«ظلم به خود» از دیدگاه قرآن - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)

1867 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مائده سازگار گفته:
    مدت عضویت: 669 روز

    به نام خداوندثروت افرینِ روزی دهنده

    من در این فایل بیش از یکماهه دارم تامل میکنم وفکر میکنم وبه توصیه استاد حتی قران رو نمیخوام بدون فکر و تحلیل بپذیرم.نمیخوام یک تقلیدی کور کورانه داشته باشم

    چندروز پیش نوشتم روز دوم،ولی گفتم حسابش نمیکنم

    امروز به نتیجه رسیدم و برام روزِ دومِ

    پس:

    روز دوم!

    باایه ی ٧٨ سوره ی نحل شروع میکنم:

    وَ اللّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لاتَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الأَبْصارَ وَ الأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ

    و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالى که هیچ چیز نمى دانستید; و براى شما، “گوش “و “چشم “و “عقل “قرار داد، تا شکر نعمت او را به جا آورید.

    خداوند دراین ایه اشاره ی مستقیم به توحید وعزت نفس دارد

    ومستقیما اشاره میکند که ای انسان تو در اغاز هیچ چیز نمیدانستی و من به تو گوش وچشم و بستر فهم واحساس(عقل وقلب دادم) تا جهان اطرافت را بشناسی

    یعنی به تو ابزار شناخت دادم

    و اگر این نعمت هارا به تو نمیدادم در ان جهل وتاریکی (رحم مادر) میماندی.

    حالا این ایه چه ارتباطی با ظلم به خودودیگران و عذاب وجدان واحساس گناه دارد؟؟!

    دراخر ایه خداوند میفرماید “لعلکم تشکرون”

    یعنی تا شکرگزار من باشید!

    این ایه اشاره ی مستقیم به این موضوع دارد که خداوند برای به علم رسیدن ما در هرزمینه ایی ابزار شناخت کافی به ماداده و بهترین راه شکرگزاری از هرچیزی استفاده ی درست از ان است

    یعنی تو برای رسیدن به هررر چیزی که بخواهی فقط کافیست نقص وناتوانی زمان تولد را به یاد بیاوری که تو هیچ چیز نداشتی و من به تو هرچه لازم داشتی دادم (نه به غیر ازتو)

    پس هرگاه خواستی به هدفی برسی که حس کردی در ان ناتوانی به یادبیاور نعمت مرا و شکرگزار باش

    لعلکم تشکرون برای بُریدن از مخلوق و رسیدن به خالق است

    انکه شکر این نعمت ها را بکند انان را از خدا خواهد دانست!

    پس:

    بااین اوصاف هرگونه رویدادی از جانب فردِدیگری در زندگی ما یا بالعکس صرفا زاییده ی ذهن ماست و در واقعیت اصلا وجود ندارد

    یک توهم است!!

    و تنها راه برطرف شدن توهم دیدن تصویری واضح از ان موضوعی است که ما نسبت به ان دچار وهم شده ایم.

    وبهترین کار رجوع به ایه های قران است!!

    در این فایل و فایل روز اول استاد مشخصا به موضوع عذاب وجدان(ظلم ما به دیگران) و احساس قربانی بودن(ظلم دیگران به ما) میپردازند.

    این موضوع برای من بشدددددددت غیر قایل پذیرش بود

    خیییلی سخت تونستم باش کنار بیام

    چون یک عمر در منطقه ی امنِ خودم ارمیده بودم.واین طوفان رو برنمی تابیدم

    ولی وقتی پتکِ حقیقت اینطوری برسرم کوبیده میشد که خودتو گول نزن مائده بیدار شو

    هیچی توزندگیه بقیه تقصیر تو نبوده

    هیچی تو زندگیه تو تقصر بقیه نبوده

    اونجا بود که دست برنداشتم از سر خودم و از اونجایی که همیشه اماده ی تغییرم بلند شدم و خونه ی امنم رو با همه ی چیزایی که یه عمررررر واسش ساخته بودم رها کردم و رفتم تو دل طوفان

    بعددیدم این طوفان هم یه توهم بوده

    همه چیز فراتر و زیباتر و امن تر وارامش بخش تر از خونه ی امنمه

    و ذهنم باز شد

    ایده ها اومدن

    و خدا گفت اندوهگین و نگران نباش

    من از وقتی ساختمت باهاتم و تاابد هم باهات خواهم موند ممنون که دعوتمو پذیرفتی اینم پاداشت

    و این ایه برام فانوس شد وراهم رو باز کرد

    و بهم یاداوری کرد که من از بدو تولد هیچ چیز نداشتم و هرچه لازم بوده داشتم و خدا بم داده(توحید)

    و اگر هم چیزی بخوام باید رو خودش حساب کنم(توحید وعزت نفس)

    و نقش دیگران در ساختن زندگیم یا خراب کردن زندگیم صفره(اصل تکوین خلقت)

    زندگیتو بساز و از زیبایی ها لذت ببر و شکرگزار من باش!️

    و یه نکته ی دیگه هم راجب این ایه بگم

    سمع (گوش) قبل از بصر(چشم) اومده وبعد افئده

    و این یعنی طبق قاعده ی خلقت تاثیر پذیری ابتدا از گوش شروع میشه

    اهمیت کنترل ورودی ها

    اولویت این ورودی ها از گوش هست یعنی ابتدا با شنیدن بعد دیدن بعد درک کردن!!!

    برای کنترل ذهن خییلی حواسمون اول به چیزایی ک میشنویم باشه چون درک و باور ابتدا از شنیدن شروع میشه️

    خیلی دوستتون دارم.بی نهایت️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      علی عابدینی گفته:
      مدت عضویت: 2956 روز

      سلام دوست عزیز.

      زیبا و قشنگ نوشته بودید.خیلی خوب متوجه شدید و خوب روی خودتون دارید تفکر میکنید و کار میکنید انشالله همیشه موفق باشید.

      خوب معنی و مفهوم و دیدگاه هاتون رو در مورد آیه نوشتید .

      خیلی خوبه که در مورد کنترل وردی ذهن نوشتید .

      کنترل ذهن خیلی مهم هستش.روی خودمون کار کردن خیلی با ارزش هستش به طوری که اگه روی خودمون کار نکنیم آروم آروم اوضاع به حدی خراب میشه که باید اگه روزی یه قدم برمیداشت یک برای حرکت باید روزی‌هزار قدم برداریم واسه اینکه بهتر بشیم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مائده سازگار گفته:
        مدت عضویت: 669 روز

        سلام دوست عزیز

        خیلی سپاسگزارم از لطف وتوجه شما

        وهمچنین خیلی خوشحالم که اسم شما رو دراغلب دیدگاه ها میبینم

        واقعا استمرار در این مسیر تبریک داره

        مدت زیادی از حضورم در سایت نمیگذره

        و وقتی به روزای اول فک میکنم میبینم یکی دیگه شدم حتی دراین مدت کم!

        واین ینی برکت

        ینی پاداش

        ینی من یه قدم برمیدارم خدا باصدها قدم جواب میده

        ازروحیه ی سمجِ خودم خوشم میاد

        تا یک چیزی رو نفهمم و در خودم حلش نکنم متوقف نمیشم

        فکرمیکنم بخاطرهمینم به این مسیرهدایت شدم

        چون قبلا در گمراهیه اشکاربودم این هدایت رو بینهایت ارج میدم و دارم روزو شب براش وقت میذارک والبته لذت میبرم

        نمیدونید چقدر خوشحالم که دربین شماعزیزان هستم

        و پاسخ شما به دیدگاهم رو یک نشانه ی بسیار زیبا میبینم چون اولین بارِ داره واسم اتفاق میوفته

        سپاسگزارم

        موفق،سلامت و ثروتمندباشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 992 روز

    به نام الله یکتا

    سلام استاد عزیزم

    سلام به مریم جان و همه ی دوستان گرامی و عزیز

    روز چهل و سوم از سفری به درون ، سفری برای تحول زندگی من

    ظلم به خود از دیدگاه قرآن

    موضوع این فایل مطالبی است که در قرآن کریم بارها و بارها و به وضوح بهش اشاره شده . البته وقتی قرآن را به قصد هدایت شدن می‌خوانیم و به روشی که استاد عزیزم به ما آموخته که قرآن و آموزه هایش شده نور و قلب زندگی ما و واقعاااا تازه فهمیدم که قرآن بسیاااارررر روشن و واضح بیان شده برای افرادی که در آن می اندیشند. خدارا هزاران سپاس که مرا به راه روشنی هدایت کرده تا بتوانم مسیر زندگیم را از روی نقشه ی راهی بینظیر و ساده و پر از آگاهی طی کنم تا به سر منزل مقصود برسم.

    در سوره ی نمل خداوند به پیامبر میفرماید (مضمون آیه را می‌نویسم)، آیا تو میخواهی مردگان را هدایت کنید یا پیامت را برای کران و کوران برسانی؟

    و آیات فراوان را خداوند میفرماید که قومی دچار عذاب شدند ، در دنیا یا آخرت که فقط به خاطر عمل و ظلم خودشان بود و خداوند به هیچ بنده ای ستم نمیکند .

    و این همان سیستمی بودن خداست که بعد از آشنایی با استاد عزیزم درباره خداوند و جهان و فهم قرآن بهش پی بردم و وقتی قرآن را می‌خوانم مدام به دنبال ردپای قوانین بدون تغییر جهان و سیستمی بودن خداوند هستم و میبینم که خداوند حتی درباره پیامبرانش که به درجه ی والای انسانی و توحید رسیده اند به طور کامل رعایت می‌کند و اصلا تفاوتی قائل نمیشود ، ( مضمون آیات را می‌نویسم)وقتی به پیامبر میفرماید اگر نردبانی به آسمان بزنی و بالا بروی و یا به قعر زمین بروی تو نمی‌توانی کسانی را که هدایت نمی‌شوند ، هدایت کنی.

    وقتی به حضرت ابراهیم می‌فرماید که خاندان تو نتیجه ی عملشان را می‌گیرند و اگر صالح باشند به مقام نبوت می‌رسند.

    وقتی به نوح می‌گوید از جاهلان نباش که برای پسرت که کافر است طلب مغفرت کنی.

    وقتی همسر حضرت لوط بین افرادی که دچار عذاب می‌شوند قرار میگیرد.

    وقتی حضرت یونس به خاطر ناشکری به دهان ماهی می‌افتد.

    وقتی تنها زمانی حتی به یاری پیامبرانش می‌رسد که آنها ایمان و توحیدشان را در عمل نشان می‌دهند و در شرایط سخت فقط به خدا پناه میبرند و امید هدایت و یاری تنها از خدا را دارند.

    و جای جای قرآن میتوانیم آثار قانون را بیابیم و به باور برسیم و در زندگی خود به کار ببندیم و بدانیم که هیچ‌کس نمی‌تواند در حق ما ظلمی کند و یا خیر به ما برساند غیر از فرکانسهای خودمان .

    و ماهم در زندگی هیچ کس اثر مثبت یا منفی نخواهیم داشت و تنها فرکانسهای همان شخص است که دارد عمل میکند و بس.

    و نشانه ی درست یا نادرست بودن فرکانسهای ارسالی ما که جهان فقط جواب همانها را به وسیله ی افراد و اتفاقات و … می‌دهد از طریق احساس مان است.

    یعنی اگر احساس خوبی داریم ، پس فرکانس درست است و اگر احساس مان بد است ، فرکانس نادرست است و باید در حداقل زمان درستش کنیم و به احساس خوب برسیم.از راههای مختلفی که برای هر کسی میتواند متفاوت باشد.

    مثلاً من خودم با شکرگزاری ، لبخند ، نفس عمیق ، تماشای گلها و درختان و ذکر اوصاف خدا و‌حرف زدن با خداوند… به حال خوب میرسم.

    خدای مهربانم تورا شاکرم برای کتاب الهی که بر قلب بنده ی صالحت نازل کردی تا مارا به وسیله ی آن هدایت کنی و ما را در دورانی آفریدی که فرستاده ات ( استاد عباس منش عزیز) همان آگاهی ها را به زبان مادری من و بسیار روان و زیبا و با مهربانی و سخاوت میگوید و من در مداری هستم که این آگاهی ها را دریافت کنم و به لطف تو و در پناه تو عمل کنم و

    هرچه راحتتر و زیباتر به خواسته هایم برسم.

    خدا جان ممنونم

    استاد جان سپاسگزارم

    در پناه خدا پاینده باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2272 روز

    سلام به تو دوست عزیزم که داری این کامنت منو میخونی

    در فایل قبلی از روز اول سفرنامه که مربوط به احساس گناه بود اشاره کردم به این که من دو ترمز بزرگ احساس گناه و حساس قربانی بودن رو دارم اونم در حد بسیار بسیار زیاد ینی در حدی که حاضرم بخاطر این احساس قربانی بودن جونمم بدم و بمیرم و مردم بگن آخیش،گناه طفلکی اینقدر اذیتش کردن تا مرد

    اون وقت دیگه نمیتونم از فرصت زیبای عمری که خدا بهم داده استفاده کنم و لذت ببرم و به آرزوهام برسم یعنی یجورایی انگار میخوام در حسرت بمیرم

    این احساس قربانی بودن در من خیلی پاشنه آشیل بزرگیه واقعا داره منو نابود میکنه نمیدونم تا به کی میخوام این حقارت رو تحمل کنم اما خوبیش به اینه که شروع کردم به تغییر درسته دست و پا شکسته اما به هر حال شروع کردم دیگه

    حتی همین الان که دارم میگم من شروع کردم به تغییر شیطان ذهنم بیکار نمیشینه میگه آره جون خودت کدوم تغییر تو همون

    همون فرد مظلوم مفلوک که همسرش مدام داره بهش ظلم میکنه

    این شیطان بهم میگه تو آدم تغییر نیستی که اگر بودی تو این چندسالی که تو سایت بودی تغییر میکردی

    اما من باید یه مشت بزنم تو دهن این شیطان و بهش بگم درسته که من چندساله تو سایتم و هر روز دارم فایل گوش میدم اما بالاخره یه روزی هم میرسه که تکامل من طی میشه و من میشم همون آدمی که خودم میخوام فقط باید تو مسیر بمونم و فقط باید جا نزنم فقط باید انگیزه هامو حفظ کنم

    من قربانی شرایطم چون میترسم از تغییر میترسم از اینکه اگر دیگه قربانی نباشم دیگه کسی منو تایید نکنه کسی بهم نگه چه زن بساز و خوبی

    آره من قربانی شرایطم

    من مظلومم

    اما طبق قانون خودم خواستم اینجور باشه وگرنه تا مظلومی نباشه ظالمی نخواهد بود پس این منم که این روی بد همسرم رو برانگیخته میکنم وگرنه همسر من اتفاقا هیلی مرد مهربونیه اگر نبود که با دیگران خوب نبود

    ولی اون با دیگران خوبه ک با تنها کسی که بده فقط منم

    من هستم که باید از توی این سیکل معیوب بیام بیرون و خودمو نجات بدم و خودمو دوست داشته باشم

    این ردپا رو اینجا گذاشتم که در پایان سفرنامه بفهمم از چا اوضاع داغونی به کجا رسیدم

    به امید روزهای بهتر🫠

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1693 روز

    بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر

    سلام به استادِ جان و خانم شایسته عزیز

    الله کلماتم را جاری سازد…

    چقدر این فایل حسوحال عجیب و متفاوتی داشت

    یجورایی من رو به اصلِ خودم، به روح خودم، به خدای خودم برگردوند..

    باور های مناسبی که از این فایل دریافت کردم و باید جایگزین باورهای نامناسب قبلیشون کنم..

    • من هر دعای خیری که برای دیگران میکنم، و یا بلعکس دعا و خواستنِ شَر برای دیگران، دقیقا همون رو در زندگی خودم دعوت میکنم، چون در فرکانسش بودم..

    • قانون: این دنیا مثل آینه عمل میکنه، هر آنچه که میفرستی با فکرت، قلبت، گوش‌هات، دهانت، چشم هات، از جنس همون رو وارد زندگیت میکنه

    • اگر به خداوند ایمان و توکل داشته باشی، و تنها به او قدرت دهی و بر روی او حساب کنی، هیچ جانبنده ای قدرت آسیب رساندن یا به قول خودمون چوب در چرخ تو فرو کردن رو نداره

    و این انتخاب خودته که قدرت رو بدی به اونا یا به خدا

    اگه به اونا بدی که آن هارا مجاز میکنی چوب لای چرخت کنن، و اما اگر قدرت رو به خدا بدی و روی بنده هاش حساب نکشی، ن فقط نمیتونن بهت آسیب بزنن، بلکه به تو کمک هم خواهند کرد..

    • دوستان ینگاه به زندگی خودمون بندازیم و واقعا دو دوتا چهارتا کنیم، چقدر برای مردم خیر میخواستیم و چقدر شر، چقدر بجای تحسین، حسادت کردیم، چقدر میتونستیم درست فکر کنیم ولی اشتباه فکر کردیم، چقدر قضاوت اشتباه داشتیم و…

    بیاییم درست فکر کنیم، پاک فکر کنیم، اصلا راجب دیگران فکر نکنیم، قضاوت نکنیم، اگر نمیتونی برای دیگران خیر بخواه، حداقلش بهشون فکر نکن ک فرکانس حسادت و کمبود رو ارسال نکنی..

    • ما نه در جهت خیر و ن در جهت شر، هیج تاثیری بر زندگی دیگران نداریم

    چون خودمون خالقِ زندگی خودمونیم، هر فردی خودش خالق شرایط خودشه

    اونی که مادام اتفاق خوب براش میوفته به این معنی نیست ک خدا به اون نظر کرده و یا خاصه در نزد خدا، بلکه اون با باورهاش، ایمانش، کانون توجهش و… در مداری قرار گرفته که نعمت ها و اتفاقات خوب هست

    ماهم اگر خواهانِ این امریم باید باور ها و فرکانس هامون رو تغیر بدیم بعد خودبخود در جایی قرار میگیریم که فقط ثروت، روابط عالی، دوستای عالی، نعمت ها، سوپرایز ها و اتفاقات عالی اونجا هست

    • خداوند از درون ما آگاهه

    روی خدارو نمیتونی کلاه بزاری، اگر از بنده های خدا در دلت ترس داری، روشون حساب میکنی، احساس درونت بده، با خودت در صلح نیستی

    دوستِ من، نمیتونی با کلامت بگی من فقط روی خدا حساب میکنم، ترسی ندارم از کسی، احساسم خوبه و…

    درونت مهمه

    درونت رو درست کن تا دنیای بیرونت درست شه

    کامنتم رو با شاه بیتی از مولانای جان تمام میکنم:

    این جهان کوه است و فعل ما ندا 

    سوی ما آید نداها را صدا 

    فعل تو کان زاید از جان و تنت 

    همچو فرزندی بگیرد دامنت 

    پیش چشمت بگذاشتی شیشه کبود

    لاجرم، عالم کبودت مینمود

    پس تو را هر غم که پیش آید ز درد

    بر کسی تهمت منه، بر خویش گرد

    در پناهِ قادرِ مطلق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    معصومه ملک زاده گفته:
    مدت عضویت: 2102 روز

    😍😍😍به ناااااااااااامِ خداااااااایِ وهااااااب😍😍😍

    سلااااااااااااام سلااااااااااااام

    ظلم به خود:

    همین اولِ متن یادِ این دعایِ قشنگ و پر معنایِ بابایِ نازنینم افتادم که توو جلساتشون میگفتن که:

    خداوندا آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم.دانشی که تغییر دهم آنچه را که میتوانم.آاااااامین.

    دقیقا توو این متنِ زیبا صدق و هماهنگی میکنه که ما تواناییِ کاملی در خلقِ زندگیِ دلخواهمون داریم (میتوانم تغییر دهم)

    و ما از ایجادِ هر تغییری در زندگیِ دیگران، خواه در حهتِ مثبت و خواه در جهتِ منفی ناتوانیم (نمیتوانم تغییر دهم)

    مریم جانِ عزیزم با خوندنِ این متنِ زیبا و آگاهی هایی که ازت گرفتم بیشتر دریافتم که چقدرررر این دنیا مثلِ یه آینه ی تمیز و بدونِ لک و شفاف عمل میکنه و دقیقا هر چیزی که هستیم رو نشون میده.دقیقا مثلِ یه آهن ربا که فقط هم جنسِ خودش رو جذب میکنه.ما مثلِ یه آهن ربا هستیم و هر چیزی که هم جنس با باورها و فرکانس هایِ ما باشه رو به خودمون جذب میکنیم.

    خداوند یک سیستم است.چقدرررر زیبا درک کردی استادِ مهربونم.

    واقعا یه همچنین خدایی سزاوارِ ستایش و ستودن است.

    من از بچگی از اطرافیان و بقیه می شنیدم که میگفتن پیامبر و امامان و فلانی و فلانی ها پیشِ خدا آبرو دارن و ازشون بخوایم که برامون دعا کنن.اما الان میفهمم که خدا انقدررررر مهربونه که شایداصلا اجازه نده که پیامبر و امامان متوجهه خطایِ ما بشن و وقتیکه مستقیم از خودش بخوایم ما رو میبخشه و دستمون رو میگیره.استادِ عزیزم بابایِ نازنینم همیشه میگفت که بدونِ واسطه از خدا بخواین.میگفت که مگه شما خودتون نمیتونین واسه خودتون دعا کنین که دنبالِ واسطه هستین؟اونموقع نمیفهمیدیم و شاید فکر میکردیم که شیطان گولش زده که یه همچین حرفایی میزنه.اما الان متوجه میشیم که مدار چیه،فرکانس چیه و اینکه ما توو مدارِ اون نازنین نبودیم.خداروششششکر که الان آگاه شدیم.

    استاد من همیشه می شنیدم که میگفتن وقتیکه یکی از دنیا میره براش دعا کنین تا امام حسین شبِ اولِ قبر بیاد و پیشِ خدا واسطه بشه تا اونو اذیت نکنن.هیچوقت اینو قبول نکردم و همیشه در موردش مقاومت داشتم.مثلا چطور میشه که یه آدمی کلی بدی کنه و با یه واسطه خدا از گناهانش بگذره.طبقِ همون آیه ای که شما گفتین که خدا به پیامبر فرمود: تو هر قدرررر که طلبِ آمرزش کنی اونها برنمیگردن و اون دنیا رو میخوان چیکار کنن.

    استادِ جاااانم من قبل از اینکه با شما آشنا بشم از رویِ ترجمه هایی که از قرآن شنیده بودم و حرفهایِ معلمانم،همیشه فکر میکردم که خدا فقط آیه ی عذاب فرستاده و شکنجه گر و عصبانیه.همیشه ازش میترسیدم.اما الان به لطفِ الله و دستایِ مهربونِ شما هر روز دارم آگاهتر میشم. و خدا رو مهربان و توبه پذیر یافتم.خداروششششکر.

    قبلا فکر میکردم که اگه مظلوم باشیم خدا ما رو دوست داره و اون دنیا جامون خوبه،اما الان متوجه شدم که خدا از کسی که بخواد بهش ترحم بشه نفرت داره.

    الله اکبر.مغزم سوت کشید با این آیه که شیطان هم مسئولیتِ گناهِ بندگان رو گردن نمیگیره.

    از خدا میخوام که همواره وعده و صداش رو در قلبمون بشنویم و هدایت بشیم به راهِ کسانی که خدا به آنها نعمت داده.آاااااااااآااامین.

    یه دنیا ممنونم که دیدگاهم رو با عشق میخونین.

    بااااااا افتخاااااار من یه عباس منشی ام🥰

    دوستدارِ شما معصومه👸

    💋💋💋💋💋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      ایلار حسن زاده گفته:
      مدت عضویت: 1151 روز

      سلام چقدر خوب و عالی اشاره کردین که خداوند هیچ گاه یا دعایی دیگران مارو خوب یا بد نمیکنه در واقع آرزوی حال خوب برای دیگران هم از حال خوب خود ما ساخته میشه پس به خودمان برمیگرده

      و چه عالی کسی که خواستار ترحم دیگران باشه یعنی کافر شده و به غیر خدداروی آورده و قوانین اینه که باید فقط رو خودت و خدای خودت فرکانسهات کارشکنی اینجوری که جهان تورو به جاهای بهتر و انسانهای بهتر هدایت می‌کنه باید روی بزرگی خدا حساب کنیم نه روی سمت و مقام و سن دیگران اگر ترحم دیگران رو بخوام جهان ترحم و بیچارگی رو برامون به ارمغان میاره چون جهان بازتاب خواسته های ما پیرامون فراهم می‌کنه گاهی متوجه میشم و گاهی نه خداوند کمک کنه در مسیر توجه به زیباییها باشیم و زیباییها و پیشرفتهاشو برامون رقم بزنه مثل استاد عزیزم که دستی بزرگ در زندگیم هست

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    Fateme گفته:
    مدت عضویت: 1769 روز

    به نام خدایی که حضورش همیشگی و هدایتش دائمیست

    روز دوم سفرنامه

    ۱۳ شهریور ۹۹ _ ۳ سپتامبر ۲۰۲۰

    خانواده دوست داشتنی عباسمنش سلام

    امروز به این نتیجه رسیدم وقتی استاد میگه موندن تو این راه تعهد میخواد ، جهاد اکبر میخواد واقعا همین طوره . شاید اولش ظاهرا ساده باشه و بگی کاری نداره که ! ولی تو طول این مسیر میبینی که واقعا باید قلبا بخوای که متعهد باشی .

    من امروز دوباره به خودم قول دادم که تو تک تک روزای این سفر تعهدمو حفظ کنم ، اینو باهم یادآوری کنیم که این به معنی کمال گرایی نیست که اگه لحظه ای حواست پرت شد خودمونو سرزنش کنیم تا در معرض ناخواسته های بیشتری قرار بگیریم بلکه باید تلاش کنیم هر روز بیشتر از روز قبل و هر لحظه بیشتر از لحظه ی قبل متعهد باشیم .

    مثل روز قبل اول نکته هایی که از این فایل برام هایلایت شده بود باهاتون به اشتراک میذاریم :

    💡تغییر انچه فکر میکنی تو نقشی در ایجادش نداشته ای ؛ تقریبا غیر ممکن است .

    💡اصل : تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا بازتاب باورها و فرکانس های خودمان است .

    با پذیرفتن این اصل آیا موضوعاتی مثل بخشیدن یا نبخشیدن فردی که او را مقصر میدانی همچنان برایت موضوعیت خواهد داشت ؟

    آیا همچنان بخش اعظمی از انرژی ، تمرکز ، توانایی و زمانی که باید صرف تحقق خواسته هایت نمایی صرف خواهی نمود تا ثابت کنی که یک قربانی و مظلوم هستی ؟

    💡تمام تمرکزی که با هر دلیل ، منطق و استدلالی صرف یافتن مقصر یا اثبات تقصیر می شود یک فرکانس ناخواسته ، یک احساس بد است ؛ که ناخواسته ی دیگری را می سازد که اتفاق بدِ بعدی را برایت خلق میکند .

    💡باز هم «حق به جانب بودن» مهم تر از «احساس خوب داشتن» است ؟

    💡وقتی بپذیری تو بدون استثنا خالق زندگی‌ات با فرکانس هایت هستی ، همه ی حاشیه های زندگیت حذف می شود ⬅ نمیتوانی عوامل بیرونی را مانعی بر سر راه خواسته هایت یا عاملی برای دستیابی به خواسته هایت بدانی … مگر توحید غیر از این است ؟

    💡توانایی و خاصیت خداگونه ی تو همواره تو را در زمان مناسب ، در مکان مناسب قرار خواهد داد .

    💡خاموش کردن نجواهای شیطانی [ برگرفته از سفرنامه ی یکی از دوستان ] : خود شیطان به روشنی و به وضوح میگه که وعده ی من دروغه ، من گولتون میزنم ، نجواهای من الکی‌ان ( آیه ۲۲ ، سوره ابراهیم )

    💡تغییر اساسی در زندگی وقتی شروع میشه که دو تامفهموم رو بفهمیم ، درک کنیم ، باور داشته باشیم :

    ما توانایی کاملی بر خلق زندگی دلخواهمان داریم .

    ما از ایجاد هرگونه تغییر در زندگی دیگران ( در جهت مثبت یا منفی ) ناتوانیم .

    💡توانایی ما در خلق زندگی خودمونه و نه زندگی دیگران .

    💡بی آنکه آگاه باشی منشاء و آبشخور اصلی ترین ناخواسته های زندگیت ، دو ترمزِ : احساس گناه _ احساس قربانی بودن و مورد ظلم واقع شدن

    💡تا زمانی که این دو ترمز بخشی از باورها ، فرکانس ها و کانون توجه‌ات است ؛ ماجرای این ناخواسته ها تمامی ندارد .

    💡تمام آنچه جهان درباره ی ما درک میکنه و بهش پاسخ میده فقط و فقط فرکانس ماست . ( نه کلماتمون و نه هیچ‌ چیز دیگه )

    💡جهان یک دستگاه مبدله که فرکانس های دریافت شده رو به اتفاقات و شرایط هم اساس و هم سنگ با باورها ، فرکانس ها و کانون توجه مان تبدیل میکنه .

    💡هرکسی نتیجه ی اعمال خودشو میگیره .

    💡کسی که مدار رو میشناسه ، فرکانس رو‌ میشناسه ، قوانین خداوند رو میشناسه میدونه که این قوانین با حرف من تغییر نمیکنه .

    💡این دنیای ما به اندازه ی حتی یک پلک زدن در برابر ابدیتمون نیست .

    💡تو مسئول اعمالت و افکارت هستی ؛ و نه کس دیگه !

    💡( خداوند خطاب به پیامبر ) آنها دشمن تواند از آنها دوری کن ، بحث نکن ، درگیر نشو ، اعصاب خودتو خورد نکن ، آرامشتو حفظ کن .

    هیچ وقت نگفته که پس توام با اونا دشمن باش ❎

    مدار اونا جداست ، کاری بهشون نداشته باش .

    💡ما اگر به کسی ظلم میکنیم ، داریم به خودمون ظلم میکنیم .

    💡اگر من باور داشته باشم که خداوند به من کمک میکنه ، که تنها فرمانراوی قدرتمند جهان الله … من دیگه نگران نیستم ، از کسی نمیترسم .

    کسی که از کسی میترسه اون طرف میتونه اذیتش کنه .

    💡خودت هستی که مدارت رو با افکار و باورهات به وجود آوردی نه کس دیگه !

    💡ما فقط خودمون رو میتونیم خوشبخت یا بدبخت کنیم .

    💡اگه بی ایمان باشی ، حرکت نمیکنی .

    این فایل هم مثل هر فایل استاد پر از نکته بود و ۱۲ صفحه از دفترمو به خودش اختصاص داد😀 به نظرم بحث به کار بردن توحید در عمل خیلی خیلی گسترده اس و پر از آگاهی ، به خاطر همینه که اصل و اساس خوشبختی اینه که بتونیم توحید رو واقعا در عمل یه کار ببریم و در زندگی یکتاپرست باشیم .

    امروز که مطالب روز دوم سفر رو میخوندم این به ذهنم رسید که یکی از صفاتی که خداوند خیلی قاطع و مطمئن درمورد خودش به کار برده ، عادل بودنشه .

    عادل بودن خدا فقط و فقط وقتی که قانون رو باور کنیم درست درمیاد .

    این عدالتی که خدا ازش حرف زده همینه .

    همین که من قدرت کامل برای خلق لحظه به لحظه ی زندگیمو دارم . ( خدایی که قدرت مطلق جهانه این قدرت رو به دست خودم داده )

    عدالت خدا اینه که من نمیتونم روی زندگی و سرنوشت هیییچ کس اثر بذارم به جز خودم .

    من نمیتونم کسی رو خوشبخت یا بدبخت کنم .

    و برعکس کسی هم توانایی اثر گذاشتن رو زندگی منو نداره ، نه دعای اونا تو زندگیم اثر داره نه نفرینشون .

    حتی وقتی من باکسی حرف بزنم و حرفای من اونو متحول کنه بازم من کسی نبودم که باعث تغییر زندگیش شدم ، به دو دلیل :

    یک اینکه ، خود اون فرد خواسته ، و چون خودش خواسته بعد از حرفای من زندگیشو تغییر داده .

    دوم هم اینکه ، با اینکه اون حرفا رو من بهش زدم ولی در واقع من فقط یه وسیله بودم که خدا از طریق من بنده‌اشو هدایت کنه ، من نبودم هم قطعا از یه طریقی این کارو انجام میداد .

    نکته ی دیگه ای که تو متن بهش برخوردم این بود که وقتی به این حد از توحید برسی و نه به خودت ( برای تغییر زندگی بقیه ) و نه به دیگران ( برای تاثیر روی زندگی تو ) قدرت ندی ، اون وقته که هیچ عامل بیرونی رو سد راه رسیدن به خواسته هات یا عامل دستیابی به خواسته هات نمیدونی .

    یعنی چی ؟

    وقتی من به این باور رسیده باشم

    مثلا فلانی به من قول داده کارمو راه بندازه ، اگه این کارو نکنه ؛ من بهم نمیریزم ، چون من اونو عامل رسیدن به خواستم نمیدونم و اینکه کارمو نکرده سد راه من هم نخواهد بود ؛ چون بقیه قدرت خوب یا بد کردن زندگی منو ندارن ، اون نشد قطعا خدا از یه راه دیگه منو به خواسته ام میرسونه .

    اون وقت کمک کردن یا نکردن بقیه انچنان برامون مهم نمیشه چون اونا نه عامل موفقیت مان ( که اگه نباشن موفق نشیم ) و نه میتونن سد راه ما بشن ( که اگه باشن به خواستمون نرسیم )

    دلم میخواد تا جایی که میتونم توحید رو تو زندگیم عملی کنم ، وقتی بتونی واقعا موحد باشی اون وقته که به هیچ کس جز خدا قدرت نمیدی و وقتی به هیچ‌کس قدرت ندی پس ترسی هم از کسی نخواهی داشت .

    یه چیز دیگه که فهمیدم و یه مدتی هست که میخوام درستش کنم اینه :

    وقتی کسی با من هم عقیده نیست ، فقط باید اعراض کنم .

    بحث نکن❎

    درگیر نشو❎

    سعی نکن قانعش کنی❎

    این کار هم اعصابتو بهم میریزه و ناخواسته های بیشتری به زندگیت میاره .

    هم اینکه همون طور که استاد گفت در مدار غلط که باشی هر چیزی رو که بفهمی اشتباه برداشت میکنی .

    حالا من کسی رو میبینم که این قانونو نمیدونه ، راهو‌ داره اشتباه میره ، با من هم عقیده نیست ، علاقه و برنامه ای هم برای تغییر نداره … من هرچه قدرم باهاش بحث کنم ، بخوام ثابت کنم حرفام درسته ، چرا نتیجه ای نداره ؟ چون اون چون تو مدار دیگه ایِ هرچی هم من بگم طور دیگه ای برداشت میکنه .

    ماها معمولا با بقیه بحث میکنیم چون فکر میکنیم ممکنه بتونیم تهش اونو با خودمون همراه کنیم ، قانعش کنیم ، این امید رو داریم که تهش قراره حرفای منو قبول بکنه … حالا اگه بفهمیم اون آدم چون تو‌ مدار دیگه ایِ اون طور که خودش بخواد برداشت میکنه از حرفامون و در واقع نمیشنوه چیزی که میخوایم بگیم ، بازم این قدر بحث میکنیم ؟ خودمونو درگیر میکنیم ؟

    از این به بعد هر وقت دیدم نظر کسی مخالف من هست ، قبل اینکه بخوام مثل همیشه تلاش کنم تا اون حرفامو قبول کنه ، قبلش به این فکر میکنم که تا وقتی خودش نخواد زندگیش تغییر نمیکنه .

    همون طوری که شیطان نمیاد یقه ما رو بگیره بندازه وسط گناه ، خب ما هم نمیتونم کسی رو مجبور کنیم که الا و بلا این راه درسته بیا باهم بریم 😐 اونم تا وقتی که خودش نخواد این راهو نمیره پس بحث کردن چه فایده ای داره ؟

    یه جمله ی طلایی که استاد داره

    ✅هیچ اشکالی نداره اگه شما با من هم عقیده نباشین ، نیازی هم نیست که هم عقیده باشیم .

    البته اینکه کسی مثل ما فکر نمیکنه به این معنی نیست که اون اشتباه فکر میکنه . یه بار استاد گفت که شاید بی نهایت راه برای خوشبختی تو این دنیا وجود داشته باشه .

    ولی خب بازم قرار نیست ما همه ی این راه ها رو بدونیم و همه شو بریم .

    من وقتی یه راه رو پیدا کردم و باور کردم که راه موفقیت همینه تنها کاری که باید بکنم اینه که اون مسیر و با تمام وجودم باور کنم و تو همون مسیر بمونم

    ( برای موفقیت کافیه بیست قدم در یک مسیر برداری ولی کاری که عموم مردم میکنن اینه که یک قدم تو بیست مسیر برمیدارن )

    ما فقط باید تو مسیر خودمون بمونیم ، صبور باشیم تا تکاملون طی بشه

    و مهم تر از همه کاری به کار کسایی که اوناهم مسیر موفقیت خودشونو پیدا کردن ( ولو مسیری متفاوت با مسیر ما ) نداشته باشیم .

    هربار خواستیم با کسی بحث کنیم یادمون بیفته که اون آدم هم میتونه مسیر موفقیت اثبات شده برای خودشو داشته باشه و لازم نیست همه مسیر ما رو برن .

    اون یه آدم اشتباه نیست

    اون دشمن ما نیست

    اون فقط یه آدمه با طرز فکر متفاوت ، دیدگاه متفاوت ، باورهای متفاوت و مهم تر از همه مسیر و هدف متفاوت از زندگی

    هر آدمی خواسته ی منحصر به خودشو از این زندگی داره

    و همینه که این دنیا رو زیبا میکنه

    این همه انسان ، با این همه تفاوت و عشقی که با وجود همه ی این تفاوت ها جاری میشه♥

    قطعا که شما دوستای مهربونم اینا رو خیلی بهتر از من میدونین ، بیشتر خطاب به خودم نوشتم تا یادم بمونه .

    سپاسگزارم که وقتتون رو به من و خوندن مطالبم اختصاص میدین و ایده های پر از آگاهی‌تون رو با من درمیون میذارین⭐

    سپاسگزارم به خاطر این همه عشق و دوستی که تو این خانواده جریان داره⭐

    یه چیز دیگه هم بگم وقتی برمیگردم و کامنتای خودمو میخونم ، خودم تعجب میکنم 😂😐 که عه این جمله رو تو‌ نوشتی فاطمه !

    ولی بهتر از هرکسی میدونم که هربار قبل کامنت از خدا میخوام هدایتم کنه و هربار دستی میشم از بی نهایت دستان الله مهربانم تا حرفایی رو که میخواد ، من به قلم بیارم ؛ به خاطر همینه که بعضی جملاتم برا خودمم تازگی داره …

    در پناه همین الله مهربان پر از حس خوب ، آرامش و آگاهی های ناب باشید🌠

    ۱۱:۱۷ p.m

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    اسماء منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1898 روز

    بنام رب وهاب و غفورم

    سلام به دوستان و خانواده عزیز و گلم

    روز 61 ام

    خدایا شکرت برای گوش دادن این فایل عالی برای بار سوم (چند ماه پیش دوبار گوش کردم و امروز هم برای سومین بار شنیدم و لذت بردم).

    خدایا شکرت برای وجود شما استاد گرانقدرم که اینقدر عالی بمون یاد دادین چطور قرآن رو بخونیم و اینکه یادآوری کردین به ما که این کتاب، کتابی مبین و روشن است و نیاز به تفاسیر و … نداره، بلکه فقط به این احتیاج داره که این باور داشته باشی که این کتاب نازل شده برای من تا قوانین جهان هستی رو ازش یاد بگیرم، طبق اون ها زندگی کنم و سعادتمند در دنیا و آخرت بشم.

    از شروع سال جدید خداوند داره به وضوح هر چه تمام تر با من از طریق قرآن حرف میزنه و این رو متوجه شدم از اینکه من به مدار بالاتری رفتم و هم اینکه یکی از اهداف دو سه سال پیشم ارتباط عالی داشتن با خدا و افزایش صفای قلبم بود، اینکه به معنای واقعی کلمه خدا رو تو قلبم احساس کنم، یعنی حرفاش بلندترین صدای مغزم باشه که خدا رو هزاران بار شکر که دارم قدم به قدم پیش میرم و هر بار داره رابطم بهتر و بهتر میشه، یعنی اگر تو این مسیر باشی، لاجرم برات این اتفاق زیبا رخ میده. و همه اینها بخاطر وجود شماست استاد عزیزم.

    دیشب از خدا خواستم یک سوره بگه بخونم و به من آگاهی بده از طریق اون سوره (این روش رو از دوست عزیزی که در الگوهای موفق کامنت هدایتشون رو گذاشته بودن یاد گرفتم که این کار رو انجام میدادن)، و اینکارو دارم چند بار انجام میدم و نتیجش عالیه، با توجه به چیزی که در اون لایه های زیرین ذهنم داره ریز ریز حرف میزنه، یعنی همون نگرانی های بی خود که همون وسوسه های شیطان هستند، دقیقا یک سوره ای گفته میشه بم بخونم که در اون آیاتی و یا جملاتی مکررا وجود داره در رابطه با همون وسوسه ها و عملا یا راه حل هستند و یا جمله ای که حالت ایمان و امیدواری ایجاد می کنه و احساس خوب، خداایا شکرت برا یاین کلام زیبا و حقت.

    سوره ای که دیشب خدا بم گفت، سوره حجر بود، که جالب بود برام که تو ذهنم معنی سنگ میداد ولی رفتم سرچ کردم معانی دیگری هم داشت مثل: منع کردن و بازداشتن

    من این سوره رو اولین بار که تابستون با صدای رعد المحمد الکردی که قاری مطرح جهانی است گوش کردم و وفوق العاده لذت بردم و گاهی وقتا بخاطر نوع قرائتشون گوش میدم همینجوری و کلی لذت میبرم، پیشنهاد میدم که شما گوش کنید و لذت ببرید، صدای خاصی دارن و با تمام قاریان قرآنی فرق میکنن (من اولین بار در ویدیویی در یوتویب که یک سایت خارجی و در واقع رپر آمریکایی که آهنگ ها و یا قرائت هایی که خاص هستند در یوتیوب، اون ها رو ری اکشن نشون میده بشون و در چنل خودشم پخش میکنه، یکی از بهترین اتفاقات رمضان پارسالم، شنیدن صدای این قاری بود، صداشون واقعا بهشتی هست. خلاصه در این ویدیو که بازدید زیادی هم خورده بود، رعد الکردی سوره النازعات رو میخوندن و اون خواننده درباره لحن اطمینان بخش و صدای آسمانی و آرامش بخش ایشون حرف میزدن). از این سوره یک سری آگاهی هایی دریافت میکردم ولی نمیتونم برای خودم به صورت کلمات و یا جمله بیانش کنم، و یا اینکه برای کسی توضیحش بدم، فقط یک احساس خاص عالی رو دریافت میکردم، مهربانی و بخشندگی بی نظیر خداوند، اینکه در این سوره هم مثل خیلی از سوره های دیگه خداوند میگه: غمگین نباش، و یا اعراض کن از مشرکین و اینکه خداوند تر و خشک را با هم نمیسوزونه و خیلی چیزهای دیگه. اما دیشب که خوندم آخرای سوره احساس خیلی قشنگی دریافت کردم و انگار داشت بم یه راهکار میداد و خیلی خوشحال شدم از آخر سوره که بدین شکل هست:

    فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ ﴿٩۴﴾

    پس آنچه را به آن مأموری اظهار کن و از مشرکان روی بگردان. (94)

    إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ ﴿٩۵﴾

    که ما [شرّ] استهزا کنندگان را از تو باز داشته‌ایم. (95)

    الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَٰهًا آخَرَ ۚ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ ﴿٩۶﴾

    همانان که با خدا معبود دیگری قرار می دهند، پس خواهند دانست [که مرتکب چه خطای بزرگی شده اند و مستحقّ چه عذابی هستند.] (96)

    وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ ﴿٩٧﴾

    ما می دانیم که تو از آنچه [مشرکان] می گویند، دلتنگ می شوی. (97)

    فَسَبِّـحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ ﴿٩٨﴾

    پس [برای دفع دلتنگی] پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی و از سجده کنان باش. (98)

    وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ ﴿٩٩﴾

    و پروردگارت را تا هنگامی که تو را مرگ بیاید، بندگی کن. (99)

    اینجا که خداوند میگه کار خودتو انجام بده و اعراض کن از کسایی که در مدار و فرکانس تو نیستند، چون طبق قانون نمی تونن از گفته های تو آگاهی ای کسب کنن و حجابی هست که مانع آشکار شدن این آگاهی ها برای اونها میشه. و بعد میگه اونایی که مسخرت می کنن رو هم اصلا بشون فکر نکن، ما خودمون از پس اونها برمیایم، ما یعنی اون انرژی و سیستم عظیم در صورتی که تو کار خودتو بکنی و تمرکزت روی خودت باشه، سیستم اون افراد نامناسب همون مسخره کنندگان و کسانی که توهین می کنن بت رو از تو دور میکنه، یعنی اصلا نگرانی کردن در این موارد تو زندگی، از کسایی که توهین و مسخرمون می کن امر بیجایی هست، اونا طبق قانون حذف میشن از مسیر به صورت خودکار. و همون افرادی که مشرک هستند که چیزایی دیگه رو هم خدا می کنن تو زندگیشون، و اونجا که قشنگ میگه ما میدونیم که تو قلبت به تنگ میاد از اونها (افرادی که توضیح دادیم)، وبعدش میاد راهکار میده، یعنی چطوری این حالت تنگ شدن و ناراحتی رو میاد براش راهکار میده که حلش کنیم، راهکاری میده به اسم سپاس گزاری (فسبح بحمد ربک و کن مع الساجدین)، آقا سپاس گزاری کن، شروع کن ریز و درشت نعمت هایی که تا حالا بت دادیم رو بیان کن و به اونا توجه کن، تا توجهت روی چیزی که طبق قانون درست نیست نباشه، تا حالت کم کم خوب بشه و فرکانس و احساس خوب داشته باشی و تا طبق قانون برات اتفاقای خوب رخ بده، و بعد میگه: خداوند رو عبادت کن، فقط بندگی خدا رو کن تا مطمئن بشی، تا به یقین برسی، وقتی فقط بندگی خدا رو بکنیم و مشرک نباشیم و فقط روی خدا حساب باز کنیم، و قدرت رو فقط به یک رب بدیم که اون کسی نیست جز رب جهانیان، مالک جهانیان، لاجرم اتفاقای عالی رخ میدن و همینطور یقین و اطمینان ما هم بیشتر میشه و با امید و ایمان بیشتری مسیر مستقیم رو ادامه میدیم.

    امروز به یک تضادی برخورد کردم شاید در عرض پنج دقیقه، اومدم خیلی ریز و بصورت ناخودآگاه طبق الگوی گذشته خودم بیام ننه من غرییبم بازی دربیارم برای خدا و حالت ببین چقدر من گناه دارم طور، ولی خیلی سریع فهمیدم که این الگوی قدیمی زندگی من و سیستم کاری نداره من الان درد و دل کنم، من که میدونم قانون چیه پس باید هر طور شده احساسم رو کمی بهتر کنم و بر خودم مسلط باشم، و در همون لحظه این آیاتی که نوشتم و دیشب ازشون لذت بردم به ذهنم اومدن و شروع کردم عمل به راهکاری که ارائه داده شده بود، نعمت های زندگیم رو یکی یکی بخاطرشون سپاس گزاری کردم و اون خواسته ای که داشتم که به وضوح هر چه تمام تر داشتم در موردش با خدا حرف میزدم و درخواستش رو میدادم، و همون لحظه واقعا به تنگ اومدم و در حد چند ثانیه و باز یاد جملات خداوند افتادم که گفتم ما خودمون آگاهیم ولی راهکار ارائه شده و من بدون وقفه شروع کردم به سپاس گزاری و اونقدر احساس عالی پیدا کردم و حالم خوب شد که برای تصویر خواسته هام و سپاس گزاری که اشک شوق ریختم و خداروشکر کردم برای اون تضاد، چون راکت آو دیزایرم با شدت و حدت هر چه تمام تر فرستاده شد و حتی انگیزه هایی برام ایجاد کرد برای راهی که دارم میرم.

    خیلی دوست داشتم این تجربه رو با شما به اشتراک بزارم، و نمیدونستم کجا این رو بنویسم، تا اینکه اینجا استاد گفتن من میخوام خودتون برید قرآن رو سرچ کنید و قوانین رو یاد بگیرید. و خدا همون لحظه گفت اسماء میتونی همینجا بنویسی، و خدایا شکرت برای این هدایت مثل همیشه وهاب جان.

    خداایا شکرت برای این سایت زیبا و وزین

    خدایا شکرت که هم خانواده شما عزیزانم هستم

    عاشقتم رب وهابم

    عاشقتونم دوستان گلم

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      Ati گفته:
      مدت عضویت: 1507 روز

      سلام به دوست توحیدی من

      خیلی عالی نوشته بودی

      ممنون که تجربه ت رو با ما به اشتراک گذاشتی و نکات خوبی رو بهمون یادآوری کردی…

      ممنون که با یادآوری آیه هایی از قرآن و اینکه خداوند به پیامبر چه راهکاری دادند باعث شدی قوانین رو به وضوح توی قرآن مرور کنم واقعا فرکانسی بودن این کتاب برای من به وضوح رسیده این که من تا این سنم شاید بارها و بارها معانی آیات قرآن رو خوندیم اما چند ماهی میشه که همه آیه ها برام یه رنگ و بوی دیگه میدن خیلی نکته هاشو بهتر میبینم و واقعا تعجب میکنم چرا تا الان اینقدر واضح درکشون نمی کردم.

      خدایا شکرت به خاطر این کتاب با برکت

      خدایا شکرت به خاطر آگاهی امروزم

      انشالله که همه مون روز به روز از این کتاب نورانی بیشتر و بیشتر برداشت کنیم…

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        اسماء منصوری گفته:
        مدت عضویت: 1898 روز

        عاطی خانم عزیزم، سلام و درود به شما

        امیدوارم هر کجا که هستین در حال تجربه عشق و سلامتی و شادی باشین.

        خیلی از شما سپاس گزارم که کامنتم خوندین و مورد توجه شما قرار گرفته.

        و از پاسختون ممنونم.

        بله دوست ارزشمندم، این کتاب بی نظیر، همون عشق گمشده ماست، همون حرف حق و قوانین بدون تغییر خداست که برای اینکه خالق زندگی خودمون باشیم. یکی از بزرگترین سپاس گزاری های من از سال پیش آشنایی با جمله به جمله قرآن از طریق استاد ارزشمندم عباس منش هست، من قبلا قرآن میخوندم از سر کنجکاوی ولی همش جهنم و عذابش میدیدم و تنها چیزی که به وفور میدیدم تقوا بود، ولی هرگز نمیدونستم که تقوا یعنی چه، و فکر میکردم تقوا یعنی دور شدن از انجام کارهایی هست که بقیه گفتن انجام ندیم، نه اینکه چیزی که خدا به عنوان قانون گفته تازه اونم برای چشیدن طعم خوشبختی هم در این دنیا و متعاقبا در آخرت.

        خدایا شکرت که این سایت و این گنجینه هست تا آگاهی های خودمون رو به اشتراک بزاریم، و بتونیم مسیر هموارتری رو به سمت شادی و لذت و سعادت هر چه بیشتر، داشته باشیم.

        دوست عزیز من در پناه الله باشید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 43

    سلام استاد عزیزو مریم مهربان

    سلام دوستان همراه این مسیر

    استاد خوبم ممنون ازتون بابت این درس های فوق العاده

    وای استاد چقدر حال کردم وقتی ایه هایی گفتین که داشت میگفت قران اینقدر شفاف داره باهامون حرف میزنه

    چقدر دلم خواست قران رو شروع کنم

    چقدر به دلم نشست وقتی خدا گفته من به کسی ظلم نمیکنم خودتون دارین به خودتون ظلم میکنین

    کلا از بچگی از خدا برامون ی دشمن فرضی ساخته بودن

    که خدا چهار چشمی نشسته ما ی کاری خلاف فرهنگ خانواده انجام بدیم سه سوته چنان مارو بسوزونه که جزغاله بشیم

    بچگی هام نزدیک خونمون ی جوب آب بود و من که کلا همیشه زیادی پسر بودم با دختر خاله هام و دختر همسایه میرفتیم اب تنی البته اونم بالباس

    اما همیشه می اومدم خونه بعد از اینکه ی کتک حسابی نوش جان میکردم تازه میرسیدم به اینکه چون دیگران دیدن من اونجا اب تنی میکنم خدا منو میبره جهنم و آتیش میزنه و هر بار هر اتفاقی که برام می افتاد به خاطر اینکه رفتم ابتنی خدا دوسم نداره و باعث شده مثلا بخورم زمین

    اوووه از این خرافات و چرندیات اینقدرا به خورد من یکی دادن که خدا دوسم نداره و داره هی بلا سرم میاره

    هیچوقت اهل حجاب چادر نبودم اگه مثلا حتی ی واحد درسی نمیتونستم درست انتخاب واحد کنم به این علت بود که خدا دوسم نداره

    همیشه ی دختر سرتقی بودم و خیلی این حرفا بهایی برام نداشت

    تا اینکه دیدم منی که خدا دوستم نداره تنها شخص موفق فامیلم و تمام اقوام من که مذهبی هر ماه هزاران روضه و گریه زاری دارن هر روز از ی جاشون ی توموری میزنه بیرون

    منی که خدا دوسم نداشت در طول سال نهایت ی بار سرما بخورم در حد ی روز

    تمام اقوام مذهبی من دیگه جایی که نرفتن دکتر و عمل نکردن ندارن

    منی که دختر بده فامیل بودم زیباترین دختر فامیلم اما مابقی چادری و مذهبی ها هر روز دارن ی عمل زیبایی انجام میدن

    خودمم نمیدونستم کجام و چه هدفی دارم

    تا اینکه با این سایت کم کم رشد کردم و مدت کوتاهی ست فهمیدم ای دل غافل چقدر خدا دوستم داره

    چقدر خدا هر روز از هزاران طریق عشقشو بهم ثابت میکنه

    به هر کجای زندگیم که نگاه میکنم فقط خدا داشته عشقشو بهم ثابت میکرده

    وقتی امروز صبح چشامو باز کردم و طلوع افتابو دیدم قلبم شده بود اندازه کوه که خدایا هزاران بار شکرت کع اینقدر دوستم داری که امروز هم فرصت زندگی کردن بهم دادی

    به کارم به درامدم به ماشینم به حال خوبم به آرامشم به جای جای زندگیم که فکر میکنم فقط ردپای عشق خدا نسبت به منه

    خدایا هزاران بارشکرت

    خدایا هزاران بارشکرت

    خدایا هزاران بار شکرت

    و‌ من این عشق خدا این ارامش این درک از جهان رو با تک تک سلول های بدنم مدیون استادی هستم که اینقدر عاشقانه مکتب الهی راه انداخته

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      فاطمه شاکری گفته:
      مدت عضویت: 1926 روز

      سلام ساناز جان دوست هم فرکانسی من چقدر لذت بردم از خوندن کامنتون و چقدر حس نابتون نصبت به خداوند درک کردم وتحسینتون میکنم برای این حس عالی

      یه حرفتون منو تو فکر برد و برا خودمم جالب بود خودمم ابدا تا جایی که یادمه ادم مذهبی نبودم قبلنها همش بهخودم میگفتم من نه قران میخونم البته الان با اگاهی میخونم و کیف هم میکنم نه تومراسم عزاداری اینا شرکت نمیکنم تو دلم میگفتم اخ اخ جام ته جهنمه البته این افکار قبل اشنایی با استاد بود

      این حرفتون

      تا اینکه دیدم منی که خدا دوستم نداره تنها شخص موفق فامیلم و تمام اقوام من که مذهبی هر ماه هزاران روضه و گریه زاری دارن هر روز از ی جاشون ی توموری میزنه بیرون

      منی که خدا دوسم نداشت در طول سال نهایت ی بار سرما بخورم در حد ی روز

      و الان به حرفتون توجه کردم من اصلا مریض نمیشم اگه هم بشم مثل شما یه روز در حد سرما خوردگی و میبینم اونهایی که دم از مذهب میزنن عزادری روزه اینا همش مریض هستن و خدارو شکر میکنم وسپاسگزارم ازتون که به این نکته اشاره کردید و منو سپاسگزارتر کردید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      فاطمه شاکری گفته:
      مدت عضویت: 1926 روز

      سلام دوست هم فرکانسی من چقدر لذت بردم از خوندن کامنتون و چقدر حس نابتون نصبت به خداوند درک کردم وتحسینتون میکنم برای این حس عالی

      یه حرفتون منو تو فکر برد و برا خودمم جالب بود خودمم ابدا تا جایی که یادمه ادم مذهبی نبودم قبلنها همش بهخودم میگفتم من نه قران میخونم البته الان با اگاهی میخونم و کیف هم میکنم نه تومراسم عزاداری اینا شرکت نمیکنم تو دلم میگفتم اخ اخ جام ته جهنمه البته این افکار قبل اشنایی با استاد بود

      این حرفتون

      تا اینکه دیدم منی که خدا دوستم نداره تنها شخص موفق فامیلم و تمام اقوام من که مذهبی هر ماه هزاران روضه و گریه زاری دارن هر روز از ی جاشون ی توموری میزنه بیرون

      منی که خدا دوسم نداشت در طول سال نهایت ی بار سرما بخورم در حد ی روز

      و الان به حرفتون توجه کردم من اصلا مریض نمیشم اگه هم بشم مثل شما یه روز در حد سرما خوردگی و میبینم اونهایی که دم از مذهب میزنن عزادری روزه اینا همش مریض هستن و خدارو شکر میکنم وسپاسگزارم ازتون که به این نکته اشاره کردید و منو سپاسگزارتر کردید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    فهیمه زارع گفته:
    مدت عضویت: 2976 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان ،بنام او که هرچه دارم از اوست

    سلام ودرود فراوان به استاد ارجمندم ومریم بانوی نازنین ودوستان الهی ام

    خداراسپاسگزارم بخاطر این فرصت ،این وقت واین زمان

    خداراسپاسگزارم که به این مسیر زیبا هدایت شدم ودراین مکان الهی حضور دارم

    خداراسپاسگزارم بخاطر وجود عزیزان ودوستانم

    ظلم به خود از دیدگاه قرآن

    یجورایی می‌توان گفت این فایل در راستای فایل چند باوررقدرتمند برای رفع احساس گناه در روزشمار اول هست

    خداروشکر میکنم با اینکه قبلا چند بار این فایل را گوش داده بودم ایندفعه درک من از فایل متفاوت تر از سری قبل بود چقدر با گوش دادن به آیاتی که استاد در این فایل آوردند وتفسیر کردند متوجه شدم چرا ذهنم همیشه مقاومت داشت به اینکه دیگران را واسطه قرار بدم بین خودم وخدا ،اینکه دنبال این نبودم کسی برام دعا کند تا من به خواسته ام برسم

    چقدر احساس آرامش کردم از اینکه کسی قدرت بدبخت کردن یا خوشبخت کردن مرا ندارد تا زمانی که در مسیر درست قرار دارم ومن نیز قدرت بدبخت کردن وخوشبخت کردن کسی را ندارم خدایا شکرت

    آگاهیهایی از این فایل ارزشمند

    1_بحث استغفار وبحث دعا

    هر دعای خیری که می کنیم به خودمون بر میگرده واین موضوع در قرآن آمده است واین یک قانون است که اگر ما برای کسی آرزوی سلامتی وسعادت وخوشبختی کنیم به خودمان بر می‌گردد

    اگر کسی در مدار درست باشد نیاز ندارد کسی برایش دعا کند همین جوری خیر وخوشبختی برایش بوجود می آید

    اگر ما براکسی دعا کنیم وخوشبختی کسی را آرزو کنیم آن دعا وخوشبختی به خودمان برمی‌گردد فارغ از اینکه آن طرف خوشبخت شود یا نه چون آنها خودشون تصمیم می گیرند

    کسی که خوبی می‌کند خوبی بیشتری را تجربه می‌کند وکسی که مسخره می‌کند سیستم نتیجه اعمال خودش را به او نشان می دهد واین نشانه هایی ازسیستمی بودن خداوند است یعنی وقتی از خداوند صحبت می کنیم باید درک کنیم که جهان یک آیینه یک سیستم هست که فرکانس ارسالی مارا به خودمون برمی گرداند

    این جهان کوه هست وفعل ما ندا

    سوی ما آید نداها را صدا

    سیستمی بودن خداوند یعنی هرکسی نتیجه اعمال خودش رو می‌بیند واینجوری نیست که یک نفر هر خطاوگناهی می‌خواهد انجام دهد بعد برود پیش پیامبر وبگوید برای ما طلب استغفار کن این خودش شر‌ک هست که فکر کنیم کسی که گناهکار هست خودش کاری نکند وخودش پاک گناه نشود وخودش از خداوند طلب آمرزش نکند وبیاد به یک نفر دیگه بگه اینکار رو بکندکه چه آن فرد اینکار را بکند وچه نکند فرقی براش نمی کند چون سیستم داره عمل می کند

    کسی که فرکانس وقوانین خداوند را می شناسد می داند که این استغفار برای دیگران نتیجه ای ندارد

    وقتی با افرادی روبرو می شویم که در مدار کفر هستند از آنها دور شویم وحتی نخواهیم وارد مدار آنها شویم

    این افراد ایمان نمی آورند مگر اینکه باورها ورفتارهاشون عوض شود

    این دنیا که ما اینقدر بزرگش کردیم در مقابل ابدیت یک پلک بر هم زدن هم نیست

    چون تمام تمرکز ما بر این دنیاست خیلی از موضوعات را درک نمی کنیم

    اگر به خود ستم کردیم واز خدا طلب آمرزش کردیم می بینیم که خدا آمرزنده ومهربان هست

    هرکس گناهی بکند به خودش ستم می‌کند نه به دیگری

    من مسئول افکار واعمالم هستم واگر به کسی تهمت بزنم ویا غیبت کنم به خودم آسیب رسوندم

    وقتی تسلیم باشیم وبه خداوند ایمان داشته باشیم وآرام باشیم وبا آنها بحث نکنیم اگر کسی بخواهد به ما آسیب برساند نمی تواند

    کسانی که بعداز ایمان آوردند در مدار غلط باشند درک درستی ندارند وهر چیزی ببینند برداشت اشتباه می‌کنند

    قرآن کتابی است واضح وروشن برای دانایان بشارت آور وهشداردهنده است اغلب آنها روی گردانده ونمیشنوند

    اغلب کفار اعراض می‌کنند چون اعراض می‌کنند ودر مدار نیستند چیزی نمی‌شنوند

    حق الناس

    حق الناس در قرآن وجود ندارد این به این معنا نیست که در واقع کسی را اذیت کنیم وبگوییم نه آن مشکل خودش هست

    اگر معنای حق الناس این است که اگر ما حقی را از کسی ضایع کنیم تونستیم مسیر زندگی اون رو عوض کنیم این به هیچ عنوان در قرآن وجود ندارد نه در قرآن ونه در جهان هستی ،یعنی ما نمی تونیم کسی رو از مسیر خودش خارج کنیم ،بلا سرش بیاریم ،بدبختش کنیم، سرنوشتش رو عوض کنیم ما نمی تونیم اینکار را انجام بدیم ما اگر به کسی ظلم بکنیم داریم به خودمون ظلم می کنیم وظلم ما بلای خاصی سر آن شخص نمیاره چه بسا بدی که در حق دیگران می کنیم باعث پیشرفت وموفقیت آنها شود نه اینکه بلا سرشون بیارد

    اگر شخص در مسیر درست باشد وبه منبع وصل باشد وبه خداوند ایمان داشته باشد وظلم ما را باور نکند ما نمی توانیم به اون آسیبی بزنیم وخداوند راه گشا خواهد بود

    تا مظلومی نباشد ظالمی بوجود نمیاد یعنی اگر می‌بینیم که به کسی داره ظلم میشه آن شخص خودش خداوند رو باور نکرده چون کسی که خداوند را باور کند اصلا بهش ظلم نمی‌شود

    اگر من باور داشته باشم که خداوند به من کمک میکند ،باور داشته باشم که تنها فرمانروای قدرتمند جهان رب العالمین، الله هست من دیگه نگران نیستم ،دیگه از کسی نمی ترسم ،

    کسی که از کس دیگه ای میترسه آن طرف میتونه تسخیرش کند اگر ما از فردی بترسیم یا از مجموعه ای بترسیم چون می‌ترسیم، آن شخص میتونه مارو کنترل کند والا کسی که ترسش فقط از خداوند باشد کسی نمی تواند کنترلش کند ،بترسوندش ،بهش ظلم کند وای نمیاسته که اصلا بهش ظلم بشود

    وقتی کسی مرتکب کار زشتی شود خداوند می فرماید که اینان به خودشون ظلم می کنند ومی تونند از خداوند طلب آمرزش کنند وکسی غیر از خداوند نمی تونه آمرزشی برای گناهان داشته باشد

    وقتی یک کار اشتباهی انجام می دهیم به خودمون ظلم کردیم نه شخص مقابل

    حق الناس به معنای اینکه ما می تونیم حق کسی رو بگیریم از خوشبختی ونعمت دورش کنیم ومی تونیم بدبختش کنیم در قرآن وجود ندارد واین از موارد فرکانسی هست که وقتی ما در مدار درست باشیم فقط خیر وخوبی ونعمت وارد زندگی ما می‌شود واگر در مدار اشتباه باشیم فقط بی پولی ،بدبختی ،بیماری ومشکل وارد زندگیمون می شود وخودمون هستیم که با افکارمون ،با باورهامون مدارمون رو بوجود آوردیم نه کس دیگری ،کسی به ما ظلم نمی‌کند خودمون هستیم که به خودمون ظلم می کنیم با باورهایمان ،با بی ایمانیمون ،باترسها ،نگرانی ها ،افسردگی ها ،احساس گناه خودمون را در مداری قرار می دهیم که بلا سرمون میاد واین به این معنا نیست که کسی داره بلا سر ما میاره بلکه ما رفتیم جاییکه بلا مصیبت، بدبختی ،بیماری،مشکل هست واگر ما باورهامون را درست کنیم ودر فرکانس مناسب قرار بگیریم ما در جایی قرار می گیریم که فقط خوشبختی،عشق،ثروت،سلامتی، وجود دارد

    اگر حق الناس به این معناست که ما میتونیم کسی رو که در مسیر درست هست حقش رو بگیریم وبدبخت وبیچاره اش کنیم ما نمی تونیم اینکاررا انجام بدیم هیچ کس نمی تونه اینکار را انجام بدهد ما فقط خودمون را می تونیم خوشبخت یا بدبخت کنیم مثل موقعی که حضرت موسی یک‌نفر را می کشد میگه من به خودم ستم کردم ،خودم را در مدار بد قرار دادم وخودم را بیچاره کردم به آن طرف ستمی نشد چون نمی تونم به آن ستم کنم در قرآن نداریم که کسی میتونه حق کسی رو بگیره وآن را بدبخت ونابود کند

    نگاهمون تغییر کند به آنچه که ما از گذشته شنیدیم وآن چیزی که در جهان واقعیت وجود دارد وجزء قوانین الهی است

    هرچقدر بخواهیم قرآن را بهتر بفهمیم باید کوآنتوم وفیزیک را بهتر بفهمیم چون این دو خیلی به هم مرتبط هست هرچقدر ما از انرژی ،فرکانس ،قوانین حاکم بر انرژی ،بیشتر بفهمیم بیشتر قرآن را متوجه می شویم چون اینها دقیقا یکی هستند

    فرشتگان به هنگام قبض روح آنان که بر خود ستم داشته اند می‌پرسند در دنیا چگونه زندگی کردید آنها پاسخ می دهند ما در زمین مستضعف بودیم ،ما مورد ستم واقع شدیم فرشتگان پاسخ می دهند مگر زمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید جایگاه آنان دوزخ وسرانجامشان نامیمون یعنی میگه تو مستضعف وزبون بودی چرا حرکت نکردی ،چرا نرفتی جای دیگه مگه به خدا ایمان نداشتی مگه باورش نداشتی حالا که باورش نداشتی وبی ایمان بودی واجازه دادی بهت ستم شود ودر مداری قرار گرفتی که ظلم بهت وارد شد بدان که آن دنیا اوضاعت خیلی سخت تر هست یعنی اگر بهونه ما این است که نه من خیلی بدبخت وبیچاره بودم وفلانی حقم رو خورد دوزخ برای آنان خیلی بدتر از دنیاست

    اگر ایمان داشته باشیم وببینیم فضای بدی هست می گوییم نه من تو این فضا نمی ایستم ومیرم جای دیگه،اگر دارند حقم را می‌خورند میگم نه مگه پروردگار من ،رب من خدا نیست ،مگر رزق وروزی من دست خدا نیست پس چرا من دارم از اینا حساب میبرم

    وقتی قیامت می شود شیطان هم مسئولیت خطای ما را به عهده نمیگیره خودتون اینکار را کردید ،شیطان میگه من بر شما سلطه ای نداشتم من فقط شما را دعوت کردم وشما پذیرفتید من فقط زشتی رو بر شما زیبا کردم وشما با افکار وباورهاتون متمایل شدید به سمت من نه به سمت خداوند بنابراین مرا سرزنش نکنید خود را ملامت کنید واین هست جهانی که بر پایه مدار وفرکانس هست

    ما با افکار وفرکانسهامون وارد مدارهای مختلف می شویم کسی مقصر نیست از اینکه مرا (شیطان ) شریک خدا ساختید بیزارم

    چشم زخم در قرآن: کسی که فکر می کند کس دیگه ای می تونه چشمش بزنه یعنی آن شخص به شیطان قدرت می دهد وشریک پیدا می‌کند برای قدرت بی نهایت خداوند

    خدایا شکرت…شکرت…شکرت

    در پناه الله شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      الماس گفته:
      مدت عضویت: 953 روز

      سلام به فهیمه جان امیدوارم حالت خوب و عالی باشه خیلی زیبا نوشتی لذت بردم از کامنت شما کسی که فکر می کند کس دیگه ای می تونه چشمش بزنه یعنی آن شخص به شیطان قدرت می دهد وشریک پیدا می‌کند برای قدرت بی نهایت خداوند

      من سوالی ازتون داشتم چجوری متن هارو یه جاهاییش رو پر رنگتر تایپ کردین؟ ممنون میشم جواب بدین موفق و پیروز باشید دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فهیمه زارع گفته:
        مدت عضویت: 2976 روز

        بنام الله

        سلام ودرود به الماس زیبا

        ممنون از مهرت بانو

        چقدر اسمت قشنگه وبرازنده وجود ارزشمندت

        عزیزم هر قسمت که خواستید پررنگتر بشه دو ستاره قبل ودوستاره بعد از آن بگذارید

        امیدوارم روز به روز در زندگی ات چون الماس بدرخشید

        درپناه الله بهترین بهترین ها را برایت آرزو دارم

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1742 روز

    سلام استاد جان

    امیدوارم حالتون خوب باشه. شما تو این فایل گفتین ک برین قران رو مطالعه کنین و باورهایی رو درمورد خوندن قران ب من دادین ک باعث شد من ترغیب بشم و خودم برم دنبال حقیقت با این نگاه ک این کتاب یه کتاب هدایتگره و راه درست رو ب ما نشون میده..حالا میخوام درکم رو تا ب الان اینجا تایپ کنم هرچند من هنوز این فایل شمارو تا اخر نرسیدم گوش بدم.

    اولین چیزی ک درمورد قران من درک میکنم این هست ک خدا مدام میخواد یه نگاه وسیع و بزرگ از جهان ب ما بده و دیدگاه مارو بزرگ تر کنه. مثلا سوره حمد رو اینجوری شروع میکنه…ستایش مخصوص خدا است، برای خدا است

    یعنی انگار میگه ببین تو باید بدونی ک همه عشق و ستایش اطرافیانت ب تو از طرف پرودگار و لطف او هست یعنی اینکه اگه کسی بهت حس خوب میده محبت میکنه درواقع خداوند داره با تو اینکارو میکنه و تو باید اونو ببینی و سپاسگزار او و قوانینی باشی ک افریده تا افراد بهت عشق بدن..وقتی تو با خودت در صلح هستی وقتی رابطه خوبی با ربت داری و ذهن و روحت هماهنگه پاداشش این هست ک رابطع بقیه هم با تو خوب میشه و اگه کسی بهت حسای خوب رو داد باید بدونی از پروردگاره و طبق سوره حمد ستایشت برای او باشه. ب نظرم این همون نگاه بزرگ داشتنه ک به قول شما ما میرسیم ب اون بالاییه ب پروردگار در نهایت..فکر کنم عنصری این بیت شعرو میگه… ز یزدان دان نه از ارکان ک کوته دیدگی باشد ک خطی کز خرد خیزد تو آن را از بنان بینی…همین دیدگاه چقدر باعث میشه تو روابط ما ب ادما نچسبیم، حالمون خوب باشه، وارسته باشیم، ب خاطر گدایی کردن عشق عزت نفسمونو زیر پا نذاریم، سالم تر باشیم، توحیدی تر باشیم..خدایا شکرت کمکم کن..

    دوباره تو همین سوره ما درخواستمون از خداوند این هست… تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم. انگار همون نگاه بزرگ ک فقط از خودش کمک بخوایم و بدونیم او تنها قدرت جهانه و همه چی دست خودشه از خودش بخوایم و اینجوری عزت مندانه زندگی میکنیم از بنده هاش نمیخوایم و عزت مون رو خدشه دار نمیکنیم. بنده ای ک اوهم قدرتی از خودش نداره و هرچی داره از ربشه…

    سوره بقره…

    اینجوری شروع میشه ک… این کتاب شکی در آن نیست. هدایتی است برای باتقوایان..حالا باتقوایان کیا هستن؟ کسانی ک به غیب ایمان میارن، صلاه میکنن و از انچه روزیشان دادیم انفاق میکنن.غیب رو یکی از دوستان گفته بود فرکانس هست، ینی من ب وجود فرکانس و اینکه هرلحظه دارم با توجهم فرکانس میفرستم ایمان بیارم و بعدش تو عمل نشون بدم چ جوری؟ صلاه کنم. فکر کنم تو دوره قانون افرینشتون بود استاد گفتین صلاه یعنی توجه به نکات مثبت…یعنی هماهنگ شدن با خداوند…هرچند الان ذهن من براش اینا ناآشنا هست و مقاومت داره ولی من ادامه میدم و از خدا میخوام کمکم کنه بیش تر درک کنم قانونش رو تا ایمانم بیش تر بشه.خدا میگه این افراد کسانی هستند ک خدا هدایتشون میکنه و رستگارانند..کلمه ی هدایت…خیلی برام جای فکر داره…تو ایمان میاری ب غیب و صلاه میکنی خدا هم ب وعدش عمل میکنه و هدایت میکنه. هدایت ب چی؟ شرایط بهتر، اتفاقات بهتر، ثروت، سلامتی، روابط خوب…خدا همه اینارو رقم میزنه و خلف وعده نمیکنه…ب شرطی ک ما کارمونو انجام بدیم ما باهاش هماهنگ بشیم، ما صلاه کنیم، ما جوری فکر کنیم ک خداوند فکر میکنه، ما با خودمون ب صلح برسیم…

    خداوند در ایه ۲۱ سوره بقره ی نگاه و دیدگاه قشنگ میده میگه ک…ای مردم پروردگارتان را عبادت کنید. کسی ک شما و پیشنیانتان را خلق کرد.با این استدلال امید است ک تقوا پیشه کنید. یعنی اینکه اغا خدا میاد قدرتش رو نشون میده میگه من همونیم ک خلقت کردم در ایه های بعدم میگه تویی رو خلق کردم ک مرده بودی، ادم های قبل از توروهم خلق کردم و این قدرت منه. پس من قدرت اینو دارم ک تورو ب هرچی ک میخوای برسونم. هرچی دوست داری، هر خواسته ای داری، پس راه درستو بیا و تقوا رو پیشه کن. صلاه کن و بدون با این صلاه من تورو هدایت میکنم..در ادامه هم میفرماید من خدایی هستم ک برای شما زمین رو بستری قرار دادم و اسمان رو سقف و ازش اب نازل کردم، و ب وسیله اب ثمرات رو ب عنوان روزی قرار دادم براتون پس برای خدا همتا قرار ندهید. چقدر خدا استدلال های منطقی و قشنگ میاره برای اینکه فقط از خودش کمک بخوایم و نگاهمون ب خودش باشه. میگه من این همه قدرت دارم من این همه کار دارم میکنم پس شریک برام قرار ندین. بدونین من قدرت واحدم…

    در ایه ۴۵ خداوند میگه از صبر و صلاه یاری جویید.و این سخت است مگر برای خاشعین میگه توجه ب نکات مثبت و داشتن حس خوب فقط برای خاشعین سخت نیس کسایی ک همون دیدگاه big picture و نگاه گسترده تری دارن. کسانی ک یقین دارند خدارو ملاقات میکنن و ب سوی او برگردانده میشن. ب نظرم خاشعین افرادی هستن ک میگن من اگه صبر کنم، اگه حسم خوب باشه، اگه ب صلح برسم هم این دنیام قشنگه هم تو این دنیا اتفاقات خوب برام میوفته هم اخرتم قشنگه. این دنیا میگذره اون دنیارو میخوام چیکار کنم ک قراره تا ابد باشم. انگار ی نوع اهرم رنج و لذته..ک من با این دیدگاه وسیع ک ایجاد میکنم پس لذتمو میبرم ایمانمو ب خدا تقویت میکنم و بعدش خود ب خود اتفاقات خوب برام میوفته…در ایه ۴۸ میگه…تقوا پیشه کنید از روزی ک نه کسی از کسی عذابی رو دفع میکنه و نه شفاعتی رو میپذیره و نه عوضی میگیرد و نه یاری میشود خدا این چیزارو میگه ک ما انگیزمون برای تقوا قوی تر بشه. همون اهرم رنج و لذت…

    این تاحالا درک من از سوره بقره بود. امیدوارم ب درک عمیق تری برسم. ممنونم استاد ک این عمل رو در من بیدار کردین، خدایا متشکرم ک اعتبار همه اینا ب تو برمیگرده❤❤❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: