چرا با وجود تلاش فراوان، به خواسته‌هایم نرسیده ام؟ | قسمت 1 - صفحه 37 (به ترتیب امتیاز)

1158 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی بیرانوند گفته:
    مدت عضویت: 1867 روز

    سلام دوستان

    الان در شرایطی ام که بشدت تعهد دادم رو خودم کار کنم و از خودم درامد داشته باشم.

    چند روز پیش اتفاقی افتاد که همه چیزمو به معنای واقعی از دست دادم.

    ولی چنان ذهنمو فقط یک روز بعدش کنترل کردم که احساس میکنم الان این شرایط به نفع منه و به شکلی کلا منو از هر چی داشتم جدا کرد و میخوام رو به جلو حرکت کنم. می خوام اهنگ سازی کنم و از یوتیوب درآمد کسب کنم. خیلی هم مصمم هستم . الان خونه مادر بزرگم هستم . گوشی یکی از فامیل هامونو اشتراکی با هم استفاده میکنیم تا بتونم اموزش هارو از یوتیوب بیبینم. خونه عمم هم دو کوچه بالاتره گرفتم کامپیوترشو از صفر راه انداختم تا بتونم استفاده کنم . مسائلمو یکی یکی حل میکنم و واقعا به خودم افتخار میکنم.

    فقط مسئله ای که هست وقتی می خوام تو یوتیوب فیلم بزارم نمی دونم چی بزارم و همش به خودم میگم هنوز زوده بزار بیشتر یاد بگیرم بعد. وقتی اهنگ میخوام بسازم همش به خودم میگم الان نه هنوز باید بیشتر یاد بگیرم.

    و کلا فعلا هنوز دارم یاد میگیرم و هنوز اقدام عملی نکردم.

    اگه بخوام برا خودم مثال بیارم میتونم به دوتا اهنگ ساز معروف اشاره کنم که اصلا تحصیلات اکادمیک موسیقی نداشتن. یانی و هانس زیمر.

    تماما خودشون و بصورت تجربی یاد گرفتن .

    منم نیاز نیست حتما به سطوح بالای علمی برسم بعد شروع کنم میتونم از همین جا شروع کنم . کمکم بهتر بشم.

    همتونو دوس دارم فعلا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    پدرام فصیح زاده گفته:
    مدت عضویت: 1233 روز

    سلام استاد عزیزم.

    الان 2 نصفه شبه و من یک کامنت مهم بذارم و بخوام که فردا پرقدرت برم به سمت اهدافم.

    من تا الان هیچ دوره ای از شما نخریدم. ولی قبلا دوره هایی از اساتید مختلف موفقیت و… خریده بودم و یه نتایج مقطعی و کوتاه….

    من از آموزش های رایگان شما دارم به لطف خدا نتایجی میگیرم که نتونستم حرفی نزنم ازشون.

    من از لحظه ای که کار روی باورهام رو شروع کردم، آدم ها، افراد و اتفاقات و همزمانی هایی برام رخ داده و ایده هایی به ذهنم اومده که خداشاهده به عمرم این موارد رو قبول نداشتم و میگفتم باید مثل…. کار کنم تا پول بسازم. الان خداروشکر افتادم روی غلتک و الحمدلله در عرض 15 دقیقه به اندازه ی درآمد یک روزم در دو سه ماه گذشته خدا داره پول وارد زندگیم میکنه.

    امروز رفته بودم مغازه ای که با مشتری صحبت کنم، معطل شدم و چندین مشتری اومد و من دیگه بهش گفتم ان شاء الله فرصت دیگه میام. توه آدم قبل بودم میگفتم اَه این چه وضعشه، ولی امروز من گفتم خدایا قطعا خیری در این هست.

    و این معطلی برای این بود که من در زمان مناسب از اون مغازه بیام بیرون و آدمی رو ببینم که چندماه بود پیگیرش بودم که هزینه کارم رو ازش بگیرم و الان رودر رو از یک مغازه ببینمش و پولمو تمام بگیرم.

    این معطلی ها قبلا برام تلخ بود و الان شده برام نعمت شیرین.

    باز امروز اومدم سوار ماشین بشم و برم خونه، دیدم از عقب و جلو و طرفین دور ماشینم پارک کردن و من نمیتونم بیرون بیام، قبلا این اتفاق حالمو به شدت بد میکرد و عصبی میشدم، ولی امروز گفتم اگه خدا میخواست برم خونه قطعا هیچ ماشینی اینجا نبود، پس باید برم یه دوری بزنم بعد بیام، و من رفتم یه دوری بزنم که با یک شخصی در یک ارگان دولتی آشنا میشم که قراره محصول من رو توی اداره خودش تبلیغ کنه. و وقتی از مغازه اش اومدم بیرون، فقط گریه کردم و گفتم خدایا تو دیگه کی هستی؟ چرا من قبلا اینجوری بهت اعتماد نداشتم،،، ، و خدا شاهده که الان میدونم in god we Trust یعنی چی…

    الان میفهمم که من قبلا به خدا اعتقاد داشتم و الان به خدا اعتماد دارم.

    من پنجشنبه رفتم یه مغازه ای که قبلا بهشون محصولم رو فروخته بودم بستنی بگیرم و بعد یه جوونی اونجا بهم گفت تو همونی هستی که محصول فروختی به دوستم، میشه برای منم ثبت کنی،چون سرش شلوغ بود گفتم الان که نه باید برم خونه، ولی شنبه میام بهت سر میزنم.

    و شنبه کامل یادم رفته بود و توی مسیر خونه یه دفعه نزدیک که شدم به مغازه اش، زدم کنار و رفتم تو مغازه، و خیلی عالی به خودش و سه نفر دیگه محصول فروختم که همه اونجا بودن.

    منی که تا همین برج 6 پارسال اسنپ کار می‌کردم، از یه جایی با گوش دادن به حرفاتون، تمرکزم رو گذاشتم روی محصولم و خداروشکر هر لحظه داره شاخ و برگ های مرتبطی از طریق ایده هایی که مردم خودشون به من میگن ( خدا ) داره رشد میکنه و خداروشکر درآمدم بیشتر میشه.

    از یکماه پیش همون سیاست آقای عطارروشن توی فروش نقدی و خرید قسطی تعطیل رو پیش گرفتم و خداروشکر چنان آرامشی داره میاد توی زندگیم و به طرز آسانی خدا داره بدهی هامو تسویه میکنه و کم کم داره اقساط هم صفر میشه.

    خداروشکر میکنم….

    خداروشکر که اینقدر قانونت بدون خطا عمل میکنه.

    نیروهام فعال تر شدن…

    شرکت بیشتر از همه هوامو داره….

    از وقتی روی خودم کار میکنم، هر ماه یا خودم و یا یکی از نمایندگان زیر مجموعه ام داریم نماینده برتر کشور میشیم و پاداش میگیریم.

    بارها این جمله میاد تو ذهنم که شما همیشه میگید

    خدا مردم رو دور تو جمع کرده ای پیامبر

    این جمله امروز بارها برام تکرار میشد و میگفتم خدا مردم رو دور تو جمع کرده ای پدرام…

    خدا داره برات مشتری میاره

    خدا داره برات نمایندگان جدید میاره

    خدا داره ناممکن ها رو ممکن میکنه

    خدا داره قانون شهرت رو برات عوض میکنه

    خدا داره لذت و آرامش رو بهت میده

    خدا داره همسر و فرزندت رو به بهترین نحو در کنار تو به آرامش میرسونه و هر لحظه حالت خوبه

    خدا داره برای تو مشتری میشه

    خدا داره برات مادر میشه برات پدر میشه برات رفیق میشه برات همه چیز میشه

    الان دارم میفهمی از جایی که فرشم نمیکنی یعنی چی…

    هر روز با عجله میرفتم سرکار…

    این روزا دارم تمرکز میکنم روی این خصلت…

    امروز با سرعت مطمئن رانندگی کردم و قبل از رفتن سرکار گفتم خدایا من آرومم و عجله ای نیست، در زمان مناسب و مکان مناسب تو منو به هدفم میرسونی…

    و امروز دقیقا همه چیز سرجای خودش و به وقت خودش افتاد و همه چیز به طرز معجزه آسا اتفاق افتاد ( البته یعنی باور به خدا ) معجزه وجود نداره و واقعا باور و اعتماد ماست.

    ممنونم استاد عزیز…

    خداروشکر میکنم بابت آموزه هات…

    این روزا بیشتر وقت میذارم روی کامنت ها…

    تبلیغ به معنای عام رو گذاشتم کنار و کیفیت محصولم رو دارم میبرم بالا و روی نحوه ی پرزنت محصولم دارم اطلاعات‌م رو بالا میبرم و خداروشکر خیلی همه چیز بر وفق مراد داره پیش میره…

    تبلیغ رو بوسیدم گذاشتم کنار و مدت زیادی هست که اینستا رو حذف کردم و حتی روبیکا رو هم بخش روبینو رو بستم که نتونم برم داخلش بگردم.

    تمرکزم به شدت رو کارم هست و خداروشکر خدا داره قالب ثروتش رو که خودم ساختم بهم نشون میده.

    قالبی که خودم ساختم و خدا رو باور کردم…

    خدایی که من رو داره از بین تمام اعضای خانواده و آشنایانم پلکانی رشد میده.

    چند روز پیش هم مصاحبه شما با آقای ارشیا توی لس آنجلس رو چندبار دیدم و حصار ذهنم راجع به تکامل برطرف شد و خداروشکر دارم باور میکنم که توی چندماه میتونم به درآمد عالی برسم. نه چندسال…

    حتی اینم بگم که باسابقه ترین شخص توی حرفه ی کاری من که از شرکتی هست که خیلی سخت میگیرن، قراره برای من و محصول من کاری انجام بده که اگه میلیون ها نفر اینو بدونن میگن غیر ممکنه.

    ولی خدای من داره به راحتی هر چه تمام تر اینو رقم میزنه.

    خدای من خدایی شده که دوست داره من ثروتمند بشم.

    خدای من خدایی هست که دوست داره من لحظه به لحظه به لذت ها آرامش برسم.

    چند وقتی بود که همسرم به خاطر مشکل مالی و قسطهام یک خریدی که دوست داشت رو به روم نمی‌آورد بخرم و چند شب پیش بی درنگ و بدون فکر به هزینه براش خریدم و فقط گفتم خداروشکر خریدم و خدا ده ها برابرش رو برمیگردونه به حسابم.

    خداشاهده که از اون لحظه به اینور زیر و رو شده زندگیم.

    مواد غذایی بی کیفیت رو داریم حذف میکنیم و با کیفیت ها رو با مقدار کمتر به اندازی پولمون می‌خریم.

    پیتزا خوردن یه مدت آرزو بود برامون و من مواد 4 تا پیتزا رو خریدم و سه تایی خوردیم که می‌خواستیم بترکیم و چقدر لذت بردیم و فقط گفتم خداروشکر و ده ها برابر پولش برمیگرده به حسابم.

    مشتری هایی که قبلا با قیمت ارزونتری محصول من رو نخریده بودن، با قیمت بیشتر خریدن و من فهمیدم حتی نخریدن اونا هم حکمتی داشته و من نمیدونستم.

    و این جمله رو از یکی از افراد حوزه ی موفقیت شنیده بودم که خیلی روم اثر گذاشت :

    هر پولی که به هر دلیلی از جیب ما میره، ماموریت گرفته وقتی لایق شدیم، با مقدار بسیار بیشتری به جیبمون برگرده…

    الان میفهمم این یعنی چی…

    میفهمم که اگه یه روزی مشتری هام از من نخریدن، خدا منتظر مونده من لایق بودنم خودمو و اون مشتری با رقم بالاتری از بخره همون محصول رو تا من پول بیشتری به جیب بزنم.

    و هر پولی هم به هر دلیلی از دست من رفته فقط منتظره من لایق بشم..

    لایق بهترین ها

    لایق تاپ ترین ها

    لایق زیبایی ها

    لایق آرامش

    و درآخر هم بگم که من عاشق فروش هستم. فروش عشقه واقعا…

    فروشندگی بهترین و معنوی ترین کار دنیاست و من عشق میکنم توی شغلم دارم ارزش ایجاد میکنم.

    دوستون دارم،،،

    ایمان مهمه، استعداد مهم نیست ( یعنی اینکه اول ایمان بیار به خدا، خدا خودش در مسیر استعدادت هدایتت میکنه ) نه اینکه استعداد مهم نیست. استعداد در رتبه دوم هست و اولیش ایمانه… اعتماد به خداست…

    2 و 3 دقیقه شروع کردم به نوشتن و 2و 43 دقیقه تمام شد.

    شبتون خوش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    زهرا تکبیری گفته:
    مدت عضویت: 1339 روز

    به نام خدا ی مهربانم

    سلام میکنم به استاد عزیز ودوستان

    من درمورد سلامتی خیلی باور مخرب دارم وهمچنین خیلی ترس دارم برای همین خیلی بیمار میشم وبازحمت خوب میشم

    ولی یه دوست دارم که بنده خدا روده هاش روعمل کرد واصلا وضعیتش ب ظاهرخوب نبود من بهش میگفتم چرا این جوری شدی چرا به مانگفتی بیاییم احوالت روبپرسیم ان‌شاء‌الله خوب میشی وکلی دلگرمی و جالبه خودش باخنده میگفت خودش خوب میشه نگران نباش الحمدلله که اون وضعیت وخیم خودش خوب شد خداروشکر

    یه مورد دیگه هم درمورد تلاش خودم برای رسیدن به درآمد شخصی که بدست می‌آوردم ولی متوسط’ وباور های خرابم هم همینه که فکر میکنم باید با زحمت فراوان پول رو به دست بیاری و یکی دیگه هم اینکه ازسن من گذشته

    ولی همین دوستم که گفتم، خداروشکر ازنظر مادی خیلی خوبن سرمایه گذاری هاشون خیلی سود میده بااین حال که اصلا نیازمادی ندارن وهمون قانون ک استاد میفرمودند پول به دنبال بعضی ها میاد، دخترش گفته مامان بیا باهم یه گروه حمایتی بزنیم تو اینستاگرام

    واین گروه رو4ساله ایجاد کردند وبازهم خداروشکر میلیونی درآمد دارند جالب‌تر اینکه من همش فکرمیکردم این گروه‌ها زود ازبین میره وفایده ای نداره واصلا کار ب حساب نمیادولی خودش وقتی تعریف میکنه باخنده میگه اینایی که توگروه هستن میرن دوستاشونم میارن ومن قانون روهم درمورد سلامتی هم درمورد ثروت درافکار این دوستم دیدم وهمیشه نحسینش میکنم

    این دوست من بسیار خوش بین هست وهمیشه میخنده

    یه مورد دیگه درباره این دوستم بگم که مسافرت خارجی رفته بودیم باهم وایشون باهمسرشون بیش از 80کیلو با ر داشتن موقع برگشت همسرمن دائم میگفت جریمه تون میکنن ولی دوستم وهمسرش می‌خندیدند وخوش بینانه میگفتن کسی ب ما کاری نداره وخیلی جالب که به راحتی و مثل آب خوردن رد شدند وکسی هم نگفت بارتون زیاده

    خوش بینی خوش باوری وخوش رویی

    البته ما این دوستانمون وخیلی دوست داریم

    براشون آرزوی سعادتمندی میکنم

    هم چنین برای دوستان عزیز

    سلامت و شاد زندگی کنید(انشاءالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    مرضیه سیفی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1200 روز

    سلام بر استاد عزیزم وخانم شایسته عزیزو دوست داشتنی. استاد من همسرم یک هدف داشتیم، اونم این بود مایه آپارتمان 78 متری داشتیم اون فروختیم همسرم تغییر شغل داد بامشورت هردومون، یه کامیون آمیکو 6تن باهاش گرفتیم که زندگیمون یه تغییر کنه، چند ماه ماه اول باتلاش مداوم همسرم درآمدش بد نبود، تا اینکه به تعمیر موتور افتادنزدک250هزینه برامون داشت، یعنی دیگه جوری بود برای خریدیه نان خشک واقعا سختمون بود، دوباره همسرم رفت سر شغل سابقش، چون دیگه درآمدی نداشتیم من خانه دارم همسرم با کار کردنم مخالفه، هر شغلی دوست نداره برم. البته خودم یه هدف دارم به پاس فایلهای رایگانتون به اون ایده رسیدم فعلا در شرف آموزش اون کارم. همسرم خیلی تلاش می کنه مایه زندگی راحت داشته باشیم.خودشم همیشه می گه نمی دانم کجای کارم می لنگه، البته نگفته نمونه مایه وام بهره ای توزندگیمون هست. من خودم به این جور وام ها اعتقادی ندارم وباورم اینه زندگیمونو به آتیش می کشه. همسرم هم دوست نداره ولی همیشه می گه مجبورم. خیلی مشتاقم از محصولات استاد بخرم. هنوز فرصتش پیش نیومده انشالله سریع به مدارش برسم. بی نهایت ممنونتم استاد عزیزم ومریم خانم عزیز که این فرصت و رو در اختیار ماگذاشتین که این مساله رو به یاد بیاوریم ودر رفع حل آن باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سکینه دهقان گفته:
    مدت عضویت: 951 روز

    سلام به اسناد گرامی وخانم مریم عزیز الان که دارم این فایل را گوش می کنم اشک از چشمان م جاری ست

    چقدر زندگی زیباست و وووووو ما سخت ش می کنیم

    چقدر زندگی عالی است وما با افکار پوچ وبی ارزش تلخش میکنم

    خدای من تو را صد هزار مرتبه شکرت که مرا به این سایت توحید ی وخدا شناسی هدایتم کردی

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که تو این سن62 سا لگی ایننقدر با خدا اونس بگیرم

    همین که با خدای خودم صحبت راشروع می کنم اشک از چشمان م سرازیر می شود

    اه استاد عزیزم با این سایت توحیدی روز به روز دل ملیون ها نفر را به خدا پیوند میزنید

    من بیماری دیابت داشتم 10 سال دارو استفاده کردم وبعد از فایل قانون سلامتی کنار گذاشتم به همین راحتی

    خدارا شکر روز به روز پوست من شفافتر میشه وحال خوبی دارم از عشق واز سلامتی

    واز رابطه باهمسرم خدای من چقدر زندگی زیباست که در دستان ما هست زیباتر کنیم

    خدا می داند که چه قدر از زمانی که وارد این سایت شدم چه معجزات وارد زندگی من شده از سلامتی از این که به وزن دلخواه رسیدم

    از 68 به 62 رسید قبل از این همیشه حالم بد بود ولی حالا تشویق را یاد گرفتم

    هر چی که حالت خوب باشه چیزهای زبیاتری وارد زندگی ام شده من در روز شاید چند تا قرص مصرف می کردم از معده از سر درد از دیابت خدا گواهه که دیگر هیچ دارویی استفاده نمکنم

    به خاطر اینکه بارها و بارها گوش می کنم فایلها وروز به حال جسمی وروحی من بهتر میشه

    تو نوشتن ها بیشتر شده آروز ها بیشتر شده وباور کنید که چقدر چیز های که دوست دارم جور شده وخریدم

    وچقدر فکر وایده های جدید به نظرم میرسه

    خدا مرا هدایت می کنه به سوی چکار کنم ماز خودش کمک می خواهم واقعا استاد همان لحظه هدایت می شوم به سوی اون خواسته و ایده و میشود

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که هر روز اگاهیم بیشتر می‌شود و به او ن عمل می کنم

    هر روز شکر گذاری من بیشتر می شه

    یکی از هدایت های من این بود که شما تو سریال زنگی در بهشت گفتید خدایا من نمی دونم تو نشانه ای به من نشون بده حتی با صدای یک پرنده

    حالا که اینو براتون می نویسم به خدا مو به بدنم سیخ میشه

    من به یکی از کشو ری مسافرت رفتم یک هفته‌ای اونجا بودیم که همسرم گفت دیگه بریم مسئله ای پیش امده من خیلی ناراحت شدم گفتم نه از من سماجت از اون لجاجت خلاصه یک لحظه یادم به حرفهای شما امد رفتم تو هتل روی تخت دراز کشیدم وگفتم خدایا اگه من باید برم نشانه هایت را به من نشان بده

    خدا را گواه می گیرم تخت من کنار پنجره هتل بود صدای کبوتری را شنیدم که بغ بغو میکرد سه مرتبه خوند وپر زد رفت من اول خیال کردم که خیال لم میرسه ودست روی سرم گذاشتم یک ان به خودم امدم

    گفتم الانچی به خدا گفتی نشانه می خواستی حتی با صدای یک پرنده تو شهریور هوای 50درجه بالای صفر 3 بعد از این کبوتر کجا بود

    بلند شدم چمدان را جمع کردیم و رفتم دفتر هوا پیمانی خدا را گواه می گیرم بلیت برای 8 شب به شیوه عالی وقیمت خخیلی عالی که تو همان هوا پیما با آدم ها ی بودن بلیط را دو برابر ما تهیه کرده بودن

    خدارا سپاس بابت این سایت توحیدی بابت این حال خوبی که همه تو خانواده بزرگ عباس منش دارن چرا استاد عزیز حالشون خوبه که حرف بر دل میشینه استاد عزیز و مهربان که اینقدر حال خوب همه برای شما مهمه که اینقدر فایل های برای ما می گذارید تا همه استفاده کنن

    انشالله در پناه حق شاد هما نطور که شادی را به هدیه دادید

    موفق باشید هما نطور که موفقیت را به ما هدیه دادید

    ثروت باشید همانطور که ثروت را به هدیه دادید هم مادی هم معنوی

    پیروز باشید همان طور که هستید همیشه

    شاد پیروز وموفق وسالم وثروتمند باشید

    دوستتتون داررررررررررم یک عالمه به امید دیدار در یزددددددددد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    محمدجلال ناصری گفته:
    مدت عضویت: 825 روز

    عرض سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسیم

    من جلال از افغانستان هستم خیلی مدت کوتاه است عضوی سایت شدم. خداوند بی نهایت سپاس گذارم من را با استاد یکتا پرست آشنا کرده.

    واقعا این فایل به نظر من برای من خداوند فرستاده من چند روز درگیر یک تا تعداد برنامه و کارای هستم که چطور بشتر بروی خودم مسلط شوم و به هدفی که تعیین کردم بیرسیم

    سوال اول: من حدودی دو سال پیش میخواستم با یکی از دختر از فامیلای مان است ازدواج کنم که اون دختر در استرالیا زندگی میکنه پدرم همرای فامیلش حرف گفته بود دو طرف رازی بود اما نامزدی مان نکرد. دختر با من حرف زد گفت بیا بشتر باهمدیگر آشنا بشیم اگر قرار بود باز نامزد میشم من گفتم درسته بعدش حدود یک سال باهمدیگر حرف زدیم من قبل از آشنا با اون دختر خیلی فرد مثبت اندیش و هرروز توجه ام روی نکات مثبت بود در هر شرایط بروی خودم مسلط بودم وقتی با اون دختر آشنا شدم بعدی چند مدت به جای اینکه به خودم بشتر ارزش قایل شوم به اون دختر ارزش قایل میشدم. و بهش چسپده شده بودم حتی شب ها تا صبح نمی خوابدم کتابا های متخلف در زمینه روابط مطالعه میکردم.

    بعدی یک نیم سال دختر گفت نمی خوام ازدواج کنم.

    وقتی من ترم دوم دانشگاه بودم خیلی سخت تلاش میکردم تا نتجیه عالی را بگیرم نمی دانم چرا جواب نمی داد 24 ساعت فوکسم روی درسا دانشگاه بود در پایان ترم دو سه مضمون را چانس میخوردم یعنی کامیاب نمی شدم همگی به هم با اون تلاش که من میکردم اون نتجیه را میگرفتم……

    سوال دوم: بلی من دوستا از خودم را میشناسم با کمترین تلاش به نتایج عالی میرسید. با آشنا شدن با سایت من حالا قانون را فهمیدم که چی جوری ازمن جواب نمیداد اما از دوستایم جواب میداد مثلا هدف من این بود مه به طرف شمال بروم اما من متاسفانه به طرف جواب در حرکت بود به جای اینکه به هدفم نزدیک شوم از هدفم دور میشدم با اینکه انرژی، توان، تمام تمرکزم را مصرف میکردم اما نتایج نداشتم

    سوال سوم: من تجارت و کارآفرینی را عاشقشم

    باور های در این چند مدت مرا محدود کرده

    1-سرمایه اولیه نداری

    2-تجربه نداری

    3- به کشور جدید آمدم با این کشور آشنایی ندارم

    4- با اینکه میخوایم ثروتمند شوم اما فعلا پول کافی ندارم تا کارم را شروع کنم، این شرکت را ندارم، با زبان این کشور که فعلا زندگی میکنم تسلط ندارم، یا مدرک ندارم فعلا تا بروم در کدام شرکت درخواستی کار در زمینه فروشندگی بدم، یا اینکه هنوز قبولی ام نیامده، کامیپوتر فعلا ندارم که کارای آنلاین را شروع کنم……..

    یا اینکه ایلان ماسک، وارن بافت از کودکی مطالعه کردن را شروع کرده در سن سال تو که بوده خیلی کار های را انجام داده…….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    جابر عثمانی حسن آبادی گفته:
    مدت عضویت: 1169 روز

    سلام وقتتون بخیر

    ترمز دیگه اینکه من عجله میکنم میبینم فلانی ساعت 7 بیدار شده داره میره سرکارش و داره پول می‌سازه

    اما بخودم یادآوری کنم که همه‌ی ما در دنیای مجزای خودمون هستیم من که توی زندگی و فکر کسی نیستم که چرا و با چه باوری میره سرکار

    من چه‌کار بقیه دارم خب

    من قانون رو اگه بدونم که افکار مخرب من اگه برداشته باشه باید چرخ زندگی روان تر بشه باید ثروت براحتی بیاد و خواسته ها راحت رخ بده که عجله نمیکنم میشینم بجای اینکه تمرکز کنم که بقیه دارن جلو میزنن میشینم روی فکرهای خوب خودم کار میکنم بعد هدایت میشم به مسیری جنگلی و عالی و زیبا که هر قدمش ثروت بمن داده میشه

    این حس رقابت اینو به ذهن من میده که ثروت ها محدوده بدو و زودتر برو که از بقیه جلو بزنی و اگه توهم ساعت 7تت بشه 7و 10ددقیقه دیگه کمتر گیرت میاد

    این باور اصلا اجازه نمیده من اولا فراوانی رو ببینم و دوما اگه هم ساعت 7هم برم دارم با حس کمبود میرم سرکار بعد از اون اگه ثروت نیاد میگیم مشکل جای دیگه است

    در حالی که ریشه از این داره که گفتن: صبح قبل از طلوع بزن بیرون تا بتونی حق خودتو از خداوند بگیری و پولدار بشی

    تمام فکرمون زمان و تایم خواب و بیدارمون شده

    فکر می‌کنیم دلیل اصلیش این دقیق بودن در خواب و بیداریه

    درصورتی که این ترمز ها داره هی سدی بزرگ جلوی ما قرار میده

    این ترمزها رو بردار به سرعت به خواسته هات میرسی

    عجله نکن از زندگیت لذت ببر

    بشین ترمز هایی پیدا کن که قمیت پیدا کردنش میلیاردها دلار ارزش داره

    این همه زمان نزار برای اینکه دنبال عوامل بیرونی باشی

    همه چی فکر خودته

    ناخودآگاه داریم ثروت رو پس میزنیم ها

    خواسته ها مشخصه نمیخواد زیاد اعلامش کنی

    کار تو دیگه بجای درخواست باید دریافت باشه دیگه

    خداوند جواب داده

    ترمز که پیدا بشه و پیداش کنی و از ریشه حلش کنی بخدا تغییرات میداد ها

    همون که پیدا کنی میفهمی از حست میفهمی از خوشحالی میفهمی که ترمزه

    برای حل کردنش و آوردن منطق درست و جایگزین کردن باور درست هم

    اون عادت غلط که پیدا کردی و فکری که پشت اون عادت هست رو که حالا داری

    بیا فکری رو بساز که ترمز رو تبدیل کنه به گاز برات و تکرارش کن اون فکر جدیده رو و الگوشو پیدا کن و خودت در عمل اونو اجرا کن و خودتو تحسین کن داری خلق میکنی و تبدیلش کن به شخصیتت و عادتت اون فکردرستو

    من و شما فقط میتونیم ترمز های خودمون رو پیدا کنیم بنا به شرایط متفاوتی که داریم هرکسی ممکن ترمزهای مجزا و متفاوت داشته باشه

    استاد عباسمنش فرمول انتگرال رو میده و یک مثال میزنه

    اینکه سوال کنکوری که برای ما هست رو استاد نباید حلش کنه

    خودمون باید دست بکار بشیم

    پیدا کردن ترمز رو به عنوان یک بخشی از پازل و قمستی از زندگی خودت بدون

    زمانی که برای رفع این ترمز ها میزاریم مارو ساعت ها و سالها از اینی که هستیم جلو میندازه

    اگه الان رو هوایی ایراد نداره

    اگه الان مهاجرت جور نشده ایراد نداره

    اگه الان روابط خوبی نداری ایراد نداره

    اگه الان سلامتی نداری مورد نداره

    اگه ثروت نداری مشکل نیست

    اگه دنیا برات روی خوششو نشون نداده ایراد نداره

    تویی که حالا فرمول رو میدونی و قدرت خودت رو میدونی و این همه الگوهای درست اینجا داریم و الگوهای قرآنی داریم و شنیدیم و مشابه با این وضعیت ها داشتن و خودشون رو تغییر دادن

    پس ماهم میتونیم

    پیدا کردن ترمز رو خیلی راحت توی ذهن مون بسازیم و حتی اگه هیچ کاری نیست که الان انجام بدی و براش صبح بزنی از خونه بیرون

    برو جلو اینه و بخودت بگو کارتو پیدا کردن این ترمز هاست

    لاقل بخودت بدهکار نباش موقعی که خواستی از این جهان بری….

    هر چیزی امکان پذیره و شدنی است

    همه ی ما ترمز داریم و ماهم انسان هستیم و حالا که ترمز داریم و البته قبول کردیم که اینا هستن که جلوی ورود نعمت رو گرفتن باخودمون به صلح برسیم و اولین قدم رو همین حالا با حس خوب برداریم

    بخدا منم دوست داریم زندگی ایده آل و فوق العاده داشته باشم

    بخدا منم دوست دارم مثل استاد در این حجم از خوشبختی غرق باشم

    بخدا منم دوست دارم مهاجرت کنم

    و هزاران چی خوب دیگه

    لایقشم هستم

    همین که راهشو یادگرفتم و در مسیر رشد هستم در مسیر بهبود هستم و از قبل خودم یکم یه ذره ایمانم بیشتر شده و دارم کار میکنم روی خودم بازم قلبم رو آروم میکنه و مسیر رو صاف نشون میده برام

    همین که اینجایی و داری این متن رو میخونی و با استاد همراه هستی یعنی داری خودتو و باوراتو بهتر میکنی

    تکامل خودت رو خودت میفهمی

    بهتر شدنت رو خودت میفهمی

    اگه نسبت به دیروزت یکم احساس بهتری داری وتعقل داری میکنی برا اینکه ترمزی کشف کنی تو داری تقوا میکنی و پاداشش بزودی میاد توی زندگیت

    با خودت مسابقه بده، خودت خیلی قوی هستی عزیز دلم

    خود دیروزت خیلی قوی بوده ها امروز سعی کن ازش ببری بری مرحله بعد

    دوستتون دارم

    استاد شاهکار خلقتی

    اصلا درک شما و اجرای این درک منو دیوانه کرده بخدا

    قبل فکر میکردم محصولات حتما یچی عجیب غریب توش هست استاد اونجا کسی دیگه میشه و ازین داستانا

    وقتی این حجم از خلوص و پاکی و قدرت شما در فایل های دانلودی دیدم بیشتر سعی کردم همه جا خودم باشم

    شبیه خودم باشم همون کسی که خدا خلق کرده و میتونه ارتقا پیدا کنه

    عجیب داره زندگی متحول میشه

    خدایا شکرت

    فکرشو میکردم این همه خوب تغییر کنم

    قبلا از مشهد نهایتا به ترکیه شاید شاید فکر میکردم

    اما حالا با این حجم از تعهد میتونم آمریکا رو در صدر بزارم و ترکیه جزئی از لیست باقی موندم بهش نگاه کنم

    میخوام بگم که تغییرات از اونجایی شروع شد که من با وجود شور و شوق و تعهد یک افت داشتم در جنبه مالی و باز خدایا شکرت استاد دیگه از راه رسیده

    من آماده امتحان بودم و معلم از راه براحتی رسید

    من به چه شکلی و با چه زبانی از استاد تشکر کنم حالا اصلا

    استاد واقعا دیدن شما و حرف های شما میده بمن و دوستان حس قشنگوووو

    و در آخر از خودمم تشکر میکنم و گاهی لازمه مکتوب کنم و بنویسم جابر عزیزم بدون هیچ دلیلی دوستت دارم من واقعا دوستت دارم

    از دوستان عزیزم که عجب ترمز هایی داشتن ها

    گاهی داشتم اونارو و گاهی دیدم چقدر خوبه که اینو ندارم

    و این جا یسری بالا پایین کردن لازمه دیگه

    و خدایا سپاسگزارم که همه ی مارو در مسیری عالی و با زندگی عالی و درآمدی عالی و افرادی عالی و درجه یک بخدا قرار دادی….

    هرکجا هستین لذت ببرید و بلند بخندید و شروع کنید…

    منتظر فایل های زیبا و قشنگ استاد در همین بخش و در همین ماه هستیم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  8. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2052 روز

    سوال 1: چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟

    من دوست دارم که در مشیر علایقم به رشد و پیشرفت و کسب مهارت ادامه بدم.

    فعالیتی که از انجام آن لذت می برم . و در اون مسیر به استقلال مالی برسم. در حال حاضر با احساس می کنم هنوز نمی دونم توی چه مسیری باید حرکت کنم.

    تمام تلاشهای خودم رو به کار بستم . موانعی که فکر می کردم باید حل بشه در همین حرقه ای که هستم و بتوانم درآمدم رابیشتر کنم انجام دادم.

    از جمله:

    1. انجام کارهای بایگانی دفترم رو که وقتی مشتری و کار جدید می آمد می گفتم وای باز هم به بایگانی ها اضافه شد. همه رو با هدایت رب انجام دادم.

    2. حسابهای دفتری باز که نمی دونستم چقدر بدهکارم و چقدر از مشتریان طلبکارم. و همچنین حشابداری اونها که با توجه به بچه کوچک داشتن نمی توانستم به روزشان کنم که به لطف حق هدایت شدم به فروش نقدی و تسویه حسابها همان موقع فروش و همچنین به تدریج حشابهای بدهی و طلبهایم صفر شد و یک سیتم روان جاری و به روز و آماده برای پذیرش فروشهای بیشتر و بزرگتر .

    3. مشکل مراجعه مشتری که و اجبار داشتن دفتر حتی اگر نمی توانستم در اون حضور داشته باشم ، چون به دلیل داشتن بچه کوچک نمی تونستم دفتر بروم و از طرفی اصلا هیچ وقت با حضور و نشستن در دفتر درآمد زایی نکرده بودم حتی در زمانی که بالاترین پرتفوی شعبه رو داشتم.

    به لطف حق خیلی راحت هدایت شدم به داشتن نمایندگی بدون دفتر که هم مراجعه مشتری رو حل می کرد و هم نرفتن من به دفتر و سایر هزینه های اجاره و کارمند و ….

    ولی با این همه رشد هر چند مشتریانم که اقساط بیمه صادر می کردن نقد شدند و برخی از آنها هم به دلیل نقد کار کردنم رفتن.

    ولی به قول استاد باید خط قرمز خودم رو بدای ورود به مدار مشتریان نقد و فراوان حفظ می کردم ولی درآمدم افزایش پیدا نکرد.

    با مراجعه به گذشته خودم که برخی اوقات می گفتم اگر مجبور نبودم به پول درآوردن و کار کردن فکر کنم می رفتم ورزش و یه آدم پر تحرک هستم با شرایط موجودی که داشتم هدایت شدم به انجام یوگا و حتی الهامم بهم گفت یک ماخ سعی کن هر روز یوگا کار کنی.

    بعد از اون یک ماه وقتی ازش پرسیدم خوب الان چه کار کنم برای افزایش درآمدم بهم گفت نامه انصراف از کارت رو بده . اولش شاید ذهنم گولم زد از ترس انجامش که شاید افکارت بوده .

    هر چند سعی می کردم با خودم مرور کنم خدایا با این هدایتها که کردی و شرایطی که پیدا کردم الان پتاشیل این رو دارم که از سراسر ایران مشتری داشته باشم و در کارم هر روز درآمد بیشتر رو داشته باشم. و از طرفی آنقدر روان و زبده هستم که اگر همین الان بگی از این کار بیا بیرون بدون هیچ حساب و کتاب بازی راحت بتونم بیام بیرون.

    ووقتی بهم گفت انصراف بده . آیا می خواهی اگر شرکت باز هم بعد 3 الی 4 ماه که مانده به پایان قرارداد، موافقت کنه که با این درآمد کم و رو به کاهش تو قرارداد ببنده باز هم می خوای ادامه بدی. گفتم نه.

    گفت پش همین الان انصراف بده . بهش گفتم خوب تا آخرش وای میسم اگر دیگه نبست که هیچ اگر خواست ببنده دیگه نمی بندم . ولی باز درونم بهم گفت فرق انصراف الانت اینه که تو یه جواریی داری خودت مهاجرت می کنی نه اینکه صبر کنی تا شاید دیگه بندازنت بیرون و دیگه راهی نداشته باشی .

    و اگر این کار می خواست جواب بده تا حالا داده بود. پس حتما باید تغییر مسیر بدی.

    بالاخره نامه انصرافم رو دیروز زدم و الان ممتظرم تا ربم قدم بعدی رو بهم بگه.

    از خدامی خوام که کمکم کنه تا بتونم الهامات و نشانه ها رو به وضوح بفهمم و با ایمان قوی عمل کنم.

    با اینکه دارم یوگا کار نی کنم نمی دونم چرا لذت نمی برم و بعضی وقتها فکر می کنم باید انجامش بدم تا قدم خودم رو بردارم و جهان من رو به لذتهای بیشتر هدایت کنه.

    فکر می کنم خودم رو درونم رو و علایقم رو نشناختم.

    با اینکه دیگه کاری به حرف بقیه به خصوص همسرم ندارم که چی می گه . چون فقط دنبال خودم می گردم دنبال علایقم دنبال انجام کاری که عطش درونم رو شیراب کنه و به خودم بگم آفرین فاطمه سرجای خودت هشتی و هر روز خودت و استهدادهای دورونی ت رو بیشتر و بهتر بروز می دی.

    سوال2. چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)

    تقریبا همه می دونن به چه چیزی علاقه دارن. یکی از اقوام هستند که زمانی که هیچ کاری نمی کرد با دیدن موفقیتهای کاری من دوست داشت که فعال باشه و بعد رفت دنبال اونچه بیشتر دوستش داشت و الان هر روز مسیرهای جدید براش باز می شه و من می بینمش کیف می کنم که هر روز رشد وپیشرفت بیشتری در حوزه کاریش داره.

    سوال 3: چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟

    من فکر می کنم چون من همیشه از بچگی یاد گرفته بودم که اگر می خوای به جایی برسی باید روی لذتها و خواسته هات پا بزاری و اونها رو نبینی تا قوی تر و محکمتر بشی بدای رسیدن به خواسته هات.

    ولی زمانی که از صحبتهای استاد شنیدم راه موفقیت از مسیر علاقه و لذت می گذره انگار دنیا رو بهم دادن . که دیگه نیاز نیست سختی بکشم و خلافچیزهایی که دوست دارم حرکت کنم.

    ولی الان اصلا نمی دونم از چی لذت می برم یا چی می خوام. با همه اعتماد به نفسی که تا حالا داتم که دست به هر کاری بزنم در آن موفق خواهم بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    Sos گفته:
    مدت عضویت: 2356 روز

    پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب

    سوره الرحمن

    سلام استاد بزرگوارم یک فایل آگاهنده برای اونهای که تفکر کنند سلام بانو شایسته

    اولین چیزی که توجه منو جالب کرد به زیبایی خداگونه پارادیس شگفت انگیز هست مطمن هستم خودم اینجا رو تجربه میکنم

    چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟

    هدف من این است که یک کارآفرین موفق،سرمایه‌گذار باشم و صاحب شرکت‌های بزرگی موفقی راه اندازی کنم با این حال، هنوز به آن نرسیده ام  میدونم دلیل ترمز های توی ذهنم هست چطور برطرف شون کنم

    این یک هدف بزرگ و چالش برانگیز است و بسیار طبیعی است که با موانع و تردیدهای ذهنی مواجه شوم برای غلبه بر این موانع ….

    باور به توانایی های خود

    اولین گام، باور به توانایی ها و استعدادهای خودم است. بدون این باور، نمی توانید موفق شوم پس باید باور کنم که توانایی رسیدن به این هدف را دارم

    ترس های خودم را شناسایی کنید

    ترس ها و تردیدهایی که من را متوقف می کنند را پیدا کرده و روی آن ها کار کنید. مثل ترس از شکست، عدم اطمینان مالی و … راه حل هایی برای این موانع پیدا کنید

    اهداف کوتاه مدت تعیین کنم

    هدف بزرگم خودم را به اهداف کوچکتر و قابل دستیابی تبدیل کنم و برای رسیدن به هر کدام از اونها تلاش مو با باورهای که منو هول بدند به جلو توی ذهنم کد نویسی شون کنم که در حال انجام دادن شون هستم استاد من تا یک مبلغ خاصی رسیدم ولی انگار یک سدی جلو منو است که نمی توانم ازش رد بشم این فایل تون نگار برا منه خداوند این نشونه رو توی صحبت شما با این فایل تون بهم داد ….

    چطور می توانم از ترس های خود رهایی پیدا کنم؟

    برای رهایی از ترس توهم زا

    ابتدا ترس های اصلی که منو را متوقف می کنند را شناسایی کنم مثلا ترس از شکست یا ناامیدی، ترس از قضاوت دیگران و باید یک بار برا همیشه اینو با خودم حل کنم من مسول زندگیم هستم من با ارسال فرکانس مدارهامو انتخاب می‌کنم

    دلایل ترس ها را بیابید

    برای هر ترس، دلایل اصلی به وجود آورنده آن را پیدا کنم مثلا تجارب ناخوشایند گذشته یا باورهای محدودکننده درک ریشه ترس به غلبه بر آنها کمک می کند.

    افکار جدید با باورهای قدرت مند جایگزین برای خودم بسازم و متعهد باشم در استفاده ازشون جز از زندگیم باشند

    برای هر ترس، افکار منطقی و واقع بینانه جایگزین پیدا کنید. مثلا به جای “حتما شکست خواهم خورد” فکر کنید “شکست هم ممکن است رخ دهد ولی موفقیت هم احتمال دارد”.

    با ترسهام مواجه شوم

    روشن است که نمی توانیم از ترس ها فرار کنم باید با آن ها روبرو شوم هر چه زودتر با آن ها مواجه شوم، زودتر از آنها عبور خواهید کرد.

    انجام کارهای لذت بخش

    مشغول شدن به فعالیت های لذت بخش مانند ورزش کردن، خواندن کامنت ها، کار کردند روی تخصص کاریم …

    چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)

    افرادی که با تلاش کمتر یا مشابه به موفقیت های بزرگتری نسبت به خودم رسیدند در حوزه کاریم هستند یک پیشرفت های میلیون دلاری توی 3 سال یا 4 سال برام خیلی جالبه از چه باورهای استفاده کردند به این خواسته رسیدند منو دارم تلاش می‌کنم

    من این ها رو شناسایی کردم

    اعتماد به نفس بالا: این افراد معمولا اعتماد به نفس بسیار بالایی دارند. آنها به توانایی ها و استعدادهای خود ایمان کامل دارند و از رسیدن به اهدافشان مطمئن هستند یک نکته بسیار مهم اونها ایمان دارند که می‌رسند و رسیدند

    تمرکز و اصرار

    این افراد بر روی هدف خود به شدت تمرکز دارند و تا رسیدن به آن، اصرار و پشتکار نشان می دهند. آنها اجازه نمی دهند چیزی مانع پیشرفتشان شود اونها باور دارند که میشم

    دیدگاه مثبت

    این افراد دارای نگاه مثبت و خوش‌بینانه‌ای هستند. آنها به جای دیدن موانع، فرصت ها را می بینند و بر روی نتایج مثبت تمرکز می کنند. این باعث می شود با انرژی و انگیزه بیشتری پیش روند دقیقن اونها فرصت ها می‌بیند نکته با ارزش چقد به این کم توجه بوده ام از همین حاله ازین مواردی که مینویسم استفاده میکنم مطمن هستم در ماه های آینده اتفاقات فوق‌العاده ای واسم میفته با فرکانس های که متوجه شون شدم درکم از قوانین متفاوت پیدا کردم ….

    انعطاف پذیری

    این افراد توانایی سازگاری با شرایط جدید و تغییر مسیر به موقع را دارند. آنها به راحتی از موانع عبور می کنند و راه های جدیدی را پیدا می کنند

    خدایا من ممنون دیدگانم رو روشن کردی به حقایق این جهان هوشمند

    خلاقیت همراه با ایمان قلبی

    این افراد معمولا دارای خلاقیت و نوآوری بالایی هستند. آنها راه حل ها و ایده های خلاقانه ای دارند که دیگران ندارند. این ویژگی به آنها کمک می کند موانع را به فرصت ها تبدیل کنند

    من این توانمندی در خودم هست ولی تا الان کم توجه بودم بهشون ویژگی های همچون رهبری کردن افراد در مسیر اهداف شوت ، ذهن بسیار فوق‌العاده خلاق و غیره…

    چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی

    باورهای ناخودآگاه منفی

    باورهایی که افراد در ذهن خود ایجاد می‌کنند و بدون آنکه آگاه باشند، باعث محدود شدن آنها می‌شود. این باورها ممکن است شامل “من نمی‌توانم”، “این کار برای من سخت است” و “من ارزش این کار را ندارم” باشد.

    ترس از شکست بنظرم افراد زیادی هستند همین باور جلوی موفقیت هاشون گرفته

    ترس از شکست می‌تواند باعث شود که افراد از انجام کاری که به آن علاقه دارند، اجتناب کنند و این باعث می‌شود که آنها به رسیدن به هدف‌های خود نرسند

    باورهای حول تندی: این باورها بر اساس عقاید قدیمی و کم خواندنی تشکیل شده‌اند و باعث می‌شوند که افراد از تلاش برای رسیدن به هدف‌های خود منصرف شوند. مثلاً باورهایی که ممکن است افراد را از تلاش برای موفقیت منصرف کند، شامل “باز هم مثل همیشه شکست خواهم خورد”، “هیچگاه به هدفم نخواهم رسید” و “بهتر است نتلاش کنم” می‌شود.

    باورهای اجتماعی افراد یک جامعه

    این باورها بر اساس عقاید اجتماعی تشکیل شده‌اند و ممکن است باعث شود که افراد از رسیدن به هدف‌های خود منصرف شوند. مثلاً باورهایی که ممکن است افراد را از تلاش برای موفقیت منصرف کند، شامل “موفقیت برای من ممکن نیست”، “اگر موفق شوم، دیگران به من حسادت خواهند کرد” و “من نمی‌توانم بدون کمک دیگران موفق شوم” می‌شود.

    برای شناسایی باورهای محدودکننده خود، می‌توانید از بزرگترین سایت موفقیت جهان و الهی  خوده استاد استفاد کنیم ،مدیتیشن واقعی یعنی آرامش درونی برای خودمون ایجاد کنیم با گوش دادند به موزیک های بی کلام،  خواندن قرآن،  صحبت کردند با خداوند متعال تا راهکارهای بی نظیری بهمون الهام کنه و عملگرایی کنیم این مهمترین حرکت ما بسوی موفقیت هست و روش‌های دیگر استفاده کنید. همچنین، با توانمندسازی، می‌توانید باورهای محدودکننده خود را شناسایی کنید و به راهکارهای مناسب برای حل شون اقدام کنید

    می‌توانم به شما چند مثال از باورهای مثبت بدهم

    من آدم با ارزش و مفیدی هستم

    من به خودم اعتماد دارم و می‌توانم چالش‌ها را مدیریت کنم

    زندگی مرا هدف‌های مهمی برای دنبال کردن داده است

    من به خودم وابسته‌ام و از خودم حمایت می‌کنم

    من عادت‌ها و رفتارهای مثبت دارم و این چیزها من را بهتر می‌کنند

    من توانایی یادگیری و رشد را دارم

    من به مردم دور و برم مهربان هستم و آن‌ها هم به من

    من همیشه پیشرفت می‌کنم و هر روز بهتر می‌شوم

    من می‌توانم با انرژی و شور زندگی کنم

    •من می‌توانم با خلاقیت، ایده‌ها و راه حل‌های جدیدی پیدا کنم

    باورهای مثبت، شما را برای موفقیت آماده می‌کنند مهم اون تلاش شماست در جهت دستیابی به موفقیت و ثروت رسیدن به درجات بالاتر …

    باورهای مثبتتان را در عمل این‌گونه تبدیل کنید:

    به باورهای مثبت‌تان فکر کنید: هر روز صبح و شب بنویسید یا بگویید باورهای مثبت‌تان را. آن‌ها را در ذهن‌تان تکرار کنید

    باورهایتان را به عمل درآورید: هر روز چیزی بکنید که نشان‌دهنده باورهای مثبت‌تان باشد. مثلا اعتماد به نفس خود را نشان دهید

    عادت بسازید: عادت کنید که همیشه باورهای مثبت‌تان را در ذهن و عمل داشته باشید. این عادت در زمان شکل می‌گیرد.

    تصمیم‌های‌تان را با توجه به باورهای‌تان بگیرید. هر تصمیمی را بر اساس باورهای مثبت‌تان انتخاب کنید.

    دیگران را با باورهاتان الهام بخشید

    نشان دهید که باورهای مثبت چطور می‌توانند زندگی را تغییر دهند.

    تمرین خودآگاهی و ارزیابی مثبت

    هر روز لیستی از نقاط قوت و دستاوردهایتان را بنویسید. این به شناخت بیشتر از خود و افزایش اعتماد به نفستان کمک می کند

    از موفقیت هاتان لذت ببرید

    وقتی چیزی را موفقانه انجام می دهید ، از آن لذت ببرید. این به شما می گوید که ارزش دارید.

    چالش های جدید بپذیرید

    وقتی کاری که عاشقانه را انجام می دهید و موفق می شوید، اعتماد به نفستان افزایش پیدا می کند اینو سوخت کنیم برای بعدها

    میلاد پسری از نور

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    مسعود گفته:
    مدت عضویت: 1042 روز

    درود بر شرفت استاد، واقعا سخنت که از دلت و باورهات میاد به دل میشینه، به قول شما اگر ثروتمند نیستیم، اگر به آرزوهامون نمیرسیم، اگرسلامتی کامل جسم و روح نداریم پس در حالت غیر عادی خودمون قرار داریم، طبیعی اینه که ما ثروتمند باشیم سلامت کامل روح و جسم داشته باشیم و به تمام آرزوهامون برسیم، چون خداوند سیستم هستی رو جوری برنامه داده که ما به تمام آنچه میخایم برسیم و تمام خاسته هامون تیک بخوره و ازش سیراب و لب ریز بشیم تا به تکاملمون نزدیک و نزدیک تر بشیم تا آنچنان جایی و مقام و مرتبه ای برسیم که به دیدار خالقمون لایق و سزاوار بشیم

    تمام تضادهایی که در این دنیای مادی برخورد میکنیم و در نتیجه این تضادها خواسته ها و آرزوهامون شکل میگیره، همه در جهت رسیدن به کمال ما هست، برای همینه که خدا از خود ما بیشتر مشتاقه که ما به آرزوهامون برسیم و بخاطر همین کل خلقت رو بسیج کرده که ما رو در این مسیر همراهی کنن ، چون اصالتا هدف خلقت آدم ابوالبشر همین بود، از ازل تا ابد، ما مانند خداوند انرژی بی پایان هستیم که هرگز از بین نمیریم و آنقدر باید طی عوالم مختلف مسیر تکامل رو طی کنیم تا به دیدار خود خداوند نایل بشیم، خداوند به عزت و جلال و بزرگیه خودش قسم یاد کرده که من کمترین کاری که در حق بنده ام میکنم اینکه اون رو به تمام آرزوهاش میرسونم، کمترین کاری که براش میکنم، اونقدر براش خدایی میکنم که انگار فقط همین یدونه بنده رو داشتم و کل آسمانهاو زمین و هر آنچه میانه اینهاست رو در خدمت بندم قرار میدم تا به تمام آنچه در دل آرزو داره برسه

    قربون شکوه تو ای فرمانروای عالمیان

    و همچنین درود و سلام خدا بر شما ای سید عزیز ، آیت و نشانه خدا روی زمین

    و درود بر شما دوستان و همراهان این سایت الهی و موحد

    والسلام علیکم علی عباد الله صالحین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: