سریال زندگی در بهشت | قسمت 101 - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

270 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    جلیل عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1992 روز

    با نام خدای مهربون

    سلام خدمت شما 2تا فرشته اگه یکی از شماها نبودت اینقدر این سریالها زیبا و مفید نبود من خو گیج شدم از کی باید تشکر کنم از خودم از کسی که منا به این سایت معرفی کرد از گوشیم از اینترنت از شما دوتا از خدا که با دیدن این فایل اینقدر لذت بردم و کلی انرژی گرفتم فقط خیلی خیلی خوشحالم که خواستم هدایت بشم و براش قدم برداشتم و خدای مهربونم زندگی بهم هدیه داده که اگه تجربش نمیکردم به خودم ظلم بزرگی میکردم قبل از اینکه هدایت بشم همیشه تو فکر این بودم آخه خدا که مگن بی نیازه چه کاری به نماز و روزه عبادت من داره چکار به انفاق کردن من داره چکار به سپاس گذاری من داره ولی الان به قدری خوشحالم که این نعمت‌ها را دارم که روزی هزار بار براش شکر گذار باشم باز خیلی خیلی کمه

    سپاس گذار همه آدما و همه چیز هستم

    خدایا سپاس که سپاس گذارتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    مسعود خداداد گفته:
    مدت عضویت: 3853 روز

    سلام

    زمانی که آدم یه جور پیش داوری نسبت به آخر کار داشته باشه برای خودش سدی به نام عجز ساخته ، در حالی که با زندگی در لحظه همونطور که استاد هم بارها گفته اند این یک قانونه که قدم اول رو بردار تا قدم دوم به تو گفته بشه و ادامه بده ، اگه کسی قدم اول رو برنداره یه چیزی هم به عجز بدهکاره ، مثلا” اگه مرگ پایان کار حساب بشه باعث میشه این بهانه ای برای انجام ندادن کارها یا عجز طلقی بشه ، مرگ جسم مادی با چیزیکه برای روح اتفاق میافته فرق داره روح با مرگ فقط از جسم خارج میشه ، مثل آبی که به حالت بخار دراومده و تغییر خاصی نکرده و در اثر گرما منبسط شده ، توی بعضی تعاریف از مرگ اومده که روح میت بالای سر خودش بوده و میگفته مردم چرا دور من جمع شده اند و با اونها حرف میزده ولی وقتی کسی به او توجه نمیکرده می فهمیده که مرده ، شاید علت شدت علاقه مردم به جلب توجه هم همین باشه که میخوان بگن ما هنوز زنده ایم و با گرفتن بازخورد از مردم خیالشون راحت بشه . پس ما برای نرسیدن به عجز باید به خاطر داشته باشیم که تغییر داریم ولی آخر و پایان نداریم . اگه به حرفهای شیاطین جنی و انسی گوش نسپاریم تا ما رو به عجز برسونن ، همونطور که در سوره ناس داریم “الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ، مِنَ الْجِنَّهِ وَالنَّاسِ ” میدونی کجا آدم به این روز میافته ؟ به جایی که بخواد هرچی داره بزنه زمین و از بین ببره یا خودشو بزنه و اینا …. موقعی که بخواد کاری رو که خدا باید میکرده به عهده بگیره ، اونوقت به عجزی میرسه که اینطوری پشیمون بشه ، تا تسلیم خدا بشه ، و بندگی پیشه کنه تا خدا کاراشو انجام بده همانا مؤمنان بر خدا توکل میکنند ، رو شونه های خدا بشینه و از زندگی لذت ببره در حقیقت شما یه فرکانسی میفرستی که از تمرکز و توجه نشأت میگیره ، و کسی که به قانون ایمان داشته باشه و خدا رو حاکم بدونه و بخواد تجربه هایی از جنس آگاهی و شناخت و جلوه های دوست داشتنی داشته باشه

    امکانپذیره و هدایت میشه ، چیزی که دیشب به خودم میگفتم این بود که خدایا معمولا” ما اگه یه چیز گرانقیمت یا یه راه حل یا رازی رو بدست بیاریم ، اول یه نگاه به دور و برمون میندازیم مطمئن که شدیم اول میریم یه جایی قایمش میکنیم تا اگه دلمون اومد اونم به نزدیکترین دوستانمون بگیم ، اما استاد ……. مثل جریان یک رود آگاهی ها رو بین مردم جاری میکنه با اینکه میدونه اونها چقدر ارزشمندند و چه بهایی دارند به این میگن جسارت . اگه کسی بترسه و به قول معروف بخواد تو پشه بند باشه جهان هم میگه آقاجون برای این خواسته یه پشه بند کافیه ، کجا میخوای بری دیگه ؟ خلاصه که باید به چیزهایی توجه داشته باشیم که امید به زندگی و شور شوق و روحیه کشف چیزهای جدید رو در ما زنده کنه و هر ایده ای بر خلاف اون یک دشمنی آشکار با رشد و پیشرفت ماست . حس خوب ، تجربه خوب و سلامتی و شکر و شکر و شکر به خاطر این لحظه های خوب خاطره انگیز و بی پایان مرسی از شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ترنم گفته:
    مدت عضویت: 1287 روز

    سلام به بی نظیرای زندگیم

    چقدر تحسینتون کردم چقدر فوق العاده اید شما

    اولای فایل بود ک مریم بانوی عزیزم گفت شما میگید من هدایت و مجبور نمیکنم اینو توضیح بدین قبل ازینکه شروع کنید من گفتم واییییییی ببین من داشتم همین کارو میکردم یه جورایی چند روز پیش من نشونه های متفاوتی می دیدم ولی میگفتم نه من میخوام کامنت بنویسم استاد اگ تایید کنه میرم جلو درصورتی ک خدا داشت به طرق مختلف جواب رو میگفت و یه جورایی هم داشتم هدایت و مجبور میکردم ک از چه طریقی باشه هم دنبال تایید بودم هم ایمانم کافی نبود هم موحد نبودم و چقدر این جملتون توی ذهن من زنگ خورد و گفت ببین ببین داشتی چیکار میکردی تو اخه….

    نشونه رو قرار نیست بهش بگم که از چه طریق بیاد… شاید در ظاهر کار من این بود ک داشتم از استاد نشونه میگرفتم ولی در واقع چندتا نقطه ضعف توش بود اینکه من ایمان ندارم هنوز اونقدر موحد نشدم ک بتونم بدون اینکه هیچ اطمینانی داشته باشم حرکت کنم و برم جلو به سمت ناشناخته ها….

    مریم جانم چقدر لذت بردم ازینکه شما انقدر توجهتون به زیبایی و نکات مثبت افراده یعنی برعکس خیلی از ادما و حتی خودم ک میگیردیم ببینیم خب این ادم چه ایرادی داره شما میگردی ببینی طرف مقابلت چه زیبایی ها و چه نکات مثبتی داره و سوال می پرسی و دنبال بهبود و پیشرفتی و چقدر من محو شما بودم که برعکس خیلی از خانوما که دنبال اینن بگن تو این اشکال رو داری یا توی فلان سال تو این حرفو بهم زدی تو اینکارو کردی تو اینجوری کردی شما میگید توی فلان سال فلان سفر شما فلان ویژگی شخصیتی ناب رو از خودت نشون دادی میشه برام توضیح بدی؟ چقدر لذت بردم واقعا از جفتتون دقیقا از جفتتون چقدر ذهنم و وجودم داره تربیت میشه و می آموزه که مثل بقیه نباشه خداروشکر واقعا خداروشکر

    استاد عزیزم چقدر شما خوبی ک حتی وقتی تحسین میشی و همه میگن جسوری مغرور نمیشی بگی اره خب این ذاتیه این فلانه این اینجوریه نههههههههه شما منشا رو میگی و به طرف یاد میدی ک این جسارتی ک شما داری از بیرون میبینی ریشش اینه….

    توی قسمتای اول سریال زندگی در بهشت بود ک شما اون تخت و خارج کردین و گفتید خیلی اوقات زیبایی و کارآمد شدن با حذف کردن اتفاق میوفته نه با اضافه کردن و الان که داشتید صحبت میکردین این به قلب من نشست که اون کتابایی ک داره تمرکز میگیره رو حذف کنم حدود یکی دوماه پیش بود ک میخواستم کتابای خیلی زیادی بخرم ولی الان نه تنها قصد خرید ندارم بلکه یه سری موارد رو هم قراره حذف کنم و تمرکز کنم روی پیدا کردن روند و الگو و قانون توی خود کنکورای سالای گذشته و بزارم خدا هدایتم کنه مگ این کتابا غیر از اینن که سوالای کنکورن و طراح چندتا ایده ی دیگ اضافه کرده؟ خب اون ایده منشاش چیه؟ خدا

    کی بهش یاد داده خدا؟ کی بهش فکر و دست و ایده داده؟ خدا…. من یک ماه زمان دارم مشخص کرده بودم دوسال پیش از راحت ترین و سریع ترین راه میخوام ب مسیر برسم و نمیخوام ادمی بشم ک فقط بلده ۱۰۰ بزنه میخوام طی مسیر یاد بگیرم درست زندگی کنم و الان که نگاه میکنم میبینم خدا منو چقدر زیبا هدایت کرده به موقعیت ها و شرایطی ک داره رشدم میده و دقیقا من قبلا خیلی کتابای روانشناسی میخریدم از هفته ای حداقل دو سه تاکتاب میخوندم ولی همه حذف شد تمرکز گذاشتم روی سایت با چی انجام شد با خرید؟ نه با قدرت حذف و تمرکز بر اصل….. الانم باید همین کارو بکنم سخته تو ذهنم ک نخوام از کتابایی ک هزینه کردم استفاده کنم ولی من حس میکنم ک دارم زور میزنم حس میکنم ک به هدایتی ک خدا انجام داده قلبم حس خوبی داره پس هدایت رو مجبور نمیکنم ک طبق من پیش بره رها میکنم و ادامه میدم

    اینم از درس امروز صبح من از فایلای زیبای شما

    برم که استارت بزنم اولین روز سفر ۳۰ روزم رو به ناشناخته ها با ایمان با ندیدن و ندونستن ولی اعتماد به رب🍒

    چقدر لذت بردم چقدر فوق العاده بود واقعا کیف کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 1001 روز

    سلام و درود

    خدا رو شکر در مدار این سوال‌ها قرار گرفتم هدایت شدم

    دمتون گرم چقدر صادقانه جواب دادید استاد در مورد رندگی خودش گفت چقدر داستانهاش خنده دار بود

    لباسها تون چقدر قشنگ ست کردید

    تحسینتون میکنم استاد در حین رانندگی جوابهای عالی دادن

    چقدر استاد از همون بچگی نترس بودت به کسی باج ندادن و دنبال تجربه جدید بودن خواستن راه ریل قطار ببینن

    مریم جان ممنونم سوالها رو با عشق پرسیدید

    خدا قوت همیشه بدرخشید

    در پناه خداوند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    پیام ترابی نوید گفته:
    مدت عضویت: 4011 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مریم عزیز

    چقدر خوب بود و نیاز من بود غلبه بر ترس ها چقدر الگو گرفتم

    نیاز همین روزهای من بود غلبه بر ترس ها

    ممنونم از شما و از خداوند که من رو هدایت کرد به این مسیر و این فایل خدایاشکرتتت

    از شما واقعا میخوام بگذارید گفتگو های دونفره تون رو . حتی شده صوتی ولی بگذارید تجربه های عینی شما باز کردن بداهه قوانین در گفتگو ها خودش صدها دوره ست و خیلی راه گشاست

    ممنونم ازشما

    خیلی دید گرفتم چطور باید جسارت داشت و چقدر اشتباه فکر میکردم

    چقدر میشه راحتتر طی کرد و اتفاقا با مدار درست بی دردسر تر هم بود و پیش رفت و جلو رفت

    چی بگم از این همه آگاهی

    ممنونم

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سید محمدامین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2763 روز

    به نام الله یکتا

    سلام

    استاد واقعا میتونم بگم که اینطور شرایطی که یکی از شما سوال بپرسه و شما جواب بدید، بالاترین و متنوع ترین آگاهی هارو به دنبال داره، خودتونم گفتید که خیلی دوست دارید این حالت پرسش و پاسخ رو.

    اصلا چنان تنوع و سطح آگاهی ایجاد میشه این وسط که اصلا غیر قابل تصوره.

    همین سوال اول، اینی که هدایت رو مجبور نکنیم. مثلا اگه گفتیم اگه اون ماشینه حرکت کرد من اونکار رو میکنم و به جاش یه دوچرخه حرکت کنه، بگیم (البته اگه حس کردیم) که این همون نشانه است، حالا اون ماشینه حرکت نکرد که به جاش خدا این دوچرخه رو فرستاد،

    همین خودش خیلی ذهنیت من رو مستحکم تر کرد نسبت به جریان هدایت، با اینکه من توی این مورد مشکلی نداشتم ولی وقتی شما این دست موضوعات رو مثال میزنید، انگار یه مهر تایید خورده پای اون کاره و من مطمئن تر میشم به روند درست اون کار.

    در مورد اون سرزنش خود هم من فکر کردم دیدم واقعا خودزنی یا ضربه به خود، خدایی خیلی درد داره😂 اگه یکی شما رو بزنه به نظر من خیلی دردش بیشتره تا وقتی خودت میزنی، چون وقتی میخوری، انتظار نداری چی قراره بیاد برای همین تصوری از دردشم نداری ولی وقتی خودت میزنی، میدونی داری چیکار میکنی و دردشو میدونی چقدره و نتیجه بعدشم میدونی، پشیمانی که بعدش داره اصلا خیلی دردش از اینا بیشتره، پس واقعا چه کاریه که آدم اینقدر به خودش سخت بگیره که به خودش ضربه بزنه، یا به خانم شایسته گفتید که بقیه چه واکنشی نشون میدن دست ما نیست ممکنه خیلی اصلا سرزنش کنن ما نباید خودمونو سرزنش کنیم. گفتید که به خاطر نقطه ضعف کمالگرایی شماست که سرزنش شدن از دیگران درد داره واسه همین همه چیزو بررسی میکنید که اشتباه نکنید، اینو تو ذهن من آورد که من بهترین کارمو تا حد امکان انجام بدم و بهترین کیفیت رو ارائه بدم (به خودم البته سخت نگیرم) و اگه کسی سرزنش کرد بهش توجه نکنم اگر هم مشکلی بود.

    اصلا جمله به جمله درسه

    اگه نگران یه مسئله ای باشی سرت میاد.

    به خدا من وقتی داستانهای شما رو میشنوم، میشم مثل خانم شایسته توی اون شب که اینقدر شجاع شده بود که میگفت من میرم اگه خرسم بود میزنمش، اصلا داستانهای شما رو که میشنوم یه جرئتی بهم میده که میگم(توی این مثال) اگه الان یه نفر اسلحه گذاشت روی سرم بزنم تیکه پارش کنم، اون صحبتها و خط و نشون کشیدنا واسه اون زورگوئه، اون شجاعت، اون نپذیرفتن ترس و نگرانی به خدا خیلی احساس خوبی بهم میده، چندین بار اون تیکه خاطره ها رو گوش کردم، به خودم گفتم یعنی میشه آدم اینقدر نپذیرفتن باج براش مهم باشه که ۱۵ نفرو بزنه نفله کنه!بعد انگار یه لول توی وجودم آنلاک میشه که منم پس میتونم، انگار یه جای ذهنم گره اش باز میشه تا منم خیلی سختم باشه که بترسم و باج بدم، اینقدری که ترس برام بدتر از مرگ باشه،

    نمیدونم چطور بگم ولی خلاصه الان یا بروسلی ام یا قاتل بروسلی😂😂

    میخوام فقط لت و پار کنم برم جلو😂😂

    ممنونم ازتون که اینقدر کنجکاوید، ممنونم که اینقدر خلاقیت دارید، ممنونم که اینقدر شوق برای تجربه نا شناخته ها دارید و اینقدر مشتاق تجربه چیزای جدید هستید.

    بازم این شخصیت شما باعث شد حس مارکوپولو بودنم بهم دست بده الان حاضرم پاشم برم پیاده ایران و بگردم کامل تا بعد برم کشورهای دیگه رو هم بگردم.

    من کلا پیاده روی زیاد میکنم، شده چندین بار بی دلیل از مدرسه تا خونه رو چون حسم گفته پیاده بیام، مثلا دو ساعت پیاده اومدم. یا مثلا واسه خریدن یه کتاب حدود پنج ساعت داشتم پیاده میرفتم، یا مسیر جدید میرفتم یا میرفتم برمیگشتم جوری که وقتی رسیده جلوی در پهن زمین شدم ولی اینکه تجربه مسیرهای جدید رو پیدا کردم خیلی میچربید به اون خستگی، و کسیم که میتونم مثل شما (تازه الانم که هفته پیش آزمون رانندگی قبول شدم) برم توی بطن هرجایی و تا تهشو بگردم، کسیم هستم که اصلا خوشم نمیاد به کسی حبر بدم که کجا میرم یا زنگ بزنم که فلان جام ولی خب رو اعصاب آدمن دیگه هی میگن زنگ بزن، خبر بده، اینکارو کن، اونکارو کن، ولی من کار خودمو میکنم و مثل شما میگم اینکه کسی بخواد نگران من باشه یا هوامو داشته باشه خط قرمز منه و شاید اگه موقعیتش پیش بیاد مثل شما سه ماه تنهایی رفتم واسه خودم و به هیچ کس هم هیچ خبری ندادم.

    خدایاشکرت

    ممنونم از اینکه عاشقانه این آگاهی هارو با ما به اشتراک میذارید، آگاهی هایی که قیمتی ندارن و من مثل دوست عزیزمون که امروز توی تلگرام کامنتشونو گذاشتید، حس میکنم که دارم به دوره ها مخصوصا دوازده قدم گوش میکنم.

    خدایاشکرت

    دستتون در دست الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سعید رضا رادمنش گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    سلام به پروردگاری که صاحب قدرت کل کیهان هست

    سلام استاد سلام خانم شایسته سلام سلام

    وای خدای من سپاسگذارم از هر دو بزرگوار که اگر می خواستین از دل

    این سوالات چند محصول روی سایت می تونستین بزارین .

    خانم شایسته شما بینهایت ماهرانه سوال طرح می کنی که حتی خانواده خودت

    رو به وجد میاری چه برسه بما .

    من باید چندین بار این فایلها رو گوش بدم تا از دل جوابها برای خودم حلال

    مشکلاتم باشم .

    خدا رو سپاسگذارم برای بودن در کنار شما .

    پیروز و شاد و سلامت خوشبخت ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سحر سحر گفته:
    مدت عضویت: 2039 روز

    سلام به استاد شجاعم .چقدر به این حرفاتون نیاز داشتم چقدربهم آرامش داد .چقدر خوب بود که گفتین من به کسی باج نمیدم .من همیشه فکر میکردم اگر کسی کرایه تاکسی بیشتر ازم خواست بهش میدم و گذشت میکنم.نمیدونستم چی خوبه چی بده.اگر منو یکی بزنه فقط نگاش میکنم و گذشت میکنم .چون همش میگم نکنه خداخوشش نیاد .نکنه طرف بخواد تلافی کنه واز این حرفا.ازتون میخوام بیشترازاین فایلا بزارید ودر مورد ترس فایل بزارید.چون من آدم ترسویی هستم وازادما خیلی ترس دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    پیمان کریمپور گفته:
    مدت عضویت: 1854 روز

    سلام به روی ماهتون استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    خدایا شکرت که این سریال درست میشه وما نگاه میکنیم کلی باورمون عوض میشه کلی دیدمون نسبت به زندگی عوض میشه اصلا این سریال یه حال دیگه به آدم میده تو شرایطی که تو ایران اکثر خانواده ها خونشون که میری همش سریال جم تی وی و سریال های ماهواره ای نگاه میکنن واقعا بعضی موقعا فکر میکنم میگم این سربالا چی دارن که اینا نگا میکنن همش باورای اشتبا همش خیانت همش چشم و هم چشمی اصلا یک وضعیه ک نگو….(البته اینم بگم من اصلا تلویزیون نگا نمیکنم ب هیج عنوان از موقعی ک با استاد آشنا شدم)

    حالا کار به اینا ندارم ولی استاد نمیدونم چجوریه اکثر خصوصیات و ویژگی هایی که دارین منم همونارو خدایی دارم و خیلی ذوق میکنم که منم اینجوری هستم همین جسور بودن و جسارت داشتنو واقعا منم دارم خیلیا هم بهم میگن ک ادم نترسی هستی و ی ویژکی دیگه هم اینکه هیچ وقت توی حاشیه امنیت خودم نموندم همیشه موقعی که شرایط خوب بوده مکان و جامو عوض کردم در اصطلاح همیشه تو اوج خدافظی کردم

    اره خیلی خصوصیاتم شبیه شماست

    و یک بحث دیگه که خیلی دارم تو کامنتا میبینم اینه که میگن استاد چرا خانوم شایسته نمیاد جلو دوربین و خودشو نشون نمیده و اینا

    در کل ما آدما نمیدونم چرا دوس داریم تو همه چیز فضولی کنیم و سرک بکشیم توی کار دیگران ولی جدا از اینا بنظر من اینم باز برمیگرده به همون تکامل که شما توضیح میدین خانوم شایسته اولا براش مهم بود که من بیام جلو دوربین مردم چی میگن یا شاد خانوادم چی میگن و اینا ولی چون الان تکاملشو طی کرد و دیگه براش مهم نیس که کسی چی میگه واینا و خلاصه توی مکان و زمان مناسب جلوی دوربین ظاهر شدن ….

    همیشه خدا رو شکر میکنم که هنوز زن نگرفتم

    چون هم سن وسالای من همشون زن گرفتن و به من میگن چرا زن نمیگیری یا خانواده میگن

    به این خاطر خدارو شکر میکنم چون دارم رابطه ی شمارو میبینم و خیلی خوشحال میشم چون اصلا همچین رابطه ای ندیدم دیگه الگو برداری میکنم و میخام منم توی رابطه با همسرم همچین چیزایی رو تجربه کنم و مثل شما رفتار کنم چون واقعا شما از هر نظر الگو هستی …….عاشقتونم

    خدایا به همه ی ما آرامش و ثروت و خوشبختی بده…آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    مها شمسايي گفته:
    مدت عضویت: 1998 روز

    به نام خداوندی که فرمانروای کل جهانه

    سلام خدمت شما استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و خانواده صمیمی و خوش قلب عباسمنش

    اول اینکه تحسین میکنم این رابطه ی فوق العاده ایی کخ با عزیز دلتون دارید

    تحسین میکنم این گفتگوهای فوق العاده عالی و کاربردی که همیشه باهم دارین و رابطه ی فوق العاده لذت بخشی که دارین

    تحسین میکنم این جسارت و شجاعتی که دارید و دوست دارین هی چیزهای جدید رو تجربه کنید

    تحسین میکنم سوالات فوق العاده خانم شایسته

    که من یه الگویی که هرچند وقت یکبار برام اتفاق میوفته و از خداوند هدایت خواستم یعنی جه چیزی هست چه توجهاتی من دارم که باعث میشه این الگو برای من تکرار بشه و خداوند من رو هدایت کرد به دیدن این فایل وجوابم داد خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    تحسین میکنم که هرلحظه قانون رو برای خودتون مرور میکنید

    تحسین میکنم که اینقدر همه چیز رو برای خودتون آسون میگرید چیزیه که من خیلی دوست دارم تجربه ش کنم خدایا خودت هدایتم کن

    تحسین میکنم این طبیعت فوق العاده آمریکا من عاشق طبیعت و درخت و سرسبزی هستم

    تحسین میکنم این نگاه مثبتی که در همه جنبه های زندگیتون دارید

    و تحسین میکنم خودم رو که برای اولین بارتوی سایت کامنت گذاشتم

    عاشقتونم

    در پناه الله شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: