داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1 - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-74.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2020-08-26 12:00:062023-12-21 07:12:52داستانی درباره هدایت الهی | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام دوست عزیز
با گوش دادن به این فایل حالم منقلب شد
خصوصا اونجا که تصمیم گرفتی بزنی به جاده با توکل برخدا..
اینکه روی دوش خدا سوار شدی و به خدا اعتماد کردی
آفرین
انگیزه ام چند برابر شد..
ممنونم
واقعا” چقدر دارم به موضوع هم فرکانسی و هدایت ایمان می آرم!
استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام سلام
این دو فایل هم همان موقعی که منتظرش بودم به دستم رسید بارها این هم زمانی را دیدم انگار نوعی تله پاتی هست بین من و استاد هرچند این خودش نوعی هدایت است که وقتی داری به دنبال چیزی یا راه کاری می گردی یهویی از یک طریقی به آنچه به دنبالشی برسی و این هم زمانی شروع قدم ۶ توسط من و اولین جلسه و بحث هدایت با اینکه صفحه اینستا را باز کنم و فایلی با مضمون هدایت مقآبلم ببینم چه می تونه باشه آیا پاسخ جهان به درخواست من نیست ؟ و چقدر عالی که شما به طور کامل مراحل مهاجرت به آمریکاتون را توضیح دادید من همیشه دنبال این بودم که از یک آدم مطمئن و بی شیله پیله و روراست راه مهاجرت را بپرسم که با این ۲ فایل به جواب همه سوالاتم رسیدم در یکی از لایوها هم خیلی کامل در این خصوص صحبت کرده بودید ولی صحبتهاتون توی این فایل ها هم مکمل صحبتهای قبلی بود و آگاهی های آن به من خیلی کمک کرد تا باورهامو در راستای هدفی که دارم پرورش بدم و خودم را برای مهاجرت بیشتر آماده کنم .
مورد جالب دیگری که امروز بهش برخوردم این بود که همانطوری که اول داستان این فایل از جایی شروع شد که شما مواد پاک کننده را با هدایت نزدیک ماشینتون یافتید و همراه بردید و بعد مریم جان تماس گرفته اند که از آن مواد به همراهتون بیارید منم همین طور که امروز صبح داشتم فایلتون را برای دومین بار گوش می کردم و در حال ریختن لباسها درون لباس شویی بودم یک مرتبه کارت بانکی ام را که چند روز پیش جای دیگه ای گذاشته بودم و هرچه می گشتم پیدا نمی کردم تو سبد لباسها دیدم اصلا” شوکه شدم که خدا چه طور و کجا کارت را به من رسانید . من دارم خودم را در مسیر دریافت هدایت ها می بینم و فکر می کنم در مسیر پیمودن تکامل ام الان موقعش رسیده که من با مضمون هدایت بیشتر آشنا بشم و به نشانه ها دقت بیشتری بکنم . استاد عزیزم واقعا” اول از خدا و بعد از شما سپاسگزارم .
سلام استاد جان فایل هدایت عالیییب بود چقدر درس زندگی و اعتماد به خدا داشت واقعا ممنونم بابت تموم فایل های زیباتون که چقدر ادما رو به خدا نزدیک تر میکنه باور آزادی مکانی و زمانی ومالی عالی بودنند هر جمله تون یک دنیا باور جدید برای من داشت خداروشکر که می شنوم و می بینم از خدا ممنونم بابت وجود شما که سراسر عشق هستید پایدار باشید عاشقتونم
سلام، واقعا از تَه دلم لذت بردم ،عجب فایلیه این فایل، چقد جای این جور فایلا خالی بود، خیلی لذت بردم خیلی، ممنونم از خدا ک هدایتون کرد برای ضبط این فایل آگاهی دهنده، خدایا شکرت ک هدایت ب شنیدنش شدم، امیدوارم ب انجام و عمل ب آگاهی این فایل ارزشمندم بشم، ی خاهشی دارم ،و اون این هست ک مثلهای ک میگید ی عالمه از این مثلها دارم از اونها هم فایل درست کنید ،بیشتر آشنا بشیم بیشتر دلمون قرص بشه، واقعا بشخصه این دو تافایل ،فایلهای زیبا و عجیبی بودن برام، خیلی از خدا برای شماو عشق و آگاهیتون ،و انسان دوستی و هوش و تیم عباسمنش سپاسگزارم💚💚💚🙏🙏🙏
با سلام و درود بر آقای عباس منش عزیز و تشکر ویژه از ضبط و ارسال چنین فایل فوق العاده
چقدر شما ایمانتون قوی هست چقدر شما عملگرا هستید چقدر شما به(( ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است)) عمل می کنید.یادم می آید در یکی از فایلها ,شما این مضمون را بیان کردیدکه وقتی روی خودتون کار می کنیدولی با کوچکترین حرف همکاریا اطرافیان , با کوچکترین اتفاق به هم می ریزید یعنی روی خودتون کار نکردید یعنی عمل نمی کنید یعنی هنوز باورهاتون تغییر نکرده .حالا می فهمم چی میگید من اخیرا با خودم می گفتم چرا نتایج رخ نمیده چرا تغییرات اساسی اتفاق نمیفته چرا با گذشت چند سال از آشنایی من با شما تغییرات, خیلی خیره کننده نیست خوبه ولی نه زیاد .حالا می فهمم چیه. شما واقعا عمل می کنید خیلی عالیه وقتی کارت اعتباری نداری کشور بیگانه باشی سایتت قطع شده ماشین نمی تونی کرایه کنی و …. ولی باز بگی من هدایت میشم و توکل کنی و ایمان داشته باشی و خودتو کنترل کنی و از همه جالبتر شاد باشی و خوش بگذرونی .خدایا شکرت آفرین برشما هزاران بار تبریک به شما احسنت به شما و هزاران تحسین به شما خدایا شکرت بابت این چنین بندگان شایسته ای.چقدر خوشحالم بابت این کنترل نفس شما بابت عمل کردن شما و ایمان شما.
وقتی با خودم مقایسه می کنم می بینم خیلی کار دارم خیلییییییییی .میبینم چقدر زود بابت کوچکترین مشکل به هم میریزم من کجا و شما کجا پس قبول کن نتیجه من کجا و نتیجه شما کجا. خدایا شما ((بما کانو یعملون ))رو به درستی انجام می دهید .این قسمت که ماشین به شما ندادند به خاطر قطع شدن کارت اعتباری و عزیز دل گفت که ((حتما میخواهیم بریم آمریکا که ماشین ندادن)) رو هزار بار گوش کردم هزار بار تکرارکردم با همون لحن صدای شما .
چقدر زاویه دیدتون فرق داره به جای اینکه ناراحت بشید و غر بزنید و غصه بخورید خانم شایسته میگه حتما میخواهیم بریم آمریکا . خدایا دارم دیوونه میشم شما چقدر به هدایت خداوند ایمان دارید .
یه مثال کوچیک بزنم از زندگی خودم که سعی می کنم مثل شما فکر کنم مثل شما عمل کنم
ما خونمون یه پارکینگ داره و ما دوتا ماشین داریم و جای پارک ما جوریه که میشه دوتا ماشین پشت هم بزاریم و به عبور ماشینهای همسایه ها هم خللی ایجاد نمی کنه ولی مدیر ساختمون میگه نه نمیشه چون مخالف قوانین ساختمونه و … .من با خودم گفتم به جای ناراحت شدن باید تمرین کنم و به جای اعتراض و غر زدن و استرس بیرون بودن ماشین و نگرانی از احتمال دزدی اینجوری فکر کنم(( قوانین ساختمان محترمه و من باید بهش عمل کنم )). یاد حرف استاد در یکی از فایلها افتادم که من نگران باز بودن در ماشین و خونه نیستم پس منم میگم من درمداری هستم که هیچ دزدی در مدار من نیست که بخواد به ماشین بیرون خونه من آسیبی برسونه من با این تضاد متوجه شدم که باید قدم بعدی و هدف بعدیم خرید خونه چند پارکینگه باشه .پس رفتم توی سایت دیوار و دیدم یه خونه سر کوچه مون هست که هرواحدش حداقل سه تا پارکینگ داره و یکی تا ده پارکینگ هم خریده درسته من الان پول خرید این خونه رو ندارم ولی لذت بردم و گفتم همچین پولایی هست خدایا شکرت وقتی این فراوانی هارو می نویسم چقدر خوشحال میشم و لذت می برم و این همون برداشتن توجه از ناخواسته ها و توجه کردن به خواسته ها و درنتیجه احساس خوب و در نهایت اتفاقات خوب هست به همین سادگی و من مطمئنم هدایت خواهم شد تا جای پارک ماشین دوممون حل بشه
استاد این تمرین کوچیک خوب بود ؟
شما میگید قوانین خدا ساده است باورمون نمیشه .
فاطمه ساده است ببین همین الان که داری اینجوری فکر میکنی انگار اصلا این مساله مشکلی نبوده که تو خودتو ناراحت کرده بودی و می بینی که کانون توجه و ایمان به هدایت خداوند معجزه می کنه معجزه
بازم هزاران با تشکر از شما .عاشقتونم و براتون آرزوی بهترینها رو دارم.
خب امروز هدایتو گوش می کردم و عباس منش مثال می زد که چطور تونسته از دیدن یک شوینده به ذهن خدا پی ببره . من هم موضوعی رو فهمیدم که انجامش می دهم . اینکه شاید باید بیشتر فعالیت کنم و نظر بنویسم و چیزی که مدتی توش خیلی کم فعال شدم .
سلاممممم سلاااممممم و سلامممم ،انقدر خوشحال و هیجان زده ام ک میخوام سریع حسم رو بنویسم و برم قسمت 2این داستان رو نگاه کنم ،من هدایت شده هستم به این سایت و استاد عزیزم ،چون من از سال 97اسم استاد رو شنیدم و یک فایل ایشون رو هم گوش دادم ،اما جذب نشدم به سمت گوش دادن وسرچ بیشتر ،با ایشون هم از طریق یکی از دوستام اشنا شدم ک اقای امیر شریفی رو و دوره شون رو به من معرفی کردن، من خریدم وگوش دادم و دوستم گفت امیر شریفی شاگرد استاد عباسمنش بوده و برا معرفی بیشتر فایل حزن در قران استاد رو برام فرستاد ک اصلا گوشم نشنییییید ک استاد چی میگن و الان میفهمم چرا، چون در مدار کافی نبودم و هم فرکانس نبودم ،چقد از این کلمه هم فرکانس به وجد اومدم الان ….یعنی من الان هم فرکانس با استادم؟؟؟ تا این حد؟؟خلاصه من چند وقت برا اولین بار، لایو اخر استاد در برج تمپا رو دیدم و استاد از مهاجرت گفتن و محاسنش و از اونجایی ک من پنج سال فایل مهاجرت در ذهنم باز شده و راهی براش پیدا نکردم خیییلی جذب این صحبتای استاد شدم و رفتم تو سایت عضو شدم و الان دو ماه ک هر روز دارم فایل های دانلودی رو نگاه میکنم و احساس میکنم خیلی مدارم بالاتر رفته ک امروز این فایل نازنین رو شنیدم چون سوالی بود ک دو ماه رو مخم بود ک استاد چجوری رفتن امریکا و امروز شنیدم داستانشون رو و هیجان دارم براهمسرم هم بزارم ک هم تو فکر مهاجرته و هم گسترش دفتر روکارش به شدت ،اما سوالی ک همچنان دارم اینه ایا من اول باید رو ثروت تمرکز کنم بعد روی مهاجرت ؟ ایا اگر استاد این ثروت نداشتن بازم میتونستن به این راحتی و ارامش مهاجرت کنن ؟؟؟
سلام چه جالب منم فایلهای امیرشریفی وخریده بودم حسم بهم میگفت داره کپی وبه من انتقال میده اصلا اسم عباسمنش هیچوقت به گوشم نخورده بود ولی یه حسی به من میگفت این استاد تو نیست از خدا درخواست کردم من و به سر منشا وصل کنه بعد یکی فایل فقط روی خودت حساب کن و فرستاد بعد انگار چند ساله که دنبال این صدا میگشتم سریع به دوستم گفتم اسم ایشون چیه بعد اینجوری هدایت شدم خوشحالم که شما هم اومدی به سرچشمه وصل شدی ❤️
سلام چه جالب منم فایلهای امیرشریفی وخریده بودم حسم بهم میگفت داره کپی وبه من انتقال میده اصلا اسم عباسمنش هیچوقت به گوشم نخورده بود ولی یه حسی به من میگفت این استاد تو نیست از خدا درخواست کردم من و به سر منشا وصل کرد به همین اسونی فقط یه هدایت بود
سلام استاد عزیزم و مریم جون و دوستای خوبم…..
من داشتم میخوابیدم که خدا بهم گفت باید کامنت بذاری منم گفتم چشم😄🙌الانم اومدم بنویسم و بعد برم بخوابم😂😂😂
اول از همه درباره این فایلتون:
من این فایل رو حدود یکی دو هفته پیش دیدم و حرفهاتون اونقدر برام جذاب بود که از سرم بیرون نمیره جملاتتون و اون اتفاقات و رفتار توحیدی شما…گریم میگیره وقتی به این فکر میکنم که “میشه” ک ادم بتونه به شکل بسیار خالص به خدا نزدیک شه و حرفهاش رو بشنوه و “گوش شنوا” باشه برای حرفهای خدا…این اواخر خیلی زیاد به دنبال پیدا کردن خدا در درون خودم هستم به دنبال اینکه بتونم با خدا حرف بزنم و “صدای اون رو هم بشنوم”… به خاطر همین فایلهاتون رو که میبینم به دنبال فهمیدن شکل رابطه شما و خدا هستم که بتونم من هم مثل شما خدا رو پیدا کنم… که به نظرم دارم خوب تلاش میکنم… به دنبال نشانه تو اتفاقات ریز و درشت میگردم،اگر تو دوراهی بمونم و نشانهای نبینم هدایت میخوام و بعد انجامش میدم(حتی تصمیمای کوچولو!)،دارم این دید رو تو خودم ایجاد میکنم که هر اتفاق و تجربه ای من رو بزرگتر میکنه و تجربه بد وجود نداره چون اون هم درنهایت ختم ب زیبایی میشه برای من، چون این نگاه باعث شجاعت در تصمیم گیری و عمل میشه،این ها قسمتی از نکته هایی بود که ازشما یادگرفتم و دارم تلاش میکنم با عملی کردن تو زندگیم در وجودم نهادینه کنمشون.
استاد جدیدا دارم تلاش میکنم یه سری محورهای اصلی رو در رفتارهای شما پیدا کنم و اونهارو برای خودم اصل قرار بدم و تمرکزم رو اون ها باشه که فعلا این محورهای اصلی رو درشما پیدا کردم:
۱.عزت نفس: عزت نفس پایه و اساس رابطه خوب داشتن با خدا،با خودمون،با اطرافیانمون هست…پایهی داشتن ثروت و نعمت در زندگیمون هست…پایه داشتن تن سالم و حال خوب هست…عزت نفس یعنی خدا رو در وجودمون پیدا کنیم…… من درتلاش برای ب دست آوردنش هستم و تو این مسیر از خدا کمک میخوام..
۲.اقدام عملی در لحظه: خدایا من باورم نمیشه ک شما اینقققدر در لحظه عمل میکنید به ایده، الهام یا تصمیمتون…که این رو با گوش کردن فایل (مروری بر آموزه های استاد درسال۸۷)کاملا درکش کردم و با گوشت و استخونم فهمیدمش.
۳.ایمان به خدا:ایمان به خدا یعنی بدونی ک خدا هرلحظه داره هدایتت میکنه.. یعنی باور داشته باشی وجود نشانه هارو و هدایت خدا و الهامات خدا رو…. فهمیدم که الهام خدا چیز عجیب غریبی نیست.. فقط ی حس خوب درباره ی ایده یا ی تصمیم یا یه کاریه. که فقط اگر به هدایت و همراهی خدا ایمان داشته باشی منجر به عمل میشه
من خیلی وقته که این سوال تو ذهنمه که چرا من علاقمو پیدا نمیکنم چرا به هیچی علاقه ندارم؟اخه استاد میگه باید تو مسیر علاقت باشی با باورای درست تا تو اون مسیر نعمت و ثروت وارد زندگیت بشه…این اواخر دارم آگاهانه از خدا هدایت میخوام و اون هم مسیر رو برام واضح میکنه.. به همین سوالمم جواب داد.گفت که تو برو ایده هاتو دونه دونه اجرا کن بعد برو سمت اونایی ک وقتی انجامشون دادی خوشت اومده، بعد تو مسیر ،علاقت هم پیدامیشه و واضح میشه برات…تو فقط حرکت کن همین…حتی اگر قراره با حرکتای ساده و کوچیک شروع کنی.
به خاطر درخواستای هدایتم از خدا خیلی برمیخورم به فایلهایی از جنس پذیرش هدایت خدا و اقدام های عملی..که این فایلها داره بیشتر و بیشتر آگاه میکنه من رو..
تا اقدام و حرکتی نباشه نتیجه ای هم نیست.
یه چیز دیگه هم میخوام بگم بهتون.من خیلی وقته این سوال تو ذهنمه ک این آگاهی ها که فقط برای انسان های زمان ما نیست ، پس انسان ها در قدیم چطور به این آگاهی ها میرسیدند؟ دائم به این سوال فکر میکردم و درنهایت به این نتیجه رسیدم:شکر گزاری!!
شگرگزاری یک اصل مشترک در تمام ادیان هست.و بسیار زیاد در قران تکرار شده و به آن تاکید شده…
انسان با شکرگزاریه مستمر و در هر لحظه کم کم به حس لیاقت و ارزشمندی(عزت نفس) میرسه ، خدا رو درهرچیز میبینه پس پذیرای (هدایت) خدا میشه، ایمانش به خدا بیشتر و بیشتر میشه و وقتی ایمان ب خدا زیاد بشه تمام ترس ها از ذهن انسان پاک میشه انسان شجاع میشه و (اقدامات عملی) شکل میگیره،درواقع ایمان به عمل میانجامد! و باانجام مستمر شکرگزاری کم کم نتایج رخ میده و با دوباره شکرکردن اونها تمرکزمون میره روی نتایج و و اونهارو تایید میکنیم و نتایج جدیدی رو برامون به وجود میاره و (تغییر باور) رخ میده
درواقع شکرگزاری یعنی همه چیز! البته شکرگزاریه واقعی و همراه با احساس خوب.
خداروشکر میکنم که مسیر هرروز داره واضحتر میشه برام..
براتون آرزوی آگاهیهای بیشتر و نتیجه های خوب بیشتری میکنم🌺
سلام دوستان
چقدر این فایل عالی چقدر آخه میتونه باورها سریع نتیجه بده و چقدر میتونه وقتی که باور کنیم که خداوند مارو هدایت سریع هدایت بشیم به سمت خواستمون منم امشب یه هدایت عجیبی دریافت کردم
موضوع از این قرار بود که چند وقتی بود داشتم فایل های هدایت رو گوش میدادم و گاهی هم مینوشتم تازه با مبحث هدایت آشنا شدم اونم با صحبت های سپیده عزیز در کلاب هووس، قبلا هم میشنیدم هدایت اما واقعا توی مدارش نبودم و به راحتی از کنارش رد میشدم ک حالا فهمیدم که باید تکاملمو طی میکردم
داستان از این قرار بود چند روزی بود که سند ازدواجمون رو برای یه کار اداری میخواستیم و من چند وقت قبل بخاطر قضیه ای اونو قایم کرده بودم که مثلا دم دست نباشه و حالا نیاز مبرم داشتیم و چندین روز بود دنبالش میگشتم و یادم نمیومد کجا گذاشتیم همه جای خونه رو گشتیم اما نبود که نبود هی خمسرم میگفت فک کن اما من میگفتم منم انگار مثل تویی که کلا نمیدونی اصلا یادم نیس همش هم یاد حرف استاد میوفتادم که میگفت هدایت جوریه که یه وقتایی چیزایی رو فراموش کنی و چیزایی رو به یاد بیاری همش میگفتم حتما یه خیریتی توشه که یادم نیس یه جوری یادمنمیومد که انگار اصلا من نذاشتم یکی دیگه گذاشته تا اینکه امشب که توی سکوت بیدار بودم برای سحر فایل داستان هدایت الهی رو گوش دادم نوشتم و وسطش یهو یه حسی گفت بسه برو کامنتهای این فایلو بخون اومدم به خوندن که کامنت نوشته بود هدایت میگه کتاب چگونه فکر خدارو بخوانیم هم میخواستی بخونی نخوندی من یهو شوک شدم دقیقا صبح میخواستم بخونم که نخوندم اصلا یه حالی شدم گفتم اینم هدایته که چند بار گفتم کتابو بخون نمیخونی یهو گفتم حالا که هدایت واقعا وجود داره خسته شدم انقدر گشتم بذار ازش بخوام سند ازدواج رو پیدا کنه بهم گفت پاشو همین الان بگرد بهم گفت برو اتاق خواب کوچیکه رفتم نگاه کردم دیدم آخه همه جارو دیدم کجاست آخه رفتم اتاق دیگه کمد رو یه کوچولو گشتم هی با خودم میگفتم من دیگه مطمئن شدم هدایت وجود داره اینکه استاد میگه خدا همه آدمارو هدایت میکنه گفتم خدایا من تسلیمم در برابرت من عجله ای ندارم واسه پیدا شدنش به من باشه بازم صبر میکنم تا هر وقت وقتش شد برام پیداش کنی ناگفته نماند که این تسلیم بودن هم از فایل قربانی کردن حضرت ابراهیم یاد گرفته بودم هی گفتم خدایا من تسلیمم اما همسرم که اینجوری نیس هی میگه چی شد نگران زمینیه که خریدیم که خیلی بی ربط به این سند ازدواج گره خورده که داستانش طولانیه و البته که اونم خواست خداست هم تکرار کردم که خدایا تسلیمم هدایتم کن بهم گفت باز برو اتاق خواب کوچیکه همون که اول رفتی رفتم باز وایسادم نگاه کردم خدایا کجاست من که صد دفعه اینجارو نگاه کردم همونجوری که وایساده بودم یهو دیدم یه برآمدگی کوچولو زیر پامه سند ازدواج زیر فرشه و من متوجه نشده بودم یعنی قسمتای دیگه رو دیده بودم جز این تیکه
خدایا شکرت خدایا هزار مرتبه شکرت که امشب من به اینکه خداوند همه آدمارو هدایت میکنه ایمان آوردم