توحید عملی | قسمت 10 - صفحه 69 (به ترتیب امتیاز)

1163 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اکرم گلرخ گفته:
    مدت عضویت: 534 روز

    سلام استاد خوش قلب ومهربونم

    من تقریبا یک هفته‌ای هست که دارم فایل های توحیدی شماروگوش میدم خیلی نتایج زیبایی دیدم مثلا همین دیروز میخواستم واسه اولین بار مرغ شکم پر درست کنم حرفهای شما روتکرارکردم اینکه از خدا خواستم خودش به غذای من طعم و مزه بده .اندازه ادویه هاروازخداپرسیدم ومدام میگفتم که خدایا من بلدنیستم تا حالا این غذارو درست نکردم هیچ چیز نمیدونم از خداوند هرلحظه هدایت خواستم درنهایت آرامش اشپزی کردم ونگم براتون که چه غذایی شده بود استادباورتون میشه همسرم چند بار سر سفره دست منو بوسید ومدام ازم تشکر میکرد؟من تو همه اون لحظه ها فقط سپاسگذار خدا بودم .میخام از امروز به بعد تا آخرین لحظه عمرم فقط نگاهم به خدا باشه وازخودش کمک بخام.

    از روزی که با شما آشنا شدم انقد حریص شدم واسه لذت بردن از زندگیم که حد نداره.عمرم تا قبل ازین باباورهای غلط وافکار پوچ گذشت .مثلایکیشوبگم از بچگی به ما میگفتن دختر باید همیشه سرش پایین باشه نگاهش روی زمین باشه عیبه که اطراف روببینه نامحرم رو ببینه .الان بیرون که میرم از دیدن زیباییهالذت میبرم وخداروشکر میگم.وبینهایت حرفایی که الان دیگه باورشون ندارم به کمک آگاهی‌های شما خودم طوری که میدونم درسته ودلم میخاد زندگی میکنم.هر روز سپاسگذارم ازخدا مهربون که شمارو واردزندگی من کرد .چند بار تو فایلهاتون شنیدم که میگید صبح که از خواب بیدارمیشیداول کامنتهای بچه هارومیخونید امیدوارم واسه منم بخونید این واسم افتخاره استاد.امیدوارم همیشه تندرست باشیدوخداوند خیلی ویژه مراقب شما باشه .به امیددیدار شما استاد بینظیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سید محمود موسوی مهر گفته:
    مدت عضویت: 985 روز

    به نام خداوند رزاق و وهاب

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز

    چقد ذوق میکنم وقتی یه فایل جدید رو سایت میبینم

    خدارو هزار مرتبه شکرت که امروز این آگاهی ناب را به من آموختی

    پروردگارم شکرت که تو مرا در این مسیر آگاهی قرارم دادی و ابن سخنان بی نظیر را می‌شنوم

    واقعا استاد همیشه میگه این حرفا به من گفته میشه دقیقا مشخصه این حرفا به استاد گفته میشه که انقدر به دل میشینه و مستقیم وارد قلب آدم میشه و آرامش میگیریم

    چقد این حرفها ناب و عالیه خدابا هزاران مرتبه شکرت

    من دقیقا بعد از گوش دادن این فایل ناب یه موردی برای من پیش اومد که از دست من هیچ کاری بر نمیومد بلافاصله این حرفهای استاد که تازه گوش داده بودم و تو ذهنم بود تو دلم گفته. خدایا من که هیچ کاری از دستم برنمیاد میسپرمش به خودت من تسلیمم اگه به نفع منه برام انجامش بده

    بعد دیگه رهاش کردم و سپردم به دستان الهی و چند دقیقه بعدش گوشیم رنگ خورد و کار من همونجوری که می‌خواستم انجام شد

    استاد واقعا درست میگه ما هیچ کاره هستیم

    اگر هر کاریرو بسپریم دست خودش خیلی بهتر از خودمون انجام میده

    به شرط اینکه واقعا تسلیم بشی و خاشع باشی و از ته قلبت بفهمی که همه کارهارو خدا انجام میده نه ما

    همونجوری که حضرت یونس در شکم ماهی تسلیم شد و به خدایش گفت که ان لااله الا انت سبحانک آنی کنت من الضالمین

    که هیچ الله جز خدا نیست پاک و منزه ی تو من از گمراهان بودم و خداوند نجاتش داد

    خدایا هزاران مرتبه شکرت که تمام امورات مارا تو انجام می دهی

    استاد عزیز ممنونم که با گوش دادن به فایل هات چقد زندگیم قشنگتر و زیباتر و خداگونه تر شده

    چقد سپاسگزارتر شدم چقد با خدای خودم دوست شدم چقدد هر روز ایمانم قوی تر شده چقدر هر روز دارم نشانه هارو شکار میکنم چقدد قوانین و درک میکنم

    ممنونم از تمام بچه های عزیز این سایت که کامنتاشون عالیه و به قول استاد کامنتهای بچه ها از هزاران کتاب انگیزشی بهتره

    عاشقانه دوستتون دارم

    بی نظیرید بچه ها

    استاد دوست دارم که حرفات مستقیم تو قلبم میشینه ممنون که هستی

    خدارو شکر میکنم که در مسیر شما قرارم داد

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    همگی در پناه الله یکتا شاد و سلامت و تندرست باشیم

    خدابا شکرت خدابا شکرت خدابا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    حاتم خُرم گفته:
    مدت عضویت: 652 روز

    بنام خدای رزاق .

    سلام ب استاد قشنگ و مهربونم و مریم خانم پر انرژی .

    و سلام ب خانواده ی صمیمی و هدایتی خودم .

    خدارو صد هزار مرتبه شکر که الان دارم درک میکنم معنی هدایت و که مثلا همین الان هم که داشتم این فایل و نگاه میکنم هدایت یوده و همینکه دارم این کامنت و میزارم قبلش ب خداوند گفتم نمیدونم چی بنویسم و اونه که داره هدایتن میکنه جی بنویسم .

    واقعا ما هیچی از خودمون نداریم و هر چکه داریم از خداست . سلامتیمون . جسم سالممون. خونمون . ماشینمون . پدر مادرمون . کارمون . درامدمون.

    خندیدنمون . همه چیز خدا ب ما داده .

    خدایا بی نهایت بار شکرت بابت اینکه هدایتم کردی ب سمت این فایل زیبا و از تو سپاس گذارم بابت این فایل زیبا و تاثیر گذار که منو هدایت کردی ب سمتش .

    استاد ازت سپاس گذارم که این فایل فوقالعاده و روی سایت گذاشتی که خدا هدایتم کنه ب سمت این فایل.و من ببینم این فایل و بعد انرژیم بالا بره آگاهیم بالا بره .

    خدایا شکرت واقعا ب ادم میگه که کجا برو چه کاری بکن مه حرفی بزن و چه کاری.و انجام بده بار ها شده من پشت فرمون یهو بهم گفته بپیج بعد.ک پیجیدم دیدم حلو خلوت تره و یا اتفاق بسیار زیبایی افتاده و من بای. این اتفاق و ببینم

    مثلا چند وقت پیش حاده چالوس بودم به سمت مرزن اباد داشتم میرفتم که بهم گفت گوشه جاده و ببین ذهنم مقاومت کرد ولی این کارو خیلی سریع کمتر از یکدقیقه مدیریت کردم بعد که نگاه کردم و به الهامات گوش دادم دیدم بغل جاده ی پول پنج هزار تومنی افتاده. خدایا شکرت.

    هر اتفاقی توی این جهان میفته برامون خیره و ب نفعمون هم تموم میشع خدایا صد هزار مرتبه شکرت .

    استاد و خانم شایسته از شما هم سپاس گذارم بابت این سایت زیبا و عالی که دارین و ذهن و دل و روح و قلب مارو باز کردین ب سمت خوبی ها. و زیبایی ها .

    دوستون دارم استادو خانم شایسته و خانواده ی من

    عاشقتونم

    1403.04.25

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    خانم موفق گفته:
    مدت عضویت: 1445 روز

    وسلام استاد عزیز و دوستان همراهم

    همین چند ساعت پیش بود که گوشت رو داخل چرخ گوشت ربختم هرکاری کردم چرخ گوشت کار نمیکرد و بارها قطعات رو باز کردم و دوباره گذاشتم اما انگار نه انگار .

    و حین جداسازی قطعات انگشتم به تیغه خورد و کمی زخمی شد . رفتم داخل کشو چسب گرفتم حین برگشت یهو گفتم خدایا من که کاره ای نیستم تو برام درستش کن . درسته من یادم رفت همون اول اعتبار رو به تو بدم و روی خودم حساب بازکردم اما من بدون تو که هیچی نیستم .

    برگشتم دوباره سر چرخ گوشت . دوباره قطعه رو درآوردم و سرجاش گذاشتم روشن کردم باورتان نمیشه خدا شاهده من تا الان ندیدم چرخ گوشتمان اینطوری گوشت رو باسرعت و هیولاوار چرخ کنه .

    من گفتم دیدی کار خدا رو . چه بهتره همون اول هر کار بادم باشه کار رو به خدا بسپارم نه به خودم .

    خدا هرلحظه آنلاین هست و برای برقراری ارتباط باهاش من احتیاج به منشی و واسطه ندارم .

    من برای برقراری ارتباط باهاش احتیاج با نت و هزینه های نت ندارم .

    من برای برفراری باهاش نیاز به گرفتن وقت قبلی و حق ویزیت ندارم

    برای برقراری ارتباط باهاش شب و روز نداره وهمیشه در دسترسه .

    برای برقراری ارتباط لازم نیست ازجام پاشم ومطبش برم مطبش تو دل من هست

    بهترین دکتر وبهترین مشاوره ای که ردخور نداره و تا بهبودی کامل کارات باهاته .

    راز دار . امینه . روی حرفش میشه حساب کرد .

    کافیه فقط ازش درخواست کنم و بهش اعتماد کنم .

    مثل همیشه خدا روشاکرم بابت هدایتم به این سایت توحیدی و تشکر از استاد عالیقدر بابت آموزشهای توحیدی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2420 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خلاصه‌ای از آن‌چه که در این فایل آموختم:

    • هر خیری به من می‌رسد از جانب خدا و هر شری از جانب خودم است.

    • یادم باشه که به هرجایی برسم و به هر موفقیتی رسیدم این رو خدا به من میده.

    غرور کار رو خراب می‌کنه.

    • اهل شوآف و منم‌منم‌کردن نباشم.

    • مراقب باشم که به خودم مغرور نشم و فکر نکنم که منم که با هوش و توانایی و استعدادم دارم موفقیت رو کسب میکنم.

    این تله‌ی خیلی بزرگی است که ممکنه توش بیفتم.

    • خدایا من به هر خیری از تو به من برسه فقیر هستم.

    • این یک رمز و اصل است که اعتبار هر چیزی را به خداوند بدهم. این باعث میشود که هدایت‌ها را دریافت کنم. به اندازه تواضع در برابر خداوند، او اجازه میدهد که من روی شانه‌هایش بنشینم و هدایتم می‌کند.

    • فکر نکنم که منم که دارم کارها رو انجام میدم بلکه خدا داره انجام میده.

    • خدایا من عقلم نمی‌رسه تو هدایتگر من باش، تو عظیمی تو بزرگی تو همه‌چیز هستی.

    • غرور، تکبر، خودبینی، خودبزرگ‌بینی، نفس اماره. اسامی دیگر این حس هستند.

    • خدایا هرچیزی که دارم از آن توست و تو به من داده‌ای.

    • این مسأله با ذهن منطقی هم قابل توجیه است.

    • آیا من این مغز رو خلق کردم؟! یا خداوند؟!

    قلب چطور؟! کلیه؟ کبد؟

    ستارگان؟ خورشید و ماه و زمین؟ شب و روز؟

    • این باور را باید هر لحظه به خودم یادآوری کنم.

    • در تمام مسائل زندگی از خداوند هدایت بخواهم و به نشانه‌ها توجه کنم.

    • تواضع در مقابل خداوند از اصول اساسی است.

    • همیشه خودم را به خداوند محتاج و نیازمند ببینم.

    • من آدم خیلی خاصی نیستم، بلکه خدای من خدای خاصی است.

    • از خدا بخواه، خدا انجام میده، به شکل درست، در زمان مناسب.

    • خداوند در زمان مناسب به من میگه که به چه شکل عمل کنم.

    • یادم باشه کی داره کارا رو انجام میده.

    • نتیجه این دیدگاه: زندگی آرام و سالم و آزادی زمانی و مکانی و آرامش.

    • غرور فقط در ارتباط با بقیه معنا نمی‌دهد، بلکه بیشتر به این معنی است که اعتبار همه چیز را به خودمان بدهیم.

    • در مقابل خداوند وااااقعا متواضع باشم.

    • این هدایت‌ها زمانی گفته میشود که بپذیرم خدا همه کاره است.

    • وقتی تو مسیر درست باشم خدا کارها رو برام انجام میده حتی اگه همه چیز در ظاهر بد باشه، اما اگه در برابر خداوند متواضع نباشم، حتی اگه زور بزنم تا یک نتیجه‌ای بگیرم، نمیشه.

    • من فقط باید ساکت باشم تا قلبم الهامات را بگوید و من انجام دهم.

    • وقتی منتظر الهامات و هدایت خداوند هستم، میفهممش الهامات رو و فرق هدایت و نجوا رو.

    • خدا رابطه‌ش رو با من ایجاد میکنه، به هر شکلی که متناسب با من باشه.

    پی‌نوشت:

    فایل فوق‌العاده‌ای بود، وااااااااااقعا فایل فوق‌العاده‌ای بود. خدایا شکرت، هزاران بار شکرت.

    می‌دونی چیه؟ انگار آدم لازم داره هر چندوقت یکبار اینجوری چیزایی بشنوه که قبلاً میدونسته. و خب زندگی مگه چیه؟! جز تکرار همین احساسات خوبی که فراموششون کردیم.

    خدایا شکرت.

    یه همزمانی جالب هم داشتم؛ امروز فصل اول کتاب «رویاها» رو شروع کردم و استاد توش داشتند میگفتند که به عنوان تمرین بنویسید که درصورت داشتن توانایی مالی، چه اتفاقاتی براتون میفتاد.

    من بعنوان یه رویداد، نوشتم که آزادی بیشتری دارم، حق انتخاب‌های بیشتری دارم و …

    و حالا هم استاد اینجا گفتند که همیشه از خدا می‌خواستند بهشون آزادی زمانی و مکانی و … بده.

    برام جالب بود. اصلا از وقتی یکم جدی‌تر آموزه‌ها رو دنبال می‌کنم بیشتر متوجه‌ی پیام‌ها و نشونه‌ها میشم، یه حسی بهم میگه این عضله‌ی هدایت‌شونده‌م داره تقویت میشه و الهامات رو واضح‌تر دریافت میکنه.

    خدایا شکرت، هزاران بار.

    ازون فایل‌هایی که باید بارها گوشش بدم.

    یچیز جالب دیگه هم اینکه امروز 2323 روز هست که من تو سایت عضو شدم.

    اینم یه تکرار دیگه: 23 23 :)

    و اما تمرین این فایل:

    در بخش نظرات این فایل بنویس که به خاطر تواضع در برابر خداوند و تسلیم بودن در برابر این نیرو:

    کجاها خداوند درها را برایت باز کرده و مسیر را برایت هموار کرده؛

    کجاها خداوند در زمان مناسب دستان خودش را فرستاده و گره ها را از زندگی شما باز کرده؛

    کجاها خداوند بی دریغ به شما کمک کرده و مسائل تان را حل کرده به گونه ای که به مو رسیده اما پاره نشده است؛

    در عوض، کجاها به خودت و توانایی هایت مغرور شدی و تواضع در برابر خداوند را فراموش کردی و ضربه خوردی؟

    پاسخ؛

    یادمه روزهایی در زندگیم وجود داشتند که میگفتم خدایا من خیلی ازت دورم، خیلی دلم برات تنگ شده، خیلی رها کردمت. خودت رو بهم نشون بده، خودت راه رو بهم نشون بده و سراسر تسلیم میشدم و منتظر میموندم تا خدا باهام حرف بزنه، از طریق جهان قشنگش، بعد بطور عجیبی می‌دیدم اون روز آسمون قشنگ‌تره، غذا خوشمزه‌تره، صورتم خوشگل‌تره، نفسام عمیق‌تره و چه احساسات بی‌نظیری.

    کم کم گذشت و رابطه‌ای که الان با خدا دارم انقدر صمیمانه و چفت‌ شده که انگار تو بغل همدیگه هستیم. خدایا شکرت.

    دستان خدا هم که همیشه هستند. همین دو ماه پیش جایی که داشتم از شدت تنهایی، یعنی در واقع دست‌تنها بودن خودخوری میکردم. خدا چندتا از دستای خوب و مهربونش رو فرستاد و جوری کارهای من رو سر و سامون داد که باورم نشد. کاری کردند برام که نزدیک‌ترین آدمهای زندگیم نکردند. خدایا شکرت.

    خیلی زیاده خیلی، مثلا تو خونه دست‌تنهام و به کارام نمی‌رسم، یهو یکی زنگ میزنه میگه می‌خوام بیام دیدنت، بعد میاد و با پسرم بازی می‌کنه منم به کارهام میرسم، هم من راضی میشم هم اون هم پسرم.

    یا چندوقت پیش تو محل کارم احتیاج داشتم یکی باشه که من یسری خرده‌کاریا که خیلی ازم انرژی می‌گرفت رو بهش بسپرم تا انجام بده تا من با تمرکز اصل کارم رو بکنم و یهو یکی از اشناهای قدیمی‌م‌ اومد و چقدر هم خوشحال شد که بهش اون کارها رو سپردم چون خیلی علاقه داشت که انجام بده.

    به مو‌ رسیده اما پاره نشده؟!

    این مورد بیشتر توی روابط پیش میاد برام. آدمهای سمی که اومدند توی زندگیم و من با وجود اینکه ندای درونم فریاد میزد باهاشون ارتباطم رو قطع کنم و من به این ندا گوش نمی‌دادم. شرایطم جوری شد که حتی خودم رو فراموش کرده بودم، خلاصه بگم کلا عوض شده بودم و یه ورژنی از خودم رو دیده بودم که انگار نمیشناختم. بسیار ناامید و افسرده و غمگین و همش توی حاشیه.

    خدا جوری برام حل‌ش کرد که میتونست هزاران برابر بدتر تموم بشه. الحمدلله

    یعنی این مورد رو هزار در هزار درصد خود خدا شخصا گردن گرفت. من که نمی‌تونستم از اون جهنم خودم رو نجات بدم.

    کجاها مغرور شدم؟! تو آزمون وکالت.

    نه من بلدم، نه من آزمون کارشناسی رو همینجوری دادم، نه من شم حقوقی‌م بالاست لازم نیست زیادی بخونم، نه من فلان نه من بهمان.

    نتیجه؟! قبول نشدم :)))

    دیگه کجا؟! تو زایمان پسرم.

    اره من استایلم خوبه حتما زایمان راحتی دارم. خودمو میشناسم خیلی صبورم آستانه دردم بالاست.

    نتیجه؟! خدایا خودت تمومش کن از دست من و این دکتر پرستارا کاری برنمیاد. فقط از این درد خلاصم کن حتی اگه لازم شد بکش منو، من دیگه نمیتونم تو میتونی. تو خدایی تو بلدی. تو باید بخواهی.

    این مثال‌ها یادم اومد گفتم بنویسم برای آینده‌ی خودم.

    در پناه الله باشید :)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    فهیمه و علی دوست داشتنی گفته:
    مدت عضویت: 2238 روز

    به نام نامی الله سلام بر استاد بزرگوار و توحیدیم.

    استادجانم تو این روزا خیلی درگیرم توی روابط

    کلا دارم همه چیو که از جدو ابادمون بهمون به ارث رسیدهو همه ناشی از ارزشممد ندونستن خودم و دیگران هست رو دارم به چالش میکشم و من که چه عرض کنم من که از خودم هیچی ندارم هرچه دارم از فضل پروردگارم هست استاد جانم من در خانواده بزرگ شدم که اصلا نمیدونن برای خود ارزش قائل بودن یعنی چی و از خود حساب داشتن با غرور اشتباه گرفته شده و احترام هم که قورت داده شده. استاد جانم توی این چندماهه خدا خیلی هدایت ها به من کرده خیلی دستم رو گرفته و نجاتم داده و کمکم کرده و طوری برنامه ها رو چیده و اونقدر همه چیز رو جفت و جور کرده که همه چیز به نفع من داره پیش میره و همه فکر میکردن که من بقیه رو یاد میدم یا اون ها رو هماهنگ کردم که این کارا رو بیان انجام بدیم و همش فکر میکردن برنامه ریزی من هست و من پشت همه این ماجراها هستم در صورتیکه من روحمم خبر نداشت اصلا من از هیچکس خبر نداشتم که بخوام باز اونا رو هم هماهنگ کنم در واقع هماهنگ کننده یکی دیگه بوده و من فقط داشتم سمت خودم رو درست میکردم که رفتار درست داشته باشم که بتونم به لطف الله چیزی که سالیان سال در خانوادم وجود نداشت رو تغییر بدم و برای اینکه یادم بمونه که خداوند چجوری جور کرد همه چیز رو شب یلدا که با دریافت یه برخورد نامناسب من رفتم انگار که من بهشون گفته باشم همه اعضای پشت سر من اومدن بیرون. هفته بعدش من نرفتم بخاطر یه بیحرمتی که به ما شده بود و هرکسی به خاطر دلیل و مشکلی که براش پیش اومده بود نرفته بود و من روحمم خبر نداشت که کسی نرفته شبش زنگ زدم دیدم هیچکسی نرفته و طرف فکر کرده بود من هماهنگشون کردم و من هم چیزی نگفتم چون یکی دیگه داشت کارها رو راست و ریس میکردم و فرمون دست اون (خداوند) بود نه من و من هیچکاره بودم و من بیشتر ایمان می اوردم به مسیرم که درست هست و بیشتر استقامت نشون میدادم.

    استاد جان این که شما میگی من حرف نمیزنم خدا داره حرف میزنه و من اعتبارش رو به هوشم نمیدم بعضی وقتا وقتی اون اتفاقا می افتاد خیلی میگفتم وای چقدر من باهوش بودم چقدر اونجا خوب اون برخورد رو کردم چقدر خوب شد اون حرف رو زدم اون حرف و رو نزدم اما بعدش که خوب دقیق میشدم میفهمیدم که نه، من نیستم وقتی من از خدا هدایت خواستم و ازش خواستم من رو در زمان درست در مکان درست و با ادم درست هدایت کنه اون داشته کارها رو انجام میداده نه من، اون داشته برنامه رو میچیده نه من،

    استاد جانم بعضی وقتا خود به خود اینقدر از کسی بدم میومد ناخوداگاه که خودم هم در تعجب از خودم میموندم و همش سوال میکردم خدایا چرا اینجوری شدم ؟؟

    من که اون ادم رو دوست داشتم چه شده که بدون اینکه کاری با من بکنه نه حرفی و نه سخنی ازش بدم میاد در صورتی که قبلا اصلا نمیتونستم یه لحظه دوریش رو تحمل کنم الان چی شده که هفته ها میگذره و دلم براش تنگ نمیشه و خدا میگفت اگه میخوای من با تو باشم باید دل از همه بکنی خیلی سخت بود اوایل اعتماد کردن بهش چون میگفتم خدایا نمیتونم تحمل کنم دوریش رو ولی میگفت چرا تو میتونی و خودش من رو اینقدر از اون ادم متنفر میکرد که راحت میتونستم بزارمش کنار و بعدش همون ادم ها رفتارشون تغییر میکرد یا ادمه قوی تر تو خانوادشون با من در ارتباط میشد. خدا داشت همه ی اون کارها رو انجام میداد و خیلی دوسش دارم به قول دوست عزیزمون خداوند روم غیرت داشت و هیچ جا نمیگذاشت ارزش و احترامم از دست بره هذا من فضل ربی .

    استاد جان تو حوزه روابط اونقدر به فضل الله تغییر کردم 360 درجه که اگه کسی از قبل با من بوده باشه نمیشناسه من رو، اینقدر که تغییر کردم استاد جانم بعضی وقتا خودم هم از خودم در عجب میمونم که واقعا چقدر من تغییر کردم و هیچ ربطی به ادم قبلی ندارم بقیه هم که با من برخورد میکنن نمیدونم چی میشه ادم هایی که به هر نحوی در سطح من الانم نیستن بدون اینکه من حرف بزنم یا کاری بکنم سریع جور و پلاسشون رو جمع میکنن میرن بلطف الله اونقدر خداوند در حوزه روابط به من عزت و بزرگی و ارزشمندی داده که هرچی بگم کم گفتم.

    بعضی وقتا خیلی همین من رو گول زده وای چقدر من فهمیده شدم در روابط چقدر خوب دارم عمل میکنم که اگه کمک پروردگارم نبود من هیچ کاری نمیتونستم بکنم ما رمیت ان الله رمی من نبودم خدا بوده که داشته کار میکرده.

    استادجانم یه سری از اقوامم هستن که از خودشون خیلی حساب دارن و از بقیه بیحساب هستن خودشون رو خیلی بزرگ میدونن بقیه رو کوچیک شاید بندگان خدا حق هم دارن چون ادمایی هستن که به جایی رسیده هستن و همه سر و دست میشکنن که باهاشون ارتباط بگیرن شغل خوب و وضع مالی خوبیم به نسبت ما دارن ، اما شما گفتی شما هیچ چیزی از بقیه کم نداری وقتی جلوی یه ادمی که وضعش از تو بهتره میری محکم صحبت کن با ایمان صحبت کن انگار تو چیزی ازون کم نداری.

    استادجانم منم به اسم رمز یاالله شروع کردم و اینا هم ادمایی هستن که به شدت میخوان جایگاهشون رو حفظ کنن و بقیه کوچیک بمونن و همیشه جلوشون گردنشون خم باشه همان طور که قبلا گفتم خداوند بعضی وقتا خودبه خود حس ادم رو نسبت به یکی بد میکنه و نسبت به یکی خوب و ناخوداگاه هست و دست من نیست خدا داره کار میکنه و شرایط یه جوری پیش میرفت که فکر میکردن من از قصد میخوام اینطوری بشه و براشون برنامه چیدم اوناهم ادمایی هستن که تا باهات تلافی نکنن قلبشون اروم نمیگره بعضی وقتا واقعا خودمم در عجبم که چطور رفتارم مثل خودشون شده و خیلی خوب از پسشون برمیام در صورتی که خدا از پسشون برمیاد و من فقط اون کارهایی که میگه رو انجام میدم و اون حرف هایی که به من میگه رو بر زبون میارم انگار یکی داره به من تقلب میرسونه که با عقل خودم اصلا من جرات اون حرف رو زدن و بلد نبودم چجوری اون حرف رو بزنم وای خدا یادم داد. استادجاان پیرو همین، اون ها هم برنامه چیده بودن که من رو خورد و خاکشیر کنن و انگار کسی داشت بهم میگفت این یه توطئه هست حواست باشه استاد یه کسی رو اوردن که میخواستن از اون فرد به قصد ضربه زدن به من استفاده کنن و یه برنامه برام داشتن و خدایجوری کرد که اون قسمت اصلی رو نشنوم و فکر کردن من خودم رو زدم به اون در، در صورتی که من اصلا نشنیدم که اون ادمه تو اتاق هست و اخرشب که شد خداشاهده مو به تنم سیخ میشه یا الله همون طرف بر ضدخودشون کار افتاد و همون طرف اینقدر من رو عزیز و گرامی داشت که خودمم کف کرده بودم در صورتیکه خدا کلا همه چی رو سروته برگردوند، اونجا که کارگر نشد ایده هاشون باز دوباره یه برنامه دیگه چیدن بازم خداجونم گفت حواست باشه استاد جان االان که میگم و یادش می افتم واقعا اشکم درمیاد و نمیتونم جلوی اشکامو بگیرم یه نفری که ازش حساب میبردن و افکارش تا حدی شبیه افکار منه و خیلی واقعا دوسش دارم و همیشه خداوند فرشته نجاتم کرده. اون روز قرار بوده جایی بره و تا شب هم بره برنمیگرده، هممون و همشون به همون هوا برنامه رو چیده بودیم که ایشون نیست و و یکم دیرتر همزمان با بقیه حاضر شدیم استادجانمم نمیدونم چیشد که همه و حتی خود من هم شاخام هوا شده بود که پیش خودم گفتم شما که گفتن نیستی اععه پیش خودم گفتم شک ندارم که خدا برای من اون رو نگه داشته که من ضربه نبینم، استادجاان نمیدونم واقعا نمیدونم اگه خدا این فرشته مهربون رو نمیفرستاد چه اتفاقی پیش میومد و چه بیحرمتی ها میدیدم ولی بازم خداوند در زمان درست در مکان درست و با ادم درست دستم رو گرفت و من رو نجات داد و استادجانن انگار همه دارن به من کمک میکنن که من به مقصودم برسم حتی همه اون رفتارهاشون داره برضدخودشون کارگر می افته خدایا سپاسگذارم که هرلحظه کنارمی و هوامو داری و نجات دهنده من هستی وقتی از همه کس دل میبرم و تنها و تنها تنها پناهگاهم رو تو میبینم خودت برا کمک به من ادم میفرستی خدایا سپاسگذارتم هذا من فضل ربی .

    وقتی هم که همسرم گفت فایل جدید اومده توحید عملی 10 دانلودش کردم گفتم بزار ، بزار که اون برای خودممه مال خوودممه و برای من فرستاده شده و دقیقا هم همین طور هست که یادت باشه فهیمه جووونم به خودت غره نشی که فکر کنی تو این کارا رو میکنی و این حرفا رو میزنی و به دل ترسهات میری نه عزیزم خداوند هست که داره اینکارا را میکنی تو از خودت هیچی نداری همه عزت و احترامی که داری از ان خداست. همش اون هس همش اونه تو در مقابل عظمت خداوند هیچی نیستی و به یک ان میتونه نابودت کنه پس در مقابل خداوند فروتن باش فهیمه خوشکلم احترام بزرگترت همیشه واجب هست هرچند از بعضی لحاظ سطحش از تو پایین تر باشه اما از خودت هم حساب داشته نزار هیچکس بهت بی احترامی کنه، هیچکس رو تحقیر و کوچک نکن فهیمه عزیزم اما اگه کسی خواست تو را تحقیر و کوچیک کنه کسی که سطحش از تو بالاتر هست محکم جلوش واستا و از هیچی نترس خودم (خداوند) هوات رو دارم به هیچ کس باج نده عزیز دلم و منم میگه چشم خدای عزیزم فقط جلوی تو سرم پایین هست و فقط برای تعظیم میکنم و به سجده می افتم و به غیرخدا باج نمیدم خدای مهربونم.

    ببخشید خیلی طولانی شد. ایشالا همیشه در مقابل خدای مهربون فروتن و تسلیم باشیم و هرچه داریم از ان اوست و از پیش خود هیچی نداریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    حامد نظافت گفته:
    مدت عضویت: 3179 روز

    سلام استاد عزیز بسیار عالی و مفید هست این فایل و پر از آگاهی ناب ،سپاسگزارم بابت اینکه به یادمون میارین که مغرور نشیم و از خود ندونیم هر موفقیتی رو که بدست آوردیم بلکه از خدا بدونیم ،اما استادیک سوال همواره ذهنم رو درگیر میکنه که پس چطور از موفقتها یا توانایی هامون جلوی دیگران صحبت کنیم و احساس تواضع هم داشته باشیم و بگیم این ها همه از خداست در حالیکه درستش هم مسلما همینطوره ، تفاوت منم منم با تعریف از خود واقعا در چیه ،آیا اینکه در دل بگیم این کار خداست و جلوی دیگران از توانایی و موفقیت هامون بگیم ایا باز هم احساس غرور رو برامون به همراه نمیاره ،چون از طرفی انسانی که عزت نفس بالایی داره راحت از خودش و موفقیت هاش تعریف میکنه و من درگذشته اینکار رو کردم اما از یک جایی دچار غرور شدم و دیدم که نتایجم برگشت ،لطفا این رو تفکیک کنین برام ،شاد و پیروز باشین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      محمد جواد اسدی گفته:
      مدت عضویت: 872 روز

      خود استاد رو الگو قرار بده

      استاد با این همه ثروت و سلامتی و عزت و نعمت، هر لحظه میاد و میگه من هر چی دارم از الله است و من هیچی نیستم…

      استاد یک نمونه است از طرف خداوند برای ما تا ببینم و درک کنیم که اگر حرف مردم برامون مهم نباشه و مشرک نباشیم و منم منم نکنیم و ایمان داشته باشیم و حرکت کنیم و به الهامات عمل کنیم به همه جا می‌رسیم و همه ی آدمها دستان خداوند می‌شوند تا کار ما رو انجام بدهند….

      استاد در همه جا از توحید صحبت میکنه و همیشه میگه که من هر چی که دارم از خداونده و اون به من میگه و من بدون هیچ ترس و نگرانی انجامش میدم…

      همین که من بیام و استاد رو الگو خطاب بکنم یک الهام به من بود که هم به شما بگم و هم به خودم،وگرنه من هیچ علمی ندارم و من در برابر الله هیچم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        حامد نظافت گفته:
        مدت عضویت: 3179 روز

        محمد جواد جان ممنون از پاسخت ،دقیقا درسته فقط چیزی که هست خود استاد هم جاهایی شده مثلا مثلا همین بحث توحید میگه من انجام دادم ومن توحید روبه این شکلی که هست در ایران رواج دادم و از موفقیت هاش در این زمینه میگه و سوالم بیشتر اینجا اینه که مثلا یکی از تمرینهای محصول عزت نفس تعریف از خود و موفقیتها وتوانایی هات هست که یک لیستی درست میکنی و میگی من اینکارها رو کردم و… این تفکیکش برام یکم سخت بوده

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          محمد جواد اسدی گفته:
          مدت عضویت: 872 روز

          سلام روزت خوش عزیزم

          درسته که استاد در کلام میگه من این کار رو کردم اما در ذهنش،قدرتش رو به خدا میده و هر چی میگه رو از خدا میدونه و خدا که با کلام ما کاری نداره اون با نیت و باور ما کار داره…

          اون باور ما اون فرکانس ما،نتایج رو میسازه…

          شما هر کاری خواستی بکنی بگو من اینکار رو میکنم اما در ذهنت قدرتش رو به خدا بده..این با اون من من کردنی که در ذهنت قدرتش رو به خودت میدی فرق میکنه…

          باور تو مهمه

          من من کردن ما و ضربه هایی که ما میخوریم به خاطر این هست که ما کردیت اون موفقیتمون رو به خودمون میدیم در ذهنمون،چرا که خیلی وقتها شده به یک موفقیتی رسیدیم و اصلا در موردش با هیچکس صحبت نکردیم اما ازش ضربه خوردیم و اون موفقیته خیلی راحت از بین میره،چرا؟؟؟!!!

          چون باور تو مهمه،چون درسته تو با کسی در موردش حرف نزدی اما در ذهنت ،کردیتش رو به خودت دادی،به عقل خودت دادی و فکر کردی من توانایی داشتم،همونطور که استاد از خودش مثال زد که وقتی میرفت روی سن تا کنفرانس بده هر کسی هر سوالی ازش داشت رو در لحظه جواب میداد و وقتی میومد پایین دیگه اون توانایی رو نداشت و خدا گفت فکر نکن اینکه میتونی هر سوالی رو جواب بدی بخاطر اون کتابهایی هست که خوندی،بلکه از الهامتی هست که من در آن واحد بهت میدم،وقتی در ذهنت قدرت رو به خودت میدی و نه خداوند جهان بهت نشون میده که تو هیچی نیستی،چون تو فقط ورودیهاتی و اون الهاماتی که باعث پیشرفت و هدایت تو میشه و از آینده میان، اونا تنها از الله است….

          اینا رو به خودم میگم وگرنه من خودم میدونم که هیچی نیستم در برابر الله و هر کلامی هست از خودشه…

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    علی شایان گفته:
    مدت عضویت: 587 روز

    سلام استاد

    این فایلو تو بهترین زمان ممکن گذاشتین برای من.

    واقعا نیاز داشتم به این حرفا و این باورا توی این بازه زمانی

    خدایا توی بیزنس جدیدم از هیچکس نمیخام که معرفی و تبلیغم کنه چون تنها قدرت جهان توی بهترین زمان و به بهترین نحو ممکن این کارو برام انجام میده

    هر چی که دارم از لطف توعه ای وهاب و رزاق و رحمان و رحیم

    بهم بهترینا رو بده

    بهترین ادمارو هدایت کن به پیجم

    بیشترین تعدادو بیار توپیجم

    تو بهترین وقت میاریشون چون تو میتونی و تو بهم لطف داری و خودت گفتی که استجابت میکنی درخواست منو و حتما برام انجام میدی

    من به هر خیری که از تو بهم برسه فقیرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    اعظم برزگری گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    به نام او که در هر لحظه با من است

    سلام خدمت استاد توحیدی و نازنین و عملگرا

    سلام بر مریم جان عزیز

    و سلام خدمت همه ی بنده های خوب خدا در این سایت الهی

    دوست دارم استاد تا مدتها فایل نزارند و این قسمت از فایل رو هزاران هزار بار گوش کنیم و از آگاهی های ناب و توحیدی اون سرشار بشیم!چند روزیکه این فایل اومده صبح هاباز کردم و تا شب هر وقت امکانش بوده گوش دادم ولی هنوز فرصت نکردم کامنت های توحیدی این فایل رو بخونم و کامنت بنویسم…

    خدایا به امیده تو

    صبح با صدای نم نم باران از خواب بیدار شدم و خواستم نسیم خنکی که مثل هوای بهاری بود به سر و روم بزنه که تا پنجره رو باز کردم و نسیم لطیفی صورتم رو نوازش کرد و من چشامو بستم و حسش کردم!انگار خدا رو از نزدیک لمس کردم و اشک گوشه ی چشمم جمع شد!!!!یعنی میگم میشه لحظه ای رو ،نقطه ایی رو و چیزی رو غیره خدا دید!همون نسیمی که به صورتم زد باتمام وجود حسش کردم و گفتم خدایا شکرت که هم بارانی،هم نسیمی،هم هوای ناب عاشقی،هم لحظه ی خوش دلدادگی و بریدن از همه ی دنیا،هم حال خوبی،هم احساس نابی،هم عشقی،هم نوری،هم هوای خنک بهارانی،هم جانی و هم جهانی…

    میشه این جهان رو بدون تو دید جهانی که ذره ذره ی کائناتش همه در تسبیح تواند و همه بخشی از تو!!!

    میشه صدای گنجشک ها و چلچله ی پرنده ها رو شنید ولی تو را ندید؟!

    میشه این حس صبحگاهی رو چشید ولی تو رو ندید!؟

    میشه حست ،درونت پر از تو بود و تو را ندید!؟

    میشه این حال رو برای کسی جز تو توصیف کرد و اون برداشت اشتباهی نکنه از حست…

    توی این مدتی که عضو سایت هستم شکر خودش که بزرگترین دارایی و ثروت من هست اکثرا و تا جایی که تونستم حالم رو خوب نگه داشتم و اگه روزی این لبخنده همیشگی که روی صورتم نقش بسته نباشه پسرم زود میگه مامان طوری شده چرا حالت خوب نیست و من میدونم که این حال و احساسم به وجود پر برکت خودش هم پایدار شده تو وجودم و هم بخشی از من شده که وقتی وصل بهش نباشم اطرافیان متوجهش میشن،خدایااااا هزاران هزار بار شکرت و سپاسگذارت برای هر قطره قطره بارانی که همگی ثروت و برکت و نعمت تو هستند رو بر این سرزمین پراکندی و هر لحظه در حال بخشش بی حد و حساب هستی…

    خدا جانم من ناتوانم،من عاجزم،من بی تو هیچم…

    مرا لحظه ای،آنی به حال خودم مگذار که جهنمی یست ابدی…

    معبودم!من از خودم هیچ ندارم و این اعتباری که به من داده ای همه از آنه توست…

    من هیچ بودم و مرا بزرگ کردی و رشد دادی!من سپاسگذار وجودت هستم که لحظه ای دست از هدایت من بر نمیداری…

    خدایم!سر صبحی بوسه ی شیرینت رو برروی صورتم حس کردم و دلم پر کشید به سویت…

    مرا هر لحظه و در هر حال در این احساس ناب پایدار کن…

    من چه بگویم که تو همه چیزی و من در هیچ چیز غیره تو نبینم…

    معبودم!من حتی اختیار نفس کشیدنم هم دستم نیست ولی انسانم و ناآگاه،انسانم و فراموشکار که اگر دمی از سینه ام اجازه ی برخواستنش را ندهی من نیستم ولی زود یادم میرود!که اگر تمام دنیا جمع شوند نمی توانند آن دم را باز گردانند ولی تویی که هر لحظه می بخشی و من غافل…

    معبودم!برای تو می نویسم که قبل تو حتی نوشتن ساده را هم بلد نبودم ولی به لطفت کلمه ها فقط در رقص و جریانند تا ببارند و از تو بنویسند…

    سپاسگذار وجوده نازنین استاد گرانقدرم هستم که نشانه ایست از نشانه هایت که قبلا می گفتم روزگاران قدیم تو هر دوره ای یه راهنمایی خدا فرستاده بوددولی راهنمای زمان ما چرا غایبه!؟من اگه سوال داشته باشم چطوری میتونم ازش بپرسم!؟

    ولی الان میدونم که هر چیزی،یعنی هر سوالی که از ذهنم میگذره و برخورد میکنه به اون ذره ی وجودیت!!!پاسخش رو در میان هزاران هزار نشانه می فرستی و هدایت میکنی…

    خدا جانم!سپاسگذار وجودت هستم که مرا بواسطه ی این سایت با خودت آشنا کرد که هر لحظه که میخواهم هستی و هر لحظه اجابت میکنی…

    مهربانم!وجودم سرشار از تو شده و انگار در همان بهشتی هستم که قبلا بوده ام و هیچ فاصله ای میان من و تو نیست،انگار ثروتمندترین زن جهانم!حسم طوریست که نه میتوان وصف کرد و نه میتوان نوشت ولی میدونم که میدونی و میفهمی و نیازی به گفتن نیست…

    چند شب پیش دوستم بهم پیام داد و گفت مشکلی دارم و میخوام برام دعا کنی!!!گفتم از خودش بخواه و هر چی میخوای به خودش بگو…

    گفت نمیدونم چرا بهت گفتم ولی فکر میکنم رابطه ات با خدا فوق العاده ست و یه حسی بهم گفت فقط به تو بگم!چون میدونست برخلاف گذشته دبگه نمی پرسم مشکلت چیه!؟خدا جونم!وقتی به عقب بر میگردم و می بینم چقدر کمکم کردی و چقدر هدایتم کردی اوج میگیرم و مثل پرنده ها در آسمان زیبایت پرواز میکنم!(همون فردی که بهم میگفت کافر شدی و به مسجد نمیری)تو دلم گفتم خدایا شکرت و هزاران هزار بار شکرت که هستی که دارمت که میشنوی و می بینی…

    صبح خواستم سفارشات فردا رو آماده کنم و کمی نگرانی که مبادا دیر بشه!یه لحظه گفت نگاه کن به آسمون و وقتی پرواز رها و بدون نگرانی پرنده ها رو دیدم دلم آروم شد و گفت نگران نباش…الان ساعت هاست نشستم و دارم می نویسم و عشق میکنم و هنوز هیچ کاری انجام ندادم.

    خداجانم !تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مهوش محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1637 روز

    سلام بر استاد فرهیخته وبرگزیده ام ،بانوشایسته نمونه وهمه اعضای این خانواده طالب آگاهی وبیداری

    اونچه من از این فایل بسیار ارزشمند برداشت کردم متواضع بودن درمقابل خدای قادرومهربون ویا نقطه مقابل آن مغرور بودن ،خودبزرگ بینی ومتیت داشتن هست

    که استاد عزیزمان خیلی بر واقف بودن هرروز وهرروزمان به این مسئله تاکید فراووووان داشتند که مواظب این رفتار بسیار نکوهیده درخودمان باشیم که بسرعت مارا از رحمت ودریافت نعمات الهی دور میکند.

    حالا من طبق برداشتهای خودم هرکدوم از اینهارا اونطور که متوجه شدم توصیح میدم که ردپایی باشه برای خودم که متوجه باشم که از کجا دارم به خودم ضربه میزنم وآگاهانه کنترلش کنم

    افرادی که دچار منیت وخودبزرگ بینی میشن بشدت به داشته وتوانایی های خودشون مینازن. بسیار خودشیفته میشن ودیگه خداراهم بنده نیستند فکر میکنن با دیگرون خیلی فرق دارن نگاه از بالا به پایین دارن بسیار کنترل گر وزورگو میشن وهمه چی باید اونطوری باشه که اونها میگن البته که ممکن هست یکسری توانایی ها یا خصوصیات خوب ظاهری یا استعدای خاص در بعضی موارد هم داشته باشن ولی عوض اینکه سپاسگزار خدای مهربان باشن بواسطه این موهبت الهی بسبار به دیگران فخر میفروشند وخودشونو تافته جدابافته میدونن.

    بسیار پرتوقع وقدرمدان هستند واگه از صبح تاشب بهشون محبت وخدمت کنی اونووظیفه تو میدونن وخیللللللی زود همه را فراموش میکنن ولی اگه کوچکترین محبتی درحق توبکنن بسیییبییار اونوبلدوبزرگ میکنند وهزارررربار منتشو روسرت میزارن وبه روت میارنش

    افرادی که دچار متیت ،خوبزرگ بینی وخودشیفتگی میشن

    همیششششسه فقط متفی ها وعیب وایراد دیگرونو میبینن وبسیار نگاه از بالا به پایین دارن همیشه دیگرونو مسیول مشکلات خودشون میدونن وعمراا مسئولیت رفتارای مخرب خودشون قبول نمیکنن وبقول اونها دیگرون باید رفتارشونو درست کنند تا مشکلی که مثلا الان باهاش دست به گریبان هستند حل بشه وایتها از تطر خودشون همه چی دادن وهمه کاربلد هستند ولی بقیه همیشه از نطر اینها مسئول ومقصر هستند قانون را فقط برای دیگرون میدونن ولی همون قانونی که خودشون وصع میکنن عمرا بهش پایلند نیستند

    افرادی که دچار منیت

    وخودبزرگ بینی میشن خودشیفته میشن یعنی از صبح تاشب بهشون میدون بدن فقط از خودشون تعریف میکنن که من الم بلم وبشدت دنبال جلب توجه وتایید طلبی هستندولی دریغ از یک بار تعریف وتمجید از دیگرون.

    بخاطر همین ماندن کنار این افراد بشدت باعث از دست دادن عزت نفس واعتماد بنفس اطرافیانشان خواهدشد

    از نطر اینها دنیا یک میدون مسابقه هست که ایتها همیشه باید نفر اول باشن وتوجه وتعریف فقط باید روی اینها باشه وبقولی بانک نوازشی ایتها سوراخ سوراخه یعنی تو هرچقرر توجه کتی،محبت کنی ،خدمت کنی ایتهارا راصی نمیکنه واونهارا نمیبینن از بسکه درگیر خودشفتگی خودشون هستند.

    بخاطر همین متیت ،خودبزرگ بینی وخودشیفتگی ایتها اصلاح نمیتونن با دیگرون صمیمی بشن وکسی اینها را واقعا وقلبا دوست نداره

    ویک نوع تنهایی وانزوارا اینها بشدت تجربه میکنن

    درمقابل این گروه افرادی هستند که توحیدی هستند ،دربرابر خدای خودشون خاضع وخاشع هستند

    بسیار آرمش دارن ،حال دلشون دراکثر اوقات خوبه

    از اونچه که دارن بسیار راصی وخوشنود هستند تمرکزشون برروی داشته هاشون هست وهمیشه شاد وشاکر هستند .مثبت اندیشن بشدت خودوستی بالایی دارن ودرکنار او دیگرونو هم عالی دوست دارند وسعی میکنن نکاث مثبت دیگرونو بلد کنند وبه اونها احساس مهم بودن وارزشمند بودن بدن.

    همیشه پیرو قلبشان هستند نه ذهنشان برای کوچکترین کارها وتصمیات زندگی از الهامات الهی کمک میگرن شاخک هایشان را هرروز تیز وتیز وتیزتر میکنن تا نشانه های خداوند را بهتر وبهتر درک کنند

    بسیار تسلیم الهامات قلبشان هستند

    خداوند هم بواسطه همین تواضعشان بسیار محبوبشان میکند ولحطه به لحطه حمایتگر ،حفاظ گر وهدایت گر انها بسوی خوشبختی وسعادت در4حوزه اصلی زندگی هست وزندگیشان سراسر شادی،آرامش وحال دل خوب پایدار هست.

    پس ماباید هرروز وهرروز آگاهانه مواطب این ذهن چموش وسرکش خودمون باشیم بدونیم تمام موفقیت های زندگی از کوچکترین تا بزرگترینش همه وهمه بواسطه لطف ورحمت بی پایان الهی بوده واجازه ندیم ذهن شیطان صفتمان افسار زندگی مارا دردست بگیره ومارا دچار متیت وخودخواهی بکنه که هم از رحمت الهی بیتصیب میشیم وآرامش وشادی وخوشبختی را درزندگیمون از دست میدیم وهم درمیان مردم ارزش واعتباری نداریم ومحبوبیتمونو از دست میدیم .

    پس تنها وتنها وتنها راه رستگاری وخوشبختی توحید درعمل وتسلیم200درصد درمقابل الهامات الهی وخاصع وخاشع بودن دربرابر مقام کبریایی وربوبیت الهی است.

    سعادت دنیا وآخرت همه ما درمیزان توحیدی بودن وخاضع وخاشع بودن درمقابل علم وقدرت بی پایانش هست.

    به امید توحیدی شدن همه ما درعمل وانهم بصورت پایدار وهمیشگی که نتیجه اش آرامش وشادی پایدار برای همه ماخواهدبود.

    آمین یا ارحمه راحمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: