سریال زندگی در بهشت | قسمت 101 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/11/abasmanesh-22.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-11-24 07:47:582024-02-14 06:27:05سریال زندگی در بهشت | قسمت 101شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استادبزرگواروخانوم شایسته عزیز.سپاس بابت سریال فوق العاده زندگی دربهشت .یه خواهشی داشتم ازشمابزرگواران .اگرکه ممکنه خانوم شایسته هم یه مصاحبه ای ترتیب بدن واز زندگی خودشون بگن مثل استاد .ازهمه جنبه های زندگیشون باجزییات .استادعزیز ماازشماخیلی یادمیگیریم وخانوم شایسته هم عجیب تاثیرگذارند .لحن کلامشون نظم وهماهنگیشون سلیقشون جدیت وهمراهیشون و…..خانوم شایسته عزیزمن بادیدن سریاا زندگی دربهشت چقدرازاستادوشماالهام گرفتم ومواجهه شماباترس هاتون درمن چنان موثربودکه تصمیم گرفتم من هم برترسهایم غلبه کنم .استقلال شما چنان منوتحت تاثیرقراردادکه شماروالگوقراردادم ودارم روی خودم وباورهام کارمیکنم .لطفا ازشجاعتهای گذشتتون تابه الان برامون بگیدتاماهم هدایت شویم به مسیرهای درست .ممنون که شماهم جلوی دوربین اومدید وبااومدنتون آگاهی هامونوبیشترکردید .شماواقعا دستی ازجانب خداوندهستیدتامن باورهاموتغییربدم به وسیله شما .من بی صبرانه منتظرفایلی هستم که خانوم شایسته ازخودشدن بگن وباعث رشد آگاهی همگی مابشن .امیدوارم بزودی این فایل زیبا وموثرروببینیم وباجان ودل آگاهی هاشو دریافت کنیم .شمادونفربی نظیرید ویه تیم دونفره عالی تشکیل دادید دستی هستیدازدستان خداوندهدایتگر برای هدایت مابه ایمان شجاعت توحید ارامش وعشق و…….همیشه موفق ودرخشان باشید درتمام صحنه های زندگی زیبایتان.
سلام استاد سلام مریم جون
من خیلی کامنت نمیزارم ولی ولی ……
چقد شما آخه دوست داشتنی و عشقید
چقد من لذت بردم از این نوع فایلا ،وااقعااا فوق العاده بود
از این فایلا بیشتر بزارید که مریم جون سوالای خوب و قشنگ میپرسن،خیلی عالی خیلی تاثیرگذاره خیلی
ممنونم از این همه سخاوتتون
سلام به استاد عزیزم بینظیر ترین فردی که تو عمرم دیدم و چقدرررر جذاب و دلنشین صحبت میکنین خیلی برام جالب شد که یه حسی مجبورم کرد که این متنو بنویسم من چندماهی هست که با شما و سایتتون اشنا شدم که میشه گفت بزرگترین و قشنگترین اتفاق عمرم بوده تا الان و این حسو حال شما و خانوم سایسته عزیز رو که میبینم چقدر حالمو خوب میکنه یکی از مهمترین هواملی که منو بشدت مشتاق دیدن و گوش دادن به فایلها و راهنمایی های شما شدم اینه که تو هر زمینه ای تاکید میکنم هر زمینه ای که شما حرف میزنین و از خصوصیات اخلاقی و رفتاری خودتون میگین یه خنده ملیحانه به لبم میاد که چقدررر رفتارها.عقاید.جسارتها و…..من با شما شبیهه و این باعث شده با قدرت خیلی بالا و با سرعت باور نکردنی دارم خودمو به شما نزدیک میکنم به طوری که به این باور قطعی رسیدم که آینده و زندگیم دقیقا مثل شما خواهد شد و از قضا یه دوستی دارم که خصوصیات اخلاقی خانوم شایسته رو دارند وچقدر رابطه خوب و شیرینی داریم ما هر روز و همیشه در خصوص قوانین جهان و مباحثی که از سما باد گرفتیمو تحلیل وبرسی میکنیم به طوری که واقعا زمان از دستمون خارج میشه و این خانوم دقیقا مثل ایشون بشدت پایه خوش ذوق و همه جوره اوکی تنها تفاوتی که دارند اینه که اصلا علاقه و ذوقی برای فیلم برداری از لذتامون ندارند که باز خودم این خلعو پر کردم و وقتی رابطه شمارو میبینم میشه کامل تطابق داد به زندگی خودمون و چقدرررررر خوشحالم ازین بابت
از وقتی با شما اشنا شدم چقدر خدا تو زندگیم پررنگ شده و اینم بگم تمام تمام حرفهای شمارو بی قیدو شرط قبول میکنم و ایمان دارم از اونحایی که شما همیشه با عدله و مستند حرف میزنید و اگرم جایی باشه که ذهنم مقاومت داشته باشه اینقدر میگردم تا یک پاسخ منطقی پیدا کنم و خودمو کامل راضی کنم
تازه فهمیدم من چقدر نعمت خدا به من داده که نمیدیدم
چقدر من انگیزه داشتم که نمیدونستم
چقدر مهارت داشتم که نمیدونستم
چقدر قدرت ارتباط خوبی داشتم که نمیدیدم
چقدر انسان بشدت بشدت شادی بودم و قدرشو نمیدونستم
چقدر شرایط برای لذت بردن داشتم که نمیدیدم
و خیلی مسائله دیگه
جالبه وقتی رو یک موضوع مقاومت دارم و بر خلاف اینکه همه اساتید دیگه تاکید میکردند ولی من نمتونستم قبولش کنم در مورد برنامه ریزی روزانه بود ویا برای اینده بود که شما تو یکی از فایلهاتون خیلی قشنگ گفتین که اسلا اینطوری نیست و من بر اساس هدایتی که میشم کار انجام میدم ومن یکی از مسائلی که خیلی سخت پیگیرشم اینه که چطور الهامات و هدایتهارو درک کنم چقدر خوشحال شدم اون فایلو دیدم که باز خودش هدایت بود دیدن این فایل
دیدن زندگی ساده و پر از عشق رو از شما تازه فهمیدم دیدن فراوانی لذت بردن و…..استاد دیدگاهمو کلا از زندگیم عوض کردی شادیم و ارامشم چندین برابر شده و خدارو هزاران بار شاکرم
واما برداشت کلی من از تمام فایلهای ناب شما این بوده حالا نمیدونم درسته یا نه ولی احساسم خیلی تاکید داره رواین موضوع که انسان برای موفقیت در همه زمینها فقط و فقط باید رشد شخصی کنه تا به همه چی برسه و خیلی تلاش دارم باری ساختن باورهای قدرتمند واز همه مهمتر جایگاه خدا تو زندگیم
عمیقا درک کردم که وقتی با خدا خرف میزنی ارامش میگیری مصداق همون ایه الا بذکر الله…..و نگاه توحیدی شما به این موضوع مسمم ترم میکنه
همیشه بخاطر وجود شما تو زندگیم خدارو شکر میکنم خیلی پروسه طولانی طی شد که به سایت شما و به سمت هدایت شدم خدارو شارکرم
ودر پایان از اونجایی که میدونم ابن پیامو میخوانید خیلی برام مهمه که این اعتقاداتمو تایید میکنید یا نه لایک شما مهر تایید بر این باورها و اعتقادات منه
استاد عزیز من شمارو دست خدا میدانم و یقین دارم در اینده ای نچندان دور حتما حتما به دیدنتون خواهم امد این ارزومه که یک بار شمارو از نزدیک ببینم
قدرتی که الان دارم رو مدیون حرفهای نااااب وارزشمند شما میدونم و قدردان این محبتی که خدا به من کرده هستم
همیشه بدرخشی استاد
نمیدونین الان چه حسه قشنگی دارم 😍😍😍😍خدا حفظتون کنه 🌹
به نام خداوند هدایتگر
سلام گرم به استاد عزیزم و خانم شایسته گرامی
اول از همه سپاسگزار خداوند هدایتگری هستم که من رو هدایت کرد تا به وسیله آموزش های استاد عباسمنش برگردم به جریان زندگی طبیعی تا دوباره در خودم وجود رحمت و نعمت خداوند رو احساس کنم …
و سپاسگزارم بابت این سریال فوق العاده که هم برای استاد و هم برای شاگردانش پر از خیر و برکت بوده …
و سپاسگزارم برای این چند قسمتی که حاوی پرسش و پاسخ هست، واقعا ایده خوبی بود که ضبط بشه و در سریال گنجونده بشه.
بریم سر اصل مطلب که باعث شد بیام اینجا و این کامنت رو بذارم و اصل مطلب چیزی نیست جز هدایت الله
ماجرا از این قراره که من چند سال پیش در زمین اجاره ای مقداری نعناع فلفلی که یک گیاه دارویی ارزشمنده کشت کردم و صاحب زمین مدتی هست که اصرار داره زمین رو خالی کن
این گیاه هم گیاهی هست که باید با ریشه منتقل بشه به زمین دیگه، یعنی اینطور نیست که بذرشو بکاری و دربیاد، یک گیاه چند ساله اس که با ساقه های زیرزمینی تکثیر میشه و با ریشه به صورت کامل باید به زمین منتقل بشه …
به خاطر ارزش این گیاه من اجاره زمین رو دو سال تمدید کردم ولی امسال صاحب زمین گفت که نمیتوان تمدید کنه و زمین خالی میخواد،
از اینطرف هم کارها جور پیش رفت که ما رسیدیم به سرما و روزهای کوتاه پاییز، از یه طرف هم من تصمیم داشتم بهار نعناع ها رو بفروشم و از خدا میخواستم که این صاحب زمین با من کنار بیاد تا اینا بمونه تا بهار و بعد زمین رو تحویلش بدم،
دیروز رفته بودم زمین تا با صاحب زمین صحبت کنم تا توافقی بذاره نعناع ها تا بهار بمونن، که هر چی من گفتم قبول نکرد، من هم وقتی دیدم طرف راضی نیست با خودم گفتم آقا من اینا رو منتقل میکنم، با اینکه برام آسون نبود و احتمال سرما زدگی هم بود ولی زنگ زدم با کارگرها و وانتی هماهنگ کردم تا فردا(یعنی امروز) کار رو انجام بدیم، بعد به خونه که رسیدم سبد ها رو آماده کردم و همه مقدمات کار رو جور کردم تا امروز صبح کار رو شروع کنیم،
و احساسم رو خوب نگه داشتم، گفتم خدا بزرگه و اصلا فکر نکردم که چقدر سخته و هوا سرده و این چیزا…
شب هم موقع خواب چندتا کلیپ درباره معرفی امکانات Rv های جدید 2020 نگاه کردم و گرفتم خوابیدم، (آخه چند روزی هست که کلی سرچ کردم و یک عالمه کلیپ خوب از معرفی Rv های باهال دانلود کردم )
خلاصه با این شرایط خوابیدم و موبایل رو تنظیم کردم تا سر وقت زنگ بخوره که به موقع بیدار شم،
امروز صبح بیدار شدم قبل از زنگ موبایل، ساعت رو نگاه کردم دیدم یکساعت و نیم زودتر بیدار شدم، و یه حسی بهم میگفت که دست به کار نشو! نعناع ها رو انتقال نده!
گفتم آخه من هماهنگی ها رو انجام دادم، گفت خب زنگ بزن کنسل کن هیچی نمیشه!
خلاصه من که دیشب خیلی راسخ بودم تا حتما نعناع ها رو منتقل کنم و زیر منت صاحب زمین نباشم، یه چند لحظه ای گیج مونده بودم چی کنم!
گفتم نعناع ها بمونن بعد دوباره صاحب زمین قبول نکنه چی!
گفت راه حل قانع کردنشم بهت میگم!
همونجا ذهن نجواگر اومد وسط که چند روزم بارندگی در پیش داریم بعد هوا سردتر میشه، امروز آخرین فرصته! انجام ندی میمونه ها…
دوباره یه حسی بهم گفت بزن قسمت 101 زندگی در بهشت رو دانلود کن، شاید کمکت کنه…
زدم واسه دانلود،
تا دانلود انجام شه ذهن نجواگر هم کار خودشو انجام میداد، میگفت این الهام نیست، شاید ناخوداگاه تو از سختی کار ترسیده بعد داری خودتو راضی میکنی که انجامش ندی!
گفتم بذار این فایل دانلود بشه، شاید نشانه ای باشه توش، فایل هم حجمش زیاد سرعت اینترنت تبلتم کم، ولی صبر کردم و بالاخره دانلود شد
وقتی زدم که نگاه کنم، خیلی برام جالب بود! خدای من، اولین چیزی که خانم شایسته سوال کرد تا استاد درموردش صحبت کنه درباره هدایت بود!
موضوع سرسپردگی به هدایت بود!
درست 5-6 دقیقه اول شد هدایتگر من!
یاد حرفهای دیگه استاد افتادم که میگفت الهام خیلی هم منطقی نیست
که خداوند چیزی رو میبینه که ما الان قادر به دیدنش نیستیم
که نباید هدایت رو با منطق قاطی کنی…
و باید کار رو بسپاری به خداوند
،
گفتم خب اوکی، فهمیدم، ولی پدر و مادرم رو چیکار کنم!
الان میگن این پسر ترسیده یا تو تصمیش نمیمونه و از اینها
ولی باز آموزش های 12 قدم اومد به کمکم، که آقا به دیگران کاری نداشته با، اون کاری انجام بده که بهت گفته شده..
،
خوشبختانه هنوز وقت بود دیگه زنگ زدم به کارگرها و پیامک دادم به وانتی که کار کنسله…
خداوند حتما کارها به خیر و خوشی به سرانجام میرسونه…
خدارو شکر میکنم بابت اینکه هست و همیشه ما رو هدایت میکن
اینکه ما رها نشدیم و خداوند هوای ما رو داره…
خدا رو صد هزار مرتبه شکر…
سلام استاد عزیز و خانوم شایسته عزیزم.
به جرات میتونم بگم این دوتا قسمت یعنی قسمت صد و صد و یک به خودی خود میتونست یک دوره باشه.یعنی یک دانشگاه انسان ساز باشه.
نه ازین دانشگاهایی که میریم ها نه.
دانشگاهی که اگر به عمق این مطالب توجه بشه میتونه زندکیتو تغییر بده.
هر دقیقش برای خودش یک کلاس درس بود.
سپاسگذارم از هر دوی شما عزیزای دل که انقدر خوبید.
بنظرم شما بنیان گذار یک روش زندگی هستید.
در واقع پیام اورید در واقع پیامبری هستید که دینش ،دین انسانیته.من بواسطه اموزه های این سایت تونستم خدا رو و خودم رو بشناسم.
منی که سی و شش سال مذهبی زندگی کردم و در واقع اشتباه زندگی کردم.خداروشکر که به راه راست هدایت شدم.
و الان تونستم خودمو ببخشم بخاطر اشتباهاتم.
بینهایت از سما سپاسگذارم
بنام الله متکبر
بنام استاد متکبرم و مریم عزیزم
مریم میدونس میخاد بااین سوالا چه غوغایی تو سایت راه بندازه
مث همون غوغا ک سوالات ابراهیم راه انداخت
استاد قسمتایی ازاین فایل+۱۸بود😂😂😂😂
استاد واقعاشماازکودکی توحیدی بودی
واقعاازاون انسان این استاد باید دربیاد
استاداینقدشماجسوروبیباک بودید ک لاجرم همچین اینده ای باید میداشتید.
بنظرم همین باج ندادنتون و فقط تکیه تون به نیروی الله شمارو به این جایگاه ک لیاقت تعلیم توحیدو داشته باشید
رسوند
یعنی شما بهای اشاعه ی توحید رو با باج ندادنتون به انسانها،انگار پرداخت کردید
الله اکبر
خدایاشکرت
درود بر همه دوستان صمیمی عباسمنشی ام
خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی و یکی یه دونه خیلی ممنونم به خاطر نکته سنجی و ریزبینی و حساسیتی که دارین برای به نتیجه رسیدن از سوال ها ، فایل رو داشتم گوش می کردم به جایی رسیده بود که در مورد سرزنش خودمون داشتین صحبت می کردین ، فایل رو استپ کردم و داشتم خودم رو بررسی می کردم دیدم آدمی نیستم خودمو زیاد سرزنش کنم ولی این نگرانی رو هم دارم که اشتباه نکنم جالبه شما اون موقع در مورد نگرانی از اشتباه صحبتی نکرده بودین . همین طور داشتم به افکارم ادامه می دادم و اشتباهاتم رو بررسی می کردم و نحوه برخوردم رو با افکارم که در مورد یک مسیله ای به این نتیجه رسیدم که نباید نگران از اشتباه کردن باشم و باز ادامه دادم افکارم رو و به این نتیجه رسیدم که نباید نگران سرزنش دیگران از اشتباهاتم باشم و این جمله توی ذهنم یک تیک بزرگ خورد و به یکی از جملات طلایی توی ذهنم تبدیل شد و به یک اطمینان و یک خودشناسی و اعتماد به خودم رسیدم ، و بعد فایل رو پلی کردم اصلا باورم نمی شد ادامه فایل شما داشتین انگار افکار منو بررسی می کردین ، شما دقیقا سوال منو از استاد بینظیرم پرسیدین که من زیاد خودمو سرزنش نمی کنم ولی نگران این هستم که اشتباه نکنم و استاد گفتن که این برمی گرده به اینکه شما نگران سرزنش دیگران هستی ، دقیقا همون موردی که من بهش رسیده بودم و به خودم گفته بودم که نگران سرزنش دیگران نباشم از این به بعد و این رو هم اضافه کنم که نگران سرزنش هیچ کس حتی عزیزانم حتی فرزندم هم نباشم و چقد به آرامش خاطر رسیدم با این نتیجه گیری ، می تونم بگم بیشتر از یک سال بود در مورد موضوعی فکرم مشغول بود و هر چندگاهی نجواهایی میومد سراغم که با هیچ منطق و استدلالی نمی تونستم خاموششون کنم ولی الان با این جمله که نباید نگران سرزنش هیچ کس باشم خیلی راحت شدم . سعادت این دنیا و آخرت رو برای استاد برای شما و دوستان عباسمنشی ام خواهانم.
آ
به نام خدای سریع الجوابم ، خدایی که درون منِ و هر ثانیه در حال هدایتِ منه اگر من هوشیار باشم و منطق و ذهنم رو خاموش کنم و تا من بر ذهنم حکمرانی کنم نه ذهنم بر من …..
سلام بر خانواه عباسمنش و استاد عزیزم
من از قصد برای مطالعه کامنت ها نمی رم و میذارم خداوند هدایتم کنه اگر قراره مطلبی رو دریافت کنم یا انتقال بدم به همین خاطر اغلب کامنت هایی که برام درس داشته باشه رو به صورت عجیب هدایت می شم.
و امروز هم عجیب به ۳ تا کامنت در همین مورد (دعوای استاد با موتوری و ….) هدایت شدم.
اولین چیزی که بعد از خوندن این کامنت ها به ذهنم رسید آیه ۱۴۴ سوره آل عمران بود :
” وَ مَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ ”
” محمد (ص) فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمیگردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمیزند؛ و خداوند بزودی شاکران (و استقامتکنندگان) را پاداش خواهد داد. ”
اینکه دوستان کسی رو بت می کنند و از دیدگاه و زاویه ی پایین تری به قضیه نگاه می کنند واقعا خطرناکه (اتفاقی که برای خودم افتاد و با هدایت پروردگارم به این آگاهی رسیدم که هرچیز درسی برای من داره و من و پروردگارم تنها و تنها در این دنیا هستیم و من فقط دنیای اطراف خودم رو دارم و هیچ چیز غیر از این در دنیای من موجود نیست) و به نظرم این نوع دیدگاه که انسان هارو منبع آگاهی خودمون می دونیم همین مارو از اصل دور می کنه و غرق میشیم .
چه بسا که بارها و بارها استاد عباسمنش هم در اکثر فایل هاش تاکید داره که من چیزی از خودم ندارم و من رو بت نکنید و من خودم پر از اشتباهم و ….
اما حرف اصلی من در ارتباط با منبع آگاهیه …. به شخصه منبع آگاهی رو رب خودم می دونم نه استاد عباسمنش …. پس هروقت فایلی این چنین می بینم یا چیزی می خونم یا چیزی می شنوم این باور در ذهنم نقش بسته که این هدایتِ و این اتفاق تصادفی نیست (هیچ چیز در این جهان تصادفی نیست) و من باید درسش رو پیدا کنم و درسش رو بگیرم و فکر خدا رو بخونم …
ما نیومدیم که هر چیزی رو بپذیریم و چشم بسته قبول کنیم و تمام ….
قرار نبوده که ما سوالاتی رو از افراد بپرسیم و بخوایم باورهای دیگران و رفتار دیگران رو کپی کنیم …
به شخصه از این مسیر و این قوانین ثابت الهی نتایج عجیبی در زندگیم گرفتم و مهم ترین نتیجه رشد و پیشرفت شخصیتیم و اگاهیم و آرامش و هدفمندی و تیک خوردن اهدافم و این حس “بودن” و “انا اقول لهو کن فیکون” بوده که این رو نه از استاد عباسمنش بلکه از خداوندی می بینم که زمانی که خواستم من رو هدایت کرد با آدم های مختلف تا رسیدم به این سایت و قرار نیست این سایت و آگاهی های این سایت “مقصد نهایی” من باشه ….
تا زمانی اینجا هستم که در فرکانس این خانواده باشم …. بالاتر برم آگاهی های بالاتر به من داده میشه از جانب پروردگارم و اگر پایین تر برم آگاهی های همون مدار رو دسترسی دارم ….
پس اینجا و هر جایی در این دنیای مادی و کلا دنیای مادی ایستگاه موقتیه برای رشد و پیشرفت و آگاهی من، هیچ چیز رو ثابت و ایستا نگیریم …
از زمانی که منبع آگاهی رو رب وجودم می دونم و باور دارم که گفته “انا علینا للهدی” یادم نمیاد سوالی برام مونده باشه ….
چون قرار نیست هرچیزی رو با چشم های بسته بپذیرم ….
اگر چیزی می شنوم طرف مقابل رو قضاوت نمی کنم چون این از طرف خدای منِ که این موضوع رو بشنوم و درسی بگیرم و اون فرد در دنیای من نیست ….
درسی که برای هر فرد بر اساس سوالا هاش و باورهاش متفاوته ….
درسش رو می گیرم و اگر نتونم درسش رو بگیرم و سوالی برام به جا بذاره از خداوند می پرسم و رهاش می کنم و به طرز معجزه آسایی در یک کتابی یا یک ایده ای یا از بین صحبت های افرادی و هزاران راه که رب وجودم می دونه به جوابم می رسم ….
نه به جوابی که افراد با دیدگاه های خودشون قراره به من بدن … که من رو به ناکجا اباد ها می بره …. بلکه به جوابی که درونِ منه و برای ذهن و فکر و باورهای منه و فقط اومده که من رو هدایت کنه و من رو به خواسته ام و رشد فردیم برسونه …
دلیلشم اینه که من آگاهیام رو از رب وجودم می خوام نه از استاد عباسمنش یا هر کس دیگه ….
می دونم و باور دارم که هدایتگرِ من خداست و انسان هایی که در این مسیر قرار می گیرند هم به خواست خدا هستند و دستان خداوند برای من هستند …
پس دیگه نه چیزی رو تعقل نکرده می پذیرم و نه سوالی برام باقی می مونه ….
وقتی که افسار رو به دست ذهن می دیم تا بر ما حکمرانی کنه این میشه که همه چیز رو از بُعد منطق میبینیم و سعی در قضاوت داریم و چون خیلی چیزها در ذهن با هم جور در نمیان و به هم نمیخورن (چون ذهن کارش اینه وقتی افسار زندگی مارو به دست میگیره و ما میشیم ابزار استفاده اون نه اون ابزار استفاده ما) دائم در شک و دو دلی به سر میبریم و این شک نابودگر ماست ، نابودگر شادی و لذت ماست و مارو در قهقرای دنیای مادی می بره و غرق این دنیای مادی میشیم ….
فراموش می کنیم آگاهی رو …
فراموش می کنیم قوانین رو …
فراموش می کنیم که اصلا بهر چه آمده ایم …
فراموش می کنیم قول و قرارمون با خدا و خالق خودمون ….
فراموش می کنیم که اصل و اساس اونه …
اصلا ما نیومدیم این دنیا که چیزی رو کسب کنیم و به دست بیاریم …
ما همه چیز رو می دونستیم و می دونیم …
دوست من ، منبع آگاهی در درونِ تو قرار داره …. دنبال هیچ چیزی بیرون از خودت نباش که بدجوری به کج فهمی و بیراهه می رسی ….
رب ، اون فرمانروای کل کیهان … اونی که من ،تو ،عباسمنش و کل کیهان و کل جهان رو داره به راحتی در هر لحظه هدایت می کنه در درون ماست و اونه که “فانی قریب” …..
وقتت رو تلف نکن عزیز ، اصلا قرار نبوده که ما بر طبق باور و دیدگاه دیگران زندگی کنیم … دیگران کی هستن ؟؟؟
هر سوالی رو نپرس عزیز ، تعصب داشته باش روی سوال هایی که فطرتت باهاش درگیره ….
چرا فکر می کنیم همه جواب همه سوالات فطرت ما رو باید بلد باشن ؟؟؟؟
چرا فکر می کنیم همه جواب ها رو میشه توی فیلم یا ویدئو یا متن گفت و شنید ؟؟؟
خیلی وقت ها میشه ما سوالی رو از طرفمون می پرسیم که جوابی با افکار و باورهاش می ده که برای ما نیست و ما رو به جای اینکه به اصل نزدیک کنه دورترمون می کنه و به ناکجاآباد می برمون …
سوالات رو باید جهان در طول مسیر به ما پاسخ بده …. باید رب درونمون جواب بده …
چرا فکر می کنی جواب سوالاتت رو یک شخصی بیرون از تو قراره به تو بده ؟؟؟
همه چیز درون توئه …
اجازه نده هرکسی به سوالی که فطرتت باهاش درگیر هست جواب بده … هر سوالی رو نپرس …
یک سری سوالات دودوتا ۴ تا نیست که ما میام هرجایی از هر کسی می پرسیم …
یک سری سوالات رو باید جوابش رو رب وجودت بهت بده نه ذهن و باور بقیه …
روی یک سری سوال هایی که فطرتت درگیره تعصب داشته باش … صبور باش و صبوری کن .. در طول مسیر خودش خیلی ناز الله جوابت رو می ده …
یک سری سوالات رو فقط باید درونت بهت جواب بده چون مختص وجود و بازی توئه … هیچکس جواب اون رو واسه بازی تو نداره …
وقتی که سوالت رو از خالقت می پرسی به وقتش بهت جوری جواب می ده که فقط تو می فهمی و حیرت می کنی از این دقت و زمان بندیش … وقتی می شنوی یا می خونی یا میبینیش یا هرچی فطرتت میگه بگیرش این همون جوابه سوالیه که داشتی …
یک وقتی هست شما یک سوالی داری ، یک چیزی رو هم در ذهنت مشخص کردی از قبل ، طرف هم یک جوابی با ذهنش میده و… بعد یک چیزی در میاد توی ذهنت که هی خودت رو میخوری و از مسیر دور و دور و دورتر می شی .
باورش کنیم که همه جواب ها رو داره …
اونِ که منبع آگاهیه ، و هر اتفاقی که برامون میفته برای رشد و آگاهی بیشتر ماست … ساده نگیریم ، سطحی فکر نکنیم …
در پناه الله یکتا کسی که کل جهان رو به سادگی هدایت می کنه …
البته جسارت هایی شبیه استاد داشتم اما به حد بالا و قدرتمند اون نیست (البته خوشحالم که این موضوع رو توضیح داد که اگه ایمانمون رو حفظ کنیم خدابهمون کمک می کنه مثال در قران زیاد زده که اگر مومن باشید ده نفر شما به صد نفر غلبه می کنه )و بیشتر سعی دارم کنترل ذهن رو ازشون یاد بگیرم تا بیشتر آرامشمو حفظ کنم ، چون حساس هستم و خب شاید باید بگم کم نمیارم و آره من هم در دعوا اگه کسی زیاده روی کنه یا بخواد پرو بازی در بیاره حالشو می گیرم و بعدش البته خودم را سرزنش می کنم ببین تو چه مداری هستی این آدمهارو جذب کردی(البته کم پیش میاد)مثالش تازه ها در رانندگی بود ، بعدش از این جلسه یاد گرفتم خودمو خیلی سرزنش نکنم یا سخت نگیرم چرا که دلیل داشتم و این موضوع مهمیه چون ماها که با قانون آشنا شدیم می دونیم مسوول اتفاقات فرکانس های خودمون هستن و این موضوع باعث میشه احساس سرزنش کنیم و اعتماد به نفسمون کم میشه . اما باید سعی کنیم نقاط قوت را به خودمون یاد آوری کنیم و از اشتباهاتمون درس بگیریم.
سلام به استاد عزیز و بزرگم و مریم مهربان. استاد چقدر این قسمت زیبا بود واقعا لذت بردم از شجاعت و جسارتی ک صحبتش رو کردید و چقدر برای من درس داشت..امروز توی ستاره قطبیم از خدا ی اتفاق خوب ی حال خوب خواسته بودم ک مهمونم کنه به اون احساس و با دیدن این قسمت واقعا هدایت شدم ..انقدر این فایل زیبا بود ک صوتیشو دانلود کردم تا بارها بهش گوش بدم. خیلی شجاعت شما رو تحسین میکنم خیلی زیاد و همیشه ب خدا میگم دوس دارم همسر آیندم(خوشبخت ترین مرد دنیا) شجاعت و جسارتی ب مثابه شما داشته باشه.ناگفته نماند ک خودم هم انسانی هستم ک همیشه میرم تو دل ناشناخته ها و به جسور بودن معروفم..اما پیش شما و صحبتهای امروزتون واقعا کم آوردم و فهمیدم باید خییییلی ببشتر روی خودم و باورهام و ایمانم کار کنم و توحیدی باشم توحییییدی..از هیچ چیز و هیچکس نترسم و فقط خدا رو ببینم…من عاشق این خدام ک اینطور عاشقانه هدایتم میکنه..
عاشقتم استاد عزیزم. الگوی بی نظیر و توحیدی من😘😘😘😘😘