live | عمل به الهامات قلبی - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

1103 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    به نام هدایتگر بخشنده و مهربان

    💚هفتاد و دومین روز از روز شمار تحول زندگی من💚

    خدایا من عااشق اینم که الهاماتت رو دریافت کنم و اونها رو عملی کنم اما گاهی یکم واسم اسون نیست ک درک کنم چیزی که به من الهام شده از سوی توست و یا اینکه از سمت ذهن منه که عاشق ریسک یا میشه گفت تغییر کردنه.

    خدایا به من قدرت درک الهامات و نشونه‌هات رو بده. من واااقعااا مشتاااقم برای حرکت.

    من لذت میبرم از اینکه حتی یک قدم به سمت تو بردارم و به تو نزدیکتر بشم.

    خدایا من میخوام تو رو بیشتر بشناسم، میخوام با تو بیشتر وقت بگذرونم، میخوام رو خود متعالیم متمرکز باشم.

    خدایا من زمانی که تضادها رو میبینم برای رسیدن با خواسته هام مصمم‌تر میشم.

    من عااشقتممم❤

    امیدوارم هدایت های ناب خداوند در هر لحظه شامل حالمون باشه💚🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1431 روز

    روزشمار 72

    سلامممم

    من اومدم با کلی خبر…

    اول اینکه امروز جلسه اول دوره لیاقت رو گوش دادم البته این دوره رو توسط برادرم تهیه شده و خودم همچنان دوره‌ای رو تهیه نکردم

    بگذریم بیصبرانه منتظرم ببینم تمرینات چجورین و در آخر چی از آب در میام و چقدر تغییر ایجاد میشه

    اون سالی که این فایل ظبط شده من مشغول خوندن کنکور کارشناسی بودم و از گوشه کنارا یه چیزایی از استاد میشنیدم و شاید همون قوانین واطلاعاتی که از گوشه کنار میفهمیدم باعث شد به طور معجزه‌آسایی رشته مورد علاقمو قبول شدم و شاید اگ کامل و خودم شخصا وارد این سایت میشدم و مثل الان فایل هارو دنبال میکردم حتی دیگه اون حس های بد و ناامیدی رو هم توی طول این بازه سال کنکورم نداشتم و اینقدر استرس بیخودی به خودم نمیدادم ولی بااین حال بزرگم کرد و دیدم که میتونم میشه هرچه ک بخوای و الان توی این دوماه تمرکز مستمر نتایج خوبی دیدم و بزرگ ترینش حس امید و آرامش بوده

    تضادهم داشتم توی این مسیر و باعث شده مسیرم هی عوض بشه نظرمم تغییر کنه و تصمیم دارم تا به اون ثبات نرسیدم در هیچ موضوعی تصمیم جدی نگیرم و فقط ادامه بدم و صبر کنم ببینم قراره چی بشه

    امروز سر یه موضوع ساده شگفت زده شدم خیلی حس قشنگی بود که و کمتراز یه دقیقه جواب گرفتم و این خیلی خوب بود برام.

    به امید روزهای قشنگ تررر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محمد مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 982 روز

    به نام الله یکتا

    قسمت 13 لایو با استاد عباس منش

    روزشمار تحول زندگی روز 72

    این فایل بسیار عالی است و کم از محصولات نیست به شرطی که در مدار عمل کردن به این آگاهی ها باشم.

    خداوند به همه ی ما الهام میکند

    خداوند از طریق نشانه ها به ما راه را به ما نشان میدهد

    این مشکل از ماست که نتوانیم آنهارا دریافت و در زندگی به آنها عمل کنیم.

    هر شخصی در هر نقطه ای که هستش /هزاران موج و فرکانس رادیویی و ماهواره ای در آن وجود دارد چه کسی از آنها استفاده میکند؟

    کسی که گیرنده (رادیو/تلویزیون)داشته باشد.

    پس خداوند به همه ی ما الهام میکند و همه میتوانیم از آن الهامات استفاده کنیم به شرطی که ایمان داشته باشیم.به چی ایمان داشته باشیم؟چیزی قرآن میگوید ایمان به غیب.

    چند وقت پیش احساس عالی داشتم و حس میکردم انرژی یا نیرویی درحال نگاه کردن به من است و به من الهام شد و اگر چند سال پیش من بود بااون باورها من توجهی نمیکردم ولی من الهام رو پیگیری کردم.

    درموردش تجسم کردم و سناریو هایی برایش نوشتم /نجواها که کار خودشون رو انجام میدادند ولی من به کلام آرامش بخش الله گوش میدادم.

    الهام را عملی کردم و از شهر خودم به شهر دیگری رفتم با سرمایه اندک و اعتماد به نفس عالی /به شرکت تولیدی محصول و قدرتی در من بود که احساس میکردم میتوانم کوه را جابجا کنم/چند نفری که در آن تولیدی بودند چهره های خیلی آشنایی داشتند و انگار مدت هااست من را میشناسند.

    چند نفری هم خواستند مرا از انجام این کار دور کنند ولی ندای درون من قدرتمند تر بود و مرا مطمِن میکرد و من خودم فقط و فقط میخواستم به اون عمل کنم جدا از اینکه موفق بشوم یا نه.

    بالاخره ایده را اجرایی کردم و نتیجه ی خوبی گرفتم و احساس میکنم در شروع مسیر درست ثروتمند شدن و موفق شدن هستم/مانند تمام الگوهای موفقی که الان ثروتمند هستند.

    چیزی که به من قدرت و انگیزه بیشتر و قدرتمند کننده تر میدهد عمل کردن است زیرا عمل کردن به الهام یا ایده خیلی خوشحال تر میکند تا نتیجه ای که گرفتم/زیرا نیرویی که به من الهام میکند دائمی است و در طول مسیر به من راهکار/ایده/الهام/شرایط/ادم ها/موقعیت و هزاران چیز دیگر هم میدهد.

    گر مرد رهی میان خون باید رفت

    وز پای فتاده سرنگون باید رفت

    تو پای به ره در نه و از هیچ مپرس

    خود راه بگویدت که چون باید رفت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 859 روز

      سلام آقای عباسی عزیز

      تحسینتون میکنم که به ندای قلبتون گوش دادین و هجرت کردین، واقعا هجرت خیلی مهمه توی قرآن خداوند خیلی بهش تاکید کرده که اگه از جایی که هستین راضی نیستید زمین خدا وسیعه توکل کنید و هجرت کنید

      و اینکه گفتید مهم و اون رضایت قلبی که به آدم از عمل به الهاماتش میده از نتیجه کارش مهمتره واقعا حق با شماست

      سپاسگزارم از کامنت زیباتون

      امیدوارم توی کار و زندگیتون همیشه موفق و سالم و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    خرم خمرنیا گفته:
    مدت عضویت: 1870 روز

    سلام و خداقوت به دوستان عزیز

    روز ششم از “پروژه گام به گام تا خانه تکانی ذهن ” هم رسید و من خیلی خوشحالم که برای اولین بار توی سایت پیگیر و متعهدم به انجام کار صحیح … خدایا ممنونتم که توفیقشو میدی

    عمل به الهامات قلبی …

    حقیقتش درک واضح و درستی از الهامات قلبی ندارم و همینجا از خدا می خوام منو توی مسیرش قرار بده و آشنا بشم با این شیوه از نگرش و توفیق عمل به الهاماتمو پیدا کنم … پیشاپیش از نیروی هدایتگرم بابت این اتفاق تشکر می کنم

    وقتی خداوند تعهد منو نسبت به خواسته هام ببینه که در راستای اهدافم حرکت می کنم درها باز میشه و پاسخ ها میاد.

    دلیل نتایج پایدار اینه که برای خودم ارزش قائل باشم و هر روز روی خودم کار کنم به خصوص وقتی شرایط در همه ابعادش خوب و عالی باشه .

    یه اصل مهم اینه که در مورد هر باور مثبتی که بخوام به ذهنم بدم باید براش منطق بیارم در غیر اینصورت ذهنم پس میزنه و من در پروسه باورسازی شکست خوردم … منطق آوردن یعنی الگو قرار دادن افرادی که به هدفی که من میخوام بهش برسم قبل از من رسیدن

    مثال خودمو میزنم:

    الان با توجه به بیزینسی که دارم (فارکس) خیلی ذهنم با استاپ خوردن و ضرر کردن مقاومت داره در صورتی که بزرگان بازارم ضرر می کنن و این اجتناب ناپذیره … مقداری ضرر جزوی از این بازاره … جریان بده بستونه …. من باید بپذیرم که من باید هر از گاهی یه مقدار کم به بازار ضرر بدم ولی در ازاش سود بیشتری بگیرم اینجوری برایند معاملاتم توی سود میره و نباید توقع سود همیشگی از بازار رو داشته باشم

    باید درک کنم فاکتوری که مهمه مجموع معاملات ماهیانه منه که مشخص می کنه روندم مثبته یا منفی

    یه روزی برمی گردم و اینجا می خونم که از روزی که این پروژه رو استارت کردم هر روز دارم سودهای کوچیک می گیرم و از طمع فاصله گرفتم . طبق برنامه پروژه دارم عمل می کنم ” بهبودهای کم ولی مستمر ” به عبارتی توی بیزینسم ” سودهای کم ولی مستمر”

    خدایا مچکرم که همراهمی تا انتهای این پروژه و بعدشم قطعا این روند بر وجودم نشسته و جزئی از شخصیتم شده

    سپاسگزارم از استاد عزیز و خانم شایسته بایت این شرایط … واقعا ممنون

    همه عزیزان رو به خدا می سپارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    Leili گفته:
    مدت عضویت: 582 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته

    خدایا شکرت که در مسیر رشد و آگاهی هستم

    من هر روز فایلها رو گوش میدم و دوره ها رو میبینم

    من به خودم قول دادم متعهدانه تر کار کنم نه به قول استاد مثل فیلم دیدن

    قدم7 از دوره 12 قدم هستم استپ کردم و دوباره از قدم 1 شروع کردم که بتونم متعهدانه تر روی خودم کار کنم

    امیدوارم بتونم روی ترسام پا بزارم که به قول استاد واهی هستن و وجود ندارن و رشد کنم

    قبلآ کاغذ برچسب دار گرفته بودم و جملات کلیدی 12 قدم مینوشتم ولی چون در دید بود و نمیخواستم کسی بحث کنه باهام برش داشتم

    الان هر فایل میبینم باید نکاتشو بنویسم وروی خودم کار کنم و دلایل منطقی بیارم برای ذهنم

    خدایا کمکم کن

    درپناه الله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    فریبا حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 667 روز

    بنام خداوند هدایتگر

    بنام خداوندی که جهان را به این زیبایی خلق کرده تنوع فصول ایجاد کرده و زیبایی های پاییزش منو سرمست و دیوانه کرده

    سلام و عرض ادب دارم خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته بینظیر

    من خوشبخترینم که هم زمان با این دو استاد درین جهان زندگی میکنم

    این روز ها مجذوب آبی آسمان و ابر های سفید پنبه ای و هوای دلنشین پاییز شده ام اینقدر به این زیبایی توجه کردم تا اینکه امشب رفتم مغازه خرید کنم یه آقا ک اونجا بود توصیف این آب و هوا رو کرد و گفتم ببین اینقد توجه کردی ب این زیبایی که داری از زبان دیگران هم میشنوی و این یک نشانه است.

    وقتی خداوند تعهد مارا می بیند درها را برای ما باز میکند یعنی از ما حرکت از خداوند برکت.

    همیشه توی ذهنم این بود که باید یک مدت طولانی بگذرد تا من به خواسته ام برسم و تکامل در ذهن من مدت زمان تعریف شده بود تا اینکه استاد جان گفتن یکی از شاگردان شان 17 روز تعطیلی کلا روی خودش کار کرده و نتیجه دلخواه را رقم زده یکم مقاومتم کمتر شد ب اینکه تکامل برمیگرده ب این ک چقد روی خودم کار میکنم نه اینکه فقط موضوع گذشتن زمان باشه.

    در تضاد ها است که جهان سرند میکند. غربالگری انجام میشه و فاصله طبقاتی ایجاد میشودـ

    ایده های الهامی باید انجام شود.

    از تجربه خودم بگم من با استفاده از آگاهانه از قانون شغلی را جذب کردم ک در هفته دو یا سه روز و بعضی وقتا 4 روز سرکار میرفتم فاصله خونه تا محل کارم فقط 2 دقیقه بود و روزای هم ک سرکار میرفتم در 90 درصد مواقع کاری انجام نمیدادم و فقط حضور داشتم و حقوقش هم در حدی بود که نیاز های زندگیم برآورده میشد و تایم آزاد زیادی داشتم دوستم میگفت هیچ وقت ازین کار بیرون نشو.

    تا اینکه نشونه ها اومد ک استعفا بده و برو جایی ک از توانایی هات بتونی استفاده کنی و من بدون مقاومت پذیرفتم و بیرون شدم ازکارم

    رفتم کار جدید و فعلا هم درآمد دارم و هم دارم حرفه خیاطی را یاد میگرم و تازه متوجه شدم که من چه توانایی های فوق العاده ای دارم و استعداد بینظیری درین حرفه دارم واقعا لذت میبرم و احساسم خوبه اینا نتایجی است که در ظاهر من میبینم و خدا میدونه در آینده چقدر میتونم پیشرفت کنم و خدارا شکر ساعات زیادی از روز هنذفری توی گوشم است و فایل های استاد جان گوش میدم. در کار قبلی ک بودم ادم های ک همکارانم بودن آدم های خیلی جالبی نبودن و از آنجایی که من روی دوره روابط کار میکردم خداوند منو برد جایی که آدم هاش فوق العاده هستن محیطش سرشار از احترام و آرامش است و جالبه ک غیبت کردن خط قرمز این محیط است و من هر روز این نتایج را بخودم یادآوری میکنم

    نکته مهم: الهامات همیشه بما میگه یه کاری انجام بدی نمیگه بشین تو خونه و منتظر باش خودش انجام بشه

    خدایا ممنونم بابت همه چی

    خدایا حضورت را سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مریم درویشی گفته:
      مدت عضویت: 2858 روز

      سلام به شما دوست عزیز در سایت استاد عباسمنش

      خیلی جالبه من با اینکه این فایل گوش دادم دوبار و البته توی کامنتهای قبلیم هم یادآوری کردم ولی توجهم جلب نشده بود تا اینکه داشتم کامنت شما میخوندم، منظورم این بخش از کامنتتون هست که نوشتین تکامل وابسته به مدت زمان میدونستید

      من دقیقه های قبل که در حال مرور یه سری هدفام بودم دیدم ذهنم میگه ولی دیگه نمیرسی دیگه فرصت نیست تایمش داره میره، تایمش تا فلان تاریخ..

      با خوندن کامنت شما یهو یادم افتاد که ذهنم درگیر این موضوع

      خیلی خوشحال شدم

      برای شما آرزوی موفقیت میکنم در کار جدیدتون

      انشالله خبرهای خوبی از شما توی مسیر علاقتون بشنویم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    «روز ششم پروژه»

    خدایا شکرت که ششمین روز پروژه رو به خوبی گذروندم فایل رو چندین بار گوش دادم و هدایت شدم به نوشتن کامنت،

    خدایاشکرت باورهای قدرتمندی در این فایل بود و بهش هدایت شدم .

    اگه مثل بقیه فکر کنی، مثل بقیه نتیجه میگیری

    راهکار حل مسائل،تغییر بنیادین شخصیت است

    ترس دلیل اصلی مشکلات بشر است

    توجهم به این سه موضوع بیشتر جلب شد و حس میکنم روی این موارد باید بیشتر کار کنم و این موضوع اتفاقی نبوده قطعا درخاستی دادم یا سوالی داشتم که خداوند با بولد کردن این موارد جوابمو داره میده^_^الهی شکرت.

    – امروز تو کارم دوسه تا چالش پیش اومد و چندین بار تلاش کردم حلشون کنم اما انجام نشدن ، کم کم حسم داشت عوض میشد اما به موقع یاد صحبتهای استاد تو این فایل افتادم که مثل اکثریت جامعه نباید فکر نکنم به دید مثبت برم تو چالشی که پیش اومده، خب سریع نگاهمو تغییر دادم خداروشکر از پسشون براومدم خب کل روز درگیرش بودم برنامه ریزیم عقب افتاد اما عالی بود و کلی چیز یاد گرفتم و یک پله در کارم پیشرفت کردم و این هم مرحله ای بود که هربار انجامش رو تعویق مینداختم بالاخره باید میرفتم تو بطنش .الهی شکرت

    _نکته دیگه ای که برام بولد شد ،اینکه دوباره فایلها و‌محصولاتی که دارمو شروع کنم به نوشتن و تفکر، و ازین فرصتی که دارم به خوبی استفاده کنم، چون خداوند فرصتی بهم داده که زمانم آزاده جایی هستم که سکوت زیادی داره و میتونم خیلی خوب فایلها گوش کنم و فرکانسمو روی موج الله نگه دارم، انشاالله به زودی شروع میکنم.

    -استاد عزیزم مثل همیشه عالی بود.

    این فایل مربوط به زمان پندمیکه اما الان که گوش کردم چیزهایی درک کردم که مربوط به شرایط فعلیمه .

    در پناه االله یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    نازنين گفته:
    مدت عضویت: 2243 روز

    سلام و عرض ادب

    در اطرافم شاهد تغییر آدم هایی هستم که هیچوقت فکرشو نمیکردم قدمی برای تغییر و تحول بردارن، کسانی که اینقدر توی روزمرگی های پرمشغلشون گیر کرده بودن که اجازه دریافت ایده های الهام بخش رو به خودشون ندادن و مثل روتین همیشگی در شغلشون عمل میکردن.

    خدا میدونه بعد از این جریان چه تحولاتی تو هر شغلی بوجود بیاد، خدا میدونه چه ایده های نابی که هرکس تو خلوت این روزهاش به دست بیاره، خدا میدونه چه خلاقیتایی که هرکس تو حوضه خودش نمایان کنه، چه پیشرفتایی که در علم بوجود بیاد.

    دیروز یه پیامی رو از یکی از دوستان جراحم که تا قبل از این جریان بواسطه شغلش خیلی روزگار پرمشغله ای رو سپری میکرد، دریافت کردم که واقعا متعجب شدم از تاثیر روند جهان برای سوق دادن انسان ها به سفر به اعماق درونشون

    این دوست عزیز من خلوت و تنهایی رو هدیه ای از طرف خدا میدونست که میتونه فکر کنه به روند انجام جراحیاش و با وجود اینکه بسیار جوانه و به نوعی کم تجربه یه سری رویکرد های جدید و بسیار جذاب در جراحی پلاستیک پیدا کرده که در نوع خودش شگفت انگیزه، اما اطمینان داده که بعد از این جراحی های کاملا متفاوت در متود و نتیجه نهایی عرضه خواهد کرد.

    خدا میدونه چه موفقیت هایی که بعد از این کسب کنه و چه هدایت هایی که از خداوند دریافت کنه در انجام جراحی های بهتر، متفاوت تر و موفق تر حتی از کسانی که سالهای زیادیه تو این تخصص هستن.

    اینه رونده بینظیر جهان هستی بسیار منو شگفت زده کرده که باعث شده کسانی که اصلا توی این فضاها نیستن هم، الخیر فی ما وقع این چالش رو درک کنند و اینقدر ایده های الهام بخش رو دریافت و اجرا کنند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    ونوس گفته:
    مدت عضویت: 2263 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیزم

    واقعااااااآاا ازشنیدن مطالب لایو شگفت زده شدم نمیتونم بگم چه احساسی دارم چقدرررر قلبم بامطالب گفته شده درفایل موافق بود

    من از بچگی همیشه یادم می آید پدربه همراه عموهایم داستانهای خریدملاک هایی رابیان میکردن که در لحظه آخر منصرف شدن . من جمله ملک بزرگی در منطقه یاغچیان تبریز که ۱۵سال پیش ارزش چندانی نداشت وتادم امضاهم رفتن ودرلحظه اخرمنصرف شدن والان آن ملک میلیاردهاقیمت دارد زمان کودکی میگفتم کاش ب گذشته برمیگشتیم ومیخریدیم بزرگترهم ک شدم باز فکر میکردم فرصتهافقط درگذشته بوده مگریک کارگر چقدر درآمد دارد که میلیاردها تومان جمع کند تا بتواند در منطقه مثلایاغچیان یک ملک داشته باشد همیشه حرف از فرصتی بود ک بعضی افراد دران زمان استفاده کردند و ازانجاملک خریدن وغیره

    اماااااا ازسال۹۶که بااین آموزه ها آشنا شدم دیگر متوجه شدم چرا پدر من بااینکه انقدرهاپول داشت ک بتواند در۲۰سال پیش در بهترین جای تبریز خانه بگیرد نگرفته این الهام از طرف خداوند بهش می‌شده برو سمت مثلاا یاغچیان بگیر اما می‌ترسیده ترس نزاشته و این گوش دادن ب ندای ترس وضعیت کنونی راپیش آورده ندای الهیی می‌گفته جنس داره گرون میشه بخررر اما ترجیح میده بزاره بانک سرمایش

    اما میخواهم چن نمونه از اینکه ب ندای الهیی ام گوش دادم بگم براتون

    بچه که بودم یادم هست درس صدامیکر ن معلمابیاپای تخته من همیشه بلدبودم نبودم دستم بلندمیکردم میگفتم میرم پای تخته قلبم بمدمیگه چی بگو

    سال دوم راهنمایی ک بودم معلمون گف یه انشاراجب باران بنویسین اون روزم باران می‌بارید من چشمانم بستم حرفهای قلبم آوردم رو کاغذ اون انشا اونقدرصداکرد تو مدرسه پخش شد بین معلمامدیرسایردانش اموزا اونقدری ک همه ب من گفتن توحتمانویسنده میشیذاون انشامنوتو مدرسه معروف کرد

    سال۹۶من لیسانس ریاضی از دانشگاه تبریز گرفتم بااینکه تمام واحدهام پاس کرده بودم و فقط کارهای اداری مانده بود و۸۰هزارتومن بدهی ب دانشگاه قلبم گف مدرکت نگیر ب دردت نمیخوره نگرفتم‌و نخوردهم

    سال۹۴بانت ورک آشناشدن همه گفتن نرو قلبم گف برو رفتم و درسته درآمد کسب نکردم اما بااستاداشناشدم

    سال ۹۷رفتم مغازه دوستم تاکاریادبکیرم بااینکه پدرم گفت نرو برو دنبالدرس مدرک قلبم گف برو رفتم و الان یکی از شاخ های کارخودمم

    همون سال۹۷خواستم ازدوستم جدابشم مغازه جدابزنم خانوادم گفتن تازه جات محکم شده بمون قلبم گف جداشو نتیجش شد رشد ۸برابری درآمدم

    وخیلیییی چیزای دیگ و من الان تصمیم گرفتم فرمون فقططططط بدم ب قلبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1591 روز

    به نام خداوندبخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روزپنجاه دوم، روزشمارتوانایی تشخیص اصل از فرع..

    یکی از بزرگترین برکاتی که توی این مسیر زیبا وروشن نسیب من شده، دید مثبت داشتن به هر اتفاق وحتی تضادی هست…

    برعکس گذشته که حتی تو خنده ها وشادیها و ارامشی که به راه بود، حتی وقتی اوضاع بر وفق مراد بود من باید دلم میلرزید وباید منتظر اتفاقات بد می بودم، ومی ترسیدم از اون ارامشی که به پا بود، چون همیشه شنیده بودم که میگفتن بعد هر خنده گریست، حالا روز خوشته منتظر روزای بدم باش…

    شادی همیشگی نیست…

    غم وشادی باهمه، پس زیاد دل خوش نباید بود به این شادیها وخنده ها و ارامش…

    این آرامش قبل طوفانه …

    واز این دست باورهای مزخرف و پوچ و بی معنی، که معنی داده بود به کل زندگیمون!!!!

    خدارو هزاران بارشکر که تونستم تاحدود زیادی اون باورهای پوچ واشتباه ودروغین رو دور بریزم…

    اولش سخت به نظر میرسید ولی من آمادگیشو داشتم، چون سالها بود حداقل سالی یکی دوبار خواب میدیدم که زلزله اومده، یا طوفان اومده و مردم همه سراسیمه اینور انور میدوند و داد وبیداد میکنند از ترس، اما من در حالیکه پسرم رو بغل کردم به اسمون نگاه میکنم ونوری از اسمون طوری مستقیم به ما می تابه که ما نه تنها نمی ترسیم بلکه من تو عالم خواب با گفتن یا ذالجلال والاکرام نهایت ارامش رو داشتم …

    من اونموقعه ها معنی این خوابهارو نمیدونستم، اما همیشه میدونستم که اگر فقط بتونم توکلم وایمانم رو بیشتر کنم مطمعنن، همیشه در پناه امن خداوند سعادتمند خواهم بود اما خب ، هرچی می گشتم نمی تونستم کسی رو پیدا کنم که مومن واقعی باشه، و واقعا فرد با خدا وبا ایمانی باشه تا بتونم ازش یاد بگیرم تقوا وایمان داشتن اصلا چه شکلی هست…

    خب مشکل از اینجا بود که همه ی کساییکه ادا میکردند کتاب خدارو از حفظ هستند و احکام خدا رو میدونند در اصل اصلا خود خدا رو نشناخته بودند یا بد شناخته بودند، اصلا نمی تونستند ونمی دونستند که اصل حرف خدا چیه به بنده هاش…

    خب من دلم روشن بود، همیشه میدونستم که بلاخره خداوند از یه طریقی خودش رو به من میشناسونه و راه صراط مستقیم رو انجور که من دلم بخواد وبه دلم بشینه و آسون وراحت وروشن باشه بهم نشون میده ، که به لطف خودش من الان دوسال واندی هست وارد این مسیر پرخیر وبرکت شدم واز طریق شما استاد عزیزم خداوند خودش رو داره هر بار بیشتر به من میشناسونه …

    همین تغییر دیدگاهم نسبت به تضادها واتفاقات وبا دید مثبت بهشون نگاه کردن باعث شده تواکثر مواقع سبک بال ورها باشم، باعث شده بدون دغدغه باشم و آرامش وشادیها و لذتها و خوشیهام پایدارتر باشه…

    اصلا همینکه باور کردم همه چیز دست خودمه درون خودمه و خودم سازنده زندگیم وشکل دهنده اش هستم با عشق و شور وشوق بیشتری سعی میکنم مثبت نگریم رو افزایش بدم..

    قبلا دوست داشتم اینو به هرکسی که می بینم بگم، وحال خوبم رو به همه نشون بدم و بگم که اگر فلان بیماری، فلان شرایط، فلان موقعییت وفلان فلان پیش اومده به جاش فلان وفلان حسن واثر مثبت رو هم داره، پس انقدر منفی نباشید و …

    ولی خب یا بهم میگفتن دیونه، یاسرخوش، یا علی بی غم یا سیب زمینی بی رگ و….

    از این جور وصله ها بهم میچسبوندن…

    از یه جایی تصمیم گرفتم برای خودم وتوی خودم خوش وخرم باشم وجهان رو واتفاقات وشرایطرو به دلخواه خودم خوب ومثبت ببینم و بابتش شکرگزار باشم و توی سختی ها ومشکلات وتضادهایی که خیلی خیلی کمرنگ شده دیگه تو زندگیم به لطف الله، مثبت نگر وصبور ومتوکل والبته بدنبال حکمتش باشم و منتظر دیدن نتایج عالی پیش رو…

    یادمه تو دوران کرونایی، من از 4 نفر بیمار مراقبت کردم ولی چون باورم این بود که بدن من قوی هست، ومن تحت مراقبت پروردگارم هستم ودارم کار خیری انجام میدم پس نباید این بیماریو بگیرم و 12 روز، من پرستاری 4 تا بیمارو به عهده داشتم و خودم شکر خدا مریض نشدم در حد یه سردرد که اونم در حالت عادی هم برای هرکسی پیش میاد…

    به قول شما استادعزیزم همه چیز باوره، من قد و وزن مناسبی دارم، خیلی پرتحرک وفعال هستم، خیلی کم چندماه یکبار از فست فود استفاده میکنم و سعی میکنم چیزهایی که افزودنی داره خیلی کم مصرف کنم وشکر خدا اکثرا در سلامتی بودم وهستم…

    اما از وقتی دوره قانون سلامتی اومده روی سایت الان چندین ماه هست که دچار وسواس فکری شدم،منکه دوره رو تهیه نکردم اما از فایلهای معرفی دوره وکامنت دوستان یه چیزهایی فهمیدم در موردش..

    طوریکه حتی غذاهای معمولی وروزانه ای که مصرف میکنم بازم فکر میکنم اینا افزودنی داره وباعث بیماری من میشه ودقیقا 7و8 ماهه دچار حساسیت پوستی شدم و دکتر هم رفتم گفته از استرس هست اما مواد غذایی تشدیدش میکنه!!!

    منکه میدونم سبک غذا وتغذیه من از 90 درصد مردم سالمتر هست ولی چون فکر میکنم الان تو دوره قانون سلامتی شما حتما حتی برنج و نون رو هم حذف کردید حتی وقتی یه چای ونون وپنیر هم میخورم شروع میکنم به خاروندن یه قسمتی از تن وبدنم!!!

    ومیدونم که این از کجا آب میخوره،از باوریکه نسبت به غذاها الان یه مدته توی ذهنم شکل گرفته….

    اما من اصلا دوست ندارم که برنج ونون رو قطع کنم، من یه رشتی بچه کشاورزم که عاشق برنج هستم البته یکی دوتا کفگیر میخورم فقط(خنده)

    واصلا نمی تونم این یه قلم رو از زندگیم حذف کنم فقط میتونم مثل همیشه نرمال وبه اندازه ازش استفاده کنم…

    خلاصه که الان چندوقته دارم روی خودم کار میکنم که به ذهنم وباورم بقبولونم که همه ی غذاها ناسالم نیست وتو داری توی رشت استان گیلان خیلی چیزهای ارگانیک استفاده میکنی خدارو صدهزار مرتبه شکر که اندام وسلامتی وانرژی خوبی داری پس انقدر مته به خشخاش نذار …

    اینا نشون میده که همه چیز باوره، اگه باور داشته باشی آب رودخونه تمیزه و بخوریش حتی هزار بار اتفاقی برات نمی افته اما اگه باور داشته باشی کثیفه حتما اگه یکبار بخوری بیمار میشی…

    من هنوز اعتقاد دارم خیلی از خوراکیها برکت ونعمت خداست وبا درخواست خود ما انسانها این خوراکیها توی جهان هست پس باید بخورمشون(خنده)

    اخه نه اضافه وزن دارم نه هله هوله خورم، نه غذاهای فست فودی میخورم و…

    امیدوارم بزودی این باور که همه ی غذاها به جز مرغ وگوشت اخ هستند ونباید بخورم رو تغییر بدم به باور اینکه غذاهای سالم زیادی هست که می تونم باخیال راحت بخورمشون ونه تنها مریض وکم انرژی نشم بلکه سرحال و پرانرژی تر هم بشم…

    تا انشالله این وسواس فکری از بین بره واین حساسیت وخارش بعد خوردن غذاها هم از تنم بره بیرون…

    اما در نهایت بازم من دیدم به این موضوع مثبت هست، حتما حکمتی در پس این قضیه هست حتما باید نگاه دقیقتر وبهتری روی جسم وسلامتی جسم وروحم داشته باشم…

    خدارو هزاران بار شاکرم که حداقل امروز در بیرون از خودم دنبال چیزی نمی گردم ومیدونم که همه چیز در درون من هست وحتی اگه اون بیرون هر اتفاقی بیفته حتی اگه بمیرم در نهایت اتفاق خاصی نمی افته وهمه چیز در پی رشد وارتقاء من اتفاق می افته حتی مرگ که منو به زندگی بعد وبه معبودم متصل میکنه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 859 روز

      سلام مینا ی عزیز

      کامنتت درباره ی باورهای گذشتت ، منو به قدیمای خودم برد ، اونوقت که اخبار گوش میدادم و همش دلم آشوب بود که همین روزاست که آمریکا بهمون حمله کنه، یا داعش بیاد منفجرمون کنه و خوابهای از این قبیل که جنگ شده و ما درحال فرار و قایم شدن از دست ، آدم بدا هستیم:)

      خدا رو هزاران مرتبه شکر که دیگه نه از اخبار خبریه و نه از اون کابوس ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: