https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-11 06:14:462023-05-11 08:16:42سریال زندگی در بهشت | قسمت 260
530نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من همین هفته پیش واقعا متوجه شدم،که خیلی شاگرد خوبی هستم ،چون واقعا با یک سفر ، بعد از مدتها باعث شد که متوجه شم چقدر از لحاظ دیدگاه وافکار وباورها،به صورت بنیادین تغییر کردم..
هفته قبل عروسی یکی از بستگان درجه اولم بود
خب معمولا عروسی بستگان درجه اول که باشه،باید حسابی ،یک سری استرسها داشته باشی، و….البته از دید بقیه نه از دیدگاه الان من وکلی برنامه های دیگه…
اولا با خودم عهد بستم،که مثل روزهای عادی قبلم،از لحظه به لحظه روزم،لذت ببرم
همه یه جورایی در تکاپوی آرایشگاه رفتن،ولباس چی بپوشم و…..بودن ،من خیلی خیلی ریلکس،فقط لذت میبردم
به موقع میخوردم، میخوابیدم،به سایت سر میزدم،و…
نه آرایشگاه رفتم ،خودم به صورت مختصر به صورتم رسیدم، لباسهایی که از سالهای قبل داشتم رو یک نگاهی انداختم،دیدم چه لباسهای شیک وباکلاسی هم هستن
بدون کوچکترین هزینهای، دوروز رو سپری کردم،باور کنید با بهترین حال ممکن،واحساس فوق العاده
کلی رقصیدیم ولذت بردم
کلی کیف کردم
همه یه جورایی درگیریهای خاص خودشون رو داشتن
ولی من در آرامش کامل کارهای خودم رو که راه انداختم، هیچ،به بقیه هم با احساس خوب کمک میکردم
به نظافت خونه،ومهمانها وهرچی که تصور کنید،با حالی عالی رسیدگی میکردم
خودم ،واقعا به خودم افتخار کردم
چقدررررر شهلا برام عزیزتر شد
چقدر خودم رو بیشتر دوست دارم
چقدر برای خودم ارزش واحترام بیشتری قائل میشم
چقدر برام اتفاق های خوبی رقم خورد
وچقدر لذت بردم از لحظه به لحظه این یک هفته که مسافرت رفتم،وعروسی برگزار شد….
وچقدر قوی شدم، این قدرت رو با تمام وجودم حس کردم..وبرام خیلی ارزشمند بود
دوست داشتم تازه ترین حال خوبم رو باشما به اشتراک بذارم،که هم به خودم یادآوری بشه،که چقدر انسان میتونه تغییر کنه،واز زندگی لذت ببره
به خودم یادآوری کنم،بدون استرس هم میشه لذت برد
بدون هزینه های اضافی هم میشه از زندگی لذت برد
باور کنید همه به من میگفتن ،چقدر تک شدم،تو جمع،با این وجود که کار خاصی هم نکرده بودم،ومطمئن هستم این ،حال خوب من بود،که همه به من میگفتن چقدر تو زیبا تر از همه هستی…
خیلی برام تجربه شیرینی بود
استاد خیلی خوشحالم که شاگرد زرنگی شدم،وبه خودم خیلی می بالم…
سلام دوست خوبم .آفرین تحسینت میکنم این نشون میده خیلی قوی شدی توومراسما همه تو فکر اینن خیلی خوشتیپ باشنو خاص باشن و فکر میکنن هر چی بیشتر استرس داشته باشن در نهایت نتیجه بهتری میگیرن (یعنی خوشتیپ تر به نظر میرسن )اما اینکه ادم خودش رو به خاطر یه مراسم که نهایتا چند ساعتی طول بکشه این همه اذیت کنه هیچ سودی نداره و این به نظر من سطح بالایی از خود باوری و خویشتن پذیری رو میخواد که بخوایم اینقدر به خودمون اعتماد داشته باشیم که نریم بشینیم زیر دست آرایشگر و فکر کنیم خودمون همینطوری با یک آرایش ساده هم زیباییم و شما تغییری اساسی کردی بهت تبریک میگم و منم ازت یاد گرفتم که زیاد خودمو به خاطر مراسم و مهمونی اذیت نکنم .نمونه این موردی که شما گفتین رفتار من و آرامشی که جدیدا دارم با اطرافیانم هست .مثلا میتونم به جرات بکم از وقتی با استاد آشنا شدم خیلی آرامش پیدا کردم .و کوچکترین مساله ای اگر میشه اطرافیانم بهم میریزند و توقع دارند منم مثل خودشون از کوره در برم و وقت مثل خودشون برخورد نمیکنم بهمن انگ بیخیالی .و …..میزنن د صورتی کهمنم ناراحت میشم آمل ناراحتیم رو طور دیگه ای برای خودم حل و فصل میکنم .یا در محل کار اگر مدیرم چیزی بگه من سعی میکنم قضیه خاتمه پیدا کنه اما همکارام با هم پچ پچ میکنن و نمیدونم شاید با خودشون میگن این شاید ترسیده از مدیر که جوابش رو نمیده در صورتی که من میخوام فقط و فقط خودم آرامش داشته باشم و برام مهم نیست کسی در موردم چی فکر میکنه خواستم اینجا بگم از تغییری کهکردم .موفق باشی دوست خوبم
خدا رو صدهزارمرتبه شکر استاد عزیزم و خانم شایسته گرانقدرم برای بودن شما، دیدن شما و یاد گرفتن از شما
خدایا شکرت برای اینکه هستین و رویاهای ما رو زندگی می کنید
من همیشه دوست داشتم بازی کنم، از زمانی که بچه بودم تا زمانی که برادرزادم به دنیا اومد و من همیشه کلی باش بازی می کردم و همیشه بش می گفتم خوش بحالت که عمه هایی مثل ما داری که اینقدر دوست دارن بات بازی کنن، اونم بازی های پیشرفته و حتی ورزش
همیشه هم دوست داشتم ورزش و بازی کنم و همیشه دوست داشتم همسرمم مثل من باشه این روحیش، و گاهی شده خودم بازی کردن با بچه ها رو فراموش میکردم اگر جایی میرفتم (چون کلا تا الانم من با بچه ها خیلی بازی می کنم)، مثلا اون بچه ای که تو اون جمع هست رو برای اولین بار می دیدم و این بخش از خودم رو یادم میرفت و درگیر حرف و حدیث های افراد بزرگسال میشدم، اون بچه سریع میومد سمت من و شروع می کرد به حرف زدن و گفتن اینکه بیا با هم بازی کنیم، همش میگفتم این بچه ها انگار درون آدم رو می بینن و میدونن تو آدمی هستی که deep down (از عمق وجودت) بازی کردن رو دوست داری برای همین میان سمتت و پیشنهاد بازی میدن، و وقتی که میگفتم در کمتر از 10 درصد مواقع : برو الان حوصله ندارم، بعدش عذاب وجدان می گرفتم که زندگی در لحظه رو از دست دادم، و هر موقع میرفتم با بچه ها بازی میکردم و غرق دنیاشون میشدم میدیدم بصورت خودکار سطح انرژیم بسیار بالا میرفت و از یک حرف و حدیث های بدرد نخور دور شدم، و از همین حالات نتیجه گرفتم که همیشه هر جا رفتم و بچه ها پیشنهاد بازی دادن با بچه ها بازی کنم بهتره.
خلاصه وقتی داشتم ویژگی های همسرمم رو چند وقت پیش می نوشتم که از کامنت های بچه ها یاد گرفته بودم، این ایده بعد نماز به ذهنم رسید که چقدر دوست دارم با همسرم بریم بازی کنیم، تنیس، تنیس روی میز و والیبال و …، یعنی تا اونجایی که بتونیم برنامه بزاریم بریم بازی کنیم و وقتی شما رو دیدم استاد تو فیلم به همراه مریم خانم چقدر قشنگ و جدی بازی می کردین چقدر خوشحال شدم، چقدر حال کردم، چون بازی کردن بنظرم خیلی دو نفر رو صمیمی می کنه، یه احساس ناب ایجاد می کنه، هر دو نفر در جهانی کاملا مساوی بنام جهان بازی هستن و این فوق العادس و چالش هایی که به وجود میاد تو حین بازی آدم رو بزرگ می کنه و رشد میده، خدایا شکرت برای دیدن این صحنه ها
استاد چقدر عالی هستین شما، عملا نامحدودیت رو دارین به نمایش میزارین، آقا رفتین رستوران برزیلی خوشتون اومد، به قول مریم خانم: رستوران برزیلی رو اوردین خونه، و این عالیه دیدن اینکه چقدر راحت وسیله سفارش میدین و میخرین در حالی که ما همیشه می دیدم که چون پدر مادرمون برای هر خرید وسیله ای چقدر پرس و جو می کنن چقدر سرچ می کنن و بعد از چند روز میرفتن دستگاه رو میخرین، ولی شما خیلی راحت کردین این مسئله فکر کردن برای خرید یک وسیله تا خریدش و استفاده کردن از اون وسیله رو.
آن باکیسنگ کردن یک وسیله نو یکی از لذت های ماست که شما به بهترین شکل اون رو هم برامون به نمایش میزارین خدارو هزار مرتبه شکر برای وجود شما دو نفر
و اینکه استاد اومدین فراوانی گوشت رو هم برای ما به نمایش گذاشتین، قبلنا که فیلم سینمایی می دیدم همش می دیدم تو فیلم شخصیت ها میومدن مثلا گوزن شکار می کردن و بعد اون رو تیکه تیکه می کردن و نمک سود می کردن و هر بار مقداری از اون رو کباب می کردن و میخوردن، و الان من اون تصویر رو با دیدن نحوه درست کردن گوشت که شما هم از هیچ ادویه ای استفاده نکردین و فقط نمک استفاده کردین و طبق دوره قانون سلامتی هست، یعنی عملا طبق این دوره شما راحت و سالم غذا میخورین، خدایا شکرت برای وجود شما استاد و این دوره معرکه ای که آماده کردین
استاد عزیزم من تو این فایل هایی جدیدی که این چند وقت میزاشتین مهربانی و سخاوتمندی شما رو بیش از پیش درک کردم و کلی از بابتش، از بابت وجود شما و خانم شایسته، و این خانواده بزرگ و ارزشمند و سایت گرانقدر سپاس گزاری کردم.
هر زیبایی می بینین برای ما فیلم میگیرین و به اشتراک میزارین و عملا هر نکته ای که بدونین میتونه به ما در بهتر کردن زندگیمون به صورت اساسی کمک کنه، در موردش فایل آماده می کنین و میزارین تو سایت، و این معرکست و غیر قابل توصیف و بی قیمت، و فقط باید بگم با تمام وجودم از شما سپاس گزارم
امیدوارم من بتونم به بهترین شکل به دستاورهادها و موفقیت هایی که دوست دارم برسم و بیام به دیدار شما و در مورد اتفاقای عالی زندگیمون با هم حرف بزنیم.
خدیاا شکرت که این خانواده عزیز هست، شما هستین دوستان گلم که چقدر از شما یاد می گیرم
سلام به بهترین استاد دنیا و دوست داشتنی ترین مریم دنیا
و سلام به دوستای بهشتی خودم
استاد جانم مرسی بابت این فایل خوشگل و پر از فراوانی، پر از عشق، پراز حال خوب، پر از خوشمزگی. خدایا شکرت که زنده ام و میبینم که دنیای تو اینقدر قشنگه و یه جایی تو یه گوشه دنیا هست که دو نفر اینجوری عاشقانه زندگی می کنن، پینگ پونگ بازی می کنن، غذاهای فوق العاده خوشمزه درست می کنن و با همین کارای ساده و معمولی شون دنیای یه سری آدم دیگه رو زیر و رو می کنن، آدمهایی مثل من که یه عمری غر زدن و به زمین و زمان شکایت کردن و از عالم و آدم طلبکار بودن حالا که اومدن تو این سایت و زندگی استادشون دیدن آروم و ساکت نشستن و این فایل بهشتی رو نگاه میکنن و لذت میبرن و میفهمن چقددددرررر دلیل دارن برای شکرگزاری و شاد بودن.
استاد جونم بینهایت سپاسگزارم بخاطر این سوالهای فوق العاده که باعث شده این چند روزه نگاهم به زندگیم عوض بشه و از خیلی چیزای ساده لذت ببرم، انگاری دارم تازه لذت بردن رو یاد میگیرم…..
خب برم سراغ سوالها
سوال اول:
چیزهای ساده ای که ازش لذت میبرم:
صبح که از خواب بیدار میشم و پرده ها رو می کشم و نور میاد تو خونه مون،
لذت شستن صورتم با آب خنک،
لذت حس کردن تمیزی دندونام بعد از مسواک زدن،
لذت شکرگزاری نوشتن صبح،
لذت دیدن تراولهای نوی لای دفترم و بو کردنشون و شکرگزاری بابت اونا،
لذت دیدن بارون از پنجره خونه مون،
لذت دبدن خوشحالی خانواده ام،
لذت اتو کشیدن لباسها
لذت پهن کردن لباسهای شسته شده روی بند و اون بوی تمیزی شون که حس می کنم.
لذت نشستن کنار آب و گذاشتن پاهام تو آب
لذت کش دادن بدنم وقتی خسته ام
لذت دراز کشیدن وسط خونه بدون بالش
لذت دیدن فایل جدید روی سایت
لذت حرف زدن با خواهرم
لذت خرید برای بچه هام
لذت رانندگی کردن
لذت شستن ماشین مون و سپاسگزاری ازش و حرف زدن باهاش
لذت شستن فرش توی هوای گرم
لذت آب گرفتن روی بچه ها با شلنگ و دیدن شادی بچه ها
لذت اومدن تو سایه وقتی هوا گرمه
لذت سوار شدن اتوبوس های کولر دار وقتی هواگرمه و انگار سوار بهشت شدی
لذت خوردن بستنی
لذت خوردن دونات
لذت دیدن شوخی همسرم و بچه هام
لذت گرفتن مرغ عشقمون که اسمش فندقه، وقتی خیلی شیطنت میکنه و میگیرمش و اذیتش می کنم و ازش انتقام میگیرم::)
لذت شونه کردن و بستن موهای دخترام
لذت دوختن لباس برای خودم و دخترام
لذت خلق یه محصول جدید با هنر و استعدادی که خداجونم بهم داده
لذت دیدن یه پاجوش کنار گلهام
لذت خوردن چایی با خرما وقتی به شدت خسته ام
لذت دیدن اس ام اس واریزی پول، که یکی از لذت بخش ترین لحظات زندگیه:)
لذت دیدن انیمیشن با دخترام
لذت کامنت نوشتن
لذت دیدن خونه مون بعد از تمیزکاری
لذت شستن حیاط و خیس شدن پاهام با آب خنک
لذت آبپاشی و شستن گلها
لذت آب پاشیدن حیاط تو عصر های تابستون و نشستن تو حیاط خونه پدریم و خوردن چای
عصرانه
لذت خوردن هندوانه خنک کنار جاده بعد از کلی رانندگی و چکیدن آب از لب و لوچه ت:)
لذت بوی گل یاس تو شبهای اردیبهشت
لذت کشتن مگسی که اذیتت می کنه:)
لذت حمام رفتن بعد از باشگاه و اون دوش خنک آبسرد
لذت دراز کشیدن تو وان بزرگمون تو آفتاب تابستون تو حیاط
لذت ریختن آب سرد روی داداشهام وقتی داشتن آب تنی میکردن تو ظهرهای تابستون و دیدن جیغ و دادهاشون:)
لذت خرید جهیزیه
لذت شستن ظرفها و تمیز کردن اجاق گاز و دستمال کشیدن کابینهاو اپن
لذت شنیدن صدای پرنده ها
لذت دراز کشیدن روی چمن
لذت ایستادن جلوی آب پاشهای پارک
لذت دیدن غروب آفتاب از روی پشت بوم خونه مون
لذت درست کردن آتیش با چوبهای خشک
لذت سوزودن خار و خاشاک و گر گرفتن آتیش
لذت درست کردن چایی آتیشی
لذت کباب کردن ذرت روی آتیش
لذت رفتن زیر آبشار
لذت تمیز کردن شیشه ماشین وقتی بخار گرفته و جلوتو نمیبینی
لذت گوش کرذن فایلهای استاد موقع رانندگی
لذت دانلود یه آهنگی که داری میشنوی، همون لحظه
لذت پیدا کردن جواب سوالت
لذت حرف زدن با خواهر برادرهام
لذت هدیه خریدن برای اونایی که دوسشون داری
لذت دور همی های شبانه مون تو پارک با خانواده م
لذت افطاری
لذت برق انداختن اینه و شیشه ها با شیشه پاکن
لذت لم دادن روی مبل بعد از کلی کار تو آشپزخونه
لذت تیکه کردن و وعده کردن گوشت و مرغ
لذت دم کردن برنج
لذت استشمام بوی برنج تو شالیزارهای شمال
لذت دیدن عکسهایی که تو مسافرت گرفتی
لذت عکس گرفتن وسط جاده پردرخت
لذت دیدن اسمون آبیه آبی
لذت دیدن موج دریا
لذت شنیدن صدای امواج
لذت خط خطی کردن دفترات تو بچگی
لذت تراشیدن مداد
لذت اسم فامیل بازی کردن
لذت پانتومیم بازی کردن تو دورهمی هامون
لذت مهمونی رفتن
لذت خرید رفتن با ماشین
لذت تغییر دکوراسیون خونه
لذت دور ریختن وسایل اضافه تو خونه تکونی
لذت پریدن تو استخر
لذت راه رفتن پابرهنه تو شنهای ساحل
لذت نصب پرده بعد شستن
لذت پیچیدن پتو تو شبهای زمستون
لذت گرم شدن پاهات زیر کرسی
لذت نوشتن تو دفتر نو
لذت گرفتن پول نو از عابر بانک
لذت عیدی دادن و عیدی گرفتن
لذت مرتب کردن کشوی لباسها
لذت چیدن کوسنها روی مبل
لذت نسیم خنکی که به صورتت میخوره
لذت دیدن موش صحرایی کنار جاده وقتی بالای سوراخشون قد علم کرده
لذت غذا درست کردن روی آتیش
لذت خوردن یه غذای خوشمزه
لذت تعریف شنیدن از دستپختت
لذت دیدن رضایت مشتری
لذت ارسال بسته های پستی
لذت دیدن کارنامه پر از نمره های خوب بچه هات
لذت تعریف کردن خاطرات بچگی
لذت رنگ کردن نقاشیهای بچه ها
لذت کشیدن کادر کنار دفتر مشق دخترم
لذت دیدن پیشرفت فوق العاده دخترم تو نقاشی و نشون دادن نقاشیاش به دیگران
لذت آتیش زدن کاغذ
لذت دوچرخه سواری
و کلی لذتهای ساده ای که قبلا نمیدیدمشون و حسشون نمیکردم اما حالا یواش یواش دارم درک میکنم این لحظه ها هستن که به زندگی معنا میدن و هر چه من بیشتر یاد بگیرم از لحظه حالم لذت ببرم بیشتر زندگی می کنم. زندگی مثل زندگی استاد، زندگی که عمق داشته باشه نه مثل زندگی قبلا من فقط تباه کردن عمر و از دست دادن لحظه ها باشه.
خدارو شکر می کنم استادجانم برای این فایلهای بینظیری که بهتون الهام میشه و روی سایت میزارین برای منی که دنبال بهتر کردن زندگیمم. و بینهایت سپاسگزارم بابت وجود ارزشمندتون تو مسیر زندگیم
سوال دو: اگه حرف مردم رو کنار بزارم چه کارهایی رو دوست دارم انجام بدم،
دوست دارم تنهایی برم سفر با وجود اینکه کلی ترس دارم ازش
سوال سوم: انصافا به این موضوع هر چی فکر کردم نتیجه ای پیدا نکردم و این اصلا خوب نیست بنظرم. تنها موردی که یادم دومد اینه که چند سال پیش با هم برای اتاق خواب مون کمد دیواری زدیم. من طرح میدادم و همسرم اجرا میکرد و اون روزها خیلی لذت میبردم از اینکه دارم کنار همسرم کار میکنم.
خدارو شکر که امروز هم توفیق نوشتن این کامنت رو پیدادکردم که باعث شد خیلی چیزای لذتبخشی که دارم و فراموششون کردم بیاد بیارم و لذت ببرم
واقعا لذت بردم از خوندن کامنت فوق العادتون چقدر ریز به ریز لذت های کوچیک و در عین حال لذت بخشرو مو به مو توضیح دادیدواقعا با خوندن لذت های شما من هم لذت بردم از این کارهای مشابه ای که شما با انجامشون لذت میبرید
منم با خوندن کامنتنون حالم عالی شد و گفتم بابت تشکر از شما این کامنت رو بنویسم از شما ممنونم که اینقدر به جزئیات و لذت های کوچیک اهمیت میدن و از انجام اونها لذت می برید
سلام به استاد توحیدی خودم و مریم جانم که هر روز در انرژی تر و زیباتر میشه
وای چقدر بازیتون بینظیر بود بینظیر چقدر حرفه ای تر سدیند،وقدر تمرکزتون زیبا هست تو بازی وباخودتون در صلح هستند که من عاشق این در صلح بودنتون هستم و داریم این و تو ذهن خودم قویتر میکنم که با آموزشهای خودم با خودم در صلح باشم و هر کاری که انجام میدم خودم و تحسین کنم که من هم توانایی انجام هر کاری را دارم
اینا از شما آموزش دیدم خیلی حسن خوبه خیلی احساس خوشبختی میکنم و خدارا هزاران هزار مرتبه شکر میکنم بابت این آرامشی که دارم
من هر روز با دیدن خودم و تحسین کردن خودم لذت میبرم
شکر گزاری از سلامتی که دارم و هر روز هم بیشتر و بیشتر میشه این سلام
پیاده روی که میرم دیدن این آسون ابری ،گلهای زیبا که بوش میاد مستم میکنه،درختهای زیبا و تازه که چقدر رویایی و شگفت انگیز،کنارش میایستم و صدای پرندگان و میشنوم و از شدت خوشحال بغض گلوم و میگیره که چقدر زیبا هست این طبیعت زیبا و دوست داشتنی و موقع پیاده روی از خدای مهربان میخوام هدایتم کنه به زسبایهای بیشتر و نعمتهای بیشتر هر روز به جای زیبا هدایت میشم که اصلا خودم فکرشم نمی کردم اینجا که من چندین بار اومده بودم چرا ندیده بودنش و همش بخاطر هدایت خدای مهربونم خدا را هزاران هزار بار شکر بخاطر این هدایتهای زیباش خدایا شکر که تسلیمش شدم و اجازه میدم من و هدایت کنه به اسانسهای بیشتر و لذتهای بیشتر،و این جمله که خدای من من میخوام لذت تجربه کنم،شادبی تجربه کنم اون من و به بهترین جاها هدایت میکنه و این یعنی خوشبختی
خدایا من و تو این مسیر هدایت کن که قانون جهان هستی و بهتر بفهمم و بهتر عمل کنم
هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این فراوانی و ثروت که در زندگی استاد عزیزم و مریم جان هست و من و دوستان عزیزم به این باور میرسیم که میشود ماهم داشته باشم کافیه باورهای اشتباه مون و بشناسیم و جاشون و با باورهای درست عوض کنم به راحت ترین راه و آسان ترین راه ماه هم به نعمت و ثروت فراوان میرسیم
خداوند از بینهایت بینهایت راه به ما ثروت و نعمت میدهد
ما هم میتونیم زندگی رویایی مثل استاد داشته باشیم
که این حس خوبی که دارم نشونش اتفاقات خوبی که داره برام رخ میده و آرامش آرامشی که دارم
سلام به استاد توحیدی خودم و مریم جانم که هر روز در انرژی تر و زیباتر میشه
وای چقدر بازیتون بینظیر بود بینظیر چقدر حرفه ای تر شدیند،وقدر تمرکزتون بالاهست تو بازی وباخودتون در صلح هستند که من عاشق این در صلح بودنتون هستم و دارم این و تو ذهن خودم قویتر میکنم که با آموزشهای شما با خودم در صلح باشم و هر کاری که انجام میدم خودم و تحسین کنم که من هم توانایی انجام هر کاری را دارم
اینا از شما آموزش دیدم خیلی حسن خوبه خیلی احساس خوشبختی میکنم و خدارا هزاران هزار مرتبه شکر میکنم بابت این آرامشی که دارم
من هر روز با دیدن خودم و تحسین کردن خودم لذت میبرم
شکر گزاری از سلامتی که دارم و هر روز هم بیشتر و بیشتر میشه
پیاده روی که میرم دیدن این آسون ابری ،گلهای زیبا که بوش مستم میکنه
،درختهای زیبا و تازه که چقدر رویایی و شگفت انگیز،کنارش میایستم و صدای پرندگان و میشنوم و از شدت خوشحال بغض گلوم و میگیره که چقدر زیبا هست این طبیعت زیبا و دوست داشتنی و موقع پیاده روی از خدای مهربان میخوام هدایتم کنه به زیبایهای بیشتر و نعمتهای بیشتر هر روز به جای زیبا هدایت میشم که اصلا خودم فکرشم نمی کردم اینجا که من چندین بار اومده بودم چرا ندیده بودمش و همش بخاطر هدایت خدای مهربونم خدا را هزاران هزار بار شکر بخاطر این هدایتهای زیباش
خدایا شکر که تسلیمش شدم و اجازه میدم من و هدایت کنه به اسانیهای بیشتر و لذتهای بیشتر،
و این جمله که خدایا من میخوام لذت تجربه کنم،شای تجربه کنم اون من و به بهترین جاها هدایت میکنه و این یعنی خوشبختی
خدایا من و تو این مسیر هدایت کن که قانون جهان هستی و بهتر بفهمم و بهتر عمل کنم
هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این فراوانی و ثروت که در زندگی استاد عزیزم و مریم جان هست و من و دوستان عزیزم به این باور میرسیم که میشود ماهم داشته باشم کافیه باورهای اشتباه مون و بشناسیم و جاشون و با باورهای درست عوض کنم به راحت ترین راه و آسان ترین راه ماه هم به نعمت و ثروت فراوان میرسیم
خداوند از بینهایت بینهایت راه به ما ثروت و نعمت میدهد
ما هم میتونیم زندگی رویایی مثل استاد داشته باشیم
که این حس خوبی که دارم نشانش اتفاقات خوبی که داره برام رخ میده و آرامش ،آرامشی که دارم
خدایا هزاران هزار مرتبه شکر شکر
سلامت و شاد ،ثروتمند و سعادتمند در این دنیا و اون دنیا باشیند
به به چه بازی قشنگی خدایی از تماشا کردن این بازی سیر نمیشم خیلی لذت بردم دمتون گرم من خودم عاشق این بازی هستم ولی هنوز شروع نکردم به یادگرفتن
به به چه گوشتایی استاد عزیزم نوووش جونتون
واقعا بوش تا مشامم رسید من با دوره قانون سلامتی و خوردن گوشت های خوشمزه مشکلی که داشتم کیست بود و هروقت دکتر میرفتم هزینه های بالایی پرداخت میکردم ولی بازهم خوب نمیشدم یاکلا یکماه خوب بودم باز دوباره که بشدت اذیتم میکرد با قانون سلامتی در عرض دوماه دوباره چکاپ کردم کلا رفع شده بود و خود دکتر میگفت چطوری چیکار کردی بدنت نرمال ترین بدن شده خدایا هزار مرتبه شکرت الانکه گوشتای خوشمزه دیدم گفتم ذکر کنم
من عااااشقتونم من عاشق رابطه ی تحسین برانگیز شما دوتا فرشته ی زندگیمم خدارو براب وجودشما شکر میکنم
خدایا شکرت بابت تمام نعمت و ها زیبایی ها
خب بریم سراغ سوال های این فایل لذت بخش
سوال اول :
پیاده روی کردن ،دوچرخه سواری که من عاشقشم ،ورزش کردن ،فایل گوش دادن که کل زندگی منه ،سایت ودیدن فایل های و زیبایی ها ،خوندن کامنت دوستانم که صبح و شب و هروقت که تایمم ازاده واقعا فوق العاده ،طبیعت گردی ،تمیز کردن خونه ام واقعا لذت میبرم ،اشپزی کردن ،صبح زود بیدار شدن و پیاده تا محیط کاررفتن ، کارم که عاشقشمم ،اهنگ گذاشتن و رقصیدن ،شکرگزاری کردن ،نوشتن خواسته هام ،شوخی کردن باعزیزدلم،صحبت کردن درباره خواسته هام با عزیزدلم و تجسم کردن ،دیدن رشدکردن گلهام حرف زدن و عشق کردن با گلهام ،و….
سوال دوم :
اگه حرف مردم نباشه هرجور ک دوست دارم لباس میپوشم میگردم ، با صدای بلند از ته دلم میخندم ،تنها بعنوان یک خانم شب بیرون میرم پیاده روی میکنم ،تنها به مسافرت میرم و میگردمم و خلوت میکنم ،موتور سواری میکنم ،عاشق بوی چوب و برش زدن چوبم نجاری میکردم ،و….ازاد بودم بدون محدویت که چ همسرم چه بقیه اطرافیانم برای اینکه خانم هستم جلوی من نگیرندهرجا که دوست داشتم میخندیدم جیغ میکشیدم بدوو میکردم ازاد بودم لذت میبردم
سوال سوم :
طبیعت گردی و اتیش کردن و چای اتشی خوردن ،کوه رفتن ،تجسم کردن خواسته هامون ،از زیبایی صحبت کردن ،باغ داشتن و کشاورزی کردن ،پیاده روی کردن ،تمیز بودن خونه و مرتب بودن همه چیز ،ورزش کردن ،پلی استیشن بازی کردن ،والیبال و پینک پنک ک دوتامون هنوز یاد نگرفتیم ولی عاشق این بازی هستیم ، موتور سواری توی کوه و جاده که دوتامون خیلی عاشقش هستیم و بیشترین چیزی که منو عشقمم خیلی لذت میبریم طبیعته و گردش و تفریح دیدن طبیعت و زیبایی ها
خدایا شکرت برای اینکه قدرت نوشتن دارم
استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی من ازتون نهایت سپاسگزاری دارم خوشتیپای من عاشقتونم
انشالله همیشه سالم و تندرست باشید و خدا هممونو به مسیر عشق و ثروت و و نعمت و هدایت کنه
چند روزی میشه که این قسمت رو دیدم ولی ننوشتم تا این لحظه که خوابیده بودم و از خواب پریدم و اومدم که کامنت ها رو بخونم و حسی که گفت بنویس
وقتی عکس این قسمت رو روی صفحه اول ایت کـــــــلی کیف کردم که بعد مدتها دوباره شما رو تو پرادایس می بینم، واااااای خدای من چقدر که زیباست چــــــــقدر که رویایی هست چــــــــــقدر که فوق العاده هست؛ چه فضای فوق العاده ای درست کردید برای بازی پینگ پنگ و چـــــــــقدر دوتاتون فوق العاده تر شده بازی تون مــــــــخصوصا مریم جون که پا به پای استاد بودن، چـــــــقدر فیلم برداری موقع بازی فوق العاده بود، بی نهایت سپاسگذارم
درمورد لذت های ساده ای گفتید بگم که موجب شادی و رضایتم از زندگی ام شده:
قهوه ای که با عشق و ذوق و شوق بعضی وقتها فقط واسه خودم و بعضی وقتها خواهرام یا اگر مهمونی داشته باشم درست میکنم و تو فنجون های خوشگل میزارم یا لاته ای که سعی میکنم بهش آرت خوشگلی هم بدم و بعضی وقتها ازش واسه خودم عکس هم میگیرم
لاک های رنگ های مختلفی که واسه انگشتانم میزنم و هر دو سه روز تجدیدش میکنم درحالی که تا همین چند ماه پیش لاک هم میزدم سعی میکردم رنگ شاد نباشه مــــــــخصوصا الان بعد فوت مادرم که چند ماهی میگذره بخاطر حرف مردم ولی من میزنم و کلی بابتش عشق میکنم وقتی نگاهشون میکنم
اما در مورد سوال دوم که گفتید اگر حرف مردم رو کنار بزارم میخوام به تجربه ای اشاره کنم که دو شب پیش داشتم، چیزی که دوست داشتم همیسه انجام بدم ولی همین حرف مردم اجازه نمی داد؛ من و خواهرام رفته بودیم یه رستوران فضای باز خیلی بزرگ که موسیقی زنده هم داشت و یه جا خواننده پرسید چه آهنگی دوست دارید بخونم و من برای اولین بار با اینکه شلوغ بود با صدای بلند آهنگ مد نظرم که یه آهنگ عربی بندری بود رو گفتم که بخونه که اسمشم حــــــــــراره هست :))))))
راستی استاد دستگاه گریل جدیدتون خــــــــــیلی مبارکتون باشه؛ چه کــــــــیفی میده نوش جون کردن کباب برزیلی تو پرادایس، اصلا طعم بهشت میده، استاد همین چند وقت پیش خیلی شگفت انگیز به تصاویر یه رستوران فوق العاده این سبکی تو تهران هدایت شدم بعد دیدن قسمت های سفر دور آمریکا که شما و مریم جان رفتی به رستوران برزیلی، درسته هنوز به اون رستوران نرفتم ولی همین هدایتمم هم کــــــــلی منو سر ذوق اورد تا به امید الله بزودی حضوری برم تجربه کنم و بعدش تو آمریکا :))))))
خدایا شــــــــکرت
خدایا من را به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نـــــــعمت ها دادی و نه گمراهان
ای مردم! مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا میخوانید، هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند! و هرگاه مگس چیزی از آنها برباید، نمیتوانند آن را باز پس گیرند! هم این طلبکنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، و هم آن معبودان)! (73)
یعنی این آیه واقعا خوبه خیلی ام مثال خنده داری زده
قشنگ یه تصویر سازی خفن میکنه از اینکه اونایی که میرن غیر از خدا رو ب عنوان معبود میگیرن اصلا نمیتونن یه موجود مزاحم بی خاصیت مثل مگس بیافرینند
میتونس بگه زنبور میتونس بگه مورچه ولی گفت مگس
بعد هلاک اون قسمتم که میگه اگه مگسی چیزی ازشون بگیره اونا بازم ناتوانن که اونو از مگس پس بگیرن
فک کن یه سری آدم دنبال یه مگس بندازن برای اینکه چیزی که ازشون گرفته رو پس بگیرن
ولی دور از این بحثا داره ذلت اونایی رو نشون میده که درگیر شرکن دیگه
اینکه میگم نه اینکه خودم برئی ام
خودمم یکی از اونام فقط چون توی خود قصه ام
چون دیدم به زندگی مثل دید یه مورچه اس به دنیا
نمیتونم ببینم
وگرنه اگه دید عقابو داشتم
اگه از اون بالا قصه ی زندگی تک به تکمون رو نگاه کنن خیلی از این مثالم بدتریم
و هر مشکلی که پیش بیاد از شرکه توی زندگی مون
از حساب کردن روی غیر از خداس
انگار شیطان نمیذاره دنیا رو اینجوری ببینیم
که ماییم و خدا
فقط منو خدا
نه هیچ کس دیگه
این همه آدم فقیر داریم
که دنبال یه لقمه نون صب تا شب میدون به جایی ام نمیرسن
و نمیدونن که اگه روی باورهاشون کار کنند هدایت میشن به نعمت هایی که ب حساب در نمیاد
داشتم یه مصاحبه میدیدم از خانم توران علیزاده
ایشون کسی بودن که صاحب کلی زمین بودن نزدیک به دویست هکتار زمین توی سیستان بلوچستان داشتن
و تونسته بودن رکورد تولید یونجه رو توی کشور بزنن
آدم خیلی ثروتمندی بود ایشون از کشاورزی ام به این جایگاه رسیده بود
این دویست هکتار زمنیش تقریبا اندازه یه شهر بود
که حدود شصت هکتارش زیر یونجه بود
باز یه شصت هکتارم ذرت کاری داشت
یه قسمت دیگه اش هم گندم داشت و بقیه اشم قرار بود گیاهان دارویی بشه
چیزی که من لذت میبردم ازش یه جایی وسط حرفاش گفت
فک کن آدمی که یه شهر مال این آدم بود
یعنی روستای علیزاده کلا زمین های این بود
بعد باسکول داشت تجهزات داشت اونم توی سیستان بلوچستان محروم ترین نقطه کشور
بعد همین آدم وسط حرفهاش یه چیزی گفت ک من اشک توی چشمام جمع شد
مضمون صحبتش این بود
گفت مگه آدم از زندگی چی میخاد
آدم برکت رو میخاد
یه دل خوش
روابط سالم
همین
واقعا دیدش خیلی برام قشنگ بود که اون آدمی که به این جایگاه رسیده این باور ها رو داشته چه قدر به راه راسته
چ قدر ساده اس
چقدر آرومه
چ آرامشی ثروت براش ساخته
دیدم من اینایی که این میگه رو منم میخام
منم دوس دارم دلم آروم بشه از ثروت
دوس دارم مشکل مالی برای همیشه بره
دوس دارم استرس پولو نداشته باشم
استرس اینو نداشته باشم که عمرم رفت ب بی پولی
استرس اینو نداشته باشم که اگه امشب مردم قطعا جزو ضالین بودما مردم دیگه
و چه قدر قشنگ زندگی که توش اینقدر ثروت باشه
چه قدر این خانم علیزاده قشنگ میگفت که من وقتی توی این یونجه ها زمین هام راه میرم انگار اینجا همینجا به دنیا اومدم
اون از عشق ب کارش میگفت
فک کن تو یه کاری داشته باشی
که ازش واقعا مشکل مالیت حل شده
و رسیدی ب جایی که واقعا ثروت داری میسازی
یعنی به خود باوری رسیدی
ب اون احساس که من ب لطف خدا میتونم رسیدی
بعد فک کن عاشق کسب و کارتی
زمانی هم که براش میذاری جوری هست که نیاز نیس حتما تو اونجا باشی تا اون کسب و کار بچرخه
تو میتونی از دورم مدیریتش کنی
یه همچین کسب و کاری که آدمو به عرش میبره
فارغ از نظر بقیه
بقیه میخان هر غلطی بکنن بکنن مگه نظر بقیه مهمه
هرچی میخان بگن بگن
من باشم و خدا و کسب و کارم
که از صفر رسیده به اینجا
ک حاصل عمرمه
که با ایمانم ب خدا ساختمش
که با حال خوب کارکردن روی خودم ساختمش
و دیگه به آزادی مالی رسیده باشی
دیگه همه جوره احساس کنی توی بقل خود خدایی
یه همچین کسب و کاری
میتونه همه ی ورقها رو بگردونه
و این همه مصداق بارز راه راسته
راهی که توش حاشیه نیس
خود نمایی نیس
خودتی
ولی این خودت خیلی قوی
این خودت خیلی ثروتمنده
این خودت مثل سلیمان نبی خدا همه چی بهش داده
یه شخصیت پولادین که هیچی نمیتونه از مسیر بندازتش بیرون
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس
تشکر از استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی .
خدای من شکرت از نمایش این همه زیبایی و عشق . این همه تاییدیه واسه قوانین عاشقانه زندگی .
چند تا نکته مهمی که تو این فایل برام برجسته بود رو مینویسم که برام بهتر جا بیفته و سپاس گزار تر باشم .
اولا چقدر خوشحال شدیم ( من و افرین ) که خانم شایسته عزیز هم بعد از مدتها حضور پر رنگی داشتن خیلی دلمون براشون تنگ شده بود .
متانت و مهربونی ایشون در کنار توانایی های مثال زدنیشون از ایشون یک گنجینه ساخته.
ارامش و منش ایشون برای ما الگو بوده و هست و تو هر قسمتی که ایشون هستن کلی درس ازادی وعاشقی از رفتار ها و واکنش های ایشون میگیریم .
اینکه چقدر لذت بخشه در کنار همسفر زندگیت انقدر خاطره ساز باشی . انقدر اتفاقات و خاطرات عاشقانه و دوست داشتنی خلق کنی .
بازی پینگ پونگ که فوق العاده بود چقدر تناسب اندام هر دو طرف چشمگیر بود نسبت به قسمت های قبلی که خبری از رعایت قانون سلامتی نبود .
چقدر قانون تکامل خودش رو نشون میداد که چطور استاد و مریم خانم تو این مدت بازیشون پیشرفت کرده بود چقدر جنب و جوششون بیشتر شده بود .
مصداق کار نیکو کردن از پر کردن است .
و تو این قسمت متوجه شدیم استاد چپ دست هستن .
موقع انباکسینگ گریل برزیلی هم که علاوه بر هیجان دیدن یک وسیله جدید ,همکاری استاد و مریم خانم جذابیت داشت که چقدر در عین هیجان با احترام همدیگر رو پوشش میدادن که معرفی یک ابزار جدید رو درست مدیریت کنن و حسشون عالی بمونه .
این مورد هم به نظرم تو تجربه های مشترک بالای استاد و مریم خانم به دست اومده . تو انباکس های قبلی اینقدر از ارامش رو ندیده بودم .
این موضوع برای من یاد اور گذشت و صبوری بیشتر در زندگی مشترک هستش .
اینکه علاوه بر صداقت داشتن دو طرف ,صبوری و گذشت و احترام متقابل چقدر میتونه یک رابطه رو با ارزش تر کنه و کیفیتش رو بالانگه داره .
خلاصه خیلی دوست داشتنی و صمیمی بود :
اینکه مریم خانم چقدر با حوصله تخته کاری و سیخ زدن رو به عهده گرفت .
و یاد اوری این نکته استاد که دفعه اول هستش انتظار پرفکت شدن کار رو نباید داشت و فقط باید از هیجان و چالش جدید لذت برد .
این هم اجرای عملی توجه به قانون تکامل بودش .
یک نکته دیگه هم که عملا دستاورد کم تجربگی در استفاده از کباب زن جدید بود این بود که :
“با حجم کمتری از غذا هم میشه کامل سیر شد اگه اروم تر غذا بخوریم و به مغز فرصت ارسال سیگنال سیر شدن بدیم” .
مثل همیشه لذت بردیم و کلی نکته زیبا تو رفتار های دو استاد دوست داشتنیمون دیدیم .
باز هم خدا رو شاکرم از هدایت شدن به سمت این همه زیبایی و استفاده از این همه مطالب با ارزش توحیدی .
گفتم قبل خواب بیام بنویسم که چقدر از این فایل لذت بردم، بازی پینگ پنگ ک منم بتازگی یاد گرفتم همشو با دقت دیدم و یه ترفندی که مریم جان عزیزم داره این که با شدت کوبیدنو در مواقعی که شرتیطش هست رو عالی انجام میده عالی هستی خانمممم براوووو زیبا مهربان و خوش اندام و باز هم مهربان.
چه دیتگاه عالی واقعا خیلی کار ادمو راحت میکنه مهمتر از همه زمانی ک ادم صرف اشپزی میکنه… انگار یکی اومده تو آشپزخونه داره غذا رو با بهترین کیفیت درست میکنه به به.
چقدر از اون نمکدون خوشم اومد
وای طعم کبابو تو دهنم حس کردم خیلی خوشمزه بود و خوش نمک.
و اون خستگی بعد از بازی و کباب رو الان حس میکنم.
و ماهی هایی ک شیرجه میزنن برای چربی های گوشته خوشمزه و اونام حتما از طعمش لذت میبرن عجله نکنید اونی که مطمنه گیرش میاد فقط نصیب اونا میشه، چه دریاچه زیبایی به به ارامش همینه زندگی همینه…
سلام استاد عزیزم،مریم نازنیم ودوستان گلم
از دیدن اندام زیبای شما دوعاشق که سیر نمیشم…
بریم سراغ درسها وجواب دادن به سوالات
من همین هفته پیش واقعا متوجه شدم،که خیلی شاگرد خوبی هستم ،چون واقعا با یک سفر ، بعد از مدتها باعث شد که متوجه شم چقدر از لحاظ دیدگاه وافکار وباورها،به صورت بنیادین تغییر کردم..
هفته قبل عروسی یکی از بستگان درجه اولم بود
خب معمولا عروسی بستگان درجه اول که باشه،باید حسابی ،یک سری استرسها داشته باشی، و….البته از دید بقیه نه از دیدگاه الان من وکلی برنامه های دیگه…
اولا با خودم عهد بستم،که مثل روزهای عادی قبلم،از لحظه به لحظه روزم،لذت ببرم
همه یه جورایی در تکاپوی آرایشگاه رفتن،ولباس چی بپوشم و…..بودن ،من خیلی خیلی ریلکس،فقط لذت میبردم
به موقع میخوردم، میخوابیدم،به سایت سر میزدم،و…
نه آرایشگاه رفتم ،خودم به صورت مختصر به صورتم رسیدم، لباسهایی که از سالهای قبل داشتم رو یک نگاهی انداختم،دیدم چه لباسهای شیک وباکلاسی هم هستن
بدون کوچکترین هزینهای، دوروز رو سپری کردم،باور کنید با بهترین حال ممکن،واحساس فوق العاده
کلی رقصیدیم ولذت بردم
کلی کیف کردم
همه یه جورایی درگیریهای خاص خودشون رو داشتن
ولی من در آرامش کامل کارهای خودم رو که راه انداختم، هیچ،به بقیه هم با احساس خوب کمک میکردم
به نظافت خونه،ومهمانها وهرچی که تصور کنید،با حالی عالی رسیدگی میکردم
خودم ،واقعا به خودم افتخار کردم
چقدررررر شهلا برام عزیزتر شد
چقدر خودم رو بیشتر دوست دارم
چقدر برای خودم ارزش واحترام بیشتری قائل میشم
چقدر برام اتفاق های خوبی رقم خورد
وچقدر لذت بردم از لحظه به لحظه این یک هفته که مسافرت رفتم،وعروسی برگزار شد….
وچقدر قوی شدم، این قدرت رو با تمام وجودم حس کردم..وبرام خیلی ارزشمند بود
دوست داشتم تازه ترین حال خوبم رو باشما به اشتراک بذارم،که هم به خودم یادآوری بشه،که چقدر انسان میتونه تغییر کنه،واز زندگی لذت ببره
به خودم یادآوری کنم،بدون استرس هم میشه لذت برد
بدون هزینه های اضافی هم میشه از زندگی لذت برد
باور کنید همه به من میگفتن ،چقدر تک شدم،تو جمع،با این وجود که کار خاصی هم نکرده بودم،ومطمئن هستم این ،حال خوب من بود،که همه به من میگفتن چقدر تو زیبا تر از همه هستی…
خیلی برام تجربه شیرینی بود
استاد خیلی خوشحالم که شاگرد زرنگی شدم،وبه خودم خیلی می بالم…
عاشقتونم
درپناه خودش باشید…
سلام دوست خوبم .آفرین تحسینت میکنم این نشون میده خیلی قوی شدی توومراسما همه تو فکر اینن خیلی خوشتیپ باشنو خاص باشن و فکر میکنن هر چی بیشتر استرس داشته باشن در نهایت نتیجه بهتری میگیرن (یعنی خوشتیپ تر به نظر میرسن )اما اینکه ادم خودش رو به خاطر یه مراسم که نهایتا چند ساعتی طول بکشه این همه اذیت کنه هیچ سودی نداره و این به نظر من سطح بالایی از خود باوری و خویشتن پذیری رو میخواد که بخوایم اینقدر به خودمون اعتماد داشته باشیم که نریم بشینیم زیر دست آرایشگر و فکر کنیم خودمون همینطوری با یک آرایش ساده هم زیباییم و شما تغییری اساسی کردی بهت تبریک میگم و منم ازت یاد گرفتم که زیاد خودمو به خاطر مراسم و مهمونی اذیت نکنم .نمونه این موردی که شما گفتین رفتار من و آرامشی که جدیدا دارم با اطرافیانم هست .مثلا میتونم به جرات بکم از وقتی با استاد آشنا شدم خیلی آرامش پیدا کردم .و کوچکترین مساله ای اگر میشه اطرافیانم بهم میریزند و توقع دارند منم مثل خودشون از کوره در برم و وقت مثل خودشون برخورد نمیکنم بهمن انگ بیخیالی .و …..میزنن د صورتی کهمنم ناراحت میشم آمل ناراحتیم رو طور دیگه ای برای خودم حل و فصل میکنم .یا در محل کار اگر مدیرم چیزی بگه من سعی میکنم قضیه خاتمه پیدا کنه اما همکارام با هم پچ پچ میکنن و نمیدونم شاید با خودشون میگن این شاید ترسیده از مدیر که جوابش رو نمیده در صورتی که من میخوام فقط و فقط خودم آرامش داشته باشم و برام مهم نیست کسی در موردم چی فکر میکنه خواستم اینجا بگم از تغییری کهکردم .موفق باشی دوست خوبم
سلام باران نازنیم
تبریک میگم ورودت رو به سایت،به بهترین جای این کره خاکی خوش آمدی عزیزدل
دقیقا همینطور که شما نوشتی
آدم تغییراتش رو خودش بهتر از هر کس دیگه ای حس میکنه،وچقدر این تکامل زیباست ودلنشین
برات بهترینها رو از خدای مهربونم خواستارم
در پناه خودش باشی…
بنام رب وهاب و غفورم
سلام به خانواده عزیز و دوست داشتنی ام
روز 79ام
خدا رو صدهزارمرتبه شکر استاد عزیزم و خانم شایسته گرانقدرم برای بودن شما، دیدن شما و یاد گرفتن از شما
خدایا شکرت برای اینکه هستین و رویاهای ما رو زندگی می کنید
من همیشه دوست داشتم بازی کنم، از زمانی که بچه بودم تا زمانی که برادرزادم به دنیا اومد و من همیشه کلی باش بازی می کردم و همیشه بش می گفتم خوش بحالت که عمه هایی مثل ما داری که اینقدر دوست دارن بات بازی کنن، اونم بازی های پیشرفته و حتی ورزش
همیشه هم دوست داشتم ورزش و بازی کنم و همیشه دوست داشتم همسرمم مثل من باشه این روحیش، و گاهی شده خودم بازی کردن با بچه ها رو فراموش میکردم اگر جایی میرفتم (چون کلا تا الانم من با بچه ها خیلی بازی می کنم)، مثلا اون بچه ای که تو اون جمع هست رو برای اولین بار می دیدم و این بخش از خودم رو یادم میرفت و درگیر حرف و حدیث های افراد بزرگسال میشدم، اون بچه سریع میومد سمت من و شروع می کرد به حرف زدن و گفتن اینکه بیا با هم بازی کنیم، همش میگفتم این بچه ها انگار درون آدم رو می بینن و میدونن تو آدمی هستی که deep down (از عمق وجودت) بازی کردن رو دوست داری برای همین میان سمتت و پیشنهاد بازی میدن، و وقتی که میگفتم در کمتر از 10 درصد مواقع : برو الان حوصله ندارم، بعدش عذاب وجدان می گرفتم که زندگی در لحظه رو از دست دادم، و هر موقع میرفتم با بچه ها بازی میکردم و غرق دنیاشون میشدم میدیدم بصورت خودکار سطح انرژیم بسیار بالا میرفت و از یک حرف و حدیث های بدرد نخور دور شدم، و از همین حالات نتیجه گرفتم که همیشه هر جا رفتم و بچه ها پیشنهاد بازی دادن با بچه ها بازی کنم بهتره.
خلاصه وقتی داشتم ویژگی های همسرمم رو چند وقت پیش می نوشتم که از کامنت های بچه ها یاد گرفته بودم، این ایده بعد نماز به ذهنم رسید که چقدر دوست دارم با همسرم بریم بازی کنیم، تنیس، تنیس روی میز و والیبال و …، یعنی تا اونجایی که بتونیم برنامه بزاریم بریم بازی کنیم و وقتی شما رو دیدم استاد تو فیلم به همراه مریم خانم چقدر قشنگ و جدی بازی می کردین چقدر خوشحال شدم، چقدر حال کردم، چون بازی کردن بنظرم خیلی دو نفر رو صمیمی می کنه، یه احساس ناب ایجاد می کنه، هر دو نفر در جهانی کاملا مساوی بنام جهان بازی هستن و این فوق العادس و چالش هایی که به وجود میاد تو حین بازی آدم رو بزرگ می کنه و رشد میده، خدایا شکرت برای دیدن این صحنه ها
استاد چقدر عالی هستین شما، عملا نامحدودیت رو دارین به نمایش میزارین، آقا رفتین رستوران برزیلی خوشتون اومد، به قول مریم خانم: رستوران برزیلی رو اوردین خونه، و این عالیه دیدن اینکه چقدر راحت وسیله سفارش میدین و میخرین در حالی که ما همیشه می دیدم که چون پدر مادرمون برای هر خرید وسیله ای چقدر پرس و جو می کنن چقدر سرچ می کنن و بعد از چند روز میرفتن دستگاه رو میخرین، ولی شما خیلی راحت کردین این مسئله فکر کردن برای خرید یک وسیله تا خریدش و استفاده کردن از اون وسیله رو.
آن باکیسنگ کردن یک وسیله نو یکی از لذت های ماست که شما به بهترین شکل اون رو هم برامون به نمایش میزارین خدارو هزار مرتبه شکر برای وجود شما دو نفر
و اینکه استاد اومدین فراوانی گوشت رو هم برای ما به نمایش گذاشتین، قبلنا که فیلم سینمایی می دیدم همش می دیدم تو فیلم شخصیت ها میومدن مثلا گوزن شکار می کردن و بعد اون رو تیکه تیکه می کردن و نمک سود می کردن و هر بار مقداری از اون رو کباب می کردن و میخوردن، و الان من اون تصویر رو با دیدن نحوه درست کردن گوشت که شما هم از هیچ ادویه ای استفاده نکردین و فقط نمک استفاده کردین و طبق دوره قانون سلامتی هست، یعنی عملا طبق این دوره شما راحت و سالم غذا میخورین، خدایا شکرت برای وجود شما استاد و این دوره معرکه ای که آماده کردین
استاد عزیزم من تو این فایل هایی جدیدی که این چند وقت میزاشتین مهربانی و سخاوتمندی شما رو بیش از پیش درک کردم و کلی از بابتش، از بابت وجود شما و خانم شایسته، و این خانواده بزرگ و ارزشمند و سایت گرانقدر سپاس گزاری کردم.
هر زیبایی می بینین برای ما فیلم میگیرین و به اشتراک میزارین و عملا هر نکته ای که بدونین میتونه به ما در بهتر کردن زندگیمون به صورت اساسی کمک کنه، در موردش فایل آماده می کنین و میزارین تو سایت، و این معرکست و غیر قابل توصیف و بی قیمت، و فقط باید بگم با تمام وجودم از شما سپاس گزارم
امیدوارم من بتونم به بهترین شکل به دستاورهادها و موفقیت هایی که دوست دارم برسم و بیام به دیدار شما و در مورد اتفاقای عالی زندگیمون با هم حرف بزنیم.
خدیاا شکرت که این خانواده عزیز هست، شما هستین دوستان گلم که چقدر از شما یاد می گیرم
خدای بزرگم برای این نعمت از تو سپاس گزارم
عاشقتونم
در پناه الله باشید.
بنام خداوند بخسنده مهربان
سلام به بهترین استاد دنیا و دوست داشتنی ترین مریم دنیا
و سلام به دوستای بهشتی خودم
استاد جانم مرسی بابت این فایل خوشگل و پر از فراوانی، پر از عشق، پراز حال خوب، پر از خوشمزگی. خدایا شکرت که زنده ام و میبینم که دنیای تو اینقدر قشنگه و یه جایی تو یه گوشه دنیا هست که دو نفر اینجوری عاشقانه زندگی می کنن، پینگ پونگ بازی می کنن، غذاهای فوق العاده خوشمزه درست می کنن و با همین کارای ساده و معمولی شون دنیای یه سری آدم دیگه رو زیر و رو می کنن، آدمهایی مثل من که یه عمری غر زدن و به زمین و زمان شکایت کردن و از عالم و آدم طلبکار بودن حالا که اومدن تو این سایت و زندگی استادشون دیدن آروم و ساکت نشستن و این فایل بهشتی رو نگاه میکنن و لذت میبرن و میفهمن چقددددرررر دلیل دارن برای شکرگزاری و شاد بودن.
استاد جونم بینهایت سپاسگزارم بخاطر این سوالهای فوق العاده که باعث شده این چند روزه نگاهم به زندگیم عوض بشه و از خیلی چیزای ساده لذت ببرم، انگاری دارم تازه لذت بردن رو یاد میگیرم…..
خب برم سراغ سوالها
سوال اول:
چیزهای ساده ای که ازش لذت میبرم:
صبح که از خواب بیدار میشم و پرده ها رو می کشم و نور میاد تو خونه مون،
لذت شستن صورتم با آب خنک،
لذت حس کردن تمیزی دندونام بعد از مسواک زدن،
لذت شکرگزاری نوشتن صبح،
لذت دیدن تراولهای نوی لای دفترم و بو کردنشون و شکرگزاری بابت اونا،
لذت دیدن بارون از پنجره خونه مون،
لذت دبدن خوشحالی خانواده ام،
لذت اتو کشیدن لباسها
لذت پهن کردن لباسهای شسته شده روی بند و اون بوی تمیزی شون که حس می کنم.
لذت نشستن کنار آب و گذاشتن پاهام تو آب
لذت کش دادن بدنم وقتی خسته ام
لذت دراز کشیدن وسط خونه بدون بالش
لذت دیدن فایل جدید روی سایت
لذت حرف زدن با خواهرم
لذت خرید برای بچه هام
لذت رانندگی کردن
لذت شستن ماشین مون و سپاسگزاری ازش و حرف زدن باهاش
لذت شستن فرش توی هوای گرم
لذت آب گرفتن روی بچه ها با شلنگ و دیدن شادی بچه ها
لذت اومدن تو سایه وقتی هوا گرمه
لذت سوار شدن اتوبوس های کولر دار وقتی هواگرمه و انگار سوار بهشت شدی
لذت خوردن بستنی
لذت خوردن دونات
لذت دیدن شوخی همسرم و بچه هام
لذت گرفتن مرغ عشقمون که اسمش فندقه، وقتی خیلی شیطنت میکنه و میگیرمش و اذیتش می کنم و ازش انتقام میگیرم::)
لذت شونه کردن و بستن موهای دخترام
لذت دوختن لباس برای خودم و دخترام
لذت خلق یه محصول جدید با هنر و استعدادی که خداجونم بهم داده
لذت دیدن یه پاجوش کنار گلهام
لذت خوردن چایی با خرما وقتی به شدت خسته ام
لذت دیدن اس ام اس واریزی پول، که یکی از لذت بخش ترین لحظات زندگیه:)
لذت دیدن انیمیشن با دخترام
لذت کامنت نوشتن
لذت دیدن خونه مون بعد از تمیزکاری
لذت شستن حیاط و خیس شدن پاهام با آب خنک
لذت آبپاشی و شستن گلها
لذت آب پاشیدن حیاط تو عصر های تابستون و نشستن تو حیاط خونه پدریم و خوردن چای
عصرانه
لذت خوردن هندوانه خنک کنار جاده بعد از کلی رانندگی و چکیدن آب از لب و لوچه ت:)
لذت بوی گل یاس تو شبهای اردیبهشت
لذت کشتن مگسی که اذیتت می کنه:)
لذت حمام رفتن بعد از باشگاه و اون دوش خنک آبسرد
لذت دراز کشیدن تو وان بزرگمون تو آفتاب تابستون تو حیاط
لذت ریختن آب سرد روی داداشهام وقتی داشتن آب تنی میکردن تو ظهرهای تابستون و دیدن جیغ و دادهاشون:)
لذت خرید جهیزیه
لذت شستن ظرفها و تمیز کردن اجاق گاز و دستمال کشیدن کابینهاو اپن
لذت شنیدن صدای پرنده ها
لذت دراز کشیدن روی چمن
لذت ایستادن جلوی آب پاشهای پارک
لذت دیدن غروب آفتاب از روی پشت بوم خونه مون
لذت درست کردن آتیش با چوبهای خشک
لذت سوزودن خار و خاشاک و گر گرفتن آتیش
لذت درست کردن چایی آتیشی
لذت کباب کردن ذرت روی آتیش
لذت رفتن زیر آبشار
لذت تمیز کردن شیشه ماشین وقتی بخار گرفته و جلوتو نمیبینی
لذت گوش کرذن فایلهای استاد موقع رانندگی
لذت دانلود یه آهنگی که داری میشنوی، همون لحظه
لذت پیدا کردن جواب سوالت
لذت حرف زدن با خواهر برادرهام
لذت هدیه خریدن برای اونایی که دوسشون داری
لذت دور همی های شبانه مون تو پارک با خانواده م
لذت افطاری
لذت برق انداختن اینه و شیشه ها با شیشه پاکن
لذت لم دادن روی مبل بعد از کلی کار تو آشپزخونه
لذت تیکه کردن و وعده کردن گوشت و مرغ
لذت دم کردن برنج
لذت استشمام بوی برنج تو شالیزارهای شمال
لذت دیدن عکسهایی که تو مسافرت گرفتی
لذت عکس گرفتن وسط جاده پردرخت
لذت دیدن اسمون آبیه آبی
لذت دیدن موج دریا
لذت شنیدن صدای امواج
لذت خط خطی کردن دفترات تو بچگی
لذت تراشیدن مداد
لذت اسم فامیل بازی کردن
لذت پانتومیم بازی کردن تو دورهمی هامون
لذت مهمونی رفتن
لذت خرید رفتن با ماشین
لذت تغییر دکوراسیون خونه
لذت دور ریختن وسایل اضافه تو خونه تکونی
لذت پریدن تو استخر
لذت راه رفتن پابرهنه تو شنهای ساحل
لذت نصب پرده بعد شستن
لذت پیچیدن پتو تو شبهای زمستون
لذت گرم شدن پاهات زیر کرسی
لذت نوشتن تو دفتر نو
لذت گرفتن پول نو از عابر بانک
لذت عیدی دادن و عیدی گرفتن
لذت مرتب کردن کشوی لباسها
لذت چیدن کوسنها روی مبل
لذت نسیم خنکی که به صورتت میخوره
لذت دیدن موش صحرایی کنار جاده وقتی بالای سوراخشون قد علم کرده
لذت غذا درست کردن روی آتیش
لذت خوردن یه غذای خوشمزه
لذت تعریف شنیدن از دستپختت
لذت دیدن رضایت مشتری
لذت ارسال بسته های پستی
لذت دیدن کارنامه پر از نمره های خوب بچه هات
لذت تعریف کردن خاطرات بچگی
لذت رنگ کردن نقاشیهای بچه ها
لذت کشیدن کادر کنار دفتر مشق دخترم
لذت دیدن پیشرفت فوق العاده دخترم تو نقاشی و نشون دادن نقاشیاش به دیگران
لذت آتیش زدن کاغذ
لذت دوچرخه سواری
و کلی لذتهای ساده ای که قبلا نمیدیدمشون و حسشون نمیکردم اما حالا یواش یواش دارم درک میکنم این لحظه ها هستن که به زندگی معنا میدن و هر چه من بیشتر یاد بگیرم از لحظه حالم لذت ببرم بیشتر زندگی می کنم. زندگی مثل زندگی استاد، زندگی که عمق داشته باشه نه مثل زندگی قبلا من فقط تباه کردن عمر و از دست دادن لحظه ها باشه.
خدارو شکر می کنم استادجانم برای این فایلهای بینظیری که بهتون الهام میشه و روی سایت میزارین برای منی که دنبال بهتر کردن زندگیمم. و بینهایت سپاسگزارم بابت وجود ارزشمندتون تو مسیر زندگیم
سوال دو: اگه حرف مردم رو کنار بزارم چه کارهایی رو دوست دارم انجام بدم،
دوست دارم تنهایی برم سفر با وجود اینکه کلی ترس دارم ازش
سوال سوم: انصافا به این موضوع هر چی فکر کردم نتیجه ای پیدا نکردم و این اصلا خوب نیست بنظرم. تنها موردی که یادم دومد اینه که چند سال پیش با هم برای اتاق خواب مون کمد دیواری زدیم. من طرح میدادم و همسرم اجرا میکرد و اون روزها خیلی لذت میبردم از اینکه دارم کنار همسرم کار میکنم.
خدارو شکر که امروز هم توفیق نوشتن این کامنت رو پیدادکردم که باعث شد خیلی چیزای لذتبخشی که دارم و فراموششون کردم بیاد بیارم و لذت ببرم
ممنون از شما استاد عزیز و مریم جان شایسته
سلام به خواهر خوبم خدیجه شریعتی
واقعا لذت بردم از خوندن کامنت فوق العادتون چقدر ریز به ریز لذت های کوچیک و در عین حال لذت بخشرو مو به مو توضیح دادیدواقعا با خوندن لذت های شما من هم لذت بردم از این کارهای مشابه ای که شما با انجامشون لذت میبرید
منم با خوندن کامنتنون حالم عالی شد و گفتم بابت تشکر از شما این کامنت رو بنویسم از شما ممنونم که اینقدر به جزئیات و لذت های کوچیک اهمیت میدن و از انجام اونها لذت می برید
خواندن کامنتتون لذت بخش بود
سلام به استاد توحیدی خودم و مریم جانم که هر روز در انرژی تر و زیباتر میشه
وای چقدر بازیتون بینظیر بود بینظیر چقدر حرفه ای تر سدیند،وقدر تمرکزتون زیبا هست تو بازی وباخودتون در صلح هستند که من عاشق این در صلح بودنتون هستم و داریم این و تو ذهن خودم قویتر میکنم که با آموزشهای خودم با خودم در صلح باشم و هر کاری که انجام میدم خودم و تحسین کنم که من هم توانایی انجام هر کاری را دارم
اینا از شما آموزش دیدم خیلی حسن خوبه خیلی احساس خوشبختی میکنم و خدارا هزاران هزار مرتبه شکر میکنم بابت این آرامشی که دارم
من هر روز با دیدن خودم و تحسین کردن خودم لذت میبرم
شکر گزاری از سلامتی که دارم و هر روز هم بیشتر و بیشتر میشه این سلام
پیاده روی که میرم دیدن این آسون ابری ،گلهای زیبا که بوش میاد مستم میکنه،درختهای زیبا و تازه که چقدر رویایی و شگفت انگیز،کنارش میایستم و صدای پرندگان و میشنوم و از شدت خوشحال بغض گلوم و میگیره که چقدر زیبا هست این طبیعت زیبا و دوست داشتنی و موقع پیاده روی از خدای مهربان میخوام هدایتم کنه به زسبایهای بیشتر و نعمتهای بیشتر هر روز به جای زیبا هدایت میشم که اصلا خودم فکرشم نمی کردم اینجا که من چندین بار اومده بودم چرا ندیده بودنش و همش بخاطر هدایت خدای مهربونم خدا را هزاران هزار بار شکر بخاطر این هدایتهای زیباش خدایا شکر که تسلیمش شدم و اجازه میدم من و هدایت کنه به اسانسهای بیشتر و لذتهای بیشتر،و این جمله که خدای من من میخوام لذت تجربه کنم،شادبی تجربه کنم اون من و به بهترین جاها هدایت میکنه و این یعنی خوشبختی
خدایا من و تو این مسیر هدایت کن که قانون جهان هستی و بهتر بفهمم و بهتر عمل کنم
هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این فراوانی و ثروت که در زندگی استاد عزیزم و مریم جان هست و من و دوستان عزیزم به این باور میرسیم که میشود ماهم داشته باشم کافیه باورهای اشتباه مون و بشناسیم و جاشون و با باورهای درست عوض کنم به راحت ترین راه و آسان ترین راه ماه هم به نعمت و ثروت فراوان میرسیم
خداوند از بینهایت بینهایت راه به ما ثروت و نعمت میدهد
ما هم میتونیم زندگی رویایی مثل استاد داشته باشیم
که این حس خوبی که دارم نشونش اتفاقات خوبی که داره برام رخ میده و آرامش آرامشی که دارم
خدایا هزاران هزار مرتبه شکر شکر
سلام به استاد توحیدی خودم و مریم جانم که هر روز در انرژی تر و زیباتر میشه
وای چقدر بازیتون بینظیر بود بینظیر چقدر حرفه ای تر شدیند،وقدر تمرکزتون بالاهست تو بازی وباخودتون در صلح هستند که من عاشق این در صلح بودنتون هستم و دارم این و تو ذهن خودم قویتر میکنم که با آموزشهای شما با خودم در صلح باشم و هر کاری که انجام میدم خودم و تحسین کنم که من هم توانایی انجام هر کاری را دارم
اینا از شما آموزش دیدم خیلی حسن خوبه خیلی احساس خوشبختی میکنم و خدارا هزاران هزار مرتبه شکر میکنم بابت این آرامشی که دارم
من هر روز با دیدن خودم و تحسین کردن خودم لذت میبرم
شکر گزاری از سلامتی که دارم و هر روز هم بیشتر و بیشتر میشه
پیاده روی که میرم دیدن این آسون ابری ،گلهای زیبا که بوش مستم میکنه
،درختهای زیبا و تازه که چقدر رویایی و شگفت انگیز،کنارش میایستم و صدای پرندگان و میشنوم و از شدت خوشحال بغض گلوم و میگیره که چقدر زیبا هست این طبیعت زیبا و دوست داشتنی و موقع پیاده روی از خدای مهربان میخوام هدایتم کنه به زیبایهای بیشتر و نعمتهای بیشتر هر روز به جای زیبا هدایت میشم که اصلا خودم فکرشم نمی کردم اینجا که من چندین بار اومده بودم چرا ندیده بودمش و همش بخاطر هدایت خدای مهربونم خدا را هزاران هزار بار شکر بخاطر این هدایتهای زیباش
خدایا شکر که تسلیمش شدم و اجازه میدم من و هدایت کنه به اسانیهای بیشتر و لذتهای بیشتر،
و این جمله که خدایا من میخوام لذت تجربه کنم،شای تجربه کنم اون من و به بهترین جاها هدایت میکنه و این یعنی خوشبختی
خدایا من و تو این مسیر هدایت کن که قانون جهان هستی و بهتر بفهمم و بهتر عمل کنم
هزاران هزار مرتبه شکر بخاطر این فراوانی و ثروت که در زندگی استاد عزیزم و مریم جان هست و من و دوستان عزیزم به این باور میرسیم که میشود ماهم داشته باشم کافیه باورهای اشتباه مون و بشناسیم و جاشون و با باورهای درست عوض کنم به راحت ترین راه و آسان ترین راه ماه هم به نعمت و ثروت فراوان میرسیم
خداوند از بینهایت بینهایت راه به ما ثروت و نعمت میدهد
ما هم میتونیم زندگی رویایی مثل استاد داشته باشیم
که این حس خوبی که دارم نشانش اتفاقات خوبی که داره برام رخ میده و آرامش ،آرامشی که دارم
خدایا هزاران هزار مرتبه شکر شکر
سلامت و شاد ،ثروتمند و سعادتمند در این دنیا و اون دنیا باشیند
بنام خدای هدایتگر
سلام به استاد دوست داشتنی من و مریم بانوی گلم
سلام خدمت دوستان هم فرمانسی من
به به چه بازی قشنگی خدایی از تماشا کردن این بازی سیر نمیشم خیلی لذت بردم دمتون گرم من خودم عاشق این بازی هستم ولی هنوز شروع نکردم به یادگرفتن
به به چه گوشتایی استاد عزیزم نوووش جونتون
واقعا بوش تا مشامم رسید من با دوره قانون سلامتی و خوردن گوشت های خوشمزه مشکلی که داشتم کیست بود و هروقت دکتر میرفتم هزینه های بالایی پرداخت میکردم ولی بازهم خوب نمیشدم یاکلا یکماه خوب بودم باز دوباره که بشدت اذیتم میکرد با قانون سلامتی در عرض دوماه دوباره چکاپ کردم کلا رفع شده بود و خود دکتر میگفت چطوری چیکار کردی بدنت نرمال ترین بدن شده خدایا هزار مرتبه شکرت الانکه گوشتای خوشمزه دیدم گفتم ذکر کنم
من عااااشقتونم من عاشق رابطه ی تحسین برانگیز شما دوتا فرشته ی زندگیمم خدارو براب وجودشما شکر میکنم
خدایا شکرت بابت تمام نعمت و ها زیبایی ها
خب بریم سراغ سوال های این فایل لذت بخش
سوال اول :
پیاده روی کردن ،دوچرخه سواری که من عاشقشم ،ورزش کردن ،فایل گوش دادن که کل زندگی منه ،سایت ودیدن فایل های و زیبایی ها ،خوندن کامنت دوستانم که صبح و شب و هروقت که تایمم ازاده واقعا فوق العاده ،طبیعت گردی ،تمیز کردن خونه ام واقعا لذت میبرم ،اشپزی کردن ،صبح زود بیدار شدن و پیاده تا محیط کاررفتن ، کارم که عاشقشمم ،اهنگ گذاشتن و رقصیدن ،شکرگزاری کردن ،نوشتن خواسته هام ،شوخی کردن باعزیزدلم،صحبت کردن درباره خواسته هام با عزیزدلم و تجسم کردن ،دیدن رشدکردن گلهام حرف زدن و عشق کردن با گلهام ،و….
سوال دوم :
اگه حرف مردم نباشه هرجور ک دوست دارم لباس میپوشم میگردم ، با صدای بلند از ته دلم میخندم ،تنها بعنوان یک خانم شب بیرون میرم پیاده روی میکنم ،تنها به مسافرت میرم و میگردمم و خلوت میکنم ،موتور سواری میکنم ،عاشق بوی چوب و برش زدن چوبم نجاری میکردم ،و….ازاد بودم بدون محدویت که چ همسرم چه بقیه اطرافیانم برای اینکه خانم هستم جلوی من نگیرندهرجا که دوست داشتم میخندیدم جیغ میکشیدم بدوو میکردم ازاد بودم لذت میبردم
سوال سوم :
طبیعت گردی و اتیش کردن و چای اتشی خوردن ،کوه رفتن ،تجسم کردن خواسته هامون ،از زیبایی صحبت کردن ،باغ داشتن و کشاورزی کردن ،پیاده روی کردن ،تمیز بودن خونه و مرتب بودن همه چیز ،ورزش کردن ،پلی استیشن بازی کردن ،والیبال و پینک پنک ک دوتامون هنوز یاد نگرفتیم ولی عاشق این بازی هستیم ، موتور سواری توی کوه و جاده که دوتامون خیلی عاشقش هستیم و بیشترین چیزی که منو عشقمم خیلی لذت میبریم طبیعته و گردش و تفریح دیدن طبیعت و زیبایی ها
خدایا شکرت برای اینکه قدرت نوشتن دارم
استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی من ازتون نهایت سپاسگزاری دارم خوشتیپای من عاشقتونم
انشالله همیشه سالم و تندرست باشید و خدا هممونو به مسیر عشق و ثروت و و نعمت و هدایت کنه
خدا پشت و پناهتون دوستتون دارم
بنام خدایی که بشدت کافیست
سلام
چند روزی میشه که این قسمت رو دیدم ولی ننوشتم تا این لحظه که خوابیده بودم و از خواب پریدم و اومدم که کامنت ها رو بخونم و حسی که گفت بنویس
وقتی عکس این قسمت رو روی صفحه اول ایت کـــــــلی کیف کردم که بعد مدتها دوباره شما رو تو پرادایس می بینم، واااااای خدای من چقدر که زیباست چــــــــقدر که رویایی هست چــــــــــقدر که فوق العاده هست؛ چه فضای فوق العاده ای درست کردید برای بازی پینگ پنگ و چـــــــــقدر دوتاتون فوق العاده تر شده بازی تون مــــــــخصوصا مریم جون که پا به پای استاد بودن، چـــــــقدر فیلم برداری موقع بازی فوق العاده بود، بی نهایت سپاسگذارم
درمورد لذت های ساده ای گفتید بگم که موجب شادی و رضایتم از زندگی ام شده:
قهوه ای که با عشق و ذوق و شوق بعضی وقتها فقط واسه خودم و بعضی وقتها خواهرام یا اگر مهمونی داشته باشم درست میکنم و تو فنجون های خوشگل میزارم یا لاته ای که سعی میکنم بهش آرت خوشگلی هم بدم و بعضی وقتها ازش واسه خودم عکس هم میگیرم
لاک های رنگ های مختلفی که واسه انگشتانم میزنم و هر دو سه روز تجدیدش میکنم درحالی که تا همین چند ماه پیش لاک هم میزدم سعی میکردم رنگ شاد نباشه مــــــــخصوصا الان بعد فوت مادرم که چند ماهی میگذره بخاطر حرف مردم ولی من میزنم و کلی بابتش عشق میکنم وقتی نگاهشون میکنم
اما در مورد سوال دوم که گفتید اگر حرف مردم رو کنار بزارم میخوام به تجربه ای اشاره کنم که دو شب پیش داشتم، چیزی که دوست داشتم همیسه انجام بدم ولی همین حرف مردم اجازه نمی داد؛ من و خواهرام رفته بودیم یه رستوران فضای باز خیلی بزرگ که موسیقی زنده هم داشت و یه جا خواننده پرسید چه آهنگی دوست دارید بخونم و من برای اولین بار با اینکه شلوغ بود با صدای بلند آهنگ مد نظرم که یه آهنگ عربی بندری بود رو گفتم که بخونه که اسمشم حــــــــــراره هست :))))))
راستی استاد دستگاه گریل جدیدتون خــــــــــیلی مبارکتون باشه؛ چه کــــــــیفی میده نوش جون کردن کباب برزیلی تو پرادایس، اصلا طعم بهشت میده، استاد همین چند وقت پیش خیلی شگفت انگیز به تصاویر یه رستوران فوق العاده این سبکی تو تهران هدایت شدم بعد دیدن قسمت های سفر دور آمریکا که شما و مریم جان رفتی به رستوران برزیلی، درسته هنوز به اون رستوران نرفتم ولی همین هدایتمم هم کــــــــلی منو سر ذوق اورد تا به امید الله بزودی حضوری برم تجربه کنم و بعدش تو آمریکا :))))))
خدایا شــــــــکرت
خدایا من را به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نـــــــعمت ها دادی و نه گمراهان
سلام به همگی امیدوارم عالی باشید
امشبم میخام به ایده ام عمل کنم و یه آیه از قرآن رو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا بنویسم
قرار نیس همه ی حرفهای من الزما درست باشه اینا برداشت من با علم الانم از قرآنه
یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ ۚ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ ۖ وَإِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئًا لَا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ۚ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿٧٣﴾
ای مردم! مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا میخوانید، هرگز نمیتوانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند! و هرگاه مگس چیزی از آنها برباید، نمیتوانند آن را باز پس گیرند! هم این طلبکنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، و هم آن معبودان)! (73)
یعنی این آیه واقعا خوبه خیلی ام مثال خنده داری زده
قشنگ یه تصویر سازی خفن میکنه از اینکه اونایی که میرن غیر از خدا رو ب عنوان معبود میگیرن اصلا نمیتونن یه موجود مزاحم بی خاصیت مثل مگس بیافرینند
میتونس بگه زنبور میتونس بگه مورچه ولی گفت مگس
بعد هلاک اون قسمتم که میگه اگه مگسی چیزی ازشون بگیره اونا بازم ناتوانن که اونو از مگس پس بگیرن
فک کن یه سری آدم دنبال یه مگس بندازن برای اینکه چیزی که ازشون گرفته رو پس بگیرن
ولی دور از این بحثا داره ذلت اونایی رو نشون میده که درگیر شرکن دیگه
اینکه میگم نه اینکه خودم برئی ام
خودمم یکی از اونام فقط چون توی خود قصه ام
چون دیدم به زندگی مثل دید یه مورچه اس به دنیا
نمیتونم ببینم
وگرنه اگه دید عقابو داشتم
اگه از اون بالا قصه ی زندگی تک به تکمون رو نگاه کنن خیلی از این مثالم بدتریم
و هر مشکلی که پیش بیاد از شرکه توی زندگی مون
از حساب کردن روی غیر از خداس
انگار شیطان نمیذاره دنیا رو اینجوری ببینیم
که ماییم و خدا
فقط منو خدا
نه هیچ کس دیگه
این همه آدم فقیر داریم
که دنبال یه لقمه نون صب تا شب میدون به جایی ام نمیرسن
و نمیدونن که اگه روی باورهاشون کار کنند هدایت میشن به نعمت هایی که ب حساب در نمیاد
داشتم یه مصاحبه میدیدم از خانم توران علیزاده
ایشون کسی بودن که صاحب کلی زمین بودن نزدیک به دویست هکتار زمین توی سیستان بلوچستان داشتن
و تونسته بودن رکورد تولید یونجه رو توی کشور بزنن
آدم خیلی ثروتمندی بود ایشون از کشاورزی ام به این جایگاه رسیده بود
این دویست هکتار زمنیش تقریبا اندازه یه شهر بود
که حدود شصت هکتارش زیر یونجه بود
باز یه شصت هکتارم ذرت کاری داشت
یه قسمت دیگه اش هم گندم داشت و بقیه اشم قرار بود گیاهان دارویی بشه
چیزی که من لذت میبردم ازش یه جایی وسط حرفاش گفت
فک کن آدمی که یه شهر مال این آدم بود
یعنی روستای علیزاده کلا زمین های این بود
بعد باسکول داشت تجهزات داشت اونم توی سیستان بلوچستان محروم ترین نقطه کشور
بعد همین آدم وسط حرفهاش یه چیزی گفت ک من اشک توی چشمام جمع شد
مضمون صحبتش این بود
گفت مگه آدم از زندگی چی میخاد
آدم برکت رو میخاد
یه دل خوش
روابط سالم
همین
واقعا دیدش خیلی برام قشنگ بود که اون آدمی که به این جایگاه رسیده این باور ها رو داشته چه قدر به راه راسته
چ قدر ساده اس
چقدر آرومه
چ آرامشی ثروت براش ساخته
دیدم من اینایی که این میگه رو منم میخام
منم دوس دارم دلم آروم بشه از ثروت
دوس دارم مشکل مالی برای همیشه بره
دوس دارم استرس پولو نداشته باشم
استرس اینو نداشته باشم که عمرم رفت ب بی پولی
استرس اینو نداشته باشم که اگه امشب مردم قطعا جزو ضالین بودما مردم دیگه
و چه قدر قشنگ زندگی که توش اینقدر ثروت باشه
چه قدر این خانم علیزاده قشنگ میگفت که من وقتی توی این یونجه ها زمین هام راه میرم انگار اینجا همینجا به دنیا اومدم
اون از عشق ب کارش میگفت
فک کن تو یه کاری داشته باشی
که ازش واقعا مشکل مالیت حل شده
و رسیدی ب جایی که واقعا ثروت داری میسازی
یعنی به خود باوری رسیدی
ب اون احساس که من ب لطف خدا میتونم رسیدی
بعد فک کن عاشق کسب و کارتی
زمانی هم که براش میذاری جوری هست که نیاز نیس حتما تو اونجا باشی تا اون کسب و کار بچرخه
تو میتونی از دورم مدیریتش کنی
یه همچین کسب و کاری که آدمو به عرش میبره
فارغ از نظر بقیه
بقیه میخان هر غلطی بکنن بکنن مگه نظر بقیه مهمه
هرچی میخان بگن بگن
من باشم و خدا و کسب و کارم
که از صفر رسیده به اینجا
ک حاصل عمرمه
که با ایمانم ب خدا ساختمش
که با حال خوب کارکردن روی خودم ساختمش
و دیگه به آزادی مالی رسیده باشی
دیگه همه جوره احساس کنی توی بقل خود خدایی
یه همچین کسب و کاری
میتونه همه ی ورقها رو بگردونه
و این همه مصداق بارز راه راسته
راهی که توش حاشیه نیس
خود نمایی نیس
خودتی
ولی این خودت خیلی قوی
این خودت خیلی ثروتمنده
این خودت مثل سلیمان نبی خدا همه چی بهش داده
یه شخصیت پولادین که هیچی نمیتونه از مسیر بندازتش بیرون
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده که فاصله ای بین حرف و عملشون نیس
دوستون دارم
سلام و ارادت به همه عزیزان عباس منشی .
تشکر از استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته دوست داشتنی .
خدای من شکرت از نمایش این همه زیبایی و عشق . این همه تاییدیه واسه قوانین عاشقانه زندگی .
چند تا نکته مهمی که تو این فایل برام برجسته بود رو مینویسم که برام بهتر جا بیفته و سپاس گزار تر باشم .
اولا چقدر خوشحال شدیم ( من و افرین ) که خانم شایسته عزیز هم بعد از مدتها حضور پر رنگی داشتن خیلی دلمون براشون تنگ شده بود .
متانت و مهربونی ایشون در کنار توانایی های مثال زدنیشون از ایشون یک گنجینه ساخته.
ارامش و منش ایشون برای ما الگو بوده و هست و تو هر قسمتی که ایشون هستن کلی درس ازادی وعاشقی از رفتار ها و واکنش های ایشون میگیریم .
اینکه چقدر لذت بخشه در کنار همسفر زندگیت انقدر خاطره ساز باشی . انقدر اتفاقات و خاطرات عاشقانه و دوست داشتنی خلق کنی .
بازی پینگ پونگ که فوق العاده بود چقدر تناسب اندام هر دو طرف چشمگیر بود نسبت به قسمت های قبلی که خبری از رعایت قانون سلامتی نبود .
چقدر قانون تکامل خودش رو نشون میداد که چطور استاد و مریم خانم تو این مدت بازیشون پیشرفت کرده بود چقدر جنب و جوششون بیشتر شده بود .
مصداق کار نیکو کردن از پر کردن است .
و تو این قسمت متوجه شدیم استاد چپ دست هستن .
موقع انباکسینگ گریل برزیلی هم که علاوه بر هیجان دیدن یک وسیله جدید ,همکاری استاد و مریم خانم جذابیت داشت که چقدر در عین هیجان با احترام همدیگر رو پوشش میدادن که معرفی یک ابزار جدید رو درست مدیریت کنن و حسشون عالی بمونه .
این مورد هم به نظرم تو تجربه های مشترک بالای استاد و مریم خانم به دست اومده . تو انباکس های قبلی اینقدر از ارامش رو ندیده بودم .
این موضوع برای من یاد اور گذشت و صبوری بیشتر در زندگی مشترک هستش .
اینکه علاوه بر صداقت داشتن دو طرف ,صبوری و گذشت و احترام متقابل چقدر میتونه یک رابطه رو با ارزش تر کنه و کیفیتش رو بالانگه داره .
خلاصه خیلی دوست داشتنی و صمیمی بود :
اینکه مریم خانم چقدر با حوصله تخته کاری و سیخ زدن رو به عهده گرفت .
و یاد اوری این نکته استاد که دفعه اول هستش انتظار پرفکت شدن کار رو نباید داشت و فقط باید از هیجان و چالش جدید لذت برد .
این هم اجرای عملی توجه به قانون تکامل بودش .
یک نکته دیگه هم که عملا دستاورد کم تجربگی در استفاده از کباب زن جدید بود این بود که :
“با حجم کمتری از غذا هم میشه کامل سیر شد اگه اروم تر غذا بخوریم و به مغز فرصت ارسال سیگنال سیر شدن بدیم” .
مثل همیشه لذت بردیم و کلی نکته زیبا تو رفتار های دو استاد دوست داشتنیمون دیدیم .
باز هم خدا رو شاکرم از هدایت شدن به سمت این همه زیبایی و استفاده از این همه مطالب با ارزش توحیدی .
ممنون از نگاه و توجهتون .
سلام به همه ی عزیزانمممم
گفتم قبل خواب بیام بنویسم که چقدر از این فایل لذت بردم، بازی پینگ پنگ ک منم بتازگی یاد گرفتم همشو با دقت دیدم و یه ترفندی که مریم جان عزیزم داره این که با شدت کوبیدنو در مواقعی که شرتیطش هست رو عالی انجام میده عالی هستی خانمممم براوووو زیبا مهربان و خوش اندام و باز هم مهربان.
چه دیتگاه عالی واقعا خیلی کار ادمو راحت میکنه مهمتر از همه زمانی ک ادم صرف اشپزی میکنه… انگار یکی اومده تو آشپزخونه داره غذا رو با بهترین کیفیت درست میکنه به به.
چقدر از اون نمکدون خوشم اومد
وای طعم کبابو تو دهنم حس کردم خیلی خوشمزه بود و خوش نمک.
و اون خستگی بعد از بازی و کباب رو الان حس میکنم.
و ماهی هایی ک شیرجه میزنن برای چربی های گوشته خوشمزه و اونام حتما از طعمش لذت میبرن عجله نکنید اونی که مطمنه گیرش میاد فقط نصیب اونا میشه، چه دریاچه زیبایی به به ارامش همینه زندگی همینه…
خدیا شکرت
استاد جان خداقوت