غذای روح چگونه تأمین میشود؟ - صفحه 32 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-29.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-23 15:45:142024-06-08 22:33:03غذای روح چگونه تأمین میشود؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
روز هفتم سفرنامه💛
سلام
من باید شروع کنم ک دوباره مثل قبل مراقب کانون توجهم باشم.روزایی که اینکارو واقعا با وسواس انجام میدم خیلیییی به همه چیز مسلطم خیلی راحت تر میتونم باورهای مناسب بسازم اما متاسفانه گاهی وقتی جمعی نشستن و دارن درمورد مشکلات و بدبختی ها صحبت میکنن منم یهو به خودم میام و میبینم منم با این جریان همراه شدم و داره منو میبره، البته میدونم علتش چیه، علتش اینه که از همون اول نباید اظهار نظری میکردم و باید اون محل رو ترک میکردم.مثلا وقتی یکی درمیاد میگه خارج رفتن اصلااااا اسون نیست و فکر کردین خارج جای خوبیه و فلان ..واقعا نباید جواب بدم چون انقدر مثال میارن و انقدر ادامه میدن ک منم ایمانم ضعیف میشه.باید بذارم هر کس مسیر خودش رو بره..بایدددد روی خودم بیشتر کار کنم بایییید بفهمم من نباید کسی رو قانع کنم و چیزی رو بهش توضیح بدم.در رابطه با حذف بقیه ورودی های نامناسب بهتر عمل کردم.مثلا تمام دوستای سمی و نامناسب رو کنار گذاشتم،تمام فامیل منفی و درب و داغون رو حذف کردم، تلویزیون حذف کردم، اینستا رو حذف کردم و خب خیلییی اوضاع بهتر شده، الان معضلم مادرم هست ک احساس میکنم خیلییییی منفی شده. تا جایی ک باهاش صحبت کردن در هر شرایطی بحثو به سمت باورای نامناسب میبره …البته منم زیاد تمرکزم رو گذاشتم روش و باعث شد بدترم بشه ولی سعی میکنم دیگه بیشتر روی خودم تمرکز کنم
احساس میکنم برام لازمه تا زمانیکه باورهای مناسب بسازم و به اندازه کافی قویشون کنم از همه چیزو همه کس دور بشم.خیلی نشتی انرژی دارم با این وضع به امید خدا درستش میکنم
باید درستش کنم
ممنونم از شما بابت این فایل عالی
به نام خداوند بخشنده و مهربان
یادگار 7
سلام استاد عزیزم و مریم مهربونم.
استاد این داستان کنترل ورودی انصافا جهادی اکبر میخواد
اصلا این ذهن چموش چشم ازش برداری دقیقا هزار ناکجا آباد میره و شونصدتا دورمیزنه
اصلا به نظر من هر آدمی ی دشمنی منحصر به فرد داره که همون ذهن چموشه
ی ذره غافل شی میبینی هزاران امواج منفی و پر از نکبت به صورت قروقاطی وارد کلت کرده مث ی کلاف بند که هزاران گره افتاده و نمیدانی از کجا شروع کنی به باز کردن
و گاها هزاران بار برای من پیش اومده
که تو کله من چنان جنگی راه افتاده و در سکوت خودم ی دادی کشیدم که اعضای خونه میگفتن مگه دیوونه ای الکی داد میکشی
ی بار گفتم بابا این جنگی که تو کله من با هیچ صلاحی ساکت نمیشه
و چه آسیب های جبران ناپذیری به آدم میزنه
و خداروشکر این مدت اخیر سعی میکنم آگاهانه کانون توجهمو بزارم رو مسائل مثبت زندگیم یا باورهای توحیدی
از جمله کتاب های استاد فوق العاده ان که خودمو سرگرم کتاب خوندن میکنم که احیانا جنگی شروع نشه
و متاسفانه این روزها بحث بی محتوای ارث و میراث تو خونه ما راه افتاده
خیلی سعی میکنم که دور باشم
انصافا خیلی زیاد
اول کار گفتم من هیچی نمیخوام و همه سهم خودمو میبخشم و واقعا ی کلمه منفی نمیخوام بره تو مغزم
اغلب تا اونجایی که بشه به تلفن اعضای خانواده جواب نمیدم که بخوام قاطی این بحث بشم
انصافا خیلی دارم تلاش میکنم دور باشم
اما باز این خواهرهای شیطان من میان خونم و میگن فلان شده بسان شده کی چی گفته
هرچی اصرار میکنم این بحث رو تموم کنین باز کش دارمیشه
خیلی تلاش میکنم حرف ها رو من تاثیر نذارن
و بهشونگفتم ی بار دیگه این بحثا بشه
من کسی رو خونم راه نمیدم
و اگه خدا بخواد داره این فاصله سالم ایجاد میشه
خدایا هزاران بار شکرت
من خیلی در تلاشم که کنترل ورودی ذهن داشته باشم
و به قول استاد این چرندیات شبکه های اجتماعی برای من مث بنزین رو آتیشه
خداروشکر آگاهانه فاصله گرفتم و از خدای قدرتمند میخوام این قدرت رو همیشگی به من بده که درمسیرم ثابت قدم باشم و همیشه این قدرت رو داشته باشم که راحت با ورودی سمی مقاومت کنم .
خدایا جزخودت هیچ فریادرسی نیست.
سپاس گذارم از استاد عزیزم و مریم خانم گل.
خدایا شکرت تا بی نهایت
به نام یگانه معبود زیبایی من
سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته نازنین و همه دوستانم
روز شمار تحویل زندگی من روز هفتم
من این فایلو شاید بیست بار خیلی وقت پیش گوش دادم دقیقا دیگه تلویزیون از اون زمان تعطیل شده برای من اینستا خیلی خیلی کم شده شاید نباشه منی که دم به دقیقه اینستا بودم با افرادی که اخبار بد منفی میدن هم کلام نمیشم اگاهانه از مجالسی که افراد منفی هست نمیرم
یادمه پارسال یکی از کسای که از بچه گی با هم بزرگ شدیم قبل عید پارسال گفت باید فان بشم تا جنس بخریمو فلانه گرونه من مقاومت کردم در. برابر حرفش اما اون جمله ش شد. وردی ذهن من خدا شاهده همونجوری که گفت شد دقیقا نشد که بشه تا قبل عید من کلا خیلی رو خودم کار کردم از عید و قبل عید حتی سر کارم فایل گوش میدم وقتی میری جنس بگیر از هر نظر قابل قیاس با قبلم نیستم
خدایا بی نهایت سپاسگذارتم
ممنون استاد عزیزم و خانوم شایسته مهربانم
به نام الله یکتا
سلام به همه ی دوستان عزیزم با عشق براتون مینویسم
سخن های استاد واقعا دلنشین و ملموسه برای من همه رو به نوعی تجربه کردم من در مورد غذایی ک میخورم واقعا وسواس دارم حتی به گونه ایی وسواس دارم ک یه تیکه پیاز داخل غذا ببینم دیگه لذتی نمیبرم از خوردن اون غذا یا سالاد شیرازی ک خیلی دوس دارم اگه ببینم رویه تخته درست نشده اونو نمیخورم
خداروشکر امروز داخل این فایل ارزشمند استاد متوجه شدم اونجوری سخت گیری روی غدا روی جسمت روی ذهن هم این سخت گیری رو داشته باش و روز تو که شروع میکنی با توچه به خواسته هات با توجه به نکات مثبت شروع کنم
تهعد خودمو از همین لحظه بیشتر میکنم.
تحول روز شمار زندگی من
روز هفتم
به نام رب یکتا
سلام استاد جون
و مریم عزیزم و بقیه بچه ها
روز هفتم
دو سه روزی هست که غافل بودم از مسیرم
اما برگشتم
مهم اینه ک برگشتم
خب
اولین چیزی که فهمیدم
اگه یه غذایی برای ما اورده بشه و ما مثلا اشپز اونو بشناسیم که چقدر نامرتب و غیر بهداشتیه و یا مثلا شنیده باشیم دستپختش خوب نیست
یا رستورانی که مشتریاش ناراضی بودن و به گوشمون رسیده ک غذاش نامرغوبه
ایا میریم سراغش؟ایا غذاشونو تست میکنیم؟
پس چرا میشینیم به حرفای کسی که هشتش گرو نهشه گوش میدیم که به دولت فوش میده؟که میاد به ما توصیه اقتصادی میکنه؟که از نتونستن ها میگه.خب بابا اون ادم داره نتیجه حرفاشو باورهاشو میبینه تو چرا دوتا گوش و چشم نازتو دادی دستش تا با ورودی های داغون رگبارت کنه؟
من امشب ساعت 4:02 صبح به طور جدی تعهد میدم دوستان نامناسبمو برای همیشه کنار بزارم
قبلا فکر میکردم ینی قهر کنم
اما نه دوستشون داشته باشم و براشون دعا کنم هدایت بشن اما نزارم ورودی هامو بسازن
بچه ها اینجوری که من فکر کردم
ما از طریق شنیدن
دیدن
لمس کردن
بوییدن
خوردن
و از همه مهم تر فکر کردن ورودی داریم
که خب پنج تای بالایی فکر کردن مارو میسازن
اگر ناراحتی که چرا نمیتونی فکرتو کنترل کنی
خب لامصب اونارو کنترل کن
گوشتو نده دست هرکسی
هر اهنگی
هر غیبتی هر درد و دلی
چشمتو نده به هر فیلمی به هر صحنه ای
عطر بزن دوش بگیر سیگار نکش تمیز و مرتب باش
غذای خوب بخور ورزش کن
کسایی که دوست داری در اغوش بگیر با بچه ها بازی کن
اینا همه ورودی خوبه بخدا
فیلمای خوشگل با موضوع خدا و توانایی های انسان ببینید
اونوقت میتونید فکرتونو کنترل کنید
اونوقت ارتعاش خوب میفرستید
اونوقت شرایط تغییر میکنه
من تعهد میدم
وقتمو بیهوده تو اینستا هدر ندم فقط ازش استفاده کنم برای کارم (من ازون استفاده میکنم اون نمیتونه از من استفاده کنه)
تا حوصلم سر رفت و تنها شدم تن ندم به ارتباط با دوستای قدیمی
به خوبی ها و نکات مثبت توجه کنم
غیبتتتت نکنم حتی ی جمله کوچییییک
غیبت نشنوم
درد و دل دیگران به من ربطی نداره
سیگار نمیکشم هرچقدرم تفریحی
ورزشمو منظم تر ادامه میدم
و خیلی کارای دیگه ک میدونم باید اول اینارو شروع کنم تا بقیش بهم الهام بشه
و امیدوارم بتونم روزی یک صفحه کلام خدا هم بخونم
ممنون از اگاهی های زیبای این فایلتون
دوستون دارم
سلام به استاد عزیز، مریم جان و دوستانِ جان
امروز داشتم جلسه ی دوم قدم دوم از 12 قدم رو میدیدم که درباره ی تجسم بود و الان هم اومدم روزشمار رو ببینم که به این فایل رسیدم
چقدر این جمله درسته و چقدر به روح و جانم میشینه که خودم با افکارم زندگیم رو خلق میکنم
چقدر خوشحالم که با این قانون الهی آشنا شدم
چقدر اشک ریختم و چقدر سپاسگزاری کردم از خدای مهربونم که منو با این مسیر آشنا کرد، که منو به این مسیر هدایت کرد
از وقتی با این قانون آشنا شدم زندگیم توی همه ی جوانب تغییر کرده و به سمت بهتر شدن میره
خدایا شکرت
سلام به استاد و همه دوستان
الان که روز یکشنبه مورخه 94/11/04 ساعت 14:23 هست و دارم این فایل رو نگاه میکنم ، واقعا عالی عالی و فوق العاده هست.
استاد خیلی خیلی سپاسگزارم ، خیلی ممنونم (خدایا شکرت – خدایا شکرت – خدایا شکرت)
استاد در این فایل خیلی ساده و واضح و بسیار عالی توضیح میدی با حرف و کلمات بسیار گویا و ملموس و عینی و قابل لمس.
خدیا شکرت ، خواستم از استاد و گروه تحقیقاتی عباس منش تشکر کنم.
به همه دوستان میخوام بگم این فایل رو هر روز گوش کنن ، چون واقعا فوق العاده است.
سلام ممنونم از توصیه خوبتون
«وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ»1٫
«ای پیامبر هرگز گمان نبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند».
سلام و درود بر استاد خوبم و تمام دوستان هم فرکانسی
خدا را سپاسگزارم که من هم در این پروسه بسیار معنوی همراه شدم.
حدود 5ساله که تلویزیون نمیبینم و اخبار هم گوش نمیدهم و در حدود یکسال و چند ماهی که با استاد و سایت ایشان آشنا شدم بطور کلی زندگی ام تغییر کرده.
تمام فایل های رایگان را دانلود کردم و هرکدام را بارها گوش دادم و خیلی از فابلهای استاد را هم خریداری کرده بارها گوش داده خلاصه نویسی کرده تمرینات آن را انجام دادم و موهبت های آنرا دیدم.
مدتیست به فکر ادامه تحصیل افتادم و میخوام بطور حرفه ای در رشته روانشناسی کار کنم و تصورم بر اینه که از این راه به آرامش وجودی ام میرسم و میتوانم رسالتم را پیدا کنم.
تنها نگرانی من اینست که از استاد و فایلهایشان دور بشم چون خیلی هم وقت برای امتحان کنکور ندارم.اما خوب من تصمیم دارم به این مهم برسم و برای این تلاش میکنم.
یاحق
سلام ان شالله حال جسم و روحتان خوب باشد؛
منم مثل شما دوست دارم روانشناسی بخونم، و همینطور این ترس دارم!
ممنون میشم اگه کنکور قبول شدیت؛نتیجه این تصمیمتون چی شد؟؟!!
بچیزی که از رشته روانشناسی میخواستید رسیدیت؟؟
و واقعا درس شما رو از اموزهای استاد دور کرد؟؟؟؟
سلام و درود بر نادیای عزیز
این کامنت من برای ۳۰دی ۹۷ هست خوشحال شدم از کامنت شما چون هدایت شدم به این موضوعی که پارسال در سرم بوده
حقیقتا برای این مسئله ادامه تحصیل خیلی با خودم کلنجار رفتم و بیخیال امتحان کنکور شدم و شب عید را کلا گردش و تفریح رفتم اما با قضیه سیل که امتحان ارشد حدود ۴۰ روز عقب افتاد گفتم این یک نشانه هست و چسبیدم به خوندن و توی همین مدت روانشناسی بالینی انار که به منطقه من یعنی یزد نزدیک بود و البته اولین انتخاب من بعداز تهران و اصفهان بود قبول شدم.
و یک ترم را هم با نمرات خیلی خوب گذروندم.
اما واقعا از آموزه های استاد عقب افتادم چون قدم های استاد را تهیه کرده بودم و نتونستم خیلی عمیق روی آن کار کنم و همچنین مطالبی که ما در دانشگاه میخونیم خیلی با قوانینی که استاد میگن متفاوته
در کل اینه که تصمیم گرفتم انصراف بدم و ادامه ندم اما باز این ترم با مسائلی که پیش اومده و کلا دانشگاه تعطیله شاید ثبت نام کنم.
و اگر هم ثبت نام کنم و مدرک را بگیرم قرار نیست از این راه کسب درامد کنم چون دیگه من آدمی نیستم که بخوام هر مشاوره ای را بدم و به هر سخنی گوش کنم و هم اینسری اینقدر اتفاقات خوب و پولساز برام افتاده که دیگه اون حق مشاوره ها برام معنایی نداره و وارد بیزینسی شدم که هم راحته هم درامد بالایی داره و هم خیلی دوستش دارم و بهم احساس خوبی میده و همه اینها را از همین آموزه های استاد دارم که همین فایل های استاد خودش از صد تا مدرک دکتری بهتر و بالاتره.
در کل اینه که اگر با درایت الانم میخواستم شروع به درس و کنکور کنم اصلا اینکار را نمیکردم و فقط به فایلهای استاد میچسبیدم وبس.
حالا هم اگر ادامه بدم فقط برای اینه که دو ترم دیگه بیشتر نیست و این ترم هم که کلا رو هواست.
امیدوارم تونسته باشم برای تصمیم گیری بهت کمک کرده باشم.
البته این را هم بگم شاید اگر نخونده بودم تا آخر عمر حسرت میخوردم که کاش خونده بودم و فکر میکردم که قراره چی بشه و خوشحالم که اقدام کردم و خودم تجربه کردم.
به امید موفقیت و پیشرفت شما در همه مراحل زندگی
یا حق
بی نهایت از شما سپاسگذارم،
که پاسخ سوال بنده را دادیت،
ممنونم
سلام به استاد مهربانم و مریم جونم و همه دوستان عزیزم
اهرم رنج و لذتی که من برای کنترل ورودی های ذهنم در نظر گرفتم به این صورت است که من وقتی به رفتار نامناسب یه فردی در مورد خودم فکر میکنم، رنجش برام در اینه که فکر میکنم من برده اون فرد شدم اون خدای منه اون رفتار و زندگی و خوشی و آرامش منو کنترل میکنه و این برام خیلی عذاب آوره بهمین دلیل سعی میکنم به نکات مثبت اون فرد توجه کنم یا فکرمو مشغول کنم که واقعا هم برام سخته و من تمرین میکنم که همیشه کنترل افکار و کانون توجه ام را در دست بگیرم و جایی برای ورود نجواهای ذهنی نباشه.
من الان کلا 3 سالی میشه تلویزیون نگاه نمیکنم. صحنه های بد مثلا صحنه تصادف یا درگیری را اصلا نگاه نمیکنم. اصلا غیبت نمیکنم. حرف بد نمیزنم. همیشه سعی میکنم به زیبایی ها توجه کنم.
میدونم که اگه به زیبایی ها توجه کنم زیبایی های بیشتری را وارد زندگیم میکنم مثلا اگه به یک رابطه عاشقانه توجه کنم روابط عاشقانه را وارد زندگیم میکنم و اگر هم به نکات منفی توجه کنم مثلا رفتار بد دوستان ، میدونم که اون رفتار را گسترش میدم، خوب که نمیشه بدتر هم میشه.
من ادم هایی را میشناسم که با توجه به نکات مثبت خیلی زندگی زیبا و قشنگی دارند. من که تازه با این قوانین آشنا شدم میفهم چرا بعضی از آدم های دوروبرم خوشبخت هستند. من یه فامیلی دارم که اینها خانوادگی همشون خیلی به نکات مثبت هر چیزی توجه میکنند. من که از بچگی میرفتم خونشون مثلا همیشه به نکات مثبت من توجه میکردند مثلا مانتوت چقدر قشنگه، یا خودت چقدر خوشگلی و اصلا هم خودشون را هم دست کم نمیگرفتند، همیشه جملات مثبت به زبان میارن، یعنی همیشه و همیشه مثبت بودند و هستند. خانوادگی همشون خوشبخت هستند و روز به روز هم پیشرفت میکنند و روز به روز هم زیباتر و جوانتر میشوند.
خدایا شکر که من سالم هستم.
به نام خدای مهربان
با سلام به خانواده عزیزم
به جرأت میتونم بگم این درس مهمترین درس از درسهای استاد هستش.
اگر آگاهانه توجه مون به غذای ذهنمون باشه
یعنی آگاهانه به خوبی های جهان هستی فکر کنیم و آگاهانه تحسینش کنیم و به احساس خوب سپاسگزاری برسیم و ورودی های ذهنمون رو کنترل کنیم اگر قرار است صحنه های را ببینیم که آزار دهنده باشد رو برگردانیم تا نبینیم آنچه نباید ببینیم و نشنویم آنچه نباید بشنویم و نگوییم آنچه نباید بگوییم .
اگر آگاهانه توجه مون به غذای ذهنمون باشه
یعنی آگاهانه غیبت نکنیم و آگاهانه کنترل خشم کنیم و آگاهانه دروغ نگوییم تا ذهن را نا آرام نسازیم.
و به مرور زمان این آگاهانه تصمیم گرفتن برای غذای روح تبدیل به عادت های شیرینی میشود که به غیر آن قابل تحمل نخواهد بود .
خدا رو بینهایت سپاسگزارم که آرام آرام دست در دست من را به مسیر مستقیم هدایت میکند.