علائم احساس عدم لیاقت | قسمت 2 - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

364 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه نظاری گفته:
    مدت عضویت: 593 روز

    سلام و عرض ادب.استاد بزرگوار خواستم به این وسیله از شما تشکر کنم.بصورتی اتفاقی صحبتهای شما رو شنیدم همزمان با اساتید بزرگوار دیگه ای هم آشنا شدم. زندگیم کاملا متحول شده.در حال حاضر از اساتید عرفان بهره مند میشم و در جریانی معجزه آسا در مسیر عرفان و رشد و تعالی معنوی قرار گرفتم.اینکه وجود بی نهایت پروردگار چیست و ماهیت جهان هستی و آنچه در آن است و قوانین حاکم بر آن چگونه عمل مینماید.حال توضیحات ارزشمند شما اعجاز دیگری است که در جریان زندگی بنده ایجاد شده است. بدینوسیله از زحمات دلسوزانه و ارزشی شما بی نهایت سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    _سارا_ گفته:
    مدت عضویت: 993 روز

    خداروشکر میکنم که منو با این سایت عالی آشنا کرد که بتونم ترمزهامو شناسایی کنم

    همین امروز نتایج قبولی دانشگاه اومد وفکر میکردم چرا من نباید به دانشگاه دولتیی ک میخواستم برم درحالی ک من همون رشته رو در دانشگاه آزاد قبول شدم بجای شکرگزاری کل تفکرم روی اینه ک وقتی راه بهتری مثل قبولی روزانه هست چرا من باید از راه آزاد برم و هزینه بیشتری کنم و میدونم این بخاطر عدم لیاقت هست و به اندازه کافی هم نخوندم چون خودمو لایق بهترین راه برای عبور نمیدونستم خوشحالم ک فهمیدم بخاطر عدم لیاقت بوده اما حالا نمیدونم راه حل این کار چیه

    چطور ب لیاقت برسم و چطور این عدم رو جبران کنم

    با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      عباس امیری گفته:
      مدت عضویت: 2126 روز

      سلام دوست عزیز

      موردهای زیادی هست که بتونی به ذهنت بگی و آروم تر بشی.

      من از خودم مثال می‌زنم که بهتر باشه.

      من هم یک زمانی مثل شما بودم و تمام هم م غمم قبولی دانشگاه دولتی بود و خب اتفاق افتاد…

      بعدش نیمه دولتی

      بعدش هم آزاد

      در تمامی مراحل خودمو عذاب دادم واسه قبولی انکار که خوشبختی یعنی دانشگاه…

      اما سالها که گذشت و من بیوگرافی آدمای موفق دنیا رو هی مطالعه کردم یک چیز مشترک اکثریتشون داشتن….

      خیلی هاشون وارد یک مقطع تحصیلی میشن اما به دلایل متعددی دیگه ادامه نمیدن ، دلایلی مثل:

      نداشتن هزینه ادامه تحصیل

      علاقه نداشته به اون مسیر

      و‌‌‌‌….

      وقتی اینا رو دیدم وهمم زد….

      چرا؟؟؟

      چون من هم در دورانی از زندگی به دلایل مسئله مالی نتونستم اونجوری که میخواستم ادامه بدم، اما بشدددددت حالم بد بود

      افسرده و ناراحت

      روزها و ماه ها غمگین بودم

      دچار بیماری جسمی و فکری شدم….

      اما اون افراد موفق دنیا دقیقا بر خلاف من عمل کرده بودن…

      و یجوری دیگه ادامه داده بودن و موفقیت رو در گروی دانشگاه ندیده بودن و هر کدومشون به یک طریقی ادامه دادن ….مثلا:

      یکی رفته سراغ کار دیگه ای

      یکی کلا حوزه رو تغییر داده

      بعد با خودم فکر کردم که ماها خیلییی برامون تحصیل رو بلد کردن که فقط موفقیت و خوشبختی ما به تحصیل گره خورده ….

      به همین دلیل بود که واکنش من با اون الگوهایی موفق کاملا متفاوت بود…

      اینو منی میگم که تا کارشناسی ارشد برق پیش رفتم و پایان نامه ( که ازش غوووولی ساخته بودن) رو خودم انجام دادم ….

      اماااا دقیقه 90 از بازی خارج شدم

      و انصراف دادم

      چون مسیر, مسیر من نبود

      بهتون پیشنهاد میکنم این الگوها رو ببینید خیلی بهتون کمک می‌کنه

      در پناه الله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سکینه دهقان گفته:
    مدت عضویت: 919 روز

    سلام به اسناد گرامی وخانم مریم عزیز من همیشه شکممم بزرگ بود واصلا به خودم نمیرسیدم ولی وقتی قانون سلامتی را گوش کردم تصمیم گرفتم شکمم را کوچیک کنم دیروز رفتم 3 نا بلیز اندامی برای خودم گرفتم وقتی یکی را پوشید م ی حس خوب وخود ارزشی پیدا کردم وجوری احساس لیاقت کردم در اینه که به خودم نگاه کردم خودم را تحسین کردم وبرای استاد عزیزم دعای خیر کردم از ته دلم وخانم شایسته خدایا صدهزا مرتبه شکرت دوستتون دارم عزیزم هر جا که هستی همیشه سالم وسلامت در پناه خداوند مهربان باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    ماریان مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 2770 روز

    سلام استاد بسیار عزیزم و مریم جان دوس داشتنی

    من میخوام بدونم ک فرق دوره عزت نفس با دوره احساس لیاقت چیه؟

    آیا کسی ک دوره عزت نفس رو خریداری کرده، نمیتونه ب احساس لیاقت بپردازه، و 100 درصد احساس لیاقت رو در خودش پرورش بده و موفق بشه، خیلی ممنون میشم فرق این دو تا رو با هم بگین، ک چه فردایی دارند؟؟؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سارا گفته:
      مدت عضویت: 1918 روز

      سلام دوست عزیز

      من هر دوتا دوره رو دارم احساس لیاقت داشته باشی اعتماد به نفس میاد. ولی اعتماد بنفس رو با درامد بالا زیبایی رابطه عاطفی خوب کسب میکنی با نداشتن اینا یا افول کردن این موارد اعتماد بنفس هم پایین میاد . ولی وقتی احساس لیاقت رو درونی کنی با از بین رفتن زیبایی پول مقام شهرت و رابطه خوب تو همچنان ارزشمندی و تغییری تو حس و حالت ایجاد نمیشه.

      تو دوره احساس لیاقت استاد فرق اعتماد به نفس و احساس لیاقت رو کامل توضیح میدن.

      بنظر من بینظیرترین دوره استاد همین احساس لیاقته.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2156 روز

    امشب رفتم پیاده روی خدا را صد هزار مرتبه شکر

    خونه ها را می دیدم و تحسین می کردم بعد نجوا اومد

    که تو نمی تونی؟؟!!!

    برای تو نیست… برای همه هست

    اتفاقا دیشب هم با یه گروه سمی بودم که بهم می گفتن شما نمی تونی خدا برای شماها منظورشون من و شوهرم بود نمی خواهد

    بعد کلام خداوند بالا اومد که کفش های که پایت هست شد کفش های چند میلیونی الان پات هست داری باهاش راه میری

    از اون زیر زمین اومدی بیرون این هم شد

    مانتو چند میلیونی شد الان داری

    همسر مهربانت را الان داری که خیلی ها حسرت این همسر را با این رفتار و کردار می خورند

    پس بدون که این خواسته هم میشه و برای خدا کاری ندارد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    به نام خدایی که به تنهایی وافیست.

    سلام به استاد ومریم جان ودوستانم.

    کلیدتوانایی به نام خودشناسی.

    فایل:علائم احساس عدم لیاقت.

    خدارو شکر که روزم رو با این آگاهیها با این سایت توحیدی شروع می کنم.

    یکی دیگه از علایم احساس عدم لیاقت تمرکز برنکات منفی کار یا شخصیتمون هست.

    کاری رو انجام دادیم نمره ای گرفتیم لباسی پوشیدیم یا چهره وظاهری داریم که 90 درصد عالیه حالا 10 درصد اشکال یا کمبودی داره ما به جای تمرکز بر اون 90 درصد وتحسین خودمون می یایم وتمرکز می کنیم بر 10 درصد وخودمون رو سرزنش می کنیم و به احساس بد می رسیم.

    از آنجایی هم که احساس بد مساوی هست با اتفاقات بد پس اتفاقاتی از همون شکل رو دریافت می کنیم واحساس بد بیشتری پیدا می کنیم.

    برای رسیدن به حس لیاقت وشایستگی که پایه وریشه رسیدن به خواسته هامون هست وما در صورتی به خواسته می رسیم که حس لیاقت داشته باشیم وخودمون رو شایسته ثروت خونه خوب رابطه عاشقانه وشادی بدونیم باید تمرکز رو از روی نکات منفی واشکالاتمون برداریم وتوجه کنیم به موفقیتهامون به اون 19 نمره خوبی که گرفتیم به چشمهای زیبامون به جای توجه به یه خال یا نکته در صورتمون تمرکز کنیم به اون قسمت از کار که خوب انجام دادیم وبه این شکل جهان از جنس همون اتفاقات خوب رو بیشتر وبیشتر وارد زندگیمون می کنه.

    به خودم قول دادم هر روز که از خواب پا می شم روی حس لیاقتم کار کنم وفکر کنم چی تو زندگیم هست ودر وجود من که من رو به حس خوب ولیاقت می رسونه.

    خدایا شکرت که من رو در این مسیر قرار دادی.

    استاد متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    گزینگ عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 642 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی زحمت کش و مهربانم

    استاد عزیز به خدا معرفی و بررسیاین نکته ها خودش یک دوره ی کامله از نظر من

    واقعا با شنیدن صدای شما همیشه در ذهنم انرژی میگیرم واقعاازتون ممنونم شما نمونه ی یک استاد تکامل یافته هستید و از خدای خودم هم تشکر میکنم که من را در این مسیر خوب قرا.ر داد

    احساس لیاقت ذاتی نیست و ما باید ان را کسب کنیم و ان را در وجودمان رشد دهیم

    من همیشه این جملات را با خودم تکرا.ر میکنم تا احساس لیاقت کنم

    من خوش شانس ترین ادم روی زمین هستم

    من لایق بهترین ها هستم خدایا شکرت

    ممنونم استاد عزیزم در پناه الله شاد و پیروز و سعادتمند باشید

    خدا نگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فرشته رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1303 روز

    بنام خدای مهربان سلام فراوان ب استاد عزیزم و مریم جان ودیگر دوستان گرامی تبریک میگم ب دوستانی ک این محصول عالی رو خرید کردن من از کامنت دوستان و گفته های استاد عزیز شاید بتوانم رو خودم کار کنم وب آرامش بیشتری برسم وخودم لایق بدونم برای زندگی بهتر استاد ک میدونست همه ی ما ک در این خانواده بزرگ هستیم نیاز شدید ب این محصول داریم کاش ی مقدار ملاحظه ما راهم میکرد حداقل هفته ای گرون نمیکرد یکی از خواسته های من داشتن این محصول از نان شب هم برام ضروریه خدا میدونه کی نسیب ما بش ممنون از همه دوستان عزیزم ک کامنت میزارید از کامنتهای شما وخوندنش منم تمرینهارو انجام میدم حداقل ب ی آرمش ولیاقت درونی برسم ب امید دیدار وتشکر از استاد فوق ثروتمندومریم خانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2886 روز

    سلام استاد عزیز بسیار تشکر میکنم ار فایلهای گرانبها و همچنین دوره های بی نظیرتون

    امیدوارم من هم در مدار دوره لیاقت قرار بگیرم

    استاد جان من امروز از خدا برای یه الگوی تکرار شونده راهنمایی و درباره ریشه و علتش چند دقیقه ای فکر کردم و درنهایت از خدا نشونه خواستم ازش خواستم که هدایتم کنه به راه کسانی که به آنها نعمت داده و نه کسانی که غضب کرده و نه گمراهان.

    و از خداوند بی نهایت سپاسگزارم که ریشه مساله م رو بهم نشون داد

    جالب اینکه من قبلش داشتم به این فکر میکردم که خدایا ریشه این الگوی تکرارشونده چیه ولی موقع نشونه خواستن به خدا گفتم خدایا فعلا ریشه ش رو بهم نگو فعلا فقط ازت میخوام بگی کار فلانی رو انجام بدم یا نه… هرچند ته دلم هی میگفتم ریشه مهمتره ریشه اصله…

    و خداروشکر پاسخی که خدا هدایتم کرد این فایل گرانبها بود که ریشه الگوی تکراری م رو نشون میداد و احساس عدم لیاقت جوابم بود اصلا به این توجه نکرده بودم که ریشه این مساله هم احساس عدم لیاقته…

    تا اینجا فهمیدم باید برای خودم خیلی بیشتر ارزش قائل بشم و بخودم احترام بذارم و خودم و کارهامو اولویت بدونم

    برای وقتم ارزش قائل بشم

    برای علاقه م ارزش قائل بشم

    برای آنچه که به من مربوطه ارزش قائل بشم

    برای تمایلم به انجام یا عدم انجام کاری ارزش قائل بشم و شخصیت محکم تر و قاطعانه تری داشته باشم

    هم اینکه موقع خوندن و گوش دادن به فایل و فکر کردن یه لحظه همه اتفاقات مشابه و هم جنس حتی اونایی که فکر میکردم متفاوته انگار تو ذهنم دورشون یه دایره کشیدم و دسته بندی شدن و اینکه گفتم بله ریشه همشون یکیه

    درواقع الگوی تکراری همون سواستفاده است-آگاهانه یا ناآگاهانه: چون ممکنه حتی طرف مقابل نیت بدی نداشته باشه – ودر هرصورت برای من ریشه همشون عدم لیاقت و نداشتن عزت نفسه، اینکه از دلسوزی یا خجالتی بودنم یا به هردلیلی که من هنوز کشفش نکردم و به عدم لیاقت برمیگرده استفاده میشه تا طرف مقابل به خواسته ش برسه – که درصد بسیاریشون ناآگاهانه س مثلا 90 درصد از روی عمد اینکارو نکردن و نیت بدی نداشتن. اما درهرصورت این وظیفه منه که هوشیار باشم و برای خودم ارزش قائل بشم

    اینکه هربار ازم درخواست میشه و من نه میگم اما طرف مقابل توجیه و اصرار میکنه تا منو راضی کنه

    اصلا ذهنم سمت عدم لیاقت نبودو فکر نمیکردم مرتبط باشه و خداروشکر میکنم که نشانه هاش اینقدر دقیق هستن

    حالا که این کلید یا شاه کلید رو دارم باید باهاش جواب بقیه سوالاتم رو بخوام و از خدای مهربون دوباره کمک بخوام تا این مساله رو حل کنم و بتونم از این چرخه خارج بشم

    از خدا خواستم که راهنماییم کنه که این تضاد رو چطوری حل کنم این اومد تو ذهنم باید از دیگران نترسم حساب نبرم و از خدا حساب ببرم

    باید این نقطه ضعف خودمو که دلسوزی خیلی بیجا و بی اندازه س رو درمان کنم. به بهانه مهربون بودن و آدم خوبی بودن.

    قبلا از دیگران خیلی عصبانی و متوقع بودم در این باره… اما الان میخوام اینجور بخودم بگم، این منم که باید از خودم فقط توقع داشته باشم. این منم که سالها از خودم سواستفاده کردم و خودمو رنج دادم و به سختی انداختم و در حق خودم ظلم کردم

    خداروشکر برای هدایت‌های بی نظیرش

    و میدونم بازم هدایت میشم و درهای بیشتری گشوده میشه

    اهدنا صراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم ولاالضالین

    الهی شکر الهی شکر الهی شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    رهاخانم گفته:
    مدت عضویت: 2156 روز

    ساعت تقریبا ده دقیقه به دو بامداد است

    من با خوندن کامنت ها با خداوند صحبت کردم

    و چقدر هم دوست داشتم

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم

    روی تختم دراز کشیده بودم و شکرکزاری می کردم

    و تمرینات دوره ها را مرور می کردم

    و به خود خدا گفتم : خدایا من تا می تونستم تمرینات را انجام داده ام

    ولی نتایجم بزرگ نبوده ؟؟!!!!

    به خدا گفتم : من ماشین مدل بالا می خواهم …

    عین کلام خدا : برای چی می خواهی

    . آیا برای پز دادن و قیافه گرفتن برای دیگران و برای خانواده ات و«« جاری هایت »»»می خواهی ؟؟؟

    یه کم تامل کردم و فکر کردم

    و گفت جواب بده …

    گفتم اول نه … گفت نه … گفتم نه .. گفت اون روز توی خانه ی مادرت برای فلانی که بچه مریض دارد چرا این همه قیافه گرفتی ؟؟؟

    به وحدانیتش به وهاب بودنش عین کلامش به من گفت

    یه کم فکر کردم و

    گفتم آره .‌‌ ببخشید خدا جونم معذرت می خواهم و گفتم ««« من غلط کردم »»»

    بعد مثل اینکه بخشیده شده باشم و

    گفتم آره

    گفت خب پس داده نمیشه

    تا موقعی که برای نظر دیگران باشه داده نمیشه

    گفتم خب من نظر دیگران را حذف می کنم

    گفت امتحانت می کنم

    گفتم باشه

    و گفت برو همین الان مودم اینترنت را روشن کن و همه را در سایت برای همه بنویس

    و آنچه که یادم اومد را نوشتم

    .

    بزودی از نتایجم در این سایت می نویسم

    .

    این قانون مثل عقربه های ساعت داره کار می کنه الهی شکر

    باید بیشتر باورش کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: