روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 5 - صفحه 13

476 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1931 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته پر از انرژی و دوستان هم فرکانسیم انشالله که همیشه حالتون خوب و عالی ترین باشه

    فصل 5 فایل 128

    خدایا هزاران مرتبه شکرت که در مسیری هستم که در هست از زیبایی و انرژی مثبت

    از جمله همین سایت استاد که سراسر عشق و انرژی مثبت و زیبای هست

    بهترین کاری که من برای توجه به نکات مثبت انجام میدم

    نگاه کردن هست به زیبایی ها

    البته که نوشتن هم خیلی کمک می‌کنه

    ولی نگاه کردن به خصوص فایل های سایت استاد عباس منش تمام فایل ها به گونه بسیار عالی توجه و تمرکزم رو می‌بره به سمت اتفاقات عالی و مثبت

    در مرحله بعدی شکر گزاری و نوشتن هست که توجه و تمرکزم رو می‌بره به سمت افکار مثبت و مرحله بعدی صحبت کردن

    اینکه صحبت کردن مرحله سوم هست به این خاطر که اکثریت دوست دارن از حوادث و اخبار و افکار منفی صحبت کنند

    و به صورت کلی و جامع بهترین جا برای کار کردن روی خودمون همین جاست

    همین میبینیم و هم می‌شنویم و هم مینویسیم

    و خود به خود هدایت میشویم به سمت خواسته های خوب و عالی

    که من خودم کلی نتایج عالی گرفتم و کلی مسافرت های خوب و عالی له همین واسطه هدایت شدم

    خدایا هزاران مرتبه شکرت بابت وجود استاد عباس منش عزیزم و مریم خانم شایسته و دوستان هم فرکانسیم که جوی ایجاد شده تا بتوانیم کنار هم زندگی بسازیم که پر از احساس خوب و آرامش و ثروت و به معنای واقعی زندگی کردن هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 836 روز

    به نام خداوند مهربان و بزرگ

    به نام خدای که از هیچ همه چیز را هست کرد

    خدای که از رگ گردن نزدیکتر هست

    خدای که عاشق هست

    خدای که همه چیز میشود همه کس را

    خدای که هر لحظه هدایت میکند و حمایت میکند

    خدایااااااا کرورررر کرورررر شکرت برای بودنت

    خدایااااا کروررر کروررررر شکرت برای وجودت

    خدا بهترین رفیق هست

    خدا بهترین دوست هست

    خدا بهترین یار هست

    خدا بسیارررر زود پاسخ میدهد

    خدا خیلیییییییییییییییییی مهربان هست خیلیییی بزرگ هست

    خدایا شکررررررت با تمام وجودم شکرت

    با داشتن چنین دلبری چطور میشود آدم نگران شود چطور میشود آدم ناراحت باشد

    خدایااااااااا شکرت که هستی

    استاد عزیزم با تمام وجودم سپاسگذارت هستم که چنین خدای را برایم معرفی کردی که با عشق به درخواست هایم پاسخ میدهد خدای که میگوید من هستم

    من هستم من هدایتتت میکنم

    استاد تمام تلاشم این هست که مثل شما مثل ابراهیم رفیق الله شوم

    خدای واقعی خودم را بشناسم و تنها از او یاری بخواهم

    به خداوند اجازه بدهم که هدایتم کند خودش بگوید چی کار. کنم ؟

    استاد میدانی

    بخاطری که حافظه موبایلم کم بود و نمیشد فایل های دوره احساس لیاقت دانلود کنم و بیبینم رفتم سمت لپ تاپ هر کار میکردم نمیشد فایل ها را دانلود کنم یا از گوشی انتقال بتم

    هر چی کردم نشد

    یاد شما افتادم گفتم پاکیزه همین بهترین فرصت هست که اجازه بدهی خداوند هدایتتت کند خداوند برایت بگوید چی کار کنی ؟

    رفتم بی خیال شدم ولی زهنم نجوا های بی معنی میداد برای من یک چالش بزرگ شده بود هر کار کردم نمیشد

    از خداوند درخواست هدایت کردم

    ازش خواستم خودش حل کند خودش انجام بدهد

    خودش درست بسازد که من بتوانم فایل ها را با لذت و ارامش بیبیبینم

    نمیدانن چقدرررر تلاش کردم چقدررررررررر ویدیو دیدم واقعا خسته شدم از این که نمیشد

    ولی همین که از خودش هدایت خواستم

    باور تان میشود به طور شگفت انگیز و با حسم روی چند جای کلیک کردم دیدم فایل باز شد و به شکل عالی دانلود شده بود

    دیوانه شدم یعنی از شوق اشک میرختم که خدایااااااااا تو چقدرررر زیبا هدایت میکنی چقدررررر زیبا کار ها را انجام میدهی

    خدایاااا تو در خدمت من هستی

    تو کار ها را برایم به شکل عالی و به راحتی انجام میدهی

    استاد یاد فایل شما افتادم که در مورد هدایت گفتین

    استاددددددددددد نوش جان تان که چنین از خدا هدایت میخواهید و هدایت هایش را دریافت میکنید

    ما لایق هدایت های خداوند هستیم

    ما لایق هدایت ها و حمایت خدا هستیم

    ما عزیز دردانه های خدا هستیم

    زمانی که میبینییی خداوند کار ها را برایت به شکل عالی انجام میدهد از شدت شوق و عشق اشک هایت خودش میاید

    یعنی من بی نهایت خوشحال شدم بی نهایت حالم عالی شد از این سوپرایز خدا

    از اینکه خدا چنین زیبا به درخواستم پاسخ داد

    چنین زیبا هدایتم کرد

    چنین زیبا کار را برایم انجام داد

    خدایااااا تو چقدررررررر بزرگی

    تو چقدررررر رحمان هستی

    همین حالا هم زهنم نجوا میدهد که این چیست ؟

    ولی وقتی که این چالش را داشتم برایم مثل کوه بود حالا که خدا به آسانی حلش کرد و هدایتم کرد میگوید این چیست ؟

    خدایاااا من میدانم تو چقدرررررر بزرگ هستی

    من میدانم تو با این کار ها ایمانم را قوی تر میسازی

    من عاشقت هستم ربم

    من دوستتتتتت دارم خدایااااا

    خدایااااا شکرت شکرت شکرت

    خداوند همه کار هایم را به همین راحتی انجام میدهد

    خداوند من را به همین راحتی به سمت خواسته هایم هدایت میکند

    خدایااااا شکرت

    خداوند همیشه حمایتگر ما هست و اوضاع جهان هم همیشه به نفع ما در جریان هست

    خداوند عاشق ما هست

    خداوند رحیمممم هست

    خداوند سریع پاسخ میدهد

    خداوند از رگ گردن نزدیکتر هست

    خداوند در خدمت ما هست

    خداوند قادر توانا هست

    خداوند پاک و منزه هست خدای که یکتا و بی همتا هست

    خدا یار و یاور ما هست

    خدایاااااااااااااااااااااااااا کروررررر کروررررر شکرت

    این را هم به خودم ثبت کردم که بدانم خداوند همیشه همیشه همیشه در هر زمان در هر کار در هر شرایط از ما حمایت میکند خداوند ما را هدایت میکند خداوند هواه خواه و پشتیبان ما هست

    خداوند خیلییییییی بزرگ هست

    دوسسستان دارم

    بوس به قلب های زیبای تان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  3. -
    افسانه نوشادی گفته:
    مدت عضویت: 704 روز

    سلام.

    فایل 128

    ساعت 4 صبحه که دارم این کامنت رو مینویسم در واقع این ساعت از شب دیگه خوابم تکمیل شد دیشب زود خوابیدم

    بریم سراغ این فایل عادتی که برای همیشه زندگی شما رو تغییر میده

    خیلی قشنگ بود این ساحل و این دریا و

    نکاتی که شما استاد خوبم گفتید توجه به زیبایی ها و خواسته ها برای تجربه و هدایت شدن به زیبایی ها و خواسته های بهتر و بیشتر

    در واقع خدا بهم راه رو نشون داد حلقه ی مفقوده ی نرسیدن به خواسته هام همین احساس خوب واقعی و همیشگیه بله در حرف قبلا من این موضوع رو میگفتم ولی الان درونا و واقعا بهش رسیدم و میخوام از این به بعد بیشتر بهش عمل کنم

    قبلا به اهمیت این موضوع پی نبرده بودم شاید هم برده بودم ولی در عمل گرایی ضعیف بودم

    خلاصه که قانون قانون بدون تغییر خداونده و من هم میخوام خوب زندگی کنم و لایق یک زندگی خوب و لذتبخشم و بهای این خوشبختی رو میپردازم آگاهانه سعی میکنم به این قانون عمل کنم به خواسته هام بیشتر توجه کنم و از ناخواسته هام اعراض مطمئنم عمل به این قانون درهای جدیدی از خوشبختی رو به رو باز میکنه مطمئنم

    خداروشکر خیلی قشنگ بود این ساحل منم میخوام تجربه کنم راه رفتن روی این ماسه های نرم و روان و خوشرنگ این ساحل این آب زیبا و خوشرنگ این مردم خوب و دوستداشتنی و در صلح با خود و این کشور زیبا رو یکی از خواسته هام زندگی در این کشوره میدونم باید توجه تحسین بیشتری کنم به زیبایی ها به قشنگی ها به این همه نعمت اطرافم و شکرگزار داشته هام و این زیبایی ها باشم تا خدا‌ منم هدایت کنه به این زیبایی ها و قشنگی ها خدا راه رو بهم نشون داده سپاسگزارشم چیزی که همیشه میخواستم راهی که همیشه میخواستم در مسیرش باشم خدا بهم نشون داد تنها ادامه دادن در این راهه که منو به خواسته هام میرسونه خدایا شکرت هزاران مرتبه همیشه زمانبندی تو درست و کامله اعتماد بیشتری بهت دارم که بهترین ها در انتظارمه بهترین هارو برام رقم میزنی شک ندارم

    خداشکرت واسه همه چی واسه این فایل زیبا و مفید…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    سعیده آیت گفته:
    مدت عضویت: 1048 روز

    بنام خداوندی که قانونش منو مدهوش کرده

    سلام به همه دوستان و استاد عزیزم

    یه کیس استادی داغ داغ دارم که همین دوروزه برام پیش اومده ودقیقا مصداق این فایله

    قبلا تو یه کامنتی گفته بودم که همسرم مدتیه که میخواست مادرشون رواز اصفهان بیاره منزل ما تو رامسر برا تفریح

    وهربار نمیشد

    ایشون یکسال ونیم بود که به عناوین مختلف نتونسته بودن بیان اینجا(کبوترباکبوتر)

    پنج شنبه گذشته همسرم بالاخره با مادرشون راهی شمال شدند

    من اولش حالم گرفته شد و باورم نمیشد که جهان اجازه داده که این مسئله رقم بخوره

    بعد سریع چون میدونم احساس بد چه ها میکنه هی گفتم الخیر فی ماوقع باسه ببینیم چه حکمتی داشته

    اصلا خود استادم یه بار گفته بودن یکی لز بستگانشون اومده بودن امریکا ولی به نصفه روز برگشته بوده طرف و…..

    صبح تو تمرین کدنویسی نوشتم دوست دارم به طرز جادویی ایشون حداکثر 2 روز بمونه .

    صبحش مادرشون شروع کردبه اینکه یه بلیط بگیر من برگزدم و……

    نمیخوام توضیح بدم کارها و حرفهای این خانمو

    فقط همینو بگم دقیقا مصداق کسی هستن که به قول استاد تو بهشتم ببریش میگه اینجا دیگه چیه!!!

    سعیده قبل از اشنایی با قانون همیشه حالش گرفته میشد تو دلش خودخوری میکرد به شوهرش غر میزد ……..

    ولی من اروم اروم بودم وفقط داشتم قانون و مرور میکردم تو ذهنم که ببین ما هیچ قدرتی برا تغییر زندگی ادما نداریم فرید چندوقته هی میگه مامانم گناه داره تنهاس پیرزنه بیارمش یکم بش خوش بگذره و……

    بالخره اومد ولی ببین آیا داره بش خوش میگذره اصلا نمیبینه اینهمه زیبایی های طبیعت رو که به راحتی از پنجره خونه قابل مشاهدس و بودن با نوه و پسرش رو

    شرایط اصلا جالب نبودا واقعا اعصاب خورد کن بود فک کن یکی بیاد خونت واز همون دقیقه اول غر بزته و بخوادبره و حالش داغون باشه وانرژیش منفیه منفی

    تنها کاری که کردم سعی کردم خودمو تو اشپزخونه مدام سرگرم کنم و از تک به تک اون وسایلی که استفاده میکردم بابتشون شکرگزاری کنم وهی قانونو تو ذهنم مرور کنم که سعیده تمرکزتو بزار برانچه میتونی بهبود بدی

    مثلا برا غدا بیشتر وقت میزاشتم سالادو سعی میکردم دیزاین بعتری کنم ظرفها رو اروم تر و بادقت تر بشورم همون وسایل اشپزخونه رو مدام تمیز کنم سینک و بیشتر برق بندازم بادخترم بازی کنم برا تکالیفش وقت باکیفیتری بزارم خلاصه میخواستم وقتم رو پر کنم با کارخونه با شکرگزاری تو ذهنم با بهبود عملکردم واینجوری خودمو از اون فضا و حرفا دور کنم

    جالبه بگم حتی تلویزیون رو روشن کردم و فقط تصاویری از امریکا بود که از بالا فیلمبرداری شده بود وای که چقدر زیبا بودن درختای رنگی حتی به رنگ سرخابی دریاها خونه های رنگی خلاصه که سراسرزیبایی بود ولی اصلا نگاه نمیکرد! فقط وقتی که

    من هی میگفتم وای چقدر قشنگ وای چه درختایی وای چه رنگایی ناخوداگاه یه آن برمی گشت یه نگاه میکرد و دوباره روشو برمیگردوند!!!

    تو کدنویسی امروزم نوشتم دوست دارم امروزصبح برگردن

    اتفاقی که افتاد این بود که دقیقا کدنویسیها حواب داد و ایشون دوروز موندن و امروز صبح همسرم از ناچاری و اینکه دیگه تحمل کاراشونو نداشت راهی اصفهان شدن

    من حالم خوب بود فقط انرژیم یکم تحلیل داشت میرفت که دیگه جهان احازه نداد بمونن

    به محض اینکه رفتن اومدم توسایت دیدم فایل جدید رو

    استادعزیزم دقیقا هرکلامتون رو این دوروز کاملاحس کردم

    اینکه یه عده فقط به دنبال نازیبایی هستن به دنبال ایراد گرفتن

    اینجا که سراسر زیباییه ولی خنده داره که نمیدیدن انگار داشتن تو این محیط به این زیبایی خفه میشدن انگار یکیو اسیر کنی همینجوری بودن!!!

    به همسرم گفتم ببین نمیشه بزور کسیو خوشبخت کرد هرکس هرجایی هست جای درستشه

    البته نمیدونم کاملا درک کرد که چی میگم یا نه؟

    فهمیدم حکمت اومدنشون این بود که همسرم هربار که میخواد بره اصفهان هی نگه برم بیارمش جرانیومد؟ پیرزنه و……وبفهمه که نمیتونه زندگی کسیو تغییر بده

    البته اینارو من فهمیدم اونم تا این حد فهمید که ببرش زودتر وبزور نمیسه کسی رو خوشحال کرد.

    من از وقتی قانونو شناختم ایشون رو بخشیده بودم واینبار دیدم که با وجود تمام کارهایی که میکرد ازش بدم نمیومد هربارمیگفتم اینم یه تکه ازخداونده فقط رنگ وجودیش تیره تره اصلا هم قضاوتش نمیکنم چون منکه نمیدونم چه گذشته ای داشته ولی ازطرفی ارامش خودم وتحلیل نرفتن انرژیم برام اولویت داشت بنابراین دلسوزی هم نمیکردم که بگم حالا تحمل میکنم بالاخره میره وکارهایی کنم یا حرفایی بزنم که نرید بابا تازه اومدید بازم تشریف بیارید نه هیچ کدومو نگفتم و تو ذهنم این بود که ارامش من ودخترم مهمتره

    یه چیز جالب دیگه ایتکه دخترم همیشه یه علاقه خاصی به ایشون داشت ولی اندفعه خیلی معمولی برخوردمیکرد حتی الان که از مدرسه اومد وفهمید که رفتن اصلا ناراحت نشداگه قبلنا بود کلی گریه میکرد ولی الان گفت پس بابا کو ؟ گفتم اونم رفت که برسونشون همین.

    معلومه که شیرینم بزرگترشده وانرژی منفی رو تو درونش حس میکنه و چون من عوض شدم و همش دارم سعی میکنم به زیباییها توجه کنم اونم همین جوری داره شکل میگیره ونمیتونه با این افراد رابطه برقرار کنه.

    وقتی به این دوروز فکرمیکنم برام مثل این میمونه که یهو هوا ابری شد یه رعد وبرقی زد و نیم ساعت بعدش هوا صاف شدو دوباره خورشید زیبا اومد بیرون انقدر همه جی سریع و راحت گذشت.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    علیرضا طاهرزاده اصفهانی گفته:
    مدت عضویت: 1719 روز

    سلام استادان عزیزم. استاد عباسمنش عزیزم و استاد شایسته عزیزم.

    عجب فایلی هست این فایل روز 128 ام.

    بازهم ازتون سپاسگزارم که این فایل عالی را به عنوان فایلی برای روزشمار تحول زندگی من انتخاب کردید.

    دقیقا یادم هست که چه تمرکز زیبا و تمرکزی عالی در اون روزگار بر روی نکات مثبت ایجاد شد در سایت و چقدر این ساحل زیبا بود. چقدر این ساحل زیبا بود. چقدر این ساحل زیبا بود.

    من اومدم و کامنت های قبلی ای که استاد روی این سایت خودم گذاشتم را خوندم. به این نتیجه رسیدم من شخص خودم؛ چقدر با علیرضا طاهرزاده 1 ماه پیش فرق دارم. تازه من دیدم چقدر با علیرضا طاهرزاده ابتدای سال، اردیبهشت ماه امسال چقدر متفاوت هستم.

    بله استاد اردیبهشت ماه ماهی بود که من با یک تضادی برخوردم که زندگی من را متحول ساخته است تا به اینجا. چنان رشدی در من به وجود آورد درس هایی که از این کار گرفتم، که شاید توی این 33 سال چنین رشد شخصیتی ای نداشتم. چنین تغییری در شخصیتم نداشتم. چنین تعهدی برای تغییر در شخصیتم نداشتم. چنین تعهدی برای رشد عزت نفسم و رشد احساس لیاقتم هیچ وقت نداشتم. استاد عزیزم، یه جایی گفتم دستتون را میبوسم. خدا شاهده از تح دلم گفتم. من یه گمشده داشتم و اون خودم بودم.

    ابتدای سال شمسی من از خداوند خواستم که مستقل شوم. هزاران دلیل داشتم که این کار را انجام بدهم؛ تمام این دلایل بر میگشت به عوامل بیرونی و قدرتی که من بخاطر شرک به هر کس و هر چیزی به غیر از رب العالمین میدادم.

    احساسم عمیقا میگفت تو باید جدا بشی. اما همواره با شرایط نازیبا طرف می شدم.

    خلاصه دیروز داشتم بهش فکر میکردم و فهمیدم احساس من مستقل شدن الان من را از عوامل بیرونی ازم میخواسته. یعنی موحد باشم. یعنی از همین جایی که هستم تغییر کنم. یعنی بفهمم که هر اتفاقی در زندگی ام می افتد حاصل باورهای شخص خودم هست. یعنی باور کنم هیچ عامل بیرونی ای در زندگی من تاثیر گذار نیست. بنابراین هر اتفاقی می افتد حاصل باورهای شخص خود من هست.

    استاد این خیلی موضوع مهمیه ها. واقعا این همه شما اینو توی تمام فایل ها فریاد میزنید اما انگار روی گوشم، چشمم و قلبم مهری زده شده بود. به لطف رب العالمین و هدایت های خدای یکتا و آموزش های شما و تعهد خودم بر تغییر؛ هر روز انگار یکم بهتر این موضوع را درک میکنم. یکم بهتر میفهمم. یکم بهتر مزه مزه اش میکنم. خداروشکر بینهایت خداروشکر.

    استاد عزیزم. حالا من موحد شدم و استادم میگه اگر میخواهی به هر آنچه خواسته تو هست برسی حتی بهتر از اون؛ توجه و تمرکزت را بگذار بر زیبایی ها ونکات مثبتی که در اون لحظه باعث میشه احساس خوبی داشته باشی.

    خب امروز به چه چیزی میتونم توجه کنم که در همین للحظه احساس بهتری داشه باشم؟

    اگز در اطرافم در اون لحظه هیچ چیزی پیدا نشه (که معمولا پیدا میشه)؛ میرم توی تجسماتم. خودم را لب سواحل ناپولی میبینم، که مرغان دریایی هستند، توی ساحل روی اون صندلی های هتل لم دادم و آفتاب میگیرم. یکمی میگذره و از خودم با یک استیک خوب (ان شالله تا اون موقع قانون سلامتی را تهیه کردم) پذیرایی میکنم. بعدش میرم توی یکی از خیابان ها و شروع به نقاشی کشیدن میکنم. از این کار لذت زیادی میبرم و همونجا نقاشی هایم را میفروشم.

    این کار برای لذت بردن از توانایی هست که من عاشقش هستم. خداروشکر میکنم. بینهایت خداروشکر میکنم و از این همه زیبایی جهان لذت میبرم.

    این کاری هست که دیگه وقتی هیچ چیز زیبایی در اون لحظه پیدا نمیشه ازش استفاده میکنم.

    استاد عزیزم، یه موضوع دیگه اینکه اگر احساسات نازیبا بخواهد بهم چیره بشه از سلاح های قوی مثل خواب، مثل فیلم دیدن، مثل دوش گرفتن، مثل ورزش کردن و البته صحبت کردن با خودم در مورد قوانین استفاده میکنم.

    این صحبت کردن یه موردی هست که چند وقته تازه دارم انجامش میدهم. به این دلیل که همیشهدارم فایل گوش میدهم به ذهنم اجازه حرف زدن نمیدهم. هر وقتی نمیتونم ذهنمو کنترل کنم با خودم حرف میزنم. ببین الان قانون اینه به هرچیزی توجه کنی از جنس همون وارد زندگی ات میشه. پس احساس خوبی داشته باش. موحد بودن را به یاد خودم می آورم. که چقدر احساسات خوب را در قلبم زنده میکنه. احساس شوق و شور و شعف درونی بهم دست میدهد. خداروشکر.

    حتی همین الان هم احساسم خوب شد.

    عاشقتونم اساتید عزیزم. بینهایت ازتون سپاسگزارم.

    خداروشکر میکنم که با شما در این مسیر هستم. خداروشکر میکنم که مرا در این مسیر زیبا قرار داد. بینهایت خداروشکر.

    ان شاءالله هر کجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    سامان سادین گفته:
    مدت عضویت: 1681 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد سلام این دوره این فایل ها اوج هدایت همراهش هست من از فایل های هدیه شما یا همون دانلودی ها شروع کردم این مسیر هدایت رو این هدایت هارو صدها بار شنیدم و جالبیش اینه بوی نو بودن تو تمام لحظه هاش جاری هستن یه جور دیگه یه شکل جدید انگار اصلآ نشنیدم معجزه خدا همین درک کوچیک هر هدایت است درکی که این احساس این که انگار دفعه اولم هست دارم می‌شنوم نوید رشده برام نوید یه مدار جدید یه درک یه هدایت بیشتر لیاقت رشد کردن تکامل بهبود شکر شکر تو این دوره که چه به موقع شروع شد در کنار دوره احساس خود ارزشی موجی تازه تو وجودم ساخته وقتی درکم از این هدایت ها بیشتر شده و برام تغییر کردن نو شدن احساس لیاقت بیشتری پیدا کردم این دوره فایل ها هدایت های و تکرار کرده که عجیب وجودم بهش نیاز داشت شکر استاد سپاس و تشکر از شما استاد عزیز و گرامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    علیرضا قلیزاده گفته:
    مدت عضویت: 2471 روز

    به نام رب یکتا

    سلام استاد و مریم عزیزم، سلام به همه اعضای خانواده صمیمی عباسمنش، خدارو شاکرم که دوباره یه فرصت بهم داد تا بتونم بیام و توی این فضای روحانی یه کامنت دیگه بنویسم، امیدوارم حالتون خوب و لبتون خندون باشه،

    در مورد موضوع این فایل وقتی فکر میکنم یاد قبل از آشناییم با قوانین خداوند میوفتم، یعنی واضح ترین مثالی که میاد توی ذهنم از زندگی خودم اوضاع سخت اون روزا بود و چقدر خداوند داشت بدون نقص و هیچ قضاوتی منو اجابت میکرد،

    بخاطر دروری از اون افتاده بودم توی یه سیکل معیوب پر از ناخواسته و زمین زمان مقصر میدونستم جز خودم رو، ولی یه ویژگی مثبت که داشت توی اون شرایط همیشه این سوال از خدا می‌پرسیدم چرا زندگی من اینجوری باید چیکار کنم که نکردم شاید دلیل هدایتم به این سمت همین سوال و این خواسته بوده، دوری از خداوند چشم من رو کور کرده بود و پرده حجاب نمیزاشت بشنوم هدایت خداوند رو، همه چیز دقیقا سرجاش بود تا اینکه با تغییر باورهای من البته صورت تکاملی اوضاع شروع کرد به بهتر شدن، ناخواسته های من از قبیل مریضی و تصادف و بی پولی و… شروع کرد به کم شدن و به سمتی رفت که الان نسبت به 4 سال پیش 90 درصدشون حذف شدن و به شرایط دلخواهم رسیدم، این اول مسیر و هنوز خیلی جای کار داره،

    من شروع کردم از 4 سال پیش به تجربه کردن خودم و از عزت نفس پایین رسیدم به عزت نفس بالا هر دو طرف دیدم دقیقا تا لب پرتگاه، بعد رسیدم به یه تعادل چون تهشو دیده بودم بعد فهمیدم ما یه جایی این وسط هستیم نه سفید و نه سیاه، خاکستری ولی متمایل … در صورتی که استاد خیلی جاها گفته بود ولی تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی،

    من می‌گفتم که همچیز خداوند ولی بخاطر ویژگی های و امیال انسانیم و درک پایینم از خداوند همه چیز از هم جدا میکردم و میدونستم، ما جدا کننده های خوبی هستیم بخاطر همین ویژگی هم تونستیم دوام بیاریم تا الان ولی اگه تعادل نباشه توش مارو به سمت تباهی میکشونه،

    خدا فقط می‌گفت تو بگو چی میخوای تا من بهت بدمش، البته نه با کلامت با افکار و باورهات، باورهای من نسبت به خداوند و قدرتش ضعیف بودن و از قول استاد من اونو به عنوان خالق قبول داشتم و به عنوان رب نه… کمال گرایی من نمیزاشت تا تکاملم رو طی کنم و همش منو نا امید میکرد، الان خیلی بهتر شدم البته که این پاشنه آشیل من هست و همیشه باید روی خودم کار کنم، دوست داشتم از صفر یهو بپرم برم 100 در صورتی که باید 1و2و3و4و… طی میکردم، کمال گرایی نمیزاشت من شرایط و ایده ها و افرادی که خداوند می‌فرستاد برای اینکه من رو به خواسته هام برسونن ببینم، و بعد که بیشتر روی خودم کار کردم و قرآن رو مطالعه کردم و فایل هارو گوش میکردم با این نیت که بدنبال حقیقتم و نه تایید افکار و باورهای من اون موقع در های رحمت باز شد و تونستم تا هدایت خداوند رو ببینم و تشخیصش بدم و دستش رو باز بزارم…

    تا قبل از اون من با کله خودم داشتم میرفتم جلو و سیستم هم داشت به همون درخواست من پاسخ می‌داد و نتیجه شده بود ناخواسته های بیشتر، ولی وقتی به سیستم ورودی خوب دادم و میوه دلخواهم رو واردش کردم نتایج یه تدریج و به محض تغییر باورهای تغییر عوض شد، تونستم نعمت هارو دریافت کنم و الان در شرایط خوبی هستم و از زندگیم راضیم و از قول قرآن العلک الترضی شدم،

    خداوند از راه هایی منو به خواسته هام رسوند که فکرشم نمیکردم، تمام این اتفاقات زمانی رخ داد که من شروع به تغییر کردم و به دنبال حقیقت بودم نه تایید افکار و باورهای قبلیم،

    امیدوارم که برای دوستانم مفید بوده باشه برای خودم که یادآور خیلی چیزا بود سپاس گذارم از مریم و استاد عزیز که این روزشمار رو شروع کردن و ما هم تونستیم همسفرشون بشیم تو این مسیر زیبا، برای همه همسفرهای عزیزم بهترین هارو از خداوند آرزو میکنم و عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سید عظیم بساطیان گفته:
    مدت عضویت: 815 روز

    بنام فرمانروایی کل کیهان ”

    سلام بر استاد خوبان

    و دوستان وی آی پی ام ”

    (آنان که بهتر از دیگران می اندیشند )

    قانون میگه من آدم های هم فرکانس رو میذارم یک جا ”

    چیزهای هم جنس رو میگه یک جا جمع میکنم ”

    چیزهایی که یک ماهیت دارن ”

    یک جنس خاص از انرژی هستن ”

    من کار ندارم همه رو میذارم یک منطقه؟ !

    من کارم تفکیکِ ”

    آدم های خوب یک جا ، آدم های بد یک جا ”

    همه ی آب ها یک جا ”

    همه ی سنگ ها یک جا ”

    شما هر الان نگاه کن پوسته زمین رو بهم بزنن و رهاشون کنی دوباره هر چیزی سر جای خودش ”

    اصلا کار قانون اینه ، چیزهای هم جنس رو بفرسته کنار هم ؟ !

    شما اگر ندونی خاکی ، آبی ، سنگی ؟

    شما جز کدوم دسته قرار میگیری؟

    پس مرحله اول خود شناسی ”

    دوست عزیزم اگر خودتو نشناسی نمی تونی به جایی برسی؟

    نمی تونی چی رو جذب کنی ؟

    برو دنبال درونت.

    دنبال عوامل بیرونی نباش ”

    اون نذاشت به اون عشقم برسم.

    من برم پدر اونو در بیارم رفت خواستگاری عشقم ”

    من برم پوزه اون شخص رو به خاک بمالم. چون نذاشت به عشقم برسم .

    و…..

    نگاه کن اینها بهونه ست ”

    به حرفم گوش کن ؟

    باید برگردی درون خودت و بدونی جنست چیه؟

    تا بری پیش هم جنسات ”

    تا بری پیش رفیقات ”

    حال سوال پیش میاد چطوری باید برم؟

    بدون چه احساسی داری؟

    چی هستی ؟

    چقدر با خودت هماهنگی.

    چقدر با جهانت هماهنگی ”

    چه شخصیتی داری؟

    چه ویژگی های خوبی داری؟

    وقتی فهمیدی کی هستی جنس ارتعاش خودت را میفهمی؟

    مابقی کائنات برات انجام میده ”

    تو رو میفرسته پیش کسی که هم ارتعاشی”

    حال چکار کنیم ، هم فرکانس شیم”

    اینجا همون جا ییکه که توی زندگی واقعی ردوپاش را میفهمی؟

    و تاییدش میکنی ؟

    راه رفتن به ارتعاش دیگران از دریچه ی تونل احساسه ”

    ببین احساس می تونه هر کاری بکنه؟

    حس و زبان صحبت کردن با کهکشان و جهانه . پس کائنات یک ماموره، تا آدمهای هم فرکانس و هم حس رو بذاره کنار هم ”

    نگاه کن وقتی تو دپرسی، محاله آدمهای دو رو، ورت آدمهای شادی باشن ”

    میری پیش آدمهای غمگین،

    وقتی گوشیت پراز آهنگ های غمگینه”

    آدمهای رو جذب میکنی که اتفاقا اون آهنگ ها رو خیلی دوست دارن”

    و میگن برام بفرست خروار ،خروار

    غم ، خودکشی، بیچارگی ”

    معتادا یه مثال معروفی دارن ، میگن هر جا بریم مواد میاد ”

    هر جا مواد باشه ما میریم”

    یعنی این قانونشه ”

    پس وقتی به یک نفر فکر میکنی و تونستی تجسمش کنی یک بار ، یعنی تو فرکانسته”

    شک نکن اون آدم هستش و قرار نیست خلق بشه؟

    قرار نیست اتفاق عجیب و غریبی رخ بده ”

    قدم دوم باور کن اون خواسته، آرزو ، شغل ،

    درآمد ، ساخته شده تو بهش برسی ”

    یعنی گنجیکه تو باید پیداش کنی ؟

    وقتی تو فهمیدی که برای تو ساخته شده ،

    پس راهشو پیدا کن بهش برسی؟

    راهش چیه؟

    باید خودتو بشناسی ”

    عشقی که میخای بهش برسی درون توئه؟

    عشقی که میخای بهش برسی ، اگر نتونی خودتو بشناسی و ویژگی خودتو ندونی هرگز نمی تونی کسی رو جذب کنی .

    بشین اون ویژگی های که خودت نداری رو در خودت بساز ” ویژگی های مثبت تو بنویس …خودتو باور کن و قبول داشته باش… تا بهش برسی …. اوکی ok

    .

    .

    درپناه الله مهربان باشید دوستان هم فرکانسی ام “

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    hanife sepehri گفته:
    مدت عضویت: 1442 روز

    به نام پروردگار جهانیان پروردگار من و شما

    خدای بزرگم !!تو همیشه وجود داری و در همه جا حضور داری ! حضور تو ارامش بخش تمام قلب هایی ست که به تو ایمان می آورند .

    پروردگار من! از آن جایی که مامخلوقات تو هستیم به تمام خلقتت روح وجان بخشیدی .

    به تمام مخلوقاتت شعور و فهم دادی .اما در وجود انسان ارزش بیشتری نهادی از روح مقدست به انسان دَمیدی .پروردگارم سپاس گزار توام .

    سپاسگزارم که ما را اشرف مخلوقات عالم قرار دادی .

    سپاسگزارم که به ما قدرت خلق کردن دادی

    سپاسگزارم که تمام اتفاقات زندگی ام داره با ارسال فرکانس‌های غالب خودم رقم میخوره

    فرکانس هایی که خوب و بد زندگی ام را مشخص میکنه .

    استاد عزیزم شما در بسیاری از فایل ها فرمودید که باید برای خودمون رد پاهایی به جا بگذاریم تا فراموش نکنیم از کجا به کجا رسیدیم

    شما فرمودید که داشتیم با عزیز دلم از یک مسیر طولانی بر میگشتیم تو راه برگشت به عزیز دلتون گفتید که :چه عاملی باعث شد بیشترین تغییرات در زندگی تون رخ بدهد.??

    و دوران بیست سالگی تون رو مثال زدید گفتید که من اون موقع هیچ ایده ای نداشتم که هدف گذاری کنم ،زندگی ام را تغییر بدم .

    ادمی بودم که فقط زندگی میکردم هر چند شرایط خیلی بدی هم نداشتم اما راضی کننده نبود برام

    یعنی زندگی روز مره ای که داشتم .

    اما کم کم فهمیدید که خیلی تو ارتباطات خوب نبودید .وکم کم هدف تون این شد که

    با تغییر باور ها و رفتار ها ارتباطات بهتری با مردم برقرار کنید .

    مطاله کردید قدم برداشتید .نا امید نشدید .وبا توکل بر خدا بهتر و بهتر عمل کردید جوری شد که دیگه نبودنتون برای ادم های دور و ورتون دل تنگی میاورد .

    و گفتید که در مورد فرکانس ها و داشتن ارزو ها و نوشتن سپاسگزاری ها هیچ ایده ای نداشتیدونمیدونستید .

    ارزوهایی معمولی داشتید .یک خونه ،یه ماشین ،کل ارزو های شما بوده به این دلیل بوده که تویه طایفه شما هیچ کس اونقدر پول دار نبوده وتمام زندگی تون توی فقر بوده و الگوی مناسبی نداشتید که ارزو های بزرگی داشته باشید .

    بنابر این تصمیم گرفتید در مورد ارتباطات کتاب های بیشتری بخونید . و اشنا شدید با قانون فرکانس

    این که تمام اتفاقات زندگی ما داره. به وسیله فرکانس های ما رقم میخوره

    جهان به فرکانس های ما پاسخ میده به احساسات ما پاسخ میده

    حالا توجه کردن میتونه با نوشتن باشه ،باتجسم کردن باشه ،با صحبت کردن باشه …..

    به فرکانس هایی که بیشتر تکرار ومرور میشوند توسط خودمون ‌واطرافیان مون

    این که واقعاً انسان می تواند شرایط اش را انگونه بسازد که خودش میخواهد .

    هیچ عامل دیگری وجود نداره بیرون از خودمون که زندگی ما رو تغییر بده این ما هستیم که به تضاد هایی برخورد میکنیم وبرای رسیدن به خواسته تلاش میکنیم از خودمون سوالات قدرتمند کننده می‌پرسیم.

    وجهان پاسخ میده به فرکانس های مان فرکانس هایی که از قبل فرستادیم .

    و حالا در فایل127 روز سمار تحول زندگی من در مورد سیستمی بودن خدا حرف میزنید .

    خداوند یک سیستم است و قوانینش بدون تغییر است . خدا مثل آب میوه گیری است که اگر درونش میوه سیب تازه بیندازیم به ما آب همان سیب را تحویل میدهد و اگر ما زهر کشنده تحویل بدهیم ،از آبمیوه گیر همانی را دریافت خواهیم کرد که خودمان ارسال کرده ایم.

    پس من اگر سیب بیاندازم داخل آب میوه گیر انتظار نداشته باشم که آب هویج تحویل بگیرم

    حال میخواهم هر چقدر راز و نیاز کنم ،نذر بدهم

    دعا کنم ،ذکر بگم آب میوه گیر هیچ تغییری در دادن آب سیب ایجاد نمی‌کند. او همانی را. میدهد که من فرستاده ام.

    پس من قدرت و توانایی دارم که حتی با گذشته ای نا زیبا و بد. اما با تغییر افکار و باور های محدود کننده و منفی و پوچ . بتوانم زندگی ام را تغییر دهم

    پس وقتی خدا در وجود منه چرا دنبال غییر باشم

    یه مدت یک رفیق داشتم تا کوچکترین درخواستی که داشتم سریع برایم انجام میداد .من خیلی خوشحال بودم اما چون احساس جبران شدن داشتم میگفتم باید من هم جبران کنم. وچقدر معجزه وار دیگر او نتوانست کمکم کند . چون او را دستان خدا ندیدم. او را خود خدا فرض کرده بودم و شرک ورزیدم

    اما از اونجایی که خدا گفته صد بار اگر توبه شکستی باز اییی من به درگاهش رو اوردم

    چون خدا سیستمه هر چه قدر زهر ریخته باشم تو آب میوه گیر با ریختن زهر به بیرون و شستن ان میتوانم از هویج آب هویجی ترو تمیز و خوشمزه و خوش بو دریافت کنم این جا اآب میوه گیر خداونده ! یک سیستم هوشمند ! وهویج همون افکار و باور های غالب و مثبت ما هستند . اب هویج هم همون چیزی است که خودم خواستم به دستش اورم

    من خالق تمام اتفاقاتی هستم که برایم هم درد اور بوده هم شادی افرین

    من تصمیم گرفتم که دوباره سرپاشم بهتر از قبل عمل کنم

    من لایق تمام نعمت هایی هستم که با باور های درست به دستش میاورم

    استاد عزیزم من فراموش نمیکنم که به شرایط ایده آل عادت کنم

    من همیشه در حال کار کردن روی باور هایم هستم .

    خدا در وجود منه از او میخواهم من رو لحظه ای به خودم وا نگذاره

    خدایا هدایتم کن

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    مجید درودی گفته:
    مدت عضویت: 1523 روز

    به نام خدای مهربانم

    سلام

    و درود

    به نام اونی که نفس منو می‌کشه

    قلب منو میتپه

    به نام الله که حضورش رو تو این سایت احساس میکنم تو تک تک وجود بقیه خودم

    به نام خدای که در لحظه لحظه

    زندگیم بودنش رو احساس میکنم

    درود به همه خودم از استاد عباس منش عزیزگرفته و

    تمام دوستان و هم مسیرهای که برای کسب آگاهی در این سایت توحیدی هستند

    و دوباره یک حسی بهم گفت که مجید جونم

    مجید قشنگم

    الان وقتشه

    یک رد پایی از خودت در این جهان مادی

    و این سایت زیبا

    بزار

    امروز1402/10/09شنبه

    هستش یک روز فوقعاده زیبا و عالی واقعا خدایا شکرت شکرت که تونستم یک روز دیگه رو ببینم

    این نعمت هست به ولاه ..

    مطمعا هستم که اتفاقی نیست

    آمدن تک تک ما به این سایت واقعا او میکشد قلاب را

    آره آقا مجید یادته اون بالا بودی

    پیشه بابای جونت

    پیشه جانه جانان ازش خواستی و

    خودت گفتی خدایا منو بفرست رو این زمین که کولاک کنم

    برم فریادت بزنم

    به بقیه خودم

    آقا مجید آمدی روی این دنیای مادی همه چیز یادت رفت

    عیبی ندارد اون بخشنده ترینها

    اون خدای که من میشناسمش صد هزار بار از مادر مهربونتره

    همون طوری که هدایتمون کرده به این جهان سرشار از زیبای عشق وچالش

    بچها همش قشنگه گاهی وقتا اتفاقی برامون میفته چالشی سر راهمون قرار میگیره نیازی پیدا میکنیم یا عزیز از دست میده

    اینها همش برای بزرگ کردن ما آمده

    این چالش‌ها آمدن که به ما درسشون رو بدهند و بروند

    زیباست

    این زیباست

    که گاهی که از مسیر

    جانه جانان دور میشم یهویی خودش به من یک پس گردنی میزنه که مجید برگرد یا از طریق بقه خودم بهم میفهمونه که این راه اشتباه

    راه الله

    راه جانان

    راه اوس کریم

    راه کودک درون

    راه خدا

    یا هر اسم که میشناسم توش آرامشه

    امیده

    صبره

    ایمانه راه خدا مجید یادت باشه

    راه خدا توکل هستش

    نمیدونی چطوری

    از کجا یا از چه طریقی ولی یک حسی بهت میگه آروم باش من کنارتم

    آروم باش من هواتو دارم

    آروم باش من از رگ گردن بهت نزدیکتر

    مجید جونم یادت

    باشه اون شیطانه اون نجواهای زهنه که میگه زود باش دیر شد

    تموم شد

    دیگه به تو نمی‌رسه

    راه خدا توش عجله نیست

    مجیییییید

    راه خدا توش ناراحتی وترس نیست

    مجیییییید راه خدا توش خشم ناراحتی نیست.

    خیلی باز پیامم طولانی شد لامصب این بچها این مجید کوچولو دوست داره همش از اون بگه لامصب تند تند تایپ میگه

    وقتی حرف از خدا میشه دوست داره فریادششششش

    بزنههههههه

    مطمعا هستم بقیه خودم که اونی اتفاق قشنگی که آرزو داری و تو ذهنت هست خیلی خیلی زود برات اتفاق میافته

    در پناه اوس کریم

    شاد

    سلامت و ثروتمند باشید،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای: