https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-11 07:37:322023-07-07 09:16:06چرا با وجود تلاش فراوان، به خواستههایم نرسیده ام؟ | قسمت 1
1158نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟
خواسته ی مهم من این روزا اینه که یکی از نقاشی هامو به مبلغ 5 ملیون توی گالری بفروشم
چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)
افراد زیادی را دیده ام که نقاشی های خود را به مبالغ بسیار بسیار بالاتر از انچه من میخواهم فروخته اند اما درباره تلاششان چیزی نمیدانم
ترمز هایی که من شناسایی کردم در رابطه با خواسته ام عبارتند از : اینکه من زیادی چسبیدم به خواسته و تو ذهنم اینجوری شکل گرفته انگار که من اگر به این خواسته نرسم خیلی بد میشه و به هیچ جایی نمیرسم انگار ، یا اینکه من فکر می کنم مردم نمیان که انقدر پول بابت نقاشی خرج کنند ، یا اینکه من خیلی تازه کارم و کسی از من خرید نمیکنه ، یا اینکه چون نمایشگاه خیلی خلوته کسی نیست که کارامو ببینه و بخره ، و حس میکنم کاری که باید انجام بدم ( چه کار فیزیکی چه کار ذهنی )رو انجام ندادم
و اینکه منم تو کارهای هنریم ( من گچبری و دکوراسیون داخلی خونه هارو انجام میدم )
منم دقیقا یه زمانی آرزوم بو که بتونم یه طرح رو با 5 میلیون تومان پول بزنم .
الان شکر خدا بعد 3 سال که البته قدم به قدم پیش رفت کردم متیف های 100 میلیون تومانی رو کار میکنم .
من اولین هدفم 5 میلیون تومان بود دقیقا بعد 3 روز که این هدفو تعیین کردم یه کار گرفتم که پول کل کار 150 میلیون تومان بود که همون کارفرما کارو بیشتر کرد و به 350 میلیون رسید.
و همین طوری اومدم جلو الان هر خونه ای که کار میکنم درامد چند صد میلیونی برام داره که البته الان هدفهام هم خیلی بزرگتر شده و همین الان که این کامنت رو مینویسم هدف امسالمو 3 میلیارد تومان تعیین کردم و دارم روی ترمزهای ذهنیم کار میکنم .
واسه این که کمکی کرده باشم بهت که باور کنی میشه ، ادامه بده بیشتر روی باورهای فراوانی ، لیاقت ، و اینکه میشه و میتونی به هدفت برسی کار کن .
با سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز،
سپاسگزارم با بت اطلاعات زیبا و آگاهی های ارزشمندتان
استاد عزیز من 4 ماهه با سایت شما آشنا شدم اما مدت خیلی زیادی هست با اساتید محترمی چون استاد عرشیانفرو سهیل سنگرزاده و پیجهای خارجی روی باور خودم کار کردم و از شغل کارمندی که دوستش نداشتم اومدم بیرون و دست به چندین شغل آزاد زدم اما فقط تجربه کسب کردم و از نظر مالی پیشرفتی نداشتم،تمام ترمز هایی کهشما فرمودید را در خودم توی این چند سال از بین بردم و هیچکدوم ندارم خدا رو شکر اما واقعا نمیدونم ایراد کارم کجاست که پیشرفت نمیکنم چه در زندگی و مسائل عاطفی و چه در مسائل مالی،خیلی دلم میخواد دوره هاتونو بخرم اما فعلا شرایطشو ندارم اما جزاولین نیازها گذاشتمش ن که خریدشون کنم و مطمینم موفق میشم مطمینم پیروزی در من رخ داده که با سایت شما آشنا شدم و مطمینم ی روز میام و از موفقیتهای روز به روز و معجزه وارم میگم براتون،
ممنونم از تک تک ثانیه های ارزشمندی که با صحبت هاتون به ما هدیه میدید،شاکر وجود ارزشمندتان هستم
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش عزیزم و استاد خانم شایسته بزرگوار
و سلام عرض میکنم خدمت همراهان گرامی
خیلی خوشحالم که خداوند منو به این بهشت هدایت کرد و باعث شد که الباقی روزهای زندگیم رو در بهشت سپری کنم و بابت این موضو از استاد عباس منش سپاسگزارم و خداوند را شاکرم که این فرصت طلایی رو نصیب من کرد
خانم سمیه فدایی بزرگوار من به شما تبریک میگم که شما هم این فرصت رو پیدا کردید که در این بهشت زیبا همراه ما باشید و این خودش یک امتیاز خیلی بزرگ محسوب میشه برا همه دوستان
من خیلی سوادم کمتر از اون هست که بخوام مورد خاصی بگم ولی چند مورد که از همین بهشت یاد گرفتم جهت کمک و راهنمایی شما خدمتتون عرض میکنم شاید بتونه مفید باشه
یادمه تو یکی از فایلها استاد فرمودند شما هر باور مخربی رو که کشف کنید و اصلاحش کنید همون لحظه نتیجه اون رو در زندگی مشاهده میکنید
دو باره در یکی از فایلها یکی از دوستان کامنت خیلی زیبایی نوشته بودند به این مضمون که
ما ابتدا باید باور کنیم که هیچ عامل بیرونی در موفقیت یا عدم موفقیت ما هیچ نقشی ندارد و همه چیز به باورهای ما ربط دارد یعنی ما اول باید باور کنیم که باورهای ما کل زندگی ما را رقم میزنن بعد بریم باورهامون رو درست کنیم
شما در کامنتتون فرمودید که من تمام باورهای مخرب خودم رو شناختم و اصلاح کردم و نتیجه مالی نگرفتم
ولی ظاهرا شما هنوز باورهای مخربی در مورد پول دارید یا ترمزهای ذهنی هنوز در ذهن شما هست که مانع نتیجه گرفتن شما میشه
ولی بابت این موضوع اصلا نگران نباشید و بابت عدم خرید دوره هم احساس بدی نداشته باشید خود استاد فرمودند داخل همین فایلهای رایگان به اندازه کافی اطلاعات و راهکار هست که شما باهاش میتونید تو زندگیتون انقلابهای عظیمی ایجاد کنید
من به شما پیشنهاد میکنم اصلا عجله نکنید و بعد از چندین مرتبه گوش دادن به این فایلها و خواندن کامنت های دوستان که در بسیاری از اوقات دوستان راهکارهای بسیار عالی و تجربیات خیلی زیبایی رو از زندگیشون بیان کردن که ارزش اونها کمی از یک دوره آموزشی نیست من واقعا از تمام دوستان که زحمت میکشن و کامنت مینویسن سپاسگزاری میکنم
شما از این همه اطلاعات و تجربیات که حجم اون هم خدا رو شکر بسیار زیاده استفاده کنید و با تعویض فرکانس و مدارتون حتما به نتایج عالی مالی میرسید و اونوقت حتما کامنت بزارید تا ما هم از پیشرفت های عالی شما خوشحال بشیم و لذت ببریم
از خداوند سپاسگزارم که به همه ما فرصت داد تا در این بهشت زندگی کنیم
من مطمئنم که شما به نتایج عالی میرسید چون نشانه اون وجودتان در این جمع هست پس قدر خودتون رو بدونید و با ایمان و توکل روی خودتون کار کنید و با استفاده از این میوه های بهشتی که بصورت رایگان در اختیارتون هست زندگیتون رو بسازید
این کامنت رو مینویسم بمونه به یادگار از بهترین حالت احساسی ک الان دارم و حالم خیلی عالیه
استاد عزیزم بی نهایت ازتون سپاس گزارم بایت تمام آموزش هاتون
امروز خودمو مهمون کردم به بهترین کافی شاپ شهرمون تا یه خلوت دوتایی با خدای خودم داشته باشم و همینجا خدا توی این حال احساسی عالی بهم گفت بیا و کامنت این فایل رو بزار. این فایل نشانه دیروزم بود اما خوب قراره کلی روش کار کنم .
چرا با وجود تلاش فراوان به خواسته ام نرسیدم؟؟ وقتی تیتر فایل رو دیدم یاد خواسته ای ک 1 ساله دارن و نشده میافتم .(رابطه عاطفی)
استاد من جز 3 تا دسته ای ک گفتین بودم توی تمام مراحل های زندگیم تا الان
اوایل ک کلا هدفب نداشتم همینجوری میگذروندم. یه مدت گذشت با شما آشنا شدم هدف رو ک فهمیدم فقط هدف نوشتم و هیچ کاری هم نکردم اما الان یک ساله ک نه دیگه هم هدف دارم هم تلاش میکنم اما محقق نشد .
1.هدفی ک انتخاب کردم رابطه عاطفی بود و خوب 1 سال هم هست تلاش کردم براش اما واقعا نشد و میدونم مشکل از باورهامه. وقتی این هدف رو مشخص کردم حتی فک میکنم اشتباه هم داشتم کار میکردم رو باورام اما دیگه توی این مسیر خیلی چیزا فهمیدم. استاد وقتی فهمیدم روابط خیلی مهمن توی زندگی شروع کردم به کار کردن و واقعا هم رابطه ام عالی شد با خانواده با همکارام. با همه کسایی ک به یه نحوی باهاشون در ارتباطم و اصلن خودم گاهی میمونم ک واقعا انقد زندگی زیبا بود واقعا و من لذت نمیبردم ازش الان دارم کیف میکنم از بودن همین آدم هایی ک هستن توی زندگیم ک همزمانی هایی ک خدا برام میچینه اما رابطه ک میخاستم نیومد. هنوزم نیومده و خوب میدونم گیر از خودمه و انشالله ک بفهمم
2.چه کسایی با تلاش کمتر به چیزی ک میخاستن رسیدن اول از همه نمونه های زیادی توی سایت داریم و کامنت هایی ک خوندم واقعا لذت هم میبرم ک انقد راحت خلق کردن پس این چیو نشون میده ک میشه فاطمه اگه واسه تو داره یک سال طول میکشه دیگه باید ببینی کدوم کد مخربه ک اجازه نمیده بیاد وگرنه میدونم پام رو گازه ها اما همزمان هم رو ترمز هست امیدوارم خدا آگاهم کنه ک بفهمم.
توی دوستامم ک خیلی عالی اونایی ک دورادور خبر دارم ازشون خوب رابطه ای ک خواستن خلق کردن خیلی راحت و الان سال هاست کنار هم دارن زندگی میکنن
3.استاد من توی خانواده ای بزرگ شدم ک خیلی خیلی به مرد اهمیت میدادن و همه ای چیزای خوب اول برای مردا بود همه چی دیگه اگه راطه زناشویی بود ک دیگه تا تهش بخون زنه میشد غلام حلقه به گوش طرف و اگه یکی دوس پسر داشت اینو میگفتن طرف خوب عشق و حالش رو با تو بکنه میره یه دختر دیگه رو میگیره فک میکنی تورو میگیره یا اومدن منو از مردا ترسوندن ک آقایون فلانن یا فلانن استاد من توی روابط های قبلیم بی نهایت وابسته میشدم و همش یه ترس از دست دادن داشتم همه کارم میکردم دیگه برای طرف ک از دستش ندم اما خوب تهش قشنگ معلومه از اولش.
اما یک ساله دارم روی اینا کار میکنم و خصوصا باورهای توحیدی ک وابسته نباشم. روی احساس لیاقتم روی همه اینا دارم کار میکنم ولی هنوز انگار یه کد مخرب توی ذهنم ران شدخ ک داره ناخودآگاه کار خودش رو میکنه و من نمیفهمم اما امیدوارم ک بفهمم چون از اون حرفی ک زدین شاید تو آگاهانه دنبال یک رابطه خوب باشی اما ناخودآگاهت میاد که اگه این رابطه تموم شه من ضربه میخورم. دقیقا همینه من شاید آگاهانه بخوام رابطه داشته باشم اما ناخودآگاهم داره کار خودش رو میکنه انگار حس میکنم یه جور ترس دارم ک برم تو رابطه حالا از چی میترسم؟؟؟ از همه حرفای قبلی ک زدن تو زندگیم و من باید بشینم خودمو حلاجی کنم بفهمم ک اصلا چی داره پس پرده ران میشه.
خودمو حلاجی میکنم و بعد تو فایل بعدی کامل توضیح میدم ک نتیجه چیشد .
خداوند بزرگم خداوند قدرتمندم بر عقل و درکم ببار .کمکم کن تا نخالهای ذهنیمو بیرون بریزم…
خدایا سپاسگزارتم که هر لحظه در حال هدایت منی برای اینکه به من رشد بدی.تا بتوانم زندگیمو اونجور که تو دوست داری رقم بزنم…
استاد عزیزم..چقدر این فایل نشانها به ما قدرت میده…
روز گذشته بعد از چند روز کار کردن تمرکزی و بهبود بیشتر روی بیزنسم…به لطف خدا در زمان مناسب و مکان مناسب انجام شد…
ولی هنوز ترس و تردید نمیزاشت من کارمو پیش ببرم…
ولی بخودم قول دادم.به محض اینکه هدابتی میاد.با وجود ترسهام.که اون ترسهام فقط..یه ترمزی تو درونش هست که اونم..که نشه چی…
و بهمین خاطر ایمان منو بخداوند زیر سوال میبره….
من به لطف خودش.همین 69 روز من با امروز چهار تا 21 روز اهرم رنج و لذت برای خاسته ام نوشتم..تقریبا تو همین 69 روز میشه قرارش داد…
چه درهایی برویم باز شد….
تا روز گذشته با این تمرکزم به لطف خدا..به نرحله پایانی تایید بعدی از مسیری که قبلا ورود به زندگیم نموده بود..و بهمونجا ختم شد…
و طبق الهامات خداوند ما اینکار رو به پایان رسوندیم.و هدایت خدا مدام میاد که اینکار مورد تایید خداوند هست..
ولی بازم استرس و نگرانی وجودمو در بر گرفته بود .تا خداوند این فایل رو برام نشانه گذاشت…
این چیزی بود…که به من گفت چه باور محدود کننده ایی هست که اینقدر براش تلاش میکنی ولی هنوز به اون جوابی که میخای نرسیدی…
ناگفته نمونه..من تمام این ده ماهی که دارم در مسیر بیزنسم پیش میرم…فقط:دارم لذت میبرم..چقدر از نظر شخصیتی از نظر درونی رشد کردم.حتی مهارتم هر بار راحت تر و اسانتر شده..
همین چند روز اخر که الهام بعدی اومد..چقدر من بازم کارهام راحت تر و اسانتر شد…
چقدر تکنیکهای جدید یاد گرفتم چقدر رشد کردم به لطف خدا…
وقتی کارمو به روزهای اول روزهای بعد و روزهای بعد ترش مقایسه میکنم.میگم چقدر همین یکار کوچک و ساده و اسون میتونه هنوز بهتر بشه..و میدونم در اینده هم هنوز بهتر و زیبا تر میشه…
استادم کار من دستکش زنانه پارچه کشی هست..بعد حتی پکشم بهم الهام شد که چجور بدوزمش..اینقدر این کار قابل استفاده شد..اینقدر الهامات دقیق و راحت بود.بخدا دلم میخاد یه کتاب در موردش بنویسم..چقدر لطف خداوند این 10 ماه بهم کمک کرد..اصلا نمیتونم چجور تصورشو کنم..بعد 15 سال سابقه کاری..من بهمچنین پکیچی هدایت بشم…
اره میگفتم…دیروز مرحله پایانی برای تایید کار من به فروشگاهی بزرگ تو شمال ایران دقیقا همونجایی که این دوره رو خریدم …کارم بازم به زادگاه اصلیش برمیگرده.و خداوند به لطف خودش چه خوابها و الهاماتی کار منو تایید کرد..
دیروز تو دفترم نوشتم خدایا تو ر ئییس اون فروشگاه یا هر جایی هستی تو کل دنیا رو افریده ایی تو بهم الهام کردی من این مسیر رو رفتم اصلا نمیدونستم اینکار میتونه تو ایران نمونه باشه.چون طبق تحقیقم این موضوع کارافرینی من تو ایران نیست..و این اولین نمونه تو ایران هیت…
و لطف خدا این ایده ساده رو به چیزی خلق کرد که خودمم دهنم وامونده.از قدرت خدا…
بخدا گفتم خدایا تو رئییس اون فروشگاهی و کار منو مورد تایید قرار میدی.حتی قیمتشم با چند نشانه بصورت خیلی راحت بهم نشون داد.با وجودیکه برای عقلم یچیز بزرگ بود…ولی بهم گفت این قیمت بزار منم گفتم چشم…
و این نشانه…..که بهم خداوند یاداوری نمود…این فایلها حکم ایات قران دارد….قرآنم فقط یاداوری برای ایندگان هست…
بهم گفت یه باور محدود کننده داری که نمیزاره ماشینت بیفته تو سرعت…
دیشب چند نفر از اطرافیان نزدیکم اومدن خونمون دیدم من دارم مدام به اونا تاکید میکنم حالا بخاطر یسری باورهایی که داشتم..دیدم احساس کمبود رو به من القا میکنه..
اینو اینجوری کن.کم بریز فلان کن….
دقیقا استاد من باور کمبودم خیلی از:بچگی باهام بوده..
یادمه دفتر که بابام برام میخرید..از اون حس کمبود باید تمام دفترو اون خطای وسطشم .مینوشتم ..که یادمه معلمم بهم گفت چقدر بی نظمی…
و همیشه باهام دعوا میکرد..
یا مدادم باید به اخر میرسید که دیگه هیچی نداشت و بعد برام سخت میشد تا من اونو بیرون مینداختم..از بس ازش استفاده میکردم..
دیدم دقیقا دیشبم همین باور کمبود رو به اطرافیانم میرسونم…..
…………………………………
پس اولین باور باور کمبود….
…………………………………….
دیشب قبل خواب برای خودم منطقیش کردم.گفتم اون خدایی که کل سلزمان کره زمین رو افریده همیشه نعمتش بر سر بندگانش قرار میده..
همین شهر خودم هر روز ساختمان سازیها بیشتر میشه .
روزهایی که سفرهای الهی درون شهری داشتم چه خونهایی چه وسایلهایی دیدم چقدر نعمت و برکت دیدم..چقدر ثروتها دیدم..چقدر مغازه های شلوغ دیدم …
چقدر همین مدت هدیه ها گیرم اومد بخاطر متفاوت فکر کردن..
گفتم اون خدا چقدر به استادم ثروت و نعمت فراوانی اب و جنگ و درخو وسایل انواع ملشینها و خونه ها وووووووووو خیلی چیزهای دیگه که ما نمیبینمش فقط یه قسمت کوچیکه بهش داده.استادم این سریالها خیلی بهمون کمک کرده تا فراوانیها رو ببینیم..
بخودم دیشب گفتم همین گازی که خودتو داری گرم میکنی باهاش غذا درست میکنی باهاش ابگرم میشه حمام میری..و این گاز ناگفته نمونه برای شهر خودمون هست..
ما دو تا پالایشگاه گار دارییم که بسیار بزرگه از کوه داللن قسمت جنوب غرب ایران به کل کشورها فرستاده میشه…
این لطف خداوند که پایین شهرمون منطقه گاز خیز.و چند ساعت بعد پالایشگاهای بزرگ..و مثل عسلویه.بوشهر و کنگان و جم……..همه این متطقه ها پر از الماسه..
کوه های معدنی دارییم حتی تو منطقه ما بخاطر اب و هوای خاصش و مخصوصا خاکش ..پر از مواد معدنی سبزیجاتمون مثل مخصوصا بادمجانمون چقدر شیرین و خاصه تو همین استان فارس….
که افراد میان کیلو کیلو خرید میکنن.کلا بادمجان شهرمون بنظرم تو ایران خاصه..حتی سبزیجاتمون یه عطر خاصی داره..خاکمون بسیار عالیه.رشد گیاهامون عالیه..
کوه داریم جنگل درخت سدر همون کُنار دارییم..
چقدر همین شهرم استراتژی زیادی داره..
45 دقیقه بسمت بالا..جنگل درخو کیالک و اب شیرین و چشمه روان با پونه های خوشبو و همه منابع طبیعی برای تابستان داره که ما میدیم ابتنی تو اون هوای گرم شرجیمون
و جنوبم یه منطقه خاصیه که میریم برای گل بابونه و بابونه ساده خودش برای غذا استفاده میکنیم..و گیاه (پنیرک) مخصوص تو این فصل تو وسط نخلستانمون رویش میشه..و ما استفاده میکنیم..
چقدر همین شهر خودم مر از نعمت و ثروته بعد ما راحت به کمبود نگاه میکنیم.
خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت و ثروتت بابت این شهر پر از نعمت و برکتی که توش زندگی میکنم…
…………………………………………………….
نکته بعد..دیشب اخر فایل که باران رحمت الهی در پردایس اومد یه پاشنه دیگه برام واضح شد.
که باران وقتی میاد بلا و مصیبته و من نمیتونم با اومدن باران ثروت بسازم..
خیلی خنده داره…درسته…..ولی این پاشنه منه..
من وقتی که باران میاد فکر میکنم عذابه یا من نمیتونم ثروت بسازم.مشتری نیست تو روزهای بارانی الله اکبر…
نمیدونم این اشغال از کجا وارد مغزم شده..
من همیشه باران رو از همون بچگی عذاب میدیدم..
استادم ولی با همین سریالها و اومدن تو بهشت شما متوجه شدم.چقدر باران رحمت الهی خوبه..
باران نباشه دامها گیاهان و کل سیستم کره زمبن باید چکار کنه…دیدم دقیقا یه روز که هوا ابری شد .مادرم میگفت ترو بیرون بارون خیس میشی دقیقا همون ترس رو برای من بوجود میاورد..
نمیدونم بخاطر چیه از باران میترسم که نعمتها رو کم میکنه….
………………………………………………………..
پس باور بعدی ،” محدود کننده من.راجع به ثروت..اومدن باران هست.باران ثروت رو از من میگیره…
………………………………………………………..
منم با این منطق که اگه این سیستم باران نباشه چه جانوری چه جیزی میتونه زتده بشه..اصلا باید باشه باران آب …یچیز مهم زندگی هست..باران لطف خداونده برای بندگانش.حتی اگه ناسپاس باشن بازم رحمتشو بر سرمون جاری میکنه
باران لطف خداوند هست.باران باعث میشه همه جیز جان دیگه بگیره …
باران اب مهم ترین بخش مهم کره زمین هست..
باران ثروت میاره.سبزه ها نیاره خوراکیها نیاره باران مهم ترین نعمت الهیه…
و من باید مدام اینو بخودم بگم و منطقیش کنم..
که باران ثروت میاره باران رحمت میاره باران حال خوب میاره.باران تازگی و سرسبزی میاره…
………………………………………………..
پاشنه بعدی …وقتی این باور شرک الود چسبیدن به خواسته و گره زدن خوشبختیم به این خواستهه رو فهمیدم….
دقیقا روز گذشته با فرستادم کارم..دقیقا این حس چسبسده رو از کامتت دوست عزیزم امروز صبح درک کردم بخاطر این عامله..
وقتی به خاسته میچسبی حس ناامیدی و نگرانی داره…هر حس بد احساس بد اتفاق بد میاره..
دیدم اره من خیلی بهش چسبیدم و مدام فرکانس بد میفرستم..
بنظرم باید خیلی روی ایمان بخداوند و برنامه هاش کار کنم.و بخودم بگم اون خدایی که این ایده رو بهم الهام کرده و منو تو این مسیر اورده اون خدا هم بقزه کارها رو انجام میده من باید ایمانم و توکلمو بخداوند نشون بدم..
بقول استاد میگه….از زبان سعیده شهریاری عزیز..
لطف خدا باعث شد دیروز هدایت بشم به این کامنت که دیگه نگران خاسته ام نباشم خداوند روزی بندگانشو میده..
مخصوصا ماها که در مسیر درستیم هر اتفاقی بیفته به خیر ما هست…
این پیام سعیده عزیزه..
(گفتم ببین سعیده…خدا بخواد کمک برسونه،اینجوری میرسونه…مافوق تصورت…چیزی که اصلا فکرش رو نمیتونی بکنی …
تو اندازه ی مشت خودت درخواست میکنی،اون از لطف و کرمش اندازه ی مشت خودش میبخشه…
به قول استاد،من نمیدونم اون پول برای اون پسر خیر داره یا نه،درست استفاده ش میکنه یا نه،ولی چقدر برای من درس داشت،چقدر برای من احساس خوب داشت،چقدر ایمان منو بیشتر کرد…چقدر بهم یادآوری کرد که ببین خدا میتونه از بی نهایت طریق کمک هاشو برسونه…کافیه تو فقط اون قدمی که سمت خودت هست و بهت الهام شده رو برداری،مابقیش رو بسپار به خدا…اون همیشه شاهکار میکنه ….)
بهم گفت تو اولین قدم رو بردار .دیگا تقسیم کار با خداوند انجام شده..دیروز بهم گفت از نظر من تایید خدا بقول استاد ظرفت میشه با اون شکل میگیره…
…………….
پس باور محدود کننده من اینجا میشه ایمان بخدا و احساس خوب داشتن.و رها کردن و توکل بخودش..که ما سمت خودمونو انجام میدیم بقیه هم با خداونده…
……………………
در نهایت میخام بگم این باورهای کمبود باورهای ندیدن نعمتهای الهی ..و بازم بنظرم به کمبود برمیگرده..میتونه چقدر احساسات رو بهم بریزه..
و موضوع خیلی مهم تر ایات قران مدام خداوند بیان میککه یاداوری میکنه..که بهتون چشم و گوش داده..کی بهتون اینهمه نعمت داد.کی شما رو افریده چقدر خداوند اینا رو مدام داره بیان میکنه..چقدر خداوند مدام داره اینا رو یاداوری میککه چقدر خداوند ما انسانها دوستداره
چقدر خداوند دوستداره من رابطه خوب داشته باشم..
خداوندیکه بهم الهام کرده بصورت واضح راجع به رابطه ام ولی با یحرفهای ذهنی بی منطق دارم خودمو از خوشبختی محروم میکنم و بازم چه باورهای محدود کننده ایی رو با دیدن این فتیل در اوردم..و همش ترس از اینده که میخاد اینده چی بشه دیدم ترمزهای منه که نمیزاره این مسیر برام باز بشه..
و همینجور برای خودش میبافه…..
ولی خداوند برام بصورت واضح اینروزا و حتی روزهای دیگه .و حتی از بچگی بهم الهام کرده…و کلا دلیل اومدن من توی سایت از همین بحث روابط من هدایت شدم به این سایت..
و خداوند اونروزها بهم نشون داد…
ولی ذهنم هنوز داره برای خودش راحت وراجی میکنه…
من با ایمان بخداوند به هر جیزی که خداوند بهم الهام کرده ایمان دارم ..
خداوندم غیب اسمانها و زمینه همه شرایط بنده هاشو میدونه بهش کمک میکنه بهش یاری میککه هدایتش میکته
خدایی که گفته اهدنا الصرات المستقیم صرات الذین انعمت علیهم…
در راه مستقیم پر از نعمت هر جیزی رو که بخای وجود داره ..
خداییکه از اسمانها نگهبان ما انسانهاست
خداییکه خیلی مهربانه توی سوره فاتحه با تاکید مدام میگه من مهربان و بخشنده ام
خداییکه ما رو افریده یه لحظه میتونه نفسمونو برگردونه..
مگه ما دلیل زنده بودنمونه چیه؟
یه نفس..دستتو بزار روی دهانت و بینیت ببین چقدر ما ناتوانیم چقدر بدبختیم چقدر ذهنمون محدوده…
یه شب خدا سکته قلبی رو بهم نشون داد.دوستان عزیزم.بخدا مرگ خیلی بهمون نزدیکه حوری بودم که حتی قدرت باز کردن پاهاممم نداشتم اینقدر دردش:شدید بود…
حتی اجازه نفس کشیدنم بهم نمیداد..چی برسه دستمو باز کنم..
فقط میگفتم خدا بسه دیگه.خدا تمومش کن خداوند قدرتشو بهم نشون داد..
انشالله که بتونیم درس بگیرم…
اون خداییکه منو و شماها رو افریده همه کاری از دستش بر میاد فقط باید بهش اسمان اورد…
وقتی انسان رو بخاک میسپارن.اونایی که تشیع میکنن.اصلا میتونن بهش فکر کنن که یه روزیم خودمون مثل این افراد میشیم..
هیچ وقت..ولی نمیدونن مرگ از یه چشم بهم زدنم نزدیکه…
همین خوابی که میرییم اصلا میدونیم کجا رفتیم خیر….
مرگم همینجوره خیلی خیلی بهمون نزدیکه ..
خداوندم من هر چقدر درک میکنم …هر چقدر بیشتر میشناسمت..هر چی بهتر خودمو میشناسم و به خدا شناسی به تو میرسم میبینم خیلی فکرم محدوده خیلی ناتوانم ..خیلی ضعیفم..در برابرت.خدایا این بیزنسم از چنته تو از وجود تو بیرون اومده
یه عمر تقلا کردم زجر کشیدم.مورد توهین و شرک قرار گرفتم.یه عمر دویدم دنبال اون افراد فلان ریییسها یه عمر چک و لگد خوردم که فکر میکردم این افراد به من کار افرینی میدن..
تو توی یه سینی پر از عدسهای هم اندازه…یه چیزی بهم الهام کردی که دقیقا قلبی کوچک وسط اون دونه ها بهم گفتی این مسیر رو برو..
خدایا چقدر بهم رشد دادی هم مهارتی و هم شخصیتی..خدایا منو ببخش ..
خدایا منو ببخش..
خدایا منو ببخش
که دارم پا تو پای تو میکنم برای اینکه حالا این مورد چی میخاد بشه….
خدایا همین استاد عزیزم..کی بهش اینهمه خوشبختی زندگی عالی رحمت عالی داده…خدایا تو بهش دادی و اون مدام داره ما رو راهنمایی میکنه..
و راهو داره برامون نشون میده بصورت تصویری و صدای بلند که بچه ها کل کل کل کل داستان همینه…
که بیاییم بگیم ما براحتی و اسانی به خاسته هامون میرسیم..
ما براحتی و اسانی به هر چیزی که میخاییم اراده میکنیم هدایت میشیم..
استادم صدامو میشنوی…..تو خدا رو باور کردی..تو الانت نسبت به روزهای گذشته از نظر ظاهری هیچ ربطی نداره…
ولی میدونم همون روزها هم درونت ایمان داشت که میشه خالق زندگیت بود..خالق ثروتها و نعمتها و روابط خوب و عالی بود..و این شهامت رو ادامه دادی ..
بهت تبریک میگم بهت تبریک میگم…
منم میخام تمام وجودمو از عطر خداوند کنم مبخام همه چیز براحتی وترد زندگیم بشه
خداوند مدام داره منو هُل میده که من لایق جایگاه های بالا هستم..
اره یه پاشنه دیگه هم خودمو لایق ثروت ساختن از یکار ساده و راحت نمیدونستم فکر میکردم کار افرینی یعنی من بیام بخودم سخای و رنج بدم..کارهای قلمبه سلمبه کنم..
ولی با یه ایده ساده و راحت توی حیطه کاریم من هدایت شدم..دیگه اون عدسهای بزرگ برام هیچی نیست..من همون عکس کوچولوی قلبی مانندمو تو دستم گرفتم انشالله روزهای خیلی خوبی رو در رده دارم..
بقول استاد یه هفته چقدر میشه تعقییر کرد.استادم من به لطف خدا هر روز دارم رشد مبکنم..
هر روز دارم میدووووم شادم خوشحالم چه درهایی چه نعمتهایی چه خاسته هایی که خداوند میگه من بهت میدم…
.استادم به امید روزهای عالی نورانی و حال خوب دوستتدارم ..
انشالله منم یه روز هدایت بشم به شهد شیدین قانون سلامتی…انشالله میخام درونمو پاک کنم از غبار خستگیهای غذایی ناجالب…
مثل قوم موسی که گوشت سلوی و بریان کرده رو رها کردن.دنبال عدس و لوبیا ..و گفتند موسی ما این غذاها رو میخاییم گفتند باید بریید شهر فلان و اونا بخودشون ستم کردند…
استادم منم میخام به غذاهای قانون سلامتی هدایت بشم..چون میدونم بدنم خیلی نیازمنده.انشالله خداوندم هدایتم کنه این دوره بینظیر رو بخرم…
استاد عزیز، مریم زیبا و دوست داشتنی، دوستان هم فرکانسی ام سلاااااام. خدا قوت به همتون
استاد، آشنایی من با شما در مورد تضاد عاطفی خیلی سخت، آغاز شد و من تمرکزم سال ها بر این موضوع بود. تا الان خیلی خیلی زیااااد شخصیتم در روابط بهتر شد و خودم از خودم کلی لذت می برم. اطرافیانم بارها شده که از اینکه با من هم صحبت میشن و لذت می برن، بیان کرده اند که شیما تو چقدر تغییر کرده ای ….
البته بگم که استاد، با اینکه من در روابط با شما آشنا شدم، ولی کلا شخصیت من تغییر کرد و من خیلی خیلی راضی هستم از تغییراتی که کرده ام. در خیلی جنبه ها …
در به هدف رسوندن اهدافم، در زیبا بینی دنیا، در تربیت فرزندم، در علی بی غم بودن پ حرص نخوردن، در ثروت، در خدا شناسی و ……
اما استاد اون نتیجه ای که دنبالش بودم در روابط رو نگرفتم و هنوز که هنوزه تمرکزم رو این موضوع است. با گذشت زمان و فعال بودن بیشتر در سایت مثل کامنت گذاشتن، کامنت خواندن و ….. تازه به یکسری باورهام پی برده ام که ترمز اصلی در نتیجه نگرفتنم است. مثلاً اینکه احساس کمبود لیاقت در رواابطتم بسیاااار بالا است. اینکه شدیداً خواستار احساس قربانی شدن هستم. به این صورت که دوست دارم مشکلات عجیب غریب برام بیافتند و تحمل کنم و قوی باشم و بعدها هی برای دیگران بگم که می بینید که من چقدر قوی هستم. من کلی آموزش دیده ام که در مشکلات نباید ضعیف بود و …..
استاد من مشکلی که اخیرا در خودم متوجه شده ام اینکه من دیر مطالب رو دقیق متوجه می شوم. مثلاً اینکه تازه موضوع باورها رو دارم متوجه میشم.
دوستی دارم که اصلا در مورد قانون در روابط چیزی نمیداند، ولی به صورت ناخودآگاه خیلی خیلی خوب عمل میکند و من واقعا تحسبنش میکنم.
به امید خدا که بتونم ترمزها رو راحت تر شناسایی کنم و نتایج دلخواهم در روابط رو بگیرم. البته بگم که استاد غزیزم، واقعا من از سالی که در این مسیر بوده ام، لذت بردن از زندگی را چشیده ام و دوست دارم هر روز هر روز بیشتر پ بیشتر درک کنم.
ممنونم وسپاسگزار، استاد جانم که با تهیه این فایلهای پراز عشق، تلاش میکنید مارو به چالش بکشید،اینکه من هر روز بیام سایت در کنار گوش دادن فایلهای دوره ها و خوندن کامنتها و کامنت گذاشتن و تمرکز روی خودم و بالا نگهداشتن سطح فرکانس وآگاهیهام،با فایلهای جدید وپر چالشی روبرو میشم که کمکم میکنه خودم رو بسنجم، ببینم اصلا کجای کارم، کجای راهم، چون اگه خودم این سوالات رو از خودم بکنم معلومه که ذهن نجواگرم کلی دلیل وبرهان میاره تا بازی به نفع من تموم و فیصله پیدا کنه، اما وقتی استاد از شاگرد این سوالات رو داشته باشه، شاگرد خودش رو موظف میدونه صادقانه جواب بده یعنی رجوع کنه به درون خودش و خودش رو کنکاش کنه وبریزه بیرون….
سوال اول….چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟
در مورد سوال اول باید بگم خیلی وقته با فراگرفتن قوانین وبه کار گیری قوانین توی امورات زندگیم، برای من هیچ کاری نشد نداره، یعنی اصلا سوال بی جواب وکار نشدنی برای من وجود نداره، چون من باتوجه به قانون تکامل، باتوجه به تغییراتی که توی باورهام به وجود اومده در مورد خواسته هام و قوانین جهان هستی و درک وجود فرکانسها، بادر نظر گرفتن شرایطم وقتی بخوام یعنی صد درصد بخوام کاریو انجام بدم به راحتی انجامش میدم، وتوی 90 درصد هم نتیجه عالی میگیریم، چرا؟؟
چون من فقط ایده هایی رو اجرایی میکنم که توسط الهاماتم بهم گفته شده، نه فقط صرفا برم دنبال رویاها و ارزوهای بزرگ ودوردرازم…
یه مثال میزنم، من میخواستم توی حرفه ای که دوست دارم یه دوره آموزشی ببینم که باید از رشت میرفتم تهران وچند روز توی هتل یا مسافرخونه می موندم تا بتونم توی آموزشگاه شرکت کنم و دوره رو بگذرونم، اما از اونجایی که انجام اینکار برام هزینه بر زمان بر و یه کم نسبت به شرایطم سخت به نظر میرسید، خواسته ام رو دقیقا توی تمرین ستاره قطبیم نوشتم، به این صورت که خدای خوبم من نیاز دارم که این دوره رو بگذرونم و فکر میکنم خیلی خیلی برای من مفید هست ومنو ارتقاء میده، اما از اونجا که من نمیدونم بهترین برای من چطور معنا میشه، از شما خدای خوبم میخوام که از بهترین طریق منو آموزش بدی، چند روز گذشت و من از یه طریق خیلی راحت وآسون تونستم همون دوره رو به صورت مجازی دریافت کنم، واز طریق سایت وبا مبلغی حدود 80 درصد ارزانتر وکمتر از اون هزینه ای که باید میرفتم وعملی اون آموزشهارو میدیدم، تو دوره ها شرکت کردم وبسیار بسیار هم راضی هستم…خدارو صدهزار مرتبه شکر
حرفهای شمارو که باید با طلاء نوشت و شما الگوی همیشگی زندگی من هستید ومنم همیشه سعی میکنم اونچه که به ما می آموزید رو وحی منزل بدونم، وقتی سیدحسین عباسمنش میگه فرکانس همه چیزه، کنترل ذهن همه چیزه((یعنی تقوا داشتن))) خب واقعا درسته، ومنم کلا اموراتم رو اینطوری پیش میبرم، درخواست میکنم، هدایت می خوام،سعی میکنم نسبت به الهامات وایده ها هوشیار باشم و اگه با شرایطم تطابق داشت سریعا بهش عمل میکنم و از نظر من به قول شما اصلا هم نیاز به تلاش زیاد وزجر کشیدن نداره…
نصف راهو میشه راحت با همون ایمان و تجسم خلاق پیش رفت، نصف دیگشم باخدا شراکتی، که از اون نصف بیشتر سهم خداست…همینقدر راحت
سوال دوم…چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)
خب در مورد جواب سوال دوم، من چندتا مورد می شناسم که توحیطه کاری من،یه روزی شروع کردن به تلاش کردن، و الان جزء افراد برتر توی حیطه ی کاری خودشون هستند وهمزمان هم کسایی بودن که از همون زمان تا به امروز یا اصلا هیچ پیشرفتی نداشتند، یا از اون حرفه اومدن بیرون، ویا شکست خوردند وکلا سرخورده شدن ومیگن نمیشده ، بدون پارتی، بدون پول وسرمایه زیاد، با داشتن بچه، با داشتن شوهر، با داشتن فلان شرایط اصلا امکانش وجود نداشته و با همین توجیهات ترجیح دادند بی خیال هدف وخواستشون بشن و به جای پیشرفت وترقی،در جا زدن رو، ویا درآمد کم توی شغلی که دوست ندارند رو تجربه کنند..
حالا بریم سراغ اون شخصی که از نظر من پیشرفت کرد وحالا برای منم الگو شده، ایشون یه روزی خانه دار بوده، وهمسرشون مخالف کار کردن ایشون توبیرون خونه بودن، اما ایشون کم کم با تمرین قانون برانگیختگی در روابط حالا به صورت نااگاهانه تونسته همسرشون رو راضی کنه که راننده اسنپ بشن و بعدش باپولهایی که پس انداز میکردن میرفتن تو حیطه ی حرفه ای که دوست داشتند آموزش می دیدند، و کم کم طوری قوی شدند که تونستند توی حرفه ی مورد علاقشون مشغول به کار بشند وحالا بعد حدود 5و6 سال ایشون توی حرفشون یه شخص مطرح والبته کاربلد هستند شکر خدا…
سوال سوم..چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟
همون زمان من چیکار کردم؟؟ من به واسطه ی باورهای اشتباه ونادرستم، باور اینکه هرچی بیرون کار کردم بسه، اصلا مگه میخوام چیکار اینهمه تلاش و کار رو, سخته، نمیشه، باید کلی زجر بکشی، از تفریحت بزنی، مدام باید با آدمها درگیر باشی، حالا تو دنیا پره از خانومهایی که تواین حرفه هستند من نباشم مگه چی میشی، مگه همه باید به آرزوهاشون برسند، اصلا ازدواج کنم شوهرم خرجمو بده بهتره و…..هزارتا دلیل وبرهان دیگه ، از حرفه ای که نه تنها دوستش داشتم بلکه عاشقش هم بودم وهستم کنار کشیدم وآرزوهامو به دست فراموشی دادم تا زمانیکه الان چند ماهه به لطف کارکرد 12 قدم شروع کردم و دارم به لطف الله خوب پیش میرم، باعشق وعلاقه، با درک قوانین جهان هستی،درک قانون تکامل و البته انجام صد درصد سهم ونقشم برای پیشرفت و ارتقاء هر روزه خودم واینکه تا به خواسته ام نرسم از پانشینم..با امید به الله مهربان
یه فرق خیلی خیلی بزرگ هست بین افرادی که تلاش میکنند وموفق میشن وافرادیکه با تلاشهای زیاد به اهدافشون نمی رسند، اونم اینه که آدمهای موفق با کوچیکترین پیشرفت ،انگیزه میگیرن و باقدرت سپاسگزارانه وباعشق،ادامه میدند واز شکست ها نمی ترسند و کم نمیارن..
اما افراد ناموفق، اصلا پیشرفتهای کوچیک رو نمی بینند وبا کوچیکترین مشکل ومانع کم میارن و جا میزنن و شکست رو خودشون به خودشون هدیه میدن….
انشالله که به لطف الله همواره توی این مسیر پرخیروبرکت هممون ثابت قدم باشیم
چند سال قبل خواسته ای داشتم که با وجود تلاش فروان بهش نمیرسیدم جوری که همه و همچنین خودم در تعجب بودیم .
بارها و بارها به خداوند میگفتم خدایا من باور دارم، باور دارم به خواسته ام میرسم اما نمیدونم چرا بهش نمیرسم تا اینکه یک اتفاقی افتاد و بعد از ان اتفاق من به خواسته ام رسیدم چون طی ان اتفاق یک سری موانع ذهنی که برای رسیدن به خواسته ام داشتم برداشته شد و من مثل اب خوردن بهش رسیدم که خودمم هم باورم نمیشد
سالها بعد که با استاد اشنا شدم و بحث گازو ترمز را مطرح کردن یادم افتاد به ترمزها یی که برای خواسته هام داشتم با توجه به صحبتهای استاد تا حدودی سعی میکردم ترمزها ی خواسته ها مو شناسایی،و رفع کنم اما گاهی اوقات هم موفق نمیشدم ،خیلی احساس نیاز به دوره کشف قوانین میکردم که موفق به خریدش نشدم چون یک سری ترمزها برای خریدش داشتم که یکی شون بحث مالی بود ،میگفتم پول خریدشو ندارم اگه هم داشته باشم باید بابت بدهی بدهم البته مبلغی پول دستم امد و بابت بدهی پرداخت کردم
تصمیم گرفتم فایلهای رایگان استاد را کار کنم و با هدایت خداوند ترمزها را شناسایی و رفع کنم و در مدار خرید دوره قرار بگیرم
با گوش دادن این فایل هر کدام از خواسته هایی که نرسیدم نوشتم برای هر کدامشون چندین و چند ترمز داشتم که باید رفع بشوند
خواسته هایی که نرسیده ام
مالی
من تو زمینه مالی هنوز ان جور که دلم میخواد موفق نشدم از قبلم خیلی خیلی بهترم اما هنوز رضایت بخش نیست و انهم به خاطر ترمزهای زیادی که دارم من بارها و بارهابا تمام وجود به خداوند میگفتم که خدایامن پول نمیخوام من اگاهی و ارامش میخوام
زمانی که با استاد اشنا شدم پول خرید بسته ثروت را داشتم اما گفتم من پول نمیخوام محصول دیگه ای خریدم البته همیشه کار میکردم و پولم به نوعی بخشیده میشد در کل باورای مالی خوبی ندارم
همین مسئله که باورای مالیم ضعیفه خودش یک پاشنه اشبل و یک ترمز برام شده،به خودم میگم فلانی باورای مالیت داغونه زمان میبره تا به پول برسی
پرداخت بدهی
مدتیه برای پرداخت بدهیهام برنامه گذاشتم البته بدهی زیادی ندارم اما چون درامدم کمه پرداختشون یک خورده برام زمان بر شده البته شاکر خدا هستم و حس بسیار خوبی دارم که موفق به پرداخت میشوم، برکات زیادی هم وارد زندگی ام شده اما این کار داره برام کتد پیش میره یعنی برام حوصله سر بر شده
وقتی اقای عطا روش میگفتن خیلی زود بدهی زیادشون پرداخت شد میگم چرا برای من کش دار شده و حوصله سر بر، حتی ضروریات زندگی میخرم عذاب وجدان میگیرم میگم باید بابت بدهی بدم
مسافرت
مدتهاست دلم میخواد یک مسافرت خارج استانی بروم اما موفق نمیشوم بازم هم مسئله پول مطرح میشه میگم پول ندارم گیرم داشته باشم باید بدهی پرداخت کنم
یا برای کارم و ضروریات هزینه کنم
باید واقعا برای حذف این ترمزهام وقت بگذارم میدونم که خداوند هدایتم میکنه
یکی از اشنایا ن است که هروقت بهش زندگ میزنم یاخوابه یا مسافرته یا مهمونی و هر وقت میبینمش طلای جذید یا لباس خریده ،کلی هم دوستاش براش هدیه میارن ،بیکار بیکارم هست از جاهای مختلف براش پول میرسه البته خانم مهربان و خوش خنده و دست و دلوازی هم است از قانونم چیزی نمیدونه یک جاهایی هم شاید مخالف باشه
خلاصه عشق و حال میکنه همیشه هم پول داره و مسافرت میره
سلام ب استادعزیز ومریم بانوی محترمه وکلیه دوستان هم فرکانسی
سوال ١:چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری وبا اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای ام هنوز به ان نرسیده ای؟
من بااستفاده از فایلهای رایگان باهدفگزاری درامد حداقل ٣ برابر درامد فعلی با همین امکاناتی که دارم (بقولی وسیله ى امرار معاش مهیاست ولی بارانی در سطل ما نمیبارد)
باتلاش وکارکردن روی باورهایی مثل :
پول ساختن راحته از بینهایت مسیر پول وارد زندگیم میشه خدایاشکرت
خدایاشکرت که من در دنیایی سرشار از فراوانی زندگی میکنم که هم چیز در ان برای من وجود دارد
من الان خوشحال و سپاسگزارم خدا را که پول بطور فزاینده و دائم واز طریق منابع مختلف بسمتم جاری میشه
پول وثروت ازراههای مورد انتظار وغیر منتظر ه به وفور وبا سرعت وارد زندگی من میشن
و…..
در سال ١۴٠٢درامد خوبی کسب کردم که بقولی استاد سطلم سوراخ بود و بیشتر هزینه ی درمان همسرم شد.
فقط در اولین فرصت از در امد حاصله دوره ی ثروت یک و کشف قوانین را خریدم وبا شروع تمرین اهرم رنج ولذت ( که من در دوره ی قانون سلامتی از ان نتیجه گرفته بودم از ٩٢ کیلو به ٧۵ کیلو رسیدم) در امور مالی ، تمرین تکرار باورها را رها کردم در نتیجه با افت درامدی شدید روبرو شده واکنون توی در ودیوارم و دچار سردرگمی شدم که مشکل از کجاست!!!!؟؟؟
ایا قطع تمرین باورها باعث افت درامد شده یا که اهرم رنج ولذت را درست انجام نمیدم؟؟!!!
سوال ٢:چه افراد ى را میشناسی که با وجود تلاش کمتر به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا باوجود تلاش های مشابه با خواسته ی انها محقق شده؟
بله چند نفر از اقوام بسیار نزدیکم هستند که با تلاش خیلی خیلی کم ودر زمان خیلی کوتاه به موفقیت و ثروت خیلی خوب رسیده اند
سؤال ٣: جه باورهای محدود کننده ای را میتوانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر کردنش باعث شده که با وجود اینهمه تلاش باز هم به ان خواسته نرسی؟
با انجام تست ثروت چند باور مخرب را شناسایی کرده ام
مثل پول سخت بدست میاد
باور کمبود
فرصت برای ثروتمند شدن کمه
پول مهم نیست
و
اینک از دوستان مهربون وخوبم پیشاپیش سپاسگزارم کوچکترین راهنمایی شما عزیزان ممکن است جواب معمای ذهن من وتعداد دیگری از دوستان شود. صمیمانه سپاسگزارم
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش عزیز و استاد خانم شایسته و دوستان و همراهان عزیز
آقای صابری عزیزم بزرگوار فقط یه جمله کوچک و موثر که از همین فایلهای رایگان یاد گرفتم خدمت شما عرض میکنم شاید کمکی باشه براتون
برادر همون طور که ما برای ساختن یک باغ زیبای گل یا باغ میوه زحمت میکشیم تا اون باغ زیبا ساخته بشه بعد از ساخته شدن اگر فقط یک هفته ازش غافل بشیم و بهش فقط آب ندیم تمام زحمتهای ما از بین میره و اون باغ زیبا خشک میشه
پس ما تنها یک وظیفه داریم که همیشه روی خودمون کار کنیم مثل غذا خوردن شما اگر یک روز غذا نخوری چی میشه ؟
پس همون طوریه جسم ما هر روز به غذا نیاز داره روح ما هم به غذا و مراقبت نیاز داره
بعداز تشکر وسپاس فراوان از همتون عرض کنم که من چند ساله که آرزوم اینه که خونمون رو عوض کنیم وخونه ای بزرگتر وبهتر تویه محله بهتر از هر جهت بریم ولی شاید 8 ساله هر کار میکنیم نمیشه ، انقدر که هر روز همه چیز چند برابر گرون میشه شب میخوابیم صبح پا میشیم میبینم قیمتا ده برابر بالا رفته ولی ما درامدمون تغییر نکرده ، با 3تا بچه ،خیلی زرنگ باشیم هزینه کلاس وخوراک بچه ها رو بدیم
البته تواین مدت که تو سایت شما بودم حالم خیلی بهتره وتوکل وامید م به خداست ومطمئنم ما روهدایت میکنه به سمت خواسته هامون
من قبلا کار نمیکردم ولی ازوقتی تصمیم گرفتم تغییر کنم شروع کردم که حرکت کنم واز رانندگی شروع کردم و9 ماه که راننده سرویس مدرسه هستم وهرچی درمیارم فقط خرج آموزش دیدن میکنم هم از محصولات شما خریداری کردم وهم رو انرژی درمانی کارمیکنم که خیلی بهش علاقه دارم
البته فکر میکنم یکی از ترمزام اینه که چون کسی این انرژی رو نمیبینه باورش نمیکنه و بابتش هم پول نمیدن واین منو سردم کرده ولی دکترا چون دارو میدن ومدرک دکترا دارن راحت پول درمیارن ولی من با اینکه چندتا بیمار رو به لطف خدا درمان کردم متاسفانه هیچ پولی بابتش دریافت نکردم ، البته خودم دلی روشون کار کردم
یه هدف دیگه ام اینه که لاغر بشم وبه وزن ایده آلم برسم ، بارها هزینه کردم دکتر رفتم ورزش کردم ولاغر هم شدم ولی وقتی رژیم رو رها کردم دوباره چاق شدم
چون هزینه گوشت ومرغ و ماهی خیلی بالا ر فته وماهم که 5نفریم امروز همه اینا رو میخریم چندروز دیگه تموم میشه همسرم هم چون دیابت وبیماری قلبی داره خیلی نمیخوام روش فشار باشه چون زوداسترس میگیره براش خوب نیست
خلاصه که استاد من خیلی باید رو باورام کار کنم
برادرم که 4 سال از من کوچیکتره خداروشکر تونسته یه خونه بزرگتر بخره والحمد الله مسافرتهای خیلی خوبی داخل وخارج از کشور هم میرن وگردش وتفریح عالی دارن ومهمونیهای خیلی خوبی هم میگیرن به لطف خدا
ولی ما هیچ کدوم اینارو هم نداریم با اینکه خیلی دارم رو باورم کار میکنم خیلی کُند پیش میرم ، دیشب تصمیم گرفتم همه حقوق این ماهم رو بدم وقانون آفرینش رو بخرم بلکه به امید الله یکتا وبا کمک آموزشهای استاد قانون رو یادبگیرم وبهش عمل کنم وهدایت بشم به ثروت
البته از وقتی با آموزشهای استاد جلو میرم همسرم دستو دلبازتر شده درمورد من وماهانه مقداری پول بهم میده جدای از خرج خونه که فقط برای خودم هزینه کنم وخداروشکر میکنم که رابطم باهمسرم هم خیلی بهتر شده
دوست دارم بیشتر بنویسم ولی باید برم سرکار وبچه ها رو ببرم امتحان آخرشون رو بدن ومن هم تصمیم گرفتم که دیگه فقط رو انرژی درمانی کار کنم وسرویس مدرسه رو کنار بزارم ولیزری فقط تمرکزم رو درمان باشه
برای همه شما آرزوی سلامتی موفقیت وثروت میکنم در دنیا وآخرت شادپیروز باشید
دوباره ممنونم بابت این هدیه الهی که روی سایت قرار دادید!
من چی بگم از خدای رحمان و رحیم
از خدایی که اگر کلا مسیر کج هم بریم،ولی اگر بخوایم، هدایتمون میکنه!
خوب بلده چطوری قدم به قدم هدایتت کنه!
چند وقتی ذهنم درگیر بود که چطوری باید باور هامو در زمینه ثروت تغییر بدم و درخواست از خدا این بود که کمکم کنه و راه رو بهم نشون بده
و هر روز مینویسم که خدایا امروز هم شواهد و مدارکی نشونم بده که باور هام قوی تر بشه و ورودی مثبت داشته باشم تا باور های قدرتمند کننده تری برام شکل بگیره!
خدا هم که کارشو خوب بلده و هر روز نشانه از آدم هایی که فکرشو نمیکردم، دور و اطرافم ، اتفاق ها و فایل های شما و نشانه سایت در این مسیر کمکم میکنن و الانم این فایل بی نظیر!
مثلا توی نشانه ام، فایل استعاره گاز و ترمز برام اومد و ایندفعه خیلی قشنگ تر درکش کردم و فهمیدم وقتی من دارم گاز میدم و شور و شوق دارم برای هدفم ولی از اون ور دارم با باور های محدودکننده ذهنم ترمز میگیرم،معلومه که ماشین حرکت نمیکنه! معلومه که نتیجه حاصل نمیشه!
و با برطرف کردن ترمز ها ، در هایی از نعمت به روم باز میشه و به قول خانم شایسته ، کلی تلاش هات از قبل که باید نتیجه می داد اما نمی داد،الان بخاطر برداشتن ترمز ها، نتیجه اون تلاش ها وارد زندگیت میشه و گاز میدی و ماشین حرکت میکنه و مثل شما به راحتی سوت زنان در جنگل لذت میبری و به خواسته هات به راحتی و به راحتی میرسه!
چون قرارمون هم همینه ، ما باید به راحتی به خواسته مون برسیم!
ولی توی ذهنم برعکس این بوده…!
رسیدن به خواسته ها راحته و خدا جهان رو مسخر ما کرده که هر خواسته ای داشته باشیم به راحتی سریع اجابت میشه! اگر ما جلوش رو نگیریم و ترمز نداشته باشیم ،طبیعبه که هرچی خواستیم رو بهش برسیم،نعمت و ثروت و سلامتی ،طبیعیه!
تا الان هرچی رو خواسته ام به راحتی بهش رسیدم
،سریع تا درخواست میکنم اجابت میشه،
و همشون یک الگو داشتند و اونم مقاومت نداشتن من و باور های خوب درمورد خواسته ها بوده!
ولی درمورد مسائل مالی ترمز هایی در ذهنم هست که چند تاییش که رو دارم روش کار میکنم واقعا خدا بهم ثابت کرد که مشکل از باور هام بوده…
آقاا همه چی باوره،این جهان کلش و اساس باور های ماستتت
!
از وقتی اون چند تا رو درست کردم ،اتفاقایی افتاد و مشتری های اومدن که تا حالا براش زور میزدم ولی اتفاق نیوفتاد،اصلا اتفاق های عجیببب!
تا الان نمیشد چون چند تا باور بچگانه و اشتباه جلوش رو گرفته بودن!
+هر چی میخوای فقط باید باور هات رو درموردش درست کنی!
چون جهان اینجوریه که میگه:
هرچی تو بگی ،من میگم چشم و بهت ثابت میکنم که حق با توعه و تو درست میگی!)
#اگر فکر کنی که جهان سرشار از ثروته و پر از خوبی و اتفاقات خوبه ، بهت ثابت میکنه که تو درست میگی و همونا رو نشونت میده!
#و اگر فکر کنی که جهان خیلی بده و همه آدم ها بدن، بازم میگی تو درست میگی و شرایطی رو نشونت میده و جلوی راهت میزاره که تایید میکنه که همونیه که تو فکر میکنی!
من مشکلی باهات ندارم،تو درست میگی!!
پس اگر هرچی بگیم ،همونه و خالق شرایط و دنیا خودمونیم،پس چرا باور های محدود کننده رو به عنوان یه مؤلفه ثابت نگه داریم!
چرا درمورد هر چیزی بخوایم باور هم جهت به خواسته مون رو نسازیم!
چرا ترمز ها برنداریم تا خواسته ها لاجرم وارد زندگیمون بشن..!
اینا سوالای خودمم بود، که چرا انقدر سیستم جهان راحته،ولی من داشتم زور میزدم تا یه جور دیگه درستش کنم ،چرا عمل نمیکردم؟
چون نمیخواستم باور هامو درست کنم ، چون توی ذهنم این بود که کار کردن روی باور ها کار سختیه!
چون ترمز درمورد ثروت داشتم و فکر میکردم که:
ثروت چیز سختیه و همه جهان درگیر مسائل مالین و جهان هم فقط آدمهایی رو رو سرراهم میزاشت که باورمو تایید کنه،که بگی تو درست میگی!
چون فکر میکردم و میکنم( چون هنوز کاملا برطرف نشده) که اگر بخوام ثروتمند بشم وقتم رو میگیره و کسب و کار چیز سختیه و باید براش جونت رو بزاری و از همه چی بزنی ، با اینکه این همه آدم دارن به راحتی پول در بیارن و به راحتی کسب و کارشون رو میچرخونن!
این شواهد همشون مثال نقضه و باید اینا رو به خودم انقدررر نشون بدم و الگو ها رو ببینم،تا ذهنم بفهمه که یجور دیگه هم میشه ، از یه راه دیگه هم میشه به نتیجه رسید!
آقااا، من اصلا همه چیز راحت میخوام ، من بنده سوگلی خدام و باید همه چیز به راحتی مسخر من باشه، پول باید به راحتی بیاد، سلامتی باید به راحتی بیاد، باید بهترین روابطتو داشته باشم ، باید هرچیزی خواسته به راحتی بدستش بیارم
کی گفته باید اصلا سختی و وشقت بکشی
من نیومدم توی جهان که سختی بکشم
هرکاری که داری براش سختی میکشی، یعنی داری راه رو اشتباه میری!
خدا جان، ما رو آسون کن برای آسونی ها!
انقدر همههه چیز رو توی ذهنم سخت کرده بودم که داشتم کلا بیخیال همه چی میشدم،چون ذهنم اهرم رنج و لذت رو اشتباه شناخته بود و داشت سعی میکرد از رنج فرار کنه و به لذت برسه ، چون رسیدن به هدفم رو ،توی ذهنم مساوی کرده بودم رنج!!
اینم فهمیدم که هم باید باور های ثروتمون درست باشه و هم توحید!و این دوتا جدا نیستند!
و باید در تمام جنبه ها روی خودمون کار کنیم و باور هامون رو درست کنیم ، مثل شما!
اگر همون خواسته ها و همون شرایط برای یکنفر دیگه ساده تر میشه ، پس میتونه برای ما هم بشه!
تنها دلیل تفاوت ما باور هامونه،نه هیچچیز دیگه!
نه هیچکس از لحظ ذهنی باهوش تره نه چیز دیگه،همه ما یک سیستم داریم و به یک اندازه به خدا نزدیکیم ولی باورهامونه که تفاوت توی رندگیمون ایجاد میکنه!
من اگر واقعا میخوام زندگیم تغییر کنه،باید متعهدانه روی باور هام همیشهه کار کنم و تغییرشون بدم به نحوی که به من کمک کنه و منو به خواسته هام برسونه!اون باوری که به من کمک میکنه!
چون خداوند وعده داده که ما رو به خواسته هامون میرسونه و بهترین اجابتگره ولی اگر ما به خودمون ظلم نکنیم و جلوی نعمت ها رو با ترمز هامون نگیریم!
چون با حرف زدن و نوشتن باور هامون خیلی بهتر مشخص میشه و هرموقع بخوام درونم رو روشن کنم میام که کامنت بزارم!
استاد جان، این همزمانی خداوند چقدر قشنگه، دقیقا میدونه به موقعش چه فایلی رو بزاره که به همه کمک کنه!
سپاسگزارم بابت کلام زیبا و نتایجتون!
و خیلی راحت مسیری که رفتید رو برامون آشکار میکنید و بهمون در جت بهبود زندگیمون کمک میکنید!
واقعا هر روز داره همه چیز بهتر و قشنگتر میشه!
واقعا اساس این جهان اینه که هرچیزی بخوایم میشه!
و خواسته مون توسط بهترین اجابتگر جهان اجابت میشه!
لازم نیست عجله کنیم و فکر کنیم عقب موندیم ، ما باید آرامش داشته باشم و از مسیر بهبود زندگیمون لذت ببریم ، بابد بدونیم تمام این درس هایی که توی مسیر میگیریم برای رشدمون لازمه!
خدا هرچی بخوایم فقط میگه از من بخواه ، من هر چی بخوای بهت میدم ، فقط بهمون میگه چشم، میگه من بهترین اجابتگرم و اجابت میکنم خواسته هاتو!
سلام خدمت شما استاد عزیز و باقی دوستان
چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟
خواسته ی مهم من این روزا اینه که یکی از نقاشی هامو به مبلغ 5 ملیون توی گالری بفروشم
چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)
افراد زیادی را دیده ام که نقاشی های خود را به مبالغ بسیار بسیار بالاتر از انچه من میخواهم فروخته اند اما درباره تلاششان چیزی نمیدانم
ترمز هایی که من شناسایی کردم در رابطه با خواسته ام عبارتند از : اینکه من زیادی چسبیدم به خواسته و تو ذهنم اینجوری شکل گرفته انگار که من اگر به این خواسته نرسم خیلی بد میشه و به هیچ جایی نمیرسم انگار ، یا اینکه من فکر می کنم مردم نمیان که انقدر پول بابت نقاشی خرج کنند ، یا اینکه من خیلی تازه کارم و کسی از من خرید نمیکنه ، یا اینکه چون نمایشگاه خیلی خلوته کسی نیست که کارامو ببینه و بخره ، و حس میکنم کاری که باید انجام بدم ( چه کار فیزیکی چه کار ذهنی )رو انجام ندادم
سلام دوست عزیز
براتون آرزوی موفقیت دارم
و اینکه منم تو کارهای هنریم ( من گچبری و دکوراسیون داخلی خونه هارو انجام میدم )
منم دقیقا یه زمانی آرزوم بو که بتونم یه طرح رو با 5 میلیون تومان پول بزنم .
الان شکر خدا بعد 3 سال که البته قدم به قدم پیش رفت کردم متیف های 100 میلیون تومانی رو کار میکنم .
من اولین هدفم 5 میلیون تومان بود دقیقا بعد 3 روز که این هدفو تعیین کردم یه کار گرفتم که پول کل کار 150 میلیون تومان بود که همون کارفرما کارو بیشتر کرد و به 350 میلیون رسید.
و همین طوری اومدم جلو الان هر خونه ای که کار میکنم درامد چند صد میلیونی برام داره که البته الان هدفهام هم خیلی بزرگتر شده و همین الان که این کامنت رو مینویسم هدف امسالمو 3 میلیارد تومان تعیین کردم و دارم روی ترمزهای ذهنیم کار میکنم .
واسه این که کمکی کرده باشم بهت که باور کنی میشه ، ادامه بده بیشتر روی باورهای فراوانی ، لیاقت ، و اینکه میشه و میتونی به هدفت برسی کار کن .
با سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز،
سپاسگزارم با بت اطلاعات زیبا و آگاهی های ارزشمندتان
استاد عزیز من 4 ماهه با سایت شما آشنا شدم اما مدت خیلی زیادی هست با اساتید محترمی چون استاد عرشیانفرو سهیل سنگرزاده و پیجهای خارجی روی باور خودم کار کردم و از شغل کارمندی که دوستش نداشتم اومدم بیرون و دست به چندین شغل آزاد زدم اما فقط تجربه کسب کردم و از نظر مالی پیشرفتی نداشتم،تمام ترمز هایی کهشما فرمودید را در خودم توی این چند سال از بین بردم و هیچکدوم ندارم خدا رو شکر اما واقعا نمیدونم ایراد کارم کجاست که پیشرفت نمیکنم چه در زندگی و مسائل عاطفی و چه در مسائل مالی،خیلی دلم میخواد دوره هاتونو بخرم اما فعلا شرایطشو ندارم اما جزاولین نیازها گذاشتمش ن که خریدشون کنم و مطمینم موفق میشم مطمینم پیروزی در من رخ داده که با سایت شما آشنا شدم و مطمینم ی روز میام و از موفقیتهای روز به روز و معجزه وارم میگم براتون،
ممنونم از تک تک ثانیه های ارزشمندی که با صحبت هاتون به ما هدیه میدید،شاکر وجود ارزشمندتان هستم
سمیه،فدایی
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش عزیزم و استاد خانم شایسته بزرگوار
و سلام عرض میکنم خدمت همراهان گرامی
خیلی خوشحالم که خداوند منو به این بهشت هدایت کرد و باعث شد که الباقی روزهای زندگیم رو در بهشت سپری کنم و بابت این موضو از استاد عباس منش سپاسگزارم و خداوند را شاکرم که این فرصت طلایی رو نصیب من کرد
خانم سمیه فدایی بزرگوار من به شما تبریک میگم که شما هم این فرصت رو پیدا کردید که در این بهشت زیبا همراه ما باشید و این خودش یک امتیاز خیلی بزرگ محسوب میشه برا همه دوستان
من خیلی سوادم کمتر از اون هست که بخوام مورد خاصی بگم ولی چند مورد که از همین بهشت یاد گرفتم جهت کمک و راهنمایی شما خدمتتون عرض میکنم شاید بتونه مفید باشه
یادمه تو یکی از فایلها استاد فرمودند شما هر باور مخربی رو که کشف کنید و اصلاحش کنید همون لحظه نتیجه اون رو در زندگی مشاهده میکنید
دو باره در یکی از فایلها یکی از دوستان کامنت خیلی زیبایی نوشته بودند به این مضمون که
ما ابتدا باید باور کنیم که هیچ عامل بیرونی در موفقیت یا عدم موفقیت ما هیچ نقشی ندارد و همه چیز به باورهای ما ربط دارد یعنی ما اول باید باور کنیم که باورهای ما کل زندگی ما را رقم میزنن بعد بریم باورهامون رو درست کنیم
شما در کامنتتون فرمودید که من تمام باورهای مخرب خودم رو شناختم و اصلاح کردم و نتیجه مالی نگرفتم
ولی ظاهرا شما هنوز باورهای مخربی در مورد پول دارید یا ترمزهای ذهنی هنوز در ذهن شما هست که مانع نتیجه گرفتن شما میشه
ولی بابت این موضوع اصلا نگران نباشید و بابت عدم خرید دوره هم احساس بدی نداشته باشید خود استاد فرمودند داخل همین فایلهای رایگان به اندازه کافی اطلاعات و راهکار هست که شما باهاش میتونید تو زندگیتون انقلابهای عظیمی ایجاد کنید
من به شما پیشنهاد میکنم اصلا عجله نکنید و بعد از چندین مرتبه گوش دادن به این فایلها و خواندن کامنت های دوستان که در بسیاری از اوقات دوستان راهکارهای بسیار عالی و تجربیات خیلی زیبایی رو از زندگیشون بیان کردن که ارزش اونها کمی از یک دوره آموزشی نیست من واقعا از تمام دوستان که زحمت میکشن و کامنت مینویسن سپاسگزاری میکنم
شما از این همه اطلاعات و تجربیات که حجم اون هم خدا رو شکر بسیار زیاده استفاده کنید و با تعویض فرکانس و مدارتون حتما به نتایج عالی مالی میرسید و اونوقت حتما کامنت بزارید تا ما هم از پیشرفت های عالی شما خوشحال بشیم و لذت ببریم
از خداوند سپاسگزارم که به همه ما فرصت داد تا در این بهشت زندگی کنیم
من مطمئنم که شما به نتایج عالی میرسید چون نشانه اون وجودتان در این جمع هست پس قدر خودتون رو بدونید و با ایمان و توکل روی خودتون کار کنید و با استفاده از این میوه های بهشتی که بصورت رایگان در اختیارتون هست زندگیتون رو بسازید
شاد پیروز و ثروتمند باشید
به نام خدا
سلام خدمت شما استاد عزیزم و مریم جانم
اول از همه بگم عاشقتونم
این کامنت رو مینویسم بمونه به یادگار از بهترین حالت احساسی ک الان دارم و حالم خیلی عالیه
استاد عزیزم بی نهایت ازتون سپاس گزارم بایت تمام آموزش هاتون
امروز خودمو مهمون کردم به بهترین کافی شاپ شهرمون تا یه خلوت دوتایی با خدای خودم داشته باشم و همینجا خدا توی این حال احساسی عالی بهم گفت بیا و کامنت این فایل رو بزار. این فایل نشانه دیروزم بود اما خوب قراره کلی روش کار کنم .
چرا با وجود تلاش فراوان به خواسته ام نرسیدم؟؟ وقتی تیتر فایل رو دیدم یاد خواسته ای ک 1 ساله دارن و نشده میافتم .(رابطه عاطفی)
استاد من جز 3 تا دسته ای ک گفتین بودم توی تمام مراحل های زندگیم تا الان
اوایل ک کلا هدفب نداشتم همینجوری میگذروندم. یه مدت گذشت با شما آشنا شدم هدف رو ک فهمیدم فقط هدف نوشتم و هیچ کاری هم نکردم اما الان یک ساله ک نه دیگه هم هدف دارم هم تلاش میکنم اما محقق نشد .
1.هدفی ک انتخاب کردم رابطه عاطفی بود و خوب 1 سال هم هست تلاش کردم براش اما واقعا نشد و میدونم مشکل از باورهامه. وقتی این هدف رو مشخص کردم حتی فک میکنم اشتباه هم داشتم کار میکردم رو باورام اما دیگه توی این مسیر خیلی چیزا فهمیدم. استاد وقتی فهمیدم روابط خیلی مهمن توی زندگی شروع کردم به کار کردن و واقعا هم رابطه ام عالی شد با خانواده با همکارام. با همه کسایی ک به یه نحوی باهاشون در ارتباطم و اصلن خودم گاهی میمونم ک واقعا انقد زندگی زیبا بود واقعا و من لذت نمیبردم ازش الان دارم کیف میکنم از بودن همین آدم هایی ک هستن توی زندگیم ک همزمانی هایی ک خدا برام میچینه اما رابطه ک میخاستم نیومد. هنوزم نیومده و خوب میدونم گیر از خودمه و انشالله ک بفهمم
2.چه کسایی با تلاش کمتر به چیزی ک میخاستن رسیدن اول از همه نمونه های زیادی توی سایت داریم و کامنت هایی ک خوندم واقعا لذت هم میبرم ک انقد راحت خلق کردن پس این چیو نشون میده ک میشه فاطمه اگه واسه تو داره یک سال طول میکشه دیگه باید ببینی کدوم کد مخربه ک اجازه نمیده بیاد وگرنه میدونم پام رو گازه ها اما همزمان هم رو ترمز هست امیدوارم خدا آگاهم کنه ک بفهمم.
توی دوستامم ک خیلی عالی اونایی ک دورادور خبر دارم ازشون خوب رابطه ای ک خواستن خلق کردن خیلی راحت و الان سال هاست کنار هم دارن زندگی میکنن
3.استاد من توی خانواده ای بزرگ شدم ک خیلی خیلی به مرد اهمیت میدادن و همه ای چیزای خوب اول برای مردا بود همه چی دیگه اگه راطه زناشویی بود ک دیگه تا تهش بخون زنه میشد غلام حلقه به گوش طرف و اگه یکی دوس پسر داشت اینو میگفتن طرف خوب عشق و حالش رو با تو بکنه میره یه دختر دیگه رو میگیره فک میکنی تورو میگیره یا اومدن منو از مردا ترسوندن ک آقایون فلانن یا فلانن استاد من توی روابط های قبلیم بی نهایت وابسته میشدم و همش یه ترس از دست دادن داشتم همه کارم میکردم دیگه برای طرف ک از دستش ندم اما خوب تهش قشنگ معلومه از اولش.
اما یک ساله دارم روی اینا کار میکنم و خصوصا باورهای توحیدی ک وابسته نباشم. روی احساس لیاقتم روی همه اینا دارم کار میکنم ولی هنوز انگار یه کد مخرب توی ذهنم ران شدخ ک داره ناخودآگاه کار خودش رو میکنه و من نمیفهمم اما امیدوارم ک بفهمم چون از اون حرفی ک زدین شاید تو آگاهانه دنبال یک رابطه خوب باشی اما ناخودآگاهت میاد که اگه این رابطه تموم شه من ضربه میخورم. دقیقا همینه من شاید آگاهانه بخوام رابطه داشته باشم اما ناخودآگاهم داره کار خودش رو میکنه انگار حس میکنم یه جور ترس دارم ک برم تو رابطه حالا از چی میترسم؟؟؟ از همه حرفای قبلی ک زدن تو زندگیم و من باید بشینم خودمو حلاجی کنم بفهمم ک اصلا چی داره پس پرده ران میشه.
خودمو حلاجی میکنم و بعد تو فایل بعدی کامل توضیح میدم ک نتیجه چیشد .
سپاس گزارم خدای مهربانم بابت خلق استاد
استاد عزیزم خدا شمارو برای ما حفظ کنه.
عاشقتونم
بنام خداوند بخشنده مهربان..
سلام و درود به فایل نشانه هایم…
خداوند بزرگم خداوند قدرتمندم بر عقل و درکم ببار .کمکم کن تا نخالهای ذهنیمو بیرون بریزم…
خدایا سپاسگزارتم که هر لحظه در حال هدایت منی برای اینکه به من رشد بدی.تا بتوانم زندگیمو اونجور که تو دوست داری رقم بزنم…
استاد عزیزم..چقدر این فایل نشانها به ما قدرت میده…
روز گذشته بعد از چند روز کار کردن تمرکزی و بهبود بیشتر روی بیزنسم…به لطف خدا در زمان مناسب و مکان مناسب انجام شد…
ولی هنوز ترس و تردید نمیزاشت من کارمو پیش ببرم…
ولی بخودم قول دادم.به محض اینکه هدابتی میاد.با وجود ترسهام.که اون ترسهام فقط..یه ترمزی تو درونش هست که اونم..که نشه چی…
و بهمین خاطر ایمان منو بخداوند زیر سوال میبره….
من به لطف خودش.همین 69 روز من با امروز چهار تا 21 روز اهرم رنج و لذت برای خاسته ام نوشتم..تقریبا تو همین 69 روز میشه قرارش داد…
چه درهایی برویم باز شد….
تا روز گذشته با این تمرکزم به لطف خدا..به نرحله پایانی تایید بعدی از مسیری که قبلا ورود به زندگیم نموده بود..و بهمونجا ختم شد…
و طبق الهامات خداوند ما اینکار رو به پایان رسوندیم.و هدایت خدا مدام میاد که اینکار مورد تایید خداوند هست..
ولی بازم استرس و نگرانی وجودمو در بر گرفته بود .تا خداوند این فایل رو برام نشانه گذاشت…
این چیزی بود…که به من گفت چه باور محدود کننده ایی هست که اینقدر براش تلاش میکنی ولی هنوز به اون جوابی که میخای نرسیدی…
ناگفته نمونه..من تمام این ده ماهی که دارم در مسیر بیزنسم پیش میرم…فقط:دارم لذت میبرم..چقدر از نظر شخصیتی از نظر درونی رشد کردم.حتی مهارتم هر بار راحت تر و اسانتر شده..
همین چند روز اخر که الهام بعدی اومد..چقدر من بازم کارهام راحت تر و اسانتر شد…
چقدر تکنیکهای جدید یاد گرفتم چقدر رشد کردم به لطف خدا…
وقتی کارمو به روزهای اول روزهای بعد و روزهای بعد ترش مقایسه میکنم.میگم چقدر همین یکار کوچک و ساده و اسون میتونه هنوز بهتر بشه..و میدونم در اینده هم هنوز بهتر و زیبا تر میشه…
استادم کار من دستکش زنانه پارچه کشی هست..بعد حتی پکشم بهم الهام شد که چجور بدوزمش..اینقدر این کار قابل استفاده شد..اینقدر الهامات دقیق و راحت بود.بخدا دلم میخاد یه کتاب در موردش بنویسم..چقدر لطف خداوند این 10 ماه بهم کمک کرد..اصلا نمیتونم چجور تصورشو کنم..بعد 15 سال سابقه کاری..من بهمچنین پکیچی هدایت بشم…
اره میگفتم…دیروز مرحله پایانی برای تایید کار من به فروشگاهی بزرگ تو شمال ایران دقیقا همونجایی که این دوره رو خریدم …کارم بازم به زادگاه اصلیش برمیگرده.و خداوند به لطف خودش چه خوابها و الهاماتی کار منو تایید کرد..
دیروز تو دفترم نوشتم خدایا تو ر ئییس اون فروشگاه یا هر جایی هستی تو کل دنیا رو افریده ایی تو بهم الهام کردی من این مسیر رو رفتم اصلا نمیدونستم اینکار میتونه تو ایران نمونه باشه.چون طبق تحقیقم این موضوع کارافرینی من تو ایران نیست..و این اولین نمونه تو ایران هیت…
و لطف خدا این ایده ساده رو به چیزی خلق کرد که خودمم دهنم وامونده.از قدرت خدا…
بخدا گفتم خدایا تو رئییس اون فروشگاهی و کار منو مورد تایید قرار میدی.حتی قیمتشم با چند نشانه بصورت خیلی راحت بهم نشون داد.با وجودیکه برای عقلم یچیز بزرگ بود…ولی بهم گفت این قیمت بزار منم گفتم چشم…
و این نشانه…..که بهم خداوند یاداوری نمود…این فایلها حکم ایات قران دارد….قرآنم فقط یاداوری برای ایندگان هست…
بهم گفت یه باور محدود کننده داری که نمیزاره ماشینت بیفته تو سرعت…
دیشب چند نفر از اطرافیان نزدیکم اومدن خونمون دیدم من دارم مدام به اونا تاکید میکنم حالا بخاطر یسری باورهایی که داشتم..دیدم احساس کمبود رو به من القا میکنه..
اینو اینجوری کن.کم بریز فلان کن….
دقیقا استاد من باور کمبودم خیلی از:بچگی باهام بوده..
یادمه دفتر که بابام برام میخرید..از اون حس کمبود باید تمام دفترو اون خطای وسطشم .مینوشتم ..که یادمه معلمم بهم گفت چقدر بی نظمی…
و همیشه باهام دعوا میکرد..
یا مدادم باید به اخر میرسید که دیگه هیچی نداشت و بعد برام سخت میشد تا من اونو بیرون مینداختم..از بس ازش استفاده میکردم..
دیدم دقیقا دیشبم همین باور کمبود رو به اطرافیانم میرسونم…..
…………………………………
پس اولین باور باور کمبود….
…………………………………….
دیشب قبل خواب برای خودم منطقیش کردم.گفتم اون خدایی که کل سلزمان کره زمین رو افریده همیشه نعمتش بر سر بندگانش قرار میده..
همین شهر خودم هر روز ساختمان سازیها بیشتر میشه .
روزهایی که سفرهای الهی درون شهری داشتم چه خونهایی چه وسایلهایی دیدم چقدر نعمت و برکت دیدم..چقدر ثروتها دیدم..چقدر مغازه های شلوغ دیدم …
چقدر همین مدت هدیه ها گیرم اومد بخاطر متفاوت فکر کردن..
گفتم اون خدا چقدر به استادم ثروت و نعمت فراوانی اب و جنگ و درخو وسایل انواع ملشینها و خونه ها وووووووووو خیلی چیزهای دیگه که ما نمیبینمش فقط یه قسمت کوچیکه بهش داده.استادم این سریالها خیلی بهمون کمک کرده تا فراوانیها رو ببینیم..
بخودم دیشب گفتم همین گازی که خودتو داری گرم میکنی باهاش غذا درست میکنی باهاش ابگرم میشه حمام میری..و این گاز ناگفته نمونه برای شهر خودمون هست..
ما دو تا پالایشگاه گار دارییم که بسیار بزرگه از کوه داللن قسمت جنوب غرب ایران به کل کشورها فرستاده میشه…
این لطف خداوند که پایین شهرمون منطقه گاز خیز.و چند ساعت بعد پالایشگاهای بزرگ..و مثل عسلویه.بوشهر و کنگان و جم……..همه این متطقه ها پر از الماسه..
کوه های معدنی دارییم حتی تو منطقه ما بخاطر اب و هوای خاصش و مخصوصا خاکش ..پر از مواد معدنی سبزیجاتمون مثل مخصوصا بادمجانمون چقدر شیرین و خاصه تو همین استان فارس….
که افراد میان کیلو کیلو خرید میکنن.کلا بادمجان شهرمون بنظرم تو ایران خاصه..حتی سبزیجاتمون یه عطر خاصی داره..خاکمون بسیار عالیه.رشد گیاهامون عالیه..
کوه داریم جنگل درخت سدر همون کُنار دارییم..
چقدر همین شهرم استراتژی زیادی داره..
45 دقیقه بسمت بالا..جنگل درخو کیالک و اب شیرین و چشمه روان با پونه های خوشبو و همه منابع طبیعی برای تابستان داره که ما میدیم ابتنی تو اون هوای گرم شرجیمون
و جنوبم یه منطقه خاصیه که میریم برای گل بابونه و بابونه ساده خودش برای غذا استفاده میکنیم..و گیاه (پنیرک) مخصوص تو این فصل تو وسط نخلستانمون رویش میشه..و ما استفاده میکنیم..
چقدر همین شهر خودم مر از نعمت و ثروته بعد ما راحت به کمبود نگاه میکنیم.
خدایا شکرت بابت اینهمه نعمت و ثروتت بابت این شهر پر از نعمت و برکتی که توش زندگی میکنم…
…………………………………………………….
نکته بعد..دیشب اخر فایل که باران رحمت الهی در پردایس اومد یه پاشنه دیگه برام واضح شد.
که باران وقتی میاد بلا و مصیبته و من نمیتونم با اومدن باران ثروت بسازم..
خیلی خنده داره…درسته…..ولی این پاشنه منه..
من وقتی که باران میاد فکر میکنم عذابه یا من نمیتونم ثروت بسازم.مشتری نیست تو روزهای بارانی الله اکبر…
نمیدونم این اشغال از کجا وارد مغزم شده..
من همیشه باران رو از همون بچگی عذاب میدیدم..
استادم ولی با همین سریالها و اومدن تو بهشت شما متوجه شدم.چقدر باران رحمت الهی خوبه..
باران نباشه دامها گیاهان و کل سیستم کره زمبن باید چکار کنه…دیدم دقیقا یه روز که هوا ابری شد .مادرم میگفت ترو بیرون بارون خیس میشی دقیقا همون ترس رو برای من بوجود میاورد..
نمیدونم بخاطر چیه از باران میترسم که نعمتها رو کم میکنه….
………………………………………………………..
پس باور بعدی ،” محدود کننده من.راجع به ثروت..اومدن باران هست.باران ثروت رو از من میگیره…
………………………………………………………..
منم با این منطق که اگه این سیستم باران نباشه چه جانوری چه جیزی میتونه زتده بشه..اصلا باید باشه باران آب …یچیز مهم زندگی هست..باران لطف خداونده برای بندگانش.حتی اگه ناسپاس باشن بازم رحمتشو بر سرمون جاری میکنه
باران لطف خداوند هست.باران باعث میشه همه جیز جان دیگه بگیره …
باران اب مهم ترین بخش مهم کره زمین هست..
باران ثروت میاره.سبزه ها نیاره خوراکیها نیاره باران مهم ترین نعمت الهیه…
و من باید مدام اینو بخودم بگم و منطقیش کنم..
که باران ثروت میاره باران رحمت میاره باران حال خوب میاره.باران تازگی و سرسبزی میاره…
………………………………………………..
پاشنه بعدی …وقتی این باور شرک الود چسبیدن به خواسته و گره زدن خوشبختیم به این خواستهه رو فهمیدم….
دقیقا روز گذشته با فرستادم کارم..دقیقا این حس چسبسده رو از کامتت دوست عزیزم امروز صبح درک کردم بخاطر این عامله..
وقتی به خاسته میچسبی حس ناامیدی و نگرانی داره…هر حس بد احساس بد اتفاق بد میاره..
دیدم اره من خیلی بهش چسبیدم و مدام فرکانس بد میفرستم..
بنظرم باید خیلی روی ایمان بخداوند و برنامه هاش کار کنم.و بخودم بگم اون خدایی که این ایده رو بهم الهام کرده و منو تو این مسیر اورده اون خدا هم بقزه کارها رو انجام میده من باید ایمانم و توکلمو بخداوند نشون بدم..
بقول استاد میگه….از زبان سعیده شهریاری عزیز..
لطف خدا باعث شد دیروز هدایت بشم به این کامنت که دیگه نگران خاسته ام نباشم خداوند روزی بندگانشو میده..
مخصوصا ماها که در مسیر درستیم هر اتفاقی بیفته به خیر ما هست…
این پیام سعیده عزیزه..
(گفتم ببین سعیده…خدا بخواد کمک برسونه،اینجوری میرسونه…مافوق تصورت…چیزی که اصلا فکرش رو نمیتونی بکنی …
تو اندازه ی مشت خودت درخواست میکنی،اون از لطف و کرمش اندازه ی مشت خودش میبخشه…
به قول استاد،من نمیدونم اون پول برای اون پسر خیر داره یا نه،درست استفاده ش میکنه یا نه،ولی چقدر برای من درس داشت،چقدر برای من احساس خوب داشت،چقدر ایمان منو بیشتر کرد…چقدر بهم یادآوری کرد که ببین خدا میتونه از بی نهایت طریق کمک هاشو برسونه…کافیه تو فقط اون قدمی که سمت خودت هست و بهت الهام شده رو برداری،مابقیش رو بسپار به خدا…اون همیشه شاهکار میکنه ….)
بهم گفت تو اولین قدم رو بردار .دیگا تقسیم کار با خداوند انجام شده..دیروز بهم گفت از نظر من تایید خدا بقول استاد ظرفت میشه با اون شکل میگیره…
…………….
پس باور محدود کننده من اینجا میشه ایمان بخدا و احساس خوب داشتن.و رها کردن و توکل بخودش..که ما سمت خودمونو انجام میدیم بقیه هم با خداونده…
……………………
در نهایت میخام بگم این باورهای کمبود باورهای ندیدن نعمتهای الهی ..و بازم بنظرم به کمبود برمیگرده..میتونه چقدر احساسات رو بهم بریزه..
و موضوع خیلی مهم تر ایات قران مدام خداوند بیان میککه یاداوری میکنه..که بهتون چشم و گوش داده..کی بهتون اینهمه نعمت داد.کی شما رو افریده چقدر خداوند اینا رو مدام داره بیان میکنه..چقدر خداوند مدام داره اینا رو یاداوری میککه چقدر خداوند ما انسانها دوستداره
چقدر خداوند دوستداره من رابطه خوب داشته باشم..
خداوندیکه بهم الهام کرده بصورت واضح راجع به رابطه ام ولی با یحرفهای ذهنی بی منطق دارم خودمو از خوشبختی محروم میکنم و بازم چه باورهای محدود کننده ایی رو با دیدن این فتیل در اوردم..و همش ترس از اینده که میخاد اینده چی بشه دیدم ترمزهای منه که نمیزاره این مسیر برام باز بشه..
و همینجور برای خودش میبافه…..
ولی خداوند برام بصورت واضح اینروزا و حتی روزهای دیگه .و حتی از بچگی بهم الهام کرده…و کلا دلیل اومدن من توی سایت از همین بحث روابط من هدایت شدم به این سایت..
و خداوند اونروزها بهم نشون داد…
ولی ذهنم هنوز داره برای خودش راحت وراجی میکنه…
من با ایمان بخداوند به هر جیزی که خداوند بهم الهام کرده ایمان دارم ..
خداوندم غیب اسمانها و زمینه همه شرایط بنده هاشو میدونه بهش کمک میکنه بهش یاری میککه هدایتش میکته
خدایی که گفته اهدنا الصرات المستقیم صرات الذین انعمت علیهم…
در راه مستقیم پر از نعمت هر جیزی رو که بخای وجود داره ..
خداییکه از اسمانها نگهبان ما انسانهاست
خداییکه خیلی مهربانه توی سوره فاتحه با تاکید مدام میگه من مهربان و بخشنده ام
خداییکه ما رو افریده یه لحظه میتونه نفسمونو برگردونه..
مگه ما دلیل زنده بودنمونه چیه؟
یه نفس..دستتو بزار روی دهانت و بینیت ببین چقدر ما ناتوانیم چقدر بدبختیم چقدر ذهنمون محدوده…
یه شب خدا سکته قلبی رو بهم نشون داد.دوستان عزیزم.بخدا مرگ خیلی بهمون نزدیکه حوری بودم که حتی قدرت باز کردن پاهاممم نداشتم اینقدر دردش:شدید بود…
حتی اجازه نفس کشیدنم بهم نمیداد..چی برسه دستمو باز کنم..
فقط میگفتم خدا بسه دیگه.خدا تمومش کن خداوند قدرتشو بهم نشون داد..
انشالله که بتونیم درس بگیرم…
اون خداییکه منو و شماها رو افریده همه کاری از دستش بر میاد فقط باید بهش اسمان اورد…
وقتی انسان رو بخاک میسپارن.اونایی که تشیع میکنن.اصلا میتونن بهش فکر کنن که یه روزیم خودمون مثل این افراد میشیم..
هیچ وقت..ولی نمیدونن مرگ از یه چشم بهم زدنم نزدیکه…
همین خوابی که میرییم اصلا میدونیم کجا رفتیم خیر….
مرگم همینجوره خیلی خیلی بهمون نزدیکه ..
خداوندم من هر چقدر درک میکنم …هر چقدر بیشتر میشناسمت..هر چی بهتر خودمو میشناسم و به خدا شناسی به تو میرسم میبینم خیلی فکرم محدوده خیلی ناتوانم ..خیلی ضعیفم..در برابرت.خدایا این بیزنسم از چنته تو از وجود تو بیرون اومده
یه عمر تقلا کردم زجر کشیدم.مورد توهین و شرک قرار گرفتم.یه عمر دویدم دنبال اون افراد فلان ریییسها یه عمر چک و لگد خوردم که فکر میکردم این افراد به من کار افرینی میدن..
تو توی یه سینی پر از عدسهای هم اندازه…یه چیزی بهم الهام کردی که دقیقا قلبی کوچک وسط اون دونه ها بهم گفتی این مسیر رو برو..
خدایا چقدر بهم رشد دادی هم مهارتی و هم شخصیتی..خدایا منو ببخش ..
خدایا منو ببخش..
خدایا منو ببخش
که دارم پا تو پای تو میکنم برای اینکه حالا این مورد چی میخاد بشه….
خودت ریییس بقول رُزا..خودت رئییس اون فلان دفتری همه چیز خودتی اگه میخای …میشه
خدایا همه جیز به تو باز میگردد…
کی کل جهان رو مدیریت میکنه…
کی شبها و روزها رو بوجود میاره …
کی به همه دنیا سازماندهی میککه..
خدایا همین استاد عزیزم..کی بهش اینهمه خوشبختی زندگی عالی رحمت عالی داده…خدایا تو بهش دادی و اون مدام داره ما رو راهنمایی میکنه..
و راهو داره برامون نشون میده بصورت تصویری و صدای بلند که بچه ها کل کل کل کل داستان همینه…
که بیاییم بگیم ما براحتی و اسانی به خاسته هامون میرسیم..
ما براحتی و اسانی به هر چیزی که میخاییم اراده میکنیم هدایت میشیم..
استادم صدامو میشنوی…..تو خدا رو باور کردی..تو الانت نسبت به روزهای گذشته از نظر ظاهری هیچ ربطی نداره…
ولی میدونم همون روزها هم درونت ایمان داشت که میشه خالق زندگیت بود..خالق ثروتها و نعمتها و روابط خوب و عالی بود..و این شهامت رو ادامه دادی ..
بهت تبریک میگم بهت تبریک میگم…
منم میخام تمام وجودمو از عطر خداوند کنم مبخام همه چیز براحتی وترد زندگیم بشه
خداوند مدام داره منو هُل میده که من لایق جایگاه های بالا هستم..
اره یه پاشنه دیگه هم خودمو لایق ثروت ساختن از یکار ساده و راحت نمیدونستم فکر میکردم کار افرینی یعنی من بیام بخودم سخای و رنج بدم..کارهای قلمبه سلمبه کنم..
ولی با یه ایده ساده و راحت توی حیطه کاریم من هدایت شدم..دیگه اون عدسهای بزرگ برام هیچی نیست..من همون عکس کوچولوی قلبی مانندمو تو دستم گرفتم انشالله روزهای خیلی خوبی رو در رده دارم..
بقول استاد یه هفته چقدر میشه تعقییر کرد.استادم من به لطف خدا هر روز دارم رشد مبکنم..
هر روز دارم میدووووم شادم خوشحالم چه درهایی چه نعمتهایی چه خاسته هایی که خداوند میگه من بهت میدم…
.استادم به امید روزهای عالی نورانی و حال خوب دوستتدارم ..
انشالله منم یه روز هدایت بشم به شهد شیدین قانون سلامتی…انشالله میخام درونمو پاک کنم از غبار خستگیهای غذایی ناجالب…
مثل قوم موسی که گوشت سلوی و بریان کرده رو رها کردن.دنبال عدس و لوبیا ..و گفتند موسی ما این غذاها رو میخاییم گفتند باید بریید شهر فلان و اونا بخودشون ستم کردند…
استادم منم میخام به غذاهای قانون سلامتی هدایت بشم..چون میدونم بدنم خیلی نیازمنده.انشالله خداوندم هدایتم کنه این دوره بینظیر رو بخرم…
به امید روزهای الهی و ایمان و توکل بخداوند..
استاد عزیز، مریم زیبا و دوست داشتنی، دوستان هم فرکانسی ام سلاااااام. خدا قوت به همتون
استاد، آشنایی من با شما در مورد تضاد عاطفی خیلی سخت، آغاز شد و من تمرکزم سال ها بر این موضوع بود. تا الان خیلی خیلی زیااااد شخصیتم در روابط بهتر شد و خودم از خودم کلی لذت می برم. اطرافیانم بارها شده که از اینکه با من هم صحبت میشن و لذت می برن، بیان کرده اند که شیما تو چقدر تغییر کرده ای ….
البته بگم که استاد، با اینکه من در روابط با شما آشنا شدم، ولی کلا شخصیت من تغییر کرد و من خیلی خیلی راضی هستم از تغییراتی که کرده ام. در خیلی جنبه ها …
در به هدف رسوندن اهدافم، در زیبا بینی دنیا، در تربیت فرزندم، در علی بی غم بودن پ حرص نخوردن، در ثروت، در خدا شناسی و ……
اما استاد اون نتیجه ای که دنبالش بودم در روابط رو نگرفتم و هنوز که هنوزه تمرکزم رو این موضوع است. با گذشت زمان و فعال بودن بیشتر در سایت مثل کامنت گذاشتن، کامنت خواندن و ….. تازه به یکسری باورهام پی برده ام که ترمز اصلی در نتیجه نگرفتنم است. مثلاً اینکه احساس کمبود لیاقت در رواابطتم بسیاااار بالا است. اینکه شدیداً خواستار احساس قربانی شدن هستم. به این صورت که دوست دارم مشکلات عجیب غریب برام بیافتند و تحمل کنم و قوی باشم و بعدها هی برای دیگران بگم که می بینید که من چقدر قوی هستم. من کلی آموزش دیده ام که در مشکلات نباید ضعیف بود و …..
استاد من مشکلی که اخیرا در خودم متوجه شده ام اینکه من دیر مطالب رو دقیق متوجه می شوم. مثلاً اینکه تازه موضوع باورها رو دارم متوجه میشم.
دوستی دارم که اصلا در مورد قانون در روابط چیزی نمیداند، ولی به صورت ناخودآگاه خیلی خیلی خوب عمل میکند و من واقعا تحسبنش میکنم.
به امید خدا که بتونم ترمزها رو راحت تر شناسایی کنم و نتایج دلخواهم در روابط رو بگیرم. البته بگم که استاد غزیزم، واقعا من از سالی که در این مسیر بوده ام، لذت بردن از زندگی را چشیده ام و دوست دارم هر روز هر روز بیشتر پ بیشتر درک کنم.
در پناه خدا جووووون
شیما
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم..
ممنونم وسپاسگزار، استاد جانم که با تهیه این فایلهای پراز عشق، تلاش میکنید مارو به چالش بکشید،اینکه من هر روز بیام سایت در کنار گوش دادن فایلهای دوره ها و خوندن کامنتها و کامنت گذاشتن و تمرکز روی خودم و بالا نگهداشتن سطح فرکانس وآگاهیهام،با فایلهای جدید وپر چالشی روبرو میشم که کمکم میکنه خودم رو بسنجم، ببینم اصلا کجای کارم، کجای راهم، چون اگه خودم این سوالات رو از خودم بکنم معلومه که ذهن نجواگرم کلی دلیل وبرهان میاره تا بازی به نفع من تموم و فیصله پیدا کنه، اما وقتی استاد از شاگرد این سوالات رو داشته باشه، شاگرد خودش رو موظف میدونه صادقانه جواب بده یعنی رجوع کنه به درون خودش و خودش رو کنکاش کنه وبریزه بیرون….
سوال اول….چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری و با اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای اما هنوز به آن نرسیده ای؟
در مورد سوال اول باید بگم خیلی وقته با فراگرفتن قوانین وبه کار گیری قوانین توی امورات زندگیم، برای من هیچ کاری نشد نداره، یعنی اصلا سوال بی جواب وکار نشدنی برای من وجود نداره، چون من باتوجه به قانون تکامل، باتوجه به تغییراتی که توی باورهام به وجود اومده در مورد خواسته هام و قوانین جهان هستی و درک وجود فرکانسها، بادر نظر گرفتن شرایطم وقتی بخوام یعنی صد درصد بخوام کاریو انجام بدم به راحتی انجامش میدم، وتوی 90 درصد هم نتیجه عالی میگیریم، چرا؟؟
چون من فقط ایده هایی رو اجرایی میکنم که توسط الهاماتم بهم گفته شده، نه فقط صرفا برم دنبال رویاها و ارزوهای بزرگ ودوردرازم…
یه مثال میزنم، من میخواستم توی حرفه ای که دوست دارم یه دوره آموزشی ببینم که باید از رشت میرفتم تهران وچند روز توی هتل یا مسافرخونه می موندم تا بتونم توی آموزشگاه شرکت کنم و دوره رو بگذرونم، اما از اونجایی که انجام اینکار برام هزینه بر زمان بر و یه کم نسبت به شرایطم سخت به نظر میرسید، خواسته ام رو دقیقا توی تمرین ستاره قطبیم نوشتم، به این صورت که خدای خوبم من نیاز دارم که این دوره رو بگذرونم و فکر میکنم خیلی خیلی برای من مفید هست ومنو ارتقاء میده، اما از اونجا که من نمیدونم بهترین برای من چطور معنا میشه، از شما خدای خوبم میخوام که از بهترین طریق منو آموزش بدی، چند روز گذشت و من از یه طریق خیلی راحت وآسون تونستم همون دوره رو به صورت مجازی دریافت کنم، واز طریق سایت وبا مبلغی حدود 80 درصد ارزانتر وکمتر از اون هزینه ای که باید میرفتم وعملی اون آموزشهارو میدیدم، تو دوره ها شرکت کردم وبسیار بسیار هم راضی هستم…خدارو صدهزار مرتبه شکر
حرفهای شمارو که باید با طلاء نوشت و شما الگوی همیشگی زندگی من هستید ومنم همیشه سعی میکنم اونچه که به ما می آموزید رو وحی منزل بدونم، وقتی سیدحسین عباسمنش میگه فرکانس همه چیزه، کنترل ذهن همه چیزه((یعنی تقوا داشتن))) خب واقعا درسته، ومنم کلا اموراتم رو اینطوری پیش میبرم، درخواست میکنم، هدایت می خوام،سعی میکنم نسبت به الهامات وایده ها هوشیار باشم و اگه با شرایطم تطابق داشت سریعا بهش عمل میکنم و از نظر من به قول شما اصلا هم نیاز به تلاش زیاد وزجر کشیدن نداره…
نصف راهو میشه راحت با همون ایمان و تجسم خلاق پیش رفت، نصف دیگشم باخدا شراکتی، که از اون نصف بیشتر سهم خداست…همینقدر راحت
سوال دوم…چه افرادی را می شناسی که با وجود تلاش های کمتر، به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا با وجود تلاش های مشابه با شما، خواسته ی آنها محقق شده است؟ (درباره این موضوع با جزئیات توضیح بده)
خب در مورد جواب سوال دوم، من چندتا مورد می شناسم که توحیطه کاری من،یه روزی شروع کردن به تلاش کردن، و الان جزء افراد برتر توی حیطه ی کاری خودشون هستند وهمزمان هم کسایی بودن که از همون زمان تا به امروز یا اصلا هیچ پیشرفتی نداشتند، یا از اون حرفه اومدن بیرون، ویا شکست خوردند وکلا سرخورده شدن ومیگن نمیشده ، بدون پارتی، بدون پول وسرمایه زیاد، با داشتن بچه، با داشتن شوهر، با داشتن فلان شرایط اصلا امکانش وجود نداشته و با همین توجیهات ترجیح دادند بی خیال هدف وخواستشون بشن و به جای پیشرفت وترقی،در جا زدن رو، ویا درآمد کم توی شغلی که دوست ندارند رو تجربه کنند..
حالا بریم سراغ اون شخصی که از نظر من پیشرفت کرد وحالا برای منم الگو شده، ایشون یه روزی خانه دار بوده، وهمسرشون مخالف کار کردن ایشون توبیرون خونه بودن، اما ایشون کم کم با تمرین قانون برانگیختگی در روابط حالا به صورت نااگاهانه تونسته همسرشون رو راضی کنه که راننده اسنپ بشن و بعدش باپولهایی که پس انداز میکردن میرفتن تو حیطه ی حرفه ای که دوست داشتند آموزش می دیدند، و کم کم طوری قوی شدند که تونستند توی حرفه ی مورد علاقشون مشغول به کار بشند وحالا بعد حدود 5و6 سال ایشون توی حرفشون یه شخص مطرح والبته کاربلد هستند شکر خدا…
سوال سوم..چه باورهای محدود کننده ای (ترمزهای مخفی) را می توانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر می کنی باعث شده که با وجود این همه تلاش، باز هم به آن خواسته ها نرسی؟
همون زمان من چیکار کردم؟؟ من به واسطه ی باورهای اشتباه ونادرستم، باور اینکه هرچی بیرون کار کردم بسه، اصلا مگه میخوام چیکار اینهمه تلاش و کار رو, سخته، نمیشه، باید کلی زجر بکشی، از تفریحت بزنی، مدام باید با آدمها درگیر باشی، حالا تو دنیا پره از خانومهایی که تواین حرفه هستند من نباشم مگه چی میشی، مگه همه باید به آرزوهاشون برسند، اصلا ازدواج کنم شوهرم خرجمو بده بهتره و…..هزارتا دلیل وبرهان دیگه ، از حرفه ای که نه تنها دوستش داشتم بلکه عاشقش هم بودم وهستم کنار کشیدم وآرزوهامو به دست فراموشی دادم تا زمانیکه الان چند ماهه به لطف کارکرد 12 قدم شروع کردم و دارم به لطف الله خوب پیش میرم، باعشق وعلاقه، با درک قوانین جهان هستی،درک قانون تکامل و البته انجام صد درصد سهم ونقشم برای پیشرفت و ارتقاء هر روزه خودم واینکه تا به خواسته ام نرسم از پانشینم..با امید به الله مهربان
یه فرق خیلی خیلی بزرگ هست بین افرادی که تلاش میکنند وموفق میشن وافرادیکه با تلاشهای زیاد به اهدافشون نمی رسند، اونم اینه که آدمهای موفق با کوچیکترین پیشرفت ،انگیزه میگیرن و باقدرت سپاسگزارانه وباعشق،ادامه میدند واز شکست ها نمی ترسند و کم نمیارن..
اما افراد ناموفق، اصلا پیشرفتهای کوچیک رو نمی بینند وبا کوچیکترین مشکل ومانع کم میارن و جا میزنن و شکست رو خودشون به خودشون هدیه میدن….
انشالله که به لطف الله همواره توی این مسیر پرخیروبرکت هممون ثابت قدم باشیم
سلام به استاد عزیزم
ممنون از این فایل بسیار عالی تون
چند سال قبل خواسته ای داشتم که با وجود تلاش فروان بهش نمیرسیدم جوری که همه و همچنین خودم در تعجب بودیم .
بارها و بارها به خداوند میگفتم خدایا من باور دارم، باور دارم به خواسته ام میرسم اما نمیدونم چرا بهش نمیرسم تا اینکه یک اتفاقی افتاد و بعد از ان اتفاق من به خواسته ام رسیدم چون طی ان اتفاق یک سری موانع ذهنی که برای رسیدن به خواسته ام داشتم برداشته شد و من مثل اب خوردن بهش رسیدم که خودمم هم باورم نمیشد
سالها بعد که با استاد اشنا شدم و بحث گازو ترمز را مطرح کردن یادم افتاد به ترمزها یی که برای خواسته هام داشتم با توجه به صحبتهای استاد تا حدودی سعی میکردم ترمزها ی خواسته ها مو شناسایی،و رفع کنم اما گاهی اوقات هم موفق نمیشدم ،خیلی احساس نیاز به دوره کشف قوانین میکردم که موفق به خریدش نشدم چون یک سری ترمزها برای خریدش داشتم که یکی شون بحث مالی بود ،میگفتم پول خریدشو ندارم اگه هم داشته باشم باید بابت بدهی بدهم البته مبلغی پول دستم امد و بابت بدهی پرداخت کردم
تصمیم گرفتم فایلهای رایگان استاد را کار کنم و با هدایت خداوند ترمزها را شناسایی و رفع کنم و در مدار خرید دوره قرار بگیرم
با گوش دادن این فایل هر کدام از خواسته هایی که نرسیدم نوشتم برای هر کدامشون چندین و چند ترمز داشتم که باید رفع بشوند
خواسته هایی که نرسیده ام
مالی
من تو زمینه مالی هنوز ان جور که دلم میخواد موفق نشدم از قبلم خیلی خیلی بهترم اما هنوز رضایت بخش نیست و انهم به خاطر ترمزهای زیادی که دارم من بارها و بارهابا تمام وجود به خداوند میگفتم که خدایامن پول نمیخوام من اگاهی و ارامش میخوام
زمانی که با استاد اشنا شدم پول خرید بسته ثروت را داشتم اما گفتم من پول نمیخوام محصول دیگه ای خریدم البته همیشه کار میکردم و پولم به نوعی بخشیده میشد در کل باورای مالی خوبی ندارم
همین مسئله که باورای مالیم ضعیفه خودش یک پاشنه اشبل و یک ترمز برام شده،به خودم میگم فلانی باورای مالیت داغونه زمان میبره تا به پول برسی
پرداخت بدهی
مدتیه برای پرداخت بدهیهام برنامه گذاشتم البته بدهی زیادی ندارم اما چون درامدم کمه پرداختشون یک خورده برام زمان بر شده البته شاکر خدا هستم و حس بسیار خوبی دارم که موفق به پرداخت میشوم، برکات زیادی هم وارد زندگی ام شده اما این کار داره برام کتد پیش میره یعنی برام حوصله سر بر شده
وقتی اقای عطا روش میگفتن خیلی زود بدهی زیادشون پرداخت شد میگم چرا برای من کش دار شده و حوصله سر بر، حتی ضروریات زندگی میخرم عذاب وجدان میگیرم میگم باید بابت بدهی بدم
مسافرت
مدتهاست دلم میخواد یک مسافرت خارج استانی بروم اما موفق نمیشوم بازم هم مسئله پول مطرح میشه میگم پول ندارم گیرم داشته باشم باید بدهی پرداخت کنم
یا برای کارم و ضروریات هزینه کنم
باید واقعا برای حذف این ترمزهام وقت بگذارم میدونم که خداوند هدایتم میکنه
یکی از اشنایا ن است که هروقت بهش زندگ میزنم یاخوابه یا مسافرته یا مهمونی و هر وقت میبینمش طلای جذید یا لباس خریده ،کلی هم دوستاش براش هدیه میارن ،بیکار بیکارم هست از جاهای مختلف براش پول میرسه البته خانم مهربان و خوش خنده و دست و دلوازی هم است از قانونم چیزی نمیدونه یک جاهایی هم شاید مخالف باشه
خلاصه عشق و حال میکنه همیشه هم پول داره و مسافرت میره
همیشه به خاطر این باورای خوبش تحسینش میکنم
ممنونم استاد اطلاعات عالی بهمون دادین
سلام ب استادعزیز ومریم بانوی محترمه وکلیه دوستان هم فرکانسی
سوال ١:چه خواسته یا هدفی داشتی یا داری وبا اینکه تمام تلاش های ممکن را انجام داده ای ام هنوز به ان نرسیده ای؟
من بااستفاده از فایلهای رایگان باهدفگزاری درامد حداقل ٣ برابر درامد فعلی با همین امکاناتی که دارم (بقولی وسیله ى امرار معاش مهیاست ولی بارانی در سطل ما نمیبارد)
باتلاش وکارکردن روی باورهایی مثل :
پول ساختن راحته از بینهایت مسیر پول وارد زندگیم میشه خدایاشکرت
خدایاشکرت که من در دنیایی سرشار از فراوانی زندگی میکنم که هم چیز در ان برای من وجود دارد
من الان خوشحال و سپاسگزارم خدا را که پول بطور فزاینده و دائم واز طریق منابع مختلف بسمتم جاری میشه
پول وثروت ازراههای مورد انتظار وغیر منتظر ه به وفور وبا سرعت وارد زندگی من میشن
و…..
در سال ١۴٠٢درامد خوبی کسب کردم که بقولی استاد سطلم سوراخ بود و بیشتر هزینه ی درمان همسرم شد.
فقط در اولین فرصت از در امد حاصله دوره ی ثروت یک و کشف قوانین را خریدم وبا شروع تمرین اهرم رنج ولذت ( که من در دوره ی قانون سلامتی از ان نتیجه گرفته بودم از ٩٢ کیلو به ٧۵ کیلو رسیدم) در امور مالی ، تمرین تکرار باورها را رها کردم در نتیجه با افت درامدی شدید روبرو شده واکنون توی در ودیوارم و دچار سردرگمی شدم که مشکل از کجاست!!!!؟؟؟
ایا قطع تمرین باورها باعث افت درامد شده یا که اهرم رنج ولذت را درست انجام نمیدم؟؟!!!
سوال ٢:چه افراد ى را میشناسی که با وجود تلاش کمتر به سادگی به همان خواسته رسیده اند یا باوجود تلاش های مشابه با خواسته ی انها محقق شده؟
بله چند نفر از اقوام بسیار نزدیکم هستند که با تلاش خیلی خیلی کم ودر زمان خیلی کوتاه به موفقیت و ثروت خیلی خوب رسیده اند
سؤال ٣: جه باورهای محدود کننده ای را میتوانی در ذهن خود شناسایی کنی که فکر کردنش باعث شده که با وجود اینهمه تلاش باز هم به ان خواسته نرسی؟
با انجام تست ثروت چند باور مخرب را شناسایی کرده ام
مثل پول سخت بدست میاد
باور کمبود
فرصت برای ثروتمند شدن کمه
پول مهم نیست
و
اینک از دوستان مهربون وخوبم پیشاپیش سپاسگزارم کوچکترین راهنمایی شما عزیزان ممکن است جواب معمای ذهن من وتعداد دیگری از دوستان شود. صمیمانه سپاسگزارم
در پناه خداوند باشید
سلام دوست عزیز.
داستان شما خیلی شبیه داستان خودِ منه. خیلی شبیه.
زمانی که من این کامنت رو مینویسم، تقریبا پنج ماه از ثبت نظر شما میگذره، و امیدوارم در این مدت پیشرفت کرده باشی و به خواسته هات رسیده باشی.
در هر صورت، برای هر دو مون رزق و روزی بیشتر را از خداوند درخواست میکنم.
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش عزیز و استاد خانم شایسته و دوستان و همراهان عزیز
آقای صابری عزیزم بزرگوار فقط یه جمله کوچک و موثر که از همین فایلهای رایگان یاد گرفتم خدمت شما عرض میکنم شاید کمکی باشه براتون
برادر همون طور که ما برای ساختن یک باغ زیبای گل یا باغ میوه زحمت میکشیم تا اون باغ زیبا ساخته بشه بعد از ساخته شدن اگر فقط یک هفته ازش غافل بشیم و بهش فقط آب ندیم تمام زحمتهای ما از بین میره و اون باغ زیبا خشک میشه
پس ما تنها یک وظیفه داریم که همیشه روی خودمون کار کنیم مثل غذا خوردن شما اگر یک روز غذا نخوری چی میشه ؟
پس همون طوریه جسم ما هر روز به غذا نیاز داره روح ما هم به غذا و مراقبت نیاز داره
امید وارم مفید باشه این راهنمایی کوچیک برای شما
شاد پیروز موفق و ثروتمند باشید
در پناه حق
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته گلم وگروه تحقیقاتی عباسمنش وهمه بچه های سایت
بعداز تشکر وسپاس فراوان از همتون عرض کنم که من چند ساله که آرزوم اینه که خونمون رو عوض کنیم وخونه ای بزرگتر وبهتر تویه محله بهتر از هر جهت بریم ولی شاید 8 ساله هر کار میکنیم نمیشه ، انقدر که هر روز همه چیز چند برابر گرون میشه شب میخوابیم صبح پا میشیم میبینم قیمتا ده برابر بالا رفته ولی ما درامدمون تغییر نکرده ، با 3تا بچه ،خیلی زرنگ باشیم هزینه کلاس وخوراک بچه ها رو بدیم
البته تواین مدت که تو سایت شما بودم حالم خیلی بهتره وتوکل وامید م به خداست ومطمئنم ما روهدایت میکنه به سمت خواسته هامون
من قبلا کار نمیکردم ولی ازوقتی تصمیم گرفتم تغییر کنم شروع کردم که حرکت کنم واز رانندگی شروع کردم و9 ماه که راننده سرویس مدرسه هستم وهرچی درمیارم فقط خرج آموزش دیدن میکنم هم از محصولات شما خریداری کردم وهم رو انرژی درمانی کارمیکنم که خیلی بهش علاقه دارم
البته فکر میکنم یکی از ترمزام اینه که چون کسی این انرژی رو نمیبینه باورش نمیکنه و بابتش هم پول نمیدن واین منو سردم کرده ولی دکترا چون دارو میدن ومدرک دکترا دارن راحت پول درمیارن ولی من با اینکه چندتا بیمار رو به لطف خدا درمان کردم متاسفانه هیچ پولی بابتش دریافت نکردم ، البته خودم دلی روشون کار کردم
یه هدف دیگه ام اینه که لاغر بشم وبه وزن ایده آلم برسم ، بارها هزینه کردم دکتر رفتم ورزش کردم ولاغر هم شدم ولی وقتی رژیم رو رها کردم دوباره چاق شدم
چون هزینه گوشت ومرغ و ماهی خیلی بالا ر فته وماهم که 5نفریم امروز همه اینا رو میخریم چندروز دیگه تموم میشه همسرم هم چون دیابت وبیماری قلبی داره خیلی نمیخوام روش فشار باشه چون زوداسترس میگیره براش خوب نیست
خلاصه که استاد من خیلی باید رو باورام کار کنم
برادرم که 4 سال از من کوچیکتره خداروشکر تونسته یه خونه بزرگتر بخره والحمد الله مسافرتهای خیلی خوبی داخل وخارج از کشور هم میرن وگردش وتفریح عالی دارن ومهمونیهای خیلی خوبی هم میگیرن به لطف خدا
ولی ما هیچ کدوم اینارو هم نداریم با اینکه خیلی دارم رو باورم کار میکنم خیلی کُند پیش میرم ، دیشب تصمیم گرفتم همه حقوق این ماهم رو بدم وقانون آفرینش رو بخرم بلکه به امید الله یکتا وبا کمک آموزشهای استاد قانون رو یادبگیرم وبهش عمل کنم وهدایت بشم به ثروت
البته از وقتی با آموزشهای استاد جلو میرم همسرم دستو دلبازتر شده درمورد من وماهانه مقداری پول بهم میده جدای از خرج خونه که فقط برای خودم هزینه کنم وخداروشکر میکنم که رابطم باهمسرم هم خیلی بهتر شده
دوست دارم بیشتر بنویسم ولی باید برم سرکار وبچه ها رو ببرم امتحان آخرشون رو بدن ومن هم تصمیم گرفتم که دیگه فقط رو انرژی درمانی کار کنم وسرویس مدرسه رو کنار بزارم ولیزری فقط تمرکزم رو درمان باشه
برای همه شما آرزوی سلامتی موفقیت وثروت میکنم در دنیا وآخرت شادپیروز باشید
به نام رب یاری دهنده ما!)!
سلام استاد جان و مریم بانو جان)!
دوباره ممنونم بابت این هدیه الهی که روی سایت قرار دادید!
من چی بگم از خدای رحمان و رحیم
از خدایی که اگر کلا مسیر کج هم بریم،ولی اگر بخوایم، هدایتمون میکنه!
خوب بلده چطوری قدم به قدم هدایتت کنه!
چند وقتی ذهنم درگیر بود که چطوری باید باور هامو در زمینه ثروت تغییر بدم و درخواست از خدا این بود که کمکم کنه و راه رو بهم نشون بده
و هر روز مینویسم که خدایا امروز هم شواهد و مدارکی نشونم بده که باور هام قوی تر بشه و ورودی مثبت داشته باشم تا باور های قدرتمند کننده تری برام شکل بگیره!
خدا هم که کارشو خوب بلده و هر روز نشانه از آدم هایی که فکرشو نمیکردم، دور و اطرافم ، اتفاق ها و فایل های شما و نشانه سایت در این مسیر کمکم میکنن و الانم این فایل بی نظیر!
مثلا توی نشانه ام، فایل استعاره گاز و ترمز برام اومد و ایندفعه خیلی قشنگ تر درکش کردم و فهمیدم وقتی من دارم گاز میدم و شور و شوق دارم برای هدفم ولی از اون ور دارم با باور های محدودکننده ذهنم ترمز میگیرم،معلومه که ماشین حرکت نمیکنه! معلومه که نتیجه حاصل نمیشه!
و با برطرف کردن ترمز ها ، در هایی از نعمت به روم باز میشه و به قول خانم شایسته ، کلی تلاش هات از قبل که باید نتیجه می داد اما نمی داد،الان بخاطر برداشتن ترمز ها، نتیجه اون تلاش ها وارد زندگیت میشه و گاز میدی و ماشین حرکت میکنه و مثل شما به راحتی سوت زنان در جنگل لذت میبری و به خواسته هات به راحتی و به راحتی میرسه!
چون قرارمون هم همینه ، ما باید به راحتی به خواسته مون برسیم!
ولی توی ذهنم برعکس این بوده…!
رسیدن به خواسته ها راحته و خدا جهان رو مسخر ما کرده که هر خواسته ای داشته باشیم به راحتی سریع اجابت میشه! اگر ما جلوش رو نگیریم و ترمز نداشته باشیم ،طبیعبه که هرچی خواستیم رو بهش برسیم،نعمت و ثروت و سلامتی ،طبیعیه!
تا الان هرچی رو خواسته ام به راحتی بهش رسیدم
،سریع تا درخواست میکنم اجابت میشه،
و همشون یک الگو داشتند و اونم مقاومت نداشتن من و باور های خوب درمورد خواسته ها بوده!
ولی درمورد مسائل مالی ترمز هایی در ذهنم هست که چند تاییش که رو دارم روش کار میکنم واقعا خدا بهم ثابت کرد که مشکل از باور هام بوده…
آقاا همه چی باوره،این جهان کلش و اساس باور های ماستتت
!
از وقتی اون چند تا رو درست کردم ،اتفاقایی افتاد و مشتری های اومدن که تا حالا براش زور میزدم ولی اتفاق نیوفتاد،اصلا اتفاق های عجیببب!
تا الان نمیشد چون چند تا باور بچگانه و اشتباه جلوش رو گرفته بودن!
+هر چی میخوای فقط باید باور هات رو درموردش درست کنی!
چون جهان اینجوریه که میگه:
هرچی تو بگی ،من میگم چشم و بهت ثابت میکنم که حق با توعه و تو درست میگی!)
#اگر فکر کنی که جهان سرشار از ثروته و پر از خوبی و اتفاقات خوبه ، بهت ثابت میکنه که تو درست میگی و همونا رو نشونت میده!
#و اگر فکر کنی که جهان خیلی بده و همه آدم ها بدن، بازم میگی تو درست میگی و شرایطی رو نشونت میده و جلوی راهت میزاره که تایید میکنه که همونیه که تو فکر میکنی!
من مشکلی باهات ندارم،تو درست میگی!!
پس اگر هرچی بگیم ،همونه و خالق شرایط و دنیا خودمونیم،پس چرا باور های محدود کننده رو به عنوان یه مؤلفه ثابت نگه داریم!
چرا درمورد هر چیزی بخوایم باور هم جهت به خواسته مون رو نسازیم!
چرا ترمز ها برنداریم تا خواسته ها لاجرم وارد زندگیمون بشن..!
اینا سوالای خودمم بود، که چرا انقدر سیستم جهان راحته،ولی من داشتم زور میزدم تا یه جور دیگه درستش کنم ،چرا عمل نمیکردم؟
چون نمیخواستم باور هامو درست کنم ، چون توی ذهنم این بود که کار کردن روی باور ها کار سختیه!
چون ترمز درمورد ثروت داشتم و فکر میکردم که:
ثروت چیز سختیه و همه جهان درگیر مسائل مالین و جهان هم فقط آدمهایی رو رو سرراهم میزاشت که باورمو تایید کنه،که بگی تو درست میگی!
چون فکر میکردم و میکنم( چون هنوز کاملا برطرف نشده) که اگر بخوام ثروتمند بشم وقتم رو میگیره و کسب و کار چیز سختیه و باید براش جونت رو بزاری و از همه چی بزنی ، با اینکه این همه آدم دارن به راحتی پول در بیارن و به راحتی کسب و کارشون رو میچرخونن!
این شواهد همشون مثال نقضه و باید اینا رو به خودم انقدررر نشون بدم و الگو ها رو ببینم،تا ذهنم بفهمه که یجور دیگه هم میشه ، از یه راه دیگه هم میشه به نتیجه رسید!
آقااا، من اصلا همه چیز راحت میخوام ، من بنده سوگلی خدام و باید همه چیز به راحتی مسخر من باشه، پول باید به راحتی بیاد، سلامتی باید به راحتی بیاد، باید بهترین روابطتو داشته باشم ، باید هرچیزی خواسته به راحتی بدستش بیارم
کی گفته باید اصلا سختی و وشقت بکشی
من نیومدم توی جهان که سختی بکشم
هرکاری که داری براش سختی میکشی، یعنی داری راه رو اشتباه میری!
خدا جان، ما رو آسون کن برای آسونی ها!
انقدر همههه چیز رو توی ذهنم سخت کرده بودم که داشتم کلا بیخیال همه چی میشدم،چون ذهنم اهرم رنج و لذت رو اشتباه شناخته بود و داشت سعی میکرد از رنج فرار کنه و به لذت برسه ، چون رسیدن به هدفم رو ،توی ذهنم مساوی کرده بودم رنج!!
اینم فهمیدم که هم باید باور های ثروتمون درست باشه و هم توحید!و این دوتا جدا نیستند!
و باید در تمام جنبه ها روی خودمون کار کنیم و باور هامون رو درست کنیم ، مثل شما!
اگر همون خواسته ها و همون شرایط برای یکنفر دیگه ساده تر میشه ، پس میتونه برای ما هم بشه!
تنها دلیل تفاوت ما باور هامونه،نه هیچچیز دیگه!
نه هیچکس از لحظ ذهنی باهوش تره نه چیز دیگه،همه ما یک سیستم داریم و به یک اندازه به خدا نزدیکیم ولی باورهامونه که تفاوت توی رندگیمون ایجاد میکنه!
من اگر واقعا میخوام زندگیم تغییر کنه،باید متعهدانه روی باور هام همیشهه کار کنم و تغییرشون بدم به نحوی که به من کمک کنه و منو به خواسته هام برسونه!اون باوری که به من کمک میکنه!
چون خداوند وعده داده که ما رو به خواسته هامون میرسونه و بهترین اجابتگره ولی اگر ما به خودمون ظلم نکنیم و جلوی نعمت ها رو با ترمز هامون نگیریم!
احساس میکنم وقتی کامنت میزارم خیلی حالم خوب میشه ، چون خدا مینویسه کمکم میکنی هرچی درونمه جلوی خودم خالی کنم و بفهمم دارم چیکار میکنم!
چون با حرف زدن و نوشتن باور هامون خیلی بهتر مشخص میشه و هرموقع بخوام درونم رو روشن کنم میام که کامنت بزارم!
استاد جان، این همزمانی خداوند چقدر قشنگه، دقیقا میدونه به موقعش چه فایلی رو بزاره که به همه کمک کنه!
سپاسگزارم بابت کلام زیبا و نتایجتون!
و خیلی راحت مسیری که رفتید رو برامون آشکار میکنید و بهمون در جت بهبود زندگیمون کمک میکنید!
واقعا هر روز داره همه چیز بهتر و قشنگتر میشه!
واقعا اساس این جهان اینه که هرچیزی بخوایم میشه!
و خواسته مون توسط بهترین اجابتگر جهان اجابت میشه!
لازم نیست عجله کنیم و فکر کنیم عقب موندیم ، ما باید آرامش داشته باشم و از مسیر بهبود زندگیمون لذت ببریم ، بابد بدونیم تمام این درس هایی که توی مسیر میگیریم برای رشدمون لازمه!
خدا هرچی بخوایم فقط میگه از من بخواه ، من هر چی بخوای بهت میدم ، فقط بهمون میگه چشم، میگه من بهترین اجابتگرم و اجابت میکنم خواسته هاتو!
چون زور من از همه بیشتره
،چون من میدونم تو چجوری به خواسته ات میرسی
چون من فقط راهشو بلدم
نگران هیچی نباش،من حواسم به همه چی هست)!
به یادگار ،ردپای عزیز!