توحید عملی | قسمت ۱ - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

1595 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    خورشید گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    فقط در 2 دقیقه اول فایل من این رو فهمیدم که شخصیت شما با من و خیلی دیگر از انسان ها چه تفاوتی داره و به نظرم شما لیاقت این رو دارین و قطعن خودتونم میدونین که لایق صحبت در مورد اجرای توحید در عمل هستین ازهمون دقیقه اول فایل میشه این رو فهمید که گفتین بااینکه هیچ ایده ای برای کار کردن در بندرعباس نداشتین و فکر میکنم گفتین حتی اصلا نمیدونستین که اونجا چیجوریه و قراره چیکار کنین فقط چیزی بهتون الهام شده بود که هدایت خداوند بوده و شما باورش داشتین رو عمل کردین بهش

    منم فهمیدم که شاید برای انجام کارهام در ابتدا هیچ ایده ای نداشته باشم اما بهم گفته میشه زمانی که اولین قدم رو بردارم و این واقعن ایمان بزرگی میخاد که من میدونم هنوز به مرحله شما نرسیدم اما در مسیرش درحرکتم و ازاین بابت خودم رو تحسین میکنم

    استاد من قبلا فکر میکردم فقط باید گوش بدم فایلارو بنویسم اما الان متوجه شدم که عمل از هرچیزی مهمتره چیزی که ازخودتون هزاران بار شنیدم اینه که به اندازه درکتون به اگاهی ها عمل کنین و فهمیدم نباید خودمو درگیر حواشی و فرعیات اینکه چنبار فایلو گوش بدم چنبار بنویسم و فلان شم مهمترین موضوع و اصل اینه که فقط به چیزی که میشنوی و درک میکنی عمل کنی

    و حالا چیزای دیگه ای که متوجه شدم

    اینکه شما چه قدر خوب این موضوع زاویه دید رو درک کردین و بهش عمل میکنین و در شرایطی که اوضاع به ظاهر به ضررتون بوده و بد بوده شما چه قدر قشنگ با تغییر زاویه دیدتون خودتونو به احساس خوب رسوندین و گفتین بااینکه کار سخت بوده حقوق نمیدادن رفتار مناسبی نداشتن اما به اینا توجه نمیکردم و توجه و تمرکزمو گزاشته بودم رو این موضوع که عیبی نداره من تو اینکار پیشرفت میکنم و اصلا خودم میشم مدیر و واقعن به صورت عملی میبینم که باانجام این رفتار چه قدر بعدش اوضاع به نفعتون شده و غیر قابل تصور تغییر کرده اون حادثه درامد چن برابری از قبل با کلی مزایا ترفیع درجه!اینا اگر پاداش احساس خوب و توجه مثبت نیست پس چیه ؟

    استاد شیطان میخاد گولم بزنه و میگه خب این طبیعیه شانسی شما از این حادثه سالم موندین و بدشم خب کسی و نداشتن حالا شمارو ترفیع درجه دادن دگ مجبور بودن ولی من میگم باشه راست میگی شاید یکی دوبار اینجوری شه پس چرا هربار اوضاع تو هر شرایطی از زندگی به نفع شما تغییر کرده در موقعیت های مختلف اونایم شانسی بودن؟چرا پس برای بقیه پیش نمیاد و فقط برای شما پیش میاد شمایی که هرلحظه طبق متن فایل توحیدی زندگی میکنین و تلاش میکنین در هرلحظه رفتارتون رو منطبق با قانون نگهدارین

    استاد یک موضوع دیگه ای که درک کردم بازم این قسمت متن فایل که

    اگر یکتاپرست باشی، نمی توانی به چیز دیگری وابسته شوی، زیرا یکتاپرستی آنقدر وابسته‌ات می‌کند که دیگر فضایی نمی‌ماند.

    چه قدر شما رها بودین و وابستگی خاصی نه به شهری که توش زندگی میکردین داشتین نه شغلی که داشتین و دوستان و خانواده و نه حتی شغلی که بعدا تو بندرعباس به دست اوردین هرکس دیگه بود وقتی حتی در سختترین شرایط شغلیم قرار میگرف در همچین موقعیتی که تو یک شهر غریب بود و یک شغل پیدا کرده بود با همه بدیاش میساخت و میگفت همینم از دست نره ولی واقعن تحسینتون میکنم برای این حجم ایمانتون که به هیچ چیز و هیچکس وابسته نبودین که البته میشد این رو از قدمهای اولتون پیش بینی کرد این مدل توحیدی عمل کردن ادامه داره در تمام جنبه های زندگی

    و این برای خود منم پیش اومده وقتی که وابستگی خاصی به کسی یا چیزی نداشتم دیدم که چه قدر اوضاع به نفعم تغییر کرده و وقتی وابستگی داشتم و حسم بد بوده و میترسیدم ازهمون ناحیه ضربه خوردم

    اگر ادمی بوده که وابستش نبودم خودش بااشتیاق به سمتم اومده اگر از رفتاری ک خوشم نمیومده با شجاعت قید اون ادمو میخاستم بزنم دیدم که چه قدر اونجوری که من میخاستم شده خیلی وقتا

    برعکس هروقت وابسته بودم طرد شدم به بدترین شکل انگار اون ادما انرژی منو میگرفتن و جهان همون چیزی که میترسیدم به سرم میاورد و هروقت ایمان نشون دادن اوضاع به نفعم تغییر کرد

    حتی در ارتباط با شغلمم وقتی ترس از دست دادن نداشتم بازم اون ادما با شرایطم کنار اومدن و حتی افزایش حقوق دادن و بازم زمانی ک ترس داشتم اوضاع برعکس شد و هرچیز که داشتم از دست دادم

    براهمینم این موضوع رو بهتر درک میکنم که وقتی به خدا ایمان داشته باشی و تنها وابسته خدا باشی واقعن از هیچ چیز نمیترسی از نبودن هیچ چیز ترس و نگرانی برا هیچ چیز نداری چون میدونی هواتو داره و همیشه حامیته حتی در سختترین شرایط دستتو میگیره و اوضاع به نفعت تغییر میکنه و این ینی توحید در عمل ینی تنها وابسته خدا بودن و ترس از دست دادن و هیچ چیز و هیچکس رو نداشتن چون میدونی اگر از زندگیت بره بهترشو نصیبت میکنه چون اون هیچ قدرتی نداشته و قدرت از انه خداونده و وقتی یکبار بهت داده شغل داده سلامتی داده پول داده ارامش داده بازم میتونه بده بهترشم بده

    ازخدا میخام واقعن بتونم مثل شما اینجوری توحیدی زندگی کنم در تمام جنبه های زندگیم و هنوز اول راهم از خدا میخام کمکم کمه ادامه بدم هرروز و هرلحظه توحیدی تر شم چون جدا از همه چیز من به ارامش و احساس خوب ناشی از ایمان به خداوند در هرلحظه از زندگیم نیاز دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      دنیا بسحاق گفته:
      مدت عضویت: 669 روز

      سلام

      در پاسخ به کامنت زیبای شما در سایت باارزش استاد عباسمنش

      باید بگم که چقدر زیبا درک کردین این قانون رو که نباید به چیزی یا کسی به جز خدا وابسته بود و از او خواست اینکه ترس از دست دادن نداشته باشی وقتی انسان در این مسیر به تضاد بر میخوره به معنای واقعی کلمه کنفیکون شدن رو تجربه میکنه و باورهاش رو از نو کوبیده و ساخته میشه

      مثل اینکه بخواهی با دوچرخه از یک سربلندی خیلی شیب دار بالابری و دیگه جاده برات هموار میشه و به راحتی میتونی حرکت کنی بعد به همواری میرسی

      چون دیگه قانون رو یاد گرفتی

      در پناه الله یکتا همیشه شاد و پیروز سر بلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    فرزانه الهی گفته:
    مدت عضویت: 2652 روز

    سلام خدای قلبم اجازه میدی بنویسم از فضل خودت بهم نوری عطا کن ای خدای پروانه ها

    خداجانم ای کسی که هیچ کس بدون تو قدرتی نداره

    بدون تو نفسم مرده جانم مرده قلبم مرده

    ای خدا چقدر بهت نیازمندم برای قلیل بودن

    من انتخاب کردم جزو قلیل ها باشم تقلا نکنم سرجام بشینم تا لطف تو منو در بر بگیره

    آه که چقدر امروز تقلا کردم بدو بدو خدایا خودم از شرک خودم حالم به هم خورد و آخرش هم خورد تو سرم

    خداجانم چرا صبحها همش اراده می‌کنم که تقلا نکنم هی نگم الآن فلانی چه فکری می‌کنه میگه به به چقدر من خوبم

    خدا جان چرا من نمی توانم بفهمم

    چرا حقیقت رو‌نمگیرم که غیر تو کسی تو زندگیم نیست

    خداجانم تو خدای منی نه هیچ کس

    کجا دنبال چی میگردم

    چقدر به هوای دل این و اون بچرخم

    خدایا میخوام زلال باشم

    اخ که چقدر گمت می‌کنم

    اخ که چقدر شده به خودم میام و می بینم گم شدم توی منیتهام

    اخ که چقدر یادم میره عزتم از توست

    اخ که چقدر یادم میره اولویت اولم باید توباشی

    اخ که چقدر ناقصم

    من ببخشید خدای من سرور من فرمانده کل قوای من تویی و اون وقت من فکر میکنم بقیه باید به من تو ذهنشون امتیاز بدن

    گور بابای امتیاز

    امتیاز من اینه که حق هم صحبتی با تورو دارم

    هر لحظه هر جا هر حال

    خدایا خیلی کم دارم تورو خیلی

    اخ که چقدر صدامو‌کم کردم برای تایید

    ترسیدم

    نه که ها روزیمو ندن نه اینکه دیگه ازم تعریف نکنن نگن چه دختر خوبی چه دختر باشخصیتی چقدر راضی ام ازش و منو وسیله شرک خودشون قرار بدن و منم کیف کنم از نشستن جای خدا

    خدایا بیا صندلی تو پس بگیر ازم اصلأ جای من نیس

    من از شفای بقیه عاجزم ، از برآورده کردن انتظارات بقیه ناتوانم

    می بینی خدا شرک دوطرفه دارم هم فکر میکنم کسی کسیه تو زندگیم هم فکر میکنم من کسی ام تو تو زندگی بقیه

    کمک کنم اما از خود گذشتگی نه

    کمک کنم اما با این نیت که حال خودم خوب بشه

    آه خدای من راضی ام ازت باشه

    تو هم راضی باش ازم

    همین که تو این مسیرم یعنی همه چی

    تو دلتنگم رو گرفتی

    تو گفتی هدایتی هست

    تو قرآن رو هم نشینم کردی

    خداجانم اجازه بده بمونم صبورانه و استقامت کنم

    تو هم برو برام تیر بنداز من هدفم بزرگه تو برام بجنگ و تیر بنداز

    خدایا ازت ممنونم من کم حرف رو اینجا به حرف میاری

    استاد هر جا هستی دلت خوش باشه خیلی عزیزی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      نسخه اصلی خدا گفته:
      مدت عضویت: 1317 روز

      سلام به استاد عباس کنش عزیزم

      و خواهر گلم مریم بانو مهربان

      و سلام به شما دوست هم فرکانسی عزیزم

      من با خوندن این کامنت زیبا و دل نشین واقعا اشک ریختم

      واقعا حرفای که زدین از دل میومد

      دلی که با خداست

      دلی که فقط جایگاه خداست

      خدایی نمی دونین چقدر اسک ریختمو این کامنت رو تا آخر خوندم

      الهی زنده باشین در پناه خداوند آسمان و زمین

      واقعا از توصیف انرژی خدا نام خدا عاجزم

      پاینده و سر بلند باشین

      همچنین استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        فرزانه الهی گفته:
        مدت عضویت: 2652 روز

        سلام دوست عزیزم

        خیلی ممنونم از ابراز لطفتون

        واقعاً بله همین طور هست همه کلمات از تو قلبم داشت تایپ می شد

        این که اشک‌های شما از این کامنت الهی سرازیر شده نشانه صدق و صفای قلب و باطن شماست

        به خودتون ببالید که اینطور روح جلا یافته ای دارین که به قول قرآن وجلت قلوبهم میشین از یاد پروردگار

        با همین حس و حال الهی ثم استقامو رو در عمل نشون بدین که پاداش های الهی و قره عینها در انتظار مسیر تقوای شماست

        براتون بهترین ها رو آرزو میکنم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 692 روز

    به نام جان جانان

    سلام به همه عزیزان

    چه فایل دلنیشینی بود. این روزها خداوند رو در همه جا میبینم در درختان در ادم ها در سنگفرش خیابان در برگ هاب زرد طلایی روی زمین و خداوند در همه جا حضور دراه به دین خاصی به ائینی تعلق نداره در همه زمان و مکان هست .

    هرشخصی در زندگی با هدفی به این دنیا میاد که ارزشمنده و باید اون رو انجام بده یکی با خوندن موزیک یکی با اهنگسازی یکی با رقصیدن و یکی با نجاری و هرکسی در این دنیا برای هدفی ارزشمند به دنیا اومده و هدف شغل نیست هدف اینه که از این راه میتونه خودش و خدا رو کشف کنه این نگاه من هست.

    چیزی که من خداوند رو توی ذهنم میسازم به همون شکل با من برخورد میکنه . من این خدا رو برای خودم زیبا دارم میسازم و در زیبایی ها دارم مبینم که چقدر به من عشق میده .

    من خدا رو روزی رسان میبینم همونی که این مدت به شکل هایی که درکش سخته وارد زندگیم میشه .

    باور کردن خداوند یه حس قوت قلب میده که کسی هست که دنیا و مدیر زمین و اسمان هاست حامی و اسپانسر منه و یعنی خودش منو مثل مربی انتخاب کرده که توی زمین فوتبال بازی کنم این قوت و اعتماد به نفس و ارزشمندی میده و باعث میشه سرت بیاد بالا و خیالت راحت باشه و بگی همه چی دست خودشه تا اینجا که ما رو برده بعدشم میبره .

    خدایاشکرت

    َوَ کَفی‏ بِرَبِّکَ هادِیاً وَ نَصیراً

    برای هدایت و یاوری پروردگارت کافی است

    🟣🟤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مائده کردی گفته:
      مدت عضویت: 2585 روز

      سلام به سعید عزیز ورزشکار حرفه ای

      خیلی هدایتی سمت کامنتت اومدم

      آبی داشتم روی سایت

      فاطمه عزیزم برای من کامنت نوشته بود بعدش هدایت شدم به سمت کامنت شما و تحسینت میکنم چه نگاه زیبایی داری چقدر کیف کردم وقتی گفتی که

      《《هدف شغل نیست هدف اینه که از این راه میتونه خودش و خدا رو کشف کنه این نگاه من هست.》》

      عاشق این نگاهت شدم سعید

      هدف شغل نیست هدف اینه که ازاین راه خودت و خدارو کشف کنی

      سالها به دنبال هدفم بودم و الان وقتی دارم از زندگی لذت میبرم

      چه در حال دنس هستم که در حال آموزش دنس هستم چه در حال شکرگزاری چه در حال حرف زدن راجب قوانین

      دارم خودم و خدارو بهتر و بهتر میشناسم و بهتر دارم درک میکنم

      من میخوام تحسینت کنم گه فوتبالیست هستی و با تمام قدرت داری میری جلو تو این مسیر

      تحسینت میکنم پسر قوی و توحیدی

      دوس دارم ببینم بازی هاتو

      و بلند بلند برات کف بزنم و ایستاده تشویقت کنم

      خداوند حامی و حمایت کننده ماست

      خداوند بیشتر از ما دوس داره که ما رشد کنیم

      خداوند بیشتراز ما دوس داره که ما به راحتی و با عزت و به شادی توی مسیر موفقیت قدم بزاریم و سوت زنان بریم جلو…..

      خدایا شکرت دز پناه الله باشی رفیق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        سعید گفته:
        مدت عضویت: 692 روز

        درود به شما مائده عزیز

        سپاس از لطف و مهربانیت و این حس خوبی که داری رو منتقل میکنی.

        خداروشکر و خیلی برات خوشحالم که به خودشناسی خودت رسیدی و خداوند به مسیر علایقت هدایتت کرده . چه لذتی بالاتر از این

        گاهی وقتی خواننده ها یا دنسرها رو تماشا میکنم (خصوصا این اواخر که سینا بطحائی رو تماشا کردم ).که با حس خوب میخونن یا کسایی که رقص زیبایی دارن به خودم میگم این همون عبادته. یکی با رپ کردن لذت میکنه. یکی توی کلیسا میخونه یکی از ساختمون سازی لذت میبره . یکی با اهنگسازی یکی با کدندویسی اینا همون نت هایی هستن که سرجای خودشون قرار گرفتن و باعث میشن دنیا زیباتر بشه.

        در مورد قسمت اول کامنتم بگم من که ذهنم نمیکشه که این کامنت ها رو بنویسم ولی خودش مینویسه و میدونه چه کسی رو هدایت کنه.

        در مورد قسمت اخر کامنتم من نگفتم که فوتبالیست هستم .شاید بد منظورمو رسوندم من میگم وقتی خدا مثل یه مربی معروف تو رو برای بازی در تیمش انتخاب کرده دیگه چه اهمیتی داره بقیه خوششون بیاد یا نیاد تو لذتت رو ببر

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    رستا گفته:
    مدت عضویت: 2986 روز

    سلام استاد بزرگ

    این فایل دقیقا چیزیه که من یک مدته دارم بهش فکر میکنم. یک سال پیش که تازه عضو خونوادتون شدم و چندتا از فایل های رایگانو دیدم فایلی که بیشترین تاثیر روی من داشت و اشک منو دراورد “فقط روی خدا حساب کن” بود. و امسال هم بعد از دیدن چندین فایل از شما که خیلی فکر منو درگیر کرده بودند و خیلی جاها برام سوال پیش اومده بود دقیقا در بهترین زمان فایل ” حزن در قرآن” پیدا کردم. و اون روز روزی بود که فریاد میزدم پیداش کردم. چیزی که دنبالش بودم پیدا کردم. و بعد از گوش دادنش اشک ها ریختم. بخاطر مهربونی خدا ، بخاطر عشقی که خدا به تک تک ما داره ، بخاطر ظلمی که به خودم کرده بودم و…

    من اون روز به خودم گفتم تو فقط همین امروز صد تا مدار بالاتر رفتی و اونو برای خونوادم و چندتا از دوستام فرستادم.

    یه چیزی هم که از اون روز در من شکل گرفت اشتیاق زیادم به خوندن قرآن و فکر کردن به تک تک آیه ها و برداشت کردن نکات زندگی از این کتاب بود که این برای خودم به شدت جذابه.

    استاد من… شاید من هنوز هم با دیدن و گوش دادن به همه ی این ها خدا رو با همه ی بزرگی و عظمتش درک نکردم ولی دنیا دنیا ازتون تشکر می کنم که منو به این راه هدایت کردید و باعث شدید حداقل بهش فکر کنم. و به شما تبریک میگم بخاطر انجام این رسالت و نتیجه دادنش

    مثل همیشه میگم: من عاشق زندگی ای هستم که خدا بهم داده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    علیرضا عسگری گفته:
    مدت عضویت: 3646 روز

    با سلام …جناب عباسمنش خلاصه و مفید میگم که خیلی بی نظیری.قدم در راهی گزاشتی که دعای خیر خیلی ها رو همواره پشت سرت داری و خواهی داشت چون دنیای جدیدی رو به همراهانت نشون دادی .دنیایی که میتونن خودشون خالق زندگیشون باشن …و به قول کلام زیبات که همواره میگویی: هم خوب و عالی زندگی کنید و هم دنیا را به جای بهتری برای زندگی کردن تبدیل کنید…..به خدا می سپارمت با تمام وجود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    ليلا كيايی گفته:
    مدت عضویت: 2953 روز

    ممنونم از این فایل طبق معمول عالی بودید،

    امیدوارم خداوند سایه ی شما رو بر سر پسر

    و خانواده تان حفظ کند و عمری با عزت به

    شما عطا فرماید،واقعا احساس اینکه به خداوند

    نزدیک شدم و خدا را در قلبم احساس میکنم

    وصف نشدنی ست،وقتی که مهربان و متواضع

    و صبور میشوی یعنی هدیه ای بزرگ که از طرف

    خدا دریافت کرده ای وقتی که از انتقادات و حرفهای

    منفی و دیدگاههای افراد چه بسا پدر یا مادرت باشد

    ناراحت نمیشوی یعنی به خدا ایمان آورده ای و

    وقتی که نگران هیچ چیز نیستی یعنی کائنات

    و قانون هستی را باور کرده ای ،و چه لطف و

    سعادتی بهتر از این که لایق این بودی تا خدا

    هدایتت کرده ،بزرگ ترین هدیه از خداوند ابتدا

    به راه راست هدایت شدن است بعد از آنکه ایمان

    واقعی آورده ای کارها خودش طبق نظام هستی

    پیش می رود و آنچه را که ما فکر میکنیم خلق

    میکنیم ،اول خودمان را میشناسیم بعد خدا را ؛

    از خودشناسی به خداشناسی میرسیم،و وقتی

    به این مرحله رسیدیم خداوند خودش راهها را

    به ما نشان میدهد همانطور که به شما و خیلی

    های دیگه که ایمان آوردند نشان داده است.

    بعد از این مرحله ما همیشه باید ذهنمان را

    تقویت بکنیم من تو مراقبه هام مخصوصا

    در شب که ارتعاش انرژی مثبت خیلی بالاست،

    واقعا شارژ میشم،مراقبه و خلوت و عشق بازی

    با خدا نیروی سلامتی را بالا میبره،چون خدا

    منبع انرژیست و مراقبه های منظم و ساعتهای

    مشخص در شب این اتصال را به خدای عزیزمان

    قوی تر میکنه،در واقع ما جزئی از روح کائناتیم

    و کائنات هیچ مخالفتی با خواسته و آرزوهای

    ما نداره و آنجاست که خداوند میفرماید بخوان

    مرا تا اجابت کنم آرزویت را

    ممنونم از شما استاد عزیز که این انرژی را در وجود

    ما رشد میدین??

    من ده سال پیش کلاسهای ریکی (متافیزیک)میرفتم

    و به آرامش عجیبی رسیدم بعد از مدتی با خودم کار

    نکردم و ول کردم دوباره رسیدم سر نقطه اول ولی

    الان که به این آرامش رسیدم به خودم متعهد شدم

    تا آخر عمرم ادامه دهم و به فرزندانم هم آموزش دهم

    چه بسا اگر پدران و مادران ما به ما آموزش صحیح

    میدادند ما خیلی خیلی زودتر به این مرحله میریدیم

    و اوج میگرفتیم ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیری

    تازه ست

    سپاسگزارم از خداوند بزرگم و سپاسگزارم از شما جناب

    استاد عباسمنش عزیز

    عید غدیر را هم به شما سید خدا تبریک میگویم با آرزوی

    برقراری و پایندگی برای شما و همه ی کسانی که راه شما

    را ادامه میدهند?????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1384 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 65

    سلام استاد عزیزم و مریم قشنگم

    و سلام به همراهان این مسیر الهی

    آخ آخ دقیقا بحثی که من عاشقشم یکتا پرستی توحید توکل

    و چقدر شیرینه این مسیری که آدم برای رسیدن به خواسته های مادیش پای خدارو میکشونه وسط و ی آن به خودش میاد میبینه که خدای من به خدایی رسیده که حتی یک ساعت داشتنش به دنیایی از اون خواسته های مادی می ارزه و کماکان به تمام اون خواسته های مادیش هم به راحتی و با لذت میرسه

    خدای همیشه مهربونم خدای دوست داشتنی ام روزی که من پامو تو این سایت گذاشتم همه چی میخواستم الاتو

    دنیا دنیا ارزو رویا داشتم الاتو

    خدای خوبم رفیق فاب همیشگی من

    بعد از گذشت دوسال و بهتره بگم بعد از گذشت 9 ماه که تعهدی دارم رو فایل و دوره ها پیش میرم هرچند تقریبا تعهد 30 درصد من به دنیایی از داشته ها رسیدم به آرامشی رسیدم به ی پکیج عالی از زندگیم رسیدم که اصلا قابل مقایسه با ی سال پیش من نیست و با تمام این همه خواسته که بهش رسیدم این بودن با خدا این خلوت کردن با خدا این عشق بازی با خدارو حتی ی ساعتشو حاضر نیستم با تمام داشته های دنیا عوض کنم

    استاد عزیزم شما دست خدا شدین تا این مسیر الهی تا این رفاقت تا این عشق بازی مقدس رو به من هدیه بدین

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    مهدیه وهبی گفته:
    مدت عضویت: 1872 روز

    ۲۳ امین برگ سفرنامه ام

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان خوب هم فرکانسی ام

    “توحید عملی ۱ ”

    وای از این عنوان!!!!

    که به طور واضح و عجیبی بهش هدایت شدم!

    عجیب ِ عجیب!!!

    خدایا شکرت که احساسم همون اول بهم گفت عنوان ِ امروز در ۲۳ امین روز این سفر پرخیر و برکت، ” توحید عملی” است!!

    خدایم! خدای مهربانم!

    در تمرین ِ ستاره قطبی امروزم، خودم را به دستان ِ پرمهرت سپردم که مرا به هرآنچه خیر و خوبی است هدایت کنی! و تو چه زیبا هدایت کردی!!!

    آخه من دیروز، شمّه ای از “توحید عملی” را در کارهام داشتم و تو امروز چه زیبا به این درس و تمرین ِ من از کلاس ِ درس ِ توحیدی ات، نمره خوبی دادی! و میتونم بگم که “جایزه قشنگی” ازت گرفتم!

    شکرت مهربان ترینم!

    شکرت برای این الهامات و این هدایت هایی که با قلب و وجودم به زیبایی، احساس و دریافت میکنم!

    شکرت برای این مسیر تکاملی!

    و وااای از مطلب زیبا و تاثیرگذار مریم جون ِ عزیزم که برای این فایل ِ ۲۳ امین روز سفرمون گذاشتن و همون شروع ِ سفر، منو منقلب کردن و تحت تاثیر شدید قرار دادن!

    اینجا که گفتن:

    ” «هدایت» کلید واژ‌‌ه لحظه به لحظه این سفر است و باید کم کم کلید واژ‌‌ه‌ی تک تک لحظه‌های زندگی ما نیز بشود.”

    چه کلیدواژه ی عالی و قشنگی است “هدایت”!

    و باز اینجا که گفتن:

    “از همان روز اول‌، این سفر خیلی واضح به من گفت که می‌خواهد لحظه‌های منحصر به فرد خودش را داشته باشد. می‌خواهد سکّان به دست آن نیروی برتر باشد و می‌خواهد مسیر بعدی‌اش را‌، همین نیروی هدایتگر تعیین کند.

    برای همین اجازه دادم خداوند همان نیروی هدایتگری که درون همه‌ی ماست‌، همه ما را در هر روز از سفر‌، به آگاهی‌ای هدایت کند که باید بشنویم و برکتش را بپذیریم.

    و این نیرو همان خداست‌، همان سلامتی‌ است‌، همان ثروت است‌، همان عشق است‌، همان آرامش است‌، همان اطمینان قلبی است و همان خوشبینی همیشگی است.

    هروقت به این نیروی هدایتگر اعتماد کردی و توانستی هدایتش را به برنامه‌ و شیوه‌ای ترجیح دهی که ذهنت یک عمر با دلیل و منطق برایت چیده‌، بدان که توحیدی شده‌ای.

    سهم تو از عشق‌، سلامتی‌، ثروت‌ و آرامش‌، به اندازه‌ای است که می‌توانی توحیدی بشوی و توحیدی بمانی. ”

    به به از این کلام ِ سراسر توحیدی!

    ازت ممنونم مریم ِ مهربان و عزیزم !

    ازت ممنونم که دستی از دستان ِ پرمهر خداوند در این سفر زیبا و پرخیر و برکت هستی! با ما و در کنار ما!

    خدایا شکرت برای دستان ِ پرمهری که در این سفر ِ زندگی با ما همراه کردی! و سفرمون را لذت بخش تر کردی!

    و استادم، استاد عزیز و توحیدی ام، چه زیبا در این سفر ِ توحیدی، با ما از “توحیدی عملی” میگوید و مثل همیشه تاثیرگذار !

    لحظه لحظه ی این سفر و کلمه به کلمه ی درس های توحیدی ِ استادم در این سفر زیبا،

    نتیجه اش سپاسگزاری ای هست که فقط با اشک های ام قادر به نمایان شدن اش هستم!

    با اشک هایی که از درونم بر دیده ام جاری شده برای  شکرگزاری بخاطر درس های این سفر پرخیر و برکت!

    خدایا کلامم قاصر و ناتوان است از حس و حال ِ زیبا و توحیدی ِ این لحظه ام! فقط اشک هاست که جاری میشود …….!

    خدایم شکرت برای این حس و حال ِ قشنگ!

    برای این لحظات زیبا و توحیدی!

    اینجا که استاد میگوید:

    ” یکتاپرستی،

    آرامش و سلامتی می‌شود در جسم و جانت،

    سرمایه اولیه می‌شود برای شروع کسب و کارت،

    جرات و جسارت می‌شود برای حرکت ات،

    عزت نفس می‌شود برای درک ارزشمندی و توانایی هایت،

    خوش بینی و امیدواری می‌شود تا قادر شوی آنچه را دیگران بحران می‌شمارند، فرصتی بدانی که برای رشد تو آمده است.

    اگر ایمان بیاوری که تمام آنچه به دنبالش هستی، در توحید عملی است، آنوقت تمام سعی ات ساختن باورهایی می شود که تو را یکتاپرست تر، سپاس گزارتر و ایمان ات را راستین تر و پولادین تر نماید تا ذره‌ای شرک در وجودت راه نیابد. ”

    استادم چه خوب بیادم آوردی تعهدی که برای ورود به این دنیا با خدایم داشتم اینجا که میگویی:

    ” یکتاپرستی  متعلق به یک مذهب خاص نیست. بلکه همان چیزی است که یک روز به پشتوانه‌ی آن، تصمیم به ورود به کالبد جسمانی‌مان گرفتیم. ورود به جهانی که هیچ شناختی از آن نداشتیم اما می‌دانستیم قدرتی در وجود ما و با ماست که همه راه حل‌ها را می‌داند و حالا و برای همیشه، تنها کارمان این است که: به یادبیاوریم که باید عملا موحد باشیم. ”

    خدایم این ها کلام و سخن ِ توست که از طریق ِ استاد عزیزم، در وجودم جریان میابد،

    آگاهی های نابی که آماده دریافتش هستم در این لحظه، و تو بر جان و دل و روحم جاری میسازی!

    خدایم باز هم این اشک هاست که برای شکرگزاری و سپاس از تو بر گونه هایم جاری شده است و روح ام را جلا میدهد!

    زبان و کلام ناتوان است از حس و حال ِ این لحظه ام برای جاری شدن ِ جریان عظیمی از آگاهی و عشق و شور و شوق و اشتیاق …!!!

    خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2998 روز

    سلام استاد گرامی

    سلام خانم شایسته مهربان

    سلام دوستان همفرکانسی

    این فایل که شروع شد اشک درچشمان من جمع شد🥺🥺😥😥😢😢

    این فایل جز اولین فایلهایی بود که من پس از آشنایی با استاد و این سایت ارزشمند گوش کردم

    بیش از سه سال پیش

    دقیقا یادم هست وقتی که این فایل را در آن شب زیبای تابستانی گوش کردم و داشتم می شنیدم در یک پارک نزدیک خانه مان آنقدر راه رفتم و قدم زدم و اشک ریختم که به خانه برگشتم همسرم می گفت چه شده است چرا اینقدر چشمهایت قرمز شده مگرچه اتفاقی افتاده است من فقط از ایشان خواهش کردم که چیزی نپرسد و بخواهد که تنها باشم و ایشان هم قبول کرد.

    باروتان شاید نشود دقیقاً تا نزدیک های صبح آن شب بیدار بودم و نمی دانم چند بار آن را گوش کردم و اصلا نمی دانم کی خوابم برد و چقدر خوابیدم . ولی حس و حال خیلی خیلی عجیبی داشتم و تا چند روز هنوز به هوش نیامده بودم .

    الله و اکبر

    امروز که هدایتی این فایل مجدداً همین فایل آمد روی سایت دوباره همان حس و حال آن روز را پیدا کردم با این تفاوت که امرزو خیلی خیلی زیاد آرامش دارم .

    در آن روزها به خاطر شرایط بد مالی که داشتم و اینکه این قدرت لایتناهی را اصلا نمی شناختم ( با اینکه بسیار ادعای شناخت خداوند را داشتم ) خیلی ناآرام بودم، خیلی با خودم و زمین و زمان درگیر بودم و همه کس و همه شرایط را مقصر مشکلات خودم می دانستم غیر از خودم .

    به هر دری می زدم که مشکلات خودم را حل کنم و جالب اینجاست ک مثل یک باتلاقی بود که به هرچه تلاش بیشتر ، من بیشتر در این باتلاق فرو می رفتم و مشکلات مالی که داشتم من را به ستوه آورده بود.

    اما آشنایی من با استاد و این سایت که با فایلهای تندخوانی که همینطور از سرج در اینترنت پیدا کرده بودم و بعد از آن فایلهای چند برابر کردن ثروت ادامه پیدا کرد ( چون مشکلات مالی خیلی خیلی زیاد من را درگیر خودش کرده بود) اما من را اغنا نمیکرد و من دنبال گم شده خودم بودم.

    یادم هست اولین فایلی که من را دیوانه خودش کرد فایل یکتاپرستی استاد بود . فایلی که صدای دلنشین قران و سوره زیبا حمد شروع می شود و فکر می کنم من این فایل را بالای 500 بار گوش کرده ام تا حدی که حفظ شده بودم گفته های استاد را اما باز می خواستم از زبان خود ایشان این کلمات و جملات را بشنوم و حالا دیگه گم شده خودم را پیدا کرده بودم.

    گمشده من ثروت نبود . همانطور که در این فایل آن دوست عزیزم می گفت من آمده بودم که ثروتمند شودم اما عاشق شده بوده عاشق به تمام معنی کلمه. عاشقی دیوانه و مجنون . من آمده بودم که پول به دست بیاورم اما استاد به من قرآن را داد .

    قرآنی ک قبلا هم داشتم اما یکبار هم در آن تامل نکرده بوده و فقط در ماه رمضان و یا در مجالس ختم چند آیه آن ر خوانده بودم

    اما استاد با من چه کردی /

    من را هنوز ثروتمند نکردی اما و عاشق و دلداده کسی کردی که به من بزرگترین نعمت را عطا کرد

    آرامش

    من با شناخت خداوند و آشنایی قلبی به آرامشی در زندگی رسیدم که در آن دوران طوفانی و متلاطم زندگی ام خیلی خیلی زیاد به آن نیاز داشتم . من ثروت نمی خواستم من آرامش می خواستم .

    باورتان نمی شود از آن روز به بعد به آرامشی در زندگی رسیده ام که اصلا در طی این چند ده سال قبل از آشنایی با استاد و این سایت اصلا تجربه نکرده بودم و هرچه عاشق تر شدم، هرجه آگاه تر شدم و هرچه این خدا، انرژی و این قرآن بر بیشتر و بیتشتر شناختم و در این مسیر حرکت کردم آرام تر شدم .

    من از دل آن طوفان هایی که ساخته دست خودم با باورهای قبلی خودم ، با شرک مفرط خودم ساخته بودم گذر کردم و به ساحل امن آرامش در آغوش الهی رسیدم .

    خدایی که همیشه با من بود و من نمی دیدم او را . اما استاد قدم به قدم مرا مثل یک طفل خردسال در این مسیر هدایت نمود و با کلام خودشان و فایلهای گرانبهایی که در این سایت الهی می گذاشتند قدم به قدم عاشق تر از خداوند می کردند.

    الان که این فایل را مجدداً بعد از سالها گوش کردم دقیقا یک چکاب فرکانسی برای من شد و دیدم که الله و اکبر من چقدر رشد کرده ام و چقدر پیشرفت کرده ام و در یک کلام چقدر آرام هستم .

    آرامش این روزهای خودم را با هیچ چیزی در دنیا عوض نمی کنم /

    من به آن ثروت مد نظر خودم هنوز نرسیده ام اما اتفاق بزرگی که رخ داده است این است که من بی نهایت آرام هستم و الان که نگاه می کنم در این مدت حتی نسیمی هم نیامده است که مخالف خواسته من باشد هرچه بوده است در جهت خواسته های خودم بوده است چه برسد به طوفان .

    خدایا شکرت شکر

    من این همه آرامش دارم . من چرا قدر این آرامش را می دانم ؟ چون از یک طوفان به تمام معنا به این آرامش رسیده ام . مثل اینکه در یک سرمای سخت زمستان به یک کلبه گرم برسی چقدر لذت دارد . شاید صاحب آن کلبه قدر آن را نداند اما من خوب می دانم گرما یعنی چه ؟ چون آن سرما را تحمل دیده ام و تحمل کرده ام و حالا قدر این گرما را می دانم.

    منی که به خاطر باورهای اشتباه خودم و در دنیایی از مشکلات و ناآرامی بودم و الان به این ساحل امن آرامش رسیده ام می دانم که با همین آرامش و توکل به همین خدایی که به من این آرامش را عطا کرده است می توانم به هرآنچه در زندگی می خواهم برسم . این یک دستاورد خیلی خیلی بزرگ است برای من

    خدایا شکرت

    خدایا بی نهایت بار برای این هدایتی که در این مسیر قرار دادی شکرت

    اگر استاد با آتش گرفتن آن کشتی به این مسیر هدایت شد من هم با بوجود آمدن آن مشکلات مالی به این مسیر هدایت شدم و هر لحظه تا آخر عمر خودم اگر سپاسگزاری این نعمت هدایت را داشته باشم بازهم کم است .

    استاد گرامی ، خانم شایسته عزیز و همه عوامل این سایت از همه شما بسیار بسیار سپاسگزام

    دوستان همفرکانسی قدر بودن در این خانواده صمیمی را بدانیم و سعی کنیم در رسیدن به آن آرامش وثروت و یا هر خواسته دیگری که داریم با توکل به ایزد منان حرکت کنیم که خداوند خودش نوید پیروزی را به همه ما داده است.

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    💙💚💜💙💚💜💙💜💜💙💚💜

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    منصوره حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2312 روز

    خدا همه چیز می شود همه کس را به شرط ایمان به شرط توکل ❤

    اول استاد شروع کردید حرفهای منطقی زدن . آخرش خیلی دلی شد ! شایدم من دلی میشنیدم. ولی منم مثل شما قبلا فهمیده بودم رو غیر خدا حساب نکنم. اما هر چی میگفتید از غیر خدا حساب نبرید از خدا تقوا کنید . اگر همه عالم جمع بشن نمیتونن کاری بکنن. با خودم میگفتم مگه میشه؟ مگه داریم؟

    شاید بقیه نتونن نابودمون کنن اما میتونن بهمون صدمات جبران ناپذیر بزنن که . وای وای وای استغفرالله ربی و اتوب علیه .

    چه شرک بزرگی ! البته درست هم فکر میکردم !!! چون هر چی که باور کنی همونه ، همون واست اتفاق میفته . اگر الله یکتا رو ربّ و صاحب اختیار خودت بدونی اگر خودت هیچ بشی در پیشگاه ش . اونوقت تو رو به همه چیز میرسونه اما….. اگر به چیزی جز خودش قدرت بدی . مثل اینه که در رو بستی و نمیذاری وارد بشه. اونوقت که تو می مونی با همون چیزهایی که بهشون باور داشتی و قدرت دادی !!!

    خدایا شکرت فکر میکنم خدا منو واسه خودش دستچین کرده .که اینطور مسیر زندگی م به سمت توحید رفت . خدایا پروردگارا شکرت

    قبلا تو دعاهام خونه ماشین سلامتی روابط و… میخواستم حتی تناسب اندام! و شکر گزاری میکردم و به قدر شکر گزاری م بهش میرسیدم. اما چند وقتیه که فقط میگم توحید!

    و جالب اینکه خود به خودسلامتی م بهم برگشته. متوجه شدم دنبال خرده نون بودم ! داشتم خودمو از اقیانوس نعمت دور میکردم .

    نمی دونم چجوری عنوان کنم چجوری بگم که متوجه بشید چون تا ادم تجربه نکنه نمیفهمه ‌. من هم وقتی که به غیر خدا قدرت دادم تجربه کردم و هم وقتیکه به قدرت خدا و توحید ایمان اوردم . هم وقتی روی عقل خودم حساب کردم دیدم هم وقتی نشستم کنار که خدا برنامه ریزی بکنه واسم . و معلومه که نتیجه چی بوده .و جالبه که آدم وقتی به توحید رو میاره خیلی سریع فرکانس ش بالا میره خیلی سریع . مثل این می مونه که سالها کلبه تاریک باشه و به یکباره پنجره رو باز کنه فقط یک ثانیه طول میکشع تا اتاق روشن بشه .اینم همونه !

    خدایا شکرت

    اهدنا الصراط مستقیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: