علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/10/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-10-06 01:34:492024-02-14 06:09:30علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
سلام استاد جان، سلام به خانم شایسته مهربون و دوستداشتنی و سلام به دوستای عزیزم در خانواده صمیمی عباسمنش، امیدوارم حال همگی عالی باشه.
استاد جان، ممنونم بخاطر این فایل فوقالعاده، ممنونم که توی این فایل اهمیت احساس لیاقت و خودارزشمندی رو به من یادآوری کردید.
من یاد گرفتم که کانون توجه چقدر مهمه در تجربه احساس لیاقت داشتن، ما موجودات دوقطبی هستیم، هرکاری انجام بدیم، باز هم نمیتونیم اون کار رو بینقص انجام بدیم.
چقدر مثالهای زیبایی زدید، مثال بازیکن فوتبالی که دو تا گل زده، اما یه دروازه خالی رو گل نکرده، مثال یک دانشجو یا دانشآموزی که نمره یکی از درسهاش رو 19 گرفته و یک اشتباهی داشته، مثال یک نفری که میره مهمونی و کلی اتفاقات جالب و فوقالعاده توی مهمونی داره رقم میخوره و درعین حال یک نفر مثلا رفتار نامناسبی باهاش داشته، یک نفری که خیلی چهره یا اندام زیبایی داره و یک مشکل کوچیکی توی صورتش هست، یک نفری که نُه نفر بهش گفتن چقدر ارائه فوقالعادهای داشتی، چقدر مطالب رو عالی توی پاورپوینت درست کردی، چقدر از ارائهای که داشتی استفاده کردیم و در عین حال یک نفر میگه اینجای کار میشد بهتر عمل کنی و یه انتقادی میکنه. مثال از فردیکه خیلی پیشرفت داشته توی کار مثلا نوازندگی پیانو، خیلی آهنگهای قشنگی نواخته، اما یک آهنگ هست که هنوز نتونسته اون رو کامل بنوازه.
اگر ما تمرکزمون روی مواردی باشه که اشتباه کردیم، خوب نتونستیم عمل کنیم و خودمون رو سرزنش کنیم، جهان از جنس تمرکز ما بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون میکنه، جهان مواردی که اشتباه کنیم رو بیشتر میکنه، احساس سرزنش بیشتر رو برای ما بوجود میاره، مثل اینکه میترسی که نکنه من اشتباه کنم و ازقضا چون ترمز کردی روی کار اشتباه، بیشتر اشتباه میکنی، از هرچیزی بترسی، سرت میاد، اما اگر بیخیال باشی، از اشتباه کردن نترسی و اگر اشتباهی انجام دادی غمت نباشه، خودت رو سرزنش نکنی و بگی یاد میگیرم، نمیترسم که نکنه دوباره اشتباه کنم، اشتباهات کمتری مرتکب میشی، پس اگر تمرکزمون روی اشتباه یا ناخواستهها باشه این یعنی اینکه ما احساس عدم لیاقت داریم، از طرفی اگر ما در هر موضوعی تمرکز کنیم روی نیمه پر لیوان، خودمون رو تحسین کنیم به خاطر تلاشمون، به خاطر ارادهمون، خودمون رو تحسین کنیم بخاطر اون 19 نمره خوبی که توی اون درس گرفتیم، خودمون رو تحسین کنیم بخاطر پیشرفتی که توی کار داشتیم و خدا رو شکر کنیم، این یعنی ما داریم احساس لیاقت در خودمون ایجاد میکنیم.
حس میکنم اینکه ذهن افراد روی ناخواستهها توی هر موضوعی توجه میکنه با این نگاه مثبت وارد میشه که این کارم درسته و من چقدر دقیق هستم، چقدر میخوام بینقص عمل کنم، چقدر خواهان پیشرفت هستم و این باعث میشه رشد کنم، پس من نباید اشتباه کنم و با توجه روی این موضوع بخوام اون نکته منفی رو برطرف کنم. انگار این توجه روی موارد نادلخواه با این نگاه مثبت وارد میشه که کار درست همینه و من چقدر فوقالعاده هستم که نمیخوام کوچکترین خطا و اشتباهی در کارم وجود داشته باشه، که به این صورت به ویژگی کمالگرایی در افراد میرسیم.
قانون این رو میگه به اندازهای که من به خودم احترام میذارم و برای خودم ارزش قائل هستم، جهان و افراد به من احترام میذارن و برام ارزش قائل میشن.
به اندازهای که من احساس لیاقت میکنم برای داشتن یه رابطه فوقالعاده، برای داشتن ثروت، برای داشتن هر نعمتی توی زندگیم، جهان هم من رو لایق رابطه عاشقانه، لایق ثروت و لایق هر نعمت دیگهای میدونه.
این لیاقت از کنترل کانون توجه میاد، باید ببینم کانون توجهام توی مسائل زندگی روی چه جنبهای از مسئله هست و آگاهانه اون قسمتهای مثبت و اون تواناییهام رو ببینم و تحسین کنم و ببینم چقدر خوب عمل کردم و این کار ادامه دار باشه، این احساس لیاقت نه برای یک روز و دو روز، بلکه استمرار داشتن در تجربه احساس لیاقت، نتایج عالی رو برای ما بوجود میاره.
خدایا شکرت به خاطر این آگاهی و به خاطر دستان مهربانش استاد و خانم شایسته و دوستای عزیزم.
امیدوارم همه شما دوستای گلم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام دوست عزیزم واقعا سپاسگزارم از شما
تقریبا دو ساعتی میشه که دارم کامنت میخونم البته کامنت فایل قدرت اراده در برابر عملکرد مغز ،که در مورد قانون سلامتی.
اونجا هم زیر کامنت چند تا از دوستان گفتم که راهنماییم کنن و از خدا طلب کمک میکردم بابت اینکه 3 ماه تو دوره سلامتی هستم و یک ماه که تقلب میکنم با اینکه دوست ندارم روز به روز داره تقلب بیشتر میشه
وقتی کامنت شما خوندم حس کردم خدا جوابم داده
اینکه چرا دارم روی تقلب تمرکز میکنم بیام 7ودم تشویق کنم بابت اون دو ماهی که عالی کار کردم اندام عالی دارم 7 کیلو کم کردم حتی مربی بدنسازی پارسالم الان منو دیده کلی تشویق کرده و باورش نمیشد من تو خونه آنقدر 5الی پیش رفتم
اینکه پوستم چقدر شفاف شده پر انرژی شدم اینکه کلی از غذاهای کربوهیدرات دهر و قندی اصلا نمیخورم
واقعا سپاسگزار شما و ربم هستم که بهم انرژی داده که ذهنم از این مقایسه و سرزنش کردن بردارم روی نکات مثبت خودم بزارم.
دوستون دارم موفق باشید.
به نام خدا
سلام دوست عزیزم
من هم از اون افرادی بودم و الان هم هستم که در مهمونی تقریبا همه من را تحویل می گرفتند . باهام خوب صحبت می کردند ولی همیشه و همیشه یه نفر میرسید که شیطان وجدان من میشه و همین طور روی مخ من بود و هست یعنی الان هم هستش و تا آخر مهمونی من را عذاب می داد و می دهد
البته که صد در صد از احساس عدم لیاقت هست و توجه و تمرکز روی اون یه نفر و حرف هایش و صحبت هایش ولی چرا باید این یه نفر باشه؟؟؟
علتش چیه؟؟؟؟
من خودم را این طور آرام می کنم که اون نفر باعث رشد من هست چون وقتی همه چیز گل و بلبل است من مغرور نشوم
یا اینکه اون فرد داره به من می فهمونه که این ایراد ها را داری و باید اینها را هم درستش کنی و حلش کنی
اگر این تضادها نبود که من اینجا نبودم . برای وجود تضادهای پی درپی اینجا هستم
از بس تکرار شدند و تمومی نداشتند من اینجا هستم
ممنون دست عزیز
الهی شکرت
سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته…
سپاس گزار خدایی ام که من رو به سوی آنچه می خواهم هدایت می کند . و من رو به سوی زیبایی ها هدایت می کند … بع سوی آسانی ها هدایت می کند …
از شما استاد عزیز سپاس گزارم …
قلبم با هر کلمات شما مثل گلی می شکفد . و باز می شود .
داشتم به این مسئله فکر می کردم که از زمان کودکیمان چقدر خود ارزشمندی ما رو به داشتن صفتی . حتی داشتن زیبایی ظاهری و رفتاری که دیگران رو راضی می کند گره زده می شد .
مثلا حجابش رو رعایت کرده دختر خوبیه . آرومه دختر خوبیه .مودبه و یا با نامه پس دختر خوبی هست و اگر در مقابل، مورد رضایت دیگران و مادر پدر قرار نمی گرفتم پس به اندازه کافی خوب و کافی نیستم . چقدر تلاش کردیم تا مثلا درس بخوانیم و مورد مقبولیت مادر و پدر قرار بگیریم و البته مادر و پدر هم از ما می خواستند که در نگاه دیگران خوب باشیم …
این اتفاق دو سوی آن تاثیر منفی داشته. چه زمانی که تلاش برای خوب بودن می کردم و چه زمانی که نمی کردیم …
در هر دو حالت من انرژی پایین تر از دیگران بودم . در هر دو حالت من حس ناکافی بودن داشتم . و در دوحالت نمی توانستم کافی باشم . هر اشتباهی می توانست برای من سقوط بزرگ باشه …
استاد چه بت های عظیمی در مقابلم شکست و چه بند هایی از بدن من باز شد . وقتی روی این باور شروع به کار کردن کردم .حتی اگر یک گناه کنم و اشتباه کنم ارزشمندم …
حتی اگر ثروت نداشته باشم . ذرزشمندم . حتی اگر در نگاه مادر پدرمان خوب نباشم و در مسیر و مدار آن ها نباشم ارزشمندم و حتی اگر جهانی به من پشت کند و همراه و هم قدم من نباشد ارزشمندم. …
و حتی اگر برای دیگران ارزش و فایده ای نداشته باشم ارزشمندم …
و بعد با خودم بدون پوسته روبرو شدم و به خودم گفتم پس برای چه با ارزشم ؟؟
راستش این سوال نیاز به تفکر دارد و با تکامل جواب هاش بیشتر و بیشتر می شود .
اینکه من با روح جهان در ارتباطم . و با صلح ا خودم با جهان گسترش پیدا می کنم . و من یکی از منبع های انرژی این جهانم …
استاد در یکی از فایل ها شما از قدرت خود در مقابل طبیعت مقابل صحبت می کردید . و اینکه من قدرتش را دارم که با جهان اطرافم مقابله کنم .
فکرم کاملا درگیر شد . و این فکر در وجود من شکفت من چقدر در مقابل طبیعت اطرافم احساس قدرت می کنم .
خودم رو فرمانبردار می بینم و یا من خودم رو زیر دست می بینم و خودم رو موجودی ضعیف که جهان می تواند منو در خودش له کند …
این بسیار مهمه که درک کنیم جهان در هر حال با من با احترام برقرار می کند و اگر در مورد هایی چک و لغط می خوریم ( این تعبیر خود ماست . ) و البته فشارهایی برای هدایت در مسیر درسته …
بله وقتی من ارزشمندم . به معنای درک قدرت وجودی ام هست …
به معنای اینکه از هرچیزی که در این جهان من فکر می کنم با ارزش هست . من در مقابل خودم و من در جهان خودم بارزش ترم . و از هر اتفاقی م توانم فرصتی خلق کنم و ثروتی …
و من می توانم از هر قدرتی با قدرت تر بشوم . (در جهان خودم و در مسیر رشد و پیشرفت خودم و نه برای دگرگونی جهان دیگران! )
و این فکر چقدر باعث می شود که نترسیم…
از انسانی و از هر بادی که در جهانمون می وزد نترسیم …
و ترس در مقابل ایمانه …
و ترس به اندازه ای منو ضعیف می کند که ایمان می تواند منو قوی کند …
مسئله دیگر که در زمینه خودارزشمندی منه این هست که فکر می کنم چقدر لایق اینم که جهان و یا همان خداوند به من کمک می کند و خلق بنده اش هم همین طور !
بدون اینکه بخواهم براشون کار کنم و بدون دلیل جهان به من ببخشد و یا حتما فکر می کنم . باید پدرم دربیاد تا جهان به من لطفی کند و مزدی که در حد کفایت به من بدهد …
چقدر مهمه که درک کنم اینقدر با ارزش هستم که جهان با میل و خواست و رغبت خودش بخواهد به کام من بچرخد و دری رو باز کند …
انسانها به صورت غریزی علاقه دارند تا در نعمت رو به روی ما باز کنند. همان طور که خود ما این موضوع رو دوست داریم …
و چقدر ارزشمندم تا به اندازی کافی و بی نهایت گسترش پیدا کنم …
هر قدر وجودم رو و اون منبعی که وجودم از اون سرچشمه می گیرد را درک کنم( منظورم خداست) رو درک کنم به همان اندازه درک می کنم که من ارزشمندم و این روح و قلب من قدرت گسترش دارد. ..
رفتارهای ما با دیگران و گشایش ما و اینکه سخت گیری ما به دیگران نشان می دهد با خودمان چطور برخوردی داریم …
کسی که به خودش سخت می گیرد نمی تواند به دیگران آسان بگیرد .
و کسی که مهربانی منبع وجودی اش رو درک نکند و فراوان وجودی اش رو نمی تواند این ها رو در جهان خودش به وضوح ببیند …
استاد بخاطر چنین محصول فوق العاده ای سپاس گزارم…
از خداوند این خواسته رو دارم که اینقدر در ثروت غرق بشوم که بتوانم له راحتی تمام محصولات شما رو بخرم و در زندگی ام اجرایش کنم و توحیدی زندگی کنم …
من خودمو لایق احترام باید بدانم
این باور خیلی برای من کارساز هست و باید درستش کنم
من لایق احترام هستم
تا کی وقتی وارد جمعی میشم هیچ کسی متوجه نشود ؟؟؟!!!!
پس من لایق احترام هستم
دیدم بعضی افراد تا وارد مجلس و مهمونی میشوند همه بلند میشوند مثل اینکه از قبل هماهنگ شده است !!!؟؟؟؟
همیشه برام سوال بود
ولی من که وارد میشدم هیچ کسی نمی فهمید !!!!!
همه مشغول گفتگوهای خودشون بودند
خدایا شکرت
باید باز هم روی احترام به خودم کار کنم و تا خودم به خودم احترام نکذارم از احترام دیگران به من هم خبری نیست
این برای من خیلی نکته حیاتی و بزرگیه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلامی به زیبایی این صبح و این آبی آسمان و این لطافت هوا به عزیزترین ها استاد و مریم و به دوستان خوبم که چقدر خوشحالم از بودن با اونها در این فضای روحانی
دیروز داشتم همینطور کامنت دوستان رو میخوندم بعد دیدم که چقدر همین کامنتها توی این سایت رشد و پیشرفت کرده و هم سو شده با اون چیزی که استاد میخواسته که از دانشجوهاش ادمهای توحیدی بسازه
کامنتها پر بود از ایات زیبای قران با درسترین تعبیرها و درک بالایی از مفاهیم قرانی.چقدر هر چی میگذره قران رو بهتر میشناسیم.
درمورد موضوع فایل تا استاد جملات اولی رو گفت من استاپ کردم و شروع به نوشتن کردم به خودم گفتم زهرا کمبودهای موجود رو نپذیر شرایط حال حاظر برات عادی نباشه که دیگه همینه بلکه زهرا تو لایق زندگی در بهترین خونه هستی خونه ای زیبا با امکانات کامل رفاهی .توی لایق زندگی در منطقه ای خوش اب و هوا رو داری.زهرا تو لایق راحت پول در اوردن هستی.تو لایقی که دوره احساس لیاقت رو داشته باشی چون تو دختر توانا و با استعداد با کلی ویژگی های خوب هستی که کافیه احساس لیاقت رو درست کنی که مثل یک ستاره بدرخشی.
یک مثال از خودم دراین باره همین اواخر به یک جمع فامیلی رفتم. خوب همه چیز خوب بود و ما کلا خانواده ای هستیم که همه مارو به خوب بودن میشناسن و جایگاه خودمون رو داریم اونجا من یک اشتباه کردم فقط . وقتی برگشتم این اشتباهم هی میومد تو ذهنم هی میگفتم من چم بود واقعا چرا اینطوری کردم .چرا خنگ میزنم. بعد یهو یاد نگاه مثبت بی قید و شرط به خود افتادم. بعد تکرار کردم گفتم زهرا نگاه مثبت بی قید و شرط به خود حتی با وجود اشتباه.بعد گفتم زهرا خودت مهمی یا نظر فلان شخص راجعت.زهرا واقعا چه اهمیتی داره که بقیه ممکنه راجعت چی بگن .به خودت ظلم نکن و خودتو اذیت نکن اشتباه کردی که کردی بابا مهم ارامش خودته.یه چیز خنده دار بگم من هر وقت تحت فشارم و سعی میکنم خونسرد و بی خیال باشم میگم : به درک سگ سیاه( بقیه خیلی میخندن.خودمم کلی میخندم) نمیدونم این چطور افتاد رو زبونم اما تاثیر گزاره.بابا به درک سگ سیاه که اشتباه کردم .من الان خودمو دوست دارم و اینکه الان ارامش داشته باشم و مشغول کارام برام مهمتره .بعد به خودم گفتم ببین فلانی چه اشتباهی کرد اما انگار نه انگار. پیش میاد برا همه پیش میاد حتی اون شاخاش هم اشتباه میکنن.اون حس دوست داشتن خود رو حتی الان هم احساس میکنم.
گاهی وقتا میبینم خدا برام معجزه ها انجام میده بعد میگم وای خدایا دمت گرم که برام این کارو کردی اما یکم بعدش میگم نه بابا فک نکنم دیگه خدا برا من ….مممن بیاد یه همچین کن فیکونی کنه نه حالا پیش میاد یعنی برای خودم ارج و قرب پیش خدا نمیتونم زیاد تصور کنم . خیلی دارم تمرین میکنم که کارهایی که انجام میدم و ارزشی که می افرینم رو خودم ببینم و دست بالا بگیرم و خودم تحسین کنم و قدردان خوبی هام باشم.قبلا شاکی میشدم که من به این خوبی چرا اصلا قدردان من نیستن بقیه.اما الان میگم زهرا خودت خوبی ها و ارزش کارهات رو نمیبینی چه توقعی از بقیه داری.بی خیال بقیه . خودت بیا قدردان خودت باش. خودت ببین اهمیت کار خوبی که کردی رو .
همین الان میخام خودمو تحسین کنم سرعت تایپم خیلیی بیشتر از قبل شده.
پارسال توی دانشگاه من خب دانشجوی ویژه تری نسبت به بقیه بودم مسیولیت های بیشتری میگرفتم و کارها رو خیلی خوب انجام میدادم و گیرایی من بیشتر بود مدیریت کارها .مثلا استاد یک چیزی توضیح میداد که کارها رو انجام بدیم بقیه ممکنه اون بار اول متوجه نمیشدن اما من زود میدونستم که چکار باید بکنیم.قابل اعتماد استادم هم بودم.بعد خب به این واسطه استادم خیلی برام احترام قایل بود و خیلی دوستم داشت .برام اهمیت بیشتری نسبت به بقیه میگذاشت. و هر چی که میخاستم در اختیارم قرار میداد. بعد وقتی با نگاه های بقیه مواجه میشدم که چرا زهرا چرا فقط با زهرا اینطوره. من خودم هم یطوری معذب میشدم. در حالی که باید با قدرت میگفتم بله این توجه و خاص بودن رو من لایقشم. من واقعا لایقشم. چکار دارم که بقیه میپسندن یا نه.
در مورد ظاهر که همه در اکثر مواقع سرتاپامو تحسین میکنن. اما خودم گاهی پیش میومد خسته بودم یا حس خوب نداشتم یه نگا میکردم میگفتم نه زهرا در بهترین حالت تو زشت نیستی. نه اینکه خوشکل باشی .البته در بیشتر مواقع خودم هم تحسین میکنم زیبایی خودم رو اما گاهی اونطور هم بودم.و البته اینکه گاهی اینقدر حس خوبی به قیافه خودم دارم که به خودم میگم زهرا من همین زشتی تو رو خیلی دوست دارم.
واو یادم میاد قبلا به خاطر هر رفتار اشتباه عین خوره مغزم خورده میشد ازهجوم سرزنش و تخریب خودم.خداروشکر خب خیلی بهتر شدم اما هنوووووز خیلی جای کار داره .یعنی الان داشتن بهترین ها رو انگار برام زیادیه و باید سعی کنم که دریافت کننده باشم.
خدایا شکرت که برای این فایل کامنت نوشتم و هم پیشرفتهام رو ریویو کردم هم یه کنکاشی برای خودشناسی در خودم داشتم.خداروشکر این اگاهی ها رو از زبان استادم شنیدم دوباره و با تامل و تفکر.خداروشکر دیشب یکی از سریال های زندگی در بهشت از قسمتهای اول رو دیدم که چقدر لذت بردم . چه نشانه واضح و قوی برام داشت
خداروشکر برای همه چیز
ممنون که کامنت منو خوندید. خوشحال میشم بازخورد بگیرم
دوستتون دارم
﷽
■ آیه36 سوره زمر:أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ ۚ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
● ترجمه:آیا خدا برای بنده اش [در همه امور] کافی نیست؟ و مشرکان [به پندار خود] تو را از کسانی که غیر خدا هستند، می ترسانند و هر که را خدا به کیفر [کفر و عناد] ش گمراه کند، او را هیچ هدایت کننده ای نخواهد بود؛
■پیام ها
1- اگر انسان بندهى خدا شد، بیمه مىشود و خداوند امور او را کفایت و کفالت مىکند. «أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ»
2- در برابر تهدیدهاى دشمنان، با یاد امداد و تکفّل الهى، خود را آرام کنیم. «أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ»
3- ابزار کافران، ایجاد محیط رعب و وحشت است. «یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ»
4- هدایت و ضلالت به دست خداست، «یُضْلِلِ اللَّهُ- یَهْدِ اللَّهُ» لکن مقدّمات دریافت هدایت یا محروم شدن از آن، به دست انسان است.
5- از کمى تعداد و امکانات نترسید، از این بترسید که از مدار بندگى خدا بیرون روید، که اگر بندهى او باشید هیچ قدرتى شما را نمىشکند. «فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ»
6- انسان موجودى است که در سنگدلى به جایى مىرسد که هیچ راهنمایى در او مؤثّر نیست. «فَما لَهُ مِنْ هادٍ» و در ایمان به جایى مىرسد که هیچ حادثهاى او را منحرف نمىکند. «فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ»
7- گمراه شدن انسان از سوى خداوند بى مقدّمه نیست، کیفر عملکرد خود انسان است. «ذِی انْتِقامٍ»
8- حمایت خداوند گاهى در قالب تکفل بنده است و گاهى در قالب انتقام از مخالفان. «ذِی انْتِقامٍ»
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.
سلام به همه دوستانم
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■جملات کلیدی فایل :
●مهمترین احساسی که می توانیم در خودمان ایجاد کنیم احساس خود ارزشمندی است.
● به اندازه ای که من خودم را لایق ثروت/ لایق احترام / لایق خوشبختی / لایق آدم های خوب می دانم
●به همان اندازه ثروت /احترام/خوشبختی / آدم های خوب وهرد زندگی من میشوند.
● یکی از نشانه های احساس عدم لیاقت احساس خود ارزشمندی اینکه طرف ، استعدادها / دستاوردها،/و موفقیت هاشو خیلی با ارزش نمی داند. ولی بلعکس ناتوانایی هاشو/ شکست هاشو/ایرادهاشو بسیار بسیار پررنگ بهش توجه می کند
●همه ما بدون استثنا توانای هامون به مراتب / استعدادهامون به مراتب/بیشتراز ناتوانایی ها و کمبودهامون هست.
ولی
خیلی از ما تمرکز می کنیم رو انچیزی که خوب نیستیم
●به جای اینکه تمرکز کنیم رو آن توانایی ها و استعدادها و آن چیزهایی که توش خوب هستیم.
●باید یاد بگیریم تمرکزمون رو کجاها داریم خرج می کنیم
● درانجاهایی که خوب عمل می کنیم یا آنجاهایی که خوب عمل نکردیم.
●آن کسی که احساس لیاقت داره دستاورها و استعدادها و توانایی هاشو پر رنگ تر می بینه تا ناتوانایی ها وشکست هاشو
●آگاهانه باید تلاش کنم سعی کنم جهت بدهم به ذهنم و تمرکزم رو بزارم روی آن جاهایی که خوب عمل کردم چون ذهن می خواهد بره روی آن 10 درصد ایراد داشته تمرکز کند و سرزنش کند.
●کار جهان اینکه واکنش نشان دهد روی آن چیری که ما تمرکز داریم روش
─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━
■ سپاسگزاری:
● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیمبنشینم.
● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم
꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂
خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدارثروت و موفقیت.
در حین خواندن کامنت شما داشتم فکر می کردم و دیدم چند دقیقه پیش رفتم خرید و شیر نی دار می خواستم . مغازه شلوغ بود و پرسیدم چند بار که شیر نی دار هم دارید در صورتیکه یخچال و شیرها همه جلو چشمم بود ولی من نمی دیدم
بعد مغازه دار گفت خانم جلوتون هست … یکی را برداشتم و خریدهامو را انجام دادم و اومدم .
از اون موقع تا الان همین طور رگباری ذهنم دارد میگه : دیدی ندیدی ؟؟؟ دیدی حواست نبود ؟؟؟ دیدی خود مغازه دار بهت داد ؟؟؟
و رها کردنی هم در کار نیست…
و الان متوجه می شوم چرا نکات مثبت را من نمی بینم و همین یه نکته را می بینم
نکته مثبت اینکه با اینکه مغازه شلوغ بود ولی من رسیدم و همه خریدم را انجام دادم و حساب کردم و بیرون اومدم
مغازه دار باهام خوب برخورد کرد
سریع تا پرسیدم جوابم را داد
زود راهنماییم کرد
همه چیزهایی که می خواستم را داشت
مغازه اش نزدیک بود
براحتی همه خریدهامو آوردم
مغازه سوپر مارکتی نزدیک خونه مون هست
وووو
این همه نکات مثبت چرا باید همین یه نکته را تکرار کنه ؟؟؟
الهی شکرت
به نام خدا
خدایا شکرت
.
.
.
این فایل چند دقیقه است ولی به اندازه ی یازده سال و خورده ای من را به جلو حرکت داد
الهی شکر
.
.
.
چرا من توانایی های خودمو را دست کم می گیرم ؟؟؟
علت این کار چیه ؟؟
باید هر توانایی که دارم خودم بولدش کنم. بزرگش کنم
چرا ،؟؟؟؟
چون می خواهم دستاوردهای بیشتری را کسب کنم.
چون می خواهم رشد کنم
چون می خواهم در تصاعد باشم
چون می خواهم همیشه در تصاعد باشم
چون می خواهم پایین نروم
.
این خیلی مهمه که من توانایی های خودم را به خودم و به دیگران بگویم تا باعث موفقیت های بیشتری برای خودم و برای زندگی خودم شوم .
چرا من باید همیشه نقص های خودمو مرور کنم و فرکانسش را به جهان ارائه بدهم و حتی همون را به خودم و زندگیم دعوت کنم !!!!!!!
چرا من کمبود هام را مرور می کنم و چیزی که ندارم را دایم دارم میگم من که این را ندارم من که اون را ندارم چه فایده داره ؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
خدایا واقعا بزرگیت را شکر برای ریشه ای حل کردن مسایل چون فقط خودت می توانی و توانایی اش را داری که حلال مسایل من باشی به راحتی و به خوبی .
اگر من کمبودها
. نقص ها .
و این برای من خیلی مهمه
««« ضعف ها »»»»«
شخصیتی خودمو را دایم به خودم بگم این باعث میشود همه تو سر من بزنند
و این در حالی هست که من همه کار برای همه می کنم
گاهی اوقات بقیه متعجب هستند و می گویند فلانی که همه کار می کنه پس چرا هیچ کس باهاش نیست
یکی از عامل هایش همینه دیگه
چون من خودم ضعف ها و نقص های خودمو برای خودم و حتی برای دیگران و در جمع ها می گویم و تکرارشون می کنم
و توجه و تمرکز کردن روی نقص ها . روی عیب ها . روی ضعف ها باعث مسایل مخرب میشود
حتی اگر من آدمی باشم که نواقص و ضعف های خودم را بگم و نقص ها و عیب های دیگران را بهشون بگم و تکرار کنم این هم باعث میشود دیگران نقص ها و عیب های من را ببینند و بهم بگویند
خدایا شکرت
.
من در خیلی از جاها که رفتم خیلی بهم خوش گذشته ولی یه رفتار زشت و ناشایست از دیگران برای خودم و حتی در مورد دیگران دیدم . همین را بزرگ کردم و تا سالهای سال در ذهنم برای خودم گفتم و گفتم و مرور کردم و همین باعث میشود خودم خودمو کوچک ببینم و بگویم چه فایده ؟!؟!؟! برای من جواب نمی ده ؟!!!!
امشب یه جایی بودم و خیلی خوب بود ولی یه نفر بهم گفت تو چند شب بعد که دوباره مهمونی بودم بهم گفت تو دیر بیا
و همین را ذهن من گرفت و ول نکرد که ببین …. ببین چطور باهات رفتار کرد ؟!؟!! ببین چطور باهات برخورد کرد
در صورتیکه همون جا باید خفه کرد ذهن چموش و دست شیطان را از دست بست
اشکالی ندارد . منظوری نداشت . یه چیزی گفت بابا من بزرگتر از ابن حرفام ……
چرا من تمرکز کنم روی نکات منفی .
آگاهانه جهت باید بدهم به ذهنم و کنترلش کنم تا تکرارش نکنه برای موارد بعدی
چرا ؟؟؟ چون این باعث کند شدن روند رشد خودم میشه . چون این باعث سد شدن این همه حرکت کردن و متعجب شدن که چرا جواب نمی ده برای من میشه.
خدایا شکرت
من همیشه تمرکزم روی این بود که من چرا خونه از خودم ندارم .
من چرا باید(( در اوایل که با استاد آشنا نشده بودم))) در خونه مادر شوهرم زندگی کنم
و بعد فهمیدم این فرکانس مناسب جهان نیست
الان بعد از چند سال هنوز هم می بینم ذهنم دنبال همون فرکانس هست
خدایا خودت کمک کن
.
من با توجه و تمرکز روی شکست های قبلیم که هر چی خونه و زمین داشتم تموم شد و به باد فنا رفت دارم فرکانس همون کمبود را به جهان ساطع می کنم و دریافت نمی کنم آنچه را که می خواهم
وقتی من توجه و تمرکزم را روی نکات مثبت بزارم جهان کاری می کند که من به مکان های بهتر و عالیتر که البته بستگی به باور خودم هم دارد
من را هدایت می کند
چقدر زندگی قشنکه
چقدر جهان زیباست
خدایا شکرت
چقدر دنیاقشنگه خدایا شکرت
من کانون توجه و تمرکزم را بدون اینکه خودم را مقایسه کنم با بقیه
روی نکات مثبت می زارم
و کار جهان . وظیفه ی جهان
این عین که من را به بهترینها هدایت کند
الهی الحمدلله
من باید دست از نداشتن ها . ندادن ها . نبودن ها . نشدن ها بردارم
و به جایش روی بودن ها . فراوانی ها . داشته ها . شدن ها بزارم
تا از جنس همین ها را دریافت کنم
وگرنه دریافتش نمی کنم .
خدایا شکرت
.
به موردی هم بود گفتم اینجا عنوانش کنم که در مورد هیچی با دیگران حرف نمی زنم خدا را شکر منظورم مسایل شخصی . در مورد زندگی دیگران . کارهای دیگران و چقدر شب ها راحتر می خوابم . و چقدر وجدانم آسوده تر شده خدا را شکر . و چقدر خودم راحت تر و آزادتر هستم . و چقدر خودم تصمیم گیرنده اصلی خودم و زندگیم هستم . خواستم این را اینجا مطرحش کنم چون خیلی به خودم کمک کرده تا به الان خدا را شکر و خواستم حتما حتما مکتوبش کرده باشم
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایی کتمام نعمتهاش در اطرافم فراوان و فراوان پراکنده شده
همه چیز بدون واسطه ای در حال رشد هستند و خداوند هدایت تک تک چیزها رو بعهده گرفته خداوندا سپاسگذارم ب خاطر همین دیدگاه کوچک از خودت
اگر همین ی فایل 11 دقیقه رو بهم بگن چند براش پول میدی ،من میگم 1/500 تا 1/800
چقدر یه انسان میتونه بزرگمنش باشه که اگاهی ها رو راحت در اختیار بقیه بزاره
در حین فایل دیدن گفتم پریسا تو شاگرد استاد عباسمنشی و این چیزه کمی نیست
تو باید مثل استاد نتیجه تو دستت باشه
اگه مسیر درست وچنگنزنیواقعا در حقه خودت کم کاری شدیدی کردی که تبعات سختی داره
استوری استاد عزیزم
از اونثروت ب اینثروت
از اون ناآرومی به این ارامش
از اون اندام به این اندام
خداوند این هدایتها رو برات محیا کرده خیلی فیری و بهت یک راهنمای قدرتمند هم داده و تو استفاده ببر و خودت و رشد بده
روزی نقطه اتصال تو میرسه ،
حتی این خانه داری و تربیت فرزند ورشد خودت و تایمهای خالیتو بی ارزش ندون و فرصت خدا بدون و بدون که یه روزی به این تایمها میگی نقطه اتصال
توجه تو رو 90٪ هست یا 10٪نداشته ها
اراده قوی
تلاش هات
کنترل ذهنت هات
زبان خاندنت
آشپزیت
قد بلندت
شکم صافت
انگیزه ات برای ورزش عضلانی
تمیزی منزل ونظافت خودت
تمرکزت رو چ چیزهایی هست ؟؟؟؟
اینجا ی خرده بحث برام متفاوته تمرکز رو داشته ها یا نداشته ها
ایا تمرکز روداشته ها ربطی به لیاقتمندی داره؟
ایا توجه کردن به نیمه خالی زندکی یا پر لیوان ربطی زندگی به احساس لیاقتمندی داره
استاد تو این فایل ربطش داده
ایا یه رفتار نامناسب همسرت که شایدساعت 2 بعداظهر گشنه اش هست خیلی و توهمخیلی بهشگیر دادی تاثیری در احساس لیاقتمندی تو داره
ایا ارزشمندی خودت و به توجه ونظر دیگرانمیدی یا میگی بیخیال من پذیرفتم که خودممقصرم و من از درونارزشمندم و چیزی از ارزشمندی من جلوی دیگران کم ن میکنه
من اگه احترام بیشتر بخام و این سیکل و اینجا قعط کنم باید احترام بیشتر ب همسرم بزارم
چون ایشون مرد خونه من هستند ومن خودم مقصر بودم و خودم مقصر بودم
احساس لیاقتمندی یا احساس عدم لیاقت
در روابط
مالی
ارتباط باخدا
ارتباط بادوستان لول بالا
امکانات عالی
قدرت تمرکز رو داشته /عدم تمرکز رو نداشته ها
تغییر نوع نگاه و برداشتت از اتفاقات بیرونی و پذیرفتن خلق همون شرایط
هر چقدر خودت ولایق بدونی از همون جذب میکنی
هم نشین همون سفره میشی
همنشینبا انسانهای همون مدار میشی
هرچقدر خودت ونالایق بدونی از همون شرایط برات رخ میده
تمرکزت روهر چیزی باشه رو توانایی هات رو زیبایی ها وتوانایی هایی که داری برات بلدتر میشه (احساس ارزشمندی در تو نهادینه میشه)در طی تکامل
اصلا ب قول استاد احساس ارزشمندی درونینره برای همینه
من اگه در طول روز احساس ارزشمندی خودم روب هیچ چیزی گره نزنم
مثلا همون اول صبح ب یه چیزه کوچیکگره نزنم ب طور عادی 70٪جلوترم چون احساسم بهتره و با احساس خوب بیشتر که کنترل ذهنکمتری میخاد ،چون من از درون اونمسئله اصلی روحل کردم ،امورات برام راحتتر رخ میده ،چون من هستم و من و احساس ارزشمندی همه طرفه)
اما
وتمرکزت رو همون یه دونه عیبی که داری بزاری همون اول صبح
هر روز خودت و ناامیدتر میکنی و انگیزه هات وکور میکنی
چیزی که من هنوز هنوز دارم براش تلاش میکنم
و همین یه دونه کار باعث میشه تو کارهایی رو که میتونی عالی انجام بدی وهم ندی
میبینی مهم نیست چقدر حق داری که بابت قضیه ناراحت باشی و چقدر منطق داری براش
قانون جهان ساده هست
احساس خوب =اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
استاد عباسمنشعزیز من پریسا شعبانی ااز صمیم قلبم از شما سپاسگذارم
پیشرو و هدایتگر ما شدید ادر این دنیای مادی
خداوند شما رو برای ما حفظ کند
الهی امین
شهر زیبای آمل ،بوس و بغل برای شما
سلام و درود بر برادر عزیزم عباسمنش بزرگوار و مریم بانو و خانواده بزرگش که خودم هم جز سایت و خانواده هستم و خودم را لایق و شایسته این خانواده میدونم.
از اون جایی که من خیلی هم چی رو ایراد میگرفتم در گذشته خوب طبیعی احساس لیاقت خوبی هم نداشتم چون کارم شده بود فقط نق زدن و جای خالی زر زدن ..خنده …
حالا که فهمیدم برای کوچکترین چیزها هم باید از خودم و خدا تشکر کنم تا جایی که به احساس خوب برسم نه به احساس غرور که این خودش رد شدن از لبه پرتگاه هست.
چرا؟ چون من باید یاد بگیرم همانطور که به خودم ارج و قرب میدم به عنوان اشرف مخلوقات به دیگرانی که خدا خالق اونهاست هست احترام بگذارم و ایراد نگیرم هر چند که ایراد دیگران هم ببینم چون با ایراد گرفتن دارم توجه میکنم به ناشایستگی ها و این خودش کم لیاقتی بیشتری وارد زندگیم میکنه ..
حالا راهش چیه چکار کنم؟؟؟
این که آقا من کاری ندارم که رفتار دیگران روی مخ منه بلکه باید یاد بگیرم دیگران وقتی کار اشتباهی انجام میدهند همانطوری که من باید به خودم احساس لیاقت ایجاد کنم برای اونها هم تو ذهن خودم احساس لیاقت کنم چون هردو آنها لازمه…. شروع کنم چیز های خوب رو از کم شروع کنم مثلا اگر کسی که باهاش داریم زندگی میکنیم توی آشپزخانه زیادی سر وصدا میکنه نیام به سر وصدایی که ایجاد میکنه تمرکز کنم بلکه بیام به تلاش اون فرد تمرکز کنم یا هزاران مثال دیگر که میشه ساخت و چون ذهن انسان چموشه و دوست داره دنبال کمبود ها بگرده تا زمانی که عادت نکنه تغیر مسیر رو…بلکه میخاد به اون مسیر اشتباه هی تکرار کنه..
پس من نباید فکر کنم فقط به خودم احساس خوب باید داشته باشم همه چی لایق و شایسته خواهم شد بلکه مواظب رفتارم و فکرم و ذهنم باشم که توی موقعیت های مختلف به دیگران چطوری فکر میکنه در اصل یک بیگ پیکچر کلی از خودم و روابطم با دیگران داشته باشم که کجا و به چه قیافه و احساس خوبی برسم داشته باشم….
بعدش بیام توی مثال های زندگیم اون رو توی تصور کلی حل کنم ..
یا اگرهم مشکل جدیدی پیش اومد اون را با تغیر دادن به احساس لیاقت درستش کنم ..
در پایان آرزوی پیدا کردن مثال های حل شده برای همه عزیزان و بشریت میکنم چون اگر ما به احساس دائمی لذت و شایستگی برسیم به نظرم همون عشق واقعی که هر لحظه اشباع میشیم با حال خوب و اون حال خوب را به دیگران انتقال میدیم و این یعنی همون بهشتی که باید خود ما از جهنم که بودیم و تبدیلش کردیم به بهشت هست…
به خاطر این همه آدم های خوب در این سایت شکرگذاری میکنم
به خاطر وجود استاد و خانوم شایسته شکرگذاری میکنم
به خاطر سلامتی ام شکر به خاطر تضاد ها شکر به خاطر عشق شکر به خاطر زیبایی هایی که داشتم و دارم شکر به خاطر همه چی و همه اتفاق هایی که تا الان افتاده همین زندگی و همین پدرو مادر و همین فرزندانم شکر شکر شکر
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان
من همیشه فکر میکنم که احساس لیاقت بالایی دارم از بچگی این حس رو داشتم
با دوره عزت نفس هم تقویت شد
ولی خب حالا که فکر میکنم میبینم تو یه سری چیزها آسیب پذیره احساس لیاقتم ….
مثلا به اهدافم نرسم نتونم متمرکز بمونم ، مهارت کاری بالایی نداشته باشم ، تو نقش زنانگی ام خیلی قوی نباشم
خب واسه همین این دو تا مورد روخیلی قوی کردم
می دونین شاید چیز خوبی هم باشه آدم مهارت زیادی توی کارش و زندگیش و نقش هایی که داره داشته باشه ولی
ازون طرف جون احساس لیاقت در واقع روی چیزی ساخته شده که اون چیز ممکنه کم و زیاد بشه این به آدم احساس ترس میده یا زمان هایی که خوب عمل کنم احساس لیاقت بالاتری و زمان که خوب عمل نکنم احساس لیاقت پایین تری رو تجربه میکنم
یا مثلا برای زندکی در رفاه به خودی خود احساس ارزش نمی کنم
یعنی باید یا ازدواج کرده باشم یا تو شغلم موفق باشم تا خیلی خیلی لایق نعمت ها به خصوص ثروت باشم
انگار نمی تونمخودمو لایق ثروت و نعمت به خودی خود بدونم
خیلی دوست دارم این رو درونی تر کنم ، و از دستاوردهام فاصله بگیرم
البته راهشم اینجا استاد گفت باید شخصیتم بشه تمرکز روی نکات مثبت و توانایی ها و دستاوردهام و اعراض کنم از چیزهای نامناسب خودم
و خیلی فکر میکنم به اینم ریط داره اطرافیانمون آدم هایی با احساس. لیاقت بالا باشن
البته الان که فکر میکنم تو این مدتی که آموزه ها رو دنبال کردم خیلی خیلی تو این زمینه خوب شدم و به خودم افتخار میکنم
و دوست دارم همچنان تقویتش کنم
چون میدونم شرایط خوب و راحت رسیدن به خواسته ها خیلی ربط داره به احساس لیاقت درونی ام
من عاشق جمع بندی و توضیح تو یک کلمه هستم
احساس لیاقت یعنی همواره تمرکزم روی اینه که موفقیت ها ، ارزش هام ، نکات مثبتم رو پر رنگ کنم و بزرگتر جلوه بدم
و نکات ناجالب ، شکست هام ، نقص هامو کمرنگ جلوه و بی اهمیت و ازشون اعراض کنم
باید همواره در این مسیر پیش برم
قبلا فکر میکردم این حس یعنی اون آدم هایی که خودشیفته هستن ، یعنی برای ارزشمندی خودشون حتما نیاز هست که بقیه رو بی ارزش کنن
اینم بر می گرده به الگوها ، که چون دوست نداشتم دیگران رو بی ارزش کنم قید احساس لیاقت رو زده بودم
چون تو ذهن من احساس لیاقت = بی ارزش کردن دیگران
ولی یاد گرفتم صحیحش اینه
احساس لیاقت واقعی نمیتونه دیگران رو بی ارزش کنه ، فقط تمرکزش روی اینه که خودش رو با ارزش کنه و کاری با دیگران نداره و چون این فرکانس غالبش هست ناخودآگاه به دیگران هم اینطوری نگاه میکنه و برای دیگران هم ارزش قائل هست …
به نام خدا
خدایا شکرت
سلام صدف نازنین
امید وارم که حال دلت عالی باشه
ممنون برای نوشته هات
کلمات و جملات کلیدی در نوشته های خودت دیدم خدایا شکرت برای وجودت.
قبلا فکر میکردم این حس یعنی اون آدم هایی که خودشیفته هستن ، یعنی برای ارزشمندی خودشون حتما نیاز هست که بقیه رو بی ارزش کنن
اینم بر می گرده به الگوها ، که چون دوست نداشتم دیگران رو بی ارزش کنم قید احساس لیاقت رو زده بودم
چون تو ذهن من احساس لیاقت = بی ارزش کردن دیگران
ولی یاد گرفتم صحیحش اینه
«««احساس لیاقت واقعی نمیتونه دیگران رو بی ارزش کنه ، فقط تمرکزش روی اینه که خودش رو با ارزش کنه و کاری با دیگران نداره و چون این فرکانس غالبش هست ناخودآگاه به دیگران هم اینطوری نگاه میکنه و برای دیگران هم ارزش قائل هست …»»««
این جملاتی که نوشتی خیلی برام درس ها داشت خدایا شکرت.
فقط می تونه خودشو باارزش کنه یعنی من با فرد یا افرادی رفت و آمد دارم که خیلی از خودشون تعریف می کنند خودشون را در سطح بالایی
میبینند و مدام آدمهایی یا اون هایی که در سطح پایین هستند را
با صدای بلند مسخره می کنند
یا بلند بلند بهشون می خندند
بعد چیزی که من دیدم روز به روز هم
از لحاظ مالی رشدهای بالاتری دارند.
ما با یه آقایی که فوق ثروتمند است رفتیم کوهنوردی
کفش های ایشون ضد آب بودن
و مدام در حین کوهنوردی تکرار می کرد که ببینید کفش های من ضد آب است
و بقیه هم هیچی نمی گفتند
بعد از جمع یه آقایی بلند گفت البته با مزاح. آره کفش هایت ضد آب است
بعد اون فرد فوق ثروتمند با صدای بلند تر و واضح تر گفت : بله که ضد آبه…. تازه شلوارم هم ضد آبه…
در اون جمع افرادی معمولی بودند
و فقط ایشون فوق ثروتمند بود
و همه سرشون رو پایین انداختند
ولی ایشون اصلا
تازه بیشتر هم به خودش افتخار می کرد
اگر قبلاً من بود کلی فحش و ناسزا
و … نثارش می کردم
ولی الان اصلأ
و همین رو برای خودم درس گرفتم
و الآن به کامنت شما هدایت شدم
خدایا شکرت.
چقدر شده بهترین ها را دریافت کردیم ولی برای عدم احساس لیاقت
یا از دست داده ایم
یا برای تحقیر شدن ها و کمبودها
و سرزنش ها اصلا کنار گذاشتیم.
.
دقیقا که میگید کاری با دیگران ندارد
واقعا درسته
من بهش رسیدم
اون کسی که روز به روز پیشرفت می کند و رشد می کند با دیگران کاری ندارد چون خودش خودشو بالا
می برد
خودش برای خودش ارزش قائل است
و معلومه که دیگران هم که همون جواب فرکانس خودش هست که به جهان ارسال کرده را پس می گیرد.
.
ما از ارسال فرکانس دیگران از درون اونها که خبری نداریم و نمی دونیم
که چه باوری یا باورهایی دارد
ولی الان این را می دونیم که زود
در مورد دیگران قضاوت نکنیم
فقط قانون را بدونیم
و بهش عمل کنیم
فرکانس درست بفرستیم تا جواب های درست قطعاً و صد در صدی
را از جهان و خداوند دریافت کنیم .
.
تا وقتی من برای خودم ارزش قائل هستم همین فرکانس را باید تقویتش کنم و جهان هم از همین جنس را بهم
با عشق تحویل می دهد .
چقدر قانون قشنگه به خدا
خدایا شکرت برای قانون
خدایا شکرت جهان درست را به من هدیه دادی
خدایا شکرت برای هدیه ی ارزنده و زیبا و عالی که امروز به من عطا کردی که همین هدایت خودت به سمت کامنت های دوستان در سایت و الان هم نوشته های صدف جون
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
البته که من چند بار دیگه کامنت شما را بخونم تا در بیشتر موارد یادم باشد
و به خودم یادآوری کنم قانون را.
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
.
به نام هدایت الله
سلام خدمت خواهر عزیزم صدف دوست ارزشمند وتوحیدی و فعال سایت
از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر لذت بردم از این درک وآگاهی خوبت وخیلی ساده وروان انرژی خوبت رو من از نوشتن شما میتوانم حس کنم ولذت ببرم
آنقدر خوب بودی دختر که کامنت خوبی برای رد پا برای خودت به جا گذاشتی امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین نتایج را در زندگی خود داشته باشید
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
بنام الله یکتا
فرمودید بیشترین امتیاز رو در احساس خوب موندن و کسب موفقیت …احساس لیاقت داره
من از همون روز مداوم دارم میگم من لایق ثروت فراوانی هستم که به راحتی و بدون هیچ زحمتی بدستم میرسه
جالب اینه که من تو این چندروزه فقط با همین جمله رکورد جذب ثروت رو زدم
من لایق دریافت عشق و محبت زیادی هستم….
من هرعشقی رو که دریافت میکنم دنبال جبران کردن نیستم چون میدونم اون دستی از دستان خداونده
امروز بزرگترین تصمیم زندگیم و دارم میگیرم
سلول سلول بدنم میلرزه و نمیتونم خودم و کنترل کنم،اما فقط از خداوند هدایت خواستم
چون میدونم من لایق این هستم که خداوند ریز به ریز اتفاقات و انسانها رو جوری بچینه که بهترین اتفاق و تصمیم گیری اتفاق بیافته
من به موفقیت هام نگاه میکنم و خودم رو لایق قبولی تو کنکور تجربی میدونم
من فوق العاده باهوش و درجه ی یک هستم
من بشدت انسان جذاب و موفقی هستم و همه آرزو دارن که بامن همکاری کنند
ما همه لایق ثروتمند شدن،دریافت عشق فراوان،سالم بودن و شاد بودن هستیم