اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدای من مرا در همین دنیا با قلبی گشاده بپذیر که سخت به آغوش تو نیازمندم
استاد شایسته احساس شاگردی رو دارم که وارد دوره مقدس 12 قدم شده
الهی صد هزار مرتبه شکرت که دارم تمرین میکنم هر لحظه نگاهم به نگاهت باشه
آخه میدونی وقتی نگاهت میکنم قلبم و وجودم و تک تک سلولهام از خود بی خود میشه
اصلا میخوام تا ابدیت نگاهت کنم که سیر نمیشم از نگاهت.
خدا از بدو تولد میگه ،میفرستم تو دنیا فقط به یه شرط ،
ما هم اون لحظه با تموم وجودمون قبول کردیم و اون شرط این بود
به قول آذری ها
مَنَ باخ
به من فقط نگاه کن
راستش احساس درونیم اینه که استاد توی این حدودا 15 سال که داره درس توحید را یادمون میده
داره فریاد میزنه آقا جانم توحیدی که بشی یعنی همون
اصل خارپشی
با وجودت آجین بشه
درک بشه و هر روز و هر لحظه همون یه اصل را به خودمون گوشزد کنیم و به کار ببندیم به صورت عملی، اصلا باورهای محدود کننده مجالی برای ظهور و بروز پیدا نمیکنه
و اگر هم بیاد دیگه اون دیگه تضاد نیست. اون دیگه مشکل نیست ،اون دیگه مسئله نیست
اون نقشه گنجه
چون اون میاد بگه عشقم اگه مسئله و تضاد و خواسته
رو اگه بزاری روی معیار و میزان که اصل توحیده
و سمت خودتو انجام بدی و توکل داشته باشی و خاشع باشی و اجازه بدی و به خزه های کف رودخونه نچسپی
دیگه مثل ابراهیم بت شکن میری به سمت شکستن بتهای درونت که همون باورهای محدود کننده هست.
احساس میکنم توی هر دوره ای استاد پایان جلسه میاد میگه بچها افتاد ، بچه ها افتاد
ما هم میگیم بله استاد ما دیگه متوجه شدیم ،افتاد
ولی نمیدونیم که همین که میگیم میدونیم یه سدِ بزرگی رو جلوی خودمون زدیم
چرا اینا میگم ،ما توی این سایت با استادی مواجه هستیم که در تمام جنبه ها به موفقیت رسیده و اصل را درک کرده و هر وقت صحبتی را میخواد شروع کنه از خدای خودش اجازه ورخصت میگیره
و اعلام میکنه که من نمیدونم
و لطف و رحمت تو هست که شامل حال من شده
پس توی این سایت باوجود استاد به نظرم استادی نکنیم
بگیم نمیدونم که اون اصل بشینه تو وجودمون.
توی دقیقه 18:58
استاد از یه پاشنه آشیل صحبت میکنه و میگه توی سمینارهام من بعد جلسه فرار میکردم که پاسخ سوال ندم ،چرا چون در مدت زمان سمینار ایشون اصل و اساس که همون توحیده داره میگه ،پس سوالی بقی نمیمونه
پس دو تا نکته اینجا مطرحه یکی اینکه اگر ما تمرکزمون را بزاریم روی درک توحید دیگه هیچ وقت سوالی برامون باقی نمیمونه چون میدونیم وقتی شاگرد آماده شد استاد از راه میرسه
منظورم استاد درونه و هدایت
پس دیگه سوال نمیپرسه و بحث هم نمیکنه
و پاسخ هم نمیده ،مثل استاد
چون اگر اصل رو که درک کنی دیگه پاسخ هم نمیدی و میزاری طرف مقابل بهای ورود به جهان درون را بده و وقتی آماده شد بهش پاسخ داده میشه.
استاد جان دوست دارم شاگردی کنم از امروز.
من توی این چهار روز ناکوت شدم به خدا
میتونم بگم با تمرکز بسیار بالایی دادم هر فایل را تزریق میکنم به وجودم
چون اینو تو فایل اول خوب استاد شایسته با دست و دلبازی بهمون یاد دادن.
پس من از همین الان خودمو آماده میکنم که تا آخر عمرم شاگرد باشم
و از شاگردی لذت ببرم.
مثل استاد عشق سید حسین عباسمنش عزیزم و استاد شایسته جان.
خدایا امروز احساس کردم روز تولدمه
و شاگردیمو دارم برای خودم جشن میگیرم.
الهی صد هزار مرتبه شکرت.
الفاتحه
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ستایش مخصوص پرودگاریست که رب و فرمانروای جهانیان است.
من فقط باید تو کار خودم حرفه ای بشوم و کار درستو انجام بدهم لازم نیست برم به دنبال کارهای دیگه
من باید همیشه به دنبال بهبودهام باشم چون این یک روند تکاملی هست که من اگه رو خودم کار نکنم متوقف میشه و به مرور اون باورهای گذشته که رشدشون متوقف شده بود دوباره رشد خواهد کرد
من توی تمام کارهام باید روند تکاملی خودمو طی بکنم من فقط باید مسیر درستو برم من هر دفعه مسیرمو عوض بکنم به هیچ جا نمیرسم چون مدام دارم یا به شمال میروم یا جنوب و به هیچکدوم هم نمیرسم
خداوند همیشه با من حرف میزنه من باید خودمو لایق شنیدن الهامات خداوند بدونم سپاس از خانم شایسته عزیز بابت برنامه خانه تکانی سی روزه ذهن
از وقتی که وارد این مسیر شدم و تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم
توی زندگیم تا حالا چندین بار همزمانی های مختلفی رو تجربه کردم که البته چون جایی هم مکتوبشون نکردم متاسفانه هیچکدومشون یادم نیست…!
ولی یه همزمانی امروز برام رخ داد که خیلی جالب بود
بنابراین گفتم ممکنه بعدها یادم بره
بیامو اینجا بنویسمش
دیروز به خدا گفتم: خدایا من فردا میخوام جلسه دوم از قدم هفتم رو برای اولین بار ببینم پس خودت هدایتم کن
امروز صبح که از خواب بیدار شدم ، دیدم فایل live گام سوم روی سایت قرار گرفت
ولی گفتم اول میخوام جلسه دوم قدم هفتم رو ببینم بعد این فایل رو ، چون احساسم طوری بود که حتی نتونستم سپاسگزاری هامو بنویسم
باید اول جلسه دوم از قدم هفتم رو میدیدم
این جلسه که اصلاً بینظیر بود…
ولی چیزی که باعث شد همزمانی امروزمو درک کنم این بودش که استاد عباسمنش داخل جلسه میگه: من الان ایالت یوتا هستم…
بعد همون لحظه تصویر این فایل از لایو توی ذهنم میادش که استاد عباسمنش توی یوتا امده بود لایو گرفته بود
بعد از جلسه ، بلافاصله به این فایل گوش دادم که دقیقاً استاد توی این فایل از قدم هفتم صحبت میکنه
توی کجا؟
مواَب یوتا
همونجایی که استاد در جلسه دوم قدم هفتم گفتش
این همزمانی ها برای من نشونه هستش
از اینکه من در مسیر درست هستم و با کار کردن روی خودم مدارم داره میره بالاتر
استاد عباسمنش در این فایل از تغییر کردن باورها هم صحبت می کنه
من اینو توی یک سال اولی که عضو سایت شده بودم چندان نمیتونستم درک کنم بابت همین فقط سعی می کردم که توی این مسیر بمونم و به تمریناتی که استاد در فایل ها میگفت عمل می کردم
خب نتیجه احساسیش هم احساس خوب بود و کم کم هم داشت توی رفتارم هم خودشو نشون میداد ولی وقتی دست به عمل شدم اون باورها انگار یه جورایی تثبیت شدند
به طور مثال:
من تقریباً به مدت 7-8 ماه برای بهتر کردن باورهای مالیم آگاهانه توی اینترنت امدم جستجو کردم و الگو پیدا می کردم ، توی تمام الگوهایی هم که پیدا می کردم این بودش که همشون بلاءاستثنا کار مورد علاقه شون رو داشتن دنبال می کردند و ازش پول میساختن
اون موقع من هنوز از کارم پولی نمیساختم و فقط داشتم یادش می گرفتم…
بنابراین ، اتفاق خاصی هم توی زندگی مالی من نیوفتاده بود
بعد من سر این موضوع خیلی تعجب کرده بودم که چرا منی که اینقدر دارم برای باورسازی ذهنم الگو پیدا میکنم هنوز از کار مورد علاقه ام نتونستم پولی بسازم
توی قدم دوم متوجه یک اصلی شدم ، میشه گفت درکش کردم و وقتی که اینو فهمیدم سریع دست به عمل شدم
از همون موقعی که دست به عمل شدم بدون اینکه من بخوام کاری کنم خداوند از بی نهایت طریق مشتری هارو به سمتم فرستاد که تا الان سومین پروژه ام رو توی کار مورد علاقه ام دارم انجام میدم و همینجوری تکاملی دارم میرم جلو
یعنی لازمه ی نتیجه درست و آسون گرفتن ، باورهای درست ساختنه و لازمه تثبیت این باورها و قوی تر شدنشون عمل کردنه
چون مثلاً در مورد مسائل مالی تا کار نکنی خب پولی هم در نمیاری!
وقتی کار میکنی و پول میسازی اون موقع باورهایی که ساخته بودی قوی تر میشه و باعث نتایج بهتر در زندگیت میشه
ولی در کل قانون یعنی احساس خوب
من حالم خوب بود که مشتری ها از جایی که انتظارشو نداشتم به سمتم هدایت شدند
من حالم خوب بود که در مسیر پول ساختن از کارم هدایت شدمو قدم برداشتم
من احساسم خوب بود که به سفر خیلی بود و متفاوت هدایت شدم
من احساس خوبی که داشتم باعث شد کم کم شرایطم بهتر بشه ، که احساس خوب هم از همین کار کردن روی خودمون میاد دیگه
که البته باید همیشه یادم باشه که احساس خوبه که اتفاقات خوب رو وارد زندگیم میکنه ، پس همیشه باید روی خودم کار کنم تا بیشتر در احساس خوب بمونم
در کل این همزمانی که امروز برام رخ داد می خواستم بگم که خیلی جالب بود برام و بهم ثابت کرد که مدارم رفته بالاتر
او کسى است که شما را در زمین جانشینان قرار داد؛ پس هرکس کفر ورزد بر ضررش خواهد بود و کافران را کفرشان جز دشمنى و خشم نزد پروردگارشان نمى‌افزاید، و کافران را کفرشان جز خسارت نمى‌افزاید
در مورد این دوتا آیه هم که هدایتی توی این کامنتم گذاشتم ، دوست داشتم منطق های قرآنیشو بنویسم تا باورهای توحیدمون بهتر بشه ولی واقعیت فعلاً دیگه قصد این کارهارو ندارم
تا الان چند باری در کامنت هام آیاتی از قرآن رو برای باورهای توحیدی نوشتم ، اگر علاقه داشتین میتونید برید کامنت های قبلیمو که در مورد آیات نوشتم بخونید
صبح عبارات تاکیدی قدم نه رو درحین رفتن به جایی که کار اداری ومهم داشتم زمزمه میکردم
نتیجه فوق العاده بود وهمونی شد که میخواستم
ومسول اونجا شرایطی رو عنوان کرد که دقیقا با شرایط من اوکی بود
کلی ذوق کردم وبه همسرم که چند دقیقه قبلش بهش گفته بودم این حرفارو گوش گن گفتم ببین هدایت اینه
بعد هدایت شدیم به یک جایی که باید منتظر میموندیم واونجا نزدیک دریا بود راستش ازاینکه قرار بود یه ادمی رو ملاقات کنم که دوست نداشتم ذهنم مدام داشت پالس منفی میداد
همسرم پیشنهاد داد بریم دریا ومن با شوق زیاد پذیرفتم نتیجه بی نظیر بود
الان نشستم اسم اینجایی که هستیم بهشت گمشده ست ومن دارم توی یک هوای عالی منظره دریا رو مشاهده میکنم وغرق شده بودم تو این فضا
یهو یادم افتاد بیام وامروزمو بنویسم که هروقت امور رو به دستان خدا میسپاری نتیجه عالیییییی میشه
جالبه همسرم وقتی دید همه چیزایی که الان تکرار کردیم اتفاق افتاد گفت چرا همیشه اینکارو نمیکنی
من بهش گفتم من همیشه اینکارو میکنم ونتیجه میگیرم چون تو به عوامل بیرونی وادمها توجه میکنی نمیتونی نتیجه رو ببینی
خلاصه که من الان توی یک بهشت هستم باد خیلی خوبی میوزه ومن از انتظاری که دارم میکشم اذیت نمیشم
چون اعراض کردم وباکنترل ذهن خودمو به هوشمندی جهان هستی سپردم
این جمله رو مدام تکرار میکنم همه ادمها وشرایط وسیله ای هستند که منو به خواسته هام میرسونن
چون تکرار کردم من در زمان درست ومکان درست هستم عجله واسترسی ندارم که الان باید برم دیر میشه
خدای من همین ادمی که توذهنم میومد مانع رسیدن من به خواستمه الان عاملی شد بشینم اینجا وکامنت بنویسم وازاین طبیعت لذت ببرم
خدایا شکرت استاد عاشقتم وبرای هزارامین بار ایمانم محکم تر شد واین حرفها رو وحی منزل میدونم
هرچیزی که استاد میگه اگر عمل واجرا کنم به ثروت وشادی وخوشبختی میرسم
این عبارت تاکیدی که پایان همه این عبارات میگم
امروز یک روز فوقالعاده در جهت رسیدن من به خوشبختی وسعادت
زندگی در بهشت چیزیه که من میخواستم تجربه کنم ولی ذهنم اجازه نمیداد
اینکه استاد ومریم عزیزم با هرشرایط واتفاقی اونجا رو بهشت میبینن ریشه در باورها وکنترل ذهنشون داره
سلام میکنم خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده
سپاسگذار استاد عباسمنش هستم و خانم شایسته بابت ران کردن پروژه خانه تکانی ذهن
خانه تکانی ذهن جلسه سوم
اصل خار پشتی؛
من وقتی دارم به روندم از زمانی که وارد سایت شدم تا به الان میبینم من یه سری قوانین رو درک کردم که تو این 1000 روز دارم همونا رو تکرار میکنم
مثلا من یکی از اولین مواردی که تو این سایت درک کردم و زندگیم رو دگرگون کرده سپاسگذاریه؛ من قبل ورود به سایت درسته 250 میلیون بدهی داشتم، ولی ماهی 25 میلیون درآمدم بوده؛ میدونی مکالمه من با خدا چی بوده؟ که خدایا چرااااااااااا من فقط ماهی 25 میلیون درآمد دارم: سال 98، 99 من ماهی 25 میلیون درآمد داشتم و گله مند بودم خدایا چرا من؟ چرا من ماهی 25 میلیون؟ چرا من ماهی 500 میلیون درآمد ندارم!!! اینم از کجا میومد؟ از مقایسه؛ اینکه فلانی ماهی 500 میلیون درآمد داره من چرا ندارم؟ منم جای خدا بودم میگفتم اوکی25 میلیون کمه؟ نمیخوای؟ بدش من برو سرجات بشین
فکر کن شما تولد یکی دعوت شی براش کادو بخری؛ طرف کادو رو باز کنه بعد با تندی بهت بگه این چه لباسی هست برام خریدی؟ چرا این رنگیه؟ چرا آستینش اونطوریه؟ شما باشی دیگه براش کادو میخری؟ نمیخری دیگه
اما به لطف پرودگار از وقتی من وارد این سایت شدم زاویه دیدمو تغییر دادم وسعی کردم فقط زیبایی هاروببینم، نعمت خداوندرو ببینم و هر روز و هر روز وهر لحظه سپاسگذار خداوندم؛ میتونین حدس بزنین چه اتفاقاتی تو زندگیم رقم خورد دیگه؛ درهای رحمت به روی من باز شد، نعمت، ثروت، فراوانی هر روز و هرروز و هرروز وارد زندگیم شده: خدا میگه بازم به این بنده من روزی بدین تا حالشوببره( البته که این جمله درستی نیست، خدا نمیگه به این بنده بده به اون نده) خواستم برای خودم قابل درک تر کنم
هنوز که هنوزه من هر روز و هر لحظه می بینم تو زندگیم باید بابت چه چیزایی سپاسگذار خداوند باشم
خدا جونم سلام؛ خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت حال خوب و احساس آرامش فوق العاده ایی که همین الان دارم
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم که همیشه با منی، همواره کنارمی و من همیشه تو تموم امور به کمکت بهترین تصمیمات رو میگیرم( خودم شاک میشم از تصمیماتی که گاهی اوقات دقیقه 90 میگیرم،یعنی فک کن سره دوراهی ام، فکر میکنم مسیره چپه درسته، میرم به سمت مسیره چپ؛ به محض ورود یکی فرمونو میگیره به سمت راست، وقتی میرم میگم واااااای خدایا شانس آوردم نرفتما چپا)
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم منو هدایت کردی به سایت استاد عباسمنش، منو هدایت کردی به سمت قوانین بدون تغییرت، کمکم کردی این قوانین روبهتر درک کنم و ازشون توزندگیم استفاده کنم.
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت رابطه عاطفی فوق العاده ایی که با مریم جانم دارم و بینهایت سپاسگذارتم که این فرشته زمینی رو وارد زندگیم کرده؛ از صمیم قلبم دوسش دارم و عاشقشم، از صمیم قلبم عاشق رابطمون، جنس رابطمون، عشق و علاقه بینمون، احترام بینمون و هزاران هزاران نکته مثبت رابطمون هستم
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت پروژه آقای ولیعهدی و آقای فلاح که هم با بهترین شرایط قرارداد نوشتم، کار هر روز به بهترین شکل ممکن داره میره جلو، بهترین استادکارا رو به صوی من هدایت میکنی و از همه مهم تر ورودی های مالی فوق العاده ایی از این پروژه ها دارم، دیروز و امروز 250 میلیون به حسابم واریز شد، و از همه مهم تر کلی تجربه دارم کسب میکنم تو حوزه مورد علاقم، عزت نفس من رشد میکنه هر روز و با آدم های فوق العاه قرار داد بستم( دقیقا طبق خواسته من)
خدایا شکرت وسپاسگذارتم بابت تناسب اندامم که روزی بزرگترین خواسته و آرزوی من بوده تناسب اندام داشتن
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت این خونه ایی که الان دارم توش زندگی میکنم که روزی مستقل شدن بزرگترین خواسته من بوده و من الان دارم تو رویام زندگی میکنم؛ خونه ایی با تموم جزئیاتی که میخاستم دقیقا با همون رقمی که میخواستم، در زیبا ترین و ثروت مند ترین منطقه شهرمون؛ راستش من میتونم زندگیمو به 2 بخش تقسیم کنم؛ قبل این خونه و بعد این خونه، من بعد خونه گرفتن و مستقل شدن شخصیتم 1000 برابر رشد کرده و تبدیل شدم به آدم صد در صد مستقل و چقدر رشد کردم و چقدر بزرگ شدم، من آدمی بودم وابسته به خانواده ولی می بینم بهترین تصمیم ممکن رو گرفتم؛ انقدر رشد داشتم( خدایا هزاااااااار بار شکرت)
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم که الان یکساله پشت فرمون ماشین رویاهام میشینم، توبرام خریدیش، تو هم برام پولشو خودت جور کردی، هم ماشینودر یک اتفاق شگفت انگیز برام جور کردی؛ هنوز برام باور پذیر نیست من از ساینا مدل 98 با 220 هزار کار کرد 245 میلیونی رسیدم به جک اس 5 دنده اتومات مدل 98 ، 40 هزار تا کاره یک میلیاردی؛ راستش ماشین خریدنم اون باوری که استاد بعد لاغریش بهش رسید اگه این شده پس هر چیز دیگه ایی میشه من با ماشین این باور شکل گرفته اگه میشه از ساینا رسید به جک پس میشه از جک رسید به پرادو.
این سپاسگذاری های هر روزه منه؛ هر روز بابت ماشین، خونه، اندام، سایت استاد عباسمنش، شغلم که خدا منو هل داد توش، رابطه ام از خدا سپاسگذاری میکنم؛ تازشم خونمو ماشینمو هر روز تمیز میکنم؛ معطرشون میکنم، مرتبشون میکنم؛ روغن ماشینو به موقع عوض میکنم که فقط حرف نباشه؛ من 10 سال ماشین داشتم 4 بار ماشینامو نشستم هر هفته میبردمشون کارواش، اما این ماشینو خودم با دستای خودم میشورم، خیلی حال میده
در کنار سپاسگذاری؛ دومین اصلی که من خیلی خوب درک کردم؛ و سعی کردم هر روز تو زندگیم طبق این اصل پیش برم بحث توحید بوده؛ اینکه نباید جز خدا از کسی انتظار داشته باشم، اینکه باید اونطور که دوست دارم زندگی کنم، اونطور که دوست دارم لباس بپوشم؛ من تا 26 سالگی شلوار جینو، تیشرت نمی پوشیدم، همیشه لباسام رسمی بود، اما وقتی توحید، مهم نبودن حرف مردم رو درک کردم؛ رفتم برای خودم تیشرت، شلوار جین، اسلش، تیشرت، کلاه خریدم و برای اولین بار با این تیپم رفتم بیرون؛ همه تعجب میکردن، دیگه تو کسب و کارم چشمم به دست کسی نبود برام کاری انجام بده، هر موقع کاری داشتم فقط به خدا میگفتم و خدام که قربونش برم به بهترین شکل ممکن حلش میکرد؛ میتونین حدس بزنین من با درک و عمل کردن فقط همین 2 تا: سپاسگذاری و توحید؛ زندگیم گلستان شده، شرایط زندگیم از زمین تا آسمون تغییر کرده، معجزه ها پشت معجزه توزندگیم رقم خورده و هر روز رقم میخوره، خصوصا معجزه های مالی، خصوصا تو کسب و کارم: فکر کنین برای تموم امور من وصل شدم به قوی ترین نیروی ممکن، فکر کن من تخریب چی ام و بزرگترین لودر دنیار رو دارم، هر چیزی رو میتونم با خاک یکسان کنم
البته که تو این سایت کلی درس های زندگی سازه دیگه ام بوده که تو زندگیم معجزه ها رقم زده ولی من چسبیدم به همین سپاسگذاری، توحید و عملگرایی و هر روز و هر روز و هر روز تو زندگیم اجراشون میکنم، شاید بتوان گفت هر لحظه
خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم
از صمیم قلب از شما سپاسگذارم بابت کامنت فوق العاده ایی که برام نوشتین؛ بابت احساس فوق العاده ایی که بهم انتقال دادین، بابت انرژی مثبتی که به سوی من روانه کردین و از خداوند متعال میخام 1000 برابر این انرژی مثبتی که به سوی من فرستادین برکتش برگرده به زندگیتون
و از صمیم سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده و من اینجا بهترین دوست هارو همچون شما دارم
خیلی خوشحالم که با بهترین و مهربان ترین آدم های روی کره زمین درارتباطم
و اینکه من از خدامه؛ کامنت بنویسم و با بچه های فوق العاده سایت صحبت کنم؛ واقعا لذت بخش ترین و مفید ترین کاری هست که میتونم انجام بدم؛ کامنت نوشتن برام مثل عبادت میمونه
امیدوارم خداوند این توفیق رو بهم بده که من بتونم در این مسیر ثابت قدم باشم
سلام به افلاطونه خوش تیپه پولداره مهربون…. از اینکه انقدر عالی روی خودت کار کردی و نتیجه گرفتی بهت تبریک میگم…. من کامنتهاتو دنبال میکنم اما علت اینکه برات کامنت نمینوشتم این بود که چون نتایجم بزرگ نبود، دلم نمیخواست چیزی بگم، چون از اونموقع که بهت چندباری زنگ زدم بعدش رفتم توی حاشیه و متاسفانه به قانون عمل نکردم… اما الان یه هفته ای میشه که با تعهده واقعی،،،، واقعی ها نه آبکی، دارم روی خودم کار میکنم و خب کم کم سیمم داره وصل میشه، نتایج خ خ کوچولو داره میاد…. این کامنتت خ بهم انرژی مثبتی داد، اونقدر که منو ترغیب کرد از این به بعد بیشتر به سپاسگذاری اهمیت بدم… من این چند روز بیشتر تلاش میکردم جنس توحید و ارتباط با خدا رو بیشتر درک کنم…. این کامنتت به درک بیشتر من در این مورد خ کمک کرد، ازت سپاسگذارم.
بعد از اینهمه عمل نکردن به قانون،
اینو به ذهن چموشم فهموندم که به هرمقدار که من روی خودم کار کنممممم و در این مسیر متعهد بمونممممم، به همون مقدار نتایجججج میاددددد…. این موضوع مدتهای زیادی پاشنه آشیلم بود که توقع داشتم با یه روز کار کردن همه چیز پرفکت بشه.
که خب خداروشکر الان برای کار کردن روی خودم برنامه یه هفته ای طراحی کردم تا تکاملم رو طی کنم و از مسیر منحرف نشم. خوشحالم که برات کامنت نوشتم و به قول استاد ارزشم رو به نتایج گره نزدم.
برم یکباره دیگه کامنتت رو بخونم و انرژی بیشتری ازش بگیرم. سپاسگذارم، با آرزوی بهترینها.
من یکی از راه های که خودمو به احساس خوب میرسونم سپاس گزاری در مورد چیز های است که در آینده میخوام داشته باشم
و دستاورد های هم از طریق سپاس گزاری داشتم.
من هرچیو از خدا بخوام با در نظر گرفتن قانون تکامل بهش میرسم
و اکنون مهم ترین خواسته ای من داشتن رابطه عاطفی بدون وابستگی است و پاشنه آشیل های زیادی دارم درین مورد چک و لگد های زیادی خوردم از جهان و گاه نجوا ها زیاد میشه که در هر موردی بخوای میتونی پیشرفت کنی اما ساختن رابطه عاشقانه پایدار را برام دور از دسترس نشون میده
ولی کامنت شما را ک خوندم گفتم ببین بخدا میشه همه چیو باهم داشته باشی ببین این آدم در کنار دیگر داشته هاش رابطه عاطفی عالی راهم داره تجربه میکنه
و خدارا هزار مرتبه شکر که دوره عشق و مودت و دوره ای عزت نفس را دارم و کار میکنم فقط اینارو گفتم که وقتی به نتیجه دلخواه رسیدم بیام این رد پا را بخونم و بخودم برای رسیدن به دیگر خواسته هام یادآوری کنم ک هرچی بخوای میتونی بهش برسی شاید الان رسیدن بهش سخت باشه برات اما یه روزی داشتن رابطه عاشقانه پایدار در غالب ازدواج هم برات خیلی سخت بودولی حالا داری این خواسته ات را تجربه میکنی.
واقعا لذت میبرم ازینکه خداوند منو لایق دونست که عضو این سایت باشم ازینکه جز افراد محدود جامعه باشم که به این اطلاعات مقدس دسترسی دارم و خداوند قلب منو به روی این آگاهی ها باز کرده.
دیدن این فایل از سمت خدا بوده قطعا ! حالا هر اسمی روش بذاریم … چه فرقی میکنه؟! به قول استاد درگیر فرع نشیم و بگذریم …
سلام،
سلامی به جنس همین احساس ناب و فرکانس عالی ام در این لحظه …
داستان از این قرار بود که به شکل خیلی عجیبی، توسط دوست و هم سفر فرکانسی عزیزم به این فایل رسیدم. نه به طور عادی … بلکه به طور کاملا خدایی!
من روحم خبر نداشت که چنین مکانی هست و اسمش چیه و چقدر گستردست و چقدر فان میتونه داشته باشه. هر لحظه به ویژگی های این مکان مقدس فکر میکنم، از خود بی خود میشم.
اسم این حالتم رو ارتقاء و گسترش باور فراوانیم میذارم! چون هنوزم که هنوزه تو شوکم از وجود چنین مکان محشری در جهان، و به این وسعت و با این خصوصیات عالی!
من همیشه با خودم فکر میکردم زیباترین جاهای جهان لزوما باید یا آبشار داشته باشه یا کوه و دشت و دمن … باید سبز باشه! باید سرسبزی باشه و پر از گل و بلبل باشه …
با دیدن این فیلم، باور کردم که هرجای این زمین پهناور، به نوبت خودش زیباست و مهم اینه از دریچه دیگری به مکان نگاه کنیم!
وقتی دوستم بهم گفت که یکی از فایلای سفر به دور امریکا، همین مکانه بی نهایت خوشحال شدم و شروع کردم به دیدن فایل.
همون لحظه اول به زمانش نگاه انداختم و دیدم که خداروشکر نزدیک یک ساعته و برای یک ماجراجویی از دید مانیتور عالیه!
فیلم رو پلی کردم، دفتر همیشگیم رو باز کردم و خودکار به دست آماده بودم.
آماده ی آماده برای ثبت تک تک نکات مثبت فیلم … طوری هیچی از زیر نگاه زیبابینم در نره و اسراف نشه! حیف نشه!
همون لحظه اول، تابلوی ایالت فوقالعاده Utah رو دیدم و همونطور که گفتم اولین بار بود این اسم رو به عمرم میشندیم!
زیر Utah ریزتر نوشته بود که Life Elevated ! خدای من عجب جمله مثبتی زیر اسم ایالت نوشته شده!
به محض اینکه استاد آر وی رو نشون داد، حس و حالم یه طوری شد! چه طوری بگم …. انگار ماشین خانواده خودمو از دور می دیدم که پارک شده. یه همچین حسی … میدونم که درک میکنید.
استاد حرکت کردن به سمت visitor center و همون لحظه اول بین راه، اون شن های دانه درشت و رنگی مایل به نارنجی خیلی توجهم رو جلب کرد. رنگش خیلی متناسب با خاک اون منطقه بود!
من که نمیدونم این ویزیتور سنتر چیه تا زمانی که استاد وارد شد!
درو برای خانما باز کرد و چقدر از این حرکت ایشون خوشم اومد. استادِ جنتل منِ من!
سلام بلند و سرشار از انرژیش به محض ورود رو خیلی خوشم اومد و با خودم گفتم منم همین رفتار مثبت رو درخودم ایجاد کنم.
چقققدددر بروشورهای رنگی و خوشگل با زبون های مختلف اونم رایگان! از شیر مرغِ یوتا تا جون آدمیزاد یوتا ! خدای من اینا فکر همه چیو کردن! حتی آب سرد کن گذاشتن که اگه کسی بین راه تشنش بود اونجا مشکلش رفع بشه.
با خودم فکر کردم این ویزیتور سنتر عجب ایده قشنگیه! فکرشو بکن … تو قبل از ورودت به هر ایالت، از هر ورودی که بری، یه جایی هست مثل راهنمای اون شهر! چقددددر عالی بود و چقدر کامل!
استاد که بروشور رو باز کردن یه چیزی خیلی توجهم رو جلب کرد … در کنار اینکه مکان های کمپ زدن رو معرفی کرده بود، یه تذکر داده بود که حواستون باشه پاتون رو بر روی گیاهی نذارید چون اونم زندست! خدای من چقدر قشنگ … ! چقدر حس خوب!
ببین با همین بیابون برهوت به قول ما ایرانیا، چقددددر فعالیت و تفریح های مختلف داره! از سیر تا پیاز، وجب به وجبش استفاده کردن برای اینکه اون گردشگر، از سفرش به یوتا لذت بیشتری ببره!
مکان های مناسب آفرود برای عاشقان آفرود … اونم نه یه دونه! هزاران مسیر با سطح های تکاملی مختلف! از مبتدی تا پیشرفته! یعنی اینجا هم باز قانون بزرگ تکامل خودشو نشون داد!
جیپ تور!!!! میگه حتی اگه عاشق آفرودی ولی ماشینش رو نداری بیا سوار ماشین ما شو!
تورهوایی!!! این امکان رو فراهم کردن که تو از بالا اون زمین زیبای وسیع رو ببینی!
حتی قایق سواری در آب های لابلای اون سخره ها!
ینی ببین با همین بیابون برهوت چقدر فضای لذت بردن رو بیشتر کردن!
یعنی من عاشق اون کاپشن چرم موتور سواری استاد و دستکشاشون و تی شرت چریکی شون شدما !!!
منی که نه موتور سواری بلدم و نه علاقه ای به یادگرفتنش داشتم، با شنیدن حرفای استاد به کل باورام تغییر کرد!
من همیشه از بچگی موتور و موتور سواری رو برای افراد لاابالی خیابون میدونستم و با همین باور منفی بزرگ شدم … یعنی تا این حد از موتور بدم میومد. ولی با شنیدن اینکه استاد با اون موتور خوشگلشون میتونن تمام این بیابان ها و سخره ها رو برن، خیلی حسم عوض شد و تصمیم دارم به موقش اقدام به یادگیریش کنم. فکرشو بکن چه لذتی داره اون منطقه ی ناب و محشر رو با موتور طی کنی و برسی به آرچ های یوتا !
از حرفای استاد فهمیدم چه خوبه هر بار میخوایم بریم سفر یا گردش … هر مکان زیبایی که میخوایم بریم، علاوه بر دوربین و گوشی و خوراکی و … دفترم رو همراهم ببرم که از فرکانس ناب اون لحظاتم اوج استفاده رو ببرم! یعنی بشینم یه گوشه و خلوت کنم و تا میتونم از خدای درونم بپرسم و اونم جواب بده … تا میتونم باهاش صحبت کنم که برام قشنگ تر قانون رو باز کنه. عجب عادت قشنگی ! مرسی استاد عزیزم
خدای من اون گردشگرا چقدر میتونن آموزنده باشن برام … طرف بچه کوچیکش رو باخودش آورده بود … بارها این صحنه هارو دیدم که گردشگرای خارجی؛ بچه ها شونو از همون بچگی به سفرها و ماجراجویی های مختلف میبرن! اینا میخوان چه چیزی رو به بچه هاشون یاد بدن؟! هدفشون چیه؟! چه باور قشنگی باعث بروز این رفتارا میشه! مگه سفرکردن و ماجراهاش چه نکات آموزشی میتونه برای اون بچه داشته باشه؟!
اون خانم مسن رو نیگاه کن … پیرهن آبی آسمونی شاد تنش توجهم رو جلب کرد. چقدددر به تفریح و مسافرتشون اهمیت میدن که حنی با این سن بازم دست نمیکشن! اینا چه باورایی دارن؟!
حتی بین گردشگرا، خانمی رو دیدم که روسری سرش بود! با اینکه باد میومد و روسریش مدام تکان میخورد ولی بازم روسریش رو مرتب میکرد! پروردگارا چه طوری این حجم از تفاوت ایده و عقیده و باور و شخصیت، اینطوری با صلح در کنار هم زندگی میکنن و پذیرفتن که همدیگه رو تغییر ندن! چقدر قشنگه زندگی با همین تفاوت ها در کنار همدیکه!
پوشش گیاهی اون منطقه منو دیوانه کرد! بوته های تکی تکی که سر از خاک بیرون آوردن و به رنگ سبز خاصی هستن! نه سبز چمنی مثل همه گیاهان ها … سبزی کمرنگ مایل به خاکستری! همه شون همین رنگ هستن و از دور دست، در کنار خاک قرمز یه ترکیب رنگ فوق العاده رو ایجاد کردن. محشره ! زیبایی اینجا اگه بیشتر از جنگلهای انبوه نباشه چیزی کم نداره!
500-600 کیلومتر؟! وسعت اون منطقست!! خدای من ….
حالا علاوه بر اون، مگزیکو و تگزار هم اینطوریه؟! عجب تنوعی خدای من …. عجب گستردگی و وسعتی داره زمین بی کرانت!
اون صخره های رنگی منو دیوانه کردن!
انگار همون صخره های نوک تیز کوهستان رو آوردن … بعدش سمباده کشیدن … بعد با چسب قطره ای چسبوندن به این بیابون! اخه چرا اینقدر شکل و شمایلش فرق داره! باورنکردنیه! اگه استاد خودشون بیان نمیکردن که ساخت خداست، قطعا فکر میکردم مصنوعی باشن! اخه چی باعث شده به این شکل و شمایل خاص دربیان و این رنگ رو بگیرن و به شکل پل معلق دربیان!
انگار شهر دایناسورای قدیم بوده و اون آرچ ها، بازمانده هایی از معماری سنتی شون باشه!!!! انگار قبلا خونه دایناسورا بوده!
چقدر عجیییببب. آدم مات و مبهوت میمونه از این تفاوت!
آسمونش … آسمونش یه دونه ابر نداشت! یه آسمون آبی بیکران که به صورت ملایم رنگش یه جاهایی تغییر میکرد!
به قول استاد آدم یاد فیلم های وسترن میفته …
چه کیفی میده بری اینجا رو ببینی، یه دونه از اون کلاه کابوی ها سرت بزاری و یه عینک خلبانی هم بزنی!
راستی به نظرتون چی باعث میشه که استاد، مابین توجهش به اون طبیعت محشر، یهو فکر لایو بیفته؟!
اصلا کدوم آدم عاقل و بالغ و سلیمی احتمال میده تو اون برهوت آنتن دهی وجود داشته باشه چه برسه به اینترنت پرسرعت برای لایو؟!
جوابش فقط یک کلمس! ا
الهام!
آره هدایت شد که یهو اینترنت رو باز کنه و لایو بگیره …
هرکی دیگه جای ایشون بود قطعا جوابی به این الهام نمیداد و مشغول عکاسیش می شد …
اما استاد کسیه که با عمل کردن به تک تک الهامات ریز و درشت زندگیش، هر آنچه که خواسته رو بدست آورده! با عمل کردن به هدایت های خداوند به قلبش اینجا رسیده! هر بار که به هر الهام عمل کرده، ظرفیتش برای الهام بعدی بزرگتر شده و به همون اندازه نتایج بزرگتری از عمل به اون الهام گرفته!
همین باعث شد که خوده من به این لایو هدایت بشم و صحبتایی که از لایو میشنونم، برام حکم یک دوره جدید از آگاهی ها رو داشته باشه! واقعا به جرئت میگم انگار بار اول بود این صحبتا رو میشندیم و به معنای واقعی، تشنه بودم! تشنه آگاهی های جدیدتز! هرچند در اصل آگاهی جدید وجود نداره و قانون یکسانه ولی واقعا انگار بار اول بود میشندم، انگار که من یک اسفنج باشم و حرفای استاد، آب! اسفنجی که عاشق جذب آبه! اصلا حس میکنم ظرفیت ما آدما برای دریافت آگاهی ها مثل اسفنجه! وقتی اسفنجت کاملا خیس آگاهی بشه، نمیتونی هیچ آگاهی جدید بهش اضافه کنی حتی اگه دوره روانشناسی ثروت3 رو ببینی! پس چیکار کنیم تا آماده دریافت آگاهی های جدید بشیم؟! یعنی چه طور اسفنج مون رو بزرگتر کنیم؟!
با عمل کردن به همون آگاهیی هایی که ظرفت رو پر کرده! تا اونا رو به کار نبری و تبدیل به عادت نکنی، آماده دریافت آگاهی های جدید نخواهی شد!
این لطف بینهایت خداوند به من بود که به سمت این آگاهی های جدید هدایت بشم. این معجزه ش بود که خیلی یهویی با شور و شوق سمت این فایل بیام تا …
باورفروانیم بازم بیشتر ارتقاء پیدا کنه …
کلی خواسته جدید در وجودم شکل بگیره
کلی احساس خوبم ادامه پیدا کنه
کلی لذت بیشتری از ثانیه های امشب ببرم
کلی به آگاهی هام اضافه بشه …
خداوندا بینهایت از خودت و دستان بی همتایت سپاسگزارم که منو هر لحظه هدایت میکنین.
و چه قشنگ استاد گفتن که قانون سادست! والا سادست بلا سادست! ما چرا برای خودمون سختش مکینیم؟!
ما چرا باور داریم که برای گرفتن نتایج بزرگ، نیاز به کارهای پیچیده، تکنیک های پیچیده، حرفای قلمبه سلمبه داریم؟!
چرا باور نداریم که زندگی ما رو فقط فرکانس ما میسازه؟! فرکانس چیه؟!
فرکانس قابل دیدن نیست که بگم چیه ولی ارتباط خیلی مستقیمی با کانون توجهت داره! یعنی هرچه توجهت در 24 ساعت شبانه روز، به چیزای باشه که بهت احساس بهتری بده، به همون اندازه فرکانست هم بالاتره! و هرچه فرکانس بالاتر باشه، به همون اندازه شرایط و اتفاقات زندگیت هم بهتر میشه!
پس تمام زندگی ما، فرکانسه و باید کاری کنیم با تمرکز کانون توجه مون به چیزای مثبت، در هر لحظه فرکانس بهتری رو تحویل جهان بدیم و تا شرایط زندگی بهتر بشه!
خب اگه اسمش رو بزاریم قانون اول زندگی …
اگه اسمش رو بزاریم کنترل ذهن…
اگه اسمش رو بزاریم تمرکز بر نکات مثبت …
پس چرا باورش نداریم؟! ما باور نداریم که جواب میده! چون درک نکردیم! اگه درک کرده بودیم لاجرم انجام میدادیم و به اندازه اینکه ادامش بدیم، یواش یواش نتایج تغییر میکنن.
به همین خاطره استاد گفتن توانایی کنترل زندگی بستگی به حرفه ای شدن در کنترل ذهنه! به اون اندازه که بتونیم در طول روز، مدت زمان بیشتری حالمون رو خوب نگه داریم، کارمون رو درست انجام دادیم
همین یک فن، شاه فنه! به جای اینکه ذهنمون رو با هزار تا پیام مختلف و آگاهی مختلف اونم از جاهای مختلف پر کنیم، بهتره همین یک فن رو اجرا کنیم و ادامه بدیم تا عادت بشع و وقتی عادت شد، نتایج خودشون میان بدون اینکه کاری انجام بدیم.
بینهایت سپاسگزار خداوندم هستم بابت همه چی…
بابت اینکه از ما هیجی نمیخواد و فقط میکه لذت ببر.
میگه برنده کسیه که رکورد مدت زمان لذت بیشتری رو ثبت کنه! اونم با همون شرایطی که داره! و کسی که برنده بشه، به مرحجله بعد با شرایط بهتر میره!
تمام زیبایی فایل و صحبتای استاد یک طرف …
5 دقیقه آخر فایل یک طرف! اون آهنگ محشری که روی فایل میکس شده بود و همزمان اون مناظر خدا رو نشون میداد، باعث شد احساس نزدیکی بیشتری به اون منطقه پیدا کنم
خارج کیلوچنده؟! امریکا کیلوچنده؟! اینا همه اصطلاحات نام گذاری شدست! تمامی مناطقی که عاشقشی ازشون دیدن کنی، ماله خوده خداست و برای بنده خداست! بنده ای که از جنس خودشه! از ماهیت خودشه و برای بندش آفریده تا ببینه و لذت ببره! تا بیشتر باور کنه زیبایی وغنی بودن خداوندش رو! تا بیشتر به عظمت خداوندش پی ببره!
تو بگو فقط کجاها رو دوست داری ببنی، تا بزارع تو لیست انتظار برات
چه طوری شو چیکار دااری؟! میخوای آینده رو بدونی که میپرسی چه طوری؟! میشه ! فقط باید خودتو بهش برسونی! چه طوری؟! نشون بده چقدر عرضه داری از زیبایی های اطرافت در همین لحظه و همین مکان لذت ببری!
نشون بده چقدر میتونی از نعمتای همین الانت لذت ببری تا خدا ببینه که لیاقت دیدن مکتن های قشنگ تر رو هم داری!
تو وقتی هنوز مکان های گردشگری و تفریحی شهر خودت رو سالهاست ندیدی و سر نزدی چه طور توقع داری بری اون طرف دنیا رو ببینی؟! مگه الان از زیبایی های همین منطقه چقد رلذت بردذی؟! چقدر نشون دادی که میتونی تحسین کننده زیبایی ها باشی؟! چقدر آپشن تحسین کنندگی، سپاسگزاری و زیبابینی رو بر روی شخصیت خودت نصب کردی؟!
شاید بگی یعنی هرکی الان اونجاس، هرکی الان داره اون منطاق رو میبینه یعنی این کارا رو کرده؟!
اولا قصد ما فقط ویزیت کردن یک محل نیست! ما قرار نیست بریم معاینه و تست سلامت یا ویزیت یک محل که بریم فقط ببینیم! هدف اصلی ما از رفتن به اون مناطق چیزی فراتر از دیدن با چشمه!
هدف ما اینه در وجب به وجب اونجا، شاهکار خداوند رو ببنیم
در وجب به وجب اونجا، بتونیم رد انگشت خداوند رو پیدا کنیم
با دیدن وجب به وجب اون منطقه، به عظمت و شکوه و غنی بودن خداوند پی ببریم
و وقتی بتونیم به این مهارت برسیم، قطعا وجب به وجب اونجا برای ما، انبوهی از احساس شعف و شادمانی درونی رو داره که بدن نمیتونه تحمل کنه و سریع اشکات از شوق جاری میشه!
احساس شعف و شادی ازهمون جنس دریافت الهامات! از جنس همون احساس ناب سرشار از آرامش درونی و لذت درونی که به هیچ وجه با کلمات قابل مقایسه نیست!
تو قرار نیست مثل همه بری اونجا و عکستو بگیری و برگردی!
قراره اونجا رو با چشم جان ببینی! خداگونه ببینی و خداگونه لذت ببری!
قراره تو این مسیر اصلی، به خوده خدا نزدیک بشی و شخصیتی خداگونه بسازی که ..
خداگونه میبینه! خداگونه حرف میزنه! خداگونه مشنوه! خداگونه لمس میکنه و …
در این مسیر مقدس، به اهداف دیگه ای مثل ثروت و سلامتی و خوشبختی توامان خواهی رسید
نه اینکه مثل بقیه مردم تمام تمرکزت رو بذاری رو پول دراوردن … بعدش به هزار جون کندن دو هزار دربیاری اما ازون طرف رابطه عاطفی خوب نداری!
نه ابنکه مثل همه تمام تمرکزت رو بزاری رو یه جنبه دیگه از اون طرف اون یکی جنبه دچار مشکل بشه!
این مسیر مقدس، ما رو به هر آنچه خوبه از ثروت و سلامتی و عشق و خوشبختی باهم میرسونه!
چون طی این مسیر یادمیگریم در هر لحظه از زندگی، برای انجام هرکاری، صدای ندای قلبمون رو بشنویم و با اعتماد کامل بهش عمل کنیم. چون این ندای قلبه که مارو در بهترین زمان، در بهترین مکان قرار میده و بهترینا از هرچیزی رو نصیبمون میکنه!
امیدوارم با ساختن شخصیتی زیبابین، سپاسگزار و تحسین کننده، هر لحظه از زندگی رو شاد سپری کنیم و با این فرکانس شادی و لذت، الهامات رو به وضوح بشنویم و با ایمانی راسخ بلافاصه هدایت ها و الهامات رو عملی کنیم تا روز به روز تکاملمون رو در هر زمنه ای طی کنیم و هر بار نتایج بهتری رو بدست بیاریم.
آرزوی درک بیشتر قانون و اجرای بهترشو برای همه مون دارم.
سلام یزدان ،حرفاتون حرف نداشت انگار حرفای توی دلم رو که نمیتونستم بنویسم رو گفتید البته کامل تر و جامع تر 🙏🏻💐💐💐،سپاس به خاطر وجود استاد و شما دوستان امیدوارم دوستی من با این مکان مستدام باشه که همیشه حالم مثل الان عالی و بینظیر بمونه
راستش من فایلو ندیدم. چند بار زدم با کیفیت بالا ببینم، که مقدور نشد و ارتباط قطع شد.
اما میخوام از خودم بگم…از بدست آوردن کلیدی بگم که مدتها بخاطرش سختی کشیدم… از حال و هوای این روزهام بگم… از باز شدن دریچه‌هایی که زمانی ذهنم اونها رو برام دیوار کرده بود! دریچه هایی از جنس ایمان
با کلید کنترل ذهن?
همون ذهن چموشی که یه لحظه هم از مأموریتش باز نمی‌ایسته
وقتی هم که “قدم به قدم”( تکیه کلام مریم شایسته عزیزم) جلو میری، پشت سرت و که نگاه میکنی، میبینی واااای خدای من……..
چه مسیر راحتی رو طی کردی… با دستهای خالی اما دلی که به گنج حقیقت(خدای درون) دست پیدا کرده و هر نوع قفلی رو میتونه باهاش باز کنه … هر نوع قفلی…???
آره استاد عزیزم… منی که با قانون آشنایی داشتم، اما هر وقت فایلهاتون و میدیدم، فقط حرفهاتون و یه چیز بسیار سطحی میدیدم… البته که دست خودم نبود چون هنوز مدارم نرفته بود بالا که بتونم درک کنم شمارو، درک کنم حرفهاتون رو، درک کنم نحوه نگرشتون رو به زندگی و نحوه زندگی کردنتون رو…
اما یه چیزی همیشه ته ته ته دلم باز بهم نوید میداد که ((ادامه بده… بعدا میفهمی مهتاب…)))
الان یه یه هفته‌ای میشه که کلید طلایی رو بدست آوردم… همون کلیدی رو که روحم بخاطر نبودنش آزرده خاطر میشد، روانم پریشان و مضطرب میشد.
همیشه با خودم میگفتم پس چرا نمیشه؟؟؟
چرا هر دفعه تو این دوسال که تو این مسیر بودم، به دلایلی سقوط میکردم به مدارهای پایینتر و دوباره با زحمت خودمو میکشوندم بالا؟؟؟
چرا به اون ثبات فرکانسی نمیرسم؟؟؟
آخه من که هم دلم تغییر و میخواد، هم قوانین و پذیرفتم، هم تجسم میکنم هم سپاسگزاری، هم ورودیهای ذهن رو کنترل میکنم، اما چرا هر دفعه من باید اُفت کنم؟؟؟
همیشه از اول تا آخر کارمو مرور میکردم تا ببینم کجای کارم اشکال داشت؟؟؟ تازه فعلا هم هیچ پولی برای خرید محصولات استاد رو نداشتم و ندارم چون همسرم هزینه‌های زندگیمون رو میده و اصلا مخالف این قوانینه. پس چجوری بفهمم قضیه چیه؟؟؟
خدااااای من تو چقققققدر قوانینت دقیقه که حتما باید تکامل طی بشه تا اون فرد به مدارهای بالاتر بره و کشف کنه درونش رو!!!
کلید طلایی توانایی کنترل ذهن?
که درهایی رو برات باز میکنه که نه تنها قفل، بلکه دیواری بِتُنی برات ساخته بودن
با این کلید میتونی:
?باورهای محدود کننده رو شناسایی، و باورهای سازنده رو جایگزینشون کنی
?روی عزت نفست کار کنی و ببریش بالا
?سلامتیت رو بدست بیاری
?روابط دلخواه رو بسازی
?خوشبختی رو حس کنی
?رضایت درون داشته باشی
?و خیلی جالبه که ایده‌های ساده‌ای که زمانی اصلا حتی بهشون نگاه هم نمیکردی، وقتی به سراغت میان که بتونی ذهنتو کنترل کنی
?رسیدن به ثبات فرکانسی که منو خیلی خیلی خیلی درگیرش کرده بود، همون چیزی که برای بدست آوردنش لَه لَه میزدم…
?از همه مهمتر آرامشیه که با کنترل نجواهای ذهنی میتونی بدست بیاری، این آرامش از جنس “پَرِ قو”هست که تو رو راحت میکنه از دغدغه‌های الکی و بیخودی که برای خودت ساخته بودی
?و انگار در کل تو یه جنس دیگه‌ای میشی، با بقیه رفتارت فرق میکنه زمین تا آسمون، بقیه مدام اعصابشون خورده ولی تو حتی تو بزرگترین دردسرهای زندگیت که قبلا فرکانسشو فرستاده بودی، فقط میخندی و شادی، از ته دل…
خیلی جالبه، چندوقت پیش به تضادی برخورده بودم که فقط خوشحال بودم و طوری حل شد که خودم نفهمیدم! و همسرم بهم میگفت:
((( تو بی عاری!!!))) باورتون میشه خیلی از حرفش خوشحال شدم؟؟؟ میدونید چرا؟ چون با خودم گفتم آخخخخخخخخخخخخخخخ جوووووووووون بلاخره تونستم از عهده ذهنم بربیام که دور و بریهام فکر کنن من بیخیالم…
چون قبلن بعضی اوقات میشد که بشدت عصبی میشدم و الان اینقدر خوش رو، خوش خنده، خوش باور، خوش اخلاق، خوش گذرون شدم که درو و بریهام از تعجب شاااااخ درآوردن و اسمم و گذاشتن “”” ندید بدید”””
اشکال نداره حتی یه درصد هم مهم نیست
مهم درون منه که قراره خوشبختی به توان بینهایت و تجربه کنه
مهم منم که قراره تو رفاه مالی و روحی زندگی کنم
مهم من و خونواده‌مه که باهام میتونن بمونن و طعم واقعی زندگی رو بچشیم
وقتی که به این مرحله میرسی انگار مدارهات سرعت بیشتری میگیره
عزیزم واقعااا احساس خوبی از خوندن کامنت فوق العاده ت گرفتم وخیلی چیزها دوباره برام تداعی شد.
اره راست میگی زمانی تکامل خودمون رو طی میکنیم و به ثبات مداری میرسیم که از پس ذهن بر بیایم.
خدارو شکر به میزانی که میتونم انجامش بدم همه چیز عالی پیش میره.
اره واقعا وقتی متصلی حرفها و طعنه های دیگران میشه شربت گوارا برات چون داری از روح تغذیه میشی و هر حرفی وسخنی حکم عشق کردن با خدا رو برات داره مهم نیست چی میگن مهم اینکه بتونی بررخودت غلبه کنی.
یکی از پاشنه های اشبل من ثابت کردن خودم به دیگران و اینکه راجع به حرفهاشون اعراض کنم هستش.
ذهنم همش دپست داره بحث کنه و جواب بده.
حقیقتا وقتی تو خدا غرق باشی واقعا زبونتم قفله من این بارها تجربه کردم وقتی حتی دوره و محصولی نداشتم .
چون بشدت ناخوداکاه دوست داشتم فقط با درونم حرف بزنم و عشق کنم.
بقیه یه جورایی نگاهم میکنند و پشت سرم خیلی حرف زدند ومیزنند اما مهم بازم خودم هستم.
خیلی خیلی سپاسگزارم طیبه عزیزم. واقعا بقیه عشقهای زمینی برات معنا و مزه‌ای نداره دیگه. من الان توی همین مدار هستم و کنترل ذهنم رو دستم گرفتم و واقعا بینهایت خوشحالم و انگار توی یه زندگی رویایی هستم و ایده‌هایی که بهم الهام شده رو باید عملی کنم
خیلی خیلی سپاسگزارم طیبه جان
منتظر خبرهای موفقیتت هستم عشقم
راستی عزیزم بیشتر از کامنتم، انرژی‌ای که از درونم میاد، به شما ساطع میشه و شما حس خوبی نسبت به کامنتم پیدا میکنی عشقم
چقدر انرژی گرفتم چقدر خوب بود دقیقا حالتو درک میکنم مهتاب جان اول از همه ادم موقعی که ب ذات خودش فکر میکنه میگه مگه بقیه مهمن اصلا و خدا میگه وقتی انسانو افریدم و از روح خودم دمیدم در بدنش همون جا ادم باید بفهمه اوکی بشه بگیره د لامصب تو فقط باید برای خودت زندگی کنی به همه احترام بزاری ولی درواقع خودت خدا این فرصتو داده بهت که در این دنیا باشی اشرف مخلوقاتش باشی و من اونجا که خدا میگه ای انسان فکر کردی بیهوده افریدمت جوری منو از خود بی خود میکنه که میگم رب من مگه هست از تو بهتر الهی شکرت
رحمان من بابت تمامی دست های که احساس عالی رو ب من میدن بی نهایت سپاسگذارم❤🤲
سلاااام. منم جدیدا نسبت به مسائلی که قبلا ناراحتم میکرد، بیخیال شدم و شوهرم بهم گفت از اونور بوم افتادم😁😁😁خدارو شکر که قفل ذهنتو پیدا کردی، امیدوارم منهم پیداش کنم😍
یه جای دیگه هم گفتم که شما برای من، نماد عزت نفس و لیاقتید…
هرجا اسم از عزت نفس میاد، اسم شما برام تداعی میشه… خیلی دوستت دارم عشقم💖💖💖
کنترل ذهن زمانی بدست میاد که دونه دونه باورهای غلط و شناسایی کنی و باورهای مثبت و جایگزینش کنی، افکار و نجواهای منفی رو براشون دلیل بیاری تا زبونشون بسته بشه و رفته رفته، جلوی تمام باورهای منفی رو بگیری، به مرحله کنترل ذهن میرسی😇
سلام مهتاب عزیز،، دوست گل دیگه ای با همین نام اما کمی تفاوت،،، دوتااستیکر بین حروف اسمشون هست و خیلی وقته عضو سایتن و وقتی من این اسمو انتخاب کردم، نمیدونستم همنام دارم😍خلاصه فکرکنم منظور شما ایشون بوده، ولی خب من وقتی پیام پرمهرتونو دیدم خیلی ذوق کردم، 😘😘😘😘😘😘😘موفق باشین💖💖💖💖و نکته ای که نوشتین راهگشای خوبیه چون دقیقا اینروزها، درگیرشم. 💕💕💕
بهر حال فرقی نمیکنه چون هرکسی که وارد این مسیر الهی و این سایت میشه، رنگ و بوی الهی داره، و همین موضوع به تنهایی خیلی جای شکرگزاری داره.
و هممون از وقتی که این مسیر رو به عنوان تنهاترین مسیر و روش زندگی انتخاب کردیم، درواقع سند خوشبختی به تمام عیار رو برای خودمون به نام زدیم…
خداوند رو میلیاردها میلیارد شاکرم😇😇😇
درست میشه زهرا جون… درست میشه… من هم خیلی خیلی زیاااااااااااااااااااااااااااااااد درجا زدم، منظورم افکار منفیه، خیلی افکار منفی و زندگی داغونی داشتم… اما الان به یاری خالقم، خیلی عوض شدم،
روزهای طاقت فرسایی رو داشتم از بس که افکار منفی دست از یقه ام نمیکشید،،، اما تنها چیزی که انجام دادم و هی انجام دادم، این بود که از حرکت نایستادم، امیدوارانه ادامه دادم مسیرم رو… میدونستم که جواب میده… امان از نجواهای ذهن… گول اونها رو نخور… همش دروغی بیش نیست… فقط و فقط با تکرار باورهای مثبت و سازنده، میتونی ذهن چموش رو بمباران کنی
سلام مهتاب عزیز. چه زیبا و واقعی نوشتی دختر، خیلی از حرفات و تجربه هات، حرفها و تجربه های همه ماهاست. موفق باشی عزیزم و ان شالله هممون اونقدر ثروت برامون از در و دیوار بباره و اینقدر به درک و باور ذهنی برسیم که بتونیم همه دوره های استاد رو بدون لحظه ای تامل، بخریم و عالی ازشون استفاده کنیم. برایت سلامتی، شادی و ثروت زیاد را از خداوند مهربان خواستارم
به نام خدایی که نور را بهم نشون داد وقتی همه جا تاریک بود…………
سلام پاییزی قشنگ به یاران جان
میخوام از اصل خارپشتی که همیشه، در همه ی مواقع ازش استفاده کردم و میکنم و از نتایجش همیشه شگفت زده شدم براتون بنویسم.
معجزه ی شکرگزاری
فقط باید خودت به کار ببری، معجزه شو ببینی تا درک کنی من چی میگم.
مطمئنا خیلی از دوستان از این روش برای رسیدن به احساس خوب و رسیدن به خواسته هاشون استفاده کردند و قطعا نتیجه هم گرفتند، ولی بعضی وقتا انگار فراموش میکنیم، انگار نتایج برامون عادی میشه و از این روش غافل میشیم.
بارها و بارها برام پیش اومده، خواسته ای و در نظر گرفتم، با تمام جزئیات بصورت شکرگزاری نوشتم و روزانه مرورش کردم و دقیقا به همون چیزی که میخواستم با همون جزئیات رسیدم.
نتایجم کم نبوده، انقدری بوده که به قدرت این روش ایمان بیارم.
انگار شکرگزاری یه پکیج کاملیه از تمام تکنیک ها و روش هایی که میتونی بکار ببری و برسی به هدف هات.
احساس شکرگزاری تورو به حال خوب میرسونه، مدارتو تغییر میده، میری رو مداری که خواسته هات قرار دارن و تو با ثبات قدم در این مسیر با اونا برخورد میکنی.
شکرگزاری مثل چراغ قوه ایه که بسمت خواسته هات و داشته هات نشونه میگیری و حضور و وجود اونارو تو زندگیت پررنگتر میکنی.
احساس شکرگزاری تمام موانع رسیدن تو به خواسته هاتو تو خودش حل میکنه و از سر راه برمیداره.
وقتی به تضادی برمیخورم، وقتی خواسته ای در من شکل میگیره، میشینم با خودم فکر میکنم چطور از شکرگزاری برای حل این مسأله استفاده کنم.
یادمه یه موضوعی تو محل کارم برام اذیت کننده شده بود، هر چی بیشتر سعی میکردم براش راه حل پیدا کنم انگار اوضاع بدتر میشد، یه روز خسته و درمونده از تمام راه های رفته، نشستم نکات مثبت شغلمو نوشتم و سعی کردم به اون تضاد فکر نکنم.بعد یه مدت کوتاهی شرایط جوری رقم خورد که بدون درخواستی از جانب من، اون تضاد بحو احسن حل شد.
منم مدتیه به این مهم پی بردم که شکرگذاری کلید حل تمام مسائل هست
و واقعا فکر میکنم بعد از مدتی که قوی بشم در شکرگذاری بطوریکه در هر شرایطی فقط بتونم بخش خوبش رو پیدا کنم و ستایش کنم ،خیلی زود میتونم قله آرزو هام رو فتح کنم
دقیقا کامنتت تجربیاتی رو یادم آورد که به همین شیوه انجام شدن ،یعنی تضادهایی که به نفع من نتیجشون برگشته
یه جمله‌ی فوق العاده هم نوشتین که من خیلی دوس داشتم : احساس شکرگزاری تمام موانع رسیدن تو به خواسته هاتو تو خودش حل میکنه و از سر راه برمیداره ، خیلی این جمله قشنگه
خیلی هماهنگه با درون من ،خیلی درسته ،خیلی اصله
همون اصل احساس خوب اتفاقات خوب
انشالله هر جا هستی وصل باشی و سرشار از عشق و آرامش
راستی چهره شما خیلی زیباس بانو چشم و ابروی مشکی و صورت فندقی ، اشخاصی که شمارو میبینن کار سختی برای تمرکز روی زیبایی ها ندارن .
اونجایی که گفتین توی محل کار به تضاد خوردین و اومدین روی شکرگزاری و بعد همه چی خودش درست شد منو یاد حرف استاد انداخت که میگه من خیلی مغرورم و دوست دارم خود خدا بیاد کارا رو کنه
منم اینو خیلی دوست دارم نه به خاطر غرور و نه به خاطر نبود عزت نفس توی درخواست اینا رو انجام دادم و تمرین کردم ولی دوست دارم خود خدا برام انجام بده من فقط سمت خودمو درست انجام بدم به احساس لذت و سپاسگزاری همیشگی برسم یعنی همیشه سعی میکنم توی ساعت های بیشتری احساس خوب داشته باشم و اعتقاد دارم این یعنی سمت خودم رو انجام دادم و خدا دیگه باید کارا رو کنه
امروز در همین راستا یک حرف از یکی از دوستانم شنیدم به این منظور:
شد شد نشد نشد ولش کن
یک آهنگ هم به این سبک هست
تو بخواه از خدا و فقط به او توکل کن و شاد باش و هر لحظه تو با خدا به اشتراک بزار ؛ خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تره و وظیفه خودش گذاشته که به خواسته ما پاسخ بده
یا می شود یا خدا بهترین از این برایت در نظر گرفته.
همین بس که خدا سریع الحسابه
و بنده یکم عجول و بهونه گیر
ولی خدا هیچ وقت از دست ما خسته نمیشه و با شاد ما شاده و پاسخ خوب میده
و با ناراحتی ما ناراحت و پاسخ بد میده .
پس ما بنده ها به عنوان اشخاصی که حامل روح الله هستیم ؛ تنها وظیفه ما این هست که شاد باشیم و یکی از راه های شاد بودن هم سپاسگزاری هست .
سپاسگزاری ما ؛ حال ما رو خوب میکنه و باعث میشه هر لحظه یادمون باشه ؛ شخصی در کنارمون هست که صاحب تمام قدرت این جهان هست و هیچ کس بالاتر از ان وجود ندارد .
سلام استاد عزیزم. ممنون بابت این فایل فوق العاده. همیشه دوست داشتم بخش‌‌های کویری و کوهستانی آمریکا رو از لنز دوربین شما ببینم و باید بگم شما به زیبایی این مناظر فوق العاده رو به تصویر کشیدید. واقعا اگه نگاه زیبابین داشته باشیم، هم تو دریا زیبایی میبینیم هم تو کویر. اون arch باورنکردنی هم که یک بار دیگه عظمت خداوند و معماری بی نظیرش رو بهم یادآوری کرد.
من از زمان هایی که شما تنهایی به خودتون اختصاص میدید خیلی درس گرفتم و این جمله شما تو دوره «عزت نفس» رو خیلی دوست دارم که میگید اگه بتونیم از تنهایی (خود خواسته و نه اجباری) خودمون لذت ببریم یعنی خیلی به منبع نزدیک شدیم.
سوال یکی از دوستان در مورد بالا و پایین شدن احساس خیلی توجهم رو جلب کرد و من رو یاد زمانی انداخت که تازه با قانون آشنا شده بودم و یه روزهایی حالم خیلی خوب میشد و یه روزهایی دوباره از نظر احساسی افت میکردم.
حتی یادمه ماه ها قبل چندین بار تو کامنت هام و از طریق ایمیل در مورد نحوه ثابت شدن مدارها پرسیدم. الان احساس میکنم که خیلی بهتر از قبل این موضوع رو درک کردم. برای همین دوست دارم در حد آگاهی های فعلی خودم و طبق تجربه ای که تو این مدت داشتم یه سری نکات رو توضیح بدم.
من خیلی انسان کامل گرایی هستم و این موضوع یکی از پاشنه های آشیل من حساب میشه. الان خیلی نسبت به قبل کمرنگ تر شده اما به قول شما پاشنه های آشیل هیچ وقت از بین نمیرن و مدام باید روی اونها کار کنیم.
این کامل گرایی تو جنبه های مختلف زندگی شخصی و کاری من وجود داشت و وقتی با قانون احساس خوب = اتفاقات خوب آشنا شدم، دوباره این کامل گرایی وسواس گونه سراغم اومد.
مثلا وقتی احساسم حتی یه کم هم بد میشد، خودم رو خیلی سرزنش میکردم و سرزنش کردن خودم دوباره باعث میشد احساسم بدتر بشه و دوباره اون احساس بدتر باعث میشد احساس خیلی بدتری رو تجربه کنم و این چرخه معیوب همینجوری ادامه پیدا میکرد. نتیجش هم این بود که تمرکزم میرفت روی ناخواسته های بیشتر و طبق قانون نمیتونستم تجربه خیلی خوبی رو از زندگی داشته باشم.
از همه بدتر این بود که وقتی احساسم بد میشد میگفتم که خُب دیگه امروز کلا دیگه نمیتونم روز خوبی رو داشته باشم چون یه بار یا چند بار حالم بد شده و نتونستم ذهنم رو کنترل کنم. برای همین دیگه تلاشی برای بهتر کردن احساسم انجام نمیدادم و میگفتم که از فردا یه روز «کامل» و «بدون نقص» رو شروع میکنم.
در واقع، کامل گرایی و بدفهمی من از ذات انسان و قانون باعث شده بود که هر روز از زندگی خودم رو مثل یه صفحه سفید ببینم که اگه لکه هایی از احساس بد روش میفته باید سریع مچالش کنم و بندازمش دور و دوباره فردا کار رو با یه صفحه تمیز شروع کنم، غافل از اینکه میتونم با لاک غلط‌گیر (یعنی احساس بهتر) اون لکه رو پاک کنم و به کارم ادامه بدم.
اما کم کم با کمک فایل های استاد مخصوصا «تو دوره 12 قدم» قانون رو بهتر درک کردم و متوجه شدم که هیچ انسانی کامل نیست و ما باید خودمون رو به عنوان موجوداتی بپذیریم که ممکنه خطا کنن اما در عین حال قابلیت پیشرفت رو دارن.
این جمله رو هیچ وقت فراموش نمیکنم که ما نباید از خودمون انتظار داشته باشیم که هیچ وقت احساسمون بد نشه بلکه باید از خودمون انتظار داشته باشیم که تو احساس بد نمونیم.
من وقتی نجواهای ذهنم شروع میشد و مثلا یه فکر منفی یا نامناسب تو ذهنم میومد، سریع خودم رو سرزنش میکردم که ببین تو هنوز قانون رو یاد نگرفتی و بهش عمل نمیکنی و از این حرفها و این باعث میشد که عزت نفسم بیاد پایین و دوباره همون چرخه معیوب شروع میشد…
اما الان بهتر درک میکنم که کار شیطان نجوا کردنه و ما نمیتونیم این موضوع رو تغییر بدیم. برای همین نباید خودمون رو سرزنش کنیم و عذاب وجدان بگیریم که چرا چنین افکاری تو ذهنمون میاد چون این بخشی از ماهیت جهان هست و برای پیشرفت ما لازمه. استاد تو فایل «چرا خدا به شیطان اجازه وسوسه انسان را داد؟» این موضوع رو خیلی عالی توضیح دادن.
برای همین به نظرم این اون نجواها نیست که موضوعیت داره یا اتفاقات بعدی زندگی ما رو رقم میزنه بلکه این واکنش ما به اون نجواها هست که اهمیت داره و تجربیات بعدی ما از زندگی رو شکل میده.
الان دیگه کمتر به خاطر نجواهای ذهنیم خودم رو سرزنش میکنم و میگم که این طبیعت و ذات انسانه و من این قدرت رو دارم که اون فکر رو به سمت مناسب هدایت کنم.
بارها و بارها پیش اومده که به یه تضادی برخوردم و احساس بدی پیدا کردم و ذهن نجواگرم بهم گفته که دیگه نمیخواد امروز تلاشی برای بهتر کردن احساست کنی و روی باورهات کار کنی چون که دیگه درست نمیشه.
بارها پیش اومده که به این نجوا گوش دادم و خودم رو تو ورودی های نامناسب رها کردم و به خودم حق دادم که به این شیوه به اصطلاح به خودم «استراحت» بدم و یه کم fun داشته باشم!
مثلا میرفتم تو یوتیوب و ویدیو پشت ویدیو میدیدم… ویدیوهایی که محتواش نه تنها یه ذره به بهتر کردن احساسم کمک نمیکرد بلکه مثل موریانه به جون باورهایی میفتاد که انقدر برای ساختنشون زحمت کشیده بودم و با این وجود، انتظار داشتم که فردا دوباره بتونم از همون نقطه قبل از بد شدن احساسم کار کردن روی باورهام رو ادامه بدم!!!!!!!!!!!!!!
تازه یه وقتهایی انگار با خودم لج میکنم و میخوام عمداً تو احساس بدتر بمونم!!!
میدونید این مثل چی میمونه؟ مثل این میمونه که شما یه مسیری رو برای رسیدن به قله طی کنید و وقتی یه کم خسته میشید و احساستون بد میشه و ناامید میشید، خودتون رو از دره پرت کنید پایین کوه یا خودتون رو تو یه سرازیری به سمت پایین کوه رها کنید و فرداش انتظار داشته باشید وقتی چشم باز میکنید صحیح و سالم تو همون جای قبلی باشید!!!
من دقیقا چنین انتظاری داشتم… یه وقت هایی هم میگفتم اشکال نداره، حتی اگه از همون نقطه نتونم کار رو شروع کنم فردا یه کم بیشتر روی خودم کار میکنم تا به نقطه قبلی برسم.
اما من از این موضوع غافل بودم که اگه من دو ساعت خودم رو تو ورودی های نامناسب رها کنم و افسار ذهنم رو ول کنم، فرداش محاله بتونم با دو ساعت کار کردن بیشتر روی خودم دوباره به نقطه قبلی برسم.
درست شبیه اینه که فتح قله اورست هفته ها طول میکشه اما اگه خودتون رو از بالای همون کوه پرت کنید پایین خیلی سریع میفتادید پایین و دوباره یه مدت زمان طولانی لازمه تا به جای قبلیتون برسید، نه به همون اندازه ای که سقوطتون زمان برده.
رها کردن خودمون تو ورودی های نامناسب هم همین حکم رو داره. اگه حواسمون به افکارمون نباشه یه دفعه میفتیم پایین و کار رسیدن مجدد به احساس بهتر رو برای خودمون سخت تر میکنیم.
البته اگه هزار بار هم بیفتیم پایین باز طبق قانون میتونیم بلند بشیم و ادامه بدیم و تجربیات بهتری رو رقم بزنیم اما واضحه که کار سخت تر میشه.
حالا هر چقدر که بیشتر روی خودمون کار کنیم و باورهای قدرتمندکننده تری برای خودمون بسازیم، مثل این میمونه که داریم خودمون رو به تجهیزات بیشتری مجهز میکنیم تا حتی اگه پامون لغزید، یه دفعه کامل سقوط نکنیم.
یعنی باورهای قدرتمندکننده تر مثلا حکم یه کفش کوهنوردی حرفه ای تر یا یه طناب یا گیره کمکی رو دارن که وقتی داریم میفتیم ما رو نگه میدارن. ممکنه یه کوچولو بیایم پایین تر اما وسط راه نگهمون میدارن و برگشت به نقطه قبلی رو برامون راحت تر میکنن.
استاد هم الان به گفته خودشون براشون پیش میاد که احساسشون بد بشه. اما چون نسبت به فردی که تازه داره روی خودش کار میکنه باورهای قدرتمندکننده تر و تجهیزات بیشتری دارن، مسلماً یه دفعه سقوط نمیکنن. ممکنه یه چند قدم بیان پایین تر اما دوباره سریع برمیگردن بالا.
برای همینه که استاد میگن اگه یه ورزشکاری از راه درست و به صورت تکاملی به یه اندام خوب رسیده باشه یا اگه یه فردی از راه درست و به صورت تکاملی به ثروت رسیده باشه، محاله که یه شبه اندامش بهم بریزه یا یه شبه ثروتش رو از دست بده. شاید بنا به هر دلیلی یه کم از جایگاهی که دارن بیان پایین تر اما قانون اجازه نمیده که یه شبه همه دستاوردهاشون رو از دست بدن.
به نظرم منظور از ثابت شدن مدارها همینه. اگه ما با ایجاد باورهای بهتر خودمون رو به مدار 10 برسونیم، با برخوردن با یه تضاد یا حس ناخوشایند یه دفعه برنمیگردیم به مدار شماره 1، بلکه برمیگردیم به مدار شماره 9 و همینجور به ترتیب…
طبق تجربه خودم، این نکته بالا و پایین شدن احساسات در اوایل آشنایی با قانون رو خیلی خوب توضیح میده.
مثلا خود من اوایل که به مدار شماره 1 رسیده بودم، وقتی دوباره برمیگشتم تو مدار شماره صفر، یه دفعه حالم خیلی زیر و رو میشد چون اون اوایل آدم قشنگ احساس میکنه که خیلی تفاوت هست بین مداری که پر از ناخواسته هاست و مداری که یه کم بالاتره و چون من سالهای زیادی رو تو مدار صفر بودم قشنگ این contrast رو درک میکردم. به نظرم این تفاوت احساسی تو مدارهای اول و اوایل کار خیلی واضحه.
اما کم کم که به مدارهای بالاتر میرسیم، این تفاوت احساسی خیلی کمتر از قبل احساس میشه چون دیگه اینجا تفاوت بین خوب و خوب تر و عالی و عالی تر هست.
البته باز طبق تجربه خودم خیلی نباید نسبت به احساس عالی داشتن هم کامل گرایی به خرج بدیم. مثلا من یه وقت هایی که احساسم خوب بود و عالی نبود، باز خودم رو سرزنش میکردم که چرا الان احساس عالی ندارم و دیگه به خاطر همون احساس خوب هم سپاسگزاری نمیکردم و نتیجش اومدن به مدارهای پایین تر بود.
من خودم رو در جایگاهی نمیبینم که بخوام به دوستانی که خودشون انقدر آگاهی های زیبایی دارن توصیه ای بکنم اما این موارد رو برای یادآوری خودم مینویسم:
1- وقتی حسمون بد میشه بهتره خودمون رو تو ورودی های نامناسب رها نکنیم. من اصلا مخالف سرگرمی و fun نیستم اما به نظرم اگه میخوایم لذت ببریم باید سرگرمی هایی رو انتخاب کنیم که در راستای باورهامون هستن و بهمون احساس بهتری میدن.
میلیون ها نفر هستن که هر روز دارن تو این جهان تو جاهایی مثل لاس وگاس تفریح میکنن اما به نظرتون چرا تفریحات استاد با اینکه خیلی ساده تر و در خیلی از موارد کم هزینه تر هست انقدر بیشتر به دلمون میشینه؟
جواب من این هست که استاد تفاوت بین happiness و pleasure رو درک کردن و تفریحاتی رو انتخاب میکنن که هم جهت با باورهاشون هست، از فیلم دیدن گرفته تا رفتن به رویدادهای مختلف و شرکت تو کنسرت های موسیقی و نمایشگاه های مختلف و موتورسواری و دوچرخه سواری و …
یه فردی که مواد مصرف میکنه از این کار لذت میبره و غرق در pleasure میشه اما به نظرتون این لذت در آینده حس خوشبختی یا همون happiness رو توی وجودش ایجاد میکن؟ حالا این در مورد هر عامل بیرونی دیگه ای که افراد به عنوان source of pleasure یا منبع لذت بهش نگاه میکنن صدق میکنه.
به نظرم لذت های سطحی هیچ وقت پایدار نیستن و با از بین رفتن اون عامل بیرونی، اون احساس هم از بین میره. علاوه بر این، نه تنها مسئله ما رو به صورت ریشه ای حل نمیکنن بلکه ممکنه از خیلی جهات دیگه هم به ما ضربه بزنن.
اما لذت های واقعی دائمی هستن چون از وجود ما نشئت میگیرن و به چیزی خارج از ما وابسته نیستن. مثلا به نظرتون اگه موتور یا ماشین تسلا و … رو از زندگی استاد حذف کنیم، سطح لذت و رضایت استاد تفاوتی میکنه؟ جواب من به این سوال نه هست به خاطر اینکه میدونم احساس خوشبختی استاد به موتور یا ماشین یا ملک و … گره نخورده.
وقتی ما به یه عامل بیرونی (شخص، پول، مقام و …) وابسته بشیم، در واقع داریم قدرت ایجاد حس خوب رو از خودمون میگیریم و به اونها میدیم و از اونجایی که این عوامل بیرونی ثابت نیستن و تعدادشون هم بی شماره، اگه انرژیمون رو روی اونها بزاریم، دیگه هیچ انرژی ای برای خودمون و خلق زندگیمون با افکار خودمون برامون باقی نمیمونه.
2- خوبه تا جای ممکن سعی کنیم رابطه خودمون رو با منبع حفظ کنیم و این سایت یکی از بهترین فضاها برای این کار هست. من از یکی از دوستان خوب و همیشه فعالم تو این سایت خیلی درس گرفتم که گفتن حتی اگه تو شرایط سختی باشن با موبایل و با یک دست روی سایت کامنت میزارن تا این ارتباط حفظ بشه چون بودن تو حال و هوای خوب رو بر خودشون واجب میدونن.
3- اگر احساسمون بد هست و حوصله هیچ کاری رو نداریم، بهتره به جای رفتن سراغ ورودی های نامناسب هیچ کاری نکنیم و به خودمون یه کم زمان بدیم تا به احساس بهتر برسیم. یعنی به جای اینکه با خودمون لج کنیم و خودمون رو از دره پرت کنیم پایین، یه جایی بشینیم و استراحت کنیم و هی دونه دونه روی زیبایی هایی که اطرافمون میبینیم تمرکز کنیم تا کم کم نشونه های جدیدی رو ببینیم و جون بگیریم و بتونیم مسیر رو ادامه بدیم.
4- باید بدونیم که جهان به فرکانس های غالب ما پاسخ میده. پس اگه به هر دلیلی یک یا چند تا لکه روی صفحه سفید هر روزمون افتاد نیازی نیست که کلا پارش کنیم. باید بدونیم که جهان به بقیه صفحه نگاه میکنه که سفیده. پس به جای پاره کردنش یا ایجاد لکه های بیشتر، بهتره سعی کنیم با احساس بهتر اون لکه رو کمرنگ تر کنیم یا از بین ببریم.
5- اگه هزار بار هم از کوه پرت شدیم پایین اصلا نیازی به نگرانی و ناامید شدن نیست چون میتونیم با استفاده از همون قوانین ثابت خداوند دوباره شروع کنیم و صفحات زندگیمون رو جوری پر کنیم که آخر سر یه دفتر خاطرات خیلی خوب و خوندنی رو از خودمون به جا بزاریم…
بخدای ماه وخورشیدقسم که به اندازه یک دوره ارزش داشت.چه مثال های نقضی .تامغزاستخوان نفوذ کرد.بایدده باراین متن بخونم.چقدرآگاهی ناب.سیداین شاگرداراچطورپرورش دادی.یک دریا معرفت بود تواین متن.احسنت بانوکه راه رایافته ای.????????????????
سلام الهامممم جان خواهر عزیزممممم گل کاشتی با این کامنتت
چقدر محشر اومدی قوانین رو و مدارها بصورت ساده باز کردی
مرسییییییییییییییییییییی دستت طلا که اینها رو نوشته
خداجون مرسیییی که اینها رو در قلب الهام عزیزمون , الهام کردی و عمل کنه و انجام بده و به ما هم انتقال بده
مرسیییی که هستی
چه اسم زیبایی الهام
خیلی پر معنی هست
زیباست و واقعا هم الهام همه چیزه . یعنی با جدی گرفتن الهام هایی که بهمون میشه به عرش میرسیم
و هدایت های الهی بیشتر بیشتر میشه
و ما هم میتونیم مثل استاد کولاک کنیم
دلم نیامد نیام تشکر نکنم بخاطر این همه اگاهی هایی نابی که برامون زحمت کشیدی و نوشتی
دستت طلا
مرسییی استاد بایت این محیط عالی و ناب
مرسی مدیر فنی بخاطر ساختن این محیط عالی و ناب
مرسیی مریم جان بخاطر بودنت توی این خانواده صمیمی که مروارید این مجلس شدی
و ما هم با همنشینی با شما و استاد داریم کم کم تبدیل به مروارید ارزشمند میشیم چون از قدیم گفتن:
کمال همنشین در من اثر کرد و گر نه من همان خاکم که هستم
از خودمم هم خیلی متشکرم که اینقدر سمج هستم و این قدر عاشق یادگیریم و اینقدر پشتکار دارم و اینقدر شب تا صبح دارم توی این سایت الهی ور میرم گوش میدم و میخونم و … تا بتونم از روز قبلم بهتر شوم و ابراهیم خودم و خانواده و فامیل و شهرم بشم . چون بخدا تا الان توی شهرم و فامیلمون هیچکی مثل خودم اینقدر فعال و اینقدر عاشق پیشرفت و اینقدر دارای داشتن رویاهای بزرگ ندیدم میدوینن از کجا میدونم. تا الان توی شهرمون تا جایی که من متوجه شدم ۵ نفریم که بیشتر با سایت استاد در ارتباطیم ولی فقط من هستم که اینقدر پیگیر همه برنامه ها و سفرنامه ها و محصولات خصوصا ۱۲ قدم هستم .احسنت به خودم ایول اعظم
چون یک روز از چند نفرشون پرسیدم که ایا سفر به دور امریکا رو همه اش رو دیدین. و همه اونها گفتن : نه وقت نداریم و یا حوصله نداریم و یا کارهای مهمتری داریم
و اونجا فهمیدمم وای خدایا شکرتتت هر کسی در مدار دریافت این اگاهی ها نیست و من چقدر مدارم بالا رفته که اینقدر مصمم همه سفر به دور امریکا و دانلود های رایگان و قدم یک رو دارم زیرورئ میکنم و بقول مریم جان خوره قوانین کیهانی بشیم و شدم
چون دارم هر روز بهتر متوجه میشم که همه حرفهای استاد (((((( وحی منزل ))))) هست
و باید (((((وحی منزل))))) بدونیم
فقط همین و بس
و فقط باید پامون رو روی رد پای استاد و مریم جان بزاریم تا راهمون رو گم نکنیم تا به قله برسیم با لذت با لذت با لذتتتتتتتتتت
که بخدا مسیرش شیرینتر از خود قله هست
و این رو هم من تازه فهمیدم
چون با بالا رفتن مدارم به چند تا از ارزوهای بزرگم رسیدم:
خرید لبتاب عالی و بروز
سفرهای داخلی و خارجی ( تور کاشان و تور قشم رفتم ) خارج از کشورم هم امکاناتش داره مهیا میشه و یک کم شده و نشانه های زیادی ازش اومده که بزودی خواهم رفت
مهر و محبت همسرم که عالی شده
افراد منفی از من دور شدن
ارامشم و شادیم بیشتر شده
افراد شاد و مثبت وارد زندگیم شدن
به کلاسهای شاد ایروبیک هدایت شدم
(( یک تجربه ارسال ارتعاش خنده دار و لی جالب چند ماهه پیش که هنوز ایمانم قوی نبود: ماشین داداشم که خارجیه و خیلی مدلش بالا بود رو گرفتم و سوار شدم چون من عاشق ماشین های مدل بالام و ما خودمون ۲ تا پراید داریم فعلا. و من خیلیی دوست داشتم که وقتی سوار این ماشین هستم یک بنده خدایی که قبلا خیلیی من ر تحقیر کرده بود من رو با این ماشین موقع رانندگی ببینه. حالا ساعته ۳ ظهر من ماشین رو برداشتم رفتم بیرون. و اونجا اصلا از این عزت نفس الان برخوردار نبودم. و از وقتی سوار شدم اونقدر تمرکز کردم فقط روی اون شخص که حس میکردم الان توی خیایاون هست و داره من رو میبینه و دقیقا بعد از چند دقیقه من در خیایان خیلیی خلوتی که یواش میرفتم دقیقا همون شخص ساعت ۳ ظهر کنار خیایون کنار ماشینش واستاده بود و دقیقا داشت طرف خیابانی رو نگاه میکرد که من داشتم میامدم و دقیقا چندین دقیقه من رو در اون حال رانندگی دید و من قدرت ارتعاش رو بعدا با توجه به اون اتفاق فهمیدم که دقیقا رد عزض ۵ تا ۶ دقیقه من اونقدر ارتعاشم قوی بود که اون شخص در اوم مکان و زمان داشت من رو میدید در اون ساعت ۳ ظهر که اصلا منطقی نبود)))
این رو گفتم که دلیل محکمی باشه که ارتعاشششش خیلیییییییییی مهمه و خیلیی خوب کار میکنه و من تازگیها فهمیدم میشه اون رو در مورد موارد مثبت و خواسته های خوبم انجام بدم و نه برای اون بچه بازیها که مدارم پایین بود که اون خواسته رو میخواستم ولی بازم برای تجربه خوب بود .
خدایا شکرت برای بالا رفتن این همه مدارم
مرسییییی
مدار من به ۵ رسیده
و بقول الهام جان مواظب ورودی های ذهنم باشم که عقب نمونم و زودتر با لذت به قله برسم
مرسیییی استاد بابت همه چیز که راهنمامون شدین که خودمون رو پیدا کنیم و خدای خودمون رو هم پیدا کنیم
شما شاگردی هستید که استاد عزیز یقینا بهتون افتخار خواهد کرد
شما فوق العاده خوب کمال گرا نبودن در احساس خوب را تشریع کردید و با مثال فوق العاده تون کامل مسیر رو روشن کردید
انرژی شما بینهایت خدایی هست و ممنونم از اینکه چند سال پیش این دلنوشته قشنگ رو به همه بچه های سایت هدیه دادین
داستان هدایت و تجربه ای شمارو هم تو پروفایلتون خوندم و افتخار کردم بهتون برای این درک عالی از قانون و از خدا
من هم با اینکه مهاجرت نکردم ولی کشورهای خارجی رفتم و دقیقا درست اشاره کردید کسی که فکرش درست نباشه و قانون خدارو اجرا نکنه فقط محل جغرافیاییش عوض شده وگرنه اون افکار مریض هرکجا باشیم باهامون میان
من الان تو همین ایران بهترین زندگی رو طبق اصول خودم دارم تجربه میکنم و بهترین ایده هارو از هدایت خداوندم دریافت میکنم و بالاترین امید به زندگی رو دارم و اگر زمانی بخواهم مهاجرت کنم تو بهترین شرایط مالی و بهترین شرایط درونی مهاجرت خواهم کرد.
ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و عوامل این مکان بهشتیمون که سخاوتمندانه پروژه خانه تکانی ذهن را بازبینی و تدوین کردند تا به آگاهی های ما بیفزایند و همزمان نیز خودشون هم رشد کنن و این رشد تا ابد ادامه خواهد داشت
با سلام . سرکار خانم الهام محمدی عزیز . ممنون از اینکه تجربه خودتو بازگو کردی . برای من که خیلی مفید بود و حتی تلنگری بود به من در مورد کمال طلبی.
من هم این روش رو در بیشتر مسائل زندگیم دارم و البته در مورد کار کردن روی قوانین هم این پاشنه آشیل رو دارم. دقیقا من هم موقعی که احساسم بد میشد با خودم لج میکردم و چیزهایی مثل تلویزیون که من تقریبا ترک کردم رو دوباره نگاه میکردم. با خودم میگفتم حالا یه نیم ساعت استراحت کنم . من که حالم خوب نیست این رووش.
با خوندن تجربیات شما الان به خودم گفتم راست میگه ها . چرا اینکارو میکردم. و این دقیقا کار ذهن نجواگر و شیطانی من بود که میگفت حالا ولش کن یه خورده بشین اینارو نگاه کن حالا چیزی نمیشه که .
کامنت شما به من کمک کرد که از این به بعد به ” حالا ولش کن” های نجواگر ذهن توجه نکنم و سعی کنم خودمو به مدار بالاتری ببرم.
ممنون از شما
ممنون از استاد عزیز با این لایو جذاب و فوق العاده . :)
سلام الهام عزیزم دیدگاهتون فوق العاده بود و پر از آگاهی های ناب بود و لذت بردم و چقدر شمارو تحسین کردم ک چقدر عمیق قانون رو درک کردین و ازش استفاده کردین الان 4 سال از زمانی ک کامنت گذاشتین گذشته و امیدوارم موفقیت های فوق العاده ای کسب کرده باشید
سپاس گزارم برای آگاهی های نابی ک در اختیارم گذاشتین
دیروز من داشتم خودم را به خاطر اینکه چرا خانه خواهرم رفتم و کلی حرفهای منفی آنجا زدند و من هم شنیدم و احساسم را بد کردم سرزنش می کردم. ولی به خودم می گفتم چرا باید چند جمله منفی روزها حالم را بد می کند؟ مگر این طور نیست که جملات مثبت خیلی قدرتمندتر از جملات منفی هستند. همین طور که داشتن خودم را سرزنش می کردم که چرا به خودم وصل نیستم و برای طرحی که سفارش داده اند ایده های احمقانه به ذهنم می رسند به خودم آمدم و گفتم پسر همین سرزنش کردن است که آن حرفهای منفی را در ذهنم قدرتمندتر می کند و آنها به ذهنم حکومت می کنند و احساسم را آنقدر بد می کنند که بی قرار می شوم. امروز این ایده به ذهنم آمد که بیایم و نظرات ارزشمند سایت را بخوانم و به کامنت شما هدایت شدم و شما این موضوع را برایم باز کردید. از خدا به خاطر این هدایت سپاسگزارم.
الهام خانم راستش من از کودکی حسادت داشتم و الان هم دارم ولی خیلی کمتر از گذشته. وقتی می دیدم که استاد به دیدگاههای شما این قدر امتیاز می دهد و مریم خانم این قدر شما را دوست دارد حسادت می کردم. اما الان می فهمم وجود افرادی چون شما و آگاه بودنتان و موفقیتتان به پیشرفت من هم کمک می کند.
سلام دوست خوبم… آقا روح اله عزیز… خوشحالم که کامنتم براتون مفید بوده. اعتبار این آگاهی ها رو فقط و فقط به خدای خودم میتونم بدم که از طریق استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته من رو به این مسیر زیبا هدایت کرده.
خوشحالم که انقدر صادقانه نظرتون رو در مورد حسادت بیان کردید چون به قول استاد پیدا کردن نقاط ضعف خودش یه بخش زیادی از فرآیند حل مسئله و پیشرفت هست.
حقیقت اینه که هیچ انسانی نمیتونه ادعا کنه که هیچ حس حسادتی تو وجودش نیست. حتی خود استاد هم گفتن که این حس گاهی اوقات سراغشون میاد. خود من هم مستثنی نیستم و مثل هر انسان دیگه ای گاهی اوقات این حس رو تجربه میکنم.
یکی از فایل هایی که خیلی به من تو این زمینه کمک کرد جلسه 4 قدم سوم با عنوان «همه چیز در جایگاه صحیح خود است» بود.
علاوه بر توضیحات این فایل، من این جمله از مقالات سایت رو خیلی دوست دارم که میگه حسادت بخش تکمیل نشده تحسین هست.
برداشت من از این جمله این هست که ما به جای سرزنش کردن خودمون به خاطر حس حسادت و تلاش بیهوده برای از بین بردنش باید بخش تحسین‌گر وجودمون رو تقویت کنیم و آگاهانه نکات مثبت اطرافیان و افرادی که میشناسیم رو به خودمون و اونها یادآوری کنیم.
یعنی به جای اینکه بخوایم به زور یه لکه سیاه رو از روی دیوار پاک کنیم بیایم کم کم یه قلموی آغشته به رنگ سفید روش بکشیم تا آثار اون لکه سیاه کمرنگ تر بشه. قطعا اینجوری نتیجه کار خیلی زیباتر میشه و خود ما هم تو این پروسه حس بهتری رو تجربه خواهیم کرد.
یه نکته جالب دیگه رو هم چند وقت پیش از امین حیایی شنیدم که میگفت هر کدوم از ما تو این زندگی نردبان خودمون رو داریم و نیازی نیست که بخوایم به نردبان یه نفر دیگه حسادت کنیم یا از نردبان یه نفر دیگه بریم بالا.
من هم اوایل خیلی به استاد و زندگیشون حسادت میکردم و دوست داشتم که هر چیز و هر تجربه ای که ایشون دارن رو داشته باشن. اما بعد از درک بهتر قانون و خودشناسی بیشتر به این نتیجه رسیدم که من تجربیات و چیزهای متفاوتی رو تو زندگیم میخوام و علایق من با استاد متفاوته.
اونجا بود که متوجه شدم نردبان هر کدوم از ما به یه جای متفاوت تکیه داده شده و اگه من بخوام از استاد تقلید کنم و بهشون حسادت کنم و از نردبان ایشون برم بالا در نهایت به جایی میرسم که با علایق و استعدادها و روحیات من سازگاری نداره. پس بهتره به جای تمرکز روی نردبان های بقیه و میزان پیشرفتشون تو بالا رفتن از نردبان هاشون روی بالا رفتن از نردبان خودم تمرکز کنم چون اون نردبان من رو به جایگاهی که دوست دارم میرسونه نه نردبان یه شخص دیگه.
در مورد لایک شدن کامنت ها هم باید بگم که من سپاسگزار لطف استاد و خانم شایسته و محبت دوستان هستم اما به نظرم باید به دنبال گرفتن لایک واقعی از طرف خداوند باشیم که به صورت نتایج دلخواه تو زندگیمون نمود پیدا میکنه.
من سعی میکنم لایک های روی کامنت هام رو فقط نشونه ای از طرف خداوند بدونم که ثابت میکنه از نظر فکری در مسیر درستی قرار دارم و دارم باورهای مناسبی رو در خودم ایجاد میکنم.
اگه من هزار تا لایک با حرف های قشنگ از استاد بگیرم اما تو زندگی خودم به هیچ کدوم از اون حرف های قشنگ عمل نکنم و هیچ نتیجه ای نگیرم مطمئنا در مسیر درستی قرار ندارم و تجربه خوبی از زندگی نخواهم داشت.
دوستان خیلی زیادی هستن که به دلایل مختلف خیلی روی سایت کامنت نمیزارن اما چون دارن به معنی واقعی کلمه به آموزش های استاد عمل میکنن نتایج فوق العاده ای تو زندگی گرفتن و هر روز زندگیشون یه مهر لایک از طرف خداوند داره.
این رو هم دوست دارم بگم که به نظر من همه ما که تو این سایت بی نظیر هستیم از طرف خود خدا گلچین شدیم. مگه چند نفر تو این جهان هستن که زبان فارسی میدونن؟ مگه چند نفر تو این جهان هستن که با این سایت آشنایی دارن؟ مگه چند نفر هستن که در کنار زبان فارسی میتونن عربی رو هم بخونن و آیات قرآن رو مطالعه و درک کنن؟ مگه چند نفر تو این جهان هستن که با تعهد سعی میکنن قوانین جهان رو درک کنن و طبق اون عمل کنن؟
یعنی همه ما تو یه اتوبوس به سمت یه مقصد زیبا در حرکتیم. شاید گاهی اوقات بعضی از ما وسط راه پیاده بشیم و تو یه مقطعی جا بمونیم اما باید سپاسگزار باشیم که چنین اتوبوسی رو میشناسیم و همیشه فرصت برای کار کردن بیشتر روی خودمون برای رسیدن به این اتوبوس رو داریم…
با آرزوی بهترین ها برای شما. خوشحالم که تو این مسیر با شما و دوستان خوب دیگه تو سایت همسفر هستم.
سلام الهام جان دوست خوبم چقدر زیبا و دقیق نوشتی و مثال کوه نوردی حال منو واقعا دگرگون کرد نیاز داشتم به شنیدن و تکرار این ها منم چند روزیه که با خودم لج کردم اما سعی میکنم خودمو وصل نگه دارم اما کامنت شما واقعا غوغا کرد و منو به فکر فرو برد ممنون دوست خوبم که سخاوتمندانه نوشتی عاشقانه دوستت دارم ?
من الان توی گام سوم خونه تکانی ذهن رسیدم به کامنت شما
چقدر کامنتتون به دلم نشست
چون واقعا حرف دل من بود.
ی مثال از خودم بزنم که شبیه تجربه شما هستش فکر کنم.
من حدودا نزدیک ی سال و خورده ای که الان هم ادامه اونه ولی خیلی خیلی کم رنگ تر شده نسبت قبل خدا رو شکر.
خلاصه من توی این ی سال گذشته هر روز صبح کلی روی خودم کار میکردم و صبح به خودم قول میدادم که امروز وقتی رفتم سر کاردیگه با هم کار هام شوخی نکنم و حرف های چرت و پرت نزنم ….
ولی خدا شاهده بااولین بار که شوخی میکردم و یا از دستم در میرفت و یا حواسم نبود به هر حال با کوچکترین حرکت سرزنش شروع میشد که من آدم بشو نیستم کلی فحش به خودم میدادم که دیدی نتونستی امروز رو بیخیال باش از فردا و اون روز رو کلا توی سرزنش بودم و بیشتر شوخی چرت و پرت حرف میزدم ی جوری با خودم لج میکردم اعتماد به نفسم کم میشد احساس ضعیف بودن میکردم
احساس بدرد نخور بودن میکردم
باز فردا روز از نو روزی از نو
شاید باورتون نشه حدود 1سالی به همین روال گذشت
ودیگه من دست کشیدم خسته شدم
بیخیال شدم و الان بهتر شدم خدا رو شکر و چقدر این کامنت شما برام راهگشا بود و یاید چندبار دیگه بخونم و ذخیره کنم.
که نجوا همیشه هست مهم واکنش من هستش.امروز توی ستاره قطبی نوشته بودم که در مورد احساس خوب آگاهی بده که از زبان شما داد .خدیا شکرت که همیشه پاسخ میدی
این کامنت شما رو هر دفعه که میخونم ی چیز جدید یاد میگیرم .خدایا شکرت برای این آگاهی ها
از دستان پر مهرت.
نکته ای که الان توی ذهنم تیک خورد در مورد نجوا های شیطان هست.
یعنی همون افکار منفی و نجوا های لحظه ای که همیشه توی سرمون هست و میاد.
و به قول قرآن نجوا فقط از سمت شیطانه و نبوده که هیچ موقع قطع بشه و حتی در زمان وحی به پیامبر هم این نجوا ها بوده ولی به خاطر لطف رحمت خدا وند صدای شیطان رو پایین آوردن و صدای خداوند رو بالا بردن.
برداشت من با اگاهی های فعلیم اینکه نجوا .(یعنی هر فکر .خاطر قضاوت استنباط.هرچیزی هر چیزی که در وجود شخص ما باعث ایجاد احساس بد کنه فقط و فقط از سمت شیطانه)
و شیطان قسم خورده که انسان ها رو گمراه میکنه.ولی قربون کلام خدا برم که گفته در جوابش
ای شیطان تو بر بندگان واقعی من .بندگان(یعنی کسانی که فقط روی خدا حساب میکنند)هیچ تسلطی نخوای داشت .
چقدر این حرف ها جای فکر داره.
حالا نتیجه گیری اینکه .
اول بگم امشب خودن کامنت شما ی جرقه ای زد برام که اصلا اشکال نداره نجوا و یا افکار بد بیاد توی ذهنم هیچ عیبی نیست
هیچ جای کار ایراد نداره .
هیچ گناه و عذاب وجدان و سرزنش مقایسه و توقع بیجا نیست .مهم اینکه اول بدونم این فکر از سمت شیطانه که شیطان فقط وققط وعده فقر و کمبود فحشا میده و اسلحه شیطان ترسه.
ولی صدای خداوند فقط و فقط وعده خیر و برکت و نعمته.
پس من باید با دونستن این سعی خودم رو بذارم روی اینکه سعی کنم توی کنترل ذهنم مهارت پیدا کنم .روی خودم و باور های خودم کار کنم با خودم رفیق جون جونی باشم و آسون بگیرم در زندگیم .
میدونی چی برام جالب بود اینکه خیلی خیلی پیش آمده که در یک لحظه ی فکر خراب خراب یعنی خراب ها اومده توی ذهنم که خودم از خودم خجالت کشیدم و چقدر خودم رو سرزنش کردم که چقدر من آدم کثیفی هستم و درست بشو نیستم .اصلا آدم نمیشم و این افکار چقدر احساسم رو بدتر کرده.
ولی تصمیم میگیرم با توکل به خدا از این به بعد با رعایت قانون تکامل هر لحظه سعی کنم مهارت پیدا کنم روی کنترل ذهنم و بدونم اصل واکنش من و هدایت افکار من مهمه ن چیز دیگه. شیطان بذار باشه زورش روبزنه مهم نیست اون کارش همینه .
سلام خانم الهام عزیز..ممنون بابت مطالب خوب و امیدوارکننده.. و ممنون از راهکارهایی که دادین.. من دقیقا الان و توی این لحظات همچین حس و حالی رو داشتم.. احساسم خوب نبود.. و از این بابت ناراحت بودم و عذاب وجدان داشتم.. اینکه چرا من حسم اینه.. و نباید اینجوری باشم.. اما جالبه که به کامنت شما برخوردم.. و لطف خداوند بود که توضیحات خوب شما رو خوندم و آروم شدم.. ممنونم
سلام آقای مردانی عزیز. ممنون از کامنتتون. چند روزی بود که به قول انگلیسی‌ها I was not feeling like myself و یه کم علیرغم میل باطنیم از فضای سایت فاصله گرفته بودم. امروز وقتی میخواستم وارد پروفایلم بشم گفتم خدایا یه نشونه بهم نشون بده تا دوباره بتونم شروع کنم به کامنت گذاشتن تو سایت و حس خوب فعال بودن تو فضای سایت رو دوباره تجربه کنم.
وقتی پروفایلم رو باز کردم، دو تا پاسخ از طرف شما دیدم و به واسطه پاسخ‌های شما به کامنت خودم در مورد خوب نگه داشتن احساسمون هدایت شدم. خواستم ازتون تشکر کنم که به ندای قلبتون گوش دادید و با چند تا واژه باعث شدید که دوباره برای ادامه مسیر انگیزه بگیرم. خیلی به موقع بود. با آرزوی بهترینها برای شما.
در اوج کلافگی از ندونستن جواب سوالهای ذهنم به نوشته زیبات هدایت شدم، یکی از راهکارهات جواب سوال امروز من بود که با این مسئله چطور رفتار کنم و اینکه برای داشتن احساس خوب و ادامه یافتنش چه کنم،سپاسگزارم از خدا بخاطر اینکه این نوشته زیبا رو بهت الهام کرد و ممنونم بابت اینکه تو اونهارو ثبت کردی⚘⚘⚘⚘⚘
وای که چه همزمانی عجیبی امروز برام پیش اومد با دیدن فایل زیبای Moab Utah و خوندن کامنت فوق العاده ی شما?
من چند روز بود با مسئله ی بالا و پایین شدن احساساتم خیلی درگیر بودم و نمیدونستم باید چیکار کنم توی این موقعیت ها
کامنت شما خیلی بهم کمک کرد تا اولا دلیل ایجاد اینجور موقعیت‌ها رو ریشه ای درک کنم بعد کاملا بپذیرمش و بعدم به جای مبارزه باهاش شروع کنم به هرطریقی که شده تجربه خوب و احساس خوبی برای خودم رقم بزنم.
خیلی عالی بود مخصوصا جایی که گفتید اصلا این نجواها کاملا طبیعیه که باشن اما مهم نیستن چون چیزی که تجارب بعدی مارو قراره شکل بده واکنش ما به اون نجواها هست نه خود اون نجواها…این خیلییییی منو به فکر فرو برد
میخوام به خودم فرصت بدم تا اونقدر باورهام توی این فضا قوی بشن که به یه ثبات اولیه ای برسم و دیگه نوسان هام کمتر بشه
کامنتتون خیلی غنی و پرمحتوا بود…خیلی ازش درس گرفتم و یادداشت برداشتم ممنونم دوست عزیزم که وقت گذاشتید و سوالی که براتون پیش آمده بود رو اینقدر ریز و دقیق پاسخ دادید، که امروز منم با دیدنش اینقدر حالم خوب بشه
سلام دوست خوبم… فاطمه خانم نازنین… بی نهایت ممنونم که حس خوبتون رو با من به اشتراک گذاشتید. خوشحالم که کامنتم براتون مفید بوده و سپاسگزار خداوندم که از طریق نوشته های من ادامه مسیر رو براتون روشن تر کرد. اسم پروفایلتون هم خیلی زیباست. این فوق العادست که در کنار عزیزانتون دارید سعی میکنید زندگی زیباتری رو برای خودتون رقم بزنید. سعادتمند و سلامت و ثروتمند باشید.
سپاسگزارم دوست خوبم چقدر زیباااااااااااااا نوشته بودی کیف کردم چقدر قشنگ جواب ادمو میده خداوند دقیقا هدایتی میخاستم از خداوند در مورد موضوعی که به وسیله کامنت شما جوابمو داد خدایاشکرت
خدا را شکر میکنم که من و به کامنت زیبای شما هدایت کرد
کمال گرایی دقیقا پاشنه آشیل من هم هست و وقتی داشتم کامنتتون و میخوندم انگار که خودم این کامنت و نوشتم
با این تفاوت که من هنوز نتونستم اونطور که باید به خودشناسی برسم و گاهی اوقات از روی کامنت دوستان میفهمم که بلهه این مورد در من هم وجود داره
کمال گرایی یا صفر و صد بودن در من خیلی شدت زیادی داره و هزاران بار برام پیش اومده که یه قول دادم به خودم تا نیمه راه درست پیش رفتم و به محض اینکه به یک تضاد برخورد کردم دیگه کلا ول کردم اون موضوع رو
کامنت زیبای شما دقیقا شرح حال من بود خدا رو شکر میکنم بابت اینکه دستی از دستان خدا شدید که در این مورد اساسی به خودم بیام و از شما دوست عزیز هم تشکر میکنم که وقت گذاشتید و انقدر موشکافانه به این موضوع پرداختید
الهام جان عزیزم چقدر زیبا توضیح دادین ،ازتون ممنونم که انقدر قشنگ آگاهیهای نابتون رو با مثالهایی واضح در اختیار ما قرار دادین ، دوست خویم این انرژی قشن.ی که با ما به اشتراک گذاشتین قطعا هزاران برابر به خودتون برمیگرده ..و من چقدر خوشبختم که الان اینجا این آگاهیها بهم هدیه شد ، الهی شکر الهی شکر الهی شکر
همواره غرق در نور و عشق و سلامت و ثروت و سعادت باشین
سلام الهام عزیزم، این برای بار دومی هست که هدایت شدم به کامنت زیبا وآگاهی بخشت. خداوند رو شاکرم که این آگاهی های ناب رو بر قلب زیبات جاری ساخت تا برای ما بنویسی. چقدر واضح وساده بحث مدارها، ثبات فرکانسی وادامه دادن، کمال گرا نبودن، عزت نفس داشتن رو بیان کردید. کمال گرایی دقیقا پاشنه آشیل منم هست وبا توجه به اینکه در ابتدای مسیرم این آگاهی ها خیلی برام ارزشمنده. عاشقانه دوست دارم وبهترینها رو برات آرزو دارم. 😘😘😘😘😍😍😍😍
به نام خداوند مهربون، زیبا ودوست داشتنی ام. دوست عزیز هم فرکانسی ام، از بابت حضور زیبای شما در زندگی ام خداوند رو هزاران بار شکر می کنم. به خدا این سایت بهشتی بهترین وناب ترین وخالص ترین سایت جهان است. این روزها با تضادی مواجه شدم که خوندن قرآن وهدایت های سایت آرومم کرد وتکمیل کننده ی حس خوبم خوندن کامنت زیبا وآگاهی بخش شما بود. عاشقتم که اینقدر زیبا نوشتی، در حقیقت خداوند مهربون بر قلب شما جاری کرد وشما نوشتی . الان بهتر موضوع تکامل در درک قوانین وایجاد احساس خوب رو فهمیدم. بهترین ها رو براتون آرزو دارم. ودستان توانات رو غرق در بوسه می کنم. 😍😘😘😘😘😘
خدایا هزاران بار شکرت .دوست خوبم تشکر. چقدر خوب و دقیق توضیح دادین . تک تک جملات تون رو تجربه کردم . برای خودم چند راهکار ساخته بودم اما کاملتر و دقیق ترشو خدا با زبان شما به من یاد داد . نکته سنجی و توضیح خالصانه تون رو تحسین میکنم عالی بود . از خدا میخوام یه روزی منم به اندازه شما به قانون مسلط بشم . قول میدم برای اونایی که بعد ازمن میان جبران کنم .
لذت بردم و کیف کردم برای دوستان فرستادم و نوشتم زیر اش که جا داره هر روز این کامنت پر از آگاهای رو هر روز خونده بشه .
چه قدر خوب پاشنه اشیل تو شناسایی کردی و برای خودت و مثال عالی کوهنوردی رو اوردی.
واقعا یکی از ترمز ها من هم این طور به بهانه این که دوپامین بدنم کم شده میرم سراغ تلوزیون نگاه کردند و میگم یه چرخی میزنم ؛ و به خودم میام که چندین ساعت به ذهن ام وروردی های نامناسبی داده ام و روز دیگه باید کلی زحمت بکشم ؛ و ورودی های نامناسبی که به ذهن ام پاکن کنم ؛ تازه میگم چرا نتیجه نمیگریم ؛ چون دارم سم هی به خورد ذهن ام میدم ؛ سم چه کمش و چه زیادش سم هست ؛ و اثر بدی برای برای بدن و زندگی ما داره ؛ حالا چه یک دقیقه باشه ؛ چه چند ساعت کار خودشو به درستی میکنه .
نمیدونم چطور احساسم رو بیان کنم از این کامنت زیباتون. درکتون بسیار زیبا و تحسین برانگیزه.
من خودم این مشکل رو دارم که خیلی خوب و باسرعت مدارم میره بالا، اما هر بار به یه شکلی افت انرژی پیدا میکنم و دوباره عقب گرد میکنم. این اتفاق خیلی برام تکرار میشه. راهکارهایی که گفتید خیلی عالی بود.
انرژی = توانایی و قدرت انجام کار ( تعریف علوم چهارم دبستان از واژه انرژی )
بااین تعریف انرژی چیزیست که موجود است ولی به دلیل خصوصیات ذاتی اش قابل دیدن نیست و فقط دارای اثر است ، ما دارای انرژی هستیم چون توانایی انجام کارها را داریم و مرگ چیزی نیست جز خارج شدن انرژی از بدن و فرق انسان زنده و مرده فقط در دارا بودن و فاقد انرژی بودن است ، از آنجا که انرژی از بین نمی رود و تنها از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود ، انرژی یک انسان نیز از بین نمی رود و فقط از جسمش خارج میشود ( روح=انرژی) و تا وقتی این انرژی در بدن است انسان دارای قدرت انجام کارها و خلق خواسته هایش هست
و خداوند نیز انرژی بی انتهایی است که توانایی انجام تمام کارها را دارد ، یعنی قدرتی بدون جسم است یعنی همان است که در ماست ، همان است که تعریفش توانایی انجام کارهاست
هیچ دلیلی برای اصرار به داشتن فیزیک برای خداوند متصور نیست و من نمیدانم ریشه نگاه فیزیکی به خداوند نشأت گرفته از کجاست
خداوند همان است که اگر نباشد من نمیتوانم نفس بکشم و اگر من باور کنم که همان نیرویی که باعث نفس کشیدنم میشود همان نیرویی ست که باعث ثروتمند شدنم میشود آن وقت میتوانم درک کنم که بدست آوردن پول آسان ترین کار دنیاست ، آن وقت میتوانم درک کنم که هر روز فرصت برای ثروتمند شدن من بیشتر و بیشتر میشود چرا که همه چیز نشأت گرفته از همان انرژی ست که ما دوست داریم مقدس بخوانیمش و به آن خداوند میگوییم ، ریشه این تقدس همان است که از روح خودش و از نیروی خودش در ما دمیده و این بزرگترین نعمت یک انسان است اما در بستر زمان این تقدس رنگ و لعاب های مذهبی گرفته که الان دیگر برایم قابل درک نیست و همه چیز به آسانی نفس کشیدن است که باید از عمق جان درک شود تا جاری شود تا بقول استاد جریانی از ثروت وارد زندگی شود ، جریانی بدون مانع مثل هوایی که تنفس میشود …..و احساس لیاقت ، همان وجود خداوند است در من که به جسم من قدرت میبخشد ، لیاقت یعنی بدانم آنقدر ارزشمندم که آن انرژی خلاق در وجودم وجود دارد و لیاقت یعنی آگاهی از وجود این انرژی ، لیاقت یعنی قائل شدنِ حق استفاده از این انرژی برای شکل دادن به خواسته هایم …..و شرک یعنی باور نداشتن تمام اینها ….
و روانشناسی ثروت یعنی درک نیرویی که هرلحظه جاریست و مهمترین خصوصیت آن تبدیل شدن به اشکال مختلف است بدون آنکه از بین برود ، روانشناسی ثروت یعنی دارا شدن قدرت برای شکل دادن به آن قدرت ، شکل دادن به اتفاقات و ردیف کردن زندگی ، و فقر یعنی باور نداشتن و ندیدن این قدرت ، فقر یعنی محل نگذاشتن به این قدرت و مرور لحظه ها به سبْک اذهان گذشتگان ….. فقر یعنی ندیدن …. فقر یعنی نبینیم که باور نکنیم …. فقر یعنی سنجش بر اساس معیارهای ذهن ….
باز کامنتی از شما که همراه با این فایل عالی من رو منقلب کرده
این فایل مخصوصا اخرش با اون موزیک عالی حال منو دگرگون کرد
واقعا ثروت یعنی احساس لیاقت، احساس لیاقت از اونجایی میاد که من تکه ای از الله هستم
من به انرژی نامحدود خداوند دسترسی دارم
احساس لیاقت یعنی من میخوام و میشود
احساس لیاقت یعنی جهان مسخر من شده است
احساس لیاقت یعنی خداوند هر روز به من درود میفرستد
احساس لیاقت یعنی فرشتگان خداوند هر روز برای من درخواست روزی و نعمت بیشتری می کنند.
احساس لیاقت یعنی وقتی میگویم موجود باش! پس بی درنگ موجود می شود
احساس لیاقت یعنی تمام جهان سرای من است هر کجا بخواهم قدم میگذارم و فتح میکنم
احساس لیاقت یعنی الله همواره با من است
احساس لیاقت یعنی وقتی تو اتوبان صیاد رو موتور نشستی و با ماشین از پشت بهت میزنند و تو زنده میمانی و کوچکترین اسیبی نمیبینی یعنی رسالتی داری یعنی خدا حوادث رو جوری رقم زد که از این دنیا نری چون الان وقتش نیست کارهای بزرگی داری که باید انجام بدی
اینها احساس لیاقت هستندپ
اینها رو اگر من هر روز و هر روز احساس کنم
به یاد بیارم که چه جاهایی دست من رو گرفته
رحیم بودنش رو احساس میکنم
غفور بودنش رو احساس میکنم
قادر بودنش رو احساس میکنم
مالک سماوات و ارض بودنش رو بیاد میارم
بله
من تکه ای از خداوندم و لایق تمامی نعمت های خودش
من شکر گذار هستم که در اتوبان ازادگان در ظهر گرما که رهگذری ندارد و همه ماشین سنگین هستند، بزنین موتورم تمام شد و قلبم ارام بود بعداز چند دقیقه موتوری کنارم ایستاد و داستان را تعریف کردم و منو بکسل کرد و تا پمپ بنزین هدایت کرد
خودش منو نجات داد بارها و بارها
از مرگ
از اوتوبان بی اب و علف
اینها احساس لیاقت هستند
وقتی میبینی که این همه کار برایت کرد بدون کوچکترین چشم داشتی
سلام دوست عزیزم خدااااااااااااای من که چقدر ابن کامنت زیباااااااااااا بود سر شار از ارامش چند بار خدارو شکر کردم در حین خوندن این کامنت اینقدر که این کامنت به دل من نشست مرسی که به حرف دلت گوش میکنیو مینویسیش
چقدر این متن، ساده، خالص و دلنشین بود چقدر زیبا وقتی جمله استاد که خداوند هرلحظه حضور داره و اون مثال امواج رادیویی گوش کردم … این جمله خالص و ناب رو الهام کرد برای من به شخصه، احساسم(خدایم) همین الان گفت که وقتی خودت رو رها کنی و در سکوت آرامش هدایتت میکنم وقتی مقاومت ها و عجله رو کنار میزاری تورو توی ریل و مسیر راست قرار میدم، مثل همین آگاهی ناب و خالص، از الله سپاسگزارم و از شما اندیشه عزیز هم ممنونم بابت اینکه دستی از بی نهایت دستان خداوندی شدی برای یک قدم بهتر شدن من … در پناه #هدایت# رب باشیم، الهی آمین
فقط تنها کاری که الان باید انجام بدم نوشتن این دیدگاه بسیار زیبا و آموزنده شما در دفتر عیار عیاردارم که بارها و بارها بخونمشون و به خودم یادآوری کنم که همه چیز انرژی هست و من منبع انرژی هستم
درود دوست عزیز، کامنت شما فوقالعاده بود و تا حدود زیااااااادی کمکم کرد که بیشتر خودم، خداودلیل بودنم رو درک کنم اصلا حس میکنم خیلی فراانسانی نوشته شده واقعا ازتون سپاسگزارم که درکتون رو باما به اشتراک گذاشتین???
وای خداااای مننننن شکرت بابت این آگاهی های ناااااب
احسنت بهت اندیشه جان که فکرواندیشه ات مثل اسمت قشنگه وقابل ستایش❤️
خدایاشکرت که ازطریق واژه های زیبایی که برقلب وذهن اندیشه نازنین جاری کردی بهم گفتی که دخترجان تونابودنشدنی هستی چون به یه انرژیه خیلی وسیع وعظیم به نام پروردگارت،خدایت،ربت که خالق همه چیزه وصلی که همیشگیه ،نابودنشدنیه …
خدایاشکرت بابت آرامشی که ازطریق این واژه های زیبابهم هدیه دادی هزاران بارشکرت …
ممنونم از این آگهی و فهم و درک درست شما از قوانین. واقعا آموزنده بود و کلی لذت بردم و احساس ناب کردم خداوند را بابت همچون انسان مثل تو را هزار مرتبه شکر گزارم.
من کامنت شما رو تانصفه خوندم و اینقدر برام جالب بود نتونستم تا آخر بخونم و بعد به کامنتتون واکنش نشون بدم من هیچ وقت اینجوری به خدای خودم نگاه نکرده بودم همیشه میشنیدم و میدیدم که بعضی ها میگن من یه تیکه از خدا هستیم و یا اینکه خدا درروح ما دمیده اما هیچ وقت اینقدر عمیق که شما گفتی متوجهش نشده بودم واقعا ازت ممنونم بابت این کامنت زیبا وعمیقت من احساس میکنم باید از این کامنت اسکرین بگیرم وهر روز صبح لازمه که روزم و با این کامنت شروع کنم حس میکنم برام واجبه روزی حداقل یکبار چشمم به این کامنت روشن بشه
اینم بگم که صبح قبل از نوشتن ستاره قطبی این کامنت و خوندم و باور نمیکنی که تو نوشتن ستاره ی قطبیم چقدر تاثیر داشت یه شکل دیگه ای به خواسته هام داد
دوست عزیز بازم ازت سپاسگزارم و از خدای خودم که من و به کامنت شما هدایت کرد
کامنت بسیار زیبا و تاثیر گزاری بود من که در حین خوندنش همش گریه کردم واین درک بینظیرشون را تحسین کردم وخدارو بابت وجودتان شکر کردم دوستانی مث شما واقعا دستانی از خداوند برای هدایت خودم میدانم واز خداوند بابت بودنم دراین جمع معنوی سپاسگزارم واز شما دوست عزیزم خیلللللی سپاسگزارم بابت زمان و انرژی که برای به اشتراک گذاشتن آگاهی نابتون برای ما میگذارین امیدوارم در پناه خالق بی همتامون موفق و سربلند باشی
سلام بر شما و تبریک به این نوع نگرشتان ; چقدر زیبا ! بسیار بسیار از این اندیشه ی زیبا و ساده ی شما که نوشتید لذت و بهره بردم . سپاس فراوان از خالق عزیزم برای هدایت به سمت شما خوبان .
به نام خداوند بخشنده مهربانم
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ستایش مخصوص پروردگاریست که رب و فرمانروای جهانیان است
الأعراف
وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِکِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَهً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ
ﻭ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﺘﺎﺑﻲ [ ﻋﻈﻴﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ] ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺩﺍﻧﺸﻲ [ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﻗﻴﻖ ] ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ، ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺍﺳﺖ .(5٢)
خدای من مرا در همین دنیا با قلبی گشاده بپذیر که سخت به آغوش تو نیازمندم
استاد شایسته احساس شاگردی رو دارم که وارد دوره مقدس 12 قدم شده
الهی صد هزار مرتبه شکرت که دارم تمرین میکنم هر لحظه نگاهم به نگاهت باشه
آخه میدونی وقتی نگاهت میکنم قلبم و وجودم و تک تک سلولهام از خود بی خود میشه
اصلا میخوام تا ابدیت نگاهت کنم که سیر نمیشم از نگاهت.
خدا از بدو تولد میگه ،میفرستم تو دنیا فقط به یه شرط ،
ما هم اون لحظه با تموم وجودمون قبول کردیم و اون شرط این بود
به قول آذری ها
مَنَ باخ
به من فقط نگاه کن
راستش احساس درونیم اینه که استاد توی این حدودا 15 سال که داره درس توحید را یادمون میده
داره فریاد میزنه آقا جانم توحیدی که بشی یعنی همون
اصل خارپشی
با وجودت آجین بشه
درک بشه و هر روز و هر لحظه همون یه اصل را به خودمون گوشزد کنیم و به کار ببندیم به صورت عملی، اصلا باورهای محدود کننده مجالی برای ظهور و بروز پیدا نمیکنه
و اگر هم بیاد دیگه اون دیگه تضاد نیست. اون دیگه مشکل نیست ،اون دیگه مسئله نیست
اون نقشه گنجه
چون اون میاد بگه عشقم اگه مسئله و تضاد و خواسته
رو اگه بزاری روی معیار و میزان که اصل توحیده
و سمت خودتو انجام بدی و توکل داشته باشی و خاشع باشی و اجازه بدی و به خزه های کف رودخونه نچسپی
دیگه مثل ابراهیم بت شکن میری به سمت شکستن بتهای درونت که همون باورهای محدود کننده هست.
احساس میکنم توی هر دوره ای استاد پایان جلسه میاد میگه بچها افتاد ، بچه ها افتاد
ما هم میگیم بله استاد ما دیگه متوجه شدیم ،افتاد
ولی نمیدونیم که همین که میگیم میدونیم یه سدِ بزرگی رو جلوی خودمون زدیم
چرا اینا میگم ،ما توی این سایت با استادی مواجه هستیم که در تمام جنبه ها به موفقیت رسیده و اصل را درک کرده و هر وقت صحبتی را میخواد شروع کنه از خدای خودش اجازه ورخصت میگیره
و اعلام میکنه که من نمیدونم
و لطف و رحمت تو هست که شامل حال من شده
پس توی این سایت باوجود استاد به نظرم استادی نکنیم
بگیم نمیدونم که اون اصل بشینه تو وجودمون.
توی دقیقه 18:58
استاد از یه پاشنه آشیل صحبت میکنه و میگه توی سمینارهام من بعد جلسه فرار میکردم که پاسخ سوال ندم ،چرا چون در مدت زمان سمینار ایشون اصل و اساس که همون توحیده داره میگه ،پس سوالی بقی نمیمونه
پس دو تا نکته اینجا مطرحه یکی اینکه اگر ما تمرکزمون را بزاریم روی درک توحید دیگه هیچ وقت سوالی برامون باقی نمیمونه چون میدونیم وقتی شاگرد آماده شد استاد از راه میرسه
منظورم استاد درونه و هدایت
پس دیگه سوال نمیپرسه و بحث هم نمیکنه
و پاسخ هم نمیده ،مثل استاد
چون اگر اصل رو که درک کنی دیگه پاسخ هم نمیدی و میزاری طرف مقابل بهای ورود به جهان درون را بده و وقتی آماده شد بهش پاسخ داده میشه.
استاد جان دوست دارم شاگردی کنم از امروز.
من توی این چهار روز ناکوت شدم به خدا
میتونم بگم با تمرکز بسیار بالایی دادم هر فایل را تزریق میکنم به وجودم
چون اینو تو فایل اول خوب استاد شایسته با دست و دلبازی بهمون یاد دادن.
پس من از همین الان خودمو آماده میکنم که تا آخر عمرم شاگرد باشم
و از شاگردی لذت ببرم.
مثل استاد عشق سید حسین عباسمنش عزیزم و استاد شایسته جان.
خدایا امروز احساس کردم روز تولدمه
و شاگردیمو دارم برای خودم جشن میگیرم.
الهی صد هزار مرتبه شکرت.
الفاتحه
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ
ستایش مخصوص پرودگاریست که رب و فرمانروای جهانیان است.
حق یارو یاورتون رفقا
با سلام خدمت تمام دوستان
من فقط باید تو کار خودم حرفه ای بشوم و کار درستو انجام بدهم لازم نیست برم به دنبال کارهای دیگه
من باید همیشه به دنبال بهبودهام باشم چون این یک روند تکاملی هست که من اگه رو خودم کار نکنم متوقف میشه و به مرور اون باورهای گذشته که رشدشون متوقف شده بود دوباره رشد خواهد کرد
من توی تمام کارهام باید روند تکاملی خودمو طی بکنم من فقط باید مسیر درستو برم من هر دفعه مسیرمو عوض بکنم به هیچ جا نمیرسم چون مدام دارم یا به شمال میروم یا جنوب و به هیچکدوم هم نمیرسم
خداوند همیشه با من حرف میزنه من باید خودمو لایق شنیدن الهامات خداوند بدونم سپاس از خانم شایسته عزیز بابت برنامه خانه تکانی سی روزه ذهن
به نام خدا
سلام به استاد عباسمنش بزرگوار
سلام به استاد شایسته نازنین
سلام بر دوستان ارزشمندم
از وقتی که وارد این مسیر شدم و تصمیم گرفتم روی خودم کار کنم
توی زندگیم تا حالا چندین بار همزمانی های مختلفی رو تجربه کردم که البته چون جایی هم مکتوبشون نکردم متاسفانه هیچکدومشون یادم نیست…!
ولی یه همزمانی امروز برام رخ داد که خیلی جالب بود
بنابراین گفتم ممکنه بعدها یادم بره
بیامو اینجا بنویسمش
دیروز به خدا گفتم: خدایا من فردا میخوام جلسه دوم از قدم هفتم رو برای اولین بار ببینم پس خودت هدایتم کن
امروز صبح که از خواب بیدار شدم ، دیدم فایل live گام سوم روی سایت قرار گرفت
ولی گفتم اول میخوام جلسه دوم قدم هفتم رو ببینم بعد این فایل رو ، چون احساسم طوری بود که حتی نتونستم سپاسگزاری هامو بنویسم
باید اول جلسه دوم از قدم هفتم رو میدیدم
این جلسه که اصلاً بینظیر بود…
ولی چیزی که باعث شد همزمانی امروزمو درک کنم این بودش که استاد عباسمنش داخل جلسه میگه: من الان ایالت یوتا هستم…
بعد همون لحظه تصویر این فایل از لایو توی ذهنم میادش که استاد عباسمنش توی یوتا امده بود لایو گرفته بود
بعد از جلسه ، بلافاصله به این فایل گوش دادم که دقیقاً استاد توی این فایل از قدم هفتم صحبت میکنه
توی کجا؟
مواَب یوتا
همونجایی که استاد در جلسه دوم قدم هفتم گفتش
این همزمانی ها برای من نشونه هستش
از اینکه من در مسیر درست هستم و با کار کردن روی خودم مدارم داره میره بالاتر
استاد عباسمنش در این فایل از تغییر کردن باورها هم صحبت می کنه
من اینو توی یک سال اولی که عضو سایت شده بودم چندان نمیتونستم درک کنم بابت همین فقط سعی می کردم که توی این مسیر بمونم و به تمریناتی که استاد در فایل ها میگفت عمل می کردم
خب نتیجه احساسیش هم احساس خوب بود و کم کم هم داشت توی رفتارم هم خودشو نشون میداد ولی وقتی دست به عمل شدم اون باورها انگار یه جورایی تثبیت شدند
به طور مثال:
من تقریباً به مدت 7-8 ماه برای بهتر کردن باورهای مالیم آگاهانه توی اینترنت امدم جستجو کردم و الگو پیدا می کردم ، توی تمام الگوهایی هم که پیدا می کردم این بودش که همشون بلاءاستثنا کار مورد علاقه شون رو داشتن دنبال می کردند و ازش پول میساختن
اون موقع من هنوز از کارم پولی نمیساختم و فقط داشتم یادش می گرفتم…
بنابراین ، اتفاق خاصی هم توی زندگی مالی من نیوفتاده بود
بعد من سر این موضوع خیلی تعجب کرده بودم که چرا منی که اینقدر دارم برای باورسازی ذهنم الگو پیدا میکنم هنوز از کار مورد علاقه ام نتونستم پولی بسازم
توی قدم دوم متوجه یک اصلی شدم ، میشه گفت درکش کردم و وقتی که اینو فهمیدم سریع دست به عمل شدم
از همون موقعی که دست به عمل شدم بدون اینکه من بخوام کاری کنم خداوند از بی نهایت طریق مشتری هارو به سمتم فرستاد که تا الان سومین پروژه ام رو توی کار مورد علاقه ام دارم انجام میدم و همینجوری تکاملی دارم میرم جلو
یعنی لازمه ی نتیجه درست و آسون گرفتن ، باورهای درست ساختنه و لازمه تثبیت این باورها و قوی تر شدنشون عمل کردنه
چون مثلاً در مورد مسائل مالی تا کار نکنی خب پولی هم در نمیاری!
وقتی کار میکنی و پول میسازی اون موقع باورهایی که ساخته بودی قوی تر میشه و باعث نتایج بهتر در زندگیت میشه
ولی در کل قانون یعنی احساس خوب
من حالم خوب بود که مشتری ها از جایی که انتظارشو نداشتم به سمتم هدایت شدند
من حالم خوب بود که در مسیر پول ساختن از کارم هدایت شدمو قدم برداشتم
من احساسم خوب بود که به سفر خیلی بود و متفاوت هدایت شدم
من احساس خوبی که داشتم باعث شد کم کم شرایطم بهتر بشه ، که احساس خوب هم از همین کار کردن روی خودمون میاد دیگه
که البته باید همیشه یادم باشه که احساس خوبه که اتفاقات خوب رو وارد زندگیم میکنه ، پس همیشه باید روی خودم کار کنم تا بیشتر در احساس خوب بمونم
در کل این همزمانی که امروز برام رخ داد می خواستم بگم که خیلی جالب بود برام و بهم ثابت کرد که مدارم رفته بالاتر
————————————————————————–
إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَیْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (آیه 38 فاطر)
یقیناً خدا دانای غیب آسمان ها و زمین است و بی تردید به نیّات و اسرار سینه ها آگاه است
هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ فِی الْأَرْضِ ۚ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ ۖ وَلَا یَزِیدُ الْکَافِرِینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا ۖ وَلَا یَزِیدُ الْکَافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا (آیه 39 فاطر)
او کسى است که شما را در زمین جانشینان قرار داد؛ پس هرکس کفر ورزد بر ضررش خواهد بود و کافران را کفرشان جز دشمنى و خشم نزد پروردگارشان نمى‌افزاید، و کافران را کفرشان جز خسارت نمى‌افزاید
در مورد این دوتا آیه هم که هدایتی توی این کامنتم گذاشتم ، دوست داشتم منطق های قرآنیشو بنویسم تا باورهای توحیدمون بهتر بشه ولی واقعیت فعلاً دیگه قصد این کارهارو ندارم
تا الان چند باری در کامنت هام آیاتی از قرآن رو برای باورهای توحیدی نوشتم ، اگر علاقه داشتین میتونید برید کامنت های قبلیمو که در مورد آیات نوشتم بخونید
براتون بهترینِ بهترین هارو آرزو میکنم
بنام خدا
روزشمار تحول زندگی من روز 103
سلام استاد عزیزم و دوستان گلم
امروز والان من دعوت شدم به یک جای عالی
صبح عبارات تاکیدی قدم نه رو درحین رفتن به جایی که کار اداری ومهم داشتم زمزمه میکردم
نتیجه فوق العاده بود وهمونی شد که میخواستم
ومسول اونجا شرایطی رو عنوان کرد که دقیقا با شرایط من اوکی بود
کلی ذوق کردم وبه همسرم که چند دقیقه قبلش بهش گفته بودم این حرفارو گوش گن گفتم ببین هدایت اینه
بعد هدایت شدیم به یک جایی که باید منتظر میموندیم واونجا نزدیک دریا بود راستش ازاینکه قرار بود یه ادمی رو ملاقات کنم که دوست نداشتم ذهنم مدام داشت پالس منفی میداد
همسرم پیشنهاد داد بریم دریا ومن با شوق زیاد پذیرفتم نتیجه بی نظیر بود
الان نشستم اسم اینجایی که هستیم بهشت گمشده ست ومن دارم توی یک هوای عالی منظره دریا رو مشاهده میکنم وغرق شده بودم تو این فضا
یهو یادم افتاد بیام وامروزمو بنویسم که هروقت امور رو به دستان خدا میسپاری نتیجه عالیییییی میشه
جالبه همسرم وقتی دید همه چیزایی که الان تکرار کردیم اتفاق افتاد گفت چرا همیشه اینکارو نمیکنی
من بهش گفتم من همیشه اینکارو میکنم ونتیجه میگیرم چون تو به عوامل بیرونی وادمها توجه میکنی نمیتونی نتیجه رو ببینی
خلاصه که من الان توی یک بهشت هستم باد خیلی خوبی میوزه ومن از انتظاری که دارم میکشم اذیت نمیشم
چون اعراض کردم وباکنترل ذهن خودمو به هوشمندی جهان هستی سپردم
این جمله رو مدام تکرار میکنم همه ادمها وشرایط وسیله ای هستند که منو به خواسته هام میرسونن
چون تکرار کردم من در زمان درست ومکان درست هستم عجله واسترسی ندارم که الان باید برم دیر میشه
خدای من همین ادمی که توذهنم میومد مانع رسیدن من به خواستمه الان عاملی شد بشینم اینجا وکامنت بنویسم وازاین طبیعت لذت ببرم
خدایا شکرت استاد عاشقتم وبرای هزارامین بار ایمانم محکم تر شد واین حرفها رو وحی منزل میدونم
هرچیزی که استاد میگه اگر عمل واجرا کنم به ثروت وشادی وخوشبختی میرسم
این عبارت تاکیدی که پایان همه این عبارات میگم
امروز یک روز فوقالعاده در جهت رسیدن من به خوشبختی وسعادت
زندگی در بهشت چیزیه که من میخواستم تجربه کنم ولی ذهنم اجازه نمیداد
اینکه استاد ومریم عزیزم با هرشرایط واتفاقی اونجا رو بهشت میبینن ریشه در باورها وکنترل ذهنشون داره
وگرنه هرکسی نمیتونه شرایط واقعی خودشو ببینه وباز لذت واقعی رو تجربه کنم
این بهشت گمشده که من الان توشم همیشه بوده ولی من وذهنم درمداری نبودیم که ازش لذت ببریم
امروز چشم من با این عبارات تاکیدی وکانون توجهم بازشده
با تمرکز روی نکات مثبت همه این ابزارها منو میرسونه به جایی که میتونم اززندگیم واقعا وکاملا لذت ببرم
خدایا شکرت
ونتیجه میگیریم که همه مردم به یک اندازه نمیتونن خوشحال باشند چون هرکس باتوجه به باوراش اززندگی لذت میبره
اینکه بتونی با تمرکز روی نکات مثبت شرایط بد برای خودت خوب کنی کاریه که عده کمی میتونن ازش استفاده کنن
وبه اندازه ای که داری تلاش میکنی میتونی نتیجه بگیری
الان همه حرفهای استاد داره توذهنم پخش میشه ومن مینویسم
بازهم میگم هوا خییلی عالیه ،
ابروباد ومه وخورشید وفلک درکارند
تاتونانی به کف آری وبه غفلت نخوری
خداروشکر امروز آگاهانه دارم زیبایی ها رو میبینم واین فرصت زیبا به من هدیه داده شده
فقط برای امروز از لذت بردن از زیبایی ها واهمه نداشته وایمان خواهم داشت به همان اندازه که من به دنیا چیزی میدهم دنیا نیز متقابلاً پاسخ آن را خواهدداد
سلام مریم جان
سپاسگدارم هستی
بابت بودنت بسیار سپاسگذار م
بابت اینکه هستی
تحسین بر انگیز هستی .
از مطالعه کامنت شما بیشمار احساسات عالی زیبا .بی نطیر
بسیار پر اندیشه
باورهای فراوانی
باور های توحیدی
تقوا موج میزنه عین امواج همین دریای که از ان یاد کردی ومنم انگار بودم تشکر بانوی ایراین زیبا
سپاس از بودنت
سلام دوست عزیز
خیلی ممنون که وقت گذاشتی وبرام ازحس خوبت نوشتی
خیلی خوشحالم ازاینکه کامنتم تونسته کمک کنه حس خوبی رو تجربه کنی
باید بگم منم باخوندن کامنتت خیلی حسم خوب شد
سپاس ازشما که پیام خدارو به گوشم رسوندی
برات بهترینها رو ارزو میکنم
موفق شاد ثروتمند وسعادتمند دردنیا وآخرت باشی
سلام خانم احدی عزیز
خدارو سپاسگزارم به خاطر بودن در این مسیر الهی
امروز خداوند صبح خیلی زود منو بیدار کرد که این کامنت شمارو بخونم و کلام شما پاسخی باشد برای یک در گیری ذهنی من
از شما ممنونم برای عبارات تاکیدی که نوشتید من هم آنها رو استفاده میکنم
جدا که خدا برای همه مون کافی است..
خدایا شکرت
سلام مریم بانو
چندین بارکامنت فوق العاده وپرمحتوای شمارو خوندم ونت برداری کردم و برای دوستان هم فرکانسیم هم فرستادم
اونجایی که گفتید اگه به عوامل بیرونی وآدمها توجه کنیم نمیتونیم نتیجه رو ببینیم برام خیلی جالب بود
همینطور کنترل کردن ذهنتون و جمله های تاکیدی که گذاشته بودید
خداروشاکرم بابت بودنتون واین حس خوبی که ازخواندن کامنتی که گذاشتید دریافت کردم
سپاسگزارم
بنام حضرت عشق
مریم خانم زیباودوست‌داشتنی سلام
کامنت زیبا وپراز آگاهیت رو دوبار خوندم و ده بار دیگه هم باید بخونم و بنویسم توی دفترم بس که پرمحتواس
چقدر زیبا قانون رو برامون لیست کردی
چقدرعبارات تاکیدی زیبایی نوشتی که هرکدومشون یه دنیاس
ازت سپاسگزارم و تحسینت میکنم بابت کنترل ذهن عالیت تلاش برای موندن تو حال خوب و تبریک بخاطر همراهی همسرت
ممنونم که نوشتی و کمک کردی به من که دیشب تاالان تو یه تضادم ودر حال تلاش برای کنترل ذهن
عاشقتم وبهترینها رو برات آرزو میکنم
درپناه حق باشی عزیزم
سلام مهتاب عزیزم
دوست هم فرکانسی پراز عشقم
پیام پرمهرتو خوندم دقیقا لحظه ای که باید ازیه ناخواسته اعراض میکردم
داشتم سعی میکردم ذهنمو کنترل کنم که اومدم توسایت تا حسمو خوب نگه دارم
به قدری این پیامت به دلم نشست عین نور وخنده اومد روی لبام
خواستم بگم ممنونم که هستی
خوشحالم که کامنتم که واقعا اون روز ازته دلم باتمام حسم بود نوشتم بهت کمک کرده
خوشحالم که دوستان هم فرکانسی مثل شما دارم که اززبان خدا بامن حرف میزنن
خدا شمارو فرستاده که حالمو خوب کنی پس تو یه تیکه ازخدایی
تولایق بهترینهایی برات بهترینها رو ارزو میکنم
عاشقتم ️
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام میکنم خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم
بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده
سپاسگذار استاد عباسمنش هستم و خانم شایسته بابت ران کردن پروژه خانه تکانی ذهن
خانه تکانی ذهن جلسه سوم
اصل خار پشتی؛
من وقتی دارم به روندم از زمانی که وارد سایت شدم تا به الان میبینم من یه سری قوانین رو درک کردم که تو این 1000 روز دارم همونا رو تکرار میکنم
مثلا من یکی از اولین مواردی که تو این سایت درک کردم و زندگیم رو دگرگون کرده سپاسگذاریه؛ من قبل ورود به سایت درسته 250 میلیون بدهی داشتم، ولی ماهی 25 میلیون درآمدم بوده؛ میدونی مکالمه من با خدا چی بوده؟ که خدایا چرااااااااااا من فقط ماهی 25 میلیون درآمد دارم: سال 98، 99 من ماهی 25 میلیون درآمد داشتم و گله مند بودم خدایا چرا من؟ چرا من ماهی 25 میلیون؟ چرا من ماهی 500 میلیون درآمد ندارم!!! اینم از کجا میومد؟ از مقایسه؛ اینکه فلانی ماهی 500 میلیون درآمد داره من چرا ندارم؟ منم جای خدا بودم میگفتم اوکی25 میلیون کمه؟ نمیخوای؟ بدش من برو سرجات بشین
فکر کن شما تولد یکی دعوت شی براش کادو بخری؛ طرف کادو رو باز کنه بعد با تندی بهت بگه این چه لباسی هست برام خریدی؟ چرا این رنگیه؟ چرا آستینش اونطوریه؟ شما باشی دیگه براش کادو میخری؟ نمیخری دیگه
اما به لطف پرودگار از وقتی من وارد این سایت شدم زاویه دیدمو تغییر دادم وسعی کردم فقط زیبایی هاروببینم، نعمت خداوندرو ببینم و هر روز و هر روز وهر لحظه سپاسگذار خداوندم؛ میتونین حدس بزنین چه اتفاقاتی تو زندگیم رقم خورد دیگه؛ درهای رحمت به روی من باز شد، نعمت، ثروت، فراوانی هر روز و هرروز و هرروز وارد زندگیم شده: خدا میگه بازم به این بنده من روزی بدین تا حالشوببره( البته که این جمله درستی نیست، خدا نمیگه به این بنده بده به اون نده) خواستم برای خودم قابل درک تر کنم
هنوز که هنوزه من هر روز و هر لحظه می بینم تو زندگیم باید بابت چه چیزایی سپاسگذار خداوند باشم
خدا جونم سلام؛ خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت حال خوب و احساس آرامش فوق العاده ایی که همین الان دارم
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم که همیشه با منی، همواره کنارمی و من همیشه تو تموم امور به کمکت بهترین تصمیمات رو میگیرم( خودم شاک میشم از تصمیماتی که گاهی اوقات دقیقه 90 میگیرم،یعنی فک کن سره دوراهی ام، فکر میکنم مسیره چپه درسته، میرم به سمت مسیره چپ؛ به محض ورود یکی فرمونو میگیره به سمت راست، وقتی میرم میگم واااااای خدایا شانس آوردم نرفتما چپا)
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم منو هدایت کردی به سایت استاد عباسمنش، منو هدایت کردی به سمت قوانین بدون تغییرت، کمکم کردی این قوانین روبهتر درک کنم و ازشون توزندگیم استفاده کنم.
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت رابطه عاطفی فوق العاده ایی که با مریم جانم دارم و بینهایت سپاسگذارتم که این فرشته زمینی رو وارد زندگیم کرده؛ از صمیم قلبم دوسش دارم و عاشقشم، از صمیم قلبم عاشق رابطمون، جنس رابطمون، عشق و علاقه بینمون، احترام بینمون و هزاران هزاران نکته مثبت رابطمون هستم
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت پروژه آقای ولیعهدی و آقای فلاح که هم با بهترین شرایط قرارداد نوشتم، کار هر روز به بهترین شکل ممکن داره میره جلو، بهترین استادکارا رو به صوی من هدایت میکنی و از همه مهم تر ورودی های مالی فوق العاده ایی از این پروژه ها دارم، دیروز و امروز 250 میلیون به حسابم واریز شد، و از همه مهم تر کلی تجربه دارم کسب میکنم تو حوزه مورد علاقم، عزت نفس من رشد میکنه هر روز و با آدم های فوق العاه قرار داد بستم( دقیقا طبق خواسته من)
خدایا شکرت وسپاسگذارتم بابت تناسب اندامم که روزی بزرگترین خواسته و آرزوی من بوده تناسب اندام داشتن
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم بابت این خونه ایی که الان دارم توش زندگی میکنم که روزی مستقل شدن بزرگترین خواسته من بوده و من الان دارم تو رویام زندگی میکنم؛ خونه ایی با تموم جزئیاتی که میخاستم دقیقا با همون رقمی که میخواستم، در زیبا ترین و ثروت مند ترین منطقه شهرمون؛ راستش من میتونم زندگیمو به 2 بخش تقسیم کنم؛ قبل این خونه و بعد این خونه، من بعد خونه گرفتن و مستقل شدن شخصیتم 1000 برابر رشد کرده و تبدیل شدم به آدم صد در صد مستقل و چقدر رشد کردم و چقدر بزرگ شدم، من آدمی بودم وابسته به خانواده ولی می بینم بهترین تصمیم ممکن رو گرفتم؛ انقدر رشد داشتم( خدایا هزاااااااار بار شکرت)
خدایا با تموم وجودم سپاسگذارتم که الان یکساله پشت فرمون ماشین رویاهام میشینم، توبرام خریدیش، تو هم برام پولشو خودت جور کردی، هم ماشینودر یک اتفاق شگفت انگیز برام جور کردی؛ هنوز برام باور پذیر نیست من از ساینا مدل 98 با 220 هزار کار کرد 245 میلیونی رسیدم به جک اس 5 دنده اتومات مدل 98 ، 40 هزار تا کاره یک میلیاردی؛ راستش ماشین خریدنم اون باوری که استاد بعد لاغریش بهش رسید اگه این شده پس هر چیز دیگه ایی میشه من با ماشین این باور شکل گرفته اگه میشه از ساینا رسید به جک پس میشه از جک رسید به پرادو.
این سپاسگذاری های هر روزه منه؛ هر روز بابت ماشین، خونه، اندام، سایت استاد عباسمنش، شغلم که خدا منو هل داد توش، رابطه ام از خدا سپاسگذاری میکنم؛ تازشم خونمو ماشینمو هر روز تمیز میکنم؛ معطرشون میکنم، مرتبشون میکنم؛ روغن ماشینو به موقع عوض میکنم که فقط حرف نباشه؛ من 10 سال ماشین داشتم 4 بار ماشینامو نشستم هر هفته میبردمشون کارواش، اما این ماشینو خودم با دستای خودم میشورم، خیلی حال میده
در کنار سپاسگذاری؛ دومین اصلی که من خیلی خوب درک کردم؛ و سعی کردم هر روز تو زندگیم طبق این اصل پیش برم بحث توحید بوده؛ اینکه نباید جز خدا از کسی انتظار داشته باشم، اینکه باید اونطور که دوست دارم زندگی کنم، اونطور که دوست دارم لباس بپوشم؛ من تا 26 سالگی شلوار جینو، تیشرت نمی پوشیدم، همیشه لباسام رسمی بود، اما وقتی توحید، مهم نبودن حرف مردم رو درک کردم؛ رفتم برای خودم تیشرت، شلوار جین، اسلش، تیشرت، کلاه خریدم و برای اولین بار با این تیپم رفتم بیرون؛ همه تعجب میکردن، دیگه تو کسب و کارم چشمم به دست کسی نبود برام کاری انجام بده، هر موقع کاری داشتم فقط به خدا میگفتم و خدام که قربونش برم به بهترین شکل ممکن حلش میکرد؛ میتونین حدس بزنین من با درک و عمل کردن فقط همین 2 تا: سپاسگذاری و توحید؛ زندگیم گلستان شده، شرایط زندگیم از زمین تا آسمون تغییر کرده، معجزه ها پشت معجزه توزندگیم رقم خورده و هر روز رقم میخوره، خصوصا معجزه های مالی، خصوصا تو کسب و کارم: فکر کنین برای تموم امور من وصل شدم به قوی ترین نیروی ممکن، فکر کن من تخریب چی ام و بزرگترین لودر دنیار رو دارم، هر چیزی رو میتونم با خاک یکسان کنم
البته که تو این سایت کلی درس های زندگی سازه دیگه ام بوده که تو زندگیم معجزه ها رقم زده ولی من چسبیدم به همین سپاسگذاری، توحید و عملگرایی و هر روز و هر روز و هر روز تو زندگیم اجراشون میکنم، شاید بتوان گفت هر لحظه
خدایا با تموم وجودم و با تک تک سلول های بدنم سپاسگذارتم
سلام به آقا افلاطون عزیز
استادکه بی نظیر باشه شاگردم فوق العاده میشه
آقاافلاطون هرکامنتی که ازشما میبینم ومیخونم
لذت میبرم
کامنت شما پراز نکته و حرف
با خوندن کامنت شما آدم باورهاش قوی میشه
چقدرزیبا با خداصحبت میکنی
خواهش میکنم بازم بنویسین
مطالعه کامنت شما به من و خیلی از دوستان هم فرکانسی دیگه کمک میکنه که قوانین و عملی یادبگیریم
در پناه خداوند بزرگ
شاد،موفق،سلامت و ثروتمندباشین
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام میکنم خدمت شما دوست خوبم آذر خانم
از صمیم قلب از شما سپاسگذارم بابت کامنت فوق العاده ایی که برام نوشتین؛ بابت احساس فوق العاده ایی که بهم انتقال دادین، بابت انرژی مثبتی که به سوی من روانه کردین و از خداوند متعال میخام 1000 برابر این انرژی مثبتی که به سوی من فرستادین برکتش برگرده به زندگیتون
و از صمیم سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده و من اینجا بهترین دوست هارو همچون شما دارم
خیلی خوشحالم که با بهترین و مهربان ترین آدم های روی کره زمین درارتباطم
و اینکه من از خدامه؛ کامنت بنویسم و با بچه های فوق العاده سایت صحبت کنم؛ واقعا لذت بخش ترین و مفید ترین کاری هست که میتونم انجام بدم؛ کامنت نوشتن برام مثل عبادت میمونه
امیدوارم خداوند این توفیق رو بهم بده که من بتونم در این مسیر ثابت قدم باشم
بهترین هارو از خداوند براتون خواستارم
سلام به افلاطونه خوش تیپه پولداره مهربون…. از اینکه انقدر عالی روی خودت کار کردی و نتیجه گرفتی بهت تبریک میگم…. من کامنتهاتو دنبال میکنم اما علت اینکه برات کامنت نمینوشتم این بود که چون نتایجم بزرگ نبود، دلم نمیخواست چیزی بگم، چون از اونموقع که بهت چندباری زنگ زدم بعدش رفتم توی حاشیه و متاسفانه به قانون عمل نکردم… اما الان یه هفته ای میشه که با تعهده واقعی،،،، واقعی ها نه آبکی، دارم روی خودم کار میکنم و خب کم کم سیمم داره وصل میشه، نتایج خ خ کوچولو داره میاد…. این کامنتت خ بهم انرژی مثبتی داد، اونقدر که منو ترغیب کرد از این به بعد بیشتر به سپاسگذاری اهمیت بدم… من این چند روز بیشتر تلاش میکردم جنس توحید و ارتباط با خدا رو بیشتر درک کنم…. این کامنتت به درک بیشتر من در این مورد خ کمک کرد، ازت سپاسگذارم.
بعد از اینهمه عمل نکردن به قانون،
اینو به ذهن چموشم فهموندم که به هرمقدار که من روی خودم کار کنممممم و در این مسیر متعهد بمونممممم، به همون مقدار نتایجججج میاددددد…. این موضوع مدتهای زیادی پاشنه آشیلم بود که توقع داشتم با یه روز کار کردن همه چیز پرفکت بشه.
که خب خداروشکر الان برای کار کردن روی خودم برنامه یه هفته ای طراحی کردم تا تکاملم رو طی کنم و از مسیر منحرف نشم. خوشحالم که برات کامنت نوشتم و به قول استاد ارزشم رو به نتایج گره نزدم.
برم یکباره دیگه کامنتت رو بخونم و انرژی بیشتری ازش بگیرم. سپاسگذارم، با آرزوی بهترینها.
سلام دوست عزیزم
واقعا لذت بردم از خوندن کامنت تون
چه مثال قشنگی زدین در مورد ناسپاسی مثال کادو دادن
من یکی از راه های که خودمو به احساس خوب میرسونم سپاس گزاری در مورد چیز های است که در آینده میخوام داشته باشم
و دستاورد های هم از طریق سپاس گزاری داشتم.
من هرچیو از خدا بخوام با در نظر گرفتن قانون تکامل بهش میرسم
و اکنون مهم ترین خواسته ای من داشتن رابطه عاطفی بدون وابستگی است و پاشنه آشیل های زیادی دارم درین مورد چک و لگد های زیادی خوردم از جهان و گاه نجوا ها زیاد میشه که در هر موردی بخوای میتونی پیشرفت کنی اما ساختن رابطه عاشقانه پایدار را برام دور از دسترس نشون میده
ولی کامنت شما را ک خوندم گفتم ببین بخدا میشه همه چیو باهم داشته باشی ببین این آدم در کنار دیگر داشته هاش رابطه عاطفی عالی راهم داره تجربه میکنه
و خدارا هزار مرتبه شکر که دوره عشق و مودت و دوره ای عزت نفس را دارم و کار میکنم فقط اینارو گفتم که وقتی به نتیجه دلخواه رسیدم بیام این رد پا را بخونم و بخودم برای رسیدن به دیگر خواسته هام یادآوری کنم ک هرچی بخوای میتونی بهش برسی شاید الان رسیدن بهش سخت باشه برات اما یه روزی داشتن رابطه عاشقانه پایدار در غالب ازدواج هم برات خیلی سخت بودولی حالا داری این خواسته ات را تجربه میکنی.
واقعا لذت میبرم ازینکه خداوند منو لایق دونست که عضو این سایت باشم ازینکه جز افراد محدود جامعه باشم که به این اطلاعات مقدس دسترسی دارم و خداوند قلب منو به روی این آگاهی ها باز کرده.
خدایا هزاران مرتبه شکرت
خدایا همه مارا ثابت قدم نگهدار.
آمـــــن
نمیدونم اسمشو معجزه بذارم …
الهام بذارم …
یا هدایت…
اصلا واژه ها چه اهمیتی دارن؟!
دیدن این فایل از سمت خدا بوده قطعا ! حالا هر اسمی روش بذاریم … چه فرقی میکنه؟! به قول استاد درگیر فرع نشیم و بگذریم …
سلام،
سلامی به جنس همین احساس ناب و فرکانس عالی ام در این لحظه …
داستان از این قرار بود که به شکل خیلی عجیبی، توسط دوست و هم سفر فرکانسی عزیزم به این فایل رسیدم. نه به طور عادی … بلکه به طور کاملا خدایی!
من روحم خبر نداشت که چنین مکانی هست و اسمش چیه و چقدر گستردست و چقدر فان میتونه داشته باشه. هر لحظه به ویژگی های این مکان مقدس فکر میکنم، از خود بی خود میشم.
اسم این حالتم رو ارتقاء و گسترش باور فراوانیم میذارم! چون هنوزم که هنوزه تو شوکم از وجود چنین مکان محشری در جهان، و به این وسعت و با این خصوصیات عالی!
من همیشه با خودم فکر میکردم زیباترین جاهای جهان لزوما باید یا آبشار داشته باشه یا کوه و دشت و دمن … باید سبز باشه! باید سرسبزی باشه و پر از گل و بلبل باشه …
با دیدن این فیلم، باور کردم که هرجای این زمین پهناور، به نوبت خودش زیباست و مهم اینه از دریچه دیگری به مکان نگاه کنیم!
وقتی دوستم بهم گفت که یکی از فایلای سفر به دور امریکا، همین مکانه بی نهایت خوشحال شدم و شروع کردم به دیدن فایل.
همون لحظه اول به زمانش نگاه انداختم و دیدم که خداروشکر نزدیک یک ساعته و برای یک ماجراجویی از دید مانیتور عالیه!
فیلم رو پلی کردم، دفتر همیشگیم رو باز کردم و خودکار به دست آماده بودم.
آماده ی آماده برای ثبت تک تک نکات مثبت فیلم … طوری هیچی از زیر نگاه زیبابینم در نره و اسراف نشه! حیف نشه!
همون لحظه اول، تابلوی ایالت فوقالعاده Utah رو دیدم و همونطور که گفتم اولین بار بود این اسم رو به عمرم میشندیم!
زیر Utah ریزتر نوشته بود که Life Elevated ! خدای من عجب جمله مثبتی زیر اسم ایالت نوشته شده!
به محض اینکه استاد آر وی رو نشون داد، حس و حالم یه طوری شد! چه طوری بگم …. انگار ماشین خانواده خودمو از دور می دیدم که پارک شده. یه همچین حسی … میدونم که درک میکنید.
استاد حرکت کردن به سمت visitor center و همون لحظه اول بین راه، اون شن های دانه درشت و رنگی مایل به نارنجی خیلی توجهم رو جلب کرد. رنگش خیلی متناسب با خاک اون منطقه بود!
من که نمیدونم این ویزیتور سنتر چیه تا زمانی که استاد وارد شد!
درو برای خانما باز کرد و چقدر از این حرکت ایشون خوشم اومد. استادِ جنتل منِ من!
سلام بلند و سرشار از انرژیش به محض ورود رو خیلی خوشم اومد و با خودم گفتم منم همین رفتار مثبت رو درخودم ایجاد کنم.
چقققدددر بروشورهای رنگی و خوشگل با زبون های مختلف اونم رایگان! از شیر مرغِ یوتا تا جون آدمیزاد یوتا ! خدای من اینا فکر همه چیو کردن! حتی آب سرد کن گذاشتن که اگه کسی بین راه تشنش بود اونجا مشکلش رفع بشه.
با خودم فکر کردم این ویزیتور سنتر عجب ایده قشنگیه! فکرشو بکن … تو قبل از ورودت به هر ایالت، از هر ورودی که بری، یه جایی هست مثل راهنمای اون شهر! چقددددر عالی بود و چقدر کامل!
استاد که بروشور رو باز کردن یه چیزی خیلی توجهم رو جلب کرد … در کنار اینکه مکان های کمپ زدن رو معرفی کرده بود، یه تذکر داده بود که حواستون باشه پاتون رو بر روی گیاهی نذارید چون اونم زندست! خدای من چقدر قشنگ … ! چقدر حس خوب!
ببین با همین بیابون برهوت به قول ما ایرانیا، چقددددر فعالیت و تفریح های مختلف داره! از سیر تا پیاز، وجب به وجبش استفاده کردن برای اینکه اون گردشگر، از سفرش به یوتا لذت بیشتری ببره!
مکان های مناسب آفرود برای عاشقان آفرود … اونم نه یه دونه! هزاران مسیر با سطح های تکاملی مختلف! از مبتدی تا پیشرفته! یعنی اینجا هم باز قانون بزرگ تکامل خودشو نشون داد!
جیپ تور!!!! میگه حتی اگه عاشق آفرودی ولی ماشینش رو نداری بیا سوار ماشین ما شو!
تورهوایی!!! این امکان رو فراهم کردن که تو از بالا اون زمین زیبای وسیع رو ببینی!
حتی قایق سواری در آب های لابلای اون سخره ها!
ینی ببین با همین بیابون برهوت چقدر فضای لذت بردن رو بیشتر کردن!
یعنی من عاشق اون کاپشن چرم موتور سواری استاد و دستکشاشون و تی شرت چریکی شون شدما !!!
منی که نه موتور سواری بلدم و نه علاقه ای به یادگرفتنش داشتم، با شنیدن حرفای استاد به کل باورام تغییر کرد!
من همیشه از بچگی موتور و موتور سواری رو برای افراد لاابالی خیابون میدونستم و با همین باور منفی بزرگ شدم … یعنی تا این حد از موتور بدم میومد. ولی با شنیدن اینکه استاد با اون موتور خوشگلشون میتونن تمام این بیابان ها و سخره ها رو برن، خیلی حسم عوض شد و تصمیم دارم به موقش اقدام به یادگیریش کنم. فکرشو بکن چه لذتی داره اون منطقه ی ناب و محشر رو با موتور طی کنی و برسی به آرچ های یوتا !
از حرفای استاد فهمیدم چه خوبه هر بار میخوایم بریم سفر یا گردش … هر مکان زیبایی که میخوایم بریم، علاوه بر دوربین و گوشی و خوراکی و … دفترم رو همراهم ببرم که از فرکانس ناب اون لحظاتم اوج استفاده رو ببرم! یعنی بشینم یه گوشه و خلوت کنم و تا میتونم از خدای درونم بپرسم و اونم جواب بده … تا میتونم باهاش صحبت کنم که برام قشنگ تر قانون رو باز کنه. عجب عادت قشنگی ! مرسی استاد عزیزم
خدای من اون گردشگرا چقدر میتونن آموزنده باشن برام … طرف بچه کوچیکش رو باخودش آورده بود … بارها این صحنه هارو دیدم که گردشگرای خارجی؛ بچه ها شونو از همون بچگی به سفرها و ماجراجویی های مختلف میبرن! اینا میخوان چه چیزی رو به بچه هاشون یاد بدن؟! هدفشون چیه؟! چه باور قشنگی باعث بروز این رفتارا میشه! مگه سفرکردن و ماجراهاش چه نکات آموزشی میتونه برای اون بچه داشته باشه؟!
اون خانم مسن رو نیگاه کن … پیرهن آبی آسمونی شاد تنش توجهم رو جلب کرد. چقدددر به تفریح و مسافرتشون اهمیت میدن که حنی با این سن بازم دست نمیکشن! اینا چه باورایی دارن؟!
حتی بین گردشگرا، خانمی رو دیدم که روسری سرش بود! با اینکه باد میومد و روسریش مدام تکان میخورد ولی بازم روسریش رو مرتب میکرد! پروردگارا چه طوری این حجم از تفاوت ایده و عقیده و باور و شخصیت، اینطوری با صلح در کنار هم زندگی میکنن و پذیرفتن که همدیگه رو تغییر ندن! چقدر قشنگه زندگی با همین تفاوت ها در کنار همدیکه!
پوشش گیاهی اون منطقه منو دیوانه کرد! بوته های تکی تکی که سر از خاک بیرون آوردن و به رنگ سبز خاصی هستن! نه سبز چمنی مثل همه گیاهان ها … سبزی کمرنگ مایل به خاکستری! همه شون همین رنگ هستن و از دور دست، در کنار خاک قرمز یه ترکیب رنگ فوق العاده رو ایجاد کردن. محشره ! زیبایی اینجا اگه بیشتر از جنگلهای انبوه نباشه چیزی کم نداره!
500-600 کیلومتر؟! وسعت اون منطقست!! خدای من ….
حالا علاوه بر اون، مگزیکو و تگزار هم اینطوریه؟! عجب تنوعی خدای من …. عجب گستردگی و وسعتی داره زمین بی کرانت!
اون صخره های رنگی منو دیوانه کردن!
انگار همون صخره های نوک تیز کوهستان رو آوردن … بعدش سمباده کشیدن … بعد با چسب قطره ای چسبوندن به این بیابون! اخه چرا اینقدر شکل و شمایلش فرق داره! باورنکردنیه! اگه استاد خودشون بیان نمیکردن که ساخت خداست، قطعا فکر میکردم مصنوعی باشن! اخه چی باعث شده به این شکل و شمایل خاص دربیان و این رنگ رو بگیرن و به شکل پل معلق دربیان!
انگار شهر دایناسورای قدیم بوده و اون آرچ ها، بازمانده هایی از معماری سنتی شون باشه!!!! انگار قبلا خونه دایناسورا بوده!
چقدر عجیییببب. آدم مات و مبهوت میمونه از این تفاوت!
آسمونش … آسمونش یه دونه ابر نداشت! یه آسمون آبی بیکران که به صورت ملایم رنگش یه جاهایی تغییر میکرد!
به قول استاد آدم یاد فیلم های وسترن میفته …
چه کیفی میده بری اینجا رو ببینی، یه دونه از اون کلاه کابوی ها سرت بزاری و یه عینک خلبانی هم بزنی!
راستی به نظرتون چی باعث میشه که استاد، مابین توجهش به اون طبیعت محشر، یهو فکر لایو بیفته؟!
اصلا کدوم آدم عاقل و بالغ و سلیمی احتمال میده تو اون برهوت آنتن دهی وجود داشته باشه چه برسه به اینترنت پرسرعت برای لایو؟!
جوابش فقط یک کلمس! ا
الهام!
آره هدایت شد که یهو اینترنت رو باز کنه و لایو بگیره …
هرکی دیگه جای ایشون بود قطعا جوابی به این الهام نمیداد و مشغول عکاسیش می شد …
اما استاد کسیه که با عمل کردن به تک تک الهامات ریز و درشت زندگیش، هر آنچه که خواسته رو بدست آورده! با عمل کردن به هدایت های خداوند به قلبش اینجا رسیده! هر بار که به هر الهام عمل کرده، ظرفیتش برای الهام بعدی بزرگتر شده و به همون اندازه نتایج بزرگتری از عمل به اون الهام گرفته!
همین باعث شد که خوده من به این لایو هدایت بشم و صحبتایی که از لایو میشنونم، برام حکم یک دوره جدید از آگاهی ها رو داشته باشه! واقعا به جرئت میگم انگار بار اول بود این صحبتا رو میشندیم و به معنای واقعی، تشنه بودم! تشنه آگاهی های جدیدتز! هرچند در اصل آگاهی جدید وجود نداره و قانون یکسانه ولی واقعا انگار بار اول بود میشندم، انگار که من یک اسفنج باشم و حرفای استاد، آب! اسفنجی که عاشق جذب آبه! اصلا حس میکنم ظرفیت ما آدما برای دریافت آگاهی ها مثل اسفنجه! وقتی اسفنجت کاملا خیس آگاهی بشه، نمیتونی هیچ آگاهی جدید بهش اضافه کنی حتی اگه دوره روانشناسی ثروت3 رو ببینی! پس چیکار کنیم تا آماده دریافت آگاهی های جدید بشیم؟! یعنی چه طور اسفنج مون رو بزرگتر کنیم؟!
با عمل کردن به همون آگاهیی هایی که ظرفت رو پر کرده! تا اونا رو به کار نبری و تبدیل به عادت نکنی، آماده دریافت آگاهی های جدید نخواهی شد!
این لطف بینهایت خداوند به من بود که به سمت این آگاهی های جدید هدایت بشم. این معجزه ش بود که خیلی یهویی با شور و شوق سمت این فایل بیام تا …
باورفروانیم بازم بیشتر ارتقاء پیدا کنه …
کلی خواسته جدید در وجودم شکل بگیره
کلی احساس خوبم ادامه پیدا کنه
کلی لذت بیشتری از ثانیه های امشب ببرم
کلی به آگاهی هام اضافه بشه …
خداوندا بینهایت از خودت و دستان بی همتایت سپاسگزارم که منو هر لحظه هدایت میکنین.
و چه قشنگ استاد گفتن که قانون سادست! والا سادست بلا سادست! ما چرا برای خودمون سختش مکینیم؟!
ما چرا باور داریم که برای گرفتن نتایج بزرگ، نیاز به کارهای پیچیده، تکنیک های پیچیده، حرفای قلمبه سلمبه داریم؟!
چرا باور نداریم که زندگی ما رو فقط فرکانس ما میسازه؟! فرکانس چیه؟!
فرکانس قابل دیدن نیست که بگم چیه ولی ارتباط خیلی مستقیمی با کانون توجهت داره! یعنی هرچه توجهت در 24 ساعت شبانه روز، به چیزای باشه که بهت احساس بهتری بده، به همون اندازه فرکانست هم بالاتره! و هرچه فرکانس بالاتر باشه، به همون اندازه شرایط و اتفاقات زندگیت هم بهتر میشه!
پس تمام زندگی ما، فرکانسه و باید کاری کنیم با تمرکز کانون توجه مون به چیزای مثبت، در هر لحظه فرکانس بهتری رو تحویل جهان بدیم و تا شرایط زندگی بهتر بشه!
خب اگه اسمش رو بزاریم قانون اول زندگی …
اگه اسمش رو بزاریم کنترل ذهن…
اگه اسمش رو بزاریم تمرکز بر نکات مثبت …
پس چرا باورش نداریم؟! ما باور نداریم که جواب میده! چون درک نکردیم! اگه درک کرده بودیم لاجرم انجام میدادیم و به اندازه اینکه ادامش بدیم، یواش یواش نتایج تغییر میکنن.
به همین خاطره استاد گفتن توانایی کنترل زندگی بستگی به حرفه ای شدن در کنترل ذهنه! به اون اندازه که بتونیم در طول روز، مدت زمان بیشتری حالمون رو خوب نگه داریم، کارمون رو درست انجام دادیم
همین یک فن، شاه فنه! به جای اینکه ذهنمون رو با هزار تا پیام مختلف و آگاهی مختلف اونم از جاهای مختلف پر کنیم، بهتره همین یک فن رو اجرا کنیم و ادامه بدیم تا عادت بشع و وقتی عادت شد، نتایج خودشون میان بدون اینکه کاری انجام بدیم.
بینهایت سپاسگزار خداوندم هستم بابت همه چی…
بابت اینکه از ما هیجی نمیخواد و فقط میکه لذت ببر.
میگه برنده کسیه که رکورد مدت زمان لذت بیشتری رو ثبت کنه! اونم با همون شرایطی که داره! و کسی که برنده بشه، به مرحجله بعد با شرایط بهتر میره!
تمام زیبایی فایل و صحبتای استاد یک طرف …
5 دقیقه آخر فایل یک طرف! اون آهنگ محشری که روی فایل میکس شده بود و همزمان اون مناظر خدا رو نشون میداد، باعث شد احساس نزدیکی بیشتری به اون منطقه پیدا کنم
خارج کیلوچنده؟! امریکا کیلوچنده؟! اینا همه اصطلاحات نام گذاری شدست! تمامی مناطقی که عاشقشی ازشون دیدن کنی، ماله خوده خداست و برای بنده خداست! بنده ای که از جنس خودشه! از ماهیت خودشه و برای بندش آفریده تا ببینه و لذت ببره! تا بیشتر باور کنه زیبایی وغنی بودن خداوندش رو! تا بیشتر به عظمت خداوندش پی ببره!
تو بگو فقط کجاها رو دوست داری ببنی، تا بزارع تو لیست انتظار برات
چه طوری شو چیکار دااری؟! میخوای آینده رو بدونی که میپرسی چه طوری؟! میشه ! فقط باید خودتو بهش برسونی! چه طوری؟! نشون بده چقدر عرضه داری از زیبایی های اطرافت در همین لحظه و همین مکان لذت ببری!
نشون بده چقدر میتونی از نعمتای همین الانت لذت ببری تا خدا ببینه که لیاقت دیدن مکتن های قشنگ تر رو هم داری!
تو وقتی هنوز مکان های گردشگری و تفریحی شهر خودت رو سالهاست ندیدی و سر نزدی چه طور توقع داری بری اون طرف دنیا رو ببینی؟! مگه الان از زیبایی های همین منطقه چقد رلذت بردذی؟! چقدر نشون دادی که میتونی تحسین کننده زیبایی ها باشی؟! چقدر آپشن تحسین کنندگی، سپاسگزاری و زیبابینی رو بر روی شخصیت خودت نصب کردی؟!
شاید بگی یعنی هرکی الان اونجاس، هرکی الان داره اون منطاق رو میبینه یعنی این کارا رو کرده؟!
اولا قصد ما فقط ویزیت کردن یک محل نیست! ما قرار نیست بریم معاینه و تست سلامت یا ویزیت یک محل که بریم فقط ببینیم! هدف اصلی ما از رفتن به اون مناطق چیزی فراتر از دیدن با چشمه!
هدف ما اینه در وجب به وجب اونجا، شاهکار خداوند رو ببنیم
در وجب به وجب اونجا، بتونیم رد انگشت خداوند رو پیدا کنیم
با دیدن وجب به وجب اون منطقه، به عظمت و شکوه و غنی بودن خداوند پی ببریم
و وقتی بتونیم به این مهارت برسیم، قطعا وجب به وجب اونجا برای ما، انبوهی از احساس شعف و شادمانی درونی رو داره که بدن نمیتونه تحمل کنه و سریع اشکات از شوق جاری میشه!
احساس شعف و شادی ازهمون جنس دریافت الهامات! از جنس همون احساس ناب سرشار از آرامش درونی و لذت درونی که به هیچ وجه با کلمات قابل مقایسه نیست!
تو قرار نیست مثل همه بری اونجا و عکستو بگیری و برگردی!
قراره اونجا رو با چشم جان ببینی! خداگونه ببینی و خداگونه لذت ببری!
قراره تو این مسیر اصلی، به خوده خدا نزدیک بشی و شخصیتی خداگونه بسازی که ..
خداگونه میبینه! خداگونه حرف میزنه! خداگونه مشنوه! خداگونه لمس میکنه و …
در این مسیر مقدس، به اهداف دیگه ای مثل ثروت و سلامتی و خوشبختی توامان خواهی رسید
نه اینکه مثل بقیه مردم تمام تمرکزت رو بذاری رو پول دراوردن … بعدش به هزار جون کندن دو هزار دربیاری اما ازون طرف رابطه عاطفی خوب نداری!
نه ابنکه مثل همه تمام تمرکزت رو بزاری رو یه جنبه دیگه از اون طرف اون یکی جنبه دچار مشکل بشه!
این مسیر مقدس، ما رو به هر آنچه خوبه از ثروت و سلامتی و عشق و خوشبختی باهم میرسونه!
چون طی این مسیر یادمیگریم در هر لحظه از زندگی، برای انجام هرکاری، صدای ندای قلبمون رو بشنویم و با اعتماد کامل بهش عمل کنیم. چون این ندای قلبه که مارو در بهترین زمان، در بهترین مکان قرار میده و بهترینا از هرچیزی رو نصیبمون میکنه!
امیدوارم با ساختن شخصیتی زیبابین، سپاسگزار و تحسین کننده، هر لحظه از زندگی رو شاد سپری کنیم و با این فرکانس شادی و لذت، الهامات رو به وضوح بشنویم و با ایمانی راسخ بلافاصه هدایت ها و الهامات رو عملی کنیم تا روز به روز تکاملمون رو در هر زمنه ای طی کنیم و هر بار نتایج بهتری رو بدست بیاریم.
آرزوی درک بیشتر قانون و اجرای بهترشو برای همه مون دارم.
سلام یزدان ،حرفاتون حرف نداشت انگار حرفای توی دلم رو که نمیتونستم بنویسم رو گفتید البته کامل تر و جامع تر 🙏🏻💐💐💐،سپاس به خاطر وجود استاد و شما دوستان امیدوارم دوستی من با این مکان مستدام باشه که همیشه حالم مثل الان عالی و بینظیر بمونه
سلام خانم دهقان عزیز،
بینهایت ممنونم از نگاه زیبا و زیبا بین شما که آماده ی دیدن این مطالب بود.
امیدوارم هروز؛ به درک بهتری از قانون برسید و با این درک بهتر به اجرای بی نقص تر قانون برسید و به همون اندازه نتایج بی نقص تری رو دریافت کنید.
سلام
یزدان عزیزم ممنون بخاطر این دیدگاه زیبا و فوق العاده و ریز بین و این وقتی که گذاشتید و این مطالب رو به این خوبی برای همه ما نوشتید
خدا رو سپاس گذارم بخاطر دوستان خوبی مثل شما
شاد و سالم و ثروتمند باشید
سلام جناب ضیایی عزیز،
خوشحالم پیام زیبا و پرانرژی شما رو دریافت میکنم.
ممونم از تعهد زیبایی که برای تغییر زندگی دادین و هرروز زمان خوبی رو در سایت سپری میکنین.
آرزوی موفقیت روز افزون رو دارم براتون
سلام استاد خوشگلم? روزت بخیر?
سلام دوستای عزیزم شب همگی بخیر?
راستش من فایلو ندیدم. چند بار زدم با کیفیت بالا ببینم، که مقدور نشد و ارتباط قطع شد.
اما میخوام از خودم بگم…از بدست آوردن کلیدی بگم که مدتها بخاطرش سختی کشیدم… از حال و هوای این روزهام بگم… از باز شدن دریچه‌هایی که زمانی ذهنم اونها رو برام دیوار کرده بود! دریچه هایی از جنس ایمان
با کلید کنترل ذهن?
همون ذهن چموشی که یه لحظه هم از مأموریتش باز نمی‌ایسته
آره… کلید کنترلشو دستم گرفتم و دارم دونه دونه بازش میکنم… همون قفلا رو…
وقتی هم که “قدم به قدم”( تکیه کلام مریم شایسته عزیزم) جلو میری، پشت سرت و که نگاه میکنی، میبینی واااای خدای من……..
چه مسیر راحتی رو طی کردی… با دستهای خالی اما دلی که به گنج حقیقت(خدای درون) دست پیدا کرده و هر نوع قفلی رو میتونه باهاش باز کنه … هر نوع قفلی…???
آره استاد عزیزم… منی که با قانون آشنایی داشتم، اما هر وقت فایلهاتون و میدیدم، فقط حرفهاتون و یه چیز بسیار سطحی میدیدم… البته که دست خودم نبود چون هنوز مدارم نرفته بود بالا که بتونم درک کنم شمارو، درک کنم حرفهاتون رو، درک کنم نحوه نگرشتون رو به زندگی و نحوه زندگی کردنتون رو…
اما یه چیزی همیشه ته ته ته دلم باز بهم نوید میداد که ((ادامه بده… بعدا میفهمی مهتاب…)))
الان یه یه هفته‌ای میشه که کلید طلایی رو بدست آوردم… همون کلیدی رو که روحم بخاطر نبودنش آزرده خاطر میشد، روانم پریشان و مضطرب میشد.
همیشه با خودم میگفتم پس چرا نمیشه؟؟؟
چرا هر دفعه تو این دوسال که تو این مسیر بودم، به دلایلی سقوط میکردم به مدارهای پایینتر و دوباره با زحمت خودمو میکشوندم بالا؟؟؟
چرا به اون ثبات فرکانسی نمیرسم؟؟؟
آخه من که هم دلم تغییر و میخواد، هم قوانین و پذیرفتم، هم تجسم میکنم هم سپاسگزاری، هم ورودیهای ذهن رو کنترل میکنم، اما چرا هر دفعه من باید اُفت کنم؟؟؟
همیشه از اول تا آخر کارمو مرور میکردم تا ببینم کجای کارم اشکال داشت؟؟؟ تازه فعلا هم هیچ پولی برای خرید محصولات استاد رو نداشتم و ندارم چون همسرم هزینه‌های زندگیمون رو میده و اصلا مخالف این قوانینه. پس چجوری بفهمم قضیه چیه؟؟؟
خدااااای من تو چقققققدر قوانینت دقیقه که حتما باید تکامل طی بشه تا اون فرد به مدارهای بالاتر بره و کشف کنه درونش رو!!!
کلید طلایی توانایی کنترل ذهن?
که درهایی رو برات باز میکنه که نه تنها قفل، بلکه دیواری بِتُنی برات ساخته بودن
با این کلید میتونی:
?باورهای محدود کننده رو شناسایی، و باورهای سازنده رو جایگزینشون کنی
?روی عزت نفست کار کنی و ببریش بالا
?سلامتیت رو بدست بیاری
?روابط دلخواه رو بسازی
?خوشبختی رو حس کنی
?رضایت درون داشته باشی
?و خیلی جالبه که ایده‌های ساده‌ای که زمانی اصلا حتی بهشون نگاه هم نمیکردی، وقتی به سراغت میان که بتونی ذهنتو کنترل کنی
?رسیدن به ثبات فرکانسی که منو خیلی خیلی خیلی درگیرش کرده بود، همون چیزی که برای بدست آوردنش لَه لَه میزدم…
?از همه مهمتر آرامشیه که با کنترل نجواهای ذهنی میتونی بدست بیاری، این آرامش از جنس “پَرِ قو”هست که تو رو راحت میکنه از دغدغه‌های الکی و بیخودی که برای خودت ساخته بودی
?و انگار در کل تو یه جنس دیگه‌ای میشی، با بقیه رفتارت فرق میکنه زمین تا آسمون، بقیه مدام اعصابشون خورده ولی تو حتی تو بزرگترین دردسرهای زندگیت که قبلا فرکانسشو فرستاده بودی، فقط میخندی و شادی، از ته دل…
خیلی جالبه، چندوقت پیش به تضادی برخورده بودم که فقط خوشحال بودم و طوری حل شد که خودم نفهمیدم! و همسرم بهم میگفت:
((( تو بی عاری!!!))) باورتون میشه خیلی از حرفش خوشحال شدم؟؟؟ میدونید چرا؟ چون با خودم گفتم آخخخخخخخخخخخخخخخ جوووووووووون بلاخره تونستم از عهده ذهنم بربیام که دور و بریهام فکر کنن من بیخیالم…
چون قبلن بعضی اوقات میشد که بشدت عصبی میشدم و الان اینقدر خوش رو، خوش خنده، خوش باور، خوش اخلاق، خوش گذرون شدم که درو و بریهام از تعجب شاااااخ درآوردن و اسمم و گذاشتن “”” ندید بدید”””
اشکال نداره حتی یه درصد هم مهم نیست
مهم درون منه که قراره خوشبختی به توان بینهایت و تجربه کنه
مهم منم که قراره تو رفاه مالی و روحی زندگی کنم
مهم من و خونواده‌مه که باهام میتونن بمونن و طعم واقعی زندگی رو بچشیم
وقتی که به این مرحله میرسی انگار مدارهات سرعت بیشتری میگیره
استاد عزیزم چجوری بگم دوستت دارم
چجوری بگم عاشق خودت و زنت و بچه‌تم
چجوری بگم خاطرخواتونم
(((سپاس تو راست))) اول خدا دوم شما
میبوسمتون???
به نام خدای عزیزم
سلام مهتاب جان
عزیزم واقعااا احساس خوبی از خوندن کامنت فوق العاده ت گرفتم وخیلی چیزها دوباره برام تداعی شد.
اره راست میگی زمانی تکامل خودمون رو طی میکنیم و به ثبات مداری میرسیم که از پس ذهن بر بیایم.
خدارو شکر به میزانی که میتونم انجامش بدم همه چیز عالی پیش میره.
اره واقعا وقتی متصلی حرفها و طعنه های دیگران میشه شربت گوارا برات چون داری از روح تغذیه میشی و هر حرفی وسخنی حکم عشق کردن با خدا رو برات داره مهم نیست چی میگن مهم اینکه بتونی بررخودت غلبه کنی.
یکی از پاشنه های اشبل من ثابت کردن خودم به دیگران و اینکه راجع به حرفهاشون اعراض کنم هستش.
ذهنم همش دپست داره بحث کنه و جواب بده.
حقیقتا وقتی تو خدا غرق باشی واقعا زبونتم قفله من این بارها تجربه کردم وقتی حتی دوره و محصولی نداشتم .
چون بشدت ناخوداکاه دوست داشتم فقط با درونم حرف بزنم و عشق کنم.
بقیه یه جورایی نگاهم میکنند و پشت سرم خیلی حرف زدند ومیزنند اما مهم بازم خودم هستم.
خداروشکر برای پخش این اگاهی ناب.
عاشقتم مهتاب عزیز والهی
در پناه عشق جان
خیلی خیلی سپاسگزارم طیبه عزیزم. واقعا بقیه عشقهای زمینی برات معنا و مزه‌ای نداره دیگه. من الان توی همین مدار هستم و کنترل ذهنم رو دستم گرفتم و واقعا بینهایت خوشحالم و انگار توی یه زندگی رویایی هستم و ایده‌هایی که بهم الهام شده رو باید عملی کنم
خیلی خیلی سپاسگزارم طیبه جان
منتظر خبرهای موفقیتت هستم عشقم
راستی عزیزم بیشتر از کامنتم، انرژی‌ای که از درونم میاد، به شما ساطع میشه و شما حس خوبی نسبت به کامنتم پیدا میکنی عشقم
عاشقتم???
سلام
چقدر انرژی گرفتم چقدر خوب بود دقیقا حالتو درک میکنم مهتاب جان اول از همه ادم موقعی که ب ذات خودش فکر میکنه میگه مگه بقیه مهمن اصلا و خدا میگه وقتی انسانو افریدم و از روح خودم دمیدم در بدنش همون جا ادم باید بفهمه اوکی بشه بگیره د لامصب تو فقط باید برای خودت زندگی کنی به همه احترام بزاری ولی درواقع خودت خدا این فرصتو داده بهت که در این دنیا باشی اشرف مخلوقاتش باشی و من اونجا که خدا میگه ای انسان فکر کردی بیهوده افریدمت جوری منو از خود بی خود میکنه که میگم رب من مگه هست از تو بهتر الهی شکرت
رحمان من بابت تمامی دست های که احساس عالی رو ب من میدن بی نهایت سپاسگذارم❤🤲
سلاااام. منم جدیدا نسبت به مسائلی که قبلا ناراحتم میکرد، بیخیال شدم و شوهرم بهم گفت از اونور بوم افتادم😁😁😁خدارو شکر که قفل ذهنتو پیدا کردی، امیدوارم منهم پیداش کنم😍
سلام زهرای عزیزم.
یه جای دیگه هم گفتم که شما برای من، نماد عزت نفس و لیاقتید…
هرجا اسم از عزت نفس میاد، اسم شما برام تداعی میشه… خیلی دوستت دارم عشقم💖💖💖
کنترل ذهن زمانی بدست میاد که دونه دونه باورهای غلط و شناسایی کنی و باورهای مثبت و جایگزینش کنی، افکار و نجواهای منفی رو براشون دلیل بیاری تا زبونشون بسته بشه و رفته رفته، جلوی تمام باورهای منفی رو بگیری، به مرحله کنترل ذهن میرسی😇
برات آرزوی بهترینها رو دارم زهرای عزیزم
عاشششقتم جیگرمی بوس بوس
سلام مهتاب عزیز،، دوست گل دیگه ای با همین نام اما کمی تفاوت،،، دوتااستیکر بین حروف اسمشون هست و خیلی وقته عضو سایتن و وقتی من این اسمو انتخاب کردم، نمیدونستم همنام دارم😍خلاصه فکرکنم منظور شما ایشون بوده، ولی خب من وقتی پیام پرمهرتونو دیدم خیلی ذوق کردم، 😘😘😘😘😘😘😘موفق باشین💖💖💖💖و نکته ای که نوشتین راهگشای خوبیه چون دقیقا اینروزها، درگیرشم. 💕💕💕
ای جااانم… آره دقت نکردم که شما تازه واردید.
بهر حال فرقی نمیکنه چون هرکسی که وارد این مسیر الهی و این سایت میشه، رنگ و بوی الهی داره، و همین موضوع به تنهایی خیلی جای شکرگزاری داره.
و هممون از وقتی که این مسیر رو به عنوان تنهاترین مسیر و روش زندگی انتخاب کردیم، درواقع سند خوشبختی به تمام عیار رو برای خودمون به نام زدیم…
خداوند رو میلیاردها میلیارد شاکرم😇😇😇
درست میشه زهرا جون… درست میشه… من هم خیلی خیلی زیاااااااااااااااااااااااااااااااد درجا زدم، منظورم افکار منفیه، خیلی افکار منفی و زندگی داغونی داشتم… اما الان به یاری خالقم، خیلی عوض شدم،
روزهای طاقت فرسایی رو داشتم از بس که افکار منفی دست از یقه ام نمیکشید،،، اما تنها چیزی که انجام دادم و هی انجام دادم، این بود که از حرکت نایستادم، امیدوارانه ادامه دادم مسیرم رو… میدونستم که جواب میده… امان از نجواهای ذهن… گول اونها رو نخور… همش دروغی بیش نیست… فقط و فقط با تکرار باورهای مثبت و سازنده، میتونی ذهن چموش رو بمباران کنی
عاشقتم زهرای عزیز تازه عضوشده
عاشق تک تکتونم از صمیم قلبم💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
ممنونم ازشما برای این مهربونی و عشقی که در تک تک کلماتت وجود داره😍😍😍
سلام دوست عزیز خداراشکر که با کنترل ذهن به ثبات مداری رسیدین خدایاشکرت
سپاسگزارم دوست خوب من
به امید آوردن خبرهای خوبتون از موفقیتهاتون
و البته ثبات فرکانسی برای شما و همه دوستای گُلم??
عالی بود و اینکه میگن ندیدید راست میگن چون مدارهای زیادی هست که باید بهشون برسیم و دنیایی از اتفاقات عالی را ببینیم
سلام .خیلی سپاس به خاطر این حس خوب واین سطح از انرژی که دارین منتقل میکنین خدایا به خاطر این همه زیبایی سپاسگزارم
سلام مهتاب عزیز. چه زیبا و واقعی نوشتی دختر، خیلی از حرفات و تجربه هات، حرفها و تجربه های همه ماهاست. موفق باشی عزیزم و ان شالله هممون اونقدر ثروت برامون از در و دیوار بباره و اینقدر به درک و باور ذهنی برسیم که بتونیم همه دوره های استاد رو بدون لحظه ای تامل، بخریم و عالی ازشون استفاده کنیم. برایت سلامتی، شادی و ثروت زیاد را از خداوند مهربان خواستارم
سپاسگزارم زهرای قدرتمند و ثروتمندمن
عزیزم برات بهترینها، خوشترینها و لذت بخشترینها رو خواستارم
عاشقتم??
به نام خدایی که نور را بهم نشون داد وقتی همه جا تاریک بود…………
سلام پاییزی قشنگ به یاران جان
میخوام از اصل خارپشتی که همیشه، در همه ی مواقع ازش استفاده کردم و میکنم و از نتایجش همیشه شگفت زده شدم براتون بنویسم.
معجزه ی شکرگزاری
فقط باید خودت به کار ببری، معجزه شو ببینی تا درک کنی من چی میگم.
مطمئنا خیلی از دوستان از این روش برای رسیدن به احساس خوب و رسیدن به خواسته هاشون استفاده کردند و قطعا نتیجه هم گرفتند، ولی بعضی وقتا انگار فراموش میکنیم، انگار نتایج برامون عادی میشه و از این روش غافل میشیم.
بارها و بارها برام پیش اومده، خواسته ای و در نظر گرفتم، با تمام جزئیات بصورت شکرگزاری نوشتم و روزانه مرورش کردم و دقیقا به همون چیزی که میخواستم با همون جزئیات رسیدم.
نتایجم کم نبوده، انقدری بوده که به قدرت این روش ایمان بیارم.
انگار شکرگزاری یه پکیج کاملیه از تمام تکنیک ها و روش هایی که میتونی بکار ببری و برسی به هدف هات.
احساس شکرگزاری تورو به حال خوب میرسونه، مدارتو تغییر میده، میری رو مداری که خواسته هات قرار دارن و تو با ثبات قدم در این مسیر با اونا برخورد میکنی.
شکرگزاری مثل چراغ قوه ایه که بسمت خواسته هات و داشته هات نشونه میگیری و حضور و وجود اونارو تو زندگیت پررنگتر میکنی.
احساس شکرگزاری تمام موانع رسیدن تو به خواسته هاتو تو خودش حل میکنه و از سر راه برمیداره.
وقتی به تضادی برمیخورم، وقتی خواسته ای در من شکل میگیره، میشینم با خودم فکر میکنم چطور از شکرگزاری برای حل این مسأله استفاده کنم.
یادمه یه موضوعی تو محل کارم برام اذیت کننده شده بود، هر چی بیشتر سعی میکردم براش راه حل پیدا کنم انگار اوضاع بدتر میشد، یه روز خسته و درمونده از تمام راه های رفته، نشستم نکات مثبت شغلمو نوشتم و سعی کردم به اون تضاد فکر نکنم.بعد یه مدت کوتاهی شرایط جوری رقم خورد که بدون درخواستی از جانب من، اون تضاد بحو احسن حل شد.
از زندگیت لذت ببر چون در هر صورت تموم میشه…
از لحظه لحظه زندگیت لذت ببر!
به قول فامیل دور که میگفت:
آقای مجری
بهت یه نصیحت برادرانه میکنم
اگه زندگیت ته کشید
بشین با ته دیگش حال کن !
هی نگو به آخرش رسیدم…
سلام عزیزم
تحسینت میکنم خیلی زیبا نوشتی
(از زندگیت لذت ببر چون در هر صورت تموم میشه…
از لحظه لحظه زندگیت لذت ببر!
به قول فامیل دور که میگفت:
آقای مجری
بهت یه نصیحت برادرانه میکنم
اگه زندگیت ته کشید
بشین با ته دیگش حال کن !
هی نگو به آخرش رسیدم…)
کاملا درسته.
اگه ما درک کنیم که خودم خالق زندگیمون هستیم. دیگه فقط کارمون لذت بردن و زندگی کردن در لحظه س
سپاسگزارم از شما
موفق باشی گلم
سلام و درود به یگانه بانو عزیز
چقدر دیدگاه شما به دیدگاه من نزدیک هست
منم مدتیه به این مهم پی بردم که شکرگذاری کلید حل تمام مسائل هست
و واقعا فکر میکنم بعد از مدتی که قوی بشم در شکرگذاری بطوریکه در هر شرایطی فقط بتونم بخش خوبش رو پیدا کنم و ستایش کنم ،خیلی زود میتونم قله آرزو هام رو فتح کنم
ممنون که نوشتی عزیز
سلام بانو
امیدوارم حال دلت عالی باشه و ایام به کام
دقیقا کامنتت تجربیاتی رو یادم آورد که به همین شیوه انجام شدن ،یعنی تضادهایی که به نفع من نتیجشون برگشته
یه جمله‌ی فوق العاده هم نوشتین که من خیلی دوس داشتم : احساس شکرگزاری تمام موانع رسیدن تو به خواسته هاتو تو خودش حل میکنه و از سر راه برمیداره ، خیلی این جمله قشنگه
خیلی هماهنگه با درون من ،خیلی درسته ،خیلی اصله
همون اصل احساس خوب اتفاقات خوب
انشالله هر جا هستی وصل باشی و سرشار از عشق و آرامش
راستی چهره شما خیلی زیباس بانو چشم و ابروی مشکی و صورت فندقی ، اشخاصی که شمارو میبینن کار سختی برای تمرکز روی زیبایی ها ندارن .
در پناه الله یکتا .
سلام به شما یگانه بانو
نوشته های شما عالیییی بودن
کیف کردم
اونجایی که گفتین توی محل کار به تضاد خوردین و اومدین روی شکرگزاری و بعد همه چی خودش درست شد منو یاد حرف استاد انداخت که میگه من خیلی مغرورم و دوست دارم خود خدا بیاد کارا رو کنه
منم اینو خیلی دوست دارم نه به خاطر غرور و نه به خاطر نبود عزت نفس توی درخواست اینا رو انجام دادم و تمرین کردم ولی دوست دارم خود خدا برام انجام بده من فقط سمت خودمو درست انجام بدم به احساس لذت و سپاسگزاری همیشگی برسم یعنی همیشه سعی میکنم توی ساعت های بیشتری احساس خوب داشته باشم و اعتقاد دارم این یعنی سمت خودم رو انجام دادم و خدا دیگه باید کارا رو کنه
کاملا ارتعاش احساستون رو توی کامنتتون دریافت کردم
الهی سربلند و پاینده باشین دوست عزیز
بنام رب
سلام دوست عزیز
تحسین میکنم شما رو بابت کامنت پر از آگاهی ک گزاشتی
خیلی حال کردم و ب دلم نشست یگانه عزیز دوست هم فرکانسی اونجایی از نوشتت ک این بود :
از زندگیت لذت ببر چون در هر صورت تموم میشه
دقیقا همینه بخدا
راه لذت بردن از زندگی کنترل ذهنه ، توکله ، باور انا لله و انا علیه راجعون هست
کسی میتونه لذت ببره ک نگران نباشه
کسی میتونه لذت ببره از زندگیش ک فرمون زندگیش دست اون بالاسریه باشه
سپاسگزار شما هستم
با خوندن کامنت شما آرامش گرفتم
هر کجا هستید در پناه الله باشید
سلام خواهر خوبم
بسیار تحسینتان میکنم نتایج عالی تان نوش جانتان
چقدر کامنت شما به دلم نشست چقدر قشنگ در مورد شکرگزاری توضیح دادید
منم معجزات شکرگزاری را در زندگیم تجربه کرده ام وهمچنان ادامه دارد
جمله زیبایتان در مورد فامیل دور عالی ودلنشین بود
امیدوارم نتایج شکرگزاریتان ادامه دار باشد وبه تمام خواسته هایتان برسید
بازم از نتایج زیبایتان برایمان بنویسید
سلام عزیزم
سپاسگزارم برای این کامنت زیبا و باحال
امروز در همین راستا یک حرف از یکی از دوستانم شنیدم به این منظور:
شد شد نشد نشد ولش کن
یک آهنگ هم به این سبک هست
تو بخواه از خدا و فقط به او توکل کن و شاد باش و هر لحظه تو با خدا به اشتراک بزار ؛ خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تره و وظیفه خودش گذاشته که به خواسته ما پاسخ بده
یا می شود یا خدا بهترین از این برایت در نظر گرفته.
همین بس که خدا سریع الحسابه
و بنده یکم عجول و بهونه گیر
ولی خدا هیچ وقت از دست ما خسته نمیشه و با شاد ما شاده و پاسخ خوب میده
و با ناراحتی ما ناراحت و پاسخ بد میده .
پس ما بنده ها به عنوان اشخاصی که حامل روح الله هستیم ؛ تنها وظیفه ما این هست که شاد باشیم و یکی از راه های شاد بودن هم سپاسگزاری هست .
سپاسگزاری ما ؛ حال ما رو خوب میکنه و باعث میشه هر لحظه یادمون باشه ؛ شخصی در کنارمون هست که صاحب تمام قدرت این جهان هست و هیچ کس بالاتر از ان وجود ندارد .
مخلص شما رفیق فاب خدا
سلام استاد عزیزم. ممنون بابت این فایل فوق العاده. همیشه دوست داشتم بخش‌‌های کویری و کوهستانی آمریکا رو از لنز دوربین شما ببینم و باید بگم شما به زیبایی این مناظر فوق العاده رو به تصویر کشیدید. واقعا اگه نگاه زیبابین داشته باشیم، هم تو دریا زیبایی میبینیم هم تو کویر. اون arch باورنکردنی هم که یک بار دیگه عظمت خداوند و معماری بی نظیرش رو بهم یادآوری کرد.
من از زمان هایی که شما تنهایی به خودتون اختصاص میدید خیلی درس گرفتم و این جمله شما تو دوره «عزت نفس» رو خیلی دوست دارم که میگید اگه بتونیم از تنهایی (خود خواسته و نه اجباری) خودمون لذت ببریم یعنی خیلی به منبع نزدیک شدیم.
سوال یکی از دوستان در مورد بالا و پایین شدن احساس خیلی توجهم رو جلب کرد و من رو یاد زمانی انداخت که تازه با قانون آشنا شده بودم و یه روزهایی حالم خیلی خوب میشد و یه روزهایی دوباره از نظر احساسی افت میکردم.
حتی یادمه ماه ها قبل چندین بار تو کامنت هام و از طریق ایمیل در مورد نحوه ثابت شدن مدارها پرسیدم. الان احساس میکنم که خیلی بهتر از قبل این موضوع رو درک کردم. برای همین دوست دارم در حد آگاهی های فعلی خودم و طبق تجربه ای که تو این مدت داشتم یه سری نکات رو توضیح بدم.
من خیلی انسان کامل گرایی هستم و این موضوع یکی از پاشنه های آشیل من حساب میشه. الان خیلی نسبت به قبل کمرنگ تر شده اما به قول شما پاشنه های آشیل هیچ وقت از بین نمیرن و مدام باید روی اونها کار کنیم.
این کامل گرایی تو جنبه های مختلف زندگی شخصی و کاری من وجود داشت و وقتی با قانون احساس خوب = اتفاقات خوب آشنا شدم، دوباره این کامل گرایی وسواس گونه سراغم اومد.
مثلا وقتی احساسم حتی یه کم هم بد میشد، خودم رو خیلی سرزنش میکردم و سرزنش کردن خودم دوباره باعث میشد احساسم بدتر بشه و دوباره اون احساس بدتر باعث میشد احساس خیلی بدتری رو تجربه کنم و این چرخه معیوب همینجوری ادامه پیدا میکرد. نتیجش هم این بود که تمرکزم میرفت روی ناخواسته های بیشتر و طبق قانون نمیتونستم تجربه خیلی خوبی رو از زندگی داشته باشم.
از همه بدتر این بود که وقتی احساسم بد میشد میگفتم که خُب دیگه امروز کلا دیگه نمیتونم روز خوبی رو داشته باشم چون یه بار یا چند بار حالم بد شده و نتونستم ذهنم رو کنترل کنم. برای همین دیگه تلاشی برای بهتر کردن احساسم انجام نمیدادم و میگفتم که از فردا یه روز «کامل» و «بدون نقص» رو شروع میکنم.
در واقع، کامل گرایی و بدفهمی من از ذات انسان و قانون باعث شده بود که هر روز از زندگی خودم رو مثل یه صفحه سفید ببینم که اگه لکه هایی از احساس بد روش میفته باید سریع مچالش کنم و بندازمش دور و دوباره فردا کار رو با یه صفحه تمیز شروع کنم، غافل از اینکه میتونم با لاک غلط‌گیر (یعنی احساس بهتر) اون لکه رو پاک کنم و به کارم ادامه بدم.
اما کم کم با کمک فایل های استاد مخصوصا «تو دوره 12 قدم» قانون رو بهتر درک کردم و متوجه شدم که هیچ انسانی کامل نیست و ما باید خودمون رو به عنوان موجوداتی بپذیریم که ممکنه خطا کنن اما در عین حال قابلیت پیشرفت رو دارن.
این جمله رو هیچ وقت فراموش نمیکنم که ما نباید از خودمون انتظار داشته باشیم که هیچ وقت احساسمون بد نشه بلکه باید از خودمون انتظار داشته باشیم که تو احساس بد نمونیم.
من وقتی نجواهای ذهنم شروع میشد و مثلا یه فکر منفی یا نامناسب تو ذهنم میومد، سریع خودم رو سرزنش میکردم که ببین تو هنوز قانون رو یاد نگرفتی و بهش عمل نمیکنی و از این حرفها و این باعث میشد که عزت نفسم بیاد پایین و دوباره همون چرخه معیوب شروع میشد…
اما الان بهتر درک میکنم که کار شیطان نجوا کردنه و ما نمیتونیم این موضوع رو تغییر بدیم. برای همین نباید خودمون رو سرزنش کنیم و عذاب وجدان بگیریم که چرا چنین افکاری تو ذهنمون میاد چون این بخشی از ماهیت جهان هست و برای پیشرفت ما لازمه. استاد تو فایل «چرا خدا به شیطان اجازه وسوسه انسان را داد؟» این موضوع رو خیلی عالی توضیح دادن.
برای همین به نظرم این اون نجواها نیست که موضوعیت داره یا اتفاقات بعدی زندگی ما رو رقم میزنه بلکه این واکنش ما به اون نجواها هست که اهمیت داره و تجربیات بعدی ما از زندگی رو شکل میده.
الان دیگه کمتر به خاطر نجواهای ذهنیم خودم رو سرزنش میکنم و میگم که این طبیعت و ذات انسانه و من این قدرت رو دارم که اون فکر رو به سمت مناسب هدایت کنم.
بارها و بارها پیش اومده که به یه تضادی برخوردم و احساس بدی پیدا کردم و ذهن نجواگرم بهم گفته که دیگه نمیخواد امروز تلاشی برای بهتر کردن احساست کنی و روی باورهات کار کنی چون که دیگه درست نمیشه.
بارها پیش اومده که به این نجوا گوش دادم و خودم رو تو ورودی های نامناسب رها کردم و به خودم حق دادم که به این شیوه به اصطلاح به خودم «استراحت» بدم و یه کم fun داشته باشم!
مثلا میرفتم تو یوتیوب و ویدیو پشت ویدیو میدیدم… ویدیوهایی که محتواش نه تنها یه ذره به بهتر کردن احساسم کمک نمیکرد بلکه مثل موریانه به جون باورهایی میفتاد که انقدر برای ساختنشون زحمت کشیده بودم و با این وجود، انتظار داشتم که فردا دوباره بتونم از همون نقطه قبل از بد شدن احساسم کار کردن روی باورهام رو ادامه بدم!!!!!!!!!!!!!!
تازه یه وقتهایی انگار با خودم لج میکنم و میخوام عمداً تو احساس بدتر بمونم!!!
میدونید این مثل چی میمونه؟ مثل این میمونه که شما یه مسیری رو برای رسیدن به قله طی کنید و وقتی یه کم خسته میشید و احساستون بد میشه و ناامید میشید، خودتون رو از دره پرت کنید پایین کوه یا خودتون رو تو یه سرازیری به سمت پایین کوه رها کنید و فرداش انتظار داشته باشید وقتی چشم باز میکنید صحیح و سالم تو همون جای قبلی باشید!!!
من دقیقا چنین انتظاری داشتم… یه وقت هایی هم میگفتم اشکال نداره، حتی اگه از همون نقطه نتونم کار رو شروع کنم فردا یه کم بیشتر روی خودم کار میکنم تا به نقطه قبلی برسم.
اما من از این موضوع غافل بودم که اگه من دو ساعت خودم رو تو ورودی های نامناسب رها کنم و افسار ذهنم رو ول کنم، فرداش محاله بتونم با دو ساعت کار کردن بیشتر روی خودم دوباره به نقطه قبلی برسم.
درست شبیه اینه که فتح قله اورست هفته ها طول میکشه اما اگه خودتون رو از بالای همون کوه پرت کنید پایین خیلی سریع میفتادید پایین و دوباره یه مدت زمان طولانی لازمه تا به جای قبلیتون برسید، نه به همون اندازه ای که سقوطتون زمان برده.
رها کردن خودمون تو ورودی های نامناسب هم همین حکم رو داره. اگه حواسمون به افکارمون نباشه یه دفعه میفتیم پایین و کار رسیدن مجدد به احساس بهتر رو برای خودمون سخت تر میکنیم.
البته اگه هزار بار هم بیفتیم پایین باز طبق قانون میتونیم بلند بشیم و ادامه بدیم و تجربیات بهتری رو رقم بزنیم اما واضحه که کار سخت تر میشه.
حالا هر چقدر که بیشتر روی خودمون کار کنیم و باورهای قدرتمندکننده تری برای خودمون بسازیم، مثل این میمونه که داریم خودمون رو به تجهیزات بیشتری مجهز میکنیم تا حتی اگه پامون لغزید، یه دفعه کامل سقوط نکنیم.
یعنی باورهای قدرتمندکننده تر مثلا حکم یه کفش کوهنوردی حرفه ای تر یا یه طناب یا گیره کمکی رو دارن که وقتی داریم میفتیم ما رو نگه میدارن. ممکنه یه کوچولو بیایم پایین تر اما وسط راه نگهمون میدارن و برگشت به نقطه قبلی رو برامون راحت تر میکنن.
استاد هم الان به گفته خودشون براشون پیش میاد که احساسشون بد بشه. اما چون نسبت به فردی که تازه داره روی خودش کار میکنه باورهای قدرتمندکننده تر و تجهیزات بیشتری دارن، مسلماً یه دفعه سقوط نمیکنن. ممکنه یه چند قدم بیان پایین تر اما دوباره سریع برمیگردن بالا.
برای همینه که استاد میگن اگه یه ورزشکاری از راه درست و به صورت تکاملی به یه اندام خوب رسیده باشه یا اگه یه فردی از راه درست و به صورت تکاملی به ثروت رسیده باشه، محاله که یه شبه اندامش بهم بریزه یا یه شبه ثروتش رو از دست بده. شاید بنا به هر دلیلی یه کم از جایگاهی که دارن بیان پایین تر اما قانون اجازه نمیده که یه شبه همه دستاوردهاشون رو از دست بدن.
به نظرم منظور از ثابت شدن مدارها همینه. اگه ما با ایجاد باورهای بهتر خودمون رو به مدار 10 برسونیم، با برخوردن با یه تضاد یا حس ناخوشایند یه دفعه برنمیگردیم به مدار شماره 1، بلکه برمیگردیم به مدار شماره 9 و همینجور به ترتیب…
طبق تجربه خودم، این نکته بالا و پایین شدن احساسات در اوایل آشنایی با قانون رو خیلی خوب توضیح میده.
مثلا خود من اوایل که به مدار شماره 1 رسیده بودم، وقتی دوباره برمیگشتم تو مدار شماره صفر، یه دفعه حالم خیلی زیر و رو میشد چون اون اوایل آدم قشنگ احساس میکنه که خیلی تفاوت هست بین مداری که پر از ناخواسته هاست و مداری که یه کم بالاتره و چون من سالهای زیادی رو تو مدار صفر بودم قشنگ این contrast رو درک میکردم. به نظرم این تفاوت احساسی تو مدارهای اول و اوایل کار خیلی واضحه.
اما کم کم که به مدارهای بالاتر میرسیم، این تفاوت احساسی خیلی کمتر از قبل احساس میشه چون دیگه اینجا تفاوت بین خوب و خوب تر و عالی و عالی تر هست.
البته باز طبق تجربه خودم خیلی نباید نسبت به احساس عالی داشتن هم کامل گرایی به خرج بدیم. مثلا من یه وقت هایی که احساسم خوب بود و عالی نبود، باز خودم رو سرزنش میکردم که چرا الان احساس عالی ندارم و دیگه به خاطر همون احساس خوب هم سپاسگزاری نمیکردم و نتیجش اومدن به مدارهای پایین تر بود.
من خودم رو در جایگاهی نمیبینم که بخوام به دوستانی که خودشون انقدر آگاهی های زیبایی دارن توصیه ای بکنم اما این موارد رو برای یادآوری خودم مینویسم:
1- وقتی حسمون بد میشه بهتره خودمون رو تو ورودی های نامناسب رها نکنیم. من اصلا مخالف سرگرمی و fun نیستم اما به نظرم اگه میخوایم لذت ببریم باید سرگرمی هایی رو انتخاب کنیم که در راستای باورهامون هستن و بهمون احساس بهتری میدن.
میلیون ها نفر هستن که هر روز دارن تو این جهان تو جاهایی مثل لاس وگاس تفریح میکنن اما به نظرتون چرا تفریحات استاد با اینکه خیلی ساده تر و در خیلی از موارد کم هزینه تر هست انقدر بیشتر به دلمون میشینه؟
جواب من این هست که استاد تفاوت بین happiness و pleasure رو درک کردن و تفریحاتی رو انتخاب میکنن که هم جهت با باورهاشون هست، از فیلم دیدن گرفته تا رفتن به رویدادهای مختلف و شرکت تو کنسرت های موسیقی و نمایشگاه های مختلف و موتورسواری و دوچرخه سواری و …
یه فردی که مواد مصرف میکنه از این کار لذت میبره و غرق در pleasure میشه اما به نظرتون این لذت در آینده حس خوشبختی یا همون happiness رو توی وجودش ایجاد میکن؟ حالا این در مورد هر عامل بیرونی دیگه ای که افراد به عنوان source of pleasure یا منبع لذت بهش نگاه میکنن صدق میکنه.
به نظرم لذت های سطحی هیچ وقت پایدار نیستن و با از بین رفتن اون عامل بیرونی، اون احساس هم از بین میره. علاوه بر این، نه تنها مسئله ما رو به صورت ریشه ای حل نمیکنن بلکه ممکنه از خیلی جهات دیگه هم به ما ضربه بزنن.
اما لذت های واقعی دائمی هستن چون از وجود ما نشئت میگیرن و به چیزی خارج از ما وابسته نیستن. مثلا به نظرتون اگه موتور یا ماشین تسلا و … رو از زندگی استاد حذف کنیم، سطح لذت و رضایت استاد تفاوتی میکنه؟ جواب من به این سوال نه هست به خاطر اینکه میدونم احساس خوشبختی استاد به موتور یا ماشین یا ملک و … گره نخورده.
وقتی ما به یه عامل بیرونی (شخص، پول، مقام و …) وابسته بشیم، در واقع داریم قدرت ایجاد حس خوب رو از خودمون میگیریم و به اونها میدیم و از اونجایی که این عوامل بیرونی ثابت نیستن و تعدادشون هم بی شماره، اگه انرژیمون رو روی اونها بزاریم، دیگه هیچ انرژی ای برای خودمون و خلق زندگیمون با افکار خودمون برامون باقی نمیمونه.
2- خوبه تا جای ممکن سعی کنیم رابطه خودمون رو با منبع حفظ کنیم و این سایت یکی از بهترین فضاها برای این کار هست. من از یکی از دوستان خوب و همیشه فعالم تو این سایت خیلی درس گرفتم که گفتن حتی اگه تو شرایط سختی باشن با موبایل و با یک دست روی سایت کامنت میزارن تا این ارتباط حفظ بشه چون بودن تو حال و هوای خوب رو بر خودشون واجب میدونن.
3- اگر احساسمون بد هست و حوصله هیچ کاری رو نداریم، بهتره به جای رفتن سراغ ورودی های نامناسب هیچ کاری نکنیم و به خودمون یه کم زمان بدیم تا به احساس بهتر برسیم. یعنی به جای اینکه با خودمون لج کنیم و خودمون رو از دره پرت کنیم پایین، یه جایی بشینیم و استراحت کنیم و هی دونه دونه روی زیبایی هایی که اطرافمون میبینیم تمرکز کنیم تا کم کم نشونه های جدیدی رو ببینیم و جون بگیریم و بتونیم مسیر رو ادامه بدیم.
4- باید بدونیم که جهان به فرکانس های غالب ما پاسخ میده. پس اگه به هر دلیلی یک یا چند تا لکه روی صفحه سفید هر روزمون افتاد نیازی نیست که کلا پارش کنیم. باید بدونیم که جهان به بقیه صفحه نگاه میکنه که سفیده. پس به جای پاره کردنش یا ایجاد لکه های بیشتر، بهتره سعی کنیم با احساس بهتر اون لکه رو کمرنگ تر کنیم یا از بین ببریم.
5- اگه هزار بار هم از کوه پرت شدیم پایین اصلا نیازی به نگرانی و ناامید شدن نیست چون میتونیم با استفاده از همون قوانین ثابت خداوند دوباره شروع کنیم و صفحات زندگیمون رو جوری پر کنیم که آخر سر یه دفتر خاطرات خیلی خوب و خوندنی رو از خودمون به جا بزاریم…
بخدای ماه وخورشیدقسم که به اندازه یک دوره ارزش داشت.چه مثال های نقضی .تامغزاستخوان نفوذ کرد.بایدده باراین متن بخونم.چقدرآگاهی ناب.سیداین شاگرداراچطورپرورش دادی.یک دریا معرفت بود تواین متن.احسنت بانوکه راه رایافته ای.????????????????
سلام الهامممم جان خواهر عزیزممممم گل کاشتی با این کامنتت
چقدر محشر اومدی قوانین رو و مدارها بصورت ساده باز کردی
مرسییییییییییییییییییییی دستت طلا که اینها رو نوشته
خداجون مرسیییی که اینها رو در قلب الهام عزیزمون , الهام کردی و عمل کنه و انجام بده و به ما هم انتقال بده
مرسیییی که هستی
چه اسم زیبایی الهام
خیلی پر معنی هست
زیباست و واقعا هم الهام همه چیزه . یعنی با جدی گرفتن الهام هایی که بهمون میشه به عرش میرسیم
و هدایت های الهی بیشتر بیشتر میشه
و ما هم میتونیم مثل استاد کولاک کنیم
دلم نیامد نیام تشکر نکنم بخاطر این همه اگاهی هایی نابی که برامون زحمت کشیدی و نوشتی
دستت طلا
مرسییی استاد بایت این محیط عالی و ناب
مرسی مدیر فنی بخاطر ساختن این محیط عالی و ناب
مرسیی مریم جان بخاطر بودنت توی این خانواده صمیمی که مروارید این مجلس شدی
و ما هم با همنشینی با شما و استاد داریم کم کم تبدیل به مروارید ارزشمند میشیم چون از قدیم گفتن:
کمال همنشین در من اثر کرد و گر نه من همان خاکم که هستم
از خودمم هم خیلی متشکرم که اینقدر سمج هستم و این قدر عاشق یادگیریم و اینقدر پشتکار دارم و اینقدر شب تا صبح دارم توی این سایت الهی ور میرم گوش میدم و میخونم و … تا بتونم از روز قبلم بهتر شوم و ابراهیم خودم و خانواده و فامیل و شهرم بشم . چون بخدا تا الان توی شهرم و فامیلمون هیچکی مثل خودم اینقدر فعال و اینقدر عاشق پیشرفت و اینقدر دارای داشتن رویاهای بزرگ ندیدم میدوینن از کجا میدونم. تا الان توی شهرمون تا جایی که من متوجه شدم ۵ نفریم که بیشتر با سایت استاد در ارتباطیم ولی فقط من هستم که اینقدر پیگیر همه برنامه ها و سفرنامه ها و محصولات خصوصا ۱۲ قدم هستم .احسنت به خودم ایول اعظم
چون یک روز از چند نفرشون پرسیدم که ایا سفر به دور امریکا رو همه اش رو دیدین. و همه اونها گفتن : نه وقت نداریم و یا حوصله نداریم و یا کارهای مهمتری داریم
و اونجا فهمیدمم وای خدایا شکرتتت هر کسی در مدار دریافت این اگاهی ها نیست و من چقدر مدارم بالا رفته که اینقدر مصمم همه سفر به دور امریکا و دانلود های رایگان و قدم یک رو دارم زیرورئ میکنم و بقول مریم جان خوره قوانین کیهانی بشیم و شدم
چون دارم هر روز بهتر متوجه میشم که همه حرفهای استاد (((((( وحی منزل ))))) هست
و باید (((((وحی منزل))))) بدونیم
فقط همین و بس
و فقط باید پامون رو روی رد پای استاد و مریم جان بزاریم تا راهمون رو گم نکنیم تا به قله برسیم با لذت با لذت با لذتتتتتتتتتت
که بخدا مسیرش شیرینتر از خود قله هست
و این رو هم من تازه فهمیدم
چون با بالا رفتن مدارم به چند تا از ارزوهای بزرگم رسیدم:
خرید لبتاب عالی و بروز
سفرهای داخلی و خارجی ( تور کاشان و تور قشم رفتم ) خارج از کشورم هم امکاناتش داره مهیا میشه و یک کم شده و نشانه های زیادی ازش اومده که بزودی خواهم رفت
مهر و محبت همسرم که عالی شده
افراد منفی از من دور شدن
ارامشم و شادیم بیشتر شده
افراد شاد و مثبت وارد زندگیم شدن
به کلاسهای شاد ایروبیک هدایت شدم
(( یک تجربه ارسال ارتعاش خنده دار و لی جالب چند ماهه پیش که هنوز ایمانم قوی نبود: ماشین داداشم که خارجیه و خیلی مدلش بالا بود رو گرفتم و سوار شدم چون من عاشق ماشین های مدل بالام و ما خودمون ۲ تا پراید داریم فعلا. و من خیلیی دوست داشتم که وقتی سوار این ماشین هستم یک بنده خدایی که قبلا خیلیی من ر تحقیر کرده بود من رو با این ماشین موقع رانندگی ببینه. حالا ساعته ۳ ظهر من ماشین رو برداشتم رفتم بیرون. و اونجا اصلا از این عزت نفس الان برخوردار نبودم. و از وقتی سوار شدم اونقدر تمرکز کردم فقط روی اون شخص که حس میکردم الان توی خیایاون هست و داره من رو میبینه و دقیقا بعد از چند دقیقه من در خیایان خیلیی خلوتی که یواش میرفتم دقیقا همون شخص ساعت ۳ ظهر کنار خیایون کنار ماشینش واستاده بود و دقیقا داشت طرف خیابانی رو نگاه میکرد که من داشتم میامدم و دقیقا چندین دقیقه من رو در اون حال رانندگی دید و من قدرت ارتعاش رو بعدا با توجه به اون اتفاق فهمیدم که دقیقا رد عزض ۵ تا ۶ دقیقه من اونقدر ارتعاشم قوی بود که اون شخص در اوم مکان و زمان داشت من رو میدید در اون ساعت ۳ ظهر که اصلا منطقی نبود)))
این رو گفتم که دلیل محکمی باشه که ارتعاشششش خیلیییییییییی مهمه و خیلیی خوب کار میکنه و من تازگیها فهمیدم میشه اون رو در مورد موارد مثبت و خواسته های خوبم انجام بدم و نه برای اون بچه بازیها که مدارم پایین بود که اون خواسته رو میخواستم ولی بازم برای تجربه خوب بود .
خدایا شکرت برای بالا رفتن این همه مدارم
مرسییییی
مدار من به ۵ رسیده
و بقول الهام جان مواظب ورودی های ذهنم باشم که عقب نمونم و زودتر با لذت به قله برسم
مرسیییی استاد بابت همه چیز که راهنمامون شدین که خودمون رو پیدا کنیم و خدای خودمون رو هم پیدا کنیم
خانم محمدی عزیز سلام
شما واقعا فوق العاده هستید
شما شاگردی هستید که استاد عزیز یقینا بهتون افتخار خواهد کرد
شما فوق العاده خوب کمال گرا نبودن در احساس خوب را تشریع کردید و با مثال فوق العاده تون کامل مسیر رو روشن کردید
انرژی شما بینهایت خدایی هست و ممنونم از اینکه چند سال پیش این دلنوشته قشنگ رو به همه بچه های سایت هدیه دادین
داستان هدایت و تجربه ای شمارو هم تو پروفایلتون خوندم و افتخار کردم بهتون برای این درک عالی از قانون و از خدا
من هم با اینکه مهاجرت نکردم ولی کشورهای خارجی رفتم و دقیقا درست اشاره کردید کسی که فکرش درست نباشه و قانون خدارو اجرا نکنه فقط محل جغرافیاییش عوض شده وگرنه اون افکار مریض هرکجا باشیم باهامون میان
من الان تو همین ایران بهترین زندگی رو طبق اصول خودم دارم تجربه میکنم و بهترین ایده هارو از هدایت خداوندم دریافت میکنم و بالاترین امید به زندگی رو دارم و اگر زمانی بخواهم مهاجرت کنم تو بهترین شرایط مالی و بهترین شرایط درونی مهاجرت خواهم کرد.
ممنون از استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و عوامل این مکان بهشتیمون که سخاوتمندانه پروژه خانه تکانی ذهن را بازبینی و تدوین کردند تا به آگاهی های ما بیفزایند و همزمان نیز خودشون هم رشد کنن و این رشد تا ابد ادامه خواهد داشت
خدا نگهدار
با سلام . سرکار خانم الهام محمدی عزیز . ممنون از اینکه تجربه خودتو بازگو کردی . برای من که خیلی مفید بود و حتی تلنگری بود به من در مورد کمال طلبی.
من هم این روش رو در بیشتر مسائل زندگیم دارم و البته در مورد کار کردن روی قوانین هم این پاشنه آشیل رو دارم. دقیقا من هم موقعی که احساسم بد میشد با خودم لج میکردم و چیزهایی مثل تلویزیون که من تقریبا ترک کردم رو دوباره نگاه میکردم. با خودم میگفتم حالا یه نیم ساعت استراحت کنم . من که حالم خوب نیست این رووش.
با خوندن تجربیات شما الان به خودم گفتم راست میگه ها . چرا اینکارو میکردم. و این دقیقا کار ذهن نجواگر و شیطانی من بود که میگفت حالا ولش کن یه خورده بشین اینارو نگاه کن حالا چیزی نمیشه که .
کامنت شما به من کمک کرد که از این به بعد به ” حالا ولش کن” های نجواگر ذهن توجه نکنم و سعی کنم خودمو به مدار بالاتری ببرم.
ممنون از شما
ممنون از استاد عزیز با این لایو جذاب و فوق العاده . :)
سلام الهام عزیزم دیدگاهتون فوق العاده بود و پر از آگاهی های ناب بود و لذت بردم و چقدر شمارو تحسین کردم ک چقدر عمیق قانون رو درک کردین و ازش استفاده کردین الان 4 سال از زمانی ک کامنت گذاشتین گذشته و امیدوارم موفقیت های فوق العاده ای کسب کرده باشید
سپاس گزارم برای آگاهی های نابی ک در اختیارم گذاشتین
دیروز من داشتم خودم را به خاطر اینکه چرا خانه خواهرم رفتم و کلی حرفهای منفی آنجا زدند و من هم شنیدم و احساسم را بد کردم سرزنش می کردم. ولی به خودم می گفتم چرا باید چند جمله منفی روزها حالم را بد می کند؟ مگر این طور نیست که جملات مثبت خیلی قدرتمندتر از جملات منفی هستند. همین طور که داشتن خودم را سرزنش می کردم که چرا به خودم وصل نیستم و برای طرحی که سفارش داده اند ایده های احمقانه به ذهنم می رسند به خودم آمدم و گفتم پسر همین سرزنش کردن است که آن حرفهای منفی را در ذهنم قدرتمندتر می کند و آنها به ذهنم حکومت می کنند و احساسم را آنقدر بد می کنند که بی قرار می شوم. امروز این ایده به ذهنم آمد که بیایم و نظرات ارزشمند سایت را بخوانم و به کامنت شما هدایت شدم و شما این موضوع را برایم باز کردید. از خدا به خاطر این هدایت سپاسگزارم.
الهام خانم راستش من از کودکی حسادت داشتم و الان هم دارم ولی خیلی کمتر از گذشته. وقتی می دیدم که استاد به دیدگاههای شما این قدر امتیاز می دهد و مریم خانم این قدر شما را دوست دارد حسادت می کردم. اما الان می فهمم وجود افرادی چون شما و آگاه بودنتان و موفقیتتان به پیشرفت من هم کمک می کند.
سلام دوست خوبم… آقا روح اله عزیز… خوشحالم که کامنتم براتون مفید بوده. اعتبار این آگاهی ها رو فقط و فقط به خدای خودم میتونم بدم که از طریق استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته من رو به این مسیر زیبا هدایت کرده.
خوشحالم که انقدر صادقانه نظرتون رو در مورد حسادت بیان کردید چون به قول استاد پیدا کردن نقاط ضعف خودش یه بخش زیادی از فرآیند حل مسئله و پیشرفت هست.
حقیقت اینه که هیچ انسانی نمیتونه ادعا کنه که هیچ حس حسادتی تو وجودش نیست. حتی خود استاد هم گفتن که این حس گاهی اوقات سراغشون میاد. خود من هم مستثنی نیستم و مثل هر انسان دیگه ای گاهی اوقات این حس رو تجربه میکنم.
یکی از فایل هایی که خیلی به من تو این زمینه کمک کرد جلسه 4 قدم سوم با عنوان «همه چیز در جایگاه صحیح خود است» بود.
علاوه بر توضیحات این فایل، من این جمله از مقالات سایت رو خیلی دوست دارم که میگه حسادت بخش تکمیل نشده تحسین هست.
برداشت من از این جمله این هست که ما به جای سرزنش کردن خودمون به خاطر حس حسادت و تلاش بیهوده برای از بین بردنش باید بخش تحسین‌گر وجودمون رو تقویت کنیم و آگاهانه نکات مثبت اطرافیان و افرادی که میشناسیم رو به خودمون و اونها یادآوری کنیم.
یعنی به جای اینکه بخوایم به زور یه لکه سیاه رو از روی دیوار پاک کنیم بیایم کم کم یه قلموی آغشته به رنگ سفید روش بکشیم تا آثار اون لکه سیاه کمرنگ تر بشه. قطعا اینجوری نتیجه کار خیلی زیباتر میشه و خود ما هم تو این پروسه حس بهتری رو تجربه خواهیم کرد.
یه نکته جالب دیگه رو هم چند وقت پیش از امین حیایی شنیدم که میگفت هر کدوم از ما تو این زندگی نردبان خودمون رو داریم و نیازی نیست که بخوایم به نردبان یه نفر دیگه حسادت کنیم یا از نردبان یه نفر دیگه بریم بالا.
من هم اوایل خیلی به استاد و زندگیشون حسادت میکردم و دوست داشتم که هر چیز و هر تجربه ای که ایشون دارن رو داشته باشن. اما بعد از درک بهتر قانون و خودشناسی بیشتر به این نتیجه رسیدم که من تجربیات و چیزهای متفاوتی رو تو زندگیم میخوام و علایق من با استاد متفاوته.
اونجا بود که متوجه شدم نردبان هر کدوم از ما به یه جای متفاوت تکیه داده شده و اگه من بخوام از استاد تقلید کنم و بهشون حسادت کنم و از نردبان ایشون برم بالا در نهایت به جایی میرسم که با علایق و استعدادها و روحیات من سازگاری نداره. پس بهتره به جای تمرکز روی نردبان های بقیه و میزان پیشرفتشون تو بالا رفتن از نردبان هاشون روی بالا رفتن از نردبان خودم تمرکز کنم چون اون نردبان من رو به جایگاهی که دوست دارم میرسونه نه نردبان یه شخص دیگه.
در مورد لایک شدن کامنت ها هم باید بگم که من سپاسگزار لطف استاد و خانم شایسته و محبت دوستان هستم اما به نظرم باید به دنبال گرفتن لایک واقعی از طرف خداوند باشیم که به صورت نتایج دلخواه تو زندگیمون نمود پیدا میکنه.
من سعی میکنم لایک های روی کامنت هام رو فقط نشونه ای از طرف خداوند بدونم که ثابت میکنه از نظر فکری در مسیر درستی قرار دارم و دارم باورهای مناسبی رو در خودم ایجاد میکنم.
اگه من هزار تا لایک با حرف های قشنگ از استاد بگیرم اما تو زندگی خودم به هیچ کدوم از اون حرف های قشنگ عمل نکنم و هیچ نتیجه ای نگیرم مطمئنا در مسیر درستی قرار ندارم و تجربه خوبی از زندگی نخواهم داشت.
دوستان خیلی زیادی هستن که به دلایل مختلف خیلی روی سایت کامنت نمیزارن اما چون دارن به معنی واقعی کلمه به آموزش های استاد عمل میکنن نتایج فوق العاده ای تو زندگی گرفتن و هر روز زندگیشون یه مهر لایک از طرف خداوند داره.
این رو هم دوست دارم بگم که به نظر من همه ما که تو این سایت بی نظیر هستیم از طرف خود خدا گلچین شدیم. مگه چند نفر تو این جهان هستن که زبان فارسی میدونن؟ مگه چند نفر تو این جهان هستن که با این سایت آشنایی دارن؟ مگه چند نفر هستن که در کنار زبان فارسی میتونن عربی رو هم بخونن و آیات قرآن رو مطالعه و درک کنن؟ مگه چند نفر تو این جهان هستن که با تعهد سعی میکنن قوانین جهان رو درک کنن و طبق اون عمل کنن؟
یعنی همه ما تو یه اتوبوس به سمت یه مقصد زیبا در حرکتیم. شاید گاهی اوقات بعضی از ما وسط راه پیاده بشیم و تو یه مقطعی جا بمونیم اما باید سپاسگزار باشیم که چنین اتوبوسی رو میشناسیم و همیشه فرصت برای کار کردن بیشتر روی خودمون برای رسیدن به این اتوبوس رو داریم…
با آرزوی بهترین ها برای شما. خوشحالم که تو این مسیر با شما و دوستان خوب دیگه تو سایت همسفر هستم.
جواب کامنتهاتم قشنگه چه برسه به خود کامنتهات مرسی خانم محمدی
سلام‌الهام‌عزیزم مرسی از کامنت عالیتتتتتتت که خیلی برام آگاهی داشت متشکرم ازت برای به اشتراک‌گذاشتنش….عاشقتم💕
ترکوندی دختر…
یه دنیا سپاسگزارم از حوصله و وقتی که گذاشتی و مو به مو و ریزبینانه مطالب رو از ذهنت بیرون کشیدی
منتظر آوردن خبرهای پیشرفتت هستم عشقم??
بنام خالق زیبایی ها
سلام دوست عزیزم
ازتون ممنونم بخاطر این کامنت زیبا
انگار داشتین یک روز من رو بیان میکردین
من دقیقا همین حس و حال هارو تجربه میکردم؛
اگ یکروز کوچکترین اشتباه میکردم بقول شما دیگه بقیه روز رو مچاله میکردم مینداختم دور و میگفتم از فردا دوباره شروع میکنم
و خودمو توی حال بد رها میکردم و لحطه به لحطه غرق تر میشدم.
گاهی زودتر میتونستم خودمو جم وجور کنم توی حال بد نمونم
اما گاهی خودمو مینداختم توی بقول شماfun و از قانون هر چه دورتر میشدم حالمم بد تر میشد.
این چرخه معیوب ادامه داشت
اما من هیچوقت نفهمیدم که ترمزم کجاس؟؟
امروز با متن شما یه ترمز مخرب رو شناسایی کردم
کمال گرا بودنم.
البته توی مدارش نبودم.
چن این موضوع خییییلی واسم تکرار میشد
الان که فکر میکنم میبینم چقدر واضح بوده پس چرا من متوجه نشدم!؟
چن فرکانسم فرق داشت و ذهنم مقاومت.
جالبه که من راجع به کمالگرا بودن خیلی توی این سایت خوندمو وشنیدم از استاد
اما اصلا یکبارم به ذهنم نرسید ک
ترمزم کجاس!!!!
من همیشه قانون صفر و صد
یا همه چی یا هیچی
رو اجرا میکردم.
خدا رو صد هزار مرتبه شکر که به محض بیدار شدن از خواب به کامنت شما هدایت شدم و حس خوبی دارم ازینکه ترمز مخربم رو پیدا کردم.
پایدار وبرقرار باشید دوست عزیز.
سلام الهام جان دوست خوبم چقدر زیبا و دقیق نوشتی و مثال کوه نوردی حال منو واقعا دگرگون کرد نیاز داشتم به شنیدن و تکرار این ها منم چند روزیه که با خودم لج کردم اما سعی میکنم خودمو وصل نگه دارم اما کامنت شما واقعا غوغا کرد و منو به فکر فرو برد ممنون دوست خوبم که سخاوتمندانه نوشتی عاشقانه دوستت دارم ?
سلام خدمت دوست عزیزم
من الان توی گام سوم خونه تکانی ذهن رسیدم به کامنت شما
چقدر کامنتتون به دلم نشست
چون واقعا حرف دل من بود.
ی مثال از خودم بزنم که شبیه تجربه شما هستش فکر کنم.
من حدودا نزدیک ی سال و خورده ای که الان هم ادامه اونه ولی خیلی خیلی کم رنگ تر شده نسبت قبل خدا رو شکر.
خلاصه من توی این ی سال گذشته هر روز صبح کلی روی خودم کار میکردم و صبح به خودم قول میدادم که امروز وقتی رفتم سر کاردیگه با هم کار هام شوخی نکنم و حرف های چرت و پرت نزنم ….
ولی خدا شاهده بااولین بار که شوخی میکردم و یا از دستم در میرفت و یا حواسم نبود به هر حال با کوچکترین حرکت سرزنش شروع میشد که من آدم بشو نیستم کلی فحش به خودم میدادم که دیدی نتونستی امروز رو بیخیال باش از فردا و اون روز رو کلا توی سرزنش بودم و بیشتر شوخی چرت و پرت حرف میزدم ی جوری با خودم لج میکردم اعتماد به نفسم کم میشد احساس ضعیف بودن میکردم
احساس بدرد نخور بودن میکردم
باز فردا روز از نو روزی از نو
شاید باورتون نشه حدود 1سالی به همین روال گذشت
ودیگه من دست کشیدم خسته شدم
بیخیال شدم و الان بهتر شدم خدا رو شکر و چقدر این کامنت شما برام راهگشا بود و یاید چندبار دیگه بخونم و ذخیره کنم.
که نجوا همیشه هست مهم واکنش من هستش.امروز توی ستاره قطبی نوشته بودم که در مورد احساس خوب آگاهی بده که از زبان شما داد .خدیا شکرت که همیشه پاسخ میدی
(بسم الله الرحمن الرحیم)
سلام بهت الهام عزیزم ، امیدوارم که حالت عالی باشه و قلبت متصل به نور الله
نمیدونم بگم چقدرررررر از خوندن کامنتت لذت بردم ، بی نهااااایت واسم آگاهی بخش بود و من تا حالا انقدر ریز و ظریف قانون رو بررسی نکرده بودم
نکاتی که در مورد کمالگرایی گفتی ، دقیقا همون چیز هایی بود که نیاز به شنیدنش داشتم
مخصوصا اون قسمتی که گفتی اگه در طول روز چند بار احساسمون بد شد ، به این معنی نیست که دیگه اون روز خراب شد و تمام …
همون ضرب المثل معروف که میگه : آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
این کاملاااا اشتباهه و نشون دهنده ی کمالگراییه
به نظرم کمالگرایی پاشنه آشیل هممون هست و همیشه باید یه گوشه از ذهنمون روش کار کنیم و زندگیمون رو به سمت بهبودگرایی سوق بدیم
زندگی بر اساس بهبود گرایی و قدم های کوچیک و تکاملی برداشتن ، خیلی خیلی لذت بخشه
الهام عزیزم ازت ممنونم که باعث شدی این درس های ارزشمند رو به خودم یادآوری کنم
سلام دوباره
این کامنت شما رو هر دفعه که میخونم ی چیز جدید یاد میگیرم .خدایا شکرت برای این آگاهی ها
از دستان پر مهرت.
نکته ای که الان توی ذهنم تیک خورد در مورد نجوا های شیطان هست.
یعنی همون افکار منفی و نجوا های لحظه ای که همیشه توی سرمون هست و میاد.
و به قول قرآن نجوا فقط از سمت شیطانه و نبوده که هیچ موقع قطع بشه و حتی در زمان وحی به پیامبر هم این نجوا ها بوده ولی به خاطر لطف رحمت خدا وند صدای شیطان رو پایین آوردن و صدای خداوند رو بالا بردن.
برداشت من با اگاهی های فعلیم اینکه نجوا .(یعنی هر فکر .خاطر قضاوت استنباط.هرچیزی هر چیزی که در وجود شخص ما باعث ایجاد احساس بد کنه فقط و فقط از سمت شیطانه)
و شیطان قسم خورده که انسان ها رو گمراه میکنه.ولی قربون کلام خدا برم که گفته در جوابش
ای شیطان تو بر بندگان واقعی من .بندگان(یعنی کسانی که فقط روی خدا حساب میکنند)هیچ تسلطی نخوای داشت .
چقدر این حرف ها جای فکر داره.
حالا نتیجه گیری اینکه .
اول بگم امشب خودن کامنت شما ی جرقه ای زد برام که اصلا اشکال نداره نجوا و یا افکار بد بیاد توی ذهنم هیچ عیبی نیست
هیچ جای کار ایراد نداره .
هیچ گناه و عذاب وجدان و سرزنش مقایسه و توقع بیجا نیست .مهم اینکه اول بدونم این فکر از سمت شیطانه که شیطان فقط وققط وعده فقر و کمبود فحشا میده و اسلحه شیطان ترسه.
ولی صدای خداوند فقط و فقط وعده خیر و برکت و نعمته.
پس من باید با دونستن این سعی خودم رو بذارم روی اینکه سعی کنم توی کنترل ذهنم مهارت پیدا کنم .روی خودم و باور های خودم کار کنم با خودم رفیق جون جونی باشم و آسون بگیرم در زندگیم .
میدونی چی برام جالب بود اینکه خیلی خیلی پیش آمده که در یک لحظه ی فکر خراب خراب یعنی خراب ها اومده توی ذهنم که خودم از خودم خجالت کشیدم و چقدر خودم رو سرزنش کردم که چقدر من آدم کثیفی هستم و درست بشو نیستم .اصلا آدم نمیشم و این افکار چقدر احساسم رو بدتر کرده.
ولی تصمیم میگیرم با توکل به خدا از این به بعد با رعایت قانون تکامل هر لحظه سعی کنم مهارت پیدا کنم روی کنترل ذهنم و بدونم اصل واکنش من و هدایت افکار من مهمه ن چیز دیگه. شیطان بذار باشه زورش روبزنه مهم نیست اون کارش همینه .
مهم من و خدای خودمه.
خدایا شکرت چه صلات عالی بود قلبم باز شد.
بازم تشکر از شما
سلام خانم الهام عزیز..ممنون بابت مطالب خوب و امیدوارکننده.. و ممنون از راهکارهایی که دادین.. من دقیقا الان و توی این لحظات همچین حس و حالی رو داشتم.. احساسم خوب نبود.. و از این بابت ناراحت بودم و عذاب وجدان داشتم.. اینکه چرا من حسم اینه.. و نباید اینجوری باشم.. اما جالبه که به کامنت شما برخوردم.. و لطف خداوند بود که توضیحات خوب شما رو خوندم و آروم شدم.. ممنونم
الهام عزیزم سلام
دوست خوبم ممنونم از شما ک زبان خداوند شدین برای من…
انگار دقیقا خدا باهام حرف زده..
من در مورد شغلم ی همچنین حس کمالگرایی دارم و در شرایطی ی عکسا العمل های از خودم بروز میدم ک نباید…
و الان با خوندن کامنت شما متوجه این اشتباهم شدم و انگار خدا روبرو من نشسته و داره با کامنت شما با من حرف میزنه ک سپیده خودتو کنترل کن…
مراقب احساسات باش
و فهمیدم ک ب خاطر حس کمالگرایی من هست ک این چنین عکسالعمل نشون میدم…
مچکرم از تو دوست خوبم برای ثبت نظر ارزشمندت
خدای مننننن الهام جان این نکات ارزشمند امکان نداره از زبانو دلی بر بیاد که به خدا متصل نیس….انگار که ایه های دقیقی خوندم و مخصووووص مخصوووص خودم
خدایا این بخش منو به نشانه ام هدایت کن چرا انقدر منووو متحیر میکنه هربار
و چه نیرویی داره انقدر دقیییق انقدر ظریف دقیقااااا روزی که به این کامنت نیاز داشتم منو بهش هدایت کرد
منم دیروز چون حالم کمی بد شد بخاطر سرزنش های پنهان ذهنم
با اینکه تمام تلاشمو میکنم سرزنش هارو تبدیل به تحسین خودم‌کنم
شروع کردم به پرت کردن خودم از کوه وو ۲،۳ساعت ورودی نامناااسب
و امرور صب که نمیدونستم با این حال چه فایلط ببینم چه متنی بخونم نشونه خواستم
و خدا مثل هزارااات دفعه قبل دقیق و مشخص و واضح جوابمو داد
بدون ذره از ابهام که جایی برای شک بمونه
خدایا اخه من تورو نپرستم؟اخه من هر لحظه فدای تو نشم؟
اخه من چطوری اشک نریزم برای اینهمه عشقت و اینهمه راهنمایی و حمایتت؟
اخه چطوری من شک کنم به حضورت به قدرت عظیمت؟
درسته که من تا فرصتش پیش میاد خودمو چندین و چندین بار پرت کردم پایین از اون کوهی که بالا رفته بودم
ولی تو همییینکه صدات میزنم میدرخشی تو زندگیم
بدون لحظه ای درنگ بدون لحظه ای خشم بدون لحظه ای تنبیه کردنم
خدای عزیزدلم واقعا زبونم بند اومد از این همه محبتت و هدایتت و فقط میتونم متحیرانه نگاه کنم به این اقیانوس بی کران عشق و محبتت همینو بس
الهام جان از تو بسیاااااار ممنوووونم
نکته ای واقعا ارزشمند واقعا کلیدی رو توضیح دادی
که ارزش صدبار خوندن داره که من کپی میکنم و تو نوت گوشیم نگه میدارم
منیکه قبلنا مدارم پایین بود از کوه که پرت میشدم چندییین روز وهفته و گاهی ماه طول میکشید به خودم بیام و زخمام خوب بشع شروع کنم بالا رفتن
ولی الان که ۲ماهو نیمه تمرکری و عالیتر کار میکنم الان میفهمم اون گیره ها که گفتی نگهم داشته
و با افت انرژی دیرزم امروز صب باز به خودم اومدم و امروزمو سرشار میکنم از شکرگذاری از حال خوب از تجسم های عالی
و سوگند به روزو شب که خدا همیشه باعشق دستتو میگیره
مهم نیس ته کدوم دره وچاهی باشی اون بلده کارشو
به امید فتح قله های بلندترین کوه ها دوستای عزیزم
سلام خانم محمدی من دوباره هدایت شدم به خوندن کامنتتون الان که دوباره خوندمش چند نکته طلایی برای احساس خوب یاد گرفتم مرسی از کامنتتون
سلام آقای مردانی عزیز. ممنون از کامنتتون. چند روزی بود که به قول انگلیسی‌ها I was not feeling like myself و یه کم علیرغم میل باطنیم از فضای سایت فاصله گرفته بودم. امروز وقتی میخواستم وارد پروفایلم بشم گفتم خدایا یه نشونه بهم نشون بده تا دوباره بتونم شروع کنم به کامنت گذاشتن تو سایت و حس خوب فعال بودن تو فضای سایت رو دوباره تجربه کنم.
وقتی پروفایلم رو باز کردم، دو تا پاسخ از طرف شما دیدم و به واسطه پاسخ‌های شما به کامنت خودم در مورد خوب نگه داشتن احساسمون هدایت شدم. خواستم ازتون تشکر کنم که به ندای قلبتون گوش دادید و با چند تا واژه باعث شدید که دوباره برای ادامه مسیر انگیزه بگیرم. خیلی به موقع بود. با آرزوی بهترینها برای شما.
سلام دوست خوبم خانم محمدی من خودم تا حالا خیلی چیزا از کامنتهای شما یاد گرفتم خداراشکر که دستی شدم از دستان خداوند برای انگیزه دادن به شما خدایاشکرت
سلام دوست عزیزم
در اوج کلافگی از ندونستن جواب سوالهای ذهنم به نوشته زیبات هدایت شدم، یکی از راهکارهات جواب سوال امروز من بود که با این مسئله چطور رفتار کنم و اینکه برای داشتن احساس خوب و ادامه یافتنش چه کنم،سپاسگزارم از خدا بخاطر اینکه این نوشته زیبا رو بهت الهام کرد و ممنونم بابت اینکه تو اونهارو ثبت کردی⚘⚘⚘⚘⚘
فاطمه:
سلامی گرم به دوست خوبم الهام عزیز?
وای که چه همزمانی عجیبی امروز برام پیش اومد با دیدن فایل زیبای Moab Utah و خوندن کامنت فوق العاده ی شما?
من چند روز بود با مسئله ی بالا و پایین شدن احساساتم خیلی درگیر بودم و نمیدونستم باید چیکار کنم توی این موقعیت ها
کامنت شما خیلی بهم کمک کرد تا اولا دلیل ایجاد اینجور موقعیت‌ها رو ریشه ای درک کنم بعد کاملا بپذیرمش و بعدم به جای مبارزه باهاش شروع کنم به هرطریقی که شده تجربه خوب و احساس خوبی برای خودم رقم بزنم.
خیلی عالی بود مخصوصا جایی که گفتید اصلا این نجواها کاملا طبیعیه که باشن اما مهم نیستن چون چیزی که تجارب بعدی مارو قراره شکل بده واکنش ما به اون نجواها هست نه خود اون نجواها…این خیلییییی منو به فکر فرو برد
میخوام به خودم فرصت بدم تا اونقدر باورهام توی این فضا قوی بشن که به یه ثبات اولیه ای برسم و دیگه نوسان هام کمتر بشه
کامنتتون خیلی غنی و پرمحتوا بود…خیلی ازش درس گرفتم و یادداشت برداشتم ممنونم دوست عزیزم که وقت گذاشتید و سوالی که براتون پیش آمده بود رو اینقدر ریز و دقیق پاسخ دادید، که امروز منم با دیدنش اینقدر حالم خوب بشه
شاد و سالم و ثروتمند باشید??
سلام دوست خوبم… فاطمه خانم نازنین… بی نهایت ممنونم که حس خوبتون رو با من به اشتراک گذاشتید. خوشحالم که کامنتم براتون مفید بوده و سپاسگزار خداوندم که از طریق نوشته های من ادامه مسیر رو براتون روشن تر کرد. اسم پروفایلتون هم خیلی زیباست. این فوق العادست که در کنار عزیزانتون دارید سعی میکنید زندگی زیباتری رو برای خودتون رقم بزنید. سعادتمند و سلامت و ثروتمند باشید.
به نام خدای عالی
سلام الهام جان واقعاا بهت تبریک میگم و‌تحسینت میکنم بابت این اکاهی بالا و درکت از قانون خدا.
خیلی سپاسگزارم که به نشر این اکاهی الهی کمک کردی و خدا از طریق شما این ماموریت رو انجام داد.
خیلی لذت بردم از این اگاهی واقعااا خدایا شکرت.
براتون سعادت و روشنی و سبزینگی سرزنده گی حیات الهی رو میخوام.
دوستتون دارم دوست الهی ارزشمند
????
در پناه جاان وجهان
وایییییییییی
الهام مننن عزیزدلمممم
واقعا نمیدونم چی بگم
فقط گفتم بنویسم واست که واقعا محشر بود
دونه دونه ی حرف خداوند که از زبانت جاری شد
دونه دونه جواب هایم بود…خدایاشکرت
خدایاشکرت که اینقد قشنگ و راحت هدایت میکنی
خدایاشکرت
واقعا شکر که این چنین خانواده و دوستان محشر و استاد بی نظیری دارم.خدایاشکرت
خداوند هزاران برابر کنه این اگاهی های زیباتو الهام عزیزممممم
عاشقتمممم???
سپاسگزارم دوست خوبم چقدر زیباااااااااااااا نوشته بودی کیف کردم چقدر قشنگ جواب ادمو میده خداوند دقیقا هدایتی میخاستم از خداوند در مورد موضوعی که به وسیله کامنت شما جوابمو داد خدایاشکرت
سلام دوست من
خدا را شکر میکنم که من و به کامنت زیبای شما هدایت کرد
کمال گرایی دقیقا پاشنه آشیل من هم هست و وقتی داشتم کامنتتون و میخوندم انگار که خودم این کامنت و نوشتم
با این تفاوت که من هنوز نتونستم اونطور که باید به خودشناسی برسم و گاهی اوقات از روی کامنت دوستان میفهمم که بلهه این مورد در من هم وجود داره
کمال گرایی یا صفر و صد بودن در من خیلی شدت زیادی داره و هزاران بار برام پیش اومده که یه قول دادم به خودم تا نیمه راه درست پیش رفتم و به محض اینکه به یک تضاد برخورد کردم دیگه کلا ول کردم اون موضوع رو
کامنت زیبای شما دقیقا شرح حال من بود خدا رو شکر میکنم بابت اینکه دستی از دستان خدا شدید که در این مورد اساسی به خودم بیام و از شما دوست عزیز هم تشکر میکنم که وقت گذاشتید و انقدر موشکافانه به این موضوع پرداختید
سلام و درود خدمت همه عزیزان
الهام جان عزیزم چقدر زیبا توضیح دادین ،ازتون ممنونم که انقدر قشنگ آگاهیهای نابتون رو با مثالهایی واضح در اختیار ما قرار دادین ، دوست خویم این انرژی قشن.ی که با ما به اشتراک گذاشتین قطعا هزاران برابر به خودتون برمیگرده ..و من چقدر خوشبختم که الان اینجا این آگاهیها بهم هدیه شد ، الهی شکر الهی شکر الهی شکر
همواره غرق در نور و عشق و سلامت و ثروت و سعادت باشین
در پناه الله یکتا🌹🌹🌹🌹
سلام
واقعا تعبیر قشنگی بود مخصوصا مثال کوه و کوهنورد
اینکه دوستانی مثل شما زحمت میکشن و در غالب یکی از دستان خدا خلاصه از قوانینی که شاید در اون لحظه ادم بهش نیاز داره رو در اختیار میزاه جای شکر داره
خدایا شکرت که به این دیدگاه هدایت شدم
سلام الهام عزیزم، این برای بار دومی هست که هدایت شدم به کامنت زیبا وآگاهی بخشت. خداوند رو شاکرم که این آگاهی های ناب رو بر قلب زیبات جاری ساخت تا برای ما بنویسی. چقدر واضح وساده بحث مدارها، ثبات فرکانسی وادامه دادن، کمال گرا نبودن، عزت نفس داشتن رو بیان کردید. کمال گرایی دقیقا پاشنه آشیل منم هست وبا توجه به اینکه در ابتدای مسیرم این آگاهی ها خیلی برام ارزشمنده. عاشقانه دوست دارم وبهترینها رو برات آرزو دارم. 😘😘😘😘😍😍😍😍
به نام خداوند مهربون، زیبا ودوست داشتنی ام. دوست عزیز هم فرکانسی ام، از بابت حضور زیبای شما در زندگی ام خداوند رو هزاران بار شکر می کنم. به خدا این سایت بهشتی بهترین وناب ترین وخالص ترین سایت جهان است. این روزها با تضادی مواجه شدم که خوندن قرآن وهدایت های سایت آرومم کرد وتکمیل کننده ی حس خوبم خوندن کامنت زیبا وآگاهی بخش شما بود. عاشقتم که اینقدر زیبا نوشتی، در حقیقت خداوند مهربون بر قلب شما جاری کرد وشما نوشتی . الان بهتر موضوع تکامل در درک قوانین وایجاد احساس خوب رو فهمیدم. بهترین ها رو براتون آرزو دارم. ودستان توانات رو غرق در بوسه می کنم. 😍😘😘😘😘😘
سلام به الهام عزیز
بابت نوشته زیبای شما ممنونم. متن خیلی ساده و شیوایی بود خیلی استفاده کردم.
سلام خانم محمدی بسیارعالی بودومن بهتون تبریک میگم ازاین درک وفهمی که ازقانون پیداکردید من بسیارلذت بردم.
سلام دوست عزیزم
بسیار کامنت زیبایی نوشتید و نکات خیلی زیبایی رو هم یادآور شدید
بسیار سپاسگزارم
خداراشکر
دستتون توی دست الله
الهام جان، از تو ممنونم به خاطر این پیام زیبایی که خدای درونت گفت و شما نوشتی با عشق و شور
نوشتی با انگیزه و یکبار دیگه اونم در یک کامنت فقط به اصل توجه کردی برای من خیلی ارزشمند و حسم خدای درون بینظیرم بهم گفت لطفا بنویس و جاری شو …
از زبانِ پر مهر من برای بنده ی دوست داشتنی و ثروتمند و آگاه و زیبابین و زیبااندیش
خدایا شکرت، خدایا سپاس گزارم.
بی نهایت اتفاقات عالی و مثبت در انتظار توست ….
دوست دارم
سلام الهام عزیز
واقعا به نکات خیلی مهم و اساسی و ارزشمندی اشاره کردی و ازت ممنونم
من هم این تجربه بارها واسم تکرار شده.
از خدا هدایت خواستم، و پاشنه آشیلم رو اینجا پیدا کردم.
وقتی نجوایی میومد سراغم خودم رو پرتاب میکردم تو دره
هنر ما باید این باشه که چطور به احساس بهتری برسیم، و کانون توجهمون رو هم روی زیبایی‌ها و نکات مثبت نگه داریم.
دقیقا کار شیطان اینه، وظیفه‌اش اینه که احساس بدی به ما بده
جالب اینه که تا حالا هر چی گفته درست از آب در نیومده
درکی که از قانون داری و پشتکارت رو من خیلی دوست دارم
خدایا هزاران بار شکرت .دوست خوبم تشکر. چقدر خوب و دقیق توضیح دادین . تک تک جملات تون رو تجربه کردم . برای خودم چند راهکار ساخته بودم اما کاملتر و دقیق ترشو خدا با زبان شما به من یاد داد . نکته سنجی و توضیح خالصانه تون رو تحسین میکنم عالی بود . از خدا میخوام یه روزی منم به اندازه شما به قانون مسلط بشم . قول میدم برای اونایی که بعد ازمن میان جبران کنم .
سلام الهام جان
سپاسگزارم بابت این دست قلم فوق العاده که داری
لذت بردم و کیف کردم برای دوستان فرستادم و نوشتم زیر اش که جا داره هر روز این کامنت پر از آگاهای رو هر روز خونده بشه .
چه قدر خوب پاشنه اشیل تو شناسایی کردی و برای خودت و مثال عالی کوهنوردی رو اوردی.
واقعا یکی از ترمز ها من هم این طور به بهانه این که دوپامین بدنم کم شده میرم سراغ تلوزیون نگاه کردند و میگم یه چرخی میزنم ؛ و به خودم میام که چندین ساعت به ذهن ام وروردی های نامناسبی داده ام و روز دیگه باید کلی زحمت بکشم ؛ و ورودی های نامناسبی که به ذهن ام پاکن کنم ؛ تازه میگم چرا نتیجه نمیگریم ؛ چون دارم سم هی به خورد ذهن ام میدم ؛ سم چه کمش و چه زیادش سم هست ؛ و اثر بدی برای برای بدن و زندگی ما داره ؛ حالا چه یک دقیقه باشه ؛ چه چند ساعت کار خودشو به درستی میکنه .
سپاسگزارم بابت وجودت در این بهشت
رفیق فاب خدا
سلام الهام عزیز
نمیدونم چطور احساسم رو بیان کنم از این کامنت زیباتون. درکتون بسیار زیبا و تحسین برانگیزه.
من خودم این مشکل رو دارم که خیلی خوب و باسرعت مدارم میره بالا، اما هر بار به یه شکلی افت انرژی پیدا میکنم و دوباره عقب گرد میکنم. این اتفاق خیلی برام تکرار میشه. راهکارهایی که گفتید خیلی عالی بود.
شاد باشید
دل نوشته ی امروز من :
انرژی = توانایی و قدرت انجام کار ( تعریف علوم چهارم دبستان از واژه انرژی )
بااین تعریف انرژی چیزیست که موجود است ولی به دلیل خصوصیات ذاتی اش قابل دیدن نیست و فقط دارای اثر است ، ما دارای انرژی هستیم چون توانایی انجام کارها را داریم و مرگ چیزی نیست جز خارج شدن انرژی از بدن و فرق انسان زنده و مرده فقط در دارا بودن و فاقد انرژی بودن است ، از آنجا که انرژی از بین نمی رود و تنها از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود ، انرژی یک انسان نیز از بین نمی رود و فقط از جسمش خارج میشود ( روح=انرژی) و تا وقتی این انرژی در بدن است انسان دارای قدرت انجام کارها و خلق خواسته هایش هست
و خداوند نیز انرژی بی انتهایی است که توانایی انجام تمام کارها را دارد ، یعنی قدرتی بدون جسم است یعنی همان است که در ماست ، همان است که تعریفش توانایی انجام کارهاست
هیچ دلیلی برای اصرار به داشتن فیزیک برای خداوند متصور نیست و من نمیدانم ریشه نگاه فیزیکی به خداوند نشأت گرفته از کجاست
خداوند همان است که اگر نباشد من نمیتوانم نفس بکشم و اگر من باور کنم که همان نیرویی که باعث نفس کشیدنم میشود همان نیرویی ست که باعث ثروتمند شدنم میشود آن وقت میتوانم درک کنم که بدست آوردن پول آسان ترین کار دنیاست ، آن وقت میتوانم درک کنم که هر روز فرصت برای ثروتمند شدن من بیشتر و بیشتر میشود چرا که همه چیز نشأت گرفته از همان انرژی ست که ما دوست داریم مقدس بخوانیمش و به آن خداوند میگوییم ، ریشه این تقدس همان است که از روح خودش و از نیروی خودش در ما دمیده و این بزرگترین نعمت یک انسان است اما در بستر زمان این تقدس رنگ و لعاب های مذهبی گرفته که الان دیگر برایم قابل درک نیست و همه چیز به آسانی نفس کشیدن است که باید از عمق جان درک شود تا جاری شود تا بقول استاد جریانی از ثروت وارد زندگی شود ، جریانی بدون مانع مثل هوایی که تنفس میشود …..و احساس لیاقت ، همان وجود خداوند است در من که به جسم من قدرت میبخشد ، لیاقت یعنی بدانم آنقدر ارزشمندم که آن انرژی خلاق در وجودم وجود دارد و لیاقت یعنی آگاهی از وجود این انرژی ، لیاقت یعنی قائل شدنِ حق استفاده از این انرژی برای شکل دادن به خواسته هایم …..و شرک یعنی باور نداشتن تمام اینها ….
و روانشناسی ثروت یعنی درک نیرویی که هرلحظه جاریست و مهمترین خصوصیت آن تبدیل شدن به اشکال مختلف است بدون آنکه از بین برود ، روانشناسی ثروت یعنی دارا شدن قدرت برای شکل دادن به آن قدرت ، شکل دادن به اتفاقات و ردیف کردن زندگی ، و فقر یعنی باور نداشتن و ندیدن این قدرت ، فقر یعنی محل نگذاشتن به این قدرت و مرور لحظه ها به سبْک اذهان گذشتگان ….. فقر یعنی ندیدن …. فقر یعنی نبینیم که باور نکنیم …. فقر یعنی سنجش بر اساس معیارهای ذهن ….
« استاد عزیزم …………..
خانم اندیشه عزیز سلام
باز کامنتی از شما که همراه با این فایل عالی من رو منقلب کرده
این فایل مخصوصا اخرش با اون موزیک عالی حال منو دگرگون کرد
واقعا ثروت یعنی احساس لیاقت، احساس لیاقت از اونجایی میاد که من تکه ای از الله هستم
من به انرژی نامحدود خداوند دسترسی دارم
احساس لیاقت یعنی من میخوام و میشود
احساس لیاقت یعنی جهان مسخر من شده است
احساس لیاقت یعنی خداوند هر روز به من درود میفرستد
احساس لیاقت یعنی فرشتگان خداوند هر روز برای من درخواست روزی و نعمت بیشتری می کنند.
احساس لیاقت یعنی وقتی میگویم موجود باش! پس بی درنگ موجود می شود
احساس لیاقت یعنی تمام جهان سرای من است هر کجا بخواهم قدم میگذارم و فتح میکنم
احساس لیاقت یعنی الله همواره با من است
احساس لیاقت یعنی وقتی تو اتوبان صیاد رو موتور نشستی و با ماشین از پشت بهت میزنند و تو زنده میمانی و کوچکترین اسیبی نمیبینی یعنی رسالتی داری یعنی خدا حوادث رو جوری رقم زد که از این دنیا نری چون الان وقتش نیست کارهای بزرگی داری که باید انجام بدی
اینها احساس لیاقت هستندپ
اینها رو اگر من هر روز و هر روز احساس کنم
به یاد بیارم که چه جاهایی دست من رو گرفته
رحیم بودنش رو احساس میکنم
غفور بودنش رو احساس میکنم
قادر بودنش رو احساس میکنم
مالک سماوات و ارض بودنش رو بیاد میارم
بله
من تکه ای از خداوندم و لایق تمامی نعمت های خودش
من شکر گذار هستم که در اتوبان ازادگان در ظهر گرما که رهگذری ندارد و همه ماشین سنگین هستند، بزنین موتورم تمام شد و قلبم ارام بود بعداز چند دقیقه موتوری کنارم ایستاد و داستان را تعریف کردم و منو بکسل کرد و تا پمپ بنزین هدایت کرد
خودش منو نجات داد بارها و بارها
از مرگ
از اوتوبان بی اب و علف
اینها احساس لیاقت هستند
وقتی میبینی که این همه کار برایت کرد بدون کوچکترین چشم داشتی
من تسبیح گوی تو هستم ، پاک و منزهی تو
من رو هدایت کن به سمت نور
به سمت رحمت و برکت
من کارهای زیادی دارم که باید انجام بدم
…..
سلام خدمت دوست عزیزم
کامنت بسیار زیبایی نوشتی و بسیار قلب من رو باز کرد و منقلب شدم
واقعا درسته ،بارها شده خداوند جاهایی دست مارو گرفته که فکر میکردیم دیگه تموم شد
بارها جاهایی دست مارو گرفته که در اوج احساس عجز و ناتوانی بودیم
درسته، احساس لیاقت یعنی اینکه وقتی در آزادراه با سرعت 60 ، همسرت رانندگی میکنه و به هر چیزی فکر میکنی غیر از این اتفاق
ولی در یک لحظه انگار یک تپه خاک جلوت سبز میشه
در صورتی که قبلا هم بوده ولی تو با چشم باز مغزت فرمان نمیده که فرمون ماشین رو کنار تر بگیری که برخورد نکنی
برخورد میکنی و ماشین چپ میکنه و برعکس میشه ولی خدا میخاد که تو و همسرت زنده باشین چون هنوز کار دارین
هنوز زوده که این انرژی از بدن بره و باید باشین تا کارهای بزرگتری رو انجام بدین
این اتفاق میوفته تا ایمانتون به خداوند بیشتر بشه و بیشتر بهش توکل کنین و تسلیم تر باشین نسبت بهش
این اتفاق باید درس بزرگی داشته باشه و دوباره خداوند حضورش رو کنارت یادآوری کنه دوباره بگه نگران نباش من کنارتم من پیشتماا
بارها این اتفاقات در اسکیل کوچیک و بزرگ در زندگی همه ماها افتاده
ولی انسان فراموشکاره باز یادش میره که کجاها دستش رو گرفته
باید کاری کنیم که مدت این فراموشی کمتر بشه
مچکرم دوست عزیزم به خاطر کامنت زیبات
خداوند ما رو در مسیرمون ثابت قدم نگه داره و کمکمون کنه بتونیم افسار ذهنمون رو مدت زمان بیشتری در اختیار نگه داریم
خدایا شکرت
هر کجا که هستی دوست عزیزم امیدوارم زندگیت سرشار از تسلیم بودن در برابر خداوند و ایمان و توکل باشه
موفق باشی
پریسا
سلام دوست عزیزم خدااااااااااااای من که چقدر ابن کامنت زیباااااااااااا بود سر شار از ارامش چند بار خدارو شکر کردم در حین خوندن این کامنت اینقدر که این کامنت به دل من نشست مرسی که به حرف دلت گوش میکنیو مینویسیش
عالی بود داش ممنونم
سلام دوست عزیز،دیدگاهتون بسیار زیبا بود واقعا که نگاه توحیدی زیبایی دارید،در پناه الله یکتا موفق باشید.
سلام ، سلامت بخش عالم
چقدر این متن، ساده، خالص و دلنشین بود چقدر زیبا وقتی جمله استاد که خداوند هرلحظه حضور داره و اون مثال امواج رادیویی گوش کردم … این جمله خالص و ناب رو الهام کرد برای من به شخصه، احساسم(خدایم) همین الان گفت که وقتی خودت رو رها کنی و در سکوت آرامش هدایتت میکنم وقتی مقاومت ها و عجله رو کنار میزاری تورو توی ریل و مسیر راست قرار میدم، مثل همین آگاهی ناب و خالص، از الله سپاسگزارم و از شما اندیشه عزیز هم ممنونم بابت اینکه دستی از بی نهایت دستان خداوندی شدی برای یک قدم بهتر شدن من … در پناه #هدایت# رب باشیم، الهی آمین
نوشتن خیلی زیبا و عمیق و پر مفهوم بود مرسی که زحمت کشیدی و باور های زیبا رو به تحریر در آوردی.
سلام اندیشه افرین عالی بودلذت بردم قدرت گرفتم
بنام خدای مهربان
سلام ب شما دوست عزیزم اندیشه جان
سپاسگزار خداوندم بخاطر هدایتم ب این مسیر زیبا و خداروشکر میکنم بخاطر وجود ارزشمند دوستان توحیدی چون شما
خداروشکر ک در مدار دریافت این آگاهی های ناب قرار گرفتم و هدایت شدم ی کامنت زیباتون
چقد منو تحت تاثیر قرار داد
تعریف انرژی ک در درون من هست
و انرژی ک کل کیهان و خلق کرده
چقد زیبا اشاره کردین ک:
ما دارای انرژی هستیم چون توانایی انجام کار ها رو داریم
ومرگ چیزی نیست جز خارج شدن انرژی ازبدن و فرق انسان مرده و زنده فقط در دارا بودن و فاقد انرژی بودن است
ازآنجا ک انرژی از بین نمی‌رود و تنها ازشکلی ب شکل دیگر تبدیل میشود
انرژی یک انسان از بین نمی‌رود وفقط از جسم خارج میشود
روح=انرژی
و تا وقتی این انرژی در بدن است انسان دارای قدرت انجام کارها وخلق خواسته هایش است
و خداوند نیز انرژی بی انتهایی است ک توانایی انجام کارها را دارد یعنی قدرتی بدون جسم
یعنی همان است ک درماست
همان است ک تعریفش توانایی انجام کارهاست
خداوند همان است ک اگر نباشد من نمیتوانم نفس بکشم
واگر باور کنم ک همان است ک باعث نفس کشیدنم میشود همان نیرویست ک باعث ثروتمند شدنم میشود
آنوقت میتوانم درک کنم ک
ب دست آوردن پول آسان‌ترین کار دنیاست
سپاسگزارم دوست عزیزم
شاد و موفق باشید
بینظیر بود دوست من سپاسگزارم از شما💚🙏
فقط تنها کاری که الان باید انجام بدم نوشتن این دیدگاه بسیار زیبا و آموزنده شما در دفتر عیار عیاردارم که بارها و بارها بخونمشون و به خودم یادآوری کنم که همه چیز انرژی هست و من منبع انرژی هستم
سپاس 🌺
اندیشه ی عزیز ،عالی بود ،چه حس خوبی انتقال دادی بهم
سپاسگذارم
سلام اندیشه زیبای من
آفرین به اندیشه و تفکر زیبایت ممنونم متن بی نهایت زیبایی نوشته بودید که حاصل تفکرتونو دیگاه مثبتون هست آفرین به شما
درود دوست عزیز، کامنت شما فوقالعاده بود و تا حدود زیااااااادی کمکم کرد که بیشتر خودم، خداودلیل بودنم رو درک کنم اصلا حس میکنم خیلی فراانسانی نوشته شده واقعا ازتون سپاسگزارم که درکتون رو باما به اشتراک گذاشتین???
سلام خدمت دوست هم فرکانسی ام
احسنت چقدرزیباوقشنگ توصیف کردین من این کامنت شماروذخیره کردم همیشه نگاهی میندازم بهش تاقشنگ درکش کنم وبفهمم خیلی زیباخیلی قشنگ بیان کردین این فایل استادنشونه امروزمن بودمن خیلی لذت بردم ازاین فایل کامنت زیباوتاثیرگذارشمادوست عزیز
وای خداااای مننننن شکرت بابت این آگاهی های ناااااب
احسنت بهت اندیشه جان که فکرواندیشه ات مثل اسمت قشنگه وقابل ستایش❤️
خدایاشکرت که ازطریق واژه های زیبایی که برقلب وذهن اندیشه نازنین جاری کردی بهم گفتی که دخترجان تونابودنشدنی هستی چون به یه انرژیه خیلی وسیع وعظیم به نام پروردگارت،خدایت،ربت که خالق همه چیزه وصلی که همیشگیه ،نابودنشدنیه …
خدایاشکرت بابت آرامشی که ازطریق این واژه های زیبابهم هدیه دادی هزاران بارشکرت …
مرسی ازت اندیشه نازنین
قلمت مانانازنین دوست من😘❤️
دوست عزیزم سلام!
ممنونم از این آگهی و فهم و درک درست شما از قوانین. واقعا آموزنده بود و کلی لذت بردم و احساس ناب کردم خداوند را بابت همچون انسان مثل تو را هزار مرتبه شکر گزارم.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید
سلام اندیشه عزیز
بهت تبریک میگم برای درک به این قشنگی از خدا و انرژی
توضیح کامل و مختصر و اگر هر روز این آگاهی چند خطی را به خودمان یادآور بشویم جریانی از ثروت و نعمت و سلامتی و انرژی وارد زندگی ما می شود
ممنون از کامنت زیباتون و آرزوی خوشبختی و سعادت براتون دارم
در آغوش خدا بمانید همیشه
سلام به دوست عزیزم
من کامنت شما رو تانصفه خوندم و اینقدر برام جالب بود نتونستم تا آخر بخونم و بعد به کامنتتون واکنش نشون بدم من هیچ وقت اینجوری به خدای خودم نگاه نکرده بودم همیشه میشنیدم و میدیدم که بعضی ها میگن من یه تیکه از خدا هستیم و یا اینکه خدا درروح ما دمیده اما هیچ وقت اینقدر عمیق که شما گفتی متوجهش نشده بودم واقعا ازت ممنونم بابت این کامنت زیبا وعمیقت من احساس میکنم باید از این کامنت اسکرین بگیرم وهر روز صبح لازمه که روزم و با این کامنت شروع کنم حس میکنم برام واجبه روزی حداقل یکبار چشمم به این کامنت روشن بشه
اینم بگم که صبح قبل از نوشتن ستاره قطبی این کامنت و خوندم و باور نمیکنی که تو نوشتن ستاره ی قطبیم چقدر تاثیر داشت یه شکل دیگه ای به خواسته هام داد
دوست عزیز بازم ازت سپاسگزارم و از خدای خودم که من و به کامنت شما هدایت کرد
سلام دوست عزیزم
کامنت بسیار زیبا و تاثیر گزاری بود من که در حین خوندنش همش گریه کردم واین درک بینظیرشون را تحسین کردم وخدارو بابت وجودتان شکر کردم دوستانی مث شما واقعا دستانی از خداوند برای هدایت خودم میدانم واز خداوند بابت بودنم دراین جمع معنوی سپاسگزارم واز شما دوست عزیزم خیلللللی سپاسگزارم بابت زمان و انرژی که برای به اشتراک گذاشتن آگاهی نابتون برای ما میگذارین امیدوارم در پناه خالق بی همتامون موفق و سربلند باشی
ممنونم اندیشه عزیز
لذت برم از دل نوشته ی قشنگت
ثروت یعنی باور داشتن لیاقت چرا که صاحب روح دمیده شده ی عظیم و لا شریکی هستیم تا جریانی از ثروت ونعمت وارد زندگیم بشه مثل جریان هوا ??
سلام بر شما و تبریک به این نوع نگرشتان ; چقدر زیبا ! بسیار بسیار از این اندیشه ی زیبا و ساده ی شما که نوشتید لذت و بهره بردم . سپاس فراوان از خالق عزیزم برای هدایت به سمت شما خوبان .
عالی بود ،بسیار متن زیبای بود
احسنت به درک شما
سلام دوست عزیزم
سپاس فراوان از دلنوشته ی بی نهایت زیباتون..چقدر احساس خوبی از امیدو اگاهی رو به من داد دیدگاهتون.بهترینهاروازخداوند واستون ارزو دارم
سلام عزیز جان. من که لذت بردم وتحسینتون میکنم بابت این دلنوشته زیبا.