموزش دادید و یاد دادید .
بی نهایت دوستون دارم و عاشقانه میخام که همیشه عالی و هموارع و هر روزدر بالاترین کیفیت خودتون خودتونو ببینید.
سپاس گذارم که یه بار دیگع بهم یاد اوری کردید که روی نکات مثبت خودم وبقیه توجه کنم .
دوستون دارم فعلا
سلام و ارادت خدمت استاد عباسمنش عزیز و همسر بزرگوارشون خانم شایسته عزیز
من کمتر از یک سال با شما و سایت عباسمنش اشنا شدم و قبلا از قوانین جهان هستی و کنترل ذهن هیچ اطلاعاتی نداشتم و همیشه از افکار منفی و خبرهای پوچ و مباحث سیاسی و … صبحت میکردم ولی از روزی که با مباحث و افکار و باور های فراوانی و کنترل ذهن و توحید اشنا شدم زندگی من به شکل عجیبی تحت شعاع قرار گرفت و هر روز زندگی من از ارامش بیشتر و روابط بهتر و درامد بالاتر و شادی بیشتر برخوردار شد و من خداوند را هزاران بار شاکر و سپاسگذارم که به سایت شما هدایت شدم و زندگی من کاملا تغییر کرد . متاسفانه به دلیل عدم اعتماد به نفس و عزت نفس هیچ وقت روابط خوبی با دیگران نداشتم و دوستانی داشتم که متاسفانه از فرکانس پایین و اگاهی کم برخوردار بودن ولی الان که فایل ها و مطالب و نظرات سایت عباسمنش را مطالعه میکنم واقعا روابط من با دوستانم و خانواده بشدت بهتر شده و نکته جالب تر اینجاست که از روزی که ذهن و افکارم را کنترل کردم به طور معجزه اسایی تمام دوستانم تغییر کردند و افرادی وارد زندگیم شدن که به لحاض مالی و اجتماعی خیلی موفق هستن . از روزی که شروع کردم به نوشتن نکات مثبت درب خوشبختی به روی زندگی من باز شد . از نظر مالی هم درامد من چند برابر شد و خیلی تو کار موفق تر شدم . قبلا خیلی تلاش میکردم که بتونم با چند کارخونه معتبر وارد مذاکره بشم و قرار داد ببندم ولی نمیشد . جالبه الان چند کارخانه معتبر و بزرگ به من پیشنهاد کار و قرارداد دادن . الان به راحتی پول وارد زندگیم میشه و تمام بدهی ها رو پرداخت کردم .
من هر لحظه از خدا میخام که منو در بهترین مکان و در بهترین زمان مناسب هدایت کنه و بهترین ها روبرام رقم بزنه . من هنوز محصولاتتون رو خرید نکردم ولی از فایل های دانلودی و سریال زندگی در بهشت و سریال سفر به دور امریکا ، دیتا و اطلاعات بسیار زیادی کسب کردم و هر لحظه این اطلاعات رو در زندگیم به کار میگیرم . امیدوارم بتونم روزی از نزدیک شما رو ببینم . بینهایت از شما و خانواده درجه یک عباسمنش سپاسگذارم و بهترین ها رو براتون ارزو میکنم . همیشه در اوج باشید ️
سلام به شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همچنین تمام دوستان عزیزم در سایت عباس منش
ببینید ما برای اینکه بتونیم یک زندگی سرتاسر دلخواه رو رقم بزنیم باید قوانین زندگی یا قوانین این جهان رو درک و عمل کنیم
قوانین این جهان بر اساس ذهن هستش ذهن یک ترازوئه که دائما در حال سنجش هستش و اتفاقات رو به خوب و بد تقسیم میکنه ما اگر بدونیم که این لحظه این اتفاق این مقدار درآمد این رابطه این سلامتی؛ به جای شک کردن اطمینان داشته باشیم که این بهترین چیزی بوده که برای ما امکان داشته که خداوند میتونسته ما رو باهاش رشد بده و هدایت کنه دیگه همیشه احساسمون خوبه به جای اینکه بخوایم ناراحت بشیم همیشه لبخند می زنیم به جای اینکه بخوایم نیاز باشه دائم حرف بزنیم بیشتر گوش می کنیم و به جای اینکه بگیم این اتفاق خوبه یا بده می پذیریم ش میگیم اون چیزیه که باید اتفاق میفتاده و به جای اینک شکایت کنیم بیشتر قدردانی می کنیم چرا که این داره به ما یاد میده که چقدر به خواستمون نزدیک یا دور هستیم و به جای اینکه بترسیم
عشق می ورزیم با مهربانی با صبر با حوصله کارهامون انجام میدیم و گام برمی داریم برای رسیدن به خواسته هامون اینا قوانین زندگی هستن اینا قوانین بازی زندگی و ذهن هستن که ما اگر بتونیم به این آگاهی و به این نقطه از عملکرد برسیم که فقط خیر رو ببینیم که وجود داره دیگه عملا جوری رفتار میکنیم که هیچ چیزی جز خیر وجود نداره و با اطمینان به لطف و مرحمت الهی پیش بریم واقعا دیگه سرتاسر زندگیمون خیر و نیکی میشه
ممنون و قدردان خوبی شما هستم برای یادآوری این آگاهی های زیبا که ما میتونیم این ها رو درون خودمون تقویت و به کمال عملگرایی خودمون رو نزدیک و نزدیکتر کنیم
با آرزوی بهترین ها از خداوند برای همه مون عمل به این آگاهی ها و خاموش کردن و کنترل کردن ذهن رو دعا می کنم
به نام رفیق مهربونم!!!
سلاممم به همه!!و سلام به استاد عزیزمم و مریم بانو جان!
چقدر آگاهی این فایل توی زندگی من این چند وقته کاربرد داره! انگار دقیقا همون جای خالی و تکه ای از پازلیه که نیاز داشتم!
هر فایلی که میزارید سعی میکنم چیززی که یاد گرفتم در عمل استفاده کنم و در زندگی خودم تمرینش کنم و جزئی از شخصیتم بشه!
افتخار میکنم به شخصیتتون که از هر چیزی ، درس میکشید بیرون و برای بهبود خودتون استفاده میکنید!
آگاهی های مهم این فایل که باید در عمل تمرین کنم:
#کنترل ذهن
به اتفاقات بد توجه نکن ، فقط به بهبود بعدی فکر کن!
به ظاهر شرایط نگاه نکنیم،فقط سعی کنیم در هر لحظه بهترین خودمونو ارائه بدیم و فقط اون روز و اون ساعت بهتر زندگی کنیم و ذهنمونو کنترل کنیم و با افکار خوب جلو بریم!
اگر از زندگی همخیلی عقب باشیم ، با کنترل ذهن اوضاع به نفع ما پیش میره و همه چی درست میشه و یکی یکی امتیاز مون میره بالا!
#عجله نکنیم یا شل نزنیم(ادامه دادن مسیر درست)
و اون تمرکزی که در ابتدا داشتیم که با اون نتایج به وجود اومد رو اگر ول کنیم ، همه چیز به قبل بر میگرده ، پس باید اون تمرکزی که روی موضوع میزاریم و داره جواب میده رو ادامه بدیم و در مسیر صبر داشته باشیم و ذهنمومنو کنترل کنیم!
{اگر بتونیم ذهمونو کنترل کنیم ، میتونیم زندگیمونو کنترل کنیم}
[اگر کنترل ذهنمونو از دست بدیم ، کنترل بازی زندگی رو از دست میدیم]
#احساس عدم لیاقت
احساس عدم لیاقت درمورد اوضاعی که داره برات خوب پیش میره… و خودت داری به خودت ظلم میکنی و اوضاع رو برای خودت سخت میکنی!
وقتی همه چی خیلی خوب پیش میره ممکنه به خودمون و لیاقتمون شک کنیم و اینجاست که احساس عدم لیاقت رشد میکنه و جوونه میزنه
وقتی لیاقت رو از خودمون میگیریم ، دواقع داریم اون نعمت رو از خودمون میگیریم!
مثال از دست دادن نعمت بخاطر عدم احساس لیاقت:
اینم توی وجود خودمم پیدا کردم ، بعضی اوقات شده که وقتی روی عزت نفسم کار کردم ، برام عادیه و گفتم من لایق بهترین نعمتام و باید همه چیز برام ساده و عالی همیشه پیش بره ولی … از کمبود عزت نفس که شروع میشه ، نوی شرایطی هم که اوضاع خیلی برات خوبه ، مثلا همه نمره هام و کارهام خیلی خیلی عالیه و همیشه همه چیز به نفع من میشه توی هر جنبه از زندگیم..یه دفعه شک میکنم که چقدر همه چی داره برام خوب پیش میره و اینو عادی نمیبینم ،( در حالی که که طبیعیه که همه چی هم برات خوب پیش بره و !) و اینجور موقع هاست که عدم احساس لیاقت منو از موفقیت و خوشبختی دور میکنه! و باید از ریشه مسئله رو حل کنم و روی عزت نفسم کار کنم!!)
( از این به بعد برای اینکه ریشه رفتار و باور هام رو بدونم ، به خودم خیلی دقت میکنم که چه واکنش چ رفتاری میکنم و چه حرفی میزنم ، تا بتونم ریشه باور هام رو در بیارم))!
#احساس سمی قربانی شدن
احساس قربانی شدن اوضاع رو بدتر میکنه وقتی اوضاع خودمون سخت نشون میدیم و خودمون رو قربانی شرایط میدونیم… و وجود ضعیفمون از این موضوع تغذیه میکنه!!
و ریشه در عزت نفس دارد.
#نقش شور اشتیاق
همیشه به خودمون یادآوری کنیم که هدفمون از زندگی ، لذت بردن از هر لحظه است و لذت بردن اصله!!
فارغ از نتیجه ، از کاری که انجام میدیم لذت ببریم!
و چقدر از کار خانم شایسته عزیز ذوق کردم که با راکت و توپ ها حرف میزدید، چون دقیقا منم همینطورم و با وسایلام حرف میزنم و واکنششون رو حس میکنم و میفهمم چی میگن و اگر یه گل یا درخت ببینم حتمااا باید برم برگاش رو ناز کنم بغلش کنم!
باید زندگی کردن در لحظه رو یاد بگیریم! در زمان حل باشیم!
مومنان کسانی که هستند نه غمگین میشوند و نه میترسند!
غم از افسوس خوردن از گذشته است و ترس هم از آینده است!
نه گذشته ،نه آینده ،فقط در لحظه باش!!فقط خودت باش ، فقط لذت ببر!
همینجوری که هستی خوبی،،خدا همینجوری عاشقته!ولی هر روز به دنبال بهبود خودت باش تا به ورژن برتر از خودت تبدیل بشی! بهترین خودت ، نه بهتر از دیگران!
#لذت بردن از چیز های ساده
حتی بعضی اوقات لذت یه چیز کوچک ، خیلی بیشتر از چیز بزرگه!!
یادآوری به خودم که: لذت بردن یه چیز درونیه! و لازم نیست منتظر باشی تا یچیزی از بیرون درست بشه تا تو رو خوشحال کنه ، تو باید توانایی اینو داشته باشی که از هرلحظه بتونی لذت ببری
حتی بو کردن گل ها یا بوی عطر چای و دمنوش
وقتی با خدا حرف میزنم ، وقتی ذهنم ساکته و در زمان حالم ، وقتی سپاسگزاری میکنمو حس آرامش بعد از مراقبه، بوسیدن گل و گیاه و بغل کردن درخت و مثل بچه ها رفتار کردن و لذت بردن و فعال بودن کودک درونم و کمتر جدی بودن، خیس شدن زیر بارون و… ،خیلیی لذتتت میبرم!
[]قانون مهم: وقتی به نعمت های بزرگ تر میرسی ، که بتونی از همین نعمت های کوچک خوب استفاده کنی واز همینا لذت ببری!!
عاشق بچه هام که بخاطر یه چیز کوچک و خیلیی خیلیی معمولی هم میتونن لذت ببرن و این توانایی توی وجودشون هست که از چیز های ساده لذت ببرن!
°وقتی حالت خوبه=اتفاقات خوب بیشتری میوفته!
وقتی از چیز های کوچک لذت میبری= به نعمت های بیشتر و بزرگتر میرسی!
چون ظرف وجودت داره بزرگ تر میشه))!
و یکی از خواسته های هر روزم اینه که بتونم از هر لحظه به لحظه امروز لذت ببرم و امروز بهترین روزم تا الان باشه و هرروز بهتر از دیروز!!
سپاسگزارم بابت این هدیه های ارزشمندی که روی سایت میزارید،یک دوره کامل بودن برام!!و میلیارد میلیارد هاا دلار می ارزن همین صحبت ها ، چون مسیر زندگیم رو عوض میکنه و از خیلی ضرر ها جلوگیری میکنه و …!
بی نهایت عاشتونم و ممنونتونم!!!
سپاسگزارم پروردگار مهربونم،ممنونم رفیق!!!!سپاس بابت حضور. و وجودت در هر لحظه! که همه کس و همه چیزی!
به یادگار ، ردپای عزیز ؛))\!
سلام و دروود خدمت استاد عباس منش و سرکار خانم شایسته , بسیار بسیار بسیار لذت بردم از این فایل عالی و فوق العاده , برای من کلی درس داشت همین فایل , اونجایی که خانم شایسته فرمودند با توپ و راکت که هم تیمیشون هستند صحبت میکنن , از شوق شنیدن این مطلب چنان من به گریه افتادم که خودم از این گریه تعجب کرده بودم , انقدر هیجان داشتم از گوش کردن این فایل که وسط صحبت پاز میکردم میرفتم دست مادرم رو بوس میکردم برمیگشتم ادامه ی فایل رو گوش میدادم , واقعا ازتون سپاسگزارم بابت این نکات عالی که از یک بازی به ما انتقال دادید , من هم یک تجربه خوب دارم از بازی تخته نرد با مادرم , در حین بازی من خیلی عقب بودم و یجورایی مادرم تمام مهره های خودش رو در زمین خودش جمع کرده بود و دو مهره ی من رو هم زده بود , ولی از اونجایی که من با یک حس و حال عالی و فقط برای لذت بردن از بازی داشتم بازی میکردم , به طرز عجیبی یک تاس عالی اوردم که یکی از مهره های مادرم رو زدم و اون دست به مارس شدن مادرم ختم شد, برای خودم انقدر درس داشت اون بازی که به مادرم گفتم بعضی وقت ها شرایط زندگی ظاهر زیبایی ممکنه نداشته باشه ولی با احساس خوب ما میشه که همه چیز به نفع ما تموم بشه .
خدایا شکرت برای این حال خوب
خدا نگهدار
سلام به استاد اساتید واستاد شایسته ی جانم
تورو خدا استاد جون یک اهسته تر،،
الان که دارم کامنت میزارم ،فایل جدیدتون اومده روسایت،ولی من هنوز تو کف این یکی موندم
ازوقتی این فایلو شنیدم ،،فقط چندبارپشت سرهم گوشش کردم بعد دانلود کردم وتو تلوزیون دیدم(کاری که هیچوقت نمیکنم حداکثربصورت انلاین ویا باگوشی میبینم)
هردفعه خواستم کامنت بزارم ولی گفتم بزاریه باردیگه بشنوم
همیشه با عجله، انتظار فایل جدیدی ازتون داشتم ولی اینبار میخواستم فاصله زیاد باشه تاهرروز بشنومش وببینم
نمیدونید که چه درس بزرگی بود این فایل چه دوره جامع وکاملی بودازاگاهیهای ناب
اول ازهمه بگم که اینی که میگین حتما صوتی وثصویری رو جدا استفاده کنید کاملا درسته چون من وقتی تصویریشو میدیدم،اصلا دریافتی که از صوتی داشتم رو حتی به میزان یکدهم هم نداشتم
وفایل تصویری هم دنیای متفاوتی داشت
چقدر قوانینی که ازشما ودوره ها وفایلهای رایگان یادگرفتم رو بااین فایل بصورت ملموستری به من یاداوری کردید که به جانم نشست وبیشتر وبا احساس بیشتری درک کردم .حظ ولذتی که ازاین درک میبردم قابل وصف نیست
گاهی اینجورفایلهارو که خیلی رو اثرمیزاره رو به دوستای هم دانشگاهیم(منظورم دانشگاه شماست)معرفی میکنم وباکلی شورو شوق توصیه به استفادش میکنم وبعد میبینم که میگن ،اونقدری که تو میگفتی جذاب نبود
ومن میفهمم که حتما قانون تکامل رو خوب اجرا کردم که من اینهمه میفهممش وبقیه نه
وحتما من باشما دراین درس همفرکانس بودم وکلی به خودم کریدیت میدم
لذت درکش مثل گرسنه ایه که یک میز ازانواع غذاهای دلخواه باطعم ومزه ای عالی گذاشتن وبهت گقتن همه اش برای توست که بعد ازخوردنش لذتی اغشته بارضایت داری
ویا وقتی بابال از ارتفاع میپری وبدون ترس ازخطر، ازادانه هوای پاک رو توی سینه میبری (چون انجامش دادم ولذتشو بردم)وانگارهمه دنیا مال توست.
این فایل این لذت درک وفهم وتوانایی رو به من داد
درسهایی که نام بردین واین ارتباط زیبای شما ،به من پاسخ سوالاتم درمورد اینکه چه ارتباط عاطفی میتونه سالم و زیبا وعالی باشه رو داده،
انچه که از شما وشایسته جانم تا حالا دیدم،
نگاهم رو کاملا متفاوت وعالی کرده
چه نگاه توحیدی به زندگی غیراز این میتونست خشم،حسد،دلسوزی،عدم لیاقت رو باتکامل ،
تبدیل به محبت، عشق ،همدلی واحساس لیاقت با ازادی وبدون وابستگی کنه؟
میخوام بهتون بگم تاالان با وصل شدن به شما، همه حسرتهایی که تو زندگیم داشتمو ازبین بردم وبدون توجه به نتایجم ،
دردرون خودم خوشبخت وعالی هستم وتنهاحسرتم ازدیدن رابطه عاشقانه شما اینه که کاش خودم هم چنین شیرینی لذتبخشیرو تجربه میکردم ،که( البته فعلا چنین رابطه عالی رو باخودم بوجود اوردم.)
ولی باتمام قلبم ازارتباط شما لذت میبرم وبرای همه زوجهامیخوامش
ومهمترین چیزی که بصورت خلاصه بخوام بگم اینه که شما وعزیزدلتون(عزیزدل منم هست)تونستین با تمرین وتکرار وکنترل ذهنتون
وتداوم واستمرار،
به قوانین ایمان پیداکنید
واونهارو درعمل اجراکنید
وباقانون تکامل این قوانین دروجودتون نهادینه بشه
ونتیجه وخروجیش بشه این زندگی رویایی ولذتیخش درهمه جهات.
کلی مثال دارم ولی چون کند مینویسم ،فقط بطور کلی میگم که
براثر استفاده از قوانین ودرک اونها
من درهر موضوعی که برام پیش میاد،تقریبا خیلی سریع میتونم احساس خودموتشخیص بدم و اکثرا بتونم اونو به نفع خودم کنترل کنم
وتقریبا میتونم ازحرفها ودیدن ظاهرافراد وضعیت روحیشونو بفهمم
واین توانایی خیای درادامه مسیردرست،داره کمکم میکنه.واین عالیه.
بشدت
تحسینتون میکنم وازخدا میخوام ازاین جنس خوشبختی رو درزندگی فرزندانم وخودم وتمام عباسمنشیها ببینم
وشما دونفرهم درپناه خداوند ،هرروز ،مثل تاامروز،،،شاد وسلامت وثروتمنددردنیاو اخرت باشید
میبوسمتون
به نام خالق زیبایی ها و به نام خالق دانا و توانا
سلام به استاد عزیزم به خانم شایسته عزیزم و دوستان عزیزم امیدوارم حالتون خوب باشه
اول تحسین کنم این عکس زیبای این فایل رو خیلی حالت شما استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا شده بنظرم چاپ کنید بزنید توی اتاقتون منکه خیلی خوشم اومد واقعا انرژیش مثبته و ژست های قشنگی شده
و در مورد احساس عدم لیاقت و از دست دادن نعمت میخام در مورد مورد یه موضوعی بگم که من حدود شاید 3 یا 4 سال پیش قصد مهاجرت به آلمان رو داشتم و تمام سرمایه ام رو تبدیل کردم به یورو و بعد بنا به دلایلی این مهاجرت کنسل شد و من تصمیم گرفتم ایران بمونم و بعد خب باید یه شغلی واسه خودم دستو پا میکردم و توی دوره ای بودیم که بورس ایران توی رشد بود و من الان متوجهش هستم بیشتر از قبل که من اون زمان بخاطر احساس قدم لیاقتم اومدم سرمایه ام رو بجای اینکه خودم باهاش یه بیزینس درست و حسابی رو ران کنم و خودم با تکیه بر خالق مهربانم و توانایی هام و تجربیاتی که داشتم یه بیزینس خوب رو داشته باشم اما بخاطر عدم احساس لیاقتم بجای این کار درست که خودم پول بسازم اومدم یوروهام رو فروختم و دادم به یکی از دوستام که توی بورس سرمایه گذاری کنه و اونم این کارو کرد و دقیقا از همون زمانی که من وارد بورس شدم بورس شروع به ریزش کرد و سرمایه من هی کمتر و کمتر شد تا حدودا نصف بیشترش نابود شد بخاطر احساس عدم لیاقت که من خودم نمیتونم پول بسازم یکی دیگه باید واسم پول بسازه و خلاصه که سرمایه ام یجورایی از بین رفت و من احساس قربانی شدن کردم و شرایط برام ناجالب پیش میرفت و همون موقع ها بود که من قدم اول دوره 12 قدم رو خریدم شکر خدا تونستم هی یواش یواش با کنترل کانون توجه ام با ایمان داشتن که شرایط با تغییر باورها برام بهتر و بهتر میشه به لطف خالق مهربانم ادامه دادم و یواش یواش شرایطم بهتر شد یه سری ایده ها اومد که انجامشون دادم و الان شکر پروردگار شرایط مالیم سرمایه ام از قبل اون اتفاق بهتر شده و یجورایی تازه میتونم بگم که بازی واسه من تازه شروع شده با دوره های فوق العاده راهنمای عملی دستیابی به رویاها و روانشناسی ثروت یک خیلی آگاهی های نابی واسم داشته و داره و خواهد داشت با هدایت خالق بخشنده و مهربان و هر چی بیشتر میفهمم ذهنم رو و با کارکردش بیشتر آشنا میشم میفهمم که ما واقعا نامحدودیم اگر که بشناسیم قوانین خداوند رو اگر بتونیم مثل یه فرمانده تمام عیار ذهنمون رو کنترل کنیم و تو شرایط ناجالب اعراض کنیم از اون حالت و بریم تو حالت آرامش واقعا هرچی بیشتر اینو یاد بگیریم و در عمل اجرا کنیم نتایج هی بهتر و بهتر میشه و واقعا ما میشیم فرمانده زندگی خودمان به قول حضرت ابراهیم از خداوند میخواد که پروردگارا به من فرماندهی ده و مرا جز بندگان صالح خود بگردان دقیقا فرماندهی همین کنترل ذهنه !
خیلی فایل زیبایی بود هم سپاسگزارم از شما استاد عزیزم و خیلی سپاسگزارم از خانم شایسته عزیزم واقعا صحبت ها عالی بود مثال ها عالی بود این طور واضح و شفاف اون گفتگوهای درونی رو توضیح دادن عالی بود و راه های غلبه بر این نجواها زیبا بود من که واقعا لذت بردم استفاده کردمم خیلی باز هم سپاسگزارم
تو چنتا فایل قبلی که از لب ساحل گرفتید من همزمان هم میدیدم و هم گوش میکردم اما این بار این صحبت در مورد این گفتگوهای درونی برام خیلی جالب بود و بیشترش رو صوتی فقط گوش کردم برم تصاویر زیبا رو کامل ببینم خیلی سپاسگزارم
همیشه به یاد خالق مهربان باشید