توحید عملی | قسمت 9 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

1017 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    جواد صنمی گفته:
    مدت عضویت: 1958 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد توحیدی و مریم بانوی موحد

    خدایا شکرت بابت این دو زوج زیبا و موحد

    خدایا شکرت بابت این سایت الهی که هر روز ما رو به تو نزدیک و نزدیک تر می‌کنه

    خدایا شکرت بابت این همه آگاهی های ناب الهی که در همه فایل ها هست و در فایل های توحید عملی بیشتر و عمیق‌تر

    خدایا شکرت بابت این استاد عزیزی که بهمون دادی که اینقدر قشنگ و درست و عالی قرآن و کلمه به کلمه قرآن رو درک کرده و به زبانی ساده و شیوا و شیرین به ما هم آموزش میده

    خدایا شکرت با اینکه من خیلی وقت ها ناسپاسی میکنم اما بازهم هوامو داری و کمکم میکنی و هدایتم می‌کنی و اسونم می‌کنی بر آسانی ها

    الله اکبر به این باران زیبا و این همه قدرت خداوند

    تحسین میکنم پروین اعتصامی عزیز رو که چقدر قشنگ قدرت خداوند رو به شعر کشید تا ما هم بفهمیم و درک کنیم

    و چقدر استاد شما زیبا و قشنگ این شعر ها رو به ما هم توضیح میدید و اون لپ مطلب رو باز میکنید

    توحید عملی 9

    چه وقت هایی بوده که من ایمان نشون دادم به خدا و حرکت کردم و یک قدم به سمتش برداشتم با باورهای درست و چقدر زیاد و فراوان هم اون کمکم کرده و دستم رو گرفته

    چقدر دیدم که قلب آدم ها رو برام نرم کرده

    چقدر دیدم که انسان ها رو به کمکم فرستاده

    چقدر دیدم که من رو در شرایط مناسب قرار داده وقتی که ازش کمک خواستم

    چقدر دیدم که جاهایی که همه میگفتند نمیشه یک ایمان و یک صدایی توی قلبم می‌گفت که میشه و تو فقط حرکت کن من باهاتم

    چقدر دیدم وقتایی که ترس تمام وجودم رو گرفته بود و یک صدای ضعیفی بهم میگفتی نترس من کنارتم و چقدر اون صدای ضعیف( به ظاهر) قدرتمند بود و من دیدم اون کمک های خدارو

    چقدر وقتایی که کمکم کرده و من از اون مسئله و یا مشکل فارغ شدم بسلامتی و بعد فراموش کردم که خدا این همه لطف بهم داشته و اون روزها بدبخترین روزهام بوده

    مصداق این آیه

    (أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ : یا [کیست‏] آن کس که درمانده را- چون وى را بخواند- اجابت مى‏کند، و گرفتارى را برطرف مى‏گرداند، و شما را جانشینان این زمین قرار مى‏دهد؟ آیا معبودى با خداست؟ چه کم پند مى‏پذیرید.)(النمل : 62)

    واقعا من چقدر کم پند گرفتم

    و چقدر من به خودم ظلم کردم

    چقدر کوتاهی کردم در حق پروردگارم

    چقدر ناسپاسی کردم و خودم رو عذاب دادم و در گرامی آشکاری بودم و نمی‌دیدم این همه لطف و رحمت خداوند رو

    و چقدر ظلم شد بهم بخاطر افکار و باورهایی که خودم داشتم به خودم

    و در همه جا فقط خدا کنارم بود و هدایتم کرد و دستم رو گرفت

    و جواد آیا خداوند برای تو کافی نیست ؟؟؟

    خداوند در آیه دیگری می ‏فرماید: «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ »( آل عمران: 159 )؛ «و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن.

    و هروقت که حرکت کردم با ایمان و توکل و توحید و بجای ترس ایمان قرار دادم در قلبم

    و به جای نگرانی و استرس امید رو قرار دادم در. قلبم

    همه نتایج عوض شد و اتفاق های خوبی برام افتاد

    بخدا همین ایمان و توکلی هم که ازش دم میزنم از طرف خودش هست و خودش بهم داده وگرنه من که کاره ای نیستم

    یک تصمیمی بود که هر وقت میخواستم بگیرم و انجامش بدم ترس تمام وجودم رو میگرفت و نمی‌داشت که حتی بهش فکر کنم

    اما از یک جایی گفتم باید بر این ترس غلبه کنم و ایمانم رو نشون بدم

    و وقتی که حرکت کردم و جلوی نجواهای شیطانی و ذهنم رو گرفتم دیدم که خدا چقدر کمکم کرد و چقدر هدایتم کرد به سمت افراد شرایط و اتفاق های خوب و قدم به قدم هدایت شدم خدایا شکرت

    هرچیزی رو که میخوایم باید اول قدم اول رو برداریم تا بقیش رو خدا کمک کنه این رو من به خودم میگم چون دیدم چه نتایج فوق‌العاده ای داشته برام

    استاد عزیزم مریم بانوی گرامی دوستان خوبم از همه شما ممنونم از خدای بزرگم ممنونم بابت این سایت الهی که همه دور هم هستیم و داریم از هم دیگه یاد میگیریم و ایمانمون رو بهتر و بیشتر میکنیم

    خدایا شکرت بابت همه چیز دوستون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  2. -
    حسن طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 1380 روز

    سلام و درود یزدان پاک بر شما بزرگواران که حق استادی بر گردن من دارید.وهمچنین عرض سلام خدمت خانواده صمیمی و فرهیخته عباس منش.

    استاد عزیزم از اول شعر اشکهام جاری شد چونان منقلب شدم که گویی همه وجودم فریاد میزد که خداوند خطاب به تو داره سخن میگه.استاد نمیتونم به هیچ شکلی ،اون حال و هوایی که با شنیدن وتجسم این شعر واین فایل بینهایت ارزشمند،بهم دست داد،،را بیان کنم.الان هم فقط می‌خوام ساعتها با خودم خلوت کنم وله نعمتهای بیشماری که خداوند از سرفصل به من عطا کرده،هزاران جایی که دستم راگرفته،هزاران باری که گناهانم راپوشانده،،،فکر کنم وبه خودم بیام و درک کنم قطره ای از نعمتهای بیکران خداوند را.اما از طرفی نتونستم کامنت نزارم و این کلمات هم الهام خداوند بر زبانم بوده ..استاد عزیزم عاشقانه دوستت دارم و شنیدن صدای شما در گوشم طنین عشق خداوند است.باز هم خداوند را سپاس گذارم که من رابه این سایت بینظیر هدایت کرد.این سایت همان کشتی نوح است که هر که به آن داخل شد ،ایمن شد از اتفاقات بد،،البته به شرط عمل وعمل به قوانین که شما آموزش میدهیم.

    از همه دوستان هم سپاسگزارم وهمگی شما رابه دستان قدرتمند رب العالمین میسپارم….

    حسن طهماسبی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  3. -
    الماس گفته:
    مدت عضویت: 1689 روز

    به نام تو ای دوست

    به نام خدای تمام خیرها

    و وقتی ما در مسیر او قرار میگیریم هر اتفاقی می افته بی شک خیره

    سلام استاد عباس منش عزیز ومریم خانم

    چه فایل زیبایی ،خدا تو این فایل از زبان شما با من حرف زد ومن با قلبم شنیدم و دریافت کردم

    خدا پاداش این همه عشق و محبت شما رو به شاگرداتون در دنیا و آخرت عطا کنه

    آمین

    چند وقت پیش شاید یه ماه یا بیشتر شروع کرده بودم به خوندن کامنت بچه ها هدایت شده بودم به کامنت سید علی خوشدل ،ابراهیم وخیلی از بچه های دیگه

    خیلی وقت بود از خدا درخواست کرده بودم درآمد من رو به ماهی پنجاه میلیون برسونه این عدد رو خودم انتخاب کرده بودم.وقتی کامنت این دوستان رو خوندم اونها نوشته بودن درامدشون به ماهی صد میلیون یا بیشتر رسیده

    به خدا گفتم تو ماهی صد میلیون به این دوستان میدی پس پنجاه میلیون نباید زیاد باشه برات

    یواش یواش نظرم عوض شد و به صد میلیون فکر میکردم

    با خودم میگفتم اگر می‌خوام نتایج بهتری بگیرم باید برم از محصولات استاد استفاده کنم

    تصمیم قطعی گرفتم دوره دوازده قدم رو بخرم وتعهد دادم تمریناتش رو انجام بدم

    دو روز نگذشته از کار بیکار شدم

    تو این چند روز نجواهای شیطانی شروع شدن اوضاع از این به بعد بد میشه حالا برای خرید نون از نونوایی هم باید غصه بخوری،حالا فلان چیز رو نمیتونی بخری،حالا فلان کار رو نمیتونی بکنی ،وای اجاره کارگاه چی میشه؟ ،یه چند وقت دیگه باید بریم شهرستان،پول این سفر رو از کجا جور میکنی؟حالا چی میشه ؟و…

    همیشه مضطرب بودم.

    میدونستم باید ذهنم رو کنترل کنم و این روزها خوب فهمیدم اصلا کار آسونی نیست

    ولی اصلا مهم نیست که آسونه یا سخته باید بتونی

    دو روز به خاطر عاشورا تاسوعا تعطیل بود

    تصمیم جدی گرفتم برای کنترل ذهنم هم که شده بزنم بیرون

    یه مقدار پول کمی تویه حسابم داشتم ،به همسرم گفتم بیا بریم جنگل ابر شاهرود

    میدونستم اگه همین پول کم هم خرج بشه دیگه پولی نیست

    برام مهم نبود چون این پول کم بلاخره خرج میشد .به جای اینکه بشه سیب زمینی ،پیاز،ماست و… دوست داشتم تو کنترل ذهن کمکم کنه

    همینم شد،خدایا چه جای رویایی آفریدی .روز اول که رفتیم همه جا مه و ابر بود بیشتر از صد متر رو نمیتونستی ببینی ،حرکت ابرها که دقیقا از کنارمون رد میشدن،هوای مطبوعی که هر مرده رو زنده میکرد و به زندگی برش میگردوند. هر چی استرس بود شست و برد

    شب چون میترسیدم اونجا بخوابیم رفتیم شاهرود تا تویه پارک چادر بزنیم روز بعد بیایم .چقدر شاهرود شهر زیبا وقشنگیه .چه مغازه ها ،رستورانها،فروشگاهای بزرگ وشیکی داره ساختمانها و پارکها و خونه هایی که خبر از ثروتمند بودن این شهر میده

    روز بعد که برگشتیم جنگل ابر اصلا ابر نبود .حالا ما واضح هر چی رو که دیروز به خاطر زیادی مه وابر نمی‌تونستم ببینیم ،تونستیم ببینیم

    خدایا چه مکان زیبایی چقدر رویایی بود. حتی بدون ابرش

    ما رویه قله کوه بودیم وکوها ودرهای جنگلی رو به راحتی می‌تونستیم ببینیم وکشف کنیم دیروز دقیقا کجا بودیم واطرافمون چه کوههای زیبایی وجود داشت

    خدایا شکرت

    کوه روبرویه مایه قسمتیش بدون درخت بود وتماما مثل دشت سبز بود .عشایری که گوسفند داشتن به راحتی فعالیت وحرکت گوسفندهاشون رو می‌دیدیم ولذت می‌بردیم

    کوه دیگه جاده ای داشت که ماشین مسافرها از اون بالا می‌رفت و اون بالا فضایی داشت که مسافرهای زیادی جمع شده بودن ماشیناشون رو پارک کرده بودن وچادر زده بدن

    ما یه لونه پرنده تویه بوته ها پیدا کردیم .دو تا جوجه کوچولو شاید به اندازه دو تا بند انگشت .تکون نمیخوردن وبه قول شوهرم استتار کرده بودن تا ما پیداشون نکنیم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت به خاطر تمام زیبایی های که نشونمون دادی

    اون درخت آلوچه جنگلی که از خوردن میوه‌هاش لذت بردیم .زرشک های جنگلی که هنوز نرسیده بود ولی ما از طعم ترش وتلخش لذت بردیم

    و همه جوره زیبایی های طبیعت رو بهمون نشون دادی

    استرس‌ها ونگرانیها رو فراموش کردم

    اما همین که برگشتیم خونه دوباره فکر و خیال شروع شد میدونستم برگردم خونه دوباره نجواهای شیطانی شروع میشه .حالا میخوای چیکار کنی؟،به این زودی ها کار پیدا نمیشه ،تو این مدت میخوای چیکار کنی؟،اصلا کار به خوبی قبلی مگه پیدا میشه؟

    ولی می‌دونستم باید بتونم ذهنم رو کنترل کنم

    شب خیلی خسته بودیم وزود خوابیدیم ،ساعت4صبح که گوشیم برای انجام ستاره قطبی اختراعی خودم زنگ زد و بیدار شدم ،یه چیزی تو قلبم بهم گفت امروز فقط شکرگزاری بنویس همین کار رو کردم واقعا حالم خوب شد

    اومدم به سایت سر بزنم فایل قشنگتون حالم رو بهتر کرد

    انگار مخصوص من بود.شما داشتین حرف می‌زدین ولی انگار خدا بود

    خدا داشت به مادر موسی میگفت

    وحی آمد کاین چه فکر باطل است

    رهرو ما اینک اندر منزل است

    ولی انگار مخاطبش من بودم ،به من می‌گفت چرا نگرانی ،مگه به من نسپردی ؟،پس نگران نباش هدایت ویاری من در راهه

    پرده شک را برانداز از میان

    تا ببینی سود کردی یا زیان

    خدا به من میگه به توکل خودت ادامه بده نگرانی ها رو از خودت دور کن وصبر داشته باش ودر آینده ببین نتیجه توکل و صبرت رو

    وحرفهای شما که در توضیح به من این رو فهموند که شک نکن( شاید نشه )اگر به خدا ایمان دارم (،که البته دارم وهر روز رویه خودم کار میکنم)تردیدی به خودت را نده

    ما گرفتیم آنچه را انداختی

    دست حق را دیدی ونشناختی

    وباز اینجا که میگه

    نیست بازی کار حق خود رامباز

    آنچه بردیم از تو باز آریم باز

    هیچ چیز اتفاقی نیست مطمعن باش تصمیم گرفتی بیشتر رو خودت کار کنی خواستی دوره دوازده قدم رو بخری بیکار شدی این اصلا اتفاقی نیست .مطمعن باش درخواستت رو شنیدیم که بیکارت کردیم .نمیدونی حالا چی میشه.اما ما میدونیم چی میشه .بسپار به ما.

    شاید در آینده اومدم بازم براتون کامنت نوشتم که دستم رو تو دست خدا گذاشتم وبهش توکل کردم،وترس وتردید رو از خودم دور کردم وخدا من رو با خودش کجا برد

    مثل جنگل ابری که با اشتیاق زیباییهاش رو برای شما توصیف کردم،از زیبایی‌ و رویایی بودن مکانی که خدا من رو با خودش برد براتون نوشتم

    بهش ایمان دارم بارها برام معجزه کرده

    خیلی دوستتون دارم شما ومریم خانم مهربان

    به خدا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  4. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 917 روز

    ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی

    نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی

    همه درگاه تو جویم همه از فضل تو پویم

    همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

    درودبه استادتوحیدی ام ومریم عزیزم که چه غوغایی دردلم برپاکرده اندومراغرق دردریای توحیدیشان که هرچه به جلوترمی روم دنیایی زیباازباورهای توحیدی دروجودم جولان می کندومن امروزمتنعمم ازهرچیز،خدایاشکرت ….

    ودرودبه دوستان عالیم که سایت طلایی راباآیه های توحیدی مزین می کنندوباعملکردشان دریچه های توکل ،ایمان وامید رابه رویم گشوده اندومن جززیبایی چیزی نمی بینم ،خدای عزیزم مرا به چه خانواده ای هدایت کرده ای که هرروززندگیم لبریزشده ازآرامش،عشق وشکرگزاریت ونعمت هایی که باصلاح دیدخودت درزندگیم جاری می گردانی ومن فقط می گویم خدایاشکرت ومی نویسم ومی نویسم تاذهنم غنی شودازآنچه که دارم وچه داشته هایی که دروصف نمی گنجد،صبح ازخواب برمی خیزم وعزیزدلم باآغوش باز به سویم می آیدومی گویدصبحت بخیرعزیزم ،دلم برایت تنگ شده بود،خدایاواقعاچه بگویم که دروصف نمی گنجی ،که هرروززندگیم رابهشت کرده ای ،

    ازلحظه ای که مرابه سمت استادم هدایت کردی بوی بهشتت راحس کردم، ازلحظه ای که دیگرباآرامش روبرویت ایستادم وباتمام وجودم (قل هو الله احد)گفتم تمام منیت هادرمن شکست ،ازوقتی فایل 9دوره طلایی کشف قوانین رااززبان شیوای استادم شنیدم که فرمودندآرام باش……

    توحیددروجودم بیشتروبیشترنمایان شد،وقتی استادومریم عزیزم درخودرومی نشینندوفایل توحیدعملی که بازهم شماره 9است بااین مناظرزیباوسراسرشکوه وعظمت تورابه رخسارم می کشانندوباران ‌وبازهم باران، تجلی ایمان وتوکل وشکرگزاری استادم وبازهم ترجمه ناب دیگری ازتوحیدت وشعرسراسردرس خانم پروین اعتصامی که برقلب استادجاری کردی تابشودامروزراه دیگرازهزاران راه هدایت من اززبان استادم …

    واین هاست که امروزچراغ راه زندگیم کرده ای تاهرروزشاگری باشم موردقبول درگاهت ویک لحظه غفلت ،می شود خاموشی آن چراغ ومحوشدن درسیاهی منیتم.

    توحیدبرایم امروزباتمام وجودگوش کردن وعمل کردن به آموزه های طلایی استادیست که به لطف خودت که قطره ای بودم و به دریای معرفت وآگاهی اش مراوصل نمودی وهمیشه خودراهمان قطره می دانم تاهرنفس به دریای توحیدی اش وصل باشم وجاری ازوجودت.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید عزیزانم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  5. -
    ملکه قربانی گفته:
    مدت عضویت: 862 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته ودوستان همقدم خدارا شکر که در مدار آگاهی قرار گرفتم واین همه زیبایی را می‌بینم که امیدوارم که این آگاهی ها را با تمام سلول‌های بدنم درک کنم ودر زندگیم اجرایی کنم تا هم در این دنیا سربلند زندگی کنم وهم در آخرت تحسین می‌کنم مریم جون که همیشه در حال پیشرفت وبهبود هستند و هر روز به توانایی خودشان اضافه می‌کنند واین با هم ما را سوپرایز کردن واین قدر عالی رانندگی کردن تا استاد عزیز ما را با این آگاهی ها به درک بهتر خداوند برسانند ممنون از شما عزیزان که زحمت میکشید ودر هر و هر کجا همیشه به دنبال قوانین جهان هستی می‌گردید واین قدر عالی و با تمام وجود وبا عشق این آگاهی را با ما به اشتراک می‌گذارید واقعا من این روزها به این آگاهی ها نیاز شدید داشتم خدارا شکر که من را عاشقانه هدایت کرد واین فایل بی نظیر را اول صبح روز تاسوعا حسینی دریافت کردم

    که امیدوارم خداوند به من هم از ایمان و توکل و توسل بندگان مخلص خدا را هدیه دهد وبا تمام وجودم این آگاهی ها را درک و بفهمم

    خدارا شکر به خاطر باران زیبا و پر برکت واین تصاویر زیبا

    خدارا شکر به خاطر این قوانین جهان هستی که آفریده وما را خالق زندگیمون کرده

    به اندازه‌ی که ما درمقابل خداوند فروتن باشیم به همان اندازه خداوند برکت در زندگیمون وارد می کند پس من با از این قانون جهان هستی استفاده کنم وببینم که چقدر شکر گزارم چقدر عمل می‌کنم به این قوانین چقدر تحسین می کنم این زیبایی ها چقدر تمرکز می‌کنم به خوبی ها چقدر اعراض می‌کنم از نا خواسته ها به همان اندازه هم توقع داشته باشم از خداوند همین وبس

    به اندازه‌ی که من در برابر خداوند سرم را پایین می گیرم وتمام قدرت را به او می‌دهم به همان اندازه سر من را بالا نگه می دارد در مقابل غیر از خداوند وتمام آنچه را دارم از آن خداوند بدانم

    چقدر این فایل بی نظیر بود من تشنه این توحید

    من یه کویری هستم در بیابان بی آب و علف که محتاج این همه درس های فوق العاده از توحید و یکتا پرستی هستم

    ممنون از شما عزیزان که این قدر با عشق این شعر پروین را تفسیر کردید چقدر خوب وجود خداوند را در این ابیات قرار دادن

    همه قدرت از آن خداوند است من یه انسان ضعیف در برابر این همه عظمت خداوند سر تعظیم فرود می آورم واز خداوند رزاق طلب دارم تا با این آگاهی ودرک آنها زندگی مورد علاقه ام را خلق کنم

    و با دستی پر به پیش پرودگار ره سپارم شوم و شرمنده نباشم و همچنان تا عمر دارم در این مسیر الهی حرکت کنم وبا نتایج عالی وعمل به قوانین خداوند بدون هیچ گونه نگرانی و ترسی در این راه

    همقدم با استاد عزیزم حرکت کنم و ثابت قدم بمانم

    خدایا من را آسان کن برای آسانی ها

    تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم

    ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده‌ای نه راه گمراهان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  6. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1079 روز

    سلام

    سلام استاددوست داشتنی وشایسته مهربانتر از جان

    گفتید که مادر موسی موسی را انداخت به نیل

    یاد خودم افتادم وتلنگری شد که من در نیل افتادم

    واز خزه های نیل گرفتم واینکه نجوای شیطان هی به سراغم میاد و من هی دارم مقاومت میکنم وبا اون میجنگم

    وگاه گاهی که روم فشار میاد نجوا میگه دیدی نشد دیدی کم آوردی

    بعد هدایت خدا به گوشم میگه برو مسیر و درست داری میری

    واین که من دارم قویتر میشم

    وحی آمد کین چه فکر باطل است رهروی ما اینک اندر منزل است

    چه کردم فکر های باطل شیطان در سرم نجوا میکند

    راه خدا برام باز است فقط باید خزه هارو رها کنم در این نیل جاری ورها باشم

    پرده شک را برانداز ازمیان تا ببینی سود کردی یا زیان

    هر جا شکی به سراغم آمد نگاهی کردم به دستاوردهایم

    من اونقدر به صورت معجزه آسا طی یک سال دستاورد به دست آوردم که حتی اطرافیانم هم باورشون نمیشه

    واینجاست که نجوای شیطان باز سراغم میاد و میگه چی داری اونقدر دستاورد میگی ولی باز کارت لنگ میزنه

    باز مشتی به دهان شیطان میزنم که اینان زمینه موفقیت منه من دارم از این مسیر پر هیجان عبور میکنم که به جای بهتر هدایت بشوم

    به جایی که من دارم آن را با افکارم میسازم

    واینک اتفاقات جدید رخ میدهد

    دیشب ماشینم خراب شد الان 2 روز تعطیلیه من اصلا ناراحت نشدم

    واین خرابی قبلش تو ذهن من چرخید ویک روز داشتم به خرابی فکر، میکردم وتا شب نشد ماشیینم خراب شد اونجا بود که باورم قویتر شد ونجوای، شیطان تا اومد سراغم با ایمان کامل گفتم این خود افکارم بود درسته من دارم خلق میکنم زندگی ام را

    درسته مسیر پس بیا بهترین ها را بساز

    وشیطان نجوا نکرد دیگه در ذهنم

    من این رو دارم حس میکنم واین و از جایی میفهمم که من حالم خوبه و نگران نیستم

    واین که بعد خرابی ماشین شیطان نجوا کرد خرجش چقدره داری خرجش، کنی،

    من با نجوا صحبت کردم که خدا بهتر میدونه به تو ربطی نداره دخالت نکن

    اینجوری صدای شیطان را پیدا میکنم واین جوابم مثل زبون درازی میمونه واون بدش میاد واز من دور میشه

    ماگرفتیم انچه را انداختی دست حق را دیدی و نشناختی

    درست خود هدایت است این بیت

    واین که خدا نظاره گر من است واینان را میبیند و برام هدایت میکند

    که داری مسیری میرم که خودم با افکارم ساختم نه هیچ کس دخالت دارد نه مقصر کس دیگریست

    خود خودم همه را ساختم در افکارم وخدا هدایت میکند آنچه را که من دارم میسازم در ذهنم

    خدا به همه چی آگاهست ومیبیند که من چه راتوجه میکنم وبرام از هم ترازهای اون تو زندگیم میفرستد درست خود خودش

    مثل خرابی ماشینم

    این شد که شد

    من خودم چرخی زدم در ذهنم و اتفاق را اون هم به صورت هدایتی دیدم وایمانم قویتر شد

    استاد صحبت ما کرد ما به دریا حکم طوفان میدهیم

    این کلمه ما بر میگرده به کانون توجه ام

    درسته من دارم با توجه به دیگران والگو برداری هایی که میکنم ذهنم را تقویت میکنم

    درست مسیر لذت است یا مسیر جهنم است

    من دارم به چه توجه میکنم

    من دارم با الگوهای متفاوت میسازم مسیرم را وخداوند حق است و حق را برام هدایت میکند

    ما به دریا حکم طوفان میدهیم

    این درونش کلی حرف است که من در وجودم دارم با خودم حرف میزنم که ببین اون و ببین این و تو ساختی همه را پس تسلیمم به درگاه خدا

    ومیسپارم به هدایت الله

    به که برگردی بما بسپاریش، کی تو از ما دوستش میداریش

    خدا منو آفریده برای لذت بردن مگه میشه خدا چیزی رو خلق کنه برا بدی

    مثل این میمونه من یک کاردستی درست کنم با زحمت وکلی روش کار کنم و درنهایت درست کنم وبعد بندازمش سطل آشغال

    مگه میشه نه مثل چشمام ازش مراقبت میکنم که خراب نشه کاردستی من

    واین که خدا منو آفریده شکی نیست بعد مگه میشه منو دور بندازه

    مگه میشه بده منو بخاد

    در جایی من بدی هارا بدست آورم که خراب بشم درست وقتی ما کادستی مون رو سطل زباله میندازیم که خراب بشه

    وقتی سالمه که به خوبی ازش مراقبت میکنیم وقتی دور میفته که خراب بشه

    پس من وقتی بدی دریافت میکنم که ذهنم خراب هست

    وخدا چیزی رو به من میدهد که خودم انتخاب میکنم

    خدا منو دوست داره ودوست داره بهترین ها رو داشته باشم خدا دوست داره که من ثروتمند باشم

    چون من از وجود خداوندم

    ما بخواهیم ارچه مارا رد کنند، عیب پوشی ها کنیم و مارارد کنند

    داشتم دیشب با خودم میگفتم من باید بنویسم ضعف هایم را من باید پیدا کنم وکلی ذهن مخربم را درست کنم

    من مشکل دارم نه چیز دیگری

    منم که آشغالها را زیر مبل کردم وگندیده شده بعد میگم بو میده

    آشغالها را جمع کنم تا زیبایی نمایان بشه

    من باید درست بشم نه کس دیگری همه چیز در سر جایه خودش هست

    اگه جایی من اشتباه کردم خدا منو دور ننداخته منو چشم پوشی کرده

    وباز درب رحمتش را به روی من باز کرده

    من باید بخواهم که خدا بهم بدهد من باید منجلاب ذهنم را پاک کنم تا رنگی دوباره بگیرد

    وچه زیبا استاد با شعر پروین داره خدارا بزرگ و بزرگتر میکند ومن هم ایمانم قویتر میشود که خدا خیلی بزرگ هست من دارم قدرت خدارا میبینم ودستانش را که مامور کرده که کلامش را نمایان کند

    واز سپاسگذاری استاد گفت

    من دلم به لرزه افتاد وکلی شگر گذارم بابت این احساس خوب

    وکلی ایده گرفتم برای سپاس گذاری

    من سپاسگذار خداوندم که مسیری لذت بخش را برایم باز کرد امروز

    من دیشب از شدت خستگی خوابم برد ونتوانستم تمریناتم را خوب انجام بدم در حینی که دراز کشیدم داشتم تو ذهنم از خدا سپاسگذاری میکردم نفهمیدم وخوابم برد

    صبح که بیدار شدم به صورت هدایتی وارد این فایل شدم

    فایلی که نیم ساعت هست من الان 3 ساعته که تمونش نکردم وهی پاز زدم و برای خودم نکاتی در آوردم که خود زندگی من بود وکلی فکر کردم در موردش سپاسگذار خداوندم که منو این چنین هدایت کرد

    وخداراشکر که با تمام شدن فایل باران زیبایی در حال باریدن بود جوری که منم داشته حس میکردم این زیبایی را

    خداجون شکر که بهترین هدایت را دریافت کردم

    دوستان آرزوی موفقیت دارم برای همه

    موفق وشاداب باشید

    درپناه خدایه بزرگ و مهربان

    خداراشکر بابت حس خوبی که بهم داد تا کامنتی بنویسم از جایگاه خانومم من سید حسن محمدی هستم

    چون گوشی اندروید ندارم معمول از جایگاه خانومم تو سایت کامنت میزارم

    عاشقتونم که با عشق کامنت میزارین

    یا الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  7. -
    هاجر صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1649 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربون و دوستان همفرکانسیم

    خدرو هزار بار شاکرم که این آگاهی ها رو دارم، از شرک و جهل به ارث رسیده از جامعه مذهب

    به نور رسیدم به آرامش رسیدم به جایی که یادخدا باعث آرامشم میشه،نه ترسم نه احساس گناه و خفتم

    این فایل بینظیره و خیلی باورای توحیدی داره که باید تکرار کنم و باور بسازم، مخصوصا اولش که میگه رهرو ما اینک اندر منزل هست،خدا وفتی یک کاری الهام میکنه تا تهشو برات درست کرده محدودیت نداره که

    یکی از مخربترین دیدگاهای من ب خدا ک سعی میکنم اصلاحش کنم یاور خدا کافیه،باور کاربردی بودن خدا تو زندگی مادی هست،

    همون شعز ملاصدرا که خداوند همه چیز میشود، این باور نیسبت به خدا قویه که خذا فقط برا اون جهانه و برای حساب کتاب گناه و ثواب

    برا همینه که سخته توکل کنیم، توقع دارم خودم انجام بدم آدما انجام بدن،

    باید توانایی های خدا رو باور کنم، والله علی کل شی قدیر رو باور کنم

    خودم نجنگم،زور نزنم، رها باشم از چگونگی

    خدا عرضه ی انجام دادن کارم رو داره، نترسم خدا کارمو خراب نمیکنه

    ترس جایی هست که خدا نیست،ایمان نیست، عقل خودمه ،زور خودمه،حساب کردن روی دیگرانه،نجواهای شیطانه

    خدا خودش بارها اینو گفته تا من آرام بشم،تا من اعتماد کنم،خودشو سرپرست مومنان،مدافع مومنان،یاور مومنان،وکیل مومنان معرفی کرده

    الله اکبر از همه ی دولت ها

    الله اکبر از همه قانون ها

    الله اکبر از همه ی آدمها،قدرتها

    الله اکبر از همه خواسته هام

    الله اکبر از همه ی نجواهام

    الله اکبر از ترسهام،نگرانی هام،ناامیدهام،دلهره هام

    مگه خدا رب العالمین نیست؟ یعنی چی یعنی فرمانروای تمام جهان ها تمام جهان، تمام آدمها از گذشته تا حال و آینده

    چرا فکر میکنم فرمانروای تمام جهان ها،تمام اعصار خواسته ای به این کوچیکی رو نمیتونی برآورده کنه؟

    مگر قدرتی هست غیر از خدا،یعنی قدرت مطلق نمیتونه چنین خواسته ای رو اجابت کنه؟ آف کورس که میتونه

    اگر میتونه چرا باید نگران بشم؟چرا باید بترسم

    یعنی کار وقتی دست رب العالمین باشه، چرا نشه؟ چرا زمان لازم داشته باشه؟ چرا محدودیت داشته باشه؟ کی میخاد مانع بشه؟ کدوم قدرت؟کدوم آدما؟ همون آدمهایی که نفسشون رو هر لحظه از خدا میگیرن، همون آدمایی که ضربان قلبشون هر لحظه با تایید و مدیریت خدا داره میزنه

    همون آذمایی که ک اگر قدرتی دارن فقط با تایید خدا بوده،همون آدمایی که ریسس جمهورایی که من نمیدونم ولی مطمینم وقتی خواستن به این مقام برسن چقدر از خدا کمک خواستن،چقدر به خدا محتاج بودن،چقدر روی خدا حساب باز کرده بودن مث ترامپ که داره میگه

    آدمایی ک مهاجرتشون رو مبنی بر زضایت و قانونای ترامپ میدونستن،خبر ندارن که خود ترامپ قدرتی نداره و روی خدا حساب باز میکنه چقدر ناتوانه در مقابل خواسته های خودش و از خدا کمک میخاد

    مگر ندیدن همون نمرود ک خودشه خدا میگفت و بزرگترین قدرت زمانه بود، در مقابل یک مگس توان نداشت، مگس ناتوان ترین موجود هست کرده ی خدا

    اون آدم با اون دبدبه کبکبه قدرت نداشت

    چرا هنوز فکر میکنم یک سری آذما با قانوناشون دارن زندگی منو خلق میکنن،قدزت دارن،برام تصمیم میگیرن

    وقتی تمام کهکشانها زمین و آسمان مالکش خداست،چرا ب یک سری افراد و قانوناشون چون فقط دارن زندگی میکنن چند صباحی اونجا قدرت دادم؟

    چرا نمیام از این منظر نبینم که یک قصری هست و مالکش به من گفته برو بمون اونجا و تایید و اجازه داده، بعد من بیام نگران نگهبان اونجا باشم،نگران باغیان یا پاککار اونجا باشم که ب من اجازه بدن آیا یا نه که برم؟

    مگر اونا قدرتی دارن؟ مگراونا تحت فرمان اون مالک نیستن؟ مگر با اجازه ی اون مالک اونجا کار نمیکنن؟ مگر از خودشون اختیار یا تصمیمی دارن

    خدایی ک همه چیز رو بری من آفریده و هر خواسته م رو اجابت میکنه دیگه احمقانه نیست بیام نگران قانونا و سغارت باشم، نگران اون نگهبان و باغبان باشم؟

    معلومه که هست

    وقتی من خیلی مثال دازم از کارایی ک خدا بزام انجام داده تو این دوسال که حداقل آگاهانه توجه کردم،و مهاجرت کردم به یک کشوری برای مهاجرت به کشور دیگه بدون پول و مدرک و آگاهی که کجا میخام برم،فقط با یک کوله پشتی و چمدون،بدون پول بدون آشنا ، بدون برنامه یا تضمین،وقتی دیدم که همون شبی ک رسیدم چطور وقتی یک پلیس اومد گرفت، یک پلیس دیگه ک نمیشناختم ضامن شد آیدیشو گذاشت و ما رو ول کرد، چند قدم رفتیم جلوتر مایی که ب امید هوتل بودیم و غافل از اینکه اونجا چون توریستی نبود اصلا هوتلی نبود،چطور یک دقیقه نذاشت رو زمین بمونیم و یک نفر یدون اینکه درخواست کنیم فقط با دیدن تیپ و فهمیدن اینکه تازه واردیم خونه مجانی گیر اومد. دیدم خودم کاری نکردم عملا برای مهاجرت ،برای روزی،برای خونه ها و خیلی کارای دیگع

    چرا نباید برام منطقی بشه که خدا این کارم برام انجام میده،چرا منطقی بشه که بابا خدا کافیه کافیه برام،تنها کسی ک همیشه بود خدا بوده الانم هست همسشه هم هست،من باید باشم چجوری باشم با ایمان و تسلیم بودنم

    منی کع انقدر مثال های استاد و بچه ها رو میخونم،میبینم چطور چ معجراتی براشون رخ داده

    چطور همع چیز شده،برا یکی مهاجرت شده برای یکی همسر شده،شغل شده،تقریح شده،ماشین شده،مبایل شده چرا نباید باور کنم توانایی خدا رو

    منی که دیدم خدا چطور مهاجرت استاد عباسمنش رو درست کرد، حداقل از بعد منطقی خود خود مثال ببینم آقا این خدا مهاجرتو میتونه،این کار رو دیدم چطور انجام داده، تو مهاجرت کار بلده میتونه

    وقتی من بارها دیدم وعده هایی ک شیطان داده درباره فقط جنگ دعوا و خیلی مسایل که تا ته بدترین سناریو منو برده، و همه دروغ بوده، چرا نجواهای الانش رو ترسهای الانش رو باور کنم ، منطقی نیست دیگه

    چرا من وقتی برای مهاجرت دومم الان که رو عقلم رو توانایی های خودم حساب کردم، تمام زورمو زدم،تمام تلاشمو کردم، رو آدما حساب کردم ولی هیچی نشد، چرا نیام و دیگه این مسیر بی فایده و بی ثمر رو رها نکنم و بجاش تسلیم نشم نسپرم کار رو ب خدا

    چزا من وقتی که میگم تنها قدرت جهان،تنها فرمانروای جهان،تنها حاکم ،تنها مالک، سمیع ،بصیر،حکیم، علی کل شی قدیر، سرپرست مومنان، بهترین وکیل ، میخواهد و موجود میشود، مهربانترین به من، رحیم ترین،افضلترین،دلیل اینکه فکر میکنم از دست چنین نیرویی کار برنمیاد،یا برام انجام نمیده چیه؟

    این نیرو با این ویژگی کافی نباشه پس کی کافیه؟ کی ب فکر منه،

    پس ایمان میارم و میدونم که کافیه کافیه کافیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3863 روز

      درود و سلام به خانم صالحی عزیز و گرانقدر.

      خیلی حال کردم با این حس و حال و فرکانس جملات تون.

      خیلی زیبا و عالی نوشتید

      و چقدر تجربه های زیبایی داشتید

      و چقدر خوب توجه به مسیر الهی و رویگردانی از شر شیطان و کلمات نفس رو مطرح کردید.

      بنویسید لطفاً بازم.

      برای همین مثالها و تجاربتون یا هر چیز دیگری دارید، بنویسید لطفاً

      یک مقدار ملموس تر و عملیاتی تر.

      مثلا نوع زاویه دید، و تمرینات عملی و گفتگوهای درونی و طرز کنترلشونو لطفاً بنویسید.

      دمتون گرم

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        هاجر صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1649 روز

        سلام به شما دوست عزیز

        سپاسگزارم از لطف و محبتتون

        من چون خیلی مختصر عادت دارم حرف بزنم،همینم به نوشتنم سرایت کرده که مختصر بنویسم، اگر بخوام از اتفاقاتم بنویسم تو این دوسال،کارایی که خدا انجام داده میشه چندین کمنت چند صفحه ای بنویسم از کارایی که خدا برام انجام داده و جاهایی که واقعا سخت بود کنترل ذهن و نجواها هم به شدت، من کنترل میکردم با بیاد آوردن قدرت خدا،بیاد آوردن اینکه خدا سیستمیک عمل میکنه و حس بد و مظلومیت فقط بدتر میکنه اوضاع رو،با استناد به فکتهایی ک خدا برام انجام داده بود، سعی میکردم و جاهایی ک موفق میشدم نتیجه عالی میشد

        من یک شرایطی شد که باید مهاجرت میکردم و فقط هم جمله ای ک باعث شد این جسارت و ایمان رو بهم بده، این دیدگاه استاد داده بودن که خدا هدایت میکنه،همه چیز رو میدونه و کمک میکنه و همه چیز میشود و شد واقعا جز جاهایی که خودم ترمز دارم

        آرامش واقعی در توحیده واقعا، همینکه آدم خدا رو فراموش میکنه نگرانی ها میان از هز سو

        سعی میکنم از تجربیاتم و نحوه ی کنترل ذهن ها و بهتر شدن اوضاع تو اون زمیته بنویسم

        سپاسگزارم از کمنت قشنگتون

        در پناه رب باشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم عبدلی گفته:
      مدت عضویت: 1249 روز

      هاجر جان سلام؛ من متن شما رو بارها و بارها و بارها خوندم؛ خیلی از دل و ایمان نوشته بودی و لاجرم بر دل من هم نشست این موضوعی هست که همه ما فراموش میکنیم خصوصا وقتی که شرایط کمی سخت میشه و چه خوبه این مطالب رو بهم یادآوری کنیم بازم ازت ممنونم عزیز دل انشالله همیشه خوب و خوش و سلامت باشی؛ و ممنون از استاد عباسمنش عزیز که این فضا رو بوجود آوردن و مطالب فوق العاده برامون تهیه میکنند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        هاجر صالحی گفته:
        مدت عضویت: 1649 روز

        سلام مریم عزیز

        سپاسگزارم ازت بابت کمنت زیبات

        دقیقا این نوشته رو خودم بارها میخونم لذت میبرم، و حس میکنم کلام خدا رو

        من داشتم برای خودم مینوشتم تو گوشیم که از ی جایی بع بعدش گفته شذ و نوشتم،بعد بهم گفت تو سایت بذار، خواستم بذارم تو سفر دور آمریکا،قشنگ یه حسی گفت بذار توحید عملی9

        فهمیدم که قراره هدایت یک سری از دوستان باشه همونطور که بارها کمنت بچه ها هدایتگر من بوده

        در پناه رب باشین عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمد توکلی گفته:
    مدت عضویت: 727 روز

    سلام استاد عزیز

    واقعا لذت بخش و چقدر تاثیر گذار هست مثل همیشه صحبت های شما و این شعر از خانوم اعتصامی

    من یکبار این شعرو گوش کرده بودم سر کلاس درس توی مدرسه خیییلی کم ازش چیزی درک کردم از اون روز تاحالا حدود 15 الی 20 سال میگذره اگه اشتباه نکم

    ولی همین که شما شروع به خوندن و ترجمه کردین فهمیدم ک چه طلایی بوده ولی من ندیدمش ولی به لطف خدای پاکو عشق و نیت پاک شما امروز درک کاملی ازش کردم

    اونجایی ک شما خوندید که خدا داره به مادر حضرت موسی دل داری میده که نگران هیچچچچیزی نباش هیچی ک قبل همه این چیزایی ک داره اتفاق میفته خدا مقدر کرده موسی توی بهترین جا باشه جایی که حتی حکم از اونجا صادر شده در امان هست و تو نگران هیچی نباش بزرگی خدا و هر چقدر که بگم عشقش، درستیش،پاکیش و هرچیز دیگه ای که من نمیتونم الان بگم رو داره نسبت به بندش بااااعشق کامل حتی از خود مادر به بچه یا بندش خرج میکنه و میخواد

    استاد من سرکار این فایلو گوش کردم هر بیت ک شما محبت میکردین و زیییبا تفسیر و معنی میکردین باهاش گریم میگرفت ولی هزار بار جلوی خودمو گرفتم و همش داشتم شکر خدا رو بجا می اوردم

    خدارشکر

    و کل این شعرو ک گفتید زیبا تلاوت کردین

    ایشاللاه ک هرجا هستید سرزنده سربلند موفق ثروت مند تندرست و روبه پیشرفت باشید هم شما هم من هم همه دوستای عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      فهيمه گفته:
      مدت عضویت: 1967 روز

      درود آقا محمد

      خوش آمد میگم بهتون دیدم شش روز هستوارد سایت شدید

      از این شعر های طلایی توی دوران مدرسه زیاد خوندیم

      اما چون زمانش اون وقت نبود به قول شما راحت از کنارش گذشتیم

      استاد هم که عالی برای ما خوندش

      بارون روی شیشه و هوای طوسی رنگ

      حس و حال این شعر و این فایل رو یه جور دیگه ای جادویی کرده

      به نظرم هیچی اتفاقی نیست

      خدای مهربونمون میدونه چطوری همه چیو کنار هم بچینه که به قلب کسایی که باید بشینه،

      به قول شما این شعر توی مدرسه خونده بودیم

      ولی اون موقع اینطوری همه چیز کنار هم چیده نشده بود که به قلبمون بشینه

      آخه وقتش اون موقع نبود

      الهی شکر که باز روزیمون شد و با صدای استاد مهر شنیدیمش

      موفقیت های بیش از براتون آرزو میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1775 روز

    بنام خدای مهربان

    وَ اَوحَینا اِلی اُمِّ موسی اَن اَرضِعیهِ فَأِذا خِفتِ عَلَیهِ فَأَلقیهِ فِی الیَمِّ وَ لا تَخافی وَ لا تَحزَنی أِنّآ رادُّوهُ أِلَیکِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ المُرسَلین

    به مادر موسی وحی کردیم  که به او شیر بده و چون (از ستم فرعونیان) بر او بترسی به دریایش انداز و (از غرق شدنش)نترس و (از فراقش) اندوهگین مشو که ما حتماً او را به تو باز می گردانیم و از رسولان قرارش می دهیم

    سلام به استاد توحیدی و مریم بانو و همه دوستان

    وااای چه فایل زیبا و فوق العاده ای خدایا شکرت که در فرکانس دیدنش قرار گرفتم و روزم رو با توحید و آگاهی شروع کردم از تو هدایت میخوام که بهتر و عمیقتر درکش کنم

    از هر چه بگذریم سخن دوست خوشتر است

    استاد جان سپاسگزارم

    سپاسگزارم سپاسگزارم

    با این فایل دوباره روحم اوج گرفت و بر فراز ابرها به پرواز در اومد

    قلبم پر از احساس ناب خدایی شد

    چه همزمانی شیرینی دیروز فایل توحید عملی قسمت 7 رو دو بار گوش کردم و امروز که تو سایت اومدم دیدم فایل جدید اومده و عنوانش توحید عملی قسمت 9 هست خدایا سپاسگزارم برای این هدایت و همزمانی

    اینقدر آگاهی از این فایل دریافت کردم که احساس می کنم بیشتر از طاقت و توانم هست

    خدایا چقدر این شعر زیبا و توحیدیه!! چه مفاهیم عالی داره!! عاشق شخصیت توحیدی پروین اعتصامی شدم…

    چه روح بلندی داشته!؟

    چه درک درست و زیبایی از آیات قرآن و قوانین الهی داشته!؟

    با سنجش و تعبیر الانِ ما یک عباسمنشی به تمام معنای کلمه بوده!!

    وقتی که به درجه ایمان مادر موسی فکر می کنم بینهایت ستایشش می کنم

    مگه میییشه؟! مگه داااریم؟!

    آیا اگر من جای اون بودم همینطور عمل می کردم؟

    اصلاً مطمئن نیستم…

    شوخی که نیست؟! بچه نوزادتو در حالی که همه جا پر از ناامنی هست و خطر سر به نیست کردنش خیلی خیلی زیاده دل به هدایت الهی بدی و اونو توی یه جعبه چوبی در دل آبهای بیکران روی دریا رها کنی؟

    بخدا که ایمان خیلی محکمی میخواد

    من هم از خدا هدایت میخوام که چنین ایمانی داشته باشم

    من باید ترس و غم نداشته باشم و احساسم خوب باش تا اتفاقات خوب پیش بره

    به هدایت خدا ایمان داشته باشم و قدم بردارم

    هدایتها وقتی میاد که من قدم اول رو بردارم

    تصمیماتی که بر اثر ترس و غم باشه تصمیمات درستی نیست

    وقتی که خداوند منو به مسیر درست هدایت می کنه افکار و نجواهای شیطان هم این وسط هست من باید مواظب باشم و بر اونها غلبه کنم

    شک و تردید یکی از بزرگترین دشمنان توکل و ایمانه

    عدل خداوند بی نقصه هر آنچه ما تو زندگیمون داریم دریافت می کنیم بخاطر آنچه پیشاپیش می فرستیم هست (بما کانوا یعملون)

    کار خدا بر اساس قوانینه همه چیز تحت کنترل خدا و در سیطره مشیت الاهیه

    خدا چیزی رو فراموش نمی کنه و وعده خدا حقه

    همه اجزای هستی در پی انجام مأموریتی هستند که خدا به اونها داده حتی قطره ای که توی یه جویبار داره میره

    هیچ چیزی شانسی و اتفاقی رخ نمیده

    خداوند برای ما اون چیزی میشه که ما نیاز داریم، وقتی که باورش داشته باشیم

    همیشه خداوند داره ما رو هدایت می کنه (اِنَّ عَلَینا لَلهُدی) ولی ما قدرت انتخاب داریم که بپذیریم یا نه

    خداوند غفار و رحیمه و عیبهای مارو می پوشونه

    اگر سپاسگزار خداوند باشیم همه چیز درست میشه

    سپاسگزاری واقعی باید ما رو به برسونه به احساس فراوانی سلامتی آرامش شادی خوشبختی و ایمنی

    ناسپاس نباشیم لطف خدا و هدایتهاشو در حل مشکلاتمون از یاد نبریم و فکر نکنیم (خودم انجامش دادم)

    در حضور خدا که تنها قدرت مطلق و فرمانروای جهان هست به کس دیگری قدرت ندهیم و از او بت نسازیم

    بجای خودمون روی خدا حساب کنیم و در برابرش تسلیم بشیم مثل موسی بگیم خدایا من به هر خیری که از تو بمن برسه فقیرم تا درها بروی ما باز بشه

    نمرود که ادعای قدرت و خدایی میکرد خدا یک موجود بسیار ضعیفی مثل پشه رو بسمتش فرستاد و هلاکش کرد خدا اینچنین قدرتش رو بما نشون میده که چقدر ضعیفیم در برابر قدرت خداوند

    خدا که به دشمنان خودش هم محبت می کنه قطعاً با ما که عاشقانه دوستش داریم و دنبالش هستیم خیلی بیشتر محبت می کنه و پاداش میده

    در پناه خدا باشید دوستان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1841 روز

      هزاران درود به فاطمه بانوی نازنین

      ممنونم از کامنت خوبتون

      کامنت تون از اون جهت برام جالب بود که حس مادری رو خوب تشریح کردین و این که چقدر مهمه که اینقدر ایمان داشته باشی که بتونی دل به هدایت الهی بدی…

      امان از این نفس سرکش

      من به عنوان یک مادر بارها و بارها پیش اومده که نه تنها خواستم یک مادر خوب باشم…

      که به خاطر جهلم حتی خواستم برای بچه هام خدایی کنم…

      و چقدرررررر مسئله آفریدم…

      پناه بر خدا از جهل

      اعوذ بالله من نفسی

      همون اول کامنت تون خشکم زد که:

      ««مگه میییشه؟! مگه داااریم؟!

      آیا اگر من جای اون بودم همینطور عمل می کردم؟

      اصلاً مطمئن نیستم…

      شوخی که نیست»»

      یک لحظه خودمو گذاشتم جای مادر موسی…

      دیدم با این همه آگاهی در عصر اینترنت و شبکه های مجازی و تحصیلات دانشگاهی و الانم هیییی دم از توحید زدن هیچی نیستم :(

      پناه بر خدا از شرک

      پناه بر خدا از ترس

      پناه بر خدا از آزمایشی که سربلند بیرون نیام ازش…

      خدایاااااااااااااااا من هیچی نیستم لطفا منو از شر خودم نجات بده…

      *یارب تو مرا به نفس طناز مده

      با هر چه به جز تست مرا ساز مده

      من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش

      من آن توام مرا به من باز مده*

      الهییییییی آمیییین

      سپاسگزارم ازتون فاطمه بانوی خوبم که کامنت تون باعث شد بیشتر اندیشه کنم در خودم..

      سراسر غرق عشق و نور الهی باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        فاطمه سليمى گفته:
        مدت عضویت: 1775 روز

        سلام و صد سلام به وجیهه سادات عزیز

        بسیار سپاسگزارم از شما خواهر خوبم که برام پاسخ نوشتی قدردان لطف و محبتت هستم

        موضوع این فایل و کامنتهایی که دوستان براش گذاشتن اینقدر ارزشمند و زیباست که دیروز بیشتر وقتم به خوندن کامنتها گذشت

        و چقدر این همزمانی و هدایت خدا برام جالب بود که چندین دیدگاه و جواب کامنت فوق العاده و بسیار زیبا و توحیدی از شما و همسر گرامیتون خوندم و لایک کردم و بعد از ظهرش دیدم برام جواب گذاشتی

        هر دوی شما زوج توحیدی رو تحسین می کنم که دیدگاه های پر محتوا و آگاهی دهنده می نویسید خیلی به دلم میشینه و ازشون استفاده می کنم

        چقدر تحسین برانگیز و لذتبخشه که در این مسیر توحیدی هم مدار و همراه هستید

        الهی صد هزار مرتبه شکر

        من هم قبلاً فکر می کردم مادر خیلی خوبی برای بچه هام هستم واقعاً هم تمام سعیم رو می کردم که همینطور باشم

        اما بقول شما بعضی جاها اشتباهاً بجای مادری خواستم براشون خدایی کنم

        خدا رو بینهایت شاکرم که به مسیر نور و و توحید هدایتمون کرد

        تو این مسیر هم همیشه باید مراقب وسوسه های شیطان و نفس خودم باشم و از خدا درخواست کنم که

        الهی لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا

        الهی که شادی و سلامتی و خیر و برکت در سراسر زندگیتون جاری باشه و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
        • -
          وجیهه بانو گفته:
          مدت عضویت: 1841 روز

          بههههه

          بههههههه

          الهییییییی شکرت از این روزی نابت الله جانم

          الهی شکرت از این هم کلامی با بنده خوبت فاطمه جااانم..

          سلام به روی زیبا و خندانتون دوست نازنینم

          لطف خدا اینقدر قلبا دوست تون دارم که همین که اسم قشنگتونو دیدم هنوز کامنت تونو نخونده بودم دلم شاد شد…

          ممنونم از توجه تون به کامنتهای من و همسرم ، سایه تون مستدام برای ما و این سایت

          خدایاااااااااااااااا شکررررررررررت

          به قول شما بانوجان یکی از الطاف الهی و روزی به غیرالحسابی که خداوند به کرم و مهرش نسیب همگی مون کرده همین مسیر نور و توحید ه

          ان شاءالله خودش هم اراده و ایمان عملی بهمون عطا کنه که پامون نلغزه در راه….

          سپاسگزارم بابت دعاهای قشنگ و دلنشینتون( الهییییییی آمین)

          و الهی که این دعاهای زیبا هزاران برابر برای شما دوست نازنینم و عزیزانتون اجابت بشه..

          براتون سراسر عشق و نور الهی میطلبم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مهرک الهی گفته:
    مدت عضویت: 1684 روز

    سلام به استادعزیز وشایسته ی جانم

    نمیدونم چرا جدیدا هرفایل جدیدی که میزارید توام میشه بااشکهای من.

    چون هربارمیگم خداوندا شکرت برای هدایتم به این هدایتخانه

    خداوندا تو داری لیاقتمو بهم نشون میدی

    خدایا توبهم میگی که جای عالیی که باید میومدی همینجاست

    فایل دوم کشف قوانینو تموم کرده بودم ومیخواستم سومی رودانلود کنم که فایل جدیدودیدم

    اوایلی که باشمااشناشدم یه شعرازملاصدرا که اینجا یکی دوجملشو گفتیدو تفسیرکرده بودین واون فایل چقدرمنو بزرگ کرد وگسترش داد برای درک موضوع عدل

    عدل عدل که همیشه باهاش مشکل داشتم

    حتی وقتی یه زمانایی تموم اموردینی رو انجام میدادم عدل خدرارو میزاشتم اون گوشه مغزم وبهش میگفتم من با تو مشکل دارم ،،تو جلو نیا وگرنه همین یه خورده دینو هم میندازم بیرون

    میدونید میترسیدم مشرک بشم ،وقتی که بکل مشرک بووودم

    وعدل رودرک کردم وحالا خداوندم عادلترینه

    وحالا تفسیر این شعرپروین وچه نگاه توحیدیی وچه تفسیر نابی

    چطوری باید خداروشکرکنم برای هرروز فهم ودرک بیشتری که (لازیدنهم ) محصولشه

    توی کشف قوانین که شایسته جانم تمرینهارو با مدل خودش توضیح میده ،هردفعه میگم خدایا نگاه کن که چجوری این دونفرهموتکمیل میکنن،

    کدوم دونفری اینطوری قوانین رو به این زیبایی ،به ساده ترین،ملموسترین ،قابل درکترین روش برامون توضیح میدن؟چرا؟چون باهم درسارو لحظه لحظه توزندگیشون مرور میکنن

    کاربردیش میکنن

    استفادش میکنن

    فقط حرف نیست سرتاسر عمله وتوحیده وتوحیده

    ومن میخوام مشرک نباشم مثل شما

    میخوام توحیدی باشم مثل شما

    اونقدر که دارم لذتبخش میبینمش

    بازم به شما زوج توحیدی تبریک میگم

    وبازم به خودم تبریک میگم که لیاقت بهترینارو دارم که باشماهستم

    وارزو میکنم همه عزیزانم ودوستان توحیدی این خانواده

    بتونیم چنین خوشبختی رو بست بیاریم ودرک کنیم

    وسلامتی اساتیدموکه شمایید،ازخداوند بزرگ خواستارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای: