اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
واقعا که همه چیز توحید،صبح تا دیدم فایل جدید اومده و اونم توحیدی عملی کلی انرژی گرفتم و امروز فقط با گوش دادن به اون فایل و دیدن زیبایی ها و داشتن احساس خوب کلی احساس خوب دیگه برام رقم خورد اصلا ی روز عجیب و فوق العاده بود،الان اومدم که یکبار دیگه فایلا گوش بدم و بعدش کامنت بنویسم ولی گفتم بذار چند تا کامنت اول بخونم که اصلا اشک تو چشمام جمع شد واقعا که تک تک شما فوقالعاده آید و کامنتاتون یک گنجینه به تمام معناست،وقتی خودم ذهنم میگفت آخه میخوای چی بنویسی تو که بلد نیستی بنویسی پس ول کن ولی گفتم ن مینویسم اینقدر مینویسم تا منم مانند دوستان بتونم،نمیدونم چی بگم فقط از تک تکتون سپاسگذارم بخصوص شما استاد عزیز و خانم شایسته بایت این محیط عالی و فوق العاده
سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم همیشه همراه و مهربان.
به به عجب فایل زیبا و دل انگیزی
هم زیبایی داشت هم آرامش داشت و هم آگاهی های ناب داشت هم باران و عظمت الهی داشت هم فراوانی ثروت و نعمت داشت اینقدر که ماشین های لاکچری بود تو این مسیر زیبا چقدر فراوان بودن خانه های ویلایی لاکچری.
واقعا خداروشکر میکنم که من لایق بودن در این مسیر و این سایت هستم و لایق شنیدن این آگهی ها هستم.
خدا اجر بی پایان بده به پروین اعتصامی بزرگ که اینقدر زیبا و قشنگ با اشعار زیبا قوانین را توصیف میکنن.
چقدر این سلسله فایلهای توحید عملی را دوست دارم.
چقدر بحث قشنگی بود بخصوص که در این روزهای محرم که همه مردم دارن شرک میورزن و خیلی چیزها را بت کردن و خدا را نادیده میگیرن.
چقدر زیادن مصادیق صحبتهای شما در این روزها کسایی که دنبال خدا در تکیه ها و مراسمات میگردد درحالی که خدا در دل ما هست و از رگ گردن به ما نزدیک تر هست.
واقعا هرجا من من کردیم و اعتبار کارهارا به خودمون دادیم وحشتناک ضربات سنگینی خوردیم و هرجا قلبمون را باز کردیم و به خدا وصل شدیم آخرش نتیجه معجزه وار بود.
چقدر جریان هدایت زیباست و باورنکردنی هست چقدر وقتی به خدا وصل بشیم و حالمون خوب باشه کارها راحت و ساده و مطمئن انجام میشه.
تنها مسأله مهم این هست حالمون را خوب نگهداریم و به نجواها گوش ندیم و بتونیم کنترل ذهن داشته باشیم.
مسأله مهم کنترل ذهن داشتن و اینکه مطمئن باشیم وقتی یه خواسته داریم و از خدا درخواست کردیم مطمئن باشیم همون لحظه اجابت شده و به ما داده شده و تنها فاصله ما با خواستمون یه دری هست که باید با کلید احساس خوب بازش کنیم و خواستمون را در آغوش بگیریم.
یه باور محدود کننده ای در ذهن من هست به این صورت که فکر میکنم بازار فروش من در دهه اول محرم صفره و کسی ازم یخچال صنعتی نمیخره و امسال هم نجواها شروع کرد به اذیت کردن و هرروز بیشتر احساسم بد شد و جوری شد که قبل از شروع محرم تقریبا حسابهام صفر شدن و هیچی نداشتم ولی میدونستم دلیلش چی هست.
سریع دست به کار شدم و به خدا وصل شدم و با نوشتن کامنت و دیدن فایلهای زیاد و نوشتن های مداوم تا به امروز که دهم محرم هست بیش از 20میلیون سود کردم بصورت خیلی راحت و فقط با 5 ساعت کارکردن.
تازه در همین ده روز 4 عدد یخچال فوق العاده هم برای خودم سفارش دادم بسازن و به سازنده کلی پول رسوندم.
اینقدر این تجربه برام شیرین بود که حس کردم این باور محدودکننده را نابود کردم و خداروشکر میکنم الان همه چیز عالیه و کسب و کارم پررونق هست.
با دیدن این فایل یاد روزهای اول شروع کسب و کارم را داشتم که چقدر سخت زیر آفتاب سوزان با اشتیاق کارمیکردم و فایل گوش میدادم و الان در فروشگاه بزرگی که خودم ساختم بدون اینکه خبری از آفتاب و شرایط سخت باشه دارم کار میکنم و فایل گوش میدم.
هرچیزی که داشتم و دارم و خواهم داشت لطف بی پایان خداوند هست.خداوندی که همیشه بهش تکیه کردم و همیشه شاید بالای صدها بار دستمو گرفته و نجاتم داده.
من بدون هدایتها و راهنمایی های خداوند به هیییچ جایی نمیتونستم برسم.
کلید تمام موفقیت های من جایی بود که تونستم خدارا شکر کنم.
الهی صدهزار مرتبه شکر.
شکر بخاطر عزیزدلم که عاشقانه همدیگه را دوس داریم.
شکر بخاطر دختر گلم که مثل دسته گل زیباست و باهم بازی میکنیم.
شکر بخاطر کاری که منو به سمتش هدایت کردی که باعث شد سرمو بالا بگیرم.
شکر بخاطر فراوانی که در تعداد یخچال هام به راه انداختی.
شکر بخاطر اینکه هرچی ازت درخواست کردم بهم دادی.
شکر بخاطر استاد عزیز و مریم خانم گل که در زمان زندگیم در این جهان هستند.
شکر بخاطر کشور زیبای آمریکا و طبیعت فوق العاده زیبای این کشور.
شکر بخاطر سلامتی من و خونوادم و حال خوبی که داریم.
شکر بخاطر دستان پر مهر و محبتت در زندگیم که بهم خیر و برکت رسوندن.
من ی چیزی ک جدیدا دارم خیلی باهاش حال میکنم و بابتش سپاسگذارم اینه خداوند و جهان و قوانینش تغییر ناپذیرند و کاملا و صدر صد میشه روی خدا و قوانینش حساب کرد و نگران این نبود ک برخلاف گفته هاش عمل کنه .ما اکثر مسایلمون با ادمها و ارتباطامون اینه نمیتونیم روشون حساب باز کنیم و وقتی ک روشون حساب میکنیم میبینیم چقدر ممکنه ادمها تغییر بکنن و رفتارهایی رو انجام بدن ک فکرشو هم نمیکنیم .خداروشکر بابت خالقی ک همه قولها و حرفاش حقه و بدون چون و چرا و تغییر روی حرفاش میمونه و این واقعا نعمت بزرگی برای ماست.
و دیگه اینکه تمام قدرتهای جهان دست خداوند و همه چیز طبق مشیت و اراده الهی داره اداره میشه این هم واقعا قوت قلب بزرگی برای ما هست ک هیچ کسی ب غیر از خداوند نمیتونه جلوی مارو بگیره یا مارو پیش ببره اگر بهش ایمان داشته باشیم واقعا خدایاشکرت
این داستان قرانی ک پروین با زبان شعر دربارش حرف زده واقعا منو تحت تاثیر قرار داد
اونجا ک داشت میگف ک ما ب گرگ گفتیم ک ندر ب مار گفتیم ک نزن ب دزد گفتیم ک نبر ب اشک گفتیم ک خشک نشو و امثال اینها واقعا من قلبم انقدر باز شد و انقدر ک شما داشتین با احساس و تاثیری ک خودتون هم گرفته بودین و با قلب باز میخوندین این شعرو خدارو بابتش شکر میگم ک هروز و هرلحظه ب موضوعاتی هدایت میشم ک بیشتر و بهتر بتونم خداوند رو بشناسم و بیشتر سپاسگذار نعمتهاش باشم .
اون قسمتی هم خداوند فقط از طریق یک پشه ضعیف و کوچیک قدرتنمایی کرد و ادعایی خدایی نمرود رو شکست هم واقعا کوچکی و ضعیفی ما ادمهارو دربرابر خداوند بیش از پیش ب رخ ما کشید رو خیلی دوست داشتم .
خدایاشکرت بابت وجود دست اگاهی مثل شما ک لقمه هارو راحت تر برای ما اماده میکنه تا ما ب راحتی ب این اگاهی ها دست پیدا کنیم
خدایاشکرت بابت بارون شدید و در عین حال زیبا ک هر چ بیشتر فرمانروایی خداوند رو برای ما ب نمایش میگذاره
استاد استاد استاد چه میکنی با قلب ما . من امروز ساعت 5 صبح بیدار شدم و دیگه خوابم نبرد و دیدم فایل جدید اومده . خدای من خدای من فایل باور توحیدی قسمت 9 . با دیدن این نوشته یک ذوق عجیبی اول صبح در درونم شکوفا شد . استاد دیدن این فایل مثل معجزه بود ، معجزه هم زمانی ،آخه انقدر دقیق . هوای شما ابری شد ، هوای ما هم در اینجا ابری شد . رعد و برق شروع شد، آسمان ما هم شروع کرد به رعد و برق زدن . باران شروع شد ، باران ما هم در اینجا شروع شد .
استاد چه دعای قشنگی کردید خدایا به من قدرت سپاسگزاری نعمت هایت رو بده .
من نتونستم همون لحظه کامنت بنویسم . بعد از گوش دادن فایل دوباره صوتیش رو گوش دادم و بلافاصله توحید عملی 5 و 6 رو گوش دادم . یعنی خودم رو رگبارِ فایل های توحیدی کردم . و الان از خودم می پرسم : سلام، حالم چطوره ؟ و جوابم اینه :عالی ام ، عالی خدایا شکرت
استاد چقدر من مدارم تغییر کرده . پارسال من کجا بودم اما امسال دیگه از اون مراسمات به دور هستم . الهی شکرت
این خواسته ی همیشگی منه که هر روز مینویسم من می خواهم توحیدی تر از دیروزم باشم .
قلم را به یاری می طلبم و تا بنگارد طرحی را که امروز درک کردم و از دیدنش لذت بردم .
خدا را سپاس بابت هدایتم به این مسیر زیبا .مسیری سرشار از امید ،ارامش ،انقلاب در اندیشه و جهان بینی نوینم
استاد بزرگوارم امروز که این فایل زیبا. هدایتی را با گوش جان میشنیدم وبه عشق نظاره می کردم به خاطر می سپردم خدا را هزاران مرتبه شکر نمودم
راستش استاد عزیزم دقایق پایانی فایل را چندین و چند مرتبه دیدم و دیدم و دیدم هنوز هم از دیدن تصویر شما و جذبه نکاهتان و نفوذ کلامتان و درک عمق آنچه گفتید متحیرم .باور بفرمایید گویی فقط مخاطب شما من بودم .آری من بودم .بیش از ده مرتبه آن توصیه پایانی در شنیدم واشک ریختم که خدا مرا مخاطب قرارداده با کلام استادم
من که در مقابل عظمت و قدرت پروردگارم جانب ادب را نگاه نمی دارم و اعتبار ،عزت و …را جستجو می کنم بدون آنکه اعتبار آن را به پروردگار م بدهم بدون در نظر گرفتن قدرت توحید فقط با تمام به منم منم خودم .آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم .باید در برابرت بشکنم شکستنی ازسر عجز و کوچکی و ناتوانی .
شکستنی از سر بندگی و بی پناهی
شکستنی از سر بی کسی و بی چارکی
ای چاره هر بی چاره ای
ای امید هر ناامیدی
ای پناه هر بی پناهی
ای عزیزهر حقیری
ای یاور هر بی یاوری
یا غیاث المستغیثین
یا حبیب قلوب العارفین
یا امان الخائفین
در برابر عظمت و جلالت سر تعظیم فرو می آورم و دست از غیر تو می شویم و به تو می پیوندم .دستان ناتوان اما امیدوارم را بگیر و مرا همانطور که در کودکی پروریدی و به من رحم نمودی رحمت آور .ای معبودم در مقابلت سرخم می کنم و کرنش می کنم تا بزرگم سازی ،تا شایسته ام سازی ،تا پاکم گردانی ،تا آینه ای شوم که زیبایی و عشق وقدرت و ثروت را متجلی سازم .پروردگارم از همه بریدم و به تو پیوستم .من موسی عمران شدم و گوشه ای خزیدم و گفتم خدایا من از هر خبری از جانب تو به رسد محتاجم .مرا دریاب
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
میخواهم آشنایت کردم .به این سایت زیبا هدایتم نمودی تا بیاموزم رسم آشنایی را از استاد عزیزم .
دارم طی طریق می کنم با قدم های آهسته و کوتاه گاهی ترسان و گاهی لرزان .اما مصمم و قاطع .
خداوند مهربانم به گام هایم قدرت بده ،به ایمانم صلابت ،به افکارم هدایت
ببخش تا درمسیر توحید به درستی گام بردارم .چشم از همه بشویم و فقط در تو نظر افکنم .
سپاس از استاد عزیزم و مریم جان نازنین و عشق .و سپاس از دوستان که کامنتهایتان انوار توحید و ایمان و هدایت را بر قلبم می تاباند و مسیر را برایم روشن و دست یافتنی می سازد .
خداروشکر میکنم برای این فایل فوق العاده ارزشمند و سپاسگزار استادم.
واقعا برگی بی اذن خداوند روی زمین نمیفته. چی میشه که نظم و قانون جهان هستی رو فراموش میکنم؟ یادم میره که همه چیز تحت کنترل و هییچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمیفته.
یاد استاد افتادم که توی چادر بودن و با صدای خش خش بیرون فک میکردن حیوون وحشی باشه و به خودشون میگفتن مگه نمیگی برگی بی اذن خدا رو زمین نمیفته پس چرا بیرون نمیری؟؟؟
حتی وقتی در سریال سفر به دور امریکا با مریم عزیز رفتید یه جنگلی که نت هم نداشت و هیچکس هم نبود.واقعا تنهایی چند روز اونجا موندن فقط زمانی ممکنه که تو یقین داشته باشی به خداوندی که قدرت بهت داده زندگیت و خودت رقم بزنی.یقین به اینکه همه اتفاقات در سیطره ی مشیت الهی اتفاق میفته و ما نمیترسیم گرگی خرسی چیزی بیاد یا ادمایی بیان که خفتمون کنن چون ما میدونیم اتفاقات و داریم خودمون رقم میزنیم و با فرکانس هایی که ما ارسال میکنم همچین اتفاقاتی نمیفته و اگر هم بیفته صددد درصد به نفع منه.
خیلی راه دارم هنوز خییلی. ایمان میخوام که نترسم از بقیه از شرایط. همین چند روز پیش یه مسئله ای پیش اومد که من خیلی ترسیدم براشو همش میترسیدم اتفاقی بیفته که به ضرر من باشه غافل از اینکه دخترر اون اتفاق و خودت رقم میزنی و همه چیز منظمه و بدون هر اتفاقی میفته به نفع توعه
«تو فقط رو خودت کار کن»
« تو فقط ایمان داشته باش»
«تو فقط احساااس خوب داشته باش.»
جدیدا دچار یه وسواس شدم. وسواس اینکه من باید همیشه حالم خوب باشه همیشه باید رو خودم کار کنم. اینکه این فکر و داشته باشم خیلی خوبه اما وسواس داشتن باعث میشه اگر من یک روز فایل نبینم باور کنم من خارج از مدارم و نمیتونم حالم و خوب کنم.
بارها شنیدم از استاد که ایشون یه رندگی عادی مثل همه رو دارن و سعی میکنن از همون کارلی روزمره لذت ببرن و این طور نیست که 24 ساعت رو خودش کار کنه. اگر باغبونی میکنه عجله نمیکنه واای برم رو خودم کار کنم.از همون باغبونی لذت میبره. این لذت میشه احساس خوب میشه اتفاقات خوب… میشه قانون
با این فایل به این فکر کردم که باید سپاسگزار تر بشم باید ریزبین تر باشم. مغزم به سپاسگزاری مقاومت داره و فکر میکنم به این دلیله که میخوام خودمو مجبور کنم سپاسگزار باشم و کلا مغز ما نسبت به هر اجباری مقاومت میکنه و حتما راهشو پیدا میکنم و اجرا میکنم سپاسگزار تر بودنو
تو این فایل به ارزش انسان بودنمون فکر کردم. به اینکه ما چقدددر نزد خداوند عزیز و ارزشمندیم که به ما قدرت داده که حتی اگر بخوایم برخلاف الهام اون عمل کنیم. اینقدر با ارزشیم که خداوند به ما بها داده و قدرت اختیار عطا کرده.
احساس لیاقتمون و باید به این چیزا گره برنیم نه به موفقیتامون نه به چهرمون نه به موقعیت اجتماعیمون. لیاقت ما رو انسان بودنمون میسازه. همین که انسانیم خودش برای با ارزش بودن کافیه. خدا به ما نگفته اگر میخوای ارزشمند باشی باید بری توی دنیای مادی تو فلان رشته موفق بشی.گفته همین که انسانی برای ارزشمند بودنت کافیه.
«بقول کتاب آغوش نور هیچ روحی بی کفایت نیست»
عاشقتونم.
از خدا میخوام هممون به مسیر سپاسگزاری و احساس خوب هدایت کنه.
امیدوارم که حالت خیلی خیلی خوب باشه ممنون از کامنتی که گذاشتی.
به این قسمت که رسیدم(جدیدا دچار یه وسواس شدم. وسواس اینکه من باید همیشه حالم خوب باشه همیشه باید رو خودم کار کنم. اینکه این فکر و داشته باشم خیلی خوبه اما وسواس داشتن باعث میشه اگر من یک روز فایل نبینم باور کنم من خارج از مدارم و نمیتونم حالم و خوب کنم.
بارها شنیدم از استاد که ایشون یه زندگی عادی مثل همه رو دارن و سعی میکنن از همون کارای روزمره لذت ببرن و این طور نیست که 24 ساعت رو خودش کار کنه. اگر باغبونی میکنه عجله نمیکنه واای برم رو خودم کار کنم.از همون باغبونی لذت میبره. این لذت میشه احساس خوب میشه اتفاقات خوب… میشه قانون)
دیدم وای منم اینجوری شدم چند ساعت بیرون میرم ، مهمون میاد ، یا کاری دارم احساس میکنم باید سریع برگردم ، در واقع اون لحظه حس عقب موندن و احساس بد رو دارم تجربه میکنم که طبق قانون ، نتیجه میشه اتفاقات بد..
فراموش میکنیم که دقیقا عین گفته ی شما هرکاری که میکنیم رو ازش لذت ببریم و به نکات مثبت اون لحظه توجه کنیم…
چند روز بود هی حالم بالا و پایین میشد و احساسات نادلخواه تجربه میکردم… الان فهمیدم این اتفاقات نادلخواه این احساس بدی که داری ،برای اینه که وقتی مشغول به انجام کارِ دیگه هستی و فکر میکنی جا موندی از سایت و باید همه ی کارها رو سریع انجام بدی یا اصلا انجام ندی تا برگردی فایل گوش کنی ، در واقع فرکانس بد رو داری ارسال میکنی که نتیجش هم میشه اتفاقات نادلخواه و ناخواسته.
ازت ممنونم عزیزم که به همچین مطلبِ مهمی اشاره کردی.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستانم تو این سایت فوق العاده…
ساعت 7 از خواب بیدار شدم و مواجه شدم با یه صحنه ی بسیاررر زیبا خورشیدی که از لای درختا داشت میتابید تو این خونه ی زیبا، اصلا حیرت کردم با اینکه شب چندین بار به واسطه ی سرو صدا و رقص و موزیک بچه ها ، از خواب پریده بودم و خیلی خواب عمیقی نداشتم ، این جنگل و درختارو خورشید رو که دیدم دلم نیومد
بخوابم ، نشستم ، چشمم به طبیعت بیرون بود و شروع
کردم سپاسگزاری کردن، ( البته بعدش هم سپاسگزاری هام رو نوشتم ، هم کد نویسی امروز، انقدر چشمام خسته بود و ذهنم یاری نمیکرد که نمیدونستم چه کدی بنویسم، یکی از کدها یادم که نوشتم سپاسگزار تر باشم ، و درگ آگاهی داشتم باشم ) البته خب اینارو هم از تو فایل یاد گرفتم ک خدایا قدرت سپاسگزاری به من بده،)
خلاصه زیباییی خورشید و درختا و منظره شبیهه عکسیه ک برای این فایل انتخاب کردید هم خورشید توش هست هم سرسبزی …
با همون چشمای خواب آلود فایل رو نگاه کردم ، هرروز از صبح ک بیدار میشم هر فایلی رو میذارم ک گوش کنم، همزمان هم مینویسم، اما الان فقط دیدم و شنیدم، و من که عاشق بارانم صدای باران رو شنیدم خیلیییی لذت بردم.. عجب بارونی بود استاد و ما صداتون رو خیلی واضح و عالی شنیدیم.
آخرای فایل رو در حالی گوش کردم ک دراز کشیدم دوباره رو تخت و دیگه داشت خوابم میبرد اما زمانی خوابم برد که فایل تموم شده بود.
20 دقیقه خوابم برد 9:30 در حالی چشمام باز شد که انگار خدا داشت تو ذهنم چیز هایی رو تکرار میکرد
بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ
بِما کَسَبَتْ أیدیهِم
بِما کانوا یَعمَلونَ
یعنی انگار داشت بهم میگفت تجربه های بینظیری که دیشب ، امروز داشتی به واسطه ی چیزی است که از قبل فرستادی،
میدونید چرا ؟(دیروز وقت نکردم خیلییی رو فایل ها کار کنم ، فرکانس های خوبی هم نمیفرستادم، البته هی به خودم میگفتم الهام احساس بد =اتفاقات بد ها… هی یذره خوب بودم ، باز یذره تو فکر ) (اخه همش حس میکردم چون فرکانس خوب نفرستادم دعوت شدم جایی که حتی نتونم راحت بخوابم، انقدر شلوغی و بچه ی کوچکی که مدام گریه میکرد، داشتم فکر میکردم اگه دیروز حالم بهتر بود شرایط بهتر پیش میرفت، امااااا یه جایی یاد حرف استاد افتادم ک واکنش ما به اتفاقات، شرایط رو رغم میزنه، یه جا به خودم گفتم حالا ک اینجایی لذت ببر ، تمرکز کن رو همین خونه ی زیبا، و…ایرپادم رو گذاشتم تو گوشم صدا تا حد زیادی قطع شد، کد نوشتم که این بچه بخوابه، دیر خوابید ولی بالاخره از یه جایی دیگه صداش نیومد و کم کم هی همون خواب الود درخواست دادم که همه بخوابن، همه چی یه جورایی درسته نصفه نیمه بود ولی خوب پیش رفت ، خب خود منم فرکانس های خوبِ نصفه نیمه میفرستادم… )
خلاصه داشتم میگفتم بهتون که، تو همون خواب و بیداری منظورم همون ٩:٣٠ که یهو با تکرار اون ایه ها پریدم از خواب، گفتم خدا داره میگه بابا اشکالی نداره اگه یکم دیروز خوب نبود حالت ،من اون رو میپوشونم ، چیز هایی هم ک داری تجربه میکنی و این حجم از زیبایی رو تو این ویلای زیبا با این منظره ی زیبا داری میبینی بخاطر این یک ماهی است ک داری لیزری روخودت کار میکنی، ( حرف شما استاد که گفتیدخداوند میپوشونه عیب هارو بارها و بارها، اون چند ساعت که خوب نبود فرکانسات ، اونارو رو نادیده میگیره) بماند همون دیروز که سعی میکردم حالم رو هی خوب نگه دارم و از وقتی که گفتم بلند شو درست کن این حالت رو، دعوت شدم به ویلای دوست خواهرم یعنی همین جا ک هستم الان و دارم زیبایی هارا میبینم، و مشتری بهم زنگ زد بعد از روزهاااا… و کلا مودم عوض شد و کلی تو مسیر خندیدیم و ….
من اصلا قرآن رو بلد نیستم ، و نخواندم ، چند روز پیش از سوره ی اول شروع کردم به خواندن اما 2،3 صفحه خواندم دیدم معنی هم که نداره ، چیکارکنم، اصلا چطوری قرآن رو بخونم ، چطوری بفهممش ، بستم گذاشتم کنار گفتم خدا هدایتم میکنه بعدا به موقعش .
و کِیف میکنم دوستایی که تو کامنتاشون آیات قرآنی رو میارن، و میگفتم خداااا منم دوست دارم با ایات قرآن حرف بزنم، نه فقط حرف بزنم ، بخونم قرآن رو ، بلد باشم، درک کنم، عمل کنم، بواسطه ی اون درکی که دارم هم تو زندگیم استفاده کنم ازش ،هم اینجا تو سایت…
امروز خدا با این آیه ها بواسطه ی تکرار شما استاد تو فایل ها دوباره باهام حرف زد… همیشه میگفتم به آنچه از پیش فرستادید یعنی چی!؟یا اصلا نمیفهمیدم،! یا فقط فکر میکردم که فهمیدم !!میگفتم اره اره خودمون باعث میشیم اما حقیقتا درکِ خاصی ک نداشتم، امروز استاد با این فایل زیبا باعث شدید ک خدا کمکم کنه و یکم درکش کنم به اندازه ی ظرف الانم، اتفاقات دیروز و امروز رو بتونم ازش درس بگیرم ، استاد عاشقتم.
فقط تند تند کامنت رو نوشتم ، شاید باور نکنید اما انقدر دوست داشتم ایاتی که شنیدم و اتفاقاتی که افتاد رو بیام زود بنویسم الان متوجه شدم بیشتر از ۵٠ دقیقست یه جا وایساده دارم تایپ میکنم… و هی ادیت میکنم و هرچی یادم میاد رو مینویسم،ازتون ممنون
امیدوارم این کامنت که از هر جا یه تیکه یادم اومده و نوشتم واقعا جمله بندیش درست و قابل درک باشه.
درود بر تمام دوستان که در مسیر موفقییت با نظرات خودشون به بنده کمک کردند.
فایل بسیار بسیار زیبایی بود ، شاید برای ما ایرانی ها که شاعران هنرمندی داشتیم بهترین راه درک بهتر قوانین و خدا استفاده از اشعار توحیدی هستش . واقعاً غزل خانم فروین اعتصامی بصورت شیوا و عالی داستان حضرت موسی و نمرود را بیان کرد و حال و احوال خیلی از ادمها رو . استاد با باز کردن اشعار و ترکیب ان با ایات قران و قوانین بدون تغییر خدا درک ان رو برای ما چندین برایر کرد. هر بار که فایلی در مورد خدا و توحید گوش میدم بیشتر سپاسگزار خدا میشم که من رو به این سایت و این مسیر هدایت کرد. تو این مدت که در سایت عضو هستم انقدر تغییرات خوبی داشتم که هر جا میخوام دنبال الگو باشم به گذشته و حال خودم فکر میکنم . دفترهای قبلیم رو میخونم که درخواستهای کوچکی داشتم و الان که اون درخواستها حتی به ذهنم هم نمیاد . من فقط به اموزه ها عمل کردم و هر ثانیه بابت هر دم و بازدم خداروشکر کردم . به جز زمانیکه در حال صحبت با دیگران هستم مدام در حال شکرگزاری هستم. اون لحظاتی که شکرگزاری با احساس عالی صورت میگیره خیلی جالبه کاملاً خودم اگاه میشم که نتیجه صورت میگیره و خدا خیلی زود جوابم رو میده.
استاد باز بابت تمام اموزه ها و سایت عالی سپاسگزارم
بنام خداوند بخشنده و مهربان،
سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان توحیدی
واقعا که همه چیز توحید،صبح تا دیدم فایل جدید اومده و اونم توحیدی عملی کلی انرژی گرفتم و امروز فقط با گوش دادن به اون فایل و دیدن زیبایی ها و داشتن احساس خوب کلی احساس خوب دیگه برام رقم خورد اصلا ی روز عجیب و فوق العاده بود،الان اومدم که یکبار دیگه فایلا گوش بدم و بعدش کامنت بنویسم ولی گفتم بذار چند تا کامنت اول بخونم که اصلا اشک تو چشمام جمع شد واقعا که تک تک شما فوقالعاده آید و کامنتاتون یک گنجینه به تمام معناست،وقتی خودم ذهنم میگفت آخه میخوای چی بنویسی تو که بلد نیستی بنویسی پس ول کن ولی گفتم ن مینویسم اینقدر مینویسم تا منم مانند دوستان بتونم،نمیدونم چی بگم فقط از تک تکتون سپاسگذارم بخصوص شما استاد عزیز و خانم شایسته بایت این محیط عالی و فوق العاده
بنام الله مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم همیشه همراه و مهربان.
به به عجب فایل زیبا و دل انگیزی
هم زیبایی داشت هم آرامش داشت و هم آگاهی های ناب داشت هم باران و عظمت الهی داشت هم فراوانی ثروت و نعمت داشت اینقدر که ماشین های لاکچری بود تو این مسیر زیبا چقدر فراوان بودن خانه های ویلایی لاکچری.
واقعا خداروشکر میکنم که من لایق بودن در این مسیر و این سایت هستم و لایق شنیدن این آگهی ها هستم.
خدا اجر بی پایان بده به پروین اعتصامی بزرگ که اینقدر زیبا و قشنگ با اشعار زیبا قوانین را توصیف میکنن.
چقدر این سلسله فایلهای توحید عملی را دوست دارم.
چقدر بحث قشنگی بود بخصوص که در این روزهای محرم که همه مردم دارن شرک میورزن و خیلی چیزها را بت کردن و خدا را نادیده میگیرن.
چقدر زیادن مصادیق صحبتهای شما در این روزها کسایی که دنبال خدا در تکیه ها و مراسمات میگردد درحالی که خدا در دل ما هست و از رگ گردن به ما نزدیک تر هست.
واقعا هرجا من من کردیم و اعتبار کارهارا به خودمون دادیم وحشتناک ضربات سنگینی خوردیم و هرجا قلبمون را باز کردیم و به خدا وصل شدیم آخرش نتیجه معجزه وار بود.
چقدر جریان هدایت زیباست و باورنکردنی هست چقدر وقتی به خدا وصل بشیم و حالمون خوب باشه کارها راحت و ساده و مطمئن انجام میشه.
تنها مسأله مهم این هست حالمون را خوب نگهداریم و به نجواها گوش ندیم و بتونیم کنترل ذهن داشته باشیم.
مسأله مهم کنترل ذهن داشتن و اینکه مطمئن باشیم وقتی یه خواسته داریم و از خدا درخواست کردیم مطمئن باشیم همون لحظه اجابت شده و به ما داده شده و تنها فاصله ما با خواستمون یه دری هست که باید با کلید احساس خوب بازش کنیم و خواستمون را در آغوش بگیریم.
یه باور محدود کننده ای در ذهن من هست به این صورت که فکر میکنم بازار فروش من در دهه اول محرم صفره و کسی ازم یخچال صنعتی نمیخره و امسال هم نجواها شروع کرد به اذیت کردن و هرروز بیشتر احساسم بد شد و جوری شد که قبل از شروع محرم تقریبا حسابهام صفر شدن و هیچی نداشتم ولی میدونستم دلیلش چی هست.
سریع دست به کار شدم و به خدا وصل شدم و با نوشتن کامنت و دیدن فایلهای زیاد و نوشتن های مداوم تا به امروز که دهم محرم هست بیش از 20میلیون سود کردم بصورت خیلی راحت و فقط با 5 ساعت کارکردن.
تازه در همین ده روز 4 عدد یخچال فوق العاده هم برای خودم سفارش دادم بسازن و به سازنده کلی پول رسوندم.
اینقدر این تجربه برام شیرین بود که حس کردم این باور محدودکننده را نابود کردم و خداروشکر میکنم الان همه چیز عالیه و کسب و کارم پررونق هست.
با دیدن این فایل یاد روزهای اول شروع کسب و کارم را داشتم که چقدر سخت زیر آفتاب سوزان با اشتیاق کارمیکردم و فایل گوش میدادم و الان در فروشگاه بزرگی که خودم ساختم بدون اینکه خبری از آفتاب و شرایط سخت باشه دارم کار میکنم و فایل گوش میدم.
هرچیزی که داشتم و دارم و خواهم داشت لطف بی پایان خداوند هست.خداوندی که همیشه بهش تکیه کردم و همیشه شاید بالای صدها بار دستمو گرفته و نجاتم داده.
من بدون هدایتها و راهنمایی های خداوند به هیییچ جایی نمیتونستم برسم.
کلید تمام موفقیت های من جایی بود که تونستم خدارا شکر کنم.
الهی صدهزار مرتبه شکر.
شکر بخاطر عزیزدلم که عاشقانه همدیگه را دوس داریم.
شکر بخاطر دختر گلم که مثل دسته گل زیباست و باهم بازی میکنیم.
شکر بخاطر کاری که منو به سمتش هدایت کردی که باعث شد سرمو بالا بگیرم.
شکر بخاطر فراوانی که در تعداد یخچال هام به راه انداختی.
شکر بخاطر اینکه هرچی ازت درخواست کردم بهم دادی.
شکر بخاطر استاد عزیز و مریم خانم گل که در زمان زندگیم در این جهان هستند.
شکر بخاطر کشور زیبای آمریکا و طبیعت فوق العاده زیبای این کشور.
شکر بخاطر سلامتی من و خونوادم و حال خوبی که داریم.
شکر بخاطر دستان پر مهر و محبتت در زندگیم که بهم خیر و برکت رسوندن.
خیلی خیلی فایل زیبایی بود واقعا ازتون ممنونم.
عاشقتونم
سلام ب دوستان عزیزم و استاد دوست داشتنی
چقدر این شعر زیبا بود چقدر حس معنوی بهم داد.
من ی چیزی ک جدیدا دارم خیلی باهاش حال میکنم و بابتش سپاسگذارم اینه خداوند و جهان و قوانینش تغییر ناپذیرند و کاملا و صدر صد میشه روی خدا و قوانینش حساب کرد و نگران این نبود ک برخلاف گفته هاش عمل کنه .ما اکثر مسایلمون با ادمها و ارتباطامون اینه نمیتونیم روشون حساب باز کنیم و وقتی ک روشون حساب میکنیم میبینیم چقدر ممکنه ادمها تغییر بکنن و رفتارهایی رو انجام بدن ک فکرشو هم نمیکنیم .خداروشکر بابت خالقی ک همه قولها و حرفاش حقه و بدون چون و چرا و تغییر روی حرفاش میمونه و این واقعا نعمت بزرگی برای ماست.
و دیگه اینکه تمام قدرتهای جهان دست خداوند و همه چیز طبق مشیت و اراده الهی داره اداره میشه این هم واقعا قوت قلب بزرگی برای ما هست ک هیچ کسی ب غیر از خداوند نمیتونه جلوی مارو بگیره یا مارو پیش ببره اگر بهش ایمان داشته باشیم واقعا خدایاشکرت
این داستان قرانی ک پروین با زبان شعر دربارش حرف زده واقعا منو تحت تاثیر قرار داد
اونجا ک داشت میگف ک ما ب گرگ گفتیم ک ندر ب مار گفتیم ک نزن ب دزد گفتیم ک نبر ب اشک گفتیم ک خشک نشو و امثال اینها واقعا من قلبم انقدر باز شد و انقدر ک شما داشتین با احساس و تاثیری ک خودتون هم گرفته بودین و با قلب باز میخوندین این شعرو خدارو بابتش شکر میگم ک هروز و هرلحظه ب موضوعاتی هدایت میشم ک بیشتر و بهتر بتونم خداوند رو بشناسم و بیشتر سپاسگذار نعمتهاش باشم .
اون قسمتی هم خداوند فقط از طریق یک پشه ضعیف و کوچیک قدرتنمایی کرد و ادعایی خدایی نمرود رو شکست هم واقعا کوچکی و ضعیفی ما ادمهارو دربرابر خداوند بیش از پیش ب رخ ما کشید رو خیلی دوست داشتم .
خدایاشکرت بابت وجود دست اگاهی مثل شما ک لقمه هارو راحت تر برای ما اماده میکنه تا ما ب راحتی ب این اگاهی ها دست پیدا کنیم
خدایاشکرت بابت بارون شدید و در عین حال زیبا ک هر چ بیشتر فرمانروایی خداوند رو برای ما ب نمایش میگذاره
واقعا ممنون بابت این فایل عالی و ارزشمندتون.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان
چه دیدگاه زیبایی .. اینکه خدا وعده حفاظت از موسی رو به مادرش داد و این وعده قبل عملی کردن مادر موسی، از پیش فراهم شده بود
چون وعده خدا حق هست و نه باطل و واهی
ظاهر ممکنه مشخص نباشه ولی خدا تمهیدات رو از قبل فراهم کرده
وقتی توکل میکنیم
وقتی هدایت ها رو دنبال میکنیم و ایمان داریم
وقتی احساس خوب داریم ….
نتیجه رو شاید هنوز ندیدیم ، ولی از سمت خدا آماده شده
* شک و تردید بزرگترین موانع توکل هستند
*مطمئن باشیم که اتفاقاتی که میخوایم رخ میده
*عدل خداوند بی نقص هست و بقول خداوند بدلیل «آنچه که انجام میدهیم» می باشد
و کار خداوند بر اساس قوانین هست
تمام آنچه در جهان اتفاق میفته تحت کنترل خداوند هست و هیچ جای نگرانی وجود نداره
* اگه کسی در زندگی نداریم ، همینکه خدا رو داریم یعنی همه رو داریم
چقدر این شعر فوق العاده بود و از شنیدنش لذت بردم ، این حجم از تسلط بر قوانین از سمت پروین اعتصامی ستودنیه ، کامل یه کلاس درس بود این شعر
سپاسگزار استاد عزیز و خانم شایسته
به نام خدای هدایتگرم
سلام استاد قشنگم و گل مریم جانم
استاد استاد استاد چه میکنی با قلب ما . من امروز ساعت 5 صبح بیدار شدم و دیگه خوابم نبرد و دیدم فایل جدید اومده . خدای من خدای من فایل باور توحیدی قسمت 9 . با دیدن این نوشته یک ذوق عجیبی اول صبح در درونم شکوفا شد . استاد دیدن این فایل مثل معجزه بود ، معجزه هم زمانی ،آخه انقدر دقیق . هوای شما ابری شد ، هوای ما هم در اینجا ابری شد . رعد و برق شروع شد، آسمان ما هم شروع کرد به رعد و برق زدن . باران شروع شد ، باران ما هم در اینجا شروع شد .
استاد چه دعای قشنگی کردید خدایا به من قدرت سپاسگزاری نعمت هایت رو بده .
من نتونستم همون لحظه کامنت بنویسم . بعد از گوش دادن فایل دوباره صوتیش رو گوش دادم و بلافاصله توحید عملی 5 و 6 رو گوش دادم . یعنی خودم رو رگبارِ فایل های توحیدی کردم . و الان از خودم می پرسم : سلام، حالم چطوره ؟ و جوابم اینه :عالی ام ، عالی خدایا شکرت
استاد چقدر من مدارم تغییر کرده . پارسال من کجا بودم اما امسال دیگه از اون مراسمات به دور هستم . الهی شکرت
این خواسته ی همیشگی منه که هر روز مینویسم من می خواهم توحیدی تر از دیروزم باشم .
دوستتون دارم استاد زیبای من و گل مریم زیبای من
با سلام خدمت نشانه خوب خداوند
و همه ی دوستان هم فرکانسی
واااااااااای وای استااااااد وقتی گفتین شعرپروین اعتصامی در مورد موسی اشکم در اومد
فایل همینجا نگه داشتم وشروع کردم به نوشتن
و ایمان دارم تک تک این کلماتی که قراره بگید همشون کلام خداست برای من.
دوسال دقیقا من با دو تا نشونه خداوند دارم ادامه میدم و هر بار نجواها میان هی تکرار میکنم تکرار و تکرار….
یکی که قرآن یک صفحه باز کردم و گفتم با من حرف بزن و این اومد
آیه 7 سوره قصص : ولا تخافی ولا تحزنی انا رادوه الیک
:ودیگر هرگز مترس وغمگین مباش که ما او را به تو باز میگردانیم ….ودر انتها میگه: بدان که وعده خدا حق است !!!!
و دیگری هم در اینستا این شعر اومد:
مادر موسی چو موسی را به نیل
در فکند از گفته رب جلیل
خود ز ساحل با حسرت کرد نگاه
گفت که ای فرزند خورد بی گناه
گر فراموشت کند لطف خدای
چون رهی زین کشتی بی ناخدای
وحی آمد این چه فکر باطل است
ره رو ما اینک در منزل است
«پرده شک را برانداز از میان
تا ببینی سود کردی یا زیان
ما گرفتیم آنچه را انداختی
دست حق را دیدی و نشناختی»
این دو بیت اخر و اون جملات آیه قصص باورتون نمیشه صدها هزار بار گفتم و نوشتم حتی دیشب.
وااای که نمیدونین هزاران بار تو این دو سال این نشانه ها رو برای خودم تکرار کردم
و دقیقا تو این دو سه روز اخیر که دیگه حقیقتا کم اوردم و به خدا گفتم خدایا در قلبم باز کن راه باز کن این فایل های توحیدی قرار دادید
مخصوصا این فایل
انقدر از شنیدن همون جمله اولتون اشکم سرازیر شد که هنوز گوش نکردم
و خواستم بنویسم
و بگم خدا هست بدجوری هم هست
و حتی اگه خیلی هم دور شده باشیم
ولی وقتی نشانه بخوایم هدایت بخوایم
حتی میتونه از اون سر دنیا برات نشونه بفرسته
من اصلا نمیدونم چیا قراره گفته بشه ولی میدونم که قطعا نشانه های من در این فایل هست
این روزها هی به خودم میگم مصی وعده خدا حق است دلم میخواست میتونستم از نوشته های دیشبم عکس بزارم که چقد این جملات تکرار کردم که نجواها کمتربشن
اصلا نمیدونین چه احساسی دارم میخوام گوش کنم به نشانه ها
خدایااااااا به اندازه بزرگی ت که بی انتهاست سپاسگذارتم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
قلم را به یاری می طلبم و تا بنگارد طرحی را که امروز درک کردم و از دیدنش لذت بردم .
خدا را سپاس بابت هدایتم به این مسیر زیبا .مسیری سرشار از امید ،ارامش ،انقلاب در اندیشه و جهان بینی نوینم
استاد بزرگوارم امروز که این فایل زیبا. هدایتی را با گوش جان میشنیدم وبه عشق نظاره می کردم به خاطر می سپردم خدا را هزاران مرتبه شکر نمودم
راستش استاد عزیزم دقایق پایانی فایل را چندین و چند مرتبه دیدم و دیدم و دیدم هنوز هم از دیدن تصویر شما و جذبه نکاهتان و نفوذ کلامتان و درک عمق آنچه گفتید متحیرم .باور بفرمایید گویی فقط مخاطب شما من بودم .آری من بودم .بیش از ده مرتبه آن توصیه پایانی در شنیدم واشک ریختم که خدا مرا مخاطب قرارداده با کلام استادم
من که در مقابل عظمت و قدرت پروردگارم جانب ادب را نگاه نمی دارم و اعتبار ،عزت و …را جستجو می کنم بدون آنکه اعتبار آن را به پروردگار م بدهم بدون در نظر گرفتن قدرت توحید فقط با تمام به منم منم خودم .آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم .باید در برابرت بشکنم شکستنی ازسر عجز و کوچکی و ناتوانی .
شکستنی از سر بندگی و بی پناهی
شکستنی از سر بی کسی و بی چارکی
ای چاره هر بی چاره ای
ای امید هر ناامیدی
ای پناه هر بی پناهی
ای عزیزهر حقیری
ای یاور هر بی یاوری
یا غیاث المستغیثین
یا حبیب قلوب العارفین
یا امان الخائفین
در برابر عظمت و جلالت سر تعظیم فرو می آورم و دست از غیر تو می شویم و به تو می پیوندم .دستان ناتوان اما امیدوارم را بگیر و مرا همانطور که در کودکی پروریدی و به من رحم نمودی رحمت آور .ای معبودم در مقابلت سرخم می کنم و کرنش می کنم تا بزرگم سازی ،تا شایسته ام سازی ،تا پاکم گردانی ،تا آینه ای شوم که زیبایی و عشق وقدرت و ثروت را متجلی سازم .پروردگارم از همه بریدم و به تو پیوستم .من موسی عمران شدم و گوشه ای خزیدم و گفتم خدایا من از هر خبری از جانب تو به رسد محتاجم .مرا دریاب
تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی
گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
میخواهم آشنایت کردم .به این سایت زیبا هدایتم نمودی تا بیاموزم رسم آشنایی را از استاد عزیزم .
دارم طی طریق می کنم با قدم های آهسته و کوتاه گاهی ترسان و گاهی لرزان .اما مصمم و قاطع .
خداوند مهربانم به گام هایم قدرت بده ،به ایمانم صلابت ،به افکارم هدایت
ببخش تا درمسیر توحید به درستی گام بردارم .چشم از همه بشویم و فقط در تو نظر افکنم .
سپاس از استاد عزیزم و مریم جان نازنین و عشق .و سپاس از دوستان که کامنتهایتان انوار توحید و ایمان و هدایت را بر قلبم می تاباند و مسیر را برایم روشن و دست یافتنی می سازد .
سلام به همه عزیزان دل
خداروشکر میکنم برای این فایل فوق العاده ارزشمند و سپاسگزار استادم.
واقعا برگی بی اذن خداوند روی زمین نمیفته. چی میشه که نظم و قانون جهان هستی رو فراموش میکنم؟ یادم میره که همه چیز تحت کنترل و هییچ اتفاقی اتفاقی اتفاق نمیفته.
یاد استاد افتادم که توی چادر بودن و با صدای خش خش بیرون فک میکردن حیوون وحشی باشه و به خودشون میگفتن مگه نمیگی برگی بی اذن خدا رو زمین نمیفته پس چرا بیرون نمیری؟؟؟
حتی وقتی در سریال سفر به دور امریکا با مریم عزیز رفتید یه جنگلی که نت هم نداشت و هیچکس هم نبود.واقعا تنهایی چند روز اونجا موندن فقط زمانی ممکنه که تو یقین داشته باشی به خداوندی که قدرت بهت داده زندگیت و خودت رقم بزنی.یقین به اینکه همه اتفاقات در سیطره ی مشیت الهی اتفاق میفته و ما نمیترسیم گرگی خرسی چیزی بیاد یا ادمایی بیان که خفتمون کنن چون ما میدونیم اتفاقات و داریم خودمون رقم میزنیم و با فرکانس هایی که ما ارسال میکنم همچین اتفاقاتی نمیفته و اگر هم بیفته صددد درصد به نفع منه.
خیلی راه دارم هنوز خییلی. ایمان میخوام که نترسم از بقیه از شرایط. همین چند روز پیش یه مسئله ای پیش اومد که من خیلی ترسیدم براشو همش میترسیدم اتفاقی بیفته که به ضرر من باشه غافل از اینکه دخترر اون اتفاق و خودت رقم میزنی و همه چیز منظمه و بدون هر اتفاقی میفته به نفع توعه
«تو فقط رو خودت کار کن»
« تو فقط ایمان داشته باش»
«تو فقط احساااس خوب داشته باش.»
جدیدا دچار یه وسواس شدم. وسواس اینکه من باید همیشه حالم خوب باشه همیشه باید رو خودم کار کنم. اینکه این فکر و داشته باشم خیلی خوبه اما وسواس داشتن باعث میشه اگر من یک روز فایل نبینم باور کنم من خارج از مدارم و نمیتونم حالم و خوب کنم.
بارها شنیدم از استاد که ایشون یه رندگی عادی مثل همه رو دارن و سعی میکنن از همون کارلی روزمره لذت ببرن و این طور نیست که 24 ساعت رو خودش کار کنه. اگر باغبونی میکنه عجله نمیکنه واای برم رو خودم کار کنم.از همون باغبونی لذت میبره. این لذت میشه احساس خوب میشه اتفاقات خوب… میشه قانون
با این فایل به این فکر کردم که باید سپاسگزار تر بشم باید ریزبین تر باشم. مغزم به سپاسگزاری مقاومت داره و فکر میکنم به این دلیله که میخوام خودمو مجبور کنم سپاسگزار باشم و کلا مغز ما نسبت به هر اجباری مقاومت میکنه و حتما راهشو پیدا میکنم و اجرا میکنم سپاسگزار تر بودنو
تو این فایل به ارزش انسان بودنمون فکر کردم. به اینکه ما چقدددر نزد خداوند عزیز و ارزشمندیم که به ما قدرت داده که حتی اگر بخوایم برخلاف الهام اون عمل کنیم. اینقدر با ارزشیم که خداوند به ما بها داده و قدرت اختیار عطا کرده.
احساس لیاقتمون و باید به این چیزا گره برنیم نه به موفقیتامون نه به چهرمون نه به موقعیت اجتماعیمون. لیاقت ما رو انسان بودنمون میسازه. همین که انسانیم خودش برای با ارزش بودن کافیه. خدا به ما نگفته اگر میخوای ارزشمند باشی باید بری توی دنیای مادی تو فلان رشته موفق بشی.گفته همین که انسانی برای ارزشمند بودنت کافیه.
«بقول کتاب آغوش نور هیچ روحی بی کفایت نیست»
عاشقتونم.
از خدا میخوام هممون به مسیر سپاسگزاری و احساس خوب هدایت کنه.
ازرخدا میخوام در این مسیر به تک تکمون تعهد بده.
سلام دوست عزیزم
امیدوارم که حالت خیلی خیلی خوب باشه ممنون از کامنتی که گذاشتی.
به این قسمت که رسیدم(جدیدا دچار یه وسواس شدم. وسواس اینکه من باید همیشه حالم خوب باشه همیشه باید رو خودم کار کنم. اینکه این فکر و داشته باشم خیلی خوبه اما وسواس داشتن باعث میشه اگر من یک روز فایل نبینم باور کنم من خارج از مدارم و نمیتونم حالم و خوب کنم.
بارها شنیدم از استاد که ایشون یه زندگی عادی مثل همه رو دارن و سعی میکنن از همون کارای روزمره لذت ببرن و این طور نیست که 24 ساعت رو خودش کار کنه. اگر باغبونی میکنه عجله نمیکنه واای برم رو خودم کار کنم.از همون باغبونی لذت میبره. این لذت میشه احساس خوب میشه اتفاقات خوب… میشه قانون)
دیدم وای منم اینجوری شدم چند ساعت بیرون میرم ، مهمون میاد ، یا کاری دارم احساس میکنم باید سریع برگردم ، در واقع اون لحظه حس عقب موندن و احساس بد رو دارم تجربه میکنم که طبق قانون ، نتیجه میشه اتفاقات بد..
فراموش میکنیم که دقیقا عین گفته ی شما هرکاری که میکنیم رو ازش لذت ببریم و به نکات مثبت اون لحظه توجه کنیم…
چند روز بود هی حالم بالا و پایین میشد و احساسات نادلخواه تجربه میکردم… الان فهمیدم این اتفاقات نادلخواه این احساس بدی که داری ،برای اینه که وقتی مشغول به انجام کارِ دیگه هستی و فکر میکنی جا موندی از سایت و باید همه ی کارها رو سریع انجام بدی یا اصلا انجام ندی تا برگردی فایل گوش کنی ، در واقع فرکانس بد رو داری ارسال میکنی که نتیجش هم میشه اتفاقات نادلخواه و ناخواسته.
ازت ممنونم عزیزم که به همچین مطلبِ مهمی اشاره کردی.
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستانم تو این سایت فوق العاده…
ساعت 7 از خواب بیدار شدم و مواجه شدم با یه صحنه ی بسیاررر زیبا خورشیدی که از لای درختا داشت میتابید تو این خونه ی زیبا، اصلا حیرت کردم با اینکه شب چندین بار به واسطه ی سرو صدا و رقص و موزیک بچه ها ، از خواب پریده بودم و خیلی خواب عمیقی نداشتم ، این جنگل و درختارو خورشید رو که دیدم دلم نیومد
بخوابم ، نشستم ، چشمم به طبیعت بیرون بود و شروع
کردم سپاسگزاری کردن، ( البته بعدش هم سپاسگزاری هام رو نوشتم ، هم کد نویسی امروز، انقدر چشمام خسته بود و ذهنم یاری نمیکرد که نمیدونستم چه کدی بنویسم، یکی از کدها یادم که نوشتم سپاسگزار تر باشم ، و درگ آگاهی داشتم باشم ) البته خب اینارو هم از تو فایل یاد گرفتم ک خدایا قدرت سپاسگزاری به من بده،)
خلاصه زیباییی خورشید و درختا و منظره شبیهه عکسیه ک برای این فایل انتخاب کردید هم خورشید توش هست هم سرسبزی …
با همون چشمای خواب آلود فایل رو نگاه کردم ، هرروز از صبح ک بیدار میشم هر فایلی رو میذارم ک گوش کنم، همزمان هم مینویسم، اما الان فقط دیدم و شنیدم، و من که عاشق بارانم صدای باران رو شنیدم خیلیییی لذت بردم.. عجب بارونی بود استاد و ما صداتون رو خیلی واضح و عالی شنیدیم.
آخرای فایل رو در حالی گوش کردم ک دراز کشیدم دوباره رو تخت و دیگه داشت خوابم میبرد اما زمانی خوابم برد که فایل تموم شده بود.
20 دقیقه خوابم برد 9:30 در حالی چشمام باز شد که انگار خدا داشت تو ذهنم چیز هایی رو تکرار میکرد
بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ
بِما کَسَبَتْ أیدیهِم
بِما کانوا یَعمَلونَ
یعنی انگار داشت بهم میگفت تجربه های بینظیری که دیشب ، امروز داشتی به واسطه ی چیزی است که از قبل فرستادی،
میدونید چرا ؟(دیروز وقت نکردم خیلییی رو فایل ها کار کنم ، فرکانس های خوبی هم نمیفرستادم، البته هی به خودم میگفتم الهام احساس بد =اتفاقات بد ها… هی یذره خوب بودم ، باز یذره تو فکر ) (اخه همش حس میکردم چون فرکانس خوب نفرستادم دعوت شدم جایی که حتی نتونم راحت بخوابم، انقدر شلوغی و بچه ی کوچکی که مدام گریه میکرد، داشتم فکر میکردم اگه دیروز حالم بهتر بود شرایط بهتر پیش میرفت، امااااا یه جایی یاد حرف استاد افتادم ک واکنش ما به اتفاقات، شرایط رو رغم میزنه، یه جا به خودم گفتم حالا ک اینجایی لذت ببر ، تمرکز کن رو همین خونه ی زیبا، و…ایرپادم رو گذاشتم تو گوشم صدا تا حد زیادی قطع شد، کد نوشتم که این بچه بخوابه، دیر خوابید ولی بالاخره از یه جایی دیگه صداش نیومد و کم کم هی همون خواب الود درخواست دادم که همه بخوابن، همه چی یه جورایی درسته نصفه نیمه بود ولی خوب پیش رفت ، خب خود منم فرکانس های خوبِ نصفه نیمه میفرستادم… )
خلاصه داشتم میگفتم بهتون که، تو همون خواب و بیداری منظورم همون ٩:٣٠ که یهو با تکرار اون ایه ها پریدم از خواب، گفتم خدا داره میگه بابا اشکالی نداره اگه یکم دیروز خوب نبود حالت ،من اون رو میپوشونم ، چیز هایی هم ک داری تجربه میکنی و این حجم از زیبایی رو تو این ویلای زیبا با این منظره ی زیبا داری میبینی بخاطر این یک ماهی است ک داری لیزری روخودت کار میکنی، ( حرف شما استاد که گفتیدخداوند میپوشونه عیب هارو بارها و بارها، اون چند ساعت که خوب نبود فرکانسات ، اونارو رو نادیده میگیره) بماند همون دیروز که سعی میکردم حالم رو هی خوب نگه دارم و از وقتی که گفتم بلند شو درست کن این حالت رو، دعوت شدم به ویلای دوست خواهرم یعنی همین جا ک هستم الان و دارم زیبایی هارا میبینم، و مشتری بهم زنگ زد بعد از روزهاااا… و کلا مودم عوض شد و کلی تو مسیر خندیدیم و ….
من اصلا قرآن رو بلد نیستم ، و نخواندم ، چند روز پیش از سوره ی اول شروع کردم به خواندن اما 2،3 صفحه خواندم دیدم معنی هم که نداره ، چیکارکنم، اصلا چطوری قرآن رو بخونم ، چطوری بفهممش ، بستم گذاشتم کنار گفتم خدا هدایتم میکنه بعدا به موقعش .
و کِیف میکنم دوستایی که تو کامنتاشون آیات قرآنی رو میارن، و میگفتم خداااا منم دوست دارم با ایات قرآن حرف بزنم، نه فقط حرف بزنم ، بخونم قرآن رو ، بلد باشم، درک کنم، عمل کنم، بواسطه ی اون درکی که دارم هم تو زندگیم استفاده کنم ازش ،هم اینجا تو سایت…
امروز خدا با این آیه ها بواسطه ی تکرار شما استاد تو فایل ها دوباره باهام حرف زد… همیشه میگفتم به آنچه از پیش فرستادید یعنی چی!؟یا اصلا نمیفهمیدم،! یا فقط فکر میکردم که فهمیدم !!میگفتم اره اره خودمون باعث میشیم اما حقیقتا درکِ خاصی ک نداشتم، امروز استاد با این فایل زیبا باعث شدید ک خدا کمکم کنه و یکم درکش کنم به اندازه ی ظرف الانم، اتفاقات دیروز و امروز رو بتونم ازش درس بگیرم ، استاد عاشقتم.
خانم شایسته سپاسگزارم ازتون.
بچه هایی که انقدر کامنت های زیبا میذارید ک ترغیب کردید منو بخوام قرآن بخونم بینهایت سپاسگزارم ازتون.
فقط تند تند کامنت رو نوشتم ، شاید باور نکنید اما انقدر دوست داشتم ایاتی که شنیدم و اتفاقاتی که افتاد رو بیام زود بنویسم الان متوجه شدم بیشتر از ۵٠ دقیقست یه جا وایساده دارم تایپ میکنم… و هی ادیت میکنم و هرچی یادم میاد رو مینویسم،ازتون ممنون
امیدوارم این کامنت که از هر جا یه تیکه یادم اومده و نوشتم واقعا جمله بندیش درست و قابل درک باشه.
بازم عاشقتونم
درود بر استاد عزیز و بانو شایسته
درود بر تمام دوستان که در مسیر موفقییت با نظرات خودشون به بنده کمک کردند.
فایل بسیار بسیار زیبایی بود ، شاید برای ما ایرانی ها که شاعران هنرمندی داشتیم بهترین راه درک بهتر قوانین و خدا استفاده از اشعار توحیدی هستش . واقعاً غزل خانم فروین اعتصامی بصورت شیوا و عالی داستان حضرت موسی و نمرود را بیان کرد و حال و احوال خیلی از ادمها رو . استاد با باز کردن اشعار و ترکیب ان با ایات قران و قوانین بدون تغییر خدا درک ان رو برای ما چندین برایر کرد. هر بار که فایلی در مورد خدا و توحید گوش میدم بیشتر سپاسگزار خدا میشم که من رو به این سایت و این مسیر هدایت کرد. تو این مدت که در سایت عضو هستم انقدر تغییرات خوبی داشتم که هر جا میخوام دنبال الگو باشم به گذشته و حال خودم فکر میکنم . دفترهای قبلیم رو میخونم که درخواستهای کوچکی داشتم و الان که اون درخواستها حتی به ذهنم هم نمیاد . من فقط به اموزه ها عمل کردم و هر ثانیه بابت هر دم و بازدم خداروشکر کردم . به جز زمانیکه در حال صحبت با دیگران هستم مدام در حال شکرگزاری هستم. اون لحظاتی که شکرگزاری با احساس عالی صورت میگیره خیلی جالبه کاملاً خودم اگاه میشم که نتیجه صورت میگیره و خدا خیلی زود جوابم رو میده.
استاد باز بابت تمام اموزه ها و سایت عالی سپاسگزارم