چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 2 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

246 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید مصطفی حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1723 روز

    بنام خدا چند بخشنده مهربان

    إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا ﴿97﴾آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بوده‌اند می‌گیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است. (97)

    إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا یَسْتَطِیعُونَ حِیلَهً وَلَا یَهْتَدُونَ سَبِیلًا ﴿98﴾مگر آن گروه از مردان و زنان و کودکان که ناتوان بودند و گریز و چاره‌ای برایشان میسّر نبود و راهی (به نجات خود) نمی‌یافتند. (98)

    سلام به استاد عزیزم وهمه عزیزان در این سایت بهشتی

    امیدوارم حال دلتون خوب باشه واون حال خوب وحس خوشبختی رو داشته باشید

    یدونه ای استاد

    تو خودم کنکاش میکنم که شخصیت من چطوریه اگر مهاجرت کنم به کشور دیگه که شرایط ومحیط ناآشنا باشه میتونم دوام بیارم ومتوکل باشم ؟

    حدود بیست ساله که خداوند کمکم کرده که جاهای زیادی رو توی ایران برم زندگی کنم تجربه کنم

    ده سال زندگی در شهر زیبای اصفهان که تو بچگی رویاش رو داشتم کنار زاینده رود نشستم ولذت بردم انگار از عمرم به حساب نیومد

    چهار سال اهواز زندگی کردم لب کارون نشستم

    با آهنگ لب کارون چه گل بارون

    دوسال تهران و تهران گردی

    چهار سال بیرجند با مردمان خوبش

    شیراز باصفا شعر سعدی و حافظ که نزدیک اصفهان بود با عشقم چندین مرتبه رفتیم ولذت بردیم

    شهر کرد و منطقه کوهرنگ که هر ساله به مسافرت داشتیم درود ،علی گودرز و..خرمشهر و..

    جنوب ایران بوشهر وساحل زیبای دیلم وگناوه که خیلی هم تمیزه با مردمان خونگرم وفوق العاده جنوب کلی خاطره ساختیم

    از زاهدان و بیرجند تا تهران و قم وبرو تا شما ل ایران دریای بابلسر تا مازندران وحتی کشور عراق ومرز ترکیه

    یه روزی فکر نمی‌کردم اینقدر ایران رو گشتم دوستان زیادی در تمام اقشار از لر ترک و کرد و تهران و..

    خدایا شکرت دوست دارم بگم واز خودم تعریف کنم چون لذتی داره

    ودوست دارم بگم هر آنچه دارم از آن خداست هر آنچه دارم

    در طول این سفر ها وزندگی در شهر های مختلف من دلبسته خانوادم نبودم که بدون اونها چی میشم میدونستم خدا با من هست ، خانواده ام رو دوست دارم اما وابستگی ندارم بهشون که نتونم کارهام رو انجام بدهم

    می‌دونم شخصیت قوی ای دارم تست مهاجرت رو انجام دادم وجواب این بود برای مهاجرت خوبم

    دوست دارم مهاجرت کنم اما در زمان مناسب اش خدا منو هدایت ام می‌کنه

    الان دارم لذت میبرم اون حس خوشبختی که شما استاد گفتید رو دارم من خوشبخت هستم

    دوست دارم مسافرت های خارجی بیشتری برم

    بسیار کنجکاو هستم دوست دارم بدونم تفحس کنم واین کنجکاوی مقدس درونم هست خدایا شکرت

    در تمام جاهایی که رفتم حتی زمانی که تنها رفتم به کشور عراق متوکل بودم ودرونم آرام بود اون حس رو داشتم که خدا با من هست ومواظبمه

    اون خدا خدایی که همیشه با من هست اگر به کشور دیگری هم بروم خدا با من هست

    خدای مهربونم که منتظره من بنده چی سفارش بدم وخالقم سفره رنگین برام بچینه خدایا عاشقتم

    خدارو شکر به لطف کار کردن رو دوره ها یه خونه ویلایی تو روستابهم رسیده که تابستانها میرم اونجا ،عشقم میگه اینجا پرادایس مایه اتفاقا دوستان قدیمی رو دیدم که گفتند رفتی کل ایران رو گشتی واومدی ،ودوستان من خونه شون روستایه وبه قول خودشون تا مشهد رفتند وامدند

    استاد این تفاوت شخصیت هاست خیلی ها از منطقه امن خودشون بیرون نمی‌رن تا تجربه کسب کنند و دنیا رو ببینند

    همین حس امنیت که نمیزاره انسان حرکت کنه

    خدایا شکرت

    و دوباره ودوباره همون صحبت شما که باید با طلا نوشت :

    مهم حس خوشبختیه

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    لطیف حنضلی گفته:
    مدت عضویت: 3930 روز

    با سلام و احترام خدمت آقای عباسمنش و همراهان

    مثل همیشه محتواهای عالی و پرباری که دارید ، تشکر از شما که نگرش مثبت و مطمئن داشتن به زندگی ، مهاجرت و غیره را دارید . لازمه بیشتر به خود و توانایی هایی که داریم توجه کنیم و آنها را تجزیه و تحلیل نماییم . در اینصورت میتوانیم به اصل وجود مسیر موفقیت پای بگذاریم . من مدتهاست که در کنار شغل ثابتی که دارم ، مهارت یاد میگیرم ، از جمله آنها مهارت کتابخوانی ، ورزش ، یادگیری اینترنت ، زبان انگلیسی ، عربی ، قرآن ، ارتباطات ، …

    بارها محصولات عباسمنش را کار نمودم ، بدلیل عطش شنیدن و به کار بستن آنها ، اما در مراحل اولیه باقی می ماند ، انشالله ادامه دار خواهد بود ، انسان در هر لحظه میتواند بهترین خودش را داشته باشد ، اما من همیشه خودم را محتاج یادگیری میدانم ، الان در دانشگاه مشغول ادامه تحصیل هستم و تنها میخواهم کارهای پژوهشی انجام دهم ، اگر هم نتوانستم چیزی از دست نداده ام و مثل همیشه تجربه ای جدید بدست می آورم ، اسنپ این روزها ابزاری است برای درآمدزایی بنده و واقعا سودآوری خوبی برای صاحب این کسب و کار دارد ، ما هم میتوانیم از کسب و کارهای آماده در حد وسعمان بهره بگیریم ، باورتون نمیشه من با یک ایده که پول لازم دارم و شغل ثابتی که دارم پوشش نمی‌داد رفتم و این فعالیت را انجام دادم ، راستش دوست ندارم دیگر پول قرض کنم و از بانک وام بگیرم ، طبق آموزشها سعی میکنم شکرگزاری کنم و با هر چیزی که دارم پیش بروم و قطعا خداوند برکت و فراوانی نعمتش را به من نمایش میدهد ، قرآن یک هدیه بزرگی است که نزد ما می‌باشد و من هر بار به بهانه ای از آن می‌خوانم و طلب کمک از خداوند میکنم ، خوشبختانه خداوند همیشه درهای رحمتش را برای بنده باز میکند و دستان مرا میگیرد . سایتی داشتم که این روزها توانایی پرداخت شارژ هاست را ندارم و در مرحله از دست دادم آن هستم ، یک فضای هاست 5 گیگ میخواهم که 2 میلیون و پانصد هزار تومان هزینه شارژ دارد ، من بیشتر از این را حقوق میگیرم ولی هزینه های زن و زندگی و دیگری هست که اولویت سایتم را آخر قرار دادم ، راستش ایده ساخت سایت از استاد عباسمنش شروع شده و عالی بود من به مدت 8 سال سایت داشتم و محتواهای نوشته و مقاله و محتوای خودم را قرار میدادم ، الان دوباره سعی میکنم شروع کنم ، مخارج دانشگاه و غیره که سرمایه گزاری هستند برایم مهم است ، خداروشکر با وجود همه این مسائل باز هم علاقمند به مهاجرت هستم که با روحیه ام تا حدودی سازگاری دارد ، الان 12 سال است که مستقل و جدای از محل خانواده ام هستم ، به یک شهر دیگر هم میخواهم مهاجرت کنم ، دنبال عملگرایی هستم ، موفق و پیروز و سربلند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    رویا طالبی گفته:
    مدت عضویت: 1696 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم

    استاد جان سپاسگزارم که همواره سعی می کنید در مورد هر موضوعی که خداوند هداییتون میکنه شفاف سازی کنید و مسیر روان و آسانی پیش روی ما گذارید ممنونم از قلب زیبایتان

    من از این جایی که هستم راضیم و احساس خوشبختی و رضایت از خدای خود دارم درسته همه چی پرفکت نیست ولی از شرایطم رازیم و اصلا دلم نمی خواد مهاجرت کنم دوست دارم کل دنیا رو بگردم ولی حاضر نیستم با شرایط سخت مهاجرت کنم چون وقتی دیدگاهتو عوض کنی مهم نیست در کدام نقطه ای این جهان باشی مهم اون دیدگاه تو هست که جهان هستی اون رو به خودت باز می گردونه من تست رو انجام دادم و یک شخصیت مناسب برای مهاجرت دارم و خودم از شخصیتم آگاه هستم چون همیشه از نقطه امنم فراتر رفتم و چندین استان نقل مکان کردم و وقتی به یک شهر جدید میرم سعی میکنم از کوچه های احتمالی که به خونم میرسه بیام خونه نمیترسم

    و این شخصیت رو اول مدیون خدای مهربان بعد شما و بعد خودم که به آگاهی های که دریافت میکنم همواره سعی میکنم عمل کنم

    استاد عزیزم

    و دوستان گرامی

    اگر واقعا در این مورد کسی از قانون معنویت اطلاع دقیقی داره من رو هم راهنمایی کنه و به پاسخ سوالم برسم و اگر با استناد به قرآن کریم باشه خیلی عالی میشه

    پیشاپیش از پاسخ های گرانقدرتان سپاسگزارم

    آیا رژیم غذایی برای تعیین جنسیت قبل از بارداری شرک محسوب می شود؟ اگر شرکه چرا؟

    منتظر پاسخ های بی نظیر هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      علی شهناز گفته:
      مدت عضویت: 1157 روز

      سلام دوست عزیز

      من تازه 20 روزه پسرم متولد شده اولین بچه من و خانمم هستن

      حنیف کوچولو

      من قبل بارداری خانمم دختر دوس داشتم پسرم دوس داشتم ولی یه روز نشستم گفتم خدایا من میخوام هم جنسیت بچمو و هم سلامتی و هم اسمشو کلا همه امورات بچمو به تو واگذار کنم صفر تا صد من فقط بهترینهارو میخوام هدایتم کن

      به عنوان یه تمرین توکل نگاه کردم

      به خدا باورت نمیشه تو همون روزهای اولیه خدا واضح تو قلبم بهم گفت برات پسر میدم و من و خانمم ایمان داشتیم به خدا بعد چند ماه معلوم شد پسره و دقیقا بعدش خدا بهمون الهام کرد اسمشو حنیف بزارید و انجام دادیم خانمم یکی از راحترین و بی دردسرترین بارداریهارو داشت خلاصه خیلی رازیم که به خدا اعتماد کردم

      به نظر من بسپار به خدا و بهترینهارو بخواه از خدا و اگهپسر یا دختر دوس داری بگو به خدا که خدایا من اینو میخوام ولی بازم تو تعیین کن چون تو بهتر میدونی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رویا طالبی گفته:
        مدت عضویت: 1696 روز

        سلام دوست عزیزم تبریک میگم به شما و خانم محترمتان امیدوارم برای شما فرزند صالح و سالمی باشد سپاسگزارم که تجربه خودتان رو با ما به اشتراک گذاشتید و تونستم به سوالم برسم

        ممنونم از استاد عزیزم که این مکان رو برای ما محیا کرده

        واقعا که یک خانواده هستیم در اینجا و میتونیم به هم دیگه کمک کنیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      عظیم گفته:
      مدت عضویت: 1374 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام و احترام خدمت شما

      به نظر من به طور کلی شرک یعنی هر کاری و عملی که قدرت رو از خدا گرفته و به کسی یا چیزی بدیم.

      پس این جریان بسته به نیت شما داره. که آیا با این کار قدرت رو از خدا میگیرید یا نه

      این آیه قرآن هست که میگه

      سوره البقره

      وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ186

      و چون بندگانم درباره من از تو بپرسند، [بگو:] به راستى که من نزدیکم. دعاى دعا کننده را هنگامى که مرا [به دعا] بخواند، روا مى دارم. پس باید که از من فرمان پذیرند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند

      هر چیزی رو میخای از خدا بخواه و رو خودش حساب کن ، اون بهت میده، حتی جنسیت بچه ت .

      داستان زکریا تو قرآن خیلی درس داره،

      خیلی وقت ها حتی ما از خدا درخواست نمی‌کنیم.

      وقتی درخواست کنی و به صاحب اختیار بودن خدا باور داشته باشی ، اجابت میشی ، حالا ممکنه هدایت بشی به انجام ی سری کارها ، مث همین رعایت رژیم غذایی، ولی تو خودت آگاهی که از خدا خواستی و اون هدایت کرده.

      نیت، فرکانس یا باور ما مهمه، چون ما خالق زندگی خودمونیم، فارغ از غلط یا درست بودن یک باور ، اون باور برای تو اتفاق میفته، نه ب دلیل اینکه درسته یا غلط ، بلکه به این دلیل که تو باورش کردی.

      امیدوارم تونسته باشم جوابی درست به شما بدهم.

      از خدا میخواهم هدایتمون کنه که تنها خودش رو بپرستیم و تنها روی خودش حساب باز کنیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمود رضائی گفته:
      مدت عضویت: 1144 روز

      درود بر شما دوست و هم خانواده عباس منشی عزیز در پاسخ به سوالی که مطرح کردید خاستم نظرم را بگم، فکر نکنم ربطی به شرک داشته باشه شاید منظورتون دخالت در کار خداوند باشه که اون روندش به این صورت است که شما بدونه زور و اجبار وتوکل بر خداوند رژیم را رعایت میکنید که خداوند فرزندی سالم و اونی که میخواهید را به شما عطا کنه اگر به مصلحت است واگر نه ما تسلیم اراده او هستیم و به زور چیزی را نمی‌خواهیم .موفق و سربلند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1624 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    خداوندگارم تو را سپاس بابت هرلحظه ام که کنارم هستی

    خداوندگارم توراسپاس بابت مکان وشهر جدید

    خداوندگارم تو را سپاس بابت بودنت و هدایت هایت

    خداوندگارم توراسپاس بابت استاد عباسمتش که دستان تو شد برای این بنده که از ظلمت به نور هدایتم کردی .

    سلام و درود به استاد جان ومریم جانم

    استاد من این دوتا قسمت چه افرادی برای مهاجرت کردن مناسب ترند را شنیدم ودیدم دوست داشتم بعد از شنیدن هردوتا فایل کامنت بذارم

    یعنی استاد شما بینظیرید ،اینقدر که قشنگ وکامل همه چیز را واضح توضیح دادید که قابل درک میشه برامون که واقعا انگیزه اصلی ما از مهاجرت چیه

    بهدخاطر به بقیه نشون دادنه یا واقعا میخوای دنیا را ببینی وبزرگ بشی و شد کنی وتوکلت را به خدا بسنجی.

    یه مدت پیش که هرروز یه سوره از قرآن را می‌خواندم به آیه های در مورد هجرت رسیدم که قلبم را محکم تر کرد که

    کیانی که هجرت میکنند روزی های بهشتی دریافت میکنند.

    از اون جایی که خداوند وعده هایش حق است ایمان آوردم که خداوند بهترین هدایتگرم است هرجا که باشم .

    راستش از سال 2020من با پندمیک خیلی تغییر کردم واحساس کردم نیاز دارم به تنهایی وسکوت دور بودن از اقوام .

    و همزمان هم دوره عالی قانون آفرینش راهم که خدا چقدر راحت در اختیارم گذاشت، کار میکردم .

    استاد چقدر همه چیز برام تغییر کرد وچقدر تجربه ها ونتایج عالی در همه چیز داشتم .

    منزلم عوض شدکه 15سال دوست داشت نقل مکان کنم وترس ها وبی ایمانی اجازه نمی‌داد وچقدر خوب شد برام

    میخوام بگم حتی تغغیر در محل زندگیت هم چقدر نتایج عالی داره چه برسه که آماده باشی و مهاجرت کنی به شهر و کشور دیگه.

    خلاصه از منزلم رفتم یه منزل بهتر با امکانات بهتر

    ولی بعدش گفتم سمیه تو باید شهر بهترزندکی کنی

    می‌دونی استاد,دوره عالی احساس خود ارزشمندی واقعا کوانتومی تغییرم داد .

    چقدر به این دوره نیاز داشتم وباور کردم لیاقتم را که من لایق شهر بهتر هستم .

    الان 15روز میشه از شهرم که شیراز میشه ،امدم تهران .

    چقدر عالیه ،احساس میکنم متعلق به این شهر هستم وچقدر راحتم .

    چقدر امکاناتش بهتره

    به به چالش های هم برخوردم که می‌دونم حل میشه وخدا حواسش به من هست .

    استاد،برای من که اینقدر ترس داشتم از اینکه تنها برم بیرون از خانه ،الان که در تهران هستم چقدر رشد وتغییر برای منه،

    با اینکه همسرم هنوز موفق نشده بیاد ومتوحه شدم که من باید در روابطم بهتر کارکنم وابسته نباشم وبه موقع همه چی درست میشه واگر هم فرکانسم باشه میبینمش .

    می‌خوام تو این فرصتی که دارم بیشتر روی خودم ودوره ها کارکنم واین مهاجرت را فرصتی ببینم برای رشد وامادگی بهتر.

    خدایی که من را از یه شهر آورد به شهر بزرگتر وبهتر ،حتما من را سوق میده به کشور بهتر

    وقتی که تمام بهتر بشه ودرامدم وایمان وتوکلم بهتر.

    استاد بسیار سپاسگزارم که این دوتا فایل را گذاشتید که توهم اینکه برم از اینجا به کشور دیگه در صورتی که باورمون همونه وفرار کنیم از خودمون را برامون جا بندازید .

    آزمون مهاجرت را هم انجام دادم وجوابش این بود که برای مهاجرت مناسبم .

    خدایا شکرت که هر لحظه هدایتم میکنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    امیر رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 969 روز

    بنام هدایتگرم

    سلامی گرم به استادم وخانم شایسته عزیزم

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که من را درمسیر زیبای رسیدن به اهدافم هدایتم میکنی به مکانهای زیبا تا لذت ببرم از زندگی ام

    من در ادامه فایل زیبای مهاجرت

    دوست دارم تجربیاتم را از مهاجرتم در حال حاظر که در استانبول هستم رو بنویسم وردپایی برای خودم گذاشته باشم

    هدف من از مهاجرتهایی که درایران ازتهران شروع کردم وبعد جزیره زیبای کیش والانم ترکیه هستم

    اصلش ارتقاع شغلم و وسیع کردن آن است و

    ازجایی که خودم را برای مهاجرت کردن آدم مناسبی دیدم طبق تجربیات گذشته ام تصمیم گرفتم که سفرهایم را کشوری کنم

    وحتی درادامه هدفم من قصد ماندن داعم رادر کشور ترکیه ندارم ومیخواهم سفر بعدیم به کشوربزرگتری باشد

    واین تجربیاتی که ازاولین سفرم به ترکیه بدست آوردم رو استفاده کنم برای سفرهای بزرگتر بعدیم

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    من با هرمهاجرتم به شهر ویا کشوری بزرگتر لول خودم وکارم رابالاتر میبرم ورشد بیشتری میکنم واینکارو بسیار دوستدارم

    من هیچگونه وابستگیی به افرادواقوام وخانواده ایکه پشت سرگذاشتم رو ندارم ونخواهم داشت و این باور رودرخودم ایجاد کردم که دیگه اذیت نشم وافکارم درگیر برگشتن در کوچکترین تضادی نشه

    خداروشکر الان دیگه اینقدر تکنولوژی پیشرفت کرده که درهرجای دنیاکه باشی میتونی باهرکسی تصویری صحبت بکنیم ودلتنگ هیچکسی نشیم

    من درهرمهاجرتم درسهای بزرگی درزندگیم گرفتم

    چه با ارتباط با آدمهای جدید

    چه تضادهایی که برخورد میکردم

    وجالبترش اینکه از بسیاری ازسهرهای مختلف من دوستانی روپیداکردم که اگر بخوام روزی برای تفریح به هر شهری در ایران بروم دوستان خوبی دارم وبیکس وتنها نیستم وبسیار بهم خوش میگذره

    اینهم یکی از نکات بسیار ارزنده مهاجرت کردنه

    من زمانی که واردشهراستانبول شدم به هیچ عنوان زبان ترکی بلد نبودم وبا اشاره وبا موبایلم بامترجم باهاشون ارتباط برقرار میکردم

    خیلی سخت بود وهیچ آشنایی هم ندارم اینجا

    فقط همون وکیلی که برام کارهامو کرده رومیشناسم وحتی موبایلمم خط نمیداد که بهش از فرودگاه زنگ بزنم

    تااینکه هرجوری بود باتاکسی گرفتم ورفتم دفتر وکیل وبعد برام خونه گرفت ورفتم خونه استراحت کردم

    میخوام اینو بگم که همین نداشتن زبان هم تضاد بزرگی بود برام اما ازفرداش شروع کردم ازطریق یک سایت آموزش زبان ترکی رو یاد گرفتن والان بعد گذشتحدود3ماه خیلی راحت دارم بامردم ارتباط برقرار میکنم بطوریکه خودم تنها داخل شهر میرم وکاهامو انجام میدم

    وتضاد دیگه ای که داشتم نداشتن اقامت بود واینکه بسختی اقامت میدن درکشور ترکیه وشرایطش اصلا بمن نمیخورد تا اینکه بالا خره باهدایت خداوند جایی برای کار برام پیداشد که الان کارفرمام داره برام مجوز کار میگیره وبیمه هم میکنه که بمراتب از اقامت هم اعتبارش بهتره

    واین تضادمم براحتی دارم میگذرونم

    وکلا فقط باید بخدا اعتماد کنی ورها باشی وخودش برات تمام راه هارو بازمیکنه ودستان فراوانش رو برای کمک بهت میرسونه

    خداوند همه چیز وهپه کس من است وهمیشه همراهمه

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که در تمامی لحظات زندگی ام درکنارمی وبا نشانه هایت بامن حرف میزنی وهدایتم میکنی

    واین داستان مهاجرتهای من ادامه خواهد داشت ومن خیلی خوشحالم که هرروز دارم قویتر میشوم وتجربیاتم افزایش میابدودر شغلمم دارم پیشرفت خوبی میکنم وشک ندارم که در مهاجرت بعدیم خیلی بهتر وراحتتر باشم وکمتر اذیت بشم چونکه تجربیاتم بزرگتر شده

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    شادوپاینده وپیروز درپناه الله مهربان باشید

    استاد ومریم خانم عزیزانم با آرزوی دیدارتون درآمریکا

    سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    مهران سرگزی گفته:
    مدت عضویت: 913 روز

    سلام و درود خدمت استاد عزیز و دوستان عزیز

    هنوز ازمونو شرکت نکردم گزاشتم برای یه زمان مناسب

    اما باور اینه که من برای مهاجرت بسیار انسان مناسبیم

    با اینکه در حال حاظر شرایط مالیم خیلی ضعیفه اما با پای پیاده روستاهای اطراف خونمونو میگردم عاشقی طبیعتم دوست دارم ببینم تو روستاها چجوری زندگی میکنن و…

    این شهری که الان اومدیم تازه 3 ماهه اومدیم اما اصلا دلم برای شهر قبلی تنگ نشده تو زندگیم شاید 20 تا شهر مختلف مهاجرت کرده باشم اما دلم برای هیچکدومشون تنگ نشده دلم میخواد فقط بگردم شهرهای جدید کشورای جدید تا بیشتر از طبیعت و فرهنگ و… لذت ببرم

    خدارو صد هزار مرتبه شکر تو کارمم اروم اروم دارم رشد میکنم و ایمان دارم تا یکی دو سال دیگه مسافرتام به شهرهای ایران شروع میشه و بعد کشورهای مختلف و در انتها مهاجرت فقط تنها چیزی که الان کمی اونم کمی بهش وابستگی دارم مادرمه که هم بیماره و هم تنهاست

    که ایمان دارم با محصول قانون سلامتی شما استاد بیماری MS مادرم درمان میشه و این وابستگی همه کمتر میشه و در کل ایمان دارم وابستگیم به مادرم کمتر میشه و ازادو ازاد تر میشم همین الان احساس خوشبختی دارم نسبت به زندگیم اونم خیلی زیاد و ایمان دارم این شرایط روز به روز بهتر میشه و من برای مهاجرت یک گزینه ی بسیار مناسبم

    خدانگهدار شما عزیزان از خداهم بابت اشنایی با شما استاد عزیز سپاسگزارم و از خداوند میخواهم برای بهبود سلامیتی ثروت و عزت نفس رابطه ی عاطفی مناسب و عالی محصولات شمارو خریداری کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    اصغر و پرسیلا گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    به نام خداوند جان و خرد

    کزین برتر اندیشه برنگذرد

    خداوند نام و خداوند جای

    خداوند روزی ده رهنمای

    خداوند کیوان و گردان سپهر

    فروزنده ماه و ناهید و مهر

    ز نام و نشان و گمان برترست

    نگارندهٔ بر شده پیکرست

    سلام صدسلام به استادعباسمنش عزیز واستادشایسته نازنین وکلیه رفقای همراه درخانواده توحیدی وصمیمی عباسمنش

    خدایاشکرت که فایل بی نظیر دیگری ازاستادعباسمنش روزی ام کردی وروزم را باشنیدن صحبتهای گهربار استاد ساختی

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    خدایاشکرت

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم که دوستم داشتی ودراواخرسال 1398 به من گفتی

    اصغراماده باش باتمام وجودت آماده باش

    آماده مهاجرت!!!!!

    گفتم

    خداجونم چه مهاجرتی ؟

    مهاجرت به کجا؟

    من اصلا آمادگی مهاجرت ندارم

    من اصلا به مهاجرت فکرنمیکنم

    مهاجرت !!!

    حتی یک لحظه هم به ذهنم خطورنکرده

    گفت

    چراازحال روزت میفهمم که قصدیه کارایی داری

    دارم میبینم که داری فایلهای انگیزشی” کتاب راز” روگوش می‌کنی

    دارم میبینم که شبانه روز داری کتاب 4اثر اسکاول شین رومیخونی

    دارم میبینم که درتلگرام در کانالهای انگیزشی دنبال جمله های تاکیدی مناسب هستی

    تورو زیرنظردارم وقتش رسیده مهاجرت کنی

    گفتم خدایا اولین بار است که داری بامن اینقدر شفاف وواضح صحبت میکنی

    حتما تاحالا هم بامن صحبت میکردی من دریافت نمیکردم

    گفت گذشته رافراموش کن

    همت ،تلاش وتعهدت را دیده ام

    نیتت خیراست

    وماهم قطعا کمکت خواهیم کرد

    کُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَ وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّکَ مَحْظُوراً

    ما از عطاى پروردگارت، اینان (فرصت طلبان) و آنان (دنیا طلبان) را کمک مى‌کنیم و عطاى پروردگارت از کسى منع نمى‌شود

    گفتم :

    خدایا ،معبودا

    آماده ام گوش بفرمان هستم هرچی که شمابفرمایید هرچه شماامرکنید

    وسرنوشت من اینطور رقم خورد که درروزهای پایانی سال 98 خدادستمو گرفت وگذاشت دردست پیامبر زمانه اش” سید حسین عباسمنش”

    گفت سید این بنده نازنینم قصد مهاجرت کرده

    قصدداره ازدوران تاریکی وجهالت مهاجرت کنه

    میسپارمش دست تو مثل سایر مهاجرینی که دررکاب توهستند ازش به خوبی مراقبت کن

    استاد عباسمنش هم گفت به روی دوچشم

    دربدو ورود استاد گفت اما شرط داره

    گفتم چه شرطی؟

    گفت هرآنچه که می‌گویم باید برایت وحی منزل باشه

    فقط بایدگوش کنی وتمرین کنی سوال بی سوال

    فقط باید بامن باشی

    گفتم استاد به دیده منت

    هرچه بگویی انجام میدم

    فقط منو ازاین وضعیت اسفناک نجات بده

    نه خواب راحت دارم،نه آرامش دارم،نه شادهستم

    هیچی هیچی هیچی

    زندگی باری به جهت دارم

    واینچنبن شد که خدادوستم داشت ومن بااستادعباسمنش وسایت عباسمنش اشناکرد

    ودرروزهای آغازین مهاجرتم به سرزمین توحیدی والهی سایت عباسمنش کارم رابافایلهای دانلودی توحیدعملی که واقعا من رادگرگون کرد وشبانه روز گوش میکردم ودربیشترمواقع همرا با اشک ریختن بود

    تازه داشتم یواش یواش خدارامیشناختم خدای واقعی رو نه آن خدایی که به من معرفی کرده بودند

    در ادامه سریال زندگی دربهشت شروع شد وسپس سریال سفربه دورامریکا درادامه دوره روانشناسی ثروت 1 وسپس دوره مقدس 12 قدم ودرحال حاضرهم دوره بی نظیر کشف قوانین رو تهیه کردیم

    خلاصه دوستان این بود قصه اولین مهاجرت من به دنیای جدید

    دنیایی سرشار ازشادی،ارامش،سلامتی، خوشبختی،زیبایی،برکت ، فراوانی و…

    خدایاسالیان سال سایه استادعباسمنش واصحاب ایشان برسرمان مستدام باد

    خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم که دوستم داشتی ومنو به این سرزمین مقدس وبهشتی” سایت عباسمنش” رهنمون کردی

    خداحافظ ونگهدارمان باد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2226 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم الرزاق الوهاب العلیم الغفور الحکیم القریب المجیب

      سلام به آقای ابراهیمی عزیز و مومن و موحد و ثروتمند و سعادتمند و خداجوی.

      چه تعبیر زیبایی از مهاجرت داشتید،سپاسگزارم کامنت شما مصداق آیه ی 29 عنکبوت

      فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ ۘ وَقَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی ۖ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

      و لوط به او [= ابراهیم‌] ایمان آورد، و (ابراهیم) گفت: «من بسوی پروردگارم هجرت می‌کنم که او صاحب قدرت و حکیم است!»

      هجرت به سوی خدا هم مستلزم رعایت اون مواردی است که استاد در این فایل ذکر کرد.

      کسی که میخواد هجرت کنه باید بدونه برای چی و انگیزه اش چیه؟ اگر انگیزه فقط رسیدن به پول و امکانات رفاهی باشه، با کمترین ناملایمتی پا پس کشیده می شود، اما اگر انگیزه فراتر از این باشد و اون شناخت خود و توانایی هایمان باشد، به راحتی با مسائل کنار میاییم.

      آقای ابراهیمی عزیز سپاس گذارم بخاطر این کامنت زیبایتان.

      ان شاءالله این مهاجرت عظیم روز به روز شما را به منبع اصلی نزدیک و نزدیک تر کند. الهی آمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        اصغر و پرسیلا گفته:
        مدت عضویت: 1492 روز

        بانام خدای وهاب

        باسلام ووقت بخیر حضور شما دوست بسیارعزیز وهمفرکانسی وتوحیدی

        سرکارخانم یوسفی نازنین

        تشکرفراوان دارم ازابراز لطف ومحبت شما وبسیارخرسندم که کامنتم موردتوجه وعنایت شمانازنین قرارگرفت

        خدایا شکرت خدایاشکرت

        برخودواجب دونستم به رسم ادب تشکرکنم بابت ابرازمحبتتان

        من اززمانی که خدادوستم داشت یعنی ازسال 98 که دراین مسیرزیبا والهی قرارگرفتم انصافا درسهای زیادی از مباحث استادعزیزمون وکامنتهای دوستان نازنینم ازجمله شما فراگرفته ام وروز به روزهم به لطف الله مهربان دراین مسیرزیبا وتوحیدی ثابت قدم ترمیشوم وتحت هیچ شرایطی حاضرنیستم حتی یک دقیقه به دوران جهالتم برگردم اینو واقعا صادقانه عرض میکنم وبزرگترین دستاورد من دراین چندسالی که عضوسایت هستم همین نزدیکی به خداوند ،شناخت خداوند وشناخت خودم میباشد

        وبه خودم افتخارمیکنم بابت تعهدی که دراین راستادارم

        ضمنا بنده داستان زندگی اکثردوستان را ازجمله جنابعالی روازطریق گامنتهاشون دنبال میکنم وبرای موفقیت همه عزیزان لحظه شماری میکنم

        به امیدان روز که توسط استادشرایطی فراهم بشه تا همه عزیزان روازنزدیک زیارت کنیم

        ازدرگاه ایزدمنان بهترین ها رابراتون ارزودارم

        همواره درکنارخانواده محترم لحظات ناب وشگفت انگیزی داشته باشید

        خدانگهدار

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    هدا حیدری گفته:
    مدت عضویت: 781 روز

    سلام به خدای که هدایتگر ما به زیبایی هاست

    سلام و درود به پیامبر خوش خنده و دوست داشتنی من و خانم شایسته نازنینم و تمام هم فرکانسی های خوش ذوقم

    امروز با یک حس حال خوب مینویسم از یک روز قشنگ و کلی انفاقات قشنگ و یه عالمه عشق

    مکالمه رو از افکار دیروز جریانتش شروع میکنم دیروز جلسه اول قدم دوم رو شنیدم مغزم بعد هر بار شنیدن این دوره و جلسه قشنگ همه معادلاتش زیر رو میشه قشنگ علاوه بر کار کرد روی خواسته ها ثروت سلامتی و خیلی موارد دیگه روی شخصیتمون کار میشه و بعد های جدیدی که من بشخصه ازشون خبر ندارم برام نمایان میشه، تو این جلسه از ستاره قطبی صحبت میشه و نحو عملکرد بهتر این تمرین و استاد میگفت که روی خودمون کار میکنیم خواسته ها یواش یواش به حقیقت میرسند خواسته های جدید شکل میگیره و تکاملی پیش میرم جلو و هرچقدر بیشتر کار کنی به خواسته میرسی و… خلاصه من تو مسیر بودم که این جلسه رو شنیدم دیروز بدنم خسته بود قشنگ انرژیم تحلیل رفته بود و افکارم بهم ریخته و نجواها راحت جولان میکردن گفتم خب برفرض هر خواسته ای داشتم شد بعدش چی چه حسی داره مث هر خواسته دیگه که داشتم رسیدم بهش و بعدش چی یه مدت خوش میگذره بااون خواسته بعد خواسته جدیدو…. این نجوا رو همونجا گذاشتم کنار موند ، چندوقت پیش فاطی دوستم اومد پیشم و گفت هدا چه دورانی داشتیم ها چقدر رفتیم بیرون همه جایی شهر زیرو رو کردیم و حال کردیم چه کارهای باحالی کردیم و…. فاطی داشت صحبت میکرد نجوا اومد به اینا میگی عشق حال من مهاجرت کردن میخوام آب های جدید مسافرت رفتن و…. این نجوا همون جا موند دیگه بهش فکر نکردم و بعدشم فایل جلسه اول که تا نصفه دیروز شنیدم و اما من قربون استاد قشنگم برم که تا فکری بیاد تو ذهنم زرتی میگیره و زود جواب رسوند ادامه فایل میگفتن من بعنوان فردی که به همه خواسته هاش رسیده و از لحاظ ثروت هرچی به خیالم بگنجه به اون رسیده ولی میگن به جرأت میتونه بگه دلیل خوشبختی من اینا نیست بلکه اون حس و حالی که بعداز هر بارکنترل ذهن کردن و به نتیجه رسیدن اون کنترله هست اون مسیری که طی میکنی که به اون خواسته برسی اون کنترل کردنه، اون حس خوب نگه داشتنه ،اون توجه به زیبایی ،اون ذوق های کوچکمون برای هرچیز کوچک و بزرگه و این جواب من بود آره من اون لذت مسبرو باید دریابم خواسته که بهش میرسی هرچقدر کار کنی ایمانت به خدا بیشتر بشه خودت خواسته هاتو باور کنی میرسی ولی یادت نره که بحث اصلی اون حس حال خوب حالته اون توجه به زیباهاست مقصد رو دیر یا زود میرسی.

    بعد از این آگاهی های که واقعا قلبم اروم کرد امروز صبح که بیدار شدم رفتم سرتمرین اولش بدنم هنوز درد داشت نیم ساعت تمرین کردم بعدش نیم ساعت ریکاوری کردم درواقعا مدیتیشن بود معجزه بود نمیدونید چقدر بدنم حالش خوب شد چقدر صحبت کردن با بدنم تشکر کردن از اینکه بهم سرویس میده برای مکالمه و انرژی خوبی که باهاش داشتم یعنی معجزه بود واقعا معجزه کرد این مدیتیش و شارژی که مملو از عشق و حس خوبی که بهش دادم واقعا عمل کرد منی که سه روزه نمیتونم دست پام تکون بدم و هرجای بدنم دست بزنم درد داشت معجزه بود برام.

    امروز فاطمه اومد پیشم رفتیم خونه و نشستیم صحبت کردیم اون نشست صحبت کرد از این خدا هدایتش کرد که به زیبایی ها توجه کنه بنویسه درموردشون و بعداز اینکه نصف یک روز نشست و نوشت و توجه کرد به زیبایی ها کلیییی قشنگی دید کلی پاداش گرفت از اینکه تقوا پیشه کرد و داشت با ذوق و عشق تعریف میکرد و منم میشنیدم از ذوق هاش و به باور خیلی قشنگی که دوست دارم درخودم بوجودش بیارم این بود که میگفت هروقت حال من خوبه حسم خوبه خدا همه ی قلب ها رو برام نرم میکنه که مسیرمو هموار تر کنه و این لذت بخش ترین قسمت صحبتهاش بود و برام تازه حرفهای استاد که کنترل کنی به زیبایی توجه کنی خدا برات نشانه ها ، پاداش ها به اندازه اون قدمی که برداشتی بهت داده میشه و زندگی همین ذوق هامون برای این قشنگی ها که هرچند برای خیلیا قابل درک نیست ولی برای ما ها خود زندگیه ، بعد از حسم بهش گفتم از اینکه این دختر مهربون خوش ذوق رفیق قشنگم هروقت بیاد پیشم حالم خود له خود خوب میشه انرژی خوبش قشنگ کل فضا رو در برمیگیره و از وجودش تشکر کردم و درمورد افکارم و اون نجواها و جواب استاد و… گفتم اما جواب و مثالی که بهم زد این بود که وقتی یه خواسته ای میخوایم ما همه چیییی رو میبیندیم به اون خواسته و همه لذت ها رو میخوایم اون خواسته برامون محقق کنه و انقدر درگیر میشیم کی اون خواسته میرسه قراره اون کار کنم وقتی رسیدم بهش قرار اونجوری تجربش کنم قرار خیلی ذوق کنم و… اما بحث مسیری که داری به اون خواسته میرسی لذت بردن از اون لحظه لحظه زندگی از پیشرفتت، از اینکه امروز یک روز جدید تجربه کردی کنترل کنی کمی بهتر از دیروز زندگی کنی بیشتر لذت ببری اون لذته وقتی روی خودمون کار کنیم خدا خواسته ها رو جوری بهمون میده که انگار از قبل بوده و بقدری که وجود اون خواسته بدیهی بنظر میاد خیلی باید آگاه باشم که هر خواسته که رسیدم بهش بدیهی بنظر نرسه نجواهه کار نکنه «خب که چی نشه» و از خود مسیر لذت ببرم بی شک اصل همونه ، خلاصه این مکالمه قشنگ بدجور حالمو خوب کرد بدلم نشست و اما بعدش رفتم باشگاه بهترین روز تمرینی که با شاگردهام داشتم بود و چقدر عشق خدا دیدم تو حرفاشون توی نحو تمرین کردنشون عشق دیدم بعد هم کلی قشنگی دیدم یه عالمه آدم بهم ابراز عشق کردن ، «عشق تو رابطه عاطفی خلاصه نمیشه» منی که میگفتم یه رابطه عاطفی میخوام و عشق تو اون خلاصه میکردم دریغ از اینکه دختر اون عشقی که تو رابطه عاطفی هست عشق خداست از طریق یک جنس مخالف که امروز خدا از هر طرفی که حتی به ذهنم نمیگنجید برام یه عالمه عشق فرستاد اشک از چشام اومد چون میفهمیدم این خداس که داره بغلم میکنه داره میگه ایول داری امروز کنترل کردی اینم پاداش ، این همون زندگیه.

    این مکالمه این کامنت رو برای خودم مینویسم یک رد پا برای بخاطر سپردن و تثبیت باور احساس خوب، توجه به زیبایی ها =اتفاقات خوب ، پاداش شادی ذوق های پر از شوق = همون خوشبختی.

    با یه عالمه حس حال خوب از اعماق وجودم سپاس گذار الله هستم که هدایتم کرد بنویسم و رد پا رو بذارم و از پیامبر خوش خنده و خوش ذوق سپاس گذارم برای وجودش برای اینکه نفس میکشند و سلامت هستند .

    در پناه الله پر از حال خوب و سلامتی تندرستی باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1147 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی خودم و مریم جون عزیزم و تمامی دوستان گلم.

    قربون استادم بشم که دوست داره شناختی نسبت به کار برای، سایتش داشته باشه.

    استاد من عاشقتم .من از همه ی سایت برات، بیشتر دوستت دارم . خیلی برام عزیزید .

    تمام زندگیم بر پایه ی آموزه‌های شما میچرخه. خودمو از طریق شما شناختم. خدای خودمو بازم از طریق شما شناختم .روابطهامو از طریق شما اصلاح کردم .در کل هر آرامشی که دارم از طریق آموزه‌های شما بدست اووردم.

    سوال کردید که آیا شخصیت کنونی من با مهاجرت کردن مناسب است ؟

    تو فایل قبلی هم گفتم من علاقه ای به مهاجرت ندارم .از اون دسته افرادی نیستم که نه از روی مرض یا بیماری مثل بیماری‌های مقایسه ،تایید و قضاوت دیگران، ثابت کردن خودم به دیگران یا ادا حال خوبا رو دراووردن بخوام مهاجرت کنم و نه اینکه کنجکاوم و نه هیجان و ذوق و شوقه مهاجرتو دارم ! نه آدم ماجراجویی هستم و نه دنبال ناشناخته‌ها هستم! و نه ریسک پذیرم و نه اینکه جا یا مکان دیگه دنبال خوشبختی و آرامش و شادی هستم!

    اولش تردید داشتم کامنت بزارم چون احساس کردم این فایل بیشتر برای کسانی هستش که علاقه به مهاجرت دارن یا مهاجرت کردنو و تجربه‌های خودشونو میخوان بزارن. اما خب از اونجایی که دوست داشتم منم احساس خودمو راجع به این موضوع بیان کنم کامنت گذاشتم.

    استادجونم ،از اونجایی که تمام آموزه‌هاتون بابت تغییر افکار و باورها با قلب و روح من سازگاری داشتن سعی کردم تغییرات مثبت زیادی داشته باشم که خدا رو شکر خدا هم، تو این جریان خیلی جاها منو هدایت کردش و منو به اینجا رسونده. که تا حدودی از خودم احساس رضایت دارم و همچنان دنباله رو آموزه‌های شما، به مسیر خودم ادامه خواهم داد.

    ولی تو این موضوعات که شما خیلی علاقه به ماجراجویی و کشف جاهای جدید دارید خب این موضوع توی علایق و سلایق من نیست و قرار نیست بر خلاف میلم چیزی که تو وجودم نیست رو بخوام انجام بدم .منظورم اینه که تو این موضوع تلاشی نمیکنم چون تمایل ندارم ادای کسیو در بیارم. من خودمم و یاد گرفتم هر کاری رو به خاطر خودم و برای خوشحال کردن و بدست اووردن آرامش خودم انجام بدم.

    حسرت و غبطه ی کسانی که اهل مهاجرت هستن رو ،نمی‌خورم .خیلی جاها غبطه ی خیلی آدما رو خوردم و از مقایسه کردن اون‌ها با خودم دست به تلاش‌هایی زدم که منو به رشد رسوندن . منظورم از مقایسه بیشتر الگو برداری از افراد بود، که منو به تکاپو انداختن نه اینکه باعث عدم رشدم باشن.

    با توجه به آموزه‌های استاد منم همیشه دنبال چالشها و اهدافی هستم که باعث رشد و موفقیتهای بیشترم بشه، اما خب مهاجرت جز چالشهای من نیست .هیچ وقت بهش فکر نکردم و تو این داستان غبطه ی کسیو نخوردم‌.

    البته که خیلی جاها افرادی که مهاجرت می‌کنن و افرادی که موفق میشن رو تحسین میکنم و ازشون درسهای زیادی یاد می‌گیرم به خصوص استاد عزیزم رو که بارها و بارها مهاجرتهاشون رو از ایران تا آمریکا گوش کردم و هر بار از اتفاقاتی که براشون افتاده علاوه بر اینکه درسها و تجربه‌های قشنگی یاد گرفتم ،خیلی زیاد هم تحسینشون کردم .فک میکنم تو ذهنم خیلی آدم مقاومتری شدم یعنی اگر روزی به هر دلیلی خداوند منو به مکان دیگه‌ای هدایت کنه و من از روی اجبار به شهر یا کشور دیگه‌ای مهاجرت کنم احساس خودم اینه که با وضعیت جدیدم کنار میام و از پس مشکلات و سختیهاش بر میام .و خودمو با شرایط جدید وفق میدم . سعی میکنم روزای شاد و خوبی رو برای خودم خلق کنم .اینو به خودم می‌بینم.

    به قول استاد عزیز ایمان و توکل به خدا در هر وقت و زمان و در هر جا و مکان کمک رس و یاری بخش برای رسیدن به آرامشمونه!

    خدایی که در هر لحظه با ماس. هیچ وقت هیچ جا ما رو تنها نمیذاره و حتماً مسیرهای خیلی خوبی بهمون نشون میده .فقط کافیه باورش کنیم و در هر لحظه یادش کنیم.

    نگاه من، به مهاجرت خوبه منتهی ربطی به شخصیت درونیم نداره .

    یاد گرفتم تو زندگیم بدون ترس از قضاوت کسی به علایق و سلایق خودم احترام بزارم و طبق خواسته‌ها و معیارها و آرزوهای خودم پیش برم .

    هرچند که تو این مسیر خودمو کاملاً به خدا و هدایت خودش سپردم و اگر روزی مجبور باشم مهاجرت به جایی داشته باشم با دل و جون می‌پذیرمش .چون ناهیدی هستم که خیلی باور دارم هر جایی که خدا هدایتم میکنه حتماً بهترین جاست و قراره اونجا به رشد بیشتری برسم می‌خوام بگم با وجود اینکه علاقه‌ای به مهاجرت ندارم اما مقاومتی هم در برابرش ندارم .کل زندگیمو با دل و جون سپردم به خودش و هر آنچه بکنه تسلیمش هستم.

    از اینکه امروز به درک و فهم خیلی بیشتری از گذشتم رسیدم خداوند رو سپاسگزارم .

    از استاد عزیزم هم ، بی‌نهایت سپاسگزارم چون تمام سیر تکاملی رو از استاد عزیزم یاد گرفتم و همچنان ادامه خواهم داد تا به درجات بالاتری برسم.

    به قول استاد عزیز همه ی ما هدفمون از انجام هر کاری، رسیدن به خوشبختی و بدست اووردن آرامش و لذت بردن از زندگی هستش، حالا چ فرقی میکنه کجا و چطوری؟!!!!

    هر کدوم از ما جدا و برای خودمون زندگی می‌کنیم پس بهتره تو همه ی زمینه‌ها اولین هدفمون داشتن آرامشمون باشه و بعد، در جهت اون قدم برداریم و هر کاری که لازم بود با عشق انجام بدیم.

    استاد جونم عاشقتم می‌دونید که با تمام وجود دوستتون دارم .

    الهی باشید همیشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    زهرا مرادی حوری گفته:
    مدت عضویت: 544 روز

    سلام استاد عزیزم

    گفتین دوس دارین در مورد ما بدونین اومدم بنویسم

    من به مهاجرت کردن علاقه زیادی دارم

    چند ماه پیش تو این فکر بودم به شمال مهاجرت کنم یا تبریز(خودم اذربایجان شرقی زندگی میکنم)

    ولی هدفم از مهاجرت پز دادن و تغییر اطرافیانم بود فکر میکردم بیشتر میتونم بگردم و لذت ببرم از زندگیم

    میخواستم آدمایی که بهم گیر میدن نباشن مستقل بشم. اونجایی که میرم جدید باشه و کنجکاوی کنم هر روز یه جاشو بگردم

    من از شهر خودم بدم میومد برام تکراری شده بود همه چیزش و تماما نکات منفیشو میدیدم

    ولی الان خداروشکر شهرمو دوس دارم نکات مثبتش رو میبینم و فعلا قصد مهاجرت ندارم

    اما عاشق کنجکاوی های جدید شهر جدید ادمای جدید فضای جدید تفریحات جدیدم

    دوس دارم با ادمای جدید و فرهنگ شون آشنا بشم ازشون در مورد فرهنگ شون سوال کنم

    همین الانم ک اینجام از پدرومادرم در مورد فرهنگی ک تو قدیم بود سوال میکنم از کارایی که میکردن غذایی ک میخوردن. بخاطر همین بنظرم تو این مورد اوکیم و میتونم با فرهنگای دیگ اوخت بگیرم

    دیروز با مامانم سفر یک روزه رفته بودیم تبریز

    نمیدونم چرا همش از دید یه توریست خارجی به شهر نگاه میکردم و همه چی مردم و شهر برام جذاب بود

    معماری مسجدش برام جالب بود. منی ک قبلا نمیخواستم وارد مسجد بشم ولی الان به دید یه توریست رفتم قشنگی های این فرهنگ رو ببینم و واقعا لذت بردم

    منی که خودم ترک هستم به فرهنگ ترک ها به دید جالبی نگاه میکردم

    به اهنگ آذری که تو بازار شنیده میشد

    لحجه و زبانی که حرف میزدن

    معماری اصیل شهر

    پیرمردهایی ک تو چرخی گردو میفروختن

    کسی که ملازم مسجد بود

    معماری بازار سرپوشیده تبریز

    مردم بازاری و محلی تبریز

    همش برام جذاب بود

    انگار از اروپا اومده بودم و اینهمه زیبایی یک فرهنگ رو میدیدم

    بخاطر همین ویژگی، از نظر خودم من خیلی دوس دارم فرهنگ و رفتار بقیه کشورها و مردم هارو ببینم و لذت ببرم ازین همه تفاوت و زیبایی

    دوس دارم منو دعوت کنن به عروسیشون ببینم اونا چه مراسم هایی دارن

    اروپایی ها امریکایی ها چجوری مراسم عروسی میگیرن. اینارو از یوتیوب فیلماشونو میبینم ولی دوس دارم از نزدیکم ببینم

    این از ویژگی کنجکاوی، فرهنگ و آدمای دیگه و نبودن تو حوضه امن

    در مورد زبان؛ من الان فارسی و ترک آذری رو کامل متوجه میشم

    اما دوس دارم زبان بعدی انگلیسی باشه بعد یکمی هم فرانسه آلمانی روسی و چینی و کره هم یاد بگیرم تا وقتی رفتم اونجا بتونم خودم ارتباط بگیرم با مردم و در مورد فرهنگ و رفتاراشون سوال کنم

    استاد عباسمنش دقیقا درست گفتید همین الان تو اذربایجان شرقی خودمون یه روستاهایی هستن ک لحجه همشونم متفاوته و من گاهی متوجه بعضی کلماتشون نمیشم و میپرسم این چیه؟ بعد متوجه میشم اونا مثلا ماست رو با یه کلمه دیگه ای میگن

    حتی همینجایی که الان من هستمم بعضی کلمات رو متوجه نمیشم چه برسه برم آمریکا و به این مسئله برنخورم

    من به تازگی فرهنگ خودمو خیلی دوس دارم، مثلا اهنگ آذری میزارم وقتی از شهرستانمون میرم تبریز قبلا اینجوری نبودم متنفر بودم همش میگفتم من برم یه شهر بزرگ ازین ذهنای محدود دور بمونم

    ولی الان دارم زیبایی هارو میبینم انگار با خودم به صلح رسیدم

    موقع برگشتن از تبریز داشتم تصور میکردم ک دارم با دوستام میرم شمال و اهنگ شمالی گذاشتم

    میرم جنوب و آهنگ جنوبی گذاشتم لباساشونو پوشیدم

    من دوس دارم همه جای کشور زیبام رو بگردم و با مردمشون آشنا بشم صحبت کنم

    بعد برم کشورای دیگ و فرهنگای اونا

    خدایا شکرت بخاطر این صلح با خودم

    خدایا شکرت بخاطر کشور زیبایی که دارم

    خدایا شکرتتت بخاطر شهر زیبای تبریز و وایب مدرن و سنتی بافت شهر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: