اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
من نوشینم دختری که از همان دوران راهنمایی در مدرسه عاشق نوشتن بود و همیشه و همیشه معلم ها و دانش آموزان صف میکشیدند برای اینکه دفتر انشای منو امانت بگیرن و انشاهایی که نوشتم رو برای هزارمین بار بخونن و لذت ببرن. دختری که برنده جایزه استانی نویسندگی در مورد واقعه عاشورا بود. دختری که عاشق بوی لوازم تحریر و قلم و کاغذه ولی 20 ساله چیزی ننوشته اما امروز شما بااین فایل زیباتون کاری کردین که من بعد از این همه مدت دوباره دست به قلم بشم.
امروز من برای یکی از خواسته هام یه برنامه 40 روزه نوشتم و به خودم قول دادم با تعهد و مصمم انجامش بدم بعد از اینکه برنامه ام آماده شد احساس کردم یه مسیر خیلی سخت و طولانی در پیش دارم تو دلم گفتم خدایا من خیلی میترسم و فکر میکنم نتونم تا آخر راه ادامه بدم فکر میکنم نیمه کاره رها میکنم هدفمو ازت خواهش میکنم کنارم باش و دستمو بگیر و تنهام نزار. طبق برنامه ای که نوشتم قرار بود هرروز از اول سریال زندگی در بهشت رو نگاه کنم و نکات مهمش رو توی دفترم یادداشت کنم اومدم سراغ سایت یهو دیدم استاد فایل جدید گذاشتن با خودم گفتم تا فایل از دهن نیفتاده نگاه کنم بعد برم سراغ سریال زندگی در بهشت
خدای من
اشک تو چشمام جمع شد تا استاد شروع کردن به صحبت. انگار خدا از زبان استاد با من حرف زد انگار این فایل واسه من ضبط شده بود :
تصمیماتی که بر اساس ترس و غم گرفته میشه تصمیم درستی نیست
داستان ترسیدن مادر موسی
شک و تردید یکی از بزرگترین دشمنان توکل و ایمان است
این کفره که فکر کنی خدا وعده اش رو فراموش میکنه
هرکجا نوریست ز انوار خداست
دست حق را دیدی و نشناختی ؟
.
.
.
آخ که این مصرع آخر چکار کرد با دل من
یه لحظه احساس کردم خدا کنارمه گرمای وجودشو همراه با لبخندی که بوی ناب آرامش ازش میچکه احساس کردم
اره درست شناخته بودم خود خدا بود
من تو آسمون ها دنبالش میگشتم اما اون واسه حرف زدن با من کنارم وایستاده بود خیلی نزدیک
دلم میخواست تو آغوشش محو بشم
خدای من چقدر تو نازنینی اخه چقدر تو رفیق ناب هرروز و هر ساعت منی چقدر دلم میخواد سرمو بزارم رو سینه ات و اون عشقی رو که بهم داری از نزدیک حسش کنم گرمای وجود تو گرمای حضور تو تنها منبع گرمایی هست که تواین هوای گرم تابستان دلم میخواد هزاران بار تجربه کنم. چقدر من عاشق اون لحظه هایی هستم که از شوق اشک منو درمیاری و بعدش خودت آروم لبخند میزنی
تو امروز بااون همه بزرگیت با من حرف زدی و گفتی نوشینم منم خدای تو ، نشناختی منو ؟؟؟
تو امروز دستتو آوردی سمت من تا دستای منو که از ترس این راه طولانی و مبهم میلرزید بگیری تا باهم طی کنیم این راهو تا باهم قدم به قدم بریم به سمت ناشناخته های زیبا و چقدر لذتبخش خواهد بود انتهای این راه …
اما من دیگر به پایان نمی اندیشم چرا که همین کنار تو بودن زیباست
متشکرم استاد عزیزم که امروز کلام خدا از زبان شما جاری شد.شما از جمله کسانی هستید که من از صمیم قلبم براش طول عمر بیشتر آرزومندم. پاینده باشید
*یکی از بهترین دعاهای ما باید این باشه که خدایا کمک کن که بیشتر سپاسگزار باشیم
*اگه سپاسگزار واقعی باشیم به احساس خوشبختی ، فراوانی ، ایمنی ، شادی ، سلامتی و … میرسیم
یعنی از سپاسگزاری همه کارها ردیف میشه
خودمون رو به خدا بسپریم تا به بهترین حالت مسائل ما حل و فصل بشه
* باید یاد بگیریم که از خدا درخواست کنیم و اعتبار رو بدیم به خدا و نه خودمون و بقیه
*اگه مغرور شیم و فک کنیم خودمون هستیم که داریم رشد میکنیم ، سقوط میکنیم
*باید این باور رو بسازیم که:
به هر خیری که از سمت خدا بیاد آماده ایم
انشالا که به سپاسگزاری بیشتر ،فروتنی در برابر قدرت پروردگار و ایمان و یقین بیشتر هدایت شیم
* به اندازه ای که سرمون در برابر خداوند پایینه، نعمت های خداوند رو میبینم ، درک میکنیم و سپاسگزار هستیم، به همون اندازه خداوند ما رو در برابر غیر خدا سربلند میکند
استاد درود ….هر بار که ویدیو های شما رو میبینم …از شدت خوشحالی گریه میکنم ….و خدارو شکر میکنم از وجود فراوانی های بسیااااااار فوق العاده …
در اولین کلمات شروع قران …بسم الله و رحمان و رحیم …به نام خداوند بخشنده مهربان ….چیزی که به اشتباه یاد دادند به ما ترس از خداوند است…این ترس یک ترس اشتباه هستش ….به اشتباه یاد دادند و گفتند که خداوند ترسناک است …به اشتباه گفتند او گناهان ما را نمی بخشد …در صورتی که الله یکتا در اولین کلمات گفته من بخشنده و مهربان هستم …..به مهربانی او و بخشندگی او باید ایمان اورد ….ما بنده او هستیم و بیشترین عشق را از او میگیریم …عشقی که خداوند به ما میده از بزرگترین و بهترین حس دنیاست …عشق خودش رو در قالب های متفاوت نشان میده …در قالب یک گل .خورشید .اسمان .اعداد.حیوانات .اتفاقات و…. با وجودی عشقی که ازش میگیریم چگونه میتونیم به او بگیم ترسناک یا چیزی که گناهان رو نمیبخشد ؟….این ایمان رو اوردم ..که خداوند تنها چیزی در دنیاست که همیشه و در همه جا کنارم است …واقعیت همینه …عشق او بزرگتر از این کلمات است …سپااااس استاد عزیز ..
چند روزی به خاطر شرایط روحی دلم خواست فایل توحیدی گوش بدم و طبق معمول به اخرین تکیه گاهم پناه ببرم
با اینکه عکس تصویر این فایل ی چیز دیگه بود اما فایلی پلی شد که واقعا قلبا دنبال همین فایل بودم
جایی که خدا به بهترین شکل داره از قدرتش حرف میزنه و جفاهایی که کردیم رو به رخمون میکشه
خدایا هزاران بار شکرت
اصلا گاها نیازه وقتی قراره از بزرگی و جلال خدا حرف زده بشه ی کم هم از شیطنت و خراب کاری ما هم حرفی بیاد وسط و خدا بگه ببین من چقدر چشم پوشی کردم و گذشتم اما خودت اینقدر کشش دادی که بالاخره شد این نتیجه
همون جملات طلایی استاد که میگن
با ی بار فرکانس فرستادن نتیجه ای در کار نیست
اینقدر تو اون مسیر استمرار میشه که بالاخره نتیجه خودشو نشون میده
با ی بار دوبار خطا خدا میگذره و چشم پوشی میکنه
اما ما اینقدر ادامه میدیم که حتی صدای خدا هم درمیاد
همین من نوعی
وقتی غرق ی نعمت میشم کلا از خود بیخود میشم و یادم میره چه مسیرهایی طی کردم تا به این نعمت برسم و وقتی از دست میدم میشم همون شخصی که تو گرفتاری هاش دست به دامن خدا میشه و سر خدارو به درد میاره و وقتی هم به دست میاره یادش میره ی روزی چقدر التماس خدا میکرد
اصلا عمیقا دلم میخواد هر مثالی که استاد میخواد درباره مشرکان بزنه دست منو بگیره به همه نشون بده بگه اینو میگم این خانم
اصلا نیاز نیست جای دوری بره دنبال سوژه مورد نظر بگرده
خدایا هزاران بار شکرت
شاید این تضاد برای من ناراحتی هایی بوجود اورد اما میگم خدایا هزاران بار شکرت به موقع مچ منو گرفتی و نزاشتی بیشتر از این در این ناسپاسی غرق بشم
میگم خدایا هزاران بار شکرت بهم فرصت دادی دوباره ازت درخواست کنم
اصلا خدارو شکر بهم فرصت داد ازش عذرخواهی کنم بابت تمام ناسپاسی ها
قشنگ با این تضاد چندین ترمز بزرگ زندگی من بیرون کشیده شد که خدایی شاید حالا حالاها باید زمان میگذشت تا من حتی به ی دونش پی ببرم
و خدایی از وقتی حتی نوع نگاهم به این تضاد عوض شده ی آرامش قلبی خاصی سراغم اومده که اصلا جنس این آرامش خیلی خیلی برام غریبه هست
خدایا هزاران بار شکرت بابت این فرصت هایی که بهم دادی تا سپاس گذار باشم تا قدرشناس باشم تا ترمزهامو کشف کنم تا معنی قدرت خدارو بدونم تا تکلیفم با خودم مشخص و واضح بشه
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا اینقدر به رئوف بودنت ایمان دارم که تک تک کلمات این فایل فقط داشتن مهر تایید به ایمان من میزدن
سلام به استاد قشنگ و خوش تیپم و خانم شایسته زیبا و دوست داشتنیم و تمام دوستان گرامی و عزیز
واقعا این شعر مو رو به تنم سیخ کرد فایلای توحیدی بینظیرن هرچی بیشتر در مورد توحید درکم بیشتر میشه بیشتر قدرت خودم رو میبینم هرچی بیشتر از توحید یادمیگیریم بیشتر قلبم آروم میشه نگرانی هام محو میشه ایمانم بیشتر میشه استاد جانم ازت ممنونم که هستی و هربار یادآوری میکنید این اصل رو برامون هرچی که تو زندگیم بهش رسیدم برای نگاه توحیدیم بوده و هرجا شرک ورزیدم همه معادلاتم بهم خوردن استادجان من روحم تشنه درک توحیده تا روزی که توی این جهان مادی هستم میخوام بیشتر درک و عمل کنم درسته هنوز اوتطوری که میخوام نگاه توحیدی در من نهادینه نشده اما وعده خدا حقه من بهاش رو میپردازم من هر لحظه از خدا هدایت میخوام برای اینکه توحید رو عملی بهم یاد بده قبلانا خیلی خودم رو سرزنش میکردم که بازم داری روی فلانی حساب میکنی که ؟؟؟ اما الان میگم اشکال نداره من دارم یادمیگیرم همینکه بازخورد بگیری و اصلاحش کنی این یعنی پیشرفت و خدایی خیلی اینجوری بهتر عمل میکنم یعنی در عین حال که برای آدما ارزش قائل هستم اما درونا سعی میکنم فقط روی ربم حساب کنم و به میزانی که خوب عمل کردم نتیجه های عالی گرفتم استاد من تا وقتی نفس میکشم پیرو آیینی که بهم یاددادی میمونم برگشتی در کار نیست راه توحید یک طرفه است رو به جلو اگر برگردی دچار عذاب الیم میشی
این روزا برای محرم خب خیلی همه جا سیاه پوشه من قبل از آشنایی با شما با اینکه تو خانواده مذهبی بزرگ شدم ولی کلا مذهب گریز شده بودم و حدود دو سه سالی دیگه هیچ عزاداری شرکت نمیکردم خواهرم یه دوست داشت که اونم دقیقا مثل من شده بود یعنی به همه چیز بی اعتقاد شده بود و براش بی معنی بود و میگفت ما فقط هیات میریم غذا بخوریم وگرنه نمیفهمم اینا برای چی اینکارو میکنن. استاد جانم خیلی خدا بمن لطف داشت من همیشه یکی از سپاسگزاری هام اینه که در زمانی که شما هستید دارم زندگی میکنم میدونین مرز باریکی هست بین هدایت و گمراهی درسته من الانم به این داستانا اعتقادی ندارم و هرگز دیگه پام رو نذاشتم توی این مجالس حتی نزدیکام مراسم میگیرن نمیرم من و عذرخواهی میکنم اما اون نگاه پر از مقاومت با حس بد کجا و این نگاه الانم کجا!!؟؟ حال و احساس اون زمانم کجا حال و احساس الانم کجا؟؟!
واقعا کلامی ندارم برای تشکر ازتون فوق العاده اید
از خدا میخوام هدایتم کنه تا زنده هستم در این مسیر پر ازنور بمونم یه روزی که خیلی نزدیکه از نتایج قشنگ این روزام مینویسم براتون که چه جور خداوند به وعده هاش عمل میکنه اگر ما سمت خودمون رو انجام بدیم
استاد و خانم شایسته نازنیم بی نهایت ازتون ممنونم و از تمام دوستانی که کامنتهاشون چراغی رو توی مسیرم روشن میکنه و یادمیگیرم ازشون خدایاشکرت
سلام به دوست خوبم امیدوارم هرجا که هستید حالتون عالی باشه
بسیار کامنتتون منو تحت تاثیر قرار داد و اشک ریختم
مو به تنم سیخ شد
واقعا درست میگید
« امروز دیدم با چشم هام قدرت الله رو ک همه چی دست خودشه
اگه بخواد میبره
اگه وقتش نشده باشه نمیبره »
واقعا ما قدرتی نداریم در مقابل خداوند ما هیچی نیستیم در مقابل خداوند به قول استاد هر چیزی که دارم از آن خداست
حتی نمیتونیم خودمون نفس بکشیم خودمون ضربان قلب مون رو تنظیم کنیم دست خودمون باشه که چشم هامون چجوری کار کنه گوش هامون چجوری بشنوه
بعد واقعا چجوری میشه که یادمون میره این قدرتمند ترین فرمانروای جهان رو ؟!
مغرور میشیم به خودمون به داشته هامون
شرک میورزیم و از غیر خدا میترسیم
قدرت رو میدیم به هرچیزی به هر کسی به غیر از خدا
چشممون به دست بنده های خداست که رزقمون رو بده
من خودم هم همینطور هستم واقعا گاهی یادم میره اینها رو اما خداروشکر دارم بهتر میشم خیلی درکم بیشتر شده در این موضوع نسبت به قبلم سریع تر تشخیص میدم که شرک ورزیدم یا نه حواسم بوده به خدا
با ذهنم کنکاش میکنم زیر و رو میکنم ولی بازهم جاهایی میبینم ای بابا من که شرک ورزیده بودم من که ترسیده بودم و نگران شده بودم که ! من که به خدا گفتم ازش درخواست کردم ولی بازم چشمم به بقیه بود بازهم منتظر کمک بقیه بودم که !!
اما میگم بهتر میشم حواسمو بیشتر جمع میکنم بیشتر رو باور های توحیدیم کار میکنم
امروز اول به جای انجام تمرین فانوس دریایی به فایل جدیدی که استاد بر روی سایت قرار دادند چندین بار گوش کردیم و باز هم نمی دانیم از کجا شروع به نوشتن کنیم در مورد انتخاب شعر زیبای شما به خاطر این شاعر پراوازه که شعرهایش عقل از سر انسان می برد و بعد وادارت می کند که فکر کنی در مورد چی فکر کنیم؟ در مورد سه حرف که کلمه خدا را در بر می گیرد و تو انگشت به دهان و حیران می مانی که چه گفت؟ یک بار می شنوی و هنوز گیج و گنگ هستی. بار دوم می شنوی گیج تر و گنگ تر و کمی دیوانه می شوی و برای مرتبه سوم که می شنوی دیوانه ای گریان خواهی شد که خدایا تو که هستی؟ خدایا من که هستم؟ و باز هم گوش می کنی بارها و بارها. چشمانت را می بندی تا همه حواست به انچه باشد که می شنوی و تصور می کنی در روشنایی پشت پلک چشمانت خدا را می بینی همان گونه که قلبت می دید و تو باور نداشتی. همان گونه که با تو حرف می زد و باور نداشتی. همانگونه که صدایش را می شنوی و باور نداشتی و همانگونه که تو را فرا می خواند و تو باور نمی کنی؟ باور ؟ باور چه کلمه زیبایی اما ایا می شود خدا را باور کرد؟ وقتی باید زندگی را باور کنی چگونه خدا را با زندگی مقایسه کنیم؟ وقتی در باره محبت حرف می زنی چگونه خداوند را با محبت مقایسه میکنی؟ مگر می شود خداوند را مقایسه کرد باید فقط او را در همان لبخند در همان نشانه ها در همان وقت می فهمی که تو هیچ هستی تو در مقابل خداوند هیچ هستی و لطف او اگر نبود تو اکنون چه می نوشتی ؟ با کدام روح؟ با کدام جسم؟ من می دانم که خداوند همه چیز می شود همه کس را می دانم که خداوند با همان کلماتی که توصیقش می کنی برای تو وجود دارد و می دانم که زندگی بدون او دیگر وجود نخواهد داشت. باید بدانم که در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب. ما قدر اکسیژنی را هم که نفس می کشیم نداریم. خدایا یاریمان ده برای توجه به زیباییهایت خدایا یاریمان ده برای نعمتهایت خدایا یاریمان ده برای شکر این همه ثروت و نعمت و برکتت که بدون تو هیچیم هیچ.
خیییلی لذت بردم و کیف کردم از کامنت زیبایی شما واقعا ما هیچ هستیم بدون وجود رب العالمین ما هیچ هستیم خییلی وخت فراموش میکنیم به قول استاد کلمه انسان از نیسیان گرفته شده که فراموش کار است ما خییلی زود فراموش میکنیم در وی جا های در وی موقعیت های باید آبروی ما می رفت آبروی ما را نگه داشت
خدا را شکر گذارم که این همه دوستان عالی دارم خدایا شکرت خدایا شکرت
دوست عزیزم هر کجا هستید در پناه الله مهربانم شاد سربلند موفق و ثروتمند باشید ️
سلام و درود فراوان خدمت استاد بینظیرم و مریم جون شایسته که به حق شایسته است و همچنین دوستای هم مسیر و عباس منش ام خدا رو بینهایت سپاسگزارم بابت وجود نازنین تک به تکتون در این لحظه که این کامنت رو مینویسم نمیدونید چه حالی دارم این فایل برای من بود واقعا نیاز داشتم به شنیدن این حرفها از استاد عزیزم که بی شک پیغمبر زمانم میدونمش و مطمئنم که حرفهای خدا رو برای من تکرار کرد و این حرفها یکی از بزرگترین نشانه های من توی زندگیم هست من مادری هستم نگران از آینده تک فرزندم و دقیقا و به موقع این فایل رو استاد روی سایت گذاشت من منتظر ی نشانه بودم و حرفهای این فایل که از طرف خدا به زبان استاد جاری شد نمیدونید چه آرامشی رو به من داد خدا رو بینهایت سپاسگزارم بابت وجود ارزشمند استاد عباس منش عزیزم که دستی از دستان خدا به روی زمین میدونمش وآگاهی هایی که به ما میده بینظیر و فوق العاده هستن و چقدر بجا و به موقع من از غروب حال خوبی نداشتم و ی اتفاقی برام افتاد که خیییلی نگران پسرم بودم هر چند بارها به خدای مهربان و هدایتگرم سپردمش ولی باز ته دلم انگار شک داشتم و حس نگرانی آزارم میداد و نمیتونستم توجهم رو بردارم از ی سری شرایط و اتفاقهایی که برای پسرم میوفتاد اما با شنیدن این فایل قلبم آروم شد و از صمیم قلبم سپردمش به خدای مهربان وهاب و هدایتگرم میخوام مادر موسی باشم میخوام ایمان بیارم به هدایتگر بی پایان که بارها هدایتم کرد میخوام آگاهانه حال خودم رو خوب نگه دارم و منتظر اتفاقات خوب باشم چون باور دارم که خدای من پدری مهربانه که بهترینها رو برای تمامی ما میخواد خدای عادلی که من و تمامی انسانهای روی زمین رو خالق زندگیمون کرده و قدرت خلق کنندگی بهمون داده و هیچ فرقی بین ما با بهترین انسانها (پیامبران و امامان )قائل نشده ازت بینهایت سپاسگزارم معبودم بابت این جهان و تمامی قوانین بی چون و چرایی که برای ما ساختی
سپاس فراوان بابت وجود پیغمبر زمانم استاد عباس منش و مریم جون عزیزم و تک تک آگاهی های این سایت ارزشمند
سپاس بابت وجود کسی که من رو با این سایت آشنا کرد
سپاس بابت وجود تمامی دوستان همفرکانسی
در پناه خدای مهربان وهاب و هدایتگرم بهترینها رو براتون آرزو میکنم همیشه سلامت و شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
امیدورارم هر جا هستی در پناه الله یکتا سربلند باشی و آرامش در هر لحظه زندگیت موج بزنه
مادر بودن یه نعمت بسیار بزرگ ،،
من خودم همیشه خواهرزادهامو که میدیدم اینقدر براشون ذوق میکردم که همه میگفتن خوش بحال کسی که بچه تو بشه ..
اون روزا فک میکردم بچه دار بودن و عزیز بودنشون دقیقا مثل عزیز بودن خواهر زادهامه .
اما گذشت و من بچه دار شدم یه پسر شیطون زیبا که هر وقت میبنمش محو تماشاش میشم و کل وجودم میشه سپاسگزاری ،اما حس حالش خیلی فرق داره برام با خواهرزادهام ،حسش مثل اینکه خودم توی بغل خودم باشم و اینقدر خالصانست این دوسداشتن که وصف ناپذیره
بارها مسائلی پیش اومده که پسرم ازم فاصله گرفت و شرایط سخت شد ،خیلی برام درد داشت اوایلش
اما اون فاصلها فقط اومدن یه چیز بهم ثابت کنن و اونم اینکه درسته بچهای ما از لحاظ جسمی و فیزیکی یه تیکه از وجود ما هستن ولی در اصل یه تیکه از روح خدا هستن که به واسطه ما اومدن دنیا رو تجربه کنن دقیقا مثل خود ما
و اون خدایی که در هر لحظه داره هدایت میکنه تمام این دنیا رو پس هدایت فرزندان ما هم بدست خود اونه
این نگرش باعث شد رهاتر بشم و آرامتر بشم بسپارمش به خدا
امیدوارم که هم شما و هم فرزندتون در پناه الله یکتا شاد و سربلند پیروز باشید
خداروشکر یک روز زیبارو با فایل توحیدی شما استاد عزیزم آغاز کردم
چقدر عکس فایل زیباست شما استاد عزیزم کنار براونی اون اسب فوق العاده در اون نور طلایی خورشید که تابیده و پارادایس زیبارو زیباتر کرده خدایا شکرت
مریم جانم من همیشه و همیشه شمارو تحسین میکنم به خاطر عزت نفستون به خاطر صلح با خودی که دارین به خاطر این جرات و جسارتتون که پشت همچین ماشین بزرگی نشستین و توی اون بارون شدید رانندگی کردین
شجاعت شما فوق العاده است اگه من جای شما بودم مطمئنا موقع شروع بارون میزدم کنار و ماشینو تحویل میدادم
ولی دیدم حتی با تموم شدن فایل بازم شما داشتین رانندگی میکردین تو اون بارون شدید که بسیار هم زیبا بود ولی خب دید جاده خیلی کم شده بود و من واقعا شمارو تحسین میکنم
شما الگوی تمام عیار من هستین و ازتون سپاس گزارم این مسیر زیبارو رانندگی کردین تا استاد بتونن این فایل فوق العاده بگیرن و این شعر زیبارو برامون بخونیم و ما باز هم بیشتر بشنویم از توحید از خداوند که البته که هر چقدر بشنویم بازم کمه
توحید
چند وقتی هست که دارم به صورت تمرکزی روی خودم کار میکنم مینویسم و همش به خداوند میگم که خدایا تو منو هدایت کن به ساده ترین و دلچسب ترین راه ها که به خواسته هام برسم
خدایا من هیچی نمیدونم ولی تو بهم راهو نشون بده
ولی امان از شرک که مثل مورچه ای کوچک روی سنگ سیاه تو دل تاریکی شب پنهان است
من خیلی دارم روی باور توحیدیم کار میکنم ولی خب میبینم چقدر هنوز بعضی جاها حواسم به این شرک ورزیدن نیست خدایا خودت منو ببخش و منو هدایت کن به مسیر درست
چند وقتی هست که کامنت مینویسم تو سایت و هر بار که کامنتمو ارسال میکنم همش چک میکنم که ببینم چند نفر منو لایک کردن
انگار منتظر این هستم که نوشته ام دیده بشه بقیه منو تایید کنن و این نشون از عزت نفس پایین و شرک داره که من نظر و تایید بقیه خیلی برام مهمه
یک جایی یه خودم اومدم گفتم آیدا چرا اخه اینقدر تایید بقیه برات مهمه
مگه تو نمینویسی برای اینکه این اگاهیا ملکه ذهنت بشه
مگه نمینویسی تا رد پایی بزاری از خودت که این روزا چقدر داری تغییر میکنی
پس بدون مهم اینه که خداوند داره تغییرات تو رو میبینه
مهم اینه که خداوند به خواسته هات و نوشته هات مهر تایید بزنه
و اینجوری احساس خیلی بهتری پیدا کردم و از اون همه تمرکزمو برای اینکه میگفتم ای بابا کامنت من دیده نشد و حسمو بد میکرد برداشتم
من کامنت مینویسم تا رد پایی باشه برای تغییرات این روزای خودم خدایا شکرت
و اما یه مورد دیگه که این روزا ازش درس گرفتم
این بود که من برای کمردردم که خداروشکر داره روز به روز بهتر میشه یه مربی پیدا کردم که شنیده بودم این ادم با ورزش هایی که میده اصلا هر کمردردی خوب میکنه
رفتم پیشش و بهش گفتم تو منو خوب کن تو کمردردمو خوب کن اینو گفتم و بعد دو روز که رفتم دیدم اون باشگاه کلا تعطیل شد به مدت چند هفته
اون لحظه هاج و واج داشتم نگاه میکردم به اون نوشته که زده بود تعطیل است همش میگفتم چرا اخه
تا یهو به خودم اومدم گفتم خدایا منو ببخش من شرک ورزیدم خدایا تو منو خوب کن از هر طریقی که میدونی من خودمو و زندگیمو فقط به تو سپردم
و خدا میدونه چقدر ما شرک میورزیم تو بحثای مختلف
چشممون به دستای یه دکتر خاصه که مارو خوب کنه
چشممون به دست فلان فامیله که میتونه برای ما یه کار خوب پیدا کنه
چشمممون به دست فلان آدمه که فقط اون میتونه مارو خوشبخت کنه و حالمونو خوب کنه و همه اینا نتیجه اش وابستگی به غیر خداونده
چقدر هم نتیجه این وابستگی به غیر خداوند دردناکه
خدایا همیشه و همیشه مارو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به اون ها نعمت داده ای و نه راه گمراهان
استاد عزیزم مریم جانم دوستتون دارم در پناه خدای مهربان و بخشنده همیشه شاد و سلامت باشین
به امید روزی که از نزدیک ببینمتون و به آغوش بگیرمتون
بحث کامنت نوشتنت را که گفتی برای من هم هست وقتی کامنتی مینویسم برای اینکه دیده بشم و اگه جواب کسی را میدم واسه اینه که جواب منو بده و منتظرم که کامنت بیاد ،،با این کامنت زیبای شما این باگ را در درونم شناختم و سعی در رفعش میکنم
درود بر ساکنین باغ بهشت استاد عزیز و مریم بانوی عزیز
درود بر ساکنین سایت بهشتی عباس منش
درود بر رویأی که هر روز سعی میکند بهتر از دیروز باشد و خودش را به آغوش خداوند نزدیکتر کند
خدایا کمکم کن تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بجویم حرف از توحید که میشود تک تک سلولهای بدنم به تکاپو میافتند و برای توحیدی شدن از هم سبقت میگیرند
توحید به معنای یکی شدن با خدا یعنی در آغوش خدا عشق بازی کردن تنها او را دیدن، او را شنیدن، او را بوییدن، او را پرستیدن، و با او هم مسیر شدن تا بینهایت، توحیدی بودن یعنی کلام خداوند بر روح،، قلب و زبانت جاری شود وقتی کلام خداوند به صورت شعر بر قلب و زبانم جاری میشود خودم را قطرهای میبینم که با دریا یکی شده است و در امواج آن بالا و پایین میرود و با جذر و مدش می رقصد همچون تشنهای که به چشمهای زلال رسیده باشد و آنقدر از آن آب گوارا مینوشد تا لبریز شود
دلانه های من
تقدیم به تمامی شما که بهشت را روی زمین تجربه میکنید
دست حق را دیدی و نشناختی ؟؟؟
چرا شناختمت معبود من
شناختمت رئوف بی نهایت
شناختمت عشق ابدی من …
سلام به همه دوستان و استاد عزیز و مریم جان گل
من نوشینم دختری که از همان دوران راهنمایی در مدرسه عاشق نوشتن بود و همیشه و همیشه معلم ها و دانش آموزان صف میکشیدند برای اینکه دفتر انشای منو امانت بگیرن و انشاهایی که نوشتم رو برای هزارمین بار بخونن و لذت ببرن. دختری که برنده جایزه استانی نویسندگی در مورد واقعه عاشورا بود. دختری که عاشق بوی لوازم تحریر و قلم و کاغذه ولی 20 ساله چیزی ننوشته اما امروز شما بااین فایل زیباتون کاری کردین که من بعد از این همه مدت دوباره دست به قلم بشم.
امروز من برای یکی از خواسته هام یه برنامه 40 روزه نوشتم و به خودم قول دادم با تعهد و مصمم انجامش بدم بعد از اینکه برنامه ام آماده شد احساس کردم یه مسیر خیلی سخت و طولانی در پیش دارم تو دلم گفتم خدایا من خیلی میترسم و فکر میکنم نتونم تا آخر راه ادامه بدم فکر میکنم نیمه کاره رها میکنم هدفمو ازت خواهش میکنم کنارم باش و دستمو بگیر و تنهام نزار. طبق برنامه ای که نوشتم قرار بود هرروز از اول سریال زندگی در بهشت رو نگاه کنم و نکات مهمش رو توی دفترم یادداشت کنم اومدم سراغ سایت یهو دیدم استاد فایل جدید گذاشتن با خودم گفتم تا فایل از دهن نیفتاده نگاه کنم بعد برم سراغ سریال زندگی در بهشت
خدای من
اشک تو چشمام جمع شد تا استاد شروع کردن به صحبت. انگار خدا از زبان استاد با من حرف زد انگار این فایل واسه من ضبط شده بود :
تصمیماتی که بر اساس ترس و غم گرفته میشه تصمیم درستی نیست
داستان ترسیدن مادر موسی
شک و تردید یکی از بزرگترین دشمنان توکل و ایمان است
این کفره که فکر کنی خدا وعده اش رو فراموش میکنه
هرکجا نوریست ز انوار خداست
دست حق را دیدی و نشناختی ؟
.
.
.
آخ که این مصرع آخر چکار کرد با دل من
یه لحظه احساس کردم خدا کنارمه گرمای وجودشو همراه با لبخندی که بوی ناب آرامش ازش میچکه احساس کردم
اره درست شناخته بودم خود خدا بود
من تو آسمون ها دنبالش میگشتم اما اون واسه حرف زدن با من کنارم وایستاده بود خیلی نزدیک
دلم میخواست تو آغوشش محو بشم
خدای من چقدر تو نازنینی اخه چقدر تو رفیق ناب هرروز و هر ساعت منی چقدر دلم میخواد سرمو بزارم رو سینه ات و اون عشقی رو که بهم داری از نزدیک حسش کنم گرمای وجود تو گرمای حضور تو تنها منبع گرمایی هست که تواین هوای گرم تابستان دلم میخواد هزاران بار تجربه کنم. چقدر من عاشق اون لحظه هایی هستم که از شوق اشک منو درمیاری و بعدش خودت آروم لبخند میزنی
تو امروز بااون همه بزرگیت با من حرف زدی و گفتی نوشینم منم خدای تو ، نشناختی منو ؟؟؟
تو امروز دستتو آوردی سمت من تا دستای منو که از ترس این راه طولانی و مبهم میلرزید بگیری تا باهم طی کنیم این راهو تا باهم قدم به قدم بریم به سمت ناشناخته های زیبا و چقدر لذتبخش خواهد بود انتهای این راه …
اما من دیگر به پایان نمی اندیشم چرا که همین کنار تو بودن زیباست
متشکرم استاد عزیزم که امروز کلام خدا از زبان شما جاری شد.شما از جمله کسانی هستید که من از صمیم قلبم براش طول عمر بیشتر آرزومندم. پاینده باشید
کامنت اولم 1402.05.07
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
*یکی از بهترین دعاهای ما باید این باشه که خدایا کمک کن که بیشتر سپاسگزار باشیم
*اگه سپاسگزار واقعی باشیم به احساس خوشبختی ، فراوانی ، ایمنی ، شادی ، سلامتی و … میرسیم
یعنی از سپاسگزاری همه کارها ردیف میشه
خودمون رو به خدا بسپریم تا به بهترین حالت مسائل ما حل و فصل بشه
* باید یاد بگیریم که از خدا درخواست کنیم و اعتبار رو بدیم به خدا و نه خودمون و بقیه
*اگه مغرور شیم و فک کنیم خودمون هستیم که داریم رشد میکنیم ، سقوط میکنیم
*باید این باور رو بسازیم که:
به هر خیری که از سمت خدا بیاد آماده ایم
انشالا که به سپاسگزاری بیشتر ،فروتنی در برابر قدرت پروردگار و ایمان و یقین بیشتر هدایت شیم
* به اندازه ای که سرمون در برابر خداوند پایینه، نعمت های خداوند رو میبینم ، درک میکنیم و سپاسگزار هستیم، به همون اندازه خداوند ما رو در برابر غیر خدا سربلند میکند
در پناه الله یکتا
استاد درود ….هر بار که ویدیو های شما رو میبینم …از شدت خوشحالی گریه میکنم ….و خدارو شکر میکنم از وجود فراوانی های بسیااااااار فوق العاده …
در اولین کلمات شروع قران …بسم الله و رحمان و رحیم …به نام خداوند بخشنده مهربان ….چیزی که به اشتباه یاد دادند به ما ترس از خداوند است…این ترس یک ترس اشتباه هستش ….به اشتباه یاد دادند و گفتند که خداوند ترسناک است …به اشتباه گفتند او گناهان ما را نمی بخشد …در صورتی که الله یکتا در اولین کلمات گفته من بخشنده و مهربان هستم …..به مهربانی او و بخشندگی او باید ایمان اورد ….ما بنده او هستیم و بیشترین عشق را از او میگیریم …عشقی که خداوند به ما میده از بزرگترین و بهترین حس دنیاست …عشق خودش رو در قالب های متفاوت نشان میده …در قالب یک گل .خورشید .اسمان .اعداد.حیوانات .اتفاقات و…. با وجودی عشقی که ازش میگیریم چگونه میتونیم به او بگیم ترسناک یا چیزی که گناهان رو نمیبخشد ؟….این ایمان رو اوردم ..که خداوند تنها چیزی در دنیاست که همیشه و در همه جا کنارم است …واقعیت همینه …عشق او بزرگتر از این کلمات است …سپااااس استاد عزیز ..
به نام خدای معجزه ها
خدایی که هر چه دارم از لطف بی نهایت اوست
خدایا هزاران بار شکرت
سلام بر استادان نمونه و دوست داشتنی
و سلام بر همسفرهای عزیز این مسیر الهی
چند روزی به خاطر شرایط روحی دلم خواست فایل توحیدی گوش بدم و طبق معمول به اخرین تکیه گاهم پناه ببرم
با اینکه عکس تصویر این فایل ی چیز دیگه بود اما فایلی پلی شد که واقعا قلبا دنبال همین فایل بودم
جایی که خدا به بهترین شکل داره از قدرتش حرف میزنه و جفاهایی که کردیم رو به رخمون میکشه
خدایا هزاران بار شکرت
اصلا گاها نیازه وقتی قراره از بزرگی و جلال خدا حرف زده بشه ی کم هم از شیطنت و خراب کاری ما هم حرفی بیاد وسط و خدا بگه ببین من چقدر چشم پوشی کردم و گذشتم اما خودت اینقدر کشش دادی که بالاخره شد این نتیجه
همون جملات طلایی استاد که میگن
با ی بار فرکانس فرستادن نتیجه ای در کار نیست
اینقدر تو اون مسیر استمرار میشه که بالاخره نتیجه خودشو نشون میده
با ی بار دوبار خطا خدا میگذره و چشم پوشی میکنه
اما ما اینقدر ادامه میدیم که حتی صدای خدا هم درمیاد
همین من نوعی
وقتی غرق ی نعمت میشم کلا از خود بیخود میشم و یادم میره چه مسیرهایی طی کردم تا به این نعمت برسم و وقتی از دست میدم میشم همون شخصی که تو گرفتاری هاش دست به دامن خدا میشه و سر خدارو به درد میاره و وقتی هم به دست میاره یادش میره ی روزی چقدر التماس خدا میکرد
اصلا عمیقا دلم میخواد هر مثالی که استاد میخواد درباره مشرکان بزنه دست منو بگیره به همه نشون بده بگه اینو میگم این خانم
اصلا نیاز نیست جای دوری بره دنبال سوژه مورد نظر بگرده
خدایا هزاران بار شکرت
شاید این تضاد برای من ناراحتی هایی بوجود اورد اما میگم خدایا هزاران بار شکرت به موقع مچ منو گرفتی و نزاشتی بیشتر از این در این ناسپاسی غرق بشم
میگم خدایا هزاران بار شکرت بهم فرصت دادی دوباره ازت درخواست کنم
اصلا خدارو شکر بهم فرصت داد ازش عذرخواهی کنم بابت تمام ناسپاسی ها
قشنگ با این تضاد چندین ترمز بزرگ زندگی من بیرون کشیده شد که خدایی شاید حالا حالاها باید زمان میگذشت تا من حتی به ی دونش پی ببرم
و خدایی از وقتی حتی نوع نگاهم به این تضاد عوض شده ی آرامش قلبی خاصی سراغم اومده که اصلا جنس این آرامش خیلی خیلی برام غریبه هست
خدایا هزاران بار شکرت بابت این فرصت هایی که بهم دادی تا سپاس گذار باشم تا قدرشناس باشم تا ترمزهامو کشف کنم تا معنی قدرت خدارو بدونم تا تکلیفم با خودم مشخص و واضح بشه
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا اینقدر به رئوف بودنت ایمان دارم که تک تک کلمات این فایل فقط داشتن مهر تایید به ایمان من میزدن
خدایا هزاران بار شکرت
سلام به استاد قشنگ و خوش تیپم و خانم شایسته زیبا و دوست داشتنیم و تمام دوستان گرامی و عزیز
واقعا این شعر مو رو به تنم سیخ کرد فایلای توحیدی بینظیرن هرچی بیشتر در مورد توحید درکم بیشتر میشه بیشتر قدرت خودم رو میبینم هرچی بیشتر از توحید یادمیگیریم بیشتر قلبم آروم میشه نگرانی هام محو میشه ایمانم بیشتر میشه استاد جانم ازت ممنونم که هستی و هربار یادآوری میکنید این اصل رو برامون هرچی که تو زندگیم بهش رسیدم برای نگاه توحیدیم بوده و هرجا شرک ورزیدم همه معادلاتم بهم خوردن استادجان من روحم تشنه درک توحیده تا روزی که توی این جهان مادی هستم میخوام بیشتر درک و عمل کنم درسته هنوز اوتطوری که میخوام نگاه توحیدی در من نهادینه نشده اما وعده خدا حقه من بهاش رو میپردازم من هر لحظه از خدا هدایت میخوام برای اینکه توحید رو عملی بهم یاد بده قبلانا خیلی خودم رو سرزنش میکردم که بازم داری روی فلانی حساب میکنی که ؟؟؟ اما الان میگم اشکال نداره من دارم یادمیگیرم همینکه بازخورد بگیری و اصلاحش کنی این یعنی پیشرفت و خدایی خیلی اینجوری بهتر عمل میکنم یعنی در عین حال که برای آدما ارزش قائل هستم اما درونا سعی میکنم فقط روی ربم حساب کنم و به میزانی که خوب عمل کردم نتیجه های عالی گرفتم استاد من تا وقتی نفس میکشم پیرو آیینی که بهم یاددادی میمونم برگشتی در کار نیست راه توحید یک طرفه است رو به جلو اگر برگردی دچار عذاب الیم میشی
این روزا برای محرم خب خیلی همه جا سیاه پوشه من قبل از آشنایی با شما با اینکه تو خانواده مذهبی بزرگ شدم ولی کلا مذهب گریز شده بودم و حدود دو سه سالی دیگه هیچ عزاداری شرکت نمیکردم خواهرم یه دوست داشت که اونم دقیقا مثل من شده بود یعنی به همه چیز بی اعتقاد شده بود و براش بی معنی بود و میگفت ما فقط هیات میریم غذا بخوریم وگرنه نمیفهمم اینا برای چی اینکارو میکنن. استاد جانم خیلی خدا بمن لطف داشت من همیشه یکی از سپاسگزاری هام اینه که در زمانی که شما هستید دارم زندگی میکنم میدونین مرز باریکی هست بین هدایت و گمراهی درسته من الانم به این داستانا اعتقادی ندارم و هرگز دیگه پام رو نذاشتم توی این مجالس حتی نزدیکام مراسم میگیرن نمیرم من و عذرخواهی میکنم اما اون نگاه پر از مقاومت با حس بد کجا و این نگاه الانم کجا!!؟؟ حال و احساس اون زمانم کجا حال و احساس الانم کجا؟؟!
واقعا کلامی ندارم برای تشکر ازتون فوق العاده اید
از خدا میخوام هدایتم کنه تا زنده هستم در این مسیر پر ازنور بمونم یه روزی که خیلی نزدیکه از نتایج قشنگ این روزام مینویسم براتون که چه جور خداوند به وعده هاش عمل میکنه اگر ما سمت خودمون رو انجام بدیم
استاد و خانم شایسته نازنیم بی نهایت ازتون ممنونم و از تمام دوستانی که کامنتهاشون چراغی رو توی مسیرم روشن میکنه و یادمیگیرم ازشون خدایاشکرت
ب نام الله یکتا تنها قدرت آسمان ها وزمین
سلام مجدد بعد نوشتن کامنت قبلی ی اتفاقی افتاد
ک هنوز توشوک هستم
خدای من
صدای عصای پدر اومد ک زد ب شیشه پنجره
وقتایی ک کاری داره میزنه ب شیشه
چون سختشه از پله های جلوی خونه بیاد بالا
منم تایید کامنتو زدم و رفتم
دیدم پدر نشسته رو سکوی کنار پله ک پشتش ب سمت من بود
گویا رفته بود حمام تنش خیس بود وفقط لباس زیر تنش بود
گفت آب بیار برام صداش ضعیف بود آوردم مامان هم اومد بیرون لیوان آب و دادم دست مامان گفتم بده بهش تا برم شربت هم بیارم براش
خلاصه مادر رفت و اومد خونه منم شربت بردم براش وقتی از پله ها پایین رفتم صورت پدر و دیدم
عین گچ ک میگن سفید شده بود
داد زدم دااااا
بابااا
پدر تو همون حالت نشسته چنتا نفس کوتاه کشید و ب سمت پشت رفت
فشارش افتاده بود
گفتم یا خدااا
چیکار کنم
بابااام
ی صدایی از تو وجودم شنییدم
گفت پاهاشو بزن بالا
نمیدونم چ نیرویی افتاد تو دستا و بازوم پاهاشو زدم بالا
و داد زدم ماماااان بیا کمک
پدر چشاشو بست
من مررردم خدایا
قدرت مطلق
کمکم کن
صورت پدرو نگاه کردم دیدم ی کم رنگش برگشت
و داره نفس میکشه
ی کم ک خوب شد آوردیمش خونه
گفتم ببین
نگاه کن
چشماتو باز کن
ک قدرت دست کیه
فقط کافیه اراده کنه کیه ک جلوشو بگیره
امروز دیدم با چشم هام قدرت الله رو ک همه چی دست خودشه
اگه بخواد میبره
اگه وقتش نشده باشه نمیبره
خدایا منو ببخش بخاطر تمام در هایی ک زدم و خانه تو نبود
منو ببخش بخاطر بت های زیادی ک ساختم و تو ذهنم
منو ببخش بخاطر قدرت دادن ب آدم ها، ادم هایی ک نفسشون ب بادی بنده
قربونت برم خدای عزیزم ازت ممنونم ک ب پدر فرصت دوباره حیات دادی میلیارد ها بار ازت سپاسگزارم
سپاسگزارم بابت این اتفاق ک ایمانم و قوی تر کرد
ب قول اسماعیل عزیز:
ما همه جای تو هستیم
همه چیز ما هستیم
هر چه بخواهیم میکنیم
خدایا ازت هدابت مبخوام
تنها تو را بندگی میکنیم
وتنها از تو یاری میجوییم
مارا ب راه راست هدایت کن
راه کسایی ک ب آنان نعمت دادی
ن کسایی ک بر اونها عضب کردی
این کامنتو برای خودم نوشتم ک یادم بمونه و رد پایی باشه برام
الله قدرت و تنها نیروی آسمان ها و زمین است
به نام خالق زیبایی ها
سلام به دوست خوبم امیدوارم هرجا که هستید حالتون عالی باشه
بسیار کامنتتون منو تحت تاثیر قرار داد و اشک ریختم
مو به تنم سیخ شد
واقعا درست میگید
« امروز دیدم با چشم هام قدرت الله رو ک همه چی دست خودشه
اگه بخواد میبره
اگه وقتش نشده باشه نمیبره »
واقعا ما قدرتی نداریم در مقابل خداوند ما هیچی نیستیم در مقابل خداوند به قول استاد هر چیزی که دارم از آن خداست
حتی نمیتونیم خودمون نفس بکشیم خودمون ضربان قلب مون رو تنظیم کنیم دست خودمون باشه که چشم هامون چجوری کار کنه گوش هامون چجوری بشنوه
بعد واقعا چجوری میشه که یادمون میره این قدرتمند ترین فرمانروای جهان رو ؟!
مغرور میشیم به خودمون به داشته هامون
شرک میورزیم و از غیر خدا میترسیم
قدرت رو میدیم به هرچیزی به هر کسی به غیر از خدا
چشممون به دست بنده های خداست که رزقمون رو بده
من خودم هم همینطور هستم واقعا گاهی یادم میره اینها رو اما خداروشکر دارم بهتر میشم خیلی درکم بیشتر شده در این موضوع نسبت به قبلم سریع تر تشخیص میدم که شرک ورزیدم یا نه حواسم بوده به خدا
با ذهنم کنکاش میکنم زیر و رو میکنم ولی بازهم جاهایی میبینم ای بابا من که شرک ورزیده بودم من که ترسیده بودم و نگران شده بودم که ! من که به خدا گفتم ازش درخواست کردم ولی بازم چشمم به بقیه بود بازهم منتظر کمک بقیه بودم که !!
اما میگم بهتر میشم حواسمو بیشتر جمع میکنم بیشتر رو باور های توحیدیم کار میکنم
در پناه الله یکتا سالم و شاد باشید
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
امروز اول به جای انجام تمرین فانوس دریایی به فایل جدیدی که استاد بر روی سایت قرار دادند چندین بار گوش کردیم و باز هم نمی دانیم از کجا شروع به نوشتن کنیم در مورد انتخاب شعر زیبای شما به خاطر این شاعر پراوازه که شعرهایش عقل از سر انسان می برد و بعد وادارت می کند که فکر کنی در مورد چی فکر کنیم؟ در مورد سه حرف که کلمه خدا را در بر می گیرد و تو انگشت به دهان و حیران می مانی که چه گفت؟ یک بار می شنوی و هنوز گیج و گنگ هستی. بار دوم می شنوی گیج تر و گنگ تر و کمی دیوانه می شوی و برای مرتبه سوم که می شنوی دیوانه ای گریان خواهی شد که خدایا تو که هستی؟ خدایا من که هستم؟ و باز هم گوش می کنی بارها و بارها. چشمانت را می بندی تا همه حواست به انچه باشد که می شنوی و تصور می کنی در روشنایی پشت پلک چشمانت خدا را می بینی همان گونه که قلبت می دید و تو باور نداشتی. همان گونه که با تو حرف می زد و باور نداشتی. همانگونه که صدایش را می شنوی و باور نداشتی و همانگونه که تو را فرا می خواند و تو باور نمی کنی؟ باور ؟ باور چه کلمه زیبایی اما ایا می شود خدا را باور کرد؟ وقتی باید زندگی را باور کنی چگونه خدا را با زندگی مقایسه کنیم؟ وقتی در باره محبت حرف می زنی چگونه خداوند را با محبت مقایسه میکنی؟ مگر می شود خداوند را مقایسه کرد باید فقط او را در همان لبخند در همان نشانه ها در همان وقت می فهمی که تو هیچ هستی تو در مقابل خداوند هیچ هستی و لطف او اگر نبود تو اکنون چه می نوشتی ؟ با کدام روح؟ با کدام جسم؟ من می دانم که خداوند همه چیز می شود همه کس را می دانم که خداوند با همان کلماتی که توصیقش می کنی برای تو وجود دارد و می دانم که زندگی بدون او دیگر وجود نخواهد داشت. باید بدانم که در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب. ما قدر اکسیژنی را هم که نفس می کشیم نداریم. خدایا یاریمان ده برای توجه به زیباییهایت خدایا یاریمان ده برای نعمتهایت خدایا یاریمان ده برای شکر این همه ثروت و نعمت و برکتت که بدون تو هیچیم هیچ.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام دوست عزیزم
خیییلی لذت بردم و کیف کردم از کامنت زیبایی شما واقعا ما هیچ هستیم بدون وجود رب العالمین ما هیچ هستیم خییلی وخت فراموش میکنیم به قول استاد کلمه انسان از نیسیان گرفته شده که فراموش کار است ما خییلی زود فراموش میکنیم در وی جا های در وی موقعیت های باید آبروی ما می رفت آبروی ما را نگه داشت
خدا را شکر گذارم که این همه دوستان عالی دارم خدایا شکرت خدایا شکرت
دوست عزیزم هر کجا هستید در پناه الله مهربانم شاد سربلند موفق و ثروتمند باشید ️
تقدیم با عشق از فواد
سلام و درود فراوان خدمت استاد بینظیرم و مریم جون شایسته که به حق شایسته است و همچنین دوستای هم مسیر و عباس منش ام خدا رو بینهایت سپاسگزارم بابت وجود نازنین تک به تکتون در این لحظه که این کامنت رو مینویسم نمیدونید چه حالی دارم این فایل برای من بود واقعا نیاز داشتم به شنیدن این حرفها از استاد عزیزم که بی شک پیغمبر زمانم میدونمش و مطمئنم که حرفهای خدا رو برای من تکرار کرد و این حرفها یکی از بزرگترین نشانه های من توی زندگیم هست من مادری هستم نگران از آینده تک فرزندم و دقیقا و به موقع این فایل رو استاد روی سایت گذاشت من منتظر ی نشانه بودم و حرفهای این فایل که از طرف خدا به زبان استاد جاری شد نمیدونید چه آرامشی رو به من داد خدا رو بینهایت سپاسگزارم بابت وجود ارزشمند استاد عباس منش عزیزم که دستی از دستان خدا به روی زمین میدونمش وآگاهی هایی که به ما میده بینظیر و فوق العاده هستن و چقدر بجا و به موقع من از غروب حال خوبی نداشتم و ی اتفاقی برام افتاد که خیییلی نگران پسرم بودم هر چند بارها به خدای مهربان و هدایتگرم سپردمش ولی باز ته دلم انگار شک داشتم و حس نگرانی آزارم میداد و نمیتونستم توجهم رو بردارم از ی سری شرایط و اتفاقهایی که برای پسرم میوفتاد اما با شنیدن این فایل قلبم آروم شد و از صمیم قلبم سپردمش به خدای مهربان وهاب و هدایتگرم میخوام مادر موسی باشم میخوام ایمان بیارم به هدایتگر بی پایان که بارها هدایتم کرد میخوام آگاهانه حال خودم رو خوب نگه دارم و منتظر اتفاقات خوب باشم چون باور دارم که خدای من پدری مهربانه که بهترینها رو برای تمامی ما میخواد خدای عادلی که من و تمامی انسانهای روی زمین رو خالق زندگیمون کرده و قدرت خلق کنندگی بهمون داده و هیچ فرقی بین ما با بهترین انسانها (پیامبران و امامان )قائل نشده ازت بینهایت سپاسگزارم معبودم بابت این جهان و تمامی قوانین بی چون و چرایی که برای ما ساختی
سپاس فراوان بابت وجود پیغمبر زمانم استاد عباس منش و مریم جون عزیزم و تک تک آگاهی های این سایت ارزشمند
سپاس بابت وجود کسی که من رو با این سایت آشنا کرد
سپاس بابت وجود تمامی دوستان همفرکانسی
در پناه خدای مهربان وهاب و هدایتگرم بهترینها رو براتون آرزو میکنم همیشه سلامت و شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
سلام به دوست عزیز و توحیدی
امیدورارم هر جا هستی در پناه الله یکتا سربلند باشی و آرامش در هر لحظه زندگیت موج بزنه
مادر بودن یه نعمت بسیار بزرگ ،،
من خودم همیشه خواهرزادهامو که میدیدم اینقدر براشون ذوق میکردم که همه میگفتن خوش بحال کسی که بچه تو بشه ..
اون روزا فک میکردم بچه دار بودن و عزیز بودنشون دقیقا مثل عزیز بودن خواهر زادهامه .
اما گذشت و من بچه دار شدم یه پسر شیطون زیبا که هر وقت میبنمش محو تماشاش میشم و کل وجودم میشه سپاسگزاری ،اما حس حالش خیلی فرق داره برام با خواهرزادهام ،حسش مثل اینکه خودم توی بغل خودم باشم و اینقدر خالصانست این دوسداشتن که وصف ناپذیره
بارها مسائلی پیش اومده که پسرم ازم فاصله گرفت و شرایط سخت شد ،خیلی برام درد داشت اوایلش
اما اون فاصلها فقط اومدن یه چیز بهم ثابت کنن و اونم اینکه درسته بچهای ما از لحاظ جسمی و فیزیکی یه تیکه از وجود ما هستن ولی در اصل یه تیکه از روح خدا هستن که به واسطه ما اومدن دنیا رو تجربه کنن دقیقا مثل خود ما
و اون خدایی که در هر لحظه داره هدایت میکنه تمام این دنیا رو پس هدایت فرزندان ما هم بدست خود اونه
این نگرش باعث شد رهاتر بشم و آرامتر بشم بسپارمش به خدا
امیدوارم که هم شما و هم فرزندتون در پناه الله یکتا شاد و سربلند پیروز باشید
خدانگهدارتون باشه
خدایا شکرت به خاطر تمام نعمت هایت
استاد عزیزم مریم جانم سلام
خداروشکر یک روز زیبارو با فایل توحیدی شما استاد عزیزم آغاز کردم
چقدر عکس فایل زیباست شما استاد عزیزم کنار براونی اون اسب فوق العاده در اون نور طلایی خورشید که تابیده و پارادایس زیبارو زیباتر کرده خدایا شکرت
مریم جانم من همیشه و همیشه شمارو تحسین میکنم به خاطر عزت نفستون به خاطر صلح با خودی که دارین به خاطر این جرات و جسارتتون که پشت همچین ماشین بزرگی نشستین و توی اون بارون شدید رانندگی کردین
شجاعت شما فوق العاده است اگه من جای شما بودم مطمئنا موقع شروع بارون میزدم کنار و ماشینو تحویل میدادم
ولی دیدم حتی با تموم شدن فایل بازم شما داشتین رانندگی میکردین تو اون بارون شدید که بسیار هم زیبا بود ولی خب دید جاده خیلی کم شده بود و من واقعا شمارو تحسین میکنم
شما الگوی تمام عیار من هستین و ازتون سپاس گزارم این مسیر زیبارو رانندگی کردین تا استاد بتونن این فایل فوق العاده بگیرن و این شعر زیبارو برامون بخونیم و ما باز هم بیشتر بشنویم از توحید از خداوند که البته که هر چقدر بشنویم بازم کمه
توحید
چند وقتی هست که دارم به صورت تمرکزی روی خودم کار میکنم مینویسم و همش به خداوند میگم که خدایا تو منو هدایت کن به ساده ترین و دلچسب ترین راه ها که به خواسته هام برسم
خدایا من هیچی نمیدونم ولی تو بهم راهو نشون بده
ولی امان از شرک که مثل مورچه ای کوچک روی سنگ سیاه تو دل تاریکی شب پنهان است
من خیلی دارم روی باور توحیدیم کار میکنم ولی خب میبینم چقدر هنوز بعضی جاها حواسم به این شرک ورزیدن نیست خدایا خودت منو ببخش و منو هدایت کن به مسیر درست
چند وقتی هست که کامنت مینویسم تو سایت و هر بار که کامنتمو ارسال میکنم همش چک میکنم که ببینم چند نفر منو لایک کردن
انگار منتظر این هستم که نوشته ام دیده بشه بقیه منو تایید کنن و این نشون از عزت نفس پایین و شرک داره که من نظر و تایید بقیه خیلی برام مهمه
یک جایی یه خودم اومدم گفتم آیدا چرا اخه اینقدر تایید بقیه برات مهمه
مگه تو نمینویسی برای اینکه این اگاهیا ملکه ذهنت بشه
مگه نمینویسی تا رد پایی بزاری از خودت که این روزا چقدر داری تغییر میکنی
پس بدون مهم اینه که خداوند داره تغییرات تو رو میبینه
مهم اینه که خداوند به خواسته هات و نوشته هات مهر تایید بزنه
و اینجوری احساس خیلی بهتری پیدا کردم و از اون همه تمرکزمو برای اینکه میگفتم ای بابا کامنت من دیده نشد و حسمو بد میکرد برداشتم
من کامنت مینویسم تا رد پایی باشه برای تغییرات این روزای خودم خدایا شکرت
و اما یه مورد دیگه که این روزا ازش درس گرفتم
این بود که من برای کمردردم که خداروشکر داره روز به روز بهتر میشه یه مربی پیدا کردم که شنیده بودم این ادم با ورزش هایی که میده اصلا هر کمردردی خوب میکنه
رفتم پیشش و بهش گفتم تو منو خوب کن تو کمردردمو خوب کن اینو گفتم و بعد دو روز که رفتم دیدم اون باشگاه کلا تعطیل شد به مدت چند هفته
اون لحظه هاج و واج داشتم نگاه میکردم به اون نوشته که زده بود تعطیل است همش میگفتم چرا اخه
تا یهو به خودم اومدم گفتم خدایا منو ببخش من شرک ورزیدم خدایا تو منو خوب کن از هر طریقی که میدونی من خودمو و زندگیمو فقط به تو سپردم
و خدا میدونه چقدر ما شرک میورزیم تو بحثای مختلف
چشممون به دستای یه دکتر خاصه که مارو خوب کنه
چشممون به دست فلان فامیله که میتونه برای ما یه کار خوب پیدا کنه
چشمممون به دست فلان آدمه که فقط اون میتونه مارو خوشبخت کنه و حالمونو خوب کنه و همه اینا نتیجه اش وابستگی به غیر خداونده
چقدر هم نتیجه این وابستگی به غیر خداوند دردناکه
خدایا همیشه و همیشه مارو به راه راست هدایت کن راه کسانی که به اون ها نعمت داده ای و نه راه گمراهان
استاد عزیزم مریم جانم دوستتون دارم در پناه خدای مهربان و بخشنده همیشه شاد و سلامت باشین
به امید روزی که از نزدیک ببینمتون و به آغوش بگیرمتون
سلام آیدا خانوم
بحث کامنت نوشتنت را که گفتی برای من هم هست وقتی کامنتی مینویسم برای اینکه دیده بشم و اگه جواب کسی را میدم واسه اینه که جواب منو بده و منتظرم که کامنت بیاد ،،با این کامنت زیبای شما این باگ را در درونم شناختم و سعی در رفعش میکنم
سپاسگزارم بابت کامنت نوشتنتون
درود بر ساکنین باغ بهشت استاد عزیز و مریم بانوی عزیز
درود بر ساکنین سایت بهشتی عباس منش
درود بر رویأی که هر روز سعی میکند بهتر از دیروز باشد و خودش را به آغوش خداوند نزدیکتر کند
خدایا کمکم کن تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بجویم حرف از توحید که میشود تک تک سلولهای بدنم به تکاپو میافتند و برای توحیدی شدن از هم سبقت میگیرند
توحید به معنای یکی شدن با خدا یعنی در آغوش خدا عشق بازی کردن تنها او را دیدن، او را شنیدن، او را بوییدن، او را پرستیدن، و با او هم مسیر شدن تا بینهایت، توحیدی بودن یعنی کلام خداوند بر روح،، قلب و زبانت جاری شود وقتی کلام خداوند به صورت شعر بر قلب و زبانم جاری میشود خودم را قطرهای میبینم که با دریا یکی شده است و در امواج آن بالا و پایین میرود و با جذر و مدش می رقصد همچون تشنهای که به چشمهای زلال رسیده باشد و آنقدر از آن آب گوارا مینوشد تا لبریز شود
دلانه های من
تقدیم به تمامی شما که بهشت را روی زمین تجربه میکنید
️الهی یا ربم پروردگارم
همیشه وهمه جا در کنارم
صباحی غافل و دور از تو بودم
سرم را گرم ای کاش ها نمودم
بگفتی بنده من راهت این است
اگر فرمانبری جایت برین(بهشت) است
جهان من قوانینش الهیست
همیشه ثابت و لایتناهیست
تو باید این قوانین را بدانی
وگرنه تا ابد جاهل بمانی
من آن لحظه که در جسمت دمیدم
تو را خالق و شاهکار آفریدم
خودم را احسنت گفتم هزار بار
چو این نیرو به تو دادم سزاوار
تو را مسئول و خالق آفریدم
تو را آزاد و از روح آفریدم
من از روح خودم در تو دمیدم
از این کالبد نمونه آفریدم
امید دارم که راهت را بیابی
در این وادی بدون رب نمانی
آرامش الهی سهم تک تک قلبهای مهربونتون