غذای روح چگونه تأمین میشود؟ - صفحه 40 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-29.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-01-23 15:45:142024-06-08 22:33:03غذای روح چگونه تأمین میشود؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد عزیزم
چقدر فوق العاده بود این فایل..
دقیقا نشانه امروز من بود..که خیلی ساده و در عین حال اصل و اساس قوانین جهان هستی..قشنگ خودم احساسش میکنم روزایی که آگاهانه کنترل میکنم ورودی های ذهنم رو از هر لحاظ همه چیز عالی هستش..دیشب به شدت دندون درد بودم..برام جالب بود به جای اینکه به این فکر کنم که چیکار کنم دندونم خوب بشه..به این فکر میکردم که امروز و دیروز چه افکاری داشتم چه ورودی هایی داشتم و دقیقا فهمیدم مساله از کجاست..و چقدر قانون ساده و زیباست..خدا رو صد هزار مرتبه شکر میکنم به خاطر مسیر آگاهی و شکر به خاطر اینکه بهم گفت که مساله از کجاست..خدا رو صد هزار مرتبه شکر.. ممنونم استاد عزیزم فوق العاده بود
سلام استاد عزیز،عاشقتم که با درک آموزش هات
امروز یه روز متفاوت بود برام
گاهی فکر میکنم با شنیدن سه یا چهار ساعت ویس گوش دادن،دارم کار میکنم رو خودم .خوبه البته ولی برای رشد کردن تو این مسیر فقط شنیدن کافی نیست ( هر چند خیلی موثره و البته که باز هم تکامل لازمه حتی تو شنیدن و درک کردن) ولی تمرین ها رو هم باید انجام داد،
چون وقتی شروع میکنی به تمرین کردن تازه متوجه باگ ها و ترمز های درونت میشی،تازه میفهمی چرا با اینکه سعی میکنی و ویس گوش میدی،اتفاقی نمیوفته چون باید عمل کنی.من خودم از ابتدا بارها شنیدم که باید مراقب ورودی های ذهن باشم،ولی پیش اومده که تو بحث سیاسی شرکت کردم ولی چون با آموزش ها فکر میکنم تغییر کردم،حرفی نزدم ولی همین شنیدن ،ذهنم رو درگیر میکنه،البته به خودم آفرین گفتم چرا که حداقل مراقب کلامم بودم ولی سعی کردم مراقب شنیده ها و دیده ها هم باشم،واتس اپ و اینستاگرام رو حذف کردم بجای چرخیدن تو این فضاها،در صورتی که فکر میکردم خیلی کنترل شده و در راستای کارم میرم جلو ولی ناخواسته مطالبی رو میدیدم که ذهنم رو درگیر میکرد.بجاش مینویسم و تجسم میکنم خواسته هامو و چقدر چقدر احساس بهتری دارم.واقعا احساس خوب میشه باز شدن درها،از جایی که فکرش رو هم نمیشه کرد.هر وقت ازتون میشنیدم که جهان کارا رو انجام میده،با خودم میگفتم چجوری اخه،بعدش به خودم میگفتم برو جلو طبق آموزش های استاد برو جلو،تا جایی که با کنترل ورودی ها و انجام تمرین ها جهان داره کار خودش رو انجام میده و وقتی نشانه ها و اتفاقات رو میبینم،ادمهایی که دستی از دستان خدا هستند از راه میرسن،بدون سرمایه گذاری ،بدون وام،بدون قرض کارم استارت میخوره،مات و مبهوت عظمت خدا میشم منی که خیلی وقتا میگفتم چجوری اخه،حالا میبینم براحتی واقعا براحتی
اصلا وقتی قوانین رو درک میکنی ،حالا در حد خودم،
مسلما هر چه بیشتر درک کنی،وارد مدارهای بالاتری میشی و قطعا اتفاقات قشنگتر و بزرگتری
میوفته برات
دلم میخواد بیشتر مراقب باشم،ولی یه وقتایی در میره از دستم،،
ولی میگم عیبی نداره،بیشتر تلاش میکنم
عاشقتم استاد
به امید دیدار شما و مریم جان،️️
ولی کنترل ورودی ها،معجزه میکنه تو زندگی
استاد عاشقتم
ای جانم ، روز هفتم روزشمار تحول زندگی من
و غذای روح
چقدررررر مهمه ، و باز که دوباره این فایل را مرور کردم دیدم چقدر به اهمیتش پی نبرده بودم و قطعا سری های بعدی هم بیشتر و مهمتر خواهد بود برام
واقعا بهترین مثال هست ، همه چی گوش میدیم ، همه غر و شکایت و ناشکری میگیم و میشنویم و تایید میکنیم !!! ولی برای ورودی غذا ….
یادمه سال 95 گارسون یه فست فود بودم ، و یکی از مشتریان منو خواست و گفت داخل این سیب زمینی های سرخ شده مو هست ، از اونجایی که واقعا چه خودم و چه بقیه رعایت میکردیم و قبل بردن هم حواسمون بود و چک میکردیم ، یه لحظه چشمام گرد شد و گفتم کجا ؟ پیداش نکردم ، بعد خود مشتری نشونم داد و باااور کنید این مو اینقدر نازک بود و کوچیک که در نگاه اول دیده نمیشد !
حالا فرض کن اگه به این اندازه برای ورودی ذهن و روح ارزش قائل باشیم چی میشه ، دقیقا میشه همون محیط ایزوله ای که ذهن ما را دور از ناباوری ها رشد میده و تکامل ما را سریع پشت سر میزاره و نتایجی رقم میزنه که اصلا قابل تجسم هم برای بقیه نیست چه برسه به باور !!!
فارغ از نتیجه ظاهری که بقیه بتونند ببیند ، چقدر شاد خواهیم بود ، چقدر آرامش داریم و ایمان همراه با عمل و شجاعت در عمل که کوووولاک میکنه !
و این حس عالی و شاد و همراه با آرامش را مگه میشه ارزش گذاشت ، مگه بقیه میتونند ببینند ؟ البته که اونهایی که یه مقدار در مدار باشند میبینند و تحسین میکنند و انگیره میگیرند ، دقیقا مثل ما ، که الگوی خودمون استاد عباس منش را میبینیم ، از شادی ، آرامش و ایمان قلبی که داره انرژیش هم به ما میرسه و انگیزه میگیریم تا حرکت کنیم و به اون نقطه برسیم !!!
دیدن و کامنت نوشتم این فایل همزمان شد با فایل نتایج دوستان قسمت دهم ، از جناب “رضا عطا روشن ” خوش انرژی ، و تاکید ایشون بر اینکه مدااام داشتم فایل ها را گوش میدادم و جهان هم به مدل های مختلف کمکم میکرد و هدایتم میکرد ، چقدر جالب بود ، همزمان قسمتی از کنترل ورودی را آقای عطا روشن داشت به تجربه خودش بیان میکرد ، کاملا مرتبط با هم : )
الان ساعت 5 صبحه دارم کامنت را مینویسم ، چون فرصت نشد این فایل را کامل نت برداری کنم و کامنت را بنویسم ، شب قبل نخوابیدم و هم الان دارم مینوسیم تا عقب نیفته ، ولی قبل از این کامنت ، به قول بانو شایسته مهربان اهرم رنج لذتی برای ورودی ذهنم نوشتم
قسمتی از این اهرم در بخش رنج به طرزی منزجر کننده نوشتم که واقعا خودمم فکر میکنم حالم بد میشه !!! نسبتی که به هر ورودی که کنترل نکنم دادم ، واقعا تهوع آوره !! و به نظرم خیلی کمک میکنه برای کنترل ورودی و سریع یادآوری اون ! که به قول استاد حتی ممکنه یه غذایی را ما برگردونیم همون لحظه و نگذارم از این ایستگاه رد بشه ، هر چند که اینم باید تکاملش را طی کنم ، ولی هرچی متعهد تر و با کنترل بیشتر : )
حالا چند ورودی ذهن عالی ، و کانون توجه اینکه :
همین نوشتن کامنت ، چقدر خوبه ، چقدر کانون توجه را کنترل میکنه !! اصلا فضای اصلی این سایت ، اگر ذهنتون کمی افسارش در رفت ، به صفحه اصلی همین سایت به نظرم نگاه کنید !!! : )))) موقعی که عکس همراه با لبخند استاد از یکی از فایل های محصولات یا نتایج و یا عکس هایی از سفر به دور آمریکا قرار میگیره ، خودش ورودی خوب میده ، دیگه چه برسه به بخش بخش این سایت که تمام انرژی مثبته و آگاهی و آرامش
با اینکه از لحاظ صلح درونی خودم هنوز خیلی باگ دارم ، ولی چقدر موقع کامنت نوشتن حس و آرامشم خوبه ، خدایاا شکرت : )
با توکل بر خدا و کنترل کانون توجه و ورودی ذهن ، بریم که از امروز بیشتر و قوی تر و متعهدتر هوای این ورودی ها را داشته باشیم و نگذاریم هر چیزی رد بشه ، اگه هم رد شد سریع با حس خوب و توجه به زیبایی ها ، پادزهرشو بخوریم !
یا حق
سلام به حمید رضای عزیز
و برات بهترین کنترل ذهن و بهترین و ناب ترین ورودی ها رو از خدای وهاب میخوام
خیلی کامنت عالی و جامعی بود.
خدا رو هزاران بار شکر که به کامنتت هدایتم کرد و خیلی عالی بود و به دلم نشست سپاسگزارم
من چن وقتی بود تو یه مسیری که باید میرفتم و فایل های کنترل ذهن رو میدیدم سهل انگاری کردم و عقب مینداختم ولی 2 روزه با قدرت و کمک خدا دارم پیش میرم و امروز که به این فایل ارزشمند و کامنت زیبات رسیدم یه نشونه برای من داشت!
«حالا فرض کن اگه به این اندازه برای ورودی ذهن و روح ارزش قائل باشیم چی میشه ، دقیقا میشه همون محیط ایزوله ای که ذهن ما را دور از ناباوری ها رشد میده و تکامل ما را سریع پشت سر میزاره و نتایجی رقم میزنه که اصلا قابل تجسم هم برای بقیه نیست چه برسه به باور !!!»
دقیقا منم تازه دارم خیلی جدی روی خودم کار میکنم و تمام ورودی ها رو بستم به جز سایت و کامنت توجه به زیبایی ها.
چقدر این جملت در زمان درستی بهم رسید و بازم درست بودن مسیر رو برام روشن تر کرد که:
من تو همی محیط ایزوله برم جلو
احساسم رو خوب نگه دارم
و نتایج آروم آروم پدیدار میشه
سپاس گزار خداوند هسم که هر بار قشنگ تر و واضح تر هدایتم میکنه و دوست عزیز بازم ازت تشکر میکنم و تحسینت میکنم که دستی از هزاران دست مهربون خدا شدی بری کمک و هدایت من
خدایا شکرت
استاد مهربون و مریم عزیز از شما هم تشکر ویژه دارم که چنین فضا و خانواده ی صمیمی و پر از آرامشی رو برامون فراهم کردین
از دور میبوسمتون و بهترین ها رو براتون میخوام
به نام خدای هستی بخش
سلام
من وقتی به گذشته زندگی خودم نگاه میکنم نه حتی گذشته خیلی دور بلکه تاهمین چندماه پیش و قبل از آشنایی بااستادعباس منش و شنیدن صحبتهای ایشون می بینم ندانسته چه غذاهای سمی رو وارد ذهنم میکردم ودقایق طولانی بافکر کردن بهشون حال خودمو بدوبدتر میکردم
چقدر ندانسته ساعات و روزهای خودم رو تلخ کردم وهمون هارو دوباره به زندگیم دعوت کردم.
اما الان خداروشکر میکنم که توجهم به ورودیهای ذهنم هست و تاحالم بدمیشه سریع و آگاهانه به افکارم توجه می کنم و میدونم اگه به اون منفی بافیها ادامه بدم چه روزهایی رو پیش روخواهم داشت….
خدا روشکر می کنم و ازشماممنونم بابت راهنماییهای بی دریغتون.
سلام استاد عزیزم .
روز شمار تحول زندگی من ، روز هفتم .
چققققدر آگاهی های این فایل بیشتر از قبل در قلبم نفوذ کرد ، احساس میکنم الان خیلی خیلی بیشتر از قبل میتونم این حرفا رو باور کنم و نسبت به ورودی های ذهنم حساس تر باشم .
واقعا کلا ساختار و عملکرد جهان بر این اساسه که : هر فرکانسی بفرستی اساس همون رو جذب میکنی .
حالا چطوری فرکانس بفرستیم ؟؟ تنها راهش «کانون توجه » هست یعنی من به هرررر چیزی چه دلخواه چه نادلخواه توجه کنم دارم فرکانس همونو میفرستم که نتیجه اش خلق اتفاقات زندگیمه .
این توجه انواع مختلفی داره :
شنیدن ، صحبت کردن ، نوشتن ، فکر کردن ، تجسم کردن ، دیدن ، باورهامون و …..
حالا وقتی ما میخوایم به یه آرزویی برسیم تنها راهش اینه که فرکانس اونو بفرستیم. اینطوری نیست که ما فقط به زبون بیاریم که اینو میخوایم و عملا هیچ کاری هم برای کنترل کانون توجهمون نکنیم، چون اگر اینطوری بود پس 99 درصد مردم خیلی ثروتمند بودن چون همه آرزوی پولداری دارن اما در واقع پولدار هم نیستن . دلیلش هم خیلی واضحه : دارن به مواردی توجه میکنن که نادلخواهه ، به راحتی اخبار میبینن ، به راحتی درباره هر چرت و پرتی صحبت میکنن و به هر سم و آشغالی توجه میکنن و بعد شکایت میکنن از زندگیشون که چرا مثلا پولدار نمیشن و به خواسته هاشون نمیرسند و چرا انقدر همه چی در زندگیشون افتضاحه ، بعد هم هیچ دلیل منطقی ای پیدا نمیکنن و همه چیو به شانس و دولت و سرنوشت از پیش تعیین شده و عوامل بیرونی و خدا ربط میدن !!! و بعد هم بدون تجربه لذت در این دنیا ، میمیرن و قطعاااا عذاب سختتری نسبت به دنیا در انتظارشونه .
حالا از کجا بفهمیم که داریم به موارد درست توجه میکنیم ؟؟؟ از احساسمون .
اگر احساس خوبی داری »» داری به چیزای خوبی هم توجه میکنی »» اتفاقای خوبی هم رقم میخوره
اگر احساست بده »» توجه بر ناخواسته ها
به همین سادگی .
پس من از همین الان بیشتر از قبل تعهد میدم که کانون توجهم رو به هر شکلی کنترل کنم و فقط بر زیبایی ها تمرکز کنم و چیزهایی که دوست دارم در آینده برام اتفاق بیوفته و وقت بگذارم برای خودم چون ارزشش رو داره و اونوقت به موفقیت های بیشتر و نعمت های بیشتری در زندگیم میرسم .
توجه »»» فرکانس »»» خلق اتفاقات
ممنونم از شما استاد گرامی.️️
در پناه خدای مهربون باشین .
سلام دوست عزیزم غزل خانوم کلی کیف کردم باکامنتت ،خیلی خوشحالم که قانون رو درک کردی واین کامنت خیلی زیبا رونوشتی ،واقعا تحسین میکنم این حد ازدرک واین تعهدی که به خودت دادی عزیزم،دقیقا من هم اززمانیکه به خودم تعهد دادم که ورودیهای ذهنم رو بهترکنترل کنم خیلی نتایجم نسبت به قبل فرق کرد وهمین باعث شد که وسواس بیشتری به خرج بدم تا هرروزم بهتراز دیروزم بشه وچه کاری بهترازاین که آدم حواسش باشه به چی توجه میکنه چون نتیجه مون همش بستگی به کانون توجهمون داره،خداروشکرمیکنم وقتی میبینم بچه های سایت هم دارن روخودشون کارمیکنن،خلاصه که خیلی حال کردم کامنتت روخوندم واین تعهدوعمل کردن به قانون رودیدم ازتون ،بهترینارو برات آرزومندم عزیزم .
سلام دوست عزیزم
متشکرم از اینکه دیدگاه من رو خوندین و انقدر قشنگ و زیبا پاسخ دادید .
واقعا کل کار جهان همینه ، به هر چی توجه کنیم از همون جنس اتفاقات وارد زندگیمون میشه .
خوشحالم از داشتن دوستان هم فرکانسی و متعهدی مثل شما ، باز هم سپاسگزارم از دیدگاه بسیار زیباتون و براتون از خدای مهربون ، بهترین های دنیا رو آرزو میکنم .
در پناه خدای یکتا باشید ️
سلام استاد و هم فرکانسی های عزیز خیلی خوشحالم که اینجام و اومدم رده پای باحالمو بزارم و کلی حال میکنم خداجون شکرت این فایل در مورد غذای روح بود منم وقتی این فایلو دیدم توجه ام روی سرماخوردگیم و روی عیب های بقیه و منم دستم اومدکه اینا خودشون مسئله هستن و حلشون میکنم مثلا دمنوش خوردم قرص خوردم و الان خداروشکر خیلی خوبم و میدونم که تا وقتی به چیزای قشنگ توجه میکنم چیزای قشنگ تری میان تو زندگیم خداجون بابت درک همچین قانون توجه به نکات مثبت اونارو میاره تو زندگیت ممنون و الان من توی خونمم و بعضی وقتا تنهام و این تنهاییو دوس دارم با خودم حال میکنم چون همیشه کلی راه ها و چیزای قشنگ راحت پیدا میشه که حاله ادمو خوبمیکنه و من اروم ترم و برای پیشرفت خودم و جهان رشد بیشتری کردم ارامشم بیشتر و لذت بیشتری به خودم میبخشم خداجون بابت همه اینا شکرررت:)))
من میدونم غذای روح ینی چیزای مثبت حرفای قشنگ که میزنم و میخونم واقعا خیلی اوکیم اون ارامشه رو که همیشه دلم میخاس دارم و روز به روز بهتر میشم واقعا اون ایمان اون دله قرصه به خدا و عزت نفس بالارو دارم روز به روز برام عضله قوی تر ماهیچه ای تر میشهه خخخ
من یه خانوم خانه دارم که همیشه دلم میخاس خونم تمیز گوگولی تمیز خوشگل باشه من به این هدفم رسیدم الانم دارم تو خونم وقتم که زیاده میشینم با عشق ابرنگ کار میکنم الان دفتر دومم هست و امیدوارم من که عاشق این کارم میخام توش حرفه اییه شم و نقاشی هامو پر از احساس خلق کنم هم خودم کیف کنم همم به سوده بقیع اینا همه راه هایین که خدا نشونم میده شکرت خداجون و شکرت بابت دستای مهربون و زیادت که هر لحظه هدایتم میکنی
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم ومریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
غذای روح چگونه تامین می شود؟!
روح خیلی خیلی راحت از افکار ما تغذیه میکنه،حالا دیگه به قول شما استاد عزیزم ما چه افکاری داریم وکانون توجه ماروی چه چیزهایی هست وتبدیل به چه نوع تغذیه خوب یا بد( منفی یا مثبت) میشه بستگی به خودمون داره…
واقعا خیلی جالبه تا همین صد سال پیش حالا شایدم کمتر، مردم اطلاعات زیادی در مورد روح نداشتن، یعنی کلا روح رو چیزی می دونستند که از دنیای مردگان میاد به این دنیا، اما کم کم افرادی علم این رو پیدا کردنداین روح که همون روان ما هست همون احساسات ماست به با جسم ما ارتباط مستقیم داره، واگر جسم ما مدام مریض میشه به خاطر اینه که روح ما مریض شده…
حداقل تو 20و30 سال گذشته که دیگه توکل جهان این موضوع افکار مثبت و بحث در مورد ارتعاشات، روح و ارتباطش با ذهن خیلی خیلی فراگیرشد…
منتهی با علم براین موضوع هنوز هم 98 درصد جامعه که یکیش هم خودم هستم نمی تونیم واقف به ورودیهای ذهنمون باشیم وقتی یه عمر هرچی دیدیم وشنیدیم رو کردیم توی ذهنمون وتازه بعضی افکار مرتب داره در طول شبانه روز توی ذهن ما میچرخه، چه بسا افکار منفی ما همیشه بیشتر وطولانی تر از افکار مثبت توی سر ما عمر داشته…
واقعا کاش میشد به این وضوح که بیماری جسم دیده میشه بیماری روح وروان هم دیده میشد..
چقدر پیش میومد که صدای درد ورنج روح وروانمون رو که توسط تغذیه ی نامناسب ذهنمون بیمارشده بود رو با مسکن و داروهای ارامبخش و خوشی های کاذب و خوابیدنهای طولانی و…..خاموش میکردیم، این روح بیمار هی فریاد میکشید من دارم اذییت میشم واز طریق جسممون به شکل بیماری، بهمون هشدار میداد ولی واقعا وقتی آدم تو مدار منفی ها باشه، فرکانسش ضعیف باشه، حتی به خود بیماری و وجود درد وناهماهنگی توی وجودش عادت میکنه، مثل سر دردهای مدام که میشه عادت، معده دردهای مدام میشه عادت، دردهای عصبی وروماتیسمی ومفصلی میشه عادت، تازه تو خانواده و اطراف همیشه یه سری ادم پیدا میشن که وقتی بهشون میگفتی فلان جام درد میکنه یا حالم خوش نیست طرف بیشتر می نالید واز دردهاش میگفت، بعد تو پیش خودت میگفتی خب پس چیز خاصی نیست همه همینطورن دیگه همه این دردها رو دارن….
ولی از وقتی کسی شروع میکنه به خودشناسی وخداشناسی وجهان شناسی تازه متوجه میشه روح ارتباط مستقیم وتنگاتنگی باجسم داره، متوجه میشه هر چقدر حال دلش خوبه، بیشتر سپاسگزاره، بیشتر قدر دانه، بیشتر به مثبت ها توجه میکنه، هم روح و روانش در ارامش هست وهم جسم وجانش…
اتفاقا یکی از نشونه هایی که من خودم به شخصه متوجه میشم دارم از مسیر دور میشم همین علامتهایی درد وناراحتی هست که جسمم به شکلهای مختلف بهم نشون میده، چون از وقتی تواین مسیر خوب وخوش قدم گذاشتم قشنگ متوجه ام که چقدر حس وحالم خوبه، هم حال روحیم وهم جسمیم، برای همین باکوچیکترین تغییر توی بدنم متوجه میشم دارم تغذیه نامناسب به روحم میدم…
واقعا چقدر جای سپاسگزاری داره این قوانین بدون تغییر خداوند در این جهان مادی، طوریکه وقتی از روی نا اگاهی با ورودیهای نامناسب هم اگر به خودت آسیب روحی وجسمی وارد کنی، به محض آگاه شدن و در فرکانس مثبت ها قرار گرفتن می تونی دوباره سلامتی وشادی رو به خودت برگردونی، وهمونطور که فرکانس ها و وروریهای منفی سریع خودشون رو نشون میدن، اثرات ورودیهای مثبت هم خودشون رو زود به شکل سلامتی وشادی وآرامش نشون میدن…
منتهی یه چیزی این وسط خیلی مهمه، اینکه تو بخوای خودت رو از افکار منفی نجات بدی، اینکه موندن توشرایط بد ومنفی برات عادت نشه، اینکه انقد تو حال بد نمونی که بعد برای برگشتت به سلامتی وحال خوب بخوای کلی زمان وهزینه صرف کنی..
استفاده از تمرین وراهکار اهرم رنج ولذت خیلی تواین مواقع بهم کمک میکنه، یه کم قدیمترها بدون اینکه این راهکارو بشناسم ازش استفاده میکردم ولی حالا از وقتی تمرینش رو بهتر یاد گرفتم شده عصای دستم، یعنی به محض اینکه می بینم توشرایطی قرار گرفتم که میدونم تهش بی حوصلگی و تنبلی و حرص وجوش و ناراحتی و مریضیه، سریع به خودم میگم حالا که تهشو میدونی پاشو برای اینکه حالت خوبشه یه کاری بکن، ببین که لذتش چقدر بهت حس خوب میده، پس چرا میخوای تواین حال بمونی و رنج بکشی توکه دیدی قبلا موندن توی حال بد ومنفی چه به روزت اورد، چقدر از خودت غافل شدی، چقدر به روح وروانت آسیب زدی، چقدر از اهدافت دور افتادی، وچقدر داشته هاتو از دست دادی…
جهان ما یه جهان هوشمنده وسیستمش داره در هر لحظه بی وقفه کار میکنه وتوقف براش معنی نداره، افکار منفی باورهای مخرب مثل یه سیاه چاله میمونه که روح آدمو میکشن توی خودش، یه وقت چشم باز میکنی می بینی ساعتها، روزها وهفته ها وسالها توش گیرافتاده بودی، بدون حرکت،ولی افکار مثبت همش در حال تکاپو هست، هرلحظه میبردت به یه سفر شگفت انگیز سفریکه توش حال دلت عالیه حال روح و روانت عالیه، مثل پرنده ای رها وآزادی هرجای این جهان دلت خواست میتونی بری حتی اگه توی خونت روی تختت دراز کشیده باشی، این ذهنته که اول با افکار مثبت باتجسم های عالی میبردت به سمت اهدافت بعد بهت انرژی میده که بلندبشی وذهن باز الهامات رو هدایتهارو دریافت میکنه، ومیره سراغشون تا به خواسته هاش جامعه عمل بپوشونه…
اینه فرق تغذیه بد ومنفی وتغذیه خوب ومثبت ذهن..آگاهانه تمرکز گذاشتن روی مثبت ها، کنترل ذهن حتی وقتی میدونی شرایط طبق خواسته ات پیش نمیره، توسعی میکنی ذهنتو سمت خواسته ات سوق وهول بدی…
هممون تجربشو داشتیم که به یه تضادی برخوردیم حالمون مثلا گرفته شده ، رفتیم دراز کشیدیم توی تخت طوری حس وحالمون بدشده که نخواستیم یا نتونستیم پاشیم بریم یه آبی به دست وصورتمون بزنیم وبعدش اون خستگی وبی حالی و درد وناراحتی هی بیشتر وبیشتر شده…
ولی کسیکه ابزار داره، راهکار داره، باخودش میگه من به روند بهبودی خودم متعهدم، میدونم اگه از رو تخت پانشم پیامد بدش وعواقبش رو باید تحمل کنم…
ولی پامیشم میرم دست وصورتمو میشورم، یا دوش میگیرم، دمنوشی برای خودم درست میکنم، میام فایلهای شمارو گوش میکنم، کامنت میخونم، کامنت میذارم قرآن میخونم ….واین روند رو ادامه میدم تا حالم عالی بشه…
واینها همه به لطف الله با راهکارها واموزه های شما استاد عزیزم برام امکان پذیر شده از وقتی که فهمیدم مسئولییت صد در صد زندگیم پای خودمه، وتنها خودم مسئول حال خوب خودم ومسئول خوشبخت کردن خودم هستم وچه کسی بهتر از خودم خودم رو میشناسه؟!
تابتونه حالمو خوب کنه؟
الهی هزاران بارشکر الله مهربان رو
انشالله هممون هر لحظه وهمیشه در پناه امن خداوند باشیم
با نام ویاد خداوند بخشنده ومهربان
سلام خدمت استاد عزیزم ومریم بانو ودوستان عزیز
خداروسپاسگزارم بخاطر فرصتی دیگر وروزی جدید ونو
غذای روح چگونه تا مین میشود؟
توجه به ورودی مسموم یعنی ارسال یک فرکانس ناخواسته دیگرکه نتیجه آن اتفاقات ناخواسته است
تنها راه خروج از این حلقه معیوب تغذیه ذهن باغذای مناسب است
همیشه باید حواسمون باشه به این موضوع که آیا آنقدر که به غذای جسمم اهمیت میدم به همان اندازه به غذای روحم هم اهمیت میدم برا خودم میگم :نه
چرا؟ چون دنبال تایید طلبی وتوجه ام چون خودم رو ارزشمند نمیدونم چون خود واقعیم نیستم چون بلد نیستم خودم باشم بعد که به یه ناخواسته ای بر میخوریم بشینیم افکارمون را مرور کنیم البته اگر که آنقدر از آگاهی ها درک کرده باشیم گله وشکایت نکنیم تواین فلش بک متوجه میشیم ای دل غافل ببین کجا را اشتباه رفتم افتخارم اینه شاگرد استاد عباس منشم ولی تا الان فقط طوطی وار آموزه ها را گوش دادم ولی در عمل صفرم اصلا حواسم نیست چه آهنگی گوش میدم،چقدر بحث میکنم تو مواردی که اصلا به من ربط نداره ؛چقدر حرفهایی رو میشنوم وتایید میکنم که اصلا قبول ندارم با شخصیت من جور در نمیاد
چرا فکر میکنم باید در مورد هرچیزی نظر بدم چرا فکر میکنم باید جواب های را با هوی بدم
من که به این میبالم جدا شده از احاد جامعه ام پس چرا مثل آنها رفتار میکنم به نازیباییها،به فقر،به بدبختی
من که ادعام اینه دارم رو ی باورام کار میکنم مدعی ام که قانون رو بلدم پس چرا مدام غر میزنم وگله وشکایت میکنم
منکه دارم هرروز فایلها رو گوش میدم تعهد دادم به خودم وخدای خودم پس باید باور کنم خودم صددرصد خالق اتفاقات زندگیم هستم وحتما باید از ورودیهای ذهنم مراقبت کنم وغذای سالم به ذهنم چطوری؟ با توجه به زیباییها با دیدن وتوجه به داشته ها ونکات مثبت زندگیم باسپاسگزاری هر لحظه ام از ذهنم مراقبت کنم وغذای سالم به ذهنم بدم واتفاقات زیبا رابرای خودم رقم بزنم
خدایا سپاس که امروز هم نوشتم ولی متفاوت
در پناه خدا شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
جلسه هفتم از سفرنامه جلسه خوبیه برای مرور جلسات قبل ویک جمع بندی برا تعهد بیشتر وکنترل ذهن اقا من خودم در این نقطه ای که هستم با تمام وجودم فهمیدم که به هراندازه متعهد باشم به کنترل ذهنم وعمل به اگاهی ها به همان اندازه نتیجه میگیریم
اقا من اگه خدارو باور دارم باید این توحیدو در عمل نشون بدم وتسلیم باشم یعنی هر لحظه ودر هرشرایطی بتونم ذهنمو کنترل کنم وبه احساس خوب برسونم یعنی هرروز روزه باشم روزه ای از جنس احساس خوب روزه ای که تمام تمرکزم رو خواسته هام رو زیباییی های اطرافم باشه ولذت ببرم روزه ای که فقط سکوت کردنو تمرین کنم یعنی نه قضاوت کنم نه کسیو تغییر بدم نه خودمو در اتفاقات دیگران دخیل کنم نه دروغ بگم نه انتقاد کنم نه غیبت کنم نه حسادت کنم نه نگران باشم نه بترسم چون من میدونم هر کسی در هر نقطه که هست در جای درست خودش وخودش با فرکانس هاش اون شرایطو برا خودش به وجود اورده پس با تمام وجودم باید بر ذهنم حاکم باشم واحازه ورود هر آنچه به من احساس بد میده رو ندم چون میدونم با هر دلیلو منطقی باعث اتفاق بد میشه من قدم قدم تکاملم رو طی میکنم وقبل از اینکه اوضاع بد بشه وبعد بیام کاری کنم شروع میکنم با جدیت وتمرکز بیشتر وقطعا روز به روز پیشرفت میکنم
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیر و هم فرکانس
امروز که 13 فروردین و روز طبیعت من داشتم تو سایت جستجو میکردم فایل های دانلودی رو داشتم نگاه میکردم که لحظه چشمم به این تیتر خورد
غذای روح چگونه تامین میشود؟
روی نشونه ها نزده بودم ولی خداوند ما را هدایت کرد تا این فایل رو ببینم و باز دوباره به خودم مرور بشه که آقا سلیمان حواست باشه جاده خاکی نری حواست بیشتر به ورود یاد باشه خدایا حواست هست داری به چی نگاه می کنی بی توجه می کنی چین گوش میدی با کی حرف میزنی برخورد و رفتار چه جوریه؟ حواست کجاست (این حواست کجاست صدای پیامکم) بعضی وقتا همین پیام که بهم میاد بهش توجه نمیکنم که واقعاً حواست کجاست داری چیکار می کنی من تو همین عید به تضادی برخوردم که اصلا نمیتونستم خودمو کنترل کنم و هرچقدرم خدای مهربون میگفت حواست کجاست � حواسم نبود و ورودیهای اشتباه میدادن های غلط خودم میدونستم اما انجامش میدادم الان که دارم این پیام میفرستم بغض کردم و از خدای مهربون می خوام همیشه تو مسیر باشم همیشه ورود یا و کنترل کنم همیشه من برنده زندگیم باشم من بنده نه شیطان از خودت می خوام که بتونم متعهد باشم روی ورودی هام بیشتر تمرکز کنم با یه زندگی عالی و فوق العاده ای که از طریق قانون به من بخشیدی رو ادامه بدم و بتونم همیشه در مدار احساس خوب باشند و قطعاً اتفاقات خوب هم با احساس خوب خواهد آمد.
استاد خیلییییی عاشقتونم ، دوستون دارم
تعهد نامه
من سلیمان رفیعی در تاریخ 13 فروردین 1402 متعهد میشوم رو ورودی هام بیشتر کنترل داشته باشم .