https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2021-06-05 07:42:142025-04-14 21:21:27سریال زندگی در بهشت | قسمت 174
898نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به خانواده گرم و صمیمی استاد عباس منش و همه دوستان و استاد عزیز و خانم شایسته کوشاو گروه تحقیقاتی عباس منش
💥دانشمند ایرانی ناسا که به درخواست مادرش به ایران برگشت؟!!!!
همانطور که من هم مثل همه شما در این کشور زندگی می کنم که با ورودی هایی، در طی این سالها بمباران شدهام من هم مثل همه دوستان، پیش فرض هایی مثل خشکی آب و هوای آمریکا ،خیانت همسران به یکدیگر ،نبود امنیت در آمریکا به خاطر آزاد بودن اسلحه در این کشور، نبود چیزی به عنوان بنیان خانواده در آمریکا ،لاابالی گری به خاطر آزاد بودن مصرف مشروبات الکلی ،نژادپرستی در آمریکا ،گردبادهای ویرانگر که هر روزه جان بسیاری از مردم آمریکا رو میگیره چون کافر هستند ،مصرف مواد مخدر و کوکائین در سراسر آمریکا به خاطر آزاد بودن مواد مخدر در آمریکا و یا پیش فرض هایی از این قبیل مثل جملات زیر:
امریکا خودش اصلاً نخبه نداره و فقط کارش دزدیدن نخبههای کشورهای دیگر هست و مردم آمریکا باهوش نیستند و خیلی خنگ هستند
ولی با دیدن قسمت های مختلف سفر به دور آمریکا وسریال زندگی در بهشت تمام این پیش فرض ها برای من تغییر کرد و این دو سریال درکنار فایلها مکملی شدند تا ورودی های ذهنم را با ترازوی قانون وزن کنم و ورودی هایی که در زندگی من وزن و بار مثبت ندارند را کنار بگذارم و فیلتر کنم
نکته مهمی که من در مورد سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا در رابطه با تغییر پیش فرض ها یم پیدا کردم این بود که این دو سریال مثل کاتالیزوری هستندکه به درک عمیق آموزهها و قوانین به صورتی عجیب و بنیادی کمک میکنند طوری که این دو سریال نه تنها تمام پیش فرض ها و ورودی های قبلی ما را تغییر می دهند و زیر و رو می کنند بلکه به ما کمک می کنند تا نمودهایی که این پیش فرض ها باعث عقب افتادگی ما یا دیگران می شوند را به وضوح ببینیم و درک کنیم تا در تله این پیش فرض ها نیفتیم این پیش فرض ها می توانند حتی اگر حرکتی رو به جلو داشته باشیم را نه تنها متوقف کنند بلکه حرکت ما را به عقب برگردانند
یک نمونه از این پیش فرض ها رو من چند روز پیش در یک مصاحبه دریک برنامه تلویزیونی دیدم که دوست داشتم آن را با خانواده ام یعنی شما به اشتراک بگذارم نمی دونستم چطور این کار رو کنم تا هدایت شدم به این مسابقه:⚘⚘⚘⚘⚘⚘
قضیه مربوط میشه به یک مصاحبه تلویزیونی صدا و سیما با یک دانشمند ایرانی که به کشور آمریکا به سازمان ناسا میره و اتفاقاً به خاطر این پیش فرض ها نهایتاً به ایران برمیگرده جالب اینه که این دانشمند در ناسا کارهای بسیار بزرگی کرده😲 و قبل از انقلاب به آمریکا رفته و بعد از انقلاب به ایران برگشته و این پیش فرض ها کاری با این دانشمند ایرانی میکنه که الان با این همه توانایی و دانش به زادگاهش در ایران برگشته و کاری خیلی ساده انجام میده که بسیار پایینتر از حد توانایهاش هست، من خلاصه ای از مصاحبه را برای شما مینویسم
تیتر مصاحبه این طور نوشته شده بود:
💥دانشمند ایرانی ناسا که به درخواست مادرش به ایران بازگشت.🤔🤔🤔🤔
مصاحبه رومن به دو قسمت تقسیم کردم قسمت اول رو برای شما می نویسم
مجری :چند سالتونه
مهمان:من ۷۰ سالمه و هر روز ورزش می کنم
مجری :از بچگی تون کار کردید
مهمان: بله من ۲۴ ساعته کمک پدرم میکردم در کشاورزی، تا اونجایی که میتونستم تابستانها کار میکردم و مخارج تحصیلم را خودم در می آوردم، بَنایی هم میکردم با برادرم.
مجری: آرزوی دوران بچگی شما چی بود
مهمان :عاشق درس بودم درونم همیشه یه چیزی بودکه میخواستم از این دنیا از این کهکشان ها، اصلاً از این زندگی از این فیزیک و اینکه پشت پِلن ها چی هست سر در بیارم
مجری :با این شرایط سختی که داشتید فکرمی کردید بتونید موفق بشید
مهمان: با این که وضع مالیمون خراب بود ولی امید داشتم به اونجاهاییکه میخوام میتونم برسم
تا اینجا قسمت اول بود که سراسر امید و ایمان به توانایی ها بود
قسمت دوم
مجری: آقا من اجازه دارم شما را معرفی کنم
مهمان: بفرمایید
مجری :آقای چرمهینی که قصه اش را تا اینجا شنیدید بچه روستاست،من بهتر است بگم پروفسور چرمهینی
مهمان: نه چرمهینی کافی هست
مجری: ایشون یکی از دانشمندان ناشناخته کشورمان هستند که از روستا به عشق تحصیل میرن آمریکا تحصیلات شان را می گذرانند میشوند کسی که در تکنولوژی فضایی آمریکا در ناسای معروف یک کار برجسته انجام میدهند همان ایرانی هایی که میشنوید در ناسای آمریکا کار می کنند یکیشون ایشون هستند
مهمان: قربان شما ،من در خدمت هستم
مجری: ما از این به بعد شما را دکتر پروفسور خطاب می کنیم
مهمان :نه همون چرمهینی، برای ماهمون چرمهینی کافی است ، ما در خدمتتان هستیم
تا اینجای مصاحبه را داشته باشید من یه چیزی داخله پرانتز در مورد پیش فرض هامون فهمیدم و اون اینه که به ما گفته شده انسان متواضع انسانی است که اگه ازش تعریف کردن سرش رو بندازه پایین و بگه نه اونقدر ها هم که شما میگید من خوب نیستم و ایشون هم با این همه توانایی هاش و موفقیت هایی که به دست آورده به مجری میگه به من نگید دکتر یا پروفسور همون چرمهینی کافی هست چون از بچگی به ما این پیشفرض گفته شده تواضع و فروتنی اینه که وقتی به این حد از دانش رسیدی و توانمند شدی اگه ازت تعریف کردن باید مثل درختی که بار بیشتری داره سرت رو پایین بیندازید و و اینطوری نشون بدی انسان متواضع و فروتنی هستی مثل این پروفسور که با این همه موفقیت هنوز میگه که همون اسم خالی برای من کافیست در صورتی که در یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت ما می بینیم که وقتی خانم شایسته به یکی از بچه های دوستانشون میگه که توچقدر باهوش و فوقالعاده هستی این پسر میگه yes I am یعنی بله من فوق العاده هستم این پسر که فرزند یکی از دوستان آمریکایی استاد هستند تعریفِ خانم شایسته رو تایید می میکنه و این پیش فرض رو برای من وهمه ما تغییر میده که وقتی از ما تعریف کردند به جای گفتن اینکه نه اینطوری هم نیست باید حقیقت رو تایید کرد و سرمون رو بالاتر از قبل نگه داریم و به خودمون افتخار کنیم
ادامه مصاحبه
مهمان : با وجود سختی هایی که داشتم پول هام رو جمع کردم و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و فوق دکترای مکانیک گرفتم و به امریکایی ها در حوزه استاتیک داینامیک، دیزاین، فابریشن درس می دادم و در همین حین رئیس دپارتمان یک مکانیک ویرجینیا به من گفت شما توانایی های زیادی دارید من شما را می فرستم به ناسا و منو فرستاد به ناسا ،در ناسا کار میکردم در سال ۱۹۸۶ یک اتفاق افتاد که سفینه شاتل آمریکا بعد از ۳۰ دقیقه و ۲۷ ثانیه بعد از پرتاب دچار مشکل شد و منفجر شد بعد از انفجار پرزیدنت ریگان رئیس جمهور آمریکا پشت تریبون آمد و گفت هر چه زودتر مشکل رو پیدا کنید و خلاصه اینکه من مشکل رو حل کردم و تمام مدارکش هست که به صورت کتبی همه رو دارم خلاصه اینکه شاتل دوباره در مدار قرار دادیم و موفق شدیم
مجری :آقا ببینیدچقدر کارش درسته این دکتر
مهمان: بعد از رفع مشکل ،رئیس جمهور آمریکا ۲۰۰ هزار دلارداد به ماتریال ویژه ناسا به دانشمندان خودشان، ۲۰۰ هزار دلار دادند ولی به من فقط یک پلیور دادن و گفتند بخواهی نخواهی تو یک خارجی هست من هم دیگه اونجا کار نکردم و به درخواست سوئدیها رفتم سوئد، چهار سال در سوئد بودم و دوباره آمریکایی ها گفتند بیا برای ما کار کن و گفتم شما مگه تو این ۵ سال چه گُلی به سر من زدید که حالا بیام برای شما کار کنم
مجری :چون میدونید که تصور خیلی ها این هست که اون طرف خیلی قدر نخبه ها و دانشمندان را می دونند🤔🤨
مهمان: شما اگر صد سال هم در کشور خارجی باشی همیشه خارجی هستی🤔🤨
مجری: چی شد که برگشتی به ایران
مهمان: به مادرم گفتم که من دعوت نامه از ژاپن دارم و در مرکز فضایی سوئد هم هستم مادرم گفت اگر بخواهی من ازت راضی باشم بیا و در شهر خودمون هزاران کار هست بیا اینجا مجبور نیستی بری ناسا یا مرکز فضایی سوئد، من هم به خودم گفتم من که خونم از خون مادرم رنگین تر نیست و من یک ایرانی ام و افتخار هم می کنم
مجری :برگشتی ایران و رفتی به روستایتان
مهمان: بله رفتم روستا پهلوی مادرم، مادرم دست آخر نمیتونست راه برود کولش می کردم و مردم با تعجب به من نگاه می کردن ومن میگفتم چرا تعجب می کنید ایشون یک روزی منو کول کردند حالا من دوکلاس درس خوندم برای خودم خوندم الانم من دارم ایشونو کول میکنم
در ادامه مجری از مهمان برنامه درخواست میکنه که بدون تعارف ترین جمله تان را بگوییدومهمام اینطور میگه:
مهمان: ایران از لحاظ منابع طبیعی واقعاً در دنیا تک است و بهترین افراد را دارد از لحاظ استعداد این ها می دونند که اگه ایران را ول کنند چهار ساله همه را جلو می زنند بخاطر همین هست که همیشه مشکلی مثل جنگ و مثل تحریم را به وجود میآورند که ایران نتواند رشد کند شما یک پرنده را که بال هایش را ببندید نمیتواند که پرواز کند اینها دارند در کشور ما همین کار را به سر ما می آورند ما بایستی دانا باشیم که هیچ کشوری نتواند به ما از هر لحاظ تجاوز کند
پایان مصاحبه—————–
سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا تمامی این پیش فرض ها رو برای من تغییر داد که اینطورنیست که: فقط ایران است که منابع طبیعی زیادی دارد فقط ایران است که دانشمند و نخبه دارد این پیش فرض را برای من تغییر داد که اینطور نیست که: آمریکایها فقط آمریکایی رو قبول دارن و بقیه رو بیگانه میدونن
تعدادی از کامنت هایی که در پایان این مصاحبه نوشته شده بود را من برای شما می نویسم که ببینید ماچه پیش فرض هایی روباتکرار در ناخودآگاه خود قرار میدیم
یکی نوشته بود:
دمش گرم با این همه علم آخر گدای مادر شد و بی ادعا و ساده در روستا زندگی میکنه
یکی دیگه نوشته بود:
شیر مادر حلالش
یکی هم نوشته بود:
نکنه جاسوس امریکاست
یکی دیگه نوشته بود:
واقعا انسان متواضعی
واز این دست کامنتا
شما میتونید مصاحبه کامل رو توگوگل سرچ کنید و ببینید من یه قسمت کوتاه رو نوشتم
وقتی این مصاحبه رو دیدم با خودم گفتم ای کاش این دانشمند ایرانی آگاهی هایی که تو دوره ها وفایلهای استاد بود رو میدونست اگه میدونست و عمل می کرد به قول استاد هرگز به موقعیتی هدایت نمیشد که برای انجام دادن کارِ به این بزرگی در ناسا فقط یک پلیور دریافت کنه
۱۰۰% اگر این آگاهی ها رو می دونست حتی بالاتر از یک آمریکایی با اون برخورد می شد اگر این آگاهی ها رو می دونست هرگز به درخواست مادرش به ایران برنمی گشت، و این پیش فرض رو که اگه به درخواست مادرش عمل نکنه مادرش ازش ناراضیه قبول نمی کرد،شاید اگر این آگاهی ها رو داشت هرگزبا دست خودش و با افکار محدودش جلوی پیشرفت خودش رو نمی گرفت برعکس در همونجا می موندو خیلی راه برای اینکه به مادرش بیشتر از الان خدمت کنه داشت و به مادرش هم ثابت می کرد که برای خدمت کردن به خلق حتماً نباید در مکان خاصی زندگی کرد
دوست داشتم در مورد این مصاحبه با شما صحبت کنم و بگم که آموزههای که در سایت هست در کنار سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا پیش فرض های مارو به گونه ای تغییر میده که به تمام مسائل و اتفاقات دور و برمون با عینک قوانین نگاه کنیم،و همه چیز رو از فیلتر قانون رد کنیم و اون چیزی رو که میتونه کمک کننده باشه بپذیریم
امیدوارم که تونسته باشم ردپایی رو از خودم دراین خانواده بجا گذاشته باشم🌹🌹🌹🌹۱۱
سلام آقا محمدرضا واقعا کامنت مفید و عالی بود و باعث شد متوجه باورهای غلطی در وجودم بشم که قبلا داشتم و تو این مدتی که با شما عزیزان و این آموزه ها آشنا شدم کمی کمرنگ شده، برام واضح بشه:
یکیش این قضیه تواضع الکی و احمقانه که خودم درگیرش بودم و چقدر پدرم دراومد که تونستم به خودم بفهمونم که اینا تواضع نیست بلکه عدم احساس لیاقت و عدم داشتن عزت نفسه
بعدی اینکه چقدر خوب به این نکته اشاره کردید که ادم هر چقدر هم که پیشرفت کنه و از دید بقیه خیلی موفق باشه ولی باورهای غلطش رو ریشه ای حل نکنه (باور عدم لیاقت . باور اینکه تو تو امریکا شهروند درجه 2 یا 3 هستی و هیچ وقت درجه 1 نمیشی باور اینکه هرچقدر هم کارت رو عالی انجام بدی این کافرای خدا نشناس قدر تو رو نمیدونن باور اینکه ما هر جا بریم و هر چی بشیم بازم اونجا ی اجنبی و غریبه هستی و باور اینکه وطن ادم ی چیز دیگه اس و این حدیث که نمیدونم درسته یا نه که حب وطن از ایمانه؟!! در حالی که قران میگه اقا اگر اوضاع برات ناخوشایند بود محاجرت کن زمین خدا بزرگه) در کل واقعا کامنت عالی بود و از اونجایی که من خیلی وقته دیگه تلویزیون نگاه نمیکنم مخصوصا اخبار رو ممنونم که عالی و مفید این اطلاعات رو در اختیارم گذاشتید💐
سلام ممنونم ازدیدگاهتون،واقعا آموزه های استاد تاثیر بسیار بسیار زیادی در اینکه هر پیش فرضی رو قبول نکنیم داره مثل پیش فرضی که مجری درمورد اینکه وقتی نخبه ها میرن آمریکا،اون جوری که فک میکنن نیست واصلاتحویلشون نمیگیرن وپیش فرضهای دیگه که من ننوشتم،و سریال زندگی دربهشت و سفر به دور آمریکا بسیار کمک کننده هستند برای اینکه در تله این پیش فرضهای نیافتیم
چقدر خوشحالم که کامنت شما رو خوندم و چقدر زیبا خلاصه ایی از یک مصحبه رو نوشتین و در انتها یاداور شدین که وقتی با عینک قوانین به هر موضوعی نگاه کنیم خیلی راحت دچار پیش فرض ها و اطلاعات نادرست و محدود یکنفر نمیشویم. حالا اون شحص میخواد دانشمند یا پروفسور ایرانی مثل ایشان باشه یا بقول استاد عزیزمون پروفسور هاوکینز باشه. واقعا ممنونم ازتون…
براتون از خداوند بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو میخوام
واقعا وقتی باتوجه به قوانین به مسائل و اتفاقات دور و برمون نگاه میکنیم،البته بدون قضاوت دیگران (که مثلا فلانی چرا اینجوریه و….) ردپای اثرات قوانین رودرهرلحظه به وضوح میبینیم،و با این قوانین زندگی میکنیم
من هر وقت که دارم برای شما کامنت می نویسم خیلی به شما احساس نزدیکی می کنم، حس میکنم انقدر به من نزدیکید که دارم براتون نامه می نویسم و قراره ناممو با عشق بخونید و از اون لبخندای مهربونی که همیشه میزنید رو صورتتون نقش ببنده.
به خیلی از اسما شما رو صدا میزنن بچه ها، مثه خواهرم که به شما می گه پدرخردمند من، یا مثه خودم که پیامبر زمانه رو انداختم رو زبون یا بعضیا میگن سید اما بیشتر استاد صداتون میکنن، چرا همیشه استاد عباسمنش ؟
استاد یعنی چی ؟
یعنی کسی که حاذقه و صاحب مهارته
شما صاحب مهارت در کنترل کردن احساسات و ذهن هستید.
در عمل کردن به قوانین بسیار حاذق هستید
پس کلمه استاد بسیار برازنده شما هستش و کسی هستید که بسیار روان این قوانین رو با زبان ساده به ما آموزش دادید.
استاد بعد از اینکه باهاتون در کلاب هاوس صحبت کردم نمیدونید چه اتفاقای قشنگی برام رخ داد، قبل از اینکه به سوالات پاسخ بدم می خوام بگم گوش دادن به صدای شما برای من پر از برکت و نعمته و خیلی دوستتون دارم.
خب! بریم سراغ سوال اصلی
۱.قبل از «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید؟
سریال هایی که منتشر کردید به شدت زندگی منو تغییر داد، نگاه منو تغییر داد، مدت طولانی هستش که این سریال هارو دنبال می کنم و درسای بزرگی ازشون گرفتم.
مهم ترینش اینکه دیدگاه منفی منو نسبت به آمریکا که از کودکی در من منتقل کرده بودند رو شستید بردید.
اینکه یک بچه رو که آماده دریافت اطلاعات هستش رو به زور میبردن راهپیمایی و مدام و مدام و مدام تاکید میکردند بلند بگم (مرگ بر آمریکا ) خواه، ناخواه چه اتفاقی پس ذهن من میوفتاد؟
غیر اینه که افکار قشنگ من نسبت به آدما سیاه میشد و مثل یه دود غلیظ از درون من پر میکشید بیرون؟
خوب تا هجده سالگی که این داستان ادامه داشت …
حالا بعد از چند سال تلاش خودم و تلاش خانوم شایسته ی بهتر از گل،این ریحون بهشت میاد با عشق فیلم میگیره، تدوین میکنه، مقاله می نویسه
هعی این کار و تکرار و تکرار و تکرار میکنه که برای ذهن😭بیچاره ی من که این همه افکار منفی روی هم تلنبار شده رو یکی یکی میندازه تو دریاچه تاریکی ها
جاش چی رشد میده ؟
وجود خیابون های تمیز، مردمان شاد و خونگرم، پلیس هایی که ترسناک نیستن، لباس هایی که توش محدودیت و عذاب نیست
میگه ببین عزیز دلم اون طور که تو فکر میکنی نیست قربونت برم 😭
فکر نکن همه جا مثه ذهنیتی که ساختی هستش نه، می تونی آزادانه زندگی کنی، هر چیزی که دوست داری بپوشی، می تونی بدون محدودیت موتور سواری کنی، می تونی با هر جنسیتی بدون محدودیت دوست باشی و لذت ببری
قرار نیست همه یه شکل باشن و تسبیح دست بگیرند و الله اکبر، الله اکبر سر بدن و ذکر بگن
قرار نیست مرجع تقلید داشته باشیو و تقلید کنی قراره تفکر کنی و به جای استخاره عضله تصمیم گیریتو قوی کنی.
یادم میاد تو هواپیما بودید و خانوم شایسته از دو تا خانوم فیلم گرفتن یکی تو دستش مشروب بود.
و پشت سریش محجبه بود، صحنه بینظیری بود بینظیر
(تمامی گل ها کنار هم دیگر خوب است، چون متفاوت هستند زیبا هستند)
نگاه و ذهنیت های خود ساخته غلط من رو به کل تغییر دادید، من همیشه فکر میکردم تو آمریکا فقط کشت و کشتاره چون داشتن اسلحه مجازه و ترس وحشتناکی داشتم، اما با انتشار ویدیو ها مکرر شما، چیزی جز عشق و شادی و رنگ و آزادی ندیدم و عاشقش شدم بیشتر از هر جای دیگه.
یادم می یاد تو یکی از فایل ها داشتید توضیح می دادید و همسایه ها شمارو دیدن و بهتون کلی خوش آمد میگفتن، چیزی که من هیچ وقت تو ایران ندیدم ، بعد هعی برای خودم میگفتم ببین چقدر مهربونن، ببین چقدر خونگرمن و این تغییر ذهنیت خیلی برام شیرین بود و همین موضوع ترس منو از مهاجرت به اروپا و آمریکا کمرنگ کرد.
و تمامی این فایل ها جز درس برای من نبوده و نیست
یادم می یاد خانوم شایسته تو تمپا که بودید دلش تخم مرغ می خواست و بهتون گفت بریم خرید کنیم، رفتید و به جایی هدایت شدید که تو خیابون پر بود از تخم مرغ
اینا چیو نشون میده؟
غیر اینه که به ما ثابت میکنه، باور سازی میکنه، که قانون شوخی نیست، حرف الکی نیست داره کار میکنه
«به اندازه ای که حرکت می کنی باور می کنی
به اندازه ای که باور میکنی بدست میاری »
قبل از آشنایی با شما من از آمریکا خوشم نمیومد، می ترسیدم از این کشور، بخاطر ترس هایی که معلم ها، رسانه ها و کتاب ها به خورد مغزم داده بودند و من فقط کشور های اروپایی رو دوست داشتم و همیشه دوست داشتم مهاجرت کنم اما شما با این قیامتی که در وجود من به راه انداختید سفر به آمریکا قشنگ ترین خواسته ی من شده
و کلی چیزای دیگه که انگشتام اجازه نمیدن بنویسم …
چیزایی که از سریال زندگی در بهشت آموختم :
* که روزی هزار بار به عشق زندگیم بگم ❤️عاشقتم ❤️
(تمام افکار و صحنه های که از خانوما تو بچگی دیدم که می ترسیدن به همسرشون ابراز علاقه کنن، چون فکر میکردن یا لوس دیده میشن یا شوهرشون سیر میشه ازشون رو از ناخودآگاه من پاک کردید )
*وقتی مهمون میاد خودمو نکشم که بهترین لباسو بپوشم و هر لحظه تو آشپزخونه باشم
(توجه کردن به زندگی شما باعث شد آدمایی که وارد زندگی من میشن هم بسیار متفاوت باشن، خودشون غذا درس میکنن، ظرف می شورن، خونه رو مرتب میکنن و اعتقاد من (البته از خانوم مژگان مسافری عزیز یادم گرفتم ) که این خونه ی بهشتی که توش زندگی میکنم برای خداوند هستش و من هم مهمان این خانه گرم و رویایی هستم پس همه مهمانیم و فقط لذت ببریم)
این نگاه باعث شده همیشه مهمون داشته باشیم و به هیچ کسی سختی و فشار وارد نشه و از کنار هم بودن لذت ببریم
که همین نگاه و الگو برداری از شما باعث شده اسم ادرس خونه ی مارو تو گوشیشون #بهشت سیو کنن🌱
و نکته بعدی که خیلی برام ارزشمند هست ساده گیری شما در خرید لوازم منزل هست که این موضوع به من و همسرم خیلی کمک کرد که سخت گیر نباشیم
تو ایران زمانی که دو نفر ازدواج می کنند انقدر به خانواده هاشون فشار می یارن که حد و اندازه نداره
ما از همون روز اول گفتیم خودمون می خوایم وسایلمون رو تهیه کنیم و وسایلی رو تهیه کردیم که بهش نیاز داشتیم و برای جلب توجه دیگران هیچ چیز اضافه ای نخریدیم مثل مبل و تلویزیون و کلی وسایل دیگه… که از هر کدوم وسایل آشپزخونه دو تا سه تاشو میخریدن که بنظرم انباشت انرژیه…
اینکه وسایلی رو تهیه میکردید که بهش نیاز دارید درس بزرگی برای من بود.
*ویدیو های عاشقانتون به هزاران زن من جمله خودم فهموند که همه ی مردای روی زمین بد نیستن، خیانتکار نیستن، دست بزن ندارن، دروغگو نیستند و میشه عاشق شد و امنیت و آرامش رو در کنار انسانی به جنس مرد رو میشه تجربه کرد.
به من یاد دادید میتونم اعتماد کنم، میتونم عاشق بشم میتونم رابطه ی عالی داشته باشم، به منی که میگفتم هیچ زن و مردی کنار هم بیشتر از دوسال دووم نمیارن، میگفتم هیچ عشقی وجود نداره، به همین راحتی باور سازی رو انجام دادید، اینکه ویدیو شیر کردید و ما به الگو های فراوان دست پیدا کردیم که برای ما واقعی بودن، چون همه جوره شما برای ما اثبات شده هستید هر ویدیوی که منتشر کنید رو راحت باور میکنیم و منطقی تر میشه برامون در نتیجه اتفاق می یوفته تو زندگیمون به سرعت ، به سرعت
*این فایل ها به خودی خود ذهن رو بمباران می کنه از فراوانی ها، زیبایی ها، نتایج عمل به قانون و این مکمل واقعی محصولات و تمامی فایل ها بودن، اینکه استاد در زندگی شخصی چطور به قانون عمل میکنه؟
وقتی ماشینش گیر کرد، نگفت وااای من چه فرکانسی فرستادم که اینجوری شد از تک تک لحظات کلی چیزای جدید یاد گرفتید و من کلی درس گرفتم برای بزرگ شدن…
شاید در اون لحظه نباید یه قدم هم بیشتر آروی حرکت میکرد (الله عالم)
یادم دادید که بعضی از اتفاق های که به چشم و ذهن من ناجور هستش در واقع پله موفقیت من هست و یا محافظت از من پس با خودم نگم که من چه فرکانسی فرستادم… وقتی دارم خوب پیش میرم
*
یه چیز جالب می خوام براتون تعریف کنم، می خوام بگم که چقدر این فایلها تو زندگی من عجیب تاثیر گذار هستن
فایلی که استاد کل لباساشون رو از آروی آوردن بیرون…
(اول تشکر کنم بابت اینکه به احساستون عمل کردید و اون لحظات رو ثبت و منتشر کردید)
اولش ذهنم خیلی مقاومت کرد میگفتم یعنی چی که استاد این همه لباس خریدن، آدم می خواد چیکار و کلی چیزای دیگه
بعدش با خودم فکر کردم و گفتم چرا که نه، دوست دارم داشتن این همه لباس رو تجربه کنم…
فکر میکنید بعدش چه اتفاقی افتاد ؟؟؟
چند روز بعدش من ۱۸ تا تیشرت رنگ به رنگ هدیه گرفتم
یعنی از سر کار برگشتم و عزیز دلم با کلی تیشرت رنگی منو سوپرایز کرد و همچنین با (امریکن ساکر شرت، سوپر اولترا خفن) از همونا که همیشه تنتون هست استاد، همیشه دلم میخواست و دارمش الان .
بعدش کلی مانتو، شال، شلوار، کلی لوازم بهداشتی بینظیر کلی جوراب رنگی که عاشقشونم و کلی چیزای دیگه …
می خوام بگم که توجه کردن، توجه کردن، توجه کردن باعث جذب کردن اون جنس از اتفاق میشه که من با توجه کرده به سریال زندگی در بهشت خیلی چیزای خوبی رو تجربه کردم.
زمانی که سریال سفر به دور آمریکا شروع شده بود من تو شهر کوچولوم بودم، شما از فروشگاه های بزرگ فیلم میگرفتید و من کلی لذت میبردم و می گفتم منم میخوام تجربه کنم و هر چیزی که دلم میخواد رو بخرم و الان تو نقطه ای هستم که اون احساس شما رو تجربه کردم و از خداوند و از شما بسیار سپاسگزارم.
خیلی چیزای دیگه ای که شما تجربه کردید رو منم میخوام داشته باشیم
مثل زندگی تو آمریکا (کشوری که کلی ازش می ترسیدم)
داشتن یه عالمه موتور
روندن هلیکوپتر و جت اسکی
خیلی حس خوبی دارم که روی رد پای شما پا می زارم
انقدر رد پاهاتون واضح و قشنگه که انگار تو یه صبح برفی یه مسیر قشنگ رو طی کردید و ما آروم آروم به سمت جاده ی بهشتی و عاشقی حرکت میکنیم.
امشب خیلی اتفاقی به کامنت شما و همسرتون علی خوش دل هدایت شدم و خوندم و لذت بردم و خلوص نیتتون رو با تمام وجودم تحسین میکنم و احساسات پاک و عمیقتون نسبت به اگاهی هایی که کسب کردین رو.خیلی دویت دارم یه جایی یه روزی به استاد و شما و شکیبا و علی خوشدل برسم تو یه نقطه ای که خیلی نتیجه گرفته باشم و بگم که گفتگوتون با استاد چه اتفاق بزرگی تو زندگیم رو رقم زد اسم شما سه نفر رو هر روز بارها و بارها توی الگوهام برای موفق شدنم و درسی که ازتون گرفتم رو تکرار میکنم و به یاد میارم اتفاقی که نتیایج شما استارتش رو زد و جسارتی که از شما الگو گرفتم بهتون افتخار میکنم دوستای خوبم
براتون شادی و عشق و خوشبختی لحظه به لحظه رو ارزومندم و دوستون دارم
ازت ممنونم بابت اینکه احساس خوبت رو با من به اشتراک گذاشتی من کلی حس خوب گرفتم از کامنتتون دوست خوبم
مهم ترین چیزی که تو این مسیر مهمه استمرار و تعهده
وقتی یه فایل فقط یه فایل رو گوش میدیم باید بنویسیمش، فکر کنیم در موردش و از همه مهم تر به تمامی گفته ها عمل کنیم خیلی سخته، گوش دادن نوشتن حرف زدن راجع بش خیلی آسونه اما وقتی در مقام عمل که میاد کار سخت میشه، خیلی جاها باید منیت ها شکسته بشه ولی تمامی این ها با استمرار امکان پذیره.
الهی که همیشه در این مسیر ثابت قدم باشید و تو تک تک ثانیه های زندگیتون نشانه های رب العالمین رو ببینید.
مچکرم عادله عزیز از نکات مهمی که وقت گذاشتی و بهم گوشزد کردی و نوشتی و چقدر خوشحالم که عمل کردن رو از افراد واقعی مثل استاد و شاگردای موفق چون شما یاد میگیرم.راه طولانی در پیش دارم که سرلوحش عمل گرایی هست به انچه یاد میگیرم.دوستون دارم
سلام عادله خانم عزیز… و درود میفرستم به استاد و مریم عزیز و تمامی اعضای سایت. چه قدر دیدگاه تون عالی بود باور کنید من همیشه دیدگاه های همه رو میخونم و بیشتر وقت ها اشک توی چشمام جمع میشه. چون بچه های سایت گاهی یه چیزایی مینویسن که واقعا همون لحظه اشک آدم در میاد انقدر که زیباست
نــــــــوش وجودت باشه این اتصال نـــابی که با خداوند آگاهانه خودت خلق کردی؛ خـــــــدای من چـــــقدر این دو تا سریال پر برکت بود و هست برای ما و کلی آدمای دیگه ای که روز بعد و ماه بعد و سالهای بعد وارد این سایت میشن و می بینن؛ سریال هایی که مثل همه فایل های دیگه زنده و پویا هستن و باید در مدارش باشی تا بتونی اصلا نگاهش کنی؛ یادم افتاد اوایل زندگی در بهشت در حد یه پیشنهاد به خواهر بزرگم گقتم تو که سریال و فیلم میبنی بیا این رو ببین ولــــی اصلا خواهرم حتی نتونست یه قسمتش رو ببینه و اونجا خیلی بهتر و بیشتر درک کردم که واقعا اینا واسه هر کسـی نیست یا درمورد خودم من قبل شروع این دوتا سریال اصلا از واژه مستند خوشم نمیومد ولی الان تنها سریال و فیلم هایی که دنبال میکنم ایناست
عادله جان خــــــیلی لذت بردم و بی نهایت تحسینت میکنم
هر لحظه ات توحیدی تر و ثرودتمندتر در پناه رب العالمین😘
سپاسگزارم ازت که حس خوبت رو با کلمات قشنگت به منم منتقل کردی.
زمانی که انسان ها از خداوند طلب هدایت دارند و می خوان بیشتر این جهان هستی رو لمس کنند هدایت میشن به مسیری که بهشون کمک کنه بیشتر این جهان رو بشناسند.
در کنار ما انسان هایی هستند که این موضوعات براشون جذاب نیست و درگیر روزمرگی هستند و اتفاق هایی که تو زندگیشون میوفته رو سرنوشت می دونن جای اینکه خودشون رو مسئول تمامی اتفاق ها و برخورد ها بدونن، مهم ترین اصل در این مسیر این هست که به هیچ بنی بشیری کاری نداشته باشیم و تمامی تمرکز رو روی مرکز وجودی خودمون بزاریم و نواقصی که داریم رو با تکامل بهبود ببخشیم.
من هر روز خودم رو با دیروز خودم مقایسه می کنم و جاهایی که تغییر نکردم به فکر فرو می رم و سعی می کنم تمام تلاشم رو بکنم که اون نقص رو از بین ببرم و زمانی که کوچکترین تغییری در شخصیتم ایجاد می کنم نتایج به سریع ترین شکل ممکن پیدا میشن.
اگر ثروت، سلامتی، آرامش به زندگیمون نمیاد فقط بخاطر اینه که تغییر ایجاد نشده هنوز، با کوچکترین تغییر اتفاقات رخ می ده.
بخاطر همین موضوع روز های بسیار متفاوتی رو می گذرونم و به جاهایی هدایت می شم که حتی به فکرم خطور نمی کرده.
ممنونم که برام کامنت گذاشتی قشنگم، باعث شد دوباره برای خودم یادآوری بشه که با کوچکترین تغییر شخصیتی نتایجم تغییر می کنه.
من عـــــــــــــاشقتم عادله زیباصورت و زیباصیرت، عـــــــــادله جون
آره واقعا همینه همونطور که گفتی به جاهایی هدایت می شم که حتی به فکرم خطور نمی کرده، اصلا دیگه همه چیز برای ما برکت میشه برای ما نشونه میشه خیر هست و خیر و خــــــــــــیر 😍 خدایا شـــــــــــــکرت
دیروز تو مسیر برگشت از محل کارم سوار ماشین که بودم راننده و یکی از مسافرا در ظاهر ناراضی بودن از شرایطی که بقول شما دوست عزیزم اون رو بپای سرنشوت میزارن بجای اینکه خودشون را مسئل بدونن ولی همین مکالمه اونا در مسیری پیش رفت که برای من نشونه باشه، گفتن همه اینها عادته دیگه، گـــــــقتم خــــــــــدای من ببیین اینا اصلا مسیر صحبتشون از نارضایتی ها بود ولی من که سوار شدم صحبتشون به جهتی هدایت شد که قانون رو واسه من تکرار کنه😍
سلام عادله جانم چقد لذت بردم از کامنتت چقد ازت یاد گرفتم اون لحظهای که گفتی تو خونه ی خودت مهمان خدایی یاد یه آیه افتادم که میگه خدایی که هر چه در آسمان هاوزمین است همه ملک اوست نکته جالب اینه که همین امروز پیداش کردم وقتی گفتی عاشق جوراب رنگی رنگی هستی یاد خودم افتادم که همیشه به مامانم میگفتم یا رنگ پا میگیری یانمی پوشم میگفتم مردم مسخره میکنن خوشبحالت که حرف مردم برات مهم نیست منم دارم یاد میگیرم ایشالا ه به هدف هام میرسم
خیلی جالبه که منم در محل کارم کامنت بی نظیرتونو خوندم و انقدر لبخندم پر شور و هیجان بود که لپم درد گرفت.
ممنونم ازتون که احساس بینظیرتونو با من به اشتراک گذاشتید درون منم پر از احساس خوب شد و کلی سپاسگزارتر شدم و از خداوند بی اندازه سپاسگزارم که منو به این مسیر شگفت انگیر هدایت کرده که هر روزش پر از هیجانه پر از اتفاقای خوبه در یک کلام تکراری نیست و لذت بخشه.
اینکه تو اون فضا روحتون پر کشید یعنی خیلی عاشق این خدا و این مسیرید بهتون تبریک می گم، روحتون آغشته شده با نور خداوند و به راحتی هر زمان که بخواد از زمین پر می کشه.
عادله جان اول ک دیدم اسمت توی بالاترین امتیازاست حسودی کردم و اصلا دوست نداشتم کامنتتو بخونم چون با خودم میگفتم مگه من چی کم دارم .
تا اینکه یاد حرف استاد افتادم که میگن باید بجای دیدگاه حسرت بار با دید امیدوار به مسائل نگاه کنی .
اینجا بود که به خودم گفتم کیمیااااااااا چته این بود همون راهی که میخواستی تغییر کنی و زندگیتو خلق کنی !
آقا جان دلو زدم به دریا و اومدم بخونم کامتتو . راستش اول مقاومت داشتم ولی خب هر چی تو خوندن کامنتت جلو تر رفتم هی دلم نرم تر شد هی آروم تر شدم هی حالم بهتر شد تا اینکه از یه جاهایی به بعد حسم فوق العاده شده بود و واقعا انقدر حالم خوب شد که جز تحسینت نبود تحسین این دیدت به مسائل به کنترل ذهنت وقتی مقاومت میکنه و…..
وایییییی ایولللللل من خودم عاشق لباسم عاشق اینکه کلی لباس داشته باشم ، و وقتی دیدم که گفتی ۱۸ تا لباس رنگی یهو چشام گرد شد گفتم واییییییی ینی میشه ؟ وایییی که چقدر حس خوبی پیدا کردم .
مرسی ازت عادله ی عزیزم با این دیدگاهت و الحق که لایق اینی که کلی امتیاز بگیری و این حرفات واقعا حس میکردم که از ته قلبت بود .
و از خودم سپاسگزارم که حسادتو ادامه ندادم و خودمو از یه همچین کامنت فوق العاده ای محروم نکردم .
پاره ی تن منن عشقق قشنگ من عزیزترینن و دردانه ترینن هدیه ی خداوندممم اخ که چقدر چقدر عاشققق این عشق نابتمممممم
چقدرعاشق این اتصال تابتمم چقدرر خود نورییی چقدرر پراز خداییی. تو وقتی میگی من غرق نور نیشمنم میخداممم خل ترین بشممدرعشق نابت جان دلممم جقدر تحسینتت میکنم جقدرتحسینت میکنمم بینهایتت تحسینتت میکنمم چقدر عاشقتمم
وقتیی ثانیه به ثانیه و تکتو این عشققق نامه ی نابت رو میخونممممم وقتی به چشمان نازنینننت و صدای نابب خداییی گوش میددممم همههه خدا میبینممم تو خود خدایییی تو چقدر زیبااا غرق تریننغرق ترین شدیییدرعشقققق ناب خداییی ات چقدر من عاشق ابن عشق نابتمممممم الهی من قربونت برمممم الهی من قربون بهشت نابتون بشممم دوست دارم با تمام وجودمم بازم بگم وتکرار کنمم که ندیدممم مم سپاسگذار تر از توو کهدحتی عشققق میکنیی غرق خداوند میشیی مستت اتصال نابش میشی حتی با یه صدای نابب پزنده هاش با یه نسیم.زیباییییی هواش ندیدم جقدر جقدزعاشق این عشق نابتممم جقدر بینهایتت بینهایت تحسینتت میکنممم جقدر تحسینتتت میکنم این عشق نابت روو تو حان منییییی عشق مننی چقدر بینهایتت تحسینتتت میکننمم جقدر سپاسگذار خدادندمم برای هدیه های نابش که هرلحظه به سمت بینهایت زیبایی ها عشقققق ها شا ی لذت ببشتر هرلحظه هدابتمون میکنههه هرلحظه هدایتمون میکنههه ارامش مننم جقدرررچقدر بینهایتت تحسسنتتت میکنمم این اتصالللل نابت روو این عشق نابت روو جقدر عاشقققتممم عاشقققتونمم عاشق تکتکتونمم چقدر زیبا گفتییی چقدرررررزیبا گفتی که قانون همینهههه وفییی باوررر کنییی حرکت میکنیی وقتی خرکت کنی به دست میاری چقدررقلبم برات پر میزنه زیبای منن عاشققتمممم عاشقق این اتصال نابتمممم عاشق این عشققق بینهایتتتمم جقدر بینهایت بینهایت تحسینتت میکنمم جقدر تحسسنتتت میکنمم چقدر هرلحظه ازت باد میگیرمممم این عشقققق روو این بی قید و شرط بوذننن عشققق نابت روو که حتی میگیییی همهههه چیززززبذای خداستت همه خداستتت همه تنهااا خداستتت و تنهاا از جانب اونه. همهه تنها اوستتتت و همه چیزززتنهها اونههه که حتی این خونه اممم برای اونههه تنهاا قدرت اونه چقدرعاشققق این عشقمم جقدر عاشققف این عشقمممم جقدر میخدامغرق ترینن غرق ترین بشمم دراین عشق نابت جاننن خواهری
عشقق منییی عاشققانه ز عاشققانه عاشققققتمم با تمام وجودممم تحسسنتتت میکنمم جقدر تحیینت میکنمم هرلحظه هرلحظه با تمام عشقم درآغوشت میگیرمممم تو بینطیریییی بینظی تر از اونی که فکرشو میکنی چقدرسپاسگذار وجود نابتمممم نور خداوندم عاشقققتممم عاشقققتممم بینهایتت بینهایت تحسسنتت میکنمم چقدر بینهاست تحسینتت میکنمم جقدر عاشقق تکتکتوتنمم لینهایت تحسینتتون میکنمم جقدر تحسینتتتون میکممماز طرف من روی ماه پرنسس ناب خداوندم شکیبای نابم رو ببوس عاشقققتونمم الهی که هرلحظه غرق بینهایتتت بینهایت عشق ارامش اتصاللل عشق بینهایت خداوندم باشییی الهی که جریانییییی ازبینهایت نعمت هااا ثروتهاا شادی هااا لذت ها سلامتی عشق زیباییی جاری ترین جاری ترین باشهه برلحظه لحظه ی نابتتت چقدر بینهایت تحسسنتت میکنممم چقدرعاشقققنمم بهترین های بهتریننن هایبهترینننن هارو براتون میخواهممم بینهایت بهترینننن ها. بینهایت فراتر ازتصورتاننبینهایت بهترینن ها و مبخواهم وواز یگانه قدرت جهاننننن که تنها قدرتتت اوستت همه تنهاااوستتت و تنهها اونه که هرلحظه هدایتمون میکنهه هرلحظه هدایتمون میکنههه و عاشققانه عاشققق ماستتت هرلخظه هدایتمون میکنههه عاشققتممم جان دلمم عاشقققتمم نازنینمم عاشقتمم💖💖💖
من اول باید خیلی ازت تشکر کنم چون یه نکته ی خیلی مهم رو بم گفتی تو کامنتت،یه تلنگر،من این اشتباه رو خیلی انجام میدم،یه اتفاقی بیفته،یه چیز کوچیک یا بزرگ،با باری از غم به خودم میگم یعنی من چه فرکانسی فرستادم که اینطوری شد.مرسی عزیزم
و بعد هم ممنون از توصیفات زیبات که حس خیلی خوبی داشت.
من اومده بودم امتیاز کامنتمو ببینم. بعد زدم رو ترتیب بر اساس امتیاز،تا اسمتو دیدم گفتم نکنه چون خیلی معروفه تو سایت اینقد امتیاز گرفته😀😀😀بعد گفتم بخونم ببینم چی گفته،بعد گفتم دختر این کامنت برای توی اصلا ،یه هدایت مهم توش برات هست،درسته خیلی در جواب سوال استاد پاسخ دقیق نداده😉.پس منم امتیاز میدم،بزار باز هم بیشتر و بیشتر امتیازش بره بالا،مگه من بخیلم😄😄مگه نه فراوانی هست. اگر اون امتیازش بره بالاتر جای منو که تنگ نکرده😁😁😁
اون خالقه،توجه کرده به لباسای استاد و برا خودش هم کلی لباس خلق کرده،اون تو مدار بالاییه.موفق باشی عزیزم،بهشتی که تو زندگیت ساختی گوارای وجودت،ان شالله وسعت بهشتت بیشتر بشه،ان شالله خدا عشقت رو برات حفظ کنه،ان شالله عشق بیشتری رو تجربه کنی و لذت ببری،
راستش من با تحسینت خیلی دوس دارم نتایجی که تو گرفتی رو بگیرم،هر چی گفتی گفتم منم میخام داشته باشم.
وای عادله جان نمیدونی چقدر عشق لباسم،لباس خیلی زیاد😄😄فراوانی هست برا منم میتونه باشه، برا همین فقط تحسینت میکنم و تو دلم نسبت به تو دوستی و نزدیکی حس میکنم.
اولین چیزی که از ذهنم گذشت، وقتی اسم و کامنتت رو دیدم، اون ذوق و عشق و شعفی بود که در گفتگو با استاد داشتی…درست مثل بچه ها که قلبشون پاکه پاکه و قشنگ احساساتشون رو بروز میدن، داشتی اشک میریختی و از استاد سپاسگذاری میکردی…
😍
احساس زیبایی که باعث میشد، همراه با هر کلمه ای که میگفتی، قلب من هم همراهش بلرزه و من هم همراهت اشک بریزم…💖
چقدر زیبا و زلاااال احساس سپاسگذاریت رو به استاد بیان کردی و از عشقت به این مسیر الهی گفتی…💖
من از اعماق قلبم این حال خوبتون و این احساس ناب اتصال شما به خدای درونتون رو تحسین میکنم…💓
و همچنین ممنونم از آگاهی و حال خوبی که در کامنتت برای دوستانت به قلم کشیدی…🙏
همین الان که دوباره اون حس و حال اون شب رو برام زنده کردید بازم اشکم درومد، آشنایی با استاد بزرگترین اتفاق زندگیه منه و تغییرات زندگی من به قدری ملموس هست که به دو بخش تقسیم میشه قبل از آشنایی با استاد و بعد از آشنایی با استاد
عشق خاصی دارم به این مسیر و استاد عزیزمون، همچنین خانوم شایسته نازنین، خانوم فرهادی گل، تک تکشونو بی اندازه دوست دارم
سعی میکنم همیشه متعهد باشم و حرفهای استاد رو آویزه ی گوشم کنم و تو تک تک ثانیه های زندگیم ازشون استفاده کنم
خیلی کامنتتون بهم حس خوبی داد
ازتون ممنونم
نمیدونم چطوری بگم اما بعد از خوندن کامنتتون کلی انرژی خوب گرفتم
خیلی خوشحالم که دارم برات کامنت مینویسم و خوشحالترم که یه الگو موفق عباسمنشی پیدا کردم که باهام همشهریه و همین نزدیکیهای منه😍
خیلی خیلی از خوندن کامنتت لذت بردم و بیشتر از اینکه کامنتت بیشترین امتیازو گرفته. گوارای وجودت باشه عزیزم جایزه سایت و همه جایزه هایی که خدا معجزه وار به زندگیت سرازیر کرده،
بی نهایت تحسین می کنم تعهدت رو و نتایجی که گرفتی که منم دوست دارم همچین نتایجی رو تجربه کنم.
اون تیشرتهایی رنگارنگ 🤩
اون عشق ناب الهی
جاهایی که هدایت شدی و رفتی و لذتهایی که تجربه کردی همه و همه گوارای وجودت باشه و الهی که هر لحظه بیشتر و بیشتر بشه برات عزیزم.
نکته های خیلی قشنگی تو کامنتت بود که لذتبخش بود برام و تامل برانگیز، یکیش همین که گفتی تو خونه خودت هم مهمون خدایی، خیلی قشنگه اینکه حس کنی همه جا مهمون خدایی😇
بی نهایت تحسینت می کنم و از خدا میخوام بهترین بهتربنها رو نصیب و روزیت کنه🙏🙏♥️♥️
ازتون بی نهایت سپاسگزارم که بغل بغل گلای لبخند رو کاشتید رو لبام
قطعا خیلی زود همین ارتعاش خوشگلی که برای من فرستادید خداوند مهربان خوشگل ترشو به شما هدیه می ده
کافیه تو همین مسیر ثابت قدم باشیم و تکیه کنیم به رب العامین
زندگی آرومی که دارم تجربه میکنم رو هرگز نداشتم
تنها با عمل به آموزه های استاد تونستم بفهمم که خالقم
یعنی چی ؟
خداوند بی اندازه کریم و مهربان خالق هستش و از روح خودش در من دمیده، so it’s too easy “I am creator too”
پس منم خالقم، منم میتونم زندگیمو خلق کنم، با چی ؟؟
با فکرم، تجسمم، توجهم، با کنترل ذهنم
با چی می تونم به سمت بهترین ها قدم بردارم؟
با سپاسگزاری، با سوئیچ کردن از حال بد به حال خوب
با گوش دادن به فایلا و نوشتنشون، فکر کردن بهشون، عمل کردن بهشون
و چیزی که دارم درک میکنم اینه که به خودی خود هیچ خواسته بزرگ یا کوچیکی وجود نداره همه خواسته ها به درگاه خداوند یکی هستش
خیلی راحت دارم به خواسته هام می رسم
به یه سری خواسته ها هم زمانی میرسم که آمادگی ذهنی داشته باشم
بعد از اینکه برای استاد نامه نوشتم و استاد گرانقدرمون با شارژ کردن کیف پولم جوابمو داد خیلی لذت بردم و باهاش دوره بینظیر به صلح رسیدن با خود رو گرفتم که در یک کلام بینظیر بود و عجیب به فایل خانوم شایسته مهربون هدایت شدم که داشتن در مورد این دوره صحبت می کردن
در مورد سلامتی و روابط و ایجاد تغییر صحبت می کنند و برای من خیلی کمک کننده بود پیشنهاد میکنم اگر این دوره رو تهیه نکردید تهیه کنید چون واقعا عالیه.
کامنتتون باعث شد به اینا فکر کنم و تکرار شد برام
خیلی خیلی سپاسگزارم ازتون دوست خوب و مهربونم
الهی که زندگیتون پر بشه از یاد و نشانه های رب العالمین
ازتون بینهایت سپاسگزارم که با پیام محبت آمیزتون قلب منو پر از شادی کردید
خیلی خوشحالم که دوستان فوق العاده ای چون شما دارم
قطعا حس و حالم رو تجربه کردید که انقدر خوب متوجه شدید، زمانی که این کامنت رو می نوشتم پر از احساس عشق و آرامش بودم و با اشک و لبخند می نوشتم
تمام هدفم این بود نامه بنویسم برای استاد و اولش نتونستم که مستقیم برم سر اصل مطلب
نمیشه استاد رو ستایش نکرد
نمیشه تحسینشون نکرد
نمیشه ازشون تشکر نکرد
وقتی کامنت می نوشتم تمام هدفم این بود که به استاد بگم که من به عنوان شاگرد چه چیز هایی یاد گرفتم و چه نتیجه ای بدست آوردم چون میدونم که تنها چیزی که یه استاد خوب رو می تونه خوشحال کنه نتیجه دیدن شاگردشه
اینو وقتی که تو مسابقات کیک بوکس میرفتم فهمیدم که چقدر استادم از دیدن نتیجه ی من خوشحال تر میشد
اینو تو استاد دانشگام دیدم که با گرفتن نمره عالی و ارائه عالی چقدر خوشحال میشد و به زبون میاورد که چقدر بهش بیشتر انگیزه دادیم
و قطعا استاد خوبمون هم از دیدن نتایج ما، از تغییرات ما که قبل و بعد از آشنایی با ایشون هست باعث خوشحالی میشه
بازم ازتون سپاسگزارم خیلی زیاد
در پناه الله مهربان باشید و انشالله همیشه در این مسیر ثابت قدم بمونید
قربونت برم عزیزم، ممنونم ازت بخاطر این همه عشقی که پراکنده کردی
امشب پیام عاشقانه تو خوندم و سراسر قلبم پر شد از احساس خوشبختی و سپاسگزاری
اینکه من هیچ کدوم از اینارو نداشتم تو زندگیم
و الان تنها بخاطر عمل کردن به آموزه های استاد و لطف پروردگاره منه
اینکه آدمهای زیادی تو زندگی من حضور دارند بدون هیچ انتظاری تاکید میکنم بدون هیچ انتظاری به من عشق می دن نهایت خوشبختیه دیگه
چون این دیدگاه در درون من جاریه تا جایی که من بدون انتظار و بدون هیچ قید و شرطی عشق و محبت پراکنده کردم به همون میزان عشق دریافت کردم
زمانی که تورو دیدم انگار یه انسان شیشه ای رو دیدم
سراسر قلب بودی
سراسر عشق و محبت بودی
نه فقط لبهای زیبات چشمای درشتتم می خندید
من تقریبا با کسی ارتباط مجازی ندارم مگر اینکه در مواقع نیاز تماس میگیرم یا پیام می دم اما با تمامی دوستانم ارتباط قلبی دارم اصلا نیازی نیست هر روز و هر ساعت تلفنی صحبت کنیم یا پیام بدیم
همین قضیه یعنی نبود وابستگی
نمیگم اصلا ارتباط ندارم ولی بیشتر زمانم رو صرف خودم میکنم
و همین مسئله باعث شده بدون این که من کاری برای کسی بکنم دوسم داشته باشند
البته منم ادمهارو تکه ای از خداوند میدونم و واقعا دوسشون دارم
و تو یکی از همون بنده های شیرین رب العالمینی که همیشه هم صحبتی با تو برای من یکی از لذت بخش ترین کارها بوده
سلام بر عادله عزیزم. چقدر خوشحالم که بعد از چند روز تصمیم برای گذاشتن کامنت برای شما، امشب دارم عملیش میکنم. راستش هدف من از این کامنت مسئله دیگری بود. از روزی که در فایل های گفتگو صدای پر از عشق و انرژیت رو شنیدم دلم میخواست خیلی خاص ازت تشکر کنم بابت انگیزه ای که به من دادی. هم از شما هم از آبجیت و آقای خوشدل و سایر دوستان که در گفتگو شرکت کردند و با صحبتهاشون من و سایر اعضای خانواده رو به وجد اوردن و انگیزه تغییر رو در ما بیشتر و بیشتر کردن. همه دوستان البته اسم چند تا رو مونده توی ذهنم. سپیده، حامد، عرفان و آبجیشون و … و دوستی که نقاش هستن و چقدر راحت و آسون به یه گالری در بهترین جای اصفهان هدایت شدن و بعد هم ازدواج و مهاجرت به ایتالیا و … اسم ها در ذهنم نمونده با اینکه چند بار این فایلها رو گوش دادم. اما مهم انگیزه و اشتیاقی هست که در من ایجاد کرد. منی که اطرافیانم تصور هم نمیکنن که چقدر دارم رو خودم کار میکنم در حالیکه دو هفته ست که از آسمانی شدن پدرم میگذره. و همه انتظار دارن الان در غم و اندوه باشم اما من اون آدم گذشته نیستم گرچه بقول استاد نجواهای ذهنیم خیلی زیاده. اما همین که به این نتیجه رسیدم که مرگ فقط یه رهایی هست و یه مرحله طبیعی در زندگی هر فرد و این باور که احساس بد = اتفاقات بد و بالعکس و دنیا بر اساس قوانین عمل میکنه نه چیز دیگه فکر میکنم تغییر محسوسی هست برای من. خلاصه وقتی تصمیم گرفتم ازت تشکر کنم اسم قشنگت رو در لیست بیشترین نظرات سایت دیدم و خیلی هیجان زده شدم پروفایلت رو دیدم و چهره زیبات رو . و چقدر خوشحالتر شدم که دوست زیبایی چون شما دارم. و اشتراک نظراتت رو برای خودم فعال کردم. این چند روز فرصت نکردم برات کامنت بذارم امشب گفتم دیگه بهانه تراشی کافیه همین الان بشین و تایپ کن. و شروع کردم …عادله عزیزم نمیدونی چقدر خوشحال شدم وقتی چند روز پیش این کامنت زیبات رو دیدم. سپاسگزارم. نکات مهمی که اشاره کردی به القایی هست که دوستان برای استاد بکار میبرن و چقدر زیبا اشاره کردی به این موضوع چه ریزبینانه زیبایی ها رو میبینی. شاید من نوعی خیلی عادی کلمه استاد رو برای آقای عباسمنش ببرم. اونهم چون فکر میکنم استاد کسی هست که صاحب اثری باشه و خلاقیتی از خود به خرج داده باشه. اما شما چقدر زیبا به این موضوع پرداختی. ممنونم 😍
چقدر زیبا به ذهنیت خودت و به واقعیت های آمریکا اشاره کردی. و این جملات زیبات رو باید بارها برای خودم تکرار کنم: به اندازه ای که حرکت میکنی باور میکنی به اندازه ای که باور میکنی به دست میاری. البته من فکر میکردم اصلش اینه که به اندازه ای که باور میکنم حرکت میکنم ….
چه باور زیبایی برای خودت ساختی و جمله زیبایی بکار بردی: خونه ای رو ظاهرا متعلق به خودت هست مالکیتش رو به خدا دادی و خودت رو هم مهمون میدونی. من خودم به تازگی استخدام آموزش و پرورش شدم و دروسی رو تدریس میکنم که اصولا باید وحدانیت رو به دانش آموزان یاد بدم و ای کاش این امکان وجود داشت تا دانش آموزان یه واحدهایی هم داشتن که توحید و یکتا پرستی رو به صورت واقعی و اصل و حقیقت یکتا پرستی یاد میگرفتن مثلا فیلم زندگی شما و اعضای سایت و البته سرورم استاد عباسمنش عزیز رو میدیدن و … این جمله زیبا چند روزه بارها در ذهنم تکرار میشه که واقعا یه انسان چقدر میتونه بزرگ باشه که خونه ای که سندش به نام خودش هست رو متعلق به خدا بدونه و خودش رو مهمون این خونه. خب این نمونه توحید عملی هست. خدایا نمیدونم چطور ازت تشکر کنم که من رو با این آموزه ها آشنا کردی. خدایا من چرا فراموش میکنم عشق تو رو. من خوشحالم خوشحالم که به این صحبت های پر از آگاهی هدایت شدم و این خوشحالیم وصف ناپذیره.
خیلی از نظراتت رو با جون و دل میپذیرم و قبول دارم. خلاصه خوشحالم که دوست خوبی چون شما دارم. باز هم سپاسگزارم … آرزو میکنم از این خوشبختی کهالان داری خوشبخت تر باشی و سلامتی و ثروت و سعادت همراه همشگیت باشه دوست من. 😍😍😍😍
یعنی از همون اول با دیدن اسمتون لبخند به لبم نشست تا اخرین کلمه پیام عاشقانتون
ممنونم ازتون
من پیام عاشقانتونو در سکوت شب نزدیک گل های زیبام خوندم و احساس خوشبختی رو در من بیشتر و بیشتر کرد
من و عشقم خیلی باهم در مورد قوانینی که یاد گرفتیم صحبت می کنیم، چیزی که فهمیدیم اینه که درک کردن این مفاهیم بینهایته، یعنی هر روز یه درس تازه، هر روز یه بینش جدید یه درک عمیق تر
عمل کردن و فهمیدن این قوانین درست مثل کهکشانه، عمیقه، عظیمه
واقعا باید همت به خرج داد برای اینکه به آرامش و صلح درونی برسیم.
هرچی جلوتر می ریم متوجه می شم خیلی جاها رو اشتباه برداشت کردم خیلی جاها کار داره برای بهتر شدن اما قشنگی این مسیر به اینه که ما تاتی تاتی می کنیم به سمت درگاه الهی
خداوند مثل یک دونده ماراتونی به سرعت سمت ما حرکت میکنه
و باعث میشه نعمات بیشتری رو تو زندگیمون داشته باشیم
تجربه های جدیدی از زندگی کسب کنیم
با آدمها و مکان های جدید آشنا می شیم
علایق و استعداد های که ازش بی خبر بودیم رو کشف می کنیم
روابط بهتری رو تجربه می کنیم
سلامتی رو طبیعی می دونیم و بیماری به سراغمون نمیاد
و ….
کافیه واینستیم
ادامه بدیم
به این مسیر زیبا ادامه بدیم
فایل گوش میدیم کنارش قرآن رو حتما مطالعه کنیم
بنویسیم
تکرار کنیم
بعد تفکر کنیم
بعد عمل کنیم
من چیزی رو که جدیدا درک و تجربه کردم این بود که با تغییر کوچکترین ضعف شخصیتی نتایج به سرعت اتفاق میوفتن
یعنی اگر خواسته ای محقق نمیشه
چند تا دلیل پشتشه
یا هنوز تغییر ایجاد نشده
یا در زمانی رخ میده که ما ازش بی اطلاعیم
یا اگر اتفاق نیوفته به صلاح ماست
که همه اینها در مسیر الهی برای ما به راحتی مشخص میشه
احساس گاهی اوقات میگه صبر کن
و نتیجه در زمان مناسب اتفاق میوفته
اما بعضی از خواسته ها اجابت نمیشه چون یه چیز بهتر از اون میاد تو زندگیمون که حتی نمی تونستیم تو ذهنمون تصورش کنیم.
و در آخر باید بگم که انصافا دمت گرم که با تجربه کردن مرگ عزیزت انقدر ثابت قدم بودی و به جاده خاکی نزدی
درسته خیلی سخته این مسئله اما باید قبول کنیم که همه ما به خداوند بازمیگردیم
افرادی که مرگ رو تجربه کردند و برگشتند به دنیا می گفتند چرا ما برگشتیم ؟
آفرین به شما که باور های درست رو در این زمینه در ذهن و قلبتون ایجاد میکنید و افکار پوسیده رو از خودتون دور می کنید
هرچقدر که ما بهتر زندگی کنیم اطرافیانمون هم تاثیر مثبتش رو خواهند دید.
سلام بر عارفه عزیزم که حالا یکی از عزیزترین هام شدی. سپاسگزارم از پاسخ زیبا و لطیف و پر از مهرت. سخنان زیبات رو چندین و چند بار خوندم و منتظر بودم در فرصتی مناسب بهت پاسخ بدم. راستش خیلی تلاش کردم که دیگه پاسخ ندم و وقتت رو نگیرم اما نتونستم در مقابل خواهشهای قلبم مقاومت کنم. خواستم بگم افتخار میکنم که عضو این سایت هستم و دوستان بسیار بسیار عالی مثل شما و سایر دوستان دارم. خداروشکر میکنم. گاهی با خودم فکر میکنم که اگه با استاد آشنا نمیشدم اگه اطلاعی از این سایت نداشتم و اگه دوستانی چون شما نداشتم و اگر قوانین رو نمیشناختم واقعا الان زندگی من به چه صورتی بود. هرچند که من هنوز اول راه هستم و آگاهی من هنوز نمره یک هم نیست تازه همون آگاهی ها رو شاید با جون و دل در وجودم باور نکردم نه اینکه باور نکرده باشم بلکه انگار در عمل خیلی نشونش ندادم اما تغییرات رو ذره ذره در خودم حس میکنم. اتفاقا امروز پروفایل همسر عزیزت سیدعلی خوشدل رو خوندم و چققققدر به من انگیزه داد. هرچند چیزی در وجود من میگه کسانی که موفق شدن و به ثروت رسیدن بخاطر اینکه کارهایی مثل برنامه نویسی و …. بلد بودن اما میدونم که این نجواهای شیطانه و من با کار کردن روی خودم میتونم به ایده هایی برسم که با عمل کردن به اون ایده ها میتونم از لحاظ مالی به هر چیزی که بخوام برسم. نکته دیگه اینکه نمیدونی چقدر خوشحال شدم که از اسمم تعریف کردی. خودم هم اسمم رو خیلی دوس دارم ولی تو احساس خیلی خیلی خوبی بهم دادی واقعا خوشحال شدم که اینقدر وقت گذاشتی و به کامنت من پاسخ دادی. خوشحالم خیلی خیلی خوشحالم که زوج خوشبختی رو در این سایت میبینم و دوره عشق و مودت در روابط رو به صورت عملی. همین میتونه باورهای من و سایر اعضای سایت رو قوی و قویتر کنه که بله من هم میتونم چنین رابطه زیبایی رو تجربه کنم. وای خدای من اصلا نمیدونی این روزها چه حال خوبی دارم. شوق عجیبی برای رسیدن به خواسته هام دارم . یک خوشحالی وصف ناپذیر. من دوساله که عضو سایت هستم و البته موفقیت هایی هم کسب کردم اما شاید هیچوقت تا این حد ذوق نداشتم حس میکنم چیزایی رو که میخوام الان دارم. انگار نیازی به تقلا کردن ندارم و این حس زیبا رو مدیون خداوند و استاد عباسمنش و دوستان عزیزی چون شما دارم. واااااقعا ممنونم ازتون ممنونم که هستین ممنونم که با کامنت های زیباتون به منِ نوعی انگیزه میدید. آرزوی سلامتی، عشق، سعادت و ثروت برای شما عزیز دل دارم. دوستتون دارم.
وقتی اسم قشنگتونو دیدم رفتم پروفایلتونو نگاه کردم و انقدر انرژی عکستون زیاد بود که منو به وجد آورد و لبخند به لبم آوردید.
واقعا که خداوند شما رو زیبا خلق کرده حقا که باید هزاران بار بخاطر این چهره زیبا شکرگزار رب العالمین باشید.
مهربانو جان از شما بسیار سپاسگزارم که این پیام عاشقانه رو فرستادید
همزمان با خوندن پیام عاشقانتون صدای قشنگ پرنده ها رو هم می شنیدم
نمیدونید چه حسی داشتم…
بی نظیر بود بینظیر
همین که این همه صفات مثبت از ما ها دیدید نشون دهنده قلب پاک و مهربون شماست.
تو سایت خیلی از افراد مدت زمان عضویتشون از هزار روز گذشته اما هنوز مقایسه کردن و حسادت رو از درونشون پاک نکردن یا کمتر نشده
و اینکه مدت زمان زیادی نیست که دارید روی خودتون کار می کنید و این همه صفا و صمیمیت و عشق درونتون هست نشان از قلب بی ریا و پاکتونه که خداوند به راحتی درش جریان پیدا میکنه
با همین شدت و حدت به این مسیر بی نظیر ادامه بدید و تحت هر شرایطی از آموزه های استاد فاصله نگیرید
شما واقعا بانوی بینظیری هستید که می تونم به جرات بگم خیلی زودتر از خیلیا نتایج بینظیری می گیرید
الهی که نشانه های الله رو به وضوح دریافت کنید و زندگیتون پر بشه از یاد خداوند و همیشه همینجور خوشگل لبخند رو لبای قشنگتون باشه .
درود بر استاد استادان و عزیز دلشون مریم بانوی مهربان.
در مورد باورهای محدود کننده خودم باید بگم من همیشه از بچگی آمریکا رو دوست داشتم چون میگفتن خارجه.یعنی خارج رو دوست داشتم.اما همیشه بهمون گفته بودن تو خارج بخصوص آمریکا عاطفه بین آدمها نیست.همو دوست ندارن.طرف بجای اینکه بچشو دوست داشته باشه حیوون خونگیشو دوست داره.همدیگه رو راحت میکشن.شعار مرگ بر آمریکا هم این باورها رو تشدید میکرد.گاهی اوقات فیلم های مستندی میذاشتن که طرف میگفت با هزار امید و آرزو اومدم اینجا ولی اونی نبوده که میخاستم.حتی وقتی درخواست ادامه تحصیلم واسه یکی از دانشگاههای خارجی پذیرفته شد بخاطر همین باورها نرفتم.
اما بعد از دیدن سریال سفر به دور آمریکا فهمیدم من کلا اشتباه میرفتم و به اصطلاح پشت به تخته سیاه نشسته بودم.
فهمیدم چقدر مهر و محبت و عشق و عاطفه به همه چیز و همه کس توی همون بلاد کفر هزاران برابر مملکت خودمونه.صداقت و درستی اولین چیزیه که به بچه هاشون یاد میدن.احترام به همدیگه و محیط زندگیشون سرمشق هر شب اوناست.چقدر اون مردم با خودشون در صلح هستن.چقدر یک خارجی رو با احترام تکریم میکنن طوریکه بینشون احساس غربت نمیکنی.
درسته زندگی دکمه بازگشت نداره اما اگه دوباره فرصت تحصیل اونجا واسم فراهم بشه لحظه ای درنگ نمیکنم.مهاجرت یکی از اهداف زندگیه من شده چون دوست دارم بین کسانی زندگی کنم که فرکانس و مدارشون چیز دیگست.اما طبق قانون باید اول خودم به اون مدار برسم که با کمک شما استاد عزیز و عزیز دلتون این کار محقق میشه.
استاد عزیز،اگر بالاتر از استادی درجه و مقامی باشه باید بگم فقط و فقط شایسته شماست.
سلام به استاد عزیزم و مریم جون قشنگم اول بگم که چقدر ذوق کردم که بازهم این اطمینان رو به من دادین که همه ی کامنتها رو می خونید استادجانم دیروز با همسر و دوستم که تازه اومدن تو کلاب هاوس ومن هنوز ندارم واینکه هرروز به همسرم می گم استاد نیومدن تو کلاب چون بی صبرانه منتظرم باهاتون بی واسطه حرف بزنم و از معجزه های دوازده قدم بگم من می گفتم با اینکه کلی ذوق می کنم با استاد صحبت کنم اما حتما می تونم خودمو کنترل کنم تا زیادی هیجان زده نشم بعد ازظهرش خواب دیدم اومدم تا پرادایس و قبل از دیدن شما مریم جون رو دیدم و همونجا از هیجان زدم زیر گریه وقتی پاشدم گفتم مثل اینکه اونقدرا هم کنترل هیجان آسون نیست.😁😁 کمتر از چهارماه دیگه قراره به کانادا بیایم و ازالآن برنامه ریزیم برای آمریکاست مخصوصا فلوریدا و تمپا، ازپیش فرضا بگم که چه بلایی سر اکثر ما آورده و خدارو هزاران بار شکرکه با دیدن سریال های شما کل پیش فرضهام تغییر کرد به قدری برای عادی شده که فکر می کنم برای اطرافیانم هم همینطوریه و تازه چندوقت پیش که یکی از نزدیکانم که نزدیک کنکورشه و می خواد برای ادامه تحصیل به کشورهای شرقی بره خیلی قطعی گفتم چرا گزینه امریکا رو انتخاب نمی کنی و اون خیلی مطمئن گفت مگه دیوونه ام برم اونجا با اون وضع نا امنی و … اونجا؟ جالب اینکه مادرش هم دقیقاً همین نظرو داشت و اینکه این پیشفرض ها فقط از رسانه های داخلی ایجاد شده و اونها خودشون هرگز از نزدیک امریکا نبودن خواستم قانعشون کنم ولی یاد حرف شما افتادم که نبایدبه زور نظر کسی رو عوض کرد پس چیزی نگفتم وای که چقدر کیف می کنم از دیدن اون همه آرامش، امنیت، شادی و محبتی که تو چهره تمام مردم اونجا موج می زنه چقدر زندگی رو راحت گرفتن کسی به کسی برای نوع پوشش تذکر نمی ده کسی کار نداره به کسی که برای خودش با آهنگ تو باشگاه برقصه من عاشق آزادی بی قید وشرطم آزادی که شاید با ابتدایی ترین چیزها معنی بشه استاد عزیزم خواهش می کنم خیلی زود بیاین تو کلاب تا منم بتونم با هاتون صحبت کنم عاشقتونم به امید دیدار خیلی زود
وقتی گفتید بچه ها بیایید و نظر بذارید اولین و bold ترین چیزی که توی ذهنم اومد رو براتون مینویسم …. حدود 10-15 سال پیش من داشتم میرفتم دانشگاه اون موقع یه دختربچه ی 19-20 ساله بودم و داشتم با اتوبوس میرفتم دانشگاه … خانم ها قسمت انتهای اتوبوس بودن و آقایون قسمت جلوی اتوبوس ….. هنوز تو ذهنم این خاطره پر رنگه که یه دختری اومد سوار اتوبوس شد که یه مانتو ی جلو باز پوشیده بود و شلوار لی و از زیر مانتو هم یه لباس نیم تنه پوشیده بود و یه کمربند قرمز هم روی شلوار لی بسته بود …… یه کمی از شکمش مخوصصا وقتی دستشو میبرد بالا و میله ی اتوبوس رو میگرفت مشخص میشد ….. یادمه حتی خانم ها هم به دختره بارها و بارا نگاه میکردن …. چه برسه به آقایون ههههههههه البته الآن تو تهران ما انواع و اقسام لباس پوشیدن ها رو میبینیم و این حرکت اگه الان اتفاق میفتاد شاید زیاد جلب توجه نمیکرد اما خب این داستان مال 10-15 سال پیشه ….. کاری ندارم که طرز لباس پوشیدن اون خانم بد بوده یا خوب/ مناسب بوده یا نا مناسب …… اما من همون موقع تو بچگیم که یه دختر حدودا 20 ساله بودم وقتی اینو دیدم اتفاقا داشتم تو ذهنم به این فکر میکردم که پس خارجی ها چه طور زندگی میکنن ؟ اونجا که آزادیه و کسی کاری به لباس پوشیدن فرد دیگه نداره و خب یه عالمه خانم هستن که با تاپ و شلوارک و انواع لباسای جذب و خیلی باز میگردن و یا تو استخر و ساحل و خیلی جاها خانم ها ممکنه با بیکینی باشن و اونجا که دختر و پسر روابطشون آزاده و از بچگی و تو مدرسه و دانشگاه و خلاصه تو همه جا با هم هستن و هیچ حد و مر زی بین زن و مرد مثل چیزی که ما تو ایران میبینیم وجود نداره که !!!! پس یعنی چی ؟! …… همون موقع داشتم فکر میکردم که تو کشور خارجی زندگی کردن هم سخته هاااااااا……. شوهرت صبح که از خونه بره بیرون تا شب که بخواد برگرده خونه هزااااااار تا چیز مختلف و رنگارنگ میبینه و یهو دیدی اصلا شب دیگه برنگشت خونه هههههههه ….. یادمه اون موقع ها هم یه چیزی توی ذهنم جور در نمی اومد ……. از طرفی منم اون موقع ها بمباران شده بودم با اخبار و حرف و حدیثای مختلف درباره دیگر کشورهای جهان و مخصوصا امریکا …… از یه طرف حرف از نابودی بنیان خانواده بود و فیلم هایی که میدیدم و همه ش نشون میداد که هیچ حد ومرزی نیست و انگار اونجا آدمها آزادن که هر زمان که خواستن و تو هررر شرایطی که هستن فارغ از هر دین و مذهبی و فارغ از اینکه متاهل هستن یا مجرد میتونن با هر آدم دیگه ای باشن ……. اینا رو ذهن منطقی من میگفت ولی من قلبا” امریکا رو دوست داشتم ….اما هیچ دلیل و سند و مدرکی نداشتم که بخوام ازش طرفداری کنم بنابراین تو حرفام چیزی نمیگفتم و طرفداری نمیکردم اما یادمه حرفای بعضی از استادام رو قبول نداشتم مخصوصا واحدهای عمومی که توی دانشگاه میگذروندیم و اتفاقا اساتید هم انگار مجبور بودن برای نگه داشتن مقام استادی هم که شده تنها از ایران و نظام حاکم بر ایران طرفداری کنن …… دلم با اون حرفا جور نبود اما یادمه سر کلاس هیچ وقت بحث راه نمینداختم و ساکت بودم ولی همش تو دلم میگفتم میشه مگه؟؟؟؟ این همه پیشرفت و تکنولوژی و اختراع و اکتشاف داره تو امریکا اتفاق میفته ….. ولی اینا جوری حرف میزنن که انگار امریکایی ها امنیت جانی هم ندارن چه برسه به اینکه بخوان به اکتشاف و اختراع فکر کنن …….. کم کم که گذشت تو همین ایران خیلی چیزا تغییر کرد و شبکه های اجتماعی اومدن و چقدر فیلم عروسی و پارتی و مهمونی ها پخش شد و اوایل این جور فیلم ها بدون اجازه ی طرف یهو پخش میشد و از این حرفا ولی الآن که دیگه همه فیلم عروسی و مهمونی و پارتی و گاهی حتی عشق بازی و …… اینا رو خودشون پخش میکنن ….. بماند که واسه جذب فالوور هست یا برای تو چشم بودن یا برای اینکه بگن من و همسرم رابطه ی خیلی خیلی عاشقانه ای داریم و خودشون و بکنن تو چشم بقیه و یا هر چیز دیگه ای ….. در کل میخوام بگم ما دیگه با کلماتی مثل: طلاق – روابط نامشروع – سقط جنین – بچه ای که معلوم نیست پدرش کیه – و …….. غریبه نبودیم ….. این روزا خیلی راحت پسره دست دوست دخترشو میگیره و میبره تو خونه شون و به خانواده نشونش میده ….. این روزا خیلی راحت پسر و دختر با هم مسافرت میرن و خانواده ها در جریانن ….. این روزا خیلی راحت مدتهاست که دختر و پسر بدون اینکه ازدواج کرده باشن با هم زیر یه سقف زندگی میکنن و از این حرفا ….. کاری ندارم خوبه یا بد …….. یه چیز دیگه میخوام بگم : میخوام بگم وقتی اینا رو میدیدم میگفتم خب اینم از ایران ، اینم از مملکت اسلامی ما …… اگه طبق حرفای اخبار و رسانه ها که میگن بی بند و باری تو امریکا و کشورهای اروپایی موج میزنه ….. خب الآن تو ایرانم که هست ! پس چه فرقی داره؟ اما بازم دیگران اینجوری جوابم و میدادن که خشونت و آزادی داشتن اسلحه و کودک آزاری و تبعیض نژادی و سوزوندن سیاه پوست ها و ……… و من هر جوری فکر میکردم عقلم میگفت اینجا که مملکت اسلامی هست و یه چوبی بالا سر مردمه وضعیت اینه چه برسه به اونجا که هیچ چوبی بالا سر مردم نیست ………….. عقلم بر طبق دیده ها و شنیده هام اینو میگفت ولی هنوزم دلم میگفت یه چیزی جود در نمیاد ……….گذشت و گذشت تا اینکه من با آدمهایی آشنا شدم که خارج از ایران زندگی میکردن ….. مثلا یکی از فامیلهای دورمون که استرالیا زندگی میکرد اومدن خونمون ……. بماند که خیلی خیلی آدمهای خوب و عاااالی بودن و اتفاقا خودش میگفت سمانه بیا این ایمیل دختر منه و الآن تو استرالیاست …. بیا بهش ایمیل بزن باهم دوست شین ……… دیدم چقدر اومده خونه ی ما راحت لباس پوشیده یه شلوار لی و یه تیشرت ساده که اتفاقا حتی جذب هم نبود و کاملا گشاد بود ههههههههه چقدر راحت برخورد میکنه ، انگار من با اون فامیل دورمون که فکر کنم کلا فقط یک بار اومده خونه ی ما راحت تر بودم تا با بقیه ی فامیلامون که بارها و بارها دیده بودمشون …….. و من چقدر دیدگاهم عوض شد …… اون حتی به قول خودمون کلاس هم نمیذاشت …….. خودش بود و چقدر از دست پخت مامان من تعریف کرد و چقدر متواضع بود ………….. اتفاق دیگه ای که افتاد این بود که من یکی از دوستام رفت امریکا برای ادامه ی تحصیل و البته من قبلا یه جایی تو همین سایت درباره ش نوشته بودم که یه عکس از کتاب تورات یا انجیل یکی از همکلاسیهاش برام فرستاد و من دیدم eeeee انگار اون کتاب مقدسش رو بارها و بارها خونده و یه جاهایی رو با ماژیک های لایت کرده و یه جاهایی رو خط کشیده معلومه چندین بار اون کتاب مقدسش رو مطالعه کرده …… دوستم میگفت اینجا همه هر هفته میرن کلیسا و برای دوستم هم خیلی جالب بود این قضیه و میگفت انگار اینا به دینشون خیلی خیلی پایبند تر از ما هستن …… و من دیدم من کتاب زیست شناسی دبیرستانم رو بارهاو بارها خونده بودم اما کتاب قرآنم رو نه ! دیدم شیمی دبیرستان رو بارها و بارها خونده بودم اما کتاب قرآن رو نه ! شاید خنده دار باشه اما من فکر میکردم تو کشورهای دیگه و مخصوصا امریکا بچه ها و مخصوصا جوان تر ها اصلا خودشون رو پایبند به هیچ چیزی نمیکنن …….. نه کتاب مقدس …. نه پدر و مادر …. نه استاد …… نه حرمت و حد و حدود ……. و دیدم چقدر اشتباه میکردم …..گذشت و گذشت و من یه فیلم داشتم میدیدم که دختره آماده میشه تا با دوست پسرش بره مهمونی بعد پسره وقتی میاد بابای دختره خودش دخترشو بدرقه میکنه و شب هم که آخر شب دختره برمیگرده ازش میپرسه بکارتت رو حفظ کردی ؟ و دختره میگه بله پدر …. و یهو من همون موقع با خودم گفتم : وا مگه اونجا این چیزا مهمه ؟! کم کم وقتی همه ی این اتفاقات رو میذاشتم کنار هم فهمیدم که همه جای دنیا خوب و بد وجود داره …….. (تو پرانتز اینو بگم : و اصلا این تکیه کلام منه : همین الآنم که گاهی دوستام یا دیگران درمورد یه شهری حرف میزنن یا در مورد مثلا پسرای کاسب این مدلین …. پسرایی که تو اوج جوونی ازدواج میکنن این جوری هستن …. یا فلان …… یا بهمان ……….من که نمیتونم بیام قانون و براشون توضیح بدم و بگم همه چیز بستگی به نوع نگاه خودمون داره …… من فقط میگم بابا همه جا خوب و بد داره …… و تموم میکنم حرفو ……… ) و من براستی فهمیده بودم که همه جا خوب و بد داره ………. میدونید مهمترین مسئله ی من مسئله ی خانواده بود …….. برام فرقی نداشت امریکا سرسبزه یا نه البته الآن هم که میبینم اییییین همه زیبایی و سرسبزی و طراوت و بارش باران ( اونم از نوع بارش باران درست و حسابی ) و وقتی همه ی اینها رو میبینم خیلی خیلی خوشحال میشم و لذت میبرم ولی برای شخص من مهمترین موضوعی که وجود داشت درباره ی خارج از ایران زندگی کردن و مخصوصا امریکا این بود که همه ی رسانه ها دم از نبودن بنیان خانواده میزدن …………… و من همیشه میگفتم آدم به یه خانواده ی سالم نیاز داره برای سالم زندگی کردن …………. و بعد گذشت و گذشت تا من خودم کم کم تو زندگیم به یه تضادهایی برخورد کردم که براتون توضیحش دادم و استاد شما که دیگه تیر خلاص رو زدید ……. وقتی قسمتهای مستند زندگی شما رو میبینم تو سفر به دور امریکا یا زندگی در بهشت یا خیلی از فایلهایی که گرفتید و تو محیط بیرون از خونه هستید و حتی گاهی تو بعضی از فایلهاتون یا تو لایو هاتون دوربین رو بردید و برای چند ثانیه مثلا بارون رو نشونمون دادید ………. وقتی اینا رو میبینم دیگه هیچ مقاومتی ندارم و کاملا باورم شده که اونجا از هر جهت برای زندگی بهتر و مناسب تره ……….. من فقط شانسی که آوردم در این زمینه این بود که از همون ابتدا مقاومت خاصی درباره ی امریکا نداشتم یادمه وقتی خیلی بچه بودم و همه از امریکا بد میگفتن به خواهرم میگفتم همیشه هم این طوری نیست که وقتی همه از کسی بد بگن یعنی اون آدم واقعا بد بوده ….. شاید اون آدم یه چیزی داشته که دیگران تو خودشون نمیدیدن که بخوان داشته باشنش به خاطر همین و از لجشون دارن پشت سر کسی بد میگن …… راجع به امریکا هم همین تفکر رو داشتم ….. یادمه معلمای دبیرستانمون میگفتن قاره ی امریکا اصلا تازه کشف شده و هیچ عقبه ی تاریخی نداره و من همون موقع با خودم میگفتم پس ایووووول به امریکا که این همه پیشرفت کرده ….دمشم گرم ……….. من هیچ وقت هیچ مقاومت خاصی نداشتم و مهمترین مقاومتم این بود که فکر میکردم بی بند و باری و خیانت و روابط متعدد و آزاد تو امریکا وجود داره …… و میگم همین که زمان گذشت و با گسترش شبکه های اجتماعی دیدم eeeeeee تو ایرانم که خیلی چیزا وجود داره ………… پس فرقی نداره …. این جور چیزا همه جا هست ……….. تا اینکه کم کم با شما آشنا شدم و یادمه تو یه فایلی تو دوره ی عشق و مودت بود فک کنم شما گفتید که تو مالاگا بودید فک کنم (ههههه) و گفتید که مردم با حالا شهرداری اونجا به مشکل برخوردن و شهرداری آشغال ها رو جمع نمیکنه و کوهی از زباله و آشغال اونجا جمع شده و شما گفتید که حالا من چند روزی اینجا مسافر هستم و این منم که باید تصمیم بگیرم که به این زباله ها توجه کنم یا اینکه به قشنگیهای شهر ….. یادمه گفتید اینجا یه عالمه طوطی های برزیلی فک کنم (ههههه) هست که خیلی خیلی زیبا هستن و آزادن و تو سطح شهر هستن و خیلی هم زیادن و شما گفتید که من تصمیم گرفتم به این قشنگیها توجه کنم و لذت ببرم ………… خلاصه اینکه گذشت و گذشت و من با شما و قانون آشنا شدم و دوره ی عشق و مودت رو کار کردم (البته اون موقع شما هنوز فایلهای سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو منتشر نکرده بودید ) ولی من با همون آموزه ها فهمیدم که اگه خودم با خودم در صلح باشم و فرکانس خوبی بفرستم در مداری قرار میگیرم که آدمهای خوب، روابط خوب، دوستان خوب، خانواده ی خوب، خونه و زندگی خوب، کشور خوب، کار و شغل خوب، تفریحات خوب و تمااام چیزای خوب دنیا توی اون مدار هست و اصلا از قبل هم بوده و وجود داشته فقط من باید با کار کردن روی خودم و توجه به چیزایی که میخوام و دوست دارم خودم رو در مدار درست قرار بدم ……….. و باز هم گذشت و گذشت و دیگه شما فایلهای سفر به دور امریکا رو گذاشتید و هیچ وقت یادم نمیره اولین تصاویری که از پرادایس دیدم با خودم گفتم خدااااای من ، من حتی تصورش رو هم نمیکردم که تو یه خونه تو امریکا آدم بتونه خانه ای روی آب داشته باشه و آدم تو خونه ی خودش دریاچه داشته باشه ….. اصلا مگه میشه؟ یادمه کلی باورهای من دست کاری شد …..و منم دلم یه همچین خونه ای رو خواست ……….و بعدش اتفاقا با دوستم رفتیم شمال و توی همین سایت هم درمورش نوشتم که یه مسافرت عجیب و غریب شد برای من ….. که هدایت شده بودیم یه یه جاده ی پر پیچ و خم و بسیار بسیار زیبا و عاااالی که من وقتی اونجا رو دیدم گفتم خدایا من وقتی پرادایس رو دیدم تو دلم گفتم منم یه همچین جای فوق العاده ای رو میخوام و الآن هدایت شدم به اینجا …. قبلا هم بارهاو بارها رفته بودیم شمال ولی اتفاقا این سری یه آقایی آدرس یه جاده ی پر پیچ و خم و بسیار بسیار زیبا رو به ما داد و من همش داشتم با خودم تکرار میکردم که ببین اون قدر من به پرادایس توجه کردم که حالا هدایت شدم به اینجا که چقدر زیباست ……… و دیگه وقتی فایلهای سفر به دور امریکا و زندگی در پرادایس رو دیدم تیر خلاصی بود برای من که حالا هیچ مقاومتی ندارم …… حتی یادمه استاد شما گفتید این مردم اون قدر مهربان هستند که اگه میبینن زبان من زیاد خوب نیست نه مسخره میکنن نه هیچی اتفاقا با روی خوش هم برخورد میکنن …… خدایا شکرت ……… حتی یه چیز جالب دیگه من همیشه فکر میکردم که 99.999 درصد آدمهایی ثروتمند ترجیح میدن که تو نهایت تکنولوژی زندگی کنن و میرن تو قلب شهر و تو قلب تکنولوژی زندگی میکنن و مستخدم و آشپز دارن و یعنی همیشه وقتی دارم آینده رو تصور و تجسم میکنم مستخدم و سرآشپز مخصوص تو تصوراتم هست هههههه بلاخره همه مثل هم نیستن و خواسته ها و علایق آدمها متفاوته ولی از وقتی شما رو دیدم منم دلم میخواد زندگی تو طبیعت رو هم تجربه کنم …….. و بعد آزادانه تصمیم بگیرم که کجا و چه طور زندگی کنم ………… و یه عالمه چیزای دیگه که ازتون یاد گرفتم…… بسیار بسیار متشکرم …… بسیار بسیار ممنونم ازتون ….. الهی شکر که دارمتون ………….
از بچگی تمام چیزهایی که تو زندگیم مربوط به آمریکا بود راهپیمایی ۲۲ بهمن و شعارهاش علیه این کشور بوده
که بخش خیلی بزرگی از ذهنیت مارو در کودکی ساخته
به این علت که وقتی ما کودک بودیم ذهن ما درحال شکل گیری بود و بدون فکر و تحلیل این ورودی ها رو میپذیرفت
به شخصه وقتی یکم بزرگتر شدم با توجه به روحیه ای که داشتم خیلی زیاد به فیلم و تلوزیون علاقه داشتم
و موضوع این فیلم ها اکثرا درباره اون بخش تاریک از آمریکا یا کشورهای غریبه بود
یادمه آخرین مستندی که سال ها پیش راجب آمریکا دیدم موضوعی داشت درباره کارتن خواب های نیویورک!!!
که نشون میداد در متروهای متروکه نیویورک کلی آدم بی خانمان هستن که کسی بهشون توجه نمیکنه و آرزو دارن حداقل یه سقف واسه زندگی داشته باشن
اون زمانی که این مستند رو دیدم خیلی احساساتم درگیر شد به طوری که هنوزهم ردپای اون احساس منفی تو باورام وجود داره
که معمولی زندگی کردن هم تو آمریکا سخته چه برسه به زندگی با استاندارد بالا
یا درباره اینکه اصولا چون مسیحی ها یا درکل اونایی که مسلمون نیستن گوشت خوک میخورن به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیستن
بیشتر که تحقیق کردم بهم گفتن که پیامبر در قرآن گوشت خوک رو حرام اعلام کرده و علتش هم اینه که
خوک موجودیه که خیلی نکته منفی داره
مثلا از پس مونده خودش و کثیف ترین چیزها تغذیه میکنه و جفت خودشو در اختیار بقیه خوک ها میذاره و از این کار لذت هم میبره و با خوردن گوشت این موجود تمام خصوصیات اخلاقیش به آدم انتقال پیدا میکنه!!!!
برگاااااااام !؟!؟!؟
زمانی که سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو دیدم و دنبال نکات مثبت بودم به جرات میتونم بگم درصد بالایی از ذهنیت من راجب آمریکا و کشورهای بیگانه و در کل آدم ها عوض شد
این روزا بیشتر به این موضوع توجه میکنم که
تمام این کره خاکی خلق شده توسط خداست و تمام این اختلافات مذهبی فرهنگی و غیره ساخته ذهن بشره
این که تمام ما آدم های روی زمین مخلوقات یک خدا هستیم و از یک منبع که خداست حمایت میشیم
مهم نیست که ایران باشی اروپا ، آفریقا یا آمریکا
مهم نیست گوشت خوک بخوری یا قرمه سبزی
مهم اینه که ما همه از هر نژاد و کشوری بندگان خدا هستیم
این روزا دارم تلاش میکنم که تفاوتی بین هم وطنانم و مردم کشورهای دیگه قائل نباشم و در برخورد با هرآدمی اون قسمت از زیبایی خلقت خدارو ببینم که توی وجود تک تک ما وجود داره
اینکه میگن آسمون همه جا یه رنگه بخاطر اینه که این آسمون و زمین ملک یه خداست
پس تعجبی نداره که سرتاسر این زمین خاکی پر از نشونه ها ، نعمت ها و بنده هایی باشه که به اتفاق یه چیز رو به ما یاد آوری میکنن این که مهم نیست کجا هستیم و از چه نژادی
ما همه بندگان پاک خداییم
یه تشکر ویژه میکنم از استاد عزیزم و خانم شایسته بابت اینکه این همه آگاهی رو با عشق با ما به اشتراک گذاشتن از دور روی ماهتونو میبوسم
سلام به استاد خوشرو و خوش تیپم سلام به مریم بانوی عزیزم و همه دوستان گلم در این سایت الهی ❤️🌺❤️🌺❤️🌺
وااای خدای من چه بک گراند زیبایی و نم نم بارون روی این دریاچه زیبا واقعاً چه قدر رویایی و لذت بخشه… خدایاهزاران بارشکرت بابت این بهشت زیبا🏞️🌳🏡..
خوب این سوالاتی که مطرح کردید باعث شد که من کمی بیشتر فکر کنم در مورد گذشته ام باید بگم که من داخل یه شهر مذهبی و یک خانواده مذهبی بزرگ شدم با یه مادر بی سواد و یه پدر مذهبی که بسیار علاقمند به اخبار بود و هست کماکان.. و همیشه و همیشه داشت اخبار گوش میداد نه روزی یه بار بلکه روزی چندین بار و جزو طرفدارای سرسخت نظام .
منم متولد دهه شصت بودم و تمام آن افراط و تفریط ها رو داشتم می دیدم و همون تعصبات که داخل اکثر خانوادهها بود و من از نزدیک دیدم و باهاش بزرگ شدم ولی میتونم بگم باورهای پدرم رو به اون شکل نتونستم بپذیرم از همون بچگی.. چون میدیدم که یه جورایی حرفهاش با عملش یکی نیست و در واقع عملکردش رو دوست نداشتم رفتارش رو خیلی نمی پسندیدم. یه آدم بسیار منفی نگر و تا حدودی عصبی و دائم با بقیه بحث کنه سر مسائل مذهبی..
به همین دلیل الگوی خوبی برای من نبود..
واقعا وقتی به اون روزها فکر میکنم میبینم که چقدر مردم فرهنگشون و آگاهی هاشون تغییر کرده توی این سی و چند سال زندگی من… چقدر آن زمان همه چیز فرق می کرد واقعاً چقدر نگاهها و دید مردم بسته بود.. داخل مدرسه که واقعا فاجعه بود گیرهایی که میدادن و کلا هیچ آزادی وجود نداشت و از نگرشم در مورد آمریکا میتونم بگم که همین که از بچگی شنیده بودیم که دشمن ماست و سر صف شعار مرگ بر آمریکا می دادیم و بچه بودیم معنیش هم نمیفهمیدیم.
فقط میدونستم که دشمن ماست..یادمه اون زمان ها تو مدرسه ها گروه های تواشیح و سرود و اینا بود و ما هم تو خونه یه کتاب داشتیم به اسم سروده هاا و اشعار انقلابی ..و توش تمام سرودهای انقلاب بود..چقدر من اینا رو میخوندم با ریتم 😅 خداییش بعضیاشم خیلی قشنگ بود و چقدر احساساتی میشدیم…😅
هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید….😂
مخصوصا ایام دهه فجر که واقعا اوجش بود و یه جورایی با اون بالاخره جشنهایی که میگرفتن و با آن سر و صداهایی که میکردن بیشتر تو ذهن همه مونده و از نقاشیایی که میکشیدیم و کاغذ دیواری ها و پرچم آمریکا را به عنوان یک دشمن بزرگ به ما نشون می دادن و کاریکاتورهایی که درست میکردن توی مدرسه.. و اینکه ما داخل کشور مسلمون هستیم و ما دین اسلام داریم که برترین دینه و خدا نظر ویژه روی ما داره و ما با همه دنیا انگار فرق داریم و بقیه کشورها تو فساد و فحشا غرقن غیر از ما 😂
من تقریباً تا دوران راهنمایی میتونم بگم هم چنین تفکری را داشتم..
ولی هر چی به ذهنم فشار میارم یادم نمیاد که تو یه دوران اصلاً از آمریکا بدم اومده باشه یا نفرت داشته باشم.. نه اینجوری نبودم فقط اینکه یه سری چیزا رو نمیدونستم و فقط همین.. یه شنیده هایی که فکر میکردم حالا دشمنه وگرنه هیچ نفرتی توی وجودم نبود تا اینکه توی دوران دبیرستان من به درس جغرافیا خیلی علاقه داشتم یادم میاد داخل کتاب جغرافیا نقشه کشورها رو که میدیدم، علاقه مند شدم به کشور آمریکا، به اسمش حتی و توی نقشه بهش نگاه میکردم که چقدر بزرگه و پهناور…اینکه شنیده بودم که ابرقدرته یه جوری دوست داشتم در موردش بیشتر بدونم….یادمه داخل جغرافیای اقتصادی سال سوم دبیرستان اواخر کتاب بود که در مورد این گفته بود که بزرگترین تولیدکننده های محصولات دنیا چه کشورهایی هستند و جالب بود که اکثر تولیدکنندگان بزرگ دنیا ایالات متحده بود و تو اکثر زمینهها حالا دقیق یادم نیست در زمینه تولید پنبه، تولید انواع فلزات، یا حالا زمینه های کشاورزی، دامپروری و خیلی زمینههای مختلفی بود که آمریکا مقام اول را داشت. من تو ذهن خودم میگفتم که این آمریکا عجب ابرقدرتیه.. فقط تا آن زمان حدوداً فهمیده بودم که آمریکا یک کشور قدرتمند و پیشرفته هست و اینکه باز دشمن ماست و هیچ اطلاعات خاص دیگه ای در موردش نداشتم..
یادمه دوتا سریال نگاه میکردم که آمریکایی بودند و من بینهایت دوسشون داشتم یکی سریال قصه های جزیره بود و پزشک دهکده که من وقتی اینا رو میدیدم باورهای خیلی قشنگ تری تو ذهنم شکل میگرفت که اینا آدمهای خیلی خوبی هستند و واقعاً انسان هستند.
ولی در مورد بنیان خانواده من همیشه برام سوال بود که اینا چه جوری هستن اینا که انقد تو پوشش و هرچیزی آزادی دارن چقدر بنیان خانواده شون محکم هست؟ چون توی این موارد خیلی به ما گفته شده بود توی مدرسه ها توی کتاب های مختلف که می خوندیم که اونجا فساد و فحشا هست و اینکه اونجا خیلی اهمیتی به نظام خانواده داده نمیشه و اینا تو ذهنم سوال بود دوست داشتم بدونم چطوریه…
وقتی که من سریال سفر به دور آمریکا رو دیدم واقعاً در وهله اول زیبایی بی نهایت اونجا چشمم رو گرفت و همینطور تمیزیش که اصلا غیرقابل باور بود که چطور میشه آمریکا به این عظمت و بزرگی اینقدر شهرها و خیابوناش تمیز باشه و برام بسیار جالب بود که مثلا ایالت فلوریدا مدام بارون میاد و اصلا خاک نمیشینه رو زمین و همیشه تمیزه همه جا…واقعا برام بسیار ستودنی بود.
آمریکا به تمام معنا زیباست من هیچ وقت فکر نمیکردم آمریکا اینقدر سرسبز و انقدر قشنگ باشه..استاد با اینکه من ذهنیت خیلی منفی نسبت به این کشور نداشتم ولی با این فایل هایی که شما گذاشتید داخل سایت از آمریکا، می تونم بگم ذهن من رو کن فیکن کردید در مورد این کشور یعنی من اصلا نمی تونستم فکر کنم که یک کشور چقدر میتونه پیشرفته باشه چقدر میتونه زیبا باشه چقدر میتونه در نهایت تمیزی باشه چقدر میتونه مردمان فوق العاده ای داشته باشه چقدر من معنی آزادی را فهمیدم و دقیقا معنی آزادی رو لمس کردم تا قبل از این فکر میکردم آزادی یعنی اینکه حالا هرچی دوست داری بپوشی و بگردی و حرف بزنی …بابا اصلا این چیزی که من دیدم خیلی ذهنم رو بازتر کرد که آزادی یعنی اینکه تو خود خود خودت باشی دقیقا مثل وقتی که هیچ انسان دیگه ای روی زمین نیست غیر از خودت و تو اصلا نگران نظر هیچ کس نیستی..هیچ کس قرار نیس در موردت نظر بده، با دست نشونت بده، و یا قضاوتت کنه..
تو هستی و دنیای خودت و طرز فکر خودت و این نهایت آزادیه… وقتی که میدیدم اینقدر اونجا خانواده ها به هم احترام میزارن اینقدر نظام خانواده براشون اهمیت داره و همون دوستتون آقای رایان که چندین بار اومدن خونتون و شما رفتید خونشون…برام خیلی جالب بود روابطشون که چقدر اینا با هم خوب هستن و احترام میزارن به همدیگه و شما استاد داخل صحبتهاتون گفتید که آمریکایی ها خیلی بچه دارن..و دقیقا من اینو نمیدونستم و برعکسش فکر میکردم…
و وقتی دیدم دوستتون چهارتا پسر داره واقعا تعجب کردم و گفتم چقدر اینا براشون بچه مهمه و دوست دارن بچه زیاد رو..
و اینکه چقدر این مردم شاد هستن و به بهانه ای دنبال شادی هستن واقعااا برام جالب بود …آخه دقیقا برعکسه اینجاس ..
به ما همیشه گفته بودن رقصیدن گناهه.. شادی خوب نیس..حتی یادمه توی مدرسه نباید لباس شاد میپوشیدیم. اگه جوراب رنگی و حتی سفید پا میکردیم میبردنمون داخل دفتر و اصلا اوضاعی بود واقعا…😅
میگفتن دختر خوب نباید بخنده…تو راه مدرسه باید سربه زیر بره و بیاد.. نباید سبک باشه..نباید مسخره بازی در بیاره..
کلا یه آدم امل منگل افسرده اگه بودی دیگه عالی بودی و دختر خوبی بودی…
اره واقعا ما با این گذشته ها بزرگ شدیم و حداقل من اینا رو تجربه کردم و … الان خیییلی خییلی خوشحالم که چقدررر تفکرم فرق کرده و آگاهی هام بیشتر شده…
چقدر دیدم بازتر شده مخصوصا در مورد کشور آمریکا و مردمانش که هنوز هم که هنوزه اخبار داره همون چیزا رو میگه قطعا و همون حرفا رو میزنه در موردشون. هر چند من چندین ساله اخبار نمیبینم مگر اینکه اتفاقی بشنوم و من چقدر نگاهم متفاوت شده به نسبت قبل…
استاد در مورد آزادی عقیده من واقعا فکر نمیکردم که اینقدر اینا اهمیت بدن به این مسئله و کلاً چیزی نمی دونستم در این زمینه.. فکر میکردم که اونجا اگر که کسی پوشش داشته باشه مورد تمسخر قرار میگیره و شاید جامعه اونجا نمی تونه بپذیره.. در حالیکه من بارها توی این سریالها که روی سایت گذاشتید دیدم که کسانی هستن که با پوشش میگردن حتی لب ساحل و خیلی جاهای دیگه توی خیابان توی فروشگاه و بسیار راحت دارن زندگی می کنن در کنار هم و به همدیگه احترام میزارن.. یادمه که تو یکی از قسمت های سریال سفر به دور آمریکا شما ما را با یک قبیله آشنا کردید به اسم آمیش که چقدر اینا زندگیشون و طرز فکرشون متفاوت بود با مردم دیگه و چقدر راحت داشتن زندگیشون رو میکردن بدون اینکه مورد تمسخر یا بی حرمتی قرار بگیرن…
واقعا چطور ممکنه؟ چقدر این مردم باشعور با فرهنگ و فوق العاده هستن..فقط تصور میکردم که میگفتین این آمیش ها با درشکه میان تو خیابون و ممکنه ماشین ها ساعت ها معطل بشن پشت سر این درشکه و بدون اینکه بخوان بوق بزنن و بدوبیراه بگن… واقعا من چی میتونم بگم دیگه از این همه احترام، خوبی و آزادی…
من همیشه فکر میکردم همینقدر که ما دائم فکر و ذکرمون آمریکا هست و در موردش میگیم و قضاوت میکنیم و توهین و نفرین و ….اونا هم همینجورن و خیلی در مورد ما صحبت میکنند و لابد همه مردمشون ایران رو میشناسن و ….😄 ولی با این سایت و این سریال ها متوجه شدم که اصلا اونا به این چیزا فکر هم نمیکنن حتی و براشون هیچ اهمیتی نداره…و تنها چیزی که من از این مردم دیدم انسانیت بود.. باخود در صلح بودنشون و مهربونیشون و مهمتر از همه شاد بودنشون و لذت بردنشون از نعمت های خدااا..
استاد باور کنید الان هم که داشتید توی صحبت هاتون میگفتید که وقتی اومدید توی خونه جدید و اسباب کشی داشتید، همسایه ها می آمدند و به شما شماره می دادند و چقدر لطف داشتن و اینکه براتون کیک میآوردند، اینا هم باز برای من غیر قابل باور بود..این مردم چقدر راحت ارتباط برقرار میکنند اونم نه با همشهری خودشون بلکه با کسی که کاملا غریبه هست و اصلا هم زبان نیست باهاشون..در حالیکه اینجا من چنین چیزی ندیدم و ما چقدر سخت با افراد غریبه ارتباط برقرار میکنیم…اینا برای من واقعا تحسین برانگیز هست استاد…
و بی نهایت ازتون ممنونم استاد عزیزم و مخصوصا از مریم شایسته عزیزم که چقدر زحمت کشیدن و میکشن همیشه و با عشق این فایل ها رو برامون آماده میکنن..
با تمام وجودم سپاسگزارم که چقدر نگاه ما رو تغییر دادید نسبت به این کشور و کلا نسبت به جهان اطرافمون..
با تمام وجودم دعا میکنم که روز به روز بر تعداد افرادی که این آگاهی ها رو دریافت میکنن بیشتر بشه و دید خیلی زیباتر واقعی تر و از همه جهت بهتری نسبت به جهان داشته باشن..
این فایلها نه تنها یک فایل معمولی نیست بلکه کاملا مانند یک دانشگاه که در حال آموزش هستیم بسیار کاربردی و پر از مطلب هست .
💫پیدا کردن پیش فرض های ذهنی
🌼قبل از دیدن این برنامه ها
۱_ امریکا و کشورهای خارجی امنیت بالایی ندارن
برای مثال من در مدرسه میشنیدم که ممکنه وسط مجلس عروسی چند نفر اسلحه به دست حمله کنند و اون مجلسو به عزا تبدیل کنند و حتی خونه خودت امنیت نداری .
۲_ در چنین کشورهایی از سنین پایین مثلا ۵ سال به بچه ها تجاوز جنسی میشه و هیچ بچه ای امنیت جسمی و روانی نداره و واسه همین از همان سن کم باید آموزش جنسی ببینن . تجاوز به زنها زیاد بوده .
۳_در چنین کشورهایی فاصله طبقاتی زیاده و اکثریت فقیر و زیر سلطه ثروتمندان هستن.
زنهایی که برای کسب درآمد در مکانهایی در انظار عمومی لخت ظاهر میشوند تا کسب درآمد کنن.
۴_ در دوران دبیرستانم از اخبار شنیدم که در یکی از مدارس امریکا بچه ای با اسلحه تعداد زیادی از دانش آموزان و معلمان خود را کشته . (جالبه که اینجا هم چنین اتفاقاتی هست ولی اخبار فقط اخبار کشورهای خارجی است )
۵_امریکاییها نژاد پرست بوده و حتی به سرخپوستان و سیاهپوستان آمریکایی هم رحم نمیکنن .دیگه ما که هیچ . خشن و به دنبال غارت مردم هستن .اگه بفهمم آمریکایی نیستی بی احترامی بهت میشه و اگه بفهمن ایرانی هستی باهات بد برخورد میکنن .
۶_از دوران مدرسه که بیاد ندارم آموزشی داده باشم که اونجا سرزمین سرسبز و آبادی است . بیشترین چیزی که بیاد دارم مناطق آفریقایی که گرم و کویری است و یکم از اروپاست که منطقه بارانی است و عربستان که کاملا کویری است . آموزش مدارس ما در همین حد کشور خودمان و همسایگانمان است . و همیشه سوالی در ذهنم بود که این فیلمهای علمی تخیلی که میسازن و در مناطقی بسیار زیبا و شگفت انگیز هست اون مناطق واقعی هستن یا همش کامپیوتری و جلوههای ویژه هست .
۷_ مردم اونجا معنی مهربانی آرامش امنیت و زندگی را نمیدانند . خونواده ای اونجا نیست . اکثریت بچه ها در سن ۱۸ سالگی از خونه را ترک میکنن و یا پدر و مادرشان آنها را بیرون کرده . هر زنی چندین بار ازدواج کرده و طلاق میگیرد بچه های که بی سرپرست بزرگ میشوند و حتی نمیدانند پدر و مادرشان کیست .
🌺حالا چرا چنین ذهنیتی داشتم ؟
بخاطر آموزشهای مدارس
بخاطر باورهای اشتباه خانواده ،معلمان ،اطرافیان،و کسانیکه در مدار و فرکانس پایین بوده و مثلا رفتن آمریکا و نتونستن زندگی کنن وبا ناراحتی برگشتن
بخاطر باورهای اشتباهی که از تلویزیون و روزنامه و کتابها و رسانهها دریافت کردیم
🌺بعد از دیدن این برنامه های زیبا به این ذهنیت رسیدم
۱_ آمریکا و کشورهای دیگه هم امنیت بالایی دارن حتی بهتر از اینجا . به حدی که بارها بعد از دیدن سریال زندگی در بهشت به خودم یادآوری کردم که ببین چقدر امنیت دارن . و چقدر راحت و آسوده وسط جنگل کنار دریاچه ی زیبا زندگی میکنن . اوایل با خودم فکر میکردم چطور شما نمیترسین که بهتون حمله کنند.
امنیت اونجا به حدی بالاست که افراد با خانواده و کلی وسایل و آر وی شاید ماهها در سفر باشند .
۲_ وقتی خانواده دوستتان را دیدم که پدر با پسرانش رابطه ای بسیار تحسین برانگیز داره و اینکه مهربان بودن و آرامش داشتن نه تنها در یک خانواده بلکه با افراد دیگه کاملا واضح و مشخصه . رفتار اونها با دیگران که اگر اینجا بود افراد بصورت خیلی سودجویانه سعی میکنن از اموال شخص مقابل استفاده کرده .
و اینکه بچها بعد از سن ۱۸ سالگی به دنبال کسب درآمد میروند. که پسر و یا دختر همزمان هم تحصیل میکنه و هم بدنبال کسب درآمد هستند و یک باور و کار بسیار پسندیده و تحسین برانگیز است که متاسفانه در کشور ما فرزندان بعد از آن سن هم توقع پول و داشتن وسایل و حتی زندگی مرفه دارن و هیچ احساس مسئولیتی نمیکنند .
۳_در اکثر برنامه ها بخصوص سفر به دور آمریکا کاملا مشخصه تقریبا اکثریت مردم ثروتمند هستند اکثریت آر وی دارن ودر حال مسافرت هستن و فقط از زندگی لذت میبرن .
۴_ امنیت خانمها .خانمها با همان آزادی که دارن لباسی که راحت هستن رو میپوشن و همراه خانوادهشان در هر مکانی که دیدم کنار رود خانه سوارقایق کنار ساحل رستوران پارک فروشگاه و هر جایی خیلی مودبانه و محترمانه رفتار میکردند . ( در صورتی که افراد اینجا بدلیل نداشتن اون فرکانسها به حدی رسیده اند که کافیه مکانی آزاد ببینند به حدی به رفتار های ناشایست دست میزنند که گویی تا کنون هیچ محبتی ندیدن و بدنبال تایید و جلب توجه دیگران هستن)
۵_ افراد زیادی از کشورهای مختلف رو دیدم که اونجا زندگی میکنن سفر میروند و حتی در سریال سفر به دور آمریکا قسمت ۷۱دیدم که پرچم همه کشورها و کشورمان ایران هم در پارک معروف آنجا بود .
۶_ بعد از دیدن این برنامه ها متوجه شدم که اگر افراد اونجا بفهمند که تو ایرانی هستی خیلی با احترام و مودبانه رفتار میکنن .
۷_ وحالا یه چیزی که فوق العاده فوقالعاده واسم جالب و دوست داشتنیه ،🥰🥰🥰🥰
که در تمام فایلهایی که استاد رانندگی میکنن هست .
چون من خیلی رانندگی رو دوست دارم و عاشق این کار هستم زمانیکه استاد رو پشت فرمون میبینم که در جاده ای بدون سرعت گیر رانندگی میکنه واقعا با تمام وجودم لذت میبرم .
این مسئله سرعتگیر رو دیگه نمیتونن واسش پیشفرضی درست کنن و این بنظر من یه نشونه و نمونه کاملا ساده و مشخص و واضح از بالا بودن فرکانس افراد اونجاست که نیازی به بودن یه سرعتگیر در خیابان نیست . چون افراد اونجا نیازی به جلب توجه ندارن نیازی به نشون دادن سرعت ماشینشون ندارن نیازی به آزار دادن افراد دیگه ندارن . چون با خودشون کاملا در صلح هستند .
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه عزیزانی که کامنت های زیبا شون میخونم و لذت میبرم
قسمتی دیگر از زندگی ما دربهشت بهشتی که خداوند وعد داده که از زیر درختانش نهر هایی روان هست در انجا هیچ صحبت بیهودهای نیست بهشتی که تمام ساکنانش از مشعل دار اون و تمام ساکنان در تلاش بهبود دائمی هستن .
از اول این ویدئو که مثل تمام ویدئو هایی که شما به یه نشونه وهدایت جلو دوربین امودین و حرف هایی زدین که با پوست و گوشتمون لمسش کردیم این هم مثل اونها عالی و سرشار از نکات مثبت و البته ارمز و کدهای خرابی که از نسل ها قبل بصورت اگاهانه یا نااگاهانه به ما منتقل شده و امروز دلیل خیلی از اتفاقات زندگیمون میفهمیم استاد اون صحنه پشت سرتون اون چکیده قطرهای باران از سقف کلبه زیبایی چوبی اون دریاچه اون حجم از سر سبزی اون اون تصویر کارت پوستالی که من فکر نمیکردم البته تا قبل که جایی به زیبایی میتونه باشه یا صلا ملک شخصی کسی باشه یکی از اون باورهایی بود که در من تغییر کرد که بهشت تو این دنیا میشه تجربه کرد البته با توکل به الله یکتا و حین صحبت شما که گفتین تو راه برگشت دو نفر از دوستان صمیمی شما تماس گرفتن از دوست هایی نزدیکتون چقدر تحسینشون کردم که میتونن با شما ساعت ها صحبت کنن و مثل اقا ابراهیم عزیز این خواسته هم در دلم شکل گرفت که من هم بتونم با شما مستقیم صحبت کنم . و اما باورهایی که در ذهن من از امریکا و مردم اون نقشه بسته بود ازقبل همیشه فکر میکردم اونجا همه اش کویر هست و به قول شما هر چند متری هم یه کاکتوس هست که سایه نداره و پر از خار هست و با دیدن کارتون هایی مثل لوک خوش شانس و همه خلافکار هستن و از بانک ها سرقت میکنن که اون هم از فیلم های وسترن و سینمایی هالیود تو ذهنم نقش بسته بود که همه خلافکار هستن و یا بچه تو مدارس یا کالج ها اصلا درس نمیخونن و فقط اهل روابط غیر مشروع و مصرف مشروبات الکی هستن و یا تفنگ حمل میکنن که هر چند از گاهی هم تیر اندازی میشه کلی ادم میمیرن و مردمش اهل خانواده وبنیان خانواده نیستن ولی از یه جا به بعد که خدا به من لطف کرد و هدایتم کرد به این سایت و سفر به امریکا دیدم ای دل غافل چه کلاهی سرمونگذاشتن تا زانو اونجا شما گفتین که اینجا اصلا سیگار و مشروب با اینکه ازاد هست به افراد زیر سن قانونی فروخته نمیشه و جرم به حساب میاد و اون فرد باید با کارت شناسایی حتما خرید کنه نه مثل ایران که روی سیکار چاپ میکنه با استعمال اون ریه شما از بین میره واز اون طرف یه بچه سه سال میتونه ازمغازه سیگار به راحتی بخر و درمورد مشروب هم همینطور ممنوعش کردن و افرادی زیادی چون ممنوع به طرفش کشش دارن و با استفاده چیزهایی که استاندارد جون خودشون وبقیه رو به خطر میندازن ولی اونجا گفت اگر میخوای مصرف کنی حتما سن قانونی باشه و ضررش به خود برمیگرده.یا در مورد حجاب ویا ادم هایی که مهاجرت میکنن به یه کشور دیگه مثل افغانی هایی که تو ایران بودن و من و اکثر مردم با عینک بدبینی بهشون نگاه میکردیم فکر میکردیم اگر ما هم به مثلا امریکا بریم با این نگاه به ما توجهه میکنن در حالی بلهگفته شما اصلا امریکا رو مهاجر ها ساختن و اصلا اون نژاد پرستی وجود نداره اصلا با اون قسمتی که شما از امیش ها نشونمون دادین که تو یک کشور فوق پیشرفته عدها یهستن که یک باورهایی خاص دارن و خیلی راحت هم مردم به عقایدشون احترام میزارن ودر مورد حجاب هم اون قسمتی که رفتین ساحل سی ساید و یه تصویری که خانم محجبه همراه با همسرش از زیبایی ساحل لذت میبرد و اونجا هزاران نفر هم حجاب نداشتن واصلا به حریم خصوصی هم احترام میزارن و همدیگرو قضاوت نمیکنن این باورهایی بود که شکسته شد و نابود شد به لطف خدا مهربان .در مورد امنیت که شما همیشه بسته هایی دارین دم درب پردایس که شاید چند روز باشن لب جاده و کسی بهش کار نداره و اصلا پردایس درش قفل نداره و همه چیزدر امنیت کامل هست خونه هایی که دیوار ندارن و هیچ اتفاقی نمی افته وما خونه هاییی ما قفل دزد گیر نرده محافظ و الی اخر وتو اون مسابقه که شما رفتین ورزشگاه هاکی تمپا بی اونهایی که بلیط گیرشون نیومده بود اعتراض نکرده بودن و صندلی راحتی با خودشون اورده بودن و براشون برنامه ریزی شده بود که هم مسابقه نگاه کنن و از فان اون لذت ببرن و اصلل معنی لذت بردن از ورزش رو برام تعریف کردن وقتی نیایم با مثلا فوتبال ایران مقایسه میکنیم که این طرف یه حرف میزن اون طرفدار یه جواب میدن بعدشم هم صندلی خراب میکنن و همه اشغال میرزن ولی تو این ورزشگاه با اینکه مشروبات الکی ازاد بود و حتما مصزف کردن ولی بعد مسابقه خیلی ریلکس ورزشگاه ترک کردن و همه جا تمیز انگار که نه خانی اومده نه خانی رفته و رفتار پلیس هم که عالی بوده وهست و خیابون هارو هم به خاطر تماشاگرها بستن که راحت تردد کنن و درحین مسابقه چقدر شادی و نشاط انرژی ادم دریافت میکنه نه مثل مراسم ماکه به جای تمرکز بر خوبی و زیبایی برای خودمون برا یبقیه از خدا سختی میخوایم واز اونجا به هر چیز توجه کنی خواسته یا نواخواسته جذبش میکنی به خودمون برمیگرده و اواقعا دلیل اینکه بعضی از ملت ها نتیجه های متفامت میگیرن توی همین نکات هست که توجهشون به خودشون و زیبایی هست و به زیبایی های بیشتر هم هدایت میشن .یکی دیگه از نکاتی که حین صحبت شما عین یه فیلم از جلو چشمم گذشت از سفر به دور تمریکا و زندگی در بهشت اون قسمتی بود که شما دعوت شدین به خونه خامنی که همراه مادرشون که حدود صد سال داشت و امید به زندگی داشت که میخواست اروی بخره و بره امریکا رو بگرده و ادم هستن تو نزدیکانمون که هنوز پنجاه سال ندارن و فمر میکنن که عمرشون تمام هست ولی اونجا عشق به زندگی جریان داره یکی عاشق سفر یکی عاشق ورزش یکی تیر اندازی و الی اخر و لذت میبرن از همه چیز مثل خانواده رایان که عاشق هم هستن و عاشق اون بنیان خانواده و چقدر باهم دوست هستن پینگ پونگ بازی میکنن لباس هایی بازیکنهایی مورد علاقشون میخرن وگفتنی ونکات مثبت از امریکا زیاد هست که همهاش اول هدایت خدا و دوم مدیون شما و خانم شایسته عزیز هستم که باعث شدین این عینک بدبینی عوض کنیم وحالا هممون عاشق امریکا هستیم و ارزومون هست اونجا رو ببینیم .
بازهمیهنکته ریز از شما که نحوه منشر کردن کامنت رو هم اتوماتیک کردین تا هم زود منتشر بشه هم شما با فراق بال اون رو مطالعه کنین واین برمیگرده چه جوری راحتتر .
خدایا شکرت که توفیق دیدن این فایل و نوشتن این کامنت نصیبم کرد که خواندن ونوشتن این کامنت ها تمرکزبر نکات مثبت هست که اگاهانه میخوام اون هارو به زندگیم دعوت کنم.
دوست دارم استاد و از خدا براش شما وخانم شایسته عمری با برکت تر وپر بارتر از رب العالمین خواستارم
سلامی از ته قلبم به استاد عزیزبه مریم شایسته عزیزوهمه همسفرهای عزیزم.
آمریکا…….آمریکا……..آمریکا
استاد دست گذاشتید رو ریشه دار ترین ومشترک ترین پیش فرض ذهنی ما در مورد یک کشور.
چقدرهوشمندانه انتخاب کردید این مثال روکه برای همه ما آشناست.وچقدر نتیجه خوبی میتونه
داشته باشه از پیش فرض های ذهنی تا واقعیت های موجود.واین مثال واین تناقض میتونه یه نمونه عینی بسیار قوی برای پیش فرض های ذهنی ما باشه که به قول خودتون در خیلی مواقع آسیب میزنن که با استفاده از نتیجه تغییر این پیش فرض ذهنی وتغییر باور شخم بزنیم سایر پیش فرضهای ذهنی که مارو ازرشد بازمیدارن .پس استاد با تمام وجود هر چه گزینه دارم رو میز میزارم با این مثال کمک کنیم به تغییر پیش فرض های ذهنی مان که تجربیات مار وشکل میدن.
به جرات میتونم بگم بیشترین باری که اسم کشوری رو از بچگی شنیدیم آمریکاست.
وبشیترین صفتی که برای این کشور شنیدیم دشمن است.
ازشعار مرگ برامریکا از دوران کودکی از تلویزیون ورادیو شروع میشود.
با تظاهرات-مناسبت ها-فیلم ها وهر برنامه دیگری در تلویزیون ادامه میابد
بعد وارد مدرسه میشویم با همان ذهنیت نسبت به امریکا.
ازروزدانش آموز گرفته تا22 بهمن وروز قدس وخیلی مناسبت هاو حتی اردوهایی که در دوران ابتدایی میرفتیم.میگفتن وتکرار میکردیم :کی خسته اس:دشمن-دشمن کیه :امریکا و…
وهمین برنامه تا دبیرستان ودانشگاه وهمین ترتیب مناسبت ها ورسانه های همیشه در صحنه.
ودر ذهن من اینجوری بود: آمریکایی ها فقط جنگ میکنن ومیکشن-کشوری باخشونت-بیشترین آمار تیراندازی-همه اسلحه دارن-زورگو-.خلاصه این پیش فرض ذهنی منفی قشنگ شکل گرفته بود.
.ولی واسه من همیشه سوال بود که نخبه ها وکسایی که میخواستن بیشترپیشرفت کنن چرا آمریکا رو انتخاب کردن-چرا بعضی بازیگرا میرن آمریکا-چرا خیلی از پزشکان مطرح وافراد های سرشناس امریکا هستن.
حالا بعدیه مدت در خود من یه خرده دید باز تر شد وبه خاطر گسترش بیشتر رسانه های وتبادل اطلاعات بیشتر از جانب اینترنت ورسانه های خارج کشور این پیش فرض منفی کم رنگتر شد.
تااینکه سه سال پیش با فردی به اسم سید حسین عباسمنش آشنا شدم
حتی داستان آشنایی با استاد عزیزمرتبط با آمریکا بود
من فایل های صوتی شما رو دوستم بهم داده بود موقع پروژه کار کردن تو لپ تاپ میشنیدم. در حد حرفهای جالب وخوب-در کنار سخنان انگیزشی واینا.
یه بار یه دوست دیگه ام اومد دفتر بهم گفت دیدی عباسمنش آمریکاست وسرشو از ته زد واینا ..من دیگه یه لحظه یه جرقه زد تو ذهنم نمیدونم اصلا خیلی حال کردم از این حرکته ومهاجرته وگفتم آقا یه چیزی داره(حالا بنا به تصورات خودم اونموقع)
جدی تر دنبال کردم اومدم سایت عضو شدم وشروع به دانلود فایل های رایگان ونت برداری دیدم آقا جنس این حرفها فرق داره با فایل های انگیزشی مرسوم اساتید خلاصه ادامه دادم و ونتیجه هایی عالی که به شکر خدا گرفتم ومیگیرم که الان موضوع بحث نیست بگم.
در فایل های رایگان که محل زندگی استاد رو میدیدیم وودر حرفهایی که در مورد آمریکا میزدن خیلی تاثیر گذار بود ونگرش منو عوض میکرد مخصوصا در فایل درس هایی از طوفان مایکل که استاد توضیح میدن که مردم چه جوری بهم کمک میکنن.یکی غذا میاره میده یکی شیرینی کیک یکی ژنراتور میاره برق میاره.همه در کنار هم به هم کمک میکنن چقدر من لذت بردم وتاثیرقدرتمندی هم گذاشت بر پیش فرض ذهنی ام نسبت با مردم آمریکا
واینا هیچ از انتظاری از دولت ندارن خودشو کار خودشون رو میکنن ومنتظر نیستن دولت براشون خونه بسازه وکمک کنه واینا.
وچقدر نگاه بی توقعی به کمک کردن. بین مردم هست.
کسی که نیاز داشته باشه میاد غذا میگیره در دل خرابی وطوفان واینجوری نیس همه بریزن
ودولت هم به خاطر ثروتی که داره کارش ور خوب انجام میده.درسازندگی واینا
خلاصه این فایل خیلی نگرش من رو عوض کرد به فرهنگ مردم امریکا
سفر به دور امریکا هم که شروع شد دیگه چی بگم.خیلی عالی بود خیلی با قدرت و تاثیرگذار
هر چی از زبیایی های این صد قسمت گفته بشه کمه.
واقعا این سفر یه چیز دیگر بود-چقدر زیبایی دیدیم ما.
از طبیعت بسیار زیبای این ایالت های آمریکا.
از فرهنگ این مردم ونحوه برخوردشان
از این آزادی فکر وپوشش وکارو هرچیزی
از پرچم ایران دردیوار موزه منو به فکر برد.چرا در بعضی کشورهای پرچم رو زیر پا میزارن ومیسوزونن ولی درتا به حال من ندیدم مردم امریکا بیان همچین کاری بکنن.اصلانوع مخالفت مردم کشورها با هم فرق میکنه.وقتی برسی میکردم کشورهای جهان سومی بیشتر همچین حرکت هایی هست.کسی که قدرت وثروت داره زیاد از این حرکتا در نمیاره کار خودشو میکنه.
و ما هیچ اثری از پیش فرضهای ذهنیمان در این 100 قسمت ندیدیم.
تمام این صد قسمت رو لحظه به لحظه باهاتون بودم.وبشترین مشارکت کامنت های من از سفر به دور آمریکا شروع شد وظهر ها در دفترم می موندم وبا عشق سفر به دور امریکا نگا میکردم وانگار با شما آمریکا وگشتم واینقدرزیبایی دیدیم در هر زمینه ای که اون پیشفرض های ذهنی کم رنگ وکم رنگتر شد.نمیدونم با چه زبونی تشکرکنم از استاد ومریم عزیز از ته قلبم سپاسگذارم واز همسفرهای عزیز که کنار هم این سفر رو رفتیم با خاطرات بسیارزیبا وتجربه شیرین.وسریال زندگی در بهشت چقدر خوب شد-مابهشت دیدیم-طبیعت بهشت-از انسان های زیبا که همیشه کمک میکردن-وهرروز بی صبرانه منتظر قسمت هاش هستیم.
دیگه نمیتونم جلوی خودمو بگیرم یه خلاصه کوچیکی به صورت تیترواراز زیبایی این سفرنامه که در قسمت 91 کامنت گذاشتم میزارم که یادآوری بشه که چه سفری رو داشتیم ما واین سفر چکارکرد با ما.
سفر به دور آمریکا | فصل اول – قسمت۹۱ -محسن اصغری ۹۸/۰۹/۰۹
چه شروع سفر نامه ای کردی استادو مریم عزیز از
tapma فلوریدا .
ومارو با خود همسفر کردی
یک دور اول و جانانه زدیم ودوباره برگشتیم به تمپا
چه دوری بود خدایا…..
اصلا حس قبل از سفر خودش خیلی عالیه. وقتی که ما از قبل دیدیم واین همه زیبایی ها ونکات مثبت رووقتی خانم شایسته در روز اول میگن روز های خوبی در انتظارمون هست ما به جاهای خوب هدایت میشیم.جاهای زیبا رو خواهیم داد وبراتون فیلم میگیرم..این یعنی ایمان به هدایت.این یعنی ایمان به فرکانس مثبت. این یعنی فرکانس خوب. با گذر از یک هوای بارانی وبعدیه غروب زیبا وبا یک آهنگ زیبا رسیدیم به ایالت جورجیا.چه حس خوبی از دریاچه جورجیا ویک نسیم تابستانی بی نظیر وطبیعت زیبا لذت بردیم.
در دور اول .استاد ومریم عزیز…ما باشما بودیم ولذت بردیم وچقد یادگرفتیم.وچقد زیبایی دیدیدم. وچقد خوب شد برای ما.
مگه میشه از همش نوشت.از کجا نوشت از کدام زیبایی ها نوشت.
از state park ها همسایه های متنوع با فرهنگ های متفاوت.
از شونه شونه رفتن هامون ما وشما تو جشن بارون …
از فروشگاهها
از چرخ فلک و کارخانه موفق مرسدس بنز
از حل مسعله هامون با آر-وی .
.
از پل جوبی با منظر های زیبا وموزه پرندگان
از پروانه ها
از کولاکولا غوغا کرد.چقد خدمات خوبی ارائه میکرد
از…..natinal park … صدای آب…سنگ ها…
از باران زیبای smokemont…..
از ترانه هامون از خوندن های استاد بزار ادما بدونن میشه بیهوده نبوسید….میشه خورشید شد وتابید…میشه آسمون بوسید.
از رقص ها–.چه رقص های زبیایی…با چه سن هایی…
ازرستوران ایرانی
از قدم به قدم هدایت شدن به جاهای خوب.
رقص وجشن های روز استقلال
ازنیمرو عالی خانم شایسته
از فضای خالی- natinal parrk
درپربازدید ترین وشلوغترین زمان که به ما یاد داد اگر فرکانست خوب باشه
یه سری چیزا بی مقدمه جور میشود اگر فرکانست خوب نباشه با دوصد مقدمه جور نمیشود
از تامین بودجه پارک توسط مردم که .درس های خیلی خوبی به ماداد
از دعوت جشن همسایه به من یاد داد خودت بودن رو ساده بودن رو…
با گذراز جاده های فوق العاده زبیا.
از ایالت پنسلوانیا……چه غذایی وچه باران زیبایی رو تجربه کردیم.هوای تمیز پیچک ها وآهوی زیبا شانزدهم رو محشر کرد.
از…خانه آبشار ….خانه آبشار دوران دانشجویی.. چقد حس خوبی داشت گردش در فضاهای ان…لذت بردم اساسی
از.حس وحال پدروپسری بود…با چالش های خودشون…با عکس های دوتایی خودشون..چقد خوب بودن این دوتا
از با کیک های خوشمزه خانم کتی .
از نگاه زیبا به داستان مرگ در یک سگ…
..welcom to newyork….با آهنگ زیبای او..او…او…اووو
و آهنگ باید پارو نزد ووادا باید دل به دریا داد
محشر به پا شد..با ابشار نیاگارا.. چه زیبایی هایی
از گلهای زیبای یک خانم…ونحوه عشق دادنش به گلها چقد لذت بخش بود
. از کلبه چوبی زیبا با عشق وسایل کنار هم چیده شده بودن
از….سکوت وتاریکی وصدای جیرجیرک ها.. شب با RV بودن.
از ثبت لحظات وخاطرات این روزها…از پشت صحنه ها وداستان های شنیدنی وجمله طلایی ادامه دادن وتکرار رونددرست یعنی موفقیت
از بازی فوتبال
کلی رقص وشادی دیدیم.
همیشه باران کنار ما بود
همیشه خدا هدایتگر ما بود
همیشه زیبایی ها کنار بود
ما همسو شدیم با فرکانس های شما استاد ومریم عزیز.
در این اولین دور مریم عزیز با دوربینت خیلی ذهن ما باز کردی
خیلی قدرت فوکوس مارو بیشتر کردی به دیدن زیبایی ها.
من واقعا نمیدونم چه جوری از تلاش بی چشم داشت وبدون توقع شما تشکر کنم.
همه سفر نامه ها درسی هایی برای گفتن داشت…خیلی نکات مثبتی داشت …خیلی شادی ولذت ها داشت..خیلی احساس خوب داشت……..خیلی فرکانس مثبت ها داشت..که هر چقدر بگیم کمه…..به خاطر همه چیز سپاسگذاریم ازت خانم شایسته….به خاطر تمام زحمتهایت….سپاسگذاریم استاد عزیز به خاطر همه چیز.
و یک دعا میکنم…. دعا میکنم استاد ومریم ومایک عزیز وهمه همسفرهایم در دور اول “همواره لحظتتان پر از عشق وسپاسگذاری باشد.”
ودر آخر میگم تاثیری که استاد عزیز بردیدگاه من نسبت به امریکا گذاشتید شاید سالها طول میکشید که خودم دنبالش برم وبه نتیجه برسم سفر به دور امریکا وسریال زندگی در بهشت خیلی منو جلو انداخت وخیلی درس ها برای من داشت -مخصوصا این پیش فرض که امریکاییها به ایرانی ها به چشم تروریست با افغانی واینا نگا میکنن این پیش فرضه خیلی قویتر بود نسبت به بقیه- چقدر خوب کرد باور منو وسفرنامه خیلی اعتماد به نفس وذهنیت منو تغییر داد.ولی باز ادامه داد-باز مواظب ورودی ها بود باز باید باید روش کار کرد باز باید بهتر شود-
سپاسگذارم از استاد ومریم شایسته عزیز وشما دوست عزیز که وقت گذاشتی وکامنت را خوندی-لحظه هایتان پر از عشق وسپاسگذاری باشد
به نام خدای مهربان
سلام به خانواده گرم و صمیمی استاد عباس منش و همه دوستان و استاد عزیز و خانم شایسته کوشاو گروه تحقیقاتی عباس منش
💥دانشمند ایرانی ناسا که به درخواست مادرش به ایران برگشت؟!!!!
همانطور که من هم مثل همه شما در این کشور زندگی می کنم که با ورودی هایی، در طی این سالها بمباران شدهام من هم مثل همه دوستان، پیش فرض هایی مثل خشکی آب و هوای آمریکا ،خیانت همسران به یکدیگر ،نبود امنیت در آمریکا به خاطر آزاد بودن اسلحه در این کشور، نبود چیزی به عنوان بنیان خانواده در آمریکا ،لاابالی گری به خاطر آزاد بودن مصرف مشروبات الکلی ،نژادپرستی در آمریکا ،گردبادهای ویرانگر که هر روزه جان بسیاری از مردم آمریکا رو میگیره چون کافر هستند ،مصرف مواد مخدر و کوکائین در سراسر آمریکا به خاطر آزاد بودن مواد مخدر در آمریکا و یا پیش فرض هایی از این قبیل مثل جملات زیر:
امریکا خودش اصلاً نخبه نداره و فقط کارش دزدیدن نخبههای کشورهای دیگر هست و مردم آمریکا باهوش نیستند و خیلی خنگ هستند
ولی با دیدن قسمت های مختلف سفر به دور آمریکا وسریال زندگی در بهشت تمام این پیش فرض ها برای من تغییر کرد و این دو سریال درکنار فایلها مکملی شدند تا ورودی های ذهنم را با ترازوی قانون وزن کنم و ورودی هایی که در زندگی من وزن و بار مثبت ندارند را کنار بگذارم و فیلتر کنم
نکته مهمی که من در مورد سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا در رابطه با تغییر پیش فرض ها یم پیدا کردم این بود که این دو سریال مثل کاتالیزوری هستندکه به درک عمیق آموزهها و قوانین به صورتی عجیب و بنیادی کمک میکنند طوری که این دو سریال نه تنها تمام پیش فرض ها و ورودی های قبلی ما را تغییر می دهند و زیر و رو می کنند بلکه به ما کمک می کنند تا نمودهایی که این پیش فرض ها باعث عقب افتادگی ما یا دیگران می شوند را به وضوح ببینیم و درک کنیم تا در تله این پیش فرض ها نیفتیم این پیش فرض ها می توانند حتی اگر حرکتی رو به جلو داشته باشیم را نه تنها متوقف کنند بلکه حرکت ما را به عقب برگردانند
یک نمونه از این پیش فرض ها رو من چند روز پیش در یک مصاحبه دریک برنامه تلویزیونی دیدم که دوست داشتم آن را با خانواده ام یعنی شما به اشتراک بگذارم نمی دونستم چطور این کار رو کنم تا هدایت شدم به این مسابقه:⚘⚘⚘⚘⚘⚘
قضیه مربوط میشه به یک مصاحبه تلویزیونی صدا و سیما با یک دانشمند ایرانی که به کشور آمریکا به سازمان ناسا میره و اتفاقاً به خاطر این پیش فرض ها نهایتاً به ایران برمیگرده جالب اینه که این دانشمند در ناسا کارهای بسیار بزرگی کرده😲 و قبل از انقلاب به آمریکا رفته و بعد از انقلاب به ایران برگشته و این پیش فرض ها کاری با این دانشمند ایرانی میکنه که الان با این همه توانایی و دانش به زادگاهش در ایران برگشته و کاری خیلی ساده انجام میده که بسیار پایینتر از حد توانایهاش هست، من خلاصه ای از مصاحبه را برای شما مینویسم
تیتر مصاحبه این طور نوشته شده بود:
💥دانشمند ایرانی ناسا که به درخواست مادرش به ایران بازگشت.🤔🤔🤔🤔
مصاحبه رومن به دو قسمت تقسیم کردم قسمت اول رو برای شما می نویسم
مجری :چند سالتونه
مهمان:من ۷۰ سالمه و هر روز ورزش می کنم
مجری :از بچگی تون کار کردید
مهمان: بله من ۲۴ ساعته کمک پدرم میکردم در کشاورزی، تا اونجایی که میتونستم تابستانها کار میکردم و مخارج تحصیلم را خودم در می آوردم، بَنایی هم میکردم با برادرم.
مجری: آرزوی دوران بچگی شما چی بود
مهمان :عاشق درس بودم درونم همیشه یه چیزی بودکه میخواستم از این دنیا از این کهکشان ها، اصلاً از این زندگی از این فیزیک و اینکه پشت پِلن ها چی هست سر در بیارم
مجری :با این شرایط سختی که داشتید فکرمی کردید بتونید موفق بشید
مهمان: با این که وضع مالیمون خراب بود ولی امید داشتم به اونجاهاییکه میخوام میتونم برسم
تا اینجا قسمت اول بود که سراسر امید و ایمان به توانایی ها بود
قسمت دوم
مجری: آقا من اجازه دارم شما را معرفی کنم
مهمان: بفرمایید
مجری :آقای چرمهینی که قصه اش را تا اینجا شنیدید بچه روستاست،من بهتر است بگم پروفسور چرمهینی
مهمان: نه چرمهینی کافی هست
مجری: ایشون یکی از دانشمندان ناشناخته کشورمان هستند که از روستا به عشق تحصیل میرن آمریکا تحصیلات شان را می گذرانند میشوند کسی که در تکنولوژی فضایی آمریکا در ناسای معروف یک کار برجسته انجام میدهند همان ایرانی هایی که میشنوید در ناسای آمریکا کار می کنند یکیشون ایشون هستند
مهمان: قربان شما ،من در خدمت هستم
مجری: ما از این به بعد شما را دکتر پروفسور خطاب می کنیم
مهمان :نه همون چرمهینی، برای ماهمون چرمهینی کافی است ، ما در خدمتتان هستیم
تا اینجای مصاحبه را داشته باشید من یه چیزی داخله پرانتز در مورد پیش فرض هامون فهمیدم و اون اینه که به ما گفته شده انسان متواضع انسانی است که اگه ازش تعریف کردن سرش رو بندازه پایین و بگه نه اونقدر ها هم که شما میگید من خوب نیستم و ایشون هم با این همه توانایی هاش و موفقیت هایی که به دست آورده به مجری میگه به من نگید دکتر یا پروفسور همون چرمهینی کافی هست چون از بچگی به ما این پیشفرض گفته شده تواضع و فروتنی اینه که وقتی به این حد از دانش رسیدی و توانمند شدی اگه ازت تعریف کردن باید مثل درختی که بار بیشتری داره سرت رو پایین بیندازید و و اینطوری نشون بدی انسان متواضع و فروتنی هستی مثل این پروفسور که با این همه موفقیت هنوز میگه که همون اسم خالی برای من کافیست در صورتی که در یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت ما می بینیم که وقتی خانم شایسته به یکی از بچه های دوستانشون میگه که توچقدر باهوش و فوقالعاده هستی این پسر میگه yes I am یعنی بله من فوق العاده هستم این پسر که فرزند یکی از دوستان آمریکایی استاد هستند تعریفِ خانم شایسته رو تایید می میکنه و این پیش فرض رو برای من وهمه ما تغییر میده که وقتی از ما تعریف کردند به جای گفتن اینکه نه اینطوری هم نیست باید حقیقت رو تایید کرد و سرمون رو بالاتر از قبل نگه داریم و به خودمون افتخار کنیم
ادامه مصاحبه
مهمان : با وجود سختی هایی که داشتم پول هام رو جمع کردم و برای ادامه تحصیل به آمریکا رفتم و فوق دکترای مکانیک گرفتم و به امریکایی ها در حوزه استاتیک داینامیک، دیزاین، فابریشن درس می دادم و در همین حین رئیس دپارتمان یک مکانیک ویرجینیا به من گفت شما توانایی های زیادی دارید من شما را می فرستم به ناسا و منو فرستاد به ناسا ،در ناسا کار میکردم در سال ۱۹۸۶ یک اتفاق افتاد که سفینه شاتل آمریکا بعد از ۳۰ دقیقه و ۲۷ ثانیه بعد از پرتاب دچار مشکل شد و منفجر شد بعد از انفجار پرزیدنت ریگان رئیس جمهور آمریکا پشت تریبون آمد و گفت هر چه زودتر مشکل رو پیدا کنید و خلاصه اینکه من مشکل رو حل کردم و تمام مدارکش هست که به صورت کتبی همه رو دارم خلاصه اینکه شاتل دوباره در مدار قرار دادیم و موفق شدیم
مجری :آقا ببینیدچقدر کارش درسته این دکتر
مهمان: بعد از رفع مشکل ،رئیس جمهور آمریکا ۲۰۰ هزار دلارداد به ماتریال ویژه ناسا به دانشمندان خودشان، ۲۰۰ هزار دلار دادند ولی به من فقط یک پلیور دادن و گفتند بخواهی نخواهی تو یک خارجی هست من هم دیگه اونجا کار نکردم و به درخواست سوئدیها رفتم سوئد، چهار سال در سوئد بودم و دوباره آمریکایی ها گفتند بیا برای ما کار کن و گفتم شما مگه تو این ۵ سال چه گُلی به سر من زدید که حالا بیام برای شما کار کنم
مجری :چون میدونید که تصور خیلی ها این هست که اون طرف خیلی قدر نخبه ها و دانشمندان را می دونند🤔🤨
مهمان: شما اگر صد سال هم در کشور خارجی باشی همیشه خارجی هستی🤔🤨
مجری: چی شد که برگشتی به ایران
مهمان: به مادرم گفتم که من دعوت نامه از ژاپن دارم و در مرکز فضایی سوئد هم هستم مادرم گفت اگر بخواهی من ازت راضی باشم بیا و در شهر خودمون هزاران کار هست بیا اینجا مجبور نیستی بری ناسا یا مرکز فضایی سوئد، من هم به خودم گفتم من که خونم از خون مادرم رنگین تر نیست و من یک ایرانی ام و افتخار هم می کنم
مجری :برگشتی ایران و رفتی به روستایتان
مهمان: بله رفتم روستا پهلوی مادرم، مادرم دست آخر نمیتونست راه برود کولش می کردم و مردم با تعجب به من نگاه می کردن ومن میگفتم چرا تعجب می کنید ایشون یک روزی منو کول کردند حالا من دوکلاس درس خوندم برای خودم خوندم الانم من دارم ایشونو کول میکنم
در ادامه مجری از مهمان برنامه درخواست میکنه که بدون تعارف ترین جمله تان را بگوییدومهمام اینطور میگه:
مهمان: ایران از لحاظ منابع طبیعی واقعاً در دنیا تک است و بهترین افراد را دارد از لحاظ استعداد این ها می دونند که اگه ایران را ول کنند چهار ساله همه را جلو می زنند بخاطر همین هست که همیشه مشکلی مثل جنگ و مثل تحریم را به وجود میآورند که ایران نتواند رشد کند شما یک پرنده را که بال هایش را ببندید نمیتواند که پرواز کند اینها دارند در کشور ما همین کار را به سر ما می آورند ما بایستی دانا باشیم که هیچ کشوری نتواند به ما از هر لحاظ تجاوز کند
پایان مصاحبه—————–
سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا تمامی این پیش فرض ها رو برای من تغییر داد که اینطورنیست که: فقط ایران است که منابع طبیعی زیادی دارد فقط ایران است که دانشمند و نخبه دارد این پیش فرض را برای من تغییر داد که اینطور نیست که: آمریکایها فقط آمریکایی رو قبول دارن و بقیه رو بیگانه میدونن
تعدادی از کامنت هایی که در پایان این مصاحبه نوشته شده بود را من برای شما می نویسم که ببینید ماچه پیش فرض هایی روباتکرار در ناخودآگاه خود قرار میدیم
یکی نوشته بود:
دمش گرم با این همه علم آخر گدای مادر شد و بی ادعا و ساده در روستا زندگی میکنه
یکی دیگه نوشته بود:
شیر مادر حلالش
یکی هم نوشته بود:
نکنه جاسوس امریکاست
یکی دیگه نوشته بود:
واقعا انسان متواضعی
واز این دست کامنتا
شما میتونید مصاحبه کامل رو توگوگل سرچ کنید و ببینید من یه قسمت کوتاه رو نوشتم
وقتی این مصاحبه رو دیدم با خودم گفتم ای کاش این دانشمند ایرانی آگاهی هایی که تو دوره ها وفایلهای استاد بود رو میدونست اگه میدونست و عمل می کرد به قول استاد هرگز به موقعیتی هدایت نمیشد که برای انجام دادن کارِ به این بزرگی در ناسا فقط یک پلیور دریافت کنه
۱۰۰% اگر این آگاهی ها رو می دونست حتی بالاتر از یک آمریکایی با اون برخورد می شد اگر این آگاهی ها رو می دونست هرگز به درخواست مادرش به ایران برنمی گشت، و این پیش فرض رو که اگه به درخواست مادرش عمل نکنه مادرش ازش ناراضیه قبول نمی کرد،شاید اگر این آگاهی ها رو داشت هرگزبا دست خودش و با افکار محدودش جلوی پیشرفت خودش رو نمی گرفت برعکس در همونجا می موندو خیلی راه برای اینکه به مادرش بیشتر از الان خدمت کنه داشت و به مادرش هم ثابت می کرد که برای خدمت کردن به خلق حتماً نباید در مکان خاصی زندگی کرد
دوست داشتم در مورد این مصاحبه با شما صحبت کنم و بگم که آموزههای که در سایت هست در کنار سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا پیش فرض های مارو به گونه ای تغییر میده که به تمام مسائل و اتفاقات دور و برمون با عینک قوانین نگاه کنیم،و همه چیز رو از فیلتر قانون رد کنیم و اون چیزی رو که میتونه کمک کننده باشه بپذیریم
امیدوارم که تونسته باشم ردپایی رو از خودم دراین خانواده بجا گذاشته باشم🌹🌹🌹🌹۱۱
سلام آقا محمدرضا واقعا کامنت مفید و عالی بود و باعث شد متوجه باورهای غلطی در وجودم بشم که قبلا داشتم و تو این مدتی که با شما عزیزان و این آموزه ها آشنا شدم کمی کمرنگ شده، برام واضح بشه:
یکیش این قضیه تواضع الکی و احمقانه که خودم درگیرش بودم و چقدر پدرم دراومد که تونستم به خودم بفهمونم که اینا تواضع نیست بلکه عدم احساس لیاقت و عدم داشتن عزت نفسه
بعدی اینکه چقدر خوب به این نکته اشاره کردید که ادم هر چقدر هم که پیشرفت کنه و از دید بقیه خیلی موفق باشه ولی باورهای غلطش رو ریشه ای حل نکنه (باور عدم لیاقت . باور اینکه تو تو امریکا شهروند درجه 2 یا 3 هستی و هیچ وقت درجه 1 نمیشی باور اینکه هرچقدر هم کارت رو عالی انجام بدی این کافرای خدا نشناس قدر تو رو نمیدونن باور اینکه ما هر جا بریم و هر چی بشیم بازم اونجا ی اجنبی و غریبه هستی و باور اینکه وطن ادم ی چیز دیگه اس و این حدیث که نمیدونم درسته یا نه که حب وطن از ایمانه؟!! در حالی که قران میگه اقا اگر اوضاع برات ناخوشایند بود محاجرت کن زمین خدا بزرگه) در کل واقعا کامنت عالی بود و از اونجایی که من خیلی وقته دیگه تلویزیون نگاه نمیکنم مخصوصا اخبار رو ممنونم که عالی و مفید این اطلاعات رو در اختیارم گذاشتید💐
سلام ممنونم ازدیدگاهتون،واقعا آموزه های استاد تاثیر بسیار بسیار زیادی در اینکه هر پیش فرضی رو قبول نکنیم داره مثل پیش فرضی که مجری درمورد اینکه وقتی نخبه ها میرن آمریکا،اون جوری که فک میکنن نیست واصلاتحویلشون نمیگیرن وپیش فرضهای دیگه که من ننوشتم،و سریال زندگی دربهشت و سفر به دور آمریکا بسیار کمک کننده هستند برای اینکه در تله این پیش فرضهای نیافتیم
سلام و درود به شما دوست عباسمنشی ام
سلام به شما محمدرضا مرادی عزیز
چقدر خوشحالم که کامنت شما رو خوندم و چقدر زیبا خلاصه ایی از یک مصحبه رو نوشتین و در انتها یاداور شدین که وقتی با عینک قوانین به هر موضوعی نگاه کنیم خیلی راحت دچار پیش فرض ها و اطلاعات نادرست و محدود یکنفر نمیشویم. حالا اون شحص میخواد دانشمند یا پروفسور ایرانی مثل ایشان باشه یا بقول استاد عزیزمون پروفسور هاوکینز باشه. واقعا ممنونم ازتون…
براتون از خداوند بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو میخوام
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام،متشکرم از ارسال دیدگاهتون
واقعا وقتی باتوجه به قوانین به مسائل و اتفاقات دور و برمون نگاه میکنیم،البته بدون قضاوت دیگران (که مثلا فلانی چرا اینجوریه و….) ردپای اثرات قوانین رودرهرلحظه به وضوح میبینیم،و با این قوانین زندگی میکنیم
سلام استاد خوبم
من هر وقت که دارم برای شما کامنت می نویسم خیلی به شما احساس نزدیکی می کنم، حس میکنم انقدر به من نزدیکید که دارم براتون نامه می نویسم و قراره ناممو با عشق بخونید و از اون لبخندای مهربونی که همیشه میزنید رو صورتتون نقش ببنده.
به خیلی از اسما شما رو صدا میزنن بچه ها، مثه خواهرم که به شما می گه پدرخردمند من، یا مثه خودم که پیامبر زمانه رو انداختم رو زبون یا بعضیا میگن سید اما بیشتر استاد صداتون میکنن، چرا همیشه استاد عباسمنش ؟
استاد یعنی چی ؟
یعنی کسی که حاذقه و صاحب مهارته
شما صاحب مهارت در کنترل کردن احساسات و ذهن هستید.
در عمل کردن به قوانین بسیار حاذق هستید
پس کلمه استاد بسیار برازنده شما هستش و کسی هستید که بسیار روان این قوانین رو با زبان ساده به ما آموزش دادید.
استاد بعد از اینکه باهاتون در کلاب هاوس صحبت کردم نمیدونید چه اتفاقای قشنگی برام رخ داد، قبل از اینکه به سوالات پاسخ بدم می خوام بگم گوش دادن به صدای شما برای من پر از برکت و نعمته و خیلی دوستتون دارم.
خب! بریم سراغ سوال اصلی
۱.قبل از «برنامه سفر به دور آمریکا» و «سریال زندگی در بهشت» چه دیدگاهی درباره آمریکا داشتید؟
سریال هایی که منتشر کردید به شدت زندگی منو تغییر داد، نگاه منو تغییر داد، مدت طولانی هستش که این سریال هارو دنبال می کنم و درسای بزرگی ازشون گرفتم.
مهم ترینش اینکه دیدگاه منفی منو نسبت به آمریکا که از کودکی در من منتقل کرده بودند رو شستید بردید.
اینکه یک بچه رو که آماده دریافت اطلاعات هستش رو به زور میبردن راهپیمایی و مدام و مدام و مدام تاکید میکردند بلند بگم (مرگ بر آمریکا ) خواه، ناخواه چه اتفاقی پس ذهن من میوفتاد؟
غیر اینه که افکار قشنگ من نسبت به آدما سیاه میشد و مثل یه دود غلیظ از درون من پر میکشید بیرون؟
خوب تا هجده سالگی که این داستان ادامه داشت …
حالا بعد از چند سال تلاش خودم و تلاش خانوم شایسته ی بهتر از گل،این ریحون بهشت میاد با عشق فیلم میگیره، تدوین میکنه، مقاله می نویسه
هعی این کار و تکرار و تکرار و تکرار میکنه که برای ذهن😭بیچاره ی من که این همه افکار منفی روی هم تلنبار شده رو یکی یکی میندازه تو دریاچه تاریکی ها
جاش چی رشد میده ؟
وجود خیابون های تمیز، مردمان شاد و خونگرم، پلیس هایی که ترسناک نیستن، لباس هایی که توش محدودیت و عذاب نیست
میگه ببین عزیز دلم اون طور که تو فکر میکنی نیست قربونت برم 😭
فکر نکن همه جا مثه ذهنیتی که ساختی هستش نه، می تونی آزادانه زندگی کنی، هر چیزی که دوست داری بپوشی، می تونی بدون محدودیت موتور سواری کنی، می تونی با هر جنسیتی بدون محدودیت دوست باشی و لذت ببری
قرار نیست همه یه شکل باشن و تسبیح دست بگیرند و الله اکبر، الله اکبر سر بدن و ذکر بگن
قرار نیست مرجع تقلید داشته باشیو و تقلید کنی قراره تفکر کنی و به جای استخاره عضله تصمیم گیریتو قوی کنی.
یادم میاد تو هواپیما بودید و خانوم شایسته از دو تا خانوم فیلم گرفتن یکی تو دستش مشروب بود.
و پشت سریش محجبه بود، صحنه بینظیری بود بینظیر
(تمامی گل ها کنار هم دیگر خوب است، چون متفاوت هستند زیبا هستند)
نگاه و ذهنیت های خود ساخته غلط من رو به کل تغییر دادید، من همیشه فکر میکردم تو آمریکا فقط کشت و کشتاره چون داشتن اسلحه مجازه و ترس وحشتناکی داشتم، اما با انتشار ویدیو ها مکرر شما، چیزی جز عشق و شادی و رنگ و آزادی ندیدم و عاشقش شدم بیشتر از هر جای دیگه.
یادم می یاد تو یکی از فایل ها داشتید توضیح می دادید و همسایه ها شمارو دیدن و بهتون کلی خوش آمد میگفتن، چیزی که من هیچ وقت تو ایران ندیدم ، بعد هعی برای خودم میگفتم ببین چقدر مهربونن، ببین چقدر خونگرمن و این تغییر ذهنیت خیلی برام شیرین بود و همین موضوع ترس منو از مهاجرت به اروپا و آمریکا کمرنگ کرد.
و تمامی این فایل ها جز درس برای من نبوده و نیست
یادم می یاد خانوم شایسته تو تمپا که بودید دلش تخم مرغ می خواست و بهتون گفت بریم خرید کنیم، رفتید و به جایی هدایت شدید که تو خیابون پر بود از تخم مرغ
اینا چیو نشون میده؟
غیر اینه که به ما ثابت میکنه، باور سازی میکنه، که قانون شوخی نیست، حرف الکی نیست داره کار میکنه
«به اندازه ای که حرکت می کنی باور می کنی
به اندازه ای که باور میکنی بدست میاری »
قبل از آشنایی با شما من از آمریکا خوشم نمیومد، می ترسیدم از این کشور، بخاطر ترس هایی که معلم ها، رسانه ها و کتاب ها به خورد مغزم داده بودند و من فقط کشور های اروپایی رو دوست داشتم و همیشه دوست داشتم مهاجرت کنم اما شما با این قیامتی که در وجود من به راه انداختید سفر به آمریکا قشنگ ترین خواسته ی من شده
و کلی چیزای دیگه که انگشتام اجازه نمیدن بنویسم …
چیزایی که از سریال زندگی در بهشت آموختم :
* که روزی هزار بار به عشق زندگیم بگم ❤️عاشقتم ❤️
(تمام افکار و صحنه های که از خانوما تو بچگی دیدم که می ترسیدن به همسرشون ابراز علاقه کنن، چون فکر میکردن یا لوس دیده میشن یا شوهرشون سیر میشه ازشون رو از ناخودآگاه من پاک کردید )
*وقتی مهمون میاد خودمو نکشم که بهترین لباسو بپوشم و هر لحظه تو آشپزخونه باشم
(توجه کردن به زندگی شما باعث شد آدمایی که وارد زندگی من میشن هم بسیار متفاوت باشن، خودشون غذا درس میکنن، ظرف می شورن، خونه رو مرتب میکنن و اعتقاد من (البته از خانوم مژگان مسافری عزیز یادم گرفتم ) که این خونه ی بهشتی که توش زندگی میکنم برای خداوند هستش و من هم مهمان این خانه گرم و رویایی هستم پس همه مهمانیم و فقط لذت ببریم)
این نگاه باعث شده همیشه مهمون داشته باشیم و به هیچ کسی سختی و فشار وارد نشه و از کنار هم بودن لذت ببریم
که همین نگاه و الگو برداری از شما باعث شده اسم ادرس خونه ی مارو تو گوشیشون #بهشت سیو کنن🌱
و نکته بعدی که خیلی برام ارزشمند هست ساده گیری شما در خرید لوازم منزل هست که این موضوع به من و همسرم خیلی کمک کرد که سخت گیر نباشیم
تو ایران زمانی که دو نفر ازدواج می کنند انقدر به خانواده هاشون فشار می یارن که حد و اندازه نداره
ما از همون روز اول گفتیم خودمون می خوایم وسایلمون رو تهیه کنیم و وسایلی رو تهیه کردیم که بهش نیاز داشتیم و برای جلب توجه دیگران هیچ چیز اضافه ای نخریدیم مثل مبل و تلویزیون و کلی وسایل دیگه… که از هر کدوم وسایل آشپزخونه دو تا سه تاشو میخریدن که بنظرم انباشت انرژیه…
اینکه وسایلی رو تهیه میکردید که بهش نیاز دارید درس بزرگی برای من بود.
*ویدیو های عاشقانتون به هزاران زن من جمله خودم فهموند که همه ی مردای روی زمین بد نیستن، خیانتکار نیستن، دست بزن ندارن، دروغگو نیستند و میشه عاشق شد و امنیت و آرامش رو در کنار انسانی به جنس مرد رو میشه تجربه کرد.
به من یاد دادید میتونم اعتماد کنم، میتونم عاشق بشم میتونم رابطه ی عالی داشته باشم، به منی که میگفتم هیچ زن و مردی کنار هم بیشتر از دوسال دووم نمیارن، میگفتم هیچ عشقی وجود نداره، به همین راحتی باور سازی رو انجام دادید، اینکه ویدیو شیر کردید و ما به الگو های فراوان دست پیدا کردیم که برای ما واقعی بودن، چون همه جوره شما برای ما اثبات شده هستید هر ویدیوی که منتشر کنید رو راحت باور میکنیم و منطقی تر میشه برامون در نتیجه اتفاق می یوفته تو زندگیمون به سرعت ، به سرعت
*این فایل ها به خودی خود ذهن رو بمباران می کنه از فراوانی ها، زیبایی ها، نتایج عمل به قانون و این مکمل واقعی محصولات و تمامی فایل ها بودن، اینکه استاد در زندگی شخصی چطور به قانون عمل میکنه؟
وقتی ماشینش گیر کرد، نگفت وااای من چه فرکانسی فرستادم که اینجوری شد از تک تک لحظات کلی چیزای جدید یاد گرفتید و من کلی درس گرفتم برای بزرگ شدن…
شاید در اون لحظه نباید یه قدم هم بیشتر آروی حرکت میکرد (الله عالم)
یادم دادید که بعضی از اتفاق های که به چشم و ذهن من ناجور هستش در واقع پله موفقیت من هست و یا محافظت از من پس با خودم نگم که من چه فرکانسی فرستادم… وقتی دارم خوب پیش میرم
*
یه چیز جالب می خوام براتون تعریف کنم، می خوام بگم که چقدر این فایلها تو زندگی من عجیب تاثیر گذار هستن
فایلی که استاد کل لباساشون رو از آروی آوردن بیرون…
(اول تشکر کنم بابت اینکه به احساستون عمل کردید و اون لحظات رو ثبت و منتشر کردید)
اولش ذهنم خیلی مقاومت کرد میگفتم یعنی چی که استاد این همه لباس خریدن، آدم می خواد چیکار و کلی چیزای دیگه
بعدش با خودم فکر کردم و گفتم چرا که نه، دوست دارم داشتن این همه لباس رو تجربه کنم…
فکر میکنید بعدش چه اتفاقی افتاد ؟؟؟
چند روز بعدش من ۱۸ تا تیشرت رنگ به رنگ هدیه گرفتم
یعنی از سر کار برگشتم و عزیز دلم با کلی تیشرت رنگی منو سوپرایز کرد و همچنین با (امریکن ساکر شرت، سوپر اولترا خفن) از همونا که همیشه تنتون هست استاد، همیشه دلم میخواست و دارمش الان .
بعدش کلی مانتو، شال، شلوار، کلی لوازم بهداشتی بینظیر کلی جوراب رنگی که عاشقشونم و کلی چیزای دیگه …
می خوام بگم که توجه کردن، توجه کردن، توجه کردن باعث جذب کردن اون جنس از اتفاق میشه که من با توجه کرده به سریال زندگی در بهشت خیلی چیزای خوبی رو تجربه کردم.
زمانی که سریال سفر به دور آمریکا شروع شده بود من تو شهر کوچولوم بودم، شما از فروشگاه های بزرگ فیلم میگرفتید و من کلی لذت میبردم و می گفتم منم میخوام تجربه کنم و هر چیزی که دلم میخواد رو بخرم و الان تو نقطه ای هستم که اون احساس شما رو تجربه کردم و از خداوند و از شما بسیار سپاسگزارم.
خیلی چیزای دیگه ای که شما تجربه کردید رو منم میخوام داشته باشیم
مثل زندگی تو آمریکا (کشوری که کلی ازش می ترسیدم)
داشتن یه عالمه موتور
روندن هلیکوپتر و جت اسکی
خیلی حس خوبی دارم که روی رد پای شما پا می زارم
انقدر رد پاهاتون واضح و قشنگه که انگار تو یه صبح برفی یه مسیر قشنگ رو طی کردید و ما آروم آروم به سمت جاده ی بهشتی و عاشقی حرکت میکنیم.
عاشقتونم
سلام عادله عزیزم
امشب خیلی اتفاقی به کامنت شما و همسرتون علی خوش دل هدایت شدم و خوندم و لذت بردم و خلوص نیتتون رو با تمام وجودم تحسین میکنم و احساسات پاک و عمیقتون نسبت به اگاهی هایی که کسب کردین رو.خیلی دویت دارم یه جایی یه روزی به استاد و شما و شکیبا و علی خوشدل برسم تو یه نقطه ای که خیلی نتیجه گرفته باشم و بگم که گفتگوتون با استاد چه اتفاق بزرگی تو زندگیم رو رقم زد اسم شما سه نفر رو هر روز بارها و بارها توی الگوهام برای موفق شدنم و درسی که ازتون گرفتم رو تکرار میکنم و به یاد میارم اتفاقی که نتیایج شما استارتش رو زد و جسارتی که از شما الگو گرفتم بهتون افتخار میکنم دوستای خوبم
براتون شادی و عشق و خوشبختی لحظه به لحظه رو ارزومندم و دوستون دارم
سلام زهرای عزیزم
ازت ممنونم بابت اینکه احساس خوبت رو با من به اشتراک گذاشتی من کلی حس خوب گرفتم از کامنتتون دوست خوبم
مهم ترین چیزی که تو این مسیر مهمه استمرار و تعهده
وقتی یه فایل فقط یه فایل رو گوش میدیم باید بنویسیمش، فکر کنیم در موردش و از همه مهم تر به تمامی گفته ها عمل کنیم خیلی سخته، گوش دادن نوشتن حرف زدن راجع بش خیلی آسونه اما وقتی در مقام عمل که میاد کار سخت میشه، خیلی جاها باید منیت ها شکسته بشه ولی تمامی این ها با استمرار امکان پذیره.
الهی که همیشه در این مسیر ثابت قدم باشید و تو تک تک ثانیه های زندگیتون نشانه های رب العالمین رو ببینید.
مچکرم عادله عزیز از نکات مهمی که وقت گذاشتی و بهم گوشزد کردی و نوشتی و چقدر خوشحالم که عمل کردن رو از افراد واقعی مثل استاد و شاگردای موفق چون شما یاد میگیرم.راه طولانی در پیش دارم که سرلوحش عمل گرایی هست به انچه یاد میگیرم.دوستون دارم
سلام عادله خانم عزیز… و درود میفرستم به استاد و مریم عزیز و تمامی اعضای سایت. چه قدر دیدگاه تون عالی بود باور کنید من همیشه دیدگاه های همه رو میخونم و بیشتر وقت ها اشک توی چشمام جمع میشه. چون بچه های سایت گاهی یه چیزایی مینویسن که واقعا همون لحظه اشک آدم در میاد انقدر که زیباست
بنام خدایی که بشـــــــدت کافیست
عادله عزیزم ســــــلام
نــــــــوش وجودت باشه این اتصال نـــابی که با خداوند آگاهانه خودت خلق کردی؛ خـــــــدای من چـــــقدر این دو تا سریال پر برکت بود و هست برای ما و کلی آدمای دیگه ای که روز بعد و ماه بعد و سالهای بعد وارد این سایت میشن و می بینن؛ سریال هایی که مثل همه فایل های دیگه زنده و پویا هستن و باید در مدارش باشی تا بتونی اصلا نگاهش کنی؛ یادم افتاد اوایل زندگی در بهشت در حد یه پیشنهاد به خواهر بزرگم گقتم تو که سریال و فیلم میبنی بیا این رو ببین ولــــی اصلا خواهرم حتی نتونست یه قسمتش رو ببینه و اونجا خیلی بهتر و بیشتر درک کردم که واقعا اینا واسه هر کسـی نیست یا درمورد خودم من قبل شروع این دوتا سریال اصلا از واژه مستند خوشم نمیومد ولی الان تنها سریال و فیلم هایی که دنبال میکنم ایناست
عادله جان خــــــیلی لذت بردم و بی نهایت تحسینت میکنم
هر لحظه ات توحیدی تر و ثرودتمندتر در پناه رب العالمین😘
سلام زینب عزیزم
سپاسگزارم ازت که حس خوبت رو با کلمات قشنگت به منم منتقل کردی.
زمانی که انسان ها از خداوند طلب هدایت دارند و می خوان بیشتر این جهان هستی رو لمس کنند هدایت میشن به مسیری که بهشون کمک کنه بیشتر این جهان رو بشناسند.
در کنار ما انسان هایی هستند که این موضوعات براشون جذاب نیست و درگیر روزمرگی هستند و اتفاق هایی که تو زندگیشون میوفته رو سرنوشت می دونن جای اینکه خودشون رو مسئول تمامی اتفاق ها و برخورد ها بدونن، مهم ترین اصل در این مسیر این هست که به هیچ بنی بشیری کاری نداشته باشیم و تمامی تمرکز رو روی مرکز وجودی خودمون بزاریم و نواقصی که داریم رو با تکامل بهبود ببخشیم.
من هر روز خودم رو با دیروز خودم مقایسه می کنم و جاهایی که تغییر نکردم به فکر فرو می رم و سعی می کنم تمام تلاشم رو بکنم که اون نقص رو از بین ببرم و زمانی که کوچکترین تغییری در شخصیتم ایجاد می کنم نتایج به سریع ترین شکل ممکن پیدا میشن.
اگر ثروت، سلامتی، آرامش به زندگیمون نمیاد فقط بخاطر اینه که تغییر ایجاد نشده هنوز، با کوچکترین تغییر اتفاقات رخ می ده.
بخاطر همین موضوع روز های بسیار متفاوتی رو می گذرونم و به جاهایی هدایت می شم که حتی به فکرم خطور نمی کرده.
ممنونم که برام کامنت گذاشتی قشنگم، باعث شد دوباره برای خودم یادآوری بشه که با کوچکترین تغییر شخصیتی نتایجم تغییر می کنه.
من عـــــــــــــاشقتم عادله زیباصورت و زیباصیرت، عـــــــــادله جون
آره واقعا همینه همونطور که گفتی به جاهایی هدایت می شم که حتی به فکرم خطور نمی کرده، اصلا دیگه همه چیز برای ما برکت میشه برای ما نشونه میشه خیر هست و خیر و خــــــــــــیر 😍 خدایا شـــــــــــــکرت
دیروز تو مسیر برگشت از محل کارم سوار ماشین که بودم راننده و یکی از مسافرا در ظاهر ناراضی بودن از شرایطی که بقول شما دوست عزیزم اون رو بپای سرنشوت میزارن بجای اینکه خودشون را مسئل بدونن ولی همین مکالمه اونا در مسیری پیش رفت که برای من نشونه باشه، گفتن همه اینها عادته دیگه، گـــــــقتم خــــــــــدای من ببیین اینا اصلا مسیر صحبتشون از نارضایتی ها بود ولی من که سوار شدم صحبتشون به جهتی هدایت شد که قانون رو واسه من تکرار کنه😍
سلام عادله جانم چقد لذت بردم از کامنتت چقد ازت یاد گرفتم اون لحظهای که گفتی تو خونه ی خودت مهمان خدایی یاد یه آیه افتادم که میگه خدایی که هر چه در آسمان هاوزمین است همه ملک اوست نکته جالب اینه که همین امروز پیداش کردم وقتی گفتی عاشق جوراب رنگی رنگی هستی یاد خودم افتادم که همیشه به مامانم میگفتم یا رنگ پا میگیری یانمی پوشم میگفتم مردم مسخره میکنن خوشبحالت که حرف مردم برات مهم نیست منم دارم یاد میگیرم ایشالا ه به هدف هام میرسم
عزیزم برات آرزوی خوشبختی میکنم در کنار عزیز دلت
عادله خانم درود بر شما
همیشه از کامنت های شما انرژی میگیرم و باز هم من رو با کامنت زیباتون شگفت زده کردید
الان توی بانک هستم منتظرم که نوبتم بشه واقعا یه لحظه احساساتی شدم از اینهمه احساس خوب شما و ارتباط الهی ای که با خالق هستی برقرار کردید
بهتون تبریک میگم
اگر تو بانک نبودم مطمئنا اشکهام سرازیر میشد از اینهمه احساس ناب شما
براتون آرزوی سلامتی و شادابی روز افزون دارم
موفق باشید
سلام دوست عزیز و نازنینم
خیلی جالبه که منم در محل کارم کامنت بی نظیرتونو خوندم و انقدر لبخندم پر شور و هیجان بود که لپم درد گرفت.
ممنونم ازتون که احساس بینظیرتونو با من به اشتراک گذاشتید درون منم پر از احساس خوب شد و کلی سپاسگزارتر شدم و از خداوند بی اندازه سپاسگزارم که منو به این مسیر شگفت انگیر هدایت کرده که هر روزش پر از هیجانه پر از اتفاقای خوبه در یک کلام تکراری نیست و لذت بخشه.
اینکه تو اون فضا روحتون پر کشید یعنی خیلی عاشق این خدا و این مسیرید بهتون تبریک می گم، روحتون آغشته شده با نور خداوند و به راحتی هر زمان که بخواد از زمین پر می کشه.
خیلی این زندگی قشنگه، مگه نه؟
ممنونم که این همه لبخند بهم هدیه دادید.
الهی زندگیتون پر بشه از نشانه های الله
وایییییی واییییییی وایییییی خدای من .
عادله جان اول ک دیدم اسمت توی بالاترین امتیازاست حسودی کردم و اصلا دوست نداشتم کامنتتو بخونم چون با خودم میگفتم مگه من چی کم دارم .
تا اینکه یاد حرف استاد افتادم که میگن باید بجای دیدگاه حسرت بار با دید امیدوار به مسائل نگاه کنی .
اینجا بود که به خودم گفتم کیمیااااااااا چته این بود همون راهی که میخواستی تغییر کنی و زندگیتو خلق کنی !
آقا جان دلو زدم به دریا و اومدم بخونم کامتتو . راستش اول مقاومت داشتم ولی خب هر چی تو خوندن کامنتت جلو تر رفتم هی دلم نرم تر شد هی آروم تر شدم هی حالم بهتر شد تا اینکه از یه جاهایی به بعد حسم فوق العاده شده بود و واقعا انقدر حالم خوب شد که جز تحسینت نبود تحسین این دیدت به مسائل به کنترل ذهنت وقتی مقاومت میکنه و…..
وایییییی ایولللللل من خودم عاشق لباسم عاشق اینکه کلی لباس داشته باشم ، و وقتی دیدم که گفتی ۱۸ تا لباس رنگی یهو چشام گرد شد گفتم واییییییی ینی میشه ؟ وایییی که چقدر حس خوبی پیدا کردم .
مرسی ازت عادله ی عزیزم با این دیدگاهت و الحق که لایق اینی که کلی امتیاز بگیری و این حرفات واقعا حس میکردم که از ته قلبت بود .
و از خودم سپاسگزارم که حسادتو ادامه ندادم و خودمو از یه همچین کامنت فوق العاده ای محروم نکردم .
سلام کیمیای زیبا
وقتی چهرتو دیدم کلی لذت بردم، شاکر باش بخاطر چهره بینظیری که خداوند بهت هدیه داده.
از کامنتتون یه درس بزرگ گرفتم اونم این بود که با خودم رودروایسی نداشته باشم و این باعث می شه خودم رو بهتر بشناسم.
خیلی خوبه و از خیلیا جلوترید که احساساتتون رو می شناسید و می تونید کنترل و تغییرش بدید.
من خودم خیلی جاها رفتار ها و شخصیتی داشتم که فکر می کردم درسته در حالی که اون شخصیت باعث شده بود من از ثروت دور شم.
با کمک عشق زندگیم اون رفتار رو که فکر می کردم درسته رو تغییر دادم و انصافا چقدر سخت بود، باعث شد درامدم ثابت شه به طرز خارق العاده ایی.
همین که می دونید اشتباهه اون احساس اون شخصیت، یعنی نصف راهو رفتید، دمتون گرم که اومدید و برای من نوشتید.
الهی زندگیتون پر بشه از یاد خداوند، عاشقتم
زیباترین منننن
پاره ی تن منن عشقق قشنگ من عزیزترینن و دردانه ترینن هدیه ی خداوندممم اخ که چقدر چقدر عاشققق این عشق نابتمممممم
چقدرعاشق این اتصال تابتمم چقدرر خود نورییی چقدرر پراز خداییی. تو وقتی میگی من غرق نور نیشمنم میخداممم خل ترین بشممدرعشق نابت جان دلممم جقدر تحسینتت میکنم جقدرتحسینت میکنمم بینهایتت تحسینتت میکنمم چقدر عاشقتمم
وقتیی ثانیه به ثانیه و تکتو این عشققق نامه ی نابت رو میخونممممم وقتی به چشمان نازنینننت و صدای نابب خداییی گوش میددممم همههه خدا میبینممم تو خود خدایییی تو چقدر زیبااا غرق تریننغرق ترین شدیییدرعشقققق ناب خداییی ات چقدر من عاشق ابن عشق نابتمممممم الهی من قربونت برمممم الهی من قربون بهشت نابتون بشممم دوست دارم با تمام وجودمم بازم بگم وتکرار کنمم که ندیدممم مم سپاسگذار تر از توو کهدحتی عشققق میکنیی غرق خداوند میشیی مستت اتصال نابش میشی حتی با یه صدای نابب پزنده هاش با یه نسیم.زیباییییی هواش ندیدم جقدر جقدزعاشق این عشق نابتممم جقدر بینهایتت بینهایت تحسینتت میکنممم جقدر تحسینتتت میکنم این عشق نابت روو تو حان منییییی عشق مننی چقدر بینهایتت تحسینتتت میکننمم جقدر سپاسگذار خدادندمم برای هدیه های نابش که هرلحظه به سمت بینهایت زیبایی ها عشقققق ها شا ی لذت ببشتر هرلحظه هدابتمون میکنههه هرلحظه هدایتمون میکنههه ارامش مننم جقدرررچقدر بینهایتت تحسسنتتت میکنمم این اتصالللل نابت روو این عشق نابت روو جقدر عاشقققتممم عاشقققتونمم عاشق تکتکتونمم چقدر زیبا گفتییی چقدرررررزیبا گفتی که قانون همینهههه وفییی باوررر کنییی حرکت میکنیی وقتی خرکت کنی به دست میاری چقدررقلبم برات پر میزنه زیبای منن عاشققتمممم عاشقق این اتصال نابتمممم عاشق این عشققق بینهایتتتمم جقدر بینهایت بینهایت تحسینتت میکنمم جقدر تحسسنتتت میکنمم چقدر هرلحظه ازت باد میگیرمممم این عشقققق روو این بی قید و شرط بوذننن عشققق نابت روو که حتی میگیییی همهههه چیززززبذای خداستت همه خداستتت همه تنهااا خداستتت و تنهاا از جانب اونه. همهه تنها اوستتتت و همه چیزززتنهها اونههه که حتی این خونه اممم برای اونههه تنهاا قدرت اونه چقدرعاشققق این عشقمم جقدر عاشققف این عشقمممم جقدر میخدامغرق ترینن غرق ترین بشمم دراین عشق نابت جاننن خواهری
عشقق منییی عاشققانه ز عاشققانه عاشققققتمم با تمام وجودممم تحسسنتتت میکنمم جقدر تحیینت میکنمم هرلحظه هرلحظه با تمام عشقم درآغوشت میگیرمممم تو بینطیریییی بینظی تر از اونی که فکرشو میکنی چقدرسپاسگذار وجود نابتمممم نور خداوندم عاشقققتممم عاشقققتممم بینهایتت بینهایت تحسسنتت میکنمم چقدر بینهاست تحسینتت میکنمم جقدر عاشقق تکتکتوتنمم لینهایت تحسینتتون میکنمم جقدر تحسینتتتون میکممماز طرف من روی ماه پرنسس ناب خداوندم شکیبای نابم رو ببوس عاشقققتونمم الهی که هرلحظه غرق بینهایتتت بینهایت عشق ارامش اتصاللل عشق بینهایت خداوندم باشییی الهی که جریانییییی ازبینهایت نعمت هااا ثروتهاا شادی هااا لذت ها سلامتی عشق زیباییی جاری ترین جاری ترین باشهه برلحظه لحظه ی نابتتت چقدر بینهایت تحسسنتت میکنممم چقدرعاشقققنمم بهترین های بهتریننن هایبهترینننن هارو براتون میخواهممم بینهایت بهترینننن ها. بینهایت فراتر ازتصورتاننبینهایت بهترینن ها و مبخواهم وواز یگانه قدرت جهاننننن که تنها قدرتتت اوستت همه تنهاااوستتت و تنهها اونه که هرلحظه هدایتمون میکنهه هرلحظه هدایتمون میکنههه و عاشققانه عاشققق ماستتت هرلخظه هدایتمون میکنههه عاشققتممم جان دلمم عاشقققتمم نازنینمم عاشقتمم💖💖💖
اسمت باید قلب می بود هر چند الهام برازندته
ا: آرامش الهی در وجودته
ل: لاله دخت خداوندی
ه: هدایت الهی رو هر لحظه دریافت می کنی
ا: آسایش رو خودت پیدا کردی با شکوندن زنجیر های خود ساخته
م: مست خداوندی
از تک تک حروف اسمت می شه شخصیتت رو حدس زد که چقدر سراسر قلبی دختر
وقتی داشتم کامنتت رو می خوندم یاد فایل های جملات تاکیدی افتادم
یعنی با خوندن کامنتت می شه کلی باور مثبت و حس خوب به ناخودآگاه ذهن منتقل کرد
همیشه گفتم بازم می گم تو انگار زمینی نیستی، احساسی که داری، شور و شوق و مهر محبتی که به همه داری برای من به شخصه عجیبه و همیشه می گم زمینی نیستی
ازت خیلی ممنونم که تلاش کردی شور و شوقت رو، عشق پاک الهیت رو با کلمات بیان کنی
من ارتعاش محبت و صافی درونت رو دریافت می کنم و میدونم چقدر با محبتی
الهی شکر الهی شکر
بخاطر تمام دعاهای خیر و حس خوبی که هدیه دادی ازت ممنونم جان و دلم
الهی که همیشه در این مسیر ثابت قدم باشی
سلام عادله جان،سلام.چقدر اسمت قشنگه.
من اول باید خیلی ازت تشکر کنم چون یه نکته ی خیلی مهم رو بم گفتی تو کامنتت،یه تلنگر،من این اشتباه رو خیلی انجام میدم،یه اتفاقی بیفته،یه چیز کوچیک یا بزرگ،با باری از غم به خودم میگم یعنی من چه فرکانسی فرستادم که اینطوری شد.مرسی عزیزم
و بعد هم ممنون از توصیفات زیبات که حس خیلی خوبی داشت.
من اومده بودم امتیاز کامنتمو ببینم. بعد زدم رو ترتیب بر اساس امتیاز،تا اسمتو دیدم گفتم نکنه چون خیلی معروفه تو سایت اینقد امتیاز گرفته😀😀😀بعد گفتم بخونم ببینم چی گفته،بعد گفتم دختر این کامنت برای توی اصلا ،یه هدایت مهم توش برات هست،درسته خیلی در جواب سوال استاد پاسخ دقیق نداده😉.پس منم امتیاز میدم،بزار باز هم بیشتر و بیشتر امتیازش بره بالا،مگه من بخیلم😄😄مگه نه فراوانی هست. اگر اون امتیازش بره بالاتر جای منو که تنگ نکرده😁😁😁
اون خالقه،توجه کرده به لباسای استاد و برا خودش هم کلی لباس خلق کرده،اون تو مدار بالاییه.موفق باشی عزیزم،بهشتی که تو زندگیت ساختی گوارای وجودت،ان شالله وسعت بهشتت بیشتر بشه،ان شالله خدا عشقت رو برات حفظ کنه،ان شالله عشق بیشتری رو تجربه کنی و لذت ببری،
راستش من با تحسینت خیلی دوس دارم نتایجی که تو گرفتی رو بگیرم،هر چی گفتی گفتم منم میخام داشته باشم.
وای عادله جان نمیدونی چقدر عشق لباسم،لباس خیلی زیاد😄😄فراوانی هست برا منم میتونه باشه، برا همین فقط تحسینت میکنم و تو دلم نسبت به تو دوستی و نزدیکی حس میکنم.
خیلی شاد باشی و سلامت😘😍
سلام عادله ی عزیز.💝
اولین چیزی که از ذهنم گذشت، وقتی اسم و کامنتت رو دیدم، اون ذوق و عشق و شعفی بود که در گفتگو با استاد داشتی…درست مثل بچه ها که قلبشون پاکه پاکه و قشنگ احساساتشون رو بروز میدن، داشتی اشک میریختی و از استاد سپاسگذاری میکردی…
😍
احساس زیبایی که باعث میشد، همراه با هر کلمه ای که میگفتی، قلب من هم همراهش بلرزه و من هم همراهت اشک بریزم…💖
چقدر زیبا و زلاااال احساس سپاسگذاریت رو به استاد بیان کردی و از عشقت به این مسیر الهی گفتی…💖
من از اعماق قلبم این حال خوبتون و این احساس ناب اتصال شما به خدای درونتون رو تحسین میکنم…💓
و همچنین ممنونم از آگاهی و حال خوبی که در کامنتت برای دوستانت به قلم کشیدی…🙏
برات بهترینها رو آرزو میکنم.💝
دوست قشنگم سلام
همین الان که دوباره اون حس و حال اون شب رو برام زنده کردید بازم اشکم درومد، آشنایی با استاد بزرگترین اتفاق زندگیه منه و تغییرات زندگی من به قدری ملموس هست که به دو بخش تقسیم میشه قبل از آشنایی با استاد و بعد از آشنایی با استاد
عشق خاصی دارم به این مسیر و استاد عزیزمون، همچنین خانوم شایسته نازنین، خانوم فرهادی گل، تک تکشونو بی اندازه دوست دارم
سعی میکنم همیشه متعهد باشم و حرفهای استاد رو آویزه ی گوشم کنم و تو تک تک ثانیه های زندگیم ازشون استفاده کنم
خیلی کامنتتون بهم حس خوبی داد
ازتون ممنونم
نمیدونم چطوری بگم اما بعد از خوندن کامنتتون کلی انرژی خوب گرفتم
خیلی قلب پاکی دارید که این چنین قلبم پر از عشق شد
عاشقتونم
سلام به شما دست عباسمنشی ام
سلام به شما عادله کیانی فر عزیز
چقدر از خوندن کامنت تون لذت بردم ممنون که نوشتین. چقدر خوب استاد رو تعریف کردی و چقدر من با حس استاد تمامی به استاد مون نگاه میکنم.
تحسین تون میکنم که در کلاب هاووس با استاد حرف زدین واقعا آفرین…
اون همه تیشرت ها و لباس های خوشگل هم مبارکت باشه خانمی…
واقعا کامنتت پر از درس و و نکته و یاداوری های خوب بود برام ممنون که نوشتی.
اینم قسمتی که دوست دارم اینجا برام بلد بمونه:
«به اندازه ای که حرکت می کنی باور می کنی
به اندازه ای که باور میکنی بدست میاری »
خداروشکر برات درک بهتر قوانین و اگاهی ها
خداروشکر برای اشنا شدن با دوستان خوبی چون شما
خداروشکر برای قوانین ثابت و بدون تغییرش
خداروشکر بخاطر این سایت و استاد عزیزمون و مریم بانو نازنین
عادله جان برات بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی از خداوند خواهانم
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
سلام عادله عزیزم
خیلی خوشحالم که دارم برات کامنت مینویسم و خوشحالترم که یه الگو موفق عباسمنشی پیدا کردم که باهام همشهریه و همین نزدیکیهای منه😍
خیلی خیلی از خوندن کامنتت لذت بردم و بیشتر از اینکه کامنتت بیشترین امتیازو گرفته. گوارای وجودت باشه عزیزم جایزه سایت و همه جایزه هایی که خدا معجزه وار به زندگیت سرازیر کرده،
بی نهایت تحسین می کنم تعهدت رو و نتایجی که گرفتی که منم دوست دارم همچین نتایجی رو تجربه کنم.
اون تیشرتهایی رنگارنگ 🤩
اون عشق ناب الهی
جاهایی که هدایت شدی و رفتی و لذتهایی که تجربه کردی همه و همه گوارای وجودت باشه و الهی که هر لحظه بیشتر و بیشتر بشه برات عزیزم.
نکته های خیلی قشنگی تو کامنتت بود که لذتبخش بود برام و تامل برانگیز، یکیش همین که گفتی تو خونه خودت هم مهمون خدایی، خیلی قشنگه اینکه حس کنی همه جا مهمون خدایی😇
بی نهایت تحسینت می کنم و از خدا میخوام بهترین بهتربنها رو نصیب و روزیت کنه🙏🙏♥️♥️
سلااااام عزیزم، دوست خوب و مهربونم
ازتون بی نهایت سپاسگزارم که بغل بغل گلای لبخند رو کاشتید رو لبام
قطعا خیلی زود همین ارتعاش خوشگلی که برای من فرستادید خداوند مهربان خوشگل ترشو به شما هدیه می ده
کافیه تو همین مسیر ثابت قدم باشیم و تکیه کنیم به رب العامین
زندگی آرومی که دارم تجربه میکنم رو هرگز نداشتم
تنها با عمل به آموزه های استاد تونستم بفهمم که خالقم
یعنی چی ؟
خداوند بی اندازه کریم و مهربان خالق هستش و از روح خودش در من دمیده، so it’s too easy “I am creator too”
پس منم خالقم، منم میتونم زندگیمو خلق کنم، با چی ؟؟
با فکرم، تجسمم، توجهم، با کنترل ذهنم
با چی می تونم به سمت بهترین ها قدم بردارم؟
با سپاسگزاری، با سوئیچ کردن از حال بد به حال خوب
با گوش دادن به فایلا و نوشتنشون، فکر کردن بهشون، عمل کردن بهشون
و چیزی که دارم درک میکنم اینه که به خودی خود هیچ خواسته بزرگ یا کوچیکی وجود نداره همه خواسته ها به درگاه خداوند یکی هستش
خیلی راحت دارم به خواسته هام می رسم
به یه سری خواسته ها هم زمانی میرسم که آمادگی ذهنی داشته باشم
بعد از اینکه برای استاد نامه نوشتم و استاد گرانقدرمون با شارژ کردن کیف پولم جوابمو داد خیلی لذت بردم و باهاش دوره بینظیر به صلح رسیدن با خود رو گرفتم که در یک کلام بینظیر بود و عجیب به فایل خانوم شایسته مهربون هدایت شدم که داشتن در مورد این دوره صحبت می کردن
در مورد سلامتی و روابط و ایجاد تغییر صحبت می کنند و برای من خیلی کمک کننده بود پیشنهاد میکنم اگر این دوره رو تهیه نکردید تهیه کنید چون واقعا عالیه.
کامنتتون باعث شد به اینا فکر کنم و تکرار شد برام
خیلی خیلی سپاسگزارم ازتون دوست خوب و مهربونم
الهی که زندگیتون پر بشه از یاد و نشانه های رب العالمین
سلام به شما دوست عزیز و با احساس
چقدر عالی و پر از احساس دست به قلم شدید و باعث بر انگیخته شدن احساس من شدین.
چه الان و چه وقتی با استاد عزیز صحبت میکردین هم قطعا هزاران نفر کیف کردن و انگیزشون بیشتر شد.
تبریک میگم بتون هم برای انتخابتون و هم برای درک این زیبایی های قانون بی نظیر.
معلوم هست موقع نوشتن این کامنت چه احساس فوق العاده ای داشتین، البته که هر احساس خوبی در هر زمانی نتیجش هم عالی خواهد بود.
لازم دونستم تحسینتون کنم و تشکر کنم بابت متن زیباتون.
در پناه رب موفق و موید باشین.
سلام دوست خوبم
ازتون بینهایت سپاسگزارم که با پیام محبت آمیزتون قلب منو پر از شادی کردید
خیلی خوشحالم که دوستان فوق العاده ای چون شما دارم
قطعا حس و حالم رو تجربه کردید که انقدر خوب متوجه شدید، زمانی که این کامنت رو می نوشتم پر از احساس عشق و آرامش بودم و با اشک و لبخند می نوشتم
تمام هدفم این بود نامه بنویسم برای استاد و اولش نتونستم که مستقیم برم سر اصل مطلب
نمیشه استاد رو ستایش نکرد
نمیشه تحسینشون نکرد
نمیشه ازشون تشکر نکرد
وقتی کامنت می نوشتم تمام هدفم این بود که به استاد بگم که من به عنوان شاگرد چه چیز هایی یاد گرفتم و چه نتیجه ای بدست آوردم چون میدونم که تنها چیزی که یه استاد خوب رو می تونه خوشحال کنه نتیجه دیدن شاگردشه
اینو وقتی که تو مسابقات کیک بوکس میرفتم فهمیدم که چقدر استادم از دیدن نتیجه ی من خوشحال تر میشد
اینو تو استاد دانشگام دیدم که با گرفتن نمره عالی و ارائه عالی چقدر خوشحال میشد و به زبون میاورد که چقدر بهش بیشتر انگیزه دادیم
و قطعا استاد خوبمون هم از دیدن نتایج ما، از تغییرات ما که قبل و بعد از آشنایی با ایشون هست باعث خوشحالی میشه
بازم ازتون سپاسگزارم خیلی زیاد
در پناه الله مهربان باشید و انشالله همیشه در این مسیر ثابت قدم بمونید
سلام عادله جونم
امشب هدایت شدم به این کامنتت
واقعا درست میگی خوشحالم هدایت شدم به کلامت الهی گونه ات
درست میگی استادمون خوشحال میشه
عشقم میخواستم بهت تبریک بگم که تو مداری هستی که پر از عشقی و پر از برکت
حس قشنگی که داری واقعا زیباست واقعا زیبا
واقعا نمیدونم چجوری حسمو بیان کنم
واقعا نمیدونی چقدر من محو احساسات قشنگتم و چقدر تحسین میکنم این احساسات قشنگتو
خیلی خوشحالم که تو زندگیم هستی
خیلی خوشحالم که تو این جهان هستی
چون واقعا جهان رو زیباتر میکنی فقط به تنهایی با بودنت
تو خیلی زیبایی
هم سیرت هم صورت
من این حد از زیبایی رو واقعا چطوری تحسین کنم واقعا
عادله جونم همون روز اول ک کامنت گذاشتی راستش گفتم خدایا ،این حد از عشق رو عادله کامنت کرده.واقعا من چی بگم؟!
شک نداشتم تو پاداش میگیری بخاطر کامنتت اصلا شک نداشتم
بس که تو…
نمیدونم در کلام نمیگنجه
بااینکه کم افتخار میدی ولی واقعا چی در درونته که اینقدر ادم عاشقت میشه حتی بااینکه هیچ کار خاصی نکردی در زندگی ادما ولی ادما خالصانع عاشقت میشند
الان تازه یکمی دارم میفهمم که کلا جهان چیز دیگه ای بود.اشتباه بهمون گفتند
من از بچگی فکر میکردم عاشقی، شرطیه
ولی الان میبینم ادما تو این سایت،
خودمو میگم
بی قید و شرط عاشقند..
دوستت دارم
سلام نیکوی عزیز تر از جانم
قربونت برم عزیزم، ممنونم ازت بخاطر این همه عشقی که پراکنده کردی
امشب پیام عاشقانه تو خوندم و سراسر قلبم پر شد از احساس خوشبختی و سپاسگزاری
اینکه من هیچ کدوم از اینارو نداشتم تو زندگیم
و الان تنها بخاطر عمل کردن به آموزه های استاد و لطف پروردگاره منه
اینکه آدمهای زیادی تو زندگی من حضور دارند بدون هیچ انتظاری تاکید میکنم بدون هیچ انتظاری به من عشق می دن نهایت خوشبختیه دیگه
چون این دیدگاه در درون من جاریه تا جایی که من بدون انتظار و بدون هیچ قید و شرطی عشق و محبت پراکنده کردم به همون میزان عشق دریافت کردم
زمانی که تورو دیدم انگار یه انسان شیشه ای رو دیدم
سراسر قلب بودی
سراسر عشق و محبت بودی
نه فقط لبهای زیبات چشمای درشتتم می خندید
من تقریبا با کسی ارتباط مجازی ندارم مگر اینکه در مواقع نیاز تماس میگیرم یا پیام می دم اما با تمامی دوستانم ارتباط قلبی دارم اصلا نیازی نیست هر روز و هر ساعت تلفنی صحبت کنیم یا پیام بدیم
همین قضیه یعنی نبود وابستگی
نمیگم اصلا ارتباط ندارم ولی بیشتر زمانم رو صرف خودم میکنم
و همین مسئله باعث شده بدون این که من کاری برای کسی بکنم دوسم داشته باشند
البته منم ادمهارو تکه ای از خداوند میدونم و واقعا دوسشون دارم
و تو یکی از همون بنده های شیرین رب العالمینی که همیشه هم صحبتی با تو برای من یکی از لذت بخش ترین کارها بوده
دختر هنرمند
دختر خالق
الهی که سراسر زندگیت پر بشه از نشانه ها خداوند
عاشقتم نیکوی نازنیم
سلام بر عادله عزیزم. چقدر خوشحالم که بعد از چند روز تصمیم برای گذاشتن کامنت برای شما، امشب دارم عملیش میکنم. راستش هدف من از این کامنت مسئله دیگری بود. از روزی که در فایل های گفتگو صدای پر از عشق و انرژیت رو شنیدم دلم میخواست خیلی خاص ازت تشکر کنم بابت انگیزه ای که به من دادی. هم از شما هم از آبجیت و آقای خوشدل و سایر دوستان که در گفتگو شرکت کردند و با صحبتهاشون من و سایر اعضای خانواده رو به وجد اوردن و انگیزه تغییر رو در ما بیشتر و بیشتر کردن. همه دوستان البته اسم چند تا رو مونده توی ذهنم. سپیده، حامد، عرفان و آبجیشون و … و دوستی که نقاش هستن و چقدر راحت و آسون به یه گالری در بهترین جای اصفهان هدایت شدن و بعد هم ازدواج و مهاجرت به ایتالیا و … اسم ها در ذهنم نمونده با اینکه چند بار این فایلها رو گوش دادم. اما مهم انگیزه و اشتیاقی هست که در من ایجاد کرد. منی که اطرافیانم تصور هم نمیکنن که چقدر دارم رو خودم کار میکنم در حالیکه دو هفته ست که از آسمانی شدن پدرم میگذره. و همه انتظار دارن الان در غم و اندوه باشم اما من اون آدم گذشته نیستم گرچه بقول استاد نجواهای ذهنیم خیلی زیاده. اما همین که به این نتیجه رسیدم که مرگ فقط یه رهایی هست و یه مرحله طبیعی در زندگی هر فرد و این باور که احساس بد = اتفاقات بد و بالعکس و دنیا بر اساس قوانین عمل میکنه نه چیز دیگه فکر میکنم تغییر محسوسی هست برای من. خلاصه وقتی تصمیم گرفتم ازت تشکر کنم اسم قشنگت رو در لیست بیشترین نظرات سایت دیدم و خیلی هیجان زده شدم پروفایلت رو دیدم و چهره زیبات رو . و چقدر خوشحالتر شدم که دوست زیبایی چون شما دارم. و اشتراک نظراتت رو برای خودم فعال کردم. این چند روز فرصت نکردم برات کامنت بذارم امشب گفتم دیگه بهانه تراشی کافیه همین الان بشین و تایپ کن. و شروع کردم …عادله عزیزم نمیدونی چقدر خوشحال شدم وقتی چند روز پیش این کامنت زیبات رو دیدم. سپاسگزارم. نکات مهمی که اشاره کردی به القایی هست که دوستان برای استاد بکار میبرن و چقدر زیبا اشاره کردی به این موضوع چه ریزبینانه زیبایی ها رو میبینی. شاید من نوعی خیلی عادی کلمه استاد رو برای آقای عباسمنش ببرم. اونهم چون فکر میکنم استاد کسی هست که صاحب اثری باشه و خلاقیتی از خود به خرج داده باشه. اما شما چقدر زیبا به این موضوع پرداختی. ممنونم 😍
چقدر زیبا به ذهنیت خودت و به واقعیت های آمریکا اشاره کردی. و این جملات زیبات رو باید بارها برای خودم تکرار کنم: به اندازه ای که حرکت میکنی باور میکنی به اندازه ای که باور میکنی به دست میاری. البته من فکر میکردم اصلش اینه که به اندازه ای که باور میکنم حرکت میکنم ….
چه باور زیبایی برای خودت ساختی و جمله زیبایی بکار بردی: خونه ای رو ظاهرا متعلق به خودت هست مالکیتش رو به خدا دادی و خودت رو هم مهمون میدونی. من خودم به تازگی استخدام آموزش و پرورش شدم و دروسی رو تدریس میکنم که اصولا باید وحدانیت رو به دانش آموزان یاد بدم و ای کاش این امکان وجود داشت تا دانش آموزان یه واحدهایی هم داشتن که توحید و یکتا پرستی رو به صورت واقعی و اصل و حقیقت یکتا پرستی یاد میگرفتن مثلا فیلم زندگی شما و اعضای سایت و البته سرورم استاد عباسمنش عزیز رو میدیدن و … این جمله زیبا چند روزه بارها در ذهنم تکرار میشه که واقعا یه انسان چقدر میتونه بزرگ باشه که خونه ای که سندش به نام خودش هست رو متعلق به خدا بدونه و خودش رو مهمون این خونه. خب این نمونه توحید عملی هست. خدایا نمیدونم چطور ازت تشکر کنم که من رو با این آموزه ها آشنا کردی. خدایا من چرا فراموش میکنم عشق تو رو. من خوشحالم خوشحالم که به این صحبت های پر از آگاهی هدایت شدم و این خوشحالیم وصف ناپذیره.
خیلی از نظراتت رو با جون و دل میپذیرم و قبول دارم. خلاصه خوشحالم که دوست خوبی چون شما دارم. باز هم سپاسگزارم … آرزو میکنم از این خوشبختی کهالان داری خوشبخت تر باشی و سلامتی و ثروت و سعادت همراه همشگیت باشه دوست من. 😍😍😍😍
سلام پری عزیز
چه اسم زیبایی داری
اول محو اسم زیباتون شدم
ازتون سپاسگزارم بی نهایت
کلی بهم لبخند هدیه دادید
یعنی از همون اول با دیدن اسمتون لبخند به لبم نشست تا اخرین کلمه پیام عاشقانتون
ممنونم ازتون
من پیام عاشقانتونو در سکوت شب نزدیک گل های زیبام خوندم و احساس خوشبختی رو در من بیشتر و بیشتر کرد
من و عشقم خیلی باهم در مورد قوانینی که یاد گرفتیم صحبت می کنیم، چیزی که فهمیدیم اینه که درک کردن این مفاهیم بینهایته، یعنی هر روز یه درس تازه، هر روز یه بینش جدید یه درک عمیق تر
عمل کردن و فهمیدن این قوانین درست مثل کهکشانه، عمیقه، عظیمه
واقعا باید همت به خرج داد برای اینکه به آرامش و صلح درونی برسیم.
هرچی جلوتر می ریم متوجه می شم خیلی جاها رو اشتباه برداشت کردم خیلی جاها کار داره برای بهتر شدن اما قشنگی این مسیر به اینه که ما تاتی تاتی می کنیم به سمت درگاه الهی
خداوند مثل یک دونده ماراتونی به سرعت سمت ما حرکت میکنه
و باعث میشه نعمات بیشتری رو تو زندگیمون داشته باشیم
تجربه های جدیدی از زندگی کسب کنیم
با آدمها و مکان های جدید آشنا می شیم
علایق و استعداد های که ازش بی خبر بودیم رو کشف می کنیم
روابط بهتری رو تجربه می کنیم
سلامتی رو طبیعی می دونیم و بیماری به سراغمون نمیاد
و ….
کافیه واینستیم
ادامه بدیم
به این مسیر زیبا ادامه بدیم
فایل گوش میدیم کنارش قرآن رو حتما مطالعه کنیم
بنویسیم
تکرار کنیم
بعد تفکر کنیم
بعد عمل کنیم
من چیزی رو که جدیدا درک و تجربه کردم این بود که با تغییر کوچکترین ضعف شخصیتی نتایج به سرعت اتفاق میوفتن
یعنی اگر خواسته ای محقق نمیشه
چند تا دلیل پشتشه
یا هنوز تغییر ایجاد نشده
یا در زمانی رخ میده که ما ازش بی اطلاعیم
یا اگر اتفاق نیوفته به صلاح ماست
که همه اینها در مسیر الهی برای ما به راحتی مشخص میشه
احساس گاهی اوقات میگه صبر کن
و نتیجه در زمان مناسب اتفاق میوفته
اما بعضی از خواسته ها اجابت نمیشه چون یه چیز بهتر از اون میاد تو زندگیمون که حتی نمی تونستیم تو ذهنمون تصورش کنیم.
و در آخر باید بگم که انصافا دمت گرم که با تجربه کردن مرگ عزیزت انقدر ثابت قدم بودی و به جاده خاکی نزدی
درسته خیلی سخته این مسئله اما باید قبول کنیم که همه ما به خداوند بازمیگردیم
افرادی که مرگ رو تجربه کردند و برگشتند به دنیا می گفتند چرا ما برگشتیم ؟
آفرین به شما که باور های درست رو در این زمینه در ذهن و قلبتون ایجاد میکنید و افکار پوسیده رو از خودتون دور می کنید
هرچقدر که ما بهتر زندگی کنیم اطرافیانمون هم تاثیر مثبتش رو خواهند دید.
انشالله که همیشه در این مسیر ثابت قدم باشید
ممنونم از شما دوست خوب و مهربونم
سلام بر عارفه عزیزم که حالا یکی از عزیزترین هام شدی. سپاسگزارم از پاسخ زیبا و لطیف و پر از مهرت. سخنان زیبات رو چندین و چند بار خوندم و منتظر بودم در فرصتی مناسب بهت پاسخ بدم. راستش خیلی تلاش کردم که دیگه پاسخ ندم و وقتت رو نگیرم اما نتونستم در مقابل خواهشهای قلبم مقاومت کنم. خواستم بگم افتخار میکنم که عضو این سایت هستم و دوستان بسیار بسیار عالی مثل شما و سایر دوستان دارم. خداروشکر میکنم. گاهی با خودم فکر میکنم که اگه با استاد آشنا نمیشدم اگه اطلاعی از این سایت نداشتم و اگه دوستانی چون شما نداشتم و اگر قوانین رو نمیشناختم واقعا الان زندگی من به چه صورتی بود. هرچند که من هنوز اول راه هستم و آگاهی من هنوز نمره یک هم نیست تازه همون آگاهی ها رو شاید با جون و دل در وجودم باور نکردم نه اینکه باور نکرده باشم بلکه انگار در عمل خیلی نشونش ندادم اما تغییرات رو ذره ذره در خودم حس میکنم. اتفاقا امروز پروفایل همسر عزیزت سیدعلی خوشدل رو خوندم و چققققدر به من انگیزه داد. هرچند چیزی در وجود من میگه کسانی که موفق شدن و به ثروت رسیدن بخاطر اینکه کارهایی مثل برنامه نویسی و …. بلد بودن اما میدونم که این نجواهای شیطانه و من با کار کردن روی خودم میتونم به ایده هایی برسم که با عمل کردن به اون ایده ها میتونم از لحاظ مالی به هر چیزی که بخوام برسم. نکته دیگه اینکه نمیدونی چقدر خوشحال شدم که از اسمم تعریف کردی. خودم هم اسمم رو خیلی دوس دارم ولی تو احساس خیلی خیلی خوبی بهم دادی واقعا خوشحال شدم که اینقدر وقت گذاشتی و به کامنت من پاسخ دادی. خوشحالم خیلی خیلی خوشحالم که زوج خوشبختی رو در این سایت میبینم و دوره عشق و مودت در روابط رو به صورت عملی. همین میتونه باورهای من و سایر اعضای سایت رو قوی و قویتر کنه که بله من هم میتونم چنین رابطه زیبایی رو تجربه کنم. وای خدای من اصلا نمیدونی این روزها چه حال خوبی دارم. شوق عجیبی برای رسیدن به خواسته هام دارم . یک خوشحالی وصف ناپذیر. من دوساله که عضو سایت هستم و البته موفقیت هایی هم کسب کردم اما شاید هیچوقت تا این حد ذوق نداشتم حس میکنم چیزایی رو که میخوام الان دارم. انگار نیازی به تقلا کردن ندارم و این حس زیبا رو مدیون خداوند و استاد عباسمنش و دوستان عزیزی چون شما دارم. واااااقعا ممنونم ازتون ممنونم که هستین ممنونم که با کامنت های زیباتون به منِ نوعی انگیزه میدید. آرزوی سلامتی، عشق، سعادت و ثروت برای شما عزیز دل دارم. دوستتون دارم.
سلام عادله عزیزوخوش قلبم.♥ چقدرندیده دوستت دارم. آخه چقدرخوش قلبی نازنین بانو. اولین آشنایی من باشنیدن صدای پرازبغض وگریت توی کلاب هوس وصحبتات بااستادبود. چقدربه پاکی قلبت وصداقت روحیت غبطه خورددم. نوش جونت باشه اینهمه احساس واتفاقای عالی. مبارکت باشه اون تیشرتای رنگی رنگی. میتونم تصورکنم چقدرازدیدن اونهمه لباس به وجداومدی.. آخه منم یه خانم عاشق لباسم😊
خیلی باقوانین سایت آشنایی نداشتم ولی کم کم دارم استفاده ازگنجینه ناب کامنتارو یادمیگیرم. دلم میخواست شروع پاسخگویییم بادوست خوشگل ندیدم باشه. خیلی تحسینت میکنم چون واقعا لایقشی. سلام منو به خواهرمهربون وخوش قلبت وهمسر باشخصیتت برسون. همه این خصوصیاتشونو ازصحبتای اونروزشون بااستاد فهمیدم. روزبه روزموفق ترباشی قشنگم😍😍😘😘😘
سلام نرگس زیبا و خوش خنده
چه لبخند زیبایی دارید
وقتی اسم قشنگتونو دیدم رفتم پروفایلتونو نگاه کردم و انقدر انرژی عکستون زیاد بود که منو به وجد آورد و لبخند به لبم آوردید.
واقعا که خداوند شما رو زیبا خلق کرده حقا که باید هزاران بار بخاطر این چهره زیبا شکرگزار رب العالمین باشید.
مهربانو جان از شما بسیار سپاسگزارم که این پیام عاشقانه رو فرستادید
همزمان با خوندن پیام عاشقانتون صدای قشنگ پرنده ها رو هم می شنیدم
نمیدونید چه حسی داشتم…
بی نظیر بود بینظیر
همین که این همه صفات مثبت از ما ها دیدید نشون دهنده قلب پاک و مهربون شماست.
تو سایت خیلی از افراد مدت زمان عضویتشون از هزار روز گذشته اما هنوز مقایسه کردن و حسادت رو از درونشون پاک نکردن یا کمتر نشده
و اینکه مدت زمان زیادی نیست که دارید روی خودتون کار می کنید و این همه صفا و صمیمیت و عشق درونتون هست نشان از قلب بی ریا و پاکتونه که خداوند به راحتی درش جریان پیدا میکنه
با همین شدت و حدت به این مسیر بی نظیر ادامه بدید و تحت هر شرایطی از آموزه های استاد فاصله نگیرید
شما واقعا بانوی بینظیری هستید که می تونم به جرات بگم خیلی زودتر از خیلیا نتایج بینظیری می گیرید
الهی که نشانه های الله رو به وضوح دریافت کنید و زندگیتون پر بشه از یاد خداوند و همیشه همینجور خوشگل لبخند رو لبای قشنگتون باشه .
عااااشقتووونم
سلام عادله عزیز خواهر هم فرکانسیم.
لذت بردم از کامنت زیبایت که با تمام وجودت واحساس پاکت که نوشتی. من همیشه کامنتهای زیبا واحساسی تو رودنبال میکنم.
من از ته قلبم به این احساس پاکت تحسین میکنم. 🌹🌹🌹
خواهر عزیزم برات آرزوی خوشبختی، ثروت، سلامتی، میکنم درکنار عشق زندگیت
درپناه ایزدمنان وخواندن کامنتهای زیبایت. 🙏🙏🙏
درود بر استاد استادان و عزیز دلشون مریم بانوی مهربان.
در مورد باورهای محدود کننده خودم باید بگم من همیشه از بچگی آمریکا رو دوست داشتم چون میگفتن خارجه.یعنی خارج رو دوست داشتم.اما همیشه بهمون گفته بودن تو خارج بخصوص آمریکا عاطفه بین آدمها نیست.همو دوست ندارن.طرف بجای اینکه بچشو دوست داشته باشه حیوون خونگیشو دوست داره.همدیگه رو راحت میکشن.شعار مرگ بر آمریکا هم این باورها رو تشدید میکرد.گاهی اوقات فیلم های مستندی میذاشتن که طرف میگفت با هزار امید و آرزو اومدم اینجا ولی اونی نبوده که میخاستم.حتی وقتی درخواست ادامه تحصیلم واسه یکی از دانشگاههای خارجی پذیرفته شد بخاطر همین باورها نرفتم.
اما بعد از دیدن سریال سفر به دور آمریکا فهمیدم من کلا اشتباه میرفتم و به اصطلاح پشت به تخته سیاه نشسته بودم.
فهمیدم چقدر مهر و محبت و عشق و عاطفه به همه چیز و همه کس توی همون بلاد کفر هزاران برابر مملکت خودمونه.صداقت و درستی اولین چیزیه که به بچه هاشون یاد میدن.احترام به همدیگه و محیط زندگیشون سرمشق هر شب اوناست.چقدر اون مردم با خودشون در صلح هستن.چقدر یک خارجی رو با احترام تکریم میکنن طوریکه بینشون احساس غربت نمیکنی.
درسته زندگی دکمه بازگشت نداره اما اگه دوباره فرصت تحصیل اونجا واسم فراهم بشه لحظه ای درنگ نمیکنم.مهاجرت یکی از اهداف زندگیه من شده چون دوست دارم بین کسانی زندگی کنم که فرکانس و مدارشون چیز دیگست.اما طبق قانون باید اول خودم به اون مدار برسم که با کمک شما استاد عزیز و عزیز دلتون این کار محقق میشه.
استاد عزیز،اگر بالاتر از استادی درجه و مقامی باشه باید بگم فقط و فقط شایسته شماست.
خیلی خیلی دوستون دارم.
سلام به استاد عزیزم و مریم جون قشنگم اول بگم که چقدر ذوق کردم که بازهم این اطمینان رو به من دادین که همه ی کامنتها رو می خونید استادجانم دیروز با همسر و دوستم که تازه اومدن تو کلاب هاوس ومن هنوز ندارم واینکه هرروز به همسرم می گم استاد نیومدن تو کلاب چون بی صبرانه منتظرم باهاتون بی واسطه حرف بزنم و از معجزه های دوازده قدم بگم من می گفتم با اینکه کلی ذوق می کنم با استاد صحبت کنم اما حتما می تونم خودمو کنترل کنم تا زیادی هیجان زده نشم بعد ازظهرش خواب دیدم اومدم تا پرادایس و قبل از دیدن شما مریم جون رو دیدم و همونجا از هیجان زدم زیر گریه وقتی پاشدم گفتم مثل اینکه اونقدرا هم کنترل هیجان آسون نیست.😁😁 کمتر از چهارماه دیگه قراره به کانادا بیایم و ازالآن برنامه ریزیم برای آمریکاست مخصوصا فلوریدا و تمپا، ازپیش فرضا بگم که چه بلایی سر اکثر ما آورده و خدارو هزاران بار شکرکه با دیدن سریال های شما کل پیش فرضهام تغییر کرد به قدری برای عادی شده که فکر می کنم برای اطرافیانم هم همینطوریه و تازه چندوقت پیش که یکی از نزدیکانم که نزدیک کنکورشه و می خواد برای ادامه تحصیل به کشورهای شرقی بره خیلی قطعی گفتم چرا گزینه امریکا رو انتخاب نمی کنی و اون خیلی مطمئن گفت مگه دیوونه ام برم اونجا با اون وضع نا امنی و … اونجا؟ جالب اینکه مادرش هم دقیقاً همین نظرو داشت و اینکه این پیشفرض ها فقط از رسانه های داخلی ایجاد شده و اونها خودشون هرگز از نزدیک امریکا نبودن خواستم قانعشون کنم ولی یاد حرف شما افتادم که نبایدبه زور نظر کسی رو عوض کرد پس چیزی نگفتم وای که چقدر کیف می کنم از دیدن اون همه آرامش، امنیت، شادی و محبتی که تو چهره تمام مردم اونجا موج می زنه چقدر زندگی رو راحت گرفتن کسی به کسی برای نوع پوشش تذکر نمی ده کسی کار نداره به کسی که برای خودش با آهنگ تو باشگاه برقصه من عاشق آزادی بی قید وشرطم آزادی که شاید با ابتدایی ترین چیزها معنی بشه استاد عزیزم خواهش می کنم خیلی زود بیاین تو کلاب تا منم بتونم با هاتون صحبت کنم عاشقتونم به امید دیدار خیلی زود
سلام به روی ماه همه تون
وقتی گفتید بچه ها بیایید و نظر بذارید اولین و bold ترین چیزی که توی ذهنم اومد رو براتون مینویسم …. حدود 10-15 سال پیش من داشتم میرفتم دانشگاه اون موقع یه دختربچه ی 19-20 ساله بودم و داشتم با اتوبوس میرفتم دانشگاه … خانم ها قسمت انتهای اتوبوس بودن و آقایون قسمت جلوی اتوبوس ….. هنوز تو ذهنم این خاطره پر رنگه که یه دختری اومد سوار اتوبوس شد که یه مانتو ی جلو باز پوشیده بود و شلوار لی و از زیر مانتو هم یه لباس نیم تنه پوشیده بود و یه کمربند قرمز هم روی شلوار لی بسته بود …… یه کمی از شکمش مخوصصا وقتی دستشو میبرد بالا و میله ی اتوبوس رو میگرفت مشخص میشد ….. یادمه حتی خانم ها هم به دختره بارها و بارا نگاه میکردن …. چه برسه به آقایون ههههههههه البته الآن تو تهران ما انواع و اقسام لباس پوشیدن ها رو میبینیم و این حرکت اگه الان اتفاق میفتاد شاید زیاد جلب توجه نمیکرد اما خب این داستان مال 10-15 سال پیشه ….. کاری ندارم که طرز لباس پوشیدن اون خانم بد بوده یا خوب/ مناسب بوده یا نا مناسب …… اما من همون موقع تو بچگیم که یه دختر حدودا 20 ساله بودم وقتی اینو دیدم اتفاقا داشتم تو ذهنم به این فکر میکردم که پس خارجی ها چه طور زندگی میکنن ؟ اونجا که آزادیه و کسی کاری به لباس پوشیدن فرد دیگه نداره و خب یه عالمه خانم هستن که با تاپ و شلوارک و انواع لباسای جذب و خیلی باز میگردن و یا تو استخر و ساحل و خیلی جاها خانم ها ممکنه با بیکینی باشن و اونجا که دختر و پسر روابطشون آزاده و از بچگی و تو مدرسه و دانشگاه و خلاصه تو همه جا با هم هستن و هیچ حد و مر زی بین زن و مرد مثل چیزی که ما تو ایران میبینیم وجود نداره که !!!! پس یعنی چی ؟! …… همون موقع داشتم فکر میکردم که تو کشور خارجی زندگی کردن هم سخته هاااااااا……. شوهرت صبح که از خونه بره بیرون تا شب که بخواد برگرده خونه هزااااااار تا چیز مختلف و رنگارنگ میبینه و یهو دیدی اصلا شب دیگه برنگشت خونه هههههههه ….. یادمه اون موقع ها هم یه چیزی توی ذهنم جور در نمی اومد ……. از طرفی منم اون موقع ها بمباران شده بودم با اخبار و حرف و حدیثای مختلف درباره دیگر کشورهای جهان و مخصوصا امریکا …… از یه طرف حرف از نابودی بنیان خانواده بود و فیلم هایی که میدیدم و همه ش نشون میداد که هیچ حد ومرزی نیست و انگار اونجا آدمها آزادن که هر زمان که خواستن و تو هررر شرایطی که هستن فارغ از هر دین و مذهبی و فارغ از اینکه متاهل هستن یا مجرد میتونن با هر آدم دیگه ای باشن ……. اینا رو ذهن منطقی من میگفت ولی من قلبا” امریکا رو دوست داشتم ….اما هیچ دلیل و سند و مدرکی نداشتم که بخوام ازش طرفداری کنم بنابراین تو حرفام چیزی نمیگفتم و طرفداری نمیکردم اما یادمه حرفای بعضی از استادام رو قبول نداشتم مخصوصا واحدهای عمومی که توی دانشگاه میگذروندیم و اتفاقا اساتید هم انگار مجبور بودن برای نگه داشتن مقام استادی هم که شده تنها از ایران و نظام حاکم بر ایران طرفداری کنن …… دلم با اون حرفا جور نبود اما یادمه سر کلاس هیچ وقت بحث راه نمینداختم و ساکت بودم ولی همش تو دلم میگفتم میشه مگه؟؟؟؟ این همه پیشرفت و تکنولوژی و اختراع و اکتشاف داره تو امریکا اتفاق میفته ….. ولی اینا جوری حرف میزنن که انگار امریکایی ها امنیت جانی هم ندارن چه برسه به اینکه بخوان به اکتشاف و اختراع فکر کنن …….. کم کم که گذشت تو همین ایران خیلی چیزا تغییر کرد و شبکه های اجتماعی اومدن و چقدر فیلم عروسی و پارتی و مهمونی ها پخش شد و اوایل این جور فیلم ها بدون اجازه ی طرف یهو پخش میشد و از این حرفا ولی الآن که دیگه همه فیلم عروسی و مهمونی و پارتی و گاهی حتی عشق بازی و …… اینا رو خودشون پخش میکنن ….. بماند که واسه جذب فالوور هست یا برای تو چشم بودن یا برای اینکه بگن من و همسرم رابطه ی خیلی خیلی عاشقانه ای داریم و خودشون و بکنن تو چشم بقیه و یا هر چیز دیگه ای ….. در کل میخوام بگم ما دیگه با کلماتی مثل: طلاق – روابط نامشروع – سقط جنین – بچه ای که معلوم نیست پدرش کیه – و …….. غریبه نبودیم ….. این روزا خیلی راحت پسره دست دوست دخترشو میگیره و میبره تو خونه شون و به خانواده نشونش میده ….. این روزا خیلی راحت پسر و دختر با هم مسافرت میرن و خانواده ها در جریانن ….. این روزا خیلی راحت مدتهاست که دختر و پسر بدون اینکه ازدواج کرده باشن با هم زیر یه سقف زندگی میکنن و از این حرفا ….. کاری ندارم خوبه یا بد …….. یه چیز دیگه میخوام بگم : میخوام بگم وقتی اینا رو میدیدم میگفتم خب اینم از ایران ، اینم از مملکت اسلامی ما …… اگه طبق حرفای اخبار و رسانه ها که میگن بی بند و باری تو امریکا و کشورهای اروپایی موج میزنه ….. خب الآن تو ایرانم که هست ! پس چه فرقی داره؟ اما بازم دیگران اینجوری جوابم و میدادن که خشونت و آزادی داشتن اسلحه و کودک آزاری و تبعیض نژادی و سوزوندن سیاه پوست ها و ……… و من هر جوری فکر میکردم عقلم میگفت اینجا که مملکت اسلامی هست و یه چوبی بالا سر مردمه وضعیت اینه چه برسه به اونجا که هیچ چوبی بالا سر مردم نیست ………….. عقلم بر طبق دیده ها و شنیده هام اینو میگفت ولی هنوزم دلم میگفت یه چیزی جود در نمیاد ……….گذشت و گذشت تا اینکه من با آدمهایی آشنا شدم که خارج از ایران زندگی میکردن ….. مثلا یکی از فامیلهای دورمون که استرالیا زندگی میکرد اومدن خونمون ……. بماند که خیلی خیلی آدمهای خوب و عاااالی بودن و اتفاقا خودش میگفت سمانه بیا این ایمیل دختر منه و الآن تو استرالیاست …. بیا بهش ایمیل بزن باهم دوست شین ……… دیدم چقدر اومده خونه ی ما راحت لباس پوشیده یه شلوار لی و یه تیشرت ساده که اتفاقا حتی جذب هم نبود و کاملا گشاد بود ههههههههه چقدر راحت برخورد میکنه ، انگار من با اون فامیل دورمون که فکر کنم کلا فقط یک بار اومده خونه ی ما راحت تر بودم تا با بقیه ی فامیلامون که بارها و بارها دیده بودمشون …….. و من چقدر دیدگاهم عوض شد …… اون حتی به قول خودمون کلاس هم نمیذاشت …….. خودش بود و چقدر از دست پخت مامان من تعریف کرد و چقدر متواضع بود ………….. اتفاق دیگه ای که افتاد این بود که من یکی از دوستام رفت امریکا برای ادامه ی تحصیل و البته من قبلا یه جایی تو همین سایت درباره ش نوشته بودم که یه عکس از کتاب تورات یا انجیل یکی از همکلاسیهاش برام فرستاد و من دیدم eeeee انگار اون کتاب مقدسش رو بارها و بارها خونده و یه جاهایی رو با ماژیک های لایت کرده و یه جاهایی رو خط کشیده معلومه چندین بار اون کتاب مقدسش رو مطالعه کرده …… دوستم میگفت اینجا همه هر هفته میرن کلیسا و برای دوستم هم خیلی جالب بود این قضیه و میگفت انگار اینا به دینشون خیلی خیلی پایبند تر از ما هستن …… و من دیدم من کتاب زیست شناسی دبیرستانم رو بارهاو بارها خونده بودم اما کتاب قرآنم رو نه ! دیدم شیمی دبیرستان رو بارها و بارها خونده بودم اما کتاب قرآن رو نه ! شاید خنده دار باشه اما من فکر میکردم تو کشورهای دیگه و مخصوصا امریکا بچه ها و مخصوصا جوان تر ها اصلا خودشون رو پایبند به هیچ چیزی نمیکنن …….. نه کتاب مقدس …. نه پدر و مادر …. نه استاد …… نه حرمت و حد و حدود ……. و دیدم چقدر اشتباه میکردم …..گذشت و گذشت و من یه فیلم داشتم میدیدم که دختره آماده میشه تا با دوست پسرش بره مهمونی بعد پسره وقتی میاد بابای دختره خودش دخترشو بدرقه میکنه و شب هم که آخر شب دختره برمیگرده ازش میپرسه بکارتت رو حفظ کردی ؟ و دختره میگه بله پدر …. و یهو من همون موقع با خودم گفتم : وا مگه اونجا این چیزا مهمه ؟! کم کم وقتی همه ی این اتفاقات رو میذاشتم کنار هم فهمیدم که همه جای دنیا خوب و بد وجود داره …….. (تو پرانتز اینو بگم : و اصلا این تکیه کلام منه : همین الآنم که گاهی دوستام یا دیگران درمورد یه شهری حرف میزنن یا در مورد مثلا پسرای کاسب این مدلین …. پسرایی که تو اوج جوونی ازدواج میکنن این جوری هستن …. یا فلان …… یا بهمان ……….من که نمیتونم بیام قانون و براشون توضیح بدم و بگم همه چیز بستگی به نوع نگاه خودمون داره …… من فقط میگم بابا همه جا خوب و بد داره …… و تموم میکنم حرفو ……… ) و من براستی فهمیده بودم که همه جا خوب و بد داره ………. میدونید مهمترین مسئله ی من مسئله ی خانواده بود …….. برام فرقی نداشت امریکا سرسبزه یا نه البته الآن هم که میبینم اییییین همه زیبایی و سرسبزی و طراوت و بارش باران ( اونم از نوع بارش باران درست و حسابی ) و وقتی همه ی اینها رو میبینم خیلی خیلی خوشحال میشم و لذت میبرم ولی برای شخص من مهمترین موضوعی که وجود داشت درباره ی خارج از ایران زندگی کردن و مخصوصا امریکا این بود که همه ی رسانه ها دم از نبودن بنیان خانواده میزدن …………… و من همیشه میگفتم آدم به یه خانواده ی سالم نیاز داره برای سالم زندگی کردن …………. و بعد گذشت و گذشت تا من خودم کم کم تو زندگیم به یه تضادهایی برخورد کردم که براتون توضیحش دادم و استاد شما که دیگه تیر خلاص رو زدید ……. وقتی قسمتهای مستند زندگی شما رو میبینم تو سفر به دور امریکا یا زندگی در بهشت یا خیلی از فایلهایی که گرفتید و تو محیط بیرون از خونه هستید و حتی گاهی تو بعضی از فایلهاتون یا تو لایو هاتون دوربین رو بردید و برای چند ثانیه مثلا بارون رو نشونمون دادید ………. وقتی اینا رو میبینم دیگه هیچ مقاومتی ندارم و کاملا باورم شده که اونجا از هر جهت برای زندگی بهتر و مناسب تره ……….. من فقط شانسی که آوردم در این زمینه این بود که از همون ابتدا مقاومت خاصی درباره ی امریکا نداشتم یادمه وقتی خیلی بچه بودم و همه از امریکا بد میگفتن به خواهرم میگفتم همیشه هم این طوری نیست که وقتی همه از کسی بد بگن یعنی اون آدم واقعا بد بوده ….. شاید اون آدم یه چیزی داشته که دیگران تو خودشون نمیدیدن که بخوان داشته باشنش به خاطر همین و از لجشون دارن پشت سر کسی بد میگن …… راجع به امریکا هم همین تفکر رو داشتم ….. یادمه معلمای دبیرستانمون میگفتن قاره ی امریکا اصلا تازه کشف شده و هیچ عقبه ی تاریخی نداره و من همون موقع با خودم میگفتم پس ایووووول به امریکا که این همه پیشرفت کرده ….دمشم گرم ……….. من هیچ وقت هیچ مقاومت خاصی نداشتم و مهمترین مقاومتم این بود که فکر میکردم بی بند و باری و خیانت و روابط متعدد و آزاد تو امریکا وجود داره …… و میگم همین که زمان گذشت و با گسترش شبکه های اجتماعی دیدم eeeeeee تو ایرانم که خیلی چیزا وجود داره ………… پس فرقی نداره …. این جور چیزا همه جا هست ……….. تا اینکه کم کم با شما آشنا شدم و یادمه تو یه فایلی تو دوره ی عشق و مودت بود فک کنم شما گفتید که تو مالاگا بودید فک کنم (ههههه) و گفتید که مردم با حالا شهرداری اونجا به مشکل برخوردن و شهرداری آشغال ها رو جمع نمیکنه و کوهی از زباله و آشغال اونجا جمع شده و شما گفتید که حالا من چند روزی اینجا مسافر هستم و این منم که باید تصمیم بگیرم که به این زباله ها توجه کنم یا اینکه به قشنگیهای شهر ….. یادمه گفتید اینجا یه عالمه طوطی های برزیلی فک کنم (ههههه) هست که خیلی خیلی زیبا هستن و آزادن و تو سطح شهر هستن و خیلی هم زیادن و شما گفتید که من تصمیم گرفتم به این قشنگیها توجه کنم و لذت ببرم ………… خلاصه اینکه گذشت و گذشت و من با شما و قانون آشنا شدم و دوره ی عشق و مودت رو کار کردم (البته اون موقع شما هنوز فایلهای سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت رو منتشر نکرده بودید ) ولی من با همون آموزه ها فهمیدم که اگه خودم با خودم در صلح باشم و فرکانس خوبی بفرستم در مداری قرار میگیرم که آدمهای خوب، روابط خوب، دوستان خوب، خانواده ی خوب، خونه و زندگی خوب، کشور خوب، کار و شغل خوب، تفریحات خوب و تمااام چیزای خوب دنیا توی اون مدار هست و اصلا از قبل هم بوده و وجود داشته فقط من باید با کار کردن روی خودم و توجه به چیزایی که میخوام و دوست دارم خودم رو در مدار درست قرار بدم ……….. و باز هم گذشت و گذشت و دیگه شما فایلهای سفر به دور امریکا رو گذاشتید و هیچ وقت یادم نمیره اولین تصاویری که از پرادایس دیدم با خودم گفتم خدااااای من ، من حتی تصورش رو هم نمیکردم که تو یه خونه تو امریکا آدم بتونه خانه ای روی آب داشته باشه و آدم تو خونه ی خودش دریاچه داشته باشه ….. اصلا مگه میشه؟ یادمه کلی باورهای من دست کاری شد …..و منم دلم یه همچین خونه ای رو خواست ……….و بعدش اتفاقا با دوستم رفتیم شمال و توی همین سایت هم درمورش نوشتم که یه مسافرت عجیب و غریب شد برای من ….. که هدایت شده بودیم یه یه جاده ی پر پیچ و خم و بسیار بسیار زیبا و عاااالی که من وقتی اونجا رو دیدم گفتم خدایا من وقتی پرادایس رو دیدم تو دلم گفتم منم یه همچین جای فوق العاده ای رو میخوام و الآن هدایت شدم به اینجا …. قبلا هم بارهاو بارها رفته بودیم شمال ولی اتفاقا این سری یه آقایی آدرس یه جاده ی پر پیچ و خم و بسیار بسیار زیبا رو به ما داد و من همش داشتم با خودم تکرار میکردم که ببین اون قدر من به پرادایس توجه کردم که حالا هدایت شدم به اینجا که چقدر زیباست ……… و دیگه وقتی فایلهای سفر به دور امریکا و زندگی در پرادایس رو دیدم تیر خلاصی بود برای من که حالا هیچ مقاومتی ندارم …… حتی یادمه استاد شما گفتید این مردم اون قدر مهربان هستند که اگه میبینن زبان من زیاد خوب نیست نه مسخره میکنن نه هیچی اتفاقا با روی خوش هم برخورد میکنن …… خدایا شکرت ……… حتی یه چیز جالب دیگه من همیشه فکر میکردم که 99.999 درصد آدمهایی ثروتمند ترجیح میدن که تو نهایت تکنولوژی زندگی کنن و میرن تو قلب شهر و تو قلب تکنولوژی زندگی میکنن و مستخدم و آشپز دارن و یعنی همیشه وقتی دارم آینده رو تصور و تجسم میکنم مستخدم و سرآشپز مخصوص تو تصوراتم هست هههههه بلاخره همه مثل هم نیستن و خواسته ها و علایق آدمها متفاوته ولی از وقتی شما رو دیدم منم دلم میخواد زندگی تو طبیعت رو هم تجربه کنم …….. و بعد آزادانه تصمیم بگیرم که کجا و چه طور زندگی کنم ………… و یه عالمه چیزای دیگه که ازتون یاد گرفتم…… بسیار بسیار متشکرم …… بسیار بسیار ممنونم ازتون ….. الهی شکر که دارمتون ………….
رب جان متشکرم
شاداب باشید .
سلام خدمت اعضای خانواده و استاد عزیزم
از بچگی تمام چیزهایی که تو زندگیم مربوط به آمریکا بود راهپیمایی ۲۲ بهمن و شعارهاش علیه این کشور بوده
که بخش خیلی بزرگی از ذهنیت مارو در کودکی ساخته
به این علت که وقتی ما کودک بودیم ذهن ما درحال شکل گیری بود و بدون فکر و تحلیل این ورودی ها رو میپذیرفت
به شخصه وقتی یکم بزرگتر شدم با توجه به روحیه ای که داشتم خیلی زیاد به فیلم و تلوزیون علاقه داشتم
و موضوع این فیلم ها اکثرا درباره اون بخش تاریک از آمریکا یا کشورهای غریبه بود
یادمه آخرین مستندی که سال ها پیش راجب آمریکا دیدم موضوعی داشت درباره کارتن خواب های نیویورک!!!
که نشون میداد در متروهای متروکه نیویورک کلی آدم بی خانمان هستن که کسی بهشون توجه نمیکنه و آرزو دارن حداقل یه سقف واسه زندگی داشته باشن
اون زمانی که این مستند رو دیدم خیلی احساساتم درگیر شد به طوری که هنوزهم ردپای اون احساس منفی تو باورام وجود داره
که معمولی زندگی کردن هم تو آمریکا سخته چه برسه به زندگی با استاندارد بالا
یا درباره اینکه اصولا چون مسیحی ها یا درکل اونایی که مسلمون نیستن گوشت خوک میخورن به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیستن
بیشتر که تحقیق کردم بهم گفتن که پیامبر در قرآن گوشت خوک رو حرام اعلام کرده و علتش هم اینه که
خوک موجودیه که خیلی نکته منفی داره
مثلا از پس مونده خودش و کثیف ترین چیزها تغذیه میکنه و جفت خودشو در اختیار بقیه خوک ها میذاره و از این کار لذت هم میبره و با خوردن گوشت این موجود تمام خصوصیات اخلاقیش به آدم انتقال پیدا میکنه!!!!
برگاااااااام !؟!؟!؟
زمانی که سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو دیدم و دنبال نکات مثبت بودم به جرات میتونم بگم درصد بالایی از ذهنیت من راجب آمریکا و کشورهای بیگانه و در کل آدم ها عوض شد
این روزا بیشتر به این موضوع توجه میکنم که
تمام این کره خاکی خلق شده توسط خداست و تمام این اختلافات مذهبی فرهنگی و غیره ساخته ذهن بشره
این که تمام ما آدم های روی زمین مخلوقات یک خدا هستیم و از یک منبع که خداست حمایت میشیم
مهم نیست که ایران باشی اروپا ، آفریقا یا آمریکا
مهم نیست گوشت خوک بخوری یا قرمه سبزی
مهم اینه که ما همه از هر نژاد و کشوری بندگان خدا هستیم
این روزا دارم تلاش میکنم که تفاوتی بین هم وطنانم و مردم کشورهای دیگه قائل نباشم و در برخورد با هرآدمی اون قسمت از زیبایی خلقت خدارو ببینم که توی وجود تک تک ما وجود داره
اینکه میگن آسمون همه جا یه رنگه بخاطر اینه که این آسمون و زمین ملک یه خداست
پس تعجبی نداره که سرتاسر این زمین خاکی پر از نشونه ها ، نعمت ها و بنده هایی باشه که به اتفاق یه چیز رو به ما یاد آوری میکنن این که مهم نیست کجا هستیم و از چه نژادی
ما همه بندگان پاک خداییم
یه تشکر ویژه میکنم از استاد عزیزم و خانم شایسته بابت اینکه این همه آگاهی رو با عشق با ما به اشتراک گذاشتن از دور روی ماهتونو میبوسم
شادو سربلند باشید
سلام به استاد خوشرو و خوش تیپم سلام به مریم بانوی عزیزم و همه دوستان گلم در این سایت الهی ❤️🌺❤️🌺❤️🌺
وااای خدای من چه بک گراند زیبایی و نم نم بارون روی این دریاچه زیبا واقعاً چه قدر رویایی و لذت بخشه… خدایاهزاران بارشکرت بابت این بهشت زیبا🏞️🌳🏡..
خوب این سوالاتی که مطرح کردید باعث شد که من کمی بیشتر فکر کنم در مورد گذشته ام باید بگم که من داخل یه شهر مذهبی و یک خانواده مذهبی بزرگ شدم با یه مادر بی سواد و یه پدر مذهبی که بسیار علاقمند به اخبار بود و هست کماکان.. و همیشه و همیشه داشت اخبار گوش میداد نه روزی یه بار بلکه روزی چندین بار و جزو طرفدارای سرسخت نظام .
منم متولد دهه شصت بودم و تمام آن افراط و تفریط ها رو داشتم می دیدم و همون تعصبات که داخل اکثر خانوادهها بود و من از نزدیک دیدم و باهاش بزرگ شدم ولی میتونم بگم باورهای پدرم رو به اون شکل نتونستم بپذیرم از همون بچگی.. چون میدیدم که یه جورایی حرفهاش با عملش یکی نیست و در واقع عملکردش رو دوست نداشتم رفتارش رو خیلی نمی پسندیدم. یه آدم بسیار منفی نگر و تا حدودی عصبی و دائم با بقیه بحث کنه سر مسائل مذهبی..
به همین دلیل الگوی خوبی برای من نبود..
واقعا وقتی به اون روزها فکر میکنم میبینم که چقدر مردم فرهنگشون و آگاهی هاشون تغییر کرده توی این سی و چند سال زندگی من… چقدر آن زمان همه چیز فرق می کرد واقعاً چقدر نگاهها و دید مردم بسته بود.. داخل مدرسه که واقعا فاجعه بود گیرهایی که میدادن و کلا هیچ آزادی وجود نداشت و از نگرشم در مورد آمریکا میتونم بگم که همین که از بچگی شنیده بودیم که دشمن ماست و سر صف شعار مرگ بر آمریکا می دادیم و بچه بودیم معنیش هم نمیفهمیدیم.
فقط میدونستم که دشمن ماست..یادمه اون زمان ها تو مدرسه ها گروه های تواشیح و سرود و اینا بود و ما هم تو خونه یه کتاب داشتیم به اسم سروده هاا و اشعار انقلابی ..و توش تمام سرودهای انقلاب بود..چقدر من اینا رو میخوندم با ریتم 😅 خداییش بعضیاشم خیلی قشنگ بود و چقدر احساساتی میشدیم…😅
هوا دلپذیر شد گل از خاک بردمید….😂
مخصوصا ایام دهه فجر که واقعا اوجش بود و یه جورایی با اون بالاخره جشنهایی که میگرفتن و با آن سر و صداهایی که میکردن بیشتر تو ذهن همه مونده و از نقاشیایی که میکشیدیم و کاغذ دیواری ها و پرچم آمریکا را به عنوان یک دشمن بزرگ به ما نشون می دادن و کاریکاتورهایی که درست میکردن توی مدرسه.. و اینکه ما داخل کشور مسلمون هستیم و ما دین اسلام داریم که برترین دینه و خدا نظر ویژه روی ما داره و ما با همه دنیا انگار فرق داریم و بقیه کشورها تو فساد و فحشا غرقن غیر از ما 😂
من تقریباً تا دوران راهنمایی میتونم بگم هم چنین تفکری را داشتم..
ولی هر چی به ذهنم فشار میارم یادم نمیاد که تو یه دوران اصلاً از آمریکا بدم اومده باشه یا نفرت داشته باشم.. نه اینجوری نبودم فقط اینکه یه سری چیزا رو نمیدونستم و فقط همین.. یه شنیده هایی که فکر میکردم حالا دشمنه وگرنه هیچ نفرتی توی وجودم نبود تا اینکه توی دوران دبیرستان من به درس جغرافیا خیلی علاقه داشتم یادم میاد داخل کتاب جغرافیا نقشه کشورها رو که میدیدم، علاقه مند شدم به کشور آمریکا، به اسمش حتی و توی نقشه بهش نگاه میکردم که چقدر بزرگه و پهناور…اینکه شنیده بودم که ابرقدرته یه جوری دوست داشتم در موردش بیشتر بدونم….یادمه داخل جغرافیای اقتصادی سال سوم دبیرستان اواخر کتاب بود که در مورد این گفته بود که بزرگترین تولیدکننده های محصولات دنیا چه کشورهایی هستند و جالب بود که اکثر تولیدکنندگان بزرگ دنیا ایالات متحده بود و تو اکثر زمینهها حالا دقیق یادم نیست در زمینه تولید پنبه، تولید انواع فلزات، یا حالا زمینه های کشاورزی، دامپروری و خیلی زمینههای مختلفی بود که آمریکا مقام اول را داشت. من تو ذهن خودم میگفتم که این آمریکا عجب ابرقدرتیه.. فقط تا آن زمان حدوداً فهمیده بودم که آمریکا یک کشور قدرتمند و پیشرفته هست و اینکه باز دشمن ماست و هیچ اطلاعات خاص دیگه ای در موردش نداشتم..
یادمه دوتا سریال نگاه میکردم که آمریکایی بودند و من بینهایت دوسشون داشتم یکی سریال قصه های جزیره بود و پزشک دهکده که من وقتی اینا رو میدیدم باورهای خیلی قشنگ تری تو ذهنم شکل میگرفت که اینا آدمهای خیلی خوبی هستند و واقعاً انسان هستند.
ولی در مورد بنیان خانواده من همیشه برام سوال بود که اینا چه جوری هستن اینا که انقد تو پوشش و هرچیزی آزادی دارن چقدر بنیان خانواده شون محکم هست؟ چون توی این موارد خیلی به ما گفته شده بود توی مدرسه ها توی کتاب های مختلف که می خوندیم که اونجا فساد و فحشا هست و اینکه اونجا خیلی اهمیتی به نظام خانواده داده نمیشه و اینا تو ذهنم سوال بود دوست داشتم بدونم چطوریه…
وقتی که من سریال سفر به دور آمریکا رو دیدم واقعاً در وهله اول زیبایی بی نهایت اونجا چشمم رو گرفت و همینطور تمیزیش که اصلا غیرقابل باور بود که چطور میشه آمریکا به این عظمت و بزرگی اینقدر شهرها و خیابوناش تمیز باشه و برام بسیار جالب بود که مثلا ایالت فلوریدا مدام بارون میاد و اصلا خاک نمیشینه رو زمین و همیشه تمیزه همه جا…واقعا برام بسیار ستودنی بود.
آمریکا به تمام معنا زیباست من هیچ وقت فکر نمیکردم آمریکا اینقدر سرسبز و انقدر قشنگ باشه..استاد با اینکه من ذهنیت خیلی منفی نسبت به این کشور نداشتم ولی با این فایل هایی که شما گذاشتید داخل سایت از آمریکا، می تونم بگم ذهن من رو کن فیکن کردید در مورد این کشور یعنی من اصلا نمی تونستم فکر کنم که یک کشور چقدر میتونه پیشرفته باشه چقدر میتونه زیبا باشه چقدر میتونه در نهایت تمیزی باشه چقدر میتونه مردمان فوق العاده ای داشته باشه چقدر من معنی آزادی را فهمیدم و دقیقا معنی آزادی رو لمس کردم تا قبل از این فکر میکردم آزادی یعنی اینکه حالا هرچی دوست داری بپوشی و بگردی و حرف بزنی …بابا اصلا این چیزی که من دیدم خیلی ذهنم رو بازتر کرد که آزادی یعنی اینکه تو خود خود خودت باشی دقیقا مثل وقتی که هیچ انسان دیگه ای روی زمین نیست غیر از خودت و تو اصلا نگران نظر هیچ کس نیستی..هیچ کس قرار نیس در موردت نظر بده، با دست نشونت بده، و یا قضاوتت کنه..
تو هستی و دنیای خودت و طرز فکر خودت و این نهایت آزادیه… وقتی که میدیدم اینقدر اونجا خانواده ها به هم احترام میزارن اینقدر نظام خانواده براشون اهمیت داره و همون دوستتون آقای رایان که چندین بار اومدن خونتون و شما رفتید خونشون…برام خیلی جالب بود روابطشون که چقدر اینا با هم خوب هستن و احترام میزارن به همدیگه و شما استاد داخل صحبتهاتون گفتید که آمریکایی ها خیلی بچه دارن..و دقیقا من اینو نمیدونستم و برعکسش فکر میکردم…
و وقتی دیدم دوستتون چهارتا پسر داره واقعا تعجب کردم و گفتم چقدر اینا براشون بچه مهمه و دوست دارن بچه زیاد رو..
و اینکه چقدر این مردم شاد هستن و به بهانه ای دنبال شادی هستن واقعااا برام جالب بود …آخه دقیقا برعکسه اینجاس ..
به ما همیشه گفته بودن رقصیدن گناهه.. شادی خوب نیس..حتی یادمه توی مدرسه نباید لباس شاد میپوشیدیم. اگه جوراب رنگی و حتی سفید پا میکردیم میبردنمون داخل دفتر و اصلا اوضاعی بود واقعا…😅
میگفتن دختر خوب نباید بخنده…تو راه مدرسه باید سربه زیر بره و بیاد.. نباید سبک باشه..نباید مسخره بازی در بیاره..
کلا یه آدم امل منگل افسرده اگه بودی دیگه عالی بودی و دختر خوبی بودی…
اره واقعا ما با این گذشته ها بزرگ شدیم و حداقل من اینا رو تجربه کردم و … الان خیییلی خییلی خوشحالم که چقدررر تفکرم فرق کرده و آگاهی هام بیشتر شده…
چقدر دیدم بازتر شده مخصوصا در مورد کشور آمریکا و مردمانش که هنوز هم که هنوزه اخبار داره همون چیزا رو میگه قطعا و همون حرفا رو میزنه در موردشون. هر چند من چندین ساله اخبار نمیبینم مگر اینکه اتفاقی بشنوم و من چقدر نگاهم متفاوت شده به نسبت قبل…
استاد در مورد آزادی عقیده من واقعا فکر نمیکردم که اینقدر اینا اهمیت بدن به این مسئله و کلاً چیزی نمی دونستم در این زمینه.. فکر میکردم که اونجا اگر که کسی پوشش داشته باشه مورد تمسخر قرار میگیره و شاید جامعه اونجا نمی تونه بپذیره.. در حالیکه من بارها توی این سریالها که روی سایت گذاشتید دیدم که کسانی هستن که با پوشش میگردن حتی لب ساحل و خیلی جاهای دیگه توی خیابان توی فروشگاه و بسیار راحت دارن زندگی می کنن در کنار هم و به همدیگه احترام میزارن.. یادمه که تو یکی از قسمت های سریال سفر به دور آمریکا شما ما را با یک قبیله آشنا کردید به اسم آمیش که چقدر اینا زندگیشون و طرز فکرشون متفاوت بود با مردم دیگه و چقدر راحت داشتن زندگیشون رو میکردن بدون اینکه مورد تمسخر یا بی حرمتی قرار بگیرن…
واقعا چطور ممکنه؟ چقدر این مردم باشعور با فرهنگ و فوق العاده هستن..فقط تصور میکردم که میگفتین این آمیش ها با درشکه میان تو خیابون و ممکنه ماشین ها ساعت ها معطل بشن پشت سر این درشکه و بدون اینکه بخوان بوق بزنن و بدوبیراه بگن… واقعا من چی میتونم بگم دیگه از این همه احترام، خوبی و آزادی…
من همیشه فکر میکردم همینقدر که ما دائم فکر و ذکرمون آمریکا هست و در موردش میگیم و قضاوت میکنیم و توهین و نفرین و ….اونا هم همینجورن و خیلی در مورد ما صحبت میکنند و لابد همه مردمشون ایران رو میشناسن و ….😄 ولی با این سایت و این سریال ها متوجه شدم که اصلا اونا به این چیزا فکر هم نمیکنن حتی و براشون هیچ اهمیتی نداره…و تنها چیزی که من از این مردم دیدم انسانیت بود.. باخود در صلح بودنشون و مهربونیشون و مهمتر از همه شاد بودنشون و لذت بردنشون از نعمت های خدااا..
استاد باور کنید الان هم که داشتید توی صحبت هاتون میگفتید که وقتی اومدید توی خونه جدید و اسباب کشی داشتید، همسایه ها می آمدند و به شما شماره می دادند و چقدر لطف داشتن و اینکه براتون کیک میآوردند، اینا هم باز برای من غیر قابل باور بود..این مردم چقدر راحت ارتباط برقرار میکنند اونم نه با همشهری خودشون بلکه با کسی که کاملا غریبه هست و اصلا هم زبان نیست باهاشون..در حالیکه اینجا من چنین چیزی ندیدم و ما چقدر سخت با افراد غریبه ارتباط برقرار میکنیم…اینا برای من واقعا تحسین برانگیز هست استاد…
و بی نهایت ازتون ممنونم استاد عزیزم و مخصوصا از مریم شایسته عزیزم که چقدر زحمت کشیدن و میکشن همیشه و با عشق این فایل ها رو برامون آماده میکنن..
با تمام وجودم سپاسگزارم که چقدر نگاه ما رو تغییر دادید نسبت به این کشور و کلا نسبت به جهان اطرافمون..
با تمام وجودم دعا میکنم که روز به روز بر تعداد افرادی که این آگاهی ها رو دریافت میکنن بیشتر بشه و دید خیلی زیباتر واقعی تر و از همه جهت بهتری نسبت به جهان داشته باشن..
عاشقتونم با تمام وجوووود🌺😘🌺
با سلام به استاد عزیزم
این فایلها نه تنها یک فایل معمولی نیست بلکه کاملا مانند یک دانشگاه که در حال آموزش هستیم بسیار کاربردی و پر از مطلب هست .
💫پیدا کردن پیش فرض های ذهنی
🌼قبل از دیدن این برنامه ها
۱_ امریکا و کشورهای خارجی امنیت بالایی ندارن
برای مثال من در مدرسه میشنیدم که ممکنه وسط مجلس عروسی چند نفر اسلحه به دست حمله کنند و اون مجلسو به عزا تبدیل کنند و حتی خونه خودت امنیت نداری .
۲_ در چنین کشورهایی از سنین پایین مثلا ۵ سال به بچه ها تجاوز جنسی میشه و هیچ بچه ای امنیت جسمی و روانی نداره و واسه همین از همان سن کم باید آموزش جنسی ببینن . تجاوز به زنها زیاد بوده .
۳_در چنین کشورهایی فاصله طبقاتی زیاده و اکثریت فقیر و زیر سلطه ثروتمندان هستن.
زنهایی که برای کسب درآمد در مکانهایی در انظار عمومی لخت ظاهر میشوند تا کسب درآمد کنن.
۴_ در دوران دبیرستانم از اخبار شنیدم که در یکی از مدارس امریکا بچه ای با اسلحه تعداد زیادی از دانش آموزان و معلمان خود را کشته . (جالبه که اینجا هم چنین اتفاقاتی هست ولی اخبار فقط اخبار کشورهای خارجی است )
۵_امریکاییها نژاد پرست بوده و حتی به سرخپوستان و سیاهپوستان آمریکایی هم رحم نمیکنن .دیگه ما که هیچ . خشن و به دنبال غارت مردم هستن .اگه بفهمم آمریکایی نیستی بی احترامی بهت میشه و اگه بفهمن ایرانی هستی باهات بد برخورد میکنن .
۶_از دوران مدرسه که بیاد ندارم آموزشی داده باشم که اونجا سرزمین سرسبز و آبادی است . بیشترین چیزی که بیاد دارم مناطق آفریقایی که گرم و کویری است و یکم از اروپاست که منطقه بارانی است و عربستان که کاملا کویری است . آموزش مدارس ما در همین حد کشور خودمان و همسایگانمان است . و همیشه سوالی در ذهنم بود که این فیلمهای علمی تخیلی که میسازن و در مناطقی بسیار زیبا و شگفت انگیز هست اون مناطق واقعی هستن یا همش کامپیوتری و جلوههای ویژه هست .
۷_ مردم اونجا معنی مهربانی آرامش امنیت و زندگی را نمیدانند . خونواده ای اونجا نیست . اکثریت بچه ها در سن ۱۸ سالگی از خونه را ترک میکنن و یا پدر و مادرشان آنها را بیرون کرده . هر زنی چندین بار ازدواج کرده و طلاق میگیرد بچه های که بی سرپرست بزرگ میشوند و حتی نمیدانند پدر و مادرشان کیست .
🌺حالا چرا چنین ذهنیتی داشتم ؟
بخاطر آموزشهای مدارس
بخاطر باورهای اشتباه خانواده ،معلمان ،اطرافیان،و کسانیکه در مدار و فرکانس پایین بوده و مثلا رفتن آمریکا و نتونستن زندگی کنن وبا ناراحتی برگشتن
بخاطر باورهای اشتباهی که از تلویزیون و روزنامه و کتابها و رسانهها دریافت کردیم
🌺بعد از دیدن این برنامه های زیبا به این ذهنیت رسیدم
۱_ آمریکا و کشورهای دیگه هم امنیت بالایی دارن حتی بهتر از اینجا . به حدی که بارها بعد از دیدن سریال زندگی در بهشت به خودم یادآوری کردم که ببین چقدر امنیت دارن . و چقدر راحت و آسوده وسط جنگل کنار دریاچه ی زیبا زندگی میکنن . اوایل با خودم فکر میکردم چطور شما نمیترسین که بهتون حمله کنند.
امنیت اونجا به حدی بالاست که افراد با خانواده و کلی وسایل و آر وی شاید ماهها در سفر باشند .
۲_ وقتی خانواده دوستتان را دیدم که پدر با پسرانش رابطه ای بسیار تحسین برانگیز داره و اینکه مهربان بودن و آرامش داشتن نه تنها در یک خانواده بلکه با افراد دیگه کاملا واضح و مشخصه . رفتار اونها با دیگران که اگر اینجا بود افراد بصورت خیلی سودجویانه سعی میکنن از اموال شخص مقابل استفاده کرده .
و اینکه بچها بعد از سن ۱۸ سالگی به دنبال کسب درآمد میروند. که پسر و یا دختر همزمان هم تحصیل میکنه و هم بدنبال کسب درآمد هستند و یک باور و کار بسیار پسندیده و تحسین برانگیز است که متاسفانه در کشور ما فرزندان بعد از آن سن هم توقع پول و داشتن وسایل و حتی زندگی مرفه دارن و هیچ احساس مسئولیتی نمیکنند .
۳_در اکثر برنامه ها بخصوص سفر به دور آمریکا کاملا مشخصه تقریبا اکثریت مردم ثروتمند هستند اکثریت آر وی دارن ودر حال مسافرت هستن و فقط از زندگی لذت میبرن .
۴_ امنیت خانمها .خانمها با همان آزادی که دارن لباسی که راحت هستن رو میپوشن و همراه خانوادهشان در هر مکانی که دیدم کنار رود خانه سوارقایق کنار ساحل رستوران پارک فروشگاه و هر جایی خیلی مودبانه و محترمانه رفتار میکردند . ( در صورتی که افراد اینجا بدلیل نداشتن اون فرکانسها به حدی رسیده اند که کافیه مکانی آزاد ببینند به حدی به رفتار های ناشایست دست میزنند که گویی تا کنون هیچ محبتی ندیدن و بدنبال تایید و جلب توجه دیگران هستن)
۵_ افراد زیادی از کشورهای مختلف رو دیدم که اونجا زندگی میکنن سفر میروند و حتی در سریال سفر به دور آمریکا قسمت ۷۱دیدم که پرچم همه کشورها و کشورمان ایران هم در پارک معروف آنجا بود .
۶_ بعد از دیدن این برنامه ها متوجه شدم که اگر افراد اونجا بفهمند که تو ایرانی هستی خیلی با احترام و مودبانه رفتار میکنن .
۷_ وحالا یه چیزی که فوق العاده فوقالعاده واسم جالب و دوست داشتنیه ،🥰🥰🥰🥰
که در تمام فایلهایی که استاد رانندگی میکنن هست .
چون من خیلی رانندگی رو دوست دارم و عاشق این کار هستم زمانیکه استاد رو پشت فرمون میبینم که در جاده ای بدون سرعت گیر رانندگی میکنه واقعا با تمام وجودم لذت میبرم .
این مسئله سرعتگیر رو دیگه نمیتونن واسش پیشفرضی درست کنن و این بنظر من یه نشونه و نمونه کاملا ساده و مشخص و واضح از بالا بودن فرکانس افراد اونجاست که نیازی به بودن یه سرعتگیر در خیابان نیست . چون افراد اونجا نیازی به جلب توجه ندارن نیازی به نشون دادن سرعت ماشینشون ندارن نیازی به آزار دادن افراد دیگه ندارن . چون با خودشون کاملا در صلح هستند .
و آرامش در گوشه گوشه اونجا موج میزنه . 😊😊😊😊
ممنون از استاد عزیزم دوستتون دارم،🌹🌹🌹
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته و همه عزیزانی که کامنت های زیبا شون میخونم و لذت میبرم
قسمتی دیگر از زندگی ما دربهشت بهشتی که خداوند وعد داده که از زیر درختانش نهر هایی روان هست در انجا هیچ صحبت بیهودهای نیست بهشتی که تمام ساکنانش از مشعل دار اون و تمام ساکنان در تلاش بهبود دائمی هستن .
از اول این ویدئو که مثل تمام ویدئو هایی که شما به یه نشونه وهدایت جلو دوربین امودین و حرف هایی زدین که با پوست و گوشتمون لمسش کردیم این هم مثل اونها عالی و سرشار از نکات مثبت و البته ارمز و کدهای خرابی که از نسل ها قبل بصورت اگاهانه یا نااگاهانه به ما منتقل شده و امروز دلیل خیلی از اتفاقات زندگیمون میفهمیم استاد اون صحنه پشت سرتون اون چکیده قطرهای باران از سقف کلبه زیبایی چوبی اون دریاچه اون حجم از سر سبزی اون اون تصویر کارت پوستالی که من فکر نمیکردم البته تا قبل که جایی به زیبایی میتونه باشه یا صلا ملک شخصی کسی باشه یکی از اون باورهایی بود که در من تغییر کرد که بهشت تو این دنیا میشه تجربه کرد البته با توکل به الله یکتا و حین صحبت شما که گفتین تو راه برگشت دو نفر از دوستان صمیمی شما تماس گرفتن از دوست هایی نزدیکتون چقدر تحسینشون کردم که میتونن با شما ساعت ها صحبت کنن و مثل اقا ابراهیم عزیز این خواسته هم در دلم شکل گرفت که من هم بتونم با شما مستقیم صحبت کنم . و اما باورهایی که در ذهن من از امریکا و مردم اون نقشه بسته بود ازقبل همیشه فکر میکردم اونجا همه اش کویر هست و به قول شما هر چند متری هم یه کاکتوس هست که سایه نداره و پر از خار هست و با دیدن کارتون هایی مثل لوک خوش شانس و همه خلافکار هستن و از بانک ها سرقت میکنن که اون هم از فیلم های وسترن و سینمایی هالیود تو ذهنم نقش بسته بود که همه خلافکار هستن و یا بچه تو مدارس یا کالج ها اصلا درس نمیخونن و فقط اهل روابط غیر مشروع و مصرف مشروبات الکی هستن و یا تفنگ حمل میکنن که هر چند از گاهی هم تیر اندازی میشه کلی ادم میمیرن و مردمش اهل خانواده وبنیان خانواده نیستن ولی از یه جا به بعد که خدا به من لطف کرد و هدایتم کرد به این سایت و سفر به امریکا دیدم ای دل غافل چه کلاهی سرمونگذاشتن تا زانو اونجا شما گفتین که اینجا اصلا سیگار و مشروب با اینکه ازاد هست به افراد زیر سن قانونی فروخته نمیشه و جرم به حساب میاد و اون فرد باید با کارت شناسایی حتما خرید کنه نه مثل ایران که روی سیکار چاپ میکنه با استعمال اون ریه شما از بین میره واز اون طرف یه بچه سه سال میتونه ازمغازه سیگار به راحتی بخر و درمورد مشروب هم همینطور ممنوعش کردن و افرادی زیادی چون ممنوع به طرفش کشش دارن و با استفاده چیزهایی که استاندارد جون خودشون وبقیه رو به خطر میندازن ولی اونجا گفت اگر میخوای مصرف کنی حتما سن قانونی باشه و ضررش به خود برمیگرده.یا در مورد حجاب ویا ادم هایی که مهاجرت میکنن به یه کشور دیگه مثل افغانی هایی که تو ایران بودن و من و اکثر مردم با عینک بدبینی بهشون نگاه میکردیم فکر میکردیم اگر ما هم به مثلا امریکا بریم با این نگاه به ما توجهه میکنن در حالی بلهگفته شما اصلا امریکا رو مهاجر ها ساختن و اصلا اون نژاد پرستی وجود نداره اصلا با اون قسمتی که شما از امیش ها نشونمون دادین که تو یک کشور فوق پیشرفته عدها یهستن که یک باورهایی خاص دارن و خیلی راحت هم مردم به عقایدشون احترام میزارن ودر مورد حجاب هم اون قسمتی که رفتین ساحل سی ساید و یه تصویری که خانم محجبه همراه با همسرش از زیبایی ساحل لذت میبرد و اونجا هزاران نفر هم حجاب نداشتن واصلا به حریم خصوصی هم احترام میزارن و همدیگرو قضاوت نمیکنن این باورهایی بود که شکسته شد و نابود شد به لطف خدا مهربان .در مورد امنیت که شما همیشه بسته هایی دارین دم درب پردایس که شاید چند روز باشن لب جاده و کسی بهش کار نداره و اصلا پردایس درش قفل نداره و همه چیزدر امنیت کامل هست خونه هایی که دیوار ندارن و هیچ اتفاقی نمی افته وما خونه هاییی ما قفل دزد گیر نرده محافظ و الی اخر وتو اون مسابقه که شما رفتین ورزشگاه هاکی تمپا بی اونهایی که بلیط گیرشون نیومده بود اعتراض نکرده بودن و صندلی راحتی با خودشون اورده بودن و براشون برنامه ریزی شده بود که هم مسابقه نگاه کنن و از فان اون لذت ببرن و اصلل معنی لذت بردن از ورزش رو برام تعریف کردن وقتی نیایم با مثلا فوتبال ایران مقایسه میکنیم که این طرف یه حرف میزن اون طرفدار یه جواب میدن بعدشم هم صندلی خراب میکنن و همه اشغال میرزن ولی تو این ورزشگاه با اینکه مشروبات الکی ازاد بود و حتما مصزف کردن ولی بعد مسابقه خیلی ریلکس ورزشگاه ترک کردن و همه جا تمیز انگار که نه خانی اومده نه خانی رفته و رفتار پلیس هم که عالی بوده وهست و خیابون هارو هم به خاطر تماشاگرها بستن که راحت تردد کنن و درحین مسابقه چقدر شادی و نشاط انرژی ادم دریافت میکنه نه مثل مراسم ماکه به جای تمرکز بر خوبی و زیبایی برای خودمون برا یبقیه از خدا سختی میخوایم واز اونجا به هر چیز توجه کنی خواسته یا نواخواسته جذبش میکنی به خودمون برمیگرده و اواقعا دلیل اینکه بعضی از ملت ها نتیجه های متفامت میگیرن توی همین نکات هست که توجهشون به خودشون و زیبایی هست و به زیبایی های بیشتر هم هدایت میشن .یکی دیگه از نکاتی که حین صحبت شما عین یه فیلم از جلو چشمم گذشت از سفر به دور تمریکا و زندگی در بهشت اون قسمتی بود که شما دعوت شدین به خونه خامنی که همراه مادرشون که حدود صد سال داشت و امید به زندگی داشت که میخواست اروی بخره و بره امریکا رو بگرده و ادم هستن تو نزدیکانمون که هنوز پنجاه سال ندارن و فمر میکنن که عمرشون تمام هست ولی اونجا عشق به زندگی جریان داره یکی عاشق سفر یکی عاشق ورزش یکی تیر اندازی و الی اخر و لذت میبرن از همه چیز مثل خانواده رایان که عاشق هم هستن و عاشق اون بنیان خانواده و چقدر باهم دوست هستن پینگ پونگ بازی میکنن لباس هایی بازیکنهایی مورد علاقشون میخرن وگفتنی ونکات مثبت از امریکا زیاد هست که همهاش اول هدایت خدا و دوم مدیون شما و خانم شایسته عزیز هستم که باعث شدین این عینک بدبینی عوض کنیم وحالا هممون عاشق امریکا هستیم و ارزومون هست اونجا رو ببینیم .
بازهمیهنکته ریز از شما که نحوه منشر کردن کامنت رو هم اتوماتیک کردین تا هم زود منتشر بشه هم شما با فراق بال اون رو مطالعه کنین واین برمیگرده چه جوری راحتتر .
خدایا شکرت که توفیق دیدن این فایل و نوشتن این کامنت نصیبم کرد که خواندن ونوشتن این کامنت ها تمرکزبر نکات مثبت هست که اگاهانه میخوام اون هارو به زندگیم دعوت کنم.
دوست دارم استاد و از خدا براش شما وخانم شایسته عمری با برکت تر وپر بارتر از رب العالمین خواستارم
یا حق
انرژی هدایتگرم با نام تو شروع میکنم.
سلامی از ته قلبم به استاد عزیزبه مریم شایسته عزیزوهمه همسفرهای عزیزم.
آمریکا…….آمریکا……..آمریکا
استاد دست گذاشتید رو ریشه دار ترین ومشترک ترین پیش فرض ذهنی ما در مورد یک کشور.
چقدرهوشمندانه انتخاب کردید این مثال روکه برای همه ما آشناست.وچقدر نتیجه خوبی میتونه
داشته باشه از پیش فرض های ذهنی تا واقعیت های موجود.واین مثال واین تناقض میتونه یه نمونه عینی بسیار قوی برای پیش فرض های ذهنی ما باشه که به قول خودتون در خیلی مواقع آسیب میزنن که با استفاده از نتیجه تغییر این پیش فرض ذهنی وتغییر باور شخم بزنیم سایر پیش فرضهای ذهنی که مارو ازرشد بازمیدارن .پس استاد با تمام وجود هر چه گزینه دارم رو میز میزارم با این مثال کمک کنیم به تغییر پیش فرض های ذهنی مان که تجربیات مار وشکل میدن.
به جرات میتونم بگم بیشترین باری که اسم کشوری رو از بچگی شنیدیم آمریکاست.
وبشیترین صفتی که برای این کشور شنیدیم دشمن است.
ازشعار مرگ برامریکا از دوران کودکی از تلویزیون ورادیو شروع میشود.
با تظاهرات-مناسبت ها-فیلم ها وهر برنامه دیگری در تلویزیون ادامه میابد
بعد وارد مدرسه میشویم با همان ذهنیت نسبت به امریکا.
ازروزدانش آموز گرفته تا22 بهمن وروز قدس وخیلی مناسبت هاو حتی اردوهایی که در دوران ابتدایی میرفتیم.میگفتن وتکرار میکردیم :کی خسته اس:دشمن-دشمن کیه :امریکا و…
وهمین برنامه تا دبیرستان ودانشگاه وهمین ترتیب مناسبت ها ورسانه های همیشه در صحنه.
ودر ذهن من اینجوری بود: آمریکایی ها فقط جنگ میکنن ومیکشن-کشوری باخشونت-بیشترین آمار تیراندازی-همه اسلحه دارن-زورگو-.خلاصه این پیش فرض ذهنی منفی قشنگ شکل گرفته بود.
.ولی واسه من همیشه سوال بود که نخبه ها وکسایی که میخواستن بیشترپیشرفت کنن چرا آمریکا رو انتخاب کردن-چرا بعضی بازیگرا میرن آمریکا-چرا خیلی از پزشکان مطرح وافراد های سرشناس امریکا هستن.
حالا بعدیه مدت در خود من یه خرده دید باز تر شد وبه خاطر گسترش بیشتر رسانه های وتبادل اطلاعات بیشتر از جانب اینترنت ورسانه های خارج کشور این پیش فرض منفی کم رنگتر شد.
تااینکه سه سال پیش با فردی به اسم سید حسین عباسمنش آشنا شدم
حتی داستان آشنایی با استاد عزیزمرتبط با آمریکا بود
من فایل های صوتی شما رو دوستم بهم داده بود موقع پروژه کار کردن تو لپ تاپ میشنیدم. در حد حرفهای جالب وخوب-در کنار سخنان انگیزشی واینا.
یه بار یه دوست دیگه ام اومد دفتر بهم گفت دیدی عباسمنش آمریکاست وسرشو از ته زد واینا ..من دیگه یه لحظه یه جرقه زد تو ذهنم نمیدونم اصلا خیلی حال کردم از این حرکته ومهاجرته وگفتم آقا یه چیزی داره(حالا بنا به تصورات خودم اونموقع)
جدی تر دنبال کردم اومدم سایت عضو شدم وشروع به دانلود فایل های رایگان ونت برداری دیدم آقا جنس این حرفها فرق داره با فایل های انگیزشی مرسوم اساتید خلاصه ادامه دادم و ونتیجه هایی عالی که به شکر خدا گرفتم ومیگیرم که الان موضوع بحث نیست بگم.
در فایل های رایگان که محل زندگی استاد رو میدیدیم وودر حرفهایی که در مورد آمریکا میزدن خیلی تاثیر گذار بود ونگرش منو عوض میکرد مخصوصا در فایل درس هایی از طوفان مایکل که استاد توضیح میدن که مردم چه جوری بهم کمک میکنن.یکی غذا میاره میده یکی شیرینی کیک یکی ژنراتور میاره برق میاره.همه در کنار هم به هم کمک میکنن چقدر من لذت بردم وتاثیرقدرتمندی هم گذاشت بر پیش فرض ذهنی ام نسبت با مردم آمریکا
واینا هیچ از انتظاری از دولت ندارن خودشو کار خودشون رو میکنن ومنتظر نیستن دولت براشون خونه بسازه وکمک کنه واینا.
وچقدر نگاه بی توقعی به کمک کردن. بین مردم هست.
کسی که نیاز داشته باشه میاد غذا میگیره در دل خرابی وطوفان واینجوری نیس همه بریزن
ودولت هم به خاطر ثروتی که داره کارش ور خوب انجام میده.درسازندگی واینا
خلاصه این فایل خیلی نگرش من رو عوض کرد به فرهنگ مردم امریکا
سفر به دور امریکا هم که شروع شد دیگه چی بگم.خیلی عالی بود خیلی با قدرت و تاثیرگذار
هر چی از زبیایی های این صد قسمت گفته بشه کمه.
واقعا این سفر یه چیز دیگر بود-چقدر زیبایی دیدیم ما.
از طبیعت بسیار زیبای این ایالت های آمریکا.
از فرهنگ این مردم ونحوه برخوردشان
از این آزادی فکر وپوشش وکارو هرچیزی
از پرچم ایران دردیوار موزه منو به فکر برد.چرا در بعضی کشورهای پرچم رو زیر پا میزارن ومیسوزونن ولی درتا به حال من ندیدم مردم امریکا بیان همچین کاری بکنن.اصلانوع مخالفت مردم کشورها با هم فرق میکنه.وقتی برسی میکردم کشورهای جهان سومی بیشتر همچین حرکت هایی هست.کسی که قدرت وثروت داره زیاد از این حرکتا در نمیاره کار خودشو میکنه.
و ما هیچ اثری از پیش فرضهای ذهنیمان در این 100 قسمت ندیدیم.
تمام این صد قسمت رو لحظه به لحظه باهاتون بودم.وبشترین مشارکت کامنت های من از سفر به دور آمریکا شروع شد وظهر ها در دفترم می موندم وبا عشق سفر به دور امریکا نگا میکردم وانگار با شما آمریکا وگشتم واینقدرزیبایی دیدیم در هر زمینه ای که اون پیشفرض های ذهنی کم رنگ وکم رنگتر شد.نمیدونم با چه زبونی تشکرکنم از استاد ومریم عزیز از ته قلبم سپاسگذارم واز همسفرهای عزیز که کنار هم این سفر رو رفتیم با خاطرات بسیارزیبا وتجربه شیرین.وسریال زندگی در بهشت چقدر خوب شد-مابهشت دیدیم-طبیعت بهشت-از انسان های زیبا که همیشه کمک میکردن-وهرروز بی صبرانه منتظر قسمت هاش هستیم.
دیگه نمیتونم جلوی خودمو بگیرم یه خلاصه کوچیکی به صورت تیترواراز زیبایی این سفرنامه که در قسمت 91 کامنت گذاشتم میزارم که یادآوری بشه که چه سفری رو داشتیم ما واین سفر چکارکرد با ما.
سفر به دور آمریکا | فصل اول – قسمت۹۱ -محسن اصغری ۹۸/۰۹/۰۹
چه شروع سفر نامه ای کردی استادو مریم عزیز از
tapma فلوریدا .
ومارو با خود همسفر کردی
یک دور اول و جانانه زدیم ودوباره برگشتیم به تمپا
چه دوری بود خدایا…..
اصلا حس قبل از سفر خودش خیلی عالیه. وقتی که ما از قبل دیدیم واین همه زیبایی ها ونکات مثبت رووقتی خانم شایسته در روز اول میگن روز های خوبی در انتظارمون هست ما به جاهای خوب هدایت میشیم.جاهای زیبا رو خواهیم داد وبراتون فیلم میگیرم..این یعنی ایمان به هدایت.این یعنی ایمان به فرکانس مثبت. این یعنی فرکانس خوب. با گذر از یک هوای بارانی وبعدیه غروب زیبا وبا یک آهنگ زیبا رسیدیم به ایالت جورجیا.چه حس خوبی از دریاچه جورجیا ویک نسیم تابستانی بی نظیر وطبیعت زیبا لذت بردیم.
در دور اول .استاد ومریم عزیز…ما باشما بودیم ولذت بردیم وچقد یادگرفتیم.وچقد زیبایی دیدیدم. وچقد خوب شد برای ما.
مگه میشه از همش نوشت.از کجا نوشت از کدام زیبایی ها نوشت.
از state park ها همسایه های متنوع با فرهنگ های متفاوت.
از شونه شونه رفتن هامون ما وشما تو جشن بارون …
از فروشگاهها
از چرخ فلک و کارخانه موفق مرسدس بنز
از حل مسعله هامون با آر-وی .
.
از پل جوبی با منظر های زیبا وموزه پرندگان
از پروانه ها
از کولاکولا غوغا کرد.چقد خدمات خوبی ارائه میکرد
از…..natinal park … صدای آب…سنگ ها…
از باران زیبای smokemont…..
از ترانه هامون از خوندن های استاد بزار ادما بدونن میشه بیهوده نبوسید….میشه خورشید شد وتابید…میشه آسمون بوسید.
از رقص ها–.چه رقص های زبیایی…با چه سن هایی…
ازرستوران ایرانی
از قدم به قدم هدایت شدن به جاهای خوب.
رقص وجشن های روز استقلال
ازنیمرو عالی خانم شایسته
از فضای خالی- natinal parrk
درپربازدید ترین وشلوغترین زمان که به ما یاد داد اگر فرکانست خوب باشه
یه سری چیزا بی مقدمه جور میشود اگر فرکانست خوب نباشه با دوصد مقدمه جور نمیشود
از تامین بودجه پارک توسط مردم که .درس های خیلی خوبی به ماداد
از دعوت جشن همسایه به من یاد داد خودت بودن رو ساده بودن رو…
با گذراز جاده های فوق العاده زبیا.
از ایالت پنسلوانیا……چه غذایی وچه باران زیبایی رو تجربه کردیم.هوای تمیز پیچک ها وآهوی زیبا شانزدهم رو محشر کرد.
از…خانه آبشار ….خانه آبشار دوران دانشجویی.. چقد حس خوبی داشت گردش در فضاهای ان…لذت بردم اساسی
از.حس وحال پدروپسری بود…با چالش های خودشون…با عکس های دوتایی خودشون..چقد خوب بودن این دوتا
از با کیک های خوشمزه خانم کتی .
از نگاه زیبا به داستان مرگ در یک سگ…
..welcom to newyork….با آهنگ زیبای او..او…او…اووو
و آهنگ باید پارو نزد ووادا باید دل به دریا داد
محشر به پا شد..با ابشار نیاگارا.. چه زیبایی هایی
از گلهای زیبای یک خانم…ونحوه عشق دادنش به گلها چقد لذت بخش بود
. از کلبه چوبی زیبا با عشق وسایل کنار هم چیده شده بودن
از….سکوت وتاریکی وصدای جیرجیرک ها.. شب با RV بودن.
از ثبت لحظات وخاطرات این روزها…از پشت صحنه ها وداستان های شنیدنی وجمله طلایی ادامه دادن وتکرار رونددرست یعنی موفقیت
از بازی فوتبال
کلی رقص وشادی دیدیم.
همیشه باران کنار ما بود
همیشه خدا هدایتگر ما بود
همیشه زیبایی ها کنار بود
ما همسو شدیم با فرکانس های شما استاد ومریم عزیز.
در این اولین دور مریم عزیز با دوربینت خیلی ذهن ما باز کردی
خیلی قدرت فوکوس مارو بیشتر کردی به دیدن زیبایی ها.
من واقعا نمیدونم چه جوری از تلاش بی چشم داشت وبدون توقع شما تشکر کنم.
همه سفر نامه ها درسی هایی برای گفتن داشت…خیلی نکات مثبتی داشت …خیلی شادی ولذت ها داشت..خیلی احساس خوب داشت……..خیلی فرکانس مثبت ها داشت..که هر چقدر بگیم کمه…..به خاطر همه چیز سپاسگذاریم ازت خانم شایسته….به خاطر تمام زحمتهایت….سپاسگذاریم استاد عزیز به خاطر همه چیز.
و یک دعا میکنم…. دعا میکنم استاد ومریم ومایک عزیز وهمه همسفرهایم در دور اول “همواره لحظتتان پر از عشق وسپاسگذاری باشد.”
ودر آخر میگم تاثیری که استاد عزیز بردیدگاه من نسبت به امریکا گذاشتید شاید سالها طول میکشید که خودم دنبالش برم وبه نتیجه برسم سفر به دور امریکا وسریال زندگی در بهشت خیلی منو جلو انداخت وخیلی درس ها برای من داشت -مخصوصا این پیش فرض که امریکاییها به ایرانی ها به چشم تروریست با افغانی واینا نگا میکنن این پیش فرضه خیلی قویتر بود نسبت به بقیه- چقدر خوب کرد باور منو وسفرنامه خیلی اعتماد به نفس وذهنیت منو تغییر داد.ولی باز ادامه داد-باز مواظب ورودی ها بود باز باید باید روش کار کرد باز باید بهتر شود-
سپاسگذارم از استاد ومریم شایسته عزیز وشما دوست عزیز که وقت گذاشتی وکامنت را خوندی-لحظه هایتان پر از عشق وسپاسگذاری باشد
محسن اصغری-1400/03/15